قفلِ قلب، با تدبّر در آیات قرآن باز میشود ... بیان راهکارها
تبهای اولیه
[=&]با سلام و عرض ادب [/][=&]از دیدگاه قران کریم و همچنین ائمه معصومین [/][=&]([/][=&]سلام الله علیهم اجمعین) تدبّر در آیات قرآن کریم یک اصل مهم برای راهیابی به باطن قران کریم است، به عقیده حکما و عرفا نیز راهیابی به حقیقت قرآن، بدون تدبّر در قرآن مجید امکان پذیر نخواهد بود. [/]
[=&]خداوند سبحان [/][=&]مىفرمايد: «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا» (محمد[/][=&]/24) گذشته از حجيت ظاهر قرآن و امكان استنباط معارف از آن و نيز تشويق و ترغيب به تدببر و انديشيدن در قرآن، از اين آيه بر مىآيد كه متدبر در قرآن همان قلب مجرد است، نه قالب يا حس مادّى و نيز قلب را درى است كه گاهى باز مىگردد و گاهى بسته مىشود و نيز قلب داراى قفل ويژهاى است كه با آن بسته مى شود و كفر و نفاق و امثال اين حجابهاى ظلمانى قفل هاى قلب هستند كه انسان را از تدبر در قرآن باز مىدارند.[/]
[=&]در مقابل ، ايمان و خلوص و امثال آن اوصاف وجودى كمالى، كليدهاى قلباند كه آن را باز كرده، زمينهى تدبر در قرآن را فراهم مى آورند؛ به شرط آن كه پردهى گناه كه قفل قلب است، وجود نداشته باشد.[/]
در راستای همین بحث مطالبی خدمت دوستان عرض می شود:
معنای کلمه تدبر
تَدَبُّر از ریشه دُبُر، به معنی اندیشیدن در پشت و ماوراء امور میباشد كه ژرف اندیشی و عاقبت اندیشی را نظر دارد كه نتیجهاش كشف حقایقی است كه در ابتدایِ امر و نظرِ سطحی، به چشم نمیآمد.
در «تفسیرالميزان» در برابر معنای تدبر آمده است: تدبر، يعنی گرفتن چيزی بعد از چيز ديگر و در مورد آيات قرآن به معنای تأمل در آيه پس از آيه ديگر و يا تأمل بعد از تأمل است.
تدبريعني پشت چيزي را ديدن و حقيقت آن را يافتن؛ يعني نظر در عواقب امور و رموز چيزي داشتن و به كنه وجود آن پيبردن.
تدبر درک رموز و حقائق قرآني است. و بررسي نتايج و عواقب و پشت و روي چيزي .
اهمیت تدبر ازدیدگاه اهل بیت (عليهم السلام )
حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) در خطبه خود در مسجد کوفه می فرمایند:
ای گروه مردم! که اکثریت به طرف باطل می روید و بر زشتی اعمال ناروای خود پرده می پوشانید! «آیا هیچ در قرآن تدبر نمی کنید (تا حقیقت را درک کنید) و یا اینکه بر دلهای شما قفلهایی زده شده است (تا واقعیت را درک نکنید)» ، آن چنان نیست که شما می پندارید ، بلکه دلهایتان بر اثر اعمال زشت خودتان زنگار بسته و چشم و گوش دلتان کور شده است...
حضرت علی (علیه السلام ) می فرمایند:
« لا خير في قرائة ليس فيها تدبّر » آگاه باشيد! قرآن خواندنی كه با تدبر همراه نباشد، خيری در آن نيست.( طرائف الحكم يا اندرزهاى ممتاز، متنج1، ص: 92)
حضرت علی (عليه السلام ) درباره پرهيزكاران و اهميت خواندن قرآن كريم می فرمايد:
آن ها در دل شب بر پا ايستاده، قرآن را شمرده و با تدبر تلاوت مى كنند. جان خود را با آن محزون و داروى درد خود را از آن مى گيرند. هر گاه به آيه اى كه در آن تشويق است مى رسند، با علاقه فراوان به آن روى آورده و چشم جانشان با شوق بسيار در آن خيره شده و آن را نصب العين خود مى سازند. هرگاه به آيه اى كه در آن بيم و انذار است مى رسند، گوش هاى دلشان را براى شنيدن آنها باز كرده ، فكر مى كنند كه صداى ناله آتش سوزان دوزخ و به هم خوردن زبانه هايش در گوش جانشان طنين انداز است .
امیر مؤمنان در مورد صفات پرهیزکاران فرمود: آنها شب هنگام بر پا ایستاده، قرآن را شمرده و باتدبر تلاوت می کنند و جان خود را با آن محزون می سازند. داروی درد خود را از آن می گیرند. هرگاه به آیهای برسند که در آن تشویق است، با علاقه فراوان به آن روی می آورند و چشم جانشان با شوق بسیار در آن خیره می شود و آن را همواره نصب العین خود قرار می دهند و هرگاه به آیهای برسند که در آن بیم و انذار است، گوش و دل را برای شنیدنش باز کرده، فکر می کنند! صدای ناله آتش سوزان دوزخ و به هم خوردن زبانه هایش در گوش جانشان طنین انداز است. (نهج البلاغه فیض الاسلام، ص 604، خطبه 184)
در روايت ديگر می فرمايند:
در آيات قرآن تدبر كنيد و از آن عبرت آموزيد، زيرا قرآن، رساترين پندها و عبرت ها است. هر كه با قرآن انس پيدا ميكند، می تواند آيات آن را راهنمای خود قرار دهد و علاقه و محبت آميخته با عشق و الفت ناگسستنی با قرآن داشته باشد. مسلمان، برای آن كه به قرآن توفيق بيابد، بايد نسبت به آيات قرآن كريم، شناخت پيدا كرده و در آن تدبر كند، محتوايش را دريابد و سپس با عشق، با آن ارتباط فكری و عملی برقرار نمايد. (إرشاد القلوب إلى الصواب، ج1، ص: 81)
پیشوای عارفان امام زین العابدین (علیهالسلام) همدم قرآن کریم و بسیار عاشق تلاوت آن بود و چنان لذتی از آن میبرد که هیچ لذتی به پای آن نمیرسید. آن حضرت میفرمود: «اگر آنچه بین مشرق و مغرب است از میان برود و تنها قرآن با من باشد، بیمی به خود راه نخواهم داد».امام سجاد(علیهالسلام) آیات قرآن را به صورت گذرا تلاوت نمیکرد، بلکه همواره با تدبر و دقت نظر قرائت مینمود و در محتوای آن میاندیشید و میفرمود: «آیات قرآن همچون گنجینههایی است. پس هر گاه درِ گنجینهای گشوده شد، به دقت در آن بنگر».
با سلام
استاد هادی چگونه می توان به آن لذت رسید؟ آیا برای ما هم امکان پذیر هست؟ اینکه میگن خواندن قران ثواب داره یعنی چی؟ لطفا در این زمینه هم بیشتر توضیح بدین.
با تشکر
هیچ مفهومی در ذات خودش ذاتی نیست.یعنی فقط نوع تفکر افراد جامعه هست که اون عملو خوب یا بد میکنه.ثواب .... گناه ..خوب ...زشت تنها یک مفهوم هستند که طرز تفکر رو معرفی میکنند.
با سلام
استاد هادی چگونه می توان به آن لذت رسید؟ آیا برای ما هم امکان پذیر هست؟ اینکه میگن خواندن قران ثواب داره یعنی چی؟ لطفا در این زمینه هم بیشتر توضیح بدین.
با تشکر
با سلام و عرض ادب
طبق آیات و روایات و همچنین ادعیه مأثوره انسان قابلیّت های فراوانی دارد و همه افراد می توانند این قابلیبت ها را به ظهور برسانند، چرا اگر چنین نبود خلقت لغو بود و ارسال رسُل نیز بی فایده بود.
بنابراین همه می توانند به این لذّت برسند نه تنها از خواندن قران لذبت ببرند بلکه همنشین معصومین علیهم السلام می شوند و در همین دنیا از مصاحبت با ان ذوات مقدس لذت می برند.
خواندن قران اگر چه ثواب دارد امّا انسان زرنگ برای ثواب قرآن نمی خواند، قران را برای ارتقای درجه ایمان و ارتقای درجه وجودی می خواند اگر در اخرت به انسان گفته می شود قران بخوان و بالا برو در همین دنیا نیز هراندازه از قران را (با تدبّر) بخواند ارتقائ رتبه پیدا می کند و قدم به قدم به باطن قران دست پیدا می کند.
با تدبر در آیات الهی می توان به ان لذت رسید ...
چگونه قرآن را تدبر كنيم؟
1. هرروز قرآن بخوانيد. دستكم روزي يكي دو صفحه. حتي اگر عربي نميدانيد، بخوانيد، و با دقت بخوانيد. و از آغاز قرآن شروعكنيد و به پايان آن برسيد.(منظم و يكسان نه هرگاه از هرجاكه شد.)
روزهاي اول شايد مشكل باشد ولي اگر هرروز بخوانيد با قرآن مأنوس ميشويد. هركس با قرآن مأنوس شود، قرآن خود راهنمايش ميشود.
2. هر روز پيش از خواندن قرآن، دعاي آن را نيز بخوانيد و از خداوند تأثير آن را بر جسم و روان خود بخواهيد. بهترين دعا در اين زمينه، چنين است:
اللهم بالحق انزلته و بالحق نزل اللهم عظّم رغبتي فيه واجعله نوراً لبصري و شفاءً لصدري و ذهاباً لهمي و حزني. اللهم زيّن به لساني و جمّل به وجهي و قوّ به جسدي و ارزقني حق تلاوته علي طاعتك آناء الليل واطراف النّهار و احشرني معالنّبي محمّد و آلهالاخيارالابرار.
ترجمه:
خداوندا تو را سوگند به آن حقي كه به خاطر آن نازلشكردي و به حق نزول آن، ميل مرا به آن زيادكن و آن را نوري براي ديدگانم قرارده و درماني براي روانم و زدايندهاي براي اندوهم. خداوندا زبانم را با آن نيكوگردان و رويم را با آن زيباگردان و تنم را به آن نيرو بخش و حقي كه از تلاوت آن نصيبم ميگردد، اطاعت و فرمانبرداري از تو در روز و شب باشد و مرا با نبي خودت محمد و خاندان برگزيده و نيكوي او محشورگردان.
در اين زمينه دعاهاي ديگري هم هست، ولي اين دعا بر ديگر دعاها برتري دارد؛ زيرا داراي مضمونهاي جالب، مفيد و قابلفهمي است و با جسم و روان انسان در ارتباطكامل است.
ادامه پست قبل
3. از ترجمه قرآن بههيچروي استفاده نشود. اگر به ترجمه واژهاي نيازداشتيد، كه بيشك نياز خواهيدداشت، يا به فرهنگ واژها رجوعكنيد و يا به قرآنهايي كه ترجمه هر واژه را زير آن نوشتهاست. البته گزينه دوم محدوديت ميآورد؛ و گاهي منحرفكننده ميشود؛ زيرا برخي واژگان معناهاي متفاوتي دارند كه نميتوان همه را در زير واژه جاي داد. اين روش خاص عجمها(غيرعربها) نيست بلكه چنين قرآنهايي براي عربزبانان نيز چاپ شده است، از جمله قرآني زير عنوان ‹بيان معاني مفردات كتابالعزيز› كه آن را ‹دارالاديب للطباعه والنشر والتوزيع› در دمشق بهچاپرساندهاست؛ و معنا يا معاني هرواژه را در كنار قرآن نوشتهاند.
