جمع بندی حق رابطه ی زناشویی برای زن

تب‌های اولیه

223 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

Reza-D;878630 نوشت:
خواهر گرامي ، آيا شيردادن شما به كودكتان جزء مسائل طبيعي نيست كه شما بايد بابتش مزد دريافت كنيد؟!

والا ما خانمها به یه چیز فکر نکردیم اونم مزد شیر دادن به بچه:Moteajeb!::ok:

Reza-D;878630 نوشت:
اينكه شوهرتان خسته از سر كار بيايد و به شما بگويد يك ليوان آب برايم بياور و شما بگوئيد اول پولش را بده!

تا جایی که من میدونم یه لیوان آب آوردن واسه ی همسر عبادته !happy

واین رو عشق به همسر میدونم !

Reza-D;878630 نوشت:
اول پولش را بده

استغفرالله !این دیگه چه حرفیه!کی گفتیم ؟والا مگه کارد به استخونمون برسه وعصبانی بشیم که از این

حرفا بزنیم!واونو به قول خودتون موقع دلخوری بگیم.

Reza-D;878630 نوشت:
چطور است وقتي ميگوئيم مرد زن دوم بگيرد ،

والا ما هم اگه میدونستیم مردا همچین حقی دارن ،عمرا اگه ازدواج میکردیم!

خب فعلا که بنده زنی ندیدم شیر با دستمزد دهد یا خانه را نظافت کند آشپزی کند ، بچه داری کند دستمزد بگیرد.
اینا هم در حد حرف بوده
ببخشید میشود شما فردی را دعوت کنید به منزلتان بعد بفرمائید وقتی می آیید وسایل پذیرایی را هم با خود بیاورید بعد حق خروج از خانه را ندارید تا بنده بگوئیم بعد این فرد باید خورد و خوراک و پوشاک چند سالی که با شما هست را با خود بیاورد
حال اگر نیاز به خوراک و پوشاک داشت شما بفرمائید حق نداری برای تهیه آنها از منزل خارج شوی بنده هم وظیفه تامین این نیازها را ندارم میخواستی نیایی Smile !!!!
قال اميرالمومنين عليه السلام
زنان در نزد مردان صاحب سود و زيانی نيستند
آنان امانت خدا نزد شما هستند، به ايشان زيان نرسانيد و بر ايشان سخت مگيريد.
مستدرک الوسائل / 16622

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

اللیل والنهار;878637 نوشت:
خب فعلا که بنده زنی ندیدم شیر با دستمزد دهد یا خانه را نظافت کند آشپزی کند ، بچه داری کند دستمزد بگیرد.

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
ببخشید این مسئله شیر بها که در خواستگاری مطرح می شود چیست؟
از نظر شرع اعتبار دارد یا خیر؟
شیربها بر عهده کیست (آیا بعد از شیر دادن اگر طلب کنند حقی دارند یا قبل آن می توانند از شیر امتناع کنند و بخواهند؟)
بقیه حقوق چطور؟[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

شعیب;878626 نوشت:
نشوز محسوب مى ‏گردد؟ در غير اين موارد آيا زن حق گرفتن نفقه را دارد؟

ج. عدم اطاعت زن در مورد بيرون رفتن از خانه و بهره جنسى مرد از او نشوز محسوب شده و زن گناه كار است و حق غذا، لباس، منزل و هم خوابى ندارد؛ ولى مهر او از بين نمى ‏رود.


بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله و برکاته
این شرط چگونه محقق می شود با یک بار امتناع یا چند بار(چطور ثابت می شود) آیا این موضوع نیز در نزد قاضی باید ثابت شود؟(چگونه؟)[/]

Reza-D;878632 نوشت:
هر وقت مردي آمد و به زنش گفت امروز خانمي را صيغه كردم ، و همسرش گفت خب او را به خانه دعوت كن تا با هم آشنا بشويم ، حرف شما را مي پذيرم

به نظر من ،این ظالمانه ترین وزجرآورترین کاریه ،که یه مرد که چه عرض کنم یه نامرد میتونه در حق همسر عزیزش انجام بده!:Ghamgin:

واقعا متاسفم برای همچین مردی !

سلام این اجرت المثل و شیر بها که در امور ازدواج مطرح است آیا در اسلام اینها را داریم اگر آیه ای هم دارد لطفا بفرمایید....با تشکر

پاسخ

به طور کلی طبق منابع فقهی و حقوقی، اجرت المثل بر اساس دو اصل «احترام به عمل مسلم» و «مجانی نبودن عمل» (اصل عدم تبرع) در هر معامله ای از جمله اجرت المثل کار زن در منزل قابل پرداخت است، مگر این که خود شخص قصد مجانیت عمل را کرده باشد؛ زیرا در این صورت شخص برعلیه خود اقدام کرده و مانع پرداخت اجرت المثل می شود. پس بنابر آن چه در روایات آمده اجرت المثل وجه شرعی دارد و در اسلام چنین امری وارد شده و بعضی از فقها در بحث اجرت المثل به این آیه استدلال کرده اند: «یا ایها النبی اذا طلقتم النساء فطلقوهن لعدتهن ... اسکنوهن من حیث سکنتم من وجدکم و لا تضاروهن لتضیقوا علیهن و ان کن اولات حمل فانفقوا علیهن حتی یضعن حملهن، فان ارضعن لکم فآتوهن اجورهن و اتمروا بینکم بمعروف و ان تعاسرتم فسترضع له اخری»[1] این آیه در باره تأمین هزینه های زن طلاق داده شده از نظر مسکن و رزق و روزی است. این حکم تا وضع حمل (یضعن حملهن) به پایان می رسد، سپس فرض دیگری را مطرح ساخته و آن زمان بعد از زایش می باشد که زن، از عده خارج شده و آزاد گشته و می تواند شوهر کند. در چنین وضعی اگر زن به جهت محبت مادری یا هر انگیزه دیگر نوزاد را شیر داد، باید مزدش پرداخت گردد و نباید با عذرهای واهی نظیر اگر شیر ندهد سینه خودش درد می گیرد یا اگر شیر ندهد عاطفه اش سرکوب می گردد از پرداخت اجرت به او خودداری کرد. نباید طفل وسیله ای شود که پدر به جای پرداخت مزد به مادر، بر او منت بگذارد که بچه را به او داده، یا پولی از مادر بگیرد! زنی که طلاق داده شده و بچه شیر می دهد، بر شیرش مالکیت دارد و عشق او به بچه، از اجرت کار نمی کاهد. آیه بعدی همین را تأکید می کند که پولدار یا بی پول، هر دو باید اجرت زن را بپردازند و نداری موجب نمی شود از حقوق زن، کم شود. البته خداوند در محدوده ای که مال داده است تکلیف می خواهد.
نتیجه اینکه اجرت المثل در اسلام آمده و وجه شرعی دارد اما وضوع شیربها در اسلام نیامده و وجه شرعی ندارد.

Reza-D;878630 نوشت:
خواهر گرامي ، آيا شيردادن شما به كودكتان جزء مسائل طبيعي نيست كه شما بايد بابتش مزد دريافت كني

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام

خب برادر غصه آب خوردن و اینا رو نخور می رویم مستخدم بیوه بی پناه بی خانمان می یگریم با او ازدواج موقت می کنیم و شرط می کنیم در ازای کارهای منزل در خانه زندگی می کنند(با همسر اول ;;)) حال اگر این شروط صحیح باشد و مشکلی نداشته باشد(یا شروطی دیگر در ازدواج موقت رجوع شود به احکام و اگر مقدور هست خود استاد شعیب این مسئله رو هم جواب دهند ممنون)
حالا ببین بعدش چه اتفاقی ممکنه بیافته(باید یکم در انتخاب دقت کنیم مهری بگیریم که بتونیم بدیم و در مورد سطح زندگی هم یک تصمیم مناسب بگیریم و هر قانونی رو امضا نکنیم)

و البته این نکته فراموش نشود که به این میرسیم که اگر با عدل بخواهیم بر خورد کنیم زندگی سخت میشه بهتره بافضل و مدارا و دوستی زندگی کرد.(با عشق)@};-
ان شاء الله

حق دوست;877579 نوشت:
اگر بحث رو بر مبنای نحوه اجرای فعلی دارید مطرح میکنید که بله بسیار اشکال که اغلبش به خاطر بی عرضگی خود مردان هست باعث شده شرایط به ضررشون تمام بشه ولی اگر بحث قانون وضع شده اسلام هست اگر به صورتی که بوده اجرا شود یعنی مرد با این انگیزه که خودش همان اول کار بخواهد پرداخت کند و بر مبنای توانایی اش مقدارش را مشخص کند هیچ مشکلی ندارد
سلام داداش گل
ببخشيد دير پاسخ دادم
احسنت به شما. كاملاً موافقم با تمام اين جملات

حق دوست;877579 نوشت:
اما در وضعیت فعلی جامعه هم اگر زن در خواست مهریه کند عملا زندگی مشترکش را نابود کرده پس اگرچه قابل حصول هست ولی عواقبی برای وی دارد
و همینطور مرد میتواند زنش را مجبور به رابطه کند( پس حقش قابل حصول هست ) اما اگرچه حقش قابل حصول است ولی با اینکار احتمال زیاد منجر به ایجاد تنفر در زندگی زناشوییش میشود پس عواقبی دارد
آقا تمام حرف من همين است برادر!
تاپيك ديگري هم زده بودم به اسم
"رابطهء اخلاق و احكام" كه كم و بيش به همين ماجرا ارتباط داشت

شما حقوق را نگاه كنيد. يا عواقب دارد ، يا قابل اجرا نيست ، يا ايجاد دلخوري و تنفر ميكند و.......
من هر چه نگاه مي كنم ، برخي حقوق اسلامي بخصوص حقوق ازدواج ، بيشتر باعث تخريب زندگي ميشوند تا قوام آن


در همان تاپيك
"رابطهء اخلاق و احكام" هم گفتم كه نكتهء جالب در اين حقوق اين است كه شيريني زندگي در عدم اجراي اين حقوق است!!!
يعني تمام كارشناسان به زن و شوهر پيشنهاد مي كنند اگر مي خواهيد عشق بين شما بيشتر بشود از اين حقوق صرف نظر كنيد!

به مرد:
مي خواهي زندگيت شيرين شود؟ زن دوم نگير ، تا جايي كه مي تواني صيغه نكن ، همسرت را بدون دليل طلاق نده

به زن:
مي خواهي زندگيت شيرين شود؟ مهريه ات را نگير ، كارهاي خانه (كه وظيفه ات نيست) را انجام بده ، براي شيردادن بچه مزد نخواه

حق دوست;877579 نوشت:
نمیدانم چرا اینطرف قضیه را بولد میکنید. مرد طبق حقش میتواند زمانی رابطه برقرار کند که لذت ببرد خواه همسرش لذت ببرد خواه نبرد (یعنی بیش از نیاز زن باشد یا زن حوصله نداشته باشد)
ببخشيد برادر ، نميشود اينجا همه چيز را واضح مطرح كرد
سربسته مي پرسم: آيا رابطه اي كه زن در آن متقابلاً ابراز احساسات نكند ، براي يك مرد طبيعي و نرمال لذتي دارد؟
آن هم رابطهء بين زن و شوهر ، نه مردي كه (باعذرخواهي) زن نانجيبي را به خانه آورده تا صرفاً ارضا شود!

