حقوق متقابل زن و مرد از نظر من صحیح است یا خیر؟

تب‌های اولیه

666 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

ساراا;884225 نوشت:
خب درسته تنوع طلبي علتشه حق با شما
اما اين تنوع طلبي رو خودشون ارادي خواستن وجود داشته باشه يا خدا تو ذاتشون گذاشته؟
چرا بايد خدا مردها رو تنوع طلب قرار بده ؟ به نظرت حكمتش چيه؟

خیلی چیزا تو ذات مرد و زن هست ولی نقش کنترل و اراده چی هست؟
ضمن اینکه صیغه به عنوان یک حکم قرآنی شناخته نمیشود و بیشتر در شیعه رواج پیدا کرده . اونهم با روایات ساختگی در دوران صفویه
استناد شیعه تنها به یک کلمه درقرآن است که احتمالا منظور بهره مندی در ازدواج است
ازدواج موقت یک حکم بدون قید و بند و حد و مرز است و میتواند راه برای هوسرانی باز کند
و این با ایات صریح قرآن مبنی بر محافظت از فروج و در پیش گرفتن تزکیه و ... در تضاد است

[="Navy"]

prosperity;884235 نوشت:
خیلی چیزا تو ذات مرد و زن هست ولی نقش کنترل و اراده چی هست؟
ضمن اینکه صیغه به عنوان یک حکم قرآنی شناخته نمیشود و بیشتر در شیعه رواج پیدا کرده . اونهم با روایات ساختگی در دوران صفویه
استناد شیعه تنها به یک کلمه درقرآن است که احتمالا منظور بهره مندی در ازدواج است
ازدواج موقت یک حکم بدون قید و بند و حد و مرز است و میتواند راه برای هوسرانی باز کند
و این با ایات صریح قرآن مبنی بر محافظت از فروج و در پیش گرفتن تزکیه و ... در تضاد است

بله گفتم در ذات هست ولي نتيجه گيري نكردم كه پس بايد اراده و رها كرد
منتظر بودم ملورين جواب بده
از ديد من خدا در ذات زن و مرد ميل به زيبايي و تنوع طلبي رو گذاشته تا از اين طريق امتحانات مختلف رو پس بدن
اراده اي كه شما گفتيد اينجا نقش داره و منم با شما موافقم
در رابطه با صيغه هم كارشناس نظر بدن بهتره كه وجود داره يا نه من خودم اين چيزي كه شما گفتيد رو تازه شنيدم[/]

ساراا;884237 نوشت:
در رابطه با صيغه هم كارشناس نظر بدن بهتره كه وجود داره يا نه من خودم اين چيزي كه شما گفتيد رو تازه شنيدم

شما از کارشناس چه انتظاری دارید...کارشناس بنده خدا حتی اگر مخالف هم باشد حرف دلش را که نمیزند.. بعد میگویند در شیعه بدعت بوجود آمده و از این حرفها
اگر تازه شنیدید و اطلاع ندارید پس چطور داشتید در پست های قبل از خودتان دستور صادر میکردید و ان را الهی میدانستید

وجود مشکلات امروز جامعه ایران که تعداد دختران در سن ازدواج بیشتر از پسران شده و امار ازدواج کاهش یافته بخاطر
این است که
برخی از پسران به بیرون مهاجرت کرده اند
تعداد قابل توجهی بدلیل حوادث رانندگی از بین رفته اند
برخی بدلیل شرایط نامناسب اقتصادی امکان ازدواج ندارند
برخی گرفتار اعتیاد و مشکلات دیگر شده اند
و ...
خب حالا راهکار چیست؟

ازدواج سفید..ازدواج موقت، چند همسری دائمی، مجرد ماندن و رابطه ج با کسی نداشتن ولی در عین حال اجتماعی بودن، خودکشی، رابطه دوستی مبتنی بر عشق، روابط آزاد و ...
هر کسی به خودش نگاه کند ببیند کدامیک از اینها با روحیاتش سازگارتر است.
بعضی هستند ترجیح میدهند مجرد بمانند اما شخصیت آنها تحقیر نشود
بعضی ها شیرین عقل هستند و اصلا برایشان اهمیت ندارد
بعضی ها آدم خوبی پیدا میکنند ترجیح میدهند زن دوم او شوند و شاید ازدواج موفق هم داشته باشند

و ...

به هر حال ادم ها هم مانند خیلی چیزهای دیگر در جه و کیفیت دارند مانند کیفیت مجلات علمی که به صورت q3,q2,q1 ، علمی- پژوهشی، علمی - ترویجی، و.... است

پس همه چیز بستگی به روحیات ، شخصیت و ترجیحات افراد دارد. و در شرایط امروز ایران گاهی باید بین بد و بدتر تصمیم بگیریم و شرایط جامعه را لحاظ کنیم.. این را هم بایست شخص بنشیند و یکبار در موردش تصمیم بگیرد یعنی در تابع تصمیم گیری اش این مورد را هم لحاظ کند
لازم هم نیست نگران شریعت باشیم. خدا از ما پایبندی به اخلاقیات و وفاداری به عهد و پیمانی که با هم می بندیم را خواسته. همین

[=Microsoft Sans Serif][=verdana]سلام و عرض ادب

نمیدونم چرا در مورد چند همسری مردان، اکثر خانم ها فقط یک طرف قضیه رو مطرح میکنن.

خب همونطور که چند همسری برای یک مرد آزاده، همونطور هم یک زن مجرد میتونه از بین تمام مردان مجرد و متاهل (با کمتر از چهار همسر) همسر انتخاب کنه.

و همونطور که در مرد غیرت قرار داده که نذار کسی به همسرت نگاه چپ بکنه بهش هم گفته به همسر احدی هم نظر نداشته باش.

به هر کدوم یک سری محدودیت و یک سری آزادی با توجه به خصوصیات ذاتیشون داده شده.

در مورد ازدواج موقت هم یک مساله دو طرفه هست بالاخره یک طرف قضیه خانم هست.

این هم که بگیم مرد باید وقتی زنی نیاز داشت بره باهاش ازدواج کنه صرفا یک عمل پسندیده انسانی هست نه این که ازدواج در این مورد حصر بشه.

مگه خانم ها از روی انسانیت برای برطرف کردن نیاز مرد باهاش ازدواج میکنن که چنین انتظاری داشته باشن.

در مورد بچه هم اگر خانمی واقعا دلش بچه نخواد خیلی بعیده فقط به خاطر همسرش بچه دار بشه که خدا در رابطه مادر وفرزندی این سختی زایمان رو لحاظ کرده و حقوق ویژه ای براش قایل شده.

و من الله توفیق

یا حق

یا علی
سلام
ازدواج موقت جز یکی از احکام مسلم فقه شیعه است. و ما نمی توانیم احکام دینی را سلیقه ای
ودر صورت خوشایند بودن از آن قبول یا در تعارض با سلایق مان باشه تخطئه و رد نمائیم
ولی باید بدانیم این حکم شرعی برای شرائط خاص مرد در نظر گرفته است .
حال عده ای از آقایان سو استفاده می نمایند .
یا بدلیل تنوع طلبی یا از همسرشان به نوعی دیگه خوش شان نمی آید !
بنا به دلائلی
دست به این حرکت شرعی می زنند !
باید قا نون تمهیداتی در نظر بگیرد!
که هر کسی نتواند به راحتی عقد موقت نماید !
هر چند بعید بدانم
چنین قوانینی بشود وضع کرد !

همای رحمت;884212 نوشت:
فقط دو راه میگذارم یا طلاق یا فقط زندگی با من
فرض کنیم شما چنین قانونی گذاشته اید
یعنی اگر مردی به هر دلیلی خواست ازدواج مجدد کند ، دو راه بیشتر برای او و همسر اولش وجود نداشته باشد

1 - مرد قید ازدواج مجدد را بزند
2 - همسر اول را طلاق بدهد

حالا خانمی به شما مراجعه میکند و میگوید:
خانم همای رحمت ، من چند سال است که فلج شده ام
همسرم هم چند سال به پای من صبر کرده و مرا طلاق نداده ولی خودم دیگر راضی نیستم شوهرم اینقدر سختی بکشد
چون می دانم مرد است و نیاز جنسی به او فشار میاورد

برای همین با شوهرم به این نتیجه رسیدیم که ایشان ازدواج مجدد کنند
خانم خوب و باشخصیتی را هم برای شوهرم پیدا کردیم و قرار شد بروند عقد کنند

اما وقتی برای عقد مراجعه کردند ، به شوهرم گفتند که طبق قانون شما برای ازدواج مجدد مجبور هستید زن اولتان را طلاق بدهید!
درحالیکه شوهرم قصد طلاق مرا ندارد و من هم نمی خواهم از او جدا شوم. اما قانون شما این اجازه را به ما نمی دهد
تکلیف من با این حال فلج بودن و بیماری چیست؟ چرا باید بخاطر قانون شما به اجبار بی سرپرست بشوم؟!

به این خانم چه پاسخی میدهید؟
لطفاً نفرمائید زنها اینطوری نیستند و....
چون شما یا هر انسان دیگری حق ندارد دیگران را با نظر خودش بسنجد
شما به عنوان قانونگذار موظف هستید تمام حالات ممکن را در نظر بگیرید

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

ملورين;884197 نوشت:
ببينيد درسته كه بايد مدارج علمي كسب بشه من منكر نميشم
ولي خيلي مسايل با تفكر و بدون تحصيلات دانشگاهي هم ميشه بهش رسيد
لازم نيست همه دكترا داشته باشن
به طور مثال ريش سفيد يه خانواده امكان داره سيكل هم نداشته باشه ولي به خاطر منطق بالا و تجزيه و تحليل خوبش كل خاندان برا مشورت بيان پيشش
مهم تفكر و استفاده از عقله
حالا اين يا با طي مدارج علمي به دست مياد يا تجربه يا هرچيز ديگه اي

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

ببنید یک سری از علوم خودشان تجربی هست و می شود بر اساس آزمون و خطا و تفکر به آنها پی برد مثل بخشی از علوم پایه مثلا اینکه جاذبه هست با یک سیب کشف شد(یک تجربه)

یا الکتریسیته هم تجربی بدست امد اما الان می بینیم که ادامه ان از طریق علم دانشگاهی بدست میاد(هرچند بدون رفتن به دانشگاه هم می شود علم را کسب کرد اما برای پذیرفته بودن در جامعه علم مربوطه باید بر اساس چارچوب علمی ان بحث کنیم و ثابت کنیم.)

علوم تجربی بر اساس تجربه هستند و ممکن است خطا در ان باشد یک زمانی زمین را صاف بدانند یک زمان زمین را ثابت بدانند اما بر اساس زمان و تکمیل ابزار تفکر به گردی و مدارات پی می برند

این تجربی این ضعف را دارد و البته عمر آدمی برای تجربه کفاف نمی دهد تا عالم دهر شود(اگر تلاش کند زمان می برد.)

محکم ترین پیشنهاد از جانب شما چیست؟ عالم تکذیب می شود؟
تو علوم نظری هم همینه عالمان دینی بر اساس قرآن و روایات حکم صادر می کنند و بر اساس چارچوب علمی سخن می گویند مسیر صحیح علوم مختلف هم همین است.
ما برای رجوع به یک علم و شناخت ان در مثال شما کدخدا را باید بشناسیم
کدخایی که صاحب تجربه است و منطق و ریش سفید ان است

و فکر نکنم شما هم موافق باشید که از هر کسی توقع ریش سفیدی داشته باشید؟
دارید؟[/]

همای رحمت;884217 نوشت:
خب تقریبا بیست میلیون
خب حالا یک سوال
شما این مهریه را به چه دلیل از شوهرتان می گیرید؟ مگر عاشقش نیستید؟
می فرمائید ممکن است یک روزی طلاقی پیش بیاید. درست است؟

خب این بی اعتمادی که به شوهر دارید کجایش نشان از عشق دارد؟
مگر میشود عاشق کسی باشی و به او بی اعتماد باشی؟

ملورين;884218 نوشت:
انقدر اقايون جامعه خودساخته هستن كه هدفشون كمك به يه زن بي سرپرست باشه؟!
خواهر گرامی ، ازدواج مجدد یک حق است نه یک وظیفه
چه کسی گفته که مرد باید برای حفاظت از زنان بی سرپرست برود ازدواج مجدد کند؟!

شما مهریه دارید ، درست است؟
معمولاً هم خانمها مهریه را نمی گیرند

(یکی از لطف های خانمها به ما مردهاست ، بدون شک)

اما آیا حالا که خانمها به دلیل احترام به شوهر و عشقی که به او دارند از حق خودشان گذشته اند
آیا منِ مرد این حق را دارم که بگویم:

"خانمها! شما حق ندارید مهریهء خود را بگیرید ، مگر اینکه قصد داشته باشید آن را در راه خدا به فقرا کمک کنید!"

