«لامُظاهَرَةَ أحسَنُ مِنَ المُشاوَرَةِ ؛
هيچ پشتيبانى نيكوتر از مشورت و رايزنى نيست»(1)
بازار دعا «الغریق یتشبث بکل حشیش» آدمی که دارد غرق میشود برای نجات خودش به هر خس و خاشاکی چنگ میزند تا نجات یابد. انسان به طور غریزی «راحت طلب»است دوست دارد بدون ریختن عرق جبین و کدّ یمین به نون و نوا و موفقیتی برسد. کودک که بود تمایل داشت با یک عصای جادویی و اجی مجی به خواسته ها و آرزوهایش برسد و الان همان میل را با روشی جدید میخواهد ارضا کند به همین دلیل اگر هشیار نباشد به بیراهه میرود و میبرندش.
فرهنگ دعا
دعا آداب خاص خودش را دارد برخی به نام حل کردن مشکلات مردم برای به نون رسیدن دکان دعانویسی باز کرده اند. در عصر جدید که مشکلات تنوع تازه ای پیدا کرده است و اقوام کاری به هم ندارند و...مردم برای یافتن راهحل دنبال میانبر میگردند و کم نیستند رمالانی که گرگ صفت خون مردم را در شیشه هوس و طمع خود می کنند.برای حل مشکلات اگر چاره دارد باید از تفکر ، مشورت و تلاش، توسل و دعا کمک گرفت و اگر مشکل راه حلی ندارد باید از شیوه هایی روان شناختی و دینی سازگاری خود را افزایش داد و ضررها را کنترل کرد.
نکته: برای دعا از عالم دین کمک بگیرید نه از افرادی که نه سواد معمولی دارند نه سواد دینی. همچنین خود می توانیم از دعاهای مفاتیح و صحیفه سجادیه کمک بگیریم.
اضطراب و کتب ختوم اذکار
یکی از علما می گفت مدتی بود اضطراب داشتم داستان را به علامه حسن زاده گفتم فرمودند برخی از کتاب های ختوم و اذکار و دعا در منزل شما وجود دارد که ضعیف هستند و مسندمعتبری ندارد اضطراب شما ناشی از آن ها.
آداب خودساخته
برخی از افراد دعا نویس آداب خود ساخته ای برای نوشتن دعا دارند مثلا نوشتن دعا بر بدن مراجعه کننده . این کار بر اساس جهل و یا هوس است. به دلیل رعایت نکردن این توصیهها به برخی هم تجاوز به عنف هم شده است.
رویارویی با موانع زندگی
جدا شد يكي چشمه از كوهسار*** به ره گشت ناگه به سنگي دچار
به نرمي چنين گفت با سنگ سخت*** كرم كرده راهي ده اي نيكبخت
گران سنگ تيره دل سخت سر*** زدش سيلي و گفت : دور اي پسر !
نجنبيدم از سيل زورآزماي ***كه اي تو كه پيش تو جنبم ز جاي !
نشد چشمه از پاسخ سنگ ، سرد*** به كندن در استاد و ابرام كرد
بسي كند و كاويد و كوشش نمود*** كز آن سنگ خارا رهي بر گشود
ز كوشش به هر چيز خواهي رسيد*** به هر چيز خواهي كماهي رسيد
برو كارگر باش و اميدوار ***كه از ياس جز مرگ نايد به بار
گرت پايداري است در كارها*** شود سهل پيش تو دشوارها
شعار این هشدار دعای بدون عمل مانند کمان بدون زه است.
دود گر بالا نشست کسر شأن شعله نیست
جای چشم ، ابرو نگیرد گرچه این بالاتر است
برایم بمان
این هشدار را به دلیل بافت زندگی اجتماعی امروزی که کارها و مشاغل و محل تحصیل زن و مرد مخلوط شدهاند، باید جدی بگیریم. تداوم زندگی زن و شوهری به مرد و زن در کنار هم است این دو جنس مخالف نیمه گمشده یک پازل هستند که با هم زندگی زناشویی را کامل میکنند. همان مقدار که مرد در حفظ زن از گناه و تکمیل دینش اثر بخش است، زن هم. مرد به زن با تمام ویژگیهای زیستی ، فیزیولوژیکی و روان شناختی زنانه اش نیاز دارد و زن هم به مرد با تمام خصلت های زیستی، فیزیولوژیکی و روان شناختیاش نیاز دارد.
هر چه زن از صفاتش به سمت مردانگی سیر کند و یا مرد از خصائصش به سمت زنانگی سیر کند، سبب تزلزل نهاد خانواده میشود. در واقع مانند این است که در ساختمان خانواده از مصالح مستعمل استفاده کنیم به عنوان مثال گچ به گونه ای است که اگر پِت خودش را به دلیلی از دست بدهد دیگر قدرت چسبندگی و خاصیتش را از دست می دهد و استفاده در ساختمان سبب هدر رفتن وقت هزینه و سستی بنا و نازیبایی می شود.برخی از مشاغل، ورزشها، دوستیها و اخلاقها سبب میشود که مردان و زنان از صفات جنسیتی خود فاصله بگیرند؛ به عنوان نمونه مردی که با زنان زیادی همکار است. اگر هشیار نباشد، زندگی زناشوییاش در خطر است. دختری که در خانوادهای زندگی میکند که جنس ذکور غلبه دارد به احتمال زیاد برای شوهرش رفیق خواهد تا همسر. کم نیستند زنان و مردانی که به جدایی یا خلاف کشیده شده اند به دلیل این که همسرانشان از جنسیت خود با اراده یا بدون آگاهی به دلیل سبک زندگی فاصله گرفته اند.
نکته روانشناختی
توصیههای دینی در رابطه به روابط دوجنس مذکر و مؤنث (کوچک و بزرگ، فامیل و غیره و..) مانع بسیاری از اختلات روانی میشود. به عنوان نمونه وقتی مادری برای پسرش تربیت دخترانه دارد احتمال دارد او را به اختلال جنسی ترنس سکچوال گرفتار کند. در این اختلال فرد هویت جنسی خودش را نمیشناسد با جنسیت خودش قهر است و میخواهد به جنس دیگر تغییر جنسیت دهد. در موارد شدید این افراد به پزشک اصرار میکند و هورمون جنس دیگر را مصرف می کند تا صفات آن جنس را کسب کند و. حتی اقدام به خودکشی میکند. توجه به این نکات است که به ما میفهماند که دین نسیه برای آخرت نیست دین، آیین بهتر زیستن است.
شعار این هشدار پرواز زیباست و لذت بخش اما آنچه به پرواز شرافت میدهد، هدف و دلیل پرواز است .
لا اعتبار بعلم الوسواسی فی الطهاره و النجاسه؛
یقین و قطع فرد وسواسی در طهارت و پاکی
معتبر نیست چه رسد به شک و گمان او.
بی خیالِ شک و وسواس
(زندگی آسان در سایه اصول فقه)
خدا هم خواسته زندگی دینی را برای ما آسان بگیرد و نخواسته برای ما سخت بگیرد؛یرید ُاللهُ بکم الیُسر و لا یریدُ بکم العُسر(1). ما گاهی هزار چراغ داریم و باز بیراهه میرویم و عاقبت سرمان به سنگ میخورد و به مرداب وسواس میافتیم. در اصول فقه چند اصل داریم که در آنها بشارت به زندگی آسان موج میدهد، توجه به این اصول در پیشگیری (دفع) و درمان(رفع) وسواس اثر بسیار زیادی دارد. برخی این اصول عبارتند از: 1- اصاله الطهارت:هر گاه در نجاست یا طهارت امری تردید کردیم ،با اجرای اصل طهارت حکم به طهارت و پاکی می کنیم. وارد منزل فردی شده ایم که چند کودک دارد شک می کنیم که آیا بچه های او روی فرش یا مبلمان منزل ادرار کرده اند و آن جا را نجس کرده اند یا نه بنا را بر پاکی می گذاریم .(2) 2- اصاله الحلّیه و اصاله الاباحه: در «شک بین حلال و حرام» بنا را بر حلال می گذاریم مگر دلیل شرعی آن را حرام بداند. 3- اصاله الصحّه: اگر عملی از مسلمانی سر زد و شما در درستی آن عمل شک کردید باید عمل او را حمل برصحت کنید و تمام آثار عمل صحیح را بر آن بار کنید چه آن عمل عبادی باشد مانند نماز یا غیر عبادی مانند عقود و ایقاعات(ازدواج یا معامله). این اصل مانند قاعده فراغ است با این تفاوت که قاعده فراغ در کار خود انسان است ولی این اصل در کار دیگران اعمال می شود. بنابراین اصل اگر مثلا مشاهده کنیم فردی مرده ای را غسل داده و ما در صحت این عمل (غسل) شک کنیم با اجرای این قاعده حکم به صحت غسل می کنیم. 4- قاعده تجاوز و فراغ : هرگاه در انجام دادن عملی شک کرده باشیم در حالی که زمان آن گذشته باشد، و یا وارد جزء دیگر شده باشیم نباید به شک خود اعتناء کنیم(این قاعده در نماز است نه در غسل و وضو و تیمم). قاعده تجاوز در باره اصل وجود( انجام یا عدم انجام عمل) است ولی قاعده فراغ شک در صحت است. مثال یک: آفتاب طلوع کرده و من شک دارم آیا در نماز صبح را خوانده ام یا نه؟ بنا بر قاعده تجاوز حکم میکنم که نماز خوانده ام و چیزی بر ذمّه ام نیست. یا مثلا نماز ظهرم تمام شده الان شک می کنم سه رکعت خواند ه ام یا چهار رکعت بنا را بر همان چهار می گذارم مثال دوم(ورود به جزء دیگر): اگر به رکوع رفته باشم و شک کنم که حمد و سوره ام را خواند ه ام یا نه حکم می کنم که خوانده ام.
مثال سوم: نماز را خوانده ایم تمام شده حالا شک در صحت این نماز داریم مثلا شک داریم اصلا رکوع کردم یا نه بنا را بر صحت و تمام می گذاریم. همین طور است اگر پس از انجام جزیی از نماز تردید در صحت آن داشته باشیم مثلا در نماز ظهر که باید نماز را آهسته بخوانیم، حمد مان تمام شده الان شک داریم آیا آن را با صدای بلند خوانده ام یا نه این جا هم اعتنا نمی کنیم و بنا را بر صحت می گذاریم . (3)
(1) بقره/185
(2) امام صادق فرمودند:کلُّ شی نظیف حتّی تعلم انه قذر ، (رک : تهذیب الاحکام ،ج 1،ص 284)
(3)فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، عیسی ولایی، نشر نی.
5- مسایل کثیر الشک: مسایل کثیر الشک نیز از همین قواعدی است که به ما کمک میکنند پس برای یاد گیری آن به رساله مرجع تقلید خود رجوع کنیم.
6- احکام خاص افراد وسواس: بسیاری از مراجع می فرمایند لا اعتبار بعلم الوسواسی فی الطهاره و النجاسه؛ یقین و قطع فرد وسواسی در طهارت و پاکی معتبر نیست چه رسد به شک و گمان او. یقین وسواسی تخیل و توهم است بنابراین باید عرف راهنمای عملی او باشد و از سئوالهای مکرر از دفاتر مراجع و عالمان دینی خود داری کند.
7-اصل استصحاب: اگر به چيزي يقين داشتيم و بعد شك كرديم سفت و سخت به همان يقيني قبلي بچسبيم و يقين خودمان را با اين شك كه بعداً عارض شده است خرد و خمير نكنيم؛ مثال يقين دارم ساعت 11 وضو داشتم الان اذان ظهر است و رفتم داخل مسجد شك مي كنم كه وضويم باطل شده است يا نه. مي گويم گور پدر شك و يقين قبلي را عشق است. و اين يعني راحتي اي كه خدا براي ما در نظر گرفته است بايد به دستورش عمل كنيم و ممنونش باشيم. به ياد داشته باشيم عبادت چيزي نيست كه دل من و تو بخواهد، بلكه همان چيزي است كه خدا مي خواهد.
تمثیل درمانی برخی هنگام شک به وظیفه خود عمل نمی کنند و می گویند می خواهم مثل بقیه مردم اعمالم را انجام دهم ؛ به دلم نمی نشیند که به شک خودم اعتنا نکنم. مثَل اینها دقیقاً مانند فردی است که در مسافرت که وظیفه اش شکسته نماز خواندن است بگوید به دلم نمی نشیند می خواهم مانند مردمی که مسافر نیستند کامل و تمام بخوانم یا خانمی در ایام ماهانه بگوید به دلم نمی نشیند نماز نخوانم می خواهم مانند خانم هایی که نماز می خوانند و مسئله ای ندارند یا مانند مردان نماز بخوانم. ما باید قبول کنیم که در شرایط مختلف زمانی، مکانی و روانی ممکن است بر اساس حکم الهی وظیفه ای خاص داشته باشیم مثلا کسی که در خشم قسم غیر منطقی و یا شرعی خورده نباید به این قسم خود که در هیجان منفی و شدید خورده عمل کند .
اعظم وسواسان
اگر توجه به شک و تردید ما را به کمال و قرب الهی میرساند امامان و عرفا و عالمان دین ، اعظموسواسیان عالَم بودند در حالی که می بینیم مثلا فلان مرجع دینی با یک لیوان آب وضو می گیرد. ضرب المثل درمانی
ضرب المثل ها چکش تجربه خورده اند و مسایل را برای ما ملموس می کنند.
- در ضرب المثل می خوانیم خانمی آرایش گر برای خوشگل کردن عروسی خواست ابرو بر دارد چشمش را کور کرد(آمد ابرو شو برداره کورَش کرد) فرد وسواسی می خواهد با اعتناء به شک خود خوب عمل کند هم عمل خود را ضایع می کند و هم اسراف در وقت و آب و... می کند (قرآن اسراف کاران را از برادران شیطان می شمارد) و هم سبب آزار نزدیکان خود می شود که خود گناه بزرگی است.
- در مثل داریم« همیشه سگ در چاه وسواسی می افتد» این عبارت دیگری است از همان مثل معروف که می گوید :«آدم از چیزی که می ترسه به سرش می آید» فرد وسواسی می ترسد اعمالش مقبول الهی نشود و با کارش سبب می شود بر خلاف نظر خدا عبادت کند.
اشكال به شیوه نگارش رساله ها
برخي به مراجع اشكال مي كنند كه رساله هايشان عموم فهم نيست و گاهي هم عباراتش ممكن است سبب وسواس فرد شود مثلا در رساله اي آمده اگر در غسل به اندازه سر سوزني بدن خشك بماند اين امر سبب باطل شدن غسل مي شود در حالي كه مي توان به عبارت ديگر گفت در غسل بايد همه بدن شسته شود و جالي خشك نماند.
در پاسخ بايد گفت كه كار مراجع استنباط احكام شرعي از منابع دين است و اين خود زحمت زيادي است آنها برداشت هاي خود را در رساله ها آورده اند. و رساله ها را کارشناسان دین با پیش زمینه هایی که دارند متوجه می شوند. این جا بهتر است كارشناسان ديگري كه با مباني آن مراجع آشنايي دارند و سليس روان مي نويسند با كمك از رساله ها و مباني رساله ها را براي عموم ساده تر بنويسند. نهاد رهبري در دانشگاه (دفتر نشر معارف) نمونه هايي از رساله هاي طبقه بندي شده و متناسب با مسائل رائج جامعه مانند احكام روابط دختر و پسر، احكام روابط زن و شوهر، احكام موسيقي، نگاه و پوشش و... را ارائه داده است بيترديد اين كار چون تازه است ممكن است اشكالاتي هم داشته باشد اما گام مثبتي است براي شروع.
نکته: در شیوه نگارش فرق است بین این که بنویسیم در غسل به همه جای بدن آب برسد و این که بنویسم در غسل اگر به اندازه نوک سوزنی آب به بدن نرسد، غسل باطل است. دومی وسوسه ایجاد می کند.
شیوه بیان در تبلیغ
شیوه های بیان مبلغ کمک زیادی به رفع و دفع زمینههای وسواس میکند.
- مبلغ نباید با ایجاد حساسیت های زیاد ذهن فرد را مشغول کند. او که به رساله ها آشنایی دارد باید با بیان سلیس و عرف فهم و متخصص پسند احکام را بیان کند.
- دیگر این که در تعلیم و آموزش افرادی که آگاهی زیادی ندارند و یا زمینه وسواس را دارند از شیوههای زنجیره سازی استفاده کند. یعنی اگر فرد پنج اشکال در عمل دارد یک دفعه همه را ایراد نگیرد با حوصله در زمانهای مختلف اشتباه او را تصحیح کند.
- اگر درباره احکام سخن میگوید اشارهی کند که این احکام مربوط به افراد عادی است و حکم خاص وسواسیها جدا است و این یک موهبت و رحمت خداوند برای آرامش آنها است.
- وسواس شدید ریشه در اضطراب بیمار دارد به جای تأکید بر این که این کار گناه دارد و احساس گناه را در او شعله ور کنیم بهتر است بر رخصتهای دینی مربوط به آنها را تأکید کنیم.
- زمینه درک افراد وسواسی را برای دیگران فراهم کنیم تا با تذکر، تمسخر و تمرکز بر کار آنها و....سبب تشدید نشوند.
- وسواس فرد را مستقیم یا غیر مستقیم به عنوان دقت در دینداری تشویق نشود.
- برای رفع ضعفها با رویکرد روان شناسی مثبت کمک بگیریم یعنی از نقاط قوت و تجارب مثبت فرد کمک بگیریم و او را با آنها آشتی دهیم.
- بگوییم که درمان دارویی و توکل بر خدا قابل جمع است.
- شیوههای دینی رویارویی با وسواس روانشناختی و وسوسه اخلاقی مانند نمازها، اذکار و...را آموزش دهیم. البته وسوسه اخلاقی میتواند منجر به وسواس روان شناختی شود.
- اگر کسی از مبلغ سئوال فقهی پرسید و دقت زیادی داشت مبلغ با سئوالاتی وسواس او را ارزیابی کند و احکام مخصوص او را به او بگویید.
- با بها دادن به سئوالهای وسواسگونه بیمار سبب تشدید بیماری نشویم. به جای توضیح مکرر پس از بیان شفاف فقط تکرار کنید که حکم شما همان حکم عرف است.
- فرد وسواسی با سئوالهای پی در پی مانند فرد سیگاری به آرامش لحظهای میرسد و معتاد به سئوال کردن میشود در واقع او دنبال کسب آگاهی نیست در پی همدلی روزانه میگردد. به جای دادن مسکنهای مستمر او را به سمت درمان راهنمایی کنید.
اعتنا نکن
برخی می گویند وسواس دست ما نیست بی اختیار سراغ ما می آید. در دستورات دینی هم توصیه شده که اینجا به وسواس اعتنا نکن و زور نگفته اند که وسواس اجباری را نداشته باش.
احساس گناه و وسواس افراد وسواسی همگی اضطرابی هم هستند و احساس گناه بی دلیل یا خود مقصر بینی یکی از نشانههای این بیماری است. بنابراین کسی که احساس گناه دارد نباید روی آن حساب باز کند باید سریع آن را در سطل آشغال ذهن بیندازد تا بوی آن فرد را کلافه نکند و لذت زندگی او و دیگران را نگیرد. برخی احساس گناه میکنند میگویند من آدم پلید هستم که شیطان در من رسوخ کرده است اولاً باید بگوییم که همه وسواسها ریشه در کار شیطان ندارد. برخی مسائل زیستی است و از اختیار ما خارج است ثانیاً گناه چاره اش توبه است و بس و خدا خودش آغوشش را بار کرده منتظر است رجوع کنید آیه 53 زمر. ثالثاً چرا فکر کنیم پلیدیم اتفاقاً شیطان با انسانهای معنوی که به خدا نزدیک ترند بیشتر کار دارد و تلاش دارد او را از راه خیر و پر برکتش باز دارد. این جا هم چاره غم خوردن نیست. از اذکار دینی می توانیم کمک بگیریم مانند آیت الکرسی، سوره فلق و سوره ناس، ذکر لااله الا الله، ذکر لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم. ذکری که با توجه ادا شود،لیوان ذهن ما را از افکار مزاحم خالی میکند و با کلمات مقدس پر میکند و ما را به منبع قدرت و امنیت و آرامش و عشق متصل میکند.
وسواس شدید به اتاق ذهن ما بدون اجازه و زنگ و در زدن وارد میشود. من از این که وسواس بی حیا مزاحم شده نباید احساس گناه کنم باید در فکر این باشم که دمش را بگیرم و برونش بیندازم. وسواس که بی اختیار وارد ذهن می شود مانند خمیازه ، گرسنگی و خواب از دست من خارج است پس با ورودش نباید خودم را سرزنش کنم این سرزنش های بی دلیل کودک روان ما را ناراحت و مضطرب میکند وقتی کاری بدون اختیار باشد معنی ندارد بگوییم خوب است یا بد و گناه. پس چه باید کرد؟ باید به جای تمرکز بر ضعف ها از نقاط قوت مان برای رفع ضعف کمک بگیریم.
وسواس روانشناختی و وسوسه اخلاقی
اخلاق: وسوسه در فرهنگ عمید به معناي وسواس پيدا كردن، بد انديشيدن، پيدا شدن انديشهي بد در دل انسان و تحريكات شيطاني به كار رفته است.
در روانشناسي، وسواس فكر، كلمه يا تصويري است كه به رغم ارادهي انسان به هشياري او هجوم ميآورد و سازمان روحي و رواني او را تحت سيطره خود قرار ميدهد و اضطراب گستردهاي را در فرد برميانگيزد .(4)
وسواس دو قسم است: وسواس فكري و وسواس عملي (شستشوهاي مكرر و ...) اين وسواس ميتواند جنبهي وراثتي، بيماريهاي عضوي و يادگيري از ديگران مخصوصاً والدين داشته باشد .(5)
هر وسواسي نابهنجار نيست؛ چون نوعي وسواس در برخي از كارهاي روزمرهي زندگي همهي افراد وجود دارد كه تا حدودي باعث دقت در كارها و پيشرفت است.
ما ميتوانيم وسواسهاي نابهنجار روان شناختي را با ويژگيهاي زير بشناسيم:
- جنبهي افراطي، نامعقول، اجباري (فشار از درون است نه از بيرون) و نامتناسب دارند.
- انصراف از آنها مشكل است.
-درماندگي مشخصي را در فرد باعث ميشود.
-دقت قابل ملاحظهاي را به خود اختصاص ميدهد.
- بازده فعاليتهاي روزمره را تحت تأثير قرار ميدهد .(6)
درمان در وسواس روان شناختي (نابهنجار) به درمان جدّي نياز است و در درمان بايد از روانشناس باليني و روان پزشك( ابتدا روان شناس بعد از آرام شدن از روانپزشک) كمك گرفت. و هر چه ديرتر اقدام شود درمان مشكلتر ميگردد؛ امّا در وسواسهايي كه از كنترل ما خارج نيستند و در مباحث اخلاقي مطرح مي شوند ما خود مي توانيم كنترل آنها را به دست بگيريم كه اينجا، عمل شخص، كمك از اساتيد اخلاق و كتب آنها و اذكار، كارگشا است..اگر وسواس شدید بود و فرد تا حدود زیادی ناتوان از کنترل فکر و عمل خود باشد باید ابتدا از روان پزشک و بعد از روان شناس بالینی کمک بگیریم.
برخی می گویند. خدا درمان و درد را می دهد از او می خواهیم شفا دهد به آنها می گوییم خود خدا گفته از اسباب طبیعی و متخصص کمک بگیریم و به همین دلیل امام حسن و حسین برای امام علی هنگام قبل از شهادت شان پزشک آوردند. امام صادق عليه السلام : يكي از پيامبران بيمار شد ؛ پس گفت : خود را درمان نمي كنم تا همو كه بيمارم كرده است شفايم دهد . خداوند تعالي به او وحي كرد كه : تا خود را درمان نكني ، شفايت ندهم ؛ زيرا شفا دادن از من است . (7)
معرفی کتاب و سی دی:- راهکارهای عملی درمان وسواس، آیت الله مظاهری، مؤسسه فرهنگی مطالعاتی الزهراء.
- فایل سخنرانی ایشان درباره وسواس در نرم افزار خانواده ایشان وجود دارد.
- سی دی وسواس، از دکتر مجد، موسسه پژواک هنر و اندیشه. تهران.
- برای اطلاع بیشتر با مشاوران 09640 تماس بگیرید.
(7) منتخب ميزان الحكمة، صفحه ٢٠٩. ادامه دارد...
معني عبادت
وه كه زيبا و باشكوه بود. همه فرشتهها در صفوفي منظم در برابر فرمان خدا تسليم شدند و مقابل حضرت آدم پيشاني خشوع بر مُهر اخلاص گذاشتند. منظرهاي بسيار حيرتانگيز و تحسينبرانگيز بود. به قدري كه زبانسخنرانان و قلم نويسندگان تا به امروز نتوانستهاند به قله وصفش صعود كنند و هيچ پرندهي خيالي نتوانسته همه ابعادش را بر بوم انديشهاش بکشد. سراسر عرش را سكوت معنوي فراگرفت. در اين ميان شيطانِ شيدا همچنان تمام قد ايستاده بود. نگاهي به ملكوتيانِ گوش به فرمان ميكرد و نگاهي به عظمت خدا. به او امر شد تو هم در برابر جانشين من، سر احترام به زمين بندگي بگذار. غُل غرور و زنجير كبر تاب و توان هركار مثبتي را از او گرفته بود. به دست و پا افتاد، شروع كرد به چك و چانه زدن. نداي رحماني را شنيد: در يك كلام، اگر خواسته يا حرف حسابي داري، شفاف بگو؟
خدايا! من غافلگير شدم. من گُلواره كجا و آدم گِلواره كجا؟ به من يك «فرصتي» بده؛ مرا از اين تكليف معاف كن تا چنان عبادتي در محراب كبريايات كنم كه همه جن و انسان تا قيامت، انگشت حيرت به دهان گيرند و از«فكر انجامش» فرو مانند. قبولِ؟ و خداوند به او گفت: تو از يك معناي دقيق عبادت غافلي:
«عبادت چيزي است كه من، خدايتو، ميخواهم نه آن چيزي كه تو،بندهي من، ميخواهي»
شعار این مجال دین آیین بهتر زیستن است پس: به هستی یزدان گواهی دهیم
روان را به دین آشنایی دهیم
«بِيَدِهِ الْمُلْكُ؛ فرمانروايى
به دست او(خدا)ست »(1)
تعارض گناه با وجدان ما فطرتا گناه گریزیم؛ غریزتا گناه گرا. اگر گناهی کنیم در درون مان وجدان مان با میل به گناه، تعارض و جدال جدی دارند. اصل وجود انسان روحانی و متعلق به ملکوت است و طبع حیوانی فرع است در این جنگ نباید غریزه غلبه یابد. به همین دلیل گناه مایه بی قراری، تشویش روان و اضطراب می شود برخلاف آن ایمان است که با گناه گریزی و خداگرایی آرامبخش است. برای همین است که قرآن احساس امنیت را از صفات مؤمنان میشمارد و تردید و تشویش(2) و حزن، حسرت را از صفات منافق و کافر. مؤمن با نگرش جهانبینی توحیدی در همه شئون زندگیش یک جهت و هدف دارد و آن خدا است ولی غیر مؤمن چون جهانبینی توحیدی ندارد اهدافش یک جهت ندارد به همین دلیل هم یافته های روانشناسی تأکید دارد که نگرش توحیدی سبب پختگی شخصیت و انسجام آن میشود و سلامت روان را ارتقاء میبخشد. پس در تعارض نمانیم تعارض مایه اضطراب است تعارض را با ترک گناه حل کنیمبرای نمونه ببینیم که گناه ارتباط با نامحرم در درون چه می کند
(تحلیل روان شناختی)
مثال: عشق نامشروع سمیرا به اسماعیل
1. سمیرا فطرتاً میداند کارش درست نیست و خیانت به شوهرش و همسرِ اسماعیل و خدا میکند.
2. غزیزه گناه دوستی او را به سوی اسماعیل می کشد.
3.فطرت گناه ستیز با غریزه گناه گرا در جنگ و تعارض است.
4.تعارض و تردید سبب اضطراب و نا آرامی می شود.
5. اضطراب سبب مشکلات متعدد به ویژه بیماری های روان - تنی( کوفتگی عضلانی، سردرد، کمر درد، زخم معده و....) می شود.
6. فرد برای رهایی از نگرانی ها و مشکلات روانی اش دنبال آرام بخش می گردد.
7. رویارویی کودکانه و هیجانی. برای رهایی از نگرانی و حل تعارض مانند میل به لذت های لحظه ای (خوش و بش با نامحرم) رو می آرویم نه شیوه های بالغ گونه مانند حل مساله.
8. وابستگی روانی، مسکن لحظه ای است که گام به گام فرد را معتاد تر می کند.(فرونشاندن عطش با آب شور)
شعار این هشدار أَلا إِنَّ أَوْلِيَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُون(3) َ آگاه باشيد كه بر دوستان خدا نه بيمى است و نه آنان اندوهگين می شوند.
(1) ملک/ 1.
(2) مُّذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذَلِكَ لاَ إِلَى هَؤُلاء وَلاَ إِلَى هَؤُلاء وَمَن يُضْلِلِ اللّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِيلاً ؛ (منافقان)ميان آن [دو گروه] دو دلند نه با اينانند و نه با آنان و هر كه را خدا گمراه كند هرگز راهى براى [نجات] او نخواهى يافت (نساء /143). أَأَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ؛ آيا خدايان پراكنده بهترند يا خداى يگانه مقتدر (یوسف/ 39) ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَّجُلًا فِيهِ شُرَكَاء مُتَشَاكِسُونَ وَرَجُلًا سَلَمًا لِّرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ؛ خدا مثالى زده است مردى است كه چند خواجه ناسازگار در [مالكيت] او شركت دارند [و هر يك او را به كارى مىگمارند] و مردى است كه تنها فرمانبر يك مرد است آيا اين دو در مثال يكسانند سپاس خداى را [نه] بلكه بيشترشان نمی دانند ( زمر/29)
تقلیل گناه به بیماری مراقب باشید این روزها دشمن برای نفوذ در بین ما از شیوه های مختلف کمک می گیرد. یکی از اینها کاهش دادن معنی گناه به بیماری و خارج بودن از کنترل فرد است. با این مکانیزم دفاعی جلوی نفس اماره ما باز می شود و اسب سرکش و چموش شهوت رها می شود. مرد در بی غیرتی و چشم چرانی و ارتباطش با زنان دیگر توجیه گر می شود و زن در بی حیایی و ارتباط راحتش با نامحرم و کم کردن پوشش و.. و دختر و پسر در روابط خارج از شرع شان.شیوه تخدیر اذهان و افکار و مشغول کردن افراد یک جامعه به مسائل جنسی در اندلس توسط دشمن به کار گرقته شد و مسلمانان از همین جهت شکست خوردند.
سبک های اسنادی و کنترل خود
یکی از بحثهایی که به خودکنترلی و خویشتنداری گره خورده است، سبکهای اسنادی است. این سبک ها اکتسابی هستند، الگوی تربیتی والدین، مربیان، همسالان، رسانه ها و... تأثیر زیادی در القاء این سبک ها به کودکان هستند. براساس این سبک ها به طور کلی افراد موفقیت و شکستهای خود را به عواملی چون توانایی، تلاش، روحیه، دشواری کار، بخت بد، شانس، افراد دیگر ، خدا، شیطان(2) ، سحر و جادو و...نسبت میدهند.
در یک تقسیم سبک های اسناد عبارتند از: الف- سبک شخصی(سبک خودمدار)؛ وقایع زندگی همگی به دست خود فرد رقم میخورد. ب- سبک اجتماعی؛ وقایع زندگی ما به دست افراد پرقدرت و با نفوذ است. ج- سبک طبیعتگرا(جبرطبیعی)؛ این جبر زندگی مادی است که سبب رخ دادن وقایع زندگی میشود. و- سبک ماورایی؛ برخی وقایع زندگی و موفقیت های زندگی را به امور ماورایی و متافیزیک مانند سحر، جادو، شیطان، فرشتگان و...اسناد میدهند. د- سبک تفویضی؛ در سبک افراد عقیده دارند همه کارها به دست خدا است و انسان منفعل. ه- سبک توکل مدارانه(سبک همکاری کننده)(3)؛ وقایع در درجه اول به دست خداوند است ولی خداوند با اراده و حکمت خود، انسان را مختار، بااراده و آگاه آفریده است. تا در پرتو حرکت در مسیر خواست خدا سرنوشت خود را رقم بزند و با این حرکت است که برکات خداوند بر او نازل می شود. در این جا فرد نهایت تلاش خود را می کند و در عین حال نتایج آن را به خداوند وا میگذارد.
براساس باورهای مذهبی و بسیاری از تحقیقات علمی سبک توکلگرا، سالمترین سبک اسنادی است. بحث از سبک های بالا از دو جهت اهمیت پیدا میکند؛ منبعی برای خودشناسی و ارزیابی خودپنداره است از سوی هم این سبک ها بر «احساس»، «رفتار» و «تفکر» ما اثر میگذارد . (4)
بازیهای غیرسازنده
بازی "من نبودم دستم بود" از جهتی توجیه کننده این است که ما می توانیم مسئولیت رفتار خود را به دوش جبر محیطی و اجتماعی بیندازیم. بنابراین توصیه میشود با بچه ها بازی هایی بشود که مسئولیت پذیری و اعتماد به نفس و خود کنترلی را پررنگ کند.
(1) زمر/ 20.
(2) شخصی با اصرار به آیت الله بهجت می گفت كه من ميخواهم آدم بشوم ولی نميشود، آقا فرمودند: چه کسی نمی گذارد؟ گفت: شيطان. حضرت استاد ناگهان با تغيّر به سوي او روي گردانيده و فرمودند: كو؟ کجاست؟ بنده خدا گفت کی؟ ایشان گفت: شیطان کو؟! تا دستش را بشكنم، كوش؟ و ادامه داد: شيطان كاري ازش ميآيد؟ خودت نميخواهي، خودت را درست كن!(سایت اسک دین دات کام، بخش اخلاق و عرفان). از سایت اسک دین دات کام ، انجمن اخلاق و عرفان.
(3)محمدصادق شجاعی،توکل به خدا،ص195-194.
(4) همان،ص 195.
اگر اراده خود را از نظر دور بداریم و مسئولیت کارهای خود را به عهده خود نگیریم در درون ما هم همان داستان کربلا تکرار خواهد شد نفس اماره ما میشود عمر سعد یا شمر و وجدان ما سر بریده میشود. بله ما هر کدام به صورت بالقوه شمریم یا ابالفضل. بستگی دارد کدام را با رفتار اختیاری خود بروز دهیم. دو متن زیر اشاره به برخی از رفتارهایی است ما را در جبهه مقابل خوبیها و امام حسین قرار میدهد.
تیر(نه تیرهای) سه شعبه حرمله هنوز هم ممکن است از کمان خودخواهیمان پرتاب شود:
تیر سه شعبه (5)
شعبۀ اول
گهوارۀ تزیین شده دست به دست در بین زنها می چرخید.
به هرکس که می رسید آن را می بوسید و برای ادای نذرش پولی می انداخت.
صدای گریۀ جمع و مداحی روضه خوان لحظه ای قطع نمی شد.
زن نگاهی به فاصله رسیدن گهواره تا خودش کرد.هنوز دو سه نفری
فاصله داشت.
دست در کیفش کرد و اسکناس 5 هزار تومانی را در آورد.
گهواره به همسر برادرش که سال ها در حسرت بچه دار شدن به سر میبرد، رسید.
می خواست ببیند او چقدر پول میدهد.کمی به جلو خم شد.
همسر برادرش آرام دست در کیفش کرد.اسکناس هزار تومانی را که برای ندیدن جمع در دستش می فشرد بیرون آورد. سرش را بر روی دیواره گهواره تکیه داد. زیرلب زمزمه ای کرد و پارچه سبز گهواره را بوسید و پول مچاله شده را آرام درونش انداخت.
زن با دیدن پول نچ نچی کرد و منتظر شد.
حالا گهواره مقابلش بود.
- برای شادی دل حضرت رباب بلند صلوات بفرست.
و خودش بلندتر از جمع صلوات فرستاد:
-اللهم صل علی محمد و آل محمد.
- ایشالا هرکی دلش بچه میخواد، مخصوصا برادر خودم بچه دار بشه؛ بلند صلوات بفرست.
اللهم صل علی...
همسر برادرش از خجالت نگاه جمع، چادرش را بر روی چهره کشید و...
[="Tahoma"][="Black"]شعبۀ دوم
-اصلا فکرشو هم نکن.پسره خیره سر، صاف صاف تو چشمای من زل زده میگه میخوامش!
زن لباسهای در دستش را داخل ماشین لباسشویی انداخت.
-مامان! بخدا..
زن به طرف پسر برگشت و گفت:
-گفتم حرف نزن.پسره احمق! جوونی عقلت سرجاش نیست.دو روز دیگه که یه بچه پس انداختید حالیت میشه.
-مادرِ من، شما اصلا نمیذاری من حرف بزنم. بابا بخدا دختر نجیبیه.چندبار زیرنظر گرفتمش.سر به زیر میره و میاد. بقیه پسرای محل هم حرف منو تایید میکنن.ازشون پرسیدم که به قول خودتون با شهوت و جوونی انتخاب نکرده باشم.خانواده اش رو هم که میشناسیم.
زن در ماشین لباسشویی رو با عصبانیت بست. از جا بلند شد و سیلی محکمی بر صورت پسر جوان نواخت.صورت پسر از شدت سیلی سرخ شد.جوان دستش را بر روی صورتش گذاشت و با بغضی در گلو گفت:
-مامان این جواب یه پیشنهاد ساده نیست.این جوابش نیست.
و بعد با ناراحتی از آشپزخانه بیرون آمد.
-پسره پررو، چشم تو چشم من انداخته میگه برو دختر میزعبدالله رو برام بگیر.
با صدای بلندتری رو به بیرون آشپزخانه گفت:
-آخه احمق فکرشو نکردی من جواب این همه آدمی که منتظرن ببینن چه عروسی میارم توی این خونه رو چی باید بدم؟
دکمه های ماشین لباسشویی رو با عصبانیت فشار داد و ماشین شروع به کار کرد.
تلفن به صدا درآمد؛
-سلام زری جون.بابا چه عجب؟!یادی از ما کردی.
زن به زور میخندید:
-قربونت برم سلامت باشی.
پسر در حالی که یقه کاپشنش رو درست میکرد از در بیرون رفت.
زن لباهایش را برچید:
-بری به درک. نه فدات شم با تو نبودم. خوب دیگه چه خبر؟
وا؟!واقعا؟خوب امسال کی رو دعوت کرده؟اون خانم پارسالیه است؟اون خوب میخوندا!خوبه.حالا ساعتِ چند؟
زن گوشی به دست داخل اتاق پسرش شد.
-باشه.حتما میام.قربانت.حاجی و بچه ها رو سلام برسون.
درِ کمد را باز کرد.دزدانه نگاهی به بیرون اتاق انداخت.
-باشه بابا گفتم که میام.
و شروع کرد به وارسی جیبهای پسر.
-قربونت.خداحافظ.
با عصبانیت تلفن رو قطع کرد:
-مگه ول میکنه! حَرّاف.
همچنان در جستجوی چیزی بود.
-هی میگه نجیبه نجیبه.مگه فقط نجابت شرطه؟گیرم که نجیب باشه.آخرش چی؟آدم باید بتونه جلو 4نفر ببرتش؟!
یک به یک تمام جیبهای پسرش را وارسی کرد.
-خدا میدونه توی این مدت چه پیغوم پسغومهایی بهم دادن که اینجوری عقل از سر پسره پریده.
زن که از پیدا کردن چیزی که دلش میخواست ناامید شده بود در کمد را با حرص محکم بست وقاطعانه گفت:
-من نمیذارم اونو بگیری.
* * *
زن آرام اشک میریخت و به سینه زدن جمعیت نگاه میکرد.
-یا امام حسین به حق همین سینه زنهات، تو دل این پسره احمق بنداز دست از این عشق احمقانه برداره.بابا آخه آدم باید به یه چیز عروسش بنازه.نه بر و روی درست و حسابی داره، نه خونوادش پولدارن، نه...
-ببخشید خانم میشه یه لحظه برید کنار.
زن همچنان آرام به سینه میزد و اشک میریخت.
-ببین آقا جان این پسره جوونه کله اش داغه. نمیفهمه چیا توی زندگی مهمه.
-خانم ببخشید میرید کنار من رد شم؟
-وای فکر کن آقا! من به زری و کوکب بگم دختر میزعبدالله رو...
-خانم ببخشید میشه برید کنار، بچه بغلمه.
زن با خشم به عقب برگشت.با چشمانی سرخ شده از شدت اشک به دختر جوانی که کودکی را به سختی در آغوش گرفته بود، خشمگینانه نگریست:
-چته؟3ساعته دم گوشم میگی خانم برید کنار.خوب از یه جای دیگه رد شو.
صدای بلند زن توجه اکثر جمع را به آنها جلب کرد.
-خوب آخه راه دیگه ای نیست وگرنه مزاحم شما نمیشدم.
-نمیرم کنار.از یه جای دیگه برو.
زن پشتش را به دختر جوان کرد و بی توجه به نگاه جمع سینه میزد.
-بدو الان مهمونا میان.
- لباستو درست کن. زشته اینجوری. مردم چی میگن؟!
زن سن بالایی نداشت؛ ولی سالها کار کردن با موادشوینده و گرد و غبار، طراوتِ جوانیش را برده بود و چهره اش به میانسالی میزد.
روسریش را سفت پشت سر بست و برای برداشتن جارو خم شد.
-زهرا خانم. ببین قشنگ همه جا رو تمیز کن. نمیخوام حرف توی کار باشه. مردمو که میشناسی. همش بلدن وراجی کنن و ایراد الکی بگیرن.
زن لباس تازه دوخته شدهاش را جلویش گرفت و مقابل آینه ایستاد.
-ببین تمیز بشوریا. وای اون دفعه رفتیم خونه برادرِ جاریم. همه جا چرک. نمیخوام حالا که مردم میان خونه برادرمن، بگن خونه اشو ببین. کسی بالا سر کار نبوده.
صدای زن، به طرز آزار دهنده ای در سالن خالی میپیچید.
از بالای پله ها صدای گریه نوازد به گوش میرسید.
زن گوشهایش را تیز کرد.
-میشنوی زهرا خانم؟الهی عمه دورت بگرده! داداشم بعد عمری خدا بهش بچه داده.
زیر لب وردی خواند به طرف بالای پله ها فوت کرد.
زن کارگر سرش را از داخل دستشویی بیرون آورد. عرق، پیشانیش را براق کرده بود. روسری را از کنار گوشش کنار زد:
-چی گفتین خانم؟داشتم برس میکشیدم، نشنیدم.
-هیچی تو به کارت برس.
و زن دوباره مقابل آینه رفت:
-حالا اینقدر ناشیگری میکنن تا این بچه از دست بره.
زن کارگر در فکر بود و چیزی نمیشنید. فکر رسیدنِ دخترِ دم بختش به تمام آرزوهایی که در سر داشت. او امروز به امید برآورد کردن تمام آنها آمده بود؛ با این خیال که حالا که خانم از تولد برادرزاده اش خوشحال است پس او را برای رسیدن براوردن آنها یاری خواهد کرد.
زن کارگر درب دستشویی را بست.
-یالا.زود باش. ببین اینقدر لفتش میدی که مهمونا برسن و تو هنوز مشغول باشی.اینجا با خونه خودمون فرق داره ها.اونجا...
زن کارگرهمچنان طی میکشید.
-سلام زهرا خانم.به زحمت افتادی.مامانم گفت زحمت کشیدید تشریف آوردید. گفتم بیام ازتون تشکر کنم.
مادرجوان به زحمت خود را از پله ها پایین آورده بود.
-تو روخدا نگاهش کن. مثلا که چی این همه راه اومدی پایین؟ تشکر واسه چی؟! مفت که کار نمیکنه.نه زهراخانم؟!
زن کارگر که مبهوت این همه محبت مادرجوان شده بود با دستپاچگی جواب داد:
-بله...بله درسته. خدا براتون نگهش داره. انشالله بعد این همه مدت که خدا بهتون داده براتون خیر و برکت داشته باشه.
-ببین شیرین این لباسم قشنگه؟کلی پول پاش دادم. مخصوص امروزخریدمش.
مادرجوان هنوز نگاه محبت آمیزش را از زنِ کارگر برنداشته بود:
-بله خیلی زیباست.زهراخانم خواستم بگم که بعضی لکه ها...
