جمع بندی نماز بر طبق قرآن

تب‌های اولیه

211 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نماز بر طبق قرآن

عماد;880166 نوشت:
سلام علکیم
عبارت شما طوری است که هم نماز اهل سنت و هم نماز شیعیان را اشتباه می داند و هیچکدام را مطابق با نماز رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم نمی داند.
در صورتیکه ما نماز خود را همانند نماز رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم می دانیم و برای این ادعا دلایل متقن برای اثبات داریم
اصولا اختلاف در نماز، وضو، مناسک حج و .... همه جزئی هستند و اصل اثبات جانشینی حضرت رسول صلی الله علیه واله وسلم است
اگر اثبات شود که جانشین حضرت علی علیه السلام است(که به راحتی برای غیر متعصبین قابل اثبات است) دیگر نماز صحیح نمازی می شود که ایشان اقامه می کرده اند و پس از آن امام حسن علیه السلام تا امام حسن عسکری زیرا اثبات جانشینی حضرت علی علیه السلام، حجت بر خلق بودن امام حسن عسکری را نیز اثبات می کند(البته با پاسخ ادعاهای زیدیه و اسماعیلیه و ...)
بنابراین اگر یک روایت از یکی از این دوازده امام در نحوه اقامه نماز داشته باشیم خود دلیلی است که نماز پیامبرصلی الله علیه واله وسلم نیز چنین بوده است.
لذا این که گفته شود نه نماز شیعه طبق نماز رسول الله صلی الله علیه واله وسلم بوده و نه نماز اهل سنت . مطلبی است نادرست


سلام
قبل از هر چیز لازم می دانم خدمتتان عرض کنم بنده در اینجا قصد دارم مسئله نماز را از چشم انداز قرآن و از کلام رب العالمین که راستگو ترین تاریخ نگار است و در تاریخی که روایت می کند هیچ تاریکی و دروغی وجود ندارد، مورد بررسی قرار دهم و بنابر این غیر از حدیث پروردگار دیگر هیچ سخن و حدیثی را قابل احتجاج و استناد نمی دانم مخصوصاً وقتی با سخن خداوند مغایر باشد یا نتوان ردی از آن را در کتاب او یافت.
بنده به هیچ وجه تاریخ را انکار نمی کنم و احادیث و روایات را مردود نمی شمارم و معتقدم در بعضی موارد می توانند رهگشا باشند اما چیزی که هست آنها را حجت نمی دانم مگر اینکه همان چیزی را بگویند که کلام الله می گوید و بر آن منطبق شوند.
والا به صرف اینکه سخنی به پیامبر عزیز و نازنین نسبت داده شده باشد ، هر اندازه هم که محکم سند و متواتر باشد ، از نظر بنده قابل استناد و احتجاج نخواهد بود.
قویاً معتقدم هر آنچه را برای هدایت و رستگاری عموم انسانها لازم بوده خداوند در کتابش آورده و هیچ حکمی را مجمل و سربسته راها نکرده تا غیر او تشریح و تشریعش نمایند. به همین خاطر موضوع نماز را پیش کشیده ام تا صحت ادعای خود را ثابت نمایم چون هرگاه سخن از مجمل بودن قرآن باشد در آنجا حد اقل پای نماز در میان است.



توضیح: این پست از تاپیک:

[h=2]در عصر رسول الله نماز به این شکل نبوده![/h]



جدا شده است و جهت پاسخگویی به کارشناس محترم ارجاع داده شده است.


درباره جایگاه و منزلت نماز هرچه بگوییم کم گفته ایم ، فقط می گویم : نماز دروازه ورودی به صحن دین الهی و صراط المستقیم است. اگر این دروازه بسته باشد دین الهی وجود نخواهد داشت و اگر دینی هم باشد آن دین قطعاً یک دین مادری است. و چه بگویم که بدون صلات هدایت امکان پذیر نیست که نیست که نیست.
از آیات قرآن چنین استنباط می شود که در روزگار رسول الله مردم در دوقت به اقامه نماز یومیه می پرداخته اند و در قرآن کریم تنها از دوصلات ( بعنوان نماز روزمره) اسم برده شده و فقط موقعیت این دو نماز مشخص گردیده است . دو نماز مذکور به صلات الفجر و صلات العشاء معروف بوده اند و خداوند در آیاتی متذکر آنها شده است.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم رو رحمه الله وبرکاته

shahed1;880217 نوشت:
گوید و بر آن منطبق شوند.
قویاً معتقدم هر آنچه را برای هدایت و رستگاری عموم انسانها لازم بوده خداوند در کتابش آورده و هیچ حکمی را مجمل و سربسته راها نکرده تا غیر او تشریح و تشریعش نمایند. به همین خاطر موضوع نماز را پیش کشیده ام تا صحت ادعای خود را ثابت نمایم چون هرگاه سخن از مجمل بودن قرآن باشد در آنجا حد اقل پای نماز در میان است

نظرتان در مورد آیه زیر چیست؟.

هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ

او کسى است که این کتاب آسمانى را بر تو نازل کرد; که بخشى از آن، آیات «محکم» [= صریح و روشن ]است; که اساس این کتاب مى باشد; (و پیچیدگى آیات دیگر، را بر طرف مى کند.) و بخشى دیگر، «متشابه» (و پیچیده) است. امّا آنها که در قلوبشان انحراف است، به دنبال آیات متشابه اند، تا فتنه انگیزى کنند (و مردم را گمراه سازند); و تفسیر (نادرستى) براى آن مى طلبند; در حالى که تفسیر آنهارا، جز خدا و راسخان در علم، نمى دانند. (آنها که به دنبال درک اسرار آیات قرآنند) مى گویند: «ما به آن ایمان آوردیم; تمامى آن از جانب پروردگار ماست.» و جز خردمندان، متذکّر نمى شوند (و این حقیقت را درک نمى کنند).

آل عمران 7 برگرفته از سایت آیت الله مکارم شیرازی

منظور از محکم و متشابه چیست؟[/]

خداوند در آیه 58 سوره نور می فرمایند: ای کسانی که ایمان آورده اید ؛ بندگان و کودکانتان که هنوز به سن بلوغ نرسیده اند ، قبل از ورود به خلوتگه شما ، باید در سه نوبت اجازه بگیرند :
اول : قبل از صلات الفجر
دوم : هنگام ظهر ، وقتی که لباسهای خود را بیرون می آورید
سوم : بعد از صلات العشاء
مشخص است که حکم فوق مربوط به صلات نیست و صلات فقط برای تعیین موقعیت زمانی اجرای حکم ممنوعیت ورود به خلوتگه والدین ، مورد اشاره قرار گرفته است.
آنچه پیداست در اینجا از موقعیت ظهر به عنوان یک صلات یاد نشده و مثلاً نفرموده : من بعد صلات الظهر
خداوند در چندین آیه از کتابش ، موقعیت زمانی صلات فجر و عشاء را مشخص کرده اما در هیچ جای کتابش از صلات ظهر و عصر حرفی نزده است و این نشان می دهد مردم معاصر پیامبر با نماز ظهر و عصر آشنا نبودند و این دو بعد از پیامبر به وجود آمده اند.
اینکه خداوند فجر و عشاء را برای نماز تعیین فرمونده اند کاملاً منطقی است چون هنگام فراغت از کار روزانه ( لا اقل در آن زمان) بوده و مردم می توانسته اند در جلسه صلات شرکت کنند .
تا جایی که می بینیم خداوند به رسولش دستور می دهد در شب به فراگیری و قرائت قرآن بپردازد چرا که رسول در روز مشغله فراوان دارد :

إِنَّ لَكَ فِي النَّهَارِ سَبْحًا طَوِيلًا
تو در روز مشغله فراوان داری

رستگاران;880262 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم و رحمه الله وبرکاته
همانطور که استاد گفتند برای علت تفاوت لازمه اش شناخت جانشین است(محل تفاوت)
اینجا هم برای بحث حل مسئله اختلاف دیدگاه در قرآن است شما گفتید قرآن مجل و سربسته رها نشده است(نقل در پست قبلی) خب اینجا آیه به صراحت از محکم و متشابه سخن می گوید.
بنظرم اگر حل نشود کلاف سردرگم می شود و نتیجه حاصل نمی شود.
یا علی

سلام
عرض کردم وقتی می خواهند مجمل بودن قرآن را نشان دهند صلات را پیش می کشند و مثلاً می گویند خداوند در کجای قرآن به دورکعتی بودن نماز صبح اشاره کرده است. بنده قصد دارم نشان دهم حکم صلات واضح و کامل است و برای تفصیل و تکمیل آن نیاز به هیچ مکمل و مفسر ماورایی نیست و نمی توان با برچسب متشابه ، آن را مبهم و مجمل نشان داد.

همانگونه که گفته شد ؛ از مطالعه تاریخ ناب و بی بدیل قرآن می توان دریافت که در روزگار رسول الله فقط دو نماز اقامه می شده که یکی فجر نام داشته و دیگری عشاء. الله فقط همین دو نماز را بطور یومیه تشریع نموده و قرآن فقط از این دو نماز سخن گفته و تنها موقعیت زمانی این دو نماز را تشریح نموده است . من به مرور در باره آیات مربوطه بحث خواهم کرد تا شاید خواست پروردگار بر این قرار گرفت که شما نیز این موضوع را در یابید.

أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ ۖ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا ( اسراء – 78)

در کتاب : «التحقيق في كلمات القرآن الكريم» راجع به معنای ریشه ای دلوک و مفهوم لدلوک الشمس توضیح کامل و حقی وجود دارد که به شما توصیه می کنم آن را در لینک زیر مطالعه نمایید:

http://lib.eshia.ir/71460/3/233

اگر بخواهم در این باره مخلص کلام آن کتاب را بطور تصویری نمایش دهم چیزی شبیه تصویر زیر می شود. در این تصویر انگار خورشید دارد خودش را به کرانه های افق می مالد و غروب می کند و حتی اگر ما بخواهیم دلوک را به زوال معنا کنیم باز غروب برای آن معنای بهتری است که خورشد در آن زایل می شود نه موقعی که در وسط آسمان و در اوج قدرت خود می باشد و به قول معروف کو تا زایل شود؟!



بر گرفته از تفسیر المیزان:

در صحاح مى گوید: کلمه (غسق ) به معناى اولین مرحله از ظلمت شب است ، وقتى گفته مى شود (قد غسق اللیل ) معنایش این است که تاریکى شب فرا رسید، و عاسق شب ، آن ساعتى است که شفق سمت مغرب ناپدید شود.

پس این هم از این.

با توجه به آنچه گفته شد، معنی آیه این می شود که نماز را از لحظه غروب خورشید تا اول تاریکی شب بپا دار و این همان وقت نماز عشاء است که چیزی حدود یک ساعت و نیم بطول می انجامد و نمازگزاران در تمام این وقت در حال تعلیم و تعلم آیات قرآن هستند و همچنین نماز فجر یا بهتر بگویم قرآن فجر که باز هم حدود یک ساعت و نیم طول می کشد( حالا ساعتش ممکن است کمی متفاوت باشد) و باز نمازگزاران مشغول قرآن آموزی هستند. همین است که نماز در قرآن تا این حد مورد اهمیت قرار گرفته چرا که نماز دروازه ورودی دین است یعنی همان دروازه ای که شیطان به عزت پروردگارش سوگند یاد کرده آن را ببندد و تا کنون در کار خود بسیار موفق بوده تا جایی که از هر 100 نفر شاید یک نفر هم قرآن نمی خوانند و از دین حق چیزی نمی دانند.
در ادامه آیه فوق می بینیم خداوند معادل صلات ( = ذکر الله = قرآن) را بجای کلمه صلات قرار می دهد و نمی گوید صلات فجر بلکه می گوید قرآن فجر. وبعد به چیزی اشاره می کند که حقیقت صلات است و من ندیده ام کسی آن را بدرستی تفسیر کرده باشد.