باور كن برادر هر چه فكر ميكنم مي بينم اين قوانين فقط به درد همان اعراب جاهلي ميخورد كه كلاً زن را در همين مسائل خلاصه ميكردند
آن هم روابطب خشك و بي روح و بدون هر گونه عشق و احساس!

حق دوست;877579 نوشت:
مرد از پرداخت مهریه و نفقه خارج از توانش لذتی نمیبرد

حق دوست;877579 نوشت:
به شخصه اگر همسری انتخاب کنم که نیاز های مالیش تناسب با در آمد بنده داشته باشد نه تنها از پرداخت بهش احساس ضرر نمیکنم بلکه به قول شما لذت هم میبرم
دليلي ندارد مرد از مهريه اي كه در توانش هست نيز لذت ببرد

درمورد رابطهء جنسي قبلاً گفتم كه نهايتاً 10 درصد (درخوش بينانه ترين حالت 20 درصد) از روابط بين زن و شوهر ، آنطور است كه شما ميگوئيد كه زن از روي اكراه انجام مي دهد
حالا من نميگويم 80 درصد ، ولي بيشتر از نصف روابط بين زن و شوهر ها ، همراه با لذت دو طرفه است
اما در پرداخت مهريه ها و نفقه ها لذت فقط و فقط يك طرفه است ، بطور 100 در 100

آن لذتي كه شما ميگوئيد فقط شامل آن 20 درصد ميشود

همای رحمت;878645 نوشت:
به نظر من ،این ظالمانه ترین وزجرآورترین کاریه ،که یه مرد که چه عرض کنم یه نامرد میتونه در حق همسر عزیزش انجام بده
من هم همين نظر را دارم
بنده علاوه بر اين مورد ، حق طلاق را هم حقي ظالمانه مي دانم
همانطور كه حق كار نكردن زن در خانه را هم ظلم به مرد مي دانم

فقط يك سوال:
لطف ميفرمائيد بگوئيد شما به عنوان يك زن ، چه حقوقي را براي يك مرد قائل هستيد؟
كاري به احكام نداريم ، صرفاً نظر خودتان را بفرمائيد

در اجازه خروج زن از منزل هم لذت یک طرفه خواهد بود
ولی همه اینها وقتی معنی دارد که فرد بدونه برای رضایت خدا رعایت میکند
وگرنه همه اینها با حذف این یک مورد بله خیلی بی معنی خواهد بود چون فقط خود خواهی جایگزینش میشه

اللیل والنهار;878659 نوشت:
ولی همه اینها وقتی معنی دارد که فرد بدونه برای رضایت خدا رعایت میکند

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
این جمله جمله دقیقی است
یک اصل هست توی اعمال یک مومن به اسم قصد قربت برای خدا(در هر عمل خیر و صوابی) وقتی به این دید نگاه کنیم مهریه دادن به زن و عدم خروج از منزل که سهله کشته شدن طفل شش ماهه و اسارت و... هم برای آدم از عسل شیرین تر میشه

این مهمه برای چی و به خاطر کی ازدواج می کنیم@};-
وقتی برای خدا باشه می بینیم همسرمان را نمی توانیم تامین کنیم تلاش کردیم راه حل دادیم و... می بینم داره زجر میکشه خب رضایت می دهیم که همسر دوم بگیرد!
یا برعکس می بینیم همسرمون شدیده طالب علمی شده(که هرچند بر او واجب نیست اما تمایل دارد و صواب هم هست اون علم) خب اذن خروج می دهیم

دید عاشقانه عارفانه و خدا پسندانه و رضایت خدا تو تصمیمامون لحاظ بشه زندگی زیباتر میشه اینطور نیست؟happy

همای رحمت;878635 نوشت:
تا جایی که من میدونم یه لیوان آب آوردن واسه ی همسر عبادته
بله ولي وظيفه نيست!
شما مي توانيد بابتش از شوهرتان پول بگيريد!

همای رحمت;878635 نوشت:
فکر نکردیم

همای رحمت;878635 نوشت:
کِی گفتیم؟

اللیل والنهار;878637 نوشت:
بنده زنی ندیدم
عجب!
وقتي صحبت از حقوق آقايان است ، شما خانمها به اصل حقوق كار داريد و به اين كاري نداريد كه آيا آقايان انجام ميدهند يا نه!
اما اينجا مي فرمائيد ملاك رفتار خانمهاست نه خود حقوق! انصافتان را....

خانم "الليل و النهار" ، چطور وقتي در آن تاپيك از شما خانمها پرسيدم چند مرد در اقوام ميشناسيد كه زن دوم داشته باشند
پاسخ داديد: كلاً پيدا ميشوند چنين افرادي و همان تعداد براي اينكه ما نگران باشيم كافي است

اما در اينجا ميگوئيد: فعلاً كه ما نديديم!

اللیل والنهار;878637 نوشت:
قال اميرالمومنين عليه السلام
زنان در نزد مردان صاحب سود و زيانی نيستند
قال كي؟! معصوم(ع)؟!
كدام معصوم(ع)؟! احياناً همان معصوم(ع) نيستكه فرمود صيغه حق مرد است
يا آن معصوم(ع) كه فرمود غيرت زن كفر آور است؟ احياناً؟!

همای رحمت;878635 نوشت:
والا ما هم اگه میدونستیم مردا همچین حقی دارن ،عمرا اگه ازدواج میکردیم!
دقيقاً حرف من همين است
چرا حقوق ازدواج ، بيشتر از آنكه ترغيب كننده باشد ، تنفر آور است؟
چرا هم زن و هم مرد به اين حقوق انتقاد دارند؟

جالب تر آنكه همين زن و مرد براي يكديگر حقوقي قائل هستند
(بدون آنكه اجباري داشته باشند)
مثلاً هر مرد عاقل و مهرباني دوست دارد مخارج زندگي زنش را تامين كند
و هر زن عاقل و مهرباني دوست دارد توي خانه كار كند و براي شوهر غذا بپزد

چون در نزدیکان، همسایه و... دیدم ازدواج مجدد آقایان چه دایم چه موقت چه با اطلاع همسر اول چه بی اطلاع
ولی در نزدیکان ، همسایه و... ندیدم زنی برای شیر دادن، نظافت و... دستمزد بگیرند.
زنانی دیدم میبینند همسرشان توان دادن خرج مخارج را ندارن کار میکنند کم خرج زندگی مشترک هستند

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

Reza-D;878667 نوشت:
چرا حقوق ازدواج ، بيشتر از آنكه ترغيب كننده باشد ، تنفر آور است؟

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه اله وبرکاته

یک جمله

این احکام برای مومنین وضع شده است. وگرنه غیر ایمان آورندگان سرباز می زنند
همانطور که ابلیس سرباز زد.

حال ماییم و حکم خدا خدا را می خواهیم یا خودمان را؟[/]

لطفا وقتی تمام حق حقوق را رعایت کردیم بیایم بگوییم این حق و حقوق خوشایند هست یا نیست
وقتی همه در خودخواهی محض داریم زندگی میکنیم انتظار هم نداشته باشیم کارایی این حق و حقوق را درک کنیم

اللیل والنهار;878659 نوشت:
در اجازه خروج زن از منزل هم لذت یک طرفه خواهد بود
دقيقاً چه لذتي دارد؟!
يعني اگر مردي ، زنش 12 ساعت توي خانه باشد
بيشتر از مردي كه زنش 7 ساعت توي خانه است لذت مي برد؟!

اين حقوق شماست كه بيشتر بودنش لذت دارد
اگر بجاي پرايد سوار سمند بشويد بيشتر لذت خواهيد برد
اگر بجاي خانهء 70 متري ، در خانه 150 متري زندگي كنيد بيشتر لذت خواهيد برد
اگر بجاي سالي 2 تا مانتو ، سالي 20 تا مانتو بخريد بيشتر لذت خواهيد برد

اما حقوق مرد چطور است؟

حق خروج از منزل
حق طلاق
حق رابطهء جنسي بدون رضايت

اينها فقط براي مردي كه نه انسانيت حاليش ميشود و نه احساس دارد لذت بخش خواهد بود
بله ، آن مردي كه از زجر دادن زن لذت ببرد از اين حقوق نيز قطعاً لذت خواهد برد
اين حقوق اگر اجرا بشوند ، بيشتر نوعي ظلم و زجر براي زن است ، نه لذتي براي مرد!

كه البته به نظرم ديد اسلام نسبت به مرد دقيقاً همين ديد است
موجودي بي عقل و بي احساس كه فقط يك نياز دارد و آن هم نياز جنسي است
نه نياز به محبت دارد و نه همدم مي خواهد. فقط از صبح كه بيدار ميشود در حال شهوت راني است تا شب كه بخوابد!
والبته ديد شما خانمها هم نسبت به مرد همين است كه اسلام به شما ياد داده

Reza-D;878656 نوشت:
در همان تاپيك "رابطهء اخلاق و احكام" هم گفتم كه نكتهء جالب در اين حقوق اين است كه شيريني زندگي در عدم اجراي اين حقوق است!!!
يعني تمام كارشناسان به زن و شوهر پيشنهاد مي كنند اگر مي خواهيد عشق بين شما بيشتر بشود از اين حقوق صرف نظر كنيد!

به مرد:
مي خواهي زندگيت شيرين شود؟ زن دوم نگير ، تا جايي كه مي تواني صيغه نكن ، همسرت را بدون دليل طلاق نده

به زن:
مي خواهي زندگيت شيرين شود؟ مهريه ات را نگير ، كارهاي خانه (كه وظيفه ات نيست) را انجام بده ، براي شيردادن بچه مزد نخواه


سلام
با این بخش از سخنان آن کارشناسان موافق نیستم
دقت شود بحث ما احکام است و احكامى كه وظيفه مكلّفان را معلوم مى كند، پنج قسم است :واجب ، حرام ، مستحب ، مكروه ، مباح
واجب : كارى است كه انجام دادن آن لازم است و ترك آن عقاب دارد، مانند نماز و روزه .(الزام و اجبار در انجام آن وجود دارد)

حرام : كارى است كه ترك آن لازم و انجام دادنش عقاب دارد،مانند دروغ و ظلم.(الزام و اجبار بر ترک آن وجود دارد)

مستحب : به كارى مى گويند كه انجام دادنش بهتر است و ثواب دارد، مانند صدقه دادن.(اما انجام ندادنش عقاب ندارد و مثل توصیه های اخلاقی است)

مكروه : كارى است كه ترك آن نيكو مى باشد، ولى انجام دادنش عقاب ندارد، مانند فوت كردن به غذا و خوردن غذاى داغ.(یک توصیه اخلاقی غیر الزامی است بر ترک کاری)

مباح : به كارى گويند كه انجام دادن و ترك آن مساوى است ، نه عقاب دارد و نه ثواب ، مانند راه رفتن و نشستن .

