جمع بندی وابستگی های انسانی در آخرت بيشتر می شود يا از بين می رود؟

تب‌های اولیه

44 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
وابستگی های انسانی در آخرت بيشتر می شود يا از بين می رود؟

سلام و عرض ادب
ما انسان ها در اين دنيا وابستگي هايي داريم كه ميشود گفت قوي ترين آنها عشق به خانواده است
مثلاً بارها ديده يا شنيده ايم كه خانمها علاقه اي به وجود هوو ندارند و مي خواهند تنها معشوقه شوهر ، خودشان باشند
كه اين برميگردد به همان وابستگي هاي عاطفي

حال از يك طرف گفته ميشود وابستگي هاي عاطفيِ اين دنيا ، در آخرت نيز ادامه ميابد. مثلاً كودك به خدا ميگويد وارد بهشت نميشوم تا پدر و مادرم را نيز با من وارد بهشت كني
همچنين گفته ميشود كه اگر مرد و زن مومن باشند هر دو با هم وارد بهشت شده و زنِ مومن از تمام حوري ها زيباتر خواهد بود
اما از طرف ديگر گفته ميشود در آخرت براي مردان حوري بهشتي فراهم خواهد بود


پرسش من اين است كه چگونه ميشود بين اينها جمع كرد؟
اگر روابط عاطفي اين دنيا در آخرت نيز برقرار است پس چرا خداوند بجز همسر ، حوري هم براي مرد قرار مي دهد؟
و اگر اين وابستگي هاي عاطفي ديگر برقرار نيست ، چطور است كه فرزند ، بهشتي شدن والدينش را طلب ميكند و يا اعضاي خانواده براي هم شفاعت مي كنند؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد هادی

Reza-D;922395 نوشت:
سلام و عرض ادب
ما انسان ها در اين دنيا وابستگي هايي داريم كه ميشود گفت قوي ترين آنها عشق به خانواده است
مثلاً بارها ديده يا شنيده ايم كه خانمها علاقه اي به وجود هوو ندارند و مي خواهند تنها معشوقه شوهر ، خودشان باشند
كه اين برميگردد به همان وابستگي هاي عاطفي

حال از يك طرف گفته ميشود وابستگي هاي عاطفيِ اين دنيا ، در آخرت نيز ادامه ميابد. مثلاً كودك به خدا ميگويد وارد بهشت نميشوم تا پدر و مادرم را نيز با من وارد بهشت كني
همچنين گفته ميشود كه اگر مرد و زن مومن باشند هر دو با هم وارد بهشت شده و زنِ مومن از تمام حوري ها زيباتر خواهد بود
اما از طرف ديگر گفته ميشود در آخرت براي مردان حوري بهشتي فراهم خواهد بود

پرسش من اين است كه چگونه ميشود بين اينها جمع كرد؟
اگر روابط عاطفي اين دنيا در آخرت نيز برقرار است پس چرا خداوند بجز همسر ، حوري هم براي مرد قرار مي دهد؟
و اگر اين وابستگي هاي عاطفي ديگر برقرار نيست ، چطور است كه فرزند ، بهشتي شدن والدينش را طلب ميكند و يا اعضاي خانواده براي هم شفاعت مي كنند؟


با سلام و عرض ادب خدمت بردر عزیز جناب رضا

دو دلیل قرآنی و روایی بر وجود عاطفه در آخرت:
دلیل قرآنی:
قران کریم می‌فرماید: « يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِه» (عبس:35-34) یعنی روزی که انسان (بخاطر هول و وحشت محشر و یا بخاطر حقوقی که نزدیکان ممکن است بر گردن او داشته باشند) از برادر و مادر و پدر و دوست و فرزندانش فرار می‌کند.
از آیه شریفه استفاد می شود که در قیامت نسبت های خویشاوندی من جمله پدر و فرزند، مادر و فرزند وجود دارد، بالطبع با وجود این نسبت ها عاطفه نیز وجود خواهد داشت.
دلیل روایی بر این ادّعا:
از پیامبر بزرگ اسلام (ص) نقل شده است که فرمودند: کودکان مؤمنان در روز قیامت آن گاه که زمان حسابرسی خلایق می رسد حاضر می شوند. خدای تعالی به جبرئیل می فرماید: اینان را به بهشت وارد کن؛ کودکان بر دروازه های بهشت می ایستند و از پدران و مادران خود سؤال می کنند. خازن بهشت به آنان می گوید: آنان مثل شما نیستند و گناهان و خطاهایی دارند که باید از آن بازخواست شوند. کودکان صدای خود را با گریه بلند می کنند؛ پس خدای تعالی می فرماید: ای جبرئیل این چه صدای گریه و زاری است که بلند شده است؟ جبرئیل عرض می کند: خدایا! تو خود از من داناتری، اینان کودکان مؤمنان هستند و می گویند ما وارد بهشت نخواهیم شد تا زمانی که پدران و مادران ما وارد بهشت شوند. پس خدای تعالی می فرماید: ای جبرئیل در میان جمع وارد شو و دست پدران و مادران آنان را بگیر و همراه کودکان – به خاطر رحمتی که دارم - وارد بهشت کن. [1]
اگر عاطفه در قیامت وجود نداشت کودکان گریه کنان طالب ورود پدر و مادر به بهشت نمی شدند، لذا از مجموع آیات و روایات این نتیجه به دست می آید که در عالم آخرت عاطفه وجود دارد.

اما در پاسخ به این فرمایش شما که « اگر روابط عاطفی اين دنيا در آخرت نيز برقرار است پس چرا خداوند بجز همسر ، حوری هم برای مرد قرار می دهد؟» عرض می شود:
احساس زنانه که زن‌ها در دنیا نسبت به هوو دارند، احساسی است غریزی و از نوع احساس‌های طبیعی حیوانی. لذا برخلاف فطرت توحیدی است. لذا بر پایه ی احساسات دنیایی توهّم نشود که حور العین هووی زنان بزرگوار بهشتی قرار می گیرد. مردان بهشتی همسرانی از سنخ خودشان دارند که در وجاهت و زیبایی هزاران برابر از حورالعین زیباترند. چرا که مؤمن از اعتقاد و عمل خویش برتر و زیباتر است؛ و حورالعین ظهور اعتقاد و عمل خود شخص است.
لذا زنان دنیایی مؤمن که وارد بهشت می شوند، بسی برتر از حور العین می باشند؛ و هیچگاه هم از وجود حورالعین احساس ناراحتی نخواهند کرد. چون:
اوّلاً حورالعین هر کسی در بهشت باطن اوست؛ و بی اذن او کسی نمی تواند آنها را ملاقات کند. هر کسی را دو بهشت است، بهشت درون و بهشت بیرون. اهل بهشت، در همان حال که در بهشت عامّ وارد می شوند، بهشتی نیز در مملکت وجود خویش دارند، که نمود اعتقادات آنهاست. لذا چنین نیست که همسر انسانی مرد بهشتی بی اذن خود آن مرد بتواند حورالعین او را ببیند.
ثانیاً همسران انسانی مردان بهشتی، از دیدن حورالعین همسرانشان نه تنها ناراحت نمی شوند، بلکه بسی خوشحال هم می شوند. و هر چه آن حورالعینها زیادتر و زیباتر باشند، به همان اندازه همسران انسانی مردان بهشتی، خوشحالتر نیز خواهند شد. چون زیادی و زیبایی آنها نمودار عظمت معنوی آن مرد است. چرا که حورالعین، نمود اعتقادات و اعمال شخص است. آیا یک زن مومنه از زیادی ایمان شوهرش ناراحت می شود؟

حاصل سخن اینکه حور العین ظهور اعتقاد و عمل شخص است و منافاتی ندارد که یک شخص در بهشت هم همسر دنیایی اش را داشته باشد و هم حور العین داشته باشد چرا که حور العین ظهور اعتقاد و عمل شخص است و در قبال اعتقاد و عملش حور العین در اختیار شخص قرار داده می شود.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج 2، ص390، موسسه آل البیت، 1408ق. "عَنْ أَعْلَامِ الدِّینِ لِلدَّیْلَمِیِّ عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ تَجِی‏ءُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَطْفَالُ الْمُؤْمِنِینَ عِنْدَ عَرْضِ الْخَلَائِقِ لِلْحِسَابِ فَیَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى لِجَبْرَئِیلَ ع اذْهَبْ بِهَؤُلَاءِ إِلَى الْجَنَّةِ فَیَقِفُونَ عَلَى أَبْوَابِ الْجَنَّةِ وَ یَسْأَلُونَ عَنْ آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِمْ فَتَقُولُ لَهُمُ الْخَزَنَةُ آبَاؤُکُمْ وَ أُمَّهَاتُکُمْ لَیْسُوا کَأَمْثَالِکُمْ لَهُمْ ذُنُوبٌ وَ سَیِّئَاتٌ یُطَالَبُونَ بِهَا فَیَصِیحُونَ صَیْحَةً بَاکِینَ فَیَقُولُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى یَا جَبْرَئِیلُ مَا هَذِهِ الصَّیْحَةُ فَیَقُولُ اللَّهُمَّ أَنْتَ أَعْلَمُ هَؤُلَاءِ أَطْفَالُ الْمُؤْمِنِینَ یَقُولُونَ لَا نَدْخُلُ الْجَنَّةَ حَتَّى یَدْخُلَ آبَاؤُنَا وَ أُمَّهَاتُنَا فَیَقُولُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى یَا جَبْرَئِیلُ تَخَلَّلِ الْجَمْعَ وَ خُذْ بِیَدِ آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِمْ فَأَدْخِلْهُمْ مَعَهُمُ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِی".

هادی;922909 نوشت:

از پیامبر بزرگ اسلام (ص) نقل شده است که فرمودند: کودکان مؤمنان در روز قیامت آن گاه که زمان حسابرسی خلایق می رسد حاضر می شوند. خدای تعالی به جبرئیل می فرماید: اینان را به بهشت وارد کن؛ کودکان بر دروازه های بهشت می ایستند و از پدران و مادران خود سؤال می کنند. خازن بهشت به آنان می گوید: آنان مثل شما نیستند و گناهان و خطاهایی دارند که باید از آن بازخواست شوند. کودکان صدای خود را با گریه بلند می کنند؛ پس خدای تعالی می فرماید: ای جبرئیل این چه صدای گریه و زاری است که بلند شده است؟ جبرئیل عرض می کند: خدایا! تو خود از من داناتری، اینان کودکان مؤمنان هستند و می گویند ما وارد بهشت نخواهیم شد تا زمانی که پدران و مادران ما وارد بهشت شوند. پس خدای تعالی می فرماید: ای جبرئیل در میان جمع وارد شو و دست پدران و مادران آنان را بگیر و همراه کودکان – به خاطر رحمتی که دارم - وارد بهشت کن. [1]
اگر عاطفه در قیامت وجود نداشت کودکان گریه کنان طالب ورود پدر و مادر به بهشت نمی شدند، لذا از مجموع آیات و روایات این نتیجه به دست می آید که در عالم آخرت عاطفه


سلام
این روایت چقدر معتبر است
و اگه امکان داره و نمونه دیگری هم موجود است بیاورید
باتشکر

[="Tahoma"][="Navy"]

Reza-D;922395 نوشت:
سلام و عرض ادب
ما انسان ها در اين دنيا وابستگي هايي داريم كه ميشود گفت قوي ترين آنها عشق به خانواده است
مثلاً بارها ديده يا شنيده ايم كه خانمها علاقه اي به وجود هوو ندارند و مي خواهند تنها معشوقه شوهر ، خودشان باشند
كه اين برميگردد به همان وابستگي هاي عاطفي

حال از يك طرف گفته ميشود وابستگي هاي عاطفيِ اين دنيا ، در آخرت نيز ادامه ميابد. مثلاً كودك به خدا ميگويد وارد بهشت نميشوم تا پدر و مادرم را نيز با من وارد بهشت كني
همچنين گفته ميشود كه اگر مرد و زن مومن باشند هر دو با هم وارد بهشت شده و زنِ مومن از تمام حوري ها زيباتر خواهد بود
اما از طرف ديگر گفته ميشود در آخرت براي مردان حوري بهشتي فراهم خواهد بود

