نحوه ی تقسیم ارث

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نحوه ی تقسیم ارث

اگر فردی اینچنین دارایی داشته باشد
یک خانه300000
یک خانه 250000
یک خانه 75000
یک ماشین 30000
حساب بانکی 30000
و ورثه شامل :
همسر(زن) - پدر و مادر(نامادری) - دو پسر و سه دختر
یک برادر- سه خواهر (که از یک مادر نیستند.) و بخواهد تا جایی که شرع و قانون اجازه میدهد از اموال خود صرف امور خیریه و یا به اشخاص دیگری بدهد.
سوال: نحوه ارث بین فرزندان. همسر، پدر و مادر و دیگران چطور است؟

آیت الله محمد اسحاق فیاض مرجع تقلید من است. با تشکر

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استادسجاد

[="Tahoma"][="Black"]

kazem86;758364 نوشت:
اگر فردی اینچنین دارایی داشته باشد
یک خانه300000
یک خانه 250000
یک خانه 75000
یک ماشین 30000
حساب بانکی 30000
و ورثه شامل :
همسر(زن) - پدر و مادر(نامادری) - دو پسر و سه دختر
یک برادر- سه خواهر (که از یک مادر نیستند.) و بخواهد تا جایی که شرع و قانون اجازه میدهد از اموال خود صرف امور خیریه و یا به اشخاص دیگری بدهد.
سوال: نحوه ارث بین فرزندان. همسر، پدر و مادر و دیگران چطور است؟

آیت الله محمد اسحاق فیاض مرجع تقلید من است. با تشکر

با عرض سلام و احترام و تشکر از سؤال شما

بعد از کسر بدهی ها و مقداری که میت برای کارهای خیر وصیت کرده (کمتر از ثلث کل اموال) ، باقیمانده بدین صورت تقسیم می شود:

یک هشتم اموال به همسر ،

یک ششم اموال به پدر ،

نامادری (همسر پدر) ارث نمی برد.

بقیه اموال به هفت قسمت تقسیم می شود و به هر پسری دو قسمت و به هر دختری یک قسمت می رسد.

توجه؛ نظر معظم له درباره وصیت میت چنین است:

(مسأله 2300) در مال مورد وصيّت شرط است كه اضافه بر ثلث نباشد، و اگر بيشتر از ثلث وصيّت كند، وصيت در اضافه باطل است مگر اينكه وارث آن را اجازه دهد، امّا اگر بعضى از آنها اجازه دهد و بعض ديگر اجازه ندهد، وصيت تنها در سهم كسى كه اجازه داده نافذ است نه كسان ديگر، ولى اگر در قسمتى از مورد وصيت اجازه دهند و در قسمت ديگر اجازه ندهند، در آن قسمت كه اجازه داده‌اند صحيح و در غير آن باطل است.

[=Noor_Lotus]
موفق و سلامت باشید

پی نوشت:
آیت الله فیاض ، توضیح المسائل ص 622

تشکر.
اما کمی برایم نامفهم بود.
از کل پول یک هشتم به همسر داده میشود.
از آن هفت هشتمی که باقی مانده است، یک ششم آن به پدر داده میشود؟
و هر چه ماند بین فرزندان؟

[="Tahoma"][="Black"]

kazem86;761474 نوشت:
تشکر.
اما کمی برایم نامفهم بود.
از کل پول یک هشتم به همسر داده میشود.
از آن هفت هشتمی که باقی مانده است، یک ششم آن به پدر داده میشود؟
و هر چه ماند بین فرزندان؟

عرض سلام و احترام مجدد

نقطه مبهمی ندارد یک بار دیگر با دقت پست حقیر را مطالعه کنید:

سجاد;760044 نوشت:
یک هشتم اموال به همسر ،

یک ششم اموال به پدر ،

بقیه اموال به هفت قسمت تقسیم می شود و به هر پسری دو قسمت و به هر دختری یک قسمت می رسد.

