وقتی انسان خوبی هستم چرا باید دیندار باشم؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
وقتی انسان خوبی هستم چرا باید دیندار باشم؟

وقتی من بیشتر فضایل انسانی را دارم وانسان خوبی هستم حالا حتما باید مقید به دینی باشم ؟

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد رئوف

30ساله;701548 نوشت:
وقتی من بیشتر فضایل انسانی را دارم وانسان خوبی هستم حالا حتما باید مقید به دینی باشم ؟


با سلام خدمت شما دوست گرامی

دین اساسا برای خوب شدن انسان ها و بهتر شدن آنها نازل شده است اما در این بین دین خدمات ویژه ای برای خوب شدن دارد که بدون دین نمی توان آنها را یافت، از این رو نمی توان دین را نادیده گرفت:

- یکی از بحث هایی که همواره در طول تاریخ بشر وجود داشته است، این است که اساسا خوبی یا بدی یعنی چه؟ فضلیت چیست و رذیلت کدام است؟ افرادی که با مباحث فلسفه اخلاق آشنا هستند، می دانند که این مباحث همچنان باقی است و چنین نیست که نتیجه ای واحد در این زمینه وجود داشته باشد.
دین در این زمینه و در یافتن پاسخ های این پرسش ها به انسان کمک می کند.

- مرحله دیگر آن است که علاوه بر بحث حول مفاهیمی چون خوبی و بدی، دین کمک شایانی در بحث مصادیق می کند. به عبارت دیگر، فارغ از اینکه در مقام نظر، بدانیم که خوبی چیست و بدی چیست، باید بتوانیم در مصادیق هم این تشخیص را بدهیم تا حقیقتا بتوانیم به خوبی متصف بشویم. دین با اوامر و نواهی خود، خوبی ها را برای انسان ها مشخص می کند و آنها را از بدی ها باز می دارد.

- یکی دیگر از مسائلی که بایستی مورد توجه باشد، این است که حقیقتا نمی توان از انسان ها توقع داشت که به صرف ارائه دسته ای از آموزه ها در مورد خوبی و بدی، تبدیل به یک انسان وارسته شوند بلکه در این بین باید افرادی باشند که الگوی انسان باشند و انسان ها با نگاه کردن به آنها، مثال عینی یک فرد فضیلت مند را درک کنند و سعی کنند مانند او باشند. دین در این زمینه نیز کمک های فراوانی به انسان ها می کند به طوریکه همواره در طول تاریخ، پیامبران، امامان و افراد پاک بسیاری را به بشریت معرفی کرده است.

- مسئله دیگری که بسیار مهم است، ضمانت اجرایی است. نظام های فکری ای که تنها بر اساس عقل بشر طراحی شده اند، از ضمانت اجرایی بالایی برخوردار نیستند، آنها تا جایی کاربرد دارند که دوربین های مدار بسته یا چشمان ماموران، می بیند و فراتر از آنها را نمی تواند ضمانت اجرایی بدهد. این در حالی است که در دین، خدایی که همه جا حاضر است و همه را می بیند و از درون و نیت هر فردی آگاه است، حاکم است و بر اساس رفتار انسان ها در همه جا و نیز بر اساس نیت و درون آنها، قضاوت می کند.

این نکته، جنبه دیگری نیز دارد که باید به آن توجه کرد، اساسا بر اساس بسیاری از نظریه های اخلاقی، این فعل انسان است که مورد قضاوت اخلاقی قرار می گیرد، در حالی که بر اساس آموزه های دینی، تنها فعل ملاک قضاوت اخلاقی نیست بلکه نیت و خواست انسان ها نیز بسیار مهم است. این امر بسیار مهم است که فرد با چه قصد و نیتی به سراغ یک عمل می رود. زیرا این قصد و نیت است که در رابطه مستقیم با ذات یک انسان است، ذاتی که باید متصف به فضیلتمندی باشد یا اینکه خدایی نکرده، متصف به رذالت. نگاه صرف به فعل فرد برای اخلاقی بودن یا نبودن، اخلاق را بسیار محدود و منفعت طلبانه خواهد کرد، امری که از نظر دینی اساسا اخلاقی محسوب نمی شود.

با توجه به نکاتی که بیان شد، اساسا بایستی برای خوب بودن، به دین مراجعه کرد نه اینکه خدایی نکرده از آن دوری گزید.

موفق باشید

موضوع قفل شده است