چگونه بحث صیغه را با یکی از اقوام مدنظر مطرح کنم؟

تب‌های اولیه

142 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="Tahoma"]

همای رحمت;769248 نوشت:
این مطلب رو خوندم اما حضور ذهن ندارم

سلام
پس لطفا اگر به خاطرتان آمد که دقیقا کجا بوده با منبع آن مطلب را قرار دهید تا به بررسی سند و متن آن بپردازم در غیر اینصورت ادعای شما وجه علمی در بحث ندارد.
چون بنده هم می توانم متقابلا خلاف آنچه که شما گفتید را ادعا کنم که خلاف مطلبی که شما خوانده اید را بنده خوانده ام اما فعلا حضور ذهن ندارم آن مطلب کجا بوده البته احتمال می دهم در وسایل الشیعه یا بحار الانوار بوده!!! اما مطمئن هستم که وجود دارد!!
می بینید که اینکه دیده ام اما حضور ذهن ندارم،مطمئن نیستم اما احتمال می دهم آنجا بوده و مسائلی از این دست از امور ظنی بوده و قرآن از عمل و پیروی از ظن به شدت نهی می نماید پس تا با یقین برای بنده این مطب را ثابت ننمایید ادامه بحث علمی نیست. وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا

*یا زهرا*;769175 نوشت:
والله به نظر من این زندگی که شما گذاشتی پای تبلیغ متعه اگه نصفش رو تلاش برای تسهیل ازدواج دائم دو تا جوون میکردی، هم خدا ازت راضی بود هم بنده خدا.....

ده صفحه دارد بحث می شود که ازدواج دائم ارتباطی به ازدواج موقت ندارد و تبلیغ ازدواج موقت در جهت تحکیم ازدواج دائم است و ازدواج موقت به انتخاب بهتر در ازدواج دائم کمک می کند و مسائلی از این دست،آنوقت شما مجددا همان بحث را از با بسم الله شروع کردید و مطرح می نمایید! در مورد رضایت خالق و مخلوق هم هم خدا راضی است و هم بنده آن... البته بنده خدا کسی است که بنده خداست و تابع احکام و دستورات،نه هر مدعی بندگی!
والسلام علی من اتبع الهدی

سلام علی اقا ...
چند سال پیش داشتم تلویزیون ( کانال ماهواره) رو نگاه میکردم .
اسم شبکش خاطرم نیست .

یه اقایی اومد و یه حدیث در مورد متعه از زبان امام صادق مطرح کرد .... داستان اینجوری بود ...

فردی میره نزد امام صادق و به ایشون میگه زنی رو صیغه کرده و باهاش رابطه داشته ...
بعد از اتمام رابطه ... شک میکنه که نکنه خانومه همسر داشته ...
پس از پایان رابطه از خانومه میپرسه که ایا تو همسر هم داشتی ...
و خانومه میگه بله .... بعدش ...
امام صادق رو میکنه به مرده و به ایشون میگه .... چرا ازش پرسیدی !!!

این احادیثی که شما عنوان میکنین ... هر چقدر هم که عنوان کنین راویانش درست هستند ...
از نظر من ایراد دارند ...

حالا هر کسی که میخواد باشه ... از نظر من ایراد دارند و همین مساله برای من کفایت میکنه ...

شما قسمت فاعلی مساله رو میبینین و من قسمت مفعولی قضیه رو میبینم ....
دوستانی داشتم که تو این مسیر افتادند ...
مریض شدند ... افسردگی گرفتند ... تن صداشون عوض شده ... عقلشون رو از دست دادند و خوب و بد رو گم کردند ...

طبیعت یک زن اینجوری نیست ... حالا شما هر چی دلت میخواد قسم بخور که این احادیث درست هستن و مال امام صادق هستند .

شما چرا فکر میکنین مصداق اسراف شدن نیست ...
اگر شما یه خواهر داشته باشین که 20 سالش باشه و طلاق گرفته باشه ...

تشویقش میکنین و بهش میگین یه شخص جدید ... یه فرد خوب ... پیدا کن و باهاش ازدواج کن .
یا اینکه تشویقش میکنین بره و صیغه بشه تا روزگارش بگذره ...

معلومه داره چنین شخصی با صیغه زندگیش رو تباه میکنه ...
این شخص داره فرصت هاش رو تباه میکنه ...
فرصتهای بوجود اوردن ...

یک زندگی عاشقانه .
فرزندانی سالم .
و ...

مردی که ده تا همسر داشته باشه ...
و بخواد عدالت رو هم رعایت کنه ... و بخواد زندگی سالمی هم داشته باشه نمیتونه ...

زنی سالها با همسرش زندگی میکنه و چون از رابطه جنسی اش لذت نمیبرده ... با پسری به صورت مخفیانه اشنا میشه و با هم رابطه برقرار میکنند .
پس از اینکه دو یا سه بار با اقا پسر رابطه برقرار میکنه ... از شوهرش طلاق میگیره ...
علتی که عنوان میکنه ...
شوهرش هر بار که باهاش رابطه برقرار میکرده در کمتر از 1 دقیقه رابطشون تموم میشده ولی هر بار که با اون اقا پسر بوده ... رابطه ساعتها طول میکشیده و زنه تازه میفهمه رابطه داشتن یعنی چی ...

مردی که 10 تا صیغه ای داره ... و این زنها نمیتونن با کسه دیگه ای باشن ...
به نظرت دارن زندگی میکنن ؟

من عقلم میگه نه ... احادیثتون هم بدرد من نمیخورن ...

من هر حرفی رو بهش گوش میدم . اگر چراغی رو در درون ذهنم روشن کردند ... مسیری رو برام نشون دادند ... برام مقبول هستند ... و گرنه من قبولشون نمیکنم .

صحبتهای شما ..
هیچ پورتی رو باز نمیکنند ... هیچ چراغی رو هم روشن نمیکنند و یرای من پذیرفتنی نیستند .

شما اگر کمی تحقیق کنین متوجه میشین که ...

بیشتر شکایت خانومها از از زندگیشون اینه که ماه میاد و میره ... هفته میاد و میره ... شوهرشون بهشون دست نمیزنه ...

حالا لاید میخواین تبلیغ کنین که برن 10 تا خانوم رو هم صیغه کنن ...

زندگی اون ها چی ... مهم نیست ؟

mehrant;769162 نوشت:
این دوتا لینک رو بخونید:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=53194&p=768631&viewfull=1#post768631
و شما در جواب اشاره ایشون به من نقل قول کردید و گفتید:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=53194&p=768635&viewfull=1#post768635

البته خانم همای رحمت درست میگن دکتر مهران. فک نمیکنم هیچ منظوری با شما داشتن، صرفا جواب "یا زینب کبری" رو دادن:ok:

[=arial black]علت مخالفت های شدید خانمها با ازدواج موقت مردان (صرفا یک ارزیابی و تحلیل روانشناسی-دینی)

1- ترسو بودن زنان
امام على علیه‏السلام: بهترین خصلت‏هاى زنان، بدترین خصلت‏هاى‏ مردان است : غرور، ترسویى و بخل
از حربه های سازندگان فمینیسم همیشه ایجاد حس ترس در زنان مثل ترس از فقر و ترس از تحقیر شدن بوده (تحقیر غرور) و آنها به خوبی به این بعد شخصیتی زنها آگاه بودند.
توضیحات:
ترس از مجرد ماندن یکی از همین علت هاست بعضی از خانمها فکر میکنند اگر با احکام الهی مخالفت کنند جامعه به نفع خودشان اصلاح میشود و مردان به خواستگاری شان می آیند. این در حالیست که جامعه فقط با اجرای احکام الهی اصلاح میشود و خدا بهتر میداند.