بنابراین یک هشتم کل اموال به همسر و یک ششم کل اموال به پدر می رسد و آن چه باقی ماند بین فرزندان به صورتی که بیان شد، تقسیم می گردد.

در پناه حضرت حق باشید[/]

سلام

اگر یک مرد فوت شود، و سه دختر، دو والد، و یک همسر داشته باشد، ارث چگونه بین آنها تقسیم میشود؟
مرجع تقلید من آیت الله مکارم شیرازی هستند.
با تشکر

[="Tahoma"][="Black"]

juventus;813214 نوشت:
سلام

اگر یک مرد فوت شود، و سه دختر، دو والد، و یک همسر داشته باشد، ارث چگونه بین آنها تقسیم میشود؟
مرجع تقلید من آیت الله مکارم شیرازی هستند.
با تشکر

با عرض سلام و احترام و تشکر از سؤال شما

در فرض سؤال به این ترتیب عمل می شود:

1. یک هشتم اموال به همسر (زن) میّت می رسد (البته به غیر از زمین و قیمت زمین و نیز خود هوایی مانند بنا و درخت).

2. یک ششم به پدر و یک ششم به مادر می رسد.

3. باقیمانده بین دختران تقسیم می شود.

در پناه حضرت حق باشید

پی نوشت:
آیت الله مکارم شیرازی ، توضیح المسائل ، احکام ارث[/]

سجاد;760044 نوشت:
بقیه اموال به هفت قسمت تقسیم می شود و به هر پسری دو قسمت و به هر دختری یک قسمت می رسد.


ببخشید استاد یه سوال خارج از موضوع داشتم
چرا پسر باید همیشه دو قسم ببرد و دختر یه قسمت ؟ ناعادلانه نیست؟

alipazooki;813671 نوشت:
ببخشید استاد یه سوال خارج از موضوع داشتم
چرا پسر باید همیشه دو قسم ببرد و دختر یه قسمت ؟ ناعادلانه نیست؟

سلام
اینقدر پاسخ این سوال داده شده که اینجا نمیخوام اونو مطرح کنم
اما یه چیزی من باب درددل : اگه هرکسی غیر از خدا هر قانونی گذاشته بود اینقد شبهه درنمیومد که عادلانه اس یا نه
که حالا تو قانون خدا که عدل محضه این بحثا رو وارد میدونیم...

ببینین اگه به این نگاه کنیم که کل قوانین دنیا لطف خدا به ماس تا دچار گرفتاری کمتر بشیم
و اگه به جای محور بودن خودمون عاقبت به خیری رو محور قرار بدیم
خیلی از این شبهات محو میشه
چون وقتی لطفه میشه حکایت اسب پیشکشی که دندونش رو نمیشمارن

والله ما خیلی از دخترها و زنها که اتفاقا شاغلیم (خود من از برادر بزرگترم بیشتر پول درآوردم و خرج خانواده کردم) همچین نگاهی نداریم که ناعادلانه است
به نظر من ناعادلانه اینجاس که فرض کنیم از خدا بهتر صلاح خودمون رو میدونیم

منظورم ابداً به شخص شما نیس
یه حرفای کلی هست خطاب به همه اونها که این شبهات تو ذهنشون میاد

mortaz1450;813908 نوشت:
سلام
اینقدر پاسخ این سوال داده شده که اینجا نمیخوام اونو مطرح کنم
اما یه چیزی من باب درددل : اگه هرکسی غیر از خدا هر قانونی گذاشته بود اینقد شبهه درنمیومد که عادلانه اس یا نه
که حالا تو قانون خدا که عدل محضه این بحثا رو وارد میدونیم...

