رمضــــــــــانیـــــــه 96 ❖❖❖ تا پایان ماه رمضان با این تاپیک همراه باشید

تب‌های اولیه

330 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[h=1]سیمای رمضان[/h]

[h=2]معرفی چند کتاب در زمینه های گوناگون، با موضوع ماه مبارک رمضان[/h]

سیمای رمضان در صحیفه سجادیه
مهدی محدثی مسوول روابط عمومی بوستان کتاب از انتشار یک اثر جدید در موضوع ماه مبارک رمضان خبر داد و گفت: موسسه بوستان کتاب در موضوع ماه مبارک رمضان اثر جدیدی زیر چاپ دارد که تالیف آیت الله کریمی جهرمی است.
مهدی محدثی اظهار داشت: کتاب «سیمای رمضان در صحیفه سجادیه»، شرح و تفسیر دو دعای دل‌نشین و عارفانه از آموزگار دعا و نیایش، امام سجاد – علیه السلام- است؛ که یکی مربوط به ورود به ماه رمضان و دیگری دربارۀ وداع با این ماه شریف است. چرا که آن حضرت هر سال ماه رمضان را با دعای اول، افتتاح و با دعای دوم، اختتام می‌فرمود و از این اهتمام دائمی، به اهمیت این ماه شریف و این دو دعای دل‌نشین پی می‌بریم.
وی افزود: امتیاز این کتاب به محور آن؛ یعنی دعای حضرت علی بن الحسین- علیه السلام- می‌باشد؛ که از یک‌سو ترنّمِ عاشقانه و زمزمۀ بندگی است و از قلب پاک خالص‌ترین بندۀ صالح خدا و حجت بالغۀ الهی، سرچشمه گرفته و برای ماه مبارک رمضان بهترین تغذیه ی عاشقان است و از طرفِ دیگر، عالی‌ترین شناخت ماه مبارک رمضان را در بر دارد.
محدثی در ادامه افزود: بر اساس نوشته مولف در مقدمه، عظمت و منزلت والای این ماه در هیچ یک از متون اسلامی مانند این دو دعای شریف، کامل و گسترده جلوه‌گر نشده است و اگر انسان با تأمل در این دعای شریف بنگرد، دید تازه‌ای به ماه مبارک پیدا خواهد کرد و گستره ی بسیار وسیعی از فضایل این ماه شریف در برابر او گشوده می‌شود.
وی همچنین یادآور شد: مطالب این کتاب، در دو فصل و هر فصل از چند بخش تشکیل شده که در این بخش ها به مواردی چون ستایش خدا و عوامل آن، نام های ماه مبارک رمضان، درودها، صلوات ها و درخواست ها، اوصاف و نعمت های پروردگار و ... پرداخته شده است.
مسئول روابط عمومی بوستان کتاب افزود: مباحث این کتاب، ابتدا به صورت مختصر در ماه مبارک رمضان 1406 هـ.ق. در مسجد رضوی قم بحث شده و سپس به‌طور کامل‌تر در شهر لاهه، برای گروهی از تحصیل‌کردگان و حقوق‌دانان محترم و ایرانیان مقیم هلند، طی دو ماه رمضان بیان شده، آن‌گاه تدوین و به صورت کتاب حاضر درآمده است.
کتاب سیمای رمضان در صحیفه سجادیه، تألیف آیت الله کریمی جهرمی به همت موسسه بوستان کتاب در 142 صفحه و قطع رقعی منتشر خواهد شد.

روزه از نگاه کتاب مقدس
کتاب «روزه از نگاه کتاب مقدس» در چند فصل با عناوین «روزه در عهد عتیق»، «روزه در یهودیت»، «روزه در عهد جدید» و «روزه در مسیحیت»، امر روزه را در متون و دوران‌های گوناگون واکاوی می‌کند. مولف در این کتاب، «روزه» را به‌ رغم انگیزه‌ها، آداب، رسوم، محتوا و صورت‌های متفاوتش در میان ادیان و فرق مختلف، دارای وجوهی مشترک و قابل بررسی می‌داند.
بهرام محمدیان، موضوع «روزه» را بسیار مهم و گسترده توصیف می‌کند که از جوانب گوناگون و دیدگاه‌های متفاوت می‌توان به بحث و بررسی درباره آن پرداخت. لازمه این بحث و بررسی، درک معانی و ماهیت واقعی حقایق دینی است. این درک، سبب همبستگی، اتحاد و زیستی مسالمت‌آمیز خواهد شد؛ نکته‌ای که آن را ضرورت حاکم بر دنیای امروز در سوی اتحاد و پذیرش یکدیگر می‌نامد.
مولف و گردآورنده این کتاب در دیباچه آن، ضرورت روزه و صورت‌های مختلف آن در زندگی انسان‌ها را شرح می‌دهد و خاطرنشان می‌سازد که روزه با وجود آداب و رسوم، محتوا و انگیزه‌های متفاوت، نه‌تنها از دیدگاه مذهبی مهم، بلکه دارای جایگاه خاص است به گونه‌ای که در اکثر مذاهب شامل فرایض و تشریفات بسیاری می‌شود.
وی یادآور می‌شود که ادیان به‌ رغم تفاوت‌های خود، دارای وجوهی مشترک هستند که به طور معمول این مشترکات در بین فرقه‌های مختلف هر یک از ادیان می‌باید بیشتر باشد.
گردآورنده کتاب می‌افزاید که اگر از ظواهر به عمق نگاه کنیم، به این حقیقت می‌رسیم که در بیشتر مواقع، این مشترکات چه در ادیان و چه در فرقه‌های مختلف یک دین بیشتر سطحی هستند و گاه در عمل، عمیقاً با یکدیگر متفاوت‌اند. سپس نتیجه می‌گیرد که پرداختن به موضوع مشترکات دینی، سبب همبستگی و اتحاد و زیستی مسالمت‌آمیز خواهد شد که لازمه آن درک معانی و ماهیت واقعی حقایق دینی است.

از دیدگاه او دو موضوع «خواص درمانی» روزه و «جایگاه مذهبی» آن اهمیت ویژه دارند. او توجه می‌دهد که خواص درمانی روزه، موضوع دومی است که پس از جایگاه ویژه مذهبی آن از دیرباز مورد توجه بوده است.
محمدیان در ادامه به منظور بهره‌گیری بیشتر از مندرجات این کتاب، «فهرست علایم اختصاری»، نام کتاب‌های کتاب مقدس «عهد عتیق» و «عهد جدید»، «سایر علایم اختصاری»، «ترجمه‌های مختلف کتاب مقدس» انگلیسی و فارسی، «فهرست معرفی کتاب‌های کتاب مقدس» و «فهرست و عنوان آیات مربوط به روزه» در عهد عتیق و عهد جدید را برای مخاطب کتابش آورده است.
در طرح جلد کتاب، نمادی از یک ماهی، برگرفته از متون کهن دیده می‌شود. توضیح تصویر که در لَت کاور جلد آمده، چنین نوشته است: «تاریخ‌شناسان، ماهی را نماد مسیحیت در روزگار اولیه ظهور آن می‌دانند. واژه یونانی ماهی، ایکتوس می‌باشد و در اناجیل که به زبان یونانی نوشته شده از اهمیت خاصی برخوردار است.» اما نویسنده یا ناشر، دلیل استفاده از نماد یک دین (مسیحیت) را بر کتابی که مرتبط با دو دین (یهود و مسیحیت) است، ذکر نکرده‌اند.
(شایان ذکر است که دلیل به کارگیری نماد ماهی نزد مسیحیان اولیه، این بوده است که واژه ماهی یا همان «ایکتوس»، «ایکتیس»، «ایختوس» یا «ایختیس» در یونانی، امکان تقطیع به صورت «i-ch-th-y(u)-s» را دارد. این بخش‌ها به ترتیب، حروف اولیه واژه‌های «عیسی ـ مسیح ـ خدا ـ فرزند ـ منجی» هستند. برای اطلاع بیشتر درباره این واژه می‌توانید به اینجا مراجعه کنید.)
چاپ اول «روزه: از نگاه کتاب مقدس» با 368 صفحه قطع وزیری، در شمارگان 500 نسخه، به بهای 20 هزار تومان در اردیبهشت 1394 از سوی انتشارات نوین به بازار کتاب یافته است.

موسیقی رمضان در ایران
كتاب «موسیقی رمضان در ایران» كه توسط هوشنگ جاوید گردآوری و با نت نگاری محمدرضا درویشی انجام شده است، اثری پژوهشی است كه در ماه رمضان به علاقه مندان كتاب معرفی می شود.
كتاب «موسیقى رمضان در ایران» همراه با یك لوح فشرده شامل 16 قطعه موسیقایی توسط دفتر موسیقی حوزه هنری تولید شده است.
«موسیقى رمضان در ایران» این نكته را در پشت جلد خود دارد كه «موسیقى در این سرزمین هیچ گاه بى آیین نبوده است. آیین در اینجا به معناى مراسم و مناسك ویژه اجرا، هم روح باطنى این موسیقى است و هم كالبد ظاهرى آن…
كتاب «موسیقی رمضان در ایران» را می‌توان بابی تازه در پژوهش موسیقی دانست. هوشنگ جاوید كه برای موسیقی نواحی ایران به دسته‌بندی‌ خاصی معتقد است و مطالب كتاب را نیز بر اساس همین دسته‌بندی‌ها تنظیم كرده است.
جاوید بخشی از مطالب كتاب را با استفاده از متون مختلف تنظیم‌ كرده اما سهم عمده كتاب مربوط به كار میدانی بوده است، كه در طی آن آیین‌های موسیقی رمضان گردآوری شده است. به باور وی بخشی از آوازهای‌ رمضان به فراموشی سپرده شده و كمتر كسی وجود دارد كه در ماه مبارك رمضان منقبت‌خوانی كند. سحرخوانی‌ها، گلدسته‌خوانی‌ها و... همگی فراموش‌ شده‌اند.
كتاب تحت این مباحث ارائه شده است: سحرخوانی، آوازهای نیمه‌ ماه رمضان (نیایش، آواها و نواهای شب قدر، مرثیه‌خوانی، مقتل‌خوانی و منقبت‌خوانی سحرخوانی، قنبرخوانی، آداب‌ آوازهای گلدسته و...)، آیین نوبت‌زنی یا نقاره‌زنی در ایران.
وی در فصلی از كتاب تحت عنوان رودرو به گفت‌وگو با نقاره‌زنان طبس، ساری و نقاره‌زن كاشان، گفت‌وگو با سرنانواز گروه نقاره‌ی ساری، گروه نقاره‌زن‌ نوش‌آباد و گفت‌وگو با طبل‌نواز نوش‌آباد، طبالان میبد، نقارن‌زن نایین و گفت‌وگو با شیپور نواز معصوم‌آباد پرداخته است.
گفتنی است در كنار این كتاب، یك لوح فشرده صوتی 53 دقیقه‌ای از تمام نمونه‌های موسیقی رمضان در ایران گنجانده شده است. این لوح فشرده حاوی 16 قسمت است. همچنین دكتر همایون سپهر، بهروز وجدانی و سید احمد وكیلیان نیز بر این كتاب مقدمه نوشته‌اند.


[/HR] منابع:
ایبنا
روابط عمومی بوستان کتاب
حوزه هنری

[h=1]حدیثی زیبا برای قوت قلب روزه داران![/h]


[/HR] برخی در زمستان که می خواهند روزه بگیرند می گویند ای وای! کی می تونه 8 ساعت روزه بگیره! آن شخص وقتی روز 10 ساعت می شود همان جمله را تکرار می کند و باز به راحتی قادر است این واجب را بجا بیاورد. او در تابستان هم گلایه می کند ولی باز قادر است حتی 17 ساعت در گرما روزه داری کند.
[/HR]
که روزه عبادتی ذووجهین است یعنی از وجوه مختلف این عبادت حائز اهمیت و دارای آثار است. روزه داری از جنبه عبادی، اخلاق عملی، روحی و روانی، اقتصادی و اجتماعی و غیره دارای فواید و برکات و آثار بسیاری است.
در آیه 184 سوره مبارکه بقره می خوانیم:
«أَیَّامًا مَّعْدُودَاتٍ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَةٌ طَعَامُ مِسْكِینٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیْرًا فَهُوَ خَیْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُواْ خَیْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ.»
«در روزهایى چند پس هر كه از شما مریض یا در سفر باشد تعدادى (به مقدار آنچه فوت شده) از روزهاى دیگر (را روزه بدارد، و بر كسانى كه روزه طاقت‏فرسا باشد (مانند پیران و خردسالان و بیماران مزمن افطار جایز است و) دادن طعام به یك فقیر (یك مد به ازاء هر روز) كفاره و بدل آن است، و هر كه بر خیر بیفزاید (و دو مد بدهد) براى او بهتر است، و روزه گرفتن (هر چند توان‏فرسا باشد) بهتر است، اگر بدانید.»
چند نکته کوتاه:
* در این آیه بعد براى اینكه باز از سنگینى روزه كاسته شود می فرماید: «چند روز معدودى را باید روزه بدارید» چنان نیست كه مجبور باشید تمام سال یا قسمت زیادی از آن را روزه بگیرید بلكه روزه تنها بخش كوچكى از آن را اشغال مى كند. ضمن اینکه در همین روزهای محدود و اندک نیز اگر دچار مشکلاتی از قیبل بیماری، کهولت سن یا سفر باشید بر شما آسان گرفته شده است. در حقیقت این آیه راه عذرتراشی را بر بهانه گیران بسته است!
** روایت بسیار زیبایی از امام صادق علیه السلام نقل شده که: «ما ضَعُفَ بدنٌ عمّا قَوِیَت علیه النِیَّة؛ هیچ بدنی نسبت به آنچه اراده بر انجام آن قوی باشد ناتوان نیست.» (من لایحضره الفقیه، ج 4، ح 5859؛ وسائل الشیعه، ج 1)
مصداق بارز این روایت در روزه روزهای بلند و گرم تابستان مشهود است. برخی در زمستان که می خواهند روزه بگیرند می گویند ای وای! کی می تونه 8 ساعت روزه بگیره! آن شخص وقتی روز 10 ساعت می شود همان جمله را تکرار می کند و باز به راحتی قادر است این واجب را بجا بیاورد. او در تابستان هم گلایه می کند ولی باز قادر است حتی 17 ساعت در گرما روزه داری کند. پس این نشان می دهد بدن انسان قدرتش خیلی بیش از اینهاست و این اراده و قدرت ذهنی ماست که کم می آورد وگرنه خداوند به این بدن قدرت انجام کارهای شگفت انگیزی داده است.
امام جعفر صادق علیه‌السّلام روایت كرده است كه رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم فرمودند: هیچ روزه داری در میان گروهی كه مشغول خوردن غذا هستند، حاضر نمی‏‌شود مگر آنكه اعضای بدن او به تسبیح مشغول شوند و فرشتگان بر او درود و صلوات فرستند، و درود و صلوات فرشتگان، طلب آمرزش از برای اوست

*** از طرف دیگر نباید فراموش کنیم که خداوند این قدرت را به بدن ما داده است تا سخت ترین مشکلات را تحمل نماییم نه اینکه به سادگی در برابر اولین سد محکم جا بزنیم! یکی از مهمترین عرصه های امتحان این قدرت الهی که در درون ما به ودیعه نهاده شده در هنگامه مشکلات اقتصادی و مالی است. غالب افرادی که مرتکب گناه می شوند بهانه شان تنگدستی و سختی زندگی و نداری و از این قبیل است حال آنکه خداوند ما را قوی آفریده و دوست دارد ثمره این قدرت را در مقابله با مشکلات در وجود ما ببیند.
مرحوم شیخ محمدحسین زاهد (ره) نقل می کند: یکی از اولیاء خدا، شب که به خانه اش رفت، به همسرش گفت که روغن در چراغ بریزد و چراغ را روشن کند همسرش گفت در خانه روغن نداریم. سپس گفت لااقل غذایی بیاور تا بخوریم. همسرش گفت هیچ غذایی هم برای خوردن در خانه نداریم! می گویند آن شب از خوشترین شبهای عمر آن ولیّ خدا بود و تا صبح شکر خدا را می کرد که خدایا مگر من چه کرده بودم که در یک شب این دو نعمت بزرگ را به من عطا نمودی! مرحوم مجتهدی تهرانی (ره) که این نکته را از شیخ نقل می نمود می گفت: خود مرحوم شیخ نیز همین طور بودند و وقتی با ایشان احوالپرسی می کردی آنچنان سرشان را تکان می دادند و می فرمودند: الحمدالله الحمدالله، که گویا تمام عالم از برای ایشان است و هرگز اظهار فقر و نداری نمی کردند.

