جمع بندی قدرتِ سیاسی ، اجتماعیِ زن در اسلام

تب‌های اولیه

75 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

مشکور;903921 نوشت:
اگر این حکم عمومیت داشته باشد بدلیل اینکه به هر میزان و با هر نوع پوششی که زنان وارد اجتماع شوند، ناگزیر، تحت شرایطی رؤیت حجم بدنشان بطور کلی منتفی نیست فلذا حضور زنان بطور کلی در عرصه های اجتماعی باید حرام و غیرجایز باشد، در حالیکه چنین حکمی از سوی احدی از مراجع صادر نشده است

با عرض سلام و ادب

بزرگوار کجای حرف من این بود که زن با هر پوششی که بیرون برود کار حرام و غیر شرعی انجام داده... در مورد حجم بدن که صحبت شد منظور برجستگی ها و حجمی از بدن که منظور واضح است چه حجمی مورد نظر است. از نظر فقهی عرض کردم اطلاع دارم که مشکل ندارد
فقط ای کاش دغدغه های ما هم یک مقدار بیشتر شبیه حضرت زهرا (س) بود و از و از دین تصوری بالاتر از فقهیات در ذهن مردم بود

مشکور;903921 نوشت:
مکتب تشیع، مکتب اعتدال و میانه روی است، باید از افراط و تفریط پرهیز نمود، جهت گیری شما در این بحث، تا حدود زیادی بوی افراط می دهد فلذا مجدداً به خود و همه دوستان سفارش می کنم: علیکم بالاعتدال ...

ای کاش با مصداق فرمایش می کردید که کدام حرف از نظرتان افراط بود

شما باور ندارید مزاحمت ها و توهین و خطراتی حتی برای خانم های با عفاف و حجاب کامل وجود دارد ؟
آیا بهتر نیست یک خانم خود را کمتر در معرض این گونه مشکلات قرار دهد ؟

جالب است شما این عقیده را افراط خواندید...
و جالب تر اینکه این رفتار از حضرات معصومین به نحو احسنت و کامل سرزده! حالا بهانه ندادن دست مردان جامعه شد افراط !!؟

به نقل از حجت الاسلام پناهیان دختران خیلی از اوقات که عزت اجتماعی و مقبولیت بین مردم پیدا می کنند و مردها به آنها احترام میگذارند در واقع این مقبولیت کاملا ظاهریست و پشت این احترام یک نامردی خوابیده! (در سخنرانی در مورد روابط دختر و پسر این را می گویند)
خب شما از این گونه مسائل و مشکلات کم دیده اید؟

آیا اگر خانمی نخواهد خودش را معرض مشکلات جامعه و سوء نیت های دیگران قرار دهد، یا مردی نخواهد برای ناموسش کوچکترین اهانت یا بی حرمتی بوجود بیاید کار اشتباهی کرده ؟

مشکور;903921 نوشت:
نه اینکه بدلیل فقدان و نقصان در بُعدی از ابعاد مسأله و عدم تکلیف گرایی گروهی از زنان و مردان، حکم به عدم حضور و فعالیت و نقش آفرینی زنان مؤمن و متعهد و راعی کنیم.

عدم تکلیف گرایی گروهی از مردان و زنان چیزیست که همیشه وجود داشته و دارد... اگر وجود نداشت اصلا زنان نیاز به همان حجاب شرعی هم نداشتند چون تمام مردان به تکلیفشان (نگاه نکردن) عمل می کردند اما حالا چه بخواهیم که نخواهیم گروهی تکلیف خود را رعایت نمی کنند و حتی اگر قصد رعایت داشته باشند طبیعت مرد یا زن بودنشان آن ها را به سمت و سویی دیگر می کشد. مگر امیرمومنان نمی فرماید: صحبت کردن غیر ضروری با زنان نامحرم انسان سالم را گرفتار بلا و مصیبت ها می سازد و قلب انسان را به مریضی و انحراف می کشاند (تفسیر نوالثقلین ج5 . ص532)
خب این صحبت کردن عادی با نامحرم حرام نیست اما تمام ارتباط ها و فسادها از همینجا شروع می شود... و عقل حکم می کند که لبه پشتبان راه نرویم گر چه چه حلال باشد...

مشکور;903921 نوشت:
بله حجاب ظاهر شرط لازم است، نه شرط کافی! بلکه باید در کنار رعایت حجاب ظاهر، حجاب اعضاء و جوارح و حجاب باطن و عفاف هم ضمیمه شود. البته آنهم نه صرفاً از طرف زنان جامعه، بلکه مردان نیز باید هم محجوب و هم عفیف باشند تا فواید و آثار حجاب در تمام ساحات جامعه عیان شود

در مورد اینکه حجاب ظاهر شرط لازم است و کافی نیست درست
و اما اینکه گفتید در کنار حجاب ظاهر حجاب اعضا و جوارح و حجاب باطن و عفاف هم باید ضمیمه شود ... این هم صحیح
فقط اگر این دو مورد بالا را شرط لازم و کافی میدانید یک سوال پیش می آید :

حضرت زهرا (س) که حجاب ظاهر و باطن و رفتار و گفتار و اعضا و جوارح و عفافشان به نحو احسن و اکمل بود... و از اعمال و رفتار مطمئنا بهترین و با فضیلت ترین را انجام می دادند.
ایشان دیگر چرا بسیار محدود و فقط در شرایطی که خودتان بهتر میدانید به بیرون و محیط جامعه کشیده میشد ؟
به جواب این سوال که رسیدیم متوجه می شویم به همان دلیل ایشان، دیگران نیز لااقل یک ذره از دغدغه حضرت را باید داشته باشند و نباید فقط به مسائل فقهی که فقط یک پانزدهم قرآن هستند عمل کنند.

کهف الحصین;904666 نوشت:
با عرض سلام و ادب

بزرگوار کجای حرف من این بود که زن با هر پوششی که بیرون برود کار حرام و غیر شرعی انجام داده... در مورد حجم بدن که صحبت شد منظور برجستگی ها و حجمی از بدن که منظور واضح است چه حجمی مورد نظر است. از نظر فقهی عرض کردم اطلاع دارم که مشکل ندارد
فقط ای کاش دغدغه های ما هم یک مقدار بیشتر شبیه حضرت زهرا (س) بود و از و از دین تصوری بالاتر از فقهیات در ذهن مردم بود


سلام و تشکر@};-

در بحث مهم و حساس اینچنینی باید مرز حدود شرعی رعایت حجاب با نگاه عرفانی به مسأله را تفکیک کرد بعبارتی یک وقت از جواز حضور زنان با رعایت حجاب متعارف که مورد نظر شرع است و در بیان مراجع عظام تقلید آمده صحبت می کنیم یک وقت از سطح مطلوبی که از حجاب و پوشش کامل انتظار می رود و نمونه هایش را در حجاب حضرت زهرا (س) و دیگر اولیاء خدا شنیده ایم سخن می گوییم. نباید این دو وضعیت را خلط نمود تا زنان ما دچار پارادوکس تکلیف شوند. البته توجه دادن جامعه و زنان مؤمن به نقطه ی مطلوب حجاب و پوشش اسلامی عاری از اشکال است بلکه رشد دهنده است، لکن بسته به شرایط جامعه و افراد باید ملاک و معیار انتظار از جامعه را در محدوده حدود شرعی تنظیم کنیم.

بنابراین در شرایطی که جامعه آمادگی پذیرش حجاب مطلوب را ندارد و حتی در سطح حجاب اعتدالی مورد نظر حدود شرعی و رعایت حداقل ها نقضان و کاستی دارد، انتظار حجاب مطلوب چنانکه در سنت آمده، نوعی افراط در تبیین ملاک و معیارهای حدود حجاب است.

با دغدغه های لطیف و ارزشمند شما موافقم و این جزو آمال و آرزوهای جامعه اسلامی است.

کهف الحصین;904666 نوشت:
ای کاش با مصداق فرمایش می کردید که کدام حرف از نظرتان افراط بود

شما باور ندارید مزاحمت ها و توهین و خطراتی حتی برای خانم های با عفاف و حجاب کامل وجود دارد ؟
آیا بهتر نیست یک خانم خود را کمتر در معرض این گونه مشکلات قرار دهد ؟

جالب است شما این عقیده را افراط خواندید...
و جالب تر اینکه این رفتار از حضرات معصومین به نحو احسنت و کامل سرزده! حالا بهانه ندادن دست مردان جامعه شد افراط !!؟

به نقل از حجت الاسلام پناهیان دختران خیلی از اوقات که عزت اجتماعی و مقبولیت بین مردم پیدا می کنند و مردها به آنها احترام میگذارند در واقع این مقبولیت کاملا ظاهریست و پشت این احترام یک نامردی خوابیده! (در سخنرانی در مورد روابط دختر و پسر این را می گویند)
خب شما از این گونه مسائل و مشکلات کم دیده اید؟

آیا اگر خانمی نخواهد خودش را معرض مشکلات جامعه و سوء نیت های دیگران قرار دهد، یا مردی نخواهد برای ناموسش کوچکترین اهانت یا بی حرمتی بوجود بیاید کار اشتباهی کرده ؟


چنانکه گفتیم وقتی جامعه اسلامی در شرایط پذیرش حجاب اعتدالی و متعارف مورد قبول شرع مشکل دارد تحمیل حجاب مطلوب نه تنها مفید و کارا نیست که بیشتر موجب دین گریزی می شود در خصوص مصادیقی که گفتید حرفی نیست، اینکه خطراتی در جامعه برای حتی زنان محجبه وجود دارد لکن، چنانکه گفتیم اسلام و خصوصا مکتب اعتدالی تشیع، هیچ ممنوعیتی برای حضور و فعالیتهای اجتماعی زنان مشروط به رعایت حدود شرعی حجاب و عفاف قائل نشده فلذا ایجاد ممنوعیت بدلیل موارد و مصادیق خطر که گفتید نیز از جنس همان افراط در مسأله است که دین، برای چنین رویکردی هیچ حکم و نسخه تکلیفی عمومی ندارد البته توصیه هایی ارشادی در این زمینه وجود دارد و انتخاب و اختیار آن بر عهده افراد نهاده شده است.

اگر زنان ما به این شناخت برسند که حساسیتها، لطافت ها و جایگاه حقیقی خود و خطراتی که در کانون جامعه ایشان را تهدید می کند را شناخته و از آن احتراز کنند به نقطه مطلوب رسیده ایم اما نمی توانیم این حساسیت و توجه را بصورت یک نسخه عمومی و همگانی به آنها تکلیف کنیم.

کهف الحصین;904666 نوشت:
عدم تکلیف گرایی گروهی از مردان و زنان چیزیست که همیشه وجود داشته و دارد... اگر وجود نداشت اصلا زنان نیاز به همان اولیه هم حجاب شرعی هم نداشتند چون تمام مردان به تکلیفشان (نگاه نکردن) عمل می کردند اما حالا چه بخواهیم که نخواهیم گروهی تکلیف خود را رعایت نمی کنند و حتی اگر قصد رعایت داشته باشند طبیعت مرد یا زن بودنشان آن ها را به سمت و سویی دیگر می کشد. مگر امیرمومنان نمی فرماید: صحبت کردن غیر ضروری با زنان نامحرم انسان سالم را گرفتار بلا و مصیبت ها می سازد و قلب انسان را به مریضی و انحراف می کشاند (تفسیر نوالثقلین ج5 . ص532)
خب این صحبت کردن عادی با نامحرم حرام نیست اما تمام ارتباط ها و فسادها از همینجا شروع می شود... و عقل حکم می کند که لبه پشتبان راه نرویم گر چه چه حلال باشد...

این دسته بیانات و گزاره هایی که اشارت فرمودید حکایت از همان نقطه و سطح مطلوب حجاب و عفاف است که از جامعه دینی و آحاد مؤمنان انتظار می رود و در صحت این مطالب و مطلوبات حرفی نیست، لکن این مطلوبات را نباید با حدود شرعی و آن میزان که هر زنی برای حضور در اجتماع و تعامل و ارتباط کاری با دیگران در اجتماع دارد خلط نمود.

کهف الحصین;904666 نوشت:
در مورد اینکه حجاب ظاهر شرط لازم است و کافی نیست درست
و اما اینکه گفتید در کنار حجاب ظاهر حجاب اعضا و جوارح و حجاب باطن و عفاف هم باید ضمیمه شود ... این هم صحیح
فقط اگر این دو مورد بالا را شرط لازم و کافی میدانید یک سوال پیش می آید :

حضرت زهرا (س) که حجاب ظاهر و باطن و رفتار و گفتار و اعضا و جوارح و عفافشان به نحو احسن و اکمل بود... و از اعمال و رفتار و اعمال مطمئنا بهترین و با فضیلت ترین را انجام می دادند.
ایشان دیگر چرا بسیار محدود و فقط در شرایطی که خودتان بهتر میدانید به بیرون و محیط جامعه کشیده میشد ؟
به جواب این سوال که رسیدیم متوجه می شویم به همان دلیل ایشان، دیگران نیز لااقل یک ذره از دغدغه حضرت را باید داشته باشند و نباید فقط به مسائل فقهی که فقط یک پانزدهم قرآن هستند عمل کنند.