چنين كتابي نيز بهتازگي و به زبان فارسي، از سوي ‹سازمان پژوهش و برنامهريزي آموزشي وزارت آموزشوپرورش› زير عنوان ‹قرائت و درك تدريجي معناي آيات قرآن كريم› بهچاپرسيدهاست. اين كتاب پاسخگوي كسانياست كه خود را از درك و فهم قرآن جز با ترجمه روان آن ناتوان ميبينند، چنانكه در برابر پيشنهاد نگارنده مبني بر اينكه قرآن ترجمهپذير نيست، ميگويند: ‹ما كه عربي نميدانيم پس چگونه آن را بفهميم؟› و تصور ميكنند هرچه را كه مترجمين قرآن براي آنان بنويسند، واقعاً قرآن است.
4. هيچ آيهاي را تا به اندازه درك خود نفهميدهايد، از كنار آن نگذريد. اگر وقت نداريد كه در آيه تدبركنيد، آن را يادداشتكنيد تا در فرصت مناسب به فهم آن نايل شويد.
5. تا زماني كه با روش بالا مهارت لازم را در قرآن نيافتهايد، از خواندن هرگونه شرح و حتي تفسير، خودداريكنيد؛ تا هيچگونه پيشداوري نسبت به آيات حق نداشتهباشيد؛ و ذهنتان خالي از پيشداوريهايي باشد كه بعضاً انسان را از قرآن دور ميكند.
6. آيات مشابه را تا آنجا كه ميشود، با يكديگر مقايسه و علت تشابه و تفاوت را دريابيد.
ادامه پست قبل
7. ممكن است امروز از يك آيه يك موضوع را درك كنيد؛ و زماني ديگر يا به راهنمايي خود قرآن و يا به دليل آگاهيهاي بيشتر، موضوع ديگري را درككنيد. اين يكي از ويژگيهاي قرآن كريم است كه ممكناست يك آيه را حتي چندين سال بخوانيد ولي به نكته يا نكتههايي كه در خود نهفته دارد پينبريد، و روزي بهناگاه چيزي برايتان روشنشود كه هرگز فكرش را نميكرديد. با اين حال نبايد به اين بسندهكنيد كه نكتهاصلي را يافتهام؛ زيرا برخي آيات آنقدر نكتهها دارند كه اعجاببرانگيزند.
جالب است كه بدانيد، يكي از معناهايي كه براي «تدبركردن» آوردهاند، نيز همين است. «يعني ديدن چيزي است در آخركار، كه در اولكار نديدهايم». درهمين واژه ‹تدبر› دقتكنيد و ببينيد كه قرآن چه واژه بسيار مناسب، دقيق و جالبي را برگزيدهاست. اگر دقت كنيد، درمييابيد كهاز اين گونه شگفتيها در قرآن فراوان است.
8. اگر با اين روش خوكنيد، بسته به ‹توان›، ‹كشش› و انگيزة خويش، دير يا زود، هم عربي يادميگيريد، هم با فرهنگ و شيوه نوشتاري و گفتاري قرآن، و هم با واژگان خاص آن آشنا ميشويد؛ و داراي صفت ‹متدبّرالقرآن› ميشويد. درنتيجهاگر كسي بهجاي آيه، حديثي نقلكرد و آن را آيه خواند يا برعكس، شما كه با آيات قرآن مأنوس هستيد، آنها را باز خواهيدشناخت.
9. ممكن است گفته شود اين كارها از حافظ قرآن نيز برميآيد. درست است؛ ولي:
ـ هر حافظ قرآني الزاماً متدبّر قرآن نيست و هر متدبّر قرآني نيز نياز ندارد كه حافظ قرآن شود.
ـ متدبّر قرآن با شناخت باطن قرآن درست را از نادرست تشخيصميدهد، ولي حافظ قرآن با شناخت ظاهر آن.
ـ حافظ قرآن اگر متدبر قرآن نباشد، از روح كلي حاكم بر قرآن آگاهي چنداني ندارد؛ در نتيجه به هنگام برخورد با مسائل اجتماعي و سياسي و با بزرگبيني خود از اينكه حافظ قرآن است، ممكن است به انحراف رود؛ ولي متدبر قرآن به راحتي به انحراف كشيده نميشود.
ادامه پست قبل
10. يكي از دستاوردهاي مهم تدبر قرآن، شناخت كلي قرآن و روح حاكم برآن است، به مانند يك پديده، با ويژگيهاي خاص خود؛ كه با اين روش، خردهخرده ممكنميگردد؛ آنجا كه خداوند به پيامبرش ميفرمايد:انّ علينا جمعه و قرآنه فإذا قرأناه فاتّبع قرآنه.
11. يكي از راههاي تدبّر قرآن، گرداوري آيههاي مختلف درباره يك موضوع،و نهادينهكردن آنهاست در خود، با تكراركردن آنها. مثلاً در مورد«من يتّقالله…»اگر آيهها را فراهمآوريم و هرروزه بخوانيم، پس از مدتي در ما نهادينه شده، و ‹تقوي› را در خود احساسميكنيم.
12. در اين روند، كسي كه هنوز به شناخت قرآن دستنيافته، ممكن است تصوركند كه قرآن چقدر آيات تكراري دارد، ولي چنين نيست. هيچ آيهاي بيدليل تكرارنشده. پشت هر تكرار، چيزي نهفته است كه تدبركنندهاش بايد آن را دريابد.
13. گاهي تصور ميشود كه برخي آيات نقيض يكديگرند. اين تصور هم باطل است. زيرا نشانه آن است كه هنوز شناخت كافي از قرآن نيافته و ندانستهايم كه اين هم يكي از شگردهاي قرآنياست كه آموزههاي نهفته فراواني، از جمله آموزههاي روانشناسانه و جامعهشناسانه دربردارد.
14. گاهي نيز قرآن كريم به موضوعهايي ميپردازد كه ظاهراً در جهان امروزي جايگاهي ندارد. اين تصور نيز بيهودهاست؛ و بايد نتيجه عكس بگيريم و بپذيريم كه هرگاه قرآن كريم به موضوعي پرداخته، لازم بوده؛ و اگر ما به لزوم آن پينبردهايم، دليلي بر بياهميتبودن موضوع نيست. و در واقع بهگونهاي ميخواهد به ما گوشزدكند كه بايد آن موضوع را پيگيريكنيم.
سلام علیکم
3. از ترجمه قرآن بههيچروي استفاده نشود.
5. تا زماني كه با روش بالا مهارت لازم را در قرآن نيافتهايد، از خواندن هرگونه شرح و حتي تفسير، خودداريكنيد؛ تا هيچگونه پيشداوري نسبت به آيات حق نداشتهباشيد؛ و ذهنتان خالي از پيشداوريهايي باشد كه بعضاً انسان را از قرآن دورميكند.
چرا؟
با سلام و تشکر از استاد ارجمند به جهت طرح مباحث عمیق و کاربردی و مهم در سعادت آدمی.
گناه ، بر قلب مهر می زند. طبق تعالیم دینی ، گناه ، قلب را وارونه می کند. در ظرف وارونه هم که نمی شود چیزی ( خیری ) قرار داد.
طبق تعلیم حدیث علوی ، گناه ، راه رسیدن روزی به انسان را می بندد. روزی هم که فقط مادیات و معیشت نیست. روزی اصلی ، علم و توفیق عمل صالح است... اینها همه از آسمان به ما می رسد: و فی السماء رزقکم و ما توعدون. زیرا منشأ همه این وجودات ، واجب متعال است که در بالاترین سطح وجود (آسمان) است. پس می توان گفت ، گناه ، راه ارتباط ما با آسمان را تنگ و نهایتاً مسدود می کند. (از این جهت ، می شود گناه را به رسوباتی تشبیه کرد که درون رگ رسوب می کنند و خونرسانی به مغز را مسدود می کنند و نتیجه آن ، سکته مغزی و فلج بدن است).
چه چیزی مهمتر از ارتباط با آسمان؟
وقتی با آسمان رابطه مان قطع شود ، در واقع در بن چاه افتاده ایم. نه نوری ، نه هدایتی ، نه وسعت و فراخناکی و نه ...
گناه هم مراتب دارد: از گناه عوام گرفته که ارتکاب حرمات است ، تا گناه اخص خواص و ترک اولی و: حسنات الابرار سیئات المقربین.
الانسان علی نفسه بصیرة ولو القی معاذیره.
سلام عليكم و رحمه الله
همواره از مطالب ارزشمند استاد هادي سپاسگزار بوده و هستم . خدا بر توفيقاتتان بيافزايد .
پيامبر اكرم ذيل آيه 190 سوره آل عمران كه در رابطه با خلقت آسمانها و زمين و اختلاف در روز و شب است ميفرمايد واي بر كسي كه اين آيه را در ميان دهانش بگردش در بياورد ( بخواند ) ولي در آن تدبر و تفكر نكند ( ويل لمن لاكها بين لحيته ثم لم تدبرها )
كه حكايت از نيار به تدبر دارد و الزاما فرد براي تدبر نياز است بر آيات توقف كند . و نكته تعئين كننده بعد اين است كه فرد براي تدبر خيلي بهتر است عالم باشد .
تفاوت فهم بين عالم و يك فرد ناآگاه بسيار است . عالم چون اهل تامل و تفكر بوده و نشانه هارا كاملتر درك ميكند و حتي به اشاره اي سوالات بسياري كه بي پاسخ مانده بود و علومي را كه بد فهميده بودند را در برابر چشمان خود در قرآن كريم حل شده مي يابند
و من الناس و الدواب و الأنعم مختلف الونه, کذلک إنما يخشي الله من عباده العلموا إن الله عزيز غفور (فاطر،28)
و از مردمان و جانوران و دام ها که رنگ هايشان همان گونه مختلف است [پديد آورديم ]. از بندگان خدا تنها دانايند که از او مي ترسند ،آري ،خدا ارجمند آمرزنده است.
حضرت آيت الله مكارم در تفسير نمونه ذيل آيه فوق ميفرمايند
..
کوتاه سخن اينکه عالمان در منطق قرآني کساني نيستند که مغزشان صندوقچه آراءو افکار اين و آن و انباشته از قوانين و فرمول هاي علمي جهان و زبانشان گوياي اين مسائل و محل زندگيشان مدارس و دانشگاه ها و کتابخانه هاست ،بلکه علما آن گروه از صاحب نظران و دانشمندان هستند که نورعلم و دانش تمام وجودشان را به نور خدا و ايمان و تقوا روشن ساخته و نسبت به وظايفشان سخت احساس مسئوليت مي کنند و از همه پاي بند ترند .(مکارم شيرازي ،1373،ج18،صص248و249)
عالم هم مانند عوام بنا بر نيات دو دسته اند عده اي چون ميشنوند ( ميفهمند ) اطاعت ميكنند و سمعا و طاعتاي قرآن هستند و عده اي چون ميشنوند ( ميفهمند ) و سركشي ميكنند كه سمعنا و عصينا اند ( نمونه آنها در آيه 102 سوره بقره آمده ) كه پرداختن به اين موضوع خارج از بحث تاپيك است.