2- نفع طلب بودن زنان
که این هم همراستا با همان خصلت های غرور و بخل است. (البته نفع خواهی و خودپسندی با هوای نفس فرق داره - و برای زنان عیب نیست)
توضیحات:
اگر دقت کنید خانمها از مسائلی مثل غیرت، سربازی، ایثارگری، جنگ، جهاد خرسند هستند ولی وقتی احساس میکنند به منافعشان حمله شده واکنش نشان می دهند که این نشانه خصوصیت نفع طلبی و خودپسندی است.

3- حیا و محجوبیت و محافظه کاری در زنان
امام صادق علیه السلام: حيا ده جز دارد، نه جزء آن در زنان است و يك جزء در مردان
توضیحات:
در نظر سنجی های اینترنتی و آمارهایی که در اینترنت مشاهده کردم حدود 40 درصد زنان با ازدواج موقت موافقند، ولی علت اینکه ما نمیبینیم خانمی در اینترنت ابراز کند که من موافق هستم این نیست که هیچ خانمی با ازدواج موقت موافق نیست، بلکه یک علت این سکوت وجود حجب و حیا و علت دیگر آن محافظه کاری و ترس از انگ و برچسب خوردن توسط همجنس های خود است.

4-ضعف یا ناقص بودن ایمان و عدم توکل به خدا
توضیحات:
باید قبول کنیم که وعده خدا این است که هرکس خالصانه توکل کند خدا او را کفایت میکند. ولی آیا کسی که در کنار توکل با دستورات الهی مخالفت میکند حقیقتا به وعده های خدا ایمان دارد؟ یا فقط میخواهد حرف و استراتژی خودش را عملی کند؟ ضعف در ایمان باعث میشه یک خانم احساسات خودش رو بر دستورات خدا مقدم کنه درحالی که تزکیه نفس فقط با مبارزه با احساسات و فرمانبرداری از دستورات خداوند حاصل میشود.

علــی;769169 نوشت:
جهاد اکبر به معنای جلوگیری از خواسته های نفس در امور حرام است نه امور مستحب همچون متعه!

جهاد اکبر در کلام امام خمینی ره:

امام خمینی(ره) که از جوانی جهاد اکبر را آغاز کرد و پس از پیروزی در آن به جهاد اصغر پرداخت و در این میدان نیز به پیروزی رسید، می­فرماید: باید دانست که هواهای نفسانی بسیار مختلف و گوناگون است به حسب مراتب و متعلّقات و گاهی به قدری دقیق است که انسان خود نیز از آن غافل شود [و نفهمد] که آن کید شیطانی و هوای نفسانی است... اهل ... اتخاذ خدایان از طلا و غیر آن ... طوری از خدا بازمانند، و اهل متعابعت هواهای نفسانی و اباطیل شیطانی در سایر عقاید باطله یا اخلاق فاسده طور دیگر از حق محجوب شوند، و اهل معاصی کبیره و صغیره و موبقات و مهلکات به حسب درجات آن به نوعی از سبیل حق بازمانند، و اهل متابعت هوای نفس در مشتهیات نفسانیه مباحه و صرف همت و کثرت اشتغال به آن نوع دیگر از راه حقیقت باز مانند، و اهل مناسک و اطاعات صوریه برای تعمیر عالم آخرت و اداره­ی مشتهیات نفسانیه و رسیدن به درجات یا خوف از عذاب و رهایی از درکات به طوری دیگر محجوب از حق و سبیل آن مانند، و اصحاب تهذیب نفس و ارتیاض آن برای ظهور قدرت نفس و رسیدن به جنّت صفات (دقت شود) به نوعی [دیگر] محجوب از حق و لقای آن هستند، و اهل معارف و سلوک و جذبات و مقامات عارفین که نظری جز لقای حق و وصول به مقام قرب ندارند نیز (دقت شود) نوعی دیگر محجوب از حق اند و از تجلیّات خاص محرومند، چون در آن­ها نیز تلوین باقی و از خودی آثاری هست! و پس از این [نیز] مراتب دیگری است... پس هر یک از اهل مراتب مذکوره باید تفتیش حال خود کنند و خود را از هواهای نفسانیّه پاک و پاکیزه کنند تا از سبیل حق باز نمانند و از راه سلوک حقیقت گمراه نگردند و ابواب رحمت و عواطف در هر مقامی هستند به روی آن­ها مفتوح گردد.([1])

-------------------------
1.چهل حدیث، نشر رجاء، چاپ اول، 1368، ص 149.

علــی;769284 نوشت:
سلام
پس لطفا اگر به خاطرتان آمد که دقیقا کجا بوده با منبع آن مطلب را قرار دهید تا به بررسی سند و متن آن بپردازم در غیر اینصورت ادعای شما وجه علمی در بحث ندارد.
با سلام

فکر میکنم سایت مکارم قسمت پرسش وپاسخ بود اما دقیقا نمیدونم و وقتش رو هم ندارم

بگردم پیداش کنم ولی اگر پیداش کردم براتون میفرستم یا در همین تاپیک یا ..

این سایت هم تقریبا این گفته های منو تصدیق میکنه http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa44650

[="Tahoma"]

مارینر;769290 نوشت:
یه اقایی اومد و یه حدیث در مورد متعه از زبان امام صادق مطرح کرد .... داستان اینجوری بود ...فردی میره نزد امام صادق و به ایشون میگه زنی رو صیغه کرده و باهاش رابطه داشته ...
بعد از اتمام رابطه ... شک میکنه که نکنه خانومه همسر داشته ...پس از پایان رابطه از خانومه میپرسه که ایا تو همسر هم داشتی ...و خانومه میگه بله .... بعدش ...امام صادق رو میکنه به مرده و به ایشون میگه .... چرا ازش پرسیدی !!!

سلام
چون عموما مطالبی که مطرح کردید دارای استدلال عقلی یا دینی نبود بنده به طور گذارا مطالبی را عرض می کنم.

به این روایت در این تاپیک جواب داده شده است
جواز متعه ی زن شوهر دار، در روایات شیعه؟!

این حدیث که اشتباه هم نقل کرده اید و صحیح آن در تاپیک فوق آمده است بحث آن این است که آیا سخن زن (چه در ازدواج موقت و چه دائم) در مورد اینکه می گوید من شوهر ندارم را قبول کرد یا باید تحقیق و تفحص در اینباره کرد که آیا زن راست می گوید یا خیر!

مارینر;769290 نوشت:
این احادیثی که شما عنوان میکنین ... هر چقدر هم که عنوان کنین راویانش درست هستند ...از نظر من ایراد دارند ...حالا هر کسی که میخواد باشه ... از نظر من ایراد دارند و همین مساله برای من کفایت میکنه ...شما قسمت فاعلی مساله رو میبینین و من قسمت مفعولی قضیه رو میبینم ....دوستانی داشتم که تو این مسیر افتادند ...مریض شدند ... افسردگی گرفتند ... تن صداشون عوض شده ... عقلشون رو از دست دادند و خوب و بد رو گم کردند ...طبیعت یک زن اینجوری نیست ... حالا شما هر چی دلت میخواد قسم بخور که این احادیث درست هستن و مال امام صادق هستند .طبیعت یک زن اینجوری نیست ... حالا شما هر چی دلت میخواد قسم بخور که این احادیث درست هستن و مال امام صادق هستند .

