آیا وجوب الهی روزه بر اقوام قبل مسلمین صحیح است؟

تب‌های اولیه

23 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا وجوب الهی روزه بر اقوام قبل مسلمین صحیح است؟

سوره ۲: البقرة - جزء ۲
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَاى کسانى که ایمان آورده‏اید روزه بر شما مقرر شده است همان گونه که بر کسانى که پیش از شما [بودند] مقرر شده بود باشد که پرهیزگارى کنید(۱۸۳)

با سلام و احترام
سوال این است که این اقوامی که در اینجا نام برده شده کدام اقوامند؟

در بررسیهایی که انجام دادم در مورد اقوام یهود و مسیحی نمی توان روزه ای یافت که به امر خدا بر آنها واجب شده باشد. مهمترین روزه یهود روزه روز کیپور است که نمی توان گفت این روزه هم به امر خدا واجب شده است. با این اطلاعات باید دید این آیه به چه قومی اشاره دارد.
جواب من به این سوال : اگر فرض کنیم قران کلام پیامبره این اشکال رفع می شود. فرض کنیم پیامبر در این خصوص در برداشت لزوم روزه های این اقوام اشتباه کرده است.
ایا جواب دیگری هست؟
اگر هست این اقوام منظور این ایه چه کسانی هستند؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد محسن

مهران ايراني;755983 نوشت:
سوره ۲: البقرة - جزء ۲
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَاى کسانى که ایمان آورده‏اید روزه بر شما مقرر شده است همان گونه که بر کسانى که پیش از شما [بودند] مقرر شده بود باشد که پرهیزگارى کنید(۱۸۳)

با سلام و احترام
سوال این است که این اقوامی که در اینجا نام برده شده کدام اقوامند؟

در بررسیهایی که انجام دادم در مورد اقوام یهود و مسیحی نمی توان روزه ای یافت که به امر خدا بر آنها واجب شده باشد. مهمترین روزه یهود روزه روز کیپور است که نمی توان گفت این روزه هم به امر خدا واجب شده است. با این اطلاعات باید دید این آیه به چه قومی اشاره دارد.
جواب من به این سوال : اگر فرض کنیم قران کلام پیامبره این اشکال رفع می شود. فرض کنیم پیامبر در این خصوص در برداشت لزوم روزه های این اقوام اشتباه کرده است.
ایا جواب دیگری هست؟
اگر هست این اقوام منظور این ایه چه کسانی هستند؟


بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و طلب توفیق الهی برای شما
در پاسخ باید گفت:
قرآن کلام خدا است و از مسیر وحی بر قلب پیامبر نازل شده است.هر آن چه در کتاب خدا بیان شده است، هیچ تردیدی در آن راه ندارد زیرا کلام خدا بالاترین و محکم ترین استناد است.
علاوه، این موضوع- که قرآن کلام خدا است- در بررسی ها و مباحثات علمی اثبات شده و علاقه مندان می توانند مراجعه کنند.
وجوب روزه بر امت اسلام و همه امت ها
قرآن علاوه بر این که بر مسلمانان تکالیفی وضع کرده است، به مناسبت های مختلف اشاره هایی به اقوام گذشته و تکالیف آن ها نیز دارد که گاهی در اصل تکلیف مشابهت های فراوانی دیده می شود اگر چه در نحوه آن چنین نباشد.
روزه نیز همان طور که یکی از مهم ترین تکالیف الهی برای مسلمانان است، مطابق با صریح آیه شریفه مورد بحث، بر دیگر اقوام گذشته خصوصا یهود و نصاری نیز واجب بوده در نتیجه این موضوع به مسلمانان اختصاص ندارد.اما نحوه و کیفیت آن شاید به مثل آن چه مسلمانان انجام می دهند،نبوده است.
پس با نگاه ظاهری نمی توان به برخی از مطالب منتشر شده در باره عدم وجوب روزه از مجرای تکلیف الهی بر دیگر اقوام اعتماد کرد.زیرا تا منبع مورد اعتمادی چون قرآن وجود دارد، به هیچ نوشته دیگری نمی توان استناد کرد.
اشاره به برخی از تفاسیر
در ادامه به مطالبی که در برخی از تفاسیر بیان شده است،توجه کنیم.
1.چنان كه از آيه بر می آيد روزه دارى در بين يهود و نصارى نيز مرسوم بوده و آن را از جمله وظائف دينى مي دانستند. البته روزه دارى آن ها طبق احكام آسمانى چگونه بوده و اين اختصاص به پيامبران داشته يا وظيفه عمومى بوده چندان روشن نيست، چنان كه از پيروان دين انجيل چند قسم روزه نقل شده از جمله صوم عذراء است. اما به یقین مرتبه كامله از روزه ‏دارى در دين اسلام مقرر شده است و اختصاص به ماه رمضان دارد و اگر چنين مفهومى در ساير اديان نيز بوده فقط در معناى لغوى اشتراك دارند زيرا كه دستور روزه و زمان آن كاملا با يك ديگر تفاوت دارد.(1)
2."يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ" كما كتب، بيان مشابهت در اصل روزه است، نه چگونگى و مقدار آن. "من قبلكم" ظهور در پيروان اديان الهى "يهوديت و مسيحيت" دارد. در تورات به وجوب روزه و حدود آن تصريحى نشده، ولى روزه‏ داران را ستوده است.موسى پيش از دريافت وحى چهل روز روزه گرفت. يهود به ياد خرابى اورشليم و يك روز از ماه آب روزه مي گيرند. روزه ديگر هم دارند. در اناجيل نيز به وجوب روزه تصريح نشده و روزه ‏دار را ستوده و از ريا برحذرش داشته. روزه مشهور مسيحيان پيش از عيد فصح است. روزه ديگری هم دارند كه حيوانى نمی خورند. از اين گونه روزه‏ هاى پراكنده كه در ميان يهوديان و مسيحيان معمول بوده، معلوم می شود كه اصل روزه از اركان عبادات آن ها شمرده می شده.
نوشته اند:
در مذاهب قديم مصر و روم و يونان و هند نيز انواع روزه معمول بوده. گويا روزه، پيش از وجوب در اديان الهى، انگيزه فطرى داشته است. زيرا بشر تعالى طلب كه نمی خواسته در سطح حيوانات پایين آيد تا محكوم تمايلات و شهوات حيوانى گردد، روزه را وسيله و سپرى براى مقاومت در برابر اين گونه تمايلات دانسته است. همين حكمت اصلى روزه است: "لعلكم تتقون" چون ناشى از مبدء ايمان و امر خدا است و موجب افزایش نیروی مقاومت می شود.(2)
3. جمله" كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ" در مقام اطلاق از حيث اشخاص است و مى‏خواهد بفرمايد: تمامى تك تك امت ها روزه داشته ‏اند و نيز به آن معنا نيست كه بفهماند روزه اسلام شبيه روزه امت هاى پيشين است، پس آيه شريفه نه دلالت بر اين دارد كه تمامى امت ها بدون استثناء روزه داشته ‏اند، و نه دلالت دارد بر اينكه روزه همه امتها مانند روزه ما مسلمانان در خصوص رمضان و از ساعت فلان تا ساعت فلان و داراى همه خصوصيات روزه ما بوده، بلكه تنها در اين مقام است كه اصل روزه و خوددارى را در امتهاى پيشين اثبات كند، و بگوید: امت هاى پيشين هم روزه داشته‏ اند.
روزه در اديان و اقوام ديگر، و بيان فلسفه و حكمت عمده روزه در اسلام‏
و مراد از جمله: "الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ" امت هاى گذشته داراى ملت و دين است البتههمان طور كه گفتيم نه همه آن ها، و قرآن كريم معين نكرده كه اين امت ها كدام اند، چيزى كه هست از ظاهر جمله: (كَما كُتِبَ) بر مى ‏آيد كه امت هاى نامبرده اهل ملت و دين بوده‏ اند كه روزه داشته‏ اند، و از تورات و انجيل موجود در دست يهود و نصارا هيچ دليلى كه دلالت كند بر وجوب روزه بر اين دو ملت ديده نمى‏شود، تنها در اين دو كتاب فرازهايى است كه روزه را مدح مى‏كند، و آن را عظيم مى ‏شمارد. و اما خود يهود و نصارا را مى‏بينيم كه تا عصر حاضر در سال چند روز به اشكالى مختلف روزه مى ‏گيرند، يا از خوردن گوشت و يا از شير و يا از مطلق خوردن و نوشيدن خود دارى مى ‏كنند.و نيز در قرآن كريم داستان روزه زكريا و قصه روزه مريم از سخن گفتن آمده است.
و در غير قرآن مساله روزه از اقوام بى دين نيز نقل شده، هم چنان كه از مصريان قديم و يونانيان و روميان قديم و حتى وثنى‏هاى هندى تا به امروز نقل شده، كه هر يك براى خود روزه‏اى داشته و دارند، بلكه مى‏توان گفت عبادت و وسيله تقرب بودن روزه از امورى است كه فطرت آدمى به آن حكم مى‏كند.(3)
4.روزه در امت هاى پيشين
از تورات و انجيل فعلى نيز بر مى‏آيد كه روزه در ميان يهود و نصارى بوده و اقوام و ملل ديگر هنگام مواجه شدن با غم و اندوه روزه مى ‏گرفته‏ اند، چنان كه در" قاموس كتاب مقدس" آمده است:" روزه كليه در تمام اوقات، در ميان هر طائفه و هر ملت و مذهب، در موقع ورود اندوه و زحمت غير مترقبه، معمول بوده است.
و نيز از تورات بر مى‏آيد كه موسى علیه السلام چهل روز روزه داشته است چنان كه مى ‏خوانيم:" هنگام بر آمدنم به كوه كه لوح هاى سنگى يعنى لوح هاى عهدى كه خداوند با شما بست بگيرم آن گاه در كوه چهل روز و چهل شب ماندم نه نان خوردم و نه آب نوشيدم.
و هم چنين به هنگام توبه و طلب خشنودى خداوند، يهود روزه مى‏گرفتند:
قوم يهود غالبا در موقعى كه فرصت يافته مى‏خواستند اظهار عجز و تواضع در حضور خدا کنند روزه مى ‏گرفتند تا به گناهان خود اعتراف کرده به واسطه روزه و توبه، رضاى حضرت اقدس الهى را تحصيل کنند.
روزه اعظم با كفاره، محتمل است كه فقط روزه يك روز ساليانه مخصوص بود كه در ميان طائفه يهود مرسوم بود. البته روزه‏هاى موقتى ديگر نيز از براى يادگارى خرابى اورشليم و غيره مى‏داشتند.
حضرت مسيح نيز چنان كه از" انجيل" استفاده مى‏شود، چهل روز روزه گرفتند: آن گاه عيسى از قوت روح به بيابان برده شد تا ابليس او را امتحان کند ...پس چهل شبانه روز روزه داشته عاقبة الامر گرسنه شد.