ملورين;884222 نوشت:
من عادت دارم به اين برخورد مذهبي ها با خودم
من که عذرخواهی کردم خواهر گرامی
ولی قبول بفرمائید جملهء شما هم مناسب نبود. غیرمستقیم دیگران را بی عقل خطاب کردید (گر چه فکر نمیکنم چنین منظوری داشتید)

به هر حال من مجدد از شما عذرخواهی میکنم گل

prosperity;884235 نوشت:
با روایات ساختگی در دوران صفویه
سلام
دلیل بیاورید برای رد آن روایات

prosperity;884235 نوشت:
استناد شیعه تنها به یک کلمه درقرآن است
اثبات بفرمائید که شیعه بجز همان یک کلمه دلیل دیگری ندارد
همچنین اثبات کنید آن یک کلمه ، صرف یک کلمه بودنش بی ارزش است!

prosperity;884235 نوشت:
ازدواج موقت یک حکم بدون قید و بند و حد و مرز است و میتواند راه برای هوسرانی باز کند
احکام صیغه را بگوئید و اشاره کنید کدامش بدون قید و مرز است!

prosperity;884235 نوشت:
صیغه به عنوان یک حکم قرآنی شناخته نمیشود و بیشتر در شیعه رواج پیدا کرده
چه کسی این را گفته؟!
عقدموقت مورد پذیرش سنی و شیعه است. اما اهل سنت اعتقاد دارند بعد از پیامبر(ص) ، این حکم برداشته شده است

من نميگم وظيفه مرده ازدواج مجدد ميگم هدف داشته اين حكم كه از سمت خدا بوده مثل سرپرستي زنان بيوه ولي الان كسي دنبال اين هدف نيست
هرچند خودم هيچ جوره قبول ندارم اين حكم رو
نياز به عذرخواهي نيست حرف بدي نزديد
منم منظورم از بي عقل يه فرد خاصه خودش فهميد:)

رستگاران;884272 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

ببنید یک سری از علوم خودشان تجربی هست و می شود بر اساس آزمون و خطا و تفکر به آنها پی برد مثل بخشی از علوم پایه مثلا اینکه جاذبه هست با یک سیب کشف شد(یک تجربه)

یا الکتریسیته هم تجربی بدست امد اما الان می بینیم که ادامه ان از طریق علم دانشگاهی بدست میاد(هرچند بدون رفتن به دانشگاه هم می شود علم را کسب کرد اما برای پذیرفته بودن در جامعه علم مربوطه باید بر اساس چارچوب علمی ان بحث کنیم و ثابت کنیم.)

علوم تجربی بر اساس تجربه هستند و ممکن است خطا در ان باشد یک زمانی زمین را صاف بدانند یک زمان زمین را ثابت بدانند اما بر اساس زمان و تکمیل ابزار تفکر به گردی و مدارات پی می برند

این تجربی این ضعف را دارد و البته عمر آدمی برای تجربه کفاف نمی دهد تا عالم دهر شود(اگر تلاش کند زمان می برد.)

محکم ترین پیشنهاد از جانب شما چیست؟ عالم تکذیب می شود؟
تو علوم نظری هم همینه عالمان دینی بر اساس قرآن و روایات حکم صادر می کنند و بر اساس چارچوب علمی سخن می گویند مسیر صحیح علوم مختلف هم همین است.
ما برای رجوع به یک علم و شناخت ان در مثال شما کدخدا را باید بشناسیم
کدخایی که صاحب تجربه است و منطق و ریش سفید ان است

و فکر نکنم شما هم موافق باشید که از هر کسی توقع ریش سفیدی داشته باشید؟
دارید؟

نميدونم منظورتون رو درست فهميدم يا نه
شما ميگي علوم تجربي خطاپذيره و عمر ادم محدود و نميتونه مدام ازمون و خطا كنه تا به حقيقت برسه درسته؟
و در ادامه منظورتون اينه عالم ديني چون تكيه بر روايات داره پس از خطا مصونه ؟ درسته ؟
پس نتيجه گيري اينه عالم ديني معصومه
ولي خود شماها ميگيد كه معصوم نيست
وقتي نيست پس عالم ديني هم مثل علوم تجربي امكان خطا داره
شما بگو جز عقل با چي از خطا مصون باشيم؟
شايدم كلا اشتباه فهميدم متنتون رو

ملورين;884283 نوشت:
ميگم هدف داشته اين حكم
کاملاً درست است
شما را یک بار ارجاع دادم به پست کاربر "ساراا"

اگر آن را خوانده باشید اشارهء ظریفی داشتند
همان بخش را نقل قول میکنم برایتان:

ساراا;884143 نوشت:
اقايون هم كه دفاع ميكنن چون ميبينن خانوم ها كلا الهي بودن اين حكم رو ميبرن زير سوال
اين واكنش از سمتشون طبيعيه

لطفاً دقت بفرمائید فعلاً به اصل مخالفت شما با ازدواج مجدد و درست و غلط آن کار نداریم
فعلاً فرض را بر این میگذاریم که ما مسلمان هستیم و حقوق دو طرف را که اسلام قرار داده ، پذیرفته ایم

ببینید ، اینکه این حکم و خیلی حکم های دیگر هدف دارند حرف درستی است
اما یک نکته که اکثر خانمها در بحث ازدواج مجدد مرد به آن توجه نمیکنند ارزش قائل شدن برای حقوق طرف مقابل است

در پست قبلی مهریه را برای شما مثال زدم
حالا نمونه دیگری عرض میکنم. طبق قانون اسلام زن حق دارد برای کاری که در خانه انجام میدهد مزد دریافت کند
اما اکثریت خانمها چنین کاری نمیکنند ، بلکه با جان و دل در خانه زحمت میکشند. حتی گاهی نه فقط در خانه
که در بیرون هم پا به پای شوهر کار می کنند. آن هم درحالیکه مردها معمولاً در کار خانه به زن کمک نمی کنند!

حالا شما به عنوان یک زن تصور کنید یک روز شوهرتان بگوید:
"خب چشمت کور دندت نرم! وظیفه ات هست که در خانه کار کنی! مگر شق القمر کرده ای دو تا لباس شسته ای؟!
وظیفه ات هست در خانه کار کنی ، تا چشت درآد!!"

خب عکس العمل شما چیست؟ خوشحال میشوید؟ عاشق این مرد میشوید؟ شوق به زندگی پیدا میکنید؟

ساراا;884225 نوشت:

مرد ذليل چيه ديگه ؟! من از اقايون دفاع نكردم از حكم خدا دفاع كردم!
خب درسته تنوع طلبي علتشه حق با شما
اما اين تنوع طلبي رو خودشون ارادي خواستن وجود داشته باشه يا خدا تو ذاتشون گذاشته؟
چرا بايد خدا مردها رو تنوع طلب قرار بده ؟ به نظرت حكمتش چيه؟
مثل زيبايي براي زن ، چرا بايد خدا زن رو زيبا خلق كنه ؟
جواب بده تا منم نظرم رو بگم

اولا كي گفته زنها زيبا هستن ؟
اين ويژگي فقط شامل عده اي از خانوم هاست نه كلا جنس زن
كي گفته مردها تنوع طلبن ؟ نمونش شوهر خودم
پس اينها ذاتي نيست
بستگي به محيطيه كه بزرگ ميشن و مدل تربيت خانوادگي
بعدم خدا زيبايي رو به زن داده كه امتحانشون كنه ؟! اين ديگه چه جور نعمتيه ؟!!! از نظر من خدا زيبايي رو به برخي زنان داده به عنوان يه نعمت كه ازشون هيچي هم در قبالش نميخواد چون خودش داده
خدا مثل ادمها نيست كه يه چيزي بده منتم بذاره سر طرف


باسلام
کاربران محترم لطفا رعایت فرمایید.

نقل قول:
از ایجاد بحث های دو طرفه شخصی و چت گونه در پستها خودداري نموده و در صورت اختلاف نظر و عقيده به جاي مشاجره به صورت منطقي و مستدل بحث نماييد.

حفظ حرمت کاربران ديگر وظیفه همگانی بوده از این رو در صورت مشاهده هر گونه تمسخر، اعتراض، توهین و بي احترامي به كاربران، از سوی مديران یا مسئولان سايت، و یا سایر کاربران دیگر ، محدویت ایجاد خواهد شد.



باتشکر
@};-
یاحق

Reza-D;884286 نوشت:
کاملاً درست است
شما را یک بار ارجاع دادم به پست کاربر "ساراا"

اگر آن را خوانده باشید اشارهء ظریفی داشتند
همان بخش را نقل قول میکنم برایتان:

لطفاً دقت بفرمائید فعلاً به اصل مخالفت شما با ازدواج مجدد و درست و غلط آن کار نداریم
فعلاً فرض را بر این میگذاریم که ما مسلمان هستیم و حقوق دو طرف را که اسلام قرار داده ، پذیرفته ایم

ببینید ، اینکه این حکم و خیلی حکم های دیگر هدف دارند حرف درستی است
اما یک نکته که اکثر خانمها در بحث ازدواج مجدد مرد به آن توجه نمیکنند ارزش قائل شدن برای حقوق طرف مقابل است

در پست قبلی مهریه را برای شما مثال زدم
حالا نمونه دیگری عرض میکنم. طبق قانون اسلام زن حق دارد برای کاری که در خانه انجام میدهد مزد دریافت کند
اما اکثریت خانمها چنین کاری نمیکنند ، بلکه با جان و دل در خانه زحمت میکشند. حتی گاهی نه فقط در خانه
که در بیرون هم پا به پای شوهر کار می کنند. آن هم درحالیکه مردها معمولاً در کار خانه به زن کمک نمی کنند!

حالا شما به عنوان یک زن تصور کنید یک روز شوهرتان بگوید:
"خب چشمت کور دندت نرم! وظیفه ات هست که در خانه کار کنی! مگر شق القمر کرده ای دو تا لباس شسته ای؟!
وظیفه ات هست در خانه کار کنی ، تا چشت درآد!!"

خب عکس العمل شما چیست؟ خوشحال میشوید؟ عاشق این مرد میشوید؟ شوق به زندگی پیدا میکنید؟

اقا رضا اينكه اكثر زنها مهريه نميگيرن يا پول در قبال كارهاشون درسته اما تا حالا ديديد تاپيك بزنن يا در سطح اجتماع هي بگن خانومها ما بايد بريم برا كار خونه پول بگيريم بايد مهريه بگيريم اصلا زنها از بس خانوم و گلن لطفشون رو يادشون رفته
ولي اقايون دم به دقه ميگن صيغه حق ماست حكم خداست
حالا خوبه ببخشيد بلانسبت شما و جمع اقايون تو گرفتن يه زن و عدالت برقرار كردن برا همون يه زن هم موندن كه هي دم از چند همسري ميزنن

فكر كنم منظور مدير اجرايي منم
طبق معمول مقصر منم
ديگه بحث رو ادامه نميدم
فقط چه انتظاري داريد سوال هاي امثال من جواب داده بشه با اين نوع برخوردها ؟!!!!

قابل توجه تمام دوستانی که این تاپیک را دنبال می کنند:

بحث نظام حقوقی زن و مرد بحث بسیار گسترده ای است که کتاب ها در این خصوص نوشته شده است، لذا با توجه به گستردگی این موضوع، تنها راه رسیدن به نتیجه این است که اولا بحث را محدود کرده، و ثانیا بحث ها را تک تک پیش ببریم، در غیر این صورت جز اضافه شدن بر صفحات تاپیک ثمره دیگری عاید نخواهد شد.

لذا خواهشمندم اولا بحث ازدواج موقت و تعدد زوجات را فعلا پیش نکشید، در تاپیک های مستقل به این مباحث پرداخته شده است، و ثانیا: فعلا به ترتیب تا حصول نتیجه در این دو حوزه صحبت کنیم:

1- مهریه یا جریمه؟

2- کار خانه اختیاری یا اجباری؟

و...

البته با توجه به اینکه نظام حقوقی مطرح است، مباحث به شدت به هم پیچیده است، اما محور بحث باید یک موضوع روشن باشد.

پس با بازگشایی تاپیک دوستان فعلا تنها در خصوص نظریه اسلام(مهریه) و نظریه آقا رضای عزیز (جریمه) صحبت کنید. و جز در موارد ضرورت وارد حوزه های دیگر نشوید.

از همراهی شما متشکرم

مسلم;884658 نوشت:
بحث ازدواج موقت و تعدد زوجات را فعلا پیش نکشید

سلام
به روي چشم گل
فقط نكته اي در ادامه عرض ميكنم به خود بحث تعدد زوجات مربوط نيست
صرفاً مي خواهم علت بيان مكرر آن از سوي مردها را توضيح بدهم

ملورين;884292 نوشت:
اقا رضا اينكه اكثر زنها مهريه نميگيرن يا پول در قبال كارهاشون درسته اما تا حالا ديديد تاپيك بزنن يا در سطح اجتماع هي بگن خانومها ما بايد بريم برا كار خونه پول بگيريم
سلام مجدد
در اينكه خانمهاي ايراني خيلي فداكار هستند كوچكترين شكي ندارم
(حرف حقيقيِ دلم اينه)

اما دو نكته هم هست:

الف) خيلي از خانمها "در حالت عادي" مهريه يا اجرت المثل و امثال اينها را درخواست نميكنند
ولي حتماً مستندهايي را ديده ايد كه بعضي خانمها شوهرهايشان را بخاطر مهريه به زندان انداخته بودند ، پس اينطور نيست كه در طول زندگي هيچ زني مهريه درخواست نكند
همچنين اكثريت خانمهايي كه در شرايط عادي مهريه يا مزد كارهاي خود را طلب نميكنند، وقتي شرايط لزوم (مثلاً طلاق) پيش بيايد آن را طلب خواهند كرد
پس باز هم اينطور نيست كه خانمها "كلاً" مهريه و اجرت المثل را نگيرند ، بلكه آن را گذاشته اند براي روز مبادا

ب) درمورد مزد كاركرد هم كه خانمها نمي گيرند ، زماني حرف شما درست است كه مردها فقط در حد وظيفه به زنهايشان پول بدهند
اما خودتان هم مي دانيد اكثر مردها هر چه درآمد دارند براي خانواده خرج مي كنند
جوري كه اگر كل مخارج خانم را در نظر بگيريد (خرج مسكن ، آب و برق ، خوراك ، پوشاك ، آرايش ، مهماني و.....)
مي بينيد اگر خانم قرار بود نفقه را بگيرد و دستمزد كار در خانه را هم بگيرد ، باز به اندازه اي كه شوهر الان دارد برايش خرج ميكند نمي رسيد!