متوجه نشدم ایراد شما به کدام قسمت وارد است.
سخن ما راجع به این بود که اگر مردی 10 نفر را صیغه کرد آیا درست است یا خیر؟ فرمودید دلیلش چیست که بنده هم دلیل دینی و هم دلیل فرادینی خدمت شما عرض کردن اما شما می فرمایید با طبیعت زن سازگار نیست!
چه چیزی با طبیعت زن سازگار نیست؟ قرار نیست زن 10 شوهر داشته باشد که با طبیعت زن سازگار نیست!
اتفاقا در اسلام برای زن از همین جهتی که شما می فرمایید که با طبیعت زن سازگار نیست محدودیت هایی قرار داده شده تا با طبیعت او سازگار شود از جمله اینکه برای دختر باکره که طبق نظر برخی از مراجع نیاز به اذن پدر وجود دارد و برای زنی هم که ازدواج می کند عده قرار داده شده است یعنی باید مدتی صبر کند پس از پایان مدت ازدواج یا طلاق (چه دائم و چه موقت) و بعدا اگر خودش تمایل داشت به عقد دیگری پس از گذشتن عده در آید پس با قوانین و محدودیت هایی که اسلام برای زنان قائل شده اگر این مسائل و احکام رعایت شود قطعا مطابق طبیعت و فطرت زن خواهد بود(چون دین فطری است)،هر چند که بحث ما اصلا این مورد نبود و شما به این سمت مورد را سوق دادید!
ثانیا اجباری در اینمورد نیست اگر کسی احساس می کند این مورد را دوست ندارد اجباری برای او نه در اجرا هست و نه در اجرا نکردن اما اینکه شما بخواهید به زور و اجبار راه را بر همگان ببندید که کسی به سراغ این موارد نرود غیر صحیح است.

مارینر;769292 نوشت:
شما چرا فکر میکنین مصداق اسراف شدن نیست ...اگر شما یه خواهر داشته باشین که 20 سالش باشه و طلاق گرفته باشه ...تشویقش میکنین و بهش میگین یه شخص جدید ... یه فرد خوب ... پیدا کن و باهاش ازدواج کن .یا اینکه تشویقش میکنین بره و صیغه بشه تا روزگارش بگذره ...معلومه داره چنین شخصی با صیغه زندگیش رو تباه میکنه ...این شخص داره فرصت هاش رو تباه میکنه ... فرصتهای بوجود اوردن ...یک زندگی عاشقانه .فرزندانی سالم .و ...

اگر خانمی امکان ازدواج دائم دارد و موقت،خودش تشخیص می دهد و اگر صلاحش را در ازدواج دائم دید به سراغ ازدواج دائم می رود،اگر شرایط ازدواج دائم را نداشت یا مورد مناسبی نبود و در خودش نیازی برای ازدواج موقت دید با رعایت مسائل شرعی می تواند ازدواج موقت کند.
این مثال شما هم از اساس ارتباطی به موضوع ندارد،هر کسی خودش می تواند برای زندگیش تصمیم بگیرد و راه صحیح را انتخاب کند و الزامی ندارد که هر کسی مثل شما فکر کند و از قبل برای همه یک راه و یک خط را تعیین کنیم!

مارینر;769299 نوشت:
مردی که 10 تا صیغه ای داره ... و این زنها نمیتونن با کسه دیگه ای باشن ...به نظرت دارن زندگی میکنن ؟

مگر آن ده زن را مجبور کردند که بیاید صیغه یک مرد که دوست ندارند شود؟!
حتما آنها بهتر از شما تشخیص می دهند و صلاح و منافع خودشان را از شما بهتر می دانند که اینمورد را قبول کرده اند!

مارینر;769302 نوشت:
شما اگر کمی تحقیق کنین متوجه میشین که ...بیشتر شکایت خانومها از از زندگیشون اینه که ماه میاد و میره ... هفته میاد و میره ... شوهرشون بهشون دست نمیزنه ...حالا لاید میخواین تبلیغ کنین که برن 10 تا خانوم رو هم صیغه کنن ...

جدا بیشتر شکایت خانمها این است؟!! اولین بار است که دارم این مطلب را از شما می شنوم که شکایت بیشتر خانمها چنین چیزی است که شما می گویید!!! قضاوت هم با خوانندگان بنده نظری ندارم!
چون به طور کلی هم نیاز جنسی مردان از زنان بیشتر است و هم عموما مردان گرمتر از زنان هستند.

با سلام

یه بار دیگه من از جناب دکتر مهرانت واقعا معذرت میخوام .خدا رو گواه میگیرم اصلا

منظور جناب یا زینب کبری رو متوجه نشدم و فقط فقط سطر اول ایشون رو دیدم که

برداشتم از پست ایشون این بود که در مورد طلاق وخیانت و...افرادمتاهله ..

علــی;769319 نوشت:
جهاد اکبر به معنای جلوگیری از خواسته های نفس در امور حرام است نه امور مستحب همچون متعه!

یکی دیگه.;769319 نوشت:
هوای نفس در مشتهیات نفسانیه مباحه

سلام
در هر حال نمی توانید کلام مرحوم امام خمینی را به نفع خودتان مصادره به مطلوب یفرمایید! اصل سخن ما این بود که جهاد نفس در ترک مستحبات نیست!
خود حضرت امام در حاشیه بر عروه (مساله دو کتاب نکاح) فرموده اند ازدواج موقت مستحب است،و اینجا هم فرموده اند هوای نفس در مشتهیات نفسانیه مباحیه که مربوط به امور مباح است نه امور مستحب!
جهاد نفس در ترک مستحبات نیست بلکه در انجام مستحبات و واجبات است.(که ازدواج موقت در حکم اولیه مستحب و اگر کسی به خاطر ترک آن به گناه می افتد واجب است) و هیچ عارف و فیلسوفی سخن از ترک واجبات و مستحبات به میان نمی آورد بلکه تمام تاکید آنها بر انجام واجبات و مستحبات است!

[="Tahoma"]

همای رحمت;769327 نوشت:
فکر میکنم سایت مکارم قسمت پرسش وپاسخ بود اما دقیقا نمیدونم و وقتش رو هم ندارم بگردم پیداش کنم ولی اگر پیداش کردم براتون میفرستم یا در همین تاپیک یا ..

سلام
منتظر می مانیم تا پیدا شود چون بحث بر مبنای حدس و احتمال صحیح نیست هر چند که همان لینکی هم که قرار دادید پاسخ سوال شما را داده است و نیازی نیست بنده پاسخ بدهم!
نقل از همان سایت مورد اشاره شما:
مجاز و مباح‌بودن هر چیز بدین معنا است که انجام و ترکش مساوی باشد، احیاناً اگر توصیه‌ای هم نسبت به برخی مباحات - و یا حتی مستحبات - صورت گرفته معنایش آن نیست که افراد در هر گروه اجتماعی که هستند باید بدان عمل کنند.
علمای شیعه در مقام بیان احکام الهی به وظیفه خود در بیان حلال و حرام عمل می‌کنند. در شرع مقدس اسلام حلال‌های فراوانی وجود دارد که هر مسلمانی در خور وسع و توان خود و به تناسب شأن و مقام خویش به آنها عمل می‌کند. و این‌گونه نیست که هر حلالی الزاماً واجب هم باشد، تا اگر کسی به آن عمل نکرد مرتکب معصیت شده باشد. مسئله ازدواج موقت نیز از همین مقوله است.
ازدواج موقت در بسیاری از موارد به صورت پنهانی انجام می‌شد و انگیزه‌ای هم برای ثبتِ‌نام افرادی که ازدواج‌های موقت می‌کردند نبود؛ از این‌رو در مورد بسیاری از آقایان و بانوان نمی‌توان نفیاً و یا اثباتاً اقدام به ازدواج موقتشان را اعلام کرد. براین اساس اگر از بستگان امامان(ع) - چه مرد و چه زن - کسی هم این عمل را انجام داده باشد گزارشی از آن وجود ندارد.
به هرحال؛ در زمان خود ائمه اطهار(ع) نیز چنین پرسش‌هایی مطرح بوده و آن پیشوایان و یا بزرگان شیعی نیز پاسخ مناسبی داده‌اند که در پاسخ تفصیلی به دو مورد از آنها خواهیم پرداخت.

علــی;769333 نوشت:
سلام
با سلام

خب مگر غیراز اینه !مگه جناب استاد سجاد حرف دیگه ای زدند

شما متعه رو بدونه هیچ قید وقیودی مستحب میدونید اما ما میگیم اینطور که شما تصور میکنید

نیست .