پرسش من اين است كه چگونه ميشود بين اينها جمع كرد؟
اگر روابط عاطفي اين دنيا در آخرت نيز برقرار است پس چرا خداوند بجز همسر ، حوري هم براي مرد قرار مي دهد؟
و اگر اين وابستگي هاي عاطفي ديگر برقرار نيست ، چطور است كه فرزند ، بهشتي شدن والدينش را طلب ميكند و يا اعضاي خانواده براي هم شفاعت مي كنند؟


سلام
ملاک علاقه و گسست در آخرت سنخیت و عدم سنخیت است لذا خوبان به یکدیگر علاقه خواهند داشت و بدان دور هم جمع خواهند شد
فروعات مساله را هم باید بر این اساس تفسیر کرد
البته مساله شفاعت به معنای استعداد تحول برای هم سنخ شدن است
یا علیم[/]

هادی;922909 نوشت:

با سلام و عرض ادب خدمت بردر عزیز جناب رضا

دو دلیل قرآنی و روایی بر وجود عاطفه در آخرت:
دلیل قرآنی:
قران کریم می‌فرماید: « يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِه» (عبس:35-34) یعنی روزی که انسان (بخاطر هول و وحشت محشر و یا بخاطر حقوقی که نزدیکان ممکن است بر گردن او داشته باشند) از برادر و مادر و پدر و دوست و فرزندانش فرار می‌کند.
از آیه شریفه استفاد می شود که در قیامت نسبت های خویشاوندی من جمله پدر و فرزند، مادر و فرزند وجود دارد، بالطبع با وجود این نسبت ها عاطفه نیز وجود خواهد داشت.
دلیل روایی بر این ادّعا:
از پیامبر بزرگ اسلام (ص) نقل شده است که فرمودند: کودکان مؤمنان در روز قیامت آن گاه که زمان حسابرسی خلایق می رسد حاضر می شوند. خدای تعالی به جبرئیل می فرماید: اینان را به بهشت وارد کن؛ کودکان بر دروازه های بهشت می ایستند و از پدران و مادران خود سؤال می کنند. خازن بهشت به آنان می گوید: آنان مثل شما نیستند و گناهان و خطاهایی دارند که باید از آن بازخواست شوند. کودکان صدای خود را با گریه بلند می کنند؛ پس خدای تعالی می فرماید: ای جبرئیل این چه صدای گریه و زاری است که بلند شده است؟ جبرئیل عرض می کند: خدایا! تو خود از من داناتری، اینان کودکان مؤمنان هستند و می گویند ما وارد بهشت نخواهیم شد تا زمانی که پدران و مادران ما وارد بهشت شوند. پس خدای تعالی می فرماید: ای جبرئیل در میان جمع وارد شو و دست پدران و مادران آنان را بگیر و همراه کودکان – به خاطر رحمتی که دارم - وارد بهشت کن. [1]
اگر عاطفه در قیامت وجود نداشت کودکان گریه کنان طالب ورود پدر و مادر به بهشت نمی شدند، لذا از مجموع آیات و روایات این نتیجه به دست می آید که در عالم آخرت عاطفه وجود دارد.

اما در پاسخ به این فرمایش شما که « اگر روابط عاطفی اين دنيا در آخرت نيز برقرار است پس چرا خداوند بجز همسر ، حوری هم برای مرد قرار می دهد؟» عرض می شود:
احساس زنانه که زن‌ها در دنیا نسبت به هوو دارند، احساسی است غریزی و از نوع احساس‌های طبیعی حیوانی. لذا برخلاف فطرت توحیدی است. لذا بر پایه ی احساسات دنیایی توهّم نشود که حور العین هووی زنان بزرگوار بهشتی قرار می گیرد. مردان بهشتی همسرانی از سنخ خودشان دارند که در وجاهت و زیبایی هزاران برابر از حورالعین زیباترند. چرا که مؤمن از اعتقاد و عمل خویش برتر و زیباتر است؛ و حورالعین ظهور اعتقاد و عمل خود شخص است.
لذا زنان دنیایی مؤمن که وارد بهشت می شوند، بسی برتر از حور العین می باشند؛ و هیچگاه هم از وجود حورالعین احساس ناراحتی نخواهند کرد. چون:
اوّلاً حورالعین هر کسی در بهشت باطن اوست؛ و بی اذن او کسی نمی تواند آنها را ملاقات کند. هر کسی را دو بهشت است، بهشت درون و بهشت بیرون. اهل بهشت، در همان حال که در بهشت عامّ وارد می شوند، بهشتی نیز در مملکت وجود خویش دارند، که نمود اعتقادات آنهاست. لذا چنین نیست که همسر انسانی مرد بهشتی بی اذن خود آن مرد بتواند حورالعین او را ببیند.
ثانیاً همسران انسانی مردان بهشتی، از دیدن حورالعین همسرانشان نه تنها ناراحت نمی شوند، بلکه بسی خوشحال هم می شوند. و هر چه آن حورالعینها زیادتر و زیباتر باشند، به همان اندازه همسران انسانی مردان بهشتی، خوشحالتر نیز خواهند شد. چون زیادی و زیبایی آنها نمودار عظمت معنوی آن مرد است. چرا که حورالعین، نمود اعتقادات و اعمال شخص است. آیا یک زن مومنه از زیادی ایمان شوهرش ناراحت می شود؟

حاصل سخن اینکه حور العین ظهور اعتقاد و عمل شخص است و منافاتی ندارد که یک شخص در بهشت هم همسر دنیایی اش را داشته باشد و هم حور العین داشته باشد چرا که حور العین ظهور اعتقاد و عمل شخص است و در قبال اعتقاد و عملش حور العین در اختیار شخص قرار داده می شود.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج 2، ص390، موسسه آل البیت، 1408ق. "عَنْ أَعْلَامِ الدِّینِ لِلدَّیْلَمِیِّ عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ تَجِی‏ءُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَطْفَالُ الْمُؤْمِنِینَ عِنْدَ عَرْضِ الْخَلَائِقِ لِلْحِسَابِ فَیَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى لِجَبْرَئِیلَ ع اذْهَبْ بِهَؤُلَاءِ إِلَى الْجَنَّةِ فَیَقِفُونَ عَلَى أَبْوَابِ الْجَنَّةِ وَ یَسْأَلُونَ عَنْ آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِمْ فَتَقُولُ لَهُمُ الْخَزَنَةُ آبَاؤُکُمْ وَ أُمَّهَاتُکُمْ لَیْسُوا کَأَمْثَالِکُمْ لَهُمْ ذُنُوبٌ وَ سَیِّئَاتٌ یُطَالَبُونَ بِهَا فَیَصِیحُونَ صَیْحَةً بَاکِینَ فَیَقُولُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى یَا جَبْرَئِیلُ مَا هَذِهِ الصَّیْحَةُ فَیَقُولُ اللَّهُمَّ أَنْتَ أَعْلَمُ هَؤُلَاءِ أَطْفَالُ الْمُؤْمِنِینَ یَقُولُونَ لَا نَدْخُلُ الْجَنَّةَ حَتَّى یَدْخُلَ آبَاؤُنَا وَ أُمَّهَاتُنَا فَیَقُولُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى یَا جَبْرَئِیلُ تَخَلَّلِ الْجَمْعَ وَ خُذْ بِیَدِ آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِمْ فَأَدْخِلْهُمْ مَعَهُمُ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِی".

با سلام وعرض ادب وتشکر

استاد گرامی اگه میشه لطفا بفرمایین هوو به چه معناییه؟

شما از یه طرف حوریه ها رو هووی ما نمیدونید

از طرف دیگه میفرمایید ما از لحاظ فطرت توحیدی

نباید از هوو داشتن ناراحت بشیم .

بالاخره ما هوو داریم یا نه ؟

نکته بعد اینکه

مگه زن دنیایی از هر لحاظ برترنیست, دیگه چه لزومی داره

خداوند به مردا حوریه ببخشه؟

ویه نکته دیگه اینکه به فرض همسر اول یه مردی فوت شده

وبعد از فوت ایشون مرد مجبوره یه زن دیگه ای بگیره

خب تکلیف این خانمها توی اون دنیا چی میشه ؟

در صورتیکه هز سه تاشون بهشتی وهم رتبه باشن؟

وبه فرض هیچکدوم از اون دو تا زن دوست ندارن هوو

داشته باشن؟

هادی;922909 نوشت:
از پیامبر بزرگ اسلام (ص) نقل شده است که فرمودند: کودکان مؤمنان در روز قیامت آن گاه که زمان حسابرسی خلایق می رسد حاضر می شوند. خدای تعالی به جبرئیل می فرماید: اینان را به بهشت وارد کن؛ کودکان بر دروازه های بهشت می ایستند و از پدران و مادران خود سؤال می کنند.

استاد گرامی اصلا مگر ما در بهشت کودک هم داریم؟ یعنی کسی که در کودکی میمیرد در اخرت باز کودک محشور میشود؟
پس یعنی اگر فردی در صد سالگی بمیرد هم با همون ظاهر صد ساله محشور میشه و اگرم درکودکی بمیره با ظاهر کودکیش محشور میشه؟
من از یکی از کارشناس ها در اینباره پرسیده بود و ایشون گفته بودن که در اخرت هر کسی به بهترین حالت خودش محشور میشه و بهشت میره و همه کاستی های بدنش از بین میره.خب چرا پس کودکی که از شانس بدش در کودکی مرده باید بازم در بهشت کودک باشد؟
گفته اند زنان بهشتی 18 ساله و مردان 30 ساله که اوج جوانی باشه محشور میشن.کودکی و پیری هر دو نقص هستند مگر غیر ازین نیست؟

غریبه آشنا;922919 نوشت:
سلام
این روایت چقدر معتبر است
و اگه امکان داره و نمونه دیگری هم موجود است بیاورید
باتشکر


سلام علیکم

نمونه ای از روایات در این زمینه :
از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) نیز نقل شده است: «کودکان امت محمد (صلله) در روز قیامت در زیر عرش در کنار حوض‌های بهشتی جمع می‌شوند. خداوند از حال آنان مطلع می‌شود و می‌فرماید: چه شده است که سرهایتان را به سوی من بلند کرده‌اید؟ می‌گویند ای پروردگار ما! پدران و مادران ما در عطش گرفتارند و آنگاه ما در کنار حوض‌های بهشتی هستیم. پس به آنان وحی می‌شود: وارد صفوف قیامت شوید و پدران و مادران خود را سیراب کنید.» (مستدرک‌الوسائل، ج 2، ص 401)

امام صادق علیه السلام فرموند: «ان اولاد المسلمون موسومون عنداللّه شافع و مشفع .... (کافی، ج 6، ص 3. )؛ فرزندان مسلمانان ـ اگر در سن کودکی از دنیا بروند ـ نزد خداوند بخشیده می شوند و شفاعت کننده هستند....»

پيامبر اكرم :فرزند جگرگوشه مومن است. اگر پيش از والدين بميرد، برايشان شفاعت می كند و اگر بعد از آنها بميرد، برايشان استغفار می كند و خداوند در اثر استغفار فرزند، والدين را می بخشد.(مستدرك الوسائل.ج15.ص112.)

برای مشاهده احادیث و توضیحات بیشتری در این زمینه ر.ک: شهید ثانی، مسکن الفواد

همای رحمت;922990 نوشت:
با سلام وعرض ادب وتشکر

استاد گرامی اگه میشه لطفا بفرمایین هوو به چه معناییه؟

شما از یه طرف حوریه ها رو هووی ما نمیدونید

از طرف دیگه میفرمایید ما از لحاظ فطرت توحیدی

نباید از هوو داشتن ناراحت بشیم .

