يا امام رضا
جـَـذر آمـده
و حـال مـرا مَـد کـرده
بُـغض آمَـده
از حَنـجـَره ام رَد کـرده
مـن ايـن چـَمدان
تـو سـاکـها را بَـردار ...
بـَد جـور دلـم هـَواي مشـهَد کرده ...
باید غبار صحن تو را توتیا کنند
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
هوهوی باد نیست که پیچیده در رواق
خیل ملائکند رضا یا رضا کنند
بازار عاشقان تو از بس شلوغ شد
ما شاعرت شدیم که ما را سوا کنند
هرگز نمیرد آنکه دلش جلد مشهد است
حتی اگر که بال و پرش را جدا کنند
هرکس به مشهد آمد و حاجت گرفت و رفت
او را به درد کرب و بلا مبتلا کنند
دردی عظیم و سخت که آن درد را فقط
با یک نگاه گوشه چشمت دوا کنند
از آن حریم قدسی ات ای آقای مهربان
آیا شود که گوشه چشمی به ما کنند؟
************* اماما،
سلام...
گفته بودند اگه تو کنگره رتبه بیارم می برنم مشهد و نشد!
گفته بودند 26 این ماه مشهدیم و زیارت...! و(احتمالا) نمی شود که نمی شود!
و حالا گفته اند اگه تو شعر رتبه بیارم باز هم قرار مشهد است...
خیلی چیز ها می گویند!
شما چه می گویید؟! آمدنی ام آیا؟!
یعنی همچین ساعتهایی امام رضا هم رفت ... غروب آخرین روز صفر .... شام غریبان تو هست آقا ؟ چقدر آزارت دادند ... فدای جواد مظلومت که در سوگ تو نشسته است .. ای صاحب مملکت ما ، تنهایمان مگذار ، دعا کن برای ما به حق جواد مظلومت ...
نـگاهــت که میکنـم
عقــربه ها متوقف میشــوند...چه تماشــاییست حـرمت
پا به حـرم مقــدست که می گذارم تمــام دنیـای من خـلاصه میشـود در:
صــحن و کبـوترهایت... گنـبد طلا و پنجــره فـولادت...عـالمی دارد بهشتت
من دخـیل عشـقم را به آستــانت بسته ام...
کاش میشـد تمام عمــرم نیز خــلاصه شــود در این جمله :
خـادم امـام رضـام
الســلام علیـک یـا معیـن الضعـفا (ع)
دور باشی یا نزدیک، امروز روز دیدار است، اما من خیلی دعا کردم که به نزدیک خویش دعوتم کند
. غسل طهارت کردم، پاک و حلال ترین لباس را پوشیدم.
کسی منتظر من است.
باید آرام و آهسته قدم برداشت که در هر قدم ذکری با ثوابی است: سبحان الله ، الحمدلله ...،
اما قدم های من آرام نمی شوند. پرواز می کنند. آخر آنجا که به سویش می شتابند، قطعه ای از بهشت است.
لحظه ای بزرگ منتظر من است، بزرگتر از لحظه تولدم.
آمده ام به قلعه (لا اله الا الله) داخل شوم و اذن دخول می خوانم :« فاذن لی یا مولای فی الدخول افضل ما اذنت لاحد من اولیاءکِ؛ مولای من! به من اجازه بده وارد شوم، همانطور که به یکی از دوستان نزدیکت اجازه می دهی و بلکه بهتر از آن!»
شک ندارم که اجازه می دهد... و حالا حتماً لحظه خوش آمد گویی است:«بسم الله و بالله و فی سبیل الله ...» سلام میدهم و شک ندارم که زود پاسخ می گوید.
سرم را به نشانه احترام پایین انداخته ام و نگاهم را به نشانه شرمندگی.
«... ای خدایی که به یکتایی ات و رسالت پیامبرت اقرار دارم! بر محمد و آل پاکش درود فرست، چنان درودی که هیچ کس جز خودت نتواند بشماردش...»