و نيز از انجيل" لوقا" بر مى‏آيد كه حواريون مسيح نيز روزه مى‏گرفتند.
باز در قاموس كتاب مقدس آمده است: بنا بر اين حيات حواريون و مؤمنين ايام گذشته عمرى مملو از انكار لذات و زحمات بى‏ شمار و روزه دارى بود.
به اين ترتيب اگر قرآن مى‏گويد" كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ" (همان گونه كه بر پيشينيان نوشته شد) شواهد تاريخى فراوانى دارد كه در منابع مذاهب ديگر- حتى بعد از تحريف- به چشم مى ‏خورد.(4)
پی نوشت ها:

1.حسینی همدانی سید محمد حسین،تهران،انتشارات لطفی،سال 1404 قمری،چاپ اول،انوار درخشان، ج‏2، ص 111 با ویرایش

2.آیت الله طالقانی سید محمود،پرتوى از قرآن،تهران،انتشارات سهامی انتشار،سال 1362 خورشیدی،چاپ چهارم، ج‏2، ص 61 با ویرایش


3.علامه طباطبایی سید محمد حسین، تفسیر الميزان،ترجمه موسوی همدانی سید محمد باقر،قم،انتشارات اسلامی،سال 1374 خورشیدی،چاپ پنجم، ج ‏2، ص 7 با ویرایش
4.آیت الله مکارم شیرازی ناصر، تفسير نمونه،تهران،انتشارات اسلامیه،سال 1374 خورشیدی،چاپ اول،ج‏1، ص 634 با ویرایش


با سلام مجدد
1. بنده چند تاپیک در این خصوص را مطالعه نمودم ولی به این نتیجه ای که شما در خصوص اثبات علمی کلام خدا بودن قران ذکر فرمودید نرسیدم.
2. فرمودید با نگاه ظاهری نمی توان بر عدم وجوب روزه دلالت کرد. این دلیل در حالت برعکس یا نقض جمله شما نیز صادق است. یعنی با نگاه ساده نمی توان بر وجوب روزه بر اقوام گذشته دلالت کرد.
3. در بند 1 بخش اشاره به برخی تفاسیر اورده اید که "چنانچه از متن ایه بر می اید" در اینجا سوال بنده اتفاقا اشکال در متن ایه است. یعنی متن آیه نمی تواند مدرک این بحث ما باشد و.
4. روزه مسیحیان و یهودیان ، لااقل انچه که الان بین انها رواج دارد همگی بعد از زمان پیامبرشان مرسوم شده است.
5. فرمودید موسی 40 روز پیش از دریافت وحی روزه گرفت ، در این خصوص بدیهی است پیش از دریافت وحی بوده یعنی اینکه امر مستقیم خدا نبوده، چون هنوز وحی که نازل نشده بود.
6. اینکه در تورات یا انجیل روزه ستوده شده جواب سوال این تاپیک نمی تواند باشد
7. بحث ما روزه در ادیان الهی قبل از اسلام و به امر خدا می باشد لذا من از جواب دادن به بقیه مطلب شما پرهیز می کنم.
با تشکر


با سلام

امروزه چند نوع تعنیت دربین یهودیان رواج دارد. آنچه که در تورا آمده و آنچه که روزه‌هایی هستند که پس از ویرانی معبد بیت‌المقدس از طرف انبیا و علمای بنی‌اسرائیل به نشانه سوگواری برای این جامعه مقرر شدند.

