جمع بندی دليل اين دو تبعيض بين زن و مرد چيست؟

تب‌های اولیه

76 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

نقطه;921955 نوشت:
احتمالاً معترض خواهید شد که خوب مرد اصلاً نمی‌توانست که زایمان کند
ولی برادر کار دیگر که می‌توانست بکند، زنی که هر کاری مرد کرد او هم معادلش را کرد دو تا زایمان هم بیشتر کرد
معلوم است که باید جایگاهش بالاتر باشد
سلام برادر
واقعاً تعجب ميكنم از شما!
احتمالي كه درمورد اعتراض من داديد درست بود اما پاسخي كه به اين اعتراض داديد هيچ ارتباطي با آن نداشت!

اعتراض: مرد اصلاً نمي توانست زايمان كند
پاسخ شما: زن دو تا زايمان بيشتر كرده!

خب؟ مگر من گفتم زن به اندازهء مرد كار نيك كرده؟!
اصلاً سوال من همين است كه چرا خداوند مرد را جوري خلق كرده كه اجباراً نتواند آن دو تا زايمان را انجام بدهد؟

نقطه;921955 نوشت:
زن به طور طبیعی مستعدتر است برای رحم کردن

نقطه;921955 نوشت:
زنان همینطوری برای بهشت خلق شده‌اند

نقطه;921955 نوشت:
اگر کسی فرزند دار شود و فرزندش پسر باشد این فرزند برای او نعمت است ولی اگر فرزندش دختر باشد این دختر برای او حسنه است
هر سه مطلبي كه گفتيد يعني تبعيض!

همای رحمت;921971 نوشت:
چقدر نگاه و نظرتون راجع به زنها ، متفاوت و زیباست ، حقيقتا به دل می شینه
عجب!
نگاه تبعيض آميز فقط تا زماني بد است كه به نفع مرد باشد
اگر به نفع خانمها باشد ، ميشود نگاه زيبا و دل نشين!

همای رحمت;922407 نوشت:
جناب رضا برادر بزرگوار یه بار دیگه هم من به این پرسش
شما پاسخ دادم که اگه تمام اعمال زن ومرد مثل هم باشه
مرد هم اگه نون حلال به خونه ببره ودر این راه
از دنیا بره حکم شهید رو داره !

سلام

اولاً:
چند زن باردار ميشوند و زايمان مي كنند؟ تقريباً همهء آنها بجز تعدادي استثناء
چند درصد از مردان موقع رفتن سر كار مي ميرند؟! قطعاً درصد زيادي نيست

ثانياً:
زن هم اگر موقع زايمان بميرد جايگاه بسيار بالايي خواهد داشت چه بسا بالاتر از مردي كه موقع كار كردن مرده است
پس اگر مي خواهيد مقايسه كنيد ، عملي را براي مردها مثال بزنيد كه زنده ماندن را در پي داشته باشد. مثل زنهايي كه زايمان ميكنند و نمي ميرند!

ثالثاً:
خانمها بجز زايمان يك جهاد ديگر هم دارند و آن كار كردن در خانه است
مثلاً منِ مرد اگر بروم جنگ جلوي گلوله و تير و بمب و.... قرار بگيرم اسمش ميشود جهاد
شما مي روي با ماشين لباسشويي لباس ميشوري اين هم ميشود جهاد!!!!!!!!
پس براي زن ها ميشود دو جهاد. كار براي شوهر - بارداري و زايمان

رابعاً:
جالب است خود شما خانمها هم بارها در همين تاپيك اعتراف كرده ايد تنها راه اينكه يك مرد به يك جايگاهي برسد اين است كه بميرد!!!

همای رحمت;922407 نوشت:
نون حلال

يك چيز ديگر را فراموش كردم

كار كردن مرد براي زن

واجب است
اما كار كردن زن براي مرد
مستحب است

يعني شوهر شما برود توي سرما و گرما جان بكند ، از نظر اسلام ميشود انجام وظيفه و وظيفه هم كه مشخص است ديگر ، وظيفه است
بعد شما يك ليوان آب بدهيد دست شوهرتان ، از نظر اسلام ميشود لطف ، و لطف يعني شما بر سر شوهرتان منت گذاشته ايد!

يعني اگر شوهر شما مثلاً 50 سال بخاطر شما زحمت بكشد ، و شما در اين 50 سال هيچ كاري برايش نكنيد و فقط يك بار يك ليوان آب دستش داده باشيد (در كلِ اين 50 سال)
ارزش آن يك ليوان آب ، از تمام زحمات 50 سالهء مرد بيشتر خواهد بود!!!!

بزرگوار اولا مرد چه در این راه بمیره با سالهای سال انشاءالله زنده بمونه پاداش اعمالش سر جاشه!

بعد هم کار کردن با لباسشویی ثوابش واسه ی مرد خونست

نه زن!

واقعا لباس شستن با ماشین قابل مقایسه با دسته ؟!

تازه جدید خانمها هم زحمت کهنه شستن رو به خودشون

نمیدن ,بجاش پوشاک بچه میخرن که مطمئنا با این

کارشون محیط زیست رو اآلوده میکنن وبه نظر م به

جای ثواب ,مشمول گناه هم میشن

راجع به پست 52

اتفاقا من هم هر موقع مردا رو در نظرم مجسم مبکنم

فقط به یاد وصف کوهها می افتم

حالا شما مردا چی؟!از پول در آوردن لذت نمیبرید؟!

همای رحمت;922414 نوشت:
جدید خانمها هم زحمت کهنه شستن رو به خودشون
نمیدن ,بجاش پوشاک بچه میخرن که مطمئنا با این
کارشون محیط زیست رو اآلوده میکنن وبه نظر م به
جای ثواب ,مشمول گناه هم میشن

ببينيد خواهر گرامي ، بنده دارم شرايط استاندارد بين يك زن و مرد با تعريف اسلام را در نظر ميگيرم
يك مرد مسلمان و يك زن مسلمان با رعايت تمام وظايف
من نمايي از اين زندگي را توضيح ميدهم شما هر جا اشتباهي از من ديديد بفرمائيد اشتباه است

اين دو با هم ازدواج مي كنند و زندگي را آغاز مي كنند
مرد وظيفه دارد برود كار كند و خوراك و پوشاك و مسكن زن را تامين كند

زن وظيفه ندارد دست به سياه و سفيد بزند ، حتي وظيفه ندارد يك ليوان آب دست شوهرش بدهد
مرد براي زحماتي كه ميكشد ثواب ميبرد اما در حد انجام وظيفه ، نه بيشتر
اما زن پايش را روي پاي ديگر ميگذارد و هيچ كاري نميكند
مثلاً شوهر از سر كار به خانه ميايد و ميگويد همسرم گرسنه ام ، زن ميگويد برو براي خودت غذا درست كن
تا اينجا مرد به اندازهء انجام وظيفه اش ثواب مي برد و زن هم هيچ گناهي مرتكب نمي شود

بعد زن باردار ميشود و زايمان ميكند
با اين زايمان از بسياري گناهان پاك ميشود
بعد يك روز هم كه شوهرش تشنه است يك ليوان آب دست شوهر ميدهد
اينجا ثواب بسيار زيادي براي زن نوشته ميشود فقط بخاطر يك ليوان آب!!

روايت:
پيامبر(ص) - هر زنی در خانه شوهر ، به منظور زیباسازی چشم انداز

چیزی را جابجا کند ، خداوند به او نظر رحمت اندازد، و هر که مورد نظر رحمت باشد از عذاب در امان است

و در نهايت هم اين زن در مقابل زحمات شوهر ، براي او غذايي بپزد يا لباسي بشويد ، جايگاهي بالاتر از مرد خواهد داشت به دو دليل
چون اولاً كار براي زن وظيفهء مرد است ولي كار براي مرد وظيفهء زن نيست
ثانياً زن بارداري و زايمان داشته
حال شما هر نقدي بر اين مطلب داريد بفرمائيد

همای رحمت;922420 نوشت:
حالا شما مردا چی؟! از پول در آوردن لذت نمیبرید؟!

اگر آنچه درمياوريم مال خودمان باشد ، بله لذت مي بريم :Nishkhand:

خب بررگوار شما هم اگه برید چهار زن وبی نهایت ازدواج

موقت داشته باشید از نظر اسلام هیچ گناهی مرتکب

نشدید وحتی بی نهایت ثواب هم برای شما مینویسن

Reza-D;922422 نوشت:
اگر آنچه درمياوريم مال خودمان باشد ، بله لذت مي بريم :Nishkhand:

خب اگه بچه هم فقط مال ما خانمها بود .بله

فرمایشتون درست بود.