-خوب دیگه برو توی اتاقت تو هم آماده شو.
مادرجوان به اصرار خواهرهمسرش به طبقه بالا برگشت.
-زود باش زهراخانم.طی کشیدن اینجا که تموم شد، برو حیاطو جمع جور کن.
زن کارگر نگاهش را از بدرقۀ مادر جوان به زمین انداخت و مشغول طی کشیدن شد. قطرات آبی که روی زمین غل میخوردند او را یاد قطرات اشک دخترجوانش میانداختند.
نمیخواست او را بی آبرو ببیند.کاش میشد خانم را راضی به کمی کمک مالی میکرد.
زن برس لاک را بر ناخنش کشید:
-باور کن زهرا خانم آخروزمون شده.آقا سعید به رفیقش پول قرض داده بود.یارو میگفت ندارم بدم. به آقاسعید گفتم ابداً رضایت نده. بگو پولمو میخوام. احمق میگه ما که نیازی نداریم. گفتم مهم اینه که براش عادت میشه. مردم به هرچی عادت کنن توش پررو میشن.حالا نه فکر فقط غریبه ها این جورینا؛نه. همین پسرخودم. خیر سرم این همه آروز داشتم براش، میخواست یه دختر غربتی رو بگیره. گفتم نفرینت میکنم. براش آه کشیدم.یعنی که چه؟به حرف من گوش نده؟هرچی هم گفت مامان آه نکش گوش ندادم. باید بفهمه نباید با مادرش همچین کنه.
طی کشیدن سالن تمام شده بود. زنِ کارگر به سفارشِ خانم آماده رفتن به حیاط بود.
پیش خود فکر کرد:«الان که بگم بهتره.بعدا شاید اصلا نشد. سرش شلوغ باشه که نمیشنوه چی میگم.»
به طرف خانم برگشت.زن مشغول مشغول وارسی کف سالن بود.
-خانم میگم که...
-وایسا ببینم. خیر سرت اینجا رو تمیز کردی؟این چه وضعشه؟
- خانم نه بخدا تمیز کردم؛ ولی بعضی لکه ها نمیرفتن.
-حرف نزن.بگو پول مفت میخوای دیگه؟!
زن کارگر طی به دست به طرف خانم رفت.
زن لباس جدید را که آمادۀ پوشیدن بود از آن دست به این دست داد.
-نگاه کن.کجاشو تمیز کردی؟
-خانم باور کنید نرفت لکه هاش.
- ساکت! نگاه کن.
و بعد چانه زن کارگر را به طرف در دستشویی گرفت.
- تو رو خدا اینجا رو نگاه کن!
زن کارگر میخواست خودش را از دست خانمش نجات دهد:
-خوب باشه خانم. چشم.دوباره میشورم.
-نه زرنگی!دوباره بشوری تا واسه ساعتِ بیشتر، بیشتر هم پول بگیری؟
زن دست بردار نبود.همچنان چانه کارگر جوان را میفشرد.
کارگر جوان کلافه شده بود. نمیخواست بیشتر از این شخصیتش خرد شود. او مادر یک دخترجوان دم بخت بود که امیدش به دستان مادر بود که به مدد او با خواستگارش بدون واهمه بله بگوید.
زن کارگر بدنه طی را حایل خود و خانم کرد. این کارش بیشتر خانم را عصبانی کرد. زن با عصبانیت طی را از دست او کشید که صدای پاره شدن لباس جدید خانم هر دو را میخکوب کرد.
نگاههای کارگر جوان مضطربانه به دنبال پارگی روی لباس میگشت.
-گمشو برو بیرون!
-خانم خودتون که دیدید تقصیر من نبود.خانم بخدا...
-گفتم برو بیرون!
چشمهای زن از عصبانیت قرمز شده بود. لباسی که آن همه به آن مینازید حالا با اشتباه کارگرجوان بی ارزش شده بود.
-خانم تورو خدا منو از خودتون نرونید. از خدا که پنهون نیست از شما
چه پنهون این تک دخترمو تازگی نامزد...
-وایساده پررو پررو واسه من از دختر بدتر از خودش حرف میزنه. یالا.بساطتو جمع کن برو بیرون. دیگه نبینمت.
کارگرجوان انگار تازه باورش شده بود چه بلایی بر سر آرزوهای خودش و دخترش آمده بود. براقی اشک صورتش را درخشان کرده بود.
-خانم توروخدا.خودم براتون رفو میکنم.
-حرف نزن.اصلا جای بخشش نداره.از جلو چشمام دور شو!
کارگرجوان مطمئن شده بود که دیگر جای ماندن نیست.
التماس بیشتر از این هم فایده نداشت.
غم بار به طرف وسایلش رفت و جمعشان کرد.خانم کنار در ایستاده بود و منتظر خروج او بود.
-به ذهنت هم نرسه کسی رو واسطه کنی.وای به حالت بالا ییا بفهمن چی شده؟
انگار خانم ذهن او را می خواند.
کارگرجوان چادرمشکیش را که دیگر به قرمزی میزد بر سر کرد. ساک وسایلش را که با زیباترین لباسهایش پرکرده بود تا آبروی خانم جلوی مهمانانش نرود را برداشت و به طرف در رفت.
خانم صورتش را که هنوز از عصبانیت سرخ بود به طرف دیوار گرفت تا چشم در چشم کارگرجوان نشود.
-ولی در هرحال خانم این راهش نبود. من که تقصیری نداشتم .کاش میبخشیدید تا خدا شما رو ببخشه.
خانم با اشاره کوتاه دست فهماند که هرچه سریعتر بیرون برود.
کارگر جوان از پله ها بالا رفت.درب حیاط را باز کرد با ناامیدی وارد کوچه شد.
چقدر هوا سرد بود. ولی نه سردتر از قلب شکستۀ کارگر جوان.
شعار این هشدار بَلِ الْإِنسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِيرَهُ(6)
بلكه انسان خودش از وضع خود آگاه است هر چند در ظاهر براى خود عذرهايى بتراشد
زندگی صحنه زیبای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
ای خوش آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
خدمات نقدی دین عصر جدید عصر، دور برگردان به سمت معنویت شناخته شده است. سازمان بهداشت جهانی دین و معنویت را از ابعاد مهم رشد، بالیدگی شخصیت و سلامت روان شمرده است. تحقیقات روان شناسی دین، بر آثار و فوائد متعدد دینداری اعتراف کرده است. به دلیل توصیه ها و تأکیدهای متخصصان سلامت روان بر دینداری به قول «دیل کارنگی» ، امروز روان شناسان همان کاری را می کنند که انبیاء می کردند. دین بیش از آن که نسیه باشد نقد است و آیین بهتر زیستن را به ما آموزش می دهد. یکی از مؤلفه های سلامت روان و بالیدگی شخصیت و رشد متعادل، زندگی هدفمند است، و خداوند رایگان هدیه زندگانی هدفمند و با معنا را به ما هدیه داده است.
چند نکته
1. دین محدودیت دارد اما محدودیتش از نوع محدودیت کشتی است که ما را از امواج پر تلاطم پوچی و اضطراب حفظ می کند.
2.دین، جوابگوی عمیق ترین سئوالات بنیادین بشری است از کجا آمده ام، چرا آمده ام، کجا هستم، تا کی هستم، باکی هستم، و کجا خواهم رفت.
3. امروزه افرادی که دست به خودکشی می زنند( که کم هم نیستند) در واقع به دلیل این است که از سرنشینان کشتی دین نیستند.
4. افرادی به دلیل منفعت طلبی خود در رسانه های ماهواره ای هنوز هم مثل کبک سر در زیر برف برده اند و نمی خواهند خورشید دین را در آسمان زندگی فردی و اجتماعی ببینند، و هنوز مبلغ زندگی منهای دین هستند.
5. هرگز به دلیل ناخرسندی از عملکرد مبلغ یا روحانی یا متدینی، حساب خود و یا خانواده تان را با خدا مسدود نکنید و خود را از کمک های یارانه ای هستی بخش محروم نکنید.
6. بهترین کادوی ماندگار شما به خانواده این است که کمک کنید تا با آب شبهه زدایی دینی، نور عمل به دستورات دینی و اکسیژن اخلاق در مسیر دین (آیین بهتر زیستن) قرار گیرند.
شعار این هشدار يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ (محمد7) اى كسانى كه ايمان آورده ايد اگر خدا را يارى كنيد ياريتان مى كند و گامهايتان را استوار می دارد
خر برفت و خر برفت یکی از شیوههایی که میتواند ما را با دین و خدا آشتی دهد این است که به مراکز قضایی، مشاورهای و انتظامی سری بزنیم و با کارکرد دنیوی دین آشنا شویم. شاید بسیاری که رابطه بین مشکلات زندگی (جرمها، خیانات، زنا، تجاوزها و...) و دینداری را نمیدانند بگویند دین نسیه است و میگوید اگر کار خوب کنید بعداً به شما بهشت می دهیم اما حقیقت این است که بالاترین هدیه دین، آیین بهتر زیستن در این دنیا است.
تمثیلی زیبا
وقتی هوا سرد میشود باغبان مراقبت های ویژهای برای گل و گیاهان خود دارد و چتر توجه و رسیدگیهایش وسیعتر میشود تا مبادا بر اثر باد و سرما دچار آفت شوند و یا بخشکند. در این زمانه که ما و فرزندان مان در خطر شبهات ذهنی و آلودگی های مختلف هستیم باید مراقبت های خود را جدی تر بگیریم. بسیاری از والدین وقتی مراقبت خود را شروع میکنند که دیر شده و کار زیادی از مشاوران بر نمیآید؛ بسیاری از والدین در این هنگام از مشاوران مختلف کمک میگیرند ولی متأسفانه آنها معجزه بلد نیستند تا با اشارهای مشکلاتی را که زمینهها و سابقه های طولانی دارد را رفع کنند. بنابراین از همین الان علاج واقعه قبل از وقوع کنیم.
مراقبت والدین تنها مخصوص فرزندان نیست باید از خود و ارزش های خود نیز پاسبانی کنند چرا که قرآن فرموده:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ ؛(تحریم6) اى كسانى كه ايمان آوردهايد خودتان و كسانتان را از آتشى كه سوخت آن مردم و سنگهاست حفظ كنيد بر آن [آتش] فرشتگانى خشن [و] سختگير [گمارده شده] اند از آنچه خدا به آنان دستور داده سرپيچى نمی كنند و آنچه را كه مامورند انجام می دهند.»
برخی از آفات این زمانه
1- روابط نامشروع دختر و پسر (ارتباط یک دختر با پسران متعدد و برعکس)، و کنار گذاشتن والدین با شعار داشتن فکر سنتی.
2- ارتباط نامشروع مردان و زنان و شکایت همسران،.
3- بی رغبتی به تحصیل ،
4- اعتیادبه بازیهای یارانه ای،
5- اعتیاد به مسائل پرونوگرافی (عکس، فیلم و موسیقی لهوی...)، بسیاری از خانمها از اعتیاد همسرشان به این فیلمها اعتراض دارند و گاهی متأسفانه از همسر خود با ارتباط با مردان دیگر انتقام میگیرند)
6- بی توجهی والدین به مقام مادری و احساس ناخوشایند زنان نسبت به کار در خانه،
7- بالا رفتن سن ازدواج و حتی تصمیم به ترک ازدواج با وجود شرایط مناسب برای ازدواج،
8- رشد سریع فرهنگ مصرفگرایی در بسیاری از شئونات زندگی (وسائل زندگی، پوشاک و...)،
9- طلاق دادن و گرفتن به آسانی آب خوردن،
10- بی توجهی دولت برای فضا سازی کار برای خانمها و تفکیک فضای زنان از مردان در سطوح مختلف جامعه( بسیاری از مشاوره ها مربوط با نارضایتی همسران (مرد و زن) از ارتباط صمیمانه همسرانشان با همکاران است).
11- تبلیغ وسیع عرفانهای نو ظهور پر رنگ لعاب و گرایش جوانان به آنها.
12- ترویج شعار دل باید صاف باشه و جدا کردن عمل از فکر(بسیاری از گناهان مانند خیانت به همسر، خوردن مشروب، و....با این شعار توجیه میشود)
13- جدا کردن مردم از عالمان حقیقی دینی و ایجاد شبهات و مغالطه های زیاد درباره آنها،( این کار بر اساس اعترافات افراد بازداشته شده در غالب بلوتوث، شعر، داستان های ساختگی و...انجام میشود)
14- جدا کردن شور و شعور در عزاداریها با تمرکز بر شورهای افراطی بدون تأمل در هدف امامان-ع- . (اسلام سه بعد شناختی و عاطفی و رفتاری دارد. استعمار با راه انداختن مناظرههایی بین شیعه و سنی قصد تفرقه دارند – فرقه های صوفی گرانه و عرفان های ساختگی میآورند- و با شعار قلب باید صاف باشد،رفتار را از عمل جدا می کنند)
15- رجوع به رمالان و دعا نویسان و شیادان به جای متخصصان در هر کار.
16- مغالطه درباره تقلید از مراجع دین و توجیه هر کاری با شعار این که خداشناسی نیاز به تخصص ندارد.
ادامه دارد...
خر برفت و خر برفت
متأسفانه قدرت رسانهای و تبلیغاتی استعمار و دشمن آنقدر بالا است که بسیاری از ما که با تکنیک های روانشناختی و خزنده و تهاجم فرهنگی نرم آنها در دام قرار گرفته ایم با ساز و آواز آنها شعار خر برفت و خر برفت سر میدهیم. و از استعمار برای خدماتش تشکر هم می کنیم.
******
«هجوم خاموش»
(آش برگ داغ دمكراسي و هيپوكراسي)
جبهه جنگ پر سر و صدای دیروز به «هجوم خاموش» امروز تبدیل شده، و میدانهای مین، «مد و لباسهای ماهوارهایی» بر تن كردهاند. با شبکه استتار و لباس هم رنگ دشمن، کمتر، دیده بانی حضور یگانهای ویژهاش را با «تسلیحات شرطی سازی» متوجه میشود. گروهي دربند «لشكر شیشهای رسانهها»، و «شهوات خوشهای» اسیر شدهاند و گروهاني در كمين «شبهات ریشهای». «بمبهای شیمیايی شایعات» بدن «ارزشها»، «آزادهها» و «نمادها» را پر از «تاول تهمت و تحریف» کرده است.
و با کمال تأسف، اين روزها، هشدار «رادار ولايت» جدی گرفته نميشود، و پدر و مادران، کمتر با صدای آژیر ره نما، بچههایشان را برای حفظ از «امواج تیز پرواز رسانهای» به «پناهگاه قرآن» و «جان پناه عترت» می برند.
این روزها دست فروشان و دوره گردان اندولس این بار در ایران «نمایشگاه دایمی» بر پا کردهاند، در بوتیکهای سیّار، پشت ویترین خود، مانکنهاي مریم مقدس میگذارند. «تجار»، جنگی و با کمال زرنگی، وسایل آرایش «نماد ساز»، عینکهای دودی «نمودسوز» و کِرِِِِِِِِِِم «ضد آفتاب» از کشتیهای فرنگی پیاده می کنند و برای تبلیغ به «ماهوارههای زمینی» آگهی فروش می دهند تا «پیام پنهان» خود را لابهلای ناز و آواز شهر فرنگ از همه رنگه بیا و تماشا کن... القاء کنند.
این روزها، جرّاران فرهنگی به بهانه زیبایی، «بینی وشامه سیاسی» را جرّاحي پلاستیک می کنند و با لیزر شک و فریب «خال زیبای دیانت» را میسوزانند. اين روزها در قرآنهايي كه استعمار زحمت نشرش را تقبل كرده، از بهترين ويراستاران كمك گرفته ميشود. آنها به خاطر، خاطرخواهييشان به قرآن و ادعيه، ابتداي برخي از متون انجيل كه در مجلات با اسم مؤلفان عربي چاپ ميشود بسم الله الرحمن الرحيم مينويسند و آخرش را با الحمدالله رب العالمين به پايان ميرسانند تا لكه تحريف را نامريي كنند.
این روزها در انیمیشنهای جذاب و دوبله شده، دماغ پینوکیو برای دروغهای شاخدارش دراز نمیشود، فرشته مهربان، لباس عروس سیندریلا را گرفته تا با قرص رقص، در کنار شِرِک حرکات موزون تمرین کند، و بلاخره تلاشهای «ژِپِتوي پير» بی ثمر میماند و پینوکیو در آخر داستان خر باقی میماند.
این روزها در کتابهای قصه، بزبز قندی که آخورش پر شده از علف پولارالیسم دیگر غصهای ندارد، و آقا گرگه با شعار مِهر و مُهر قلابّی راحت در خانه او رفت و آمد می کند در پارتیها شنگول و منگول با شعار ”يك شب هزار شب نميشود” كادوهاي اِکس و سكس آقاگرگه را بازمي كنند. و روباه پر فریب وحیلت ساز در سایه ی”آواز خوشش” پنیر و زاغک، هر دو، را یک لقمه می کند و دوستی با خاله خرس در دهکده جهانی حیوانات از بندهای اصلي سیویلیزیشن معرفی می شود. رمان «زن و عدل الهي» از قفسه باورها جمع آوري ميگردد و داستان بلند و پر تيراژ تساوي همه جانبه زن و مرد، به فروشگاه ارزشها وارد ميگردد.
این روزها، همايش میش و گرگ در «آینه خانه دمکراسی» برپا ميشود «نگارخانه لائك»، عکسهاي یادگاری آنها را به موزه احساس تقديم ميكند. از بين مقالههاي رسيده، مقاله «بررسي فوايد داشتن آقا بالاسر از منظر ميشها» و «نقش گرگها در سركوب كردن تروريست جهاني» برگزيده و به زبانهاي زنده دنيا ترجمه ميگردد. به پاس اين دوستي «بنگاههای خبری» با ادعاي بي خبري از جنايات صهيونيسم، اشك شوق ميريزند و حلقه گل حمايت خود را به گردن كاخ سفيد مياندازند و در پايان به ياد دو كشته اسراييلي اعلام چند دقيقه سكوت ميكنند.
دیروز در دادگاه «هنر برای هنر»، از مدیر صدا وسیما به دلیل هم دستی و همکاری با کارگردان سریال امام علی، شب دهم و... باز جویی شد واز جبهه خودیها هم به او تیر مخالفت و بی دینی شلیک كردند.
امروز فیلم سازان جرأت رفتن به سوی «آژانسهای شیشهای» و «روز سوم»را ندارند. به كمدي یک بام و دو هوا، ساخته حزب الله در اندیشه دنیا اجازه اكران نخواهد داد چرا که[HL] این فیلم از به رسمیت شناختن میمون پرستان در هندوستان و محکوميت تقليد از متخصصان در ایران پرده بر می دارد.
[/HL] ادامه دارد...
در تالار ایدهالیست، برای ژان وال ژان بی نوا که تازه آزاد شده بود خطّ و نشان کشيدند که این دفعه برو ولی دیگرتو کلیسا آفتابی نشو، به ژابِر هم اخطار دادند که چند بار به تو بگوییم که اصلا اطراف کلیسا دنبال او نگرد. و نون آن کشیش را به جرم دروغ به پلیس و همکاری با دزد آجر کردند. بنا بر گزارشهای منتشر شده از این تالار با حذف سکانس کلیسا، فیلم جدید بینوایان جایزه اُسکار و اجازه اكران خواهد گرفت در سناریوی جدید تایتانیک دیگر زور خدا به آن کشتی غول پیکر نمی رسد.
و فردا در کارتونهایی که قرار است از رسانهها پخش کنند،هاج زنبور عسل، پسر شجاع، نِل و. . . او که شبیه سازی شدهاند دیگر لازم نیست خود شان راخسته کنند و دنبال مادرشان بگردند، به آنها که سابق مادرشان را گم کردهاند در پیام تبریک و تسلیتي گفتهاند: نا امید نشو ید باز هم بگردید تا مادرتان را پیدا کنید ولی دنبال پدرتان نگردید که ما هم واقعا نمی دانیم او کیست و کجا است.
در نقشههای باکیفیت و زیبایی که غربیها زحمت کشیدهاند و برای مان از گذشتههای دور باز سازی کردهاند، خلیج فارس پس از شرکت در دورههای ادبیات عرب با ناز می گوید انا الخلیجُ العربی. درتاریخی که این روزها نوشتهاند مولوی، رودکی، حافظ و ابن سینا به ترتیب مقیم ترکیه، قفقاز، کویت وعربستان شدهاند. هم وطنان ضد انقلاب ما که آن ور آب، باد در دماغشان افتاده در مکتب سفسطه، پیامبر مهربانی را خشن معرفی می کنند و با رسانه نارسای خود، خدا را هم انکار می کنند و خانمهای سفور (بیحجاب) در جلسات تفسيرشان مشروب اندک را حلال می شمارند و... . (1)
ایستگاه تأمل
روزي دروغ به حقيقت گفت: ميل داري با هم به دريا برويم و شنا كنيم، حقيقت خوش بين پذيرفت و گول خورد. آن دو با هم به كنار ساحل رفتند، وقتي به ساحل رسيدند حقيقت لباسهايش را در آورد. دروغ حيلهگر لبا سهاي او راپوشيد و رفت. از آن روز هميشه حقيقت عريان و گاهي تلخ است، اما دروغ در لباس حقيقت با ظاهري آراسته نمايان مي شود!
شعار این هشدار ای سلیم آب ز سرچشمه ببند
که چو پر شد نتوان بستن جوی
(1)روانشناسی و مهارتهای رفتاری در تبلیغ غیر مستقیم، محمد حسین قدیری؛ برنامهریزی و نظارت گروه مطالعات فرهنگی و منطقهای دفتر مطالعات و برنامهریزی فرهنگی و تبلیغی. ـ قم: انتشارات معاونت فرهنگی و تبلیغی (ذویالقربی)، 1389
«گلشبدر چه کم از لاله قرمز دارد
و چرا در قفس هیچکسی کرکس نیست»
دشمن و جنسیت
یکی از نقشههای استعمارگران، منافقان، دشمنان و مبلغان مسیحی و...این است که چهره اسلام را به شیوههای مختلف در اذهان افراد خراب و مشوه کنند. یکی از کارهایی که زیاد انجام میدهند، شبههافکنی درباره دید اسلام نسبت به زن است. به عنوان نمونه زنان را نواقص العقول، برده و...معرفی میکنند. تا جنس زن را بر ضد اسلام بشورانند. البته برداشتهای غیرکارشناسانه نیز در این امر اثر دارد. نکته مهم این است که ما باید به جای غرق شدن در سخنان آنها باید راستی یا دروغ بودن این ادعا را در آینه زندگی اسلام شناسان و کارشناسان دین ببینیم؛ به سیره و سبک زندگی امام خمینی، مطهری و...دقت کنیم ببینیم آنها چگونه با همسران خود رفتار میکردند. برای نمونه به عبارات عاطفی، صمیمانه نامه امام خمینی به همسرشان دقت کنید:
تصدقت شوم، الهي قربانت بروم، در اين مدت كه مبتلاي به جدايي ازآن نور چشم عزيز و قوت قلبم گرديدم، متذكر شما هستم و صورت زيبايت در آيينه قلبم منقوش است. عزيزم، اميدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ كند.[حال]من با هر شدتي باشد ميگذرد؛ ولي به حمدالله تاكنون هرچه پيش آمد،خوش بود و الان در شهر زيباي بيروت هستم. حقيقتا جاي شما خالي است،فقط براي تماشاي شهر و دريا خيلي منظره خوش دارد. صد حيف كه محبوب عزيزم همراهم نيست كه اين منظره عالي به دل بچسبد. در هر حال، امشب، شب دوم است كه منتظر كشتي هستيم. از قرار معلوم و معروف، يك كشتي فردا حركت مي كند،ولي ماها كه قدري دير رسيديم، بايد منتظر كشتي ديگر باشيم. عجالتا تكليف معلوم نيست، اميد است خداوند به عزت اجداد طاهرينم، كه همه حجاج را موفق كند به اتمام عمل. از اين حيث قدري نگران هستم، ولي از حيث مزاج بحمدالله به سلامت. بلكه مزاجم بحمدالله مستقيمتر و بهتر است. خيلي سفر خوبي است، جاي شما خيلي خيلي خالي است. دلم براي پسرت [سيدمصطفي] قدري تنگ شده است. اميد است كه هر دو به سلامت و سعادت درتحت مراقبت آن عزيز و محافظت خداي متعال باشند. اگر به آقا [پدر همسر امام] وخانمها [مادر و مادربزرگ همسر امام] كاغذي نوشتيد، سلام مرا برسانيد. من از قبل همه نايبالزياره هستم. به خانم شمس آفاق [خواهر همسر امام] سلام برسانيد و به توسط ايشان به آقاي دكتر [علوي] سلام برسانيد. به خاور سلطان و ربابه سلطان سلام برسانيد ...(1)
استاد عشق ( همسری فداکار)
خاطره ای از زندگی علامه طباطبایی بیان کنیم. آیت الله ابراهیم امینی نقل می کند که : زندگی خانوادگی او بسیار باصفا و صمیمیت بود ، در فوت همسرش برخلاف انتظار ما بسیار اشک می ریخت و محزون و متاثر بود، روزی به ایشان عرض کردم: ما صبر و بردباری و تحمل مصائب را باید از شما بیاموزیم، چرا این چنین متاثر هستید؟
ایشان گفتند: آقای امینی مرگ حق است ، همه باید بمیریم، من برای همسرم گریه نمی کنم، گریه من از صفا و کدبانوگری و محبت های خانم است ، من زندگی پرفراز و نشیبی داشته ام ، درنجف اشرف با سختی هایی مواجه می شدم، من از حوائج زندگی و چگونگی اداره بی اطلاع بودم، اداره زندگی به عهده خانم بود.
در طول مدت زندگی ما، هیچ گاه نشد که خانم کاری بکند که من حداقل در دل بگویم : کاش این کار را نمی کرد یا کاری را ترک کند که من بگویم کاش این عمل را انجام داده بود.در تمام دوران زندگی هیچگاه به من نگفت ، چرا فلان عمل را انجام دادی ؟ یا چرا ترک کردی؟ مثلاشما می دانید که کار من در منزل است و همیشه مشغول نوشتن یا مطالعه هستم، معلوم است که خسته می شوم و احتیاج به استراحت و تجدید نیرو دارم، خانم به این موضوع توجه داشت ، سماور ما همیشه روشن بود و چای درست، هر ساعت یک فنجان چای می ریخت و می آورد در اتاق کار من می گذاشت و دوباره دنبال کارش می رفت تا ساعت دیگر ...من این همه محبت و صفا را چگونه می توانم فراموش کنم؟ [=B Mitra]www.rajanews.com[=B Mitra](1 ادامه دارد...
شبهه:در این جا به بیان شبهه ای داغ و پاسخی مستدل میپردازیم:آیا مردان برتر از زنان هستند؟
پاسخ:
1. افرادی که سال ها در حوزه درس خوانده اند وقتی می خواهند نظری درباره اسلام بدهند تن شان میلرزد که نکنه هوس یا ذهنیتم را نسبت دهم. ما نباید با دیدن یک یا چند حدیث برداشت خودمان را به دین نسبت دهیم. کار تخصصی است باید از کارشناس پرسید کتاب راه خوشبختی را برای مطالعه توصیه میکنیم. این کتاب چون از یک کارشناس زن و مجتهده است برای خانمها قابل توجه است.
2.در مواردی که تخصص نداریم باید جویا شویم نظر کارشناسان و اسلام شناسان چیست. کمک از تفاسیر موضوعی و استفاده از انجمن های تخصصی حضوری، تلفنی و مکاتبه ای مدد خوبی است.
3. جامع نگری بسیار مهم است. در ثانی دانستن علم رجال و درایه و سیره ائمه مهم است.
تفاوت جنسی و جسمی به معنی دقیق زن و مرد از بعد زیستی و فیزیولوژیکی و روان شناختی کاملا یکسان نیستند که بگوییم کدام برتر است. مثل این است که بگوییم انبردست مهمتر است یا آچار؟ هر دو در شرایط خود مهم اند هردو در کنار هم کار راه انداز هستند جایی از انبر دست کاری ساخته است که از آچار ساخته نیست و بر عکس.
نکته دقیق: روان شناسان رشد اتفاق نظر دارند که زن و مرد از نظر زیستی و فیزیولوژیکی با هم تفاوت هایی دارند از سویی دیگر اعتقاد دارند که همه ابعاد رشد با هم تعامل دارند و بر هم تأثیر میگذارند و تأثیر میپذیرند. بنابراین عجیب نیست که این تفاوت ها سبب تفاوتهایی در سطح شناخت، عواطف و..بگذارند کما این که هورمون جنس مذکر بر رفتار پرخاشگرانه اثر دارد و مثلا پرولاکتین که هورمونی زنانه است سبب مهرمادری زنانه می شود.
این که خدا فرمود مرد برتراز زن است، در برخورداری از ویژگیهای مدیریتی نه صفات ارزشی مراد است. بله مرد و مدیر خانواده سرپرست است. او از این جهت که بدنی ورزیده، سختتر و مقاومتری دارد و باید کار کند و نفقه بدهد و...از این جهت برتری دارد البته بحث از ارزش گذاری نیست، برتری دارد برای انجام این مسئولیت در مقابل زن هم در عهده دار شدن پرورش فرزند برتری دارد . که زن و مرد هر دو در کنار هم کامل میشوند و بدون هم ناقص خواهند بود.
یکسانی در روح مجرد
زن و مرد از جهت روح داشتن از یک سنخ اند چون روح از مجردات است و ارتباطی به جنسیت ندارد و هر دو قابلیت رشد معنوی و رسیدن به تقوا برای کسب مدال گرامی ترین افراد نزد خدا را دارا هستند؛ به همین دلیل هم هر دو برای خودسازی دعوت شده اند. در معنویات زن و مرد هر دو میتوانند با تزکیه و تهذیب نفس به عالی ترین مراتب کمال برسند. و برتری ارزشی آنها به درجه تقوای آنها و قربشان به خدا است. به این آیات توجه کنید.
إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِمردان و زنان مسلمان وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ و مردان و زنان با ايمان وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ و مردان و زنان عبادت پيشه وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ و مردان و زنان راستگو وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ و مردان و زنان شكيبا وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ و مردان و زنان فروتن وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ و مردان و زنان صدقه دهنده وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ و مردان و زنان روزه دار وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ و مردان و زنان پاكدامن وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ و مردان و زنانى كه خدا را فراوان ياد می كنند
أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا( احزاب / 35)خدا براى [همه] آنان آمرزشى و پاداشى بزرگ فراهم ساخته است
ادامه دارد...
تو میتوانی
در یک پارک شهربازی، پسرکی سیاه پوست به مرد بادکنک فروشی نگاه می کرد، که از قرار معلوم فروشنده مهربانی بود . بادکنک فروش یک بادکنک قرمز را رها کرد تا در آسمان اوج بگیرد و بدین وسیله جمعیتی از مشتریان جوان را جذب خود کرد. سپس بادکنک آبی و همین طور یک بادکنک زرد و بعد از آن یک بادکنک سفید را رها کرد، بادکنک ها سبکبال به آسمان رفتند و اوج گرفتند و ناپدید شدند.
پسرک سیاهپوست هنوز به تماشا ایستاده بود و به یک بادکنک سیاه خیره شده بود، تا این که پس از لحظاتی پرسید: آقا اگر بادکنک سیاه را هم رها کنید بالا می رود؟ مرد بادکنک فروش لبخندی به روی پسرک زد و با دندان نخی که بادکنک سیاه را نگه داشته بود برید و بادکنک به طرف بالا اوج گرفت و
گفت : آن چیزی که سبب اوج گرفتن بادکنک می شود رنگ آن نیست بلکه چیزی است که در درون بادکنک وجود دارد .(2)
شعار این هشدار زن بدون مرد و مرد بدون زن مانند صفر هستند.
زن در کنار مرد و مرد در کنار زن مکمل هم اند.برای تکمیل یک بازی پازل زندگی
به همه قطعه ها نیاز داریم هیچ قطعه را نمیتوان کم گرفت . زن و مرد قطعههای پازل زندگیاند و با رسیدن به هم و تکمیل شدن کامل میشوند.
إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا
اگر نيكى كنيد به خود نيكى كرده ايد
و اگر بدى كنيد به خود [بد نموده ايد](اسراء7)
دود در چشم خود برخی از کارهایی که ما میکنیم دودش در چشم خود یا عزیزان مان میرود. اختلاط تنگاتنگ زن و مرد در صحنههای تحصیلی و شغلی سبب وابستگیهای دختر و پسر و مرد و زن نامحرم به هم میشود. امروزه خبرنگار زن ویژه مردان و خبرنگار مرد ویژه زنان است و این اختلاط مشتی از خروار در جامعه ما است. خانمیمیگفت: ابتدا برایم خنده دار بود که میگفتند خواهر خانم نباید با شوهر خواهرش راحت باشد. به خواهرم هم میگفتم معنی ندارد از شوهرم فاصله بگیری. شوهرم هم یکی از اعضای خانواده ما است ولی وقتی متوجه شدم شوهرم با خواهرم برای خود خلوتهایی هم داشته اند، نظرم تغییر کرد.
مثال: همانگونه که اگر دوستانمان در محل کار ما را دعوت به چند لقمه غذای خوشمزه کنند در منزل اشتهای اصلی را نداریم، ارتباط غیر ضروری و شهوت انگیز با جنس مخالف(در فضای حقیقی و مجازی) این بیاشتهایی را میآورد. وقتی اسلام نفقه را بر مرد واجب کرده است ، مرد نمیتواند منتی بر زن بگذارد و زن نباید با حکم خدا درافتد و بی جهت در مشاغلی برود که نهاد مقدس خانواده خود و دیگری را سست کند.
به استفتاء زیر دقت فرمایید
در محل کارم ، با يك خانم بد حجاب در يك اتاق داريم. کار یک روز دو روز نیست و سال ها طول می کشد دوم این که اگر در بسیاری مواقع تنها باشیم و احتمال ورود دیگری صفر باشد چه؟ تکلیفم چیه اگر کار را ترک کنم زندگیم به مشکلات اقتصادی شدید روبرو می شود و اگر بمانم شرایط دشوار است و شیطان یک لحظه هم بیکار نیست؟
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحيم
:: با اهداء سلام و تحيت؛جواب : چنانچه نتوانید مسئولین مربوطه و یا همکار مذکور را متقاعد کنید که طبق قوانین و مقررات شرع عمل کنند و خوف از ارتکاب گناه زیاد است آن کار را رها کنید و به دنبال کار مشروعی باشید، ان شاءالله خداوند به شما کمک خواهد کرد. همیشه موفق باشید (1)
حفظ نهاد خانواده خود و دیگری این قدر مهم است که حتی مردی که بر گردنش نفقه واجب اهل و عیال است، لازم است از محل گناه کوچ کند. البته این استفتاء چون از مرد بوده خطاب به مرد است زن هم اگر ایمان خود و دیگری را در خطر می بیند برای حفظ خود و خانواده اش و خانواده دیگری باید از اختلاط بپرهیزد .برخی از مسئولان اداری، آموزش و ...که عمداً سبب اختلاط زن و مرد میشوند و آنهایی که به حکم وتوصیه های فردی و اجتماعی الهی اهمیت نمیدهند در واقع با این آیه قرآن هم مخالفت میکنند. وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ (2)در کار نیک و خودکنترلی همدیگر را یاری کنید و در گناه و تجاوز از حدود خدا مددکار هم نباشید.البته بر مرد غیور است که اجازه ندهد تن زیبای همسرش اتوبوس چشمان و... هوس بازان شود.
امام على عليه السلام :
خدايا! تو براي دوستان خود بهترين انيسو همدمي...
اگر غربت و تنهايى آنان را دلتنگ سازد، ياد تو همدم شان است
و اگر مصيبتها بر آنان فرو ريزد، به همسايه شدن با تو پناه مى برند(3)
شعار این هشدار امـام صـادق (ع ) : هـمـانـا زن طـوق اسـت، پـس بنگر كه چه طوقى به گردن مى افكنى براى زن ارزش و بهايى نمىتوان تعيين كرد، نه براى خوب آنها و نه براى بدشان زن خوب، ارزشش طلا و نـقـره نـيست بلكه از طلا و نقره هم بهتر و ارزشمندتر است و زن بد، ارزشش خاك نيست؛ بلكه خاك هم از او ارزشمندتر است . (4)
دیدن فیلم های پرونوگرافی وقتی بحث از دیدن یا ندیدن فیلمهای پرونوگرافی و نگاههای شهوت انگیز جنسی در دنیای حقیقی و مجاز میشود اغلب تصور میکنند، توصیههای مذهبی کشیش یا روحانی پشت این امر نهفته است. در این نوشتار بارها و بارها گفتیم که دین «آیین بهتر زیستن» است. بله یکی از جاهایی که سبب تحکیم رابطه زناشویی میشود خویشتنداری زن و شوهر در برابر فیلم، تصاویر محرک جنسی است. مرد یا زنی که ظرفیت روانی، ذهنی و عاطفی خود را با نگاه به فیلم ها و تصاویر جنسی پر می کند در واقع گنجایشش را برای دریافت عشق به همسر از دست می دهد و به همان میزان از رضایتمندی زناشویی کاسته میشود.
تجربه
1.کم نیستند زنانی که هنگام رابطه زناشویی با جملات مقایسه آمیز همسرشان که از فیلم ها یا نگاه های شهوت انگیز حاصل شده است، همسرشان را از نظر روانی و جسمی تبدیل به کوه یخ می کنند.
2. کم نیستند زنانی که در مهمان خانه ذهن خود مرد غریبهای را جا داده اند و نسبت به شوهرشان حس و حالی ندارند. بسیاری از تجاوزها و روابط نامشروع دنیای بیرون، شروع موجش از درون ملتهب ایجاد شده است به همین دلیل است که حضرت عیسی به یاران خود فرمودند انبیاء توصیه کردهاند گناه نکنید، من توصیه میکنم فکر گناه هم نکنید. [=B Mitra]
تمثیل عالی 1
حضرت عیسی(ع) ایشان به اصحاب خود میفرمایند: «إنّ موسى أَمَرَكُم أن لا تَزنُوا و أنا آمُرُكُم أن لاتُحَدّثُوا أنفُسُكُم بالزّنا فَضلاً أن تَزنُوا فإنّ مَن حَدَّثَ نَفسَهُ بالزّنا كان كَمَن أوقَدَ في بيتٍ مُزَوّقٍ فأفسَدَ التَّزاوِيقَ الدّخانُ و إن لَم يَحترِقِ البيتُ »(1) بهدرستی که موسی به شما دستور داد زنا نکنید و من به شما دستور می دهم که حتی«فکر گناه و اندیشه زنا» را به خود راه ندهید؛ تا چه رسد به اینکه مرتکب زنا شوید؛ چرا که اندیشه و فکر زنا، درست مثل این است که کسی در یک عمارت و ساختمان زیبا، آتش روشن کند اگر چه خانه آتش نگیرد، ولی دود، نقش و نگار خانه را از بین میبرد.
تمثیل عالی2
لذت حرام به ویژه شهوت جنسی مانند آتش می ماند و ارضای آن از طریق حرام مانند این است که بر روی آتش بنزین بریزی که شعله ورتر می شود. از آنجایی که انسان موجودی سیری ناپذیر است این خواسته های نفسانی هیچ گاه تمامی ندارند تا جایی که افراد به سبب افراط در این زمینه به اعتیاد و جنون جنسی مبتلا می شوند. پس عاقلانه این است که این نیاز ها را از طرق حلال و در حد متعادل ارضا نمود، زیرا که ارضای نیاز جنسی از طریق حلال مانند آبی که روی آتش بریزی آن را اطفا میکند و آرامش می آورد به خلاف طرق حرام.
شعار این هشدار گناه با فطرت ما تعارض دارد و تعارض درونی سبب اضطراب و ناآرامی مان میشود.
دربند خویش بودن،معنای عشق نیست
چونان که زنده بودن معنای زندگی(1)
سوالات ششگانه بشر اگر می خواهیم زندگی مان معنا داشته باشد. اگر دنبال آرامش هستیم. اگر از بیراهه رفتن وحشت داریم. اگر می خواهیم بهتر کادوهای معنوی را به همسر و فرزندان مان هدیه دهیم.باید زندگی وحیانی - عقلانی که زندگی پاکی است را برای خود بر گزینیم.
من کیستم؟از کجا آمده ام؟به کجا آمده ام؟با کیستم؟به کجا میروم؟ برای چه آمده ام؟
اينها سؤالاتي است كه ذهن بشر را در طول تاريخ به خود مشغول كرده است.پاسخ نهایی به سؤالات ششگانه اساسی فقط در حیات معقول است.دین، علم وفلسفه (حکمت) سه عامل حرکت در حیات معقول است.از میان آنها دین نقش محوری دارد دین متکی به وحی الهی با پاسخ بهاین سؤال ها به زندگی معنا میدهد: 1.من کیستم؟: موجودی تشکیل شده از عناصرطبیعی و از حقیقتی که بر مبنای حکمت عالیه خدا به نام جان از کانال طبیعت وارد جهان هستی میگردد ودر عبور ازآن با توانایی به بهره برداری از روح و برخورداری از عقل وقلب و وجدان و شخصیت با اشتیاق جدی برای به ثمر رساندن شخصیت که کمال آن است آماده وصول به هدف اعلای زندگی میگردد.
2.از کجا آمده ام؟: دارای حقیقتی فوق طبیعی و از عالمی فوق ماده و مستند به حکمت و مشیت خدا به این جهان آمده ام. 3.به کجا آمده ام؟: به کارگاهی بسیار با معنا که بانظم، شکوه و شگفت انگیزش با کمال وضوح بامعنا بودنش را اثبات میکند و نیازی به استدلال نیست، و موجودیت بالقوه ما انسان ها را به فعلیت می رساند.
4.با کیستم؟: با انسانهایی هستم که مثل من دارای استعدادی ارزشی هستند هر اندازه آنها را به طور صحیح به فعلیت برسانیم به هماهنگی و اتحاد بیشتر نزدیک میشویم.مبدء، مسیر و مقصد همه ما یکی است.
5.به کجا میروم؟: احساس بقای جاوید که دارم با این همه استعدادهای مادی و معنوی به این جهان محدود نمیشود و این جهان، آخرین منزلگاه من نیست. 6. برای چه آمده بودم؟: من از حکمت عالیه ربانی و فیض ربانی او سر چشمه گرفتهام، از حکیمی که عمل بیهوده و عبثی را انجام نمیدهد.من دارای استعدادهای با عظمتی هستم که در صورت به فعلیت رسیدن آنها هدف اعلای زندگی من، تحقق مییابد. و من اشتیاق جدی برای وصول به آن هدف اعلا را درون خود به کمال وضوح در می یابم .
علامه جعفری در توضيح بيان بالا اظهار ميكند كه مکاتب فلسفی و اجتماعی که به شخصیت الهی انسان بیتوجه بودهاند حداکثر توانستهاند به طورنسبی دیدگاه انسان را به جهان توسعه دهند و توصیههایی برای بهزیستی داشته باشند. مولوی، عارف و شاعرمعروف میگوید از آنجا که سؤالهای اساسی بشر از عالم بالا سرازیرشده باید به حکم عقلِ هماهنگ با وجدان به سراغ وحی و قرآن برویم.
هم از آن سو جو جواب ای مرتضی
کاین سؤال آمد از آن سو مر تو را
ایستگاه تامل
خنده درمانیها، تفریحهای و...اگر پشتش هدفی برای زندگی نباشد مسکنی بیش نیستند. جهان بینی توحیدی با توجیه مبدء و معاد بالاترین آرامشها را به ما می بخشد و ما را از پوچی میرهاند و حتی به مرگ و رنج ما معنا میدهد.
مردی افسرده شده بود نزد روان پزشک رفت روان پزشک گفت: در شهر سیرکی هست در آن سیرک میگویند دلقکی است که نمایشهای جذاب بازی میکند و لطیفه های جالبی تعریف. آن جا برو تا روحیه ات کمی تغییر کن. مرد گفت آن فرد خودم هستم.
