جمع بندی فرار مغزها

تب‌های اولیه

137 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

Reza-D;754382 نوشت:
یکی از زیباترین پاسخهایی که شنیدم :Kaf:

با سلام بسیار سپاسگذارم نظر لطفتونه موفق باشید.

سلام علیکم و رحمه الله
میشه بفرمائید منظور از مغز در این تاپیک چیه؟
مطالبی که عرض می کنم خدای نکرده قصد توهین یا بی ادبی به کسی را ندارم.
افرادی که خوب درس خواندند و نمرات خوب گرفتند, از این نظر که وظیفه خود را به نحو احسنت انجام دادن, قابل تقدیر هستند ولی...
ولی مغز یعنی این؟
یعنی معیار اینکه کسی نخبه هست یا نه اینه که نمره یا رتبه درسیش چند شده؟
همگی می دونیم که اکثریت بچه هایی که وارد دانشگاههای خوب میشوند از دوران ابتدایی یا راهنمایی تحت یک سیستم دقیق و کنترل شده و البته غیر استاندارد و مخالف با فطرت و طبیعت یک انسان تحت آموزش یک سری تئوریهای بی مصرف و بی فایده قرار می گیرند.
عموما بچه ها باید از خیلی از علایق ونیازمندیهای فطریشون بزنند تا در این ماراتون درس و کنکور برنده بشن.
به عنوان یک نوجوان یا جوان دوست دارم تلویزیون ببینیم.
مسابقات ورزشی را دنبال کنم..
با دوستام بعد از یکی دو ساعت درس خوندن و انجام تکالیف مدرسه بازی کنم.
به باشگاه برم
به سینما برم
کتاباهای داستان و غیر درسی بخونم
روزی یکی دوساعت بازیهای کامپیوتری کنم.
روزهای آخر هفته به خونه پدر بزرگ برم . با دایی یا عموهام به تفریح و ...بریم
تابستانها به شهرستان یا روستا برم و در طبیعت گذر کنم.
........
.......
همه اینها را باید بگذارم کنار , چرا ؟ چون قراره یک روزی کنکور بدم...
خوب همه اینکارها کنار گذاشته میشه...آیا یک آدم استاندارد وارد دانشگاه میشه یا یک رباط یا ماشین حساب؟
حالا این جوان با بهترین نمرات دکتراشو میگیره...
این مغزه؟
خلاقیت داره؟
ایجاد کننده امکانه یا دنبال امکاناته؟
واقعا مغز و نخبه یعنی چی؟
یعنی یک ماشین که همش دنبال امکاناته ؟ یک کشور یا چند وزاتخونه باید بسیج بشن تا مشکلات این نخبه را حل کنند تا ایشان شروع کنه به شکوفا شدن و بیرون ریختن حفظیات مغزش ؟
واقعا وقتی زندگی بزرگان علم و اختراع دنیا را می خوانیم اینگونه بوده اند؟
در زندگی نامه ادیسون خوندم که تعداد شبهایی که گرسنه خوابید بیش از شبهایی بود که با شکم سیر خوابیده.
یا دیگران که در تاریخ جاودانه ماندند.
نقاشها, موسیقیدانها,دانشمندان....
واقعا به نظرتون امکانات را گرفتند یا خودشان خالق امکانات بودند؟
شهید چمران یا دکتر حسابی واقعا چطور زندگی کردند؟
شهید چمران در ایران با امکانات کم تونست ووارد یکی از بهترین دانشگاههای امریکا بشه و بعدش هم اونجا را به قصد لبنان ترک کرد...
در لبنان چه خدماتی کرد ؟
و در جنگ چه خلاقیتها و نوآوریهایی کرد؟ که چشم حسودان تاب دیدن آن را نداشت....این نخبه است یا کسی که فقط به خاطر قید همه چیز را زدن و فقط نمره آوردن مدرکی گرفته؟
بنده حقیر هم جزئی از این لشکر شکست خورده بوده ام که در یکی از بهترین دانشگاهها ارشد مهندسی هسته ای خواندم و اگرچه خودم مغز نبودم ولی با بسیاری از این به قول شما نخبگان حشر و نشر داشتم...
والله از اساتید بوی مغز و نخبگی به مشاممون نرسید تا چه برسه به دانشج.ها...
البته رتبه یک رقمی و دو رقمی تا دلتون بخواد دیدم...
البته انصافا بوده اند برخی که واقعا شایسته تقدیر و تمجید هستند و واقعا ضریب هوش بالا داشته و به معنای واقعی مغز هستند...
ولی اینکه این صفت والا را به هرکسی که با نمره یا رتبه بالا از دانشگاههای (نسبتا دقت بفرمائید نسبت به بقیه دانشگاههای ایران) خوب فارغ التحصیل میشن و میرن خارج از کشور نمیشه داد.
مغز یا نخبه به نظر من کسی هست که تهدید را به موقعیت و تبدیل کنه و اتفاقا در سرزمین برهوط و بی امکانی مثل ایران یک نخبه باید نشون بده که خلاقیت داره وگرنه در ناز و امکانات فراوان که هنر نیست!
این دسته افراد را هم خوشبختانه در ایران دیده ام که در همین شرایط سخت کاری و اقتصادی انصافا از مغز خوب استفاده کرده اند و هم برای خود و خانواده خودشون امکانات خوبی فراهم کرده اند و هم برای کارفرما یا سازمان و محل کارشون بسیار خلاقیت داشته و مفید واقع شده اند.
واقعا زندگی مشاهیری چون پروفسور حسابی یا آلبرت اینشتین خیلی از واقعیات را برای انسان روشن می کنه که واقعا با دیدگاههای عموم مردم فرق داره.

سلام برادر

عارف;754428 نوشت:
مغز یا نخبه به نظر من کسی هست که تهدید را به موقعیت تبدیل کنه و اتفاقا در سرزمین برهوط و بی امکانی مثل ایران یک نخبه باید نشون بده که خلاقیت داره وگرنه در ناز و امکانات فراوان که هنر نیست!
نتیجهء اخلاقی:
فراهم نبودن شرایط برای نخبگان و مخترعین از طرف دولت ، نه تنها جای شکایت نداره ، بلکه این افراد باید از مسئولین ممنون هم باشند که با دلسوزی پدرانه و با ایثاری مخلصانه ، شرایط رو برای بروز نبوغ و خلاقیت اونها فراهم کردند!

نتیجهء اخلاقی 2:
اگر کسی درخواست فراهم بودن شرایط برای خدمت به کشورش رو داشت ، بدانید این آدم مغز نداره!

اصلاحیهء بنده (جسارتاً :Gol:):

جملهء جناب عارف = سرزمین برهوط و بی امکانی مثل ایران
اصلاحیهء بنده = سرزمینی پر از نعمت و با قابلیت فراهم کردن امکانات ، اما با مسئولینی غالباً بی کفایت مثل ایران (دور از جان خوبهایشان)

جملهء جناب عارف = در ناز و امکانات فراوان
اصلاحیهء بنده = درجایی که شأن ، شخصیت و علم فرد ، ارزش داشته باشه

[="Times New Roman"][="Black"]

عارف;754428 نوشت:

واقعا وقتی زندگی بزرگان علم و اختراع دنیا را می خوانیم اینگونه بوده اند؟
در زندگی نامه ادیسون خوندم که تعداد شبهایی که گرسنه خوابید بیش از شبهایی بود که با شکم سیر خوابیده.
یا دیگران که در تاریخ جاودانه ماندند.
نقاشها, موسیقیدانها,دانشمندان....
واقعا به نظرتون امکانات را گرفتند یا خودشان خالق امکانات بودند؟
شهید چمران یا دکتر حسابی واقعا چطور زندگی کردند؟
شهید چمران در ایران با امکانات کم تونست ووارد یکی از بهترین دانشگاههای امریکا بشه و بعدش هم اونجا را به قصد لبنان ترک کرد...
در لبنان چه خدماتی کرد ؟
و در جنگ چه خلاقیتها و نوآوریهایی کرد؟ که چشم حسودان تاب دیدن آن را نداشت....این نخبه است یا کسی که فقط به خاطر قید همه چیز را زدن و فقط نمره آوردن مدرکی گرفته؟
بنده حقیر هم جزئی از این لشکر شکست خورده بوده ام که در یکی از بهترین دانشگاهها ارشد مهندسی هسته ای خواندم و اگرچه خودم مغز نبودم ولی با بسیاری از این به قول شما نخبگان حشر و نشر داشتم...
والله از اساتید بوی مغز و نخبگی به مشاممون نرسید تا چه برسه به دانشج.ها...
البته رتبه یک رقمی و دو رقمی تا دلتون بخواد دیدم...
البته انصافا بوده اند برخی که واقعا شایسته تقدیر و تمجید هستند و واقعا ضریب هوش بالا داشته و به معنای واقعی مغز هستند...
ولی اینکه این صفت والا را به هرکسی که با نمره یا رتبه بالا از دانشگاههای (نسبتا دقت بفرمائید نسبت به بقیه دانشگاههای ایران) خوب فارغ التحصیل میشن و میرن خارج از کشور نمیشه داد.
مغز یا نخبه به نظر من کسی هست که تهدید را به موقعیت و تبدیل کنه و اتفاقا در سرزمین برهوط و بی امکانی مثل ایران یک نخبه باید نشون بده که خلاقیت داره وگرنه در ناز و امکانات فراوان که هنر نیست!
این دسته افراد را هم خوشبختانه در ایران دیده ام که در همین شرایط سخت کاری و اقتصادی انصافا از مغز خوب استفاده کرده اند و هم برای خود و خانواده خودشون امکانات خوبی فراهم کرده اند و هم برای کارفرما یا سازمان و محل کارشون بسیار خلاقیت داشته و مفید واقع شده اند.
واقعا زندگی مشاهیری چون پروفسور حسابی یا آلبرت اینشتین خیلی از واقعیات را برای انسان روشن می کنه که واقعا با دیدگاههای عموم مردم فرق داره.

سلام و درود بر عارف عزیز.

عارف;754428 نوشت:

افرادی که خوب درس خواندند و نمرات خوب گرفتند, از این نظر که وظیفه خود را به نحو احسنت انجام دادن, قابل تقدیر هستند ولی...
ولی مغز یعنی این؟
یعنی معیار اینکه کسی نخبه هست یا نه اینه که نمره یا رتبه درسیش چند شده؟
همگی می دونیم که اکثریت بچه هایی که وارد دانشگاههای خوب میشوند از دوران ابتدایی یا راهنمایی تحت یک سیستم دقیق و کنترل شده و البته غیر استاندارد و مخالف با فطرت و طبیعت یک انسان تحت آموزش یک سری تئوریهای بی مصرف و بی فایده قرار می گیرند.
عموما بچه ها باید از خیلی از علایق ونیازمندیهای فطریشون بزنند تا در این ماراتون درس و کنکور برنده بشن.
به عنوان یک نوجوان یا جوان دوست دارم تلویزیون ببینیم.
مسابقات ورزشی را دنبال کنم..
با دوستام بعد از یکی دو ساعت درس خوندن و انجام تکالیف مدرسه بازی کنم.
به باشگاه برم
به سینما برم
کتاباهای داستان و غیر درسی بخونم
روزی یکی دوساعت بازیهای کامپیوتری کنم.
روزهای آخر هفته به خونه پدر بزرگ برم . با دایی یا عموهام به تفریح و ...بریم
تابستانها به شهرستان یا روستا برم و در طبیعت گذر کنم.
........
.......
همه اینها را باید بگذارم کنار , چرا ؟ چون قراره یک روزی کنکور بدم...
خوب همه اینکارها کنار گذاشته میشه...آیا یک آدم استاندارد وارد دانشگاه میشه یا یک رباط یا ماشین حساب؟
حالا این جوان با بهترین نمرات دکتراشو میگیره...
این مغزه؟
خلاقیت داره؟
ایجاد کننده امکانه یا دنبال امکاناته؟
واقعا مغز و نخبه یعنی چی؟
یعنی یک ماشین که همش دنبال امکاناته ؟ یک کشور یا چند وزاتخونه باید بسیج بشن تا مشکلات این نخبه را حل کنند تا ایشان شروع کنه به شکوفا شدن و بیرون ریختن حفظیات مغزش ؟

اینو خیلی خوب اومدی.

قبول دارم با امکانات کم هم میشه پیشرفت کرد.

ولی به چه قیمتی؟ به قیمت اینکه کار یک ساله رو ده ساله انجام بدم؟

تنها انتظاری که من توی تمام سال های تحصیلیم داشتم این بود که وقتی میگم اینو متوجه نشدم نگن مشکله خودته. اینقدر بگن تا بفهمم.

به نظر شما این انتظار زیادیه؟ امکانات زیادی می خواد؟

مثال: سرکلاس ریاضی عمومی.

استاد : متوجه شدید؟

دانشجوها : بعلههههههههه

من: من نفهمیدم.

دانشجوها بر می گردن به من خیره خیره نگاه میکنن.

استاد: خوب یه بار دیگه توضیح میدم.

استاد: حالا متوجه شدید.

دانشجوها : بعلههههههههه

من: والا من سر در نمیارم.

دانشجوها : ههه ههه ههه ههه

استاد: ...............................

من هیچوقت به جزوه ی استاد بسنده نمی کردم و خودم میرفتم دنبال مطالب بیشتر ، واسه ریاضی واسه فیزیک واسه دروس تخصصی

از اینور گوگل میرفتم ، از اونورش میزدم بیرون.

ولی وقتی حساب میکردم می دیدم با این روش به جایگاهی که توی ذهنمه نمی رسم بدجوری نا امید میشدم.

کلافه میشدم ، حتی دوسال برنامه نویسی رو کلا گذاشتم کنار ، چند وقته دوباره شروع کردم .

