جمع بندی چرا از ذکر خدا فرار می کنم؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا از ذکر خدا فرار می کنم؟

سلام
بنده تقریبا مقیدم کار خوب بکنم و نماز اول وقت بخونم و در کل می خوام آدم خوبی باشم.
اما از ذکر خدا یه جوریایی یا فرار می کنم یا خجالت می کشم.
نمی دونم چون فکر می کنم برای خدا کم می ذارم ازش خجالت می کشم مثلا به خاطر اینکه بهم همسر خوبی داده تشکر کنم.یا بعد از غذا حمد خدا کنم.یا هر نعمتی که بهم داده.
مشکل کجاست؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: جناب استاد

ینتظر;769629 نوشت:
سلام
بنده تقریبا مقیدم کار خوب بکنم و نماز اول وقت بخونم و در کل می خوام آدم خوبی باشم.
اما از ذکر خدا یه جوریایی یا فرار می کنم یا خجالت می کشم.
نمی دونم چون فکر می کنم برای خدا کم می ذارم ازش خجالت می کشم مثلا به خاطر اینکه بهم همسر خوبی داده تشکر کنم.یا بعد از غذا حمد خدا کنم.یا هر نعمتی که بهم داده.
مشکل کجاست؟

سلام علیکم و رحمة الله
باید دانست که انسان لازم است به تمام جنبه های وجودیش توجه داشته و غذای مناسب با هر کدام را فراهم کند.
جنبه مادی انسان که بدن اوست غذای مادی خودش را دارد،جنبه عقلانی انسان را باید با علوم و معارف الهی تغذیه کرد و جنبه فوق عقلانی و روحانی انسان غذایش فقط و فقط یاد خداست.
لذا ذکر که همان یاد خداست نیاز تعالی حقیقت وجودی انسان است.
نا گفته نماند که ذکر یا یاد خدا گاهی با الفاظ و وردهای همراه است و گاهی نیست.عمده و مهم یاد خداست که توسط قلب انسان صورت می گیرد حال چه همراه با زبان در گفتن الفاظ همراه باشد چه نباشد.
با توجه به آنچه مرقوم شد اینکه شما تمایلی به ذکر خدا نداشته باشید به طور کامل درست نیست،زیرا شما نیز گاهی به یاد خدا میفتید.
اما باید برای تعالی خود و ساختن ابدیتتان سعی بفرمایید کم کم این توجه و یاد خدا را در هر قالبی بیشتر نمایید.پس راه اصلاح این مشکل در صبور بودن و کار تدریجی ست.
قرائت قرآن،نماز ،تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها و عبادات دیگر قالبهای مختلف ذکر خداوند متعال هستند. إن شاء الله یاد خدا همواره سراسر وجودتان را بگیرد.الهی آمین

با سلام و درود خدا بر شما دوستان عزیز و گرامی

در بسیاری از روایات اسلامی ذکر خدا، به معنی «حج» و در بعضی به معنی ولایت امیرمؤمنان علی علیه السلام تفسیر شده است؛ بدیهی است هر کدام از اینها مصداق مهمی از مصادیق مفهوم وسیع ذکر خداست؛ حج، مجموعه ای است از یاد خدا، و ولایت امیرمؤمنان، بنده خاص خدا نیز انسان را به یاد خدا می اندازد.

ششمین آیه، خطاب به پیامبراکرم صلی الله علیه و آله کرده و او را از پیروی کسانی که قلبشان از ذکرخدا غافل است، بر حذر می دارد، و به همراهی کسانی که صبح و شام به یادخدا هستند، دعوت می کند؛ می فرماید: «با کسانی باش که پروردگارخود را هر صبح و شام می خوانند و تنها ذات او را می طلبند؛ هرگز چشمان خود را به خاطر زینتهای دنیا از آنها برمگیر! و از کسانی که قلبشان را از یاد ما غافل ساخته ایم، اطاعت مکن! همانها که پیروی از هوای نفس کردند و کارهایشان افراطی است! (و اصبر نفسک مع الذین یدعون ربهم بالغدوة و العشی یریدون وجهه و لاتعد عیناک عنهم ترید زینة الحیوة الدنیا و لاتطع من اغفلنا قلبه عن ذکرنا و اتبع هواه وکان امره فرطا)

