جمع بندی گناهکار بودم و بنده خالص میخوام بشم - از فرش به عرش رسیدن !!

تب‌های اولیه

54 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
گناهکار بودم و بنده خالص میخوام بشم - از فرش به عرش رسیدن !!

سلام و علیکم
راستش این پستی که میدم هم جنبه جواب از کارشناس رو داره و هم بحث از طریق دوستان که میخوام ادامه داشته باشه (( البته فقط مربوط به عنوان و مباحثش – نه اینکه یهو یکی وسطش بپره یه جا دیگه ))
خواهشا اگه مقدور هست کل پست رو بخونید !
حرف زیاد دارم واسه گفتن ولی جا نیست .....
میدونم بحث طولانیه ولی خیلی دوست دارم تاپیک به جاهای خوبی کشیده بشه و کمی هم به من کمک بشه
چون به کمک لازم دارم !! :Ghamgin:

نمیدونم از کجا شروع کنم
از چی بگم و چطور بگم
ولی میخوام از داستان یه پسری بگم که فرش به عرش عبادت رسیده (( البته شاید و اگه خدا قبول کنه ))

یه جوون 23 ساله هستم
از 2 سال قبل یعنی حدودا مهر 92 که 21 سالم بود کارای واجباتم رو انجام نمیدادم که هیچ بلکه کلی هم گناه تو زندگیم داشتم !!
فقط ماه رمضون روزه میگرفتم (( بدون نماز ))
انواع اقسام گناه ها رو انجام دادم (( به استثنای رابطه با دختر )) - دیگه اسم نمیبرم ...
خیلی مسائل واسم که تو خانواده پدری و مادری عادی شده بود رو انجام میدادم
دست دادن به دختر عمه و دختر خاله
پوشش راحت اونا جلوی من و ........
واسم مشکلی نبود چون اصلا اعتقادی به این مسائل نداشتم
فیلم ها و برنامه های مبتذل و چشم چرونی که .......
تو ذهنم رابطه داشتن با دختر و انواع رابطه ها که نگفتنش بهتره !!!

تا اینکه مهر 92 مشهد رفتم و از خود امام رضا خواستم نماز خوندن رو شروع کنم (( یه حدیث بود میگفت کسی که نماز بخونه به مرور همه گناهاش رو میزاره کنار و شده داستان من .... ))
مهر و ابان 92 گذشت و فکر کنم از آبان یا آذر 92 بود نماز خوندنم شروع شد
کم کم خوندن و اوایل سر وقت خوندش رو جدی نمیگرفتم
اکثرا نماز صبح قضا میشد
تا اینکه کم کم جدی تر شد و روزه و عبادت مخلوط شد باهاش
و بعد کمی به سمت عبادت های دیگه از نظیر نماز شب (( اگرچه خیلی وقته نخوندم )) و شرکت تو هیت ها و .... رفتم
تو این 2 سال هم گناه گناه ها یکی از بین رفت و یا اگرم بود دوست داشتم از بین ببرم
دست دادن با اقوام و انجام یکسری گناه
بدترین مشکلات رو داشتم که تو خیلی از سایت ها و .... گفته بودن یا برو پیش روانشناس و مشاور . یکسری برنامه رو اجرا کن
ولی اعتقادی نداشتم
معتقد بودم خود خدا بخواد حل بشه میشه !!! و شد

بعد از مهر 92 تا امروز که آذر 94 هست (( تقریبا 2 سال ))
نزدیک 20 روز هست که همه گناهام پاک شده (( فقط یه گناه بود که از 20 روز قبل که هیت رفتم و خود امام حسین کاری کرد تموم بشه و شاید هم حضرت زهرا ))
اون آدمی که گناه واسش نقل و نبات بود هر روز ناخواسته انجام میداد چون واسش عادی بود تبدیل شد به این جوون !!

تقریبا همه گناه هام رو کنار گذاشتم و اگرم باشه نزدیک صفره (( که نیست ))
نماز صبح رو با برنامه ساعت بیدار میشم و اگه قضا بشه یه ذره عصبی میشم
انواع و اقسام بسته های دعایی رو از طریق یه عزیزی بهم میرسه و انجام میدم (( از 700 صلوات و 1111 یا علی و ..... – از اون آدم به این آدم تبدیل شدن خیلیه نه ؟؟ :khandeh!:))
دست دادن با نامحرم که واسم عادی بود الان به شدت تحت فشارم که تمومش کنم
حتی خونه بعضی اقوام که نافرمم میپوشن احساس میکنم نرفتنم بهتر از رفتنمه

بگذریم
فقط مشکل اینه (( شاید نشه گفت مشکل )) که اعتقاداتم خیلی ریشه مذهبی پیدا کرده و تو این سن خیلی ریز مسائل حلال و حرام و واجبات هستم

تفکراتم خیلی اعتقادیه ... به قول یکی خیلی بالاتر ازجوون های هم سن و سال فکر میکنم
چنتا نمونه
یکی از چیزایی که خیلی واسم مهمه بحث خلقت انسان هست
چرا خلق شدیم ؟؟ و چرا داریم زندگی میکنیم ؟؟
یه روزی یه خدایی بود که بنده ای رو خلق کرد که فرشتگان هم باید بهش سجده میکردن ولی بجز شیطان
همین شیطان هم بود که به خدا قول داد بهش ثابت کنه که این خلق لیاقت سجده رو نداره و خود شیطان گفت به خدا ثابت خواهد کرد که لیاقتش رو نداره
این همه مخلوق خلق شدن و یا گرفتار شیطان و یا کمی قلقلک شیطان باعث شد از راه به در بشن !!
واقعا هدف از زندگی چیه ؟؟
این نیست که خودمون رو پاک نگه داریم و گول شیطان کاراش رو نخوریم تا شاید پیش خدا شرمنده بشیم و اگه هم بخواد بپرسه تو که میدونستی قراره به من ثابت کنه لیاقت سجده رو نداری پس چرا مقلوبش شدی ؟؟؟
این نیست که خودمون رو پاک نگه داریم و از خدا درخواست ظهور مهدی ای رو کنیم که خودش وعده داده برای بندگانی خواهد فرستاد که خودشون از ته دل بخوان ؟؟ (( از یکی از نقل و قول های مراجع شنیده بودم که یکی پرسیده بود امام زمان کی ظهور خواهد کرد اون مرجع هم گفته بود هروقت که خود مردم بخوان !! ))

این نیست که خودمون رو پاک نگه داریم که بعد از موسی و داوود که برای تشکیل حکومت الهی اومدن (( تو یکی از سخنرانی های رائفی و یه حاج آقای دیگه ای بود شنیدم )) و نتونستن چون مردمش لیاقتش رو نداشتن ولی من باید بتونیم و اگه بشه یکی از نقش های ریز (( قطره در دریا )) برای ظهور باشم ؟؟

این نیست که خودمون رو پاک نگه داریم تا همون بنده ای باشیم که ظهور مهدی رو تعجیل میندازه و شاید هم ظهور رو به چشم ببینه ؟؟ (( انشاءالله ))

این نیست که خودمون رو پاک نگه داریم تا اگه خدای نکرده اعمالمون و قلبمون باعث ظهور نشد و نتونستیم بنده خالص خدا باشیم حداقل اون دنیا عرق شرم ازمون نباره !!

واقعا زندگی این دنیا چه ارزشی داره ؟؟؟ یکسری زندگی روزمره با مال دنیا و درگیر شدن باهاش
یکی روز تا شب به امید این زندس از کارمند ساده بشه مدیر و همینجور بره بالا غافل از اینکه تو همون پست کارمندیش هم قوانین رو رعایت نکنه تا بیت المالی که حقوقشه گردنش نباشه
یکی روز تا شب درگیر پوله که چطور به دست بیاد و از چه طریقی و چه معامله ای سود کرد و تو این بین از خانواده غافل میشه و وقتی هم میگی میگه دارم واسه خودشون کار میکنم غافل از اینکه روزی دست خداست نه بندا خدا که ازش میخوای !!
و ..........

هدفم از زندگی شده معنویت آخری و این دنیا خیلی واسم بی معنی شده
تو تک تک کارای زندگیم اول خدا و دستورش رو به یاد میارم و بعد میرم سراغش
چند وقت قبل بود داشتم با یکی بحث میکردم (( ایشون از خانوده مذهبی هستن و 30 ساله و همیشه هم مومن بودن ولی من که 2 ساله مومن شدم یه ذره ریشه ای تر فکر میکنم و شاید اعتقادی تر ))
گفتم چرا وقتی خدا میگه میشه ما بنده میگیم نمیشه ؟؟؟
چرا وقتی خدا میگه تو با دست خالی ازدواج کن ولی مردم ما حتی آدمای مذهبی میگن پول باشه خونه باشه کار باشه و ..... ؟؟
جز اینکه ایمانمون کمه و به خدا ایمان نداریم ؟؟؟ جز اینکه خدا شناسیمون ضعیفه ؟؟
گفت حتی داداشای من هم با اعتقاد 50 50 رفتن ازدواج کردن – یعنی با پشتوانه اینکه پدر هست و اگه به مشکل خوردیم پدر هست
ولی من مخالف بودم چون کسی که به خدا اعتقاد داشته باشه میدونه با خدا کوه رو میتونه جا به جا کنه !
کسی که از ته دل به وجود خدا به حکم خدا به قدرت خدا اعتقاد داره باید با دلی محکم بر جلو و بگه خدایی دارم که موسی باهاش نیل رو شکافت !!!
متاسفانه همچین اعتقاداتی نیست و میبینیم حتی آدمای مذهبی ما هم با تشریفات بی خود و هزینه های الکی یا ازدواج رو سخت کردن و یا مشکلات بعد ازدواج رو رقم زدن !!!
واقعا این ریشه دل مردمه که ضعیف شده ؟؟ (( و شاید یکی از نشانه های ظهور که میگه در زمان ظهور مردم با اعتقادات ظاهری زیادن ولی کسی معتقد نیست – اسلام هست و مسلمان واقعی ای نیست !! ))

نمیدونم
شاید من زیاد ریشه ای فکر میکنم و اعتقاد دارم !! و شاید توهم زدم !!

این همه حرف زدم که آخرش به اینجا برسم و چنتا سوال از کارشناس و اگه قابل بدونن دوستان بحث کنن چون خودمم در ادامه حرف میزنم

اولا
نظرتون رو بگید و یا اینکه واقعا اصلا این سطح اعتقادات چیزی هست و یا کلا از مرحله پرتم Biggrin

دوما
یه سوال شرعی و شاید اعتقادی
من یه عمو داشتم که تو سن 16 سالگی تو جنگ شهید
چند سال بعدش من دنیا اومدم و بابابزرگم گفت اسم اون رو روی من بزارن و همینطور هم شد
تو خانودمون هم مادرم فقط نماز میخونه و هیچکدوم از اعضا حتی پدر خواهر و برادر نمیخونن
نمیدونم حس میکنم گذاشتن اسم اون خدا بیامرز باعث این همه تغییر اعتقادی شده !!
من فقط بین خانوده (( حتی خارج از خانواده بین پسر و دخر عمو و خاله و .... )) این همه ریز هستم تا این حد !!!!
نمیدونم گذاشتن اسم اون بنده خدا روی من ربطی به موضوع داره ؟؟؟

سوما
یکی بهم گفت بعد 21 سال زندگی بدون دین که همه چی واست عادی بود الان یهو بخوای این همه قانون و سخت گیری رو به زندگیت اضافه کنی اذیت میشی !!
اینکه این همه تو حلال حروم زندگی ریز بشی و مو رو از ماست بکشی بیرون فعلا واست اذیت کننده هست !
چون سخته شخصیتی که 23 سال اونجوری زندگی کرده رو بخوای یهو عوض کنی !!
سوالم اینه واقعا اینطوره ؟؟؟ واقعا اذیت خواهم شد و فعلا بزاریم یه چند سال با این تفکرات زندگی کنم و بعد کم کم عملیش کنم !!
خودم معتقدم خدایی هست که با وجود بدترین شرایط واسم میگذره و اگه خدا بخواد آسون میشه !!

چهارم
از همین الان سخت گیری های زیادی تو زندگی وارد میکنم – مثلا در مورد سپرده گذاری تو بانک ها بگیرید که شاید حتی اگه تو فلان معامله 1 ریال پول حرام باشه
مثلا تو کار کردن حتی اگه 1 ریال از پول مردم پیشت موند (( یک دانه گندم از بین 1000 کیسه )) باید بهش برگردونی چون مال مردمه !!
ترس خدا که شاید زندگیم نابود بشه !
تو کار کردن و سخت گرفتن شغل آینده
تو سیستم اداری ایران همینطور که میدونید یه ذره هردنبیله – کارمندی که از صبح موظفه بیاد سر کار و تا ثانیه آخر اداری که واسش تعریف شده بمونه
ولی میمونه ؟؟ زودتر فلنگه رو بستن !!!
ولی غافل از اینکه بیت والمال هست و اون دنیا حقوقی که میگیرید و از زیر کارش در رفتید باید به 80 میلیون ایرانی جواب پس بدید !!
نمیدونم شاید من اشتباه فکر میکنم و شاید سخت میگیرم !!
و یا تو خیلی از سیستمات اداری از زیر بار راه انداختن کار مردم در میرن و یا به هر نحوی انجام نمیدن
واقعا اون دنیا ترس از خدا ندارن یا من فکر میکنم اون دنیا واسه همچین چیزایی هم هست ؟؟؟

پنجم
تو مساله ازدواج
دیدید اکثر دخترای امروزی داخل خونه بدون هیچ آرایشی برای شوهر هستن ولی وقتی بیرون میدن انواع و اقسام آرایش ها و .... رو انجام میدن
از بی حیایی و شوخی با زن نامحرم (( که تو محیط کاری انجام میش متاسفانه )) و بدتر از اون زن شوهر دار و ....
تفکرات من کاملا خلاف اینه
زن و مرد باید خازج خونه با حیا و بدون حتی نباید کوچکترین کار برای دلنشینی تو دل نامحرم انجام بده
ولی وقتی از چارچوب در وارد شد بهترین پوشش و بهترین آرایش ها برای همسر و حتی بی حیا بودن برای همسر
معذرت میخوام اینو میگم
آمادگی هر دو برای همدیگه و شناخت کافی
مردی که باید بدونه زن یه موجود کاملا احساساتیه و یه شاخه گل هنگام ورود به خونه و یه دوست دارم میتونه زن رو کاملا از این رو به اون رو کنه
و زنی که باید بدونه مرد بیشتر محور جنسیتش غلبه داره و .....
زنی که تو خونه بدترین پوشش و بی حیایی رو باید داشته باشه تا مرد چشمش هم به سمت نامحرم نره
و مردی که قلب زنش رو اون از محبت پر کنه تا نامحرم بیرون خونه با هر کاری نگاه زن رو هم به سمت خودش معطوف نکنه
ولی واقعا کدوم زندگی ها صد در صد این شکلیه ؟؟؟
دختر و پسری که اینقدر واسه هم عفاده و ادا میان که زندگی یادشون میره !! و هر کدوم در پی به رخ کشیدن چیزی هستن
ولی لاس زدن و خوش گذرونی با نامحرمه
چون تو خونه از نظر احساسی و جنسی اصلا پر نشدن و این شروع مشکله
متاسفانه حتی خیلی ها راه و روش رابطه جنسی هم رو نمیدونن و فکر میکنن یه کار در ظاهر ساده است
غافل از اینکه همون رابطه اگه با اصولش انجام بشه هر دو محبتشون نسبت به هم چندین برابر میشه !

