.•✧✿ کوثری از سلسله حیدر ✿✧•. ویژه نامه ولادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و روز دختر

تب‌های اولیه

43 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
.•✧✿ کوثری از سلسله حیدر ✿✧•. ویژه نامه ولادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و روز دختر

class: grid width: 500 align: center

یافاطمة معصومه اشفعی لنا فی الجنة
[TD="align: right"] پرسمان و موضوعات :[/TD]
[TD="align: right"] آثار و برکات زیارت حضرت معصومه(س) [/TD]
[TD="align: right"] آیا با توسل به حضرت معصومه میتوانم سریع حاجتم را براورده کنم؟؟ [/TD]
[TD="align: right"] آیا حضرت معصومه (س) هم کفو نداشتند؟ [/TD]
[TD="align: right"] القاب حضرت معصومه سلام الله علیها را ذکر نمایید[/TD]
[TD="align: right"] کرامات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها[/TD]
[TD="align: right"] زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها از منظر روایات[/TD]
[TD="align: right"] زیارت نامه حضرت معصومه سلام الله علیها برخلاف سایر زیارت نامه ها[/TD]
[TD="align: right"] احادیث در عظمت قم و کریمه اهل بیت حضرت معصومه سلام الله علیها[/TD]
[TD="align: right"] چرا حضرت معصومه سلام الله علیها ازدواج نكرده است؟‌[/TD]
[TD="align: right"] گذری بر زندگانی مریم اهل بیت علیهم السلام[/TD]
[TD="align: right"] خلاصه ای از زندگی حضرت معصومه سلام الله علیها[/TD]
[TD="align: right"] مادر بزرگوار حضرت معصومه سلام الله علیها کیست؟[/TD]
[TD="align: right"] "فله الجنة" براي زائر حضرت معصومه سلام الله عليها يعني چه؟[/TD]
[TD="align: right"] توليت حرم حضرت معصومه سلام الله عليها بر عهده کيست؟[/TD]
[TD="align: right"] روند ساخت و تعمير بارگاه حضرت معصومه سلام الله عليها[/TD]
[TD="align: right"] رفتار با دختران[/TD]
[TD="align: right"]فرهنگی و رسانه مذهبی :[/TD]
[TD="align: right"] مراسم نورافشانی و خطبه خوانی شب میلاد حضرت معصومه (س) در شهر قم- 1393
[/TD]
[TD="align: right"] بانوی بهشتی ( میلاد کریمه اهل بیت و روز دختر مبارک )[/TD]
[TD="align: right"] روز دختر بر فرشتگان انجمن گفتگوی دینی مبارک[/TD]
[TD="align: right"] آلبوم تصویری حضرت معصومه سلام الله علیها[/TD]
[TD="align: right"] آلبوم تصویری حرم حضرت معصومه سلام الله علیها[/TD]
[TD="align: right"] دانلود کتاب با موضوع حضرت معصومه سلام الله علیها[/TD]
[TD="align: right"] مدیحه و مولودی حضرت معصومه سلام الله علیها[/TD]
[TD="align: right"] کلیپ صوتی فضیلت زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام[/TD]
[TD="align: right"] کرامات معصوميه - داستان هاي صوتي واقعي کرامات حضرت معصومه سلام الله عليها[/TD]
[TD="align: right"] با عنایت حضرت معصومه سلام الله علیها مسلمان شدم- (صوتی)[/TD]
[TD="align: right"] اشعار و پیامک ویژه میلاد حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها[/TD]
[TD="align: right"] انارترین صبح تاریخ - نثرهای ادبی ولادت کریمه اهل بیت[/TD]
[TD="align: right"] پخش زنده از حرم حضرت معصومه سلام الله عليها[/TD]
[TD="align: right"] نرم افزار مذهبی :[/TD]
[TD="align: right"] کتاب اجرايي حضرت معصومه سلام الله علیها ،فاطمه دوم - کاري از اسک دين[/TD]
[TD="align: right"] نرم افزار گلشن قم - پيرامون حضرت معصومه سلام الله عليها[/TD]
[TD="align: right"] سرویس ارسال کارت پستال ویژه ولادت حضرت معصومه (س) و روز دختر[/TD]
[TD="align: right"] ویژه نامه سال 1389[/TD]
[TD="align: right"] ویژه نامه سال 1390[/TD]
[TD="align: right"] ویژه نامه سال 1391[/TD]
[TD="align: right"] ویژه نامه سال 1392[/TD]
[TD="align: right"] ویژه نامه سال 1393[/TD]

[b]content[/b]

دانلود صوت


سائل لطف نوشتند بني آدم را


سر ِ اين سفره نشاندند همه عالم را
صبح فردا عجبي نيست اگر بنشانند
يك طرف آسيه و يك طرفت مريم را
حس ِ معراج نشينيِ من اين است فقط
گوشه اي از حرمت پهن كنم بالم را
در ضريحت شرف آدميت ريخته اند
پس محال است كه آدم نكند آدم را
همه بالفعل مسيح اند اگر پخش كنند
نفس ِ دختر موسايِ مسيحا دم را
مثل يك عرش براي تو حرم ساخته اند
كاش ميشد حرم حضرت زهرا هم را
با گدايي حرم فخر به دنيا داريم
هرچه داريم از اين دختر موسي داريم


قاضی نورالله { مجالس المومنین 1 ، 83 } از حضرت صادق:doa(6): نقل کرده است که فرمو
د : بدانید که خدا حرمی دارد و آن ، مکه است.هان ، رسول خدا:doa(1): حرمی دارد که مدینه است . بدانید امیرالمومنین :doa(6):حرمی دارد که کوفه است.آگاه باشید ، قم ، کوفه ی کوچک است.بهشت ، هشت درب دارد که سه درب آن به طرف قم باز می شود.زنی از فرزندان من به نام فاطمه بنت موسی:doa(6): در قم وفات می کند که با شفاعتش تمام شیعیانم وارد بهشت می شوند.و از سعد ، از حضرت رضا:doa(6): روایت کرده است که فرمود : ای سعد ، هرکس او را زیارت کند ، بهشت از آنِ اوست.
بحارالانوار جلد 60 صفحه 228 ، ترجمه سفینة البحار و مدینة الحکم و الاثار (محدث گرانقدر حاج شیخ عباس قمی رحمت الله علیه ) جلد 6 صفحه 494


یکم ذی القعده ولادت باسعادت کریمه اهل بیت:doa(5): حضرت فاطمه معصومه:doa(8): و روز دختر مبارک


[=arial]آمدی تا دختران
[=arial]بعد سالها زنده به گور شدن
[=arial]یک روز در تقویم داشته باشند
[=arial]به نام روز دختر

[=arial]میلادت مبارک

[=b titr]دهه کرامت، دهه اول ماه ذی‌ العقده است
[=b titr]و آغازش با ولادت حضرت معصومه (علیهااالسلام) و
پایانش با
[=b titr]ولادت حضرت ابوالحسن علی بن موسی‌الرضا(علیه السلام) می‌باشد.
[=b titr] این دهه یادآور بسیاری از مطالب عالی و [=b titr]مفاهیم بلند و سازنده و ارزشمند است.
[=b titr]دهه کرامت یادآور لطیف‌ترین علائق و مهر و وفاهای کم‌نظیر[=b titr] یک خواهر نسبت به مقام شامخ و معنوی برادر است.




[=arial]

السّلام ای اسوه ي بانوي ايراني سلام
ای شکوه ناب اِجلال مسلمانی سلام

در بیان وصفتان لوح و قلم شرمنده شد
بـرتـرین گلواژه ی آیات رحمانی سلام

کوچه باغ خلوت ذهن من از لطف شما
می شود با یک غزل غرق گُل افشانی سلام

چشمه ی فیض شما در کشور دل جاری است
زمـزمـی،یـا کـوثـر آیات قرآنی ؟سلام

ای شکوه وصفتان در لوح محفوظ خدا
زینت ارض و سما ، بانوی عرفانی سلام

تو کدامین آیه ی عشقی که من معنا کنم؟
عقل در دریای وصفت غرق حیرانی سلام

الگوی عفت تویی ای خواهر شمس الشموس
دختر موسی ابن جعفر نور یزدانی سلام

آمـدی ای عـالِـم اسـرار قـرآن فـاطـمـه
مــرحـبـا ای پـرتـو انوار روحانی سلام

من چه گویم در ثنایت تا ثناخوانت خداست؟
هر چه گفتم هر چه گویم برتر از آنی سلام


[=arial]


[=arial]

بانوی قم
افتخار مردم ایران و قم معصومه باشد
فخر جاوید زنان و دختران معصومه باشد


آنکه باعث گشت تا رحمت فرود آید در این مُلک
آن وجود نازنین حضرت معصومه باشد


آسمان مملکت مملوّ ز کوکبهای رخشان
چون رضا شد ماهشان ، خورشیدشان معصومه باشد

چون که مشهد حج محرومان و هم مستضعفان است
مروه و سعی و منایش مرقد معصومه باشد

شهر قم آباد شد از یُمن آن بانوی اطهر
هر چه می بینید در قم از سخای حضرت معصومه باشد

هر که را قصد زیارت مشهد پاک رضا بود
خوش بُوَد اول کنار خواهرش معصومه باشد

قم که شهر علم دین و مرکز روحانیون است
از کرامات خوش بانوی دین معصومه باشد

نشر فرهنگ غنیِّ شیعه از قم شد میسّر
باز از یُمن وجود اطهر معصومه باشد

تا که "خادم" هم به شوق مشهد و قم شور دارد

دل به دامان رضا و خواهرش معصومه باشد




بسته فرهنگی ویژه مراسمات ولاادت حضرت معصومه (س)

[=WYekan]با تبریک ولادت با سعادت کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه(س) بسته ی فرهنگی این مراسم به همراه نیاز های صوتی و تصویری مراسمات جشن و نشست های مربوط تولید شده در خشاب فرهنگی - پایگاه تولید و توسعه ابزار جهاد فرهنگی - برای دانلود قرار میگیرد. در این بسته امکاناتی چون؛
[=WYekan]- مولودی های ولادت حضرت معصومه(س)
[=WYekan]- متن اجرا و شعر برای مجری مراسم
[=WYekan]- موسیقی های زمینه ی ملایم و شاد
[=WYekan]- تصاویر زمینه ی زیبا برای طول مراسم
[=WYekan]- نشریه و بروشور برای مهمانان مراسم
[=WYekan]- کلیپی زیبا به مناسبت ولادت حضرت معصومه(س)
[=WYekan]- سرود ملی و صلوات خاصه امام رضا(ع)
[=WYekan]شما عزیزان میتوانید این بسته را هم به شکل یکجا و هم بخش های مختلف را بصورت جدا دریافت کنید.


[h=1][/h]
از آنجا كه فاطمه معصومه علیهاالسلام از خاندانی است كه در زیارت جامعه خطاب به ایشان آمده است: "عادتكم الاحسان و سجیتكم الكرم"(1) كرامات و عنایات آستان مقدسش بسیار فراوان و شامل حال خاص و عام بوده است: از بزرگانی همچون ملاصدرا و آیت الله بروجردی گرفته تا آن مسلمان عاشقی كه از دور افتاده‌ترین كشور اسلامی به عشق زیارت و به امید عنایت به حریم قدس او راه یافته، همگی را مورد لطف و عنایت كریمانه خود قرار داده است؛ ولی با كمال تاسف این كرامات تاكنون ثبت و ضبط نشده است، ما هم نمونه‌هایی برگزیده از كرامات آن حضرت را در اینجا می‌آوریم؛ به امید آن كه مجموع كرامات آن حضرت در كتاب مستقل گردآوری شود.

[h=2]ـ كراماتی به نقل از آیت الله العظمی اراكی(ره)[/h]ایشان درباره خودشان فرمودند: دستم باد می‌كرد و پوست آن ترك برمی‌داشت به طوری كه نمی‌توانستم وضو بگیرم و ناچار بودم برای نماز تیمم كنم و معالجات هم بی اثر بود تا این كه به حضرت معصومه علیهاالسلام متوسل شدم و به من الهام شد كه دستكش به دست كنم، همین كار را كردم، دستم خوب شد.
ایشان فرمودند: آقا حسن احتشام (فرزند مرحوم سید جعفر احتشام كه هر دو از منبری‌های قم بودند) از شیخ ابراهیم صاحب الزمانی تبریزی (كه مرد با اخلاصی بود) نقل می‌كرد كه من شبی در خواب دیدم به حرم، مشرف شدم خواستم وارد شوم گفتند حرم قرق است برای این كه حضرت فاطمه زهرا و حضرت معصومه علیهماالسلام در سر ضریح خلوت كرده‌اند و كسی را راه نمی‌دهند. من گفتم: مادرم سیده است و من محرم هستم، به من اجازه دادند، رفتم دیدم كه بله این دو بزرگوار نشسته‌اند و در بالای ضریح با هم صحبت می‌كنند از جمله صحبت‌ها این بود كه حضرت معصومه به حضرت زهرا سلام الله علیهما عرض كرد: حاج سید جعفر احتشام برای من مدحی گفته است و ظاهرا آن مدح را برای حضرت می‌خواند.
آیة الله مرعشی می‌فرمودند: پدرم مرا سفارش می‌كرد كه من قادر به زیارت ایشان نیستم اما تو به زیارت آن حضرت برو، لذا من به خاطر همین سفارش، برای زیارت فاطمه معصومه علیهاالسلام و ثامن الائمه علیه‌السلام آمدم و به اصرار موسس حوزه علمیه قم، حضرت آیة الله حائری در قم ماندگار شدم.
آیة الله مرعشی در آن زمان فرمودند: شصت سال است كه هر روز من اول زائـــر حضرتم.

شیخ ابراهیم این خواب را در جلسه دوره‌ای اهل منبر كه حاج سید جعفر احتشام هم در آن حضور داشت نقل می‌كند؛ حاج احتشام می‌گوید: از آن شعرها چیزی یادت هست؟
گفت: بله در آخر آن شعر داشت (دخت موسی بن جعفر) تا این را گفت، حاج احتشام شروع كرد به گریه كردن و گفت: بله توی اشعار من این كلمه است.
«حاج سید جعفر احتشام منبری با حالی بود و موقع روضه خواندن خودش هم گریه می‌كرد و اهل بكاء بود و بسیار گریه می‌كرد.»

آقا حسن احتشام فرزند ایشان می‌گوید به ایشان گفتیم شما در آخر شعرتان یك تخلصی داشته باشید مانند سایر شعرا، قبول نكرد تا با اصرار این شعر را گفت:
ای فاطمه بجان عزیز برادرت بر احتشام نما قصر اخضری
[h=4]ایشان گفت: قصر اخضر را لطف كردند. گفتم چطور؟ گفت: همـــانجــا كــه آقای مرعشی(ره) سجاده می‌انداختند، آنجا را گچ كاری كردند و سنگ مرمر سبز رنگ، و قبر حاج احتشام در همان قسمت از مسجد بالاسر است (این بود قصر اخضری كه به ایشان عطا شد).
[/h]آقای حاج شیخ حسن علی تهرانی(ره) (جد مادری آقای مروارید) كه از علماء بزرگ و شاگردان فاضل میرزای شیرازی محسوب می‌شوند و حدود 50 سال در نجف به تحصیل علوم اشتغال داشتند، ایشان برادری داشت به نام حاج حسین علی شال فروش كه از تجار بازار بوده در تمام مدتی كه حاج شیخ مشغول تحصیل بودند ایشان ماهی 50 تومان به او شهریه می‌داد تا این كه برادر تاجر فوت می‌كند و جنازه او را به قم حمل می‌كنند و در آنجا دفن می‌نمایند.
حاج شیخ علی (كه در اواخر عمر در مشهد ساكن بودند) تلگرافی از فوت برادر مطلع می‌شود، به حرم مشرف شده و به حضرت رضا عرض می‌كنند: من خدمت برادرم را یكبار هم نتوانستم جبران نمایم جز همین كه بیایم اینجا و از شما خواهش كنم كه به خواهرتان حضرت معصومه سلام الله علیها سفارش ایشان را بفرمایید: تا به برادرم كمك كاری باشد.
همان شب یكی از تجار كه از قضیه اطلاع نداشت خواب می‌بیند كه به حرم حضرت معصومه علیهاالسلام مشرف شده و آنجا می‌گویند: كه حضرت رضا علیه السلام هم به قم تشریف آوردند: یكی جهت زیارت خواهرشان، و یكی جهت سفارش برادر حاج شیخ حسنعلی به حضرت معصومه علیهاالسلام.
او معنای خواب را نمی‌فهمد و آن را با حاج شیخ حسنعلی در میان می‌گذارد و ایشان می‌فرمایند: همان شب كه شما خواب دیدی من (در رابطه با برادرم) به حضرت رضا متوسل شدم و این خواب شما درست است.
مرحوم آقا سید محمدتقی خوانساری پس از شنیدن این خواب فرمود: از این خواب استفاده می‌شود كه قم در حریم حضرت معصومه علیهاالسلام است؛ باید حضرت امام رضا علیه السلام به قم تشریف فرما شوند و سفارش برادر حاج شیخ حسنعلی را به حضرت بفرمایند و الّا خود حضرت امام رضا علیه السلام مستقیما در كار مداخله نمی‌كند چون این در محدوده حضرت معصومه است و مداخله در این محیط نمی‌شود.

[h=2]ـ جلال و جبروت فاطمه زهرا علیها السلام[/h]آقای شیخ عبدالله موسیانی (ایشان از شاگردان آیة الله مرعشی(ره) بودند)نقل فرمودند به این كه حضرت آیة الله مرعشی نجفی به طلاب می‌فرمود: علت آمدن من به قم این بود كه پدرم سیدمحمود مرعشی نجفی (كه از زهاد و عباد معروف بود) چهل شب در حرم حضرت امیر علیه السلام بیتوته نمود كه آن حضرت را ببنید، شبی در (حال مكاشفه) حضرت را دیده بود كه به ایشان می‌فرماید: سید محمود چه می‌خواهی؟ عرض می‌كند: می‌خواهم بدانم قبر فاطمه زهراء علیهاالسلام كجاست؟ تا آن را زیارت كنم.
حضرت فرموده بود: من كه نمی‌توانم «بر خلاف وصیت آن حضرت»، قبر او را آشکار كنم. عرض كرد: پس من هنگام زیارت چه كنم؟ حضرت فرمود: خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه علیهاالسلام را به فاطمه علیهاالسلام عنایت فرموده است، هر كس بخواهد ثواب زیارت حضرت زهرا علیهاالسلام را درك كند به زیارت فاطمه معصومه علیهاالسلام برود.
آیة الله مرعشی می‌فرمودند: پدرم مرا سفارش می‌كرد كه من قادر به زیارت ایشان نیستم اما تو به زیارت آن حضرت برو، لذا من به خاطر همین سفارش، برای زیارت فاطمه معصومه علیهاالسلام و ثامن الائمه علیه‌السلام آمدم و به اصرار موسس حوزه علمیه قم، حضرت آیة الله حائری در قم ماندگار شدم.
آیة الله مرعشی در آن زمان فرمودند: شصت سال است كه هر روز من اول زائـــر حضرتم.

[h=2]ـ عنایت حضرت به زوار مرقدش[/h]آقای شیخ عبدالله موسیانی نقل كردند از حضرت آیة الله مرعشی نجفی: كه شب زمستانی بود كه من دچار بی خوابی شدم؛ خواستم حرم بروم، دیدم بی موقع است، آمدم خوابیدم و دست خود را زیر سرم گذاشتم كه اگر خوابم برد خواب نمانم، در عالم خواب دیدم خانمی وارد اطاق شد «كه قیافه او را به خوبی دیدم ولی آن را توصیف نمی‌كنم» به من فرمود: سید شهاب! بلند شو و به حرم برو؛ عده‌ای از زوار من پشت در حرم از سرما هلاك می‌شوند، آنها را نجات بده.
ایشان می‌فرماید: من به طرف حرم راه افتادم، دیدم پشت در شمالی حرم (طرف میدان آستانه)عده‌ای زوار اهل پاكستان یا هندوستان(با آن لباس‌های مخصوص خودشان) در اثر سردی هوا پشت در حرم دارند به خود می‌لرزند، در را زدم، حاج آقا حبیب (كه جزء خدام حضرت بود) با اصرار من در را باز كرد، من از مقابل و آنها هم پشت سر من وارد حرم شدند و آنها در كنار ضریح آن حضرت مشغول زیارت و عرض ادب بودند؛ من هم آب خواستم و برای نماز شب و تهجد وضو ساختم.

[h=2]ـ عنایت حضرت معصومه علیهاالسلام به زائر برادر[/h]آقای شیخ عبدالله موسیانی نقل می‌كند: كه ما عازم مشهد مقدس بودیم در حالی كه در آنجا به جهت جمعیت زیاد زوار، منزل به سختی پیدا می‌شد. من با اطلاع از این جهت به حرم حضرت معصومه علیهاالسلام مشرف شدم و خیلی خودمانی گفتم: بی‌بی جان ما عازم زیارت برادر شماییم، خودتان عنایتی بفرمایید. ما عازم مشهد شدیم، دیدیم منزل بسیار كمیاب است نزدیك حرم از تاكسی پیاده شدیم، ناگهان دیدم جوانی از داخل كوچه به طرف من آمد و به من گفت: منزل می‌خواهید؟ گفتم: بله، گفت دنبال من بیا با او رفتم مرا داخل خانه‌اش برد، اطاف بزرگ و خوبی را به ما داد، ما وقتی در آنجا مشغول جابجایی وسایل بودیم، خانم ایشان ما را برای ناهار دعوت كرد، بعد از تشرف به حرم و زیارت و نماز، ناهار را با آنها خوردیم.
صبح روز بعد، خانم از ما سوال كرد: شما چند روز در اینجا هستید؟ گفتم ده روز. گفت ما به تهران می‌رویم، این كلید خانه، هر وقت كه خواستید بروید، كلید را بدهید به همسایه ما آقای رضوی (یا رضوانی).
گفتم كرایه منزل چه می‌شود؟ گفت ما صحبت آن را كرده‌ایم.
ما خیال كردیم مقصود ایشان صحبت درباره كرایه است با آقایی كه بنا شد كلید را به او بدهیم. چند روزی گذشت كسی آمد در خانه و گفت: من رضوی (یا رضوانی) هستم، شما هر وقت كه خواستید به قم بروید، كلید را پشت آینه داخل اطاق بگذارید و در منزل را ببندید و بروید.
گفتیم: كرایه چه می‌شود؟ گفت درباره كرایه با من صحبتی نكردند. ده روز ما تمام شد، خواستیم برگردیم، دیدیم بلیط ماشین را باید چند روز پیش تهیه می‌كردیم و الان تهیه بلیط امكان ندارد، خیلی ناراحت بودیم كه من از صاحب ماشینی(كه در نزدیك منزل ما، ماشین خودش را پارك می‌كرد و در مسیر "تهران- مشهد" مسافر جا به جا می‌كرد) خواستم ما را هم با خودش تا تهران ببرد. او گفت: من فردا حركت نمی‌كنم ولی فردا شما را به قم می‌فرستم؛ فردا ما را تا گاراژ ماشین برد و رفت به مسوول دفتر گفت: اینها از ما هستند و می خواهند به قم بروند، او هم موافقت كرد و در بهترین جای ماشین به ما تعداد صندلی مورد نیازمان را داد و ناباورانه "حضرت معصومه" وسیله برگشت‌مان را هم مانند "منزل در مشهد" فراهم كرد. (2)

[h=2]ـ شفای طلبه جوان نخجوانی[/h]حضرت آیت الله مكارم شیرازی (دام ظله) می‌فرماید: بعد از فروپاشی شوروی سابق و آزاد شدن جمهوری‌های مسلمان‌نشین (و از آن جمله جمهوری نخجوان) مردم شیعه نخجوان تقاضا كردند، كه عده‌ای از جوانان خود را به حوزه علیمه قم بفرستند تا برای تبلیغ در آن منطقه تربیت شوند. مقدمات كار فراهم شد و استقبال عجیبی از این امر به عمل آمد. از بین (سیصد نفر داوطلب) پنجاه نفری كه معدل بالایی داشتند و جامع‌ترین آنها بودند برای اعزام به حوزه علمیه قم انتخاب شدند. در این میان جوانی - كه با داشتن معدل بالا، به سبب اشكالی كه در یكی از چشمانش وجود داشت انتخاب نشده بود - با اصرار فراوان پدر ایشان، مسوول مربوطه ناچار از قبول ایشان شد، ولی هنگام فیلمبرداری از مراسم بدرقه از این كاروان علمی، مسوول فیلمبرداری دوربین را روی چشم معیوب این جوان متمركز كرده و تصویر برجسته‌ای از آن را به نمایش گذاشت. جوان با دیدن این منظره بسیار ناراحت و دل شكسته می‌شود.
وقتی كاروان به قم رسید و در مدرسه مربوطه ساكن شدند این جوان به حرم مشرف شده و با اخلاص تمام متوسل به حضرت می‌شود، و در همان حال خوابش می‌برد. در خـــــواب عوالمی را مشاهده كرده و بعد از بیداری می‌بیند چشمش سالم و بی عیب است.
او بعد از شفا یافتن به مدرسه برمی‌گردد، دوستان او با مشاهده این كرامت و امر معجزه آسا، دسته جمعی به حرم حضرت معصومه علیهاالسلام مشرف شده و ساعت‌ها مشغول دعا و توسل می‌شوند. وقتی این خبر به نخجوان می‌رسد آنها مصرانه خواهان این می‌شوند كه این جوان بعد از شفا یافتن و سلامتی چشمش به آنجا برگردد كه باعث بیداری و هدایت دیگران و استحكام عقیده مسلمین گردد.(3)

پی‌نوشت‌ها :
1- علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 102، ص 132.
2- كرامات نقل شده از شفای طلبه جوان نخجوانی آقای شیخ عبدالله موسیانی توسط واحد سمعی، بصری حرم ضبط صوتی، تصویری شده است.
3- ضبط صوتی، تصویری این كرامت، به نقل حضرت آیت الله مكارم (دام ظله) در واحد فرهنگی آستانه موجود است.

حضرت معصومه در زبان دانشمندان شیعه به «كریمه ‏اهل‏بیت‏» یاد مى‏شود.

كه از میان بانوان اهل‏بیت،

این نام زیبا، تنها به ایشان اختصاص یافته است.

ریشه آن هم رؤیای صادق مرحوم آیت‏ الله ‏سیدمحمود مرعشى نجفى است

كه در این رویا امام ‏صادق (ع) به آیت الله مرعشی نجفى (ره)

كه با دعا و راز و نیاز تلاش می كرد تا قبر مطهر حضرت زهرا سلام الله علیها را بیابد، ‏فرمود:

بر تو باد به كریمه اهل‏بیت علیهم السلام.

[h=1]زینب امام رضا
[/h][h=3]نگاهی به زندگی حضرت معصومه علیهاالسلام[/h]

اشاره
دانم این را که بهشت است و ندانم لیکن قبر معصومه علیهاالسلام بُوَد یا حرم فاطمه علیهاالسلام است.
صدای شادی افلاکیان از کوچه پس کوچه‏های مدینه به گوش می‏رسد. از خانه ساده و با صفای امام کاظم علیه‏السلام، نوری به آسمان برخاسته است. ستاره‏ها نورانی‏تر شده‏اند و ماه، همچون خورشید می‏درخشد. صدای گریه‏ای سکوت آسمان‏ها را شکسته، انتظار عاشقانه پدری را به پایان رسانده، و لب‏های پر از نور پیشوای هفتم را به لبخند زینت داده و بر اماممان، حضرت رضا علیه‏السلام همدمی بخشیده، تا زینبی دیگر برای حسینی دیگر باشد. آری، مدینه از شمیم فاطمه معصومه علیهاالسلام معطر شده است.

پایان انتظار
با توجه به اینکه امام صادق علیه‏السلام پیش از ولادت امام کاظم علیه‏السلام از ولادت حضرت معصومه علیهاالسلام خبر داده بود، خاندان ولایت بیش از 45 سال، در انتظار به دنیا آمدن این بانوی والا مقام بودند. آنچه این انتظار را عمیق‏تر می‏کند این است که مادر حضرت رضا علیه‏السلام و حضرت معصومه علیهاالسلام، حضرت نجمه بود که در طول زندگی، دو فرزند بیشتر به دنیا نیاورد. امام رضا علیه‏السلام 25 سال پیش از حضرت معصومه علیهاالسلام چشم به جهان گشوده بود، بنابراین حضرت نجمه و امام رضا علیه‏السلام در طول این مدت در انتظار آن بانوی گرامی به سر می‏بردند.

زمان تولد
در سال، ماه و روز تولد فاطمه معصومه علیهاالسلام اختلافات عمده‏ای وجود دارد که اصلی‏ترین عامل آن، خفقان حاکم بر ضد شیعیان و تقیه آنها بود. همچنین، منعکس نشدن تاریخ تولد و وفات بانوان اهل بیت عمومیت دارد، به طوری که تاریخ شهادت حضرت فاطمه علیهاالسلام، مدفن حضرت زینب علیهاالسلام، تولد و وفات ام کلثوم علیهاالسلام، مادران همه امامان از امام زین العابدین علیه‏السلام تا امام عصر علیه‏السلام و دختران امامان از امام حسن علیه‏السلام تا امام عسکری علیه‏السلام کاملاً ناشناخته مانده است. با این حال، در میان محققان درباره تولد حضرت معصومه علیهاالسلام دو نظر وجود دارد: گروهی معتقدند تولد وی در سال 183 اتفاق افتاد، و گروهی به 173 اعتقاد دارند. نظر دوم طرفداران بیشتری داشته و از ابهام کمتری برخوردار است.
مادر حضرت رضا علیه‏السلام و حضرت معصومه علیهاالسلام، حضرت نجمه بود که در طول زندگی، دو فرزند بیشتر به دنیا نیاورد. امام رضا علیه‏السلام 25 سال پیش از حضرت معصومه علیهاالسلام چشم به جهان گشوده بود، بنابراین حضرت نجمه و امام رضا علیه‏السلام در طول این مدت در انتظار آن بانوی گرامی به سر می‏بردند.

مادر حضرت معصومه علیهاالسلام
حضرت معصومه علیهاالسلام و امام رضا علیه‏السلام، هر دو از یک مادر به نام نجمه (ستاره) به دنیا آمده‏اند. در کتاب‏های تاریخی برای مادر حضرت ده‏ها نام و لقب ذکر شده است که عبارت است از: نجمه، تُکْتَم، طاهره، ام‏البنین، سمانه، خیزران و.... مادر فاطمه معصومه علیهاالسلام در روزگار خود بهترین زنان بود، از همین روی و بر اساس رؤیای صادقه‏ای که

حمیده، مادر امام کاظم علیه‏السلام دیده بود، نجمه را به عقد امام کاظم علیه‏السلام درآورد. حمیده خود بارها به امام کاظم علیه‏السلام درباره نجمه سفارش می‏کرد و می‏گفت: «پسرم! نجمه بانویی است که هرگز بهتر از او ندیده‏ام». این چنین شخصیتی، این قابلیت را داشت که بذر آسمانی هشتمین پیشوای شیعیان را در جان پاکش پرورش دهد.

عصری که او شکفت
دورانی که به شکفتن فاطمه معصومه علیهاالسلام انجامید، هم زمان با امامت امام موسی بن جعفر علیه‏السلام بود که در سال 148 به امامت رسید و 35 سال به امامت پرداخت. خلفای بنی عباس در این دوران آن چنان عرصه را بر امام و شیعیان تنگ کردند که راویان به هنگام روایت نمی‏توانستند به صراحت از نام حضرت یاد کنند و ناگزیر کنیه‏های حضرت مانند ابی ابراهیم و ابی الحسن و القاب وی مانند عبد صالح، عالم و... را به کار می‏بردند. هارون، آن گاه که به حکومت رسید، حضرت را زندانی کرد و گاهی ایشان را آزاد می‏کرد و دوباره زندانی می‏ساخت. این وضع تا چهارده سال ادامه یافت. در چنین زمانی، زمان تولد حضرت معصومه علیهاالسلام فرا رسید.

حضرت معصومه علیهاالسلام و مبارزه با بنی‏عباس
امام رضا علیه‏السلام خواهران فراوانی داشت، ولی در میان همه آنها، حضرت معصومه علیهاالسلام با ابعادی متفاوت، سفری را در پیش می‏گیرد که همان ویژگی سفر حضرت زینب علیهاالسلام را دربردارد. در آن مرحله از تاریخ، حضرت معصومه علیهاالسلام همان رسالتی را به عهده داشت که حضرت زینب علیهاالسلام بعد از ماجرای خونین کربلا عهده دار آن شده بود؛ زیرا در آن روزگار، ظلم و خفقان دستگاه بنی عباس در همه جا سایه افکنده بود و حضرت معصومه علیهاالسلام و برادرش احمدبن موسی علیه‏السلام و چند تن دیگر، تنها شخصیت هایی بودند که از توطئه بنی عباس آگاهی داشتند و عواقب آن را پیش بینی می‏کردند. بدین جهت، حضرت معصومه علیهاالسلام برای افشای چینین خیانتی عازم شهرهای ایران شد و به افشاگری بر ضد آنان پرداخت.

[h=1]چلچراغ[/h]

ویژگی‏های حضرت معصومه علیهاالسلام

این نوشتار به مناسبت میلاد آن حضرت تقدیم حضور می‌شود
[h=2]شفاعت گسترده
[/h]بالاترین جایگاه شفاعت، از آنِ رسول گرامی اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله است که در قرآن کریم از آن به مقام محمود تعبیر شده است. در این میان، دو تن از بانوان خاندان رسالت هم شفاعت گسترده‏ای دارند؛ حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام و حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام. در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا علیهاالسلام همین بس که شفاعت، مهریه آن حضرت است. به هنگام ازدواج، پیک وحی طاقه ابریشمی از سوی پروردگار آورد که در آن جمله «خداوند مهریه فاطمه زهرا علیهاالسلام را شفاعت گنهکاران از امت محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله قرار داد»، با کلک تقدیر نقش بسته بود. پس از حضرت زهرا علیهاالسلام از نظر گستردگی شفاعت، هیچ بانویی به حضرت معصومه علیهاالسلام نمی‏رسد.

[h=2]عصمت[/h]مقام عصمت در چهارده معصوم علیهم‏السلام منحصر نیست، بلکه همه پیامبران، امامان و فرشتگان معصوم هستند. علت شهرت رسول گرامی اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله، حضرت فاطمه علیهاالسلام و امامان علیهم‏السلام، به چهارده معصوم آن است که آنها افزون بر مصونیت از گناهان صغیره و کبیره، از ترک اولی نیز که با عصمت منافات ندارد، پاک بودند. البته هیچ کس در مورد افرادی چون حضرت ابوالفضل علیه‏السلام، حضرت علی اکبر علیه‏السلام، حضرت زینب علیهاالسلام و حضرت معصومه علیهاالسلام ادعا نکرده که آنها معصوم نبوده‏اند.

[h=2]شواهد عصمت فاطمه معصومه علیهاالسلام
[/h]براساس روایتی که از امام رضا علیه‏السلام نقل شده، امام خواهر خود را معصومه خطاب کرده است و می‏دانیم امام هرگز در مورد شخصی مبالغه نمی‏کند. بنابراین این تعبیر بر عصمت آن حضرت دلالت دارد. شفاعت گسترده‏ای که همه شیعیان اهل بیت را در بر می‏گیرد؛ قداست شهر قم به احترام آن حضرت؛ صدور زیارت نامه آن حضرت از سوی معصوم؛ پیش‏گویی امام صادق علیه‏السلام از تشریف فرمایی آن حضرت به قم؛ و تشییع این بانو به دست امام رضا علیه‏السلام و امام جواد علیه‏السلام، از دیگر شواهد عصمت و عظمت آن بانوی والا مقام به شمار می‏آید.
بالاترین جایگاه شفاعت، از آنِ رسول گرامی اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله است که در قرآن کریم از آن به مقام محمود تعبیر شده است. در این میان، دو تن از بانوان خاندان رسالت هم شفاعت گسترده‏ای دارند؛ حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام و حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام.

مقام علمی حضرت معصومه علیهاالسلام
حضرت معصومه علیهاالسلام، در خاندانی رشد یافت که سرچشمه علم و تقوا و فضیلت‏های اخلاقی بودند. پس از آنکه پدر بزرگوار آن بانوی گرامی به شهادت رسید، فرزند ارجمند آن امام، یعنی امام رضا علیه‏السلام عهده دار امر تعلیم و تربیت خواهران و برادران خود شد و در اثر توجهات فراوان آن حضرت، هر یک از فرزندان امام کاظم علیه‏السلام به مقام
والایی رسیدند. در میان فرزندان پیشوای هفتم، بعد از امام رضا علیه‏السلام، حضرت معصومه علیهاالسلام از نظر علمی و اخلاقی والا مقام‏ترین آنان است. این حقیقت، از اسامی، لقب‏ها و توصیف هایی که پیشوایان معصوم از وی نموده‏اند، آشکار می‏شود. با توجه به این حقیقت که میان تهذیب نفس و طی مدارج اخلاقی و عرفانی و رسیدن علوم اصیل الهی و حکمت ارتباط جدانشدنی وجود دارد، می‏توان به رتبه و مقام علمی وصف ناشدنی حضرت معصومه علیهاالسلام پی برد و به این نکته رسید که ایشان نیز چون حضرت زینب علیهاالسلام عالمه غیر معلمه بوده است.