همای رحمت;922423 نوشت:
خب بررگوار شما هم اگه برید چهار زن وبی نهایت ازدواج

موقت داشته باشید از نظر اسلام هیچ گناهی مرتکب

نشدید وحتی بی نهایت ثواب هم برای شما مینویسن


شما اين حق ما را به رسميت مي شناسيد؟
آيا آن را حق مي دانيد؟

همای رحمت;922424 نوشت:
خب اگه بچه هم فقط مال ما خانمها بود .بله

فرمایشتون درست بود.


عالي بود
احسنت به اين پاسخ گل
:Kaf:

Reza-D;922426 نوشت:
شما اين حق ما را به رسميت مي شناسيد؟
آيا آن را حق مي دانيد؟

اگه شما مهریه وهمین طور خوردن وخوابیدن ما رو

حق ما بدونید ,ما خانمها هم مجبوریم این حق رو واسه ی

شما قائل بشیم,

همای رحمت;922429 نوشت:
اگه شما مهریه وهمین طور خوردن وخوابیدن ما رو

حق ما بدونید ,ما خانمها هم مجبوریم این حق رو واسه ی

شما قائل بشیم,


البته به علاوهء عدم خروج از منزل :Nishkhand:

خب حالا سوالي از شما دارم
آيا شما بانگرفتن مهريه و كار كردن در خانه ، به ما مردها لطف مي كنيد؟

Reza-D;922430 نوشت:
البته به علاوهء عدم خروج از منزل :Nishkhand:

خب حالا سوالي از شما دارم
آيا شما بانگرفتن مهريه و كار كردن در خانه ، به ما مردها لطف مي كنيد؟

نه والا لطف نمیدونم .

لذت میبرم.

در ضمن من هیچوقت همچین معامله ایی با همسرم

نمی کنم.

همای رحمت;922434 نوشت:
نه والا لطف نمیدونم .

لذت میبرم.

در ضمن من هیچوقت همچین معامله ایی با همسرم

نمی کنم.

با شناختي كه از شما دارم در اين موضوع شك ندارم
منظورم از "شما" ، شما خانمها بود

به نظر من موقعی که زن غذای نه چندان خوشمزه ای

واسه ی شوهرش آماده میکنه ,شوهرش به جای

دستت درد نکنه توی ذوق همسرش نزنه ,تشویقش بکنه.

به نظرم زن هم پله پله رشد میکنه ویه آشپز خوبی

از آب درمیاد مسلما .کارهای دیگه همینطور

میگن مرد از دامن زن به معراج میره به نظر من مرد خوب

داشتن هم همینطوره ,زن رو به معراج میبره!

Reza-D;922410 نوشت:
سلام برادر
واقعاً تعجب ميكنم از شما!
احتمالي كه درمورد اعتراض من داديد درست بود اما پاسخي كه به اين اعتراض داديد هيچ ارتباطي با آن نداشت!

اعتراض: مرد اصلاً نمي توانست زايمان كند
پاسخ شما: زن دو تا زايمان بيشتر كرده!

خب؟ مگر من گفتم زن به اندازهء مرد كار نيك كرده؟!
اصلاً سوال من همين است كه چرا خداوند مرد را جوري خلق كرده كه اجباراً نتواند آن دو تا زايمان را انجام بدهد؟

سلام جناب رضا،
الحمد لله سر مسأله‌ی خوبی گیر داده‌اید (البته واقعاً هم گیری داده‌ایدها! :ok:)، مطابق قرآن دنیا دار مسابقه است «خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا» و در این میان یک عده مردود می‌شوند و یک عده فقط پذیرفته می‌شوند و یک عده می‌روند برای رده‌بندی اول‌‌دومی تو مسابقات، السابقون السابقون ... حالا فرض می‌کنیم شما و همسرتان فهمیده‌ایم که رقیب هم هستید و می‌خواهید هر چه بیشتر بندگی خدا را کنید تا نزد خداوند بالاتر بروید، هر کاری که شما می‌کنید خانمتان هم معادل آن را انجام می‌دهند و هر کاری هم که ایشان انجام می‌دهند شما معادلش برای آقایان را انجام می‌دهید و شانه‌به‌شانه اوج می‌گیرید تا اینکه ناگهان خانم شما باردار شده و دو فرزند برای شما می‌آورند و شما می‌مانید که کاری معادل آن برای شما نیست که شما را در آن به همسرتان برساند ... اگرچه مطمئن نیستم که با شما موافق باشم ولی فرض محال هم محال نیست، پس فرض می‌گیریم همینطور باشد که شما می‌فرمایید ... با این وجود اجازه بدهید دو راهنمایی به شما بکنم که بتوانید این مشکل خود را جبران کرده و از همسرتان با وجودی که حتی یک شکم هم نمی‌توانید بزایید جلو بیفتید ...

۱. بگویید که خدایا ای کاش زن بودم و می‌توانستم درد زایمان را برای رضای تو تحمل کنم ... الأعمال بالنیات، اگر از ته دل بگویید برایتان ثواب زایمان هم نوشته خواهد شد ...

۲. همان اعمالی که از شما برمی‌آید را با نیت خالص‌تری انجام بدهید، تقوایتان را افزایش دهید، اگر حضرت علی علیه‌السلام توانستند ضربه‌ی شمشیری بزنند که افضل من عبادة الجن و الإنس باشد پس شما هم می‌توانید در همین کارهایی که از شمای آقا برمی‌اید چنان باشید که پلک زدن چشمتان و خواب شبتان و لذت بردن از حلال خدا هم برایتان افضل از بارداری و وضع حمل همسرتان باشد ...

خواهید گفت که هر دوی این کارها را همسرم هم می‌تواند انجام بدهد، مثلاً دو بار وضع حمل کرده باشد می‌تواند آرزو کند که خدایا ای کاش می‌توانستم برای رضای تو و اعتلای دین تو ۱۰ بار دیگر هم باردار شوم و وضع حمل نمایم، یا می‌تواند در مسابقه‌ی تقوا از شما پیشی بگیرند و شما هر چه بر تقوای خود بیفزایید ایشان بیشتر بر تقوای خودشان بیفزایند و در مسابقه‌ی بندگی از جایگاه خودشان در مقابل شما دفاع جانانه کنند، در این صورت اگر شما کم‌آوردید این دیگر ربطی به مرد بودن شما و خانم بودن همسر شما ندارد و کم‌کاری از خودتان هست ...
پس یک زایمان ساده چیزی نیست که بخاطرش مردی از زنی عقب بیفتد، کما اینکه جهاد در معرکه کردن و جهاد پول حلال درآوردن برای عائله و جهاد کار کردن مرد در خانه‌اش هم چیزی نیست که بخاطرش زنی از مردش عقب بیفتد ... رحمت و کرم خدا بی‌نهایت است و هر کسی به اندازه‌ی معرفتش از آن کسب می‌کند و خوش‌بحال کسی که مدام با انواع بهانه‌ها خودش را از خواستن رحمت بیشتر از خدا سرزنش نکند و مأیوس نگرداند ...

حالا هنوز هم به نظرتان جایی تبعیض وجود دارد؟

Reza-D;922410 نوشت:
هر سه مطلبي كه گفتيد يعني تبعيض!

حتی یکی از آن‌ها هم تبعیض نبود ... زن و مرد یکسان نیستند که اگر حقوق و احکام آن‌ها متفاوت بود و یا حتی سعه‌ی وجودی و ظرفیتشان در بهره‌گیری از رحمات خدا یکسان نبود بگوییم تبعیض واقع شده است ... تبعیض مطابق با حکمت عین هدایت مطابق با خلقت است و این خلقت و هدایت بعد از خلقت کا و تبعیض از روی ظلم کجا ...

