خواستگاری در پارک یا کافی شاپ ؛ چرا؟؟؟

تب‌های اولیه

134 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

رایحهٔ بهشت;721243 نوشت:

من یه سوال دارم :
منظور من واقعا از اون جمله چهره بود؟
بابا دقت رو بالا ببرید چهره منظورم نبوده !

پس چی بود منظورتون!

ღ پریا ღ;721308 نوشت:

سلام

به نظر من یه بار مامانِ پسره خودش تنهایی بره خونه دخترخانوم،تا بی حجاب اونو ببینه ؛ خونه زندگیشون هم ببینه.

دفه بعد پسره و مامانش مثلا به صورت گذری قرار بذارن فلان جا تا دختر پسر همو ببینن ؛ نه اینکه برن بشینن تو پارک حرف بزنن.

بعد اگه از ویژگی های ظاهری هم خوششون اومد و به دل هم نشستن ، ادامه جلسه های آشنایی رو توی خونه بذارن

کافی شاپ هم البته باکلاسه :)))))))


خب فایده ای نداره مادرم بره ببینه.ملاکای من فرق میکنه با مادرم.بعدشم منظورتون از گذری چیه!همینجوری یهویی رد بشیم ببینمش!برای من 70درصد اخلاق مهمه 30 درصد به دل نشستن و قیافه.شاید اگه اخلاقش خوب باشه یه کوچولو قیافش بد باشه گیر ندم.

mehrant;721246 نوشت:
زشته آدم دست خالی بره خونه دختر
باسلام.. جناب مهرانت اینو میدونستی اگه وصلت سرنگیره دختره اون دسته گل هر قیمتی هم که خریده باشی پرتش میده یا تو انباری جاشه بهتره ولخرجی نکنی جدی میگم

mohsen1990;721325 نوشت:
خب چه دلیلی داره که نگن یا پنهان کاری بکنن!مگه میخایم گناه کنیم!

این یه اصله که موقع خواستگاری چون هنوز اتفاقی نیفتاده و معلوم نیست اتفاقی بیفته بهتره قضیه بین خودشون بمونه و همه جا نپیچه
حالا اونا یا اطرافیانشون از اینایی بودن که هر خبری رو خیلی سریع تو کل شهر پخش می کنن، یا رابطه شون با عروسشون انقدر حسنه است که سعی می کنن همه چیزو ازش پنهان کنن. خوب بود همون جا می پرسیدید چرا عروستون خبر نداره. یکی از چیزایی که توی همین مراسما باید کشف کنید رابطه خانواده با عروس و دامادهای قبلیه.
mohsen1990;721326 نوشت:
پس چی بود منظورتون!

منظورشون همون صحبت استاد نشاط بود
نقل قول:

سلام و خسته نباشید
از اینکه به مباحث دقت کامل دارید خیلی متشکرم.
بله قبول می کنم اگر برای آشنایی مقدماتی،مثل دیدن و پسندیدن باشه شاید خیلی ایراد نیست.(با حضور حداقل مادر)
منتها ترس بنده این است،که اگر پسره عاشق این دختره شد و بعدا در خواستگاری رسمی، مادر ای اقا پسر متوجه شدند که این دختر خانم مشکل اندامی داره چی کار باید کرد.(مورد داشتیم مثل همین قضیه،که دختره با حضور مادرش در پارکی با هم قرار ملاقات می گذارند،به توافق اولیه و پسندیدن پسره رسیدند،بعد تبدیل به خواستگاری رسمی و در حضور خانواده شکل گرفت،ولی دختره را در خانه خودشان دیدند متوجه شدند که قسمتی از بدنش سوخته و از اینها پنهان میکرد و نگفته،ولی پسره چون عاشق دختره شده بود،خانواده اقا پسر نتوانستند منصرف کنند.
اشکالی ندارد ولی به هرحال برخی مسائل هستند که در خواستگاری پارکی شاید نتوان کشف کرد و بعدا مشکل ساز می شود.)

داداش اگه جور شد تو زمان عقد هروقت میخواستی بری خونشون قبلش بهشون بگو تا نهار وشام توپی برات درست کنن تا میتونی نهایت استفاده رو ببر که بعد ازدواج دیگه گیر نمیاد

mohsen1990;721182 نوشت:
فکر کنم شما هنوز اقدام نکردی برای ازدواج.واقعا دختر خوب کم پیدا میشه.دختری که بتونه با شرایطتت کنار بیاد کم پیدا میشه.تازه اینایی که من میرفتم یه حداقل نکات مثبتی داشتن.و باز اینجوری بودن.
نه دادا جون من زیبایی برام مهم هستش،دنبال دختری هستم هم زیبا باشه هم مذهبی ،بزار زیبایی برات اورویت داشته باشه خودمونیم ما مردها دنبال زن زیبا هستیم

پسر افسرده;721368 نوشت:
نه دادا جون من زیبایی برام مهم هستش،دنبال دختری هستم هم زیبا باشه هم مذهبی ،بزار زیبایی برات اورویت داشته باشه خودمونیم ما مردها دنبال زن زیبا هستیم

زیبایی مهمه.ولی اخلاق و فرهنگ خونواده مهمتره.باور کن اینقدر سخته پیدا کردن دختری که هم زیبا باشه هم اخلاق داشته باشه.قبلنم گفتم چون هنوز اقدام نکردین دنبال دختر برای ازدواج نگشتین فکر میکنین راحته.من خودم اولش کلی ملاک داشتم.تاپیکای قبلیم مشخص میکنه این موضوع را.ولی الان کوتاه اومدم از بعضیاشون.

mohsen1990;721369 نوشت:
زیبایی مهمه.ولی اخلاق و فرهنگ خونواده مهمتره.باور کن اینقدر سخته پیدا کردن دختری که هم زیبا باشه هم اخلاق داشته باشه.قبلنم گفتم چون هنوز اقدام نکردین دنبال دختر برای ازدواج نگشتین فکر میکنین راحته.من خودم اولش کلی ملاک داشتم.تاپیکای قبلیم مشخص میکنه این موضوع را.ولی الان کوتاه اومدم از بعضیاشون.

آقا محسن الان نظر خودت چیه درباره مراحل؟
چه جوری ترجیح میدی؟
مثل اون نمونه که من گفتم؟ دیدن در خواستگاری رسمی؟
یا مثل مدلی که خانم رایحه بهشت اصرار داشت حتما یه جلسه دختر دیده بشه بعد خواستگاری؟

پسر افسرده;721368 نوشت:
نه دادا جون من زیبایی برام مهم هستش،دنبال دختری هستم هم زیبا باشه هم مذهبی ،بزار زیبایی برات اورویت داشته باشه خودمونیم ما مردها دنبال زن زیبا هستیم

چی فکر کردین . ما دخترا دنبال یک پسر با شخصیت و با عرضه و با خانواده و با اخلاق و با ایمان و پاک و با سلامت روح و روان و جسم و ترجیحا کم جمعیت و تحصیل کرده و با ادب و معاشرت و خانواده دوست و ....... و زیبام هستیم . بعهله .:ok::khaneh::khaneh::khaneh:.
شروع کننده تاپیک گرامییییییی در کل بهتر برید خانه عروس خانم چون اینطوری باید پول کافی شاپ شما بدید دیگه .تازه من هم برام پیش امده برم کافی شاپ اما به نظرم خانه بهتره هم از نظر امنیت و هم از نظر حفظ شان دختر ، بعداز 2 جلسه اشنایی در خانه اگر تمایل به ادامه اشنایی بود اشکالی نداره چند جلسه هم بیرون رفت .