بنا بر این باید در این حقوق دقت کرد که کدام یک از احکام را دارد اگر واجب است نمی شود توصیه کرد که آن را انجام نداد اگر مستحب است که خودش یعنی توصیه است آن را انجام بدهی و ....

بنا بر این جملات شما را اینگونه تصحیح می کنم

به مرد:
مي خواهي زندگيت شيرين شود؟ زن دوم نگير(اگر عدالت نداری که ازدواج دوم اشکال دارد) ، تا جايي كه مي تواني صيغه نكن(غلط است در جایی که نیاز است و غیرت زن مذموم است یعنی به زن گفته می شود مخالفت نکن هر چند بهتر است اصلا زن متوجه این موضوع نشود و در روایات هم توصیه هایی آمده) ، همسرت را بدون دليل طلاق نده (طلاق دادن بدون دلیل مکروه است و توصیه فقهی است)

به زن:
مي خواهي زندگيت شيرين شود؟ مهريه ات را نگير(توصیه غلطی است مستحب است مهریه کم باشد کمتر از مهر السنه مهریه حضرت فاطمه سلام الله علیها و مرد در همان زمان عقد مهریه را به زن بپردازد) ، كارهاي خانه (كه وظيفه ات نيست) را انجام بده (مستحب است زن تبرعا کارهای خانه را انجام دهد و در روایات آن را عبادت مستحبی شمرده) ، براي شيردادن بچه مزد نخواه (باز هم مراجع میفرمایند سزاوار (مستحب) آن است که براي دادن شير از شوهر, مزد نگيرد هر چند نگفته اند اینکار حرام است)

اللیل والنهار;878668 نوشت:
چون در نزدیکان، همسایه و... دیدم ازدواج مجدد آقایان چه دایم چه موقت چه با اطلاع همسر اول چه بی اطلاع
ولی در نزدیکان ، همسایه و... ندیدم زنی برای شیر دادن، نظافت و... دستمزد بگیرند
و من هم از شما خواستم تعداشان را بگوئيد ولي سر باز زديد!
ضمن اينكه خانمها نياز نيست درخواست مزد كنند چون به اندازه كافي پدر مرد را در مي آورند!
فقط خرج لوازم آرايشي برخي از خانمها خودش به اندازه دستمزد يك ماه يك مرد است!
شما چشم و هم چشمي هاي هم جنسهاي خودتان را هم نديده ايد؟!
گذاشتن شوهر توي منگنه كه بايد فلان چيز را بخري نديده ايد؟!

اما اگر شما ديده ايد ، من هم ديده ام مردهايي را كه با وجود بيماري همسر و با اينكه حقشان براي ازدواج مجدد صددرصد شده ، هرگز سمت ازدواج دوم نرفته اند
ازدواج دوم كه هيچ ، ازدواج موقت را هم انجام نداده اند. يكي از اين مردها خودم هستم
پس لطفاً براي من كلاس آموزش عشق به همسر نگذاريد!

اما در تاپيكي كه آقايي مشكل مشابه من داشت و راهنمايي خواست
بين شما خانمها كه اينقدر دم از رضايت الله و اسلام مومن بودن مي زنيد
بجز سركار خانم "يارب" كه عملش هم به اندازهء ادعايش هست
هيچ زني اينقدر انصاف نداشت كه به آن آقا بگويد ازدواج مجدد حق توست
واقعاً براي خودم بابت مسلمان بودنم متاسفم!

باز هم تكرار ميكنم با دانستن اين قوانين و با دانستن عقايد شما خانمهاي مذهبي اگر به گذشته برگردم
حاضرم زن مسيحي و يهودي بگيرم ولي زن مسلمان نه!!

علــی;878672 نوشت:
با این بخش از سخنان آن کارشناسان موافق نیستم
منظورم كارشناس خاصي نبود
در همين سايت نيز اين توصيه ها ميشود. بيشتر از سوي كارشناسان اخلاق و خانواده

علــی;878672 نوشت:
به مرد:
مي خواهي زندگيت شيرين شود؟ زن دوم نگير(اگر عدالت نداری که ازدواج دوم اشکال دارد) ، تا جايي كه مي تواني صيغه نكن(غلط است در جایی که نیاز است و غیرت زن مذموم است یعنی به زن گفته می شود مخالفت نکن هر چند بهتر است اصلا زن متوجه این موضوع نشود و در روایات هم توصیه هایی آمده) ، همسرت را بدون دليل طلاق نده (طلاق دادن بدون دلیل مکروه است و توصیه فقهی است)

به زن:
مي خواهي زندگيت شيرين شود؟ مهريه ات را نگير(توصیه غلطی است مستحب است مهریه کم باشد کمتر از مهر السنه مهریه حضرت فاطمه سلام الله علیها و مرد در همان زمان عقد مهریه را به زن بپردازد) ، كارهاي خانه (كه وظيفه ات نيست) را انجام بده (مستحب است زن تبرعا کارهای خانه را انجام دهد و در روایات آن را عبادت مستحبی شمرده) ، براي شيردادن بچه مزد نخواه (باز هم مراجع میفرمایند سزاوار (مستحب) آن است که براي دادن شير از شوهر, مزد نگيرد هر چند نگفته اند انکار حرام است)

علي جان صحبت من هم اين بود كه شيريني زندگي در عدم اجراي اينهاست
همين توضيحاتي كه شما گفتيد دقت بفرمائيد

اين حقوق يا بهتر است اجرا نشوند
يا اگر اجرا بشوند همراه با دلخوري و نارضايتي خواهند بود
مثلاً در حق طلاق وقتي گفته ميشود بدون دليل طلاق نده و مكروه است ، يعني چيز جالبي نيست
نتيجه اينكه حق جالبي هم نيست!


متوجه منظورم شديد برادر؟
حقوق زماني شيرين است كه لذت بخش باشد

مثلاً براي كارگر و كارفرمايي اينطور تعيين وظايف و حقوق مي كنيم:
كارگر روزي 8 ساعت كار كند - كارفرما ماهي 2 ميليون به او حقوق بدهد
كارگر بايد كارها را بطور صحيح انجام بدهد - كارفرما بايد كارها را در حد توان كارگر تعيين كند
كارگر بايد حسن برخورد و احترام نسبت به كارفرما داشته باشد - كارفرما بايد لطف و محبت و احترام نسبت به كارگر داشته باشد

خب اينجا هم حق هر دو تامين ميشود ، هم شيرين است ، هم باعث آزردن ديگري نميشود
اما حالا بيائيم اينطور تعيين كنيم:

كارگر حق دارد هر وقت دلش بخواهد سر كار بيايد - كارفرما حق دارد كارگر را كتك بزند
كارگر حق دارد بدون اجازه از وسائل كار براي خودش بردارد - كارفرما حق دارد در را روي كارگر قفل كند و به او اجازه خروج ندهد

مي بيني برادر كه در حالت دوم هم هر كدام حقوقي دارند اما حقوقي كه بيشتر شبيه به چماق است!
چماقي براي اعمال فشار بر طرف مقابل! به نظرم قوانين اسلامي در ازدواج نيز بيشتر شبيه به همين چماق است ، تا حقوقي لذت بخش و براي ايجاد عشق

Reza-D;878657 نوشت:
من هم همين نظر را دارم
بنده علاوه بر اين مورد ، حق طلاق را هم حقي ظالمانه مي دانم
همانطور كه حق كار نكردن زن در خانه را هم ظلم به مرد مي دانم

فقط يك سوال:
لطف ميفرمائيد بگوئيد شما به عنوان يك زن ، چه حقوقي را براي يك مرد قائل هستيد؟
كاري به احكام نداريم ، صرفاً نظر خودتان را بفرمائيد

دیدید جناب رضا اخری شماها هم پی به ماهیت برخی احکام بردید
چقدر گفتیم و گوش نکردید happy
به نظر من بیاید بپذیریم همون حقوق بشر عالیه خودمون رو خلاص کنیم

سلام علیکم
باعرض ادب و احترام به محضر شمابزرگواران

حقیرم تمام تاپیک را هنوز مطالعه نکرده ام و بر اساس آنچه از سوال متوجه شده ام مطالبی را بیان میکنم
قبل از نوشتن نظراتم از محضر شما عذرخواهی میکنم،بنده با تب لت وارد سایت شده ام امکان نقل قول جملات را ندارم ( نمیشود یک جمله را جدا کرد و نقل قول زد)

نقل قول:
مرد تنها و تنها و تنها زماني به حقوقش ميرسد كه بحث طلاق و دلخوري پيش بيايد!"

خیر بزرگوار! زن و مرد میتوانند هر لحظه بخواهند حق خود را مطالبه کنند!! حتی در حالت آرامش!
اما در خالت آرامش مطالبه نمیکنند زیرا نیازی به آن نمیبینند! نه اینکه نتوانند! یک خانم عاشق شوهر و بچه هایش است،آنقدر از اینکه به همسرش خدمت میکند لذت میبرد که اصلا حاضر نیست از این حقش استفاده کند( در حالت آرامش) اما وقتی کدورت شد عشق از بین میرود انگیزه محبت میرود و حالا خانم یادش می آید حقش را مطالبه کند،پس اگر مطالبه نمیکند به معنای این نیست که فقط مربوط به زمان دعوا و کدورت است!! بله در خالت غیر کدورت هم این حق است و قابل مطالبه است

از آنطرف یک آقا هم همینطور! اینقدر عاشقانه برای در آوردن رزق حلال تلاش میکند و به همسرش محبت میکند که یادش به حقوقش نیست! و وقتی میبیند همسرش تمان نیازهای جسمی و روحی اورا تامین میکند با اینکه فرض میتواند برود صیغه مستحبی انجام دهد اما نمیرود،نه اینکه نتواند در حالت آرامش بود از حقش استفاده کند،خودش تمایلی ندارد برود یا به خاطر همسرش گذشت میکند،اما وقتی کدورت ایجاد شد ،زن نیازش را تامین نکرد آقا میرود دنبال حقش

پس بنای زندگی ها یر سازش است_اصل ازدواج برای تکامل است،زن و مرد در کنار هم قرار است به تکامل برسند،اینکه زن و مرد در کنار هم ازبرخی حقوقشان میگذرند یک حسن است نه عیب! زیرا سود بهتری در مسیر کمال و رضای الهی خواهند داشت( انسان کامل شدن به حرف نیست به عمل است ...پای ما لنگ است و منزل بس دراز،پای ما کوتاه و خرما برنخیل..)

