فواید امام غائب----بهره مندى مردم از وجود امام غائب

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
فواید امام غائب----بهره مندى مردم از وجود امام غائب

پیشینه غیبت

قبل از ورود به بحث اشاره به چند نکته ضروری است:

1ـ مفهوم غایب بودن امام به این معنا نیست كه وجود ناپیدا و رؤیایی دارد! بلكه آن حضرت مانند سایر انسآنها از یك زندگی طبیعی، عینی و خارجی برخوردار است،

به طوری كه آن حضرت در میان مردم و در دل جامعه رفت و آمد دارد و گفتار مردم را میشنود و بر اجتماعات آنها وارد میشود و سلام میكند.

او مردم را میبیند، ولی این مردمند كه نمیتوانند جمال مبارك آن حضرت را ببینند. به عبارتی دیگر هر چند امام مهدی ـ عج الله تعالی فرجه الشریف ـ ظهور ندارند ولی حضور دارند. به یك معنا این مردمند كه از امام خویش غایبند.

چنانكه مولای متقیان امام علی (ع) در این باره میفرماید:
هنگامیكه امام غایب از نسل من، از دیده‌ها پنهان شود و مردم با غیبت او از حدود شروع بیرون روند، و توده مردم خیال كنند كه حجت خدا از بین رفته و امامت باطل شده است!


سوگند به خدای علی (ع) د رچنین روزی حجت خدا در میان آنهاست، در كوچه و بازار آنها گام بر میدارد، و در خانه‌های آنها وارد میشود، و در شرق و غرب جهان به سیاحت می‌پردازد و گفتار مردم را میشنود

و بر اجتماعات آنها وارد میشود، و سلام میكند، او مردم را میبیند، ولی مردم تا روز معین و وقت معین او را نمی‌بینند، تا جبرئیل میان آسمان و زمین بانگ برآورده و ظهور را اعلام كند(1)

آیا می‍توان سندی گویاتر از امیر المؤمنین (ع) پیدا كرد؟ ما با در دست داشتن این گونه اسناد محكم كه همه آن را قبول دارند می‌گوییم: امام (ع) در میان مردم و با مردم است و بر امورات آنها نظارت دارد.

2ـ از آنجا كه بشر دارای علم محدودی است لذا نمیتواند به اسرار خداوند پی ببرد و عجولانه در مورد قضایای الهی قضاوت نماید.

چنانكه میفرماید: (... وما اوتیتم من العلم الاّ قلیلا)(2) از دانش جز اندكی به شما داده نشده است.

این آیه نشان میدهد كه مجهولات بشر به مراتب بیشتر از معلومات او میباشد.

بنابراین اگر علم هزارها بلكه میلیونها سال دیگر هم جلو برود هنوز معلومات او در برابر مجهولاتش بسیار مختصر و ناچیز است و تنها خداوند است كه به همه چیز علم دارد و علم او ذاتی بوده و بینهایت است.

لذا كسی نمیتواند نسبت به وجود امری (مانند: غیبت امام زمان (عج) به علت عدم كشف سرّ این امر به آن اعتراض كند و آن را بیفایده و بیمصلحت بداند.

3ـ غیبت امام زمان (عج) یك امر اتفاقی و بی سابقه نیست بلكه غیبت حجتهای الهی در مقطعی از زمان در سنت الهی یك امر معمولی بوده است چنانكه گروهی از اولیای الهی (مانند حضرت خضر، موسی، یونس، غُزیر، ابراهیم، صالح، ذوالقرنین و...) از دیدگان پنهان بوده اند

ولی هرگز از حوادث و اوضاع زمان غفلت نداشتند به جهت ولایت و اختیاراتی كه از جانب خدا به آنها داده شده بود پیوسته در اموال و نفوس تصرف میكرد و اوضاع را طبق مصالحی رهبری مینمودند.
اگرچه تصرفات آنها نیز از دیدگان مردم عادی پنهان بود.