ببینین اگه به این نگاه کنیم که کل قوانین دنیا لطف خدا به ماس تا دچار گرفتاری کمتر بشیم
و اگه به جای محور بودن خودمون عاقبت به خیری رو محور قرار بدیم
خیلی از این شبهات محو میشه
چون وقتی لطفه میشه حکایت اسب پیشکشی که دندونش رو نمیشمارن

والله ما خیلی از دخترها و زنها که اتفاقا شاغلیم (خود من از برادر بزرگترم بیشتر پول درآوردم و خرج خانواده کردم) همچین نگاهی نداریم که ناعادلانه است
به نظر من ناعادلانه اینجاس که فرض کنیم از خدا بهتر صلاح خودمون رو میدونیم

منظورم ابداً به شخص شما نیس
یه حرفای کلی هست خطاب به همه اونها که این شبهات تو ذهنشون میاد

سلام
من جواب سوالمو نگرفتم
چیزی از حرفاتون هم نفمیدم
سوم اینکه ، من فقط واسه رفع شبهه سوال میپرسم ؛ منظور دیگه ای نداشتم ...
که متاسفانه تا حالا کسی هم جواب نداده ....

alipazooki;813941 نوشت:
سلام
من جواب سوالمو نگرفتم
چیزی از حرفاتون هم نفمیدم
سوم اینکه ، من فقط واسه رفع شبهه سوال میپرسم ؛ منظور دیگه ای نداشتم ...
که متاسفانه تا حالا کسی هم جواب نداده ....

کافی است یک سرچ ساده در گوگل بزنید تا پاسختان را بیابید...
موفق باشید

اولا اینکه گوگل منو قانع نکرد..
دومم خسته نباشی برادر ؛ خیلی زحمت کشیدی خدا از بندگی کمت نکنه...
واقعا ، جای تاسف داره....

[="Tahoma"][="Black"]

alipazooki;813671 نوشت:
ببخشید استاد یه سوال خارج از موضوع داشتم
چرا پسر باید همیشه دو قسم ببرد و دختر یه قسمت ؟ ناعادلانه نیست؟

با تشکر از سؤال شما

قبلا بارها به این بحث پرداخته شده و در تاپیک های دیگر پاسخ گرفته است مانند:

http://www.askdin.com/showthread.php?t=91

لطفا مراجعه کنید

در پناه حضرت حق باشید[/]

سجاد;813668 نوشت:

با عرض سلام و احترام و تشکر از سؤال شما

در فرض سؤال به این ترتیب عمل می شود:

1. یک هشتم اموال به همسر (زن) میّت می رسد (البته به غیر از زمین و قیمت زمین و نیز خود هوایی مانند بنا و درخت).

2. یک ششم به پدر و یک ششم به مادر می رسد.

3. باقیمانده بین دختران تقسیم می شود.

در پناه حضرت حق باشید

پی نوشت:
آیت الله مکارم شیرازی ، توضیح المسائل ، احکام ارث

فقط یه نکته دیگه، نباید طبق آیه 11 سوره نساء به دختران دو سوم برسه؟
در بعضی سایت ها همین مثال من رو به عنوان شبهه بیان میکنند که طبق آیه 11 سوره نساء به دختران دو سوم میرسه، و طبق آیه بعدی آن یک سوم به پدر و مادر و یک هشتم به همسر میرسه و جمع این ها از یک بیشتر میشود.
میخواستم اگر جوابی برای این دارین بگین.
مرسی

جوابی برای این اشتباه ریاضیاتی در قرآن وجود نداره؟

[="Tahoma"][="Black"]

juventus;814302 نوشت:
فقط یه نکته دیگه، نباید طبق آیه 11 سوره نساء به دختران دو سوم برسه؟
در بعضی سایت ها همین مثال من رو به عنوان شبهه بیان میکنند که طبق آیه 11 سوره نساء به دختران دو سوم میرسه، و طبق آیه بعدی آن یک سوم به پدر و مادر و یک هشتم به همسر میرسه و جمع این ها از یک بیشتر میشود.
میخواستم اگر جوابی برای این دارین بگین.
مرسی