شاید خانم‌ها خوششان نیاید ولی در روایات وارد شده است که زن از ماده‌ی ضعف و ناتوانی خلق شده است، در واقع شاید امروزه از بیان این مطلب خیلی‌ها خجالت بکشند ولی خجالت ندارد، حتی شاید مباهات هم داشته باشد ... رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بزرگترین و بالاترین وصفشان عبد بودن برای خداست، اول عبد خدا هستد و بعد رسولش، در جایی هم فرمودند که من آنقدر خودم را در مقابل خدا کوچک یافتم، آنقدر خودم را در مقابل خدا کوچک یافتم که در مقابل خداوند مانند ذره‌ای یا کمتر از آن بودم، نیاز به درگاه خدا مباهات دارد، حالا برخی هستند که بخاطر یک قدرت ناچیز در بازویمان باد می‌کنیم و توهم برمان می‌دارد و گمان می‌کنیم که دیگر دنیا مقابل ما تاب مقاومت ندارد، خدا هم جواب می‌دهد که «وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا ۖ إِنَّكَ لَن تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَلَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا» ... این قدرت یک فضیلت است ولی مانند هر نعمت دنیایی (نه آخرتی) در اصل محلی برای بروز یک آزمایش است، اینکه از این نعمت چگونه استفاده خواهیم کرد و به خودی خود سبب برتری یک انسان بر انسانی دیگر نزد خداوند نمی‌شود ... حالا شاید این آقای قوی رفت و مانند شهید ابراهیم هادی زور بازویش را وقف دین خدا کرد و با آن برای خدا بنده تربیت کرد، بله خانم‌هایی که آن زور بازو را ندارند به خودی خود از کسب این مقامات به دور هستند (گرچه آن تقلب‌ها که در بالا گفتم اینجا هم قابل به کارگیری هستند و راه برای استفاده از کرم بی‌نهایت خدا هرگز بسته نیست) ولی اولاً باید به خاطر داشت که آن زور بازو می‌تواست موقعیت‌های زیادی را برای گناه یا عجب و تکبر در اختیار آن بزرگوار قرار بدهد و در اصل آن تقوای ایشان بوده که این تهدید را برایشان تبدیل به فرصت کرده است، و ثانیاً همه‌ی آقایان هم چنان زور بازویی ندارند که بخواهند عی آن موقعیت‌ها را برای خودشان پیش بیاورند، در نتیجه باز هم باید به یاد داشت که مسأله تبعیض میان دو جنس نیست بلکه اختلاف میان هر مخلوقی با مخلوق دیگر است، حالا هر مخلوقی بنا به شباهت‌هایی که با مخلوق دیگری دارد در کنار آن‌ها دسته‌بندی می‌شود، یک گروه می‌شوند پستاندارد و یک گروه از پستانداران می‌شود انسان و یک گروه از ایشان می‌شوند خانم‌ها و یک گروه دیگر هم می‌شوند آقایان ولی این تنها تقسیم‌بندی ممکن نیست، می‌شود گفت انسان‌ها دو گروه هستند، آن‌ها که سالمند و آن‌ها که نابینا هستند یا لال هستند، واضح است که داشتن هر دو چشم یا توانایی حرف زدن هم مثل زن یا مرد بودن فرصت‌ها و تهدیدهایی را مقابل انسان مبتلا قرار می‌دهد، اگر چشم داشته باشد می‌تواند به قرآن نگاه کند و ثواب ببرد، می‌تواند با محبت به پدر و مادرش نگاه کند و ثواب ببرد، ولی ممکن است نگاهش را نتواند کنترل کند و ناموس دیگران را هم ببیند و برایش عذاب نوشته شود و امثال آن ... جسارتاً اینکه اینها را تبعیض بدانیم کمی سطحی است، چون ما اول فرض کرده‌ایم که تمام مخلوقاتی که در طبقه‌ی انسان تقسیم‌بندی شدند یکسان باشند، بعد سؤال می‌پرسیم که چرا این زن شد و آن مرد شد، چرا این سالم شد و آن نابینا شد، چرا این در خانواده‌ای ثروتمند به دنیا آمد و آن دیگری در خانواده‌ای فقیر، و چراهای بیشمار دیگر ... ضعف برای زن یک فضیلت می‌تواند محسوب شود، زن به طور طبیعی به دنبال تکیه‌گاه است و احتمال اینکه یک زن خدا را به سرپرستی خودش بپذیرد و به او تکیه کند و خواسته‌هایش را از او بخواهد بیشتر از مرد است و این فضیلت است برای زن، در مردها مگر آن مرد از اولیاء خدا باشد که اینقدر او را وابسته به خدا بیابید ... حضرت آسیه می‌توانست از شوهرش که فرعون بود هر قصری را در دنیا بخواهد ولی از خدا خواست که خدایا در بهشت نزد خودت برایم خانه‌ای بنا کن، یک مرد اول با اتکای به قدرت خودش می‌خواهد حتماً تا می‌تواند خودش خانه‌اش را بسازد و به طور طبیعی به دیگران تکیه نمی‌کند و در رابطه‌ی با خدا این بد است و آن قدرت و اتکای به نفس می‌شود یک حجاب در مناجات او با خدا ... مرد به طور طبیعی را توانایی‌های خودش حساب می‌کند ولی زن روی خدا حساب می‌کند و راحت‌تر زیر بار ولایت خدا می‌رود ... زن از ماده‌ی ضعف خلق شده باشد خدا همانقدر هوای او را دارد که در قرآن می‌بیند چطور هوای یتیمان را دارد، کسی که دست نوازش به سر یتیمی بکشد به تعداد موهایی که از زیر دستش رد شود برایش ثواب نوشته می‌شود و مرد هم دستور داده شده به محبت به همسرش، اینکه به او بگویید که دوستت دارم ... خدا آنقدر هوای زن‌ها را دارد که وقتی جبرائیل علیه‌السلام رسید خدمت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله که یا رسول‌الله عقد علی و فاطمه را در زمین جاری گردان که عقد ایشان در آسمان جاری گشت می‌گوید که من وکیل علی بودم و خود خدا وکیل فاطمه ... زن‌ها از ماده‌ی ضعف خلق شده‌اند و در نتیجه اگر قرار باشد ظلمی رخ بدهد احتمال اینکه در رابطه‌ی این ظلم زن نقش مظلوم را داشته باشد و مرد نقش ظالم را بیشتر است، مثل اینکه خداوند می‌فرماید زن‌ها عموماً در بحث خوب از خودشان دفاع نمی‌کنند، در حالیکه قدرت چانه‌زنی و بحث کردن در مردها بیشتر است و خیلی وقت‌ها به همین صورت راحت می‌توانند با زبان‌بازی حق زنان را از ایشان بگیرند، و خداوند در قلب مظلوم جای گرفته و با آه مظلوم زمین و زمان را می‌لرزاند ... مردها شاید در دنیا از نظر توانایی‌ها بهتر دیده شوند ولی زن‌ها به راحتی می‌توانند با همان نداشته‌هایشان مراتبی در معنویت را طی کنند که مرد فکرش را هم نکند، مردها شاید به توانایی‌های خودشان غرّه شوند ولی اوج قدرت زن در دیده نشدنش هست، در مخفی بودنش، در وابسته بودنش، در ضعیف بودنش، در نیاز خودش را ابراز کردن، و یک کلام در زن بودنش ... چیزی که امروزه خود زن‌ها هم دیگر علاقه‌ی چندانی به آن ندارند و می‌خواهند بیشتر شبیه مردها باشند تا شبیه به زن‌ها ... جاب رضا اینها تبعیض نیست، اینها تفاوت‌هایی مربوط به خلقت افراد است و تقدیر کردن «خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرًا» و هدایت کردنی «أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ» مطابق با آن تفاوت‌ها ... تفاوت‌ها هم هستند که فرصت‌ها را برای رشد کردن می‌سازند ... آنچه شما اسمش را تبعیض گذاشته‌اید از ارکان خلقت خدا در دنیاست ... وظیفه‌ی پولدار می‌شود تواضع کردن و کمک به دیگران و وظیفه‌ی فقیر هم می‌شود صبر کردن و قناعت کردن، هر کدام هم نسبت به همان وظیفه‌ای که داشت بازخواست می‌شود ...

Reza-D;922410 نوشت:
عجب!
نگاه تبعيض آميز فقط تا زماني بد است كه به نفع مرد باشد
اگر به نفع خانمها باشد ، ميشود نگاه زيبا و دل نشين!