بدیهی است خداوند بی دلیل کسی را به مجازات غفلت از یاد حق، گرفتار نمی کند؛ این مجازات از آن کسانی است که به دشمنی با حق برخاسته اند؛ و از سر لجاج و کبر و غرور، یا تعصب کورکورانه، با حق دشمنی دارند.
بنابراین، منظور از اغفال قلب، مسلط ساختن غفلت از یاد خدا بر آن به خاطر کیفر اعمالشان است؛ و به همین دلیل، به هیچ وجه مستلزم جبر نیست.
این گروه از غافلان، پیرو هوای نفسند؛ و اعمالشان آلوده به افراط و تفریط است؛ به همین دلیل، در پایان آیه می فرماید: (واتبع هواه وکان امره فرطا)

از این آیه بخوبی می توان نتیجه گرفت که غافل شدن از یاد خدا در اخلاق انسان اثر می گذارد، و او را به وادی هواپرستی و افراط می کشاند.
آری! روح انسان را یا «خدا» پر می کند و یا «هوی» که جمع میان این دو ممکن نیست. هوا پرستی سرچشمه غفلت از خدا و خلق خداست؛ هوا پرستی عامل بیگانگی از همه

تمرین کن به امید خدا درست میشه

ز هر چه غیر یار، استغفرالله
ز بود مستعار، استغفرالله

دمی كان بگذرد بی یاد رویش
از آن دم بی شمار استغفرالله

سرآمد عمر و یك ساعت ز غفلت
نگشتم هوشیار، استغفرالله

نكردم یك سجودی در همه عمر
كه آید آن به كار استغفرالله

ز كردار بدم صدبار توبه
ز گفتارم هزار استغفرالله

شدم دور از دیار یار ای فیض
من مهجور زار استغفرالله

ملا محسن فيض كاشاني

پرسش:

بنده تقریبا با اینکه مقیدم کار خوب انجام دهم و نماز اول وقت بخونم؛ اما حالتی دارم که گویا از ذکر خدا فرار می کنم و یا خجالت می کشم. مشکل کجاست؟

پاسخ:
باید دانست که انسان لازم است به تمام جنبه های وجودیش توجه داشته و غذای مناسب با هر کدام را فراهم کند.
جنبه مادی انسان که بدن اوست غذای مادی خودش را دارد،جنبه عقلانی انسان را باید با علوم و معارف الهی تغذیه کرد و جنبه فوق عقلانی و روحانی انسان غذایش فقط و فقط یاد خداست.
لذا ذکر که همان یاد خداست نیاز تعالی حقیقت وجودی انسان است.

نا گفته نماند که ذکر و یاد خدا گاهی با الفاظ و وردهای همراه است و گاهی نیست.عمده و مهم یاد خداست که توسط قلب انسان صورت می گیرد حال چه همراه با زبان در گفتن الفاظ همراه باشد چه نباشد.
با توجه به آنچه مرقوم شد اینکه شما تمایلی به ذکر خدا نداشته باشید به طور کامل درست نیست،زیرا شما نیز گاهی به یاد خدا میفتید.
اما باید برای تعالی خود و ساختن ابدی تان سعی بفرمایید کم کم این توجه و یاد خدا را در هر قالبی بیشتر نمایید.پس راه اصلاح این مشکل در صبور بودن و کار تدریجی ست.
قرائت قرآن،نماز ،تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیه)ا و عبادات دیگر قالبهای مختلف ذکر خداوند متعال هستند. إن شاء الله یاد خدا همواره سراسر وجودتان را بگیرد.الهی آمین

موضوع قفل شده است