ازدواج موقت، آری یا خیر؟

تب‌های اولیه

88 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ازدواج موقت، آری یا خیر؟

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:


نقل قول:

با سلام و عرض ادب خدمت کارشناسان محترم

«بووووم!»
این بود صدای مُهری که در دادگاه بر برگه های هویت من کوفته شد و در یک آن، مرا از یک فرد متاهل به یک مجرد مطلقه تبدیل کرد.
مطلقه ای که می بایست خیلی چیزها را دوباره از نو شروع می کرد؛ دوست داشتن را، اعتماد کردن را و یافتن یک شریک دیگر برای ادامه زندگی را...

======================================

حال سوال این است:
در شرایط فعلی که زمینه ازدواج برای جوانانی که هنوز وارد گود زندگی مشترک نشده اند، چندان فراهم نیست و منطقا این شانس برای افراد مطلقه کمتر هم هست، تکلیف این گروه از جامعه که از یک سو کم هم نیستند و از سویی دیگر با وجود خاطراتی که از لذت جنسی در ازدواج قبلی شان دارند، مجال مناسبی پیش روی خود نمی بینند، چه می شود؟

با تشکر از کارشناسان اسک دین



با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد حامی

سلام بر شما كاربر محترم
در پاسخ به اين سؤال توجه به نكات زير لازم است.
-از نظر شرعي بعد از گذراندن عده طلاق ازدواج موقت اشكال شرعي ندارد.
-از نظر روان شناختي نكات ظريف و دقيقي است كه يك خانم مطلقه لازم است به آن توجه داشته باشد.
-درست است كه خانم مطلقه تجربه رابطه زناشويي را دارد ولي تلخي مشاجرات و و اختلافات و خود طلاق عطش را در او كمتر مي كند.
-براي يك خانم مطلقه اي كه مديريت هيجاني قوي اي ندارد، ازدواج موقت مانند كبوتري است كه يك بالش مجروح شده است بال ديگرش هم مجروح شود به خصوص اين كه اين ازدواج موقت براي او جذاب باشد و احساس كند تناسب زيادي با شوهر موقتش دارد.
-خانم مطلقه بهتر است از تجربه تلخ گذشته كمك بگيريد و با توجه به موقعيت هايي كه مي تواند زمينه ازدواج او را فراهم آورد و با كمك از واسطه هاي امين و رعايت عفاف (ديداري، شنيداري، لمس، تخيلي و..) شرايط ازدواج دائم را مهيا كند.
- اگر به هر دليلي نياز مالي، حمايتي و امنيتي يا عاطفي و جنسي به اين ازدواج داشت بايد پيوسته موقت بودن اين ازدواج را به خود القا كند و به آن دل نبندد. از ازدواج هاي موقت بسيار كوتاه مدت حذر كند و با افرادي ازدواج موقت كند كه مجرد باشند و شرايط ازدواج را ندارند و نمي توانند خود را از گناه حفظ كنند يا مردان بيوه كه به دلائلي نمي توانند ازدواج دائم كنند يا با مردان متأهلي كه همسرشان بيماري شديد براي تمكين خاص دارند. يعني كاري نكنند كه سبب سرد شدن يك زندگي ديگر شوند.
- در ازدواج موقت هم كفويت و تناسب بهتر است رعايت شود بنابراين براي ازدواج موقت نبايد عجله شود بنابراين قبل از يافتن همسري مناسب از شيوه هايي مانند ورزش، ارتباط با دوستان معنوي، راز و نياز با خدا، استفاده كمتر از غذاهاي محرك و گرم، و روزه،.. استفاده شود.
- بايد دقت شود كه ازدواج موقت را گامي براي ارتقا سلامت روان و مصون ماندن از گناه در نظر بگيرد و با ازدواج هاي مكرر گرفتار تنوع طلبي نشود و مترصد باشد براي ازدواج دائم.
تذكر: خانم هاي زيادي مي توانند به نكات بالا ايراد بگيرند ولي
در نقد و مخالفت كمي تأمل بيشتري مي كنند. اگر...
الف) خودشان را در شرايط خانم هاي بيوه اي قرار دهند كه سال هاي طولاني «تنها» بوده اند و حتي دوستانشان و اقوامشان از ترس شوهرانشان با آنها گرم نمي گيرند
ب) توجه شود كه اين ازدواج نسبت به زنا تعهدات زيادي دارد و خانم هاي بي قيد زيادي زنا مي كنند و كاري به سرد شدن زندگي ديگران ندارند.
ج) حكم الهي است و خداوند اين فرصت را براي اين افراد باز گذاشته است. اگر كسي مخالفت كند و يا شبهه ايجاد كند بدون تحقيق درباره حال اين افراد و نظر اسلام درباره ايشان، بايد فرداي قيامت جوابگو هم باشند

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

[/]

طاهر;751508 نوشت:
ازدواج موقت ، آری یا خیر؟


آری :ok:
اون هم به تعداد لازم :Nishkhand:

Reza-D;754474 نوشت:
اون هم به تعداد لازم

خیلییییییی دلم میخواست همسران کسانی که از اینجور اظهار نظرا میکنن هم توی سایت عضو بودن:ok:

طاهر;751508 نوشت:
در شرایط فعلی که زمینه ازدواج برای جوانانی که هنوز وارد گود زندگی مشترک نشده اند، چندان فراهم نیست و منطقا این شانس برای افراد مطلقه کمتر هم هست، تکلیف این گروه از جامعه که از یک سو کم هم نیستند و از سویی دیگر با وجود خاطراتی که از لذت جنسی در ازدواج قبلی شان دارند، مجال مناسبی پیش روی خود نمی بینند، چه می شود؟

یه حرفی میخوام بزنم که به سوال شما چندان ربطی م نداره ...

واقعا هرکی اینو ببینه شاید باخودش بگه شماکه میدونستی چه خبره چرا پس طلاق گرفتی؟؟؟ از اون طرف اون خانم هم بگه شماکه جای من نبودی دیگه نمی تونستم ترجیح دادم همه دردای بعدشو تحمل کنم ولی دیگه به این زندگی ادامه ندم!

گاهی فکر میکنم چقدرررر مظلوم ن اونایی که تو این موقعیت ن ...
اون دختر بیچاره یا باید به زندگی ای تن بده که نه تنها دلش باهاش نیست بلکه شاید روزی هزار بار بمیره توش ولی واسه ترس از تنهایی بعدش یا برچسب مطلقه و سربار شدن و .... حاضر به طلاق نباشه !!!
یا هم باید طلاق بگیره و منتظر عواقب بعدیش مثل تنهایی ،امکان مجردی برای همیشه،صیغه شدن و شاید چنددرصد ازدواج دائم باشه ...

چرا اینجوریه اخه؟؟؟چرا اقایون در صورت ازدواج nمم باز میتونن به ازدواج با یه فرد مجرد فکر کنن ولی خانمها اگه توی انتخاب اشتباه کنن دیگه قافیه رو باختن و اکثرا دیگه شانسی برای ازدواج مجدد ندارن؟؟؟

یکی از دوستام به خاطر اصرار مکرر باباش با پسری ازدواج کرده بود و توی عقد فهمیده بود که معتاده و ازهم جداشدن! بااینکه هیچ رابطه ای نداشتن و خب رفت کاراشو کردو شناسنامه شم پاک کرد ولی هرکی واسش میاد تا می فهمه عقد بوده و طلاق گرفته پاپس میکشه بااینکه فقط یه اسم اومد توی شناسنامه ش و رفت حالا چه برسه به اینکه طرف ازدواج کرده باشه ...
[SPOILER]بااینکه هیچ رابطه ای نداشتن توی دوران عقد [/SPOILER]

یکی از دوستای دیگه م الان فهمیده شوهرش مشروب خوره و خیلی اخلاق افتضاح و غیرقابل تحملی داره ولی پدر ومادرش واسه ابروی خودشون دارن مجبورش میکنن ازدواج کنه و دوماه دیگه عروسیشه بااینکه ازش متنفره ولی میدونه بعدش شاید شانسی واسه ازدواج نداشته باشه ...
[SPOILER]البته بهش گفتم چرا انقدر اختلاف داری میخوای ازدواج کنی گفت الان من نه زن محسوب میشم نه دختر!!!! لااقل بعد ازدواج تکلیفم مشخصه... با دیدن مورد بالایی که گفتم حق داری [/SPOILER]

اخه چرا اینجوریه؟؟؟؟ بعد اونوقت اقایون توقع دارن خانمها به هیچی حساسم نباشن!!! چطور یه زن میتونه طرفشو بی نهایت دوست داشته باشه و نخواد عشقشو باکسی شریک بشه ولی این توانایی رو مرد نداره؟؟؟

طاهر;751508 نوشت:
حال سوال این است:
در شرایط فعلی که زمینه ازدواج برای جوانانی که هنوز وارد گود زندگی مشترک نشده اند، چندان فراهم نیست و منطقا این شانس برای افراد مطلقه کمتر هم هست، تکلیف این گروه از جامعه که از یک سو کم هم نیستند و از سویی دیگر با وجود خاطراتی که از لذت جنسی در ازدواج قبلی شان دارند، مجال مناسبی پیش روی خود نمی بینند، چه می شود؟
با سلام

خانم عزیز ان شاءالله اگر صبر داشته باشی مطمئن باش

همسر خوبی نصیبت میشه ..اگر از همین حالا به فکر ازدواج موقت باشی

مطمئنا فرصتهای خوبتو برای ازدواج دائم ازدست میدی وحتی ممکنه درمعرض تهمت هم قرار بگیری

ازدواج موقت برای کسی توصیه میشه که مطمئنه دیگه راهی برای ازدواج دائم نمونده

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;754530 نوشت:
یه حرفی میخوام بزنم که به سوال شما چندان ربطی م نداره ...

خب چرا چنين حرفي را مي زنيد:Gig:[/]

من راه حل دقیقی نمی توانم ارائه دهم فقط می توانم بگویم که اگر سنتان بالای 32یا 33 نیست قطعا صبر کنید و منتظر باشید تا مشکل ازدواجتان حل شود و یکی بیاد خواستگاری؟ من خیلی ها رو دیدم که حتی در سنین 40سالگی ازدواج کرده اند.البته هم مورد خوبش را دیدم و هم نسبتا خوبش رو. مثلا یکی از قوم و خویش هایمان که 45ساله است در 40سالگی ازدواج کرده است و الان یک شوهر پولدار و آدم حسابی دارد ویک پسر بچه بامزه و یک نفر دیگه هم می شناسم که در 38 سالگی ازدواج کرد و شوهرش همچین آدم درستی نیست اما زندگی شان بد هم نیست. البته یک مورد خیلی عجیب هم می شناسم که یک خانمی است که الان 21ساله است و دوبار شوهر کرده و طلاق گرفته و هنوزهم خوستگار دارد به طوری که پاشنه در را کنده اند. ازدواج موقت چیز بدی نیست اما بهتر است صبر کنید. اگر خیلی صبر کردید دیدید نشد آن وقت ازدواج موقت کنید تا شرایطی برایتان فراهم شود. یک چیز دیگه هم من پیشنهاد می کنم و آن موسسات همسر یابی (البته سایت ها معمولا کلاه بردارند) است.موسسه رسمی که مجوز داشته باشد. این موردی که گفتم در 40سالگی ازدواج کرد از طریق همین موسسه بود. مرده زنش روانی بودو ترکش کرده بود و طلاق هم نگرفته بودند و بعد از طریق همین موسسه این خانم رو پیدا کرده بود.
یک چیزی برای من سواله که چرا این قدر سن طلاق پایین آمده و آمار طلاق بالا رفته. به نظر من جای بحث فراوان داره.ما خودمون در فامیلمون افرادی داریم که 6ماه بعد از ازدواجشون طلاق گرفته اند.آخه چرا؟ چرا هیچ تحقیقی انجام نمی دهند؟ به نظر من مهمترین دلیلش جو گیر شدن دو طرف است قبل از ازدواج. یکی از شواهد این است که در این سایت من دیده ام که همش در مورد نیمه گمشده و عاشق شدن و از این جور چیزها صحبت می شه و در دوران مدرن جایی که به قول نیچه ((هیچ کس تیر شوق را در دوردست ها و ورای خود نمی افکند)) این چیز ها معنا ندارد و واقعیت تلخی است که مردم خودپرست شده اند و چیزی ورای خود نمی بینند. در این دوران چگونه عشق را باید تفسیر کنیم؟عشقی که بین دختران جوان و پسران جوان نسل ما برقرار می شود چیزی جز هجوم غرایز نیست و این انسان را کور می کند.اکثر جوانان ما از کودکی یاد گرفته اند که خودخواه باشند و این خودخواهی را از نسل قبل یاد گرفته اند.این جوانان نمی توانند کسی را دوست بدارند و متاسفانه رسانه ها چه در غرب و چه درشرق همش آتش این عشق غریزی را شعله ورتر می کنند. رسانه ها با فیلم های خود دست گذاشته اند روی جذاب ترین واقعه ی زندگی بشر که عشق نام دارد و به ناگاه عشق غریزی را در اذهان ملت جایگزین عشق متعالی کردند و حال آن که این عشق چیزی جز سراب نیست. در دوران مدرن کسی نمی تواند عاشق باشد زیرا مبنای تفکر در این دوران خود خواهی است و خود پرستی. مهمترین دلیل طلاق این است که دو انسان خود پرست با هم زندگی می کنند و زندگی صحنه تعارضات این دو است. بگذارید من یک مثال بزنم. من یک هم اتاقی داشتم در خوابگاه دانشگاه. این هم اتاقی من نماز نمی خوند. مشروب می خورد. با هزار تا دختر هم دوست شده بود. یک روز رفت در دانشگاه از یک دختری خواستگاری کرد و مدتی روی مخ این دختره کار کرد و آخر این دختره راضی شد به این ازدواج. دختره مال یک شهری بود که حدودا 400 کیلومتر با شهر این دختره فاصله داشت. چرا دختره قبول کرد؟ آیا حتی اقدام به تحقیق در این طور موردی عاقلانه بود؟منظورم این است که آیا هر چیز جز رد کردن این پسره ناعاقلانه نیست؟ چطور می خواهد در مورد پسری که در شهری بسیار دورتر قرار دارد تحقیق کند؟معلوم است که نمی تواند. بعدش هم پسره مشروب خوار از آب می آید. چرا این دختره فکر می کند پسره دوستش دارد؟چون جو گیر شده است.چون فکر می کند عشق وجود دارد. یک مثال دیگه بزنم. در یکی از تاپیک های همین سایت که من نتونستم در اون بحث شرکت کنم یک دختر خانمی می گفت که یک پسر باید برای ازدواج دلایلی رمانتیک تر از رهایی از گناه داشته باشد. این دختر خانم اگه اشتباه نکنم فوق لیسانس هم است اما فکر می کند دلایلی رمانتیک تر از غریزه جنسی وجود دارد برای ازدواج. کاملتر بگم فکر می کند که دلایلی رمانتیک تر از غریزه برای ازدواج وجود دارد. اما در جامعه ای که متاسفانه در دوران گذر به سمت مدرن شدن است این چیز نمی تواند وجود داشته باشد. حداقل این است که یک زن یا یک مرد نمی توانند معشوق عشق باشد. الان یک نظر سنجی کنید از خانم ها ببینید بین دوتا خواستگار که یکی برای ارضای غریزه جنسی دلیل ازدواجش را عنوان می کند و دیگری عشق را عنوان می کند کدام را انتخاب می کنند؟قول می دهم 95 درصد می گویند عشق. این نشان می دهد که خانم ها متوهم اند. وقتی صحبت از عشق می شود خانمه بعد از ازدواج توقع دارد که مرده براش بمیره (چون معنای واقعی کلمه عشق هم همینه) اما می بینه مرده خیلی هم کشته مردش نیست.مرده هم توقع داره خانمش حواسش به جیب شوهرش باشه ولی می بینه خانمه فقط چشماش رو می بنده و هرچیز که در اطرافش می بینه می خواد. ای کاش می دانستیم که ازدواج یک قرارداد است و نه چیزی بیشتر از این اما متاسفانه امروز به علت فشار رسانه ها نمی شود این حرف را زد.مردم خودخواه دوست دارند به خیال عشق هم که شده زندگی عاشقانه در کنار یک ((شخص خودخواه)) داشته باشند. ببخشید بخش دوم حرف های من به طور مستقیم ربطی به موضوع نداشت اما احساس کردم در این جا جایش است که یک آسیب شناسی در مورد طلاق داشته باشیم.