اما بعد
لمس قرآن آنچنانكه بايسته و شايسته است مختص مطهرون است و بهترين آن كساني هستند كه به اراده الهي از هرگونه رجس و پليد پاك شده اند .
نتيجه عقلي ميگويد كه اگر لمسي بخواهد نصيب كسي بشود لازم است بواسطه تبئين و راهنمائي ايشان , آگاهي شايسته و درك صحيح صورت بگيرد .
آنچه كه خود انسان از آيات درك ميكند ميل و كشش است كه امري فطري است چون آيات قرآن آيات فطري اند ولي هنگام تعبير بسيار پيش مي آيد كه نفس در تعبير و تفسير دخالت ميكند . و افراد تفسير به راي ميكنند . در اين حالت شخص كمتر پيش مي آيد تيغ بر نفس سركش و اميال خودش بكشد .
اما
كساني كه اهل سمعا و طاعتا هستند نفس را بواسطه قرآن كريم و تبئين صحيح آيات و بفضل و توجه الهي تربيت خواهند كرد و اينچنين قرآن كريم براي مومنين رحمت است و بر ايمان آنها مي افزايد و بركات الهي به اين شكل نصيب شان ميشود .
چرا؟
سلام علیکم
دلیل این است که قران ترجمه پذیر نیست؛ برخی خیال می کنند تدبّر در قران یعنی مطالعه ترجمه و یا تفسیر به همین جهت کسانی که قران را با ترجمه می خوانند موفق به تدبّر در قرآن نمی شوند چون تصور می کنند هرچه را كه مترجمين قرآن براي آنان بنويسند، واقعاً قرآن است. در صورتی که هیچ ترجمه ای قرآن نیست.
این که گفته شد از شرح و تفسیر استفاده نشود دلیلش این است که:
اگر لازم بود به توفیق الهی مطالب دیگری هم در این زمینه عرض خواهم کرد .
سلام علیکمدلیل این است که قران ترجمه پذیر نیست؛ برخی خیال می کنند تدبّر در قران یعنی مطالعه ترجمه و یا تفسیر به همین جهت کسانی که قران را با ترجمه می خوانند موفق به تدبّر در قرآن نمی شوند چون تصور می کنند هرچه را كه مترجمين قرآن براي آنان بنويسند، واقعاً قرآن است. در صورتی که هیچ ترجمه ای قرآن نیست.
خب واقعا قرآن نباشه
چرا راه رو کامل به خودمون ببندیم در حالی که میشه با مطالعه ترجمه حداقل یه دید کلی از فضای آیه پیدا کرد؟
با سلام و تشکر از استاد ارجمند به جهت طرح مباحث عمیق و کاربردی و مهم در سعادت آدمی.گناه ، بر قلب مهر می زند. طبق تعالیم دینی ، گناه ، قلب را وارونه می کند. در ظرف وارونه هم که نمی شود چیزی ( خیری ) قرار داد.
طبق تعلیم حدیث علوی ، گناه ، راه رسیدن روزی به انسان را می بندد. روزی هم که فقط مادیات و معیشت نیست. روزی اصلی ، علم و توفیق عمل صالح است... اینها همه از آسمان به ما می رسد: و فی السماء رزقکم و ما توعدون. زیرا منشأ همه این وجودات ، واجب متعال است که در بالاترین سطح وجود (آسمان) است. پس می توان گفت ، گناه ، راه ارتباط ما با آسمان را تنگ و نهایتاً مسدود می کند. (از این جهت ، می شود گناه را به رسوباتی تشبیه کرد که درون رگ رسوب می کنند و خونرسانی به مغز را مسدود می کنند و نتیجه آن ، سکته مغزی و فلج بدن است).
چه چیزی مهمتر از ارتباط با آسمان؟
وقتی با آسمان رابطه مان قطع شود ، در واقع در بن چاه افتاده ایم. نه نوری ، نه هدایتی ، نه وسعت و فراخناکی و نه ...گناه هم مراتب دارد: از گناه عوام گرفته که ارتکاب حرمات است ، تا گناه اخص خواص و ترک اولی و: حسنات الابرار سیئات المقربین.
الانسان علی نفسه بصیرة ولو القی معاذیره.
خدمت دوست فرهیخته جناب شمس الضحی سلام و عرض ارادت دارم
از مطالبتون بهره مند شدم، حقیقتا انسان هر چه می کشد و هر بدبختی دارد از همین گناه است، اگر انسان به توفیق الهی نفس سرکش را رام کرد و زیر پا نهاد درهای آسمان به رویش گشوده می شود و می بیند انچه را اولیای الهی دیده اند. دعا کنیم در این فرصت اندکِ زندگی دنیوی چشم دلمان به آسمان باز شود و حقایق را انطور که هست و قران را انطور که هست ببینیم .
با تشکر از حضور شما
كساني كه اهل سمعا و طاعتا هستند نفس را بواسطه قرآن كريم و تبیين صحيح آيات و بفضل و توجه الهي تربيت خواهند كرد و اينچنين قرآن كريم براي مومنين رحمت است و بر ايمان آنها مي افزايد و بركات الهي به اين شكل نصيب شان ميشود .
خدمت برادر فرهیخته جناب فاتح عرض سلام و ارادت دارم
جانا سخن از زبان ما می گویی
ان شاء الله با زیر پا گذاشتن امیال نفسانی و دوری از گناه برکات الهی باریدن خواهد گرفت ...
با تشکر از حضور شما
خب واقعا قرآن نباشه
چرا راه رو کامل به خودمون ببندیم در حالی که میشه با مطالعه ترجمه حداقل یه دید کلی از فضای آیه پیدا کرد؟
لطفا پست 15 را مطالعه فرمایید اگر مسئله حل نشد در خدمتتون هستم.
با تشکر
3. از ترجمه قرآن بههيچروي استفاده نشود. اگر به ترجمه واژهاي نيازداشتيد، كه بيشك نياز خواهيدداشت، يا به فرهنگ واژها رجوعكنيد و يا به قرآنهايي كه ترجمه هر واژه را زير آن نوشتهاست. البته گزينه دوم محدوديت ميآورد؛ و گاهي منحرفكننده ميشود؛ زيرا برخي واژگان معناهاي متفاوتي دارند كه نميتوان همه را در زير واژه جاي داد. اين روش خاص عجمها(غيرعربها) نيست بلكه چنين قرآنهايي براي عربزبانان نيز چاپ شده است، از جمله قرآني زير عنوان ‹بيان معاني مفردات كتابالعزيز› كه آن را ‹دارالاديب للطباعه والنشر والتوزيع› در دمشق بهچاپرساندهاست؛ و معنا يا معاني هرواژه را در كنار قرآن نوشتهاند.
چنين كتابي نيز بهتازگي و به زبان فارسي، از سوي ‹سازمان پژوهش و برنامهريزي آموزشي وزارت آموزشوپرورش› زير عنوان ‹قرائت و درك تدريجي معناي آيات قرآن كريم› بهچاپرسيدهاست. اين كتاب پاسخگوي كسانياست كه خود را از درك و فهم قرآن جز با ترجمه روان آن ناتوان ميبينند، چنانكه در برابر پيشنهاد نگارنده مبني بر اينكه قرآن ترجمهپذير نيست، ميگويند: ‹ما كه عربي نميدانيم پس چگونه آن را بفهميم؟› و تصور ميكنند هرچه را كه مترجمين قرآن براي آنان بنويسند، واقعاً قرآن است.4. هيچ آيهاي را تا به اندازه درك خود نفهميدهايد، از كنار آن نگذريد. اگر وقت نداريد كه در آيه تدبركنيد، آن را يادداشتكنيد تا در فرصت مناسب به فهم آن نايل شويد.
5. تا زماني كه با روش بالا مهارت لازم را در قرآن نيافتهايد، از خواندن هرگونه شرح و حتي تفسير، خودداريكنيد؛ تا هيچگونه پيشداوري نسبت به آيات حق نداشتهباشيد؛ و ذهنتان خالي از پيشداوريهايي باشد كه بعضاً انسان را از قرآن دور ميكند.
6. آيات مشابه را تا آنجا كه ميشود، با يكديگر مقايسه و علت تشابه و تفاوت را دريابيد.
1. هرروز قرآن بخوانيد. دستكم روزي يكي دو صفحه. حتي اگر عربي نميدانيد، بخوانيد، و با دقت بخوانيد. و از آغاز قرآن شروعكنيد و به پايان آن برسيد.(منظم و يكسان نه هرگاه از هرجاكه شد.)
روزهاي اول شايد مشكل باشد ولي اگر هرروز بخوانيد با قرآن مأنوس ميشويد. هركس با قرآن مأنوس شود، قرآن خود راهنمايش ميشود.
با سلام
ممنون استاد خیلی برای من مفید بود .
خدا خیرتون بده :Gol:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سلام علیکم
[=arial black][=comic sans ms][=arial black][=comic sans ms]خدای سبحان در بزرگترین منشور اسلامی و الهی برای بشر یعنی قرآن کریم بیش از 700 آیه (دقت بفرمایید بیش از 700 آیه به تحقیق علامه جعفری) در باب این صحبت کرده که:
تفکر کنید-تدبر کنید-اندیشه کنید-چرا فکر نمیکنید-چرا کور کورانه تقلید میکنید-به فطرت و وجدان خود توجه کنید-با علم و دانش باشید و ...
به این آیات مبارکات توجه کنید:
إِنَّ شَرَّ الدَّوَآبِّ عِندَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ 22
بى چون بدترين جنبندگان نزد خدا كرها و گُنگ هايى اند كه خردورزى نمى كنند. انفال آیه 22
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لاَ تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لَـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ 30
پس چهره ى (انسانى) خود را به - حالِ رويگردانى از هر باطلى - براى دين استوار بدار: فطرت و سرشت خدا ساخته(اى) را كه مردم را بر پايه ى آن (استوار) ساخت. هرگز تبديلى براى (اين) آفريده ى (ويژه ى) خدا نيست. اين (همان) دين پر ارزشِ استوارِ پاى برجاست
ولى بيشتر مردمان نمى دانند. روم آیه 30
فَبَشِّرْ عِبَادِ 17 الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُو أُوْلَـلـءِكَ الَّذِينَ هَدَلـهُمُ اللَّهُ وَ أُوْلَـلـءِكَ هُمْ أُوْلُواْ الْأَلْبَـبِ 18
پس بندگانم را بشارت ده، 17 كسانى كه به سخن (حق) گوش فرا مى دهند، پس بهترينش را پيروى مى كنند. اينانند كه خدايشان (آنان را) راه نموده، و ايشانند، (هم)اينان انديشمندان خالص. 18 سوره زمر
این ها نمونه ای کوچک از آیات فراوان قرآن کریم در باب تفکر و تعقل و فطرت و وجدان و دین داری است!!
