▐★*★ ▐یه جمله به امام حسین بگو ▐★*★ ▐

تب‌های اولیه

2060 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال


به خیالم غم دوری حرم درد من است!!!
اربعین داده نشان که مرضم ویروسیست...

این روزها ؛
شعر ندارد...حرف ندارد...!!
درد دارد...ناله دارد...
این روزها فقط باید ناله سر داد :
"یک اربعین برای تو حیران شدم حسین...!!!"

حسین جان!

مسيحی، ارمنی، هندو، ميان زائران هستند؛
تو يک جا جمع كردی، زير قُبّه كل دين ها را...

ارباب ما رو نطلبید بریم برای پا بوسی...
امروز نرفتنم مسجل شد.
دارم دیوونه میشم، از بس پیام خداحافظی خوندم.
جدی جدی جا واسه ی ما نبود...

امروز نوکر زائر امام حسین بودم،بخدا لذت داشت

عبارت «انا قتیل العبره» یا « قتیل العبرات » راجع به امام حسین (ع) بوده و از القاب ایشان است. در جاهای مختلفی از آن جمله زیارت اربعین وارد شده است. (1)
ظاهرا جمله بعدی تفسیر جمله اول (قتیل العبرات) است و امام آن را معنا کرده است. پس "من کشته اشکم"، یعنی من کشته مظلومی هستم. هر کس به یاد من بیفتد، بی اختیار بر من می­گرید. مظلومیت من به این اندازه تاثر برانگیز است.
علامه مجلسی در معنای این جمله(من کشته اشکم ) می­فرماید :
هیچ مومنی به یاد من نمی افتد مگر این که گریه می کند یا بغض گلوی وی را می­گیرد (2)

پی نوشت ها:
1. امالی، شیخ صدوق، ص118 - منتهی الامال، محدث قمی، ص 538 ؛بحارالا نوار، علامه مجلسی، ج44، ص279.
2. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 11، ص 356.

سفر کردم به دنبال سر تو
سپر بودم برای دختر تو

چهل منزل کتک خوردم برادر
به جرم این که بودم خواهر تو

«غلامرضا سازگار» ]

کربلا بر تن تو جان آمد
باز بهر تو میهمان آمد

آمده بر طواف کعبه ی عشق
میهمان مدینه ای زدمشق

«غلامرضا سازگار» ]

پایة دین بر نماز استوار است. جهادهای پیامبر و نبردهای علی(ع) و نهضت حسینی، همه برای اقامه نماز و ایجاد تقویت رابطة بندگی میان خالق و مخلوق است.
در روایات به نماز بسیار سفارش شده است. یکی از مسایل بسیار مهم و سنت حسنه، نماز جماعت خواندن است. معصومان علیهم السلام هم خود به نماز و نماز جماعت اهمیت می‌دادند و هم دیگران را به این مسأله سفارش می‌نمودند. به گونه‌ای که پیامبر اسلام(ص) در برخی جنگ‌ها نماز را به جماعت می‌خواند. اصل اولیه آن است که این فریضه الهی به جماعت خوانده شود.
در نهضت عاشورا نیز هم اصل نماز و هم نماز جماعت جایگاه مهمی دارد. در برخورد کاروان حسینی با سپاه حرّ در مسیر کوفه ،وقت نماز که می‌رسد ،اذان گفته می شود و نماز جماعت برگزار می‌گردد و سپاه حرّ نیز به سیدالشهدا اقتدا می‌کنند.(1)این امر نشان از آن دارد که نهضتش بر اساس تعالیم اسلامی است.در این مکتب نماز ستون دین است و مورد توجه امام است. از این رو است که در زیارت نامه آن حضرت می‌خوانیم:
«أشهد أنّک قد أقمت الصلوة وآتیت الزکاة وأمرت بالمعروف و نهیت عن المنکر؛(2) گواهی می‌دهم که نماز را برپا داشتی و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر کردی». نماز را بر پا داشتن ، تنها به خواندن آن نیست ، بلکه تبلیغ برای آن و نمایاندن آن است که از راه های موثر آن ، خواندن به جماعت است.
حضرت در عاشورا بدان جهت نماز را به جماعت خواند تا اعلام نماید که جماعت خواندن نماز بسیار اهمیت دارد. به گونه‌ای که در شرایط جنگی نیز این فریضه الهی باید با جماعت خوانده شود. امام با خواندن نماز جماعت در روز عاشورا اعلام نمود که سنت حسنه نماز جماعت را حفظ نمایید و در شرایط سخت نیز سعی کنید نماز تان را به جما عت بخوانید ،همان گونه که من در روز عاشورا - در آن شرایط سخت -نماز را به جما عت خواندم.
ضمن آنکه حجت را بر دشمنان خود تمام می کردند و به آنان می فهماند که به جنگ و قتل یک مسلمان مومن و معتقد به خدا برخاستند و دیگر هیچ عذری در پیشگاه الهی ندارند.
برخی از آنان از روی جهل و نادانی تصور می کردند که چون امام (ع) علیه دستگاه خلافت قیام کرده ، پس از دین اسلام خارج شده و کشتن حضرت جایز است ، اما نماز علنی امام به صورت جماعت ، این حربه از دشمنان گرفت و حجت را بر آنان تمام کرد.
مورخان نوشته‌اند ظهر عاشورا، ابو ثمامه صائدی وقت نماز را به یاد حضرت آورد،امام او را دعا کرد که: «خداوند تو را از نمازگزاران ذاکر قرار دهد». آن گاه به اتفاق جماعتی به نماز ایستادند و نماز خوف خواندند.(3)