ششم
مهریه و سختی هایی که خانواده های از خدا بی خبر زیر پای جوونا میندازن
جوونی که نتونه از پس مهریه ای که واسش میزارن واقعا اون عقد از نظر شرعی مشکل نداره ؟؟؟
بر فرض خواستید با فریضه بزرگی خدا و کمک خدا و معصومین زندگی کنید
برید و بگید 14 سکه به نیابت از 14 معموم و یک جلد کلام خدا
عکس العمل ها کاملا مشخصه !!!
شاید بگید نمیشه اعتماد کرد و این حرفا ولی وقتی بهش اعتماد ندارید و نشناختید لزومی هم به زن دادن بهش نیست
کسی که از خدا بترسه طلاق واسش خیلی بدتر از اونی هست که بخواد به فکرشم بیفته (( مثل خودم !!! ))

ولی وقتی بحث مهریه هایی چند صد تایی میاد و چونه میزنن پیش خودم میگم ببین دارن دختر طرفو معامله میکنن !
واقعا کسایی که زیر بار این مهریه ها میرن وقتی نمیتونن پرداخت کنن از شرعی مشکلی نداره ؟؟؟؟؟؟
چرا واقعا از ته دل یه زندگی مشترکی رو تشکیل نمیدن و با هم مثل آدم زندگی نمیکنن ؟؟
چرا اینقدر تو زندگی من من میکنن و طعم شیرین زندگی شیرین رو از بین میبرن ؟؟
پول من
مال من
جهاز من
اینو مامان من خرید اینو بابام خرید و ...........
این حرفا و اون میاحث مسخره و سنگ اندازی های خانواده واسه تشریفات باعث نمیشه اون مهر و محبت واقعی نباشه و طرفین با تفکرات مادی زندگیشون واقعا اون پیوند رو نداشته باشه ؟
شاید من زیاد آرمانی فکر میکنم و امروزی ها نمیتونن اینجوری باشن !!
خیلی دوست دارن چاقو رو بیخ گلوی همدیگه نگه دارن !
خودم هیچوقت حتی زمان گناه کاریمم سراغ دوستی با دختر نرفتم
معتقد بودم و هستم دل رو باید اینقدر پاک نگه داشت تا در آخر تقدیم یک نفر کنی !!!
کسی که در آخر محبتت رو خالصانه بهش تقدیم میکنی !!

هفتم
بعد این همه تغییرات دینی صد در صد تو خانواده مشکل خواهم داشت !!
سوالم اینه
آیا وظیفه پوشش خواهر به عهده برادره ؟؟؟ و یا فقط وظیفه پدر هست ؟؟
چون صد در صد من حرف بزنم از نظر شرعی و قانونی شاید حق با من نباشه
بعد ازدواج شوهر و قبل ازدواج پدر مسئول هست آیا ؟؟
تا چه حد میتونم تذکر بدم و مداخله کنم و حتی جر و بحث ؟؟؟
(( یکی بهم گفته بود فقط در حد تذکر چون پدر و مادر احترامش واجبه ))
ولی خب وقتی باید برخورد کرد چی ؟؟؟؟؟

هشتم
درآمد و کارهای پدر اگه صد در صد شرعی نباشه و کمی ریز مشکل داشته باشه اووقت وظیفه چیه ؟؟
اینم باید با حفظ احترام فقط تذکر داد ؟؟
چون یه جا خونده بودم اگه درآمد پدر مخلوطی از حلال و حروم هست مشکلی از این بابت نیست !!

------------------------------------------------------------------------

شاید این بحث ها بار ها و بارها تو فروم بحث شده ولی من خودم دلم میخواست تاپیک بزنم
بعد 23 سال گناه و شرمندگی بندگی خدا دلم میخواد خالص و خالصانه بندگی خدایی رو کنم که با وجودش نیازی به چیزی ندارم و با حرفش جلو میرم
شاید سخت بگیرم ولی دلم میخواد کمترین مشکلی تو زندگیم نباشه و راحت زندگی کنم

میدونم بحث طولانیه ولی خیلی دوست دارم تاپیک به جاهای خوبی کشیده بشه و کمی هم به من کمک بشه
چون به کمک لازم دارم !! :Ghamgin:

کارشناس گروه فقط اگه ممکنه کل قرآن رو واسه جواب دادن به من نزاره ! :khandeh!:
خلاصه و مفید !

با تشکر از همه دوستان به ویژه مدیریت و کارشناس سایت
مرجع تقلید رهبر

برچسب: 

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد حنیف

)

علی 23;753075 نوشت:
سلام و علیکم

سلام علیکم و رحمه الله
سوالات خوبی مطرح کردید که من هم مثل شما امیدوارم به جاهای خوبی برسه.

علی 23;753075 نوشت:
خواهشا اگه مقدور هست کل پست رو بخونید !

خیالتون راحت باشه، کل پست رو خوندم. با دقت:ok:

علی 23;753075 نوشت:
حرف زیاد دارم واسه گفتن ولی جا نیست .....

ولی به نظرم مشکل کمبود جا رو پیدا نکردید!!:khaneh:

علی 23;753075 نوشت:
کارشناس گروه فقط اگه ممکنه کل قرآن رو واسه جواب دادن به من نزاره !
خلاصه و مفید !

اتفاقا همینطور که پیش میرفتم و سوالات متعدد میشد کمی خنده ام گرفت و فکر کردم بهتره کل "ترجمه تفسیر المیزان" رو براتون آپلود کنم که بخونید!!:khandeh!:

اجازه بدید تاپیک رو باز کنیم تا همونطور که خواستید دوستان هم نظریاتشون رو بیان کنند.
و البته من هم خواهش میکنم دوستان از صحبت های بی ارتباط با تاپیک و همچنین بیان کردن نظرات افراطی یا تفریطی جدا خودداری کنند.
اجازه بدید یک بحث منطقی و بر اساس اسلام واقعی داشته باشیم.

تشکر از دوست عزیز
فعلا اینا سوالات اولیه هست Smile

بحث ادامه داشته باشه سوالات بیشتری هم میپرسم
و بحث های دیگه ای هم خواهم کرد

فعلا اینا حالت شروع کاره Smile
چون مشکلاتی هم دارم که در ادامه میگم [emoji20]

---------------------------------

با توجه به نظر کارشناس سوالات تک به تک پاسخ داده میشه که شروع کار از پست 45 هست
خلاصه ای از جواب به سوال اول و ادامه ....! :ok:

http://www.askdin.com/showthread.php?t=52522&p=755292&viewfull=1#post755292

تشکر
--------------------------------

اینو اول تاپیک میزارم برای کسایی که سوالشون هست

قبل هر چیزی به سوال دوست عزیز mehrant جواب بدم که شاید سوال خیلی از شماها باشه

mehrant;754470 نوشت:
علتش چی بود که دنبال معنویات نبودی؟عدم علاقه به این مطالب؟دوستان؟خانواده؟

خانوده اونقدرها پا فشاری نمیکرد !!
حتی برای نماز خوندن
منم خب غرق در گناه بودم که یه جورایی با رفیق نا باب شروع شد
بعد خوشگذرانی و .....

بعدش چی شد رو در ادامه میگم !

mehrant;754470 نوشت:
چه اتفاقی یا فکری یا جرقه ای در ذهنت باعث شد این کار رو بکنی؟

اگه بگم سی دی های رائفی پور بود باور میکنید ؟؟؟
فکر کنم سال 90 یا 91 بود که دفتر فرهنگ دانشگاهمون سی دی رو به من و دوستام داد
ما هم با محوریت مسخره بازی اومدیم خونه نگاه کردیم
اون اوایل بحثاش در مورد فراماسونری و 11 22 33 بود
دوستام که به باد مسخره گرفتن و نگاه نکردن
ولی من نمیدون چرا خوشم اومده بود
کم کم دانلود کردم و نگاه کردم
رسیدم به مباحث آخرالزمان و ظهور
که از موسی و داوود رسیده بود به مهدی

و بعد ادامه ماجرا که شده تفکرات من

mehrant;754470 نوشت:
چرا روزه میگرفتی؟

بالا گفتم
یه چیزی اون ته مه ها میگفت بگیر !

سلام
من هم مطلب رو کاملا خوندم. و اینکه عقایدتون تغییر کرده تحسین برانگیزه و امیدوارم همچنان بر عقایدتون پایدار باشین:ok:
امیدوارم این بحث به جاهای خوبی برسه و درسای خوبی یاد بگیریم البته اگر مثل تایپیک های دیگه به حاشیه نره...
بسیاری از سوالاتی که اینجا مطرح شد سوالای منم هست..
نمیدونستم از کجا شروع کنم
:Gig:به همین دلیل منتظرم اول دوستان نظرشونو بدند

با سلام و عرض ادب خدمت دوست عزیز و محترم

[=B Nazanin]آنچه از آیات قرآن و روایات در باب توبه استفاده می‌شود این است که اگر انسان از گناهانش پشیمان شود و توبه کند، خداوند توبه او را می پذیرد و تمام گناهانش را می بخشد، پس انسان گناهکار در هیچ شرایطی نباید از رحمت خداوند مأیوس باشد زیرا هر چه گناه او بزرگ تر باشد باز رحمت الهی واسع تر است.
[=B Nazanin]توبه در لغت به معنای دست کشیدن از گناه و بازگشتن به راه حق است و به تعبیر دیگر، بازگشت به پشیمانی از گناه است. در قرآن کریم هم «توبه عبد» مطرح است و هم «توبه خدا». توبه عبد به معنی برگشتن عبد به سوی خدا با ترک گناهان است. توبه خدا به معنی برگشت خدا به سوی عبد خود با نظر لطف و مرحمت است. توبه انسان گناهکار در بین دو توبه خدا قرار دارد. به این صورت که ابتدا خدا به سوی انسان گناهکار بر می گردد و گناهکار به این وسیله توفیق توبه پیدا می کند و بار دوم خدا بعد از توبه عبد به سوی بنده خود بر می گردد و توبه او را می پذیرد و او را می بخشد.
[=B Nazanin]گناه و معصیت، مانند لجن زار متعفنی است که انسان، هر چه بیشتر در آن فرو می رود، خود را به نابودی نزدیک می کند، اما توبه و تصمیم جدی انسان به ترک گناه حرکت به سوی نجات و خود یک پیروزی بزرگ است که درهای رحمت الهی را به روی انسان می گشاید. کسی که به این مرحله (توبه) رسیده به پیروزی بزرگی دست یافته است، و باید سعی کند انگیزۀ خود را برای مبارزه با گناه، قوی تر نماید، و برای همیشه این حالت را در خود حفظ کند.

[=B Nazanin]نکتۀ بسیار مهم در این راه، استعانت از لطف و عنایتی است که خداوند نسبت به توبه کنندگان دارد؛ زیرا توبه واقعی همه مبغوضیت های گناه و عقوبات اخروی و آثار منفی آن را در پیشگاه خداوند از بین می برد، همانطوری که خداوند فرموده است: «اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده ‏اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می ‏آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است». آنچه از این آیه و دیگر آیات و روایات استفاده می شود این است که اگر انسان از گناهانش پشیمان شود و توبه کند، خداوند توبه او را می پذیرد و تمام گناهانش را می بخشد. گویا هیچ گناهی مرتکب نشده است. طبق این بیان بدیهی است که تمام عبادات و کارهای خوب گذشته و آینده او را می پذیرد. پس انسان گناه کار در هیچ شرایطی نباید از رحمت خداوند مأیوس باشد؛ زیرا هر چه گناه او بزرگ تر باشد باز رحمت الهی واسع تر است.

yalda solimani;754217 نوشت:
با سلام و عرض ادی خدمت دوست عزیز و محترم

[=B Nazanin]آنچه از آیات قرآن و روایات در باب توبه استفاده می‌شود این است که اگر انسان از گناهانش پشیمان شود و توبه کند، خداوند توبه او را می پذیرد و تمام گناهانش را می بخشد، پس انسان گناهکار در هیچ شرایطی نباید از رحمت خداوند مأیوس باشد زیرا هر چه گناه او بزرگ تر باشد باز رحمت الهی واسع تر است.
[=B Nazanin]توبه در لغت به معنای دست کشیدن از گناه و بازگشتن به راه حق است و به تعبیر دیگر، بازگشت به پشیمانی از گناه است. در قرآن کریم هم «توبه عبد» مطرح است و هم «توبه خدا». توبه عبد به معنی برگشتن عبد به سوی خدا با ترک گناهان است. توبه خدا به معنی برگشت خدا به سوی عبد خود با نظر لطف و مرحمت است. توبه انسان گناهکار در بین دو توبه خدا قرار دارد. به این صورت که ابتدا خدا به سوی انسان گناهکار بر می گردد و گناهکار به این وسیله توفیق توبه پیدا می کند و بار دوم خدا بعد از توبه عبد به سوی بنده خود بر می گردد و توبه او را می پذیرد و او را می بخشد.
[=B Nazanin]گناه و معصیت، مانند لجن زار متعفنی است که انسان، هر چه بیشتر در آن فرو می رود، خود را به نابودی نزدیک می کند، اما توبه و تصمیم جدی انسان به ترک گناه حرکت به سوی نجات و خود یک پیروزی بزرگ است که درهای رحمت الهی را به روی انسان می گشاید. کسی که به این مرحله (توبه) رسیده به پیروزی بزرگی دست یافته است، و باید سعی کند انگیزۀ خود را برای مبارزه با گناه، قوی تر نماید، و برای همیشه این حالت را در خود حفظ کند.

[=B Nazanin]نکتۀ بسیار مهم در این راه، استعانت از لطف و عنایتی است که خداوند نسبت به توبه کنندگان دارد؛ زیرا توبه واقعی همه مبغوضیت های گناه و عقوبات اخروی و آثار منفی آن را در پیشگاه خداوند از بین می برد، همانطوری که خداوند فرموده است: «اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده ‏اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می ‏آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است». آنچه از این آیه و دیگر آیات و روایات استفاده می شود این است که اگر انسان از گناهانش پشیمان شود و توبه کند، خداوند توبه او را می پذیرد و تمام گناهانش را می بخشد. گویا هیچ گناهی مرتکب نشده است. طبق این بیان بدیهی است که تمام عبادات و کارهای خوب گذشته و آینده او را می پذیرد. پس انسان گناه کار در هیچ شرایطی نباید از رحمت خداوند مأیوس باشد؛ زیرا هر چه گناه او بزرگ تر باشد باز رحمت الهی واسع تر است.


مگه من جایی گفتم از رحمت خدا مایوس شدم؟؟ [emoji16]
بحثی که کردید مربوط به همین تاپیک بود؟؟ [emoji3]

چون من حرفی از مایوس شدن نزدم و گفتم به خدا امید دارم
و تو زندگیم میرم جلو چون خدا رو دارم

علی 23;754218 نوشت:
مگه من جایی گفتم از رحمت خدا مایوس شدم؟؟ [emoji16]
بحثی که کردید مربوط به همین تاپیک بود؟؟ [emoji3]

چون من حرفی از مایوس شدن نزدم و گفتم به خدا امید دارم
و تو زندگیم میرم جلو چون خدا رو دارم

با سلام

مگر من حرف ناپسندی زدم من کلی گفتم ضمنا موضوع تابیک گناهکار بودند بود حال یکی از گناه شما این بود که منو ناراحت کردید موفق باشید.

علی 23;753075 نوشت:
هدفم از زندگی شده معنویت آخری و این دنیا خیلی واسم بی معنی شده

سلام علیکم
خوب در ابتدا بهتون تبریک میگم و اینکه خیلی خوبه تلاش کردید و سعی داشتید از ته دل پاک بشید واقعا تحسین بر انگیز هست:Gol:
به خاطر تاپیک شما فک کنم من این هفته بیشترین زمان آنلاین بودن رو داشته باشم
چرا که خیلی دوست دارم تو بحث باشم و اینکه جواب سوالای شما رو هم بخونم و شاید چیزی برای گفتن هم داشته باشیم
خیلی ریز مطالعه میکنم و خیلی ریز هم نظر میدم پس انتظار آنچنانی از بنده نداشته باشید که کمک کننده باشم ...
این رو نقل قول زدم که دنیا مزرعه ی آخرت هست
یه وقت غرق آخرت نشید که فرصت هایی که دارید رو از دست بدید
چون باید به این فک کنید تفکر کردن خوبه عبادت هم خوبه در کنار هم بودن این دو بهترین هست....
سعی کنید از فرصت هاتون برترین استفاده رو داشته باشید..و شروع به عمل کردن کند ..علم رو به یقین تبدیل کنید
و اینکه مراقب باشید شیطان با خوبی ها وسوسه نکنه که خیلی زرنگه تو این کار ها...

باید یه دور دیگه بخونم ....:khandeh!:..
ادامه دارد......

yalda solimani;754221 نوشت:
با سلام

مگر من حرف ناپسندی زدم من کلی گفتم ضمنا موضوع تابیک گناهکار بودند بود حال یکی از گناه شما این بود که منو ناراحت کردید موفق باشید.