پسر افسرده;721368 نوشت:
نه دادا جون من زیبایی برام مهم هستش،دنبال دختری هستم هم زیبا باشه هم مذهبی ،بزار زیبایی برات اورویت داشته باشه خودمونیم ما مردها دنبال زن زیبا هستیم

لطفا به بقیه مردا تهمت نزنید :ajab:

mehrant;721256 نوشت:
خوب مگه من چیزی غیر از این گفتم؟:Narahat:
خواستگاری رسمی هربار میریم باید گل و شیرینی ببریم
جلسه قبلش که مادرم تنها میره هم یه جعبه شکلات میبره
اگه خواستگاری به جلسه دوم و سوم کشید گل دیگه نمیبریم ولی شیرینی میبریم
در مراسم بله برون باز گل و شیرینی

افرین اقا مهران خیلیم کارتون عالیه . بلاخره اگر بحث هزینه باشه در هر جلسه ام خانواده دختر در حد قیمت یک جعبه شیرینی و گل هزینه میوه و شیرینی برای پذیرایی می کنند گذشته از اون این نشانه فرهنگ شماست . خیلیم لایک.:Kaf:

من به این نتیجه رسیدم که اگر از قبل دختر و پسر هم دیگر را دیده باشند و یک آشنایی حد اقل از هم داشته باشند , اون وقت مستقیم میشه برای خواستگاری رسمی اقدام کرد .

ولی اگر خانواده ها و دختر و پسر هیچ آشنایی قبلی از هم ندارند و فقط توسط شخص سومی معرفی شده اند , اگر اول بصورت غیر رسمی و فقط جهت معارفه همدیگر رو ببینن بهتره , اینطوری دیگه حرف و حدیث و مشکلاتی که خواستگاری رسمی داره خیلی کمتر میشه . و در صورتی که پسر خوشش آمد بعد برای خواستگاری اقدام کنند,

راههای زیادی هم وجود داره , مثلا شخصی که معرفی کرده با هر دو خانواده یا دختر و پسر منزلش یا جایی دیگه قرار بگذاره که حد اقل هم دیگرو از نزدیک اول ببین

با سلام...به گفته ی کاربر جناب شروین خوبه اول دختر وپسرکمی شناخت نسبت بهم پیداکنند بعد بصورت رسمی خواستگاری کنند

mehrant;721377 نوشت:
آقا محسن الان نظر خودت چیه درباره مراحل؟
چه جوری ترجیح میدی؟
مثل اون نمونه که من گفتم؟ دیدن در خواستگاری رسمی؟
یا مثل مدلی که خانم رایحه بهشت اصرار داشت حتما یه جلسه دختر دیده بشه بعد خواستگاری؟
به نظر من.پسر حتما باید دختر را ببینه از نزدیک.حرفم یکم بزنه باهاش حداقل.یه جکی هست که میگه:شباهت قیافه من با عکسم مثل شباهت عکس روی بستنی عروسکی با بستنی داخلشه.من اینجوری نیستم که بگم عکس طرفمو به هیچ وجه نمیبینم.اگه نشون دادن میبینم.ولی خب نمیشه ظاهر کسی را حتی از عکسم فهمید.عکس دو بعدیه قیافه طرف 3 بعدیه.خونه را هم ترجیح میدم.(با اینکه یه خورده معضبم تو خونه و استرس میگیرم Smile تعداد جلسات هم حداقل 3-4 تا باشه.حتما هم بیرون از خونه هم جلسه باشه.تا به قول اقای شروین اداب معاشرت و رفتار و تیپ و قیافشو ببینی.

mohsen1990;721327 نوشت:
خب فایده ای نداره مادرم بره ببینه.ملاکای من فرق میکنه با مادرم.

آقا گفته مادر وقتی می رود دختر را بی حجاب میبینه بعد شما ملاکات فرق می کنه خودت می خوای بری بی حجاب ببینیش یا چشم بسته ازدواج کنی؟

mohsen1990;721179 نوشت:
کدوم تجربه.گیتار شکوندن تو سر :Cheshmak::khandeh!:

[emoji6] خخخ
نه
خواستگاری تو کافیشاپ[emoji3]

[="Navy"]دوستان این بحث ها و کل کل های پوچ رو ول کنید
تا بوده همین بوده که مرد میرفته خواستگاری . طبیعته مرد اینه که ناز بکشه و زن هم ناز کنه :hamdel:

معضل ازدواج هر دو جنس رو درگیر کرده[/]

mohsen1990;721177 نوشت:
من اصفهانم.شاید فقط اصفهان اینجوری باشه.

تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها...:khandeh!:

شوخی کردم داداش به دل نگیری؟؟؟

اتفاقا به نظرم خیلی خوبه که آشنایی اولیه تو غیر خونه ی دختر باشه، مثل پارکهای دور و یا کافی شاپهای دور. چون اگه اینطور نباشه ممکنه یکی از دوستهای آدم وارد بشه، بعد آدم رو با دختره ببینه، و آدم ضایع بشه...
ولی اینکه تو خونه ی دختره نباشه باعث میشه آدم تا دلش میخواد صحبت کنه و کسی بیرون اتاق منتظر آدم نمیشینه، و به خیلی از خصوصیات هم پی ببره. و از این حرف و حدیثهای خواستگاری راحت بشه. و خرج کافی شاپ مسلما از خرج گل و جعبه شیرینی کمتره، ضمنا اگه جواب منفی بود حداقل شما هم نصف خرجت رو تو کافی شاپ خوردی ولی وقتی تو خونه ی دختر باشه، دیگه گل و جعبه شیرینی برنمیگرده :khandeh!: ...

ولی دوستان خوبم ما از این رسم ها دست کشیدیم،کلا عروسی نمیگیریم فقط عقد میگیریم بعد مدتی سه چهار خونواده دورهم جمع میشن دختر و پسر رو راهی ماه عسل میکنن،تو انتخاب دختر و پسر ازادیم یعنی من پسر هر دختری رو انتخاب کنم خونوادم هیچ دخالتی نمیکنن تو انتخاب و به انتخابم احترام میزارن، خرید هم با خونواده عر س انجام نمیدیم بلکه خودمون میخریم وشب نامزدی نزد شاه دخترو میبریم، کلا ازدواج برا ما خیلی راحت وبی دردسر هستش

م.ح.;721446 نوشت:
تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها...:khandeh!:

شوخی کردم داداش به دل نگیری؟؟؟

اتفاقا به نظرم خیلی خوبه که آشنایی اولیه تو غیر خونه ی دختر باشه، مثل پارکهای دور و یا کافی شاپهای دور. چون اگه اینطور نباشه ممکنه یکی از دوستهای آدم وارد بشه، بعد آدم رو با دختره ببینه، و آدم ضایع بشه...
ولی اینکه تو خونه ی دختره نباشه باعث میشه آدم تا دلش میخواد صحبت کنه و کسی بیرون اتاق منتظر آدم نمیشینه، و به خیلی از خصوصیات هم پی ببره. و از این حرف و حدیثهای خواستگاری راحت بشه. و خرج کافی شاپ مسلما از خرج گل و جعبه شیرینی کمتره، ضمنا اگه جواب منفی بود حداقل شما هم نصف خرجت رو تو کافی شاپ خوردی ولی وقتی تو خونه ی دختر باشه، دیگه گل و جعبه شیرینی برنمیگرده :khandeh!: ...