دلایلی که حضرت زهرا س در نحوه حضورشان در اجتماع با آن کم و کیف داشتند را در پست های قبلی از قول آیت الله مرحوم آقا مجتبی طهرانی ره بیان کردیم (البته در آن پست به سند مطلب اشاره نکرده بویم) اینکه کیفیت حضور زهرا علاوه بر اهمیت موضوع برای خودشان برای تبیین حجاب برای دیگران و آیندگان و نیز همراهی عده ای همسو و همفکر برای احقاق حق بوده (که بیانش گذشت).

با تزریق و احیاء روح این دغدغه مندی در جامعه با شما کاملاً موافقم لکن باید با روش فرهنگ سازی و تبیین آثار و فواید آن و آگاهی دادن از مضرات عدم رعایت حجاب و عفاف در جامعه باشد نه آنکه بصورت یک موضوع تکلیفی و انتظار قطعی فراتر از آنچه در حکم حدود شرعی بیان شده مطرح گردد.

موفق باشید ...@};-

مشکور;903984 نوشت:

سلام و ادب@};-

برادر عزیز اختلاط در فرهنگ لغت و از نگاه فقه اسلامی تعریف خاص دارد، باید دقت داشته باشید وقتی صحبت از جواز حضور زنان در اجتماع می کنیم با رعایت حدود شرعی است که بیانش گذشت.

بهتر است قبل از این بیان تند و یکطرفه اول بفرمایید ما در کدام یادداشت، اختلاط را جایز دانسته ایم؟ تا به باقی مباحث بپردازیم.

تشکر از دغدغه مندی شما گل


[=arial]بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
بنده مواضع شما رو تفریط میدانم،به نوعی این تفکر وا داده گی فرهنگی ست
انقدرنگفتیم و نگفتیم که جامعه به ورطه فساد و تباهی افتاد..
سال هاست دم از تعادل برای اصلاح جامعه و فرهنگ سازی تدریجی میزنید،کو و کجاست این فرهنگ ساخته شده ی شما...
بله خشونت و حرکات گاز انبری محکوم است...اما اینکه تا کسی از نمره ی ۲۰ میگوید ،سریعا بر چسب افراط میچسبانند از آن بدتر است..
روحانیت و به طور کلی مبلغان دین باید واضح و روشن با مردم صحبت کنند..این مفسده ای که در فتوای مراجع آمده در مورد ارتباط با نامحرم و حضور اجتماعی زن و عدم مفسده را شرط حضور داشته را چه کسی باید تبیین کند..
بنده سال هاست در این موارد تحقیق میکنم،واضح عرض کنم،حضور اجتماعی زن در حالی که در آن نیازمند ارتباط کلامی و کار مشترک با نامحرم باشد،فساد آفرین است..خواه خانم نک بینی اش بیرون باشد و پوشیه بزند ،خواه آقا یک قبضه ریش داشته باشد.
تمام دعوای من و تفکر شما اینجاست:
اینکه مطابق فقه میگویید حضور با شرایط بلامانع است،من و شما مرجع تقلید نیستیم که حکم کلی بدهیم،تبیین و تشریح تکلیف و مفسده وظیفه ی ماست..
از یک طرف باید به خانم بگیم که بنا باشد در اجتماع برود و این اجتماع دانشگاه مختلط باشد،خود اختلاط با جنس مخالف مفسده است
و از طرفی به مردان جامعه بگیم بی غیرتی است اینکه فردی به ناموس اجازه دهد وارد اختلاط شود.
خانم میتواند با شرایطش وارد اجتماع شود ،همین؟
بعد هم یکی شرایط را تبیین میکند میشود افراط؟
فساد بیداد میکند..خودمان را به خواب زده ایم...باید فریاد زد و اشک ریخت،نه خونسردانه حکم فقهی کلی تحویل جامعه داد..
درد این است که همه فکر میکنند با شرایطش در جامعه اند..بعد که میبازند تازه بیدار میشوند..
خب بیدارشان کنید قبل از رفتن..می‌ترسیم بدشان بیاید از ما؟ما؟
یاعلی

[="Tahoma"][="Navy"]

یازینبِ فاطمه;900133 نوشت:
قدرت طلبی برای زنان تا چه حدودی ( در ابعاد سیاسی و اجتماعی ) جایز است ؟

آیا زن می تواند برای رسیدن به قدرت، از همۀ ابزارهای مشروع استفاده کند ؟ ( بعبارتی ، رفتار سیاسی مانند مردان داشته باشد )

آیا امروزه بنابر مصلحتِ زمان ، نفوذ و حضور زن در عرصۀ قدرت سیاسی منفعتِ بیشتری ندارد ؟

آیا این نگرش ( قدرتِ سیاسیِ برتر برای زن ) فمنیستی است ؟


سلام
عرصه قدرت اجتماعی و سیاسی اصالتا از آن مردان است
اما برای حضور زن هم مانعی نیست
یا علیم[/]

[=arial]خانمی برایم نوشته بود من دانشجو هستم و حرف های شما رو خواندم،تمام مطالب که گفتید رو توی دانشگاه دیدم..تصمیم گرفتم از دانشگاه بزنم بیرون..
با خانواده مطرح کردم،علی رغم اینکه مذهبی بودند گفتند افراط نکن..
با روحانی دانشگاه مشورت کردم ،گفت چه کسی این حرف های افراطی را به شما زده،از همین فردا میرید توی بسیج شروع به فعالیت میکنید.
میگفت برام واضح شد که تفکر نرفتن افراطی هست..
رفتم....بعد از مدتی رابطه ی عشق و عاشقی و شماره دادن،آسه آسه پیش آمد..
نه من هر کسی را میشناختم یا یکی از پسرهای دانشگاه دوستش داشت یا او یکی از پسرهای دانشگاه را دوست داشت..
پشیمان بود چرا حرف روحانی دانشگاه رو گوش داده..
خودمان هم داریم باور میکنیم این حرف ها افراط است..
واضح با مردم حرف بزنید،میفهمند...انقدر بپیچانم با توجیه غیرقابل قبول گفتن تدریجی..جامعه یهویی فاسد میشود وما هنوز ان و پن میکنیم برای گفتن حقیقت...

سلام. من با بسیاری از پست های " تنهاترین سردار" موافق هستم.
متاسفانه جامعه ما در هیچ زمینه ایی یک سیستم درست و حسابی نداره. در مورد اشتغال و تحصیل خانم ها هیچ برنامه ریزی خاصی وجود نداره و هر کس داره مطابق میل و علاقه شخصی و منافعی که برای خود تعریف کرده اظهار نظر میکنه.برخی کاربران میگن که محیط های کاری برای خانم ها امن هست که بنده به شدت با این حرف مخالفم. حتی در محیطهایی که تمام کارمندان زن هستند ، بیشتر اوقات تنشهای اجتماعی فراوانی وجود داره که اثرات سوء روحی و روانی برای خانم ها داره. گاهی اوقات طوری برای رسیدن به یک موقعیت شغلی تلاش میکنن که حتی حاضرند برای کاری با ماهی 200 تومن حقوق، پوست سر هم رو بکنن. من متاسفانه بسیاری از این موارد رو دیدم. روابط خانم ها و آقایان در محیط کار و تحصیل هم بسیار خطر آفرین هست. برخی فکر میکنند که خطر برای یک زن اینه که مثل کشورهای غربی، در محیط کار و تحصیل به زنها تجاوز بشه، در حالی که تجاوزهای روحی و روانی که در ایران در محیط کاری در مورد زنها رخ میده بسیار بیشتر از موارد فیزیکی خارج است چون اینجا اساسا سیستم درستی برای حضور زن در جامعه تعریف نشده. برخی میگن که چون تلاش و پشتکار یک زن از مرد بیشتره به موقعیتهای شغلی بیشتری دست پیدا میکنه! واقعا این استدلال عجیبه، اینقدر که نمیدونم چی بگم. من گاهی به این فکر میکنم که چرا همسران و دختران مراجع رو کسی ندیده. حتی در مورد رهبر انقلاب که بیشترین حضور سیاسی در کشور رو دارن هم همین طوره. برخی میگن که حضرت زهرا یا سایر زنان اهل بیت برای دفاع از ولایت در جامعه حضور داشتن. توجه داشته باشید که برای دفاع از ولایت بوده نه برای رفع تمایلات نفسانی و پز کردن خلاهای شخصیتی و دست یافتن به مراتب اجتماعلی بالاتر و به قول ما پیشرفت در زندگی! در ثانی مگر چند بار این بانوان علیه در جامعه بیرونی برای دفاع از ولایت حضور داشته اند؟ هر روز از ساعت 8 صبح الی 4 عصر؟؟ هر روز دوندگی میکردن تا در 30 سالگی مدرک دکتری بگیرن؟؟!!

تنهاترین سردار;904805 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
بنده مواضع شما رو تفریط میدانم،به نوعی این تفکر وا داده گی فرهنگی ست
انقدرنگفتیم و نگفتیم که جامعه به ورطه فساد و تباهی افتاد..
سال هاست دم از تعادل برای اصلاح جامعه و فرهنگ سازی تدریجی میزنید،کو و کجاست این فرهنگ ساخته شده ی شما...
بله خشونت و حرکات گاز انبری محکوم است...اما اینکه تا کسی از نمره ی ۲۰ میگوید ،سریعا بر چسب افراط میچسبانند از آن بدتر است..
روحانیت و به طور کلی مبلغان دین باید واضح و روشن با مردم صحبت کنند..این مفسده ای که در فتوای مراجع آمده در مورد ارتباط با نامحرم و حضور اجتماعی زن و عدم مفسده را شرط حضور داشته را چه کسی باید تبیین کند..
بنده سال هاست در این موارد تحقیق میکنم،واضح عرض کنم،حضور اجتماعی زن در حالی که در آن نیازمند ارتباط کلامی و کار مشترک با نامحرم باشد،فساد آفرین است..خواه خانم نک بینی اش بیرون باشد و پوشیه بزند ،خواه آقا یک قبضه ریش داشته باشد.
تمام دعوای من و تفکر شما اینجاست:
اینکه مطابق فقه میگویید حضور با شرایط بلامانع است،من و شما مرجع تقلید نیستیم که حکم کلی بدهیم،تبیین و تشریح تکلیف و مفسده وظیفه ی ماست..
از یک طرف باید به خانم بگیم که بنا باشد در اجتماع برود و این اجتماع دانشگاه مختلط باشد،خود اختلاط با جنس مخالف مفسده است
و از طرفی به مردان جامعه بگیم بی غیرتی است اینکه فردی به ناموس اجازه دهد وارد اختلاط شود.
خانم میتواند با شرایطش وارد اجتماع شود ،همین؟
بعد هم یکی شرایط را تبیین میکند میشود افراط؟
فساد بیداد میکند..خودمان را به خواب زده ایم...باید فریاد زد و اشک ریخت،نه خونسردانه حکم فقهی کلی تحویل جامعه داد..
درد این است که همه فکر میکنند با شرایطش در جامعه اند..بعد که میبازند تازه بیدار میشوند..
خب بیدارشان کنید قبل از رفتن..می‌ترسیم بدشان بیاید از ما؟ما؟
یاعلی

سلام و ادب@};-

اگر پست های بنده را ملاحظه کنید بنده ضمن تصریح بر حدود شرعی رعایت حجاب، مکرر گفته ام با تبیین و تبلیغ و فرهنگ سازی حجاب و عفاف مطلوب، یعنی بیان فواید و آثار حجاب و آسیبهای بی حجابی و اختلاط، اتفاقاً موافقم و چنانکه شما اشاره فرمودید بدلیل تعطیلی و یا ضعف ما در اجرای فریضه امربمعروف و نهی از منکر وضعیت جامعه بسیار نامطلوب و در بعضی موارد غیرقابل تحمل است.

در پست قبلی در پاسخ کاربر محترم کهف الحصین گفتم: [=book antiqua]"در شرایطی که جامعه ما آمادگی پذیرش حجاب مطلوب را ندارد و حتی در سطح حجاب اعتدالی مورد نظر حدود شرعی و رعایت حداقل ها نقضان و کاستی دارد، انتظار حجاب مطلوب چنانکه در سنت آمده، نوعی افراط در تبیین ملاک و معیارهای حدود حجاب است." حکایت چنین تمنا و انتظاری بمثابه آنست که کسی هنوز در قبول و پذیرش ولایت امامان اشکال و شائبه دارد بخواهیم وی را به قبول ولایت فقیه وادار کنیم و یا در خواندن نمازهای یومیه اش ساهل و کاهل است وی را به نماز جماعت و جمعه سوق دهیم و نظائر آن.

فلذا در ضمن قبول آثار و فواید بیکران حجاب مطلوب و برتر که بیانش گذشت و دغدغه ما و شما و جامعه اسلامی است، مکررا بر سلوک گام به گام تأکید می کنیم باید در گام اول با روشهای تبلیغی و تشویقی مؤثر و با احیاء فریضه امربمعروف و نهی از منکر، جامعه اسلامی را به قبول و تن دادن و تعهد به رعایت حدود شرعی حجاب ملزم کنیم آنگاه در گام بعدی بستر جامعه برای تحقق حجاب مطلوب و برتر در شرایط ارتقاء فرهنگی فراهم می شود.