[="Purple"]

حامی;754551 نوشت:
خب چرا چنين حرفي را مي زنيد

واسه اینکه در ظاهر ربطی نداشت در باطن خیلی ربط داشت ...
الان مگه مشکل و موقعیت ایشون غیر حرفایی هست که من زدم؟؟؟[/]

اونارو ول کن.چطور میشه پیدا کرد.این مهمه.

طاهر;751508 نوشت:
مطلقه ای که می بایست خیلی چیزها را دوباره از نو شروع می کرد؛ دوست داشتن را، اعتماد کردن را و یافتن یک شریک دیگر برای ادامه زندگی را...

سلام علیکم
متاسفانه گاهی عرف قید و بندهایی برای خودش دست و پا می کنه که نه میشه اونها رو قبول کرد و نه میشه زیر پا گذاشت...
از اون موارد عقد موقت, یا به اصطلاح صیغه شدن هست...
از طرفی منهای بحث تامین مالی که در واقع 50 % علت نیاز به ازدواج موقت رو تشکیل میده, نیاز جنسی , نیاز به همدل , تکیه گاه و... عللی هستند که فرد رو خواه یا ناخواه متوجه ازدواج موقت خواهد کرد...
شاید یکی بگه
یعنی چی؟؟؟
چرا ازدواج دائم نباشه خوب اینها هم تو ازدواج دائم که تامین میشه!!!!!
متاسفانه اگه واقع گرا باشیم می بینیم که درصد ازدواج دائم فرد مطلقه به نسبت به آمار مطلقه ها و حق(شانس) انتخاب شدنشون به عنوان ازدواج دائم خیلی کم هست,
این در حالی است که دقیقا این شانس برای یک مرد به مراتب بیشتر است که ازدواج دائم کند, چون به هر حال او حداقل برای فرزندانی کهه دارد نیاز به یک مادر و پرستار دارد که با ازدواج موقت نمیسازد
ولی یک مطلقه در بد ترین شرایط که دارای فرزند باشه, واقعا درصد کمی حتی برای ازدواج موقت هم میل به ازدواج با او خواهند داشت...
بگذریم
بنابراین ازدواج موقت علی رغم اینکه عرف جامعه اون رو ننگ و انگ می دونند, تنها و با ضمانت ترین راه ممکن برای تامین اقتصادی جنسی و... هست.
که البته نیاز به احتیاط و دقت بالایی در انتخاب فرد دارد
که اینجا مجال پرداخت به این موضوع نیست.

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;754530 نوشت:
خیلییییییی دلم میخواست همسران کسانی که از اینجور اظهار نظرا میکنن هم توی سایت عضو بودن

سلام علیکم
تدبیر یک مرد رو زیر سوال نبرید:khaneh:
..............
ازدواج موقت برای یک جوان باکره و مجرد عقلا عرفا و شرعا ممنوع هست.
شرعا اخیرا فتاوایی رو از آیت الله وحید خراسانی شنیدم که ایشون ازدواج دختر باکره رو مطلقا جائز نمی دانند...
در خصوص پسر هم متاسفانه پسرهای الان که از صد تا دختر احساساتی تر, عقلم که زیر صفر...
نتیجه اینکه بعد ی عقد موقت سریع می خواد دائم بشه ...یا یواش یواش مسئله براش عادی میشه و سر از روابط...
بله اگر واقعا نیاز جنسی تشدید شده و ازدواج دائم هم علی القاعده ممکن نیست, خیلی نیکوست که با تحفظ به مصالح ازدواج موقت صورت بگیره...
نکته دیگری که اشاره وار بگم
گاها بعضا اینطور شکایت می کنند یا اینطور دلیل ازدواج موقت خودشون رو مطرح می کنند
آقا این خانم من دیگه به من نمی رسه!!
از بس تو بچه داری و خونه داری و... هست که اصلا به من که پیش کش به خودش هم نمی رسه
آقا اینو یواش میگم مجردا نخونند
خوب و اونجوری که من می خوام نیاز جنسی من رو تامین نمی کنه...
آقا یک کلام صد کلام
کهنه شده ......
خوب
شما باشی به این اقای به ظاهر محترم چی میگید؟؟؟
من که گفتم :
داداش من صیغه نوش جونت
فقط جون داداش مردش باش مخفی نکه دار
می تونی
بسم الله نمی تونی بالا غیرتن دل نشکننون

سلام و عرض ادب
ازدواج موقت آری، چون حکم خداست اما همون حکم خدا هم شرایط داره! کسی که شرایطش رو نداشته باشه بدتر آسیب می بینه، و همین طور آسیب می زنه!
کسی که مطلقه هست و می خواد ازدواج موقت کنه بهتره یه دو دو تا چهارتا پیش خودش بکنه ببینه اگر بخواد مثلا هر سال با یکی ازدواج کنه دیگه چیزی از شخصیت و روحیه و عواطف براش می مونه؟ و ایا فلسفه وجود ازدواج موقت در دین اسلام اینه؟!
آینده نگر باشیم:ok:

متاسفانه شاهد طلاق های زیاد در جامعه هستیم ، کاش افراد رو مجبور می کردند یه دو تا کتاب همسرداری بخونند قبل از عقدشون، خودم به شخصه دیدم خیلی از کسانی که کارشون به جدایی رسیده همسرداری اصلا بلد نیستند، خب طرف میبره دیگه!
اگر ممکنه به زندگی با همسر قبلی تون هم بیشتر فکر کنید اون به نظرم بهترین راه برای برآوردن نیازهاتون است

[="Purple"]

سید حسینی;754620 نوشت:
داداش من صیغه نوش جونت
فقط جون داداش مردش باش مخفی نکه دار
می تونی
بسم الله نمی تونی بالا غیرتن دل نشکننون

من دیگه حرفی ندارم:|[/]

در ازدواج موقت افراد کمتر همدیگر رو می بینند
کمتر بهم گیر میدن
و هر آن این امکان هست که یکی پا پس بکشه و بگه،نه!!!! دیگه نمیخوام!!!

حالا سوال اساسی اینه
[SPOILER] بابا شما که اینقد با همسر صیغه ای می خواهید راه بیایید خب همون رو با همسر دائم پیاده کنید، همیشه م همسر دارید
[SPOILER] آخه من چی بگم؟:Narahat az:[/SPOILER]

[/SPOILER]

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;754530 نوشت:
خیلییییییی دلم میخواست همسران کسانی که از اینجور اظهار نظرا میکنن هم توی سایت عضو بودن :ok:
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء :jangjoo:
الهی العفو..... :please:

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;754530 نوشت:
چرا اینجوریه اخه؟
خب از قالب شوخی دیگه درمیام و جدی به موضوع میپردازم
بخاطر نبود فرهنگه خواهرم. نبود فرهنگ!

کی گفته زنی که طلاق گرفته دیگه حق ازدواج دائم نداره؟ به چه دلیل اونطور که برخی دوستان گفتن ،

باید ازدواج موقت کنه؟
کاربران عزیز دقت بفرمایید من نمیگم ازدواج موقت ایرادی داره. مشکلم با اون کلمهء
بایده

خب من از دو جنبه ، دو مثال میزنم که قبلاً هم گفته بودم ولی گفتنش لازمه

دوستان خوبه بدونید که همسر من قبلاً یک بار ازدواج کرده بودن و طلاق گرفته بودن. زمانی که من به خواستگاری ایشون رفتم ، یک سال از طلاقشون میگذشت. همسر قبلی پسرعموی ایشون بود که متاسفانه بدون کوچکترین علاقه ای و به زور خانواده با هم ازدواج کرده بودن و بعد از یکی دو سال از هم جدا شده بودن. همسر من صبر کرد تا یه خواستگار خوب پیدا کنه و اون مرد خوب من بودم :Nishkhand:. همین الان با پسرعموی ایشون (همسر اولشون) سلام علیک داریم و هیچ مشکلی هم با اون آقا ندارم. باید بگم روزی که به خواستگاری همسرم رفتم ، کاملاً مشخص بود که چقدر از نظر روحی به هم ریخته ، برای همین حرف های خانم "ترگل" رو درک میکنم. صیغه حلاله و من از این حلال خدا دفاع میکنم. اما قرار نیست که بدون در نظر گرفتن اخلاق و همچنین روحیه خانمها به این حکم بپردازیم

الان که با شما دوستان حرف میزنم ، از داشتن همسرم بسیار خوشحالم و برای انتخابم به خودم افتخار میکنم. ابتدای زندگی حقوق من ماهی 400 تومن بود ، اما همسرم میگفت نون و چایی میخورم ولی نمیخوام پول حرام تو خونمون بیاد. حتی خودش پا به پای من کار میکرد ، جوری که گاهی حقوق از من بیشتر میشد! اما همیشه حقوقش رو به من میداد و میگفت مدیر خونه تویی. همین چند روز پی بود که به یه مشکل مالی بزرگ برخوردیم ، ایشون طلاهاش رو فروخت و مشکل رو حل کردیم. مهم برای من این از خودگذشتگی ، شخصیت ، نجابت ، همدلی و عشقی بود که دروجود ایشون بود ، نه اینکه قبلاً طلاق گرفته!

در پست بعدی جنبهء دیگر موضوع رو مطرح میکنم

[="Purple"]

Reza-D;754689 نوشت:
خب از قالب شوخی دیگه درمیام و جوی به موضوع میپردازم
بخاطر نبود فرهنگه خواهرم. نبود فرهنگ!

کی گفته زنی که طلاق گرفته دیگه حق ازدواج دائم نداره؟ به چه دلیل اونطور که برخی دوستان گفتن ، باید ازدواج موقت کنه؟
کاربران عزیز دقت بفرمایید من نمیگم ازدواج موقت ایرادی داره. مشکلم با اون کلمهء بایده

خب من از دو جنبه ، دو مثال میزنم که قبلاً هم گفته بودم ولی گفتنش لازمه

دوستان خوبه بدونید که همسر من قبلاً یک بار ازدواج کرده بودن و طلاق گرفته بودن. زمانی که من به خواستگاری ایشون رفتم ، یک سال از طلاقشون میگذشت. همسر قبلی پسرعموی ایون بود که متاسفانه بدون کوچکترین علاقه ای و به زور خانواده با هم ازدواج کرده بودن و بعد از یکی دو سال از هم جدا شده بودن. همسر من صبر کرد تا یه خواستگار خوب پیدا کنه و اون مرد خوب من بودم . همین الان با پسرعموی ایشون (همسر اولشون) سلام علیک داریم و هیچ مشکلی هم با اون آقا ندارم. باید بگم روزی که به خواستگاری همسرم رفتم ، کاملاً مشخص بود که چقدر از نظر روحی به هم ریخته ، برای همین حرف های خانم "ترگل" رو درک میکنم. صیغه حلاله و من از این حلال خدا دفاع میکنم. اما قرار نیست که بدون در نظر گرفتن اخلاق و همچنین روحیه خانمها به این حکم بپردازیم

الان که با شما دوستان حرف میزنم ، از داشتن همسرم بسیار خوشحالم و برای انتخابم به خودم افتخار میکنم. ابتدای زندگی حقوق من ماهی 400 تومن بود ، اما همسرم میگفت نون و چایی میخورم ولی نمیخوام پول حرام تو خونمون بیاد. حتی خودش پا به پای من کار میکرد ، جوری که گاهی حقوق از من بیشتر میشد! اما همیشه حقوقش رو به من میداد و میگفت مدیر خونه تویی. همین چند روز پی بود که به یه مشکل مالی بزرگ برخوردیم ، ایشون طلاها رو فروخت و مشکل رو حل کردیم. مهم برای من این از خودگذشتگی ، شخصیت ، نجابت ، همدلی و عشقی بود که دروجود ایشون بود ، نه اینکه قبلاً طلاق گرفته!

