جمع بندی آیا انتخاب شرایط زندگی دنیایی با خود انسان ها بوده است؟

تب‌های اولیه

27 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا انتخاب شرایط زندگی دنیایی با خود انسان ها بوده است؟

با عرض سلام و تشکر از سایت خوب مفیدتون؛
آقای دکتر رائفی پور در یک سخنرانی گفتن شرایط فعلی ما در دنیا با انتخاب خودمون بوده. یعنی ما قبل از اینکه به دنیا بیایم خودمون انتخاب کردیم که از کدوم پدر و مادر، در کدوم کشور و... به دنیا بیایم. با این مقدمه چند سوال برام بوجود اومده که ممنون میشم پاسخ بدین؛
1- آیا به طور جزئی تر اینکه در دنیا دختر باشیم یا پسر، نژادمون چی باشه و مسلمان و شیعه بودنمون هم به پیشنهاد خودمون بوده؟
2- دیگه چه چیزهایی رو خودمون انتخاب کردیم؟
3- خانمی رو می شناسم که جزء افراد به اصطلاح عادی و طبیعی جامعه است اما از لحاظ هوش و عقل و فهم در درجه پایینی قرار داره، مادرش معتاده و... آیا داشتن چنین مادری به خواست خودش بوده؟ اینکه از میزان درک و شعورش گفتم برای اینه که در وجودش دیده نمیشه در عالم قبلی هم اینقدر بزرگوار بوده باشه که حاضر شده چنین مادری رو ولو برای رشد و تکامل شخصیت خودش برگزیده باشه!
4- آیا انتخاب فرزند هم در اون عالم وجود داشته؟
5- با این حساب اصولا چرا برخی از انسان ها والدین یا اولاد خوبی برای خودشون انتخاب نکردن؟
6- غیرمسلمانان و قبل از اونها خواهران و برادران اهل سنت به چه دلیل انتخاب دین و مذهبشون با ما فرق داشته؟

با نام و یاد دوست






کارشناس بحث: استاد صدیق

[=microsoft sans serif]

نرگس آفرین;825898 نوشت:
آقای دکتر رائفی پور در یک سخنرانی گفتن شرایط فعلی ما در دنیا با انتخاب خودمون بوده. یعنی ما قبل از اینکه به دنیا بیایم خودمون انتخاب کردیم که از کدوم پدر و مادر، در کدوم کشور و... به دنیا بیایم. با این مقدمه چند سوال برام بوجود اومده که ممنون میشم پاسخ بدین؛

باسلام خدمت شما
مسئله ای که مطرح کردید، ارتباط تنگاتنگی با جریان عالم ذر دارد.
بر اساس ظاهر برخی ادله نقلی(آیات و روایات)، تمام انسانها در عالمی به نام عالم ذر به قدرت خداوند به وجود آمد و از آنان در مورد ربوبیت خداوند سوال شد و آنان به ربوبیت خداوند اذعان و اقرار کردند.
وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَني‏ آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ‏ قالُوا بَلى‏ شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلينَ(1)
آيا گفت و گو به همين صورت كه در آيه آمده، اتفاق افتاده؟ موطن و عالمي كه اين ميثاق گرفته شده، كجا است؟ دنيا يا غير آن؟ آيا ميثاق قبل از تولد انسان گرفته شده يا بعد از آن؟

در مورد این آیه شریفه، چند احتمال اصلی وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از:
أ) خبر از یک رویداد واقعی:
محدثان اسلامي بر اساس فهم برخي از روايات بر اين باورند كه خداوند به هنگام آفرينش آدم، تمام فرزندان آينده او را به صورت موجودات ريز در آورد و به آنان گفت:
"ألست بربّكم" آنان گفتند "بلي" سپس همگي را به صلب و پشت آدم بازگردانيد. آنان هنگام خطاب الهي داراي عقل و شعور كافي بودند و سخن خدا را شنيدند و پاسخ او را گفتند.
پيمان به اين خاطر از آنان گرفته شد كه راه‏هاي عذر در روز رستاخيز را روي آنان ببندد.(2)
ـــــــــــــــ
1. اعراف، 172
2. مجمع ‏البيان، ج‏5، ص 390( بيروت، مؤسسه اعلمي)؛ تفسير فخررازي، ج‏15، ص 47 - 46 (چ داراحياءالتراث، بيروت.)

[=microsoft sans serif]ب) بيان تمثيلي:
هر چند ظاهر آيه حاكي از گفت و گويي بين خدا و انسان و گرفتن اقرار است، ولي اين آيه در مقام بيان واقع نيست، بلكه مقصود صرفاً تمثيل است.

خداوند از فرزندان آدم اقرار نگرفته، بلكه مراد آن است كه گويا خداوند از همه انسان‏ها اقرار گرفته است. ربوبيت خدا و عبوديت انسان به قدري روشن است كه گويا همه انسان‏ها گفتند "بلي". شيوه بيان اين آيه بيان تمثيلي است مانند آيه يازدهم سوره فصلت كه فرمود: "سپس آهنگ آفرينش آسمان كرد و آن بخاري بود، پس از آن به زمين فرمود:خواه يا ناخواه بياييد. آن دو گفتند: فرمان‏پذير آمديم"(3) آن دو گفتند با رغبت مي‏آييم، در حالي كه در واقع گفت و گويي بين خدا و آسمان و زمين واقع نشده است.

پس در آيه ميثاق (عالم ذر) امر و نهي لفظي نيست، بلكه در حقيقت تمثيل است.
بنابراين احتمال گفت و گوي ذكر شده در آيه ميثاق، صرفاً تمثيلي است براي بيان وضوح ربوبيت خدا و عبوديت انسان.(4)

ــــــــــــــــــــــــ
3. حشر، آيه‏21.
4. جوادي آملي، عبدالله، فطرت در قرآن، ص 123 - 126 و 135.

[=microsoft sans serif]ج)بيان واقعي:
معناي سومی كه بيش تر مورد نظر است، اين مي‏باشد كه آيه صرفاً تمثيل نيست، بلكه به لسان گفت و گو از واقعيتي سخن مي‏گويد كه در خارج رخ داده ، واقعيت اين است كه خداوند با زبان دو حجت خود با انسان سخن گفته است:
يكي زبان عقل (پيمبر دروني انسان) و ديگري زبان وحي از طريق انبيا (پيامبران بيروني). اين دو حجت، خدا را به انسان مي‏نمايانند و ربوبيت او را بيان مي‏كنند. اين دو از هيچ انساني دريغ نشده است.
با وجود اين دو حجت، ديگر انسان نمي‏تواند ادعاي فراموشي و غفلت كند.