(آیات و ترجمه آن از سایت علوم قرآن و ترجمه آیت الله دکتر صادقی تهرانی است)
[="Microsoft Sans Serif"][="Black"]سلام
ممنونم ازاستادهادی بابت تاپیک
امشب بعدازیه وقته طولانی قران خوندم،این تاپیک باعث شد
خیلی حس خوبی بود
التماس دعا[/]
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سلام علیکمخدای سبحان در بزرگترین منشور اسلامی و الهی برای بشر یعنی قرآن کریم بیش از 700 آیه (دقت بفرمایید بیش از 700 آیه به تحقیق علامه جعفری) در باب این صحبت کرده که:
تفکر کنید-تدبر کنید-اندیشه کنید-چرا فکر نمیکنید-چرا کور کورانه تقلید میکنید-به فطرت و وجدان خود توجه کنید-با علم و دانش باشید و ...به این آیات مبارکات توجه کنید:
إِنَّ شَرَّ الدَّوَآبِّ عِندَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ 22
بى چون بدترين جنبندگان نزد خدا كرها و گُنگ هايى اند كه خردورزى نمى كنند. انفال آیه 22
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لاَ تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لَـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ 30
پس چهره ى (انسانى) خود را به - حالِ رويگردانى از هر باطلى - براى دين استوار بدار: فطرت و سرشت خدا ساخته(اى) را كه مردم را بر پايه ى آن (استوار) ساخت. هرگز تبديلى براى (اين) آفريده ى (ويژه ى) خدا نيست. اين (همان) دين پر ارزشِ استوارِ پاى برجاست
ولى بيشتر مردمان نمى دانند. روم آیه 30فَبَشِّرْ عِبَادِ 17 الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُو أُوْلَـلـءِكَ الَّذِينَ هَدَلـهُمُ اللَّهُ وَ أُوْلَـلـءِكَ هُمْ أُوْلُواْ الْأَلْبَـبِ 18
پس بندگانم را بشارت ده، 17 كسانى كه به سخن (حق) گوش فرا مى دهند، پس بهترينش را پيروى مى كنند. اينانند كه خدايشان (آنان را) راه نموده، و ايشانند، (هم)اينان انديشمندان خالص. 18 سوره زمر
این ها نمونه ای کوچک از آیات فراوان قرآن کریم در باب تفکر و تعقل و فطرت و وجدان و دین داری است!!
با سلام و عرض ادب خدمت برادر ارجمند جناب رضا ثقلین
از حضور شما متشکریم بیانات حضرت عالی در ارتباط با اهمیِت تدبّر و تفکّر بسیار عالی بود، با آوردن چند آیه از قران کریم محفل ما منوّر به نور آیات گردید از این بابت از شما سپاسگزارم.
ان شاء الله باز هم از مطالب مفیدحضرت عالی و سایر دوستان بهره خواهیم برد ...
امشب بعدازیه وقته طولانی قران خوندم،این تاپیک باعث شد
خیلی حس خوبی بود
التماس دعا
با سلام و عرض ادب
الحمد لله. از این پیامتون خیلی خوشحال شدم اگر صلاح دانستید مباحث را پیگیری بفرمایید اگر خدا بخواهد و عمر یاری کند مباحثی در ارتباط با تدببر در قران با استفاده از آیات و روایات بیان خواهیم کرد.
تدبّر در قرآن
تدبّر در قرآن این است که انسان هنگام قرائت قران کریم تصوّر کند که مخاطب خداوند خود وی است، چرا که قران فقط برای پیامبر نازل نگردید بلکه قران کتاب هدایت برای همه مردم است و مخاطب قران همه افراد هستند چرا که روایتی فرمود اگر می خواهی خداوند با تو سخن بگوید قرآن بخوان. هنگام قرائت قران کریم باید تمامی آیات را به خود بگیریم بدین معنی که انسان در پیشگاه قران کریم زانوی ادب زده و مخاطب مستقیم خداست؛ برای مثال وقتی قران می فرماید «تبّت یدا ابی لهب» ابی لهب را در بیرون از وجود خود جستجو نکنیم، هر کسی درون وجود خود ابو لهبی دارد که باید در جستجوی ابولهب درون خویش باشد ... .
برای بهره بردن از محضر قرآن کریم باید دست خالی برویم یعنی اگر علم تفسیر می دانیم یا علوم دیگر خوانده ایم و می خواهیم با علوم دیگر قران را درک کنیم با این تفکّر نمی توان از محضر قران بهره برد باید تمام علوم را کنار گذشت و از سفره آماده قران بهره مند گردید.
فهم صحیح قرآن منوط به این است که انسان هنگام مواجه با قرآن در کمال خضوع و خشوع همانند شاگردی متواضع در برابر کلام نورانی وحی زانو زده و از آن بهرهمند گردد. اگر کسی با اصول از پیش ساخته به محضر قرآن برود و بخواهد قرآن را بر اصول موضوعه رشته علمی خود تطبیق دهد و آن اصول را بر قرآن تحمیل کند چیزی از خود قرآن نمیفهمد بلکه آیات را در غیر معنای اصلی خود به کار می برد.
از وجود مبارك رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ روايتي نقل شده كه فرمودهاند: «القرآن مأدُبة الله فتعلّموا مأدُبَته ما اسْتطعتم»[ جامع الأخبار، ص: 41] در اين روايت نوراني قرآن به عنوان «مأدبة الله»معرفي شده است. «مأدبه»به معناي مائده و سفره نيست بلكه غذاي پخته و آماده را مأدبه ميگويند. رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ كه به فرمودهي خداي سبحان بخل ندارد و به فرمودهي خودش «أجود بني آدم»و بخشندهترين انسانهاست، همهي مردم را به قرآن كه غذاي آمادهي روح و «مأدبة الله»است دعوت كرده است. اگر قرآن سفرهي خالي ميبود، ميشد كه هر كس غذايش را بياورد و در اين سفره بخورد ولي اگر قرآن غذاي آماده است، نبايد انسان افكار و برداشتهاي علمي و يا بافتههاي خود را به همراه بياورد و به اسم قرآن استفاده كند. اگر كسي با عقايدي خاص بيايد به محضر قرآن، هرگز از آن بهرهاي نميبرد و با همان افكاري كه با خود آورده باز خواهد گشت.
علّامه طباطبایی (ره) از این شرط با عبارت «ماذا یقول القرآن» یاد می کند وی ضمن نقد روش های مختلف تفسیری از آن ها به عنوان تطبیق یاد کرده و تأکید می کند که انسان در هنگام مواجهه با قرآن و فهم و برداشت معانی از آن بایستی تمام معلومات و نظریّه های علمی خود را فراموش کرده و بدون تکیه به هیچ نظریّه ی علمی به سراغ قرآن رفته و از آن بهره مند گردد. (طباطبایی، المیزان، 6/1)
قرآن کتاب معرفت است، کتاب نور است. «وَ مَا جَالَسَ هَذَا القُرآنَ اَحَدٌ اِلّا قَامَ عَنْهُ بِزِیادَة اَو نُقصَانٍ زِیَادَةٍ فى هُدًى اَو نقصانٍ فى عمًى»؛ این کلام منسوب به امیرالمؤمنین است؛ فرمود: هرکسى که با قرآن نشست، از این نشست که برخاست، یا هدایتى در او افزون شده است یا بىمعرفتى و کورىاى از او کم شده است. یک افزایشى و یک نقصانى در او بهوجود مىآید، افزایش در هدایت و نقصان در کورى، نقصان در گمراهى، یعنى گمراهى انسان کم میشود. هدایت انسان، آگاهى انسان افزایش پیدا میکند؛ نشست و برخاست با قرآن اینجورى است؛ این البتّه با توجّه و تدبّر در قرآن حاصل میشود. قرآن را باید با توجّه خواند؛ توجّه داشته باشیم که صِرف تشکیل این اصوات مطلوب نیست؛ با توجّه به معانى، با توجّه به مرادات قرآنى باید قرآن را خواند؛ اگر این شد، آن وقت جامعهى اسلامى راه خودش را پیدا میکند. «اَللهُ وَلىُّ الَّذینَ ءامَنُوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النُّور»؛ از ظلمات خرافات، از ظلمات گمراهىها، از ظلمت ترس، از ظلمت توهّمات، انسان خارج میشود «اِلَى النُّور»؛ نور هدایت، نور معرفت، نور تقرّب به پروردگار، نور انس با پروردگار.
اینها خصوصیّاتى [است] که با نشستن با قرآن و انس با قرآن براى انسان بهوجود مىآید و ما به این احتیاج داریم؛ امّت اسلامى امروز به این احتیاج دارد. جامعهى اسلامى امروز با چالشهاى جدّى روبهرو است؛ مکرّر عرض کردیم توجّه به چالشها به معناى این نیست که ما احساس کنیم که دشمن قوى است و بر ما غلبه پیدا خواهد کرد؛ اینجور نیست. جامعهى اسلامى با چالشها مواجه است و مواجههى با چالشها یک فرصتى است براى اینکه اسلام بتواند از مراحل سیر تاریخىِ حرکت بهسوى اعتلاى مورد نظر، انشاءالله یک پلّهى دیگر، یک حرکت دیگر، یک مرحلهى دیگر پیش برود؛ امروز اینجورى است. ما در دورههاى قبل از پیروزى انقلاب اسلامى و قبل از بیدارى اسلامى، دنیاى اسلام را در حال غفلت میدیدیم؛ امروز دنیاى اسلام در حال آگاهى است. حوادثى هم که در دنیاى اسلام رخ میدهد، به کمک آگاهى امّت اسلامى مىآید؛ ما را آگاهتر میکند، روشنتر میکند، وظایف ما را براى ما مشخّصتر میکند.
دشمنان اسلام از این بصیرت مؤمنین و امّت اسلامى بیمناکند؛ ما این بصیرت را باید روزبهروز تقویت بکنیم؛ اوّلین مرحله همین است که این چالشها را بشناسیم.
تدبر در قرآن, تلاوت قرآن
آن کسانى که با تلاوت قرآن مأنوسند، این رشتهى مبارک را از دست ندهند، رها نکنند؛ آن کسانى که با قرآن مرتبطند، تدبّر در قرآن را، تدبّر در معانى قرآن را، تعمّق در مفاهیم قرآنى را، هدف خودشان قرار بدهند؛ اینها چیزهایى است که ما را قدمبهقدم به قرآن نزدیک میکند.
تدبّر در قرآن
امروز که حکومت اسلامی تشکیل شده و نظام جمهوری اسلامی به وجود آمده است، ما معنای بسیاری از آیات قرآن را میفهمیم، که قبل از تشکیل حکومت اسلامی، تصویر گنگ و مبهمی از آن آیات داشتیم. امروز که دشمنیهای استکبار و قدرتهای ظالم و ستمگر و افزونطلب در مقابل چشم ماست و صفآراییهای آنها را مشاهده میکنیم- توطئهها و نقشههای آنها و نوع فریب افکار عمومی یا فریب بعضی ذهنهای آلودهی برخی از خواص- برای ما آشکار میشود که عمق معنای آیهی قرآن چیست و به کجا اشاره میکند و چه آسیبهایی را برای ذهن خوانندگان و متدبّران در قرآن مجسم میکند. قدر این را باید دانست.
