جمع بندی تناقض میان کلام قرآن و احادیث پیرامون آگاهی مردگان

تب‌های اولیه

135 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تناقض میان کلام قرآن و احادیث پیرامون آگاهی مردگان

با سلام، در کتاب دینی مدارس به بچه ها اینگونه آموخته میشود که انسان میتواند با مردگان سخن بگوید و آنها به سخنان ما آگاه اند و برای این آموزه چنین استدلال میشود که در حدیثی كه در صحیح بخارى در مورد داستان جنگ بدر آمده چنین مى خوانیم:

بعد از شكست كفار و پایان گرفتن جنگ، پیامبر با جمعى از یارانش به كنار چاهى آمد كه اجساد كشتگان مشركان را در آن افكنده بودند، و آنها را با نامهایشان صدا زد و گفت: آیا بهتر نبود كه شما اطاعت خدا و پیامبرش را مى كردید؟ ما آنچه را خدا وعده داده بود یافتیم، آیا شما آنچه را پروردگارتان وعده داده بود یافتید؟! در اینجا عمر گفت: اى رسول خدا! تو با اجسادى سخن مى گوئى كه روح ندارند، رسول الله فرمود: و الذى نفس محمد بیده ما انتم باسمع لما اقول منهم: سوگند به كسى كه جان محمد در دست او است، شما نسبت به آنچه مى گویم از آنها شنواتر نیستید.

که البته در کتاب دین و زندگی (2) این سخن به این شکل آمده که :

رسول اکرم (ص) در جنگ بدر با کشتگان کفار حرف زدند : اي فلان ، اي فلان ، آن چه پروردگارمان به ما وعده داده بود ، حق يافتيم ؛ آيا شما نيز آن چه پروردگارتان وعده داده بود ، حق يافتيد ؟ گفته شد : اي رسول خدا ، آيا ايشان را مي خواني در حالي که مردگان اند ؟ فرمود : قسم به کسي که جانم در دست اوست ، ايشان به اين کلام از شما شنوا ترند ، و فقط بر پاسخ دادن توانا نيستند .


حال میخواستم ببینم آیا این مساله در تناقض آشکار با آیات قرآن نیست ؟ چرا که در قرآن آمده است :

إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاء إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ

تو نمى توانى سخنت را به گوش مردگان برسانى و نمى توانى كران را هنگامى كه روى بر مى گردانند و پشت مى كنند صدا كنى !

وَ مَا یسْتَوِی الْأَحْیاء وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ یسْمِعُ مَن یشَاءُ وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِی الْقُبُورِ

و زندگان و مردگان یكسان نیستند. خداست كه هر كه را بخواهد شنوا مى ‏گرداند و تو كسانى را كه در گورهایند نمى ‏توانى شنوا سازى.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد آلاء

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب خدمت شما دوست گرامی ؛

به من بیاموز;890320 نوشت:
حال میخواستم ببینم آیا این مساله در تناقض آشکار با آیات قرآن نیست ؟ چرا که در قرآن آمده است :

إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاء إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ

تو نمى توانى سخنت را به گوش مردگان برسانى و نمى توانى كران را هنگامى كه روى بر مى گردانند و پشت مى كنند صدا كنى !

وَ مَا یسْتَوِی الْأَحْیاء وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ یسْمِعُ مَن یشَاءُ وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِی الْقُبُورِ

و زندگان و مردگان یكسان نیستند. خداست كه هر كه را بخواهد شنوا مى ‏گرداند و تو كسانى را كه در گورهایند نمى ‏توانى شنوا سازى.

در پاسخ به سوال شما دوست گرامی از تفسیر نمونه مطالبی را خدمتتان بیان می دارم :

در ذیل آیه اولی که به آن اشاره نموده اید چنین آمده:

مخاطب تو زندگانند، آنها كه روحى زنده و بيدار و حق طلب دارند، نه مردگان زنده‏نما كه تعصب و لجاجت و استمرار بر گناه، فكر و انديشه آنها را تعطيل كرده است؛ حتى كسانى كه زنده‏اند اما گوشهاى آنها كر است نمى‏توانى سخن خود را به آنها برسانى، مخصوصا هنگامى كه پشت كنند و از تو دور شوند" (وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ).
باز اگر نزديك تو بودند، ممكن بود سر در گوش آنها بگذارى و فرياد كشى و كمى از امواج صوت تو در سامعه سنگين آنها منعكس گردد اما آنها كرانى هستند كه رو بر تافته و مرتبا دور مى‏شوند (1)
اما در مورد آیه دوم نیز در تفسیر نمونه این بیان مطرح شده است:

اينكه آيات مورد بحث سخن از عدم درك مردگان به طور عادى و طبيعى مى‏گويد، اما روايت جنگ بدر يا تلقين ميت مربوط به شرائط فوق العاده است كه خداوند سخنان پيامبرش را به طور فوق العاده به گوش آن مردگان مى‏رساند.
به تعبير ديگر ارتباط انسان در جهان برزخ با عالم دنيا قطع مى‏شود جز در مواردى كه خداوند فرمان مى‏دهد اين ارتباط برقرار گردد، به همين دليل در شرايط عادى ما نمى‏توانيم ارتباط با مردگان پيدا كنيم.
سؤال ديگر اينكه: اگر صداى ما به گوش مردگان نمى‏رسد سلام بر پيامبر ص و امامان ع و توسل به آنها و زيارت قبورشان و تقاضاى شفاعت از آنان در پيشگاه خدا چه مفهومى دارد؟
جمعى از وهابيها كه عموما به جمود فكرى معروفند نيز با تكيه بر همين پندار از ظواهر ابتدايى بى آنكه آيات ديگر قرآن را بررسى كنند، و براى احاديث بسيارى كه از پيامبر ص نقل شده وقعى بنهند، مساله توسل را نفى كرده، و به گمان خود خط بطلان بر آن كشيده‏اند.
پاسخ اين سؤال نيز به این باز می گردد که حساب پيامبر ص و مردان خدا از ديگران جدا است، آنها همانند" شهداء" (بلكه در صف مقدم بر آنان) قرار دارند و زندگان جاويدند، و به مصداق أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ" از روزيهاى پروردگار بهره مى‏گيرند" و به فرمان خداوند ارتباط خود را با اين جهان حفظ مى‏كنند، همانگونه كه در اين جهان مى‏توانند با مردگان- همچون كشتگان بدر- ارتباط برقرار سازند.
روى همين جهت در روايات فراوانى كه در كتب اهل سنت و شيعه آمده است مى‏خوانيم: پيامبر ص و امامان ع سخن كسانى را كه از دور و نزديك بر آنها سلام مى‏فرستند، مى‏شنوند، و به آنها پاسخ مى‏گويد، و حتى اعمال را بر آنها عرضه مى‏دارند .
قابل توجه اينكه ما ماموريم كه در تشهد نماز سلام بر پيامبر ص بفرستيم و اين اعتقاد همه مسلمين اعم از شيعه و اهل سنت است، چگونه ممكن است او را مخاطب سازيم به چيزى كه هرگز آن را نمى‏شنود؟! در روايات متعددى در صحيح مسلم از ابو سعيد خدرى و ابو هريره از شخص پيامبر ص نقل شده كه فرمود:«لقنوا موتاكم لا اله الا اللَّه»
«مردگان خود را تلقين لا اله الا اللَّه كنيد»(2)
در" نهج البلاغه" نيز به مساله بر قرار ساختن ارتباط با ارواح مردگان اشاره شده است كه على ع با ارواح مؤمنانى كه در قبرستان پشت كوفه بودند سخن گفت (3)(4)
(1)-مکارم شیرازی ، تفسير نمونه، ج‏15، ص: 54.
(2)-مسلم، صحيح مسلم" كتاب الجنائز حديث 1 و 2 ،جلد 2 صفحه 631.
(3)- نهج البلاغه كلمات قصار جمله 130.
(4)- مکارم شیرازی ، تفسير نمونه، ج18، ص: 234و235.

آلاء;890983 نوشت:

سؤال ديگر اينكه: اگر صداى ما به گوش مردگان نمى‏رسد سلام بر پيامبر ص و امامان ع و توسل به آنها و زيارت قبورشان و تقاضاى شفاعت از آنان در پيشگاه خدا چه مفهومى دارد؟

سلام
مگر هر کاری که مردم انجام می دهند باید مفهوم خاصی داشته باشد؟ در قلمرو مذهب ، مردم معمولاً در انجام امور مذهبی خود نگاه به هم می کنند یا از شخص بخصوصی تقلید می کنند اما خود نمی دانند که چه می کنند . شخصاً مردمی را دیده ام که در دعای رجب، همه با هم با دست چپ ریش خود را می گیرند و انگشت سبابه دست راست خود را مرتب به چپ و راست تکان می دهند و هیچکس مفهوم کاری را که انجام می دهد نمی داند ، اگر از تک تک آنها بپرسی چرا این کار را می کنی خواهد گفت: دیدم بقیه چنین می کنند من هم کردم!
کسانی که مردگان را به استمداد می خوانند؛ یا می خواهند مردگان بلایی از آنها دفع کنند ، مرضی را شفا دهند ، مالی به ایشان بدهند و از این قبیل درخواستها. یا اینکه می خواهند در آخرت واسطه شوند و مانع رفتن آنها به جهنم گردند. این همیشه بوده و به اندازه عمر بشری قدمت دارد اما کتاب خداوند همواره آن را تقبیح و منع نموده است.
در حقیقت مردگان صدای ما را نمی شنوند اما آنکس که آنها را شنوا معرفی کرده برایمان نقشه شومی کشیده و قرآن دستش را رو کرده و نقشه اش را بر ملا نموده است.
اگر شانس بیاورم و این تاپیک نیز به عاقبت تاپیکهای دیگر گرفتار نشود و قفل و بند نگردد ، در این باره بیشتر توضیح خواهم داد و منتظر پاسخهای شما نیز خواهم ماند.

به من بیاموز;890320 نوشت:
إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاء إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ

تو نمى توانى سخنت را به گوش مردگان برسانى و نمى توانى كران را هنگامى كه روى بر مى گردانند و پشت مى كنند صدا كنى !

وَ مَا یسْتَوِی الْأَحْیاء وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ یسْمِعُ مَن یشَاءُ وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِی الْقُبُورِ

و زندگان و مردگان یكسان نیستند. خداست كه هر كه را بخواهد شنوا مى ‏گرداند و تو كسانى را كه در گورهایند نمى ‏توانى شنوا سازى.

با سلام

اگر تفاسير وهابيون وسلفيون را ببينيد گفته اند كه مقصود از مردگان در آيات فوق كفار هستند كه قلبشان مرده است نه جسم فيزيكي ميت .

وجالبست محمد امين بن محمد بن مختار شنقيطي در تفسير اضواء البيان بخوبي پرده از اشتباه ابن تيميه در تفسير اين آيه برداشته :

قوله تعالى : إنك لا تسمع الموتى ولا تسمع الصم الدعاء إذا ولوا مدبرين . اعلم أن التحقيق الذي دلت عليه القرائن القرآنية واستقراء القرآن أن معنى قوله : إنك لا تسمع الموتى ، لا يصح فيه من أقوال العلماء ، إلا تفسيران : الأول : أن المعنى : إنك لا تسمع الموتى ، أي : لا تسمع الكفار الذين أمات الله قلوبهم ، وكتب عليهم الشقاء في سابق علمه إسماع هدى وانتفاع ; لأن الله كتب عليهم الشقاء ، فختم على قلوبهم ، وعلى سمعهم ، وجعل على قلوبهم الأكنة ، وفي آذانهم الوقر ، [ ص: 125 ] وعلى أبصارهم الغشاوة ، فلا يسمعون الحق سماع اهتداء وانتفاع . ومن القرائن القرآنية الدالة على ما ذكرنا ، أنه جل وعلا قال بعده : وما أنت بهادي العمي عن ضلالتهم إن تسمع [ 27 \ 81 ] .

فاتضح بهذه القرينة أن المعنى : إنك لا تسمع الموتى ، أي : الكفار الذين هم أشقياء في علم الله إسماع هدى وقبول للحق ، ما تسمع ذلك الإسماع وما أنت بهادي العمي عن ضلالتهم ، فمقابلته جل وعلا بالإسماع المنفي في الآية عن الموتى بالإسماع المثبت فيها لمن يؤمن بآياته ، فهو مسلم دليل واضح على أن المراد بالموت في الآية موت الكفر والشقاء ، لا موت مفارقة الروح للبدن ، ولو كان المراد بالموت في قوله : إنك لا تسمع الموتى ، مفارقة الروح للبدن لما قابل قوله : إنك لا تسمع الموتى بقوله : إن تسمع إلا من يؤمن بآياتنا بل لقابله بما يناسبه ، كأن يقال : إن تسمع إلا من لم يمت ، أي : يفارق روحه بدنه ، كما هو واضح .

وكثيرًا ما يُطْلِقُ القرآنُ اسمَ (الميتِ) على (الكفرِ)، كقولِه تعالى: {أَوَمَنْ كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ} [الأنعام: آية 122] وكقولِه: {وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلاَ الْأَمْوَاتُ} [فاطر: آية 22] يعني بالأحياءِ: المؤمنين، وبالأمواتِ: الكفرةَ؛ لأن الكافرَ - والعياذُ بِاللَّهِ - كأنه ميتٌ؛ لأن حركاتِ حياتِه لم تَكُنْ في شيءٍ ينفعُه عندَ رَبِّهِ - جل وعلا - في حياتِه الأُخْرَى، فصارَ ميتَ القلبِ كأنه ميتٌ بِالْكُلِّيَّةِ؛ وَلِذَا قال: {وَالْمَوْتَى} أي: الكفارُ الذين خَتَمَ اللَّهُ على قلوبِهم، وأماتَ قلوبَهم، لا حيلةَ في إيمانِهم، فلا تَحْزَنْ عليهم، ولكن هَوِّنْ عليكَ، فحسابُهم إلى اللَّهِ، وَهُدَاهُمْ عليه، اللَّهُ هو الذي أَضَلَّهُمْ في الدنيا، ويومَ القيامةِ يَبْعَثُهُمْ، ثم إليه يُرْجَعُونَ، فَيُجَازِيهِمْ على أعمالِهم. فَهُدَاهُمْ بيدِه، وشقاؤُهم بيدِه، وحسابُهم إليه. وأنتَ إنما أنتَ نذيرٌ، وقد بَلَّغْتَ وَنَصَحْتَ، وأديتَ الأمانةَ، فقمتَ بما عليكَ، وَهَوِّنْ عليكَ؛ ولذا قال: {إِنَّمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ} [الأنعام: آية 36].


الكتاب: العَذْبُ النَّمِيرُ مِنْ مَجَالِسِ الشَّنْقِيطِيِّ فِي التَّفْسِيرِ
المؤلف: محمد الأمين بن محمد المختار بن عبد القادر الجكني الشنقيطي (المتوفى: 1393هـ)
المحقق: خالد بن عثمان السبت
إشراف: بكر بن عبد الله أبو زيد
الناشر: دار عالم الفوائد للنشر والتوزيع، مكة المكرمة

در موضوع شنيدن مردگان صداها و ...قال الشنقيطي: "اعلم أن الذي يقتضي الدليل رجحانه هو أن الموتى في قبورهم يسمعون كلام من كلمهم... وإيضاح كون الدليل يقتضي رجحان ذلك، مبني على مقدمتين:
الأولى منهما: أن سماع الموتى ثبت عن النبي - صلى الله عليه وسلم - في أحاديث متعددة ثبوتا لا #مطعن فيه، ولم يذكر النبي - صلى الله عليه وسلم - أن ذلك خاص بإنسان ولا بوقت.

ميگه شنيدن مردگان ثابت شده اثبات شدني از نبي ص در احاديث متعددي كه هيچ خدشه اي برآنها وارد نيست ومخصوص بزمان وانساني خاصي هم نيست .

