جمع بندی اختلاف در نقل شأن نزول یک آیه

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اختلاف در نقل شأن نزول یک آیه

با سلام...دربسیاری از موارد در کتاب های تفسیر دیده میشود که برای بیان شان نزول یک آیه یا مفهوم ایه نقل های متعددی را از چند معصوم می آورند که باهم متفاوت است و بعد از توضیحات و بیان دلیل یک نقل را از میان همه صحیح تر می داند ..دراینجا چند سوال پیش می آید: 1-رد کردن نقل های دیگر به معنای عدم صحت آنها است؟؟اگر نقل های دیگر صحیح نباشد که اصلا نباید به عنوان حدیث بیان شود!!! 2-اگر همه این نقل ها از نظر علم رجال و راویان صحیح هستند به دلیل تفاوت آنها این شبهه به وجود می آید که چرا شان نزول یک آیه یا توضیح آن از نظر دو معصوم متفاوت است؟؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد میقات

[="Tahoma"]

mahdi shooroki;904468 نوشت:
1-رد کردن نقل های دیگر به معنای عدم صحت آنها است؟؟اگر نقل های دیگر صحیح نباشد که اصلا نباید به عنوان حدیث بیان شود!!!

با سلام و درود

لزوما به معنای بطلان آن نیست بلکه می تواند به عنوان احتمال ضعیف، مطرح باشد. البته به مبانی علمی و استنباطی مفسر نیز بستگی دارد؛ به همین جهت ممکن است یک نقل را برخی قوی تر و برخی دیگر همان را ضعیف بدانند.

مطلب دیگر؛ احادیث از نظر صدور، دلالت، سند و ... درجات مختلفی دارند. همه در یک درجه از اعتبار نیستند بلکه به حسب میزان اطمینان و وثوقی که می آورند، رتبه بندی می شوند.

لذا حدیث ضعیف و حتی غیرمعتبر یا جعلی هم داریم و این گونه نیست که حدیث یا باید معتبر باشد و یا اصلا حدیث نباشد.

mahdi shooroki;904468 نوشت:
2-اگر همه این نقل ها از نظر علم رجال و راویان صحیح هستند به دلیل تفاوت آنها این شبهه به وجود می آید که چرا شان نزول یک آیه یا توضیح آن از نظر دو معصوم متفاوت است؟؟

دو معصوم، متناقض با هم سخن نمی گویند. البته تفاوت از حیث عام و خاص و مانند آن، مشکلی ندارد زیرا قابل جمع هستند، مثلا یک معصوم بیانی کلی دارند و معصومی دیگر، به جزئیات اشاره کرده اند.
از طرفی اختلاف راویان و نقل های مختلف را نمی توان به معصوم نسبت داد. بلکه باید بررسی سندی و رجالی و ... انجام شود تا از صدور روایت از معصوم، اطمینان حاصل شود.

در ادامه، مطالبی کلی در باره شأن نزول و ارتباط آن با تفسیر، بیان می شود.

[="Tahoma"]شأن نزول

در موضوع شأن نزول، سخن بر روی شأن نزولی است که اعتبار آن قطعی و ثابت شده است، لذا نقل های احتمالی و ضعیف، معتبر نیستند و در تفسیر آیه نمی توان بر آن ها اعتماد نمود؛ مگر مواردی، آن هم بایستی تفسیر مطابق با آن را به صورت ظنی و احتمالی بیان کرد و نمی توان آن را بطور قطعی به قرآن و خداوند نسبت داد.

لذا سخن از شأن نزول، پس از اثبات اعتبار آن است. و در مواردی که یکی معتبر و دیگری غیر معتبر است، تکلیف روشن است.

مطلب دیگر؛

شأن نزول های غیر معتبر زیادند، لذا لازم است ابتدا از نظر صدور، متن، دلالت و سلامت از معارض، مورد تحقیق قرار گیرند و پس از اثبات درستی آن ها، در تفسیر از آن ها کمک گرفته شود.

البته راه اثبات درستی و اعتبار شأن نزول، تنها موثق بودن رجال سندِ اخبار و روایات حاکی از آن ها نیست، بلکه افزون بر آن، از راه های دیگری مانند تواتر تاریخی و یا همراهی با قرائن قطعی، مانند تناسب و هماهنگی با مفاد آیات کریمه نیز می توان به درستی آن ها پی برد.