بنده و شما در دو جبهه مقابل هم نیستیم صرفاً نگاه شما به تحقق حجاب عالی و مطلوب بدون توجه به مقدمات و پیش زمینه ها معطوف است و در نگاه ما ملاحظات و مقدمات لازمه کار است.

موفق باشید ...@};-

تنهاترین سردار;904809 نوشت:
خانمی برایم نوشته بود من دانشجو هستم و حرف های شما رو خواندم،تمام مطالب که گفتید رو توی دانشگاه دیدم..تصمیم گرفتم از دانشگاه بزنم بیرون..
با خانواده مطرح کردم،علی رغم اینکه مذهبی بودند گفتند افراط نکن..
با روحانی دانشگاه مشورت کردم ،گفت چه کسی این حرف های افراطی را به شما زده،از همین فردا میرید توی بسیج شروع به فعالیت میکنید.
میگفت برام واضح شد که تفکر نرفتن افراطی هست..
رفتم....بعد از مدتی رابطه ی عشق و عاشقی و شماره دادن،آسه آسه پیش آمد..
نه من هر کسی را میشناختم یا یکی از پسرهای دانشگاه دوستش داشت یا او یکی از پسرهای دانشگاه را دوست داشت..
پشیمان بود چرا حرف روحانی دانشگاه رو گوش داده..
خودمان هم داریم باور میکنیم این حرف ها افراط است..
واضح با مردم حرف بزنید،میفهمند...انقدر بپیچانم با توجیه غیرقابل قبول گفتن تدریجی..جامعه یهویی فاسد میشود وما هنوز ان و پن میکنیم برای گفتن حقیقت...

سلام و تشکر@};-

منکر وجود مشکلاتی که اشاره کردید در جامعه نیستیم لکن نباید بر اساس استقراء ناقص و با تکیه بر مواردی ازین دست، همان وضعیت را به کل جامعه و همه فضاهای دانشگاهی و کاری تعمیم داد، چنین نگاه بدبینانه صددرصدی نه تنها راهگشا نیست بلکه مخل حضور و فعالیت حضور بانوان متعهد و مؤمن حتی در عرصه هایی که جامعه واقعاً به حضور زنان احتیاج دارد نیز هست و موجب خواهد شد که بدلیل همین نگرانی ها بسیاری از خانواده ها مانع حضور و فعالیت زنان و دخترانشان برای حضور و فعالیت های اجتماعی سالم و سازنده و ضروری در عرصه ادامه تحصیل و اشتغالات مفید شوند و این یعنی سلب آزادی و برخورداری زنان از حقوق مشروعه شان که اسلام بر آن تصریح نموده است.

موفق باشید ...@};-

nobelist;904821 نوشت:
سلام. من با بسیاری از پست های " تنهاترین سردار" موافق هستم.
متاسفانه جامعه ما در هیچ زمینه ایی یک سیستم درست و حسابی نداره. در مورد اشتغال و تحصیل خانم ها هیچ برنامه ریزی خاصی وجود نداره و هر کس داره مطابق میل و علاقه شخصی و منافعی که برای خود تعریف کرده اظهار نظر میکنه.برخی کاربران میگن که محیط های کاری برای خانم ها امن هست که بنده به شدت با این حرف مخالفم. حتی در محیطهایی که تمام کارمندان زن هستند ، بیشتر اوقات تنشهای اجتماعی فراوانی وجود داره که اثرات سوء روحی و روانی برای خانم ها داره. گاهی اوقات طوری برای رسیدن به یک موقعیت شغلی تلاش میکنن که حتی حاضرند برای کاری با ماهی 200 تومن حقوق، پوست سر هم رو بکنن. من متاسفانه بسیاری از این موارد رو دیدم. روابط خانم ها و آقایان در محیط کار و تحصیل هم بسیار خطر آفرین هست. برخی فکر میکنند که خطر برای یک زن اینه که مثل کشورهای غربی، در محیط کار و تحصیل به زنها تجاوز بشه، در حالی که تجاوزهای روحی و روانی که در ایران در محیط کاری در مورد زنها رخ میده بسیار بیشتر از موارد فیزیکی خارج است چون اینجا اساسا سیستم درستی برای حضور زن در جامعه تعریف نشده. برخی میگن که چون تلاش و پشتکار یک زن از مرد بیشتره به موقعیتهای شغلی بیشتری دست پیدا میکنه! واقعا این استدلال عجیبه، اینقدر که نمیدونم چی بگم. من گاهی به این فکر میکنم که چرا همسران و دختران مراجع رو کسی ندیده. حتی در مورد رهبر انقلاب که بیشترین حضور سیاسی در کشور رو دارن هم همین طوره. برخی میگن که حضرت زهرا یا سایر زنان اهل بیت برای دفاع از ولایت در جامعه حضور داشتن. توجه داشته باشید که برای دفاع از ولایت بوده نه برای رفع تمایلات نفسانی و پز کردن خلاهای شخصیتی و دست یافتن به مراتب اجتماعلی بالاتر و به قول ما پیشرفت در زندگی! در ثانی مگر چند بار این بانوان علیه در جامعه بیرونی برای دفاع از ولایت حضور داشته اند؟ هر روز از ساعت 8 صبح الی 4 عصر؟؟ هر روز دوندگی میکردن تا در 30 سالگی مدرک دکتری بگیرن؟؟!!

سلام و ادب@};-

پاسخ بخشی از مطالب شما در پست قبلی پاسخ به جناب تنهاترین سردار داده شد، اضافه میکنم با اشکال شما به سیستم کاملا موافقم، حکومت اسلامی باید برای رفع بسیاری از آسیبهایی که متأسفانه شاهد آن هستیم هم در فضای دانشگاهی و هم فضای کار و اشتغال، ساز و کار مناسبی را ایجاد کند تا مشکلات موجود به حداقل ممکن برسد.

البته نباید از آن دسته زنان پاکدامن دانشجو و شاغلی که علیرغم ناسالم بودن فضا و تهدیدهایی که سر راه ایشان نیز کمین نموده، با رعایت حجاب و عفاف، سالم و مطمئن و مفید و سازنده در عرصه های مختلف علمی و عملی کشور در حال خدمت هستند غفلت نمود. در حالیکه شرایط شان با دیگرانی که در چنین فضاهایی آلوده شده اند یکسان است اما سلامت و پاکدامنی خود را حفظ کرده اند ازینرو نمی توان همه مشکلات را به فضا یا سیستم و یا نفس حضور در اجتماع نسبت داد، گاهی مشکل از خود افراد است. فلذا حق نداریم بسته به شرایط نامناسب فضا و محیط، سیستم و ... یک حکم کلی و عمومی برای همه زنان صادر کرده و همه زنان را با یک چوب برانیم، بلکه باید در ضمن آگاهی دادن نسبت به آسیبها و خطرات، نفس حضور زنان در عرصه اجتماع و اشتغال به فعالیت های اجتماعی را به شرایط روحی و روانی و میزان تقید و تعهد خود افراد واگذار نمود چنانکه در بسیاری از احکام شرعی همین شرط ملحوظ است.

موفق باشید ...@};-

مشکور;904867 نوشت:

سلام و تشکر@};-

منکر وجود مشکلاتی که اشاره کردید در جامعه نیستیم لکن نباید بر اساس استقراء ناقص و با تکیه بر مواردی ازین دست، همان وضعیت را به کل جامعه و همه فضاهای دانشگاهی و کاری تعمیم داد، چنین نگاه بدبینانه صددرصدی نه تنها راهگشا نیست بلکه مخل حضور و فعالیت حضور بانوان متعهد و مؤمن حتی در عرصه هایی که جامعه واقعاً به حضور زنان احتیاج دارد نیز هست و موجب خواهد شد که بدلیل همین نگرانی ها بسیاری از خانواده ها مانع حضور و فعالیت زنان و دخترانشان برای حضور و فعالیت های اجتماعی سالم و سازنده و ضروری در عرصه ادامه تحصیل و اشتغالات مفید شوند و این یعنی سلب آزادی و برخورداری زنان از حقوق مشروعه شان که اسلام بر آن تصریح نموده است.

موفق باشید ...@};-

[=arial]بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
استقرا ناقص؟استاد و برادر گرامی،با دیده ی بازتر ببینید...تمنا میکنم...
سوال:
۲۰۰۰ نفر خانم وارد دانشگاه مختلط میشن..
۲۰۰ نفر حیای ذاتی و وجود تربیت شده دارند و پاک میمانند..اینها پادگان پسرانه هم بروند پاک میمانند.
۱۰۰۰نفر حیای ذاتی ندارند و خراب میشوند،اینها هر کجای دیگر هم باشند ولو بدون اختلاط و درخانه هم که باشند فاسد میشوند،چون اصل وجودشان تربیت نشده است..
۸۰۰ نفر باقیمانده که غالب جامعه ی مارا تشکیل میدهند،خاکستری هستند...ذاتا بد نیستند،وجودشان هم ظرفیت تربیت عالیه را ندارد..این ها به شدت تحت تاثیر محیط هستند..گاها کمبود عاطفه دارند،غلبه ی امیال دارند و..
ما یقین میکنیم بر اساس دیده ها که خوش بینانه،۴۰۰ نفر این ها،تحت تاثیر محیط میبازند..
شما در این مورد چه میفرمایید؟
مرجع میفرمایید اگر مفسده دارد حرام است..ملاک تشخیص مفسده به عهده ی مکلف است..
حال با این مقدمه چه کسی وظیفه دارد تشریح کند مفسده را؟
مثال:
میگویند جاده ای است که از هر ۱۰۰۰ ماشین که واردش میشوند صد نفر به دره سقوط میکنند..سیره ی عقلا در برخورد با چنین جاده ای چیست؟
واضح است عقل حکم میکند باید افراد را از این جاده منع کرد..توجیه نمیکند اینجا عقل که در حال حاضر چون جاده ی دیگری نیست ،لذا ناچاریم..جان افراد که شوخی نیست..
ما مدام گفتم حضور اجتماعی زنان،گفتیم و جامعه خراب شد...
هنوز میگوییم حضور اجتماعی زنان..جامعه خرابتر میشود..
بعد عده ای اعتراض میکنند که جامعه تمام شد،تشریح کنید...
پاسخ میدهند،افراط؟جامعه حجاب را هم نپذیرفته...
چه شد جامعه ای که حجاب را پذیرفت آنرا از دست داد،این را بگویید..
لذا ترس از کسی نداریم...
با حضور اجتماعی زنان به شدت موافقیم،اما اگر این حضور دانشگاه مختلط باشد ،کار مختلط باشد،حتی اردوی جهادی و راهیان نور باشد مخالفیم و منع میکنیم.
اینطور قشرفرهیخته جامعه موضع نگیرند فساد جامعه به خانه های آن ها هم سرایت خواهد کرد.

[=arial]

مشکور;904871 نوشت:

سلام و ادب@};-

پاسخ بخشی از مطالب شما در پست قبلی پاسخ به جناب تنهاترین سردار داده شد، اضافه میکنم با اشکال شما به سیستم کاملا موافقم، حکومت اسلامی باید برای رفع بسیاری از آسیبهایی که متأسفانه شاهد آن هستیم هم در فضای دانشگاهی و هم فضای کار و اشتغال، ساز و کار مناسبی را ایجاد کند تا مشکلات موجود به حداقل ممکن برسد.

البته نباید از آن دسته زنان پاکدامن دانشجو و شاغلی که علیرغم ناسالم بودن فضا و تهدیدهایی که سر راه ایشان نیز کمین نموده، با رعایت حجاب و عفاف، سالم و مطمئن و مفید و سازنده در عرصه های مختلف علمی و عملی کشور در حال خدمت هستند غفلت نمود. در حالیکه شرایط شان با دیگرانی که در چنین فضاهایی آلوده شده اند یکسان است اما سلامت و پاکدامنی خود را حفظ کرده اند ازینرو نمی توان همه مشکلات را به فضا یا سیستم و یا نفس حضور در اجتماع نسبت داد، گاهی مشکل از خود افراد است. فلذا حق نداریم بسته به شرایط نامناسب فضا و محیط، سیستم و ... یک حکم کلی و عمومی برای همه زنان صادر کرده و همه زنان را با یک چوب برانیم، بلکه باید در ضمن آگاهی دادن نسبت به آسیبها و خطرات، نفس حضور زنان در عرصه اجتماع و اشتغال به فعالیت های اجتماعی را به شرایط روحی و روانی و میزان تقید و تعهد خود افراد واگذار نمود چنانکه در بسیاری از احکام شرعی همین شرط ملحوظ است.