بالاخره ما هوو داریم یا نه ؟

نکته بعد اینکه

مگه زن دنیایی از هر لحاظ برترنیست, دیگه چه لزومی داره

خداوند به مردا حوریه ببخشه؟

ویه نکته دیگه اینکه به فرض همسر اول یه مردی فوت شده

وبعد از فوت ایشون مرد مجبوره یه زن دیگه ای بگیره

خب تکلیف این خانمها توی اون دنیا چی میشه ؟

در صورتیکه هز سه تاشون بهشتی وهم رتبه باشن؟

وبه فرض هیچکدوم از اون دو تا زن دوست ندارن هوو

داشته باشن؟


با سلام و عرض ادب
همچنانکه در پست اول نیز اشاره شد حوریه از جنس انسان نیست، بلکه ظهور اعتقاد و عمل شخص است لذا زنان مومنه حوری بهشتی را هووی خود نمی دانند.
برای توضیح بیشتر در این رابطه متن زیر را مطالعه کنید:

حورالعين زن نيست، بلكه ظهور اخروي اعتقاد شخص است به ولايت خدا، ولايت انبياء(ع) و ولايت رسول(ص) و ولايت اهل بيت(ع)؛ كه به صورت زني زيبارو جلوه گر مي شود. چون ولايت، از سنخ جمال است؛ و اسم الوليّ از اسماء جماليّه ي خداست؛ و جمال با قيافه ي زنانه تناسب بيشتري دارد.
« عَنِ النَّبِی ص مَنْ قَالَ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ- بَنَى اللَّهُ لَهُ فِی الْجَنَّةِ سَبْعِینَ أَلْفَ قَصْرٍ مِنْ یاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ فِی كُلِّ قَصْرٍ سَبْعُونَ أَلْفَ بَیتٍ مِنْ لُؤْلُؤٍ بَیضَاءَ فِی كُلِّ بَیتٍ سَبْعُونَ أَلْفَ سَرِیرٍ مِنْ زَبَرْجَدٍ خَضْرَاءَ فَوْقَ كُلِّ سَرِیرٍ سَبْعُونَ أَلْفَ فِرَاشٍ مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ وَ عَلَیهِ زَوْجَةٌ مِنَ الْحُورِ الْعِینِ وَ لَهَا سَبْعُونَ أَلْفَ ذُؤَابَةٍ مُكَلَّلَةٍ بِالدُّرِّ وَ الْیاقُوتِ مَكْتُوبٌ عَلَى خَدِّهَا الْأَیمَنِ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ- وَ عَلَى خَدِّهَا الْأَیسَرِ عَلِی وَلِی اللَّهِ وَ عَلَى جَنْبَیهَا الْحَسَنُ وَ عَلَى ذَقَنِهَا الْحُسَینُ وَ عَلَى شَفَتَیهَا بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ- قُلْتُ یا رَسُولَ اللَّهِ لِمَنْ هَذِهِ الْكَرَامَةُ قَالَ لِمَنْ یقُولُ بِالْحُرْمَةِ وَ التَّعْظِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

رسول خدا فرمودند: هر كه بگوید: « بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم‏ » خداوند بنا كند از براى او در بهشت، هفتاد هزار قصر از یاقوت؛ که در هر قصرى هفتاد هزار خانه از مروارید سفید باشد؛ و در هر خانه هفتاد هزار تخت از زِبَرجَد سبز؛ و بر هر تختى هفتاد هزار فراش از سُندُس و اِستَبرَق؛ و بر آن همسری است از حور العین؛ و او راست هفتاد گیسوی آراسته به مروارید و یاقوت؛ که نوشته شده بر گونه ی راست او « محمّدٌ رسولُ اللَّه‏» و بر گونه ی چپ او نوشته شده « علىٌّ ولىُ اللَّه‏» و بر پیشانی او حسن و بر چانه ی او حسین و بر دو لب او بسم اللَّه الرّحمن الرحیم‏ نقش بسته. راوی گوید: گفتم یا رسول اللَّه از آنِ كیست این كرامت؟ فرمودند: از برای آنكه با حرمت و تعظیم بگوید:« بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم‏ ».» (مستدرك‏ الوسائل،ج4 ،ص387)

اینکه فرمودند: بر جاهای مختلف صورت حور العین جملاتی نوشته شده، روشن است که مراد نوشته شدن به معنای عادی کلمه نیست. چرا که در این صورت چنان همسری را نمی شد حور العین نامید؛ چه در این صورت قیافه ای نازیبا از او پدید می آمد. اهل معنا در تفسیر این روایت می گویند: مراد این است که صورت حور العین ظهور ولایت اهل بیت (ع) می باشد؛ به گونه ای که هر که به او نظر کند نور وجود و جمال باطنی اهل بیت(ع) را مشاهده می کند. و نور وجود اهل بیت (ع) همانا ظهور اسم الله می باشد که وجه الله خوانده می شود. لذا فرمودند: « نَحْنُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى» ماییم اسماء حسنای خدا. و فرمودند: « ... نَحْنُ وَجْهُ اللَّهِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فَأَینَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّه» ماییم وجه الله که خداوند متعال فرمود: پس هر کجا سر بگردانید ، وجه الله آنجاست؛ یعنی حقیقت نوری انسان کامل در وجود تمام موجودات عالم و از جمله در نعمات بهشتی جلوه گر است.


زنان دنیایی مؤمن که وارد بهشت می شوند، بسی برتر از حور العین می باشند؛ و هیچگاه هم از وجود حورالعین احساس ناراحتی نخواهند کرد.
چون:
اوّلاً حورالعین هر کسی در بهشت باطن اوست؛ و بی اذن او کسی نمی تواند آنها را ملاقات کند. هر کسی را دو بهشت است، بهشت درون و بهشت بیرون. اهل بهشت، در همان حال که در بهشت عامّ وارد می شوند، بهشتی نیز در مملکت وجود خویش دارند، که نمود اعتقادات آنهاست. لذا چنین نیست که همسر انسانی مرد بهشتی بی اذن خود آن مرد بتواند حورالعین او را ببیند.

ثانیاً همسران انسانی مردان بهشتی، از دیدن حورالعین همسرانشان نه تنها ناراحت نمی شوند، بلکه بسی خوشحال هم می شوند. و هر چه آن حورالعینها زیادتر و زیباتر باشند، به همان اندازه همسران انسانی مردان بهشتی، خوشحالتر نیز خواهند شد. چون زیادی و زیبایی آنها نمودار عظمت معنوی آن مرد است. چرا که حورالعین، نمود اعتقادات و اعمال شخص است. آیا یک زن مومنه از زیادی ایمان شوهرش ناراحت می شود؟

ثالثا در بهشت، اساساً چیزی به نام نارحتی وجود ندارد. ناراحتی ناشی از محدودیّت است. در این دنیا، اگر دو نفر در بیابانی گم شده باشند و یکی از آنها با زور، تمام آب را برای خود بردارد و به دیگری ندهد، آن دیگری به خاطر محرومیّت از آب ناراحت می شود. امّا اگر این دنیا چنان بود که هر کدام آنها در آن واحد می توانستند به هر مقدار می خواهند آب داشته باشد، در این صورت دیگری ناراحت نمی شدند. امّا واقعیّت این است که در دنیا چنین امکانی وجود ندارد؛ یعنی اگر من یک چیزی را از آنِ خود نمودم دیگر شما نمی توانید مالک آن شوید. امّا در آخرت، یک نعمت می تواند در آن واحد، برای همه ی اهل بهشت باشد. برای مثال، یک میوه را هزاران نفر در آنِ واحد می خورند ولی آن میوه عیناً بر سر درخت هم باقی است. در دنیا، تنها یک نعمت است که چنین می باشد، که آن هم علم است. یک عالم می تواند علم خود را در آنِ واحد به هزاران نفر منتقل کند، و همه ی آنها از آن علم برخوردار شوند بی آنکه از علم خودش هم چیزی کاسته شود. بر این اساس، عرض می شود: در دنیا هوو یک موجود مزاحم است. چون وقتی مردی همسر دوم می گیرد، زمانی را که اختصاص به همسر اوّلش می داد نصف خواهد کرد. همینطور توجّهش هم نصف خواهد شد. لذا همسر اوّل با نوعی محرومیّت مواجه می شود؛ و همین امر است موجب ناراحتی او می گردد. بر همین اساس است که زنها حتّی به تلویزیون هم به چشم هوو نگاه می کنند. چون نظر مرد را از زن منصرف می کند. امّا در آخرت چنین محرومیّتی وجود ندارد. چون یک مرد بهشتی در آن واحد می تواند هم با هزاران همسر خویش باشد، و در همان حین با دوستانش در حال گفتگو باشد و در همان حین در حال راز و نیاز با خدا باشد و ... . چرا که عالم آخرت، اگر چه جسمانی است ولیّ مادّی نیست. و جسم غیر مادّی در آنِ واحد می تواند همه جا حضور داشته باشد. البته فهم این معنا برای افراد ناآشنا با حکمت متعالیه و عرفان نظری دشوار است. خلاصه آنکه وجود همسران متعدّد برای مرد بهشتی، ابداً موجب نمی شود که زن بهشتی احساس محرومیّت بکند. لذا از احساس ناراحتی نیز خبری نخواهد بود. بلکه اساساً در بهشت ناراحتی معنا ندارد؛ چون محرومیّت معنا ندارد. دقّت شود: نمی گوییم خدا ناراحتی را برمی دارد؛ بلکه اساساً ناراحتی در بهشت معنی ندارد؛ همان گونه که مربّع سه ضلعی معنی ندارد.

رابعاً زن بهشتی نه تنها از وجود هوو ناراحت نمی شود، بلکه خوشحال هم خواهد بود. چون زنها از دیدار زنان دیگری که بینشان محبّت است، خوشحال می شوند. آیا زنها از دیدن خواهر و مادر و امثال اینها ناراحت می شوند؟! یقیناً ناراحت نمی شوند. پس چرا از داشتن هوو ناراحت می شوند؟ فقط برای اینکه آن هوو باعث محرومیّت او می شود. لذا حتّی اگر خواهر و مادر او نیز چنین محرومیّتی را موجب شوند،آنها را هم به چشم هوو نگاه خواهد کرد. حال اگر این محرومیّت برداشته شود، بدیهی است که ناراحتی ناشی از آن محرمیّت نیز برداشته خواهد شد. در بهشت، یک زن با هووی خویش انس می گیرد و از گفتگوی محبّانه با او لذّت می برد، و در همان حال با شوهر خویش خلوت کرده، و در همان حال با خواهر و مادر خویش در حال گفتگوی محبّانه است، و در همان حال مشغول لذّت بردن از خوردنی های بهشت است؛ و در همان حال هزاران کار دیگر نیز می کند، بی آنکه یکی از این کارها، او یا دیگری را محدود نماید.