به راستی اینکه می گوید قرآن فجر قابل مشاهده است به چه معناست؟

تا آنجا که من مطالعه کرده ام ، مفسرین در این باره از خود نظری ندارند و بیشتر نظر احادیث و روایات را منعکس کرده اند. در روایات آمده است که نماز صبح محل تلاقی ملائکه شبکار در هنگام ترک شیفت و ملائکه صبحکار در موقع تحویل شیفت می باشد و هر دو دسته نمازگزار صبح را در حین اقامه نماز مشاهده می کنند و به خاطر همین قضیه است که قرآن می گوید: إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا . اما این درست نیست و حقیقت ندارد. این جمله کوتاه و بسیار ارزشمند گوهری نفیس است و دارد اصل مفهوم صلات را به ما نشان می دهد نمی دانم چرا کسی آن را در نمی یابد!
مهمترین ویژگی قرآن ( و سایر کتب آسمانی) که هدف اصلی نزول این کتاب بزرگ و شگرف نیز می باشد ، این است که آمده تا ما را از تاریکی های جهل و نا دانی خارج کند و به نور بصیرت الهی برساند و به طریقت مستقیم رهنمون شود.

الر ۚ كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَىٰ صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيد ( ابراهیم – 1)
ِ الر، (این) کتابی است که بر تو نازل کردیم، تا مردم را از تاریکیها (ی شرک و ظلم و جهل،) به سوی روشنایی (ایمان و عدل و آگاهی،) بفرمان پروردگارشان در آوری، بسوی راه خداوند عزیز و حمید.

و این ویژگی قرآن همان ویژگی فجر نیز می باشد چرا که با طلیعه فجر ، اشیاء کم کم از دل ظلمت بیرون می آیند و آهسته آهسته به نور می رسند و کاملاً قابل مشاهده می گردند. پروردگار به این دلیل می گوید قرآن فجر قابل مشاهده است که قرآن با فجر یک ویژگی مشترک و یکسان دارد و نمازگزار می تواند با نگاهی به بیرون ، این ویژگی مشترک را مشاهده کند.
خداوند سبحان لا اقل در دو موضع از کتابش به ویژگی مشترک نور فیزیکی و نور الهی اشاره کرده است که یکی در همین آیه است و دیگر در سوره نور؛ آنجا که نور مشکات ( در مساجد) بر روی نور قرآن می افتد و می شود نور علی نور( فعلاً این مختصر را از من بشنوید تا بعد مفصلاً در باره اش توضیح دهم)

shahed1;880264 نوشت:
عرض کردم وقتی می خواهند مجمل بودن قرآن را نشان دهند صلات را پیش می کشند و مثلاً می گویند خداوند در کجای قرآن به دورکعتی بودن نماز صبح اشاره کرده است. بنده قصد دارم نشان دهم حکم صلات واضح و کامل است و برای تفصیل و تکمیل آن نیاز به هیچ مکمل و مفسر ماورایی نیست و نمی توان با برچسب متشابه ، آن را مبهم و مجمل نشان داد.

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
تا جایی که من می دانم مسئله ایی که طرح می شود در مورد تعداد رکعات نماز است نه خود نماز اگر در مورد خود آیات هم مسئله طرح شده است لطفا نشانم دهید.
البته خود آیه در مورد متشابه بودن آیاتی از قرآن و لازمه رجوع به محکمات آن که اون رو هم عده ای (راسخان در علم) می دانند فکر نکنم جای سوالی باقی بماند که برای فهم قرآن باید محکم و متشابه رو شناخت و عقل می گوید برای شناخت آن باید چکار کرد؟

shahed1;880482 نوشت:
همانگونه که گفته شد ؛ از مطالعه تاریخ ناب و بی بدیل قرآن می توان دریافت که در روزگار رسول الله فقط دو نماز اقامه می شده که یکی فجر نام داشته و دیگری عشاء. الله فقط همین دو نماز را بطور یومیه تشریع نموده و قرآن فقط از این دو نماز سخن گفته و تنها موقعیت زمانی این دو نماز را تشریح نموده است . من به مرور در باره آیات مربوطه بحث خواهم کرد تا شاید خواست پروردگار بر این قرار گرفت که شما نیز این موضوع را در یابید

به آیه زیر دقت کنید:

حَافِظُواْ عَلىَ الصَّلَوَاتِ وَ الصَّلَوةِ الْوُسْطَى‏ وَ قُومُواْ لِلَّهِ قَنِتِين238 بقره
همه نمازها و نماز ميانه را مواظبت كنيد و براى خدا مطيعانه بپاى خيزيد (238)(فارسی-ترجمه المیزان- منبع: نرم افزار جامع التفاسیر 2"نور الانوار3" )

(آيه 238)
شأن نزول:
جمعى از منافقان گرمى هوا را بهانه براى ايجاد تفرقه در صفوف مسلمين قرار داده بودند و در نماز جماعت شركت نمى‏كردند، و به دنبال آنها بعضى از مؤمنين نيز از شركت در جمات خوددارى كرده بودند، پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله از اين جهت ناراحت بود حتى آنها را تهديد به مجازات شديد كرد، لذا در حديثى نقل شده كه پيامبر در گرماى فوق العاده نيمروز تابستان نماز (ظهر) را با جماعت مى‏گذارد و اين نماز براى اصحاب و ياران سخت‏ترين نماز بود، بطورى كه پشت سر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله يك صف يا دو صف بيشتر نبود، در اينجا فرمود: من تصميم گرفته‏ام خانه كسانى كه در نماز ما شركت نمى‏كنند بسوزانم، آيه نازل شد و اهميت نماز ظهر را (با جماعت) تأكيد كرد.
تفسير:
اهميت نماز، مخصوصا نماز وسطى- از آنجا كه نماز مؤثرترين رابطه انسان با خداست، در آيات قرآن تأكيد فراوانى روى آن شده، از جمله در آيه مورد بحث مى‏فرمايد: «در انجام همه نمازها مخصوصا نماز وسطى، مداومت كنيد و در حفظ آن كوشا باشيد» (حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى‏).
«و با خضوع و خشوع و توجه كامل، براى خدا بپا خيزيد» (وَ قُومُوا لِلَّهِ برگزيده تفسير نمونه، ج‏1، ص: 217
قانِتِينَ)
.
مبادا گرما و سرما گرفتاريهاى دنيا و پرداختن به مال و همسر و فرزند، شما را از اين امر مهم باز دارد. منظور از «صلاة وسطى» (نماز ميانه) همان نماز ظهر است.
تأكيد روى اين نماز بخاطر اين بوده كه بر اثر گرمى هواى نيمروز تابستان، يا گرفتاريهاى شديد كسب و كار نسبت به آن كمتر اهميت مى‏دادند.

(متن تفسیر برگرفته از نرم افزار جامع التفاسیر نور2"نورالانوار3")

یا علی

رستگاران;880525 نوشت:

به آیه زیر دقت کنید:

حَافِظُواْ عَلىَ الصَّلَوَاتِ وَ الصَّلَوةِ الْوُسْطَى‏ وَ قُومُواْ لِلَّهِ قَنِتِين238 بقره
همه نمازها و نماز ميانه را مواظبت كنيد و براى خدا مطيعانه بپاى خيزيد (238)(فارسی-ترجمه المیزان- منبع: نرم افزار جامع التفاسیر 2"نور الانوار3" )

(آيه 238)
شأن نزول:
جمعى از منافقان گرمى هوا را بهانه براى ايجاد تفرقه در صفوف مسلمين قرار داده بودند و در نماز جماعت شركت نمى‏كردند، و به دنبال آنها بعضى از مؤمنين نيز از شركت در جمات خوددارى كرده بودند، پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله از اين جهت ناراحت بود حتى آنها را تهديد به مجازات شديد كرد، لذا در حديثى نقل شده كه پيامبر در گرماى فوق العاده نيمروز تابستان نماز (ظهر) را با جماعت مى‏گذارد و اين نماز براى اصحاب و ياران سخت‏ترين نماز بود، بطورى كه پشت سر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله يك صف يا دو صف بيشتر نبود، در اينجا فرمود: من تصميم گرفته‏ام خانه كسانى كه در نماز ما شركت نمى‏كنند بسوزانم، آيه نازل شد و اهميت نماز ظهر را (با جماعت) تأكيد كرد.
تفسير:
اهميت نماز، مخصوصا نماز وسطى- از آنجا كه نماز مؤثرترين رابطه انسان با خداست، در آيات قرآن تأكيد فراوانى روى آن شده، از جمله در آيه مورد بحث مى‏فرمايد: «در انجام همه نمازها مخصوصا نماز وسطى، مداومت كنيد و در حفظ آن كوشا باشيد» (حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى‏).
«و با خضوع و خشوع و توجه كامل، براى خدا بپا خيزيد» (وَ قُومُوا لِلَّهِ برگزيده تفسير نمونه، ج‏1، ص: 217
قانِتِينَ)
.
مبادا گرما و سرما گرفتاريهاى دنيا و پرداختن به مال و همسر و فرزند، شما را از اين امر مهم باز دارد. منظور از «صلاة وسطى» (نماز ميانه) همان نماز ظهر است.
تأكيد روى اين نماز بخاطر اين بوده كه بر اثر گرمى هواى نيمروز تابستان، يا گرفتاريهاى شديد كسب و كار نسبت به آن كمتر اهميت مى‏دادند.

(متن تفسیر برگرفته از نرم افزار جامع التفاسیر نور2"نورالانوار3")

یا علی

سلام

به وقتش که برسد درباره صلات الوسطی انشاء الله توضیح خواهم داد
یعنی اهمیت صلات الوسطی فقط برای گرمای تابستان است؟!همیت آن برای سرمای زمستان چیست؟ برای همه تابستانها مهم است یا فقط آن تابستانی که منافقان دسیسه کردند؟!
اگر از قرآن حرفی برای گفتن داری بگو و الا از این داستانبافیها و شأن نزول سازیها که هرکس به دلخواه خودش می بافد و می سازد فراوان است و نباید به آنها اهمیت داد.
احادیث و روایات هیچ حالتی را فروگذار نکرده اند : یکی گفته صلات الوسطی نماز صبح است چون بین نماز عشاء و نماز ظهر قرار دارد. آن دیگری گفته نماز ظهر است چون بین نماز عصر و صبح قرار گرفته یکی دیگر گفته نماز عصر است چون وسط نماز ظهر و مغرب است . یکی دیگر گفته نماز ظهر است چون خورشید وسط آسمان است .

shahed1;880590 نوشت:
یعنی اهمیت صلات الوسطی فقط برای گرمای تابستان است؟!همیت آن برای سرمای زمستان چیست؟ برای همه تابستانها مهم است یا فقط آن تابستانی که منافقان دسیسه کردند؟!
اگر از قرآن حرفی برای گفتن داری بگو و الا از این داستانبافیها و شأن نزول سازیها که هرکس به دلخواه خودش می بافد و می سازد فراوان است و نباید به آنها اهمیت داد.
احادیث و روایات هیچ حالتی را فروگذار نکرده اند : یکی گفته صلات الوسطی نماز صبح است چون بین نماز عشاء و نماز ظهر قرار دارد. آن دیگری گفته نماز ظهر است چون بین نماز عصر و صبح قرار گرفته یکی دیگر گفته نماز عصر است چون وسط نماز ظهر و مغرب است . یکی دیگر گفته نماز ظهر است چون خورشید وسط آسمان است .