موفق باشید ...@};-

بسم الله الرحمن الرحیم
استقرا ناقص اندر ناقص همین است که فرمودید....
چه تعداد خانم با شرایطی که گفتید هست؟
خانمی با بنده خیلی بحث میکرد،به شدت موضع میرفت بر علیه حرف های من،اگر قدرت داشت حتما بلای سرم می آورد،همین استدلال شما رو می آورد...
میگفت ما رفتیم و سالم ماندیم..
گفتم من که نمیگویم هر که رفت خراب شد...
اما جواب بدهید،سوال؟
چند تا خانم محجبه داشت دانشگاه شما؟
حدود ۳۰۰ نفر..
خب چند نفر توی طول ۴سال دانشگاه با پسر حاشیه پیدا نکردند..
گفت حدود خب اکثرا حاشیه دارند،چه اشکالی دارد،مگر دختری که توی دانشگاه مدتی با پسر حرف میزنه هم رو بشناسن..گناه کرده فساد؟
جواب دادم..بله فقط فساد نکرده..اما خود شما هیچیت نمونده..جزماکت یک دختر مذهبی با چادر..
دختری که افکار و حیاش به این نقطه برسد،فاتحه اش را بخوانید..
قشر مذهبی یک قدم عقب برود،فساد جامعه دو قدم پیش خواهد رفت

تنهاترین سردار;904888 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
استقرا ناقص اندر ناقص همین است که فرمودید....
چه تعداد خانم با شرایطی که گفتید هست؟
خانمی با بنده خیلی بحث میکرد،به شدت موضع میرفت بر علیه حرف های من،اگر قدرت داشت حتما بلای سرم می آورد،همین استدلال شما رو می آورد...
میگفت ما رفتیم و سالم ماندیم..
گفتم من که نمیگویم هر که رفت خراب شد...
اما جواب بدهید،سوال؟
چند تا خانم محجبه داشت دانشگاه شما؟
حدود ۳۰۰ نفر..
خب چند نفر توی طول ۴سال دانشگاه با پسر حاشیه پیدا نکردند..
گفت حدود خب اکثرا حاشیه دارند،چه اشکالی دارد،مگر دختری که توی دانشگاه مدتی با پسر حرف میزنه هم رو بشناسن..گناه کرده فساد؟
جواب دادم..بله فقط فساد نکرده..اما خود شما هیچیت نمونده..جزماکت یک دختر مذهبی با چادر..
دختری که افکار و حیاش به این نقطه برسد،فاتحه اش را بخوانید..
قشر مذهبی یک قدم عقب برود،فساد جامعه دو قدم پیش خواهد رفت

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمة الله وبرکاته

در احکام آب ها آب قلیل دو بار باید ریخته شود تا چیز نجس را پاک کند

و آب جاری و متصل به کر پاک کننده است

اگر نجاست به آب قلیلی برسد نجسش می کند(احکام جزئی رو از بخش احکام خوانندگان بپرسند بر اساس نظر مرجعشون)

چرا این مثال رو زدم؟

مثال زدم تا محیط دانشگاه و جامعه را با افراد بسنجید ببینید چکار باید کرد؟

باید دید در محیطی که هستیم قشر مذهبی در اقلیت هستند یا خیر؟ قشری که رعایت می کنند چه وضعیتی دارد؟

اگر کم هستند یا باید افراد مذهبی وارد بشوند در آن دانشگاه و از اقلیت خارج کنند آن جا را

یا آن اقلیت ها هم خارج شوند

الان به نظرتان جامعه آمادگی پذیرش این رو دارد که دختران مومن یا پسران مومن از دانشگاه دور شوند؟

چکار باید کرد؟

بهتر نیست سعی کنید اقلیت ها و مردم را به وجود کل متصل کنید و کمک کنید بر اساس ویژگی های افراد مردم را به وجود حقیقی پاکی و عمل متصل کنید؟

ببنید حد حجاب خیلی خوبه عالیه این موارد را رعایت کردن امر به معروف خیلی خوبه آفرین دل سرد نشوید

اما
اما
روش مهمه خودتون هم یک موضوع زدید به اسم مراجع

و می دانید این مسلئه اصل است اما باز هم عمیق تر بشویم اصل تر هم هست
همانطور که موافقانِ دیده نشدنِ دختران، به اصل الگو زنان حضرت سیدالنساء العالمین(س) استناد می کنند

الان هم الگو زمان ما حضرت صاحب العصر و الزمان(عج) هستند.

به ایشان موارد را ارجاء دهید

اول حق ایشان را آشکار بیان کنید
در مرتبه بعدی مراجع
بعد کارشناسان و...

البته این ترتیب به معنای رها کردن بقیه امور نیست

بلکه بر اساس ظرفیت افراد فرق دارد

یعنی به جای یک مسیر ثابت از روش های نیکو بر اساس افراد جامعه کمک بگیرید

که در شرایط امر به معروف هم هست به اسم احتمال تاثیر!

روش نهایدنه کردن این اخلاق حسنه و زیبا نشر دادن اون را صحبت کنید.

( نکته ای را رو بگویم در مورد برداشتم از افراط و تفریط تا ان شاء الله کمک رسان باشد افراط و تفریط بر اساس ظرفیت افراد و شرایط افراد قابل تغییر است در شرایط عادی و معمولی همان شرعیات است در شرایط اضطرار هم احکام اضطرار و ما فوق آن هم که اخلاق است اما باز بر اساس مرتبه فرد قابل تغییر است که مثال هایی برای آن هست مثل ماجرای امام عادل و یکی از افرادی که سعی کردند مثل امیرالمومنین(ع) زندگی کنند یا احادیث دیگر پس برای اینکه بفهمیم در جامعه چه چیز افراط است یا تفریط باید دید اگر جامعه در حد اضطرار باشد که حکم اضطرار اگر در حالت معمول باشد احکام حالت معمولی و اگر در مراتب بعدی باشد بر اساس آن مرتبه.)

ان شاء الله بهره ببریم

یا علی(ع)@};-

تنهاترین سردار;904887 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
استقرا ناقص؟استاد و برادر گرامی،با دیده ی بازتر ببینید...تمنا میکنم...
سوال:
۲۰۰۰ نفر خانم وارد دانشگاه مختلط میشن..
۲۰۰ نفر حیای ذاتی و وجود تربیت شده دارند و پاک میمانند..اینها پادگان پسرانه هم بروند پاک میمانند.
۱۰۰۰نفر حیای ذاتی ندارند و خراب میشوند،اینها هر کجای دیگر هم باشند ولو بدون اختلاط و درخانه هم که باشند فاسد میشوند،چون اصل وجودشان تربیت نشده است..
۸۰۰ نفر باقیمانده که غالب جامعه ی مارا تشکیل میدهند،خاکستری هستند...ذاتا بد نیستند،وجودشان هم ظرفیت تربیت عالیه را ندارد..این ها به شدت تحت تاثیر محیط هستند..گاها کمبود عاطفه دارند،غلبه ی امیال دارند و..
ما یقین میکنیم بر اساس دیده ها که خوش بینانه،۴۰۰ نفر این ها،تحت تاثیر محیط میبازند..
شما در این مورد چه میفرمایید؟

سلام مجدد@};-

اولین اشکال بنده به آمار شماست، این مقایسه اماری را از کدام مرجع معتبر آماری دریافت کرده اید(لطفاً منبع) ضمن آنکه مجدداً تنها بر اساس یک عامل، یعنی شرایط نفسی خود افراد دارید قضاوت می کنید اینکه 200 نفر حیای ذاتی دارند و 800 نفر خاکستری اند و 1000 نفر بوالهوس، این قیاس ها نه مبنای علمی دارد و نه جامع و مانع است. همه اش ظن و گمان های غیرقطعی و غیریقینی است. (ان الظن لا یغنی من الحق شیئا)

تنهاترین سردار;904887 نوشت:
مرجع میفرمایید اگر مفسده دارد حرام است..ملاک تشخیص مفسده به عهده ی مکلف است..
حال با این مقدمه چه کسی وظیفه دارد تشریح کند مفسده را؟
مثال:
میگویند جاده ای است که از هر ۱۰۰۰ ماشین که واردش میشوند صد نفر به دره سقوط میکنند..سیره ی عقلا در برخورد با چنین جاده ای چیست؟
واضح است عقل حکم میکند باید افراد را از این جاده منع کرد..توجیه نمیکند اینجا عقل که در حال حاضر چون جاده ی دیگری نیست ،لذا ناچاریم..جان افراد که شوخی نیست..

گفتیم با تشریح و تبیین مفاسدی که بطور نسبی وجود دارد مخالفتی نداریم این یک رسالت همگانی است، حکومت و مردم همه مسئولند، رسانه ها و جراید و حوزه های علمیه و مراکز تبلیغاتی همه مسئولند. اما باید تبیین و فرهنگ سازی کرد و موانع و مشکلات سر راه را مرتفع نمود، سیستم را اصلاح کرد و جاده را از خطرات پاکسازی کنیم نه اینکه در مثال جاده ی شما که تمثیلی ناقص و مبتنی بر قیاس استقرائی است، حکم به بستن جاده کنیم.

تنهاترین سردار;904887 نوشت:
ما مدام گفتم حضور اجتماعی زنان،گفتیم و جامعه خراب شد...
هنوز میگوییم حضور اجتماعی زنان..جامعه خرابتر میشود..
بعد عده ای اعتراض میکنند که جامعه تمام شد،تشریح کنید...
پاسخ میدهند،افراط؟جامعه حجاب را هم نپذیرفته...
چه شد جامعه ای که حجاب را پذیرفت آنرا از دست داد،این را بگویید..
لذا ترس از کسی نداریم...

همگان در مسأله فرهنگ سازی حجاب کوتاهی کرده اند و با تعطیلی امر بمعروف و نهی از منکر و هجوم شبیخون فرهنگی غرب به جامعه ما مسأله حجاب در جامعه ما آسیبهایی جدی خورده، باید خلاءهایی که در امر فرهنگ سازی و احیای فریضه امر بمعروف و نهی از منکر داشته ایم پر کنیم خواهید دید که وضعیت جامعه قابل اصلاح است. نیازی به اقدامات گاز انبری که علی الظاهر در مواضعتان مخالف آن هستید اما روح بیانات تان گویای لزوم چنین اقداماتی است نیست.

تنهاترین سردار;904887 نوشت:
با حضور اجتماعی زنان به شدت موافقیم،اما اگر این حضور دانشگاه مختلط باشد ،کار مختلط باشد،حتی اردوی جهادی و راهیان نور باشد مخالفیم و منع میکنیم.
اینطور قشرفرهیخته جامعه موضع نگیرند فساد جامعه به خانه های آن ها هم سرایت خواهد کرد.

البته هر قدر زن و مرد از اختلاط پرهیز کنند بهتر و به مطلوب نزدیکتر است اما حضور در مراکزی که ناگزیر از فعالیت زن و مرد توأمان (مختلط) است با رعایت حجاب و عفاف و پرهیز از اختلاط غیرشرعی، بلا اشکال است و نمی توان از آسیبهایی که در برخی فضاهای کاری مختلط رخداد نموده، حکمی کلی برای حرمت یا ممنوعیت اختلاط اخذ نمود.

موفق باشید ...@};-

سلام
جناب مشکور خواهش میکنم اندکی واقع بین باشید. چند نکته در این زمینه وجود دارد:
1- در همین سایت شخصی پست هایی میگذاشت مبنی بر این که این دخترانی که به دانشگاه میروند و در محیط مختلط شرکت میکنند عفیف نیستند و به مقاصد نادرستی وارد می شوند و این که این دختران همگی سوگلی پسرهای دانشگاه هستند و حرفهای بیهوده ایی از این دست. من در ان زمان با ایشان مخالفت صریح کردم و هنوز هم میکنم. بنابراین بنده به هیچ وجه عفت و شخصیت زنان جوان تحصیل کرده (با هر قصد و نیتی که وارد دانشگاه شده باشند ) را زیر سوال نمیبرم چون خودم هم آخرین مدارج تحصیلی را طی کرده ام و سعی کرده ام خودم را حفظ کنم.

2- منظور صحبتهای بنده به هیچ عنوان انجام یک حرکت چکشی برای محو زنان از سیمای اجتماعی و اقتصادی ایران نبود. مسئله این هست که یک طرز تفکر غلط در ذهن دختران و زنان جامعه ما وارد شده و ان اینست که اگر تحصیلات عالیه نداشته باشی، سرکار نروی و دستت توی جیب خودت نباشد ضرر کرده ایی و در زندگی به هیچ جا نرسیده ایی. من خودم در مدارس استعداد درخشان درس خوانده ام و میدانم که مخصوصا در این مدارس بر روی دختران ما چه فشارهایی می آید و این تفکر تا آخر عمر بر انها حاکم است. اساسا تلاش نشده تا ارزشمندی همسر و مادر بودن حتی ذره ای در ذهن جوانان ما اولویت یابد.

3- یک تجربه شخصی: با شماره 09640 بخش اخلاق تماس گرفتم و پرسیدم که من دکترا در یک رشته دارم. فوق لیسانس رشته دیگر را هم دارم. و حالا می خواهم سرکار بروم ولی می ترسم که جای یک پسر را بگیرم و وجدانم در عذاب است. کارشناس در نهایت صبر و درایت پاسخ جالبی داد: " متاسفانه یک بادی در جامعه آمده که دارد همه را با خودش می برد، خانم محترم اولویت زندگی شما آمادگی برای همسر شدن و مادر بودن و تربیت فرزند است. نه این که تمام جوانیت را صرف تحصیل و گرفتن فلان مدرک و شاگرد اولی و ... بکنی. کاری که شما کردی گناه ندارد اما کاری نیست که خدا به شما دستور داده. مثل آن می ماند که من به فرزندم بگویم که برو برایم آب بیاور و او برود و شروع به شستن ظرف ها کند، کارش ناپسند نیست اما چیزی نیست که من خواسته باشم. شما خواسته های خدای متعال را درباره خود پشت سر انداخته و به کارهای دیگر مشغول شده اید، تازه معلوم نیست که آیا خدا می پسندد که با این همه نامحرم سرو کله بزنید و برای خود موقعیت اضطرار برای گفتگو و فعالیت ایجاد کنید یا خیر. "
من واقعا نمیدانم که به حرفهای کدام کارشناسان دینی می توان اعتماد کرد. یک کارشناس اینطور راهنمایی میکند و کارشناس دیگر آنقدر محافظه کارانه سوال شما را جواب میدهد که نکند خدای ناکرده شما ذره ایی متوجه شوید که بالاخره باید چه کنید و چطور باید راه سعادت و عاقبت بخیری تان را پیدا کنید. من متاسفانه گاها تناقضات 180 درجه ایی در برخورد کارشناسان معتبر دینی با این قضیه را مشاهده کرده ام.