«... اللهم إلیک صمدت مِن ارضی...؛ خداوندا از سرزمینم خارج شدم و به تو رو کردم، شهرها را زیر پا گذاشتم به امید رحمت تو! پس بی پناهم مکن و دست خالی برم مگردان...»
حافظ ! وظیفه تو دعا گفتن است و بس در بند آن مباش که نشنید یا شنید
[=courier new,courier,monospace]"السلام عليك يا علي ابن موسي الرضا المرتضي" از ایـن همـه انـــزوا مـردد شـده امدیوانه رنگـــــــ زرد گنبـد شده ام امروز دلــ♥ــــم حال کبوتــــــر داردانگار که بیقــــرار مشهـــــــدشده ام
تا حالا حرم یــــــار رفته ای؟
بیا تا با هم برویم…
کافیست چشمانت را ببندی و هر چه من می گویم را تصور کنی…
اینجا باب الرضاست. نام زیبایش دل را به کنار ضریح می برد. وارد شو. محل بازرسی
است. پس از بازرسی ات خوش آمد میگویند.
وارد که شدی گنبد زرد طلایی و یا آبی فیروزه ایش را دیدی دست بر سینه بگذار و
سلام بده. السلام علیک یا علی بن موسی الرضا, السلام علیک یا غریب الغرباء
در اصل جواب میدهی چون هنگام ورود سلام کرد و خوش آمدت گفت، همان هشتمین
دردانه عالم…
جلوتر که بروی کنار حوض اذن دخول است بخوان و اجازه بگیر زمزمه کن و تشکر را از یاد
مبر اللهم انی وقفت علی باب…
اجازه ورود بهت دادند؟؟؟
زنگ در خانه را زدی در را باز کردند؟؟؟ اگر صدای صاحبخانه رانشنیدی اینجا منتظر جواب
باش فاذن لی یا مولای(آیا آقای من وارد شوم؟).
اگر صدای لبیکش را نمیشنویم مشکل از من و توست و گناهان بیشمارمان…
اجازه را گرفتی به سمت ضریحش حرکت کن. اینجا صحن رضوی است
بزرگترین صحنش…
راستی کفشهایت را هنوز به پا داری؟؟؟
در خانه دوست با کفش حرکت نکن پس کفشها را در بیاور و دنبال من بیا.
وارد رواق امام خمینی شده ای جلوتر که بروی مرقد شیخ بهایی.
وارد صحن مقابل شو سمت چپت محل رسیدن به یار است به سمت چپ بچرخ دستت را
بر قلب و سینه بگذار و با تمام وجودت بگو اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی و حُجّتکَ عَلی مَنْ
فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوة کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً
مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍمِنْ اوْلیائِکَ
ضریح یار را دیدی؟
قلبت آرام شد؟
وقتی رسیدی به ضریحش قلبت دیوانه وار میتپد و
این نشان از آمدن یار است و نشان از اینکه دوباره متولد شده ای …
[="Tahoma"][="Indigo"]یادش بخیر
قبلا هر سه شنبه میومدم اینجا و دلم رو اينجا میذاشتم اما مدتيه که... :Ghamgin:
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا علیه السلام[/]
یک بلیط
باز یک حال عجیب
پر شده از رنگ حرم
رنگ یک اذن ورود
رنگ یک گنبد زرد
هر حیاطی یک حوض
پر ز آب کوثر
و وضو بر لب حوض
باز هم اذن ورود
یک قدم تا مقصود
در همین حین میان رویا
ناگهان بغض مرا می گیرد
گویی انگار مشرف شده ام
به خودم می آیم
چند روزی به سفر هست هنوز …
.
.
تا که بر گنبد تو دیده ام از دور افتاد
ناگهان بر دل آلوده ی من شور افتاد
اولین بار که دیدم حرمت را گفتم
ای سلیمان به سرایت گذر مور افتاد
.