وقتي گفتن تفسير قران كار هر كسي نيست نتيجه اش ميشه اين اختلاف عظيم در احكام ودين و...


تفصيل توسل از قران وسنت صحيح :‌Download

به من بیاموز;890320 نوشت:
حال میخواستم ببینم آیا این مساله در تناقض آشکار با آیات قرآن نیست ؟ چرا که در قرآن آمده است :

إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاء إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ

تو نمى توانى سخنت را به گوش مردگان برسانى و نمى توانى كران را هنگامى كه روى بر مى گردانند و پشت مى كنند صدا كنى !

وَ مَا یسْتَوِی الْأَحْیاء وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ یسْمِعُ مَن یشَاءُ وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِی الْقُبُورِ

و زندگان و مردگان یكسان نیستند. خداست كه هر كه را بخواهد شنوا مى ‏گرداند و تو كسانى را كه در گورهایند نمى ‏توانى شنوا سازى


سلام
منظور از اموات در اینجا منکران و تکذیب کنندگان پیامبر ص و قرآن اند و منظور از مرگ، کفر و غفلت است .
در آیات قرآن کریم به این مرگ معنوی و آثارش تصریح شده :
و لهم آذان لا یسمعون بها
و برای آنها گوش هایی است که با آن نمی شنوند
لذا بین اموات روایت مذکور و اموات در این آیات تفاوت است
در آیه 42 سوره یونس در خصوص ناشنوایی معنوی مکذبین می خوانیم:
آنها(منکران) به سخنان تو گوش می دهند اما آیا تو می توانی سخن را به گوش(عقل) آنها برسانی در حالیکه تعقل نمی کنند؟
یا در آیه 81 سوره نمل می فرماید:
و ما انت بهادی العمی عن ضلالتهم ان تسمع الامن یومن بآیاتنا و هم مسلمون
و تو هدایتگر کوران به راه هدایت نیستی تنها کسی سخن تورا می شنود که به آیات ما ایمان داشته باشد و تسلیم شده باشد
در آیات سوره مبارکه فاطر هم مضمون کلی آیات مربوط به مکذبین و منکرین است.
پس منظور از کوری و کری در این آیات کوری و کری معنوی است و الا معنای آیات محرومیت افراد کور و کر عادی از ایمان و اسلام خواهد بود که قابل قبول نیست.
یا علیم

وهابیت در مرحله اول میگوید

این ایات دارد میگوید مرده نمیشنود

اما وقتی شما بگویید مقصود کفار هستند که قلبشان مرده است

در مرحله دوم میگویند

همین که مرده دلان به مردگان تشبیه شدند یعنی هر دو در نشنیدن مشترک هستند
مرده نمیشنود چه میت باشد و چه مرده دل باشد

از اینجا به بعد به مرحله سوم نزاع می رسیم
که در سطح اسک دین نیست ... البته اگر بحث به مرحله سوم رسید استفاده میبرم ! Smile

اگر به کثرت باشد ، طبق آمارهای موجود ؛ جمعیت مسیحیان جهان بیشتر از مسلمانان است و اگر از منظر قدمت بنگریم ، آنها قرنها بیشتر از مسلمانان قدمت دارند . آیا این قدمت و کثرت می تواند گواه صدق باورها و عقاید اشتباه آنها باشد؟
آنها باور کرده اند که مسیح حتی بعد از مرگش از اخبار دنیا اطلاع دارد و در آن تأثیر گذار است. گمان می کنند هرجا عیسی را بخوانند او همانجاست و صدایشان را می شنود و دعایشان را اجابت می کند در حالی که قرآن خلاف این را می گوید و نشان می دهد عیسی پس از مرگش نه می شنود نه می بیند و نه قادر است کاری برای کسی انجام دهد. در آیان 116 و 117 سوره مائده چنین نقل می شود که خداوند به عیسی مسیح می گوید: ای عیسی ، ای پسر مریم ، ایا تو به مردم گفتی که خود و مادرت را سوای الله به خدایی بگیرند؟
و او پاسخ می دهد: اگر گفته بودم حتماً آن را می دانستی . تو از درون من آگاهی ولی من از درون تو آگاه نیستم. تا زمانی که میانشان زندگی می کردم شاهد بودم که چه می کنند و زمانی که جانم را ستاندی تو خود شاهد اعمال آنها بودی و این تویی که بر هر چیزی شاهدی.
آیا مسیحیان قبول می کنند که رسولشان بعد از مرگ از اخبار دنیا بی اطلاع است و هیچ صدایی را نمی شنود؟
آنها نیز همچون مردم ما گمان می کنند هر جا که باشند و پیامبرشان را صدابزنند ، او همراه آنها خواهد بود و صدایشان را می شنود و درخواستشان را اجابت می کند
درست مانند خداوند که می گوید هو معکم این ما کنتم - هرجا که باشید او با شماست
در این میان چه کسی راست نمی گوید؟ خداوند یا آنها که غیر او را به خدایی گرفته اند؟
این رسم اهریمن است که پیامبران را در زمان حیاتشان خوار و خفیف وشاعر و کاهن و دیوانه جلوه دهد تا کسی به کلام الله که از زبان همین پیامبران جاری می شود توجه نکند. در عوض وقتی آنها مردند ، مقامشان را ترفیع دهد و آنها را به خدا تبدیل نماید تا اگر کلام خود را به آنها منسوب کرد کسی در آن شک نکند.
آیا ندیدید مسیح چه گفت؟ خداوند پرسید تو به مردم چنین گفتی و او گفت نه. پس مردم از کجا فهمیده بودند که در گذشته های دور و در اعماق تاریک تاریخ ، رسولشان چنان گفته؟! از طریق روایات کذب منسوب به او و از طریق همین قال فلان عن فلان ..... عن فلانها.
خداوند این محاوره را در کتابش نقل کرد تا مسلمانان نیز مانند مسیحیان به دام اهریمن نیفتند و فریب حرفهای او را ، که به پیامبر خدا می بندد ، نخورند.
اصلاً چرا راه دور برویم ؟! ببینید قرآن در مورد مردگانی ( مانند مسیح) که شیطان آنها را به خدا تبدیل کرده چه می گوید:

وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ
آنهايى را كه به جاى الله به خدايى مى‌خوانند، نمى‌توانند چيزى بيافرينند، و خود مخلوقند.

أَمْوَاتٌ غَيْرُ أَحْيَاءٍ ۖ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ
مردگانند، نه زندگان، و ندانند كه چه وقت آنها را دوباره زنده مى‌كنند.

اینها آیات الهی است که بر شما خوانده می شود و حجت را بر شما تمام می کند، پس مواظب باشید شیطان فریبتان ندهد .

تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ ۖ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ
اين آيات الهى است كه به حق بر تو مى‌خوانيم پس به كدامين حديث بعد از خداوند و آيات او ايمان مى‌آورند؟

shahed1;891058 نوشت:
وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ
آنهايى را كه به جاى الله به خدايى مى‌خوانند، نمى‌توانند چيزى بيافرينند، و خود مخلوقند.

أَمْوَاتٌ غَيْرُ أَحْيَاءٍ ۖ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ
مردگانند، نه زندگان، و ندانند كه چه وقت آنها را دوباره زنده مى‌كنند.

اینها آیات الهی است که بر شما خوانده می شود و حجت را بر شما تمام می کند، پس مواظب باشید شیطان فریبتان ندهد .

تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ ۖ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ
اين آيات الهى است كه به حق بر تو مى‌خوانيم پس به كدامين حديث بعد از خداوند و آيات او ايمان مى‌آورند؟

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله و برکاته

ما سجده ملائک بر آدم را شرک نمی دانیم چون می دانیم حجتی از طرف خدا هست

سجده به سوی کعبه را شرک نمی دانیم چون می دانیم حجتی از سوی خدا هست.

برای تعظیم شعائر هم همن گونه است

shahed1;891028 نوشت:
خود را مرتب به چپ و راست تکان می دهند و هیچکس مفهوم کاری را که انجام می دهد نمی داند ، اگر از تک تک آنها بپرسی چرا این کار را می کنی خواهد گفت: دیدم بقیه چنین می کنند من هم کردم!
کسانی که مردگان را به استمداد می خوانند؛ یا می خواهند مردگان بلایی از آنها دفع کنند ، مرضی را شفا دهند ، مالی به ایشان بدهند و از این قبیل درخواستها. یا اینکه می خواهند در آخرت واسطه شوند و مانع رفتن آنها به جهنم گردند. این همیشه بوده و به اندازه عمر بشری قدمت دارد اما کتاب خداوند همواره آن را تقبیح و منع نموده است.

چه کسی گفته ما از مرده کمک می خواهیم؟

shahed1;891028 نوشت:
در حقیقت مردگان صدای ما را نمی شنوند اما آنکس که آنها را شنوا معرفی کرده برایمان نقشه شومی کشیده و قرآن دستش را رو کرده و نقشه اش را بر ملا نموده است.
اگر شانس بیاورم و این تاپیک نیز به عاقبت تاپیکهای دیگر گرفتار نشود و قفل و بند نگردد ، در این باره بیشتر توضیح خواهم داد و منتظر پاسخهای شما نیز خواهم ماند.

چه کسی گفته؟ مردگان صدای ما را نمی شنوند؟

یا علی(ع)@};-

رستگاران;891069 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله و برکاته

ما سجده ملائک بر آدم را شرک نمی دانیم چون می دانیم حجتی از طرف خدا هست

سجده به سوی کعبه را شرک نمی دانیم چون می دانیم حجتی از سوی خدا هست.

برای تعظیم شعائر هم همن گونه است


موضوع تاپیک درباره تناقض میان کلام قرآن و احادیث پیرامون آگاهی مردگان است پس لطفاً در این باره صحبت کنید.

نقل قول:
چه کسی گفته ما از مرده کمک می خواهیم؟

شما را نمی دانم ولی بسیاری از مردم ما این کار را می کنند. بنظر شما شخصی که خود را به پنجره فولاد می بندد برای چه این کار را می کند؟ یا کسی که فرزند معلولش را به کنار این پنجره برده ، از آن چه می خواهد؟



یا این شخص برای چه سر فرزند معلولش را به این ضریح می مالد ؟ آنهم ضریحی که صدها کیلومتر با قبر حسین فاصله دارد!



نقل قول:
چه کسی گفته؟ مردگان صدای ما را نمی شنوند؟

خداوند گفته. مگر پستی را که نقل قولش کردی نخواندی؟!

هنگامی که ابراهیم خدایان قوم خود را درهم می کوبد مردم شتابان به بتکده هجوم می آورند و از او می پرسند: ای ابراهیم! آیا تو خدایانمان را به این روز انداخته ای ؟ جواب آخری که ابراهیم به قوم خود می دهد این است: « آیا چیزی را که خود تراشیده اید می پرستید؟!»
و این تمام حقیقت حال یک بت پرست است اما آیا او خودش این حقیقت را می پذیرد؟ هرگز و ابدا.
هرچند که هندوها حقیقتاً مجسمه ها و بناهای دست ساز خود را شفیع قرار می دهند و از آنها یاری می جویند، آیا یک هندو می پذیرد که مثلاً محبوبترین شفیع و شفا دهنده او فقط مجسمه ای سنگی با رأس فیل است؟
مجسمه فقط و فقط یک نماد است و الا گانشا پسر شیواست که با ضربه پدر سر خود را از دست داده و شیوا برای زنده کردنش سر فیل بر تن او نهاده است. حالا گانشا گره گشای بسیاری از مشکلات مرم و بر آورنده حاجات آنهاست و بسیاری از مردم هند صبح و شام از او استعانت و یاری می جویند و گمان می کنند که او پاسخشان را می دهد!


کاروان سفینه النجاه را بخاطر دارید؟ خیلی ها این کاروان را دیدند و شاهد رفتار مردم با آن بودند. بعضی ها جلوی آن گاو و گوسفند قربانی می کردند و نذری می دادند ، البسه و دستمالهای خود را به قصد تبرک به آن می مالیدند ، از آن طلب حاجت می کردند و بعض نیز از آن شفا می خواستند ... اما مگر آن ضریح چه بود که مردم با گریه از آن کمک می خواستند و در و دیوارش را با عشق لمس می کردند و می بوسیدند؟
مگر همین مردم آن را نساخته بودند؟

width: 100%

[TD="class: alt2"]http://ghorb.net/fa/1391/09/1461

حدود ۱۱۸ کیلوگرم طلا در ساخت ضریح به کار رفته است که تمام آن‌ها از زیورآلات اهدایی بانوان زینبی است، بدون اینکه حتی یک گرم طلا خریداری شده باشد و نکته دیگر اینکه بخش اعظم هدایا و نذورات توسط اقشار آسیب‌پذیر و دهک‌های پایین درآمدی جامعه تأمین شده است.[/TD]


آن ضریح یک فرق اساسی با دیگر ساخته های بشری داشت: انگار که روح حسین در آن حلول کرده بود و مردم از طریق ضریح داشتند با او رابطه برقرار می کردند!


shahed1;891112 نوشت:
موضوع تاپیک درباره تناقض میان کلام قرآن و احادیث پیرامون آگاهی مردگان است پس لطفاً در این باره صحبت کنید.

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله و برکاته

ببنید اگر دقت کنید کسانی که بخواهند بدون بررسی دقیق قرآن بهانه بیاورند به راحتی آیات بت پرستان را می آورند و می گویند کعبه هم که سجده می کنید به سمتش سنگست!
یا ملائکه بر آدم سجده کردندو...
یا با خواندن یدالله فوق ایدیهم می گویند پس خدا دست دارد!

همان گونه که گفتم و قبلا برای شما آیه 7 آل عمران را آوردن به طور صریح از محکم و متشابه صحبت کرده و همچنین آیات قرآن ناسخ و منسوخ هستند برای همین باید این موراد را هم در نظر گرفت

shahed1;891112 نوشت:
شما را نمی دانم ولی بسیاری از مردم ما این کار را می کنند. بنظر شما شخصی که خود را به پنجره فولاد می بندد برای چه این کار را می کند؟ یا کسی که فرزند معلولش را به کنار این پنجره برده ، از آن چه می خواهد؟

اگر مردم به قصد آن فولاد و آهن بروند شرک است(به معنای اینکه تاثیر و شفا را از خدا ندانند.)

و اگر از همان آهن و فولاد بخواهند شرک است اما اگر وسیله ای از جانب خدا بدانند چه طور؟

باز شرک می شود؟

نظر ما: ما شیعیان امامیه(طبق قاعده مذهب) هیچ نبی و وصی ایی را مستقل از خدا نمی دانیم و هرچه هست از خداوند یکتای عالم است. و نبی(ص) و وصی ایشان(ع) به اذن الله شفا می دهند .
(حرم امامان(ع) مرقد ایشان است و ما قائل به زنده بودن ایشان هستیم.)

shahed1;891112 نوشت:
یا این شخص برای چه سر فرزند معلولش را به این ضریح می مالد ؟ آنهم ضریحی که صدها کیلومتر با قبر حسین فاصله دارد!

اجمالا شما را به سوره یوسف آیاتی که بشارت زنده بودن یوسف نبی(س) به یعقوب نبی (س) می رسد ارجاءمی دهم.

این پیراهن مرا ببرید، و بر صورت پدرم بیندازید تا بینا شود; و همه خانواده خود را نزد من بیاورید.» ۹۳هنگامى که کاروان (از سرزمین مصر) جدا شد، پدرشان [= یعقوب] گفت: «من بوى یوسف را احساس مى کنم، اگر مرا به نادانى و کم عقلى نسبت ندهید.» ۹۴گفتند: «به خدا تو در همان گمراهى سابقت هستى!» 95
منبع:http://makarem.ir/quran/?lid=0&view=1#12:87

ببینید این مسئله شناخت و شنیدن بوی یوسف نبی(ع) از راه دور برای کسانی که درکی از شناخت حضرت یعقوب(ع) نداشتند سخت بود

توصیه می کنم سوره یوسف را بخوانید شبهه در این زمینه حل می شود ان شاء الله

shahed1;891112 نوشت:
خداوند گفته. مگر پستی را که نقل قولش کردی نخواندی؟!