[="Tahoma"]

همای رحمت;769335 نوشت:
خب مگر غیراز اینه !مگه جناب استاد سجاد حرف دیگه ای زدندشما متعه رو بدونه هیچ قید وقیودی مستحب میدونید اما ما میگیم اینطور که شما تصور میکنید نیست .

سلام
لطفا در مطالبی که می گوییم نهایت دقت را بفرمایید در همین تاپیک هم عرض کردم که
علــی;769128 نوشت:
ما هم معتقد به شرایط شرعی ازدواج موقت هستیم و خلاف آن شرایط نه سخن گفته ایم و نه می گوییم.(البته شرایط شرعی که مراجع استنباط کرده اند)

ازدواج موقت با رعایت شرایط شرعی آن (یعنی آنچه که در رساله ها آمده نه شرایط من درآوردی دیگران) مستحب و صحیح است.

علــی;769339 نوشت:
سلام
شرایط شرعی چیه ؟شرایط من درآوردی چیه؟

علــی;769331 نوشت:
که ازدواج موقت در حکم اولیه مستحب

این دلیل بنده برای مشخص کردن کلمه ی مباح و اینکه حکم اولیه ی نکاح متعه جواز و اباحه ی آن بوده است:

مرحوم شیخ طوسی در ابتدای بیان روایات باب متعه در کتاب استبصار می فرمایند: آنچه دلالت بر مباح بودن نکاح متعه می نماید،‌اجماع مسلمین می باشد؛ علاوه بر اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله این عمل را در زمانی مباح فرمودند و دلیل قاطعی نیز بر منع این عمل وارد نشده است؛ پس شایسته است که چنین نکاحی مباح بوده باشد تا دلیلی بر منع آن اقامه گردد در حالی که دلیلی بر منع از این عمل وجود ندارد.

و بعدا به دلیل اعلام حرمت از طرف خلیفه ی غاصب ،حکم ثانویه دال بر استحباب آن مطرح شده.و روایات در این باب بسیار است.

علــی;769331 نوشت:
جهاد نفس در ترک مستحبات نیست

اصل کلام بنده در پاسخ به این بود که فرمودید جهاد با نفس در خودداری از امور حرام است نه مستحب.

ظاهرا شما کلام حضرت امام را نخواندید که ایشان دامنه جهاد با نفس و جهاد اکبر را تا کجا پیش برده اند که حتی اهل معارف و سلوک و جذبات را هم در برمیگیرد. و فرمودند:
پس هر یک از اهل مراتب مذکوره باید تفتیش حال خود کنند و خود را از هواهای نفسانیّه پاک و پاکیزه کنند تا از سبیل حق باز نمانند و از راه سلوک حقیقت گمراه نگردند و ابواب رحمت و عواطف در هر مقامی هستند به روی آن­ها مفتوح گردد.

علی اقا چون شما نخواستین بحث فرا دینی در مورد صیغه انجام بدین و در پست نخستتون هم به این مساله اشاره کردین ...
من هم به خواست شما احترام گذاشتم و بحث فرا دینی نکردم . اما شما در پست هاتون دارین مباحث عقلی و حقوق بشری رو هم وارد میکنین ...

بنابراین ازتون میخوام در حیطه دین و احادیث بحث کنین ...و وارد مقولاتی مانند حقوق بشر و عقلانی بودن و ... نشین .
حداقلش این هست که جناب معین این مجوز رو خواهند داشت که گزینشی برخورد کنند و هر کدوم رو که دوست دارند رو باقی بزارن و بقیه که به مزاجشون خوش نمیاد روپاک کنن و زیرش بنویسن خارج از موضوع ...

من چند تا دوست مسیحی داشتم . بارها ازشون در مورد حلال و حرام پرسیدم . مسیحی ها اعتقاد به 10 فرمان دارند یعنی حلال و حرام انها در حیطه 10 فرمان خلاصه میشه .

وقتی بازخواستشون میکردم و بهشون میگفتم این چه دینی هست که خوب و بد ... حلال و حرام ... و ... رو تعیین نکرده .
اونها عنوان میکردند که انجیل پر از داستانهای متنوع هست .
وقتی میخواستند گناه رو تعریف کنند ... میگفتند اگر بتونی به کسی کمک کنی و شادش کنی و این کار رو نکنی تو گناهکار هستی
و ....

و در پایان اعتقاد داشتند که دین مسیحیت دستشون رو باز گذاشته ... چون اگر کسی واقعا به اون داستانها باور داشته باشه ... تعریف گناه رو اونچنان بدونه ... تصمیم های درستی میگیره ... و نیازی به تعریف حلال و حرام هم نخواهد داشت .

در درون مباحثی که با شما داشتم شما بارها به این اشاره کردین که
خانم میتونه قبول نکنه .
خدا دست مرد رو باز گذاشته .

و مباحث اینچنینی ...
اگر دین اسلام نوع برخوردش مانند دین مسیحیت بود حلال و حرام تعیین نکرده بود ، میتونستم بهتون حق بدم .
اما دین اسلام متفاوت هست ... ریز ترین مطالب رو هم براش حلال و حرام و مستحب و مکروه و مباح و ... تعریف کرده .

وقتی شما عنوان میکنین امام صادق (ع) گفته ... هر کس هر چند تا میخواد میتونه صیغه کنه ... و حلال هست.
یعنی حلال هست .. و تمام ... بحث هم نداره .

بنابراین ...
من نمیتونم به همین راحتی قبول کنم این صحبتها برای ایشون هستش ... و ایشون به همین راحتی چنین مساله ای رو با هزاران عوارض جانبیش برای خانومها ، حلال کرده اندد .

علم رجال که من ازش چیزی سر در نمیارم .
و من از اساس باهاش مشگل دارم .

یه ادم خیلی خیلی خوب بیاد و حرفی رو به من بزنه ...
ممکن هست اون حرف درست باشه ... ممکن هست اون حرف اشتباه باشه

اگر ازمایش کردم و در زندگیم درست بود قبولش میکنم و اگر ازمایش کردم واشتباه بود اشتباهه ...
به همین راحتی .

[="Tahoma"][="Black"]

:Gol:با تشکر از حضور کاربران در این بحث :Gol:

لطفا از موضوع اصلی فاصله نگیرید

:Gol:ممنون از همراهی و همکاری شما عزیزان:Gol:

[/]

مارینر;769414 نوشت:
علی اقا چون شما نخواستین بحث فرا دینی در مورد صیغه انجام بدین و در پست نخستتون هم به این مساله اشاره کردین ...
من هم به خواست شما احترام گذاشتم و بحث فرا دینی نکردم . اما شما در پست هاتون دارین مباحث عقلی و حقوق بشری رو هم وارد میکنین ...

بنابراین ازتون میخوام در حیطه دین و احادیث بحث کنین ...و وارد مقولاتی مانند حقوق بشر و عقلانی بودن و ... نشین .
حداقلش این هست که جناب معین این مجوز رو خواهند داشت که گزینشی برخورد کنند و هر کدوم رو که دوست دارند رو باقی بزارن و بقیه که به مزاجشون خوش نمیاد روپاک کنن و زیرش بنویسن خارج از موضوع ...

من چند تا دوست مسیحی داشتم . بارها ازشون در مورد حلال و حرام پرسیدم . مسیحی ها اعتقاد به 10 فرمان دارند یعنی حلال و حرام انها در حیطه 10 فرمان خلاصه میشه .

وقتی بازخواستشون میکردم و بهشون میگفتم این چه دینی هست که خوب و بد ... حلال و حرام ... و ... رو تعیین نکرده .
اونها عنوان میکردند که انجیل پر از داستانهای متنوع هست .
وقتی میخواستند گناه رو تعریف کنند ... میگفتند اگر بتونی به کسی کمک کنی و شادش کنی و این کار رو نکنی تو گناهکار هستی
و ....