خب چرا ناراحت میشید
من که حرف بدی نزدم
گفتن من از امید خدا مایوس نشدم
وگرنه بحثتون خوب بود و روحیه بخش

تشکر[emoji4]
ممنونم میشم در ادامه بحث شرکت کنید
به خصوص سوالات

بلا;754223 نوشت:

سلام علیکم
خوب در ابتدا بهتون تبریک میگم و اینکه خیلی خوبه تلاش کردید و سعی داشتید از ته دل پاک بشید واقعا تحسین بر انگیز هست:Gol:
به خاطر تاپیک شما فک کنم من این هفته بیشترین زمان آنلاین بودن رو داشته باشم
چرا که خیلی دوست دارم تو بحث باشم و اینکه جواب سوالای شما رو هم بخونم و شاید چیزی برای گفتن هم داشته باشیم
خیلی ریز مطالعه میکنم و خیلی ریز هم نظر میدم پس انتظار آنچنانی از بنده نداشته باشید که کمک کننده باشم ...
این رو نقل قول زدم که دنیا مزرعه ی آخرت هست
یه وقت غرق آخرت نشید که فرصت هایی که دارید رو از دست بدید
چون باید به این فک کنید تفکر کردن خوبه عبادت هم خوبه در کنار هم بودن این دو بهترین هست....
سعی کنید از فرصت هاتون برترین استفاده رو داشته باشید..و شروع به عمل کردن کند ..علم رو به یقین تبدیل کنید
و اینکه مراقب باشید شیطان با خوبی ها وسوسه نکنه که خیلی زرنگه تو این کار ها...

باید یه دور دیگه بخونم ....:khandeh!:..
ادامه دارد......


تشکر از شما
غرق اخرت نمیشم ولی تو مادیات این دنیا که مردم به اسم پیشرفت و.... غرقش میشن نمیرم
این دنیا یه فرصت چند ساله به اندازه عمرموم هست که وقت داریم فقط به خدا ثابت کنیم لیاقت بهشت اون دنیا و معلم فرشته ها رو داریم،یا نه؟؟

خیلی ها رو میببنم حتی تو درس و علم و... به همه جا میرسن
به جاهای خیلی بالا که شاید اسمشون تو تاریخ ثبت بشه
ولی من فقط میخوام بدونم کجای زندگیشون خدا هست؟؟

مثال میزنم
الان پروفسور سمیعی هم با اون همه کارهای علمی و خدمتش به ملت اگه بر فرض خدایی تو،زندگیش نباشه و نمازی تو زندگیش و.... واقعا ارزش داره؟؟

پدر و مادر امروزی که اینقدر درگیر پیشرفت بچشون هستن به فکر اخرتش نیستن
تیز هوشان
کلا زبان
المپیاد
رتبه های برتر و....
که اخرش چی؟؟
بچه بشه رتبه 1 کنکور مثل چی درس بخونه
و بعد یه کاره ای بشه

وقتی خدا نباشه چه فایده؟؟
فقط کافیه به همین پدر و مادر ها بگید این همه کلاس و... بچتون رو فرستادید نماز خوندن یادش دادید؟؟؟
یه،ایه قرآن بلده بخونه؟!
کافیه بگید تا برچسب عقب مونده و تفکرات دیروزی بهتون بزنن

پیشرفت بد نیست
ولی باید در سایه بندگی خدا و راه خدا باشه
درحالی که مردم ما در سایه پیشرفت و پول و درس و.... یه نمازی میخونن چون تو کتاب دینی راهنمایی بهشون گفتن اولین سوال اون دنیا اینه نماز میخونی؟؟

حالا بندگی خدا
ائمه
اخلاص عبادت
بحث های مهدویت پیشکش که یه درصدم شاید بهش فکر نکنن

[SPOILER]1[/SPOILER]

[=Century Gothic]سلام خدمت شما

مورد اول:

هدف؟!!

  • هدف زندگی تقرب به خداست، با این حال چه طور میشه برای تقرب به کسی تلاش کرد ولی او را دوست نداشت!

اما چه طور میشه به خدا نزدیک شد؟

  • خدمت به دین خدا و امام معصوم علیه السلام، برای گسترش فرهنگ اسلامی در جامعه ایرانی و جهانی
  • اطاعت و عبادت خدا، تهذیب نفس، ...

اما چی کار کنیم که سوخت موتور ما وسط راه تموم نشه؟

  • امام علی (ع): محبت خدا آتشی است که هرچه در معرض آن قرار بگیرد، می سوزد.
  • پس تا دل عاشق نشود، نمی شود دیده را از دیدن غیر او باز داشت.
  • هرکی عاشق خدا نباشه وسط راه کم میاره!!!

حالا چی کار کنیم که عاشق خدا بشیم؟

  • حدیث قدسی: خداوند به موسی نجات یافته خود وحی فرمود: ای موسی! مرا دوست بدار و به مردم هم بگو مرا دوست بدارند. موسی عرض کرد: خداوندا، من تو را دوست دارم ولی چکار کنم که مردم تو را دوست بدارند؟ خداوند فرمود: نعمت ها و احسان های مرا که درباره آن ها کرده ام برایشان بگو و بلاهایی که من می توانم نازل کنم، به آنان گوشزد کن. زیرا آن ها وقتی که فهمیدند من این همه خیر درباره آن ها می کنم، آن ها هم مرا دوست می دارند.
  • حدیث قدسی: ای فرزند عمران، دروغ می گوید کسی که خیال می کند مرا دوست دارد وقتی که شب شد می خوابد. زیرا نباید هر دوستداری خلوت کردن با حبیب را هم دوست بدارد؟ ...
  • تفکر و تفکر و تفکر و ... (تفکر خاصیت مهمی داره ... اگر درست شکل بگیره)
  • خواندن کتاب، گوش کردن سخنرانی در زمینه اخلاق و عرفان، اعتقادی، ...

علی 23;753075 نوشت:
سلام و علیکم
سلام علیکم
من چند سوال میپرسم برای رسیدن به جواب
علی 23;753075 نوشت:
یه جوون 23 ساله هستم
از 2 سال قبل یعنی حدودا مهر 92 که 21 سالم بود کارای واجباتم رو انجام نمیدادم که هیچ بلکه کلی هم گناه تو زندگیم داشتم !!
علتش چی بود که دنبال معنویات نبودی؟عدم علاقه به این مطالب؟دوستان؟خانواده؟
علی 23;753075 نوشت:
فقط ماه رمضون روزه میگرفتم (( بدون نماز ))
چرا روزه میگرفتی؟
علی 23;753075 نوشت:
تا اینکه مهر 92 مشهد رفتم و از خود امام رضا خواستم نماز خوندن رو شروع کنم
چه اتفاقی یا فکری یا جرقه ای در ذهنت باعث شد این کار رو بکنی؟
علی 23;753075 نوشت:
بدترین مشکلات رو داشتم که تو خیلی از سایت ها و .... گفته بودن یا برو پیش روانشناس و مشاور . یکسری برنامه رو اجرا کن
ولی اعتقادی نداشتم
معتقد بودم خود خدا بخواد حل بشه میشه !!! و شد
به هر حال کسی که تجربه داره و احتمالا مشکلات افرادی مشابه رو دیده بهتر میتونه راهنمایی بکنه
علی 23;753075 نوشت:
بعد از مهر 92 تا امروز که آذر 94 هست (( تقریبا 2 سال ))
نزدیک 20 روز هست که همه گناهام پاک شده (( فقط یه گناه بود که از 20 روز قبل که هیت رفتم و خود امام حسین کاری کرد تموم بشه و شاید هم حضرت زهرا ))
اون آدمی که گناه واسش نقل و نبات بود هر روز ناخواسته انجام میداد چون واسش عادی بود تبدیل شد به این جوون !!
تقریبا همه گناه هام رو کنار گذاشتم و اگرم باشه نزدیک صفره (( که نیست ))
ان شاء الله در این زمینه موفق باشی

علی 23;753075 نوشت:
این همه مخلوق خلق شدن و یا گرفتار شیطان و یا کمی قلقلک شیطان باعث شد از راه به در بشن !!
واقعا هدف از زندگی چیه ؟؟
خدا در قرآن میگه: و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون
علی 23;753075 نوشت:
این نیست که خودمون رو پاک نگه داریم و از خدا درخواست ظهور مهدی ای رو کنیم که خودش وعده داده برای بندگانی خواهد فرستاد که خودشون از ته دل بخوان ؟؟ (( از یکی از نقل و قول های مراجع شنیده بودم که یکی پرسیده بود امام زمان کی ظهور خواهد کرد اون مرجع هم گفته بود هروقت که خود مردم بخوان !! ))
از آیت الله بهجت پرسیدن امام زمان کجا هستن؟ ایشون جواب دادن آقا درون قلبهای شما هستند مواظب باشید بیرونش نکنید.....
علی 23;753075 نوشت:
واقعا زندگی این دنیا چه ارزشی داره ؟؟؟ یکسری زندگی روزمره با مال دنیا و درگیر شدن باهاش

علی 23;753075 نوشت:
هدفم از زندگی شده معنویت آخری و این دنیا خیلی واسم بی معنی شده
بالاتر گفتم خدا در قرآن چی میگه
همون جمله ای که همیشه در کتابهای دینی دوران مدرسه هامون نوشته بود رو به یادت بیار که میگفت این دنیا مزرعه و محل کشت هست برای آخرت و اونجا سرای برداشت کردن هست.....
پس این دنیا بی معنی نیست بلکه محل تلاش برای ساختن اون دنیاست

علی 23;753075 نوشت:
گفتم چرا وقتی خدا میگه میشه ما بنده میگیم نمیشه ؟؟؟
چرا وقتی خدا میگه تو با دست خالی ازدواج کن ولی مردم ما حتی آدمای مذهبی میگن پول باشه خونه باشه کار باشه و ..... ؟؟
خوب خودت جواب خودت رو دادی که:
علی 23;753075 نوشت:
جز اینکه ایمانمون کمه و به خدا ایمان نداریم

علی 23;753075 نوشت:
ولی من مخالف بودم چون کسی که به خدا اعتقاد داشته باشه میدونه با خدا کوه رو میتونه جا به جا کنه !
کسی که از ته دل به وجود خدا به حکم خدا به قدرت خدا اعتقاد داره باید با دلی محکم بر جلو و بگه خدایی دارم که موسی باهاش نیل رو شکافت !!!
کسی که ایمانش کامله هیچوقت چنین کارهایی انجام نمیده یا چنین اعتقاداتی نداره...در زندگی هر تصمیمی هر کاری میخواد انجام بده اول فکر میکنه ببینه رضای خدا در اون کار هست یا نه....و بعد هم با توکل بر خدا انجامش میده...
علی 23;753075 نوشت:
اولا
نظرتون رو بگید و یا اینکه واقعا اصلا این سطح اعتقادات چیزی هست و یا کلا از مرحله پرتم :D
خوبه ولی سعی کن مطالعه و تحقیق داشته باشی...کتابهای اعتقادی مثل کتابهای شهید مطهری....تفسیر قرآن....زندگینامه پیامبر اکرم و ائمه بزرگوار و اینها رو بخون
علی 23;753075 نوشت:
یه سوال شرعی و شاید اعتقادی
من یه عمو داشتم که تو سن 16 سالگی تو جنگ شهید
چند سال بعدش من دنیا اومدم و بابابزرگم گفت اسم اون رو روی من بزارن و همینطور هم شد
منم همینطور....البته با این تفاوت که عموم موقع شهادتش 19 سالش بود.
دقیقا هم اسم و هم فامیل باهاش هستم و از نظر چهره هم بهش شباهت دارم ولی در باطن اون کجا و من کجا:Ghamgin:
علی 23;753075 نوشت:
نمیدونم گذاشتن اسم اون بنده خدا روی من ربطی به موضوع داره ؟؟؟
صرف اسم که نه.اما اگر از خود شهید کمک بخوای، یا سعی کنی مرام و شیوه و روش اون رو انجام بدی مسلما ایشون داره بهت کمک میکنه
علی 23;753075 نوشت:
سوما
یکی بهم گفت بعد 21 سال زندگی بدون دین که همه چی واست عادی بود الان یهو بخوای این همه قانون و سخت گیری رو به زندگیت اضافه کنی اذیت میشی !!
اینکه این همه تو حلال حروم زندگی ریز بشی و مو رو از ماست بکشی بیرون فعلا واست اذیت کننده هست !
چون سخته شخصیتی که 23 سال اونجوری زندگی کرده رو بخوای یهو عوض کنی !!
سوالم اینه واقعا اینطوره ؟؟؟ واقعا اذیت خواهم شد و فعلا بزاریم یه چند سال با این تفکرات زندگی کنم و بعد کم کم عملیش کنم !!
خودم معتقدم خدایی هست که با وجود بدترین شرایط واسم میگذره و اگه خدا بخواد آسون میشه !!
مسلمونهایی که زمان حیات پیامبر اسلام زندگی میکردن که از بچگی همه مسلمون نبودن.....خیلیاشون سنی ازشون گذشته بود ولی اسلام آوردن
علی 23;753075 نوشت:
چهارم
از همین الان سخت گیری های زیادی تو زندگی وارد میکنم – مثلا در مورد سپرده گذاری تو بانک ها بگیرید که شاید حتی اگه تو فلان معامله 1 ریال پول حرام باشه
مثلا تو کار کردن حتی اگه 1 ریال از پول مردم پیشت موند (( یک دانه گندم از بین 1000 کیسه )) باید بهش برگردونی چون مال مردمه !!
ترس خدا که شاید زندگیم نابود بشه !
تو کار کردن و سخت گرفتن شغل آینده
تو سیستم اداری ایران همینطور که میدونید یه ذره هردنبیله – کارمندی که از صبح موظفه بیاد سر کار و تا ثانیه آخر اداری که واسش تعریف شده بمونه
ولی میمونه ؟؟ زودتر فلنگه رو بستن !!!
ولی غافل از اینکه بیت والمال هست و اون دنیا حقوقی که میگیرید و از زیر کارش در رفتید باید به 80 میلیون ایرانی جواب پس بدید !!
نمیدونم شاید من اشتباه فکر میکنم و شاید سخت میگیرم !!
و یا تو خیلی از سیستمات اداری از زیر بار راه انداختن کار مردم در میرن و یا به هر نحوی انجام نمیدن
واقعا اون دنیا ترس از خدا ندارن یا من فکر میکنم اون دنیا واسه همچین چیزایی هم هست ؟؟؟
شما به این فکر کن که فردا باید به خدا جواب بدی نه به مردم یا رئیس اداره....
به این فکر کن که جلوی خدا روسفیذ باشی نه جلوی مردم.....
علی 23;753075 نوشت:
نجم
تو مساله ازدواج
دیدید اکثر دخترای امروزی داخل خونه بدون هیچ آرایشی برای شوهر هستن ولی وقتی بیرون میدن انواع و اقسام آرایش ها و .... رو انجام میدن
از بی حیایی و شوخی با زن نامحرم (( که تو محیط کاری انجام میش متاسفانه )) و بدتر از اون زن شوهر دار و ....
تفکرات من کاملا خلاف اینه
زن و مرد باید خازج خونه با حیا و بدون حتی نباید کوچکترین کار برای دلنشینی تو دل نامحرم انجام بده
ولی وقتی از چارچوب در وارد شد بهترین پوشش و بهترین آرایش ها برای همسر و حتی بی حیا بودن برای همسر
معذرت میخوام اینو میگم
آمادگی هر دو برای همدیگه و شناخت کافی
مردی که باید بدونه زن یه موجود کاملا احساساتیه و یه شاخه گل هنگام ورود به خونه و یه دوست دارم میتونه زن رو کاملا از این رو به اون رو کنه
و زنی که باید بدونه مرد بیشتر محور جنسیتش غلبه داره و .....
زنی که تو خونه بدترین پوشش و بی حیایی رو باید داشته باشه تا مرد چشمش هم به سمت نامحرم نره
و مردی که قلب زنش رو اون از محبت پر کنه تا نامحرم بیرون خونه با هر کاری نگاه زن رو هم به سمت خودش معطوف نکنه
اسلام هم همین رو میگه و در همین بابت کلی حدیث و روایت هست! سخنرانی های حاج آقای حدائق رو که در لینک امضام گذاشتم دانلود کن و گوش کن، در این زمینه خیلی بهت کمک میکنه
علی 23;753075 نوشت:
ولی واقعا کدوم زندگی ها صد در صد این شکلیه ؟؟؟
کاری به زندگی دیگران نداشته باش،سعی کن خودت اونجوری زندگی کنی که خدا راضی باشه
علی 23;753075 نوشت:
مهریه و سختی هایی که خانواده های از خدا بی خبر زیر پای جوونا میندازن
جوونی که نتونه از پس مهریه ای که واسش میزارن واقعا اون عقد از نظر شرعی مشکل نداره ؟؟؟
بر فرض خواستید با فریضه بزرگی خدا و کمک خدا و معصومین زندگی کنید
برید و بگید 14 سکه به نیابت از 14 معموم و یک جلد کلام خدا
عکس العمل ها کاملا مشخصه !!!
شاید بگید نمیشه اعتماد کرد و این حرفا ولی وقتی بهش اعتماد ندارید و نشناختید لزومی هم به زن دادن بهش نیست
کسی که از خدا بترسه طلاق واسش خیلی بدتر از اونی هست که بخواد به فکرشم بیفته (( مثل خودم !!! ))
در جوابت کلامی از مقام معظم رهبری که چندبار هم قبلا تو سایت گذاشتم قرار میدم:
مهریه هر چه کمتر باشد، به طبیعت ازدواج نزدیکتر است، چون طبیعت ازدواج معامله که نیست، خرید و فروش که نیست، اجاره دادن که نیست، زندگی دو انسان است. این ارتباطی به مسائل مالی ندارد. ولی شارع مقدس یک مهریه‌ای را معین کرده که باید یک چیزی باشد. اما نباید سنگین باشد. بایستی عادی باشد جوری باشد که همه بتوانند انجام دهند.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۴/۵/۱۸