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله و برکاته
لازم است یادآوری کنم که چند پست قبل آیه 7 آل عمران رو برایتان آوردم که گفته است که قرآن محکم ومتشابه دارد فکر کنم این آیه این قدر محکم باشد که رجوع به مفسرین شناخته شده دچار مشکل و ایراد نباشد

اگر کس دیگری گفته شایسته است متن سخنشان را بیاورید تا اولا آن افرادی که تفسیر کرده اند شناخته شوند وبدانیم چه کسی هستند آیا کسی هست که علم لازم رو داشته باشد وروشش روش محکم است یا خیر

و همین طور خلاف این تفسیر آورده شود

حتی اگر به قول شما تنها در قرآن اکتفا کنیم
خود آیه در ابتدای امر بنظر عدم صحت سخن شما را ثابت می کند(که انحصار نماز را در صبح و مغرب گفتید).

یا علی

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

shahed1;880602 نوشت:
در لینک زیر به اندازه کافی راجع به محکم و متشابه نوشته ام اگر تمایل داشتید مراجعه کنید و مطالب را بخوانید. نخواستی می توانی تاپیکی جداگانه باز کنید تا درباره محکم و متشابه بحث کنیم.

اللهم عجللولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
موضوعی که شما گفتید درمورد بت پرستی است
اما در یک پست خواستید که آیه ای آورده شود که متشابه باشد
می شود بگوید
الم یعنی چه؟آیه1 بقره
(در راستای متشابه بودن بعضی آیات قرآن گفتم)

اما در مورد مضوع اصلی باز خدشه ایی بر آیه 238 بقره که بحن نماز رو طرح کرده وارد نمی شود مگر برهان بیاورید که نیست
و اگر در بحث متشابه و محکم بودن باز سوال است لطفا شما آغاز کننده موضوع جدید باشید و البته به جهت مقدمات بحث لطفا نظرتان را به طور کامل بگویید.)
ممنون[/]

رستگاران;880605 نوشت:

اللهم عجللولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
موضوعی که شما گفتید درمورد بت پرستی است
اما در یک پست خواستید که آیه ای آورده شود که متشابه باشد
می شود بگوید
الم یعنی چه؟آیه1 بقره
(در راستای متشابه بودن بعضی آیات قرآن گفتم)

اما در مورد مضوع اصلی باز خدشه ایی بر آیه 238 بقره که بحن نماز رو طرح کرده وارد نمی شود مگر برهان بیاورید که نیست
و اگر در بحث متشابه و محکم بودن باز سوال است لطفا شما آغاز کننده موضوع جدید باشید و البته به جهت مقدمات بحث لطفا نظرتان را به طور کامل بگویید.)
ممنون



سلام
همانگونه که خدمت عماد عرض کردم :
بنده در اینجا قصد دارم مسئله نماز را از چشم انداز قرآن و از کلام رب العالمین که راستگو ترین تاریخ نگار است و در تاریخی که روایت می کند هیچ تاریکی و دروغی وجود ندارد، مورد بررسی قرار دهم و بنابر این غیر از حدیث پروردگار دیگر هیچ سخن و حدیثی را قابل احتجاج و استناد نمی دانم مخصوصاً وقتی با سخن خداوند مغایر باشد یا نتوان ردی از آن را در کتاب او یافت.
خداوند در کتابش هرگاه خواسته انحراف دینی اقوام پیامبران را به آنها نشان دهد فرموده اگر راجع به چیزهایی که درباره دینتان می گویید راستگو هستید کتاب آسمانیتان را بیاورید بینید چیزی که می گویید در رآن هست یا خیر. حالا من می خواهم نشان دهم تا چه حد می توانیم زوایای صلات را به وسیله کتابمان روشن نماییم و آیا چیزهایی که درباره صلات گفته اند با کتاب مخالفند یا موافق . آیا از کتاب اخذ شده اند یا خارج کتاب؟
پس برای بار دوم از شما تقاضا می کنم اگر به چیزی احتجاج می کنید آن چیز در کلام پروردگار باشد نه سخنانی که به پیامبرش منسوب شده است.

shahed1;880611 نوشت:
سلام
همانگونه که خدمت عماد عرض کردم : بنده در اینجا قصد دارم مسئله نماز را از چشم انداز قرآن و از کلام رب العالمین که راستگو ترین تاریخ نگار است و در تاریخی که روایت می کند هیچ تاریکی و دروغی وجود ندارد، مورد بررسی قرار دهم و بنابر این غیر از حدیث پروردگار دیگر هیچ سخن و حدیثی را قابل احتجاج و استناد نمی دانم مخصوصاً وقتی با سخن خداوند مغایر باشد یا نتوان ردی از آن را در کتاب او یافت.
خداوند در کتابش هرگاه خواسته انحراف دینی اقوام پیامبران را به آنها نشان دهد فرموده اگر راجع به چیزهایی که درباره دینتان می گویید راستگو هستید کتاب آسمانیتان را بیاورید بینید چیزی که می گویید در رآن هست یا خیر. حالا من می خواهم نشان دهم تا چه حد می توانیم زوایای صلات را به وسیله کتابمان روشن نماییم و آیا چیزهایی که درباره صلات گفته اند با کتاب مخالفند یا موافق . آیا از کتاب اخذ شده اند یا خارج کتاب؟
پس برای بار دوم از شما تقاضا می کنم اگر به چیزی احتجاج می کنید آن چیز در کلام پروردگار باشد نه سخنانی که به پیامبرش منسوب شده است.

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم و رحمه الله وبرکاته

فکر کنم آیه 7 آل عمران به صراحت کسانی رو که بدنبال آیات متشابه هستند تا بین مردم فتنه ایجاد کنند واضح است و کلام رب العالمین باشد
پس برهانتان در مورد آیه 238 که به صراحت از چند صلاه صحبت می کند چیست؟

موضوع هم آوردید که آیه متشابه رو گفتید تعریف کردید
منم
یک آیه آوردم
الم بقره1
لطف کنید بگویید این آیه چه می گوید و منظورش چیست؟

یا علی

رستگاران;880620 نوشت:

یک آیه آوردم
الم بقره1
لطف کنید بگویید این آیه چه می گوید و منظورش چیست؟

یا علی

سلام
به خدا من نمی دانم چه می گوید آیا راسخون مورد نظرتان در این باره چیزی گفته اند؟
فقط امیدوارم طبق معمول شأن نزول سازی و داستانسرایی نباشد که حسابی از دستت دلخور خواهم شد.
باید یک چیزی باشد که به دل همگان بنشیند نه اینکه دل را بزند.

یکی دیگر از آیاتی که در آن به موقعیت زمانی صلات فجر و عشاء اشاره شده ، آیه 114 سوره هود است:

وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ ۚ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ۚ ذَٰلِكَ ذِكْرَىٰ لِلذَّاكِرِينَ
در دو طرف روز، و اوایل شب، نماز را برپا دار؛ چرا که حسنات، سیئات (و آثار آنها را) از بین می‌برند؛ این تذکّری است برای کسانی که اهل تذکّرند

موقعیتی که آیه تشریح می کند دقیقاً بر نماز فجر و عشاء منطبق می گرد چراکه هردو نماز در دوطزف روز و بخشی از شب که به روز نزدیک است اقامه می شوند و عبارت طرفی النهار و زلفا من اللیل سوره هود مشابه لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ سوره اسراست.
قرآن فجر که اسمش با خودش است و ما می دانیم فجر در یک طرف روز قرار گرفته که البته شب نیز به آن چسبیده است (زلفاً من اللیل) و لدلوک شمش الی غسق اللیل (یا بگو الی زلفاً من اللیل ) نیز در آن طرف دیگر روز قرار دارد.
گفته اند منظور از لدلوک شمس نماز ظهر است که انسان در اثر تشعشع خورشید چشمان خود را می مالد ! آیا اگر من ساعاتی قبل یا بعد از ظهر به خورشید نگاه کنم باعث نمی شود چشم خود را بمالم ؟ آیا مالیدن چشم معیار خوبی برای تعیین وقت نماز است؟!
اینکه خورشید در هنگام غروب خود را به کرانه افق می مالد و پایین می رود معیار بهتری برای تعیین وقت است یا مالیدن چشم در اثر تشعشع ؟!
شما اگر بخواهید نشانه و وقتی را معین کنید از کدام شیوه استفاده می کنید؟
قرآن برای اینکه بچه ها بطور سرزده وارد خلوتگه والدین نشوند گفته باید قبل از صلات فجر و بعد از صلات عشاء و در هنگام ظهر اجازه بگیرند. مگر ظهر موقع نماز ظهر نیست پس چرا اشاره ای به آن نشده ؟
درحقیقت در هیچ جای قرآن به این نماز اشاره نشده و بجز فجر و عشاء بقیه نمازها بعد از عصر رسول الله ابداع شده اند

shahed1;880261 نوشت:
خداوند در چندین آیه از کتابش ، موقعیت زمانی صلات فجر و عشاء را مشخص کرده اما در هیچ جای کتابش از صلات ظهر و عصر حرفی نزده است و این نشان می دهد مردم معاصر پیامبر با نماز ظهر و عصر آشنا نبودند و این دو بعد از پیامبر به وجود آمده اند.

سلام

البته تا حدي به شما حق ميدهم چرا كه اگر احاديث رسول خدا ص را از قران حذف نكرده بودند ديگر اين اختلافات مضحك در امور بديهي و روزانه رسول خدا ص بوجود نمي امد !

نقل قول:

اگر از قرآن حرفی برای گفتن داری بگو و الا از این داستانبافیها و شأن نزول سازیها که هرکس به دلخواه خودش می بافد و می سازد فراوان است و نباید به آنها اهمیت داد.

شما ابتدا بايد قران و فرقش با قرائات را بشناسيد مثلا يك سوال بسيار ساده ! كه مربوط بهمين بحث نماز رسول خدا ست :

آيا رسول الله ص در نمازشان بسم الله ميخواندند يا نه ؟ ملك قرائت كردند يا مالك يوم الدين ؟! بعبارتي آيا بسم الله يك آيه از سوره حمد (وقرآن) هست يا نه ؟

جواب به اين سوال ساده ! حلال مشكل شماست !!!!!

قران بروايت قالون و ورش از نافع كه بسم الله را آيه حساب نكرده :‌
http://live.islamweb.net/quran_list/qaloon/s1.pdf

shahed1;880264 نوشت:
سلام
عرض کردم وقتی می خواهند مجمل بودن قرآن را نشان دهند صلات را پیش می کشند و مثلاً می گویند خداوند در کجای قرآن به دورکعتی بودن نماز صبح اشاره کرده است. بنده قصد دارم نشان دهم حکم صلات واضح و کامل است و برای تفصیل و تکمیل آن نیاز به هیچ مکمل و مفسر ماورایی نیست و نمی توان با برچسب متشابه ، آن را مبهم و مجمل نشان داد.

با سلام

تا انجا که متوجه شدم
شما میگویید
دو نماز بیشتر نداریم
نماز فجر و نماز عشا
و اصلا نماز خواندن همان قرائت قران است.

چرا صلوات جمع امده است ؟ ایا تنها برای دو نماز از جمع استفاده شده است ؟
حافظوا علی الصلوات

طرفی النهار و زلفا من اللیل
دو طرف روز میشود دو نماز
و زلفا من اللیل میشود سه نماز....

و طاها;880857 نوشت:
با سلام

تا انجا که متوجه شدم
شما میگویید
دو نماز بیشتر نداریم
نماز فجر و نماز عشا
.

سلام طاها

بله فجر و عشاء دو نماز یومیه و روزمره بشمار می روند و نماز های یومیه و روزمره دوگانه اند نه پنجگانه. البته نماز جمعه هم داریم ولی جزء نمازهای یومیه که می بایستی هر روز (در سفر و حضر و در جنگ و صلح) اقامه شوند نیست.