بنابراين آيه ميثاق هيچ دلالتي بر ازلي بودن انسان يا حتي هرگونه وجودي قبل از تولد براي آدمي ندارد، بلكه آيه صرفاً تمثيل است، نه بيان واقع و يا از واقعيت اعطاي حجت باطني و ظاهري سخن مي‏گويد كه مربوط به بعد از تولد انسان مي‏باشد.(5)

بنابراین، همانطور که دیدیم، هیچ مستند معتبری دال بر این وجود ندارد که انسان خصوصیات ظاهری و خانوادگی خویش را نیز در عالم ذر انتخاب میکند، بلکه حتی اگر بخواهیم مانند محدثان، این آیه را خبر از یک جریان واقعی متعلق به قبل از تحقق انسان بر روی زمین بدانیم، باز هم هیچ دلالتی در این مورد وجود ندارد؛
چرا که بر اساس این رویکرد(فارغ از صحت یا بطلانش) خداوند متعال در عهد الست، ذریه بنی آدم را به حالتی خاص(که کیفیت آن واقعا برای ما قابل درک نیست)، ایجاد کرد. انگاه از آنان نسبت به ربوبیت خویش اقرارگرفت. هر کسی زودتر پاسخ داد مقرب تر شد و هر که پاسخ نداد در دنیا کافر میشود.

[=microsoft sans serif]در نتيجه انتخاب دنيا و كيفيت زندگي در آن و نمايش همه زندگي فرد و همه آنچه نظير اين موارد در خصوص عالم ذر بيان مي شود قابل قبول نبوده، دليل و مدركي ديني در خصوص آن وجود ندارد، بلكه خداوند است كه مقدرات عالم از جمله تقديرات زندگي را براي بندگانش رقم مي زند. البته با توجه به تفاوت هاي موجود در زندگي هريك محاسبه اي متفاوت با او در قيامت خواهد داشت تا بي عدالتي و ظلمي محقق نشود [=microsoft sans serif].
[=microsoft sans serif]
موفق باشید.
ـــــــــــــــــ
5. همان، ص 123 - 126 و 135.
6. يس، آيه 60-61.

[=microsoft sans serif]ج)بيان واقعي:
معناي سومی كه بيش تر مورد نظر است، اين مي‏باشد كه آيه صرفاً تمثيل نيست، بلكه به لسان گفت و گو از واقعيتي سخن مي‏گويد كه در خارج رخ داده ، واقعيت اين است كه خداوند با زبان دو حجت خود با انسان سخن گفته است:
يكي زبان عقل (پيمبر دروني انسان) و ديگري زبان وحي از طريق انبيا (پيامبران بيروني). اين دو حجت، خدا را به انسان مي‏نمايانند و ربوبيت او را بيان مي‏كنند. اين دو از هيچ انساني دريغ نشده است.
با وجود اين دو حجت، ديگر انسان نمي‏تواند ادعاي فراموشي و غفلت كند.

بنابراين آيه ميثاق هيچ دلالتي بر ازلي بودن انسان يا حتي هرگونه وجودي قبل از تولد براي آدمي ندارد، بلكه آيه صرفاً تمثيل است، نه بيان واقع و يا از واقعيت اعطاي حجت باطني و ظاهري سخن مي‏گويد كه مربوط به بعد از تولد انسان مي‏باشد.(5)

بنابراین، همانطور که دیدیم، هیچ مستند معتبری دال بر این وجود ندارد که انسان خصوصیات ظاهری و خانوادگی خویش را نیز در عالم ذر انتخاب میکند، بلکه حتی اگر بخواهیم مانند محدثان، این آیه را خبر از یک جریان واقعی متعلق به قبل از تحقق انسان بر روی زمین بدانیم، باز هم هیچ دلالتی در این مورد وجود ندارد؛
چرا که بر اساس این رویکرد(فارغ از صحت یا بطلانش) خداوند متعال در عهد الست، ذریه بنی آدم را به حالتی خاص(که کیفیت آن واقعا برای ما قابل درک نیست)، ایجاد کرد. انگاه از آنان نسبت به ربوبیت خویش اقرارگرفت. هر کسی زودتر پاسخ داد مقرب تر شد و هر که پاسخ نداد در دنیا کافر میشود.

[=microsoft sans serif]در نتيجه انتخاب دنيا و كيفيت زندگي در آن و نمايش همه زندگي فرد و همه آنچه نظير اين موارد در خصوص عالم ذر بيان مي شود قابل قبول نبوده، دليل و مدركي ديني در خصوص آن وجود ندارد، بلكه خداوند است كه مقدرات عالم از جمله تقديرات زندگي را براي بندگانش رقم مي زند. البته با توجه به تفاوت هاي موجود در زندگي هريك محاسبه اي متفاوت با او در قيامت خواهد داشت تا بي عدالتي و ظلمي محقق نشود .
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]اما در مورد انتخاب دین و مذهب، اگر ما معتقد به رویکرد اول بشویم، میتوان گفت که انتخاب ما در دین و مذهب و اعتقادی که در دنیا داریم تاثیر مستقیمی داشته است.
اما از آنجا که این رویکرد، اشکالهای زیادی دارد(6)، این جریان، اصلا اشاره به یک رخداد و حادثه مشخص ندارد تا بخواهیم از انتخابها انسان در آن حادثه صحبت کنیم بلکه یا بیانی نمادین و تمثیلی است یا اشاره به فطرت دارد یا اشاره به باطن این عالم و یا اشاره به پیامبران درونی و بیرونی.(7)[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]
موفق باشید.
ـــــــــــــــــ
5. همان، ص 123 - 126 و 135.
6. برای آشنایی با برخی از این اشکالها ر.ک: مجمع البیان، ج4، ص390 و تفسیر تبیان، ج5، ص28(ذیل آیه 179 اعراف)
8. برای مطالعه بیشتر ر.ک: عالم ذر و آفرینش انسان