در پست بعدی جنبهء دیگر موضوع رو مطرح میکنم


آفرین :Kaf: واقعا قشنگ بود .... چه عجب یه مـــــــــرد پیدا شد:Kaf:
هرچیزی درسته ... سرجای خودش ... کسی مخالفتی نداره ولی بعضی برداشتها بعضی رفتارا بعضی کاراست که آدمو ناراحت میکنه تا جایی که حتی به حلال خدام ایراد میگیره ...
کسی نمیگه صیغه بده دوستی و بقیه داستاناش عالی ... ولی صیغه واسه کی ؟؟ بحث اینجاست...
کسی نمیگه ازدواج دوم مطلقا نه ولی اگه آره... واسه چه کسایی ؟؟ باچه شرایطی؟؟؟[/]

و اما جنبهء دیگر موضوع :Nishkhand:

قبل از ازدواج و در زمان مجردی ، با خانمی که از همسرش طلاق گرفته بود آشنا شدم. کحیط برخورد ما جوری بود که چند روزی یک بار همدیگه رو می دیدیم و خب دیگه.... :Nishkhand: از ایشون خواستک که در بارهء موضوعی با هم گفتگو کنیم ایشون هم قبول کرد. به ایشون گفتم که من از ظاهر و رفتار شما خوشم اومده ولی فعلاً شرایط معنوی و مادی ازدواج دائم رو ندارم و ضمناً شناخت چندانی روی شما ندارم. اگر مایل باشید ، با هم بصورت موقت عقد کنیم. اون خانم پاسخ داد ، حاضرم زنا کنم ولی صیغه نه!!! اصلاً از کلمهء صیغه هم بدم میاد!!! به ایشون گفتم یعنی اگر بخوام با هم دوست باشیم قبول میکنید؟! گفتن بله قبول میکنم!!! :Gig:

پس بد نیست از این طرف هم به موضوع نگاه کنیم. خانمها گاهی میگن که:

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;754703 نوشت:
کسی نمیگه صیغه بده دوستی و بقیه داستاناش عالی ... ولی صیغه واسه کی ؟؟ بحث اینجاست...
کسی نمیگه ازدواج دوم مطلقا نه ولی اگه آره... واسه چه کسایی ؟؟ باچه شرایطی؟؟؟
ولی با عرض معذرت ، منظورشون اینه که برای هیچکی و در هیچ شرایطی!! :Moteajeb!:

البته من صرفاً جملهء خانم "ترگل" رو نقل قول کردم چون مورد بحثم بود ، منظورم با شخص ایشون نیست

دوستان میدونید چرا صحبت بالا رو مطرح کردم؟
چون خانمها با این جملات ظاهراً نشون میدن که با صیغه و ازدواج مجدد مخالف نیستن ، اما در عمل شرایطی که بعضی از این خانمها برای صدور جواز صیغه یا ازدواج دوم مطرح میکنن ، معمولاً جوریه که اولاً میل و خواست خودشون رو در اونها در نظر میگیرن و نه میل و خواست مرد رو ، ثانیاً اونقدر اما و اگر در این شرایط هست که عملاً امکان تحققش نزدیک به صفره!!!

لذا درخواست من از دوستان اینه که به هر دو جنبهء این موضوع دقت کنن. نه اونطور که مردها اصلاً خواست و میل و روحیه خانمها رو در نظر نگیرن ، نه اونطور که خانمها به خودشون اجازه بدن طبق میل شخصی برای این دو حق مردها قانون گذاری کنن

Reza-D;754708 نوشت:
چون خانمها با این جملات ظاهراً نشون میدن که با صیغه و ازدواج مجدد مخالف نیستن ، اما در عمل شرایطی که بعضی از این خانمها برای صدور جواز صیغه یا ازدواج دوم مطرح میکنن ، معمولاً جوریه که اولاً میل و خواست خودشون رو در اونها در نظر میگیرن و نه میل و خواست مرد رو ، ثانیاً اونقدر اما و اگر در این شرایط هست که عملاً امکان تحققش نزدیک به صفره!!!

لذا درخواست من از دوستان اینه که به هر دو جنبهء این موضوع دقت کنن. نه اونطور که مردها اصلاً خواست و میل و روحیه خانمها رو در نظر نگیرن ، نه اونطور که خانمها به خودشون اجازه بدن طبق میل شخصی برای این دو حق مردها قانون گذاری کنن


در شرایط عادی بله برای هیشکیییییییی ولی بحث شرایط نرمال نیست ...
استاد حامی توی تاپیک دیگه ای کاملا شرایط شو گفته بودن و به نظرم نه محدود کردن مرده نه قانون گذاری خانمه ...
http://www.askdin.com/thread52422.html

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;754725 نوشت:
در شرایط عادی بله برای هیشکیییییییی
عرض نکردم :Nishkhand:
خواهر گرامی ، مشکل دقیقاً همینجاست. تفسیر شما خانمها از
"شرایط عادی" ، با تفسیر آقایون متفاوته
ضمناً این حق آقایونه ، مثل مهریه که حق خانمهاست. هیچکس نمیتونه بگه یه خانم در رایط عادی حق مطالبه مهریه رو نداره :ok:

سید حسینی;754620 نوشت:

سلام علیکم
..
نکته دیگری که اشاره وار بگم
گاها بعضا اینطور شکایت می کنند یا اینطور دلیل ازدواج موقت خودشون رو مطرح می کنند
آقا این خانم من دیگه به من نمی رسه!!
از بس تو بچه داری و خونه داری و... هست که اصلا به من که پیش کش به خودش هم نمی رسه
آقا اینو یواش میگم مجردا نخونند
خوب و اونجوری که من می خوام نیاز جنسی من رو تامین نمی کنه...
آقا یک کلام صد کلام
کهنه شده ......
خوب
شما باشی به این اقای به ظاهر محترم چی میگید؟؟؟
من که گفتم :
داداش من صیغه نوش جونت
فقط جون داداش مردش باش مخفی نکه دار
می تونی
بسم الله نمی تونی بالا غیرتن دل نشکننون

البته برای این طور مردایی انتخاب اول ازدواج موقت ولو پنهانی اش نیست. ایشون می تونه بیشتر در کار خانه کمک خانمش بکنه و حتی اگر وسع مالی داره یک خدمتکار استخدام کنه. حتی می تونه خانمش رو زور کنه که کار بیرون خونه نکنه و حتی در شرایط بحرانی تر می تونه مستقیما به خانمش بگه تو نیازهای مرا برآورده نمی کنی(البته اگه با این وضعیت بدحجابی مرده بهانه گیر نشده باشه).ممکنه زنش نیاز به روان درمانی داشته باشه.بعد اگه نشد و فشار بهش اومد بره پنهانی صیغه کنه که حداقل پیش وجدانش آسوده خاطر باشه و فردا اگر هم زنش چیزی بهش گفت می تونه به زنش بگه تو نیاز های مرا برآورده نکردی من رفتم این کار رو کردم. البته بعضی از مردا دنبال بهانه می گردند.این رو هم نبایدفراموش کرد. البته در این مورد خاص باید دید اون جوری که من می خوام یعنی چی؟بعضی ها خیلی تنوع طلب اند.

[=arial narrow]امام صادق(ع):



[=arial narrow] امام صادق عليه السلام فرمودند: هر كسي كه ازدواج موقت كند و بعد غسل كند، از هر قطره‌اي كه از آب غسل مي‌چكد ، خداوند هفتاد ملك را خلق مي‌نمايد كه تا روز قيامت براي او طلب آمرزش وبخشش نمايند و تا روز قيامت بر كسي كه از اين عمل دوري كند لعنت مي‌فرستند. وسائل الشيعه ج 14 ص 444-447

[="Purple"]

Reza-D;754728 نوشت:
ضمناً این حق آقایونه

این حق شرایطی داره آقا...
تقصیر خانمهاست که در حد حرف خودشونو راضی نشون میدن اصلا همون اول باید قاطع بگم نه:ok:[/]

[="Tahoma"]

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;754784 نوشت:
این حق شرایطی داره آقا...

سلام
می توانید چند شرط شرعی آن را با استناد به کلام فقها و مراجع تقلید ذکر کنید؟ یعنی باید مرد این شرایط را داشته باشد تا بتواند ازدواج موقت کند؟

چون ما هرچه کلام مشهور فقها و روایات معصومین را دیده ایم گفته بودند ازدواج موقت مطلقا مستحب است:Nishkhand:
حالا برای ازدواج دائم مجدد شرط عدالت را می گذارند اما برای ازدواج موقت ما که شرطی ندیدم که مردان نداشته باشند!

این هم روایت صحیح السند بر استجباب ازدواج موقت بی هیچ قید و شرطی:
عن أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه عن أبيه عن سعد بن عبد الله عن أحمد بن محمد بن عيسى عن ابن أبي عمير عن هشام بن سالم عن أبي عبد الله ع قال‏ يستحب للرجل أن يتزوج المتعة و ما أحب للرجل منكم أن يخرج من الدنيا حتى يتزوج المتعة و لو مرة. (رساله متعه شیخ مفید)
امام صادق می فرماید برای مردان ازدواج موقت مستحب است و امام صادق می فرمایند که دوست ندارم که شخصی از شما شیعیان از دنیا برود و به سنت ازدواج موقت عمل نکرده باشد،حتی اگر شده یک مرتبه

و این هم کلام فقها بر استجباب مطلق آن:الاستحباب لا يزول بالواحدة ، بل التعدد مستحب أيضا قال تعالى * ( فانكحوا ما طاب لكم من النساء مثنى وثلاث ورباع ) * والظاهر عدم اختصاص الاستحباب بالنكاح الدائم أو المنقطع ، بل المستحب أعم منهما ومن التسري بالإماء .
عروه الوثقی

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;754784 نوشت:
این حق شرایطی داره آقا...
چه شرایطی؟ موضوع اینه
از اینجا به بعد دیگه از موضوع تاپیک خارج میشه

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;754784 نوشت:
تقصیر خانمهاست که در حد حرف خودشونو راضی نشون میدن اصلا همون اول باید قاطع بگم نه :ok:
برعکس ، اکثر مردها هرگز به حقوق شما خانمها مثل نفقه یا مهریه ، نه نگفتن

درضمن یکی از خصوصیات خانمها اینه که وقتی ناراحت باشن ، تمام حرف ها و اعمال خوب طرف مقابل رو فراموش میکنن
یه بار دیگه پست بنده در دفاع از خانمها که مورد تشویق شما هم قرار گرفت رو مرور بفرمایید. بخدا من همون آدمم :Nishkhand:

[="Tahoma"]

نکته سنج;754758 نوشت:

[=arial narrow]امام صادق(ع):



[=arial narrow] امام صادق عليه السلام فرمودند: هر كسي كه ازدواج موقت كند و بعد غسل كند، از هر قطره‌اي كه از آب غسل مي‌چكد ، خداوند هفتاد ملك را خلق مي‌نمايد كه تا روز قيامت براي او طلب آمرزش وبخشش نمايند و تا روز قيامت بر كسي كه از اين عمل دوري كند لعنت مي‌فرستند. وسائل الشيعه ج 14 ص 444-447

سلام
تازه امام صادق می فرمایند این بخش کوچکی از ثواب ازدواج موقت است:Nishkhand:
و بهذا الاسناد، عن أحمد بن محمد، عن موسی بن علی بن محمد الهمدانی، عن رجل سماه، عن أبی عبد الله علیه السلام قال: ما من رجل تمتع ثم اغتسل إلا خلق الله من کل قطرة تقطر منه سبعین ملکا یستغفرون له إلی یوم القیامة ویلعنون متجنبها إلی أن تقوم الساعة، [HL]وهذا قلیل من کثیر فی هذا المعنی.[/HL]
موسی همدانی از فردی که نام آن را برد نقل می­کند که: امام صادق علیه­ السلام فرمودند: هیچ متعه (ازدواج موقت) کننده­ای نیست، مگر اینکه وقتی غسل می­کند، خدا برای هر قطره آبی که بر او می­ریزد، هفتاد فرشته می­آفریند که تا روز قیامت برای او استغفار کنند و بر کسی که مانع ازدواج موقت شد و از آن جلوگیری کرد، لعنت بفرستند. [HL]و آنچه که گفته شد اندکی از ثواب بسیار زیاد متعه (ازدواج موقت) می­باشد.[/HL]

حامی;754429 نوشت:
تذكر: خانم هاي زيادي مي توانند به نكات بالا ايراد بگيرند

سلام
جواب تذکر:بلکه آقایان زیادی هم می توانند به نکات بالا ایراد بگیرند از جمله خود بنده:Nishkhand:
مثلا گفته اید:
حامی;754429 نوشت:
- در ازدواج موقت هم كفويت و تناسب بهتر است رعايت شود بنابراين براي ازدواج موقت نبايد عجله شود

اتفاقا در ازدواج موقت حتی آن کفویت شرعی که در ازدواج دائم لازم است در ازدواج موقت ضروری نیست مثلا شما در ازدواج دائم ایمان و یا اقلا اسلام شرط لازم و کفویت لازم ازدواج است مثلا ازدواج دائم با زنی که مسلمان نیست برخی از فقها آن را دارای اشکال می دانند،اما ازدواج موقت با زنان کافر اهل کتاب طبق نظر همه ی مراجع تقلید فعلی و معاصر، جایز است!
یعنی در ازدواج موقت مردان مسلمان با زنان اهل کتاب اقوا و مشهور جواز است، و در دایم احوط و مشهور منع است.