سلام
ما هم اصفهانی بودیم و اینجوری نبودیم !!! چرا یکدفعه سر شهر میشکونید؟؟؟
مامان خانم دختر خانم دیدند. بعدش ما خودمون با داداش قبل خواستگاری رسمی با دختر خانم و همراهش بیرون رفتیم اینها همدیگه را دیدند !! خانواده دختر اعتقاد داشتن که رفتار موقع یک جلسه خواستگاری رسمی مشخص نمیشه . و از طرفی شاید این دوتا از قیافه هم یا عقاید مشخص هم خوششون نیاد !! پس چرا در محبط خانه باشه !! ما هم هیچی نگفتیم فقط این دوتا صحبت کردند . ما هم با خانواده عروس خانم هم صحبت شدیم و کلی سوال و جواب تا محیط خونشون و تربیت و .... را کشف کنیم. اقا داداش ما کلا مخالف بود ولی خب دختره را دید و بدش نیومد !! خانواده اش را هم در دو ساعتی که دیدم بد نبودند .
بعد از اون یکم فکر کردند و خواستگاری رسمی !! و مشاور و..... و الانم که یک گل پسر دارند :khandeh!:

متواضع;721409 نوشت:
آقا گفته مادر وقتی می رود دختر را بی حجاب میبینه بعد شما ملاکات فرق می کنه خودت می خوای بری بی حجاب ببینیش یا چشم بسته ازدواج کنی؟

نه خب اگه نگاه کردن مادر فقط برای فهمیدن اینه که جاییش زدگی نداشته باشه و جنس سالم باشه.خوبه.نه اینکه بخاد دختر را از نظر قیافه و اندام بپسنده.چون اون چیزی که من میپسندم مادرم نمیپسنده.ممکنه.شاید.

lili66;721454 نوشت:
سلام
ما هم اصفهانی بودیم و اینجوری نبودیم !!! چرا یکدفعه سر شهر میشکونید؟؟؟

فقط شوخی کردم و الا هیچ قصدی نداشتم. اون شناختی که از اصفهانی ها تو این چند سال پیدا کردم از ارتباطهایی که با اصفهانی ها داشتم، خیلی آدم های خوب و باهوش و بافکرین.

م.ح.;721446 نوشت:
تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها...:khandeh!:

شوخی کردم داداش به دل نگیری؟؟؟

اتفاقا به نظرم خیلی خوبه که آشنایی اولیه تو غیر خونه ی دختر باشه، مثل پارکهای دور و یا کافی شاپهای دور. چون اگه اینطور نباشه ممکنه یکی از دوستهای آدم وارد بشه، بعد آدم رو با دختره ببینه، و آدم ضایع بشه...
ولی اینکه تو خونه ی دختره نباشه باعث میشه آدم تا دلش میخواد صحبت کنه و کسی بیرون اتاق منتظر آدم نمیشینه، و به خیلی از خصوصیات هم پی ببره. و از این حرف و حدیثهای خواستگاری راحت بشه. و خرج کافی شاپ مسلما از خرج گل و جعبه شیرینی کمتره، ضمنا اگه جواب منفی بود حداقل شما هم نصف خرجت رو تو کافی شاپ خوردی ولی وقتی تو خونه ی دختر باشه، دیگه گل و جعبه شیرینی برنمیگرده :khandeh!: ...


جلسه اول گل و شیرینی نمیبرن.کلن با پذیرایی خانواده دختر در جلسه اولشون که زیاد باشه هم مخالفم.یه چایی بسه.متوسط خرج هربار کافی شاپ 4 نفره منو اونو یکی از اعضای ما و یکی از اعضای اونا و شاید واسطه میشه35-40 خیلیه .من خودم مگه درسال چند بار میرم کافی شاپ.توپارک خوبه باز.موافقم حرف زدن راحت تره.:khandeh!:

اگه شرایط ازدواج توی همه ی کشور اسون بود خوب میشد.بعضی شهرا واقعن اسونتره از بعضی شهرای دیگه.نظر شما را به گزارشی که هم اکنون به دست ما رسیدجلب مینمایم:

mohsen1990;721459 نوشت:
نه خب اگه نگاه کردن مادر فقط برای فهمیدن اینه که جاییش زدگی نداشته باشه و جنس سالم باشه.خوبه.نه اینکه بخاد دختر را از نظر قیافه و اندام بپسنده.چون اون چیزی که من میپسندم مادرم نمیپسنده.ممکنه.شاید.

مگه مادرت اگه بپسنده تو دیگه نمی بینی؟ خوب مادرت می بینه و اگه پسندید بعد نوبت به تو می رسه و تو هم می تونی بپسندی یا نه اما اینکه بگی مادر در این انتخاب حذف بشه کار درستی نیست.

م.ح.;721465 نوشت:
همه ی اینها به خاطر اینه که ما پسرها اوج نیازیم و دخترها اوج ناز

سلام
زمانی که اصل ناز و نیاز را به خورد جامعه داده‌ایم و جامعه نیز بر اساس این اصل امیال خود را کنترل کرده دیگه نمی شود گفته شود نیاز فطری این است
شما اصل تنفر از شیعه را در عربستان و بین وهابیت از بچگی تبلیغ کن بچه بزرگ که شود اسم شیعه می آید ناخودآگاه حس تنفری نسبت به شیعه پیدا می کند که این مربوط به فرهنگی است که در آن بزرگ شده نه فطرت شیعه گریزی در انسانها که این شخص به خودش بمب هم می بندد و برای کشتن شیعه و پاسخ به حس تنفری که در درون اوست!
این مثال بالا با همین باور غلط ناز و نیاز بودن که به دختران این سرزمین می فهماند ....مونث بودن به معنای ضعیف بودن است و به معنای کمک خواستن از دیگری برای رفع این کمبود... ودر نتیجه احساس ناز....
نازی که تنها برای رفع باور غلط که در وجود اغلب دختران شکل گرفته کارآمد است... این باورهای غلط اغلب دختران را بسوی وابستگی به دیگری می کشاند و این وابستگی چیزی نیست جز همان ناز خواستن... و همین شروع محدودیت هایی است که برای زنان به اسم طبیعت و فطرت می آورند
""فروبد"" روان شناس و روانکاو معروف می گویید....اصو.لا فردی با عنوان زن یا مرد وجود ندارد ...همه ما در ابتدا دوجنسه هستیم(از لحاظ ویژگی ها) و بعدها با مواجهه با رویدادها و اصول حاکم بر جامعه و نوع باور افراد دنبال یک شخصیت جنسی می رویم و به سوی ان جنس جذب می شویم و در پی ان هستیم تا ثبات جنسی یابیم....

حال بر طبق این نظریه نتیجه می گیریم که اصل ناز و نیاز زنان و مردان .....بر طبق اصول و باور غلط حاکم بر جامعه شکل گرفته......ولی خوشبختانه روز به روز شدت خود را از دست می دهد...
شما کافیست قدری به دنیای اطراف خود و هچنین دختران امروزی نگاهی کنید...ایا نحوی لباس پوشیدن انان ....نحوی حرف زدن انان....نحوی ابراز علاقه انان.....پیش به سوی تغییر نیست ...ایا اغلب دختران امروزی پوششی شبیه زنان دارند یا تقلیدی است از پوشش مردانه..... و همچنین نوع حرف زدن و رفتار انان چه چیزی را القا می کند....

بیولوژی بر این باور است که در بدن زن و مرد از هر دو نوع هورمون زنانه و مردانه وجود دارد و لی میزان آن در بدن هر فرد با فرد دیگر متفاوت است و اینجاست که خصلتهای زنانه در وجود یک زن و یا مرد بیش از سایرین است و یا خصلتهای مردانه در وجود یک زن و یا مرد بیش از سایر همنوعان خود است .