[h=2]ثواب روزه داری در جمع روزه خواران[/h] امام جعفر صادق علیه‌السّلام روایت كرده است كه رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم فرمودند: «مَا مِنْ صَائِمٍ یَحْضُرُ قَوْماً یَطْعَمُونَ إِلَّا سَبَّحَتْ أَعْضَاۆُهُ وَ كَانَتْ صَلَاةُ الْمَلَائِكَةِ عَلَیْهِ وَ كَانَتْ صَلَاتُهُ اسْتِغْفَارا »هیچ روزه داری در میان گروهی كه مشغول خوردن غذا هستند، حاضر نمی‏‌شود مگر آنكه اعضای بدن او به تسبیح مشغول شوند و فرشتگان بر او درود و صلوات فرستند، و درود و صلوات فرشتگان، طلب آمرزش از برای اوست.«ثواب‌الأعمال و عقاب‌الأعمال،ص115»

[h=2]قدر روزهای آخر ماه رمضان را بدانیم[/h] امام مجتبی علیه السلام در روزهای پایانی ماه مبارك رمضان از كنار جماعتی كه مشغول خنده و شوخی بودند عبور كردند. حضرت با ناراحتی به آنها فرمود: « خدا ماه رمضان را میدان مسابقه بندگان قرار داده است. دسته ای گوی سبقت می ربایند و پیروز می شوند و تعدادی هم از دیگران عقب می مانند و سرافكنده می شوند. عجیب است در روزی كه پیشی گیرندگان پیروز شده اند و عقب ماندگان زیانكار گردیده اند، جمعی به شوخی و خنده مشغولند. به خدا سوگند اگر پرده در افتد، امروز نیكوكار، مشغول پاداش خود و عقب افتاده، گرفتار بدیهای خود است و برای احدی فرصتی جهت شوخی و لهو و لعب باقی نمی ماند.» (شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، انتشارات اسلامیه، بی تا، ج2، ص174 )


[/HR]
کارشناسان طب سنتی توصیه‌های غذایی به صاحبان مزاج سرد و خشک و سرد و تر در رمضان را تشریح کردند.


[/HR]

چندی پیش در مورد توصیه‌های طب سنتی برای گرم مزاج‌ها در ماه رمضان مطلبی را آورده بودیم؛ حالا نوبتی هم که باشد، نوبت سردمزاجان است.
سردمزاجان هم مانند گرم‌مزاجان دو دسته هستند؛ افراد با مزاج سرد و خشک و افراد با مزاج سرد و تر.
در این مطلب ابتدا به معرفی خصوصیات این افراد پرداخته شده و در ادامه‌ی خصوصیات آمده شده، توصیه‌های غذایی مفید برای آن‌ها ذکر شده است. با ما همراه باشید...

خصوصیات افرادی با مزاج‌های سرد و خشک (احساساتی‌ها)
صاحبان این مزاج را که گاه بسیار چاق و گاه بسیار لاغر می‌شوند سوداوی مزاج می‌گویند. اشتهای نامرتب و ریزه‌خواری دائم و به‌اصطلاح نوک زدن به غذا دارند. این افراد بسیار رویایی و زودرنج و عاشق‌پیشه هستند و گاه نفرت جای عشق را به‌سرعت می‌گیرد. پوستشان خشک و حساس است و انسداد عروقی در آن‌ها بیشتر از دیگر مزاج‌ها است.
به روزه‌دارانی که دارای مزاج سرد و خشک هستند توصیه می‌شود از مصرف مواد خشک به‌صورت افراطی اجتناب کنند؛ مانند روزه‌داران صاحب مزاج گرم و خشک از خشکبارها کمتر استفاده کنند و مصلحات مربوطه را بکار برند با این تفاوت که مصلحات باید دارای مزاج گرم و تر باشد. مثلاً شربت‌های لعاب‌دار با مزاج گرم مانند شربت سکنجبین عسلی، شربت اسطوخودوس و نعناع و شربت بالنگو و کمپوت بالنگ و سیب و گلابی بخورند.

غذاهایی که توصیه می‌شود
غذاهایی مانند خورشت اردک و غاز و گوشت گوساله بسیار جوان با دارچین و خواباندن آن در زنجبیل و زیره و پیاز و کمی نمک، پرندگان شکاری چاق، گوشت گوسفند، خوراک میگو، غذاهای سنتی مانند شیر برنج عسلی، حریره بادام، شله‌زرد زعفرانی یا دارچینی و امثال برای این افراد مفید است.

میوه و سبزی‌های مفید
میوه‌های گرم مانند خربزه، انگور، آناناس، انجیر سفید و قرمز، توت سفید و سبزیجات گرم مانند مرزه، تلخون، تره، ریحان سبز و بنفش، پیازچه، شوید، شاهی و برگ و ساقه لطیف کرفس و کنگر به‌صورت خام و پخته مصرف شود.
دم‌نوش‌های مفید برای این گروه عبارت‌اند از: گاوزبان، بابونه، گزنه، اسطوخودوس، نعناع و پونه و امثال آن با عسل یا شیرینی‌های دیگر.

افراد با مزاج سرد و تر بهتر است غذاهای گرم مانند عسل، انجیر، مویز، کشمش و.. مصرف کنند که توان آن‌ها را برای روزه‌داری افزایش می‌دهد

خصوصیات افرادی با مزاج‌های سرد و تر (پرخواب‌ها)
اکثر صاحبان این مزاج که گرایش به چاقی بسیار دارند بلغمی‌مزاج نام دارند که نوع چاقی‌هایشان با افزایش چربی‌های اضافی در بدن است؛ اطراف شکم و پهلوها و باسن و ران‌ها چربی زیاد جمع می‌شود. تنبل و پرخواب و کم‌تحرک هستند. گوشت تنشان شل و لخت است. سرعت انتقال مفاهیم در مغزشان کم است و فراموشی دارند و حرکاتشان آرام است. از گرما خوششان می‌آید و از سرما گریزانند.
صاحبان مزاج سرد و تر نیز از ماه مبارک رمضان بهره‌های فراوانی خواهند برد به خصوص اگر به توصیه‌های آن عمل کنند. از خواب زیاد بپرهیزند و اگر زیاد بخوابند دچار کندی ذهن و نسیان می‌شوند. مانند مزاج‌های گرم و تر، ساعتی از نیمه‌شب را برای عبادت یا مطالعه از رختخواب برخیزند. خواب روز برایشان مفید نیست مگر خواب ظهر که آن‌هم بیشتر از نیم ساعت تا یک ساعت نشود. (خواب قیلوله)
این افراد بعد از سحری سعی کنند نخوابند و اگر خوابیدند بین سحری و خواب حداقل یک تا ۱.۵ ساعت فاصله دهند. خواب طولانی بعد از سحری برایشان خوب نیست. حجم غذاها را کاهش دهند و کمترین مصرف غذایی ممکن را داشته باشند از غذاهای خشک و کم‌حجم بیشتر استفاده کنند؛ مصرف انواع خشکبارها مانند پسته، بادام، فندق، بادام‌هندی و امثال آن مفید است.

میوه و سبزی‌های مفید
این افراد از میوه‌ها و سبزی‌های دارای طبیعت گرم بخصوص گرم و خشک بیشتر استفاده کنند آن‌هم میوه‌هایی که به گرمی گرایش دارند مانند خرما، گردوی تازه یا خشک، انجیر، سیب، زالزالک، انگور و خربزه بیشتر بخورند.

غذاهای مفید برای این گروه
غذاهایی مانند کباب کبک و بلدرچین و گنجشک و کبوتر، کباب گوشت شتر و خورشت‌های این گوشت‌ها با افزودن کمک غذاهایی مانند غوره، ریواس، رب انار، گداخته (شامل: گردو، بادام، فندق، پسته و امثال آن کمی بوداده شده و نیم‌کوب یا پودر شده و با عسل شیرین شده آماده خوردن بر سر سفره افطاری است)، مثلاً فسنجان به دلیل گردو و رب انار با یکی از گوشت‌های فوق مناسب است.

در نهایت این که
افراد با مزاج گرم و خشک با مصرف غذای کم نیز قادر به روزه‌داری هستند ولی افراد با مزاج سرد و تر که بلغم بر بدن غلبه دارد با مصرف غذای کم ضعف بر بدن غلبه کرده و زود گرسنه می‌شوند.
افراد با مزاج سرد و تر بهتر است غذاهای گرم مانند عسل، انجیر، مویز، کشمش و.. مصرف کنند که توان آن‌ها را برای روزه‌داری افزایش می‌دهد.





[/HR]


منابع:
تسنیم - سید جواد علوی، کارشناس طب سنتی
فارس - کردافشاری، متخصص طب سنتی

[h=1]توصیه‌های طب سنتی برای گرم‌مزاج‌ها در ماه رمضان[/h]


[/HR]
گرم‌مزاجان دو دسته‌اند: افراد دارای مزاج گرم و خشک و افراد دارای مزاج گرم و تر. در این مطلب ابتدا توصیه‌های غذایی مناسب برای افراد دارای مزاج گرم و خشک و سپس افراد دارای مزاج گرم و تر را آورده‌ایم. با ما همراه باشید ...


[/HR]
طب سنتی توصیه‌های غذایی و رفتاری برای مزاج‌های گوناگون در ماه مبارک رمضان کرده است که رعایت آن می‌تواند برای افراد مفید باشد.

رمضان صاحبان مزاج‌های گرم و خشک

ابتدا باید صاحبان مزاج‌های گرم و خشک را بشناسیم:
* صاحبان این مزاج اغلب لاغراندام با استخوان‌های کشیده و محکم هستند.
* خوابشان اندک و وزنشان زیاد تغییر نمی‌کند.
* نبضشان تند می‌زند و گرمای بدنشان بالاست.
* صاحبان مزاج گرم و خشک به مزاج‌های تند و عصبی مشهورند و بسیار عجول و شتاب‌زده عمل می‌کنند.
* دارای پوست خشک و رگ‌های برآمده هستند.

توصیه‌هایی برای مزاج‌های گرم و خشک
سید جواد علوی کارشناس طب سنتی عنوان کرد: این افراد در ماه رمضان سعی کنند، از مصرف برخی غذاها و برخی رفتارها دوری کنند تا از ماه رمضان بهره ببرند.
* از مصرف غذاهای خشک و تنقلاتی مانند گردو، بادام، سنجد، فندق، ته‌دیگ برنج، سرخ‌کردنی‌ها، پفک، چیپس، انواع بیسکوئیت، شکلات، شیرینی‌های قنادی در ماه رمضان پرهیز کنند.
* مصرف شیر البته بهتر است که محلی باشد برای صاحبان این مزاج مفید است.
* مصرف غذاهای لعاب‌دار و شورباها برای این افراد مناسب است.
* از مصرف غذاهای نفاخ نیز باید پرهیز کنند و آن‌ها را با مصلحات مصرف کنند؛ مثلاً عدس را با پودر آویشن و باقلا را با گلپر مصرف کنند یا کمی زیره با غذا مصرف کنند البته باید بدانند چون مزاجشان گرم و خشک است از ادویه‌ها در صورت لزوم باید استفاده کنند چرا که مزاج ادویه‌هایی مانند دارچین، زیره، زنجفیل خود گرم و خشک است و موجب افزایش گرمی و خشکی این افراد می‌شود.
* برای بهره‌مندی از حبوبات و رفع نفخ بهتر است حبوبات را حدود 30 دقیقه بپزند و آب آن را دور بریزند و دوباره آب ریخته و بگذارند تا خوب بپزد این کار موجب رفع نفخ و باد حبوبات می‌شود.
* صاحبان مزاج‌های گرم و خشک بهتر است از قرار گرفتن در محیط‌هایی که موجب عصبانیت و خشم آن‌ها می‌شود پرهیز کنند چرا که خشم و عصبانیت موجب افزایش گرمی و خشکی آن‌ها می‌شود و به بدنشان آسیب وارد می‌شود.

رمضان صاحبان مزاج‌های گرم و تر

ابتدا باید صاحبان مزاج‌های گرم و تر را بشناسیم:
* اکثراً صاحبان مزاج گرم و تر گرایش به چاقی دارند، گوشت بدنشان زیادتر از صاحبان مزاج‌های دیگر است؛ استعداد چاقی آن‌ها بیشتر بر تولید گوشت تکیه دارد، اما اگر بیش‌ازحد سردی بخورند ذخیره چربی در اطراف شکم و ران‌ها و سایر اندام‌ها خواهند داشت.
* آوندها و عروق بدنشان گشادتر و غلبه خون در آنان بسیار اتفاق می‌افتد. بافت‌های بدنشان نرم و مرطوب و خون‌سازی در آنان زیاد است.
* خواب خوبی خواهند داشت، خوابی که عمیق می‌شود و زود به خواب می‌روند، خروپف در این مزاج بیشتر از مزاج‌های دیگر است. نرم‌خو و مهربان‌تر از سایر مزاج‌ها هستند و نبض آن‌ها محکم، پُر و بسیط می‌زند و بدنشان گرم است.

از سویق عدس (پودر عدس خشک با شکر به‌صورت قاووت) و آب انار و رب انار و رب ریواس و رب آلبالو برای رفع عطش می‌توانند بهره ببرند

توصیه‌هایی برای مزاج‌های گرم و تر
سید جواد علوی، کارشناس طب سنتی توصیه‌های غذایی را به صاحبان مزاج گرم و تر در رمضان تشریح کرد.
* به روزه‌دارانی که دارای مزاج گرم و تر هستند توصیه می‌شود از خواب زیاد بپرهیزند، اگر زیاد بخوابند کم ذهن و کم‌حافظه می‌شوند. سعی کنند نیمه‌های شب برای انجام یک کار عبادتی یا یک ساعت مطالعه قرآنی یا علمی دیگر از خواب برخیزند. بعد از سحری سعی کنند نخوابند و اگر خوابیدند بین سحری و خواب حداقل 1،5 ساعت فاصله دهند و خواب طولانی بعد از سحری برایشان مفید نیست. خواب روز برای آنان بد است مگر خواب قیلوله هنگام ظهر یا قبل از آن به مدت حداکثر نیم ساعت.
* حجم غذا را کاهش دهند و کمترین مصرف غذایی را داشته باشند. از غذاهای خشک و کم‌حجم بیشتر استفاده کنند؛ غذاهایی مانند خروس جوان خانگی، جوجه مرغ خانگی، کباب بره گوسفند با پودر سماق، ماهی سفید کپور و سایر ماهی‌های دیگر که در پودر زنجفیل یا دارچین و زیره و انیسون شیرین و آب لیموترش قبل از پختن خوابانده شده باشد و امثال آن به‌صورت کباب یا بخارپز یا قلیه ماهی صرف شود. کباب یا خورشت گوشت کبک، بوقلمون، شترمرغ و امثال آن مفید است.
* مصرف غذاهایی مانند برنج و نان را به حداقل ممکن رسانده، از گوشت گاو پرهیز کنند،
* از میوه‌ها و سبزیجات دارای طبیعت سرد و به‌خصوص سرد و خشک بیشتر استفاده کنند. سبزی‌های سرد و خشک مانند لوبیا سبز، کاهو، گشنیز، خرفه، ترب و برگ ترب سیاه، سفید و قرمز، برگ لطیف انگور، ریواس، کاسنی و میوه‌هایی مانند خربزه، ازگیل، زالزالک، آلبالو، گیلاس، غوره، انار، کنار، انگور میخوش، لیموترش، پرتقال، گریپ‌فروت، سیب، به، سایر میوه‌های سرد و مرطوب به مقدار کمتر استفاده کنند و چنانچه زیاد استفاده کردند برای دفع تری آن بهتر است با مصلحات مربوطه ضررهای آن را کم می‌کند مصرف کنند.
* مصرف میوه و سبزیجات نسبت به غذاهای پختنی و گوشتی ترجیح دارد؛ کمترین میزان مصرف به مواد غذایی پختنی را داشته باشند.
* از سویق عدس (پودر عدس خشک با شکر به‌صورت قاووت) و آب انار و رب انار و رب ریواس و رب آلبالو برای رفع عطش می‌توانند بهره ببرند.

منابع:
سلامت نیوز
تسنیم

[h=1]فواید روزه‌ داری برای مبتلایان به کبد چرب[/h]


[/HR]
افرادی که کبد چرب دارند نه‌تنها می‌توانند روزه بگیرند، بلکه روزه‌داری به سلامتشان هم کمک خواهد کرد.


[/HR]
بسیاری از افراد به دلیل اندکی ناراحتی گوارشی از روزه گرفتن اجتناب می‌کنند، درحالی‌که با رعایت چند نکته تغذیه‌ای می‌توان این عوارض را به حداقل خود رساند و فریضه روزه را به جا آورد. حتی روزه‌داری در مورد برخی بیماران نقش درمانی دارد. به‌عنوان‌مثال افرادی که کبد چرب دارند نه‌تنها می‌توانند روزه بگیرند، بلکه روزه‌داری به سلامتشان هم کمک خواهد کرد.
بد نیست بدانید براساس آمار 70 درصد افرادی که چاق هستند کبد چرب دارند. همچنین کبد چرب در افرادی که دارای شکم بزرگ هستند نسبت به کسانی که چاقی سراسری دارند، بیشتر دیده می‌شود و خطرناک‌تر است.
حالا چرا متخصصان تا این حد روی درمان (مبتنی بر کاهش وزن) کبد چرب تأکید دارند؟ در پاسخ باید گفت اگر به کبد چرب اهمیت داده نشود و افراد از شر اضافه‌وزن خلاص نشوند، کم‌کم کبدشان سفت شده و در نهایت از کار می‌افتد؛ بنابراین ماه رمضان برای افرادی که کبد چرب دارند فرصت خوبی است تا علاوه بر بهره‌مندی از آثار معنوی روزه بتوانند از این فرصت استفاده و وزن خود را کم کنند، چون همان‌طور که اشاره شد اصل درمان کبد چرب، کاهش وزن است. پس روزه گرفتن نه‌تنها برای کبد چرب ضرری ندارد، بلکه خیلی هم مفید است. البته بیماران مبتلا به کبد چرب اگر روزه بگیرند و بعد از آن غذای چرب مصرف کنند، وزن آن‌ها کاهش پیدا نخواهد کرد.

