سرنوشت انسان پس از مرگ

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سرنوشت انسان پس از مرگ

با سلام و خسته نباشید

در خصوص سرنوشت انسان پس از مرگ سوالات زیر را داشتم.ممنون میشوم اگر پاسخ داده یا رفرنس معتبری معرفی نمایید :
1-در ساعات اول پس از مرگ چه اتفاقی می افتد؟
2-ایا روح انسان فوت شده بعداز جان دادن،در محل جسد باقی می ماند؟
3-اگر روح در محل جسد نیست ایا لزومی به رفتن به سر مزار وجود دارد؟
4-اگر کار خیری برای فرد{ فوت شده} صورت پذیرد فایده ای دارد؟چون گفته شده که پس از مرگ بحث پاداش و عقاب فرددرگذشته شروع می شود ، بنابراین کارهای خیری که پس از مرگ صورت می گیرید چه فایده ای دارد؟
با تشکر فراوان

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد پیام

سلام" برای پاسخ به سوال شمادر چندپست مطالبی عنوان خواهد شد اما اگر بخواهیم مراحل سفر آخرت را برشماریم، مرحله اول پس از مردن،عالم برزخ است، که با بیرون آمدن روح از بدن آغاز می‏شود و پایانش برپایی روز قیامت است: «و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون؛(1) پشت سر آنان برزخی است تا روز قیامت که برانگیخته می‏شوند» .
پیامبر(ص) فرمود: «هنگامی که یکی از شما از دنیا برود، جایگاه او [ در قیامت ]صبح و شام به او عرضه می‏شود. اگر از اهل بهشت باشد، جایگاهش در بهشت است. اگر از اهل دوزخ باشد، جایگاهش در دوزخ. به او گفته می‏شود: این جایگاه تو است. هنگامی که خداوند تو را در قیامت مبعوث می‏کند».(2)
البته چنان که از آیات و روایات بر می آید ، انسان ها به حسب اعمال دنیایی شان در بهشت یا دوزخی برزخی به سر می برند. به همین خاطر گفته شده : «القبر اما روضة من ریاض الجنة او حفرة من حفر النیران؛(3)قبر باغی از باغ‏های بهشت یا حفره‏ای از حفره‏های دوزخ است».
اما پس از ورود در عالم برزخ چه رخ می دهد؟ هر چند دانستن جزییات وقایع و حوادث آن عالم برای ما ممکن نیست اما از منابع دینی می توان به برخی از این اتفاقات پی برد ؛
یکی از اولین رویدادهای عالم برزخ، سؤال و جواب در قبر است. از امام زین العابدین(ع) نقل شده است: پیامبر(ص) در هر جمعه در مسجد به مردم نصیحت می‏کرد و می‏فرمود: «از پروردگار، از پیامبر و از دینی که به آن پای بند بودی، از تو سؤال می‏کنند. از امامی که ولایتش را پذیرفته‏ای. از کتابی که آن را می‏خواندی و از عمرت که چگونه و در چه راهی مصرف کردی. نیز اموالت را از کجا به دست آوردی. پس جانب احتیاط را نگه دار و درباره خود بیاندیش».(4)
با توجه به اینکه پرونده انسان در عالم برزخ بطور کامل بسته نمی شود وتا زمانی که اعمالش در دنیا تاثیر داشته باشد از ثواب یا عقاب ان برخوردار می شود در انجا نوعی حسابرسی مختصر و بررسی کلیات وجود دارد که بر اساس آن جایگاه موقتی فرد در عالم برزخ تعیین می شود. سوال و جواب معروف در قبر همین سوال و جواب در بزرخ است.
اما رویداد دیگر عالم برزخ، که ظاهرا در ابتدای ورود رخ می دهد، فشار قبر است که یکی از عوامل تطهیر و رفع آلودگی های مومنان است که به نسبت تفاوت حالات و مقامات افراد متفاوت است. پیامبر(ص) هنگام دفن سعد بن معاذ فرمود: «هیچ مؤمنی نیست مگر این که فشاری در قبر دارد».(5)
در حدیث دیگر آمده :«فشار قبر برای مؤمن کفاره ضایع کردن نعمت‏ها است».(6) فشار قبر، عذابی برزخی است مربوط به شب اول مرگ آدمی. در نتیجه اگر کسی را حیوانات درنده بخورند یا در دریا غرق شود، از شب اول قبر معاف نمی باشد.
بعد از همه اين مراحل و حسابرسي ها فرد بر اساس حكم اجمالي كه برايش صادر مي شود ،در بهشت و نعمت برزخي يا در فشار و عذاب برزخي خواهد بود تا روز قيامت و صحنه محاسبه اصلي اعمال فرا برسد .
پی‌نوشت‏ها:
1. مؤمنون (23) آیه 100.
2. مکارم شیرازى ،‌پیام قرآن، تهران ، دارالكتب الاسلاميه ، 1386هـ.ش، ج‏5، ص 450.
3. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت ، 1404 ه ق، ج‏6، ص 218.
4. بحارالانوار، ج‏6، ص 223.
5. همان، ص 221.
6. همان.