با عرض سلام و احترام

آیات قرآن (1) وارثان را به سه دسته تقسيم کرده اند:
وارثاني که هيچ گاه فرض و سهم معين ندارند ،مثل پسر .
وارثاني که گاه سهم معين و فرض دارند و گاه ندارند ،مثل دختر که اگر تنها باشد و پسر همراه او نباشد ، سهم معين دارد . اگر با پسر همراه باشد ، سهم معين ندارد.
وارثاني که هميشه سهم معين دارند، مثل زن و شوهر و مادر که هميشه و در هر شکل سهم معين دارند . مادر اگر با فرزند همراه نباشد و حاجب هم نداشته باشد، يک سوم و اگر حاجب داشته يا با فرزند همراه باشد ، يک ششم ارث مي برد .
اين نوع تقسيم بندي افراد را به مقدم و مؤخر تقسيم مي کند .هنگام جمع شدن افراد فرض دار و بي فرض ، افراد فرض دار بر افراد بي فرض مقدم اند و در اجتماع افراد فرض دار هم ، آن ها که هميشه فرض دارند ،بر آنان که در بعض صور فرض دارند ، مقدم اند.
کساني که مخاطب واقعي قرآن هستند ، يعني پيامبر و به تعليم ايشان امامان ، از اين ريزه کاري ها با خبرند و اين نکته ها را مي دانند ،ولي متاسفانه بعد از پيامبر مفسران قرآن به حاشيه رانده شدند . کساني در مصدر حکومت و تفسير قرآن قرار گرفتند ، که صلاحيت نداشتند و از درک اين ريزه کاري ها عاجز بودند. اين ريزه کاري ها حلال مشکل در صورت هاي فراواني هستند که با ندانستن آن ها ، مسلمانان وقتي با آن صورت ها مواجه شدند ، نتوانستند راه حل را از قرآن استنباط کنند و به خيال خود به حل مشکل پرداختند . از اين جا بود که براي شما و ديگران اين سوال پيش آمد که چرا خدا به گونه اي تقسيم نکرده که کم و زياد نيايد؟
تقسيم ارث با توجه به اين که در وارثان احتمالات بيشماري ممکن است پيش آيد ، بايد از چند راهکار برخوردار باشد تا با توجه به آن راهکارها ، براي همه صورت هاي احتمالي ، جواب داشته باشيم و گمان نکنيم براي صورت هايي جواب ندارد.
کساني که از اين راهکارهاي قرآني آگاهي کافي ندارند ،گمان مي کنند در جاهايي ارث از سهام هاي پيش بيني شده کم تر يا بيش تر مي شود و در آن موارد قرآن و سنت راهکار نداده و ما بايد اين موارد را خودمان حل کنيم.
ابتدا صورت هاي مختلفي که ممکن است پيش آيد ، مطرح مي کنيم تا بدانيم در کدام صورت به نظر آنان اشکال وارد است:
صورت اول:
وارثان همگي از کساني اند که هيچ گاه برايشان سهم معين نشده يا در آن صورت پيش آمده ، سهم معين ندارند . مثلا وارثان همه پسر هستند که در اين صورت ارث بين آنان به صورت مساوي تقسيم مي شود يا پسر و دختر با هم اند که باز هم ارث بين آنان به نسبت پسر دو برابر دختر تقسيم مي شود و کم و زيادي نمي ماند تا بخواهيم برايش چاره جويي کنيم.
صورت دوم:
وارثان مخلوطي از صاحب فرض(سهم معين) و بدون فرض هستند که در اين صورت ابتدا سهم صاحبان فرض را مي دهند و بقيه را بين افراد بدون فرض تقسيم مي کنند . مثلا وارث پسر و دختر و زن و مادر است .در اين صورت ابتدا فرض مادر و زن را که مشخص است ( یک ششم و یک هشتم)، مي دهند و بقيه را بين پسر و دختر به نسبت پسر دو برابر دختر ، تقسيم مي کنند و در اين صورت هم هيچ مشکلي پيش نمي آيد.
صورت سوم:
همه ورثه از کساني اند که هميشه يا در آن صورت پيش آمده ، فرض معين دارند و جمع فرض ها از کل ارث بیش تر مي شود (یا به قول شما از یک بیش تر می شود و مقداری کم می آید).