اهمیت اصلاح تغذیه
از آنجا که هنگام روزه‌داری، اسیدیته معده بالا می‌رود مصرف غذاهای سنگین می‌تواند احساس پری معده، ترش کردن و دیگر مشکلات گوارشی را به همراه داشته باشد؛ اما در مقابل، مواد غذایی حاوی فیبر مثلاً میوه و سبزیجات می‌تواند از تولید بیش از اندازه اسید در معده جلوگیری کند. پس بیماران مبتلا به کبد چرب نباید به این بهانه روزه نگیرند، بلکه با اصلاح تغذیه باید به فکر رفع مشکل باشند.

خداحافظی با تلخی دهان
بسیاری از روزه‌داران ازجمله بیماران مبتلا به کبد چرب، از تلخی دهان در طول روز گله دارند. یادتان باشد یکی از علل تلخی دهان همان عارضه ریفلاکس است. توصیه ما این است که مواد غذایی چرب را کمتر مصرف کنند. البته درصورتی‌که بیمار قبل از ماه رمضان هم این حالت تلخی را داشته است باید در اولین فرصت ممکن به پزشک متخصص مراجعه کند.

اگر دچار سکسکه می‌شوید
گاهی اوقات افراد در ماه رمضان از سکسکه شکایت دارند. در مورد این افراد ابتدا باید بررسی شود که این سکسکه مزمن است یا فقط در ماه مبارک رمضان پیش می‌آید. اگر مشکل به دلیل ابتلا به بیماری گوارشی خاصی نباشد کافی است فرد در خوردن وعده افطار پرخوری نکند، به‌ویژه بیماران مبتلا به کبد چرب که پرخوری سلامتشان را تهدید می‌کند. برای رفع سکسکه هم چند روش درمانی توصیه می‌شود. یکی این‌که به فرد می‌گوییم به‌صورت ناگهانی نفس خود را نگاه دارد. همچنین می‌توانید یک عدد یخ را روی زبان خود بگذارید تا سکسکه قطع شود. زدن ناگهانی به پشت بیمار هم می‌تواند باعث توقف سکسکه شود، ولی اگر سکسکه طولانی شود باید به پزشک مراجعه کرد.

روزه‌داری برای کبد چرب خفیف مفیدتر است
براساس گزارش‌های مختلف حدود 30 تا 50 درصد از ایرانی به کبد چرب مبتلا هستند. انباشته شدن چربی در سلول‌های کبدی می‌تواند به التهاب این سلول‌ها منجر شود.
کبد نقش مهمی در سوخت‌وساز و شکستن چربی‌ها در بدن دارد. در صورت بروز اختلال در آن چربی در کبد رسوب کرده و موجب بروز کبد چرب می‌شود. یکی از فعالیت‌های مهم کبد، ذخیره‌سازی و سوخت‌وساز چربی‌ها در بدن است. کبد طبیعی دارای حدود 5 گرم چربی در 100 گرم وزن خود است و هرگاه مقدار چربی بیش از 5 درصد وزن آن افزایش یابد به این حالت کبد چرب گفته می‌شود.

مهم‌ترین موضوعی که بیماران کبد چرب باید به آن توجه کنند مصرف میوه و سبزیجات تازه است که در ماه رمضان باید افزایش یابد و در وعده افطار و سحری به‌وفور این ماده غذایی در رژیم غذایی گنجانده شود

روزه‌داری برای افرادی که مبتلا به کبد چرب هستند، مفید است به‌خصوص بیمارانی که کبد چرب خفیف دارند. در واقع روزه‌داری تنظیم مجدد موتور سوخت‌وساز بدن انسان است و چربی‌هایی که در بافت‌ها ذخیره شده‌اند، آزاد شده و مورد استفاده قرار می‌گیرد و بدن را از چاقی احتمالی محافظت خواهد کرد.
البته بیمارانی که دچار کبد چرب از نوع شدید هستند نمی‌توانند روزه بگیرند، روزه‌داری برای این دسته از بیماران به دلیل ساعات طولانی روزه‌داری خیلی مفید نیست گرسنگی بیش از 12 تا 14 ساعت در روز بیماری آنان را تشدید خواهد کرد.
با روزه‌داری بافت‌هایی که به غلط چربی ذخیره کردند گلیکوژن آزاد کرده و به مصرف سوخت‌وساز بدن می‌رسد و همین فرآیند روزه‌داری برای سوخت‌وساز و عملکرد کبد مفید است. در حقیقت روزه‌داری به‌عنوان یک روش پاکسازی کبد از سموم و مواد زائد محسوب می‌شود.
بیماری کبد چرب علائمی ندارد و پس از انجام آزمایش خون و یا سونوگرافی می‌توان متوجه بیماری شد البته در برخی از موارد کبد چرب با خستگی و ناراحتی در قسمت فوقانی شکم همراه است.

تغذیه روزه‌داران بیماران کبد چرب
* مهم‌ترین موضوعی که بیماران کبد چرب باید به آن توجه کنند مصرف میوه و سبزیجات تازه است که در ماه رمضان باید افزایش یابد و در وعده افطار و سحری به‌وفور این ماده غذایی در رژیم غذایی گنجانده شود.
* این بیماران از پرخوری کردن به هنگام سحر و افطار خودداری کنند و از مصرف کردن مواد قندی و چربی بیش از اندازه مورد نیاز که در اغلب در سفره‌های ایرانیان وجود دارد خودداری کنند. زیاده‌روی کردن در مصرف زولبیا و بامیه برای این بیماران به‌شدت مضر است و می‌تواند بیماری آنان را تشدید کند.
* کاهش میزان کالری دریافتی به‌خصوص مواد نشاسته‌ای مانند برنج و نان و سیب‌زمینی و ماکارونی و همچنین حذف چربی‌های اشباع‌شده از رژیم غذایی (شیر و ماست پرچرب) و به‌جای مصرف کره و روغن حیوانی از روغن مایع با چربی اشباع‌نشده استفاده شود.
* مصرف جگر، مغز، کله‌پاچه ممنوع است و بهتر است در رژیم غذایی شام و سحری از ماهی و میگو و گوشت سفید استفاده شود.
* یک رژیم غذایی مناسب برای بیماری کبد چرب رعایت کردن حد اعتدال در تنوع غذایی است و مصرف مواد غذایی باارزش و با خاصیت است.
تمرینات ورزشی مستمر به همراه رژیم غذایی مناسب و صحیح می‌تواند در بهبود بیماری نقش بسزایی داشته باشد و در طول یک سال موجب کاهش وزن قابل‌توجهی در این افراد خواهد شد.


[/HR]

منابع:
جام جم - دکتر ناصر ابراهیمی دریانی، ‌ فوق‌تخصص بیماری‌های گوارش و کبد
ایرنا - دکتر سید موید علویان، رییس شبکه هپاتیت کشور


مردم روزه‌دار ایران اسلامی ماه مبارک رمضان را با آیین و رسوم خاصی شروع می‌کنند و مردم لرستان نیز در این ماه رسم دیرین «کاسمسا» را احیا می‌کنند.

یکی از اصلی‌ترین سنت‌هایی که درماه رمضان در لرستان انجام می‌شود سنت بسیار مطلوب و عام پسندانه «کاسمسا» است.
واژه کاسمسا از دو کلمه کاسه و همسایه گرفته شده و به «کاسه همسایه» اطلاق می‌شود، بدین معنا که در قدیم روزه‌داران به هنگام افطار، قدری از غذای آماده شده را به همسایه می‌دادند.
این رفتار، رسم متقابلی است و گاه اتفاق می‌افتد که بر سفره خانواده لر چندین غذا دیده می‌شود که هر کاسه‌اش متعلق به یک همسایه سخاوتمند است.
مهم‌ نبود که غذای کاسمسا چیست، بلکه به یاد هم بودن و از همسایه خبر داشتن هدف اصلی کاسمسا بود که بدون اینکه در جایی نوشته شود در دل و جان مردم لرستان حک شده است.
البته غذای کاسمسا در بسیاری موارد شامل آش‌های سنتی و محلی از جمله، ترخینه، شله، آش رشته، آش ماست، عدسی، آبگوشت و سایر غذاهای امروزی مانند چلوکباب، جوجه کباب بوده است.
امروزه این رسم با وجود فراموشی در بسیاری مناطق شهری و حتی روستاهای استان، همچنان طرفدارانی دارد که با اصرار نسبت به بودن این رسم تعصب دارند و همچنان کاسمسا در میان آنان و همسایگانشان دست به دست می‌شود.
گذشته از اینکه نسل جوان تا حدودی با این رسم شیرین غریبه شده‌اند اما بدون شک تمام مردم لرستان، با یادآوری سنت کاسمسا لبخند به لب می‌شوند و همچنان هوس کاسمسای همسایه را دارند.

[h=1]رفع سردرد در ماه رمضان با طب سنتی[/h]


[/HR]
یک متخصص طب سنتی با بیان راه‌های درمان انواع سردرد هنگام روزه‌داری گفت: طب سنتی برای سردردهای میگرنی، کم‌خونی و سینوزیتی توصیه‌های ویژه دارد.


[/HR]

غلامرضا کردافشاری، متخصص طب سنتی در رابطه با راه درمان انواع سردرد در هنگام روزه‌داری با استفاده از طب سنتی گفت: سحری نخوردن یکی از علل سردرد به هنگام روزه‌داری است به همین دلیل روزه‌داران هرگز بدون سحری روزه نگیرند و اگر خواب ماندند در افطار بعدی با آب گرم و خرما افطار را باز کنند و در خوردن وعده شام بعد از افطار، عجله نکنند.

سید جواد علوی، کارشناس طب سنتی نیز درباره سردرد در ماه رمضان اظهار داشت: سردرد یکی از مشکلات شایع میان روزه‌داران است که با رعایت تدابیر خاص به رفع سردرد می‌توان کمک کرد.

سردرد به چند دسته تقسیم می‌شود که از مهم‌ترین آن می‌توان به سردرد میگرنی و کلاه‌خودی، سردرد ناشی از کم‌خونی و سردرد سینوزیتی اشاره کرد.

سردردهای میگرنی
* معمولاً درد شقیقه نشان از سردردهای میگرنی است که برای رفع آن بهتر است که یک قاشق عسل را با آب جوش مخلوط کرده و لیموترش به آن اضافه کنند و یک بار بعد از سحری و یک بار قبل از خواب مصرف کنند که خود به بهبود آن کمک می‌کند.
به‌گفته وی آب جوش و عسل خود به پاکسازی بدن از مواد زائد نیز کمک می‌کند.

سردرد ناشی از کم‌خونی
* برای رفع سردردهای ناشی از کم‌خونی عسل با آب‌جوش بدون لیموترش استفاده شود، به این صورت که مخلوط آب و عسل را یک بار قبل از خواب و یک بار بعد از مصرف سحری مصرف کنند.

سردردهای سینوزیتی
* برای رفع سردردهای سینوزیتی بهتر است که با بُخور به پاکسازی مغز و تخلیه سینوس‌ها بپردازند، به این نحو که بهتر است هر شب قبل از خواب از مخلوط چند گیاه مانند آویشن، پونه، نعناع، اسطوخودوس و مرزنجوش بُخور دهند.
می‌توان از هرکدام از گیاهان یادشده تهیه کنند و 3 قاشق غذاخوری از مخلوط آن در آب‌جوش ریخته و به‌مدت 20 دقیقه بُخور دهند و پس از اتمام بُخور سر و صورت خود را پوشانده سپس با روغن سیاه‌دانه یا کنجد، پیشانی، پشت گوش و روی گونه‌ها و بینی را ماساژ دهند، این کار به پاکسازی سینوس‌ها کمک می‌کند.

برای رفع سردردهای ناشی از کم‌خونی عسل با آب‌جوش بدون لیموترش استفاده شود، به این صورت که مخلوط آب و عسل را یک بار قبل از خواب و یک بار بعد از مصرف سحری مصرف کنند

* درباره روزه‌دارانی که دچار سردرد ناشی از سینوزیت شده‌اند و درد آن در هنگام روزه برایشان مشکل‌ساز شده است می‌توان از سیستم تخلیه بخور و مخلوطی از روغن بنفشه یا بنفشه بادام هر شب قبل از خواب استفاده کرد.

در نهایت این که
نوشیدن رقیق چای باعث کاهش سردرد در این ایام می‌شود و کم‌کم باید مقدار مصرف چای را کم کنند تا در زمان روزه دچار سردرد نشوند.
همچنین روزه‌داران باید حتماً وعده سحری بخورند تا طی روز احتمال سردرد کمتر شود.

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوند متعال محیط «نامرئی» رمضان را نیز امن قرارداده است
خبر پر راز و رمز بسته بودن دست‏های شیطان و به غل و زنجیر ‏کشیده شدن ابلیس برای در امان بودن مهمانان خدا بسیار قابل تأمّل است. دیگر شیطانی نیست که آدم‌ها را به هوس بیندازد، هرچه باقی می‌ماند هوای دل خود ما آدم‌هاست.
البته خبر مهار شیطان همیشه یک خبر خوش‌حال‌کننده هم نیست. آدم وقتی در ماه رمضان در خودش خیلی وسوسه‌های بد و آلودگی ببیند از خودش ناامید می‌شود، که چاره‌ای نیست؛ بالاخره واقعیت را باید دید و غم و غصۀ آن را هم باید چشید. شاید با این ناامیدی از خود، امیدمان به خدا بیشتر و خالصانه‌تر بشود.

اگر در قدم اول به میل نفست -که گناه نباشد- عمل کنی، ممکن است برای یکی دوبار عیبی نداشته باشد؛ اما این نفس -وقتی که به میلش عمل کردی- قوی‌تر می‌شود و بعد از چند قدم قطعاً تو را به گناه وادار می‌کند، و قطعا نمی‌توانی مقاومت کنی. یعنی وقتی به میل نفست عمل کردی، نفست بزرگ و پُررو می‌شود، و وقتی که بزرگ شد، ایستادن در مقابل او و به حرفش گوش نکردن، خیلی سخت می‌شود.
مسئله و دعوای اصلی بر سر نفس است. دشمن تو بدی‌های تو نیست! دشمن تو رفتارهای بدِ تو هم نیست، دشمن تو نفس تو است!
هر روز بررسی کن ببین چندبار نفس را زمین زدی؟ و چندبار نفست تو را زمین زد؟
باید ببینیم آیا در دلِ ما نسبت به دشمنی به نام «نفس»، کینه و نفرت وجود دارد یا نه؟

مطلب بالا بخشی از سخنان استاد پناهیان بود.


اما وقتی نفس تحت فشار قرار میگیره خیلی گرفته میشه. چطور میتوانیم روح رو قوی کنیم که این فشار رو تحمل کنه؟
میشه هم با نفس دشمن باشیم؛ هم گرفته و ناراحت نباشیم؟


Niyaz;699244 نوشت:
اما وقتی نفس تحت فشار قرار میگیره خیلی گرفته میشه. چطور میتوانیم روح رو قوی کنیم که این فشار رو تحمل کنه؟
میشه هم با نفس دشمن باشیم؛ هم گرفته و ناراحت نباشیم؟

با سلام و ادب

عزیزم اگر مخالفت با نفس از طرق شرعی و با ترک محرمات و انجام واجبات باشد

انسان چنان لذتی از این ترک لذات حرام می چشد که گرفتگی نفسی باقی نمی ماند

و قتی لذت مناجات با حق را نفس چشید،وقتی لذت توجه خدا را چشید وقتی لذت با خدا بودن

را نفس چشید از گناه می ترسد،گناه می شود عامل دوری و بعد او از محبوبش پس از آن فرار

می کند،غفلت و گناه می شود گرفتگی او کلا حالش عوض می شود.

خدا توفیق درک این حالتهایی را که فقط تعریفش را از اهلش شنیدیم عنایت کند.

خداوندا یقین دارم که تو مهربان ترین مهربانانی در جای گذشت و مهربانی!

وسخت ترین کیفر کننده ای در جای عقوبت و انتقام!

مفاتیح الجنان _دعای افتتاح

[h=1]روزه؛ راهکار طب سنتی برای رفع سنگینی و کسالت[/h]


[/HR]
یک متخصص طب سنتی دلایل بروز احساس سنگینی، کسالت و خمودگی از منظر طب سنتی را تشریح کرد.


[/HR]
سعید اسماعیلی، متخصص طب سنتی اظهار داشت: هضم اول از دهان شروع می‌شود و در معده و روده ادامه پیدا می‌کند، در کبد هضم دوم شروع می‌شود و روی این ماده جذب‌شده فعل و انفعالاتی صورت می‌پذیرد و 4 ماده اصلی خون، صفرا، سودا و بلغم تولید می‌شود.

به‌گفته وی همچنین هضم سوم در داخل عروق و خون اتفاق می‌افتد و فرآیندهای دیگری روی مواد جذب‌شده صورت می‌پذیرد و هضم چهارم در سلول‌ها و بافت‌ها صورت می‌پذیرد و ماده غذایی تبدیل می‌شود به موادی که در بافت‌ها و سلول‌ها استفاده شود.

این متخصص طب سنتی افزود: در تمام چهار مرحله هضم یک سری مواد زائد ایجاد می‌شود که از راه‌های مختلف باید دفع شوند، از راه عرق، ادرار، مدفوع و حتی در بازدم.

اسماعیلی گفت: منتها این دفع همیشه به‌صورت کامل اتفاق نمی‌افتد و انباشتی از مواد زائد داریم و اخلاطی که تولید می‌شود که برای بدن لازم است میزانشان بیش از حد نیاز می‌شود و باعث می‌شود بدن مانند ماشینی شود که با 5 نفر ظرفیت 10 نفر بر آن سوار هستند و به بدن احساس سنگینی، کسالت و خمودگی دست می‌دهد.