تمام این حقوق برای این است که انسانها به مشکل برنخورند و بتوانند مسیر پیش رو را به خوبی طی کنند ،و کسی نتواند به دیگری ظلم کند و مسیر رسیدن به کمال باز باشد

اگر زنان برای حقوق مردان احترام قائل نیستند و آن را قبول ندارند مشکل ازما خانمهاست نه برنامه های دین
و اگر آقایان برای حقوق خانمها احترام قائل نیستند و آن را قبول ندارند مشکل از آقایان است نه برنامه های دین

فرض کنید یک زن و مرد واقعا مسلمان! با هم ازدواج میکنند،آیا اینها در زندگی هدفی جز رضای الهی و رسیدن به کمال الهی را دارند؟

حال فرض کنید مردی بیاید به همسرش بگوید میخواهم خانمی راصیغه کنم! یک زن مومنه اینجا اصلا کاری به حق بودن صیغه برای همسرش هم ندارد بلکه اینگونه فکر میکنددر این کار رضای الهی است،از طرفی رضایت همسرم رضایت من است ،همسرم به هر دلیلی الان میخواهد این کار حلال را انجام دهد و اینکار برای او خوشایند است،پس اینکه خوشحال میشود من هم خوشحال میشوم،و چونکه خلاف رضای الهی اتفاق نمیافتد پس خداوند هم خوشحال میشود
در نتیجه به همسرش میگوید بروید به سلامت! خدا پشت و پناهتان!!
حال اگر خود زن احساس کند همسرش به صیغه نیاز دارد و به هر دلیلی و به خاطر او دارد از صیغه کردن خود داری میکند اینجا خود زن پیشنهاد را به همسر میدهد که بروید صیغه کنیدو خوشحالی و رضایتش را ( حقیقی نه تظاهر) هم نشان میدهد که مرد نگران نباشد

از آنطرف هم یک مرد مومن کاری را جز برای رضای الهی و خشنودی او انجام نمیدهد،و خودش در این امر دچار افراط نمیشود که خودش متضرر شود ،یا بی دلیل مانع خروج همسر نمیشود و غیره

یعنی یک مرد یا زن مومن اخلاق در کنار احکام را در نظر دارند زیرا میدانند آنهارا به کمال میرساند

پس اگر به هر دلیلی چه خانم چه آقا ازبرخی حقوقشان استفاده نمیکنند یا به حقشان نمیرسند دلیلش این است که یا خودشان نخواسته اند یا جامعه به گونه ای بوذه که اسلام به صورت حقیقی پیاده نشود ،یا مورد ظلم واقع شده اند..،که در تمام موارد هیچ ایرادی به حقوق وضع شده در اسلام نیست!!

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
یازهراسلام الله علیها

یارب;878677 نوشت:
حال فرض کنید مردی بیاید به همسرش بگوید میخواهم خانمی راصیغه کنم! یک زن مومنه اینجا اصلا کاری به حق بودن صیغه برای همسرش هم ندارد بلکه اینگونه فکر میکنددر این کار رضای الهی است،از طرفی رضایت همسرم رضایت من است ،همسرم به هر دلیلی الان میخواهد این کار حلال را انجام دهد و اینکار برای او خوشایند است،پس اینکه خوشحال میشود من هم خوشحال میشوم،و چونکه خلاف رضای الهی اتفاق نمیافتد پس خداوند هم خوشحال میشود
در نتیجه به همسرش میگوید بروید به سلامت! خدا پشت و پناهتان!!
حال اگر خود زن احساس کند همسرش به صیغه نیاز دارد و به هر دلیلی و به خاطر او دارد از صیغه کردن خود داری میکند اینجا خود زن پیشنهاد را به همسر میدهد که بروید صیغه کنیدو خوشحالی و رضایتش را ( حقیقی نه تظاهر) هم نشان میدهد که مرد نگران نباشد

سلام
خانم یارب دارید از محالات حرف میزنید!!!!!
لطفا متن رو خودتان دوباره بخونید
قصد توهین ندارم فقط مثال میزنم چنین زنی خیلی ببخشید احتمالا یه تختش کمه !!!!
زنی که به راحتی زندگیش رو دو دستی تقدیم دیگران میکنه و هیچ ارزشی هم برای حریم خصوصی خانواده اش قائل نیست دیگه زن زندگی نیست داره زندگیش رو حراج میکنه
این دیگه چه تفسیری است هر چند با صیغه موافق نیستم ولی اونم شرایطی داره اینطوری نیست اقا هر لحظه به سرش بزنه دست یکی رو بگیره بیاره خونه
خانم هم براشون کف بزنن
محیط چنین زندگی رو چطور میشه برای بچه ها و فرزندان آن خانواده تصور کرد !!!!!!!

شبـنم;878681 نوشت:
زنی که به راحتی زندگیش رو دو دستی تقدیم دیگران میکنه و هیچ ارزشی هم برای حریم خصوصی خانواده اش قائل نیست دیگه زن زندگی نیست داره زندگیش رو حراج میکنه

بسم اله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ور حمه الله وبرکاته

می خواهید بدانید زن حقیقی و مرد حقیقی کیست؟
زندگی حضرت زهرا(س) و حضرت امیرالمومنین(ع) را بخوانید!
زندگی حضرت رسول الله (ص) و حضرت خدیجه کبری(س) را بخوانید.

همین.

یارب;878677 نوشت:
سلام
سلام
الان كلي دغ دلي داشتم ، نميشد شما كمي ديرتر ميامديد؟!

یارب;878677 نوشت:
زن و مرد میتوانند هر لحظه بخواهند حق خود را مطالبه کنند!! حتی در حالت آرامش!
خير بزرگوار ، اشتباه مي كنيد
من بخشي از حقوق مردها را براي شما يازگو ميكنم

1 - حق روابط حتي با وجود اكراه زن
آنجا كه زن خودش هم مايل است كه لذتي دو طرفه است ، پس معنا ندارد بگوئيم حق مرد است. حق مرد آنجايي خودش را نشان ميدهد كه زن تمايلي به رابطه نداشته باشد اما مرد بگويد وظيفه ات هست و بايد تمكين كني! خب بزرگوار غير از اين است كه همراه با دلخوري خواهد بود؟؟

2 - حق طلاق
خواهر گرامي ، در آرامش كه طلاق نميگيرند!! حتماً بايد يا اختلافي پيش بيايد و زندگي از هم بپاشد ، يا زن به مرد فشار روحي و رواني بياورد ، يا بدتر از همه ، مردي همينطور دلبخواهي هوس كند زنش را طلاق بدهد! غير از اين حالات كه دارند زندگيشان را ميكنند و حق طلاق به دردي نمي خورد. پس اينجا هم حق مرد فقط در زمان جدايي ، دلخوري ، يا همراه با بي توجهي به نظر زن و شكستن دل او انجام خواهد شد

3 - حق خرج زن از منزل
اينجا هم اگر مخاطب ما يك مرد عاقل و فهميده باشد ، كنترل همسرش بخاطر خطرات خواهد بود. مثلاً همسرش مي خواهد ساعت 11 شب براي خريد برود به او ميگويد نه تو نرو نصف شب است و خطر دارد. خودم مي روم و برايت خريد ميكنم. اما اگر زن بخواهد كاري معقول انجام بدهد ، مثلاً به دانشگاه برود ، به محل كار برود ، براي خانه خريد كند و شرايط اينها را هم رعايت كند ، هيچ مرد عاقلي كه قصد آزار نداشته باشد ، زن را منع نخواهد كرد. اما اگر مردي تعصب بيجا داشته باشد و يا مشكل رواني داشته باشد ، آن وقت است كه اين حق به دردش ميخورد. البته منكر نميشوم كه همين حرف شنوي زن از شوهر براي مرد لذت بخش است ، اما آنچنان چيز شاخي نيست كه آن را به عنوان يك حق عظيم بولد كنيم. بلكه به عنوان وظيفه اي بزرگ براي زن قابل بولد شدن است نه به عنوان حق مرد

4 - حق ازدواج مجدد و دائم
اين تنها حقي است كه در آن براي مرد لذت وجود دارد و از طرفي هيچ سودي هم براي زن ندارد. اما اين حق هم با دلخوري خانمها همراه است و بيشتر زنها (شايد 90 درصد آنها) از اين عمل مرد ناراحت خواهند شد و زندگي مرد به مشكل بر خواهد خورد. البته سطح برخورد خانمها متفاوت است ولي تقريباً همهء آنها لااقل ديگر شوهر را آنچنان تحويل نخاهند گرفت و حتي دعوا راه مي اندازند و طلاق مي خواهند

نتيجه اينكه هيچ حقي براي مرد همراه با شيريني و لذت نيست و تمام حقوقي كه براي او وجود دارد يا ذاتاً يا عرضاً همراه با دلخوري و جدايي خواهد بود
از آن طرف براي زن نيز در مواردي همينطور است. الان اگر زني بگويد من در خانهء شوهر كار نخوام كرد ، هيچكس به او حق نمي دهد و شوهرش با او بد خواهد شد
يا اگر زني بگويد مهريه ام را در ابتداي ازدواج مي خواهم ، حتي خانوادهء خودش نيز با او برخورد خواهند كرد

حالا صحبت من دو بخش است:

1 - براي مرد بخشي از حقوقش ذاتاً فقط در زمان طلاق و جدايي و يا همراه با دلخوري قابل حصول است. مثل حق طلاق و حق هماخوابي با اجبار
اما براي خانمها هيچ حقي بطور ذاتي همراه با دلخوري نيست (تا جايي كه من مي دانم)

2 - هم براي مرد و هم براي زن ، بخشي از حقوقشان بطور عارضي همراه با دلخوري است
اين حقوق نيز خودشان دو گروه هستند. گروهي كه فرهنگ جامعه آنها را بد ميشمارد ، گروهي كه خود زن و مرد احساس كرده اند بد است يا كاربرد ندارد

در نهايت فقط يك بخش از اين حقوق كه فرهنگ جامعه آنها را بد معرفي كرده را مي توان جدا كرد و گفت ايراد از فرهنگ جامعه است
اما حقوقي كه ذاتاً در حال آرامش قابل دست يابي نيستند
و حقوقي كه عدم تمايل از سوي خود زن و مرد بر آنها عارض شده و كسي تمايل به اجراي آنها ندارد
اينها بنده را فقط به يك پاسخ مي رسانند: "ناكارآمدي"

شبـنم;878681 نوشت:
سلام
خانم یارب دارید از محالات حرف میزنید!!!!!
لطفا متن رو خودتان دوباره بخونید
قصد توهین ندارم فقط مثال میزنم چنین زنی خیلی ببخشید احتمالا یه تختش کمه !!!!
زنی که به راحتی زندگیش رو دو دستی تقدیم دیگران میکنه و هیچ ارزشی هم برای حریم خصوصی خانواده اش قائل نیست دیگه زن زندگی نیست داره زندگیش رو حراج میکنه
این دیگه چه تفسیری است هر چند با صیغه موافق نیستم ولی اونم شرایطی داره اینطوری نیست اقا هر لحظه به سرش بزنه دست یکی رو بگیره بیاره خونه
خانم هم براشون کف بزنن
محیط چنین زندگی رو چطور میشه برای بچه ها و فرزندان آن خانواده تصور کرد !!!!!!!

سلام علیکم
باعرض ادب و احترام به محضر شما

نه خواهر عزیزم!! مطمین باشید زن و مرد مومنه کاملا سعادت خود و فرزندان را در نظر دارند،زنی که میداند همسرش به متعه نیاز دارد حتی اگر شده فرزندان را به پارک ببرد میبرد تا همسرش از گناه محفوظ بماند!!