خب حالا نكته اش كجاست؟

اگر زني در موقع نياز (نياز به هر دليلي) مهرش را طلب كند ، هيچكس نميگويد كار بدي كرده ، بلكه ميگويند حق اوست
يا وقتي زنها مزد كار كردنشان در خانه را نمي گيرند ، زنها و حتي بعضي از مردها ، ميگويند اين زن دارد به شوهرش لطف ميكند
نمونه اش را در همين تاپيك مي توانيد ببينيد كه البته من نقل قول نمي كنم

حالا سه تا سوال از شما دارم خواهر گرامي

1 - اگر مردي از حق ازدواج مجدد خود (دائم يا موقت) ، نه در شرايطِ عاديِ زندگي ، كه در "شرايط نياز" استفاده كند ، آيا شما خانمها به او حق مي دهيد؟
مثلاً زني به هر دليلي نتواند نياز شوهرش را رفع كند و مرد برود زن ديگري عقد كند (موقت يا دائم) ، انصافاً برخورد خانمها و حتي برخي آقايان چه خواهد بود؟
آيا همانطور كه به زن براي گرفتن مهريه در شرايط نياز حق داده ميشود ، به مرد هم حق مي دهند كه در شرايط نياز عقدموقت كند؟
البته منظورم حق دادن با احترام است ، نه حق دادني كه مثلاً خانمي بگويد:
"خب ديگه چاره اي نيست! به جهنم بره صيغه كنه! گور پدر خودش و اون زنيكه!" :Nishkhand:

2 - مي فرمائيد خانمها مهريه را نمي گيرند ، اما آيا آن را بخشيده اند؟ نه! بلكه آن را گذاشته اند براي روز مبادا
حالا اگر مردي برود خانمي را بياورد و به زنش نشان بدهد و بگويد:
"عزيزم من نمي خواهم اين زن را بگيرم ، اما او را در نظر دارم كهاگر يك روزي تو مشكلي داشتي ، اين زن را صيغه كنم"
اينجا عكس العمل شماي خانم چيست؟ هر فكري درمورد اين مرد ميكنيد ، بايد درمورد تمام خانمهايي كه مهريه شان را نگرفته اند اما آن را گذاشته اند براي روز مبادا نيز بكنيد

3 - مدام ميشنويم مردم ميگويند زني كه مهريه اش را نميگيرد به شوهرش لطف كرده
يا زني كه براي كار در خانه طلب مزد نمي كند به شوهرش لطف كرده
و اين دو عمل زن را تحسين ميكنيم و به چشم يك زن خوب به او نگاه ميكنيم
(باز هم در همين تاپيك نمونه اش هست ولي نقل قول نمي كنم)
اما آيا شما ديده ايد كسي به مردي كه از حق ازدواج مجدد و متعه استفاده نمي كند ، بگويد
اين مرد به زنش لطف كرده؟
بعيد مي دانم شنيده باشيد (حتي بعيد مي دانم گفته باشيد)

اگر اين مطالب را كنار هم قرار بدهيد ، متوجه خواهيد شد چرا مردها اينقدر دارند درمورد اين حقشان حرف ميزنند
چون احساس ميكنند خانمها حقشان را محترم نمي دانند

سلام جهیزیه برای خانم واجب است؟ چرا در اکثر شهر ها جهیزیه را خانواده دختر تهیه میکنند؟
جهیزیه را باید ببرد ولی مهریه را اگر طلاقی بود میگیرد و نه با رضایت و علاقه آقا بلکه شکایت و...

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

مسلم;884658 نوشت:
1- مهریه یا جریمه؟

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولی الفرج
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

جریمه معمولا در مقابل یک کاستی می باشد که بنظر من تعیین جریمه هنگامی که کاستی در کار نیست منطقی نیست.
شاید فردی بگوید خب در طول زندگی این همه کار کرده و جوانی اش را گذاشته و....

خب اگر ما در اینجا زنانی را در نظر بگیریم که قصدشان از ازدواج طلاق است شاید بشود گفت کاستی صورت گرفته
اما برای زنانی که هدفشان ازدواج و تشکیل خانواده و رشد آن است دیگر کاستی معنا ندارد.
در نتیجه اگر شرایط زندگی محیا بوده و با هم زندگی کرده اند بعد از طلاق چون هدف زندگی بوده پس جریمه مفهومی ندارد.(جایگاهی@};-)

اما اگر در تعریف صداق آن را به معنای تایید صدق بدانیم و چیزی است که در آغاز زندگی تعیین می شود و بیان راستی آغاز زندگی است نه هدفی بر پایان اینجا مفهوم پیدا می کند
چرا که در نزد عقلا برای آاز زندگی سالم تحقیق و تدبر و ابزار یقین را قبل از آغاز زندگی باید بررسی کرد و انتخاب درست کرد و بعد از آن با هدف سازندگی و سازش تلاش کرد زندگی را ساخت
حالا در ادامه خدای ناکرده به جایی رسید که دیگر مشکلات زندگی به حد ترک رسید آن وقت طلاق(نه در ابتدا و تفکر مداوم به آن)

پس مهریه به عنوان صدق تصمیم مرد برای ازدواج و جلوگیری از تصمیمات احساسی مرد لازم است(هرچند که الان می بینم عده ایی از مردان بی توجه به این حق که باید پرداخت شود و قصد پرداخت داشت مهریه نجومی می گیرند که به مشکل بر می خورند.) و همچنین در صورت درخواست زن در طی زندگی برای اثبات صداقت مرد باز هم کار گشاست.
چرا که اگر زنان را عاطفی تر بدانیم و تصمیمات آنها را در موارد ناراحتی احساسی تر بدانیم(مثل مواقع کم محلی مرد و...) باز ابزاری خواهد بود برای اثبات صداقت مرد
چرا که مردیکه می داند باید بدهد و زنش را دوست داشته باشد دیگر به فکر این نیست که زن نباید بخواهد بلکه با عشق و رغبت و با میل می دهد تا همسر مورد علاقه اش را حفظ کند و این حس نامیمون را از زن بگیرد
و البته عکس آن هم هست اینکه گاهی مردان ممکن است همچین حسی نسبت به زن پیدا کنند که زن او را دوست ندارد و... مهریه در اینجا (در صورت عدم پرداخت) راهی برای حذف احساس نا میمون است ان شاء الله

در مورد حق نفقه هم هچین چیزی را می توان تصور کرد که با توجه به درخواست استاد گرامی فعلا در محور اول و دوم صحبت می کنیم ان شاء الله

البته نکته ایی که در اینجا مطرح است بحث میزان مهریه بخشش مهریه و تسویه مهریه راهی برای صدق گفتار است.(چیزی که کسانی که می خواهند عشقشان را ثابت کنند با زیاد کردن میزان آن قصد آن را دارند اما با پرداخت آن بدون اجبار همان کار معقولانه انجام می پذیرد.)

یا علی(ع)[/]

مسلم;884658 نوشت:
- مهریه یا جریمه؟

با سلام وعرض ادب

مهریه؛

وَ إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْجٍ مَکانَ زَوْجٍ وَ آتَيْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئاً أَ تَأْخُذُونَهُ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبينا
20/نساء
و اگر خواستید همسر خود را طلاق دهید و به جاى او همسر دیگرى بگیرید، و به یکى از آنان که مى خواهید طلاقشان دهید، به اندازه پوستى پر از طلا مهریه داده اید، چیزى از آن را بازپس نگیرید. آیا مى خواهید آن را بازپس بگیرید در حالى که این کار ستمى بهت آور و گناهى آشکار است ؟

به این دلیل که شرایط مرد وزن بعد از جدایی با هم فرق داره ومرد بعد از طلاق هرچی که مال واموال

بدست آورده،همه رو تصاحب میشه!و از لحاظ ازدواج هم موقعیت بسیار بهتری نسبت

به زن داره!

اما زن هم جوونیش رو به زواله و هم موقعیت ازدواجش نامعلوم ،خلاصه، آواره ودر به در میشه!

مسلم;884658 نوشت:
کار خانه اختیاری یا اجباری؟

استاد گرامی" قرار بود بابت کار خونه ،مزد بگیریم ،نه اینکه اختیاری باشه!

ولی اگه مزد کار خونه رو بگیریم ،مهریه سبکتری میگیریم ،اونقدر هم بی انصاف نیستیم!

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

همای رحمت;884709 نوشت:
وَ إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْجٍ مَکانَ زَوْجٍ وَ آتَيْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئاً أَ تَأْخُذُونَهُ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبينا
20/نساء
و اگر خواستید همسر خود را طلاق دهید و به جاى او همسر دیگرى بگیرید، و به یکى از آنان که مى خواهید طلاقشان دهید، به اندازه پوستى پر از طلا مهریه داده اید، چیزى از آن را بازپس نگیرید. آیا مى خواهید آن را بازپس بگیرید در حالى که این کار ستمى بهت آور و گناهى آشکار است ؟

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

با تشکر از سرکار همای رحمت بابات نقل آیه درخواست می کنم ترجمه ایی که استفاده کردند را نام ببرند

اما فی الحال با بررسی این آیه
و افعالی این آیه (من ترجمه را بررسی میکنم در صورت نیاز از استاید ارجمند درخواستم میکنم متن آیه را هم بررسی کنند.)

در آیه بحث چند همسری و طلاق یکی از همسران مطرح می شود که گفته می شود "به اندازه پوست پری از طلا مهریه داده اید." و سخن از بز پس گیری است و آن را ستم می داند

اگر همین یک آیه را کافی در امر بدانیم نشان از بطلان عقیده خانم هایی است که مهریه را برای زمان طلاق می دانند و به استناد آن مهر بالا را پشتوانه می خواهند بدانند
این آیه دلیلی بر تایید یا رد مهریه بالا در آن (در ترجمه) مشاهده نمی شود.
پس طبق این آیه
به نظر و برداشت من
مهریه پرداخت باید شود(اگر پرداخت شده است باز پس نباید گرفت)

همای رحمت;884709 نوشت:
اما زن هم جوونیش رو به زواله و هم موقعیت ازدواجش نامعلوم ،خلاصه، آواره ودر به در میشه!

در آیه مورد بحث در مورد دربدری زن صحبت شده است؟

یا علی(ع)@};-[/]


با توجه به توصیه استاد گرامی
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

قابل توجه کسانی که پست های اینجانب را مطالعه کرده و یا مطالعه می کنند و با هم بحث کردیم بدین وسیله به اطلاعشان می رسانم با توجه به سخن کارشناس گرامی

مسلم;884658 نوشت:
پس با بازگشایی تاپیک دوستان فعلا تنها در خصوص نظریه اسلام(مهریه) و نظریه آقا رضای عزیز (جریمه) صحبت کنید. و جز در موارد ضرورت وارد حوزه های دیگر نشوید.

از همراهی شما متشکرم

از صحبت در حول محور های دیگر در موارد غیر ضروری اجتناب کرده و موضوع بحث را بر سر مهریه و جریمه طرح شده قرار می دهم ان شاء الله اگر بحثی ناقص ماند چیزی برگردنمان نماند

و اگر سوالی در حوزه دیگر بود به کارشناس و موضوع مربوطه ارجاع داده می شود.@};-

یا علی(ع)

رستگاران;884722 نوشت:
اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

با تشکر از سرکار همای رحمت بابات نقل آیه درخواست می کنم ترجمه ایی که استفاده کردند را نام ببرند

اما فی الحال با بررسی این آیه
و افعالی این آیه (من ترجمه را بررسی میکنم در صورت نیاز از استاید ارجمند درخواستم میکنم متن آیه را هم بررسی کنند.)

در آیه بحث چند همسری و طلاق یکی از همسران مطرح می شود که گفته می شود "به اندازه پوست پری از طلا مهریه داده اید." و سخن از بز پس گیری است و آن را ستم می داند

اگر همین یک آیه را کافی در امر بدانیم نشان از بطلان عقیده خانم هایی است که مهریه را برای زمان طلاق می دانند و به استناد آن مهر بالا را پشتوانه می خواهند بدانند
این آیه دلیلی بر تایید یا رد مهریه بالا در آن (در ترجمه) مشاهده نمی شود.
پس طبق این آیه
به نظر و برداشت من
مهریه پرداخت باید شود(اگر پرداخت شده است باز پس نباید گرفت)

با سلام وعرض ادب

من عکس نظر شما رو دارم!

رستگاران;884722 نوشت:
در آیه مورد بحث در مورد دربدری زن صحبت شده است؟

یا علی(ع)

اصلا با فرمایشات شما قانع نشدم!به هر حال حقیقت جامعه غیر از اینیه

که شما میگین !هیچ خانم بیوه ای با زن دوم شدن خوشبخت نشده !من ندیدم!

