چگونه شخصيت شناسی کنيم؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چگونه شخصيت شناسی کنيم؟

سلام.من 19 ساله هستم.
نزديک 2سال هست که مرتب خواستگار دارم که اکثرا طلبه هستن
اطرافيان من با شرط معمم نشدن ، با طلاب ازدواج کرده اند و الحمدلله زندگي خوبي دارن.ولي من دوست دارم باروحاني ازدواج کنم يعني مشکل ندارم باهاشون.
واقعيت اينه که ذهنيت بدي نسبت به روحانيون هستش.مثل اينکه با خانم شون تفريح ، خريد و ... نمي رن.يا سختگيرن.و بعضا به شخصيت زن اهميت نميدن.
چطور بايد متوجه شد طرف همچين عقايدي داره؟
در ضمن من مذهبي ام خانواده ام همينطورن.کلا مشکلي با طلبه ها نداريم.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد امین

تسنيم1376;761832 نوشت:
سلام.من 19 ساله هستم.
نزديک 2سال هست که مرتب خواستگار دارم که اکثرا طلبه هستن
اطرافيان من با شرط معمم نشدن ، با طلاب ازدواج کرده اند و الحمدلله زندگي خوبي دارن.ولي من دوست دارم باروحاني ازدواج کنم يعني مشکل ندارم باهاشون.

سلام
اینکه طلبه ای معمم بشود یا نه تا حدودی اختیاری است (اجباری بودن آن به خاطر مدرک تحصیلی و برخی چیزهای دیگر است که اگر فرد ملبس نباشد به مشکل می خورد) و دختری هم که می خواهد همسر یک طلبه بشود می تواند به شرط عدم تلبس با ایشان ازدواج کند؛ منتها نظر شخصی من این است که چنین شرطی و اساسا چنین نگرشی خوب نیست. وقتی دختری می خواهد با یک طلبه ازدواج کند، باید قبل از هر تصمیمی تمام شرایط او را بررسی کند و بعد اگر مورد قبولش بود جواب مثبت بدهد و نباید با شرط و شروطی که طرف را به زحمت می اندازد، او را لای منگنه قرار دهد؛ چون در چنین ازدواجی، هم بوی اختلافات فکری و اعتقادی به مشام می رسد و هم بوی بهم خوردن برنامه های زندگی و نرسیدن به اهداف. اختلافات فکری و اعتقادی از این جهت است که چنین دختری هر چند مایل به ازدواج با یک طلبه است ولی آنطور که باید نمی تواند شرایط او را بپذیرد و این ناشی از افکار و عقاید اوست؛ در حالی که افکار و عقاید آن طلبه چیز دیگری را می گوید و به همین خاطر بوده که چنین مسیری را برای زندگی اش انتخاب کرده است. بهم خوردن برنامه های زندگی و نرسیدن به اهداف هم به خاطر این است که طلبه ای که برنامه زندگی اش را طوری بسته که به ملبس شدن وابسته است؛ مثل کسی که حیطه فعالیت خود را در زمینه تبلیغ ترسیم کرده است، با چنین شرطی مجبور است کل برنامه اش را تغییر بدهد و اگر تغییر هم ندهد، آنطور که باید در آن زمینه موفق نخواهد بود.

بله اگر خود طرف از همان ابتدا نظرش این باشد که نمی خواهد معمم بشود و برنامه اش را هم با همان نگاه بسته باشد حرف دیگری است و هیچ ایرادی هم به او وارد نیست و ازدواج او هم با کسی که نمی خواهد همسرش معمم باشد بسیار عالی است؛ اما در ازدواج طلبه ای که قلبا و عقلا می خواهد معمم شود با دختری که این را نمی خواهد، احتمال اینکه به مشکل بخورند وجود دارد؛ به خصوص اگر این پسر به خاطر دلیلی غیر عقلی چنین شرطی را بپذیرد و بعدا پشمان شود!

تسنيم1376;761832 نوشت:
واقعيت اينه که ذهنيت بدي نسبت به روحانيون هستش.مثل اينکه با خانم شون تفريح ، خريد و ... نمي رن.يا سختگيرن.و بعضا به شخصيت زن اهميت نميدن.
چطور بايد متوجه شد طرف همچين عقايدي داره؟
در ضمن من مذهبي ام خانواده ام همينطورن.کلا مشکلي با طلبه ها نداريم.