بعضی خیال می‌کنند مهریه‌ی سنگین به حفظ پیوند زناشویی کمک می‌کند. این خطاست. اشتباه است. اگر خدای ناکرده این زن و شوهر نااهل باشند، مهریه‌ی سنگین هیچ معجزه‌ای نمی‌تواند بکند.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۵/۵/۱۱
عضی از خانواده‌های طرف عروس می‌گویند که ما مهریه‌ی آن‌قدر بالا نمی‌خواهیم ولی خانواده‌ی داماد برای پز دادن و تفاخر می‌گویند نه نمی‌شود! چند میلیون یا فلان‌قدر. خب اینها همه دوری از اسلام است. هیچ کس با مهریه‌ی بالا خوشبخت نشد. این‌هایی که خیال می‌کنند اگر مهریه نباشد ازدواج دخترشان متزلزل خواهد شد، ‌ این‌ها اشتباه می‌کنند. ازدواج اگر چنان‌چه با محبت بود، ‌ با وضعیت درست بود، بی‌مهریه هم متزلزل نمی‌شود. ولی اگر چنان‌چه بر مبنای خباثت و زرنگی و کلاهبرداری و فریب و این چیزها بود، مهریه هر چقدر هم که زیاد باشد، مرد بدجنس زورگو، کاری خواهد کرد که بتواند از زیر بار این مهریه هم فرار کند.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۵/۹/۴

من از مردم سراسر کشور خواهش می‌کنم که آن قدر مهریه‌ها را زیاد نکنند. این سنت جاهلی است. این کاری است که خدا و رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در این زمان بخصوص، از آن راضی نیستند. نمی‌گوییم حرام است. نمی‌گوییم ازدواج باطل است. اما خلاف سنت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و اولاد ایشان و ائمه‌ی هدی (علیهم‌السلام) و بزرگان اسلام است. خلاف روش این‌هاست و به‌خصوص در زمان ما که کشور احتیاج دارد به این‌که همه‌ی کارهای صحیح، آسان شود، هیچ مصلحت نیست که بعضی ازدواج‌ها را این‌طور مشکل کنند.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۳/۹/۲

علی 23;753075 نوشت:
هفتم
بعد این همه تغییرات دینی صد در صد تو خانواده مشکل خواهم داشت !!
سوالم اینه
آیا وظیفه پوشش خواهر به عهده برادره ؟؟؟ و یا فقط وظیفه پدر هست ؟؟
چون صد در صد من حرف بزنم از نظر شرعی و قانونی شاید حق با من نباشه
بعد ازدواج شوهر و قبل ازدواج پدر مسئول هست آیا ؟؟
تا چه حد میتونم تذکر بدم و مداخله کنم و حتی جر و بحث ؟؟؟
(( یکی بهم گفته بود فقط در حد تذکر چون پدر و مادر احترامش واجبه ))
ولی خب وقتی باید برخورد کرد چی ؟؟؟؟؟
شما وظیفه داری تذکر بدی تا جایی که میتونی و به شکلی که میتونی
دیگه نتیجه اش چی باشه مهم نیست،مهم اینه که کاری که از دستت برمیاد رو انجام داده باشی

علی 23;753075 نوشت:
هشتم
درآمد و کارهای پدر اگه صد در صد شرعی نباشه و کمی ریز مشکل داشته باشه اووقت وظیفه چیه ؟؟
اینم باید با حفظ احترام فقط تذکر داد ؟؟
چون یه جا خونده بودم اگه درآمد پدر مخلوطی از حلال و حروم هست مشکلی از این بابت نیست !!
اینم مثل بالایی ولی درمورد اینکه اگر درآمد حرام هم قاطی درآمدش باشه،اونوقت شما ازش استفاده بکنی یا نکنی رو واقعا نمیدونم...اینو کارشناس محترم توضیح خواهند داد....

ببخشید پرحرفی کردم...سعی کردم فقط نظر خودم رو بگم شاید اشتباه باشه....
نظر قطعی رو کارشناس تاپیک خواهند گفت

سلام

من هی میخوندم میگفتم آفرین ، آفرین :Nishkhand:

سعی کنید که خیلی افراطی نباشید. فعلا فقط واجبات رو انجام بدید .. شما طعم شیرین عبادت رو چشیدید و هی میخواید خودتون رو نزدیکتر کنید اما آهسته و پیوسته برو ..این حرف از لحاظ روانی توجیح داره ، بهتره که بهش عمل کنید .

مشکلات که برای همه هست .. بخصوص کسی که بخواد برخلاف عقاید خانوادش کاری رو انجام بده یه اتفاقایی ممکنه بیفته اما خب ان شاالله کنترلش میکنید و نیازی هم نیست که زیادی ادای بپای محل رو دربیارید چون روتون حساس میشن بعد سخت میشه اوضاع..

نمیدونم ولی بنده موافق تذکر دادن به پدرتون توسط شما نیستم ..

بنظر میرسه تمام سوالات و شبهاتتون رو جواب دادم :khaneh:

التماس دعا

علی 23;753075 نوشت:
اولا
نظرتون رو بگید و یا اینکه واقعا اصلا این سطح اعتقادات چیزی هست و یا کلا از مرحله پرتم :D

چون اول مسیر هستید خوبه...امیدوارم این مسیر رو ادامه بدید ...افراط و تفریط باعث نشه که زده بشید از هر چیزی ..تعادل رو رعایت کنید

علی 23;753075 نوشت:
گذاشتن اسم اون بنده خدا روی من ربطی به موضوع داره ؟؟؟

امام باقر (علیه السلام) در این‌باره می‌فرمایند: «أَصْدَقُ الْأَسْمَاءِ مَا سُمِّیَ بِالْعُبُودِیَّةِ وَ أَفْضَلُهَا أَسْمَاءُ الْأَنْبِیَاءِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ..راست‌ترین نام‌ها آن است که بر بندگی الهی دلالت کند و برترین نامها، اسامی پیامبران است».اصول‌كافی، ج6، ص18

علی 23;753075 نوشت:
الان یهو بخوای این همه قانون و سخت گیری رو به زندگیت اضافه کنی اذیت میشی !!

فک نکنم یهو بوده باشه همین که شما توی این دو سال تلاش کردید نشون میده خودتونهم با برنامه سعی کردید که بهتر و بهتر بشید پس میتونید تحمل کنید این سختی رو و به گفته ی خودتون خداوند یاور همه ی ماست

علی 23;753075 نوشت:
چهارم
از همین الان سخت گیری های زیادی تو زندگی وارد میکنم

این ها سخت گیری نیست و یه جورایی انجام وظیفه هست ..همیشه مثبت نگاه کنید و نگید سختی و سختگیری که نام ها اثرات منفی هم میذارند ..توکل کنید همهی این سختی ها به بهترین لذت ها تبدیل خواهد شد

علی 23;753075 نوشت:
پنجم
تو مساله ازدواج

فک کنم باید یکی دوسالی بگذره تا معیارهایی برای ازدواج کردنتون پیدا کنید و کم کم یک شناخت کافی هم از خودتون داشته باشید ...

ادامه دارد ....

mehrant;754470 نوشت:
سلام علیکم
من چند سوال میپرسم برای رسیدن به جواب

جناب دکتر ایشون همه چیز رو شرح دادند شما باز سوال میپرسید ...
امیدوارم جواب بدند چرا که برای بنده هم واقعا این ها به خصوص چند سوال اولی که پرسید خیلی مهم شد

mehrant;754470 نوشت:
کسی که ایمانش کامله هیچوقت چنین کارهایی انجام نمیده یا چنین اعتقاداتی نداره

بله ولی الآن چند درصد جامعه ی ما رو افرادی تشکیل دادند که ایمان کاملی دارند و
از طرفی از کجا میشه متوجه شد که ایمانشون کامل هست ؟
چقدر این ایمان کامل تو زندگیشون دیده میشه ؟
گاهیا یان دیدن ها ریا نیست؟؟!

mehrant;754470 نوشت:
صرف اسم که نه.اما اگر از خود شهید کمک بخوای،

بله کمک گرفتن از شهدا بهترین هست ولی خود اسم با توجه به روایات که حق فرزند بر پدر و مادر اینه که نام نیکو برای اون ها انتخاب کنه پس میبینیم که تاثیر داره ..

mehrant;754470 نوشت:
شما وظیفه داری تذکر بدی تا جایی که میتونی و به شکلی که میتونی

با مثال بگید متوجه نشدم ..تا چه حدودی میشه تذکر داد و به چه شکل هایی ؟؟؟

واقعیتش من حوصلم نکشید کل پست رو بخونم

ولی تا اونجاش خوندم که شروع به سوال کردن کردین

فقط دوس داشتم بهتون تبریک بگم

ارادتون ستودنیه :Gol:

امیدوارم روز به روز به خدا نزدیک تر بشین و موفق تر

سلام مجدد و عرض ادب و احترام

خیلی ممنون از دوستان که در بحث شرکت کردند و بعضا جوابهای جالبی هم بود.

اجازه بدید قبل از هر کاری نوشته شما را دسته بندی کرده و سوالات رو شماره گذاری کنیم تا روند کار راحتتر باشد.

من سوالات حضرتعالی را به این صورت خلاصه کردم: (اگر اشتباه متوجه شدم، اصلاح بفرمائید)


  1. چرا انسان خلق شده و هدف از زندگی چیست؟
  2. این نوع اعتقادات صحیح هست یا خیر؟
  3. گذاشتن نام یک شخص بزرگوار روی نوزاد در آینده او تاثیری دارد یا خیر؟
  4. راه رسیدن به خدا تدریجی و پله پله است یا یکمرتبه و ناگهانی؟
  5. سپرده گذاری در بانک و دریافت حقوق از سیستم اداری ایران شرعا جایز است یا خیر؟
  6. چرا شیوه زندگی های خانوادگی ما که مسلمان هستیم به صحیح و اسلامی نیست؟
  7. اگر مرد مهریه ای را تقبل کند که قاعدتا از پرداخت آن ناتوان باشد، آیا عقد صحیح است یا خیر؟
  8. وظیفه برادر در قبال بی حجابی خواهرش چیست؟
  9. اگر درآمد پدر خانواده صددرصد شرعی و حلال نباشد، تکلیف اعضای خانواده چیست؟

سوالات اول و دوم شما به بخش کلام و عقاید مربوط میشود و البته قبلا هم در سایت بحث شده.
برای دریافت پاسخ به لینک های زیر مراجعه فرموده و در صورتی که باز هم سوال بی جواب داشتید، با کارشناسان مربوطه در میان بگذارید.

http://www.askdin.com/thread19646.html
http://www.askdin.com/thread47183.html
http://www.askdin.com/thread38897.html
http://www.askdin.com/thread31744.html

در مورد سوال سوم هم قبلا تاپیک هائی با این عناوین داشتیم. لطفا مراجعه بفرمائید.

http://www.askdin.com/thread51885.html
http://www.askdin.com/thread17009.html

سوال چهارم: تغییر به طور کلی انسان را با یک حالات خاص و تجربه ناشده ای مواجه میکند که گاهی ممکن است خوشایند باشد و گاهی سخت و طاقت فرسا.

این کاملا بستگی به افراد دارد که چه مقدار تحمل این شرایط را داشته باشند. هرچند این ادعا که "من میخوام کم کم گناه رو کنار بگذارم" مجوز گناه کردن نیست و انسان واجب است که با تمام توانش گناه را ترک کند. اما اینکه یک مرتبه، از حالت (به ادعای خودتان) غرق بودن در گناه، خود را وادار کنید که به مستحبات پرداخته و در مسیر عرفان و سیر الی الله قدم بردارید، کمی افراط به نظر میرسد و احتمالا اثرات خوبی هم نخواهد داشت.

روح انسان دارای یک حالت مستقل است و گاهی بسیار مشتاق و متمایل به دعا و مناجات بوده و گاهی انگار اصلا حال و حوصله ای برای عبادت ندارد. به هیچ عنوان نباید کسی به زور خودش را به مستحبات وادار کند. در این زمینه روایات متعددی از رسول گرامی اسلام و ائمه معصومین علیهم السلام داریم. جهت نمونه امیرالمومنین علیه السلام میفرمایند:

"إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِضِ"1

دلها را روى آوردن و روى برگرداندنى است اگر دل ‏روى آرد، آن را به مستحبات واداريد، و اگر روى برگرداند، بر انجام واجباتش بسنده داريد.

از افراط و تفریط برحذر باشید که بدترین امور است و جهالت، کمتر انسان را به خطر می اندازد تا افراط.

شهید مطهری در کتاب انسان کامل به این نکته اشاره فرموده اند که "غالبا جامعه ها از راه گرایش صددرصد به باطل، به گمراهی کشیده نمی شوند؛ بلکه از افراط در یک حق به فساد کشیده می شوند.2

در این مورد متن سخنرانی آیه الله جوادی آملی را در لینک زیر ببینید:
http://http://hodat.ir/index.aspx?siteid=25&fkeyid=&siteid=25&pageid=42273&newsview=61241&cat=,7278,

1- نهج البلاغه، حکمت 22
2- انسان کامل، صفحه 36

سوال پنجم: در این موارد با کارشناسان احکام مشورت فرمائید.

سوال ششم: لطفا دقت کنید که ما یک حقیقت داریم و یک واقعیت. یک وضعیت مطلوب و یک وضعیت موجود. در اینکه با تأسف فراوان واقعیات و وضعیت موجود در جامعه بسیار با وضعیت مطلوب و حقیقت زندگی انسان فاصله دارد، حرفی نیست.

اما اینها به هیچ عنوان مجوزی برای همرنگ شدن ما با جماعت نیست. به قول حاج آقای قرائتی این یکی از ضرب المثل های بسیار نادرست در بین ماست که "خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو!"

خیر. به هیچ عنوان همرنگ شدن با جماعتی که کار نادرستی انجام میدهند، مطلوب نیست. نه عقلی و نه شرعی.
در صورتی که شما وضعیت موجود در زندگی های خانوادگی امروز را مطلوب نمیبینی (که اکثرا مطلوب هم نیست)، تصمیم خودت را بگیر و بدون تعارف با خودت روراست باش. اگر توانائی تغییر و ایستادن در برابر نظرات مخالف را داری، بسم الله! راهت را جدا کن و سعی کن شما درست زندگی کنی.
خداوند عقل، فطرت و اراده را برای همین امور در اختیار انسان گذاشته و همچنین کمک و عاقبت نیک را هم وعده داده است.

"إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلائِكَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتي كُنتُم توعَدونَ"1
به یقین کسانی که گفتند: پروردگار ما خداوند یگانه است! سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل می‌شوند که: نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است!

یکی از نویسنده های آمریکائی کتابهای خودیاری و سخنرانی های انگیزشی، می گوید: آدم ها دو دسته هستند : عقاب‌ها و مرغابی‌ها !
عقاب ها در اوج و با عزت زندگی کرده و بهای آن را هم پرداخت میکنند؛ و مرغابی ها در سطح و راحت ولی دائم وک وک کرده و غر میزنند!

اگر این توانائی را در خود میبینید، عقاب باشید، اوج بگیرید و بهایش را بپردازید.

1- سوره مبارکه فصلت، آیه 30

سوال هفتم: لطفا با کارشناس احکام مشورت کنید.