اینجا نه چیزی به نفع خانم‌هاست و نه به ضرر آقایان، و همچنین نه چیزی به ضرر خانم‌هاست و نه به نفع آقایان ... اینجا هر کسی نسبت به وضعیت خودش در بهترین جا و بهترین شرایط برای رشد و کمال قرار گرفته است، موشی که الآن دارد در فاضلاب این شهر می‌چرخد هم در بهترین شرایط برای خودش خلق شده است، گرچه این مطلب از وظایف سایر مخلوق‌ها نسبت به این جانور نه کم می‌کند و نه به آن زیاد می‌کند، هیچ کسی نیست که حقی بر گردنش نباشد و در ازای آن حق برای او حقی بر گردن دیگران نباشد ...
و الله العالم

نقطه;922444 نوشت:
خواهید گفت که هر دوی این کارها را همسرم هم می‌تواند انجام بدهد، مثلاً دو بار وضع حمل کرده باشد می‌تواند آرزو کند که خدایا ای کاش می‌توانستم برای رضای تو و اعتلای دین تو ۱۰ بار دیگر هم باردار شوم و وضع حمل نمایم، یا می‌تواند در مسابقه‌ی تقوا از شما پیشی بگیرند و شما هر چه بر تقوای خود بیفزایید ایشان بیشتر بر تقوای خودشان بیفزایند و در مسابقه‌ی بندگی از جایگاه خودشان در مقابل شما دفاع جانانه کنند، در این صورت اگر شما کم‌آوردید این دیگر ربطی به مرد بودن شما و خانم بودن همسر شما ندارد و کم‌کاری از خودتان هست

نخیر!
خواهم گفت اینجا به ضرر زن تبعیض شده ، چرا که خداوند ثواب
"فکر کردن به زایمان" را به اندازهء "زایمان عملی" قرار داده

نقطه;922444 نوشت:
این قدرت یک فضیلت است ولی مانند هر نعمت دنیایی (نه آخرتی) در اصل محلی برای بروز یک آزمایش است
اینکه از این نعمت چگونه استفاده خواهیم کرد

تازه داریم به هدف من از این تاپیک می رسیم :)>-
وَاعْلَمُوا أَنَّما اَمْوالُكُمْ وَ اَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَ أَنَّ اللّهَ عِنْدَهُ اَجْرٌ عَظيمٌ

نقطه;922444 نوشت:
یک گروه می‌شوند پستاندارد و یک گروه از پستانداران می‌شود انسان و یک گروه از ایشان می‌شوند خانم‌ها و یک گروه دیگر هم می‌شوند آقایان ولی این تنها تقسیم‌بندی ممکن نیست، می‌شود گفت انسان‌ها دو گروه هستند، آن‌ها که سالمند و آن‌ها که نابینا هستند یا لال هستند، واضح است که داشتن هر دو چشم یا توانایی حرف زدن هم مثل زن یا مرد بودن فرصت‌ها و تهدیدهایی را مقابل انسان مبتلا قرار می‌دهد
در مجموع مخالفم! (گر چه با بخشی از فرمایش شما موافق هستم)
مقایسه رابطهء انسان با سایر مخلوقات ، با رابطهء مرد و زن قیاس درستی نیست
چون تکلیف انسان با سایر مخلوقات متفاوت است ، اما تکلیف مرد و زن (تکلیف نهایی)کاملاً باید مساوی باشد وگرنه تبعیض خواهد بود
اینکه ابزار ما متفاوت است حرف درستی است ، این هم که فرصت ها و تهدیدها متفاوت است ، این هم درست است
اما اینطور نیست که فرضاً آن که چشم ندارد بگوئیم شانسی که آورده صرفاً این است که از تهدیدهای بینا بودن در امان مانده!

آنطور که شما میگوئید معنایش این میشود:

بینا
100 امتیاز مثبت به خاطر فرصت ها
100 امتیاز منفی بخاطر تهدیدها

نابینا
80 امتیاز مثبت به خاطر فرصت ها
80 امتیاز منفی به خاطر تهدیدها

اما این نگاه (با احترام) اشتباه است
چون در نگاه بالا ، حتی اگر نابینا از خطرات بینا بودن مصون بماند ، باز هم امتیاز مثبتش همان 80 خواهد بود و این از عدل خدا به دور است

"إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَاللّهِ أَتقَاکُم"

محال است خداوند به دو نفر شرایط کسب موفقیت متفاوتی بدهد به شکلی که یکی برای رسیدن به قله امکان بیشتری داشته باشد
بعد به آنها اگوید بهترین شما باتقواترین شماست

نقطه;922444 نوشت:
وظیفه‌ی پولدار می‌شود تواضع کردن و کمک به دیگران و وظیفه‌ی فقیر هم می‌شود صبر کردن و قناعت کردن، هر کدام هم نسبت به همان وظیفه‌ای که داشت بازخواست می‌شود
حالا کمی بهتر شد
خب برادر عزیز ، این که فرمودید یعنی فرصت ها و تهدید های برابر
دقت کنید: "یعنی شرایط هر دو شخص پولدار و فقیر به نسبت خودشان ، کاملاً شبیه به دیگری است"

برای آنکه منظورم را بهتر متوجه شوید عرض میکنم که
با توجه به این بخش از صحبتمان ، محال است که شرایط زن برای رسیدن به خدا آسان تر از مرد باشد
(چیزی که شما گفتید)

Reza-D;922529 نوشت:
نخیر!
خواهم گفت اینجا به ضرر زن تبعیض شده ، چرا که خداوند ثواب
"فکر کردن به زایمان" را به اندازهء "زایمان عملی" قرار داده

پس بزرگترین تبعیض نعوذبالله باید به ضرر امام حسین علیه‌السلام شده باشد که فرمودند هر کسی بگوید «یا لیتنا کنّا معک» مثل کسی است که همراه ایشان جنگیده و در خون خود غلطیده است، یا کسی که زیارت عاشوراء می‌خواند و مانند کسی است که چه‌ها کرده باشد، یا کسی که سوره‌ی حمد را بخواند مانند کسی است که همراه تمام انبیاء علیهم‌السلام جهاد کرده باشد و کذا و کذا ... کلاً فکر کنم نظام خلقت کمی با آنچه شما انتظار دارید متفاوت است، فرشته‌ای در شب معراج تمام عبادات چندهزار ساله‌اش را به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله هدیه کرد و حضرت فرمودند که شیعیان من در هر روز چند برابر این را به من هدیه می‌کنند با فرستادن صلوات و ... زایمان و کشیدن درد آن که سهل است ... رحمت خدا بی‌نهایت است ... یا من یعطی الکثیر بالقلیل ... خدا در مقابل قلیل کثیر را می‌دهد ...
Reza-D;922529 نوشت:
تازه داریم به هدف من از این تاپیک می رسیم :)>-
Reza-D;922529 نوشت:
وَاعْلَمُوا أَنَّما اَمْوالُكُمْ وَ اَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَ أَنَّ اللّهَ عِنْدَهُ اَجْرٌ عَظيمٌ

فکر می‌کردم تمام بحث‌هایمان پیرامون موضوع تاپیک بوده است ولو اینکه بخشی از حواشی هم در راستای آن مطرح شده باشد ... Beee
Reza-D;922529 نوشت:
در مجموع مخالفم!
Reza-D;922529 نوشت:
(گر چه با بخشی از فرمایش شما موافق هستم)
مقایسه رابطهء انسان با سایر مخلوقات ، با رابطهء مرد و زن قیاس درستی نیست
چون تکلیف انسان با سایر مخلوقات متفاوت است ، اما تکلیف مرد و زن (تکلیف نهایی)کاملاً باید مساوی باشد وگرنه تبعیض خواهد بود
متوجه نمی‌شوم که چرا می‌فرمایید که باید تکلیف نهایی زن و مرد کاملاً مساوی باشد مگرنه تبعیض خواهد بود ...
Reza-D;922529 نوشت:
اینکه ابزار ما متفاوت است حرف درستی است ، این هم که فرصت ها و تهدیدها متفاوت است ، این هم درست است
اما اینطور نیست که فرضاً آن که چشم ندارد بگوئیم شانسی که آورده صرفاً این است که از تهدیدهای بینا بودن در امان مانده!