مهمترین روزه نزد یهودیان، روزه یوم کیپور است که بنابر اعتقاد یهود٬ با هدف بخشش گناهان انجام می‌شود و تنها روزه‌ای است که دستور مستقیم خداوند در تورات است. یهودیان جهان در طول این شبانه‌روز٬ ازغروب تا غروب، روزهٔ بیست‌وپنج ساعته گرفته و از انجام هر کاری دست کشیده و تمام وقت در کنیساها، به عبادت می‌پردازند.
گدلیا سوم ماه تیشری
دهم ماه طبت
هفدهم ماه تموز
نهم ماه آو که تیشا بآو نام دارد و روزی است که معبد اورشلیم دو بار و در سالهای ۵۸۶ پیش از میلاد و ۷۰ میلادی، تخریب شد، به روزه‌داری می‌پردازند. این روز «شوم‌ترین روز تاریخ یهود» شناخته می‌شود.
روزه استر (به منظور طلب حاجت و استجابت دعا صورت می‌گیرد)
هر چند که روزه در یهود (تعنیت) معنای تحت‌اللفظی «رنج دادن جان» را داراست، اما هدف اصلی آن همانگونه که ذکر شد، یادآوری موضوع‌های معین در شرایط ویژة روزه است. لذا آمادگی جسمانی برای روزه بسیار با اهمیت شمرده شده است. به خصوص دربارهٔ روزه بزرگ یوم کیپور، در احکام دینی، صرف خوراک مفصل قبل از شروع این روزه، بسیار باارزش و مستوجب ثواب مضاعف شمرده شده است، زیرا فرد را برای اجرای یک فرمان الهی آماده می‌سازد. درباره روزه‌هایی که جنبه توبه دارند، تنها مختص روابط انسان و خداوند است و چنانچه انسانی، نسبت به همنوعان خود گناهکار باشد، تا زمان رفع کدورت و احقاق حقوق آنها، روزه و توبه او به درگاه خداوند بی‌اثر خواهد بود

با تشکر

yalda solimani;757587 نوشت:
مهمترین روزه نزد یهودیان، روزه یوم کیپور است که بنابر اعتقاد یهود٬ با هدف بخشش گناهان انجام می‌شود و تنها روزه‌ای است که دستور مستقیم خداوند در تورات است.[/quotئ دهe]
با سلام و تشکر از توجه تان
اینکه این روز با هدف بخشش گناهان بوده یا شکر بخشش اختلاف نظر شاید باشد البته بنده در بیشتر جاها عکس مطلب شما را دیدم. یعنی با هدف شکر گذاری از بخشش این روزه گرفته می شود. البته در این هم ایراداتی هست.
به عنوان نشان اختلاف مجبورم به آیه ای از قران اشاره نمایم. در آیه 26 سوره ما آمده سال که تا چهل بنی اسرائیل به خاطر گناه خود در صحرا سرگردان بودند و اجازه ورود به اورشلیم را نداشتند.
در منابع یهود این مدت چهل روز بیان شده است.
از طرفی یهود معتقد است با پایین آمدن موسی از کوه گناهان آنها نیز بخشیده شده بود.
لذا اگر در اینجا منبع تورات را مرجع قرار دهیم می بینیم که با متن آیه قران تناقض دارد. یعنی در این حالت فرض در قران اشتباهی رخ داده است. و این همان هدف بررسی این تاپیک است که محقق شده است.
ولی در فرض دوم اگر ایه 26 مائده ملاک باشد باید گفت که گفته تورات غلط است در این صورت ادعای اینکه روزه روز کیپور به امر خدا می باشد را نمی توان با این منبع اثبات کرد.

yalda solimani;757587 نوشت:
امروزه چند نوع تعنیت دربین یهودیان رواج دارد. آنچه که در تورا آمده و آنچه که روزه‌هایی هستند که پس از ویرانی معبد بیت‌المقدس از طرف انبیا و علمای بنی‌اسرائیل به نشانه سوگواری برای این جامعه مقرر شدند.

با سلام مجدد
اصلا سندی در دست نیت که این روزه ها به امر خدا باشد. روزه هایی سوگواری و شادمانی هستند و به امر خدا نبودن آنها معقول تر به نظر می رسد.

محسن;756689 نوشت:
و در غير قرآن مساله روزه از اقوام بى دين نيز نقل شده، هم چنان كه از مصريان قديم و يونانيان و روميان قديم و حتى وثنى‏هاى هندى تا به امروز نقل شده، كه هر يك براى خود روزه‏اى داشته و دارند، بلكه مى‏توان گفت عبادت و وسيله تقرب بودن روزه از امورى است كه فطرت آدمى به آن حكم مى‏كند.(3)

با سلام
اتفاقا این که روزه در بین اقوامی همچون مصر قدیم و برخی هندی ها رواج دارد و امری فطری است، نشانگر اینه که روزه گرفتن می توانئد در نتیجه تعقل یا برخی مکاشفات خود انسان منتج شده باشد یعنی برخی انسانهای وارسته خود به این نتیجه رسیده اند که روزه گرفتن به تکامل آنها کمک می کند و نه اینکه از سوی خدا باشد.

[="DarkOliveGreen"]

مهران ايراني;757887 نوشت:
با سلام
اتفاقا این که روزه در بین اقوامی همچون مصر قدیم و برخی هندی ها رواج دارد و امری فطری است، نشانگر اینه که روزه گرفتن می توانئد در نتیجه تعقل یا برخی مکاشفات خود انسان منتج شده باشد یعنی برخی انسانهای وارسته خود به این نتیجه رسیده اند که روزه گرفتن به تکامل آنها کمک می کند و نه اینکه از سوی خدا باشد.

سلام

خدا غیر اینو میگه؟

خدا هم قران فرستاد که بگه بابا شما چرا افتادید دنبال لهو و لعب. یه کم عقل بکار بگیرید. ملت هم عقل بکار نمیگیرن. پس 124000 پیامبر و 14 امام اومدن تا بگن خب حالا که خودتون به درجات بالای عقلی نمیرسید کسی بیاد بهتون بگه

مثلا همین مثال شما چند صد سال طول کشید تا بفهمن روزه خوبه؟

دنیا چند هزار سال باید عمر کنه ادمها نابود شن تا به حرف خدا که هزاران سال پیش یاد داده برسن؟[/]

روح سبز;759434 نوشت:
[="DarkOliveGreen"]

سلام

خدا غیر اینو میگه؟

خدا هم قران فرستاد که بگه بابا شما چرا افتادید دنبال لهو و لعب. یه کم عقل بکار بگیرید. ملت هم عقل بکار نمیگیرن. پس 124000 پیامبر و 14 امام اومدن تا بگن خب حالا که خودتون به درجات بالای عقلی نمیرسید کسی بیاد بهتون بگه

مثلا همین مثال شما چند صد سال طول کشید تا بفهمن روزه خوبه؟

دنیا چند هزار سال باید عمر کنه ادمها نابود شن تا به حرف خدا که هزاران سال پیش یاد داده برسن؟

[/]

سلام
يعني منظورتون اينه برخي افراد قبل از اينکه پيامبر اسلام بيان کنه روزه را بر اساس درک خودشان مفيد مي دونستند؟
اولين پيامبري که روزه را به امر خدا بر قوم خود ابلاغ کرد کي بود؟

[="DarkOliveGreen"]

مهران ايراني;759545 نوشت:
سلام
يعني منظورتون اينه برخي افراد قبل از اينکه پيامبر اسلام بيان کنه روزه را بر اساس درک خودشان مفيد مي دونستند؟
اولين پيامبري که روزه را به امر خدا بر قوم خود ابلاغ کرد کي بود؟

سلام خوبی

من خبر ندارم کی بود.