سوال هشتم: اینکه شرعا بیش از امر به معروف و نهی از منکر وظیفه داشته باشید یا نه، از کارشناسان احکام بپرسید؛ اما تا جائی که به حوزه اخلاق مربوط میشود، اگر با خواهرتان صمیمی باشید و به شما اطمینان و اعتماد داشته باشد، حتما بیشتر از شما تاثیر خواهد گرفت و به صحبت هایتان اهمیت بیشتری خواهد داد.

فقط راجع به حجاب و عقاید با او صحبت نکنید، قبل و بیش از هر چیز "برادرش باشید"، به حالات روحی و احیانا مشکلاتش توجه کنید، کمکی احتیاج داشت اولین داوطلب باشید، درخواستی داشت حتما اجابت کنید، کادوی تولدش را فراموش نکنید و در یک جمله "برایش برادری کنید"... بعد از تمام اینها، وقتی یک برادر واقعی بودید، میتوانید راجع به حجاب هم با او صحبت کرده و درخواست کنید به خاطر خودش و عاقبت به خیری اش، بیشتر به این مسئله اهمیت بدهد و رعایت کند.

و سوال نهم هم مجددا به کارشناسان محترم احکام مربوط میشود.

خب اینجوری نمیشه که
بحث به جایی ختم نمیشه
بیشتر دل زدگی از اعتقاداتم پیدا میکنم
از صبح تا شب باید تاپیک بزنم
بعد 10 روز یکی یکی تاپیک ها تایید بشه
بعد کارشناسم بگه برو فلان جا بپرس

از 8 تا سوال شما 9 تا رو گفتی برو جای دیگه
بقیه هم تاپیک گذاشتی برو بخون
حالا سوالاتم خیلی بیشتره و میخواستم بزارم
ولی اینجوری که نمیشه [emoji20]

بیشتر دوست داشتم بحث باشه تا کپی پیست از جاهای دیگه

فعلا با گوشیم نمیتونم تایپ کنم
سیستم روشن کنم جواب دوستانو میدم
تشکر از کسانی که تو بحث شرکت کردن

علی 23;754621 نوشت:
بیشتر دوست داشتم بحث باشه تا کپی پیست از جاهای دیگه

کپی پیست از جاهای دیگه نیست
تو همین سایت قبلا بحث شده دربارش برای همین آدرس داده شده
شما یه سر بزنید میتونید اونجا بحث ها رو هم داشته باشید ..چون برخی از تاپیک ها هنوز بسته نشدند

بلا;754638 نوشت:

کپی پیست از جاهای دیگه نیست
تو همین سایت قبلا بحث شده دربارش برای همین آدرس داده شده
شما یه سر بزنید میتونید اونجا بحث ها رو هم داشته باشید ..چون برخی از تاپیک ها هنوز بسته نشدند

شانس اوردیم کارشناسای اینجا دستشون بستست
وگرنه به همه پست ها اینجوری جواب میدادن

اول یه نسخه از قرآن میذاشتن
بعد میگفتن
کاربر محترم جواب های شما تو قرآن هست
لطفا مزاحم نشوید

و من الله توفیق

علی 23;754652 نوشت:
شانس اوردیم کارشناسای اینجا دستشون بستست
وگرنه به همه پست ها اینجوری جواب میدادن

اول یه نسخه از قرآن میذاشتن

خوب این روش خوبیه ولی برای کسی که اهل تفسیر باشه و بفهمه نه برای شخصی مثل من که یکی میخواد تفسیر رو براش معنی کنه:khandeh!:
ان شاءالله دوستان بیان نظراتشون رو بگن و ما هم استفاده کنیم

علی 23;754621 نوشت:
خب اینجوری نمیشه که
بحث به جایی ختم نمیشه
بیشتر دل زدگی از اعتقاداتم پیدا میکنم
از صبح تا شب باید تاپیک بزنم
بعد 10 روز یکی یکی تاپیک ها تایید بشه

علیکم السلام و رحمه الله.
این حرفها چیه؟ زحمتی نبود!

اتفاقا یک تاپیک هم داشتیم در مورد اینکه "دین داری سخت است یا آسان؟"
لینکش رو بگذارم یا خودتون پیدا میکنید؟!:bale:


علی 23;754621 نوشت:
بعد کارشناسم بگه برو فلان جا بپرس

اینکه سوالاتتون رو اینجا آورید، معنیش اینه که پاسخ مطمئن و دقیق احتیاج دارید، رشته تحصیلی بنده کلام یا احکام نیست!

احیانا جواب غیر کارشناسانه که نمیخواید؟!:negah:

با سلام

بنده نظر شخصی خودم رو میگم. بنظرم میاد بعلت اینکه شما از یک دنیا به یک دنیای دیگه و دیدگاه کاملا متفاوت در یک باده زمانی کوتاه منتقل شده اید خود را در میان انبوهی از سوالات و چالشهای اعتقادی که قبلا نداشته اید پیدا کردهاید که کاملا طبیعی است.

مهم این است که صبر پیشه کنید تا دغدغه های فکریتون کم کم برطرف بشه و به ارامش برسید. صبر کردن فقط در برابر مشکلات نیست بلکه در مسیر لقاء الله نیز نیاز به صبر و شکیبایی هست.

خداوند در قران می فرمایند ما انسان را در رنج افریدیم.. یعنی مؤمن بدون کشیدن رنج و سختی قابلیت و استحقاق پیوستن به گروه صابرین، متقین، صدیقین و عبد خالص شدن رو پیدا نمی کنه. مؤمن در درون خود بخاطر اعتقادش دارای ارامش و در دنیای بیرون همواره در حال سختی کشیدن است. رنج دیدن بی دینی ها، رنج زندگی با افراد بی ایمان، سختی مبارزه با نفس اماره و وسوسه های شیطانی که یک لحظه امان نمی دهند، سختی پایبند بودن به تمام احکام شرعی، رنج شنیدن گوشه و کنایه ها، رنج دیدن اینکه بقیه فکر میکنن می فهمن اما نمی فهمن! و از همه مهمتر رنج احساس تنهایی حتی وقتی در میان جمع هستید!

پس اول باید با این نوع رنج ها کنار امد و قبول کنید تا اخر عمر باید با این نوع سؤالات و دغدغه ها دست و پنجه نرم کنید. وقتی این رو قبول کردید به یک ارامش می رسید چون دیگه براتون غیر عادی نخواهد بود و خواهید دانست همه مومنین راستین هم این زنجها رو می کشن. پیامبر اسلام (ص) در صدر همه بودند انقدر رنج می کشیدند که خداوند بارها در قران ایشان را دلداری دادند و فرمودند وظیفه ایشان تنها تذکر و ارشاد است و اکثر انسانها ایمان نمی اورند.

نکته اخر که میخواستم بگم این است که شما گفتید فکر می کنید هیچ گناهی دیگر مرتکب نمی شوید.. این تفکر کاملا اشتباه و خطرناکی است. توجه کنید که عمده گناهان افراد مومن گناهان ظاهری نیست بلکه رذایل و گناهان پنهان نفسانی است. شما هیچ عالم و عارف بالا مقامی را نمی بینید که بخودش و نفسش اعتماد پیدا کرده باشه که خودش رو عاری از عیب و گناه ببینه. چون فقط معصون عاری از هرگونه گناه و نقص است. مؤمن همواره نسبت به نفسش سوء ظن دارد و هرگز تا اخر عمر به نفسش اعتماد نمی کند و خودش را عاری از ایراد و نقص نمی بیند و داءم در حال عیبجویی خود و مشغول تهذیب نفس است.

موفق باشید.

علی 23;754621 نوشت:
خب اینجوری نمیشه که
بحث به جایی ختم نمیشه
بیشتر دل زدگی از اعتقاداتم پیدا میکنم
از صبح تا شب باید تاپیک بزنم
بعد 10 روز یکی یکی تاپیک ها تایید بشه
بعد کارشناسم بگه برو فلان جا بپرس

از 8 تا سوال شما 9 تا رو گفتی برو جای دیگه
بقیه هم تاپیک گذاشتی برو بخون
حالا سوالاتم خیلی بیشتره و میخواستم بزارم
ولی اینجوری که نمیشه

بیشتر دوست داشتم بحث باشه تا کپی پیست از جاهای دیگه


سلام و عرض ادب مجدد

اینکه سوالات شما رو خلاصه و شماره گذاری کردم به این خاطر بود که مطالب به نحوی دسته بندی شده و از پراکندگی بحث جلوگیری شود.
و عرض کردم که اگر درست دسته بندی نشده بفرمائید.

و اگر میخواستم تمام مطالب لینک هائی را که آدرس دادم، اینجا بنویسم، حوصله خواندن پیدا نمیکردید چون خیلی طولانی و خسته کننده میشد.

در مورد سوالات احکام و عقاید هم، علاوه بر اینکه مقررات و ضوابط سایت ایجاب میکند که هر کسی در حوزه تخصص خودش پاسخگو باشد، به نفع خود کابران است؛ چون کارشناس هر رشته با اصول کلی مطالب آشناتر بوده و مطلب را با ساختار بهتر و محکمتری در ذهن سوال کننده پیاده می کند.

و البته پیشنهاد میکنم برای اینکه نتیجه بهتری بگیرید، از طریق تلفن (09640) یا به صورت آنلاین با کارشناسان صحبت کنید.
در اینصورت بهتر میتوانید سوالات خودتان را روشن کرده و جوابی را که میخواهید دریافت کنید.

در پناه حق باشید:Rose:

[h=2]مقامی که همه ما می توانیم به آن برسیم
[/h]بین بندگان خدا یک چنین انسان هایی هم هستند. اینها اگر اختصاصی بودند و چهارده نفر بودند که البته آن چهارده نفر هم هستند، هیچ. اما اینگونه نیست. این مساله مخصوص آن چهارده نفر نیست. تمام ما می توانیم به این جایگاه برسیم.
مقام امامت یک مقام اختصاصی است که به کسی نمی دهند. خود خدا باید تعیین کند و بگوید این امام است. مقام نبوت هم اینگونه است. خود خدا باید روی یک بنده ای دست بگذارد و بگوید این پیغمبر است. این رسول است، این نبی است و این امام است. اینها را که کنار بگذاریم، سایر مقاماتی که انبیاء و اولیاء دارند عمومی است. دیگر اختصاصی نیست. مقام امامت اختصاصی است و مربوط به چهارده نفر است. مقام نبوت مربوط به صد و بیست و چهار هزار نفر است. اما واقعیت این مقام ها و اصل و ریشه این مقامات عمومی است و همه می توانند از آن برخوردار باشند. بنابراین خدا یک بندگانی دارد که بندگان خاص او هستند.
پس «ضنائن» به معنای خواص بندگان است. خداوند یک بندگانی دارد که بندگان خاص خودش هستند. آنها را به نعمت خودش غرق می کند. در عافیت خودش غرق کرده است. آنها را به بهشت می رساند. از ابتدا تا انتها رحمت و نعمت و عافیت است و این برای همه ما هم ممکن است.
اینکه می فرماید «یَغذوهُم بنِعمَتِه» خدا آنها را به نعمت خودش غذا می دهد، به زبان بنده، لحظه لحظه لقمه نعمت در دهانش می گذارد، و انسان اینکه خدا آنها را در عافیت خودش غرق کرده، حس می کند. اگر مقدماتش را فراهم کند این اتفاق می افتد. مقدمه اش دست ما است. نعمت و رحمت و عافیت دست خداست. اگر کسی مقدمه اش را فراهم کرد به این جایگاه می رسد که بنده خاص خدا می شود. چطور می شود انسان بنده خاص خدا شود؟ این بنده خاص، اختصاصی است اما شدنی است.

[h=2]چطور می شود انسان بنده خاص خدا شود؟
[/h]یک حدیث بسیار ممتازی از حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) هست که می فرمایند: هر کس که عبادت خالص خود را به نزد خدا و به بالا می فرستد و عباداتش مخلوط نیست...
حداقل خلوص این است که ما در نماز می گوییم قربة الی الله. یعنی من این دو رکعت نماز را برای خشنودی شما نمی خوانم. شما خوشتان بیاید یا نه فرقی ندارد. من دو رکعت نماز را برای خدا می خوانم. این حداقل است که اگر این حداقل را نداشته باشد نماز باطل است. یعنی اگر من نمازم را کمی برای خوشایند شما چرب کنم، نمازم باطل است. ولو یک کلمه اش را اینگونه بخوانم نماز باطل است. این حداقل است. قصد قربت در برابر ریا است.
می گویند آقا شیخ رجبعلی خیاط هر شب در مفاتیح می گشت تا ببیند هر نماز و ذکر و دعایی چه اثری دارد. یک شب هرچه گشت چیزی پیدا نکرد و همینطوری دو رکعت نماز خواند. به او گفتند این دو رکعت نماز را برای ما خواندی. آن قبلی ها برای چیزهای دیگر بود.
معمولا همه ما پی نتیجه اعمالیم ؛ مثلا می پرسیم ثواب این عمل چیه؟! اگر انسان پی این نباشد و ثوابش در خاطرش نباشد، به دنبال نتیجه و اینکه چه بلایی را از جان انسان دور می کند نباشد، نیتش خالص می شود. اگر برای رضای مردم انجام دهد که پست ترین مرحله نیت است. اگر از این بگذرد و یاد ثواب هم نباشد و فقط به یاد رضایت خدا باشد درست است. اعمال درجه خلوص دارند. هرچه خلوص بیشتر باشد، نتیجه اش بیشتر است.

حنیف جان امروز با گوشی بودم کلی جواب دادم
با سیستم ریز میرم رو مباحثت !! :Khandidan!:

حنیف;754596 نوشت:
من سوالات حضرتعالی را به این صورت خلاصه کردم: (اگر اشتباه متوجه شدم، اصلاح بفرمائید)

حتما که این کار رو میکنم
و گویا خیلی هم بد گرفتید !! :khandeh!:

حنیف;754596 نوشت:
چرا انسان خلق شده و هدف از زندگی چیست؟

اول اینکه این جزو سوالات بود
چون
نگفتم چرا انسان خلق شده و هدف از زندگی چیست !
گفتم من تفکر اینه و میدونم درسته
ولی مشکل اینه با همچین تفکری به اسلام و اعتقادات دینیم گرایش پیدا کردم
با این تفکر سنگین که برای ظهور و تشکیل حکومتش زندگی میکنم به اعتقادات دینیم پا گذاشتم !!!

حنیف;754596 نوشت:
این نوع اعتقادات صحیح هست یا خیر؟

سوالات درسته ولی بالا هم گفتم
میدونم اعتقادات درسته ولی محور اصلی اینه چیزی از قلم نیفتاده ؟؟

مثلا یکی از دوستان گفت کتاب بخون
چون مراحل و نواقص رو میگه و کم کم آدمو تکمیل میکنه

بیشتر سوالم اینه
طرز فکرم کجاس خلاء داره که باید پر بشه که کامل بشه ؟؟
و چطور باید پر کنم که سوالات تکمیل کننده هست !

حنیف;754596 نوشت:
راه رسیدن به خدا تدریجی و پله پله است یا یکمرتبه و ناگهانی؟

برادر کلا کج متوجه میشیا !! :Khandidan!:
راه رسیدن به خدا میتونه یهو هم باشه

ولی من سوال اصلیم بود یهو این همه تغییرات رو تو زندگیم وارد کنم ؟؟
وآیا دچار مشکل میشم ؟؟؟ :Ghamgin:

حنیف;754596 نوشت:
سپرده گذاری در بانک و دریافت حقوق از سیستم اداری ایران شرعا جایز است یا خیر؟

انصافا من کی گفتم سپرده گذاری در بانک مجاز هست یا نه ؟؟؟؟ :Khandidan!::Khandidan!:

در مورد بانک که قبلا کلی بحث خوندم و نتیجه گیری کردم
اون مثالی که زدم واسه این بود که بگم اینقدر ریز هستم
حتی پولی که بانک روزشمار میزارید تو بانک (( تو خونه نمیشه نگه داشت :khandeh!: )) میرم و میگردم ببینم سودش مشکل داره یانه !!
منظورم این بود اینقدر ریز هستم
وگرنه نتیجه گیری درمورد سیستم بانکی رو تقریبا انجام دادم و به این نتیجه رسیدم واقعا حلال و حلال نیست (( تو یه مبحثی از دکتر حسن عباسی و یکسری بحث هایی که تو فروم شد ))
نمیخوامم در مورد بحث کنم !:ok:

کی گفتم حقوق ادارات جایز هست یا نه ؟؟
باز یه مثال بود در مورد ریز نگاه کردنم که بگم چطوری هستم

زیر بار مسئولیت در رفتن
زودتر ترک اداره و ....
وگرنه شما مسئولیتت رو خوب انجام بده مشکلی نداره حقوقش !