شعار این هشدار افلاطون: «هر تربيتى كه دينى نباشد ناقص و باطل است ».(2)
(1)منبع: پایان نامه ارشد، تهیه و ساخت آزمون هدف در زندگی با تکیه بر اسلام، م ح قدیری، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، (2) همان
مشورت ادراک هشیاری دهد
عقلها را مر عقلها یاری دهد
مشاوران قلابی
مرد نادانى درد چشم سخت گرفت و به جاى پزشك نزد دامپزشك رفت. دامپزشك همان دارويى را كه براى درد چشم حيوانات تجويز مىكرد به چشم او كشيد و او كور شد. او از دست دامپزشك شكايت كرد. دادگاه دو طرف دعوا را حاضر كرده و به محاكمه كشيد. رأى نهايى دادگاه اين شد كه قاضى به دامپزشك گفت: برو هيچ تاوانى بر گردن تو نيست، اگر اين كور خر نبود براى درمان چشم خود نزد دامپزشك نمىآمد. هدف از اين حكايت آن است كه هر كس مهمى را به شخص ناآزموده و غير متخصص واگذارد، علاوه بر اين كه پشيمان خواهد شد، در نزد خردمندان به عنوان كم خرد و سبكسر خوانده خواهد شد.
ندهد هوشمند روشن رأى
به فرومايه كارهاى خطير
بوريا باف اگر چه بافنده است
نبرندش به كارگاه حرير
روان شناختی علمی است که شاخههای زیادی دارد و دانشمندان این علم سالهای زیادی در آن تحقیق و کار کردهاند. این گونه نیست که هرکسی بتواند بدون خواندن این رشته بتواند خدمات مشاوره ای داشته باشد. بنابراین برای ارتقا سلامت روان و درمان از افرادی که در این رشته تحصیل کردهاند کمک بگیرید از سوی دیگر در این امر به هر روانشناسی اعتماد نکنید همان گونه که به کار هر پزشک قلبی اعتماد نمیکنید، بنابراین تحقیق کنید تا روانشناس حاذق و ماهری را بیابید.
متأسفانه امروز در کشور افراد زیادی با کارهای غیر تخصصی سبب رشد بیماری افراد و ناراحتی خانوادههای آنها میشوند افراد غیر متخصص بدون در نظر گرفتن پیامدهای سنگین کارشان و با در نظر گرفتن منافع زیاد شان، مانع استفاده از متخصصان واقعی میشوند و گاهی با تجویز قطع درمان واقعی سبب افزایش ضررهای مادی و روانی و جسمی میشوند. این افراد از نظر شرعی و حقوقی مدیون به بیمار هستند. بنابراین ما باید در زندگی خود دقیق باشیم.
سه نکته کاربردی:
1- امروزه حتی تخصص ها هم تخصصی شده است به عنوان مثال ممکن است یک روان شناس بالینی بگوید من فقط در زمینه افسردگی کار میکنم دیگری بگوید در زمینه تحصیلی و....
2- بسیاری از مشکلات شدید روانی باید زیر نظر روان پزشک(دارو درمانی) در درجه اول و بعد زیر نظر روان شناس بالینی(روان درمانی) درمان شود. اگر هر متخصصی تک روی کند و بیمار را از کمک دیگری محروم کند در حق بیمار خیانت کرده است. متأسفانه برخی از روان پزشکان وقت ندارند و ممکن است سالها فقط دارو تجویز کند و او و خانواده هم با بیماری و شیوه های رویارویی آشنا نباشد. یا برعکس ممکن است روان شناسی بیمار شدید روانی را که نیاز به دارو درمانی دارد اسیر خود کند و درمان را به تأخیر اندازد و سبب رشد بیماری شود. بنابراین باید سراغ متخصصان متعهد و خداشناس برویم.
3- اگر کسی در کاری یا علمی یا مذهب تخصص داشت به معنی این نیست که در حیطه های دیگر هم ماهر است. به عنوان مثال اگر شما بیماری را نزد عالم دینی بردید و او به شما چند توصیه دینی کرد به معنی این نیست که شما نباید پیگیری های درمانی خود را کنار بگذارید بلکه باید در کنار درمان از دعا و توصیه های دینی کمک بگیرید.
شعار این هشدار
اگر خاموش بنشینی تا دیگران به سخنت آورند ، بهتر از آنست که سخن بگویی و خاموشت کنند.(سقراط)
کاش شب وقتی که«تنها» میشویم
با «خدا»ی یاسها خلوت کنیم
کاش گاهی در مسیر زندگی
«بار»ی از دوش نگاهی کم کنیم(1)
مشتاقي و مهجوري (1)
(رویارویی عاقلانه با غم غربت)
مشتقاقي مهجوريشامل 4 قسمت است كه خواندن و به كارگيري روشهايي رويارويي آن باغم جدايي به افراد مهاجر، سربازان، مبلغان ديني و افرادي كه به هر دليلي از يار و ديار خود دور شده اند توصيه ميشود.
«ناهید 25 ساله سن دارد و لیسانس ادبیات. سال قبل که ازدواج کرد، ناچار برای اولین بار، از والدین و خانه و محل زندگیاش دور شده است. شوهرش اکبر از خواب زیاد او، بینظمی، نشستن لباسها و ظرفها و نرسیدن به نظافت او و بیتوجهی به مسائل زناشویی گله میکند. او میگوید کسی او را به ازدواج با من وادار نکرده است ولی ظاهراً ناچار است با من زندگی کند برای این که وقتی به منزل پدرش میرویم او مثل غنچه و شکوفه شکفته میشود میگوید، میخندد، با کودک برادرش با حوصله بازی میکند و برایش قصه میگوید. اکبر که با التماس همسرش به مشاوره آمده بود در ادامه میگوید: الکی بهانهگیر شده و زود رنج. اشکش دم مشکش است. تلفنهای او به خانوادهاش هزینه بالایی به خود اختصاص داده. نمیدانم چه کار کنم، دیگه خسته شدم....
ناهید که از شنیدن سخنان شوهرش ناراحت شده بود، درباره احساساتش به مشاور میگوید: شوهرم احساس من را درک نمیکند چندباری هم که برایش درد و دل کردم من را مسخره کرد، به همین خاطر دردم را توی خودم میریختم اما دیگه به دلیل گیردادنها و غر و لندهایش ظرفیتم تمام شده است و صبرم لبریز. صبح که از خانه خارج میشود احساس تنهایی و خفگی دارم، گاهی فکر ميکنم من را دوست ندارد، دستم به کار نمیرود، شبها کابوس میبینم، فکرهای نگران کننده درباره سلامتی پدر و مادر و یا خواهرم دست از سرم بر نمیدارند. مرتب سردرد و دردهای عضلانی دارم . نظم خواب و خوراکم به هم ریخته. با این که خانوادة همسرم به من هرگز بی احترامی نکردهاند و مرا دوست دارند ولی نمیدانم چرا به آنها احساس بدی دارم. حس خوشايندي نسبت به مردم این شهر ندارم. فکرمی کنم تو یک اقیانوسی تنها رها شدهام هنوز نتوانستهام اینجا را برای محل زندگیم قبول کنم همیشه زندگیام در این شهر را موقتی فرض میکنم درست مانند فردی که برای یک روز تفریحی جایی چادر زده است گاهی در خیالاتم میبینم که شوهرم برای غافلگیر کردنم به خانه میآید و میگوید که برای انتقال به محل زندگی و شهرت آماده باش ». (2)
داستان زندگی ناهید و شوهرش را خواندیم. مجموعه نشانهایی که دربارة حالات جسمی و روانی ناهید بیان شد نشان دهنده غمغربت یا اضطراب جدایی(3) او از منابع ارضاء، عشق و دلبستگیاش یعنی خانواده و دیاری که سالها در آن زندگی کرده است، دارد. در اصطلاح علمی به مجموعه نشانههایی که با هم و مرتبط با هم دیده میشوند سَنْدْرُم یا نشانگان(4) میگویند. در بحث فعلی به سَنْدْرُم یا غمغربت یا غربتزدگی(5) و راههای رویارویی با آن میپردازیم به عبارت دیگر خواهیم گفت که ناهید و امثال او که از خانواده خود دور میشوند چهکار کنند تا گرفتار این اختلال نشوند.
[=B Mitra]
(1) مریم حیدر زاده ، سایت کانون گفتمان قرآن انجمن آزاد(askqurqn.ir).
(2) من مانده ام تنهاي تنها(مهارتهای رویارویی با غم غربت)، محمدحسین قدیری، مرکز مشاوره موسسة آموزشی وپژوهشی امام خمینی ،1389، ص 25.
(3) separation anxiety
(4) syndrome.
(5) Homesickness
باید تلاش کنیم که اگر خاری از پای کسی در نمیآوریم خار هم نباشیم. اکبر آقا(در داستان بالا) و امثال او نیز باید با مطالعه، همدلی و همکاری با فرد مبتلا و کمک از مشاورینش خود را درباره این مشکل روحی(سایکو اجوکیشن )(6)، افزایش دهند تا به جایی این که برای باری از دوش آنها بردارند، نادانسته از روی لجبازی و انتقام و...مشکل آنها و خود را وخیم نکنند. متأسفانه اغلب کارفرمایان، مسئولان و اساتید آموزشگاهها و دانشگاهها و به ویژه مسئولان پادگانهای آموزشی و... به دلیل آگاه نبودن از فرایند غمغربت در افراد زیر مجموعه و خانوادههای آنها ، تدابیری سنجیده برای مقابله نمیاندیشند و گاهی با کارهای نسنجیده سبب کاهش ظرفت جسمی، روانی ومعنوی آنها میشوند.از آنجا که طبع آدمی تمایل دارد بیشتر از شادی بشنود تا غم و افسردگی، این بحث را از رویکرد روانشناسی مثبت(7) و روانشناسی شادی با توجه به اصول زیر آغاز میکنیم: اصل 1) انسان به طور فطری «شادیگرا» و «غمگریز» است، اصل 2)«دفع ضرر»و «جلب منفعت» دو اصل عقلایی هستند،
اصل 3) شادی چهار مؤلفة دارد: «احساس خوشی»، «رضایت از زندگی»، «نبودن افسردگی» و «نبودن اضطراب» (8)
اصل4) عواملی که «مانع» خوشی و شادی ما است، به حکم عقل سلیم، باید شناسایی و ریشه کن شود، اصل5) عواملی که «جاذب» شادی ما است، به حکم عقل سلیم، باید شناسایی و به کارگرفته شود، اصل6) غم غربت (اضطراب جدایی) مانع شادی و منجر به افسردگی است، اصل7) اضطراب و افسردگی، مانند آنفولانزای نوع آ، مُسریِ - به اطرافیان و حتی به منابع عشق و خویشاوندان در وطن- هستند (9)
اصل8) اضطراب و افسردگی مانع رسیدن به غرض و هدفی است که برایش سفر یا هجرت کرده ایم.
با توجه به اصول مهم و علمی بالا، هر کسی که به «اختیار» یا «اجبار» برای تحصیل، کار، خدمت سربازی، تبلیغ و... مهاجرت میکند، باید برای حفظ و افزایش شادی خود و همراهانش با مشکل غمغربت که نوعی اضطراب جدایی است آشنا شود، نشانههای ذهنی و جسمی آن را بشناسد و راههای رویارویی با آن را یاد و بهکار بگیرد. چرا که غم غربت اگر دفع (پیشگیری)و رفع(درمان) نشود ما به افسردگی هم مبتلا خواهیم شد و این یعنی ساقط شدن از نعمتها و لذتهای زندگی که خداوند به ما موهبت کرده بود.با همین نگاه نوعی «ظلم» به خود، خانواده و «خیانت در امانت الاهی» بشمار میآید.
ادامه دارد...
مهارت های رویارویی با غم غربت
(6) آموزش و تربیت افراد برای آگاهی درباره مسایل روانیpsycho education.
(7) رویکرد جدید روانشناسی است این علم بر خلاف روان شناسی سنتی، به تواناییهایی آدمی چون خرد، شادکامی، هوش هیجانی و..تمرکز دارد نه بر نقصها. نک: روان شناسی مثبت، آلان کار، نشررشد تهران.
(8) شادی در خانواده، محمدرضا عابدی،تهران، نشر مطالعات خانواده، 1٣٨٣، ص 27.
(9)هوش هیجانی، سید محسن فاطمی،چاپ اوّل،سارگل، تهران، 1385، ص 35.
تعریف غم غریت
غم کلمة عربی است که از غمامه به معنی ابر گرفته شده است. همان گونه که ابر مانع تابش خورشید و سبب تاریکی میشود، غم هم بر آسمان ذهن گسترده میشود و دل را میگیرد و تاریکی آن بر نگرش ما بر خود، دیگران، خدا و آینده اثر منفی میگذارد. و غربت به معنی دوری انسان از افراد و اشیاء آشنا و حضور در بین افراد و محیط غریب و نا آشنا است. غم غربت که اصطلاحی روانشناسی است، به طور کلی، هنگام جدایی از عزیزان و وطن غمگین شدن امری بهنجار است در مقابل، بی غمی و بی خیالی هنگام جدایی از منابع عاطفی و دلبستگی اصیل (مانند والدین، خواهر و برادر و...)نشانه بیماری و ناهنجاری نظام روانی فرد و سیستم خانوادهاش است (10). غم غربت یا غربت زدگی «اضطراب جدایی» است(11) که پس از دوری از منابع دلبستگی و عشق، و ورود به مکان جدید پدید میآید، و سطوحی از اندوه، غمگيني، از دست دادن معنا، ترس از تغيير، پيش بيني نوميدي و احساس تنهايي را در بر ميگيرد. غم، نوعی فرایند و مکانیسم دفاعی است که از سویی، «حد متعادل» آن، موهبتی الاهی است که باعث کاهش ناراحتی و فشار عصبی و روانی می شود، از سویی دیگر، «سوپاپ اطمینان» و یا زنگ هشداری است که به انسان خبر میدهد که باید برای سلامت روان و جسم چارهای عملی بیاندیشید . (12)
غم غربت، اضطراب جدایی و نوعی مکانیسم دفاعی است که باعث کاهش ناراحتی و فشار روانی میشود، اين غم که اغلب، با فشار عصبی همراه است. در موارد زيادي به تدريج با هشیاری، خوگيري و سازگاري فرد با شرايط جديد رفع ميشود (13). ولي اگر فرد نتواند پس از فراق از وطن و منابع ارضاء و دلبستگی (مادر و همسر و..) نيازهاى «امنیت»، «محبوب بودن»، «تأیید اجتماعی» و «تعلق خود با افراد جديد» را تأمين كند، و نیز اگر قادر نباشد بر اضطراب جدایی غلبه یابد، فرد به «افسردگى» هم مبتلا میشود (14). این فرد حتماً لازم است هم از دارو درمانی(روانپزشک) و هم از روشهای شناختی- رفتاری روان درمانی( روان شناس بالینی) برای درمان کمک بگیریم(15).
وابستگی سالم(16) و ناسالم روبرت برنشتاینو مری لن گیراند(17) میگویند: در بررسیای که در سال 1992، دربارة وابستگی بیش از اندازه و کمتر از اندازه انجام دادیم حکایت از این داشت که بیش از 30 درصد اشخاص با وابستگی بیش از اندازه رو به رو هستند. بیش از 25 درصد افراد هم گرفتار وابستگی کمتر از اندازه بودند. بررسی هایی دیگر هم نشان میدهند که درکانادا، انگلستان، آلمان، ژاپن، سوئد، نروژ، و هلند درصد وابستههای ناسالم بسیار بالاست. بنابراین وابستگی ناسالم(بیش یا کمتر از اندازه) بسیار شایعاند اگر احساس میکنید شما یا فرزندتان هم در این گروهها هستند نا امید نشوید شما تنها نیستید. با مطالعه، الگوگیری افراد هنجار و کمک از مشاور تلاش کنید درجه وابستگیتان را نرمال و طبیعی کنید.
حیوانات در تربیت فرزندان خود نسبت به رعایت وابستگی متعادل موفق تر از انسان عمل میکنند به عنوان نمونه پرندگان همین که جوجه هایشان پر در آورد با سر خود آنها را از لانه بیرون میرانند تا پرواز، تهیه غذا، دفاع از خود و «زندگی مستقلانه» را تمرین کنند آنها گاهی با جوجهها روی زمین مشغول دانه چیدن میشوند و بعد با پرواز چندین متر از آنها دور میشوند و منتظر میمانند تا جوجهها به آنها ملحق شوند. در مراحل بعد به تدریج این فاصله ها را بیشتر میکنند تا با تمرین بالهایشان قدرت بیشتری پیداکنند.
نکتههای تربیتی - «وابستگی بیش از حد» و «وابستگی کمتر از حد» به دیگران، به ویژه منابع عشقمان(والدین و خویشاوندان)، از نظر بالینی هر دو مردود اند و نشانه مشکل و اختلال در سازمان روابط «درون فردی» و « بین فردی» دارد. توجه به این نکته سبب میشود با تفکر مدیریت هیجانی، مطالعه و مشاوره اولاً ما بر روابط خود مدیریت داشته باشیم وابستگی خود را تنظیم کنیم، ثانیاً به دیگران هم کمک کنیم روابط خود را درست اداره کنند، ثالثا در تربیت کودک دقت کنیم وابستگی سالم (نه افراط نه تفریط) در آنها شکل بگیرد. بهترین نوع وابستگی، وابستگی سالم (دلبستگی) است .(18)
- بسیاری از مشکلات بزرگسالان در امر وابستگی، ریشه در تربیت نادرست والدین و سبکهای شخصیتی و الگویی آنها دارد. بزرگی گفته: «من آن قدر قسیالقلب نیستم که مهربان باشم» مهربانی بیشاز حد، مانع از سازگاری و انطباق آنها با محیط و شرایط میشود و اعتماد به نفس آنها را سست میکند.آنها را به ما وابسته میکند و زمینه ابتلاء به غم غربت را در جدایی آنها از ما بالا میبرد.
- اعضاءخانواده مانند قطعات موتور ماشین به شکل شبکهای کار میکنند. همان گونه که خوابیدن باطری، کل ماشین را مختلمیکند، در خانواده هم بروز یک مشکل سبب اختلال در کار کل خانواده میشود. به مشکلات تک تک افراد خانواده سطحی نگاه نکنید مسایل روانی مانند مسایل جسمانی خود را زود نشان نمیدهند بنابراین هشیاری و اقدام به موقع مانع بروز مشکل میشود.خانمها به دلیل ویژگیهای روان شناختی خاص خود (وابستگی، نیاز به گفت وگو برای یافتن راه حل، جزیی نگری و..) زمینه بیشتری برای ابتلا به غم غربت دارند. بنابراین باید برای رویارویی با غم غربت جدی تر باشند. از سوی دیگر، کار در منزل و چهار ديواري هاي تنگ و تاريك، نداشتن روابط اجتماعي زياد و مواجهه نشدن با تحولات و جریان زندگی در کوچه و خیابان، عدم اشتغال زنان و فراغت زیاد بسیاری از آنها، میتواند زمینه ساز افسردگی شود. [HL]حالات افسردگی و اضطراب مانند آنفولانزای نوع A مُسریّ است. پس مراقب باشیم به دیگران منتقل نکنیم و از دیگران نگیریم. [/HL]
(16)Healthy Dependency
Robert F .Bornstein& Mary A. Languirand(17.
(18) وابستگی سالم، روبرت برنشتاین و مری لن گیراند ترجمه مهدی قراچه داغی،چاپ اول، تهران، 1383،ص 15-14.
ادامه دارد...
نشانههای غم غربت
غم غربت ممکن است به صورت گروهی از نشانههاي زير، زندگي آدمي را تحت تاثير قرار دهد:
الف) تغييرات در احساسات و ادراکات: گريه هاي مکرر و يا فقدان پاسخدهي عاطفي،- ناتواني از لذت بردن از هر چيزي،- احساس نااميدي و يا بي ارزشي،- احساس افراطي گناه و يا خود سرزنشي،- فقدان صميميت نسبت به خانواده و دوستان،- بدبيني نسبت به آينده،- احساس درماندگي،- غمگيني، اضطراب، خشم و ديگر عواطف ناخوشايند،- فقدان علاقه نسبت به فعاليتهاي قبلي،- نارضايتي کلي از زندگي،- کاهش توان حافظه، - ناتواني در تمرکز،- فقدان انگيزه به منظور پيگيري اهداف، - بلاتصميمي و آشفتگي (19).
ب)تغييرات رفتاری: کناره گيري از ديگران،- وابستگی به افراد-، غفلت و سهل انگاری نسبت به مسئوليتها،- توجه نکردن به ظاهر شخصي،- تحريک پذيري و به آساني دستخوش خشم شدن ، -کاهش توانايي رويارويي با مسائل روزمره.
ج)تغييرات جسماني و شکايات بدني(20) :
- خستگي مزمن و فقدان انرژي،- فقدان کامل اشتها و يا خوردن اجباري،- بي خوابي، بيداري زود هنگام صبحگاهي و يا خواب بيش از حد،- سر دردها، پشت دردها و ساير شکايات مشابه بدون دليل،- مشکلات گوارشي شامل درد معده، تهوع، اشکال در هضم و تغيير در کارکردهاي روده اي مثل يبوست،- چرخه هاي نامنظم قاعدگي،- فقدان و يا کاهش تدريجي ميل جنسي،- کاهش و يا افزايش غير متعارف وزن . (21)
نکته کلیدی
1- اضطراب و افسردگی، اغلب، با چتری از نشانههای جسمانی، خود را نشانمیدهد و بسیاری از بیماران و حتی پزشکان، متوجه نمیشوند که فرد مشکل روحی دارد.دیگر این که هشیار باشیم که نشانههای اضطراب و افسردگی در کودکان و نوجوانان کاملا مانند بزرگسالان خود نمایی نمیکند بی توجهی به این نکته مانع جلوگیری و دفع ضرر میشود و آسیبهای جدی و عمیقی برآنها باقی میگذارد برخی از نشانهها عبارتند از: وابستگی افراطی ، بهانه، بیحوصلگی، زود رنجی، بیتابی، فرار از مدرسه، ترس جدا شدن از والدین در روز و شب ، نگرانی برای سلامت والدین، جویدن ناخن، شب ادراری و...البته نمیتوان با مشاهده یک یا چندتا از این نشانهها برچسب به آنها زد (22).
2- اگر برخی از نشانهها مانند کاهش مشخص رغبت یا لذت در بیشتر فعالیتها و وجود خلق افسرده در تمام روز و...حداقل به مدت 14 روز پی در پی در فردی استمرار یافت، نشانه این است که فرد افسرده هم شده است. (البته گاهی همین نشانه در فردی ممکن است به دلیل مشکلات غده تیروئید باشد بنابراین برچسب نزنیم و تشخیص را به عهده روان پزشک بگذاریم).
3- فرق غم غربت با افسردگی در این است که در غم غربت وقتی فرد به خانواده باز میگردد اغلب نشانهها به تدریج برطرف میشود ولی در افسردگی باقی است. نشانهها در افسردگی جامعتر، عمیق، شدیدتر و ماندگار تر است. (19):www.pserie.psu.edu/student/counseling
(20) http://www.worcester.ac.uk/counselling/593.htm
(21) http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1299551
(22) روان شناسی مرضی تحولی از کودکی تا بزرگسالی، ج 1،پریرخ دادستان،تهران،1380
هر كجا هستم باشم، آسمان مال من است پنجره،
فكر، هوا، عشق، زمين مال من است
چه اهميت دارد گاه اگر مي رويند
قارچ هاي غربت ؟
مشتاقي و مهجوري (2)
( رویارویی عاقلانه با غم غربت)
در بحث گذشته (رویارویی عاقلانه با غم غربت 1) به یک نمونه بالینی اشاره کردیم و تعریف غم غربت و نشانههای آن و فرقش با افسردگی را دانستیم در این قسمت برای شفاف تر شدن موضوع ابتدا نمونه بالینی دیگری را مطرح میکنیم و سپس عوامل مؤثر بر نوسان غربتزدگی و در ادامه انواع شیوههای رویارویی با مشکل و در آخر به راهکارهای مقابله با غم غربت میپردازیم.
نمونه بالینی دیگر برای محسوستر شدن بحث بیان نمونه واقعی به درک درستتر کمک خواهد کرد . برخی از نشانههای جسمی، احساسی و رفتاری غم غربت در نمونه زیر آشکار است :
«علی پسر آخر خانواده است. او که وابستگی زیادی به پدر و مادرش دارد، برای اولین بار از آغوش گرم خانواده دور شده است و برای تحصیل علوم دینی از کشورش به ایران آمده است. او دو ترم است که دروسش را با اصرار مدیر مدرسه، با همکلاسیاش، مهدی، که ساکن قم است، مباحثه میکند. علی در بین ساعتها گفت وگو با دوستش توجه فوق العادهای بر برخی سخنان مهدی دارد. این سخنان عبارتند از: مهمانیهای آخر هفته، بیمار شدن پدر، دستپخت مامان، و شرکت در دعا و هیأت محل،تعطیلات ایام عید و سفر به شمال،رفتن به زیارت حضرت معصومه(س) به شکل خانوادگی و...
در وقتهای بیکاری و حتی در کلاس درس سخنان مهدی که با وجد و شور بیان شده بود، در گوش علی تکرار میشود. علی کمتر در جمع حاضر میشود. اغلب، به گوشهای میخزد چون حال خوبی ندارد، احساس بیکسی و تنهایی، یک لحظه هم دست از سرش بر نمیدارد. گاهی در تنهایی گریه میکند، حالت تهوع و سردرد، یبوست دارد، در پاهایش احساس مورمور شدن میکند. گاهی وسوسه میشود برای آرامش، سیگار بکشد (1). بسیاری از شب ها از بیخوابی در حیات خوابگاه تا پاسی از شب قدم میزند و در آخر برای خوابیدن به قرصهای خواب پناه میبرد. هزینه تلفن او به کشورش سرسام آوراست. در ظرف یک هفته، برای یافتن تعطیلی، تقویم را چندین بار مرور کرده است. با این که ایام امتحانیاش نزدیک است، ولی بر تقاضای مرخصی خود اصرار دارد. این روزها حس مطالعه را ندارد، میلی برای بلند شدن از رختخواب ندارد. صبحها ساعتش چندین بار به صدا در می آید بیدار می شود و در رختخواب به این دنده و آن دنده میافتد ولی توان بلند شدن را ندارد ». (2)
عوامل مؤثر در نوسان غربتزدگي عوامل متعددی در نوسان غمغربت مؤثرند. برخی از این عوامل «زمینه ساز»، گروهی،« اصلی»، و دستهای « شتاب دهنده» به فرایند غم هستند. در این جا به طور مختصر به اشاره میکنیم:
1- تمرینها، تجربه ها و عادات قبلی،
2- تفاوت جنسیتی( زنان چون،جزیی نگر، وابستهتر نسبت به مردان و عاطفی ترند دوری برایشان تلختر است)،
3- مشکلات روان شناختی (مانند وابستگی بیش ازحد به خانواده)،
4- احساس گناه به دلیل کوتاهیها و نیاز یا وابستگی شدید خانواده به او )،
5- حمایتهای اجتماعی از سوی خانواده یا محل جدید(این حمایتها ممکن است عاطفی، شناختی،رفتاری، مادی ومعنوی باشد)(3)،
6- احساس امنیت،
7- دریافت بازده و نتایج،
8- بازخورد مثبت یا منفی از دیگران،
9- ویژگیهای دوران رشد(کودکان و سالمندان وابسته ترند)،
10- تفاوتهای فردی( برخی مانند افراد « سخت رو » خود به استقبال چالشهای زندگی میروند)،
11- تناسب مبدء و مقصد(از نظر زبان، گویش، رسومات، سنت و تمدن و...)،
12- پیش آگاهی( نسبت به شرایط زندگی جدید و احتمال مبتلا شدن به غم غربت)،
13- هدفمندی در زندگی( داشتن اهدافی شفاف، قابل دسترس، قابل اندازه گیری، متناسب با ذوق ، استعداد و توانایی)،
14- اختیاری یا اجباری بودن سفر(4)،
15- جهان بینی ،مذهب و معنویت،
16- آشنایی یا عدم آشنایی با مهارتهای زندگی ،
17- اختلالات و آسیبهای جسمانی (معلولیت و..)
18- عوامل موقتی و موقعیتی(فقدان نزدیکان، معین نبودن وضع مسکن به ویژه هنگام ورود، معضل مالی ، از دست دادن دوستان جدید (در مقصد)،
19- نگرش منفی یا مثبت افراد محل زندگی جدید( مقصد) به افراد مبدء (5).
(1) سیگار به خاطر نیکوتینش ممکن است ابتدا آرامش دهد اما عادت و خوگیری ما مانند نهنگ گرسنه ای است که هرچه میخورد سیر نمیشود به همین دلیل میبینیم که همه افراد معتاد به سیگار و مواد مخدر به تدریج در مرداب اعتیاد فرو رفته اند. توجه داشته باشیم که سیگار و فراموش کردن مسائل با آرام بخش ، پر خوری ، پر خوابی، عیاشی و.. مشکل را چاق تر و قدرت روان و تن و اقتصاد ما را نحیف و نحیف تر میکند.
(2) غم يار و شوق ديار (مهارتهای رویارویی با غم دوری و غربت، محمدحسین قدیری، مرکز مشاوره موسسة آموزشی وپژوهشی امام خمینی ،1389، ص 25. (در دست چاپ).
(3)Hardiness
(4)مهارت های زندگی ، توانایی های روانی،اجتماعی برای رفتار انطباقی و موثر هستند که افراد را قادر می سازند تا به طور موثرتری با مقتضیات و چالش های زندگی روزمره مقابله کنند. مهارتهای زندگی عبارتند از: خود شناسی، تصمیم گیری، حل مسأله، تفکر انتقادی،مدیریت زمان، مدیریت استرس و مقابلههای سازگارانه، روابط مؤثر، مدیرت خشم، هدفگذاری، و....نک: مهارتهای زندگی نشر هاجر،قم، و مجموعهکتابهای مهارت های زندگی نشر دانژه، تهران.
(5) راه تربیت،مهارت های مقابله با غم غربت،محمدحسین قدیری، ویژه دین وروان سال اول شماره 2و3، ص 157.
شیوههای رویارویی به طور کلی، ما باید در رویارویی با چالشهای زندگی از شیوههای «مسألهمدار» و «هیجانمدار» مدد بگیریم. در رویارویی مسألهمدار ما به جای اجتناب از مشکل به جنگ مشکل می رویم و با تفکر خلاقانه، کمک از تجارب دیگران (مطالعه و مشاوره) دنبال راه حلهای منطقی می گردیم ولی در رویارویی هیجانمدار هیجان بیشتر از شناخت وارد کار میشود، پناه بردن به جایی ساکت و آرام، دعا، گریه، خیالپردازی، بی توجهی به مشکل و انصراف توجه از آن و...از شیوههای هیجان مدار است. این شیوه ها به طور موقتی برای عمل بهتر شناخت و تمرکز بیشتر مفیدند بنابراین در رویارویی با مشکلات باید مراقب باشیم که رویارویی هیجان مدار را محور مبارزه خود قرار ندهیم استفاده مکرر و افراطی از آنها سبب بی پاسخ ماندن مشکل و تحریف واقعیت میشود(6).
از منظری دیگر میتوان شیوههای رویاریی با غمغربت به شیوههای «شناختی»، «رفتاری»، و «عاطفی» تقسیم کرد. برخی از راههای مقابله با غم غربت به طور ضمنی در بحث علل نوسان غمغربت گذشت. با توجه به نکات یادشده، اکنون به طور اختصار به بیان شیوههای رویارویی با غم غربت میپردازیم.
راهکارهای مقابله با غم غربت
1.پذیرش اصل مشکل(وجود غم فراق):بخش اعظم خاطرات شما و آن چه مىتوانيد بدان تكيه كنيد، در خانه قبلیتان است؛ غم غربت، پاسخ طبيعى به اين احساس فقدان است.با خواهر و برادر بزرگتان يا هر كسى كه از خانه دور است، در اين باره صحبت كنيد. قدرت زيادى لازم است تا اين واقعيت را بپذيريد كه چيزى شما را رنج می دهد و بايد با آن رو به رو شويد. به یاد داشته باشید که فراموش کردن و سرکوب این احساس ممکن است به طور موقت شما را آرام کند امّا روزی مانند آتش فشانی که مدتی بوده فوران میکند. شاید بتوان گفت مهمترین گام در رویارویی با غم غربت یا هر مشکل دیگر مسئله پذیرش آن است تا احساس نکنیم و نپذیریم که سگ مشکل به ما حمله کرده است هرگز فرار نخواهیم کرد و به جای امنی پناه نخواهیم برد. هرچه پذیرش را به تأخیر بیندازیم به همان میزان از رضایت از زندگی و شادکامی ما کاسته خواهد شد چون مشکل در ضمیر ناخودآگاه ما بیکار ننشسته و اعصاب ما را مرتب تحریک میکند به همین دلیل است که خواب و خوراک ما نامنظم میشود و دچارخستگی عضلانی میشویم.
2. توکل برخدا: براساس بررسی آموزههای اسلامی، مطالعهزندگی اولیاء خدا و مشاهده حالات عالمان ربّانی،«اعتقاد به تقدیرات الاهی» و «رضایت به تدبیرات خداوندی»، «شکر نعمتهای الاهی» و «صبر در برابر ناملایمتهای زندگی»، قویترین آرامبخشهایی هستند که نقش تسکین دهندهشان قابل وصف نیست. امروزه روان شناسان دین و متخصصان سلامت روان ، به آثار اعجاب انگیز این مسکّنهای قوی توجه ویژه دارند. میگویند افرادی که همه زندگی را از خدا میدانند ،چرخه روزگار را به سمت خدا در حرکت میبینند و رویدادهای عالم را در درجه اول به خدا نسبت میدهند و او را قادر مطلق میدانند از نظر روانی آرامش زیادتری دارند. چرا که این جهان بینی به رنجها و سختیهایی چون فراق،فقر، درد، کار، عشق و مرگ معنا میدهد .(7)
هرچه رود برسرم چون تو پسندی رواست
بنده چه دعوی کند؟حکم،خداوند راست(8)
حرکت در مسیر مسئولیت، تکلیف و هدف به اجزای زندگی انسجام و وحدت میبخشد. حضرت امام خمینی(ره)، که سراسر زندگیایشان الگویی روشن و مطمئن برایمان است، هنگام تبعید به عراق در پاسخ به مشاور رئیس جمهور وقت که به او گفته بود این جا راحت باشید، گفت:«سرزمین اسلام متعلّق به عموم مسلمانان است و من احساس غربت نمیکنم» وی در جایی دیگر فرمود:«من هر کجا بروم و فرشم را پهن کنم منزلم است» (9). ایشان در سال 1312شمسی، در سفر حج که از همسر و فرزندانشان دور شده بودند با شکیبایی، خویشتن داری هیجانی، زیبا بینی و توکل چنین مینویسند:
«تصدقت شوم، الهي قربانت بروم، در اين مدت كه مبتلاي به جدايي از آن نور چشم عزيز و قوت قلبم گرديدم،متذكر شما هستم و صورت زيبايت در آيينه قلبم منقوش است .عزيزم، اميدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ كند. حال من با هر شدتي باشد ميگذرد؛ ولي به حمدالله تاكنون هرچه پيش آمد،خوش بوده و الان در شهر زيباي بيروت هستم» (10)
نکته: همان قدر که در غربت باید مراقب خود باشیم تا آسیب نبینم باید تلاش کنیم که به افرادی که ما از آنها دور شده ایم قدرت تحمل و شکیبایی بدهیم این نکتة در نامه درس آموز حضرت امام(ره) محسوس است.
تمرین: برای افزایش توکل خود با کارشناسان دینی مشورت کنید و از آنها بخواهید تا برای مطالعه بیشتر به شما کتاب و سی دی به شما معرفی کنند.و آیة( الیسَ اللهُ بکافٍ عبدهُ ) (11)آیا خدا برای بندهی خود کافی نیست؟را در اتاقتان بنویسید و زیاد تکرار کنید.
(6) رویارویی با چالش های زندگی و فن آوری،کریس ال، کلنیک،ترجمه علی محمد گودرزی،چاپ اول ،موسسه ی خدماتی فرهنگی رسا،تهران،1382،ص 20.
(7) توکل به خدا راهی به سوی حرمت خود،محمد صادق شجاعی،چاپ دوم، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، قم، 1387،ص 30-49.
(8)گلستان سعدی، نرمافزار درج3.
(9) راه تربیت،مهارت های مقابله با غم غربت،محمدحسین قدیری، ویژه دین وروان سال اول شماره 2و3، ص 157.
(10) http://www.askquran.ir
(11) زمر /36.
3- شکیبا باشید: بیتابی مانند سرسره یا سورتمه است تا وقتی که خودمان را در ابتدا سفت و محکم گرفته ایم یا در سراشیبی قرار نداده ایم، سر نمیخوریم ولی همین که کمی خود را شل بگیریم و دست ها را برداریم ، سر می خوریم و در سراشیبی قرار میگیریم و بعد از آن لحظه به لحظه سرعت مان بیشتر و بیشتر می شود. در بی تابی هم همین طور است اگر تحمل را از دست بدهیم هر لحظه بی صبرتر و کم ظرفیت تر می شویم.
پیامبر اسلام(ص)میفرماید:کسی که بی تابی براو چیره شود، آسودگی از او رخت بربندد. من استولی علیه الضجر رحلتْ عنه الراحة(12) .
امام صادق(علیه السلام) میفرماید:کسی که در سختی ها خود را به «صبر» مجهز نکند ناتوان و عاجز است . (13)
براى سازگارى با شرايط جديد و كم شدن غم غربت، به خود فرصت داده، شكيبا باشيد و انتظار نداشته باشيد كه در همه حال، احساس راحتى و خشنودى كنيد. هر تعبيرى، ما را با فراز و نشيب هايى روبه رو مىكند؛ مهم، نحوه روبه رو شدن با اين وضعيت است. ممكن است احساس تنهايى كرده، در مورد دوستيابى نگران باشيد؛ اما بايد بدانيد كه در خوابگاه، همه همين وضعيت را دارید. اگر فكر مىكنيد به اندازه كافى در روابط اجتماعى مهارت نداشته، به اصطلاح، خجالتى هستيد، سعى كنيد در فعاليتهاى گروهى و اجتماعى شركت كنيد و با کمک مطالعه و مشاوره آن را درمان کنید و تا از زندگی لذت بیشتری ببرید.
مهارتصبرآموزی «صبر»به معنی انبارکردن دردها و غصه در دل و بیرون نریختن و بروز ندادن مشکلات نیست. انسان صبور در برابر ضربههای حوادث مقاومت میورزد و برای کاهش فشار روانی حاصل از آن مهارت و هنر دارد. مهارت یک شبه به دست نمیآید مهارت را باید با «تکرار» و «دقت و هشیاری» قبل از فرو رفتن در مشکل کسب کرد. این فرد به موقع حوادث را خرد میکند و راه مقابله صحیح و منطقی با آنها را میداند(14) .
عمدهترین راههای شناختی، عاطفی و رفتاری برای افزایش قدرت صبوری معرفی کرده عبارت است از:
1- بپذیریم که بردباری ورزیدن به خودی خود نوعی«مقابله راهبردی» در موقعیت ناخوشایند است. 2- نگاه واقع بینانه به سختیها و زندگی (شیرینی و تلخی ، سختیهایش همه گیر ) 3- در زندگی دنیایی، سختیها متنوع و همه گیرند، 4- امید به گشایش، 5- تفسیر مناسب و واقع بینانه حوادث( تفسیر نامتناسب مشکلات بیشتر از خود مشکلات ما را آشفته میکنند)، 6- تقویت جهانبینیتوحیدی و اسناد امور به خدا، 7- معنادهی به سختیها(آزمایش الاهی مایه پاک شدن گناهان، سبب ترفیع درجه) ، 8- مثبت نگری (توجه به نعمتهای موجود، یاد آوری پاداش و اجر تحمل، تمرکز به خوشایندی آینده، یاد آوری تجربههای مثبت گذشته)، 9- خدای حکیم و مهربان، صبر و قدرت سازگاری را قبل از بلا میدهد، 10- تکیه به قدرت بی پایان الاهی، 11- کمک از روزه و نماز، 12- یاد آوری سختیهای بزرگ تر، 13- تأکید بر زمان حال و تأسف نخوردن بر گذشته، 14- تأکید بر نبودن نه بر نرسیدن به خواسته( آن چه به دست نیاوردیم مانند چیزیهایی است که داشتیم و از دست داده ایم)، 15- تأکید بر نداشته نه امر از دست رفته( آن چه را که از دست داده ام مانند خیلی چیزهای دیگر است که ندارم و الان هم برایشان ناراحت نیستم در این جا وضعیت ناراحت کننده حال را با حالتی مقایسه میکنیم که ناراحت کننده نیست) .(15) 16- وانمود کردن و تظاهر به صبور بودن، 17- همانند سازی با افراد صبور و نگاه الگویی به آنها، 18- همنشینی با افراد صبور و گریز از افراد سست و نا شکیبا و تمرکز بر ضررهایی که آنها به خاطر ناشکیبایی متحمل میشوند، 19- مطالعه شرح حال افراد صبور به ویژه امامان معصوم(ع) و عالمان دین مانند امام خمینی(ره) 20- دعوت همدیگر به شکیبایی و صبر. 21- برای رسیدن به خواسته خود دعا کنید، 22- برای رفع مشکل و افزایش صبر تان به ائمه-ع- متوسل شوید، 23- از ورزش کمک بگیرید، 24- از مزاح و شوخ طبعی کمک بگیرید. 25- از سرگرمیهایی مانند ماهی گیر که در آن صبر و حوصله مهم است مدد بگیرید، 26- فهرست کردن ضررها و نتایج منفی فردی و اجتماعی که در گذشته با ناشکیبایی کسب کرده ایم، 27- انتخاب اهداف واقع بینانه، شفاف، قابل دسترس و قابل اندازه گیری که متناسب با استعداد و توانایی ماست . (16)
(12) الخصال،ج 1، ص 230،ح 72، نرم افزار جامع الاحادیث ، مرکز تحقیقات کامپیوتری نور.
(13)و قد عجز من لم یعد لکل بلاء صبراً .... ،پندهای امام صادق(ع) به ره جویان صادق، محمدتقی مصباح ، نشر موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ،1384،ص 163.
(14) رضایت از زندگی،عباس پسندیده، ناشر: دار الحدیث ، 1387،ص 232.
(15) همان ، ص، 350- 235.
(16) د ر حدیثی از امام صادق-ع- آ مده ما ضعف بدن عما قویت علیه النیه : اگر نیت و اراده قوی باشد بدن ضعف نشان نمی دهد.(من لایحضره الفقیه 4/400/5859 نرم افزار جامع الاحادیث ، مرکز تحقیقات کامپیوتری نور.). نیز نک: بهشت اخلاق، مهدی نیلی پور، ناشر: موسسه تحقیقاتی حضرت ولي عصر( عج)
امام على عليه السلام : خدايا! تو با دوستان خود انيس ترينى ...
اگر غربت و تنهايى آنان را دلتنگ سازد، ياد تو همدمشان است
و اگر مصيبتها بر آنان فرو ريزد،به همسايه شدن
با تو پناه مى برند .(1)
مشتاقي و مهجوري(3)
( رویارویی عاقلانه با غم غربت)
در قسمت دوم بحث راههای مقابل با غم غربت را شروع کردیم حال ادامه بحث را پی میگیریم:
4- فرار از نگرشهای کاریکاتوری: تصور کنید شما تا به حال آینه محدب، یا مقعر و یا شیشه دودی ندیدهاید، چه طور به اطرافیان و زندگی خود با آنها نگاه میکردید؟ آیا ارزیابی شما تحریف و مختل نمیشد. هیجانهای منفی مانند اضطراب جدایی و فراق از وابستگان و «تعارض»های کلامی و ذهنی و پنهان درباره ماندن یا بازگشت به وطن و پرش بیوقفه تمرکز و پرواز دائم «پرنده خیال» به خانواده و دیار قبلی میتوانند، مانند آینه محدب، مقعر و شیشه دودی، برداشت، نگرش، شناخت و احساس ما را تحریف کند. کسی که با قدرت تحریف اینها آشنا است فریب نخواهد خورد. بله آگاهی به ما قدرت میدهد چه خوب گفته سعدی شیرین سخن:
توانا بود هرکه دانا بود
هرچه وابستگی روانی شدید تر باشد به همان میزان تحریفْ افراطیتر و زیادتر خواهد شد به همین دلیل ممکن است در این مواقع دچار «برداشت و نگرشهای کاریکاتوری»،«خطاهای شناختی» و «تحریفهای مکانیزمهای دفاعی »(2) شویم. آگاهی به این مطلب ما را قادر میسازد تا مانع فریب خود شویم و با هشیار جلوی ضرر را بگیریم و در برابر بی توجهی به این نکات میتواند مانع موفقیت فردی و ارتباطی ما شود و سبب کاهش سلامت روان و جسم ما شود.