و در پایان اعتقاد داشتند که دین مسیحیت دستشون رو باز گذاشته ... چون اگر کسی واقعا به اون داستانها باور داشته باشه ... تعریف گناه رو اونچنان بدونه ... تصمیم های درستی میگیره ... و نیازی به تعریف حلال و حرام هم نخواهد داشت .

در درون مباحثی که با شما داشتم شما بارها به این اشاره کردین که
خانم میتونه قبول نکنه .
خدا دست مرد رو باز گذاشته .

و مباحث اینچنینی ...
اگر دین اسلام نوع برخوردش مانند دین مسیحیت بود میتونستم بهتون حق بدم .
اما دین اسلام متفاوت هست ... ریز ترین مطالب رو هم براش حلال و حرام و مستحب و مکروه و مباح و ... تعریف کرده .

وقتی شما عنوان میکنین امام صادق (ع) گفته ... هر کس هر چند تا میخواد میتونه صیغه کنه ...
یعنی حلال هست .. و تمام ... بحث هم نداره

بنابراین ...
من نمیتونم به همین راحتی قبول کنم این صحبتها برای ایشون هستش ...

علم رجال که من ازش چیزی سر در نمیارم .
و من از اساس باهاش مشگل دارم .

یه ادم خیلی خیلی خوب بیاد و حرفی رو به من بزنه ...
ممکن هست اون حرف درست باشه ... ممکن هست اون حرف اشتباه باشه

اگر ازمایش کردم و در زندگیم درست بود قبولش میکنم و اگر ازمایش کردم واشتباه بود اشتباهه ...
به همین راحتی .

با سلام
بنده معتقدم هر کاری خصوصا ازدواج موقت باید زیر نظر شخص مشاور انجام بگیرد، و اقدام همین طوری را حداقل از نگاه مشاوره نمیپذیرم.
و خواهش می کنم دوستان این بحث را دیگر بسط و تفصیل ندهند.

یک نکته تکمله برای بحث:
بله ازدواج موقت حلال است اما برخی چیزها حلال هستند ولی گاهی برخی از دکترین تشخیص می دهند که فلان چیز برای کسی مضر است و اتفاقا شارع هم قبول می کند، که باید ترک کرد، مثلا: برای کسی که مشکل کلیه دارد روزه گرفتن برای این فرد مضر است و پزشکان تجویز خوردن روزه را می دهند و شارع هم تایید می کند، به نظر می رسد بحث ازدواج موقت هم باید زیر نظر یک مشاور عاقل، متعهد و متخصص انجام بگیرد تا تکلیف شخص مشخص شود.

[="Tahoma"]

نشاط;769425 نوشت:
و خواهش می کنم دوستان این بحث را دیگر بسط و تفصیل ندهند.

سلام
از نظر بنده هم ادامه این بحث سودی ندارد به همین علت بحث را همینجا خاتمه می دهم ، حکم شرعی متعه مشخص است و با قیل و قال بنده و دیگران نه حکم عوض می شود نه تغییری در اصل حلیت احکام حاصل می شود چرا که حلال محمد(ص) حلال الی یوم القیامه و کسی هم که ازدواج بر او واجب است با رعایت موازین شرعی و با مشورت با فردی امین و متدین می تواند اقدام به آن کار نماید.
فقط یک نکته عرض کنم راجع به این مطلبی که فرمودید که بسیاری از مسائل حلال است اما در صورت ضرر حکم آن عوض می شود و مورد قبول شارع هم واقع شده است،این اشکال را بنده در این پست پاسخگویی نموده ام که جنابعالی می توانید به این لینک رجوع کنید و اگر اشکالی می بینید در همان تاپیک مطرح کنید که بحث های این تاپیک هم منحرف نشود: http://www.askquran.ir/showthread.php?t=53734&p=778253&viewfull=1#post778253

[="Tahoma"][="Black"]

یکتای بی همتا;768972 نوشت:
با سلام و تشکر
جایی که ازدواج موقت خوب است چه جایی است؟ برای جوانانی که امکان ازدواج دائم را ندارند مطرح بفرمایید.

با عرض سلام و احترام و تشکر از سؤال شما

در مطلبی که آدرس می دهم به نظرم جواب پرسش شما داده شده اگر ابهامی هست لطفا در تاپیک جداگانه ای سؤال بفرمایید تا این تاپیک بیش از این از موضوع خود خارج نشود:

http://www.askdin.com/thread48584.html[/]

[="Tahoma"][="Black"]

همای رحمت;769010 نوشت:
با سلام وعرض ادب

استاد گرامی لطفا این سوال رو از دفاتر مراجع عظام بپرسید وپاسخهاشون رو در همین تاپیک یا تاپیک دیگه

_ای بگذارید .

آیا بر هر مردی بدونه هیچ شرط یا شروطی مستحبست ازدواج موقت نماید؟

با تشکر

با عرض سلام و احترام

به نظرم اگر بجای این سؤال، این پرسش بدیهی را ارسال کنیم که (حتی اگر ازدواج موقت بدون چون و چرا مستحب باشد) آیا به هر مستحبی بدون چون و چرا و در نظر گرفتن شرایط می توان عمل کرد؟

به نظر شما پاسخ این سؤال چیست ؟

بله درست حدس زدید هر انسان دین داری می داند که حتی واجباتش برای انجام، شرایط دارد چه برسد به مستحبات ...

این مسائل را هم در آدرسی که در پست قبل دادم توضیح دادم لطفا مراجعه کنید.[/]

[="Tahoma"][="Black"]

همای رحمت;768978 نوشت:
من نمیدونم صحبتهای استاد سجاد چه تناقضی با احکام متعه داشت ..شماها میدونید لطفا بگید

با تشکر مجدد

اختلاف های علمی که هست اما تناقض اصلی که قبلا در تاپیک مورد اشاره هم گفتم این است که ایشان دارند برای تبلیغ ازدواج موقت خودشان را به آب و آتش می زنند که بله ازدواج موقت چنین است و چنان است و هر کس بیشتر انجام داد نوش جانش و این حرفها .... و در این مسیر حتی کارشناسان سایت را به بی سوادی متهم می کنند .

اما بنده معتقدم شأن ازدواج موقت به اندازه یک مستحب است و باید به اندازه یک مستحب به آن پرداخته شود اگر هم از نظر ایشان الان واجب شده و جامعه باید برای رفع مشکلاتش به این سمت برود اولا نظر ایشان باید با نظر مراجع تطبیق داده شود که آیا نظر مراجع عظام هم همین است یا خیر ؛ به فرض که نظر مراجع هم همین باشد و آن بزرگواران هم بفرمایند امروزه باید از ازدواج موقت به اندازه یک امر واجب تبلیغ کرد کاری که ایشان دارد انجام می دهد یک ضد تبلیغ است نه تبلیغ ...

روش اهل بیت و علمای گذشته در تبلیغ دین به هیچ وجه به این صورتی که ایشان انجام می دهد، نبوده است هر کس پست ها و تاپیک های ازدواج موقت ایشان را دنبال کند به مطلبی که بنده عرض می کنم خواهد رسید.