حامی;754429 نوشت:
با افرادي ازدواج موقت كند كه مجرد باشند و شرايط ازدواج را ندارند و نمي توانند خود را از گناه حفظ كنند يا مردان بيوه كه به دلائلي نمي توانند ازدواج دائم كنند يا با مردان متأهلي كه همسرشان بيماري شديد براي تمكين خاص دارند. يعني كاري نكنند كه سبب سرد شدن يك زندگي ديگر شوند.

اگر قید اولی که گذاشتید با جمله آخری که گفتید(يعني كاري نكنند كه سبب سرد شدن يك زندگي ديگر شوند) تقیید بخورد شاید بشود قبول کرد اما اگر نه، هیچ منع شرعی و اخلاقی وجود نخواهد داشت.ولی کلاخیلی دو پهلو حرف می زنید:Cheshmak:

Reza-D;754800 نوشت:
چه شرایطی؟ موضوع اینه

علــی;754799 نوشت:
سلام
می توانید چند شرط شرعی آن را با استناد به کلام فقها و مراجع تقلید ذکر کنید؟

من عرض کردم استاد حامی اشاره کردن زحمت نکشیدین نگاه کنین خودم میگم

حامی;754476 نوشت:
هر زني و هر مردي نمي توانند زني را به عنوان همسر دوم پذيرند.
مرد بايد خيلي پخته باشد و بالغ و سازگار باشد بسيار از ما مردان در دوان كودكي مجمد شده ايم و ان پختگي و رسش را نداريم. هسمر اول او هم بايد تا حدودي عادله باشد و بتواند بر احساسات و هيجانات خود كنترل داشته باشد اين كار هر زني نيست. زني كه از نظر روان شناختي مديريت هيجاني متناسب با جنسيت خود ندارد و از نظر اخلاقي رشد نكرده مهر تأييد براي هوو دار شدن را نمي گيرد.
هوو دار شدن براي زن اول و داشتن همسر دوم براي مرد عادل يك آزمايش سخت الهي است و افرادي كه دهنشان بوي شير مي دهد بهتر است به اين ازدواج نزديك نشوند. خانم هايي هم كه مي خواهند زن دوم شوند بايد دقت كنند كه اگر ثبات هيجاني و انصاف و قدرت سازگاري و اخلاقي نداشته باشند ممكن است سر ناسازگاري بگذارند
يعني يادشان برود عطش رسيدن به شوهر را
يادشان برود گريه هايي كه مي كردند و دعاهايشان را
يادشان برود از خداوند يك تكيه گاه مي خواستند هر چند هفته اي يك بار بالاي سرش باشد
يادشان مي رود كه مي گفتند حاضرم نوكري زن اول را بكنم و از خيلي از حقوق بگذرم و به شوهرم بگويم او اوليت دارد و نبايد در حقش نامردي كنيم

ازدواج دوم
اگر در محل زندگي شما ازدواج دوم متداول است و شرايط ازدواج برايتان مهيا نيست به ازدواج دوم فكر كنيد البته هر مردي شايستگي داشتن دو همسر را ندارد. مردي كه ثبات هيجاني ندارد دم دمي مزاج است به همسر خود ظلم مي كند، روابط اجتماعي درستي با ديگران ندارد. مشكل اقتصادي دارد و همسرش از نظر شخصيتي ناسازگار و بد دهان و فحاش است براي ازدواج دوم صلاحيت ندارد. گاهي در خانواده ها هستند مرداني كه همسر اولشان بيماري سختي دارند خود همسر اول رضايت مي دهد كه شوهرش ازدواج كند يا زن به دليل وجود ازدواج هاي متعدد در خانواده يا در محل زندگي اش و قدرت سازگاري مي تواند حضور هوو را راحت تر قبول كند.

سخني با والدين بي انصاف و سنگ دل: برخي از والدين برخورد احساسي مي كنند يعني توجه ندارند كه مثلا 18 سال منتظر خواستگار بودن يعني چه؟ پدر يا مادري كه خود نمي تواند غيبت همسرش را كه چند روز مهمان برادر يا دخترش شده است تحمل كند چگونه انتظار دارد دخترش شرايط يك ازدواج دوم مناسب را از دست بدهد. قبول داريم كه بسياري از مردان شرايط ازدواج دوم را ندارند و با ازدواج دوم دو زندگي را خراب مي كنند ولي اين طور نيست كه واقعا هيچ مردي در جامعه شرايط را نداشته باشد اگر چنين باشد كه پناه بر خدا بايد بگوييم خداوند حكمش در قرآن بيهوده است. جواز ازدواج متعددي را داده كه در بيرون موقعيتش محقق نمي شود هرگز.
چند روز قبل يكي از.....
چند روز قبل يكي از همكارانم مي گفت حدود 17-18 سال قبل بنده به خواستگاري دختري رفتم. خواهر بزرگتر داشت پدرش اجازه نداد او ازدواج كند. اين دختر هنزو ازدواج نكرده است. كارمندي با شخصيت و منش عالي كه اخلاقش زبانزد اداره است مي گفت سال ها است كه همسرم بيمار است و من به ازدواج دوم فكر نكردم الان خود همسرم كه اميدي به بهبودي ندارد به من اصرار مي كند كه ازدواج كنم و شرايط زندگي و فرزندان را بهتر كنم. من براي ازدواج دوم به خواستگاري اين دختر رفتم. پدرش اصلا اجازه نداد با دختر و ايشان درباره شرايطم حرفي بزنم. همكارم مي گفت. الان دختر من در عقد است ولي آپا ان پدر متوجه نيست كه چه زماني از وقت ازدواج دخترش گذشته است؟!! آيا اين دختر فهميده و رشيده نشده است لااقلي در حدي كه بتوان درباره خواستگارهايش با او صحبت كرد و با هم انديشي جمعي در خانواده تصميمي معقول گرفت؟!!
اگر شرايط ازدواج دوم سالم و سازگار براي دختري كه سنش بالا است فراهم شد و زمينه ازدواج براي او مهيا نيست حق شرعي او است كه شرايط اين ازدواج را زير نظر مشاور ازدواج متدين ( نه لائيك كه زنا را بي عيب مي داند و حكم خدا را خيانت) بسنجد و با دفتر يا سايت مرجع تقليدش مشورت كند. اين امر خلاف اخلاق اسلامي هم نيست كه دختران باسن بالا نگران بي حرمتي و عاق شدن باشند. بلكه بايد بترسند كه والدين گرفتار عاق فرزند به طور تكويني و وضعي با ظلم ناخواسته نشوند

ازدواج موقت
دختران با سن بالا بايد در نظر بگيرند كه پديده دختران با سن بالا در ايران و بسياري از كشورها رواج دارد. ممكن است با توجه به بافت زندگي پسراني با سن بالا به خواستگاري ايشان بيايند ازدواج موقت براي وقتي است كه واقعا شرايط براي دختري كه در موقعيت خاص زندگي مي كند تغيير نكنديعني نه بتواند ازدواج دائم كند و نه توفيق همسر دوم شدن با شرايطي كه بيان شد را داشته باشند.
دختران رشيده اي كه سنشان بالا رفته و شرايط ازدواج دائم را ندارند و ممكن است به گناهان جنسي آلوده شوند. اگر مرجع تقليدشان اذن پدر را براي ازدواج موقت لازم مي دانند بهتر است با تبيين شرايط پر فشار و موقعيت سخت خود براي ازدواج موقت با دفتر مرجع تقليد خود نامه نگاري كنند نظر ايشان را درباره اذن پدر جويا شوند.
البته بايد دقت كنند كه با برخورد احساسي فرصت ازدواج را از خود نگيرند و حتما قبل از اقدام به ازدواج موقت مشاوره حضوري بروند.

از ازدواج موقت بسيار كوتاه مدت برحذر باشند.
در ازدواج موقت هميشه به خود موقت بودن ان را القا كنند تا وابسته نشوند.
به شدت مراقب باشند گرفتار تنوع طلبي نشوند.
در ضمن اين ازدواج از واسطه كمك بگيرند براي تحقق ازدواج دائم. ( در ازدواج موقت شرط ضمن عقد كنند كه وكالت در طلاق را به زن بسپارد.)
براي مصون بودن از فريب كاري ازدواج موقت را در محضر ثبت كنيد و تسامح نكنند و نيرنگ امروز و فردا و...را نخورند


............................
تذكر: باز احتمال مي دهم برخي از خانم ها احساسي برخورد كنند به نظرم اگر شرايط خاص خانمي را در نظر بگيرند كه اگر ازدواج نكند ممكن است گرفتار زنا شود و يا موجب تولد فرزند حرام زاده شود و يا بارداري از حرام و سقط و.... كمي در نظر دادن يا نقد با تأمل وارد شوند.

Reza-D;754800 نوشت:
برعکس ، اکثر مردها هرگز به حقوق شما خانمها مثل نفقه یا مهریه ، نه نگفتن

اوه واقعا؟؟؟ من که ندیدم ... کدوم مردیه که بگه مهریه هرچی تو بگی الان سر مهریه انقدر چونه میزنن که حد نداره!
حالا هروقت یکی پیدا شد که مهریه بگه حقته هرچقدر تو بخوای اونوقت خانمه هم میگه اونم حقته هرچی تو بخوای این به اون در ...

Reza-D;754800 نوشت:
بخدا من همون آدمم

اتفاقا یکی از خصوصیات اقایونم اینه هرچی دلشون میخواد میگن توقع دارن طرفشون بگه چشم ...حق باشماست ... شما درست می فرمایین ...
من هرجا موافقتون باشم تایید میکنم ولی این دلیل نمیشه جاهایی که مخالفم نظرمو نگم!!!!

خيلي از مردان وقتي اسم ازدواج موقت مياد قند تو دلشون آب ميشه
ولي
فراموش نكنيم كه ازدواج موقت حكم اسلام است و اسلام با ظلم و بي انصافي و....مخالف است.
نبايد از اسلام فقط به برخي قوانين شرع اكتفا كنيم بسياري از حقوق قانوني كه در احكام شرع است كف دينداري است نه سقف آن.
اسلام سه ركن دارد:
باورهاي ديني
احكام
اخلاق
....
برخي صرفا توجه به احكامي دارند كه كف دينداري است مانند اين است كه كلوا و اشربوا را در گوش كنيم ولاتسرفوا را فراموش كنيم.

ولي
بنده مشاورم مي بينم كه
برخي به عنوان اسلام كاري مي كنند كه من به عنوان مرد شرمم مياد اينجا بنويسم.
كارهايي كه از انسانيت به دور است چه رسد به كمال مسلمان و مومن بودن
مردي كه همسر موقتش را به همسرش نشان مي دهد بويي از انسانيت نبرده است
مردي كه ويژگي هاي همسر موقت را به رخ همسرش مي كشد بي انصاف است
مردي كه به عنوان ازدواج موقت زني را به عقد در مي آورد و از دادن مهريه اين زن كه جايي اين عقد را ثبت نكرده و از ترس آبرو دم نمي زند بويي از ايمان نبرده است
مردي كه همسر موقتش را به منزل خودش مي برد و از وسائلي استفاده مي كند كه مربوط به جهيزيه همسر اول است و او راضي نيست شرع را نمي فهم.
اينها در دينداري هم كميتشان مي لنگد
[HL]
اگر كسي بتواند هم اخلاق و هم احكام را با هم در ازدواج موقت يا ازدواج دوم لحاظ كند خوش و حلالش، ولي مومن محتاط است و گرفتار بي انصافي و ظلم و بي مهري و... نمي شود[/HL]
خواهران! تو را خدا شما اگر مي شنويد مردي به نام دين اين كارها را كرد به دين بد نگوييد آخه براي اين دين بهاي سنگيني داده شده. علي اصغر سه ماهه ذبح شده
امام حسين(ع) به خاطر دين و ناموسش اضطراب ها كشيدند
اشك سكينه ها هنگام جدايي علي الدوام ريخته شد
حضرت يعقوب در فراغ پسرش گريه كردند تا نابينا شدند
اون وقت چه كشيدند حضرت زينب!
لطف خدا به ما اين است كه نمي توانيم سنگيني اين مصيبت را درك كنيم وگرنه كسي نذري امام حسين از گلويش پايين نمي رفت و لبخند در محرم نمي زند.
و همنواي با امام زمان ضجه مي زد.
بزگواران! من و شما جوجه هستيم در شناخت اسلام.
نبايد ادعا كنيم از اسلام چيزي مي دانيم و خود را برابر مجتهداني بدانيم كه يك عمر در استباط حكم خدا تلاش شبانه روزي كردند و از هواي نفس به دورند
بايد دستمان را در دست نائبان امام زمان بگذاريم كه در وادي تحير و تاريكي ها و شبهات گم نشويم و اگر چيزي براي ما، مرد يا زن، ناگوار آمد از اساس آن حكم را رد نكنيم.

بدانيم كه هر سخني كه مي گوييم ثبت مي شود و فرداي قيامت بايد پاسخگو باشيم.