خواندم

خدا خیلی حرف ها زده

مثل همین ید الله فوق ایدیهم

مثل
آنان[ =منافقان] همانند کسانى هستند که آتشى افروخته اند(تا از تاریکى وحشتناک رهایى یابند)، ولى همین که آتش اطرافشان را روشن ساخت، خداوند روشنایى آنها را گرفته; و در تاریکیها رهایشان مى سازد، در حالى که (چیزى را) نمى بینند. ۱۷آنها کر و لال و کورند; لذا (از راه خطا) باز نمى گردند18
بقره
منبع:http://makarem.ir/quran/?lid=0&view=1#2:17

shahed1;891133 نوشت:
هنگامی که ابراهیم خدایان قوم خود را درهم می کوبد مردم شتابان به بتکده هجوم می آورند و از او می پرسند: ای ابراهیم! آیا تو خدایانمان را به این روز انداخته ای ؟ جواب آخری که ابراهیم به قوم خود می دهد این است: « آیا چیزی را که خود تراشیده اید می پرستید؟!»
و این تمام حقیقت حال یک بت پرست است اما آیا او خودش این حقیقت را می پذیرد؟ هرگز و ابدا.
هرچند که هندوها حقیقتاً مجسمه ها و بناهای دست ساز خود را شفیع قرار می دهند و از آنها یاری می جویند، آیا یک هندو می پذیرد که مثلاً محبوبترین شفیع و شفا دهنده او فقط مجسمه ای سنگی با رأس فیل است؟
مجسمه فقط و فقط یک نماد است و الا گانشا پسر شیواست که با ضربه پدر سر خود را از دست داده و شیوا برای زنده کردنش سر فیل بر تن او نهاده است. حالا گانشا گره گشای بسیاری از مشکلات مرم و بر آورنده حاجات آنهاست و بسیاری از مردم هند صبح و شام از او استعانت و یاری می جویند و گمان می کنند که او پاسخشان را می دهد!

اگر به پست قبلیم به جای اشاره در مورد موضع بحث دقت می کردید و جوابتان را می دادید نیاز نبود این پست را تکرار کنید پستی را که در موضوعی که قفل شد چند پست قرار دادیدو بسته شد تا استاد بحث صحبت کنند ان شاء الله

shahed1;891133 نوشت:
قَالُوا مَا أَخْلَفْنَا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنَا وَلَٰكِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَارًا مِنْ زِينَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنَاهَا فَكَذَٰلِكَ أَلْقَى السَّامِرِيُّ
گفتند: «ما به میل و اراده خود از وعده تو تخلّف نکردیم؛ بلکه مقداری از زیورهای قوم را که با خود داشتیم افکندیم!» و سامری اینچنین القا کرد...

دو امری که شبیه به هم اند الزاما عین هم نیستن و آوردن سندی از قرآن برای آن که مصداقش هر کس می تواند باشد بنظرم صحیح نیست

حال اگر در مورد مردگان سوالی دارید بفرمایید

چرا خدا پیامبرش(ص) را این آیه رو بر آن نازل کرد؟

مگر پیامبر(ص) با مردگان صحبت می کرد؟

اگر می کرد و خدا او را نهی کرده است
پس چرا گفته هر گز نمی توانی سخنت را بگوش آنها برسانی؟

و اگر صحبت شده پس می توانند صدای ما را بشنوند

اگر هم متشابه باشد پس سزاوار است به ام الکتاب رجوع کنیم

نظر شما در مورد رجعت چیست؟

در مورد زنده کردن مردگان؟

یا علی(ع)@};-

رستگاران;891150 نوشت:

اگر مردم به قصد آن فولاد و آهن بروند شرک است(به معنای اینکه تاثیر و شفا را از خدا ندانند.)

و اگر از همان آهن و فولاد بخواهند شرک است اما اگر وسیله ای از جانب خدا بدانند چه طور؟

باز شرک می شود؟

نظر ما: ما شیعیان امامیه(طبق قاعده مذهب) هیچ نبی و وصی ایی را مستقل از خدا نمی دانیم و هرچه هست از خداوند یکتای عالم است. و نبی(ص) و وصی ایشان(ع) به اذن الله شفا می دهند .
(حرم امامان(ع) مرقد ایشان است و ما قائل به زنده بودن ایشان هستیم.)

سلام

هر مذهبی ممکن است به چیزی قائل باشد، قائل بودن که حجت و برهان نمی شود!

خداوند می فرمایند:

وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ ۖ أَفَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ
و ما به هیچ کس پیش از تو عمر ابد ندادیم (تا به تو دهیم) آیا اگر تو بمیری آنان ابدا به دنیا زنده مانند؟!

إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ
تو می‌میری و آنها نیز خواهند مرد!

خداوند نام غیبت و بی خبری از دنیا را مرگ نهاده است ، شما به هرچه می خواهید قائل باشید!
درضمن باصراحت و قاطعیت هرچه تمامتر عرض می کنم ؛ در قرآن آیه ای پیدا نمی کنی که نشان دهد مرده ای ( در عین مرده بودن) با دنیا ارتباط برقرار کرده و یه اهل آن کمکی کرده باشد ، (چه بواسطه و چه بی واسطه) و به همین ترتیب آیه ای پیدا نمی کنید که نشان دهد اقوام پیامبران آلهه خود را مستقل از خداوند دانسته باشند . آنها نیز خدایان و اولیاء خود را واسطه تقرب قرار می دادند و اگر به آنها توسل می کردند یا به امرشان گردن می نهادند می گفتند:

وَاللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا
خدا ما را به آن دستور داده است

اگر برای خداوند شریک قائل می شدند و به او شرک می ورزیدند می گفتند:

لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَكْنَا وَلَا آبَاؤُنَا
اگر خدا می خواست نه ما و نه پدرانمان نسبت به او شرک نمی ورزیدیم

و خداوند در پاسخشان می گوید:

كَذَٰلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ
قبلیها نیز همینگونه دروغ می گفتند

خلاصه اینکه اقوام پیامبران همواره این را گفته اند، می گویند، و خواهند کفت. از یک شیعه یا سنی و وهابی بپرس چرا چنین می کنید این عین شرک است ! او بلافاصله خواهند گفت: قال فلان عن فلان .....عن فلان بنابراین خدا خودش به ما امر کرده که چنین کنیم چون پیامبرش چنین گفته.
شما دارید اشتباه می کنید، خداوند می فرمایند:
هیچ رسولی شما را امر نمی کند که پیامبران و فرشتگان را زب خود بگیرید ، آیا شما را پس از اینکه مسلمان شدیدبه کفر دعوت می کند؟! (آل عمران آیه 80)

نقل قول:
اجمالا شما را به سوره یوسف آیاتی که بشارت زنده بودن یوسف نبی(س) به یعقوب نبی (س) می رسد ارجاءمی دهم.

این پیراهن مرا ببرید، و بر صورت پدرم بیندازید تا بینا شود; و همه خانواده خود را نزد من بیاورید.» ۹۳هنگامى که کاروان (از سرزمین مصر) جدا شد، پدرشان [= یعقوب] گفت: «من بوى یوسف را احساس مى کنم، اگر مرا به نادانى و کم عقلى نسبت ندهید.» ۹۴گفتند: «به خدا تو در همان گمراهى سابقت هستى!» 95
منبع:http://makarem.ir/quran/?lid=0&view=1#12:87

ببینید این مسئله شناخت و شنیدن بوی یوسف نبی(ع) از راه دور برای کسانی که درکی از شناخت حضرت یعقوب(ع) نداشتند سخت بود

توصیه می کنم سوره یوسف را بخوانید شبهه در این زمینه حل می شود ان شاء الله

در این قضیه، نه یوسف و نه پیراهنش کوچکترین تأثیری ندارند همانگونه که موسی و عصایش در شکافته شدن دریا یا خلق اژدها بی تأثیر بودند بنابر این تعمیم شما بی فایده است.
موسی قبل از آن، خیلی کارها با عصایش می کرد ، به آن تکیه می داد، برگ درختان را برای گوسفندانش می ریخت و بقول خودش استفاده های دیگری از آن می بورد اما حتی به مخیله اش رسوخ نمی کرد که وقتی آن چوب دستی را می اندازد ممکن است به مار یا اژدها تبدیل شود و دقیقاً به همین دلیل بود که وقتی عصا را انداخت و به مار تبدیل شد پا به فرار گذاشت و پشت سرش را هم نگاه نکرد. متوجه می شوی چه می گویم؟

نقل قول:
خدا خیلی حرف ها زده

مثل همین ید الله فوق ایدیهم

مثل
آنان[ =منافقان] همانند کسانى هستند که آتشى افروخته اند(تا از تاریکى وحشتناک رهایى یابند)، ولى همین که آتش اطرافشان را روشن ساخت، خداوند روشنایى آنها را گرفته; و در تاریکیها رهایشان مى سازد، در حالى که (چیزى را) نمى بینند. ۱۷آنها کر و لال و کورند; لذا (از راه خطا) باز نمى گردند18
بقره
منبع:http://makarem.ir/quran/?lid=0&view=1#2:17



اگر چیزی را متوجه شوی و ندید بگیری و کتمان کنی گناهی بزرگ متوجه شده ای . آیا منظور آیات 116 و 117 مائده را متوجه شدی؟
خداوند در کتابش خیلی چیزها گفته ولی در آنجا می گوید پیامبری چون عیسی پس از مرگش ارتباطی با دنیا ندارد و از احوال آن بی خبر است ، می گوید یا نمی گوید؟
از شما تقاضا دارم من بعد سر به هوا حرف نزنید و به مطلب مورد بحث و آنچه از شما خواسته شده دقت کنید و بپردازید.

نقل قول:
اگر به پست قبلیم به جای اشاره در مورد موضع بحث دقت می کردید و جوابتان را می دادید نیاز نبود این پست را تکرار کنید پستی را که در موضوعی که قفل شد چند پست قرار دادیدو بسته شد تا استاد بحث صحبت کنند ان شاء الله


کارشناسان اسک دین قبلاً اینگونه عمل نمی کردند و تا موضوعی به انتها نمی رسید در تاپیک را قفل و بند نمی کردند و کارشناسان محترم نیز در پاسخ دادن تأخیر نداشتند . اما الآن نمی دانم چه اتفاقی افتاده که رویه عوض شده و موضوعی شروع نشده قفل می شود و غالباً کارشناسان در بحثها شرکت نمی کنند . نمونه آن تا پیک نماز از نظر قرآن و چند تاپیک دیگر بود که بعد از کلی تغییر و تحولات و دست به دست شدن ، هیچ کارشناسی حاضر نشد در بحث صلات شرکت کند و تاپیک را قفل کردند.
شاید اجازه ندارند درباره اشکالاتی که به یک سری بدیهیات مذاهب گرفته می شود پاسخ دهند یا شاید اطلاعات قرآنی آنها اندک است ، نمی دانم شاید هم موضوع چیز دیگری باشد.

نقل قول:
دو امری که شبیه به هم اند الزاما عین هم نیستن و آوردن سندی از قرآن برای آن که مصداقش هر کس می تواند باشد بنظرم صحیح نیست

حال اگر در مورد مردگان سوالی دارید بفرمایید

چرا خدا پیامبرش(ص) را این آیه رو بر آن نازل کرد؟

مگر پیامبر(ص) با مردگان صحبت می کرد؟

اگر می کرد و خدا او را نهی کرده است
پس چرا گفته هر گز نمی توانی سخنت را بگوش آنها برسانی؟

و اگر صحبت شده پس می توانند صدای ما را بشنوند

اگر هم متشابه باشد پس سزاوار است به ام الکتاب رجوع کنیم

آیه در پی بیان شباهت مردگان و کران ( از نظر نشنیدن صدا ) با کفار از نظر پشت کردن و عدم توجه به آیات قرآن است. اگر توانستی ناشنوایی را که به تو پشت کرده ، از منظورت آگاه کنی و اگر توانستی صدایت را به گوش مردگان برسانی آنگاه از عهده راهنمایی کفاری که به کتاب خدا پشت کرده اند ، برخواهی آمد.
نقل قول:

نظر شما در مورد رجعت چیست؟

در مورد زنده کردن مردگان؟

من به بازکشت همگانی مردگان به دنیا ، از طریق قرآن اعتقاد پیدا کرده ام ، نه آنگونه که شما از غیر قرآن و از کلام من دون الله آموخته اید. در منظر قرآن مردگان همه با هم به زمین باز می گردند تا حساب کتاب پس دهند نه اینکه عده ای از آنها برخیزند تا حساب عده ای دیگر را برسند. در آن دنیا از جنگهای عمری علوی دیگر خبری نیست.

shahed1;891221 نوشت:
خداوند در کتابش خیلی چیزها گفته ولی در آنجا می گوید پیامبری چون عیسی پس از مرگش ارتباطی با دنیا ندارد و از احوال آن بی خبر است ، می گوید یا نمی گوید؟
از شما تقاضا دارم من بعد سر به هوا حرف نزنید و به مطلب مورد بحث و آنچه از شما خواسته شده دقت کنید و بپردازید.

با سلام

اشکال عمده شما از دو جهت است اولا فقط به آیات قران استناد میکنید در حالیکه هنوز نمیدانید کدام آیه متشابه ومنسوخ است وکدام محکم وناسخ ! وبنص همین قران متشابهات (ومنسوخات) فتنه وباعث هلاکت میشوند که در اخبار فریقین هم امده است .

ثانیا حضرت عیسی ع کجا چنین حرفی زده ؟ بلکه میگوید :

[5:117] ما قلت لهم الا ما امرتني به ان اعبدوا الله ربي وربكم وكنت عليهم شهيدا ما دمت فيهم فلما توفيتني كنت انت الرقيب عليهم وانت على كل شيء شهيد

در کجای آیه آمده که مسیح از پیروانش بعد از مرگش بیخبر است ؟؟؟؟؟؟؟؟

اگر چنین بود پس معنی این آیات چیست :

وَيَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا ثُمَّ لَا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ

وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا (157) بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا (158) وَإِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا

چطور شد که خدای متعال میفرماید که حضرت عیسی ع بر همه مسیحیان در همه زمانها شهید است ؟؟!!!

تازه آیه شریفه : وَكُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَا دُمْتُ فِيهِمْ هرگز ارتباطی با مقصود شما ندارد و به معنی بی خبری عیسی از پیروانش نیست بلکه میگوید من تازمانی که بین اصحابم بودم برآنها حجت وشهید بودم وبعد از مرگ من تو خود شهید بر ایشانی و در آیات دیگر میفرماید :

هر امتی ، شهیدی دارد وتوای محمد شهید بر اینها هستی ( وجئنا بک علی هؤلاء شهیدا) .

تازمانی که بینشون بودم گواه براعمالشون بودم اما بعداز عروج،نگهبان ونگهدارنده ی اون ها توهستی.نه اینکه من نیستم !

وشهید مستقیم بر ما هم اکنون امام دوازدهم است.

پس مشکل شما عدم درک معنی شهید نیز هست ، شهيد از اسامي‌ خداوند سبحان است‌؛ يعني‌ آن‌ که‌ چيزي‌ از او پنهان‌ و غايب‌ نمي‌ماند، و شهید نیز بهمین جهت شهید است که شاهد و مشهود و گواه است و بر همه چیز وهمه کس بینا است الا ماشاء الله .

وَيَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا ثُمَّ لَا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ

فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا {النساء/41}

وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآَتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ

بنص آیات فوق درهر امتی ودر هر زمانی وجود یک شهید (یا حجت = هادي) لازم است که رسول الله ص بر اصحابش شهید است و بعد از وفات ایشان حجج 12 گانه الهی بر مردم شهیدند طبق آیه مبارکه :

فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ ، یعنی از هر قوم وامتی ، شاهد وشهیدی را می آوریم .

خدای متعال فرمود : هر قومی هدایتگری دارد : لکل قوم هاد : و هر امتی شهید وگواهی : فَكَيْفَ إِذَاجِئْنَا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍوَجِئْنَا بِكَ عَلَي هَؤُلَاءِ شَهِيدًا

شهید وهدایتگر امت آخر الزمان کیست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

الحمد لله الذی هدانا لهذا

تفصیل دعا وخواندن غیر خدا در قران وسنت صحیح :

Download

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب ؛

خیر البریه;891232 نوشت:
اشکال عمده شما از دو جهت است اولا فقط به آیات قران استناد میکنید در حالیکه هنوز نمیدانید کدام آیه متشابه ومنسوخ است وکدام محکم وناسخ ! وبنص همین قران متشابهات (ومنسوخات) فتنه وباعث هلاکت میشوند که در اخبار فریقین هم امده است .

بسیار دقیق و بر اساس آیات قرآن پاسخگویی کردید از شما دوست محترم کمال تشکر را دارم؛ اما برای سامان دهی بحث؛ از دوست گرامی با آی دی shahed1 خواهشمندم اگر پاسخ یا اشکالی به پشت دوست خوبمان دارند بیان کنند تا مراحل پاسخ به اشکال مرحله به مرحله و منظم به پیش رود.

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب

shahed1;891221 نوشت:
اما الآن نمی دانم چه اتفاقی افتاده

ایجاد فرصت برای گفتگو اظهار نظر دوستان به معنای بی توجه بودن به پست ها نیست. علاوه بر این که اشکال عمده ای که در این موضوع وارد است این است که در روند پاسخگویی به طور کلی شما دوست گرامی تغییر ایجاد کردید و باید در پست مشخصی در همین موضوع اشکالات خود را مطرح می کردید. اما با عنایت به احترام به شما و سایر دوستان بیان مطالب را پیگیری می کردم .

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض ادب و سلام؛

shahed1;891221 نوشت:
در منظر قرآن مردگان همه با هم به زمین باز می گردند

لطفا آیات مربوط به این ادعا را بیان کنید؟

shahed1;891221 نوشت:
آیه در پی بیان شباهت مردگان و [=comic sans ms]کران ( از نظر نشنیدن صدا ) با کفار از نظر پشت کردن و عدم توجه به آیات قرآن است

این وجه شباهت را دقیقا در کجای قرآن و در کجای آیه بیان کرده ؟ لطفا در متن آیه بیارودید که گفته باشد مردگان در تشبیه با کفار هستند همانطور که آنها نمی شنوند آنان نیز نخواهند شنید.

دوست گرامی لطفا تنها آیات را بیان کنید ما و سایر دوستان منظور شما را کاملا متوجه شدیم و نیاز به توضیحات نیست. شما فقط به دلیل این که قرآن و ظواهر آیات را ملاک فهم قرار داده اید به ما اثبات کنید مستند صحبت های شما در قرآن است و نه برداشت شخصی و یا تفسیری . اگر قرار است برداشت های غیر قرآنی از قرآن ملاک فهم شنا باشد پس اتفاقا جای سوال اصلی اینجاست چرا شما غیر از قرآن از گفته های غیر وحیانی در برداشت های خود استفاده می کنید ؟ اصلا این برداشت ها ( مثل همین مساله تشابه را ) از کجا آورده اید ؟ اگر آیه قرآن را ذکر کردید که عینا نوشته بود میت به دلیل تشابه اش با کافر......که هیچ اگر صریح آیه ذکر نکردید بنده و تمامی دوستان بدون هیچ توضیح اضافه ای فقط از شما می خواهیم مستند صحبت های خود را بگویید؟ از کجا و چرا این برداشت را کردید.ما می گوییم روایات صحیح از ائمه که شما این مبنا را قبول ندارید مبنای خودتان را بیان کنید. تاکید می کنم در مورد موضوع مردگان و شفاعت ما از شما هیچ مطلبی نمی خواهیم مستند موارد فوق و بنای خودتان را در برداشت از آیات که در قرآن نیست تنها همین دو مورد. پاسخ ندادن به این دو مورد به معنای موضع مشخص از جانب شما دوست گرامی است و در این صورت پاسخگویی به روال اولیه خود بازخواهد گشت .

shahed1;891221 نوشت:
هر مذهبی ممکن است به چیزی قائل باشد، قائل بودن که حجت و برهان نمی شود!

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

اینکه خرافات یا هجویات و انحرافات در هر مذهبی پیش می آید و ممکنه باشد،قابل کتمان نیست و کسی نمی گوید که در مذهب(در میان پیروان مذهب) کج روی نیست.
اما

shahed1;891221 نوشت:
خداوند نام غیبت و بی خبری از دنیا را مرگ نهاده است ، شما به هرچه می خواهید قائل باشید!
درضمن باصراحت و قاطعیت هرچه تمامتر عرض می کنم ؛ در قرآن آیه ای پیدا نمی کنی که نشان دهد مرده ای ( در عین مرده بودن) با دنیا ارتباط برقرار کرده و یه اهل آن کمکی کرده باشد ، (چه بواسطه و چه بی واسطه) و به همین ترتیب آیه ای پیدا نمی کنید که نشان دهد اقوام پیامبران آلهه خود را مستقل از خداوند دانسته باشند . آنها نیز خدایان و اولیاء خود را واسطه تقرب قرار می دادند و اگر به آنها توسل می کردند یا به امرشان گردن می نهادند می گفتند:

قرآن یک کتاب است، یک آیه نیست که بنابر نگاه آیاتی آن را فهمید برای همین بهتر است با تامل بیتشری به آیات نگاه کرد

نگاه مرگ و اینکه میمیری، چگونه میمیری و کجا فرق دارد

اینکه هر مرگی مردن است؟
للَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا ۖ فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَىٰ عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَىٰ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مى کند، و روح کسانى را که نمرده اند نیز به هنگام خواب مى گیرد;
سپس ارواح کسانى که فرمان مرگشان را صادر کرده نگه مى دارد و ارواح دیگرى را (که باید زنده بمانند) باز مى گرداند تا سر آمدى معیّن; در این امر نشانه هاى روشنى است براى کسانى که مى اندیشند. زمر42
منبع:http://makarem.ir/quran/?lid=0&view=1#39:42

یا این آیه

وَلَا تَقُولُوا لِمَن يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَٰكِن لَّا تَشْعُرُونَ 154 بقره
و به آنهایی که در راه خدا کشته می شوند،
مرده نگویید؛ بلکه آنها زنده اند، ولی شما نمی فهمید. ۱۵۴

منبع:http://makarem.ir/quran/?lid=0&view=1#2:null

می بینید به صراحت داره می گوید به کسانی که در راه خدا کشته شده اند مرده نگویید بلکه آنها زنده اند ولی شما نمی فهمید.

shahed1;891221 نوشت:
در این قضیه، نه یوسف و نه پیراهنش کوچکترین تأثیری ندارند همانگونه که موسی و عصایش در شکافته شدن دریا یا خلق اژدها بی تأثیر بودند بنابر این تعمیم شما بی فایده است.
موسی قبل از آن، خیلی کارها با عصایش می کرد ، به آن تکیه می داد، برگ درختان را برای گوسفندانش می ریخت و بقول خودش استفاده های دیگری از آن می بورد اما حتی به مخیله اش رسوخ نمی کرد که وقتی آن چوب دستی را می اندازد ممکن است به مار یا اژدها تبدیل شود و دقیقاً به همین دلیل بود که وقتی عصا را انداخت و به مار تبدیل شد پا به فرار گذاشت و پشت سرش را هم نگاه نکرد. متوجه می شوی چه می گویم؟

هیچ امری بدون اجازه و اذن خدا صورت نمی گیرد چه شفا و چه معجزه اما چه کسی اثر در عصا قرار داد؟

همان کس نمی تواند در پنجره های مشبک حرم اشرف مخلوقاتش قرار دهد؟

ما معتقدیم که اینها وسیله است و خدا است که در وسیله اثر قرار می دهد و الا اگر اینها را شریک در اراده خدا قرار دهیم مشرکیم(یعنی بگوییم خدا هیچ نقشی ندارد و مستقل عمل می کنند.)

حتی بروید حکم علی اللهی ها را از مراجع تقلید بپرسید!

shahed1;891221 نوشت:
اگر چیزی را متوجه شوی و ندید بگیری و کتمان کنی گناهی بزرگ متوجه شده ای . آیا منظور آیات 116 و 117 مائده را متوجه شدی؟
خداوند در کتابش خیلی چیزها گفته ولی در آنجا می گوید پیامبری چون عیسی پس از مرگش ارتباطی با دنیا ندارد و از احوال آن بی خبر است ، می گوید یا نمی گوید؟
از شما تقاضا دارم من بعد سر به هوا حرف نزنید و به مطلب مورد بحث و آنچه از شما خواسته شده دقت کنید و بپردازید.

لطفا بجای قضاوت اگر جایی سر به هوایی حس کردید بگویید وجه اش چیست

همان طور که در سوره بقره گفته شد خدا منافقان را کر و کور گفته به آنها پیامبر اینجا مشخص می شه که در آیات قرآن در ظاهر بیان شده کر و کور اما در باطن به معنای اینکه نمی خواهند بفهمند است.
یا خدا نمی خواهد بفهمند.

shahed1;891221 نوشت:
کارشناسان اسک دین قبلاً اینگونه عمل نمی کردند و تا موضوعی به انتها نمی رسید در تاپیک را قفل و بند نمی کردند و کارشناسان محترم نیز در پاسخ دادن تأخیر نداشتند . اما الآن نمی دانم چه اتفاقی افتاده که رویه عوض شده و موضوعی شروع نشده قفل می شود و غالباً کارشناسان در بحثها شرکت نمی کنند . نمونه آن تا پیک نماز از نظر قرآن و چند تاپیک دیگر بود که بعد از کلی تغییر و تحولات و دست به دست شدن ، هیچ کارشناسی حاضر نشد در بحث صلات شرکت کند و تاپیک را قفل کردند.
شاید اجازه ندارند درباره اشکالاتی که به یک سری بدیهیات مذاهب گرفته می شود پاسخ دهند یا شاید اطلاعات قرآنی آنها اندک است ، نمی دانم شاید هم موضوع چیز دیگری باشد.

این مسئله را به مدیر سایت بگویید چرا اینگونه است اما شاید کارشناسان در تبلیغ هستند یا اینکه همانطور که کارشناس محترم آلاء گفتند فرصت دادن به دوستان باشد.

shahed1;891221 نوشت:
آیه در پی بیان شباهت مردگان و کران ( از نظر نشنیدن صدا ) با کفار از نظر پشت کردن و عدم توجه به آیات قرآن است. اگر توانستی ناشنوایی را که به تو پشت کرده ، از منظورت آگاه کنی و اگر توانستی صدایت را به گوش مردگان برسانی آنگاه از عهده راهنمایی کفاری که به کتاب خدا پشت کرده اند ، برخواهی آمد.

ببنید اینجا هم میشه گفت مردگان نمی شنوند هم کافران نمی شنوند

اگر بگوییم کافران نمی شنوند (کر هستند.) خب اشکال پیش می آید که خب کرند با زبان اشاره صحبت کن کورند بریل!

پس یک احتمال دیگه این است که رسالت تو برای آنها سودی ندارد دیگر نمی پذیرند

همانطور که مردگان وقتی می میرند پرونده اعمالشون بسته می شود

یا هر احتمال دیگر

خب همین دوگانه برداشت لازم است به ام الکتاب و راسخون در علم رجوع کرد.

shahed1;891221 نوشت:
من به بازکشت همگانی مردگان به دنیا ، از طریق قرآن اعتقاد پیدا کرده ام ، نه آنگونه که شما از غیر قرآن و از کلام من دون الله آموخته اید. در منظر قرآن مردگان همه با هم به زمین باز می گردند تا حساب کتاب پس دهند نه اینکه عده ای از آنها برخیزند تا حساب عده ای دیگر را برسند. در آن دنیا از جنگهای عمری علوی دیگر خبری نیست.

ما هم به بازگشت همگانی اعتقاد داریم اما استثناء هم در نظر داریم

مثل زنده شدن مردگان توسط حضرت عیسی(ع) یا پرندگان به دست حضرت ابراهیم(ع) و یا همان پیامبری(ع) که از خرابه ایی عبور کرد و به چگونگی بازگشت فکر کرد .

اینها جزء آیات قرآن نیستند؟

اینها زنده نشدند؟

خب بفرمایید اگر مشاهده کردید آیات را بیاورید.(اگر خیر خودم آیات را می آورم)

یا علی(ع)@};-

سلام مجدد، اینکه شهدا زنده هستند و نزد خداوند روزی میخورند که مشخصه ، اما شما چطوری تشخیص دادید که اونها میتوانند بیایند سر قبر خودشون و مشکلات رو حل کنند که این هم به اراده خداوند است ؟

یعنی اینکه چطور تشخیص میدین که خداوند اراده کرده که مثلا فلان شهید این نیرو را داشته باشد که مریض شما را شفا دهد ؟ یا مالی به اموالتان اضافه کند ؟ تازه مگر منبع اثر خداوند نیست ؟ پس منبع اثر میتواند همان اثر را در شاخه ای گل نیز قرار دهد .

اگر جوابتان این است که چند نفر نتیجه گرفته اند خب پس پاسخ میشه گفت چند نفر از میان صدها نفر از بت ها هم نتیجه میگرفتن .

چه آیه ای قرآنی ، چه تضمینی از طرف خداوند وجود دارد که مثلا فلان شهید میتواند معجزه کند ؟

به من بیاموز;891287 نوشت:
سلام مجدد، اینکه شهدا زنده هستند و نزد خداوند روزی میخورند که مشخصه ، اما شما چطوری تشخیص دادید که اونها میتوانند بیایند سر قبر خودشون و مشکلات رو حل کنند که این هم به اراده خداوند است ؟

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
وقتی زنده هستند آیا نزدیک جسمشان نیستن؟

شما که زنده هستی بیایم پیشتان نزدیکتر به شما نیستم؟
اگر از پشت تلفن از شما بخواهم چطور؟
سا با اینترنت از آن سر دنیا؟
در اصل از شما خواستن فرقی دارد؟
دور و نزدیک بودن چطور؟

به من بیاموز;891287 نوشت:
یعنی اینکه چطور تشخیص میدین که خداوند اراده کرده که مثلا فلان شهید این نیرو را داشته باشد که مریض شما را شفا دهد ؟ یا مالی به اموالتان اضافه کند ؟ تازه مگر منبع اثر خداوند نیست ؟ پس منبع اثر میتواند همان اثر را در شاخه ای گل نیز قرار دهد .

آیا سخن خدا این نیست که شهدا روزی می خورند؟
یا جای دیگر نگفته است که هرچه بخواهند برایشان محیا است؟

خب اگر بخواهند از خدا که مشکل دوستمون رو حل کن خدا خلاف وعده عمل می کند؟(البته تمام اراده مختص خدا است و استجابت دعا برای خدا است.)