4ـ و در ضمن این سؤال تازگی نداشته و تنها در عصر ما مطرح نشده است، بلكه از روایات اسلامی برمیآید كه حتی پیش از تولد حضرت مهدی (عج) نیز این سؤال مطرح بوده

و هنگامی كه پیامبر اسلام و ائمه پیشین (ع) از مهدی و غیبت طولانی آن حضرت سخن به میان میآوردند، با چنین سؤالی روبرو میشدند و به آن پاسخ میگفتند. به عنوان نمونه:
الف) پیامبر اسلام در پاسخ این پرسش كه آیا شیعه در زمان غیبت، از وجود قائم فائدهای میبرد؟
فرمود: بلی، سوگند به پروردگاری كه مرا به پیامبری برانگیخت، در زمان غیبتش از او نفع میبرند و از نور ولایتش بهره میگیرند، همانگونه كه از خورشید به هنگام قرار گرفتن در پشت ابرها استفاده میكنند.(3)

ب) امام صادق (ع) فرمود: از روزی كه خداوند حضرت آدم را آفریده تا روز رستاخیز، زمین هیچگاه خالی از حجت نبوده و نخواهد بود، یا حجت ظاهر و آشكار و یا غایب و پنهان، و اگر حجت خدا نباشد، خدا ستایش نمیشود.

روای پرسید: مردم چگونه از امام غایب و پنهان استفاده میكنند؟ حضرت فرمود: آن چنان كه از خورشید پشت ابر استفاده می‌كنند
(4)

ج) خود حضرت مهدی (عج) نیز روی این معنا تكیه كرده است. در توقیعی كه آن حضرت در پاسخ به سؤالات (اسحاق بن یعقوب) صادر فرمود و توسط محمد بن عثمان تحویل اسحاق گردید،
چنین نوشت: اما چگونگی استفاده مردم از من همچون استفاده آنهاست از خورشید، هنگامی كه در پشت ابرها پنهان می‌شود(5)

پی نوشت:
1-«حتی اذا غاب المتغیّب من ولدی عن عیون الناس، و باح النّاس بفقده و اجمعوا علی انّ حتّی الحجّه ذاهبه و الامامه باطله... فوربّ علیٍّ انّ حجتها علیها قائمه، ماشیه فی طرقاتها، داخله فی دورها و قصورها، جوّاله فی شرق الأرض و غربها، تسمع الكلام و تسلّم علی الجماعه تری ولا تری الی الوقت والوعد و نداء المنادی من السّماء" یوم الخلاص، ط4، ص139.
2- اسراء/85.
3-عن جابر الأنصاری أنّه سأل النبی (ص) هل ینتفع الشیعه بالقائم (عج) فی غیبته؟ فقال (ص): إی والّذی بعثنی بالنبوّه إنهم لیفتنعون له و یستفیدون بنور ولایته فی غیبته كانتفاع الناس بالشمس و إنّ جلّلها بالسّحاب ـ مجلسی، بحارالانوار، ج52، ص92.
4- بحار الانوار، ص92، ح6.
5- طوسی، الغیبه، ص177

[=Times New Roman]با توجه به مقدمه فوق اینك برخی از فواید وجود امام (ع) در عصر غیبت را متذکر می شویم:
[=Times New Roman]
[=Times New Roman]1ـ امام قلب عالم امكان و واسطه فیض الهی
[=Times New Roman]
طبق احادیث فراوانی كه در موضوع امامت وارد شده، و بر اساس دلائلی كه علما ارائه كرده اند، در بینش اسلامی امام، جان جهان است و جهان به وجود او وابستگی دارد.

امام قلب عالم وجود، هسته مركزی جهان هستی و (واسطه فیض) بین عالم و آفریدگار عالم است و از این جهت حضور و غیبت او تفاوتی ندارد.