[h=2]محدّثه[/h]نقل سخنان معصومان علیهم‏السلام، بیشترین خدمت را به حفظ روش شیوه زندگی و رفتار آنان انجام می‏دهد. بر همین اساس در کلام معصومان برای آنان که با نقل سخنان‏شان، گفتارشان را جاودانه می‏سازند، ارزش والایی می‏یابیم. تشویق به حفظ و ترویج حدیث و سخن معصومان، از زمان پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله شروع شد. اهل‏بیت علیهم‏السلام مسلمانان را به فراگیری و نشر احادیث ترغیب می‏کردند تا افکار و اندیشه‏های آنان در گستره وسیع‏تری پخش گردد. در میان اصحاب حدیث، به تعدادی از بانوان با فضیلت بر می‏خوریم که حضرت معصومه علیهاالسلام یکی از آنان است که احادیثی را با سلسله اسنادش از حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام روایت کرده است.

[h=2]احادیث حضرت معصومه علیهاالسلام
[/h]حدیث غدیر: حضرت معصومه علیهاالسلام با چند واسطه از حضرت زهرا علیهاالسلام نقل کرده که فرمود: «آیا فراموش کردید فرمایش رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را در روز غدیر خم که فرمود: من مولای هر که باشم، علی نیز مولای اوست».
حضرت معصومه علیهاالسلام، هم نام فاطمه علیهاالسلام بود. نام گذاری حضرت معصومه علیهاالسلام به این نام، نشان می‏دهد که او از هر گونه انحراف و بدی دور است. او و شیعیانش وارد آتش دوزخ نمی‏شوند.

حدیث منزلت: فاطمه معصومه علیهاالسلام نقل کرده که پیامبر به علی علیه‏السلام فرمود: «تو برای من همانند هارون برای موسی هستی».

مقام شهادت برای دوستان آل محمد علیهم‏السلام: حضرت معصومه علیهاالسلام به نقل از فاطمه زهرا علیهاالسلام به نقل از پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: «بدانید آنکه با محبت آل محمد بمیرد، شهید از دنیا رفته است».

[h=2]عبادت کریمه اهل‏بیت علیهاالسلام
[/h]هدف از آفرینش آدمی، چیزی جز عبادت و بندگی خداوند متعال نیست. آنان که به این هدف پی بردند، در راه رسیدن به عالی‏ترین مرتبه آن سر از پا نمی‏شناسند و بهترین ساعات زندگی خود را زمان عبادت و راز و نیاز با خدا می‏دانند. یکی از عالی‏ترین نمونه‏های عبادت و بندگی خدا از خاندان ولایت و امامت، کریمه اهل‏بیت، فاطمه معصومه علیهاالسلام است؛ او که عبادت و شب زنده داریِ هفده روزه‏اش در واپسین روزهای زندگی، گوشه‏ای از عمری بندگی و فروتنی در برابر ذات پاک الهی است.

[h=2]حضرت معصومه علیهاالسلام؛ تجلّی حضرت زهرا علیهاالسلام
[/h]حضرت معصومه علیهاالسلام، هم نام فاطمه علیهاالسلام بود. نام گذاری حضرت معصومه علیهاالسلام به این نام، نشان می‏دهد که او از هر گونه انحراف و بدی دور است. او و شیعیانش وارد آتش دوزخ نمی‏شوند و آن حضرت از نظر کمالات استثنایی است. پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فراوان در شأن حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود: «فداها ابوها؛ پدرش قربانش گردد»؛ امام کاظم علیه‏السلام نیز زمانی که حضرت معصومه علیهاالسلام خردسال بود، سه بار فرمود: «پدرش به قربانش گردد». یکی دیگر از شباهت‏های حضرت معصومه علیهاالسلام به حضرت زهرا علیهاالسلام این است که حضرت زهرا علیهاالسلام برای اثبات ولایت حضرت علی علیه‏السلام، آن چنان دفاع کرد که جان خود را فدا نمود و در جوانی به شهادت رسید؛ حضرت معصومه علیهاالسلام نیز برای حمایت از ولایت برادرش امام رضا علیه‏السلام، از مدینه به سمت خراسان حرکت کرد و در نیمه راه، در قم به شهادت رسید.

[h=1]30 نکته کوتاه برای شناخت حضرت معصومه
[/h][h=2]
[/h]
[h=2]1- گران سنگی حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام[/h]به گفته محدث بزرگ حاج شیخ عباس قمی و نویسنده کتاب قاموس الرجال در میان فرزندان امام موسی بن جعفر علیه‌السلام بعد از امام رضا علیه‌السلام حضرت معصومه علیهاالسلام برترین و گران‏سنگ‏ترین آنها به شمار می‏آید.

[h=2]2- موقعیت معنوی[/h]امام رضا علیه‌السلام که در زیارتنامه حضرت معصومه علیهاالسلام در بزرگداشت و تجلیل آن حضرت او را دارای منزلت رفیع در نزد خداوند می‏خوانند و خواستار شفاعت خود، توسط آن حضرت در درگاه خداوندی می‏شوند.

[h=2]3- فقاهت[/h]روزی گروهی از شیعیان به قصد دیدار امام موسی بن جعفر علیه‌السلام و پرسش سؤالات خود به مدینه آمدند ولی امام در مدینه حضور نداشتند. از این رو، سؤالات خود را مکتوب به خانواده آن حضرت تحویل دادند تا در سفر بعدی، پاسخ آنها را از امام بگیرند. حضرت معصومه علیهاالسلام خود پاسخ پرسشها را نوشته به آنها داد. این گروه، در بین راه با امام موسی بن جعفر برخورد کردند و پاسخها را به امام ارائه نمودند. امام ضمن تأئید پاسخ‏ها ابراز خوشحالی کردند.

4- اهل حدیث(محدث)
در تاریخ اسلام به بانوان با فضیلت و صاحب حدیثی برمی‏خوریم که نام خود را در زمره محدثان ثبت کرده‏اند. حضرت معصومه علیهاالسلام یکی از زنان بزرگ اهل بیت در این زمینه است.
5- تولد و وفات
حضرت معصومه علیهاالسلام در روز یکم ذوالقعده سال 173 هجری قمری در شهر مدینه تولد یافت و پس از 28 سال زندگی پر برکت در جریان سفر به خراسان و دیدار با برادر بزرگوارشان امام رضا علیه‌السلام در شهر ساوه بیمار شد و سرانجام در روز دهم ربیع‏الثانی سال 201 هجری قمری در شهر قم به جوار حق تعالی شتافت.
6- پدر و مادر
پدر گرامی حضرت معصومه علیهاالسلام امام هفتم شیعیان جهان امام موسی بن جعفر علیه‌السلام و مادر مکرمه‏شان نجمه خاتون از بانوان با فضیلت و اهل تقوا و مادر امام رضا علیه‌السلام می‏باشد.امام رضا علیه‌السلام که در زیارتنامه حضرت معصومه علیهاالسلام در بزرگداشت و تجلیل آن حضرت او را دارای منزلت رفیع در نزد خداوند می‏خوانند و خواستار شفاعت خود، توسط آن حضرت در درگاه خداوندی می‏شوند.

7- زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام
از امام رضا علیه‌السلام نقل شده کسی که حضرت معصومه علیهاالسلام را با آگاهی به حق وی زیارت کند، شایسته بهشت می‏شود.شاید یکی از حقوق و انتظارات آن حضرت به عنوان پیامدار دین و معنویت از زائران خود، تلاش آنها جهت تدارک یک سفر

معنوی و کوشش برای قرب بیشتر به آن حضرت از طریق کوشش برای اصلاح خویشتن و تقویت کمالات معنوی در خود باشد.

8- تنها برادر تنی
امام رضا علیه‌السلام تنها برادر تنی حضرت معصومه علیهاالسلام است. مادر آن بزرگواران نجمه خاتون است. آنها تنها فرزندان این بانوی مکرم هستند. حضرت معصومه علیهاالسلام 25 سال بعد از تولد برادر گرامیش پا به عرصه وجود گذاشتند.
9- مسافرت
حضرت معصومه علیهاالسلام به منظور دیدار برادر عزیز خود امام رضا علیه‌السلام با کاروانی متشکل از پنج تن از برادران و تعدادی برادرزادگان و گروهی دیگر، راهی خراسان شدند. در بین راه در شهر ساوه، آن حضرت بیمار شد. پس از آگاهی اهالی قم از ورود کاروان حضرت معصومه علیهاالسلام به ساوه، گروهی از آنان به این شهر آمدند و حضرت را با احترام به شهر قم بردند.
10- محراب عبادت
هم اکنون محراب عبادت حضرت معصومه علیهاالسلام در زمان اقامت 17 روزه‏اش در شهر قم، به نام بیت‏النور موجود است و زیارتگاه مردم و دوستان آن حضرت می‏باشد.
11- رحلت
حضرت معصومه علیهاالسلام در جریان سفر به خراسان و دیدار با برادر عزیز خود امام رضا علیه‌السلام در شهر ساوه مریض شدند. آنگاه به اتفاق نمایندگان اعزامی اهالی قم، وارد این شهر شدند و مورد استقبال گرم مردم این دیار قرار گرفتند. سرانجام پس از 17 روز بیماری در سن 28 سالگی به جوار رحمت ایزدی نائل آمدند.در تاریخ اسلام به بانوان با فضیلت و صاحب حدیثی برمی‏خوریم که نام خود را در زمره محدثان ثبت کرده‏اند. حضرت معصومه علیهاالسلام یکی از زنان بزرگ اهل بیت در این زمینه است.

12- تشییع جنازه
پس از اعلام خبر رحلت حضرت معصومه علیهاالسلام مردم قم با تجلیل فراوان پیکر پاکش را تشییع کردند و در محل فعلی حرم، که آن روز در خارج شهر بود و به موسی بن خزرج تعلق داشت با احترام زایدالوصفی دفن کردند.

13- کرامات
تاکنون کرامات زیادی نصیب کسانی که حضرت معصومه علیهاالسلام را به شفاعت و توسل به درگاه خدا برده‏اند، شده است. و به احترام آن حضرت خداوند خواسته‏های آنها را اجابت کرده است که شرح آنها در جای خود ثبت و ضبط شده است.
14- زیارتنامه
حضرت معصومه در میان امامزادگان، از امامزادگان نادری است که برایش زیارتنامه مخصوص از جانب امام معصوم علیه‌السلام نقل شده است و به مقام شامخ آن حضرت اشاره شده است.
15- محل اقامت
میزبان حضرت معصومه علیهاالسلام در مدت 17 روز اقامت و زندگی آن حضرت در شهر قم، جناب موسی بن خزرج، پس از رحلت حضرت معصومه علیهاالسلام، محراب عبادت آن بزرگوار را به همان حالت باقی گذاشت و خانه مسکونی خویش را به احترام حضرتش به مسجد تبدیل کرد.
16- لقب
لقب معصومه از جانب حضرت امام رضا علیه‌السلام به دلیل مراتب تقوی و پرهیزگاری ـ تنها به فاطمه معصومه علیهاالسلام در میان دختران حضرت امام موسی بن جعفر علیه‌السلام ـ اعطا گردید؛ خانمی که در اقتدا به پدر بزرگوارش، بسیاری از ساعات زندگی‏اش، به عبادت و راز و نیاز با خدا سپری شد.

17- ثواب زیارت
در روایات چندی از قول ائمه اطهار علیه‌السلام؛ حضرت امام صادق علیه‌السلام، امام رضا علیه‌السلام و امام جواد علیه‌السلام بر زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام تصریح شده است و در روایتی زائر آن حضرت را در صورت معرفت حق او، سزاوار بهشت می‏داند.
18- حرم و بقعه
پس از رحلت و خاکسپاری حضرت معصومه علیهاالسلام، میزبان آن حضرت، موسی بن خزرج سایبانی از حصیر بر روی قبر ایشان نصب کرد که به مدت 100 سال این سایبان وجود داشت. پس از آن دختر امام جواد علیه‌السلام، قبه‏ای آجری بر روی آن ساخت. در سال 529 هجری قمری، شاه بیگدر، قبه‏ای مجلّل با کاشی کاری نفیس بر فراز آن ساخت. تا اینکه در سال 925 هجری قمری توسط شاه اسماعیل، بقعه کنونی بنا گردید.
19- تحول شهر قم پس از ورود
شهر قم در اواخر قرن اول، با ورود تعدادی از شیعیان کوفه بتدریج مذهب شیعه را پذیرفت و به عنوان یک شهر شیعی معروف گشت. ولی با ورد حضرت معصومه علیهاالسلام به قم، فصل نوینی در اهمیت این شهر در گسترش اسلام و مذهب شیعه گشوده شده.پس از رحلت و خاکسپاری حضرت معصومه علیهاالسلام، میزبان آن حضرت، موسی بن خزرج سایبانی از حصیر بر روی قبر ایشان نصب کرد که به مدت 100 سال این سایبان وجود داشت.

20- تحول حوزه علمیه قم پس از ورود
از اوائل قرن دوم شهر قم، محلی برای پاسخگویی به مسائل فقهی شیعه و مأمنی برای علویان، راویان، محدثان و فقهای شیعه بوده است. با ورود حضرت معصومه علیهاالسلام به این شهر، و قرار گرفتن مدفن آن بزرگوار در آن، زمینه
گسترش بیشتر فرهنگ تشیع و فقه آل محمدصلی‌الله‌علیه‌و‌آله پدید آمد و بدنبال آن حوزه علمی ـ فقهی قم توسعه یافت و مرکزی برای نشر و اشاعه اسلام و مکتب شیعه گردید.

21- کلام نور
رهبر معظم انقلاب فرمود: حضرت معصومه علیهاالسلام مقام بزرگی دارد، خیلی باید از ایشان بهره گیریم. نسبت به ایشان قصور داشته‏ایم باید به آن حضرت بیشتر توسل جوئیم و بخواهیم عنایت بیشتری به ما داشته باشند.
22- گلی باشکوه از گلستان نبوت و امامت
او چون کوثری در کویر، خط سبز سعادت و رستگاری ترسیم کرده و چون روحی در پیکر سرزمین مقدس قم حلول کرده و دلهای عاشق را از گوشه و کنار به سمت این شهر کشانده است از قدم او قم عزیمت یافته و از وجود او لحظه به لحظه بر شرافت قم افزوده می‏شود.

قم گشته از شرافت معصومه با صفا چون روضه بهشت برین گشته پرضیا شاهان به درگهش همه آورده التجا بی‏شک که می‏رود به بهشت از ره عطا

23- هجرت
به شوق دیدار نور تابان دیار طوس رهسپار سفر شد، رنجها برد و سختیها کشید تا اینکه پس از روزها و هفته‏ها به دیار ساوه رسید. سفری بدین دور و درازی و با مشکلات فراوان بر گلی که در حسرت دیدار نور قد خمیده، بسیار سخت است. حضرت بیمار شده از مقدار مسافت تا مأمن آل طه پرسید گفت: ده فرسخ. فرمود: مرا به قم ببرید زیرا از پدرم شنیدم که فرمود قم مرکز شیعیان ما می‏باشد پس کاروان بطرف قم در حرکت شد.حضرت معصومه علیهاالسلام مقام بزرگی دارد، خیلی باید از ایشان بهره گیریم. نسبت به ایشان قصور داشته‏ایم باید به آن حضرت بیشتر توسل جوئیم و بخواهیم عنایت بیشتری به ما داشته باشند.

24- میهمانی با عظمت
چون کاروان دیدار نور به نزدیکیهای شهر قم رسید، آل سعد همگی برای استقبال به پیشواز آن بانوی با کرامت رفتند تا او را به گرمی به عش آل طه دعوت کنند در آن میان موسی بن خزرج زمام اشتر حضرت را گرفت و به طرف خانه‏اش آورد و در منزل خود با کمال افتخار از آن بانو پذیرائی نمود.
25- عبادتی خالصانه
بعد از سکنی گزیدن حضرت معصومه در شهر قم تا وفات آن حضرت 17 روز طول کشید در این مدت، بسیار آزرده خاطر بود، آرزوی دیدار پدر و برادر در دلش بود از هجر پدر و فراق برادر می‏گریست و غمین بود.

به انتظار پدر روز و شب به سر بردم ولی دریغ نشد تا گل رخش بویم سپس به هجر برادر، فلک دچارم کرد گشود باب فراق دگر زکین سویم
در سرای موسی بن خزرج عبادتگاهی تهیه نمود، دائم در حال ذکر و نماز و راز و نیاز با خدای خویش بود و بیت‏الاحزانی به نام بیت‏النور چون جده‏اش زهرای اطهر تأسیس نمود، تا سرانجام (پرید بلبل روحش زشاخسار) بدن و به ندای رب لبیک گفت.

26- دختر پیامبر
در زیارت نامه حضرت معصومه که بوسیله امام رضا علیه‌السلام نقل شده عنوان شده است ای دختر رسول خدا، ای دختر فاطمه و خدیجه و...این تعابیر در مورد حضرت معصومه آنهم از زبان امامی معصوم فقط بیانگر شرافت خانوادگی نیست بلکه علاوه بر آن اشاره به مقامات عالی و ملکوتی و معنوی حضرت دارد و نشانگر عظمت روحی و اینکه او نه تنها با رسول خدا نسبت خانوادگی دارد بلکه از نظر معنوی نیز دختر اوست.

27- بارگاه فاطمه معصومه علیهاالسلام و تجلیگاه فاطمه زهرا علیهاالسلام
مرجع عظیم‏الشأن مرحوم آیت‏الله العظمی نجفی مرعشی رحمه‌الله فرمود: پدرم مرحوم آیت‏الله علامه سیدمحمود مرعشی که در نجف اشرف می‏زیست علاقه‏مند بود که به طریقی، محل قبر جده‏اش حضرت زهرا علیهاالسلام را بیابد، برای این مقصود ختم مجربی انتخاب نمود و چهل شب به آن مداومت نمود. شب چهلم بعد از انجام ختم و توسل فراوان به بستر خواب رفت، در عالم خواب به محضر امام باقر علیه‌السلام رسید، امام به او فرمود: «علیک بکریمة اهل البیت» به دامن کریمه اهل بیت چنگ بزن، ایشان تصور کرد منظور امام علیه‌السلام حضرت زهرا علیهاالسلام است، عرض کرد: آری قربانت گردم من نیز ختم را برای همین امر گرفتم. امام فرمود: منظور من قبر شریف حضرت معصومه در قم است سپس افزود: بخاطر مصالحی خداوند اراده نموده که قبر حضرت زهرا علیهاالسلام مخفی باشد از این رو قبر حضرت معصومه علیهاالسلام را تجلیگاه قبر حضرت زهرا علیهاالسلام قرار داده است.در زیارت نامه حضرت معصومه که بوسیله امام رضا علیه‌السلام نقل شده عنوان شده است ای دختر رسول خدا، ای دختر فاطمه و خدیجه و... این تعابیر در مورد حضرت معصومه آنهم از زبان امامی معصوم فقط بیانگر شرافت خانوادگی نیست بلکه علاوه بر آن اشاره به مقامات عالی و ملکوتی و معنوی حضرت دارد.

28- مقام عصمت حضرت معصومه علیهاالسلام
امام رضا علیه‌السلام فرمودند: کسی که حضرت معصومه را در قم زیارت کند مانند آنست که مرا زیارت کرده است. امام ثواب زیارت خویش را با زیارت حضرت معصومه در یک حد و اندازه می‏داند و نیز اینکه نام مبارک حضرت، فاطمه کبری بوده و امام او را ملقب به صفت معصومه کرده است و این مطالب نشانگر اوج عظمت روحی و معصومیت حضرت فاطمه کبری است.
29- ارزش زن
با مطالعه سرگذشت بانوانی بزرگوار چون حضرت زهرا علیهاالسلام، زینب کبری و حضرت معصومه به این نکته دست می‏یابیم که در اسلام به مقام و منزلت زن ارزش نهاده و در طی نمودن پله‏های ترقی از حیث علم و تقوی تفاوتی میان زن
و مرد قائل نشده است. همین درجات عالی تقوی و علم در وجود این بانوان بزرگوار بازگوکننده و تأیید کننده آن است.

30- برای شادی روح حضرت فاطمه معصومه صلوات

[h=1]نگاهی به زندگی حضرت معصومه علیهاالسلام[/h]
حضرت معصومه علیهاالسلام در اول سال 173 هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشود.
پدرش امام هفتم شیعیان حضرت موسی بن جعفر علیه السلام و مادرش حضرت نجمه بود كه به علت پاكی و طهارت نفس به او طاهره می‎گفتند. حضرت معصومه در 28 سالگی و در روز دوازدهم ربیع‎الثانی سال 201 هجری قمری در قم رحلت نمود كه امروز بارگاه ملكوتی و مرقد مطهرش همچون خورشیدی در قلب شهرستان قم می‎درخشد و همواره فیض بخش و نورافشان دل‎ها و جان‎های تشنه معارف حقانی است.
آن حضرت در واقع بتول دوم و جلوه‎ای از وجود حضرت زهرا سلام الله علیها بود. در طهارت نفس امتیازی خاص و بسیار والا داشت كه امام هشتم برادر تنی آن حضرت او را (كه نامش فاطمه بود) معصومه خواند. فرمود: «من زار المعصومة بقم كمن زارنی»؛ كسی كه حضرت معصومه علیهاالسلام را در قم زیارت كند مانند آن است كه مرا زیارت كرده است.
مقام علم و عرفان ایشان در مرحله‎ای است كه در فرازی از زیارتنامه غیر معروف ایشان چنین می‎خوانیم: «السلام علیك یا فاطمه بنت موسی بن جعفر و حجته و امینه»؛ سلام بر تو ای فاطمه دختر موسی بن جعفر و حجت و امین از جانب موسی بن جعفر. و باز می‎خوانیم: «السلام علیك ایتها الطاهرة الحمیدة البرة الرشیدة التقیة الرضیة المرضیة»؛ سلام بر تو ای بانو پسندیده نیك سرشت، ای بانوی رشد یافته، پاك طینت، پاك روش، شایسته و پسندیده.
حضرت معصومه علیهاالسلام عالمه محدثه آل طه بود و قدم به جای پای حضرت زهرا سلام الله علیها گذاشت و همچون او در عرصه جهاد و تلاش برای اثبات حق كوشید تا جایی كه جانش را فدای ولایت نمود و شهد شهادت نوشید.

بدین لحاظ و مقامات عالی معنوی آن بانوست كه حضرت رضا علیه السلام در فرازی از زیارتنامه معروفش به ما آموخته كه در كنار مرقدش خطاب به او بگوییم: «یا فاطمه اشفعی لی فی الجنة فان لك عندالله شانا من الشان». (ای فاطمه! در بهشت از من شفاعت كن چرا كه تو در پیشگاه خداوند دارای مقامی بس ارجمند و والا هستی.) امام صادق علیه السلام سالها قبل از ولادت حضرت معصومه علیها‎السلام در توصیف قم سخن گفته و آن مكان را حرم خاندان رسالت خوانده بود. آنگاه فرمود: به زودی بانویی از فرزندانم به سوی آن كوچ كند كه نامش فاطمه دختر موسی بن جعفر است و با شفاعت او همه شیعیانم وارد بهشت می شوند.
خاندان عصمت پیامبر در انتظار آن بودند كه این دختر ممتاز چشم به این جهان بگشاید تا قلب و روی آنان را به دیدار خود روشن و منور گرداند. آغاز ماه ذیقعده برای حضرت رضا علیه السلام و دودمان نبوت و آل علی علیه السلام پیام آور شادی مخصوص و پایان بخش انتظاری عمیق و شور آفرین بود زیرا حضرت نجمه فرزندی جز حضرت رضا علیه السلام نداشت و مدتها پس از حضرت رضا نیز دارای فرزندی نشده بود. از آنجا كه سال ولادت حضرت رضا علیه السلام یعنی سال 148 هجری قمری و سال ولادت حضرت معصومه علیهاالسلام سال 173 و بین این دو ولادت بیست و پنج سال فاصله بود و از طرفی امام صادق علیه السلام ولادت چنان دختری را مژده داده بود، از این رو خاندان پیامبر بی‎صبرانه در انتظار طلوع خورشید وجود حضرت معصومه علیهاالسلام بودند. هنگامی كه وی چشم به جهان گشود به راستی كه آن روز برای اهل‎بیت عصمت به خصوص امام هشتم و حضرت نجمه سلام الله علیها روز شادی و سرور وصف ناپذیر و از ایام الله بود زیرا اختری از آسمان ولایت و امامت طلوع كرده بود كه قلبها را جلا و شفا می‎داد و چشم‎ها را روشن می‎كرد و به كانون مقدس اهل‎بیت علیهم السلام گرمی و صفا می‎بخشید.
مرجع كل حضرت آیت الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی (قدس سره) مکرر كنار مرقد مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها می‎آمد و در آنجا با تضرع و تواضع خاص، آن حضرت را واسطه قرار می‎داد و به مناجات می‎پرداخت.

این سوال كه پیامبر اسلام با آن كه چند فرزند دختر داشت چرا حضرت زهرا را بیشتر دوست می‎داشت و به او بیشتر اعتبار می‎داد. سوالی است كه درباره حضرت معصومه علیهاالسلام نیز صادق است كه چرا حضرت موسی بن جعفر علیه السلام با داشتن دختران بسیار به حضرت معصومه علیهاالسلام توجه می‎كرد و در میان آنها این دختر به آن همه مقامات نایل شد. پاسخش این است که در آیات قرآن و گفتار پیامبر و امامان به طور مكرر معیار، داشتن علم، تقوا و جهاد و سایر ارزش‎های والای انسانی است.
به راستی كه حضرت معصومه علیهاالسلام همچون جده‎اش حضرت زهرا سلام الله علیها در معیارهای ارزشی اسلام یكه‎تاز عرصه‎ها و در علم و كمالات و قداست گوی سبقت را از دیگران ربوده بود. وی تافته‎ای ملكوتی و جدا بافته و ساختار وجودی او از دیگران ممتاز بود. همان گونه كه پیامبر اکرم در شان حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: «فداها ابوها»؛ (پدرش به فدایش باد)، حضرت موسی بن جعفر علیه السلام نیز در شان حضرت معصومه علیهاالسلام فرمود: «فداها ابوها.» حضرت معصومه علیهاالسلام همنام حضرت فاطمه زهراست در این نام رازها نهفته است. یكی از رازها این بود كه در علم و عمل از رقبای خود پیشی گرفته و دیگر این كه از ورود شیعیان به آتش دوزخ جلوگیری می‎نماید.

همچنین از نظر كمالات علمی و عملی بی نظیر است دیگر این كه گرچه مرقد مطهرش آشكار است و همانند مرقد مطهر حضرت زهرا سلام الله علیها مخفی نیست ولی مطابق مكاشفه‎ای كه برای بعضی از اولیای خدا روى داده امام باقر یا امام صادق علیهماالسلام فرمودند: «كسی كه مرقد حضرت معصومه علیهاالسلام را زیارت كند به همان مقصودی نایل خواهد شد كه از زیارت قبر حضرت زهرا سلام الله علیها نایل می‎شود. از دیگر مشابهت‎های حضرت معصومه علیهاالسلام به حضرت زهرا فداكاری ایشان در راه اثبات ولایت بود زیرا حضرت معصومه علیهاالسلام نیز آن چنان تلاش كرده جان خود را فدا نمود و به شهادت رسید. یعنی حضرت معصومه علیهاالسلام نیز با كاروانی از حجاز به سوی خراسان برای دیدار چهره عظیم ولایتمداران عصر یعنی برادرش حضرت رضا علیه السلام حركت كرده تا یار و یاور او باشد ولی در مسیر هنگامی كه به سرزمین ساوه رسید دشمنان خاندان نبوت در یك جنگ نابرابر بستگان و برادرش را به شهادت رساندند و با ریختن زهر در غذایش او را مسموم ساختند كه بیمار شد و به قم آمد و پس از شانزده روز سكونت در قم به شهادت رسید.
همانگونه كه حضرت زهرا سلام الله علیها با استدلال‎های متین و استوار، حقانیت ولایت حضرت علی علیه السلام را تبیین می‎كرد، حضرت معصومه علیهاالسلام نیز چنین بود. روایاتی كه از آن حضرت نقل شده غالباً درباره امامت و ولایت علی علیه السلام است كه با اثبات ولایت او ولایت امـامـان معصوم نیز ثابت می‎شود برای نمونه حضرت معصومه با چند واسطه از حضرت زهرا نقل می‎كنند كه فرمود: پیامبر در شب معراج به بهشت رفت و بر روی پرده‎ای در قصر بهشت دید كه چنین نوشته شده: «لا اله الا الله محمدا رسوله علی ولی القوم»؛ (معبودی جز خدای یكتا و بی‎همتا نیست محمد رسول خدا و علی ولی و رهبر مردم است) و بر روی پرده درگاه قصر دیگری نوشته شده است: «شیعت علی هم الفائزون»؛ (شیعیان علی رستگارند). نیز با چند واسطه از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می‎كند كه فرمود:«الا من مات علی حب آل محمد مات شهیدا»؛ آگاه باشید! كسی كه با حب آل محمد از دنیا برود شهید از دنیا رفته است. یكی از روایات او كه با چند واسطه به حضرت زهرا سلام الله علیها می‎رسد این است كه: حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: آیا سخن رسول خدا را فراموش كرده‎اید كه در روز عید غدیر خم فرمود: هر كس من مولا و رهبر اویم علی هم مولا و رهبر او است و نیز به علی فرمود: نسبت تو به من همانند نسبت هارون برادر موسی به موسی (ع) است. به این ترتیب می‎بینیم حضرت معصومه علیهاالسلام عالمه محدثه آل طه بود و قدم به جای پای حضرت زهرا سلام الله علیها گذاشت و همچون او در عرصه جهاد و تلاش برای اثبات حق كوشید تا جایی كه جانش را فدای ولایت نمود و شهد شهادت نوشید.
مقام علم و عرفان ایشان در مرحله‎ای است كه در فرازی از زیارتنامه غیر معروف ایشان چنین می‎خوانیم: «السلام علیك یا فاطمه بنت موسی بن جعفر و حجته و امینه»؛ سلام بر تو ای فاطمه دختر موسی بن جعفر و حجت و امین از جانب موسی بن جعفر. و باز می‎خوانیم: «السلام علیك ایتها الطاهرة الحمیدة البرة الرشیدة التقیة الرضیة المرضیة»؛ سلام بر تو ای بانو پسندیده نیك سرشت، ای بانوی رشد یافته، پاك طینت، پاك روش، شایسته و پسندیده.

شخصیت‎های بزرگ دین ارج و منزلت بسیار والایی برای حضرت معصومه علیهاالسلام قائل بودند و هستند و او را با حضرت زهرا سلام الله علیها مقایسه می‎كنند:
حضرت امام خمینی (قدس سره) در قصیده‎ای كه شامل 44 بیت است او را با حضرت زهرای اطهر مقایسه كرده در بخشی از آن می‎گوید:
دختر چون این دو در مشیمه قدرت نــامد و نایـد دگــر هماره مــقدر
آن یك امواج علــم را شده مبــدا ویـن یك افواج حلم را شده مصدر
آن یــك در عالـــم جلالـت كـعبه وین یك در ملك كبریایـی مشــعر
لم یلـــدم بستـه لـب و گرنه بگفتم دخــت خدایـند این دو نــور مطهر
آن یــك خـاك مدینـه كـرد مزین صفــحه قم را نمود این یـك انــور
خاك قم ایـن كرد از شـرافـت جنت آب مــدینه نـمـوده آن یك كــوثر
مرجع كل حضرت آیت الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی (قدس سره) مکرر كنار مرقد مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها می‎آمد و در آنجا با تضرع و تواضع خاص، آن حضرت را واسطه قرار می‎داد و به مناجات می‎پرداخت.

[h=1]کریمه اهل بیت[/h]
از دیر باز آستان قدس حضرت معصومه علیهاالسلام منشأ هزاران کرامت و عنایت الهی بوده است. قرن هاست که قلب های ناامید، دل به درگاه نورانی اش می بندند. دست های تهی، از مهر جاری اش سرشار می شوند و انسان های بی پناه در جوار لطفش پناه می گیرند؛ زیرا آن حضرت را عبد صالح خدا و واسطه فیض الهی می دانند. سفره بی کران کرم حضرت معصومه نیز همواره بر زائران حاجتمند گسترده است. بارگاه لطف و فیض سرشار آن حضرت باعث شده که ایشان را به وصف زیبای «کریمه اهل بیت» بخوانند.

[h=2]زیارت نامه ای خاص[/h] در فرهنگ اسلامی بر استمداد از روح بلند اولیا و خاصان بارگاه الهی و بزرگداشت مقام رفیع آنان تاکید بسیار شده است. در روایات تنها در مواردی بسیار نادر برای امام زاده ای زیارت نامه ای خاص رسیده است. اما برای حضرت معصومه علیهاالسلام از برادر بزرگوارشان امام رضا علیه السلام زیارت نامه ای وارد شده است.

در روایاتْ نسبت به زیارت مرقد بانوی برگزیده، حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام ، سفارش فراوان شده است و این خود نشان از فضیلت های بی شمار و مقام والای آن بانو دارد

از این رو مردمان حضرت معصومه را چون دیگر امامان زیارت می کنند و با او به گفت و گو می ایستند و از روح بزرگش یاری می طلبند و این خود والاییِ مقام و منزلت این بانو را می رساند.
[h=2]فضیلت زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام[/h] در روایاتْ نسبت به زیارت مرقد بانوی برگزیده، حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام ، سفارش فراوان شده است و این خود نشان از فضیلت های بی شمار و مقام والای آن بانو دارد. سه امام معصوم زیارت آن حضرت را ترغیب و تشویق کرده و اجرای بزرگ برای آن بیان کرده اند.(1) به طوری که چنین پاداش عظیمی بعد از امام رضا علیه السلام ، درباره هیچ کدام از فرزندان حضرت موسی بن جعفر نیامده است.(2)

[h=2]دختر روح و جسم پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم[/h] در زیارت نامه ای که امام رضا علیه السلام در شأن حضرت معصومه علیهاالسلام آورده اند، آن بانو با عناوینی چون دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ، دختر فاطمه و خدیجه علیهاالسلام ، دختر امیرالمؤمنان علی علیه السلام ، دختر حسن و حسین علیهاالسلام دختر ولی خدا، خواهر ولی خدا و عمه ولی خدا خوانده شده اند. این تعبیرات بلند، تنها بیانگر شرافت دودمان آن حضرت نیست، بلکه نشان دهنده آن است که حضرت معصومه علیهاالسلام از نظر معنوی و مقامات عالیِ ملکوتی ،به راستی فرزند روح و جسم پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و امامان معصوم است،(3) و به حقیقت، دختر جسمانی و روحانی پیامبر و امام معصوم فضیلتی بسیار ارزشمند به شمار می رود.

[h=2]
مقام بلند حضرت معصومه علیهاالسلام[/h] شخصیت عظیم و روح الهی حضرت معصومه علیهاالسلام در زبان مورخان و عالمان دین چنین توصیف شده است. محدث گران قدر حاج شیخ عباس قمی به هنگام بحث از دختران حضرت موسی بن جعفر می نویسد: «بر حَسب آنچه به ما رسیده، افضل آنها سیده جلیله معظّمه، فاطمه بنت امام موسی علیه السلام ، معروف به حضرت معصومه، است».(4)
پژوهشگر معاصر، علامه بزرگوار حاج شیخ محمدتقی تستری، صاحب قاموس الرجال نیز می نویسد: «در میان فرزندان امام کاظم علیه السلام با آن هم کثرتشان بعد از امام رضا علیه السلام کسی هم سنگ حضرت معصومه علیهاالسلام نمی باشد».(5)

[h=2]ماه منیر قم[/h] خاک پاک دارالایمان قم، مدفن بیش از چهار صد تن از امام زادگان شایسته تعظیم و تجلیل است.(6) در میان این چهار صد اختر تابناکی که در آسمان معنویت قم نور افشانی می کنند تربت پاک شفیعه روز حشر و کریمه اهل بیت چون ماه تابانی همه آنها را تحت الشعاع انوار درخشان خود قرار داده و دیار مقدس قم را شکوهی بی پایان و عظمتی کم نظیر بخشیده است؛ به گونه ای که همه روزه هزاران عاشق دل سوخته، از هر شهر و دیار و کوی و برزن، بر آن ضریح نقره فام چونان نشانی از کوی دوست بوسه می زنند و شمیم بهشتیِ قبر پنهان زهرای مرضیه علیهاالسلام را از آن استشمام می کنند.

