وقتی که تو چشم بر جهان می گشودی
آن کنگرۀ مدائنی سرنگون شد
دریاچۀ ساوه را زمین بِبَلعید
رودی ز سماوه بین که در جریان شد
آتشکدۀ پارس نا گه فرو خفت
احجار بُتی هم ز نو سرنگون شد
وقتی که تو چشم بر جهان می گشودی
آن کنگرۀ مدائنی سرنگون شد
دریاچۀ ساوه را زمین بِبَلعید
رودی ز سماوه بین که در جریان شد
آتشکدۀ پارس نا گه فرو خفت
احجار بُتی هم ز نو سرنگون شد
وقتی که تو چشم بر جهان می گشودی
آن کنگرۀ مدائنی سرنگون شد
دریاچۀ ساوه را زمین بِبَلعید
رودی ز سماوه بین که در جریان شد
آتشکدۀ پارس نا گه فرو خفت
احجار بُتی هم ز نو سرنگون شد
سلام مگه دارید سبزی پاک می کنید هی نقل قول شعر نفرقبل و بعد؟!!!!
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم والرحمه
خواهر بزرگوارم از اینکه به تاپیک تشریف آوردید سپاسگزارم
اما درباره نقل قول که فرمودید
نقل میزنیم تا رشته کلام در دست خواننده و نیز خودمان باشد
شاید یک نفر فقط صفحه آخر را باز کرد و خواست شعرش را بنگارد
طبعا لازم نیست که چندین صفحه را مرور کند تا از نحوه عمل مطلع گردد
(منتظر نقل قول زدن شما خواهر خوبم نیر هستیمhappy)
متشکرم
عاقبت به خیر باشید
سلام خب بسرا
هفته ی وحدت مبارک باد برکانون دین
سایه ی ایمان همیشه مستدام اهل یقین
:-h
باسمه الرفیق
خیر مقدم خواهر نیکو مقال و نکته گو
هست دریا لطف طبعت،طبعِ ما مانند جو
ما فقط من،خواهران دیگرم هستند رود
یا که دریا یا که اقیانوس یا خود تو بگو
بسم الله الرحمن الرحیم
وقتی که تو چشم بر جهان می گشودی
آن کنگرۀ مدائنی سرنگون شد
دریاچۀ ساوه را زمین بِبَلعید
رودی ز سماوه بین که در جریان شد
آتشکدۀ پارس نا گه فرو خفت
احجار بُتی هم ز نو سرنگون شد
(البته نیاز به اصلاح هست)
دلت گر خواهی شود شاد
خواهی نشود دشمنت دلشاد
عزت طلب و بصیر بین باش
ان اعتصم وحدت و ائین باش
باسمه المدبّر
در وحدتِ اقوام مسلمان دو ثمر
آن قوّتِ اسلام بُوَد و آن دیگر
آشفتگی دشمن دین هست یقین
حالش که بُوَد بد،شود از آن بدتر
بسم الله الرحمن الرحیم
شمع محفل بر تمام انبیاء و اولیائی
اسوه جانانۀ اخلاق و تقوایی محمد
بسم الله الرحمن الرحیم
راه تو و کلّ انبیا جمله یکیست
وحدت به میان دین حق جز این چیست؟
باسمه الرفیق
شادی آوردی به این محفل شما
خیر مَقدم بارک الله مرحبا
شعر وحدت هم که نیکو گفته ای
آفرین بر این همه لطف و صفا
دستگیری جز تولای یار نیست
انکه توسل جست ناچار نیست
این صفا لطف و کرامت از شماست
عاقبت طرفه عینی ,حب قلبی دل ماست
بسم الله الرحمن الرحیم
تا مقدم یارم هست آن مه نگارم هست
در کوی بلاجویان، توحید قرارم هست
تحیت باد میلاد رحمه للعالمین است
تحیت باد میلاد نبی ختم المرسلین است
بیان از بینه قاصر به گلگشتی مهیا , بهر طه , بهر یس است
که او اول , که او اخر, که اوشاکر ,که او اعلم بالشاکرین است
تبرک جستن از نامش به ذکر است و به برهان
به او که حلقه یاسین مکتوب, امان و امین و رسول مبین است
به مومن رئوف و رحیم و به شاهد بشیر و نذیر
توسل به فضلش که او را سراج منیر است
سلام مگه دارید سبزی پاک می کنید هی نقل قول شعر نفرقبل و بعد؟!!!!/:)
ای مهربانان عید وحدت بر شما فرخنده باد
ای نازنینان جشن وحدت بر شما تابنده باد
^:)^
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم والرحمه
خواهر بزرگوارم از اینکه به تاپیک تشریف آوردید سپاسگزارم
اما درباره نقل قول که فرمودید
نقل میزنیم تا رشته کلام در دست خواننده و نیز خودمان باشد
شاید یک نفر فقط صفحه آخر را باز کرد و خواست شعرش را بنگارد
طبعا لازم نیست که چندین صفحه را مرور کند تا از نحوه عمل مطلع گردد
(منتظر نقل قول زدن شما خواهر خوبم نیر هستیمhappy)
متشکرم
عاقبت به خیر باشید
لطفا شعر را با ت شروع بفرمایید
شعر وحدت هم که نیکو گفته ای
آفرین بر این همه لطف و صفا
این شعر بود من دیدم عجیبه ها!!
