جمع بندی معیار و شاخصه ی تناقض

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
معیار و شاخصه ی تناقض

سلام و درودی آکنده از محبت فرا روی اساتید و دوستان
سوالی داشتم مبتنی بر اینکه تعریف شاخصه های تعارض و تضاد متون با یکدیگر چیست
به عنوان مثال می گوییم اجماع نقضین محال است ولی دو متن اگر در قرآن مقدس باشد گفته میشود که ظاهر آیات ممکن است تعارض داشته باشد و بطن آن با یکدیگر همسو و در یک راستاست
برای همین موضوع تمام معیار و شاخصه هایی که در تناقض دخیل هستند را اگر ممکن است بر نوشته منت نهاده و لطف کنید (مثلا اگر دو متن دارای ویژگی آ و ب باشند با یکدیگر در تعارض می باشند در صورتی که تبصره الحاقی جیم و دال در آن یافت نشود و مواردی از این دست...)
به عنوان مثال برای ابطال یکی از کتب اناجیل اربعه که تحریف شده می باشد یافتن تعارض و تناقض کمک زیادی میکند ولیکن ممکن است آن دوستان بگویند که معنی به ظاهر آنطور نمود میدهد ولی فی الواقع منظور چیز دیگریست ،برای همین تمام ویژگی هایی را که به ضرس قاطع می توان ادعا نمود که این دو متن در تناقض هستند و تبصره و راه تفسیر هرمنوتیکی یا روش های مرسوم دیگر اعم از مغلطه و... را باقی نمی گذارد خواستارم تا هم به عدم وجود تناقض در قرآن پی برده و هم بر بطلان دگر کتب مقدسه صحه گذارد
سپاسی فزاینده از تمامی افرادی که پست هایشان برای راهنمایی در ذیل نوشته ارسال خواهد شد
در پناه حق

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد صادق

hessam78;905539 نوشت:
سلام و درودی آکنده از محبت فرا روی اساتید و دوستان
سوالی داشتم مبتنی بر اینکه تعریف شاخصه های تعارض و تضاد متون با یکدیگر چیست
به عنوان مثال می گوییم اجماع نقضین محال است ولی دو متن اگر در قرآن مقدس باشد گفته میشود که ظاهر آیات ممکن است تعارض داشته باشد و بطن آن با یکدیگر همسو و در یک راستاست
برای همین موضوع تمام معیار و شاخصه هایی که در تناقض دخیل هستند را اگر ممکن است بر نوشته منت نهاده و لطف کنید (مثلا اگر دو متن دارای ویژگی آ و ب باشند با یکدیگر در تعارض می باشند در صورتی که تبصره الحاقی جیم و دال در آن یافت نشود و مواردی از این دست...)
به عنوان مثال برای ابطال یکی از کتب اناجیل اربعه که تحریف شده می باشد یافتن تعارض و تناقض کمک زیادی میکند ولیکن ممکن است آن دوستان بگویند که معنی به ظاهر آنطور نمود میدهد ولی فی الواقع منظور چیز دیگریست ،برای همین تمام ویژگی هایی را که به ضرس قاطع می توان ادعا نمود که این دو متن در تناقض هستند و تبصره و راه تفسیر هرمنوتیکی یا روش های مرسوم دیگر اعم از مغلطه و... را باقی نمی گذارد خواستارم تا هم به عدم وجود تناقض در قرآن پی برده و هم بر بطلان دگر کتب مقدسه صحه گذارد
سپاسی فزاینده از تمامی افرادی که پست هایشان برای راهنمایی در ذیل نوشته ارسال خواهد شد
در پناه حق

با سلام وتشکر .
در این باره به چند نکته دقت نمایید :
1- به طور کلی در نگاه منطقیان وعلم منطق، یک هم‌ستیزی ( تناقض ) عبارت است از ناسازگاری منطقی بین دو
گزاره. هرگاه قضیه‌ای صادق و درست باشد، نقیض آن کاذب و نادرست خواهد بود و برعکس. دو قضیه‌ای را که نسبت به هم چنان اختلاف و تقابلی داشته باشند، دو قضیهٔ هم‌ستیز می‌نامند. در منطق صوری هم‌ستیزی خود یکی فرمول گزاره‌ای است که همواره نادرست می‌باشد
.
در هم‌ستیزی کمیت و کیفیت قضیه تغییر می‌کند؛ بنابراین هم‌ستیز قضیهٔ کلیه، قضیهٔ جزئیه است و برعکس. هم‌ستیز قضیهٔ موجبه، قضیهٔ سالبه است و برعکس. مثلاً دو جملهٔ «هر عالمی پرهیزکار است» و جملهٔ «بعضی عالمان پرهیزکار نیستند» هم‌ستیز هم هستند؛ هم‌چنین دو جملهٔ «هیچ فلزی عایق نیست» و «بعضی فلزها عایق‌اند» متناقض‌اند.
در قضیه شخصیه، تنها اختلاف در کیفیت قضیه کافی است و به شرط دیگری حاجت نیست؛ مثلاً هم‌ستیز قضیه «محمد خوش‌اخلاق است» می‌شود «محمد خوش‌اخلاق نیست».
در منطق سنتی مسئله
وحدت‌های هشتگانه مطرح شده است که معمولاً در این شعر بیان می‌شود:

در تناقض هشت وحدت شرط دان
**
وحدت موضوع و محمول و مکان
وحدت شرط و اضافه، جزء و کل
**
قوه و فعل است و در آخر زمان


2- قران کریم که کلام الهی است منزه از هر گونه تعارض وتناقض است نه تنها آن راه کار که شما اشاره نموده اید بلکه خود هر کدام از آیات فارغ از آیه دیگر منزه از تعارض است ، در تبیین مسله باید گفت :
تصور تعارض وتناقض در قران ممکن است علل مختلف داشته باشد مثلا گاهی توهم تناقض، در اثر نفهمیدن معنای واقعی آیه است. در این باره این جریان شنیدنی است :
در عصر امام حسن عسکری علیه السلام یعقوب بن اسحاق کندی
[1] که فیلسوف عراق به شمار می رفت، تصمیم گرفت کتابی درباره تناقض های قرآن بنویسد. از این جهت دست به این کار زد و در منزل خود دور از هر نوع غوغا بر این کار همت گماشت. روزی یکی از شاگردان او بر امام حسن عسکری علیه السلام وارد شد، حضرت رو به آن شاگرد کرد و چنین گفت:

«آیا در میان شما یک انسان شجاع و آگاهی نیست که استاد خود را از تصمیمی که گرفته است باز دارد. او تصمیم گرفته است اختلافات قرآن را در کتابی گرد آورد».
شاگرد: ما از شاگردان او هستیم و هرگز بر ما میسر نیست که به استاد چنین اعتراضی کنیم.
امام عسکری علیه السلام: «آیا آماده ای آنچه که به تو می گویم به او برسانی؟».
شاگرد: بله!
امام: «برو از در دوستی و نرمش در سخن، وارد شو، و به او چنین بگو:
به نظرم سؤالی رسیده که باید او را با شما در میان بگذارم. آیا این احتمال وجود ندارد آورنده این کتاب که شما الآن در صدد گرد آوری تناقضات آن هستید بیاید و به شما بگوید که مراد من از این آیات غیر از آن است که تو فهمیده ای. در این موقع کندی به شما خواهد گفت: این احتمال وجود دارد زیرا او (کندی) مرد فهمیده ای است. هرگاه به چنین احتمالی پی برد و پذیرفت که ممکن است میان آنچه که از قرآن فهمیده و آنچه مقصود آورنده آن است، اختلاف باشد به او بگو تو چه می دانی او (آورنده قرآن) غیر آنچه را که تو برگزیده ای اراده کرده است».

شاگرد کندی این پیام را به ذهن خود سپرد به همان روشی که امام به وی آموخته بود، با استاد سخن گفت و وقتی سخنش به پایان رسید، کندی گفت: بار دیگر سخنت را تکرار کن، او بار دیگر سخنانش را تکرار کرد؛ استاد به اندیشیدن در آن سخن فرو رفت.
ولی ناگهان رو به شاگرد خود کرد و گفت: تو را سوگند می دهم این سخن از کیست؟ او در پاسخ گفت: این سخن بر قلبم وارد شده خواستم تو را از آن آگاه سازم. کندی در پاسخ گفت: این سخن شبیه سخن تو نیست و هرگز به این سخن، تو وامثال تو پی نمی برند، طراح واقعی آن را به من معرفی کن، شاگرد یادآور شد که این پیام از امام عسکری علیه السلام است و من مامور بودم آن را به شما برسانم.
در این موقع فیلسوف عراق کمی اندیشید، گفت: این سخن فقط شایسته این بیت رفیع است، آنگاه آتشی خواست و آنچه را نوشته بود طعمه حریق ساخت.[2]
3- توجه داشته باشید که طبق باور خود آنها اناجیل کلام الله نیست بلکه تلیمات حضرت مسیح است که بعد از او توسط حوایون تنظیم شده است از این رو امکان تعارض وتناقض در آن ها فراوان است .

پی نوشت ها:


[/HR] [1]. یعقوب بن اسحاق کندی متوفای 260 ه – 873 م ملقب به ابویوسف فیلسوف مسلمان در عصر خویش بشمار می رفت، پس از هجرت از زادگاه خویش «کنده » به بغداد رفت و در آن سامان به فراگیری علومی از قبیل طب، فلسفه، موسیقی، هندسه و نجوم پرداخت. تالیفات وی افزون بر 300 جلد می باشد. از جمله کتاب های وی می توان از رسالة فی التنجیم، اختیارات الایام، تحاویل السنین و الهیات ارسطو نام برد. (الاعلام ، زرکلی:8/ 195). در مصدر: اسحاق کندی است و صحیح آن یعقوب بن اسحاق کندی است که با امام عسکری علیه السلام معاصر بوده است.

[2]. فصلنامه کلام اسلامی، شماره 33.

موضوع قفل شده است