اما روح انسان‌، بلافاصله پس از مرگ وارد عالم برزخ می‌گردد؛ خواه او را در قبر خاکی بگذارند یا خیر. و اساساً، عالم قبر (عالم برزخ‌)؛ غیر از قبری است که در دل‌ِ خاک‌، برای خاک‌سپاری بدن انسان حفر می‌گردد. به دیگر سخن انسان پس از مرگ‌، حیات جدیدی را در عالم برزخ آغاز می‌کند و این امر، منوط به دفن شدن در قبر نیست‌.گذشته از مضمون آيه «كل نفس دائقة الموت»كه گفته شده به روشنى بر حيات برزخى دلالت دارد; زيرا اگر نفس داراى حيات نباشد چشيدن مرگ معنا ندارد.برخى از آيات بدون نام بردن از عالمى خاص به ادامه زندگى انسان پس از مرگ اشاره دارد; مانند آنچه درباره شهيدان آمده كه كسانى را كه در راه خدا كشته شدند مرده مپنداريد، ايشان زنندگانند و نزد خداوند روزى داده مى شوند، به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده است شادمانند و براى كسانى كه از پى ايشانند و هنوز به آنان نپيوسته اند شادى مى كنند كه نه بيمى بر ايشان است و نه اندوهگين مى شوند.گفته شده آيه ياد شده به روشنى دلالت دارد كه حيات برزخى مقارن با حيات دنيوى كسانى است كه هنوز به آن عالم ملحق نشده اند. اعتراف مجرمان در رستاخيز به اينكه ما جز ساعتى درنگ نكرديم; «ما لَبِثوا غَيرَ ساعَة» با توجه به اينكه درنگ آنان تا قيامت استمرار داشته است دلالت بر بقاى حقيقت انسانى در ظرفى خاص دارد كه همان حيات برزخى است. جوادی آملی، عبدالله، معاد شناسی، ج 21، ص222.

با سلام

در پاسخ به این پرسش مهم باید گفت: از کلام حضرت حق و نیز گفتار معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) استفاده می شود که مرگ تنها مقدمه ای است که با آن حیاتی نو و تازه، برای انسان آغاز می شود. و لذا عقیده به حیات پس از مرگ، از جمله واجباتی که هر مومن خداباوری باید از عمق جانش به آن ایمان داشته و آن را باور نماید، و در این باره کوچکترین شک و تردیدی به دل راه ندهد. امیر متقیان علی (علیه السلام) در فرازی از خطبه 221 نهج البلاغه، ضمن سخن از مردگان از چنین حیاتی سخن به میان آورده و در این باره به زیبایی می فرماید: «مردگان پیش از شما به کام مرگ فرو رفتند، و برای رسیدن به آبشخور، از شما پیشی گرفتند در حالی که آنها دارای عزّت پایدار، و درجات والای افتخار بودند، پادشاهان حاکم یا رعیت سرانجام به درون برزخ راه یافتند، و زمین آنها را در خود گرفت، و از گوشت بدن های آنان خورد، و از خون آنان نوشید، پس در شکاف گورها بی جان و بدون حرکت پنهان مانده اند. چنان که توانایی ظهور در عرصه ی هستی را از دست دادند.»

آری حیات پس از مرگ که از آن به حیات برزخی تعبیر می شود، حقیقتی است که خالق هستی در کلام نورانی خویش پرده از روی آن برداشته و در این باره فرموده است: «وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ » و پشت سر مردگان برزخی است، تا روزی که برانگیخته شوند.