چیزی که رضای الهی در آن باشد انسان را به سعادت میرساند مطمین باشید
از طرفی مرد مومن اگر بخواهد صیغه کند وقتی فرزندان خانه است مطمین باشید تمام اینها را مد نظر دارد!

اینها محالات نیست خواهرم! آنقدر اسلام حقیقی پیاده نشده است،اینقدر من نوعی مسلمان واقعی نبوده ام،آنقدر فلان آقا حقیقی مسلمان نبوده است که اگر کسی بخواهد واقعی مسلمان باشد انگار دارد غیر طبیعی رفتار میکند
یک سوال:
از نظر خیلی ها خانمی که نمیتواند ببیند همسرش زنی راصیغه کند علتش این است که عاشق شوهرش است ،غیر از این است؟!
حال این چه عشقی است که زنی که شوهرش به صیغه نیاز دارد و زن هم این را میداند اماحاضر است شوهرش زجر بکشد اما نرود صیغه کند؟!! اگر واقعا عاشقش است چرا مانع به آرامش رسیدن شوهرش میشوذ؟!

اصلا عشق معنایش چیست؟ در بند کشیدن طرف؟!! آیا اینگونه زندگی عاشقانه و معنوی است؟!

یازهراسلام الله علیها

[="Tahoma"]

Reza-D;878675 نوشت:
علي جان صحبت من هم اين بود كه شيريني زندگي در عدم اجراي اينهاست

شیرینی زندگی در عدم اجرای آنهایی است که خود شارع یا به نحو کراهت یا به نحو حرمت عدم اجرای آنها را مطلوب می داند
مثلا همین حق طلاق که مثال زدید یعنی از دید شما باید اسلام دستور می داد که حرام است مرد زنش را طلاق دهد و اگر طلاق داد حاکم جامعه اسلامی او را شلاق بزند و در آخرت هم به عذاب الیم دچار می شود؟!
انتقادی که خود شما داشتید این بود که قوانین خشک و بی روح مانع از زندگی شیرین می شود و قوانین شبیه چماق خواهد بود که این باز از آن نوع اول بدتر است که مرد مجبور می کند در زندگی بماند! به قول شما پس احساس یک مرد چه می شود که باید مجبور باشد در یک زندگی بماند و حق طلاق نداشته باشد!
شما اگر می گویید این حکم طلاق که مکروه است فلان مشکل را دارد بدیل آن را هم بفرمایید که به جای آن مثلا چه حکمی می آمد.

Reza-D;878675 نوشت:
متوجه منظورم شديد برادر؟
حقوق زماني شيرين است كه لذت بخش باشد

واقعا متوجه نمی شوم که مثلا چرا مهریه که حق زن است فکر می کنید پرداختش در اول ازدواج به همسر لذت بخش نیست؟ (منظور مهریه ای است که مطلوب اسلام است که کمتر از مهر السنه باشد نه مهریه ای که مطلوب اسلام نیست و عاقبتش زندانی شدن زوج است) یا مثلا نفقه ای که زن دریافت می کند و سایر احکام.
یا مثلا تعدد زوجاتی که مطلوب اسلام است که مرد در صورت رعایت عدالت که بتواند دو زندگی را اداره کند و از هیچ کدام برای دیگری کم نگذارد بگوییم این لذت بخش نیست!!! واقعا برای من قابل درک نیست!
البته صحبت ما ناظر به احکام اسلام با توجه به مستحبات و مکروهات آن است.

Reza-D;878675 نوشت:
مي بيني برادر كه در حالت دوم هم هر كدام حقوقي دارند اما حقوقي كه بيشتر شبيه به چماق است!
چماقي براي اعمال فشار بر طرف مقابل! به نظرم قوانين اسلامي در ازدواج نيز بيشتر شبيه به همين چماق است ، تا حقوقي لذت بخش و براي ايجاد عشق

صرف نظر از اینکه این دو مثالی که زدید حالت اغراق گونه داشت و قابل تطابق بر زندگی مشترک و قوانین مربوط به آن نیست و احکام ازدواج در اسلام چنین نیست که حالت چماق باشد بلکه دیگران آن را چماق کرده اند مثلا همین مهریه و حق طلاق و ... کجا در اسلام اینگونه مطرح شده که الان اجرا می شود؟ اینکه ما بیاییم برای خودمان احکام را مطابق میلمان اجرا کنیم نه آنگونه که مد نظر شارع بوده بعد بیاییم بگوییم چرا احکام اینگونه است؟ اینجا ارتباطی به اسلام ندارد چون اصلا چنین چیزی مد نظر اسلام نبوده.
اما از نظر بنده هر دوی این قوانین (که مثال زدید) اگر بخواهند در زندگی مشترک پیاده شوند دارای نقض هستند ضعف قوانین دوم واضح است اما ضعف قوانین اول به این است که شرایط مطلوب و ایده آل آنهم فقط در روی کاغذ را در نظر گرفته است در حالی که زندگی دارای فراز و نشیب و اختلافاتی خواهد بود در این اختلافات دیگر حقوقی لذت بخش و عشق به معنای اشتباهش کارساز نیست!
مثلا همین تعدد زوجات اگر واقعا زنی عاشق همسرش باشد و ببینید که همسرش نیاز به ازدواج دارد اگر واقعا او را دوست دارد نه برای خود زن (که اینجا به شوهرش عشق ندارد بلکه زنی خودخواه و انحصار طلب است که از حسادتش شوهر را فقط برای خودش می خواهد اینجا با تعدد زوجات مخالف است) اما اگر عشق به شوهرش ماورای این خود خواهی ها و حسادت ها است حقیقتا شوهرش را دوست دارد اینجا دوست داشتن شوهر را هم بر خودش مقدم می دارد و به ازدواج دوم راضی می شود حالا عشق به خدا و رضایت به ازدواج مجدد برای رضای خدا را اصلا مطرح نکردم که آن بحثی دیگر است فقط از دید همین عشقی که شما مطرح کردید صحبت شد!) پس قوانین اسلام هم تعارضی با ایجاد عشق ندارد البته عشق حقیقی و واقعی مد نظر است!

Reza-D;878685 نوشت:
- حق ازدواج مجدد و دائم
اين تنها حقي است كه در آن براي مرد لذت وجود دارد و از طرفي هيچ سودي هم براي زن ندارد. اما اين حق هم با دلخوري خانمها همراه است و بيشتر زنها (شايد 90 درصد آنها) از اين عمل مرد ناراحت خواهند شد و زندگي مرد به مشكل بر خواهد خورد. البته سطح برخورد خانمها متفاوت است ولي تقريباً همهء آنها لااقل ديگر شوهر را آنچنان تحويل نخاهند گرفت و حتي دعوا راه مي اندازند و طلاق مي خواهند

شهید مطهری در کتاب نظام حقوق زن در اسلام مطلبی دارند که تعدّد زوجات جزء حقوق زن است و تعدد شوهر نه جزء حقوق مرد است و نه حقوق زن، بلکه بر خلاف مصالح زن و مرد است.(نظام حقوق زن در اسلام، ص 353)
در واقع تعدد زوجات و ازدواج موقت جزء حقوق بانوان می باشد یعنی زن دوم و سوم و چهارم هم حق دارند شوهر داشتنه باشد و همچنین جزء حقوق زن که همسر موقت می شود است که از طریق مشروع به نیاز های خود پاسخ دهد.
پس نمی توان تعدد زوجات و ازدواج موقت را صرفا جزء حقوق مرد به حساب آورد (در سطح اجتماع) اما در سطح خانوده بین زن و شوهر مرد می تواند از آن حقوق بانوان دیگر برای داشتن شوهر استفاده کند.

و اینکه همسر اول چگونه با حقوق زنان دیگر در بهره مندی از شوهر برخورد می کند مطلبی است که اسلام هم برای آن راهکار دارد.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

Reza-D;878685 نوشت:
1 - براي مرد بخشي از حقوقش ذاتاً فقط در زمان طلاق و جدايي و يا همراه با دلخوري قابل حصول است. مثل حق طلاق و حق هماخوابي با اجبار
اما براي خانمها هيچ حقي بطور ذاتي همراه با دلخوري نيست (تا جايي كه من مي دانم)

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

اینگونه نیست که طلاق الزاما در موقع مناقشه باشد ممکنه در مواقعی طلاق به دلیل مصلحتی صورت بگیرد(که البته باید بررسی کرد که این دلیل خوب است یا می شود؟) به طور مثال در ایام جنگ و یا زمانی که مرد بیش از 4 ماه قصد سفر دارد و برای زن امکان سختی دارد و مرد تصمیم به طلاق می گیرد!(که الزمی نیست که حتما مناقشه یا مشکلی داشته باشند.)

در مورد خروج هم اگر لذت مدیریت و غلبه رو درک کنیم(در اینجا به بیماری بودن یا نبودن این حس مطرح نمی کنیم و جایگاهش در انجمن اخلاق است) می بینیم برای بعضی مردان هم لذت بخش است!(البته اگر بپذیریم داشتن حق=با لذت باید باشد.)

در مورد خانم ها شما مطمئنید همه خانم ها از گرفتن مهریه ونفقه لذت می برند؟ یا خوششان میاد با ماشین و امثالهم زندگی کنند؟

در روابط هم کراهت زن ممکنه از روی خستگی و یا کار های غیر ضروری باشد که خب الزاما به معنی راضی یا ناراضی بودن نیست.

حق بنظر من الزاما به معنا لذت بردن نیست
چرا که یکی ممکنه در اثر سختی زندگی تمایل به مرگ داشته باشد و بخواهد خودکشی کند اما حق حیاتی که دارد نمی تواند و اجازه ندارد خودش رابکشد(و باید زندگی کند هرچند دوست نداشته باشد.)
یا علی[/]

یارب;878686 نوشت:
زنی که میداند همسرش به متعه نیاز دارد حتی اگر شده فرزندان را به پارک ببرد میبرد تا همسرش از گناه محفوظ بماند!!
همسر من هيچ وقت چنين حرفي به من نزد و در طول مدت بيماريش هرگز به من نگفت ، با اين حال نه تنها ازدواج موقت نكردم ، كه تمام توانم را براي درمان بيماريش گذاشتم
خدا مي داند اگر اين جملات را به من مي گفت برايش چه مي كردم!