و اگر او ـ ولو به صورت ناشناس ـ در جهان نباشد، جهان هستی در هم فرو می‍ریزد. چنانكه امام صادق (ع) فرمود: اگر زمین بدون وجود امام بماند، ساكنان خود را در كام خود فرو می‌برد(1)

امام چهارم فرمود: در پرتو وجود ماست كه خداوند آسمان را از فروپاشی ـ جز به اذن او ـ نگه میدارد.
در پرتو وجود ماست كه خداوند زمین را از لرزش و سلب آرامش ساكنانش، نگه میدارد، به واسطه ماست كه خداوند باران نازل میكند و رحمت خود را میگستراند و بركات و نعمتهای زمین را بیرون میآورد.
و اگر آن كس از ما كه در زمین است نبود، زمین اهل خود را فرو می‌برد
(2)

2ـ پاسداری از آیین خدا

امیر مؤمنان (ع) در یكی از سخنان خود در مورد لزوم وجود رهبران الهی در هر عصر و زمان می‌گوید:
خدایا چنین است، هرگز روی زمین از قیام كنندهای با حجت و دلیل، خالی نمیماند، خواه ظاهر و آشكار باشد و خواه بیمناك و پنهان، تا دلائل و اسناد روشن الهی از بین نرود و به فراموشی نگراید...(3)

[=Times New Roman]با گذشت زمان و آمیزش سلیقه‌ها و افكار شخصی به مسائل مذهبی و دراز شدن دست مفسده جویان به سوی تعالیم آسمانی، اصالت پارهای از قوانین الهی از دست میرود و دین دستخوش تغییرات زیانبخش میگردد.
[=Times New Roman]
برای آنكه اصالت آیین الهی حفظ گردد و جلوی تحریفات و تغییرها و خرافات گرفته شود، باید این رشته به وسیله یك پیشوای معصوم ادامه یابد خواه آشكار و مشهود و خواه پنهان و ناشناس.

در هر مؤسسه مهم، (صندوق آسیب ناپذیری) وجود دارد كه اسناد مهم آن مؤسسه را در آن نگهداری می‌كنند تا از دستبرد دزدان یا خطر آتش سوزی و امثال اینها محفوظ بماند.

سینه امام و روح بلندش نیز صندوق آسیب ناپذیر حفظ اسناد آیین الهی است تا همه اصالتهای نخستین و ویژگیهای آسمانی این تعالیم را در خود نگهداری كند(4)
[=Times New Roman]
[=Times New Roman]ابن حجر عسقلانی پس از نقل احادیثی حاكی از نزول حضرت عیسی (ع) به زمین هنگامی ظهور حضرت مهدی (عج) و اقتدای او به آن حضرت مینویسد:
اینكه عیسی (ع) در آخر الزمان و نزدیك قیامت، به مردی از این امت اقتدا میكند و پشت سر او نماز میخواند، دلیل بر نظریه صحیح در میان دانشمندان اسلامی است كه: زمین هرگز از وجود حجت كه با دلائل و براهین آشكار، برای خدا قیام میكند، خالی نمیماند.
(5)
[=Times New Roman]
[=Times New Roman]ادامه دارد....
[=Times New Roman][=Times New Roman]
[=Times New Roman]پی نوشت:
[=Times New Roman][=Times New Roman]1-[=Times New Roman] لو بقیت الأرض بغیر إمام ساعه لساخت صدوق، كمال الدین ج201ـ210، باب 21.
2- صدوق، أمالی، ص112، صدوق، كمال الدین ،ص207، باب 21، ح22 ـ
[=Times New Roman][=Times New Roman]3-اللهم بلی لا تخلوا الأرض من قائم لله بحجه إما ظاهراً مشهوراً مغموراً لئلاّ تبطل حجج الله و بیّناته" شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید ، ج18، ص147.
4- آیه الله ناصر مكارم شیرازی، مهدی انقلابی دیگر ، ص258ـ259.
5- و فی صلاه عیسی خلف رجل من هذه الأمه مع كونه فی آخر الزمان و قرب قیامه الساعه، دلاله للصحیح من الاقوال أن الأرض لا تخلو عن قائم لله بحجته. احمد بن علی بن حجر العسقلانی فتح الباری، شرح صحیح البخاری ، ج6، ص494.

بهره مندى مردم از وجود امام غائب

از نگاه دلايل كلامى، وجود امام معصوم در جامعه و حضورش ميان مردم، از الطاف بزرگ الهى است، چون او سبب هدايت مردم است.