اگر هم به بحث ادامه ندادم ؛نخواستم بیشتر از این کش بدم!

همای رحمت;884725 نوشت:
من عکس نظر شما رو دارم!

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

خب چرا و برهانتان چیست؟
ادعای من به فعل آیه استناد شده است(در ابتدا ترجمه)

همای رحمت;884709 نوشت:
آتَيْتُمْ إِحْداهُنَّ

فعل احداهن ماضی مونث جمع است(طبق اطلاعاتی که دارم ) البته برای بررسی دقیق فعل عربی از استاد گرامی درخواست کمک دارم

همچنین فعل وَ آتَيْتُمْ تم ضمیر مخاطب مذکر قعل ماضی است(تشخیص من اینه)

همای رحمت;884725 نوشت:
اصلا با فرمایشات شما قانع نشدم!به هر حال حقیقت جامعه غیر از اینه!

حقیقت موجود در جامعه معیار تشخیص حکم خدا است یا حکم خدا معیار صحت و درستی جامعه؟

کجای مطلب قانعتون نکرده است؟

یا علی(ع)

[="Blue"]

همای رحمت;884709 نوشت:
وَ إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْجٍ مَکانَ زَوْجٍ وَ آتَيْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئاً أَ تَأْخُذُونَهُ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبينا
20/نساء
و اگر خواستید همسر خود را طلاق دهید و به جاى او همسر دیگرى بگیرید، و به یکى از آنان که مى خواهید طلاقشان دهید، به اندازه پوستى پر از طلا مهریه داده اید، چیزى از آن را بازپس نگیرید. آیا مى خواهید آن را بازپس بگیرید در حالى که این کار ستمى بهت آور و گناهى آشکار است ؟

به این دلیل که شرایط مرد وزن بعد از جدایی با هم فرق داره ومرد بعد از طلاق هرچی که مال واموال

بدست آورده،همه رو تصاحب میشه!و از لحاظ ازدواج هم موقعیت بسیار بهتری نسبت

به زن داره!

اما زن هم جوونیش رو به زواله و هم موقعیت ازدواجش نامعلوم ،خلاصه، آواره ودر به در میشه!

عرض سلام و ادب
خواهرم منظور از این ایه این نیست که ما را به مهریه های سنگین تشویق کرده باشد
اتفاقا در روایات به مهریه کم سفارش شده این ایه هم چیز دیگری می گوید برای مطالعه می توانید به کتب تفسیری مراجعه کنید

مهریه اگر به اندازه کوهی از طلا هم باشه و حتی اگر مرد اونو بپردازه! اما مرد به زنش ظلم کنه ( حالا هر ظلمی) باعث خوشبختیش نمیشه
در ضمن همون طور که زن جونیش رو به پای مرد میزاره مرد هم همین کارو می کنه دیگه فرقی که نمی کنه هر دو برای زندگی مشترکشان زحمت می کشند[/]

رستگاران;884729 نوشت:
حقیقت موجود در جامعه معیار تشخیص حکم خدا است یا حکم خدا معیار صحت و درستی جامعه؟

کجای مطلب قانعتون نکرده است؟

مجرد میمونیم ولی به هیچ عنوان همسر دوم کسی نمیشیم !

زینبیون;884735 نوشت:
مهریه اگر به اندازه کوهی از طلا هم باشه و حتی اگر مرد اونو بپردازه! اما مرد به زنش ظلم کنه ( حالا هر ظلمی) باعث خوشبختیش نمیشه

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

این بخش سخنتان تفسیر آیه است یا نظر خودتان؟ یا برداشتتان؟@};-

زینبیون;884735 نوشت:
عرض سلام و ادب
خواهرم منظور از این ایه این نیست که ما را به مهریه های سنگین تشویق کرده باشد
اتفاقا در روایات به مهریه کم سفارش شده این ایه هم چیز دیگری می گوید برای مطالعه می توانید به کتب تفسیری مراجعه کنید

مهریه اگر به اندازه کوهی از طلا هم باشه و حتی اگر مرد اونو بپردازه! اما مرد به زنش ظلم کنه ( حالا هر ظلمی) باعث خوشبختیش نمیشه
در ضمن همون طور که زن جونیش رو به پای مرد میزاره مرد هم همین کارو می کنه دیگه فرقی که نمی کنه هر دو برای زندگی مشترکشان زحمت می کشند

مسلم;884658 نوشت:
قابل توجه تمام دوستانی که این تاپیک را دنبال می کنند:

بحث نظام حقوقی زن و مرد بحث بسیار گسترده ای است که کتاب ها در این خصوص نوشته شده است، لذا با توجه به گستردگی این موضوع، تنها راه رسیدن به نتیجه این است که اولا بحث را محدود کرده، و ثانیا بحث ها را تک تک پیش ببریم، در غیر این صورت جز اضافه شدن بر صفحات تاپیک ثمره دیگری عاید نخواهد شد.

لذا خواهشمندم اولا بحث ازدواج موقت و تعدد زوجات را فعلا پیش نکشید، در تاپیک های مستقل به این مباحث پرداخته شده است، و ثانیا: فعلا به ترتیب تا حصول نتیجه در این دو حوزه صحبت کنیم:

1- مهریه یا جریمه؟

2- کار خانه اختیاری یا اجباری؟

و...

البته با توجه به اینکه نظام حقوقی مطرح است، مباحث به شدت به هم پیچیده است، اما محور بحث باید یک موضوع روشن باشد.

پس با بازگشایی تاپیک دوستان فعلا تنها در خصوص نظریه اسلام(مهریه) و نظریه آقا رضای عزیز (جریمه) صحبت کنید. و جز در موارد ضرورت وارد حوزه های دیگر نشوید.

از همراهی شما متشکرم

سلام خواهرم

موضوع تاپیک اینه!

[="Blue"]

رستگاران;884738 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

این بخش صخنتان تفسیر آیه است یا نظر خودتان؟ یا برداشتتان؟@};-

سلام
خیر تفسیر آیه نیست[/]

آنچه که در این خصوص به نظر بنده می رسد را در طی چند نکته بیان می کنم:

نکته اول: رفتار مسلمانان را از قانون اسلام جدا کنید، بنده به دنبال دفاع از حکم اسلام هستم، نه دفاع از رفتار دیگران.

نکته دوم:
اسلام هرگز مهریه را به عنوان تضمینی برای بقاء زندگی مشترک نمی داند، آنچه که موجب بقاء است عشق به همسر است که با شناخت به دست می آید، لذا اسلام رکن خوشبختی را در تحقیق و بررسی و احاظ نمودن ملاک های انتخاب همسر می داند، که هرگز جریمه و مهریه و امثال آن نمی تواند جای آن را بگیرد، به همین خاطر از نگاه اسلام اصلا مهریه بالا موجب کدورت و دشمنی است(شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج21، ص253) و مبلغ مهرالسنة که پیامبر(ص) برای دخترانش تعیین میکرده به پول امروز چیزی در حدود یک میلیون و دویست هزار تومان می شود(بر طبق کتاب تحکیم خانواده، محمدی ری شهری، موسسه دارالحدیث) که هرگز تضمینی برای کنترل شوهر، یا تأمین زندگی بعد از طلاق به شمار نمی رود.

نکته سوم:
تفاوت مهریه با جریمه این است که از نظر اسلام مهریه باید داده شود، چه طلاقی صورت بگیرد چه خیر، یک بدهکاری مرد به زن و عندالمطالبه است، لذا قرآن می فرماید: «وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَة»؛ و مهر زنان را از روی طیب خاطر و بدون منت به عنوان هدیه به آنان بپردازيد!
جایگاه مهریه در فرهنگ اسلامی این است، بر خلاف جریمه که در صورت طلاق واجب می شود، لذا ممکن است مرد علی رغم بی میلی به همسرش، به اجبار او را تحمل کند، چرا که حقوق مالی در صورتی بر او واجب میشود که بخواهد همسرش را طلاق بدهد.

نه اسلام راضی میشود، و نه منطق حکم می کند، و نه هیچ انسان حکیمی اگر توجه داشته باشد حکم می کند که
زن و شوهر به خاطر ناتوانی در پرداخت مهریه یا جریمه یکدیگر را تحمل کنند، اصلا خود زن یا شوهر اگر بداند همسرش اصلا به او علاقه ای ندارد و چون توان پرداخت مهریه یا جریمه ندارد، او را تحمل می کند این زندگی از جهنم برایش سخت تر خواهد بود. پس نگاه این چنینی به پول در برابر زندگی اصلا صحیح نیست، ارزش شخصیت و زندگی انسان بسیار بیشتر از آن است که با پول دو انسان را به هم گره زده، و وادار به تحمل یکدیگر کنیم!! این تنزل و پایین آوردن جایگاه زن وشوهر است، تنزل و فروکاستن جایگاه خانواده است، خیلی با افق دید اسلام و جایگاه انسان و خانواده فاصله دارد.
من خودم را که در چنین موقعیتی فرض می کنم حاضرم در فقر به سر ببرم اما کسی من را به خاطر نداشتن پول تحمل نکند، ولو اینکه با لبخند و مهربانی با من برخورد کند!

نکته چهارم:
باید واقع بین بود، پرداخت نفقه به زن بعد از طلاق، زن را از نظر مالی بی نیاز می کند، و این امر او را از ازدواج مجدد منصرف میسازد، چون عمده چیزی که زن ها را وادرا به پذیرش مسئولیت و ازدواج و مشکلات زایمان و سختی های بچه داری می کند، نیاز به تکیه گاه مالی و عاطفی است، وقتی نیاز مالی وی از طریق نفقه از شوهر پیشین تأمین شود او را از ازدواج مجدد به خاطر مسئولیت هایش منصرف می کند، اما از آنجا که نیازهای عاطفی و جنسی هم دارد و از طرفی نمی خواهد زیر بار مسئولیت زندگی مشترک برود ممکن است فاجعه ای در جامعه به بار بیاورد، یعنی زنانی که یک عرصه از نیازهایشان تأمین است، طبیعتا به جای ازدواج و مسئولیت دائم، به دنبال روابط موقت هستند تا بخش دیگری از نیازهایشان را تأمین کنند، و مردانی که به خاطر تأمین نیازهای یک زن دیگر، از ازدواج مجدد باز مانده و نیازهایشان را از طریق دیگری تأمین می کنند، یا در زندان خواهند بود، یا به اجبار همسرشان را تحمل خواهند نمود.

نکته پنجم:
اجبار به پرداخت مهریه منافاتی با عاشقانه بودن آن ندارد، طبیعتا این حکم حداقلی است، و برای دو همسر عاشق چیزی نیست، اسلام کاری به زن و شوهرانی که واقعا عاشق یکدیگر هستند ندارد، آنها که جانشان را هم برای هم فدا می کنند، این احکام برای زوجینی است که حداقلِ کار هم باید برایشان تعیین شود، زن و شوهرانی که در رعایت کف کار هم مشکل دارند، والا این حکم اجباری به سایر زوجین بر نمیخورد و مانع عشقشان نمیشود، مثل این است که بگوییم روز پدر یا روز مادر دادن هدیه به پدر و مادر واجب است، خب آیا این موجب کاسته شدن از عشق به آنها می شود؟ یعنی باعث میشود ما پدر و مادرمان را کمتر دوست داشته باشیم؟

خلوت گزیده;884675 نوشت:
سلام
جهیزیه برای خانم واجب است؟ چرا در اکثر شهر ها جهیزیه را خانواده دختر تهیه میکنند؟

سلام به شما
گرفتن تالار برای عروس خانم واجب است؟ شام دادن به تعداد زیادی مهمان چطور؟
پس چرا اکثر آقایان برای شب عروسی تالار گران قیمت تهیه می کنند؟
کرایه لباس عروس گران قیمت واجب است؟ ماشین عروس چطور؟ واجب است؟
خرید طلا واجب است؟ سفرهء عقد واجب است؟
و..........

دوست عزیز شما دارید مطالب را با هم خلط می کنید
ما الان داریم درمورد "احکام" صحبت می کنیم ، نه در مورد "اخلاق و یا عرف"
البته در بحث ما ، ارتباط بین اینها مد نظر است. اما ارتباط بین آنها ، نه خودشان بطور مستقل

خلوت گزیده;884675 نوشت:
جهیزیه را باید ببرد ولی مهریه را اگر طلاقی بود میگیرد و نه با رضایت و علاقه آقا بلکه شکایت و...
اینجا هم خلط مبحث کرده اید
همان مهریه ای که به قول شما با شکایت است
آیا مقدارش مشخص است یا نه؟ اگر هست ، بفرمائید چرا در مقابل مرد نباید زن دیگری را مشخص کند (برای روز مبادا)
آیا اینکه زنها نهریه را نمی گیرند ، از طرف عموم به عنوان لطف در نظر گرفته میشود یا نه؟ پس چرا در مقابل ، عدم استفادهء مرد از حقش را نه تنها لطف نمی دانیم ، بلکه میگوئیم وظیفه اش هست؟

ضمناً سوال های من واضح بود و شما به جای پاسخ به آنها ، صرفاً سوال دیگری طرج کردید

Reza-D;884669 نوشت:
1 - اگر مردي از حق ازدواج مجدد خود (دائم يا موقت) ، نه در شرايطِ عاديِ زندگي ، كه در "شرايط نياز" استفاده كند ، آيا شما خانمها به او حق مي دهيد؟
مثلاً زني به هر دليلي نتواند نياز شوهرش را رفع كند و مرد برود زن ديگري عقد كند (موقت يا دائم) ، انصافاً برخورد خانمها و حتي برخي آقايان چه خواهد بود؟
آيا همانطور كه به زن براي گرفتن مهريه در شرايط نياز حق داده ميشود ، به مرد هم حق مي دهند كه در شرايط نياز عقدموقت كند؟
البته منظورم حق دادن با احترام است ، نه حق دادني كه مثلاً خانمي بگويد:
"خب ديگه چاره اي نيست! به جهنم بره صيغه كنه! گور پدر خودش و اون زنيكه!"