از پاسخگویی شما ممنونم. کلیپ صحبت های استاد رائفی پور در آپارات و احتمالا سایت مصاف وجود داره. ایشون کاملا مطمئن حرف میزدن و حتی به مخاطبین سخنرانیشون گفتن که اگه علاقه مند هستن چیزهای بیشتری بدونن میتونن از علما سوال کنن. میدونم پاسخهایی که در این سایت به سوالات اعضاء داده میشه با استناد به آیات، روایات و احادیث محکم و متقن هست و نباید انتظار شرح مکاشفات کاربران رو داشت، چون اصولا هدف سایت یه چیز دیگه است. منتها موضوعی که باعث کنجکاوی من شده اینه که بعد از تماشای این کلیپ خاطراتی که در گذشته به یاد داشتم دوباره برام تداعی شد. یکی از اون خاطرات دقیقا صحنه برخی از انتخاب هایی که انجام دادم هست؛ یعنی انتخاب والدینم، جنسیت، زمان و مکان تولدم. این خاطرات بوضوح جلوی چشمم هست. البته در کودکی چیزهای بیشتری یادم بود که نمیدونستم چه زمانی این اتفاقات رخ داده و مربوط به کدوم عالم هست، اما چند بار که در همون ایام طفولیت برخی از اینگونه موضوعات رو با مادرم در میان گذاشتم هر دفعه مادرم اول به فکر فرو میرفت، بعد متحیر و نگران میشد و پس از چند لحظه به دلیل اینکه نمیتونست تحلیل کنه بهم تلقین میکرد خواب دیدم!
خب طبیعی بود که ناراحت بشم، چون علاوه بر اینکه به جواب نمی رسیدم، حتی صحنه هایی که از واقعی بودنشون مطمئن بودم و فقط برام مهم بود بدونم چی هستن، از جانب مادرم بعنوان رویاهایی که در خواب دیدم استنباط میشدن و حتی برام روشن نبود که اگر اینها حقیقتا رویا هستن چه معنی ی دارن و چه کسی و به کدوم دلیل میخواد من اونها رو در خواب ببینم؟؟؟..... برای همین سعی کردم دیگه چنین چیزهایی رو برای کسی تعریف نکنم و نتیجه این شد که بتدریج بسیاری از اونها رو فراموش کردم.
قصدم از گفتن این حرف ها اینه که اگر توضیحی براش وجود داره بیان کنید و اینکه این خاطرات اگه مربوط به عالم ذر یا هر عالمی قبل از تولدم نیست پس از کجا اومده و همون پرسش های دوران کودکی... البته برای اینکه کارشناسان محترم فکر نکنن خیالبافم باید بگم تا مدت ها خاطرات مربوط به دوره شیرخوارگی رو هم یادم بود و الانم بخش کمی از اونها رو به خاطر دارم و زمانیکه در همون دوران کودکی برای مادرم تعریفشون می کردم طبق معمول همیشه یا میگفتن خواب دیدم یا اینکه کسی برام تعریف کرده! چون باورشون نمیشد که از اون دوران چیزی به یاد بیارم. ببخشید صحبتم طولانی شد. امیدوارم درصورتیکه مایل به پاسخگویی باشید و بنا به مصلحتی روی صفحه عمومی سایت نتونستین پاسخ بدین از طریق پیام خصوصی یا ایمیل اینکار انجام بشه و اگر تمایلی به جواب دادن به این موضوع نداشتین ناراحت نمیشم، فقط ممنون میشم زودتر مطلعم کنید تا زیاد انتظار نکشم. ان شاء الله موفق باشید

[=microsoft sans serif]

نرگس آفرین;827083 نوشت:
از پاسخگویی شما ممنونم. کلیپ صحبت های استاد رائفی پور در آپارات و احتمالا سایت مصاف وجود داره. ایشون کاملا مطمئن حرف میزدن و حتی به مخاطبین سخنرانیشون گفتن که اگه علاقه مند هستن چیزهای بیشتری بدونن میتونن از علما سوال کنن. میدونم پاسخهایی که در این سایت به سوالات اعضاء داده میشه با استناد به آیات، روایات و احادیث محکم و متقن هست و نباید انتظار شرح مکاشفات کاربران رو داشت، چون اصولا هدف سایت یه چیز دیگه است. منتها موضوعی که باعث کنجکاوی من شده اینه که بعد از تماشای این کلیپ خاطراتی که در گذشته به یاد داشتم دوباره برام تداعی شد. یکی از اون خاطرات دقیقا صحنه برخی از انتخاب هایی که انجام دادم هست؛ یعنی انتخاب والدینم، جنسیت، زمان و مکان تولدم. این خاطرات بوضوح جلوی چشمم هست. البته در کودکی چیزهای بیشتری یادم بود که نمیدونستم چه زمانی این اتفاقات رخ داده و مربوط به کدوم عالم هست، اما چند بار که در همون ایام طفولیت برخی از اینگونه موضوعات رو با مادرم در میان گذاشتم هر دفعه مادرم اول به فکر فرو میرفت، بعد متحیر و نگران میشد و پس از چند لحظه به دلیل اینکه نمیتونست تحلیل کنه بهم تلقین میکرد خواب دیدم!

باسلام
اینها میتونه ناشی از تخیل باشه هرچند میتونه واقعی هم باشه.
نکته اصلی پاسخ بنده این بود که وقتی میخواهیم در مورد یک چیزی صحبت کنیم، حتما باید دلیل معتبر و متقنی در ان زمینه داشته باشیم.
اینکه من در عالمی دیگر، انتخابهایی داشته باشم نیاز به دلیل دارد.
ما به صورت قطعی نمیتوانیم این مسئله را رد کنیم ولی اثبات آن نیز نیازمند دلیل معتبر از عقل یا نقل است.
پس یک تصور که میتونه ناشی از مکاشفه واقعی باشد یا تخیل، دو حالت دارد:
یا قرائن و شواهدی بر صدقش وجود دارد یا ندارد.
اگر قرائنی بر صدقش هست که برای خود شخص معتبر است نه برای دیگران.
ولی اگر قرینه ای بر صدقش نداریم برای خودش نیز معتبر نیست.

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

ببخشید اما بنظر من شما درست دیدید و درست میگید فقط زمانی انسانها حاضر هستند بپذیرند که عالم ذر به مصداق واقعی خودش رخ داده که یا خیلی پیر شده باشند تا بفهمند دنیا با تمام خوبی و بدی اش و راحتی و سختی هایش چه زود مثل چشم برهم زدنی گذشته و یا >> و یا زمانی که ازاین دنیا برویم و بعد از اونطرف و از اون بالا ببینیم که ما انسانها هم مثل کلونی مورچه ها بودیم و خود خبر نداشتیم یعنی تا چه مقدار این دنیا بی ارزش و زودگذربوده که اینجور دودستی بهش چسبیدیم درحالیکه چه سخت و چه راحت بالاخره گذشته و میگذرد و بعد که رفتیم اون دنیا و فیلم خودمونو توی این دنیا را نگاه کنیم که چگونه مثل حیوانات یا بچه های کوچک برای موضوعاتی مثل دردها و رنجها اشک ریختیم یا ترسیدیم حتی ممکنه خندمان هم بگیرد یا شاید حتی خجالت بکشیم.خلاصه این نظر منه چه درست چه نادرست.[/]


صدیق;829825 نوشت:
باسلام

کارشناس محترم جناب صدیق گرامی@};-
سلام علیکم
استاد گرامی از آنجایی که کتابی هست با نام " المقاصد العلیة فی المطالب السنیة " تالیف " علامه امینی رحمة الله علیه " که بخش زیادی از آن درباره عالم ذر می باشد و با توجه به آشنایی علامه به مکاتب مختلف فکری این کتاب را چطور ارزیابی می فرمائید؟؟؟
با تشکر از زحمات شما

نرگس آفرین;827083 نوشت:
ان شاء الله موفق باشید

خواهر گرامی سلام

[=microsoft sans serif]

مکیال;830053 نوشت:
استاد گرامی از آنجایی که کتابی هست با نام " المقاصد العلیة فی المطالب السنیة " تالیف " علامه امینی رحمة الله علیه " که بخش زیادی از آن درباره عالم ذر می باشد و با توجه به آشنایی علامه به مکاتب مختلف فکری این کتاب را چطور ارزیابی می فرمائید؟؟؟

باتوجه به مولف، به نظر کتاب خوبی است اما در مسئله احادیث، خصوصا در دورانی که همه ما به منابع اصیل دسترسی داریم و قابلیت دسترسی برای همگان تقریبا در یک حد است، مهم استنادات است نه خود منبع.