حامی;754831 نوشت:
بايد دستمان را در دست نائبان امام زمان بگذاريم كه در وادي تحير و تاريكي ها و شبهات گم نشويم و اگر چيزي براي ما، مرد يا زن، ناگوار امد اساس ان حكم را رد نكنيم.
بدانيم كه هر سخني كه مي زنيم ثبت مي شود و فرداي قيامت بايد پاسخگو باشيم.

سلام علیکم
باعرض ادب و احترام به محضر شما

طیب الله انفسکم خیرا اجرا عظیما لکم.
یازهرا(س)

حامی;754831 نوشت:
خيلي از مردان وقتي اسم ازدواج موقت مياد قند تو دلشون آب ميشه
ولي
فراموش نكنيم كه ازدواج موقت حكم اسلام است و اسلام با ظلم و بي انصافي و....مخالف است.
نبايد از اسلام فقط به برخي قوانين شرع اكتفا كنيم بسياري از حقوق قانوني كه در احكام شرع است كف دينداري است نه سقف آن.
اسلام سه ركن دارد:
باورهاي ديني
احكام
اخلاق
....
برخي صرفا توجه به احكامي دارند كه كف دينداري است مانند اين است كه كلوا و اشربوا را در گوش كنيم ولاتسرفوا را فراموش كنيم.

ولي
بنده مشاورم مي بينم كه
برخي به عنوان اسلام كاري مي كنند كه من به عنوان مرد شرمم مياد اينجا بنويسم.
كارهايي كه از انسانيت به دور است چه رسد به كمال مسلمان و مومن بودن
مردي كه همسر موقتش را به همسرش نشان مي دهد بويي از انسانيت نبرده است
مردي كه ويژگي هاي همسر موقت را به رخ همسرش مي كشد بي انصاف است
مردي كه به عنوان ازدواج موقت زني را به عقد در مي آورد و از دادن مهريه اين زن كه جايي اين عقد را ثبت نكرده و از ترس آبرو دم نمي زند بويي از ايمان نبرده است
مردي كه همسر موقتش را به منزل خودش مي برد و از وسائلي استفاده مي كند كه مربوط به جهيزيه همسر اول است و او راضي نيست شرع را نمي فهم.
اينها در دينداري هم كم

يتشان مي لنگد
[HL]
اگر كسي بتواند هم اخلاق و هم احكام را با هم در ازدواج موقت يا ازدواج دوم لحاظ كند خوش و حلالش، ولي مومن محتاط است و گرفتار بي انصافي و ظلم و بي مهري و... نمي شود[/HL]
خواهران! تو را خدا شما اگر مي شنويد مردي به نام دين اين كارها را كرد به دين بد نگوييد آخه براي اين دين بهاي سنگيني داده شده. علي اصغر سه ماهه ذبح شده
امام حسين(ع) به خاطر دين و ناموسش اضطراب ها كشيدند
اشك سكينه ها هنگام جدايي علي الدوام ريخته شد
حضرت يعقوب در فراغ پسرش گريه كردند تا نابينا شدند
اون وقت چه كشيدند حضرت زينب!
لطف خدا به ما اين است كه نمي توانيم سنگيني اين مصيبت را درك كنيم وگرنه كسي نذري امام حسين از گلويش پايين نمي رفت و لبخند در محرم نمي زند.
و همنواي با امام زمان ضجه مي زد.
بزگواران! من و شما جوجه هستيم در شناخت اسلام.
نبايد ادعا كنيم از اسلام چيزي مي دانيم و خود را برابر مجتهداني بدانيم كه يك عمر در استباط حكم خدا تلاش شبانه روزي كردند و از هواي نفس به دورند
بايد دستمان را در دست نائبان امام زمان بگذاريم كه در وادي تحير و تاريكي ها و شبهات گم نشويم و اگر چيزي براي ما، مرد يا زن، ناگوار آمد از اساس آن حكم را رد نكنيم.

بدانيم كه هر سخني كه مي گوييم ثبت مي شود و فرداي قيامت بايد پاسخگو باشيم.

عرض سلام و ادب
خیلی پست زیبا و تاثیرگذاری بود
احسنتم
اسلام به ذات خود ندارد عیبی************** هر عیب که هست از مسلمانی ماست:Sham:

مومن به خدا باید همه احکام خدا را کامل قبول داشته باشد و نباید نومن ببعض و نکفر ببعض باشیم

حامی;754831 نوشت:
خواهران! تو را خدا شما اگر مي شنويد مردي به نام دين اين كارها را كرد به دين بد نگوييد
انشاالله که خواهران از جانبداری یک طرفهء شما شادمان خواهند بود! و به شما خواهند گفت:
یارب;754833 نوشت:
طیب الله انفسکم خیرا اجرا عظیما لکم
لااقل سرکار "یارب" رو من عادل میدونستم!

استاد گرامی ، با احترام باید بگم که سفسطه میفرمایید! فرمودید:

حامی;754831 نوشت:
مردي كه همسر موقتش را به همسرش نشان مي دهد بويي از انسانيت نبرده است
مردي كه ويژگي هاي همسر موقت را به رخ همسرش مي كشد بي انصاف است
مردي كه به عنوان ازدواج موقت زني را به عقد در مي آورد و از دادن مهريه اين زن كه جايي اين عقد را ثبت نكرده و از ترس آبرو دم نمي زند بويي از ايمان نبرده است
مردي كه همسر موقتش را به منزل خودش مي برد و از وسائلي استفاده مي كند كه مربوط به جهيزيه همسر اول است و او راضي نيست شرع را نمي فهد
خب اینها چه ارتباطی داره به اصل موضوع؟!
کسی هم که با ریا نماز میخواند و از نماز برای گرفتن پست اداری استفاده میکند ، بویی از انسانیت نبرده است. پس باید نماز رو تعطیل کنیم؟!
قصد من مقایسهء نماز با عقدموقت یا ازدواج دوم نیست ، انتقادم به نتیجه گیری شماست
مگه کسی در این تاپیک گفت بریم همسرموقت رو به رخ همسر دائم بکشیم؟!

حامی;754831 نوشت:
فراموش نكنيم كه ازدواج موقت حكم اسلام است و اسلام با ظلم و بي انصافي و....مخالف است
باز هم سفسطه میفرمایید
ظلم جایی معنا داره که از نظر خدا و دین ظلم باشه ، نه از نظر گروهی از افراد و صرفاً از روی عقیدهء شخصی
اگر اینطور باشه ، که مردها هم بگن اینکه به زنهامون نفقه بدیم به ما ظلم شده
فرزندان هم بگن به حرف پدر و مادر گوش نمیدیم چون این ظلم به ماست
والدین هم بگن پول خرج بچه مون نمیکنیم چون در حقمون ظلم میشه

میترسم از فردا خانمها بیان گریه زاری کنن که مردها وقتی نفس میکشن ما اذیت بشیم ، بعد اساتید محترم اسک دین بیان به مردها بگن آقایون لطفاً دیگه نفس نکشید چون به خانمها ظلم میشه!

حامی;754831 نوشت:
بدانيم كه هر سخني كه مي گوييم ثبت مي شود و فرداي قيامت بايد پاسخگو باشيم.

Reza-D;754845 نوشت:
لااقل سرکار "یارب" رو من عادل میدونستم!

سلام علیکم
باعرض ادب و احترام به محضر شما کاربرمحترم
این حسن ظن شما بوده که تا کنون بنده حقیر سراپا تقصیر را عادل دانسته اید و گرنه حقیر ادعایی برعدالت ندارم و فرسنگها تا رسیدن به عدالت فاصله دارم، شما دعا بفرمایید خداوند روزیمان کند

بنده براین جمله استاد احسن گفتم که جای احسنت نیز دارد! زیرا اگر همه ما در نظر میگرفتیم فردای قیامت باید پاسخگو باشیم آنوقت در تما امورمان خدا را در نظر میگرفتیم و سخن میگفتیم نه دل و نفسمان را! در اینصورت در موارد اینچنینی دیگر هیچ خانمی از سر خودخواهی و غیره ..صیغه و ازدواج مجدد را رد نمیکرد و با آن مقابله نمیکرد و به دین ضربه نمیزد و از آنطرفم هم هیچ مردی نیز از این حکم الهی سوءاستفاده نمیکرد و چهره دین را خراب نمیکرد

حامی;754831 نوشت:
ايد دستمان را در دست نائبان امام زمان بگذاريم كه در وادي تحير و تاريكي ها و شبهات گم نشويم و اگر چيزي براي ما، مرد يا زن، ناگوار آمد از اساس آن حكم را رد نكنيم.

بدانيم كه هر سخني كه مي گوييم ثبت مي شود و فرداي قيامت بايد پاسخگو باشيم.

یازهرا(س)

[="Tahoma"]

حامی;754839 نوشت:
سخنى از آیت الله مکارم درباره ازدواج موقّت

سخن آیت الله مکارم در تفسیر نمونه:
اين موضوع مخصوصاً در عصر ما كه سن ازدواج بر اثر طولاني شدن دورة تحصيلي و مسائل پيچيدة اجتماعي بالا رفته، و كمتر جواني مي‌تواند در سنين پايين يعني در داغ ترين دوران غريزة جنسي اقدام به ازدواج كند شكل حادتري به خود گرفته است با اين وضع چه بايد كرد؟ آيا بايد مردم را به سركوب كردن اين غريزه ( همانند رهبان‌ها و راهبه‌ها ) تشويق نمود؟ يا اينكه آنها را در برابر بي بند و باري جنسي آزاد گذاشت ، و همان صحنه‌هاي زننده و ننگين كنوني را مجاز دانست؟ و يا اينكه راه سومي را در پيش بگيريم كه نه مشكلات ازدواج دائم را به بار آورد و نه بي بند وباري جنسي را؟ خلاصه اينكه « ازدواج دائم» نه در گذشته و نه در امروز به تنهائي جوابگوي نيازمندي‌هاي جنسي همه طبقات مردم نبوده و نيست ،‌و ما بر سر دو راهي قرار داريم يا بايد «فحشا» را مجاز بدانيم و يا طرح ازدواج موقت را بپذيريم، معلوم نيست آنها كه با ازدواج موقت و فحشا مخالفند چه جوابي براي اين سؤال فكر كرده اند؟!
طرح ازدواج موقت ، نه شرائط سنگين ازدواج دائم را دارد كه با عدم تمكن مالي با اشتغالات تحصيلي و مانند آن نسازد و نه زيانهاي فجايع جنسي و فحشا را در بردارد.

تفسير نمونه ج 3 ص 341

یارب;754852 نوشت:
بنده براین جمله استاد احسن گفتم که جای احسنت نیز دارد! زیرا اگر همه ما در نظر میگرفتیم فردای قیامت باید پاسخگو باشیم آنوقت در تما امورمان خدا را در نظر میگرفتیم و سخن میگفتیم نه دل و نفسمان را! در اینصورت در موارد اینچنینی دیگر هیچ خانمی از سر خودخواهی و غیره ..صیغه و ازدواج مجدد را رد نمیکرد و با آن مقابله نمیکرد و به دین ضربه نمیزد و از آنطرفم هم هیچ مردی نیز از این حکم الهی سوءاستفاده نمیکرد و چهره دین را خراب نمیکرد
قبول کردم خواهر گرامی :Gol:

ببینید من به عنوان یه مرد احساس میکنم داره به شخصیتم توهین میشه. نه از طرف استاد "حامی". ایشون گل هستن و برادر عزیز من
احساس من به این دلیله که مدام بر سر ما مردها "اما" و "ولی" برای صیغه و ازدواج دوم میذارن
جوری که خودم هیچ نوع مالکیتی بر این حق ندارم

مثلاً مهریه برای شما خانمها تعیین میشه ، ثبت میشه ، من هم ملزم به پرداخت هستم
اما بعد به خانمها میگن اخلاق حکم میکنه که برای مهریه شوهرتون رو اذیت نکنید
خب اینجا همه چیز در اختیار خود خانمها قرار گرفته و خودشون تصمیم میگیرن چه کنن

اما درمورد ازدواج دوم و عقدموقت ، "شرایط" و "اما" و "ولی" جوری تعریف میشه که باز هم همه چیز در دست خانمهاست!!!
یعنی اونها باید برای ما مردها مشخص کنن که چه موقع اجازهء استفاده از این حقوق رو داریم و چه موقع نداریم!

من تا الان تو عمرم حتی در دوران مجردی ازدواج موقت نداشتم ، پس حرفهام به این دلیل نیست که قند تو دلم آب میشه!
فقط انتظارم اینه که اولاً حق من محترم باشه ، ثانیاً در دست خودم باشه ، نه اینکه کسی برام تعیین تکلیف کنه

Reza-D;754858 نوشت:
اما بعد به خانمها میگن اخلاق حکم میکنه که برای مهریه شوهرتون رو اذیت نکنید

سلام و احترام
به نظرم شما یه کم دارید احساسی به قضیه نگاه میکنید.
چیزی که ما توی جامعه دیدیم اینه که اگه کسی تو فامیل یا در و همسایه بفهمه خانمی مطالبه مهریه کرده،چند تا احتمال در موردش هست:
1- زندگی با شوهرش براش غیر قابل تحمل شده و میخواد به این نحو شوهرشو وادار کنه که طلاقش بده.
2- زیر سرش بلند شده و میخواد شوهرشو به طلاق وادار کنه.
و لا غیر

Reza-D;754858 نوشت:
خب اینجا همه چیز در اختیار خود خانمها قرار گرفته و خودشون تصمیم میگیرن چه کنن

بله خودشون تصمیم میگیرن که مثل یک زن نجیب مهریه رو فراموش کنند یا اینکه اول با پای خودشون از منزل همسر تشریف ببرند بیرون بعد درخواست مهریه رو از زیر در بندازند تو خونه:ok:

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

Reza-D;754858 نوشت:
قبول کردم خواهر گرامی

ببینید من به عنوان یه مرد احساس میکنم داره به شخصیتم توهین میشه. نه از طرف استاد "حامی". ایشون گل هستن و برادر عزیز من
احساس من به این دلیله که مدام بر سر ما مردها "اما" و "ولی" برای صیغه و ازدواج دوم میذارن
جوری که خودم هیچ نوع مالکیتی بر این حق ندارم

مثلاً مهریه برای شما خانمها تعیین میشه ، ثبت میشه ، من هم ملزم به پرداخت هستم
اما بعد به خانمها میگن اخلاق حکم میکنه که برای مهریه شوهرتون رو اذیت نکنید
خب اینجا همه چیز در اختیار خود خانمها قرار گرفته و خودشون تصمیم میگیرن چه کنن

اما درمورد ازدواج دوم و عقدموقت ، "شرایط" و "اما" و "ولی" جوری تعریف میشه که باز هم همه چیز در دست خانمهاست!!!
یعنی اونها باید برای ما مردها مشخص کنن که چه موقع اجازهء استفاده از این حقوق رو داریم و چه موقع نداریم!