ما در جامعهی خودمان مبالغ زیادی از آموزش قرآن عقبافتادگی داریم. باید اینها را جبران کنیم. اگر جوان مسلمان با قرآن انس پیدا کند و فرصت تدبّر در قرآن را به خود بدهد، بسیاری از شبهات دشمنان بیاثر خواهد شد. البته همهی دستگاههای فرهنگی کشور باید کمک کنند. باید مفاهیم قرآنی به وسیلهی خبرههای این کار دستهبندی شود و به تناسب در جای خود و در کتابهای درسی- چه در مدرسهها و چه در دانشگاهها- گنجانده شود. این ارتباط باید دائمی باشد.
منبع: بیانات در دیدار جمعی از حافظان و قاریان قرآن نونهال و نوجوان کشور
معناى تدبّر در آيات قرآن
تدبّر در آيات قرآن كه هم از ناحيه خود قرآن به آن سفارش شده است( نساء / 82؛ محمّد / 24.) و هم از طرف معصومان عليهم السلام بر آن تأكيد بسيار شده است، عبارت است از كاوش و دقّت نظر در كشف مفاهيم و روابط ناپيداى موجود در هريك از آيات و ارتباط آيات با يكديگر و ارتباط آيه اى از يك سوره با آيه و آيات ديگر در سوره هاى ديگر.
تدبّر در قرآن؛ يعنى تلاوت آيات قرآن و عبور از الفاظ آن و رسيدن به عمق معنا، پيامها، درسها، انذارها، تبشيرها و رهنمودهاى آن؛ به طورى كه علىعليه السلام مىفرمايد:
«تَدَبَّرُوا آياتِ القُرآنِ وَاعْتَبِرُوا بِهِ فَإنَّهُ أَبْلَغُ الْعِبَرِ» (غرر الحكم) در آيات قرآن تدبّر كنيد و به وسيله آن عبرت گيريد. چرا كه تدبّر در آن رساترين عبرتهاست.
در اين روايت علوى، «تدبّر» با «اعتبار» قرين شده است و اين، نشان مىدهد كه تدبّر يك نوع تأمّل، دقّت نظر و انديشه در وسيله (كه همان آيات است) براى رسيدن به يك هدف بلند است. از اين رو حضرت، كلام خود را به «ابلغ العبر» تعليل كرد تا بفهماند قرآن بهترين محلّ عبور است؛ عبور قارى قرآن از الفاظ و عبارت و رسيدن به عمق معانى و شناختِ موجباتِ سعادت و هدايت.
بنابراين، حقيقتِ تدبّر در آيات قرآن همان تلاوت راستين آن است كه از قرائت آيات شروع و با تأمّل و تعمّق در پيامها و خواستهها، ادامه مىيابد و با تعهّد و التزام و عمل به مضامين آنها، ختم مىگردد. همان طور كه امام باقرعليه السلام در مورد رعايت كنندگان حقّ تلاوت و به عبارتى تلاوت كنندگان حقيقى كه مراحل سه گانه قرائت، تأمّل و عمل را شامل مىشود و در آيه «الذين آتينا هم الكتاب يتلونه حقّ تلاوته اولئك يؤمنون به»(بقره / 121)؛ ذكر شده است، مىفرمايد:
«يَتلُون آياتِهِ وَ يَتَفَقَّهُونِ فيهِ وَ يَعْمَلُونَ بِأحْكامِهِ، يَرْجُونَ وَعْدَهُ وَ يَخافُونَ وَعيدَهُ وَ يَعْتَبِرُونَ بِقَصَصِهِ وَ يَأْتَمِرُونَ بِأوامِرِهِ وَ يَنْتَهُونَ بَنَواهِيهِ، ماهُوَ وَاللَّهِ حِفْظُ آياتِهِ وَ دَرْسُ حُرُوفِهِ وَ تَلاوَةُ سُوَرِهِ وَ دَرْسَ أعْشارِهِ وَ أخْماسِهِ؛ حَفِظُوا حُرُوفَهُ وَ أضاعُوا حُدُودَهُ وَ إنَّما هُوَ تَدَبَّرُ آياتِهِ وَالْعَمَلُ بِأحْكامِهِ. قالَ اللَّهُ تَعالى: «كتاب انزلناه مبارك ليدّبّروا آياته»(مجمع البحرين، طريحى، ج 1، ص 294، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1408 ق) تلاوت كنندگان واقعى كسانى هستند كه قرآن را تلاوت مىكنند و در آن تفقّه و تأمّل عميق مىكنند و به احكام آن عمل مىكنند، به وعدههاى آن اميدوارند و از وعيد آن مىترسند و به وسيله قصّههاى آن عبرت مىگيرند و از اوامر آن، فرمان مىبرند و از نواهى آن نهى مىپذيرند. به خدا قسم! حقّ تلاوت، (تنها) حفظ كردن آيات و حروف آن و قرائت سورهها و بخشهاى ده گانه و پنج گانه آن نيست تا حروف قرآن را حفظ كرده باشند و حدود آن را ضايع؛ بلكه حقّ تلاوت، همان تدبّر در آيات و عمل به احكام آن است. خداوند تعالى مىفرمايد: «ما كتابى مبارك به سوى تو نازل كرديم تا در آيات آن تدبّر شود.»
به شما جوانان عزیز توصیه میکنم اُنستان را با قرآن زیاد کنید؛ آن کسانى که با قرآن ارتباط پیدا کردند، قدر این ارتباط را بدانند؛ کسانى که قرآن را حفظ کردند، قدر این حفظ قرآن را بدانند؛ این جواهر قیمتى را براى خودشان نگه دارند؛ آن کسانى که با تلاوت قرآن مأنوسند، این رشتهى مبارک را از دست ندهند، رها نکنند؛ آن کسانى که با قرآن مرتبطند، تدبّر در قرآن را، تعمّق در مفاهیم قرآنى را، هدف خودشان قرار بدهند؛ اینها چیزهایى است که ما را قدمبهقدم به قرآن نزدیک میکند. اگر با قرآن مأنوس شدیم، به قرآن نزدیک شدیم، مفاهیم قرآنى در دل ما توانست اثر بگذارد، آنوقت میتوانیم امیدوار باشیم که امّت اسلام عزّت وعده داده شدهى از سوى خداى متعال را به دست خواهد آورد «وَ للهِ العِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلمُؤمِنین» (منافقون/8)) این عزّت را آنوقت خدا به امّت اسلامى خواهد داد. اگر با قرآن مأنوس شدیم، آثار و برکات آن اینها است.
منبع:بیانات در دیدار شرکت کنندگان در سىویکمین دورهى مسابقات بینالمللى قرآن کریم
اگر کسی با اصول از پیش ساخته به محضر قرآن برود و بخواهد قرآن را بر اصول موضوعه رشته علمی خود تطبیق دهد و آن اصول را بر قرآن تحمیل کند چیزی از خود قرآن نمیفهمد
اگر قرآن سفرهي خالي ميبود، ميشد كه هر كس غذايش را بياورد و در اين سفره بخورد ولي اگر قرآن غذاي آماده است، نبايد انسان افكار و برداشتهاي علمي و يا بافتههاي خود را به همراه بياورد و به اسم قرآن استفاده كند
سلام
ضمن تشکر از فرمایشات عالی و پر محتوا
به نظر می آید اینطوری کسی چیزی از قرآن رو متوجه نمیشه!! درست میگم ؟
سلام
ضمن تشکر از فرمایشات عالی و پر محتوا
به نظر می آید اینطوری کسی چیزی از قرآن رو متوجه نمیشه!! درست میگم ؟
با سلام و عرض ادب
پيامبر گرامي اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: «القرآن مأدبة الله فتعلموا من مأدبة الله ما استطعتم»[مستدرك الوسايل، ج4، ص232] قرآن سفره آماده و گسترده الهي است پس هر چه ميتوانيد از سفره آماده خدا بهره گيريد و معارف آن را فراگيريد.
خداوند طبق بيان اين حديث شريف بندگان خويش را براي بهرهگيري از اين سفره آماده دعوت كرده است و به ميهماني قرآن فراخوانده است
نكته ظريفى كه از اين حديث شريف نبوى صلّى اللّه عليه و آله و سلّم استفاده مى شود، اين است كه مى فرمايد: قرآن غذاى آماده الهى است، نه سفره گسترده بدون غذا كه هركس غذاى خود را در آن نهد و بخورد. بنا بر اين كسى كه خواسته ها، برداشتها و تفسيرهاى شخصى خود رابر قرآن تحميل نمايد و به عنوان تفسير و نظر قرآن عرضه كند، هيچ گاه از اين خوان گسترده الهى بهره مند نخواهد شد.
شرط برخوردارى از اين غذاى آماده معنوى اين است كه انسان ذهنش را از پيش داوريها و القائات جوّى محيط خالى كند و بسان گرسنه اى كه خود را محتاج به غذا مى داند، بر خوان الهى مؤ دّب زانو زند و معارف قرآن را از اهلش و كسانى كه اين كتاب آسمانى بر آنها نازل شده است ، فرا گيرد.
بنابراين در تفسير و فهم قرآن بايد از خود قرآن و روايات كه به منزله تفسير حقيقي قرآن است كمك گرفت. اما تفسير به رأي يعني اين كه انسان قرآن را براساس نظر خود تفسير كند، ذهنيت در مورد مسائل ديني نيز به اين معني است كه دين را براساس ذهن و ذهنيات خود تفسير كند. اگر اين ذهنيت از طريق قرآن و روايات شكل نگرفته باشد موجب مي شود كه تفسيرها از دين همان تفسير به رأي باشد.
راه در ست اين است كه خود را در محضر قرآن قرار دهيم و چنان كه پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: قرآن را سفره آماده الهي بدانيم كه با دلي گرسنه و تشنه به محضر آن وارد شويم و از اين سفره آماده كه باري هر كس با هر استعدادي غذايي آماده دارد، سيراب شويم و رفع گرسنگي معنوي كنيم. پس راه درست خالي كردن ذهن از پيش فرض هاست و فهم قرآن به وسيله خود قرآن و روايات اهل بيت عصمت و طهارت(علیهم السلام) است و تفسير شريف الميزان مهمترين و بهترين منبع فهم قرآن و مسائل ديني است.
براي آگاهي بيشتر ر.ك: آيت الله جوادي آملي، تفسير تسنيم، ج 1، ص 232 – 175
شرط برخوردارى از اين غذاى آماده معنوى اين است كه انسان ذهنش را از پيش داوريها و القائات جوّى محيط خالى كند و بسان گرسنه اى كه خود را محتاج به غذا مى داند، بر خوان الهى مؤ دّب زانو زند و معارف قرآن را از اهلش و كسانى كه اين كتاب آسمانى بر آنها نازل شده است ، فرا گيرد.