حنیف;754596 نوشت:
اگر مرد مهریه ای را تقبل کند که قاعدتا از پرداخت آن ناتوان باشد، آیا عقد صحیح است یا خیر؟

کلا همینو از سوال گرفتید !! :khandeh!:
شاید 20 تا 40 درصدش این بود

بقیش اون مهر و محبت گم شده ای بود که تو این گونه زندگی ها از بین رفته و یا میره
دختر و پسری که خالصانه بهم محبت نمیکنن و ....
ادامش رو تو سوالات بقیه دوستان بالاتر گفتم
تایپ کنم تکراری میشه تاپیک سنگین میشه ! :khandeh!:

---

شرمنده دیگه
خودتون گفتید اشتباه بود بگم
گفتم

انصافا هم خیلی ها رو بد گرفتی !!:Khandidan!:

[="Century Gothic"][="Black"]سلام علی آقا
به این صورت نگاه کنید ...

  • واجبات رو انجام بدید و محرمات رو ترک کنید
  • مستحبات رو اگه دل حال داشت انجام بدید چون اگه با بی حالی انجام بدید عقبگرد خواهید کرد

اگر مقلد مقام معظم رهبری هستید این 3 تا کتاب براتون خیلی مفید خواهد بود (یک، دو، سه)
کتاب گناهان کبیره آیت الله دستغیب (ره) و استاد قرائتی هم همینطور

در مورد شب بیداری هم منظورم نماز شب نبود (کاملاً به حال و دل شما بستگی داره) بلکه منظورم این بود که در اون زمان

  • وضو بگیرید
  • با خدا صحبت کنید
  • به نعمت هایی که بهتون داد فکر کنید
  • به این فکر کنید که چرا این همه عالم خلق کرد
  • به این فکر کنید که شما کی هستید و به چه هدفی شما رو در این کره خاکی قرار داد
  • سحر ساعات خیلی خاصی است و تفکر هم عالی ترین عبادت
و ...
در پناه خدا[/]

علی 23;754844 نوشت:
به رضای کار خدا فکر میکنه ولی به این شکل میره جلو که یه ذره منطقی فکر میکنه
مثالی که زدم
مثلا اگه ایشون بود میگفت احتمال شکافتن نیل زیر صفره !!

خودم میگه با این طرز فکر میرم جلو که 2+2 بشه چهار
یه جورایی منطقی فکر کردن !!

ولی من میگم و سوالمم مطابق همینه
کارهایی که (( حالا روزانه و .... )) که احتمال انجامش کمه و یا یه پارتی کلفت میخواد (( مثلا گفتم )) و یا اینکه درصد پایینی احتمال داره اتفاق بیفته !!
ولی شما برید جلو و بگید خدا هست و میشه
در حالی که شاید اتفاق افتادنش کم بشه !!

کلا این قسمت از صحبت هات رو متوجه نشدم:Gig:

علی 23;754844 نوشت:
من میگم همین تفکرات اولیه ای که دارم رو میخوام بسازم و منطقی و با یه مبنایی برم جلو و بهش فکر کنم و واسه همینم تاپیک زدم

شما میگی تفسیر قرآن بخون ؟؟

بخاطر این گفتم که خواستم اولش بگم قرآن بخون برای تحکیم اعتقادات و رسیدن به جواب بعضی از سوالاتت...ولی گفتم شاید منظور بعضی آیات رو متوجه نشی یا بعضی برداشتها کنی
تفسیر چه اشکالی داره مگه؟چیز عجیب غریب که نگفته
تفسیر نور از حاج آقای قرائتی رو بخون خیلی ساده و روون گفته:

تفسیر دو آیه آخر سوره یاسین برای مثال:

width: 90% align: center

[TD="colspan: 2"][/TD]
[TD="class: tafsir_title colspan: 4"]
width: 100%

[TR]
[TD="class: tafsir_toptitle width: 10%"]آيه[/TD]
[TD="width: 90% bgcolor: white"][/TD]
[TD="colspan: 3"][/TD]
[TD="class: tafsir_ayeh bgcolor: #ffebcd colspan: 3"]إِنَّمَآ أَمْرُهُ إِذَآ أَرَادَ شَيْئاً أَن يَقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ‏
فَسُبْحَانَ الَّذِى بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِ‏ّ شَىْ‏ءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ[/TD]

[/TD]
[/TR]
[TD="colspan: 2"][/TD]
[TD="class: tafsir_title colspan: 4"]
width: 100%

[TR]
[TD="class: tafsir_toptitle width: 10%"]ترجمه[/TD]
[TD="width: 90% bgcolor: white"][/TD]
[TD="colspan: 3"][/TD]
[TD="class: tafsir bgcolor: #cae1ff colspan: 3"]چون چیزى را اراده كند، فرمانش این است كه بگوید: «باش» پس بى درنگ موجود مى‏شود.
پس منزّه است كسى كه حاكمیّت و مالكیّت همه چیزى به دست اوست و به سوى او باز گردانده مى‏شوید.[/TD]

[/TD]
[/TR]
[TD="colspan: 2"][/TD]
[TD="class: tafsir_title colspan: 4"]
width: 100%

[TR]
[TD="class: tafsir_toptitle width: 10%"]نکته ها[/TD]
[TD="width: 90% bgcolor: white"][/TD]
[TD="colspan: 3"][/TD]
[TD="class: tafsir bgcolor: #F7E5C9 colspan: 3"]از آن جا كه ایمان به معاد باید بسیار جدى و قوى باشد، هر گونه شبهه‏زدایى از آن باید طورى انجام گیرد كه ذره‏اى خلل در ذهن باقى نماند. خداوند در پاسخ كسى كه استخوان پوسیده‏اى را خورد كرد و به زمین ریخت، چندین جواب داد كه آخرین آن این آیه است. «انّما امره اذا...»
تحقّق فرمان و اراده‏ى الهى زمان نمى‏خواهد، به اصطلاح مثل یك چشم به هم زدن است. «و ما امرنا الاّ واحدة كلمح بالبصر»(631)
خداوند حتّى نیاز به گفتن كلمه «كُن» ندارد، زیرا این خود نیاز است و در شأن او نیست، بنابراین مراد از كلمه «كُن» همان اراده و حكم اوست. به فرموده‏ى حضرت على‏علیه السلام «لا بصوت یقرع و لابنداء یسمع»(632).
[/HR]631) قمر، 50.
632) نهج‏البلاغه، خطبه 186.[/TD]

[/TD]
[/TR]
[TD="colspan: 2"][/TD]
[TD="class: tafsir_title colspan: 4"]
width: 100%

[TR]
[TD="class: tafsir_toptitle width: 10%"]پيام ها[/TD]
[TD="width: 90% bgcolor: white"][/TD]
[TD="colspan: 3"][/TD]
[TD="class: tafsir bgcolor: #E2FCE2 colspan: 3"]1- براى خداوند، آفرینش همه اشیا یكسان است. «اذا اراد شیئاً»
2- خداوند در آفرینش هستى، نه وسیله مى‏خواهد نه كمك و نه كسى كه موانع را بر طرف كند. «كن فیكون»
3- میان اراده‏ى خدا و انجام كار فاصله‏اى نیست. «كن فیكون»
4- چگونه خدا را در برپایى قیامت عاجز مى‏دانید؟ او از هر عجز و ناتوانى منزّه است. «فسبحان الّذى»
5 - هم سرچشمه‏ى هستى به دست اوست و هم بازگشت همه چیز به سوى اوست. «بیده ملكوت كلّ شى‏ء و الیه ترجعون»[/TD]

[/TD]
[/TR]
[TD="colspan: 2"][/TD]

علی 23;754844 نوشت:
ولی مشکل اینه من باید تو این جامعه زندگی کنم درسته ؟؟
پس باید با همین مردم برخورد داشته باشم !!
ولی اونطور که میبینم واقعا کیا این شکلی هستن ؟؟

آدم مذهبیش رو میشناسم دخترش رو به عقد کسی درآورد که پسره کلا تازه رفته سر کار اونم بازاریابی و شاید 50 میلیون پس اندازم نداشته باشه
ولی 313 تا سکه واسه دخترش گرفته !!
چرا ؟؟
چون مثلا میخواد بگه من خیلی مذهبی هستم و این حرفاااا !!
ولی خب آیا واقعا مشکل نداره ؟؟ (( منظورم شرعی نیست بلکه دیدگاه 2 خانوده نسبت به هم هست ))

چرا سده و سبک با 14 سکه تمومش نمیکنن ؟؟
چرا همونطور که گفتم چاقو همیشه بیخ گلوی همدیگه میزارن و این اعتماد ها هست که از بین میره !!

این قضیه رو تعریفش کردم قبلا در تاپیکها
یه آقایی هست که خادم مسجدی هست که من هرشب میرم و سالهاست میشناسیمش و خانوادگی باهاشون رفت و آمد داریم
یه دختر و دوتا پسر داره
ایشون قضیه ازدواج بچه هاشو برام تعریف کرد
که پسری که به خواستگاری دخترش اومده بود طلبه بود.پدرش فوت کرده بود و خودش خرجی مادرش و خودش رو درمیاورد.
این آقا میگفت رفتم محل زندگی پسره رو دیدم که فقط توی یه اتاق اوم با چند طلبه دیگه باهم زندگی میکرد و هیچ امکاناتی نداشتن
اما چون پسره مذهبی و متدین بود با ازدواجشون موافقت کرد
با مهریه 14 سکه و با یه مراسم خیلی ساده و فقط با یه سفر مشهد که اونم هزینه مراسم و سفر رو پدر دختره داد رفتن سر خونه زندگیشون
بعد از ازدواج هم در خونه پدر دختر رندگی کردن
برای ازدواج پسرشون هم دنبال چنین دختری بودن که خیلی گشتن و بالخره پیا کردن و بازم به همون شکل با مهریه 14 سکه و با همون مراسم به همون شکل ازدواج کردن

الان من خودم این دامادشون رو دیدم....الان خدارو شکر زندگی خوبی دارن،خونه مستقل دارن و ماشین دارن و بچه دار هم شدن....

راه جو;754783 نوشت:
ده نظر شخصی خودم رو میگم. بنظرم میاد بعلت اینکه شما از یک دنیا به یک دنیای دیگه و دیدگاه کاملا متفاوت در یک باده زمانی کوتاه منتقل شده اید خود را در میان انبوهی از سوالات و چالشهای اعتقادی که قبلا نداشته اید پیدا کردهاید که کاملا طبیعی است.

مهم این است که صبر پیشه کنید تا دغدغه های فکریتون کم کم برطرف بشه و به ارامش برسید. صبر کردن فقط در برابر مشکلات نیست بلکه در مسیر لقاء الله نیز نیاز به صبر و شکیبایی هست.

خداوند در قران می فرمایند ما انسان را در رنج افریدیم.. یعنی مؤمن بدون کشیدن رنج و سختی قابلیت و استحقاق پیوستن به گروه صابرین، متقین، صدیقین و عبد خالص شدن رو پیدا نمی کنه. مؤمن در درون خود بخاطر اعتقادش دارای ارامش و در دنیای بیرون همواره در حال سختی کشیدن است. رنج دیدن بی دینی ها، رنج زندگی با افراد بی ایمان، سختی مبارزه با نفس اماره و وسوسه های شیطانی که یک لحظه امان نمی دهند، سختی پایبند بودن به تمام احکام شرعی

ممنون عزیز
روحیه دادی !! :hamdel:
و تشکر بابت شرکت در بحث !! :ok:

راه جو;754783 نوشت:
رنج شنیدن گوشه و کنایه ها،

به شدت حس میکنم !
ولی عین خیالمم نیست
اصلا واسم مهم نیستن
اینکه مردم در مورد اعتقاداتم چی میگن (( به خصوص بعضی از اقوام درجه یک ))

راه جو;754783 نوشت:
رنج دیدن اینکه بقیه فکر میکنن می فهمن اما نمی فهمن

دقیقااا !!
بعضی مواقع هست کاملا مشهوده طرف کج فهمیده یا نهفمیده
ولی خودشو به همه چی دون بودن میزنن
و سعی میکنن بگن بقیه به به خصوص افراد مذهبی اشتباه میکنن

ول در جواب به حرف های شما که درست میگید سعی میکنن اعتقادات شما رو زیر سوال ببرن و یا مسخره کنن !
ولی گفتم
اصلا واسم مهم نیست و اهمین نمیدم
چون به اعتقاداتم ایمان دارم و میدونم درسته !! :Kaf:

راه جو;754783 نوشت:
از همه مهمتر رنج احساس تنهایی حتی وقتی در میان جمع هستید!

به شدت احساس میشه
تو مهمونی که کم کمی10 15 نفر هستن و شاید تا 30 نفرم بعضیاش برسه
شاید هیچکس (( حداقل هم سن و سالای خودم )) رو هم سطح با طرز فکرم نمیدونم

اینکه اونا به چی فکر میکنن من به چی فکر میکنم و دنبال چی هستم ؟؟ (( که تو کل متنی که نشوتم مشخصه من دنبال چی هستم ))

راه جو;754783 نوشت:
نکته اخر که میخواستم بگم این است که شما گفتید فکر می کنید هیچ گناهی دیگر مرتکب نمی شوید.. این تفکر کاملا اشتباه و خطرناکی است. توجه کنید که عمده گناهان افراد مومن گناهان ظاهری نیست بلکه رذایل و گناهان پنهان نفسانی است. شما هیچ عالم و عارف بالا مقامی را نمی بینید که بخودش و نفسش اعتماد پیدا کرده باشه که خودش رو عاری از عیب و گناه ببینه. چون فقط معصون عاری از هرگونه گناه و نقص است. مؤمن همواره نسبت به نفسش سوء ظن دارد و هرگز تا اخر عمر به نفسش اعتماد نمی کند و خودش را عاری از ایراد و نقص نمی بیند و داءم در حال عیبجویی خود و مشغول تهذیب نفس است.

اینو فکر کنم یا من بد گفتم یا شما بد گرفتید !!
اینکه گفتم گناهی مرتکب نمیشم گناه های آشکار و یکسری گناه هایی بود که حداقلش آدم مومن انجام نباید بده
نمیشه گفت منظورم چیه ولی خب ...

وگرنه صد در صد شما هرچی ایمانتون قوی تر میشه شیطان خیلی ریزتر وارد زندگیتون میشه
و کم کم از مراحل ریزتری وارد میشه
دیگه با یه گناه کبیره سراغتون نمیاد
بلکه با کوچکترین گناه ها میاد و انتظار داره شما اونو کوچک بشمرید (( یه جا شنیده بودم از یکی که بزرگترین گناه اینه گناهت رو کوچیک بشماری ))

---

حنیف;754853 نوشت:
و البته پیشنهاد میکنم برای اینکه نتیجه بهتری بگیرید، از طریق تلفن (09640) یا به صورت آنلاین با کارشناسان صحبت کنید.
در اینصورت بهتر میتوانید سوالات خودتان را روشن کرده و جوابی را که میخواهید دریافت کنید.

والا با کارشناس ها یه بار آنلاین صحبت کردم
فکر کنم چند روز قبل بود یه سوال احکام داشتم
پرسیدم
جواب داد
بای داد !! :Khandidan!:

میخوام بحث کنم !!!
اینا فقط در حد '' سلام سوال جواب خداحافظ '' حرف میزنن :Khandidan!:

yalda solimani;754876 نوشت:
مقامی که همه ما می توانیم به آن برسیم

بین بندگان خدا یک چنین انسان هایی هم هستند. اینها اگر اختصاصی بودند و چهارده نفر بودند که البته آن چهارده نفر هم هستند، هیچ. اما اینگونه نیست. این مساله مخصوص آن چهارده نفر نیست. تمام ما می توانیم به این جایگاه برسیم.
مقام امامت یک مقام اختصاصی است که به کسی نمی دهند. خود خدا باید تعیین کند و بگوید این امام است. مقام نبوت هم اینگونه است. خود خدا باید روی یک بنده ای دست بگذارد و بگوید این پیغمبر است. این رسول است، این نبی است و این امام است. اینها را که کنار بگذاریم، سایر مقاماتی که انبیاء و اولیاء دارند عمومی است. دیگر اختصاصی نیست. مقام امامت اختصاصی است و مربوط به چهارده نفر است. مقام نبوت مربوط به صد و بیست و چهار هزار نفر است. اما واقعیت این مقام ها و اصل و ریشه این مقامات عمومی است و همه می توانند از آن برخوردار باشند. بنابراین خدا یک بندگانی دارد که بندگان خاص او هستند.
پس «ضنائن» به معنای خواص بندگان است. خداوند یک بندگانی دارد که بندگان خاص خودش هستند. آنها را به نعمت خودش غرق می کند. در عافیت خودش غرق کرده است. آنها را به بهشت می رساند. از ابتدا تا انتها رحمت و نعمت و عافیت است و این برای همه ما هم ممکن است.
اینکه می فرماید «یَغذوهُم بنِعمَتِه» خدا آنها را به نعمت خودش غذا می دهد، به زبان بنده، لحظه لحظه لقمه نعمت در دهانش می گذارد، و انسان اینکه خدا آنها را در عافیت خودش غرق کرده، حس می کند. اگر مقدماتش را فراهم کند این اتفاق می افتد. مقدمه اش دست ما است. نعمت و رحمت و عافیت دست خداست. اگر کسی مقدمه اش را فراهم کرد به این جایگاه می رسد که بنده خاص خدا می شود. چطور می شود انسان بنده خاص خدا شود؟ این بنده خاص، اختصاصی است اما شدنی است.