وقتی که غذا را کم می‌کنیم و گرسنگی می‌کشیم به بدن اجازه می‌دهیم که خودش این مواد زائد را تشخیص دهد و کم‌کم از بدن دفع کند

وی ادامه داد: راهکار اول روش‌های پاکسازی مانند فصد، حجامت، استفراغ، قی، خوردن مسهل و ... راهکارهایی است که باعث می‌شود این مواد زائد دفع شود.

این متخصص طب سنتی افزود: راهکار دوم که خیلی آرام این کار را انجام می‌دهد همین گرسنگی است. وقتی که غذا را کم می‌کنیم و گرسنگی می‌کشیم به بدن اجازه می‌دهیم که خودش این مواد زائد را تشخیص دهد و کم‌کم از بدن دفع کند.

اسماعیلی خاطرنشان کرد: روزه گرفتن، منع غذایی و کاهش غذا را در طب سنتی به‌عنوان درمان داریم و در طب جدید هم ندانسته و ناخواسته این کار را انجام می‌دهند، بعضی مواقع در بالای سر مریض می‌نویسند npo یعنی از راه دهان هیچ‌چیز نباید بخورد، خیلی مواقع بدون هیچ عمل درمانی یا گرفتن دارو درمان می‌شود.



[/HR] آیا می‌خواهی گوشت مرده بخوری، مثلاً قبر را بشکافی و قسمتی از بدن مرده را ببری و کباب کنی و بخوری؟ قرآن می‌فرماید اگر نمی‌خواهی پس غیبت نکن و غیبت کردن مانند گوشت مرده خوردن است....

[/HR] کسی در ماه مبارک رمضان غیبت کند و تهمت بزند و شایعه‌پراکنی کند و اختلاف ایجاد کند، در روایات زیاد داریم که روزه‌اش باطل می‌شود و پیغمبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» روی این پافشاری داشتند و حتّی دستور می‌دادند که همه روزۀ مستحبی بگیرید و اجازه بگیرید تا من اجازه دهم و افطار کنید.
لذا روزه گرفته بودند و خدمت پیغمبر آمده بودند و پیغمبر اجازه می‌داد که افطار کنند و یک پیرمردی آمد و گفت یا رسول الله! دو دختر هم دارم که عفیف و نجیبند و خجالت کشیدند پیش شما بیایند و از شما اجازه می‌خواهند که افطار کنند. من روزه بودم و آن دو دختر هم روزه بودند. حضرت فرمودند تو روزه بودی و اما دو دخترت روزه نبودند. گفت یا رسول الله! این دو دختر مقدسند و حرف شنو و به راستی ارادتمند به شما هستند. فرمودند به این دو دختر بگو استفراغ کنید. این پیرمرد به این دو دختر گفت استفراغ کنید و آنها حال استفراغ پیدا کردند و دو لخته گوشت از دهان آنها بیرون ریخت. برگشت خدمت رسول گرامی و گفت یا رسول الله! اینها در سحر گوشت نخورده بودند و این گوشت چیست که از دهان آنها بیرون آمد؟ پیغمبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» فرمودند قرآن می‌گوید هرکه غیبت کند، گوشت مرده خورده است:
«وَ لا یَغْتَبْ‏ بَعْضُكُمْ‏ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ یَأْكُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ» ؛‌( الحجرات، 12) ؛«و بعضى از شما غیبت بعضى نكند؛ آیا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده‏اش را بخورد؟ از آن كراهت دارید.»

آیا می‌خواهی گوشت مرده بخوری ؟ مطمئنا خیلی ناخوشایند است ،قرآن می‌فرماید اگر نمی‌خواهی پس غیبت نکن چرا که غیبت کردن مانند گوشت مرده خوردن است.
اگر غیبت کند روزه صحیح است، یعنی کفاره و قضا ندارد، اما مقبول نیست و خدا این روزه را قبول نمی‌کند. در روزه باید چشم و گوش و زبانش هم روزه باشند. باید گناه در زندگیش نباشد. مخصوصاً غیبت و تهمت و شایعه و تخریب و توهین و امثال اینها که حسابی روزه را له می‌کند. و نظیر این باز از پیغمبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» نقل شده و منحصر به غیبت هم نیست، بلکه راجع به غیبت و تهمت و شایعه پراکنی و تخریب و توهین و اختلاف هم هست و در روایات داریم همۀ اینها روزه را باطل می‌کند یعنی پروردگار عالم این روزه را قبول نمی‌کند؛ لذا «الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ»؛ همینطور که فقها در رساله‌ها می‌نویسند اگر کسی دروغ به خدا و پیغمبر و ائمّۀ طاهرین بگوید روزه‌اش باطل است و آن برمی‌گردد به اینکه آن روزه قضا و کفاره دارد. اما گناه روزه را فاسد نمی‌کند، اما گردوی پوچ می‌کند و پروردگار عالم از این روزه خوشش نمی‌آید. قرآن هم با تاکید فراوان دارد که:

چیزی که همیشه اهمیّت دارد، اما در ماه مبارک رمضان اهمیتش بیشتر است، خواندن قرآن است. انس با قرآن خیلی مهم است. این نیز معلم اخلاق است. انس با قرآن سازندگی عجیبی دارد. مراتبی هم دارد. گاهی قرآن را از رو یا از بر یا در راه یا نشسته و ایستاده یا در وقتی که کار می‌کنید، می‌خوانید و همۀ اینها خواندن قرآن است و سازندگی دارد و به‌طور ناخودآگاه قرآن شما را می‌سازد و شما را متّقی می‌کند

«إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ» (المائده، 27) ؛«خدا فقط از تقواپیشگان مى‏پذیرد.»
اعمالی قبول است که آن اعمال از متّقی سرچشمه گرفته باشد. خدا اعمال آدم با تقوا را قبول می‌کند، نماز باشد یا روزه یا حج یا کربلا باشد و یا واجب یا مستحب باشد. لذا ما باید در ماه مبارک رمضان متقی شویم. قرآن هم می‌فرماید اصلاً روزه تشریع شده برای اینکه متّقی شویم:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا كُتِبَ‏ عَلَیْكُمُ‏ الصِّیامُ‏ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (البقره، 183) ؛ «اى كسانى كه ایمان آورده‏اید، روزه بر شما مقرر شده است، همان گونه كه بر كسانى كه پیش از شما [بودند] مقرر شده بود، باشد كه پرهیزگارى كنید.»

واجب موکد شده و روزه منحصر به مسلمان‌ها هم نیست، بلکه قرآن می‌فرماید در ادیان سابقه هم روزه بوده است. این روزه برای این تشریع شده که خدا دوست دارد متّقی باشی، پس روزه بگیر تا متّقی شوی و مومن حسابی شوی؛ آنگاه اعمالت قبول می‌شود. لذا این ماه مبارک رمضان باید یک معلم اخلاق برای همۀ ما باشد. می‌توانید آخر ماه مبارک رمضان متّقی و مومن خالص شوید و مومنی که امام زمان بگوید بارک الله با این ایمانت. البته مواظبت و کار می‌خواهد و توسّل به اهل‌بیت می‌خواهد و انس با قرآن می‌خواهد و اینکه جداً در دل شب از خدا بخواهید این ماه مبارک رمضان شما را متّقی کند. این معلم اخلاق شما را به جایی برساند.

[h=2]اهمیت تلاوت قرآن در ماه رمضان[/h] چیزی که همیشه اهمیّت دارد، اما در ماه مبارک رمضان اهمیتش بیشتر است، خواندن قرآن است. انس با قرآن خیلی مهم است. این نیز معلم اخلاق است. انس با قرآن سازندگی عجیبی دارد. مراتبی هم دارد. گاهی قرآن را از رو یا از بر یا در راه یا نشسته و ایستاده یا در وقتی که کار می‌کنید، می‌خوانید و همۀ اینها خواندن قرآن است و سازندگی دارد و به‌طور ناخودآگاه قرآن شما را می‌سازد و شما را متّقی می‌کند. لذا قرآن این را جداً می‌خواهد:
«فَاقْرَوُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ‏» ( المزمل، 20) ؛ «[اینک] هر چه از قرآن میسّر مى‏شود بخوانید.»
همیشه قرآن بخوانید. وقتی سر کار هستید و کار می‌کنید؛ مثلاً خانم کار خانه می‌کند و شما کار خارج خانه می‌کنید و یا در هنگامی که راه می‌روید یا رانندگی می‌کنید، قرآن بخوانید.

اگر غیبت کند روزه صحیح است، یعنی کفاره و قضا ندارد، اما مقبول نیست و خدا این روزه را قبول نمی‌کند. در روزه باید چشم و گوش و زبانش هم روزه باشند. باید گناه در زندگیش نباشد. مخصوصاً غیبت و تهمت و شایعه و تخریب و توهین و امثال اینها که حسابی روزه را له می‌کند

معلوم است از رو و در مقابل قرآن و احترام کردن بهتر است. قرآن زنده است و می‌فهمد و می‌بیند. ماه رمضان هم زنده است و اعمال و کردار و رفتار ما را می‌بیند. لذا قرآن زیاد بخوانید.
نیم ساعت از عمر را صرف قرآن کردن، آنگاه خدا برکت به مال و اولادتان می‌دهد و عاقبت‌به‌خیری به شما می‌دهد. همیشه جلسه قرآن داشته باشید، اما در ماه مبارک رمضان خواندن قرآن باشد. خانم‌ها و آقایان تصمیم بگیرند در این ماه مبارک رمضان یک جلد از تفسیر که ذوقشان بگیرد، بخوانند و تدبّر در قرآن کنند که این تدبّر در قرآن خیلی سازندگی دارد و قرآن به اندازه‌ای به آن اهمیّت می‌دهد که می‌فرماید اگر تدبّر در قرآن نداشته باشید، شقی هستید. اگر تدبر در قرآن نداشته باشید، دل ناپاک دارید:
«أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ‏ الْقُرْآنَ‏ أَمْ‏ عَلى‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها» ( محمد، 24) ؛ «آیا به آیات قرآن نمى‏اندیشند؟ یا [مگر] بر دل‌هایشان قفل‌هایى نهاده شده است؟»
همۀ شما باید تدبّر در قرآن داشته باشید و تفسیر قرآن بخوانید. تفسیری که ذوق شما بگیرد، بخوانید. من از همه تقاضا دارم همیشه و اما ماه مبارک رمضان خیلی سر و کار با قرآن و تفسیر قرآن داشته باشید.




[/HR] منبع: تلخیصی از درس اخلاق آیت الله مظاهری

[h=1]اجازه دهید بدنتان گرسنگی را تجربه کند![/h]


[/HR]
در زمان روزه‌داری، با ایجاد گرسنگی، بدن برای تأمین سوخت و ساز خود به سمت استفاده از چربی‌های ذخیره شده که عمدتاً تجمع آن‌ها در بدن مضر است، پیش می‌رود و از بین رفتن این چربی‌ها قطعاً نقش بسزایی در سلامت بدن خواهد داشت.


[/HR]

یک فوق تخصص بیماری‌های گوارش و کبد با اشاره به مفید بودن روزه‌داری برای سلامت دستگاه گوارش، تأکید کرد: افراد برای بهره‌مندی از فواید روزه‌داری، باید اجازه دهند بدن آن‌ها در طول مدت روزه‌داری گرسنگی را تجربه کند.

دکتر مهدی زبیری اظهار کرد: روزه نوعی استراحت برای دستگاه گوارش انسان محسوب می‌شود تا بتواند پس از 11 ماه کار مداوم، استراحت یک ماهه‌ای را داشته باشد.

زبیری تصریح کرد: در زمان روزه‌داری، با ایجاد گرسنگی، بدن برای تأمین سوخت و ساز خود به سمت استفاده از چربی‌های ذخیره شده که عمدتاً تجمع آن‌ها در بدن مضر است، پیش می‌رود و از بین رفتن این چربی‌ها قطعاً نقش بسزایی در سلامت بدن خواهد داشت.

رییس دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه خاطرنشان کرد: زمانی روزه گرفتن در ماه مبارک رمضان برای بدن مفید خواهد بود که فرد طی مدت روزه‌داری، گرسنگی را احساس کند و قطعاً در صورت گرسنه شدن، بدن از ذخایر چربی برای سوخت و ساز استفاده خواهد کرد.

زبیری یادآور شد: متأسفانه برخی افراد برای پیشگیری از گرسنگی در طول مدت روزه‌داری حجم بسیاری غذا را در طول فاصله افطار تا سحر مصرف می‌کنند که این مسئله موجب می‌شود روزه‌داری نتواند کمکی به دستگاه گوارش آن‌ها کند.

زمانی روزه گرفتن در ماه مبارک رمضان برای بدن مفید خواهد بود که فرد طی مدت روزه‌داری، گرسنگی را احساس کند و قطعاً در صورت گرسنه شدن، بدن از ذخایر چربی برای سوخت و ساز استفاده خواهد کرد

وی با بیان اینکه حجم بالای مصرف غذا می‌تواند به ارگان‌های مختلف بدن آسیب وارد کند، افزود: در مجموعه دستگاه گوارش، کبد تنها عضوی است که مصرف غذای زیاد بر آن تأثیر مستقیم داشته و دچار آسیب می‌شود.

این فوق تخصص بیماری‌های گوارش و کبد توصیه کرد: افراد در ماه رمضان از مصرف غذاهای پرحجم و پر کالری خودداری کرده و میزان مصرف غذای خود را متناسب انتخاب کنند و اجازه دهند بدن در طول روزه‌داری گرسنگی را تجربه کند.

[h=1]3ویژگی روزه خدا پسندانه[/h]
این نوع روزه گرفتن با یک شرایط منحصر به فرد حاصل می شود و از عالی ترین نوع فضیلت برخوردار است


[/HR] روزه فقط امساك از اكل و شرب نیست، بلكه شرائطی دیگر دارد که تعهد و مسۆولیت های انسان را در برابر آن زیاد می کند.
در روایت است که روزه چهار گروه مقبول نیست:
حضرت صادق ( علیه‏السلام) فرمود: لا صیام لمن عصی الامام، و لا صیام لعبد آبق حتی یرجع، و لا صیام لامراة ناشزة حتی تتوب، و لا صیام لولد عاق حتی یبر، (وقایع الایام خیابانی، ص 432 ) روزه نیست‏برای كسی كه امام و پیشوای خود را نافرمانی كند و از او اطاعت ننماید، و صحیح نیست روزه عبد فراری، تا مراجعت كند و به خدمت ‏باز نگردد، و روزه زن ناشزه درست نمی‏باشد تا توبه كند و در اختیار همسرش قرار گیرد و همچنین روزه فرزند عاق شده پدر و مادر تا خوب نشود و اصلاح نگردد، مورد قبول قرار نمی‏گیرد، و روزه به حساب نمی‏آید،
حفظ تمام اعضای بدن مثل دست و پا و شکم و. از گناه و حرام شرایطی است که روزه دار با رعایت آن بهترین مراتب روزه را اخذ می کند، و کوتاهی از آن ( بدون حفظ اعضاء از گناه ) فضیلت و ارزش معنوی خاصی برای روزه دار نخواهد داشت.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله): چه بسیار روزه دارانی که از روزه خود جز گرسنگی و تشنگی بهره ای ندارند.(کلمة التقوی،ج2،ص105)
این حدیث ممکن است به کسانی اشاره داشته باشد که به هنگام مغرب با حرام افطار می کنند، یا کسانی که در طول روز از حلال امساک می کنند، ولی با غیبت، از گوشت مردم می خورند و ممکن است منظور کسی باشد که اعضاء و جوارح خود را از گناه حفظ نمی کند، و شاید منظور همه اینها باشد.
روزه قلب از خیالات پست و افکار دنیوی را روزه خاص الخاص می گویند، این نوع روزه در حقیقت به باز داشتن قلب از اشتغال به غیر خدای است. که شخص تمام توجه خود را به پروردگار متعال معطوف می کند، و تمام هدفش در زندگی کسب رضایت الهی است. فضلیت و ارزش معنوی این نوع روزه قابل وصف نیست.

ترک پرخوری:
خوردن زیاد علاوه بر اینکه از لحاظ پزشکی برای سلامتی مضر است، از لحاظ روحی نیز تاثیرات منفی دارد، زیرا در نزد خدا هیچ چیزی مغضوب تر از شکم پر نیست.

داشتن خوف و رجاء:
شخص روزه دار باید حس نگرانی و ترس و امید را نسبت به قبولی تمام اعمال و خصوصا روزه خودش داشته باشد. چرا که از پذیرفتن اعمالش اطلاعی ندارد.
با اجتماع این امور ششگانه، روزه از سطحی عمومی بالاتر رفته، و جایگاه خاصی پیدا خواهد کرد.

روزه خاص الخاص
روزه قلب از خیالات پست و افکار دنیوی را روزه خاص الخاص می گویند، این نوع روزه در حقیقت به باز داشتن قلب از اشتغال به غیر خدای است. که شخص تمام توجه خود را به پروردگار متعال معطوف می کند، و تمام هدفش در زندگی کسب رضایت الهی است. فضلیت و ارزش معنوی این نوع روزه قابل وصف نیست.