به من بیاموز;891287 نوشت:
چه آیه ای قرآنی ، چه تضمینی از طرف خداوند وجود دارد که مثلا فلان شهید میتواند معجزه کند ؟

آیات افراد بهشتی و نعماتی که خدا برای آنها روزی کرده شفاف نیست؟

یا علی(ع)@};-

خیر البریه;891232 نوشت:

ثانیا حضرت عیسی ع کجا چنین حرفی زده ؟ بلکه میگوید :

[5:117] ما قلت لهم الا ما امرتني به ان اعبدوا الله ربي وربكم وكنت عليهم شهيدا ما دمت فيهم فلما توفيتني كنت انت الرقيب عليهم وانت على كل شيء شهيد

در کجای آیه آمده که مسیح از پیروانش بعد از مرگش بیخبر است ؟؟؟؟؟؟؟؟



سلام

عیسی می گوید: تا زمانی که میانشان بودم شاهدشان بودم پس چون مرا میراندی تو رقیب و شاهد آنها بودی( من نبودم) و تویی که بر هر چیزی شاهدی ( نه من)

آیا عیسی غیر از این را می گوید؟ شما توفی را به مرگ یا هر چیز دیگری معنا کنید نتیجه اش این می شود که عیسی پس از آن دیگر شاهد چیزی نسیست . متأسفانه شما در اینجا از منظر قرآن حرف نمی زنید و تحت تأثیر افسانه هایی قرار گرفته اید که احادیث و روایات تعریف کرده اند و الا مفهوم آیه مشخص است.

نقل قول:
اگر چنین بود پس معنی این آیات چیست :

وَيَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا ثُمَّ لَا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ



این همان شهادتی است که نمونه اش را در آیه مورد بحث ملاحظه کردید: خداوند در باره اعمال پیروان می پرسد و پیامبر بر اساس کتاب و آنچه به او گفته شده پاسخ می دهد.
آیا تو به این مردم گفتی کتاب الله و عترتی؟ خیر من به آنها گفتم :
اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ کسی که فقط خدا را تعبد و پیروی می کند در جایی از کلامش نمی بیند چنین چیزی گفته باشد. گفته اطیعوا الرسول اما هرگز نگفته اعبدوا الرسول

نقل قول:
وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا (157) بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا (158) وَإِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا

چطور شد که خدای متعال میفرماید که حضرت عیسی ع بر همه مسیحیان در همه زمانها شهید است ؟؟!!!

شما از این آیه چنین مفهومی را استنباط کردید؟ چگونه؟!

نقل قول:

تازه آیه شریفه : وَكُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَا دُمْتُ فِيهِمْ هرگز ارتباطی با مقصود شما ندارد و به معنی بی خبری عیسی از پیروانش نیست بلکه میگوید من تازمانی که بین اصحابم بودم برآنها حجت وشهید بودم وبعد از مرگ من تو خود شهید بر ایشانی و در آیات دیگر میفرماید :

هر امتی ، شهیدی دارد وتوای محمد شهید بر اینها هستی ( وجئنا بک علی هؤلاء شهیدا) .

تازمانی که بینشون بودم گواه براعمالشون بودم اما بعداز عروج،نگهبان ونگهدارنده ی اون ها توهستی.نه اینکه من نیستم !

موضوع آیات با یکدیگر فرق می کند لطفاً آنها را با یکدیگر مخلوط نکنید ، معنای آیه مشخص است مگر اینکه بخواهی آن را با مطلبی دیگر از جایی دیگر مخلوط کنی و معنایی دیگر از آن استخراج کنی و این شدنی نیست .

نقل قول:
وشهید مستقیم بر ما هم اکنون امام دوازدهم است.

لطفاً فقط از قرآن حرف بزن . در تمام قرآن کوچکترین اثری از مهدی یافت نمی شود که نمی شود که نمی شود. اگر من اشتباه می کنم و شما آیه ای سراغ دارید لطفاً معرفی کنید. جالب است!

رسول الله چند دهه بیشتر زنده نبود اما دو کتاب قبل از خودش بشارت او را دادند ولی از مهدی ، که شاید هزاران سال عمر کند، اثری در قرآن و هیچ کتاب آسمانی یافت نمی شود این عجیب نیست؟
وقتی اقوام پیامبران عقیده باطلی را بروز می دادند خداوند در مقابله با آنها می گفت : کتابتان را بیاورید و بخوانید تا ببینید چیزی که دارید می گویید و باورش کرده اید در آن وجود ندارد.
کسانی که مهدی را باور کرده اند کتابشان کو؟

نقل قول:
وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآَتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ

در اینجا شهید به چه معناست؟

نقل قول:
بنص آیات فوق درهر امتی ودر هر زمانی وجود یک شهید (یا حجت = هادي) لازم است که رسول الله ص بر اصحابش شهید است و بعد از وفات ایشان حجج 12 گانه الهی بر مردم شهیدند طبق آیه مبارکه :

اما شهید اختصاص به شخص بخصوصی ندارد هرکسی که به شهادت آیات الهی برخیزد او یک شاهد است

نقل قول:
فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ ، یعنی از هر قوم وامتی ، شاهد وشهیدی را می آوریم .

خدای متعال فرمود : هر قومی هدایتگری دارد : لکل قوم هاد : و هر امتی شهید وگواهی : فَكَيْفَ إِذَاجِئْنَا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍوَجِئْنَا بِكَ عَلَي هَؤُلَاءِ شَهِيدًا

شهید وهدایتگر امت آخر الزمان کیست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

هدایتگر امت همان چیزی است که رسول خدا برایمان آورد: قرآن.

خیر البریه;891232 نوشت:

با سلام

اشکال عمده شما از دو جهت است اولا فقط به آیات قران استناد میکنید در حالیکه هنوز نمیدانید کدام آیه متشابه ومنسوخ است وکدام محکم وناسخ ! وبنص همین قران متشابهات (ومنسوخات) فتنه وباعث هلاکت میشوند که در اخبار فریقین هم امده است .

آلاء;891238 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب ؛

بسیار دقیق و بر اساس آیات قرآن پاسخگویی کردید از شما دوست محترم کمال تشکر را دارم؛ اما برای سامان دهی بحث؛ از دوست گرامی با آی دی

shahed1 خواهشمندم اگر پاسخ یا اشکالی به پشت دوست خوبمان دارند بیان کنند تا مراحل پاسخ به اشکال مرحله به مرحله و منظم به پیش رود.

سلام

این اشکال از نظر شماست و الا از نظر من و هرکه تمام توجه اش معطوف به کلام الله باشد ، نه تنها یک اشکال نیست بلکه بسیار پسندیده و حسن است. اشکال شما در این است که قرآن ( = حکم الله) را به تنهایی کافی نمی دانید و معتقدید علاوه بر خداوند ، کسان دیگری نیز وجود دارند که باید حکمشان تعبد شود.
بنظر بنده ؛ متشابهات مربوط به کتاب آسمانی نیستند و کسی که از منظر قرآن به آیه 7 آل عمران نگاه می کند منظور آیه را متوجه می شود و می داند متشابهات همین احادیث و روایاتی هستند که آمده اند تا امر را بر ما مشتبه کنند و معانی قرآن را دگرگون سازند.
من این را در تاپیکی دیگر نیز عرض کردم و در اینجا نیز می گویم: کسانی که به وجود متشابهات در قرآن اعتقاد دارند چرا نمی توانند یکی دوتا از این آیات متشابه را معرفی کند بگونه ای که جز خدا و راسخون علم مورد نظرشان دیگر کسی مفهوم و تأویل آن را نداند؟
تأویل باید در یک سیر درست و اصولی بدست آمده باشد نه به صورت غیر اصولی و بی اساس.
مثلاً: بطوری که گفته اند: نقطه زیر بسم الله به علی اشاره دارد و چون غیر از خدا و رسولش و ائمه دیگر کسی این را نمی داند پس این می شود نمونه ای از متشابهات!
و این یک نمونه غیر اصولی و بی اساس از معرفی متشابهات است که البته قابل قبول نیست.
آیا کسی قادر خواهد بود یکی دو نمونه از متشابهات قرآن را بطور اصولی و منطقی تعریف کند؟
اگر کسی قادر به این کار نبود پس حتم پیدا کند که متشابهات مربوط به سخن من دون الله است نه کلام الله.

shahed1;891305 نوشت:
این اشکال از نظر شماست و الا از نظر من و هرکه تمام توجه اش معطوف به کلام الله باشد ، نه تنها یک اشکال نیست بلکه بسیار پسندیده و حسن است. اشکال شما در این است که قرآن ( = حکم الله) را به تنهایی کافی نمی دانید و معتقدید علاوه بر خداوند ، کسان دیگری نیز وجود دارند که باید حکمشان تعبد شود.
بنظر بنده ؛ متشابهات مربوط به کتاب آسمانی نیستند و کسی که از منظر قرآن به آیه 7 آل عمران نگاه می کند منظور آیه را متوجه می شود و می داند متشابهات همین احادیث و روایاتی هستند که آمده اند تا امر را بر ما مشتبه کنند و معانی قرآن را دگرگون سازند.

کسانی که کر و کور و لال اند؟

یا کسانی که بینا هستند؟

از منظر چه کسانی؟

shahed1;891305 نوشت:
من این را در تاپیکی دیگر نیز عرض کردم و در اینجا نیز می گویم: کسانی که به وجود متشابهات در قرآن اعتقاد دارند چرا نمی توانند یکی دوتا از این آیات متشابه را معرفی کند بگونه ای که جز خدا و راسخون علم مورد نظرشان دیگر کسی مفهوم و تأویل آن را نداند؟
تأویل باید در یک سیر درست و اصولی بدست آمده با

بفرمایید

الم

چیست؟

ید الله فوق ایدیهم چیست؟

shahed1;891305 نوشت:
تأویل باید در یک سیر درست و اصولی بدست آمده باشد نه به صورت غیر اصولی و بی اساس.
مثلاً: بطوری که گفته اند: نقطه زیر بسم الله به علی اشاره دارد و چون غیر از خدا و رسولش و ائمه دیگر کسی این را نمی داند پس این می شود نمونه ای از متشابهات!
و این یک نمونه غیر اصولی و بی اساس از معرفی متشابهات است که البته قابل قبول نیست.

میدانید مثل با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن چیست؟

shahed1;891305 نوشت:
آیا کسی قادر خواهد بود یکی دو نمونه از متشابهات قرآن را بطور اصولی و منطقی تعریف کند؟
اگر کسی قادر به این کار نبود پس حتم پیدا کند که متشابهات مربوط به سخن من دون الله است نه کلام الله.

بسم الله

بفرمایید

الم آیه 1 سوره بقره را بر اساس اصول و درست شرح دهید.

البته لینک پستم در صفحه قبل را قرار می دهم
http://www.askdin.com/showthread.php?t=57036&p=891252&viewfull=1#post891252

برای اینکه این پست و پست شما در چارچوب موضوع قرار گیرد
آیات در خواستی در پست را بیاورید(لطفا فقط همان آیات )

یا علی(ع)@};-

shahed1;891291 نوشت:
آیا عیسی غیر از این را می گوید؟ شما توفی را به مرگ یا هر چیز دیگری معنا کنید نتیجه اش این می شود که عیسی پس از آن دیگر شاهد چیزی نسیست . متأسفانه شما در اینجا از منظر قرآن حرف نمی زنید و تحت تأثیر افسانه هایی قرار گرفته اید که احادیث و روایات تعریف کرده اند و الا مفهوم آیه مشخص است.

سلام

اتفاقا همه آیات را باید دید نه بعضی : افتومنون ببعض وتکفرون ببعض :

لطفا معنی آیه زیر را برای ما بگویید : وَإِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا .

shahed1;891291 نوشت:
آیا تو به این مردم گفتی کتاب الله و عترتی؟ خیر من به آنها گفتم : اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ کسی که فقط خدا را تعبد و پیروی می کند در جایی از کلامش نمی بیند چنین چیزی گفته باشد. گفته اطیعوا الرسول اما هرگز نگفته اعبدوا الرسول

الله متعال گفت : من یطع الرسول فقد اطاع الله : یعنی از رسول خدا ص جز وحی نمیگوید باید اطاعت محض کنید .وما ینطق عن الهوی

shahed1;891291 نوشت:
لطفاً فقط از قرآن حرف بزن

بنص همین قران کسانیکه بین قران و رسول خدا ص جدایی میاندازند و تبیین رسول خدا ص از آیات را قبول ندارند منافق هستند ببین :

وَمَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلاَّ لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ {النحل/64}

بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ {النحل/44}

وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْاْ إِلَى مَا أَنزَلَ اللّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنكَ صُدُودًا {النساء/61}

بزبان دیگر اگر فقط قران کافی بود دیگر چه نیازی به رسولان بود ؟ کافی بود خداوند کتابی از آسمان بفرستد و همگان خیلی سریعتر هم قبولش میکردند ؟!

ودر اخبار هم آمده که کسانیکه سنت و تبیین رسول خدا ص را قبول ندارند زندیق و کافر واحمقند :

ﺫﻫﺒﯽ ﺩﺭ ﺗﺬﮐﺮﺓ ﺍﻟﺤﻔﺎﻅ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ : ﻧﮕﻮﯾﯿﺪ ﻓﻘﻂ ﻗﺮﺍﻥ ﭼﻮﻥ ﺍﯾﻦ
ﺷﻌﺎﺭ ﺧﻮﺍﺭﺝ ﺍﺳﺖ .
ﻭﻟﻢ ﯾﻘﻞ ﺣﺴﺒﻨﺎ ﻛﺘﺎﺏ ﺍﻟﻠﻪ ﻛﻤﺎ ﺗﻘﻮﻟﻪ ﺍﻟﺨﻮﺍﺭﺝ . - ﺗﺬﻛﺮﺓ ﺍﻟﺤﻔﺎﻅ
- ﺝ 1 - ﺹ 3

ﺑﻬﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﺷﺮﺡ ﺍﻟﺴﻨﻪ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﺪ : ﺍﮔﺮ ﺷﻨﯿﺪﯼ ﮐﻪ ﺭﻭﺍﯾﺘﯽ ﺑﻪ
ﮐﺴﯽ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﮑﺮﺩ ﻭ ‏( ﺻﺮﻓﺎً ‏) ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺖ
ﭘﺲ ﺷﮏ ﻧﮑﻦ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺯﻧﺪﯾﻖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﭘﯿﺶ ﺍﻭ ﺑﺮﻭ .

ﻭﺇﺫﺍ ﺳﻤﻌﺖ ﺍﻟﺮﺟﻞ ﺗﺄﺗﯿﻪ ﺑﺎﻷﺛﺮ ﻓﻼ ﯾﺮﯾﺪﻩ، ﻭﯾﺮﯾﺪ ﺍﻟﻘﺮﺁﻥ، ﻓﻼ
‏[ ﺗﺸﻚ ‏] ﺃﻧﻪ ﺭﺟﻞ ﻗﺪ ﺍﺣﺘﻮﻯ ﻋﻠﻰ ﺍﻟﺰﻧﺪﻗﺔ، ﻓﻘﻢ ﻣﻦ ﻋﻨﺪﻩ .
ﺷﺮﺡ ﺍﻟﺴﻨﺔ ﻟﻠﺒﻬﺎﺭﯼ - ﺹ 122

ابن حزم اندلسی در « الاِحکام فی اصول الاَحکام » نیز چنین میگوید :

ولو أن امرأ قال لا نأخذ إلا ما وجدنا في القرآن لكان كافرا بإجماع الأمة

اگر کسی بگوید که ما جز آنچه که در قرآن می یابیم اخذ نمی کنیم ، چنین شخصی به اجماع امت کافر است .