نقل قول:
و اصلا نماز خواندن همان قرائت قران است.
چرا صلوات جمع امده است ؟ ایا تنها برای دو نماز از جمع استفاده شده است ؟
حافظوا علی الصلوات

بنده قصد دارم در پاسخ پست خیر البریه جواب شما را هم بگنجانم لطفاً کمی صبر کنید

نقل قول:
طرفی النهار و زلفا من اللیل
دو طرف روز میشود دو نماز
و زلفا من اللیل میشود سه نماز...

لطفاً یک بار دیگر این پست را مطالعه فرمایید:

shahed1;880813 نوشت:
یکی دیگر از آیاتی که در آن به موقعیت زمانی صلات فجر و عشاء اشاره شده ، آیه 114 سوره هود است:

وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ ۚ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ۚ ذَٰلِكَ ذِكْرَىٰ لِلذَّاكِرِينَ
در دو طرف روز، و اوایل شب، نماز را برپا دار؛ چرا که حسنات، سیئات (و آثار آنها را) از بین می‌برند؛ این تذکّری است برای کسانی که اهل تذکّرند

موقعیتی که آیه تشریح می کند دقیقاً بر نماز فجر و عشاء منطبق می گرد چراکه هردو نماز در دوطزف روز و بخشی از شب که به روز نزدیک است اقامه می شوند و عبارت طرفی النهار و زلفا من اللیل سوره هود مشابه لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِسوره اسراست.
قرآن فجر که اسمش با خودش است و ما می دانیم فجر در یک طرف روز قرار گرفته که البته شب نیز به آن چسبیده است (زلفاً من اللیل) و لدلوک شمش الی غسق اللیل (یا بگو الی زلفاً من اللیل ) نیز در آن طرف دیگر روز قرار دارد.
گفته اند منظور از لدلوک شمس نماز ظهر است که انسان در اثر تشعشع خورشید چشمان خود را می مالد ! آیا اگر من ساعاتی قبل یا بعد از ظهر به خورشید نگاه کنم باعث نمی شود چشم خود را بمالم ؟ آیا مالیدن چشم معیار خوبی برای تعیین وقت نماز است؟!
اینکه خورشید در هنگام غروب خود را به کرانه افق می مالد و پایین می رود معیار بهتری برای تعیین وقت است یا مالیدن چشم در اثر تشعشع ؟!
شما اگر بخواهید نشانه و وقتی را معین کنید از کدام شیوه استفاده می کنید؟
قرآن برای اینکه بچه ها بطور سرزده وارد خلوتگه والدین نشوند گفته باید قبل از صلات فجر و بعد از صلات عشاء و در هنگام ظهر اجازه بگیرند. مگر ظهر موقع نماز ظهر نیست پس چرا اشاره ای به آن نشده ؟
درحقیقت در هیچ جای قرآن به این نماز اشاره نشده و بجز فجر و عشاء بقیه نمازها بعد از عصر رسول الله ابداع شده اند

shahed1;880899 نوشت:
سلام طاها

بله فجر و عشاء دو نماز یومیه و روزمره بشمار می روند و نماز های یومیه و روزمره دوگانه اند نه پنجگانه. البته نماز جمعه هم داریم ولی جزء نمازهای یومیه که می بایستی هر روز (در سفر و حضر و در جنگ و صلح) اقامه شوند نیست.

بنده قصد دارم در پاسخ پست خیر البریه جواب شما را هم بگنجانم لطفاً کمی صبر کنید

لطفاً یک بار دیگر این پست را مطالعه فرمایید:

سلام

یک قسمت که گذاشتید بعدا پاسخ بدهید.

یک قسمت هم ارجاع به ان پیک دادید که خواندم اما جوابی در ان وجود نداشت.
الا اینکه شما دارید معنای کلام خدا را تغییر میدهید.

اقم الصلوه طرفی النهار و زلفا من اللیل

حرف واو عاطفه داریم و حرف دیگری وجود ندارد.

نماز را در دو طرف روز و زلفا من اللیل اقامه کن.

این میشود سه نماز

اما در واقع باید بگوییم سه زمان نه سه صلاه.

در ان ایه دیگر که مورد سوال هم نیست همین نکته مهم است.
وقت نماز یا تعداد نماز؟

و طاها;880900 نوشت:
سلام

یک قسمت که گذاشتید بعدا پاسخ بدهید.

یک قسمت هم ارجاع به ان پیک دادید که خواندم اما جوابی در ان وجود نداشت.
الا اینکه شما دارید معنای کلام خدا را تغییر میدهید.

اقم الصلوه طرفی النهار و زلفا من اللیل

حرف واو عاطفه داریم و حرف دیگری وجود ندارد.

نماز را در دو طرف روز و زلفا من اللیل اقامه کن.

این میشود سه نماز

اما در واقع باید بگوییم سه زمان نه سه صلاه.

در ان ایه دیگر که مورد سوال هم نیست همین نکته مهم است.
وقت نماز یا تعداد نماز؟

سلام

آقا طاها ، اگر شما قصد متوجه شدن حرفهای بنده را داشته باشید هیچ چاره ای ندارید جز اینکه از قالب نمازهای پنجگانه خارج شوید. اینگونه که من می بینم شما دارید از موضع نمازهای پنجگانه به نوشتار بنده می نگرید .

shahed1;880902 نوشت:
سلام

آقا طاها ، اگر شما قصد متوجه شدن حرفهای بنده را داشته باشید هیچ چاره ای ندارید جز اینکه از قالب نمازهای پنجگانه خارج شوید. اینگونه که من می بینم شما دارید از موضع نمازهای پنجگانه به نوشتار بنده می نگرید .


سلام

آقا شاهد چه چیز در نوشته من میبینید که بخواهد نماز پنجگانه را نشان دهد؟
من میگویم سه نماز
ان وقت شما میگویید 5 نماز؟!
خوبید؟!

و طاها;880905 نوشت:
سلام

آقا شاهد چه چیز در نوشته من میبینید که بخواهد نماز پنجگانه را نشان دهد؟
من میگویم سه نماز
ان وقت شما میگویید 5 نماز؟!
خوبید؟!

سلام

من در نوشتار شما یک شباهت می بینم که در بسیاری تفاسیر و احادیث و روایات قید شده . می گویند آیه هود اشاره به سه نماز دارد: نماز صبح ، مغرب و عشاء . آیا این سه نماز جزء نمازهای پنجگانه نیستند؟
یعنی شما بدون توجه به نمازهای پنجگانه سنتی نوشتید :

نقل قول:
حرف واو عاطفه داریم و حرف دیگری وجود ندارد.

نماز را در دو طرف روز و زلفا من اللیل اقامه کن.

این میشود سه نماز


http://www.askdin.com/showthread.php?t=8066

shahed1;880908 نوشت:
سلام

من در نوشتار شما یک شباهت می بینم که در بسیاری تفاسیر و احادیث و روایات قید شده . می گویند آیه هود اشاره به سه نماز دارد: نماز صبح ، مغرب و عشاء . آیا این سه نماز جزء نمازهای پنجگانه نیستند؟
یعنی شما بدون توجه به نمازهای پنجگانه سنتی نوشتید :

http://www.askdin.com/showthread.php?t=8066

سلام

اقا شاهد شاید شما فوبیا دارید یا توهم توطئه ؟

کجای ایه ی قران گفته نماز صبح یا عشا یا مغرب

برای خودت میبری و میدوزی....

لطفا به جای حاشیه پردازی جواب بده...
سعی نکن با مغلطه حرفای منو ربط بدی به تفسیر و روایت چون یک کلمه هم از اونها نگفتم.
شما ذهنت پاک کنی هیچ شباهتی نمی بینی.

و طاها;880909 نوشت:
سلام

اقا شاهد شاید شما فوبیا دارید یا توهم توطئه ؟

کجای ایه ی قران گفته نماز صبح یا عشا یا مغرب

برای خودت میبری و میدوزی....

لطفا به جای حاشیه پردازی جواب بده...
سعی نکن با مغلطه حرفای منو ربط بدی به تفسیر و روایت چون یک کلمه هم از اونها نگفتم.
شما ذهنت پاک کنی هیچ شباهتی نمی بینی.

باز هم سلام آقا طاها

بنده حرف شما را قبول می کنم و می پذیرم بر اساس آراء مفسرین و احادیث و روایات به این نتیجه نرسیده اید که آیه سوره هود به سه نماز اشاره دارد ، این قبول.
حالا اگر ممکن است بگویید از کجای آیه به این نتیجه رسیدید که دارد به سه نماز اشاره می کند لطفاً توضیح دهید به چه صورت.

shahed1;880922 نوشت:
باز هم سلام آقا طاها

بنده حرف شما را قبول می کنم و می پذیرم بر اساس آراء مفسرین و احادیث و روایات به این نتیجه نرسیده اید که آیه سوره هود به سه نماز اشاره دارد ، این قبول.
حالا اگر ممکن است بگویید از کجای آیه به این نتیجه رسیدید که دارد به سه نماز اشاره می کند لطفاً توضیح دهید به چه صورت.

سلام

دو طرف روز میشه دو نماز
و زلفا من اللیل میشه سومین نماز

اقم الصلوه طرفی النهار و زلفا من اللیل

سلام ، حالا غیر از پاسخ هایی که بزرگواران دادند سوالاتی برای من پیش اومده جناب شاهد:

میشه بفرمایید دین و مذهب شما چی هست؟

میزان تحصیلاتتون چقدر هست؟

اگر دلیل قانع کننده ای دارید چرا نمی روید با بزرگان دین ( چه اهل سنت چه شیعه ) راجع به این مسئله بحث کنید؟ هرچند انقدر پاسخ سوالتان واضح هست که اگر می خواستید در همین تاپیک هم تا الان به جوابتون رسیده بودید ( البته یه راهنمایی بکنم بهتون اگه می خواید یه جایی پیدا کنید که بالاخره یکی پیدا بشه حرفتون رو قبول کنه و به شکل فتوا دربیاره حتما سری به عربستان بزنید!!! )

شما که می فرمایید فقط قرآن چطوری آیاتی که خداوند صریحا می فرمایند «أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُول»، «أَطیعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُول» و «وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَه» وعناوینی مانند این رو تفسیر می کنید؟؟؟

در چه چیزهایی باید از رسول خدا اطاعت کرد؟

اگر همه چیز در قرآن ذکر شده است چه لزومی دارد که خداوند متعال چندین بار در قرآن کریم غیر از اطاعت از خود دستور به اطاعت از رسول خود را نیز داده باشد؟

یا این آیه رو چطور تفسیر می کنید؟

وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ (نحل: 44)؛ و اين قرآن را به سوي تو فرود آورديم تا براي مردم آنچه را به سوي ايشان نازل شده است توضيح دهي و اميد كه آنان بينديشند.

لطفا نفرمایید ربطی نداره و ما داریم راجع به صلاة صحبت می کنیم که در این صورت معلوم میشه شما کلا عقل و استدلال و تفکر و اندیشه و ... را گذاشتید در یک صندوقچه و کلیدش هم در اعماق اقیانوس رها کردید!!!