من میگم ادما مثلا ذاتا کمک به یک نفر رو دوست دارن و این کار همجا جا افتاده و همه میپسندن

خب خدا هم تو کتابهاش میگه افرین بر شما ادما . اما این فقط یکی از خصوصیات خوب شماست که براتون ( چه اونی که کمک کرده چه اونی که کمک گرفته) سود و لذت داره. حالا من بوسیله پیامبرا باقی کارهای که خوبه و براتون سود داره رو میگم.چون زمان میبره خودتون بخواید همشو کشف کنید.و توی این مدت کشف خیلیها ضرر میکنن.[/]

روح سبز;759782 نوشت:
[="DarkOliveGreen"]

سلام خوبی

من خبر ندارم کی بود.

من میگم ادما مثلا ذاتا کمک به یک نفر رو دوست دارن و این کار همجا جا افتاده و همه میپسندن

خب خدا هم تو کتابهاش میگه افرین بر شما ادما . اما این فقط یکی از خصوصیات خوب شماست که براتون ( چه اونی که کمک کرده چه اونی که کمک گرفته) سود و لذت داره. حالا من بوسیله پیامبرا باقی کارهای که خوبه و براتون سود داره رو میگم.چون زمان میبره خودتون بخواید همشو کشف کنید.و توی این مدت کشف خیلیها ضرر میکنن.

[/]

سلام
يه مطلبي عرض ميکنم که شايد باعث شه از موضوع تاپيک خارج شيم.
پس يعني درک دلايل احکام بهرحال براي انسان قابل درکه ولي فقط زمان ميبرد، اين اولا
ثانيا اگر اثبات بشه برخي احکامبا توجه به شرايط زماني و درک انسانها نازل شده
در اين صورت با پيشرفت درک بشر شايد بشه برخي احکام را تغيير داد،

شبيه اين تغيير در احکام در صدر اسلام ديده شده است رجوع فرماييد به ايات ناسخ و منسوخ

اشکالي که به اين مطالب گرفته ميشه اينه که گفته ميشه اين احکام مستقيما از طرف خداونده
در رد اين که اين احکام از طرف خداونده دلايلي هم هست
يکي از دلايل همان ايات ناسخ و منسوخه
در اين تاپيک هم سعي ميشه ببينيم ايا مثال ديگري بر اين ادعا که احکام مستقيم از طرف خدا نيست ميشه پيدا کرد

[="DarkOliveGreen"]

مهران ايراني;759994 نوشت:
سلام
يه مطلبي عرض ميکنم که شايد باعث شه از موضوع تاپيک خارج شيم.
پس يعني درک دلايل احکام بهرحال براي انسان قابل درکه ولي فقط زمان ميبرد، اين اولا
ثانيا اگر اثبات بشه برخي احکامبا توجه به شرايط زماني و درک انسانها نازل شده
در اين صورت با پيشرفت درک بشر شايد بشه برخي احکام را تغيير داد،

شبيه اين تغيير در احکام در صدر اسلام ديده شده است رجوع فرماييد به ايات ناسخ و منسوخ

اشکالي که به اين مطالب گرفته ميشه اينه که گفته ميشه اين احکام مستقيما از طرف خداونده
در رد اين که اين احکام از طرف خداونده دلايلي هم هست
يکي از دلايل همان ايات ناسخ و منسوخه
در اين تاپيک هم سعي ميشه ببينيم ايا مثال ديگري بر اين ادعا که احکام مستقيم از طرف خدا نيست ميشه پيدا کرد

سلام

چه ربطی داشت ؟ چرا منظور منو میچرخونین؟

من گفتم اگه دین و کتاب و رسول خدا نمیومدن انسانها میلیاردها سال همو لتو پار میکردن . و در صورت زنده موندن بعد 1 میلیارد سال میفهمیدن عه جنگیدن کار زشتیه!!!!!!

بعد زنا زیاد میشد. تا یک میلیارد سال بعد میفهمیدن عه زنا بده!

بعد بعد بعد

خدا اینو نمیخواست.پس احکامشو برای همه دوران ها فرستاد.که قران کامل ترین اونا تا قیامته .[/]

روح سبز;760139 نوشت:
[="DarkOliveGreen"]

سلام

چه ربطی داشت ؟ چرا منظور منو میچرخونین؟

من گفتم اگه دین و کتاب و رسول خدا نمیومدن انسانها میلیاردها سال همو لتو پار میکردن . و در صورت زنده موندن بعد 1 میلیارد سال میفهمیدن عه جنگیدن کار زشتیه!!!!!!

بعد زنا زیاد میشد. تا یک میلیارد سال بعد میفهمیدن عه زنا بده!

بعد بعد بعد

خدا اینو نمیخواست.پس احکامشو برای همه دوران ها فرستاد.که قران کامل ترین اونا تا قیامته .

[/]

سلام
چرا يک ميليارد سال؟ چرا کمتر نه؟
چند تاپيک تو همين سايت هست که امکان تحصيل حسن و قبح اعمال و همچنين دلايل احکام پرداخته است
در اينجا به طور خاص ايه و حکم لزوم روزه را اگر بررسي کنيم شايد بهتر به نتيجه برسيم
سوال من فعلا همون سوال اول و آغازينه

مهران ايراني;757580 نوشت:

با سلام مجدد
1. بنده چند تاپیک در این خصوص را مطالعه نمودم ولی به این نتیجه ای که شما در خصوص اثبات علمی کلام خدا بودن قران ذکر فرمودید نرسیدم.
2. فرمودید با نگاه ظاهری نمی توان بر عدم وجوب روزه دلالت کرد. این دلیل در حالت برعکس یا نقض جمله شما نیز صادق است. یعنی با نگاه ساده نمی توان بر وجوب روزه بر اقوام گذشته دلالت کرد.
3. در بند 1 بخش اشاره به برخی تفاسیر اورده اید که "چنانچه از متن ایه بر می اید" در اینجا سوال بنده اتفاقا اشکال در متن ایه است. یعنی متن آیه نمی تواند مدرک این بحث ما باشد و.
4. روزه مسیحیان و یهودیان ، لااقل انچه که الان بین انها رواج دارد همگی بعد از زمان پیامبرشان مرسوم شده است.
5. فرمودید موسی 40 روز پیش از دریافت وحی روزه گرفت ، در این خصوص بدیهی است پیش از دریافت وحی بوده یعنی اینکه امر مستقیم خدا نبوده، چون هنوز وحی که نازل نشده بود.
6. اینکه در تورات یا انجیل روزه ستوده شده جواب سوال این تاپیک نمی تواند باشد
7. بحث ما روزه در ادیان الهی قبل از اسلام و به امر خدا می باشد لذا من از جواب دادن به بقیه مطلب شما پرهیز می کنم.
با تشکر


بسم الله الرحمن الرحیم

1..بنده چند تاپیک در این خصوص را مطالعه نمودم ولی به این نتیجه ای که شما در خصوص اثبات علمی کلام خدا بودن قران ذکر فرمودید نرسیدم.