وقتی می بینم توانایی دارم ، استعداد دارم ، خلاقیت دارم ، ولی باید واسه فهمیدن یه مطلب یه هفته سگ دو بزنم عصبی میشم.

هووووووووووووووووووووووووووف.[/]

آورورا;754294 نوشت:
همیشه پیشرفت جامعه ای که فرد درش زندگی می کنه، باعث پیشرفت خانواده فرد می شه؛ نه پیشرفت در جامعه ای که فرد درش به دنیا اومده. اگر کسی بخواد به پیشرفت خانواده ش کمک کنه که برای یک نخبه بدترین راه ماندن در ایرانه. اگر هم بخواد به انسانها کمک کنه باز هم بدترین راه موندن در وطنیه که استعدادهاش در اون کشته می شه.

سلام
یعنی اگه یه نفر بره خارج از کشور و پیشرفت کنه تمام فامیای او نفع میبرن!
ماندن در ایران و کار کردن سخت هست اما بدترین راه نیست.
یکی از مشکلاتی که فرار مغزها بوجود میاره پایین آمدن IQ در کشور مبدا است، چرا که برخی قابلیت ها ژنتیکی است و با نسل منتقل میشه، به نظر شما سود شخصی اینقدر مهمه که آینده یک جامعه رو خراب کنیم هم مهم نیست؟

آورورا;754294 نوشت:
البته، مجموعه های خانواده، فامیل، همشهری، هم استانی، هم میهنی و هم قاره ای اصالتی نسبت به هم ندارن. کسانی هم که نخبگان رو تهییج به ماندن می کنن صرفا به خاطر اینه که بتونن از اونها در راستای منافع خودشون استفاده کنن و از این نمد برای خودشون کلاهی ببافن. در واقع اونها طالب قدرت یا امکاناتی هستن که شخصا از فراهم کردنشون عاجز هستن، وگرنه نه شخص نخبه نه نخبگی اون برای اونها ارزشی نداره.

به نظر میرسه شما خیلی مثبت نگر هستید!:ok:
البته به نظرم برادر انسان یه تفاوتهایی با کسی که در آفریقای جنوبی زندگی میکنه و ما اصلا از افکار و اعتقادات اون خبری نداریم، داشته باشه! و اینده و نسل همین برادر برای ما مهم باشه...
هر چند انسان باید به فکر همه انسانها باشه، امیر المومنین در نهج البلاغه به مالک اشتر میفرماید: َ لَا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ إِمَّا أَخٌ‏ لَكَ‏ فِي‏ الدِّينِ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْق‏؛ با مردم مثل گرگ درنده رفتار نکن، چرا که انها یا برادر دینی تو هستند و یا مانند تو انسان اند. با این وجود نزدیکان انسان اولویت دارند حتی در صدقه و هدیه.

فریاد سکوت;754327 نوشت:
سلام

استاد مگه کار کردن اونم اون طرف جنگ محسوب میشه ؟

مگه همه اونجا دارن بمب میسازن ؟

سلام مجدد
منظورم این نبود که همه دارن بمب میسازن:Gig:
بعض تو زمینه دفاعی و امنیتی فعال اند...
اما همین که دانش شما باعث بشه ارزش افزوده همین نفت خامی که به کشورهای پیشرفته میفروشیم، چند صد برابر بشه و همونو دوباره به ما بفروشن، دست کمی از بمب نداره!!!!
البته بازهم تذکر بدم ما با بعد سیاسی و دولتی و کم کاریها فعلا کار نداریم... بلکه بعد دینی و اخلاقی اش رو بررسی میکنیم.

عارف;754428 نوشت:
شهید چمران در ایران با امکانات کم تونست ووارد یکی از بهترین دانشگاههای امریکا بشه
با سلام

جناب عارف شما از این طرف میفرمایید با امکانات کم میتونیم پیشرفت داشته باشیم

بنده هم میگم درسته ولی خیلی دیر

از اون طرف هم جناب شهید چمران برای پیشرفت تحصیلش آمریکا رفته پس

به نظرمن نتیجش اینه که انسان خوبه برای پیشرفت کاریش هجرت هم داشته باشه ولی برگرده وبه کشورش

خدمت کنه.پس اگه بخوایم بگیم همین جا اگر بمونیم میتونیم پیشرفت کنیم به نظر من ،فکر اشتباهیه

سلام علیکم
با اینکه عالم نیستم ولی دوست دارم تو بحث باشم
من خودم خیلی خیلی به میهنم ارزش قائل هستم و خیلی دوستش دارم و همه ی تلاشم رو میکنم که تو همین ایران بمونم
ولی امکانش خیلی کمه که همچنان باقی بمونم چرا که ارزشی برای رشته ی ما قائل نیستن
وقتی اساتید دانشگاه میان میگن عمرتون تو همین ایران داره تلف میشه
و میبینم که هزار تا مدرک داشته باشی پول انچنانی نخواهی داشت و همه باید جهادی کار کنند تا اونقدر بالا باشن که حداقل مسئولین دانشگاه یکمی به ایده هاشون توجه کنند و نذارن که این ایده ها از بین بره
ولی متاسفانه وقتی میبینم کسی که تو یک کشور خارجی با نیمی از اطلاعات و علم من داره برترین کارها رو انجام میده و نتیجه هم میگیره
برام واقعا سخته تحمل این کشور و اون هم با این همه چیزایی که توش هست
دوست دارم میهنم رو ولی صددرصد تا دو سال دیگه خواهم رفت چون ارزشی نداره اینجا درس خوندن باید سپرد یه عده آدم خاص که دروسشون رو ادامه بدن و غیره..اینجا بیشتر از علمت به پولت نگاه میکنند

virus3000;753171 نوشت:
با عرض سلام و احترام

بنده در حال تحقیق و پژوهش درباره فرار مغز ها هستم و میخواهم نظر عالمان سایت را درباره این موضوع جویا شوم.

اینکه چرا بیشتر متفکران و کسانیکه دارای هوش و ذکاوت برتری هستند موفقیت رو در غرب می دانند. یااینکه چرا امکاناتی را فراهم نمیسازند که نخبگان همین جا به فعالیت ادامه دهند...
ممنون میشم اگر نظر و عقیده خود را از نظر دین و از نظر شخصی خودتون بیان کنید.

لطفا کارشناس پاسخگو با نام کامل ارجاع دهند تا با اجازه ایشان با نام خودشان در مقاله ثبت کنم

با تشکر

سلام خوشبختم . یکی از این عالمانی که گفتی من هستم و دقیقا مربوط به فرار مغزها . هر چی گشتم نیافتمش . منظورم مغزمه . حالا شما سعیت را بکن !

مفلحون;753936 نوشت:
ما یک کشور در حال پیشرفت هستیم، محمد رضا شاه و پدرش و سایرین ما را چپاول کرده اند،

پریشب تو سریال معمای شاه میگفت تا میگی رضاشاه زمینها رو چپاول کرده میگن راه آهن ساخته کسی نیست بگه پس با این همه پول نفت چکار کرده
برادر کوچک هفده ساله ام گفت الان با این پول نفت چکار میکنن!!!!!
قبلا چپاول میشد میدونستیم کی چپاول میکنه حداقل با یه شاه طرف بودیم
الان کی داره چپاول میکنه یه روز پدیده شاندیزه کلاهبردار میشه یه روز میلیارد نفتی رو میارن جلوی دوربین و ...
الان اوضاع بدتره که

شبـنم;754674 نوشت:
پریشب تو سریال معمای شاه میگفت تا میگی رضاشاه زمینها رو چپاول کرده میگن راه آهن ساخته کسی نیست بگه پس با این همه پول نفت چکار کرده
برادر کوچک هفده ساله ام گفت الان با این پول نفت چکار میکنن!!!!!
قبلا چپاول میشد میدونستیم کی چپاول میکنه حداقل با یه شاه طرف بودیم
الان کی داره چپاول میکنه یه روز پدیده شاندیزه کلاهبردار میشه یه روز میلیارد نفتی رو میارن جلوی دوربین و ...
الان اوضاع بدتره که

با سلام. جسارتاً همونطور که بارها گفته ام، به طور اساسی در کشورهای جهان سوم، معمولاً «الان اوضاع بدتره» مردم جهان سوم همیشه در حسرت یه بخشی از گذشته هستن که بهتر بود. روحیۀ شکست پذیری و تلاش برای انداختن تقصیر به گردن دیگران.

به طور معکوس اگر شما گرایشات شدید طرفدار حکومت داشتید، مسئله رو وارونه تفسیر می کردید! یعنی می گفتید:

الان جزایری و بابک زنجانی و گردآفرید میرن زندان یا اعدام میشن، اختلاس سه هزار میلیاردی و پدیده شاندیز رو میشه؛ اونوختا[یادش بخیر اون وختا:Nishkhand:] که میخوردن و میبردن و هیچ حرفی از اختلاسهایی که میکردن نبود!! صداشون هم در نمیومد!!

همینجور که این بحث بین شما و این شمای نوعی که اونوریه پیش بره، می بینیم که تمام مسائل تفسیر پذیر هستن! 17 شهریور 57 رو میشه دفاع مشروع یک رژیم خدوم از نظم و امنیت ملی، و هشت سال جانفشانی و ایثار رزمندگان رو میشه، اتلاف بی دلیل سرمایه های ملی برای اهداف بی اساس انگاشت.

این به خاطر اینه که ما زیاد بر روی بوم دوام نمیاریم! آخرش از یه ورش می افتیم پایین!!

خلاصه، اصن یه وضعی!

شبـنم;754674 نوشت:
تا میگی رضاشاه زمینها رو چپاول کرده میگن راه آهن ساخته
باز خوبه اون موقع اگر میپرسیدی رضا شاه ما رو چپاول کرده ، یه جوابی بهت میدادن
الان که اگه جرأت داری بگو حکومت ما رو چپاول کرده
اول یه انگ سیاسی ، بعد تشکیل پرونده ، بعدشم دیگه کسی از سرنوشتت خبر نخواهد داشت....

إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ:Nishkhand:

Reza-D;754677 نوشت:
باز خوبه اون موقع اگر میپرسیدی رضا شاه ما رو چپاول کرده ، یه جوابی بهت میدادن
الان که اگه جرأت داری بگو حکومت ما رو چپاول کرده
اول یه انگ سیاسی ، بعد تشکیل پرونده ، بعدشم دیگه کسی از سرنوشتت خبر نخواهد داشت....

إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ:Nishkhand:

آره واقعاً به خصوص در برخی موارد، ساواک چنان جوابی میداد که ...

Reza-D;754677 نوشت:
باز خوبه اون موقع اگر میپرسیدی رضا شاه ما رو چپاول کرده ، یه جوابی بهت میدادن
الان که اگه جرأت داری بگو حکومت ما رو چپاول کرده
اول یه انگ سیاسی ، بعد تشکیل پرونده ، بعدشم دیگه کسی از سرنوشتت خبر نخواهد داشت....

إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ:Nishkhand:

حرفتون درست نیست سندیت نداره .
اولا اختلاسهایی که مربوط به دهه های اخیر هست در جراید و نشریات و اخبار بازتابش راهمه می بینند و چیز مخفی وجود نداره در ثانی ما از اصل حکومت خوب هستیم انچه که داره به ما ضربه می زند فرعی هست که عامل نفوذ شده .

عامل;754547 نوشت:
سلام
یعنی اگه یه نفر بره خارج از کشور و پیشرفت کنه تمام فامیای او نفع میبرن!
ماندن در ایران و کار کردن سخت هست اما بدترین راه نیست.
یکی از مشکلاتی که فرار مغزها بوجود میاره پایین آمدن IQ در کشور مبدا است، چرا که برخی قابلیت ها ژنتیکی است و با نسل منتقل میشه، به نظر شما سود شخصی اینقدر مهمه که آینده یک جامعه رو خراب کنیم هم مهم نیست؟


ما مجموعه ای به نام «همه فامیل» نداریم. این هم یکی از مشکلاتیه که ذهنیت ناپیوسته به وجود میاره. هر فردی رو شما در نظر بگیرید میزانی از فامیل بودن رو با شما داره و این طور نیست که افراد مطلقا فامیل ما باشن یا مطلقا نباشن. صد البته مجموعه ای از افراد هستن که با مهاجرت نخبه ها متضرر میشن مجموعه ای از افراد سود میبرن. اما انسان باید ببینه با توجه به مجموعه انتخابی خودش ضرر اصلی کجاست و کجا نیست.با این معیار بعید به نظر میرسه نخبه ای شرایط موندن رو داشته باشه.

خود نخبه ها وظیفه ای در قبال به اشتراکگذاری ژنهاشون در محدوده جعرافیایی خاصی ندارن. این به وظیفه حکومته که شرایطی رو فراهم کنه که میانگین ضریب هوشی جامعه پایین آورده نشه.

عامل;754547 نوشت:

به نظر میرسه شما خیلی مثبت نگر هستید!:ok:
البته به نظرم برادر انسان یه تفاوتهایی با کسی که در آفریقای جنوبی زندگی میکنه و ما اصلا از افکار و اعتقادات اون خبری نداریم، داشته باشه! و اینده و نسل همین برادر برای ما مهم باشه...
هر چند انسان باید به فکر همه انسانها باشه، امیر المومنین در نهج البلاغه به مالک اشتر میفرماید: َ لَا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ إِمَّا أَخٌ‏ لَكَ‏ فِي‏ الدِّينِ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْق‏؛ با مردم مثل گرگ درنده رفتار نکن، چرا که انها یا برادر دینی تو هستند و یا مانند تو انسان اند. با این وجود نزدیکان انسان اولویت دارند حتی در صدقه و هدیه.