و طاها;880942 نوشت:
سلام

دو طرف روز میشه دو نماز
و زلفا من اللیل میشه سومین نماز

اقم الصلوه طرفی النهار و زلفا من اللیل

سلام

چه تشابه و تصادف جالبی !
این مثل همان چیزی است که روایات ، مفسرین و دیگران گفته اند. می گویند طرفی النهار یعنی نماز صبح و مغرب و زلفاً من االیل می شود نماز عشاء.
اگر کسی بگوید من بعد از ظهر و ساعتی از شب را مثلاً در جلسه اولیاء بودم یعنی اینکه او در دو جلسه شرکت کرده است؟! یکی جلسه بعد از ظهر و دیگری جلسه شب؟ یا در یک جلسه که از بعد از ظهر تا اوایل شب طول کشیده است؟ کدام درست است؟

shahed1;880963 نوشت:
سلام

چه تشابه و تصادف جالبی !
این مثل همان چیزی است که روایات ، مفسرین و دیگران گفته اند. می گویند طرفی النهار یعنی نماز صبح و مغرب و زلفاً من االیل می شود نماز عشاء.
اگر کسی بگوید من بعد از ظهر و ساعتی از شب را مثلاً در جلسه اولیاء بودم یعنی اینکه او در دو جلسه شرکت کرده است؟! یکی جلسه بعد از ظهر و دیگری جلسه شب؟ یا در یک جلسه که از بعد از ظهر تا اوایل شب طول کشیده است؟ کدام درست است؟

سلام

فکر میکنم واقعا حالت خوب نیست.
تمام سعی ات این است یک جوری مرا به تفسیر و روایت بچسبانی تا ....

شاهد، سوالات من واضح است و پاسخ هایم مشخص. خوانندگان متوجه خواهند شد چه کسی سخنان خدا را تحریف میکند و بر او دروغ می بندد.

در یک موضوع دیگر کلا قوانین واضح زبان عربی را انکار کردی ....
اینجا هم طبق معمول سعی میکنی به جای جواب دادن دیگران را متهم کنی تا بر تحریف گری ات سرپوش بگذاری.

این قسمت که بی جواب ماند.

ان سوالات دیگر هم حواله کردی به جوابی که بعدا به خیرالبریه میخواهی بدهی....
صبر میکنم تا انجا چه خواهی کرد ؟ تحریف گری کردن یا خیر؟

خیر البریه;880814 نوشت:

سلام

البته تا حدي به شما حق ميدهم چرا كه اگر احاديث رسول خدا ص را از قران حذف نكرده بودند ديگر اين اختلافات مضحك در امور بديهي و روزانه رسول خدا ص بوجود نمي امد !



سلام

کسی که قبل از ورود به چیزی آن را تکذیب می کند و مضحکش می شمارد امکان ندارد بعد از خروج ، به آن ایمان بیاورد

من این را از کتاب پروردگارم آموخته ام.

نقل قول:
شما ابتدا بايد قران و فرقش با قرائات را بشناسيد مثلا يك سوال بسيار ساده ! كه مربوط بهمين بحث نماز رسول خدا ست :

آيا رسول الله ص در نمازشان بسم الله ميخواندند يا نه ؟ ملك قرائت كردند يا مالك يوم الدين ؟! بعبارتي آيا بسم الله يك آيه از سوره حمد (وقرآن) هست يا نه ؟

جواب به اين سوال ساده ! حلال مشكل شماست !!!!!

قران بروايت قالون و ورش از نافع كه بسم الله را آيه حساب نكرده :‌
http://live.islamweb.net/quran_list/qaloon/s1.pdf



لازمه اینکه بدانیم رسول الله در نمازشان بسم الله می خواندند یا نه اول باید ببینیم نماز رسول الله به چه صورت اقامه می شده بعد ببینیم بسم الله چیست و وجود آن معرف چه چیزی می باشد. تنها راه پاسخ به چنین سئوالاتی این است که صفحات قرآن را ورق بزنیم تا جواب آنها را بیابیم. من یکی که اصلاً و ابداً سنت را برای این کار مناسب نمی بینم و خیال ندارم دینم را جز از کتاب دین اخذ نمایم. بنابر این برای دریافت پاسخ کامل سئوالات لازم است مدتی این بحث را دنبال کنی . البته باز هرچه خودت دوست داری چون هیچ اجباری در کار نیست .

سلام
در جواب خیرالبریه هم اصلا به سوالات من نپرداختی ...
قبلا گفتی :
بنده قصد دارم در پاسخ پست خیر البریه جواب شما را هم بگنجانم لطفاً کمی صبر کنید


هدف پروردگار از برگزاری نماز این بوده که مردم ، چه با سواد و چه بی سواد، چه پیر و چه جوان، پیام او را بشنوند و بر محتوای کتابی که برایشان فرستاده واقف گردند و دین الهی را دریابند تا بعداً ادعا نکنند که برایشان هدایت نیامد.

هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ
او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر همه ادیان غالب سازد، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند سوره توبه – آیه 61

آیا به نظر شما نماز کنونی چنین هدفی را تأمین می نماید؟ آنهم در حالی که بخش قابل ملاحظه ای از آن در سکوت سپری می شود !
بزرگترین عللت عدم ورود پیروان دین مادری به دین الهی عدم شناخت و آگاهی آنها از کتاب آسمانی است:

وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ
و هرگاه يكى از مشركان به تو پناه آورد، پناهش ده تا كلام خدا را بشنود، سپس به مكان امنش برسان، زيرا اينان مردمى نادانند ( یعنی کتاب نمی دانند) .
خداوند جلسات نماز را در مواقعی کذاشته که مردم از کار روزانه فارغ شده اند و با خیال راحتتری می توانند در این جلسات شرکت کنند و چه موقعی بهتر از فجر و عشاء؟
در قرآن حد اقل چهار آیه وجود دارند که به این دو موقعیت زمانی اشاره می کنند:

1- سوره نور آیه 58 که دقیقاً موقعیت زمانی دو نماز فجر و عشاء را ( با ذکر کلمه صلات) به عنوان مواقعی که فرزندان باید با اجازه گرفتن وارد خلوت پدر و مادر شوند ذکر کرده اما از موقعیت ظهر به عنوان موقع یک نماز یاد نشده است.

2- سوره نور آیه 35 که در آن به مساجدی اشاره می شود که بامدادان ( فجر) و شامگاهان ( عشاء) در آنها اسم الله ذکر می شود ( یعنی قرآن خوانده می شود)

3- سوره هود آیه 114 که شرحش گذشت. و در آن هم به صلات اشاره شده و هم دو طرف روز.

4- سوره اسراء آیه 78 که درباره اش توضیح دادم و در آن هم به صلات اشاره شده و هم موقعیت آن.

نمازی که امروز اقامه می شود یک حالت کاملاً رنگ و رو رفته از نماز دوره پیامبر است. جلسات همچنان در مسجد برگزار می شوند هرچند بسیار کوتاه ، در عوض بر تعداد آنها افزوده شده است. قرآن تبدیل شده به یک سری اذکار تکراری توأم با حرکات منظم که بعضاً در عالم بین خواب و بیداری و توأم با خمیازه انجام می شوند.
گاهی اوقات نماز در سکوت امام و مأموم برگزار می شود و کسی متوجه نمی شود دارد چه اتفاقی می افتد حتی خود امام جماعت!
و اینگونه می شود که کمتر کسی دین حقیقی را می شناسد و اکثراً از از کتاب الهی غافل می مانند تا جایی که اگر کسی به شهادت حقیقت کتاب برخیزد حرفهایش را مضحک و بی اساس می انگارند. مگر همین قوم پیامبر نبودند؟!
آنقدر حرفهای آن رسول نازنین برایشان عجیب غریب بود که وی را دیوانه می انگاشتند چون مشابه آنها را از زبان اهل کتاب ( که خود از کتابشان چیز نمی دانستند) نشنیده بودند و می گفتند:

مَا سَمِعْنَا بِهَٰذَا فِي الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هَٰذَا إِلَّا اخْتِلَاقٌ
ما هرگز چنین چیزی در آیین دیگری نشنیده‌ایم؛ این تنها یک آئین ساختگی است![38:7]


أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا مِنْ قَبْلِهِ فَهُمْ بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ
آيا پيش از قرآن كتابى برايشان نازل كرده‌ايم كه اكنون بدان تمسك مى‌جويند؟![43:21]

بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَىٰ آثَارِهِمْ مُهْتَدُونَ
بلکه آنها می‌گویند: «ما نیاکان خود را بر آئینی یافتیم، و ما نیز به پیروی آنان هدایت یافته‌ایم.»[43:22]

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عمار

[=arial]با سلام و ادب
بنده در مورد اصل سوال جوابی رو عرض میکنم تا وارد بحث شده و هر سوالی هست ادامه پیدا کند:

آیاتی که در قرآن اشاره به اوقات نماز کرده است عبارتند از:
الف: در آیه 238 سوره بقره،(حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطی) تنها اشاره به وقت یک نماز دارد؛ نماز وسطى که در این آیه آمده است، طبق تفسیر صحیح، همان نماز ظهر است‏.(1)

2. «أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلى‏ غَسَقِ اللَّیْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ»؛(اسراء، 78) نماز را از زوال خورشید(هنگام ظهر) تا نهایت تاریکى شب (نیمه شب‏) و همچنین قرآن فجر (نماز صبح‏) برپا دار.
واژه «دلوک» از ریشه «دلک» گرفته شده است که به معنای سائیده شدن و کشیده شدن دو چیز به یکدیگر است که از مصادیق آن می‌توان به دست کشیدن به چیزی یا کشیدن کف کفش به زمین اشاره کرد. دلوک خورشید نیز؛ یا به معنای مرور آن از آخرین خط زمین است، که در این صورت اشاره به وقت غروب دارد(2) و یا به معنای مرور آن بر اوج آسمان دارد، ‌که به معنای وقت زوال خورشید(هنگام ظهر) است.(3)
اما واژه «غَسَق» یا به معنای تاریکی شدید است،(4) که اشاره به نیمه شب دارد و یا به معنای اول تاریکی(از بین رفتن شفق؛ یعنی روشنایی غربی که بعد از غروب آفتاب دیده می‌شود) است.(5) این عبارت می‌تواند، اشاره به نمازهای مغرب و عشاء داشته باشد.(6)

عبارت «قرآن فجر» که از دو کلمه تشکیل شده است، بخش اول آن؛ یعنی «قرآن»، در اصل مانند کلمه «رجحان»، مصدر و به معنای خواندن است.(7) اما بخش دوم آن؛ یعنی «فجر»، در اصل به معنای شکافتن است. به روشنایی قبل از طلوع آفتاب فجر گفته می‌شود؛ به این دلیل که انگار این روشنایی، تاریکی شب را می‌شکافد.(8) این عبارت اشاره به نماز صبح دارد که هنگام فجر خوانده می‌شود.(9) و چون در نماز قرائت قرآن انجام می‌شود، از باب تسمیه شیء به اسم جزئش، به آن قرآن گفته شده است.(10) و به این دلیل که در وقت نماز صبح، فرشتگان شب جای خود را به فرشتگان روز می‌دهند و هر دو گروه، شاهد نماز صبح هستند، در انتهای این آیه، نماز صبح با عبارت «مشهود»،(إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداً) توصیف شده است.(هود، 114)
معنای دقیق این عبارات در برخی روایات ذکر شده است؛ در روایتی که از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل شده، چنین آمده است: «دلوک خورشید، زوال آن و غسق، نیمه شب است ... قرآن فجر، نماز صبح است. این آیه به صورت مجمل، همه نمازهای پنج‌گانه را مد نظر قرار داده است».(11)
در منابع اهل سنت نیز آمده است که جمع کثیری از دانشوران آنان، دلوک را به معنای زوال خورشید دانسته‌اند. (12)

3. «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیْل»؛(13)در دو طرف روز، و اوایل شب، نماز برپا دار.
درباره این‌که منظور از دو طرف روز، اشاره به کدام نماز است، نظرات مختلفی ارائه شده است. برخی آن‌را اشاره به نماز صبح و نماز مغرب دانسته‌اند و برخی آن‌را اشاره به نماز صبح و ظهر و عصر دانسته‌اند. ممکن است که اشاره به نماز صبح و نماز عصر باشد.(14)
اما «زُلَف» که جمع «زلفة» است، به معنای ساعاتی از اوائل شب است. این بخش از آیه نیز می‌تواند اشاره به نمازهای مغرب و عشا داشته باشد.(15) البته در روایتی؛ امام باقر(ع) می‌فرماید: «منظور از دو طرف روز، نماز صبح و نماز مغرب و منظور از زلف، نماز عشاء است».(16)
این آیات با تفاسیر مختلفی که از آنها ارائه شده است، حداقل وقت خواندن برخی از نمازها را به طور اجمالی بیان کرده دستور به اقامه آنها داده است.

1. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏12، ص223، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1374ش.
2. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ‏3، ص 233، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1368ش.
3. طریحی، فخر الدبن بن محمد، مجمع البحرین، محقق: حسینی اشکوری، احمد، ج 5، ص 266، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، 1375ش.
4. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج 1، ص 606، دمشق، بیروت، دار العلم، دار الشامیه، چاپ اول، 1412ق.
5. فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج 4، ص 353، قم، هجرت، چاپ دوم، 1409ق.
6. طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ج 2، ص 341، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ اول، 1377ش.
7. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج ‏5، ص 262، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ ششم، 1371ش.
8. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ‏12، ص 222.
9. شیرازی، مکارم، تفسیر نمونه، ج 12، ص 22، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
10. زمخشری، ابوالقاسم محمود بن عمرو، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 2، ص 686، بیروت، دارالکتب العربی، چاپ سوم، 1407ق.
11. عروسی حویزی، عبد علی، نور الثقلین، محقق: رسولی محلاتی، هاشم، ج 3، ص 201، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، 1415ق.
12. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی‏، ج 2، ص 309، تهران،‏ المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق.
13. ر.ک: آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج 8، ص 126، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1415ق.
14. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق: عاملی، احمد قیسر، ج 6، ص 79، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
15. قاموس قرآن، ج 4، ص 174.
16. بحرانی، سید هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 138، قم، مؤسسه بعثت، چاپ اول، 1374ش.

عمار;884889 نوشت:
[=arial]با سلام و ادب
بنده در مورد اصل سوال جوابی رو عرض میکنم تا وارد بحث شده و هر سوالی هست ادامه پیدا کند:

آیاتی که در قرآن اشاره به اوقات نماز کرده است عبارتند از:
الف: در آیه 238 سوره بقره،(حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطی) تنها اشاره به وقت یک نماز دارد؛ نماز وسطى که در این آیه آمده است، طبق تفسیر صحیح، همان نماز ظهر است‏.(1)

2. «أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلى‏ غَسَقِ اللَّیْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ»؛(اسراء، 78) نماز را از زوال خورشید(هنگام ظهر) تا نهایت تاریکى شب (نیمه شب‏) و همچنین قرآن فجر (نماز صبح‏) برپا دار.
واژه «دلوک» از ریشه «دلک» گرفته شده است که به معنای سائیده شدن و کشیده شدن دو چیز به یکدیگر است که از مصادیق آن می‌توان به دست کشیدن به چیزی یا کشیدن کف کفش به زمین اشاره کرد. دلوک خورشید نیز؛ یا به معنای مرور آن از آخرین خط زمین است، که در این صورت اشاره به وقت غروب دارد(2) و یا به معنای مرور آن بر اوج آسمان دارد، ‌که به معنای وقت زوال خورشید(هنگام ظهر) است.(3)
اما واژه «غَسَق» یا به معنای تاریکی شدید است،(4) که اشاره به نیمه شب دارد و یا به معنای اول تاریکی(از بین رفتن شفق؛ یعنی روشنایی غربی که بعد از غروب آفتاب دیده می‌شود) است.(5) این عبارت می‌تواند، اشاره به نمازهای مغرب و عشاء داشته باشد.(6)

عبارت «قرآن فجر» که از دو کلمه تشکیل شده است، بخش اول آن؛ یعنی «قرآن»، در اصل مانند کلمه «رجحان»، مصدر و به معنای خواندن است.(7) اما بخش دوم آن؛ یعنی «فجر»، در اصل به معنای شکافتن است. به روشنایی قبل از طلوع آفتاب فجر گفته می‌شود؛ به این دلیل که انگار این روشنایی، تاریکی شب را می‌شکافد.(8) این عبارت اشاره به نماز صبح دارد که هنگام فجر خوانده می‌شود.(9) و چون در نماز قرائت قرآن انجام می‌شود، از باب تسمیه شیء به اسم جزئش، به آن قرآن گفته شده است.(10) و به این دلیل که در وقت نماز صبح، فرشتگان شب جای خود را به فرشتگان روز می‌دهند و هر دو گروه، شاهد نماز صبح هستند، در انتهای این آیه، نماز صبح با عبارت «مشهود»،(إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداً) توصیف شده است.(هود، 114)
معنای دقیق این عبارات در برخی روایات ذکر شده است؛ در روایتی که از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل شده، چنین آمده است: «دلوک خورشید، زوال آن و غسق، نیمه شب است ... قرآن فجر، نماز صبح است. این آیه به صورت مجمل، همه نمازهای پنج‌گانه را مد نظر قرار داده است».(11)
در منابع اهل سنت نیز آمده است که جمع کثیری از دانشوران آنان، دلوک را به معنای زوال خورشید دانسته‌اند. (12)

3. «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیْل»؛(13)در دو طرف روز، و اوایل شب، نماز برپا دار.
درباره این‌که منظور از دو طرف روز، اشاره به کدام نماز است، نظرات مختلفی ارائه شده است. برخی آن‌را اشاره به نماز صبح و نماز مغرب دانسته‌اند و برخی آن‌را اشاره به نماز صبح و ظهر و عصر دانسته‌اند. ممکن است که اشاره به نماز صبح و نماز عصر باشد.(14)
اما «زُلَف» که جمع «زلفة» است، به معنای ساعاتی از اوائل شب است. این بخش از آیه نیز می‌تواند اشاره به نمازهای مغرب و عشا داشته باشد.(15) البته در روایتی؛ امام باقر(ع) می‌فرماید: «منظور از دو طرف روز، نماز صبح و نماز مغرب و منظور از زلف، نماز عشاء است».(16)
این آیات با تفاسیر مختلفی که از آنها ارائه شده است، حداقل وقت خواندن برخی از نمازها را به طور اجمالی بیان کرده دستور به اقامه آنها داده است.

1. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏12، ص223، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1374ش.
2. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ‏3، ص 233، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1368ش.
3. طریحی، فخر الدبن بن محمد، مجمع البحرین، محقق: حسینی اشکوری، احمد، ج 5، ص 266، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، 1375ش.
4. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج 1، ص 606، دمشق، بیروت، دار العلم، دار الشامیه، چاپ اول، 1412ق.
5. فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج 4، ص 353، قم، هجرت، چاپ دوم، 1409ق.
6. طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ج 2، ص 341، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ اول، 1377ش.
7. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج ‏5، ص 262، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ ششم، 1371ش.
8. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ‏12، ص 222.
9. شیرازی، مکارم، تفسیر نمونه، ج 12، ص 22، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
10. زمخشری، ابوالقاسم محمود بن عمرو، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 2، ص 686، بیروت، دارالکتب العربی، چاپ سوم، 1407ق.
11. عروسی حویزی، عبد علی، نور الثقلین، محقق: رسولی محلاتی، هاشم، ج 3، ص 201، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، 1415ق.
12. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی‏، ج 2، ص 309، تهران،‏ المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق.
13. ر.ک: آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج 8، ص 126، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1415ق.
14. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق: عاملی، احمد قیسر، ج 6، ص 79، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
15. قاموس قرآن، ج 4، ص 174.
16. بحرانی، سید هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 138، قم، مؤسسه بعثت، چاپ اول، 1374ش.

سلام

قبل از هرچیز لازم است خدمت شریفتان یاد آوری کنم عنوان این تاپیک : « نماز بر طبق قرآن » است و این عنوان را مدیریت محترم برای آن برگزیده اند نه من لذا از جنابعالی تقاضا دارم فقط به قرآن استناد و احتجاج کنید چرا که ما قصد داریم موضوع نماز را از منظر قرآن مورد بررسی قرار دهیم نه احادیث و روایات. خواهش و تقاضای دیگر بنده این است که تا حصول نتیجه و اتمام بحث اقدام به قفل کردن تاپیک نکنید یا اگر در حین گفتمان مجبور شدید برای مدتی تالار را ترک کنید تاپیک را نبندید و بگذارید بحث ادامه پیدا کند.

عمار;884889 نوشت:
[=arial]
الف: در آیه 238 سوره بقره،(حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطی) تنها اشاره به وقت یک نماز دارد؛ نماز وسطى که در این آیه آمده است، طبق تفسیر صحیح، همان نماز ظهر است‏.(1)

سلام

منظور شما از تفسیر صحیح چیست؟

shahed1;884942 نوشت:
سلام

قبل از هرچیز لازم است خدمت شریفتان یاد آوری کنم عنوان این تاپیک : « نماز بر طبق قرآن » است و این عنوان را مدیریت محترم برای آن برگزیده اند نه من لذا از جنابعالی تقاضا دارم فقط به قرآن استناد و احتجاج کنید چرا که ما قصد داریم موضوع نماز را از منظر قرآن مورد بررسی قرار دهیم نه احادیث و روایات. خواهش و تقاضای دیگر بنده این است که تا حصول نتیجه و اتمام بحث اقدام به قفل کردن تاپیک نکنید یا اگر در حین گفتمان مجبور شدید برای مدتی تالار را ترک کنید تاپیک را نبندید و بگذارید بحث ادامه پیدا کند.

این مطلب رو بخونید در ادامۀ بحث کمکتون میکنه

« شما وقتی می خواهید رانندگی یاد بگیرید هم دفترچه قوانین رو میخونید و یاد میگیرید هم یه مربی بهتون عملا آموزش میده

قرآن دفترچه راهنمای ما هست و پیامبر اسلام و امامان صلوات الله علیهم اجمعین مربیهای ما هستن

هم قرآن و هم پیامبر و امامان با همدیگه و جمعا باعث یادگیری درست قوانین و حرکت در مسیر درست میشن

نماز و روزه و …. در قرآن یاد شده ولی این مربی ها ، یعنی پیامبر و امامان نحوه استفاده دقیق قوانین و روشهای اون رو عملا به ما یاد میدن

شما مختارید فقط به یکی یا هر دو یا هیچکدوم از قرآن و پیامبر و امامان توجهی نکنید

اما همه چیز همینطوریه ؛ یه کتاب قوانین فوتبال و والیبال و …. نوشته شده ایا با خوندنش کاملا بهترین فوتبالیست یا والیبالیست میشیم؟؟؟؟؟؟ مربی نیاز نداریم؟؟؟؟؟

آیا با خوندن کتابها به همه چیز میرسیم؟؟؟؟

پس نقش استاد اینجا چیه؟؟؟؟؟؟؟

پس ببینید هم قرآن لازمه هم پیامبر و امامان هر چقدر از همشون با هم بهره ببرید سریعتر کاملتر و در مسیر صحیحتر به خدا

و اهداف متعالی جهان و تکامل دست پیدا میکنید

نماز در قران یاد شده اما قوانین عملی درست و صحیحش توسط پیامبر عملا آموزش داده شده

حالا مختارید با عقل و قلبتون فکر کنید و ببینید راه درست چیه؟؟؟؟؟ »