[h=2]شرایط روزه مقبول از نظر حضرت زهرا سلام الله علیها[/h] فاطمه (علیهاسلام) در آداب صائم سخن می‏گوید:
حضرت فاطمه (علیها السلام) سیده نسوان عالم در آداب روزه‏دار می‏فرماید: عن جعفر بن محمد عن آبائه عن فاطمه (علیهم السلام) : «انها قالت: ما یصنع الصائم بصیامه اذا لم یصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه‏» (بحار الانوار، ج 96، ص 29 ).
جعفر بن محمد (علیهما السلام) از آباء گرامش از فاطمه دخت گرام رسول الله (صلی الله علیهم اجمعین) روایت می‏نماید: كه حضرت زهرا (علیها السلام) فرمود: صائم با روزه خویش كاری نكرده (یعنی حق روزه را ادا نكرده) هر گاه زبان و گوش و چشم و جوارحش را از (آنچه كه بر آنها حرام است) حفظ نكرده باشد. یعنی روزه یك مسمای واقعی از حفظ شكم از كل خوردنیها و نوشیدنیها و مبطلات دیگر و خلاصه‏ای از اجتناب از گناهان و معصیت‏خداوند می‏باشد، زیرا روزه‏دار بدون پرهیز از تمامی محرمات روزه واقعی را در خویش تحقق نبخشیده است.

[h=1]سفارش ائمه علیهم السلام برای زمان تلاوت قرآن[/h]


[/HR] در ماه رمضان به قرائت قرآن، بسیار سفارش شده است و مرسوم مسلمین است که در ماه رمضان بیشتر از ماههای دیگر قرآن می خوانند و این خود وسیله ای است که جامعه اسلامی با قرآن و معارف ان آشنایی بیشتری پیدا کنند و برای پیشرفت در صراط خدا و اسلام از کلام خدای متعال آموزش بگیرند.


[/HR] قرآن، سفره نعمت الهی است که همه نیازهای دنیا و آخرت و ظاهر و باطن انسان به بهترین صورت ممکن، برای سفره چیده شده است.
قرآن کتاب رمضان و ره آورد ماه خداست کتاب زندگی سازی که ارمغان این ماه بزرگ برای بندگان صالح خدا به شمار می رود. طائران بلند پرواز رمضان، در خلال این ماه شریف، با قرائت قرآن نغمه خوانی می کنند و عاشقان خدا با تلاوت آیات روحبخش قرآنی، سرود عشق را سر می دهند، شبستان تنگ و تاریک زندگی بوسیله قران مجید، نورانی و نشاط انگیز می شود.
این که خداوند قرآن را در ماه رمضان بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرو فرستاده از طرفی عظمت ایام این ماه را بیان می دارد و از طرف دیگر این حقیقت را می گوید که قرآن کتاب هدایت است، اما تنها برای آنها که از وابستگی های غیر خدایی بریده باشند و یکی از راه های مهم بریدن از وابستگی ها روزه گرفتن است.
اگر چه انجام اعمال در هر زمان و مکانی دارای پاداش و فواید معنوی می‌باشد؛ ولی انجام این‌گونه اعمال در زمان‌ها و مکانهای مقدس، در افزایش پاداش معنوی موثّر است،‌ مثل افزایش ثواب نماز در مساجد، به‌خصوص در «مسجدالحرام» و «مسجدالنبی» و افزایش ثواب اعمال خیر در شب قدر، شب و روز جمعه و... .
از این‌رو، تلاوت قرآن که از اعمال نیک است و در هر زمان و مکانی پاداش بسیاری دارد، هر چند در زمانهای مقدس، به‌ خصوص در ماه مبارک رمضان که ماه نزول قرآن است، ثواب فوق ‌العاده‌ای به همراه دارد.
در اهمیت تلاوت قرآن در ماه رمضان، از پیشوایان معصوم (علیهم السلام) احادیث بسیاری روایت شده است که به برخی از آنها در اینجا اشاره می‌شود:
1. از امام باقر (علیه السلام) روایت شده است: «لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ رَبِیعٌ وَ رَبِیعُ الْقُرْآنِ شَهْرُ رَمَضَانَ؛[1] هر چیزی بهاری دارد و بهار قرآن، ماه رمضان است.»
2. در خطبه معروف پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) درباره ماه رمضان، این جمله به چشم می‌خورد که فرموده است: «وَ مَنْ تَلَا فِیهِ آیَةً مِنَ الْقُرْآنِ کَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ فِی غَیْرِهِ مِنَ الشُّهُور؛[2] و هر کس در ماه رمضان، آیه‌ای از قرآن تلاوت کند، پاداش کسی را دارد که در ماه‌های دیگر، ختم قرآن کرده است.»
ای روزه‌دار! در شب و روزت با تلاوت کتاب خدا به او تقرّب بجوی، که همانا کتاب خدا شفیعی است که روز قیامت شفاعتش برای قرآن‌خوانان پذیرفته است و با قرائت آیات آن، از درجه‌های بهشت بالا می‌روند»

3. در روایتی از امام رضا (علیه السلام) آمده است: «مَنْ قَرَأَ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ آیَةً مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ کَانَ کَمَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ فِی غَیْرِهِ مِنَ الشُّهُور؛[3] هر کس در ماه رمضان یک آیه از کتاب خدا بخواند، مثل کسی است که در غیر آن، ختم قرآن کرده باشد.»
4. در خطبه‌ای که امیرمومنان علی (علیه السلام) در روز اول ماه رمضان، در مسجد کوفه، ایراد فرموده است، این جمله به چشم می‌خورد: «أیُّهَا الصَائِمُ! تَقَرَّبَ إِلَی اللهِ بِتِلَاوَةِ کِتَابِهِ فِی لَیْلِکَ وَ نَهَارِکَ؛ فَإِنَّ کِتَابَ اللهِ شَافِعٌ مُشَفَّعٌ یَشْفَعُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ لِأهْلِ تِلَاوَتِهِ، فَیَعْلُونَ دَرَجَاتِ الْجَنَّةِ بِقِرَاءَةِ آیَاتِهِ؛[4] ای روزه‌دار! در شب و روزت با تلاوت کتاب خدا به او تقرّب بجوی، که همانا کتاب خدا شفیعی است که روز قیامت شفاعتش برای قرآن‌خوانان پذیرفته است و با قرائت آیات آن، از درجه‌های بهشت بالا می‌روند.»

[h=2]توصیه ای از مقام معظم رهبری[/h] «به شما جوانان عزیز توصیه می کنم اُنستان را با قرآن زیاد کنید؛ آن کسانى که با قرآن ارتباط پیدا کردند، قدر این ارتباط را بدانند؛ کسانى که قرآن را حفظ کردند، قدر این حفظ قرآن را بدانند؛ این جواهر قیمتى را براى خودشان نگه دارند؛ آن کسانى که با تلاوت قرآن مأنوسند، این رشته‌ى مبارک را از دست ندهند، رها نکنند؛ آن کسانى که با قرآن مرتبطند، تدبّر در قرآن را، تدبّر در معانى قرآن را، تعمّق در مفاهیم قرآنى را، هدف خودشان قرار بدهند؛ اینها چیزهایى است که ما را قدم ‌به ‌قدم به قرآن نزدیک می کند.
اگر با قرآن مأنوس شدیم، به قرآن نزدیک شدیم، مفاهیم قرآنى در دل ما توانست اثر بگذارد، آن‌وقت می توانیم امیدوار باشیم که امّت اسلام عزّت وعده داده شده‌ى از سوى خداى متعال را [به دست خواهد آورد]: «وَ للهِ‌ العِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلمُومِنین؛(سوره مبارکه المنافقون آیه ۸) این عزّت را آن‌وقت خدا به امّت اسلامى خواهد داد.» اگر با قرآن مأنوس شدیم، آثار و برکات آن اینها است.» (بیانات در دیدار شرکت کنندگان در سى‌ و یکمین دوره‌ى مسابقات بین‌المللى قرآن کریم‌)

پی‌نوشت ها:
[1]. اصول كافی، شیخ كلینی، ج 2، ص 630، باب النوادر، ح 10؛ مراقبات ماه رمضان،‌ محمدی ری‌شهری، ص 188.
[2]. فضائل الأشهر الثلاثة، شیخ صدوق، ص 77، ح 61؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 93، ص 357، ح 25؛ وسائل الشیعة، حرّ عاملی، ج 10، ص 313 و 314، ابواب احكام شهر رمضان، باب 18، ح 20؛ مراقبات ماه رمضان، ری‌شهری، ص 92.
[3]. فضائل الأشهر الثلاثة، شیخ صدوق، ص 97، ح 2؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 93، ص 341، ح 8؛ مراقبات ماه رمضان، ص 108.
[4]. فضائل الأشهر الثلاثة، ص 109، ح 101؛ مراقبات ماه رمضان، ص 104

نمی از فضایل مولی الموحدین،یعسوب الدین،حیدر کرار امام امیر المومنین علی علیه السلام:

بسمه تعالی
قیس غلام علىّ بن ابى طالب (ع) گوید:
« در صفّین امیر المؤمنین على (ع) نزدیك كوه ایستاده بود كه هنگام نماز مغرب رسید، حضرت به مكان دورى رفت و اذان گفت ، چون از گفتن اذان فارغ شد مردى با سر و روى سپید به سوى كوه روى آورد و گفت :
(سلام و رحمت و بركات خداوند بر تو باد، آفرین بر وصىّ خاتم پیامبران و پیشواى سپید رویان ، و گرامى مرد بى آزار، و فاضل و رستگارى كه به پاداش ‍ راستگویان فائز آمده ، و سیّد اوصیاء. امیر المؤمنین (ع) فرمود: سلام بر تو حالت چطور است ؟ عرض كرد: خوب است ، من منتظر روح القدس هستم ، و من كسى را كه امتحان و گرفتاریش در راه خداى عزّ و جلّ بیشتر و پاداشش نكوتر و مقام و منزلتش نزد خدا بالاتر از تو باشد سراغ ندارم .
برادرم! بر این همه گرفتاریها صبر كن تا به دیدار دوست بشتابى ، همانا یاران خود از بنى اسرائیل را دیدم كه با چه مصائبى در گذشته رو برو بودند، با ارّه دو نیمشان مى كردند، و بچهار میخ مى كشیدند- و با دست خود بسوى شامیان اشاره كرد و گفت :- و اگر این چهره هاى بدبخت و زشت مى دانستند آن عذاب و عاقبت شومى را كه در جنگ با تو در انتظار آنهاست هر آینه در این كار كوتاه مى آمدند،- و اشاره اى به عراقیان كرد و گفت :- و اگر این چهره هاى سفید و نورانى مى دانستند آن پاداشى را كه در طاعت تو برایشان آماده گشته هر آینه دوست مى داشتند كه با قیچى ریز ریز شوند، درود و رحمت و بركات خداوند بر تو باد).
سپس از جایى كه بود غایب شد.
عمّار بن یاسر و ابو الهیثم بن تیّهان و ابو ایّوب انصارى و عبادة بن صامت و خزیمة بن ثابت و هاشم مرقال در میان جمعى از شیعیان امیر المؤمنین (ع) كه همگى سخن آن مرد را شنیده بودند برخاستند و گفتند:
اى امیر مؤمنان این مرد كیست ؟ حضرت فرمود: او شمعون وصىّ عیسى (ع) است ، خداوند او را برانگیخته تا مرا در جنگ بر دشمنانش صبر و دلدارى دهد، عرض كردند: پدر و مادرمان فدایت بخدا سوگند ما به همان صورت كه رسول خدا (ص) را یارى دادیم تو را یارى خواهیم داد، و هیچ یك از مهاجرین و انصار جز آن كس كه شقى و بدبخت است از تو سر پیچى نكند. در اینجا امیر المؤمنین (ع) سخن نیكى به آنان فرمود و از آنان تشكّر نمود.»

به نقل از:
-شیخ مفید، «کتاب امالی»ص407

بسمه تعالی

این صلوات عظیم الشأن تقدیم به عاشقان مولا علی علیه السلام:

صَلَواتُ اللهِ و ملائِکتِه و حَمَلةِ عَرشِهِ و جَمیعِ خَلقِه مِنْ أرضِهِ و سَمائِهِ علی سِرُّ الأسرارِ و مَشرِقِ الأنوارِ ، المُهندِسِ فی الغُیُوبِ اللّاهوتِیَّة ، السّیّاحِ فی الفیافِی الجَبَروتیَّة ، المُصّوِّر لِلهَیولَی الملکوتیَّة ، اَلوالی للولایةِ النّاسوتیّة ، أُنمُوذِجِ الواقِعِ ، و شَخصِ الإطْلاقِ المُنْطَبِعِ فی مَرایا الأنفُسِ و الآفاقِ ، سرِّ الأنبیاء و المرسلینَ ، سیّدِ الأوصیاء و الصّدیقین ، صورة الأمانة الإلهیّة ، مادةِ العلومِ الغیرِ المُتناهیةِ ، الظّاهرِ بالبرهانِ ، الباطنِ بالقَدْرِ و الشّأنِ ، بِسْمَلَةِ کتابِ الموجودِ ، فاتحة مصحفِ الوجودِ ، حقیقة النقطةِ البائیّة ، المتحقّقِ بالمراتبِ الإنسانیّة ، حَیدَرِ آجام الإبداعِ ، الکرّار فی معارکِ الإختراع ، السّرِ الجلیّ و النّجم الثّاقبِ ،علیِّ بن أبی طالب ، علیه الصّلوةُ و السّلام.


منبع:
مناقب محی الدین ابن عربی

class: vcard vertical-navbox width: 13

[TD][/TD]

دعای ابوحمزه ثمالی دعایی است که ابوحمزه ثمالی از امام سجاد(ع) نقل کرده است. این دعا دربردارنده مفاهیمی متعالی و تعابیری شیوا و فصیح می باشد که از جمله آن‌ها می توان به: دشواریهای قبر و قیامت و تاریکی و تنهایی و سنگینی بار گناهان و لزوم اطاعت و پیروی از پیامبر اکرم(ص) و خاندان معصومش اشاره کرد.این دعا در سحرهای ماه رمضان خوانده می‌شود و طولانی‌ترین دعای سحرهای ماه رمضان است.
[h=2]محتویات[/h]

[h=2]وجه تسمیه[/h] ابوحمزه ثمالی از اصحاب امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع)، این دعا را از امام سجاد(ع) روایت کرده است لذا به نام او مشهور است.

[h=2]سند[/h]

امام خمینی(ره):
«دعای ابوحمزه ثمالی از بالاترین مظاهر عبودیت است و دعایی بدین مثابه در لسان عبودیت و ادب بَین یدی الله در بین بشر نیست.»


شرح جنود جهل و عقل، ص 146.

سید ابن طاووس در کتاب اقبال الاعمال[۱] به سند خود از ابو محمد هارون بن موسی تلعکبری به اسناد حسن بن محبوب زراد از ابوحمزه ثمالی روایت کرده است که: «امام زین‌العابدین(ع) در شب‌های ماه رمضان بیشتر شب را به نماز می‌پرداختند و هنگام سحر این دعا را می‌خواندند ...»
این دعا را شیخ طوسی در مصباح المتهجد،[۲] کفعمی در البلد الامین[۳] و المصباح،[۴] مجلسی در زاد المعاد[۵] و بحارالانوار[۶] و شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان[۷] نقل کرده‌اند.
[h=2]مضامین[/h] این دعا که با جمله «إِلَهِي لا تُؤَدِّبْنِي بِعُقُوبَتِكَ» آغاز و به جمله «وَ رَضِّنِي مِنَ الْعَيْشِ بِمَا قَسَمْتَ لِي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ» ختم می‌شود مشتمل بر معانی بلند و الفاظ فصیح و تعابیر بدیع است. راه توبه و انابه و تضرع و پرهیزکاری را ترسیم کرده و نعمت‌های بزرگ الهی را برشمرده، و دشواری‌ها قبر و قیامت و تاریکی و تنهایی و سنگینی بار گناهان را متذکر شده و لزوم اطاعت و پیروی از پیامبر اکرم(ص) و خاندان معصومش را تأکید فرموده است. همچنین وسعت روزی و حج خانه خدا و محفوظ ماندن از شر شیطان و زمامداران و پاک شدن از صفات ناپسند و تنبلی و سرخوردگی و غم و اندوه درخواست شده است. در این دعا گذشته از درس‌های خداشناسی و معادشناسی و تأکید مقام نبوت و امامت جامع‌ترین خواسته‌های هر فرد مؤمن برای سعادت دنیوی و اخروی بیان گردیده است.[۸]
[h=2]زمان قرائت[/h]

فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی:
« فَمَا لِي لا أَبْكِي أَبْكِي لِخُرُوجِ نَفْسِي أَبْكِي لِظُلْمَةِ قَبْرِي أَبْكِي لِضِيقِ لَحْدِي أَبْكِي لِسُؤَالِ مُنْكَرٍ وَ نَكِيرٍ إِيَّايَ، أَبْكِي لِخُرُوجِي مِنْ قَبْرِي عُرْيَانا ذَلِيلا حَامِلا ثِقْلِي عَلَى ظَهْرِي أَنْظُرُ مَرَّةً عَنْ يَمِينِي وَ أُخْرَى عَنْ شِمَالِي إِذِ الْخَلائِقُ فِي شَأْنٍ غَيْرِ شَأْنِي.»


ابن طاووس، اقبال الاعمال، ص ۳۴۱ ۳۴۰.