من تا الان تو عمرم حتی در دوران مجردی ازدواج موقت نداشتم ، پس حرفهام به این دلیل نیست که قند تو دلم آب میشه!
فقط انتظارم اینه که اولاً حق من محترم باشه ، ثانیاً در دست خودم باشه ، نه اینکه کسی برام تعیین تکلیف کنه

سلام بر شما
[HL]اما و اگرهاي كه بنده براي نمونه بيان كردم به رفع موضوع حكم منتهي نمي شود[/HL]
بنده شرايط را گفتم كه اگر فردي رعايت كند از نظر شرعي و [HL]اخلاقي[/HL] نمي شود بر او خرده گرفت.
بزرگوار! مرد بايد مشتي باشد. زجر دادن همسر با مشتي بودن سازگاري ندارد. ممكن است يك مرد مشتي همسر موقت هم داشته باشد ولي مثلا اين طور نيست كه از حقوق اخلاقي و قانوني همسرش كم بگذارد. كسي كه براي همسر دائم و فرزندانش وقت ندارد كه مثلا شب نشيني كند ولي بي حساب براي همسر موقت يا همسر دوم وقت مي گذارد با اخلاق نبوي فاصله ندارد؟
بنده مي گويم ازدواج موقتي مطلوب شرع است كه بهداشت معنوي و رواني فرد را حفظ كند و ارتقا دهد.
پس ممكن است فردي از نظر شرعي ازدواج موقت كند و هيچ ايرادي هم كارش نداشته باشد ولي در كنارش مشكلات اخلاقي و شرعي ديگر مبتلا شود مانند صرف نفقه زن دائم براي زن موقت( اگر اينها نباشد مشكلي نيست)
كجاي اين حرف سفسطه است.
ولي بنده وقتي لال مي شوم و نمي توانم از مردي دفاع كنم
كه مي بينم به نماز اهميت نمي دهد ولي اين ازدواج را واجب مي داند تا اين جا هم حرفي نيست ولي از اين به بعدش كه مثلا آيا مرد اجازه دارد همسرش را به اتاق خواب همسرش ببرد كه با جهيزيه ان زن بوده؟ بازم ازدواج موقتش زنا نيست ولي اگر كسي تمايل دارد مسلمان باشد به اسلام طوري عمل كند كه اگر ائمه او را ديدند احسنت بگويند نه هزار ايراد از كارش بگيرند.[/]

سلام به شما

برای همیشه;754882 نوشت:
چیزی که ما توی جامعه دیدیم اینه که اگه کسی تو فامیل یا در و همسایه بفهمه خانمی مطالبه مهریه کرده،چند تا احتمال در موردش هست:
2- زیر سرش بلند شده و میخواد شوهرشو به طلاق وادار کنه.
و لا غیر
پس دیگه برا چی مهریه تعیین میکنید؟!

برای همیشه;754882 نوشت:
1- زندگی با شوهرش براش غیر قابل تحمل شده و میخواد به این نحو شوهرشو وادار کنه که طلاقش بده.
خب پس مهریه برای خانمها کاربرد داره دیگه

برای همیشه;754882 نوشت:
بله خودشون تصمیم میگیرن که مثل یک زن نجیب مهریه رو فراموش کنند یا اینکه اول با پای خودشون از منزل همسر تشریف ببرند بیرون بعد درخواست مهریه رو از زیر در بندازند تو خونه
خیر راه سومی هم هست که مدتها خانمها از بهره بردن تا اینکه قانون مقابلون ایستاد
اینکه مهریه رو میذاشتن اجرا ، شوهر رو به زندان مینداختن ، خودشون هم میرفتن مشغول اعمال خیر!! میشدن

ضمناً خواهر گرامی ، اولاً بنده هم نگفتم اینکه کارکرد مهریه عوض شده چیز خوبیه. این هم بده و این هم غلطه. اینکه من میخوام از حق خودم دفاع کنم ، معناش این نیست که میخوام حق شماها رو نادیده بگیرم. ثانیاً بحث ما صحبت اسلامه ، نه عقیدهء عرف. در اسلام منه مرد حق دارم ازدواج مجدد داشته باشم با عقدموقت انجام بدم. اینکه عدالت دارم یا نه ، مدیریت بلدم یا نه ، میتونم کنترل کنم یا نه ، از عهده مخارجش بر میام یا نه........ اینها همه مشکل منه

Reza-D;754858 نوشت:
قبول کردم خواهر گرامی

ببینید من به عنوان یه مرد احساس میکنم داره به شخصیتم توهین میشه. نه از طرف استاد "حامی". ایشون گل هستن و برادر عزیز من
احساس من به این دلیله که مدام بر سر ما مردها "اما" و "ولی" برای صیغه و ازدواج دوم میذارن
جوری که خودم هیچ نوع مالکیتی بر این حق ندارم

مثلاً مهریه برای شما خانمها تعیین میشه ، ثبت میشه ، من هم ملزم به پرداخت هستم
اما بعد به خانمها میگن اخلاق حکم میکنه که برای مهریه شوهرتون رو اذیت نکنید
خب اینجا همه چیز در اختیار خود خانمها قرار گرفته و خودشون تصمیم میگیرن چه کنن

اما درمورد ازدواج دوم و عقدموقت ، "شرایط" و "اما" و "ولی" جوری تعریف میشه که باز هم همه چیز در دست خانمهاست!!!
یعنی اونها باید برای ما مردها مشخص کنن که چه موقع اجازهء استفاده از این حقوق رو داریم و چه موقع نداریم!

من تا الان تو عمرم حتی در دوران مجردی ازدواج موقت نداشتم ، پس حرفهام به این دلیل نیست که قند تو دلم آب میشه!
فقط انتظارم اینه که اولاً حق من محترم باشه ، ثانیاً در دست خودم باشه ، نه اینکه کسی برام تعیین تکلیف کنه

خداوند تمام دستوراتی را که برای بندگانش فرستاده از آن جهت بوده که مصلحت بندگان در آن است، پس اگر مهریه را قرار داده،احکام صیغه و غیره را قرار داده یکی از دلایلش این بوده تا پایه های زندگی محکم بماند! تا گناه و خلافی اتفاق نیفتد! تا افراد بتوانند در آسایش مسیر کمال الهی را طی کنند ،خب فرض کنید آقایی ازدواج کند چونکه خانم نمیتواند از او تمکین کند ممکن است اینجا مرد به سمت گناه رود یا به زن ظلم کند یا حتی درمواردی ممکن است خدایی نکرده کار به کتک کاری و غیره هم برسد(که کم نداریم از این موارد) که تمام اینها باعث میشود پایه های خانواده بلرزد و فروبپاشد، اما اگر اینجا فرض مردی رفت و زنی را صیغه کرد دیگر به آرامش روحی اش دست پیدا میکند ،درنتیجه با زنش دیگر بد رفتاری نمیکند و درنتیجه زندگی برثبات خودش میماند!
اما فرض کنید آقایی زندگی خیلی خوبی دارد، همسری دارد که از هرنظر تحت ولایتش است و تمکین میکند و هیچ مشکلی هم ندارد اما میداند اگر برود همسر دیگری بگیرد خانم ظرفیت ندارد و زندگی اولش از هم فرو میپاشد و آینده فرزندانش به خطر می افتد، اینجا هرچند شرعا میتواند برود اما آیا اخلاقا این کار صحیح است؟ یا میتواند مخفیانه برود اما اگر بیاید عمدا همسرش را در جریان بگذارد آیا صحیح است؟
درست است خیلی چیزها در دین ما از نظر شرعی حلال است اما درشرع چیزی را به هم به نام اخلاق داریم! اکر انسانها بخواهند فقط شرعی و با توجه به حلال و حرام بودن و بدون در نظر گرفتن اخلاقیات زندگی کنند خیلی زندگی ها سخت و بی روح میشود!
خانم ازدواج میکند ،به شوهرش میگوید من شرعا فقط وظیفه دارم تمکین کنم و تمام! حالا شما برایم مستخدم بگیر، اگر کاری هم کردم یا فرزندم را شیر دادم پولش را هم بده،مرد هم بگوید باشد برایت مستخدم میگیرم ،نفقه و پول کار و بچه شیر دادنت را هم میدهم و میروم سه زن دائم و ده تا هم صیغه میکنم!! حال فکر کنید هرکدام از آن زنهای دائم باز فقط بخواهند فقط طبق حلال و حرام رفتار کنند نه اخلاقیات ! آنوقت آقا باید سه تا مستخدم بگیرد، سه تا نفقه بدهد، اگر هم زنش کاری کرد پولش را حساب کند! تازه اگر زنی صیغه کرد به آنها هم مهریه ای پرداخت کند!!! از آنطرف هم زن در یک زندگی خشک و بی روح به سر ببرد که فقط وظیفه اش تمکین است!در حالی که زن نیاز به محبت و عاطفه و گرمای خانه دارد
آیا به نظر شما این زندگی اسلامی است؟ آیا سرور زنان عالم حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع) اینگونه بودند؟! قطعا نه!
زندگی اساس و بنای معنویش انجام تمام اخلاقیات در کنار حلال هاست! اینکه زن نه تنها تمام کارهای خانه را انجام هد، نه تنها از همسرش کامل تمکین کند،نه تنها فرندانش را تربیت کند بلکه با عشق تمامش را انجام دهد نه اجبار ! زیرا اینهاست که روح و ظرفیت معنوی انسان را بزرگ میکند
از آنطرف هم مردی اگر واقعا نیازی به متعه ندارد برای حفظ آرامش و امنیت همسرش از این کار بگذرد و با نیت الهی با تمام وجود به همسر و فرزندانش بپردازد، واگر فرض دید جایی لازم شد صیغه کند و خانمش حساس است لا اقل به او چیزی نگوید و آرامش او را به هم نزند ،یعنی ظرفیت همسرش را در نظر بگیرد و با او راه بیاید

Reza-D;754858 نوشت:
اما درمورد ازدواج دوم و عقدموقت ، "شرایط" و "اما" و "ولی" جوری تعریف میشه که باز هم همه چیز در دست خانمهاست!!!
یعنی اونها باید برای ما مردها مشخص کنن که چه موقع اجازهء استفاده از این حقوق رو داریم و چه موقع نداریم!

یک خانم وقتی ازدواج میکند میشود امانتی در دست همسرش! یعنی همسر کامل براو ولایت دارد، شوهرش میشود تکیه گاهش ،سایه سرش ،امید زندگیش و...یعنی زن بی نهایت به همسرش امید میبندد و کامل در اختیار اوست!
حال کجا میتواند شرعا مشخص کندو به شوهرش بگوید برو یا نرو! اصلا فرض زنی سه ساعت هم نشست گریه کرد و به شوهرش گفت نرو زنی را صیغه کن! آیا اگر مرد بخواه برود نمیتواند؟ اگر رفت و صیغه کرد صیغه اش باطل است؟ قطعا نه! مرد اگر بخواهد برود عملا کاری از دست زن ساخته نیست !

تمام آنچه از بزگان دین به ما رسیده و تمام آنچه به زن و مرد سفارش میشود که باهم بسازید و گذشت داشته باشید از زیبایی های اسلام است که میخواهد در بهترین شکل و با محبت ترین حالت زن و شوهر درکنار یکدیگر زندگی کنند

یازهرا(س)

[="Purple"]

Reza-D;754858 نوشت:
من به عنوان یه مرد احساس میکنم داره به شخصیتم توهین میشه.