ویلیام جیمز فیلسوف معروف آمریکایی می‏گوید:
خودداری ظریفانه زن غریزه نیست بلکه دختران حوّا در طول تاریخ دریافتند که عزت و احترام‏شان به این است که به دنبال مردان ندوند، خود را مبتذل نکنند و از دسترس مرد خود را دور نگه دارند. زنان این درس‏ها را در طول تاریخ دریافتند و به دختران خود یاد دادند.

و گرنه چیزی غیر از نیاز باعث نمی شود دختری به ازدواج یک مرد در آید هر چند که برخی معتقدند و حتی دلایل دینی می اورند فکر کنم در کتاب شهید مطهری این مطلب آمده که نیاز زنان بیشتر است هم نیاز عاطفی و هم نیاز جنسی (در روایات هم اومده)

[="Arial"][="Navy"]

متواضع;721583 نوشت:
یعنی شما قبول دارید زن مظهر ناز است و مرد نیاز!!!!
زن صید است و مرد صیاد!!!!!!
واقعا این مطالب خنده دار که نه ریشه علمی داره و نه دینی حرف حسابه؟

شما رو به خوندن كتاب هاي مطهري توصيه ميكنم تا اين ناز و نياز برات جا بيوفته
البته الان برعكس شده پسرها بيشتر ناز ميكنن ديگه وقتي ابرو بردارن و گيس بلند كنن خوب معلومه نازشون هم ميره بالا ( بلانسبت جمع )[/]

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]

نشاط;721139 نوشت:
1.زمان خواستگاری بعد از مرحله تحقیق باشد.

:no::no:

سلام استاد

لطفا به این مشکل پاسخ بدین:

احتمالا یکی از دلایلی که تو فضایی غیر از منزل قرار گذاشتن، حرف و حدیث مردم است؛... مثلا: حتما فلانی یه ایرادی داره که بعد 50 تا خواستگار، هنوز عروس نشده!!

حالا شما می گین بعد از تحقیقات به خواستگاری بریم!!!!!!!!!!!!!!

با توجه به آداب و رسوم هر منطقه ای، تحقیقات تو خیلی از جاها به این منزله هستش که طرفین در یه حدی همدیگه رو پسندیدن و اگه نتیجه تحقیقات مثبت باشه... بادا بادا مبارک بادا می شه.

حالا شما فرض کنید که واسه یه دختر 10 نفر مختلف بیان تحقیق،... حتما پشت سرش حرف در میاد که، فلانی یه مشکلی داره که هر کی می رسه به مرحله تحقیق، پس می خوره!!!،

[SPOILER]حالا نمی دونم همکاران اجرایی کم لطفی می کنن و سوالات کاربرا رو به مشاورین ارجاع نمی دن ، یا وقت مشاورین سایت خیلی شلوغه!!....

در هر صورت، اگه خوندین، ممنون میشم جواب بدین[/SPOILER]

یا علی[/]

متواضع;721571 نوشت:
مگه مادرت اگه بپسنده تو دیگه نمی بینی؟ خوب مادرت می بینه و اگه پسندید بعد نوبت به تو می رسه و تو هم می تونی بپسندی یا نه اما اینکه بگی مادر در این انتخاب حذف بشه کار درستی نیست.

خب اون قیافه ای که من میپسندم ممکنه مادرم نپسنده و بعد که اونو دید اومد گفت دختره خوب نیست.در صورتیکه اگه خودم میدیدم میپسندیدم.اینجا تکلیف چیه؟

باسلام..خب به مادرت سلیقه ی شخصیتو بگو تا اونم برات انتخاب کنه

دلسا;721631 نوشت:
شما رو به خوندن كتاب هاي مطهري توصيه ميكنم تا اين ناز و نياز برات جا بيوفته
البته الان برعكس شده پسرها بيشتر ناز ميكنن ديگه وقتي ابرو بردارن و گيس بلند كنن خوب معلومه نازشون هم ميره بالا ( بلانسبت جمع )

برخی کلی درس می خونن تا مثلا دکترای روانشاسی می گیرن اما نظریه پرداز نمیشن کلی تدریس و تحقیق و ... تا بعد از سی،چهل سال میشن نظریه پرداز در یک موضوع خاص روانشاسی اما برخی آقایون که کتاب می نویسند از فلسفه و روانشناسی و جامعه شناسی و دین و حقوق زن و اقتصاد و سیاست و ... در یک کلام در همه زمینه ها نظر می دن،خوب معلومه باید این نظریات و این کتاب ها چطور باشه!
این اصل ناز و نیاز هم از همین نظریه هایی است که معلوم نیست همین آقایی که مطرح کرده از کدوم منبع علمی دقیق و با کدوم تحقیق معتبری به این نتایج رسیده چون من اول تا آخر این موضوعی که اشاره کردید در کتاب مذکور رو خودنم و دلیلی ندیدم

mohsen1990;721668 نوشت:
خب اون قیافه ای که من میپسندم ممکنه مادرم نپسنده و بعد که اونو دید اومد گفت دختره خوب نیست.در صورتیکه اگه خودم میدیدم میپسندیدم.اینجا تکلیف چیه؟

جدای از اینکه میشه معیار ها رو به مادرت بگی اما وقتی میگه خوب نیست حتما خوب نیست دیگه ممکنه در بدن شما هورمونی ترشح بشه که بی دلیل بپسندی:khandeh!: بعد که رفتی سر زندگی و همه چی عادی شد بگی عجب اشتباهی کردم!!! اما اگه مادر پسندید نوبت به شما می رسه و اینبار هم ترشح هورمون هایی در بدن باعث پستدیده شدن بشه زیاد مشکل ساز نیست
کلا اگه یک شخص برای انتخاب شدن از فیلتر های متعددی بگذره ضرر نمی کنی اما اگه فیلتر ها کم بشه ممکنه ضرر کنی

به نظرم اولویت با سلیقه ی خود پسر باشه بهتره برای اینکه بیشتر مادرها مشکل پسندند وحالا حالاها پسر باید مجرد زندگی کنه حتی ممکنه سلایق مادر وپسر خیلی با هم فرق داشته باشند.ولی درکل مشورت کردن با اطرافیان کاربسیار خوبیه

متواضع;721584 نوشت:

سلام
زمانی که اصل ناز و نیاز را به خورد جامعه داده‌ایم و جامعه نیز بر اساس این اصل امیال خود را کنترل کرده دیگه نمی شود گفته شود نیاز فطری این است
شما اصل تنفر از شیعه را در عربستان و بین وهابیت از بچگی تبلیغ کن بچه بزرگ که شود اسم شیعه می آید ناخودآگاه حس تنفری نسبت به شیعه پیدا می کند که این مربوط به فرهنگی است که در آن بزرگ شده نه فطرت شیعه گریزی در انسانها که این شخص به خودش بمب هم می بندد و برای کشتن شیعه و پاسخ به حس تنفری که در درون اوست!
این مثال بالا با همین باور غلط ناز و نیاز بودن که به دختران این سرزمین می فهماند ....مونث بودن به معنای ضعیف بودن است و به معنای کمک خواستن از دیگری برای رفع این کمبود... ودر نتیجه احساس ناز....
نازی که تنها برای رفع باور غلط که در وجود اغلب دختران شکل گرفته کارآمد است... این باورهای غلط اغلب دختران را بسوی وابستگی به دیگری می کشاند و این وابستگی چیزی نیست جز همان ناز خواستن... و همین شروع محدودیت هایی است که برای زنان به اسم طبیعت و فطرت می آورند

برای تفسیر آیه ی (فطرت الله التی فطر الناس علیها ) أئمه ی معصومین علیهم السلام فرمودند:

حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُوسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُوسَى الْخَشَّابِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‏ فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ فِطْرَتَ‏ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها قَالَ فَقَالَ عَلَى التَّوْحِيدِ وَ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ عَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ.
بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم / ج‏1 / 78 / النوادر من الأبواب في الولاية ..... ص : 76

حَدَّثَنَا الْهَيْثَمُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الرُّمَّانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا ع عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع‏ فِي قَوْلِهِ‏ فِطْرَتَ‏ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها قَالَ هُوَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيٌّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَلِيُّ اللَّهِ إِلَى هَاهُنَا التَّوْحِيدُ
تفسير القمي / ج‏2 / 155 / [سورة الروم(30): الآيات 28 الى 30] ..... ص : 154

و احادیث مختلفی در ضمن این آیه هست که می فرماید فطرت ما اعتقاد کامل به توحید، عقیده به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و ولایت علی علیه السلام است. حالا اگه کسی بعد از تولدش منحرف میشه اون یه بحث دیگه ست. بحث اینجاست که فطرت هرکسی بر مبنای توحیده و خدا برای هر کسی فطرتی قرار داده.
پس اگه قراره کسی در مورد تربیت انسانی صحبت کنه باید اسلام شناس باش نه یه یهودی و مسیحی.
من کتابهای فلسفه و روانشناسی این غربیها رو نخوندم ولی اگه ان شاالله بعد از چند سال بخوام بخونم کتابهاشون رو خیلی نقادانه می خونم چون اینها اومدن در مورد چیزهایی صحبت کردن که تو حیطه شون نبوده. اگه قرار باشه انسان بدون دین اسلام با عقلش همه ی مسائل تربیتی رو درک کنه پس چه نیازی به اسلام هست؟ فلسفه ی دین همینه که در مورد مسائلی صحبت کنه که یا عقل انسان اونها رو درک نمی کنه و یا اینکه اگه بخواد درک کنه نیاز به اتلاف وقت زیادی هست که باعث هلاکت بعضی افراد میشه.

بعضی از این فیلسوف های غربی همین افرادین که بین انسان و حیوان هیچ فرقی نمیذارن و همه چیز رو تو شهوت خلاصه می کنن، بعضی ها هم از این هم بدتر اومدن بین انسان و ماشین های صنعتی هیچ فرقی نمی ذارن و همه چیز رو تو چرخه ی اقتصادی میدونن. و تو فلسفه ی غربشون هم که اونقدر اشتباهاتی دارن که خدا می دونه...

(قَالَ النَّبِيُّ ص مَنْ عَرَفَ‏ نَفْسَهُ‏ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ(مصباح الشريعة / 13 / الباب الخامس في العلم)) طبق این حدیث به نظرتون کسی که خودش رو هنوز نشناخته می تونه انسان رو بشناسه؟ و در مورد لایه های وجودی انسانی صحبت کنه؟ اینها اگه خودشون رو میشناختن، حتما خدای خودشون رو میشناختن، و اگه خدای خودشون رو می شناختن مسلما اصول توحیدیشون یعنی ( توحید(عدل) نبوت (امامت) و معاد) درست بود و وقتی اینها تو این مسائل هنوز گیر دارن مسلما هنوز خودشون رو درست نشناختن. (اگه با عربی آشنایی داشته باشید می دونید که چه تاکیدهایی تو این حدیث به کار رفته)

به نظرم آدم قبل از اینکه حرفهای این غربی ها رو بخونه باید مسائل تربیتی و زندگی رو از اسلام یاد بگیره و مبانی اسلامی تو دستش باشه، بعد بیاد کتاب های اینها رو بخونه، اونوقته که می تونه مسائلی که با اسلام تطبیق داره رو قبول کنه و بقیه رو با مبانی اسلام نقادی کنه. و اینوقت فرق اینها با افرادی مثل شهید مطهری رو خودش متوجه میشه.

اینی هم که از ضعف زنها صحبت می کنی، ضعفشون شاید به خاطر همین باشه که امکان زندگی موجودی لطیف و ضعیف یعنی زن با موجودی خشن و قدرتمند یعنی مرد برقرار بشه، و الا هیچ مرد و زنی نمی تونست تو این دنیا کنار هم زندگی کنن.

متواضع;721584 نوشت:
""فروبد"" روان شناس و روانکاو معروف می گویید....اصو.لا فردی با عنوان زن یا مرد وجود ندارد ...همه ما در ابتدا دوجنسه هستیم(از لحاظ ویژگی ها) و بعدها با مواجهه با رویدادها و اصول حاکم بر جامعه و نوع باور افراد دنبال یک شخصیت جنسی می رویم و به سوی ان جنس جذب می شویم و در پی ان هستیم تا ثبات جنسی یابیم....

حال بر طبق این نظریه نتیجه می گیریم که اصل ناز و نیاز زنان و مردان .....بر طبق اصول و باور غلط حاکم بر جامعه شکل گرفته......ولی خوشبختانه روز به روز شدت خود را از دست می دهد...

داداش شما اینجا مغالطه کردی، اونم از نوع مغالطه ی تمجید (تله گذاری) یعنی یکی رو خیلی بزرگ کردی و ازش تعریف کردی بعد از حرفش به نفع غرض خودت استفاده کردی، بدون این که حرف این آقا رو تحلیل کنی و حرفش رو اثبات کنی.
زیگموند فروید یه یهودیه و همونطور که تو تایپک قبلی گفتم ایشون در این حد نیست که بیاد در مورد لایه های وجودی انسان صحبت کنه و برای انسانها شیوه ی تربیتی بده.
ضمنا به نظر شما اگه یه دختر و پسر رو از بدو تولد تو یه بیابون رها کنی، آیا این پسر و دختر تو همه ی خصوصیت ها ی اخلاقی و نیازهای فطری مثل هم میشه؟ آیا فرق پسر و دختر از همون اول فقط تو نوع بدن و جسم بوده و این فرق های اخلاقی و فطری بین زن و مرد بعدا تو این دنیا به وجود اومده؟ خودت این حرفها رو می تونی قبول کنی؟ اگه فطرت دختر و پسر تو خلقتشون با هم مساوی بوده، و این تفاوت ها بعدا تو این دنیا به وجود اومده ، پس باید بگیم این تفاوتهای به وجود اومده یه انحرافی از اصل خلقت بوده، و اگه انحراف بوده اسلام باید میومد و انسان ها رو به اصلشون برمیگردوند، در حالی که وقتی به قرآن و احدایث نگاه می کنیم می بینیم که تفاوتهایی رو بین دختر و پسر گذاشته.

متواضع;721584 نوشت:
شما کافیست قدری به دنیای اطراف خود و هچنین دختران امروزی نگاهی کنید...ایا نحوی لباس پوشیدن انان ....نحوی حرف زدن انان....نحوی ابراز علاقه انان.....پیش به سوی تغییر نیست ...ایا اغلب دختران امروزی پوششی شبیه زنان دارند یا تقلیدی است از پوشش مردانه..... و همچنین نوع حرف زدن و رفتار انان چه چیزی را القا می کند....

به نظرت این مسئله یه بازگشتی صحیح به اصل خلقته، یا یه انحراف و فاجعه ایی بزرگ؟؟؟

بله این انحرافه نه پیشرفت، این غربی های خدانشناس بعد از انقلاب صنعتیشون برای منافعشون اومدن همین حرفهای مُفد، یعنی عدم فرق میان زن و مرد رو مطرح کرده و زنها رو از خونه ها به کارخونه ها کشیدن و به قول ویل دورانت، کارخونه ها رو آباد کردن ولی خونه ها رو ویران. اینها انسانیت انسان رو گرفتن ولی زن بودن زن رو فراموش کردن و ظلمی به زن کردن از ظلمهای قبل از انقلاب صنعتیشون بدتر...
اینی هم که می بینی زن ها شبیه مرد ها میشن، دلیلش حرف شما نیست بلکه دلیلش اغراض سوئیست که پشت پردست.