ورثه عبارتند از سه دختر و پدر و مادر و شوهر ، (همین صورتی که پرسیده اید) همه فرض دارند ؛ سه دختر دو سوم و پدر و مادر هر کدام يک ششم و شوهر يک چهارم مي برد و جمع آن ها پانزده دوازدهم است، يعني سه دوازدهم بيش تر از کل ارث .
در اين جا ما نمي دانيم چگونه تقسیم کنیم، زیرا مجموع فرض هایی که در قرآن و سنت برای این افراد معین شده ، از کل ارث بیش تر است؟
در اين جا از نظر مفسران غير صلاحيتدار بين وارثان فرقي نيست . وارثاني که هميشه فرض دارند، با وارثاني که در آن صورت پيش آمده و بعض صورت هاي ديگر فرض دارند و در بعضي صورت ها فرض ندارند ، تفاوتي نيست . بايد اين کمبود را به همه سرشکن کرد (مساله ای که در فقه اهل سنت "عول" نام گرفت) . آنان نتوانستند متوجه شوند که وقتي خدا بعض افراد را در همه صورت ها صاحب فرض شمرده و برای آن ها حداقل و حداکثر معین کرده، با بعض افراد که در در بعض صورت ها صاحب فرض شمرده و در بعض صور ديگر صاحب فرض نشمرده ، فرق دارند. خدا از اين نحوه تعيين فرض، غرضي داشته و خواسته بين آنان هم تقدم و تاخر قائل شود . گروه اول (آنان که هميشه و فرض حداکثر و حداقل دارند )را بر گروه دوم (آنان که در بعض صور فرض دارند و در بعض صور ندارند )تقدم بخشد ، هم چنان که بين صاحبان فرض با غير صاحبان فرض تقدم قال شده بود. صاحبان فرض را بر غير صاحبان فرض تقدم بخشيده بود .
اگر آنان اين نکته مهم را درک کرده بودند ، در تقسيم ارث در صورت بالا گرفتار مشکل نمي شدند . ابتدا سهم شوهر و مادر را که هميشه فرض دارند ( و حداکثر و حداقل برایشان معین شده) ، پرداخت مي کردند و بقيه را بين سه دختر و پدر به نسبت چهار براي سه دختر و يک سهم براي پدر تقسيم مي کردند (چون سه دختر چهار ششم و پدر یک ششم می برد که جمع سهم آن ها می شود پنج).؛اما متاسفانه آنان به اين نکته باريک پي نبردند و به راه حل تراشي پرداختند و كاستي را به همه ورثه سرشکن کردند .
صورت چهارم اين است که همه ورثه از کساني اند که هميشه يا در آن صورت پيش آمده ، فرض دارند و مجموع فرض ها از کل ارث کم تر است و مقداري اضافه مي آيد، مثلا ورثه دو دختر و پدر مي باشند که سهم دو دختر دو سوم و سهم پدر يک ششم است که جمعا مي شود پنج ششم و يک ششم اضافه مي آيد . در اين جا هم همان مفسران بدون صلاحيت گفتند: بقيه ارث (يک ششم) به این ورثه نمي رسد و بايد آن را به مردان طبقه بعدي داد و اين مساله "عَصَبه" نام گرفت.
اين جا هم مفسران واقعي گفتند: ما نمي توانيم با وجود طبقه مقدم ارث را به طبقه مؤخر بدهيم ،بلکه بقيه را هم بين آنان به تناسب فرض شان، رد مي کنيم.
بنا بر اين با توجه به اين که خدا وارثان را سه دسته کرده ، هميشه و در هر صورت افرادي مقدم و افرادي موخر هستند . اگر ما اين تقدم و تاخر را رعايت کنيم ،ديگر هيچ گاه ارث کم تر نمي شود . هر گاه هم زيادتر شود ، به فرمان خود خدا و پيامبر بايد زيادي را به همان وارثان رد کنيم و حق نداريم با وجود طبقه مقدم، ارث را به طبقه مؤخر بدهيم. پس خداوند طوري برنامه تقسيم ارث را ريخته که هيچگاه به بن بست نخوريم ولي کساني که توان درک اين برنامه را نداشتند ، خود را در بن بست ديدند و به نظر خود براي حل بن بست ، شتافتند . منزه است خدا از اين که برنامه ناقص بفرستد.