یازینبِ فاطمه;884984 نوشت:
این مطلب رو بخونید در ادامۀ بحث کمکتون میکنه

« شما وقتی می خواهید رانندگی یاد بگیرید هم دفترچه قوانین رو میخونید و یاد میگیرید هم یه مربی بهتون عملا آموزش میده

قرآن دفترچه راهنمای ما هست و پیامبر اسلام و امامان صلوات الله علیهم اجمعین مربیهای ما هستن

هم قرآن و هم پیامبر و امامان با همدیگه و جمعا باعث یادگیری درست قوانین و حرکت در مسیر درست میشن

نماز و روزه و …. در قرآن یاد شده ولی این مربی ها ، یعنی پیامبر و امامان نحوه استفاده دقیق قوانین و روشهای اون رو عملا به ما یاد میدن

شما مختارید فقط به یکی یا هر دو یا هیچکدوم از قرآن و پیامبر و امامان توجهی نکنید

اما همه چیز همینطوریه ؛ یه کتاب قوانین فوتبال و والیبال و …. نوشته شده ایا با خوندنش کاملا بهترین فوتبالیست یا والیبالیست میشیم؟؟؟؟؟؟ مربی نیاز نداریم؟؟؟؟؟

آیا با خوندن کتابها به همه چیز میرسیم؟؟؟؟

پس نقش استاد اینجا چیه؟؟؟؟؟؟؟

پس ببینید هم قرآن لازمه هم پیامبر و امامان هر چقدر از همشون با هم بهره ببرید سریعتر کاملتر و در مسیر صحیحتر به خدا

و اهداف متعالی جهان و تکامل دست پیدا میکنید

نماز در قران یاد شده اما قوانین عملی درست و صحیحش توسط پیامبر عملا آموزش داده شده

حالا مختارید با عقل و قلبتون فکر کنید و ببینید راه درست چیه؟؟؟؟؟ »

سلام

اگر تعالیم مربی با تعالیم کتاب راهنما متفاوت باشه چی؟ در این حالت شما حرف کتاب را می پذیری یا مربی ؟

shahed1;884995 نوشت:
سلام

اگر تعالیم مربی با تعالیم کتاب راهنما متفاوت باشه چی؟ در این حالت شما حرف کتاب را می پذیری یا مربی ؟

اگر تعالیم متفاوت باشه البته که نه ولی اگر در یک جهت باشند بله می پذیرم

منظور شما از تفاوت چیه ؟

اگه قرار باشه مربّی عین همان جملات و الفاظ کتاب رو براتون بگه که خوب این میشه روخونی که خودتون هم به تنهایی میتونین بخونین

مربّی برای شما عین کلمات کتاب رو نمیخونه بلکه با علمی که داره مطالب رو برای شما تفسیر و تبیین می کنه

یازینبِ فاطمه;885007 نوشت:
اگر تعالیم متفاوت باشه البته که نه ولی اگر در یک جهت باشند بله می پذیرم

منظور شما از تفاوت چیه ؟

سلام

منظورم را با دو مثال بیان می کنم:

در قرآن ، کتاب راهنمای دین الهی ، مجازات زن و مرد زنا کار صد ضربه شلاق تعیین شده ولی در سنت منسوب به رسول الله ، سنگسار است و این یکی از مواردی است که احکام و تعالیم کتاب با تعالیم مربی ( به قول شما) سازگار نیست.

خداوند در موسم حج، چهار ماه به مشرکینی که پیمان شکنی کرده اند و علیه مسلمین شمشر کشیده اند فرصت می دهد تا آزادانه بگردند و کسی کاری با آنها نداشته باشد. بعد می فرمایند همینکه ماههای حرام تمام شدند هرجا آنها را یافتید بکشیدشان مگر اینکه توبه کنند و دست بردارند.( آیات ابتدایی سوره توبه)
ماههای حرام سنتی که به رسول الله منسوب شده عبارتند از: رجب، ذیقعده، ذیحجه و محرم
فرمان خداوند علیه مشرکین در ذیحجه صادر شده و تا محرم فقط دو ماه به پایان ماههای حرام سنتی باقی مانده درحالیکه خداوند چهار ماه به مشرکین فرصت داده بود حالا ما باید کدامیک را پیروی کنیم؟ انچه در کتاب راهنمای دین الهی آمده یا آنچه در دین مادری آموخته ایم؟

نماز بالاترین و والاترین فریضه ایست که خداوند برای بشر تعیین نموده ، من از مطالعه مکرر قرآن دریافته ام که نماز دین الهی با آنچه در دین مادری مان آموخته ایم متفاوت است حالا من باید حرف پروردگارم را قبول کنم یا حرف سنت را؟

shahed1;885017 نوشت:
سلام

نماز بالاترین و والاترین فریضه ایست که خداوند برای بشر تعیین نموده ، من از مطالعه مکرر قرآن دریافته ام که نماز دین الهی با آنچه در دین مادری مان آموخته ایم متفاوت است حالا من باید حرف پروردگارم را قبول کنم یا حرف سنت را؟

سلام

چون موضوع تاپیک نماز هست ، بهتره در همین مورد صحبت بشه

خوب الحمدلله شما قرآن رو قبول دارید و اینجور که از صحبتاتون مشخصه با اون مأنوسید و در آیاتش دقت میکنید

این آیه رو هم حتماً خوندید :

«اطیعوالله و اطیعوالرسول و اولی الامرمنکم»

پس جواب اینه که هم حرف پروردگار و هم سنّت و این یعنی که بدون بهره گیری از روایات و احادیث ، انجام امور دینی ممکن نیست

[=arial]

shahed1;884942 نوشت:
قبل از هرچیز لازم است خدمت شریفتان یاد آوری کنم عنوان این تاپیک : « نماز بر طبق قرآن » است و این عنوان را مدیریت محترم برای آن برگزیده اند

با سلام
عنوان تاپیک با بحث مطابقت کاملی دارد و از این حیث مشکلی نمی بینم و جواب حقیر هم همان بوده که مد نظر شماست.

shahed1;884942 نوشت:
تقاضا دارم فقط به قرآن استناد و احتجاج کنید چرا که ما قصد داریم موضوع نماز را از منظر قرآن مورد بررسی قرار دهیم نه احادیث و روایات.

این اصل شما رو بنده نمی پذیرم و قبول هم ندارم چرا که آیات ما تفسیرش توسط اهل بیت علیهم السلام می باشد و آنها هستند که موارد مبهم ما رو بیان و روش کرده اند. لذا ابتدائا عرض می کنم هیچ وقت بین قرآن و روایات در تفسیر و توضیحات جدایی نیست.

shahed1;884942 نوشت:
واهش و تقاضای دیگر بنده این است که تا حصول نتیجه و اتمام بحث اقدام به قفل کردن تاپیک نکنید یا اگر در حین گفتمان مجبور شدید برای مدتی تالار را ترک کنید تاپیک را نبندید و بگذارید بحث ادامه پیدا کند.

ان شالله مادامی که بحث به خارج از عنوان تاپیک و سوال اصلی نکشید بسته نخواهد شد.

shahed1;884974 نوشت:
منظور شما از تفسیر صحیح چیست؟

یعنی تفسیر درست و دقیقی که می شود ارائه داد.

عمار;885068 نوشت:
[=arial]
[=arial] نوشته اصلی توسط shahed1
تقاضا دارم فقط به قرآن استناد و احتجاج کنید چرا که ما قصد داریم موضوع نماز را از منظر قرآن مورد بررسی قرار دهیم نه احادیث و روایات.

این اصل شما رو بنده نمی پذیرم و قبول هم ندارم چرا که آیات ما تفسیرش توسط اهل بیت علیهم السلام می باشد و آنها هستند که موارد مبهم ما رو بیان و روش کرده اند. لذا ابتدائا عرض می کنم هیچ وقت بین قرآن و روایات در تفسیر و توضیحات جدایی نیست.

[=arial]

سلام

منظور بنده از استناد و احتجاج به قرآن این است که نسبت به کلام غیر خدا موضع تعبدی و پرستشی نداشته باشیم نه اینکه از تفاسیری که احادیث و روایات ارائه می دهند بهره مند نشویم. نه ، من چنین چیزی از شما نمی خواهم.
وقتی شما موضع تعبدی نسبت به احادیث و روایات داشته باشید ، یعنی آنها را بی قید و شرط پذیرفته اید و این چیزی است که سراسر کتاب خداوند آن را باطل می شمارد و بارها و بارها تأکید می کند: لَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ – جز او را نپرستید!
دوگانه پرستی ریشه تمام اختلافات دینی است و تا زمانی که وجود داشته باشد هیچگاه هیچ اختلافی حل نخواهد شد. منظورم این است که وقتی می گویید صلات الوسطی یعنی نماز ظهر ، باید از قرآن دلیل بیاورید نه اینکه به حدیثی از پیامبر و دیگران احتجاج کنید و بگویید این است و لاغیر. اگر قصدتان چنین است همین حالا مباحثه را خاتمه دهید چون محال است به نتیجه ای واحد برسیم .
ما قصد داریم از طریق تاریخی که قرآن نقل می کند و به واسطه احکام الهی بررسی کنیم ببینیم آیا در عصر رسول الله واقعاً نماز به شکل کنونی برگزار می شده یا خیر اگر شما به صرف سنتی که به رسول الله منسوب شده ، نمازهای پنجگانه سنتی را بی چون و چرا بپذیرید و آنها را قطعی و یقینی بدانید دیگر نیاز به هیچ گفتگویی نیست.

shahed1;884974 نوشت:

منظور شما از تفسیر صحیح چیست؟

عمار;885068 نوشت:
[=arial]

یعنی تفسیر درست و دقیقی که می شود ارائه داد.

و آن تفسیر کدام است؟ ایا تفسیر نمونه است که در پاورقی به آن اشاره کردیه اید؟

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم


shahed1;880999 نوشت:
لازمه اینکه بدانیم رسول الله در نمازشان بسم الله می خواندند یا نه اول باید ببینیم نماز رسول الله به چه صورت اقامه می شده بعد ببینیم بسم الله چیست و وجود آن معرف چه چیزی می باشد.

جناب شاهد با این استدلال شما آیا بهتر نیست اول بفهمیم وضوی رسول الله و وضوی قرآنی چگونه است آن وقت سراغ خود نماز برویم؟؟!

اگر موافقید بنده درباره وضو قبلا بحث هایی کرده ام جناب وطاها هم بودند و در جریان بفرمایید تا برایتان بفرستم و بحث کنیم!

با تشکر

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

عمار;884889 نوشت:
تنها اشاره به وقت یک نماز دارد؛ نماز وسطى که در این آیه آمده است، طبق تفسیر صحیح، همان نماز ظهر است‏.(1)

استاد برای این آیه تفاسیر دیگری هم ذکر شده به نماز صبح چون نماز وسطی است که نه در شب است و نه در روز و به نماز عصر که وسط 4 نماز دیگر است پس نمیشود گفت مطلق فقط تفسیر نماز ظهر صحیح است و بقیه اشتباه!

به تفسیر الفرقان فی تفسیر القرآن آیت الله دکتر صادقی تهرانی (ره) ذیل همین آیه مراجعه بفرمایید

با تشکر

shahed1;885151 نوشت:
و آن تفسیر کدام است؟ ایا تفسیر نمونه است که در پاورقی به آن اشاره کردیه اید؟

من به تفسیر نمونه رجوع کردم دیدم درباره صلات الوسطی نوشته:

در اینکه : منظور از (صلوة وسطى ) (نماز میانه ) چیست ؟ مفسران ، تفسیرهاى زیادى ذکر کرده اند، در تفسیر مجمع البیان شش قول ، و در تفسیر فخر رازى هفت قول ، و در تفسیر قرطبى ده قول ، و در تفسیر روح المعانى سیزده قول نقل شده است .
بعضى آن را نماز ظهر، و بعضى نماز عصر، و بعضى نماز مغرب و بعضى نماز عشا و بعضى نماز صبح و بعضى نماز جمعه ، و بعضى نماز شب یا خصوص نماز وتر دانستهاند و براى هر یک از این اقوال توجیهى ذکر شده ، ولى با قرائن مختلفى که در دست است روشن است که منظور همان نماز ظهر است زیرا علاوه بر اینکه نماز ظهر در وسط روز انجام مى شود، و شان نزول آیه نیز گواهى مى دهد، و روایات متعددى که از معصومین (علیهمالسلام ) نقل شده بر آن تاءکید دارند.