2 - مي فرمائيد خانمها مهريه را نمي گيرند ، اما آيا آن را بخشيده اند؟ نه! بلكه آن را گذاشته اند براي روز مبادا
حالا اگر مردي برود خانمي را بياورد و به زنش نشان بدهد و بگويد:
"عزيزم من نمي خواهم اين زن را بگيرم ، اما او را در نظر دارم كهاگر يك روزي تو مشكلي داشتي ، اين زن را صيغه كنم"
اينجا عكس العمل شماي خانم چيست؟ هر فكري درمورد اين مرد ميكنيد ، بايد درمورد تمام خانمهايي كه مهريه شان را نگرفته اند اما آن را گذاشته اند براي روز مبادا نيز بكنيد

3 - مدام ميشنويم مردم ميگويند زني كه مهريه اش را نميگيرد به شوهرش لطف كرده
يا زني كه براي كار در خانه طلب مزد نمي كند به شوهرش لطف كرده
و اين دو عمل زن را تحسين ميكنيم و به چشم يك زن خوب به او نگاه ميكنيم
(باز هم در همين تاپيك نمونه اش هست ولي نقل قول نمي كنم)
اما آيا شما ديده ايد كسي به مردي كه از حق ازدواج مجدد و متعه استفاده نمي كند ، بگويد
اين مرد به زنش لطف كرده؟
بعيد مي دانم شنيده باشيد (حتي بعيد مي دانم گفته باشيد)

رستگاران;884702 نوشت:
پس مهریه به عنوان صدق تصمیم مرد برای ازدواج و جلوگیری از تصمیمات احساسی مرد لازم است

سلام
اگر این فرض را ملاک قرار بدهیم ، آن وقت حق طلاق مشکل پیدا خواهد کرد
حق طلاق و تصمیم احساسی مرد را چگونه با هم جمع می کنید؟

رستگاران;884702 نوشت:
مردی که می داند باید بدهد و زنش را دوست داشته باشد دیگر به فکر این نیست که زن نباید بخواهد بلکه با عشق و رغبت و با میل می دهد تا همسر مورد علاقه اش را حفظ کند و این حس نامیمون را از زن بگیرد
این نگاه هم ابزاری است که برادر!
مگر نه اینکه اسلام توصیه می کند زنها مهریه را کم بگیرند؟ خب حالا فرض کنیم زنی مبلغ کمی را به عنوان مهر تعیین کند
مثلاً 10 میلیون تومن و شوهر این خانم هم از نظر مالی از طبقهء متوسط رو به بالای یا از طبقات بالای جامعه باشد (که بخش زیادی از جامعه هستند)

به راحتی این 10 میلیون را می دهد و زن را طلاق می دهد! به همین سادگی!
برادر عزیز ، با عذرخواهی به نظر من هر چقدر هم شما ، جناب "مسلم" عزیز و سایر دوستان تلاش بفرمائید
این موضوع که مهریه نشانهء صداقت شوهر است را از حالت تئوری نمی توانید فراتر ببرید
حتی خود خانمها که بنا به دلایلی...! الان سعی میکنند این حرف را به بنده بقبولانند!
خودشان هم می دانند که تهِ دلشان به این موضوع که پرداخت مهریه نشانهء دوست داشتن مرد است اعتقاد چندانی ندارند

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

Reza-D;884785 نوشت:
اگر این فرض را ملاک قرار بدهیم ، آن وقت حق طلاق مشکل پیدا خواهد کرد
حق طلاق و تصمیم احساسی مرد را چگونه با هم جمع می کنید؟

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

البته الان بحث مهریه است اما به جهت اشاره حق طلاق هم جلوگیری می کنه از احساسی برخورد کردن زنان

Reza-D;884785 نوشت:
این نگاه هم ابزاری است که برادر!
مگر نه اینکه اسلام توصیه می کند زنها مهریه را کم بگیرند؟ خب حالا فرض کنیم زنی مبلغ کمی را به عنوان مهر تعیین کند
مثلاً 10 میلیون تومن و شوهر این خانم هم از نظر مالی از طبقهء متوسط رو به بالای یا از طبقات بالای جامعه باشد (که بخش زیادی از جامعه هستند)

مردی که بخواهد طلاق بگیرد چرا باید اصلا همچین زنی را بگیرد که مهر هم به او بدهد؟

اگر برای کمک مالی است همین طوری پول بده

اگر هم مشکل دارندو قابل حل نیست خب طلاق می گیرند

Reza-D;884785 نوشت:
این موضوع که مهریه نشانهء صداقت شوهر است را از حالت تئوری نمی توانید فراتر ببرید
حتی خود خانمها که بنا به دلایلی...! الان سعی میکنند این حرف را به بنده بقبولانند!
خودشان هم می دانند که تهِ دلشان به این موضوع که پرداخت مهریه نشانهء دوست داشتن مرد است اعتقاد چندانی ندارند

ببخشید با عرض پوزش اما در میزان مهریه یک نکته هست اونم اینکه مقدارش به اجرت نرسد

اجرت می دانید چیست؟

چرا یک زن اجرت می گیرد؟
(البته قیاس ازدواج با زنا برای فرق آنان است ازدواج قانونمند کردن روابط زن و مرد است.)

یا علی(ع)[/]

باسلام
یکی از آشنایان پس از عقد متوجه شدند آقا دست بزن دارند هر بار که از منزل مادر شوهر به خانه برمیگشتند با صورت کبود وقتی مادرشون می‌پرسیدند چی شده می‌گفتند خوردم زمین فلان
تا چند روز مونده به تدارک مراسم عروسی دیگه دیدند مشکل حل بشو نیست و ادامه دادن با این آقا براشون مشکل و موضوع رو برای خانواده گفتند و نتیجه طلاق
این خانم مدت زیادی به خاطر اتفاقاتی که به سرش اومده بوده کلا به ازدواج فکر نمیکردند
حال گرفتن مهریه برای این خانم در مقابل اون همه سال از دست رفته چه ارزشی داره

همای رحمت;884709 نوشت:
به این دلیل که شرایط مرد وزن بعد از جدایی با هم فرق داره ومرد بعد از طلاق هرچی که مال واموال بدست آورده ، همه رو تصاحب میشه!

سلام
فرض کنیم زنی مجرد باشد و بخواهد مستقل باشد
آیا باید کار کند و خانه بخرد (یا اجاره کند) یا نه؟
آیا باید از پولی که زحمت کشیده و برایش عرق ریخته ، کولر ، تلویزیون ، فرش ، لباسشویی و..... بخرد یا نه؟
آیا نیاز به خرید لباس ندارد؟ خورد و خوراک چطور؟

اما وقتی ازدواج می کند تمام اینها را شوهرش برایش فراهم می کند
جوری میگوئید زن باید از شوهرش مزد بگیرد وگرنه بدبخت میشود
انگار تمام زنهای متاهل کاسهء گدایی دست گرفته اند و در کوچه و خیابان آواره هستند!
اگر قرار است بگوئیم زن باید بابت کاری که برای مرد انجام میدهد مزد بگیرد
چرا نگوئیم زن هم باید برای سال هایی که در خانهء مرد سکونت داشته اجاره بدهد؟

جالب است خودتان هم می گوئید مال و اموالی که مرد "بدست آورده"بعد اینکه مرد صاحب مال و اموال خودش باشد برای شما تعجب آور است!
خب زحمت کشیده و به دست آورده ، شما هم بروید کار کنید ، زحمت بکشید و به دست بیاورید
طبق قانون من کار برای زن آزاد است
(دقت کنید قرار است قوانین بنده را نقد بفرمائید)

همای رحمت;884709 نوشت:
از لحاظ ازدواج هم موقعیت بسیار بهتری نسبت به زن داره!
اما زن هم جوونیش رو به زواله و هم موقعیت ازدواجش نامعلوم ،خلاصه، آواره ودر به در میشه!
اولاً نه برای مرد اینقدر آسان و گل و بلبل است که می فرمائید
و نه برای زنها (عموماً) اینقدر وحشتناک و شبیه به فیلم هندی است که به تصویر کشیده اید

ثانیاً ، به ما چه ارتباطی دارد؟ مگر وقتی ما به خدمت اجباری سربازی می رویم تاوانش را از شما می گیریم؟
شما زنها نیازی به داشتن شغل برای ازدواج ندارید اما ما مردها برای ازدواج باید شاغل باشیم
خب این موضوع به شما چه ربطی دارد که مثلاً ما بگوئیم چون اینطوری است پس خانمها بیایند یک پولی به ما بدهند!

همای رحمت;884709 نوشت:
اگه مزد کار خونه رو بگیریم ،مهریه سبکتری میگیریم ، اونقدر هم بی انصاف نیستیم
نفقه را بگیرید
برای کارهای خانه مزد بگیرید
مهریهء سبک هم بگیرید!

از سه جا پول بگیرید بعد بخاطر سبک بودن یکی از این سه بخش ، سرمان منت هم می گذارید
انصافتان مستدام! :Nishkhand: گل

(مزاح چاشنی حرفم است)

رستگاران;884791 نوشت:
البته الان بحث مهریه است اما به جهت اشاره حق طلاق هم جلوگیری می کنه از احساسی برخورد کردن زنان
به عرض بنده دقت نفرمودید
مگر قرار است مرد در طول عمرش فقط یک بار احساساتی بشود؟!

فرض کنیم اصلاً بحث طلاق هم نباشد و مردی احساسی بشود و زنش برای کنترل احساس آن مرد بگوید مهریه ام را می خواهم
خب مرد مهریه اش را می دهد و ماجرا تمام میشود
اما چند ماه بعد این مرد دوباره احساساتی میشود ، زن اینجا دقیقاً می خواهد چکار کند؟!
مگر اینکه بفرمائید بهتر است زن مهریه اش را نگیرد و فقط مرد را بترساند (برای کنترل) که در این صورت باز هم کارکرد اسلامی مهریه را زیر سوال برده اید

رستگاران;884791 نوشت:
مردی که بخواهد طلاق بگیرد چرا باید اصلا همچین زنی را بگیرد که مهر هم به او بدهد؟
مگر لزوماً باید قصد قبلی داشته باشد؟!
به قول خودتان ممکن است یک لحظه احساساتی بشود و بر اثر یک دلخوری که از زنش پیدا میکند ، مهرش را بدهد و طلاقش بدهد
یا مثلاً در طول زندگی زن خوشکلی را ببیند و دلبستهء او بشود. مهر زن اول را می دهد ، طلاقش میدهد و میرود با دومی ازدواج میکند

اما حتی میشود قصد قبلی هم برای این موضوع تصور کرد
مثلاً مردی بخاطر پول یک زن (یا پدر زن) با او ازدواج میکند
خوب که وضعیت مالیش ردیف شد ، مهر زن را می دهد و طلاقش میدهد
و ده ها دلیل دیگر

رستگاران;884791 نوشت:
ببخشید با عرض پوزش اما در میزان مهریه یک نکته هست اونم اینکه مقدارش به اجرت نرسد
متوجه نشدم خطاب به کدام بخش صحبتم این را فرمودید
ولی اگر منظورتان به کم بودن مهریه بود ، من مثال 10 میلیونی را زدم
بنده هم با عذرخواهی عرض میکنم ، کدام "اجرت" مقدارش 10 میلیون است؟!!!

علاوه بر این ، خود این نکته را هم من هیچ وقت نفهمیدم یعنی چه؟!
میگویند میزان مهریه باید جوری باشد که شبیه به اجرت نباشد

با عذرخواهی از خانمهای حاضر در تاپیک
مگر زنی که شوهر می کند قرار است فقط یک بار با شوهرش همبستر بشود؟!
فرض کنیم زن و مردی ماهی 2 بار با هم رابطه دارند
میشود سالی 24 بار و در کل عمر میشود نزدیک به 1000 بار رابطه

حالا اگر قرار است مهریه شبیه به اجرت نباشد با توجه به میزان اجرت در این روزها (صحیح نیست میزان اجرت را اینجا بگوئیم)
مهریهء یک خانم باید به مرز میلیارد تومان برسد تا شبیه به اجرت نباشد!!!!!!!!!!!!

مسلم;884763 نوشت:
آنچه که در این خصوص به نظر بنده می رسد را در طی چند نکته بیان می کنم:

نکته اول: رفتار مسلمانان را از قانون اسلام جدا کنید، بنده به دنبال دفاع از حکم اسلام هستم، نه دفاع از رفتار دیگران.