روشن است كه اگر مردم، اين مظهر آشكار لطف الهى را با آغوش باز بپذيرند و دور او جمع شوند، از آثار وجود پربركت او بهره مند مى شوند، وگرنه از استفاده كامل و تام از وجود شريف او محروم مى گردند.
در آن صورت، سبب محروميت آنان نيز خودشانند، نه خدا و نه امام.(1)

در عين حال، وجود آن حضرت، آثار سازنده اى دارد كه به برخى از آنها اشاره مى شود

پي نوشت:
1 . خواجه نصير طوسى در كتاب «تجريد الاعتقاد» در بحث امامت به همين حقيقت اشاره دارد كه مى گويد: وجود امام لطف است، تصرف و كار او لطفى ديگر است و غيبت او از ماست.

دخالت در كارها

غيبت به اين معنى نيست كه در كارها دخالت نكند و از وجود او بهره برده نشود. مثل همسفر موسى (خضر) كه ولىّ خدا بود و حضرت موساى كليم به او روى آورد.

او كشتى اى را كه از آنِ مستضعفان بود سوراخ كرد، تا از تصرّف غاصبانه پادشاه مصون بماند. صاحبان كشتى از كار او خبر نداشتند، و چون هدف كار او را نمى دانستند، مانع كارش مى شدند.

همچنين آن ديوار را بازسازى كرد تا گنج آن دو يتيم را حفظ كند. پس چه مانعى دارد كه امام غايب، در هر روز و شب، تصرّفاتى اين گونه داشته باشد؟

مؤيّد اين سخن، رواياتى است كه مى گويد او در ايّام حج، در مراسم حج شركت مى كند، حج مى گزارد و با مردم همنشينى مى كند، در مجالس حاضر مى شود.

نيز دلالت مى كند كه او درماندگان را نجات مى دهد، بيماران را عيادت مى كند و گاهى خودش مشكلات مردم را حلّ مى كند، هر چند مردم او را نمى شناسند.

ارتباط با مردم

مسلم است كه در عصر غيبت، همه مردم به او دسترسى ندارند.

ولى چنين نيست كه خواص هم به او دسترسى نداشته باشند! بلكه روايت بر خلاف آن دلالت مى كند.

صالحانى از امت، لياقت تشرف به حضورش و استفاده از نور وجودش را مى يابند، در نتيجه مردم هم به واسطه آنان از وجود او بهره مند مى شوند.

در اين مورد مي توانيد به اين تايپك ها مراجعه نماييد :

http://www.askdin.com/showthread.php?t=3501

http://www.askdin.com/showthread.php?p=15247

پيشواى زنده


محاسبات عقلى و تجربه هاى اجتماعى ثابت مى كند كه اعتقاد به وجود يك پيشواى زنده، اثر عميقى در حفظ نظام و بقاى رسالت دارد، در صورتى كه دسترسى به اين پيشوا چه آسان و چه دشوار، فراهم باشد.
به هر حال، عقيده به وجود پيشوا فوايدى دارد.

در مورد پيشوايى كه در ميان جامعه باشد و به صورت مستقيم، مسؤوليت رهبرى را بر عهده بگيرد حرفى نيست.

مهم آن است كه به دلايلى پيشوا از جامعه دور باشد، ولى آن جامعه به حيات او و بازگشت دوباره اش اعتقاد داشته باشد. چنين اعتقادى نسبت به چنين پيشوايى اثرى عظيم دارد كه به آن اشاره مى كنيم.

در تاريخ، ملت ها و امت هايى بوده اند كه انقلاب هايى داشته اند. نمونه هاى فراوانى نشان مى دهد كه هرگاه پيشوا، زنده باشد، هر چند كه رهبرى را در دست نداشته باشد، تشكيلات و سازمان ها سر پا مى ماند.