.
به چه مشغول کنم دیده و دل را که مدام
دل تو رامی طلبد ، دیده تو را می جوید !
.
.
از کار من گره نگشاید کسی مگر
دست گره گشای تو یا ثامن الحج (ع)
.
.
ما را کرمش داد ز هر غصه نجات
بر معرفت و مرام سلطان صلوات
کاربر مهمان خوش آمدید
زائرم از راه دور آقا سلام
دل فرستادم حضور آقا سلام
السّلام علیک یا امام رئوف
میان وسعت دستان خالیم حس میکنم...
تمام دار و ندارم نگاه شماست...
سلام مولای رئوفم
این روزها ...
دلم فقط، فقط لحظه ای ...
کنار تو بودن می خواهد
دست من نیست که این بیت شده ورد لبم
حَرمت قبله دلهاست، مرا هم دریاب...
در دلم
شور حسین:doa(6): است
یا علی بن موسی الرضا:doa(6):
این تقاضای
بزرگم را
اجابت میکنی؟
يا امام رضا
جـَـذر آمـده
و حـال مـرا مَـد کـرده
بُـغض آمَـده
از حَنـجـَره ام رَد کـرده
مـن ايـن چـَمدان
تـو سـاکـها را بَـردار ...
بـَد جـور دلـم هـَواي مشـهَد کرده ...
باید غبار صحن تو را توتیا کنند
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
هوهوی باد نیست که پیچیده در رواق
خیل ملائکند رضا یا رضا کنند
بازار عاشقان تو از بس شلوغ شد
ما شاعرت شدیم که ما را سوا کنند
هرگز نمیرد آنکه دلش جلد مشهد است
حتی اگر که بال و پرش را جدا کنند
هرکس به مشهد آمد و حاجت گرفت و رفت
او را به درد کرب و بلا مبتلا کنند
دردی عظیم و سخت که آن درد را فقط
با یک نگاه گوشه چشمت دوا کنند
از آن حریم قدسی ات ای آقای مهربان
آیا شود که گوشه چشمی به ما کنند؟
شاعر: سید حسن رستگار
ممنونم آقا
گفته بودم:
*************
اماما،
سلام...
گفته بودند اگه تو کنگره رتبه بیارم می برنم مشهد و نشد!
گفته بودند 26 این ماه مشهدیم و زیارت...! و(احتمالا) نمی شود که نمی شود!
و حالا گفته اند اگه تو شعر رتبه بیارم باز هم قرار مشهد است...
خیلی چیز ها می گویند!
شما چه می گویید؟! آمدنی ام آیا؟!
*************
آمدنی بودم پس!
ممنونم آقا...
ممنونم
چه زیباست گنبد طلایی ات آقا
به زیر برفی سپید که برکتی ست از جانب معبود
که صد چندان میکند زیبایی خیره کننده بارگاهت را
اندکی از سپیدی و روشنای نزول آسمانی نشسته بر صحن و سرایت بر قلبهای مرده ی مان نثار کن
شاید سیاهی قبلم را بپوشاند نور گنبد طلایی ات
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا(ع)
در شام شهادتت چقدر حرمت شلوغ است دردانه فاطمه:doa(8): ...
بی قرارم و دلتنگ حرم...
دلتنگه دلتنگ...
شعر وداع با امام رضا (ع)
من آمدم و قبر تو بوسيدم و رفتم
از روي ادب خاک تو بوئيدم و رفتم
تا در دم مرگم تو به ديدار من آئي
من آمدم و قبر تو را ديدم و رفتم
اي عقده گشا تا ز دلم عقده گشائي
من حلقه به دربار تو کوبيدم و رفتم
من غرق گناه آمده بودم به حضورت
مشمول عطاياي تو گرديدم و رفتم
تا روز جزا در صف زوار تو باشم
رخسار به درگاه تو سائيدم و رفتم
با ياد طواف حرم اي قبلهي هفتم
گرد حرم قدس تو گرديدم و رفتم
چون دست به دامان وصال تو فکندم
دامن دگر از غير تو برچيدم و رفتم
ديدم که غريبي ز وطن اي شه مسموم
بر غربت تو اشک فشانيدم و رفتم
شرح غم جانسوز تو از هر که شنيدم
غم خوردم و گرييدم و ناليدم و رفتم
در سلک گدايان درت مانده مؤيد
من خاک تو بوسيدم و بوئيدم و رفتم
آقا بطلب هوای مشهد کردم .