نکته دوم:
اسلام هرگز مهریه را به عنوان تضمینی برای بقاء زندگی مشترک نمی داند، آنچه که موجب بقاء است عشق به همسر است که با شناخت به دست می آید، لذا اسلام رکن خوشبختی را در تحقیق و بررسی و احاظ نمودن ملاک های انتخاب همسر می داند، که هرگز جریمه و مهریه و امثال آن نمی تواند جای آن را بگیرد، به همین خاطر از نگاه اسلام اصلا مهریه بالا موجب کدورت و دشمنی است(شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج21، ص253) و مبلغ مهرالسنة که پیامبر(ص) برای دخترانش تعیین میکرده به پول امروز چیزی در حدود یک میلیون و دویست هزار تومان می شود(بر طبق کتاب تحکیم خانواده، محمدی ری شهری، موسسه دارالحدیث) که هرگز تضمینی برای کنترل شوهر، یا تأمین زندگی بعد از طلاق به شمار نمی رود.

نکته سوم:
تفاوت مهریه با جریمه این است که از نظر اسلام مهریه باید داده شود، چه طلاقی صورت بگیرد چه خیر، یک بدهکاری مرد به زن و عندالمطالبه است، لذا قرآن می فرماید: «وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَة»؛ و مهر زنان را از روی طیب خاطر و بدون منت به عنوان هدیه به آنان بپردازيد!
جایگاه مهریه در فرهنگ اسلامی این است، بر خلاف جریمه که در صورت طلاق واجب می شود، لذا ممکن است مرد علی رغم بی میلی به همسرش، به اجبار او را تحمل کند، چرا که حقوق مالی در صورتی بر او واجب میشود که بخواهد همسرش را طلاق بدهد.

نه اسلام راضی میشود، و نه منطق حکم می کند، و نه هیچ انسان حکیمی اگر توجه داشته باشد حکم می کند که
زن و شوهر به خاطر ناتوانی در پرداخت مهریه یا جریمه یکدیگر را تحمل کنند، اصلا خود زن یا شوهر اگر بداند همسرش اصلا به او علاقه ای ندارد و چون توان پرداخت مهریه یا جریمه ندارد، او را تحمل می کند این زندگی از جهنم برایش سخت تر خواهد بود. پس نگاه این چنینی به پول در برابر زندگی اصلا صحیح نیست، ارزش شخصیت و زندگی انسان بسیار بیشتر از آن است که با پول دو انسان را به هم گره زده، و وادار به تحمل یکدیگر کنیم!! این تنزل و پایین آوردن جایگاه زن وشوهر است، تنزل و فروکاستن جایگاه خانواده است، خیلی با افق دید اسلام و جایگاه انسان و خانواده فاصله دارد.
من خودم را که در چنین موقعیتی فرض می کنم حاضرم در فقر به سر ببرم اما کسی من را به خاطر نداشتن پول تحمل نکند، ولو اینکه با لبخند و مهربانی با من برخورد کند!

نکته چهارم:
باید واقع بین بود، پرداخت نفقه به زن بعد از طلاق، زن را از نظر مالی بی نیاز می کند، و این امر او را از ازدواج مجدد منصرف میسازد، چون عمده چیزی که زن ها را وادرا به پذیرش مسئولیت و ازدواج و مشکلات زایمان و سختی های بچه داری می کند، نیاز به تکیه گاه مالی و عاطفی است، وقتی نیاز مالی وی از طریق نفقه از شوهر پیشین تأمین شود او را از ازدواج مجدد به خاطر مسئولیت هایش منصرف می کند، اما از آنجا که نیازهای عاطفی و جنسی هم دارد و از طرفی نمی خواهد زیر بار مسئولیت زندگی مشترک برود ممکن است فاجعه ای در جامعه به بار بیاورد، یعنی زنانی که یک عرصه از نیازهایشان تأمین است، طبیعتا به جای ازدواج و مسئولیت دائم، به دنبال روابط موقت هستند تا بخش دیگری از نیازهایشان را تأمین کنند، و مردانی که به خاطر تأمین نیازهای یک زن دیگر، از ازدواج مجدد باز مانده و نیازهایشان را از طریق دیگری تأمین می کنند، یا در زندان خواهند بود، یا به اجبار همسرشان را تحمل خواهند نمود.

نکته پنجم:
اجبار به پرداخت مهریه منافاتی با عاشقانه بودن آن ندارد، طبیعتا این حکم حداقلی است، و برای دو همسر عاشق چیزی نیست، اسلام کاری به زن و شوهرانی که واقعا عاشق یکدیگر هستند ندارد، آنها که جانشان را هم برای هم فدا می کنند، این احکام برای زوجینی است که حداقلِ کار هم باید برایشان تعیین شود، زن و شوهرانی که در رعایت کف کار هم مشکل دارند، والا این حکم اجباری به سایر زوجین بر نمیخورد و مانع عشقشان نمیشود، مثل این است که بگوییم روز پدر یا روز مادر دادن هدیه به پدر و مادر واجب است، خب آیا این موجب کاسته شدن از عشق به آنها می شود؟ یعنی باعث میشود ما پدر و مادرمان را کمتر دوست داشته باشیم؟

باسلام
باتوجه به قسمتهایی که در متن نارنجی شده توضیح میدم
اگر مهریه هدیه مرد به زن میشه در موردش بیشتر توضیح بدید چرا به عنوان هدیه در نظر گرفته شده ؟
چرا از ازدواج مجدد منصرف شوند؟ ازدواج دوم مهریه دیگر علت منصرف شدن مطمئنا چیز دیگریست !!!
آقایی که میدونه نمیتونه پرداخت کنه چرا قبول میکنه البته مواردی رو اشاره کردند ولی باز برام قابل قبول نیست
چون همان طور که مهریه میتونه خانم رو از ازدواج منصرف بکنه و به فکر راهکار دیگه باشه اینجا هم میتونست برای آقا چنین شرایطی پیش بیاد
خیلی جالبه
خدا مهریه رو برای ایجاد مهر قرار داده
حال خانم از ترس آینده مجهول و آقا به فکر کی داده کی گرفته قبول میکنند و نتیجه میشه اینی که هست
اگر خدا رو قبول داریم و این مهریه رو قانون و حکم خدا میدونیم
پس چرا راهی میرویم که از خدا دور میشیم
اگر زندگی بنده
به مهریه بنده
همون نباشه
سرمایه گذاری روی یه موضوع که رو هواست Smile
مهریه که اصلا بنده تو آشنایان نادر دیدم پرداخت بشه وقتی در کنار هم و در مهر و محبت هستند
حتی طلاق گرفته هم با چه بدبختی به این مهر رسیده ؛)
اخه مهری که تو زندگی با همسر نبوده بعد نبودش مطمئنا همون نامهری رو با خودش میاره

Reza-D;884795 نوشت:
فرض کنیم اصلاً بحث طلاق هم نباشد و مردی احساسی بشود و زنش برای کنترل احساس آن مرد بگوید مهریه ام را می خواهم
خب مرد مهریه اش را می دهد و ماجرا تمام میشود
اما چند ماه بعد این مرد دوباره احساساتی میشود ، زن اینجا دقیقاً می خواهد چکار کند؟!
مگر اینکه بفرمائید بهتر است زن مهریه اش را نگیرد و فقط مرد را بترساند (برای کنترل) که در این صورت باز هم کارکرد اسلامی مهریه را زیر سوال برده اید

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

درسته که مردان منطقی تر اند اما وقتی احساسی شوند می توانند احساسات عمیق داشته باشند(نگاه کنید اشاره من به مردان عاشق پیشه است که حاضر می شوند به عدد سال تولد زنی مهرش کنند)
اما وقتی بدانند حق یک زن است و باید پرداخت کنند منطقشان جلو می آید و می اندیشند که آیا می توانم بدهم یا خیر؟(احساسات کمتر می شود یا مدیریت)
مگر مرد ببخشید با اینکه بداند نمی تواند پرداخت کند و بداند باید بدهد و حق زن است که بگیرد (چه عاشق زن باشد و چه نباشد) مهریه بالا را بپذیرد شما خودتان این مرد را چه فرض می کنید؟(البته شرایط هم باید در نظر گرفت اما شما به صورت پیفرض بگویید)

Reza-D;884795 نوشت:
به قول خودتان ممکن است یک لحظه احساساتی بشود و بر اثر یک دلخوری که از زنش پیدا میکند ، مهرش را بدهد و طلاقش بدهد
یا مثلاً در طول زندگی زن خوشکلی را ببیند و دلبستهء او بشود. مهر زن اول را می دهد ، طلاقش میدهد و میرود با دومی ازدواج میکند

اینجا بحث تمکین می آید وسط که با تمکین زن از شوهر احتمال کمتر میشود(ببینید ازدواج و رابطه داشتن با همسر یک هنر است زن و شوهر باید با هم سازش کنند و لم همو بدست بیاورند.)

Reza-D;884795 نوشت:
ما حتی میشود قصد قبلی هم برای این موضوع تصور کرد
مثلاً مردی بخاطر پول یک زن (یا پدر زن) با او ازدواج میکند
خوب که وضعیت مالیش ردیف شد ، مهر زن را می دهد و طلاقش میدهد
و ده ها دلیل دیگر

اینجا هم حق نقه زن مطرح می شود اینکه مرد باید نفقه به زن بدهد و زن شغلش و در امدش مال خودش است و البته در ازدواج وظیفه تحقیق و بررسی و انتخاب آگاهانه است(چه زن و چه مرد.)

Reza-D;884795 نوشت:
حالا اگر قرار است مهریه شبیه به اجرت نباشد با توجه به میزان اجرت در این روزها (صحیح نیست میزان اجرت را اینجا بگوئیم)
مهریهء یک خانم باید به مرز میلیارد تومان برسد تا شبیه به اجرت نباشد!!!!!!!!!!!!

در ازدواج بحث تکمین و نفقه مطرح می شوذ که در ازای تمکین نفقه واجب می شود واگر زن نشوز شود حق نفقه ساقط میشه

در مثالی هم که آوردم بحث تعیین مال برای زناشویی بود.
و نشان از صدق(که البته در حیطه حلال و حرام بودن خداوند قابل قیاس بین ازدواج و حرام نیست)

یک مرد اگر رغبت پیدا کند به زنی و قصد حرام کند و تعدی نخواهد بکند و زن هم رغبت داشته باشد معمولا اجرت مشخص می شود و اگر زن مایل باشد اجرت بخشیده میشود(ببنید هرگز نمی خواهم حرمت ازدواج ریخته شود قابل توجه تمام کسانی که موضوع را مطالعه می کنند ازدواج حلال خدا است و شرایط دارد.)

یا علی(ع)@};-

Reza-D;884794 نوشت:
سلام
فرض کنیم زنی مجرد باشد و بخواهد مستقل باشد
آیا باید کار کند و خانه بخرد (یا اجاره کند) یا نه؟
آیا باید از پولی که زحمت کشیده و برایش عرق ریخته ، کولر ، تلویزیون ، فرش ، لباسشویی و..... بخرد یا نه؟
آیا نیاز به خرید لباس ندارد؟ خورد و خوراک چطور؟

اما وقتی ازدواج می کند تمام اینها را شوهرش برایش فراهم می کند
جوری میگوئید زن باید از شوهرش مزد بگیرد وگرنه بدبخت میشود
انگار تمام زنهای متاهل کاسهء گدایی دست گرفته اند و در کوچه و خیابان آواره هستند!
اگر قرار است بگوئیم زن باید بابت کاری که برای مرد انجام میدهد مزد بگیرد
چرا نگوئیم زن هم باید برای سال هایی که در خانهء مرد سکونت داشته اجاره بدهد؟

جالب است خودتان هم می گوئید مال و اموالی که مرد "بدست آورده"بعد اینکه مرد صاحب مال و اموال خودش باشد برای شما تعجب آور است!
خب زحمت کشیده و به دست آورده ، شما هم بروید کار کنید ، زحمت بکشید و به دست بیاورید
طبق قانون من کار برای زن آزاد است
(دقت کنید قرار است قوانین بنده را نقد بفرمائید)

اولاً نه برای مرد اینقدر آسان و گل و بلبل است که می فرمائید
و نه برای زنها (عموماً) اینقدر وحشتناک و شبیه به فیلم هندی است که به تصویر کشیده اید

ثانیاً ، به ما چه ارتباطی دارد؟ مگر وقتی ما به خدمت اجباری سربازی می رویم تاوانش را از شما می گیریم؟
شما زنها نیازی به داشتن شغل برای ازدواج ندارید اما ما مردها برای ازدواج باید شاغل باشیم
خب این موضوع به شما چه ربطی دارد که مثلاً ما بگوئیم چون اینطوری است پس خانمها بیایند یک پولی به ما بدهند!

نفقه را بگیرید
برای کارهای خانه مزد بگیرید
مهریهء سبک هم بگیرید!