پی نوشت :
1.نساء (4) آيه 11-14 و آیه 176.[/]

سجاد;910587 نوشت:

با عرض سلام و احترام

آیات قرآن (1) وارثان را به سه دسته تقسيم کرده اند:
وارثاني که هيچ گاه فرض و سهم معين ندارند ،مثل پسر .
وارثاني که گاه سهم معين و فرض دارند و گاه ندارند ،مثل دختر که اگر تنها باشد و پسر همراه او نباشد ، سهم معين دارد . اگر با پسر همراه باشد ، سهم معين ندارد.
وارثاني که هميشه سهم معين دارند، مثل زن و شوهر و مادر که هميشه و در هر شکل سهم معين دارند . مادر اگر با فرزند همراه نباشد و حاجب هم نداشته باشد، يک سوم و اگر حاجب داشته يا با فرزند همراه باشد ، يک ششم ارث مي برد .
اين نوع تقسيم بندي افراد را به مقدم و مؤخر تقسيم مي کند .هنگام جمع شدن افراد فرض دار و بي فرض ، افراد فرض دار بر افراد بي فرض مقدم اند و در اجتماع افراد فرض دار هم ، آن ها که هميشه فرض دارند ،بر آنان که در بعض صور فرض دارند ، مقدم اند.
کساني که مخاطب واقعي قرآن هستند ، يعني پيامبر و به تعليم ايشان امامان ، از اين ريزه کاري ها با خبرند و اين نکته ها را مي دانند ،ولي متاسفانه بعد از پيامبر مفسران قرآن به حاشيه رانده شدند . کساني در مصدر حکومت و تفسير قرآن قرار گرفتند ، که صلاحيت نداشتند و از درک اين ريزه کاري ها عاجز بودند. اين ريزه کاري ها حلال مشکل در صورت هاي فراواني هستند که با ندانستن آن ها ، مسلمانان وقتي با آن صورت ها مواجه شدند ، نتوانستند راه حل را از قرآن استنباط کنند و به خيال خود به حل مشکل پرداختند . از اين جا بود که براي شما و ديگران اين سوال پيش آمد که چرا خدا به گونه اي تقسيم نکرده که کم و زياد نيايد؟
تقسيم ارث با توجه به اين که در وارثان احتمالات بيشماري ممکن است پيش آيد ، بايد از چند راهکار برخوردار باشد تا با توجه به آن راهکارها ، براي همه صورت هاي احتمالي ، جواب داشته باشيم و گمان نکنيم براي صورت هايي جواب ندارد.
کساني که از اين راهکارهاي قرآني آگاهي کافي ندارند ،گمان مي کنند در جاهايي ارث از سهام هاي پيش بيني شده کم تر يا بيش تر مي شود و در آن موارد قرآن و سنت راهکار نداده و ما بايد اين موارد را خودمان حل کنيم.
ابتدا صورت هاي مختلفي که ممکن است پيش آيد ، مطرح مي کنيم تا بدانيم در کدام صورت به نظر آنان اشکال وارد است:
صورت اول:
وارثان همگي از کساني اند که هيچ گاه برايشان سهم معين نشده يا در آن صورت پيش آمده ، سهم معين ندارند . مثلا وارثان همه پسر هستند که در اين صورت ارث بين آنان به صورت مساوي تقسيم مي شود يا پسر و دختر با هم اند که باز هم ارث بين آنان به نسبت پسر دو برابر دختر تقسيم مي شود و کم و زيادي نمي ماند تا بخواهيم برايش چاره جويي کنيم.
صورت دوم:
وارثان مخلوطي از صاحب فرض(سهم معين) و بدون فرض هستند که در اين صورت ابتدا سهم صاحبان فرض را مي دهند و بقيه را بين افراد بدون فرض تقسيم مي کنند . مثلا وارث پسر و دختر و زن و مادر است .در اين صورت ابتدا فرض مادر و زن را که مشخص است ( یک ششم و یک هشتم)، مي دهند و بقيه را بين پسر و دختر به نسبت پسر دو برابر دختر ، تقسيم مي کنند و در اين صورت هم هيچ مشکلي پيش نمي آيد.
صورت سوم:
همه ورثه از کساني اند که هميشه يا در آن صورت پيش آمده ، فرض معين دارند و جمع فرض ها از کل ارث بیش تر مي شود (یا به قول شما از یک بیش تر می شود و مقداری کم می آید).