متواضع;721584 نوشت:
و گرنه چیزی غیر از نیاز باعث نمی شود دختری به ازدواج یک مرد در آید هر چند که برخی معتقدند و حتی دلایل دینی می اورند فکر کنم در کتاب شهید مطهری این مطلب آمده که نیاز زنان بیشتر است هم نیاز عاطفی و هم نیاز جنسی (در روایات هم اومده)

بله این مطلب تو کتاب شهید مطهری اومده ولی تو ادامش این مطلب هم هست که قدرت زنها برای کنترل این نیاز بیشتر از مردهاست ولی در مقابل قدرت کنترل مردها از زنها تو این مسائل کمتره و ضعیفترن .

یا علی.

من دو تافرزند ی پسر وی دختر دارم نه رفتارشون شبیه همه نه کاراشون .دخترم تو ی سالگی شعر های مثنوی حفظ بودو میخوند پسرم دو سالشه تازه حرف زدنو داره یاد میگیره .دخترم تا چهار سالگی من لقمه دهنش میگذاشتم پسرم اصلا نمیگذاره لقمه دهنش بگذارم فقط دوست داره بهش بگی این کاربکن .این کار بکن .خیلی با هم فرق دارند .اسباب بازیهایی که انتخاب میکنند باهم خیلی فرق داره و...حالا چه جوری فروید این نتیجه رو گرفته نمیدونم

م.ح.;721735 نوشت:
برای تفسیر آیه ی (فطرت الله التی فطر الناس علیها ) أئمه ی معصومین علیهم السلام فرمودند:

به آیه خوبی استناد کردی که همین آیه سخن ما رو ثابت می کنه اینجا اشاره می کنه به تساوی انسان ها در فطرت مشترک که خداوند انسان ها را بر آن فطرت آفریده و هیچ اشاره ای به تفاوت فطرت بین زن و مرد نشده بلکه آن را یکسان گرفته و ناس را بر آن فطرت یکسان می دونه بر خلاف نظریه ای که فطرت زن را ناز می دونه که چون زن موجودی ضعیف است باید برای رفع نیاز خود به حیله ها و کلک های نازکردن برای جذب موجود قدرتمند یعنی مرد روی بیاره چون از راه ابراز نیاز از اونجایی که موجود ضعیفی است نمی تونه به دلخواهش برسه که این بیشتر شبیه نظریات قرون وسطا است

م.ح.;721735 نوشت:
من کتابهای فلسفه و روانشناسی این غربیها رو نخوندم ولی اگه ان شاالله بعد از چند سال بخوام بخونم کتابهاشون رو خیلی نقادانه می خونم چون اینها اومدن در مورد چیزهایی صحبت کردن که تو حیطه شون نبوده. اگه قرار باشه انسان بدون دین اسلام با عقلش همه ی مسائل تربیتی رو درک کنه پس چه نیازی به اسلام هست؟ فلسفه ی دین همینه که در مورد مسائلی صحبت کنه که یا عقل انسان اونها رو درک نمی کنه و یا اینکه اگه بخواد درک کنه نیاز به اتلاف وقت زیادی هست که باعث هلاکت بعضی افراد میشه.

پیامبر فرمود علم را بیاموزید حتی اگه در چین باشه اینکه بگیم هرکس حرف بزنه اشتباه می گه و علم فقط پیش ماست و ... مطلب درستی نیست اگه نقد علمی بر مطلب اونا دارید باید مطرح بشه اما اینکه چون مسلمان نیست نباید سراغش رفت یا نباید قبول کرد درست نیست خداوند در قرآن مي فرمايد بندگانم را مژده دهيد آنانكه سخنان و ديدگاه هاي مختلف را مي شنوند و با تحليل و بررسي و غربال زدن بهترين ها را گزينش مي كنند. اين كار سبب مي شود از زحمات دانشمندان استفاده كنيم و راه تكراري نرويم.
البته من که تعارضی بین اسلام با این مطالب هم نمی بینم اگه اسلام درست تفسیر بشه نه برای اینکه زن رو بخوان همیشه زیر دست مرد قرار بدن بهش حالی کنن که تو نیاز نداری و مرد نیاز داره و باید برای اینکه مرد تو را شکار کنه به قولی ناز کنی که نه در اسلام هست نه در علم و ...
و یکسری حرف بیخود و بی دلیله

م.ح.;721739 نوشت:
داداش شما اینجا مغالطه کردی، اونم از نوع مغالطه ی تمجید (تله گذاری) یعنی یکی رو خیلی بزرگ کردی و ازش تعریف کردی بعد از حرفش به نفع غرض خودت استفاده کردی، بدون این که حرف این آقا رو تحلیل کنی و حرفش رو اثبات کنی.

شما خودت از همین مغالطه در نقل قول زیر استفاده کردی یعنی همین شخص رو بهش یه برچسب زدی که فروید یهودیه و عددی نیست که بخواد در مورد مسائل صحبت کنه یعنی به جای نقد مطالب و تحلیل حرفش به دلیل یهودی بودن و اینکه در این حدی نیست که در مورد انسان حرف بزنه نظر رو رد کردی بهتره این تاپیک و بخونی
http://www.askdin.com/thread51007.html
م.ح.;721739 نوشت:
زیگموند فروید یه یهودیه و همونطور که تو تایپک قبلی گفتم ایشون در این حد نیست که بیاد در مورد لایه های وجودی انسان صحبت کنه و برای انسانها شیوه ی تربیتی بده.

م.ح.;721739 نوشت:
ضمنا به نظر شما اگه یه دختر و پسر رو از بدو تولد تو یه بیابون رها کنی، آیا این پسر و دختر تو همه ی خصوصیت ها ی اخلاقی و نیازهای فطری مثل هم میشه؟

بله،دقیقا تمام اینها به تربیت مربوطه
چون نه فطرت زن و مرد تفاوتی داره و نه تفاوتی بین حقیقت انسان که از نظر اسلام تفاوتی بین روح بین زن و مرد وجود نداره و همه از یک حقیقت هستند
مگه اینکه بگید روح زن و مرد هم یکی نیست و روح مرد شکارچیه و روح زن صید و با هم تفاوت دارن
پس طبق مبانی اسلام که اصل روح است و روح حاکم بر بدنه نه بدن حاکم بر روح تفاوتی از نظر اخلاق و فطرت و ذات و ... بین زن و مرد نیست یعنی تفاوت ذاتی نیست بلکه اکتسابیه و از تربیت و اجتماع نشات می گیره همونطور که بین دو پسر هم همین تفاوت ها وجود داره که از تربیت اجتماعی شکل گرفته نه حقیقت ذاتی و فطری متفاوت بین دو پسر

م.ح.;721742 نوشت:
به نظرت این مسئله یه بازگشتی صحیح به اصل خلقته، یا یه انحراف و فاجعه ایی بزرگ؟؟؟

دقیقا همین مطلب نشون میده که این مطالب فطری نیست و اگه شما جور دیگه تربیت کنی شخص رو به همون سمت میره
اگه به دختر از ابتدا یاد دادی که باید اینطور برخورد کنه و اصل ناز و نیاز براش تشریح کردی برای اینکه همیشه یک موجود وابسته به مرد باشه (استعمار) این همونطور شکل میگیره
اما اگه جور دیگه تربیتش کردی که موجودیه مستقل و اینطور نیست که فقط برای پاسخ به نیاز مرد که فطرت آفرینش خلق شده و باید برای پاسخ به اون نیاز باید ناز داشته باشه تا جذب بشه همانطوری تربیت میشه

م.ح.;721742 نوشت:
بله این انحرافه نه پیشرفت، این غربی های خدانشناس بعد از انقلاب صنعتیشون برای منافعشون اومدن همین حرفهای مُفد، یعنی عدم فرق میان زن و مرد رو مطرح کرده و زنها رو از خونه ها به کارخونه ها کشیدن و به قول ویل دورانت، کارخونه ها رو آباد کردن ولی خونه ها رو ویران. اینها انسانیت انسان رو گرفتن ولی زن بودن زن رو فراموش کردن و ظلمی به زن کردن از ظلمهای قبل از انقلاب صنعتیشون بدتر...