بنابراين در تفسير و فهم قرآن بايد از خود قرآن و روايات كه به منزله تفسير حقيقي قرآن است كمك گرفت. اما تفسير به رأي يعني اين كه انسان قرآن را براساس نظر خود تفسير كند، ذهنيت در مورد مسائل ديني نيز به اين معني است كه دين را براساس ذهن و ذهنيات خود تفسير كند. اگر اين ذهنيت از طريق قرآن و روايات شكل نگرفته باشد موجب مي شود كه تفسيرها از دين همان تفسير به رأي باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سلام علیکم
استاد گرامی از فرمایشات جناب عالی استفاده کردم تشکر میکنم اما یک سوال:
پس چرا اینقدر تحمیل به قرآن در تفسیر و فقه و ... وجود دارد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!:Gig::Ghamgin:
به همین دلیل است که 10 ها فتوای مشهور در میان شیعه وسنی خلاف قرآن و سنت قطعیه معصومین علیهم السلام وجود دارد؟؟
اتفاقا نکته همین جاست که متاسفانه بعضا علمای شیعه و سنی خلاف نص قرآن و سنت فتوا داده اند!:ok:
بسم الله الرحمن الرحیماللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سلام علیکم
استاد گرامی از فرمایشات جناب عالی استفاده کردم تشکر میکنم اما یک سوال:
پس چرا اینقدر تحمیل به قرآن در تفسیر و فقه و ... وجود دارد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!
با سلام و عرض ادب خدمت بردار عزیز و بزرگوار
قبل از هر سخن لازم است تذکری بدهم و آن اینکه حقیر خاک پای مفسرین گرانقدر هستم و خودم رو در اندازهای نمی بینم که جسارتی به محضر مفسرین گرانقدر داشته باشم.
آن طور که از خود مفسرین عزیز و بزرگوار یاد گرفتیم تفسیر به رأی در قرآن کریم حرام است، با توجه اینکه قران کریم عذای آماده است قاری قرآن باید از همین غذای آماده بهره ببرد نه اینکه خودش غذای دیگری سر سفره قران کریم بیرد.
کسی که تفسیر به رأی می کند در حقیقت غذای آمده را رها کرده و خود غذای دیگری به سفره قران می برد لذا هیچ بهره ای از قران نخواهد برد.
تفسیر به رأی به این معنا است که انسان آرا و نظریاتی را به عنوان پیش فرضهای تردیدناپذیر مورد قبول قرار داده، سپس به قرآن کریم مراجعه نماید تا براساس مفهوم آیات الاهی بر نظریات خود مهر تأیید بزند. به بیان دیگر؛ انسان قبل از مراجعه به قرآن به عنوان منبع و کلام الاهی فرضیه ها و برداشت هایی را در موضوعات مختلف تصور میکند و به نتایج مورد نظرش میرسد، آن گاه برای این که نظریات خود را مستند به قرآن و کلام وحی کند به سراغ قرآن میرود و از ظاهر آیات برای دیدگاههای خود استفاده کرده و این نظر را به وحی و قرآن نسبت میدهد، که چنین چیزی تفسیر به رأی نامیده میشود.
صحبت اصلی در این تاپیک این است که فهم قرآن با تفسیر خواندن حاصل نمیشود، اگر چه مطالعه تفسیر خوب است و اطلاعات خوبی به انسان منتقل می کند اما تفسیر خود قران نیست، تدبّر در آیات الهی این نیست که به تفسیر مراجعه کنیم و یا به ترجمه آیات مراجعه کنیم؛ تدبّر در قرآن این است که خود و عقاید خود را به قرآن عرضه بداریم انس با قران داشته باشیم تا قران با انسان صحبت کند وقتی انس با قران ایجاد گردید و رابطه روحی با قرآن برقرار شد یقینا چشمه های حکمت سرازیز خواهد شد و انسان به گمشده خود خواهد رسید.
تفسیر به رأی به این معنا است که انسان آرا و نظریاتی را به عنوان پیش فرضهای تردیدناپذیر مورد قبول قرار داده، سپس به قرآن کریم مراجعه نماید تا براساس مفهوم آیات الاهی بر نظریات خود مهر تأیید بزند. به بیان دیگر؛ انسان قبل از مراجعه به قرآن به عنوان منبع و کلام الاهی فرضیه ها و برداشت هایی را در موضوعات مختلف تصور میکند و به نتایج مورد نظرش میرسد، آن گاه برای این که نظریات خود را مستند به قرآن و کلام وحی کند به سراغ قرآن میرود و از ظاهر آیات برای دیدگاههای خود استفاده کرده و این نظر را به وحی و قرآن نسبت میدهد، که چنین چیزی تفسیر به رأی نامیده میشود.
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سلام علیکم
احسنت استاد گرامی از فرمایشات جناب عالی استفاده کردم تشکر میکنم
استاد بنده هم قصد بی احترامی به بزرگواران را ندارم(هرچند که متاسفانه برخی حتی از میان حوزویان قدر بعضی از مفسرین را ندانسته و حرمت آنها را نگاه نداشتند)
فرمایشات حضرت عالی واقعا خوب و متقن اما استاد عزیز واقعا ما تدبر میکنیم که چه شود؟ جز این است که قرآن سخن بگوید و ما از معارف قرآن کریم استفاده کنیم؟
خوب وقتی قرآن سخنی میگوید اما مورد توجه و عمل ما نیست چگونه میتوانیم از معارف آن بهره مند شویم؟
چگونه میتوان قرآن را ظنی الدلاله و ادله اش را برای اثبات یک مطلب چه از نص و چه از ظاهر ضعیف دانست و آنگاه بشود از آن کسب فیض و نور و معرفت کرد؟؟؟؟!!
چگونه این کتابی که در فقه مظلوم است در تاریخ مظلوم است در بیان عقاید مظلوم است و در سراسر علوم اسلامی به آن بی توجهی شده را میتوان از این مظلومیت خارج کرد؟؟ جز اینکه آن نادرست ها را مانند غباری که ر روی آینه نشسته کنار زد تا حقیقت صافی زلالی قرآن کریم آشکار گردد؟؟؟!!
به این جملات توجه کنید:
علامه طباطبایی: «علوم حوزوی به گونه ای تنظیم شده اند که به هیچ وجه به قرآن احتیاج ندارند، به طوری که شخص متعلم می تواند تمام این علوم را از صرف، نحو، بیان، لغت، حدیث، رجال، درایه، فقه و اصول فرا گرفته و به آخر برسد و آنگاه متخصص در آنها بشود و ماهر شده در آنها اجتهاد کند ولی اساساً قرآن نخواند و جلدش را هم دست نزند!
در حقیقت برای قرآن جز تلاوت کردنش برای کسب ثواب و یا بازوبندی فرزندان که از حوادث روزگار حفظشان کند چیزی نمانده، اگر اهل عبرتی عبرت بگیر!»
امام خمینی: «مع الاسف به دست دشمنان توطئه گر و دوستان جاهل، قرآن این کتاب سرنوشت ساز نقشی جز در گورستان ها و مجلس مردگان نداشته و ندارد!» وصیت نامه صفحه ۲.
«مرحوم آية الله شيخ مرتضى مطهّرى از قول حضرت آية الله حاج سيّد رضى شيرازى دامت بركاته براى حقير نقل نمود كه: در يكى از سفرهاى اخير به عتبات عاليات به يكى از مراجع عظام مشهور و معروف گفتم: چرا شما درس تفسير را در حوزه شروع نمىكنيد؟! گفت: با موقعيّت و وضعيّت فعلى ما امكان ندارد. من گفتم: چرا براى علّامه طباطبائى امكان داشت كه در حوزه علميّه قم آنرا رسمى نمود؟! گفت: او تَضحيه كرد! (خود را فدا نمود.) » روح مجرّدتعليقه ص ۱۰۷
با سلام و عرض ادب از دیدگاه قران کریم و همچنین ائمه معصومین (سلام الله علیهم اجمعین) تدبّر در آیات قرآن کریم یک اصل مهم برای راهیابی به باطن قران کریم است، به عقیده حکما و عرفا نیز راهیابی به حقیقت قرآن، بدون تدبّر در قرآن مجید امکان پذیر نخواهد بود.
سلام
استاد اصلا ریشه و پایه ی خیلی چیزا در تدبر در قرآن هست ... فقط باعث راهیابی به بطن قرآن نمیشه به غیر از اون باعث خودشناسی ، آرامش ، سکون ، تمرکز و خیلی چیزای دیگه میشه ..
یعنی واقعا دنیای عجیبیه !!
انسان تا وقتیکه در معرض نور قرآن قرار نگیره ، واقعا دنیارو خیلی کوچیک و تنگ احساس میکنه .. از هر چیزی برآشفته میشه ، بهم میریزه ، مضطرب میشه و سینش تنگ میشه ...
دوای هر دردیه .. محشره...
من انقدر عربیم خوب نیست که خودم بخونم و بفهمم .. سخنرانی های مختلف رو در مورد تفسیر قرآن دانلود کردم ، گاهی گوش میدم .. هر دور که تموم شد میرم سراغ یک تفسیر دیگه .. اگر صوتیش نبود کتابشو میگیرم میخونم ..
حضرت علی (ع): «به زودی بر شما بعد از من زمانی می آید که عالمان دین معانی قرآن را دور می افکنند و حافظانش معنا وعمل به آن را به فراموشی می سپارند و مردم نیز از قرآن چیزی جز خطش نمی شناسند... پس قرآن و اهل قرآن در آن زمان، طرد شدگان حذف شده از جامعه اما همراهانی هم گام با هم در یک راه هستند ولی هیچ پناهنده ای آن دو را پناه نمی دهد» نهج البلاغه خطبه ۱۴۷
با سلام مجدد خدمت برادر بزرگوارم جناب رضا
بنده هم از فرمایشات حضرت عالی بهره بردم بالاخص روایتی که از امیر المومنین علی علیه السلام نقل فرمودید و همچنین از بیان علامه طباطبایی علیه الرحمه فیض بردم .
متأسفانه قرآن کریم نه تنها میان مسلمین جهان بلکه در بین شیعیان و حتی در بین برخی از مذهبیون ما مهجور مانده است و به قول شما قران فقط برای کسب ثواب خوانده می شود، غافل از اینکه عظمت قران کریم بسیار فراتر از این است که در تخیّل انسان عادی بگنجد، قران مایه حیات روحی و معنوی انسان است کسی که با قرآن مانوس نباشد مرده متحرکی بیش نیست، کسی ک در قران کریم و آیات نورانیش تدبّر نداشته باشد به کنه آیات قرآن کریم و به اهداف عالیه قرآن کریم پی نخواهد برد، چند در صد از شیعیان هر روز نیم ساعت برای تدبّر در قران وقت صرف می کنند، چند در صد از مردم قران را به خاطر هادی بودنش می خوانند نه خاطر ثواب داشتن!!!
اینکه چگونه می توانیم از معارف عظیم قران بهره ببریم، پرسش بسیار زیبا و بجایی است که پاسخ بدین پرسش فقط یک جمله است و ان این است که « برای راهیابی به معارف عمیق قران راهی جز تدبّر در آیات قرآن کریم نیست»
به فرمایش امیر المومنین علی علیه السلام هر روز لا اقل 50 آیه از قران کریم باید تلاوت شود، و در مورد آیات خوانده شده تدبّر شود به اینکه این آیه شریفه چه معارفی را می خواهد به ما بگوید مخاطب این آیه کیست آیا قصه قرانی صرف نقل داستان است یا نه می خواهد معرفتی را به ما منتقل کند ...