اگر واقعا حرف مراجع ملاک نظر ایشان است پس باید این سخن را هم بپذیرند:

سجاد;672149 نوشت:
حضرت آیت الله مکارم شیرازی در کتب النکاح ج 5 ص 27 بیان داشته اند:

عن على بن يقطين قال: سألت أبا الحسن عليه السلام عن المتعة فقال:
ما أنت و ذاك قد أغناك اللّه عنها‌
(تو از آن بى‌نيازى)
فقلت: انّما أردت أن أعملها فقال: هى فى كتاب على «1»‌
عليه السلام‌
فقلت: نزيدها و نزداد‌
(براى ازدياد نسل زياد متعه مى‌كنيم تا جمعيّت ما زياد شود)؟
قال: و هل يطيبه الّا ذاك‌
(متعه پاكيزه مى‌شود به خاطر اين هدف، كه همان ازدياد نسل است). «2»‌
در اين روايت امام با صراحت على بن يقطين را نهى مى‌كند يعنى مطابق حكمتِ متعه، كسانى مى‌توانند متعه كنند كه دسترسى به نكاح دائم ندارند.
* ... عن الفتح بن يزيد قال سألت أبا الحسن عليه السلام عن المتعة فقال:
هى حلال مباح مطلق لمن لم يغنه اللّه بالتزويج فليستعفف بالمتعة ... «3»‌
* ... عن المفضّل قال: سمعت أبا عبد اللّه عليه السلام يقول فى المتعة:
دعوها أما يستحيى أحدكم أن يرى فى موضع العورة‌
(در لغت به معناى عيب است و به اعضاى تناسلى انسان هم عورة مى‌گويند، چون مستور نساختن آن عيب است و مقصود در اينجا اين است كه در جايى ديده شود كه بودن در آنجا بر او عيب است)
فيحمل ذلك على صالحى إخوانه و أصحابه‌
(ساير صلحاى شيعه را هم متّهم مى‌كنند). «4»‌
اينها نمونه‌اى از احاديث بود كه بيان شد ولى منحصر به آن هم نيست و احاديث متعدّد است و دلالت مى‌كند بر اين كه تشريع اوّليّه براى اين نبوده است كه مردم به صورت گسترده و بى‌حساب در شهوات و هوا و هوسها غرق شوند، بلكه هدف بسيار مقدّس بوده كه همان حفظ كردن افراد نيازمند از آلودگى به گناه است.
شكّى نيست كه حكمت با علّت فرق دارد، به اين بيان كه حكم دائر مدار حكمت نيست ولى دائر مدار علّت است، بنابراين بدون ضرورت هم به حسب عنوان اوّلى متعه جايز است، امّا اساس و پايۀ تشريع آن دفع ضرورتها بوده است، همان گونه كه روايات ائمّه معصومين عليهم السلام شاهد آن است.
متأسفانه از اين مسأله سوء استفاده شده و عدّه‌اى آن را وسيلۀ هوس‌رانى قرار داده‌اند و اين سبب شده كه چهرۀ اين امر مستحبّ و ضرورى، بدنما شده و به يك امر خلاف عرف تبديل شود، به طورى كه هم دشمنان به ما حمله مى‌كنند و نكاح موقّت را مساوى با زنا مى‌دانند و هم در نظر دوستان اين امر ناپسند شده به طورى كه در نظر بعضى از عوام عقد موقّت از زنا هم ناپسندتر است و اين امر سبب شده است كه ما در عصر و زمان خود سراغ عنوان ثانوى برويم و بگوييم عنوان ثانوى ايجاب مى‌كند كه ما اين حكم اسلامى را تحت برنامه قرار دهيم و از انجام بدون برنامۀ آن نهى كنيم.
متعه بايد در دفاتر رسمى ثبت شود و به هنگام ثبت در نظر گرفته شود كه آيا ضرورتى در زندگى شخصى او وجود دارد يا نه؟ اگر داراى ضرورت بود در دفتر ثبت شود و اگر فرزندى هم متولّد شد ثبت شود، پس بايد قيد و شرطهايى قرار داده شود تا چهرۀ نامطلوب، هرج‌ومرج‌دار و بدنام آن به يك چهرۀ خوشنام و صحيح تبديل شود، و ثابت كردن اين ضرورتها هم كار مشكلى نيست.

پی نوشت:
(1) كتابى مشتمل بر احكام كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله آن را انشا فرموده و حضرت على عليه السلام آن را نوشت و اكنون در خدمت حضرت ولى عصر (عج) است.
(2) وسائل الشیعه ح 1، باب 5 از ابواب متعه.
(3) همان ، ح 2 باب 5، از ابواب متعه.
(4) همان ، ح 3، باب 5 از ابواب متعه.

این سخن در تاپیکی که با ایشان بحث کردم هم نقل شد اما متأسفانه مورد پذیرش ایشان قرار نگرفت آیا الان این مطالب واضح را می پذیرند؟ یا باز هم می خواهند بر طبل ازدواج موقت بکوبند و مسئله به حق ازدواج موقت را به صورتی تبلیغ کنند که عده ای را از دین فراری دهد؟ الله اعلم
[/]

[="Franklin Gothic Medium"]

قفس;764856 نوشت:
سلام
من مدتی هست که به فکر ازدواج موقت افتادم
مزایای اینکار زیاده مخصوص برای منکه ویژگی هاشو دارم یعنی جوان و مجرد و فراهم نبودن ازدواج دائم.

البته راه های کنترل شهوت رو امتحان کردم که موفق نبودم زیاد دوست ندارم وارد این مقوله بشم چون کارشناس محترم در جریان چم و خم مشکلات هست.
در همین راستا به ازدواج موقت فکر میکردم و در اینترنت جستجو میکردم که متوجه شدم صد رحمت به ازدواج دائم ! اگر ازدواج دائم یه خونه با یک شغل میخواد، ازدواج موقت یک میلیونر میخواد! مخصوص اینکه فلسفه ازدواج موقت تامین مالی زن هست. آنچه که من دیدم و شنیدم و در سایت ها خواندم خانم هایی که دنبال ازدواج موقت هستن 99 درصد فراتر از احتیاجات خودشون پول میخوان در واقع آنچیزی که در زدواج دائم پیدا نکردن رو در ازدواج موقت میخوان. به نظرم تا همینجا توضیحات کافیه.
از این کار صرفنظر کردم که یادم افتاد دز همین فامیل خودمان دختری هست که طلاق گرفته. رابطه ی خانوادگی نزدیکی داریم. 3 ماه نامزد کرده و یکسال هم از عقدشان میگذشته که مسئله به جدایی کشیده علت هم کلاهبردار بودن مرده بوده. بعد از دستگیری و دادگاه و شاکی و.. خانواده دختره از همه چی مطلع میشن و طلاق غیابی میگیرن مرده هم فراریه.
از دختره اگر بخوام بگم از من دو سال بزرگتره . از ظاهرش خوشم میاد . از خونواده های روشنفکره ولی اهل بازی دادن کسی نیست. یعنی دختره هویت و ریشه داره. این خانم از وقتی طلاق گرقته از نظر اخلاقی(نمیخوام بیشتر توضیح بدم) بی تابی میکنه.بصورتی که به جرات میتونم بگم اگر خدایی نکرده بخوام می تونم باهاش باشم. اما من میخوام بحث محرمیت و صیغه رو بهش بگم. اما از طرح این مسئله نگرانم! خانوادشون جلوی خانواده ما حجاب نمی کنند. موقع سلام و علیک هم با هم دست میدیم(یعنی میتونم خودمونی بشم اما اشتباه برداشت نشه دختره مشکل داری نیست و با شخصیته). اما نمی دونم چطوری این بحث و پیش بکشم و نظرشو بدونم ، بدونه اینکه عکس العمل نامتعارفی ازش ببینم آخه متعصفانه تو جامعه ما اینجور مباحث بدتر از رابطه نامشروع و گناه هست. لطفا بنده رو راهنمایی و کمک کنید. بخاطر رابطه نزدیک خانواده ها ممکنه هر حرکت اشتباهی به کیش و مات ختم بشه. برای همین به فن بیان قوی و سنجیده نیاز دارم.
ممنونم


بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم برادر
خدا خیرتان بدهد که در این وانفسا برایتان مهم است که رضایت خدا را در هر کار خودتان داشته باشید و حلال خدا را بجویید ...
برای این کار کافی است از الفاظی مانند صیغه و مشابه آن که بار منفی در اذهان مردم پیدا کرده است استفاده نکنید و در عوض مثلاً بگویید متعه، یا محرمیت، که بعد بپرسند یعنی چه و شما از ابتدا تعریف درستش را به ایشان بگویید ... آنها که به دنبال دوست دختر و دوست پسر هستند اگر امکانات دین خودشان را می‌شناختند نمی‌گفتند غربیها اینطور هستند و ما آنطور، دین خودمان خیلی بهتر می‌تواند جوابگوی نیازهای جوانانمان باشد، ولی مردم نمی‌دانند ... حقیر در مورد متعه با خیلی‌ها حرف زده‌ام و تا اسم صیغه را نبرید همه جذب می‌شوند و می‌گویند تا کنون نمی‌دانستند اسلام چنین راه‌کارهایی هم دارد ولی بعد اگر از جایی بشنوند که اینکه گفتید همان صیغه‌ی معروف است ناگهان رنگشان عوض می‌شود ... دیگر بستگی دارد که چقدر پایبند اسم باشند ... بنابراین حداقل سعی کنید اسمی از صیغه نبرید و محتوای آن را مطرح کنید ...
ان شاء الله همیشه در مسیر دینداری و رضایت خداوند ثابت‌قدم باشید
یا علی علیه‌السلام

سجاد;769595 نوشت:

با تشکر مجدد

اختلاف های علمی که هست اما تناقض اصلی که قبلا در تاپیک مورد اشاره هم گفتم این است که ایشان دارند برای تبلیغ ازدواج موقت خودشان را به آب و آتش می زنند که بله ازدواج موقت چنین است و چنان است و هر کس بیشتر انجام داد نوش جانش و این حرفها .... و در این مسیر حتی کارشناسان سایت را به بی سوادی متهم می کنند .

اما بنده معتقدم شأن ازدواج موقت به اندازه یک مستحب است و باید به اندازه یک مستحب به آن پرداخته شود اگر هم از نظر ایشان الان واجب شده و جامعه باید برای رفع مشکلاتش به این سمت برود اولا نظر ایشان باید با نظر مراجع تطبیق داده شود که آیا نظر مراجع عظام هم همین است یا خیر ؛ به فرض که نظر مراجع هم همین باشد و آن بزرگواران هم بفرمایند امروزه باید از ازدواج موقت به اندازه یک امر واجب تبلیغ کرد کاری که ایشان دارد انجام می دهد یک ضد تبلیغ است نه تبلیغ ...

روش اهل بیت و علمای گذشته در تبلیغ دین به هیچ وجه به این صورتی که ایشان انجام می دهد، نبوده است هر کس پست ها و تاپیک های ازدواج موقت ایشان را دنبال کند به مطلبی که بنده عرض می کنم خواهد رسید.

اگر واقعا حرف مراجع ملاک نظر ایشان است پس باید این سخن را هم بپذیرند:

این سخن در تاپیکی که با ایشان بحث کردم هم نقل شد اما متأسفانه مورد پذیرش ایشان قرار نگرفت آیا الان این مطالب واضح را می پذیرند؟ یا باز هم می خواهند بر طبل ازدواج موقت بکوبند و مسئله به حق ازدواج موقت را به صورتی تبلیغ کنند که عده ای را از دین فراری دهد؟ الله اعلم


با سلام وعرض ادب

استاد بابت پاسخ جامع وکاملتون بسیار ممنون ومتشکرم.:Gol:

ازدواج دائم خوبه،عاشق یکی بشید وباهاش زندگی کنید البته دوست داشتن باید دوطرف باشه من خودم به شخصه ازدواج دائم رو دوست دارم

سجاد;769595 نوشت:
و اين سبب شده كه چهرۀ اين امر مستحبّ و ضرورى، بدنما شده

سلام
از شما متشکرم،خداوند به شما اجر جزیل عنایت بنماید،این بنده خدا خودش رو به قول شما به آب و آتش زد که بگه ازدواج موقت مستحب و ضروریه کسی قبول نکرد:khandeh!:
به این می گن تبلیغ درست،و اینکه شیوه بیان مطلب چقدر تاثیر در پذیرش مطلب داره،یاد بگیرید،خانمها هم زیر پست صلوت زدند:khandeh!:
همینکه بپذیرند در شرایطی ازدواج موقت مستحبه هم خوبه :khandeh!:

سجاد;769595 نوشت:

مسئله به حق ازدواج موقت را به صورتی تبلیغ کنند که عده ای را از دین فراری دهد؟ الله اعلم

با سلام و درود
من پیشنهاد میکنم بهتر است برای اینکه بحث های این تاپیک هم منحرف نشه یک تاپیک جدید باز کنیم در مورد اینکه ببینیم شیوه درست تبلیغ ازدواج موقت چگونه انجام شود تا عده ای از خانمها احساساتشان تحریک نشود و از دین فراری نشوند.

سجاد;769595 نوشت:
اما بنده معتقدم شأن ازدواج موقت به اندازه یک مستحب است و باید به اندازه یک مستحب به آن پرداخته شود

سجاد;769595 نوشت:
در نظر گرفته شود كه آيا ضرورتى در زندگى شخصى او وجود دارد يا نه؟ اگر داراى ضرورت بود در دفتر ثبت شود

سجاد;769595 نوشت:
بلكه هدف بسيار مقدّس بوده كه همان حفظ كردن افراد نيازمند از آلودگى به گناه است.

باسلام و تشکر
دقیقا همانگونه است که شما می فرمایید که ازدواج موقت یک امر مستحب است و در مواقع ضرورت که همان حفظ كردن افراد نيازمند از آلودگى به گناه است به اندازه یک مستحب عمل شود.

سجاد;769595 نوشت:
این سخن در تاپیکی که با ایشان بحث کردم هم نقل شد اما متأسفانه مورد پذیرش ایشان قرار نگرفت آیا الان این مطالب واضح را می پذیرند؟ یا باز هم می خواهند بر طبل ازدواج موقت بکوبند و مسئله به حق ازدواج موقت را به صورتی تبلیغ کنند که عده ای را از دین فراری دهد؟ الله اعلم

استاد همچنان صلواتهای ما ادامه دارند:ok:....



سجاد;769595 نوشت:
کاری که ایشان دارد انجام می دهد یک ضد تبلیغ است نه تبلیغ ..

سلام استاد گرامی

کاملا با شما موافقم

بهترین راه در تخریب چیزی دفاع بد کردن از آن است!!!!
همین کاری که بعضی ها انجام میدهند!
برخی اسلام را طوری به دیگران معرفی می کنند که گویی هیچ حکمی جز ازدواج موقت در اسلام وجود ندارد!
چه این کارشان جاهلانه باشد و چه عالمانه ، در هر صورت صدمه میزند!
هیچ مسلمانی نمی تواند حلال خدا را حرام کند، اما همان طور که عرض کردم برخی ها بدون در نظر گرفتن شرایط با تبلیغ بد همان حلال ها در صدد نابودی جمیع حلال ها هستند
چه عالمانه
چه جاهلانه

بسم الله الرحمن الرحيم

نکته سنج;769676 نوشت:
من پیشنهاد میکنم بهتر است برای اینکه بحث های این تاپیک هم منحرف نشه یک تاپیک جدید باز کنیم در مورد اینکه ببینیم شیوه درست تبلیغ ازدواج موقت چگونه انجام شود تا عده ای از خانمها احساساتشان تحریک نشود و از دین فراری نشوند.

با عرض سلام خدمت دوستان ،

من هم با اين ايده کاملا موافقم .

[="Tahoma"][="Black"]به خاطر دارم تا مدتها قبل در اين سايت ازدواج موقت از زنا با مادر خود در كنار كعبه هم بالاتر بود.
با صحبت ها برخي قانع شده اند كه خير،ازدواج موقت خيلي هم زنا نيست!
زناي مشروع است!
[/]

[="Tahoma"][="Black"]

ناگفته هاي ناب;771861 نوشت:
.......

مارینر;771872 نوشت:
........