پاسخ:مقصود از اثبات کلام خدا در مباحثات علمی بوده نه که علمی بودن کلام خدا به اثبات رسیده باشد.اگر متن پاسخ به دقت مطالعه شود،ایراد وارد نخواهد بود.نوشته ام که:این موضوع- که قرآن کلام خدا است- در بررسی ها و مباحثات علمی اثبات شده و علاقه مندان می توانند مراجعه کنند.بنا بر این، با خواندن چند تاپیک شاید نتوان به پاسخ پرسش رسید و نیاز است به طور تخصصی به کتاب هایی که در این باره نگاشته شده است مراجعه کرد.

2.فرمودید با نگاه ظاهری نمی توان بر عدم وجوب روزه دلالت کرد. این دلیل در حالت برعکس یا نقض جمله شما نیز صادق است. یعنی با نگاه ساده نمی توان بر وجوب روزه بر اقوام گذشته دلالت کرد.
پاسخ : با توجه به این که قرآن کلام خدا است و این موضوع اثبات هم شده است، بنا بر این جای شک و شبهه باقی نمی ماند که اقوام یهود و نصاری روزه داشته اند و جمله "کما کتب علی الذین من قبلکم" این موضوع را ثابت می کند.
علاوه، از تورات و انجیل امروزی که برخی از مطالب آن به شدت تحریف شده است، چه انتظاری می توان داشت که بتوان به هر چه در آن وجود دارد (جز آن چه با قرآن موافق است) اعتماد کرد و اگر هم برخی می نویسند که از تورات و انجیل وجوب روزه بر اقوام شان بر نمی آید استناد شان همین تورات و انجیلی است که خدشه دار است.بله نگاه ساده نگاه حدسی ما می باشد نه نگاه فنی که نگاه قرآن است.نگاهی که قابل خدشه نیست. به همان دلیلی که اول بحث مطرح شد.
3.در بند 1 بخش اشاره به برخی تفاسیر اورده اید که "چنانچه از متن ایه بر می اید" در اینجا سوال بنده اتفاقا اشکال در متن ایه است. یعنی متن آیه نمی تواند مدرک این بحث ما باشد و.
پاسخ : اتفاقا دلیل ما متن خود آیه است که به آن استشهاد شده است و لزومی ندارد با توجه به الهی بودن متن آیات، باز هم دلیلی برای اثبات آن بیاوریم.
4. روزه مسیحیان و یهودیان،لااقل انچه که الان بین انها رواج دارد همگی بعد از زمان پیامبرشان مرسوم شده است.
پاسخ: ما به اصل روزه اشاره کردیم که قرآن صریحا آن را بیان کرده است،نه کیفیت روزه. یعنی فرهنگ روزه داری در اقوام گذشته وجود داشته است و این نشان از تکلیف الهی دارد. بله روزه ای که اکنون رواج دارد، می تواند امری کاملا خود ساخته و اختراعی و حتی مستند به تورات و انجیل امروزی باشد
5.فرمودید موسی 40 روز پیش از دریافت وحی روزه گرفت ، در این خصوص بدیهی است پیش از دریافت وحی بوده یعنی اینکه امر مستقیم خدا نبوده، چون هنوز وحی که نازل نشده بود.
پاسخ :
این که بر یک پیامبر به طور مستقیم و در زمان خاصی وحی نازل شده است، امری است غیر قابل تردید، همان طور که این موضوع برای پیامبر و در سن چهل سالگی اتفاق افتاد. اما دلیل نمی شود پیامبران قبل از دریافت وحی و از مسیر الهام و ادارکات قلبی تکالیف الهی را حد اقل نسبت به خودشان دریافت نمی کردند علاوه، این که برای اقوام یهود بعد از پیامبری حضرت موسی روزه کتابت شده باشد، باز هم ایرادی بر آن وارد نیست چون نکالیفی که برای یک امت واجب می شود بعد از مبعوث شدن به امر رسالت است که در این صورت بر ادعای قرآن هم ایرادی وارد نمی شود زیرا ممکن است آگاهی دادن قرآن از دیگر اقوام به ما مربوط به دوره های بعد از رسالت پیامبران باشد.
6.اینکه در تورات یا انجیل روزه ستوده شده جواب سوال این تاپیک نمی تواند باشد.
پاسخ:
ستوده شدن روزه در تورات و انجیل، هم می تواند به معنای اصل نیکو بودن روزه باشد و هم به معنای جاری بودن این حکم الهی به عنوان تکلیف برای آن اقوام و این برداشت دو گانه در اصل ادعا اشکالی ایجاد نمی کند. اگر چه به طور مستقیم اشاره ندارد، اما همین که به طور عمومی اشاره می کند، کافی است.
7.بحث ما روزه در ادیان الهی قبل از اسلام و به امر خدا می باشد لذا من از جواب دادن به بقیه مطلب شما پرهیز می کنم.
پاسخ:
با توجه به پاسخ داده شده در اصل تاپیک، به نظر می رسد جایی برای این شبهه نباشد یعنی تمام این مطالب و نیز مطالب گذشته این موضوع را ثابت می کند که در اقوام دیگر روزه وجود داشته است و اگر به فطری بودن و مقبولیت روزه در میان برخی از ملت ها اشاره شده است، صرفا پرداختن به یک بحث تاریخی است که اصل روزه گرفتن امری نیکو است و ممکن است فطری بودن آن بهانه یا محملی برای تکالیف الهی باشد .مثلا مطابق با عادت انسان ها در برابر بزرگان خصوصا پادشاهان تعظیم می کنند و حتی دیده شده است که برخی سجده هم می کنند. این نوع احترام اگر چه برای غیر خدا امری مذموم است،اما این مسئله در نهاد و فطرت هر انسانی وجود دارد. به همین دلیل خدای متعال به ما تکلیف کرده است که در برابرش راکع و ساجد باشیم . پس در هر نمازی بارها و بارها به رکوع و سجود می رویم.بنا بر این، اشکالی ندارد که بگوییم فطری بودن برخی از رفتار ها می تواند منشایی برای واجب شدن یک تکلیف الهی شود.

محسن;761948 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

1..بنده چند تاپیک در این خصوص را مطالعه نمودم ولی به این نتیجه ای که شما در خصوص اثبات علمی کلام خدا بودن قران ذکر فرمودید نرسیدم.


پاسخ:مقصود از اثبات کلام خدا در مباحثات علمی بوده نه که علمی بودن کلام خدا به اثبات رسیده باشد.اگر متن پاسخ به دقت مطالعه شود،ایراد وارد نخواهد بود.نوشته ام که:این موضوع- که قرآن کلام خدا است- در بررسی ها و مباحثات علمی اثبات شده و علاقه مندان می توانند مراجعه کنند.بنا بر این، با خواندن چند تاپیک شاید نتوان به پاسخ پرسش رسید و نیاز است به طور تخصصی به کتاب هایی که در این باره نگاشته شده است مراجعه کرد.