سیوطی در «مفتاح الجنه فی الاحتجاج بالسنه » چنین میگوید :

وَأخرج سعيد بن مَنْصُور عَن عمرَان بن حُصَيْن أَنهم كَانُوا يتذاكرون الحَدِيث فَقَالَ رجل دَعونَا من هَذَا وجيؤونا بِكِتَاب الله فَقَالَ عمر: "إِنَّك أَحمَق أتجد فِي كتاب الله الصَّلَاة مفسرة، أتجد فِي كتاب الله الصّيام مُفَسرًا، إِن الْقُرْآن أحكم ذَلِك وَالسّنة تفسره"

سعيد بن منصور روايت ميکند از قول عمران بن حصين که ما در حال صحبت کردن در مورد احاديث بوديم که مردي آمد و گفت : اين حرفها را رها کنيد ! از کتاب خدا براي من (در مورد اين حرفها ) دليل بياوريد !
عمر بن خطاب گفت : تو آدم احمقي هستي ! آيا در کتاب خدا ، نماز خواندن و روزه گرفتن تفسيرش آمده ؟ کتاب خدا حکم را آورده و سنت نبوي آن را تفسير ميکند !

مفتاح الجنة في الاحتجاج بالسنة ، ص 59 ، المؤلف: عبد الرحمن بن أبي بكر، جلال الدين السيوطي (المتوفى: 911هـ) ، الناشر: الجامعة الإسلامية، المدينة
المنورة ، الطبعة: الثالثة، 1409هـ/1989م
همچنين عمران بن حصين صحابي نيز فقط قرانيان را احمق ميداند :‌
أنا مَعْمَرٌ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ زَيْدٍ، عَنْ أَبِي نَضْرَةَ قَالَ: كُنَّا عِنْدَ عِمْرَانَ بْنِ حُصَيْنٍ قَالَ: فَجَعَلَ يُحَدِّثُنَا قَالَ: فَقَالَ رَجُلٌ: حَدِّثْنَا عَنْ كِتَابِ اللَّهِ قَالَ: فَغَضِبَ عِمْرَانُ، فَقَالَ: «إِنَّكَ أَحْمَقُ، ذَكَرَ اللَّهُ الزَّكَاةَ فِي كِتَابِهِ، فَأَيْنَ مِنَ الْمِئَتَيْنِ خَمْسَةٌ؟ ذَكَرَ اللَّهُ الصَّلَاةَ فِي كِتَابِهِ، فَأَيْنَ الظُّهْرُ أَرْبَعًا؟ حَتَّى ذَكَرَ الصَّلَوَاتِ، ذَكَرَ اللَّهُ الطَّوَافَ فِي كِتَابِهِ، فَأَيْنَ الطَّوَافُ بِالْبَيْتِ سَبْعًا؟ وَبِالصِّفَا وَالْمَرْوَةِ سَبْعًا؟» إِنَّا نُحْكِمُ مَا هُنَاكَ وَتُفَسِّرُهُ السُّنَّةُ "
الكتاب: الزهد والرقائق لابن المبارك (يليه «مَا رَوَاهُ نُعَيْمُ بْنُ حَمَّادٍ فِي نُسْخَتِهِ زَائِدًا عَلَى مَا رَوَاهُ الْمَرْوَزِيُّ عَنِ ابْنِ الْمُبَارَكِ فِي كِتَابِ الزُّهْدِ» )
المؤلف: أبو عبد الرحمن عبد الله بن المبارك بن واضح الحنظلي، التركي ثم المرْوزي (المتوفى: 181هـ)

البانی وهابی نیز در کتاب « منزلة السنة فی القرآن » بابی دارد به نام " ضلال المستغنين بالقرآن عن السنة " ( گمراهی کسانی که قرآن را از سنت رسول الله صلی الله علیه وآله مستغنی و بی نیاز میدانند ) .

منزلة السنة في الإسلام ، ص 12 ، المؤلف: أبو عبد الرحمن محمد ناصر الدين، بن الحاج نوح بن نجاتي بن آدم، الأشقودري الألباني (المتوفى: 1420هـ) ،
الناشر: الدار السلفية - الكويت ، الطبعة: الرابعة - 1404 هـ - 1984 م

وَ أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ
سوره نحل/آيه44
قرآن، بدون پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، پاسخ‌گو نيست و هميشه بايد مبيّن قرآن در کنار قرآن باشد و استنباط احکام الهي بدون مبيّن قرآن، امکان‌پذير نيست و:
حسبنا کتاب الله
نفي اين آيه شريفه است.

جواب سوم
شما در روايات متعددي آورده‌ايد که:
كان جبريل ينزل بالسنة كما ينزل بالقرآن
الدر المنثور للسيوطي، ج6، ص122 - تفسير الآلوسي، ج17، ص183

جناب بيهقي با سند صحيح مي‌گويد جبرئیل سنت را مثل قران بر رسول خدا ص نازل میکرد :

وَأَخْرَجَ الْبَيْهَقِيُّ بِسَنَدٍ صَحِيحٍ عَنْ حَسَّانَ بْنِ عَطِيَّةَ أَحَدِ التَّابِعِينَ مِنْ ثِقَاتِ الشَّامِيِّينَ كَانَ جِبْرِيلُ يَنْزِلْ عَلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِالسُّنَّةِ كَمَا يَنْزِلُ عَلَيْهِ بِالْقُرْآنِ

فتح الباري لإبن حجر، ج13، ص248

( 3447 ) ( الصحيحة )
. مسند الشامیین لا تجادلوا بالقرآن ولا تكذبوا كتاب الله بعضه ببعض فوا الله إن المؤمن ليجادل بالقرآن فيغلب وإن المنافق ليجادل بالقرآن فيغلب

با قران مجادله نكنيد و بعضي قران را با بعضي ديگر تكذيب نكنيد، به خدا قسم مومن هر وقت با قران مجادله كند شكست مي خورد و براستي منافق هر بار با قرآن مجادله كند او پيروز مي شود
السلسلة الصحيحة - الألباني- ج 9، ص 234


إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَن يُفَرِّقُواْ بَيْنَ اللّهِ وَرُسُلِهِ وَيقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَن يَتَّخِذُواْ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلاً {النساء/150}

یعنی ثقلین .

shahed1;891305 نوشت:
من این را در تاپیکی دیگر نیز عرض کردم و در اینجا نیز می گویم: کسانی که به وجود متشابهات در قرآن اعتقاد دارند چرا نمی توانند یکی دوتا از این آیات متشابه را معرفی کند بگونه ای که جز خدا و راسخون علم مورد نظرشان دیگر کسی مفهوم و تأویل آن را نداند؟

وقتی الله متعال بصراحت از آیات متشابه و منسوخ سخن گفته شما بهتر است تسلیم قران شوید !

الان این آیه را معنی کنید :

حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ وَعَمَّاتُكُمْ وَخَالاَتُكُمْ وَبَنَاتُ الأَخِ وَبَنَاتُ الأُخْتِ وَأُمَّهَاتُكُمُ اللاَّتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُم مِّنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَآئِكُمْ وَرَبَائِبُكُمُ اللاَّتِي فِي حُجُورِكُم مِّن نِّسَآئِكُمُ اللاَّتِي دَخَلْتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمْ تَكُونُواْ دَخَلْتُم بِهِنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ وَحَلاَئِلُ أَبْنَائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلاَبِكُمْ وَأَن تَجْمَعُواْ بَيْنَ الأُخْتَيْنِ إَلاَّ مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا {النساء/23}

ضمنا آیات متشابه فراوانند مثلا :

كهيعص {مريم/1} این آیه یعنی چه ؟

بما بگویید مقصود از شاهد ومشهود در قران چیست :

وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ {البروج/3}

معنی صحیح آیه زیر چیست :

مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ {البقرة/106}

آلاء;891241 نوشت:

این وجه شباهت را دقیقا در کجای قرآن و در کجای آیه بیان کرده ؟ لطفا در متن آیه بیارودید که گفته باشد مردگان در تشبیه با کفار هستند همانطور که آنها نمی شنوند آنان نیز نخواهند شنید.

اصولا بیان قران یک بیان بلاغی و پر از فصاحت و بلاغت است.
کسی که انتظار داشته باشد دقیقا در متن ایات این چیزی که شما گفتید گفته شود، یعنی باید یک دور دیگر ادبیات عرب بخواند...

سوال بنده این است
موضع شما چیست؟ شما می دانید یا نمیدانید؟
اگر میدانید که به ما بگویید که زکات علم نشر ان است...
و اگر نمیدانید باز بفرمایید تا به یک عالم رجوع کنیم...

آلاء;891240 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب

ایجاد فرصت برای گفتگو اظهار نظر دوستان به معنای بی توجه بودن به پست ها نیست. علاوه بر این که اشکال عمده ای که در این موضوع وارد است این است که در روند پاسخگویی به طور کلی شما دوست گرامی تغییر ایجاد کردید و باید در پست مشخصی در همین موضوع اشکالات خود را مطرح می کردید. اما با عنایت به احترام به شما و سایر دوستان بیان مطالب را پیگیری می کردم .

سلام

ایجاد فرصت خوب است ولی به شرط آنکه این فرصت کافی باشد نه اینکه بلافاصله تاپیک قفل شود. علت اینکه بنده در پست مشخصی این کار را نمی کنم ترس آن دارم که مانع آن شوند و نیمه نصفه در تاپیک را ببندند برای همین می گردم دنبال تاپیکهای زیرخاکی بلکه بتوانم اندکی بیشتر بنویسم علاوه بر این، بنده هر جا وارد بحث شده ام مطابق و به روال موضوع مورد بحث تاپیک بوده است.

آلاء;891241 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

عرض ادب و سلام؛

نوشته اصلی توسط shahed1
در منظر قرآن مردگان همه با هم به زمین باز می گردند

لطفا آیات مربوط به این ادعا را بیان کنید؟


سلام

بخاطر جلوگیری از گسترده شدن بحث و خروج رشته کلام از دست اجازه دهید مطالب شما را یک به یک مورد بررسی قرار دهم.
آیات مربوط به نظریه فوق بسیارند و من فقط بطور گروهی به پاره ای از آنها اشاره می کنم:

1- آیاتی که به حشر همگانی انسانها اشاره دارند
2- آیا تی که بیان می کنند انسانها بعد از خاک شدن دوباره شکل می گیرند
3- آیاتی که در آنها خداوند می فرمایند : شما را از زمین خلق کردم ، به زمین باز می گردانم و بار دیگر از آن خارجتان می کنتم.

shahed1;891356 نوشت:
بخاطر جلوگیری از گسترده شدن بحث و خروج رشته کلام از دست اجازه دهید مطالب شما را یک به یک مورد بررسی قرار دهم.
آیات مربوط به نظریه فوق بسیارند و من فقط بطور گروهی به پاره ای از آنها اشاره می کنم:

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

قبل از اینکه بخواهید بحث رو بر این اساس جهت دهید

از شما خواستم که آیاتی را قرار دهید

این جمله یعنی از آوردن آن آیات انصراف دادید؟

http://www.askdin.com/showthread.php?t=57036&p=891252&viewfull=1#post891252
این بار اول
http://www.askdin.com/showthread.php?t=57036&p=891309&viewfull=1#post891309
این بار دوم

و پست حاضر بار سومی است که از شما در خواست می کنم

بفرمایید اگر ایات مربوط به زنده کردن مردگان توسط حضرت عیسی(ع) و عبور فردی از خرابه را و مردن او به مدت 100 سال را نمی آورید
آیه زنده کردن پرندگان توسط حضرت ابراهیم(ع) را بیاورید.

یا علی(ع)

رستگاران;891359 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

قبل از اینکه بخواهید بحث رو بر این اساس جهت دهید

از شما خواستم که آیاتی را قرار دهید

این جمله یعنی از آوردن آن آیات انصراف دادید؟

http://www.askdin.com/showthread.php?t=57036&p=891252&viewfull=1#post891252
این بار اول
http://www.askdin.com/showthread.php?t=57036&p=891309&viewfull=1#post891309
این بار دوم

و پست حاضر بار سومی است که از شما در خواست می کنم

بفرمایید اگر ایات مربوط به زنده کردن مردگان توسط حضرت عیسی(ع) و عبور فردی از خرابه را و مردن او به مدت 100 سال را نمی آورید
آیه زنده کردن پرندگان توسط حضرت ابراهیم(ع) را بیاورید.

یا علی(ع)

سلام

من دارم بترتیب جواب می دهم و جلو می روم تا مطلبی از قلم نیفتد ، قبل از شما باید پاسخ آلاء را می دادم و حالا نوبت شماست .
ظاهراً مطلب فوق از بقیه چیزهایی که نوشته اید برایتان مهمتر است که سه بار آن را آورده اید. متأسفانه باید بگویم منظور شما را از متن قرمز رنگ متوجه نمی شوم اگر ممکن است بیشتر توضیح دهید . متن فوق در پاسخ کدام پست و نوشته بنده است؟

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

shahed1;891366 نوشت:
من دارم بترتیب جواب می دهم و جلو می روم تا مطلبی از قلم نیفتد ، قبل از شما باید پاسخ آلاء را می دادم و حالا نوبت شماست .
ظاهراً مطلب فوق از بقیه چیزهایی که نوشته اید برایتان مهمتر است که سه بار آن را آورده اید. متأسفانه باید بگویم منظور شما را از متن قرمز رنگ متوجه نمی شوم اگر ممکن است بیشتر توضیح دهید . متن فوق در پاسخ کدام پست و نوشته بنده است؟

بسم الله الرحمن الرحیم
الهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته

من طبق جوابتون در مورد پست جناب آلاء گفتم شاید قصد دارید محوریت ادامه بحث را بر آن قرار دهید
هرچند این آیاتی که گفتم خود تکمیل کننده آن محور ها هم هست
که امیدوارم اگر قبلا مطالعه کردید خودتان در لیست بگنجانید
و اگر نکردید خود آیات را بیاورم

این متن در مورد معجزه حضرت عیسی(ع) در مورد زنده کردن مردگان است
و
در خواست حضرت ابراهیم(ع) از خدا برای نشان دادن زنده شدن مردگان
و
سومی در مورد مردی است که از خرابه ایی عبور می کند و برایش سوال پیش میاد در مورد زنده کردن مردگان

و جواب اولی و دومی دو پست مستقل با اشتراکات است همان لینک را به ترتیب جواب دهید.

یا علی(ع)@};-[/]

رستگاران;891252 نوشت:

وَ
لَا تَقُولُوا لِمَن يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَٰكِن لَّا تَشْعُرُونَ 154 بقره
و به آنهایی که در راه خدا کشته می شوند،
مرده نگویید؛ بلکه آنها زنده اند، ولی شما نمی فهمید. ۱۵۴

منبع:http://makarem.ir/quran/?lid=0&view=1#2:null

می بینید به صراحت داره می گوید به کسانی که در راه خدا کشته شده اند مرده نگویید بلکه آنها زنده اند ولی شما نمی فهمید.

سلام
من قصد نداشتم وارد این بحث بشوم زیرا مقدماتی می خواهد که ممکن است ما را از بحث اصلی خارج کند ولی چون همه به این اشاره می کنند و آن را بعنوان سندی برای توجیه درخواست از مردگان ارائه می دهند ، به آن می پردازم وبعد از آن درباره بقیه موضوعات مطروحه با هم مباحثه می کنیم

مطلبی که می نویسم دقیقاً در راستای بحث می باشد پس خوب به آن دقت کنید:

در قرآن کریم صدها آیه وجود دارند که در آنها خداوند اخباری از آینده را قبل از وقوع پیشگویی کرده است، سئوال این است: خداوند چگونه این کار را می کند؟ چگونه از چیزی که هنوز رخ نداده با خبر می شود؟ آیا این را در سناریوی هستی نوشته و خود نیز مانند ما منتظر است تا در آینده بوقوع بپیوندد؟

خیر البریه;891324 نوشت:

سلام

اتفاقا همه آیات را باید دید نه بعضی : افتومنون ببعض وتکفرون ببعض :

لطفا معنی آیه زیر را برای ما بگویید : وَإِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا .



سلام

هیچ کس از اهل کتاب نیست مگر اینکه قبل از مرگش به اینکه عیسی را نکشتند و به صلیب نکشیدند ایمان می آورد. او خود نیز روز قیامت به کذب بودن باور اهل کتاب شهادت خواهد داد.
عیسی خواهد گفت: پروردگارا من به آنها نگفتم صلیب را آرمان خود قرار دهید و با آن راز و نیاز کنید و از آن حاجت بطلبید.

بقیه موضوعاتی که نوشته اید در راستای هدف موضوع این تاپیک نیستند . در اینجا ما می خواهیم بدانیم چرا در کلام خداوند و کلام احادیث در باره آگاهی مردگان تناقض وجود دارد.

خیر البریه;891329 نوشت:

وقتی الله متعال بصراحت از آیات متشابه و منسوخ سخن گفته شما بهتر است تسلیم قران شوید !

الان این آیه را معنی کنید :

حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ وَعَمَّاتُكُمْ وَخَالاَتُكُمْ وَبَنَاتُ الأَخِ وَبَنَاتُ الأُخْتِ وَأُمَّهَاتُكُمُ اللاَّتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُم مِّنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَآئِكُمْ وَرَبَائِبُكُمُ اللاَّتِي فِي حُجُورِكُم مِّن نِّسَآئِكُمُ اللاَّتِي دَخَلْتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمْ تَكُونُواْ دَخَلْتُم بِهِنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ وَحَلاَئِلُ أَبْنَائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلاَبِكُمْ وَأَن تَجْمَعُواْ بَيْنَ الأُخْتَيْنِ إَلاَّ مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا {النساء/23}

ضمنا آیات متشابه فراوانند مثلا :

كهيعص {مريم/1} این آیه یعنی چه ؟

بما بگویید مقصود از شاهد ومشهود در قران چیست :

وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ {البروج/3}

معنی صحیح آیه زیر چیست :

مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ {البقرة/106}

سلام

اگر می خواهید این بحث را ادامه دهید لطفاً تاپیکی جداگانه باز کنید تا در آن راجع به محکم و متشابه صحبت کنیم.

shahed1;891455 نوشت:
هیچ کس از اهل کتاب نیست مگر اینکه قبل از مرگش به اینکه عیسی را نکشتند و به صلیب نکشیدند ایمان می آورد. او خود نیز روز قیامت به کذب بودن باور اهل کتاب شهادت خواهد داد.
عیسی خواهد گفت: پروردگارا من به آنها نگفتم صلیب را آرمان خود قرار دهید و با آن راز و نیاز کنید و از آن حاجت بطلبید.

عجب ؟ این ترجمه را از کجا آوردید ؟ قبل موته یعنی چه ؟ ضمیر ه به چه کسی بر میگردد ؟

shahed1;891456 نوشت:
سلام

اگر می خواهید این بحث را ادامه دهید لطفاً تاپیکی جداگانه باز کنید تا در آن راجع به محکم و متشابه صحبت کنیم.

سلام

خب دیدید که جوابی ندارید ؟! این آیات هم در راستای جواب شما بود که نتوانستید جواب دهید .

وقتی که هنوز معنی آیه اول سوره مریم را نمیدانید چگونه به بقیه آیاتش استناد بکنیم ؟! میگویید قران کافیست و همه آیاتش محکمند و ...؟؟؟!!!

شما هنوز ترجمه آیاتیکه در همین چند صفحه به انها استناد کردیم وکردید نمیدانید چطور به قران استناد میکنید ؟!

shahed1;891453 نوشت:
من قصد نداشتم وارد این بحث بشوم زیرا مقدماتی می خواهد که ممکن است ما را از بحث اصلی خارج کند ولی چون همه به این اشاره می کنند و آن را بعنوان سندی برای توجیه درخواست از مردگان ارائه می دهند ، به آن می پردازم وبعد از آن درباره بقیه موضوعات مطروحه با هم مباحثه می کنیم
مطلبی که می نویسم دقیقاً در راستای بحث می باشد پس خوب به آن دقت کنید:

در قرآن کریم صدها آیه وجود دارند که در آنها خداوند اخباری از آینده را قبل از وقوع پیشگویی کرده است، سئوال این است: خداوند چگونه این کار را می کند؟ چگونه از چیزی که هنوز رخ نداده با خبر می شود؟ آیا این را در سناریوی هستی نوشته و خود نیز مانند ما منتظر است تا در آینده بوقوع بپیوندد؟

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله و رکاته

وقتی از روز صحبت می شود قصد ندارم از خورشید صحبت کنم که دلیل نمی شود؟

یک آیه وقتی اصلا اثبات آن طرح می شود چه نخواهید چه بخواهید باید ورود پیدا کنید و اگر نه به این قصد نداشتن چه می گویند؟

در ثانی بله قران مقدمات می خواهد
شناخت زبان عربی و افعال
شناخت محکمات و متشابهات و ناسخ و منسوخات و مبین کننده قران در زمان حال و....

شما وجهی که می گوید در مورد آینده است از کجای آیه استخراج می کنید؟
از فعل مخاطب؟
کشته شدگان؟
مرده نخوانید؟
بلکه
زنده اند؟

اگر آینده است که همه زنده اند و در منظور شما رستاخیز باشد که همه زنده اند دگر خواندن مرده مفهومی ندارد.

اما شما گفتید به پست ها به ترتیب جواب می دهید.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=57036&p=891366&viewfull=1#post891366

و البته تا کید من به در خواست آوردن آیاتی را هم دیدید

http://www.askdin.com/showthread.php?t=57036&p=891373&viewfull=1#post891373

البته از پست اولم نقل کرده و این جواب را دادید نمی دانم ناقص گذاشتن جواب پست به معنای پذیرش است؟
یا دلیل دیگری دارد که به جای تکمیل جواب پست از ترتیب جواب خروج کردید؟

http://www.askdin.com/showthread.php?t=57036&p=891252&viewfull=1#post891252

این پست من

منتظر جواب هستم

یا علی(ع)@};-

رستگاران;891290 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

وقتی زنده هستند آیا نزدیک جسمشان نیستن؟

شما که زنده هستی بیایم پیشتان نزدیکتر به شما نیستم؟
اگر از پشت تلفن از شما بخواهم چطور؟
سا با اینترنت از آن سر دنیا؟
در اصل از شما خواستن فرقی دارد؟
دور و نزدیک بودن چطور؟

آیا سخن خدا این نیست که شهدا روزی می خورند؟

یا جای دیگر نگفته است که هرچه بخواهند برایشان محیا است؟

خب اگر بخواهند از خدا که مشکل دوستمون رو حل کن خدا خلاف وعده عمل می کند؟(البته تمام اراده مختص خدا است و استجابت دعا برای خدا است.)

آیات افراد بهشتی و نعماتی که خدا برای آنها روزی کرده شفاف نیست؟

یا علی(ع)@};-

آنها زنده هستند اما نزد خداوند، اگر شما میگویید نزد جسمشان زنده هستند باید دلیل بیاورید.

در بهشت هر چه بخواهند برایشان فراهم است یا در دنیا ؟

علاوه بر این ، زمانی که خداوند از هر کسی به انسان مهربانتر است، چرا باید به شخص دیگری توسل کنیم وقتی میدانیم خداوند خودش از او به ما مهربانتر است؟

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

به من بیاموز;891485 نوشت:
آنها زنده هستند اما نزد خداوند، اگر شما میگویید نزد جسمشان زنده هستند باید دلیل بیاورید.

دلیل

شما خوابید در جسمتان هستید یا خیر؟

شما زنده ایید روحتان در کنار جسمتان هست یا خیر؟

جواب به این ها فکر کنم واضح است؟

وقتی انسان خواب است و خدا روحش را می گیرد به طور کامل از جسمش منقطع نشده است
و کسی هم که زنده است روح از او جدا نشده (اگر ایرادی هست بفرمایید.)

به من بیاموز;891485 نوشت:
در بهشت هر چه بخواهند برایشان فراهم است یا در دنیا ؟

علاوه بر این ، زمانی که خداوند از هر کسی به انسان مهربانتر است، چرا باید به شخص دیگری توسل کنیم وقتی میدانیم خداوند خودش از او به ما مهربانتر است؟


افراد اگر خوب هم باشند در این دنیا دعاشون به استجابت نزدیک تره حال که به برزخ می روند عقلا شهدا وارد بهشت برزخی می شوند
و در ثانی طبق خود آیه زنده هستند و زنده هم عقلا افعال زنده ها را می تواند انجام دهد اینگونه نیست؟

خداوند از همه کس مهربان تر است و قبض می کند روح را بیمار شفا می دهد اصلا هیچ چیزی غیر از ارداه خدا نیست و هرچه هست به اراده او است
اما با این حال می بینیم که قبض روح را به عهده بعضی از ملائک گذاشته
یا شفا رو از مسیر طبابت دکتر قرار داده در دوا شفا قرار داده
این امور از اسباب و وسیله است و ما به وسیله کلام ان فرد از خدا می خواهیم که مشکلمان را حل کند

اینکه ما از وسیله استفاده می کنیم به معنای نفی درخواست مستقیم از خدا نیست اما خود خدا گفته است که ما بهترین وسیله را در نظر بگیریم که بحث توسل است.(خدا هم نگفته بود بنظر از نظر عقلی هم ثابت است توسل)

در آیات قرآن از معجزات انبیا(ع) هم صحبت کرده که شفای بیمار و زنده کردن مردگان و دمیدن بر پرنده از گل و زنده شدن مردگان به اذن خدا توسط عیسی(ع) نشانه های این است که اولیا و بندگان خاص خدا می توانند این توانایی ها را به اذن الله داشته باشند(البته بحث مستقل از موضوع است بنظر)

یا علی(ع)@};-

رستگاران;891461 نوشت:

شما وجهی که می گوید در مورد آینده است از کجای آیه استخراج می کنید؟
از فعل مخاطب؟
کشته شدگان؟
مرده نخوانید؟
بلکه
زنده اند؟

اگر آینده است که همه زنده اند و در منظور شما رستاخیز باشد که همه زنده اند دگر خواندن مرده مفهومی ندارد.

سلام

شما مطلب را نگرفتی ، بگذار با یک مثال آن را کف دستت بگذارم:
خداوند درباره اخبار آینده زمین و آسمان یک سری اطلاعات به ما می دهد؛ اینکه زمین دچار زلزله ای سهمگین می شود ، خورشید چنین می شود و ستارگان چنان ... پروردگار چگونه این اطلاعات را بدست می آورد؟

در قرآن کریم صدها آیه وجود دارند که در آنها خداوند اخباری از آینده را قبل از وقوع پیشگویی کرده است، سئوال این است: خداوند چگونه این کار را می کند؟ چگونه از چیزی که هنوز رخ نداده با خبر می شود؟ آیا این را در سناریوی هستی نوشته و خود نیز مانند ما منتظر است تا در آینده بوقوع بپیوندد؟

shahed1;891501 نوشت:
شما مطلب را نگرفتی ، بگذار با یک مثال آن را کف دستت بگذارم:
خداوند درباره اخبار آینده زمین و آسمان یک سری اطلاعات به ما می دهد؛ اینکه زمین دچار زلزله ای سهمگین می شود ، خورشید چنین می شود و ستارگان چنان ... پروردگار چگونه این اطلاعات را بدست می آورد؟

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم لطف کنید از خود ؟آیه صحبت کنید

خود آیه از فعل مخاطب استفاده می کند و در لینک اول هم مطلب را پر رنگ کردم

در ثانی

shahed1;891501 نوشت:
در قرآن کریم صدها آیه وجود دارند که در آنها خداوند اخباری از آینده را قبل از وقوع پیشگویی کرده است، سئوال این است: خداوند چگونه این کار را می کند؟ چگونه از چیزی که هنوز رخ نداده با خبر می شود؟ آیا این را در سناریوی هستی نوشته و خود نیز مانند ما منتظر است تا در آینده بوقوع بپیوندد؟

اگر منظور از آینده است بفرمایید وجه آن چیست

و به جای تکرار دقیق توضیح دهید

و البته آن مطلب یک پست هست

و بقیه مطالب پست را بگویید
http://www.askdin.com/showthread.php?t=57036&p=891252&viewfull=1#post891252
بفرمایید بخوانید و جواب این پست را بدهید.

باز هم به پست قبلی برای شما ارجاع می دهم

لطف کنید کامل و در یک پست جواب دهید.

خداوند آگاه است از مرگ

اما به مخاطب یعنی ما می گوید مرده نخوان

من به شما می گویم مرده نخوان زنده هستند

یا یکی میاد به ما می گه شاهد یک خوابه مرده نخوانش داره تو خواب تکون می خوره

یعنی از آینده دارم صحبت می کنم؟

لطف کنید دقیق جواب دهید.

دلیل را هم در پست قبل آوردم
از شما وجه آیه را خواستم شما حواله دادید به ایات مربوط به آینده
حتی اگر الان هم نباشد(شهدایی که هنوز شهید نشدند) آینده شهید هم باشند باز زنده هستند وفرقی ندارد.
و اگر رستاخیز باشد که همه زنده میشوند دیگر مرده خواندن و نخواندن چه فرقی دارد!

البته بر کسانی که به تاریخ انبیا و پیامبران(ع) و اهل البیت(ع) رجوع کنند شهادت ایشان مشخص و محرز است.

اما برای شنوایی مردگان لطف کنید:

البته باز می گویم اگر شما آنقدر آگاهی دارید که بتوانید سخن خدا را از قرآن استخراج کنید

فکر نکنم برای شما سخت باشد که آیه مربوط به زنده کردن پرندگان توسط حضرت ابراهیم(ع) را بیاورید؟(حداقل و الا 2 آیه قبلی اثبات رجعت در دنیا را می کند!)

یا علی(ع)@};-

به من بیاموز;890320 نوشت:
با سلام، در کتاب دینی مدارس به بچه ها اینگونه آموخته میشود که انسان میتواند با مردگان سخن بگوید و آنها به سخنان ما آگاه اند و برای این آموزه چنین استدلال میشود که در حدیثی كه در صحیح بخارى در مورد داستان جنگ بدر آمده چنین مى خوانیم:

بعد از شكست كفار و پایان گرفتن جنگ، پیامبر با جمعى از یارانش به كنار چاهى آمد كه اجساد كشتگان مشركان را در آن افكنده بودند، و آنها را با نامهایشان صدا زد و گفت: آیا بهتر نبود كه شما اطاعت خدا و پیامبرش را مى كردید؟ ما آنچه را خدا وعده داده بود یافتیم، آیا شما آنچه را پروردگارتان وعده داده بود یافتید؟! در اینجا عمر گفت: اى رسول خدا! تو با اجسادى سخن مى گوئى كه روح ندارند، رسول الله فرمود: و الذى نفس محمد بیده ما انتم باسمع لما اقول منهم: سوگند به كسى كه جان محمد در دست او است، شما نسبت به آنچه مى گویم از آنها شنواتر نیستید.

که البته در کتاب دین و زندگی (2) این سخن به این شکل آمده که :

رسول اکرم (ص) در جنگ بدر با کشتگان کفار حرف زدند : اي فلان ، اي فلان ، آن چه پروردگارمان به ما وعده داده بود ، حق يافتيم ؛ آيا شما نيز آن چه پروردگارتان وعده داده بود ، حق يافتيد ؟ گفته شد : اي رسول خدا ، آيا ايشان را مي خواني در حالي که مردگان اند ؟ فرمود : قسم به کسي که جانم در دست اوست ، ايشان به اين کلام از شما شنوا ترند ، و فقط بر پاسخ دادن توانا نيستند .


حال میخواستم ببینم آیا این مساله در تناقض آشکار با آیات قرآن نیست ؟ چرا که در قرآن آمده است :

إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاء إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ

تو نمى توانى سخنت را به گوش مردگان برسانى و نمى توانى كران را هنگامى كه روى بر مى گردانند و پشت مى كنند صدا كنى !