ورثه عبارتند از سه دختر و پدر و مادر و شوهر ، (همین صورتی که پرسیده اید) همه فرض دارند ؛ سه دختر دو سوم و پدر و مادر هر کدام يک ششم و شوهر يک چهارم مي برد و جمع آن ها پانزده دوازدهم است، يعني سه دوازدهم بيش تر از کل ارث .
در اين جا ما نمي دانيم چگونه تقسیم کنیم، زیرا مجموع فرض هایی که در قرآن و سنت برای این افراد معین شده ، از کل ارث بیش تر است؟
در اين جا از نظر مفسران غير صلاحيتدار بين وارثان فرقي نيست . وارثاني که هميشه فرض دارند، با وارثاني که در آن صورت پيش آمده و بعض صورت هاي ديگر فرض دارند و در بعضي صورت ها فرض ندارند ، تفاوتي نيست . بايد اين کمبود را به همه سرشکن کرد (مساله ای که در فقه اهل سنت "عول" نام گرفت) . آنان نتوانستند متوجه شوند که وقتي خدا بعض افراد را در همه صورت ها صاحب فرض شمرده و برای آن ها حداقل و حداکثر معین کرده، با بعض افراد که در در بعض صورت ها صاحب فرض شمرده و در بعض صور ديگر صاحب فرض نشمرده ، فرق دارند. خدا از اين نحوه تعيين فرض، غرضي داشته و خواسته بين آنان هم تقدم و تاخر قائل شود . گروه اول (آنان که هميشه و فرض حداکثر و حداقل دارند )را بر گروه دوم (آنان که در بعض صور فرض دارند و در بعض صور ندارند )تقدم بخشد ، هم چنان که بين صاحبان فرض با غير صاحبان فرض تقدم قال شده بود. صاحبان فرض را بر غير صاحبان فرض تقدم بخشيده بود .
اگر آنان اين نکته مهم را درک کرده بودند ، در تقسيم ارث در صورت بالا گرفتار مشکل نمي شدند . ابتدا سهم شوهر و مادر را که هميشه فرض دارند ( و حداکثر و حداقل برایشان معین شده) ، پرداخت مي کردند و بقيه را بين سه دختر و پدر به نسبت چهار براي سه دختر و يک سهم براي پدر تقسيم مي کردند (چون سه دختر چهار ششم و پدر یک ششم می برد که جمع سهم آن ها می شود پنج).؛اما متاسفانه آنان به اين نکته باريک پي نبردند و به راه حل تراشي پرداختند و كاستي را به همه ورثه سرشکن کردند .
صورت چهارم اين است که همه ورثه از کساني اند که هميشه يا در آن صورت پيش آمده ، فرض دارند و مجموع فرض ها از کل ارث کم تر است و مقداري اضافه مي آيد، مثلا ورثه دو دختر و پدر مي باشند که سهم دو دختر دو سوم و سهم پدر يک ششم است که جمعا مي شود پنج ششم و يک ششم اضافه مي آيد . در اين جا هم همان مفسران بدون صلاحيت گفتند: بقيه ارث (يک ششم) به این ورثه نمي رسد و بايد آن را به مردان طبقه بعدي داد و اين مساله "عَصَبه" نام گرفت.
اين جا هم مفسران واقعي گفتند: ما نمي توانيم با وجود طبقه مقدم ارث را به طبقه مؤخر بدهيم ،بلکه بقيه را هم بين آنان به تناسب فرض شان، رد مي کنيم.
بنا بر اين با توجه به اين که خدا وارثان را سه دسته کرده ، هميشه و در هر صورت افرادي مقدم و افرادي موخر هستند . اگر ما اين تقدم و تاخر را رعايت کنيم ،ديگر هيچ گاه ارث کم تر نمي شود . هر گاه هم زيادتر شود ، به فرمان خود خدا و پيامبر بايد زيادي را به همان وارثان رد کنيم و حق نداريم با وجود طبقه مقدم، ارث را به طبقه مؤخر بدهيم. پس خداوند طوري برنامه تقسيم ارث را ريخته که هيچگاه به بن بست نخوريم ولي کساني که توان درک اين برنامه را نداشتند ، خود را در بن بست ديدند و به نظر خود براي حل بن بست ، شتافتند . منزه است خدا از اين که برنامه ناقص بفرستد.