صدیق;832413 نوشت:
باتوجه
]
استاد گرامی سلام....نظر شخصی خودتان در این باره چیست؟؟؟فکر نمی کنید از راه عقلی به قضیه نگاه کنیم این عالم و انتخاب هایش نمی تواند وجود خارجی داشته باشد؟؟ما وقتی بدنیا می آییم نه عقل درستی داریم و نه اختیاری، با کدام عقل و اختیاری شهادت دادیم؟؟چطور به قول شما بعضی ها به ربوبیت آری گفنند و بعضی ها خیر و در این دنیا کافر شدند؟؟؟این تفاوت ها انتخاب و آری و نه گفتن حاصل چه بوده؟؟

[=microsoft sans serif]

پارسا مهر;832415 نوشت:
استاد گرامی سلام....نظر شخصی خودتان در این باره چیست؟؟؟فکر نمی کنید از راه عقلی به قضیه نگاه کنیم این عالم و انتخاب هایش نمی تواند وجود خارجی داشته باشد؟؟ما وقتی بدنیا می آییم نه عقل درستی داریم و نه اختیاری، با کدام عقل و اختیاری شهادت دادیم؟؟چطور به قول شما بعضی ها به ربوبیت آری گفنند و بعضی ها خیر و در این دنیا کافر شدند؟؟؟این تفاوت ها انتخاب و آری و نه گفتن حاصل چه بوده؟؟

سلام
نظر بنده مهم نیست.
دیدگاه مقابل این رویکرد ظاهرگرایانه این است که منکر وجود خارجی چنین عالمی قبل از تحقق عالم طبیعت میشود. بلکه این فرایند را به فطرت انسان و یا به باطن عالم تفسیر میکند.
در این صورت اگر کسی کافر به دنیا می آید به واسطه عوامل طبیعی است که قاعدتا برخی باید در محیط کفر به دنیا بیایند و برخی در محیط دینی. چون والدین آنها در این مناطق وجود دارد پس قاعدتا خودشان نیز در این مناطق به دنیا می آیند.

تفاوتها هم بر دو دسته است:
یا در سعادت اخروی ما نقش دارد یا ندارد.
موارد مربوط به سعادت اخروی یا انتخابی بوده و در اثر اعمال بعدی ما ایجاد میشود یا جبری بوده مانند اینکه از والدین کافر به دنیا بیائیم یا در منطقه جغرفیائی دیندار.
موارد انتخابی و مواردی که نقشی در سعادت ما ندارند که بحثی ندارد.
اما موارد غیر انتخابی اگر این موارد نقش تام در سعادت داشته باشد و جلوی اختیار شخص را بگیرد در آن صورت شخص مستضعف فکری میشود و تکلیفش با افراد عالم فرق میکند.
اما اگر قدرت انتخاب را از او نگرفته باشد که باز هم تکلیفش روشن است.

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

پارسا مهر;832415 نوشت:
ما وقتی بدنیا می آییم نه عقل درستی داریم و نه اختیاری،

باسلام.
متاسفانه با این قسمت حرف شما دوست گرامی بنا به بدلایل علمی و عقلی نمیتوان موافق بود.

چرا چون موضوع انسان و حتی سایرموضوعات و موجودات، مسئله بسیارپیچیده ای هستند که باید بپذیریم فعلا علم و عقل انسان کنونی قادر به کشف یا تجزیه و تحلیل یا بیان آنها نمیباشد.

مثلا من خودم به شخصه معتقدم شاید انسانها از بدو تولد دارای همه نوع ژن و صفتی و از جمله،عقل و علم هم میباشند اما چون همه چیز روی یک سلسله مراتبی منطقی و عالمانه خلق گردیده لذا موقع بروز آن هنوز ایجاد یا فراهم نگردیده از اینرو انسانها باید در زمان کودکی یا جوانی ،کودکی و جوانی نمایند که مثلا درزمان پیری بتوانند پیری را بخوبی ایفا نمایند{یا دیگر مراحل زندگی که میبایست متناسب با همان سن و سال و موضوع رفتار نمود که متاسفانه این امر در برخی جوامع ازجمله جامعه خود ما ایرانیان شاید بدلیل عدم شناخت دقیقتر ما از قران و دین اسلام و ذات انسانی ، بطور دقیق و کامل اتفاق نمیفتد از اینرو که ما خودمان را در قوانینی سفت و سخت محبوس نموده ایم که مثلا کودکی در زمان کودکی اش مانند ادمهای بزرگ رفتار مینماید و برعکس،پیرمردی در ایام پیری،یاد تجدیدفراش و لذت بردن از زندگی اش میفتد و البته همه اینها دلیل علمی و عقلی و منطقی هم دارند که یکی از دلایلش شاید این باشد که جامعه و فرهنگ ایرانی،شهروند ایرانی را در ایام پر شر و شور جوانی ، در اخم و تخم و زهر چشمهای مردمی و خانوادگی و شرعی و قانونی و حکومتی،اسیر نموده که متاسفانه رفته رفته تبدیل گردیده به این مشکل که کودک در زمان کودکی اش و بجای بازی و شیطنت ، رفتارهای بزرگ منشانه از خود بروز میدهد که البته این مشکل و مشکلاتی نظیر آن باید توسط علوم مختلف مانند علم جامعه شناسی و انسان شناسی و رفتار و آسیب شناسی و .. و دهها علوم دیگر ، شناخته و کشف شده تا درنهایت خودمان به رفع این معضلات کمک نماییم تا درآینده جامعه ای امن و موفق تر داشته باشیم}

در مورد موضوعات مهم دیگر هم از جمله مسائل اعتقادی و دینی یا باوری خودمان یا عالم ذر نیز احتمالا وضع بهمین منوال بوده یا هست چرا که متاسفانه اکثریت یا برخی چیزهایی که ما میدانیم یا بما منتقل شده اند یا اشتباه بوده اند یا ما آنها را اشتباه برداشت نموده ایم و یا حتی انها را اشتباه منتقل و استفاده نموده و مینماییم و دلیل آنهم حال و روز امروز ما است که احتمالا زیاد موافق علم و منطق نبوده اند چرا که همانگونه که میبینیم زمینه ساز پیشرفت و موفقیت ما نگردیده اند و بلکه برعکس موجبات عدم موفقیت ما در سطوح مختلف داخلی و خارجی و شخصیتی و اجتماعی ما با تمام امکانات و پتانسیلهای ما شده اند که:

1-که چه بسا این اندازه پیشرفت درونی و اخلاقی و علمی ما نیز بدلیل مکانیزم تهبیه شده در وجود هر انسان یا خود انسانها بوده و میباشد که نامش هم عقل و وجدان و علاقه و تلاش میباشد که ضمن یشرفت تک نفره و مجزا و انفرادی ما ، از برخی گناهان توسط خود انسانها ممانعت بعمل آورده یا میاورند حال چه این انسان مسلمان باشد چه مسیحی و چه حتی بودایی و بی دین.