من صرفا واقع نگر هستم. ضمنا بالاخره من متوجه نشدم آدم به نفع شخصی فکر کنه یا به نفع عمومی؛ ما هر طرف رو میگیریم شما به دسته معتقدان مخالف مهاجرت میکنین! Wink

در مورد موارد نقلی باید علت نقل مشخص بشه و در این صورت حد شمولش رو هم پیدا خواهیم کرد. نه این که بواسطه یک گفته حکم کلی صادر کنیم.

tazkie;754676 نوشت:
به طور معکوس اگر شما گرایشات شدید طرفدار حکومت داشتید، مسئله رو وارونه تفسیر می کردید!

خانم تزکیه خواستم جواب طولانی بدم پشیمون شدم
حتی اگر گرایشات شدید طرفداری هم داشته باشم
نمی تونم علت افزایش رو به رشد پناهندگی ایرانیان(واقعا آمارش جالبه)، افزایش نرخ تورم و بیکاری، بی نتیجه ماندن طرحهای دولت، افزایش شمار نارضایتی مردم رو پیدا کنم

tazkie;754680 نوشت:
آره واقعاً به خصوص در برخی موارد، ساواک چنان جوابی میداد که ...

الان هم بعضی وقتها چنان جوابی داده میشه که آدم باورش نمیشه کافیه سری به پرونده های زندانیان سیاسی بزنید

tazkie;754676 نوشت:
ما زیاد بر روی بوم دوام نمیاریم! آخرش از یه ورش می افتیم پایین!!

تذکر بجایی بود :Gol:

آورورا;754688 نوشت:
خود نخبه ها وظیفه ای در قبال به اشتراکگذاری ژنهاشون در محدوده جعرافیایی خاصی ندارن. این به وظیفه حکومته که شرایطی رو فراهم کنه که میانگین ضریب هوشی جامعه پایین آورده نشه.

سلام
قبلا هم گفتم فعلا به نقش دولت نمیپردازیم...
اما اینکه آیا از نظر اخلاقی یک نخبه وظیفه ای در قبال جامعه اسلامی داره یانه؟ یکی از مباحث ماست.
آیا باید فقط رفاه لحظه ای خود رو لحاظ کنه یا باید به فکر آینده هم باشه؟
اگر در این دنیا حق و باطل وجود داره(که داره) آیا باید جبهه حق رو تقویت کرد؟ یا ما نقشی نداریم، اگه دولت حمایت کرد، میمانیم و اگر نه مهاجرت میکنیم!
بخشی از سوالهایی که ما در صدد اونیم، سوالهای بالاست.

لطفا از بحث خارج نشیم...

آورورا;754688 نوشت:
من صرفا واقع نگر هستم. ضمنا بالاخره من متوجه نشدم آدم به نفع شخصی فکر کنه یا به نفع عمومی؛ ما هر طرف رو میگیریم شما به دسته معتقدان مخالف مهاجرت میکنین! Wink
در مورد موارد نقلی باید علت نقل مشخص بشه و در این صورت حد شمولش رو هم پیدا خواهیم کرد. نه این که بواسطه یک گفته حکم کلی صادر کنیم.

به نظر میرسه متهم کردن بسیاری از دلسوزان جامعه (که به فکر رشد علمی مملکت هستند)، به نفع شخصی، واقع گرایی نباشه... بسیاری از دانشمندان که مقالاتی نوشته و این مساله رو گوشزد کردند، فقط به فکر آینده جامعه بودند نه کلاه دوختن و ...
ضمنا روایت امیر المومنین(ع) برای تایید انسان دوستی شما بود! اما این انسان دوستی اولویت بندی داره، اول نزدیکان بعد دیگران...
اما اینکه کل یک واحد فرضی و اعتباری است مربوط به فلسفه و ریاضی است، نه جامعه شناسی و روابط انسانی! به همین دلیل هم دین و هم عقل به تحکیم خانواده حکم میکنه.

عامل;754712 نوشت:
آیا از نظر اخلاقی یک نخبه وظیفه ای در قبال جامعه اسلامی داره یانه؟

صددرصد وظیفه داره ....
ولی یک نکته ی مهم این هست که اون شخص با اون هم علم بتونه حداقل کار رو برای جامعه ی اسلامی انجام بده...
و وقتی این رو نتونه و شرایطش فراهم نباشه ..چه تفاوتی میکنه با درس خونده و نخونده؟..هر دو بیکار هستند و سربار خانواده و جامعه....

عامل;754712 نوشت:
آیا باید فقط رفاه لحظه ای خود رو لحاظ کنه یا باید به فکر آینده هم باشه؟

فک کنم اکثر نخبه هایی که واقعا هم درس خوندن هم فهمیدن درسشون رو و در کنار این ها تلاش هم کردن ...هیچ وقت رفاهی برای خودشون نداشتن..و همه ی تلاششونر و برای علمشون انجام دادند...
مثلا یک مهندس*** وقتی یک طرحی رو ارائه میده برای اون طرح شبانه روز زحمت میکشه و دوست داره حداقل اگه پولی هم نمیگیره نتیجه ی کارش رو ببینه که متاسفانه خیلی کم پیش میاد تو ایران
شاهد بودم یکی از بهترین طرح ها رو یک شخصی در ایران نتونست ایجاد کنه ..و بماند که طرحش رو هم دزدیند ....اون طرح تو کشوری دیگه اختراع شد و خیلی خیلی هم برای اون کشور علم آورد و هم برا ی اون شخصی که این طرح رو به نامش زد...
میبینیم که این ها علت و معلول هم هستند
تلاش و نتیجه گرفتن از اون تلاش نباشه ...همه ی زحمتات به هدر میره

نقل قول:

اما اینکه آیا از نظر اخلاقی یک نخبه وظیفه ای در قبال جامعه اسلامی داره یانه؟ یکی از مباحث ماست.

جامعه ی اسلامی؟
وجدانا کدوم بخش جامعه ی ما شبیه یک جامعه ی اسلامیه؟

shamim313;754683 نوشت:
حرفتون درست نیست سندیت نداره
بله الان مقداری شرایط تغییر کرده ، اما تا همین 10 - 15 سال پیش اوضاع دقیقاً جوری بود که عرض کردم

به قول یه بنده خدایی که تو همون دوران میگفت:

هر کسی این موضوع رو قبول نداره بیاد یه شرط ببندیم. بریم توی خیابون ، من به خدا توهین میکنم اون به امام(ره) ، ببینیم پوست کدوممون رو میکنن!

با سلام

بغیر از دلایل اشاره شده مانند عدم وجود شایسته سالاری و غرب زدگی، بنده نکاتی را طبق تجربه شخصی و مشاهده از نزدیک میگم

۱. عدم حضور و فعالیت و سرمایه گزاری شرکتهای بزرگ علمی و تکنولوژی مانند گوگل و مایکروسافت در ایران. وجود همچین شرکتهایی باعث ورود علم و تکنولوژی روز به کشور، به خدمت گرفتن و تعلیم نخبگان داخل کشور در خود کشور، و بالا بردن صطح علمی جامعه، ایجاد انگیزه و همچنین ایجاد رقابت و وادار کردن شرکتهای تکنولوژی داخلی و همچنین اموزشگاهها به ارتقاء سصح علمی میشود.

فارغ از اینکه این شرکتها بودجه بالایی دارند برای تعلیم و همایت از نخبگان داخلی که مایل به اشتغال زایی و اجرای ایده در داخل کشور هستند.

۲. تحریمها، فیلترهای اینترنتی و عدم وجود اینترنت پر سرعت. امروزه دیگر لازم نیست برای تحصیل و ارتقاء سطح علمی نخبه ها به خارج بروند. بزرگترین دانشگاههای امریکا مثل MIT یا STANDFORD UNIVERSITY هم اکنون بصورت آنلاین اموزش و مدرک می دهند. و همچنین خیلی از دانشگاههای آمریکایی در سایتهایی مثل Edx و coursera بصورت مجانی یا با هزینه خیلی کم در حال ارائه دوره های اموزشی ۳ ماهه یا بیشتر در رشته های مختلف هستند. اما برای ایرانیان برا ی بهره برداری چند مشکل وجود دارد:

اولا به علت تحریم از داخل ایران بدون داشتن credit card ویزا یا مستر در دوره هایی که پولی است نمی توان ثبت نام کرد

دوما استفاده بهینه از این امکانات نیاز به اینترنت پر سرعت دارد چون درسها به صورت ویدیو های ضبت شده با کیفیت بالا ارائه میشوند.

ثانیا بعضی سایتها که حاوی مطالب اموزشی مفید هستند مانند یوتیوب فیلتر هستند

۳. عدم وجود موقعیتهای شغلی مناسب برای بهره برداری و همچنین پیشرفت در بعضی شاخه های علمی و تکنولوژی. بدلیل عقب بودن کشور از کشورهای غربی گاه شخصی حتی اگر غرب زده نباشد مجبور می شود به شرکتهای غربی که به استعداد و حرفه او نیازمند هستند مهاجرت کند تا بتواند هم در حرفه خود تجربه پیدا کند و هم به پیشرفت علمی خود ادامه بدهد.

شبـنم;754700 نوشت:
خانم تزکیه خواستم جواب طولانی بدم پشیمون شدم
حتی اگر گرایشات شدید طرفداری هم داشته باشم
نمی تونم علت افزایش رو به رشد پناهندگی ایرانیان(واقعا آمارش جالبه)، افزایش نرخ تورم و بیکاری، بی نتیجه ماندن طرحهای دولت، افزایش شمار نارضایتی مردم رو پیدا کنم

الان هم بعضی وقتها چنان جوابی داده میشه که آدم باورش نمیشه کافیه سری به پرونده های زندانیان سیاسی بزنید

با سلام. والله شما اونقدر کارتون درسته که پرونده های زندانیان سیاسی هم زیر دستتونه!(پُستتون چیه احیاناً؟) آدم چی میتونه بگه! آمار دقیق و جدول مقایسۀ پناهندگان و دلیل پناهندگی رو هم دارید! مثلا دقیقاً می دونید که در یه دورانی میزان پناهندگی به این دلیل بالا رفت که هواداران منافقین می خواستن به پایگاههای اونها در عراق و سایر مناطق بپیوندند! یا تأثیر تحریمهای اقتصادی رو هم بر پناهندگیهای فعلی می بینید! خلاصه اطلاعاتتون بالاست! من هم قصد بحث ندارم. ولی سلامی کردم که بد نبود جواب سلام می دادید. کلاً از بحث در هر جایی فراری هستم، زیرا زبان چرب و نگاه جناحی ندارم و اینوری و اونوری می افتن به جونم.

به همین دلیل دیگه بحثی ندارم.

Reza-D;754730 نوشت:
بله الان مقداری شرایط تغییر کرده ، اما تا همین 10 - 15 سال پیش اوضاع دقیقاً جوری بود که عرض کردم

به قول یه بنده خدایی که تو همون دوران میگفت:

هر کسی این موضوع رو قبول نداره بیاد یه شرط ببندیم. بریم توی خیابون ، من به خدا توهین میکنم اون به امام(ره) ، ببینیم پوست کدوممون رو میکنن!

خواستم بحث نکنم، ولی خیلی بی حساب نوشتید، جسارتاً! میگم که زبان چرب ندارم. در همون دوره قانون مجازات اسلامی، مجازات توهین به امام رو زندان و مجازات توهین به مقدسات رو اعدام قرار داده بود.

بسیاری از کسانی که به امام هم توهین می کردند، ابراز ندامت کردند و آزاد شدند، ولی سلمان رشدی خبیث، با وجودی که حکم اعدامش با مناقشات گستردۀ جهانی روبرو شد، دفتر امام اعلام کرد که شایعه ای که امام گفته در صورت توبه کردن بخشیده میشه دروغه و اگر توّاب هم بشه، باز حکمش اعدامه.

من حاضر بودم با اون دوستتون این شرطو ببندم، فقط مشکل اینجا بود که وقتی به خدا توهین می کرد، نوبت به بقیه نمیرسید که پوستشو بکنن.

Reza-D;754730 نوشت:
بله الان مقداری شرایط تغییر کرده ، اما تا همین 10 - 15 سال پیش اوضاع دقیقاً جوری بود که عرض کردم

به قول یه بنده خدایی که تو همون دوران میگفت:

هر کسی این موضوع رو قبول نداره بیاد یه شرط ببندیم. بریم توی خیابون ، من به خدا توهین میکنم اون به امام(ره) ، ببینیم پوست کدوممون رو میکنن!

خوب متوجه منظورتون نشدم بیشتر توضیح بدهید که بیان بگیرن و ببرنتون اوین .
یادم می اید حول و حوش همان سالها بود که عکس امام رحمه الله علیه را پاره کردند شما از چه چیز صحبت می کنید؟
در دهه های اخیر دین و ولایت مظلومترین وجهه را داشتند .

tazkie;754742 نوشت:
والله شما اونقدر کارتون درسته که پرونده های زندانیان سیاسی هم زیر دستتونه!(پُستتون چیه احیاناً؟)

tazkie;754743 نوشت:
بسیاری از کسانی که به امام هم توهین می کردند، ابراز ندامت کردند و آزاد شدند

سرکار خانم "tazkie" ، من هم ممنون میشم شما بفرمایید پستتون چیه که از پرونده ها اطلاع دارید

tazkie;754743 نوشت:
من حاضر بودم با اون دوستتون این شرطو ببندم
هنوزم دیر نشده ، میتونید با من این شرط رو ببندید
من به خدا توهین میکنم شما به آیت الله خامنه ای ، ببینیم نتیجه چی میشه

shamim313;754746 نوشت:
خوب متوجه منظورتون نشدم بیشتر توضیح بدهید که بیان بگیرن و ببرنتون اوین
متوجه این قسمت نشدم
توضیح بدم که بیان ببرنم اوین؟! یعنی چی؟

shamim313;754746 نوشت:
یادم می اید حول و حوش همان سالها بود که عکس امام رحمه الله علیه را پاره کردند
اولاً که پاره کردن عکس امام مربوط به جریان فتنه بود
ثانیاً با عرض معذرت ، چه ارتباطی داره؟! مگه من گفتم هر کی عکس امام رو پاره کنه تیر غیب میاد بهش میخوره؟!