پی‌نوشت‌ها:
1. فرهنگ عاشورا، ص 451.
2. مجموعه آثار شهید مطهری، ج 17، ص 587.
3. فرهنگ عاشور، ص 452.

یا ابا عبدالله!

من به گرداب گنه غرق شدم کاری کن
ای که کشتی نجاتی، لَکَ لَبَّیک حُسَین...

اللهم عجل لولیک الفرج
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین

آقاجان من الان، اذان صبح اربعین شما به دنیا آمده ام.
میشه یه همچین روز و ساعتی هم کنار ضریح مطهر شما از دنیا برم؟
میشه زیارتت رو این دنیا و شفاعتت رو اون دنیا نصیبم کنی؟

أَلسَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللهُ الشّـِفآءَ فی تُرْبَتِهِ،

سلام بر آن کسى که خداوند شفا را در خاکِ قبرِ او قرار داد ،
بیمار تو را،
درمانی جز دیدار نیست...

[=arial]سلام علی الحسین وعلی امه وعلی ابائه
مولا جان دیری است در کوچه های تاریخ نام تو را بر زبان داریم وبعد از گذشت قرن ها هنوز سرمه ی خاک تو را توتیای چشم کرده ایم
اقا جان با قلم ناقصم وبا زبان قاصرم میخواهم بگویم خون سرخ تو هنوز هم ادامه دارد واز شهد شهود قیام تو هر روز هزاران لاله ی عاشق می روید .
راستی حال زینب چگونه است جانم به فدای زینبت ,بمیرم برای همه ی درد وزجری که اینروزها دارد تحمل می کند .
اقا جان مهر کربلایت شده آرام جانم واشک هایم را بر تربت نازنینت پیاده میکنم ,میدانم که کمترینم ولیاقتی ندارم اما
من ناچیز امید دارم نگاهی به من وامثال من هم داشته باشی .
[=arial]حســــــــــــــــیـــــــــــــــنــــــ جانم
الهی بحق عمه سادات عجل لولیک الفرج


عشق یعنی نام زیبای
حسین (ع)

عشق یعنی نوکری پای
حسین(ع)

عشق یعنی سرورت باشد
حسین(ع)

عشق یعنی دم به دم گویی
حسین(ع)

عشق یعنی روز و شب
با ذکر حق

زیرلب گویی حسینم یا حسینم
یا حسین(ع)

ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﺑﻪ ﺳﻨﮓ ﻟﺤﺪﻡ
ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﻋﺸﻖ حسین بن ﻋﻠﯽ ﺭﺍ ﺑﻠﺪﻡ
ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﻧﺎﮐﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﻪ ﻋﺎﻟﻤﯿﻦ
ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﻃﭙﺶ ﻫﺎﯼ ﺩﻟﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺣﺴﯿﻦ
ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﭘﺮﭘﺮ ﺷﺪﻩ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﮔﻞ ﯾﺎﺱ
ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﺷﺪﻩ ﻣﺴﺖ ﻭ ﺧﺮﺍﺏ ﻋﺒﺎﺱ
ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﺯازل ﻣﺬﻫﺒیم
ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺭﻭﺯ ﺍﺑﺪ ﺯﯾﻨﺒﯿﻢ
ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﺴﺖ ﺍﺯ ﻗﺪﺡ ﺳﺎﻏﺮﯾﻢ
ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﻋﻠﯽ ﺍﮐﺒﺮﯾﻢ
ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﺩﮔﺮ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺩﻭﺳﺖ
ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﻋﻠﯽ ﺍﺻﻐﺮ ﺍﻭﺳﺖ
ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮔﻨﻪ ﭘﺮﺩﻩ ی ﻣﻬﺘﺎﺑﺶ ﺷﺪ
ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻭﺳﯿﻨﻪ ﺯﻥ ﺷﺎﻫﺶ ﺷﺪ
ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺟﺎ
ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪﮐﻪ ﻣﺄﻭﺍﺵ ﺷﺪﻩ ﮐﺮﺑﺒﻼ
ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻭ ﻧﻮﮐﺮ ﺑﺪﻋﻬﺪﯼ ﺑﻮﺩ
ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻭ " ﻣﻨﺘﻈﺮ" ﻣﻬﺪﯼ ﺑود

هرکس رسید؛ سوال کرد: زائری؟...

از این سوال، دلِ پُرخونِ ما گرفت...

باشد؛ محل نده... نبرم اربعین حرم...

اما بدان؛ که قلبم از این ماجرا گرفت...

آنقدر گریه میکنم که بگویند عاقبت...

نوکر ز اشکِ خود سفرِ کربلا گرفت...

این روزها....

هر که را در این حوالی دیده ام
گفته من این اربعین سوی حسین جان راهیم

رو سیاهی خودم را دل ندارد طاقتی
کنج خانه حبس گردیدم خجالت می کشم

اشـکـم را بـه دسـت بـاد مـی سـپارم
تـا سـلامم را بـه تـو بـرسـانـد
تـا حـداقـل اشـكام بـه كـربـبلات بـرسه
آقـا جـان مـحـتاج نـیم نـگاهـت هـستـم، ردم نـکن
الـسـلام عـلـیک یـا ابـا عـبدالله الـحـسین (ع)

روایات زیادی از معصومین نقل شده که هرکس امام حسین (ع) را زیارت کند ،همه گناهانش بخشیده می شود ،همان طوری که لباس با آب پاک می شود .(1)بدیهی است که این سخن شامل گناهان کبیره و صغیره می شود.

پی نوشت :
1- مستدرک اوسائل ،ج 10 ،ص276

[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]اربعين آمدوچشم هابازگريان مي شود
كربلا ماتم سراي اهل ايمـان مي شود

غصه هاي آل طه در مسير كوفه و شام
ياد شام تارشان در كنج ويران مي شود

باز تازه غصه هاي كربلا در نزد زينب
سيدسجادزين غم اشك ريزان مي شود

مجلس شام يزيد و لعل لب هاي حسين
زيرچوب خيزران بازخونريزان مي شود

گوشة ويرانه گويا غنچه اي روييده است
آه وصدافسوس كه آن هم برگ ريزان ميشود

باز گويا يك سري بي تن به نزددخترش
يا كه خورشيدي به نزد ماه ميهمـان مي شود

باز گويا دختري از شوق ديــدار پــدر
گريه و زاري نموده تا كه بي جان مي شــود

باز گويا جابر آيد با عطيه كربـــلا
حال اوزين ماتم عظمي پريشان مي شود

باز گويا زينب غم ديده از شـــام بــلا
مي رسد بر كربلا و زار و نالان مي شود

كاروان آل ياسين مجلسي برپا نمـــوده
دشت خون بااشك زينب سيرباران ميشود

غم فزون گشته زحدغمخوارزينب رفته است
تا ابد دنياي او همچون غمستان مي شود

ناله هاي زينب و خون دل سجــــاد دين
تازه است هر روز تا مهدي نمايان مي شــــود

راجي اندر اين عزا باشيعيان هم ناله است
دارد اميدي كه روز حشر شادان مي شود

الان یه عده دارن از کجاها عکس میگیرن ....

کــربــلا
نـجــف
بعد پست هم میذارن ......
من تو راه نجف کربلا .....
همین الان یهویی ......

اما من .....
اتاقم ......
تنهاییم .......
گذرنامه و تربت ......
دوری از حرم ....
همین الان یهویی .....