3- گفتید که نباید در این مسئله کار را با استناد به مثالها پیش برد. من با این حرف شما مخالفم. مگر شما وقتی با بیماران خود مشاوره میکنید ، سپس می آیید و می گویید از تجارب فراوانی که در این مشاوره های چند ساله بدست آورده ام فلان حرف را میزنم و به ان اطمینان دارم، کسی به صحت آن شک می کند؟ تعداد زیادی دختر جوان بالای 33 سال میشناسم که در رشته خود دکتری دارند و تمام مقاطع تحصیلی را هم شاگرد اول بوده اند و حالا برخی شان سر کار می روند و برخی هنوز کار متناسب با خودر ا نیافته اند و همگی هم مومن و عفیفه هستند. آن دسته که کار ندارند بزرگترین خسران زندگی خود را ازدواج نکردن در سنی میدانند که بهترین موردها برایشان می آمده و آنها رد کرده اند تا به تحصیلات و کار برسند. ان دسته که کار دارند نیازهای روحی و عاطفی خود را پشت سرگرم کردن خود با کار پنهان می کنند و می گویند که حالا ازدواج نکردم اشکال نداره در عوضش کار دارم. جالبه که بدانید تمام آنها مخصوصا آنهایی که در رشته های سخت نظیر مهندسی و علوم پایه نظیر ریاضی و فیزیک دکتری گرفته اند، یک انقلاب روحی درونشان رخ داده و برخی از ظرافتهای زنانه شان را از دست داده اند، برخی آنقدر خشک و بی عاطفه شده اند که مثل مردها حرف می زنند. شاید شما در حیطه ایی که تحصیل کرده اید از فشارهای زیادی که بر دختران در طی تحصیل در علوم خاص و مهندسی می آید بیخبر باشید، اما من دیده ام و با استناد به انها حرف میزنم. چه بسا پزشکان زنی را میشناسم که از همسران خود به خاطر شرایط کاری شان جدا شده اند.

4- قبول کنیم که در این کشور جهان سومی ما شغل برای همه وجود ندارد . تعداد زیادی از زنها چه کسانی که تحصیلات عالیه دارند و در مشاغل خاص و مرتبط مشغول هستند و چه کسانی که تحصیلات کمتری دارند و در مشاغلی نظیر حسابداری و منشی گری و ... مشغول هستند جای مردها را گرفته اند و من واقعا این موضوع را دیده ام. یکی از دوستان من دکتری عمران - نقشه برداری از خواجه نصیر دارد و به یک کار با درامد بالا مشغول است. سه پسر را میشناسم همگی فوق و دکترای عمران خواجه نصیر که 2 سال است بیکار هستند، چرا چون جای آنها را کس دیگیری گرفته، شخصی که شاید به ظاهر روی کاغذ گزینه قابل قبول تری نسبت به پسران باشد اما تبعات بیکاری آن پسران دامن جامعه را گرفته است. تعداد زیادی دوست دارم که همگی دختراند و در دانشگاههای شریف و تهران دکتری یا فوق مهندسی خوانده اند، از زمخت شدن احساسشان که بگذریم یا بیکار و در به در دنبال کار هستند و یا در مشاغلی با حقوق هایی پایین که بعضا از حقوق یک کارگر هم پایین تر است مشغول اند و برخی هم به ندرت در کارهایی با حقوق های و موقعیت خوب مشغول شده اند. آیا این همان چیزی است که خدا از ما زنان خواسته است. برویم دکترای عمران - زلزله از شریف بگیریم و استاد دانشگاه شویم و همه دانشجو ها مهارتمان را تحسین کنند چون همیشه پاچه شلوارمان خاکی است و قبل از کلاس سر پروژه ساختمان بوده ایم؟!

5- شما از کجا میدانید که دخترانی که چادری هستند و به ظاهر مومن و سالها هم در دانشگاه و محیط کار بوده اند و هیچ کس ندیده که این ها خطایی بکنند ، زندگی شان دستخوش تغییرات احساسی نشده است. دوستان زیادی داشتم که ازدواج کرده اند، اکنون برخی شان بچه دارند اما وقتی با من درد دل میکنند و اسم فلان پسر یا فلان استاد یا فلان همکار از گوشه حافظه مان بیرون می آید می بینم که ته چهره شان غم عمیقی می نشیند و برایم توضیح می دهند که به آن شخص علاقه مند شده بوده اند و هیچ کس نمیدانسته و احتمالا به جز من هیچ دیگر هم نخواهد دانست. بسیار این موارد پیش آمده است و من خودم خیلی ناراحت می شوم وقتی می بینم که این ها در ظاهر زندگی بسیار عاشقانه ای دارند اما در باطن برخی وقتها ذهنشان سمت کس دیگری می رود.

مشکور;904896 نوشت:

سلام مجدد@};-

اولین اشکال بنده به آمار شماست، این مقایسه اماری را از کدام مرجع معتبر آماری دریافت کرده اید(لطفاً منبع) ضمن آنکه مجدداً تنها بر اساس یک عامل، یعنی شرایط نفسی خود افراد دارید قضاوت می کنید اینکه 200 نفر حیای ذاتی دارند و 800 نفر خاکستری اند و 1000 نفر بوالهوس، این قیاس ها نه مبنای علمی دارد و نه جامع و مانع است. همه اش ظن و گمان های غیرقطعی و غیریقینی است. (ان الظن لا یغنی من الحق شیئا)

گفتیم با تشریح و تبیین مفاسدی که بطور نسبی وجود دارد مخالفتی نداریم این یک رسالت همگانی است، حکومت و مردم همه مسئولند، رسانه ها و جراید و حوزه های علمیه و مراکز تبلیغاتی همه مسئولند. اما باید تبیین و فرهنگ سازی کرد و موانع و مشکلات سر راه را مرتفع نمود، سیستم را اصلاح کرد و جاده را از خطرات پاکسازی کنیم نه اینکه در مثال جاده ی شما که تمثیلی ناقص و مبتنی بر قیاس استقرائی است، حکم به بستن جاده کنیم.

همگان در مسأله فرهنگ سازی حجاب کوتاهی کرده اند و با تعطیلی امر بمعروف و نهی از منکر و هجوم شبیخون فرهنگی غرب به جامعه ما مسأله حجاب در جامعه ما آسیبهایی جدی خورده، باید خلاءهایی که در امر فرهنگ سازی و احیای فریضه امر بمعروف و نهی از منکر داشته ایم پر کنیم خواهید دید که وضعیت جامعه قابل اصلاح است. نیازی به اقدامات گاز انبری که علی الظاهر در مواضعتان مخالف آن هستید اما روح بیانات تان گویای لزوم چنین اقداماتی است نیست.

البته هر قدر زن و مرد از اختلاط پرهیز کنند بهتر و به مطلوب نزدیکتر است اما حضور در مراکزی که ناگزیر از فعالیت زن و مرد توأمان (مختلط) است با رعایت حجاب و عفاف و پرهیز از اختلاط غیرشرعی، بلا اشکال است و نمی توان از آسیبهایی که در برخی فضاهای کاری مختلط رخداد نموده، حکمی کلی برای حرمت یا ممنوعیت اختلاط اخذ نمود.

موفق باشید ...@};-

[=arial]بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
فقط میتونم تعجب کنم از پاسخ های شما...
شما برای مثال آمار میخواید،از طرفی در آن مناقشه کردید و ضمن مغلطه از همان یک قیاس ساختید..
در آخرم بدون در نظر گرفتن ادله فرمایشات رو تکرار کردید.
بسیار خب ترجیح میدم این بحث رو ادامه ندیم.
ما در مقابل جایگاه و حرفی که توی اون جایگاه میزنیم مسولیم..
امیدوارم حرفی که میزنیم رو روز حساب بتونیم ازش دفاع کنیم.
یاعلی

nobelist;904906 نوشت:
سلام
جناب مشکور خواهش میکنم اندکی واقع بین باشید. چند نکته در این زمینه وجود دارد:
1- .....
2- .....
3- ......
4- ....
5...
.

[=arial]بسم الله الرحمن الرحیم
ممنون که انقدر منصفانه نقد فرمودید
به عنوان یک شخص که تا ته این مطلب را رفته بسیار زیبا و ملموس بیان فرمودید
تک تک موردهاتون رو قبول دارم...
با مورد ۵ به وفور برخورد داشتم
[=arial]
nobelist;904906 نوشت:
5- شما از کجا میدانید که دخترانی که چادری هستند و به ظاهر مومن و سالها هم در دانشگاه و محیط کار بوده اند و هیچ کس ندیده که این ها خطایی بکنند ، زندگی شان دستخوش تغییرات احساسی نشده است. دوستان زیادی داشتم که ازدواج کرده اند، اکنون برخی شان بچه دارند اما وقتی با من درد دل میکنند و اسم فلان پسر یا فلان استاد یا فلان همکار از گوشه حافظه مان بیرون می آید می بینم که ته چهره شان غم عمیقی می نشیند و برایم توضیح می دهند که به آن شخص علاقه مند شده بوده اند و هیچ کس نمیدانسته و احتمالا به جز من هیچ دیگر هم نخواهد دانست. بسیار این موارد پیش آمده است و من خودم خیلی ناراحت می شوم وقتی می بینم که این ها در ظاهر زندگی بسیار عاشقانه ای دارند اما در باطن برخی وقتها ذهنشان سمت کس دیگری می رود.

حضرت صدیقه ی طاهره علیها السلام :بهترین حالت برای زنان حالتی است که نه مردی او را ببیند و نه او مردی را ببیند..
هر چه بیشتر در تحقیقاتم پیش میروم بیشتر برایم ملموس میشود این کلام بی بی....

nobelist;904906 نوشت:
سلام
جناب مشکور خواهش میکنم اندکی واقع بین باشید. چند نکته در این زمینه وجود دارد:
1- در همین سایت شخصی پست هایی میگذاشت مبنی بر این که این دخترانی که به دانشگاه میروند و در محیط مختلط شرکت میکنند عفیف نیستند و به مقاصد نادرستی وارد می شوند و این که این دختران همگی سوگلی پسرهای دانشگاه هستند و حرفهای بیهوده ایی از این دست. من در ان زمان با ایشان مخالفت صریح کردم و هنوز هم میکنم. بنابراین بنده به هیچ وجه عفت و شخصیت زنان جوان تحصیل کرده (با هر قصد و نیتی که وارد دانشگاه شده باشند ) را زیر سوال نمیبرم چون خودم هم آخرین مدارج تحصیلی را طی کرده ام و سعی کرده ام خودم را حفظ کنم.

سلام و تشکر@};-

بابت نگاه منصفانه تان به زنان پاکدامن و عفیف بسیاری که علیرغم فضای ناسالم و نگاه های آزاردهنده در جامعه حضور سالم و مفید و سازنده دارند تشکر می کنم، این همان واقعیتی است که مورد نظر ماست، چنانکه رهبر معظم انقلاب ره بعنوان یک فقیه جامع الشرایط و آگاه و بصیر به همه جوانب امور، در بیانی قریب به این مضمون فرمودند: زنانی که در جامعه حجاب نسبتاً درستی ندارند را از خودتان طرد نکنید (از حضور و فعالیت های اجتماعی طرد نکنید) دلهاشان متوجه و همراه این جبهه است، حالا یک اشکال و نقصی دارد، مگر ما اشکال و نقص نداریم، اشکال آنها در آشکار است و اشکال ما مخفی! بیان حضرت آقا تکلیف همه ما را در خصوص موضع گیری در این باب روشن می کند. باید با پرهیز از طرد زنان و رعایت حقوق مشروعه و قانونی ایشان در مشارکت های سیاسی اجتماعی بستر را برای فرهنگ سازی فرهنگ متعالی حجاب و عفاف از طرق مختلف فراهم کرد و جامعه را در مسیر تحقق ارزشهای الهی پیش برد، نه اینکه بدلایل دغدغه هایی که برخی دوستان اشارت فرمودند آنها را از حقوق اساسی شان محروم کنیم و انتظار داشته باشیم ارزشهای اسلامی و حجاب را در جامعه نهادینه کنیم؟!

nobelist;904906 نوشت:
2- منظور صحبتهای بنده به هیچ عنوان انجام یک حرکت چکشی برای محو زنان از سیمای اجتماعی و اقتصادی ایران نبود. مسئله این هست که یک طرز تفکر غلط در ذهن دختران و زنان جامعه ما وارد شده و ان اینست که اگر تحصیلات عالیه نداشته باشی، سرکار نروی و دستت توی جیب خودت نباشد ضرر کرده ایی و در زندگی به هیچ جا نرسیده ایی. من خودم در مدارس استعداد درخشان درس خوانده ام و میدانم که مخصوصا در این مدارس بر روی دختران ما چه فشارهایی می آید و این تفکر تا آخر عمر بر انها حاکم است. اساسا تلاش نشده تا ارزشمندی همسر و مادر بودن حتی ذره ای در ذهن جوانان ما اولویت یابد.