وَ مَا یسْتَوِی الْأَحْیاء وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ یسْمِعُ مَن یشَاءُ وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِی الْقُبُورِ

و زندگان و مردگان یكسان نیستند. خداست كه هر كه را بخواهد شنوا مى ‏گرداند و تو كسانى را كه در گورهایند نمى ‏توانى شنوا سازى.


سلام

با توجّه به آيه شريفه قل الرّوح من امر ربّي و ما اوتيتم من العلم الاّ قليلا (اسراء/85)

و از تو درباره «روح» سؤال می کنند ، بگو:

«روح از فرمان پروردگار من است و جز اندکی از دانش ، به شما داده نشده است

از طرفي انسان جانشين خدا در روي زمين است، چگونه مي‎شود انسان با اين علم قليل جانشين خدا باشد.

معلومات ما در برابر معلومات خداوند و نسبت به مجهولات خودمان، اندك مي‎باشد.

زيرا معلومات خداوند بي نهايت و مجهولات ما بسيار است.

امّا اين‎كه انسان به عنوان جانشين خدا در روي زمين، بايد داراي دانش مناسبي در حوزة خلافت خود باشد،

با اندك بودن دانش او در برابر علم خدا و يا در بارة روح يا برخي از اسرار جهان هستي، تنافي ندارد.

چرا كه خداوند متعال شرايط جانشيني را به آدم و فرزندان او عطا كرده است و

با «علم آدم الاسماءكلها» دانش مناسب (علم به اسماء) را نيز به او داده است،

و اندك بودن دانش او در برابر دانش خداست و به اصطلاح «اندك نسبي» است، بنابراين مي‎توان گفت:

به تناسب مقام جانشيني و درجة علمي، خداوند به حضرت آدم، علم كامل و جامع داد

تا او را شايسته مقام خلافت كند، البته به دنبال آدم، فرزندان شايسته او مانند:

پيامبران و امامان معصوم‎‎‎عليهم السلام‎صلاحيت اين مقام را دارند و دانشي برتر به آنها عطا شده

كه فرموده‎اند: «ما، راسخان در علم هستيم»، ويا اين‎كه «دانش كتاب الهي همه نزد ماست».


از اين‎جا روشن مي‎شود كه، شايستگي جانشيني خداوند را همه دارا نيستند

بلكه آن انسان كامل است كه خلفية اللّه است.

در نتیجه باید به احادیث و روایات هم توجّه کرد
ادامه دارد


چنانکه در مورد خلقت حضرت آدم علیه‏السلام می‏فرماید: فَإِذا سَوَّیتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی

. هنگامی که کار انسان را به پایان رساندم و در او از روح خود (یعنی یک روح شایسته و بزرگ) دمیدم.

و در آیه مبارکه دیگر چنین وارد شده است: ثُمَّ سَوّاهُ وَ نَفَخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ

سپس اندام انسان را موزون ساخت و از روح خویش در وی دمید.


روح, موجودى غير مادي است و جسم و قابل قسمت نيست و حيات و فعاليت اعضاى بدن, به او متكى است.

روح، هسـته‌ی مرکزی وجود انسان و جوهره‌ی اصلی او است و از حضـرت حق‌تعالی منشاء گرفته است

و به سوی او نیز باز خواهد گشت

در قرآن کریم و روایات از آن عالم، به برزخ - که به معنی حد وسط و میانگین است - تعبیر شده،

زیرا آن عالم از آن نظر که دارای بعد و مقدار است شبیه به عالم ماده بوده، و از آن جهت که فاقد ماده و جرمیت است

به عالم مجردات ملحق می شود و بدین جهت، آن را برزخ بین مجرد و ماده نامیده اند


یسْئَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی.

از تو (ای پیامبر) راجع به روح می‏پرسند، بگو روح از کار خدا است و به شما جز اندکی از علم داده نشده است.


پس بین روح و جسم تفاوت است


در فراز هشتم صحیفۀ سجادیه می خوانیم

حمداً یضی ء لنا به ظلمات البرزخ و یسهل علینا به سبیل المبعث و یشرف به منازلنا عند مواقف الاشهاد.

و خدای تعالی را چنان حمدی می کنیم که بدان وسیله تاریکی عالم برزخ را بر ما روشن سازد و راه ورود

به قیامت را آسان نماید و منازل وقوف در محضر حضرت حق را،

حتی اذا جاء احدهم الموت، قال رب ارجعون لعلی اعمل صالحا فیما ترکت

کلا انها کلمه هو قائلها و من ورائهم برزخ الهی یوم یبعثون .

جالب آن است که امام علیه السلام صریحاً بدین نکته که شکرگزاری نعم الهی

و دوری از کفران رحمت های الهی یکی از آن هاست.

حضرت اشاره به نکته دیگری هم فرموده و آن این که روشنایی عالم برزخ،

راه قیامت کبری را آسان و منزلت انسانی را

در منازل آخرت به کرامت و شرافت متصف می گرداند

جسـم فیـزیکی ابزار و وسیله‌ای است که در مدّت کوتاه زیستن در عالم فیـزیکی در اختیـار است

-خداي تعالي براي هر روح و نفسي رزق خاصي قرار داده است ؛

هر كه را روزي فراوان عنايت كرد، كسي را قدرت بر كم كردن آن نيست.

و هر كه را روزي اندك عنايت كرد، كسي را قدرت بر ازدياد آن نيست

از كلمه روح كه حقيقت حيات را تشكيل مي دهد فهميده مي شود كه مقصود از رزق،

تنها مسايل مادي يا مشتهيات نفساني نيست،بلكه خداي متعال آنچه را كه روح لازم دارد

- اعم از لوازم حيات معنوي و حيات مادي - تامين فرموده است ؛ پس هم چنان كه نان و آب و هوا

و لباس و مسكن روزي او بوده و از اوست، شنيدن و ديدن و فهميدن و قدرت بر عمل نسبت به

حقايق معنوي - كه حيات جاويدان انساني را تامين مي كند - نيز جملگي از قسم روزي هايي است

كه قائم به اعطاي اوست

-عالمي كه در آن زندگي مي كنيم، عالمي است كه بر اساس تقدير و اندازه گيري خاصي تنظيم شده

ولی عالم برزخ اندازه گیری متفاوتی دارد

یُتَخافَتُونُ بُیًنَهْمً اِنً لَبِسًتُمً اِلاّ عُشْراً

بعضی به بعضی دیگر می‌گویند شما تنها ده شبانه روز در جهان برزخ توقف کرده‌اید

وُ یُوًمُ تَقُومْ الساعُهْ یْقْسِمْ الْمْجًرِمْونُ ما لَبِثُوا غَیًرُ ساعُهٍ
.
روزی که قیامت بر پا شود مجرمان سوگند یاد می‌کنند که فقط ساعتی در عالم برزخ توقف داشتند.

نکته دیگر :

در سوره ی مؤمنون آیه ی 99 و 100 می فرماید

حَتّی إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ اَلْمَوْتُ قالَ رَبِّ اِرْجِعُونِ `لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فِیما تَرَكْتُ،

كَلاّ إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ

تا آنگاه كه یكی از آنها را مرگ فرا می رسد می گوید: پروردگارا! مرا بازگردان،

باشد كار شایسته ای در زمینه هایی كه نكرده ام انجام دهم.

ابدا، این صرفا سخنی است كه او گوینده ی آن است و از جلو آنها (از حین مرگ)

تا روزی كه مبعوث شوند برزخ و فاصله ای است.

منبع:حوزه نت

خیر البریه;891458 نوشت:

عجب ؟ این ترجمه را از کجا آوردید ؟ قبل موته یعنی چه ؟ ضمیر ه به چه کسی بر میگردد ؟

سلام

تعجب نکن!
برای کسی که نگاهش صرفاً معطوف به کتاب باشد هیچ جای تعجبی نیست مگر اینکه عینک فرقه ای خاص را به چشم زده باشد و از منظر احادیثی که آیه را تلبیس کرده اند به آن بنگرد.
ضمیر در قبل موته به آنکس از اهل کتاب برمی گردد که قبل از مرگش به دروغ بودن قضیه صلیب ایمان می آورد اما چه حاصل که دیگر دیر شده است .

خیر البریه;891459 نوشت:

سلام

خب دیدید که جوابی ندارید ؟! این آیات هم در راستای جواب شما بود که نتوانستید جواب دهید .

وقتی که هنوز معنی آیه اول سوره مریم را نمیدانید چگونه به بقیه آیاتش استناد بکنیم ؟! میگویید قران کافیست و همه آیاتش محکمند و ...؟؟؟!!!

شما هنوز ترجمه آیاتیکه در همین چند صفحه به انها استناد کردیم وکردید نمیدانید چطور به قران استناد میکنید ؟!

سلام
من که نگفتم جواب نمی دهم؛ عرض کردم مطلب شما خارج از موضوع تاپیک است لذا اگر خواستید تاپیکی جداگانه بازکنید تا در باره آن با یکدیگر گفتگو کنیم.
من چون احادیث و روایات را به عنوان حجت قبول ندارم و آنها را قابل احتجاج نمی دانم ، در هر تاپیک و موضوعی که مطلب می نویسم اول چیزی که در پاسخ من می آورند همین چیزهایی است که شما نیز به آنها اشاره کردید. لابد این چیزها در راستای هر بحث و موضوعی قرار می گیرند که همگان در هر بحثی به آن اشاره می کنند و آن را در راستای موضوع می دانند! باور کنید از بس به این چند مورد جواب دادم بکلی خسته و کلافه شدم . اما این معضل برای من هیچگاه تمامی ندارد چون متأسفانه کمتر کسی اهل تحقیق است و اکثراً تقلید می کنند و از روی دست هم می نویسند.

رستگاران;891506 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم لطف کنید از خود ؟آیه صحبت کنید

خود آیه از فعل مخاطب استفاده می کند و در لینک اول هم مطلب را پر رنگ کردم

در ثانی

اگر منظور از آینده است بفرمایید وجه آن چیست

و به جای تکرار دقیق توضیح دهید

و البته آن مطلب یک پست هست

و بقیه مطالب پست را بگویید
http://www.askdin.com/showthread.php?t=57036&p=891252&viewfull=1#post891252
بفرمایید بخوانید و جواب این پست را بدهید.

باز هم به پست قبلی برای شما ارجاع می دهم

لطف کنید کامل و در یک پست جواب دهید.

خداوند آگاه است از مرگ

اما به مخاطب یعنی ما می گوید مرده نخوان

من به شما می گویم مرده نخوان زنده هستند


یا یکی میاد به ما می گه شاهد یک خوابه مرده نخوانش داره تو خواب تکون می خوره

یعنی از آینده دارم صحبت می کنم؟

لطف کنید دقیق جواب دهید.

دلیل را هم در پست قبل آوردم
از شما وجه آیه را خواستم شما حواله دادید به ایات مربوط به آینده
حتی اگر

الان هم نباشد(شهدایی که هنوز شهید نشدند) آینده شهید هم باشند باز زنده هستند وفرقی ندارد.
و اگر رستاخیز باشد که همه زنده میشوند دیگر مرده خواندن و نخواندن چه فرقی دارد!

البته بر کسانی که به تاریخ انبیا و پیامبران(ع) و اهل البیت(ع) رجوع کنند شهادت ایشان مشخص و محرز است.

اما برای شنوایی مردگان لطف کنید:

البته باز می گویم اگر شما آنقدر آگاهی دارید که بتوانید سخن خدا را از قرآن استخراج کنید

فکر نکنم برای شما سخت باشد که آیه مربوط به زنده کردن پرندگان توسط حضرت ابراهیم(ع) را بیاورید؟(حداقل و الا 2 آیه قبلی اثبات رجعت در دنیا را می کند!)

یا علی(ع)@};-

سلام

تا جواب سئوالی را که پرسیده ام ندهید ، بین ما مباحثه ای صورت نخواهد پذیرفت. عرض کردم جواب شما مستلزم مفدماتی است و لازم است به چیزی که از شما پرسیده می شود پاسخ دهید تا مرحله به مرحله جلو برویم در غیر اینصورت به نتیجه ای نخواهیم رسید جز اینکه مرتب بر تعداد صفحات تاپیک افزوده خواهد شد.

shahed1;891624 نوشت:
تا جواب سئوالی را که پرسیده ام ندهید ، بین ما مباحثه ای صورت نخواهد پذیرفت. عرض کردم جواب شما مستلزم مفدماتی است و لازم است به چیزی که از شما پرسیده می شود پاسخ دهید تا مرحله به مرحله جلو برویم در غیر اینصورت به نتیجه ای نخواهیم رسید جز اینکه مرتب بر تعداد صفحات تاپیک افزوده خواهد شد.

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

چه سوالی پرسیدید که جواب داده نشده لطفا به صورت مشخص بیان کنید

بفرمایید
بگویید

یا علی(ع)@};-

رستگاران;891630 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

چه سوالی پرسیدید که جواب داده نشده لطفا به صورت مشخص بیان کنید

بفرمایید
بگویید

یا علی(ع)@};-

در قرآن کریم صدها آیه وجود دارند که در آنها خداوند اخباری از آینده را قبل از وقوع پیشگویی کرده است، سئوال این است: خداوند چگونه این کار را می کند؟ چگونه از چیزی که هنوز رخ نداده با خبر می شود؟ آیا این را در سناریوی هستی نوشته و خود نیز مانند ما منتظر است تا در آینده بوقوع بپیوندد؟

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

shahed1;891642 نوشت:
در قرآن کریم صدها آیه وجود دارند که در آنها خداوند اخباری از آینده را قبل از وقوع پیشگویی کرده است، سئوال این است: خداوند چگونه این کار را می کند؟ چگونه از چیزی که هنوز رخ نداده با خبر می شود؟ آیا این را در سناریوی هستی نوشته و خود نیز مانند ما منتظر است تا در آینده بوقوع بپیوندد؟

اگر جواب سوالتان این باشد که خدا از همه چیز آگاه است(که اگر سوالتون رو متوجه شده باشم همین است)

این ادامه این جواب است

http://www.askdin.com/showthread.php?t=57036&p=891461&viewfull=1#post891461

رستگاران;891461 نوشت:
یک آیه وقتی اصلا اثبات آن طرح می شود چه نخواهید چه بخواهید باید ورود پیدا کنید و اگر نه به این قصد نداشتن چه می گویند؟

در ثانی بله قران مقدمات می خواهد
شناخت زبان عربی و افعال
شناخت محکمات و متشابهات و ناسخ و منسوخات و مبین کننده قران در زمان حال و....

شما وجهی که می گوید در مورد آینده است از کجای آیه استخراج می کنید؟

از فعل مخاطب؟
کشته شدگان؟
مرده نخوانید؟
بلکه
زنده اند؟

اگر آینده است که همه زنده اند و در منظور شما رستاخیز باشد که همه زنده اند دگر خواندن مرده مفهومی ندارد.

خب اگر می خواهید بگویید در آینده اتفاق می افتید بگویید وجه آن چیست؟

اگر هم جوابتان چیز دیگریست بفرمایید خودتان جواب دهید

یا علی(ع)@};-

رستگاران;891647 نوشت:

اگر جواب سوالتان این باشد که خدا از همه چیز آگاه است(که اگر سوالتون رو متوجه شده باشم همین است)

سلام

سئوال من خیلی واضح و روشن است، علت اینکه شما آن را متوجه نمی شوید این است که قبل از اتمام خواندنش دارید دنبال جوابش می گردید و قبل از ایمان به آن در پی تکذیبش هستید.

من از قرآن آموخته ام: آنکس که قبل از ورود تکذیب می کند ، بعد از خروج ایمان نخواهد آورد بنابر این مباحثه ما بی فایده است.

موضوع قفل شده است