Reza-D;922529 نوشت:
آنطور که شما میگوئید معنایش این میشود:

بینا
100 امتیاز مثبت به خاطر فرصت ها
100 امتیاز منفی بخاطر تهدیدها

نابینا
80 امتیاز مثبت به خاطر فرصت ها
80 امتیاز منفی به خاطر تهدیدها

اما این نگاه (با احترام) اشتباه است
چون در نگاه بالا ، حتی اگر نابینا از خطرات بینا بودن مصون بماند ، باز هم امتیاز مثبتش همان 80 خواهد بود و این از عدل خدا به دور است

"إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَاللّهِ أَتقَاکُم"

محال است خداوند به دو نفر شرایط کسب موفقیت متفاوتی بدهد به شکلی که یکی برای رسیدن به قله امکان بیشتری داشته باشد
بعد به آنها اگوید بهترین شما باتقواترین شماست

تا جایی که فهمیده‌ام خداوند نوعاً هر جا که از نعمات دنیا برای کسی کمتر بگذارد از آن طرف بر نعمت آخرت او می‌افزاید ... «وَلَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَّكَ مِنَ الْأُولَىٰ * وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَىٰ» ... برای مثال روایت داریم که آن‌ها که نقص عضو دارند اگر بر آن نقص خود صبر کنند و خدا را بخاطر نعماتی که به ایشان داده شکر کنند در آخرت وقتی با پاداشی مواجه می‌شوند که بخاطر این صبر بر نقص عضوشان به ایشان داده شده است می‌گویند که ای کاش نقص عضوهای بیشتری داشتیم و بر آن‌ها هم صبر می‌کردیم ...
فهم این مطلب هم دشوار نیست ... یک بار کسی به شما خوبی دهان‌پرکنی می‌کند که همه متوجه نعمت بودن آن می‌شوند و شما شکرگزارش می‌شوید، یک بار کسی به شما خوبی می‌کند که معمولاً کسی به آن توجه نمی‌کند و بیشتر از اینکه نعمت محسوب شود حق خودمان محسوب می‌شود، مثل سلامتی که اگر خدا از کسی بگیرد گاهی به خدا شکایت هم می‌کنند که چرا با من چنین کردی، در چنین شرایطی کسی که هنوز شکرگزار سایر نعمات پنهان‌تری که خدا به او داده است باشد شکرگزاری او بیشتر عقلانی و کمتر ناشی از هیجان‌زده و خوشحال بودن است و این شکرگزاری جایگاه بالاتری دارد ... نوعاً در احوال بزرگان داشته‌ایم که اگر مدتی بگذرد و بیمار نشوند نگران می‌شدند و توبه و استغفار می‌کردند ...
مردها به صورت عمومی در برخی از موارد در دنیا بر خانم‌ها فضیلت‌هایی داده شده‌اند که فضیلت حقیقی نیست و مثل این است که نقش پر زرق و برق‌تری را به بازیگری بدهند بدون آنکه این به آن معنا باشد که او خودش بازیگر بهتری است، در عوض خانم‌ها مستعدتر هستند برای آخرت ... با این وجود این استعداد بیشتر هم اگر استفاده نشود سودی به حالشان نخواهد داشت، مثل کسی که نقص عضو فرصتی برای اوج گرفتن نزد خداوند به او بدهد که دیگران ندارد ولی به جای صبر کردن همه‌اش ناشکری کند و غر و لند کند که چرا دیگران اینطور هستند و من آنطور دیگر هستم ... یا همینکه بگوید چرا بین ما تبعیض قائل شدی ... و امثال آن ... این می‌شود خسر الدنیا و الآخرة ...
خانم‌ها بعضاً صفاتی دارند که آقایان وقتی به مقام درک برسند سعی می‌کنند مثل ایشان بشوند، چیزی که خانم‌ها از ابتدا مستعد آن هستند را این آقایان باید بدوند تا به آن برسد، مثل اینکه به فرمایش ائمه علیهم‌السلام تا ضرورت ندارد از خانه بیرون نروند، مثل اینکه دیده نشوند و توی دید نباشند، مثل اینکه دل‌رحم باشند و دغدغه‌ی دیگران را داشته باشند، مثل اینکه ایثار کنند، ... مثل اینکه در هر کاری به خدا توکل کنند و روی قدرت خودشان و امکانات خودشان حساب نکنند و روی خدا حساب کنند ...
با تمام این اوصاف نباید فراموش کرد که در میان انسان‌ها هم همگان ظرفیت یکسانی ندارند ...
Reza-D;922529 نوشت:
حالا کمی بهتر شد
خب برادر عزیز ، این که فرمودید یعنی فرصت ها و تهدید های برابر
Reza-D;922529 نوشت:
دقت کنید:"یعنی شرایط هر دو شخص پولدار و فقیر به نسبت خودشان ، کاملاً شبیه به دیگری است"

برای آنکه منظورم را بهتر متوجه شوید عرض میکنم که
با توجه به این بخش از صحبتمان ، محال است که شرایط زن برای رسیدن به خدا آسان تر از مرد باشد
(چیزی که شما گفتید)

یعنی شرایط زن برای رسیدن به خدا آسان‌تر از مرد نیست؟
خانم‌ها ابتدا به ساکن یک قدم به خدا نزدیکتر هستند ... دل‌رحم‌تر هستند، توکلشان بیشتر است، ذکرشان بیشتر است، بیشتر اهل ایثار هستند ... حیائشان بیشتر است ... کمتر از آقایان سربه‌هوا هستد ... محتاط‌تر هستند و کمتر اهل ریسک هستند، ریسک‌هایی که خیلی از آقایان از سر کوته‌فکری و کمی عاقبت‌سنجی به راحتی زیر بارش می‌روند و تا سرشان به سگ نخورد پشیمان نمی‌شوند و به نصیحت کسی هم گوش نمی‌دهند ... خانم‌ها کمتر از آقایان اهل شکستن تابوها هستند، کاری که به فرمایش حضرت علی علیه‌السلام از نشانه‌های حماقت است ... باز هم بگویم؟ اینها نعمت آخرت است که خدا در دنیا به زنان داده است و نمودش کمتر از نمود نعمت‌های دنیوی است که به مردها داده است، کسی که عقلش به چشمش باشد می‌گوید ای کاش زن نبودم و مثل مردها قوی و ازاد بودم، اما کسی که عاقل باشد می‌تواند در ۱۸ سال به جایی برسد که پیامبران با ۲۰۰۰ سال عمر هم نرسیدند ...

امیدوارم که باز نگویید که اگر اینها درست باشند پس تبعیض به نفع زنان است ...
اگر هنوز برایتان عجیب بود روی این مطلب فکر کنید:

  • فقر چیزی است که اگر از درب خانه وارد خانه شود ایمان از پنجره بیرون برود ...
  • اما از جهت دیگر مطابق آیات و روایات کسانی که جلوی انبیاء علیهم‌السلام می‌ایستادند ثروتمندان و اهل قدرت و ثروت بودند ... و بیشتر کسانی که به پیامبران ایمان می‌آوردند فقرا و ضعفا و مظلوم‌ها بودند
الآن باید از خدا بخواهیم که فقیر باشیم که تکبر کمتری داشته باشیم یا ثروتمند باشیم که تا آن حد به کفر نزدیک نباشیم؟ جواب این است که بهترین حالت این است که از خدا نه فقر بخواهیم و نه ثروت بلکه به خدا بگوییم که خدایا تو بهتر می‌دانی که چه چیزی به صلاح ماست پس ما را آن ده که آن به ...
مخلص کلام اینکه هر کسی در آن وضعیتی که قرار داده شده است بهترین فرصت را برای رشد کردن و رسیدن به خدا دارد، اگر خدا کسی را در شرایط الف قرار داد و او اصرار داشت که من باید در شرایط باء قرار بگیرم که مانند فلای و بهمانی شانس بیشتری برای رشد کردن داشته باشم باید بداند که وارد بازی خطرناکی شده است، چرا که «إِنَّ اللَّـهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ» ... این به آن معنا نیست که شخص فقیر سعی نکند که پولدار شود، این به آن معناست که شخص فقیر تا وقتی فقیر است به انتظاری که خدا از فقرا دارد عمل کند و اگر به فضل خدا پولدار شد هم در آن وضعیت به انتظاری که خداوند از پولدارها دارد عمل کند، اینکه هر کسی در هر لحظه جایگاه خودش و نقش خودش و حقوق و وظایف خودش را بشناسد و مطابق همان عمل کند، حالا اگر بحث ما بر سر زن بودن و مرد بودن باشد از آنجا که به طور طبیعی نه زنی مرد می‌شود و نه مردی زن می‌شود بهتر است دست از این بحث‌های الکی متعارف دست برداشته و هر کسی سعی کند جایگاه خودش نزد خداوند و حقوق و وظابف خودش را بشناسد و سعی کند در همین بستر تا می‌شود بهتر و بیشتر رشد کند تا از السابقون السابقون گردد که اولئک المقربون ... در یک کلام یعنی باید حسن ظن به خدا داشت و تقوا پیشه کرد ...