برادري كوچك تر از خودم دارم يك بار حرف جالبي زد. ايشان گفتند:
"خيلي به خانمهاي فاميل دقت كرده ام
بعضي از آنها خيلي دنبال احياي حقوق خود هستند و با حقوق مردها مخالفت مي كنند
ولي بعضي ديگر بجاي آنكه دنبال حقوق خود باشند ، مدام دور شوهرشان تاب ميخورند و سعي مي كنند به هر قيمتي نظرش را جلب كنند

برايم جالب بود كه گروه دوم خيلي بيشتر به حقشان مي رسند و زندگي هاي موفق تري دارند!
تقريباً نديده ام شوهرهاي اين خانمها به فكر زن ديگري باشد

اما گروه اول معمولاً زندگي هايي پر از تنش دارند و اكثراً شوهرشان دنبال همان چيزي ميرود كه خيلي ازش بدشان ميايد ، يعني زني ديگر"


علــی;878687 نوشت:
بفرمایید که به جای آن مثلا چه حکمی می آمد
چشم ، در اولين فرصت عرض ميكنم

رستگاران;878691 نوشت:
اینگونه نیست که طلاق الزاما در موقع مناقشه باشد
من هم چنين چيزي نگفتم
عرض كردم ذات اين حق در خودش است. يعني مرد حق جدايي دارد كه به ذات خوشايند نيست

رستگاران;878691 نوشت:
در مورد خروج هم اگر لذت مدیریت و غلبه رو درک کنیم
من هم عرض كردم تا حدودي آن را قبول دارميك
بار ديگر توضيحاتي كه روبروي هر حكم نوشتم را بخوانيد لطفاً

رستگاران;878691 نوشت:
در مورد خانم ها شما مطمئنید همه خانم ها از گرفتن مهریه ونفقه لذت می برند؟
در همان پست عرض كردم كه بطور كلي (مصاديقش بحثش جداست) خانمها هم از برخي حقوق خود يا ناراضي هستند يا كاربردي برايشان ندارد

رستگاران;878691 نوشت:
حق بنظر من الزاما به معنا لذت بردن نیست
اين هم ديدگاه با ارزشي است كه جاي بررسي دارد
بنده هم حرف هايي در اين رابطه دارم

علــی;878687 نوشت:
مثلا همین تعدد زوجات اگر واقعا زنی عاشق همسرش باشد و ببینید که همسرش نیاز به ازدواج دارد اگر واقعا او را دوست دارد نه برای خود زن (که اینجا به شوهرش عشق ندارد بلکه زنی خودخواه و انحصار طلب است که از حسادتش شوهر را فقط برای خودش می خواهد اینجا با تعدد زوجات مخالف است) اما اگر عشق به شوهرش ماورای این خود خواهی ها و حسادت ها است حقیقتا شوهرش را دوست دارد اینجا دوست داشتن شوهر را هم بر خودش مقدم می دارد و به ازدواج دوم راضی می شود حالا عشق به خدا و رضایت به ازدواج مجدد برای رضای خدا را اصلا مطرح نکردم که آن بحثی دیگر است فقط از دید همین عشقی که شما مطرح کردید صحبت شد!) پس قوانین اسلام هم تعارضی با ایجاد عشق ندارد البته عشق حقیقی و واقعی مد نظر است
با سلام وعرض ادب

بزرگوار چرا فکر میکنید مخالفت ما خانمها فقط وفقط از روی حسادته ؟

من یکی هیچوقت پیش اون همسر نمیمونم که بخوام حسادت هم بکنم !اصلا طلاق میگیرم!اگه من رو دوست داشت که نمیرفت

با یه خانم دیگه ازدواج کنه!کلا از نظر شما ،عشق به چی میگن ؟مگه غیر اینه که عشق باید دو طرفه باشه؟

والا اگر خدا وند نگفته بود مردا حق چند همسری دارن ،محال بود این قانون چند همسری رو قبول کنم.

چرا فکر میکنید ما خانمها غیرت نداریم ؟

شبـنم;878676 نوشت:
دیدید جناب رضا اخری شماها هم پی به ماهیت برخی احکام بردید
چقدر گفتیم و گوش نکردید happy
به نظر من بیاید بپذیریم همون حقوق بشر عالیه خودمون رو خلاص کنیم

با سلام
خانم دقت کنید, جناب رضا در سوالی که پرسیده اند خواسته اند نظر این کاربر را بدانند و گفته اند کاری به احکام نداریم به همین خاطر هستش نه اینکه کلا بخواهند احکام را بگذارند کنار.

آیا واقعا حقوق بشر عالی هستش؟ آیا واقعا اگر به حقوق بشر اکتفا کنیم خلاص می شویم؟
خب کفار خیلی بهتر از بقیه ادعای حقوق بشر دارند و فقط برای اتفاقاتی که در اطراف خودشان میفتد واکنش نشان می دهند!
در ماجرای غم انگیز منا, حدود یکی دو سال بمباران یمن, به دنبال آن مسائل سوریه و عراق و ... و تقویت داعش, به دنبال آن حمایت از اسرائیل جنایتکار و ... . آیا در این مسائل دیده اید که یک صدایی از این ها در بیاید؟؟؟ به قول رهبر انقلاب اسلامی, سکوت مرگ :-$ گرفته اند. یا شجره خبیثه ملعونه با پول, دهان دبیر کل رو سیاه سازمان ملل و به دنبال آن خود سازمان ملل را بسته است!!!

خب به نظرتان اسلام که جنایات (چه در اروپا چه در کشور مسلمان) رو محکوم می کند بهتر است یا به اصطلاح حقوق بشر که برای این همه جنایات ساکت می ماند و برای قضیه یک حیوان(منظور این نیست که این موضوع بی اهمیت هست) سر و صدا می کند؟؟؟!!!

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

همای رحمت;878695 نوشت:
من یکی هیچوقت پیش اون همسر نمیمونم که بخوام حسادت هم بکنم !اصلا طلاق میگیرم!اگه من رو دوست داشت که نمیرفت

با یه خانم دیگه ازدواج کنه!

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

فکر کنید ببینید دوست دارید که شوهرتان شما را به زنا بکشاند؟(مبتلا به زنا کند؟)
یا شما دوست دارید همسرتان زنا کند؟[/]

رستگاران;878699 نوشت:
فکر کنید ببینید دوست دارید که شوهرتان شما را به زنا بکشاند؟(مبتلا به زنا کند؟)
یا شما دوست دارید همسرتان زنا کند؟

با سلام وعرض ادب

بزرگوار اگه مطمئن بشم همسرم رو میخوام به گناه بکشونم خب معلومه ،اجازه میدم ولی دیگه من ،اون زن قبلی نیستم!

همای رحمت;878695 نوشت:
با سلام وعرض ادب
بزرگوار چرا فکر میکنید مخالفت ما خانمها فقط وفقط از روی حسادته ؟
من یکی هیچوقت پیش اون همسر نمیمونم که بخوام حسادت هم بکنم !اصلا طلاق میگیرم!اگه من رو دوست داشت که نمیرفت
با یه خانم دیگه ازدواج کنه!کلا از نظر شما ،عشق به چی میگن ؟مگه غیر اینه که عشق باید دو طرفه باشه؟
والا اگر خدا وند نگفته بود مردا حق چند همسری دارن ،محال بود این قانون چند همسری رو قبول کنم.
چرا فکر میکنید ما خانمها غیرت نداریم ؟

سلام
غیرت ورزی روا نیست مگر برای مردان و اما غیرت زنان در حقیقت حسادت است و چون غیرت تنها مخصوص مردان است به همین دلیل خداوند بر زنان جز شوهرشان را حرام كرده است ولی بر مردان چهار زن را حلال نموده است. و خداوند كریم تر از آن است كه از سویی به زن غیرت بدهد و از سوی دیگر برای مرد سه زن دیگر را علاوه بر آن زن حلال كند!
الكافی ج 5 ص 505 ح1

غَیْرَةُ النِّسَاءِ الْحَسَدُ وَ الْحَسَدُ هُوَ أَصْلُ الْكُفْرِ إِنَّ النِّسَاءَ إِذَا غِرْنَ غَضِبْنَ وَ إِذَا غَضِبْنَ كَفَرْنَ إِلَّا الْمُسْلِمَاتُ مِنْهُنَّ
غیرت زنان حسد است و حسد ریشه كفر است.زنان وقتی غیرت می ورزندخشمگین می شوند و وقتی خشمگین شدند كفران می ورزند مگر زنان مسلمه!

ازدواج با خانم دیگر به این معنا نیست که همسر اول را دوست نداشته یا مثلا دوست داشتن سقفی دارد که اگر به میزان عدد 100 همسر اول را دوست داشت با همسر دوم ازدواج کرد این نصف شود 50 عدد همسر اول را دوست داشته باشد و 50 عدد همسر دوم! نه آن 100 ابتدایی سرجای خودش است و در کنار خانم اول یک خانم دیگر را هم دوست دارد اینجاست که زن تحمل ندارد که شوهرش کس دیگری را دوست داشته باشد با اینکه یقین دارد که اینگونه نیست که دوست داشتن نصف شود اما نمی توان تحمل کند که شوهرش آن زن را دوست داشته باشد و ریشه این چیزی جز حسادت نیست!
مثلا مردی فرزندی دارد که او را بسیار دوست دارد فرزند دوم که به دنیا می آمد به هیج وجه دوست داشتن او نسبت به فرزند اولش کم نمی شود بلکه فرزند دوم هم در کنار او دوست دارد اما اینجا فرزند اول احساس حسادت می کند مشابه همان تعدد زوجات! آیا عشق و محبت به فرزند اول یعنی انسان فقط باید یک فرزند داشته باشد؟

اگر هم واقعا کسی عاشق شوهرش است نباید آخرت شوهرش را خراب کند که به گناه کشیده شود اما جلوی ازدواج شرعی همسرش که مانع از به حرام افتادن او می شود را بگیرد! این چه نوع عشقی است؟!

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

همای رحمت;878700 نوشت:
بزرگوار اگه مطمئن بشم همسرم رو میخوام به گناه بکشونم خب معلومه ،اجازه میدم ولی دیگه من ،اون زن قبلی نیستم

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ور حمه الله وبرکاته
خب همین بله نیستید!
اگر مردتون مرد باشه و اخلاقش خوب(شرایط اخلاقی حسنه) این احتمال رو نمی دید بیشتر به شما عشق بورزه؟
چون درکش کردید؟
کدوم تاثیرش عمیق تره درک ظاهری یا رفتاری؟[/]

علــی;878701 نوشت:
غیرت ورزی روا نیست مگر برای مردان و اما غیرت زنان در حقیقت حسادت است و چون غیرت تنها مخصوص مردان است به همین دلیل خداوند بر زنان جز شوهرشان را حرام كرده است ولی بر مردان چهار زن را حلال نموده است. و خداوند كریم تر از آن است كه از سویی به زن غیرت بدهد و از سوی دیگر برای مرد سه زن دیگر را علاوه بر آن زن حلال كند!
الكافی ج 5 ص 505 ح1

خیر بزرگوار خانمها خیلی خوب هم غیرت دارن!

منتها خداوند خودش فرموده در این مورد غیرت نداشته باشید برای همین هم ما نمیتونم حرفی بزنیم !

علــی;878701 نوشت:
اگر هم واقعا کسی عاشق شوهرش است نباید آخرت شوهرش را خراب کند که به گناه کشیده شود اما جلوی ازدواج شرعی همسرش که مانع از به حرام افتادن او می شود را بگیرد! این چه نوع عشقی است؟!

گفتم اگه بدونم میخواد به گناه کشیده بشه !به ایشون اجازه میدم همسر دیگه ای بگیره ولی دیگه واسه ی من شوهر نمیشه!

رستگاران;878684 نوشت:
بسم اله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ور حمه الله وبرکاته

می خواهید بدانید زن حقیقی و مرد حقیقی کیست؟
زندگی حضرت زهرا(س) و حضرت امیرالمومنین(ع) را بخوانید!
زندگی حضرت رسول الله (ص) و حضرت خدیجه کبری(س) را بخوانید.