نکته ی حائز اهمیت پیرامون حیات برزخی آن است که روح آدمی در این عالم تنها نخواهد بود، بلکه همچون عالم دنیا، روح بر مرکب بدن سوار گشته و آن را به عنوان ابزار خود به خدمت خواهد گرفت.

با تشکر

سلام. در کنار توضیحات کارشناس محترم و دوستان ، به این تاپیک هم سر بزنین. به تدریج پست ها گذاشته میشه و در مورد تمام موضوعات مربوط

به مرگ و دنیای پس از مرگ توضیح داده میشه.

تاپیک مباحث یاد مرگ

www.askdin.com/thread52663.html

.....خدا نکنه.....

بایستی دانست زیارت‌ اهل‌ قبور فوائد بسیار دارد، بالاخصّ زیارت‌ قبور علماء و شهداء و مقرّبان‌ درگاه‌ خدا.زیارت‌ قبور ائمّه‌ علیهم‌ السّلام‌ حكم‌ دخول‌ در آب‌ كرّ دارد كه‌ زائر را پاک‌ و از هر آلودگی‌ منزّه‌ می‌سازد.واین موضوع ارتباطی با حضور وعدم حضور روح در قبر نداردوبیشتر برای زندگان مفید است مانند این روایات:

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: «زُرِ القُبُورَ تُذَكّرُ بِهَا الآخرِةَ»(1) ؛ به قبرستان زیارت اهل قبور بروید تا یاد آخرت در شما زنده شود.

و در جمله دیگر فرمودند: « زُورُوا قُبُورَ مَوْتَاكُمْ‏ وَ سَلِّمُوا عَلَیْهِمْ فَإِنَّ لَكُمْ فِیهِمْ عِبْرَةً.»(2)؛ به زیارت مردگان بروید و بر آنان درود و سلام بفرستید، زیرا این كار درس عبرتى براى شما مى‏شود.
1-نهج الفصاحة،ص510

2-بحار الانوار،ج79،ص64

در مورد سوال 4 (چهارم ) شما وانجام خیرات برای گذشتگان باید دانست که این مسلّم است که دعا برای اموات و نیاکان و نیز فرهنگ تجلیل و به نیکی یاد کردن از مؤمنان خفته در خاک، مورد تأیید قرآن نیزمی باشد. برخی از آیات در این زمینه چنین است.
1. «یُنَبَّؤُا الْإِنْسانُ یَوْمَئِذٍ بِما قَدَّمَ وَ أَخَّرَ»؛[1] و در آن روز انسان را از تمام کارهایى که از پیش یا پس فرستاده آگاه مى‏کنند.
واژه «أَخَّرَ» براساس یکی از تفسیرها، کارهای خوب یا بدی است که پس از مرگ انسان از طریق بازماندگان عاید انسان می‌شود، یا سنت‌های خوب و بدی است که انسان به یادگار گذاشته و مردم با عمل کردن به آنها هر ثواب و یا عقابی را که کسب می‌کنند، برای بنیان‌گذارش نیز ثبت خواهد شد.
2. «رَبَّنَا اغْفِرْ لی‏ وَ لِوالِدَیَّ وَ لِلْمُؤْمِنینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِساب»؛[2] پروردگارا! من و پدر و مادرم و همه مؤمنان را، در آن روز که حساب برپا مى‏شود، بیامرز.
حضرت ابراهیم(ع) در این آیه از خداوند براى سه گروه طلب مغفرت کرده است. یک: برای خویش. دو: براى پدر و مادرش.[3] و سومین دسته‌‏اى که حضرت ابراهیم براى آنان دعا می‌کند، مؤمنان هستند.
3. «وَ الَّذینَ جاؤُ مِنْ بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذینَ سَبَقُونا بِالْإیمانِ»؛[4] کسانى که از پس ایشان آمده‏‌اند، می‌گویند اى پروردگار ما، ما و برادران ما را که پیش از ما ایمان آورده‌‏اند بیامرز.
آیندگان از درگاه خداوند براى گذشتگان آمرزش می‌طلبند، و خداى سبحان دعاى برادر را در حق برادر مؤمنش می‌پذیرد.
در راستای آیات فوق، این موضوع نیز گفتنی است که طلب مغفرتی که در قرآن بدان توصیه شده است - چه برای خود و چه برای دیگران - از کسانی که اعمال نیکشان بیشتر باشد، بیشتر در معرض اجابت است.
بر این اساس، اگر فردی بدون هیچ عمل خیری؛ مانند خواندن قرآن، دادن صدقه و ... برای مرده‌ای دعا کند، بیقین با فردی که دعاهایش با عمل خیر همراه است، تفاوت خواهد داشت؛ لذا با این استدلال، می‌توان انجام کارهای خیر را به عنوان مقدمه‌ای برای طلب غفران برای اموات از قرآن اثبات کرد. و از این‌جا است که طلب رضایت برای والدین باید به همراه کار خیر باشد: «رَبِّ أَوْزِعْنی‏ أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتی‏ أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَلى‏ والِدَیَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَدْخِلْنی‏ بِرَحْمَتِکَ فی‏ عِبادِکَ الصَّالِحین‏»؛[5] سلیمان از سخن او تبسّمى کرد و خندید و گفت: پروردگارا شکر نعمت‌هایى را که بر من و پدر و مادرم ارزانى داشتى به من الهام کن، و توفیق ده تا عمل صالحى که موجب رضاى تو است انجام دهم، و مرا به رحمت خود در زمره بندگان صالح خویش قرار ده.