اما وقتى از دنيا مى رود، امور از هم گسسته مى شود و شورش پديد مى آيد. بهترين مثال براى اين كه وجود رهبر، نگهدارنده رسالت و موجب همبستگى پيروان است، داستان نبرد اُحد است. در اثناى نبرد، از روى غرض يا به اشتباه، صدايى برخاست كه «محمد كشته شد!».

در همان لحظه كه مسلمانان سرگرم نبرد با متجاوزان بودند اين صدا و خبر پخش شد. همين كه پخش شد پيشوا مرده است، آرايش صفوف به نحوى گسيخته شد كه هر كس ميدان را رها كرد و به سويى گريخت، تا آن جا كه بعضى هم به فكر افتادند به دشمن بپيوندند.

وقتى خبر كشته شدن پيامبر(ص) تكذيب شد و مسلمانان يقين كردند كه رهبرشان سالم است و بعضى خودشان پيامبر(ص) را ديدند، نفرات از هم گسيخته لشكر دو باره گرد آمدند و پيرامون رسول خدا(ص) جمع شدند و به نبرد و دفاع پرداختند.

قرآن كريم اين حقيقت را چنين بيان مى كند:

(وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ...)؛(1)

محمد جز فرستاده نيست كه پيش از او نيز فرستادگانى بوده اند، آيا اگر بميرد يا كشته شود، به عقب و به جاهليت بر مى گرديد؟ هر كس به عقب برگردد به خدا زيانى نمى رساند و خداوند، پاداش دهنده شاكران است.

پي نوشت:


1. آل عمران: 144.

اثر روانى انتظار



وجود فرمانده لشكر نيز در مقرّ فرماندهى همين نقش را دارد، هر چند ساكت و آرام باشد. او خون را در رگ هاى سربازان به جوش مى آورد و آنان را به اين جهت كه «فرمانده ما زنده است و پرچم ما در اهتزاز»، به حمله و تلاش بيشتر بر مى انگيزد.

اما وقتى خبر كشته شدن فرمانده در ميان سپاهيان پخش مى شود، هر چه هم لشكر عظيم باشد، يك باره از هم مى پاشد، گويا روح از پيكرشان جدا شده است.

رئيس يك گروه يا كشور، تا زنده است، چه در سفر باشد و يا چه در رختخوابش خوابيده باشد، مايه حيات و حركت و نظم و آرامش است، ولى شنيدن خبر مرگ او، موجب نوميدى در همه مى شود.

شيعيان بر اساس اعتقادشان به اين كه امام زمان(عج) زنده است هر چند ديده نمى شود، خود را تنها نمى بينند ، پيوسته چشم به راه بازگشت آن مسافر عزيزى اند كه كاروان دل ها براى او مى تپد.

انتظار مؤثر و سودمند او، هر روز اميد به ظهورش را زنده مى سازد. اثر روانى اين ايده و آماده ساختن مردم براى آن انقلاب بزرگ، قابل درك است.

ليكن اگر آن پيشوا اصلاً وجود نداشته باشد و مردم منتظر تولد او در آينده باشند، وضع خيلى فرق مى كند.

اگر نكته ديگرى را بر اين سخن بيفزاييم، جواب، صورت جدّى ديگرى پيدا مى كند و آن اين كه:

بر اساس اعتقاد همه شيعيان كه در روايات و منابع دينى بسيارى آمده است، امام زمان(عج) پيوسته و در دوران غيبت، مراقب اوضاع پيروان خويش است و طبق الهام خدايى، از اوضاع همه آنان آگاه است و به تعبير روايات، هر هفته از جدول كارها و اعمال و سخنان آنان آگاه مى شود.(1)

اين تفكر، سبب مى شود همه پيروان پيوسته در يك حالت آمادگى باشند و در كارهايشان توجه داشته باشند كه زير نظر هستند، اثر تربيتى اين نوع از تفكر، انكار ناپذير است.(2)

پي نوشت:


1. در تفسير برهان در ذيل آيه 105 سوره توبه (فَسَيَرَى اللهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ) آمده است.

2. سيماى عقايد شيعه، ص 263.