همین دغدغه را در پست های اول و در بعضی تایپیک های مرتبط بیان کرده ام و کاملاً با رویکرد شما موافقم.

nobelist;904906 نوشت:
3- یک تجربه شخصی: با شماره 09640 بخش اخلاق تماس گرفتم و پرسیدم که من دکترا در یک رشته دارم. فوق لیسانس رشته دیگر را هم دارم. و حالا می خواهم سرکار بروم ولی می ترسم که جای یک پسر را بگیرم و وجدانم در عذاب است. کارشناس در نهایت صبر و درایت پاسخ جالبی داد: " متاسفانه یک بادی در جامعه آمده که دارد همه را با خودش می برد، خانم محترم اولویت زندگی شما آمادگی برای همسر شدن و مادر بودن و تربیت فرزند است. نه این که تمام جوانیت را صرف تحصیل و گرفتن فلان مدرک و شاگرد اولی و ... بکنی. کاری که شما کردی گناه ندارد اما کاری نیست که خدا به شما دستور داده. مثل آن می ماند که من به فرزندم بگویم که برو برایم آب بیاور و او برود و شروع به شستن ظرف ها کند، کارش ناپسند نیست اما چیزی نیست که من خواسته باشم. شما خواسته های خدای متعال را درباره خود پشت سر انداخته و به کارهای دیگر مشغول شده اید، تازه معلوم نیست که آیا خدا می پسندد که با این همه نامحرم سرو کله بزنید و برای خود موقعیت اضطرار برای گفتگو و فعالیت ایجاد کنید یا خیر. "
من واقعا نمیدانم که به حرفهای کدام کارشناسان دینی می توان اعتماد کرد. یک کارشناس اینطور راهنمایی میکند و کارشناس دیگر آنقدر محافظه کارانه سوال شما را جواب میدهد که نکند خدای ناکرده شما ذره ایی متوجه شوید که بالاخره باید چه کنید و چطور باید راه سعادت و عاقبت بخیری تان را پیدا کنید. من متاسفانه گاها تناقضات 180 درجه ایی در برخورد کارشناسان معتبر دینی با این قضیه را مشاهده کرده ام.

مواردی که اشاره کردید همان نقطه مطلوب و هدف آرمانی جامعه اسلامی است که مورد دغدغه ما هم هست و باید با فرهنگ سازی اصولی و بهره گیری از روش پله کانی (که مکرر گفته ایم) افکار جامعه را به آن سمت و سو هدایت کنیم.

nobelist;904906 نوشت:
3- گفتید که نباید در این مسئله کار را با استناد به مثالها پیش برد. من با این حرف شما مخالفم. مگر شما وقتی با بیماران خود مشاوره میکنید ، سپس می آیید و می گویید از تجارب فراوانی که در این مشاوره های چند ساله بدست آورده ام فلان حرف را میزنم و به ان اطمینان دارم، کسی به صحت آن شک می کند؟ تعداد زیادی دختر جوان بالای 33 سال میشناسم که در رشته خود دکتری دارند و تمام مقاطع تحصیلی را هم شاگرد اول بوده اند و حالا برخی شان سر کار می روند و برخی هنوز کار متناسب با خودر ا نیافته اند و همگی هم مومن و عفیفه هستند. آن دسته که کار ندارند بزرگترین خسران زندگی خود را ازدواج نکردن در سنی میدانند که بهترین موردها برایشان می آمده و آنها رد کرده اند تا به تحصیلات و کار برسند. ان دسته که کار دارند نیازهای روحی و عاطفی خود را پشت سرگرم کردن خود با کار پنهان می کنند و می گویند که حالا ازدواج نکردم اشکال نداره در عوضش کار دارم. جالبه که بدانید تمام آنها مخصوصا آنهایی که در رشته های سخت نظیر مهندسی و علوم پایه نظیر ریاضی و فیزیک دکتری گرفته اند، یک انقلاب روحی درونشان رخ داده و برخی از ظرافتهای زنانه شان را از دست داده اند، برخی آنقدر خشک و بی عاطفه شده اند که مثل مردها حرف می زنند. شاید شما در حیطه ایی که تحصیل کرده اید از فشارهای زیادی که بر دختران در طی تحصیل در علوم خاص و مهندسی می آید بیخبر باشید، اما من دیده ام و با استناد به انها حرف میزنم. چه بسا پزشکان زنی را میشناسم که از همسران خود به خاطر شرایط کاری شان جدا شده اند.

استفاده از امثال و نمونه ها در باره هر انسانی نمی تواند بطور کامل مطابقت داشته باشد بلکه باید بطور جداگانه شرایط هر فرد و دیگر شرایط پیرامونی را مدنظر قرار داد نه اینکه نسخه ای که مثلا در فردی جواب داده را عیناً کپی شده برای افراد دیگری تجویز کنیم؟ منظور بنده این بود، البته در بعضی موارد پس از تجربه و آزمایش موارد بسیار گاهی به یک حکم کلی می رسیم که بسته به شرایط عمومیت دارد اما همیشه اینطور نیست.

در خصوص باقی مطالبتان کاملاً موافقم و همین مطالب و نگرانی ها و آسیبها مکررا توسط اندیشمندان اسلامی گفته شده و حقیر نیز در برخی تایپیک های دیگر بیان کرده ام.

nobelist;904906 نوشت:
4- قبول کنیم که در این کشور جهان سومی ما شغل برای همه وجود ندارد . تعداد زیادی از زنها چه کسانی که تحصیلات عالیه دارند و در مشاغل خاص و مرتبط مشغول هستند و چه کسانی که تحصیلات کمتری دارند و در مشاغلی نظیر حسابداری و منشی گری و ... مشغول هستند جای مردها را گرفته اند و من واقعا این موضوع را دیده ام. یکی از دوستان من دکتری عمران - نقشه برداری از خواجه نصیر دارد و به یک کار با درامد بالا مشغول است. سه پسر را میشناسم همگی فوق و دکترای عمران خواجه نصیر که 2 سال است بیکار هستند، چرا چون جای آنها را کس دیگیری گرفته، شخصی که شاید به ظاهر روی کاغذ گزینه قابل قبول تری نسبت به پسران باشد اما تبعات بیکاری آن پسران دامن جامعه را گرفته است. تعداد زیادی دوست دارم که همگی دختراند و در دانشگاههای شریف و تهران دکتری یا فوق مهندسی خوانده اند، از زمخت شدن احساسشان که بگذریم یا بیکار و در به در دنبال کار هستند و یا در مشاغلی با حقوق هایی پایین که بعضا از حقوق یک کارگر هم پایین تر است مشغول اند و برخی هم به ندرت در کارهایی با حقوق های و موقعیت خوب مشغول شده اند. آیا این همان چیزی است که خدا از ما زنان خواسته است. برویم دکترای عمران - زلزله از شریف بگیریم و استاد دانشگاه شویم و همه دانشجو ها مهارتمان را تحسین کنند چون همیشه پاچه شلوارمان خاکی است و قبل از کلاس سر پروژه ساختمان بوده ایم؟!

عین همین مطلب و دغدغه و نگرانی را در پست های اولیه همین تایپیک بیان کردیم.

nobelist;904906 نوشت:
5- شما از کجا میدانید که دخترانی که چادری هستند و به ظاهر مومن و سالها هم در دانشگاه و محیط کار بوده اند و هیچ کس ندیده که این ها خطایی بکنند ، زندگی شان دستخوش تغییرات احساسی نشده است. دوستان زیادی داشتم که ازدواج کرده اند، اکنون برخی شان بچه دارند اما وقتی با من درد دل میکنند و اسم فلان پسر یا فلان استاد یا فلان همکار از گوشه حافظه مان بیرون می آید می بینم که ته چهره شان غم عمیقی می نشیند و برایم توضیح می دهند که به آن شخص علاقه مند شده بوده اند و هیچ کس نمیدانسته و احتمالا به جز من هیچ دیگر هم نخواهد دانست. بسیار این موارد پیش آمده است و من خودم خیلی ناراحت می شوم وقتی می بینم که این ها در ظاهر زندگی بسیار عاشقانه ای دارند اما در باطن برخی وقتها ذهنشان سمت کس دیگری می رود.

بزرگوار ما هم در همین جامعه زندگی می کنیم و موارد اینچنینی را نفی نمی کنیم اما در نقطه مقابل نگاه بدبینانه جناب تنهاترین سردار به مواردی اشاره کردیم که زنان متشرع که با رعایت حجاب و عفاف، در کمال صحت و سلامت و پاکدامنی در جامعه حضور و فعالیت دارند هم کم نیستند چنانکه شما در گزاره اولتان نیز اشاره کردید، وقتی می گوییم محجوب و عفیف، با قید عفیف آن مشکلاتی که برخی زنان و دختران با حجاب گرفتارش شده اند هم مرتفع می شود.

موفق باشید ...@};-

تنهاترین سردار;904915 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
فقط میتونم تعجب کنم از پاسخ های شما...
شما برای مثال آمار میخواید،از طرفی در آن مناقشه کردید و ضمن مغلطه از همان یک قیاس ساختید..
در آخرم بدون در نظر گرفتن ادله فرمایشات رو تکرار کردید.
بسیار خب ترجیح میدم این بحث رو ادامه ندیم.
ما در مقابل جایگاه و حرفی که توی اون جایگاه میزنیم مسولیم..
امیدوارم حرفی که میزنیم رو روز حساب بتونیم ازش دفاع کنیم.
یاعلی

سلام و ادب@};-

از شما و دیگر عزیزانی که در غنای بحث مشارکت کردید و با بیان نقطه نظرات و دغدغه هاتان موجب روشنگری پیرامون ابعاد مهم بحث شدید تشکر می کنم، علیرغم تعجب شما، مجددا تکرار می کنم بنده و شما در نقطه مقابل هم نیستیم همان دغدغه های مطروحه و مورد نظر شما را اگر نگویم بیشتر، در یک سطح، حقیر هم دارم تنها نقطه تفاوت ما نوع رویکرد و پرداختن به مسأله است.

بدون هیچ قضاوتی می توانیم قضاوت را بر عهده مخاطبان بگذاریم.

موفق باشید ...@};-

مشکور;904933 نوشت:
در نقطه مقابل نگاه بدبینانه جناب تنهاترین سردار

مشکور;903921 نوشت:
باید از افراط و تفریط پرهیز نمود، جهت گیری شما در این بحث، تا حدود زیادی بوی افراط می دهد

مشکور;904936 نوشت:
بدون هیچ قضاوتی می توانیم قضاوت را بر عهده مخاطبان بگذاریم

چه عرض کنم.....

مشکور;904704 نوشت:
با دغدغه های لطیف و ارزشمند شما موافقم و این جزو آمال و آرزوهای جامعه اسلامی است.

مشکور;904704 نوشت:
با تزریق و احیاء روح این دغدغه مندی در جامعه با شما کاملاً موافقم

مشکور;904871 نوشت:
حکومت اسلامی باید برای رفع بسیاری از آسیبهایی که متأسفانه شاهد آن هستیم هم در فضای دانشگاهی و هم فضای کار و اشتغال، ساز و کار مناسبی را ایجاد کند تا مشکلات موجود به حداقل ممکن برسد.

مشکور;904896 نوشت:
البته هر قدر زن و مرد از اختلاط پرهیز کنند بهتر و به مطلوب نزدیکتر است

سلام خدمت شما

ما نیز همین ها را عرض کردیم بزرگوار
فقط از این جهت انتقاد کردیم که چرا این "اصل" و "مطلوبی" که مورد نظر شما و ماست هیچ اشاره ای به آن نشد
هر دسته ای از افراد ممکن است متن شما را مشاهده کنند... مخاطب شما نباید فقط افراد سطح پایینی که در همان مرحله حجاب اولیه هم مشکل دارند باشند
شما "اصل" را بیان کنید... آن موقع هر که داشت هوس کرب و بلا بسم الله ...
اینگونه نباشد که علاوه بر بیان نکردن اصل به خاطر نداشتن ظرفیت جامعه، آن را هم افراط و کم اهمیت جلوه دهیم

ضمن احترام و ادب، از پست های چند صفحه قبل شما هیچ برداشتی از این موضوع نبود که بهتر و افضل تر برای یک زن دقیقا چیست ... شاید فرموده اید و بنده توانایی فهمش را نداشتم

پس لطفا موضع را واضح اعلام کنید تا مخاطبین بدانند بعضی از کارهای خودسرانه ای که وجود دارد، آنقدر ها هم با ارزش و مقدس نیست و کارهای با ارزش تر از این نیز هست!
بعید میدانم این باعث دین گریزی شود وقتی حدها مشخص باشند که مثلا فلان طور رفتار کردن حد واجب و جایز است، البته مطلوب تر فلان کار است چون مثلا فلان و فلان و فلان مشکل را ندارند...