[h=2]بیت النور[/h] حضرت معصومه علیهاالسلام از عالی ترین نمونه های بندگی خدا در خاندان ولایت و امامت است. عبادت و شب زنده داری آن حضرت در اقامت هفده روزه شان در قم، گوشه ای از یک عمر خضوع و خشوعِ آن زاده عبد صالح خدا در برابر ذات پاک الهی است. حجره ای که آن حضرت در مدت اقامت خود در قم در آن جا مشغول عبادت بود، هم اکنون به«بیت النور» معروف و تا دامنه قیامت هدایتگر و الهام بخش بندگان عاشق عبادت و ولایت است و چه خوش سروده اند اهل ذوق:
این جایگاه که چون ماه و اختر است خود سجده گاه دختر موسی بن جعفر است(7)

از شهر قم، در قاموس سراسر نور اهل بیت به عظمت و بزرگی یاد شده.(10) این دیار مقدس در طول تاریخ اسلام همواره از بزرگ ترین مراکز نشر معارف حیات بخش اسلام بوده است و تربیت یافتگان مکتب فقه و حدیثش احیاگر فرهنگ غنی اهل بیت بوده اند. اما این شکوه و عظمت آن گاه فزونی یافت که خاک پاک این سرزمین، مدفن بزرگ یادگار آل رسول و عصاره فضایل آل بتول حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام گردید

[h=2]منبع فیض الهی[/h] عالمان دینی پیوسته در حل مشکلات خویش از روح بلند ائمه و اولیای خدا استمداد می جسته اند. عالم بزرگوار مرحوم محدث قمی در حالات بزرگْ فیلسوف اسلامی، مرحوم ملاصدرای شیرازی آورده است: «مرحوم ملاصدرای شیرازی به خاطر بعضی مشکلات از شیراز به قم مهاجرت فرمود و در قریه کَهَکْ اقامت نمود. آن حکیم فرزانه هرگاه مطالب علمی بر او مشکل می شد، به زیارت حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام می آمد و با توسل به آن بزرگوار مشکلات علمی برایشان حل می شد و از [سوی[ آن منبع فیض الهی مورد عنایت قرار می گرفت».(8)

[h=2]هجرت به قم[/h] در سال 201 ق، یک سال پس از سفر تبعید گونه حضرت رضا علیه السلام به شهر مرو، حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام که فراق برادر را بر نمی تافت همراه عده ای از برادران خود برای دیدار امام و تجدید عهد با ایشان بدین دیار روی آورد. کاروان حضرت در بین راه گرفتار عده ای از دشمنان اهل بیت و ماموران حکومتی می شود و در جنگی نابرابر عده ای از همراهان حضرت به شهادت می رسند. حضرت معصومه علیهاالسلام در حالی که از اندوه بسیار، ناتوان شده بود از همراهان خویش می خواهد که ایشان را به قم ببرند. بزرگان قم در استقبالی کم نظیر حضور آن حضرت را گرامی داشتند. آن بزرگوار هفده روز در شهر قم به سر برد و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بود و واپسین روزهای عمر پربرکت خویش را با خضوع و خشوع در برابر ذات پاک الهی به پایان رساند.(9)

[h=2]برکت قم[/h] از شهر قم، در قاموس سراسر نور اهل بیت به عظمت و بزرگی یاد شده.(10) این دیار مقدس در طول تاریخ اسلام همواره از بزرگ ترین مراکز نشر معارف حیات بخش اسلام بوده است و تربیت یافتگان مکتب فقه و حدیثش احیاگر فرهنگ غنی اهل بیت بوده اند. اما این شکوه و عظمت آن گاه فزونی یافت که خاک پاک این سرزمین، مدفن بزرگ یادگار آل رسول و عصاره فضایل آل بتول حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام گردید. هجرت زینب گونه و غروب جان سوز آن بانو در این سرزمین، حرم اهل بیت بودن آن را تفسیر کرد و سرچشمه ای پربرکت از گنجینه های نور شد.
پی نوشت ها :
(1) بحارالانوار، ج102، ص266.
(2) کریمه اهل بیت، ص111.
(3) الیاس محمد بیگی، فروغی از کوثر، چاپ دوم، انتشارات زائر، 1379، ص35.
(4) حضرت معصومه فاطمه دوم، ص127.
(5) شیخ عباس قمی، منتهی الامال، ج2، ص241.
(6) کریمه اهل بیت، 21 ؛ تواریخ النبی والآل، ص65.
(7) از مقدمه زیارت نامه حضرت معصومه، تحقیق: علی اکبر مهدی پور.
(8) فروغی از کوثر، ص39 (با تغییر و تخلیص).
(9) فروغی از کوثر، ص62(با اضافه)؛ فوائد الرضویة، ص379.
(10) همان، صص 32 - 33.

[h=1]حضرت معصومه (س) محدث زمان بود ![/h]
حضرت معصومه(س) یکی از بانوانی است که از محضر پدر بزرگوارش بهره های فراوان برده و همین طور از برادر بزرگوارش حضرت رضا(ع) استفاده برده، و به صورت های مختلف از علوم بدست آورده برای هدایت جامعه بهره برداری نموده است.
گاه در نبود پدر به پرسش شیعیان جواب می داد، و آنچنان آنها را قانع می نمود که مدال بلند «فداها ابوها؛پدرش فدایش باد»را از پدرش دریافت نمود.
و گاه به صورت نقل حدیث آن علوم را از خود به یادگار گذاشته است، چرا که او به خوبی از پیامبر اسلام آموخته بود که فرمود: «من تعلّم حدیثنی اثنین ینفع بهما نفسه او یعلّمها غیره فینتفع بهما کان خیراً له من عبادة ستین سنةً؛( کسی که دو روایت بیاموزد و خود از آن بهره برد و یا به دیگری بیاموزد، تا او سود برد، برایش از عبادت شصت سال بهتر خواهد بود.» لذا هم خود احادیث فراوان را از پدر و برادر بزرگوارش فرا گرفت و هم با همه اختناق و سختگیریها روایاتی را برای مردم نقل نموده است.

این که حضرت معصومه(س) از بین آن همه مسائلی که در شب معراج به وقوع پیوسته احادیثی را انتخاب نموده که مربوط به اثبات امامت علی(ع) به عنوان پایه گذار امامت شیعه است. نشان از آگاهی عمیق و ژرف آن بانو نسبت به اوضاع زمانه است

از حضرت معصومه(س) آن بانوی علم و کرامت مجموعاً پنج حدیث در منابع حدیثی به یادگار مانده است، جالب این است که چهار حدیث آن بر محور امامت و ولایت دور می زند، آری حضرت معصومه(س) زمان را به خوبی شناخته، در دورانی که پدرش با بدترین شکنجه ها در کنج زندان جان می سپارد، و او را بر تخته پاره بر دوش چهار حمّال قرار می دهند و فریاد می کشند «هذا امام الرّفضة؛ این امام شیعیان است» و همین طور برادر بزرگوارش برای مراقبت و مواظبت بیشتر به بهانه ولایت عهدی به خراسان فرا خوانده می شود. در چنین دورانی حضرت با احادیث ریشه دار و محکم پایه های امامت شیعه را تقویت و بازسازی می کند یک جا به بیان حدیث منزلت می پردازد که سنّی و شیعه آن را نقل نموده اند، و بزرگترین سندی است بر امامت امیرمؤمنان علی(ع) آنجا که فرمود:«انسیتم قول رسول اللّه...انت منّی بمنزلة هارون من موسی؛ آیا سخن رسول خدا(ص) که فرمود: جایگاه تو (ای علی) نسبت به من مانند (جایگاه) هارون (در برابر) موسی است فراموش کردید.» یعنی همچنان که هارون وصی و جانشین موسی بود، حضرت امیرمؤمنان (ع) نیز وصیّ پیامبر است، و بعد از او حسن و حسین(ع) تا می رسد به موسی بن جعفر(ع) پس گفتن «امام الرفضه» توهین است، بلکه باید گفت امام کاظم(ع) وصیّ و جانشین پیغمبر است، و حضرت رضا(ع) نیز چنین است، لذا دادن ولایت عهدی از طرف مأمون بی معنی است بلکه امام هشتم خود صاحب امامت و ولایت و جانشینی پیامبر است. همان سخنی را که خود حضرت رضا(ع) به مأمون فرمود: اگر خلافت و امامت حق تو است حق واگذاری آن را نداری، و اگر حق دیگران است (که در حقیقت چنین است و حق ماست) تو چرا خود را خلیفه خوانده و ولی عهد انتخاب می کنی.

حضرت معصومه با این حدیث فهماند که امامت امامان شیعه به عنوان وصایت و جانشینی نبی(ص) است نه به عنوان ولایت عهدی از طرف امثال مأمون.
در جای دیگر به بیان حدیث متواتر و قطعی غدیر که امامت همه امامان شیعه در آن مطرح شده است پرداخت. چرا که پیامبر اکرم(ص) در ضمن خطبه غدیریّه فرمود: «سپس بعد از من علی ولی شما و امام به فرمان خداست. سپس امامت در نسل من از فرزندان علی(ع) تا روزی که خدا و رسولش را ملاقات می کنید می باشد.»
آنجا که حضرت معصومه(س) از زبان خانم فاطمه زهرا(س) نقل نموده است که فرمود: «انسیتم قول رسول اللّه یوم غدیر خمّ من کنت مولاه فعلیٌ مولاه؛ آیا سخن رسول خدا در روز غدیر را فراموش کردید که فرمود: هر که من مولای اویم علی مولای اوست.»
در بخشی از حدیث طولانی دیگر فرمود:که پیامبر در شب معراج روی پرده ای این جمله را دید: «خدایی جز خدای یگانه نیست، محمد رسول خداست، علی ولیّ و صاحب اختیار مردم است.» و در ادامه این حدیث آمده که «محمّد رسول اللّه علیّ وصیٌّ المصطفی؛ محمد رسول خدا است و علی وصیّ مصطفی است.»
و در قسمت دیگری از این حدیث می خوانیم: «که رسول خدا(ص) پرسید این کاخ از کیست؟» جبرئیل گفت: یا محمّد لابن عمّک و وصیّک علی بن ابی طالب؛ ای محمّد! این خانه پسرعمو و جانشین تو علی بن ابی طالب است.»
این که حضرت معصومه(س) از بین آن همه مسائلی که در شب معراج به وقوع پیوسته احادیثی را انتخاب نموده که مربوط به اثبات امامت علی(ع) به عنوان پایه گذار امامت شیعه است. نشان از آگاهی عمیق و ژرف آن بانو نسبت به اوضاع زمانه است.
و برای تقویت ریشه های امامت و ولایت در درون دلهای مسلمانان بخصوص شیعیان آثار گرانقدر محبّت اهل بیت را بیان نموده، آنجا که با سندش از طریق مادرش فاطمه زهرا(س) نقل نموده که فرمود: «من مات علی حبّ آل محمّدٍ مات شهیداً؛ همانا هرکس با محبّت آل محمّد(ص) بمیرد شهید مرده است.»

در روز قیامت همه مردم پا برهنه و عریان محشور می شوند، جز شیعیان علی(ع) و همه مردم با نام مادرشان صدا می شوند جز شیعیان علی (ع) که با نام پدرانشان خوانده می شوند.» پیامبر اسلام (ص) درباره راز این مسئله از جبرئیل پرسید، او پاسخ داد: «لانّهم احبّوا علیّاً فطاب مولدهم؛ چون علی(ع) را دوست داشتند ولادتشان پاک (و حلال) گردید

این حدیث فقط از زبان حضرت معصومه(س) در منابع شیعه نیامده است بلکه اهل سنت نیز این حدیث را با تفصیل بیشتر نقل نموده اند از جمله فخر رازی، زمخشری، و قرطبی، از پیامبر اسلام(ص) نقل نموده که آن حضرت فرمود: «هر کس با محبّت آل محمّد بمیرد، شهید از دنیا رفته است، آگاه باشید! هر کس با محبّت آل محمد از دنیا رود، بخشوده شده از دنیا رفته است، آگاه باشید! هر کس با محبت آل محمد(ص) از دنیا رود، با توبه از دنیا رفته است، آگاه باشید! هر کس با محبت آل محمد(ص) از دنیا برود، فرشته مرگ او را بشارت به بهشت می دهد و سپس نکیر و منکر به او بشارت دهند. آگاه باشید! هر کس با محبّت آل محمّد(ص) از دنیا رود، در قبر او دو در به سوی بهشت گشوده می شود، آگاه باشید! هر کس با محبّت آل محمّد از دنیا رود، خداوند قبر او را زیارتگاه فرشتگان قرار می دهد، آگاه باشید! هر کس با محبّت آل محمّد(ص) از دنیا رود، بر سنّت و جماعت از دنیا رفته، و آگاه باشید! هر کس با عداوت آل محمّد(ص) از دنیا برود روز قیامت در حالی وارد عرصه محشر می شود که در پیشانی او نوشته شده «مأیوس از رحمت خداوند» آگاه باشید! هر کس با بغض آل محمّد(ص) از دنیا برود، کافر از دنیا رفته است، آگاه باشید! کسی که با بغض آل محمّد(ص) بمیرد بوی بهشت به مشام او نمی رسد.» در بخش دیگری از حدیث شب معراج پیش گفته می خوانیم که «در روز قیامت همه مردم پا برهنه و عریان محشور می شوند، جز شیعیان علی(ع) و همه مردم با نام مادرشان صدا می شوند جز شیعیان علی (ع) که با نام پدرانشان خوانده می شوند.» پیامبر اسلام (ص) درباره راز این مسئله از جبرئیل پرسید، او پاسخ داد: «لانّهم احبّوا علیّاً فطاب مولدهم؛ چون علی(ع) را دوست داشتند ولادتشان پاک (و حلال) گردید.»
و در حدیث چهارم طهارت و عصمت امام حسین(ع) را بیان نموده؛و در حدیث پنجم مرکزیت یافتن قم را برای شیعیان پیشگویی نموده است.

[h=1]تربیت اقتصادی دختران[/h]
یکی از جنبه های تربیت زنان و دختران، تربیت اقتصادی آنان است. اگر زنان و دختران از دانش اقتصاد خانواده بهره مند باشند، بهتر می توانند به ایفای نقش خانه داری بپردازند. تربیت اقتصادی به معنای کارآموزی فنون خانه داری و فراگیری شیوه های درست مصرف مالی است. آشنا ساختن دختران با آشپزی و تهیه غذای مناسب بدون اسراف و تباه کردن مواد اولیه، از وظایف مادران است.
قرآن کریم دستورهای متعددی در زمینه اقتصاد و امور معیشتی مردم دارد و همه آن ها را به رعایت میانه روی در دخل و خرج سفارش می کند. مسرفین و کسانی که در استفاده از منابع و امکانات مادی زیاده روی می کنند، در قرآن از اهل دوزخ شمرده شده اند، آن جا که خداوند می فرماید: «وَ أنَّ الْمُسْرِفینَ هُمْ أصْحابُ النّارِ؛ و مسرفان اهل آتشند.» (غافر: 43)
ایجاد روحیه میانه روی در دختران، از عوامل مهم در اداره اقتصاد خانواده است، به گونه ای که این ویژگی در موفقیت و پیدایش رضایت اعضای خانواده و سازگاری با آنان، به ویژه تأمین رضایت شوهر نقش حیاتی دارد. اگر دختر در خانه پدر با روحیه میانه روی و آینده نگری بزرگ شود، می تواند آن روش را در خانه شوهر نیز ادامه دهد و زندگی آبرومندی را برای خود و اعضای خانواده اش فراهم کند.

سیره فاطمه زهرا(س)، الگوی مناسب میانه روی و قناعت و بی نیازی از مردم است که زنان مسلمان باید از آن پیروی کنند. جریان انفاق لباس عروسی و بسنده کردن به پیراهن کهنه، از رویدادهای بسیار زیبا و جالبی است که تنها در شب عروسی دخت پیامبر اکرم(ص) فاطمه زهرا(س) واقع شده و در طول تاریخ نظیر آن مشاهده نشده است

در مقابل، اگر پدر و مادر به تربیت دختر توجه نکنند و او تجمل گرا و خودسر بار آید، چنین دختری در اداره امور خانه موفق نخواهد بود، چنان که دختران خانواده های سرمایه دار که بیشتر در ناز و نعمت بزرگ می شوند، توانایی چندانی در اداره خانه ندارند. در واقع، بسیاری از آن ها با توجه به نوع زندگی در خانه پدر، توقع زیاد و خواسته های نامعقول دارند که شوهران سطح متوسط جامعه، از پاسخ گویی به انتظارها و خواسته های آنان ناتوانند و بدین جهت، نظام خانواده به تدریج، بر اثر ناسازگاری دچار سستی و فروپاشی می شود. سیره فاطمه زهرا(س)، الگوی مناسب میانه روی و قناعت و بی نیازی از مردم است که زنان مسلمان باید از آن پیروی کنند. جریان انفاق لباس عروسی و بسنده کردن به پیراهن کهنه، از رویدادهای بسیار زیبا و جالبی است که تنها در شب عروسی دخت پیامبر اکرم(ص) فاطمه زهرا(س) واقع شده و در طول تاریخ نظیر آن مشاهده نشده است.
یکی از آرزوهای معمول جوانان این است که مراسم ازدواج شان به عنوان مراسمی که یک بار در زندگی شان اتفاق می افتد، باید هر چه باشکوه برگزار شود. این مسأله، طبیعی است و هر جوانی خواهان آن است، ولی حضرت زهرا(س) که تربیت یافته مکتب وحی بود، فراتر از خواسته ها و گرایش های انسانی می اندیشید و با عمل به سیره رسول خدا(ص) در قناعت ورزی، در همان شب به یاد ماندنی زیباترین لباسش را به سائل داد و رضای خدا و پیامبرش را برخواسته های طبیعی خود مقدم داشت.

[h=1]ثواب زیارت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام[/h]

به درستی كه از برای خداوند تعالی حرمی است كه او مكه است، و از برای حضرت رسول صلی الله علیه وآله حرمی است كه او مدینه است، و از برای حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام حرمی است كه او كوفه است، و از برای ما اهل بیت حرمی است كه او قم است. زود است دفن شود در او زنی از فرزندان من كه اسم او فاطمه است:«من زارَها وَجَبت له الجنّة؛ كسی كه زیارت كند او را، بهشت بر او واجب است».


در كتاب تحفة المظفریه فی تذكرة اولاد الائمة در شرح اولاد حضرت امام همام موسی الكاظم علیه‌السلام ذكر شده كه در ثواب زیارت حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام مدفونه در قم، چهار حدیث از سه امام وارد شده است.
حضرت امام محمد تقی علیه السلام می‌فرماید: «من زار عمّتی بقم فله الجنّة»(5)؛ كسی كه زیارت كند عمه مرا در قم، بهشت برای او است

1- از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام كه می‌فرماید: به درستی كه از برای خداوند تعالی حرمی است كه او مكه است، و از برای حضرت رسول صلی الله علیه وآله حرمی است كه او مدینه است، و از برای حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام حرمی است كه او كوفه است، و از برای ما اهل بیت حرمی است كه او قم است. زود است دفن شود در او زنی از فرزندان من كه اسم او فاطمه است:«من زارَها وَجَبت له الجنّة(1)‌؛ كسی كه زیارت كند او را، بهشت بر او واجب است»، و در خبر دیگری آمده است: «اِنَّ زیارتها تعادل الجنّة.» (2)
2- از حضرت علی بن موسی الرضا علیهماالسلام در جواب سعد بن سعد كه سؤال می‌كند از فاطمه دختر موسی بن جعفر علیهماالسلام، می‌فرماید: «من زارها فله الجنة» (3)؛ كسی كه زیارت كند او را به بهشت می‌رود.
3- نیز از آن حضرت است كه می‌فرماید به سعد، از ما نزد شما قبری است؟ عرض می‌كند: بلی، پدر و مادرم به فدای تو باد! فاطمه دختر موسی بن جعفر است؟ می‌فرماید: «من زارها عارفاً بحقها فله الجنة» (4)؛ كسی كه با معرفت و شناخت ایشان را زیارت كند، پاداشش بهشت است.
4- حضرت امام محمد تقی علیه السلام می‌فرماید: «من زار عمّتی بقم فله الجنّة» (5)؛ كسی كه زیارت كند عمه مرا در قم، بهشت برای او است.
پی‌نوشت‌ها:
1- بحارالانوار، ج 48، ص 316 - 317.
2- مفاتیح الجنان، ص 1023؛ بحار، ج 48، ص 317.
3- بحارالانوار، ج 48، ص 316 - 317.
4- بحارالانوار، ج 48، ص 316 - 317.
5- همان، ج 102، ص 265 - 266.


[h=1]الگویی برای دختران نخبه[/h]
در جامعه اسلامی زن نخبه می‌تواند با حفظ عفاف استعدادهای خود را بروز دهد . الگوی دختر نخبه در جامعه اسلامی حضرت معصومه (س) است.


عرض ادب و ارادت به ساحت حضرت معصومه (س) در حقیقت مبین این نکته است که ما اسوه و الگوی خود را در این شخصیت‌های متعالی جستجو کنیم، زنان و دختران متدین و دانشمند در جامعه اسلامی ما مثل بارز این الگوگیری هستند.
نگاه متعالی اسلام به انسان بدون توجه به جنسیت مورد خطاب است و جنسیت در این نگاه یک محمل برای تکامل است که دو جنس زن و مرد با استفاده از ظرفیت‌ها و قابلیت‌های ویژه‌ای که دارا هستند، هم خود و هم طرف مقابل خود را به تکامل می‌رسانند و در این نگاه خانواده زیبایی معنا می‌یابد.

هنگامی که شیعیان پاسخ های حضرت معصومه (س) را به حضرت امام موسی کاظم(ع) ارائه کردند، ایشان همان جمله حضرت رسول اکرم(ص) در شان حضرت فاطمه زهرا(س) را گفتند یعنی؛ "فداها ابوها" پدرش به فدایش

[h=2]نگاه غرب به خانواده[/h] در غرب نگاه خانواده بر زیبایی جنسیت معنا می‌یابد و نظام‌ها به مردم‌سالار و زن‌سالار تقسیم شدند و اگر غرب بخواهد از منجلاب فروپاشی خانواده که اکنون به آن مبتلا است نجات یابد هیچ راهی ندارد جز آنکه از الگوی قرآن پیروی کند.
در پیشگاه الهی ما بدون توجه به جنسیت و به‌عنوان یک انسان مسئول هستیم .

[h=2]
شخصیت حضرت فاطمه معصومه(س)[/h] حضرت معصومه(س) درطول 18 یا 28 سال عمر مبارک خود در عرصه‌های علمی چون؛ حدیث، تفسیر، کلام و فقه سرآمد عمر خود و پاسخگوی شیعیان بودند و هنگامی که شیعیان پاسخ های حضرت معصومه (س) را به حضرت امام موسی کاظم(ع) ارائه کردند، ایشان همان جمله حضرت رسول اکرم(ص) در شان حضرت فاطمه زهرا(س) را گفتند یعنی؛ "فداها ابوها" پدرش به فدایش.

[h=2]جهاد علمی حضرت معصومه(ع)[/h] جهاد علمی حضرت معصومه(س) ؛دفاع مستند و مستدل از ولایت و امامت است .
این نقش مهم ایشان باعث شده بود تا 40 سال قبل از میلاد مبارکش جد بزرگوارش حضرت امام صادق(ع) انتظار او را می‌کشید.

[h=2]گریه ی سیاسی معصومه(ع) در ادامه زهرا(س) وزینب(س)[/h] گریه‌های سیاسی حضرت فاطمه معصومه(س) در ادامه گریه‌های سیاسی حضرت زهرا(س) بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) و حضرت زینب(س) بعد از واقعه کربلا در طول این سفر پرده از نفاق مامون کنار زد و همه دانستند علی‌رغم ولایت‌عهدی ظاهری حضرت امام رضا(ع) ایشان در حقیقت محصور هستند به طوری که حتی نمی‌توانند یک نماز عید فطر طبق سنت پیامبر اکرم (ص) اقامه کنند.

[h=2]حضرت معصومه الگوی زنان و دختران ایرانی است[/h] حضرت معصومه(س) الگوی زنان و دختران ایرانی است، پاکدامنی، عصمت و بندگی خدای متعال را سبب کرامت و بزرگواری آن حضرت را نمود تر کرده است .

[h=2]انگیزه آمدن حضرت معصومه(س) از مدینه منوره به شهر قم[/h] مأمون عباسی در سال 200 یا 201 هجری حضرت ثامن الحجج(ع) را الزاماً از مدینه به طوس برده و تحت نظر و حتی حبس قرار دادند .

تنها پاکدامنی، عصمت و بندگی خدای متعال سبب کرامت و بزرگواری حضرت معصومه(س) شده است که بانوان ایرانی باید از ایشان الگو بگیرند و حجاب و عفت خود را حفظ کنند

امام رضا(ع) هنگام خروج از مدینه با علم به این‌که ایشان را به شهادت خواهند رساند، خانواده بزرگوارشان را جمع کردند و فرمودند «هرکسی می‌خواهد پس از شهادت من گریه کند همین حالا گریه کند». مأمون سفارش کرده بود که امام رضا(ع) را از مسیر بصره به فارس و پس از آن به طوس بیاورند و ایشان را از قم منتقل نکنند ، مردمان شهر قم از قدیم الایام ولایتمدار و حامی اهل بیت پیامبر اکرم(ص) بوده‌اند، از این‌رو مأمون خوف آن را داشت که اگر امام رضا(ع) از شهر قم منتقل شود، دیگر به طوس نرسند.
حضرت معصومه(س) که در میان خواهران خود از فضیلت بسیاری برخوردار بود به سبب دیدار با برادر عازم ایران شد .این بانوی کریمه اهل بیت(ع) در کمال پاکدامنی پای به ساوه گذاشتند و زحمت راه و نبودن امکانات را تنها برای دیدار با برادر تحمل کردند تا این‌که به بیماری سختی مبتلا شدند.
حضرت معصومه(س) پس از بیماری از اطرافیان درخواست کردند که ایشان را به شهر قم منتقل کنند که اکنون مردم قم به یاد ورود کریمه اهل بیت(ع) به این شهر مقدس، این روز را گرامی می‌دارند، به استقبال آن حضرت می‌روند و مسیر را گل‌افشانی می‌کنند که خود افتخاری برای آنان است.
حضرت معصومه(س) را از ساوه به قم آوردند و ایشان در محله میدان میر که اکنون به کوچه نور معروف است، در بیتی اسکان یافتند .

[h=2]سؤال :[/h] حضرت معصومه(س) در شهر قم غریب بودند اما چه عاملی سبب بزرگواری و کرامت ایشان در این شهر شد ؟
تنها پاکدامنی، عصمت و بندگی خدای متعال سبب کرامت و بزرگواری حضرت معصومه(س) شده است که بانوان ایرانی باید از ایشان الگو بگیرند و حجاب و عفت خود را حفظ کنند.

[h=1]دختری شایسته برای تمام زمان ها[/h]
لزوم نامگذاری چنین روزی را ضرورت ارایه الگویی نظیر حضرت معصومه (س) به دختران و زمینه‌سازی مشارکت این قشر از جامعه در برنامه‌ریزی‌ها و فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی می توان عنوان کرد ونمایانگر این است که روز دختران فرصت مناسبی برای گردآمدن حول شخصیت گرانقدر حضرت معصومه (س) به عنوان اسوه کامل اخلاق و اخلاص است.ویکی از مهمترین فاکتورهای زندگی دختران حفظ عفت و پاکدامنی میباشد که که این ویژگی در لحظه به لحظه زندگی معصومین مشاهده می گردد.

چرا که اگر دختران یک جامعه دارای عفت باشند این عفت مانند دژی مستحکم و آهنین او را از تجاوز و گنهکاری و پلیدی های اخلاقی و سقوط حتمی محافظت می نماید. و سبب میشود در جهت پرورش کمالات و فضایلات اخلاقی گام بردارند.

از صفات پسندیده و نیکوی این بانوی عظیم الشأن، علاقه و دوستی زایدالوصفی است که ایشان به خانواده، به خصوص به برادر محبوبشان امام رضا(ع) داشتند. ایشان ده ساله بودند که پدر بزرگوارشان در زندان هارون الرشید به شهادت رسید و از آن به بعد در آغوش پرمهر امامت و ولایت تربیت یافتند

[h=2]دخترى شایسته براى تمام زمانها[/h] سالها است که به دخترانمان می گوییم حضرت زهرا(س) اسوه تمام زنان مسلمان است و حضرت معصومه (س) الگوی دختران شیعه می باشد. بارها و بارها این جملات را گفته اند و گفته ایم ولی به این مسئله توجه نداشته ایم که باید به صورت عملی و کاربردی الگودهی کنیم. باید اعمال و رفتار آنان را به گونه ای که دخترانمان بتوانند سرمشق خود کنند به آن ها ارائه دهیم، تا موجب هدایت و رشد آنان شود.
در این روزگار که رسانه ها هرکدام سعی در الگوسازی های مختل دارند، یافتن الگوی مناسب برای دختران و به طورکلی جوانان بیشترین کمک را به زندگی سالم آنان می کند.

[h=2]در اینجا به پنج موضوع اشاره می کنیم تا الگو بودن این حضرت برای دختران امروز عیان گردد:[/h] 1- علاقه و تبعیت از خانواده
از صفات پسندیده و نیکوی این بانوی عظیم الشأن، علاقه و دوستی زایدالوصفی است که ایشان به خانواده، به خصوص به برادر محبوبشان امام رضا(ع) داشتند. ایشان ده ساله بودند که پدر بزرگوارشان در زندان هارون الرشید به شهادت رسید و از آن به بعد در آغوش پرمهر امامت و ولایت تربیت یافتند.
بحث دیگری که می توان در این مجال بدان پرداخت، این موضوع است که حضرت معصومه (س) ازدواج نکرده اند. این سؤال برای خیلی ها پیش می آید که چرا؟
در زمان زندگی ایشان یعنی دوره حکومت بنی عباس، خفقان شدیدی حاکم بود. امکان ارتباط بین خانواده امام و دیگران بسیار سخت حاصل می شد. شیعیان جرأت نزدیک شدن به خانه امام را نداشتند، چه برسد به اینکه به فکر خواستگاری از حضرت معصومه(س) برآیند (کتاب کریمه اهل بیت- ص 491 و 492) ولی ایشان از این شرایط هیچ گله و شکایتی نداشتند و همواره شاکر خداوند و تابع خانواده خود بوده اند.

2- یک دانشمند واقعی
از مشخصات بارز این الگوی به تمام معنا، علم و دانش ایشان بود. در تاریخ برای اثبات این موضوع روایات متعددی آمده است: زمانی جمعی از شیعیان برای دریافت پرسش های خود به مدینه وارد شدند تا به محضر امام موسی کاظم(ع) برسند. وقتی به منزل آن حضرت رسیدند، باخبر شدند که آن بزرگوار در مسافرت هستند. ناگزیر سؤالات را نوشتند و به خانواده امام سپردند تا در سفر بعدی پاسخ ها را دریافت کنند. چند روز بعد که برای خداحافظی به در خانه امام آمدند، دیدند حضرت معصومه(س) پاسخ سؤالات را نوشته و آماده نموده است. شادمان جواب ها را گرفتند. هنگام مراجعت، امام کاظم(ع) را دیدند و ماجرا را تعریف کردند. امام پاسخ های حضرت معصومه را خواندند و به تمجید از آن حضرت فرمودند: پدرش به فدایش باد. (کشف اللئالی صالح ابن عرندی)
3- شجاعت
حضرت معصومه(س) محدثه و امینی برای پدرشان محسوب می شدند (انوار المشعشعین ج 1 ص 211) احادیث زیادی از قول ایشان به ما رسیده است از جمله: حدیث منزلت (الغدیر ج 1 ص 197)، حدیثی که قسمتی از معراج پیامبر را بیان می کند (بحار ج 68 ص 76 و 77) حدیثی در حالات تولد امام حسین(ع) (الامالی ص 82) و احادیث دیگری که همه در وصف شیعیان و حقانیت تشیع است. این امر نشانگر شجاعت و جرأت این شیرزن است. با وجود خفقان حاکم در زمان هارون، که نقل احادیث ممنوع بود، ایشان در همه حال از اسلام واقعی دفاع کردند و تا آنجا که توانستند پیام ولایت را به گوش مسلمانان رساندند.
این درسی برای دختران ماست که همیشه و همه حال در فکر احیاء اسلام باشند.

عواملی همچون تابع خانواده بودن، علم و دانش بسیار، شجاعت و دلیری، حمایت از حریم ولایت، تلاش و پشتکار بی حد و حصر و صدها دلیل دیگر، ما را به سمت الگوپذیری از این بانوی یگانه می کشاند

4- حامی ولایت
حضرت فاطمه معصومه(س) تا پای جان از ولی خدا امام رضا(ع) دفاع کرد و در سن 28 سالگی پس از تحمل رنج های فراوان و دیدن داغ بیست و هشت تن از عزیزان خود، در قم مسموم شد و همانجا دارفانی را وداع کرد.
5- تلاش و پشتکار فراوان
درس دیگری که دختران ما می توانند از این بانوی ارجمند بگیرند این است که ایشان خود با تلاش و پشتکار خویش به این مقام دست یافته اند، زیرا امام کاظم(ع) دختران دیگری هم داشت ولی هیچ کدام شان به چنین درجه ای نرسیدند.
کوتاه سخن آنکه عواملی همچون تابع خانواده بودن، علم و دانش بسیار، شجاعت و دلیری، حمایت از حریم ولایت، تلاش و پشتکار بی حد و حصر و صدها دلیل دیگر، ما را به سمت الگوپذیری از این بانوی یگانه می کشاند. به امید آنکه بتوانیم از ادامه دهندگان راهشان باشیم.
بی شک اهل بیت پیامبر (ص) چهره های پرفروغی به جهانیان عرضه کرده اند و نامشان مانند ستارگان درخشان در آسمان فضایل می درخشد. درخشان ترین ستاره در میان بانوان هفتمین منظومه ولایت، فاطمه فرزند پاکیزه موسی بن جعفر (ع) است؛ بانویی که سالهاست تشنگان معرفت از حریمش، زلال ایمان می نوشند و عارفان با گذر بر زندگی فرزانه اش و درک لحظه های آسمانی شدنش، درهای عروج را به روی خود می گشایند و بوی وصال را در گستره زمین منتشر می سازند.
حضرت فاطمه معصومه (س) بانویی بهشتی، غرق در عبادت و نیایش، پیراسته از زشتی ها و شبنم معطر آفرینش است. شاید یکی از دلایل «معصومه» نامیدن این بانو، آن باشد که عصمت مادرش حضرت زهرا (س) در او تجلی یافته است. بر اساس پاره ای از روایات، این لقب از سوی امام رضا (ع) به این بانوی والامقام اسلام وارد شده است؛ چنان که علامه مجلسی در اینباره میگوید: امام رضا (ع) در جایی فرمود: «هرکس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسی است که مرا زیارت کرده است».

[h=1]فضایل و مناقب حضرت معصومه(س)[/h]
او بنت رسول الله و بنت ولى الله و دخت ولى الله و عمه ولى الله است و این امر خود سرچشمه سایر فضایل و کمالات معنوى و روحانى آن بزرگوار است.عالمه و محدثه اهل بیت(ع) یکى از والاترین عناوینى است که نشان دهنده بلندى مرتبه علم و آشنایى کریمه اهل بیت(ع) با معارف بلند اسلام و مکتب حیات بخش تشیع است و به آن استناد مى نمایند چرا که آن حضرت جز از افراد مورد وثوق و اطمینان حدیث نقل نمى کند.او معصومه است: فاطمه معصومه که خود پرورش یافته مکتب ائمه طاهرین(ع) و یادگار صاحبان آیه تطهیر است، نمونه عالى اى از طهارت و پاکى است، به حدى که خاص و عام او را به عنوان معصومه لقب داده اند، چنانچه حضرت رضا(ع) فرمود: «من زار المعصومه بقم کمى زارانى» کسى که فاطمه معصومه را در قم زیارت کند، مثل آن است که مرا زیارت کرده باشد.
از جمله کسانى که به شفیعه بودنش در روایات و آثار دینى تصریح شده است، فاطمه معصومه است.امام صادق(ع) مى فرماید: به شفاعت او همه شیعیانم، وارد بهشت خواهند شد.

در این باره که چرا حضرت معصومه(س) شهر قم را برگزید می توان گفت که آن بانوی بزرگ، روی ملهم و آینده نگر داشت و با توجه به آینده قم و محوریتی که بعدها برای این سرزمین پیش می آید - محوریتی که آرامگاه ایشان مرکز آن خواهد بود - بدین دیار روی آورد

امام رضا(ع) فرمودند: کسى که فاطمه معصومه را زیارت کند، در حالى که معرفت به حق او داشته باشد، پاداش او بهشت است. امام جواد(ع) فرمود: کسى که قبر عمه ام را در قم زیارت کند، سزاوار بهشت است.امام صادق(ع) در این باره می فرمایند: «آگاه باشید که برای خدا حرمی است و آن مکه است؛ و برای پیامبر خدا حرمی است و آن مدینه است. و برای امیرمؤمنان حرمی است و آن کوفه است. بدانید که حرم من و فرزندانم بعد از من، قم است. آگاه باشید که قم، کوفه کوچک ماست، بدانید بهشت هشت دروازه دارد که سه تای آن ها به سوی قم است. بانویی از فرزندان من به نام فاطمه، دختر موسی، در آن جا رحلت می کند که با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند.» حضرت معصومه(س) از جمله بانوان گرانقدر و والا مقام جهان تشیع است و مقام علمی بلندی دارد. نقل شده که روزی جمعی از شیعیان، به قصد دیدار حضرت موسی بن جعفر(ع) و پرسیدن پرسش هایی از ایشان، به مدینه منوره مشرف شدند. چون امام کاظم(ع) در مسافرت بود، پرسش های خود را به حضرت معصومه(س) که در آن هنگام کودکی خردسال بیش نبود، تحویل دادند. فردای آن روز برای بار دیگر به منزل امام رفتند، ولی هنوز ایشان از سفر برنگشته بود. پس به ناچار، پرسش های خود را باز خواستند تا در مسافرت بعدی به خدمت امام برسند، غافل از این که حضرت معصومه (س) جواب پرسش ها را نگاشته است. وقتی پاسخ ها را ملاحظه کردند، بسیار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاری فراوان، شهر مدینه را ترک گفتند.