خدّام حرم غم تو را می فهمند
تاثیر تو را در همه جا می فهمند
حالی که در این شب جدایی دارم
حالی که حرم نرفته ها می فهمند
از راه نیامده مُجابی بروی
دردیست که زوار شما می فهمند
حوض وسط صحن تو حوض کوثر
رازیست که تنها شهدا می فهمند
در گوشه ی صحن تو اجابت جاریست
این را همه ی اهل دعا می فهمند
ما آمده ایم ... کربلا می خواهیم
حرفی که تمام رفقا می فهمند
بنگر که من از مرز جنون رد کردم
آقا بطلب هوای مشهد کردم . . . !
آمده اما شَـــــفا نمی‌خواهد
قسم به جان شما جز شما نمی‌خواهد
برای پیش تو بودن بهانه‌ای کافیست
بهشت لطف کریمان بها نمی‌خواهد
دلیل ناله‌ی من یک نگاه محبوب است
وگرنه درد غلامان دوا نمی‌خواهد
فقیر آمدم و دلشکسته پرسیدم:
مگر که شاه خراسان گدا نمی‌خواهد؟
دلم به عشق تو تا آسمان هشتم رفت
نماز در حَرَمت «اهدنا» نمی‌خواهد
همین قدر که غباری بر آستان باشد
رواست حاجت عاشق، دعا نمی‌خواهد
تو آشنای خدایی، کدام رهگذری
در این جهان غریب آشنا نمی‌خواهد؟
ببین به گوشه‌ی صحنت پناه آوردم
مگر کبوتر آواره جا نمی‌خواهد؟
به حکم آنکه «علیک الرفیق ثم طریق»
دلم بدون رضا (ع) کربلا نمی‌خواهد ...
══════•˙·٠•♥ ســـلام ای امــــام مهـــربـانـی‌هــا ♥•٠·˙•══════
[="Times New Roman"][="Navy"]
[b]content[/b]
یعنی همچین ساعتهایی امام رضا هم رفت ... غروب آخرین روز صفر .... شام غریبان تو هست آقا ؟ چقدر آزارت دادند ... فدای جواد مظلومت که در سوگ تو نشسته است .. ای صاحب مملکت ما ، تنهایمان مگذار ، دعا کن برای ما به حق جواد مظلومت ...
نـگاهــت که میکنـم
عقــربه ها متوقف میشــوند...چه تماشــاییست حـرمت
پا به حـرم مقــدست که می گذارم تمــام دنیـای من خـلاصه میشـود در:
صــحن و کبـوترهایت... گنـبد طلا و پنجــره فـولادت...عـالمی دارد بهشتت
من دخـیل عشـقم را به آستــانت بسته ام...
کاش میشـد تمام عمــرم نیز خــلاصه شــود در این جمله :
خـادم امـام رضـام
الســلام علیـک یـا معیـن الضعـفا (ع)
سلام مولای رئوفم
امشب نه هوا خراب است...
نه حواسم پرت است...
و نه کسی دلم را شکسته...
فقط...
تمام من
هوای کمی از تو را دارد
دلتنگ حرمم...
بطلب ایها الرئوف
یا امام رضا علیه السلام
دل تنگِ هوای حَرم و گوشه ی صَحنت
با او چه بگویم؟، طلبیدن که سَرش نیست.