من گفتم در ایران تا همین چند وقت پیش کسی حق انتقاد به دولت و حکومت رو نداشت و دولت و حکومت خط قرمز داشتن. الان هم اگر می بینید کمی این موضوع کمرنگ شده ، بخاطر هزار و یک اتفاقیه که تو این چند وقت افتاده. من نمیدونم سن شما دو خواهر بزرگوار چقدره ، اما اگر هم سن من یا بزرگتر باشید ، باید یادتون بیاد اون زمانی رو که گشت های مختلف تو خیابون میرفتن و دختر رو از کنار پدرش و زن رو از پیش شوهرش سوار ماشین های پاترول میکردن و میبردن به جرم اینکه رژ لب زده! دیگه فکر کنید برخورد با کسی که به حکومت انتقاد کنه چطور بود!

Reza-D;754760 نوشت:
سرکار خانم "tazkie" ، من هم ممنون میشم شما بفرمایید پستتون چیه که از پرونده ها اطلاع دارید

هنوزم دیر نشده ، میتونید با من این شرط رو ببندید
من به خدا توهین میکنم شما به آیت الله خامنه ای ، ببینیم نتیجه چی میشه

سلام. گفتم بحثی ندارم، فقط بگم من ادعای اطلاعات ویژه مثل جزئیات پرونده زندانیان سیاسی رو ندارم، من همون چیزی رو می دونم که رسانه ها میگن. عفو و بخشش ضدانقلاب مورد ادعای خود اونها هم هست، به قول خودشون سر جمهوری اسلامی شیره می مالیدن و توبه استراتژیک میکردن و بعد که آزاد میشدن میرفتن خارج به نیروهایشون ملحق میشدن.

قانون مجازات اسلامی، مجازات کاری که شما می خوای بکنی را اعدام و کاری که از من میخوای رو حداکثر دو سال زندان میدونه. البته شمایی که آماده اید به خاطر یک کل کل سیاسی مضحک، به خدا توهین کنید، نباید از من انتظار داشته باشید، با شما صحبتی داشته باشم، لذا دیگر جواب شما را نمی دهم.

tazkie;754764 نوشت:
قانون مجازات اسلامی، مجازات کاری که شما می خوای بکنی را اعدام و کاری که از من میخوای رو حداکثر دو سال زندان میدونه. البته شمایی که آماده اید به خاطر یک کل کل سیاسی مضحک، به خدا توهین کنید، نباید از من انتظار داشته باشید، با شما صحبتی داشته باشم، لذا دیگر جواب شما را نمی دهم.

دوست گرامی، شما فکر میکنید در این مورد به قانون رجوع میشود؟

کسی که در جامعه ایران حضور داره دقیقا میفهمه که اگه کتابی در مورد نقد اسلام نوشته بشه و کتابی در مورد نقد ولایت فقیه؛ با نقد ولایت فقیه به مراتب و به مراتب حساسیت و برخورد شدیدتری صورت میگیره.
احتمالا میگید که ولایت فقیه خودش اختلافی بوده یا هست و برخوردی مثلا با فلان عالم مخالف ولایت فقیه صورت نگرفته. ولی بازهم حساسیت نسبت به مسائل سیاسی از مسائل دینی بیشتره.

(حتی اگه به فلسفه هایی که برای ارتداد ذکر میشه رجوع کنید یک مسئله غالبی که میگن اینه که به خاطر اینکه نقد دین باعث تضعیف حکومت اسلامی میشه ولی اگه فرد اظهار نکنه یا بحث فکری انجام بده اشکالی نداره)

عامل;754712 نوشت:
سلام
قبلا هم گفتم فعلا به نقش دولت نمیپردازیم...
اما اینکه آیا از نظر اخلاقی یک نخبه وظیفه ای در قبال جامعه اسلامی داره یانه؟ یکی از مباحث ماست.
آیا باید فقط رفاه لحظه ای خود رو لحاظ کنه یا باید به فکر آینده هم باشه؟
اگر در این دنیا حق و باطل وجود داره(که داره) آیا باید جبهه حق رو تقویت کرد؟ یا ما نقشی نداریم، اگه دولت حمایت کرد، میمانیم و اگر نه مهاجرت میکنیم!
بخشی از سوالهایی که ما در صدد اونیم، سوالهای بالاست.

لطفا از بحث خارج نشیم...


یک نخبه وظیفه ای در قبال در اختیار قرار دادن استعدادهای خودش در یک جامعه ویژه نداره. شما نمی تونید به واسطه این که یک درخت میوه پرباری می ده میوه هاش رو بچینید. وقتی می تونید ادعای مالکیت بر سر درخت رو بکنید که اون رو رشد داده باشید و استعدادهاش رو شما شکوفا کرده باشید.

کلا دانشمندان در هیچ یک از جبهه های سیاسی شرق و غرب در حال جنگ نیستن، و صرفا وظیفه خودشون در قبال اعتلای بشر رو انجام می دن. دانشمند نوعا در جبهه حقه اگر سیاستمداران شرق و غرب اونها رو برای مطامع خودشون در اختیار نگیرن.

عامل;754712 نوشت:

به نظر میرسه متهم کردن بسیاری از دلسوزان جامعه (که به فکر رشد علمی مملکت هستند)، به نفع شخصی، واقع گرایی نباشه... بسیاری از دانشمندان که مقالاتی نوشته و این مساله رو گوشزد کردند، فقط به فکر آینده جامعه بودند نه کلاه دوختن و ...
ضمنا روایت امیر المومنین(ع) برای تایید انسان دوستی شما بود! اما این انسان دوستی اولویت بندی داره، اول نزدیکان بعد دیگران...
اما اینکه کل یک واحد فرضی و اعتباری است مربوط به فلسفه و ریاضی است، نه جامعه شناسی و روابط انسانی! به همین دلیل هم دین و هم عقل به تحکیم خانواده حکم میکنه.


خوب اشکالی نداره. شما سخن یکی از دانشمندان که نخبه های ایران رو تهییج به موندن کرده بیارید، ببینیم دقیقا چه گفته ای داشته.
ضمنا من نگفتم کل یک واحد فرضی هست؛ گفتم مجموعه خویشاوندان یک مجموعه «فازی»* هست و نگاه غیرفازی به اون نگاهی بی معناست. گفته هایی مانند اول نزدیکان بعد دیگران هم اینجا موضوعیت پیدا نمی کنن، چرا که هم مهاجرت و هم ماندن نفعی برای یک دسته از خویشاوندان داره و ضرری برای دسته دیگه و ما قید دیگه ای در اینجا نداریم که ما رو مقید به انتخاب یکی از اونها بکنه.

پ.ن. توضیح در مورد مجموعه های فازی: شما داماد خودتون رو خویش خودتون حساب می کنید. آیا به همون میزان داماد داماد خودتون رو در مجموعه خویشاوندی قرار می دید؟ داماد داماد داماد خودتون چه طور؟... می بینید که انسانها به رو نمی تونید به خویشاوندان و غیر خویشاوندان تقسیمبندی کنید.

『طلوع』;754770 نوشت:
دوست گرامی، شما فکر میکنید در این مورد به قانون رجوع میشود؟

کسی که در جامعه ایران حضور داره دقیقا میفهمه که اگه کتابی در مورد نقد اسلام نوشته بشه و کتابی در مورد نقد ولایت فقیه؛ با نقد ولایت فقیه به مراتب و به مراتب حساسیت و برخورد شدیدتری صورت میگیره.
احتمالا میگید که ولایت فقیه خودش اختلافی بوده یا هست و برخوردی مثلا با فلان عالم مخالف ولایت فقیه صورت نگرفته. ولی بازهم حساسیت نسبت به مسائل سیاسی از مسائل دینی بیشتره.

(حتی اگه به فلسفه هایی که برای ارتداد ذکر میشه رجوع کنید یک مسئله غالبی که میگن اینه که به خاطر اینکه نقد دین باعث تضعیف حکومت اسلامی میشه ولی اگه فرد اظهار نکنه یا بحث فکری انجام بده اشکالی نداره)


خب بذارید کسی در این مورد نظر بده که در جامعه ایران حضور داره، و نه در خیالات خودش. آخه دیگه خیالبافی هم حدی داره.

اینهایی که شما می فرمایید، ادعای شماست، نه حقایق جاری در جامعه. همونطور که کسانی که در جامعه ایران حضور دارن، به راحتی می بینن که افراد به راحتی به رهبر هم فحش میدن، ولی کمتر دیده میشه کسی جرئت کنه به خدا و پیغمبر فحش بده.

در واقع اگر کل کل های سیاسی بره کنار و مجبور نباشید، به خاطر اغراض سیاسیتون دروغ بگید، اونوقت اعتراف خواهید کرد که جمهوری اسلامی این قوانین رو گذاشته که اجراشون کنه، و اگر میخواست یه چیزی بگه و پشت پرده یه کار دیگه بکنه، حکم ارتداد رو هم بر میداشت و بعد پشت پرده اعدام می کرد(البته مطابق خیالات امثال شما)

جهت تنویر اذهان مخاطبان حال و آیندۀ این بحث عرض می کنم، که زندانیان سیاسی و عقیدتی در این مملکت 100 تا صاحاب دارن، کافیه یکیشون دستگیر بشه تا اسمشون توی تمام سایتها و شبکه های ضدانقلاب درج بشه و وضعیتشون 24 ساعته بررسی بشه، اونوقت بفرمایید چند نفر بنا به همین شبکه ها و سایتها که ارزش گزارشاتشون برای شما مثل ... تا به حال به جرم توهین به رهبر اعدام شده، و باز خودتون بفرمایید چند بار از حکم اعدام و حتی اجرای اون برای مرتدین نوشتن و گفتن.

واقعاً بحث با جماعت خیالباف اعصابی فولادین میخواهد که بنده ندارم. بفرمایید بحث کنید و خیال ببافید. من که سرم هم بره به این بحث ادامه نمیدم.

البته متأسفم که تند نوشتم، ولی خب من نه هدفم جذب کسیه و نه خواهان قبولاندن حرفم به دیگرانم. فقط به حق و حقیقت اهمیت میدم. همین هم هست دوستان مذهبی هم دل خوشی ازم ندارن. یه جورایی اخلاقم در برابر حرف بی حساب، مثل ابوذره، کاش بقیه چیزام هم مثل ایشون بود.

البته قبول دارم که اغماض و عفو برای افراد مرتد هم رخ داده، ولی عفو مرتدها، در موازات عفو محاربین بود، نه در در موازات اعدام مخالفین فکری. چند نفر فقط به دلیل مخالفت، تا به حال اعدام شدن؟ چند بار تا حالا شنیدین یکی از این شبکه ها و سایتها بگن که فلانی به خمینی فحش داده بود، گرفتن کشتندش.

عرض می کنم برخی یوزرهای مذهبی سایت توی قم زندگی می کنن، نمی دونن توی برخی مناطق، راننده تاکسیهاش هم از کوره در برن، جلوی چهارتا مسافر، فحشو میگیرن به بالا تا پایین نظام، از چیزی هم نمی ترسن! کسی هم نمیگیردشون! البته اگر عمل کسی به حد تزلزل نظام بشه، من هم قبول دارم که برخورد شدید میشه، ولی هیچ جا نشنیدم بگن یکی به رهبر فحش داده، گفتن نظام رو متزلزل کردی.

خلاصه همون: سرم بره دیگه ادامه نمیدم به این بحث!

tazkie;754764 نوشت:
البته شمایی که آماده اید به خاطر یک کل کل سیاسی مضحک، به خدا توهین کنید، نباید از من انتظار داشته باشید، با شما صحبتی داشته باشم، لذا دیگر جواب شما را نمی دهم
میخواستم شدت موضوع رو بیان کنم. وگرنه چنین غلطی از من سرنخواهد زد
خواهر گرامی ، اگه به پست بعدی که جناب "طلوع" نوتن بهتر متوجه منظور من میشید. ایشون بهتر از من توضیخ دادن

اگر قبولمون دارید باید بگم که جبههء ما هم جبههء شماست. شما نقاط قوت رو مطرح فرمودید و ما نقاط ضعف رو
وجود هر دو گروه برای پیشرفت نظام لازمه

اگر انتقادهای امثال ما در طی این سالها نبود ، الان همین مقدار آزادی بیان که شما از دفاع می کنید رو هم نداشتیم
با تمام ایم اوصاف ، اگر کلام من ذره ای باعث رنجش خاطر شما شد ، عذرخواهی میکنم :Gol:

amirabdi;754721 نوشت:
جامعه ی اسلامی؟
وجدانا کدوم بخش جامعه ی ما شبیه یک جامعه ی اسلامیه؟

سلام
منظور جامعه در حال اسلامی شدنه!

Reza-D;754730 نوشت:
به قول یه بنده خدایی که تو همون دوران میگفت:
هر کسی این موضوع رو قبول نداره بیاد یه شرط ببندیم. بریم توی خیابون ، من به خدا توهین میکنم اون به امام(ره) ، ببینیم پوست کدوممون رو میکنن!

سلام
این مطالب علاوه بر اینکه ربطی به بحث نداره، درست هم نیست.
لطف کنید و از این مطالب اجتناب کنید.