2-قبول و فهم و تفسیر این موضوع هم به این راحتی ها نمیباشد و بلکه احتیاج به دانش و فهم و تفسیر و حتی حوصله بسیار دارد چرا که ممکن است باعث شبهات دیگری شود که اگر هریک از اینها کم باشند توضیح و باور آن نیز با مشکل مواجه خواهدشد{مثلا در مورد حال و روز امروز ما یا عالم ذر یا انتخاب این زندگی توسط خودمان و از این دست سوالات و شبهات و ایرادات از یکطرف و جبر و اختیار و برخی مشاهدات عینی در مورد افراد و ملتهای فقیر و غنی بهمراه برخی از دستورات دین و باورهای ما از طرف دیگر ممکن است با هم سازگاری ندشته باشند لذا باید حوصله بسیار صرف نمود تا در این موارد تحقیق نمود و از آنطرف نیز باهمان حوصله زیاد برای کسی بیانشان نمود و متعاقبا نیز طرف مقابل با علم و دانش و پیش زمینه ای در حد توان ، آمادگی دریافت و شنیدن آنها یا قبول و باور آنها را داشته باشد}

و فعلا برای پیش زمینه قبول و باور راحت تر عالم ذر و زندگی در این دنیا که قول و قرار عالم ذر وجود داشته و اما اسراری هم وجود داشته و دارد و این دنیا هم چه زود خواهدگذشت ، همین مقدار بس که فعلا میتوانیم آنرا با یک رویا و کابوس یا خواب خوش و وحشتناک مقایسه یا تشبیه نماییم و اینجا فقط بعد زمان است که فرق مینماید که کم و بیش است اما در واقع،خواب،همان خواب است و تقریبا هیچ چیزش واقعی نیست حتی اگر در آن به عینه ببینیم که در یک لحظه به بهشت یا در لحظه ای دیگر به جهنم وارد شده ایم{منظورم این است که این دنیا و راحتی ها و سختی هایش نیز وقتی به پایان برسند میتوانیم بپذیریم که مثل یک رویا یا کابوس بوده که با تمام خوب و بدی هایش،مثل یک خواب،چه زود تمام شده یا میشود}
البته قبول و باور عالم ذر هم نباید باعث شود که ما انسانها هیچ تلاش و کوششی برای امنیت و راحتی و پیشرفت خودمان و عزیزانمان در این دنیا انجام ندهیم{حتی در همان عالم خواب هم اگر کابوسی ببینیم سعی میکنیم خودمان را بهر ترتیبی نجات داده یا حتی بعضا و گاها خودمان را از آن خواب و کابوس بیدار نماییم}[/]

صدیق;832700 نوشت:
سلام

سلام و عرض ادب استاد گرامي
يكي از كاربران تاپيكي زدند كه بحثش به ظرفيت وحي در همهء انسان ها مربوط ميشود. اين تاپيك: (( شبهه نجات انسانها توسط دين ))
چون بحث به نوعي پيش رفت كه موضوع جديدي مطرح شد ، خواستم تاپيك جداگانه اي بزنم و ادامهء بحث را پيگيري كنم
ولي اين تاپيك را ديدم كه روال خوبي دارد و موضوعش هم با سوال من يكي است ، پس با اجازه همين را ادامه مي دهم

چند سوال:

1 - آيا امروزه تمامي علماي اسلامي به تمثيلي بودن عالم ذر اعتقاد دارند؟ يا اينكه نظر علما دو تاست و گروهي عالم ذر را تمثيلي ميدانند و گروهي حقيقي؟

2 - آيا لزوماً انتخاب چگونگي زندگي بايد در عالم ذر رخ داده باشد؟ روايات يا آياتي نداريم كه به اصلِ انتخاب دلالت كند؟ جداي از اينكه مربوط به عالم ذر باشد يا نباشد
چون من هر چه فكر ميكنم اين موضوع كه شرايط به دنيا آمدن انسانها (جنسيت ، مذهب ، والدين ، قوم ، شهر ، زمان ، مكان و.....) اتفاقي است را نمي توانم بپذيرم
آيا امكانش نيست كه اين انتخاب در قبل از تولد و در جايي بجز عالم ذر رخ داده باشد؟ مثلاً در زمان خلقت روح
(با اين فرض كه روح قبل از بدن خلق شده باشد)

3 - در تاپيكي كه لينكش را در بالا قرار دادم ، بحث بر سر ظرفيتِ انسان ها براي وحي بود و اينكه چرا خداوند اين ظرفيت را به انسان هاي ديگر نداد و فقط مختص به پيامبران(ع) شد؟
مراجعهء من به اين تاپيك به همين دليل بود. در واقع چند نفر از كاربران هستيم كه مي خواهيم بدانيم برتري معصومين(ع) نسبت به ما و اينكه ظرفيت دريافت وحي را داشته اند
الف) جبر مطلق بوده؟
ب) اختيار مطلق بوده؟
ج) تركيب هر دو با هم بوده؟

من خودم تصور ميكنم مورد
(( ج )) صحيح باشد. ولي جوياي پاسخي كارشناسي هستم

[=microsoft sans serif]

عشق امامم;833024 نوشت:
متاسفانه با این قسمت حرف شما دوست گرامی بنا به بدلایل علمی و عقلی نمیتوان موافق بود.

چرا چون موضوع انسان و حتی سایرموضوعات و موجودات، مسئله بسیارپیچیده ای هستند که باید بپذیریم فعلا علم و عقل انسان کنونی قادر به کشف یا تجزیه و تحلیل یا بیان آنها نمیباشد.


باسلام
اگرچه ما با عقل خود و علمی که تحصیل کرده ایم توان کشف این موقعیت را نداریم ولی وحی بیان میکند انسان را در حالی آفریده است که لوح سفید است:
«وَ اللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ ...»(نحل، 78)

[=microsoft sans serif]

Reza-D;879503 نوشت:
آيا امروزه تمامي علماي اسلامي به تمثيلي بودن عالم ذر اعتقاد دارند؟ يا اينكه نظر علما دو تاست و گروهي عالم ذر را تمثيلي ميدانند و گروهي حقيقي؟

باسلام
برخی از علما و مفسران هستند که معنای دیگری غیر از ظاهر معنای ظاهری را مراد از این آیات میدانند مانند میثاق فطرت یا باطن عالم .
البته احتمال دارد هنوز علمایی باشند که همانند اخباری ها و اهل حدیث همان معنای ظاهری را مراد خداوند از این الفاظ بدانند.