2.فرمودید با نگاه ظاهری نمی توان بر عدم وجوب روزه دلالت کرد. این دلیل در حالت برعکس یا نقض جمله شما نیز صادق است. یعنی با نگاه ساده نمی توان بر وجوب روزه بر اقوام گذشته دلالت کرد.
پاسخ : با توجه به این که قرآن کلام خدا است و این موضوع اثبات هم شده است، بنا بر این جای شک و شبهه باقی نمی ماند که اقوام یهود و نصاری روزه داشته اند و جمله "کما کتب علی الذین من قبلکم" این موضوع را ثابت می کند.
علاوه، از تورات و انجیل امروزی که برخی از مطالب آن به شدت تحریف شده است، چه انتظاری می توان داشت که بتوان به هر چه در آن وجود دارد (جز آن چه با قرآن موافق است) اعتماد کرد و اگر هم برخی می نویسند که از تورات و انجیل وجوب روزه بر اقوام شان بر نمی آید استناد شان همین تورات و انجیلی است که خدشه دار است.بله نگاه ساده نگاه حدسی ما می باشد نه نگاه فنی که نگاه قرآن است.نگاهی که قابل خدشه نیست. به همان دلیلی که اول بحث مطرح شد.
3.در بند 1 بخش اشاره به برخی تفاسیر اورده اید که "چنانچه از متن ایه بر می اید" در اینجا سوال بنده اتفاقا اشکال در متن ایه است. یعنی متن آیه نمی تواند مدرک این بحث ما باشد و.
پاسخ : اتفاقا دلیل ما متن خود آیه است که به آن استشهاد شده است و لزومی ندارد با توجه به الهی بودن متن آیات، باز هم دلیلی برای اثبات آن بیاوریم.
4. روزه مسیحیان و یهودیان،لااقل انچه که الان بین انها رواج دارد همگی بعد از زمان پیامبرشان مرسوم شده است.
پاسخ: ما به اصل روزه اشاره کردیم که قرآن صریحا آن را بیان کرده است،نه کیفیت روزه. یعنی فرهنگ روزه داری در اقوام گذشته وجود داشته است و این نشان از تکلیف الهی دارد. بله روزه ای که اکنون رواج دارد، می تواند امری کاملا خود ساخته و اختراعی و حتی مستند به تورات و انجیل امروزی باشد
5.فرمودید موسی 40 روز پیش از دریافت وحی روزه گرفت ، در این خصوص بدیهی است پیش از دریافت وحی بوده یعنی اینکه امر مستقیم خدا نبوده، چون هنوز وحی که نازل نشده بود.
پاسخ :
این که بر یک پیامبر به طور مستقیم و در زمان خاصی وحی نازل شده است، امری است غیر قابل تردید، همان طور که این موضوع برای پیامبر و در سن چهل سالگی اتفاق افتاد. اما دلیل نمی شود پیامبران قبل از دریافت وحی و از مسیر الهام و ادارکات قلبی تکالیف الهی را حد اقل نسبت به خودشان دریافت نمی کردند علاوه، این که برای اقوام یهود بعد از پیامبری حضرت موسی روزه کتابت شده باشد، باز هم ایرادی بر آن وارد نیست چون نکالیفی که برای یک امت واجب می شود بعد از مبعوث شدن به امر رسالت است که در این صورت بر ادعای قرآن هم ایرادی وارد نمی شود زیرا ممکن است آگاهی دادن قرآن از دیگر اقوام به ما مربوط به دوره های بعد از رسالت پیامبران باشد.
6.اینکه در تورات یا انجیل روزه ستوده شده جواب سوال این تاپیک نمی تواند باشد.
پاسخ:
ستوده شدن روزه در تورات و انجیل، هم می تواند به معنای اصل نیکو بودن روزه باشد و هم به معنای جاری بودن این حکم الهی به عنوان تکلیف برای آن اقوام و این برداشت دو گانه در اصل ادعا اشکالی ایجاد نمی کند. اگر چه به طور مستقیم اشاره ندارد، اما همین که به طور عمومی اشاره می کند، کافی است.
7.بحث ما روزه در ادیان الهی قبل از اسلام و به امر خدا می باشد لذا من از جواب دادن به بقیه مطلب شما پرهیز می کنم.
پاسخ:
با توجه به پاسخ داده شده در اصل تاپیک، به نظر می رسد جایی برای این شبهه نباشد یعنی تمام این مطالب و نیز مطالب گذشته این موضوع را ثابت می کند که در اقوام دیگر روزه وجود داشته است و اگر به فطری بودن و مقبولیت روزه در میان برخی از ملت ها اشاره شده است، صرفا پرداختن به یک بحث تاریخی است که اصل روزه گرفتن امری نیکو است و ممکن است فطری بودن آن بهانه یا محملی برای تکالیف الهی باشد .مثلا مطابق با عادت انسان ها در برابر بزرگان خصوصا پادشاهان تعظیم می کنند و حتی دیده شده است که برخی سجده هم می کنند. این نوع احترام اگر چه برای غیر خدا امری مذموم است،اما این مسئله در نهاد و فطرت هر انسانی وجود دارد. به همین دلیل خدای متعال به ما تکلیف کرده است که در برابرش راکع و ساجد باشیم . پس در هر نمازی بارها و بارها به رکوع و سجود می رویم.بنا بر این، اشکالی ندارد که بگوییم فطری بودن برخی از رفتار ها می تواند منشایی برای واجب شدن یک تکلیف الهی شود.


سلام

يعني غير از خود همين ايه مورد بحث دليل ديگري بر نوضوع نداريم

سلام

يعني غير از خود همين ايه مورد بحث دليل ديگري بر نوضوع نداريم

بسم الله الرحمن الرحیم
اگر همین یک آیه هم باشد، برای اثبات محل بحث کفایت می کند. آیه شریفه به طور صریح کتابت روزه را بر اقوام گذشته تایید می کند.

محسن;762577 نوشت:
سلام

يعني غير از خود همين ايه مورد بحث دليل ديگري بر نوضوع نداريم

بسم الله الرحمن الرحیم
اگر همین یک آیه هم باشد، برای اثبات محل بحث کفایت می کند. آیه شریفه به طور صریح کتابت روزه را بر اقوام گذشته تایید می کند.


با سلام
این که فرمودید و در پست قبلیتون هم اشاره فرمودید پاسخ درون دینی می باشد من درخواست پاسخ بیرون دینی دارم.

با سلام مجدد
سوال تاپیک اینه که چه اقوامی بر آنها قبل از مسلمین به امر خدا روزه بر آنها واجب شده است.
در ایه مورد بحث اشاره دارد به اینکه
همانگونه که بر اقوام گذشته واجب شد.
سوال این بود این اقوام چه کسانی هستند.
فرض کنیم از منظر بیرون دینی هیچ قومی پیدا نشدند که روزه بر آنها واجب شده باشد.
در این صورت اثبات یک اشتباه در قران انجام میگیرد.
تعبیر نحوه اتفاق افتادن این اشتباه هم این چنین است که
پیامبر با مطالعه در ادیان یهود و مشاهده روزه گرفتن توسط آنها اشتباها فکر کرده روزه یهودیان به امر خدا می باشد و در آیه مذکور نیز این اطلاعات منعکس شده است.

مهران ایرانی;771007 نوشت:
با سلام مجدد
سوال تاپیک اینه که چه اقوامی بر آنها قبل از مسلمین به امر خدا روزه بر آنها واجب شده است.
در ایه مورد بحث اشاره دارد به اینکه
همانگونه که بر اقوام گذشته واجب شد.
سوال این بود این اقوام چه کسانی هستند.
فرض کنیم از منظر بیرون دینی هیچ قومی پیدا نشدند که روزه بر آنها واجب شده باشد.
در این صورت اثبات یک اشتباه در قران انجام میگیرد.
تعبیر نحوه اتفاق افتادن این اشتباه هم این چنین است که
پیامبر با مطالعه در ادیان یهود و مشاهده روزه گرفتن توسط آنها اشتباها فکر کرده روزه یهودیان به امر خدا می باشد و در آیه مذکور نیز این اطلاعات منعکس شده است.