عامل;754825 نوشت:
سلام
این مطالب علاوه بر اینکه ربطی به بحث نداره، درست هم نیست.
لطف کنید و از این مطالب اجتناب کنید.

به روی چشم. عذرخواهم

آورورا;754771 نوشت:
یک نخبه وظیفه ای در قبال در اختیار قرار دادن استعدادهای خودش در یک جامعه ویژه نداره. شما نمی تونید به واسطه این که یک درخت میوه پرباری می ده میوه هاش رو بچینید. وقتی می تونید ادعای مالکیت بر سر درخت رو بکنید که اون رو رشد داده باشید و استعدادهاش رو شما شکوفا کرده باشید.

تا به حال فکر کردید برای هر شخصی که در سیستم آموزش درس میخوانه دولت چقدر هزینه میکنه؟
فقط به عنوان نمونه هر دانشجوی کارشناسی بطور متوسط سالانه بین دو تا سه میلیون برای دولت هزینه داره. برای هر نفر تا رسیدن به تحصیلات تکمیلی چندین میلیون از سرمایه مملکت و بیت المال هزینه میشه، و این شخص که زمان ثمر دهی اش میشه بذاره بره خارج از کشور! این یعنی خروج ارز برای ما و صرفه جویی مالی برای غرب! و این تنها بحث مالی قضیه است... مسائل علمی و اعتباری آن بماند که البته قسمت دوم مهمتر است.
با این ترتیب همه نسبت به جامعه مسئولیم، و نخبگان جامعه بیشتر...

آورورا;754771 نوشت:
خوب اشکالی نداره. شما سخن یکی از دانشمندان که نخبه های ایران رو تهییج به موندن کرده بیارید، ببینیم دقیقا چه گفته ای داشته.

علاوه بر عملکرد دانشمندانی مثل پرفسور حساب و سمیعی و ... اساتید زیر هم در این زمینه کار کردن
رئیس دانشگاه شریف(از سال 86 برای جذب و ماندگار کردن نخبگان)
دکتر منوچهر عسکری(هیات علمی دانشگاه علامه)
دکتر عباس شاکری(هیات علمی دانشگاه علامه)
دکتر شهرام نیا(هیات علمی دانشگاه اصفهان)
دکتر نعمت اله اکبری(هیات علمی دانشگاه اصفهان)
و ...
میتونید مقالات رو از سایت نور مگس دریافت کنید...

بعلاوه کشور هایی مثل ژاپن اگه اینطوری فکر میکردن الان از افغانستان و کشور های افریقایی هم عقب افتاده تر بودن...

نقل قول:
تا به حال فکر کردید برای هر شخصی که در سیستم آموزش درس میخوانه دولت چقدر هزینه میکنه؟
فقط به عنوان نمونه هر دانشجوی کارشناسی بطور متوسط سالانه بین دو تا سه میلیون برای دولت هزینه داره. برای هر نفر تا رسیدن به تحصیلات تکمیلی چندین میلیون از سرمایه مملکت و بیت المال هزینه میشه، و این شخص که زمان ثمر دهی اش میشه بذاره بره خارج از کشور! این یعنی خروج ارز برای ما و صرفه جویی مالی برای غرب! و این تنها بحث مالی قضیه است... مسائل علمی و اعتباری آن بماند که البته قسمت دوم مهمتر است.
با این ترتیب همه نسبت به جامعه مسئولیم، و نخبگان جامعه بیشتر...


دولت داره این هزینه ها رو میده؟عجب...
پس لابد این همه پولی که ما توی دوران قبل دانشگاهمون دادیم(و پولی که افراد اهل دانشگاه آزاد میدن) همش رفته داخل جیب بابک زنجانی و ...
لابد انتظار دارید همین حمایت اندک از دانشگاه ها رو هم دولت نکنه و اون موقع دانشجو بره مثل بوعلی سینا و زکریای رازی توی بیابون درس بخونه؟
درضمن مگه دولت مجبوره این همه تعداد دانشگاه ها رو زیاد نه که از پسش برنیاد؟
همون دوتا دانشگاه دولتی رو نگه داره فقط وضعشون رو درست کنه...
نقل قول:
علاوه بر عملکرد دانشمندانی مثل پرفسور حساب و سمیعی و ... اساتید زیر هم در این زمینه کار کردن
رئیس دانشگاه شریف(از سال 86 برای جذب و ماندگار کردن نخبگان)
دکتر منوچهر عسکری(هیات علمی دانشگاه علامه)
دکتر عباس شاکری(هیات علمی دانشگاه علامه)
دکتر شهرام نیا(هیات علمی دانشگاه اصفهان)
دکتر نعمت اله اکبری(هیات علمی دانشگاه اصفهان)
و ...
میتونید مقالات رو از سایت نور مگس دریافت کنید...

عجب...
یعنی شما کاملا از جوی که در دانشگاه ها راه افتاده بیخبرید؟
بنده حداقل برای خودم اینطوری بوده که از هر ده تا استادی که داشتیم،8 تاشون منافق و ضد اسلامی بودن،یکی شون بیطرف بود،یکی شون ریش داشت!
برای بقیه ی جا ها رو هم نمیدوم...
در ضمن رئیس سابق دانشگاه شریف وضعش از حرف ها و جوک هایی که قبلا میگفت واضحه که متاسفانه توی دولت قبل جای جولان دادن این افراد باز بوده
نقل قول:

بعلاوه کشور هایی مثل ژاپن اگه اینطوری فکر میکردن الان از افغانستان و کشور های افریقایی هم عقب افتاده تر بودن...

بحث کشوری مثل ژاپن رو نکنید که کلا با ما فرق دارن،حداقل ش اینه که اونا ادعای اسلام ندارن و ارتباطشون رو با بقیه ی کشورها(منظورم آمریکا و انگلیسه نه عراق و سوریه) به کل قطع نکردن و از صفر هم شروع نکردن و چیز مسخره ای به اسم فیلتر محتوای اینترنتی هم نداشتن


Reza-D;754760 نوشت:
متوجه این قسمت نشدم
توضیح بدم که بیان ببرنم اوین؟! یعنی چی؟

اولا عذرخواهی می کنم قصدم جسارت به شما نبودمزاح بود و این حرفم برداشتی از حرف شما در ارتباط با نوع جوی که بر جامعه حاکم است بود . احساس کردم شما از نوعی خفقان حرف می زنید اگر بد متوجه شدم عذرخواهی می کنم.



Reza-D;754760 نوشت:
اولاً که پاره کردن عکس امام مربوط به جریان فتنه بود بله اشاره من به جریان فتنه بود
ثانیاً با عرض معذرت ، چه ارتباطی داره؟! مگه من گفتم هر کی عکس امام رو پاره کنه تیر غیب میاد بهش میخوره؟!
خیر منظور من هم همین بود که تیر غیبی به این افراد نخورد

من گفتم در ایران تا همین چند وقت پیش کسی حق انتقاد به دولت و حکومت رو نداشت و دولت و حکومت خط قرمز داشتن. الان هم اگر می بینید کمی این موضوع کمرنگ شده ، بخاطر هزار و یک اتفاقیه که تو این چند وقت افتاده. من نمیدونم سن شما دو خواهر بزرگوار چقدره ، اما اگر هم سن من یا بزرگتر باشید ، باید یادتون بیاد اون زمانی رو که گشت های مختلف تو خیابون میرفتن و دختر رو از کنار پدرش و زن رو از پیش شوهرش سوار ماشین های پاترول میکردن و میبردن به جرم اینکه رژ لب زده! دیگه فکر کنید برخورد با کسی که به حکومت انتقاد کنه چطور بود! خیلی خوبه که شما از وضع موجود راضی هستید

shamim313;754861 نوشت:
خیلی خوبه که شما از وضع موجود راضی هستید
راضی نیستم. فقط انتخاب بین بد و بدتره

عامل;754836 نوشت:
[=#0000cd][=113]تا به حال فکر کردید برای هر شخصی که در سیستم آموزش درس میخوانه دولت چقدر هزینه میکنه؟
فقط به عنوان نمونه هر دانشجوی کارشناسی بطور متوسط سالانه بین دو تا سه میلیون برای دولت هزینه داره. برای هر نفر تا رسیدن به تحصیلات تکمیلی چندین میلیون از سرمایه مملکت و بیت المال هزینه میشه، و این شخص که زمان ثمر دهی اش میشه بذاره بره خارج از کشور! این یعنی خروج ارز برای ما و صرفه جویی مالی برای غرب! و این تنها بحث مالی قضیه است... مسائل علمی و اعتباری آن بماند که البته قسمت دوم مهمتر است.
با این ترتیب همه نسبت به جامعه مسئولیم،

بله، البته من به این اشکال پاسخ دادم: 99درصد علومی که در دانشگاهها تدریس میشه از غرب میاد. چه بسا یک کشور غربی برای هر سال تحصیل دانشجوی ایرانی 30 میلیون تومان خرج کرده باشه.
ضمنا من هم منکر مسوولیت انسانها نشدم؛ صرفا مرزهای سیاسی رو در یه بحث علمی نادیده گرفتم.

پ.ن. ضمنا نظام آموزشی ضعیف ایران اگر یکجا هزینه درستی انجام میده صد جا هم از بیکیفیتی عمر و مال افراد جامعه رو هدر میده. کاش این میزلن خسارت هم قابل محاسبه بود و میتونستیم اون رو لحاظ کنیم.

tazkie;754779 نوشت:
خب بذارید کسی در این مورد نظر بده که در جامعه ایران حضور داره، و نه در خیالات خودش. آخه دیگه خیالبافی هم حدی داره.

اینهایی که شما می فرمایید، ادعای شماست، نه حقایق جاری در جامعه. همونطور که کسانی که در جامعه ایران حضور دارن، به راحتی می بینن که افراد به راحتی به رهبر هم فحش میدن، ولی کمتر دیده میشه کسی جرئت کنه به خدا و پیغمبر فحش بده.

در واقع اگر کل کل های سیاسی بره کنار و مجبور نباشید، به خاطر اغراض سیاسیتون دروغ بگید، اونوقت اعتراف خواهید کرد که جمهوری اسلامی این قوانین رو گذاشته که اجراشون کنه، و اگر میخواست یه چیزی بگه و پشت پرده یه کار دیگه بکنه، حکم ارتداد رو هم بر میداشت و بعد پشت پرده اعدام می کرد(البته مطابق خیالات امثال شما)

جهت تنویر اذهان مخاطبان حال و آیندۀ این بحث عرض می کنم، که زندانیان سیاسی و عقیدتی در این مملکت 100 تا صاحاب دارن، کافیه یکیشون دستگیر بشه تا اسمشون توی تمام سایتها و شبکه های ضدانقلاب درج بشه و وضعیتشون 24 ساعته بررسی بشه، اونوقت بفرمایید چند نفر بنا به همین شبکه ها و سایتها که ارزش گزارشاتشون برای شما مثل ... تا به حال به جرم توهین به رهبر اعدام شده، و باز خودتون بفرمایید چند بار از حکم اعدام و حتی اجرای اون برای مرتدین نوشتن و گفتن.

واقعاً بحث با جماعت خیالباف اعصابی فولادین میخواهد که بنده ندارم. بفرمایید بحث کنید و خیال ببافید. من که سرم هم بره به این بحث ادامه نمیدم.

البته متأسفم که تند نوشتم، ولی خب من نه هدفم جذب کسیه و نه خواهان قبولاندن حرفم به دیگرانم. فقط به حق و حقیقت اهمیت میدم. همین هم هست دوستان مذهبی هم دل خوشی ازم ندارن. یه جورایی اخلاقم در برابر حرف بی حساب، مثل ابوذره، کاش بقیه چیزام هم مثل ایشون بود.

البته قبول دارم که اغماض و عفو برای افراد مرتد هم رخ داده، ولی عفو مرتدها، در موازات عفو محاربین بود، نه در در موازات اعدام مخالفین فکری. چند نفر فقط به دلیل مخالفت، تا به حال اعدام شدن؟ چند بار تا حالا شنیدین یکی از این شبکه ها و سایتها بگن که فلانی به خمینی فحش داده بود، گرفتن کشتندش.

عرض می کنم برخی یوزرهای مذهبی سایت توی قم زندگی می کنن، نمی دونن توی برخی مناطق، راننده تاکسیهاش هم از کوره در برن، جلوی چهارتا مسافر، فحشو میگیرن به بالا تا پایین نظام، از چیزی هم نمی ترسن! کسی هم نمیگیردشون! البته اگر عمل کسی به حد تزلزل نظام بشه، من هم قبول دارم که برخورد شدید میشه، ولی هیچ جا نشنیدم بگن یکی به رهبر فحش داده، گفتن نظام رو متزلزل کردی.

خلاصه همون: سرم بره دیگه ادامه نمیدم به این بحث!

من باز به دلیل همان اوهامی که فرمودید در این اظهارنظرم دارم، فکر میکنم نقد نظام تبعات سنگینتری نسبت به نقد دین داشته باشه. برداشتم نسبت به مقایسه این دوست و ممکن هم است اشتباه باشه. اینکه یه نفر در تاکسی توهین کنه تهدید امنیتی و سیاسی به حساب نمیاد به علاوه عرف شده یا شده بوده (چون اخیرا دیگه این رفتارها رو که قبلا به شدت رایج بود نمیبینم یا به ندرت میبینم) و در جلوی مامور امنیتی نبوده جلوی مردمی بوده که تا حدی هم عقیده با اون راننده تاکسی بودن چون اون راننده تاکسی که عامل آمریکا نبوده یکی از مردم همین جامعه و شاکی از وضعش بوده.