شما برای ازدواج با یک طلبه باید شرایط ایشان را از دو جنبه مورد بررسی قرار دهید و بعد ببینید می توانید بپذیرید یا خیر:
1- یک جنبه مربوط به شرایط و موقعیت اجتماعی ایشان است
2- جنبه دیگر آن مربوط به خصوصیات شخصی و فردی اوست

برای شناخت خصوصیات شخصی او مثل خوش اخلاق بودن؛ شوخ طبع بودن؛ اهل تفریح بودن؛ به شخصیت زن اهمیت دادن یا ... هیچ تفاوتی با غیر طلبه وجود ندارد و شما برای شناخت ایشان باید از همان راه هایی استفاده کنید که در غیر طلبه استفاده می کنید که شامل صحبت؛ تحقیق؛ مراوده و ... می شود. (با تاپیک های مرتبط مراجعه کنید) توجه داشته باشید که خصوصیات فردی ربطی به طلبه بودن یا نبودن ندارد. ممکن است فردی سخت گیر باشد یا نباشد؛ ممکن است به شخصیت زن اهمیت بدهد یا ندهد؛ ممکن است اهل تفریح باشد یا نباشد و ... ؛ چه طلبه باشد و چه نباشد. لذا اینکه عده ای یک خصوصیات فردی یک طلبه را که مثلا با همسرش خوب نبوده یا سختگیر بوده (البته باید دید منظور آنها از سختگیری چیست؟!) یا ... به کل آنها نسبت می دهند حرف نادرست و خلاف عقل است؛ چنانچه نسبت دادن یک خصوصیت فردی یک کارمند به کل کارمندان نادرست است.

آن چیزی که مختص به ازدواج با طلبه است، جنبه دوم آن است؛ یعنی موقعیت اجتماعی یک طلبه. قطعا یک طلبه به خاطر موقعیت اجتماعی و شرایط شغلی که دارد محدودیت هایی هم خواهد داشت و این محدودیت ها به تبع برای همسر و فرزندان او هم خواهد بود؛ چنانچه یک نظامی یا یک کارمند یا حتی یک کشاورز هم این محدودیت ها را به نحو دیگری دارند. شاید از یک نگاه بتوان محدودیت های یک طلبه را به دو دسته تقسیم کرد:

1- محدودیت هایی که به خاطر متشرع بودن و به عبارتی ملزم بودن به دین و احکام شرعی ایجاد می شود: البته این برای همه است و از این جهت نباید به عنوان محدودیتی مختص به یک طلبه معرفی شود؛ اما چون به دلایل مختلف در طلبه ها نمود بیشتری دارد و از آن طرف در بعضی از غیر طلبه ها برخی از مسائل خلاف شرع مثل شرکت در عروسی ها و گوش دادن به موسیقی و کم حجابی و ... عادی شده، ما آن را به عنوان محدودیت برای ازدواج با طلبه بیان می کنیم؛ هر چند ممکن است طلبه ای هم باشد که اینگونه نباشد. این محدودیت ها زمانی نمود بیشتری پیدا می کند که دختری که می خواهد با یک طلبه ازدواج کند خیلی به دین و احکام آن پایبند نباشد؛ مثلا خیلی به حجاب اهمیت ندهد یا شرکت در مجالس گناه برایش عادی باشد یا اهل موسیقی باشد یا ... . قطعا چنین فردی اگر بخواهد با یک طلبه ازدواج کند به مشکل می خورد.

2- محدودیت هایی که به خاطر حیطه کاری و موقعیت اجتماعی او ایجاد می شود: بر خلاف دیگر شغل ها که ساعت کاری خاصی دارد و مرز مشخصی دارد، در فعالیت های طلبگی به نحوی این مسئله بی معناست. یک طلبه همیشه در حال آماده باش و انجام وظیفست و یکی از علت هایی که همیشه لباس روحانیت بر تنش هست هم همین مسئله است؛ در حالی که یک نظامی اینگونه نیست. این خود یک محدودیت است؛ چه برای خود طلبه و چه برای همسر و فرزندان او. لذا تفریح و خرید و گردش طلبه و خانواده اش هم باید دینی باشد و شاید به همین خاطر است که خیلی ها می گویند طلبه اهل این موارد نیست. احتمالا منظور آنها این نیست که اهلش نیست؛ بلکه منظورشان این است که آنطور که دلشان می خواهد اهلش نیستند حتی اگر مورد رضایت خدا نباشد!
در خلال همین آماده باش، نقش الگوی دینی بودن نیز این محدودیت را افزایش می دهد. انتظار افراد جامعه از یک طلبه این است که آینه تمام نمای دین باشد و برای همین است که وارد هر مکانی می شود، با این پیش فرض و رویکرد به او نگاه می کنند و با او حرف می زنند و حتی داد و ستد می کنند. این نگاه ها علاوه بر خودش، بر همسر و فرزندانش هم هست. برای همین کوچکترین اشتباه برای او اهل بیتش، بزرگترین اشتباه برای دین به شمار می آید. فعالیت های تحصیلی و تبلیغی و ... هم جزو همین محدودیت هاست که شما باید قبل از ازدواج با یک طلبه با آن آشنا شده و با پذیرش کامل آن وارد زندگی با او شوید تا بعدا به مشکل نخورید.