تو کز محنت و کار من واقفی
به چشم بصیرت به صفحه نگر
اگر وحدت و همدلی درپی است
همان یک الف را ت از من بخر!!
:-h:-"@};-
(ابتدا عذرخواهی می کنم حسب الحال شعر است)
تا به کی سر به هوایی ها
گشته ام منتظر شعری با تا(تاء)
بسم الله الرحمن الرحیم
تو شافع روز حسرتی محمد(ص)
در بزم حضور تو رحمتی محمد(ص)
باسمه الجمیل
احسنت:)
@};-@};-@};-
پ.ن
قانون مشاعره است جانا مستیز
لطفا بنما اجابت ای یار عزیز
سلام خوبی باباجان
حیف نون جو!! خب همون ادامه اش با ت گفتم
تو کز محنت و کار من واقفی
به چشم بصیرت به صفحه نگر
اگر وحدت و همدلی درپی است
همان یک الف را ت از من بخر!!
سلام
زندگی سخت کرده یا عالی
یک نفر نیست داد من بخرد!!
هفته ی وحدت است با شیرینی
یک دو صندوق جعبه گز ببرد!!
#-o
دوستت دارم که هم جانی و جانان منی
دوستت دارم که هم دینی و ایمان منی
:-h
باسمه الجلیل
درود و صد سلام و عرض تبریک
به سرکار فریال دخترِ نیک
گزِ ابیات شیرینت مهیاست
ولی سختی و یا عالی معماست!!!
شما تنظیم کن عرضِ شکایات
به من بسپار باقیِ حکایات
زنم چوبِ تمارین قوافی
همین باشد ورا فی الجمله کافی
1-پ.ن
شما سرکار یاعالی ببخشا
جسارت گر بدیدی از سوی ما
کمی طنز و مزاح خواهرانه
بکردیم با شما ما هردُوانه
2-پ.ن
از این پس موضوع هفته همان است
نمی دانم ندانستم بهانه است
ز وحدت شعر گوئیم ای عزیزان
نه از طنز و مزاح و قند ریزان
3-پ.ن
دگر دوستان ما غایب چرایند؟
یکی دیگه و یارب پس کجایند؟!
باسمه المدبّر
حکمت وحدت
گفت قران سوی حبل الله چنگ
جمله اندازید از هر قوم و رنگ
در زبان و رنگ و ملّت دیگرید
لیک در معنا همه یک پیکرید
هر مسلمان عضوی از این امت است
گرچه او شیعی و اهل سنت است
چون خدا و دین و پیغمبر یکی است
پس تفاوت در میانه اندکی است
هر که آرد بین ما کینه پدید
اختلافُ أُمتی رحمة ندید(1)
دشمنان مشترک داریم ما
آرزو دارد که بیندمان جدا
زانکه از این افتراق او سود بُرد
از مسلمانی ما او چوب خورد
اختلاف انداز و حاکم شو ببین
حیلتی باشد علیه مسلمین
سنگ فتنه باز گردان سوی او
گوهر وحدت در این میدان بجو
وحدت شیعی و سنی حکمت است
راه پیروزی ما در وحدت است
پ.ن
1-حدیث مروی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
"اختلاف امتی رحمة"
اختلاف امت من رحمت است.