دعای ابوحمزه در بسیاری از شهرهای شیعه نشین به‌صورت انفرادی یا جلسات بزرگ و کوچک در شب‌ها یا سحرهای ماه مبارک رمضان خوانده می‌شود.
[h=2]شرح‌ها[/h] برای دعای ابوحمزه شرح‌هایی نوشته‌ شده است:

  1. شرح دعای ابی حمزه ثمالی، شیخ محمدابراهیم بن المولی عبدالوهاب سبزواری؛
  2. شرح دعای ابی حمزه ثمالی، مولی محمد تقی بن حسین علی هروی اصفهای حائری؛
  3. شرح دعای ابوحمزه ثمالی، سید حسین بن ابی القاسم جعفر بن حسین موسوی خوانساری، استاد سید مهدی بحرالعلوم؛
  4. شرح دعای ابوحمزه ثمالی سید میر معزالدین بن میر مسیح اصطهباناتی.[۹]
  5. تحفة الاعزه؛ شیخ آقا شاملی شیرازی که در سال ۱۳۵۲ منتشر شده است؛
  6. الجوهرة العزیزة فی شرح دعاء ابن حمزه؛ سید ابوالفضل حسینی در سال ۱۳۷۹ ق چاپ شده است؛
  7. عشق و رستگاری؛ احمد زمردیان شیرازی در سال ۱۳۴۶ منتشر شد.[۱۰]
  8. متن، شرح و تفسیر دعای ابوحمزه ثمالی، محمدعلی خزایلی در سال ۱۳۸۷ منتشر شده است.

[h=1][/h]

class: vcard vertical-navbox width: 13


[/TD]
[TD]
[/TD]

عای سحر عنوانی عام برای دعاهایی است که در سحرهای ماه رمضان خوانده می‌شود. مشهورترین آنها دعایی است که امام رضا(ع) از امام باقر(ع) نقل کرده است و با عبارت «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ بَهَائِكَ بِأَبْهَاهُ وَ كُلُّ بَهَائِكَ بَهِيٌّ» آغاز می‌شود. این دعا در کتاب مفاتیح الجنان[۱] آمده و شیعیان آن را در سحرهای ماه رمضان می‌خوانند. شرح‌هایی بر دعای سحر نوشته شده است که شرح دعای سحر امام خمینی(ره) از آنها است. این دعا به دعای بهاء نیز مشهور است.

[h=2]محتویات[/h]

[h=2]سند[/h] دعای سحر عنوان عام دعاهایی است که در سحرهای ماه رمضان خوانده می‌شود. مشهورترین دعای سحر، دعایی است که امام رضا(ع) از امام محمدباقر(ع) نقل کرده است و سید بن طاووس در اقبال الاعمال[۲] سند این دعا را از طریق شیخ طوسی به علی بن حسن فضال، و ابن ابی قرّه رسانده و در ضمن اعمال سحرهای ماه رمضان آورده است. همچنین مجلسی در بحارالانوار[۳] و زاد المعاد[۴] و شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان[۵] دعای سحر را نقل کرده‌اند.
[h=2]جایگاه دعای سحر[/h] ایوب بن یقطین نامه‌ای به امام رضا(ع) نوشت و از او خواست که درستی این دعا را بیان کند. امام به او نوشت:
آری این دعا، دعای امام باقر(ع) در سحرهای ماه رمضان است. پدرم از جدش امام باقر نقل کرد که: «اسم اعظم خداوند، در این دعاست. پس هرگاه دعا کردید، در دعا بکوشید؛ چرا که آن از دانش نهفته است و آن را جز از اهلش، از دیگران پنهان بدارید. منافقان، تکذیب کنندگان، و منکِران اهل آن نیستند و این، دعای مباهله است.»[۶] [h=2]زمان قرائت[/h] همان‌طور که در روایت امام رضا(ع)[۷] آمده، زمان قرائت این دعا سحرهای ماه رمضان است و شیعیان این دعا را به‌صورت فردی در سحرهای این ماه می‌خوانند و در سحرهای ماه رمضان این دعا از رادیو و تلویزیون ایران پخش می‌شود.
[h=2]مضامین[/h]

فرازی از دعای سحر:
«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ عِزَّتِكَ بِأَعَزِّهَا وَ كُلُّ عِزَّتِكَ عَزِيزَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِعِزَّتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ مَشِيَّتِكَ بِأَمْضَاهَا وَ كُلُّ مَشِيَّتِكَ مَاضِيَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَشِيَّتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ قُدْرَتِكَ بِالْقُدْرَةِ الَّتِي اسْتَطَلْتَ بِهَا عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ كُلُّ قُدْرَتِكَ مُسْتَطِيلَةٌ.»


ابن طاووس، اقبال الاعمال، ص سیصد و چهل و پنج.

دعای سحر در ۲۳ بند با عبارت «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ» شروع می‌شود و از خداوند به حق زیبایی، جمال، جلال، عظمت، نور، رحمت، سخنان، کمال، اسماء، عزّت، مشیّت، قدرت، علم، قول، خواسته‌ها، مراتب شرف، سلطنت، فرمانروایی، مقام بلند، احسان قدیم، آیات و شأن و جبروت او درخواست می‌کند. و سپس می‌گوید: پروردگارا، از تو درخواست می‌کنم به آنچه که هرگاه از تو به آن طلب کنم اجابتم می‌کنی، پس ای خدا، اجابتم کن. و در پایان دعا آمده است: «آنگاه هر حاجت كه دارى‏ از خدا بخواه،كه به‌یقین برآورده خواهد شد».
[h=2]شرح‌ها[/h] برای دعای سحر شرح‌هایی نوشته شده است:

  1. شرح دعای سحر، شیخ محمد صالح بن میرزا فضل‌الله مازندرانی حائری؛
  2. شرح دعای سحر، محمد بن سلیمان تنکابنی؛
  3. شرح دعای سحر، مولی هدایت الله بن محمدحسین آشتیانی، به زبان فارسی؛[۸]
  4. شرح دعای سحر، امام خمینی.
  5. معارف الهی، احمد زمردیان.
[h=2]دعای مباهله[/h] در روز مباهله (روز ۲۴ ذیحجه) دعایی به نام دعای مباهله[۹] نقل شده است که شبیه دعای سحر است، تفاوت‌هایی دارد و مقداری از این دعا بیشتر است. سید بن طاووس معتقد است دعای سحر همان دعای مباهله است.
class: mw-collapsible

[TH="colspan: 2 align: center"][/TH]
[TH="colspan: 2 align: center"][/TH]
[TH]
[=black ]متن[/]

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ بَهَائِكَ بِأَبْهَاهُ وَ كُلُّ بَهَائِكَ بَهِيٌّ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِبَهَائِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ جَمَالِكَ بِأَجْمَلِهِ وَ كُلُّ جَمَالِكَ جَمِيلٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِجَمَالِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ جَلالِكَ بِأَجَلِّهِ وَ كُلُّ جَلالِكَ جَلِيلٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِجَلالِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ عَظَمَتِكَ بِأَعْظَمِهَا وَ كُلُّ عَظَمَتِكَ عَظِيمَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِعَظَمَتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ نُورِكَ بِأَنْوَرِهِ وَ كُلُّ نُورِكَ نَيِّرٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِنُورِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ رَحْمَتِكَ بِأَوْسَعِهَا وَ كُلُّ رَحْمَتِكَ وَاسِعَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ كَلِمَاتِكَ بِأَتَمِّهَا وَ كُلُّ كَلِمَاتِكَ تَامَّةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكَلِمَاتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ كَمَالِكَ بِأَكْمَلِهِ وَ كُلُّ كَمَالِكَ كَامِلٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكَمَالِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ أَسْمَائِكَ بِأَكْبَرِهَا وَ كُلُّ أَسْمَائِكَ كَبِيرَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِأَسْمَائِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ عِزَّتِكَ بِأَعَزِّهَا وَ كُلُّ عِزَّتِكَ عَزِيزَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِعِزَّتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ مَشِيَّتِكَ بِأَمْضَاهَا وَ كُلُّ مَشِيَّتِكَ مَاضِيَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَشِيَّتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ قُدْرَتِكَ بِالْقُدْرَةِ الَّتِي اسْتَطَلْتَ بِهَا عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ كُلُّ قُدْرَتِكَ مُسْتَطِيلَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِقُدْرَتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ عِلْمِكَ بِأَنْفَذِهِ وَ كُلُّ عِلْمِكَ نَافِذٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِعِلْمِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ قَوْلِكَ بِأَرْضَاهُ وَ كُلُّ قَوْلِكَ رَضِيٌّ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِقَوْلِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ مَسَائِلِكَ بِأَحَبِّهَا إِلَيْكَ وَ كُلُّهَا [وَ كُلُّ مَسَائِلِكَ‏] إِلَيْكَ حَبِيبَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَسَائِلِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ شَرَفِكَ بِأَشْرَفِهِ وَ كُلُّ شَرَفِكَ شَرِيفٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِشَرَفِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ سُلْطَانِكَ بِأَدْوَمِهِ وَ كُلُّ سُلْطَانِكَ دَائِمٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِسُلْطَانِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ مُلْكِكَ بِأَفْخَرِهِ وَ كُلُّ مُلْكِكَ فَاخِرٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمُلْكِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ عُلُوِّكَ بِأَعْلاهُ وَ كُلُّ عُلُوِّكَ عَالٍ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِعُلُوِّكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ مَنِّكَ بِأَقْدَمِهِ وَ كُلُّ مَنِّكَ قَدِيمٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَنِّكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ آيَاتِكَ بِأَكْرَمِهَا وَ كُلُّ آيَاتِكَ كَرِيمَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِآيَاتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَا أَنْتَ فِيهِ مِنَ الشَّأْنِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ أَسْأَلُكَ بِكُلِّ شَأْنٍ وَحْدَهُ وَ جَبَرُوتٍ وَحْدَهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَا تُجِيبُنِي [بِهِ‏] حِينَ أَسْأَلُكَ فَأَجِبْنِي يَا اللَّهُ.

[/TH]

[TD]
[=black ]ترجمه[/]

خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق زیباترین مرتبه از زیبایی‌ات و همه مراتب زیبایی‌ات که زیباست. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق همه مراتب زیبایی‌ات. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق نیکوترین مرتبه از جمالت و همه مراتب جمال تو نیکوست. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق همه مراتب جمالت. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق برجسته‌ترین مرتبه از جلالت و همه مراتب جلال تو برجسته است. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق همه مراتب جلالت. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق بالاترین مرتبه از عظمتت و همه مراتب عظمتت عظیم است. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق همه مراتب عظمتت. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق نورانی‌ترین مرتبه از نورت و همه مراتب نور تو نورانی است. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق همه مراتب نورت. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق گسترده‌ترین مرتبه از رحمتت، و همه مراتب رحمتت گسترده است. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق همه مراتب رحمتت. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق کامل‌ترین مرتبه از مراتب کلمات و همه مراتب کلماتت کامل است، خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق همه مراتب کلماتت. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق کامل‌ترین مرتبه از کمالت و همه مراتب کمالت کامل است، خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق همه مراتب کمالت. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق بزرگ‌ترین مرتبه از نام‌هایت و همه مراتب نام‌هایت بزرگ است، خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق همه مراتب نام‌هایت. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق عزیزترین مرتبه از عزّتت و همه مراتب عزّتت عزیز است، خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق همه مراتب عزتت. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق نافذترین مرتبه اراده‌ات و همه مراتب اراده‌ات نافذ است. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق همه مراتب اراده‌ات خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق قدرتت که بر همه موجودات احاطه دارد و همه قدرتت بر تمام موجودات احاطه دارد، خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق همه مراتب قدرتت، خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق نافذترین مرتبه از مراتب علمت و همه مراتب علمت نافذ است، خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق همه مراتب علمت. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق پسندیده‌ترین مرتبه از گفتارت، و همه مراتب گفتار تو پسندیده است. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق همه مراتب گفتارت، خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق محبوب‌ترین مرتبه از خواسته‌هایت نزد تو،و همه مراتب خواسته‌هایت محبوب است. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق همه مراتب خواسته‌هایت. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق شریف‌ترین مرتبه از شرفت و همه مراتب شرف تو شریف است، خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق همه مراتب شرفت. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق پایدارترین مرتبه از سلطنتت و همه مراتب سلطنت تو پایدار است. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق مراتب سلطنتت. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق باافتخارترین مرتبه از فرمانروایی‌ات و همه مراتب فرمانروایی‌ات با افتخار است، خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق همه مراتب فرمانروایی‌ات. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق برترین مرتبه از برتری‌ات و همه مراتب برتری‌ات برتر است، خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق همه مراتب برتری‌ات. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق دیرینه‌ترین مرتبه از کرمت، و همه مراتب کرمت دیرینه است، خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق همه مراتب کرمت. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق گرامی‌ترین مرتبه از نشانه‌هایت، و همه مراتب نشانه‌هایت گرامی است. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق همه مراتب نشانه‌هایت. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق آنچه از جاه و جبروت که در آنی و از تو می‌خواهم به حق هر جاه به تنهایی و به حق هر جبروت به تنهایی. خدایا از تو درخواست می‌کنم به حق آنچه اجابت می‌کنی مرا به آن هنگامی که از تو درخواست می‌کنم پس

class: mw-collapsible

[/TD]
[TD]






[/TD]
[TH="colspan: 2 align: center"][/TH]
[TH="colspan: 2 align: center"]
دعای اِفتِتاح

[/TH]
[TH="align: left"]


اَللَّهُمَّ إِنِّی أَفْتَتِحُ الثَّنَاءَ بِحَمْدِک وَ أَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوَابِ بِمَنِّک وَ أَیقَنْتُ أَنَّک أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فِی مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ أَشَدُّ الْمُعَاقِبِینَ فِی مَوْضِعِ النَّکالِ وَ النَّقِمَةِ وَ أَعْظَمُ الْمُتَجَبِّرِینَ فِی مَوْضِعِ الْکبْرِیاءِ وَ الْعَظَمَةِ اللَّهُمَّ أَذِنْتَ لِی فِی دُعَائِک وَ مَسْأَلَتِک فَاسْمَعْ یا سَمِیعُ مِدْحَتِی وَ أَجِبْ یا رَحِیمُ دَعْوَتِی وَ أَقِلْ یا غَفُورُ عَثْرَتِی فَکمْ یا إِلَهِی مِنْ کرْبَةٍ قَدْ فَرَّجْتَهَا وَ هُمُومٍ [غُمُومٍ] قَدْ کشَفْتَهَا وَ عَثْرَةٍ قَدْ أَقَلْتَهَا وَ رَحْمَةٍ قَدْ نَشَرْتَهَا وَ حَلْقَةِ بَلاءٍ قَدْ فَککتَهَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لا وَلَدا وَ لَمْ یکنْ لَهُ شَرِیک فِی الْمُلْک وَ لَمْ یکنْ لَهُ وَلِی مِنَ الذُّلِّ وَ کبِّرْهُ تَکبِیرا.


[/TH]
[TD="align: center"]
خدایا،من با سپاس تو ستایش را آغاز میکنم و تویی که با کرمت به سوی درستی توجّه دهی،و یقین دارم که در جای عفو و رحمت مهربانترین مهربانانی. و در جایگاه مجازات و انتقام،سختترین کیفرکنندهای،و در موضع بزرگمنشی و عظمت بزرگترین جبّاری،خدایا در خواندنت،و در درخواست از حضرتت به من اذن دادی،پس‌ای شنوا بشنو ستودنم را، و‌ای مهربان اجابت کن دعایم را،و‌ای آمرزنده بیامرز لغزشم را،ای خدای من چه بسیار سختیهای که گره گشودی،و اندوهها که برطرف کردی،و لغزشها که آمرزیدی،و رحمت که گستردی،و زنجیر بلا که باز کردی،سپاس خدای را که همسر و فرزندی برنگرفته،و در فرمانروایی شریکی برایش نیست،و سرپرستی از روی ناتوانی نداشته است،و او را بزرگ شمار بسیار بزرگ.


[TH="align: left"]
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِهِ کلِّهَا عَلَی جَمِیعِ نِعَمِهِ کلِّهَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لا مُضَادَّ لَهُ فِی مُلْکهِ وَ لا مُنَازِعَ لَهُ فِی أَمْرِهِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لا شَرِیک لَهُ فِی خَلْقِهِ وَ لا شَبِیهَ [شِبْهَ] لَهُ فِی عَظَمَتِهِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْفَاشِی فِی الْخَلْقِ أَمْرُهُ وَ حَمْدُهُ الظَّاهِرِ بِالْکرَمِ مَجْدُهُ الْبَاسِطِ بِالْجُودِ یدَهُ الَّذِی لا تَنْقُصُ خَزَائِنُهُ وَ لا تَزِیدُهُ [یزِیدُهُ] کثْرَةُ الْعَطَاءِ إِلا جُودا وَ کرَما إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الْوَهَّابُ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک قَلِیلا مِنْ کثِیرٍ مَعَ حَاجَةٍ بی‌إِلَیهِ عَظِیمَةٍ وَ غِنَاک عَنْهُ قَدِیمٌ وَ هُوَ عِنْدِی کثِیرٌ وَ هُوَ عَلَیک سَهْلٌ یسِیرٌ.