مشکور;904864 نوشت:
حکایت چنین تمنا و انتظاری بمثابه آنست که کسی هنوز در قبول و پذیرش ولایت امامان اشکال و شائبه دارد بخواهیم وی را به قبول ولایت فقیه وادار کنیم و یا در خواندن نمازهای یومیه اش ساهل و کاهل است وی را به نماز جماعت و جمعه سوق دهیم

بزرگوار این صحبتتان درست است... اما به نظر حقیر این نباید به شکلی مطرح گردد که برخی فکر کنند نماز جماعت و مستحبی مختص زمان گذشته بوده و الان دیگر جایگاهی ندارد! (مانند خیلی ها که مسئله عفت مطلوب فاطمی و زینبی سلام الله علیمها را فقط مختص اوایل اسلام میدانند )

اینگونه همه چیز در حد شرعیات آن هم ظاهر شرع باقی خواهد ماند
یاعلی

با سلام و تشکر مجدد@};- از همه عزیزان و کاربران گرامی که با مشارکت فعالشان در بحث، مباحث خوب و مفیدی را رقم زدند، اگر عزیزان، مطلب خاص جدید و یا سؤال و نکته ای که در ارتقاء مباحث پیشین مؤثر باشد دارند ظرف 48 ساعت آینده بفرمایند در غیراینصورت، همکاران محترم اجرایی، تایپیک را جهت جمعبندی خواهند بست.

ملتمس دعا ...@};-

[=arial]بسم الله الرحمن الرحیم
سلام جناب مشکور
بنده فقط یک مطلب عرض میکنم..
اگر آن پاسخگوی محترم که بنده دستشون رو میبوسم،مثل شما پاسخ میدادند (قطعا شما پاسخ این سوال را اینگونه که ایشان پاسخ دادند پاسخ نمیدادید)و تفکر شما مبنی بر رعایت مصالح و محافظه کار بودن با توجه به شرایط جامعه را در پاسخشان لحاظ میکردند و اینگونه پاسخ نمیداند:

nobelist;904906 نوشت:
ک تجربه شخصی: با شماره 09640 بخش اخلاق تماس گرفتم و پرسیدم که من دکترا در یک رشته دارم. فوق لیسانس رشته دیگر را هم دارم. و حالا می خواهم سرکار بروم ولی می ترسم که جای یک پسر را بگیرم و وجدانم در عذاب است. کارشناس در نهایت صبر و درایت پاسخ جالبی داد: " متاسفانه یک بادی در جامعه آمده که دارد همه را با خودش می برد، خانم محترم اولویت زندگی شما آمادگی برای همسر شدن و مادر بودن و تربیت فرزند است. نه این که تمام جوانیت را صرف تحصیل و گرفتن فلان مدرک و شاگرد اولی و ... بکنی. کاری که شما کردی گناه ندارد اما کاری نیست که خدا به شما دستور داده. مثل آن می ماند که من به فرزندم بگویم که برو برایم آب بیاور و او برود و شروع به شستن ظرف ها کند، کارش ناپسند نیست اما چیزی نیست که من خواسته باشم. شما خواسته های خدای متعال را درباره خود پشت سر انداخته و به کارهای دیگر مشغول شده اید، تازه معلوم نیست که آیا خدا می پسندد که با این همه نامحرم سرو کله بزنید و برای خود موقعیت اضطرار برای گفتگو و فعالیت ایجاد کنید یا خیر. "
من واقعا نمیدانم که به حرفهای کدام کارشناسان دینی می توان اعتماد کرد. یک کارشناس اینطور راهنمایی میکند و کارشناس دیگر آنقدر محافظه کارانه سوال شما را جواب میدهد که نکند خدای ناکرده شما ذره ایی متوجه شوید که بالاخره باید چه کنید و چطور باید راه سعادت و عاقبت بخیری تان را پیدا کنید. من متاسفانه گاها تناقضات 180 درجه ایی در برخورد کارشناسان معتبر دینی با این قضیه را مشاهده کرده ام.

قطعا کاربر محترمی که بالاترین مدارج علمی را پیموده اند به چنین معرفت عمیقی نمیرسیدند:

nobelist;904906 نوشت:
قبول کنیم که در این کشور جهان سومی ما شغل برای همه وجود ندارد . تعداد زیادی از زنها چه کسانی که تحصیلات عالیه دارند و در مشاغل خاص و مرتبط مشغول هستند و چه کسانی که تحصیلات کمتری دارند و در مشاغلی نظیر حسابداری و منشی گری و ... مشغول هستند جای مردها را گرفته اند و من واقعا این موضوع را دیده ام.

nobelist;904906 نوشت:
من خودم خیلی ناراحت می شوم وقتی می بینم که این ها در ظاهر زندگی بسیار عاشقانه ای دارند اما در باطن برخی وقتها ذهنشان سمت کس دیگری می رود.

و ایشان که یکی از کسانی هستند که با توجه به تحصیلات عالیه ایشان ،با توجه به تفکر شما باید خیلی ملاحظه اشان را کرد،به خود شما جهت کتمان انچه خودتان فرمودید الزامات جامعه، اشکال نمیکردند که:

nobelist;904906 نوشت:
جناب مشکور خواهش میکنم اندکی واقع بین باشید

لذا از عکس العمل جامعه نترسید،جامعه ی زخم خورده و سوخته...منتظر دلیل است..منتظر تحلیل است،نه توجیه و محافظه کاری..
جامعه آماده است که بگوید،حق با شماست،من اشتباه کردم،اشتباه رفتم..
این فرصت را از او نگیریم...وگرنه خودمان هم منزوی میشویم

تنهاترین سردار;905823 نوشت:
لذا از عکس العمل جامعه نترسید،جامعه ی زخم خورده و سوخته...منتظر دلیل است..منتظر تحلیل است،نه توجیه و محافظه کاری..
جامعه آماده است که بگوید،حق با شماست،من اشتباه کردم،اشتباه رفتم..
این فرصت را از او نگیریم...وگرنه خودمان هم منزوی میشویم

با سلام و تشکر از شما برادر بزرگوار@};-

ملالی نیست اگر رویکرد بنده را محافظه کارانه قلمداد کنید لکن مکرر گفته ام و مجددا تکرار می کنم انسان، چه زن باشد چه مرد و در هر مقام و جایگاهی که باشد تکالیفی دارد اولاً و بالذات مأمور و موظف به انجام و به ثمر رساندن آن وظایف است و در وهله ی بعدی تلاش در جهات و حیثیات دیگر زندگی اگر معارض با تکالیف و رسالتهای اصلی اش نداشته باشد بلامانع است البته آنهم با رعایت حدود و شرایطش، اگر بدون توجه به آن رسالتها و وظایف اصلی اش وارد عرصه های فرعی شود و یا حدود و شرایط لازمه را رعایت نکند قطعاً مسئول است.

در خصوص زنان، حکایت همچنین است؛ زن اولاً و بالذات وظایف و تکالیفی بسته به اقتضائات وجودی اش دارد اگر به آن لوازم و اقتضائات وجودی اش توجه و اهتمام داشت و در بدو ورود به عرصه های دیگر (فعالیت های جانبی و فرعی) ملاحظات و شرایط و سنخیت داشتن با وظایف اصلی را رعایت کرد، اینکه متعارض و مخل نباشد! چه اشکالی دارد در آن عرصه ها هم حضور و فعالیت داشته باشد و ما محدوده تلاش و فعالیت وی را صرفاً بدلیل زن بودن و لطافت وجودی اش و احیاناً آسیبهایی که بدلیل عدم رعایت خیلی ها (بانوان عدم راعی) متوجه فرد و جامعه شده را متوجه جامعه بانوان مسئول، راعی و وظیفه شناس نکینم و همه را با یک چوب نرانیم.

در هر حال، دغدغه مندی شما قابل ستایش است، لکن باید شرایط و اقتضائات و آسیبها و مشکلات را تبیین نمود نه اینکه بدلیل رؤیت آثار شومی که از حضور زنان عدم راعی و غیرپرهیزکار متوجه جامعه شده، دچار انفعال شده و راهکار حل بحران را به تحدید و قطع مطلق نفس حضور و فعالیت زن در جامعه حکم کنیم.

موفق باشید ...@};-

بنام خدا


سؤال:
قدرت طلبی برای زنان تا چه حدودی ( در ابعاد سیاسی و اجتماعی ) جایز است؟ آیا زن می تواند برای رسیدن به قدرت، از همۀ ابزارهای مشروع استفاده کند؟ آیا امروزه بنابر مصلحتِ زمان ، نفوذ و حضور زن در عرصۀ قدرت سیاسی منفعتِ بیشتری ندارد؟ آیا این نگرش ( قدرتِ سیاسیِ برتر برای زن ) فمنیستی است؟

جمعبندی:

سلام و ادب@};-

پاسخ به سؤالات شما مستلزم توجه به مقدمات و نکاتی است که در ادامه تقدیم می گردد:

اول. در اسلام هيچ گونه تبعيضي بين مرد و زن وجود ندارد؛ بلكه در جنبه‏ هاي مختلفي از تساوي برخوردارند: در آفرينش؛ در جنبه‏ هاي رواني و معنوي، در شئون همسري، در همدوشي با مردان در زمينه‏ هاي مختلفي از سير و سلوك گرفته تا استقلال اقتصادي و... . (1)؛ اما هرگز نبايد بين «تساوي» يا «تشابه» اشتباه كرد؛ در اينكه زن و مرد داراي تساوي در حقوق و انسانيت اند، جاي بحث نيست؛ ولي اين سخن به معناي تشابه در حقوق نيست: اصل اين است كه مرد و زن به كمال مقدر خود برسند؛ ولي هر كدام در نظام خاص زيستي، عاطفي و رواني خود.(2)

دوم. آنچه که در اسلام به آن توجه خاص شده ـ مسئلة تفاوت هاي روحي و جسمي زنان و مردان و تفاوت وظايف آنان است. حقيقت غير قابل انكار اين است كه مرد و زن از نظر جسمي و شرايط فيزيولوژيك، با يكديگر متفاوت‏اند و هر يك براي انجام دادن وظايف ويژه‏اي آفريده شده‏ اند. اينكه برخي اصرار دارند اين دو جنس را مساوي در همه چيز قلمداد كنند، اصراري به دور از واقعيت است و مطالعات مختلف علمي آن را انكار مي‏كند.(3)

سوم. در پاسخ به سؤال اول و دوم شما گفتنی است: اصولاً در نگاه اسلام صرف تلاش برای رسیدن به قدرت، چندان ممدوح نیست و در این مقوله تفاوتی بین مردان و زنان نیست. زیرا چنین رویکردی(قدرت طلبی) در اکثر موارد معمولاً به فساد می انجامد بلکه از منظر اسلام، آنچه باید از نگاه مسلمانان و جامعه ایمانی در مسیر کسب قدرت، مورد توجه باشد اولاً خلوص نیت و لله بودن، ثانیاً تلاش برای حفظ و اعتلای اهداف مقدس اسلام و ترویج روح ارزشهای متعالی دین و ثانیاً در راستای ارتقاء روح انسانیت و تولید خدمت است. با این ملاحظات و با رعایت برخی شرایط در محدوده ای که خواهیم گفت؛ زنان نیز می توانند دوشادوش مردان در امور حکومت و فعالیت های گوناگون سیاسی و اجتماعی نقش و حضوری فعال داشته باشند.

چهارم. سوم. البته واقعيت اين است كه جنس زن براي انجام دادن وظايف متفاوتي با مرد آفريده شده و به همين دليل احساسات متفاوتي دارد. قانون آفرينش، گرمي كانون خانواده و پرورش نسل‏ها را بر عهده او گذاشته و به همين دليل سهم بيشتري از عواطف و احساسات به او داده است. در حالي كه وظايف خشن و سنگين اجتماعي، بر عهده جنس مرد گذاشته شده و سهم بيشتري از دورانديشي (و تدبیر) به او اختصاص يافته است. بنابراين اگر بخواهيم عدالت را اجرا كنيم، بايد پاره‏اي از وظايف اجتماعي ـ كه نياز بيشتري به انديشه و مقاومت و تحمّل شدايد دارد ـ بر عهدة مردان گذاشته شود و وظايفي كه عواطف و احساسات بيشتري را مي‏طلبد، بر عهدة زنان.(4)

پنجم. زنان مؤمن جامعه ما از قبل از پیروزی انقلاب با حضور فعال و نقش اساسی شان، دوشادوش مردان، سهم بسزائی در پیروزی انقلاب داشتند بعلاوه بعد از وقوع انقلاب اسلامي تا کنون، زنان کشورمان به صورت گسترده و چشمگيري در فعاليت هاي سياسي و اجتماعي مختلف، حضور داشته و دارند به نحوي که به هيچ وجه قابل مقايسه با قبل انقلاب و با ساير کشورهاي منطقه نيست، اما در عين حال نگاهي به اهداف والاي نظام و انقلاب اسلامي و مقايسه آن با واقعيات موجود، بيانگر اين است که زنان به مراتب مي توانند نقش و کارکردهاي مهم تر و فعال تري در جامعه ايفا نمايند. و حضور و فعالیت فعال زنان در مسائل سیاسی و اجتماعی صرفاً بمعنای تصرف مشاغل مهم حکومتی نیست. البته به غير از مشاغل خاصي نظير مرجعيت، قضاوت، امامت ظاهري و رهبري و رياست جمهوري ـ كه به دليل ويژگي‏هاي خاص اين مشاغل از يك سو و خصوصيات روحي و عاطفي زنان از سوي ديگر ـ در ساير فعاليت‏هاي اجتماعي و سياسي، هيچ گونه محدوديتي براي زنان، از صدر اسلام تاكنون وجود نداشته است. براساس آموزه‏هاي اسلامي، زنان نيز مانند مردان حق دارند تا انتخاب گر باشند و مخالفت يا موافقت خويش را با نظام حاكم بيان كنند.(5)