▪️وقتی برای گریه دلم تنگ می‌شود
▪️لب با دم حسین هماهنگ می‌شود

▪️تنها نه دل به یاد تو می‌سوزد ای حسین
▪️از روضه‌هایت آب، دلِ سنگ می‌شود

▪️ای بهترین بهانه برای گریستن
▪️بی تو حنای گریه چه بیرنگ می‌شود

مسافت، کربلا تا مقر حکومت بنی امیه دمشق، حدود یکصد و هفتاد و پنج فرسخ (به صورت خط مستقیم) می باشد، مرحوم شیخ عباس قمی، مسافت بین کوفه تا دمشق (به صورت خط مستقیم) را حدود یکصد و هفتاد وپنج فرسخ شمرده است.(1) بین کربلا تا کوفه هم به صورت خط مستقیم، حدود ده الی دوازده فرسخ می باشد .هر فرسخ تقریبا پنج و نیم کیلومتر است. اگراهل بیت امام حسین (ع) را از راه غربی فرات و بیراهه برده باشند،‌ مسافت کوفه تا دمشق(شام) حدود بیست روز به درازا می کشد.(2)
اگر آنان را از روستاها و شهرهای موجود آن عصر برده باشند، بیش از بیست روز طول خواهد کشید.
برخی رسیدن کاروان اهل بیت (ع) به دمشق را در تاریخ 16 ربیع الاول ذکر کرده­اند، که 66 روز بعد از حادثه عاشورا می باشد. به نظر می رسید که این سخن، طبیعی تر باشد.(3)

پی نوشت:
1. منتهی الامال، ج1، ص817.
2. همان.
3. تأملی در نهضت عاشورا، ص 216، رسول جعفریان.

یکى از حوادث مهم در واقعه کربلا, پیام ها و عبرت هاى نهفته آن است . از جمله پیام هاى این حادثه , دین مدارى , خدامحورى , شجاعت , عرفان , ایثار, عدالت گرایى و آزادى خواهى است .
قیام امام حسین (ع)به همه مسلمانان , به ویژه جوانان این درس را داد که پاسدار دین و معنویت و ایثار و غیرت دینى باشند..
غیرت دینى , یعنى اجازه تجاوز به حریم دین ندادن و خشم مقدس در برابر دین ستیزان .
تاریخ زمان رسول اکرم (ص)نشان مى دهد مسلمانان چگونه از اسلام وارزش هاى آن دفاع کردند, اما در زمان امام حسین (ع)بر اثر سیاست حاکمان ستمگر, مسلمانان غیرت دینى خود را از دست دادند.
یکى از عوامل مهم زمینه ساز کربلا دنیا گرایى است. بى تردید یکى از علل شهادت امام و یارانش , حُب جاه و دنیا بود. وعده هاى ثروت و ریاست به مسلمانان , توسط دستگاه حکومت , سبب شد انگیزه قتل امام (ع)در مردم به وجود آید. عمر بن سعد براى رسیدن به حکومت رى , دستورقتل امام (ع)را صادر کرد. امام فرمود: مردم بندگان دنیایند و دین لقلقه زبانى بیش نیست.
در زمان رسول اکرم (ص)دین اسلام به عنوان دینى پویا و جامع , اساسى ترین نقش را در تمدن و معنویت مسلمانان داشت . متأسفانه مسلمانان بعد از پیامبر, ازمعارف اسلام فاصله گرفتند و همین سبب شد دچار ناهنجارى هاى سیاسى واجتماعى شوند. از این رو جامعه اسلامى نیاز به اصلاح داشت امام (ع)یکى از علل قیام را, اصلاح امت دانست . مقام معظم رهبرى درخصوص عبرت پذیرى عاشورا مى نویسد: اولین عبرت این است که ببینیم چه شدپنجاه سال بعد از درگذشت پیغمبر(ره ) جامعه اسلامى به آن حد رسید که امام حسین (ع)ناچار شد براى نجات جامعه , فداکارى کند! چه وضعى بود که حسین بن على (ع)احساس کرد اسلام فقط با فداکارى او زنده مى ماند و گرنه از دست مى رود؟!
پیامبر(ص)براى هدایت مردم , قرآن و عترت را باقى گذاشت , تا مسلمانان باپیروى از این دو امانت گران سنگ , سعادت دنیا و آخرت را تأمین کنند. متأسفانه بعد از رحلت رسول (ص)کسانى بر مسند قدرت نشستند که لیاقت رهبرى جهان اسلام را نداشتند. از این رو جریان غدیر فراموش شد و خلافت از مسیر اصلى منحرف و نتیجه آن شد که در زمان امام (ع)یزید به عنوان جانشین پیامبر(ص)برمسند قرار گرفت.
یکى از علل شکست امام (ع)جهل مردم و بى وفایى آنان بود. هر انقلابى نیاز به دو عنصر عمده رهبرى و مردم دارد. در حادثه طف , امام (ع)لایق ترین وشایسته ترین فرد براى رهبرى بود, ولى جهل مردم و بى وفایى مسلمانان سبب شدامام (ع)شکست بخورد.
با توجه به مطالب گذشته باید گفت : افول غیرت دینى , دنیا گرایى , فاصله گیرى از معارف اسلامى , کنار گذاشتن اهل بیت : و بى وفایى مردم , عبرت هاى عاشورابراى مردم است . جوانان باید توجه داشته باشند غیرت دینى و بهره گیرى معقول ازدنیا و کسب معارف دینى و پیروى از اهل بیت ، و وفادارى به نظام و رهبر,عوامل حفظ و تداوم انقلاب اسلامى است.