با تشکر از شما
سلاماستاد اصلا ریشه و پایه ی خیلی چیزا در تدبر در قرآن هست ... فقط باعث راهیابی به بطن قرآن نمیشه به غیر از اون باعث خودشناسی ، آرامش ، سکون ، تمرکز و خیلی چیزای دیگه میشه ..
یعنی واقعا دنیای عجیبیه !!
انسان تا وقتیکه در معرض نور قرآن قرار نگیره ، واقعا دنیارو خیلی کوچیک و تنگ احساس میکنه .. از هر چیزی برآشفته میشه ، بهم میریزه ، مضطرب میشه و سینش تنگ میشه ...
دوای هر دردیه .. محشره...
من انقدر عربیم خوب نیست که خودم بخونم و بفهمم .. سخنرانی های مختلف رو در مورد تفسیر قرآن دانلود کردم ، گاهی گوش میدم .. هر دور که تموم شد میرم سراغ یک تفسیر دیگه .. اگر صوتیش نبود کتابشو میگیرم میخونم ..
با سلام و عرض ادب خدمت شما خواهر محترم
اولا جا داره در همین جا انتخاب حضرت عالی رو به عنوان کاربر نمونه تبریک بگم، ان شاء الله در تمامی مراحل زندگی با برکتتون موفق و پیروز باشید ...
در ارتباط با فرمایشاتتون باید عرض کنم حقیقتا همین طوره که فرمودید تدبّر در قران و انس با قران ریشه تمامی خوبی هاست، کسی که بتواند با قران مأنوس باشد تمامی خوبی ها رو کسب خواهد کرد.
مطالعه تفسیر و مانند آن برای آشنایی با قران خیلی خوبه امّا کافی نیست، سعی بفرمایید در کنار مطالعه تفسیر گه گاهی با قرآن خلوت کنید، و بدون توجه به تفسیر و معانی آن سعی کنید با آیات الهی انس بگیرید.
سربلند رو پیروز باشید
با سلام و عرض ادب خدمت شما خواهر محترماولا جا داره در همین جا انتخاب حضرت عالی رو به عنوان کاربر نمونه تبریک بگم، ان شاء الله در تمامی مراحل زندگی با برکتتون موفق و پیروز باشید ...
در ارتباط با فرمایشاتتون باید عرض کنم حقیقتا همین طوره که فرمودید تدبّر در قران و انس با قران ریشه تمامی خوبی هاست، کسی که بتواند با قران مأنوس باشد تمامی خوبی ها رو کسب خواهد کرد.
مطالعه تفسیر و مانند آن برای آشنایی با قران خیلی خوبه امّا کافی نیست، سعی بفرمایید در کنار مطالعه تفسیر گه گاهی با قرآن خلوت کنید، و بدون توجه به تفسیر و معانی آن سعی کنید با آیات الهی انس بگیرید.سربلند رو پیروز باشید
سلام استاد محترم
متشگرم بابت تبریکتون :Gol: شما بزرگوارید ..
حتما همین کار رو میکنم چشم ... باید مانوس شد همینطوره ..
موفق باشید
سيره اهلبيت عليهم السلام در قرآن
امامان معصوم عليهم السلام هم چنان كه مردم را به تدبّر و تعمّق در آيات قرآن سفارش اكيد مى كنند، خود نيز در آيات آن به تدبّر و دقّت نظر مىپرداختند و در اين راه از خداوند منّان، توفيق طلب مىكردند. امام صادق عليه السلام قبل از قرائت قرآن، وقتى كه آن را در دست مى گرفتند به خداوند عرض مى كردند:
«خدايا! من شهادت مى دهم اين، كتاب توست كه از نزد تو بر رسولت محمّد بن عبداللّه نازل شده است. و كلام توست كه بر زبان پيامبرت جارى شده است. آن را هادى به سوى خلقت قرار دادهاى و ريسمان متّصل بين خود و بندگانت قرار داده اى. خدايا! من عهد و كتابت را باز مى كنم.
خدايا! نظر كردنم در قرآن را، عبادت و قرائتم را، فكر و فكر كردنم در آن را عبرتپذيرى قرار ده. مرا از كسانى قرار ده كه به وسيله بيان مواعظ تو در قرآن، موعظه مى پذيرند و از نافرمانى تو پرهيز مى كنند. و هنگام قرائت كردنم، برگوش (دل) من مُهر (غفلت) و بر ديدگانم (قلبم) پرده (جهالت) نكش. و قرائتم را قرائتى كه بدون تدبّر در آن باشد، قرار نده، بلكه مرا طورى قرار ده كه در آيات قرآن و احكام آن تدبّر كنم به گونهاى كه شرايع دينت را اخذ كنم. و نظرم را در آن، نظر غفلت و قرائتم را، بيهوده گويى قرار نده. به درستى كه تو مهربان و رحيم هستى.» (بحارالانوار، ج 89، ص 207)
در روايت آمده است :
امام سجّاد عليه السلام هر وقت آيه شريفه «مالك يوم الدّين»را قرائت مى فرمود، آن قدر آن را (باتوجّه و تأمّل بسيار) تكرار مى كرد كه گويى نزديك است بميرد (و با مالك حقيقى روز جزا ملاقات كند). (تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 19)
در سيره امام رضا عليه السلام نوشتهاند
آن حضرت، شبها در بستر خواب مقدار زيادى قرآن مى خواند و هنگامى كه به آيات يادآور بهشت يا جهنّم مى رسيد، بسيار مى گريست و از خداوند بهشت را مسئلت مى كرد و از آتش جهنّم به او پناه مى برد.(مستند الامام الرضا(ع)، ج 1، ص 34) همان طورى كه از جمله برنامههاى هر شب آن حضرت هنگام سفر به خراسان را، قرائت و تأمّل در آيات معاد ياد كردهاند. (بحارالانوار، ج 89، ص 210)
ائمّه عليهم السلام قرآن را با لحن و صوت زيبا قرائت مى كردند. (همان، ص 194 و 195) چرا كه صوت نيكو همراه با طمأنينه، قلب را آماده پذيرش مطالب مى كند و زمينه تدبّر در آيات را فراهم مى كند.
با سلام خدمت دوستان عزیزم
می تونم بگم من قران زیاد خوندم حتی چند سال پیش قرآن رو حفظ می کردم و تا جزء هفتم هم از حفظ بودم، اما هیچ توجهی به تدبر در قرآن نداشتم فقط حفظ می کردم بدون اینکه توجهی به آیات داشته باشم و بدون اینکه از آیت عبرت بگیرم و متأثر بشم. اما این فرمایشات شما استاد بزرگوار و سایر عزیزان منو به فکر وا میداره که چیکار کنم عبرت پذیری من از قرآن بیشتر بشه چیکار کنم از تلاوت قرآن لذت ببرم مثل امام رضا ع و مثل سایر معصومین !!!
ممنون میشم راهنماییم کنید
بنده هم از فرمایشات حضرت عالی بهره بردم بالاخص روایتی که از امیر المومنین علی علیه السلام نقل فرمودید و همچنین از بیان علامه طباطبایی علیه الرحمه فیض بردم .
متأسفانه قرآن کریم نه تنها میان مسلمین جهان بلکه در بین شیعیان و حتی در بین برخی از مذهبیون ما مهجور مانده است و به قول شما قران فقط برای کسب ثواب خوانده می شود، غافل از اینکه عظمت قران کریم بسیار فراتر از این است که در تخیّل انسان عادی بگنجد، قران مایه حیات روحی و معنوی انسان است کسی که با قرآن مانوس نباشد مرده متحرکی بیش نیست، کسی ک در قران کریم و آیات نورانیش تدبّر نداشته باشد به کنه آیات قرآن کریم و به اهداف عالیه قرآن کریم پی نخواهد برد، چند در صد از شیعیان هر روز نیم ساعت برای تدبّر در قران وقت صرف می کنند، چند در صد از مردم قران را به خاطر هادی بودنش می خوانند نه خاطر ثواب داشتن!!!
اینکه چگونه می توانیم از معارف عظیم قران بهره ببریم، پرسش بسیار زیبا و بجایی است که پاسخ بدین پرسش فقط یک جمله است و ان این است که « برای راهیابی به معارف عمیق قران راهی جز تدبّر در آیات قرآن کریم نیست»
به فرمایش امیر المومنین علی علیه السلام هر روز لا اقل 50 آیه از قران کریم باید تلاوت شود، و در مورد آیات خوانده شده تدبّر شود به اینکه این آیه شریفه چه معارفی را می خواهد به ما بگوید مخاطب این آیه کیست آیا قصه قرانی صرف نقل داستان است یا نه می خواهد معرفتی را به ما منتقل کند ...با تشکر از شما
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سلام علیکم
احسنت استاد گرامی از فرمایشات جناب عالی استفاده کردم تشکر میکنم
استاد شما فرمودید:(( برای راهیابی به معارف عمیق قران راهی جز تدبّر در آیات قرآن کریم نیست ))
عرض بنده هم این است که بر فرض ما این تدبر را کردیم آیا این تدبر نباید همه جانبه باشد؟ نباید نتیجه در تمام موضوعات قرآن کریم داشته باشد؟
خوب یک بخش قرآن احکام است یک بخش مدح و ذم اهل بیت و دشمنان آنهاست یک بخش اخلاق و عقاید و تاریخ است
حالا اگر ما بگوییم ما تدبر میکنیم اما به فقه قرآن-تاریخ قرآن-اهل بیت در قرآن و... کاری نداریم در آنجا میرویم ببینیم علما و فقها و فلاسفه و مورخین و محدثین و ... چه میگویند!! :Gig: خوب استاد این خنده دار و نشدنی است! در این صورت دیگر تدبر نیست بلکه یک مضحکه کردن قرآن و خودمان است! :Ghamgin:
عرض بنده این است که تمام علوم اسلامی باید بر محور قرآن کریم بررسی و از نو باز نگری شود چون در علوم مختلف اسلامی قرآن یک چیز میگوید اما دقیقا علما فلاسفه فقها و... (بعضا) یک چیز دیگر که کاملا مخالف و متضاد با قرآن است میگویند خوب ما باید حرف قرآن کریم را بپذیریم یا حرف آن آقایان را؟؟؟؟! :Gig:
خدا میداند قصد جسارت و توهین به هیچ یک از علمای اعلام اسلام را ندارم بلکه عرضم این است که باید قرآن و حرف قرآن بر هر قولی از هر عالمی افضل و مورد پذیرش تر باشد که متاسفانه فعلا در علوم اسلامی این گونه نیست و این است که اسلام آن طور که باید در دنیا و در میان خود مسلمین مطرح نیست و آنها در درون دین خود با این همه اختلاف و خشونت و کشتار و... روبرو هستند
با سلام خدمت دوستان عزیزممی تونم بگم من قران زیاد خوندم حتی چند سال پیش قرآن رو حفظ می کردم و تا جزء هفتم هم از حفظ بودم، اما هیچ توجهی به تدبر در قرآن نداشتم فقط حفظ می کردم بدون اینکه توجهی به آیات داشته باشم و بدون اینکه از آیت عبرت بگیرم و متأثر بشم. اما این فرمایشات شما استاد بزرگوار و سایر عزیزان منو به فکر وا میداره که چیکار کنم عبرت پذیری من از قرآن بیشتر بشه چیکار کنم از تلاوت قرآن لذت ببرم مثل امام رضا ع و مثل سایر معصومین !!!