در ادامه به نمونههایی از این تحریفها اشاره میکنیم:
برخی از برداشتهای کاریکاتوری(خطاهای شناختی که ممکن است در غربت برای ما رخ دهد) در ادامه آمده است اگرچه برای اختصار، شفاف و عینی شدن در هر خطا به یک نمونه و مصداق اکتفا شده ولی میتوانیم خود با توجه به عنوان و نمونه ، نمونههای زیادی برای هر خطا استخراج کنیم. برخی از این خطاها که در زندگی ما به وفور یافت میشوند و سبب تشویش و افسردگی و افت درجه شادمانی (3)ما میشوند عبارتند از:
- تعمیم مبالغه آمیز: اگر کسی در شهر جدید با ما تندی و پرخاشگری کند ما آمادگی داریم که بگوییم: این جا مثل جنگله و«همه»این جا وحشیاند. تعميم بيش از حد، چهره اى وارونه از شهر و ساكنان آن می سازد. استفاده از كلماتى مانند «هميشه» و «هرگز» در جملات، مشكلات را چند برابر می كند؛ مثل «مردم اين شهر، همه گستاخ و بی ادبند» يا «مردم اين شهر، هرگز براى كمك به كسى توقف نمی كنند». واقعيت اين است كه انسانها در شهرهاى مختلف، برخى اهل كمك كردن و احتمالاً برخى بى ادب و گستاخند.
- خود سرزنشی: اگر با منزل تماس بگیریم و بشنویم که مادرمان به دلیلی در بیمارستان بستری شده است به احتمال زیاد ممکن است گرفتار احساس گناه شویم و خود را برای چیزی که به ما مربوط نیست سرزنش کنیم.
- تفکرهمه یا هیچ:اگر در محل جدید در کارمان شکستی بخوریم ممکن است دچار خطای شناختی همه یا هیچ شویم. و مثلاً بگوییم چون نمره خوبی نگرفتم پس من در این کار یا رشته هیچ استعدادی ندارم.
- استدلال احساسی: چون من ابتدای ورود به این شهر احساس خوبی نداشتم پس معلوم میشه اینجا و افرادش برای من جذابیتی نخواهند داشت. چون دلم برای مامانم تنگ شده ،حتماً براش اتفاق بدی افتاده یا میافتد.
- باید و نبایدها: انتظار داریم همه امور بر وفق مرادمان باشد. علی انتظار داشته به محض ورود به شهر جدید مسئله خوابگاهش حل شود اما این اتفاق نیفتاد او با جملات ذهنی و کلامی میگوید: باید مسئله خوابگاه همان اول حل میشد.من باید امروز خوابگاه بگیرم . گرفتن خوابگاه او یکی دوهفته به تأخیر افتاد و او پیوسته خود را سرزنش میکرد.گاهی دلسرد میشد و زمانی خشمگین.
- برچسب زدن: این خطا نوعی از تفکر افراطی همه یا هیچ است. اینجا فرد پیوسته برچسب بی عرضگی، شکست، بازنده بودن، و..بر خود میزنم او پیوسته آیه یاس میخواند و مانند آن آدم کوچولو در ماجراهای گالیور به شکل آشکار و ناخودآگاه مرتب میگوید: من میدونم،ما موفق نمیشیم.
(1) نهج البلاغة: الخطبة٢٢٧. نرم افزار جامع الاحادیث ، مرکز تحقیقات کامپیوتری نور.
(2) ابزارهایی است که روان برای کاهش فشار روانی و اضطراب و اثر منفی تعارضها به شکل ناهشیار به کار میگیرد.
(3)نک زندگی شادمانه، آلبرت الیس، ترجمه مهرداد فیروزبخت ، نشر مؤسسه خدماتی رسا،ص 45- 70. ادامه دارد...
5- آشنایی با فریبهای مکانیزمهای دفاعی: مکانیزمهای دفاعی(4) موهبت الاهی و فرایندی است که روان ما برای مقابله با استرس به شکل خودکار و ناهشیار به کار میگیرد و به سلامت ما کمک میکند ولی استفاده افراطی از آنها سبب «تحریف واقعیت» میشود. برخی از آنها عبارتند از: انکار(عدم پذیرش مشکل)، والایش( فشار روانی را در قالب وجهه مردم پسند پیاده کردن)، گوشهگیری، خیالپردازی، شوخ طبعی، ناچیز شماری مشکل(5) ،و...دراین جا مکانیزمی مهم را در قالب مثال بیان میکنیم:
- جابهجایی (6): تخليه احساسات فروخورده بر سر افراد یا اشیاء بي خطر تر مانند افراد زير دست ، تحت فرمان، وابسته و يا ضعيف تر از خود. خانمی كه از سوي همسرش که او را به شهر دور برده بی مهری میبیند و از سوی او طرد عاطفی میشود. در بیرون یا ذهنش با ديگري رابطه عاطفی بر قرار ميکند. چون دختران و خانمها عاطفیترند پیوسته نیاز دارند از سوی شوهر یا والدین مورد توجه بیشتری قرار بگیرند. آنها نیاز به همدلی، رابطه کلامی و عاطفی زیادتری در غربت دارند و سکوت مردانشان آنها را به هم میزند. نگفتن رازها و درد و دلها در کل آسیب زا است ولی قدرت تخریبی آن در زنان بیشتر است. یکی از دلایل مهمی که رغبت زنان را به مشاوره بیشتر مردان میکند،وابسته بودن، جزیینگری، عاطفی بودن و کلامی بودن آنهاست. و بسیاری مردان به دلیل استقلال طلبی، حس سرپرستی، کلینگری،رقابت، و غلبه منطق بر احساس کمتر مشاوره را قبول میکنند. آنها کمتر از زنان متوجه تغییر حالات و هیجانهای منفی یا مثبت افراد خانواده میشوند. بسیاری از آنها در جایی که تخصص ندارند خود را عقل کل میدانند. بینیاز دانستن خود از مشورت میتوانند ضربه سنگینی به او و اعضاء خانواده بزند. مردان اغلب، با سکوت به حل مسائل خود میاندیشند ولی زنان در واقع با گفت و گو به دنبال حل مسائل خود هستند.
گر دلی دمساز با خود داشتمی
ای بسی ناگفتنیها گفتمی (7)
دونکته تربیتی
1- مهمترین شکایت خانمها در مشاورهها این است: شوهران ما ابراز عشق و علاقه نمیکنند می گویند مهر و عشق را از کارها و رفتارم بخوانید. ما را با اسم خود مان صدا نمیزنند و این موضوع ما را رنج میدهد. از همين رو پيامبر عظيم الشأن اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرموده است: کسي که به همسرش بگويد: تو را دوست دارم، اين جمله هرگز از دل او خارج نخواهد شد .(8)
2- اگرچه ازدواج در شرایط طبیعی قدرت آرامشگری بالایی دارد و انسان را از چاه سیاه تنهایی بیرون میکشد ولی کسی که مبتلا به غم غربت و افسردگی است نباید به ازدواج نگاه درمانی داشته باشد. ازدواج در این شرایط مانند این است که بخواهیم لقمهای را که در گلو گیر کرده است را با لقمهای دیگر رد کنیم. افراد اضطرابی و افسرده احتمال زیادی دارد که به دیگران عاشق و وابسته شوند. به کارگیری افراطی مکانیزم های دفاعی های دفاعی سبب میشود که آنها قبل از این که شناختی نسبت به همسرشان داشته باشند، گزینش خود را تمام کردهباشند. بنابراین مشاوره ازدواج برای افرادی که در غربت زندگی میکنند ضرورت بیشتری پیدا میکند.
6 . کشف محیط: با محيط جديد خود آشنا شويد و در اطراف، قدم بزنيد. اگر بدانيد ساختمانها، كلاسها و خدمات در كجا هستند، بهتر می توانيد بر خود مسلط شويد. از ديگران بخواهيد تا شما را در كشف محيط تازه، همراهى كنند.
7. با اعضاى خانواده تان در تماس باشيد: اما تلفنهاى خود را محدود كنيد؛ برايشان درباره فعاليتها و تجربه هاى جديدتان بنويسيد و آنها را متوجه كنيد كه شما هم مايليد از حال و روز آنها مطلع باشيد.
8. در پى فرصتهاى جديد باشيد: همان اندازه كه ديدن مردم، كلاسها، ساختمانها و ديگر بخش هاى محيط جديد، وحشت انگيز به نظر می رسند، در عين حال، فرصت آشنايى با مردمى را پيش می آورند كه بين شما و آنها، زمينه علايق مشترك وجود دارد. در كلاسهايى كه براى شما جالبند، ثبت نام كنيد و به فعاليتهاى مورد علاقه تان سرگرم شويد يا فعاليت تازه اى را امتحان كنيد.
9. فهرست کردن و مرور فواید سفر: فهرستی از فواید مادی و معنوی سفر را با کمک دوستانتان بنویسید و روزانه مرور کنید. برخی فواید آن عبارتند از:
- افراد موفقی چون مولوی، سعدی، امام خمینی، شیخ بهایی و شهیدثانی به دلیل سفرهای زیادشان نگرششان به مسایل زندگی و جامعه «عمیقتر»، «دقیقتر» و «جامعتر» بوده است .(9)
- از قدیم گفته اند سفر سبب پختگی میشود.«بسیار سفر باید تا پخته شود خامی». اگرچه مهاجرت سالهایی محدود، سختی به همراه دارد اما کوله باری از تجربه است برای سالهای طولانی آینده خواهد بود. نگرش تقسیم و توزیع استرس و مشکل بر امتداد زمان به ما آرامش و شکیبایی میدهد.
defense Mechanism(4 (5) جزوه درسی خانم دادستان، رشته روان شناسی بالینی دوره کارشناسی ارشد، درس مصاحبه تشخیصی، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) تهران،1384.و نیز ال نرمان، اصول روان شناسی، محمود ساعتچی(مترجم)، 1ج،چاپ 12، نشر امیر کبیر تهران، 1375، ص 457.
DISPLACEMENT(6
(7) مثنوی معنوی، نرم افزار درج 3.
(8) قول الرجل للمرأة، انی احبک لا یذهب من قلبها ابداً(الکافی،ج5، ص 569)
(9) گفتارهای معنوی، مرتضی مطهری،چاپ 14، نشر صدرا، قم، 1373،ص 290. ادامه دارد...
10 . مقابله با خود گوی های منفی: جملههای ذهنی و کلامی منفی(مقابله با خود گوی های منفی)مانند «تحملش را ندارم»، «کسی من را دوست ندارد»، «موفق نمیشوم» و «نتیجه ندارد» را زياد تكرار نكنيد؛ حتى اگر دردسرها و مشكلات زندگى جديد را دوست نداريد، بیتابی کردن و بدخلقى كردن، پاسخ مناسبى نيست (10).
امام کاظم(ع)میفرماید : مصیبت برای شخص بردبار، یکی است و برای بیتاب، دو تا.المصیبة للصابر واحده و للجازعِ اثنتان(11) . در جدولی که دو ستون دارد در یک ستون خودگوییهای منفی (ذهنی و کلامی) را بنویسید و مقابل آن خودگوییها و جملات مثبت تأکیدی بنویسید و آنها را بلند بخوانید. قدرت صدا و تکرار شما اجازه رشد جملات منفی را میگیرد .(12)
11- فهرست کردن موفقیتها: برای این که اعتماد به نفس و احساس خودکارآمدی(13) تان افزایش یابد فهرستی از موفقیتهای گذشته خود را در دفتر مربوط و مخصوص به شیوههایی رویارویی با غربت زدگی بنویسید و روزی سه بار مرور کنید.
12- تصویر سازی ذهنی: از قوه تخیل خود کمک بگیرید و در تجسم خود غربت را به چالش بکشید موفقیت خود را جشن بگیرید و برای دیگران تعریف کنید چگونه توانستید بر مشکل خود فایق آیید. این تمرین را حداقل سه هفته در برنامهای منظم انجام دهید. براساس تجارب علمی به شما کمک خواهد کرد تا بر اضطراب خود پیروز شوید و روابط شیرینی را با دیگران ایجاد کنید .(14)
نکته: امروزه از تصویرسازی ذهنی در ابعاد مختلف زندگی کمک گرفته میشود یکی از موارد استفاده آن در فوتبال است. فوتبالیستها برای رسیدن به موفقیت همان گونه که در زمین واقعی زیر نظر مربی خود تمرین میکنند درعالم ذهن خود نیز در کلاسهایی زیر نظر روانشناس تصویرسازی را برای بهتر عمل کردن پیوسته تمرین میکنند.
13- شوخ طبعی و مزاح: قدرت درك مزاح و شوخى کردن را در خود ايجاد كنيد. خنده، يكى از عوامل مهمى است كه اضطراب را کاهش می دهد و با برطرف کردن هیجانهای منفی(خشم، غم) مانند برف پاکن ماشین عمل میکند یعنی همان گونه که در هوای برفی ما برای دیدن جلوی خود در ماشین از برف پاکن کمک میگیریم در طوفان هیجانهای منفی هم از شوخ طبعی کمک میگیریم تا فرصتی پیدا کنیم با آرامش با تفکر خلاق و عاقبت نگری و تحلیل سود وزیان با مشکل روبرو شویم. شوخی طبعی و مزاح باید معطوف به خود باشد نه مسخره کردن و نه تحقیر دیگران خود. کتاب فرهنگ جبهه، شوخ طبعی ها(اثر سیدمهدی فهیمی،از نشر سروش) را مطالعه کنید ببینید چگونه انسان میتواند قدرت سازگاری خود را بالا ببرد. چگونه افرادی که دور از زن و بچه خود بودند در بدترین شرایط برای حفظ روحیه خود و همرزمان خود ، شوخی را هم فراموش نمی کردند. و از همانند ساز با آنها ظرفیت خود را افزایش دهید.
تمرین شکلات: دفتری را به یاداشت لطیفه و جوک اختصاص دهید. از سایتها و دوستانتان چیزی بامزه میشنوید بنویسید تا علاوه بر لذت خودتان بتوانید به موقع به عنوان شکلاتی، کام دوستان و همراهان و.. را شیرین و شاد کنید. راستی یادمان نرود که اسلام ما را به شاد کردن دل دیگران توصیه کرده است ولی فراموش نکنیم که اول باید خودمان شادی را در خود تولید کنیم تا بتوانیم مانند خورشید به دیگران بتابیم.
تمرین رد یابی: به اطرافیان خود بادقت نگاه کنید کدام یک جدی و تلخ و کدام یک شوخ طبع اند. کدام یک در برابر تلخی ها ناکامیها شکنندهترند؟ کدام یک در موقع نیاز از حمایت بیشتری برخوردارند شوخ طبعها یا افراد تلخ و در خود فرو رفته ؟شیوه افراد موفق را منش خود قرار دهید و با آنها بجوشید تا همرنگشان در استقامت و..شوید. توجه داشته باشید برای رسیدن به خواسته خود اگر از جدول زمان بندی و حساب و کتاب روزانه کمک بگیرید موفق تر خواهید بود.
لطیفه:
روش مبارزه با خیال منفی؟ لام آخر كلمه «خيال» را پاک می کنیم به جاش را می نویسم و بعد خيار را با نمک گاز می زنیم و میخوریم(15)
14. فعالیتهای سازنده گروهی و جمعی: فعالیتهای سازنده گروهی و جمعی بسیار متنوع اند .مهمترین آنها ورزش و سرگرمی است. در فعاليتها يا باشگاهاى ورزشى شركت كنيد؛ شركت در يك فعاليت يا باشگاه، چندين فايده را می تواند به دنبال داشته باشد. شركت در فعاليتهاى لذتبخش، ذهن ما را از احساس تنهايى دور مىكند. زمینه برون ریزی عاطفی هنگام گفت و گو پیدا می شود . (16)
تمرین1: به همکاران خود که مانند شما در غربت زندگی میکنند توجه کنید اسم آنها را بنویسید کدام یک اهل ورزشند و کدام یک به ورزش اهمیتی نمی دهند؟ کدام شادترند؟
تمرین2: فهرستی از فواید فردی، اجتماعی، ذهنی ، اقتصادی و...ورزش ثبت کنید از دوستانتان نیز کمک بگیرید؟ کمتر کسی است که چیزی از فواید ورزش نشنیده باشد. ما هم دوست داریم ورزش منظمی داشته باشیم اما چرا امروز و فردا میکنیم و چقدر از هوس مان فریب می خوریم حالا نوبت ماست نگذاریم با فردا فردا کردن و تنبلی به ریشمان بخندد همین الان بله همین الان راه او را با برنامه ریزی و ثبت نام در کلاس ورزشی ببندیم. کلاس به ما نظم و همت میدهد. قسمتی از وقتتان را برای بازی با دوستان، همسر و...بگذارید تا سهمی در نشاط آنها داشته باشید.
تمرین3: با کمک دوستان، همکاران خود فهرستی از بازیهای ساده و محلی تهیه کنید و به مناسبت در وقتهای مختلف از آنها استفاده کنید. http://www.sums.ac.ir/(10
(11) تحف العقول،ح ص 414. نرم افزار جامع الاحادیث ، مرکز تحقیقات کامپیوتری نور.
(12) راهنمای گام گام درمان مشکلات روانی بزرگسالان، ارتور ای. جانگسما و ال. مارک ترجمه سیدعلی کیمیایی و همکاران، چاپ اول ، نشر به نشر ، مشهد 1381،ص108.
(13) ینی این که خودتان می توانید از پس مشکلاتتان برآیید و موفق شوید.
(14) هوش هیجانی، ص 45. نیز رک: تصویرسازی ذهنی ،اثر ماکسول مالتس.
(15) سی دی آرامش در قرآن ، معمار منتظرین، نرم افزاری قدس، قم.
(16) http://suaic.susu.org/advice?aid=13
امام على عليه السلام:
هر كه با دانش خلوت كند،
از هيچ خلوتى احساس تنهايى نكند .(1)
مشتاقي و مجهوري(4)
( رویارویی عاقلانه با غم غربت) در قسمت قبل برخی از راههای مقابله با غم غربت بیان شد در اینجا توجه شما را به ادامه بحث جلب میکنیم.
15- شرکت در گروههای خودیاری:در مثل آمده«طبیب کسی است که به سرش آمده باشد».کسی میفهمد شما چه حالی دارید که تجربه مشابه شما را داشته یا دارد. حافظ می گوید:
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هائل
کجا دانند حال ما سبک باران ساحلها
در روان شناسی از گروههایی که یک مشکل دارند و سنخیت و تناسبهای فرهنگی، دینی، ارزشی، تحصیلی، سنی، سلامتی، اقتصادی و... دارند کمک شایانی برای درمان اختلالات و مشلات روانی میگیرند. این شیوه درمانی را گروه درمانی گویند. فردی که در شهر یا کشوری غریب زندگی میکند اگر در تجمعهای آنها که به مناسبتهای مختلفی برپا میشود شرکت کند احساس بهتری خواهد کرد و سبک خواهد شد. افرادی که در غربت زندگی میکنند از جهاتی با هم سنخیت دارند این تناسبها در دانشجویان به ویژه افرادی که در خوابگاه در کنار هم زندگی میکنند بیشتر است. اگر با افراد یا گروه های فعال و با نشاط معاشرت کنید شما هم به «حرکت» در خواهید آمد، گفتوگوی باآنها سبب تخلیة هیجانهای منفی روانتان میشود،و چیزهای زیادی از آنها میآموزید. (2) ونکته مهم :پس با کسی یا کسانی که بانشاطند و مانند خودتان مزه غریب را می چشند ، بجوشید. شعار زیر را همیشه به یاد داشته باشید:
«آب حوض به دلیل راکد بودنش است که بد بو میشود اگر به دریای وسیع و مواج بپیوندد، هرگز بوی تعفن نخواهد گرفت».
16- تماس (تلفنی، نامه و ایمیل ) با خانواده: با اعضاي خانوادهتان درتماس باشيد،اما تلفنهاي خودرا محدود کنيد. برايشان درباره فعاليتها وتجربههاي جديدتان بنويسيد. آنها را متوجه سازيد که شما هم مايليد از حال و روزگار آنها مطلع باشيد . (3)
17- تنظیم قرار سفر:قراري را براي رفتن به خانه تنظيم و مقدمات آن را فراهم کنيد .اين روش از احتمال بازگشت ناگهاني شما به خانه ميکاهد و شما را روي هدفهاي محل اقامت جديدتان متمرکز ميکند.
18 ـ کاري کنيد:منتظر نشويد تا غم غربت خود برطرف شود. مشکلات مدفون شده اغلب بعدها درچهره مشکلاتي مانند :سردرد،خستگي ،بيماري،يا کمبود انگيزه رخ مينمايانند. کار و فعالیت جسمی سبب میشود که از نظر فیزیولوژی سوخت و ساز بدن بهتر انجام شود با کار خواب وخوراک ما تنظیم میشود و ما نسب به خود ما احساس مثبتی خواهیم داشت. قدرت کنترل بر شرایط رشد میکند. و ذهن وروان در راستای اهداف کاری مشغول به فعالیت می کنند و به افکار نگران کننده مجال رویش نمیدهند.
حضرت علی(علیه السلام) می فرمایندالنفسُ انْ لمْ تَشْغَله شَغَلک؛ (4)اگر نفس را مشغول نکنی تو را مشغول میکند.
(1) ميزان الحكمه ، محمدی ری شهری ، دارالحدیث ، قم ،ج 8، صفحه 9 . «مَن خَلا بِالعِلمِ لَم توحِشهُ خَلوَةٌ »
(2) من مانده ام تنهاي تنها(مهارتهای رویارویی با غم غربت)، محمدحسین قدیری، ص 25.
(3) http://ccvillage.buffalo.edu/vpc.html [=B Mitra](4) تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهری،نشر صدرا، قم، 1384، ص414. [=B Mitra]
[="Tahoma"][="Black"]19- حس تداوم: برای سازگار بیشتر با موقعیت جدید، وسایل مأنوس از محل خود بیاورید ودکور و تزیین اتاق خود را مانند گذشته مرتب کنید، عطر محلی استعمال کنید، غذا و شیرینی آن جا را بپزید، در منزل لباس مربوط به بافت فرهنگی خود را به تن خود و کودکتان کنید. پوستر محلی به دیوار نصب کنید. این کارها به شما حس تداوم میبخشد . (5)
20- باورهای دینی: از باورهای دینی برای پیروز شدن بر غم دوری کمک بگیرید. دعا با دو بال عاطفی(تضرع و گریه و درد و دل و...)و شناخت( تصحیح و تعمیق شناخت ها و..) سبب پالایش روانی و دفع سموم روانی و ارتقاء سلامت روان می شوند. تفکر در نشانهها و شگفتی های آفاق و انفس، عریضه نویسی، شرکت در مراسم شادی و عزای ائمه ، توسل به ائمه(ع) و ذکر سبب آرامش روان و مدیریت ذهن و اتصال به منبع قدرت می شود اسلام دینی اجتماعی است و به ما اجازه نمیدهد، «درهرجا که باشیم» حتی برای عبادت و تهجد در لاک خود فرو رویم و همین امر سبب رویارویی با چالش، تسکین، دریافت حمایت (شناختی، عاطفی و...) میشود.
برخی از دستورات«برونگرایانه» دین اجتماعی اسلام عبارتند از:(6) عیادت از مریض، دعوت دیگران به صبر و حق، اطعام، یتیم نوازی، عذر پذیری، ابراز دوستی به رفقاء، نماز جمعه و جماعت، اهتمام به امر همسایه و مسلمانان، پناهدادن به غریب(7) ، کمک به ابن سبیل، انفاق، تشیع جنازه، زیارت عالم، صله رحم، زیارت اماکن مقدس ائمه و وابستگان ایشان و...
21-گفت و گو صمیمانه: گفتوگوهای صمیمانه دوستانه و خانوادگی را دست کم نگیرید این نشستها و تبادل نظرها و گعدهها قدرت پالایش سموم روانی(8) را دفع میکنند. .امام صادق میفرماید: برای هر چیزی، چیز دیگری است که آسایش خود را در آن میجوید و همانا مؤمن، آسودگی خود را در برادر مؤمن خود مییابد؛ همان گونه که پرنده آسودگی خود را در همانند خود مییابد .(9)
22- مدیریت زمان: اسلام سفارش می کند که اوقات شبانه روزمان را برای امرارمعاش، مناجات با حضرت حق، معاشرت با نزدیکان و دوستان خوب، محاسبه نفس، و استفاده از لذتهای حلال (برای کسب انرژی و نشاط برای کار و عبادت و...)تقسیم کنیم (10). توجه به این دستور الاهی سبب شارژ جسمی و روانی، افزایش قدرت سازگاری ما میشود.
23- شیوههای تنشزدایی : امروزه به دلیل توسعه فن آوری و ارتباطات، افزایش گزینههای انتخابی و تردید در تصمیم و... بشر بیش از هر زمانی دچار اضطراب شده است او ، با کشف قوانین ذهن و تن و ارتباط بین آنها موفقیت شیوههای کارآمدی برای رفع تنش و استرس شده است این شیوهها عبارتند از: ریلکسیشن، نرمشهای و حرکات و شیوههای تمرکز و تنفس، یوگا، مدیتیشن و مراقبههای متعالی ، ماساژ، تجسم خلاق و.. با کمک از مشاور و سیدیهای آموزشی و کتاب (11)، مهارت آرام سازی و تنشزدایی خود را افزایش دهید.
24. آشنایی با باورهای سمّي: برخی قضاوتهای اجتماعی و باورهای نادرست در رابطه با غم غربت سبب می شود ما نتوانیم پیشگیری کنیم یا به علاج واقعی بیندیشیم بنابراین شناخت قضاوتها و این باورهای سمَی به ما کمک میکند که برای شان پادزهری بسازیم و پیشاپیش جلوی تخریب آن را بگیریم. این باورها عبارتند از:- فقط سال اول افراد مبتلا می شوند. - تماس با خانواده وضع را به مراتب بدتر می کند.- جوانها به غم غربت مبتلا می شوند (12).- این حالت بر اثر نوعی بیماری، ترس یا شکست عارض شده است.- غربت زدگی تنها به دلیل فاصله اقلیمی( نه جدایی از منابع عشق) است.- غم غربت خود به خود میآید و به مرور زمان بر طرف میشود کافی است زمان بگذرد. حرف زدن درباره آن وضع و حالت را بدتر می کند.- خود درمانی با قرصهای آرام بخش مشکل را ریشه کن میکند. ازدواج سبب حل مشکل میشود، تفریح مانع موفقیتی است که به خاطرش سفر کردهام . (13)
(5)راه تربیت،مهارت های مقابله با غم غربت،محمدحسین قدیری، ویژه دین وروان سال اول شماره 2و3، ص 136.
(6)آداب معاشرت، از دیدگاه معصومین علیهم السلام، موسی دانش، محمدبن حسین حرعاملی، یعسوب عباسی علی کمر، محمدعلی فارابی (مترجم)ناشر: آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی . 1387.-اخلاق معاشرت،پدیدآورنده، جواد محدثی ناشر، بوستان کتاب،قم ، 1384-ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار: آداب معاشرت، محمدباقربن محمدتقی مجلسی، محمدباقر کمره ای (مترجم)، محمد بهشتی (مصحح)ناشر، اسلامیه ، 1384.- معاشرت، حسین انصاریان،ناشر،دار العرفان، 1384.
(7) امام صادق(ع) فرمودند پناه دادن به غریب از جمله کارهایی که سبب پذیرش نماز میشود است.(میزان الحکمة ص 409،ج12).
(8)محمد سبحانی نیا، جوان و آرامش، چاپ 2، بوستان کتاب قم، 1382، ص 102.
(9)الاختصاص، ص30،عده الداعی، ص 187.(نرم افزار جامع الاحادیث مرکز تحقیقات نور، قم.
(10) محمدی ری شهری ،ميزان الحكمه ، نشر دار الحدیث قم،1381،ج 4، صفحه 507 -509.
(11) رک:آرام بخشی به روش ساده جهت کاهش اضطراب، تنش، ترس و خستگی، لورا میچل، ابوالفضل کرمی(مترجم)ناشر: روان سنجی ، 1387، و نیز رک: آرامش بدون دارو نشر به نشر مشهد. http:/www.pserie.psu.edu/student/counseling&hl(12 (13) باورهای سمی و پادزهرهای آن: شناخت 40 مانع مهم و فراگیر در راه رشد و موفقیت فردی، آرنولد لازاروس، کورش طارمی (مترجم)، اشرف رحمانی (مترجم)، ناشر:راشین،1387، ص 45.
ادامه دارد...
- کتاب درمانی: برای پیشگیری و غلبه بر غم غربت کتابهای زیر به شما کمک خواهد کرد:
- خوزه سیلوا، فیلیپ میل، علی اصغر شجاعی آرانی (مترجم)ناشر، نقش و نگار. - از حال بد به حال خوب، شناخت درمانی، دیوید برنز، مهدی قراچه داغی(مترجم)ناشر،پیکان .
- در ستایش ناستوده ها،عبدالعظیم کریمی، ناشر عابد. - مبانی روان شناختی احساس آرامش و تجربهی خوشبختی،غلامعلی افروز، ناشریسطرون. - رضایت از زندگی، عباس پسندیده، ناشردار الحدیث. - زندگی شادمانه، آلبرت الیس – اروینگ بکر، مهرداد فیروز بخت، مؤسسة خدمات فرهنگی رسا، تهران. - دوازدهمین اردوگاه، اصغر زاغیان، مؤسسه ولاء منتظر، قم(تلفن پخش: 0251- 7732369).خاطرات آزادگان در زندان و غربت.
- رویارویی با چالش های زندگی و فن آوری،کریس ال، کلنیک، ترجمه علی محمد گودرزی،چاپ اول ،موسسه ی خدماتی فرهنگی رسا،تهران،1382، ص 20. 26- سی دی درمانی(14): کلکسیونی از نرم افزار و سیدی هایی که سبب سرگرمی، بازیهای هوش و آرامش روان تان است داشته باشید. به یاد داشته باشید برای اعضاء خانواده متناسب با سن و ذوق و نیازشان باشد. برخی از آنها عبارتند از:
تواشیح، سرود ، قرائتهای مجلسی قرآن، سخنرانان مورد علاقه، سیدی کشکولها، داستان، تصاویر طبیعت، فیلم های جذاب و کمدی و فیلمهایی که در شما صبر را تقویت کنند.
(14) الیس از کتاب درمانی و نوار درمانی در روان درمانگری خود کمک میگرفت. نک: زندگی شادمانه اثر الیس.
27- بدتر از شما هم هست:از نظر روانی، وقتی انسان مشکلی دارد، هیجانهای منفی مانع نگاهش به داشتهها شکرگذاری آنها میشود. تصور میکند سخت تر از مشکل او مشکلی در جهان نیست و گاهی فکر میکند که زندگی عادلانه با او برخورد نکرده و از خدا هم شاکی میشود.بله اطراف خود با دقت بیشتری بنگریم خواهیم دید که بسیاری از افراد شرایط شان به مراتب از ما بدتر است. توجه به افرادی که وضع شان مانند ما و بدتر از ما است، احساس بهتری به ما میدهد و از ناسپاسی خود نسبت به خداوند حکیم شرمنده میشویم. سعدی حکایت مردی را بیان میکند که میگوید ناراحت بودم کفش ندارم، یکی را دیدم پا نداشت. به غریب غریبان حضرت امام حسین(ع) و خاندانشان توجه و توسل کنید کسی که در زیارت ناحیة مقدسة امام زمان- عجل الله تعالل فرجه- براو چنین سلام میکند:
«السلام علیک یا غریب الغرباء»
همه امامان معصوم ما به شکلی غریب بوده اند در حدیثی میخوانیم غریب کسی است که در سرزمین کفر باشد. پیامبر – ص- فرمودند اگر مشکلی بر دوش شما سنگینی میکند مصیبت ما را در نظر بیاوریید تا سبک تر شوید.(15)
28. دستورات دینی «شادیزا» و «غم زدا»: برخی توصیههایی شناختی، رفتاری و عاطفی که برای افزایش شادی و دفع و رفع غم در اسلام بیان شده عبارتند از:مداومت برخواندن آیت الکرسی و دعای کسا-، ذکرمدام به ویژه ذکر لا اله الا الله و لاحول ولا قوّه الا بالله العلی العظیم و صلوات-، یادآوری بزرگی مصیبت پیامبر-، صل الله علیه وآله و سلم-، استفاده از رنگهای شاد(سفید، زرد، سبز)در پوشش و دکور منزل، صله رحم(حضوری، تلفنی، نامه، چت، اس ام اس و...)، صدقه دادن، استفاده از عطر و گلاب، انگشتر عقیق، نوشتن مشکلات، عریضه نوشتن به امام زمان(عج)(16) ، تقوا، شکیبایی، یاد مرگ، روزه، نماز، شکر نعمتهای مادی و معنوی، تلاوت قرآن، همنشینی با مؤمنین(17) ،قناعت، رفتن در دل طبیعت و کنار آب، اسب سواری، رعایت نظافت و ازاله موهای زاید بدن، با وضو بودن و...
29- تفسیر نادرست از روایات: برخی افراد به چون تسلط کافی به منابع دینی ندارد تنها به روایاتی توجه دارند که در آنها تنهایی و کناره گیری از مردم مدح شده است. اسلام در لاک خود فرو رفتن، صرف نظر از لذتهای حلال، توجه به حال مؤمنان و رسیدگی به نیازمندان عاطفی و مادی را توصیه کرده و سفارش به نماز جماعت و دعای جمعی و...کرده البته موقع هم در وقت حساب رسی به اعمال ،نماز شب و... خلوت هم دارد.
30- نگرش مثبت به سفر:غربت بهترین فرصت برای تجربه کردن استقلال و احساس ارزشمندی ما است و جایی است که ما را با هیجانهایمان روبرو میکند و زمینه مهارت آموزی برای مدیریت هیجان که یکی از عوامل موفقیت است را فراهم می آورد. چنین فرصتی حقیقی در دیار و وطن خودمان فراهم نمیشد. ما در سفر نسبت به دوستان مان که سفر را تجربه نکرده اند چیزهای تازه تری می آموزیم .(18)
گنج و مار و گل و خار و غم و شادی به همند
(15) عباس پسنديده، رضایت از زندگی،ص 222.
(16) در نامهای به امام زمان (عج) متوسل میشویم و او را شفیع قرار میدهیم تا مشکلات مان را رفع کند بعد نامه را در چاه یا آب روان میاندازیم و یا جایی دفن میکنیم.
(17)مؤمن از کلمه أمن به معنی آرامش است بنابراین مؤمنی کسی است که هم آرامش دارد و هم به اطرافیان آرامش میدهد.
18) http://counselingservice.vassar.edu/docs/Feeling%20Homesick.pdf
31- هجرت مقدس: در هر شغلی باشیم اگر به تن کارمان رنگ الاهی (نیت ) بزنیم کارمان از نظر قیمتی بسار با ارزش میشود. کار و تحصیل اجر جهاد در راه خدا را دارد. حضرت علی(ع) در مناسبتهای مختلف از افرادی که به دلیل اهداف خوبشان هجرت کردند و میزبانانی که آنها را پذیرا شدند تمجید کرده است . (19)
32- شرایط خوب اقتصادی: برای بهبود شرایط اقتصادی خود تلاش مستمر و جدی داشته باشید از اهمالکاری بپرهیزید و در صورت نیاز به توجه به درآمدتان از نزدیکان قرض و حمایت مادی دریافت کنید شرایط اقتصادی خوب میتواند بار غربت را کم کنیم. حضرت علی (عليه السلام) در حکمتهای نهج البلاغه میفرماید: انسان تهی دست در شهر خود هم غریب است. در حدیث دیگر می فرماید كه غريب متمكن در ديار غربت هم احساس غريبي نمي كند و فقير در وطن خود هم فقیر هست. البته قناعت هم در جای خود گنج بی پایان است که سبب افزایش عزت و ارزشمندی ما میشود.
33- تنها نیستی: به یاد داشته باش که بسیاری از افراد که در کنار شما زندگی میکنند همین تجارب را دارند و شما تنها نیستید. بلا وقتی همه گیر شود تحملش آسان میشود؛ البلیةُ اذا عمَّْتْ طابتّ. 34- مشاوره بالینی: همان گونه که از نظر فیزیکی و جسمی، ممکن است زمین بخوریم و پایمان بشکند و بعد از آن لازم باشد مدتی پایمان در گچ باشد و با عصا راه برویم ، از لحاظ روانی نیز ممکن است در شرایطی استخوانها و عضلات روانمان آسیب ببیند به گونهای که بسیاری از امور فردی و ارتباطیمان مختل شود. بنابراین اینجا نیز نیاز به حمایت مشاورهای و عصای تجربه داریم. با مشاوره و آموختن مهارتهای رویارویی با مشکلات بین فردی و درون فردی، «ظرفیت روانی» ما در برابر استرسهای درونی و بیرونی افزایش مییابد. پس اگر در فراق از عزیزانت دچار غم غربت با نشانههایی که بیان کردیم شدهاید منتظر معجزه ننشینید تلفن را بردارید و نوبت مشاوره بگیرید.
35- دارو درمانی: اگر دچار افسردگی هستید و نشانههایی که برای غم غربت گفتیم دو هفته پی در پی در شما بود نیاز به دارو درمانی دارید. از دارو و عوارضش نترسید هر دارویی عوارضی دارد و متخصص با درنظر گرفتن عوارض تشخیص داده که مصرف دارو به نفع شما است. خود درمانی نکنید بدون تجویز پزشک دارو نخورید و بدون نظر وی دارو را کم یا زیاد و یا قطع نکنید. بدانید که داروها برای اثر گذاری نیاز به زمان و مصرف منظم دارند، و دیگر این که پزشک با کمک اطلاعات و توضیحات شما و اطرافیان شما دارو را تجویز و در مراحل بعدی تنظیم میکند .(20)
(19)نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، نشر جمال،1385، حکمت 43، نامه 17 و 24 و خطبه 57 و 189.
(20)برای مطالعه بیشتر رک: از حال بد به حال خوب، شناخت درمانی، دیوید برنز، مهدی قراچه داغی(مترجم)،ناشر: پیکان،1381.
مصرع اول( خانم ها): شامل نكات و هشداريهاي روان شناختي براي زن و دختران نوجوان و جوان است.[=verdana]
ازدواج مدت دار : بنگاه ازدواج موقت 1 - بنگاه ازدواج موقت 2 - زهر و عسل 1 - زهر و عسل 2 - زهر و عسل 3. ازدواج : خواستگاران لیز - خواستگاران جمعی - ریشه ها مهم تر از ریش - سئوالات جنسی در خواستگاری - ظاهر گولت نزنه - فنداسیون زندگی مشترک - کبوتر دعا و گنبد اجابت - مال و جمال - زنان مرد صفت - هم پرواز شوید - مِهر بی مُهر - شب زفاف 1- شب رفاف 2- شب زفاف 3 - شب زفاف 4 - شب زفاف 5 - شب زفاف 6.
دام ها :هرزه گویی تلفنی - از دیو و دد ملولم - اشتباه اول و آخر - اگر را کاشتیم سبز نشد - دنگ امل بودن و حجاب 1 - دنگ امل بودن و حجاب 2 - جیک جیک مستونه - چه زود... - خودشیفتگی مردانه - دام مغالطه - دام و دانه - رمال و دعانویس - زنان دلال - سد ارتباط با نامحرم - سگ شکاری - شکار با ابزار دین و عرفان - شگرد جدید - فضای مجازی.
گوناگون :احساس گناه - اخلاق حرفه ای - از چاله به چاه افتادن - اعتیاد - المیرا - آتش و پنبه - آقا روباهه - جانور شناسی - خدا، روانشناس عالم - راه خوشبختی - روز مبادا - ریاضیات ناموسی - زن نعمت است یا نقمت - ستم جنسی و جنسیتی زنان - شل نیای که...- فانوس - کار در محیط مشترک - لاک غیرت. زندگی زناشوئی: احساس ارزشمندی - ارتباط با مادر شوهر - اعتیاد شوهر - ایزوگام عاطفی کنید - ته نامردی - دادگاه خانواده - خیانت1 - خیانت 2 - خیانت 3 - دق و دلی - رابطه زناشویی - زلزله روابط - شغل شوهر - عروس و مادر شوهر - عروسک شوهر.مشکلات زنان بیوه:ادعای علاقه - ازدواج مجدد - امید و تلاش - تنهایی نفس گیر - خواستگار متدین - شناخت خواستگار- کمک از واسطه نه پیک - وعده سرخرمن.
امام علی (ع): چه بسا لحظاتی شهوترانی که اندوه طولانی به بار می آورد.
مصرع دوم(آقايان): شامل نكات و هشداريهاي روان شناختي براي مردان و پسران نوجوان و جوان است.
[=verdana] ازدواج : ازدواج با دختر با سن بالاتر، ازدواج مدت دار زهر و عسل، انگیزه غلط در ازدواج، برا خودش مردیه،تک پسر، حفظ دین، مرغ پر شکسته(ازدواج با زنان بیوه)، همتراز بودن در دینداری یا لاقیدی. خانواده :آراستگی مرد، اطلاعات غلط، افراط در غیرت، اقتدار مرد، اقتدارت را حفظ کن، ایام ماهانه، باران بهاری، پیری و معرکه گیری، پیکر خانواده،جلوه نمایی زن، جنگ جهانی مادر شوهر، حرمت خود و رابطه، حق وِتوی مردان، خساست مردان، خودت را شارژ کن، خیانت های آشکار و پنهان، خیانت به همسر، دست انداز زندگی.قبل از ازدواج:ترک خودارضایی، شوکران دوستی، عقب نمایی، گربه غریزه و موش های ماهواره، من زن می خواهم، من زن نمی خواهم، هوس رانی بلای زندگیگناه : رابطه نامشروع، شیطان گولش زد،قارچ های سمی، گریز از خود، مرد باشیم، نیرنگ های زنان
پیامبر گرامی اسلام (ص): از هوس بپرهیزید که هوس انسان را کر و کور می کند.
بیت کامل (زن و شوهر): شامل نكات و هشداريهاي روان شناختي براي زن و دختران نوجوان و جوان است.[=verdana]
[=verdana] ارتباط زن و شوهر : 7 باور غلط در مورد روانشناسان - حقوق من و حقوق تو - خانواده های درهم - داستان آمدن مریخی و ونوسی به زمین - دوری و دوستی - دید و بازدید - رابطه حسنه - رابطه زناشویی - شیوه های حل مشکلات زناشویی- کس نخارد پشت من جز...- کشتی خانواده1- کشتی خانواده2(شبهه زدایی)- مخفی کاری و شکنجه روحی- مدیریت رابطه زناشویی- مشکلات جنسی- نقدها و قندها- هماهنگی والدین. تربیت فرزند : بازی بچه ها - تجاوز جنسی به کودک - تربیت عوامانه در برابر عالمانه - تک فرزندی - تمیزی افراطی - جشن بلوغ - حالا زوده - خیانت در تربیت - دست اندازهای تربیت نوجوان- کلاس جبرانی- مرغ همسایه- معلولیت فرزند- مهارت خودکنترلی کودک1- مهارت خودکنترلی کودک2- مهارت خودکنترلی کودک3- مهارت خودکنترلی کودک4- مهمان کوچولو- مهمان ناخواسته.قبل و حین ازدواج:اردوی تمام عمر - آنفلوانزای خوکی - بهار با یک گل؟ - توطئه های موذیانه و بکارت - داستان من و حرامزادگی - دوران عقد و کتاب زندگی - رابطه در دوران عقد آری یا نه؟- سخنی از آیت الله مکارم درباره ازدواج موقت - عشق بیمارگونه- گناه اشتراکی- مقام معظم رهبری و ازدواج جوانان- همسر گزینی موفق.
آیین بهتر زیستن:ردپای شیطان - ابعاد رشد - استخاره و تصمیم گیری - اگه اُملی اینه، ما اُمُلیم - بازار دعا - برایم بمان - بی خیال شک و وسواس - تعارض گناه با وجدان - تعلیل گناه به بیماری- خدمات نقدی دین- خر برفت و خر برفت- دشمن و جنسیت- دود تو چشم خود- دیدن فیلم های پورنوگرافی- سوال های ششگانه بشر- مشاوران قلابی- مشتاقی و مهجوری1و2- مشتاقی و مهجوری 2و3.
امام علی علیه السلام : عاقل ترین مردم کسی است که به عیب های خویش بینا و از عیوب دیگران، نابینا باشد.
هيچ پشتيبانى نيكوتر از مشورت و رايزنى نيست»(1)
بازار دعا
«الغریق یتشبث بکل حشیش» آدمی که دارد غرق میشود برای نجات خودش به هر خس و خاشاکی چنگ میزند تا نجات یابد. انسان به طور غریزی «راحت طلب»است دوست دارد بدون ریختن عرق جبین و کدّ یمین به نون و نوا و موفقیتی برسد. کودک که بود تمایل داشت با یک عصای جادویی و اجی مجی به خواسته ها و آرزوهایش برسد و الان همان میل را با روشی جدید میخواهد ارضا کند به همین دلیل اگر هشیار نباشد به بیراهه میرود و میبرندش.