Reza-D;879503 نوشت:
آيا لزوماً انتخاب چگونگي زندگي بايد در عالم ذر رخ داده باشد؟ روايات يا آياتي نداريم كه به اصلِ انتخاب دلالت كند؟ جداي از اينكه مربوط به عالم ذر باشد يا نباشد
چون من هر چه فكر ميكنم اين موضوع كه شرايط به دنيا آمدن انسانها (جنسيت ، مذهب ، والدين ، قوم ، شهر ، زمان ، مكان و.....) اتفاقي است را نمي توانم بپذيرم
آيا امكانش نيست كه اين انتخاب در قبل از تولد و در جايي بجز عالم ذر رخ داده باشد؟ مثلاً در زمان خلقت روح (با اين فرض كه روح قبل از بدن خلق شده باشد)

اگر همان معنای ظاهری را بازگو کننده واقعیت پیش آمده بدانیم، خیر نوع زندگی ربطی به آن عالم ندارد بلکه تنها اموری از قبیل اقرار به ربوبیت خداوند مربوط به آن عالم بوده است.
خلقت روح هم قبل از بدن نبوده است.

Reza-D;879503 نوشت:
در تاپيكي كه لينكش را در بالا قرار دادم ، بحث بر سر ظرفيتِ انسان ها براي وحي بود و اينكه چرا خداوند اين ظرفيت را به انسان هاي ديگر نداد و فقط مختص به پيامبران(ع) شد؟
مراجعهء من به اين تاپيك به همين دليل بود. در واقع چند نفر از كاربران هستيم كه مي خواهيم بدانيم برتري معصومين(ع) نسبت به ما و اينكه ظرفيت دريافت وحي را داشته اند
الف) جبر مطلق بوده؟
ب) اختيار مطلق بوده؟
ج) تركيب هر دو با هم بوده؟
من خودم تصور ميكنم مورد (( ج )) صحيح باشد. ولي جوياي پاسخي كارشناسي هستم

بله دیدگاه شما صحیح است.
بخش اولیه این قابلیتها، مربوط به فابلیتهای اکتسابی خود این افراد است. البته خداوند به واسطه علم مطلق خود چون میداند این افراد در آینده چگونه رفتار خواهند کرد و با اختیار خود به چه درجه ای از کمال خواهند رسید، این قابلیت اولیه را به صورت پیشینی و مستند به آن افعال بعدی به آنها میدهد و در کنار آن، قابلیتهایی که برای شخصیت حقوقی ایشان نیاز است(مانند مصونیت از اشتباه و خطا در حیطه وحی) را نیز به آنان خواهد داد.

صدیق;879548 نوشت:
بخش اولیه این قابلیتها، مربوط به فابلیتهای اکتسابی خود این افراد است. البته خداوند به واسطه علم مطلق خود چون میداند این افراد در آینده چگونه رفتار خواهند کرد و با اختیار خود به چه درجه ای از کمال خواهند رسید، این قابلیت اولیه را به صورت پیشینی و مستند به آن افعال بعدی به آنها میدهد و در کنار آن، قابلیتهایی که برای شخصیت حقوقی ایشان نیاز است(مانند مصونیت از اشتباه و خطا در حیطه وحی) را نیز به آنان خواهد داد
تشكر استاد گل
البته من اصطلاحات علمي را نمي دانم ، اگر خطا ميگويم اصلاح بفرمائيد

از آنجايي كه زمان مخلوق خداست ، پس براي خداوند محدوديتي ايجاد نمي كند كه بگوئيم خدا چرا پيش بيني كرده
بلكه تقدم و تاخرِ زماني ، صرفاً بر ما انسانها احاطه دارد. اما براي خداوند چنين نيست

لذا خداوند مي تواند پاداش يك عمل را قبل از رخ دادن آن بدهد ، بدون آنكه اين پاداش تاثيري در عمل آن فرد گذاشته باشد
در نتيجه امتيازاتي كه خداند پيشاپيش به ائمه(ع) يا هر بندهء ديگر خود داده ، وابسته به عمل آنها بوده
و اين تقدم امتياز ، اختيار آن بندگان را سلب نمي كند

صدیق;879548 نوشت:
قابلیتها
استاد بحثي كه فرموديد دبارهء جايگاهو ارزش و ابزار بود
در موارد ديگر چطور؟

مثلاً اينكه كسي فلج باشد و ديگري سالم
يا يكي زن ميشود و ديگري مرد
اينها به اختيار كيست؟

سلام و عرض ادب

بنده یک فایل صوتی راجع به این موضوع گوش کردم که میگفتن وقتی که ما شیعه شدیم اتفاقی و شانسی نبوده و اصلا قبل از این موارد در عالم طینت خداوند فرمودند که آیا من پروردگار شما نیستم؟ همه گفتند که چرا، فرمودند پس حالا که من خدای شما هستم و از همه ی شما اقرار هم گرفتم برید سمت آتش
که امام صادق علیه السلام فرمودند عده ای رفتند سمت آتش و عده ای نرفتند که حلال زادگی و حرام زادگی، ایمان و کفر رو از اونجا انتخاب کردند!

یا اینکه:
پیامبران و امامان جزء اولین نفراتی بودند که رفتند سمت آتش و به همین خاطر شدند معصوم.

تا چندین بار خداوند میفرمایند که برید سمت آتش و به من اعتماد کنید و هردفعه یه تعدادی میرن که ازاین تعداد یه عده ای اطمینان میکنند و به آتش میزنند و عده ی دیگرشون تعلل میکنند و میگن شاید ما وقتی وارد آتش شدیم سوختیم! که درجه ی ایمان اینجوری مشخص میشه.

یا مثلا:
ما اطراف خودمون میبینیم کسانی رو که مسلمان هستند و گناه میکنند، بد اخلاق هستند، کم فروشی میکنند و...
و کسانی رو هم میبینیم که مسیحی هستند فرضا ولی خیلی خوش رفتار و درست کارند و این به خاطر اینه که در عالم طینت برای زدن به آنش تعلل میکردند.