ممنون میشم راهنماییم کنید
با سلام و عرض ادب
ضمن تقدیر از تشکر از پرسش خوبتان، از اینکه حضرت عالی به تدبّر در آیات قرآن کریم علاقمند هستید بسیار خرسند هستیم ....
تلاوت قران کریم آدابی دارد از جمله از آن آداب این است که هنگام قرائت قرآن به خدا پناه ببریم «فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»(نحل:98) هنگامى که قرآن مى خوانى از شر شیطان مطرود شده به خدا پناه بر .البته منظور تنها ذکر جمله (اعوذ بالله من الشیطان الرجیم) نیست، بلکه تخلق به آن شرط است یعنى ذکر این جمله مقدمه تحقق حالتى در نفس و جان انسان گردد، حالت توجه به خدا، حالت جدائى از هوى و هوس هاى سرکشى که مانع فهم و درک صحیح انسان است، حالت بیگانگى از تعصب ها و غرورها و خودخواهی ها و خود محوری هایى که انسان را وادار مى کند که از همه چیز، حتى از سخنان خدا به نفع خواسته هاى انحرافیش استفاده کند و تا چنین حالتى در روح و جان انسان پیدا نشود، درک حقایق قرآن براى او ممکن نیست.
ثانیا هنگام قرائت قرآن بدانیم و یقین کنیم که مخاطب قرآن کریم خود من «نوعی» هستم، این طور نیست که زمانی قران نازل شده و مخاطب قرآن انسان های زمان گذشته باشد! نه مخاطب قران کریم همه انسان ها در همه زمان هاست لذا هنگام قرائت قران خود را در پیشگاه و در محضر الهی ببینیم و بدانیم که هنگام قرائت قرآن خداوند با ما صحبت می کند لذا با تدبّر به سخنان خداوند گوش جان بسپاریم.
ثالثا: شرط رسیدن به معارف قران پاکی دل از رذائل اخلاقی است، شرط انس با قران کریم این است که دل و جانمان از آلودگی گناه و معصیت به دور باشد چرا که « لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ » (واقعه:79) كه جز پاكشدگان بر آن دست نزنند.
التماس دعا
بسم الله الرحمن الرحیماللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
با سلام و عرض ادب خدمت برادر بزرگوار قبل از هر سخن از تأخیرم عذرخواهی می کنم
طبق فرمایش خود قرآن کریم هیچ تر و خشکی نیست مگر اینکه در قران کریم وجود دارد «وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ» (انعام :59) علامه جعفری هم در فرمایشی میگوید: «قرآن كتاب هدايت انسان است، كتابي است كه به بيان خود قرآن، هرگونه خشك و تري را ميتوان در آن يافت» لذا نه تنها تمامی علوم در قرآن کریم یافت میشود بلکه گذشته و آینده فرد به فرد انسان ها نیز در قرآن کریم یافت میگردد.
دریافتی که انسان ها از قرآن کریم دارند یکسان نبوده و متفاوت است؛ مسلما هر فردی به اندازه ظرفیت و قابلیت وجودی خودش از قران کریم دریافت خواهد کرد، دریافتی که امثال علامه طباطبایی از تدبّر در آیات دارد با دریافتی که امثال حقیر سرتا پا تقصیر دارم از زمین تا آسمان تفاوت دارد، تفسیری هم حضرت ایشان نوشته اند علاوه بر اینکه از سایر روش های تفسیری از جمله تفسیر قرآن به قران و ... بهره برده اند، نتیجه تدبّر خود ایشان نیز می باشد، چنانکه نقل شده حضرت علامه اینقدر با آیات قران مأنوس بوده اند بدون اینکه به جنبه تاریخی ان توجّه داشته باشند می دانستند که این ایه مثلا در مکه یا مدینه نازل شده است و بسیاری از عجایبی که از ایشان نقل شده که فرصت ذکر ان ها نیست.
برداشتهاي مفسران در قرآن نیز يكسان نيست. مثلا ً برخي مي گويند مضاف در جملهٴ ﴿وسْئل القرية﴾[یوسف:82] محذوف است. برادران يوسف وقتي برادر ديگر را هم بردند و نياوردند، يعقوب (سلام اللهعليه) فرمود: برادرتان را چه كرديد؟ گفتند: ﴿وسْئل القرية﴾ يعني از آن محل و شهر بپرس. منظور اين است كه از مردم اين شهر بپرس، كه ما كوتاهي نكرده ايم.
برخي ديگر مي گويند: چيزي در آنجا حذف نشده است. ﴿وسْئل القرية﴾ يعني از خود قريه بپرس. اگر توانستي با زبان قريه حرف بزني و زبان آنها را بفهمي، در و ديوار قريه جواب مي دهد. منتها شما نمي توانيد سؤال كنيد. آنها كه زبان در و ديوار را مي فهمند، سؤال مي كنند. پس مضافي در اينجا محذوف نيست.
مگر در و ديوار جهان، شاعر و آگاه نيست؟ اگر ما مطيع باشيم، همين ها به نفع ما در قيامت شهادت نمي دهند؟ و اگر تبهكار باشيم عليه ما گواهي نميدهند؟ مگر زمين شهادت نمي دهد[زلزال:4]؟ مگر مسجد شكايت يا شفاعت نمي كند؟ پس معلوم مي شود همهٴ اشيا داراي فهم و شعور هستند.
عرض بنده این است که تمام علوم اسلامی باید بر محور قرآن کریم بررسی و از نو باز نگری شود چون در علوم مختلف اسلامی قرآن یک چیز میگوید اما دقیقا علما فلاسفه فقها و... (بعضا) یک چیز دیگر که کاملا مخالف و متضاد با قرآن است میگویند خوب ما باید حرف قرآن کریم را بپذیریم یا حرف آن آقایان را؟؟؟؟!
اینکه فرمودید تمامی علوم اسلامی باید از نو بازنگری شود شاید اغراق باشد اما اگر منظورتون این بود که برخی از بزرگان کاملا مخالف با قران سخن می گویند حق با شماست، متاسفانه برخی از بزرگان به دلیل عدن انس باآیات قرآن کریم برداشت های ناصحیحی از قران داشته اند که متضاد با آموزه های قرانی است، به همین خاطر گفته می شود که در قران تدبّر و تفکر داشته باشید تا در نتیجه انس با قرآن سخن حق را از سخن ناحقّ تمییز بدهید.
با تشکر از حضور گرم شما
با سلام و عرض ادب خدمت برادر بزرگوار قبل از هر سخن از تأخیرم عذرخواهی می کنم
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سلام علیکم
خواهش میکنم احسنت استاد گرامی از فرمایشات جناب عالی استفاده کردم تشکر میکنم
دریافتی که انسان ها از قرآن کریم دارند یکسان نبوده و متفاوت است؛ مسلما هر فردی به اندازه ظرفیت و قابلیت وجودی خودش از قران کریم دریافت خواهد کرد، دریافتی که امثال علامه طباطبایی از تدبّر در آیات دارد با دریافتی که امثال حقیر سرتا پا تقصیر دارم از زمین تا آسمان تفاوت دارد، تفسیری هم حضرت ایشان نوشته اند علاوه بر اینکه از سایر روش های تفسیری از جمله تفسیر قرآن به قران و ... بهره برده اند، نتیجه تدبّر خود ایشان نیز می باشد، چنانکه نقل شده حضرت علامه اینقدر با آیات قران مأنوس بوده اند بدون اینکه به جنبه تاریخی ان توجّه داشته باشند می دانستند که این ایه مثلا در مکه یا مدینه نازل شده است و بسیاری از عجایبی که از ایشان نقل شده که فرصت ذکر ان ها نیست.
برداشتهاي مفسران در قرآن نیز يكسان نيست.
بله درست است که برداشت ها مختلف است اما اگر در خود آیات دقت شود و ادله عقلی و روایات هم در نظر گرفته شود مسلما اختلاف در برداشت و تفاوت ها به حداقل میرسد چون آیات اگر این قدر سخت و پیچیده باشد که هر کس یک برداشت متفاوت بکند دیگر دقت بر روی قرآن بی دلیل و بی نتیجه خواهد بود و آیاتی چون بیان لناس ها و مبین بودن آیات و حجة بالغه و ... زیر سوال میرود و بی معنی میشود از سویی اگر مفسران با همدیگر مباحثه و مناظره و گفتگو و تبادل نظر کنند به نظرم اختلافات و اشتباهات در تفاسیر به حداقل خواهد رسید!
اینکه فرمودید تمامی علوم اسلامی باید از نو بازنگری شود شاید اغراق باشد اما اگر منظورتون این بود که برخی از بزرگان کاملا مخالف با قران سخن می گویند حق با شماست، متاسفانه برخی از بزرگان به دلیل عدن انس باآیات قرآن کریم برداشت های ناصحیحی از قران داشته اند که متضاد با آموزه های قرانی است، به همین خاطر گفته می شود که در قران تدبّر و تفکر داشته باشید تا در نتیجه انس با قرآن سخن حق را از سخن ناحقّ تمییز بدهید.با تشکر از حضور گرم شما
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نه خیر استاد گرامی! اغراق نیست واقعا باید همه علوم اسلامی بر محور کتاب الله و سنت قطعیه معصومین علیهم السلام از نو مورد نقد و بررسی قرار گیرد چون:
اولا به فرموده خود شما افرادی هستند از بزرگان که با قرآن کریم انس نداشته و ندارند و مسلما در نظرات و کتب خودشان مطالبی گفته اند که یا دلیل قرآنی ندارد یا مخالف قرآن است
ثانیا خود علامه طباطبایی فرمودند:(( «علوم حوزوی به گونه ای تنظیم شده اند که به هیچ وجه به قرآن احتیاج ندارند، به طوری که شخص متعلم می تواند تمام این علوم را از صرف، نحو، بیان، لغت، حدیث، رجال، درایه، فقه و اصول فرا گرفته و به آخر برسد و آنگاه متخصص در آنها بشود و ماهر شده در آنها اجتهاد کند ولی اساساً قرآن نخواند و جلدش را هم دست نزند!
در حقیقت برای قرآن جز تلاوت کردنش برای کسب ثواب و یا بازوبندی فرزندان که از حوادث روزگار حفظشان کند چیزی نمانده، اگر اهل عبرتی عبرت بگیر!»
المیزان (ترجمه فارسی 20 جلدی) ج5 ص 450
خوب استاد عزیز وقتی خود مرحوم علامه این چنین میگویند دیگر حرفی باقی نمی ماند!
نمونه های فراوانی وجود دارد در فقه و فلسفه و تفسیر و اصول و ... که مخالفت های صریح با نص قرآن کریم دارند و متاسفانه بعضا چونان مورد اجماع و اطباق شده اند که اگر بیان شود موجب تعجب خواهد شد!(اگر خواستید چند نمونه عرض خواهم کرد)
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سلام بر تمامی خوانندگان محترم
توصیه میکنم این چند کلیپ را گوش کنید(کوتاه است اما بسیار مفید) : http://www.forghan.ir/darsname/insid...1%D8%A2%D9%86_