همین.


سلام بنده
بنده زندگی اینان رو دیدم که این رو گفتم
تو زندگی حضرت زهرا و حضرت خدیجه اگر شما هوو و زن صیغه ای برای شوهرانشان پیدا کردید من حرفم رو پس میگیرم.

یارب;878686 نوشت:
نه خواهر عزیزم!! مطمین باشید زن و مرد مومنه کاملا سعادت خود و فرزندان را در نظر دارند،زنی که میداند همسرش به متعه نیاز دارد حتی اگر شده فرزندان را به پارک ببرد میبرد تا همسرش از گناه محفوظ بماند!!

خانم یارب عزیز باور کنید حرفهای من به حقیقت نزدیکتره تا حرف شما
اسلام حقیقی اگر چیزیی است که شما میگوید چرا انقدر دست نیافتنی و غیرواقعی است که هیچ کسی حاضر به پیاده کردن آن در زندگیش نیست !!!!!
از ابتدای اسلام تاکنون هیچ زنی با این احساسی که شما میگید یافت نشده

[="Tahoma"]

شبـنم;878704 نوشت:
سلام بنده
هم زندگی اینان رو دیدم که این رو گفتم
تو زندگی حضرت زهرا و حضرت خدیجه اگر شما هوو و زن صیغه ای برای شوهرانشان پیدا کردید من حرفم رو پس میگیرم.

سلام
یادتان نمی آید در این تاپیک زیر با هم بحث داشتیم و ثابت شد که تعدد زوجات سیره اکثیر انبیاء و امامان معصوم است؟ تعدد زوجات و ازدواج موقت هم به کنار ائمه معصومین حتی کنیز نیز داشتند!
مجددا بحث هایی که در این تاپیک شد را بخوانید:
چرا پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) در زمان همسر اولشان ازدواج مجدد نکردند اما امامان دیگر ازدواج کردند؟

رستگاران;878702 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ور حمه الله وبرکاته
خب همین بله نیستید!
اگر مردتون مرد باشه و اخلاقش خوب(شرایط اخلاقی حسنه) این احتمال رو نمی دید بیشتر به شما عشق بورزه؟
چون درکش کردید؟
کدوم تاثیرش عمیق تره درک ظاهری یا رفتاری؟

مگه میشه کسی ادعای عاشقی داشته باشه،(از لحاظ شرعی نمیگم)بعد به عشقش خیانت کنه ،بعد بیاد باز بگه من هنوز همون

عاشقم؟

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

شبـنم;878704 نوشت:
تو زندگی حضرت زهرا و حضرت خدیجه اگر شما هوو و زن صیغه ای برای شوهرانشان پیدا کردید من حرفم رو پس میگیرم.

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله و برکاته

http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=92971
شما نگاه کنید حضرت زهرا(س) در وصیتشان به امیر المومنین(ع) چه گفته اند (به استناد تبیان و البته برای بررسی دقیق سندی می شود به گروه مربوطه رجوع کرد)

خودشان گفتند همسر بگیر!

اینم للیکن از خود انجمن
http://www.askdin.com/showthread.php?t=5065&p=24128&viewfull=1#post24128

در مورد ام المومنین حضرت خدیجه کبری(س) و معرفی اشان لینک زیر و قرار می دهم
www.hawzah.net/fa/occation/view/70106/سال-روز-وفات-حضرت-خدیجه-(س)

و همین طور تعدد زوجات معصومین (ع) گواه بر سبک زندگی خواهد بود.[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

همای رحمت;878708 نوشت:
مگه میشه کسی ادعای عاشقی داشته باشه،(از لحاظ شرعی نمیگم)بعد به عشقش خیانت کنه ،بعد بیاد باز بگه من هنوز همون

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
اگر بخواهیم این استدلال رو بپذیریم باید بپذیریم که بعد مرگ هم ازدواج نکند که این به دلیل وجود برترین برهان و سیره اینگونه نیست که در زندگی حضرت رسول الله(ص) و امیرالمومنین(ع) عشقی و علاقه و ارادتی که ایشان به همسرانشان حضرت خدیجه(س) و حضرت زهرا(س) داشتند انکار و تکرار شدنی نیست.

یا یک سیره دیگر سیره حضرت ابراهیم(ع) هست که در قران هم الگوی حسنه معرفی شدند.[/]

همای رحمت;878708 نوشت:
مگه میشه کسی ادعای عاشقی داشته باشه،(از لحاظ شرعی نمیگم)بعد به عشقش خیانت کنه ،بعد بیاد باز بگه من هنوز همون
عاشقم؟

زنی از شوهرش می پرسد چگونه شما مردان می توانید همزمان عاشق چهار زن باشید!
می گوید همانگونه که شما همزمان عاشق چند فرزند خود می شوید!

شهید مطهری در کتاب نظام حقوقی زن در اسلام در پاسخ به این شبهه می فرمایند:
"به عقیده ما در این میان قدری اغراق و جود دارد که روح ازدواج عاطفه و احساسات است و هم راست است که احساسات قلبی در اختیار آدمی نیست . اما اینکه گفته شود احساسات قابل تقسیم نیست یک تخیل شاعرانه ، بلکه یک مغالطه است، سخن در ظرفیت روح بشر است. مسلماً روح آدمی آنقدر ضعیف و محدود نیست که نتواند دو علاقه را در خود جای دهد . پدری صاحب ده فرزند می شود وهر ده نفر را تا حد پرستش دوست دارد.و برای هم آنها فداکاری می کند"

Reza-D;878617 نوشت:
اين فرمايش شما مثل اين است كه بگوئيم يكي از حقوق زن اين است كه شوهرش او را حلق آويز نكند!
بعد بگوئيم مي بيني در برخي جوامع مردها زنشان را حلق آويز مي كنند؟ خدا اين حق را به زن داد تا جلوي اين كار را بگيرد!

با سلام
قیاس مع الفارق است.

Reza-D;878617 نوشت:
ولي سوال اينجاست كه زن چرا بايد بر خلاف طبيعتش عمل كند؟1 - يا شوهر او را آزار مي دهد و زن را به خودش بي ميل كرده
2 - يا زن قصد تخريب زندگي (به هر دليلي) را دارد

مورد سوم را فراموش کردید که بگویید : تغییر فرهنگ زندگی. این عامل به نظر من خیلی مهم تر است گای برخی به عنوان دانایان کل می خواهند برای بشر تصمیم گیری کنند و به او برنامه دهند می آیند انسان ها را از مسیر اصلی خود خارج می کنند و خدا برای این که انسان ها از مسیر خود خارج نشوند برنامه ارائه می کند حکم می دهد حق و تکلیف مشخص می فرماید.
الان ببینید فرهنگ غرب زده کنونی حق زنان را در دین اسلام تضییع شده می پندارد و برای آن تبصره و ماده تعیین می کند و کمیسیون احقاق حقوق زنان تشکیل می دهد این مورد غلبه فرهنگی از آن دو موردی که نام بردید کپمهم تر است.

Reza-D;878617 نوشت:
ر هر دوي موارد بالا زن از خواست شوهر امتناع خواهد كرد و اين ربطي به وجود يا عدم وجود الزام ندارد
مگر الان كه اين قانون وجود دارد ، ديگر هيچ زني سرپيچي نمي كند؟!شايد پاسختان اين باشد كه حق مرد همين جا خودش را نشان ميدهد چون در هر صورتي حتي اگر مرد ظلمي در حق زن كرده باشد ، زن بايد با او همبستر بشود!
خب باز هم مي رسيم به همان حرفي كه ابتدا زدم. مرد تنها و تنها و تنها در حال طلاق ، دلخوري و ناراحتي مي تواند به حقوقش برسد!

بنا بر فرض این که مورد سوم را در نظر نگیریم می آیم سراغ این دو :
اول این که باید دو بحث وجود حق و استیفای آن را از هم جدا کرد :
آیا مرد حق مطالبه جنسی دارد و زن وظیفه تمکین دارد یا نه؟
بله
آیا این حق به نفع مرد هست یا نه؟
بله
اما در مرحله سوم آیا اگر زن سرپیچی کرد چه سازو کاری برای استیفای این حق برای مرد گذاشته شده است بحث دیگری است که اصلا خارج از بحث ماست .
این حق هم می تواند مثل همه حقوق دیگر راهکارهایی برای استیفا داشته باشد به قوت یا ضعف. پس حق ثابت است.
(مورد بحث ما نیست اما توضیح مختصری می دهم)
در مورد عدم تمکین برای مرد ساز و کارهایی معین شده است که به درجه شدیدی تر می شود قهر، تنبیه، قطع نفقه، مراجعه به حاکم شرع، طلاق.
این که مرد نمی تواند زن را مجبور به تمکین کند در همه تضییع ها لحاظ شده است مثلا ببینید در شرط ضمن عقد آیا حق و تکلیف می آورد یا نه؟
بله . اما آیا این حق و تکلیف مانع از سر پیچی هم می شود یا نه؟ اصلا همه قرار داد ها این گونه است .
خدا از لحاظ شرعی حکمی قرار می دهد که این سرپیچی را حرام می کند و فرد خاطی مرتکب حرام شده است اما در بیرون از آن موضوع هم مواردی را برای استیفا قائل شده است.
مثلا در شرط ضمن عقد زن که شرط می کند که مرد ازدواج مجدد نداشته باشد . این شرط الزام آور و تخطی از آن برای مرد حرام است اما آیا اگر مرد تخطی کرد و رفت زن دیگری گرفت چه؟؟
این عقد جدید مرد سرجای خود باقی است و فقط مرد گناه کرده است و زن هم حق طلاق نخواهد یافت .
پس باید یک سازکار بیرونی برای استیفای آن طراحی شده باشد(که در عقد نامه ها شرط توکیل در طلاق در این مورد را آورده اند)
پس به این بهانه که اگر زن تمکین نکرد حق منتفی است نمی توان وجود کلی حق را منتفی دانست.

علــی;878711 نوشت:
زنی از شوهرش می پرسد چگونه شما مردان می توانید همزمان عاشق چهار زن باشید!
می گوید همانگونه که شما همزمان عاشق چند فرزند خود می شوید!

شهید مطهری در کتاب نظام حقوقی زن در اسلام در پاسخ به این شبهه می فرمایند:
"به عقیده ما در این میان قدری اغراق و جود دارد که روح ازدواج عاطفه و احساسات است و هم راست است که احساسات قلبی در اختیار آدمی نیست . اما اینکه گفته شود احساسات قابل تقسیم نیست یک تخیل شاعرانه ، بلکه یک مغالطه است، سخن در ظرفیت روح بشر است. مسلماً روح آدمی آنقدر ضعیف و محدود نیست که نتواند دو علاقه را در خود جای دهد . پدری صاحب ده فرزند می شود وهر ده نفر را تا حد پرستش دوست دارد.و برای هم آنها فداکاری می کند"

خب بزرگوار پس ما (خانمها )هم میتونیم چند مرد اختیار کنیم دیگه (نعوذ باالله)طبق این فرمایشتون!