پیروز و سربلند

با سلام

شما خواهر عزیز و دوست گرامی که میخواهی شریک زندگی و همراه و همسفر یک روحانی باشی ،اولا یکی از مهمترین مطالب اینه که تو این راه باید عاشق امام زمان بود که اگه نباشی ادامه ی راه ممکن نیست و حتی شاید وارد شدن به این راه هم به خودت و هم به شان طلبگی صدمه بزنه . گاها همسر یک روحانی بیشتر از خود روحانی تو اجتماع درمعرض توجه و دقت مردم هست و همه ازت توقع دارن که بهترین هم از نظر پوشش و اخلاق و رفتار و گفتار و کردار باشی و هم آنقدر صبورو پر طاقت باشی که از انواع توقعات و حرف و حدیث و کنایه ی مردم دلخور نشی و با لبخند باهاشون مدارا کنی .یکی دیگه از مهمترین مطالب اینه که علاوه بر اونکه تو اجتماع باید صبور باشی ، تو زندگی و کنار همسرت هم باید صبورترین و مقاوم ترین و کم توقع و قانع ترین باشی ، چون طلبه تا وقتی که درس میخونه با شهریه ی طلبگی ساده ترین زندگی رو می تونه تهیه کنه که البته ، این شهریه هم ماجراها داره برای خودش ، زیرا یک برکتی داره که فقط طلبه ها میتونند درکش کنند و اطرافیان همچنان تو معجزه ی این شهریه ی پر برکت موندند که چگونه با اینکه مقدارش خیلی ناچیزه ولی به لطف خدا میشه با اون زندگی رو اداره کرد و احساس کمبود نکرد و راضی و خشنود بود .و دیگری ، طلبه به اقتضای موقعیت تبلیغی که داره تقریبا خونه به دوش محسوب میشه و هر جا که وظیفه ایجاب کنه ،هر جای کشور یا بعضا خارج از کشور باشه بار و بندیل بسته و آماده ی کوچ میشه و دیگه اینکه همسر یک طلبه با ید تا حد ممکن وابستگی به خونواده و شهر و دیارش رو کادو پیچی کرده و بذاره دم کوزه آبش رو بخوره و تحملش رو ببره بالا ، چون شاید هیچ وقت نزدیک خونوادشون و تو شهر خودشون ساکن نشدند و این وابستگی باعث اذیت خودش و خانوادش میشه ، مهمترین نکته اینه که علاوه بر اینکه خودش رو کاملا آماده و توجیه کنه باید رضایت درونی اش رو از این نوع زندگی به خونوادش انتقال بده تا هم خیال اونها کمی راحت بشه و هم مانع هدفتون نباشند.البته لازم به ذکره که به طور مطلق این شرایط شامل همه ی طلبه ها نمیشه و هستند طلبه های که شرایط خاص خودشون رو دارند که اون هم تو صحبت های اولیه ی خواستگاری بیان میشه و قبول اون نکات به عهده ی خود شخص می باشد
دیگری لباس روحانیت هست که اهمیت زیادی داره به خاطر اینکه هم نماد لباس پیغمبر و امامانمون هست و هم پوشیدنش مستحبه وبرکات خیلی زیادی داره، پس رعایت شان لباس خیلی مهمه . با اینکه همراه یک روحانی تو اجتماع وارد شدن شاید باعث پاره ای از محدویت ها هم برای خود روحانی هست و هم خانوادش ولی یقینا مزایای معنوی اش می ارزد به محدودیت هاش

سلام

تسنيم1376;761832 نوشت:
سلام.من 19 ساله هستم.
نزديک 2سال هست که مرتب خواستگار دارم که اکثرا طلبه هستن
اطرافيان من با شرط معمم نشدن ، با طلاب ازدواج کرده اند و الحمدلله زندگي خوبي دارن.ولي من دوست دارم باروحاني ازدواج کنم يعني مشکل ندارم باهاشون.
واقعيت اينه که ذهنيت بدي نسبت به روحانيون هستش.مثل اينکه با خانم شون تفريح ، خريد و ... نمي رن.يا سختگيرن.و بعضا به شخصيت زن اهميت نميدن.
چطور بايد متوجه شد طرف همچين عقايدي داره؟
در ضمن من مذهبي ام خانواده ام همينطورن.کلا مشکلي با طلبه ها نداريم.

درسته واقعا این تفکر نادرست در مورد روحانیون هست
خب دلیلی هم داره که بعضی ها انتظار دارند روحانیون خیلی کار ها رو انجام بدن و خیلی ها رو هم انجام ندن چون اونا باید الگوی مردم باشن
البته این تفکر خیلی درست نیست
به خاطر بعضی روحانیون هم هست که چهره ی روحانیت رو خراب کرده

به نظر من همسر شما میتونه معمم نباشه فقط وقت هایی که میره تبلیغ بپوشه مثل چندتا از فامیل های خودمون

موضوع قفل شده است