بسم الله الرحمن الرحیم

پاسخ:
اشکالاتی که مطرح می کنید،با این فرض می تواند متصور شود که قرآن کتابی بشری باشد نه آسمانی.
مباحث و مطالب مربوط به قرآن با توجه به این که کتابی آسمانی است نه سخن پیامبرصلوات الله علیه که صرفا از مسیر وحی و توسط جبرئیل امین بر قلب پاک پیامبر نازل شده امری ثابت شده است. و از نظر علمی هیچ خدشه ای نمی توان بر آن وارد کرد. به همین دلیل هر گونه اشکال یا مناقشه ای در این باره، بدون ثمره و مباحثه ای بدون فایده است.از زمان نزول قرآن تا به امروز همواره افراد یا گروه هایی تلاش کردند که با اشکالات هر چند به ظاهر فنی یا علمی، اعتبار آن را زیر سوال ببرند، اما در برابر کلام خدا عاجز و درمانده شدند، و گرنه یک هزار و چهار صد و اندی سال فرصت کمی نبود که بشر بتواند هر نقشه ای که علیه کتاب خدا در ذهن داشته باشد را اجرا کند، اما نتوانست و از این پس نیز نخواهد توانست.
یکی از متلکمین به نام شیعه به نام سید مرتضی که در قرن چهارم قمری می زیسته و شاگر ممتاز شیخ مفید بوده است، یکی از علت های اصلی اعجاز قرآن و سالم ماندن آیات الهی از هر گونه تحریف و دست بردی را دلیل "صرفه" می داند. یعنی علاوه بر آن که قرآن از نظر فصاحت و بلاغت ممتاز بوده و با کلام بشری فاصله دارد، اما دلیل اصلی آن "صرفه" است.صرفه به معنای باز داشتن است. یعنی خدای متعال انسان ها را از هر گونه اقدام علیه کتابش باز می دارد و اجازه نمی دهد آیاتش دست خوش نقشه های شوم انسان های شیطان صفت شود.همان طور که ضمن آیه ای قرآن را این گونه توصیف می کند: "إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُون" سوره حجر،آیه 9 یعنی: ما قرآن را نازل كرديم و ما به طور قطع نگهدار آنيم.
با توجه به این که تا به امروز کتاب خدا از هر گونه تعرضی در امان بوده و به طور حتم تا قیامت هم همین طور خواهد بود. علاوه، روز به روز بر مشتاقان قرآن و گرویدن به آیین اسلام افزوده می شود. و این ثابت کرده است که خدا کتابش را از هر گونه دست بردی باز می دارد.
از طرف دیگر، شما نسبت اشتباه به پیامبر داده اید و با این پیش فرض در باره کتاب خدا داوری کرده اید که در جواب باید گفت:یکی از ویژگی ها و اوصاف لازم در باره پیامبر صلوات الله علیه معصوم بودن وی از هر گونه اشتباه و خطا و حتی سهو و فراموشی است. زیرا پیامبر صلوات الله علیه عهده دار هدایت افراد بشر است و شخصی که عهده دار این سمت مهم است،نمی تواند خطا کار یا اهل فراموشی باشد.
متکلمین در علم کلام با براهین متفاوت عقلی ثابت کردند که شخص پیامبر صلوات الله علیه می بایست از هر گونه خطا و اشتباهی مصون باشد.در غیر این صورت، امر هدایت مختل و جامعه دچار هرج و مرج خواهد شد و مقصد و مقصود در هم خواهد ریخت.
سخن پایان این که در باره قرآن و مطالب مربوط به آن و اثبات اعجازش آثار فراوانی منتشر شده است که می توانید مراجعه کنید.

محسن;772160 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

پاسخ:
اشکالاتی که مطرح می کنید،با این فرض می تواند متصور شود که قرآن کتابی بشری باشد نه آسمانی.
مباحث و مطالب مربوط به قرآن با توجه به این که کتابی آسمانی است نه سخن پیامبرصلوات الله علیه که صرفا از مسیر وحی و توسط جبرئیل امین بر قلب پاک پیامبر نازل شده امری ثابت شده است. و از نظر علمی هیچ خدشه ای نمی توان بر آن وارد کرد. به همین دلیل هر گونه اشکال یا مناقشه ای در این باره، بدون ثمره و مباحثه ای بدون فایده است.از زمان نزول قرآن تا به امروز همواره افراد یا گروه هایی تلاش کردند که با اشکالات هر چند به ظاهر فنی یا علمی، اعتبار آن را زیر سوال ببرند، اما در برابر کلام خدا عاجز و درمانده شدند، و گرنه یک هزار و چهار صد و اندی سال فرصت کمی نبود که بشر بتواند هر نقشه ای که علیه کتاب خدا در ذهن داشته باشد را اجرا کند، اما نتوانست و از این پس نیز نخواهد توانست.
یکی از متلکمین به نام شیعه به نام سید مرتضی که در قرن چهارم قمری می زیسته و شاگر ممتاز شیخ مفید بوده است، یکی از علت های اصلی اعجاز قرآن و سالم ماندن آیات الهی از هر گونه تحریف و دست بردی را دلیل "صرفه" می داند. یعنی علاوه بر آن که قرآن از نظر فصاحت و بلاغت ممتاز بوده و با کلام بشری فاصله دارد، اما دلیل اصلی آن "صرفه" است.صرفه به معنای باز داشتن است. یعنی خدای متعال انسان ها را از هر گونه اقدام علیه کتابش باز می دارد و اجازه نمی دهد آیاتش دست خوش نقشه های شوم انسان های شیطان صفت شود.همان طور که ضمن آیه ای قرآن را این گونه توصیف می کند: "إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُون" سوره حجر،آیه 9 یعنی: ما قرآن را نازل كرديم و ما به طور قطع نگهدار آنيم.
با توجه به این که تا به امروز کتاب خدا از هر گونه تعرضی در امان بوده و به طور حتم تا قیامت هم همین طور خواهد بود. علاوه، روز به روز بر مشتاقان قرآن و گرویدن به آیین اسلام افزوده می شود. و این ثابت کرده است که خدا کتابش را از هر گونه دست بردی باز می دارد.
از طرف دیگر، شما نسبت اشتباه به پیامبر داده اید و با این پیش فرض در باره کتاب خدا داوری کرده اید که در جواب باید گفت:یکی از ویژگی ها و اوصاف لازم در باره پیامبر صلوات الله علیه معصوم بودن وی از هر گونه اشتباه و خطا و حتی سهو و فراموشی است. زیرا پیامبر صلوات الله علیه عهده دار هدایت افراد بشر است و شخصی که عهده دار این سمت مهم است،نمی تواند خطا کار یا اهل فراموشی باشد.
متکلمین در علم کلام با براهین متفاوت عقلی ثابت کردند که شخص پیامبر صلوات الله علیه می بایست از هر گونه خطا و اشتباهی مصون باشد.در غیر این صورت، امر هدایت مختل و جامعه دچار هرج و مرج خواهد شد و مقصد و مقصود در هم خواهد ریخت.
سخن پایان این که در باره قرآن و مطالب مربوط به آن و اثبات اعجازش آثار فراوانی منتشر شده است که می توانید مراجعه کنید.