اصل حرف همینه و تمام هدف از مطرح کردن اصل ناز و نیاز که معلوم نیست از کجا اومده دقیقا همینه که زن رو حبس کنند در خانه

م.ح.;721743 نوشت:
بله این مطلب تو کتاب شهید مطهری اومده ولی تو ادامش این مطلب هم هست که قدرت زنها برای کنترل این نیاز بیشتر از مردهاست ولی در مقابل قدرت کنترل مردها از زنها تو این مسائل کمتره و ضعیفترن .

باز هم اینکه مرد ها در کنترل نیاز ضعیف تر هستند دروغی بیش نیست
چه دلیلی بر این حرف دارید که مرد در کنترل نیاز های خودش ضعیفه و این موضوع فطریه؟ اگه اینگونه باشه طبق آیه که خداوند هیچ کس را به اندازه وسعش مواخذه نمیکنه باید مجازات مرد ها کمتر باشه چون توانایی اونها در کنترل نیاز کمتره در حالی که اینطور نیست و در آیه زیر اصل تساوی بین زن و مرد در پاداش و عقاب مطرح شده که نشون میده اینکه توانایی یک جنس در کنترل نیازش کمتره صحیح نیست
مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ

همای رحمت;721747 نوشت:
من دو تافرزند ی پسر وی دختر دارم نه رفتارشون شبیه همه نه کاراشون .دخترم تو ی سالگی شعر های مثنوی حفظ بودو میخوند پسرم دو سالشه تازه حرف زدنو داره یاد میگیره .دخترم تا چهار سالگی من لقمه دهنش میگذاشتم پسرم اصلا نمیگذاره لقمه دهنش بگذارم فقط دوست داره بهش بگی این کاربکن .این کار بکن .خیلی با هم فرق دارند .اسباب بازیهایی که انتخاب میکنند باهم خیلی فرق داره و...حالا چه جوری فروید این نتیجه رو گرفته نمیدونم

آیا شما از بدو تولد با این دو فرزندتون به یک شیوه برخورد داشتید یا با پسر یکجور برخورد داشتید و با دختر جور دیگر؟ یقینا نه نحوه برخورد شما و نه نحوه برخورد سایرین با این دو نفر یکسان نبوده،حتی چیز هایی که برای این دو نفر می خرید از لباس تا اسباب بازی و ... متفاوته و همین تفاوت در رفتار باعث تفاوت در اخلاق میشه
مثال بزنم شما یک دبستان پسرانه ورودی های سال اولش رو مقایسه کنید مثلا روز اول مدرسه یکی از پسر ها با پدر و مادرش میاد و مدام گریه می کنه که پدر و مادرم من رو اینجا تنها نزارن و بیان کلاس،دانش اموز دیگه ای مثلا با مادرش آمده اما چنین درخواستی از او نمیکته اما وقتی مادرش میره گریه می کنه در همین حال دانش اموز دیگه ای هست که اصلا خودش تنهایی اومده و خیلی هم خوشحاله! (اینها رو من بار ها دیدم)
در سر کلاس اینها کلا تماما با هم تفاوت هایی دارن حتی در استعداد و توانایی یادگیری و حتی در اخلاق برخی اخلاق دخترانه دارن برخی اخلاق پسرانه دارد برخی لوس هستند وووووو
یعنی در بین یک کلاس دانش اموز پسر به قدری تنوع در اخلاق و رفتار و حتی نیاز ها وجود داره که انسان متعجب میشه که چرا اینجوریه؟ دلیلش یک چیز بیشتر نیست و اون محیطیه که در اون بزرگ شدن و نوع رفتار هایی که با اونها داشتند با اینکه همه پسرن اما برخی اینقدر لوس هستند که دختر به این لوسی وجود نداره! برخی اینقدر وابسته به پدر و مادر هستند که گریه می کنند از مدرسه آمدن در حالی که در دبستان های دخترانه بسیاری از دختران چنین وابستگی ندارند و مطالب دیگه ای که حوصله نوشتن ندارم
یعنی این فطرت و طبیعت نیست که این رفتار ها رو به دختر و پسر نشون میده چون از لحاظ حقیقت تمام اینها حقیقت یکسان دارند و اون روحه پس نتیجه اینه که تفاوت هایی که وجود داره مربوط به رفتار هایی است که در محیط با او میشه نه چیز دیگه ای! به نظر من نظریه فروید خیلی دقیقه

متواضع;721756 نوشت:
چون نه فطرت زن و مرد تفاوتی داره و نه تفاوتی بین حقیقت انسان که از نظر اسلام تفاوتی بین روح بین زن و مرد وجود نداره و همه از یک حقیقت هستند
..ا . با سلام ..به شما توصیه میکنم کتابهای خانم باربارا دی آنجلیس را بخونید

پسر خوب اتفاقا من به این دلیل که تجربه هایی را برای بزرگ کردن فرزند اولم که دختر بود بدست آورده بودم خوشحال بودم که فرزند دوممو راحتتر میتونم بزرگ کنم اما کاملا اشتباه فکرکردم دخترم بسیار آرومه اما پسرم دو چشم دارم دو چشم دیگه هم باید قرض بگیرم تا بتونم بزرگش کنم ..واقعا خیلی سخته بزرگ کردن پسر..من همون مادرم که برای دخترم بودم بازی پسرها واسباب بازیهاشون خیلی بادخترها فرق داره من دخالتی توانتخاب اسباب بازیهاشون ندارم خودشون انتخاب میکنند

اولا از دوستان عذرخواهی می کنم به دلیل اینکه وارد هر پستی می شم بحث به جاهایی کشیده میشه که اصلا ربطی به پست نداره و در ادامه استاد اون قسمت میاد و می گه لطفا از اصل بحث منحرف نشید.:offlow:

ثانیا از دوستانی که می خوان بحث ما رو با آقای متواضع بخونن خواهش می کنم از ابتدای بحث که از ص 11 شروع میشه بخونن.

ثالثا دوستانی که می خونن لطف کنن صلوات ها رو بزنن.