شرح مختصر:
"اختلاف امت"یعنی رفت آمد امت من بر من و بر جانشینان من رحمت است
چرا که وقتی رفت و آمد می کنند رنگ می گیرند ، حرف می شنوند ،علم می گیرند .
منبع شرح:
پایگاه تحقیقاتی غدیر
اسیری خسته ای افسرده جانی
تذروی آشیان بر باد رفته
به دام افتاده ای از یاد رفته
دلم بیمار و لب خاموش و رخ زرد
همه سوز و همه داغ و همه درد
بود آسان علاج درد بیمار
چو دل بیمار شد مشکل شود کار
نه دمسازی که با وی راز گویم
نه یاری تا غم دل باز گویم
درین محفل چون من حسرت کشی نیست
بسوز سینه من آتشی نیست
الهی در کمند زن نیفتی
وگر افتی بروز من نیفتی
میان بر بسته چون خونخواره دشمن
دل آزاری به آزار دل من
دلم از خوی او دمساز درد است
زن بد خو بلای جان مرد است
زنان چون آتشند از تندخویی
زن و آتش ز یک جنسند گویی
نه تنها نامراد آن دل شکن باد
که نفرین خدا بر هر چه زن باد
نباشد در مقام حیله و فن
کم از نا پارسا زن پارسا زن
زنان در مکر و حیلت گونه گونند
زیانند و فریبند و فسونند
چو زن یار کسان شد مار زو به
چو تر دامن بود گل، خار از او به
حذر کن ز آن بت نسرین برودوش
که هر دم با خسی گردد هم آغوش
منه در محفل عشرت چراغی
کزو پروانه ای گیرد سراغی
میفشان دانه در راه تذروی
که ماوا گیرد از سروی به سروی
وفاداری مجوی از زن که بیجاست
کزین بر بط نخیزد نغمه راست
درون کعبه شوق دیر دارد
سری با تو سری با غیر دارد
جهان داور چو گیتی را بنا کرد
پی ایجاد زن اندیشهها کرد
مهیا تا کند اجزای او را
ستاند از لاله و گل رنگ و بو را
ز دریا عمق و از خورشید گرمی
ز آهن سختی از گلبرگ نرمی
تکاپو از نسیم و مویه از جوی
ز شاخ تر گراییدن به هر سوی
ز امواج خروشان تندخویی
ز روز و شب دورنگی ودورویی
صفا از صبح و شور انگیزی از می
شکر افشانی و شیرینی از ن ی
ز طبع زهره شادی آفرینی
ز پروین شیوه بالا نشینی
ز آتش گرمی و دم سردی از آب
خیال انگیزی از شبهای مهتاب
گرانسنگی ز لعل کوهساری
سبکروحی ز مرغان بهاری
فریب مار و دوراندیشی از مور
طراوت از بهشت و جلوه از حور
ز جادوی فلک تزویر و نیرنگ
تکبر از پلنگ آهنین چنگ
ز گرگ تیز دندان کینه جویی
ز طوطی حرف نا سنجیده گویی
ز باد هرزه پو نا استواری
ز دور آسمان نا پایداری
جهانی را به هم آمیخت ایزد
همه در قالب زن ریخت ایزد
ندارد در جهان همتای دیگر
بهدنیا در بود دنیای دیگر
ز طبع زن به غیر از شر چه خواهی؟
وزین موجود افسونگر چه خواهی؟
اگر زن نو گل باغ جهان است
چرا چون خار سرتا پا زبان است؟
چه بودی گر سراپا گوش بودی
چو گل با صد زبان خاموش بودی
چنین خواندم زمانی درکتابی
ز گفتار حکیم نکته یابی
دو نوبت مرد عشرت ساز گردد
در دولت به رویش باز گردد
یکی آن شب که با گوهر فشانی
رباید مهر از گنجی که دانی
دگر روزی که گنجور هوس کیش
به خاک اندر نهد گنجینه خویش
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام و ادب و ارادت خدمت خواهران شاعر سایت و سایر بانوان محترم
از آنجایی که ارسال شعر در این تاپیک فقط خاص بانوان گرامی است و نیز اشعار هم
سروده ی خود بانوان است لذا از عزیزانی که طبع شعر دارند دعوت به همراهی با گلستان
شعر و ادب بانوان می گردد.