فلسفه این همه پاداش ؟

در این مورد چند نکته اساسی را باید در نظر گرفت:
1. این گونه‏روایات نیز مشتمل بر صحیح و سقیم هستند.
2. مقصود از روایت‏هایی که آثار خاصی را برای بعضی از اعمال ذکر کرده‏اند، این نیست که فلان عمل «علت تامه» آن اثر است بلکه مقصود اقتضای اثر است. «علت تامه» مجموع علل مؤثر بر یک چیز با رفع تمام موانع است. تأثیر چنین علتی بر معلول، حتمی و ضروری است و به هیچ وجه تخلّف‏بردار نیست. در حالی که «مقتضی»، یکی از شرایط مؤثر بر یک پدیده است که در صورت نبود موانع، می‏تواند اثر کند ولی اگر مانعی بر سر راه آن قرار گیرد، توان تأثیر ندارد. چنین چیزی در جهان مادیات و اسباب و مسببات طبیعی نیز هست مثلاً اگر گفته می‏شود: «آتش سبب احتراق چوب است»، به نحو مقتضی‏است یعنی، تا دیگر شرایط مانند وجود اکسیژن پدیدار نشود و موانع بر طرف نگردد، عمل احتراق صورت نخواهد گرفت.
بنابر این اگر کسی چوب تری را در آتش اندازد و با گذشت چند دقیقه، از احتراق خبری نباشد، نباید در آن گزاره تردید کند بلکه باید جست و جو کند که آیا آن گزاره مشروط به‏شرایطی نیز هست یا نه؟ و آیا مانعی برای تأثیر آتش در چوب وجود دارد یا خیر؟ آن گاه خواهد دید که این گزاره- ضمن دارا بودن ارزش صدق- مشروط به شرایط متعددی است از قبیل وجود اکسیژن و نبود موانعی چون رطوبت در چوب، تناسب میزان حرارت آتش با مقدار مقاومت چوب و لیکن اگر تمام شرایط و رفع موانع مفروض پدید آمد یعنی، علت تامه محقق شد، حتماً چوب آتش خواهد گرفت و تخلّف آن، به معنای کذب گزاره یاد شده است. تأثیر این اعمال نیز به نحو «جزءالعلّه» و «مقتضی» است و همواره بادیگر شرایط عمل می‏کند.
اما اینکه آن شرایط دقیقاً چیست؟ سهم هر یک تا چه اندازه است؟ آیا تأثیر این عمل و هر شرط دیگری، در همه موارد یکسان است؟ یا ممکن است در موردی نقش اصلی‏تری را ایفا کند و در جای دیگرعامل دیگر؟ مکانیسم تأثیر چگونه است؟ آیا دیگر ابزارها را در اثرگذاری تقویت می‏کند یا خود مستقیماً اثر می‏گذارد؟ اینها و ده‏ها سؤال دیگر، مسائلی است که ریشه عقلی و فکری بشر هنوز در حدی نیست که بتواند به طور کاملاً دقیق، به آنها پاسخ دهد و یکی از خدمات بزرگ پیامبران به بشر، آگاه‏سازی وی از وجود چنین عاملی است که عقل به تنهایی قادر به شناخت آن نیست.
آنچه به طور کلی می‏توان با ژرف‏کاوی فلسفی و تحقیق در نصوص دینی دریافت، این است که: دایره علیت، منحصر به علل و معلولات مادی نیست بلکه علل طبیعی مقهور ماورای طبیعت هستند.
3. گستره کمی و کیفی ثواب‏هایی که بر گریه، عزاداری و زیارت امام حسین (ع) ذکر شده است، تعجبی ندارد زیرا در مقابل آن همه ایثار، شجاعت، توکل، رضا، مردانگی، آزادگی و و بالاتر مصایبی که آن حضرت متحمل شدند، این همه ثواب جا دارد. توجه و دقت در داستان ذیل، این مطلب را روشن‏تر می‏سازد.
علامه بحرالعلوم به سامرا می‏رفت، در راه به مسأله گریه بر امام حسین (ع)- که باعث آمرزش گناهان می‏شود- فکر می‏کرد. عربی بر مرکبی سوار، مقابلش رسید و سلام کرد و پرسید: جناب سید، شما را متفکر می‏بینم؟ اگر مسأله علمی است بفرمایید، شاید من هم چیزی بگویم.
بحرالعلوم فرمود: در این فکر بودم که چگونه می‏شود حق‏تعالی این همه ثواب به زائران و گریه‏کنندگان حضرت سیدالشهدا (ع) می‏دهد مانند آن که: «هر قدمی که زائر برمی‏دارد، ثواب یک حج و یک عمره در نامه عملش نوشته می‏شود، و برای یک قطره اشک تمام گناهان صغیره و کبیره‏اش آمرزیده می‏شود؟»