متواضع;721755 نوشت:
به آیه خوبی استناد کردی که همین آیه سخن ما رو ثابت می کنه اینجا اشاره می کنه به تساوی انسان ها در فطرت مشترک که خداوند انسان ها را بر آن فطرت آفریده و هیچ اشاره ای به تفاوت فطرت بین زن و مرد نشده بلکه آن را یکسان گرفته و ناس را بر آن فطرت یکسان می دونه بر خلاف نظریه ای که فطرت زن را ناز می دونه که چون زن موجودی ضعیف است باید برای رفع نیاز خود به حیله ها و کلک های نازکردن برای جذب موجود قدرتمند یعنی مرد روی بیاره چون از راه ابراز نیاز از اونجایی که موجود ضعیفی است نمی تونه به دلخواهش برسه که این بیشتر شبیه نظریات قرون وسطا است

ما یه ذات داریم و یه عَرَض، همونطوری که تو یکی از این جوابها به شما عرض کردم دختر و پسر تو انسانیت با هم مساوین ولی تو عرضیات با هم مختلفن، و این اختلاف عرضی رو جامعه نیست که بین اینها قرار داده بلکه تو خلقتشون، با این عرضیات متفاوت خلق شدن. بله دختر و پسر تو تعریف انسان (حالا هر تعریفی که باشه: حیوان ناطق یا حیوان متاله و یا موجود اجتماعی...) با هم مساوین ولی تو عرضیات با هم متفاوتن و این رو چطور انکار می کنید.
بنده از این آیه و تفسیر این آیه نتیجه ی دیگه ایی گرفتم که خودتون خوندید. و ربطی به این موضوع ندادم.

متواضع;721755 نوشت:
پیامبر فرمود علم را بیاموزید حتی اگه در چین باشه اینکه بگیم هرکس حرف بزنه اشتباه می گه و علم فقط پیش ماست و ... مطلب درستی نیست اگه نقد علمی بر مطلب اونا دارید باید مطرح بشه اما اینکه چون مسلمان نیست نباید سراغش رفت یا نباید قبول کرد درست نیست خداوند در قرآن مي فرمايد بندگانم را مژده دهيد آنانكه سخنان و ديدگاه هاي مختلف را مي شنوند و با تحليل و بررسي و غربال زدن بهترين ها را گزينش مي كنند. اين كار سبب مي شود از زحمات دانشمندان استفاده كنيم و راه تكراري نرويم.
البته من که تعارضی بین اسلام با این مطالب هم نمی بینم اگه اسلام درست تفسیر بشه نه برای اینکه زن رو بخوان همیشه زیر دست مرد قرار بدن بهش حالی کنن که تو نیاز نداری و مرد نیاز داره و باید برای اینکه مرد تو را شکار کنه به قولی ناز کنی که نه در اسلام هست نه در علم و ...
و یکسری حرف بیخود و بی دلیله

حرفهای بنده با سخنان پیامبر اکرم منافاتی نداره، اتفاقا حرفهام در راستای فرموده های نبی اکرم صلی الله علیه و آله بود. اگه با دقت جوابهایی که دادم رو می خوندید بنده عرض کردم که ان شاالله پند سال بعد که این کتابها رو بخونم نقادانه می خونم،و دلیل نقادانه خوندنم رو هم عرض کردم، یعنی منظورم این نیست که با تعصب با این ها برخورد کرد، و عرض کردم که برای مباحث تربیتی و انسان شناسی باید اسلام آموخت نه این افراد، دلیلش رو هم طبق آیه و روایت عرض کردم

متواضع;721756 نوشت:
شما خودت از همین مغالطه در نقل قول زیر استفاده کردی یعنی همین شخص رو بهش یه برچسب زدی که فروید یهودیه و عددی نیست که بخواد در مورد مسائل صحبت کنه یعنی به جای نقد مطالب و تحلیل حرفش به دلیل یهودی بودن و اینکه در این حدی نیست که در مورد انسان حرف بزنه نظر رو رد کردی بهتره این تاپیک و بخونی

حرف بنده دلیلی پشتش داشت که تو تایپک قبلیش عرض کرده بودم، و طبق حدیث( من عرف نفسه فقد عرف ربه ) استدلال کرده بودم که یه یهودی و مسیحی که اعتقاداتش درست نیست و هنوز خودش رو نشناخته چطور می تونه در مورد انسان صحبت کنه؟ و اگه اینجا این قید رو زدم، انتظار دارم تا مخاطبم از همون حرف قبلیم خودش نتیجه رو متوجه بشه.

متواضع;721756 نوشت:
بله،دقیقا تمام اینها به تربیت مربوطه
چون نه فطرت زن و مرد تفاوتی داره و نه تفاوتی بین حقیقت انسان که از نظر اسلام تفاوتی بین روح بین زن و مرد وجود نداره و همه از یک حقیقت هستند
مگه اینکه بگید روح زن و مرد هم یکی نیست و روح مرد شکارچیه و روح زن صید و با هم تفاوت دارن

جواب این قسمت رو تو همین اولین قسمت عرض کردم که تفاوت ها تو عرضیاته. و این تفاوتهای عرضی رو خدا تو انسانها قرار داده.

متواضع;721756 نوشت:
پس طبق مبانی اسلام که اصل روح است و روح حاکم بر بدنه نه بدن حاکم بر روح تفاوتی از نظر اخلاق و فطرت و ذات و ... بین زن و مرد نیست یعنی تفاوت ذاتی نیست بلکه اکتسابیه و از تربیت و اجتماع نشات می گیره همونطور که بین دو پسر هم همین تفاوت ها وجود داره که از تربیت اجتماعی شکل گرفته نه حقیقت ذاتی و فطری متفاوت بین دو پسر

تفاوت اکتسابی نیست بلکه تفاوت عرضیه. هر عرضی ایی اکتسابی نیست.

متواضع;721758 نوشت:
دقیقا همین مطلب نشون میده که این مطالب فطری نیست و اگه شما جور دیگه تربیت کنی شخص رو به همون سمت میره
اگه به دختر از ابتدا یاد دادی که باید اینطور برخورد کنه و اصل ناز و نیاز براش تشریح کردی برای اینکه همیشه یک موجود وابسته به مرد باشه (استعمار) این همونطور شکل میگیره
اما اگه جور دیگه تربیتش کردی که موجودیه مستقل و اینطور نیست که فقط برای پاسخ به نیاز مرد که فطرت آفرینش خلق شده و باید برای پاسخ به اون نیاز باید ناز داشته باشه تا جذب بشه همانطوری تربیت میشه

آیا آدم و حوا که به زمین اومدن و هیچ اجتماعی نبود و جامعه ایی تشکیل نشده بود، با همدیگه هیچ تفاوتی نداشتن و هر دو یه نوع انسان بودن و فقط از جهت کاربردی تو مسائل جنسی و زناشویی با هم فرق داشتن؟؟؟ خیلی خیلی حرفه بعیدیه.

شما هنوز جوابی برای اون حرفم ندادید که عرض کردم اگه تو اصل خلقت زن و مرد یکی هستن پس چرا دستورات اسلام که دینی فطریه، دستوراتی نیست که ما رو به اصلمون برگردونه؟ چرا بین زن و مرد فرق گذاشته؟ چرا زنها باید نفقه بگیرن و مردها باید نفقه بدن؟ جرا مهریه برای زنها واجبه؟ و ده ها فرق دیگه
ولی اگه به حرف خودتون پایبندید، پس از حرفتون میشه اینطور نتیجه گرفت که اسلام ادامه دهنده ی همون انحرافیه که بعد از خلقت بین زن و مرد رخ داد؟؟؟

متواضع;721758 نوشت:
اصل حرف همینه و تمام هدف از مطرح کردن اصل ناز و نیاز که معلوم نیست از کجا اومده دقیقا همینه که زن رو حبس کنند در خانه

کجای اسلام گفته که زن محبوسه در خانست؟؟؟ اسلامی که این همه تفاوت بین زن و مرد تو احکامش دیده میشه، هیچ وقت این حرف رو نزده.
آیا فاطمه ی زهرا سلام الله علیها محبوس خانه بود؟و یا حضرت خدیجه الله علیها؟ و یا حضرت زینب کبری سلام الله علیها؟ و یا حضرت معصومه سلام الله علیها؟

موضوع قفل شده است