Reza-D;754102 نوشت:
پس در هر حال ابتدا باید از ایران رفت

البته بسياري از علوم تا سطوح بالا تدريس ميشه.
نبود،برويد،برگرديد.
Reza-D;754102 نوشت:
اگر حکومت الان بپذیره که روالش همون روال حکومت پهلویه ، باشه من هم قبول میکنم که باید ایستادگی کنیم

نقطه اتكا نبايد دولت،پارلمان،شوراي شهر،استانداري،بانك،اين سازمان و آن بنياد و... باشه.نقطه اتكا همان نخبگي نخبه است و هنر نخبه در اين است كه در شرايط سخت كارش را به سرانجام برساند.البته اگر شرايط مناسب ايجاد شود و تنها سه چهار قانون و سياست تغيير كند سرعت رشد و پيشرفت نخبه و غير نخبه بالا مي رود..اما اگرشرايط فراهم نبود من حق مهاجرت ندارم.متاسفانه بسياري از ما ايراني ها اصلا وطن دوست نيستيم فقط لاف وطن دوستي مي زنيم.اما اگر شرايط سخت بود حاضر نيستيم بايستيم و بخاطر مردم كار كنيم.اينكه جمهوري اسلامي يا پهلوي شرايط رو براي نخبه فراهم نميكنه دليلي نميشه ما هم با رفتنمون كمكي به مردم نكنيم كه هيچ نمك رو زخمشون بپاشيم.

ادامه در پايين.....

Reza-D;754102 نوشت:
بله ، دقیقاً دولت باید آزمایشگاه و امکانات در اختیار آنها قرار بده تا بمونن
اگر هم نخبگانی موندند و کار تلاش میکنند ، لطف کردن و منت بر سر دولت گذاشتند که از حق خودشون گذشتن و ما این حق رو نداریم که این از خودگذشتگی رو وظیفه معنا کنیم و به اونها بگیم:

فراهم نمودن امكانات از سوي دولت بديهي است اما به هر دليل موجه يا غير موجه اين امكانات براي نخبه فراهم نيست.خوب حالا بايد چه كار كنيم؟
آيا مهاجرت بهترين گزينه است؟
يا گزينه هايي مثل مهيا نمودن شرايط توسط خود نخبگان وجود داره؟خوب جمعي از نخبگان قطعا توان فراهم نمودن برخي امكانات و شرايط رو دارن.
اما در مورد نوع برخورد با نخبگان،نخبگان و دانشمندان در دين ما جايگاه ويژه اي دارن،امام صادق(عليه السلام) مي فرمايد:عالمي كه از علمش سود برند از هفتاد عابد بهتر است.وبسيار سخنان و احاديث و روايات و آيات كه در مورد دانشمندان و علما است.
فكر نميكنم از خود گذشتگي بشه اسمشو گذاشت چرا كه هركسي به اندازه توانش مكلف هست.

لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَآ أَنتَ مَوْلاَنَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ

خدا هيچ كس را تكليف نكند مگر به اندازه توانش، او راست هر چه كرده [از كارهاى نيك‏] و بر اوست هر چه كرده [از كارهاى بد]. [و گويند:] پروردگارا، اگر فراموش يا خطا كرديم بر ما مگير. پروردگارا، بر ما تكليف گران منه چنانكه بر آنان كه پيش از ما بودند نهادى، و آنچه را توان آن نداريم بر [دوش‏] ما منه، و از ما درگذر و ما را بيامرز و بر ما ببخشاى، تو سرپرست و ياور مايى، پس ما را بر گروه كافران يارى و پيروزى ده.

اما نخبگاني كه توانشان را در خدمت به استعمار و استثمار و استبداد و تحريم و ترور و تكفير و... به وطر مستقيم يا غير مستقيم قرار مي دهند خداوند و ملتها آنان را نخواهند بخشيد.شما اگر يك كولر هم برايشان بسازيد او مي نشيند زير اون كولر و براي كشورت نقشه مي كشد.
نخبگاني كه در خدمت غرب هستند خواسته يا ناخواسته در حال خيانت به كشورشان هستند و به سيطره علمي فرهنگي اقتصادي سياسي نظامي و... غرب بر كشورهاي خودشان كمك مي كنند.
در حالي كه اگر اين توان و انرژي نخبگان در كشور هاي خودشان صرف مي شد از سرعت پيشرفت غرب مي كاست و بر سرعت پيشرفت جامعه خود مي افزود هرچند اين پيشرفت كند باشد.
اما زماني كه نخبه ايراني و مسلمان به خدمت غرب در مي آيد آنگاه نخبه غربي وقت و انرژي اش را براي غارت ملت همان نخبه ي ايراني صرف مي كند.
فكر مي كنيد چرا دانشجويان علوم انساني در غرب كمتر پذيرش مي شوند و غرب در علوم انساني خود كفاست؟
زيرا او علوم درجه چندم رو به نخبگان كشورهايي مثل ايران و مسلمانان سپرده و خود بر حوزه ي مديريت جوامع يعني اقتصاد،سياست،مديريت و فرهنگ متمركز شده و در حال مهندسي جوامع در راستاي منافع خود است.و در واقع تقسيم كار شده جزئيات و فرعيات و كارگري بر عهده نخبگان ساير كشور ها امور كلان و اصلي و كارگرداني بر عهده نخبگان غربي در راستاي استعمار نو و فرانو كشور هدف،مثل ايران.

Reza-D;754102 نوشت:
رفتار ما با نخبه ها دقیقاً رفتاری هست که با ثروتمندان داریم. توی تلویزیون همیشه پولدارها انسانهایی خودخواه ، منفی ، ظالم و بی دین نمایش داده میشن ، بعد از طرف دیگه میایم میگیم ثروتمندان بیان و چرخ های اقتصاد رو راه بندازن!!! اینجا هم میایم به نخبه میگیم امکانات نیست که نیست ، حکومت اسلامیه خب باشه ، اینها به تو مربوط نیست ، تو چشمت کور دندت نرم ، وظیفته که بمونی و جون بکنی ، وگرنه بی مسئولیتی!

اگر نخبه ای درصدی قصد داشته باشه توی ایران بمونه ، با شنیدن چنین حرفهایی همون چند درصد رو هم زیر پا خواهد گذاشت!


در مطالب قبلي هم گفتم براي نخبگان ارزش قائلم حسال مسئولين از بنده جداست.و براشون آرزوي موفقيت دارم اما نه براي نخبه اي كه يك غرغروي پرتوقع تنبل هست كه هيچ بلكه خسارت بار هم هست.
نخبه اي كه انسانيت دارد اما با ساخت و طراحي يك ماشين و صادرات آن به فرانسه سود مي رساند فرانسه در سوريه هزينه مي كند از آن طرف جمهوري اسلامي بايد هزينه مالي سياسي جاني و نظامي بدهد تا قضيه سوريه را جمع كند بنابراين آن نخبه نه تنها در خروج از ايران به دنيا نفع نرسانده بلكه ضررهاي بسياري به ايران غرب آسيا و شمال آفريقا و حتي خود اروپا زده است و در عوض ارضاي نيازهاي رواني مثل نياز به ديده شدن،يا رفاه توسط سياستمداران غرب به آنان كمك كرده تا اهداف خود را در اين كشورها پياده كند،و ناخواسته در جنايات اوباما ملكه اليزابت اولاند مركل نتانياهو و... شريك است.
گاه مهاجرت به غرب كمكي انسان دوستانه است فرض بفرماييد در رشته پزشكي،حساب اين افراد جداست.
جناب رضا در اين تاپيك چيزي كه من از نخبه ها فهميدم اين بود:يك قشر غرغروي پرتوقع تنبل و به معني واقعي كلمه جهان سومي.
اين روزها نخبگان ايراني در خدمت به غرب از يكديگر سبقت مي جويند و از نظر دين شايسته سرزنش هستند.از ديدگاه وطن دوستي شايسته سرزنش هستند.
اين كه كاربران تاپيك با طلبكاري مي گويند امكانات نمي دهند پس مي روم،ترجمه اش مي شود: امكانات نمي دهند پس من به دشمنان كشورم و دينم خدمت درخواهم آمد.
حتي خدمت به كشورهايي مثل عراق و سوريه و لبنان هم گاهي اشتباه است.برخي خدمات هست كه فقط بايد براي جمهوري اسلامي انجام داد نه حتي ساير كشورهاي دوست و برادر.
مسئولين و نخبگان در سرنوشت جهان تاثير بالاتري دارند و بايد در برابر تاريخ بخاطر طرز فكر و عملشان پاسخگو باشند حالا بايد فكر كنيم كار ما قافله ي تمدن بشري را به كدامين سوي مي برد.:Nishkhand:
امروز نخبه براي من آن ديپلمه اي است كه 900 نفر زير دستش كار مي كنند.
نخبه براي من آن ديپلمه اي است كه در دنيا آبروي صنعت ايران است.
چه انسان هاي متوسطي كه با تلاش كارهاي بزرگي براس اسلام و مسلمين و كشورشان كردند
و چه نخبگاني كه با مهاجرت به غرب خدمات كوچك و بزرگي به جهان استعمارگر كردند.
دوستان عزيزان لحظه اي تفكر،عاقبت كار ما چيست؟در نهايت به چه كسي سود مي رسانيم؟
آيا ممكن است طراحي يك كولر باعث كشتار هزاران انسان شود؟
اين روزها سخت نيازمند تواضع و صداقتيم.

از تعاریف مبتنی بر احساسات در مورد نخبه ها که بگذریم می رسیم به این نکته که نخبه یعنی کسی که دارای امتیاز هوشی، جسمی و یا روانی به صورت ذاتی هست. نخبه به کسی گفته نمی شه که توانایی مدیریت در شرایط سوءمدیریت شده رو داره. فردی که دارای هوش و سواد بالا در رشته فیزیکه یک نخبه ست. حالا این که انتظار داشته باشیم این فرد بیاد و فلان مساله سوءمدیریت شده رو حل کنه یک مساله تخیلی و فانتزیه.

tazkie;754742 نوشت:
با سلام. والله شما اونقدر کارتون درسته که پرونده های زندانیان سیاسی هم زیر دستتونه!(پُستتون چیه احیاناً؟) آدم چی میتونه بگه

tazkie;754764 نوشت:
سلام. گفتم بحثی ندارم، فقط بگم من ادعای اطلاعات ویژه مثل جزئیات پرونده زندانیان سیاسی رو ندارم، من همون چیزی رو می دونم که رسانه ها میگن. عفو و بخشش ضدانقلاب مورد ادعای خود اونها هم هست

سلام
خانم تزکیه اطلاعات ما هم چیزی است که از رسانه ها میگیریم اونم نه از نوع غربی و بیگانه اش، چطور اطلاعات شما همگی درست و عین حقیقت است اطلاعات ما نادرست و اشتباه !!!
اشتباه در رسیدگی به پرونده برخی ها، واقعیتی است که رسانه های داخلی خودمون به آن پرداخته اند یا حتی برخی مسئولین نظام خود به آن اعتراف کرده اند و حتی همدیگر رو به کوتاهی و کم کاری متهم نموده اند چطور حرف ضدانقلاب ها رو باور دارید ولی حرف خود مسئولین رو باور ندارید !!!!

tazkie;754742 نوشت:
آمار دقیق و جدول مقایسۀ پناهندگان و دلیل پناهندگی رو هم دارید! مثلا دقیقاً می دونید که در یه دورانی میزان پناهندگی به این دلیل بالا رفت که هواداران منافقین می خواستن به پایگاههای اونها در عراق و سایر مناطق بپیوندند! یا تأثیر تحریمهای اقتصادی رو هم بر پناهندگیهای فعلی می بینید! خلاصه اطلاعاتتون بالاست!

خروج ایرانی ها و پناهنده شدنشون تقریبا هر ساله داره اتفاق میفته و سال به سال هم داره بیشتر میشه هر چند برخی اتفاقات بی تاثیر نبوده مثل آشوب های سال 88 ولی واقعا مطمئنی که همه خارج شدگان از کشور منافق بوده اند خیلی ها برای اوضاع بهتر اقتصادی و رفاه بیشتر از کشور خارج شده اند مطمئن باش اگر شرایط برای بقیه بیکاران هم جور بشه و امکان خروج رو داشته باشن این آمار خیلی بیشتر هم میشه
متاسفانه نظام فقط توانایی تامین وابستگان به خودش رو داره از تامین رفاه نسبی بقیه مردم عاجز است گواه این سخنم اوضاع اقتصادی نامناسب مردم، و افزایش فقر و بیکاری است این رو هم انکار میکنید !!!
تاثیر تحریمها چطور فقط کمر قشر ضعیف رو شکسته ولی در زندگی بالادست ها و مسئولین کوچکترین اختلالی ایجاد نکرده، فکر میکنید مردمی که دارن می بینند جوانهاشون بیکارن روز به روز به سمت راههای خلاف برای گذرون زندگی کشیده میشن از طرفی زندگی فلان وزیر و مقام رو می بینن سطح رفاه و امکانات بچه های آونها رو می بینن حاضر میشن با سخنرانی من و شما و دعوت کردنشون به صبر و استقامت در برابر دشمن !!!!!!! لب فرو ببندن و چیزی نگن از طرفی روزی یکبار هم متوجه اختلاس های میلیاردی بشن اختلاس های که پشت پرده هاش محال لو بره در نهایت هم یه فرد ناشناس بعنوان خلافکار معرفی میشه توقعی که شما از مردم دارید خود پیامبر هم نداشت

دوستان عزیز.