آن سوار عرب فرمود: تعجب مکن من برای شما مثل می‏آورم تا مشکلت حل گردد. سلطانی در شکارگاه از همراهانش دورافتاده بود. در آن بیابان وارد خیمه‏ای شد و پیرزنی را با پسرش در گوشه خیمه دید. آنان بزی داشتند که زندگی‏شان از شیر آن بز تأمین می‏شود و غیر از آن چیز دیگری نداشتند. آن پیرزن، بز را برای سلطان ذبح کرد و طعامی حاضر کرد. او سلطان را نمی‏شناخت و فقط برای اکرام مهمان، این عمل را انجام داد. سلطان شب را آنجا ماند و روز بعد در دیدار عمومی، واقعه دیشب خود را نقل نمود و گفت: من در شکارگاه از غلامان دور افتادم و در حالی که شدیداً تشنه و گرسنه شده بودم و هوا به شدت گرم بود، به خیمه آن پیرزن رفتم، او مرا نمی‏شناخت و در همان حال سرمایه او و پسرش بزی بود که از شیر آن، زندگی را می‏گذراندند. آن را کشتند و برای من غذا آماده کردند. حال در عوض این محبت، به این پیرزن و پسرش چه بدهم و چگونه تلافی کنم؟
یکی از وزیران گفت: صد گوسفند به او بدهید، دیگری گفت: صد گوسفند و صد اشرفی به او بدهید، دیگری گفت: فلان مزرعه را به ایشان بدهید.
سلطان گفت: هر چه بدهم کم است. اگر سلطنت و تاج و تختم را بدهم، مکافات به مثل کرده‏ام. چون آنها هر چه داشتند به من دادند، من هم باید هر چه دارم به آنان بدهم.
حضرت سیدالشهدا (ع) هر چه داشت از مال، اهل و عیال، پسر، برادر، فرزند و سر و پیکر، همه و همه را در راه خدا داد. حال اگر خداوند بر زائران و گریه‏کنندگان آن حضرت، آن همه اجر و پاداش و ثواب بدهد، نباید تعجب نمود. این را فرمود و از نظر سید بحرالعلوم غایب شد.(1) روایات فراوانی در این زمینه وجود دارد به سه روایت درخصوص توصیه ائمه (ع) به برپایی مراسم عزاداری برای اهل‏بیت (ع) بسنده می‏کنیم:
1. امام صادق (ع) فرمودند: «رحم الله شیعتنا، شیعتنا و اللّه هم المؤمنون فقد و الله شرکونا فی المصیبه بطول الحزن والحسره»(2) «خداوند شیعیان ما را مشمول رحمت خویش سازد. به خدا قسم، شیعیان ما همان مؤمنین‏اند، آنان به خدا قسم با حزن و حسرت طولانی خویش [در عزای ما] شریک و همدرد مصیبت‏های ما خاندانند.
2. امام رضا (ع) می‏فرماید: «من تذکر مصابنا و بکی لما ارتکب منا کان معنا فی درجتنا یوم القیامة، و من ذکر بمصابنا فبکی و ابکی لم تبک عینه یوم تبکی العیون و من جلس مجلسا یحیی فیه امرنا لم یمت قلبه یوم تموت القلوب»(3) کسی که متذکر مصایب ما شود و به جهت ستم‏هایی که بر ما وارد شده گریه کند، در روز قیامت با ما خواهد بود و مقام و درجه ما را خواهد داشت و کسی که مصیبت‏های ما را بیان کند و خود بگرید و دیگران را بگریاند در روزی که همه چشم‏ها گریان است، چشم او نگرید و هر کسی در مجلسی بنشیند که در آن مجلس، امر ما را زنده می‏کنند روزی که قلب‏ها می‏میرند، قلب او نخواهد مرد».
3. امام صادق (ع) به فضیل فرمود: «تجلسون و تحدّثون؟ قال: نعم جعلت فداک، قال: ان تلک المجالس احبها فاحیوا امرنا یا فضیل، فرحم الله من احیی امرنا یا فضیل من ذکرنا او ذکرنا عنده فخرج من عینه مثل جناح الذباب غفرالله له ذنوبه و لو کانت اکثر من زبدالبحر»(4) «آیا مجالس عزا برپا می‏کنید و از اهل‏بیت و آنچه بر آنان گذشته است، صحبت می‏کنید؟ فضیل گفت: آری قربانت گردم، امام فرمود: این‏گونه مجالس را دوست دارم پس امر ما را زنده گردانید که هر کس امر ما را زنده کند مورد لطف و مرحمت خدا قرار می‏گیرد. [ای‏] فضیل: هر کس از ما یاد کند، یا نزد او از ما یاد کنند و به اندازه بال مگسی اشک بریزد، خدا گناهانش را می‏آمرزد اگر چه بیش از کف دریا باشد».
پی‏نوشت‏­ها:
1. العبقری الحسان، ج 1، ص 199، به نقل از اشک حسینی، سرمایه شیعه، ص 36 و 37.
2. بحارالانوار، ج 43، ص 222.
3. همان، ص 872.
4. همان، ص 282 و 982.