نقطه;922581 نوشت:
خانم‌ها بعضاً صفاتی دارند که آقایان وقتی به مقام درک برسند سعی می‌کنند مثل ایشان بشوند، چیزی که خانم‌ها از ابتدا مستعد آن هستند را این آقایان باید بدوند تا به آن برسد
دقیقاً درست است
اما نقصی هم در خانمها وجود دارد
(که همان نقطه قوت آنهاست)
می دانید که آن چیست؟

نقطه;922581 نوشت:
با تمام این اوصاف نباید فراموش کرد که در میان انسان‌ها هم همگان ظرفیت یکسانی ندارند

باز هم درست است
اما معنایش آن نیست که یک گروه بتواند بیشتر از گروه دیگر پیشرفت کند

دقت بفرمائید:
زن می تواند زایمان کند و مرد نمی تواند
خب حالا معنایش این است که اگر زن و مرد همه اعمالشان دقیقاً مانند هم بود ، زن بخاطر زایمانش جایگاه بالاتری خواهد داشت؟ ..... خیر!!
بلکه همانطور که اشاره کردید ، زن وقتی تمام وظایف خودش را انجام داد ، به درجه 100 می رسد (عدد مثال است)
و مرد هم وقتی تمام وظایف خودش را انجام داد ، باز هم به درجه 100 می رسد
هیچکدام هم بر دیگری به واسطهء اعمال مخصوص به خود برتری نمی یابد

نه زن بخاطر زایمان بر مرد برتری دارد و ثواب بیشتری می برد
و نه مرد بخاطر شهادت در میدان جنگ بر زن برتری دارد و ثواب بیشتری می برد

نقطه;922581 نوشت:
یعنی شرایط زن برای رسیدن به خدا آسان‌تر از مرد نیست؟

نه نیست!
چون:
"لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَهَا"
یا به عبارتی: "هر که بامش بیش ، برفش بیشتر"

یک بار خانمی گفته بود:
پشت هر مرد موفقی یک زن خوب است

به ایشان گفتم:
حرف درستی است ، اما معمولاً خانمها فقط به جنبهء تعریف و تمجید این جمله نگاه می کنند
و معمولاً دقت ندارند که با گفتن این جمله چه باری بر روی دوش خود گذاشته اند
چرا که اگر جملهء بالا صادق باشد ، پس عکس آن نیز صادق است
یعنی
"پشت هر مرد ناموفقی یک زن بد است"

به همین دلیل است که پیامبر(ص) فرمودند:
"زن
نگهبان خانواده ، شوهر و فرزندان است و در این نگهبانی مسئول است"
(ارشاد القلوب ص 184)

نقطه;922581 نوشت:
فکر می‌کردم تمام بحث‌هایمان پیرامون موضوع تاپیک بوده است ولو اینکه بخشی از حواشی هم در راستای آن مطرح شده باشد

برای گفتن حرفهایم باید پرسشی مطرح می کردم تا اجازهء فکر کردن به مخاطب بدهد
مهمتر اینکه خدا خدا میکردم یک کسی که قبولش دارم و تحلیلگر خوبی است به بهترین شکل بحث را پرداخته کند
و شما که وارد بحث شدید از این بابت خیالم راحت شد

نقطه;922581 نوشت:
پس بزرگترین تبعیض نعوذبالله باید به ضرر امام حسین علیه‌السلام شده باشد که فرمودند هر کسی بگوید «یا لیتنا کنّا معک» مثل کسی است که همراه ایشان جنگیده و در خون خود غلطیده است، یا کسی که زیارت عاشوراء می‌خواند و مانند کسی است که چه‌ها کرده باشد، یا کسی که سوره‌ی حمد را بخواند مانند کسی است که همراه تمام انبیاء علیهم‌السلام جهاد کرده باشد و کذا و کذا...
من این موضوع را رد نکردم
اما به نظرم تفاوت هایی با آنچه ما در ذهن داریم خواهد داشت
اول اینکه صدق گفتار ما چقدر است و دوم اینکه چه بسا امتحان هایی برای رسیدن به آن مقام از فرد گرفه شود
و سوم اینکه شاید هم این مساوات بطور کلی باشد و در جزئیات همچنان بین انجام یک عمل با فکر کردن به آن تفاوت باشد
((در کل به فکرم رسید تاپیکی در این مورد بزنم))

[="Arial"]

Reza-D;922402 نوشت:
در نتيجه

[=arial]سلام
نتیجه یه عمر عبادت من زن میشه کلی قصر و جوی شراب و تخت زرین و .....
که دقیقا نمیدونم چه غلطی قراره باهاشون بکنم

نتیجه همون عبادت همسان جنابعالی مرد میشه قصر و جوی شراب و تخت زرین و حوری سیمین ساق باکره به توان ان
که نصف بیشتر مومناتون بخاطر همین حوریه سر سجاده تشریف دارین

نتیجه همه کارایی که من زن واسه همسرم میکنم و از نگاه شما همگی لطفه و شامل ثواب
میشه غلام و نهر شیر و باغ سیب و انگور که بازم دقیقا نمیفهمم یه آدم اینهمه غلام به چه دردش میخوره

نتیجه همه کارایی که شمای آقا واسه همسرت میکنی و باز از نگاه شما همگی وظیفه اس
میشه غلام و نهر شیر و باغ سیب و حوریه به توان ان .....

نتیجه سیر و سلوک و مجاهدت در راه دین من زن میشه همسایگی پیامبر و هم صحبتی با اولیاءالله
نتیجه سیر و سلوک جنابعالی میشه همسایگی پیامبر و هم صحبتی اولیاءالله و بی نهایت حوری
که دیگه اصلا وقت نمیکنی نگاش کنی انقد زیادن

احکام که هیچی اصلا از آیه آیه قرآن ظلم در حق مردان کاملا مشهوده
البته میدونم به اینجا که میرسه تفسیر آیات قرآن کار هرکسی نیست و باید از اهلش پرسید
که اونم صددرصد یه مرده و....

خدا خواسته بهمون خیلی حال بده گفته لیوان آبم نده دست شوهرت
رسما دارین بال بال میزنین
من زن و شمای مرد خوب میدونیم که خدا این حکم رو گذاشته که من زن دق نکنم تو خونه مردی که حق ولایت داره رو زنش
ماها که نفس کشیدنمونم دست شماهاس بازم طلبکارین؟؟؟

پ ن :
الان یه سری از آقایون میگن
دوست داشتی به شماها هم بی نهایت شوهر میدادن؟؟؟
از نگاه خودشونم جوابشون خیلی قرص و محکمه
نه بزرگوار ماها ثواب میکنیم که اون دنیا بتونیم یه نفس راحت بکشیم
این شماهایین که مدعی هستین از همون بدو تولد در حقتون ظلم میشه در مقایسه با زن ها
ولی همه زورتون رو میزنید که تعداد همین زنهارو تو دنیا و آخرتتون بیشتر کنید.

رهگذر آسمان;922765 نوشت:
نصف بیشتر مومناتون بخاطر همین حوریه سر سجاده تشریف دارین

رهگذر آسمان;922765 نوشت:
ماها که نفس کشیدنمونم دست شماهاس بازم طلبکارین؟؟؟

سلام
خواهر گرامی ، این همان حالی است که وقتی منِ مرد با صحبت های خانمها مواجه میشوم به من دست می دهد
بیست و چهار ساعت از ظلم به خودشان حرف می زنند! مدام می خواهند با مردها بجنگند!
منِ مرد منتظرم جلوهء جمال خدا را در وجود زنان ببینم ، ولی باید مدام با غر زدن ها و شکایت هایشان مواجه بشوم
بحثم فقط این سایت نیست ، بلکه کلاً اکثر خانمها مدام در همین حال هستند
خدا شاهد است دیگر خسته شدم!

خانمی میگوید چرا ما درد زایمان داریم ولی مردها نه؟
دیگری میگوید چرا ثواب شهادت مال شما مردهاست و برای ما نیست؟
بعضی از خانمها که دیگر به چیزهایی گیر می دهند که مغز آدم هنگ می کند!
مثلاً خانمی می گفت چرا در فرم استخدام بعضی شرکت ها توی بخش جنسیتِ متقاضی ، کلمهء
"مرد" جلوتر از "زن" نوشته شده!!