Reza-D;754858 نوشت:
احساس من به این دلیله که مدام بر سر ما مردها "اما" و "ولی" برای صیغه و ازدواج دوم میذارن
جوری که خودم هیچ نوع مالکیتی بر این حق ندارم

Reza-D;754858 نوشت:
فقط انتظارم اینه که اولاً حق من محترم باشه ، ثانیاً در دست خودم باشه ، نه اینکه کسی برام تعیین تکلیف کنه

میدونید همیشه یه چیزی واسم جالب بوده ... اینکه مردا کلا اینجورین که وقتی ازدواج میکنن هم میم مالکیتشو انتقال میدن به همسرشونم!
مثلا میگن زن بگیرم! زن گرفتم! و این انحصار طلبی رو حتی توی لغت هم نشون میدن و درستم هست ...
ولی وقتی این اتفاق میخواد واسه یه زن بیفته و این میم مالکیت رو بچسبونه به کسی که تا ابد باهاشه اینجا حرف از حق میاد حرف از دستور اسلام میاد حرف از شخصیت مرد میاد وسط و میگه نه من فقط مال تونیستم و انتظار درکشو از طرفش داره...
مگه نگفتن طرف باید عادل باشه؟؟؟اگه زنش راضی نباشه و اون بره سراغ دیگری این واقعا از نشونه های یه ادم عادله؟؟؟
شما میرین یه جایی از یه سرویسش میتونین 5بار استفاده کنین وقتی کارتون باهمون یه بارراه میفته وهیچ نیازی به بعدی نیست ایا درسته از هر 5 دفعه استفاده کنین؟؟ یا اونا رو گذاشتن برای مواقع اضطراری؟؟؟؟[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

علــی;754856 نوشت:
سخن آیت الله مکارم در تفسیر نمونه:
اين موضوع مخصوصاً در عصر ما كه سن ازدواج بر اثر طولاني شدن دورة تحصيلي و مسائل پيچيدة اجتماعي بالا رفته، و كمتر جواني مي‌تواند در سنين پايين يعني در داغ ترين دوران غريزة جنسي اقدام به ازدواج كند شكل حادتري به خود گرفته است با اين وضع چه بايد كرد؟ آيا بايد مردم را به سركوب كردن اين غريزه ( همانند رهبان‌ها و راهبه‌ها ) تشويق نمود؟ يا اينكه آنها را در برابر بي بند و باري جنسي آزاد گذاشت ، و همان صحنه‌هاي زننده و ننگين كنوني را مجاز دانست؟ و يا اينكه راه سومي را در پيش بگيريم كه نه مشكلات ازدواج دائم را به بار آورد و نه بي بند وباري جنسي را؟ خلاصه اينكه « ازدواج دائم» نه در گذشته و نه در امروز به تنهائي جوابگوي نيازمندي‌هاي جنسي همه طبقات مردم نبوده و نيست ،‌و ما بر سر دو راهي قرار داريم يا بايد «فحشا» را مجاز بدانيم و يا طرح ازدواج موقت را بپذيريم، معلوم نيست آنها كه با ازدواج موقت و فحشا مخالفند چه جوابي براي اين سؤال فكر كرده اند؟!
طرح ازدواج موقت ، نه شرائط سنگين ازدواج دائم را دارد كه با عدم تمكن مالي با اشتغالات تحصيلي و مانند آن نسازد و نه زيانهاي فجايع جنسي و فحشا را در بردارد.

تفسير نمونه ج 3 ص 341

بزرگوار
اينها را مي دانيم
همه خانم ها هم قبول دارند اگر متدين باشند
اگر مراجعي هم قيد و بند به ازدواج موقت مي زنند منظورشان رعايت اخلاق است در كنار اين مسأله. و اين كه براي انجام يك امري شرع امور شرعي و يا اخلاقي يا حقوق ديگران تباه نشود. اصلا لزومي ندارد مرد بخواهد براي همسرش ثابت كند كه چنين حكمي داريم يا...( تأكيد بنده رفع و دفع آسيب هاي جانبي اين ازدواج است و گرنه ما اگر قرار است غيرتي باشيم بايد نسبت به روابط نامشروع كه دور و برمان اتفاق مي افتد و بين مجرد و متأهل و حتي محارم شيوع دارد و تجاوزهايي كه در سوريه و عراق و افغانستان به ناموس مسلمانان اتفاق مي افتد غيرت داشته باشيم نه به انجام حكم خدا. به قول آيت الله بهجت براي اين بلايي كه بر سر ناموس مسلمانان وارده شد ناله كنيم و گريه كنيم و فرج آقا امام زمان را از خداوند بخواهيم)
مثلا مردي كه در كيفش وسيله جلوگيري از بارداري پيدا مي شود همسرش را زجر مي دهد ايشان اگر واقعا برايش ازدواج موقت هم نياز باشد و همسرش نتواند برآورده كند و ممكن است به گناه بيفتد بايد طوري رفتار كند كه همسرش متوجه نشود و اتفاقا مهر و محبتش را به همسرش زيادتر هم بكند. مرد باز دهنش و رفتارش چفت و كلون داشته باشد) مردي كه از رستوران تماس مي گيرد و بعد گوشي را مي دهد به خانمي كه با خانمش صحبت كند مغز خر به جاي آدامس جوييده است)[/]

Reza-D;754896 نوشت:
پس دیگه برا چی مهریه تعیین میکنید؟!

حکم اسلامه آقا.شما میخواید حلال خدا را حرام کنید؟
Reza-D;754896 نوشت:
خب پس مهریه برای خانمها کاربرد داره دیگه

بله کاربردش در پاسخ به سوال مرگ یا زندگی مشخص میشه.
Reza-D;754896 نوشت:
خیر راه سومی هم هست که مدتها خانمها از بهره بردن تا اینکه قانون مقابلون ایستاد
اینکه مهریه رو میذاشتن اجرا ، شوهر رو به زندان مینداختن ، خودشون هم میرفتن مشغول اعمال خیر!! میشدن

اگر صحبت از اسلام هست مهریه بدهی مرد هست.اینجا به خاطرش به زندان نیفته اون دنیا میفته.

Reza-D;754896 نوشت:
ثانیاً بحث ما صحبت اسلامه ، نه عقیدهء عرف. در اسلام منه مرد حق دارم ازدواج مجدد داشته باشم با عقدموقت انجام بدم. اینکه عدالت دارم یا نه ، مدیریت بلدم یا نه ، میتونم کنترل کنم یا نه ، از عهده مخارجش بر میام یا نه........ اینها همه مشکل منه

خب اسلام که بهتون اجازه داده.عرف هست که مخالفه. پس اینجا صحبت عرف هست.
Reza-D;754896 نوشت:
در اسلام منه مرد حق دارم ازدواج مجدد داشته باشم با عقدموقت انجام بدم. اینکه عدالت دارم یا نه ، مدیریت بلدم یا نه ، میتونم کنترل کنم یا نه ، از عهده مخارجش بر میام یا نه........ اینها همه مشکل منه

در اسلام من زن هم حق دارم مهریه ام با احترام و عشق بهم تقدیم بشه.نه اینکه برای گرفتن حق ام،انسانیت ام زیر سوال بره.همون جوری که حضرتعالی این کارو کردین . کی گفته زنی که مهریه شو میخواد قصد داره بره سراغ کارهای خیر؟

حق در مقابل حق.

راستی تا حالا دیدید کسی تاپیک بزنه که مهریه ام رو میخوام. حقم رو میخوام.لطفا بهم چپ چپ نگاه نکنید؟
نه این فکر به مخیله خانم ها هم خطور نمیکنه.
ولی این حق آقایان گوش فلک رو کر کرده.

حامی;754890 نوشت:
سلام بر شما
[HL]اما و اگرهاي كه بنده براي نمونه بيان كردم به رفع موضوع حكم منتهي نمي شود[/HL]
بنده شرايط را گفتم كه اگر فردي رعايت كند از نظر شرعي و [HL]اخلاقي[/HL] نمي شود بر او خرده گرفت.
بزرگوار! مرد بايد مشتي باشد. زجر دادن همسر با مشتي بودن سازگاري ندارد. ممكن است يك مرد مشتي همسر موقت هم داشته باشد ولي مثلا اين طور نيست كه از حقوق اخلاقي و قانوني همسرش كم بگذارد. كسي كه براي همسر دائم و فرزندانش وقت ندارد كه مثلا شب نشيني كند ولي بي حساب براي همسر موقت يا همسر دوم وقت مي گذارد با اخلاق نبوي فاصله ندارد؟
بنده مي گويم ازدواج موقتي مطلوب شرع است كه بهداشت معنوي و رواني فرد را حفظ كند و ارتقا دهد.
پس ممكن است فردي از نظر شرعي ازدواج موقت كند و هيچ ايرادي هم كارش نداشته باشد ولي در كنارش مشكلات اخلاقي و شرعي ديگر مبتلا شود مانند صرف نفقه زن دائم براي زن موقت( اگر اينها نباشد مشكلي نيست)
كجاي اين حرف سفسطه است.
ولي بنده وقتي لال مي شوم و نمي توانم از مردي دفاع كنم
كه مي بينم به نماز اهميت نمي دهد ولي اين ازدواج را واجب مي داند تا اين جا هم حرفي نيست ولي از اين به بعدش كه مثلا آيا مرد اجازه دارد همسرش را به اتاق خواب همسرش ببرد كه با جهيزيه ان زن بوده؟ بازم ازدواج موقتش زنا نيست ولي اگر كسي تمايل دارد مسلمان باشد به اسلام طوري عمل كند كه اگر ائمه او را ديدند احسنت بگويند نه هزار ايراد از كارش بگيرند.

استاد عزیز ، انتقاد من به نتیجه گیری شما بود. تمام حرفهای شما درسته و هیچ مرد عاقلی با این حرفها مخالف نیست. پست اول بنده رو هم خوندید که عرض کردم همسر خودم مطلقه بودن ولی من در قید و بند این چیزا نبودم. کل عمرم هم هیچوقت عقد موقت نکردم. پس با شما کاملاً هم عقیده هستم. اما وقتی شما میفرمایید نباید به زن ظلم کرد ، این موضوع برای خانمها مشتبه میشه که هر مردی که بخواد زن دوم بگیره یا بخواد عقدموقت کنه ، فی نفسه به زنها ظلم کرده. یا وقتی میفرمایید شرایطی داره ، خانمها این شرایط رو طبق عقیدهء خودشون تفسیر میکنن ، نه طبق اونچه که دین گفته. برای همین از شما انتظار دارم همونطور که اشتباهات مردها در بحث عقدموقت رو میفرمایید ، اشتباهات خانمها رو هم بفرمایید. به اونها بفرمایید که اگر مردی نیاز جنسی داشت و دید با یک زن تامین نمیشه ، اگر بره عقدموقت کنه نه ظلم کرده نه نامرده. اینه انتظار من از شما

[="Tahoma"]

Reza-D;754845 نوشت:
انشاالله که خواهران از جانبداری یک طرفهء شما شادمان خواهند بود! و به شما خواهند گفت:

سلام
حامی دلش با ماست اما شمشیرش در ظاهر علیه ماست:Nishkhand: مگه نه جناب حامی؟:Cheshmak:
مثلا می خواهند بگویند آقای ایکس باید اعدام شود،من همینطور صریح می گویم این فلان فلان شده را باید اعدام کرد
اما این آقایان می گویند آقای ایکس آدم خوبی است اما خوب انسان هم جایز الخطاست و ممکن است خطایی از او سر بزند و ان شاء الله خداوند او را می بخشد که از ارحم الراحمین جز این انتظار نمی رود اما ظاهرا یک مطالبی هم در برخی از کتب شرعی آمده است که باید با رعایت اخلاق و احکام شرعی و احترام کامل طناب ظریف و لطیفِ دار بر گردن این عزیز بوسه بزند و ما را در فراق خود محزون کند،هر لحظه کز فراق رخت عمر ما گذشت. یک عمر درد و محنت و رنج و بلا گذشت!!!

اینها هم همون حرف ها رو می زنند و حرف بدی هم نمی زنند ما هم می گوییم اخلاق باید رعایت شود و ... اما جوری می گویند که بیانشان باعث سوء برداشت می شود و از نظر من اشتباه است(قبلا هم گفتم که حرف ها دوپهلو است)،اما در کل باید بگذارم اینها کارشان را بکنند و من هم کارم را:Nishkhand:

برای همیشه;754905 نوشت:
حکم اسلامه آقا. شما میخواید حلال خدا را حرام کنید؟
مشخصه که در بازی با کلمات ید طولایی دارید
ولی عرض کنم نه درمورد من....

توی صحبت من جمله ای دال بر حرام کردن حلال خدا نبود ، لطفاً بحث رو منحرف نفرمایید

برای همیشه;754905 نوشت:
بله کاربردش در پاسخ به سوال مرگ یا زندگی مشخص میشه
با مظلوم نمایی نمیشه اصل موضوع رو عوض کرد
در هر حال وقتی زنی بخواد به شوهرش فشار بیاره ، از اهرم مهریه استفاده میکنه. دیگه مرگ و زندگی و این حرفها ، شاخ و برگ دادنه

برای همیشه;754905 نوشت:
اسلام که بهتون اجازه داده.عرف هست که مخالفه. پس اینجا صحبت عرف هست

برای همیشه;754905 نوشت:
اگر صحبت از اسلام هست مهریه بدهی مرد هست.اینجا به خاطرش به زندان نیفته اون دنیا میفته
چقدر قشنگ موضع خودتون رو عوض میکنید! بالاخره اسلام یا عرف؟!

برای همیشه;754905 نوشت:
در اسلام من زن هم حق دارم مهریه ام با احترام و عشق بهم تقدیم بشه.نه اینکه برای گرفتن حق ام،انسانیت ام زیر سوال بره.همون جوری که حضرتعالی این کارو کردین. کی گفته زنی که مهریه شو میخواد قصد داره بره سراغ کارهای خیر؟
مجبورم بگم که در اوج بی انصافی حق رو پایمال کردید و صحبت من رو با غرض و تحریف شده نقل قول کردید. حرف من این بود خواهر منصف!
Reza-D;754896 نوشت:
بنده هم نگفتم اینکه کارکرد مهریه عوض شده چیز خوبیه. این هم بده و این هم غلطه. اینکه من میخوام از حق خودم دفاع کنم ، معناش این نیست که میخوام حق شماها رو نادیده بگیرم
و اون جمله ای که شما از من نقل قول کردید مربوط به بخش دیگه ای از صحبت ما بود. شما گفتید:
برای همیشه;754882 نوشت:
چیزی که ما توی جامعه دیدیم اینه که اگه کسی تو فامیل یا در و همسایه بفهمه خانمی مطالبه مهریه کرده،چند تا احتمال در موردش هست:
1- زندگی با شوهرش براش غیر قابل تحمل شده و میخواد به این نحو شوهرشو وادار کنه که طلاقش بده.
2- زیر سرش بلند شده و میخواد شوهرشو به طلاق وادار کنه.
برای همیشه;754882 نوشت:
و لا غیر
شما دلیل مطالبهء مهریه رو منحصر در همون دو نکته کردید ، من هم در پاسخ گفتم که:
Reza-D;754896 نوشت:
راه سومی هم هست که مدتها خانمها از بهره بردن تا اینکه قانون مقابلون ایستاد
اینکه مهریه رو میذاشتن اجرا ، شوهر رو به زندان مینداختن ، خودشون هم میرفتن مشغول اعمال خیر!! میشدن
پس من این صحبت رو به عنوان دلیل سوم مطرح کردم ، اما شما جوری جلوه دادید که منظور من این بوده که هر زنی مهریش رو بخواد هدفش ..... خواهد بود!!!