چطور می شود انسان بنده خاص خدا شود؟

یک حدیث بسیار ممتازی از حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) هست که می فرمایند: هر کس که عبادت خالص خود را به نزد خدا و به بالا می فرستد و عباداتش مخلوط نیست...
حداقل خلوص این است که ما در نماز می گوییم قربة الی الله. یعنی من این دو رکعت نماز را برای خشنودی شما نمی خوانم. شما خوشتان بیاید یا نه فرقی ندارد. من دو رکعت نماز را برای خدا می خوانم. این حداقل است که اگر این حداقل را نداشته باشد نماز باطل است. یعنی اگر من نمازم را کمی برای خوشایند شما چرب کنم، نمازم باطل است. ولو یک کلمه اش را اینگونه بخوانم نماز باطل است. این حداقل است. قصد قربت در برابر ریا است.
می گویند آقا شیخ رجبعلی خیاط هر شب در مفاتیح می گشت تا ببیند هر نماز و ذکر و دعایی چه اثری دارد. یک شب هرچه گشت چیزی پیدا نکرد و همینطوری دو رکعت نماز خواند. به او گفتند این دو رکعت نماز را برای ما خواندی. آن قبلی ها برای چیزهای دیگر بود.
معمولا همه ما پی نتیجه اعمالیم ؛ مثلا می پرسیم ثواب این عمل چیه؟! اگر انسان پی این نباشد و ثوابش در خاطرش نباشد، به دنبال نتیجه و اینکه چه بلایی را از جان انسان دور می کند نباشد، نیتش خالص می شود. اگر برای رضای مردم انجام دهد که پست ترین مرحله نیت است. اگر از این بگذرد و یاد ثواب هم نباشد و فقط به یاد رضایت خدا باشد درست است. اعمال درجه خلوص دارند. هرچه خلوص بیشتر باشد، نتیجه اش بیشتر است.

این پست رو خیلی دوست داشتم !:Gol:
خیلی خوب بود !!

واقعا واسم جای سوال بود چطور میشه عبادت خالص کرد ؟؟
چطور میشه خالص بود و پیش خدا خالصانه عبادت کرد !!
که گفتید

ولی مشکل اینه فکر کنم اوایل کارم واسم سخته بخوام این شکلی بشم !
اونم اینکه تازه الان نماز میخونم و بعد دعا میکنم که مشکل فلانی رو حل کن و مثلا .... (( برای کمک به دیگران و خانوده و خودم ))

شاید این درجه سخت باشه
ولی خیلی دوست دارم بهش برسم !!

شایدم یکی از اهدافم از تاپیک همین بود !!
کل جمله رو فکر کنم تا فردا چند بار بخونم !:ok:

علی 23;754898 نوشت:
حنیف جان امروز با گوشی بودم کلی جواب دادم
با سیستم ریز میرم رو مباحثت !!

ظاهرا باید خودم رو به خداوند بسپارم!!

علی 23;754898 نوشت:
و گویا خیلی هم بد گرفتید !!

در اینصورت خواهش میکنم که سوالات رو یکی یکی بپرسید و به صورت واضح و شفاف.

وقتی خیلی به سوال آب و تاب داده میشه و توضیح اضافی در کنارش میاد، بحث اصلی به حاشیه میره و احتمال خطا زیاد میشه.

یعنی فعلا فقط یک سوال و در یک جمله.

وقتی به نتیجه رسیدیم، سراغ سوال بعدی میریم.

حنیف;754997 نوشت:
ظاهرا باید خودم رو به خداوند بسپارم!!

در اینصورت خواهش میکنم که سوالات رو یکی یکی بپرسید و به صورت واضح و شفاف.

وقتی خیلی به سوال آب و تاب داده میشه و توضیح اضافی در کنارش میاد، بحث اصلی به حاشیه میره و احتمال خطا زیاد میشه.

یعنی فعلا فقط یک سوال و در یک جمله.

وقتی به نتیجه رسیدیم، سراغ سوال بعدی میریم.


به این شکل که دوستان دارن بحث میکنن خوبه
هم کلی جواب میدن و هم به اون چیزی که میخوام کم کم میرسم

ولی خب اگه شما میخواید یکی یکی بپرسم بزارید اینو بگم

اول

تفکرات یه جوونی که از بی گناهی به بندگی رسیده در اون سطح درسته؟؟
ایا کامله و یا در مقاطعی ناقصه؟؟
هم یه توضیح در مورد افکارم بدید ممنون میشم
و هم اینکه چه پیشنهاد و راهکاری واسه تکامل افکار دارید -- اینکه اگه نواقصی هست مثلا کتاب بخونم ویا....

تشکر

سلام و احترام

قرار شد "واضح و شفاف" و در "یک جمله"

حنیف;754997 نوشت:
با سیستم ریز میرم رو مباحثت !!

اگر میخواید "ریز برید توی مباحث"، به نحوه سوال دقت کنید لطفا.
سوال و درک مسئله، نصف کار هست و اگر به طور دقیق سوال شما رومتوجه نشم، باز هم سوءتفاهم پیش میاد.

علی 23;755136 نوشت:
تفکرات یه جوونی که از بی گناهی به بندگی رسیده در اون سطح درسته؟؟

منظورتون از "گناهکاری" به بندگی هست؟
الان دقیقا به کدام سطح از بندگی رسیدید؟

علی 23;755136 نوشت:
ایا کامله و یا در مقاطعی ناقصه؟؟

منظور شما از "کامل"، نسبت به چه چیزی هست؟
وضعیت موجود در جامعه و عرف مردم عادی؟! مردم متدین؟! علما و عرفا؟!

علی 23;755136 نوشت:
هم یه توضیح در مورد افکارم بدید ممنون میشم


کدام جزء از افکارتان؟!
اینکه قرار هست گناه را کنار بگذارید و بندگی کنید؟
یا ریز شدن زیاد در مسائل؟
یا افکارتان در مورد هدف زندگی؟
یا ازدواج و شیوه غیر صحیحی که الان بین مردم هست؟
حجاب خواهر؟
درآمد پدر؟
....

یکی یکی انتخاب کنید تا جلو بریم.

حنیف;755143 نوشت:
سلام و احترام

قرار شد "واضح و شفاف" و در "یک جمله"

اگر میخواید "ریز برید توی مباحث"، به نحوه سوال دقت کنید لطفا.
سوال و درک مسئله، نصف کار هست و اگر به طور دقیق سوال شما رومتوجه نشم، باز هم سوءتفاهم پیش میاد.

منظورتون از "گناهکاری" به بندگی هست؟
الان دقیقا به کدام سطح از بندگی رسیدید؟

منظور شما از "کامل"، نسبت به چه چیزی هست؟
وضعیت موجود در جامعه و عرف مردم عادی؟! مردم متدین؟! علما و عرفا؟!


کدام جزء از افکارتان؟!
اینکه قرار هست گناه را کنار بگذارید و بندگی کنید؟
یا ریز شدن زیاد در مسائل؟
یا افکارتان در مورد هدف زندگی؟
یا ازدواج و شیوه غیر صحیحی که الان بین مردم هست؟
حجاب خواهر؟
درآمد پدر؟
....

یکی یکی انتخاب کنید تا جلو بریم.


خب عزیز اینجوری دیوانه میکنی منو که!!!
در مورد سوال اول حرفم رو زدم
دیگه چرا یه سوال 6 تاش میکنی؟؟

شما کارشناسی باید راحت کنی داستان رو
نه اینکه سخت تر بشه

تفکراتم که تو پست اول هست چیه
نسبت به یه ادم معتقد واقعی میخوام بدونم چیه
و همونش. کامله یعنی نواقصی نداره یا خیلی چیزا رو جا انداختم واسه رسیدن به خدا

الان بیا از همینم 10 تا سوال در بیار

علی 23;755136 نوشت:
و هم اینکه چه پیشنهاد و راهکاری واسه تکامل افکار دارید -- اینکه اگه نواقصی هست مثلا کتاب بخونم ویا....

برای تکامل افکار، همانطور که اشاره کردید بهترین روش مطالعه و خواندن کتابهای مفید است و مشورت گرفتن از متخصص. دقت در انتخاب کتاب و مشاور اهمیت خیلی زیادی دارد و در صورتی که اشتباه انتخاب شوند، چه بسا به جای تکامل به ورطه سقوط کشیده شویم.

ان شاءالله راهی را که الان انتخاب کردید و در حال مشورت گرفتن هستید، به نتیجه خوبی برسد و در مراحل بعدی با توجه به نوع سوالهای شما کتابهائی هم معرفی خواهیم کرد.

علی 23;754875 نوشت:
بخون آبجی
ضرر نمیکنی !!
شک نکن
هرکی خونده پشمون نشده !! :Khandidan!:

بخون و بیشتر در مسائل شرکت کن به خصوص سوالات
خوبه چون کمکی میشه به من

اون هم رو خوندید اینم میخوندید دیگه !
اصلشو نخوندید که !! :khaneh:

ممنون
تشکر
ولی همین نزدیک شدن به خدا مراحلی داره که تو سوالات هست و شاید متن اصلی

و شاید مشکل اصلیم !! :Ghamgin:

عجب بازار گرم کنی :khandeh!:

شما اگه بازاری باشی جنسات دستت نمیمونه :Nishkhand:

بزن تو کار بازار :khaneh:

علی 23;755147 نوشت:
خب عزیز اینجوری دیوانه میکنی منو که!!!
در مورد سوال اول حرفم رو زدم
دیگه چرا یه سوال 6 تاش میکنی؟؟

شما کارشناسی باید راحت کنی داستان رو
نه اینکه سخت تر بشه

تفکراتم که تو پست اول هست چیه
نسبت به یه ادم معتقد واقعی میخوام بدونم چیه
و همونش. کامله یعنی نواقصی نداره یا خیلی چیزا رو جا انداختم واسه رسیدن به خدا

الان بیا از همینم 10 تا سوال در بیار

از اول قصد داشتم کار را راحت کنم، شما فرمودید که قراره ریز برید توی مباحث!

و اشاره کردید که "خیلی بد گرفتم" ! خواستم خود شما روشن کنید مطلب را.

توجه داشته باشید که در ارتباط و صحبت، بیش از نود درصد منظور و فحوای کلام از طریق حالات فرد و زبان بدن منتقل میشود که ما به دلیل ارتباط "صرفا نوشتاری"، در حدود ده درصد از منظور اصلی حضرتعالی را متوجه میشویم. (به همین دلیل بود که پیشنهاد صحبت تلفنی یا آنلاین را دادم)
هرچقدر جواب دقیق تری احتیاج دارید، باید سوالتان دقیق تر و واضح تر باشد.
و به هیچ عنوان قصد پیچیده کردن موضوع را ندارم.

به طور کلی از افکار حضرتعالی اینطور متوجه شدم که قبلا زیاد به احکام الهی توجه نمیکردید ولی از دو سال پیش تا الان به سمت خدا متوجه شده و سعی میکنید که از گناه فاصله بگیرید و بندگی کنید.

خوب این خیلی عالی هست و بارها و بارها تکرار کردیم که خداوند چقدر توبه کننده و خصوصا جوان توبه کننده را دوست دارد و چقدر مشتاق جوان تائب است و ...
در این حد خیلی خوب و عالی و تبریک عرض میکنم.

ولی بعد همانطور که توصیه کردم، خیلی خیلی مراقب افراط باشید که هیچ چیزی بدتر از آن نیست و انسان را یکباره دچار هلاکت خواهد کرد.
مثلا در مسئله عبادت عرض کردم که روایاتی هست با این مضمون که هر وقت حال عبادت دارید، عبادت کنید؛ در غیر اینصورت به واجبات اکتفا کنید و خودتان را وادار به کارهائی مثل نماز شب یا نوافل و ادعیه نکنید که نتیجه عکس خواهدداشت.

اینکه افکار شما نواقصی هم دارد یا کامل است؛ هیچکس کامل مطلق نیست.
قطعا افکار خوبی دارید و در مسیر رشد هم هستید و همین در مسیر رشد بودن یعنی حرکت به سمت کمال. سعی کنید علاوه بر بودن در مسیر، استقامت هم داشته باشید. ان شاءالله به مراحلی که خدا راضی باشد خواهید رسید.

اگر این نحوه جواب برای شما قانع کننده هست بفرمائید تا ادامه دهیم.

سلام علیکم
چرا نقل قول میزنید پاک میکنید؟
حداقل بذارید بخونیم
باشه.....
نظرات دوستان رو مطالعه میکنیم
در پناه حق
موفق باشید
یا علی ع

ببخشید اگه مباحث نقل و قول زده پاک شد :Ghamgin::Ghamgin:
معذرت میخوام
:Ghamgin:
چون اولین تاپیکم هست که به صورت بحث باز کردم فعلا با قوانین و مسائلش اشنا نیستم :Ghamgin::Ghamgin:
با اجازه من 5 یا 6 پست رو که به صورت کلی جواب داده بودم رو پاک کردم
همونطور که کارشناس اشاره کردن گویا بهتره به سوالات تک به تک پاسخ داده بشه
چون هم بهتر به نتیجه میرسه و هم سر درگمی به وجود نمیاد

وخواهش هم میکنم با توجه به توصیه کارشناس تک به تک به مباحث بپردازیم (( میندازه بیرون مارو :khandeh!:))

تا اینجا هم سوالاتی که دوستان جواب دادن رو تفکیک میکنم میزارم

قسمت هایی که دوستان جواب دادن رو جلوتر خودم میزارم

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

قبل هر چیزی به سوال دوست عزیز mehrant جواب بدم که شاید سوال خیلی از شماها باشه

mehrant;754470 نوشت:
علتش چی بود که دنبال معنویات نبودی؟عدم علاقه به این مطالب؟دوستان؟خانواده؟

خانوده اونقدرها پا فشاری نمیکرد !!
حتی برای نماز خوندن
منم خب غرق در گناه بودم که یه جورایی با رفیق نا باب شروع شد
بعد خوشگذرانی و .....

بعدش چی شد رو در ادامه میگم ! :khandeh!:

mehrant;754470 نوشت:
چه اتفاقی یا فکری یا جرقه ای در ذهنت باعث شد این کار رو بکنی؟

اگه بگم سی دی های رائفی پور بود باور میکنید ؟؟؟:khandeh!::Gig::Kaf::khaneh:
فکر کنم سال 90 یا 91 بود که دفتر فرهنگ دانشگاهمون سی دی رو به من و دوستام داد
ما هم با محوریت مسخره بازی اومدیم خونه نگاه کردیم
اون اوایل بحثاش در مورد فراماسونری و 11 22 33 بود
دوستام که به باد مسخره گرفتن و نگاه نکردن
ولی من نمیدون چرا خوشم اومده بود
کم کم دانلود کردم و نگاه کردم
رسیدم به مباحث آخرالزمان و ظهور
که از موسی و داوود رسیده بود به مهدی

و بعد ادامه ماجرا که شده تفکرات من :khandeh!:

mehrant;754470 نوشت:
چرا روزه میگرفتی؟

بالا گفتم
یه چیزی اون ته مه ها میگفت بگیر !

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

سوال اول که کارشناس زحمت دسته بندی رو کشیدن

  1. چرا انسان خلق شده و هدف از زندگی چیست؟

جواب خود کارشناس

حنیف;755148 نوشت:
برای تکامل افکار، همانطور که اشاره کردید بهترین روش مطالعه و خواندن کتابهای مفید است و مشورت گرفتن از متخصص. دقت در انتخاب کتاب و مشاور اهمیت خیلی زیادی دارد و در صورتی که اشتباه انتخاب شوند، چه بسا به جای تکامل به ورطه سقوط کشیده شویم.