با تشکر
@};-@};-@};-
باسمه النور
نور زهرا(س)
نور زهرا بود در پرده ی نهان(سکون یاء)
اشرقت ارض بنورش ناگهان
چون سماوات از شروقش نور یافت
جلوه ای از نور وی را حور یافت
شد جمالش را نشانی بی فروغ
حور یک پرتو نباشد زان شروق
دیده ای کو تا تواند بنگرد
نور چشمِ غیر نورش می بَرد
فاطمه دانی چرا پنهان بُوَد؟
دیدن خورشید کی آسان بُوَد؟
یک نظر گر دیده بیند روی او
خیره ماند چشم معنا سوی او
هیچ ظرفی را نباشد طاقتش
در نگنجد در زمان یکساعتش
هیجده ساله عجب دارم جهان
که چگونه داشتش در خود نهان
او نهان از چشم هر نامرد بود
پیش إجلالش جَبَل هم گرد بود
حیف معنایی که خواهم در بیان
ناتوانم از بیانش این زمان
شرح این اقوال را پایان دهم
مهلتی خواهم که آن را جان دهم
جان معنا کی بگنجد در رقم
مستمر باشد نباشد بیش و کم
کم مگو از آن همه درّ و گهر
کیسه ای بستان صله، آن را ببر
من صله از شعر می خواهم چکار؟
فاطمه جان ابر معنا را ببار
این زمین دل شده خشک و خزان
دخترت را از در لطفت مران
بی شکیبم رنجه ام مضطر منم
این چه تقصیر است من را که زنم؟!(1)
من کجا باید روم اندر جهان
نزد که جویم همان گنج نهان؟
نیست در دنیا مرا آرامشی
دارم از تو مادرم یک خواهشی
دیده بگشا از کرم دستم بگیر
دل شده از اینهمه اغیار سیر
محرمی کو تا بگویم شرح غم؟
نیست این دردی که گیرد بیش و کم
باز افتادی به شرح و گفتگو
گفتمت بس کن برو دیگر ز رو
تو نسیمی یا که نسیان نفس من
گفته بودم بر زبانت مُهر زن!(2)
پ.ن
1-لزوم داشتن استاد سلوکی و سختی یافتن استاد برای بانوان
2-مراقبه بر صمت
باسمه الشکور
عرض سلام و ارادت
حتما بزرگوار،اسباب زحمت شد عذرخواه و متشکر
باسمه المنعم
دردا که نیاید به جهان مثل محمد(ص)
عالم شده پیدا به طفیل رُخ احمد
بسم الله الرحمن الرحیم
در وصف پیمبرش بیامد لولاک
برسجده درآمد ز کمالش افلاک
باسمه المنّان
احسنت بسیار زیبا
@};-@};-@};-
باسمه الحبیب
کو یک نظر پاک کز آیت لولاک
بیند که کند رقص سماع ذره ی هر خاک
این حسن نظر شماست بزرگوار@};-@};-@};-
بسم الله الرحمن الرحیم
کو را که بود طالب رخسارۀ احمد(ص)
گوید صلواتی به همه آل محمد(ص)
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
باسمه الرزاق
عطر صلوات است و یا خود نفحات است؟
یا توشه و سرمایه ی وقت نزعات است؟
بسم الله الرحمن الرحیم
تا بوده ز آغاز همین بوده و تا هست چنین است
در آخر هر صلاتی بر احمد و آلش صلواتست
صلوات الله علیهم اجمعین
باسمه الحق
تا هست جهان ذکر محمد(ص) به زبان است
فی الحال همین است و سرانجام همان است
باسمه الحق
دست بردار از جدایی و نفاق
............................................