واقعاً متاسفم!

برای همیشه;754905 نوشت:
راستی تا حالا دیدید کسی تاپیک بزنه که مهریه ام رو میخوام. حقم رو میخوام.لطفا بهم چپ چپ نگاه نکنید؟
نه این فکر به مخیله خانم ها هم خطور نمیکنه.
ولی این حق آقایان گوش فلک رو کر کرده
عجب تفسیری!!!
خانمها مهریه رو ابتدای ازدواج ثبت میکنن و درصورتی که قصد مطالبه داشته باشن ، میرن و مطالبه میکنن. دیگه چه دلیلی داره که براش تاپیک بزنن؟! :Gig:
آقایون حقشون رو میخوان چون بهش نمیرسن. اگر هم مردی این حق رو مطالبه کنه با سیل انتقادات خانمها مواجه خواهد شد

حالا شما دقت کنید

چند خانم مهریه دارن که میتونن مطالبه کنن؟
پاسخ: همه

چند نفر از مردها زن دوم یا زن عقدموقت دارن؟
پاسخ: کمتر از چند درصد!!!

حق در مقابل حق!
از ادعا تا عمل چقدر تفاوت هست....

یارب;754901 نوشت:
،خب فرض کنید آقایی ازدواج کند چونکه خانم نمیتواند از او تمکین کند ممکن است اینجا مرد به سمت گناه رود یا به زن ظلم کند یا حتی درمواردی ممکن است خدایی نکرده کار به کتک کاری و غیره هم برسد(که کم نداریم از این موارد) که تمام اینها باعث میشود پایه های خانواده بلرزد و فروبپاشد، اما اگر اینجا فرض مردی رفت و زنی را صیغه کرد دیگر به آرامش روحی اش دست پیدا میکند ،درنتیجه با زنش دیگر بد رفتاری نمیکند و درنتیجه زندگی برثبات خودش میماند!

همانگونه که اخلاق اسلامی حکم میکند مرد برای ثبات زندگیش و رعایت حال همسرش اگر میداند همسرش ظرفیتش را نداد و خودش هم نیازی ندارد از این حق خداداییش بگذرد ،درمثال بالا هم اخلاق اسلامی حکم میکند که زنی که میداند واقعا به هر دلیلی نمیتواند آنگونه که همسرش میخواهد تمکین نماید،شوهرش را از رفتن برای صیغه منع نکند و اور را بادلایل غیرمنطقی و احساسی از حقی که خداوند برایش قرار داده محروم نکند و حتی همسرش را به این امر تشویق هم نماید،که قطعا در این صورت برای زندگی خوش نیز بهتر خواهد بود!

یازهرا(س)

حامی;754903 نوشت:
بزرگوار
اينها را مي دانيم
همه خانم ها هم قبول دارند اگر متدين باشند
اگر مراجعي هم قيد و بند به ازدواج موقت مي زنند منظورشان رعايت اخلاق است در كنار اين مسأله. و اين كه براي انجام يك امري شرع امور شرعي و يا اخلاقي يا حقوق ديگران تباه نشود. اصلا لزومي ندارد مرد بخواهد براي همسرش ثابت كند كه چنين حكمي داريم يا...( تأكيد بنده رفع و دفع آسيب هاي جانبي اين ازدواج است و گرنه ما اگر قرار است غيرتي باشيم بايد نسبت به روابط نامشروع كه دور و برمان اتفاق مي افتد و بين مجرد و متأهل و حتي محارم شيوع دارد و تجاوزهايي كه در سوريه و عراق و افغانستان به ناموس مسلمانان اتفاق مي افتد غيرت داشته باشيم نه به انجام حكم خدا. به قول آيت الله بهجت براي اين بلايي كه بر سر ناموس مسلمانان وارده شد ناله كنيم و گريه كنيم و فرج آقا امام زمان را از خداوند بخواهيم)
مثلا مردي كه در كيفش وسيله جلوگيري از بارداري پيدا مي شود همسرش را زجر مي دهد ايشان اگر واقعا برايش ازدواج موقت هم نياز باشد و همسرش نتواند برآورده كند و ممكن است به گناه بيفتد بايد طوري رفتار كند كه همسرش متوجه نشود و اتفاقا مهر و محبتش را به همسرش زيادتر هم بكند. مرد باز دهنش و رفتارش چفت و كلون داشته باشد) مردي كه از رستوران تماس مي گيرد و بعد گوشي را مي دهد به خانمي كه با خانمش صحبت كند مغز خر به جاي آدامس جوييده است)

سلام
اینها را بنده هم می دانم!
شاید به اندازه یک کتاب قطور فقط در موضوع ازدواج موقت و تعدد زوجات از مراجع کنونی و حتی فقهای گذشته استفتا و مطلب جمع کرده ام و بارها روایات و احادیث در ابواب مختلف این موضوعات را مطالعه کرده ام و ...!
اتفاقا همین بحثی که شما می گویید الان یک روایت جالبی به خاطرم آمد که احتمالا تا کنون هم نشنیده اید در مورد اطلاع همسر از ازدواج موقت یا همان متعه که برای شما هم قرار می دهم تا مستفیض شوید از سیره بزرگان:Nishkhand:
این روایت در کتاب کافی آمده است شخصی که در داستان زیر متعه می کند محمد بن مسلم است که از احیاگران مکتب امام باقر بوده و اینقدری فضایل در کتب رجالی دارد که حد نداره و من فقط یک نمونه از این توصیفات را می آورم که امام صادق می گیود: زرارة و ابو بصیر و "محمد بن مسلم" و برید از کسانی هستند که خداوند [در مورد آنان] فرموده است: «آنان که در ایمان بر همگان پیشی گرفتند، آنان به حقیقت مقرّبان درگاهند.

امام صادق این فرد را به حقیقت مقرب درگاه خداوند می داند و خیلی فضایل دارد که اگه وقت شد کامل مطالب را می اورم

حالا داستان متعه کردن این فرد را ببینید:

عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الصَّائِغِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ عِنْدَهُ أَبُو حَنِيفَةَ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ رَأَيْتُ رُؤْيَا عَجِيبَةً فَقَالَ لِي يَا ابْنَ مُسْلِمٍ هَاتِهَا فَإِنَّ الْعَالِمَ بِهَا جَالِسٌ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى أَبِي حَنِيفَةَ قَالَ فَقُلْتُ رَأَيْتُ كَأَنِّي دَخَلْتُ دَارِي وَ إِذَا أَهْلِي قَدْ خَرَجَتْ عَلَيَّ فَكَسَّرَتْ جَوْزاً كَثِيراً وَ نَثَرَتْهُ عَلَيَّ فَتَعَجَّبْتُ مِنْ هَذِهِ الرُّؤْيَا فَقَالَ أَبُو حَنِيفَةَ أَنْتَ رَجُلٌ تُخَاصِمُ وَ تُجَادِلُ لِئَاماً فِي مَوَارِيثِ أَهْلِكَ فَبَعْدَ نَصَبٍ شَدِيدٍ تَنَالُ حَاجَتَكَ مِنْهَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَصَبْتَ وَ اللَّهِ يَا أَبَا حَنِيفَةَ قَالَ ثُمَّ خَرَجَ أَبُو حَنِيفَةَ مِنْ عِنْدِهِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي كَرِهْتُ تَعْبِيرَ هَذَا النَّاصِبِ‏ فَقَالَ يَا ابْنَ مُسْلِمٍ لَا يَسُؤْكَ اللَّهُ فَمَا يُوَاطِي تَعْبِيرُهُمْ تَعْبِيرَنَا وَ لَا تَعْبِيرُنَا تَعْبِيرَهُمْ وَ لَيْسَ التَّعْبِيرُ كَمَا عَبَّرَهُ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَقَوْلُكَ أَصَبْتَ وَ تَحْلِفُ عَلَيْهِ وَ هُوَ مُخْطِئٌ قَالَ نَعَمْ حَلَفْتُ عَلَيْهِ أَنَّهُ أَصَابَ الْخَطَأَ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ فَمَا تَأْوِيلُهَا قَالَ يَا ابْنَ مُسْلِمٍ إِنَّكَ تَتَمَتَّعُ بِامْرَأَةٍ فَتَعْلَمُ بِهَا أَهْلُكَ فَتُمَزِّقُ عَلَيْكَ ثِيَاباً جُدُداً فَإِنَّ الْقِشْرَ كِسْوَةُ اللُّبِّ قَالَ ابْنُ مُسْلِمٍ فَوَ اللَّهِ مَا كَانَ بَيْنَ تَعْبِيرِهِ وَ تَصْحِيحِ الرُّؤْيَا إِلَّا صَبِيحَةُ الْجُمُعَةِ فَلَمَّا كَانَ غَدَاةُ الْجُمُعَةِ أَنَا جَالِسٌ بِالْبَابِ إِذْ مَرَّتْ بِي جَارِيَة فَأَعْجَبَتْنِي فَأَمَرْتُ غُلَامِي فَرَدَّهَا ثُمَّ أَدْخَلَهَا دَارِي فَتَمَتَّعْتُ بِهَا فَأَحَسَّتْ بِي وَ بِهَا أَهْلِي فَدَخَلَتْ عَلَيْنَا الْبَيْتَ فَبَادَرَتِ الْجَارِيَةُ نَحْوَ الْبَابِ وَ بَقِيتُ أَنَا فَمَزَّقَتْ عَلَيَّ ثِيَاباً جُدُداً كُنْتُ أَلْبَسُهَا فِي الْأَعْيَاد.

بر امام صادق علیه السلام وارد شدم در حالی که ابوحنیفه نزد ایشان بود.

به امام عرض کردم که فدایت شوم، خواب عجیبی دیدم!
امام فرمود: بگو که عالم به آن، اینجا نشسته و با دست اشاره به ابوحنیفه کرد.

گفتم: دیدم انگار در خانه خودم بودم و خانواده‌ام آمدند و گردوی زیادی را شکستند و به سرم پاشیدند. از این خواب متعجب شده‌ام.

ابوحنیفه گفت: چندین روز است که دشمنی و مجادله در ارث خانواده‌ات می‌کنی و بعد از دوندگی شدید، به حاجتت می‌رسی ان‌شاءالله.

امام صادق علیه‌السلام به او گفت: بخدا قسم رسیدی (به آنچه باید برسی). پس ابوحنیفه رفت و من به امام عرض کردم: فدایت شوم من از تعبیر خوابی که این ناصبی کرد، بدم آمد!

فرمود: خدا به تو بد نمی‌دهد. تعبیر آن‌ها شباهتی با تعبیر ما ندارد و تعبیر ما با آن‌ها. تعبیر آن خواب آن‌چنان که او گفت نیست.

به ایشان عرض کردم: فدایت شوم، شما فرمودید که «رسیدی» و قسم هم خوردید در حالی که او اشتباه کرد؟

فرمود: قسم خوردم که او به خطا رسید!
عرض کردم پس تعبیر آن چیست؟ فرمود: تو با زنی متعه می‌کنی و همسرت آگاه می‌شود
و لباس نوی تو را بر تنت پاره می‌کنند.
پوست پوشاننده مغز است.


به خدا قسم بین تعبیر امام و وقوع آن، جز یک صبح جمعه نبود. صبح جمعه دم در نشسته بودم که کنیزکی رد شد و از جمالش متعجب شدم. غلامم را امر کردم تا او را برگرداند. سپس او را به درون خانه بردم و متعه (عقد موقت) کردم. پس خانواده متوجه ما شد و بر ما وارد شد و آن زن به سمت در رفت (برای خروج از منزل) و من تنها ماندم. پس لباس نویی را که در اعیاد می‌پوشیدم، بر تنم پاره کرد!

پی نوشت:اینکه زنان حساس شده اند دلیل نمی شود که الآن قضیه فرق می‌کند و باید حکم متفاوتی ارائه شود! در همان زمان هم زنان حساسیت داشته اند (که تاکنون چندین روایت اورده شده که زنان آن زمان هم حساسیت داشته اند و خوششان نمی آمده از تعدد زوجات و متعه ) و اتفاقا روایات فراوانی در مذمت این حساسیت وارد شده است و حکم امروز با آن روز هیچ تفاوتی ندارد!
اما اینکه حکم امروز یا آن روز چیست این است که به صرف وجود احتمال اینکه ممکن است همسر مطلع شود یا ... نمی شود گفت عمل غیر اخلاقی است و مرد هم نیازی نیست به همسر خود اطلاع دهد از ازدواج موقت (همین روایت محمد بن مسلم) اما ایشان به احتمال اینکه همسر متوجه می شود و حساسیت ایجاد می شود متعه را ترک نکرد و دلیل بر غیر اخلاقی بودن عمل نمی شود و ...

موضوع قفل شده است