از قضای روزگار در بین راه با امام موسی بن جعفر(ع) مواجه شده، ماجرای خویش را باز گفتند. وقتی امام پاسخ پرسش ها را مطالعه کردند، سه بار فرمود: پدرش فدایش. در این باره که چرا حضرت معصومه(س) شهر قم را برگزید می توان گفت که آن بانوی بزرگ، روی ملهم و آینده نگر داشت و با توجه به آینده قم و محوریتی که بعدها برای این سرزمین پیش می آید - محوریتی که آرامگاه ایشان مرکز آن خواهد بود - بدین دیار روی آورد.
این جریان به خوبی روشن می کند که آن بانوی الهی، به آینده اسلام و موقعیت این سرزمین توجه داشته و خود را با شتاب بدین سر زمین رسانده و محوریت و مرکزیت آن را با مدفن خود پایه ریزی کرده است.
حضرت معصومه (س) در زبان دانشمندان و فقیهان گران قدر شیعه، به لقب «کریمه اهل بیت» یاد می شود. از میان بانوان اهل بیت، این نام زیبا تنها به آن حضرت اختصاص یافته است. به طور کلی، سه زیارت نامه حضرت معصومه(س) ذکر شده که یکی از آن‌ها مشهور و دو تای دیگر غیر مشهور است.
اسامی و لقب هایی که برای حضرت معصومه( س) در دو زیارت نامه غیر مشهور ذکر شده؛ به قرار ذیل است: طاهره (پاکیزه)، حمیده (ستوده)؛ بِرّه (نیکوکار)؛ رشیده (حد یافته)؛ تقّیه (پرهیزگار)؛ رضّیه (خشنود از خدا)؛ مرضیّه (مورد رضایت خدا)؛ سیده صدیقه (بانوی بسیار راستگو)؛ سیده رضیّه مرضّیه (بانوی خشنود خدا و مورد رضای او)؛ سیدةُ نساء العالمین (سرور زنان عالم). هم چنین محدثّه و عابده از صفات و القابی است که برای حضرت معصومه(س) عنوان شده است.

پس از فاطمه زهرا(س) از جهت گستردگی شفاعت، هیج بانویی به شفیعه محشر، حضرت معصومه(س) نمی رسد. بر همین اساس است که حضرت امام جعفر صادق(ع) فرمودند: «با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند

بالاترین جایگاه شفاعت، از آن رسول گرامی اسلام است که در قرآن کریم، از آن به «مقام محمود» تعبیر شده است. همین طور دو تن از بانوان خاندان رسول مکرم اسلام، شفاعت گسترده ای دارند که بسیار وسیع و جهان شمول است و می تواند همه اهالی محشر را فرا گیرد. این دو بانوی عالی قدر، صدیقه اطهر، حضرت فاطمه زهرا(س) و شفیعه روز جزا، حضرت فاطمه معصومه(س) هستند. در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا(س) همین بس که شفاعت، مهریه آن حضرت است و به هنگام ازدواج، پیک وحی طاقه ابریشمی از سوی پروردگار آورد که در آن، جمله «خداوند مهریه فاطمه زهرا را، شفاعت گنهکاران از امت محمد(ص) قرار داد»، این حدیث از طریق اهل سنت نیز نقل شده است. پس از فاطمه زهرا(س) از جهت گستردگی شفاعت، هیج بانویی به شفیعه محشر، حضرت معصومه(س) نمی رسد. بر همین اساس است که حضرت امام جعفر صادق(ع) فرمودند: «با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند».

[h=2]قداست قم در احادیث[/h] در احادیث فراوانی به قداست قم اشاره شده است. از جمله امام صادق(ع) قم را حرم اهل بیت(ع) معرفی و خاک آن را، پاک و پاکیزه تعبیر کرده است. همچنین ایشان در ضمن حدیث مشهوری که درباره قداست قم به گروهی از اهالی ری بیان کردند، فرمودند: «بانویی از فرزندان من به نام فاطمه دختر موسی، در آن جا رحلت می کند که با شفاعت، او همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند». او می گوید: من این حدیث را هنگامی از امام صادق(ع) شنیدم که حضرت موسی بن جعفر(ع) هنوز دیده به جهان نگشوده بود. این حدیث والا، از رمز شرافت و قداست قم پرده برمی دارد و روشن می سازد که این همه فضیلت و شرافت این شهر که در روایات آمده، از ریحانه پیامبر، کریمه اهل بیت (س)، مهین بانوی اسلام،حضرت معصومه(س) سرچشمه می گیرد که در این سرزمین دیده از جهان فرو می بندد و گرد و خاک این سرزمین را، توتیای دیدگان حور و ملایک می کند.
سلام بر این بانوی بزرگوار اسلام از روز طلوع تا لحظه غروب. درود بر روح تابناک حضرت (س) که اینک آفتاب حرم باصفایش، زمین قم را نورانی کرده است. سلام بر سالار زنان جهان و فرزند پیام آوران مهر و مهتران جوانان بهشتی. ای فاطمه! در روز قیامت، شفیع ما باش که تو در نزد خدا، جایگاهی ویژه برای شفاعت داری.


[/HR] منابع:
1. بحارالانوار، علامه مجلسی، جلد 102.
2. عیون الاخبار، شیخ صدوق، جلد1.
3. اصول كافی، شیخ كلینی، جلد2، كتاب الحجت.
4. مناقب آل ابی طالب، امامی طبری، جلد 4.
5. مستدرك سفینه، شیخ علی نمازی، ج 8.
6. تاریخ قم، حسن قمی، چ قم.
7. الاِرشاد، محمد بن نعمان (مفید)، انتشارات، ج 2.
8. كتاب قم، چاپخانه مجلس، تهران.

[h=1]ولادت حضرت معصومه (س)[/h] حضرت فاطمه معصومه (ع) در اوّلین روز ماه ذى القعده سال 173 هـ ق، 25 سال بعد از تولد حضرت امام رضا (ع) در شهر مدینه منوّره چشم به جهان گشود.

از میان فرزندان بزرگوار حضرت امام موسى بن جعفر(ع)، دو فرزند ایشان یعنى حضرت امام على بن موسى الرضا (ع) و حضرت فاطمه کبری (ع) ملقّب به معصومه، از ویژگی های خاص برخوردار بوده اند تا ادامه دهنده خطّ امامت بعد از پدر باشند.
آن حضرت به همراه امام رضا (ع) هر دو در دامان پاک یک مادر بزرگوار به نام حضرت نجمه خاتون (س) که از مهاجران مغرب بود، رشد و پرورش یافته اند. این در حالى است که پدر بزرگوارشان پیوسته در زندان هارون الرشید بسر مى بردند و سرانجام در همان زندان، هنگامى که حضرت معصومه (س) در سن ده سالگى بود، به شهادت رسیدند و از آن زمان به بعد حضرت معصومه (س) تحت مراقبت برادرش امام رضا (ع) قرار گرفت.[1]

حضرت معصومه (س)، معصوم به معنایی که در مورد پیامبران و امامان به کار می رود نبوده، امّا ایشان دارای طهارت روح و کمالات معنوی بالایی بودند، به گونه ای که به زائرانش وعده بهشت داده شده است

[h=2]اطلاق «معصومه» بر فاطمه دختر موسی بن جعفر (ع)[/h] نام حضرت معصومه، فاطمه است. در کتاب های روایی و تاریخی نیز، از آن حضرت با عنوان فاطمه بنت موسى بن جعفر (ع) یاد شده است،[2] امّا صدها سال است که آن حضرت با این لقب مشهور هستند،[3] و این لقب نزد ایرانیان تبدیل به اسم برای ایشان شده است.
حضرت معصومه (س)، معصوم به معنایی که در مورد پیامبران و امامان به کار می رود[4] نبوده، امّا ایشان دارای طهارت روح و کمالات معنوی بالایی بودند، به گونه ای که به زائرانش وعده بهشت داده شده است.[5]
لازم به ذکر است که عصمت امر نسبی است. با توجه به روایاتی که در شأن و منزلت حضرت معصومه وارد شده است،[6] می توان مرتبه ای از عصمت – نه در حد ائمه- برای ایشان قائل شد. این مسئله در حق چنین بانویی بعید به نظر نمی رسد؛ چرا که این حد از عصمت به معنای دوری از گناه در زندگی عالمان بزرگ نیز فراوان مشاهده می شود.

[h=2]ورود حضرت معصومه (س) به قم[/h] در سال 2ظ ظ هجرى قمرى در پى اصرار و تهدید مأمون عباسى سفر تبعید گونه حضرت رضا (ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون این که کسى از بستگان و اهل بیت خود را همراه خود بیاورند راهى خراسان شدند.
حضرت معصومه یک سال بعد از هجرت تبعید گونه حضرت رضا (ع) به مرو، در سال 201 هجری قمری، به شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت، به همراه عده اى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حرکت کرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مى شد. در شهر ساوه عده اى از مخالفان اهل بیت که از پشتیبانى مأموران حکومت برخوردار بودند، سر راه کاروان آنان را گرفته و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند، در نتیجه تقریباً همه مردان کاروان به شهادت رسیدند، حتى بنابر نقلى حضرت (س) معصومه را نیز مسموم کردند.

عصمت امر نسبی است. با توجه به روایاتی که در شأن و منزلت حضرت معصومه وارد شده است،می توان مرتبه ای از عصمت – نه در حد ائمه- برای ایشان قائل شد. این مسئله در حق چنین بانویی بعید به نظر نمی رسد؛ چرا که این حد از عصمت به معنای دوری از گناه در زندگی عالمان بزرگ نیز فراوان مشاهده می شود

به هر حال، یا بر اثر اندوه و غم زیاد از این ماتم و یا بر اثر مسمومیت از زهر جفا، حضرت فاطمه معصومه (س) بیمار شدند و چون دیگر امکان ادامه راه به طرف خراسان نبود، قصد شهر قم را نمود. حدوداً در روز 23 ربیع الاول سال 2ظ 1 هجرى قمرى حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. و در محلى که امروز «میدان میر» نامیده مى شود در منزل «موسى بن خزرج» فرود آمدند و افتخار میزبانى حضرت نصیب او شد. آن بزرگوار به مدت 17 روز در این شهر زندگى کرد. محل زندگی و عبادت آن حضرت در مدرسه ستیه به نام «بیت النور» بود که هم اکنون محل زیارت ارادت مندان آن حضرت است.[7]
پی نوشت ها :
[1] . برگرفته از سایت http://haram.masoumeh.com
[2]. شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، ج ‏2، ص 267، چاپ اول، نشر جهان، تهران، 1378 ق.
[3]. ر. ک: مجلسی، بحار الانوار، ج 106، ص 168,
[4]. معصوم کسی است که به لطف خدا از هرگونه آلودگی به گناه و کارهای زشت و ناشایست و پلید امتناع کند، آن هم نه به گونه جبری، بلکه در حالی که توان انجام آنها را داشته باشد، نیز از هرگونه اشتباه و خطایی به دور است. حضرت امام جعفر صادق (ع) در این خصوص می فرماید: ”المعصوم؛ هو الممتنع بالله من جمیع المحارم. و قد قال الله تبارک و تعالی: و من یعتصم بالله فقد هدی الی صراط مستقیم؛ معصوم کسی است که توسط خدا از همه گناهان حفظ می شود و خداوند در این باره فرمود: هر آن که به حفظ الاهی بپیوندد، به یقین به راه راست هدایت شد، شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص 132، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1361 هـ ش، برگرفته از نمایه مفهوم عصمت و امکان عصمت افراد شماره 249 در سایت اسلام کوئست.
[5]. عاملى، شیخ حر، وسائل‏الشیعة، ج 14، ص 576، ح 94، مؤسسه آل البیت (ع)، قم، 1409 هـ ق، مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی ثَوَابِ الْأَعْمَالِ وَ عُیُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ أَبِیهِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَکِّلِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا (ع) عَنْ زِیَارَةِ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ (ع) بِقُمَّ فَقَالَ مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّة.
[6]. ر. ک: حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 14، ص 576، ح 19850 و 19851,
[7].بر گرفته از سایت حضرت معصومه با تلخیص.

[h=1]امام زمان(عج) و زیارت حضرت معصومه(سلام الله علیها)[/h]


[/HR]درباره مقام والای حضرت معصومه(سلام الله علیها) نیازی به توضیح نیست ولی برای اعتقاد بیشتر به ایشان می توانیم به مطالبى كه با ملاحظه اخبار و روایات مربوط به زیارت بى‏بى دو عالم ذكر شده است استناد کنیم.

[/HR]
حضرت ولىّ‏عصر و زیارت حضرت معصومه علیهماالسّلام
به مقتضاى روایات عدیده‏اى كه از امامان بزرگوار راجع به فضایل و مناقب حضرت فاطمه معصومه سلام‏اللَّه‏علیها و ثواب زیارت آن معظّمه رسیده است، طبعاً ولىّ‏عصر، امام زمان ارواحنافداه نیز براى آن بانوى بهشتى احترام و تعظیم فراوان قائلند و از روى همین قراین و شواهد مى‏توان گفت كه آن ولى‏اعظم خدا نیز به زیارت عمّه بزرگوار خود، حضرت فاطمه معصومه سلام‏اللَّه‏علیها اهتمام دارند و مرقد مطهّر وى مورد توجّه، عنایت و الطاف امام زمان علیه‏السّلام مى‏باشد.
و به همین مناسبت زائران بقعه منوّره از زن و مرد نیز مورد لطف خاصّ امام زمان علیه‏السّلام مى‏باشند، زیرا آن حضرت مى‏بینند كه دلدادگان آل محمّد و شیعیان اهلبیت علیهم‏السّلام سر بر آستان عمّه گرانقدرشان ساییده و عتبه مباركه و ضریح مقدّس او را مى‏بوسند.
این مطالب با نظر بر اخبار و روایات مربوط به زیارت خانم ذكر شده است و همچنین بعضى از مكاشفات و رؤیاهاى صادقه نیز كه براى اهل‏دل و صاحبان‏نفوس ‏زكیّه واقع شده، حكایت از همین معنا مى‏كند.
مرحوم آیت‏اللَّه حاج آقا مرتضى حایرى رضوان‏اللَّه‏علیه، فرزند برومند مؤسّس حوزه‏علمیه ‏قم مرحوم آیت‏اللَّه‏العظمى حاج شیخ عبدالكریم حائرى قدس‏سرّه‏الشریف در یادداشتهاى خود نوشته‏اند: من این جریان را كه اهل علم و تحقیق و دقّت در امور، زیارت حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏علیها را در قسمت بالاسر حرم حضرت فاطمه‏معصومه سلام‏اللَّه‏علیها انجام مى‏دادند، نمى‏پسندیدم براى اینكه:
اولاً سلام به حسب اعتبار عرفى باید به طرف آن موجود محترم باشد نه بالاى سر او و رو به قبله، كه جسم مطهّر در طرف چپ واقع مى‏شود. و تا آنجا كه مى‏دانم در هیچ‏یك از سلام‏ها به این شكل نرسیده است.
رؤساى مذهب و زعماى دین در همه اعصار براى آن بانوى آسمانى احترام فوق‏العاده قائل بوده و هستند و همگى در برابر آستان با عظمت و جلالش سرتسلیم فرود مى‏آورند. تشرّف به حرم مطهّر و ولیّةاللَّه را افتخار دانسته و به بوسیدن اعتاب آن حضرت سرافرازند و زیارت وى را مایه سعادت و خوشبختى دو جهان و نجات و رهایى خویشتن از عذاب الیم الهى مى‏دانند

و ثانیاً در خصوص ضریح آن حضرت كه قبر مطهّر انحراف دارد، صورت مطهّر نوعاً در پشت سر واقع مى‏شود.
شبى خواب دیدم كه سه‏نفر مردمان بیابان‏گشته كه یكى از آن سه بزرگوار - در عالم خواب معلوم بود كه امام‏عصر عجّل‏اللَّه‏تعالى‏فرجه‏الشّریف بود، در پشت سر حضرت، رو به قبله در طرف سر مبارك ایستاده‏اند و به حسب ظاهر زیارت مى‏كنند، یعنى معلوم بود كه براى زیارت ایستاده‏اند، ولى من كلمات آنها را نمى‏شنیدم.
بعداً من به روایت سعد، كه دلیل بر زیارت آن وجود مبارك است مراجعه كردم. دیدم "عندالرأس‏مستقبل‏القبلة" دارد؛ یعنى نزد سر و جانب سر، رو به ‏قبله و "فوق الرأس" ندارد كه معنى آن "بالاى سر" باشد. و نزد سر، روبه قبله، با توجه به عرفیّت سلام كه باید رو به جانب جسد مطهّر باشد منطبق بر همان موضع مى باشد كه در عالم خواب امام علیه‏السّلام و دو نفر از یاران آن بزرگوار ایستاده بودند.(1)

تواضع بزرگان در آستانه حضرت فاطمه‏معصومه سلام‏اللَّه‏علیها
به موجب اینكه جلالت قدر و عظمت مقام بانوى اسلام، سیّده جلیله طاهره حضرت فاطمه معصومه سلام‏اللَّه‏علیها از مسلّمات است و مورد هیچ گونه ابهام و اجمال و یا سخن و اشكالى نیست، رؤساى مذهب و زعماى دین در همه اعصار براى آن بانوى آسمانى احترام فوق‏العاده قائل بوده و هستند و همگى در برابر آستان با عظمت و جلالش سرتسلیم فرود مى‏آورند. تشرّف به حرم مطهّر و ولیّةاللَّه را افتخار دانسته و به بوسیدن اعتاب آن حضرت سرافرازند و زیارت وى را مایه سعادت و خوشبختى دو جهان و نجات و رهایى خویشتن از عذاب الیم الهى مى‏دانند.
از جمله این اعاظم و بزرگان، ‏مرحوم‏آیت‏اللَّه‏العظمى‏بروجردى اعلى‏اللَّه‏مقامه است كه شخصیّت بزرگ جهانى بود و زعیمى بلامنازع و تقریباً متّفق‏علیه به شمار مى‏رفت.

او نسبت به مقام والاى بانوى عصمت و امامت حضرت فاطمه‏معصومه سلام‏اللَّه‏علیها تعظیم و تفخیم خاصّى مى‏كرد . یكى از اعلام از حواریّین آن زعیم بزرگ نقل مى‏كردند كه: صحبت این بود كه ابن‏سعود در سفر به تهران براى ملاقات با ایشان به قم بیاید. آقا نپذیرفتند و موافقت نكرده، فرمودند: چون اگر به قم بیاید به زیارت حرم حضرت فاطمه‏معصومه سلام‏اللَّه‏علیها نمى‏رود و این توهین به آن حضرت است كه با من ملاقات كند ولى به زیارت حرم مطهّر حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏علیها نرود!
شدّت تعظیم و احترام فوق‏العاده آن پیشواى بزرگ اسلامى، نسبت به مقام رفیع حضرت فاطمه‏معصومه سلام‏اللَّه‏علیها را بنگرید كه از چنین موقعیّت عظیم ظاهرى و اجتماعى چشم‏پوشى مى‏كند و از اینكه پادشاه كشور سعودى به زیارتش بیاید، مى‏گذرد كه ‏نكند اندك‏ غبارى بر شخصیّت ‏والاى‏كریمه‏آل ‏محمّد سلام‏اللَّه‏علیها و علیهم‏اجمعین بنشیند، در حالى كه در آن روز و آن شرایط آمدن پادشاه سعودى به قم براى دیدارشان بستر بسیار مساعدى براى ارایه شخصیّت جهانى آن مرد خدا بود.
این درس بزرگى براى همگان است كه درست متوجّه باشند كه نقطه‏مركزى و محور همه عظمتها در قم، حضرت فاطمه‏معصومه سلام‏اللَّه‏علیها و حرم مطهّر اوست و هر شخصى در پرتو آن بزرگوار مورد تعظیم و اجلال است و هرگونه احترام و تكریم از یك شخصیّت دینى و روحانى بدون مراعات مقام والاى آن حضرت بى‏ارزش است و قابل قبول و تحمّل براى انسان‏هاى بزرگ و وارسته نیست.
با توجه به مواردی که بیان شد متوجه عظمت این بانوی بزرگوار شده و سعی کنیم بیش از گذشته به مقام ایشان توجه داشته و در زندگی الگو برداری و توسل به ایشان را فراموش نکنیم.

پی نوشت ها:
1. یادداشت هاى مرحوم آقاى حایرى، ص 118.

[h=1]حل تمام مشکلات با حضور حضرت معصومه علیهاالسلام[/h][h=3]حل مشكلات علمى
[/h]


[/HR]ما معمولا عنایات بزرگواران دینمان را جهت برطرف کردن مشکلات مادی و ظواهر زندگی خود می طلبیم. اما بر اساس آنچه نقل است به عنوان مثال علمای ما از وجود خانم حضرت معصومه(سلام الله علیها) که منبع علم و نورند در راستای برطرف کردن مشکلات روحی و حل مشکلات علمی خود کمک می خواستند.

[/HR]
آنچه كه راجع به تأثیر فراوان به ذیل عنایت حضرت فاطمه‏معصومه سلام‏اللَّه‏علیها ذكر شد، منحصر به جنبه مادى و اقتصادى و ظواهر زندگى نیست و در این محدوده خلاصه نمى‏شود بلكه آنانى كه تشنه كام مقامات معنوى و یا زلال علم‏اند و به دنبال حلّ مشكلات علمى، گام بر مى‏دارند نیز از رهگذر توسّل و روى آوردن به حرم مطهّر حضرت فاطمه‏ معصومه سلام‏اللَّه‏علیها مى‏توانند، مشكلات خود را رفع كرده و حجاب ها را از روى چهره مطالب علمى بردارند و به مقصد عالى و هدف والاى خود نایل گردند، بلكه با توجه به اینكه وجود آن مكرّمه و كلاً خاندان پیغمبر با علم و معرفت صورت گرفته و خاندان علم و فضیلت‏اند، طلب نیل به علم و كمال از آنان زمینه مساعدترى براى پذیرش و اجابت دارد.
تاریخ نشان مى‏دهد كه افرادى با استمداد از انفاس قدسیّه حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏علیها و در پرتو توسّل به ذیل عنایت آن مكرّمه، حجاب هاى علمى را كنار زده، حقایق و نكاتى براى آنان از این رهگذر روشن شده است و بالاخره حوایج و درخواست هاى علمى حاجتمندان نیز در این جایگاه باعظمت رواشده و درخواست‏ كنندگان به حاجت خود رسیده‏اند.
مرحوم محدّث قمى اعلى‏اللَّه‏مقامه‏الشریف در شرح حال صدرالمتألّهین شیرازى نوشته‏اند: از بعضى از مشایخ خود شنیدم كه مرحوم ملاصدرا به واسطه بعضى از ابتلائات از اقامتگاه خود به دارالایمان قم كه عُشّ آن محمّد و حرم اهلبیت صلّى‏اللَّه‏علیه‏وآله‏وسلّم است، مهاجرت كرد و به حكم اِذا عَمَّتِ الْبَلْدانَ الْفِتَنُ فَعَلَیْكُمْ بِقُمْ وَ حَوالیها وَ نَواحیها فَاِنَّ الْبَلاءَ مَدْفُوعٌ عَنْها؛(1) "هنگامى كه فتنه‏ها و آشوب‏ها شهرها را فراگرفت، بر شما باد كه به قم و حوالى و نواحى آن رو بیاورید زیرا كه بلا از قم و اطراف و جوانب آن دفع شده است.". به قریه‏اى از قراى قم كه در چهارفرسخى آن شهر واقع و موسوم به "كهك" است، پناه برد و گاهگاهى كه بعضى مطالب علمیّه بر او مشكل مى‏گردید، از كهك به زیارت حضرت فاطمه‏معصومه سلام‏اللَّه‏علیها تشرّف مى‏یافت و از آن حرم فیض آثار بر او افاضه مى‏شد.

سپس محدّث بزرگوار در تأیید این جریان مى‏گویند:
فاضل اشكورى لاهیجى، در كتاب محبوب القلوب، در احوال خاتم‏الحكماءالیونانیّین، ارسطاطالیس فرموده است: چون ارسطو در بلده اسطاغیرا از دنیا رحلت كرد، اهل آنجا استخوان هاى او را پس از آنكه پوسیده شده بود در ظرفى از مسّ گزاردند و آن را در موضعى دفن كردند و آن مكان را مجمع خود قرار داده، از براى مشورت در كارهاى بزرگ و امور جلیله در آنجا جمع مى‏شدند و هر وقت مطلبى از فنون علم و حكمت برایشان مشكل مى‏شد، قصد آنجا را نموده، بر سر قبر او نشسته، مشغول به مناظره و مباحثه مى‏گردیدند، تا آنكه مشكل ایشان حلّ و مطلبشان واضح و روشن مى‏شد و چنان اعتقاد داشتند، كه آمدن بر سر قبر ارسطوطالیس بر عقل و هوش آنان مى‏افزاید و اذهانشان را پاك و تلطیف مى‏نماید.

و هنگام خروج از منزل با توسّل به حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏علیها، خزینه‏غیرمنقوصه‏الهى سلام‏اللَّه‏علیها، دعانمودم و بیرون رفتم. دیگر حتى فكر مطلب هم نبودم. امّا همینكه نزدیك صحن مطهّر رسیدم،ناگهان خصوصیّات مطلب از اول: "وللعقوداللاحقة..." تا "على المعوّض ابتداً" به ذهنم، به اذن اللَّه تعالى و بركت سیّدتنا فاطمه‏معصومه سلام‏اللَّه‏علیها القا شد و روشن گردید

محدث بزرگ در اینجا اضافه مى‏كند: پس هرگاه حكماى یونان، این نحو اعتقاد به استخوان هاى پوسیده ارسطاطالیس داشته باشند، عجبى نیست كه حكیم الهى و فیلسوف امامى، صدرالمتألّهین، هرگاه مسأله‏اى علمى بر او مشكل شود، از چهار فرسخى قم به قصد تشرّف به آستان حضرت سیّدتنا فاطمه سلام‏اللَّه‏علیها كه مهبط فیوضات ربانیه و تجلیّات سبحانیّه است حركت كند، براى آنكه علوم بر او افاضه شده و مطالب عویصه برایش كشف و حلّ گردد.(2)
كسان دیگرى نیز در همین موضوعِ حلّ مشكلات علمى توسّل به آن بانوى زمانه پیدا كرده، خداوند قادر متعال به بركت آن وجود پاك و آن گوهر تابناك و بى‏همتاى هستى افاضه مطالب كرده و حلّ قضیه و مشكل علمى و جواب مسأله غامض را به ذهن توسّل جویان القا و الهام فرموده است.
یكى از علماى برجسته و پرهیزكار در حاشیه كتاب مكاسبى كه از روى آن تدریس مى‏كرده‏اند در صفحه 143 (بحث ترتّب عقود متعدّده بر مال مجیز) نوشته‏اند:

بسم‏اللَّه‏الرحمن‏الرحیم. دیروز هر چه روى این قسمت، مطالعه و فكر نمودم برایم روشن نشد و موقع مباحثه شد، با بنا بر اینكه با تصریح به ابهام مطلب در این قسمت درس را بگویم، آماده حركت شدم و هنگام خروج از منزل با توسّل به حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏علیها، خزینه‏ غیر منقوصه ‏الهى سلام‏اللَّه‏علیها، دعا نمودم و بیرون رفتم. دیگر حتى فكر مطلب هم نبودم. امّا همین كه نزدیك صحن مطهّر رسیدم، ناگهان خصوصیّات مطلب از اول: "وللعقوداللاحقة..." تا "على المعوّض ابتداً" به ذهنم، به اذن اللَّه تعالى و بركت سیّدتنا فاطمه‏معصومه سلام‏اللَّه‏علیها القا شد و روشن گردید.
این بحث و نكات و مطالبى كه پیرامون آن گفته شد، توجّه و آگاهى مى‏دهد كه علماى اعلام و طلاب و فضلا مى‏توانند علاوه بر مطالعات مستمرّ و دقّت و باریك‏شدن در مطالب از مسیر توسّلات نیز قسمتى از مسایل علمى خود را حل كنند، به ویژه براى روحانیّت قم كه میهمانان مستمرّ حضرت فاطمه ‏معصومه سلام‏اللَّه‏علیها بوده، همواره بر سر سفره احسان و لطف آن بانوى بهشتى نشسته و به انواع نعم مادّى و معنوى متنعّم و برخوردارند، در این نوع مشكلات و مسائل، دست توسل به ذیل عنایت این كانون خیر و احسان زده، او را در خانه خداوند متعال، واسطه كنند تا به بركت آن بزرگوار شفّافیّت ذهن و قوّت حافظه پیداكرده، قوّه درّاكه در آنان نیرومند گردد و به زودى به عمق مسائل و مطالب رسیده و یا اگر مشكلى در راه رسیدن به مطلب است، خداوند مرتفع سازد و راه نیل به مطالب را هموار فرماید.
ما باید با قدرشناسی از وجود این بزرگواران استفاده کرده و نه تنها در راستای حل مشکلات ظاهری هرچند دشوار کمک بطلبیم بلکه بیاییم برای ارتقای معنوی و روحی خود نیز از این بزرگواران بهره کافی و وافی ببریم.

پی نوشت ها:
1. مجلسى، محمّدباقر، بحارالانوار، ج 57، ص 214، ح 26.
2. قمى، حاج شیخ عبّاس، الفوائدالرضویّه، ص 380.

[h=1]آن همه مقام چرا؟


[/HR][/h]با نگاهی به زندگی حضرت معصومه و بررسی آن می توانیم نکات پیام آوری دریافت کنیم: به عنوان مثال برخلاف آنچه درباره عدم ارزش زن در اسلام مطرح می کنند،اسلام برای زنی چون حضرت معصومه(س) که با عمل و ایمان خود توانسته چنین مقام شایسته ای در میان زنان پیدا کند ارزش بسیار بالایی قائل است چنانچه به او لقب شفیعه روز جزا داده شده است.

[/HR]
توجه اسلام و مسلمانان به ارزش زن
در همه تاریخ و در تمام ادیان، با افراط و تفریط، به زنان ظلم شده است،‌ ولی اسلام حقوق زن را به طور كامل و عادلانه به آنها داده است، و آنها را از هر گونه انحطاط های ساختگی رهایی بخشیده است. یكی از نمونه های این حقیقت این كه: مسلمانان بانوانی همچون: حضرت خدیجه، حضرت فاطمه، حضرت زینب، حضرت معصومه ـ علیهن السلام ـ را به عنوان اینكه آنها دارای عالی ترین مقام ها هستند می ستایند، و با بهترین و عمیق ترین روش، از آنها تجلیل و احترام و نسبت به آنها ابراز احساسات می نمایند، و با این روش خود اعلام می دارند كه میزان در رسیدن به مقامات عالی، تقوا و عمل است، نه زن و مرد، سیاه و سفید و... .
و این عظمت و احترام كه در بارگاه نورانی حضرت فاطمه معصومه(علیهاالسلام) كه همچون نگین در شهر قم، جلوه دارد بهترین دلیل و گواه به احترام اسلام به شخصیت زنان والامقام است، و همین نمونه عملی می تواند جواب كوبنده ای باشد برای آنهایی كه می گویند اسلام برای زن چندان ارزشی قائل نیست.

آن همه مقام چرا؟
می پرسند: آن همه مقام چرا؟ با این كه حضرت معصومه(علیها السلام) چندین خواهر داشت، چرا بر آنها برتری داشت؟
پاسخ: این سؤال در مورد حضرت زهرا(علیها السلام) نیز مطرح است، كه باید در پاسخ گفت: این دو بانو علاوه بر شرافت خانوادگی و ذاتی، در عرصه ها و میدان های ایمان و عمل، ممتاز بودند و در این راستا با گزینش خود، درجات عالی ارزش های والای انسانی را پیمودند، و با عرفان و عمل خود آن گونه درخشیدند.
حضرت معصومه(علیها السلام) در صحنه های علم، عرفان، ایمان، سیاست، و حمایت از مقام رهبری، بسیار ممتاز بود و سرانجام در این راستا به شهادت رسید.
امام باقر(علیه السلام):

سوگند به خدا شیعه ما نیست مگر كسی كه پرهیزكار بوده و از خدا اطاعت كند

او در اقامت هفده روزه خود در قم، به عبادت و راز و نیاز با خدا اشتغال داشت، چنان كه عبادتگاه او كه آن را"بیت النور" گویند و اكنون در مدرسه ستیه قم در محله میدان میر قرار گرفته، گواه نورانیت و صفای ممتاز او در ارتباط با خداست.
"از پرباری عمر مبارك 28 ساله حضرت معصومه(علیها السلام) همان بس كه در اقامت هفده روزه اش در قم، حوزه علمیه قم را بقای جادوانه بخشید، و ده ها هزار فرهیخته و دانش پژوه را به جهان تشیع ارزانی داشت، بزرگانی بسان زكریا بن آدم از اصحاب امام رضا(علیها السلام) و احمد بن اسحاق وكیل امام حسن عسكری(علیها السلام) در قم تا وجود مراجع تقلید و اندیشمندان متفكری چون:
میرزای قمی، آیت الله شیخ ابوالقاسم قمی، آیه الله حائری، آیت الله صدر، آیت الله سید محمد تقی خوانساری، آیت الله حجت، آیت الله بروجردی، آیت الله سید احمد خوانساری، آیت الله گلپایگانی، آیت الله مرعشی نجفی، آیت الله اراكی، علامه طباطبائی، استاد شهید مرتضی مطهری و حضرت امام خمینی(اعلی الله مقامهم الشریف) همه از بركت وجود عالمه آل عبا حضرت معصومه(علیها السلام) است كه به حوزه علمیه مركزیت داه، و با پرتو افشانی خویش، آن را به مدینه فاضله اسلامی تبدیل نموده است. انقلاب اسلامی ایران در حقیقت فرزند پاك این سرزمین مطهر و فیضیه(فیض گرفته از درگاه بی بی فاطمه معصومه(علیها السلام)) است، كه با رهبری های حكیمانه ولی امر مسلمین، حضرت آیت الله خامنه ای مدظله العالی، به مسیر خود ادامه می دهد.

رحمت خدای بزرگ و درود خالصانه همه پیامبران، امامان، اولیای خدا و مجاهدان راستین بر این بانوی بزرگ باد، كه هماره می درخشد و نور افشانی می كند. و كوثر همیشه جوشان ولایت است.
كوتاه سخن اینكه: آنچه انسان را به مقامات ارجمند می رساند، ایمان و عمل است، چنان كه امام باقر(علیه السلام) فرمود:
"فَوَاللهِ ما شِیعَتُنا اِلا مَنْ اِتَقَی اللهَ وَ اَطاعَهُ؛ سوگند به خدا شیعه ما نیست مگر كسی كه پرهیزكار بوده و از خدا اطاعت كند."(1)
نیز فرمود:
" به ولایت و دوستی ما جز از راه انجام عمل نیك و پرهیزكاری نمی توان رسید."(2)

نتیجه:
هرکس با عمل و رفتار شایسته، و عشق به اهل بیت و پیروی از ایشان می تواند نمونه عملی برای نشان دادن چهره شیعه و واقعیت آن باشد.
پی نوشت ها:
1. اصول كافی، ج 2، ص 74.
2. همان مدرك، ص 75.

[h=1]القاب حضرت فاطمه معصومه(علیها السلام)
[/h]


[/HR]حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)، این خاتون دو سرا و شفیعه‌ روز جزا القاب فراوانی دارند چون معصومه و کریمه اهل بیت. که در ذیل به توضیح مختصری در این باره می پردازیم .