از سه جا پول بگیرید بعد بخاطر سبک بودن یکی از این سه بخش ، سرمان منت هم می گذارید
انصافتان مستدام! :Nishkhand: گل (مزاح چاشنی حرفم است)


باسلام
عجبا
داریم با فرضیات پیش میرویم
هر بار که خواستم مطلبی رو مطرح کنم در مورد توضیحات شما منصرف شدم
چون نمیدانم مد نظر شما چه کسانی هستند
تا از مهریه و نفقه و کار در خانه هست میگویید زنان ظالم هستند فلان بلا رو سر مان آوردند
تا موضوع مرتبط به آقایان میشه دیگه مظلوم تر از آنها پیدا نمی شود
اگر با دیدگاه شما نگاه کنیم میتوانیم برای هر دو زن و مرد نکاتی بیاوریم که در حقشان از نظر ما ظلم شده
نه مهریه را دو دستی تقدیم میکنید نه نفقه را بی منت میدهید مثل کلفت هم برایتان کار میکنیم که هیچ کار خارج از منزل هم داشته باشیم خرج زندگی مشترک میکنیم
ماندم شما دارید در مورد مردمان کدام سر زمین حرف میزنید بنده که هر چه زندگی دور برم میبینم همانی بود که توضیح دادم
اگر مواردی که در جامعه در جریان است بحث کنیم هزاران دلیل برای تلخی و طلاق در زندگی میتوانیم بیاوریم

به نظرمن حقوق زن و مرد در قانون یکی نیست. بخصوص در دادگاه ها. چون زن ضعیفه تو دادگاه ها معمولا حق رو به زن میدن. نمیخوام بحث رو باز کنم ولی متاسفانه این موضوع هست ...

مسلم;884763 نوشت:
مبلغ مهرالسنة که پیامبر(ص) برای دخترانش تعیین میکرده به پول امروز چیزی در حدود یک میلیون و دویست هزار تومان می شود

با سلام وعرض ادب وتشکر

استاد گرامی مهر السنه ترجمه فارسیش چیه؟

اگه منظورتون همون مهریه هست پس تفسیراین آیه چیه؟

وَ إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْجٍ مَکانَ زَوْجٍ وَ آتَيْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئاً أَ تَأْخُذُونَهُ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبينا

مگر جزئء اینه که خانم هرچقدر که خودش مهریه تعیین کنه ،همسرش

موظفه بهش هدیه کنه!

مسلم;884763 نوشت:
نه اسلام راضی میشود، و نه منطق حکم می کند، و نه هیچ انسان حکیمی اگر توجه داشته باشد حکم می کند که زن و شوهر به خاطر ناتوانی در پرداخت مهریه یا جریمه یکدیگر را تحمل کنند، اصلا خود زن یا شوهر اگر بداند همسرش اصلا به او علاقه ای ندارد و چون توان پرداخت مهریه یا جریمه ندارد، او را تحمل می کند این زندگی از جهنم برایش سخت تر خواهد بود. پس نگاه این چنینی به پول در برابر زندگی اصلا صحیح نیست،

از این لحاظ ،کاملا شما درست میفرمایید .

مسلم;884763 نوشت:
نکته چهارم: باید واقع بین بود، پرداخت نفقه به زن بعد از طلاق، زن را از نظر مالی بی نیاز می کند، و این امر او را از ازدواج مجدد منصرف میسازد، چون عمده چیزی که زن ها را وادرا به پذیرش مسئولیت و ازدواج و مشکلات زایمان و سختی های بچه داری می کند، نیاز به تکیه گاه مالی و عاطفی است، وقتی نیاز مالی وی از طریق نفقه از شوهر پیشین تأمین شود او را از ازدواج مجدد به خاطر مسئولیت هایش منصرف می کند، اما از آنجا که نیازهای عاطفی و جنسی هم دارد و از طرفی نمی خواهد زیر بار مسئولیت زندگی مشترک برود ممکن است فاجعه ای در جامعه به بار بیاورد، یعنی زنانی که یک عرصه از نیازهایشان تأمین است، طبیعتا به جای ازدواج و مسئولیت دائم، به دنبال روابط موقت هستند تا بخش دیگری از نیازهایشان را تأمین کنند، و مردانی که به خاطر تأمین نیازهای یک زن دیگر، از ازدواج مجدد باز مانده و نیازهایشان را از طریق دیگری تأمین می کنند، یا در زندان خواهند بود، یا به اجبار همسرشان را تحمل خواهند نمود.

استاد گرامی ،اگه خانم گزینه ی مناسبی براش پیدا بشه مطمئنا ازدواج مجدد رو میپذیره!

البته "به شرطی که " گزینه همسر دوم شدن "رو واسش روی میز نگذاریم!

مسلم;884763 نوشت:
اجبار به پرداخت مهریه منافاتی با عاشقانه بودن آن ندارد، طبیعتا این حکم حداقلی است، و برای دو همسر عاشق چیزی نیست، اسلام کاری به زن و شوهرانی که واقعا عاشق یکدیگر هستند ندارد،

اما در مورد زن ومرد عاشق و ازدواج مجدد خیلی سوال برای خود من پیش میاد!

زن ومردی عاشقانه دارن زندگی میکنن،یه زن وشوهر دیگه هم متوجه شدن که نمیتونن باهم سازش

داشته باشن !حالا زن مهریش براساس قانون اسلامی ،یک میلیون ودویست هزار تومان هست ،

خب زن هم به فرض بیماری مثل بیماری من داره ونمیتونه به هیچ عنوان بیرون از منزل کار کنه ،

تا مایحتاج زندگیش رو تامین میکنه !میمونه یه راه ،بشه همسر دوم این زن وشوهر عاشق !

آیامردی که عاشق همسرشه اصلا نیازی به عنوان ازدواج مجدد در وجود خودش احساس میکنه؟

زنی که میبینه همسرش عاشقشه،چطور باید بهش بقبولونی که مردی که ادعای عاشقی داره ویه

زندگی شیرین ،باید حضور یه رقیب رو بپذیره،

اصلا اگه این مرد همسردومی بگیره ،آیا دیگه عشقی بین این زن وشوهر مونده ؟!

از نگاه همچین زن عاشقی ،به هیچ عنوان عشقی دیگه درکار نیست وبرای همیشه اون مرد براش مُرده!

حالا اگه بخواین بگین ،که نه این زن وشوهر عاشق"فقط میخوان از روی ترحم ، سرپرستی این زن مطلقه ،

رو به عهده بگیرن!

آیا شما با توجه به فرموده هاتون "برای "پول "حاضر نیستید یه "ازدواج "تداومی داشته باشه"!آیا به نوعی این

تحقیر محسوب نمیشه که یه خانم مطلقه از روی ترحم و نه!" عشق ومحبت" ،سرپناه داده بشه؟!

آیا گدایی کردن عشق ومحبت کار انسانیه؟!

در هر صورت دل یکی از این دو خانم میشکنه چرا که اصلا این آقا عاشق همسر اولش نبوده

که اگر می بود ،هیچ وقت ازدواج مجددی نمیداشت،واگر بخواد فقط از روی ترحم با زن مطلقه

ازدواج کنه باز ظلم بزرگی در حق این زن مطلقه داره میکنه ،چرا که این زن مطلقه به

عشق ومحبت واقعی نیاز داره!

امیدوارم متوجه سوالم شده باشین@};-@};-@};-

مسلم;884763 نوشت:
پرداخت نفقه به زن بعد از طلاق، زن را از نظر مالی بی نیاز می کند، و این امر او را از ازدواج مجدد منصرف میسازد
سلام استاد عزيز
مبلغي كه من در قانون خودم در نظرگرفتم به اندازهء رفع نيازهاي اوليه است
تا هم مرد متنبه شود و هم زن براي رفع نيازهاي ابتداييش (كه در پيش آمدنش مقصر نبوده ، بلكه مرد مقصر بوده) محتاج ديگران نباشد

ضمن اينكه از نظر اسلام كار كردن براي زن حرام نيست. اگر حرف شما را بپذيريم بايد بگوئيم هيچ زني حق ندارد سر كار برود
چون وقتي از نظر مالي بي نياز شود ديگر سمت ازدواج نمي رود. بخصوص براي دخترها كه هنوز نياز جنسي آنها نيز بيدار نشده
اگر داشتن درآمد (به هر شكلي) باعث شود زن مطلقه با وجود درك كردن لذت جنسي ، حاضر بشود قيد اين لذت را بزند
براي دختر مجردي كه اين لذت را هم درك نكرده ، بطور اولي باعث ميشود ديگر سمت ازدواج نرود

مسلم;884763 نوشت:
از آنجا که نیازهای عاطفی و جنسی هم دارد و از طرفی نمی خواهد زیر بار مسئولیت زندگی مشترک برود ممکن است فاجعه ای در جامعه به بار بیاورد، یعنی زنانی که یک عرصه از نیازهایشان تأمین است، طبیعتا به جای ازدواج و مسئولیت دائم، به دنبال روابط موقت هستند
اتفاقاً برعكس!
وقتي زني از شوهر طلاق بگيرد و سه نياز داشته باشد (عاطفي ، جنسي و مالي) احتمال كشيده شدن به سمت ازدواج موقت نسبت به دائم بيشتر است
البته ازدواج موقت چيز بدي نيست ، فرض ما در اينجا احتمال زياده روي در عقدموقت است

شما كه بهتر از من مي دانيد استاد ، خيلي از خانمهاي بيوه و مطلقه ، دليل اصليشان براي عقدموقت مشكلات مالي است
هرچند موضوع نيازهاي جنسي و عاطفي هم مطرح است ، اما مهمترين دليل براي عقدموقت اين خانمها همان نياز مالي است

مسلم;884763 نوشت:
اسلام کاری به زن و شوهرانی که واقعا عاشق یکدیگر هستند ندارد ، آنها که جانشان را هم برای هم فدا می کنند، این احکام برای زوجینی است که حداقلِ کار هم باید برایشان تعیین شود
بدتر شد كه استاد!
پس ديگر به هيچ عنوان نمي توان عناويني چون
"هديه" يا "صداق" براي آن قرار داد!
تا الان بحث اين بود كه مهريه نشانهء عشق مرد به زن ، همچنين نشانهء صداقت مرد است
اما طبق فرمايش شما ، اسلام اصلاً كاري به بحث عشق ندارد و صرفاً مي خواهد حداقل وظايف را براي افراد تعيين كند

اجازه بدهيد من عرض كنم كه فلسفهء مهريه (طبق برداشت خودم) چيست
در زمان قديم ، زنها بيشتر پرده نشين بودند و محدوديت هاي زيادي داشتند. بخصوص در جايي مثل سرزمين هاي عربي كه اوج جاهليت بود
در جايي كه دختر ننگ حساب ميشد و مردها زن را صرفاً وسيلهء رفع نياز جنسي ميدانستند ، بعد از ظهور پيامبر(ص) مهريه به سه دليل واجب شد

اول
از آنجايي كه مردها زن را مانند ملك مي دانستند و به دست آوردنش را خريد و فروش مي دانستند
زنهاي آن دوره اينطور بار آمده بودند كه ارزش خود را با پول بسنجند
لذا تعيين مهريه براي آنها ، نوعي ارزشمند بودن را در ذهنشان تداعي ميكرد

دوم
مهريه راهي بود براي يادآوري ارزش زن به مردهايي كه جايگاه زن را بي ارزش مي دانستند
مهريه به آنها يادآوري ميكرد كه اين انسان
(زن) وسيله اي در دست تو نيست
نه تنها نيست ، بلكه بايد منتش را هم بكشي تا از او كام ببري

سوم
راهي باشد براي افزايش توان زن
(توان مالي يا معنوي) كه در آن جامعه نمي توانست به رشدِ تمام ابعاد وجوديش دست پيدا كند
براي همين هم مهريه صرفاً مادي نيست و ميشود مهريه معنوي نيز در نظر گرفت ، مثل آموزش قرآن
اگر زني مهر مالي طلب مي كرد ، كمك حالي بود براي او تا گوشه اي از نيازهايش را
"خودش" برطرف كند كه اين باعث تقويت استقلال شخصيت زن ميشد
اگر هم زني طلب مهريه معنوي ميكرد (مثل آموزش سواد يا قرآن) اين هم باعث ميشد به سواد و علمي كه جامعهء مردانه محرومش كرده بود ، دست پيدا كند

لذا استاد عزيز ، اينها كه عرض كردم دلايل قرار گرفتن مهريه هستند (جداي از فلسفه اي كه خدا خودش مي داند)
وگرنه مهريه هيچ ربطي به عشق و دوست داشتن ندارد و فقط طبق نياز آن روز جامعه بوجود آمده است
اما اين را هم نميگويم كه پس بايد حالا كه نياز جامعه تغيير كرده ، قانون خدا را تغيير بدهيم! خير ، شايد حكمت هايي هم باشد كه ما از آنها بي خبر هستيم
پس الان بايد همانطوري عمل كنيم كه به ما رسيده و تغييردر حكم خدا به عهدهء ما نيست

(گفتگوي ما درمورد قوانين من بحث شناختي است ، وگرنه بنده دنبال تغيير در حكم خدا نيستم)

اللیل والنهار;884792 نوشت:
یکی از آشنایان پس از عقد متوجه شدند آقا دست بزن دارند هر بار که از منزل مادر شوهر به خانه برمیگشتند با صورت کبود وقتی مادرشون می‌پرسیدند چی شده می‌گفتند خوردم زمین فلان
تا چند روز مونده به تدارک مراسم عروسی دیگه دیدند مشکل حل بشو نیست و ادامه دادن با این آقا براشون مشکل و موضوع رو برای خانواده گفتند و نتیجه طلاق
این خانم مدت زیادی به خاطر اتفاقاتی که به سرش اومده بوده کلا به ازدواج فکر نمیکردند
حال گرفتن مهریه برای این خانم در مقابل اون همه سال از دست رفته چه ارزشی داره
سلام و عرض ادب
از شما كه اطلاعات خوبي داريد و آگاه هستيد بعيد است اينطوري در بحث علمي شركت كنيد

مگر وقتي براي مرگ يك انسان ديه تعيين ميشود ، لزوماً قرار است آن مُرده زنده بشود و پيش خانواده اش برگردد؟!
حالا بيائيم بگوئيم يكي از اعضاي اين خانواده از دستشان رفته ، عزيزشان را ديگر نمي بينند. ديگر ديه چه ارزشي براي آنها دارد؟!