فرهنگ دعا
دعا آداب خاص خودش را دارد برخی به نام حل کردن مشکلات مردم برای به نون رسیدن دکان دعانویسی باز کرده اند. در عصر جدید که مشکلات تنوع تازه ای پیدا کرده است و اقوام کاری به هم ندارند و...مردم برای یافتن راهحل دنبال میانبر میگردند و کم نیستند رمالانی که گرگ صفت خون مردم را در شیشه هوس و طمع خود می کنند.برای حل مشکلات اگر چاره دارد باید از تفکر ، مشورت و تلاش، توسل و دعا کمک گرفت و اگر مشکل راه حلی ندارد باید از شیوه هایی روان شناختی و دینی سازگاری خود را افزایش داد و ضررها را کنترل کرد.
نکته: برای دعا از عالم دین کمک بگیرید نه از افرادی که نه سواد معمولی دارند نه سواد دینی. همچنین خود می توانیم از دعاهای مفاتیح و صحیفه سجادیه کمک بگیریم.
اضطراب و کتب ختوم اذکار
یکی از علما می گفت مدتی بود اضطراب داشتم داستان را به علامه حسن زاده گفتم فرمودند برخی از کتاب های ختوم و اذکار و دعا در منزل شما وجود دارد که ضعیف هستند و مسندمعتبری ندارد اضطراب شما ناشی از آن ها.
آداب خودساخته
برخی از افراد دعا نویس آداب خود ساخته ای برای نوشتن دعا دارند مثلا نوشتن دعا بر بدن مراجعه کننده . این کار بر اساس جهل و یا هوس است. به دلیل رعایت نکردن این توصیهها به برخی هم تجاوز به عنف هم شده است.
جدا شد يكي چشمه از كوهسار*** به ره گشت ناگه به سنگي دچار
به نرمي چنين گفت با سنگ سخت*** كرم كرده راهي ده اي نيكبخت
گران سنگ تيره دل سخت سر*** زدش سيلي و گفت : دور اي پسر !
نجنبيدم از سيل زورآزماي ***كه اي تو كه پيش تو جنبم ز جاي !
نشد چشمه از پاسخ سنگ ، سرد*** به كندن در استاد و ابرام كرد
بسي كند و كاويد و كوشش نمود*** كز آن سنگ خارا رهي بر گشود
ز كوشش به هر چيز خواهي رسيد*** به هر چيز خواهي كماهي رسيد
برو كارگر باش و اميدوار ***كه از ياس جز مرگ نايد به بار
گرت پايداري است در كارها*** شود سهل پيش تو دشوارها
شعار این هشدار
دعای بدون عمل مانند کمان بدون زه است.
(1). از پیامبر – ص- گزیده تحف العقول، ،ص 21
[="Tahoma"][="Black"]آیین بهتر زیستن
دود گر بالا نشست کسر شأن شعله نیست
جای چشم ، ابرو نگیرد گرچه این بالاتر است
برایم بمان
این هشدار را به دلیل بافت زندگی اجتماعی امروزی که کارها و مشاغل و محل تحصیل زن و مرد مخلوط شدهاند، باید جدی بگیریم. تداوم زندگی زن و شوهری به مرد و زن در کنار هم است این دو جنس مخالف نیمه گمشده یک پازل هستند که با هم زندگی زناشویی را کامل میکنند. همان مقدار که مرد در حفظ زن از گناه و تکمیل دینش اثر بخش است، زن هم. مرد به زن با تمام ویژگیهای زیستی ، فیزیولوژیکی و روان شناختی زنانه اش نیاز دارد و زن هم به مرد با تمام خصلت های زیستی، فیزیولوژیکی و روان شناختیاش نیاز دارد.
هر چه زن از صفاتش به سمت مردانگی سیر کند و یا مرد از خصائصش به سمت زنانگی سیر کند، سبب تزلزل نهاد خانواده میشود. در واقع مانند این است که در ساختمان خانواده از مصالح مستعمل استفاده کنیم به عنوان مثال گچ به گونه ای است که اگر پِت خودش را به دلیلی از دست بدهد دیگر قدرت چسبندگی و خاصیتش را از دست می دهد و استفاده در ساختمان سبب هدر رفتن وقت هزینه و سستی بنا و نازیبایی می شود.برخی از مشاغل، ورزشها، دوستیها و اخلاقها سبب میشود که مردان و زنان از صفات جنسیتی خود فاصله بگیرند؛ به عنوان نمونه مردی که با زنان زیادی همکار است. اگر هشیار نباشد، زندگی زناشوییاش در خطر است. دختری که در خانوادهای زندگی میکند که جنس ذکور غلبه دارد به احتمال زیاد برای شوهرش رفیق خواهد تا همسر. کم نیستند زنان و مردانی که به جدایی یا خلاف کشیده شده اند به دلیل این که همسرانشان از جنسیت خود با اراده یا بدون آگاهی به دلیل سبک زندگی فاصله گرفته اند.
نکته روانشناختی
توصیههای دینی در رابطه به روابط دوجنس مذکر و مؤنث (کوچک و بزرگ، فامیل و غیره و..) مانع بسیاری از اختلات روانی میشود. به عنوان نمونه وقتی مادری برای پسرش تربیت دخترانه دارد احتمال دارد او را به اختلال جنسی ترنس سکچوال گرفتار کند. در این اختلال فرد هویت جنسی خودش را نمیشناسد با جنسیت خودش قهر است و میخواهد به جنس دیگر تغییر جنسیت دهد. در موارد شدید این افراد به پزشک اصرار میکند و هورمون جنس دیگر را مصرف می کند تا صفات آن جنس را کسب کند و. حتی اقدام به خودکشی میکند. توجه به این نکات است که به ما میفهماند که دین نسیه برای آخرت نیست دین، آیین بهتر زیستن است.
پرواز زیباست و لذت بخش اما آنچه به پرواز شرافت میدهد، هدف و دلیل پرواز است .
لا اعتبار بعلم الوسواسی فی الطهاره و النجاسه؛
یقین و قطع فرد وسواسی در طهارت و پاکی
معتبر نیست چه رسد به شک و گمان او.
(زندگی آسان در سایه اصول فقه)
خدا هم خواسته زندگی دینی را برای ما آسان بگیرد و نخواسته برای ما سخت بگیرد؛یرید ُاللهُ بکم الیُسر و لا یریدُ بکم العُسر (1). ما گاهی هزار چراغ داریم و باز بیراهه میرویم و عاقبت سرمان به سنگ میخورد و به مرداب وسواس میافتیم. در اصول فقه چند اصل داریم که در آنها بشارت به زندگی آسان موج میدهد، توجه به این اصول در پیشگیری (دفع) و درمان(رفع) وسواس اثر بسیار زیادی دارد. برخی این اصول عبارتند از:
1- اصاله الطهارت:هر گاه در نجاست یا طهارت امری تردید کردیم ،با اجرای اصل طهارت حکم به طهارت و پاکی می کنیم. وارد منزل فردی شده ایم که چند کودک دارد شک می کنیم که آیا بچه های او روی فرش یا مبلمان منزل ادرار کرده اند و آن جا را نجس کرده اند یا نه بنا را بر پاکی می گذاریم .(2)
2- اصاله الحلّیه و اصاله الاباحه: در «شک بین حلال و حرام» بنا را بر حلال می گذاریم مگر دلیل شرعی آن را حرام بداند.
3- اصاله الصحّه: اگر عملی از مسلمانی سر زد و شما در درستی آن عمل شک کردید باید عمل او را حمل برصحت کنید و تمام آثار عمل صحیح را بر آن بار کنید چه آن عمل عبادی باشد مانند نماز یا غیر عبادی مانند عقود و ایقاعات(ازدواج یا معامله). این اصل مانند قاعده فراغ است با این تفاوت که قاعده فراغ در کار خود انسان است ولی این اصل در کار دیگران اعمال می شود. بنابراین اصل اگر مثلا مشاهده کنیم فردی مرده ای را غسل داده و ما در صحت این عمل (غسل) شک کنیم با اجرای این قاعده حکم به صحت غسل می کنیم.
4- قاعده تجاوز و فراغ : هرگاه در انجام دادن عملی شک کرده باشیم در حالی که زمان آن گذشته باشد، و یا وارد جزء دیگر شده باشیم نباید به شک خود اعتناء کنیم(این قاعده در نماز است نه در غسل و وضو و تیمم). قاعده تجاوز در باره اصل وجود( انجام یا عدم انجام عمل) است ولی قاعده فراغ شک در صحت است.
مثال یک: آفتاب طلوع کرده و من شک دارم آیا در نماز صبح را خوانده ام یا نه؟ بنا بر قاعده تجاوز حکم میکنم که نماز خوانده ام و چیزی بر ذمّه ام نیست. یا مثلا نماز ظهرم تمام شده الان شک می کنم سه رکعت خواند ه ام یا چهار رکعت بنا را بر همان چهار می گذارم
مثال دوم(ورود به جزء دیگر): اگر به رکوع رفته باشم و شک کنم که حمد و سوره ام را خواند ه ام یا نه حکم می کنم که خوانده ام.
مثال سوم: نماز را خوانده ایم تمام شده حالا شک در صحت این نماز داریم مثلا شک داریم اصلا رکوع کردم یا نه بنا را بر صحت و تمام می گذاریم. همین طور است اگر پس از انجام جزیی از نماز تردید در صحت آن داشته باشیم مثلا در نماز ظهر که باید نماز را آهسته بخوانیم، حمد مان تمام شده الان شک داریم آیا آن را با صدای بلند خوانده ام یا نه این جا هم اعتنا نمی کنیم و بنا را بر صحت می گذاریم . (3)
(2) امام صادق فرمودند:کلُّ شی نظیف حتّی تعلم انه قذر ، (رک : تهذیب الاحکام ،ج 1،ص 284)
(3)فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، عیسی ولایی، نشر نی.
ادامه دارد...
5- مسایل کثیر الشک: مسایل کثیر الشک نیز از همین قواعدی است که به ما کمک میکنند پس برای یاد گیری آن به رساله مرجع تقلید خود رجوع کنیم.
6- احکام خاص افراد وسواس: بسیاری از مراجع می فرمایند لا اعتبار بعلم الوسواسی فی الطهاره و النجاسه؛ یقین و قطع فرد وسواسی در طهارت و پاکی معتبر نیست چه رسد به شک و گمان او. یقین وسواسی تخیل و توهم است بنابراین باید عرف راهنمای عملی او باشد و از سئوالهای مکرر از دفاتر مراجع و عالمان دینی خود داری کند.
7-اصل استصحاب: اگر به چيزي يقين داشتيم و بعد شك كرديم سفت و سخت به همان يقيني قبلي بچسبيم و يقين خودمان را با اين شك كه بعداً عارض شده است خرد و خمير نكنيم؛ مثال يقين دارم ساعت 11 وضو داشتم الان اذان ظهر است و رفتم داخل مسجد شك مي كنم كه وضويم باطل شده است يا نه. مي گويم گور پدر شك و يقين قبلي را عشق است. و اين يعني راحتي اي كه خدا براي ما در نظر گرفته است بايد به دستورش عمل كنيم و ممنونش باشيم. به ياد داشته باشيم عبادت چيزي نيست كه دل من و تو بخواهد، بلكه همان چيزي است كه خدا مي خواهد.
تمثیل درمانی
برخی هنگام شک به وظیفه خود عمل نمی کنند و می گویند می خواهم مثل بقیه مردم اعمالم را انجام دهم ؛ به دلم نمی نشیند که به شک خودم اعتنا نکنم. مثَل اینها دقیقاً مانند فردی است که در مسافرت که وظیفه اش شکسته نماز خواندن است بگوید به دلم نمی نشیند می خواهم مانند مردمی که مسافر نیستند کامل و تمام بخوانم یا خانمی در ایام ماهانه بگوید به دلم نمی نشیند نماز نخوانم می خواهم مانند خانم هایی که نماز می خوانند و مسئله ای ندارند یا مانند مردان نماز بخوانم. ما باید قبول کنیم که در شرایط مختلف زمانی، مکانی و روانی ممکن است بر اساس حکم الهی وظیفه ای خاص داشته باشیم مثلا کسی که در خشم قسم غیر منطقی و یا شرعی خورده نباید به این قسم خود که در هیجان منفی و شدید خورده عمل کند .
اعظم وسواسان
اگر توجه به شک و تردید ما را به کمال و قرب الهی میرساند امامان و عرفا و عالمان دین ، اعظموسواسیان عالَم بودند در حالی که می بینیم مثلا فلان مرجع دینی با یک لیوان آب وضو می گیرد.
ضرب المثل درمانی
ضرب المثل ها چکش تجربه خورده اند و مسایل را برای ما ملموس می کنند.
- در ضرب المثل می خوانیم خانمی آرایش گر برای خوشگل کردن عروسی خواست ابرو بر دارد چشمش را کور کرد(آمد ابرو شو برداره کورَش کرد) فرد وسواسی می خواهد با اعتناء به شک خود خوب عمل کند هم عمل خود را ضایع می کند و هم اسراف در وقت و آب و... می کند (قرآن اسراف کاران را از برادران شیطان می شمارد) و هم سبب آزار نزدیکان خود می شود که خود گناه بزرگی است.
- در مثل داریم« همیشه سگ در چاه وسواسی می افتد» این عبارت دیگری است از همان مثل معروف که می گوید :«آدم از چیزی که می ترسه به سرش می آید» فرد وسواسی می ترسد اعمالش مقبول الهی نشود و با کارش سبب می شود بر خلاف نظر خدا عبادت کند.
ادامه دارد...
اشكال به شیوه نگارش رساله ها
برخي به مراجع اشكال مي كنند كه رساله هايشان عموم فهم نيست و گاهي هم عباراتش ممكن است سبب وسواس فرد شود مثلا در رساله اي آمده اگر در غسل به اندازه سر سوزني بدن خشك بماند اين امر سبب باطل شدن غسل مي شود در حالي كه مي توان به عبارت ديگر گفت در غسل بايد همه بدن شسته شود و جالي خشك نماند.
در پاسخ بايد گفت كه كار مراجع استنباط احكام شرعي از منابع دين است و اين خود زحمت زيادي است آنها برداشت هاي خود را در رساله ها آورده اند. و رساله ها را کارشناسان دین با پیش زمینه هایی که دارند متوجه می شوند. این جا بهتر است كارشناسان ديگري كه با مباني آن مراجع آشنايي دارند و سليس روان مي نويسند با كمك از رساله ها و مباني رساله ها را براي عموم ساده تر بنويسند. نهاد رهبري در دانشگاه (دفتر نشر معارف) نمونه هايي از رساله هاي طبقه بندي شده و متناسب با مسائل رائج جامعه مانند احكام روابط دختر و پسر، احكام روابط زن و شوهر، احكام موسيقي، نگاه و پوشش و... را ارائه داده است بيترديد اين كار چون تازه است ممكن است اشكالاتي هم داشته باشد اما گام مثبتي است براي شروع.
نکته: در شیوه نگارش فرق است بین این که بنویسیم در غسل به همه جای بدن آب برسد و این که بنویسم در غسل اگر به اندازه نوک سوزنی آب به بدن نرسد، غسل باطل است. دومی وسوسه ایجاد می کند.
شیوه بیان در تبلیغ
شیوه های بیان مبلغ کمک زیادی به رفع و دفع زمینههای وسواس میکند.
- مبلغ نباید با ایجاد حساسیت های زیاد ذهن فرد را مشغول کند. او که به رساله ها آشنایی دارد باید با بیان سلیس و عرف فهم و متخصص پسند احکام را بیان کند.
- دیگر این که در تعلیم و آموزش افرادی که آگاهی زیادی ندارند و یا زمینه وسواس را دارند از شیوههای زنجیره سازی استفاده کند. یعنی اگر فرد پنج اشکال در عمل دارد یک دفعه همه را ایراد نگیرد با حوصله در زمانهای مختلف اشتباه او را تصحیح کند.
- اگر درباره احکام سخن میگوید اشارهی کند که این احکام مربوط به افراد عادی است و حکم خاص وسواسیها جدا است و این یک موهبت و رحمت خداوند برای آرامش آنها است.
- وسواس شدید ریشه در اضطراب بیمار دارد به جای تأکید بر این که این کار گناه دارد و احساس گناه را در او شعله ور کنیم بهتر است بر رخصتهای دینی مربوط به آنها را تأکید کنیم.
- زمینه درک افراد وسواسی را برای دیگران فراهم کنیم تا با تذکر، تمسخر و تمرکز بر کار آنها و....سبب تشدید نشوند.
- وسواس فرد را مستقیم یا غیر مستقیم به عنوان دقت در دینداری تشویق نشود.
- برای رفع ضعفها با رویکرد روان شناسی مثبت کمک بگیریم یعنی از نقاط قوت و تجارب مثبت فرد کمک بگیریم و او را با آنها آشتی دهیم.
- بگوییم که درمان دارویی و توکل بر خدا قابل جمع است.
- شیوههای دینی رویارویی با وسواس روانشناختی و وسوسه اخلاقی مانند نمازها، اذکار و...را آموزش دهیم. البته وسوسه اخلاقی میتواند منجر به وسواس روان شناختی شود.
- اگر کسی از مبلغ سئوال فقهی پرسید و دقت زیادی داشت مبلغ با سئوالاتی وسواس او را ارزیابی کند و احکام مخصوص او را به او بگویید.
- با بها دادن به سئوالهای وسواسگونه بیمار سبب تشدید بیماری نشویم. به جای توضیح مکرر پس از بیان شفاف فقط تکرار کنید که حکم شما همان حکم عرف است.
- فرد وسواسی با سئوالهای پی در پی مانند فرد سیگاری به آرامش لحظهای میرسد و معتاد به سئوال کردن میشود در واقع او دنبال کسب آگاهی نیست در پی همدلی روزانه میگردد. به جای دادن مسکنهای مستمر او را به سمت درمان راهنمایی کنید.
ادامه دارد...
اعتنا نکن
برخی می گویند وسواس دست ما نیست بی اختیار سراغ ما می آید. در دستورات دینی هم توصیه شده که اینجا به وسواس اعتنا نکن و زور نگفته اند که وسواس اجباری را نداشته باش.
احساس گناه و وسواس
افراد وسواسی همگی اضطرابی هم هستند و احساس گناه بی دلیل یا خود مقصر بینی یکی از نشانههای این بیماری است. بنابراین کسی که احساس گناه دارد نباید روی آن حساب باز کند باید سریع آن را در سطل آشغال ذهن بیندازد تا بوی آن فرد را کلافه نکند و لذت زندگی او و دیگران را نگیرد. برخی احساس گناه میکنند میگویند من آدم پلید هستم که شیطان در من رسوخ کرده است اولاً باید بگوییم که همه وسواسها ریشه در کار شیطان ندارد. برخی مسائل زیستی است و از اختیار ما خارج است ثانیاً گناه چاره اش توبه است و بس و خدا خودش آغوشش را بار کرده منتظر است رجوع کنید آیه 53 زمر. ثالثاً چرا فکر کنیم پلیدیم اتفاقاً شیطان با انسانهای معنوی که به خدا نزدیک ترند بیشتر کار دارد و تلاش دارد او را از راه خیر و پر برکتش باز دارد. این جا هم چاره غم خوردن نیست. از اذکار دینی می توانیم کمک بگیریم مانند آیت الکرسی، سوره فلق و سوره ناس، ذکر لااله الا الله، ذکر لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم. ذکری که با توجه ادا شود،لیوان ذهن ما را از افکار مزاحم خالی میکند و با کلمات مقدس پر میکند و ما را به منبع قدرت و امنیت و آرامش و عشق متصل میکند.
وسواس شدید به اتاق ذهن ما بدون اجازه و زنگ و در زدن وارد میشود. من از این که وسواس بی حیا مزاحم شده نباید احساس گناه کنم باید در فکر این باشم که دمش را بگیرم و برونش بیندازم. وسواس که بی اختیار وارد ذهن می شود مانند خمیازه ، گرسنگی و خواب از دست من خارج است پس با ورودش نباید خودم را سرزنش کنم این سرزنش های بی دلیل کودک روان ما را ناراحت و مضطرب میکند وقتی کاری بدون اختیار باشد معنی ندارد بگوییم خوب است یا بد و گناه. پس چه باید کرد؟ باید به جای تمرکز بر ضعف ها از نقاط قوت مان برای رفع ضعف کمک بگیریم.
ادامه دارد....
وسواس روانشناختی و وسوسه اخلاقی
اخلاق: وسوسه در فرهنگ عمید به معناي وسواس پيدا كردن، بد انديشيدن، پيدا شدن انديشهي بد در دل انسان و تحريكات شيطاني به كار رفته است.
در روانشناسي، وسواس فكر، كلمه يا تصويري است كه به رغم ارادهي انسان به هشياري او هجوم ميآورد و سازمان روحي و رواني او را تحت سيطره خود قرار ميدهد و اضطراب گستردهاي را در فرد برميانگيزد .(4)
وسواس دو قسم است: وسواس فكري و وسواس عملي (شستشوهاي مكرر و ...) اين وسواس ميتواند جنبهي وراثتي، بيماريهاي عضوي و يادگيري از ديگران مخصوصاً والدين داشته باشد .(5)
هر وسواسي نابهنجار نيست؛ چون نوعي وسواس در برخي از كارهاي روزمرهي زندگي همهي افراد وجود دارد كه تا حدودي باعث دقت در كارها و پيشرفت است.
ما ميتوانيم وسواسهاي نابهنجار روان شناختي را با ويژگيهاي زير بشناسيم:
- جنبهي افراطي، نامعقول، اجباري (فشار از درون است نه از بيرون) و نامتناسب دارند.
- انصراف از آنها مشكل است.
-درماندگي مشخصي را در فرد باعث ميشود.
-دقت قابل ملاحظهاي را به خود اختصاص ميدهد.
- بازده فعاليتهاي روزمره را تحت تأثير قرار ميدهد .(6)
(5)شرفي، محمد رضا؛با فرزندان خود چگونه رفتار كنيم؟، نشر جهاد دانشگاهي، چاپ چهارم، 1373، ص 173.
(6)پيشين، ص 158 ـ 157
ادامه دارد...
درمان
در وسواس روان شناختي (نابهنجار) به درمان جدّي نياز است و در درمان بايد از روانشناس باليني و روان پزشك( ابتدا روان شناس بعد از آرام شدن از روانپزشک) كمك گرفت. و هر چه ديرتر اقدام شود درمان مشكلتر ميگردد؛ امّا در وسواسهايي كه از كنترل ما خارج نيستند و در مباحث اخلاقي مطرح مي شوند ما خود مي توانيم كنترل آنها را به دست بگيريم كه اينجا، عمل شخص، كمك از اساتيد اخلاق و كتب آنها و اذكار، كارگشا است..اگر وسواس شدید بود و فرد تا حدود زیادی ناتوان از کنترل فکر و عمل خود باشد باید ابتدا از روان پزشک و بعد از روان شناس بالینی کمک بگیریم.
برخی می گویند. خدا درمان و درد را می دهد از او می خواهیم شفا دهد به آنها می گوییم خود خدا گفته از اسباب طبیعی و متخصص کمک بگیریم و به همین دلیل امام حسن و حسین برای امام علی هنگام قبل از شهادت شان پزشک آوردند. امام صادق عليه السلام : يكي از پيامبران بيمار شد ؛ پس گفت : خود را درمان نمي كنم تا همو كه بيمارم كرده است شفايم دهد . خداوند تعالي به او وحي كرد كه : تا خود را درمان نكني ، شفايت ندهم ؛ زيرا شفا دادن از من است . (7)
معرفی کتاب و سی دی:- راهکارهای عملی درمان وسواس، آیت الله مظاهری، مؤسسه فرهنگی مطالعاتی الزهراء.
- فایل سخنرانی ایشان درباره وسواس در نرم افزار خانواده ایشان وجود دارد.
- سی دی وسواس، از دکتر مجد، موسسه پژواک هنر و اندیشه. تهران.
- برای اطلاع بیشتر با مشاوران 09640 تماس بگیرید.
(7) منتخب ميزان الحكمة، صفحه ٢٠٩.
ادامه دارد...
معني عبادت
وه كه زيبا و باشكوه بود. همه فرشتهها در صفوفي منظم در برابر فرمان خدا تسليم شدند و مقابل حضرت آدم پيشاني خشوع بر مُهر اخلاص گذاشتند. منظرهاي بسيار حيرتانگيز و تحسينبرانگيز بود. به قدري كه زبانسخنرانان و قلم نويسندگان تا به امروز نتوانستهاند به قله وصفش صعود كنند و هيچ پرندهي خيالي نتوانسته همه ابعادش را بر بوم انديشهاش بکشد. سراسر عرش را سكوت معنوي فراگرفت. در اين ميان شيطانِ شيدا همچنان تمام قد ايستاده بود. نگاهي به ملكوتيانِ گوش به فرمان ميكرد و نگاهي به عظمت خدا. به او امر شد تو هم در برابر جانشين من، سر احترام به زمين بندگي بگذار. غُل غرور و زنجير كبر تاب و توان هركار مثبتي را از او گرفته بود. به دست و پا افتاد، شروع كرد به چك و چانه زدن. نداي رحماني را شنيد: در يك كلام، اگر خواسته يا حرف حسابي داري، شفاف بگو؟
خدايا! من غافلگير شدم. من گُلواره كجا و آدم گِلواره كجا؟ به من يك «فرصتي» بده؛ مرا از اين تكليف معاف كن تا چنان عبادتي در محراب كبريايات كنم كه همه جن و انسان تا قيامت، انگشت حيرت به دهان گيرند و از«فكر انجامش» فرو مانند. قبولِ؟ و خداوند به او گفت: تو از يك معناي دقيق عبادت غافلي:
«عبادت چيزي است كه من، خدايتو، ميخواهم نه آن چيزي كه تو،بندهي من، ميخواهي»
شعار این مجال
دین آیین بهتر زیستن است پس:
به هستی یزدان گواهی دهیم
روان را به دین آشنایی دهیم
[="Tahoma"][="Black"]آیین بهتر زیستن
(1) ملک/ 1. (3)یونس /62
[/]
«بِيَدِهِ الْمُلْكُ؛ فرمانروايى
به دست او(خدا)ست »(1)
تعارض گناه با وجدان
ما فطرتا گناه گریزیم؛ غریزتا گناه گرا. اگر گناهی کنیم در درون مان وجدان مان با میل به گناه، تعارض و جدال جدی دارند. اصل وجود انسان روحانی و متعلق به ملکوت است و طبع حیوانی فرع است در این جنگ نباید غریزه غلبه یابد. به همین دلیل گناه مایه بی قراری، تشویش روان و اضطراب می شود برخلاف آن ایمان است که با گناه گریزی و خداگرایی آرامبخش است. برای همین است که قرآن احساس امنیت را از صفات مؤمنان میشمارد و تردید و تشویش(2) و حزن، حسرت را از صفات منافق و کافر. مؤمن با نگرش جهانبینی توحیدی در همه شئون زندگیش یک جهت و هدف دارد و آن خدا است ولی غیر مؤمن چون جهانبینی توحیدی ندارد اهدافش یک جهت ندارد به همین دلیل هم یافته های روانشناسی تأکید دارد که نگرش توحیدی سبب پختگی شخصیت و انسجام آن میشود و سلامت روان را ارتقاء میبخشد. پس در تعارض نمانیم تعارض مایه اضطراب است تعارض را با ترک گناه حل کنیمبرای نمونه ببینیم که گناه ارتباط با نامحرم در درون چه می کند
(تحلیل روان شناختی)
مثال: عشق نامشروع سمیرا به اسماعیل
1. سمیرا فطرتاً میداند کارش درست نیست و خیانت به شوهرش و همسرِ اسماعیل و خدا میکند.
2. غزیزه گناه دوستی او را به سوی اسماعیل می کشد.
3.فطرت گناه ستیز با غریزه گناه گرا در جنگ و تعارض است.
4.تعارض و تردید سبب اضطراب و نا آرامی می شود.
5. اضطراب سبب مشکلات متعدد به ویژه بیماری های روان - تنی( کوفتگی عضلانی، سردرد، کمر درد، زخم معده و....) می شود.
6. فرد برای رهایی از نگرانی ها و مشکلات روانی اش دنبال آرام بخش می گردد.
7. رویارویی کودکانه و هیجانی. برای رهایی از نگرانی و حل تعارض مانند میل به لذت های لحظه ای (خوش و بش با نامحرم) رو می آرویم نه شیوه های بالغ گونه مانند حل مساله.
8. وابستگی روانی، مسکن لحظه ای است که گام به گام فرد را معتاد تر می کند.(فرونشاندن عطش با آب شور)
شعار این هشدار
أَلا إِنَّ أَوْلِيَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُون(3) َ
آگاه باشيد كه بر دوستان خدا نه بيمى است و نه آنان اندوهگين می شوند.
(2) مُّذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذَلِكَ لاَ إِلَى هَؤُلاء وَلاَ إِلَى هَؤُلاء وَمَن يُضْلِلِ اللّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِيلاً ؛ (منافقان)ميان آن [دو گروه] دو دلند نه با اينانند و نه با آنان و هر كه را خدا گمراه كند هرگز راهى براى [نجات] او نخواهى يافت (نساء /143). أَأَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ؛ آيا خدايان پراكنده بهترند يا خداى يگانه مقتدر (یوسف/ 39) ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَّجُلًا فِيهِ شُرَكَاء مُتَشَاكِسُونَ وَرَجُلًا سَلَمًا لِّرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ؛ خدا مثالى زده است مردى است كه چند خواجه ناسازگار در [مالكيت] او شركت دارند [و هر يك او را به كارى مىگمارند] و مردى است كه تنها فرمانبر يك مرد است آيا اين دو در مثال يكسانند سپاس خداى را [نه] بلكه بيشترشان نمی دانند ( زمر/29)
[="Tahoma"][="Black"]آیین بهتر زیستن
«لَا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعَادَ؛
خدا خلاف وعده نمی كند » (1)
تقلیل گناه به بیماری
مراقب باشید این روزها دشمن برای نفوذ در بین ما از شیوه های مختلف کمک می گیرد. یکی از اینها کاهش دادن معنی گناه به بیماری و خارج بودن از کنترل فرد است. با این مکانیزم دفاعی جلوی نفس اماره ما باز می شود و اسب سرکش و چموش شهوت رها می شود. مرد در بی غیرتی و چشم چرانی و ارتباطش با زنان دیگر توجیه گر می شود و زن در بی حیایی و ارتباط راحتش با نامحرم و کم کردن پوشش و.. و دختر و پسر در روابط خارج از شرع شان.شیوه تخدیر اذهان و افکار و مشغول کردن افراد یک جامعه به مسائل جنسی در اندلس توسط دشمن به کار گرقته شد و مسلمانان از همین جهت شکست خوردند.
سبک های اسنادی و کنترل خود
یکی از بحثهایی که به خودکنترلی و خویشتنداری گره خورده است، سبکهای اسنادی است. این سبک ها اکتسابی هستند، الگوی تربیتی والدین، مربیان، همسالان، رسانه ها و... تأثیر زیادی در القاء این سبک ها به کودکان هستند. براساس این سبک ها به طور کلی افراد موفقیت و شکستهای خود را به عواملی چون توانایی، تلاش، روحیه، دشواری کار، بخت بد، شانس، افراد دیگر ، خدا، شیطان(2) ، سحر و جادو و...نسبت میدهند.
در یک تقسیم سبک های اسناد عبارتند از:
الف- سبک شخصی(سبک خودمدار)؛ وقایع زندگی همگی به دست خود فرد رقم میخورد.
ب- سبک اجتماعی؛ وقایع زندگی ما به دست افراد پرقدرت و با نفوذ است.
ج- سبک طبیعتگرا(جبرطبیعی)؛ این جبر زندگی مادی است که سبب رخ دادن وقایع زندگی میشود.
و- سبک ماورایی؛ برخی وقایع زندگی و موفقیت های زندگی را به امور ماورایی و متافیزیک مانند سحر، جادو، شیطان، فرشتگان و...اسناد میدهند.
د- سبک تفویضی؛ در سبک افراد عقیده دارند همه کارها به دست خدا است و انسان منفعل.
ه- سبک توکل مدارانه(سبک همکاری کننده) (3)؛ وقایع در درجه اول به دست خداوند است ولی خداوند با اراده و حکمت خود، انسان را مختار، بااراده و آگاه آفریده است. تا در پرتو حرکت در مسیر خواست خدا سرنوشت خود را رقم بزند و با این حرکت است که برکات خداوند بر او نازل می شود. در این جا فرد نهایت تلاش خود را می کند و در عین حال نتایج آن را به خداوند وا میگذارد.
براساس باورهای مذهبی و بسیاری از تحقیقات علمی سبک توکلگرا، سالمترین سبک اسنادی است. بحث از سبک های بالا از دو جهت اهمیت پیدا میکند؛ منبعی برای خودشناسی و ارزیابی خودپنداره است از سوی هم این سبک ها بر «احساس»، «رفتار» و «تفکر» ما اثر میگذارد . (4)
بازیهای غیرسازنده
بازی "من نبودم دستم بود" از جهتی توجیه کننده این است که ما می توانیم مسئولیت رفتار خود را به دوش جبر محیطی و اجتماعی بیندازیم. بنابراین توصیه میشود با بچه ها بازی هایی بشود که مسئولیت پذیری و اعتماد به نفس و خود کنترلی را پررنگ کند.
(1) زمر/ 20.
(2) شخصی با اصرار به آیت الله بهجت می گفت كه من ميخواهم آدم بشوم ولی نميشود، آقا فرمودند: چه کسی نمی گذارد؟ گفت: شيطان. حضرت استاد ناگهان با تغيّر به سوي او روي گردانيده و فرمودند: كو؟ کجاست؟ بنده خدا گفت کی؟ ایشان گفت: شیطان کو؟! تا دستش را بشكنم، كوش؟ و ادامه داد: شيطان كاري ازش ميآيد؟ خودت نميخواهي، خودت را درست كن!(سایت اسک دین دات کام، بخش اخلاق و عرفان). از سایت اسک دین دات کام ، انجمن اخلاق و عرفان.
(3)محمدصادق شجاعی،توکل به خدا،ص195-194.
(4) همان،ص 195.
ادامه دارد...
[/]
اتاق فکر
اگر اراده خود را از نظر دور بداریم و مسئولیت کارهای خود را به عهده خود نگیریم در درون ما هم همان داستان کربلا تکرار خواهد شد نفس اماره ما میشود عمر سعد یا شمر و وجدان ما سر بریده میشود. بله ما هر کدام به صورت بالقوه شمریم یا ابالفضل. بستگی دارد کدام را با رفتار اختیاری خود بروز دهیم. دو متن زیر اشاره به برخی از رفتارهایی است ما را در جبهه مقابل خوبیها و امام حسین قرار میدهد.
تیر(نه تیرهای) سه شعبه حرمله هنوز هم ممکن است از کمان خودخواهیمان پرتاب شود:
شعبۀ اول
گهوارۀ تزیین شده دست به دست در بین زنها می چرخید.
به هرکس که می رسید آن را می بوسید و برای ادای نذرش پولی می انداخت.
صدای گریۀ جمع و مداحی روضه خوان لحظه ای قطع نمی شد.
زن نگاهی به فاصله رسیدن گهواره تا خودش کرد.هنوز دو سه نفری
فاصله داشت.
دست در کیفش کرد و اسکناس 5 هزار تومانی را در آورد.
گهواره به همسر برادرش که سال ها در حسرت بچه دار شدن به سر میبرد، رسید.
می خواست ببیند او چقدر پول میدهد.کمی به جلو خم شد.
همسر برادرش آرام دست در کیفش کرد.اسکناس هزار تومانی را که برای ندیدن جمع در دستش می فشرد بیرون آورد. سرش را بر روی دیواره گهواره تکیه داد. زیرلب زمزمه ای کرد و پارچه سبز گهواره را بوسید و پول مچاله شده را آرام درونش انداخت.
زن با دیدن پول نچ نچی کرد و منتظر شد.
حالا گهواره مقابلش بود.
- برای شادی دل حضرت رباب بلند صلوات بفرست.
و خودش بلندتر از جمع صلوات فرستاد:
-اللهم صل علی محمد و آل محمد.
- ایشالا هرکی دلش بچه میخواد، مخصوصا برادر خودم بچه دار بشه؛ بلند صلوات بفرست.
اللهم صل علی...
همسر برادرش از خجالت نگاه جمع، چادرش را بر روی چهره کشید و...
(5) نویسنده طلبه حوزه علمیه خواهران قم مریم اسماعیلی
ادامه دارد...
[="Tahoma"][="Black"]شعبۀ دوم
* * *
زن آرام اشک میریخت و به سینه زدن جمعیت نگاه میکرد.
-اصلا فکرشو هم نکن.پسره خیره سر، صاف صاف تو چشمای من زل زده میگه میخوامش!
زن لباسهای در دستش را داخل ماشین لباسشویی انداخت.
-مامان! بخدا..
زن به طرف پسر برگشت و گفت:
-گفتم حرف نزن.پسره احمق! جوونی عقلت سرجاش نیست.دو روز دیگه که یه بچه پس انداختید حالیت میشه.
-مادرِ من، شما اصلا نمیذاری من حرف بزنم. بابا بخدا دختر نجیبیه.چندبار زیرنظر گرفتمش.سر به زیر میره و میاد. بقیه پسرای محل هم حرف منو تایید میکنن.ازشون پرسیدم که به قول خودتون با شهوت و جوونی انتخاب نکرده باشم.خانواده اش رو هم که میشناسیم.
زن در ماشین لباسشویی رو با عصبانیت بست. از جا بلند شد و سیلی محکمی بر صورت پسر جوان نواخت.صورت پسر از شدت سیلی سرخ شد.جوان دستش را بر روی صورتش گذاشت و با بغضی در گلو گفت:
-مامان این جواب یه پیشنهاد ساده نیست.این جوابش نیست.
و بعد با ناراحتی از آشپزخانه بیرون آمد.
-پسره پررو، چشم تو چشم من انداخته میگه برو دختر میزعبدالله رو برام بگیر.
با صدای بلندتری رو به بیرون آشپزخانه گفت:
-آخه احمق فکرشو نکردی من جواب این همه آدمی که منتظرن ببینن چه عروسی میارم توی این خونه رو چی باید بدم؟
دکمه های ماشین لباسشویی رو با عصبانیت فشار داد و ماشین شروع به کار کرد.
تلفن به صدا درآمد؛
-سلام زری جون.بابا چه عجب؟!یادی از ما کردی.
زن به زور میخندید:
-قربونت برم سلامت باشی.
پسر در حالی که یقه کاپشنش رو درست میکرد از در بیرون رفت.
زن لباهایش را برچید:
-بری به درک. نه فدات شم با تو نبودم. خوب دیگه چه خبر؟
وا؟!واقعا؟خوب امسال کی رو دعوت کرده؟اون خانم پارسالیه است؟اون خوب میخوندا!خوبه.حالا ساعتِ چند؟
زن گوشی به دست داخل اتاق پسرش شد.
-باشه.حتما میام.قربانت.حاجی و بچه ها رو سلام برسون.
درِ کمد را باز کرد.دزدانه نگاهی به بیرون اتاق انداخت.
-باشه بابا گفتم که میام.
و شروع کرد به وارسی جیبهای پسر.
-قربونت.خداحافظ.
با عصبانیت تلفن رو قطع کرد:
-مگه ول میکنه! حَرّاف.
همچنان در جستجوی چیزی بود.
-هی میگه نجیبه نجیبه.مگه فقط نجابت شرطه؟گیرم که نجیب باشه.آخرش چی؟آدم باید بتونه جلو 4نفر ببرتش؟!
یک به یک تمام جیبهای پسرش را وارسی کرد.
-خدا میدونه توی این مدت چه پیغوم پسغومهایی بهم دادن که اینجوری عقل از سر پسره پریده.
زن که از پیدا کردن چیزی که دلش میخواست ناامید شده بود در کمد را با حرص محکم بست وقاطعانه گفت:
-من نمیذارم اونو بگیری.
-یا امام حسین به حق همین سینه زنهات، تو دل این پسره احمق بنداز دست از این عشق احمقانه برداره.بابا آخه آدم باید به یه چیز عروسش بنازه.نه بر و روی درست و حسابی داره، نه خونوادش پولدارن، نه...
-ببخشید خانم میشه یه لحظه برید کنار.
زن همچنان آرام به سینه میزد و اشک میریخت.
-ببین آقا جان این پسره جوونه کله اش داغه. نمیفهمه چیا توی زندگی مهمه.
-خانم ببخشید میرید کنار من رد شم؟
-وای فکر کن آقا! من به زری و کوکب بگم دختر میزعبدالله رو...
-خانم ببخشید میشه برید کنار، بچه بغلمه.
زن با خشم به عقب برگشت.با چشمانی سرخ شده از شدت اشک به دختر جوانی که کودکی را به سختی در آغوش گرفته بود، خشمگینانه نگریست:
-چته؟3ساعته دم گوشم میگی خانم برید کنار.خوب از یه جای دیگه رد شو.
صدای بلند زن توجه اکثر جمع را به آنها جلب کرد.
-خوب آخه راه دیگه ای نیست وگرنه مزاحم شما نمیشدم.
-نمیرم کنار.از یه جای دیگه برو.
زن پشتش را به دختر جوان کرد و بی توجه به نگاه جمع سینه میزد.
[=B Mitra][=B Mitra]
[=B Mitra]ادامه دارد...
[="Tahoma"][="Black"] شعبه سوم
-بدو الان مهمونا میان.
- لباستو درست کن. زشته اینجوری. مردم چی میگن؟!
زن سن بالایی نداشت؛ ولی سالها کار کردن با موادشوینده و گرد و غبار، طراوتِ جوانیش را برده بود و چهره اش به میانسالی میزد.
روسریش را سفت پشت سر بست و برای برداشتن جارو خم شد.
-زهرا خانم. ببین قشنگ همه جا رو تمیز کن. نمیخوام حرف توی کار باشه. مردمو که میشناسی. همش بلدن وراجی کنن و ایراد الکی بگیرن.
زن لباس تازه دوخته شدهاش را جلویش گرفت و مقابل آینه ایستاد.
-ببین تمیز بشوریا. وای اون دفعه رفتیم خونه برادرِ جاریم. همه جا چرک. نمیخوام حالا که مردم میان خونه برادرمن، بگن خونه اشو ببین. کسی بالا سر کار نبوده.
صدای زن، به طرز آزار دهنده ای در سالن خالی میپیچید.
از بالای پله ها صدای گریه نوازد به گوش میرسید.
زن گوشهایش را تیز کرد.
-میشنوی زهرا خانم؟الهی عمه دورت بگرده! داداشم بعد عمری خدا بهش بچه داده.
زیر لب وردی خواند به طرف بالای پله ها فوت کرد.
زن کارگر سرش را از داخل دستشویی بیرون آورد. عرق، پیشانیش را براق کرده بود. روسری را از کنار گوشش کنار زد:
-چی گفتین خانم؟داشتم برس میکشیدم، نشنیدم.
-هیچی تو به کارت برس.
و زن دوباره مقابل آینه رفت:
-حالا اینقدر ناشیگری میکنن تا این بچه از دست بره.
زن کارگر در فکر بود و چیزی نمیشنید. فکر رسیدنِ دخترِ دم بختش به تمام آرزوهایی که در سر داشت. او امروز به امید برآورد کردن تمام آنها آمده بود؛ با این خیال که حالا که خانم از تولد برادرزاده اش خوشحال است پس او را برای رسیدن براوردن آنها یاری خواهد کرد.
زن کارگر درب دستشویی را بست.
-یالا.زود باش. ببین اینقدر لفتش میدی که مهمونا برسن و تو هنوز مشغول باشی.اینجا با خونه خودمون فرق داره ها.اونجا...
زن کارگرهمچنان طی میکشید.
-سلام زهرا خانم.به زحمت افتادی.مامانم گفت زحمت کشیدید تشریف آوردید. گفتم بیام ازتون تشکر کنم.
مادرجوان به زحمت خود را از پله ها پایین آورده بود.
-تو روخدا نگاهش کن. مثلا که چی این همه راه اومدی پایین؟ تشکر واسه چی؟! مفت که کار نمیکنه.نه زهراخانم؟!