[="Tahoma"][="DarkSlateBlue"]دور باشی یا نزدیک، امروز روز دیدار است، اما من خیلی دعا کردم که به نزدیک خویش دعوتم کند
. غسل طهارت کردم، پاک و حلال ترین لباس را پوشیدم.
کسی منتظر من است.
باید آرام و آهسته قدم برداشت که در هر قدم ذکری با ثوابی است: سبحان الله ، الحمدلله ...،
اما قدم های من آرام نمی شوند. پرواز می کنند. آخر آنجا که به سویش می شتابند، قطعه ای از بهشت است.
لحظه ای بزرگ منتظر من است، بزرگتر از لحظه تولدم.
آمده ام به قلعه (لا اله الا الله) داخل شوم و اذن دخول می خوانم :« فاذن لی یا مولای فی الدخول افضل ما اذنت لاحد من اولیاءکِ؛ مولای من! به من اجازه بده وارد شوم، همانطور که به یکی از دوستان نزدیکت اجازه می دهی و بلکه بهتر از آن!»
شک ندارم که اجازه می دهد... و حالا حتماً لحظه خوش آمد گویی است:«بسم الله و بالله و فی سبیل الله ...» سلام میدهم و شک ندارم که زود پاسخ می گوید.
سرم را به نشانه احترام پایین انداخته ام و نگاهم را به نشانه شرمندگی.
«... ای خدایی که به یکتایی ات و رسالت پیامبرت اقرار دارم! بر محمد و آل پاکش درود فرست، چنان درودی که هیچ کس جز خودت نتواند بشماردش...»
«... اللهم إلیک صمدت مِن ارضی...؛ خداوندا از سرزمینم خارج شدم و به تو رو کردم، شهرها را زیر پا گذاشتم به امید رحمت تو! پس بی پناهم مکن و دست خالی برم مگردان...»
حافظ ! وظیفه تو دعا گفتن است و بس
در بند آن مباش که نشنید یا شنید
پ. ن. کاش عمرم کفاف دهد
kabutar-haram.blogfa.com
از ایـن همـه انـــزوا مـردد شـده امدیوانه رنگـــــــ زرد گنبـد شده ام امروز دلــ♥ــــم حال کبوتــــــر داردانگار که بیقــــرار مشهـــــــد شده ام
گاهی دلم به سمت خدا می برد مرا
یعنی به آستان رضا می برد مرا
مثل کبوتری که به پرواز آمده است
تا کوی دوست بال دعا می برد مرا
تا محضر سپیده ی هشتم به صد امید
ایمان جدا و عشق جدا می برد مرا
❤️آهوی دل به پنجره فولاد بسته ام ...
تقدیم می کنم به شما این شکار را
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام
گاهگاهی می شود دلتنگی از حد بگذرد...
ای سلطان مهربانی ها ... رضا جان ❤️
ما را دریاب
[="Tahoma"][="Indigo"]یادش بخیر
قبلا هر سه شنبه میومدم اینجا و دلم رو اينجا میذاشتم اما مدتيه که... :Ghamgin:
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا علیه السلام[/]
یک بلیط
باز یک حال عجیب
پر شده از رنگ حرم
رنگ یک اذن ورود
رنگ یک گنبد زرد
هر حیاطی یک حوض
پر ز آب کوثر
و وضو بر لب حوض
باز هم اذن ورود
یک قدم تا مقصود
در همین حین میان رویا
ناگهان بغض مرا می گیرد
گویی انگار مشرف شده ام
به خودم می آیم
چند روزی به سفر هست هنوز …
.
.
تا که بر گنبد تو دیده ام از دور افتاد
ناگهان بر دل آلوده ی من شور افتاد
اولین بار که دیدم حرمت را گفتم
ای سلیمان به سرایت گذر مور افتاد
.
.
به چه مشغول کنم دیده و دل را که مدام
دل تو رامی طلبد ، دیده تو را می جوید !