پاسخی که خانم nobelist به بنده دادند را خواندید؟ این پاسخ ایشان است:


nobelist;921702 نوشت:
جناب رضا شما در مورد جهاد برای مردان، نفع مادی آن را در نظر میگیرید و میگویید جان مرد کم ارزش تر از جان زن است پس جهاد بر عهده مردان گذارده شده
در مورد فرزند آوری نفع معنوی را در نظر میگیرید و میگویید چون زنان این فرصت را دارند که از گناه پاک شوند پس مردان تنزل مقام دارند
باید کاسه هایتان را یکی کنید ، یا برای هر دو نفع مادی و یا برای هر دو نفع معنوی
در اینصورت میبینید که تبعیضی نیست

بله ایشان کاملاً درست متوجه شدند
روشِ طرح سوال من در این تاپیک دقیقاً همان کاری است که خانمها دارند انجام می دهند
وقتی به خانمی میگویی خداوند جهاد را از دوش شما برداشته ، میگوید مهم ثواب آخرت است که خدا به شما داده
وقتی میگویی خدا ثواب زایمان را برای شما در نظر گرفته ، میگوید مهم درد و سختیِ زایمان است که خدا آن را به ما داده
یعنی از هر کدام ، بخشی را که به زیان خودش و به نفع مرد است در نظر میگیرد فقط برای اینکه بگوید به من ظلم شده!

رهگذر آسمان;922765 نوشت:
همه زورتون رو میزنید که تعداد همین زنهارو تو دنیا و آخرتتون بیشتر کنید

بله دقیقاً ما مردها تمام زورمان را می زنیم که زن در کنارمان باشد
خواهر بزرگوارم خانم "رهگذر آسمان" ، هیچ به این فکر کرده اید که ما مردها اگر دنبال حوری هستیم در واقع دنبال شمای زن هستیم؟
فکر کرده اید که نیاز ما به حوری به همان معنایی است که جناب "نقطه" فرمودند:

نقطه;921955 نوشت:
شاید برای همین است که ظاهر بیشتر توصیف‌هایی که از بهشت برایمان کرده‌اند به نظر می‌رسد نعمت برای مردان باشد تا نعمت برای زنان
شاید که زن با محبت خدا به خدا تقریب می‌جوید و مرد به وسیله‌ی محبت زن به خدا قرب پیدا کند

لطفاً صحبت های جناب "نقطه"
حرف های سرکار خانم
"shamim313"
و صحبت های این برادر کوچکتان ، بخصوص پشت شماره
73 را مطالعه بفرمائید

[="Arial"]

Reza-D;922782 نوشت:
مدام می خواهند با مردها بجنگند!

[=arial]سلام
برادر من کی خواست با شماها بجنگه؟؟؟
من کاری به بقیه خانمها ندارم دارم از جانب خودم حرف میزنم
تو پست اولمم گفتم همه احکام خدا در راستای خلقیات خودمونه
اصلا تو این سه سال کی دیده من همفکر و همسوی خانمهای جامعه باشم؟
خودتون با طول دادن بحث مجبورم کردین لحن صحبتم عوض بشه
در حالی که بنده رو میشناسین و با تفکراتم آشنایین

قبول دارم مشکلات زندگیتون روی تفکراتتون اثر گذاشته و آستانه صبرتون رو پایین آورده
ولی باور کنید زندگی بقیه هم همچین گل و بلبل نیست
الان حدود سی چهل روزی هست که همسرم بخاطر یه عمل خونه نشین شده
در حدی که نمیتونه لباس بپوشه یا حتی دستشویی بره
نه تنها همه کاراش با منه که دقیقا از همون روز عمل مادر و برادرش اومدن خونمون و مهمون داری هم باید بکنم
ولی من بهش به چشم یه فرصت نگاه میکنم که ثابت کنم پای بله سر سفره عقد وایسادم
اصلا هم مهم نیست عذاب این چند وقته تو نگاه همسرم معنی لطف بده یا وظیفه
مهم اینه که یه روزی ادعا کردم تو خوشی و ناخوشی همسرم همراهش خواهم بود و امروز روز ناخوشیه
وگرنه موقع سفر و مهمونی و خرج کردن که همه باهم خوشن

اینارو گفتم که بگم متوجه ذره ای از سختی های این چند وقتتون هستم
و میفهمم با وجود یه بچه کوچک این عذاب و سختی چندبرابر هم میشه
ولی متهم کردن هم جنسای همسرم چیزی از خستگی من کم نمیکنه

امیدوارم هرچه زودتر مشکلاتتون تموم بشن
و دوباره با همون نگاه قبلی توی بحثها شرکت کنید
اون وقتا از هر حرفی انقدر زود ناراحت نمیشدین.

پرسش:
مي دانيم كه در اسلام ، اگر جنگ بشود اين مردها هستند كه بايد بروند و كشته بشوند و زنها وظيفه اي براي جهاد ندارند؛ چرا در نگاه اسلام ، جان مردها كم ارزش تر از جان زنان است؟ از طرفی گفته ميشود زن با هر بار زايمان تمام گناهانش پاک می شود، گويي که دوباره از مادر متولد شده است، كاري كه مرد اصلاً قادر به انجامش نبوده؛ و اين يعني اجباراً مرد در آخرت جايگاه پايين تري خواهد داشت.
از طرف دیگر پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرمایند: "بيشترين خير در وجود زنان است"؛ چرا خداوند بايد در وجود يك گروه از انسانها(زن ها) خير بيشتر قرار بدهد و در وجود گروه ديگري خیر. دليل چنين تبعيضي چيست؟


پاسخ:

برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه بفرمایید:

نکته اول: در مورد جهاد

الف) جهاد به معنای بی ارزش بودن جان مرد نیست، خداوند هرگز راضی به ریخته شدن خون مجاهدین نیست، این خون هایی که در جهاد علیه باطل ریخته میشود در نگاه خداوند خیلی ارزش دارد و قطعا در خصوص آنها بازخواست خواهد کرد.
اما وقتی دشمن به جنگ با اسلام آمده باید چه کرد؟ یا باید تسلیم شد که منطقی نیست، یا اینکه جهاد بر زنان هم واجب باشد که منطقی نیست، زن در حکم ناموس است و اصلا گاهی جهاد برای حفظ این ناموس است، کسی ناموسش را سپر خود قرار نمی دهد! بنابراین جهاد در برابر دشمن یک کار مردانه است، نه اینکه جان زن با ارزشتر از جان مرد باشد.

ب)
علاوه بر اینکه هیچ کدام از احکام حقوقی و وظائف شرعی مطلقا ملاک ارزش گذاری انسان ها نیست، همان طور که دو برابر بودن دیه یک مرد معمولی نسبت به دیه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) به منزله برتری بر ایشان نیست، جهاد امام حسین(سلام الله علیه) در کربلا و در خیمه ماندن همسران مجاهدین به منزله برتری آنها بر امام(سلام الله علیه) نیست. اینها احکام حقوقی هستند که متناسب با شرایط جسمی و روانی انسان ها تعریف شده است، و مطلقا نمی تواند ملاک ارزش گذاری قرار گیرد.

ج)
چه جهاد نظامی برای مردان، و چه شوهر داری که جهاد زنان است همه موقتی بوده و مصادیق جهاد اصغر است، یعنی در زمان صلح جهادی برای آقایان وجود ندارد، همان طور که در زمان مجردی جهادی برای خانم ها محقق نیست، آنچه که همیشگی بوده و اصالت دارد و جهاد اکبر حساب می شود، جهاد با نفس است، اینکه انسان با خصوصیات منفی، و رذائل اخلاقی خودش مبارزه کند، این اصالت دارد.
چه زن و مرد مهمترین جهادشان این است که با خودشان مبارزه کنند.

نکته دوم: در مورد پاک شدن به خاطر بارداری و زایمان

الف) درست است که طبق برخی روایات به خاطر سختی های دوران بارداری و درد زایمان، همه گناهان مادر پاک می شود، اما پاک شدن از گناهان راه های آسان تری هم دارد تا لازم نباشد مرد به نداشتن چنین دردهایی غبطه بخورد.
روشن است که بخشش گناهان با درد زایمان در جایی است که شخص توبه نکرده باشد، وگرنه با توبه که دیگر ظلم است اگر درد کسی به عنوان کفاره گناهانش تلقی شود،

بنابراین چه مرد و چه زن همین که از گناهان گذشته شان پشیمان شوند پاک می شوند، همان طور که امام صادق(علیه السلام) می فرمایند:
«مَا مِنْ عَبْدٍ أَذْنَبَ ذَنْباً فَنَدِمَ عَلَيْهِ إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ قَبْلَ‏ أَنْ‏ يَسْتَغْفِرَ»؛ هیچ بنده ای نیست که گناهی کند، پس از آن پشیمان شود مگر آنکه خداوند او را می بخشد قبل از آنکه به زبان استغفار کند.(1)
پس این بخشش به صورت راحت تر پیش پای زن و مرد وجود دارد.