زن کارگر که مبهوت این همه محبت مادرجوان شده بود با دستپاچگی جواب داد:
-بله...بله درسته. خدا براتون نگهش داره. انشالله بعد این همه مدت که خدا بهتون داده براتون خیر و برکت داشته باشه.
-ببین شیرین این لباسم قشنگه؟کلی پول پاش دادم. مخصوص امروزخریدمش.
مادرجوان هنوز نگاه محبت آمیزش را از زنِ کارگر برنداشته بود:
-بله خیلی زیباست.زهراخانم خواستم بگم که بعضی لکه ها...
-خوب دیگه برو توی اتاقت تو هم آماده شو.
مادرجوان به اصرار خواهرهمسرش به طبقه بالا برگشت.
-زود باش زهراخانم.طی کشیدن اینجا که تموم شد، برو حیاطو جمع جور کن.
زن کارگر نگاهش را از بدرقۀ مادر جوان به زمین انداخت و مشغول طی کشیدن شد. قطرات آبی که روی زمین غل میخوردند او را یاد قطرات اشک دخترجوانش میانداختند.
نمیخواست او را بی آبرو ببیند.کاش میشد خانم را راضی به کمی کمک مالی میکرد.
زن برس لاک را بر ناخنش کشید:
-باور کن زهرا خانم آخروزمون شده.آقا سعید به رفیقش پول قرض داده بود.یارو میگفت ندارم بدم. به آقاسعید گفتم ابداً رضایت نده. بگو پولمو میخوام. احمق میگه ما که نیازی نداریم. گفتم مهم اینه که براش عادت میشه. مردم به هرچی عادت کنن توش پررو میشن.حالا نه فکر فقط غریبه ها این جورینا؛نه. همین پسرخودم. خیر سرم این همه آروز داشتم براش، میخواست یه دختر غربتی رو بگیره. گفتم نفرینت میکنم. براش آه کشیدم.یعنی که چه؟به حرف من گوش نده؟هرچی هم گفت مامان آه نکش گوش ندادم. باید بفهمه نباید با مادرش همچین کنه.
طی کشیدن سالن تمام شده بود. زنِ کارگر به سفارشِ خانم آماده رفتن به حیاط بود.
پیش خود فکر کرد:«الان که بگم بهتره.بعدا شاید اصلا نشد. سرش شلوغ باشه که نمیشنوه چی میگم.»
به طرف خانم برگشت.زن مشغول مشغول وارسی کف سالن بود.
-خانم میگم که...
-وایسا ببینم. خیر سرت اینجا رو تمیز کردی؟این چه وضعشه؟
- خانم نه بخدا تمیز کردم؛ ولی بعضی لکه ها نمیرفتن.
-حرف نزن.بگو پول مفت میخوای دیگه؟!
زن کارگر طی به دست به طرف خانم رفت.
زن لباس جدید را که آمادۀ پوشیدن بود از آن دست به این دست داد.
-نگاه کن.کجاشو تمیز کردی؟
-خانم باور کنید نرفت لکه هاش.
- ساکت! نگاه کن.
و بعد چانه زن کارگر را به طرف در دستشویی گرفت.
- تو رو خدا اینجا رو نگاه کن!
زن کارگر میخواست خودش را از دست خانمش نجات دهد:
-خوب باشه خانم. چشم.دوباره میشورم.
-نه زرنگی!دوباره بشوری تا واسه ساعتِ بیشتر، بیشتر هم پول بگیری؟
زن دست بردار نبود.همچنان چانه کارگر جوان را میفشرد.
کارگر جوان کلافه شده بود. نمیخواست بیشتر از این شخصیتش خرد شود. او مادر یک دخترجوان دم بخت بود که امیدش به دستان مادر بود که به مدد او با خواستگارش بدون واهمه بله بگوید.
زن کارگر بدنه طی را حایل خود و خانم کرد. این کارش بیشتر خانم را عصبانی کرد. زن با عصبانیت طی را از دست او کشید که صدای پاره شدن لباس جدید خانم هر دو را میخکوب کرد.
نگاههای کارگر جوان مضطربانه به دنبال پارگی روی لباس میگشت.
-گمشو برو بیرون!
-خانم خودتون که دیدید تقصیر من نبود.خانم بخدا...
-گفتم برو بیرون!
چشمهای زن از عصبانیت قرمز شده بود. لباسی که آن همه به آن مینازید حالا با اشتباه کارگرجوان بی ارزش شده بود.
-خانم تورو خدا منو از خودتون نرونید. از خدا که پنهون نیست از شما
چه پنهون این تک دخترمو تازگی نامزد...
-وایساده پررو پررو واسه من از دختر بدتر از خودش حرف میزنه. یالا.بساطتو جمع کن برو بیرون. دیگه نبینمت.
کارگرجوان انگار تازه باورش شده بود چه بلایی بر سر آرزوهای خودش و دخترش آمده بود. براقی اشک صورتش را درخشان کرده بود.
-خانم توروخدا.خودم براتون رفو میکنم.
-حرف نزن.اصلا جای بخشش نداره.از جلو چشمام دور شو!
کارگرجوان مطمئن شده بود که دیگر جای ماندن نیست.
التماس بیشتر از این هم فایده نداشت.
غم بار به طرف وسایلش رفت و جمعشان کرد.خانم کنار در ایستاده بود و منتظر خروج او بود.
-به ذهنت هم نرسه کسی رو واسطه کنی.وای به حالت بالا ییا بفهمن چی شده؟
انگار خانم ذهن او را می خواند.
کارگرجوان چادرمشکیش را که دیگر به قرمزی میزد بر سر کرد. ساک وسایلش را که با زیباترین لباسهایش پرکرده بود تا آبروی خانم جلوی مهمانانش نرود را برداشت و به طرف در رفت.
خانم صورتش را که هنوز از عصبانیت سرخ بود به طرف دیوار گرفت تا چشم در چشم کارگرجوان نشود.
-ولی در هرحال خانم این راهش نبود. من که تقصیری نداشتم .کاش میبخشیدید تا خدا شما رو ببخشه.
خانم با اشاره کوتاه دست فهماند که هرچه سریعتر بیرون برود.
کارگر جوان از پله ها بالا رفت.درب حیاط را باز کرد با ناامیدی وارد کوچه شد.
چقدر هوا سرد بود. ولی نه سردتر از قلب شکستۀ کارگر جوان.
شعار این هشدار
بَلِ الْإِنسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِيرَهُ(6)
هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
ای خوش آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
خدمات نقدی دین
عصر جدید عصر، دور برگردان به سمت معنویت شناخته شده است. سازمان بهداشت جهانی دین و معنویت را از ابعاد مهم رشد، بالیدگی شخصیت و سلامت روان شمرده است. تحقیقات روان شناسی دین، بر آثار و فوائد متعدد دینداری اعتراف کرده است. به دلیل توصیه ها و تأکیدهای متخصصان سلامت روان بر دینداری به قول «دیل کارنگی» ، امروز روان شناسان همان کاری را می کنند که انبیاء می کردند. دین بیش از آن که نسیه باشد نقد است و آیین بهتر زیستن را به ما آموزش می دهد. یکی از مؤلفه های سلامت روان و بالیدگی شخصیت و رشد متعادل، زندگی هدفمند است، و خداوند رایگان هدیه زندگانی هدفمند و با معنا را به ما هدیه داده است.
چند نکته
1. دین محدودیت دارد اما محدودیتش از نوع محدودیت کشتی است که ما را از امواج پر تلاطم پوچی و اضطراب حفظ می کند.
2.دین، جوابگوی عمیق ترین سئوالات بنیادین بشری است از کجا آمده ام، چرا آمده ام، کجا هستم، تا کی هستم، باکی هستم، و کجا خواهم رفت.
3. امروزه افرادی که دست به خودکشی می زنند( که کم هم نیستند) در واقع به دلیل این است که از سرنشینان کشتی دین نیستند.
4. افرادی به دلیل منفعت طلبی خود در رسانه های ماهواره ای هنوز هم مثل کبک سر در زیر برف برده اند و نمی خواهند خورشید دین را در آسمان زندگی فردی و اجتماعی ببینند، و هنوز مبلغ زندگی منهای دین هستند.
5. هرگز به دلیل ناخرسندی از عملکرد مبلغ یا روحانی یا متدینی، حساب خود و یا خانواده تان را با خدا مسدود نکنید و خود را از کمک های یارانه ای هستی بخش محروم نکنید.
6. بهترین کادوی ماندگار شما به خانواده این است که کمک کنید تا با آب شبهه زدایی دینی، نور عمل به دستورات دینی و اکسیژن اخلاق در مسیر دین (آیین بهتر زیستن) قرار گیرند.
شعار این هشدار
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ (محمد7)
اى كسانى كه ايمان آورده ايد اگر خدا را يارى كنيد ياريتان مى كند و گامهايتان را استوار می دارد
را از آتش حفظ کنید »(تحریم6)
خر برفت و خر برفت
یکی از شیوههایی که میتواند ما را با دین و خدا آشتی دهد این است که به مراکز قضایی، مشاورهای و انتظامی سری بزنیم و با کارکرد دنیوی دین آشنا شویم. شاید بسیاری که رابطه بین مشکلات زندگی (جرمها، خیانات، زنا، تجاوزها و...) و دینداری را نمیدانند بگویند دین نسیه است و میگوید اگر کار خوب کنید بعداً به شما بهشت می دهیم اما حقیقت این است که بالاترین هدیه دین، آیین بهتر زیستن در این دنیا است.
تمثیلی زیبا
وقتی هوا سرد میشود باغبان مراقبت های ویژهای برای گل و گیاهان خود دارد و چتر توجه و رسیدگیهایش وسیعتر میشود تا مبادا بر اثر باد و سرما دچار آفت شوند و یا بخشکند. در این زمانه که ما و فرزندان مان در خطر شبهات ذهنی و آلودگی های مختلف هستیم باید مراقبت های خود را جدی تر بگیریم. بسیاری از والدین وقتی مراقبت خود را شروع میکنند که دیر شده و کار زیادی از مشاوران بر نمیآید؛ بسیاری از والدین در این هنگام از مشاوران مختلف کمک میگیرند ولی متأسفانه آنها معجزه بلد نیستند تا با اشارهای مشکلاتی را که زمینهها و سابقه های طولانی دارد را رفع کنند. بنابراین از همین الان علاج واقعه قبل از وقوع کنیم.
مراقبت والدین تنها مخصوص فرزندان نیست باید از خود و ارزش های خود نیز پاسبانی کنند چرا که قرآن فرموده:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ ؛(تحریم6) اى كسانى كه ايمان آوردهايد خودتان و كسانتان را از آتشى كه سوخت آن مردم و سنگهاست حفظ كنيد بر آن [آتش] فرشتگانى خشن [و] سختگير [گمارده شده] اند از آنچه خدا به آنان دستور داده سرپيچى نمی كنند و آنچه را كه مامورند انجام می دهند.»
برخی از آفات این زمانه
1- روابط نامشروع دختر و پسر (ارتباط یک دختر با پسران متعدد و برعکس)، و کنار گذاشتن والدین با شعار داشتن فکر سنتی.
2- ارتباط نامشروع مردان و زنان و شکایت همسران،.
3- بی رغبتی به تحصیل ،
4- اعتیادبه بازیهای یارانه ای،
5- اعتیاد به مسائل پرونوگرافی (عکس، فیلم و موسیقی لهوی...)، بسیاری از خانمها از اعتیاد همسرشان به این فیلمها اعتراض دارند و گاهی متأسفانه از همسر خود با ارتباط با مردان دیگر انتقام میگیرند)
6- بی توجهی والدین به مقام مادری و احساس ناخوشایند زنان نسبت به کار در خانه،
7- بالا رفتن سن ازدواج و حتی تصمیم به ترک ازدواج با وجود شرایط مناسب برای ازدواج،
8- رشد سریع فرهنگ مصرفگرایی در بسیاری از شئونات زندگی (وسائل زندگی، پوشاک و...)،
9- طلاق دادن و گرفتن به آسانی آب خوردن،
10- بی توجهی دولت برای فضا سازی کار برای خانمها و تفکیک فضای زنان از مردان در سطوح مختلف جامعه( بسیاری از مشاوره ها مربوط با نارضایتی همسران (مرد و زن) از ارتباط صمیمانه همسرانشان با همکاران است).
11- تبلیغ وسیع عرفانهای نو ظهور پر رنگ لعاب و گرایش جوانان به آنها.
12- ترویج شعار دل باید صاف باشه و جدا کردن عمل از فکر(بسیاری از گناهان مانند خیانت به همسر، خوردن مشروب، و....با این شعار توجیه میشود)
13- جدا کردن مردم از عالمان حقیقی دینی و ایجاد شبهات و مغالطه های زیاد درباره آنها،( این کار بر اساس اعترافات افراد بازداشته شده در غالب بلوتوث، شعر، داستان های ساختگی و...انجام میشود)
14- جدا کردن شور و شعور در عزاداریها با تمرکز بر شورهای افراطی بدون تأمل در هدف امامان-ع- . (اسلام سه بعد شناختی و عاطفی و رفتاری دارد. استعمار با راه انداختن مناظرههایی بین شیعه و سنی قصد تفرقه دارند – فرقه های صوفی گرانه و عرفان های ساختگی میآورند- و با شعار قلب باید صاف باشد،رفتار را از عمل جدا می کنند)
15- رجوع به رمالان و دعا نویسان و شیادان به جای متخصصان در هر کار.
16- مغالطه درباره تقلید از مراجع دین و توجیه هر کاری با شعار این که خداشناسی نیاز به تخصص ندارد.
ادامه دارد...
خر برفت و خر برفت
متأسفانه قدرت رسانهای و تبلیغاتی استعمار و دشمن آنقدر بالا است که بسیاری از ما که با تکنیک های روانشناختی و خزنده و تهاجم فرهنگی نرم آنها در دام قرار گرفته ایم با ساز و آواز آنها شعار خر برفت و خر برفت سر میدهیم. و از استعمار برای خدماتش تشکر هم می کنیم.
(آش برگ داغ دمكراسي و هيپوكراسي)
جبهه جنگ پر سر و صدای دیروز به «هجوم خاموش» امروز تبدیل شده، و میدانهای مین، «مد و لباسهای ماهوارهایی» بر تن كردهاند. با شبکه استتار و لباس هم رنگ دشمن، کمتر، دیده بانی حضور یگانهای ویژهاش را با «تسلیحات شرطی سازی» متوجه میشود. گروهي دربند «لشكر شیشهای رسانهها»، و «شهوات خوشهای» اسیر شدهاند و گروهاني در كمين «شبهات ریشهای». «بمبهای شیمیايی شایعات» بدن «ارزشها»، «آزادهها» و «نمادها» را پر از «تاول تهمت و تحریف» کرده است.
و با کمال تأسف، اين روزها، هشدار «رادار ولايت» جدی گرفته نميشود، و پدر و مادران، کمتر با صدای آژیر ره نما، بچههایشان را برای حفظ از «امواج تیز پرواز رسانهای» به «پناهگاه قرآن» و «جان پناه عترت» می برند.
این روزها دست فروشان و دوره گردان اندولس این بار در ایران «نمایشگاه دایمی» بر پا کردهاند، در بوتیکهای سیّار، پشت ویترین خود، مانکنهاي مریم مقدس میگذارند. «تجار»، جنگی و با کمال زرنگی، وسایل آرایش «نماد ساز»، عینکهای دودی «نمودسوز» و کِرِِِِِِِِِِم «ضد آفتاب» از کشتیهای فرنگی پیاده می کنند و برای تبلیغ به «ماهوارههای زمینی» آگهی فروش می دهند تا «پیام پنهان» خود را لابهلای ناز و آواز شهر فرنگ از همه رنگه بیا و تماشا کن... القاء کنند. این روزها، جرّاران فرهنگی به بهانه زیبایی، «بینی وشامه سیاسی» را جرّاحي پلاستیک می کنند و با لیزر شک و فریب «خال زیبای دیانت» را میسوزانند. اين روزها در قرآنهايي كه استعمار زحمت نشرش را تقبل كرده، از بهترين ويراستاران كمك گرفته ميشود. آنها به خاطر، خاطرخواهييشان به قرآن و ادعيه، ابتداي برخي از متون انجيل كه در مجلات با اسم مؤلفان عربي چاپ ميشود بسم الله الرحمن الرحيم مينويسند و آخرش را با الحمدالله رب العالمين به پايان ميرسانند تا لكه تحريف را نامريي كنند.
ادامه دارد...
این روزها در انیمیشنهای جذاب و دوبله شده، دماغ پینوکیو برای دروغهای شاخدارش دراز نمیشود، فرشته مهربان، لباس عروس سیندریلا را گرفته تا با قرص رقص، در کنار شِرِک حرکات موزون تمرین کند، و بلاخره تلاشهای «ژِپِتوي پير» بی ثمر میماند و پینوکیو در آخر داستان خر باقی میماند.
این روزها در کتابهای قصه، بزبز قندی که آخورش پر شده از علف پولارالیسم دیگر غصهای ندارد، و آقا گرگه با شعار مِهر و مُهر قلابّی راحت در خانه او رفت و آمد می کند در پارتیها شنگول و منگول با شعار ”يك شب هزار شب نميشود” كادوهاي اِکس و سكس آقاگرگه را بازمي كنند. و روباه پر فریب وحیلت ساز در سایه ی”آواز خوشش” پنیر و زاغک، هر دو، را یک لقمه می کند و دوستی با خاله خرس در دهکده جهانی حیوانات از بندهای اصلي سیویلیزیشن معرفی می شود. رمان «زن و عدل الهي» از قفسه باورها جمع آوري ميگردد و داستان بلند و پر تيراژ تساوي همه جانبه زن و مرد، به فروشگاه ارزشها وارد ميگردد.
این روزها، همايش میش و گرگ در «آینه خانه دمکراسی» برپا ميشود «نگارخانه لائك»، عکسهاي یادگاری آنها را به موزه احساس تقديم ميكند. از بين مقالههاي رسيده، مقاله «بررسي فوايد داشتن آقا بالاسر از منظر ميشها» و «نقش گرگها در سركوب كردن تروريست جهاني» برگزيده و به زبانهاي زنده دنيا ترجمه ميگردد. به پاس اين دوستي «بنگاههای خبری» با ادعاي بي خبري از جنايات صهيونيسم، اشك شوق ميريزند و حلقه گل حمايت خود را به گردن كاخ سفيد مياندازند و در پايان به ياد دو كشته اسراييلي اعلام چند دقيقه سكوت ميكنند.
دیروز در دادگاه «هنر برای هنر»، از مدیر صدا وسیما به دلیل هم دستی و همکاری با کارگردان سریال امام علی، شب دهم و... باز جویی شد واز جبهه خودیها هم به او تیر مخالفت و بی دینی شلیک كردند.
امروز فیلم سازان جرأت رفتن به سوی «آژانسهای شیشهای» و «روز سوم»را ندارند. به كمدي یک بام و دو هوا، ساخته حزب الله در اندیشه دنیا اجازه اكران نخواهد داد چرا که[HL] این فیلم از به رسمیت شناختن میمون پرستان در هندوستان و محکوميت تقليد از متخصصان در ایران پرده بر می دارد.
[/HL]
ادامه دارد...
در تالار ایدهالیست، برای ژان وال ژان بی نوا که تازه آزاد شده بود خطّ و نشان کشيدند که این دفعه برو ولی دیگرتو کلیسا آفتابی نشو، به ژابِر هم اخطار دادند که چند بار به تو بگوییم که اصلا اطراف کلیسا دنبال او نگرد. و نون آن کشیش را به جرم دروغ به پلیس و همکاری با دزد آجر کردند. بنا بر گزارشهای منتشر شده از این تالار با حذف سکانس کلیسا، فیلم جدید بینوایان جایزه اُسکار و اجازه اكران خواهد گرفت در سناریوی جدید تایتانیک دیگر زور خدا به آن کشتی غول پیکر نمی رسد.
و فردا در کارتونهایی که قرار است از رسانهها پخش کنند،هاج زنبور عسل، پسر شجاع، نِل و. . . او که شبیه سازی شدهاند دیگر لازم نیست خود شان راخسته کنند و دنبال مادرشان بگردند، به آنها که سابق مادرشان را گم کردهاند در پیام تبریک و تسلیتي گفتهاند: نا امید نشو ید باز هم بگردید تا مادرتان را پیدا کنید ولی دنبال پدرتان نگردید که ما هم واقعا نمی دانیم او کیست و کجا است.
در نقشههای باکیفیت و زیبایی که غربیها زحمت کشیدهاند و برای مان از گذشتههای دور باز سازی کردهاند، خلیج فارس پس از شرکت در دورههای ادبیات عرب با ناز می گوید انا الخلیجُ العربی. درتاریخی که این روزها نوشتهاند مولوی، رودکی، حافظ و ابن سینا به ترتیب مقیم ترکیه، قفقاز، کویت وعربستان شدهاند. هم وطنان ضد انقلاب ما که آن ور آب، باد در دماغشان افتاده در مکتب سفسطه، پیامبر مهربانی را خشن معرفی می کنند و با رسانه نارسای خود، خدا را هم انکار می کنند و خانمهای سفور (بیحجاب) در جلسات تفسيرشان مشروب اندک را حلال می شمارند و... . (1)
روزي دروغ به حقيقت گفت: ميل داري با هم به دريا برويم و شنا كنيم، حقيقت خوش بين پذيرفت و گول خورد. آن دو با هم به كنار ساحل رفتند، وقتي به ساحل رسيدند حقيقت لباسهايش را در آورد. دروغ حيلهگر لبا سهاي او راپوشيد و رفت. از آن روز هميشه حقيقت عريان و گاهي تلخ است، اما دروغ در لباس حقيقت با ظاهري آراسته نمايان مي شود!
شعار این هشدار
ای سلیم آب ز سرچشمه ببند
که چو پر شد نتوان بستن جوی
(1)روانشناسی و مهارتهای رفتاری در تبلیغ غیر مستقیم، محمد حسین قدیری؛ برنامهریزی و نظارت گروه مطالعات فرهنگی و منطقهای دفتر مطالعات و برنامهریزی فرهنگی و تبلیغی. ـ قم: انتشارات معاونت فرهنگی و تبلیغی (ذویالقربی)، 1389
دانلود كتاب
و چرا در قفس هیچکسی کرکس نیست»
دشمن و جنسیت
یکی از نقشههای استعمارگران، منافقان، دشمنان و مبلغان مسیحی و...این است که چهره اسلام را به شیوههای مختلف در اذهان افراد خراب و مشوه کنند. یکی از کارهایی که زیاد انجام میدهند، شبههافکنی درباره دید اسلام نسبت به زن است. به عنوان نمونه زنان را نواقص العقول، برده و...معرفی میکنند. تا جنس زن را بر ضد اسلام بشورانند. البته برداشتهای غیرکارشناسانه نیز در این امر اثر دارد. نکته مهم این است که ما باید به جای غرق شدن در سخنان آنها باید راستی یا دروغ بودن این ادعا را در آینه زندگی اسلام شناسان و کارشناسان دین ببینیم؛ به سیره و سبک زندگی امام خمینی، مطهری و...دقت کنیم ببینیم آنها چگونه با همسران خود رفتار میکردند. برای نمونه به عبارات عاطفی، صمیمانه نامه امام خمینی به همسرشان دقت کنید:
تصدقت شوم، الهي قربانت بروم، در اين مدت كه مبتلاي به جدايي ازآن نور چشم عزيز و قوت قلبم گرديدم، متذكر شما هستم و صورت زيبايت در آيينه قلبم منقوش است. عزيزم، اميدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ كند.[حال]من با هر شدتي باشد ميگذرد؛ ولي به حمدالله تاكنون هرچه پيش آمد،خوش بود و الان در شهر زيباي بيروت هستم. حقيقتا جاي شما خالي است،فقط براي تماشاي شهر و دريا خيلي منظره خوش دارد. صد حيف كه محبوب عزيزم همراهم نيست كه اين منظره عالي به دل بچسبد. در هر حال، امشب، شب دوم است كه منتظر كشتي هستيم. از قرار معلوم و معروف، يك كشتي فردا حركت مي كند،ولي ماها كه قدري دير رسيديم، بايد منتظر كشتي ديگر باشيم. عجالتا تكليف معلوم نيست، اميد است خداوند به عزت اجداد طاهرينم، كه همه حجاج را موفق كند به اتمام عمل. از اين حيث قدري نگران هستم، ولي از حيث مزاج بحمدالله به سلامت. بلكه مزاجم بحمدالله مستقيمتر و بهتر است. خيلي سفر خوبي است، جاي شما خيلي خيلي خالي است. دلم براي پسرت [سيدمصطفي] قدري تنگ شده است. اميد است كه هر دو به سلامت و سعادت درتحت مراقبت آن عزيز و محافظت خداي متعال باشند. اگر به آقا [پدر همسر امام] وخانمها [مادر و مادربزرگ همسر امام] كاغذي نوشتيد، سلام مرا برسانيد. من از قبل همه نايبالزياره هستم. به خانم شمس آفاق [خواهر همسر امام] سلام برسانيد و به توسط ايشان به آقاي دكتر [علوي] سلام برسانيد. به خاور سلطان و ربابه سلطان سلام برسانيد ...(1)
استاد عشق ( همسری فداکار)
خاطره ای از زندگی علامه طباطبایی بیان کنیم. آیت الله ابراهیم امینی نقل می کند که : زندگی خانوادگی او بسیار باصفا و صمیمیت بود ، در فوت همسرش برخلاف انتظار ما بسیار اشک می ریخت و محزون و متاثر بود، روزی به ایشان عرض کردم: ما صبر و بردباری و تحمل مصائب را باید از شما بیاموزیم، چرا این چنین متاثر هستید؟
ایشان گفتند: آقای امینی مرگ حق است ، همه باید بمیریم، من برای همسرم گریه نمی کنم، گریه من از صفا و کدبانوگری و محبت های خانم است ، من زندگی پرفراز و نشیبی داشته ام ، درنجف اشرف با سختی هایی مواجه می شدم، من از حوائج زندگی و چگونگی اداره بی اطلاع بودم، اداره زندگی به عهده خانم بود.
در طول مدت زندگی ما، هیچ گاه نشد که خانم کاری بکند که من حداقل در دل بگویم : کاش این کار را نمی کرد یا کاری را ترک کند که من بگویم کاش این عمل را انجام داده بود.در تمام دوران زندگی هیچگاه به من نگفت ، چرا فلان عمل را انجام دادی ؟ یا چرا ترک کردی؟ مثلاشما می دانید که کار من در منزل است و همیشه مشغول نوشتن یا مطالعه هستم، معلوم است که خسته می شوم و احتیاج به استراحت و تجدید نیرو دارم، خانم به این موضوع توجه داشت ، سماور ما همیشه روشن بود و چای درست، هر ساعت یک فنجان چای می ریخت و می آورد در اتاق کار من می گذاشت و دوباره دنبال کارش می رفت تا ساعت دیگر ...من این همه محبت و صفا را چگونه می توانم فراموش کنم؟
[=B Mitra]www.rajanews.com[=B Mitra](1
ادامه دارد...
شبهه: در این جا به بیان شبهه ای داغ و پاسخی مستدل میپردازیم: آیا مردان برتر از زنان هستند؟
پاسخ:
1. افرادی که سال ها در حوزه درس خوانده اند وقتی می خواهند نظری درباره اسلام بدهند تن شان میلرزد که نکنه هوس یا ذهنیتم را نسبت دهم. ما نباید با دیدن یک یا چند حدیث برداشت خودمان را به دین نسبت دهیم. کار تخصصی است باید از کارشناس پرسید کتاب راه خوشبختی را برای مطالعه توصیه میکنیم. این کتاب چون از یک کارشناس زن و مجتهده است برای خانمها قابل توجه است.
2.در مواردی که تخصص نداریم باید جویا شویم نظر کارشناسان و اسلام شناسان چیست. کمک از تفاسیر موضوعی و استفاده از انجمن های تخصصی حضوری، تلفنی و مکاتبه ای مدد خوبی است.
3. جامع نگری بسیار مهم است. در ثانی دانستن علم رجال و درایه و سیره ائمه مهم است.
تفاوت جنسی و جسمی
به معنی دقیق زن و مرد از بعد زیستی و فیزیولوژیکی و روان شناختی کاملا یکسان نیستند که بگوییم کدام برتر است. مثل این است که بگوییم انبردست مهمتر است یا آچار؟ هر دو در شرایط خود مهم اند هردو در کنار هم کار راه انداز هستند جایی از انبر دست کاری ساخته است که از آچار ساخته نیست و بر عکس.
نکته دقیق: روان شناسان رشد اتفاق نظر دارند که زن و مرد از نظر زیستی و فیزیولوژیکی با هم تفاوت هایی دارند از سویی دیگر اعتقاد دارند که همه ابعاد رشد با هم تعامل دارند و بر هم تأثیر میگذارند و تأثیر میپذیرند. بنابراین عجیب نیست که این تفاوت ها سبب تفاوتهایی در سطح شناخت، عواطف و..بگذارند کما این که هورمون جنس مذکر بر رفتار پرخاشگرانه اثر دارد و مثلا پرولاکتین که هورمونی زنانه است سبب مهرمادری زنانه می شود.
این که خدا فرمود مرد برتراز زن است، در برخورداری از ویژگیهای مدیریتی نه صفات ارزشی مراد است. بله مرد و مدیر خانواده سرپرست است. او از این جهت که بدنی ورزیده، سختتر و مقاومتری دارد و باید کار کند و نفقه بدهد و...از این جهت برتری دارد البته بحث از ارزش گذاری نیست، برتری دارد برای انجام این مسئولیت در مقابل زن هم در عهده دار شدن پرورش فرزند برتری دارد . که زن و مرد هر دو در کنار هم کامل میشوند و بدون هم ناقص خواهند بود.
ادامه دارد...
یکسانی در روح مجرد
زن و مرد از جهت روح داشتن از یک سنخ اند چون روح از مجردات است و ارتباطی به جنسیت ندارد و هر دو قابلیت رشد معنوی و رسیدن به تقوا برای کسب مدال گرامی ترین افراد نزد خدا را دارا هستند؛ به همین دلیل هم هر دو برای خودسازی دعوت شده اند. در معنویات زن و مرد هر دو میتوانند با تزکیه و تهذیب نفس به عالی ترین مراتب کمال برسند. و برتری ارزشی آنها به درجه تقوای آنها و قربشان به خدا است. به این آیات توجه کنید.
إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ مردان و زنان مسلمان
وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ و مردان و زنان با ايمان
وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ و مردان و زنان عبادت پيشه
وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ و مردان و زنان راستگو
وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ و مردان و زنان شكيبا
وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ و مردان و زنان فروتن
وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ و مردان و زنان صدقه دهنده
وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ و مردان و زنان روزه دار
وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ و مردان و زنان پاكدامن
وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ و مردان و زنانى كه خدا را فراوان ياد می كنند
أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا( احزاب / 35) خدا براى [همه] آنان آمرزشى و پاداشى بزرگ فراهم ساخته است
ادامه دارد...
[="Tahoma"][="Black"]تغییر نگرش
تو میتوانی
در یک پارک شهربازی، پسرکی سیاه پوست به مرد بادکنک فروشی نگاه می کرد، که از قرار معلوم فروشنده مهربانی بود . بادکنک فروش یک بادکنک قرمز را رها کرد تا در آسمان اوج بگیرد و بدین وسیله جمعیتی از مشتریان جوان را جذب خود کرد. سپس بادکنک آبی و همین طور یک بادکنک زرد و بعد از آن یک بادکنک سفید را رها کرد، بادکنک ها سبکبال به آسمان رفتند و اوج گرفتند و ناپدید شدند.
پسرک سیاهپوست هنوز به تماشا ایستاده بود و به یک بادکنک سیاه خیره شده بود، تا این که پس از لحظاتی پرسید: آقا اگر بادکنک سیاه را هم رها کنید بالا می رود؟ مرد بادکنک فروش لبخندی به روی پسرک زد و با دندان نخی که بادکنک سیاه را نگه داشته بود برید و بادکنک به طرف بالا اوج گرفت و
گفت : آن چیزی که سبب اوج گرفتن بادکنک می شود رنگ آن نیست بلکه چیزی است که در درون بادکنک وجود دارد .(2)
معرفی کتاب
1- روش خوشبختی و توصیه به خواهران ایمانی، پدیدآورنده: نصرت بیگم امین، ناشر، گلبهار1384
2- روانشناسی زن و مرد( انسان در دو جلوه)، محمد مجد، نشر مکیال.
زن بدون مرد و مرد بدون زن مانند صفر هستند.
زن در کنار مرد و مرد در کنار زن مکمل هم اند.برای تکمیل یک بازی پازل زندگی
به همه قطعه ها نیاز داریم هیچ قطعه را نمیتوان کم گرفت . زن و مرد قطعههای پازل زندگیاند و با رسیدن به هم و تکمیل شدن کامل میشوند.
[="Tahoma"][="Black"]آیین بهتر زیستن
إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا
اگر نيكى كنيد به خود نيكى كرده ايد
و اگر بدى كنيد به خود [بد نموده ايد](اسراء7)
دود در چشم خود
برخی از کارهایی که ما میکنیم دودش در چشم خود یا عزیزان مان میرود. اختلاط تنگاتنگ زن و مرد در صحنههای تحصیلی و شغلی سبب وابستگیهای دختر و پسر و مرد و زن نامحرم به هم میشود. امروزه خبرنگار زن ویژه مردان و خبرنگار مرد ویژه زنان است و این اختلاط مشتی از خروار در جامعه ما است. خانمیمیگفت: ابتدا برایم خنده دار بود که میگفتند خواهر خانم نباید با شوهر خواهرش راحت باشد. به خواهرم هم میگفتم معنی ندارد از شوهرم فاصله بگیری. شوهرم هم یکی از اعضای خانواده ما است ولی وقتی متوجه شدم شوهرم با خواهرم برای خود خلوتهایی هم داشته اند، نظرم تغییر کرد.
مثال: همانگونه که اگر دوستانمان در محل کار ما را دعوت به چند لقمه غذای خوشمزه کنند در منزل اشتهای اصلی را نداریم، ارتباط غیر ضروری و شهوت انگیز با جنس مخالف(در فضای حقیقی و مجازی) این بیاشتهایی را میآورد. وقتی اسلام نفقه را بر مرد واجب کرده است ، مرد نمیتواند منتی بر زن بگذارد و زن نباید با حکم خدا درافتد و بی جهت در مشاغلی برود که نهاد مقدس خانواده خود و دیگری را سست کند.
به استفتاء زیر دقت فرمایید
در محل کارم ، با يك خانم بد حجاب در يك اتاق داريم. کار یک روز دو روز نیست و سال ها طول می کشد دوم این که اگر در بسیاری مواقع تنها باشیم و احتمال ورود دیگری صفر باشد چه؟ تکلیفم چیه اگر کار را ترک کنم زندگیم به مشکلات اقتصادی شدید روبرو می شود و اگر بمانم شرایط دشوار است و شیطان یک لحظه هم بیکار نیست؟
پاسخ:
حفظ نهاد خانواده خود و دیگری این قدر مهم است که حتی مردی که بر گردنش نفقه واجب اهل و عیال است، لازم است از محل گناه کوچ کند. البته این استفتاء چون از مرد بوده خطاب به مرد است زن هم اگر ایمان خود و دیگری را در خطر می بیند برای حفظ خود و خانواده اش و خانواده دیگری باید از اختلاط بپرهیزد .برخی از مسئولان اداری، آموزش و ...که عمداً سبب اختلاط زن و مرد میشوند و آنهایی که به حکم وتوصیه های فردی و اجتماعی الهی اهمیت نمیدهند در واقع با این آیه قرآن هم مخالفت میکنند. وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ (2)در کار نیک و خودکنترلی همدیگر را یاری کنید و در گناه و تجاوز از حدود خدا مددکار هم نباشید.البته بر مرد غیور است که اجازه ندهد تن زیبای همسرش اتوبوس چشمان و... هوس بازان شود.
امام على عليه السلام :
اگر غربت و تنهايى آنان را دلتنگ سازد، ياد تو همدم شان است
امـام صـادق (ع ) : هـمـانـا زن طـوق اسـت، پـس بنگر كه چه طوقى به گردن مى افكنى براى زن ارزش و بهايى نمىتوان تعيين كرد، نه براى خوب آنها و نه براى بدشان زن خوب، ارزشش طلا و نـقـره نـيست بلكه از طلا و نقره هم بهتر و ارزشمندتر است و زن بد، ارزشش خاك نيست؛ بلكه خاك هم از او ارزشمندتر است . (4)
(2) مائده / 2
(3)نهج البلاغة: الخطبة٢٢٧. نرم افزار جامع الاحادیث ، مرکز تحقیقات کامپیوتری نور.
دیدن فیلم های پرونوگرافی
وقتی بحث از دیدن یا ندیدن فیلمهای پرونوگرافی و نگاههای شهوت انگیز جنسی در دنیای حقیقی و مجاز میشود اغلب تصور میکنند، توصیههای مذهبی کشیش یا روحانی پشت این امر نهفته است. در این نوشتار بارها و بارها گفتیم که دین «آیین بهتر زیستن» است. بله یکی از جاهایی که سبب تحکیم رابطه زناشویی میشود خویشتنداری زن و شوهر در برابر فیلم، تصاویر محرک جنسی است. مرد یا زنی که ظرفیت روانی، ذهنی و عاطفی خود را با نگاه به فیلم ها و تصاویر جنسی پر می کند در واقع گنجایشش را برای دریافت عشق به همسر از دست می دهد و به همان میزان از رضایتمندی زناشویی کاسته میشود.
تجربه
1.کم نیستند زنانی که هنگام رابطه زناشویی با جملات مقایسه آمیز همسرشان که از فیلم ها یا نگاه های شهوت انگیز حاصل شده است، همسرشان را از نظر روانی و جسمی تبدیل به کوه یخ می کنند.
2. کم نیستند زنانی که در مهمان خانه ذهن خود مرد غریبهای را جا داده اند و نسبت به شوهرشان حس و حالی ندارند. بسیاری از تجاوزها و روابط نامشروع دنیای بیرون، شروع موجش از درون ملتهب ایجاد شده است به همین دلیل است که حضرت عیسی به یاران خود فرمودند انبیاء توصیه کردهاند گناه نکنید، من توصیه میکنم فکر گناه هم نکنید.
[=B Mitra]
تمثیل عالی 1
حضرت عیسی(ع) ایشان به اصحاب خود میفرمایند:
«إنّ موسى أَمَرَكُم أن لا تَزنُوا و أنا آمُرُكُم أن لاتُحَدّثُوا أنفُسُكُم بالزّنا فَضلاً أن تَزنُوا فإنّ مَن حَدَّثَ نَفسَهُ بالزّنا كان كَمَن أوقَدَ في بيتٍ مُزَوّقٍ فأفسَدَ التَّزاوِيقَ الدّخانُ و إن لَم يَحترِقِ البيتُ »(1)
بهدرستی که موسی به شما دستور داد زنا نکنید و من به شما دستور می دهم که حتی«فکر گناه و اندیشه زنا» را به خود راه ندهید؛ تا چه رسد به اینکه مرتکب زنا شوید؛ چرا که اندیشه و فکر زنا، درست مثل این است که کسی در یک عمارت و ساختمان زیبا، آتش روشن کند اگر چه خانه آتش نگیرد، ولی دود، نقش و نگار خانه را از بین میبرد.
تمثیل عالی2
لذت حرام به ویژه شهوت جنسی مانند آتش می ماند و ارضای آن از طریق حرام مانند این است که بر روی آتش بنزین بریزی که شعله ورتر می شود. از آنجایی که انسان موجودی سیری ناپذیر است این خواسته های نفسانی هیچ گاه تمامی ندارند تا جایی که افراد به سبب افراط در این زمینه به اعتیاد و جنون جنسی مبتلا می شوند. پس عاقلانه این است که این نیاز ها را از طرق حلال و در حد متعادل ارضا نمود، زیرا که ارضای نیاز جنسی از طریق حلال مانند آبی که روی آتش بریزی آن را اطفا میکند و آرامش می آورد به خلاف طرق حرام.
شعار این هشدار
گناه با فطرت ما تعارض دارد و تعارض درونی سبب اضطراب و ناآرامی مان میشود.
[=B Mitra]
چونان که زنده بودن معنای زندگی(1)
سوالات ششگانه بشر
اگر می خواهیم زندگی مان معنا داشته باشد. اگر دنبال آرامش هستیم. اگر از بیراهه رفتن وحشت داریم. اگر می خواهیم بهتر کادوهای معنوی را به همسر و فرزندان مان هدیه دهیم.باید زندگی وحیانی - عقلانی که زندگی پاکی است را برای خود بر گزینیم.
من کیستم؟از کجا آمده ام؟به کجا آمده ام؟با کیستم؟به کجا میروم؟ برای چه آمده ام؟
اينها سؤالاتي است كه ذهن بشر را در طول تاريخ به خود مشغول كرده است.پاسخ نهایی به سؤالات ششگانه اساسی فقط در حیات معقول است.دین، علم وفلسفه (حکمت) سه عامل حرکت در حیات معقول است.از میان آنها دین نقش محوری دارد دین متکی به وحی الهی با پاسخ بهاین سؤال ها به زندگی معنا میدهد:
1.من کیستم؟: موجودی تشکیل شده از عناصرطبیعی و از حقیقتی که بر مبنای حکمت عالیه خدا به نام جان از کانال طبیعت وارد جهان هستی میگردد ودر عبور ازآن با توانایی به بهره برداری از روح و برخورداری از عقل وقلب و وجدان و شخصیت با اشتیاق جدی برای به ثمر رساندن شخصیت که کمال آن است آماده وصول به هدف اعلای زندگی میگردد.
2.از کجا آمده ام؟: دارای حقیقتی فوق طبیعی و از عالمی فوق ماده و مستند به حکمت و مشیت خدا به این جهان آمده ام.
3.به کجا آمده ام؟: به کارگاهی بسیار با معنا که بانظم، شکوه و شگفت انگیزش با کمال وضوح بامعنا بودنش را اثبات میکند و نیازی به استدلال نیست، و موجودیت بالقوه ما انسان ها را به فعلیت می رساند.
4.با کیستم؟: با انسانهایی هستم که مثل من دارای استعدادی ارزشی هستند هر اندازه آنها را به طور صحیح به فعلیت برسانیم به هماهنگی و اتحاد بیشتر نزدیک میشویم.مبدء، مسیر و مقصد همه ما یکی است.
5.به کجا میروم؟: احساس بقای جاوید که دارم با این همه استعدادهای مادی و معنوی به این جهان محدود نمیشود و این جهان، آخرین منزلگاه من نیست.
6. برای چه آمده بودم؟: من از حکمت عالیه ربانی و فیض ربانی او سر چشمه گرفتهام، از حکیمی که عمل بیهوده و عبثی را انجام نمیدهد.من دارای استعدادهای با عظمتی هستم که در صورت به فعلیت رسیدن آنها هدف اعلای زندگی من، تحقق مییابد. و من اشتیاق جدی برای وصول به آن هدف اعلا را درون خود به کمال وضوح در می یابم .
علامه جعفری در توضيح بيان بالا اظهار ميكند كه مکاتب فلسفی و اجتماعی که به شخصیت الهی انسان بیتوجه بودهاند حداکثر توانستهاند به طورنسبی دیدگاه انسان را به جهان توسعه دهند و توصیههایی برای بهزیستی داشته باشند. مولوی، عارف و شاعرمعروف میگوید از آنجا که سؤالهای اساسی بشر از عالم بالا سرازیرشده باید به حکم عقلِ هماهنگ با وجدان به سراغ وحی و قرآن برویم.
هم از آن سو جو جواب ای مرتضی
کاین سؤال آمد از آن سو مر تو را
ایستگاه تامل
خنده درمانیها، تفریحهای و...اگر پشتش هدفی برای زندگی نباشد مسکنی بیش نیستند. جهان بینی توحیدی با توجیه مبدء و معاد بالاترین آرامشها را به ما می بخشد و ما را از پوچی میرهاند و حتی به مرگ و رنج ما معنا میدهد.
مردی افسرده شده بود نزد روان پزشک رفت روان پزشک گفت: در شهر سیرکی هست در آن سیرک میگویند دلقکی است که نمایشهای جذاب بازی میکند و لطیفه های جالبی تعریف. آن جا برو تا روحیه ات کمی تغییر کن. مرد گفت آن فرد خودم هستم.