.
.
از کار من گره نگشاید کسی مگر
دست گره گشای تو یا ثامن الحج (ع)
.
.
ما را کرمش داد ز هر غصه نجات
بر معرفت و مرام سلطان صلوات
حرم یعنی کسی در شهر خود سر میکند
اما
دلش در کوچه های دور مشهد مانده آواره...
♥️یاامام رضا(ع)♥️
چندیست در حریم تو راهم نمیدهند....
من بی وفا شده ام تو چرا قهر میکنی؟!!
مولای رئوفم
از دلم
تا لب ایوان شما
راهی نیست...
فقط چند قدم دلتنگی...
مقداری لیاقت...
همین...
یا امام رضا
واحد گمشدگان حرمت بیکار است
گم شدن در حرم تو خود پیدا شدن است
سلام آقای رئوفم...قربون کبوترای حرمت...قربون لطف وصفا وکرمت...
آقاجون اینبار دلشکسته تر از همیشه میخوام بیام حرمت
کلی حرف دارم تقصیر من نیست که اینقدر عاشقتم ودلم واست تنگ میشه وحرفامو واسه تو میارم...
من عشق شمارو از شیر مادر گرفتم...
همان موقع هایی که مرا می اوردند حرم شماو من چیزی از اون روزها یادم نمی آید...
فقط یادم می اید با فاصله های دور با عشق شمابزرگ شدم
بس عاشقی تقصیر من نیست...
یا امام رضا *ع*
, هر چند حال و روز زمين و زمان بد است
يك تكه از بهشت در آغوش مشهد است
حتي اگر به آخر خط هم رسيده اي
آنجا براي عشق شروعي مجدد است
سلام مولای رئوفم
وفات خواهر عزیزتون رو تسلیت عرض می کنم
:Sham::Sham::Sham:
[="Tahoma"][="Black"]
, دست خالی آمدم،دستم به دامانت رضا✨
کن نظر بر سائلت،جانم به قربانت رضا✨
[=Times New Roman] باز حس می کنم این قلب، حرارت دارد
[=Times New Roman] واژه در واژه برای تــو غـزل میگویم
[=Times New Roman] بیـت بیـت غـزلـم عرض ِ ارادت دارد
[=Times New Roman] بی جهت نیست کـه قلبـم بـه کبـوتـر هایت
[=Times New Roman] چنـد سالیست کـه احساس ِ حسـادت دارد
[=Times New Roman] نیستــم لایق ِ دیــدار تـــو، امــا آقــا
[=Times New Roman] چشم هایـم بـه تمـاشـای تـــو عـادت دارد
[=Times New Roman] آه ! دلتنگ ِ تـو ام، بـاز مـرا دعـوت کن
[=Times New Roman] چند روزیست دلــم میــل ِ زیــارت دارد . . .طیبه عباسی
+
سلام بزرگواران
السلام یا حضرت سلطاناینجا مکانی برای دلنوشته ها و حرف هامون با امام رضاست.
که ما ایرانی ها ارادت خاصی به ایشون داریم
...
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا و رحمة الله و برکاتة
[=Times New Roman]
رضا جان
[=arial]کبوتر شدن [=arial]گذشته استکار از
کاش
برف بودم
روی گنبدت ...
با نام رضا دلت صفا گردد
درد و غم سینه ات مداوا گردد
گر روی نهی به درگهش با اخلاص
هر عقده ز کار بسته ات واگردد
یا امام رضا علیه السلام.
آمدم سمتِ حرم، مشکل خود رفع کنم
موقع اذن دخولم، خبر آمد، حل شد... ]
یا ضامن آهو
تو ضمانت نکنی در شب قبرم چه کنم
بار عصیان مرا جز تو کسی ضامن نیست
چرخ ها را زدہ ام آمدہ ام خانہ تو
خودمانیم ڪسے جز تو نفهمید مرا...
#غریب_آقام