سلام خدمت دوستان عزیز :Gol:
روایتی از خود امام عصر وجود دارد که نحوه برخورداری مردم از وجود ایشان را چنین تشبیه فرموده که : مردم از وجود من به مانند خورشید پشت ابر بهره مند می شوند
در این کلام نورانی تشبیهی عزیز وجود دارد . به نظر حقیر در این تشبیه عنوان ابر خیلی زیبا و هدایتگر است . :Sham:
همانطور که می دانیم در روز ابری این ابر است که واسطه رسیدن نور به زمین است در عین اینکه خود حجاب است .
امام عصر در این تشبیه عزیز می خواهد بفرماید که بین من و شما واسطه هایی هستند که نور وجود مرا به شما منتقل می کنند آنان کیانند ؟:Sham:
آنان همان کسانی اند که در حدیث دیگر ایشان را مرجع و حجت خود بر مردم معرفی فرمود .
اینان عالمان پارسایی اند که دامن از آلودگی دنیا کنار زده اند و در اطاعت محض مولای خودند . اینان عالمان ربانی اند . اینان شعاع نور وجود امام زمان در میان مردمند . :Sham:
اینها را دریابیم دریابیم دریابیم
:Gol:

باسلام
طبق تحقیق برخی از اساتید
برای هر امامی چهار نوع حکومت متصور است
1-حکومت ظاهری : در این نوع حکومت مانند زمان حضرت علی امام ولایت ظاهری دارد و مردم در خدمت ایشان هستند.
2-حکومت با نواب عام: این نوع حکومت بوسیله نائبانی است که امام به طور عمومی به مردم معرفی می کند، اینان همان فقهاء و علماء عالم و عابد هستند. من کان من الفقهاء صائما لنفسه حافظا لدینه .....فللعوام ان یقلدوه. و احادیث دیگر با همین مضمون
نمونه اش فتوای میرزاش شیرازی و قیام امام خمینی «ره» بود.
3- حکومت با نواب خاص: در هرزمانی عده ای از افراد خاص همراه امام هستند حتی در دوران غیبت که ماموریت های ویژه ای از طرف امام به آنها محول می گردد . این افراد شناخته شده نیستند و تعداد آنها ثابت است به گونه ای که اگر یکی فوت کند دیگری جای او را خواهد گرفت.
در برخی از ادعیه مانند دعای ام داوود سلام می دهیم به ابدال و اوتاد و سیاح و... که قابل تطبیق بر این عده است
مانند حضرت خضر در زمان موسی علیهما السلام.علی بن یقطین در زمان امام کاظم علیه السلام و شیخ جعفر مجتهدی و حتی شاید بتوان گفت امام خمینی«ره» در این زمان و العلم عند الله.
4- حکومت تکوینی: این نوع ولایت و حکومت مهمترین نوع حکومت ها است که در واقع حکومت بر قلب ها است. تمام عالم وجود و مخلوقات بر روی زمین به یمن امام زمان روزی می خورند و به حیات خویش ادامه می دهند. بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبتت الارض و السماء
هدایت باطنی امام همان هدایت به امر است که در آیات قرآن نیز اشاره شده و جعلناهم ائمه یهدون به امرنا.
این هدایت محتاج دیدن امام و صحبت رودر رو نیست بلکه در خانه خود نشسته باشی و توجه به امام بکنی و در قلب حاجت خود را در نظر بیاوری امام علیه السلام متوجه می شوند
بنابر این در دوران غیبت سه نوع حکومت که از حکومت ظاهری بالاتر هم هستند در اختیار امام زمان است و ان شاءالله با ظهور ایشان حکومت ظاهری نیز برپا خواهد شد.

طاها;71703 نوشت:
مثل همسفر موسى (خضر) كه ولىّ خدا بود و حضرت موساى كليم به او روى آورد.

با سلام و تشكر از مطالب استاد طاها

حضرت خضر ولي خدا بودن يعني در چه مرتبه اي بودن ؟

يعني علم حضرت حضر از علم پيامبر اولوالعظم يعني حضرت موسي بيشتر بوده ؟

بسم الله الرحمن الرحیم

روشنا;97176 نوشت:
يعني علم حضرت حضر از علم پيامبر اولوالعظم يعني حضرت موسي بيشتر بوده ؟

با سلام و سپاس
جواب:
برتری حضرت موسی بر حضرت خضر علی نبینا و آله و علیهما السلام

با عرض سلام و تشكر از مطالبي كه استاد رسا گرامي فرمودند .