افلاطون: «هر تربيتى كه دينى نباشد ناقص و باطل است ».(2)
(1)منبع: پایان نامه ارشد، تهیه و ساخت آزمون هدف در زندگی با تکیه بر اسلام، م ح قدیری، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی،
(2) همان
[="Tahoma"][="Black"]آیین بهتر زیستن
مشورت ادراک هشیاری دهد
اگر خاموش بنشینی تا دیگران به سخنت آورند ، بهتر از آنست که سخن بگویی و خاموشت کنند.(سقراط)
[/]
عقلها را مر عقلها یاری دهد
مشاوران قلابی
مرد نادانى درد چشم سخت گرفت و به جاى پزشك نزد دامپزشك رفت. دامپزشك همان دارويى را كه براى درد چشم حيوانات تجويز مىكرد به چشم او كشيد و او كور شد. او از دست دامپزشك شكايت كرد. دادگاه دو طرف دعوا را حاضر كرده و به محاكمه كشيد. رأى نهايى دادگاه اين شد كه قاضى به دامپزشك گفت: برو هيچ تاوانى بر گردن تو نيست، اگر اين كور خر نبود براى درمان چشم خود نزد دامپزشك نمىآمد. هدف از اين حكايت آن است كه هر كس مهمى را به شخص ناآزموده و غير متخصص واگذارد، علاوه بر اين كه پشيمان خواهد شد، در نزد خردمندان به عنوان كم خرد و سبكسر خوانده خواهد شد.
ندهد هوشمند روشن رأى
به فرومايه كارهاى خطير
بوريا باف اگر چه بافنده است
نبرندش به كارگاه حرير
روان شناختی علمی است که شاخههای زیادی دارد و دانشمندان این علم سالهای زیادی در آن تحقیق و کار کردهاند. این گونه نیست که هرکسی بتواند بدون خواندن این رشته بتواند خدمات مشاوره ای داشته باشد. بنابراین برای ارتقا سلامت روان و درمان از افرادی که در این رشته تحصیل کردهاند کمک بگیرید از سوی دیگر در این امر به هر روانشناسی اعتماد نکنید همان گونه که به کار هر پزشک قلبی اعتماد نمیکنید، بنابراین تحقیق کنید تا روانشناس حاذق و ماهری را بیابید.
متأسفانه امروز در کشور افراد زیادی با کارهای غیر تخصصی سبب رشد بیماری افراد و ناراحتی خانوادههای آنها میشوند افراد غیر متخصص بدون در نظر گرفتن پیامدهای سنگین کارشان و با در نظر گرفتن منافع زیاد شان، مانع استفاده از متخصصان واقعی میشوند و گاهی با تجویز قطع درمان واقعی سبب افزایش ضررهای مادی و روانی و جسمی میشوند. این افراد از نظر شرعی و حقوقی مدیون به بیمار هستند. بنابراین ما باید در زندگی خود دقیق باشیم.
سه نکته کاربردی:
1- امروزه حتی تخصص ها هم تخصصی شده است به عنوان مثال ممکن است یک روان شناس بالینی بگوید من فقط در زمینه افسردگی کار میکنم دیگری بگوید در زمینه تحصیلی و....
2- بسیاری از مشکلات شدید روانی باید زیر نظر روان پزشک(دارو درمانی) در درجه اول و بعد زیر نظر روان شناس بالینی(روان درمانی) درمان شود. اگر هر متخصصی تک روی کند و بیمار را از کمک دیگری محروم کند در حق بیمار خیانت کرده است. متأسفانه برخی از روان پزشکان وقت ندارند و ممکن است سالها فقط دارو تجویز کند و او و خانواده هم با بیماری و شیوه های رویارویی آشنا نباشد. یا برعکس ممکن است روان شناسی بیمار شدید روانی را که نیاز به دارو درمانی دارد اسیر خود کند و درمان را به تأخیر اندازد و سبب رشد بیماری شود. بنابراین باید سراغ متخصصان متعهد و خداشناس برویم.
3- اگر کسی در کاری یا علمی یا مذهب تخصص داشت به معنی این نیست که در حیطه های دیگر هم ماهر است. به عنوان مثال اگر شما بیماری را نزد عالم دینی بردید و او به شما چند توصیه دینی کرد به معنی این نیست که شما نباید پیگیری های درمانی خود را کنار بگذارید بلکه باید در کنار درمان از دعا و توصیه های دینی کمک بگیرید.
شعار این هشدار
با «خدا»ی یاسها خلوت کنیم
کاش گاهی در مسیر زندگی
«بار»ی از دوش نگاهی کم کنیم(1)
(رویارویی عاقلانه با غم غربت)
مشتقاقي مهجوري شامل 4 قسمت است كه خواندن و به كارگيري روشهايي رويارويي آن با غم جدايي به افراد مهاجر، سربازان، مبلغان ديني و افرادي كه به هر دليلي از يار و ديار خود دور شده اند توصيه ميشود.
«ناهید 25 ساله سن دارد و لیسانس ادبیات. سال قبل که ازدواج کرد، ناچار برای اولین بار، از والدین و خانه و محل زندگیاش دور شده است. شوهرش اکبر از خواب زیاد او، بینظمی، نشستن لباسها و ظرفها و نرسیدن به نظافت او و بیتوجهی به مسائل زناشویی گله میکند. او میگوید کسی او را به ازدواج با من وادار نکرده است ولی ظاهراً ناچار است با من زندگی کند برای این که وقتی به منزل پدرش میرویم او مثل غنچه و شکوفه شکفته میشود میگوید، میخندد، با کودک برادرش با حوصله بازی میکند و برایش قصه میگوید. اکبر که با التماس همسرش به مشاوره آمده بود در ادامه میگوید: الکی بهانهگیر شده و زود رنج. اشکش دم مشکش است. تلفنهای او به خانوادهاش هزینه بالایی به خود اختصاص داده. نمیدانم چه کار کنم، دیگه خسته شدم....
ناهید که از شنیدن سخنان شوهرش ناراحت شده بود، درباره احساساتش به مشاور میگوید: شوهرم احساس من را درک نمیکند چندباری هم که برایش درد و دل کردم من را مسخره کرد، به همین خاطر دردم را توی خودم میریختم اما دیگه به دلیل گیردادنها و غر و لندهایش ظرفیتم تمام شده است و صبرم لبریز. صبح که از خانه خارج میشود احساس تنهایی و خفگی دارم، گاهی فکر ميکنم من را دوست ندارد، دستم به کار نمیرود، شبها کابوس میبینم، فکرهای نگران کننده درباره سلامتی پدر و مادر و یا خواهرم دست از سرم بر نمیدارند. مرتب سردرد و دردهای عضلانی دارم . نظم خواب و خوراکم به هم ریخته. با این که خانوادة همسرم به من هرگز بی احترامی نکردهاند و مرا دوست دارند ولی نمیدانم چرا به آنها احساس بدی دارم. حس خوشايندي نسبت به مردم این شهر ندارم. فکرمی کنم تو یک اقیانوسی تنها رها شدهام هنوز نتوانستهام اینجا را برای محل زندگیم قبول کنم همیشه زندگیام در این شهر را موقتی فرض میکنم درست مانند فردی که برای یک روز تفریحی جایی چادر زده است گاهی در خیالاتم میبینم که شوهرم برای غافلگیر کردنم به خانه میآید و میگوید که برای انتقال به محل زندگی و شهرت آماده باش ». (2)
داستان زندگی ناهید و شوهرش را خواندیم. مجموعه نشانهایی که دربارة حالات جسمی و روانی ناهید بیان شد نشان دهنده غمغربت یا اضطراب جدایی(3) او از منابع ارضاء، عشق و دلبستگیاش یعنی خانواده و دیاری که سالها در آن زندگی کرده است، دارد. در اصطلاح علمی به مجموعه نشانههایی که با هم و مرتبط با هم دیده میشوند سَنْدْرُم یا نشانگان(4) میگویند. در بحث فعلی به سَنْدْرُم یا غمغربت یا غربتزدگی(5) و راههای رویارویی با آن میپردازیم به عبارت دیگر خواهیم گفت که ناهید و امثال او که از خانواده خود دور میشوند چهکار کنند تا گرفتار این اختلال نشوند.
[=B Mitra]
(1) مریم حیدر زاده ، سایت کانون گفتمان قرآن انجمن آزاد(askqurqn.ir).
(2) من مانده ام تنهاي تنها(مهارتهای رویارویی با غم غربت)، محمدحسین قدیری، مرکز مشاوره موسسة آموزشی وپژوهشی امام خمینی ،1389، ص 25.
(3) separation anxiety
(4) syndrome.
(5) Homesickness
ادامه دارد...
دانلود اين بحث از پيوست زير
باید تلاش کنیم که اگر خاری از پای کسی در نمیآوریم خار هم نباشیم. اکبر آقا(در داستان بالا) و امثال او نیز باید با مطالعه، همدلی و همکاری با فرد مبتلا و کمک از مشاورینش خود را درباره این مشکل روحی(سایکو اجوکیشن )(6)، افزایش دهند تا به جایی این که برای باری از دوش آنها بردارند، نادانسته از روی لجبازی و انتقام و...مشکل آنها و خود را وخیم نکنند. متأسفانه اغلب کارفرمایان، مسئولان و اساتید آموزشگاهها و دانشگاهها و به ویژه مسئولان پادگانهای آموزشی و... به دلیل آگاه نبودن از فرایند غمغربت در افراد زیر مجموعه و خانوادههای آنها ، تدابیری سنجیده برای مقابله نمیاندیشند و گاهی با کارهای نسنجیده سبب کاهش ظرفت جسمی، روانی ومعنوی آنها میشوند.از آنجا که طبع آدمی تمایل دارد بیشتر از شادی بشنود تا غم و افسردگی، این بحث را از رویکرد روانشناسی مثبت(7) و روانشناسی شادی با توجه به اصول زیر آغاز میکنیم:
اصل 1) انسان به طور فطری «شادیگرا» و «غمگریز» است،
اصل 2)«دفع ضرر»و «جلب منفعت» دو اصل عقلایی هستند،
اصل 3) شادی چهار مؤلفة دارد: «احساس خوشی»، «رضایت از زندگی»، «نبودن افسردگی» و «نبودن اضطراب» (8)
اصل4) عواملی که «مانع» خوشی و شادی ما است، به حکم عقل سلیم، باید شناسایی و ریشه کن شود،
اصل5) عواملی که «جاذب» شادی ما است، به حکم عقل سلیم، باید شناسایی و به کارگرفته شود،
اصل6) غم غربت (اضطراب جدایی) مانع شادی و منجر به افسردگی است،
اصل7) اضطراب و افسردگی، مانند آنفولانزای نوع آ، مُسریِ - به اطرافیان و حتی به منابع عشق و خویشاوندان در وطن- هستند (9)
اصل8) اضطراب و افسردگی مانع رسیدن به غرض و هدفی است که برایش سفر یا هجرت کرده ایم.
با توجه به اصول مهم و علمی بالا، هر کسی که به «اختیار» یا «اجبار» برای تحصیل، کار، خدمت سربازی، تبلیغ و... مهاجرت میکند، باید برای حفظ و افزایش شادی خود و همراهانش با مشکل غمغربت که نوعی اضطراب جدایی است آشنا شود، نشانههای ذهنی و جسمی آن را بشناسد و راههای رویارویی با آن را یاد و بهکار بگیرد. چرا که غم غربت اگر دفع (پیشگیری)و رفع(درمان) نشود ما به افسردگی هم مبتلا خواهیم شد و این یعنی ساقط شدن از نعمتها و لذتهای زندگی که خداوند به ما موهبت کرده بود.با همین نگاه نوعی «ظلم» به خود، خانواده و «خیانت در امانت الاهی» بشمار میآید.
ادامه دارد...
(6) آموزش و تربیت افراد برای آگاهی درباره مسایل روانیpsycho education.
(7) رویکرد جدید روانشناسی است این علم بر خلاف روان شناسی سنتی، به تواناییهایی آدمی چون خرد، شادکامی، هوش هیجانی و..تمرکز دارد نه بر نقصها. نک: روان شناسی مثبت، آلان کار، نشررشد تهران.
(8) شادی در خانواده، محمدرضا عابدی،تهران، نشر مطالعات خانواده، 1٣٨٣، ص 27.
(9)هوش هیجانی، سید محسن فاطمی،چاپ اوّل،سارگل، تهران، 1385، ص 35.
تعریف غم غریت
غم کلمة عربی است که از غمامه به معنی ابر گرفته شده است. همان گونه که ابر مانع تابش خورشید و سبب تاریکی میشود، غم هم بر آسمان ذهن گسترده میشود و دل را میگیرد و تاریکی آن بر نگرش ما بر خود، دیگران، خدا و آینده اثر منفی میگذارد. و غربت به معنی دوری انسان از افراد و اشیاء آشنا و حضور در بین افراد و محیط غریب و نا آشنا است. غم غربت که اصطلاحی روانشناسی است، به طور کلی، هنگام جدایی از عزیزان و وطن غمگین شدن امری بهنجار است در مقابل، بی غمی و بی خیالی هنگام جدایی از منابع عاطفی و دلبستگی اصیل (مانند والدین، خواهر و برادر و...)نشانه بیماری و ناهنجاری نظام روانی فرد و سیستم خانوادهاش است (10). غم غربت یا غربت زدگی «اضطراب جدایی» است(11) که پس از دوری از منابع دلبستگی و عشق، و ورود به مکان جدید پدید میآید، و سطوحی از اندوه، غمگيني، از دست دادن معنا، ترس از تغيير، پيش بيني نوميدي و احساس تنهايي را در بر ميگيرد. غم، نوعی فرایند و مکانیسم دفاعی است که از سویی، «حد متعادل» آن، موهبتی الاهی است که باعث کاهش ناراحتی و فشار عصبی و روانی می شود، از سویی دیگر، «سوپاپ اطمینان» و یا زنگ هشداری است که به انسان خبر میدهد که باید برای سلامت روان و جسم چارهای عملی بیاندیشید . (12)
غم غربت، اضطراب جدایی و نوعی مکانیسم دفاعی است که باعث کاهش ناراحتی و فشار روانی میشود، اين غم که اغلب، با فشار عصبی همراه است. در موارد زيادي به تدريج با هشیاری، خوگيري و سازگاري فرد با شرايط جديد رفع ميشود (13). ولي اگر فرد نتواند پس از فراق از وطن و منابع ارضاء و دلبستگی (مادر و همسر و..) نيازهاى «امنیت»، «محبوب بودن»، «تأیید اجتماعی» و «تعلق خود با افراد جديد» را تأمين كند، و نیز اگر قادر نباشد بر اضطراب جدایی غلبه یابد، فرد به «افسردگى» هم مبتلا میشود (14). این فرد حتماً لازم است هم از دارو درمانی(روانپزشک) و هم از روشهای شناختی- رفتاری روان درمانی( روان شناس بالینی) برای درمان کمک بگیریم(15).
http://www.loyola.edu(10
(11) http://www.uwec.edu/Couns el/pubs/homesick.htm
(12) راه تربیت،مهارت های مقابله با غم غربت،محمدحسین قدیری، ویژه دین وروان سال اول شماره 2و3، ص 136.
(13) http://www.charminghealth.com/
(14) http://en.wikipedia.org/wiki/Homesickness
(15) روان شناسی مرضی تحولی از کودکی تا بزرگسالی، ج 1،پریرخ دادستان،تهران،1380،ص 78-90
ادامه دارد...
وابستگی سالم(16) و ناسالم
روبرت برنشتاینو مری لن گیراند(17) میگویند: در بررسیای که در سال 1992، دربارة وابستگی بیش از اندازه و کمتر از اندازه انجام دادیم حکایت از این داشت که بیش از 30 درصد اشخاص با وابستگی بیش از اندازه رو به رو هستند. بیش از 25 درصد افراد هم گرفتار وابستگی کمتر از اندازه بودند. بررسی هایی دیگر هم نشان میدهند که درکانادا، انگلستان، آلمان، ژاپن، سوئد، نروژ، و هلند درصد وابستههای ناسالم بسیار بالاست. بنابراین وابستگی ناسالم(بیش یا کمتر از اندازه) بسیار شایعاند اگر احساس میکنید شما یا فرزندتان هم در این گروهها هستند نا امید نشوید شما تنها نیستید. با مطالعه، الگوگیری افراد هنجار و کمک از مشاور تلاش کنید درجه وابستگیتان را نرمال و طبیعی کنید.
حیوانات در تربیت فرزندان خود نسبت به رعایت وابستگی متعادل موفق تر از انسان عمل میکنند به عنوان نمونه پرندگان همین که جوجه هایشان پر در آورد با سر خود آنها را از لانه بیرون میرانند تا پرواز، تهیه غذا، دفاع از خود و «زندگی مستقلانه» را تمرین کنند آنها گاهی با جوجهها روی زمین مشغول دانه چیدن میشوند و بعد با پرواز چندین متر از آنها دور میشوند و منتظر میمانند تا جوجهها به آنها ملحق شوند. در مراحل بعد به تدریج این فاصله ها را بیشتر میکنند تا با تمرین بالهایشان قدرت بیشتری پیداکنند.
نکتههای تربیتی
- «وابستگی بیش از حد» و «وابستگی کمتر از حد» به دیگران، به ویژه منابع عشقمان(والدین و خویشاوندان)، از نظر بالینی هر دو مردود اند و نشانه مشکل و اختلال در سازمان روابط «درون فردی» و « بین فردی» دارد. توجه به این نکته سبب میشود با تفکر مدیریت هیجانی، مطالعه و مشاوره اولاً ما بر روابط خود مدیریت داشته باشیم وابستگی خود را تنظیم کنیم، ثانیاً به دیگران هم کمک کنیم روابط خود را درست اداره کنند، ثالثا در تربیت کودک دقت کنیم وابستگی سالم (نه افراط نه تفریط) در آنها شکل بگیرد. بهترین نوع وابستگی، وابستگی سالم (دلبستگی) است .(18)
- بسیاری از مشکلات بزرگسالان در امر وابستگی، ریشه در تربیت نادرست والدین و سبکهای شخصیتی و الگویی آنها دارد. بزرگی گفته: «من آن قدر قسیالقلب نیستم که مهربان باشم» مهربانی بیشاز حد، مانع از سازگاری و انطباق آنها با محیط و شرایط میشود و اعتماد به نفس آنها را سست میکند.آنها را به ما وابسته میکند و زمینه ابتلاء به غم غربت را در جدایی آنها از ما بالا میبرد.
- اعضاءخانواده مانند قطعات موتور ماشین به شکل شبکهای کار میکنند. همان گونه که خوابیدن باطری، کل ماشین را مختلمیکند، در خانواده هم بروز یک مشکل سبب اختلال در کار کل خانواده میشود. به مشکلات تک تک افراد خانواده سطحی نگاه نکنید مسایل روانی مانند مسایل جسمانی خود را زود نشان نمیدهند بنابراین هشیاری و اقدام به موقع مانع بروز مشکل میشود.خانمها به دلیل ویژگیهای روان شناختی خاص خود (وابستگی، نیاز به گفت وگو برای یافتن راه حل، جزیی نگری و..) زمینه بیشتری برای ابتلا به غم غربت دارند. بنابراین باید برای رویارویی با غم غربت جدی تر باشند. از سوی دیگر، کار در منزل و چهار ديواري هاي تنگ و تاريك، نداشتن روابط اجتماعي زياد و مواجهه نشدن با تحولات و جریان زندگی در کوچه و خیابان، عدم اشتغال زنان و فراغت زیاد بسیاری از آنها، میتواند زمینه ساز افسردگی شود. [HL]حالات افسردگی و اضطراب مانند آنفولانزای نوع A مُسریّ است. پس مراقب باشیم به دیگران منتقل نکنیم و از دیگران نگیریم. [/HL]
(16)Healthy Dependency
Robert F .Bornstein& Mary A. Languirand(17.
(18) وابستگی سالم، روبرت برنشتاین و مری لن گیراند ترجمه مهدی قراچه داغی،چاپ اول، تهران، 1383،ص 15-14.
ادامه دارد...
نشانههای غم غربت
غم غربت ممکن است به صورت گروهی از نشانههاي زير، زندگي آدمي را تحت تاثير قرار دهد:
الف) تغييرات در احساسات و ادراکات: گريه هاي مکرر و يا فقدان پاسخدهي عاطفي،- ناتواني از لذت بردن از هر چيزي،- احساس نااميدي و يا بي ارزشي،- احساس افراطي گناه و يا خود سرزنشي،- فقدان صميميت نسبت به خانواده و دوستان،- بدبيني نسبت به آينده،- احساس درماندگي،- غمگيني، اضطراب، خشم و ديگر عواطف ناخوشايند،- فقدان علاقه نسبت به فعاليتهاي قبلي،- نارضايتي کلي از زندگي،- کاهش توان حافظه، - ناتواني در تمرکز،- فقدان انگيزه به منظور پيگيري اهداف، - بلاتصميمي و آشفتگي (19).
ب)تغييرات رفتاری: کناره گيري از ديگران،- وابستگی به افراد-، غفلت و سهل انگاری نسبت به مسئوليتها،- توجه نکردن به ظاهر شخصي،- تحريک پذيري و به آساني دستخوش خشم شدن ، -کاهش توانايي رويارويي با مسائل روزمره.
ج)تغييرات جسماني و شکايات بدني(20) :
- خستگي مزمن و فقدان انرژي،- فقدان کامل اشتها و يا خوردن اجباري،- بي خوابي، بيداري زود هنگام صبحگاهي و يا خواب بيش از حد،- سر دردها، پشت دردها و ساير شکايات مشابه بدون دليل،- مشکلات گوارشي شامل درد معده، تهوع، اشکال در هضم و تغيير در کارکردهاي روده اي مثل يبوست،- چرخه هاي نامنظم قاعدگي،- فقدان و يا کاهش تدريجي ميل جنسي،- کاهش و يا افزايش غير متعارف وزن . (21)
نکته کلیدی
1- اضطراب و افسردگی، اغلب، با چتری از نشانههای جسمانی، خود را نشانمیدهد و بسیاری از بیماران و حتی پزشکان، متوجه نمیشوند که فرد مشکل روحی دارد.دیگر این که هشیار باشیم که نشانههای اضطراب و افسردگی در کودکان و نوجوانان کاملا مانند بزرگسالان خود نمایی نمیکند بی توجهی به این نکته مانع جلوگیری و دفع ضرر میشود و آسیبهای جدی و عمیقی برآنها باقی میگذارد برخی از نشانهها عبارتند از: وابستگی افراطی ، بهانه، بیحوصلگی، زود رنجی، بیتابی، فرار از مدرسه، ترس جدا شدن از والدین در روز و شب ، نگرانی برای سلامت والدین، جویدن ناخن، شب ادراری و...البته نمیتوان با مشاهده یک یا چندتا از این نشانهها برچسب به آنها زد (22).
2- اگر برخی از نشانهها مانند کاهش مشخص رغبت یا لذت در بیشتر فعالیتها و وجود خلق افسرده در تمام روز و...حداقل به مدت 14 روز پی در پی در فردی استمرار یافت، نشانه این است که فرد افسرده هم شده است. (البته گاهی همین نشانه در فردی ممکن است به دلیل مشکلات غده تیروئید باشد بنابراین برچسب نزنیم و تشخیص را به عهده روان پزشک بگذاریم).
3- فرق غم غربت با افسردگی در این است که در غم غربت وقتی فرد به خانواده باز میگردد اغلب نشانهها به تدریج برطرف میشود ولی در افسردگی باقی است. نشانهها در افسردگی جامعتر، عمیق، شدیدتر و ماندگار تر است.
(19):www.pserie.psu.edu/student/counseling
(20) http://www.worcester.ac.uk/counselling/593.htm
(21) http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1299551
(22) روان شناسی مرضی تحولی از کودکی تا بزرگسالی، ج 1،پریرخ دادستان،تهران،1380
[="Tahoma"][="Black"]آیین بهتر زیستن
هر كجا هستم باشم، آسمان مال من است پنجره،
مشتاقي و مهجوري (2)
( رویارویی عاقلانه با غم غربت)
فكر، هوا، عشق، زمين مال من است
چه اهميت دارد گاه اگر مي رويند
قارچ هاي غربت ؟
در بحث گذشته (رویارویی عاقلانه با غم غربت 1) به یک نمونه بالینی اشاره کردیم و تعریف غم غربت و نشانههای آن و فرقش با افسردگی را دانستیم در این قسمت برای شفاف تر شدن موضوع ابتدا نمونه بالینی دیگری را مطرح میکنیم و سپس عوامل مؤثر بر نوسان غربتزدگی و در ادامه انواع شیوههای رویارویی با مشکل و در آخر به راهکارهای مقابله با غم غربت میپردازیم.
نمونه بالینی دیگر
برای محسوستر شدن بحث بیان نمونه واقعی به درک درستتر کمک خواهد کرد . برخی از نشانههای جسمی، احساسی و رفتاری غم غربت در نمونه زیر آشکار است :
«علی پسر آخر خانواده است. او که وابستگی زیادی به پدر و مادرش دارد، برای اولین بار از آغوش گرم خانواده دور شده است و برای تحصیل علوم دینی از کشورش به ایران آمده است. او دو ترم است که دروسش را با اصرار مدیر مدرسه، با همکلاسیاش، مهدی، که ساکن قم است، مباحثه میکند. علی در بین ساعتها گفت وگو با دوستش توجه فوق العادهای بر برخی سخنان مهدی دارد. این سخنان عبارتند از: مهمانیهای آخر هفته، بیمار شدن پدر، دستپخت مامان، و شرکت در دعا و هیأت محل،تعطیلات ایام عید و سفر به شمال،رفتن به زیارت حضرت معصومه(س) به شکل خانوادگی و...
در وقتهای بیکاری و حتی در کلاس درس سخنان مهدی که با وجد و شور بیان شده بود، در گوش علی تکرار میشود. علی کمتر در جمع حاضر میشود. اغلب، به گوشهای میخزد چون حال خوبی ندارد، احساس بیکسی و تنهایی، یک لحظه هم دست از سرش بر نمیدارد. گاهی در تنهایی گریه میکند، حالت تهوع و سردرد، یبوست دارد، در پاهایش احساس مورمور شدن میکند. گاهی وسوسه میشود برای آرامش، سیگار بکشد (1). بسیاری از شب ها از بیخوابی در حیات خوابگاه تا پاسی از شب قدم میزند و در آخر برای خوابیدن به قرصهای خواب پناه میبرد. هزینه تلفن او به کشورش سرسام آوراست. در ظرف یک هفته، برای یافتن تعطیلی، تقویم را چندین بار مرور کرده است. با این که ایام امتحانیاش نزدیک است، ولی بر تقاضای مرخصی خود اصرار دارد. این روزها حس مطالعه را ندارد، میلی برای بلند شدن از رختخواب ندارد. صبحها ساعتش چندین بار به صدا در می آید بیدار می شود و در رختخواب به این دنده و آن دنده میافتد ولی توان بلند شدن را ندارد ». (2)
عوامل مؤثر در نوسان غربتزدگي
عوامل متعددی در نوسان غمغربت مؤثرند. برخی از این عوامل «زمینه ساز»، گروهی،« اصلی»، و دستهای « شتاب دهنده» به فرایند غم هستند. در این جا به طور مختصر به اشاره میکنیم:
1- تمرینها، تجربه ها و عادات قبلی،
2- تفاوت جنسیتی( زنان چون،جزیی نگر، وابستهتر نسبت به مردان و عاطفی ترند دوری برایشان تلختر است)،
3- مشکلات روان شناختی (مانند وابستگی بیش ازحد به خانواده)،
4- احساس گناه به دلیل کوتاهیها و نیاز یا وابستگی شدید خانواده به او )،
5- حمایتهای اجتماعی از سوی خانواده یا محل جدید(این حمایتها ممکن است عاطفی، شناختی،رفتاری، مادی ومعنوی باشد)(3)،
6- احساس امنیت،
7- دریافت بازده و نتایج،
8- بازخورد مثبت یا منفی از دیگران،
9- ویژگیهای دوران رشد(کودکان و سالمندان وابسته ترند)،
10- تفاوتهای فردی( برخی مانند افراد « سخت رو » خود به استقبال چالشهای زندگی میروند)،
11- تناسب مبدء و مقصد(از نظر زبان، گویش، رسومات، سنت و تمدن و...)،
12- پیش آگاهی( نسبت به شرایط زندگی جدید و احتمال مبتلا شدن به غم غربت)،
13- هدفمندی در زندگی( داشتن اهدافی شفاف، قابل دسترس، قابل اندازه گیری، متناسب با ذوق ، استعداد و توانایی)،
14- اختیاری یا اجباری بودن سفر(4)،
15- جهان بینی ،مذهب و معنویت،
16- آشنایی یا عدم آشنایی با مهارتهای زندگی ،
17- اختلالات و آسیبهای جسمانی (معلولیت و..)
18- عوامل موقتی و موقعیتی(فقدان نزدیکان، معین نبودن وضع مسکن به ویژه هنگام ورود، معضل مالی ، از دست دادن دوستان جدید (در مقصد)،
19- نگرش منفی یا مثبت افراد محل زندگی جدید( مقصد) به افراد مبدء (5).
(1) سیگار به خاطر نیکوتینش ممکن است ابتدا آرامش دهد اما عادت و خوگیری ما مانند نهنگ گرسنه ای است که هرچه میخورد سیر نمیشود به همین دلیل میبینیم که همه افراد معتاد به سیگار و مواد مخدر به تدریج در مرداب اعتیاد فرو رفته اند. توجه داشته باشیم که سیگار و فراموش کردن مسائل با آرام بخش ، پر خوری ، پر خوابی، عیاشی و.. مشکل را چاق تر و قدرت روان و تن و اقتصاد ما را نحیف و نحیف تر میکند.
(2) غم يار و شوق ديار (مهارتهای رویارویی با غم دوری و غربت، محمدحسین قدیری، مرکز مشاوره موسسة آموزشی وپژوهشی امام خمینی ،1389، ص 25. (در دست چاپ).
(3)Hardiness
(4)مهارت های زندگی ، توانایی های روانی،اجتماعی برای رفتار انطباقی و موثر هستند که افراد را قادر می سازند تا به طور موثرتری با مقتضیات و چالش های زندگی روزمره مقابله کنند. مهارتهای زندگی عبارتند از: خود شناسی، تصمیم گیری، حل مسأله، تفکر انتقادی،مدیریت زمان، مدیریت استرس و مقابلههای سازگارانه، روابط مؤثر، مدیرت خشم، هدفگذاری، و....نک: مهارتهای زندگی نشر هاجر،قم، و مجموعهکتابهای مهارت های زندگی نشر دانژه، تهران.
(5) راه تربیت،مهارت های مقابله با غم غربت،محمدحسین قدیری، ویژه دین وروان سال اول شماره 2و3، ص 157.
ادامه دارد...
شیوههای رویارویی
راهکارهای مقابله با غم غربت
به طور کلی، ما باید در رویارویی با چالشهای زندگی از شیوههای «مسألهمدار» و «هیجانمدار» مدد بگیریم. در رویارویی مسألهمدار ما به جای اجتناب از مشکل به جنگ مشکل می رویم و با تفکر خلاقانه، کمک از تجارب دیگران (مطالعه و مشاوره) دنبال راه حلهای منطقی می گردیم ولی در رویارویی هیجانمدار هیجان بیشتر از شناخت وارد کار میشود، پناه بردن به جایی ساکت و آرام، دعا، گریه، خیالپردازی، بی توجهی به مشکل و انصراف توجه از آن و...از شیوههای هیجان مدار است. این شیوه ها به طور موقتی برای عمل بهتر شناخت و تمرکز بیشتر مفیدند بنابراین در رویارویی با مشکلات باید مراقب باشیم که رویارویی هیجان مدار را محور مبارزه خود قرار ندهیم استفاده مکرر و افراطی از آنها سبب بی پاسخ ماندن مشکل و تحریف واقعیت میشود(6).
از منظری دیگر میتوان شیوههای رویاریی با غمغربت به شیوههای «شناختی»، «رفتاری»، و «عاطفی» تقسیم کرد. برخی از راههای مقابله با غم غربت به طور ضمنی در بحث علل نوسان غمغربت گذشت. با توجه به نکات یادشده، اکنون به طور اختصار به بیان شیوههای رویارویی با غم غربت میپردازیم.
1.پذیرش اصل مشکل(وجود غم فراق): بخش اعظم خاطرات شما و آن چه مىتوانيد بدان تكيه كنيد، در خانه قبلیتان است؛ غم غربت، پاسخ طبيعى به اين احساس فقدان است.با خواهر و برادر بزرگتان يا هر كسى كه از خانه دور است، در اين باره صحبت كنيد. قدرت زيادى لازم است تا اين واقعيت را بپذيريد كه چيزى شما را رنج می دهد و بايد با آن رو به رو شويد. به یاد داشته باشید که فراموش کردن و سرکوب این احساس ممکن است به طور موقت شما را آرام کند امّا روزی مانند آتش فشانی که مدتی بوده فوران میکند. شاید بتوان گفت مهمترین گام در رویارویی با غم غربت یا هر مشکل دیگر مسئله پذیرش آن است تا احساس نکنیم و نپذیریم که سگ مشکل به ما حمله کرده است هرگز فرار نخواهیم کرد و به جای امنی پناه نخواهیم برد. هرچه پذیرش را به تأخیر بیندازیم به همان میزان از رضایت از زندگی و شادکامی ما کاسته خواهد شد چون مشکل در ضمیر ناخودآگاه ما بیکار ننشسته و اعصاب ما را مرتب تحریک میکند به همین دلیل است که خواب و خوراک ما نامنظم میشود و دچارخستگی عضلانی میشویم.
2. توکل برخدا: براساس بررسی آموزههای اسلامی، مطالعهزندگی اولیاء خدا و مشاهده حالات عالمان ربّانی،«اعتقاد به تقدیرات الاهی» و «رضایت به تدبیرات خداوندی»، «شکر نعمتهای الاهی» و «صبر در برابر ناملایمتهای زندگی»، قویترین آرامبخشهایی هستند که نقش تسکین دهندهشان قابل وصف نیست. امروزه روان شناسان دین و متخصصان سلامت روان ، به آثار اعجاب انگیز این مسکّنهای قوی توجه ویژه دارند. میگویند افرادی که همه زندگی را از خدا میدانند ،چرخه روزگار را به سمت خدا در حرکت میبینند و رویدادهای عالم را در درجه اول به خدا نسبت میدهند و او را قادر مطلق میدانند از نظر روانی آرامش زیادتری دارند. چرا که این جهان بینی به رنجها و سختیهایی چون فراق،فقر، درد، کار، عشق و مرگ معنا میدهد .(7)
هرچه رود برسرم چون تو پسندی رواست
بنده چه دعوی کند؟حکم،خداوند راست(8)
حرکت در مسیر مسئولیت، تکلیف و هدف به اجزای زندگی انسجام و وحدت میبخشد. حضرت امام خمینی(ره)، که سراسر زندگیایشان الگویی روشن و مطمئن برایمان است، هنگام تبعید به عراق در پاسخ به مشاور رئیس جمهور وقت که به او گفته بود این جا راحت باشید، گفت:«سرزمین اسلام متعلّق به عموم مسلمانان است و من احساس غربت نمیکنم» وی در جایی دیگر فرمود:«من هر کجا بروم و فرشم را پهن کنم منزلم است» (9). ایشان در سال 1312شمسی، در سفر حج که از همسر و فرزندانشان دور شده بودند با شکیبایی، خویشتن داری هیجانی، زیبا بینی و توکل چنین مینویسند:
«تصدقت شوم، الهي قربانت بروم، در اين مدت كه مبتلاي به جدايي از آن نور چشم عزيز و قوت قلبم گرديدم،متذكر شما هستم و صورت زيبايت در آيينه قلبم منقوش است .عزيزم، اميدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ كند. حال من با هر شدتي باشد ميگذرد؛ ولي به حمدالله تاكنون هرچه پيش آمد،خوش بوده و الان در شهر زيباي بيروت هستم» (10)
نکته: همان قدر که در غربت باید مراقب خود باشیم تا آسیب نبینم باید تلاش کنیم که به افرادی که ما از آنها دور شده ایم قدرت تحمل و شکیبایی بدهیم این نکتة در نامه درس آموز حضرت امام(ره) محسوس است.
تمرین: برای افزایش توکل خود با کارشناسان دینی مشورت کنید و از آنها بخواهید تا برای مطالعه بیشتر به شما کتاب و سی دی به شما معرفی کنند.و آیة( الیسَ اللهُ بکافٍ عبدهُ ) (11)آیا خدا برای بندهی خود کافی نیست؟را در اتاقتان بنویسید و زیاد تکرار کنید.
(6) رویارویی با چالش های زندگی و فن آوری،کریس ال، کلنیک،ترجمه علی محمد گودرزی،چاپ اول ،موسسه ی خدماتی فرهنگی رسا،تهران،1382،ص 20.
(7) توکل به خدا راهی به سوی حرمت خود،محمد صادق شجاعی،چاپ دوم، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، قم، 1387،ص 30-49.
(8)گلستان سعدی، نرمافزار درج3.
(9) راه تربیت،مهارت های مقابله با غم غربت،محمدحسین قدیری، ویژه دین وروان سال اول شماره 2و3، ص 157.
(10) http://www.askquran.ir
(11) زمر /36.
ادامه دارد...
3- شکیبا باشید:
بیتابی مانند سرسره یا سورتمه است تا وقتی که خودمان را در ابتدا سفت و محکم گرفته ایم یا در سراشیبی قرار نداده ایم، سر نمیخوریم ولی همین که کمی خود را شل بگیریم و دست ها را برداریم ، سر می خوریم و در سراشیبی قرار میگیریم و بعد از آن لحظه به لحظه سرعت مان بیشتر و بیشتر می شود. در بی تابی هم همین طور است اگر تحمل را از دست بدهیم هر لحظه بی صبرتر و کم ظرفیت تر می شویم.
پیامبر اسلام(ص)میفرماید:کسی که بی تابی براو چیره شود، آسودگی از او رخت بربندد. من استولی علیه الضجر رحلتْ عنه الراحة(12) .
امام صادق(علیه السلام) میفرماید:کسی که در سختی ها خود را به «صبر» مجهز نکند ناتوان و عاجز است . (13)
براى سازگارى با شرايط جديد و كم شدن غم غربت، به خود فرصت داده، شكيبا باشيد و انتظار نداشته باشيد كه در همه حال، احساس راحتى و خشنودى كنيد. هر تعبيرى، ما را با فراز و نشيب هايى روبه رو مىكند؛ مهم، نحوه روبه رو شدن با اين وضعيت است. ممكن است احساس تنهايى كرده، در مورد دوستيابى نگران باشيد؛ اما بايد بدانيد كه در خوابگاه، همه همين وضعيت را دارید. اگر فكر مىكنيد به اندازه كافى در روابط اجتماعى مهارت نداشته، به اصطلاح، خجالتى هستيد، سعى كنيد در فعاليتهاى گروهى و اجتماعى شركت كنيد و با کمک مطالعه و مشاوره آن را درمان کنید و تا از زندگی لذت بیشتری ببرید.
مهارتصبرآموزی
«صبر»به معنی انبارکردن دردها و غصه در دل و بیرون نریختن و بروز ندادن مشکلات نیست. انسان صبور در برابر ضربههای حوادث مقاومت میورزد و برای کاهش فشار روانی حاصل از آن مهارت و هنر دارد. مهارت یک شبه به دست نمیآید مهارت را باید با «تکرار» و «دقت و هشیاری» قبل از فرو رفتن در مشکل کسب کرد. این فرد به موقع حوادث را خرد میکند و راه مقابله صحیح و منطقی با آنها را میداند(14) .
عمدهترین راههای شناختی، عاطفی و رفتاری برای افزایش قدرت صبوری معرفی کرده عبارت است از:
1- بپذیریم که بردباری ورزیدن به خودی خود نوعی«مقابله راهبردی» در موقعیت ناخوشایند است.
2- نگاه واقع بینانه به سختیها و زندگی (شیرینی و تلخی ، سختیهایش همه گیر )
3- در زندگی دنیایی، سختیها متنوع و همه گیرند،
4- امید به گشایش،
5- تفسیر مناسب و واقع بینانه حوادث( تفسیر نامتناسب مشکلات بیشتر از خود مشکلات ما را آشفته میکنند)،
6- تقویت جهانبینیتوحیدی و اسناد امور به خدا،
7- معنادهی به سختیها(آزمایش الاهی مایه پاک شدن گناهان، سبب ترفیع درجه) ،
8- مثبت نگری (توجه به نعمتهای موجود، یاد آوری پاداش و اجر تحمل، تمرکز به خوشایندی آینده، یاد آوری تجربههای مثبت گذشته)،
9- خدای حکیم و مهربان، صبر و قدرت سازگاری را قبل از بلا میدهد،
10- تکیه به قدرت بی پایان الاهی،
11- کمک از روزه و نماز،
12- یاد آوری سختیهای بزرگ تر،
13- تأکید بر زمان حال و تأسف نخوردن بر گذشته،
14- تأکید بر نبودن نه بر نرسیدن به خواسته( آن چه به دست نیاوردیم مانند چیزیهایی است که داشتیم و از دست داده ایم)،
15- تأکید بر نداشته نه امر از دست رفته( آن چه را که از دست داده ام مانند خیلی چیزهای دیگر است که ندارم و الان هم برایشان ناراحت نیستم در این جا وضعیت ناراحت کننده حال را با حالتی مقایسه میکنیم که ناراحت کننده نیست) .(15)
16- وانمود کردن و تظاهر به صبور بودن،
17- همانند سازی با افراد صبور و نگاه الگویی به آنها،
18- همنشینی با افراد صبور و گریز از افراد سست و نا شکیبا و تمرکز بر ضررهایی که آنها به خاطر ناشکیبایی متحمل میشوند،
19- مطالعه شرح حال افراد صبور به ویژه امامان معصوم(ع) و عالمان دین مانند امام خمینی(ره)
20- دعوت همدیگر به شکیبایی و صبر.
21- برای رسیدن به خواسته خود دعا کنید،
22- برای رفع مشکل و افزایش صبر تان به ائمه-ع- متوسل شوید،
23- از ورزش کمک بگیرید،
24- از مزاح و شوخ طبعی کمک بگیرید.
25- از سرگرمیهایی مانند ماهی گیر که در آن صبر و حوصله مهم است مدد بگیرید،
26- فهرست کردن ضررها و نتایج منفی فردی و اجتماعی که در گذشته با ناشکیبایی کسب کرده ایم،
27- انتخاب اهداف واقع بینانه، شفاف، قابل دسترس و قابل اندازه گیری که متناسب با استعداد و توانایی ماست . (16)
(12) الخصال،ج 1، ص 230،ح 72، نرم افزار جامع الاحادیث ، مرکز تحقیقات کامپیوتری نور.
(13)و قد عجز من لم یعد لکل بلاء صبراً .... ،پندهای امام صادق(ع) به ره جویان صادق، محمدتقی مصباح ، نشر موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ،1384،ص 163.
(14) رضایت از زندگی،عباس پسندیده، ناشر: دار الحدیث ، 1387،ص 232.
(15) همان ، ص، 350- 235.
(16) د ر حدیثی از امام صادق-ع- آ مده ما ضعف بدن عما قویت علیه النیه : اگر نیت و اراده قوی باشد بدن ضعف نشان نمی دهد.(من لایحضره الفقیه 4/400/5859 نرم افزار جامع الاحادیث ، مرکز تحقیقات کامپیوتری نور.). نیز نک: بهشت اخلاق، مهدی نیلی پور، ناشر: موسسه تحقیقاتی حضرت ولي عصر( عج)
اگر غربت و تنهايى آنان را دلتنگ سازد، ياد تو همدمشان است
و اگر مصيبتها بر آنان فرو ريزد،به همسايه شدن
با تو پناه مى برند .(1)
( رویارویی عاقلانه با غم غربت)
در قسمت دوم بحث راههای مقابل با غم غربت را شروع کردیم حال ادامه بحث را پی میگیریم:
4- فرار از نگرشهای کاریکاتوری: تصور کنید شما تا به حال آینه محدب، یا مقعر و یا شیشه دودی ندیدهاید، چه طور به اطرافیان و زندگی خود با آنها نگاه میکردید؟ آیا ارزیابی شما تحریف و مختل نمیشد. هیجانهای منفی مانند اضطراب جدایی و فراق از وابستگان و «تعارض»های کلامی و ذهنی و پنهان درباره ماندن یا بازگشت به وطن و پرش بیوقفه تمرکز و پرواز دائم «پرنده خیال» به خانواده و دیار قبلی میتوانند، مانند آینه محدب، مقعر و شیشه دودی، برداشت، نگرش، شناخت و احساس ما را تحریف کند. کسی که با قدرت تحریف اینها آشنا است فریب نخواهد خورد. بله آگاهی به ما قدرت میدهد چه خوب گفته سعدی شیرین سخن:
توانا بود هرکه دانا بود
هرچه وابستگی روانی شدید تر باشد به همان میزان تحریفْ افراطیتر و زیادتر خواهد شد به همین دلیل ممکن است در این مواقع دچار «برداشت و نگرشهای کاریکاتوری»،«خطاهای شناختی» و «تحریفهای مکانیزمهای دفاعی »(2) شویم. آگاهی به این مطلب ما را قادر میسازد تا مانع فریب خود شویم و با هشیار جلوی ضرر را بگیریم و در برابر بی توجهی به این نکات میتواند مانع موفقیت فردی و ارتباطی ما شود و سبب کاهش سلامت روان و جسم ما شود.