به عشق حضرت سلطان پیاده آمده ام
از انتهای بیابان پیاده آمده ام

ز هر کجای جهان هم تو زائری داری
من از قبیله ی سلمان پیاده آمده ام

کویر آمده ام تا بگیرم آقا جان
از آسمان تو باران پیاده آمده ام

گره زدم کف پا را به خاک تا بشوم
دخیل ملک سلیمان پیاده آمده ام

به فال قهوه دلم خوش نبود اما من
به کوچه کوچه ی فنجان پیاده آمده ام

اراده ای که من از خود ندارم ای آقا
به اذن شاه خراسان پیاده آمده ام

[="Purple"]داردتمام میشودآقاعزای تو!

کم گریه کرده ایم محرم برای تو!

شبهای آخراست،گداراحلال کن!

این هم بساط نوکربی دست وپای تو!

داردچه زودسفره ی توجمع میشود!

هستم هنوز سائل آب وغذای تو!

ماراببخش گریه ی سیری نکرده ایم!

چشمان خشک ماخجل ازاین عزای توست[/]

یه سـلامـی هم بکنیـم به نهــایـت عشــق و ایمـان
.
.
.
.
.
.
الـســلام علیـک یا عـبـــدالله حـــسین(ع)

[="Arial Narrow"][="DarkSlateGray"]

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;754629 نوشت:

فعلا که شما یه پتک گرفتین دستتون یکی یکی دارین می شکونین ...

بیخیال
شماها دنبال توفیق نیستید
انتظار دارید
توفیق به دنبالتان بیاید.[/]

[="Arial Narrow"][="DarkSlateGray"]

محب الرضا (ع);754613 نوشت:
من که هیچ
کل مردهای خانواده هستند.
12 نفر...
حالا بیام و ... بدم که چه و چه؟؟؟
بخدا خوبیت نداره
اصلا ما کی باشیم که دل کربلا نرفته هارو بشکنیم...
چندبار گفتم
بازهم میگم؛
زندگی دفتری از حکمت اوست...
حکمتی نبوده که اونایی که نمیرن،برن
و الّا...

بیخیال
فکر من و شما خیلی باهم فاصله دارد.
شما منتظر حسینید
و
من بدنبال حسین[/]

[="Purple"]

پابوس زوار اربعین;762832 نوشت:
بیخیال
شماها دنبال توفیق نیستید
انتظار دارید
توفیق به دنبالتان بیاید.