برای بنده باور ش خیلی سخته! اگه صرفا یک تمثیله که چرا انقدر دقیق بیان شده و برای هرچیزی یه دلیلی آوردند؟
عالمی که میگن انسان فقط خودش بوده و خداش و شیطان نبوده چطوره که انسان از فرمان خدا سرپیچی میکنه و به خدا اعتماد نمیکنه؟

دختر با وقار;879566 نوشت:
برای بنده باور ش خیلی سخته! اگه صرفا یک تمثیله که چرا انقدر دقیق بیان شده و برای هرچیزی یه دلیلی آوردند؟
سلام
جناب "صديق" هم فرمودند ، اينكه يك تمثيل است نظريه برتر است ، يعني بيشتر علائم و شواهد حكم به اين تمثيلي بودن دارند
اما باز خودشان فرمودند اولاً نظريه هاي ديگري هم هست ، ثانياً علم ما با توجه به انسان عادي بودن ما و همچنين به دليل نبود معصوم ، فعلاً تا اين مقدار را درك و كشف كرده است
ضمناً من مي خواستم بحث عوالم ديگر را مطرح كنم كه ايشان فرمودند روح قبل از بدن خلق نشده است

در كل به نظرم حرف در اين باره خيلي زياد است و نياز به تحقيق گسترده تري دارد
ضمن اينكه جزء علومي است كه تمام ابعادش بر ما آشكار نيست
مثل ماهيت روح ، چگونگي دقيق قيامت ، وجود يا عدم وجود دنياها و موجودات ديگر و.... كه علم فعلي ما قابليت كشف تمام آن را ندارد

[=microsoft sans serif]

Reza-D;879553 نوشت:
از آنجايي كه زمان مخلوق خداست ، پس براي خداوند محدوديتي ايجاد نمي كند كه بگوئيم خدا چرا پيش بيني كرده
بلكه تقدم و تاخرِ زماني ، صرفاً بر ما انسانها احاطه دارد. اما براي خداوند چنين نيست

بله پیش بینی مربوط به ماست ولی زمانی که میخواهیم خلقت زمانمند یک موجود زمان مند را به خداوند نسبت بدهیم، بحث از صفات فعل خداوند به میان می آید و در این فرایند و ظرف بحث، طرف اضافه صفت فعل الهی در اتصاف آن دخیل میشود.
به همین جهت، این فعل خداوند را با ادبیات زمان مند به کار میبریم.
هرچند بدون لحاظ مخلوق، این فعل خداوند هیچ زمانی ندارد.
ولی نسبت به خود مخلوق این تقدم و تاخر وجود دارد.

[=microsoft sans serif]

Reza-D;879555 نوشت:
مثلاً اينكه كسي فلج باشد و ديگري سالم
يا يكي زن ميشود و ديگري مرد
اينها به اختيار كيست؟

هر یک علل قریب خودش مانند بیماری، وراثت و .. را دارد و در عین حال، تحت اراده و حکمت الهی است.
ولی دلیلی نداریم که نشان دهد این امور را انسانها قبل از آمدن در دنیا انتخاب کرده اند.

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

صدیق;879540 نوشت:
باسلام
اگرچه ما با عقل خود و علمی که تحصیل کرده ایم توان کشف این موقعیت را نداریم ولی وحی بیان میکند انسان را در حالی آفریده است که لوح سفید است:
«وَ اللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ ...»(نحل، 78)

و عرض سلام.

متاسفانه بحث انسان و شناخت ما از او و بحث قران و برداشت ما از قران هیچیک نمیتوانند پاسخگوی سوالات مربوط به انسان و جهان و علت خلقت باشند و تنها چیزی که انسان میتونه ادعا نماید برداشت های شخصی ست که بعضا پایه و اساس درستی نیز نمیشود برایشان درنظر گرفت.

درمورد قران و تفاسیری که بعضا بیان میشوند{مخصوصا درمورد انسان و خلقت انسان} هیچیک درست و واقعی نمیباشند و برای اثبات این مدعا احتیاج به زمان بیشتری خواهدبود تا حقایق واقعی این کتاب سراسر علمی و اسمانی و تواما ایرانی بر مخاطبش اشکارگردد.

{درمورد تواما ایرانی فعلا توضیحی نخواهید که متاسفانه فعلا نمیتوانم توضیح دهم}سپاسگذار.[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

نرگس آفرین;825898 نوشت:
با عرض سلام و تشکر از سایت خوب مفیدتون؛
آقای دکتر رائفی پور در یک سخنرانی گفتن شرایط فعلی ما در دنیا با انتخاب خودمون بوده. یعنی ما قبل از اینکه به دنیا بیایم خودمون انتخاب کردیم که از کدوم پدر و مادر، در کدوم کشور و... به دنیا بیایم. با این مقدمه چند سوال برام بوجود اومده که ممنون میشم پاسخ بدین؛
1- آیا به طور جزئی تر اینکه در دنیا دختر باشیم یا پسر، نژادمون چی باشه و مسلمان و شیعه بودنمون هم به پیشنهاد خودمون بوده؟
2- دیگه چه چیزهایی رو خودمون انتخاب کردیم؟
3- خانمی رو می شناسم که جزء افراد به اصطلاح عادی و طبیعی جامعه است اما از لحاظ هوش و عقل و فهم در درجه پایینی قرار داره، مادرش معتاده و... آیا داشتن چنین مادری به خواست خودش بوده؟ اینکه از میزان درک و شعورش گفتم برای اینه که در وجودش دیده نمیشه در عالم قبلی هم اینقدر بزرگوار بوده باشه که حاضر شده چنین مادری رو ولو برای رشد و تکامل شخصیت خودش برگزیده باشه!
4- آیا انتخاب فرزند هم در اون عالم وجود داشته؟
5- با این حساب اصولا چرا برخی از انسان ها والدین یا اولاد خوبی برای خودشون انتخاب نکردن؟
6- غیرمسلمانان و قبل از اونها خواهران و برادران اهل سنت به چه دلیل انتخاب دین و مذهبشون با ما فرق داشته؟

سلام
جهان در علم الهی یک نقشه کامل با جزئی ترین ویژگی ها دارد
این مثل آنستکه که یک مهندس نقشه کاملی از ساختمانی که می خواهد بسازد داشته باشد
حال می توان گفت پنجره خودش انتخاب کرده پنجره باشد چون پنجره پنجره است . این مهندس نیست که پنجره بودن پنجره را تعیین کند بلکه او در مقام عمل و ساخت آنرا می سازد و در جای خودش قرار می دهد
مثل اینکه انتخاب اصلی مال ذات پنجره است که پنجره باشد و هیچ چیز دیگری در آن دخیل نیست
همین مثال را بر تحقق خارجی علم الهی می توان منطبق کرد
پس ما از آن جهت که ما هستیم بالذات انتخاب کرده ایم ما باشیم پس جایگاهو خصوصیاتمان در نقشه کلی هستی روشن شده است همانطور که جا و خصوصیات پنجره در ساختمان روشن است
یا علیم[/]