ب)
علاوه بر اینکه چنین بخششی مختص زایمان نیست، بلکه اعمال دیگری هم هستند که انسان را چون روزی که از مادر متولد شده پاک می کنند که عمدتا مردها برای انجام آنها چه به لحاظ مالی، و چه لحاظ توانایی بدنی تواناتر هستند، به عنوان نمونه:
«مَنِ اغْتَسَلَ بِمَاءِ الْفُرَاتِ وَ زَارَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ ع كَانَ كَيَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّه‏»؛ هر کسی با آب فرات غسل کرده و حسین(سلام الله علیه) را زیارت کند مانند روزی خواهد بود که از مادر متولد شد.(2)

مانند آن را امام رضا(علیه السلام) در مورد زیارت خودشان فرمودند:
«أَلَا فَمَنْ زَارَنِي وَ هُوَ عَلَى غُسْلٍ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَيَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّه‏»؛ آگاه باشید هرکسی با غسل مرا زیارت کند از گناهانش خارج خواهد شد، مانند روزی که از مادر زاده شد.(3)

همچنین امیرالمومنین(علیه السلام) در مورد رفع حوائج بیماران می فرمایند:
«مَنْ سَعَى لِمَرِيضٍ فِي حَاجَةٍ قَضَاهَا أَوْ لَمْ يَقْضِهَا خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَيَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّه‏»؛ کسی که در راه رفع حوائج بیمار تلاش کند چه آن را براآورده سازد چه برآورده نسازد از گناهانش خارج می شود مانند روزی که مادر او را زاده.(4)

بنابراین پاداش سختی های بارداری و زایمان چیزی نیست که دست مردان از آن کوتاه باشد.

نکته سوم: روایت اکثر الخیر فی النساء

در مورد این روایت هم باید به چند نکته توجه بفرمایید:
الف) عمده اشکال دربرداشت های اینچنینی از روایات، جزئی نگری است، برای فهم منظور دین باید همه چیز را باهم و در کنار هم دید، اگر در روایات بیشترین خیر در زن معرفی شده است: «أَكْثَرُ الْخَيْرِ فِي النِّسَاء»(5)، از آن طرف تمام آن شر دانسته شده است: «الْمَرْأَةُ شَرٌّ كُلُّهَا»(6)

بنابراین کسانی که زن را خیر محض یا شر محض دانسته اند، فقط یک طرف را دیده اند، در حالی که جمع روایات یعنی زن از یک جهت می تواند خیر باشد و از یک جهت می تواند شر باشد، از آن جهت که مایه ی بقای نسل و تربیت نسل آینده است، خیر است، امااز آن جهت که میل مرد به زن می تواند بزرگترین جنایات تاریخ را رقم بزند این زن می تواند منشأ شر شود.
بنابراین زن هم می تواند خیر باشد، و هم شر؛ هر کسی به یک طرف اعتراض می کند چون طرف دیگر را ندیده است!

نکته چهارم: نسبی بودن تفاوت ها

آنچه در خصوص تفاوت های زن و مرد گفته میشود نسبی است، یعنی همانطور که غالب بودن احساسات در خانم ها اگرچه عمومی است اما گاهی مردی پیدا می شود که از برخی خانم ها احساساتی تر است؛ یا خانمی پیدا می شود که به لحاظ کنترل احساسات و مدیریت منطقی و یا قدرت جسمانی از برخی آقایان قوی تر است؛ همچنین خیر بودن زن هم در گرو عملکرد خود اوست، این طور نیست که جنس زن خیرتر از مرد باشد، بلکه خیر بودن او بدین معناست که زن این ظرفیت را دارد که مایه خیر شود، و البته هم مایه شر!!

بنابراین نباید گمان شود ذات زن از مرد خیرش بیشتر است و در صورت تساوی رتبه، درجه اش بالاتر از مرد قرار می گیرد!
گاهی زنی تحت تاثیر فرهنگ غلط اصلا ازدواج نمی کند، یا بدتر مانند آن چه که در غرب به جان انسانیت افتاده به سمت همجنس بازی کشیده می شوند! اینها هرگز مصداق خیر نیست! بلکه شر است.

نکته پنجم: تفاوت ها بی عدالتی نیستند

فارغ از نکاتی که عرض شد حتی بر فرض راهوارتر بودن مسیر کمال برای یک جنس، این بی عدالتی نیست، بی عدالتی در جایی است که اعطاء به یک طرف موجب ظلم در حق طرف دیگر شود، مثلا در صف نانوایی اگر نوبت یک آشنا یا فامیل به ناحق جلو بیفتد، طبیعتا این موجب عقب افتادن نوبت سایرین میشود و ظلم است، اما اگر یک دو فقیر به درب خانه ی شما بیایند و به یکی 5 هزار تومان و به دیگری 10 هزار تومان بدهید بی عدالتی نکرده اید، چون از حق نفر اول چیزی کم نکرده اید.

بنابراین حتی اگر رشد و کمال یکی از دو جنس آسان تر باشد(که نیست) باز هم این بی عدالتی نخواهد بود، چون با این اعطاء، طرف دیگر آسیبی نمی بیند.

نکته ششم: پرهیز از جزئی نگری در نظام حقوقی

الف) برای قضاوت در خصوص یک نظام حقوقی باید نگاه مجموعی داشته و از جزئی نگری پرهیز نمود. اتفاقا این که معترضان به نظام حقوقی اسلام گاهی به حقوق مرد و گاهی به حقوق زن اعتراض دارند، نشان از عدالت دارد، اگر یک طرف راضی می بودند آن موقع باید به عادلانه بودن آن شک کرد.
عمده اشکالات در حقوق زن این است که ما گاهی فقط حقوق جنس مخالف را می بینم و این در قضاوت عادلانه رهزنی خواهد کرد.

اگر کسی مواردی که به نفع زن است را می بیند، باید مواردی که به نفع مرد است را هم ببیند، مثلا اینکه در روایت آمده: « أفضَلُ دينارٍ يُنفِقُهُ الرَّجُلُ ، دينارٌ يُنفِقُهُ عَلى عِيالِهِ»؛ ارزشمندترین پولی که مرد خرج می کند، پولی است که خرج خانواده اش می کند(7) خب عموم خانم ها از چنین ثواب عظیمی بی بهره هستند.
بنابراین باید نگاه بی طرفانه و جامع نگرانه داشت.

ب)
علاوه بر اینکه نظام حقوقی اسلام بدون انگیزه ارزش گذاری انسان ها، و صرفا به خاطر تناسب آن ناظر با ساختار جسمی و روانی آنها صادر شده است، کارهای مردانه را به مرد، و کارهای زنانه را به زن سپرده است، نمیشد جهاد با دشمن را به زن بسپارد وزایمان را به مرد! اینها متناسب با خصوصیات فیزیولوژیک و روان زن و مرد است.

ج)
از دیدگاه اسلام اشرفیت انسان به روح اوست، و این روح هم جنسیت بردار نیست، از آن طرف آنچه که مایه تعالی و کمال روحی انسان می شود و انسان را در نگاه خداوند ارزشمندتر می کند در یک کلمه تقواست:
«إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم‏»؛ به درستی که گرامی ترین شما نزد خدا، با تقواترین شماست.(8)

پس مجالی برای طرح این مباحث حقوقی به عنوان ملاک برتری نخواهد بود.

پی نوشت ها:
1. کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1407ق، ج2، ص427.
2. ابن قولويه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، دارالمرتضویه، نجف، چاپ اول، 1356ش، ص184.
3. صدوق، محمد بن علی بابویه، عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، نشر جهان، تهران، چاپ اول، 1378ق، ج2، ص260.
4. صدوق، محمد، من لایحضره الفقیه، نشر جامعه مدرسین، چاپ دوم، 1413ق، ج4، ص16.
5. همان، ج3، ص85.
6. شریف رضی، نهج البلاغه(صبحی صالح)، نشر هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق، حکمت 238، ص510
7. متقی هندی، کنزالعمال، موسسه الرساله، بیروت، چاپ پنجم، 1401ق، ج6، ص395.
8. حجرات:13/49

موضوع قفل شده است