[/HR]
1ـ"معصومه"
بر اساس روایتی كه میرزا محمد تقی خان سپهر، متوفای 1297 هـ . در كتاب پر ارج: "ناسخ التواریخ" از امام رضا(علیه السلام) نقل كرده، لقبِ"معصومه" را امام هشتم به خواهر گرامی شان اعطاء فرموده اند. طبق این روایت امام رضا(علیه السلام) فرمود:
"مُنً زارُ الْمُعًصُومُهَ بِقُمً كَمُنً زارُنی": "هر كس حضرت معصومه را در قم زیارت كند همانند كسی است كه مرا زیارت كرده باشد".(1)
حاج شیخ ذبیح الله محلاتی(متوفای 1406 هـ .) نیز این حدیث را در كتاب: "ریاحین الشریعه" آورده است، جز اینكه آن را به كتاب:"كامل الزیارات" نسبت داده است.(2)
در نسخه های چاپی كامل الزیارات چنین حدیثی وجود ندارد و نسخه خطی كاملتری به دست ما نرسیده است كه میزان صحت این نسبت را ارزیابی كنیم.
مورد دیگری كه لقب"معصومه" برای حضرت معصومه(علیهاالسلام) به كار رفته است، رؤیای صادقه ایست كه مرحوم میرزای نوری در كتاب: "دارالسلام" نقل كرده و بر صحت آن تأكید نموده است.
مطابق این نقل، حضرت معصومه(علیهاالسلام) فرمودند:
"اَنَا الْمُعًصُومُهُ اُخْتُ الرِضا(علیه السلام)": "من معصومه خواهر امام رضا(علیه السلام) هستم".(3)
پر واضح است كه برای اثبات چنین مطالب مهمی نمی توان به خواب استناد كرد، ولی نظر به این كه این خواب معجزه باهره ای را در بردارد، و محقق بزرگواری چون علامه نوری خود شاهد ماجرا است، می توان بر آن استناد و اعتماد كرد.
به جهت مصالحی خداوند اراده فرموده است، كه محل قبر شریف حضرت زهرا(علیها السلام) برای همیشه از همگان مخفی باشد. و لذا قبر حضرت معصومه را تجلی گاه قبر شریف حضرت زهرا(علیها السلام) قرار داده است

2ـ"كریمه اهلبیت"
ارادتمندان و ستایشگران حضرت معصومه(علیهاالسلام) به هنگام ستایش از بانوی بانوان، خاتون دو جهان، حضرت معصومه(علیهاالسلام) در نظم و نثر، عنوان"كریمه اهلبیت" را در حق این نور دیده خاتم پیامبران(صلی الله علیه و آله) فراوان به كار برده اند. ولی بر اساس رؤیای صادقه یكی از بزرگان، این لقب از طرف معصومین (علیهم السلام) به این خاتون اطلاق شده است، اینك متن داستان:
نسابه گرانقدر مرحوم آیت الله سید محمود مرعشی نجفی، متوفای 1338 هـ. صاحب"مشجرات علویین" بسیار علاقمند بود كه به هر طریقی شده، محل قبر شریف حضرت صدیقه طاهره(علیهاالسلام) را به دست آورد، برای این مقصود ختم مجربی انتخاب كرده، چهل شب به آن مداومت نمود، تا شاید خداوند به طریقی او را از محل قبر شریفِ حضرت زهرا(علیهاالسلام) آگاه فرماید.
شب چهلم بعد از انجام ختم و توسل فراوان استراحت كرد. در عالم رؤیا به محضر مقدس حضرت باقر و یا حضرت صادق(صلوات الله علیهما) مشرف شد.(4)
امام(علیه السلام) به ایشان فرمود:
"عُلَیًكُ بِكَریمُهِ اَهًلِ الْبُیًتِ": "به دامن كریمه اهلبیت چنگ بزن".
ایشان به تصور این كه منظور امام(علیه السلام) از "كریمه اهلبیت" حضرت زهرا است، عرضه داشت:
"بلی، قربانت گردم، من نیز این ختم را برای همین گرفتم كه محل قبر شریف آن حضرت را به صورت دقیق تر بدانم و به زیارتش مشرف شوم".

امام(علیه السلام) فرمودند:
"منظور من قبر شریف حضرت معصومه در قم است".
سپس اضافه نمودند:
"به جهت مصالحی خداوند اراده فرموده است، كه محل قبر شریف حضرت زهرا(علیهاالسلام) برای همیشه از همگان مخفی باشد. و لذا قبر حضرت معصومه را تجلی گاه قبر شریف حضرت زهرا(علیهاالسلام) قرار داده است.
اگر قرار بود قبر حضرت زهرا(علیهاالسلام) ظاهر باشد، هر جلال و جبروتی كه برای آن قبر شریف مقدر بود، خداوند متعال همان جلال و جبروت را بر قبر مطهر حضرت معصومه(علیهاالسلام) قرار داده است".
مرحوم مرعشی هنگامی كه از خواب برخاست تصمیم گرفت كه رخت سفر بربندد و به قصد زیارت حضرت معصومه(علیها السلام) رهسپار ایران شود.
او بلافاصله مهیای سفر شده با همه اعضای خانواده اش ایشان نجف اشرف را به قصد زیارت"كریمه اهلبیت" ترك نمود.(5)
مرحوم مرعشی به سال 1338 هـ . در نجف اشرف درگذشت، فرزند برومندش مرحوم آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی به سال 1342 هـ . رهسپار ایران شد و پس از توقف كوتاهی در تهران به سال 1343 هـ . وارد حوزه علمیه قم گردید، و برای همیشه در جوار كریمه اهلبیت رحل اقامت افكند، تا در شب هشتم ماه صفر 1411 هـ . دیده از جهان فرو بست.
نتیجه این که اولا نام ایشان فاطمه بوده است و توسط امام رضا لقب معصومه به ایشان داده شده است ، همچنین در رویاهای صادقه علما لقب کریمه اهل بیت نیز به ایشان داده شده است.

پی نوشت ها:
1.‌پرواز روح، سید حسن ابطحی، چاپ اول، مشهد.
2. پژوهشی پیرامون بارگاه حضرت زینب، محمد حسنین سابقی، ترجمه عیسی سلیم پور اهری، چاپ 1378 ش. قم.
3. تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، متوفای 463 هـ . چاپ بیروت.
4. جدی فروزان، عباس فیض، چاپ قم.
5. جغرافیای كامل جهان، ‌حبیب الله شاملوئی، چاپ 1361 هـ . چاپ 1361 ش. تهران.

[h=1]نگاهی به فضایل حضرت معصومه(علیهاالسلام)[/h]


[/HR]همانطور که می دانیم پاداش و ارزش امور به شناخت و معرفت نسبت به آن هاست . یعنی به عنوان مثال برای زیارت حضرت معصومه(علیها السلام) باید ایشان را بشناسیم و برای شناخت باید از فضایل ایشان بدانیم و برای درک این امر از خداوند یاری می طلبیم.

[/HR]
از آنجا كه شناخت، پایه دین است، و اظهار عقیده و انجام كارهای نیك از روی شناخت، به عقیده و اعمال، ارزش چندین برابر می دهد، و از آنجا كه امیرمؤمنان علی(علیه السلام) به كمیل فرمود:
"ما مِنْ حَرَكَهٍ اِلا وَ اَنْتَ مُحْتاجٌ فِیها اِلی مَعْرِفَهٍ؛ هیچ حركتی نیست مگر اینكه تو به شناخت خیر و شر آن نیازمند هستی."(1)
و حضرت رضا(علیه السلام) در مورد پاداش زیارت مرقد مطهر حضرت معصومه(علیه السلام) فرمود:
"مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِها فَلَهُ الْجَنَهُ؛ كسی كه او را در حالی كه حقش را شناخته، زیارت كند، برای او بهشت است."(2)
و در فرازی از زیارتنامه حضرت معصومه(علیهاالسلام) كه از حضرت رضا(علیه السلام) نقل شده می خوانیم:
"وَ اَنْ لایَسْلُبَنا مَعْرِفَتَكُمْ اِنَهُ وَلِیُ قَدِیرٌ؛ از خدا می خواهیم كه معرفت به شأن شما را از ما سلب نكند، او سرپرست توانا است."
نتیجه می گیریم كه قبل از هر چیز باید امامان(علیهم السلام) و شخصیت های بزرگی چون حضرت معصومه(علیهاالسلام) را شناخت، و درك پاداش و درجات ارزش، بستگی به شناخت آنها دارد، از این رو در اینجا نظر شما را به چند نمونه از فضایل حضرت فاطمه معصومه(علیهاالسلام) كه موجب شناخت بیشتر است، جلب می كنیم:

پیشگویی امام صادق(علیه السلام) از حضرت معصومه(علیهاالسلام) قبل از ولادتش
از اموری كه به روشنی بیانگر عظمت مخصوص مقام حضرت معصومه(علیهاالسلام) است، این كه امام صادق(علیه السلام) قبل از ولادت او، حتی قبل از ولادت پدر او، از او یاد كرده است، این موضوع بیانگر آن است كه این بانوی خاندان نبوت، از امتیازات و ویژگی های عمیق و ارجمندی برخوردار بوده است، و در سطح بالایی از شخصیت و ارزش های انسانی و ملكوتی قرار داشته است، به عنوان مثال:1ـ یكی از شیعیان به محضر امام صادق(علیه السلام) آمد، دید آن حضرت در كنار گهواره كودكی، با آ‌ن كودك گفتگو می كند، تعجب كرد و گفت: آیا با كودك نوزاد سخن می گویی؟
امام صادق(علیه السلام) فرمود: اگر تو هم مایل هستی نزد این كودك بیا و با او گفتگو كن.
او می گوید: كنار گهواره آن كودك نوزاد رفتم، سلام كودكم، جواب سلام مرا داد، به من فرمود: نامی كه برای دختر تازه متولد شده ات برگزیده ای عوض كن، زیرا خداوند آن نام را دشمن دارد.(با توجه به این كه او چند روز قبل از او دارای دختر شده بود نامش حْمیرا گذاشته بود.)
امام صادق(ع) :

در قم بانویی از فرزندانم رحلت می كند كه به شفاعت او همه شیعیانم وارد بهشت می گردند

آن شخص می گوید: سخن گفتن نوزاد، و اطلاع او از اخبار پنهان، و نهی از منكر او، مرا بیشتر به تعجب واداشت، بهت زده شدم، امام صادق(علیه السلام) به من فرمود: تعجب نكن، این كودك فرزندم موسی است خداوند از او دختری به من عنایت كند كه نامش فاطمه است، او در سرزمین قم به خاك سپرده می شود، و هر كس(مرقد) او را در قم زیارت كند، بهشت بر او واجب است.(3)
2ـ نیز امام صادق(علیه السلام) قبل از ولادت حضرت معصومه(علیهاالسلام) در ضمن گفتاری در شأن او فرمود:
"وَ سَتُدفَنُ فِیها اِمْرَأَهٌ مِنْ اَوْلادِی تُسَمی فاطِمَهُ، فَمَنْ زارَها وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَهُ؛ و به زودی در قم بانویی از فرزندان من به نام فاطمه دفن شود، پس هر كس او را زیارت كند، بهشت برای او واجب می گردد."
در ذیل این روایت آمده؛ امام صادق(علیه السلام) این سخن را قبل از ولادت امام كاظم(علیه السلام) فرمود.(4)
با توجه به اینكه امام كاظم(علیه السلام) در سال 128 هـ . ق چشم به جهان گشوده است، و تولد حضرت معصومه(علیاالسلام) در سال 173 رخ داده، نتیجه می گیریم كه امام صادق(علیه السلام) این سخن را 45 سال قبل از تولد حضرت معصومه(علیه السلام) فرموده است.
این پیش گویی امام صادق(علیه السلام)، در سخن دیگری نیز آمده كه فرمود:
"در قم بانویی از فرزندانم رحلت می كند كه به شفاعت او همه شیعیانم وارد بهشت می گردند."(5)
این پیش گویی ها دلالت ضمنی و در عین حال عمیق و آشكار بر عظمت جلال و مقام رفیع حضرت معصومه(علیاالسلام) دارند، و در ضمن دعوت شیعیان به توجه بیشتر به مقام این بانو، و آرمان های مقدس او است.
این مطلب نیز به نوبه خود حاكی از فضایل مخصوص حضرت معصومه(علیاالسلام) و مقام ارجمند و ممتاز او است.

3ـ پدرش به فدایش
یكی از فضایل حضرت زهرا(علیاالسلام) این است كه پیامبر(صلی الله علیه و آله) در موارد متعدد، در شأن او فرمود:
"فَداها اَبْوها؛ پدرش به فدایش باد."(6)
این تعبیر بیانگر اوج مقام ارجمند حضرت زهرا(علیهاالسلام) است كه پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) در شأن او گفته است.
در مورد حضرت معصومه(علیهاالسلام) نیز نظیر این مطلب از پدرش امام كاظم(علیه السلام) روایت شده، در این راستا به ماجرای جالب زیر توجه كنید:
مرحوم آیت الله مستنبط(داماد اول آیت الله العظمی سید ابوالقاسم خویی) از كتاب كشف اللثالی كه نسخه خطی آن در كتابخانه شوشتری های نجف اشرف موجود است، و تألیف دانشمند محقق صالح بن عرندس دانشمند قرن نهم هجری می باشد، چنین نقل می كند:
عصر امام كاظم(علیه السلام) بود، روزی جمعی از شیعیان برای دریافت پاسخ از سؤال های خود، به مدینه وارد شدند تا به محضر امام كاظم(علیه السلام) برسند، آن حضرت در مسافرت بود، نظر به اینكه آنها ناگزیر به مراجعت بودند، پرسش های خود را نوشتند و به افراد خانواده امام كاظم(علیه السلام) تحویل دادند تا در سفر بعد، به آن نائل شوند، مدتی بعد هنگام خداحافظی، دیدند حضرت معصومه(علیهاالسلام) پاسخ پرسش های آنها را نوشته و آماده كرده است، آنها شادمان شدند و آن پاسخ ها را دریافت كردند و به سوی وطن رهسپار شدند، در مسیر راه به امام كاظم(علیه السلام) برخورد نمودند، و ماجرا را به عرض آن حضرت رساندند، امام كاظم(علیه السلام) آن نوشته را از آنها طلبید و مطالعه كرد، پاسخ های حضرت معصومه(علیهاالسلام) را درست یافت، سه بار فرمود:
"فَداها اَبْوها؛ پدرش به فدایش باد."
با اینكه حضرت معصومه(علیهاالسلام) در آن هنگام خردسال بود، این ماجرای جالب نیز، ما را به عظمت ویژه حضرت معصومه(علیهاالسلام) از نظر علم و معرفت آشنا می كند، ‌و در جای خود بی نظیر و استثنایی است.(7)
نوید به دنیا آمدن کودکی و وعده بهشت برای زیارتش از جانب امام معصوم و همچنین علم و معرفت این بزرگوار تا آنجا که پدرشان می فرمایند"پدرش به فدایش" نشان دهنده فضایل مخصوص و مقام ارجمند حضرت معصومه (سلام الله علیها) است. و ما باید با شناخت بیشتر به توصیه اهل بیت به زیارت این بزرگوار برویم و قدر حضور ایشان را در ایران بدانیم.

پی نوشت ها:
1. تحف العقول(ترجمه شده)، ص 183.
2. بحار، ج 48، ص 317، و ج 102، ص 266.
3. منهاج الدموع، ص 441.
4. بحار، ج 60، ص 117.
5. بحار، ج 60، ص228.
6.این مطلب از جمله در بحار، ج 43،‌ص 86 و 88 نقل شده است.
7. اقتباس از كتاب كریمة اهل بیت،‌تألیف علی اكبر مهدی پور، ص 63 و 64.

[h=1]حضرت معصومه،معصوم بوده است؟
[/h][h=3]شواهد عصمت این شفیعه روز جزا
[/h]


[/HR]از دلایلی که می توان برای معصومیت معصومه(سلام الله علیها) بیاوریم، نام شریف ایشان"فاطمه"در زمان حیات است و بعدها در روایات به معصومه ملقب شده اند. علت دیگر تواتر در احادیث بر شفاعت ایشان از امت است که این شفاعت جز در مورد معصوم در مورد کسی مورد اطمینان نیست.

[/HR]
برای ایشان از طرف معصوم زیارت نامه وارد شده است، ایشان کرامات علنی داشته اند و حتی امام رضا و حضرت جواد(علیها السلام) برای کفن و دفن ایشان حاضر شده اند که می توان همه این ها را دلیل بر عصمت ایشان دانست.
بر اساس نقل"ناسخ التواریخ" امام رضا(علیه السلام) در مورد آن حضرت:"معصومه" تعبیركرده است(1)و می دانیم كه امام(علیه السلام) هرگز در مورد شخصی مبالغه نمی كند و سخن به گزاف نمی فرماید.
نام شریف حضرت معصومه:"فاطمه" است و در حال حیاتش به"معصومه" ملقب نشده بود، تا تعبیر:"معصومه" به اصطلاح"عنوان مْشیر" باشد، بلكه این تعبیر دقیقاً به معنای اثبات عصمت است، زیرا بر اساس قاعده معروف:"تعلیق الحكم بالوصف مشعر بالعلیه"(2) معنای حدیث چنین می شود:
"هركس حضرت معصومه را در قم زیارت كند، مانند این است كه مرا زیارت كند، زیرا او معصومه است".
اگر صدور این حدیث از امام رضا(علیه السلام) ثابت شود، در دلالت كردن آن به عصمت حضرت معصومه تردیدی نخواهد بود.
احادیث صحیحه و مستفیضه در مورد وجوب بهشت برای زائرین قبر شریف این خاتون دو سرا.(3)
بین وجوب بهشت و عصمت ملازمه نیست، ولی در غیر معصوم معهود نیست كه به این استحكام و قاطعیت از سه معصوم بر آن تأكید شود.
شفاعت گسترده ای كه همه ی شیعیان اهلبیت را در بر می گیرد.
البته در مورد عالم و شهید و امثال آنها موضوع شفاعت مطرح شده، ولی در مورد احدی غیر از آباء گرامش، شفاعت گسترده ای به این وسعت مطرح نشده است. تنها در مورد این شفیعه روز جزاست كه امام صادق(علیه السلام) می فرماید:
"با شفاعت او همه ی شیعیان ما وارد بهشت می شوند".(4)
تشریف فرمائی امام رضا و امام جواد(علیه السلام) برای مراسم تجهیز و تشییع این بانوی دو سرا دلیل روشنی بر عصمت آن بزرگوار است، زیرا مطابق اعتقاد قطعی شیعه، جنازه معصوم فقط باید به دست معصوم به خاك سپرده شود

روایات متواتره در فضیلت قم و قداست این سرزمین به بركت قدوم آن خاتون دو سرا، كه هرگز در مورد هیچ شهر دیگری این تعبیرها نرسیده است، و طبعاً قداست شهر به احترام آن حضرت است.
تعبیر حرم اهلبیت و دیگر تعبیرات بلندی كه شبیه آن برای مشهدِ احدی از غیر معصومین به كار نرفته است.
كرامات آشکاری كه از این بزرگوار در طول قرون و اعصار مشاهده شده، و هرگز از هیچ امامزاده‌ دیگری در این حد مشاهده نشوده است، به جز حضرت ابوالفضل(علیه السلام) كه در مورد ایشان نیز همین بحث(عصمت) هست.
تعبیر بسیار بلند:"فَاِنُ لَكِ عِنْدُاللهِ شَأْناً مِنُ الشَأْنِ" در زیارتنامه‌ آن حضرت. و چون این زیارتنامه از امام رضا(علیه السلام) روایت شده است، فراز بالا تعبیر بسیار والائی است كه با غیر معصوم نمی سازد.
خود صدور زیارتنامه از معصوم مؤید همین معنی است، كه بعد از حضرت زهرا(علیه السلام) برای هیچ بانویی به جز حضرت معصومه زیارت مأثوره نداریم.
تشریف فرمائی امام رضا و امام جواد(علیه السلام) برای مراسم تجهیز و تشییع این بانوی دو سرا دلیل روشنی بر عصمت آن بزرگوار است، زیرا مطابق اعتقاد قطعی شیعه، جنازه معصوم فقط باید به دست معصوم به خاك سپرده شود.(5)

اگر حضرت فاطمه زهرا(علیه السلام) را امیرمؤمنان غسل می دهد به همین دلیل است، و گرنه"اسماء" حضور داشت و می توانست مباشر غسل گردد.
به خدمت امام رضا(علیه السلام) عرض كردند: اینها به ما طعنه می زنند و می گویند:"امام را باید امام غسل دهد"!
منظور آنها این بود كه شما در مدینه هستید و پدربزرگوارتان در بغداد به شهادت رسیده است، پس چه كسی او را غسل داده است؟
فرمود:"من او را غسل دادم".
راوی پرسید: به آنها بگویم كه شما آن حضرت را غسل داده اید؟ فرمود:"آری":(6)
به همین جهت است كه امام جواد(علیه السلام) از مدینه تا خراسان، و امام هادی(علیه السلام) از مدینه تا بغداد با"طی الأرض" تشریف فرما می شوند تا پیكر مطهر پدر بزرگوارشان را غسل دهند كفن و دفن كنند.
و برای همین منظور است كه در آن لحظات حساس و پر مخاطره، وجود مقدس حضرت بقیه الله ـ روحی فداه ـ چون مهر تابان ظاهر شد و بر پیكر امام حسن عسكری(علیه السلام) نماز خواند.(7)
و لذا معتقدیم كه قبل از رحلت حضرت بقیه الله ارواحنا فداه امام حسین(علیه السلام) رجعت خواهد نمود، و مراسم تجهیز و تكفین و تدفین آن حضرت را به عهده خواهد گرفت. (8)
تردیدی نیست كه پیكر مطهر حضرت حسین(علیه السلام) توسط امام زین العابدین(علیه السلام) به خاك سپرده شد، حتی دشمنان اهلبیت هم به آن اعتراف دارند، لذا هنگامی كه امام رضا(علیه السلام) با علی بن ابی حمزه و دیگر بداندیشان مناظره می كرد به آنها فرمود:
"آیا امام حسین(علیه السلام) امام بود؟" گفتند:"آری". فرمود:"چه كسی او را تجهیز كرد؟" گفتند:"علی بن الحسین(علیه السلام)".
امام رضا(علیه السلام) :

"خداوندی كه زین العابدین را قدرت داد كه از زندان بیرون رفته و عهده دار تجهیز پدر بزرگوارش شود، قادر است به صاحب این امر توانائی دهد كه به بغداد رفته، مباشر كفن و دفن پدرش گردد"

فرمود:"در آن ایام علی بن الحسین(علیه السلام) كجا بود؟" گفتند:"در زندان ابن زیاد بود". فرمود:"یك فرد زندانی چگونه عهده دار كفن و دفن شد؟". گفتند:" برای ما روایت شده كه امام زین العابدین به طریق اعجاز از زندان خارج شد و آنها متوجه نشدند، پس از انجام كفن و دفن دوباره به زندان بازگشت".
امام رضا(علیه السلام) فرمود:"خداوندی كه زین العابدین را قدرت داد كه از زندان بیرون رفته و عهده دار تجهیز پدر بزرگوارش شود، قادر است به صاحب این امر توانائی دهد كه به بغداد رفته، مباشر كفن و دفن پدرش گردد".(9)
جالب تر این كه امام زین العابدین(علیه السلام) به هنگام دفن امام حسین و حضرت علی اكبر و حضرت ابوالفضل ـ صلوات الله علیهم ـ از بنی اسد كمك نگرفت، بلكه خود به تنهائی عده دار كفن و دفن آنان گردید، ولی چون نوبت به دیگر شهدا رسید، به بنی اسد امر فرمود كه: دو تا كانال حفر كنند، در یكی شهدای بنی هاشم و در دیگری شهدای اصحاب را دفن كنند.(10)و این خود یكی از نشانه های عصمت حضرت علی اكبر و حضرت ابوالفضل(علیه السلام) می باشد.
در مراسم كفن و دفن حضرت معصومه(علیه السلام) نیز تشریف فرمائی حضرت امام رضا و حضرت جواد ـ سلام الله علیهما ـ‌ بسیار معنی دار است، و خود شاهد زنده ای بر عصمت این خاتون دو سرا می باشد.(11)
با توجه به نكات فوق، اگر كسی ادعا كند كه حضرت معصومه(علیه السلام) مرتبه ای از عصمت را داراست، راه بیراهه نرفته و سخنی به گزاف نگفته است. ولی این مرتبه از عصمت غیر از عصمت چهارده معصوم است كه حتی پیامبران اولوالعزم نیز به آن مرتبه از عصمت نمی رسند.

پی نوشت ها:
1ـ تفسیر عیاشی، محمد بن مسعود بن عیاش سلمی، قرن سوم، چاپ 1380 هـ . تهران. 2ـ تفسیر منسوب به امام حسن عسكری(ع)، چاپ 1409 هـ .قم.
3ـ تقویم نجومی، حاج میرزا اسماعیل مصباح، نجم الممالك، متوفای 1380 هـ . چاپ 1347 هـ .
4ـ التنبیه و الاشراف، علی بن الحسین مسعودیم متوفای 345 هـ . چاپ قاهره.
5ـ تنزیه الأنبیاء، سید مرتضی علم الهدی، متوفای 436 هـ . چاپ 1409 هـ . بیروت.
6ـ تهذیب الاحكام، ‌شیخ طوسی، متوفای 460 هـ . چاپ 1406 هـ . بیروت.
7ـ تورایخ النبی و الآل، شیخ محمد تقی تستری، چاپ 1391 هـ . تهران.
8ـ توحید صدوق، شیخ صدوق، متوفای 381 هـ . چاپ بیروت.
9ـ الثاقب فی المناقب، ابن حمزه، قرن ششم، چاپ 1412 هـ . قم.
10ـ ثواب الاعمال، شیخ صدوق، متوفای 381 هـ . چاپ 1364 ش. قم.
11ـ جامع احادیث الشیعه، آیت الله بروجردی، متوفای 1380 هـ . چاپ 1399.

[h=1]زندگینامه حضرت معصومه سلام الله علیها[/h]


نام شریف آن بزرگوار فاطمه و مشهورترین لقب آن حضرت، «معصومه» است. پدر بزرگوارش امام هفتم شیعیان حضرت موسى بن جعفر علیه السلام و مادر مكرمه‌اش حضرت نجمه خاتون سلام الله علیها است . آن بانو مادر امام هشتم نیز هست . لذا حضرت معصومه سلام الله علیها با حضرت رضا علیه السلام از یك مادر هستند.
ولادت آن حضرت در روز اول ذیقعده سال 173 هجرى قمرى در مدینه منوره واقع شده است. دیرى نپایید كه در همان سنین كودكى مواجه با مصیبت شهادت پدر گرامى خود در حبس هارون در شهر بغداد شد. لذا از آن پس تحت مراقبت و تربیت برادر بزرگوارش حضرت على بن موسى الرضا علیه السلام قرار گرفت.
در سال 200 هجرى قمرى در پى اصرار و تهدید مأمون عباسى سفر تبعیدگونه حضرت رضا علیه السلام به مرو انجام شد و آن حضرت بدون این كه كسى از بستگان و اهل بیت خود را همراه ببرند راهى خراسان شدند.
ولادت آن حضرت در روز اول ذیقعده سال 173 هجرى قمرى در مدینه منوره واقع شده است. دیرى نپایید كه در همان سنین كودكى مواجه با مصیبت شهادت پدر گرامى خود در حبس هارون در شهر بغداد شد. لذا از آن پس تحت مراقبت و تربیت برادر بزرگوارش حضرت على بن موسى الرضا علیه السلام قرار گرفت.

یك سال بعد از هجرت برادر، حضرت معصومه سلام الله علیها به شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت به همراه عده‌اى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حركت كرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مى‌شد. این جا بود كه آن حضرت نیز همچون عمه بزرگوارشان حضرت زینب سلام الله علیها پیام مظلومیت و غربت برادر گرامیشان را به مردم مؤمن و مسلمان مى‌رساندند و مخالفت خود و اهل‌بیت علیهم السلام را با حكومت حیله‌گر بنى‌عباس اظهار مى‌كرد. بدین جهت تا كاروان حضرت به شهر ساوه رسید عده‌اى از مخالفان اهل‌بیت كه از پشتیبانى مأموران حكومت برخوردار بودند، سر راه را گرفتند و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند، در نتیجه تقریباً همه مردان كاروان به شهادت رسیدند، حتى بنابر نقلى حضرت معصومه سلام الله علیها را نیز مسموم كردند.
به هر حال، یا بر اثر اندوه و غم زیاد از این ماتم و یا بر اثر مسمومیت از زهر جفا، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها بیمار شدند و چون دیگر امكان ادامه راه به طرف خراسان نبود قصد شهر قم را نمود. پرسید: از این شهر«ساوه» تا «قم» چند فرسنگ است؟ آن چه بود جواب دادند، فرمود: مرا به شهر قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم كه مى‌فرمود: شهر قم مركز شیعیان ما است. بزرگان شهر قم وقتى از این خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند؛ و در حالى كه «موسى بن خزرج» بزرگ خاندان «اشعرى» زمام ناقه آن حضرت را به دوش مى‌كشید و عده فراوانى از مردم پیاده و سواره گرداگرد كجاوه حضرت در حركت بودند، حدوداً در روز 23 ربیع الاول سال 201 هجرى قمرى حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. سپس در محلى كه امروز «میدان میر» نامیده مى‌شود شتر آن حضرت در مقابل در منزل «موسى بن خزرج» زانو زد و افتخار میزبانى حضرت نصیب او شد.
آن بزرگوار به مدت 17 روز در این شهر زندگى كرد و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بود. محل عبادت آن حضرت در مدرسه سِتّیه به نام «بیت النور» هم اكنون محل زیارت ارادتمندان آن حضرت است.
سرانجام در روز دهم ربیع الثانى و «بنا بر قولى دوازدهم ربع الثانى» سال 201 هجرى پیش از آن كه دیدگان مباركش به دیدار برادر روشن شود، در دیار غربت و با اندوه فراوان دیده از جهان فرو بست و شیعیان را در ماتم خود به سوگ نشاند. مردم قم با تجلیل فراوان پیكر پاكش را به سوى محل فعلى كه در آن روز بیرون شهر و به نام «باغ بابلان» معروف بود تشییع نمودند. همین كه قبر مهیا شد در این كه چه كسى بدن مطهر آن حضرت را داخل قبر قرار دهد دچار مشكل شدند، كه ناگاه دو تن سواره كه نقاب به صورت داشتند از جانب قبله پیدا شدند و به سرعت نزدیك آمدند و پس از خواندن نماز یكى از آن دو وارد قبر شد و دیگرى جسد پاك و مطهر آن حضرت را برداشت و به دست او داد تا در دل خاك نهان سازد.
آن دو نفر پس از پایان مراسم بدون آن كه با كسى سخن بگویند بر اسب‌هاى خود سوار و از محل دور شدند.
آن بزرگوار به مدت 17 روز در این شهر زندگى كرد و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بود. محل عبادت آن حضرت در مدرسه ستیه به نام «بیت النور» هم اكنون محل زیارت ارادتمندان آن حضرت است.

بنا به گفته بعضی از علما به نظر مى‌رسد كه آن دو بزرگوار، دو حجت پروردگار: حضرت رضا و امام جواد علیهماالسلام باشند چرا كه معمولاً مراسم دفن بزرگان دین با حضور اولیاء الهی انجام شده است.
پس از دفن حضرت معصومه سلام الله علیها موسى بن خزرج سایبانى از بوریا بر فراز قبر شریفش قرار داد تا این كه حضرت زینب فرزند امام جواد علیه السلام به سال 256 هجرى قمرى اولین گنبد را بر فراز قبر شریف عمه بزرگوارش بنا كرد و بدین سان تربت پاك آن بانوى بزرگوار اسلام قبله‌گاه قلوب ارادتمندان به اهل‌بیت علیهم السلام و دارالشفای دلسوختگان عاشق ولایت و امامت شد.

[h=2]احادیثی پیرامون حضرت معصومه سلام الله علیها[/h]قال الصادق علیه السلام:
انّ للّه حرماً و هو مكه ألا انَّ لرسول اللّه حرماً و هو المدینة ألا و ان لامیرالمؤمنین علیه السلام حرماً و هو الكوفه الا و انَّ قم الكوفة الضغیرة ألا ان للجنة ثمانیه ابواب ثلاثه منها الى قم تقبض فیها اموأة من ولدى اسمها فاطمه بنت موسى علیهاالسلام و تدخل بشفاعتها شیعتى الجنة با جمعهم؛ خداوند حرمى دارد كه مكه است پیامبر حرمى دارد و آن مدینه است و حضرت على علیه السلام حرمى دارد و آن كوفه است و قم كوفه كوچك است كه از هشت در بهشت سه در آن به قم باز مى‌شود - زنى از فرزندان من در قم از دنیا مى‌رود كه اسمش فاطمه دختر موسى علیه السلام است و به شفاعت او همه شیعیان من وارد بهشت مى‌شوند.
یك سال بعد از هجرت برادر، حضرت معصومه سلام الله علیها به شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت به همراه عده‌اى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حركت كرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مى‌شد. این جا بود كه آن حضرت نیز همچون عمه بزرگوارشان حضرت زینب سلام الله علیها پیام مظلومیت و غربت برادر گرامیشان را به مردم مؤمن و مسلمان مى‌رساندند و مخالفت خود و اهل‌بیت علیهم السلام را با حكومت حیله‌گر بنى‌عباس اظهار مى‌كرد.

عن سعد عن الرضا علیه السلام قال:
یا سعد من زارها فله الجنة ثواب الأعمال و عیون اخبار الرضا علیه السلام: عن سعدبن سعد قال: سالت اباالحسن الرضا علیه السلام عن فاطمه بنت موسى بن جعفر علیه السلام فقال:
من زارها فله الجنة.
امام رضا علیه السلام فرمود: كسى كه حضرت فاطمه معصومه را زیارت كند پاداش او بهشت است .
عن ابن الرضا علیهماالسلام قال:
من زار قبر عمتى بقم فله الجنة .(1)
امام جواد علیه السلام: كسى كه عمه‌ام را در قم زیارت كند پاداش او بهشت است .
امام صادق علیه السلام:
من زارها عارفاً بحقّها فله الجنة.(2)
امام صادق علیه السلام: كسى كه آن حضرت را زیارت كند در حالى كه آگاه و متوجه شأن و منزلت او باشد بهشت پاداش اوست .
امام صادق علیه السلام:
«الّا انَّ حرمى و حرم ولدى بعدى قم»(3) ؛ آگاه باشید كه حرم و حرم فرزندان بعد از من قم است .

[h=2]جایگاه حضرت معصومه سلام الله علیها[/h]لقب «معصومه» را امام رضا علیه السلام به خواهر خود عطا فرمود: آن حضرت در روایتى فرمود:
«مَنْ زَارَ الْمَعصُومَةَ بِقُمْ كَمَنْ زَارَنى»(4) ؛ «هر كس معصومه را در قم زیارت كند، مانند كسى است كه مرا زیارت كرده است.»
این لقب، كه از سوى امام معصوم به این بانوى بزرگوار داده شده، گویاى جایگاه والاى ایشان است.

[h=2]امام رضا علیه السلام در روایتى دیگر مى‌فرماید:[/h]هر كس نتواند به زیارت من بیاید، برادرم را در رى یا خواهرم را در «قم» زیارت كند كه ثواب زیارت مرا در مى‌یابد.(5)
دیگر حضرت معصومه سلام الله علیها «كریمه اهل بیت» است. این لقب نیز بر اساس رؤیاى صادقانه یكى از بزرگان، از سوى اهل‌بیت به این بانوى گرانقدر داده شده است. ماجراى این رؤیاى صادقانه بدین شرح است :
مرحوم آیة اللّه سیّدمحمود مرعشى نجفى، پدر بزرگوار آیة اللّه سید شهاب الدین مرعشى (ره) بسیار علاقه‌مند بود كه محل قبر شریف حضرت صدّیقه طاهره سلام الله علیها را به دست آورد. ختم مجرّبى انتخاب كرد و چهل شب به آن پرداخت. شب چهلم پس از به پایان رساندن ختم و توسّل بسیار، استراحت كرد. در عالم رؤیا به محضر مقدّس حضرت باقر علیه السلام و یا امام صادق علیه السلام مشرّف شد.

[h=2]امام به ایشان فرمودند:[/h]«عَلَیْكَ بِكَرِیمَةِ اَهْل ِ الْبَْیت ِ»؛ یعنى به دامان كریمه اهل بیت چنگ بزن.
ایشان به گمان این كه منظور امام علیه السلامحضرت زهرا سلام الله علیها است، عرض كرد: «قربانت گردم، من این ختم قرآن را براى دانستن محل دقیق قبر شریف آن حضرت گرفتم تا بهتر به زیارتش مشرّف شوم.» امام فرمود: «منظور من، قبر شریف حضرت معصومه در قم است.» سپس افزود:«به دلیل مصالحى، خداوند مى‌خواهد محل قبر شریف حضرت زهرا سلام الله علیها پنهان بماند؛ از این رو قبر حضرت معصومه سلام الله علیها را تجلّى‌گاه قبر شریفحضرت زهرا سلام الله علیهاقرار داده است. اگر قرار بود قبر آن حضرت ظاهر باشد و جلال و جبروتى براى آن مقدّر بود، خداوند همان جلال و جبروت را به قبر مطهّر حضرت معصومه سلام الله علیها داده است.» مرحوم مرعشى نجفى هنگامى كه از خواب برخاست، تصمیم گرفت رخت سفر بربندد و به قصد زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها رهسپار ایران شود. وى بى‌درنگ آماده سفر شد و همراه خانواده‌اش نجف اشرف را به قصد زیارت كریمه اهل‌بیت ترك كرد.(6)

[h=2]پی‌نوشت‌ها:[/h]1- كامل الزیارة.
2- بحارالانوار، ج 48، ص 307.
3- بحارالانوار، ج 60 ص 216.
4- ناسخ التواریخ، ج 3، ص 68، به نقل از كریمه اهل‌بیت، ص 32.
5- زبدة التصانیف، ج 6، ص 159، به نقل از كریمه اهل بیت، ص 3.
6-کریمه اهل‌بیت، ص 43.

پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه (س) و روز دختر


خاک قم گشته مقدس از جلال فاطمه / نور باران گشته این شهر از جمال فاطمه
گر چه شهر قم شده گنجینه علم و ادب / قطره‌ای باشد ز دریای کمال فاطمه . . .
ولادت حضرت معصومه (س) مبارک
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
میلاد مظهر عصمت و نجابت، حضرت فاطمه معصومه(س)
و روز دختر بر تمام دختران عفیف ایران زمین مبارک باد . . .
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
به جان پاک تو ای دختر امام، سلام
به هر زمان و مکان و به هر مقام، سلام
تویی که شاه خراسان بود برادر تو
بر آن مقام رفیع و بر این مقام، سلام . . .
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
ذیقعده شد و بهار ایران آمد / در مشهد و قم دو گنج پنهان آمد
در روز یکم کریمه آل رسول (ص) / در یازدهم شاه خراسان آمد . . .
میلاد گلهای حضرت رسول (ص) مبارک باد
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
ماه ذیقعده پر از شور و صفا آمده است
گلی از گلشن آل مصطفی آمده است
سر زد از بیت ولا ماه روی معصومه(فاطمه)
در مدینه خواهر پاک رضا آمده است . . .
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
آیتی از خداست معصومه / لطف بی انتهاست، معصومه
جلوه‌ای از جمال قرآنی / چهره‌ای حق نماست، معصومه . . .
میلاد حضرت معصومه(س) مبارک
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
ای نور دل زهرا یا حضرت معصومه
ای بانوی بی همتا یا حضرت معصومه
تو تالی زهرایی چون زینب کبرایی
ای مظهر خوبی ها یا حضرت معصومه . . .
ولادتش مبارک
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
خاتون شهر آینه هایی بزرگوار
زهرای شهر یثرب مایی بزرگوار
چشم ملک ندیده دمی سایه ی تو را
ناموس بارگاه خدایی بزرگوار . . .
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
ای همه آسمانِ شده، خیره‌ به هر نگاه تو
چشم رضا ستاره شد، مانده کنارِ ماهِ تو
لشگرِ حوریان ببین، برگِ خزانِ مقدمت
آمده‌ تا که بال خود، فرش کند به راهِ تو . . .
ولادت حضرت معصومه(س) بر شما مبارک
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
در تماشای جلال تو ادب باید داشت
ناله ای بدرقه راه طلب باید داشت
در خور منزلت و شأن تو ذیقعده نیست
جشن میلاد تو در ماه رجب باید داشت . . .
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
مرغ دلم راهی قم می شود
در حرم امن تو گم می شود
کوثر نوری به کویر قمی
آب حیات دل این مردمی
عمه سادات سلام علیک
روح عبادات سلام علیک
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
ای عاشقان بشارت غمها دگر سرآمد
میلاد دخت پاک موسی بن جعـفر آمد
عرض حاجت به دخت موسی کن
هرچه خواهی ازو تمنا کن . . .
ولادت با سعادت حضرت معصومه (س) بر شما مبارک
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
این زن که خاک قم به وجودش معطر است
تکرار آفرینش زهرای اطهر است
تکرار آفرینش افلاک بر زمین
تکرار آفرینش عرش مصور است
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
ولادت باسعادت کوثر همیشه جاری کویر قم
حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
مبارک باد
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
ماه ذیقعده پر از شور و صفا آمده است
گلی از گلشن آل مصطفی آمده است
سر زد از بیت ولا ماه روی معصومه
در مدینه خواهر پاک رضا آمده است . . .
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
یا رب چه قشنگ است و چه زیبا حرم قم
چون جنت اعلا، حرم محترم قم
بانوی جنان، اخت رضا، دختر موسی
دردانه زهرا و ملائک خدم قم
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
من از تو گلبنی بهتر ندیدم / ز تو باغ گلی خوشتر ندیدم
میان این همه گلهای عالم / گلی خوشبوتر از دختر ندیدم . . .
روز دختر مبارک
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
پدرپیرایه جان است، دختر / صفای باغ رضوان است،دختر
تو را در گلشن جان وقت پاییز / بهار سبز قرآن است،دختر . . .
روزت مبارک
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
روز دختر مبارک
امیدوارم مثل حنا با مسولیت
مثه کزت صبور
مثه ممول مهربون
مثه جودی شاد و سر زنده
و مثل سیندرلا خوشبخت باشی !
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
روز دختر رو بهت تبریک میگم
امیدوارم سال دیگه مشمول این اس ام اس نباشی و از ترشیدگی در بیایی !
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
ای بهار آرزوی نسل فردا،دخترم / ای فروغ عشق از روی تو پیدا، دخترم
چشم وگوش خویش را بگشا کز راه حسد / نشکند آیینه ات را چشم دنیا، دخترم
دست در دست حیا بگذار وکوشش کن مدام / تا نیفتی در راه آزادی از پا، دخترم
کوه غم داری اگر بر دوش دل همچون پدر / دم مزن تا می توانی از دریغا، دخترم
با مدارا می شوی آسوده دل،پس کن بنا / پایه رفتار خود را بر مدارا، دخترم
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
میشــــه اسـم پاکتو / رو دل خـــــدا نوشت
میشه با تو پر کشید / تــــوی راه سرنوشت
میشـــه با عطـر تنت / تا خــــود خـدا رسید
میشــه چشــم نازتو / رو تن گلهــــا کـشید
روز دختر مبارک
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
گر بمیرد دختری از قبر او روید گلی!
گر بمیرند دختران دنیا گلستان میشود !
روز دختر مبارک
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
یه روز یه دختر دعا می کنه خدایا :
من چیزی برای خودم نمی خوام فقط یه داماد خوب و خوشگل نصیب مادرم کن !
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
دو راه برای خانم مهندس شدن هست:
۱اینقدر درس بخونی تا خانم مهندس شی
۲ یه شوهر مهندس پیدا کنی !
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
برای دختر گلم یه آسمون عشق میارم
برای ناز اون چشاش سخاوت هدیه میارم
یک دل پر امید و مهر ، ترانه ساز غصه ها
هدیه من به دخترم ، همون غریب بی ریا
دخترم روزت مبارک
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
دختر جماعت به کل برتر است / ز جن تا پری از همه سر تر است
پسر سخت بیجا کند، مرگ بید / که برتر ز دختر بیاید پدید
روز دختر مبارک
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
فرق پیر دختر با پیر پسر:
اولی موفق نشده ازدواج کنه ولی دومی موفق شده ازدواج نکنه !
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
روز دختر بر مادران آینده
دختران امروز ، دختران دیروز
مادران امروز ،ترشیدگان امروز
همسران فردا ، زنان امروز
ترشیدگان دیروز
سرتونو درد نیارم خلاصه بر همه ی دختران دیروز امروز فردا مبارک باد !
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
دختر:موجودی است که:
وقتی تعجب میکند میگوید واااااااااا!!
وقتی خوشحال است میگوید بمیری الهییییییی!!
وقتی غمگین است آه میکشد
وقتی میترسد جیییییییغ بنفش میکشد
وقتی بدش می آید میگوید ویشششش .
وقتی خوشش می آید میگوید ووییییی.
◊◊◊◊◊◊◊ پیامک تبریک ولادت حضرت معصومه ◊◊◊◊◊◊◊
همه عناصر ذکور گیتی در عشق او واله و سرگردانند . تاریخ تولد و شماره کفش با جناق
پسر عمه ی دختر خاله ی داماد همسایه ی پوریا پور سرخ را میداند !
از سوسک اصولا نمیترسد بلکه چندشش میشود!!!

سلام بر تو، بانوی آب ها و آیینه ها!
سلام بر تو، زیباترین مطلع غزل های عاشقی!
سلام بر نجابت دست ها و کرامت نگاه هایت!

مگذارمرا درین هیاهو، بانو

تنها و غریب وسربه زانو، بانو

ای کاش ضمانت دلم را بکنی

تکرار قشنگ بچه آهو، بانو

==========

میلاد مظهر عصمت و نجابت، حضرت فاطمه معصومه(س)

و روز دختر بر تمام دختران ایران زمین مبارک باد .



چه چیزی می‌تواند در دنیا، بهتر و سخت‌تر از تربیت فرزند دختر و دیدن رشد و بالیدن او باشد. ریحانه بهشتی که از کرامتش نسل پیغمبر اکرم(صل الله علیه و آله ) ادامه یافت اما همین موجود لطیف و دوست داشتنی سالها مورد بی‌مهری و بی توجهی قرار گرفته... محدثه امیری- بخش اجتماعی تبیان دختر ایرانی چه چیزی می‌تواند در دنیا، بهتر و سخت‌تر از تربیت فرزند دختر و دیدن رشد و بالیدن او باشد. ریحانه بهشتی که از کرامتش نسل پیغمبر اکرم(صل الله علیه و آله ) ادامه یافت و او را ساقی کوثر نامید. اما همین موجود لطیف و دوست داشتنی سالها مورد بی‌مهری و بی توجهی قرار گرفته و هنوز که هنوز است در بسیاری از عرصه‌ها با وجود شایستگی‌های فراوانی که از خود نشان داده جدی گرفته نشده است. خوشبختانه پس از انقلاب اسلامی در بسیاری از زمینه‌ها شاهد پیشرفت دختران و زنان ایرانی و حتی در برخی مواقع پیشی گرفتن آٖن‌ها از مردان بوده‌ایم . از ٖآمار پذیرش در دانشگاه‌ها گرفته تا قبول مسئولیت‌های مختلف در عرصه‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... کسب رتبه‌های علمی و مدال‌های ورزشی. اما با این حال دختر ایرانی که در پی درنوردیدن پله‌های پیشرفت تلاش و اراده زیادی از خود نشان داده با چالش‌های بسیاری نیز مواجه است. روزی تنها برای تبریک و تهنیت زمانی که روز ولادت حضرت معصومه (سلام الله علیه وآله ) با عنوان روز ملی دختران نام‌گذاری شد هدف از این اقدام علاوه بر بزرگداشت و توجه به کرامت دختران، رسیدگی به دغدغه‌ها، مشکلات و سختی‌های پیش روی این گروه از جامعه بود که در دنیای امروز به دلیل تغییر ارزشها و هنجارها نسبت به گذشته با آن مواجه بوده است. اما در طی این سالها روز دختر تنها در حد تبریک و تهنیت و نهایتا برپایی جشن و نمایشگاهی توسط ارگان‌های دولتی باقی مانده است. بی‌آنکه توجه شود آنچه که در این بین اهمیت دارد رسیدگی به مشکلاتی است که هر روز بیشتر از گذشته گریبانگیر این گروه از جامعه می‌شود. افرادی که به عنوان مادرهای آینده و تربیت نسل‌های آتی وظیفه خطیری بر گردن دارند. در طی این سالها روز دختر تنها در حد تبریک و تهنیت و نهایتا برپایی جشن و نمایشگاهی توسط ارگان‌های دولتی باقی مانده است. بی‌آنکه توجه شود آنچه که در این بین اهمیت دارد رسیدگی به مشکلاتی است که هر روز بیشتر از گذشته گریبانگیر این گروه از جامعه می‌شود. افرادی که به عنوان مادرهای آینده و تربیت نسل‌های آتی وظیفه خطیری بر گردن دارند. توجه به نیازهای دختر ایرانی و اولویت بندی آن‌ها فارغ از شعار زدگی شاید مهم‌ترین مسأله‌ای که اکنون دامنگیر دختران ایرانی است تغییر سبک زندگی باشد. دخترانی که تا چند دهه قبل در سنین پایین و با اجبار خانواده‌ها ازدواج می‌کردند و حق انتخابی برای تعیین مسیر زندگیشان نداشتند حالا با حضور در اجتماع و دستیابی به موفقیت در کار و تحصیلات و گسترده شدن انتخاب‌هایشان برای ازدواج از طرفی با ارزش‌های سنتی ایرانی اسلامی مواجه بوده و از طرفی نیز در پی رسیدن به اهدافشان و تلاش برای دستیابی به پیشرفت هرچه بیشتر هستند. اکنون اندیشه‌های دختر ایرانی از بسیاری جهات با سایر دختران جهان مشابه است و از طرفی پایبندی‌هایی نیز به ارزش‌های سنتی خود دارد که جدایی از آن برایش چیزی جز سردرگمی در پی نخواهد داشت. این مسأله گاهی انقدر پررنگ می‌شود که بسیاری از دختران این مرز و بوم را می‌بینیم که در سالهای جوانی که زمان اوج شکوفایی هر فردی محسوب می‌شود هنوز بر سر دوراهی انتخاب بین این ارزش‌ها قرار دارند. آنچه که در این بین لازم است طراحی الگویی مشخص از سبک زندگی حضرت معصومه(سلام الله علیه و آله ) متناسب با ضرورت‌های زندگی کنونی است که اندیشمندان و مسئولین باید هرچه سریعتر برای دستیابی به این هدف اقدام کنند. متاسفانه در سال‌های اخیر آنقدر در این زمینه به شعارزدگی و افتادن در دام نظریه اکتفا کرده‌ایم که وقتی صحبت از آن به میان می‌آید تنها چیزی که به یاد می‌آوریم شعارهایی است که فارغ از آنچه که در واقعیت جریان دارد مطرح شده‌اند. برچسب‌زنی علیه دختران ممنوع فاصله‌های فرهنگی و فکری نسل‌ها، عدم آشنایی با آداب، اخلاق و احکام اسلام، سردرگمی در میان هویت‌های مختلط فرهنگی و فقدان یک الگوی جامع و قابل دسترس، موجب شده که نه تنها درک دقیقی از نیازهای این قشر از جامعه وجود نداشته بلکه عموما در بسیاری از خانواده‌ها روابط میان دختران و خانواده‌هایشان بیشتر رنگ و بوی دوری و جدایی به خود گرفته باشد. متاسفانه می‌بینیم که در سال‌های اخیر تا چه اندازه فرار دختران افزایش پیدا کرده و روابط فراخانواده و ناسالم افزایش یافته است. هیچ‌کدام از این موارد را نمی‌توان به نسل و جنسیت ارتباط داد بلکه همه مشکلاتی که در حال حاضر وجود دارد ریشه در ساختارهای جامعه داشته و باید به صورت همه جانبه مورد بررسی قرار گیرد. شاید بهتر باشد به جای مقابله، تحقیر، نادیده انگاشتن دختران و انتصاب آن‌ها به عنوان افرادی مصرف‌گرا، خودخواه، بی تفاوت و راحت طلب و در برخی مواقع با برچسب زدن آن‌ها به عنوان افرادی غیر قابل کنترل و بی قید و بند فکری برای حل مسائل موجود کنیم. از بالارفتن سن ازدواج تا فرار از خانه و اعتیاد/ نبود نهادهای نظارتی و عدم رسیدگی دولت تا سالها در رابطه با موضوعات مربوط به دختران از آمار فرار از خانه گرفته تا تعداد دختران معتاد، آمار تجاوز به عنف و خشونت‌های خانگی به عنوان یک تابو برخورد می‌شد. به عبارتی به جای اندیشیدن چاره‌ای برای حل این مسائل تنها صورت مسأله را پاک کردیم و همین موضوع باعث بدتر شدن اوضاع شد. به طوری که اکنون بسیاری از مسئولین پس از ریشه کردن این مسائل در بطن جامعه، سخن از رفع آن می‌گویند. شاید بهتر باشد به جای مقابله، تحقیر، نادیده انگاشتن دختران و انتصاب آن‌ها به عنوان افرادی مصرف‌گرا، خودخواه، بی تفاوت و راحت طلب و در برخی مواقع با برچسب زدن آن‌ها به عنوان افرادی غیر قابل کنترل و بی قید و بند فکری برای حل مسائل موجود کنیم. اینکه آسیب‌های اجتماعی متوجه دختران را تنها به بی‌توجهی به ارزش‌های جامعه و نبود تقوا و اعتقاد ربط بدهیم گره کوری است که متاسفانه درسالهای اخیر بسته مانده است. بسیاری از دخترانی که انواع خشونت‌ها را متحمل می‌شوند یا توسط آشنایانشان مورد تجاوز قرار می‌گیرند هیچ گناهی نداشته و چه بسا از بسیاری از افراد دیندار تر باشند. بسیاری از این آسیب‌ها در خانه متوجه دختران می‌شود نه در بستر خیابان. اما هیچ نهاد نظارتی در این رابطه وجود ندارد و حداقل تا زمانی که کار به جاهای باریک نکشیده نهادهایی مانند بهزیستی و نیروی انتظامی دخالتی نمی‌کنند. بنابراین شاید بهتر باشد علاوه بر پر و بال دادن به سازمان‌های مردم نهاد فعال در این زمینه، کارگروه‌های ویژه‌ای برای کاهش آسیب‌های اجتماعی دامنگیر دختران ایجاد شود. مساله ازدواج دختران ازدواج نقطه عطف زندگی هر فردی محسوب می‌شود. ازدواج دختران ایرانی از دیگر مشکلاتی است که سال‌هاست ذهن اندیشمندان ایرانی را مشغول خود کرده است. آمار بالای دختران مجرد با سن بالا از یک سو و معضلی به نام بالا رفتن آمار دختران ایرانی که قبل از بلوغ ازدواج می‌‌‌‌‌‌‌کنند از سوی دیگر گویای مشکلات این قشر جامعه در حوزه ازدواج است. عدم آشنایی با ازدواج و زندگی مشترک از سوی دختران که ناشی از اهمال خانواده و اجتماع است باعث می‌‌‌‌‌‌‌شود که ازدواج نکردن و حتی فروپاشی زندگی ناشی از این ناآگاهی‌ها بیشترین لطمه را به دختران وارد کند که باید درخصوص این معضل راهکار اساسی ارائه شود. روز دختر ورای جشن و تبریک / نیازمند تغییر نگرش به دختران هستیم تعیین روز ملی دختر انتخاب به جایی بود که باید سالها پیش برای آن اقدام می‌شد. اما مسلما نباید همه اقدامات این روز را تنها به برپایی جشن و تبرک و نهایتا معرفی دختران موفق این جامعه خلاصه کرد. مسئولان مربوطه باید موظف شوند در هر سال در این روز برنامه‌های راهبردی برای بهبود کیفیت زندگی دختران ایرانی ارائه دهند. البته برنامه‌هایی که محصور به کاغذ نمانده و عملی شوند. عمده‌ترین مشکلاتی که دختران جامعه ایرانی با آن روبه‌رو هستند موضوعاتی از قبیل هویت، جایگاه اجتماعی، اشتغال، ازدواج و مسائل مربوط به امنیت اجتماعی آنها است. مسائلی که هیچ کدام بسته به یک روز خاص نبوده و هرکدام باید در جای خود مورد بررسی قرار گیرد. اما به هرحال انتخاب این روز می‌تواند موقعیت مناسبی برای توجه بیشتر به ریحانه‌های بهشتی این سرزمین باشد.

[h=1]پشت صحنه زندگی دخترونه[/h]


[/HR]
دستهایت با اینکه ظریف و شکننده اند، باید تکیه گاه ناآرامی های مردان زندگی ات باشند، چون خدا قدرتی که در مهر تو گذاشته، معجزه می کند.


[/HR]
وقتی فهمید تو قراراست به دنیا بیایی، با ذوق و شوق، رفت بازار و دو کاموای صورتی خرید و شروع کرد به بافتن لباس های کودکانه. دکمه هایی به شکل شکوفه های سفید خرید تا با آن ها تزیینش کند.
مادر بزرگت را می گویم که وقتی متوجه شد، دخترش باردار است و قرار است دختری به دنیا بیاورد، لبخند گوشه لبانش نشست که خدا را شکر، خیالم از بابت تنهایی و روزهای پیری دخترم راحت شد ، او دیگر یک دختر دارد.
وقتی فهمید قرار است به دنیا بیایی، مقابل آینه ایستاد و خود را پیرتر، با چین و چروک تصور کرد و تو را در لباس سفید بخت کنار خود نگاه کرد و همان زمان دلش لرزید. تویی که هنوز نیامده ای را روزی باید به دست دیگری بسپارد و خدا خدا کرد آن دیگری کمتر از گل به تو نگوید. پدر را می گویم که از وقتی فهمید به زودی صدایت در خانه می پیچد، یک روز با عروسک به خانه آمد و روز دیگر با گلِ سر، برای تویی که چند ماه بعد بدون حتی یک تار مو به دنیا آمدی.
وقتی فهمید قرار است به دنیا بیایی، دنیایش رنگارنگ شد و لباس های کودکی خود را آورد، و فکر کرد اگر تو آنها را بپوشی چقدر زیبا خواهی شد. پیش خود مرور می کرد، چه قصه هایی بگوید تا دخترش بداند به کجا پا گذاشته است و برای آنکه روزهای نه چندان دور، یک زن شود و روزگار نتواند آسیبی به او برساند، باید در قصه های شنگول و منگول و سفید برفی ، چه چاشنی هایی را اضافه کند تا احساس دخترش ترک برندارد اما بداند زندگی به آسانی قصه ها نیست.
مادرت را می گویم که آمدن تو نوید بهترین اتفاق زندگی اش بود .
خانه بدون تو خالی از صفاست و هر مادری که از داشتن دختر محروم است ، حس می کند بخشی از احساس مادری اش را گم کرده است

تو آمدی نه در روزگاری که دختران را به جرم دختر بودن از لذت زندگی محروم می کردند، بلکه در روزگاری که می گویند: «دخترا سیب گلابن، مثل برفن مثل آبن. دخترا شاخه نباتن ،چشمه آب حیاتن.»



نمی دانم در شهر متولد شده ای و یا در روستا. خانواده ات ثروتمند هستند یا فقیر، چند خواهر و برادر هستید و چگونه روزگار می گذرانید. امروز روز دختر است، روز توست. برای ما که پیرو دینی هستیم که می گوید دختر رحمت الهی است در هر خانه ، دختر بودن افتخار است و باید به خود ببالی اما این به معنی سخت نبودن شرایط نیست.

دختر بودن سخت است چون وقتی دختر هستی همانقدر که دستانت ظریف است و انگشتانت نیلوفری، باید همانقدر قدرت نیز داشته باشی تا با همین دستان ظریف گاهی اگر لازم شد، دستان خسته پدر را به گرمی بفشاری یا برای دستان مستاصل و مردانه برادرت، مامنی شوی.
وقتی دختر هستی باید فضای خانه از صدای خنده های تو پر شود، حتی اگر دلت از زمانه گرفته باشد. وقتی دختر هستی، صفای خانه ای و این کار سختی است.
از همان کودکی تو برای عروسک هایت مادرهستی و تمرین می کنی، خاری به پای آنها نرود. اسباب بازی هایت هم بوی زندگی می دهند وقتی با جثه ی کودکانه ات در آن قابلمه های کوچک غذا می پزی و برای مادرت می بری و او آب خالی درون بشقاب را با اشتها می خورد و از دستپخت تو تعریف می کند. تو حتی در خاله بازی هایت هم برای زندگی و زندگی بخشی آماده می شوی.
تو فرشته ای اما فرشته ای که گاهی خطا می کند ، گاهی دلگیر می شود و گاهی یادش می رود آمده است تا دنیا از وجود فرشته ها خالی نباشد.
خانه بدون تو خالی از صفاست و هر مادری که از داشتن دختر محروم است ، حس می کند بخشی از احساس مادری اش را گم کرده که هیچ وقت نتوانسته موهای دخترکی را ببافد و برایش قصه زندگی را بگوید که حتی اگر آنقدرها زیبا نباشد با مهر او می تواند زیباتر شود.
وقتی دختر هستی باید فضای خانه از صدای خنده های تو پر شود، حتی اگر دلت از زمانه گرفته باشد. وقتی دختر هستی، صفای خانه ای و این کار سختی است

این شعر تقدیم به همه شاخه نبات های ایران از طرف تمام پدر و مادرهایی که گاهی حرف هایشان در دوندگی های زندگی گم می شود.
دخترم با تو سخن می گویم ‏
زندگی درنگهم گلزاریست
و تو با قامت چون نیلوفر،شاخه ی پر گل این گلزاری ‏
من به چشمان تو یک خرمن گل می بینم
گل عفت ، گل صدرنگ امید ‏
گل فردای بزرگ
گل فردای سپید
چشم تو اینه ی روشن فردای من است
گل چو پژمرده شود جای ندارد در باغ ‏
کس نگیرد زگل مرده سراغ
دخترم با تو سخن می گویم ‏
دیده بگشای و در اندیشه گل چینان باش
همه گل چین گل امروزند ‏
همه هستی سوزند
کس به فردای گل باغ نمی اندیشد ‏
انکه گرد همه گل ها به هوس می چرخد
بلبل عاشق نیست ‏
بلکه گلچین سیه کرداریست
که سراسیمه دود در پی گل های لطیف ‏
تا یکی لحظه به چنگ ارد و ریزد بر خا ک
دست او دشمن باغ است و نگاهش ناپاک ‏
تو گل شادای
به ره باد مرو ‏
غافل از باد مشو
ای گل صد پر من ‏
همه گوهر شکنند
دیو کی ارزش گوهر داند ‏
دخترم گوهر من ، گوهرم دختر من
تو که تک گوهر دنیای منی ‏
دل به لبخند حرامی مسپار دزد را دوست مخوان
چشم امید به ابلیس مدار ‏
ای گوهر تابنده بی مانند
خویش را خار مبین ‏
اری ای دخترکم
ای سراپا الماس از حرامی بهراس ‏
قیمت خود مشکن
قدر خود را بشناس ‏
قدر خود را بشناس

شاعر : مهدی سهیلی

[h=1]حرفهای آسمانی با دختر خانمها

[/h]

(به بهانه روز دختران)
[h=2]نگاه قرآن به دختران
[/h]نگاه اسلام و قرآن به زن به عنوان موجودی از نظر آفرینش و خلقت همسان از مرد می باشد و خداوند می فرماید: هو الذی خلق لكم من نفس واحده و جعل لكم منها ازواجا؛ (نساء آیه1)هر چند كه قرآن تفاوت هایی میان زن و مرد قایل است و از نظر جسمی آنان را ناتوان و سست تر از مردان و در مجادله و گفت وگوهای جدلی ضعیف تر از ایشان می شمارد. آنان را آفریده هایی می شمارد كه در زیورآلات و زینت رشد و پرورش می یابند و از احساسات و عواطف قوی تر از مردان برخوردارند. همین عواطف قوی به گونه ای عمل می كند كه گاه احكام عقلی را زیر پا می گذارند و این توهم پدید می آید كه ایشان از نظر عنصر عقل ناقص هستند؛ در حالی كه قوت و قدرت عواطف و احساسات موجب می شود تا عقل عقب نشینی كند و فرصت بیشتری به عواطف و احساسات بدهد؛ این مسئله ای است كه برای بقای نوع بشر بدان نیاز است؛ زیرا عواطف و احساسات قوی زن موجب می شود كه مسئولیت بار سنگین نه ماهه آبستنی را تحمل كند و پس از تولد از فرزندش چون گرامی تر از مایه جانش محافظت و مراقبت كند. از این رو دیده می شود كه بسیاری از زنان حتی جان خویش را برای محافظت و مراقبت از فرزند می دهند كه حكم عقل مقتضی آن است كه چنین نكنند و جان خویش را به سلامت دارند نه آن كه برای دیگری به خطر افكنند و یا حتی از دست بدهند. این گونه است كه چیرگی عواطف و احساسات در زن به عنوان نقص عقل دانسته می شود كه به معنا و مفهوم كنارگذاری عقل در هنگام قوت احساسات و عواطف است نه فقدان وجودی و یا نقص ذاتی آن در زن؛ زیرا كه قرآن بیان می دارد كه ماهیت زن آن است كه برگرفته از همان نفس حضرت آدم(ع) می باشد؛ بنابر این تفاوتی میان مرد و زن از این لحاظ نیست و همان گونه كه از ویژگی های نفس برخوردار می باشد زن نیز این گونه است با تفاوت های جزیی كه موجب نمی شود تا حكم كلی میان زن و مرد متفاوت باشد؛ هر چند كه در جزئیات به دلایل پیش گفته تفاوتی ها و اختلافاتی پدید می آید.
ویژگی دیگر دختران آن است كه نیازمند كسی هستند كه ایشان را ولایت و سرپرستی كند. از این روست كه پدر و پدربزرگ پدری بر دختر در امر ازدواج نخست وی ولایت دارد. (بقره آیه 732 و قصص آیه 72)

هر چند كه دختر و زن از یك جنس به شمار می آیند ولی تفاوت هایی است كه بیان آن می تواند در تبیین نگرش قرآن به دختر و جنس زن به طور كلی مفید باشد. دختر همان فرزند مادینه انسان است كه با نگاه به مسئله فرزندی مورد تحقیق و پژوهش قرارمی گیرد نه از جهت جنس آن.
[h=2]احترام به دختر
[/h]در اسلام و قرآن احترام به دختر به عنوان یك ویژگی انسانی مورد توجه و تأكید قرارگرفته است. احترام به دختر می بایست به گونه ای باشد كه در عمل خود را نشان دهد. از این روست كه در آموزه های قرآنی این احترام به شكل عملی نشان داده می شود و تنها در حرف و شعار بسنده نمی شود. احترام به شخص به معنای احترام به عقل و هوش اوست و این كه از پیشنهادها و آرا و نظریات وی استفاده شود. در داستانی كه قرآن درباره دختران شعیب گزارش می كند، شیوه درست برخورد با دختران به روشنی تبیین می گردد و احترام واقعی و عملی نشان داده می شود. حضرت شعیب(ع) هنگامی كه با پیشنهاد به كارگیری حضرت موسی(ع) به دلیل قدرت بدنی و امانت از سوی دختران رو به رو می شود، آن را می پذیرد و نشان می دهد كه مشاوره با دختران و زنان هنگامی كه با دلیل و برهان همراه باشد نه تنها نادرست نیست بلكه امری درست و راست می باشد. دختران شعیب(ع) به جهت تیزهوشی دریافته بودند كه حضرت موسی(ع) شخصی افزون بر قدرت و قوت بدنی كه در مواجه با دیگر چوپانان و آب دهی به گوسفندان نشان داده بود، دارای رفتاری درست می باشد و فردی امین می باشد. آنان در یك گفت وگوی كوتاه و برخوردی ساده دریافته بودند كه حضرت موسی(ع) انسانی امین می باشد. (قصص آیات 62تا 92)
از دیگر مواردی كه می توان به آن برای وجوب احترام به دختران تمسك كرد، آیاتی است كه در بیان حقوق دختران وارد شده است. در این آیات بر لزوم حمایت از دختران یتیم و حقوق ایشان تأكید شده است (نساء آیه721) و حتی در آیات 85و 59 سوره نحل به دفاع از شخصیت و حقوق دختران پرداخته و به شدت كسانی كه از شنیدن دختردار شدن خویش چهره كبود و دگرگون می سازند را سرزنش می كند كه این چگونه رفتاری زشت و زننده ای است كه در پیش می گیرند؟ دختران همانند پسران هستند و از نظر خداوند تفاوتی در میان ایشان نیست. بنابراین نباید از شنیدن دخترداری رو سیاه كنند و خشمناك گردند و از مردم به جهت این خبر بگریزد و متواری شود و با خود اندیشد كه آیا با خواری او را نگه دارد و یا زنده در گور و خاك كند؟ این چه حكم و اندیشه زشت و ناپسندی است؟
خداوند در آیات 8تا 41 سوره تكویر رفتار زشت اعراب جاهلی را به نقد می كشد و از این كه خود را صاحب جان دختران می شمارند و به خود حق می دهند كه آنان را بكشند و زنده به گور كنند مورد سرزنش قرارمی دهد و می پرسد كه جان دختران و حق حیات دختران از آن خداست كه ایشان را آفریده و جان داده است و كسی را نرسد كه این حق را از ایشان سلب كند و جانشان را بگیرد. آن گاه می پرسد كه این دختران را به چه گناهی می كشند؟ در حقیقت از نگاه قرآن دختر بودن با پسر بودن یكی است و ویژگی دختری موجب نمی شود كه مستحق مرگ شود. این در حالی است كه اعراب برای دختران و زنان حق حیاتی قایل نبوده اند و خداوند با چنین سرزنش و سخنان عتاب آمیز می كوشد تا جایگاه دختران را در نظام آفرینش تثبیت كند و زمینه های احترام و بزرگداشت دختران را فراهم آورد.

[h=2]اهمیت پیامبر(ص) به دختر
[/h]در اندیشه و بینش قرآنی دختران آن چنان از جایگاه و مقام والایی برخوردار می باشند كه پیامبر(ص) در مهم ترین مسایل اجتماعی و سیاسی آنان را وارد می سازد و در مسئله مباهله دختر خویش را به همراه می برد. این در زمانی است كه اعراب دختران را زنده به گور می كردند و از شنیدن دختر ننگ و عار را در خانه تجسم می كردند. پیامبر با همراه بردن دختر خویش نشان داد كه دختران در پیشگاه خداوند از چنان مقام و منزلتی برخوردارند كه با دختران می توان به مباهله رفت و به نام ایشان از خداوند خواست تا دشمنان را نیست و نابود كنند. این رفتار بیانگر چند مطلب است: نخست این كه مقام دختر در نظر پیامبر(ص) همانند مقام پسران است؛ دوم این كه در مسائل مهم و اساسی می توان از مشاركت ایشان بهره برد هر چند كه این امور اساسی و مهم در مسایل سیاسی و اجتماعی باشد. سوم آن كه دختران در پیشگاه خداوند از مقام و منزلتی برخوردارند كه می توان به آن قسم یاد كرد و در اموری چون مباهله از این مقام و منزلت بهره برد. چنان كه شخص برای شفاعت می كوشد تا شخصی را كه دارای وجه وجیهی است با خود همراه ببرد. دختران در نزد خداوند از چنین مقامی برخوردارند. چهارم آن كه دختران می توانند به همراه بزرگ تر خویش در مسایل اجتماعی و سیاسی مشاركت فعال داشته باشند. (آل عمران آیه16)
از دیگر دلایلی كه بر مقام و منزلت دختران در پیشگاه خداوند اشاره دارد می توان به آیه 16 سوره آل عمران و آیات 48 و 58 سوره انعام توجه داد كه در آن خداوند بر عدم تفاوت فرزند پسر و دختر در انتساب به عنوان حكمی از احكام اسلام اشاره می كند. در این آیات به روشنی اشاره می شود كه فرزند پسری و دختری بی هیچ تفاوتی می توانند به پدربزرگ منتسب شود. از این روست كه فرزندان فاطمه(س) نیز پسران پیامبر(ص) خوانده می شوند و از آنان به پسران پیامبر(ص) یاد می شود. از امام موسی كاظم(ع) در ذیل آیه 16 سوره آل عمران نقل شده است كه فرمود: تاویل ابنائنا در آیه امام حسن(ع) و امام حسین(ع) می باشد. (نور الثقلین ج1 ص 843)
در آیه 48 و 58 سوره انعام نیز خداوند حضرت عیسی(ع) را فرزند حضرت مریم(س) را از فرزندان حضرت ابراهیم(ع) می شمارد كه خود بیانگر آن است كه در اندیشه و بینش قرآنی هیچ تفاوتی میان فرزندان دختر و پسر نیست. این در حالی است كه در جاهلیت تنها فرزندان پسری را از نوادگان و فرزندان خویش بر می شمردند و فرزندان دختری خویش را فرزندان دیگران و پدران دیگر می شمردند.
خداوند در آیه 94 و 05 سوره شوری فرزند دختر دادن به افراد را نشانه ای از علم و قدرت خویش بر می شمارد كه بیانگر نوعی احترام و ارزش گذاری به دختر نیز می توان برشمرد. به هر حال دختردار شدن متكی بر مشیت الهی است و این خداوند است كه به هر كس بخواهد دختر و یا پسر می دهد.
خداوند در آیات 53 و 63 سوره آل عمران آن چنان برای دختر ارزش و اهمیت قایل می شود كه خود در نام گذاری وی دخالت می كند و نامش را مریم می گذارد. این در حالی است كه همسر عمران از این كه دختری زاییده است كه نمی تواند در خدمت خانه خدا باشد اندوهگین بود. خداوند نه تنها این مساله را حل می كند بلكه وی را برای خدمت كاری خانه می پذیرد تا نشان دهد كه تفاوتی میان زن و مرد و دختر و پسر برای بندگی نیست هر چند كه به علل شرایط جسمی دختران و زنان از برخی از اعمال معاف شده اند. با این همه اجازه می دهد كه دختر عمران این مسئولیت را بپذیرد.
در تحلیل قرآنی دختر هدیه خداوند به انسان هاست و انسان ها می بایست از این نعمت خداوند و رحمت وی خشنود شوند. در این بینش هیچ تفاوتی میان دختر و پسر از این جهت نیست و هم دختر و هم پسر به عنوان هدیه الهی به بشر مورد تاكید قرار می گیرد و خداوند در قرآن از آنان به هبه یاد می كند. (شوری آیه 94)
[h=2]
ویژگی های دختران
[/h]دختر در تبیین و تحلیل آموزه های قرآنی موجوداتی هستند كه به طور ذاتی دارای حیا و عفت هستند و از این روست كه حیا و عفت در ایشان به عنوان یك ارزش اهمیت می یابد؛ زیرا بیانگر حفظ طبیعت و سلامت روح و روان ایشان است و كسانی كه بی عفتی و بی حیایی را در پیش می گیرند در حقیقت گرفتارشده و از فطرت سالم و طبیعت خدادادی خویش دور شده اند. (قصص آیه 52)
دشمنان دین و بشریت می كوشند تا برای افزایش فساد و تباهی در زمین دختران را از فطرت سالم خویش دور سازند و به بی حیایی بكشانند. از این روست كه فرعون كه شخصی فاسد و مستكبر بوده و خداوند وی را متهم به فساد در زمین می كند در این اندیشه باطل دختران بنی اسرائیل را زنده می داشت و آنان را به بی حیایی سوق می داد (بقره آیه 94 و اعراف آیه 721 و 141 و قصص آیه 4 و غافر آیه 52)
قرآن كار بیرونی زنان و دختران را نادرست بر نمی شمارد ولی شرط حیا و عفت را همواره مورد تاكید قرار می دهد. به این معنا كه اگر دختری برای كار در بیرون می رود می بایست حیا و عفت را رعایت كند. البته كار كردن می توانند مقطعی باشد و یا دایمی. یعنی می تواند به شكل اشتغال نیز باشد چنان كه دختران شعیب به شغل چوپانی و گله داری و آب دهی به گوسفندان مشغول بودند. اما در همان زمان اشتغال به گونه ای رفتار می كردند كه از اختلاط با مردان دور باشند.
در حقیقت شرط اشتغال دختران و زنان برای تامین زندگی این است كه با مردان اختلاط نداشته باشند هر چند كه در محیطی آزاد و عمومی باشد. از این رو سخن از دور بودن ایشان از مردان به میان می آید. بنابراین اختلاط با مردان در مجامع عمومی و یا خلوت كردن با ایشان در مجامع خصوصی جواز مشروعیت كار و اشتغال را بر می دارد و جایز نیست كه دختران و زنان در این دو حالت به كاری اشتغال داشته باشند. (قصص آیه 32)
از دیگر شروط اشتغال و كاركردن دختران حیا و آزرم داشتن و گفت و گو با مردان است. به این معنا كه اگر نیازی به گفت و گو با مردان نامحرم پیش آمد می بایست دختران با رعایت حیا در رفتار و گفتار و حركات از هرگونه گمان و ظن سوئی جلوگیری كنند. (قصص آیه 52)
ویژگی دیگر دختران آن است كه نیازمند كسی هستند كه ایشان را ولایت و سرپرستی كند. از این روست كه پدر و پدربزرگ پدری بر دختر در امر ازدواج نخست وی ولایت دارد. (بقره آیه 732 و قصص آیه 72)

همان گونه كه مادر نیز در برخی از امور خاص بر دختران ولایت دارد كه در آیه 53 سوره آل عمران به مساله ولایت همسر عمران بر دخترخویش برای خدمت برای خانه خدا اشاره شده است. البته به نظر می رسد كه این ولایت كامل مادر بر دختر نیازمند اذن پدر و ولی می باشد. اما در برخی از موارد ولایت داشته و این ولایت قابل اثبات است.
از دیگر مسایلی كه درباره دختران مطرح است حجاب ایشان است. از این رو در آیه 95 سوره احزاب بر لزوم رعایت حجاب و پوشش دختران برای مصون ماندن از هرگونه آزار و اذیت و تعرضی اشاره شده است؛ زیرا كسانی كه حجاب را مراعات نمی كنند از سوی مردان شناخته و ویژگی های ظاهری آنان دانسته و مورد طمع قرار می گیرند و این گونه است كه از سوی مردان آزار و اذیت می بینند. برای رهایی از شناخته شدن و دوری از اذیت و آزار لازم است تا دختران نیز مانند زنان حجاب و پوشش را به گونه ای مراعات كنند كه ویژگی های آنان دانسته و شناخته نشود.
آیات قرآنی با بیان این مطالب و ناگفته های دیگر می كوشد تا جایگاه حقیقی زن و دختر را معرفی كند و آنان را به مقام و منزلتی برساند كه لایق و شایسته آن هستند. این نگرش و بینش بر خلاف نگرش و بینشی است كه برخی از جوامع آن را ترویج می كنند. در نگرش برخی از جوامع ارزش زن و دختر در جلوه های ظاهری است تا برای بهره كشی جنسی از آنان استفاده شود.
در كتب جامعه شناسی اقتصاد به این مساله اشاره شده است كه علت خروج زنان از خانه و اشتغال در بیرون نیاز كارخانه های ماشینی پس از عصر صنعت بوده است كه كارگران مرد هم گران و هم كم بودند و نیازهای كارخانه های ماشینی را برآورده نمی ساخت. از این رو كار در بیرون از خانه تبلیغ شد و در حال حاضر نیز برای بهره كشی ها دیگر روی این مساله تبلیغ می شود. زنان و دختران از جهاتی كم توقع و پركار هستند و انتظارات كارفرمایان را برآورده می سازند و حقوق كم و دستمزدهای كم را می پذیرند.
بنابراین سخن گفتن از حقوق برابر و عدم تبعیض در برخی از جوامع تنها برای ایجاد بستر و زمینه هایی است كه بتوانند به گونه ای بهتر و آسان تر به بهره كشی از دختران و زنان بپردازند. این در حالی است كه زن و دختر در اسلام از مقام واقعی برخوردار می باشد و هرگونه بهره كشی و استثمار از آنان نهی شده است.
منبع: بشری بهشتی، روزنامه کیهان، باتلخیص

[h=1]فرزند دختر از منظر قرآن
[/h]
در نظر مؤمنان به دین اسلام، دختر و پسر با هم تفاوتی ندارند. هر دو نعمت و حسنه ای هستند که خداوند متعال برای تداوم نسل بشر و تشکیل خانواده و عشق ورزی به پدر و مادر داده می شود. اما در نظر کفار و مشرکان، فرزند دختر مطلوب و قابل مقایسه با پسر نبوده و نیست. در این مقاله نویسنده کوشیده است که نگاهی اجمالی به دختر در آیات قرآن کریم داشته باشد. با هم مطلب را از نظر می گذرانیم.