پی نوشت :
1.نساء (4) آيه 11-14 و آیه 176.


و فقط یک سوال دیگه:
از کجا تفاوت بین وراث را فهمیدیم؟
ازینکه بعضی از وراث در همه آیات در مورد ارث، دارای سهم هستند، و بعضی ها نیستند؟

[="Tahoma"][="Black"]

juventus;910992 نوشت:
و فقط یک سوال دیگه:
از کجا تفاوت بین وراث را فهمیدیم؟
ازینکه بعضی از وراث در همه آیات در مورد ارث، دارای سهم هستند، و بعضی ها نیستند؟

با تشکر از سؤال شما

در متن پست قبلی توضیح داده شده که از شیوه برخورد متفاوت قرآن با وراث و نوع سهم معینی که به هر کدام از ورثه در حالات مختلف اختصاص داده شده ، این تفاوت استخراج شده است و البته عملکرد اهل بیت علیهم السلام هم در تفسیر آیات و فهمیدن تفاوت ها کاملا مؤثر بوده است.

در پناه حضرت حق باشید[/]

سجاد;910587 نوشت:

آیات قرآن (1) وارثان را به سه دسته تقسيم کرده اند:
وارثاني که هيچ گاه فرض و سهم معين ندارند ،مثل پسر .

با سلام

من دوبار سعی کردم تاپیکی درباره نحوه تقسیم ارث باز کنم تا یک سری مسائل بسیار مهم را در آنجا طرح کنم که فرمودند درباره ارث زیاد صحبت شده و می توانم به تاپیکهای مشابه رجوع کنم. رجوع کردم دیدم این تاپیک خوشبختانه باز است. امیدوارم کارشناس مربوط اقدام به قفل کردن موضوع نکند. تاپیک حدود سه سال است باز بوده یک چند روزی دیگر هم روش.
باور اینکه پسر در مسئله ارث هیچگاه سهم معینی ندارد اولین خشت کجی بوده که یک بنای کج و بسیار مبهم از خود برجای گذشته است. من در اینجا قصد دارم انشاء الله این بنا را از نو بسازم و خشت اول را راست و میزان در جایش قرار دهم.

موضوع قفل شده است