هادی;923568 نوشت:
زنان دنیایی مؤمن که وارد بهشت می شوند، بسی برتر از حور العین می باشند؛ و هیچگاه هم از وجود حورالعین احساس ناراحتی نخواهند کرد. چون: اوّلاً حورالعین هر کسی در بهشت باطن اوست؛ و بی اذن او کسی نمی تواند آنها را ملاقات کند. هر کسی را دو بهشت است، بهشت درون و بهشت بیرون. اهل بهشت، در همان حال که در بهشت عامّ وارد می شوند، بهشتی نیز در مملکت وجود خویش دارند، که نمود اعتقادات آنهاست. لذا چنین نیست که همسر انسانی مرد بهشتی بی اذن خود آن مرد بتواند حورالعین او را ببیند. ثانیاً همسران انسانی مردان بهشتی، از دیدن حورالعین همسرانشان نه تنها ناراحت نمی شوند، بلکه بسی خوشحال هم می شوند. و هر چه آن حورالعینها زیادتر و زیباتر باشند، به همان اندازه همسران انسانی مردان بهشتی، خوشحالتر نیز خواهند شد. چون زیادی و زیبایی آنها نمودار عظمت معنوی آن مرد است. چرا که حورالعین، نمود اعتقادات و اعمال شخص است. آیا یک زن مومنه از زیادی ایمان شوهرش ناراحت می شود؟ ثالثا در بهشت، اساساً چیزی به نام نارحتی وجود ندارد. ناراحتی ناشی از محدودیّت است. در این دنیا، اگر دو نفر در بیابانی گم شده باشند و یکی از آنها با زور، تمام آب را برای خود بردارد و به دیگری ندهد، آن دیگری به خاطر محرومیّت از آب ناراحت می شود. امّا اگر این دنیا چنان بود که هر کدام آنها در آن واحد می توانستند به هر مقدار می خواهند آب داشته باشد، در این صورت دیگری ناراحت نمی شدند. امّا واقعیّت این است که در دنیا چنین امکانی وجود ندارد؛ یعنی اگر من یک چیزی را از آنِ خود نمودم دیگر شما نمی توانید مالک آن شوید. امّا در آخرت، یک نعمت می تواند در آن واحد، برای همه ی اهل بهشت باشد. برای مثال، یک میوه را هزاران نفر در آنِ واحد می خورند ولی آن میوه عیناً بر سر درخت هم باقی است. در دنیا، تنها یک نعمت است که چنین می باشد، که آن هم علم است. یک عالم می تواند علم خود را در آنِ واحد به هزاران نفر منتقل کند، و همه ی آنها از آن علم برخوردار شوند بی آنکه از علم خودش هم چیزی کاسته شود. بر این اساس، عرض می شود: در دنیا هوو یک موجود مزاحم است. چون وقتی مردی همسر دوم می گیرد، زمانی را که اختصاص به همسر اوّلش می داد نصف خواهد کرد. همینطور توجّهش هم نصف خواهد شد. لذا همسر اوّل با نوعی محرومیّت مواجه می شود؛ و همین امر است موجب ناراحتی او می گردد. بر همین اساس است که زنها حتّی به تلویزیون هم به چشم هوو نگاه می کنند. چون نظر مرد را از زن منصرف می کند. امّا در آخرت چنین محرومیّتی وجود ندارد. چون یک مرد بهشتی در آن واحد می تواند هم با هزاران همسر خویش باشد، و در همان حین با دوستانش در حال گفتگو باشد و در همان حین در حال راز و نیاز با خدا باشد و ... . چرا که عالم آخرت، اگر چه جسمانی است ولیّ مادّی نیست. و جسم غیر مادّی در آنِ واحد می تواند همه جا حضور داشته باشد. البته فهم این معنا برای افراد ناآشنا با حکمت متعالیه و عرفان نظری دشوار است. خلاصه آنکه وجود همسران متعدّد برای مرد بهشتی، ابداً موجب نمی شود که زن بهشتی احساس محرومیّت بکند. لذا از احساس ناراحتی نیز خبری نخواهد بود. بلکه اساساً در بهشت ناراحتی معنا ندارد؛ چون محرومیّت معنا ندارد. دقّت شود: نمی گوییم خدا ناراحتی را برمی دارد؛ بلکه اساساً ناراحتی در بهشت معنی ندارد؛ همان گونه که مربّع سه ضلعی معنی ندارد. رابعاً زن بهشتی نه تنها از وجود هوو ناراحت نمی شود، بلکه خوشحال هم خواهد بود. چون زنها از دیدار زنان دیگری که بینشان محبّت است، خوشحال می شوند. آیا زنها از دیدن خواهر و مادر و امثال اینها ناراحت می شوند؟! یقیناً ناراحت نمی شوند. پس چرا از داشتن هوو ناراحت می شوند؟ فقط برای اینکه آن هوو باعث محرومیّت او می شود. لذا حتّی اگر خواهر و مادر او نیز چنین محرومیّتی را موجب شوند،آنها را هم به چشم هوو نگاه خواهد کرد. حال اگر این محرومیّت برداشته شود، بدیهی است که ناراحتی ناشی از آن محرمیّت نیز برداشته خواهد شد. در بهشت، یک زن با هووی خویش انس می گیرد و از گفتگوی محبّانه با او لذّت می برد، و در همان حال با شوهر خویش خلوت کرده، و در همان حال با خواهر و مادر خویش در حال گفتگوی محبّانه است، و در همان حال مشغول لذّت بردن از خوردنی های بهشت است؛ و در همان حال هزاران کار دیگر نیز می کند، بی آنکه یکی از این کارها، او یا دیگری را محدود نماید.
با سلام وعرض ادب وتشکر از شما

لطفا پاسخ سوال سومم رو بفرمایید! اینکه, هووی انسانی چی,ما داریم؟ ممنون میشم به این پرسشم هم پاسخ بدید.
در مورد چگونگی پاداش اعمالمون اینطوری که
جسممون در عین وحدت به کثرات تبدیل میشه ؟

به نام خدا
با سلام خدمت استاد گرامی
من شنیده ام که حورالعین فقط مختص مردان بهشتی نیست بلکه زنان بهشتی را نیز شامل میشود؟

Miss.Narges;923002 نوشت:
استاد گرامی اصلا مگر ما در بهشت کودک هم داریم؟ یعنی کسی که در کودکی میمیرد در اخرت باز کودک محشور میشود؟
پس یعنی اگر فردی در صد سالگی بمیرد هم با همون ظاهر صد ساله محشور میشه و اگرم درکودکی بمیره با ظاهر کودکیش محشور میشه؟
من از یکی از کارشناس ها در اینباره پرسیده بود و ایشون گفته بودن که در اخرت هر کسی به بهترین حالت خودش محشور میشه و بهشت میره و همه کاستی های بدنش از بین میره.خب چرا پس کودکی که از شانس بدش در کودکی مرده باید بازم در بهشت کودک باشد؟
گفته اند زنان بهشتی 18 ساله و مردان 30 ساله که اوج جوانی باشه محشور میشن.کودکی و پیری هر دو نقص هستند مگر غیر ازین نیست؟


با سلام و عرض ادب
بله طبق فرمایش کارشناس محترم و بزرگوار هر کسی به بهترین حالت و در اوج جوانی وارد بهشت می شود، منتهی روایات قبل از ورود به بهشت منظورشان هست.
یک بار دیگر روایت را مطالعه فرمایید:
«کودکان مؤمنان در روز قیامت آن گاه که زمان حسابرسی خلایق می رسد حاضر می شوند. خدای تعالی به جبرئیل می فرماید: اینان را به بهشت وارد کن؛ کودکان بر دروازه های بهشت می ایستند و از پدران و مادران خود سؤال می کنند. خازن بهشت به آنان می گوید: آنان مثل شما نیستند و گناهان و خطاهایی دارند که باید از آن بازخواست شوند. کودکان صدای خود را با گریه بلند می کنند؛ پس خدای تعالی می فرماید: ای جبرئیل این چه صدای گریه و زاری است که بلند شده است؟ جبرئیل عرض می کند: خدایا! تو خود از من داناتری، اینان کودکان مؤمنان هستند و می گویند ما وارد بهشت نخواهیم شد تا زمانی که پدران و مادران ما وارد بهشت شوند. پس خدای تعالی می فرماید: ای جبرئیل در میان جمع وارد شو و دست پدران و مادران آنان را بگیر و همراه کودکان – به خاطر رحمتی که دارم - وارد بهشت کن».
هنوز وارد بهشت نشدند و قبل از ورودشان، با گریه و ناله از خدا می خواند پدر و مادرش نیز وارد بهشت شوند.

دختر ایرونی;923596 نوشت:
به نام خدا
با سلام خدمت استاد گرامی
من شنیده ام که حورالعین فقط مختص مردان بهشتی نیست بلکه زنان بهشتی را نیز شامل میشود؟

با سلام و عرض ادب

طبق آیه ی « وَ لَكُمْ فيها ما تَشْتَهي‏ أَنْفُسُكُمْ وَ لَكُمْ فيها ما تَدَّعُون‏»(فصلت:31) و براى شما هر چه دلتان بخواهد در بهشت فراهم است، و هر چه طلب كنيد به شما داده مى‏شود. زنان بهشتی هر آرزویی که در بهشت داشته باشند ، برآورده می گردد؛ لذا اگر شوهری از جنس موجودات بهشتی هم طلب نمایند ، آن را خواهند داشت.
امّا باید توجّه داشت که اهل بهشت از رذائل دنیایی منزّهند و جز حقّ را اراده نمی کنند. چرا که باطن و حقیقت امور باطل ، امر عدمی است. لذا اگر آرزوی چنین شوهرانی حقیقتاً امر کمالی باشد ، یقیناً زنان بهشتی می توانند آن را بخواهند و اگر بخواهند بی تردید محقّق می گردد. امّا اگر آرزوی چنین شوهرانی حقیقتاً امر کمالی نباشد ، حتّی از خیال زنان بهشتی نیز گذر نمی کند چه رسد که آن را بخواهند.

هادی;923658 نوشت:
بله طبق فرمایش کارشناس محترم و بزرگوار هر کسی به بهترین حالت و در اوج جوانی وارد بهشت می شود، منتهی روایات قبل از ورود به بهشت منظورشان هست.
سلام
اگر این طور هست که شما فرمودید این کودکان وقتی به بهشت رفتند بازم کودک هستند؟

Miss.Narges;923662 نوشت:
سلام
اگر این طور هست که شما فرمودید این کودکان وقتی به بهشت رفتند بازم کودک هستند؟

علیکم السلام

آنچه از روایات استفاده می شود همه انسان ها در بهشت، به صورت جوانی زیبا روی وارد بهشت می شوند در روایتی آمده است:
«یدخلون الجنة شبابا منورین و قال إن أهل الجنة جرد مرد مکحلون» (ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج 1، ص 148، مؤسسه انتشارات علامه، قم، 1379ق) بهشتیان مانند جوانانی زیبا و نورانی وارد بهشت می شوند. به عبارت دیگر، آنان دائما در بهترین شکل و حالت هستند که گذر زمان در این شادابی تأثیری نخواهد داشت.

همای رحمت;923572 نوشت:
با سلام وعرض ادب وتشکر از شما

لطفا پاسخ سوال سومم رو بفرمایید! اینکه, هووی انسانی چی,ما داریم؟ ممنون میشم به این پرسشم هم پاسخ بدید.

با سلام مجدد خدمت شما

در بهشت هیچ درد و ناراحتی وجود ندارد بهشتیان در لذت مطلق هستند لذا هر آن چیزی که لذت مطلق را از بهشتی سلب کند منتفی است.
زنان در بهشت نه هووی بهشتی دارند و نه هووی انسانی، چون هوو تداعی‌گر نوعی ناراحتی برای زنان است و این ناراحتی در بهشت قطعا وجود ندارد. لذا زنان در بهشت نه هووی انسانی دارند و نه هوو از جنس موجودات بهشتی.
بهشت سراسر لذت است امیدوارم به این موضوع که از آیات قرآنی نیز استفاده می شود یقین قلبی داشته باشیم .

همای رحمت;923572 نوشت:
در مورد چگونگی پاداش اعمالمون اینطوری که
جسممون در عین وحدت به کثرات تبدیل میشه ؟

در مورد این سوال باید عرض کنم جسمی که انسان در بهشت دارد، متناسب با همان عالم است؛ لذا بدن انسان بهشتی خارج از زمان و مکان است و به همین جهت است که در یک زمان واحد می تواند انواع لذت های بهشتی را تجربه کند بدون اینکه تزاحمی باشد.
با تشکر

هادی;923788 نوشت:
با سلام مجدد خدمت شما

در بهشت هیچ درد و ناراحتی وجود ندارد بهشتیان در لذت مطلق هستند لذا هر آن چیزی که لذت مطلق را از بهشتی سلب کند منتفی است.
زنان در بهشت نه هووی بهشتی دارند و نه هووی انسانی، چون هوو تداعی‌گر نوعی ناراحتی برای زنان است و این ناراحتی در بهشت قطعا وجود ندارد. لذا زنان در بهشت نه هووی انسانی دارند و نه هوو از جنس موجودات بهشتی.
بهشت سراسر لذت است امیدوارم به این موضوع که از آیات قرآنی نیز استفاده می شود یقین قلبی داشته باشیم .

با سلام وعرض ادب

استاد گرامی پس این احادیثی که راجع به چند همسری

مردا گفته میشه(در همین سایت هم گفته شده وهمچنین سایر سایتهای مذهبی) صحت نداره؟

نمونش یه روایت از امام صادق ع در مورد انتخاب همسر

اینکه اگه رتبه زن بیشتر باشه حق انتخاب با زن هست.

اگه رتبه مرد بیشتر باشه ,حق انتخاب با ایشونه که

همسرش بشه یکیییی از زنانش !