نگاه قرآن به دختر
نگاه اسلام و قرآن به زن به عنوان موجودی از نظر آفرینش و خلقت همسان با مرد می باشد و خداوند می فرماید: یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکمُ الَّذِی خَلَقَکم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَ بَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً کثِیرًا وَ نِسَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِی تَسَاءلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ إِنَّ اللّهَ کانَ عَلَیْکمْ رَقِیبًا.1 ؛ اى مردم، از پروردگارتان که شما را از «نفس واحدى» آفرید و جفتش را [نیز] از او آفرید، و از آن دو، مردان و زنان بسیارى پراکنده کرد، پروا دارید و از خدایى که به [نامِ‏] او از همدیگر درخواست مى‏کنید پروا نمایید و زنهار از خویشاوندان مَبُرید، که خدا همواره بر شما نگهبان است. هر چند که قرآن تفاوت هایی میان زن و مرد قایل است و از نظر جسمی آنان را ناتوان و سست تر از مردان و در مجادله و گفت و گوهای جدلی ضعیف تر از ایشان می شمارد. آنان را آفریده هایی می شمارد که در زیورآلات و زینت رشد و پرورش می یابند و از احساسات و عواطف قوی تر از مردان برخوردارند. همین عواطف قوی به گونه ای عمل می کند که گاه احکام عقلی را زیر پا می گذارند و این توهم پدید می آید که ایشان از نظر عنصر عقل ناقص هستند؛ در حالی که قوت و قدرت عواطف و احساسات موجب می شود تا عقل عقب نشینی کند و فرصت بیشتری به عواطف و احساسات بدهد؛ این مسئله ای است که برای بقای نوع بشر بدان نیاز است؛ زیرا عواطف و احساسات قوی زن موجب می شود که مسئولیت بار سنگین نه ماهه آبستنی را تحمل کند و پس از تولد از فرزندش چون گرامی تر از مایه جانش محافظت و مراقبت کند.
از این رو دیده می شود که بسیاری از زنان حتی جان خویش را برای محافظت و مراقبت از فرزند می دهند که حکم عقل مقتضی آن است که چنین نکنند و جان خویش را به سلامت دارند نه آن که برای دیگری به خطر افکنند و یا حتی از دست بدهند. این گونه است که چیرگی عواطف و احساسات در زن به عنوان نقص عقل دانسته می شود که به معنا و مفهوم کنارگذاری عقل در هنگام قوت احساسات و عواطف است نه فقدان وجودی و یا نقص ذاتی آن در زن؛ زیرا که قرآن بیان می دارد که ماهیت زن آن است که برگرفته از همان نفس حضرت آدم(ع) می باشد؛ بنابر این تفاوتی میان مرد و زن از این لحاظ نیست و همان گونه که از ویژگی های نفس برخوردار می باشد زن نیز این گونه است با تفاوت های جزیی که موجب نمی شود تا حکم کلی میان زن و مرد متفاوت باشد؛ هر چند که در جزئیات به دلایل پیش گفته تفاوتی ها و اختلافاتی پدید می آید.
هر چند که دختر و زن از یک جنس به شمار می آیند ولی تفاوت هایی است که بیان آن می تواند در تبیین نگرش قرآن به دختر و جنس زن به طور کلی مفید باشد. دختر همان فرزند مادینه انسان است که با نگاه به مسئله فرزندی مورد تحقیق و پژوهش قرارمی گیرد نه از جهت جنس آن.
اى مردم، از پروردگارتان که شما را از «نفس واحدى» آفرید و جفتش را [نیز] از او آفرید، و از آن دو، مردان و زنان بسیارى پراکنده کرد، پروا دارید و از خدایى که به [نامِ‏] او از همدیگر درخواست مى‏کنید پروا نمایید و زنهار از خویشاوندان مَبُرید، که خدا همواره بر شما نگهبان است.

احترام به دختر
در اسلام و قرآن احترام به دختر به عنوان یک ویژگی انسانی مورد توجه و تأکید قرار گرفته است. احترام به دختر می بایست به گونه ای باشد که در عمل خود را نشان دهد. از این روست که در آموزه های قرآنی این احترام به شکل عملی نشان داده می شود و تنها در حرف و شعار بسنده نمی شود. احترام به شخص به معنای احترام به عقل و هوش اوست و این که از پیشنهادها و آرا و نظریات وی استفاده شود. در داستانی که قرآن درباره دختران شعیب گزارش می کند، شیوه درست برخورد با دختران به روشنی تبیین می گردد و احترام واقعی و عملی نشان داده می شود. حضرت شعیب (ع) هنگامی که با پیشنهاد به کارگیری حضرت موسی (ع) به دلیل قدرت بدنی و امانت از سوی دختران رو به رو می شود، آن را می پذیرد و نشان می دهد که مشاوره با دختران و زنان هنگامی که با دلیل و برهان همراه باشد نه تنها نادرست نیست بلکه امری درست و راست می باشد. دختران شعیب (ع) به جهت تیزهوشی دریافته بودند که حضرت موسی (ع) شخصی افزون بر قدرت و قوت بدنی که در مواجه با دیگر چوپانان و آب دهی به گوسفندان نشان داده بود، دارای رفتاری درست می باشد و فردی امین می باشد. آنان در یک گفت و گوی کوتاه و برخوردی ساده دریافته بودند که حضرت موسی(ع) انسانی امین می باشد. 2
و در سوره نحل به دفاع از شخصیت و حقوق دختران پرداخته و به شدت کسانی که از شنیدن دختردار شدن خویش چهره کبود و دگرگون می سازند را سرزنش می کند که این چگونه رفتار زشت و زننده ای است که در پیش می گیرند؟ دختران همانند پسران هستند و از نظر خداوند تفاوتی در میان ایشان نیست. بنابراین نباید از شنیدن دخترداری رو سیاه کنند و خشمناک گردند و از مردم به جهت این خبر بگریزد و متواری شود و با خود اندیشد که آیا با خواری او را نگه دارد و یا زنده در گور و خاک کند؟ این چه حکم و اندیشه زشت و ناپسندی است؟! 3

خداوند در آیات 8 تا 41 سوره تکویر رفتار زشت اعراب جاهلی را به نقد می کشد و از این که خود را صاحب جان دختران می شمارند و به خود حق می دهند که آنان را بکشند و زنده به گور کنند مورد سرزنش قرار می دهد و می پرسد که جان دختران و حق حیات دختران از آن خداست که ایشان را آفریده و جان داده است و کسی را نرسد که این حق را از ایشان سلب کند و جانشان را بگیرد. آن گاه می پرسد که این دختران را به چه گناهی می کشند؟ در حقیقت از نگاه قرآن دختر بودن با پسر بودن یکی است و ویژگی دختری موجب نمی شود که مستحق مرگ شود. این در حالی است که اعراب برای دختران و زنان حق حیاتی قایل نبوده اند و خداوند با چنین سرزنش و سخنان عتاب آمیز می کوشد تا جایگاه دختران را در نظام آفرینش تثبیت کند و زمینه های احترام و بزرگداشت دختران را فراهم آورد.
اهمیت پیامبر(ص) به دختر در اندیشه و بینش قرآنی دختران آن چنان از جایگاه و مقام والایی برخوردار می باشند که پیامبر(ص) در مهم ترین مسایل اجتماعی و سیاسی آنان را وارد می سازد و در مسئله مباهله دختر خویش را به همراه می برد. این در زمانی است که اعراب دختران را زنده به گور می کردند و از شنیدن دختر ننگ و عار را در خانه تجسم می کردند. پیامبر با همراه بردن دختر خویش نشان داد که دختران در پیشگاه خداوند از چنان مقام و منزلتی برخوردارند که با دختران می توان به مباهله رفت و به نام ایشان از خداوند خواست تا دشمنان را نیست و نابود کنند. این رفتار بیانگر چند مطلب است: نخست این که مقام دختر در نظر پیامبر(ص) همانند مقام پسران است، دوم این که در مسائل مهم و اساسی می توان از مشارکت ایشان بهره برد هر چند که این امور اساسی و مهم در مسایل سیاسی و اجتماعی باشد. سوم آن که دختران در پیشگاه خداوند از مقام و منزلتی برخوردارند که می توان به آن قسم یاد کرد و در اموری چون مباهله از این مقام و منزلت بهره برد. چنان که شخص برای شفاعت می کوشد تا شخصی را که دارای وجه وجیهی است با خود همراه ببرد. دختران در نزد خداوند از چنین مقامی برخوردارند. چهارم آن که دختران می توانند به همراه بزرگ تر خویش در مسایل اجتماعی و سیاسی مشارکت فعال داشته باشند. 4
خداوند در آیات 53 و 63 سوره آل عمران آن چنان برای دختر ارزش و اهمیت قایل می شود که خود در نام گذاری وی دخالت می کند و نامش را مریم می گذارد. این در حالی است که همسر عمران از این که دختری زاییده است که نمی تواند در خدمت خانه خدا باشد اندوهگین بود. خداوند نه تنها این مساله را حل می کند بلکه وی را برای خدمت کاری خانه می پذیرد تا نشان دهد که تفاوتی میان زن و مرد و دختر و پسر برای بندگی نیست هر چند که به علل شرایط جسمی دختران و زنان از برخی از اعمال معاف شده اند. با این همه اجازه می دهد که دختر عمران این مسئولیت را بپذیرد.
در تحلیل قرآنی دختر هدیه خداوند به انسان هاست و انسان ها می بایست از این نعمت خداوند و رحمت وی خشنود شوند. در این بینش هیچ تفاوتی میان دختر و پسر از این جهت نیست و هم دختر و هم پسر به عنوان هدیه الهی به بشر مورد تاکید قرار می گیرد و خداوند در قرآن از آنان به هبه یاد می کند. (شوری آیه 94)
اگر نیازی به گفت و گو با مردان نامحرم پیش آمد می بایست دختران با رعایت حیا در رفتار و گفتار و حرکات از هرگونه گمان و ظن سوئی جلوگیری کنند.(قصص آیه52)

ویژگی های دختران
دختران در تبیین و تحلیل آموزه های قرآنی موجوداتی هستند که به طور ذاتی دارای حیا و عفت هستند و از این روست که حیا و عفت در ایشان به عنوان یک ارزش اهمیت می یابد؛ زیرا بیانگر حفظ طبیعت و سلامت روح و روان ایشان است و کسانی که بی عفتی و بی حیایی را در پیش می گیرند در حقیقت گرفتار شده و از فطرت سالم و طبیعت خدادادی خویش دور شده اند.
دشمنان دین و بشریت می کوشند تا برای افزایش فساد و تباهی در زمین دختران را از فطرت سالم خویش دور سازند و به بی حیایی بکشانند. از این روست که فرعون که شخصی فاسد و مستکبر بوده و خداوند وی را متهم به فساد در زمین می کند در این اندیشه باطل دختران بنی اسرائیل را زنده می داشت و آنان را به بی حیایی سوق می داد .
قرآن کار بیرونی زنان و دختران را نادرست بر نمی شمارد ولی شرط حیا و عفت را همواره مورد تاکید قرار می دهد. به این معنا که اگر دختری برای کار در بیرون می رود می بایست حیا و عفت را رعایت کند. البته کار کردن می تواند مقطعی باشد و یا دایمی. یعنی می تواند به شکل اشتغال نیز باشد چنان که دختران شعیب به شغل چوپانی و گله داری و آب دهی به گوسفندان مشغول بودند. اما در همان زمان اشتغال به گونه ای رفتار می کردند که از اختلاط با مردان دور باشند. اشتغال داشته باشند.
از دیگر شروط اشتغال و کار کردن دختران حیا و آزرم داشتن و گفت و گو با مردان است. به این معنا که اگر نیازی به گفت و گو با مردان نامحرم پیش آمد می بایست دختران با رعایت حیا در رفتار و گفتار و حرکات از هرگونه گمان و ظن سوئی جلوگیری کنند.
ویژگی دیگر دختران آن است که نیازمند کسی هستند که ایشان را ولایت و سرپرستی کند. از این روست که پدر و پدربزرگ پدری بر دختر در امر ازدواج نخست وی ولایت دارد. همان گونه که مادر نیز در برخی از امور خاص بر دختران ولایت دارد که در آیه 53 سوره آل عمران به مساله ولایت همسر عمران بر دخترخویش برای خدمت برای خانه خدا اشاره شده است. البته به نظر می رسد که این ولایت کامل مادر بر دختر نیازمند اذن پدر و ولی می باشد. اما در برخی از موارد ولایت داشته و این ولایت قابل اثبات است.
آیات قرآنی با بیان این مطالب و نا گفته های دیگر می کوشد تا جایگاه حقیقی زن و دختر را معرفی کند و آنان را به مقام و منزلتی برساند که لایق و شایسته آن هستند. این نگرش و بینش بر خلاف نگرش و بینشی است که برخی از جوامع آن را ترویج می کنند. در نگرش برخی از جوامع ارزش زن و دختر در جلوه های ظاهری است تا برای بهره کشی جنسی از آنان استفاده شود. در کتب جامعه شناسی اقتصاد به این مساله اشاره شده است که علت خروج زنان از خانه و اشتغال در بیرون نیاز کارخانه های ماشینی پس از عصر صنعت بوده است که کارگران مرد هم گران و هم کم بودند و نیازهای کارخانه های ماشینی را برآورده نمی ساخت. از این رو کار در بیرون از خانه تبلیغ شد و در حال حاضر نیز برای بهره کشی ها دیگر روی این مساله تبلیغ می شود. زنان و دختران از جهاتی کم توقع و پرکار هستند و انتظارات کارفرمایان را برآورده می سازند و حقوق کم و دستمزدهای کم را می پذیرند.
بنابراین سخن گفتن از حقوق برابر و عدم تبعیض در برخی از جوامع تنها برای ایجاد بستر و زمینه هایی است که بتوانند به گونه ای بهتر و آسان تر به بهره کشی از دختران و زنان بپردازند. این در حالی است که زن و دختر در اسلام از مقام واقعی برخوردار می باشد و هرگونه بهره کشی و استثمار از آنان نهی شده است.


[/HR]1. نساء / 1 .
2. قصص /62- 39 .
3. نحل / 85 و 59 .
4. آل عمران / 61 .

[h=1]دختر، هدیه ای الهی است![/h]


[/HR] در عصر کنونی که جامعه غربی در اوج بهره کشی از زنان و دختران تلاش می کند با قانونمند کردن ضدّ ارزش های خود برای دیگر جوامع و فرهنگ ها، فشارهای فراوان را به خصوص بر مسلمانان وارد سازد ، توجّه به جایگاه دختران در سخن و سیره معصومان (علیه السلام) داروی شفابخش روزگار ماست.


[/HR]
یکی از موضوعات مهم اجتماعی امروز جایگاه و نقش دختر در عرصه خانواده و اجتماع است.
وقتی کمی دقت می کنیم ، می بینیم که هنوز هستند انسانهایی که جاهلانه پسر را بر دختر ترجیح می دهند و به تعبیر قرآن کریم با شنیدن نام دختر چهره آنان عبوس می شوند که به همین جهت به تندی مخاطب خدای سبحان قرار می گیرند.
این تلقی که ریشه تاریخی دارند ، ناشی از جهل آنان و یکی از مصادیق جاهلیت مدرن است. با سیری در منابع اسلامی می توان فهمید که دختر در اندیشه اسلامی چه جایگاه والایی داشته و دارد.
در اندیشه اسلامی دختر از آنچنان جایگاهی برخوردار است که پیامبر اسلام در مهمترین مسائل اجتماعی آنان را وارد می سازد در قضیه مباهله دختر خویش را همراه خود برد در حالی که در آن زمان اعراب دختران را زنده به گور می کردند.
هم چنانکه خدای سبحان در چندین آیه از قرآن کریم بر عدم تفاوت بین دختر و پسر اشاره می کند. آیات 84 و 85 سوره انعام بر این عدم تفاوت تصریح دارد: وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَقَ وَیَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَیْنَا وَنُوحًا هَدَیْنَا مِن قَبْلُ وَمِن ذُرِّیَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ وَأَیُّوبَ وَیُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ (84)
وَزَكَرِیَّا وَیَحْیَى وَعِیسَى وَإِلْیَاسَ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِینَ(85)
در این آیات خدای سبحان حضرت عیسی (علیه السلام) فرزند حضرت مریم (سلام الله علیها) را از فرزندان حضرت ابراهیم (علیه السلام) می شمارد كه خود اشاره به آن است كه در اندیشه اسلامی هیچ تفاوتی میان فرزندان دختر و پسر نیست. این در حالی است كه در آن زمان تنها فرزندان پسری را از نوادگان و فرزندان خویش بر می شمردند و فرزندان دختری خویش را فرزندان دیگران و پدران دیگر می شمردند.
خدای سبحان در آیات 35 و 36 سوره آل عمران مستقیماً خودش نام دختر را انتخاب می کند و تنها نامی است که خدای سبحان انتخاب کرده برای یک دختر. (إِذْ قَالَتِ امْرَأَةُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَكَ مَا فِی بَطْنِی مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّی إِنَّكَ أَنتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ (35)
فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّی وَضَعْتُهَا أُنثَى وَاللّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَیْسَ الذَّكَرُ كَالأُنثَى وَإِنِّی سَمَّیْتُهَا مَرْیَمَ وِإِنِّی أُعِیذُهَا بِكَ وَذُرِّیَّتَهَا مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ (36))
در فرهنگ اهل بیت (علیه السلام) که ریشه در وحی و کلام الهی (قرآن) دارد، زنان و دختران از جایگاه خاصّی برخوردارند. تعابیر زیبا و بلندی که برای دختران به کار گرفته شده است، حاکی از این موضوع است. در سخنان معصومان علیهم السلام از دختران با واژه هایی چون: ریحانه (گل)، قواریر (بلورها)، و حسنه (نیکی) یاد شده است؛ که هر یک، نشان از امتیاز و ویژگی خاصّ طبیعی و روحی دختران دارد

در تعبیر بسیار جالب دیگری خداوند در آیه 49 سوره شوری از دختر به عنوان هدیه استفاده می کند و انسانها باید از این هدیه خداوند خوشحال شوند.
بدیهی است این تعبیرات بهترین تعبیر ممکن برای دختر است، همچنانکه برای پسر چنین تعبیری بکار نرفته است. در ادبیات معصومین (علیهم السلام) هم چنین ادبیاتی متداول است. هم چنانکه پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) در تعبیری از دختران به باقیات صالحات تعبیر می شود.
با این حال نقش تعیین کننده زن در بقاء و رشد جامعه بشری همیشه مورد توجّه مثبت و منفی اندیشمندان، سیاستمداران، مدیران و رهبران جوامع بوده است.
تاریخ، گویای این واقعیت است که زن در کنار مرد در تمدّن بشری ـ مستقیم و غیر مستقیم ـ نقش آفرین بوده است، ولی از دیرزمان و با انگیزه های مختلف از حقوق الهی و انسانی خود محروم گردیده است.
تاریخ، این حقیقت را در سینه خود ثبت کرده است که پیامبران و اولیای الهی در احقاق حقوق و هم در ایفای نقش سالم و سازنده زنان، برترین جریان سازی و هدایت را داشته اند.

در تعبیر بسیار جالب دیگری خداوند در آیه 49 سوره شوری از دختر به عنوان هدیه استفاده می کند و انسانها باید از این هدیه خداوند خوشحال شوند. بدیهی است این تعبیر بهترین تعبیر ممکن برای دختر است، همچنان که برای پسر چنین تعبیری بکار نرفته است. در ادبیات معصومین (علیهم السلام) هم چنین ادبیاتی متداول است. هم چنانکه پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) در تعبیری از دختران به باقیات صالحات تعبیر می شود

[h=2]دختر؛ هدیه الهی[/h] در سیره امامان معصوم (علیهم السلام) نیز اگر کسی از داشتن فرزند دختر احساس ناخشنودی می کرد، آن بزرگواران با آنان برخورد می کردند و سعی داشتند تا رسومات جاهلی را از ذهن آنان پاک کنند.
در حدیثی چنین نقل شده که فردی از یاران امام جعفر صادق (علیه السلام) دختردار شد، حضرت نزد او رفت، دید خشمگین است، فرمود: "اگر خداوند به تو وحی کند که آیا می خواهی چیزی را من برای تو انتخاب کنم یا تو برای خودت انتخاب می کنی؟ چه پاسخ می دهی؟" آن مرد گفت: به خدا عرض می کنم: آنچه را تو برایم بپسندی و انتخاب کنی، می پسندم.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: "اکنون خداوند فرزند دختر را برای تو انتخاب کرده است." سپس فرمود: "آن عالم و ولیّ خدا (خضر علیه السلام) که همراه موسی (علیه السلام) بود و آن پسر بچه را کشت، خداوند از قول او فرمود: ما آن پسر را کشتیم چرا که بیم آن بود پدر و مادرش را به طغیان و کفر وادارد، از این رو خواستیم پروردگارشان به جای او فرزندی پاک تر و با محبّت تر به آن پدر و مادر بدهد."
امام صادق(علیه السلام) در ادامه فرمود: خداوند به آن دو، دختری عنایت کرد که از او و نسل وی هفتاد پیامبر به دنیا آمدند.
در فرهنگ اهل بیت (علیهم السلام) که ریشه در وحی و کلام الهی (قرآن) دارد، زنان و دختران از جایگاه خاصّی برخوردارند. تعابیر زیبا و بلندی که برای دختران به کار گرفته شده است، حاکی از این موضوع است.
در سخنان معصومان علیهم السلام از دختران با واژه هایی چون: ریحانه (گل)، قواریر (بلورها)، و حسنه (نیکی) یاد شده است؛ که هر یک، نشان از امتیاز و ویژگی خاصّ طبیعی و روحی دختران دارد.


[/HR] منبع: خبرگزاری مهر

[h=1]گرما بخش چون دختر[/h]


[/HR] یکی از موفقیتهای مکتبهای تربیتی در این است که برنامه های خود را بر اساس نیازهای درونی و فطری افراد با ارایه شیوه های صحیح تربیتی، پایه گذاری کنند، زیرا نیازمندیهای روحی افراد با اختلاف در جنس و سن به گونه ای است که روشی مخصوص به خود را می طلبد.
[/HR]
از آنجا که دختران، همسران و مادران آینده خواهند بود، خداوند در فطرت آنها شرایط و روحیات لازم مادری و همسری را قرار داده است.
امروزه بیش از هر زمان دیگر باید به تربیت دختران همت گماشت؛ زیرا از یک سو نزدیک به نیمى از نیروهاى فعال و کارآمد جامعه را قشر زنان و دختران تشکیل مى دهند و از سوى دیگر، گستره فعالیت آنان، همه امور فردى و اجتماعى را در برمى گیرد. ضمن آنکه پرهیز از اختلاط زن و مرد در بیشتر مراکز و اداره هاى خصوصى و دولتى، امرى سخت شده است، در چنین شرایطى باید دانست که تنها در صورت تربیت درست و اسلامى دختران است که جامعه در امنیت به سر مى برد و نابهنجارى هاى اخلاقى و اجتماعى کاهش مى یابد.
در پرورش و تربیت دختران باید این اصل مورد توجه قرار گیرد که آنها را برای چه نوع زندگی و داشتن چه تحلیل و دیدگاهی از حیات آماده می کنیم؟ آیا از آنها زنانی می سازیم که فقط در صدد رفع نیازهای مادی و جسمی خود هستند؟ و یا زنانی که کسب مکارم و محاسن اخلاقی و ارزشهای معنوی را وجهه هدف خویش دارند؟
در تربیت دختران، اصل بر آموزش مسایلی است که در حال یا آینده بدان نیازمندند. مهم ترین هدف از تربیت دختران افزون بر خودسازى و پرورش باورهاى دینى، آشنا کردن آنان با فنون و شیوه هاى زندگى مانند شیوه شوهردارى، فرزندپرورى، همسایه دارى و معاشرت با مردم است. بدین معنا که دختران در کنار فراگیرى اندیشه هاى دینى و آموختن رفتارهاى اسلامى، نقش آفرینى در عرصه هاى گوناگون زندگى را نیز بیاموزند. وظیفه مادر است که از کوچکى به آموختن نقش ها به فرزندان و دختران شان بپردازد؛ زیرا محیط خانه مناسب ترین فضا براى نقش آموزى دختران است و مادر، شایسته ترین معلم و راهنما براى دختر به شمار مى رود.
در تعبیرات اسلامی پسر به عنوان «نعمت خدا» و دختر به عنوان «حسنه» معرفی شده است. اگر کسی «نعمتی» در اختیارش قرار گرفت به خاطر استفاده صحیح یا غلط از آن مورد سؤال قرار می گیرد. اما «حسنه» تفضلی است از طرف خدا که باید با عنایت بیشتری به آن نگریست

از طرف دیگر نیازها و روحیات پسران و دختران یکسان نیست. از مطالعات مختلف چنین بدست آمده است که محبت، رفتار انفعالی، عاطفی و حمایت کننده بیشتر به عنوان ویژگیهای زنانه، و پرخاشگری، استقلال، رقابت و سلطه و حاکمیت، بیشتر به عنوان خصوصیات مردانه مطرح شده اند.
«دختران در مقابل خواسته های والدین و سایر بزرگسالان، بیشتر فروتنی نشان می دهند و این مسأله حتی از سنین کودکی اول نیز کاملاً محسوس است. مدارکی وجود دارد که نشان می دهد که دختران بیش از پسران در مقابل ناسازگاریهای خانوادگی و فشارهای عاطفی تحمل دارند. همچنین پسران، بیش از دختران، دارای مشکلات عاطفی و یادگیری در محیط مدرسه می باشند. مشکلاتی مانند: ناتوانی در نوشتن و خواندن، نقایص تکلمی و مشکلات رفتاری و عاطفی.» (1)

لطافت روح دختران و دستورات اسلام در مورد حفظ احترام آنها بیانگر تفاوت ساختاری دختر و پسر است. اسلام در برآوردن نیازهای روانی و عاطفی هر یک، مطابق زمینه های فطری و غریزی آنها عمل می کند.
پیامبر اکرم(ص) می فرماید:
«مَنْ دَخَلَ السّوقَ فَاشْتَری تُحْفَةً فَحَمَلَهَا اِلی عیالِهِ کَانَ کَحَامِلِ صَدَقَةٍ اِلَی قومٍ محاویج وَ لْیَبْذأ بِالأنَاثِ قَبلَ الذکور.» (2)
هر کسی که از بازار هدیه ای خریداری کند و برای خانواده اش ببرد همانند کسی است که صدقه ای را برای نیازمندان با خود می برد. این فرد در هدیه خود، دختران را بر پسران مقدم بدارد.
در این کلام، روح لطیف و عاطفی دختران مورد توجه رسول اکرم(ص) قرار گرفته است و پدران را به تأمین این نیاز روحی آنها توجه داده است.

اصرار به حفظ حرمت دختران به خاطر نقش آینده آنهاست. دختری که در آینده ای دور یا نزدیک در مقام مادری، همسری و مدیریت خانه قرار می گیرد باید دانستنیهای ضروری این مقام را بداند، باید روح و روانش به گونه ای تربیت شده باشد که بهترین مادر و بهترین همسر باشد.
از نظر اسلام، زن عامل مودت و رحمت و سبب آرامش است. در تنگناهای زندگی، مرد را پناه می دهد و اضطراب او را فرو می نشاند. از این رو نقش عمده سازندگی در جامعه به زن برمی گردد و انسانها، هستی و رشد و کمال خود را مدیون او هستند. نقش زنان در پیشبرد تمدن و هویت ملتها بسیار اساسی است. بسیاری از صفات و روحیات فردی و اجتماعی دختران در برخورد با مسایل فرهنگی، اقتصادی و مذهبی، در دامان مادران شکل می گیرد.
نظم، انضباط، صرفه جویی، برنامه ریزی اقتصادی، پای بندی به مذهب، چگونگی برخورد با اقوام و همسایگان، معاشرت با همسر و ... نمونه هایی از رفتار مادران در شیوه تربیت دختران است.

[h=2]پرورش روانی و فرهنگی[/h] ارتباط جسمی و روحی و روانی دختر به مادر بیشتر و عمیق تر است. دختر نمی تواند خود را جدای از مادر بداند و زندگی بدون مادر برای او مشکلات روحی و روانی به بار می آورد.

مادر محرم اسرار دختر است، چون بلوغ او زودتر از پسران است به ناچار نیاز ضروری به همدلی و صمیمیت با مادر دارد و از نظر محیطی هم ارتباط دختر با مادر بیشتر از پدر است. به همین جهت در پرورش روانی دختران باید در آنها مصونیتی را ایجاد کرد تا در برابر نابسامانیها، مظاهر ضد ارزش، انحرافات موجود و نیرنگهای مکاران در جامعه، شخصیت و هویت خود را از دست ندهند. از این رو والدین بویژه مادران در خط مشی تربیتی خود در کنار محبت کافی به آنها، دسیسه های انحرافی جامعه و ضرورت حفظ استقلال فرهنگی را با منطق و با استفاده از نمونه های واقعی و تاریخی، بر ایشان تبیین کنند تا در ادامه راه خود دچار تزلزل و سستی نشوند. شخصیت و متانت خود را حفظ کنند و در برخورد با همنوعان خود، الگوی رفتاری قابل قبولی برای آنها باشند.

ایجاد روحیه میانه روى در دختران، از عوامل مهم در اداره اقتصاد خانواده است، به گونه اى که این ویژگى در موفقیت و پیدایش رضایت اعضاى خانواده و سازگارى با نان، به ویژه تأمین رضایت شوهر نقش حیاتى دارد

از آن جا که دختر زودتر از پسر به تکلیف مى رسد، آموزش هاى ویژه اى را مى طلبد. بدین معنا که احکام عملى ویژه زنان و دختران، باید پیش از بلوغ، به آنان آموزش داده شود تا هنگام روبه رو شدن با آنچه به زودى برایشان پیش مى آید، دچار مشکل روحى نشوند. چه بسا دخترانى که بر اثر بى خبرى از آنچه هنگام بلوغ براى دختران اتفاق مى افتد، دچار نگرانى و پریشانى روانى و گاه گرفتار پى آمدهاى ناگوارى چون بیمارى مى شوند. این مسئله را با تربیت و آموزش به موقع وظایف دینى و آگاه سازى او مى توان کنترل کرد.
[h=2]پرورش دینی و اجتماعی دختران[/h]
نقش معنوی مادر در شکل دهی نیازهای درونی دختر، بسیار ارزنده است. از این رو پرورش دینی دختران باید به گونه ای باشد که او را به خداوند نزدیک سازد، مادر باید مسایل اعتقادی مانند توحید، نبوت، عدل، معاد، بهشت و جهنم، ثواب و عقاب را با زبانی ساده و متناسب با فهم آنان برایشان بیان کند.
آموزش مکارم و محاسن اخلاقی از ضروریات زندگی انسانها بویژه زنان و دختران است، زیرا زندگی بدون اخلاق و تربیت بدون معنویت بی معناست و انسان را به جنایت و نگرانی سوق می دهد.
خلقیاتی که معیار انسانیت و حاکی از بزرگواری طبع و تعالی و رشد روحانی است، مکارم اخلاقی نامیده می شوند. مانند رعایت انصاف و عدالت، گذشت، فداکاری، وفاء به عهد و امانتداری و ... اوصافی که مایه حسن روابط اجتماعی و باعث جلب منافع مادی و بهبود زندگی است، محاسن اخلاقی نامیده می شوند. مانند: خوشرویی و تبسم با مردم، احترام به دیگران، پاکیزگی لباس و بدن، ادب در گفتار، عیادت بیماران، تسلیت مصیبت زدگان و رسیدگی به امور محرومان و ... اگر چه این صفات دلیل بر حقانیت صاحبان آن صفات نیست.
مادری که دایم درگیر نزاع با شوهر است و با او کنار نمی آید، روح امید به داشتن یک زندگی خوب را در دخترش می میراند و او را نسبت به زندگی آینده اش مأیوس می کند، زیرا دختران برای رفتارهای آینده اجتماعی خود، برخوردهای مادران را الگو قرار می دهند و شیوه های برخورد با همسرانشان را از مادرانشان یاد می گیرند.

[h=2]تربیت اقتصادى دختران[/h] یکى از جنبه هاى تربیت زنان و دختران، تربیت اقتصادى آنان است. اگر زنان و دختران از دانش اقتصاد خانواده بهره مند باشند، بهتر مى توانند به ایفاى نقش خانه دارى بپردازند.