ششم. البته برای حضور و فعالیت های سیاسی، اجتماعی زنان، دو شرط اصلي وجود دارد: 1. رعايت عفت، حجاب و شئون اسلامي، 2. حفظ حقوق شوهر و فرزندان و نهاد خانواده. اگر اين نكات در مشاركت سياسي، اجتماعي زنان رعايت شود، می توان بالنسبه و بقدر ضرورت، از ظرفیت زنان در فعالیت های سیاسی اجتماعی و حتی مدیریتی کلان استفاده کرد و اگرآن شرایط رعایت نشود، همان آثار منفي را در پي خواهد داشت كه در كشورهاي غربي شاهد آن هستيم. آنها نيز هم اكنون در حال بيداري و بازگشت از اين مسير انحرافي مي‏باشند: چنان که براساس آمار، دو سوم زنان انگليسي، خانه دار بودن را به اندازه شغل بيرون از منزل مهم و مفيد مي‏دانند و معتقدند: مسئوليت آنان در داخل خانه است و كسب درآمد و روزي، وظيفه مردان. همچنين در آمريكا بسياري از زناني که فرزند كوچك دارند، مشاغل خود را رها كرده و به مادران تمام وقت تبديل شده‏اند.(6) خانم «ويجديس فينبو گادوتيو» ـ نخستين زني كه رئيس جمهور ايسلند شد ـ پس از پايان دوره رياست جمهوري خود، اعلام كرد: حاضر نيست در دوره بعدي در انتخابات شركت كند؛ چون به نظر او «كار در خانه به مراتب آسان‏تر و لذت بخش‏تراست و در قبال مردم مسئوليت داشتن كمر شكن است، مردم نمي‏دانند كه داشتن يك مقام عمومي، چه قدر دردسر و خودخوري دارد. نه تنها بايد از منافع كشور دفاع كند؛ بلكه بايد مراقب تاريخ هم باشد تا بعد او را مورد انتقاد قرار ندهند و مسئول خرابي‏هاي آينده ندانند».(7) اين نمونه عیتی دقیقاً مؤیدی بر فرمايش امام علي(ع) در 1400 سال پيش است كه درباره مشاغل سياسي و اجتماعي زنان فرمود: «المراة ريحانه و ليست بقهرمانه»؛ «زن گلي خوشبو است و قهرماني زورمند نيست».(8) از اینرو بدلیل سنگینی فوق العاده برخی مناصب سیاسی و اجرائی و بقول شما (قدرت برتر) گرچه بتواند از عهده اداره امور و انجام مسئولیت بخوبی برآید لکن بدلیل همان روحیه لطیف و حساسی که در بیان حضرت مولا (ع) نیز گذشت، ورود آسیب و انقلاب روحی از لطافت و ریحانه بودن به سختی و زمختی گریز ناپزیر است.

هفتم. بهترین نگاه در باب میزان حضور و فعالیت زنان در عرصه مسائل سیاسی و اجتماعی نگاه اعتدالی به قضیه است، اسلام از یکسو مخالف نگاه تفریطی عدم برخورداری زنان از سهم و نقش حضور در مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. و از سوی دیگر به دلیل همان محدودیت ها و شرایطی که در باره روحیه زنان یادآور شدیم با حضور و برخورداری صددرصدی و همه گیر در همه عرصه های حکومتی و سیاسی و اجتماعی زنان و به عبارت شما (دستیابی زنان به قدرت سیاسی برتر) مخالف است(نفی افراط) و چنین نگرشی بدون شک، شائبه ی اصراری که از سوی جریانات فمینستی پیگیری می شود را تشدید می کند.

هشتم. بی شک اگر چنین انتظاری در جامعه دینی ما ایجاد شود که زنان جامعه ما نیز حق دارند در تمام عرصه های کلان سیاسی دوشادوش مردان حضور و نقش فعال داشته باشند (گرچه تا حدود زیادی شاهد چنین پدیده ای هستیم) نقش اصلی زنان که مورد تأکید قرآن و سنت بوده و هست روز به روز کمرنگ و کمرنگ تر خواهد شد و شاهد آن خواهیم بود که خانواده و امر تربیت و حرارت بخشی آن بشدت تضعیف شده و یا بمرور چیزی از آن باقی نخواهد ماند.

نهم. علاوه بر مطالبی که بیان شد لازم بذکر است از گذشته تاریخ، وظیفه انجام امور سخت و دشوار، مسئولیت های بیرونی (تدبیر سیاست و مدن) و امر نان آوری بر دوش مردان بوده و امور تدبیر منزل بر عهده زنان، حال اگر چنین وضعیتی منقلب شود و فرهنگی ایجاد شود که زنان نیز همپای مردان بالسویه بدنبال کسب سهم خود در امور سیاست و مدن یعنی مسائل سیاسی و اجرائی و نظائر آن در همه عرصه ها باشند با توجه به اینکه معمولاً مسئولیت نان آوری و تشکیل و اداره امور خانواده بر عهده مردان است، مشاغل و مناصب حکومتی و کارهای بیرون از خانه نیز باید بطور مساوی بین زنان و مردان تقسیم شود. اگر چنین وضعیتی در جامعه حاکم شود جمعیت غالب مردان که وظیفه و مسئولیت تشکیل خانواده و نان آوری را دارند بیکار خواهند بود به تبع آن، امکان ازدواج و تشکیل خانواده برای بسیاری فراهم نخواهد بود و در منطق ازدواج، بسیاری از خانواده ها و زنان که واجد موقعیت شغلی هستند حاضر به ازدواج با چنین مرد بیکاری نمی شوند. از سوی دیگر، در چنین شرایطی دختران و زنان به عشق رسیدن به موقعیتهای شغلی بالا جز به ادامه تحصیل و کار و تلاش بیشتر در بیرون نمی اندیشند و با چنین نگرشی معمولا به ازدواج به چشم محدودیت نگریسته و حتی الامکان از ازدواج امساک می کنند. در نهایت، همه این حوادث و اتفاقات و نتایج نامبارک، نظام فرد، خانواده و جامعه را تهدید می کند و دود همه اینها به چشم فرد فرد جامعه خواهد رفت.

دهم. در مأموریت های مختلفی که پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) بعنوان الگوهای عملی به نمایندگان خود می سپردند، یا در اداره جنگ ها، اقدامات اجرائی حکومت و نظائر آن، تماماً حضور و نقش آفرینی مردان ثابت است و زنان نقش یاری رسانی و پر کردن برخی خلاءها را عهده دار بودند چنانکه در برخی مثالها گفته شد نظیر امر درمان مجروحین و سایر کمکهایی که ما در دوران دفاع مقدس خودمان توسط زنان متعهد شاهد بودیم. بی شک، زنان در عرصه های تربیتی قدرت برتر هستند اگر به شأن ومنزلت خود توجه داشته باشند. از طرفی زنان در عرصه های مختلف علمی، اقتصادی، ورزشی و بسیاری از فعالیت مفید اجتماعی و حتی برخی عرصه های مدیریتی می توانند برتر باشند اما بدلایلی که در پستهای قبل اشاره کردیم نه مصلحت و نه منفعت، ایجاب نمی کند که زنان در همه عرصه های حکومتی و سیاسی جواز حضور داشته باشند.

یازدهم. اینکه در باره فعالیت های سیاسی و اجتماعی حضرت زهرا و حضرت زینب (علیهاسلام) که الگو و اسوه زنان هستند مطالبی اظهار می شود لازم بذکر است؛ قطعاً حضور ایشان، در عرصه جنگ و یا در فضای اسارت و یا حضور در برخی اجتماعات، در شرایط اضطرار بوده، اصولاً اصل جنگ و تبعات آن و پیگیری حق(چنانکه در قضیه خطبه فدکیه مطرح است) نوعی اضطرار است و اگر در شرایط عادی و غیرضروری بود، قطعاً از چنین حضور و نقش آفرینی هایی پرهیز می کردند. چنانکه در روایات مختلف و در منابع تاریخی نقل شده حضرت زهرا س و حضرت زینب و دیگر زنان وابسته به کانون وحی، معمولاً در فقرات گوناگونی که در اجتماع حضور می یافتند با حجاب و پوشش کامل بوده و عده ای از زنان، گرداگر ایشان بوده اند. (9) البته نباید شرایط و اقتضائات زمانه را نیز نادیده گرفت، و برای زنان در عصر حاضر، همان شرایط و اقتضائات محدود آن مقاطع تاریخی را لحاظ نمود. بلکه آنچه در مقطع کنونی اهمیت دارد و با رعایت آن، زن اجازه می یابد با لحاظ شرایط و اقتضائات دیگری که پیشتر گفتیم، در همه عرصه های سیاسی و اجتماعی دوشادوش مردان حضور یابد، رعایت حجاب به قدر ضرورت و وجوب و نیز رعایت دیگر شئون تکالیف الهی، اخلاقی و انسانی از جمله عفاف و پرهیز از روابط عادی با نامحرمان است.

دوازدهم. البته در بحث مهم و حساس اینچنینی باید مرز حدود شرعی رعایت حجاب با نگاه عرفانی به مسأله را تفکیک کرد بعبارتی یک وقت از جواز حضور زنان با رعایت حجاب متعارف که مورد نظر شرع است و در بیان مراجع عظام تقلید آمده صحبت می کنیم یک وقت از سطح مطلوبی که از حجاب و پوشش کامل انتظار می رود و نمونه هایش را در حجاب حضرت زهرا (س) و دیگر اولیاء خدا شنیده ایم سخن می گوییم. نباید این دو وضعیت را خلط نمود تا زنان ما دچار پارادوکس تکلیف شوند. البته توجه دادن جامعه و زنان مؤمن به نقطه ی مطلوب حجاب و پوشش اسلامی عاری از اشکال است بلکه رشد دهنده است، لکن بسته به شرایط جامعه و افراد باید ملاک و معیار انتظار از جامعه را در محدوده حدود شرعی تنظیم کنیم. بنابراین در شرایطی که جامعه آمادگی پذیرش حجاب مطلوب را ندارد و حتی در سطح حجاب اعتدالی مورد نظر حدود شرعی و رعایت حداقل ها نقضان و کاستی دارد، انتظار حجاب مطلوب چنانکه در سنت آمده، نوعی افراط در تبیین ملاک و معیارهای حدود حجاب است.

نتیجه انکه، انسان، چه زن باشد چه مرد و در هر مقام و جایگاهی که باشد تکالیفی دارد اولاً و بالذات مأمور و موظف به انجام و به ثمر رساندن آن وظایف است و در وهله ی بعدی تلاش در جهات و حیثیات دیگر زندگی اگر معارض با تکالیف و رسالتهای اصلی اش نباشد بلامانع است البته آنهم با رعایت حدود و شرایطش، اگر بدون توجه به آن رسالتها و وظایف اصلی اش وارد عرصه های فرعی شود و یا حدود و شرایط لازمه را رعایت نکند قطعاً مسئول است. در خصوص زنان، حکایت همچنین است؛ زن اولاً و بالذات وظایف و تکالیفی بسته به اقتضائات وجودی اش دارد اگر به آن لوازم و اقتضائات وجودی اش توجه و اهتمام داشت و در بدو ورود به عرصه های دیگر (فعالیت های جانبی و فرعی) ملاحظات و شرایط و سنخیت داشتن با وظایف اصلی را رعایت کرد، اینکه متعارض و مخل نباشد! هیچ اشکالی متوجه ورود و حضور او نیست، می تواند در آن عرصه ها هم حضور و فعالیت داشته باشد و شایسته نیست، محدوده تلاش و فعالیت زنان را صرفاً بدلیل زن بودن و لطافت وجودی اش و احیاناً آسیبهایی که بدلیل عدم رعایت بعض (بانوان عدم راعی) که متوجه فرد و جامعه شده محدود کرده و متوجه جامعه بانوان مسئول، راعی و وظیفه شناس کنیم و همه را با یک چوب برانیم!

موفق باشید ...@};-

پاورقی______________________________________


  1. حيات زن در انديشه اسلامي، دكتر علي قائمي، انتشارات اميري، چاپ اول، 1373، صص 375 – 395.
  2. مرتضي مطهري، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، 1374 ،ص 231.
  3. همان منبع.
  4. مكارم شيرازي، تفسير نمونه، جلد 2، ص 164 ذيل آيه 228 سوره بقره، چاپ اول، 1374، چاپخانه مروي، دار الكتب الاسلاميه.
  5. سراج، مركز پژوهش‏هاي صدا و سيما، 1380، ص 218.
  6. مجله صبح، ش 75، ص 68.
  7. همان.
  8. نهج البلاغه، نامة 31، ص 129.
  9. طبرسی الاحتجاج ج 1 ص 98.
موضوع قفل شده است