ممنون از اینکه همگی نظرات با ارزشتون رو برام ارائه دادید. بسیار مفید بودند
و همینطور ممنون از کارشناس محترم جناب عامل

amirabdi;754841 نوشت:
دولت داره این هزینه ها رو میده؟عجب...
پس لابد این همه پولی که ما توی دوران قبل دانشگاهمون دادیم(و پولی که افراد اهل دانشگاه آزاد میدن) همش رفته داخل جیب بابک زنجانی و ...
لابد انتظار دارید همین حمایت اندک از دانشگاه ها رو هم دولت نکنه و اون موقع دانشجو بره مثل بوعلی سینا و زکریای رازی توی بیابون درس بخونه؟
درضمن مگه دولت مجبوره این همه تعداد دانشگاه ها رو زیاد نه که از پسش برنیاد؟
همون دوتا دانشگاه دولتی رو نگه داره فقط وضعشون رو درست کنه...

سلام دوست عزیز
منظور دفاع از عملکرد دولت نبود، بلکه منظور سرمایه کشوره که داره هزینه میشه برای تحصیل، این سرمایه قاعدتا باید در همون جایی که هزینه شده مصرف بشه. این یه قانون عقلیه و اخلاقیه که بسیاری از کشور ها هنگام بورسیه دانشجوها وثیقه های کلان میگیرند تا دانشجو به همون کشور برگرده و ثمرش رو همون جا بده.

amirabdi;754841 نوشت:
عجب...
یعنی شما کاملا از جوی که در دانشگاه ها راه افتاده بیخبرید؟
بنده حداقل برای خودم اینطوری بوده که از هر ده تا استادی که داشتیم،8 تاشون منافق و ضد اسلامی بودن،یکی شون بیطرف بود،یکی شون ریش داشت!
برای بقیه ی جا ها رو هم نمیدوم...

این بحث صرفا دینی نیست، بلکه بحث های اخلاقی فرا دینی اند، به همین دلیل در کشورهایی که هیچ اعتقادی به خدا نداردند بحث اخلاقیات مطرحه و همین اساتید بی دین و منافقی که گفتید با پیشرفت علمی کشور خوشحال میشن.

در هر حال فقط به مشکلات نپردازید!
یه کم هم راه حل (دینی ترجیحا) بدید... البته اگه با حفظ نخبگان در کشور موافقید!

[="Times New Roman"][="Black"]

ناگفته هاي ناب;755057 نوشت:

نقطه اتكا نبايد دولت،پارلمان،شوراي شهر،استانداري،بانك،اين سازمان و آن بنياد و... باشه.نقطه اتكا همان نخبگي نخبه است و هنر نخبه در اين است كه در شرايط سخت كارش را به سرانجام برساند.البته اگر شرايط مناسب ايجاد شود و تنها سه چهار قانون و سياست تغيير كند سرعت رشد و پيشرفت نخبه و غير نخبه بالا مي رود..اما اگرشرايط فراهم نبود من حق مهاجرت ندارم.متاسفانه بسياري از ما ايراني ها اصلا وطن دوست نيستيم فقط لاف وطن دوستي مي زنيم.اما اگر شرايط سخت بود حاضر نيستيم بايستيم و بخاطر مردم كار كنيم.اينكه جمهوري اسلامي يا پهلوي شرايط رو براي نخبه فراهم نميكنه دليلي نميشه ما هم با رفتنمون كمكي به مردم نكنيم كه هيچ نمك رو زخمشون بپاشيم.

گاهی اوقات که با بچه ها میریم فوتسال ، همه دارن جدی ( نه خشن و عصبانی ) بازی میکنن که لذت ببریم ، ولی بعضی ها بازی رو میزنن به مسخره بازی ، مثلا جون میکنی توپو میرسونی بهش دم دروازه واست رابونا میزنه.

میگم خوب فکر کردی خودم نمی تونستم اینکارو بکنم؟ خواهشا بازی رو به شوخی نگیرید. وقتی هم توصیه هام اثرگذار نیست منم دیگه درست بازی نمی کنم ،

چون فایده ای نداره ، منم میزنمش به شوخی و مسخره بازی و تمام فانتزی هامو توی بازی اجرا میکنم.

الانم توی ایران یه همچین شرایطیه ، یه عده دارن جون میکنن ، یه عده مملکتو گرفتن به مسخره بازی.

یه عده از نون شبشون میزنن واسه مملکت ، یه عده ساعت چهارصد میلیون تومنی می بندن.

با این شرایط نمیشه کاری کرد ، با این شرایط من ترجیح میدم حداقل خودم از زندگیم لذت ببرم.

اینکه یکی بیاد بگه درسته ما می خوریم و می بریم و ذخیره میکنیم ،

ولی تو بمون و با امکانات کم بساز ، آره بمون ، به عشق وطن بمون ،

بمون از خلاقیت و هوشت استفاده کن ببین چجوری می تونی با دست خالی ،

با هیچ و پوچ ، با یارانه 45 هزار تومنی ، این پولایی که ما هاپولی کردیم رو برگردونی به صندوق بیت المال. این هنره ، این خلاقیته ، نخبه یعنی این.

خودم که اصلا شرایط از ایران رفتن رو ندارم ، طاقتم هم نمی گیره اونجا زندگی کنم ، در حد یه سفر تفریحی دوست دارم برم ، ولی برای زندگی هرگز.

یه اینترنت پر سرعت با هزینه معقول برای منه رشته کامپیوتر حداقل چیزیه که باید داشته باشم.

بهترین و کامل ترین ویدئو های آموزشی توی سایت یوتیوب هست که میشه بهترین استفاده رو ازشون کرد ، ولی فیلتره.

توی همه جای دنیا :
1- به اینترنت کانکت میشی
2- توی مرورگر می نویسی Youtube.com
3- توی سایت ویدیوی مورد نظرت رو سرچ میکنی و تماشا میکنی ( اونقدر سرعت بالاست که هیچ نیازی به دانلود نیست ، هروقت خواستی می تونی ببینی )

توی ایران:
1- به اینترنت کانکت میشی.
2- توی مرورگر می نویسی Youtube.com
3- "با استناد به قانون جرايم رايانه ای دسترسی به تارنمای فراخوانده شده امكان پذير نمی باشد."
4- میری یه فیلتر شکن پیدا میکنی ، یا وی پی ان یا ساکس می خری.
5- توی سایت ویدیوی مورد نظرت رو سرچ میکنی
6- ویدیو لود نمیشه ، مجبوری لینکشو تبدیل به لینک مستقیم دانلود کنی ، فایل رو میزاری واسه دانلود.
7- میری یه دوش می گیری میای می بینی 70 درصدش دانلود شده.
8- میشینی خونه های سبز رنگ پروگرس بار رو میشماری ببینی از 0 تا 100% چند تا خونه پر میکنه.
9- تبریک میگم ، ویدیو دانلود شد .
10- همراه اول شما را به دیدن این ویدیو دعوت می نماید.

من کشورم ، دینم ، خدایم ، و مردمم رو دوست دارم.

ولی وقتی می بینم حداقل امکاناتی که باید داشته باشم رو با قیمت های نجومی بهم می فروشند ، سرم سووووت میکشه.[/]

نقل قول:
سلام دوست عزیز
منظور دفاع از عملکرد دولت نبود، بلکه منظور سرمایه کشوره که داره هزینه میشه برای تحصیل، این سرمایه قاعدتا باید در همون جایی که هزینه شده مصرف بشه. این یه قانون عقلیه و اخلاقیه که بسیاری از کشور ها هنگام بورسیه دانشجوها وثیقه های کلان میگیرند تا دانشجو به همون کشور برگرده و ثمرش رو همون جا بده.

علیک سلام استاد عامل
خب تکلیف اون نخبه ای که میره خارج و جوامع خارجی برای درس خوندن در اون کشور ماهی ده هزار دلار بهش میدن چی میشه؟اون دیگه باید خارج کار کنه دیگه...
منم همینو میگم،وقتی یه کشوری برای یه دانشجو 2 میلیون سالیانه پول میده یه کشور ماهیانه ده هزار دلار،دانشجو چرا باید توی اون کشوری بمونه که دو میلیون تومن پول میدن؟(خواهشا دوباره بحث مسلمان و کافر رو وسط نکشید)
پس اون شخص بدون هیچ عذاب وجدانی میره اون کشوری که پول بیشتر میده
نقل قول:
این بحث صرفا دینی نیست، بلکه بحث های اخلاقی فرا دینی اند، به همین دلیل در کشورهایی که هیچ اعتقادی به خدا نداردند بحث اخلاقیات مطرحه و همین اساتید بی دین و منافقی که گفتید با پیشرفت علمی کشور خوشحال میشن.

همین اساتید بی دین و خدا یکی از دلایل فرار مغز ها هستند،هی میان از کشور بد میگن،بعد میگن اونور خوبه،خب دانشجو هم میره اونور
بنده منظورم این بود
نقل قول:
نقطه اتكا نبايد دولت،پارلمان،شوراي شهر،استانداري،بانك،اين سازمان و آن بنياد و... باشه.نقطه اتكا همان نخبگي نخبه است و هنر نخبه در اين است كه در شرايط سخت كارش را به سرانجام برساند.البته اگر شرايط مناسب ايجاد شود و تنها سه چهار قانون و سياست تغيير كند سرعت رشد و پيشرفت نخبه و غير نخبه بالا مي رود..اما اگرشرايط فراهم نبود من حق مهاجرت ندارم.متاسفانه بسياري از ما ايراني ها اصلا وطن دوست نيستيم فقط لاف وطن دوستي مي زنيم.اما اگر شرايط سخت بود حاضر نيستيم بايستيم و بخاطر مردم كار كنيم.اينكه جمهوري اسلامي يا پهلوي شرايط رو براي نخبه فراهم نميكنه دليلي نميشه ما هم با رفتنمون كمكي به مردم نكنيم كه هيچ نمك رو زخمشون بپاشيم.

ادامه در پايين.....

نقل قول:
فراهم نمودن امكانات از سوي دولت بديهي است اما به هر دليل موجه يا غير موجه اين امكانات براي نخبه فراهم نيست.خوب حالا بايد چه كار كنيم؟
آيا مهاجرت بهترين گزينه است؟
يا گزينه هايي مثل مهيا نمودن شرايط توسط خود نخبگان وجود داره؟خوب جمعي از نخبگان قطعا توان فراهم نمودن برخي امكانات و شرايط رو دارن.
اما در مورد نوع برخورد با نخبگان،نخبگان و دانشمندان در دين ما جايگاه ويژه اي دارن،امام صادق(عليه السلام) مي فرمايد:عالمي كه از علمش سود برند از هفتاد عابد بهتر است.وبسيار سخنان و احاديث و روايات و آيات كه در مورد دانشمندان و علما است.
فكر نميكنم از خود گذشتگي بشه اسمشو گذاشت چرا كه هركسي به اندازه توانش مكلف هست.

نقل قول:

اما نخبگاني كه توانشان را در خدمت به استعمار و استثمار و استبداد و تحريم و ترور و تكفير و... به وطر مستقيم يا غير مستقيم قرار مي دهند خداوند و ملتها آنان را نخواهند بخشيد.شما اگر يك كولر هم برايشان بسازيد او مي نشيند زير اون كولر و براي كشورت نقشه مي كشد.
نخبگاني كه در خدمت غرب هستند خواسته يا ناخواسته در حال خيانت به كشورشان هستند و به سيطره علمي فرهنگي اقتصادي سياسي نظامي و... غرب بر كشورهاي خودشان كمك مي كنند.
در حالي كه اگر اين توان و انرژي نخبگان در كشور هاي خودشان صرف مي شد از سرعت پيشرفت غرب مي كاست و بر سرعت پيشرفت جامعه خود مي افزود هرچند اين پيشرفت كند باشد.
اما زماني كه نخبه ايراني و مسلمان به خدمت غرب در مي آيد آنگاه نخبه غربي وقت و انرژي اش را براي غارت ملت همان نخبه ي ايراني صرف مي كند.
فكر مي كنيد چرا دانشجويان علوم انساني در غرب كمتر پذيرش مي شوند و غرب در علوم انساني خود كفاست؟
زيرا او علوم درجه چندم رو به نخبگان كشورهايي مثل ايران و مسلمانان سپرده و خود بر حوزه ي مديريت جوامع يعني اقتصاد،سياست،مديريت و فرهنگ متمركز شده و در حال مهندسي جوامع در راستاي منافع خود است.و در واقع تقسيم كار شده جزئيات و فرعيات و كارگري بر عهده نخبگان ساير كشور ها امور كلان و اصلي و كارگرداني بر عهده نخبگان غربي در راستاي استعمار نو و فرانو كشور هدف،مثل ايران.