سلام
برای ادامه گفتگو یک سوالی دارم به نظر شما قران در چه زمانی جمع آوری شده است؟ شما کدام نظر از میان نظرات موجود را قبول دارید؟

محسن;772160 نوشت:
یکی از علت های اصلی اعجاز قرآن و سالم ماندن آیات الهی از هر گونه تحریف و دست بردی را دلیل "صرفه" می داند. یعنی علاوه بر آن که قرآن از نظر فصاحت و بلاغت ممتاز بوده و با کلام بشری فاصله دارد، اما دلیل اصلی آن "صرفه" است.صرفه به معنای باز داشتن است. یعنی خدای متعال انسان ها را از هر گونه اقدام علیه کتابش باز می دارد و اجازه نمی دهد آیاتش دست خوش نقشه های شوم انسان های شیطان صفت شود.

چند سوال در خصوص این برهان می توان پرسید

با توجه به آیه 187 سوره بقره :
أُحِلَّ لَکُمْ لَيْلَةَ الصِّيامِ الرَّفَثُ إِلي‏ نِسائِکُمْ هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَکُمْ فَتابَ عَلَيْکُمْ وَ عَفا عَنْکُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا ما کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّي يَتَبَيَّنَ لَکُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيامَ إِلَي اللَّيْلِ وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عاکِفُونَ فِي الْمَساجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها کَذلِکَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آياتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ

می بینیم حکمی آمده و حکم قبلی را نقض کرده. سوال اینه ایه حرمت همبستری در کل زمانهای ماه رمضان چی شده؟ آن ایه کجاست؟
آیا چنین آیه ای نیامده و پیامبر در قالب غیر آیه حرمت اول را اعلام کرده ؟ در اینصورت چه ضرورتی داشت جهت نقض حکم اول آیه نازل شود؟

مثال دیگر :
آیه جزای فحشا
آیه ۱۵ سوره نساء ": (واللاتی یاتین الفاحشة من نسآئکم فاستشهدوا علیهن اربعة منکم فان شهدوا فامسکوهن فی البیوت حتی یتوفاهن الموت او یجعل الله لهن سبیلا)؛ "
علیرغم برخی توجیه ها این آیه نسخ شده است. در تاریخ آمده اولین بار هم خلیفه دوم نسخ کرد
با بیانی خیلی جالب توجه. وی گفته آیه رجم زمان پیامبر نازل شده و بز عایشه آنرا خورده است.
بعد از زمان خلیفه اول نیز این رجم جریان یافت بدون اعتراضی ثبت شده از جانب امام اول و بقیه ائمه

همانگونه که حتما بیشتر از من مطلعید ایات ناسخ و منسوخ دیگری نیز موجود است از قبیل آیه توارث بالایمان

بهرحال برخی ایات قران نسخ شده است
توجیه این نسخ ها
کتاب تربیتی بودن قران است(با برداشت من از دلایل موجود)
بهرحال هر دلیلی داشته باشد وجود تغییر در آن را می بینیم


محسن;772160 نوشت:
با توجه به این که تا به امروز کتاب خدا از هر گونه تعرضی در امان بوده و به طور حتم تا قیامت هم همین طور خواهد بود.

موضوع گفتگوی ما تعرض در طی زمان نیست
محسن;772160 نوشت:
یکی از ویژگی ها و اوصاف لازم در باره پیامبر صلوات الله علیه معصوم بودن وی از هر گونه اشتباه و خطا و حتی سهو و فراموشی است. زیرا پیامبر صلوات الله علیه عهده دار هدایت افراد بشر است و شخصی که عهده دار این سمت مهم است،نمی تواند خطا کار یا اهل فراموشی باشد.

موضوع گفتگوی ما این است که ببینیم ایا مثالی هست که در آن پیامبر گرانقدر اشتباهی کرده یا نه؟ ولی با این متن شما بدون پرداختن به مثالی که موضوع این گفتگو می باشید یک فرضیه ای را مطرح می نمایید که خود فرضیه مورد سوال است.

مهران ایرانی;772457 نوشت:
سلام
برای ادامه گفتگو یک سوالی دارم به نظر شما قران در چه زمانی جمع آوری شده است؟ شما کدام نظر از میان نظرات موجود را قبول دارید؟

بسم الله الرحمن الرحیم



مسایل مربوط به قرآن و کتابت آن، از جمله مباحثی است که دانشمندان علوم قرآنی، بر آن اتفاق نکرده اند.با این حال می توان از میان مباحثی که دراین باره رخ داده است،مواردی که بیشتر نگاه ها را به سوی خود جلب می کند را انتخاب و بیان کنیم:



درباره زمان جمع قرآن دو دیدگاه مهم وجود دارد:

الف: قرآن در زمان خود پیامبر صلوات الله علیه و با نظارت ایشان و در پرتو هدایت الهی جمع آورى شده، هر چند خود حضرت رسول صلوات الله علیه شخصاً قرآن را ننوشته، یا جمع ‏آورى آیات را انجام نداده است.(1)

ب: قرآن بعد از رحلت پیامبر صلوات الله علیه توسط برخى صحابه، جمع آورى و تدوین شده است.(2)

مشهور آن است که قرآن در سه مرحله جمع آوری شده است:

برخی معتقدند که جمع آوری قرآن در سه مرحله انجام شده است:

1.مرحله نظم و چینش آیه ها در کنار هم که شکل سوره ها را پدید آورد. این کار در زمان خود پیامبر صلوات الله علیه و به دستور حضرت بوده و جای هر آیه را خود حضرت مشخص می کردند.

2.جمع کردن مصحف ها و صفحات جدا جدا و یکی کردن آن ها و در جلد قرار دادن آن که در زمان ابوبکر انجام شد.

3.جمع آوری تمام قرآن هایی که توسط کاتبان وحی نوشته شده بود و یکی کردن آنها برای جلوگیری از اختلاف قرائات که در زمان عثمان انجام شد.(3)

بسیارى از علماى شیعه، به ویژه متأخرین و محققان معاصر، معتقدند که قرآن در زمان پیامبر صلوات الله علیه و با نظارت ایشان جمع آورى شده است.(4)

در ضمن نگارنده در این باره به طور مستقل صاحب نظر نیست و اگر بخواهد نظری داشته باشد جز متابعت از مشهور نخواهد بود. والله العالم

پی نوشت ها:
1.طالقانى، سید عبدالوهاب، علوم قرآن،قم،اننتشارات دار القرآن الکریم،سال 1361 خورشیدی، ص ۸۳٫

2. جلالى نایینى، سید محمد رضا، تاریخ جمع قرآن کریم ،تهران،انتشارات سخن،سال 1384 خورشیدی، ص 19 -51

۳. شاکرین، حمید رضا، قرآن شناسی،انتشارات دفتر نشر معارف، چاپ هفتم،سال 1386 خورشیدی، ص ۱۹

۴.معرفت، محمد هادى، صیانه القرآن من التحریف،

قم،انتشارات موسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید،سال 1386 خورشیدی، ص ۳۴٫

موضوع قفل شده است