تنها در صورتی نباید به شأن نزول نقل شده توجه کرد که واقعیت نداشتن آن قطعی باشد، ولی اگر احتمال صحت دارد، نمی توان مفاد آیات کریمه را بدون توجه به آن تفسیر کرد و به خداوند نسبت داد، زیرا به همان مقدار که احتمال صحت آن ها داده می شود احتمال می دهیم مفاد واقعی آیات، همانی باشد که همراه با آن شأن نزول است.
لذا گرچه مفسر می تواند هم با در نظر گرفتن شأن نزول و هم با قطع نظر از آن، مفاد آیات را تبیین نماید، ولی نباید هر یک را بطور قطع به خداوند نسبت بدهد بلکه بایستی مفهوم مشترک بین آن دو را به عنوان مفاد قطعی آیه مطرح کند.(ر.ک: روش شناسی تفسیر قرآن، علی اکبر بابابی و همکاران، ص 162و163)

اقسام شأن نزول

1. مواردی که قطع به صحت آن داریم و یا با دلیل معتبر، صحت آن اثبات شده است.
2. مواردی که قطع به عدم صحت آن داریم.
3. مواردی که احتمالی است و بر درستی یا نادرستی آن دلیلی نداریم.

روشن است که مورد اول را باید توجه کرد و مورد دوم را باید رها کرد.

اما موارد سوم؛ مواردی که شأن نزول، احتمالی است، به همان درصد و میزان احتمالی که به صحت آن داده می شود، به همان میزان بایستی در تفسیر به آن توجه داشت. لذا اگر درصد احتمال صحت، زیاد است، سهم بیشتری در تفسیر دارد؛ و اگر درصد احتمال صحت، کم است، سهم کمتری در تفسیر دارد.

بنابر این، در موارد احتمالی، نه می توان بر اساس آن، تفسیر قطعی نمود و به خدا نسبت داد، و نه می توان هیچ توجهی به آن نداشت و آن را اصلا در نظر نگرفت.

لذا در جایی که یک شأن نزول داریم که اعتبار بیشتری دارد و مشهور به آن توجه نموده، و در مقابل، شأن نزول غیر مشهوری وجود دارد، به هر کدام از این شأن نزول ها به حسب اعتبارشان بایستی در تفسیر سهم بدهیم.

نکته:

توجه به شأن نزول، پس از بررسی های انجام شده رجالی و ... و پس از معتبر بودن شأن نزول است؛ لذا شأن نزولی که در این مستوا نباشد و اعتبار لازم را ندارد، اصلا قابل طرح نیست.

افزون بر این که میزان توجه به شأن نزول، بسته به میزان اعتبار آن است، و جای تقیید و تخصیص نیست (یعنی یک شأن نزول را عام بدانیم و به وسیله دیگری تقیید بزنیم)، مگر مواردی که هر دو معتبر بوده و یکی مثلا کلیات را بیان کرده و دیگری به جزئیات هم اشاره کرده است.

جمع بندی

پرسش:
در بیان شان نزول یک آیه، نقل های متفاوتی را از چند معصوم می آورند ولی یک نقل را صحیح تر می داند. رد کردن نقل های دیگر، به معنای عدم صحت آنها است؟ چرا شان نزول یک آیه از نظر دو معصوم متفاوت است؟

پاسخ:
رد کردن یکی از نقل های شان نزول آیه قرآن لزوما به معنای بطلان آن نیست بلکه می تواند به عنوان احتمال ضعیف، مطرح باشد. البته به مبانی علمی و استنباطی مفسر نیز بستگی دارد؛ به همین جهت ممکن است یک نقل را برخی قوی تر و برخی دیگر همان را ضعیف بدانند.

مطلب دیگر؛ احادیث از نظر صدور، دلالت، سند و ... درجات مختلفی دارند. همه در یک درجه از اعتبار نیستند بلکه به حسب میزان اطمینان و وثوقی که می آورند، رتبه بندی می شوند.
لذا حدیث ضعیف و حتی غیرمعتبر یا جعلی هم داریم و این گونه نیست که حدیث یا باید معتبر باشد و یا اصلا حدیث نباشد.

2. دو معصوم، متناقض با هم سخن نمی گویند. البته تفاوت از حیث عام و خاص و مانند آن، مشکلی ندارد زیرا قابل جمع هستند، مثلا یک معصوم بیانی کلی دارند و معصومی دیگر به جزئیات اشاره کرده اند.
از طرفی اختلاف راویان و نقل های مختلف را نمی توان به معصوم نسبت داد. بلکه باید بررسی سندی و رجالی و ... انجام شود تا از صدور روایت از معصوم، اطمینان حاصل شود.