تربیت اقتصادى به معناى کارآموزى فنون خانه دارى و فراگیرى شیوه هاى درست مصرف مالى است. آشنا ساختن دختران با آشپزى و تهیه غذاى مناسب بدون اسراف و تباه کردن مواد اولیه، از وظایف مادران است

ایجاد روحیه میانه روى در دختران، از عوامل مهم در اداره اقتصاد خانواده است، به گونه اى که این ویژگى در موفقیت و پیدایش رضایت اعضاى خانواده و سازگارى با آنان، به ویژه تأمین رضایت شوهر نقش حیاتى دارد. اگر دختر در خانه پدر با روحیه میانه روى و آینده نگرى بزرگ شود، مى تواند آن روش را در خانه شوهر نیز ادامه دهد و زندگى آبرومندى را براى خود و اعضاى خانواده اش فراهم کند. در مقابل، اگر پدر و مادر به تربیت دختر توجه نکنند و او تجمل گرا و خودسر بار آید، چنین دخترى در اداره امور خانه موفق نخواهد بود، چنان که دختران خانواده هاى سرمایه دار که بیشتر در ناز و نعمت بزرگ مى شوند، توانایى چندانى در اداره خانه ندارند.

پی نوشت:
1ـ روانشناسی رشد، جمعی از مؤلفان، انتشارات سمت، ج1، ص331.
2ـ مستدرک الوسائل، ج15، ص118.

[h=1]آورده اند که ...[/h]
شیعیان شیفته و دوستان دلباخته خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام، همواره از چهار گوشه جهان به شهر مقدس قم و بارگاه ملكوتی كریمه اهل بیت علیهاالسلام سرازیر شده، در این حرم شریف آل محمد علیهم السلام، مشكلات مادی و معنوی خود را به پیشگاه حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام عرضه داشته اند و این شفیعه روز محشر را به درگاه الهی واسطه قرار داده، حل مشكلات و رفع گرفتاریهای خود را از خداوند منان مسألت نموده، و خدای را سریع الاجابة یافته اند .
تعداد شیعیان دلسوخته ای كه با كوله باری از مشكلات به این حرم باصفا گام نهاده اند، و با حاجتهای برآورده شده، بیماریهای شفا یافته، قرضهای ادا شده، گره های باز شده و دیگر مشكلات گشوده شده به شهر و دیار خود بازگشته اند، ولی خاطرات شیرین و فراموش ناشدنی آن سفر روحانی و لحظات نورانی را در دل خود كتمان كرده، و حتی به فرزندان خود بازگو نكرده اند، بی شمار است .
آنچه از كرامتهای این كریمه، سینه به سینه به ما رسیده و یا در لا به لای كتابها درج شده، نمی از یم و اندكی از بی شمار است .

[h=2]بازگشت فرزند به آغوش مادر[/h] حضرت حجة الاسلام و المسلمین آقای ابن الرّضا از حاج آقای کشفی از خدمتگزاران بلند پایه حرم حضرت معصومه علیهاالسلام نقل کردند که در ایام جنگ، شبی از شبها گروهی از اسرای عراقی را به حرم مطهّر کریمه اهل بیت علیهاالسلام آورده بودند، در طرف بالای سر حضرت میله هایی نهاده شده بود که اسرا در داخل میله ها و دیگر زائران در بیرون میله ها مشغول زیارت بودند . یکمرتبه دیدیم که زنی از میان تماشاگران جیغ کشید و بلافاصله یکی از اسرا نیز جیغی کشید .

حضرت بقیّه الله - ارواحناه فداه - تا درِ صحن تشریف آوردند ، آنجا از اسب پیاده شدند و وارد حرم مطهّر شدند . او می گوید : من نیز دنبال آن کعبه مقصود به حرم مطهّر مشرّف شدم . در حرم مطهّر جز آن حضرت در آن ساعت زائر دیگری نبود . قسمت بالای سر تشریف آوردند ، مشغول زیارت شدند و بعد از زیارت تشریف بردند

معلوم شد که این اسیر از شیعیان عراقی بوده ، به خدمت سربازی رفته ، توسّط ارتش عراقی او را اجباراً به جبهه برده اند و آنجا به اسارت نیروهای ایرانی درآمده است . مادرش نیز به جرم شیعه بودن از عراق اخراج شده ، به ایران آمده ، در قم اسکان داده شده ، و به کلّی از سرنوشت پسرش بی خبر مانده است . این مادر بیچاره ، هر شب به حرم مطهّر حضرت معصومه علیها السلام مشرّف می شده ، به خدمت بی بی عرض می کرده : بی بی جان من پسرم را از تو می خواهم .
آن شب نیز چون شبهای دیگر به حرم مشرّف شده ، برای پسرش دعا کرده ، به حضرت معصومه علیها السلام متوسّل شده است که یک مرتبه پسرش را در میان اسیران دیده، بی اختیار جیغ کشیده، پسرش نیز متوجّه مادر شده، متقابلاً جیغ کشیده و اینگونه از عنایات حضرت معصومه علیهاالسلام پس از سالها جدایی، چشم مادر با دیدن میوه دلش روشن گردیده است .
پس از این رخداد جالب ، توسّط سازمان بین المللی ترتیبی داده شد که این پسر از اسارت آزاد شده به کانون گرم خانواده برگردد.

[h=2]از کریم تا کریمه[/h] حجّه الاسلام والمسلمین آقای قاضی زاهدی شاهد یکی از کرامتهای حضرت معصومه سلام الله علیها در بیست سال قبل بودند می فرمودند: در حدود بیست سال قبل شبی در حرم مطهّر دعای توسّل برقرار بود و من در دعای توسّل شرکت نموده بودم ، در وسط دعای توسّل برق قطع شد و مدّتی حرم تاریک بود ، تا چراغها روشن شد احساس کردم مردم به نقطه خاصّی در حرم مطهّر - همانجا که قبر شاه عباس هست - متوجّه می باشند ، من نیز به آن نقطه کشیده شدم ، دیدم یک دختر 17 - 18 ساله ای را در میان گرفته اند و همه متوّجه او هستند ، معلوم شد که این دختر از ده سال پیش به دنبال یک بیماری حادّ و مزمن زبانش گنگ شده بود و برای طلب شفا او را به مشهد مقدّس برده اند و آنجا متوسّل شده اند، حضرت امام رضا علیه السلام در عالم رویا فرموده : او را به قم ببرید و اینک او را به قم آورده اند و از عنایات حضرت معصومه علیهاالسلام زبانش گویا شده و شفای کامل یافته است .
[h=2]
عنایتی کن بانو[/h] آقای سید ابوالفضل رضوی زاده از دوست خادم خود نقل می کند: آیت الله نجفی مرعشی (ره) در نخستین روزهایی که از نجف به قم مشرف شده بودند ، خیلی نگران بودند ، زیرا خواستگاران زیادی برای دخترشان می آمد ، ولی مرحوم آقای نجفی از توان مالی خوبی برخوردار نبودند و نمی تواستند جهیزیه تهیه کنند . روزی در حرم مطهر خدمت حضرت می رسند و عرض می‌کنند: خانم ! چرا به من نظر نمی کنی؟ بعد از این ماجرا، شبی در خواب می بینند که یکی از خادمین حضرت به ایشان می گوید: حضرت معصومه علیهاالسلام با شما کار دارند . مرحوم آقای نجفی، خود در این باره می گوید: در عالم خواب سریع به حرم مطهر مشرف شدم . وقتی می خواستم از درب ایوان طلا (ایوان عتیق) وارد شوم ، دو خانم را دیدم که در حال جارو کردن هستند . یکی از آنها حضرت زهرا علیهاالسلام بود که قبلاً هم ایشان را در خواب دیده بودم ، و دیگری حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام. حضرت معصومه علیهاالسلام به بنده فرمودند : ای شهاب ! شما چه در زمانی که نجف بودید و چه حالا که در قم هستید ، تحت نظر ما هستید . نگران نباشید ! آقای نجفی (ره) در انتها فرمودند: از آن روز به بعد زندگی من بهتر و بهتر شد.

این دختر از ده سال پیش به دنبال یک بیماری حادّ و مزمن زبانش گنگ شده بود و برای طلب شفا او را به مشهد مقدّس برده اند و آنجا متوسّل شده اند، حضرت امام رضا علیه السلام در عالم رویا فرموده : او را به قم ببرید و اینک او را به قم آورده اند و از عنایات حضرت معصومه علیهاالسلام زبانش گویا شده و شفای کامل یافته است

[h=2]گره گشای علوم[/h] محدّث جلیل القدر مرحوم حاج شیخ عباس قمی در کتاب گرانقدر " فوائد الرضویه " در شرح حال ملاصدرا از مشایخ خود نقل می کند که ایشان به جهت برخی از ابتلائات از محل اقامت خود (شیراز) به دارالایمان قم مهاجرت کرد که عُشّ آل محمّد است و حرم اهلبیت علیهم السلام .
وی به حکم: " اِذا عَمَّتِ البُلدانَ الفِتَنُ وَالبَلایا ، فَعَلَیکُم بِقُم وَ حَوالیها و نَواحیها ، فَاِنَّ البَلایا مَدفُوعٌ عَنها " . به قریه ای از قراء قم به نام " کهک " در چهار فرسخی قم پناه برد .
هنگامی که برخی مطالب علمی بر او مشکل می شد از کهک به زیارت حضرت سیّده جلیله فاطمه بنت موسی بن جعفر علیهاالسلام مشرّف می شد و از آثار فیض آن حرم مطهّر بر او افاضه می شد و مشکلش حل می گردید .

[h=2]کعبه مقصود در حریم بهشت[/h] مولّف «انوار المشعشعین» از شخصی به نام سیّد عبدالرّحیم نقل می کند که در عالم رویا دیده است که جمعیّت انبوهی در قبرستان بزرگ قم گرد آمده اند، آنگاه شخصیّت جلیل القدری سوار بر اسب از زیر بازارچه بیرون آمدند .
در عالم رویا صدای شخصی را می شنود که می گوید: "ایشان حضرت حجّت علیه السلام می باشند " .
او می بیند که حضرت بقیّة الله - ارواحناه فداه - تا درِ صحن تشریف آوردند ، آنجا از اسب پیاده شدند و وارد حرم مطهّر شدند . او می گوید : من نیز دنبال آن کعبه مقصود به حرم مطهّر مشرّف شدم . در حرم مطهّر جز آن حضرت در آن ساعت زائر دیگری نبود. قسمت بالای سر تشریف آوردند، مشغول زیارت شدند و بعد از زیارت تشریف بردند .

[h=1]گل خوشبوی موسای امّت[/h]


[/HR] در اول ذیقعده سال 173 هجری قمری خانه امام كاظم علیه السلام حال و هوای دیگرِِِی داشت. شور و شادی در خانه امام موج می زد. شاید كسی به اندازه نجمه همسر حضرت، خوشحال نبود. زیرا پس از گذشت 25 سال این دومین فرزندی بود كه دست لطف پروردگار به او عنایت می فرمود. 25 سال پیش در همین ماه ذیقعده با تولد «علی» كه بعدها به «رضا» شهرت یافت، نجمه تولد اولین فرزندش را جشن گرفت و اینك پس از گذشت سالها خداوند دختری به او و همسرش امام هفتم و خواهری به امام رضا علیه السلام عنایت فرمود كه مایه چشم روشنی دودمان رسالت بود .
[/HR]
[h=2]همنام مادر خوبیها[/h] در میان اهل بیت علیهم السلام «فاطمه» نامی بود كه صدها خاطره تلخ و شیرین از دوران زندگانی دختر گرامی پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه وآله، حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام را به یاد می آورد .آنها اگر برای یكی از فرزندانشان این نام را بر می گزیدند به احترام همنامی با دختر عزیز پیامبر صلی الله علیه وآله از احترام و گرامیداشت او كوتاهی نمی كردند و از بی مهری به او پرهیز می نمودند.
دختر نورسیده امام كاظم علیه السلام هم از این سنت نیكو بهره داشت. امام به خاطر عشق و علاقه خاصی که به حضرت زهرا علیهاالسلام داشت نام دختر تازه به دنیا آمده خود را «فاطمه» نهاد. امام او را بسیار دوست می داشت و از هیچگونه اظهار لطف و محبت به او دریغ نمی كرد .

[h=2]در آغوش کانون نور[/h] پاك سرشتی و پرهیزكاری این دختر به اندازه ای بود كه پس از مدتی «معصومه» خوانده شد، چون مانند پدر گرامی اش از گناه و بدی دوری می جست. فاطمه معصومه علیهاالسلام زیر سایه پرمهر پدر و مادر عزیزش روز به روز بزرگتر می شد و چیزهای تازه ای از آن دو بزرگوار می آموخت. اگر پدر او، امام شیعیان بود و در پرهیزكاری و پاكی نظیر نداشت، مادرش هم زنی پارسا و با ایمان بود كه اصول و كمالات اسلامی را در مكتب همسر امام صادق علیه السلام فرا گرفته و از برجسته ترین زنان آن روزگار به شمار می آمد. از این رو " حمیده " مادر امام كاظم علیه السلام به آن حضرت پیشنهاد كرده بود تا با وی ازدواج نماید.

در میان اهل بیت علیهم السلام «فاطمه» نامی بود كه صدها خاطره تلخ و شیرین از دوران زندگانی دختر گرامی پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه وآله، حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام را به یاد می آورد .آنها اگر برای یكی از فرزندانشان این نام را بر می گزیدند به احترام همنامی با دختر عزیز پیامبر صلی الله علیه وآله از احترام و گرامیداشت او كوتاهی نمی كردند و از بی مهری به او پرهیز می نمودند

[h=2]شاگرد شایسته مكتب وحی[/h] حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام با استفاده از محضر پدر و برادر معصوم و مادر پارسا و عالمش به چنان مقام علمی دست یافت كه در ایام نوجوانی با بسیاری از معارف اسلامی آشنا بود . روزی جمعی از شیعیان به مدینه آمدند تا سئوالات دینی خویش را به امام كاظم علیه السلام عرضه نموده و با جوابهای درست به شهر خود باز گردند. متأسفانه امام هفتم در سفر بود و امام رضا علیه السلام هم در مدینه حضور نداشت .
شیعیان از اینكه سۆالهایشان بی پاسخ مانده بود بسیار اندوهگین شده و به ناچار راه بازگشت در پیش گرفتند. حضرت معصومه علیهاالسلام كه به اندوه مسافران آگاهی یافت، سئوالهایشان را كه به صورت نامه ای تهیه شده بود، گرفته و به آنها پاسخ داد. شیعیان با شادی وصف ناپذیری مدینه را به قصد دیار خویش ترك كردند . در بیرون مدینه با امام كاظم علیه‌السلام مواجه شده و آنچه كه در منزل ایشان گذشته بود به اطلاع حضرت رساندند. امام پاسخ دخت گرامیش را خواند و با جمله ای كوتاه، شاگرد مكتبش را اینگونه ستود: " پدرش به فدایش ".
[h=2]
اسیر رنجها[/h] حاكمان و پادشاهان آن دوران فرزندان پیامبر صلی الله علیه وآله را بسیار آزار می دادند. به خصوص امام كاظم علیه السلام از دست خلفای هم عصر خود ستمهای فراوانی می كشید. ناراحتی و رنجهای پدر، دل بی آلایش فاطمه معصومه علیهاالسلام را به درد می آورد و او را سخت غمگین می نمود. تنها وجود برادر دلسوز و فداكارش حضرت رضا علیه السلام به وی و دیگر افراد خانواده آرامش می داد. تا آنکه فاطمه معصومه علیهاالسلام در سالهای آخر حیات پدر، با در بند شدن امام، از دیدار وی و كسب فیض از محضر قدسی اش محروم شد و به اندوهی سخت دچار گشت .
در سالهای آخر زندگی امام كاظم علیه السلام حضرت از زندانی به زندانی دیگر منتقل می شد. تا اینكه سندی بن شاهك به دستور هارون الرشید، امام را مسموم كرد. دختر ده ساله امام، که سالها به انتظار نشسته بود تا مگر روزی پدر عزیزش در خانه را باز كرده و او را در آغوش كشد، اینك به غمی جانكاه مبتلا شد. او باید دنیایی از اندوه را در دل كوچك خود جای دهد و در این مصیبت صبر پیشه كند .

[h=2]به دنبال یار[/h] پس از شهادت پیشوای هفتم، حضرت رضا علیه السلام علاوه بر رهبری امت اسلامی و هدایت شیعیان، تنها وصی امام كاظم علیه السلام بود كه به دستور پدر مسئولیت سرپرستی فرزندان حضرت را هم به دوش می كشید، از جمله فاطمه معصومه علیهاالسلام.
آنچه از برگهای تاریخ می توان دریافت رابطه عمیق و عاشقانه این برادر و خواهر است. تا آنجا كه وقتی امام رضا علیه‌السلام به امر خلیفه به سرزمین ایران هجرت كردند، دل نازك خواهر تاب فراق برادر را نیاورد و راه ایران را پیش گرفت. روزها و شبهای پرخطر سفر برایش آسان می نمود چرا كه دیدار محبوب، امید قلب و برادر عزیزش را در انتهای سفر امید داشت و به این امید آنچنان خرسند بود كه تمام سنگینی سفر بر شانه هایش سبك می نمود.

فاطمه معصومه علیهاالسلام زیر سایه پرمهر پدر و مادر عزیزش روز به روز بزرگتر می شد و چیزهای تازه ای از آن دو بزرگوار می آموخت . اگر پدر او، امام شیعیان بود و در پرهیزكاری و پاكی نظیر نداشت، مادرش هم زنی پارسا و با ایمان بود كه اصول و كمالات اسلامی را در مكتب همسر امام صادق علیه السلام فرا گرفته و از برجسته ترین زنان آن روزگار به شمار می آمد

كاروان همچنان به سوی طوس در حركت بود تا اینکه به خلیفه ظالم خبر رسید كه كاروانی از سادات هاشمی كه مریدان و فرزندان و اقوام امام اند در راه طوس هستند و به آرزوی دیدار خورشید خاندان رسالت، حضرت رضا علیه السلام راه می‌پیمایند. خلیفه كه از حضور با صلابت سادات هاشمی بیم داشت سپاهی را مهیا ساخت تا این كاروان را از حركت باز دارد . سپاه مأمون به شهر ساوه که تازه به انوار قدوم بانوی كرامت منور شده بود، آمدند و بیست و دو نفر از کاروان علوی را به شهادت رساندند و حضرت معصومه علیهاالسلام نیز چون عمه اش زینب علیهاالسلام زخم دار این فاجعه شد .

[h=2]غروب غم انگیز[/h] كشته شدن همراهان و ندیمان غمی فزاینده را برای بانوی صبور به ارمغان آورد تا اینکه بانو بیمار شد. بیماری بر جسم بانو چنگ انداخته بود، و حضرت دیگر تاب رهسپاری تا طوس را نداشت. مردم قم که عطر بهشت را می شناختند به ساوه آمدند تا این سلاله سبز با قدمهای بهاری اش شهر آنان را معطر سازد. حضرت معصومه علیهاالسلام درخواست اهل قم را پذیرفت و‌ در 23 ربیع الاول سال 201 هجری قمری وارد شهر قم شد و مورد استقبال گرم اهالی شهر قرار گرفت.
اما بیماری دخت گرامی امام هفتم همگان را سخت ناراحت كرده بود و حال او روز به روز بدتر می شد، و سرانجام زائر امام رضا علیه السلام در دهم ربیع الثانی 201 هجری قمری چشم از جهان فرو بست و در حالی كه اشك در دیده و غم دوری برادر به دل داشت دار فانی را وداع گفت.

[h=1]فاطمه معصومه علیهاالسلام، لبخندی بر چهره علم حقیقی[/h]


[/HR] در سالروز ولادت حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام به کمک یکی از نقلهای تاریخی، اشاره‌ ای به علم سرشار ایشان می ‌کنیم و در این نوشته به یمن میلاد ایشان که خنده‌ای بر چهره علم هستند، قدری درباره حقیقت علم سخن می‌ گوییم.


[/HR] در ابتدا به حکایتی درباره مقام علمی فاطمه معصومه علیهاالسلام اشاره می‌کنیم.
امام موسی الکاظم علیه السلام عالمترین و عابدترین مرد زمان خود بود و کسانی که به گوهر امامت در درون او ایمان داشتند و او را فرزند حقیقی پیامبر صلی الله علیه وآله و جانشین او در زمان خود می‌دانستند شیفته او بودند. عده‌ای از شیعیان از مسیری دور برای یافتن پاسخ سوالاتشان به منزل موسی بن جعفر علیهماالسلام آمده بودند امام را نیافتند. چون ایشان در مسافرت تشریف داشتند اما دختر آن حضرت سوالهایشان را گرفت و پاسخی برای هر سوال نوشت...
از حکایت بالا که شرح کاملتر آن در اینجا آمده است، در می‌ یابیم که حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام دارای چنان مرتبه علمی بود که پاسخهای ایشان به سوالات مردم کاملاً مورد تأیید امام عصر خود قرار گرفته است.
در حقیقت آنچه باعث شد از نقل کامل حکایت خودداری کنیم، آن بود که تاکنون منبع اصلی برای این حکایت را نیافته‌ایم؛ اما از طرف دیگر می‌ دانیم که در میان فرزندان امام موسی الکاظم علیه السلام بجز حضرت رضا علیه السلام که فرزند حقیقی جسم و جان پیامبر صلی الله علیه وآله و امام معصوم بود، موقعیت فاطمه معصومه علیهاالسلام موقعیتی بسیار ممتاز و نمونه دارد.
حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام جزو معدود امامزادگانی است که توصیه خاص به زیارت ایشان شده و از ناحیه امام معصوم علیه السلام زیارتنامه‌ای مخصوص برایشان آمده است و نیز ایشان به تنهایی یکی از عوامل اساسی نزول برکات برای شهر قم بوده‌ و هست. از اینجاست که حتی اگر ثابت شود که حکایت بالا واقع نشده باشد، باز هم به مضمون آن،‌ که همانا ثبوت علم سرشار خاندان نبوت برای آن بانو معتقد و ملتزم می‌شویم و از سالروز میلاد ایشان را ذهن‌آویزی برای جستجوی علم حقیقی قرار می‌دهیم.
آن علمی که اهل بیت علیهم السلام ما را به آن توصیه کرده‌اند نوعی روشن بینی در سایه ایمان است و آنچه از راه مطالعه زیاد و بحث و جدل به دست بیاید، حقیقتاً علم نیست؛ بلکه نمایی از علم دارد و بی‌ایمانان هم می‌توانند به آن دست یابند

به این مناسبت در اینجا می‌خواهیم قدری به چیستی علم بپردازیم و برای آنکه سخن به گزاف نگفته باشیم، نظریات نظریه پردازان را رها می‌ کنیم و به دنبال حقیقت از سرچشمه آن یعنی قرآن و کلمات معصومان علیهم السلام می ‌گردیم.
سرنخی از آنچه به دنبالش هستیم را در آیه 282 سوره بقره می‌جوییم: «وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یُعَلِّمُكُمُ اللَّه‏»
این عبارت کوتاه در ضمن آیه‌ای آمده که مربوط به ثبت اسناد مالی است ولی به شکلی اشاره‌وار و به یاد ماندنی، مطلبی بسیار مهم را مطرح کرده است که معنایش این است: هر چقدر در مسیر تقوا باشید به همان اندازه خدا به شما علم می‌دهد.
از اینجا معلوم می‌شود که علم را باید امری خدایی بدانیم و آن را از خدا بخواهیم تا به ما بدهد و نیز آنکه کسب علم یک راه مشخص دارد و آن هم رعایت تقواست.
نکته دیگر که از قرآن می‌آموزیم آن است که علم باعث می‌شود که انسان نسبت به خدا حالت خشیت پیدا کند. به گونه‌ای که در آیه 28 سوره فاطر می‌فرماید که فقط عالمان هستند که از خدا خشیت دارند: «إِنَّما یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماء».
بنابراین علم مورد تأیید از نظر اهل بیت علیهم السلام، امری از سمت خدا است که به بندگانی که آن را طلب کنند اعطا می‌‌شود و بجای آنکه فقط ذهن را مشغول کند یا کاغذ را سیاه کند،‌ بر جان شخص عالم اثر می‌ گذارد و حالت خشیت به او می ‌دهد.

این حقیقت به شکلی گویا از امام صادق علیه السلام خطاب به عنوان بصری نقل شده است. او پیرمردی بود که در طلب علم می‌کوشید تا آنکه اشتیاق سخن گفتن و بهره‌مندی از علم امام جعفر صادق علیه السلام در دل او شعله کشید. داستان دیدار او با امام در اینجا آمده است که بسیار خواندنی و درس‌آموز است. در آن روایت می‌ خوانیم:
«علم‌ به‌ آموختن‌ نیست‌. علم‌ فقط‌ نوری است‌ كه‌ در دل‌ كسی‌ كه‌ خداوند تبارك‌ و تعالی‌ اراده هدایت‌ او را نموده‌ است‌ واقع‌ می‌شود. پس‌ اگر علم‌ می‌خواهی‌، باید در اوّلین‌ مرحله‌ در نزد خودت‌ حقیقت‌ عبودیّت‌ را بطلبی‌؛ و به واسطه‌ عمل‌ كردن‌ به‌ علم‌، طالب‌ علم‌ باشی‌؛ و از خداوند بخواهی که بفهماندت‌ تا خدا جوابت‌ دهد و به تو بفهماند.» (بحارالانوار، ج 1، ص224)
از اینجا می‌فهمیم که علم تنها به این نیست که معلومات مشخصی را در ذهن خود حاضر کنیم هرچند در نظر عرفی به آن علم بگویند.(منیة المرید، شهید ثانی، ص167) و نیز می‌فهمیم که برای زیاد شدن علم باید همان راه دعا و رعایت تقوا را ادامه دهیم و هرچه به دانسته‌های قبلی‌مان بیشتر عمل کنیم، خدا علم ما را در امور جدیدتر بیشتر می‌گشاید.
البته این سخن به معنای کنار گذاشتن کتاب و درس و مدرسه نیست. هر کس وظیفه‌ای دارد و وظیفه کسی که به دنبال دانش است آن است که با کتابهای سودمند مأنوس شود؛ اما هرگز نباید فراموشش شود که این امور وسایلی ابتدایی و مقدماتی برای علم هستند و در حقیقت، علم از سنخ نور خدایی است که یافتن آن به دعا و رعایت تقوا نیاز دارد.
به عبارت دیگر، آن علمی که اهل بیت علیهم السلام ما را به آن توصیه کرده‌اند نوعی روشن بینی در سایه ایمان است و آنچه از راه مطالعه زیاد و بحث و جدل به دست بیاید، حقیقتاً علم نیست؛ بلکه نمایی از علم دارد و بی‌ایمانان هم می‌توانند به آن دست یابند. این در حالی است که عالم‌ترین عالمان از نظر ما، شخص شخیص پیامبر صلی الله علیه وآله است یعنی نگاری که به مکتب نرفت و خط ننوشت.

علم حقیقی، امری از سمت خدا است که به بندگانی که آن را طلب کنند اعطا می‌‌شود و بجای آنکه فقط ذهن را مشغول کند یا کاغذ را سیاه،‌ بر جان عالم اثر می‌گذارد و حالت خشیت به او می‌دهد.

با توجه به مطالب بالا می‌توانیم نکات زیر را نتیجه بگیریم:
- علم حقیقی موهبتی الهی است که از راه دعا و رعایت تقوا به دست می‌آید.
- علم باعث تغییرات در جان شخص عالم می‌شود.(حالت خشیت)
- گناهان می‌توانند باعث خرابی و اشکال در علم حقیقی شوند.
- برای دریافت علم از خدا سن خاصی شرط نیست.
- برای دریافت علم از خدا بیشتر از آنکه به هوش ریاضی-منطقی محتاج باشیم به ایمان و عمل کردن به دانسته‌های قبلی محتاجیم.
- علم در درجه اول به کار خود عالم می‌آید و در درجه بعدی تنها در حد وظیفه، آن را به کسانی که صلاح باشد اظهار می‌کند.
- برای علم آموزی به زانو زدن نزد علماء و نیز مطالعه نیاز داریم اما اینطور نیست که هر کس مطالعه کند لزوماً به علم حقیقی دست یافته باشد.
- بسیاری از کسانی که از نظر عرفی به آنها دانشمند گفته می‌شود، در نظر معصومین علیهم السلام لایق این نام نیستند.
- علم حقیقی در سایه ایمان به دست می‌آید بنابراین جار و جنجالهای غیرمۆمنانه هرچند ظاهری علمی داشته باشد از حقیقت علم تهی است.

[h=1]بوی گل یاس[/h]

وقتی دلم کنار ضریح تو جا گرفت نوری ز فیض کوثر حُسن شما گرفت
یادم نمی رود که ز الطاف مرقدت هر بار قلب مرده ترینم شفا گرفت
از ابتدا كه شیعه عشق شما شدم فهمیده ام که چشم تو خانم مرا گرفت
هر صبح بر مناره تو بوسه زد نسیم تا از كرامت حرم تو صفا گرفت
وقتی به صحن آینه ات آمدم دلم رنگی به روشنایی آئینه ها گرفت
همواره آسمان حریم تو آبی است
از بس كه صبح گنبد تو آفتابی است
از مرقدت شمیم مناجات می رسد بر دامنت توسلِ حاجات می رسد
وقتی كه خاكبوس حریم تو می شوم دستم به چشمه های كرامات می رسد
حق گفته اند فاطمه دومین تویی این گفته ام چگونه به اثبات می رسد؟
از بس كه از ضریح شما بر مشام جان عطر مزار مادر سادات می رسد
دیگر چه احتیاج به مهتاب و آفتاب تا نور گنبدت به سماوات می رسد
گل داده است غنچه گلدان آینه
دل آشیان گرفته در ایوان آینه
این جا بهشت دختر موسی بن جعفر است از نفحه ی شهود و تجلّی معطر است
بر پا شده است مکتب قرآن و اهل بیت دارالعلومِ مریم آل پیمبر است
این جا کلید علم و فقاهت ارادت است خاک در حریم تو علامه پرور است
چشم امید عالِم و عاشق به سوی توست این جا چقدر چشمه ی جوشان کوثر است
هر شب کنار مرقد تو یک مدینه دل دنبال قبر مخفی زهرای اطهر است
صحن تو غرق بوی گل یاس می شود
این جا حضور فاطمه احساس می شود
با آن که هست هر دو جهان مال فاطمه این جا دمیده کوکب اقبال فاطمه
بی اختیار پای ضریحت رسیده است هر زائری که آمده دنبال فاطمه
دارد تمام مرقد تو بوی آسمان این جاست سایه سار پر و بال فاطمه
فرمود آشیانه ی‌ امن الهی است صحن و سرای تو، حرم آل فاطمه
خورشید آل فاطمه از راه می رسد هر سال ما اگر که شود سال فاطمه
یوم الحساب تو همه امید شیعه ای
تنها نه شیعه اهل جهان را شفیعه ای
خاتون ملک ارض و سما إشفعی لنا! محبوبه ی حبیب خدا إشفعی لنا!
آرامش و قرار دل ثامن الحجج ای زینب امام رضا إشفعی لنا!
عصمت دخیل بسته به پرهای چادرت ای آفتاب حُجب و حیا إشفعی لنا!
روی سیاه و بار گناهان ما کجا؟! لطف و کرامت تو کجا إشفعی لنا!
مهر و ولایتت شده حبل المتین ما در صبحگاه روز جزا إشفعی لنا!
ای عمه ی امام زمان! کاش در حرم
یک صبح جمعه لایق دیدار می شدم
دستت كریم و سفره خیرت كثیر تر هرگز ندیده ایم ز تو دستگیر تر
نائل به فیض كسب مقامات می شود در محضر تو هر كه شود سر به زیر تر
می گفت شاعری كه بهشت است مرقدت نه نه، بهشت نه! به خدا بی نظیر تر
گل پوش می شود حرم آسمانی ات با فرشی از دو بال ملائك حریر تر
با مقدم تو باغ بهار است هر كجا حتی هزار مرتبه از قم كویر تر
نقش بهار، در حرمت بسته می شود
گل، مات گل عذاری گلدسته می شود
از نسل كوثری كه شد این شوره زارها از بركت حضور شما چشمه سارها
در سایه تو جلوه خورشید پا گرفت این انقلاب از تو و این افتخارها
صبحی اگر دمیده، ز نور نگاه توست رونق نداشت بی تو در این جا، بهارها
از بس سبد سبد گل ایمان چكیده است از آسمان لطف تو بر كوچه سارها
از سفره های جود تو احسان گرفته اند همواره زائران تو و همجوارها
این سایه را تو بر سر من مستدام كن
با جلوه های معرفتت آشنام كن
آسیه آمده به دیارت ز سمت نیل یا از حجاز می رسدت همسر خلیل
از شرق و غرب عالم امكان رسیده اند امشب به دستْ بوسیتان بانوان ایل
دیگر عجیب نیست اگر جا گرفته اند حتی فرشته های مقرب چو جبرئیل
امشب به سینه آرزویی موج می زند بانو اگر ضریح تو را بسته ام دخیل
چشم امید ما همه بر دستهای توست فردا كه می رسد همه جا بانگ الرحیل
آسوده خاطران هیاهوی محشریم
تا زائران دختر موسی بن جعفریم
تنها نه نامه های شفاعت بدست توست بانوی من شفاعت جنّت بدست توست
مریم ترین عفیفه و قدّیسه ای شما معصومه ای و كوكب عصمت بدست توست
تا شأن توست لایق تفسیر هل أتی یعنی كریمه ای و كرامت بدست توست
هر شب دخیل پنجره هایت، هزار دل آخر كلید های اجابت بدست توست
پر می زند به سینه من شوق كربلا! بانوی من جواز زیارت بدست توست
امشب گره گشاست دم یا رضا رضا
در دست توست تذکره ی کربلای ما

[h=1]تفسیر اعطینا[/h]

ای سوره نامت تفسیر اعطینا
زهرا ترین زینب، زینب ترین زهرا
خیر کثیر تو، آئینه کوثر
نامت سرآغاز تکثیر خوبی ها
روشن تر از نوری، در نور مستوری
پیدا ترین پنهان، پنهان ترین پیدا
ماه مقیم قم، خورشید «بیت النور»
در سایه سار توست سرتاسر دنیا
وقتی که معصومان، معصومه ات خواندند
در وصف تو لال است، شعر و شعور ما
فهم زمین عاجز، از درک اوصافت
والا مقامی تو، در عالم بالا
از آه لبریزم، از اشک سرشارم
این قطره را دریاب، دریاب ای دریا

[h=1]هوای بهشت[/h]

آن شب زمین هوای بهشتی دوباره داشت آغوش آسمان به بغل ماه پاره داشت
چشمان ابر روی زمین را گرفته بود هر قطره با خودش سبدی پر ستاره داشت
دست ملک قصیده ای از نور می نوشت واژه به واژه حرف غزل استعاره داشت
باز عطر سیب و بوی بهار و شمیم یاس بر بارش دوباره كوثر اشاره داشت
این بار حق به دامن موسی عطا نمود آن كوثری كه بال ملك گاهواره داشت
این سیب سرخ سیب بهشت پیمبر است
این دختر یگانه موسی بن جعفر است
مثل بهار بود هوای رسیدنت باران چكید از رد پای رسیدنت
در پشت درب خانه تان جمع می شوند خیل فرشتگان كه برای رسیدنت-
-آماده اند از طرف ذات كردگار خود را فدا كنند فدای رسیدنت
خاك بهشت بهر قدم گاه تو كم است آغوش نجمه بود سرای رسیدنت
قلب برادرت ز تب شوق آب شد در التهاب ثانیه های رسیدنت
در چشم خویش ذوق خدا را نگاه کن
گل خنده امام رضا را نگاه کن
از آن زمان كه خواهر سلطان ما شدی بانو ، شما ملیكهء ایران ما شدی
از آسمان وجود تو بر ما نزول كرد تا كوثر دوباره قرآن ما شدی
منت گذاشت بر سر ما ناز مقدمت وقتی كه آمدی تو و مهمان ما شدی
با هر قدم به سینه ما جا گرفته ای یعنی تو صاحب دل ما جان ما شدی
بانی خیر و بركت این خطه گشته ای وقتی نسیم سبز بیابان ما شدی
یعنی فقط نه جزء محبان حیدریم
«از شیعیان كشور موسی بن جعفریم»
وقتی تویی كه آینهء ذات كوثری زیبد به خادمان حریمت پیمبری
عصمت به پای عصمت تو سجده می كند معصومه ای و عصمت كبرای دیگری
ای زینبی كه عالمهء بی معلمی زین رو كنی به شهر خودت علم پروری
ما هر چه قدر شعر و غزل نذرتان كنیم تو باز هم از آن چه كه گفتیم برتری
بی تو كُمیت محشریان لنگ می شود یك وقت اگر كه روی به محشر نیاوری
زهرا شدی و شمس فروزان شیعه ای
زهرا شدی و روز قیامت شفیعه ای
خود ظلمتیم، اگرچه سپیدیم با شما یأسیم اگر، سراسر امیدیم با شما
مست اجابتند دعاها کنارتان ما حاجت نداده ندیدیم با شما
وقتی حدیث ها تو را حرف می زنند جز وصف فاطمه نشنیدیم با شما
در قاب عکس خالی آن قبر گمشده تصویری از بهشت کشیدیم با شما
پس آمدیم و زائر آن بی نشان شدیم یعنی که تا مدینه رسیدیم باشما
امشب كه عشق می پرد از كنج سینه ام
در محضر تو زائر شهر مدینه ام