آيا حضرت خضر پيامبر خدا هستند ؟ در برخي موارد مي شنوم كه حضرت خضر رسول خدا بودند و در مواردي كه حضرت خضر رسول خدا نبوده اند ؟

نقل قول:
مأمور شدن حضرت موسی‌به این‌که برود و علم را از حضرت موسی‌َ7 به این‌که برود و علم را از حضرت خضر7 بیاموزد، به دستور خداوند متعال بوده‌؛ چنان که در سوره کهف‌، آیات 60 ـ 82، آمده است و خداوند به این وسیله‌، به پیامبرش تعلیم داده و این‌گونه علم آموزی از طرف خداوند، متعال برای پیامبران الهی اشکالی ندارد.

چرا خداوند از حضرت موسي خواستند از حضرت خضر تعليم ببيند .

اگر ممكنه تعريف دقيق اولوالعزم را بفرماييد .

با تشكر

موفق باشيد


جواب سوالمو نگرفتم

فواید و کارهای ایشون رو دقیقا نام ببرید اگر می دونید

وضعیت مسلمان ها چرا اینجوره اگر امام دارن ؟

victoryone;238291 نوشت:
فواید و کارهای ایشون رو دقیقا نام ببرید اگر می دونید وضعیت مسلمان ها چرا اینجوره اگر امام دارن ؟

با سلام

بزرگوار

پست دو و ادامه اش را مگه نخوندید

http://www.askdin.com/post15453-2.html

طاها;15453 نوشت:
با توجه به مقدمه فوق اینك برخی از فواید وجود امام (ع) در عصر غیبت را متذکر می شویم:

1ـ امام قلب عالم امكان و واسطه فیض الهی

طبق احادیث فراوانی كه در موضوع امامت وارد شده، و بر اساس دلائلی كه علما ارائه كرده اند، در بینش اسلامی امام، جان جهان است و جهان به وجود او وابستگی دارد.

امام قلب عالم وجود، هسته مركزی جهان هستی و (واسطه فیض) بین عالم و آفریدگار عالم است و از این جهت حضور و غیبت او تفاوتی ندارد.

و اگر او ـ ولو به صورت ناشناس ـ در جهان نباشد، جهان هستی در هم فرو می‍ریزد. چنانكه امام صادق (ع) فرمود: اگر زمین بدون وجود امام بماند، ساكنان خود را در كام خود فرو می‌برد(1)

امام چهارم فرمود: در پرتو وجود ماست كه خداوند آسمان را از فروپاشی ـ جز به اذن او ـ نگه میدارد.
در پرتو وجود ماست كه خداوند زمین را از لرزش و سلب آرامش ساكنانش، نگه میدارد، به واسطه ماست كه خداوند باران نازل میكند و رحمت خود را میگستراند و بركات و نعمتهای زمین را بیرون میآورد.
و اگر آن كس از ما كه در زمین است نبود، زمین اهل خود را فرو می‌برد
(2)

2ـ پاسداری از آیین خدا

امیر مؤمنان (ع) در یكی از سخنان خود در مورد لزوم وجود رهبران الهی در هر عصر و زمان می‌گوید:
خدایا چنین است، هرگز روی زمین از قیام كنندهای با حجت و دلیل، خالی نمیماند، خواه ظاهر و آشكار باشد و خواه بیمناك و پنهان، تا دلائل و اسناد روشن الهی از بین نرود و به فراموشی نگراید...(3)

با گذشت زمان و آمیزش سلیقه‌ها و افكار شخصی به مسائل مذهبی و دراز شدن دست مفسده جویان به سوی تعالیم آسمانی، اصالت پارهای از قوانین الهی از دست میرود و دین دستخوش تغییرات زیانبخش میگردد.