متشکرم گل

هادی;923789 نوشت:
در مورد این سوال باید عرض کنم جسمی که انسان در بهشت دارد، متناسب با همان عالم است؛ لذا بدن انسان بهشتی خارج از زمان و مکان است و به همین جهت است که در یک زمان واحد می تواند انواع لذت های بهشتی را تجربه کند بدون اینکه تزاحمی باشد.
با تشکر

با سلام وعرض ادب

استاد گرامی لطفا پاسخ پرسش پست 19

رو بفرمایید .منتظرم

ممنون

همای رحمت;923803 نوشت:
استاد گرامی پس این احادیثی که راجع به چند همسری
مردا گفته میشه(در همین سایت هم گفته شده وهمچنین سایر سایتهای مذهبی) صحت نداره؟

سلام
دقت بفرمائید:

هادی;923788 نوشت:
زنان در بهشت نه هووی بهشتی دارند و نه هووی انسانی، چون هوو تداعی‌گر نوعی ناراحتی برای زنان است و این ناراحتی در بهشت قطعا وجود ندارد. لذا زنان در بهشت نه هووی انسانی دارند و نه هوو از جنس موجودات بهشتی

دو نفر زن و مرد را در این دنیا فرض کنید
تا قبل از خوانده شدن خطبهء عقد اگر رابطهء جنسی داشته باشند میشود زِنا که گناهی بزرگ است
اما همین دو نفر بعد از خوانده شدن خطبهء عقد ، همان رابطهء جنسیشان ثواب هم دارد

حالا به این جمله توجه کنید:
بعد از خوانده شدن خطبهء عقد دیگر ناراحتی و نگرانی برای زن و مرد نیست
(مقایسه کنید با این جمله: "بعد از ورود به بهشت دیگر غم و اندوهی وجود ندارد")

دقت بفرمائید ماهیت عمل تغییر کرده در حالیکه ظاهر هر دو یکی است
پس آن روایت ها دروغ نیستند ، منتهی درمورد شرایطی بجز آنچه ما در زمین می دانیم صحبت می کنند

هادی;923568 نوشت:
همسران انسانی مردان بهشتی، از دیدن حورالعین همسرانشان نه تنها ناراحت نمی شوند، بلکه بسی خوشحال هم می شوند. و هر چه آن حورالعینها زیادتر و زیباتر باشند، به همان اندازه همسران انسانی مردان بهشتی، خوشحالتر نیز خواهند شد

خدایا تا می توانی دل همسرم را در آن دنیا خوشحال کن :Nishkhand:

Reza-D;925914 نوشت:
سلام
دقت بفرمائید:

دو نفر زن و مرد را در این دنیا فرض کنید
تا قبل از خوانده شدن خطبهء عقد اگر رابطهء جنسی داشته باشند میشود زِنا که گناهی بزرگ است
اما همین دو نفر بعد از خوانده شدن خطبهء عقد ، همان رابطهء جنسیشان ثواب هم دارد

حالا به این جمله توجه کنید:
بعد از خوانده شدن خطبهء عقد دیگر ناراحتی و نگرانی برای زن و مرد نیست
(مقایسه کنید با این جمله: "بعد از ورود به بهشت دیگر غم و اندوهی وجود ندارد")

دقت بفرمائید ماهیت عمل تغییر کرده در حالیکه ظاهر هر دو یکی است
پس آن روایت ها دروغ نیستند ، منتهی درمورد شرایطی بجز آنچه ما در زمین می دانیم صحبت می کنند

با سلام وعرض ادب

بزرگوار متوجه هستم چی می فرمایین

وهمینطور
متوجه فرمایشات ضد ونقیض استاد هادی !!!!

فقط نمیدونم چرا استادهادی مستقیم این جمله رو نمیگن؟!!!!

در ضمن فکر نمیکنم در مورد هووی انسانی این صحبتها

صدق داشته باشه؟!

Reza-D;922395 نوشت:
همچنين گفته ميشود كه اگر مرد و زن مومن باشند هر دو با هم وارد بهشت شده و زنِ مومن از تمام حوري ها زيباتر خواهد بود

سلام و احترام به اساتید و دوستان باورمند و غیر باورمند
/:)آقا رضا بی عدالتی رو دیگه تو اون دنیا اشاعه ندید دیگه!
حالا یکی قبل ازدواج تصادف کرد مُرد اون حوری از زن احتمالی کم زیبا تره؟نمیشه که!

هادی;922909 نوشت:
از آیه شریفه استفاد می شود که در قیامت نسبت های خویشاوندی من جمله پدر و فرزند، مادر و فرزند وجود دارد، بالطبع با وجود این نسبت ها عاطفه نیز وجود خواهد داشت.

سلام استاد در انجیل یوحنا بود اگه اشتباه نکنم قبلا خونده بودم!
نوشته بود که ازدواج از نقص انسانی بر میگرده و تو بهشت از این بازیا نداریم و تو قرآن هم هست که جنس مخالف ساختیم تا با یکدیگر کامل شوید و آرامش گیرید
حالا اگه قراره تو بهشت آدم کامل شه نباید نیازی به ازدواج نداشته باشه؟صرفا یه پروپاگاندایی باشه که بخواد مردا رو به نوعی گول بزنه ؟

هادی;922909 نوشت:
خدای تعالی می فرماید: ای جبرئیل این چه صدای گریه و زاری است که بلند شده است؟

استاد این خدا چرا انقد علاقه داره به سوال؟هی از اینو اون سوال میپرسه؟:-/

هادی;922909 نوشت:
اگر عاطفه در قیامت وجود نداشت کودکان گریه کنان طالب ورود پدر و مادر به بهشت نمی شدند،

تو اون دنیا هم گریه و زاری هستش عایا؟
این کودکان تو عالم ذر آزمایش شدند یا نه کسی حواسشون نیست فلنگو بستن رفتن دم در بهشت بدون امتحانی چیزی؟
استاد ی سوال دیگه هم من دارم
اکثر مسلمونا و تو اکثر دین ها خدا تعریفاتش و تصوراتی که ازش میشه به صورت مذکر و مرد هستش تا اونجا که میدونم و چند جایی شنیدم البته اینکه خدا جنسیت ندارد و این ها همه درست و به جای خود اما برای راز و نیاز و درد و دل و گفتن بدبختیا ی چیزی بالاخره آدم تصور میکنه ی اقلیتی هستن که الهه های زن رو مثلا به عنوان بت و یا نمودی از خدا پرستش میکنن اما اکثرا مذکر مثلا در مسیحیت حضرت مسیح که به نوعی مرد هستش دلیل اینو ی استاد تکامل شناس برام توضیح داد اما من میخوام بدونم از نظر دینی چه توجیهی براش هست؟
اصلا خدارو چجوری باید تصور کرد چون تصوری از فاقد جنسیت نمیشه داشت
چون انسان کامل در آن دنیا نیازمند به جنس مخالف است پس جنس مخالف برای انسان یک کمال تصور میشود آیا جایز هستش که مثلا زنان تصوری که از خدا دارن به نوعی مرد گونه باشه و در مورد مردان هم بالعکس؟مثلا همانطور که صفات محبت و بخشنده و.. رو به خدا نسبت میدیم عشق همسری و محبت جنس مخالفی که نوعی کماله هم به خدا نسبت بدیم؟
همای رحمت;922990 نوشت:
از طرف دیگه میفرمایید ما از لحاظ فطرت توحیدی

نباید از هوو داشتن ناراحت بشیم .


فطرت فکر کنم چیزیه که آدم تو خودش احساس میکنه
الان شما شوهرتون هوو بیاره ناراحت نمیشید؟

همای رحمت;922990 نوشت:
خداوند به مردا حوریه ببخشه؟

:dپارتی و شانس دیگه
والا در مورد اون دنیا نمیدونم که روان انسان چطوره!
اما در این دنیا انسان ها از نظر روانی با یک زن آرامش و راحتی بیشتری دارند تا چند تا موضوع آماری و مشخصی هستش تو روانشناسی
حتی تو قرآن هم اومده به یکی بسنده کنید که برای شما بهتر است و خدا بهتر میداند
تنها يك همسر بگيريد، و يا از زناني كه مالك آنهاييد هستيد استفاده كنيد. اين كار، بهتر از ظلم و ستم جلوگيري ميكند.

بعضیا خیال میکنن چند تا باشه بهتره در صورتی که اتفاقا اینجوری کلاه سرشون رفته به ظاهر خیال میکنن که اینجور بهتره

hessam78;926002 نوشت:
سلام و احترام به اساتید و دوستان باورمند و غیر باورمند
آقا رضا بی عدالتی رو دیگه تو اون دنیا اشاعه ندید دیگه!
حالا یکی قبل ازدواج تصادف کرد مُرد اون حوری از زن احتمالی کم زیبا تره؟ نمیشه که!

سلام به دوست مردد happy
حسام جان اصلاً متوجه نشدم چه گفتید!

همای رحمت;925919 نوشت:
فرمایشات ضد ونقیض استاد هادی

ضد و نقیض نیست بزرگوار
به نظرم استاد می خواهند ابتدا ذهن شما را به سمت تفاوت دو جهان و شناختی که از آنها داریم ببرند

به این پرسش و پاسخ فرضی توجه بفرمائید:

پرسشگر: ما در آخرت چگونه آبی که میخوریم را دفع میکنیم؟
پاسخ: سیستم بدن ما در آن دنیا مانند این دنیا نیست که نیاز به دفع داشته باشد
پرسشگر: پس این همه روایت درمورد اینکه در بهشت آب گوارا هست صحت ندارند؟

خب چرا این پرسشگر فرضی (مانند شما) پاسخ کارشناس را حمل بر صحت نداشتنِ نوشیدن میکند؟
چون از دید او ،
((نوشیدن آب = دفع کردن اضافات آن))

لذا ابتدا باید تصور و نگاه نسبت به دو دنیا مشخص شود و تفاوتش درک شود تا بعد به سایر مسائل پرداخته شود
شاید بفرمائید تفاوت دنیا و آخرت را می دانید. بله می دانید ، اما نپذیرفته اید

Reza-D;926024 نوشت:
سلام به دوست مردد
حسام جان اصلاً متوجه نشدم چه گفتید!

سلام بر آقا رضای یقین و به نفس مطمئنه رسیده
گفتم دو فرد را در نظر بگیرید مثلا هر دو 25 ساله هر دو افعالشان به یک اندازه و مرتبه
یکی متاهل بوده و مُرد یکی مجرد بوده و مرد
ازانجا که زیبایی یک ملاک است گویا و حال اینکه آن فرد بالاترین مقامی که دستیابد حوری است ولی آن فرد متاهل، علاوه بر حوری، زن
و زن هم از حوری به مراتب طبق گفته استاد بهتر!
پس اونایی که زن نگرفته مردن کلاه سرشون رفته!
پس این بی عدالتی خدا تمومی نداره!(:|چه در این دنیا چه آن دنیا دیگه!

hessam78;926041 نوشت:
سلام بر آقا رضای یقین و به نفس مطمئنه رسیده

happy

hessam78;926041 نوشت:
گفتم دو فرد را در نظر بگیرید مثلا هر دو 25 ساله هر دو افعالشان به یک اندازه و مرتبه
یکی متاهل بوده و مُرد یکی مجرد بوده و مرد
ازانجا که زیبایی یک ملاک است گویا و حال اینکه آن فرد بالاترین مقامی که دستیابد حوری است ولی آن فرد متاهل، علاوه بر حوری، زن
و زن هم از حوری به مراتب طبق گفته استاد بهتر!
پس اونایی که زن نگرفته مردن کلاه سرشون رفته!
پس این بی عدالتی خدا تمومی نداره!چه در این دنیا چه آن دنیا دیگه!