[/HR] [1]. قیامت، 13
[2]. ابراهیم، 41
[3]. منظور حضرت ابراهیم(ع) از این دعا، پدر حقیقى خودش یعنى (تارخ) بود که مؤمن از دنیا رفت؛ به دلیل آن‌که کلمه «والد و والده» براى پدر و مادر واقعى انسان به کار می‌رود، چنان‌که در این آیه است؛ چون حضرت ابراهیم این دعا را در اواخر عمر خود کرده، و در اوایل عمر خود از عمویش آزر که بت‌‏پرست بود بیزارى جست. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏12، ص 78، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[4]. حشر، 10.
[5]. نمل، 19. آیه 15 سوره احقاف نیز تشابه فراوانی با این آیه دارد.

هدیه ثواب به اموات در روایات :
امام رضا(علیه السلام) در این باره فرموده اند: "هر کس قبر مؤمنی را زیارت کند و در کنار آن هفت مرتبه إنّا انزلناه بخواند، خداوند او را با صاحب قبر می آمرزد. (1)

قرائت فاتحه، اقامه‌ نماز قضا به نیابت اموات و یا نماز مستحب و هدیه ثواب آن به اموات و هم چنین زیارت، صدقه، یا هر گونه خیرات دیگری که برای اموات انجام می‌گیرد، در واقع نوعی «هدیه» است که از طرف بازماندگان در دنیا برای رفتگان و اموات ارسال می‌گردد و به آنها نیز می‌رسد و در احادیث و روایات نیز تأکید بسیاری بر آن شده است.از این رو برای اموات بهترین دعا این است که انسان برای آنان از خدای مهربان طلب عفو و مغفرت کند و بخواهد خداوند رحمت و بخشش و نعمت‌هایش را بر آنان نازل فرماید.(2)

در سایر روایات صدقه جاریه، اعمال خود انسان و فرزندی شایسته که برای او طلب مغفرت کند و موجبات آمرزش پدر را فراهم سازد از جمله راههایی دانسته شده که موجبات جلب محبت و رحمت خدا را آماده می کند. در همین زمینه از پیامبر اکرم (ص) روایت شده که فرمودند: هر جمعه ارواح مومنین مقابل خانه هایشان می‌آیند و هر یک با آواز حزین و گریه‌٬ فریاد می‌زند‌٬ ای اهل و اولاد من‌! ای پدر و مادر من !ای خویشان من به ما مهربانی کنید و با آنچه ما برای شما گذاشتیم که اکنون حساب و کتاب و عذابش برای ماست و نفعش برای شما برای ما نیز درهمی یا قرص نانی یا جامه و لباسی هدیه و خیرات کنید تا خداوند از لباس‌های بهشتی به شما بپوشاند . آن گاه رسول خدا (ص) گریه کرد تا حدی که دیگر قدرت بر سخن گفتن نداشت.