بعد به تفسیر المیزان و بحثهای روایتی آن رجوع کردم که بکلی مات و مبهوت شدم چون هرکس هر سازی دلش خواسته زده و بعد آن را به پیامبر یا امامی یا صحابی نسبت داده ، خلاصه دیدم دلیل محکمی در دست نیست که فقط به ساز یکی برقصم این بود که بی خیال قضیه شدم و به یاد حرف یوسف در زندان افتادم که گفت: أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُآیا خدایان متفرق بهترند یا خدای یکتای قدرتمند؟
مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ ۚ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ ۚ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ۚ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ
غیر خدا تعبد و تبعیت نمی کنید الا کلماتی را که خود و پدرانتان ابداع و اختراع نموده اید . خداوند هیچ سلطان و برهان قاطعی برای اثبات صحت آنها نفرستاده است، حکم فقط و فقط از آن خداوند است ، امر کرده جز حکم او را تعبد نکنید ، دین درست، همین است اما اکثر مردم این را نمی دانند.
دین درست چیست ؟ اینکه جز حکم خدا را تعبد نکنیم و این یگانه معنای اسلام است.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

shahed1;884942 نوشت:
قبل از هرچیز لازم است خدمت شریفتان یاد آوری کنم عنوان این تاپیک : « نماز بر طبق قرآن » است و این عنوان را مدیریت محترم برای آن برگزیده اند نه من لذا از جنابعالی تقاضا دارم فقط به قرآن استناد و احتجاج کنید چرا که ما قصد داریم موضوع نماز را از منظر قرآن مورد بررسی قرار دهیم نه احادیث و روایات. خواهش و تقاضای دیگر بنده این است که تا حصول نتیجه و اتمام بحث اقدام به قفل کردن تاپیک نکنید یا اگر در حین گفتمان مجبور شدید برای مدتی تالار را ترک کنید تاپیک را نبندید و بگذارید بحث ادامه پیدا کند.

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
ما پیشنهاد شما را بخواهیم بپذیریم باید بدانیم شما قرآن را چگونه پذیرفتید وبررسی می کنید؟
إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ(3)الزخرف
http://makarem.ir/quran/?lid=0&view=1#43:3

خب می شود شما این آیه را بررسی کنید چه می گوید؟
(البته این مقدمه پذیرش است که البته اگر بپذیرید که ريالران عربی نازل شده است قهرا برای بررسی نیاز به علم عربی دارید که اگر دارید صحبت می کنیم.)

یاعلی(ع)[/]

رضا ثقلین;885158 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

جناب شاهد با این استدلال شما آیا بهتر نیست اول بفهمیم وضوی رسول الله و وضوی قرآنی چگونه است آن وقت سراغ خود نماز برویم؟؟!

اگر موافقید بنده درباره وضو قبلا بحث هایی کرده ام جناب وطاها هم بودند و در جریان بفرمایید تا برایتان بفرستم و بحث کنیم!

با تشکر

سلام
بحث وضو در اینجا بسیار بجا و شایسته است چون اولین مرحله نماز است و من با شما کاملاً موافقم ولی اگر بپذیری خواهش می کنم همه بحثها را به یکباره نیاور بلکه به ترتیب و به مرور مطرح کن تا بهتر بتوانیم به آنها رسیدگی کنیم. خواهش دومم از شما این است که قبول کنیم اینجا میدان مبارزه نیست و ما برای زور آزمایی اینجا نیامده ایم چرا که در مقابل سیمرغ بزرگ و باشکوه قرآن ( = علم الهی) حتی مگسی هم بشمار نمی رویم. ما بدون هرگونه تکبری فقط دنبال این هستیم که بدانیم پروردگارمان چه گفته تا بعد آن را در گوش خفتگان فریاد بزنیم.

رستگاران;885167 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
ما پیشنهاد شما را بخواهیم بپذیریم باید بدانیم شما قرآن را چگونه پذیرفتید وبررسی می کنید؟
إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ(3)الزخرف
http://makarem.ir/quran/?lid=0&view=1#43:3

خب می شود شما این آیه را بررسی کنید چه می گوید؟
(البته این مقدمه پذیرش است که البته اگر بپذیرید که ريالران عربی نازل شده است قهرا برای بررسی نیاز به علم عربی دارید که اگر دارید صحبت می کنیم.)

یاعلی(ع)

سلام
اگر هدایت الهی در گرو عربی دانستن باشد پس حتماً اعراب ره یافته ترین انسانهای روی زمین هستند آیا اینگونه است؟
خداوند در ابتدای کتابش شروط هدایت را تشریح نموده اند آیا در میان آنها به دانستن زبان عربی اشاره ای شده؟!
یعنی اگر من فقه و رجال و درایه و اصول و محکم و متشابه و ناسخ و منسوخ و امثال اینها را ندانم خدا مرا هدایت نخواهد کرد؟!
اگر شما فقط به صرف دانستن زبان عربی با من صحبت می کنید بهتر است نکنید چون من آنگونه که شما انتظار دارید زبان عربی نمی دانم. عربی بنده فقط در حدی است که بتوانم گلیم خودم را از آب بیرون بکشم همین. پس بهتر است با کسانی که در حد و اندازه خودتان هستند گفتگو کنید.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

shahed1;885175 نوشت:
اگر هدایت الهی در گرو عربی دانستن باشد پس حتماً اعراب ره یافته ترین انسانهای روی زمین هستند آیا اینگونه است؟
خداوند در ابتدای کتابش شروط هدایت را تشریح نموده اند آیا در میان آنها به دانستن زبان عربی اشاره ای شده؟!
یعنی اگر من فقه و رجال و درایه و اصول و محکم و متشابه و ناسخ و منسوخ و امثال اینها را ندانم خدا مرا هدایت نخواهد کرد؟!
اگر شما فقط به صرف دانستن زبان عربی با من صحبت می کنید بهتر است نکنید چون من آنگونه که شما انتظار دارید زبان عربی نمی دانم. عربی بنده فقط در حدی است که بتوانم گلیم خودم را از آب بیرون بکشم همین. پس بهتر است با کسانی که در حد و اندازه خودتان هستند گفتگو کنید.

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

ربطی به هدایت ندارد خدا بخواهد بدون هیچ ابزاری بنده اش را هدایت می کند اما قرآن را به عربی نازل کرده و هم لغات اش مشخص است و هم خود آیه صراحته گفته
شما اگر در حق معمولات هم بدانی(نه تخصصی که در حوزه خوانده می شود) و جمع وفرد و فعل ها را بشناسید تشخیص کمی راحت است

اما قران یک کتاب است و یک کتابی که خود متشکل از محکم ومتشابه و ناسخ و منسوخ استو چیز هایی که الان حضور ذهن ندارم
اینها ملزوماتی است که باید به ان توجه کند

یا علم آن را دارید یا ناچارید به عالم ان علم رجوع کنید غیر این است؟
شما می گویید قرآن در صورتی که همین ترجمه قرآن را هم فرد دیگری دارد ترجمه می کند از کجا متوجه منظور قرآن می شوید؟

علم زبان خودش یک علم است از الفا شروع شده تا انواع و اقسام فعل وصفت و... (البته معنای سخن ترد قران و عدم مطالعه نیست بله این سخن من در ادمه سخن شما استن که می گویید قرآن را فقط بررسی کنید که حتی با این وصف ترجمه را هم نباید بررسی کرد چون فرد ثالثی ترجمه کرده و اگر قبول دارید پس نفی تفسیر کجا می رود؟ )

یا علی(ع)@};-[/]

رستگاران;885189 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

ربطی به هدایت ندارد خدا بخواهد بدون هیچ ابزاری بنده اش را هدایت می کند اما قرآن را به عربی نازل کرده و هم لغات اش مشخص است و هم خود آیه صراحته گفته
شما اگر در حق معمولات هم بدانی(نه تخصصی که در حوزه خوانده می شود) و جمع وفرد و فعل ها را بشناسید تشخیص کمی راحت است

اما قران یک کتاب است و یک کتابی که خود متشکل از محکم ومتشابه و ناسخ و منسوخ استو چیز هایی که الان حضور ذهن ندارم
اینها ملزوماتی است که باید به ان توجه کند

یا علم آن را دارید یا ناچارید به عالم ان علم رجوع کنید غیر این است؟
شما می گویید قرآن در صورتی که همین ترجمه قرآن را هم فرد دیگری دارد ترجمه می کند از کجا متوجه منظور قرآن می شوید؟

علم زبان خودش یک علم است از الفا شروع شده تا انواع و اقسام فعل وصفت و... (البته معنای سخن ترد قران و عدم مطالعه نیست بله این سخن من در ادمه سخن شما استن که می گویید قرآن را فقط بررسی کنید که حتی با این وصف ترجمه را هم نباید بررسی کرد چون فرد ثالثی ترجمه کرده و اگر قبول دارید پس نفی تفسیر کجا می رود؟ )

یا علی(ع)@};-

سلام

به شما توصیه می کنم ، اگر خیال مباحثه دارید ، بجای پرداختن به این حواشی ، مستقیم وارد موضوع اصلی بحث شوید و اگر اشکالی در باره نظریه صلات بنده می بینید آن را مطرح کنید تا درباره اش بحث کنیم.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

shahed1;885201 نوشت:
به شما توصیه می کنم ، اگر خیال مباحثه دارید ، بجای پرداختن به این حواشی ، مستقیم وارد موضوع اصلی بحث شوید و اگر اشکالی در باره نظریه صلات بنده می بینید آن را مطرح کنید تا درباره اش بحث کنیم.

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله و برکاته
اتفاقا شناخت زبان کتاب برای کسی که فقط می خواهد از قران برای آن دلیل بیاوریم لازم و ضروری و جزء واجبات بحث است واگر شما خود گزاره مورد نیاز خودتون رو نیاز ندارید اساس درخواست شما دچار اشکال و بحث بی فایده است

چون درزبان عربی افعال و جمع های مختلف وجود دارد که با مطاله افعال جمع در آیات مختلف صلاه وقواعد عربی نظریه شما مردود می شود

شما نظرتان در مورد واژه صلوات چیست؟

برای تفهیم بحث و روشن شدن بحث یا شما علم عربی دارید و میشود بر اساس آیات صحبت کرد یا خیر
اگر دارید پس متن عربی آیات و جمع ومفردات آن را بررسی کنید به این نتیجه میرسید که 2 تا صلاه بیشتر است

حال اگر زبان عرب نمی دانید لاجرم به یک عالم زبان عرب باید مراجعه کنید که اساسا درخواست خودتان باطل می شود(درخواست اینکه از قرآن برایم سند بیاورید)
چون قرآن آیاتش عربی است وخود قرآن آن است ومابقی ترجمه و تفسیر می شود

حال اگر شما در حقیقت طالب دانستن هستید و هدف شما روشن گری و حقیقت یابی است مسیر بحث را روشن کنید
قرآن با تکیه بر زبان عربی بودنش
استفاده از ترجمه صحیح آن
استفاده از تفاسیر؟

یا علی(ع)[/]

موضوع قفل شده است