برای آنكه اصالت آیین الهی حفظ گردد و جلوی تحریفات و تغییرها و خرافات گرفته شود، باید این رشته به وسیله یك پیشوای معصوم ادامه یابد خواه آشكار و مشهود و خواه پنهان و ناشناس.

در هر مؤسسه مهم، (صندوق آسیب ناپذیری) وجود دارد كه اسناد مهم آن مؤسسه را در آن نگهداری می‌كنند تا از دستبرد دزدان یا خطر آتش سوزی و امثال اینها محفوظ بماند.

سینه امام و روح بلندش نیز صندوق آسیب ناپذیر حفظ اسناد آیین الهی است تا همه اصالتهای نخستین و ویژگیهای آسمانی این تعالیم را در خود نگهداری كند(4)

ابن حجر عسقلانی پس از نقل احادیثی حاكی از نزول حضرت عیسی (ع) به زمین هنگامی ظهور حضرت مهدی (عج) و اقتدای او به آن حضرت مینویسد:
اینكه عیسی (ع) در آخر الزمان و نزدیك قیامت، به مردی از این امت اقتدا میكند و پشت سر او نماز میخواند، دلیل بر نظریه صحیح در میان دانشمندان اسلامی است كه: زمین هرگز از وجود حجت كه با دلائل و براهین آشكار، برای خدا قیام میكند، خالی نمیماند.
(5)

ادامه دارد....

پی نوشت:
1- لو بقیت الأرض بغیر إمام ساعه لساخت صدوق، كمال الدین ج201ـ210، باب 21.
2- صدوق، أمالی، ص112، صدوق، كمال الدین ،ص207، باب 21، ح22 ـ

3-اللهم بلی لا تخلوا الأرض من قائم لله بحجه إما ظاهراً مشهوراً مغموراً لئلاّ تبطل حجج الله و بیّناته" شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید ، ج18، ص147.
4- آیه الله ناصر مكارم شیرازی، مهدی انقلابی دیگر ، ص258ـ259.
5- و فی صلاه عیسی خلف رجل من هذه الأمه مع كونه فی آخر الزمان و قرب قیامه الساعه، دلاله للصحیح من الاقوال أن الأرض لا تخلو عن قائم لله بحجته. احمد بن علی بن حجر العسقلانی فتح الباری، شرح صحیح البخاری ، ج6، ص494.


سلام عزیز

متوجه نمیشم اینو
در پرتو وجود ماست كه خداوند زمین را از لرزش و سلب آرامش ساكنانش، نگه میدارد
بیشتر توضیح بدین
چرا
در پرتو وجود ماست كه خداوند زمین را از لرزش و سلب آرامش ساكنانش، نگه میدارد؟
چگونه
در پرتو وجود ماست كه خداوند زمین را از لرزش و سلب آرامش ساكنانش، نگه میدارد ؟

victoryone;238304 نوشت:
چرادر پرتو وجود ماست كه خداوند زمین را از لرزش و سلب آرامش ساكنانش، نگه میدارد؟ چگونه در پرتو وجود ماست كه خداوند زمین را از لرزش و سلب آرامش ساكنانش، نگه میدارد ؟

با سلام

چرا و چگونه اش را باید یه عمری وقت صرف کنی
مطالعه و تحقیق کنی تا به جواب برسی
این طور یکه نمی شه بزرگوار
مباحث دینی تفکر و اندیشه وبرهان و استدلال است و برای اموختن اش مثل دیگر علوم باید محقق باشی و متفکر و البته صبر و حوصله داشته باشی


تحقیق و پژوهش باید در مورد بحث امام شناسی باشه نه بحث غیبت امام

اگر امام و فلسفه وجودی امام و نیاز بشر و دین به امام حل شود این بحث ها هم خود به خود حل می شود
هرچند شاید سوال جدید بپرسید بحث دوباره باز شود
ولی تا اینجای بحث مشخص است که گره کار در بحث امام شناسی است

اگر می خواهید بحث را از امام شناسی پی بگیریم

منتظرم

یا عالی

موضوع قفل شده است