سلام
لطفا با توجه به موضوع اصلی ادامه بدهید

ممنون از حضور مفیدتان[/]

بحث جالبیه

سجاد;769595 نوشت:
حضرت آیت الله مکارم شیرازی در کتب النکاح ج 5 ص 27 بیان داشته اند:

عن على بن يقطين قال: سألت أبا الحسن عليه السلام عن المتعة فقال:
ما أنت و ذاك قد أغناك اللّه عنها‌
(تو از آن بى‌نيازى)
فقلت: انّما أردت أن أعملها فقال: هى فى كتاب على «1»‌
عليه السلام‌
فقلت: نزيدها و نزداد‌
(براى ازدياد نسل زياد متعه مى‌كنيم تا جمعيّت ما زياد شود)؟
قال: و هل يطيبه الّا ذاك‌
(متعه پاكيزه مى‌شود به خاطر اين هدف، كه همان ازدياد نسل است). «2»‌

آیا در اسلام هدف از متعه ازیاد نسل از این متعه بوده؟ آیا متعه یک امر موقت نبوده و فرزندآوری مربوط به ازدواج دائم نیست و در ازدواج وقت نهی نشده است؟
البته صحبت من ناظر به روایات است که فرزندآوری از طریق ازدواج موقت را نهی کرده اند ولی از نظر عقلی و عرفی هم با روایات منطبق است که به صیغه زاده بودن ترغیبی نشده است.
آیا این ترجمه و برداشت شما از روایت صحیح است؟

[=arial]بسم الله الرحمن الرحيم

عرض ادب سلام خدمت شما دوست گرامي؛‌

زراره;771918 نوشت:
آیا این ترجمه و برداشت شما از روایت صحیح است؟

سند اين روايت در کتاب وسائل الشيعه چنين است :

[=arial]وسائل الشيعة / ج‏21 / 22 / 5 باب كراهة المتعة مع الغنى عنها و استلزامها الشنعة أو فساد النساء ..... ص : 22
[=arial]مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الْمُتْعَةِ فَقَالَ مَا أَنْتَ وَ ذَاكَ قَدْ أَغْنَاكَ اللَّهُ عَنْهَا فَقُلْتُ إِنَّمَا أَرَدْتُ أَنْ أَعْلَمَهَا فَقَالَ هِيَ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ ع- فَقُلْتُ نَزِيدُهَا (وَ نَزْدَادُ) قَالَ وَ هَلْ يَطِيبُهُ إِلَّا ذَاكَ.
[=arial]

که در بررسي هاي سندي از بهترين نوع اسناد و صحيح ترين روايت ها از نظر سند است. اما در ترجمه دوست گرامي جناب سجاد برداشت کاملا درستي را از روايت به نظر مي رسد ارائه کرده باشند چرا که مي فرمايد راه پاک نمودن متعه اين است که با انگيزه ازدياد نسل باشد در روايت هاي ديگري نيز به اين مساله اشاره شده است. بايد به اين نکته توجه داشت که احکام الهي داراي دو بخش هستند ، ثابت و متغير، احکام متغير بر اساس شرايط بر مکلفان منع يا جواز دارند مانند حکم روزه بر فرد مريض يا مسافر. حکم متعه نيز ظاهرا از اين زمره است که در شرايطي مانند ازدياد نسل لزوم بيشتري مي يابد و يا در شرايط مکاني ممکن است اصلا حکم آن از حرمت به حلال تبديل شود مانند روايت زير:

[=arial]َ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ جَمِيعاً عَنِ الْحَكَمِ بْنِ مِسْكِينٍ عَنْ عَمَّارٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لِي وَ لِسُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ- قَدْ حَرَّمْتُ عَلَيْكُمَا الْمُتْعَةَ مِنْ قِبَلِي مَا دُمْتُمَا بِالْمَدِينَةِ- لِأَنَّكُمَا تُكْثِرَانِ الدُّخُولَ عَلَيَّ وَ أَخَافُ أَنْ تُؤْخَذَا فَيُقَالَ هَؤُلَاءِ أَصْحَابُ جَعْفَرٍ.وسائل الشيعة، ج‏21، ص: 23

[=arial]

[=arial]که در آن حضرت علت حلال نمودن متعه را در غير مدينه فضاي سياسي بازتر اعلام داشته اند و بيان نموده اند که در اين فضا مي توان متعه را حلال کرد زيرا جان شيعه در معرض خطر نيست.

آلاء;772100 نوشت:
اما در ترجمه دوست گرامي جناب سجاد برداشت کاملا درستي را از روايت به نظر مي رسد ارائه کرده باشند چرا که مي فرمايد راه پاک نمودن متعه اين است که با انگيزه ازدياد نسل باشد در روايت هاي ديگري نيز به اين مساله اشاره شده است.

برعکس میتوان از روایات مذمت نگریستن به متعه به عنوان وسیله ازیاد نسل را برداشت کرد:
روایت اول: قوله عليه السلام يقول لها زوّجينى نفسك متعة على كتاب اللَّه (إلى أن قال) ولا أطلب ولدك.
روایت 2: قوله عليه السلام ولا أقسم لك ولا أطلب ولدك.
روایت 3: ولد المتعة حرام وإنّ الأجَودَ أن لايضع النّطفة فى رحم المتعة.

و مذمت منافاتی ندارد با حرمت نداشتن:
قوله عليه السلام يشارطها على ما يشاء من العطيّة ويشترط الولد إن أراد.

اکر فکر میکنید پس این روایت چرا بر خلاف بقیه دارد میگوید با متعه نسل مسلمین را ازیاد کنید نه با ازدواج دائم و حتی تعدد زوجات (مثلا در شرایط فعلی که تبلیغ افزایش جمعیت هست)
من هم اشاره کردم که این ترجمه و برداشت صحیح نیست. در 11 روایت در احادیث متعه، هم خانواده کلمات این روایت آمده ببینید در کدام یک از آنها میتوانید ازیاد نسل ترجمه کنید:
1-4-35-41-152-181-197-213-214-217-218
برای اجتناب از طولانی شدن شماره روایات را در احادیث متعه کتاب جامع احادیث دادم. آیا ترجمه این روایت به ترجمه 11 روایت دیگر ملحق نیست؟ رجوع کنید بعد لطفا به من بگوئید آیا تصدیق میکنید ترجمه اشتباه است؟

[=arial black]بسم الله الرحمن الرحيم

عرض سلام و ادب خدمت شما دوست گرامي و بزرگوار؛‌

زراره;772307 نوشت:
برای اجتناب از طولانی شدن شماره روایات را در احادیث متعه کتاب جامع احادیث دادم. آیا ترجمه این روایت به ترجمه 11 روایت دیگر ملحق نیست؟ رجوع کنید بعد لطفا به من بگوئید آیا تصدیق میکنید ترجمه اشتباه است؟

دوست گرامي روايات مورد اشاره شما را ديدم ، اما در هر حال اگر اين علت را هم براي حلال بودن متعه از آن بگيريم اثبات نمي کند که متعه حرام است چرا که علامه حلي در کتاب وسائل الشيعه ؛ ج21 باب يا بخشي دارند با عنوان « بَابُ اسْتِحْبَابِ الْمُتْعَةِ وَ مَا يَنْبَغِي قَصْدُهُ بِهَا» و يا اين عنوان « بَابُ اسْتِحْبَابِ الْمُتْعَةِ وَ إِنْ عَاهَدَ اللَّهَ عَلَى تَرْكِهَا أَوْ جَعَلَ عَلَيْهِ نَذْرا» و باب هاي ديگر که به نظر ايشان متعه داراي حکم استحباب است بدون اشاره به دليل و علت آن. اما من بازهم عرضم ر تکرار مي کنم حکم متعه ؛‌ حکمي متغيير است که با تغيير شرايط بر افراد متفاوت مي شود . ممکن است براي فردي حرمت و در عين حال براي فرد ديگري استحباب داشته باشد .[=arial black]

موضوع قفل شده است