اولاً باز هم تكرار ميكنم ما داريم درمورد خود احكام تبادل نظر مي كنيم ، نه اينكه دخترخاله يا پسردايي من چطور شده

ثانياً از نظر احكام (جداي از بحث عشق و عرف) اين خانم مي توانست به دادگاه عليه آن مرد شكايت كند

اللیل والنهار;884805 نوشت:
عجبا!
تا از مهریه و نفقه و کار در خانه هست میگویید زنان ظالم هستند فلان بلا رو سرمان آوردند
تا موضوع مرتبط به آقایان میشه دیگه مظلوم تر از آنها پیدا نمی شود
اين "عجبا" را من بايد بگويم
واقعاً من اينطور يك طرفه نگاه كرده ام؟! شايد مطالب زير نوشتهء شخص ديگري است و من اشتباهاً فكر ميكنم نوشتهء من است
صحبت خودم را نقل قول ميكنم ، بدون هيچ توضيحي:
Reza-D;884669 نوشت:
در اينكه خانمهاي ايراني خيلي فداكار هستند كوچكترين شكي ندارم

Reza-D;884795 نوشت:
فرض کنیم اصلاً بحث طلاق هم نباشد و مردی احساسی بشود و زنش برای کنترل احساس آن مرد بگوید مهریه ام را می خواهم
خب مرد مهریه اش را می دهد و ماجرا تمام میشود
اما چند ماه بعد این مرد دوباره احساساتی میشود ، زن اینجا دقیقاً می خواهد چکار کند؟!

Reza-D;884795 نوشت:
ممکن است مرد یک لحظه احساساتی بشود و بر اثر یک دلخوری که از زنش پیدا میکند ، مهرش را بدهد و طلاقش بدهد

Reza-D;884795 نوشت:
یا مثلاً مرد در طول زندگی زن خوشکلی را ببیند و دلبستهء او بشود. مهر زن اول را می دهد ، طلاقش میدهد و میرود با دومی ازدواج میکند

Reza-D;884795 نوشت:
مثلاً مردی بخاطر پول یک زن (یا پدر زن) با او ازدواج میکند خوب که وضعیت مالیش ردیف شد ، مهر زن را می دهد و طلاقش میدهد

اللیل والنهار;884805 نوشت:
نه مهریه را دو دستی تقدیم میکنید
نه نفقه را بی منت میدهید
مثل کلفت هم برایتان کار میکنیم که هیچ
کار خارج از منزل هم داشته باشیم خرج زندگی مشترک میکنیم

خانمهاي گرامي لطفاً توجه بفرمائيد
خواهشاً خواهشاً خواهشاً تكليف بنده را مشخص بفرمائيد!

ما الان قرار است درمورد احكام و قوانين (و فعلاً مهريه) صحبت كنيم يا قرار است از فداكاري خانمها حرف بزنيم؟!
بحثمان درمورد حقوق است؟ يا عرف؟ يا عشق؟ يا عواطف؟

رستگاران;884798 نوشت:
اینجا بحث تمکین می آید وسط که با تمکین زن از شوهر احتمال کمتر میشود

سلام
برادر عزيز ، شما فرموديد زن مي تواند با استفاده از اهرم مهريه مرد را كنترل كند
بنده هم عرض كردم ممكن است مرد به دليل احساسي شدن (كه شما فرموديد) يا ديدن يك زن ديگر ، تصميم به پرداخت مهريه و طلاق زن بگيرد
و شما مي فرمائيد زن با تمكين مي تواند دل شوهر را بدست بياورد و احتمال طلاق را كمتر كند يا به عبارتي از ايجاد تنش جلوگيري كند

خب چه كاري است كه اول بيايد مهريه را به اجرا بيندازد بعد تمكين كند؟!!
اگر قرار است با تمكين دل شوهر به دست بيايد ، خب از همان ابتدا تمكين كند! ديگر مهريه اين وسط چيست؟

رستگاران;884798 نوشت:
اینجا هم حق نقه زن مطرح می شود اینکه مرد باید نفقه به زن بدهد و زن شغلش و در امدش مال خودش است

رستگاران;884798 نوشت:
البته در ازدواج وظیفه تحقیق و بررسی و انتخاب آگاهانه است

داداشم بحث ما بر روي كاركرد مهريه است
شما فرموديد اهرمي است براي كنترل شوهر و بنده هم گفتم كه نيست و دلايلي آوردم
اينكه نفقه يا آزادي درآمد براي زن ، بتواند جلوي سوء استفادهء مرد را بگيرد چه ارتباطي به مهريه دارد؟!
تحقيق قبل از ازدواج هم يك رفتار صحيح اجتماعي است و به قانون گذاري ارتباطي پيدا نميكند برادرم

نقل قول:
1- مهریه یا جریمه؟

2- کار خانه اختیاری یا اجباری؟

و...

2 - کارهایی که به داخل خانه مربوط میشود وظیفهء زن است. از جمله نظافت خانه ، پخت غذا و.....

6 - اگر زن شغلی داشته باشد و از آن کسب درآمد کند ، مادامی که در خانهء شوهر به کارهای خانه (بند 2) رسیدگی می کند ، وظیفه ای در قبال کمک به شوهر در مخارج زندگی نداشته و درآمدی که از شغلش دارد تماماً مختص به خودش است و مرد حق دریافت هیچ مبلغی از زن را ندارد

7 - اگر زنی شاغل باشد و عنوان کند که به دلیل شغل ، نمی تواند به کارهای خانه رسیدگی کند ، یعنی هم شغل را بخواهد و هم بخواهد از کار خانه سرباز بزند ، مرد اینجا دو راهکار دارد که می تواند یکی از آنها را از زن بخواهد. یا اولویت را به کار منزل بدهد و از شاغل بودن زن ممانعت کند. یا از زن بخواهد در مقابل کار نکردن در خانه ، از درآمد حاصل از شغلش برای زندگی مشترک و جبران بخشی از هزینه های زندگی استفاده کند


باسلام
لطفا کارشناس محترم توضیح دهند
از پست اول تایپک↑↑↑ امکان نقل قول از خود متن وقت گیر هست
چه میزان از مطالب ذکر ↑↑↑شده عرفی عاطفی و منطبق با احکام اسلام است
آیا در احکام اسلامی کار منزل برای زن وظیفه است؟
آیا در گرفتن مهریه باید بتوان پرداخت آقا و عرف جامعه توجه کرد یا با احکام اسلامی پیش رفت
اگر مهریه حق زن نیست پس این همه دادگاه و مشاجره خانواده
با حذف مهریه چون حکم اسلامی نیست به این مشکلات سرو سامان داده نمیشود
اگر حکم اسلامی است و ما مسلمان پس این همه مقاومت در پرداخت آن برای چیست؟
در صورت امکان از شرایط مهریه در قوانین جدید توضیحاتی دهید اگر در پستهای قبلی پاسخ داده شده لینک رو قرار دهید
آیا خانم عملا می تواند مهریه چند میلیاردی رو بگیرند
بماند اونم ۵ سکه رو هم در دوران مهر و محبت نمیدهند چه برسد به اون چند میلیارد در زمان اختلاف Smile ؛)

Reza-D;884841 نوشت:
برادر عزيز ، شما فرموديد زن مي تواند با استفاده از اهرم مهريه مرد را كنترل كند

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

اگر منظور شما اهرم فشار باشد خیر

منظور وسیله تشخیص محبت و توجه است ببین گاهی وقت ها آدم دچار عواطف و احساسی میشود که لازم است طرف مقابل به آن توجه کرده و احساسش را درک کند با یک عامل بیرونی این حس بر طرف میشود

مثلا از یک موضوع ناراحتی و یکی یک شاخه گل به شما می دهد و شما متوجه توجه او می شوی حال اگر این شاخه گل را بدانی که حق تواست و تو بدون گفتن آن و یا اینکه بگویی و طرف مقابل با رغبت بدهد(نه دادگاه و امثالهم) خودش نمایشی از حس وفاداری و حق شناسی است این حس بی اعتمادی را کم می کند شما این نظر را ندارید؟

Reza-D;884841 نوشت:
اگر قرار است با تمكين دل شوهر به دست بيايد ، خب از همان ابتدا تمكين كند! ديگر مهريه اين وسط چيست؟

مهریه ابراز محبت ازجانب مرد است(در صورت عدم بخشش از طرف زن)
اما تمکین علاقه زن به مرد را نشان می دهد

مرد وقتی ببنید همسرش با رغبت و تمایل از ان تمکین می کند بنظرتان حس منفی بی اعتمادی در ان کمرنگ نمی شود؟(مخصوصا وقتی بداند که حق دارد و زن بدون کشمکش و خشم مرد خود این کار را بکند و حق را ادا کند)

Reza-D;884841 نوشت:
شما فرموديد اهرمي است براي كنترل شوهر و بنده هم گفتم كه نيست و دلايلي آوردم
اينكه نفقه يا آزادي درآمد براي زن ، بتواند جلوي سوء استفادهء مرد را بگيرد چه ارتباطي به مهريه دارد؟!

در بالای همین پست توضیح دادم

ببیند شما گفتید که مرد آمد و برای پول زن ازدواج کرد(که البته در نظر توصیه هایی که شده این کار را صحیح ندانسته اند که فردی به خاطر دارایی فردر ازدواج کند.) اینجا وجوب نفقه بر مرد و رسیدگی به این مطلب توسط مرد حس بی اعتمادی را در نظرم کم رنگ می کند چرا که نشان می دهد مرد بدون ان که خود زن طلب کند در تلاش برای تامین معاش هست و زن به این موضوع پی می برد
و تحقیق و بررسی قبل از ازدواج و انتخاب صحیح از نظر توصیه دینی که انتخاب بر اساس اخلاق است(رجوع شود به اسناد مشاوران و دین شناسان)
مشکلات را کمتر می کند.
و ارتباط اخلاق در قانون های اصلی شاید تاثیر گذار نباشد(مثل حق نفقه حق مهر حق تمکین حق طلاق ) اما در کیفیت اجرای آن و موضوع آن تاثیر گذار است

به طور مثال
تدبیر و حسن نظر و تفکر و تعقل ویژگی مثبتی است که استفاده از این حقوق را شیرین می کند اگر مردی خسیس نباشد و غیور باشد (خست چه در کلمات و چه در خرج کردن مال و..) زندگی را برای زن لذت بخش می کند و اگر زنی اهل سخاوت به شوهر و خساست در خرج کردن باشد در زندگی برای مرد لذت بخش است(بخاطر آرامش خاطری که پیدا می کنند)
یا
مردی بد اخلاق و دم دمی مزاج و دارای خوصیات منفی چشم چرانی (چه در غالب عکس و خیابانی و...) طبیعتا اگر کنترل نکند منجر به تنوع طلبی شده در موضعات تعدد زوجات و حق زناشویی زیاد تاثیر گذار است
یافردی که دیدش مادی باشد احتمال اینکه مهریه را بالا ببرد یا نفقه زیاد بخواهد هست.

امیدوارم واضح باشد.
با تشکر
یا علی(ع)@};-

رستگاران;884851 نوشت:
سلام
سلام مجدد
فكر نكنم بتوانم ديگر پاسخ بدهم

همسرم به اهواز آمده

(نامرد يك دفعه اي و بي خبر آمد غافلگيرم كرد!) $-)
تا چند روز ديگر اهواز است و بعد بايد دوباره برود براي ادامهء شيمي درماني و بعد هم پيوند مغز استخوان
مي خواستم تا پايان اين تاپيك در سايت بمانم ولي گويا قسمت نيست
قصد دارم اين چند روز تمام تلاشم را براي شادي همسرم انجام بدم تا انشاالله با روحيه اي قوي براي ادامهء درمان برود

اعتقاد كلي من:

حقوق اسلامي به هيچ عنوان براي استفادهء دلبخواهي نيست و بايد در شرايطش به كار برود
و اگر كسي با علم به اينكه استفاده اش از حقوق اسلامي باعث تخريب زندگي مشترك مبشود از آن حق استفاده كند
نه تنها كار حلال نكرده ، كه مرتكب گناه و خطا شده

تفاوت شيعه با ساير فرق اسلامي در اين است كه ما دو رهبر داريم: "قرآن" و "اهل بيت"

قرآن كليت احكام را بيان فرموده و اهل بيت(ع) چگونگي اجراي اين احكام را گفته اند
پس تنها راه نجات از گمراهي اين است كه در اجراي احكام ، جا پاي اهل بيت(ع) بگذاريم و پيرو آنها باشيم

مرد ببيند:
كدام امام زنش را كتك زده؟
كدام امام مهر زنش را نداده؟ (يا قصد كرده ندهد)
كدام امام زن را كلفت فرض كرده؟

زن ببيند:
كدام بانوي بزرگ شوهر را تحت فشار گذاشته؟
كدام بانوي بزرگ در زندگي اسراف كرده و شوهر را آزار داده؟
كدام بانوي بزرگ براي كارِ خانه روي شوهر منت گذاشته؟

خدايا ، تمام ماها را اخلاق مدار بار بياور ، نه احكام مدار
موضوع قفل شده است