[/TH]
[TD="align: center"]
سپاس خدای را با همه ستودنیهایش،بر تمام نعمتهایش،سپاس خدای را که در فرمانروایی رقیبی ندارد،و برای او در کارش نزاعکنندهای نیست،سپاس خدای را که در آفرینش شریکی ندارد،و در بزرگی شبیهی برای او نیست.سپاس خدای را که فرمان و سپاسش در آفریدگان جاری است و بزرگواریاش با کرمش آشکار است،و دست لطفش به سخاوت گشوده،خدایی گنجینههایش نقصان نپذیرد،و بخشش بسیارش جز جود و کرم بر او نیفزاید،همانا او عزیز و بسیار بخشنده است،خدایا اندک از بسیار از تو درخواست میکنم، با نیاز شدیدی که مرا به آن است،و بینیازی تو از ان دیرینه است،و آن اندک نزد من بسیار است،و برای تو هموار و آسان.

[/TD]
[TH="align: left"]
اَللَّهُمَّ إِنَّ عَفْوَک عَنْ ذَنْبِی وَ تَجَاوُزَک عَنْ خَطِیئَتِی وَ صَفْحَک عَنْ ظُلْمِی وَ سَتْرَک عَلَی [عَنْ] قَبِیحِ عَمَلِی وَ حِلْمَک عَنْ کثِیرِ [کبِیرِ] جُرْمِی عِنْدَ مَا کانَ مِنْ خَطَای [خَطَئِی] وَ عَمْدِی أَطْمَعَنِی فِی أَنْ أَسْأَلَک مَا لا أَسْتَوْجِبُهُ مِنْک الَّذِی رَزَقْتَنِی مِنْ رَحْمَتِک وَ أَرَیتَنِی مِنْ قُدْرَتِک وَ عَرَّفْتَنِی مِنْ إِجَابَتِک فَصِرْتُ أَدْعُوک آمِنا وَ أَسْأَلُک مُسْتَأْنِسا لا خَائِفا وَ لا وَجِلا مُدِلا عَلَیک فِیمَا قَصَدْتُ فِیهِ [بِهِ] إِلَیک فَإِنْ أَبْطَأَ عَنِّی [عَلَی] عَتَبْتُ بِجَهْلِی عَلَیک وَ لَعَلَّ الَّذِی أَبْطَأَ عَنِّی هُوَ خَیرٌ لِی لِعِلْمِک بِعَاقِبَةِ الْأُمُورِ فَلَمْ أَرَ مَوْلًی [مُؤَمَّلا] کرِیما أَصْبَرَ عَلَی عَبْدٍ لَئِیمٍ مِنْک عَلَی یا رَبِّ إِنَّک تَدْعُونِی فَأُوَلِّی عَنْک وَ تَتَحَبَّبُ إِلَی فَأَتَبَغَّضُ إِلَیک وَ تَتَوَدَّدُ إِلَی فَلا أَقْبَلُ مِنْک کأَنَّ لِی التَّطَوُّلَ عَلَیک،

[/TH]
[TD="align: center"]
خدایا بخششت از گناهم،و گذشتت از خطایم،و چشمپوشیات از تجاوزم،و پردهافکنیات بر کردار زشتم،و بردباریات از فراوانی جرمم از آنچه که از خطا و گناه عمدیام بود مرا به طمع انداخت،که از درگاهت چیزی را که شایسته آن از سوی تو نیستم درخواست کنم،آنچه که از رحمتت نصیبم نمودی و از قدرتت نشانم دادی،و از اجابتت به من شناساندی،پس بر آن شدم که با اطمینان بخوانمت،و با انس و میل بدون ترس و هراس از تو درخواست میکنم،و در انچه به خاطر آن قصد پیشگاه تو نمودم از تو ناز جویم،اگر برآورده شدن حاجتم تأخیر افتاد،از روی نادانی بر تو عتاب ورزیدم،با آنکه شاید به تأخیر افتادن روا شدن حاجتم برایم بهتر باشد،چه تو به سرانجام امور آگاهی،پس هیچ مولای کریمی را بر بنده پستی،شکیباتر از تو بر خود ندیدم،ای پروردگار من،تو مرا میخوانی،و من از تو روی میگردانم، و با من دوستی میورزی و من با تو دشمنی میکنم،به من محبّت مینمای و از تو نمیپذیرم،گویا مرا بر تو منّت است،

[/TD]
[TH="align: left"]
فَلَمْ [ثُمَّ لَمْ] یمْنَعْک ذَلِک مِنَ الرَّحْمَةِ لِی وَ الْإِحْسَانِ إِلَی وَ التَّفَضُّلِ عَلَی بِجُودِک وَ کرَمِک فَارْحَمْ عَبْدَک الْجَاهِلَ وَ جُدْ عَلَیهِ بِفَضْلِ إِحْسَانِک إِنَّک جَوَادٌ کرِیمٌ الْحَمْدُ لِلَّهِ مَالِک الْمُلْک مُجْرِی الْفُلْک مُسَخِّرِ الرِّیاحِ فَالِقِ الْإِصْبَاحِ دَیانِ الدِّینِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی حِلْمِهِ بَعْدَ عِلْمِهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی طُولِ أَنَاتِهِ فِی غَضَبِهِ وَ هُوَ قَادِرٌ [الْقَادِرُ] عَلَی مَا یرِیدُ الْحَمْدُ لِلَّهِ خَالِقِ الْخَلْقِ بَاسِطِ الرِّزْقِ فَالِقِ الْإِصْبَاحِ ذِی الْجَلالِ وَ الْإِکرَامِ وَ الْفَضْلِ [وَ التَّفَضُّلِ] وَ الْإِنْعَامِ [الْإِحْسَانِ] الَّذِی بَعُدَ فَلا یرَی وَ قَرُبَ فَشَهِدَ النَّجْوَی تَبَارَک وَ تَعَالَی الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَیسَ لَهُ مُنَازِعٌ یعَادِلُهُ وَ لا شَبِیهٌ یشَاکلُهُ وَ لا ظَهِیرٌ یعَاضِدُهُ قَهَرَ بِعِزَّتِهِ الْأَعِزَّاءَ وَ تَوَاضَعَ لِعَظَمَتِهِ الْعُظَمَاءُ فَبَلَغَ بِقُدْرَتِهِ مَا یشَاءُ.

[/TH]
[TD="align: center"]
و با همه اینها چیزی تو را باز نمیدارد از رحمت و احسان بر من،و تفضّل به جود و کرمت بر این بنده،بر بنده نادانت رحم کن،و با فزونی احسانت بر او جود آور،زیرا تو بخشنده کریمی، سپاس خدای را خدای مالک سلطنت،روانکننده کشتی،تسخیرکننده بادها،شکافنده سپیده،حکمفرمای روز جزاء پروردگار جهانیان.سپاس خدای را بر بردباریاش پس از دانشش به نافرمانی بنده،و سپاس خدای را بر عفوش پس از قدرتش بر عقاب،و و سپاس خدای را بر طول بردباریاش در وقت خشم،و حال آنکه او بر آنچه بخواهد تواناست.سپاس خدای را که آفریننده آفریدگان گسترنده روزی،شکافنده سپیده،دارای عظمت و بزرگواری و احسان و نعمتبخشی است خدایی که از دیدگان دور است پس دیده نمیشود،و به جانها نزدیک است پس شاهد گفتگوهای پنهان است،فرخنده و برتر است.سپاس خدای را که ستیزهجویی ندارد تا با او برابری نماید،و شبیهی ندارد که هم شکل او باشد،و پشتیبانی ندارد که او را یاری کند،با عزّتش همه عزیزان را مقهور ساخته و در برابر عظمتش بزرگان فروتن گشتهاند،پس با قدرتش به هرچه خواهد رسد،

[/TD]
[TH="align: left"]
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یجِیبُنِی حِینَ أُنَادِیهِ وَ یسْتُرُ عَلَی کلَّ عَوْرَةٍ وَ أَنَا أَعْصِیهِ وَ یعَظِّمُ النِّعْمَةَ عَلَی فَلا أُجَازِیهِ فَکمْ مِنْ مَوْهِبَةٍ هَنِیئَةٍ قَدْ أَعْطَانِی وَ عَظِیمَةٍ مَخُوفَةٍ قَدْ کفَانِی وَ بَهْجَةٍ مُونِقَةٍ قَدْ أَرَانِی فَأُثْنِی عَلَیهِ حَامِدا وَ أَذْکرُهُ مُسَبِّحا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لا یهْتَک حِجَابُهُ وَ لا یغْلَقُ بَابُهُ وَ لا یرَدُّ سَائِلُهُ وَ لا یخَیبُ [یخِیبُ] آمِلُهُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یؤْمِنُ الْخَائِفِینَ وَ ینَجِّی [ینْجِی] الصَّالِحِینَ [الصَّادِقِینَ] وَ یرْفَعُ الْمُسْتَضْعَفِینَ وَ یضَعُ الْمُسْتَکبِرِینَ وَ یهْلِک مُلُوکا وَ یسْتَخْلِفُ آخَرِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ قَاصِمِ الْجَبَّارِینَ مُبِیرِ الظَّالِمِینَ مُدْرِک الْهَارِبِینَ نَکالِ الظَّالِمِینَ صَرِیخِ الْمُسْتَصْرِخِینَ مَوْضِعِ حَاجَاتِ الطَّالِبِینَ مُعْتَمَدِ الْمُؤْمِنِینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی مِنْ خَشْیتِهِ تَرْعَدُ السَّمَاءُ وَ سُکانُهَا وَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَ عُمَّارُهَا وَ تَمُوجُ الْبِحَارُ وَ مَنْ یسْبَحُ فِی غَمَرَاتِهَا.

[/TH]
[TD="align: center"]
سپاس خدای را که اجابتم میکند آنگاه که صدایش میزنم،و هر زشتی را بر من میپوشاند و من از او نافرمانی میکنم،و او نعمتش را بر من بزرگ میگرداند،پس من او را شکر نمیکنم،چه بسیار موهبتهای گوارایی که به من عطا فرمود،و حوادث وحشتناکی که مرا از آسیب آنها کفایت نمود،و چه بسیار خرّمی دلنشینی که به من نمایاند، او را سپاسگویان ستایش میکنم،و تسبیحگویان یادیش میکنم،سپاس خدای را که پردهاش دریده نگردد،و در رحمتش بسته نشود، و پرسندهاش ردّ نگردد،و آرزومندش نومید نشود.سپاس خدای را که هراسندگان را ایمنی بخشد،و شایستگان را نجات دهد،و ناتوان شمردگان را به رفعت رساند،و متکبّران را به خاک اندازد و پادشاهانی را نابود نماید، و دیگران را جانشین آنان سازد،سپاس خدای را که درهم شکننده گردنکشان،نابودکننده ستمکاران،دریابنده گریختگان،کیفردهنده ستمگران،فریادرس دادجویان،حاجتبخش خواهندگان،تکیهگاه مؤمنان است.سپاس خدای را که از خشیتش آسمان و ساکنانش غرّش کنند،و زمین و آباد کنندگانش بلرزند،و دریاها و هرکه در اعماقش شناور است موج زنند.

[/TD]
[TH="align: left"]
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَ مَا کنَّا لِنَهْتَدِی لَوْ لا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یخْلُقُ وَ لَمْ یخْلَقْ وَ یرْزُقُ وَ لا یرْزَقُ وَ یطْعِمُ وَ لا یطْعَمُ وَ یمِیتُ الْأَحْیاءَ وَ یحْیی الْمَوْتَی وَ هُوَ حَی لا یمُوتُ بِیدِهِ الْخَیرُ وَ هُوَ عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِک وَ رَسُولِک وَ أَمِینِک وَ صَفِیک وَ حَبِیبِک وَ خِیرَتِک [خَلِیلِک] مِنْ خَلْقِک وَ حَافِظِ سِرِّک وَ مُبَلِّغِ رِسَالاتِک أَفْضَلَ وَ أَحْسَنَ وَ أَجْمَلَ وَ أَکمَلَ وَ أَزْکی وَ أَنْمَی وَ أَطْیبَ وَ أَطْهَرَ وَ أَسْنَی وَ أَکثَرَ [أَکبَرَ] مَا صَلَّیتَ وَ بَارَکتَ وَ تَرَحَّمْتَ وَ تَحَنَّنْتَ وَ سَلَّمْتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ عِبَادِک [خَلْقِک] وَ أَنْبِیائِک وَ رُسُلِک وَ صِفْوَتِک وَ أَهْلِ الْکرَامَةِ عَلَیک مِنْ خَلْقِک اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَی عَلِی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَصِی رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ،

[/TH]
[TD="align: center"]
سپاس خدای را که ما را به شناخت خویش هدایت فرمود و اگر خدا ما را هدایت نکرده بود هرگز هدایت نمیشدیم سپاس خدای را که میآفریند و خود آفریده نشده،و روزی میدهد،و خود روزی داده نمیشود و میخوراند و خود خورانده نمیشود و زندهها را میمیراند،و مردگان را زنده میکند،و اوست زندهای که هرگز نمیمیرد،خیر تنها به دست اوست،و او بر هر چیز تواناست. خدایا درود فرست بر محمّد بنده و فرستادهات و امین و یار صمیمی و محبوب،و برگزیدهات و حافظ راز و رساننده پیامهایت،درودی برترین و بهترین و زیباترین و کاملترین و پاکیزهترین و پر نماترین و دلپسندترین و پاکترین و بلندترین و بیشترین درودی که فرستادی و برکت دادی و ترحم نمودی و مهر ورزیدی،و سلام دادی بر یکی از بندگان و پیامبران و رسولان و برگزیدگان و اهل کرامت از خلقت.خدایا درود فرست بر علی امیر المؤمنان،و جانشین فرستاده پروردگار جهانیان،

[/TD]
[TH="align: left"]
عَبْدِک وَ وَلِیک وَ أَخِی رَسُولِک وَ حُجَّتِک عَلَی خَلْقِک وَ آیتِک الْکبْرَی وَ النَّبَإِ الْعَظِیمِ وَ صَلِّ عَلَی الصِّدِّیقَةِ الطَّاهِرَةِ فَاطِمَةَ [الزَّهْرَاءِ] سَیدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَی سِبْطَی الرَّحْمَةِ وَ إِمَامَی الْهُدَی الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ سَیدَی شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ صَلِّ عَلَی أَئِمَّةِ الْمُسْلِمِینَ عَلِی بْنِ الْحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلِی بْنِ مُوسَی وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی وَ عَلِی بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی وَ الْخَلَفِ الْهَادِی الْمَهْدِی حُجَجِک عَلَی عِبَادِک وَ أُمَنَائِک فِی بِلادِک صَلاةً کثِیرَةً دَائِمَةً اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَی وَلِی أَمْرِک الْقَائِمِ الْمُؤَمَّلِ وَ الْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ وَ حُفَّهُ [وَ احْفُفْهُ] بِمَلائِکتِک الْمُقَرَّبِینَ وَ أَیدْهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ یا رَبَّ الْعَالَمِینَ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ الدَّاعِی إِلَی کتَابِک وَ الْقَائِمَ بِدِینِک اسْتَخْلِفْهُ فِی الْأَرْضِ کمَا اسْتَخْلَفْتَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِ مَکنْ لَهُ دِینَهُ الَّذِی ارْتَضَیتَهُ لَهُ أَبْدِلْهُ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِ أَمْنا یعْبُدُک لا یشْرِک بِک شَیئا.

[/TH]
[TD="align: center"]
بنده و ولیت و برادر رسولت،و حجّتت بر بندگان،و نشانه بزرگترت،و خبر عظیم،و درود فرست بر صدیقه طاهره فاطمه زهرا سرور زنان جهانیان،و درود فرست بر دو فرزندزاده پیامبر رحمت،و دو پیشوای هدایت،حسن و حسین،دو سرور جوانان اهل بهشت،و درود فرست بر امامان مسلمانان،علی بن الحسین و محمّد بن علی،و جعفر بن محمّد،و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمّد بن علی و علی بن محمّد،و حسن بن علی،و یادگار شایسته هدایتگر حضرت مهدی،حجّتهای تو بر بندگان،و امینهای تو در سرزمینهایت درودی بسیار و همیشگی.خدایا درود فرست بر ولی امرت،آن قائم آرزو شده،و دادگستر مورد انتظار، واو را در حمایت فرشتگان مقرّبت قرار ده،و به روح القدس تأییدش کن‌ای پروردگار جهانیان.خدایا او را دعوتکننده به کتابت،و قیامکننده به آئینت قرار ده،او را جانشین خود روی زمین گردان،چنانکه پاکان پیش از او را جانشین خویش قرار دادی،دینی را که برایش پسندیدهای به دست او پابرجا بدار،و ترسش را به امنیت بازگردان،تا با اخلاص کامل تو را بپرستد.

[/TD]
[TH="align: left"]
اَللَّهُمَّ أَعِزَّهُ وَ أَعْزِزْ بِهِ وَ انْصُرْهُ وَ انْتَصِرْ بِهِ وَ انْصُرْهُ نَصْرا عَزِیزا وَ افْتَحْ لَهُ فَتْحا یسِیرا وَ اجْعَلْ لَهُ مِنْ لَدُنْک سُلْطَانا نَصِیرا اللَّهُمَّ أَظْهِرْ بِهِ دِینَک وَ سُنَّةَ نَبِیک حَتَّی لا یسْتَخْفِی بِشَیءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیک فِی دَوْلَةٍ کرِیمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِیهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَی طَاعَتِک وَ الْقَادَةِ إِلَی سَبِیلِک وَ تَرْزُقُنَا بِهَا کرَامَةَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ.