در ادامه به نمونههایی از این تحریفها اشاره میکنیم:
برخی از برداشتهای کاریکاتوری(خطاهای شناختی که ممکن است در غربت برای ما رخ دهد) در ادامه آمده است اگرچه برای اختصار، شفاف و عینی شدن در هر خطا به یک نمونه و مصداق اکتفا شده ولی میتوانیم خود با توجه به عنوان و نمونه ، نمونههای زیادی برای هر خطا استخراج کنیم. برخی از این خطاها که در زندگی ما به وفور یافت میشوند و سبب تشویش و افسردگی و افت درجه شادمانی (3)ما میشوند عبارتند از:
- تعمیم مبالغه آمیز: اگر کسی در شهر جدید با ما تندی و پرخاشگری کند ما آمادگی داریم که بگوییم: این جا مثل جنگله و«همه»این جا وحشیاند. تعميم بيش از حد، چهره اى وارونه از شهر و ساكنان آن می سازد. استفاده از كلماتى مانند «هميشه» و «هرگز» در جملات، مشكلات را چند برابر می كند؛ مثل «مردم اين شهر، همه گستاخ و بی ادبند» يا «مردم اين شهر، هرگز براى كمك به كسى توقف نمی كنند». واقعيت اين است كه انسانها در شهرهاى مختلف، برخى اهل كمك كردن و احتمالاً برخى بى ادب و گستاخند.
- خود سرزنشی: اگر با منزل تماس بگیریم و بشنویم که مادرمان به دلیلی در بیمارستان بستری شده است به احتمال زیاد ممکن است گرفتار احساس گناه شویم و خود را برای چیزی که به ما مربوط نیست سرزنش کنیم.
- تفکرهمه یا هیچ:اگر در محل جدید در کارمان شکستی بخوریم ممکن است دچار خطای شناختی همه یا هیچ شویم. و مثلاً بگوییم چون نمره خوبی نگرفتم پس من در این کار یا رشته هیچ استعدادی ندارم.
- استدلال احساسی: چون من ابتدای ورود به این شهر احساس خوبی نداشتم پس معلوم میشه اینجا و افرادش برای من جذابیتی نخواهند داشت. چون دلم برای مامانم تنگ شده ،حتماً براش اتفاق بدی افتاده یا میافتد.
- باید و نبایدها: انتظار داریم همه امور بر وفق مرادمان باشد. علی انتظار داشته به محض ورود به شهر جدید مسئله خوابگاهش حل شود اما این اتفاق نیفتاد او با جملات ذهنی و کلامی میگوید: باید مسئله خوابگاه همان اول حل میشد.من باید امروز خوابگاه بگیرم . گرفتن خوابگاه او یکی دوهفته به تأخیر افتاد و او پیوسته خود را سرزنش میکرد.گاهی دلسرد میشد و زمانی خشمگین.
- برچسب زدن: این خطا نوعی از تفکر افراطی همه یا هیچ است. اینجا فرد پیوسته برچسب بی عرضگی، شکست، بازنده بودن، و..بر خود میزنم او پیوسته آیه یاس میخواند و مانند آن آدم کوچولو در ماجراهای گالیور به شکل آشکار و ناخودآگاه مرتب میگوید: من میدونم،ما موفق نمیشیم.
(1) نهج البلاغة: الخطبة٢٢٧. نرم افزار جامع الاحادیث ، مرکز تحقیقات کامپیوتری نور.
(2) ابزارهایی است که روان برای کاهش فشار روانی و اضطراب و اثر منفی تعارضها به شکل ناهشیار به کار میگیرد.
(3)نک زندگی شادمانه، آلبرت الیس، ترجمه مهرداد فیروزبخت ، نشر مؤسسه خدماتی رسا،ص 45- 70.
ادامه دارد...
5- آشنایی با فریبهای مکانیزمهای دفاعی: مکانیزمهای دفاعی(4) موهبت الاهی و فرایندی است که روان ما برای مقابله با استرس به شکل خودکار و ناهشیار به کار میگیرد و به سلامت ما کمک میکند ولی استفاده افراطی از آنها سبب «تحریف واقعیت» میشود. برخی از آنها عبارتند از: انکار(عدم پذیرش مشکل)، والایش( فشار روانی را در قالب وجهه مردم پسند پیاده کردن)، گوشهگیری، خیالپردازی، شوخ طبعی، ناچیز شماری مشکل(5) ،و...دراین جا مکانیزمی مهم را در قالب مثال بیان میکنیم:
- جابهجایی (6): تخليه احساسات فروخورده بر سر افراد یا اشیاء بي خطر تر مانند افراد زير دست ، تحت فرمان، وابسته و يا ضعيف تر از خود. خانمی كه از سوي همسرش که او را به شهر دور برده بی مهری میبیند و از سوی او طرد عاطفی میشود. در بیرون یا ذهنش با ديگري رابطه عاطفی بر قرار ميکند. چون دختران و خانمها عاطفیترند پیوسته نیاز دارند از سوی شوهر یا والدین مورد توجه بیشتری قرار بگیرند. آنها نیاز به همدلی، رابطه کلامی و عاطفی زیادتری در غربت دارند و سکوت مردانشان آنها را به هم میزند. نگفتن رازها و درد و دلها در کل آسیب زا است ولی قدرت تخریبی آن در زنان بیشتر است. یکی از دلایل مهمی که رغبت زنان را به مشاوره بیشتر مردان میکند،وابسته بودن، جزیینگری، عاطفی بودن و کلامی بودن آنهاست. و بسیاری مردان به دلیل استقلال طلبی، حس سرپرستی، کلینگری،رقابت، و غلبه منطق بر احساس کمتر مشاوره را قبول میکنند. آنها کمتر از زنان متوجه تغییر حالات و هیجانهای منفی یا مثبت افراد خانواده میشوند. بسیاری از آنها در جایی که تخصص ندارند خود را عقل کل میدانند. بینیاز دانستن خود از مشورت میتوانند ضربه سنگینی به او و اعضاء خانواده بزند. مردان اغلب، با سکوت به حل مسائل خود میاندیشند ولی زنان در واقع با گفت و گو به دنبال حل مسائل خود هستند.
گر دلی دمساز با خود داشتمی
ای بسی ناگفتنیها گفتمی (7)
دونکته تربیتی
1- مهمترین شکایت خانمها در مشاورهها این است: شوهران ما ابراز عشق و علاقه نمیکنند می گویند مهر و عشق را از کارها و رفتارم بخوانید. ما را با اسم خود مان صدا نمیزنند و این موضوع ما را رنج میدهد. از همين رو پيامبر عظيم الشأن اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرموده است: کسي که به همسرش بگويد: تو را دوست دارم، اين جمله هرگز از دل او خارج نخواهد شد .(8)
2- اگرچه ازدواج در شرایط طبیعی قدرت آرامشگری بالایی دارد و انسان را از چاه سیاه تنهایی بیرون میکشد ولی کسی که مبتلا به غم غربت و افسردگی است نباید به ازدواج نگاه درمانی داشته باشد. ازدواج در این شرایط مانند این است که بخواهیم لقمهای را که در گلو گیر کرده است را با لقمهای دیگر رد کنیم. افراد اضطرابی و افسرده احتمال زیادی دارد که به دیگران عاشق و وابسته شوند. به کارگیری افراطی مکانیزم های دفاعی های دفاعی سبب میشود که آنها قبل از این که شناختی نسبت به همسرشان داشته باشند، گزینش خود را تمام کردهباشند. بنابراین مشاوره ازدواج برای افرادی که در غربت زندگی میکنند ضرورت بیشتری پیدا میکند.
6 . کشف محیط: با محيط جديد خود آشنا شويد و در اطراف، قدم بزنيد. اگر بدانيد ساختمانها، كلاسها و خدمات در كجا هستند، بهتر می توانيد بر خود مسلط شويد. از ديگران بخواهيد تا شما را در كشف محيط تازه، همراهى كنند.
7. با اعضاى خانواده تان در تماس باشيد: اما تلفنهاى خود را محدود كنيد؛ برايشان درباره فعاليتها و تجربه هاى جديدتان بنويسيد و آنها را متوجه كنيد كه شما هم مايليد از حال و روز آنها مطلع باشيد.
8. در پى فرصتهاى جديد باشيد: همان اندازه كه ديدن مردم، كلاسها، ساختمانها و ديگر بخش هاى محيط جديد، وحشت انگيز به نظر می رسند، در عين حال، فرصت آشنايى با مردمى را پيش می آورند كه بين شما و آنها، زمينه علايق مشترك وجود دارد. در كلاسهايى كه براى شما جالبند، ثبت نام كنيد و به فعاليتهاى مورد علاقه تان سرگرم شويد يا فعاليت تازه اى را امتحان كنيد.
9. فهرست کردن و مرور فواید سفر: فهرستی از فواید مادی و معنوی سفر را با کمک دوستانتان بنویسید و روزانه مرور کنید. برخی فواید آن عبارتند از:
- افراد موفقی چون مولوی، سعدی، امام خمینی، شیخ بهایی و شهیدثانی به دلیل سفرهای زیادشان نگرششان به مسایل زندگی و جامعه «عمیقتر»، «دقیقتر» و «جامعتر» بوده است .(9)
- از قدیم گفته اند سفر سبب پختگی میشود.«بسیار سفر باید تا پخته شود خامی». اگرچه مهاجرت سالهایی محدود، سختی به همراه دارد اما کوله باری از تجربه است برای سالهای طولانی آینده خواهد بود. نگرش تقسیم و توزیع استرس و مشکل بر امتداد زمان به ما آرامش و شکیبایی میدهد.
defense Mechanism(4
(5) جزوه درسی خانم دادستان، رشته روان شناسی بالینی دوره کارشناسی ارشد، درس مصاحبه تشخیصی، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) تهران،1384.و نیز ال نرمان، اصول روان شناسی، محمود ساعتچی(مترجم)، 1ج،چاپ 12، نشر امیر کبیر تهران، 1375، ص 457.
DISPLACEMENT(6
(7) مثنوی معنوی، نرم افزار درج 3.
(8) قول الرجل للمرأة، انی احبک لا یذهب من قلبها ابداً(الکافی،ج5، ص 569)
(9) گفتارهای معنوی، مرتضی مطهری،چاپ 14، نشر صدرا، قم، 1373،ص 290.
ادامه دارد...
10 . مقابله با خود گوی های منفی: جملههای ذهنی و کلامی منفی(مقابله با خود گوی های منفی)مانند «تحملش را ندارم»، «کسی من را دوست ندارد»، «موفق نمیشوم» و «نتیجه ندارد» را زياد تكرار نكنيد؛ حتى اگر دردسرها و مشكلات زندگى جديد را دوست نداريد، بیتابی کردن و بدخلقى كردن، پاسخ مناسبى نيست (10).
امام کاظم(ع)میفرماید : مصیبت برای شخص بردبار، یکی است و برای بیتاب، دو تا.المصیبة للصابر واحده و للجازعِ اثنتان(11) . در جدولی که دو ستون دارد در یک ستون خودگوییهای منفی (ذهنی و کلامی) را بنویسید و مقابل آن خودگوییها و جملات مثبت تأکیدی بنویسید و آنها را بلند بخوانید. قدرت صدا و تکرار شما اجازه رشد جملات منفی را میگیرد .(12)
11- فهرست کردن موفقیتها: برای این که اعتماد به نفس و احساس خودکارآمدی(13) تان افزایش یابد فهرستی از موفقیتهای گذشته خود را در دفتر مربوط و مخصوص به شیوههایی رویارویی با غربت زدگی بنویسید و روزی سه بار مرور کنید.
12- تصویر سازی ذهنی: از قوه تخیل خود کمک بگیرید و در تجسم خود غربت را به چالش بکشید موفقیت خود را جشن بگیرید و برای دیگران تعریف کنید چگونه توانستید بر مشکل خود فایق آیید. این تمرین را حداقل سه هفته در برنامهای منظم انجام دهید. براساس تجارب علمی به شما کمک خواهد کرد تا بر اضطراب خود پیروز شوید و روابط شیرینی را با دیگران ایجاد کنید .(14)
نکته: امروزه از تصویرسازی ذهنی در ابعاد مختلف زندگی کمک گرفته میشود یکی از موارد استفاده آن در فوتبال است. فوتبالیستها برای رسیدن به موفقیت همان گونه که در زمین واقعی زیر نظر مربی خود تمرین میکنند درعالم ذهن خود نیز در کلاسهایی زیر نظر روانشناس تصویرسازی را برای بهتر عمل کردن پیوسته تمرین میکنند.
13- شوخ طبعی و مزاح: قدرت درك مزاح و شوخى کردن را در خود ايجاد كنيد. خنده، يكى از عوامل مهمى است كه اضطراب را کاهش می دهد و با برطرف کردن هیجانهای منفی(خشم، غم) مانند برف پاکن ماشین عمل میکند یعنی همان گونه که در هوای برفی ما برای دیدن جلوی خود در ماشین از برف پاکن کمک میگیریم در طوفان هیجانهای منفی هم از شوخ طبعی کمک میگیریم تا فرصتی پیدا کنیم با آرامش با تفکر خلاق و عاقبت نگری و تحلیل سود وزیان با مشکل روبرو شویم. شوخی طبعی و مزاح باید معطوف به خود باشد نه مسخره کردن و نه تحقیر دیگران خود. کتاب فرهنگ جبهه، شوخ طبعی ها(اثر سیدمهدی فهیمی،از نشر سروش) را مطالعه کنید ببینید چگونه انسان میتواند قدرت سازگاری خود را بالا ببرد. چگونه افرادی که دور از زن و بچه خود بودند در بدترین شرایط برای حفظ روحیه خود و همرزمان خود ، شوخی را هم فراموش نمی کردند. و از همانند ساز با آنها ظرفیت خود را افزایش دهید.
تمرین شکلات: دفتری را به یاداشت لطیفه و جوک اختصاص دهید. از سایتها و دوستانتان چیزی بامزه میشنوید بنویسید تا علاوه بر لذت خودتان بتوانید به موقع به عنوان شکلاتی، کام دوستان و همراهان و.. را شیرین و شاد کنید. راستی یادمان نرود که اسلام ما را به شاد کردن دل دیگران توصیه کرده است ولی فراموش نکنیم که اول باید خودمان شادی را در خود تولید کنیم تا بتوانیم مانند خورشید به دیگران بتابیم.
تمرین رد یابی: به اطرافیان خود بادقت نگاه کنید کدام یک جدی و تلخ و کدام یک شوخ طبع اند. کدام یک در برابر تلخی ها ناکامیها شکنندهترند؟ کدام یک در موقع نیاز از حمایت بیشتری برخوردارند شوخ طبعها یا افراد تلخ و در خود فرو رفته ؟شیوه افراد موفق را منش خود قرار دهید و با آنها بجوشید تا همرنگشان در استقامت و..شوید. توجه داشته باشید برای رسیدن به خواسته خود اگر از جدول زمان بندی و حساب و کتاب روزانه کمک بگیرید موفق تر خواهید بود.
لطیفه:
روش مبارزه با خیال منفی؟
لام آخر كلمه «خيال» را پاک می کنیم به جاش را می نویسم و بعد خيار را با نمک گاز می زنیم و میخوریم(15)
14. فعالیتهای سازنده گروهی و جمعی: فعالیتهای سازنده گروهی و جمعی بسیار متنوع اند .مهمترین آنها ورزش و سرگرمی است. در فعاليتها يا باشگاهاى ورزشى شركت كنيد؛ شركت در يك فعاليت يا باشگاه، چندين فايده را می تواند به دنبال داشته باشد. شركت در فعاليتهاى لذتبخش، ذهن ما را از احساس تنهايى دور مىكند. زمینه برون ریزی عاطفی هنگام گفت و گو پیدا می شود . (16)
تمرین1: به همکاران خود که مانند شما در غربت زندگی میکنند توجه کنید اسم آنها را بنویسید کدام یک اهل ورزشند و کدام یک به ورزش اهمیتی نمی دهند؟ کدام شادترند؟
تمرین2: فهرستی از فواید فردی، اجتماعی، ذهنی ، اقتصادی و...ورزش ثبت کنید از دوستانتان نیز کمک بگیرید؟ کمتر کسی است که چیزی از فواید ورزش نشنیده باشد. ما هم دوست داریم ورزش منظمی داشته باشیم اما چرا امروز و فردا میکنیم و چقدر از هوس مان فریب می خوریم حالا نوبت ماست نگذاریم با فردا فردا کردن و تنبلی به ریشمان بخندد همین الان بله همین الان راه او را با برنامه ریزی و ثبت نام در کلاس ورزشی ببندیم. کلاس به ما نظم و همت میدهد. قسمتی از وقتتان را برای بازی با دوستان، همسر و...بگذارید تا سهمی در نشاط آنها داشته باشید.
تمرین3: با کمک دوستان، همکاران خود فهرستی از بازیهای ساده و محلی تهیه کنید و به مناسبت در وقتهای مختلف از آنها استفاده کنید.
http://www.sums.ac.ir/(10
(11) تحف العقول،ح ص 414. نرم افزار جامع الاحادیث ، مرکز تحقیقات کامپیوتری نور.
(12) راهنمای گام گام درمان مشکلات روانی بزرگسالان، ارتور ای. جانگسما و ال. مارک ترجمه سیدعلی کیمیایی و همکاران، چاپ اول ، نشر به نشر ، مشهد 1381،ص108.
(13) ینی این که خودتان می توانید از پس مشکلاتتان برآیید و موفق شوید.
(14) هوش هیجانی، ص 45. نیز رک: تصویرسازی ذهنی ،اثر ماکسول مالتس.
(15) سی دی آرامش در قرآن ، معمار منتظرین، نرم افزاری قدس، قم.
(16) http://suaic.susu.org/advice?aid=13
امام على عليه السلام:
هر كه با دانش خلوت كند،
از هيچ خلوتى احساس تنهايى نكند .(1)
( رویارویی عاقلانه با غم غربت)
در قسمت قبل برخی از راههای مقابله با غم غربت بیان شد در اینجا توجه شما را به ادامه بحث جلب میکنیم.
15- شرکت در گروههای خودیاری: در مثل آمده «طبیب کسی است که به سرش آمده باشد». کسی میفهمد شما چه حالی دارید که تجربه مشابه شما را داشته یا دارد. حافظ می گوید:
کجا دانند حال ما سبک باران ساحلها
در روان شناسی از گروههایی که یک مشکل دارند و سنخیت و تناسبهای فرهنگی، دینی، ارزشی، تحصیلی، سنی، سلامتی، اقتصادی و... دارند کمک شایانی برای درمان اختلالات و مشلات روانی میگیرند. این شیوه درمانی را گروه درمانی گویند. فردی که در شهر یا کشوری غریب زندگی میکند اگر در تجمعهای آنها که به مناسبتهای مختلفی برپا میشود شرکت کند احساس بهتری خواهد کرد و سبک خواهد شد. افرادی که در غربت زندگی میکنند از جهاتی با هم سنخیت دارند این تناسبها در دانشجویان به ویژه افرادی که در خوابگاه در کنار هم زندگی میکنند بیشتر است. اگر با افراد یا گروه های فعال و با نشاط معاشرت کنید شما هم به «حرکت» در خواهید آمد، گفتوگوی باآنها سبب تخلیة هیجانهای منفی روانتان میشود،و چیزهای زیادی از آنها میآموزید. (2)
ونکته مهم : پس با کسی یا کسانی که بانشاطند و مانند خودتان مزه غریب را می چشند ، بجوشید. شعار زیر را همیشه به یاد داشته باشید:
16- تماس (تلفنی، نامه و ایمیل ) با خانواده: با اعضاي خانوادهتان درتماس باشيد،اما تلفنهاي خودرا محدود کنيد. برايشان درباره فعاليتها وتجربههاي جديدتان بنويسيد. آنها را متوجه سازيد که شما هم مايليد از حال و روزگار آنها مطلع باشيد . (3)
17- تنظیم قرار سفر: قراري را براي رفتن به خانه تنظيم و مقدمات آن را فراهم کنيد .اين روش از احتمال بازگشت ناگهاني شما به خانه ميکاهد و شما را روي هدفهاي محل اقامت جديدتان متمرکز ميکند.
18 ـ کاري کنيد:منتظر نشويد تا غم غربت خود برطرف شود. مشکلات مدفون شده اغلب بعدها درچهره مشکلاتي مانند :سردرد،خستگي ،بيماري،يا کمبود انگيزه رخ مينمايانند. کار و فعالیت جسمی سبب میشود که از نظر فیزیولوژی سوخت و ساز بدن بهتر انجام شود با کار خواب وخوراک ما تنظیم میشود و ما نسب به خود ما احساس مثبتی خواهیم داشت. قدرت کنترل بر شرایط رشد میکند. و ذهن وروان در راستای اهداف کاری مشغول به فعالیت می کنند و به افکار نگران کننده مجال رویش نمیدهند.
حضرت علی(علیه السلام) می فرمایندالنفسُ انْ لمْ تَشْغَله شَغَلک؛ (4)اگر نفس را مشغول نکنی تو را مشغول میکند.
(1) ميزان الحكمه ، محمدی ری شهری ، دارالحدیث ، قم ،ج 8، صفحه 9 . «مَن خَلا بِالعِلمِ لَم توحِشهُ خَلوَةٌ »
(2) من مانده ام تنهاي تنها(مهارتهای رویارویی با غم غربت)، محمدحسین قدیری، ص 25.
(3) http://ccvillage.buffalo.edu/vpc.html
[=B Mitra](4) تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهری،نشر صدرا، قم، 1384، ص414. [=B Mitra]
ادامه دارد...
[="Tahoma"][="Black"]19- حس تداوم: برای سازگار بیشتر با موقعیت جدید، وسایل مأنوس از محل خود بیاورید ودکور و تزیین اتاق خود را مانند گذشته مرتب کنید، عطر محلی استعمال کنید، غذا و شیرینی آن جا را بپزید، در منزل لباس مربوط به بافت فرهنگی خود را به تن خود و کودکتان کنید. پوستر محلی به دیوار نصب کنید. این کارها به شما حس تداوم میبخشد . (5)
20- باورهای دینی: از باورهای دینی برای پیروز شدن بر غم دوری کمک بگیرید. دعا با دو بال عاطفی(تضرع و گریه و درد و دل و...)و شناخت( تصحیح و تعمیق شناخت ها و..) سبب پالایش روانی و دفع سموم روانی و ارتقاء سلامت روان می شوند. تفکر در نشانهها و شگفتی های آفاق و انفس، عریضه نویسی، شرکت در مراسم شادی و عزای ائمه ، توسل به ائمه(ع) و ذکر سبب آرامش روان و مدیریت ذهن و اتصال به منبع قدرت می شود اسلام دینی اجتماعی است و به ما اجازه نمیدهد، «درهرجا که باشیم» حتی برای عبادت و تهجد در لاک خود فرو رویم و همین امر سبب رویارویی با چالش، تسکین، دریافت حمایت (شناختی، عاطفی و...) میشود.
برخی از دستورات«برونگرایانه» دین اجتماعی اسلام عبارتند از:(6) عیادت از مریض، دعوت دیگران به صبر و حق، اطعام، یتیم نوازی، عذر پذیری، ابراز دوستی به رفقاء، نماز جمعه و جماعت، اهتمام به امر همسایه و مسلمانان، پناهدادن به غریب(7) ، کمک به ابن سبیل، انفاق، تشیع جنازه، زیارت عالم، صله رحم، زیارت اماکن مقدس ائمه و وابستگان ایشان و...
21-گفت و گو صمیمانه: گفتوگوهای صمیمانه دوستانه و خانوادگی را دست کم نگیرید این نشستها و تبادل نظرها و گعدهها قدرت پالایش سموم روانی(8) را دفع میکنند. .امام صادق میفرماید: برای هر چیزی، چیز دیگری است که آسایش خود را در آن میجوید و همانا مؤمن، آسودگی خود را در برادر مؤمن خود مییابد؛ همان گونه که پرنده آسودگی خود را در همانند خود مییابد .(9)
22- مدیریت زمان: اسلام سفارش می کند که اوقات شبانه روزمان را برای امرارمعاش، مناجات با حضرت حق، معاشرت با نزدیکان و دوستان خوب، محاسبه نفس، و استفاده از لذتهای حلال (برای کسب انرژی و نشاط برای کار و عبادت و...)تقسیم کنیم (10). توجه به این دستور الاهی سبب شارژ جسمی و روانی، افزایش قدرت سازگاری ما میشود.
23- شیوههای تنشزدایی : امروزه به دلیل توسعه فن آوری و ارتباطات، افزایش گزینههای انتخابی و تردید در تصمیم و... بشر بیش از هر زمانی دچار اضطراب شده است او ، با کشف قوانین ذهن و تن و ارتباط بین آنها موفقیت شیوههای کارآمدی برای رفع تنش و استرس شده است این شیوهها عبارتند از: ریلکسیشن، نرمشهای و حرکات و شیوههای تمرکز و تنفس، یوگا، مدیتیشن و مراقبههای متعالی ، ماساژ، تجسم خلاق و.. با کمک از مشاور و سیدیهای آموزشی و کتاب (11)، مهارت آرام سازی و تنشزدایی خود را افزایش دهید.
24. آشنایی با باورهای سمّي: برخی قضاوتهای اجتماعی و باورهای نادرست در رابطه با غم غربت سبب می شود ما نتوانیم پیشگیری کنیم یا به علاج واقعی بیندیشیم بنابراین شناخت قضاوتها و این باورهای سمَی به ما کمک میکند که برای شان پادزهری بسازیم و پیشاپیش جلوی تخریب آن را بگیریم. این باورها عبارتند از:- فقط سال اول افراد مبتلا می شوند. - تماس با خانواده وضع را به مراتب بدتر می کند.- جوانها به غم غربت مبتلا می شوند (12).- این حالت بر اثر نوعی بیماری، ترس یا شکست عارض شده است.- غربت زدگی تنها به دلیل فاصله اقلیمی( نه جدایی از منابع عشق) است.- غم غربت خود به خود میآید و به مرور زمان بر طرف میشود کافی است زمان بگذرد. حرف زدن درباره آن وضع و حالت را بدتر می کند.- خود درمانی با قرصهای آرام بخش مشکل را ریشه کن میکند. ازدواج سبب حل مشکل میشود، تفریح مانع موفقیتی است که به خاطرش سفر کردهام . (13)
(5)راه تربیت،مهارت های مقابله با غم غربت،محمدحسین قدیری، ویژه دین وروان سال اول شماره 2و3، ص 136.
(6)آداب معاشرت، از دیدگاه معصومین علیهم السلام، موسی دانش، محمدبن حسین حرعاملی، یعسوب عباسی علی کمر، محمدعلی فارابی (مترجم)ناشر: آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی . 1387.-اخلاق معاشرت،پدیدآورنده، جواد محدثی ناشر، بوستان کتاب،قم ، 1384-ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار: آداب معاشرت، محمدباقربن محمدتقی مجلسی، محمدباقر کمره ای (مترجم)، محمد بهشتی (مصحح)ناشر، اسلامیه ، 1384.- معاشرت، حسین انصاریان،ناشر،دار العرفان، 1384.
(7) امام صادق(ع) فرمودند پناه دادن به غریب از جمله کارهایی که سبب پذیرش نماز میشود است.(میزان الحکمة ص 409،ج12).
(8)محمد سبحانی نیا، جوان و آرامش، چاپ 2، بوستان کتاب قم، 1382، ص 102.
(9)الاختصاص، ص30،عده الداعی، ص 187.(نرم افزار جامع الاحادیث مرکز تحقیقات نور، قم.
(10) محمدی ری شهری ،ميزان الحكمه ، نشر دار الحدیث قم،1381،ج 4، صفحه 507 -509.
(11) رک:آرام بخشی به روش ساده جهت کاهش اضطراب، تنش، ترس و خستگی، لورا میچل، ابوالفضل کرمی(مترجم)ناشر: روان سنجی ، 1387، و نیز رک: آرامش بدون دارو نشر به نشر مشهد.
http:/www.pserie.psu.edu/student/counseling&hl(12
(13) باورهای سمی و پادزهرهای آن: شناخت 40 مانع مهم و فراگیر در راه رشد و موفقیت فردی، آرنولد لازاروس، کورش طارمی (مترجم)، اشرف رحمانی (مترجم)، ناشر:راشین،1387، ص 45.
ادامه دارد...
- خوزه سیلوا، فیلیپ میل، علی اصغر شجاعی آرانی (مترجم)ناشر، نقش و نگار.
- از حال بد به حال خوب، شناخت درمانی، دیوید برنز، مهدی قراچه داغی(مترجم)ناشر،پیکان .
- در ستایش ناستوده ها، عبدالعظیم کریمی، ناشر عابد.
- مبانی روان شناختی احساس آرامش و تجربهی خوشبختی، غلامعلی افروز، ناشریسطرون.
- رضایت از زندگی، عباس پسندیده، ناشردار الحدیث.
- زندگی شادمانه، آلبرت الیس – اروینگ بکر، مهرداد فیروز بخت، مؤسسة خدمات فرهنگی رسا، تهران.
- دوازدهمین اردوگاه، اصغر زاغیان، مؤسسه ولاء منتظر، قم(تلفن پخش: 0251- 7732369).خاطرات آزادگان در زندان و غربت.
- رویارویی با چالش های زندگی و فن آوری،کریس ال، کلنیک، ترجمه علی محمد گودرزی،چاپ اول ،موسسه ی خدماتی فرهنگی رسا،تهران،1382، ص 20.
26- سی دی درمانی (14): کلکسیونی از نرم افزار و سیدی هایی که سبب سرگرمی، بازیهای هوش و آرامش روان تان است داشته باشید. به یاد داشته باشید برای اعضاء خانواده متناسب با سن و ذوق و نیازشان باشد. برخی از آنها عبارتند از:
تواشیح، سرود ، قرائتهای مجلسی قرآن، سخنرانان مورد علاقه، سیدی کشکولها، داستان، تصاویر طبیعت، فیلم های جذاب و کمدی و فیلمهایی که در شما صبر را تقویت کنند.
(14) الیس از کتاب درمانی و نوار درمانی در روان درمانگری خود کمک میگرفت. نک: زندگی شادمانه اثر الیس.
ادامه دارد...
27- بدتر از شما هم هست: از نظر روانی، وقتی انسان مشکلی دارد، هیجانهای منفی مانع نگاهش به داشتهها شکرگذاری آنها میشود. تصور میکند سخت تر از مشکل او مشکلی در جهان نیست و گاهی فکر میکند که زندگی عادلانه با او برخورد نکرده و از خدا هم شاکی میشود.بله اطراف خود با دقت بیشتری بنگریم خواهیم دید که بسیاری از افراد شرایط شان به مراتب از ما بدتر است. توجه به افرادی که وضع شان مانند ما و بدتر از ما است، احساس بهتری به ما میدهد و از ناسپاسی خود نسبت به خداوند حکیم شرمنده میشویم. سعدی حکایت مردی را بیان میکند که میگوید ناراحت بودم کفش ندارم، یکی را دیدم پا نداشت. به غریب غریبان حضرت امام حسین(ع) و خاندانشان توجه و توسل کنید کسی که در زیارت ناحیة مقدسة امام زمان- عجل الله تعالل فرجه- براو چنین سلام میکند:
«السلام علیک یا غریب الغرباء»
همه امامان معصوم ما به شکلی غریب بوده اند در حدیثی میخوانیم غریب کسی است که در سرزمین کفر باشد. پیامبر – ص- فرمودند اگر مشکلی بر دوش شما سنگینی میکند مصیبت ما را در نظر بیاوریید تا سبک تر شوید.(15)
28. دستورات دینی «شادیزا» و «غم زدا»: برخی توصیههایی شناختی، رفتاری و عاطفی که برای افزایش شادی و دفع و رفع غم در اسلام بیان شده عبارتند از:مداومت برخواندن آیت الکرسی و دعای کسا-، ذکرمدام به ویژه ذکر لا اله الا الله و لاحول ولا قوّه الا بالله العلی العظیم و صلوات-، یادآوری بزرگی مصیبت پیامبر-، صل الله علیه وآله و سلم-، استفاده از رنگهای شاد(سفید، زرد، سبز)در پوشش و دکور منزل، صله رحم(حضوری، تلفنی، نامه، چت، اس ام اس و...)، صدقه دادن، استفاده از عطر و گلاب، انگشتر عقیق، نوشتن مشکلات، عریضه نوشتن به امام زمان(عج)(16) ، تقوا، شکیبایی، یاد مرگ، روزه، نماز، شکر نعمتهای مادی و معنوی، تلاوت قرآن، همنشینی با مؤمنین(17) ،قناعت، رفتن در دل طبیعت و کنار آب، اسب سواری، رعایت نظافت و ازاله موهای زاید بدن، با وضو بودن و...
29- تفسیر نادرست از روایات: برخی افراد به چون تسلط کافی به منابع دینی ندارد تنها به روایاتی توجه دارند که در آنها تنهایی و کناره گیری از مردم مدح شده است. اسلام در لاک خود فرو رفتن، صرف نظر از لذتهای حلال، توجه به حال مؤمنان و رسیدگی به نیازمندان عاطفی و مادی را توصیه کرده و سفارش به نماز جماعت و دعای جمعی و...کرده البته موقع هم در وقت حساب رسی به اعمال ،نماز شب و... خلوت هم دارد.
30- نگرش مثبت به سفر:غربت بهترین فرصت برای تجربه کردن استقلال و احساس ارزشمندی ما است و جایی است که ما را با هیجانهایمان روبرو میکند و زمینه مهارت آموزی برای مدیریت هیجان که یکی از عوامل موفقیت است را فراهم می آورد. چنین فرصتی حقیقی در دیار و وطن خودمان فراهم نمیشد. ما در سفر نسبت به دوستان مان که سفر را تجربه نکرده اند چیزهای تازه تری می آموزیم .(18)
(15) عباس پسنديده، رضایت از زندگی،ص 222.
(16) در نامهای به امام زمان (عج) متوسل میشویم و او را شفیع قرار میدهیم تا مشکلات مان را رفع کند بعد نامه را در چاه یا آب روان میاندازیم و یا جایی دفن میکنیم.
(17)مؤمن از کلمه أمن به معنی آرامش است بنابراین مؤمنی کسی است که هم آرامش دارد و هم به اطرافیان آرامش میدهد.
18) http://counselingservice.vassar.edu/docs/Feeling%20Homesick.pdf
ادامه دارد...
31- هجرت مقدس: در هر شغلی باشیم اگر به تن کارمان رنگ الاهی (نیت ) بزنیم کارمان از نظر قیمتی بسار با ارزش میشود. کار و تحصیل اجر جهاد در راه خدا را دارد. حضرت علی(ع) در مناسبتهای مختلف از افرادی که به دلیل اهداف خوبشان هجرت کردند و میزبانانی که آنها را پذیرا شدند تمجید کرده است . (19)
32- شرایط خوب اقتصادی: برای بهبود شرایط اقتصادی خود تلاش مستمر و جدی داشته باشید از اهمالکاری بپرهیزید و در صورت نیاز به توجه به درآمدتان از نزدیکان قرض و حمایت مادی دریافت کنید شرایط اقتصادی خوب میتواند بار غربت را کم کنیم. حضرت علی (عليه السلام) در حکمتهای نهج البلاغه میفرماید: انسان تهی دست در شهر خود هم غریب است. در حدیث دیگر می فرماید كه غريب متمكن در ديار غربت هم احساس غريبي نمي كند و فقير در وطن خود هم فقیر هست. البته قناعت هم در جای خود گنج بی پایان است که سبب افزایش عزت و ارزشمندی ما میشود.
33- تنها نیستی: به یاد داشته باش که بسیاری از افراد که در کنار شما زندگی میکنند همین تجارب را دارند و شما تنها نیستید. بلا وقتی همه گیر شود تحملش آسان میشود؛ البلیةُ اذا عمَّْتْ طابتّ.
34- مشاوره بالینی: همان گونه که از نظر فیزیکی و جسمی، ممکن است زمین بخوریم و پایمان بشکند و بعد از آن لازم باشد مدتی پایمان در گچ باشد و با عصا راه برویم ، از لحاظ روانی نیز ممکن است در شرایطی استخوانها و عضلات روانمان آسیب ببیند به گونهای که بسیاری از امور فردی و ارتباطیمان مختل شود. بنابراین اینجا نیز نیاز به حمایت مشاورهای و عصای تجربه داریم. با مشاوره و آموختن مهارتهای رویارویی با مشکلات بین فردی و درون فردی، «ظرفیت روانی» ما در برابر استرسهای درونی و بیرونی افزایش مییابد. پس اگر در فراق از عزیزانت دچار غم غربت با نشانههایی که بیان کردیم شدهاید منتظر معجزه ننشینید تلفن را بردارید و نوبت مشاوره بگیرید.
35- دارو درمانی: اگر دچار افسردگی هستید و نشانههایی که برای غم غربت گفتیم دو هفته پی در پی در شما بود نیاز به دارو درمانی دارید. از دارو و عوارضش نترسید هر دارویی عوارضی دارد و متخصص با درنظر گرفتن عوارض تشخیص داده که مصرف دارو به نفع شما است. خود درمانی نکنید بدون تجویز پزشک دارو نخورید و بدون نظر وی دارو را کم یا زیاد و یا قطع نکنید. بدانید که داروها برای اثر گذاری نیاز به زمان و مصرف منظم دارند، و دیگر این که پزشک با کمک اطلاعات و توضیحات شما و اطرافیان شما دارو را تجویز و در مراحل بعدی تنظیم میکند .(20)
(19)نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، نشر جمال،1385، حکمت 43، نامه 17 و 24 و خطبه 57 و 189.
(20)برای مطالعه بیشتر رک: از حال بد به حال خوب، شناخت درمانی، دیوید برنز، مهدی قراچه داغی(مترجم)،ناشر: پیکان،1381.
مصرع اول( خانم ها): شامل نكات و هشداريهاي روان شناختي براي زن و دختران نوجوان و جوان است.[=verdana]
دام ها : هرزه گویی تلفنی - از دیو و دد ملولم - اشتباه اول و آخر - اگر را کاشتیم سبز نشد - دنگ امل بودن و حجاب 1 - دنگ امل بودن و حجاب 2 - جیک جیک مستونه - چه زود... - خودشیفتگی مردانه - دام مغالطه - دام و دانه - رمال و دعانویس - زنان دلال - سد ارتباط با نامحرم - سگ شکاری - شکار با ابزار دین و عرفان - شگرد جدید - فضای مجازی. گوناگون : احساس گناه - اخلاق حرفه ای - از چاله به چاه افتادن - اعتیاد - المیرا - آتش و پنبه - آقا روباهه - جانور شناسی - خدا، روانشناس عالم - راه خوشبختی - روز مبادا - ریاضیات ناموسی - زن نعمت است یا نقمت - ستم جنسی و جنسیتی زنان - شل نیای که...- فانوس - کار در محیط مشترک - لاک غیرت.ازدواج مدت دار : بنگاه ازدواج موقت 1 - بنگاه ازدواج موقت 2 - زهر و عسل 1 - زهر و عسل 2 - زهر و عسل 3.
ازدواج : خواستگاران لیز - خواستگاران جمعی - ریشه ها مهم تر از ریش - سئوالات جنسی در خواستگاری - ظاهر گولت نزنه - فنداسیون زندگی مشترک - کبوتر دعا و گنبد اجابت - مال و جمال - زنان مرد صفت - هم پرواز شوید - مِهر بی مُهر - شب زفاف 1- شب رفاف 2- شب زفاف 3 - شب زفاف 4 - شب زفاف 5 - شب زفاف 6.
زندگی زناشوئی: احساس ارزشمندی - ارتباط با مادر شوهر - اعتیاد شوهر - ایزوگام عاطفی کنید - ته نامردی - دادگاه خانواده - خیانت1 - خیانت 2 - خیانت 3 - دق و دلی - رابطه زناشویی - زلزله روابط - شغل شوهر - عروس و مادر شوهر - عروسک شوهر. مشکلات زنان بیوه: ادعای علاقه - ازدواج مجدد - امید و تلاش - تنهایی نفس گیر - خواستگار متدین - شناخت خواستگار- کمک از واسطه نه پیک - وعده سرخرمن.
امام علی (ع): چه بسا لحظاتی شهوترانی که اندوه طولانی به بار می آورد.
مصرع دوم(آقايان): شامل نكات و هشداريهاي روان شناختي براي مردان و پسران نوجوان و جوان است.
[=verdana]
ازدواج : ازدواج با دختر با سن بالاتر، ازدواج مدت دار زهر و عسل، انگیزه غلط در ازدواج، برا خودش مردیه،تک پسر، حفظ دین، مرغ پر شکسته(ازدواج با زنان بیوه)، همتراز بودن در دینداری یا لاقیدی.
خانواده :آراستگی مرد، اطلاعات غلط، افراط در غیرت، اقتدار مرد، اقتدارت را حفظ کن، ایام ماهانه، باران بهاری، پیری و معرکه گیری، پیکر خانواده،جلوه نمایی زن، جنگ جهانی مادر شوهر، حرمت خود و رابطه، حق وِتوی مردان، خساست مردان، خودت را شارژ کن، خیانت های آشکار و پنهان، خیانت به همسر، دست انداز زندگی. قبل از ازدواج:ترک خودارضایی، شوکران دوستی، عقب نمایی، گربه غریزه و موش های ماهواره، من زن می خواهم، من زن نمی خواهم، هوس رانی بلای زندگی گناه : رابطه نامشروع، شیطان گولش زد،قارچ های سمی، گریز از خود، مرد باشیم، نیرنگ های زنان
پیامبر گرامی اسلام (ص): از هوس بپرهیزید که هوس انسان را کر و کور می کند.
بیت کامل (زن و شوهر): شامل نكات و هشداريهاي روان شناختي براي زن و دختران نوجوان و جوان است.[=verdana]
[=verdana]
ارتباط زن و شوهر : 7 باور غلط در مورد روانشناسان - حقوق من و حقوق تو - خانواده های درهم - داستان آمدن مریخی و ونوسی به زمین - دوری و دوستی - دید و بازدید - رابطه حسنه - رابطه زناشویی - شیوه های حل مشکلات زناشویی- کس نخارد پشت من جز...- کشتی خانواده1- کشتی خانواده2(شبهه زدایی)- مخفی کاری و شکنجه روحی- مدیریت رابطه زناشویی- مشکلات جنسی- نقدها و قندها- هماهنگی والدین.
تربیت فرزند : بازی بچه ها - تجاوز جنسی به کودک - تربیت عوامانه در برابر عالمانه - تک فرزندی - تمیزی افراطی - جشن بلوغ - حالا زوده - خیانت در تربیت - دست اندازهای تربیت نوجوان- کلاس جبرانی- مرغ همسایه- معلولیت فرزند- مهارت خودکنترلی کودک1- مهارت خودکنترلی کودک2- مهارت خودکنترلی کودک3- مهارت خودکنترلی کودک4- مهمان کوچولو- مهمان ناخواسته. قبل و حین ازدواج: اردوی تمام عمر - آنفلوانزای خوکی - بهار با یک گل؟ - توطئه های موذیانه و بکارت - داستان من و حرامزادگی - دوران عقد و کتاب زندگی - رابطه در دوران عقد آری یا نه؟- سخنی از آیت الله مکارم درباره ازدواج موقت - عشق بیمارگونه- گناه اشتراکی- مقام معظم رهبری و ازدواج جوانان- همسر گزینی موفق.
آیین بهتر زیستن: ردپای شیطان - ابعاد رشد - استخاره و تصمیم گیری - اگه اُملی اینه، ما اُمُلیم - بازار دعا - برایم بمان - بی خیال شک و وسواس - تعارض گناه با وجدان - تعلیل گناه به بیماری- خدمات نقدی دین- خر برفت و خر برفت- دشمن و جنسیت- دود تو چشم خود- دیدن فیلم های پورنوگرافی- سوال های ششگانه بشر- مشاوران قلابی- مشتاقی و مهجوری1و2- مشتاقی و مهجوری 2و3.