رستگاران;878710 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
اگر بخواهیم این استدلال رو بپذیریم باید بپذیریم که بعد مرگ هم ازدواج نکند که این به دلیل وجود برترین برهان و سیره اینگونه نیست که در زندگی حضرت رسول الله(ص) و امیرالمومنین(ع) عشقی و علاقه و ارادتی که ایشان به همسرانشان حضرت خدیجه(س) و حضرت زهرا(س) داشتند انکار و تکرار شدنی نیست.

یا یک سیره دیگر سیره حضرت ابراهیم(ع) هست که در قران هم الگوی حسنه معرفی شدند.

والا از نظر من اگه کسی ادعای عاشقی

داره ،نمیتونه با فرد دیگه ای ازدواج کنه!(خانمها رو میگم ).ولی در مورد آقایون چون حضرت فاطمه (س)بعد از مرگش

توصیه ی ازدواج به حضرت علی (ع) فرموده خب من هم به همسرم همچین اجازه ای دادم.

[="Tahoma"]

همای رحمت;878714 نوشت:
خب بزرگوار پس ما (خانمها )هم میتونیم چند مرد اختیار کنیم دیگه (نعوذ باالله)طبق این فرمایشتون!

نقل قولی از شهید مطهری:
شکل دیگر چند همسری چند شوهری است، یعنی اینکه یک زن در آن واحد بیش از یک شوهر داشته باشد.ویل دورانت می گوید: «این کیفیت در قبیله تودا و بعضی از قبایل تبت قابل مشاهده است » .
در صحیح بخاری از عایشه نقل می کند که:
«در جاهلیت عرب چهار نوع زناشویی وجود داشته است.یک نوع همان است که امروز معمول و جاری است که مردی به وسیله پدر دختر از دختر خواستگاری می کند و پس از تعیین مهر با او ازدواج می کند و فرزندی که از آن دختر پیدا می شود از لحاظ تعیین پدر تکلیف روشنی دارد.نوع دیگر این بوده که مردی در خلال ایام زناشویی با زنی، خود وسیله زناشویی او را با مرد دیگری برای یک مدت محدود فراهم می کرده است تا از او برای خود نسل بهتری به وجود آورد، به این ترتیب که آن مرد از زن خود کناره گیری می کرد و زن خود را توصیه می کرد که خود را در اختیار فلان شخص معین بگذارد و تا وقتی که از آن مرد آبستن نمی شد به کناره گیری خودش ادامه می داد. همینکه روشن می شد آبستن شده، با او نزدیکی می کرد.این کار را در مورد کسانی می کردند که آنها را برای تولید فرزند از خود شایسته تر می دانستند.و در حقیقت این کار را برای بهبود نسل و اصلاح نژاد انجام می دادند.این نوع زناشویی را - که در واقع زناشویی در خلال ایام زناشویی دیگر بود - «نکاح استبضاع » می نامیدند. نوع دیگر زناشویی این بود: گروهی که عده شان کمتر از ده نفر می بود با یک زن معین رابطه برقرار می کردند.آن زن آبستن می شد و فرزندی به دنیا می آورد.در این وقت آن زن همه آن گروه را نزد خود دعوت می کرد و طبق عادت و رسم آن زمان، آن مردان نمی توانستند از آمدن سرپیچی کنند; همه می آمدند.در این هنگام آن زن هر کدام از آن مردان را که خود مایل بود به عنوان پدر برای فرزند خود انتخاب می کرد و آن مرد حق نداشت از قبول آن فرزند امتناع کند.به این ترتیب آن فرزند فرزند رسمی و قانونی آن مرد محسوب می شد.

نوع چهارم این بود که زنی رسما عنوان «روسپی گری » داشت.هر مردی - بدون استثنا - می توانست با او رابطه داشته باشد.این گونه زنان معمولا پرچمی بالای خانه خود می زدند و با آن علامت شناخته می شدند.اینچنین زنان پس از آن که فرزندانی به دنیا می آوردند همه مردانی را که با آنها ارتباط داشتند جمع می کردند و آنگاه کاهن و قیافه شناس می آوردند.قیافه شناس از روی مشخصات قیافه رای می داد که این فرزند از آن کیست، و آن مرد هم مجبور بود نظر قیافه شناس را بپذیرد و آن فرزند را فرزند رسمی و قانونی خود بداند.

همه این زناشویی ها در جاهلیت وجود داشت، تا خداوند محمد صلی الله علیه و آله و سلم را به پیغمبری برگزید و او همه آنها را جز آنچه اکنون معمول است از میان برد. » از اینجا معلوم می شود که رسم چند شوهری در جاهلیت عرب وجود داشته است. منتسکیو در روح القوانین می گوید:

«ابو الظهیر الحسن، جهانگرد عرب، در قرن نهم میلادی که به هندوستان و چین رفت این رسم را (چند شوهری) مشاهده کرد و آن را دلیل بر فحشاء شمرد.» و هم او می نویسد:

«در سواحل مالابار قبیله ای به نام قبیله «نائیر» زندگی می کنند.مردان این قبیله نمی توانند بیش از یک زن بگیرند، در صورتی که زنهای آنها می توانند شوهرهای متعددی انتخاب کنند.به عقیده من علت وضع این قانون این است که مردان قبیله نائیر سلحشورترین قبایل می باشند و به واسطه اصالتی که دارند حرفه جنگ با آنهاست، و همان طوری که ما در اروپا سربازان را از ازدواج منع می کنیم تا علایق زناشویی مانع از انجام حرفه سربازی آنها نشود، قبایل مالابار هم سعی کرده اند حتی المقدور مردان قبیله نائیر را از علایق خانوادگی معاف دارند.و چون به واسطه گرمی آب و هوا ممکن نمی شد مطلقا آنان را از ازدواج ممانعت کنند، لذا مقرر داشته اند چند مرد دارای یک زن باشند تا علاقه خانوادگی آنها سست باشد و مانع انجام حرفه جنگی آنها نشود.»

[h=3]اشکال چند شوهری[/h] اشکال عمده و اساسی که چند شوهری به وجود می آورد و همان بیشتر سبب شده که این رسم عملا موفقیتی نداشته باشد، اشتباه انساب است.در این نوع زناشویی رابطه پدر با فرزند عملا نامشخص است، همچنانکه در کمونیسم جنسی نیز رابطه پدران با فرزندان نامشخص است; و همان طوری که کمونیسم جنسی نتوانست برای خود جا باز کند، چند شوهری نیز نتوانست مورد پذیرش یک اجتماع واقعی بوده باشد، زیرا همچنانکه در یکی از مقالات گذشته گفتیم زندگی خانوادگی و تاسیس آشیانه برای نسل آینده و ارتباط قطعی میان نسل گذشته و آینده، خواسته غریزه طبیعت بشر است.اینکه احیانا و استثنائا در میان بعضی طوایف بشری چند شوهری وجود پیدا کرده است، دلیل نمی شود که تشکیل عائله اختصاصی خواسته طبیعت مرد نیست، همان طوری که انتخاب تجرد و پرهیز از زندگی زناشویی از طرف عده ای از مردان یا زنان صرفا دلیل بر نوعی انحراف است و دلیل نمی شود که بشر طبعا خواهان زندگی زناشویی نمی باشد.چند شوهری نه تنها با طبیعت انحصار طلبی و فرزند دوستی مرد ناموافق است، با طبیعت زن نیز مخالفت دارد. تحقیقات روانشناسی ثابت کرده است که زن بیش از مرد خواهان تک همسری است.

شعیب;878713 نوشت:
این عقد جدید مرد سرجای خود باقی است و فقط مرد گناه کرده است و زن هم حق طلاق نخواهد یافت

با سلام واحترام

استاد گرامی !چطور زن حق طلاق نداره ؟

شبـنم;878704 نوشت:
بنده زندگی اینان رو دیدم که این رو گفتم
تو زندگی حضرت زهرا و حضرت خدیجه اگر شما هوو و زن صیغه ای برای شوهرانشان پیدا کردید من حرفم رو پس میگیرم.

الان از اینکه پیامبر صلوات الله علیه در زمان حضرت خدیجه سلام الله علیها همسری نداشتند چه نتیجه ای میخواهید بگیرید؟!
آیا میخواهید نتیجه بگیرید که چقدر پیامبر صلوات الله علیه عادل بوده اند و زنشان را درک میکردند(فرض) و میدانستند تحمل ندارند زن دیگری نگرفتند؟! یا فرض حضرت خدیجه سلام الله تحمل زن دیگری را نداشتند!!
حالا سوال بنده این است !پس چرا پیامبر روحی فداه بعد از وفات خانم خدیجه سلام الله زنهای متعدی داشتند؟! مگر پیامبر صلوات الله که زمان حضرت خدیجه سلام الله بودند با پیامبر صلوات الله که بعد از وفات ایشان بودند فرقی کرده بودند؟!!
اگر بگوییم پیامبر روحی فداه چونکه میدانستند فرض در ذات زنان نیست که زن دیگری تحمل کند زمان حضرت خدیجه سلام الله زن نگرفته اند ،پس چرا پیامبر روحی فداه بعد از وفات ایشان زن های متعدد گرفتند؟! یعنی بعد از وفات حضرت خدیجه نعوذ بالله پیامبر صلوات الله علیه بی انصاف شدند و دیگر روحایت زنان را در نظر نداشتند؟! اگر هم بگوییم زنان پیامبر روحی فداه مشکلی نداشتند با تعد زوجین پس این مطلب شما که زیر سوال میرود!!
شبـنم;878704 نوشت:
از ابتدای اسلام تاکنون هیچ زنی با این احساسی که شما میگید یافت نشده

اگر هم بگوییم زنهایشان با بودن زنهای دیگر آزار اذیت میشدند و پیامبر روحی فداه اهمیت نمیدادند که میشده نعوذ بالله ایذای مومن و اینگونه که عصمت ایشان زیر سوال میرود!!

پس معلوم میشود هم زنان این ظرفیت را دارند که همسرشان زن دیگری داشته باشد و هم مهم است که مرد عادل باشد تا زنان احساس نکنند با ازدواج دوم شوهرشان را از دست داده اند!!

از طرفی شما فکر میکنید اگر حضرت علی علیه السلام زمان حضرت زهراسلام الله میخواستند زن دیگری بگیرند سر سوزنی خانم فاطمه الزهرا سلام الله علیها مخالفت میکردند؟! یا ناراحت میشدند؟! ابدا و هرگز

البته بنده به شما حق میدهم که ممکن است مواردی را دیده باشید که با ازدواج مجدد و متعه در حق زن و فرزندان اول واقعا ظلم شده باشد و خیلی از اخلاقیات را رعایت نکرده باشند،.ولی خواهرم اگر مصادیق اشتباه میکنند دیلیل نمیشود اصل این حکم مشکلی داشته باشد یا هرکس ازدواج مجدد کرد و صیغه کرد قرار است به مشکل بربخورد یا حقی از او ضایع شود

اگر افراد تمام دستوارات دین را با هم(مو به مو) و به درستی و در جای خودش عمل میکردند کاملا سعادت انسانها تضمین بود

یازهراسلام الله علیها

موضوع قفل شده است