نه برادر کلاً موضوع را اشتباه متوجه شده اید
تمام این مسائل که می فرمائید ، با هم تناسب دارند
ایراد بحث شما در طرح صورت مسئله است

گفتید دو نفر در یک اندازه و یک رتبه
اما بعد گفتید یکی متاهل بوده و دیگری مجرد

آنقدر باهوش هستید که نیاز به توضیح اضافه نمی بینم

Reza-D;926044 نوشت:
گفتید دو نفر در یک اندازه و یک رتبه
درحالیکه بعد گفتید یکی متاهل بوده و دیگری مجرد

ن ببینید میدانم آن فردی که متاهل است رتبه اش بالاتر است[در صورتی که من کاملا مخالفم اتفاقا باید نماز ی مجرد 70 برابر نماز متاهل باشه که بگذریم] نسبت به فردی که مجرد است
اما شرایط یکسان رو در نظر بگیرید امتیاز یکسان
دقیقا مثل معدل که دو دانش آموز با نمرات مختلف در درس ها می تونن معدل یکسانی داشته باشند با اینکه نمره هر درس برای دو نفر متفاوته
در زمینه تاهل نمره و ثواب فرد متاهل بالاتره اما مرد مجرد کارای خوب در زمینه های دیگری کرده که رتبشون رو باهم یکی کنه در
این صورت اون فرد مجرد که زن نداشت،خدا براش زن میسازه؟نمیدونم اجمل الحوری میده که برابری بشه با زن اون فرد یا نه بی عدالتی میکنه
ـــــــــــــــــ
چند تا سوال دیگه هم در این زمینه دارم
الان برای افراد آفریقایی که سیاه پوستن و طبعتا فکر کنم سیاه پوستا رو دوست دارن حوری سفید میخواد بده خدا؟
رنگ چشم حوریا رو خود خدا چرا انتخاب کرده مشکی؟
تا اونجا که یادمه این آیات مربوط به حوری چرا از کتب دینی سانسور میشه؟قرآن رو هم مگه آدم سانسور باید کنه؟نبأ، آیه 33-سوره واقعه آیه 22-سوره صافات،آیه 48-دخان آیه 15 تا 45 و طور آیه 71 تا 02و....حتی تو معنی کنید امتحانات هم نمیاد!
ی مورد مهم هم هست اینه
حورانی پرده نشین در [ دل ] خیمه ها72 رحمان
چرا انقد منطبق بر خواسته های اعراب اون زمانه؟چشم مشکی خیمه نشین!
الان اینجا ما آپارتمان نشینی داریم کسی خیمه نمیشینه!
فکر کنم خدا گول زده داره میبره جهنم!
بعد خدا استفاده ایزاری از جنس مونث نکرده؟واسه بهشت خیلی از حوری تبلیغ کرده ها!الان غربی ها هم اینکارو میکنن ما چرا گیر میدیم غربی ها استفاده ابزاری از زن میکنند؟

hessam78;926046 نوشت:
ن ببینید میدانم آن فردی که متاهل است رتبه اش بالاتر است[در صورتی که من کاملا مخالفم اتفاقا باید نماز ی مجرد 70 برابر نماز متاهل باشه که بگذریم] نسبت به فردی که مجرد است
اما شرایط یکسان رو در نظر بگیرید امتیاز یکسان
دقیقا مثل معدل که دو دانش آموز با نمرات مختلف در درس ها می تونن معدل یکسانی داشته باشند با اینکه نمره هر درس برای دو نفر متفاوته
در زمینه تاهل نمره و ثواب فرد متاهل بالاتره اما مرد مجرد کارای خوب در زمینه های دیگری کرده که رتبشون رو باهم یکی کنه در
این صورت اون فرد مجرد که زن نداشت،خدا براش زن میسازه؟نمیدونم اجمل الحوری میده که برابری بشه با زن اون فرد یا نه بی عدالتی میکنه

خب دیگه سوالات زیاد شد دیگر میشود کار کارشناس تاپیک نه بنده
اما یک توضیح کوچک عرض میکنم
همان تفاوت ثواب در نمازی هم که فرمودید شرایط دارد. مثلاً جوان مجرد چرا مجرد مانده چه بسا دلیلی داشته باشد با ارزش تر از ازدواج
اما اگر همه چیز برابر باشد (مثلاً مجرد تلاش بیشتری کرده و....) و در نهایت تمام امتیازشان (امتیاز لفظ من است) برابر باشد
آن وقت چه بسا این مجرد باشد که جایگاه بالاتری خواهد داشت از جمله به دلیلی که عرض کردم
ولی باز هم اگر بگوئیم ثواب های آنها جوری باشد که بخش تاهل و تجرد تاثیری نگذارد
آن وقت آن مرد متاهل به همسر خود میرسد (درصورتی که زن مومن باشد و هر دو طالب باشند) و پسر مجرد به یک دختر مومنهء مجرد

hessam78;926046 نوشت:
الان برای افراد آفریقایی که سیاه پوستن و طبعتا فکر کنم سیاه پوستا رو دوست دارن حوری سفید میخواد بده خدا؟

منظورم با سیاه پوست و سفیدپوست نیست ، کلی عرض میکنم
قرار نیست علائق آن دنیا با این دنیا کپی برابر اصل یکدیگر باشند
ولی با فرض قبول حرف شما ، خیر ، برای هر کسی آنچه دوست دارد فراهم خواهد بود

hessam78;926046 نوشت:
رنگ چشم حوریا رو خود خدا چرا انتخاب کرده مشکی؟

لازم است آیات را بیاورید تا بررسی شود

hessam78;926046 نوشت:
تا اونجا که یادمه این آیات مربوط به حوری چرا از کتب دینی سانسور میشه؟قرآن رو هم مگه آدم سانسور باید کنه؟نبأ، آیه 33-سوره واقعه آیه 22-سوره صافات،آیه 48-دخان آیه 15 تا 45 و طور آیه 71 تا 02و....حتی تو معنی کنید امتحانات هم نمیاد!

به همان دلیل که سوالات فیزیک کوانتوم را برای بچه های دبستانی نمی آورند
اما اگر کتب دانشگاهی را می پرسید باید ریشه یابی بشود

hessam78;926046 نوشت:
حورانی پرده نشین در [ دل ] خیمه ها72 رحمان
چرا انقد منطبق بر خواسته های اعراب اون زمانه؟چشم مشکی خیمه نشین!
الان اینجا ما آپارتمان نشینی داریم کسی خیمه نمیشینه!

داش حسام!
اینها اشاره ای ملموس به نعمت های بهشتی است. خیمه یعنی خانه ، حال مطابق با جایگاه و سلیقه فرد بهشتی

hessam78;926046 نوشت:
بعد خدا استفاده ایزاری از جنس مونث نکرده؟
واسه بهشت خیلی از حوری تبلیغ کرده ها! الان غربی ها هم اینکارو میکنن ما چرا گیر میدیم غربی ها استفاده ابزاری از زن میکنند؟

اولاً حوری چه ربطی به زن دارد؟

ثانیاً دقیقاً بفرمائید غربی ها چکار می کنند تا ببینیم دو عمل مشابه هستند یا نه

Reza-D;926048 نوشت:
خب دیگه سوالات زیاد شد دیگر میشود کار کارشناس تاپیک نه بنده

:dبله ،کارشناس های عزیز هم زرنگ میگویند موضوع انحرافی است برای هرکدام باید تاپیک باز شود

Reza-D;926048 نوشت:
اما اگر همه چیز برابر باشد (مثلاً مجرد تلاش بیشتری کرده و....) و در نهایت تمام امتیازشان (امتیاز لفظ من است) برابر باشد
آن وقت چه بسا این مجرد باشد که جایگاه بالاتری خواهد داشت از جمله به دلیلی که عرض کردم

امتیاز و نسبت ثواب و گناهشون یکسان باشه دیگه نه مجرد جایگاه بالاتری داره نه متاهل ها فکر کنم!مثل هم هستن دیگه

Reza-D;926048 نوشت:
آن وقت آن مرد متاهل به همسر خود میرسد (درصورتی که زن مومن باشد و هر دو طالب باشند) و پسر مجرد به یک دختر مومنهء مجرد

اها پس این مشکل اینجوری حل میشود!

Reza-D;926048 نوشت:
منظورم با سیاه پوست و سفیدپوست نیست ، کلی عرض میکنم
قرار نیست علائق آن دنیا با این دنیا کپی برابر اصل یکدیگر باشند
ولی با فرض قبول حرف شما ، خیر ، برای هر کسی آنچه دوست دارد فراهم خواهد بود

نه منظورم شما نبودید آیه قرآن هم همین را گفته
اول دلخواه اون جامعه گفته بعد آخرش ی چیزیم اضافه کرده هر چی بخواید هست
الان من دوست دارم بر فرض محال اگه بهشتی بود و نصیبمان شد
هر چی حوری برای سعدی هست بشه مال خیام!ولی حیف که خواسته های آدمم خدا تغیر میده اون دنیا
تا سعدی باشه ازین شعرا نگه
خور و خواب و خشم و شهوت شغبست و جهل و ظلمت

حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت
ـــــــــــــــــــــــــــــ

(بهشتیان) همسرانی از حورالعین (سیاه چشم و بسیار زیبا) دارند همچون مروارید در صدف پنهان. اینها پادشی است که در برابر اعمال که انجام می دادند. (سوره واقعه آیه 22)
با اینکه از اضافات مترجم است ولی اکثرا میگویند سیاه

Reza-D;926048 نوشت:
به همان دلیل که سوالات فیزیک کوانتوم را برای بچه های دبستانی نمی آورند
اما اگر کتب دانشگاهی را می پرسید باید ریشه یابی بشود

الان که فکر میکنم تو تلوزیون هم ندیدما قبل نماز موقع هایی که بیکارم از تلوزیون معنیشو میخونم یادم نمیاد دیده باشم!در مورد کوانتوم در تلوزیون ولی صحبت شده!

Reza-D;926048 نوشت:
داش حسام!

چنین عکسی برام تداعی شد:d

Reza-D;926048 نوشت:
اینها اشاره ای ملموس به نعمت های بهشتی است. خیمه یعنی خانه ، حال مطابق با جایگاه و سلیقه فرد بهشتی

خوب الان من بخوام مثلا تحدی کنم
جی ال ایکس
اللاس وگاس
ما اللاس وگاس
و ما ادراک ماللاس وگاس
هذه مدینة الفاضلة معاشهم الحور الجمیلا
حور مقصورات فی البروج! إيصال الانسان بالعروج
ولله یخرجهم من الظلمات و یزکیهم الفروج
حينما الّذی أوغَلَ فيه لا میلٌ به خروج
یاکلون اللیل و النهار کباب و جوج!...
:xبهشت زمینی رو در تحدی بهشت قرآنی آوردم!البته معجزاتی هم داره مثل اضافه کردن گ به زبان عربی و دست پا شکسته تر بودن که قابلیت تفسیری بیشتری میده و در مواردی هم برهم زدن قواعد عربی که بدرد نخور بودن!
معنیشو بگم تفسیرشو بعدا باید بنویسم چه نکات ریزی توش هست!جی ال ایکس (حروف مقطعه که خودم بعدا باید تبین کنم فصیح ترین و بلیغ ترینه) ،لاس وگاس!و تو چه میدانی لاس وگاس چیست
مدینه فاضله ای که در آن حوری های زیبایی زندگی میکنند!حوری های برج نشین!که میرسانند انسان را به معراج و عروج و مقام های بالا!و خداوند آنها را از تاریکی ها و ظلمات خارج کرده و دامنشان را از هر گناهی حفظ !هنگامی که کسی واردش شود میل به خروج ندارد!صبح تا شب کباب و جوج میخورند!...
انصافا گذشته از شوخی من بسیاری از تاپیک های این سایت را در زمینه تحدی مطالعه کردم!اولین مشکلش اینه که تحدی به زبان عربیه!همه مردم دنیا هم عرب زبان نیستن!من نمیدونم معجزات خدا چرا اینجوریه
انقد حرف زدم تا اینو بگم!توصیفات خدا در قرآن وقتی به صورت خیمه نشین و قدیمی و مال همون دورانه احکامشم می تونه مال همون دوران باشه دیگه!حالا ی احتمال بدین بعد فکر کنید احتمال واقعی باشه!اونوقت بد نمیشه؟

Reza-D;926048 نوشت:
اولاً حوری چه ربطی به زن دارد؟

حوری ترنس سکشوال است؟حوری مرد سیبیل کلفت است؟حوری زن است دیگر !ربطی ندارد عایا؟

Reza-D;926048 نوشت:
ثانیاً دقیقاً بفرمائید غربی ها چکار می کنند تا ببینیم دو عمل مشابه هستند یا نه

مثلا برای تبلیغ ماشین شورلت کامارو یا فراری و.. عکس ماشین را با دختران می گذارند!
در قرآن هم همینطور!توصیف بهشت را با حوری گذاشته اند
یعنی قول می دهم از هر مسلمانی بپرسید با گفتن بهشت چه چیزی به ذهنتان می آید(در صورت مذکر بودن)یکی از مراعات نظیر حوری است
یا همین چن وقت پیش برای ریاست جمهوری چقد با دختران بقول معروف بی حجاب مصاحبه کردن!
من که به استفاده ابزاری اعتقاد ندارم بسیاری از مدل ها هستند که پسرا هستن توش اونجا کسی نمیگه استفاده ابزاری اما بعضی دوستان و عزیزان میگن غرب از زن ابزاری استفاده میکنه

hessam78;926056 نوشت:
هر چی حوری برای سعدی هست بشه مال خیام!
ولی حیف که خواسته های آدمم خدا تغیر میده اون دنیا