سلام ... زیارتتون قبول ...
شما رفتین برگشتین هنوز دنبال این حرفایی ن...
بگذرین .... تموم شد...
چشم قبول ... بی لیاقتی و بی توفیقی ما ثابت شد دیگه...[/]

پابوس زوار اربعین;762833 نوشت:
بیخیال

علیکم السلام
زیارت شما هم قبول
والّا...
بیخیال
ما که بیخیالیم
البته اگه شما پیگیر موضوع نباشید
امیدوارم هرچه سریعتر به مقصودتون برسید
من که پیدا کردم
امیدوارم شما هم پیدا کرده باشید یا بتونید پیدا کنید
یا علی مدد

پابوس زوار اربعین;762832 نوشت:
بیخیال
شماها دنبال توفیق نیستید
انتظار دارید
توفیق به دنبالتان بیاید.

ما آذری زبون ها یه ضرب المثل داریم که میگه؛
"سن دیین السون شر یاتسین"
...
ارادتمندم

حسین جان

ﺗﺎ ﻓﺎﻃﻤﯿﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﻣﮑﻦ

ﻣﻦ ﺑﺎ ﻏﻢ ﺗﻮ ﺍﻧﺲ ﺩﻣﺎﺩﻡ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ

هرگوشه از ضریح حسین جنتی جداست

گرد وغبار کرب وبلا تربتی جداست

قانون ، مردن است در پای این ضریح

اصلا ضریح خون خدا دولتی جداست

ذکر علی و فاطمه مادام بر لب است

ذکر حسین جانم حسین عادتی جداست

دیوانه گشته این دل ویرانه ام ببین...

این راه عقل از ره دل مدتی جداست

در هر قنوت نافله ام حاجتی جداست

در هر قنوت ، کرب و بلا حاجتی جداست

چشم های نوکرت ،خیره به سوی پرچم است
آبروی این گدا از آبروی پرچم است
من پناهنده شدم .اینجا به امید آمدم
هر کسی محرم شده در جست و جوی پرچم است
مست گشتم، با سلام اول هر روضه ات
این همه بیخود شدن هم از سبوی پرچم است
گریه ها کردم برای روضه گودال تو
روز محشر این نم اشکم به روی پرچم است
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
عطر و بوی کربلا هم عطر و بوی پرچم است
یک شب جمعه مرا هم کربلایی میکنی؟
میرسد یک شب که نوکر روبروی پرچم است
نوکری که حسرت کرب و بلا دارد به دل
در تمام عمر خود در آرزوی پرچم است

نام حسین آمد و چشمم وضو گرفت
آب از سرم گذشت و دلم آبرو گرفت

نام حسین آمد و از خود به در شدم
گویی از این جهان به جهان دگر شدم...

, کربلا به رفتن نیست،

به شدن است!

که اگر به رفتن باشد!

شمر هم "کربلایی" است!

حسین جان!

شکسته بال تَر از من، در این حوالی نیست
هوای کوی تو دارین و حیف، بالی نیست

[=arial black]یاحسین[=arial black]
[=verdana]خیلی ها به دیدار تو آمده اند
آقا جان من تا حالا نیامده ام
لطفا ما را هم دعوت کن
منتظر دعوتت هستم
امام مهربانی
[=verdana]

[="Purple"][/]

سلام آقای مهربانها دل واسه حرمت تنگشده جون دخترت رقیه(س)بازم من بطلب دوماه نشوده برگشتم ولی هرشب خواب کربلاتو می بینم لحظه شماره برای اربعین سال بعد اقا دستم خالی فقط اربعین می تونم بیا چه لحظه شیرینه انتظار برای اربعینت که بازم بیام به پابوست خاک پای زائران حرمت اقا بخدا جز تو کسی رو ندارم دردل کنم چون تو شفیع المذبیبن هستی تو قتیل العبراتی تو سیدالشهدا تو همه چیز همه کسه من هستی من سگ غلام توهستم من سگ بابفای دختر ت رقیه (س) تا روز قیامت الهم زیارت حسین یوم قیام خاک پای روضه خونهاتم آقا دستم بگیر

مولاااااااا ...... حسین جان
خوشا بہ حال دلے ڪہ از اول عمرش .....

درون قلب تو یڪ گوشہ دستُ پا ڪرده

اقاجان پس کی وقت عاشقی من میرسه؟فکر میکردم این محرم وصفریه اتفاقی تو دلمون میافته اما.....
شما کجا ومنه گنه کارکجا