نقل قول:
در مطالب قبلي هم گفتم براي نخبگان ارزش قائلم حسال مسئولين از بنده جداست.و براشون آرزوي موفقيت دارم اما نه براي نخبه اي كه يك غرغروي پرتوقع تنبل هست كه هيچ بلكه خسارت بار هم هست.
نخبه اي كه انسانيت دارد اما با ساخت و طراحي يك ماشين و صادرات آن به فرانسه سود مي رساند فرانسه در سوريه هزينه مي كند از آن طرف جمهوري اسلامي بايد هزينه مالي سياسي جاني و نظامي بدهد تا قضيه سوريه را جمع كند بنابراين آن نخبه نه تنها در خروج از ايران به دنيا نفع نرسانده بلكه ضررهاي بسياري به ايران غرب آسيا و شمال آفريقا و حتي خود اروپا زده است و در عوض ارضاي نيازهاي رواني مثل نياز به ديده شدن،يا رفاه توسط سياستمداران غرب به آنان كمك كرده تا اهداف خود را در اين كشورها پياده كند،و ناخواسته در جنايات اوباما ملكه اليزابت اولاند مركل نتانياهو و... شريك است.
گاه مهاجرت به غرب كمكي انسان دوستانه است فرض بفرماييد در رشته پزشكي،حساب اين افراد جداست.
جناب رضا در اين تاپيك چيزي كه من از نخبه ها فهميدم اين بود:يك قشر غرغروي پرتوقع تنبل و به معني واقعي كلمه جهان سومي.
اين روزها نخبگان ايراني در خدمت به غرب از يكديگر سبقت مي جويند و از نظر دين شايسته سرزنش هستند.از ديدگاه وطن دوستي شايسته سرزنش هستند.
اين كه كاربران تاپيك با طلبكاري مي گويند امكانات نمي دهند پس مي روم،ترجمه اش مي شود: امكانات نمي دهند پس من به دشمنان كشورم و دينم خدمت درخواهم آمد.
حتي خدمت به كشورهايي مثل عراق و سوريه و لبنان هم گاهي اشتباه است.برخي خدمات هست كه فقط بايد براي جمهوري اسلامي انجام داد نه حتي ساير كشورهاي دوست و برادر.
مسئولين و نخبگان در سرنوشت جهان تاثير بالاتري دارند و بايد در برابر تاريخ بخاطر طرز فكر و عملشان پاسخگو باشند حالا بايد فكر كنيم كار ما قافله ي تمدن بشري را به كدامين سوي مي برد.:Nishkhand:
امروز نخبه براي من آن ديپلمه اي است كه 900 نفر زير دستش كار مي كنند.
نخبه براي من آن ديپلمه اي است كه در دنيا آبروي صنعت ايران است.
چه انسان هاي متوسطي كه با تلاش كارهاي بزرگي براس اسلام و مسلمين و كشورشان كردند
و چه نخبگاني كه با مهاجرت به غرب خدمات كوچك و بزرگي به جهان استعمارگر كردند.
دوستان عزيزان لحظه اي تفكر،عاقبت كار ما چيست؟در نهايت به چه كسي سود مي رسانيم؟
آيا ممكن است طراحي يك كولر باعث كشتار هزاران انسان شود؟
اين روزها سخت نيازمند تواضع و صداقتيم.


اولا که باور کنید با کار کردن در کشور های خارجی،هیچ سودی به غربی ها لزوما نمیرسه(مگه این که کار دولتی بکنی)،برای مثال بنده خودم حدود چند ماه در یکی از شرکت های برنامه نویسی اونجا کار کردم و ارتباط کاری همچنان به صورت اینترنتی ادامه دارد...کلا تنها کسایی که سود میکردن یکی من بودم که پولم رو میگرفتم،یکی اون شرکت برنامه نویسی بودش که کدش تکمیل و دیباگ میشد...(توی همه جا وجدان کاری وجود داره،آره منم میتونم برم برای دولت آمریکا بمب بسازم یا نسازم،ولی با کار کردن در اونجا ضرری به کسی وارد نمیشه و کشور غربی سود نمیکنه)،یعنی منظورم اینه که ساختار اقتصادی جوامع دیگه به وسیله ی مردمش شکل میگیره در نتیجه من برم اونجا پروژه م رو بفروشم به مردمشون کمک کردم و خودم هم یه چیزی گیرم میاد ولی توی ایران ساختار اقتصادی دست دولته یعنی اگه من برم یه کاری انجام بدم یا یه پروژه بفروشم،فقط شیکم دولت چاق تر میشه و هیچی هم گیر خودم نمیاد
دوما و مهمتر از همه چرا باید بنده در جایی که همه گرگ شدن گوسفند باشم؟اون کسی که میاد توی تلویزیون میگه فرار مغز ها نکنید خودش سه تا خونه توی ناف زعفرانیه و فرشته داره و ماشین زیر پاش هم کمتر از یه میلیارد نیست،خب حالا من کار کنم که جیب این افراد چاق و چله بشه؟
سوما من مثلا به عنوان یه نخبه حداقل به پروزم بها داده بشه،آقا جان من الان پول ندارم که پروژه هام رو عملی کنم،ماهی صدهزار تومن از بنیاد نخبگان میگیرم،همین...،شونصدتا جا رفتم هی میگن آره ما قبول داریم پروژه ت خوبه،ولی اولا پول نداریم حمایتت کنیم،دوما هم اگه حمایتت کردیم پروژه باید به اسم شرکت ما در بیاد نه شخص تو! خب بنده مغز خر خوردم آیا؟همون پروژه رو به قیمت خدا تومن میفروشم به یه شرکت سوئدی بذار یه کمکی بشه برا بمب ساختنشون که در آخر بزنن توی سر همین افراد نادون...
تا وقتی افرادی سرکار باشن که پولشون از خرخره شون بالا بزنه و بیان به من بگن که تو اگه فرار کنی داری به غرب کمک میکنی بمب بسازه،خب منم به خودم میگم اگه اینجا بمونم دارم به افرادی مثل تو کمک میکنم تا فربه تر بشن،پس در نتیجه میرم غرب که حداقل یه چیزی هم گیر خودم بیاد

Im_Masoud.Freeman;755168 نوشت:
یکی بیاد بگه درسته ما می خوریم و می بریم و ذخیره میکنیم ،
ولی تو بمون و با امکانات کم بساز ، آره بمون ، به عشق وطن بمون ،
بمون از خلاقیت و هوشت استفاده کن ببین چجوری می تونی با دست خالی ،
با هیچ و پوچ ، با یارانه 45 هزار تومنی ، این پولایی که ما هاپولی کردیم رو برگردونی به صندوق بیت المال. این هنره ، این خلاقیته ، نخبه یعنی این
:Kaf:

عامل;755167 نوشت:
در هر حال فقط به مشکلات نپردازید!
یه کم هم راه حل (دینی ترجیحا) بدید... البته اگه با حفظ نخبگان در کشور موافقید!
سلام استاد
ابتدا بگم خیلی مشکله که این دو نگاه رو جدای از هم ببینیم ، چون کاملاً به هم وابسته هستن. دین با دولت ما گرده خورده
از طرفی عمل شخصی یک نخبه ، نمیتونه جدای از عملکرد دولت و حکومت باشه. این دو در تعامل با هم هستن و از هم تاثیر میگیرن

با این حال من به نوبه خودم سعی میکنم راهکار ارائه بدم:

1 - نخبه سعی کنه که از این امکانات موجود (هرچند که کم هستن) تا جایی که ممکنه استفاده کنه. به قول معروف ته کاسه رو هم با نون جمع کنه :Nishkhand:
یعنی اولاً تا جایی که میشه از منابع علمی و دانشگاهی کشور استفاده کنه و برای تولید یا گسترش علمی که داره ، دنبال تولید داخلی باشه
بدون شک همه موفق نخواهند شد ، اما اگر با تمام توان تلاش کنن ، بالاخره چند نفری میتونن استارت کار رو بزنن و شاید فتح بابی بشه برای ورود سایرین

2 - اون افرادی که با وجود تمام تلاش ها ، موفق نشدن همینجا به خواسته شون برسن ، ایرادی نداره ، به خارج از ایران برن. اما سعی رو بر این بذارن که دوباره به وطن برگردن و هر دستاوردی که دارن برای مردم خودشون هم استفاده کنن. البته اشکالی نداره که این وسط برای مردم کشوری که در اونجا فعالیت داشتن هم کاری انجام بدن ، چون هر چی باشه از نعمات اون کشور استفاده کردن. فقط به شرطی که در جهت تقویت دشمن نباشه. اما بعدش دیگه به کشور خودشون بپردازن. خوبه که ذکر کنم وقتی میگم کشور ، نیاز نیست حتماً به مسئولین فکر کنیم ، بلکه میتونیم به این فکر کنیم که:

اولاً داریم برای رضای خدا قدم برمیداریم
ثانیاً مردم کشورمون هستن که مهم هسنن و میخوایم برای اونها کار کنیم. شاید برای جوانی که مثل چند سال پیش خود ماست
ثالثاً یادمون باشه که با وجود تمام کم و زیادها ، کشور ما مهد شیعه ست. پس هر کاری کنیم ، برای مولای شیعه یعنی آقا امام زمان(عج) انجام میدیم

3 - نخبه ها به این فکر کنن که بعضی از درها نیاز دارن که یک بار شکسته بشن. بعدش دیگه گذشتن از اون در هموار میشه. وقتی پیامبر(ص) به پیامبری رسیدن ، یک بار بت ها رو شکستن. تا قبل از اون کسی جرات نداشت ، اما بعدش روی بقیه هم باز شد :Nishkhand:
در کشور ما هم نیازه که افرادی شهامت به خرج بدن و قدم اول رو بردارن. شاید الان برخی کارها تابو باشه ، اما اگر کسی یا کسانی داوطلب بشن و با این تابوها مقابله کنن ، اون موقع خدا هم کمک خواهد کرد تا قدم های بعدی برداشته بشه. فقط نیاز به چندتا بت شکن هست :ok:

4 - تشکیل گروه ها خیلی میتونه مؤثر باشه. امام خمینی(ره) فرموده بودند وحدت کلمه. خب چرا ما فکر میکنیم حتماً باید در برابر دشمن و در زمان جنگ وحدت داشته باشیم؟! میشه از همین شعار ، به صورت مسالمت آمیز و در جهت تغییر برخی رویه های غلط استفاده کرد. اگر یک نخبه به تنهایی دنبال حقش باشه ، بعیده که بهش ترتیب اثر داده بشه ، اما اگر گروه تشکیل بدن و مثلاً 40 - 50 نفر یا حتی بیشتر مطالبهء حق کنن ، احتمال پاسخ گرفتن بسیار زیاده

5 - استفاده از رسانه! :ok: بابا صهیونیسم یه عمره داره با استفاده از رسانه ، اسب تزویر خودش رو پیش میبره ، خب چرا ما از همین اهرم در جهت مثبت استفاده نکنیم؟! تجربه ثابت کرده که یک جاده 100 تا کشته داده ولی برای مسئولین مهم نبوده ، اما وقتی تلویزیون ماجرا رو نشون میده و از اون مسئول انتقاد میکنه ، مسئولین مربوطه از خواب بیدار میشن و سریع سعی در جمع و جور کردن ماجرا دارن (مدیونید اگه فکر کنید برای رای آوردن در انتخابات بعدی این کار رو میکنن :Khandidan!:). خب نخبگان هم برن و مشکلاتشون رو رسانه ای کنن ، البته در آرامش و با قصد رفع مشکل ، نه با داد و فریاد!!! الان برنامه های خوبی مثل

تا ثریا و پایش هستن که این مشکلات رو به خوبی انتقال میدن ، میشه از این نوع برنامه ها برای رسوندن پیام استفاده کرد

6 - پای روحانیون رو وسط بکشن. با وجود تمام حرف و حدیث هایی که توی چند سال اخیر و در پی مشکلات عالباً اقتصادی تو کشور ما راه افتاده ، روحانیت همچنان در کشور ما محترم هستن و حرفشون خریدار داره. نخبه ها میتونن از روحانیون کمک بگیرن تا حرفشون رو به گوش مسئولین برسونن. روحانیت که فقط وظیفه ش منبر رفتن نیست ، بلکه اینگونه اعمال برای روحانیون از اوجب واجباته. روحانیون ما هم تا جایی که من میدونم اکثراً برای اینگونه اقدامات حاضر هستن و پای عمل ایستادن

دوستان عزیز ، من نمیخوام بگم با این کارها حتماً مشکلات حل میشه ، اما میتونه قدمی مثبت باشه. بالاخره هر راهی هرچقدر طولانی ، یه قدم اولی داره
انشاالله که مشکلات تمام مردم جهان حل بشه و همه عاقبت به خیر بشن

عامل;755167 نوشت:
سلام دوست عزیز
منظور دفاع از عملکرد دولت نبود، بلکه منظور سرمایه کشوره که داره هزینه میشه برای تحصیل، این سرمایه قاعدتا باید در همون جایی که هزینه شده مصرف بشه. این یه قانون عقلیه و اخلاقیه که بسیاری از کشور ها هنگام بورسیه دانشجوها وثیقه های کلان میگیرند تا دانشجو به همون کشور برگرده و ثمرش رو همون جا بده.

این بحث صرفا دینی نیست، بلکه بحث های اخلاقی فرا دینی اند، به همین دلیل در کشورهایی که هیچ اعتقادی به خدا نداردند بحث اخلاقیات مطرحه و همین اساتید بی دین و منافقی که گفتید با پیشرفت علمی کشور خوشحال میشن.

در هر حال فقط به مشکلات نپردازید!
یه کم هم راه حل (دینی ترجیحا) بدید... البته اگه با حفظ نخبگان در کشور موافقید!

قیاس شما مع الفارقه. بورس سرمایهه گذاری یک موسسه برای آینده کاری هست. تحصیلات تا متوسطه از حقوق اولیه هر شهرونده که در قانون اساسی هم بهش تاکید شده و هزینه آموزش عالی از هر دانشجوی نخبه که کشور رو ترک می کنه گرفته می شه. این سه مورد کلا بیربط هستن.

عامل;755167 نوشت:
یه کم هم راه حل (دینی ترجیحا) بدید... البته اگه با حفظ نخبگان در کشور موافقید!

خوب یه راه حل دینی اینکه با خودمون بگیم رفتنمون شاید آزار برسونه به پدر و مادرمون و اینگونه فک کنم جایز نباشه از کشور خارج بشیم
یا نه یه راه حل دیگه دینی قانع باشیم و کار جهادی رو ببینیم و ثوابی که داره رو حساب کنیم ..تو احادیث اومده..قناعت داشتن...فی سبیل الله کار کردن...

واقعا اگه شخصی یه راه حل دینی پیدا کرد ...نقل قول بزنه بنده مطالعه کنم چون واقعا برای موندن دنبال بهانه هستم

موضوع قفل شده است