نه حسام جان خدا تغییر نمیدهد. بلکه خود انسان با حقیقت سنخیت پیدا میکند
در همین دنیا نیز می بینید انسانی که به بلوغ عقلی رسیده باشد دیگر دنبال مسائل کم ارزش و بیهوده نمی رود
کسی ممکن است در جوانی مثلاً به خوابیدن تا ظهر علاقه داشته باشد
اما همین فرد بزرگتر که میشود ترجیح میدهد صبح زود بیدار شود اما به ارزش های مهمتری دست پیدا کند
در آن دنیا نیز به همین نسبت بلکه خیلی بیشتر ، خواسته های ما نسبت به دنیا تغییر میکند

پس اینکه بگوئیم خدا ما را تغییر میدهد (و منظورمان تغییری خلاف خواست ما باشد) صحیح نیست
هرچند از نظر تکوینی همانطور که در آن تاپیک هم گفتم اشتباه نیست اگر بگوئید خدا تغییر میدهد happy

hessam78;926056 نوشت:
انقد حرف زدم تا اینو بگم!توصیفات خدا در قرآن وقتی به صورت خیمه نشین و قدیمی و مال همون دورانه احکامشم می تونه مال همون دوران باشه دیگه!حالا ی احتمال بدین بعد فکر کنید احتمال واقعی باشه!اونوقت بد نمیشه؟
البته اینطور هم نیست که توصیفات خدا تماماً برای همان دوران باشد
گفتم که باید آیاترا بیاورید تا بررسی شود. نمیشود اینطور کلی پرسید و کلی هم پاسخ داد
این هم که گفتید کارشناسان زرنگی میکنند ، خب واقعاً حق دارند

شما همین تاپیک را ببین ، موضوعش وابستگی در آخرت است. اما پرسش های شما:

چرا چشم حوری مشکی است؟
چرا بعضی آیات ظاهراً برای آن زمان و برای اعراب است؟
تفاوت مجرد و متاهل در بهشت چگونه است؟
چرا لاس وگاس نمی تواند بهشت زمینی باشد؟
و............

hessam78;926056 نوشت:
حوری مرد سیبیل کلفت است؟ حوری زن است دیگر! ربطی ندارد عایا؟

حسام!!! (عکس یک آدم عصبانی! happy)
وقتی میگویم زن چه ربطی به حوری دارد جنسیتش را که نمیگویم! بلکه
"انسان" بودنش را میگویم

hessam78;926056 نوشت:
مثلا برای تبلیغ ماشین شورلت کامارو یا فراری و.. عکس ماشین را با دختران می گذارند!
در قرآن هم همینطور!توصیف بهشت را با حوری گذاشته اند

دیگر واقعاً زدی خاکی!
جدای از اینکه باز هم بحث انسان و حوری را با هم خلط کرده اید
عرض میکنم در تبلیغ شورولت شما باید اندام آن زن را ببینید و در واقع آن زن برای تبلیغ یک وسیلهء دیگر به نمایش گذاشته میشود
اما در تبلیغ بهشت (به فرض که تبلیغ باشد) مگر حوری ها را به نمایش گذاشته اند؟
یکی از نکاتی که درمورد حوری گفته میشود همین مستور بودن و پنهان بودن آنهاست

hessam78;926056 نوشت:
یعنی قول می دهم از هر مسلمانی بپرسید با گفتن بهشت چه چیزی به ذهنتان می آید (در صورت مذکر بودن) یکی از مراعات نظیر حوری است

پس درست است
چون جنس مذکر بیشتر به این موضوع علاقمند است ، نه جنس مونث
خب این کجایش با سایر حرفهای اسلام مافات دارد؟ اتفاقاً این اسلام است که بحث چندهمسری را مطرح می کند
منتهی تفاوتش این است که اسلام برای هر کدام از همسران حقوقی را در نظر می گیرد
اما در غرب که با چند همکسری مخالف هستند ، چند معشوقگی (به دلیل خصوصیت جنس مذکر) رواج دارد و هیچکدام نیز حقوقی ندارند

hessam78;926056 نوشت:
یا همین چن وقت پیش برای ریاست جمهوری چقد با دختران بقول معروف بی حجاب مصاحبه کردن!

این هم نوعی سوء استفاده است برادر
مگر با کسی تعارف داریم؟

hessam78;926056 نوشت:
من که به استفاده ابزاری اعتقاد ندارم بسیاری از مدل ها هستند که پسرا هستن توش اونجا کسی نمیگه استفاده ابزاری اما بعضی دوستان و عزیزان میگن غرب از زن ابزاری استفاده میکنه
بعضی از مسائل مطابق با فرهنگ یک کشور است
من هم اعتقاد ندارم مثلاً اگر زنی مدل لباس بود سریع بگوئیم سوء استفاده ابزاری
ما در همین ایران گویندهء خبر خانم داریم ، آیا داریم از زن استفادهء ابزاری می کنیم؟!

منتهی همه چیز در همین چند مورد خلاصه نمیشود
استفاده از جاذبهء جنسی زن در خیلی از مسائل در غرب وجود دارد که میشود در تاپیکی جداگانه بطور کامل به آن پرداخت
و لذا با توجیه چند مورد ، نمی توان کل صورت مسئله را پاک کرد

حسام جان تا همین جا هم خیلی از موضوع تاپیک دور شده ایم
اجازه بدهید این مباحث را (در صورتی که مایل بودید) در جای دیگری طرح کنیم

hessam78;926245 نوشت:
ی تاپیک خودم باید راه بندازم

انشاالله happy

همای رحمت;923803 نوشت:
با سلام وعرض ادب

استاد گرامی پس این احادیثی که راجع به چند همسری

مردا گفته میشه(در همین سایت هم گفته شده وهمچنین سایر سایتهای مذهبی) صحت نداره؟

نمونش یه روایت از امام صادق ع در مورد انتخاب همسر

اینکه اگه رتبه زن بیشتر باشه حق انتخاب با زن هست.

اگه رتبه مرد بیشتر باشه ,حق انتخاب با ایشونه که

همسرش بشه یکیییی از زنانش !

متشکرم

با سلام و عرض ادب و آرزوی قبولی طاعات و عبادات

بزرگوار اگر عرایض بنده رو در پست های قبل خاطرتون باشه ، عرض شد که بهشت سراسر لذت و ابتهاج است و هیچ غم و اندوهی در بهشت راه ندارد.
همچنین عض کردیم که هوو در این دنیا که دنیای تزاحمات است معنی پیدا می کند اما در دنیایی که سراسر لذّت و بهجت باشد هوو معنی ندارد، البته این سخن منافاتی با این مطلب ندارد که انسان در بهشت دارای چند همسر باشد. چنانکه از برخی آیات استفاده می شود که ظاهرا مانعی در این نیست که حتی بانوان نیز در بهشت دارای چند همسر باشند .

در نهایت از تأخیرم در پاسخگویی عذرخواهم

یا حقّ

هادی;928120 نوشت:
با سلام و عرض ادب و آرزوی قبولی طاعات و عبادات

بزرگوار اگر عرایض بنده رو در پست های قبل خاطرتون باشه ، عرض شد که بهشت سراسر لذت و ابتهاج است و هیچ غم و اندوهی در بهشت راه ندارد.
همچنین عض کردیم که هوو در این دنیا که دنیای تزاحمات است معنی پیدا می کند اما در دنیایی که سراسر لذّت و بهجت باشد هوو معنی ندارد، البته این سخن منافاتی با این مطلب ندارد که انسان در بهشت دارای چند همسر باشد. چنانکه از برخی آیات استفاده می شود که ظاهرا مانعی در این نیست که حتی بانوان نیز در بهشت دارای چند همسر باشند .

در نهایت از تأخیرم در پاسخگویی عذرخواهم

یا حقّ

با سلام وعرض ادب وتشکر از شما

طاعات وعبادات شما هم قبول باشه ان شاءالله

استاد گرامی واقعا آیه ای هست که نشون بده خانمها

هم میتونن چند همسر اختیار کنن ؟مگه میشه ؟مگه داریم؟!

خب پس اینکه میگن حلال خدا همیشه حلال میمونه وحرام

خدا همیشه حرام .پس این حدیث صحت نداره؟!

همای رحمت;928129 نوشت:
با سلام وعرض ادب وتشکر از شما

طاعات وعبادات شما هم قبول باشه ان شاءالله

استاد گرامی واقعا آیه ای هست که نشون بده خانمها

هم میتونن چند همسر اختیار کنن ؟مگه میشه ؟مگه داریم؟!

خب پس اینکه میگن حلال خدا همیشه حلال میمونه وحرام

خدا همیشه حرام .پس این حدیث صحت نداره؟!



با سلام مجدد محضر شما

ببینید بزرگوار با توجه به اینکه ماهیت عالم ماده و عالم مجرّدات متفاوت است قطعا خصوصیات متفاوتی خواهند داشت.
این عالَم کجا و عالم بهشت کجا اصلا قابل قیاس با یکدیگر نیستند، لذات این عالم کجا و لذات بهشتی کجا! تا زمانی که نوع نگرش ما مادّی باشد تصوّر کیفیت نعمات بهشتی برای ما محال خواهند بود.
اصلا مگر حوری زن یا مرد است؟ خداوند در این حدّ فرموده که مومنین (مطلق مومنین چه زنان و چه مردان) در بهشت صاحب ازواج خواهند بود. اما اینکه ماهیت این ازدواج چیست و چگونه است والله العالِم یا باید چشم حقیقت بین داشت و این حقایق را دید و یا باید بعد از رحلت این حقایق را از نزدیک لمس کرد. و الا ما از بهشت چه می دانیم؟ مگر به همان اندازه که قرآن کریم و روایات فرموده اند.
بنابراین قطعا رابطه ی جنسی به معنی دنیایی اش در بهشت وجود ندارد تا شما بگویید مگر حرام خدا تا ابد حرام نیست! چه اینکه اگر به معنی دنیای اش بود لازمه اش وجود سختی و برخی از عوارض رابطه ی جنسی بود. چنانکه جناب رضا نیز مثال های خوبی زدند حتی خوردن و آشامیدن در بهشت نیز از جنس دنیایی نیست، لذا فضولات ندارد، در بهشت یک میوه که می خوری مزه ی تمامی میوه ها را می دهد.
فلذا جنس عالم بهشت با این عالم متفاوت است؛ به همین جهت ویژه گی ها و خصوصیات متفاوتی خواهد داشت.
در این دنیا یک بانوی مسلمان حق ندارد تحت ولایت بیش از یک مرد باشد چون این عالم، عالَم تزاحم است و مشکلات عدیده ای با این کار بوجود می آید و کوچک ترین مشکل این کار این است که با این کار خانواده تشکیل نمی شود.
بهشت از جنس ماده نیست؛ عالم بهشت مجرّد است و سرار لذّت و سرور با جنسی متفاوت و بی نهایت شدیدتر .
مطلب نهایی اینکه نباید این عالم را با عالم بهشت قیاس کرد چون قیاس مع الفارق است، و چنین قیاسی معالصه است و انسان را به اشتباه می اندازد.

هادی;928261 نوشت:

با سلام مجدد محضر شما

ببینید بزرگوار با توجه به اینکه ماهیت عالم ماده و عالم مجرّدات متفاوت است قطعا خصوصیات متفاوتی خواهند داشت.
این عالَم کجا و عالم بهشت کجا اصلا قابل قیاس با یکدیگر نیستند، لذات این عالم کجا و لذات بهشتی کجا! تا زمانی که نوع نگرش ما مادّی باشد تصوّر کیفیت نعمات بهشتی برای ما محال خواهند بود.
اصلا مگر حوری زن یا مرد است؟ خداوند در این حدّ فرموده که مومنین (مطلق مومنین چه زنان و چه مردان) در بهشت صاحب ازواج خواهند بود. اما اینکه ماهیت این ازدواج چیست و چگونه است والله العالِم یا باید چشم حقیقت بین داشت و این حقایق را دید و یا باید بعد از رحلت این حقایق را از نزدیک لمس کرد. و الا ما از بهشت چه می دانیم؟ مگر به همان اندازه که قرآن کریم و روایات فرموده اند.
بنابراین قطعا رابطه ی جنسی به معنی دنیایی اش در بهشت وجود ندارد تا شما بگویید مگر حرام خدا تا ابد حرام نیست! چه اینکه اگر به معنی دنیای اش بود لازمه اش وجود سختی و برخی از عوارض رابطه ی جنسی بود. چنانکه جناب رضا نیز مثال های خوبی زدند حتی خوردن و آشامیدن در بهشت نیز از جنس دنیایی نیست، لذا فضولات ندارد، در بهشت یک میوه که می خوری مزه ی تمامی میوه ها را می دهد.
فلذا جنس عالم بهشت با این عالم متفاوت است؛ به همین جهت ویژه گی ها و خصوصیات متفاوتی خواهد داشت.
در این دنیا یک بانوی مسلمان حق ندارد تحت ولایت بیش از یک مرد باشد چون این عالم، عالَم تزاحم است و مشکلات عدیده ای با این کار بوجود می آید و کوچک ترین مشکل این کار این است که با این کار خانواده تشکیل نمی شود.
بهشت از جنس ماده نیست؛ عالم بهشت مجرّد است و سرار لذّت و سرور با جنسی متفاوت و بی نهایت شدیدتر .
مطلب نهایی اینکه نباید این عالم را با عالم بهشت قیاس کرد چون قیاس مع الفارق است، و چنین قیاسی معالصه است و انسان را به اشتباه می اندازد.