سپس فرمود : این برادران مرده شما می گویند: وای بر ما اگر از آنچه که در دست ما بود در راه خدا انفاق می کردیم الآن به شما محتاج نبودیم. آن گاه با حسرت و پشیمانی برمی گردند. در خاتمه فرمودند : زود برای مردگانتان صدقه بفرستید.» (3)
امام رضا(ع) هم درباره اهمیت یاد گذشتگان و نحوه زیارت قبر مؤمن و قرائت سوره فاتحه آداب خاصی را بیان کرده‌اند. آن حضرت در این باره می ‌فرماید: هر کس توانایی ندارد به زیارت قبر ما بیاید، به زیارت قبر دوستان صالح ما و علما و دانشمندان و بزرگان شیعه و برادران و خواهران دینی برود که خداوند ثواب زیارت ما را به او اعطا می‌کند.

همچنین ایشان درباره چگونگی زیارت قبر مؤمن می‌فرمایند: هر کس قبر برادر مؤمن خود را زیارت کند و دست خود را روی قبر بگذارد و سوره «انا انزلنا» را 7 مرتبه بخواند، از عذاب و رسوایی روز قیامت نجات می‌یابد.
و در جای دیگری نیز به نقل از جد بزرگوارشان حضرت محمد مصطفی(ص) فرموده‌اند: کسی که به قبرستان برود و سوره «قل هو الله احد» را 11 مرتبه بخواند و ثواب آن را برای اموات بفرستد، به عدد مردگان به او پاداش داده می‌شود.

پانوشتها:
1. بحار الأنوار، ج 82، ص 169
2. محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ماده صدقه، شماره 10342
3. مفاتیح ٬ ص907

از خواص به ياد مرگ بودن اين است كه: اگر شخص در رفاه و سرور است و غرور او را فراگرفته، با ياد مرگ، عالم دنيا بر او تنگ مى شود و ديگر نمى تواند بر دارايى محدود خود ببالد و يا مغرور شود و اگر شخصى است كه در تنگناى زندگى قرار گرفته و رنج مى برد، باز وقتى به ياد مرگ بيفتد، دنيا بر او وسيع و راحت مى شود و از سختى هاى چند روزه دنيا رنج نمى برد، لذا على(ع) مى فرمايند: «كسى كه زياد به ياد مرگ باشد، از دنيا به اندكش راضى مى شود»ميزان الحكمه، حديث شماره: 19163.

پیام;760682 نوشت:
از خواص به ياد مرگ بودن اين است كه: اگر شخص در رفاه و سرور است و غرور او را فراگرفته، با ياد مرگ، عالم دنيا بر او تنگ مى شود و ديگر نمى تواند بر دارايى محدود خود ببالد و يا مغرور شود و اگر شخصى است كه در تنگناى زندگى قرار گرفته و رنج مى برد، باز وقتى به ياد مرگ بيفتد، دنيا بر او وسيع و راحت مى شود و از سختى هاى چند روزه دنيا رنج نمى برد، لذا على(ع) مى فرمايند: «كسى كه زياد به ياد مرگ باشد، از دنيا به اندكش راضى مى شود»ميزان الحكمه، حديث شماره: 19163.
حرفتون رو اصلا قبول ندارم که تو تنگ دستی یاد مرگ ارامش میده با دلیل و مدرک حرف بزنید لطفا، ولی حرف امام علی کاملا حقیقت داره وباید با طلا نوشت

سخن حضرت علی(ع) گواهی برای همان آرامش بخشی یاد مرگ در هنگام تنگ دستی است چراکه کمی امکانات وفقر غمی را بر دل اوننهاده وبه کم آن راضی خواهد بود.

پیام;762408 نوشت:
سخن حضرت علی(ع) گواهی برای همان آرامش بخشی یاد مرگ در هنگام تنگ دستی است چراکه کمی امکانات وفقر غمی را بر دل اوننهاده وبه کم آن راضی خواهد بود.

بسمه الحکیم

با سلام و ادب

استاد گرامی نوع تاثیر یاد مرگ،بستگی به نوع دیدگاه انسان به هستی ندارد؟

آیا هر کسی در هر سطح معرفت نسبت به حقیقت مرگ، از یاد مرگ اثری مثبت می پذیرد؟

آیا همه می توانند مانند حضرت علیه السلام مرگ را در آغوش بگیرند؟

والله لابن ابیطالب آنس بالموت من الطفل بثدی أُمه"

به تعبیری:

مرگ اگر مرد است گو نزد من آی

تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ

من از او جانی ستانم جاودان

او ز من دلقی ستاند رنگ رنگ

با تشکر

[=arial][=arial black]به نکته خوبی اشاره فرمودید بایستی دانست که مرگ چيزى است كه براى تمام موجودات عالم رقم زده شده است. انسان نيز از اين امر مستثنا نبوده و همانند ساير موجودات طعم مرگ را خواهد چشيد و با آن دست و پنجه نرم خواهد كرد؛ اما نوع انسانى به واسطه برخوردارى از ويژگى ها و صفاتى خاص، نسبت به اينكه خواهد مرد و مرگ به سراغ او خواهد آمد، آگاهى دارد. همه اديان آسمانى نيز توجه به مرگ و مرگ آگاهى و مرگ انديشى را سرلوحه تعليمات خود قرار داده اند. چرا که مرگ و زندگي مهمترين مسأله آدمي در طول تاريخ است.آدمي فطرتاً طالب حيات است و متقابلاً از مرگ فراري است، لذا جدي ترين مسأله در زندگي را مرگ تشكيل مي دهد که دغدغه انسان را به خود اختصاص داده و هر قوم، بنا بر اقتضاءات فکري ،ديني و باورهاي خويش ديدگاه خاصي را در اين خصوص ارائه کرده است .نوع نگاه آدمي به مرگ تأثير بسيار قابل توجهي در نحوه زندگي آدمي دارد.
همچنين آنچه انبياء و ائمه (عليهم السلام) همواره به آن دعوت کرده اند، ايمان به معاد و جاودانگي است؛ تا جايي که ايمان به معاد، در کنار ايمان به يگانگي خدا ، در شمار اصول دين قرار گرفته است. پيروان مکتب اسلام، با تأسي از بزرگان مکتب، اعتقاد به معاد را شالوده دين خود دانسته و آن را پاسخ مثبت به نياز فطري بشر مي دانند. اما روشن است کسي که در عالم ملک است نمي تواند حقايق عالم ملکوت را بفهمد وآگاهي کامل زماني حاصل مي شود که اين امر مورد تجربه انسان واقع شود.

نگاهی جدید به مرگ در اندیشه امام علی (ع)

در خطبه (5) نهج‌البلاغه، علي‌(ع) در خطاب به آن‌دسته از مسلمانان كه علت سكوت امام(ع) را در برابر انحراف سقيفه، به خاطر ترس از مرگ مي‌پنداشتند فرمودند: چه دورند از حقيقت؛ آيا پس از آن همه‌ جانبازي در عرصه پيكار، از مرگ مي‌ترسم؟ به‌خدا سوگند دلبستگي پسر ابوطالب به مرگ از دلبستگي كودك به پستان مادر بيشتر است.
در خطبه (122)، آنجا كه به هنگام نبرد در جنگ صفين خطاب به سربازانش سخن مي‌گويد پس از آنكه مرگ را فرجام همه آدميان قلمداد مي‌كند و گرامي‌ترين مرگ‌ها را كشته‌شدن در راه خدا معرفي مي‌كند، احساس خود را براي مرگ در راه خدا اين‌چنين بيان مي‌كند: سوگند به كسي كه جان پسر ابوطالب در دست اوست كه تحمل هزار ضربت شمشير بر من آسانتر است كه از مردن در بستر.
در نامه(23) نهج‌البلاغه، اما آن هنگام كه در آستانه شهادت قرار مي‌گيرد، مرگ را مهماني ناخوانده و نامبارك نمي‌داند كه به ناگاه بر او تاختن آورده است بلكه همواره خود را آماده و تشنه مرگ يافته است:
به خدا سوگند چون بميرم، چيزي كه آن را ناخوش دارم، به سراغم نخواهد آمد يا كسي كه ديدارش را نخواسته باشم بر من آشكار نخواهد شد. من همانند تشنه‌اي هستم كه به طلب آب مي‌رود و آب مي‌يابد. آنچه براي خداوند است براي نيكان بهتر است.
در خطبه(51) پس از آن‌كه شاميان آب را بر امام و ياران او بستند، امام(ع)، ضمن آن‌كه، سپاهيانش را براي جنگي سلحشورانه برمي‌انگيزد تعبير لطيفي از مرگ و زندگي حقيقي را بيان مي‌فرمايد:اگر مقهور شويد زندگيتان مرگ است و اگر پيروز شويد،
مرگتان زندگي است.

موضوع قفل شده است