وحدت امّت که را بد می شود؟
راه فتنه بر چه کس سدّ می شود؟
چه کسانی ز اتّحاد مسلمین
می خورند با سر به شدت بر زمین؟
کمر دیو و دد است از ما دو تا
یا شکسته کمر است دین خدا؟
گر مسلمانی مسلمانی کُشد
محنتش را چه کسی باید کِشد؟
گر بیفتد ثلمه ای اندر میان
چه کسی بیند در این میدان زیان؟
گر مسلمانان به هم یاری کنند
دوست یا دشمن، چه کس زاری کنند؟
گر بِبُرّد رشته ی وحدت ز بیخ
جگر که می کشد دشمن به سیخ؟
چون تو فحش و ناسزا گویی چه کس
می شود بر تیر دشمن تیر رس؟
سینه ی شیعه به پاکستان دَرند
چون به بد نام فلانی می بَرند
با زبانت می فرستی قتلگاه
کودک و پیر و جوانِ بی گناه
دست بردار از جدایی و نفاق
حفظ کن اسلام را با اتفاق
بسم الله الرحمن الرحیم
تک سوار وادی امُّ القرایی
دُرِّ یکتا، برترین انبیایی
بسم الله الرحمن الرحیم
قلب قرآن(1) گشته نامت در کتاب آسمانی
قاب قرآن گشته قلبت ای شهاب آسمانی
---------
1.سوره یاسین
سلام
یاد باد آن دم که بحر مشکلات
با صلوات محمد می شدی چون شکلات
پس هزاران بار دیگر صلوات
یا عالی جان برسد نقل و نبات!!
:-sعجب وزن درهم برهمی!!>:/
باسمه الذی هو مُنی قلوب المشتاقین
یا مُنی قلبی نظر کن سوی بَد غمضِ بَصَر کن
آه دوشینه نگیرد دامنت، از ما حذر کن
محو روی همچو ماهم بی تو من زار و تباهم
ای همه هستی عالم کی دهی در خانه راهم؟
پ.ن
قسمتی از شعری بلند.
باسم ربّ المهدی(عج)
نقل و نبات من تویی آب حیات من تویی
ای شه غایب از نظر آن سُبحات من تویی
بی تو ملول گشته جان ای ز دو دیده ام نهان
باز بیا به تعزیت بی تو عزاست این جهان
تا به کی ات صدا کنم به جمعه ها دعا کنم؟
میان ندبه های خود خدا خدا خدا کنم؟
نیست مرا دگر نَفَس گشته جهان مرا قفس
ای دو دَمِ مانده به جا دگر میا بس است بس
بسیار زیبا و پرمحتوابود.
سماء بیکرانش را حد وصف, نی فزون کند
جامم به نام تو ای مهر , کی فزون کند
عشقم به نام تولای تو جان می گیرد
انگه که تیز از تیغه شمشیر خون فزون کند
خوشحال می شوم اگر شعرم را نقد کنید
در ویرایش کلمه فزون جا افتاده بود اضافه کردم
باسمه الرئوف
ذوق حضور تو مرا نقد سخن ز سر بَرَد
هر چه تو می زنی قلم، زان دل ما ثمر برد
لیک اوامر شما در برِ ما اطاعت است
وزن کمی خراب و بد،قافیه اش به غایت است:)
قافیه هم اگر شود بهتر از این،چه می شود!
مثل جمال ماه نو در نظرت که می شود؟
@};-@};-@};-
دال بر تحسین دوست ترغیب است
وقتی که خطابش بر ما تشویق است
@};-@};-@};-
ممنون . حالا ما که خودمون کلا استادیم اما ای وزن که می گویی چی چی هست ؟
باسمه المجیب
عرض سلام و ارادت
وزن نظم و هماهنگی در طول شعر و چیدمان هجاها ست.
شعرِ موزون روان خوانده می شود و به زبان ثقیل نمی آید.
شعر یک نوع موسیقی و آهنگ دارد، فراز و فرودش منظم است
اگر این روانی و نظم بهم بخورد یعنی اشکال یا اشکالاتی در وزن شعر
وجود دارد.
تخصصی ترش را می توانید از جناب رضا-د سؤال کنید.
@};-@};-@};-
سلام و احترام
ممنون از وقتی که می گذارید . بله چشم . ان شاءالله فرصتی بشود از محضر بزرگواران استفاده کنیم.@};-
باسمه الرفیق
سلام بر شما خواهر خوبم
الهی چشم تو روشن به رویی
که هر جا هست در هر سمت و سویی
الهی در رکابش یار باشی
به چشمِ مِهر او بسیار باشی
الهی دست حق پشت و پناهت
نگاه حق مداوم بر نگاهت
@};-@};-@};-