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا

عشق امامم;879661 نوشت:
تواما ایرانی

صرفا به این دلیل که افکار بدی در مغز مخاطب محترم شکل نگیرد عرض خواهم نمود که منظور این نیست که این کتاب مقدس یا ایات مقدس ان فارسی یا ایرانی هستند.بلکه بیشتر به تاثیر نقش ایرانیان در اینده به کشفیات علمی این ایات و کتاب اشاره داشته یا خواهدداشت{امید که قضاوت زودهنگامی صورت نگرفته باشدیا اگر گرفته اصلاح گردد}باتشکر.[/]

[=microsoft sans serif]پرسش:
برخی معتقدند که انسان تمام شرایط فعلی زندگی خود را قبل از آنکه به دنیا بیاید انتخاب میکند. انتخاب والدین، محل تولد و زمان تولدو .. .آیا این سخن درست است و در صورت صحت، آیا جنسیت، دین و مذهب، فرزند داشتن نیز در آنجا بوده است یا نه؟

پاسخ:
باسلام خدمت شما
مسئله ای که مطرح کردید، ارتباط تنگاتنگی با جریان عالم ذر دارد.
بر اساس ظاهر برخی ادله نقلی(آیات و روایات)، تمام انسانها در عالمی به نام عالم ذر به قدرت خداوند به وجود آمد و از آنان در مورد ربوبیت خداوند سوال شد و آنان به ربوبیت خداوند اذعان و اقرار کردند.
وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَني‏ آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ‏ قالُوا بَلى‏ شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلينَ(1)
آيا گفت و گو به همين صورت كه در آيه آمده، اتفاق افتاده؟ موطن و عالمي كه اين ميثاق گرفته شده، كجا است؟ دنيا يا غير آن؟ آيا ميثاق قبل از تولد انسان گرفته شده يا بعد از آن؟

در مورد این آیه شریفه، چند احتمال اصلی وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از:
أ) خبر از یک رویداد واقعی:
محدثان اسلامي بر اساس فهم برخي از روايات بر اين باورند كه خداوند به هنگام آفرينش آدم، تمام فرزندان آينده او را به صورت موجودات ريز در آورد و به آنان گفت:
"ألست بربّكم" آنان گفتند "بلي" سپس همگي را به صلب و پشت آدم بازگردانيد. آنان هنگام خطاب الهي داراي عقل و شعور كافي بودند و سخن خدا را شنيدند و پاسخ او را گفتند.
پيمان به اين خاطر از آنان گرفته شد كه راه‏هاي عذر در روز رستاخيز را روي آنان ببندد.(2)

ب) بيان تمثيلي:
هر چند ظاهر آيه حاكي از گفت و گويي بين خدا و انسان و گرفتن اقرار است، ولي اين آيه در مقام بيان واقع نيست، بلكه مقصود صرفاً تمثيل است.

خداوند از فرزندان آدم اقرار نگرفته، بلكه مراد آن است كه گويا خداوند از همه انسان‏ها اقرار گرفته است. ربوبيت خدا و عبوديت انسان به قدري روشن است كه گويا همه انسان‏ها گفتند "بلي". شيوه بيان اين آيه بيان تمثيلي است مانند آيه يازدهم سوره فصلت كه فرمود: "سپس آهنگ آفرينش آسمان كرد و آن بخاري بود، پس از آن به زمين فرمود:خواه يا ناخواه بياييد. آن دو گفتند: فرمان‏پذير آمديم"(3) آن دو گفتند با رغبت مي‏آييم، در حالي كه در واقع گفت و گويي بين خدا و آسمان و زمين واقع نشده است.

پس در آيه ميثاق (عالم ذر) امر و نهي لفظي نيست، بلكه در حقيقت تمثيل است.
بنابراين احتمال گفت و گوي ذكر شده در آيه ميثاق، صرفاً تمثيلي است براي بيان وضوح ربوبيت خدا و عبوديت انسان.(4)

ج)بيان واقعي:
معناي سومی كه بيش تر مورد نظر است، اين مي‏باشد كه آيه صرفاً تمثيل نيست، بلكه به لسان گفت و گو از واقعيتي سخن مي‏گويد كه در خارج رخ داده ، واقعيت اين است كه خداوند با زبان دو حجت خود با انسان سخن گفته است:
يكي زبان عقل (پيمبر دروني انسان) و ديگري زبان وحي از طريق انبيا (پيامبران بيروني). اين دو حجت، خدا را به انسان مي‏نمايانند و ربوبيت او را بيان مي‏كنند. اين دو از هيچ انساني دريغ نشده است.
با وجود اين دو حجت، ديگر انسان نمي‏تواند ادعاي فراموشي و غفلت كند.

بنابراين آيه ميثاق هيچ دلالتي بر ازلي بودن انسان يا حتي هرگونه وجودي قبل از تولد براي آدمي ندارد، بلكه آيه صرفاً تمثيل است، نه بيان واقع و يا از واقعيت اعطاي حجت باطني و ظاهري سخن مي‏گويد كه مربوط به بعد از تولد انسان مي‏باشد.(5)

بنابراین، همانطور که دیدیم، هیچ مستند معتبری دال بر این وجود ندارد که انسان خصوصیات ظاهری و خانوادگی خویش را نیز در عالم ذر انتخاب میکند، بلکه حتی اگر بخواهیم مانند محدثان، این آیه را خبر از یک جریان واقعی متعلق به قبل از تحقق انسان بر روی زمین بدانیم، باز هم هیچ دلالتی در این مورد وجود ندارد؛
چرا که بر اساس این رویکرد(فارغ از صحت یا بطلانش) خداوند متعال در عهد الست، ذریه بنی آدم را به حالتی خاص(که کیفیت آن واقعا برای ما قابل درک نیست)، ایجاد کرد. انگاه از آنان نسبت به ربوبیت خویش اقرارگرفت. هر کسی زودتر پاسخ داد مقرب تر شد و هر که پاسخ نداد در دنیا کافر میشود.

در نتيجه انتخاب دنيا و كيفيت زندگي در آن و نمايش همه زندگي فرد و همه آنچه نظير اين موارد در خصوص عالم ذر بيان مي شود قابل قبول نبوده، دليل و مدركي ديني در خصوص آن وجود ندارد، بلكه خداوند است كه مقدرات عالم از جمله تقديرات زندگي را براي بندگانش رقم مي زند. البته با توجه به تفاوت هاي موجود در زندگي هريك محاسبه اي متفاوت با او در قيامت خواهد داشت تا بي عدالتي و ظلمي محقق نشود .

موفق باشید.
ـــــــــــــــ
1. اعراف، 172
2. مجمع ‏البيان، ج‏5، ص 390( بيروت، مؤسسه اعلمي)؛ تفسير فخررازي، ج‏15، ص 47 - 46 (چ داراحياءالتراث، بيروت.)
3. حشر، آيه‏21.
4. جوادي آملي، عبدالله، فطرت در قرآن، ص 123 - 126 و 135.
5. همان، ص 123 - 126 و 135.
6. يس، آيه 60-61.

موضوع قفل شده است