ان شاءالله راهی را که الان انتخاب کردید و در حال مشورت گرفتن هستید، به نتیجه خوبی برسد و در مراحل بعدی با توجه به نوع سوالهای شما کتابهائی هم معرفی خواهیم کرد.

شرکت دوستان در بحث و جواب خودم

פسیـטּ;754231 نوشت:
هدف؟!!

هدف زندگی تقرب به خداست، با این حال چه طور میشه برای تقرب به کسی تلاش کرد ولی او را دوست نداشت!


פسیـטּ;754231 نوشت:
اما چه طور میشه به خدا نزدیک شد؟

خدمت به دین خدا و امام معصوم علیه السلام، برای گسترش فرهنگ اسلامی در جامعه ایرانی و جهانی
اطاعت و عبادت خدا، تهذیب نفس، ...

پس تا دل عاشق نشود

یعنی چی و چطور ؟؟
چطور باید به خدا و معصومین خدمت کنم ؟؟
منظور از خدمت چیه و خدمت اینجا به چه معنی هست ؟؟؟

چطور فرهنگ اسلامی رو باید گسترش بدم ؟؟؟

تهذیب نفس اصلا یعنی چی ؟؟
عبادت خدا ؟؟؟ به چه شکل که خالصانه باشه و ثواب بیشتری هم داشته باشه ! :ok:
تازه 2 ساله فقط نماز میخونم !! :khandeh!:

چطور باید عاشق خدا شد ؟؟؟
البته گفتید
به یاد آوردن نعمت های خدا و اینکه میتونه عذاب بده !
ولی آیا این کافیه ؟؟؟

mehrant;754470 نوشت:
همون جمله ای که همیشه در کتابهای دینی دوران مدرسه هامون نوشته بود رو به یادت بیار که میگفت این دنیا مزرعه و محل کشت هست برای آخرت و اونجا سرای برداشت کردن هست.....
پس این دنیا بی معنی نیست بلکه محل تلاش برای ساختن اون دنیاست

بلی درسته
ولی قرار نیست محو این دنیا بشم !!

mehrant;754470 نوشت:
خوبه ولی سعی کن مطالعه و تحقیق داشته باشی...کتابهای اعتقادی مثل کتابهای شهید مطهری....تفسیر قرآن....زندگینامه پیامبر اکرم و ائمه بزرگوار و اینها رو بخون

این کتابا خوبه
ولی من که اول راهم شاید فعلا خوب نباشه
اول باید تفکرات رو بسازم و بدونم چی به چیه و درست غلط چیه ؟؟
بعدمیشه رفت سراغ کتاب :ok:

جواب خودم

تشکر از شما
غرق اخرت نمیشم ولی تو مادیات این دنیا که مردم به اسم پیشرفت و.... غرقش میشن نمیرم
این دنیا یه فرصت چند ساله به اندازه عمرموم هست که وقت داریم فقط به خدا ثابت کنیم لیاقت بهشت اون دنیا و معلم فرشته ها رو داریم،یا نه؟؟

خیلی ها رو میببنم حتی تو درس و علم و... به همه جا میرسن
به جاهای خیلی بالا که شاید اسمشون تو تاریخ ثبت بشه
ولی من فقط میخوام بدونم کجای زندگیشون خدا هست؟؟

مثال میزنم
الان پروفسور سمیعی هم با اون همه کارهای علمی و خدمتش به ملت اگه بر فرض خدایی تو،زندگیش نباشه و نمازی تو زندگیش و.... واقعا ارزش داره؟؟

پدر و مادر امروزی که اینقدر درگیر پیشرفت بچشون هستن به فکر اخرتش نیستن
تیز هوشان
کلا زبان
المپیاد
رتبه های برتر و....
که اخرش چی؟؟
بچه بشه رتبه 1 کنکور مثل چی درس بخونه
و بعد یه کاره ای بشه

وقتی خدا نباشه چه فایده؟؟
فقط کافیه به همین پدر و مادر ها بگید این همه کلاس و... بچتون رو فرستادید نماز خوندن یادش دادید؟؟؟
یه،ایه قرآن بلده بخونه؟!
کافیه بگید تا برچسب عقب مونده و تفکرات دیروزی بهتون بزنن

پیشرفت بد نیست
ولی باید در سایه بندگی خدا و راه خدا باشه
درحالی که مردم ما در سایه پیشرفت و پول و درس و.... یه نمازی میخونن چون تو کتاب دینی راهنمایی بهشون گفتن اولین سوال اون دنیا اینه نماز میخونی؟؟

حالا بندگی خدا
ائمه
اخلاص عبادت
بحث های مهدویت پیشکش که یه درصدم شاید بهش فکر نکنن

---

نقل قول:
چرا خلق شدیم ؟؟ و چرا داریم زندگی میکنیم ؟؟
یه روزی یه خدایی بود که بنده ای رو خلق کرد که فرشتگان هم باید بهش سجده میکردن ولی بجز شیطان
همین شیطان هم بود که به خدا قول داد بهش ثابت کنه که این خلق لیاقت سجده رو نداره و خود شیطان گفت به خدا ثابت خواهد کرد که لیاقتش رو نداره
این همه مخلوق خلق شدن و یا گرفتار شیطان و یا کمی قلقلک شیطان باعث شد از راه به در بشن !!
واقعا هدف از زندگی چیه ؟؟
این نیست که خودمون رو پاک نگه داریم و گول شیطان کاراش رو نخوریم تا شاید پیش خدا شرمنده بشیم و اگه هم بخواد بپرسه تو که میدونستی قراره به من ثابت کنه لیاقت سجده رو نداری پس چرا مقلوبش شدی ؟؟؟
این نیست که خودمون رو پاک نگه داریم و از خدا درخواست ظهور مهدی ای رو کنیم که خودش وعده داده برای بندگانی خواهد فرستاد که خودشون از ته دل بخوان ؟؟ (( از یکی از نقل و قول های مراجع شنیده بودم که یکی پرسیده بود امام زمان کی ظهور خواهد کرد اون مرجع هم گفته بود هروقت که خود مردم بخوان !! ))

این نیست که خودمون رو پاک نگه داریم که بعد از موسی و داوود که برای تشکیل حکومت الهی اومدن (( تو یکی از سخنرانی های رائفی و یه حاج آقای دیگه ای بود شنیدم )) و نتونستن چون مردمش لیاقتش رو نداشتن ولی من باید بتونیم و اگه بشه یکی از نقش های ریز (( قطره در دریا )) برای ظهور باشم ؟؟

این نیست که خودمون رو پاک نگه داریم تا همون بنده ای باشیم که ظهور مهدی رو تعجیل میندازه و شاید هم ظهور رو به چشم ببینه ؟؟ (( انشاءالله ))

این نیست که خودمون رو پاک نگه داریم تا اگه خدای نکرده اعمالمون و قلبمون باعث ظهور نشد و نتونستیم بنده خالص خدا باشیم حداقل اون دنیا عرق شرم ازمون نباره !!

واقعا زندگی این دنیا چه ارزشی داره ؟؟؟ یکسری زندگی روزمره با مال دنیا و درگیر شدن باهاش
یکی روز تا شب به امید این زندس از کارمند ساده بشه مدیر و همینجور بره بالا غافل از اینکه تو همون پست کارمندیش هم قوانین رو رعایت نکنه تا بیت المالی که حقوقشه گردنش نباشه
یکی روز تا شب درگیر پوله که چطور به دست بیاد و از چه طریقی و چه معامله ای سود کرد و تو این بین از خانواده غافل میشه و وقتی هم میگی میگه دارم واسه خودشون کار میکنم غافل از اینکه روزی دست خداست نه بندا خدا که ازش میخوای !!
و ..........

هدفم از زندگی شده معنویت آخری و این دنیا خیلی واسم بی معنی شده

من کلا یه ذره آدم احساسی و شاید ساده دلی باشم
اشاره نکردم تو بحث ها ولی خب شاید در ادامه گفتم
اصولا تو کمک به دیگران خیلی موارد شاید اگه اذیتم بشم بازم انجام میدم !!
وقتی یکی دست کمکی رو به سمتم دراز میکنه نمیدونم چرا نه نمیتونم بگم !!
شاید با اینکه میدونم اذیت میشم و مشکل سازه ولی نه گفتن رو وقتی یکی کمک میکنه بلد نیستم ! (( نادر هست زمان هایی که نه گفتم ))

گفتم که میخونید و میاید جلو با همین دید ببینید !
کلا آدم ساده و زودرنج !! :Ghamgin:
اون بحث های مهریه و ازدواج سوالات 5 و 6 هم شاید با همین محوریت باشه
دل رحمی و لطافت آدما که از بین رفته و دیدنش حداقل واسه من سخته !

-----

خب تا همینجا سطح تفکرات در مورد خلق انسان چطوره ؟؟؟
ایا واقعا مشکلی نیست ؟؟
ایا کسی که به درجات بالایی مثل حالا جراح و ... میرسه و به بنده خدا خدمت میکنه بدون عبادت کارش درسته ؟؟
ایا هدف از خلقت رو فراموش نکرده ؟؟؟
تا چه حد به قول دوستمون mehrant نباید این دنیا رو دست کم گرفت و ازش قافل شد
تا چه حد به فکر اون دنیا و آخرت باشم و چطور این دنیا باید برای آخرت عمل خیر جمع کرد ؟؟؟
حتما باید تو این دنیا به درجات بالایی مثل مدیر و ... بود تا به خلق خدمت کرد و اون دنیا ثوابش رو به دست بیاریم ؟؟
یه بنده معمولی (( کشاورز مثلا )) که عمده کارش کمک به خلق نیست چطور ؟؟

سوالات این بالا زیاده ولی همش یه معنی رو میده !!!
حالا دوستان با توجه به جوابی بهشون دادم پاسخ بدن ممنون میشم
خیلی دوست دارم مباحث به جاهای خوب برسه و جواب قاطع بگیرم :Gol:

تشکر
و باز هم پوزش بابت مشکلات پست ها

یعنی واقعا کسی علاقه ای نداره تو این بحث شرکت کنه؟؟ 
خوندن پست بالا اینقدر سخته؟؟ و جواب دادن بهش و ادامه راه؟؟
حتما باید در مورد صیغه تاپیک زده بشه 1000 نفر بیاید بحث کنید؟؟

[="Century Gothic"][="Black"]

علی 23;755959 نوشت:
یعنی واقعا کسی علاقه ای نداره تو این بحث شرکت کنه؟؟
خوندن پست بالا اینقدر سخته؟؟ و جواب دادن بهش و ادامه راه؟؟
حتما باید در مورد صیغه تاپیک زده بشه 1000 نفر بیاید بحث کنید؟؟

سلام خدمت علی آقای عزیز
اجازه هست پیشنهادی داشته باشم ... فقط یک پیشنهاد کوچولو !

این 11 جلسه سخنرانی رو لطفاً گوش کن (همه و همه اش رو :Rose:)[/]

פسیـטּ;755961 نوشت:
[="Century Gothic"][="Black"]

سلام خدمت علی آقای عزیز
اجازه هست پیشنهادی داشته باشم ... فقط یک پیشنهاد کوچولو !

این 11 جلسه سخنرانی رو لطفاً گوش کن (همه و همه اش رو :Rose:)

[/]

والا فعلا وقتش رو ندارم
ولی وقتشم داشتم ترغیب به گوش دادنش نمیشدم
من بحثم در مورد امتحان الهی و... فقط یه گوشه ای از بحثمه
مطالبم بیشتر حالت گفتگو داره و دوست دارم بدونم
اینقدر تفکراتم اذیتم میکنه که بعضی مواقع سرم درد میگیره نمیدونم چی درسته چی غلط

اگه قرار باشه واسه هر سوالم برم 11 جلسه سخنرانی گوش بدم نصف عمرمو باید سخنرانی گوش کنم!!!

نمیدونم چرا فکر میکردم تو این تاپیک به جواب سوالام میرسم
حالا این 8 تا سواله که فعلا به یکیشم بحث نشد
بقیه سوالاتم کوهی از سواله!!!

بیشتر آدم دلسرد میشه از بنده مومن و خالص شدن

خب سخته گفتگو بگید لابد آدم تکلیفشو بدونه
نه اینکه ارجاع بدید فلان سخنرانی!!
آدمو چرا دل سرد میکنید
تشکر

علی 23;754208 نوشت:
بحث ادامه داشته باشه سوالات بیشتری هم میپرسم
و بحث های دیگه ای هم خواهم کرد

سلام
به نظر من زیاد سخت نگیر قرار نیست شق القمر کنی زیاد وسواس به خرج بدی از همه ی دین و اصول و عقاید زده میشی
همون وظایف و کارهای عادی یک انسان خوب رو انجام بدید به اون اوصاف و ایمانی که میخواهید میرسید

علی 23;754208 نوشت:
اگه بگم سی دی های رائفی پور بود باور میکنید ؟؟؟
فکر کنم سال 90 یا 91 بود که دفتر فرهنگ دانشگاهمون سی دی رو به من و دوستام داد
ما هم با محوریت مسخره بازی اومدیم خونه نگاه کردیم
اون اوایل بحثاش در مورد فراماسونری و 11 22 33 بود http://www.askdin.com/gallery/images...andidan%21.gif
دوستام که به باد مسخره گرفتن و نگاه نکردن
ولی من نمیدون چرا خوشم اومده بود
کم کم دانلود کردم و نگاه کردم
رسیدم به مباحث آخرالزمان و ظهور
که از موسی و داوود رسیده بود به مهدی

و بعد ادامه ماجرا که شده تفکرات من


به نظر من این آقا زیاد افراط میکنه و توهم سازی راه انداخته نظراتش در خیلی از موارد اصلا قابل قبول نیست
شما زیاد به سخنرانی هاش گوش نده وگرنه فردا تو لکه های طبیعی داخل آسمان هم دنبال نشانه های فراماسونری میگردی

[=Century Gothic]

علی 23;755998 نوشت:
خب سخته گفتگو بگید لابد آدم تکلیفشو بدونه
نه اینکه ارجاع بدید فلان سخنرانی!!
آدمو چرا دل سرد میکنید
تشکر

دوست عزیز، از انجا که علم بنده ناقص و عمل ام ناخالص هست اگر راهکار رو از زبان بنده بشنوید احتمالاً تاثیر نکند ...

به همین علت شما رو به گوش کردن کلام اساتید اخلاق ترغیب میکنم ...

هنوز هم پیشنهاد دارم گوش نمایید همراه با تفکر

شما ان شاء الله دوست دارید به خدا نزدیک شوید ... به همین علت برخی از مسیرها به اذن الله شما رو به خدا نزدیک تر خواهند کرد ...

با آرزوی موفقیت :Gol:

شبـنم;756001 نوشت:
سلام
به نظر من زیاد سخت نگیر قرار نیست شق القمر کنی زیاد وسواس به خرج بدی از همه ی دین و اصول و عقاید زده میشی
همون وظایف و کارهای عادی یک انسان خوب رو انجام بدید به اون اوصاف و ایمانی که میخواهید میرسید

به نظر من این آقا زیاد افراط میکنه و توهم سازی راه انداخته نظراتش در خیلی از موارد اصلا قابل قبول نیست
شما زیاد به سخنرانی هاش گوش نده وگرنه فردا تو لکه های طبیعی داخل آسمان هم دنبال نشانه های فراماسونری میگردی


ربطی به افراطی بودن نداره که بخوام انجامش بدم یا ندم
به هر حال ادم وقتی ذهنیتش نسبت به یه چیزی عوض میشه سوالات زیادی میاد تو سرش
منم که از گناهکاری به دینداری تغییر پیدا کردم اول باید دنبال جواب سوالام باشم
اصلا دین چیه؟؟؟
و چرا باید همچین کاری کنم یا نکنم!!!
وقتی به جواب سوالام نرسم نمیتونم برم جلو
چون اگه فردا روزی یکی اسلام رو واسم منکر شد باید بتونم جوابش رو بدم
اصلا شاید طرز تفکرم غلط باشه
که با پرسیدن سوال دارم میرم جلو
که درست و غلطش رو یاد بگیرم
وگرنه ذهنم منفجر میشه که الانم داره میشه شاید!!

در مورد بخش دوم
اتفاقا چند ساله گوش نمیکنم
همون اوایل فقط باهاش به راه راست هدایت شدم
همین
دیگه ادامه ندادم

موضوع قفل شده است