با سلام وعرض ارادت

استاد بزرگوار شما نمیدونم دارید من رو میپیچونید یا

واقعا وقایعی در اون دنیا قراره صورت بگیره که من بی خبرم

واقعا گیج شدم

من طالب حقیقتم حالا هرچی باشه

یعنی چی ؟به هر حال قراره زندگی کنیم یا نه!

خب اختلاف جنسی به هرحال کشش وجذبه با خودش میاره

با این فرمایشاتتون خیلی سوال برام پیش اومد

اولا اختلاف جنسیتی وجود داره یا نه ؟

خب اگه جوابتون مثبته ..خب قطعا باید قوانین خاص

آخرتی وجود داشته باشه؟!

اگرم نه که دیگه حرفی نمیمونه ,محرم ونامحرمی وجود نداره

هممون با هم هستیم .

استاد گرامی من اونقدر هم بی اطلاع از حیات جسمانی

وروحانی در آخرت نیستم .ولی دروغ چرا ،با این تاپیک

دلم به شک افتادِ.

در ضمن جناب استاد امین در یه تاپیک دیگه ای فرمودن که مردا در اون دنیا چهار زن دنیایی ونمیدونم چن تا هم حوری

دارن ...لطفا شفاف نظرتون رو هم در مورد نظر جناب امین بفرمایین.

با تشکر

[="Tahoma"][="DarkSlateGray"]بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
سرکار همای رحمت
برخی قوائد در آخرت تغیر می کند و محدودیت هایی که وجود دارد تغیر می کند این طور که فهمیدم
ببینید خیلی از این قوانین که هست را خدا خود وضع کرده برای قیامت هم ممکنه فرق کند
مثلا یکی از احکام. ستر عورت است
ستر عورت واجب است یا خیر
آیا در آخرت و قیامت اینگونه هست؟
یا عریان حشر می یابیم
بنظر استاد هادی عزیز این مطلب را برایمان روشن کنند
برای فهم مطلب مناسب باشد
و احکام دیگر چگونه است؟
آیا همه احکام ابدی است؟

یا علی(س)[/]

hessam78;926002 نوشت:
تو اون دنیا هم گریه و زاری هستش عایا؟
این کودکان تو عالم ذر آزمایش شدند یا نه کسی حواسشون نیست فلنگو بستن رفتن دم در بهشت بدون امتحانی چیزی؟
استاد ی سوال دیگه هم من دارم
اکثر مسلمونا و تو اکثر دین ها خدا تعریفاتش و تصوراتی که ازش میشه به صورت مذکر و مرد هستش تا اونجا که میدونم و چند جایی شنیدم البته اینکه خدا جنسیت ندارد و این ها همه درست و به جای خود اما برای راز و نیاز و درد و دل و گفتن بدبختیا ی چیزی بالاخره آدم تصور میکنه ی اقلیتی هستن که الهه های زن رو مثلا به عنوان بت و یا نمودی از خدا پرستش میکنن اما اکثرا مذکر مثلا در مسیحیت حضرت مسیح که به نوعی مرد هستش دلیل اینو ی استاد تکامل شناس برام توضیح داد اما من میخوام بدونم از نظر دینی چه توجیهی براش هست؟
اصلا خدارو چجوری باید تصور کرد چون تصوری از فاقد جنسیت نمیشه داشت
چون انسان کامل در آن دنیا نیازمند به جنس مخالف است پس جنس مخالف برای انسان یک کمال تصور میشود آیا جایز هستش که مثلا زنان تصوری که از خدا دارن به نوعی مرد گونه باشه و در مورد مردان هم بالعکس؟مثلا همانطور که صفات محبت و بخشنده و.. رو به خدا نسبت میدیم عشق همسری و محبت جنس مخالفی که نوعی کماله هم به خدا نسبت بدیم؟


با سلام و عرض ادب
بزرگوار مطالبتون خارج از موضوع تاپیک هست در صورت تمایل لطفا تپیک مجزّا ایجاد فرمایید ان شاء الله در خدمتتون هستیم.

همای رحمت;928269 نوشت:
با این فرمایشاتتون خیلی سوال برام پیش اومد

اولا اختلاف جنسیتی وجود داره یا نه ؟

خب اگه جوابتون مثبته ..خب قطعا باید قوانین خاص

آخرتی وجود داشته باشه؟!

اگرم نه که دیگه حرفی نمیمونه ,محرم ونامحرمی وجود نداره

هممون با هم هستیم .

رستگاران;928302 نوشت:
برای فهم مطلب مناسب باشد
و احکام دیگر چگونه است؟
آیا همه احکام ابدی است؟

با سلام مجدد خدمت شما

اجازه بدهید نوشته ای کامل در این زمینه آماده کرده و تقدیم حضورتون می کنم ، امید است با این نوشته شبهات برطرف گردد .

هادی;928481 نوشت:
با سلام مجدد خدمت شما

اجازه بدهید نوشته ای کامل در این زمینه آماده کرده و تقدیم حضورتون می کنم ، امید است با این نوشته شبهات برطرف گردد .

با سلام و عرض ادب

استاد گرامی لطفا پاسختون رو بفرمائید.

با تشکر

هادی;928481 نوشت:
اجازه بدهید نوشته ای کامل در این زمینه آماده کرده و تقدیم حضورتون می کنم ، امید است با این نوشته شبهات برطرف گردد .
سلام استاد گرامی در قیامت مگه بچه هم بصورت بچه محشور میشه؟

[="Tahoma"][="Navy"]

Reza-D;922395 نوشت:
سلام و عرض ادب
ما انسان ها در اين دنيا وابستگي هايي داريم كه ميشود گفت قوي ترين آنها عشق به خانواده است
مثلاً بارها ديده يا شنيده ايم كه خانمها علاقه اي به وجود هوو ندارند و مي خواهند تنها معشوقه شوهر ، خودشان باشند
كه اين برميگردد به همان وابستگي هاي عاطفي

حال از يك طرف گفته ميشود وابستگي هاي عاطفيِ اين دنيا ، در آخرت نيز ادامه ميابد. مثلاً كودك به خدا ميگويد وارد بهشت نميشوم تا پدر و مادرم را نيز با من وارد بهشت كني
همچنين گفته ميشود كه اگر مرد و زن مومن باشند هر دو با هم وارد بهشت شده و زنِ مومن از تمام حوري ها زيباتر خواهد بود
اما از طرف ديگر گفته ميشود در آخرت براي مردان حوري بهشتي فراهم خواهد بود

پرسش من اين است كه چگونه ميشود بين اينها جمع كرد؟
اگر روابط عاطفي اين دنيا در آخرت نيز برقرار است پس چرا خداوند بجز همسر ، حوري هم براي مرد قرار مي دهد؟
و اگر اين وابستگي هاي عاطفي ديگر برقرار نيست ، چطور است كه فرزند ، بهشتي شدن والدينش را طلب ميكند و يا اعضاي خانواده براي هم شفاعت مي كنند؟


سلام
در آخرت تعلق و وابستگی وجود ندارد. یک تعلق اساسی هست که انسان از آن راه به همه چیز و همه کس راه دارد و آن تعلق به حق تعالی است. تعابیری که در شرع مقدس هست نیز حاکی از میل به به هدایت یا میل به تحقق کمال در دیگران است نه تعلق. انسان مومن در آخرت دوستدار کمال همگان است.
یا علیم[/]

پرسش:
اگر روابط عاطفي که در دنيا وجود دارد در آخرت نيز برقرار است پس چطور خداوند به جز همسر اصلی، حوري هم براي مرد قرار مي دهد؟ در حالی که زنان به خاطر وابستگی های عاطفی آن را بر نمی تابند. و اگر اين وابستگي هاي عاطفي ديگر برقرار نيست، چطور است كه فرزندانی که در خردسالی از دنیا رفته اند برای والدينشان شفاعت می کنند؟


پاسخ:

در اینکه عواطف و احساسات انسان ها نسبت به اعضاء خانواده و سایر خویشان وجود دارد شکی نیست، روایات متعددی در این خصوص وجود دارد از جمله همان روایتی که در خصوص شفاعت فرزند از والدین بیان فرمودید که با تعابیر مختلف وارد شده است(1)، قرآن کریم نیز در همین راستا می فرماید: «وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُم‏»؛ كسانى كه ايمان آوردند و فرزندانشان به پيروى از آنان ايمان اختيار كردند، فرزندانشان را (در بهشت) به آنان ملحق مى‏كنيم‏ (2)
بنابراین شکی وجود ندارد که این ارتباطات عاطفی و پیوندها وجود دارد.

اما اینکه با وجود این پیوندها و احساسات تعلق گرفته به آن، چطور خداوند این احساسات را نادیده گرفته و برای مردان در کنار همسران دنیوی شان، حوریانی قرار می دهد باید توجه بفرمایید که این احساس زنان نسبت به چند همسری مردان یک احساس ذاتی نیست که از زنان جداناشدنی باشد، بلکه یک احساس عارضی است که عموما نشأت گرفته از فرهنگ ها و سنت های حاکم بر جامعه است، و یک امری که مبتنی بر عقل و منطق باشد نیست.(3) به همین خاطر ما به وضوح می بینیم که این احساس در تمام زنان وجود ندارد و در برخی مناطق جغرافیایی زنان با این مسئله هیچ مشکلی ندارند.

و از طرف دیگر روشن است که انسان هایی که وارد بهشت می شوند انسان های پالایش شده هستند، کسی که ذره ای در درونش ناخالصی وجود داشته باشد وارد بهشت نمیشود، چرا که آنجا دارالسلامة است و هیچ بیماری جسمی و روحی در آن راه ندارد، همانطور که از امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) روایت شده که می فرمایند: «لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ مَنْ فِي قَلْبِهِ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ مِنْ كِبْرٍ»؛ داخل بهشت نمیشود کسی که مثقال ذره ای تکبر در دلش وجود داشت باشد.(4)

بنابراین هیچگونه حس رقابت، یا تملّک، یا تنفّر، یا هر احساس منفی دیگری در میان زنان اهل بهشت وجود ندارد تا از بودن این حوریان در کنار شوهران خود رنجیده خاطر شوند، که اگر این گونه میبود قطعا خداوند چنین نمی کرد، چرا که هیچ رنج و اندوهی در بهشت راه ندارد:
«وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ * أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فيها لُغُوب‏»؛ اهل بهشت مى‏گويند: «حمد (و ستايش) براى خداوندى است كه اندوه را از ما برطرف ساخت پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است‏ * كسى كه با فضل خود ما را در اين سراى اقامت (جاويدان) جاى داد كه نه در آن رنجى به ما مى‏رسد و نه سستى و واماندگى‏.(5)

پس طبق آیات قرآن کریم وقتی رنج نیست و حوریان هستند، نشان میدهد وجود حوریان هیچ رنجی را برای زنان اهل بهشت به همراه ندارد.

پی نوشت ها:
1. برای اطلاع از این روایات ر.ک: کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1407ق، ج6، ص3؛ نوری، حسین، مستدرک الوسائل، مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏، قم، چاپ اول، 1408ق، ج2، ص401.
2. طور:21/52.
3. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين‏، قم، چاپ پنجم، 1417ق، ج4، ص184و185.
4. الكافي، ج2، ص310.
5. فاطر:35/ 35و36.

موضوع قفل شده است