در ادامه، مطالبی کلی در باره شأن نزول آیات و ارتباط با تفسیر، بیان می شود:
در موضوع شأن نزول، سخن بر روی شأن نزولی است که اعتبار آن قطعی و ثابت شده است، لذا نقل های احتمالی و ضعیف، معتبر نیستند و در تفسیر آیه نمی توان بر آن ها اعتماد نمود؛ مگر مواردی، آن هم بایستی تفسیر مطابق با آن را به صورت ظنی و احتمالی بیان کرد و نمی توان آن را بطور قطعی به قرآن و خداوند نسبت داد.
لذا سخن از شأن نزول، پس از اثبات اعتبار آن است. و در مواردی که یکی معتبر و دیگری غیر معتبر است، تکلیف روشن است.

مطلب دیگر؛ شأن نزول های غیر معتبر زیادند، لذا لازم است ابتدا از نظر صدور، متن، دلالت و سلامت از معارض، مورد تحقیق قرار گیرند و پس از اثبات درستی آن ها، در تفسیر از آن ها کمک گرفته شود.
البته راه اثبات درستی و اعتبار شأن نزول، تنها موثق بودن رجال سندِ اخبار و روایات حاکی از آن ها نیست، بلکه افزون بر آن، از راه های دیگری مانند تواتر تاریخی و یا همراهی با قرائن قطعی، مانند تناسب و هماهنگی با مفاد آیات کریمه نیز می توان به درستی آن ها پی برد.
تنها در صورتی نباید به شأن نزول نقل شده توجه کرد که واقعیت نداشتن آن قطعی باشد، ولی اگر احتمال صحت دارد، نمی توان مفاد آیات کریمه را بدون توجه به آن تفسیر کرد و به خداوند نسبت داد، زیرا به همان مقدار که احتمال صحت آن ها داده می شود احتمال می دهیم مفاد واقعی آیات، همانی باشد که همراه با آن شأن نزول است.

لذا گرچه مفسر می تواند هم با در نظر گرفتن شأن نزول و هم با قطع نظر از آن، مفاد آیات را تبیین نماید، ولی نباید هر یک را بطور قطع به خداوند نسبت بدهد بلکه بایستی مفهوم مشترک بین آن دو را به عنوان مفاد قطعی آیه مطرح کند.(1)

اقسام شأن نزول:
1. مواردی که قطع به صحت آن داریم و یا با دلیل معتبر، صحت آن اثبات شده است.
2. مواردی که قطع به عدم صحت آن داریم.
3. مواردی که احتمالی است و بر درستی یا نادرستی آن دلیلی نداریم.
روشن است که مورد اول را باید توجه کرد و مورد دوم را باید رها کرد.
اما موارد سوم؛ مواردی که شأن نزول، احتمالی است، به همان درصد و میزان احتمالی که به صحت آن داده می شود، به همان میزان بایستی در تفسیر به آن توجه داشت. لذا اگر درصد احتمال صحت، زیاد است، سهم بیشتری در تفسیر دارد؛ و اگر درصد احتمال صحت، کم است، سهم کمتری در تفسیر دارد.
بنابر این، در موارد احتمالی، نه می توان بر اساس آن، تفسیر قطعی نمود و به خدا نسبت داد، و نه می توان هیچ توجهی به آن نداشت و آن را اصلا در نظر نگرفت.

لذا در جایی که یک شأن نزول داریم که اعتبار بیشتری دارد و مشهور به آن توجه نموده، و در مقابل، شأن نزول غیر مشهوری وجود دارد، به هر کدام از این شأن نزول ها به حسب اعتبارشان بایستی در تفسیر سهم بدهیم.

نکته: توجه به شأن نزول، پس از بررسی های انجام شده رجالی و ... و پس از معتبر بودن شأن نزول است؛ لذا شأن نزولی که در این مستوا نباشد و اعتبار لازم را ندارد، اصلا قابل طرح نیست.
افزون بر این که میزان توجه به شأن نزول، بسته به میزان اعتبار آن است، و جای تقیید و تخصیص نیست (یعنی یک شأن نزول را عام بدانیم و به وسیله دیگری تقیید بزنیم)، مگر مواردی که هر دو معتبر بوده و یکی مثلا کلیات را بیان کرده و دیگری به جزئیات هم اشاره کرده است.

 

پی نوشت:
(1) ر.ک: روش شناسی تفسیر قرآن، علی اکبر بابابی و همکاران، ص 162و163.

موضوع قفل شده است