[/TH]
[TD="align: center"]
خدایا عزیزش بدار،و به دیگران توسط او عزّت بده و یاریاش کن.و به دیگران از سوی او یاری ده یاریاش ده یاری پیروزمندانه و بر پیروزیش با پیروزی آسان،و از پیش خود برای او سلطنتی پیروزی آفرین قرار ده.خدایا به وسیله او دینت و روش پیامبرت را آشکار کن،تا چیزی از حق،از ترس احدی از مردم پنهان نماند.خدایا به سوی تو مشتاقیم برای یافتن دولت کریمهای که اسلام و اهلش را به آن عزیز گردانی،و نفاق و اهلش را به وسیله آن خوار سازی، و ما را در آن دولت از دعوتکنندگان به سوی طاعتت،و رهبران به سوی راهت قرار دهی،و کرامت دنیا و آخرت را از برکت آن روزیمان فرمایی.

[/TD]
[TH="align: left"]
اَللَّهُمَّ مَا عَرَّفْتَنَا مِنَ الْحَقِّ فَحَمِّلْنَاهُ وَ مَا قَصُرْنَا عَنْهُ فَبَلِّغْنَاهُ اللَّهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعَثَنَا وَ اشْعَبْ بِهِ صَدْعَنَا وَ ارْتُقْ بِهِ فَتْقَنَا وَ کثِّرْ بِهِ قِلَّتَنَا وَ أَعْزِزْ [أَعِزَّ] بِهِ ذِلَّتَنَا وَ أَغْنِ بِهِ عَائِلَنَا وَ اقْضِ بِهِ عَنْ مُغْرَمِنَا [مَغْرَمِنَا] وَ اجْبُرْ بِهِ فَقْرَنَا وَ سُدَّ بِهِ خَلَّتَنَا وَ یسِّرْ بِهِ عُسْرَنَا وَ بَیضْ بِهِ وُجُوهَنَا وَ فُک بِهِ أَسْرَنَا وَ أَنْجِحْ بِهِ طَلِبَتَنَا وَ أَنْجِزْ بِهِ مَوَاعِیدَنَا وَ اسْتَجِبْ بِهِ دَعْوَتَنَا وَ أَعْطِنَا بِهِ سُؤْلَنَا وَ بَلِّغْنَا بِهِ مِنَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ آمَالَنَا وَ أَعْطِنَا بِهِ فَوْقَ رَغْبَتِنَا یا خَیرَ الْمَسْئُولِینَ وَ أَوْسَعَ الْمُعْطِینَ اشْفِ بِهِ صُدُورَنَا وَ أَذْهِبْ بِهِ غَیظَ قُلُوبِنَا وَ اهْدِنَا بِهِ لِمَا اخْتُلِفَ فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِک إِنَّک تَهْدِی مَنْ تَشَاءُ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ وَ انْصُرْنَا بِهِ عَلَی عَدُوِّک وَ عَدُوِّنَا إِلَهَ الْحَقِّ [الْخَلْقِ] آمِینَ اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکو إِلَیک فَقْدَ نَبِینَا صَلَوَاتُک عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ غَیبَةَ وَلِینَا [إِمَامِنَا] وَ کثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا،

[/TH]
[TD="align: center"]
خدایا آنچه از حق به ما شناساندی تاب تحملش را نیز عنایت کن،و آنچه را دررسیدن به آن کوتاهی کردیم،ما را به آن برسان،خدایا پریشانی ما را به یاری او جمع کن،و پراکندگی ما را به او وحدت بخش،و گسیختگی ما را با او پیوند ده،و اندک ما را به او زیاد فرما،و ذلّت ما را به او عزّت ده و تنگدستی ما را به او توانگری بخش،و بدهی ما را از برکت او ادا کن،و فقر ما را به مدد او جبران فرما،و جدایی و دودستگی ما را به او برطرف کن،و دشواری کار ما را به او آسان گردان،و روری ما را به دیدار او سپید کن،و اسیران ما را به یاری او آزاد گردان،و درخواستهای ما را به لطف او برآور،و وعدههای ما را به ظهور او تحقق بخش و دعایمان را به کمک او اجابت کن،و خواستههایمان را به حق او عطا فرما،و ما را به یاری او به آروزهای دنیا و آخرتمان برسان،و لطف به او بالاتر از آرزویمان به ما اعطا کن،ای بهترین خواستهشدگان،و گشادهدستترین بخشندگان،سینههای ما را به او شفا بخش،و کینه دلهایمان را به او برطرف کن،و ما را به مدد او به حقیقت آنچه که در آن اختلاف افتاده از حق به اذن خود راهنمایی فرما،همانا تو هرکه را بخواهی به راه راست هدایت میکنی،و به وسیله او ما را بر دشمنان خود و دشمنان خویش یاری ده،ای معبود حق آمین.خدایا از نبود پیامبران که درودهای تو بر او و خاندانش و از ناپیدایی مولایمان،و بسیاری دشمنانمان و کمی نفراتمان،

[/TD]
[TH="align: left"]
وَ شِدَّةَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَینَا فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ [آلِ مُحَمَّدٍ] وَ أَعِنَّا عَلَی ذَلِک بِفَتْحٍ مِنْک تُعَجِّلُهُ وَ بِضُرٍّ تَکشِفُهُ وَ نَصْرٍ تُعِزُّهُ وَ سُلْطَانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ وَ رَحْمَةٍ مِنْک تُجَلِّلُنَاهَا وَ عَافِیةٍ مِنْک تُلْبِسُنَاهَا بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.

[/TH]
[TD="align: center"]
و سختی فتنهها به سویمان،و از جریان زمان بر زیانمان به درگاه تو شکوه میآوریم،بر محمّد و خاندانش درود فرست و ما را در برابر این همه یاری فرما به گشایشی از جانب خویش که زود برسانی،و بدحالی که برطرف کنی،و پیروزی با عزّت برایمان قرار دهی،و سلطنت حقی که آشکارش فرمایی،و به رحمتی که از سویت ما را فرا گیرد،و به سلامتی کاملی که از جانبت ما را بپوشاند،ای مهربانترین مهربانان.

[/TD]

نمازهای ماه رمضان

ماه رمضان، مهم‌ترین ماه عبادی سال، علاوه بر نمازهای سایر ماهها همچون نمازهای واجب و نافله‌ها و نماز شب دارای نمازهای اختصاصی متعددی است؛ برخی از این نمازها هر شب خوانده می‌شوند و برخی به شب یا روز خاصی اختصاص دارند. شبهای قدر نیز نمازهای ویژۀ خود را دارند.
محتویات

دو رکعت در هر شب

در کتاب مفاتیح الجنان آمده است:[۱] در هر شب ماه رمضان دو ركعت نماز در هر ركعت، حمد را یک بار و توحيد را سه بار بخواند و پس از سلام نماز بگويد:

align: left



سُبْحانَ مَنْ هُوَ حَفيظٌ لا يَغْفُلُ سُبحانَ مَنْ هُوَ رَحيمٌ لا يَعْجَلُ سُبْحانَ مَنْ هُوَ قاَّئِمٌ لا يَسْهُو سُبْحانَ مَنْ هُوَ دائِمٌ لا يَلْهُو



منزه است آن خداى نگهبانى كه غفلت نمی‌كند، منزه است آن خداى مهربانى كه شتاب نمی‌كند. منزه است آن خداى پابرجایی كه كسى را از ياد نمی‌برد، منزه است آن خداى جاودانى كه به چيزى سرگرم نمی‌شود.


سپس ذکر تسبیحات اربعه (سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر) را هفت مرتبه بگوید و آنگاه بخواند:
align: left



سُبْحانَكَ سُبْحانَكَ سُبْحانَكَ يا عَظيمُ اغْفِرْ لِىَ الذَّنْبَ الْعَظيمَ



خداوندا تو از هر عیب و نقصی منزّهی، منزّهی، منزّه. بارالها گناهان بزرگم را بیامرز


و در آخر ده بار صلوات بفرستد. كسى كه اين دو ركعت نماز را به جا آورد خداوند هفتاد هزار گناه او را می‌آمرزد.
نمازهای اختصاصی هر شب

نمازهای اختصاصی هر شب، در کتاب مفاتیح الجنان[۲] چنین آمده است:

class: wikitable width: 88%

[TH] نمازِ شب ...[/TH]
[TH] کیفیت نماز[/TH]
اول
چهار رکعت در هر رکعت بعد از سوره حمد پانزده مرتبه سوره توحید
دوم
چهار رکعت در هر رکعت بعد از حمد بیست مرتبه اِنّا اَنْزَلْناهُ
سوم
ده رکعت در هر رکعت حمد و پنجاه مرتبه توحید
چهارم
هشت رکعت در هر رکعت حمد و بیست مرتبه اِنّا اَنْزَلْناهُ
پنجم
دو رکعت در هر رکعت حمد و پنجاه مرتبه توحید و بعد از سلام صد بار صلوات
ششم
چهار رکعت در هر رکعت حمد و سوره تَبارَک الَّذی بِیدِهِ الْمُلْک
هفتم
چهار رکعت در هر رکعت حمد و سیزده مرتبه اِنّا اَنْزَلْناهُ
هشتم
دو رکعت در هر رکعت حمد و ده مرتبه توحید و بعد از سلام هزار مرتبه سُبْحانَ اللّهِ
نهم
شش رکعت میان نماز مغرب و عشا، در هر رکعت حمد و هفت مرتبه آیة الکرسی و بعد از اتمام پنجاه صلوات
دهم
بیست رکعت در هر رکعت حمد و سی مرتبه توحید
یازدهم
دو رکعت در هر رکعت حمد و بیست مرتبه اِنّا اَعْطَیناک الْکوْثَرَ
دوازدهم
هشت رکعت در هر رکعت حمد و سی مرتبه اِنّا اَنْزَلْناهُ
سیزدهم
چهار رکعت در هر رکعت حمد و بیست و پنج مرتبه توحید
چهاردهم
شش رکعت در هر رکعت حمد و سی مرتبه اِذا زُلْزِلَتْ
پانزدهم
چهار رکعت در دو رکعت اول بعد از حمد صد مرتبه توحید و در دو رکعت دیگر پنجاه مرتبه توحید
شانزدهم
دوازده رکعت در هر رکعت حمد و دوازده مرتبه اَلْهیکمُ التَّکاثُرُ
هفدهم
دو رکعت در رکعت اوّل حمد و هر سوره که خواهد و در رکعت دوم حمد و صد مرتبه توحید و بعد از سلام صد مرتبه لا اِلهَ اِلا اللّهُ
هجدهمین
چهار رکعت در هر رکعت حمد و بیست و پنج مرتبه اِنّا اَعْطَیناک الْکوْثَرَ
نوزدهم
پنجاه رکعت در هر رکعت پس از حمد یک بار سوره اِذا زُلْزِلَتْ
بیستم
هشت رکعت با هر سوره که شد
بیست و یکم
هشت رکعت با هر سوره که شد
بیست و دوم
هشت رکعت با هر سوره که شد
بیست و سوم
هشت رکعت با هر سوره که شد
بیست و چهارم
هشت رکعت با هر سوره که شد
بیست و پنجم
هشت رکعت در هر رکعت حمد و ده مرتبه توحید
بیست و ششم
هشت رکعت در هر رکعت حمد و صد مرتبه توحید
بیست و هفتم
چهار رکعت در هر رکعت حمد و تَبارَک الَّذی بِیدِهِ الْمُلْک و اگر نتواند بیست و پنج مرتبه توحید
بیست و هشتم
شش رکعت در هر رکعت حمد و صد مرتبه آیة الکرسی و صد مرتبه توحید و صد مرتبه کوْثَرْ و بعد از نماز صد مرتبه صلوات
بیست و نهم
دو رکعت در هر رکعت حمد و بیست مرتبه توحید
سی ام
دوازده رکعت در هر رکعت حمد و بیست مرتبه توحید و بعد از فارغ شدن صد مرتبه صلوات

هزار رکعت در همه ماه

در دهه اوّل و دهه دوم ماه رمضان در هر شب بيست ركعت خوانده شود (همه نمازها دو رکعتی): هشت ركعت بعد از نماز مغرب، دوازده ركعت بعد از نماز عشا و در دهه آخر در هر شب سى ركعت بخواند؛ باز هشت ركعت بعد از نماز مغرب و بيست و دو ركعت بعد از نماز عشا. سيصد ركعت نیز علاوه بر اینها در شب‌هاى قدر خوانده می شود.[۳]
نمازهای شب‌های قدر

  • دو ركعت نماز كه‏ در هر ركعت پس از سوره حمد، هفت مرتبه سوره توحید خوانده و پس از فراغت از نماز، هفتاد مرتبه بگويد «أستغفرُ اللّهَ وَ أتوبُ إليه». بر اساس حدیث پیامبر اکرم(ص)، این نماز باعث آمرزش خود شخص و پدر و مادر او خواهد بود.[۴]

  • خواندن صد رکعت نماز که افضل آن است که در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه توحید بخواند.[۵]

[h=1][/h]
ماه عزیز خدا هم در حال اتمام است و چه زود این روزهای خوب خدا گذشت ... ایام با برکتی که خودمان هم قبل از این ماه فکر نمی کردیم انقدر زود بگذرد ...
قبل از ماه مبارک خیلی ها به شوخی و جدی می گفتیم : وای چه جوری این ماه را با این روزهای طولانی بتوانیم روزه بگیریم ... ولی الحق که خود خدای مهربان در این ماه خیلی کمک کرد ... نمی گویم سخت نبود... روزها خیلی طولانی هستند ولی لذتش بر سختی اش می ارزد ...
لحظه های سحرش ... دعای افتتاح ... شب زنده داری ها ... هیئت رفتن ها....
لحظه های افطارش ... اَللّهُمَّ لَكَ صُمْتُ وَعَلى رِزْقِكَ اَفْطَرْتُ وَعَلَیْكَ تَوَكَّلْتُ گفتن هایش... افطاری دادن ها ... واقعاً خیلی لذت دارد ...
شما این ایام را چگونه سپری کردید؟
در این مقاله 5 نکته را از باب تذکر البته اول به خودم بعد هم به دوستای عزیزم برای روزهای باقی مانده از این ماه تقدیم می کنم ...

1- روزه داری را اقامه کنیم
چه خوب است که اگر من نوعی نتوانستم ازتوفیق روزه در این ماه به هر دلیلی استفاده کنم ، سعی کنم حرمت این باقیمانده از این ماه عزیز را حفظ کنم ...
روزه را اگر نمی گیریم ، حرمت اقامه ی آن را داشته باشیم...
اگر به هر دلیل قبول ندارم که روزه گرفتن معنا دارد، اصل قضیه را زیر سوال نبرم ... این دستور خود خدایی است که من و تو را به این زیبایی آفریده است و روزی خوار سفره ی او هستیم ...
« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (سوره بقره، آیه 183)
شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِیَ أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ (سوره بقره، آیه 185)

مراعات کنیم ... از خوردن آب و غذا و آدامس گرفته تا ...

2- از قرآن در این ایام غافل نشویم ...
در این ماه به قرائت قرآن، بسیار سفارش شده است .
تا به امروز چه قدر با او همراه بوده اید؟
رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم می فرمایند: اگر کسی در این ماه یک آیه از قرآن را تلاوت نماید ثوابش مثل کسی است که در غیر رمضان یک ختم قرآن نموده باشد. (خطبه شعبانیه)

او تنها کسی است که اگر هزاران بار بر او رو بیاندازیم و از او چیزی بخواهیم هر دفعه مهربان تر از قبل با رویی گشاده تر با ما برخورد می کند ... گویا با هر درخواست جدید از او، برایش عزیز تر می شویم ... خودش می فرماید: «قُلْ مَا یَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاوُكُمْ .....» ؛ بگو اگر دعاى شما نباشد پروردگارم هیچ اعتنایى به شما نمى ‏كند

امام صادق علیه السلام می فرمایند: به راستى كه در كتاب خدا ماه ها نزد خدا دوازده ماه است. روزى كه خداوند آسمان ها و زمین را آفرید، پس نور و روشنى ماه ها ماه رمضان است، و قلب ماه رمضان شب قدر است، و قرآن در شب اول ماه رمضان نازل گشته، پسبا قرآن از این ماه استقبال كن؛ فَاسْتَقْبِلِ الشَّهْرَ بِالْقُرْآن (بحار الانوار، ج 96، ص 386)

3- دست به سوی هر کسی دراز نکنیم ...
اکثر ما آدم ها دوست نداریم هیچ وقت دستمان جلوی کسی دراز باشد و از کسی چیزی بخواهیم، همیشه یکی از دعاهای اصلی پدر و مادر ها و پدر بزرگ و مادر بزرگ هایمان هم همین بوده و هست که خدایا ما را به خلق محتاج نکن، دست ما را جلوی کسی دراز نکن ...
حقیقتاً هم دعای زیبایی است ... چرا که با این کار گویا عزت نفس آدمی زیر سوال می رود و انسان خود را خوار و خفیف کرده است ...

در این عالم تنها یک نفر است که ارزش این را دارد که دستمان همیشه به سوی او دراز باشد ... هیچ گاه دست رد بر سینه ما نمی زند ... هر چه خواسته شود اجابت می کند و هر آنچه از بنی بشر بر زمین مانده ، او توانا است بر انجامش ...
او تنها کسی است که اگر هزاران بار بر او رو بیاندازیم و از او چیزی بخواهیم هر دفعه مهربان تر از قبل با رویی گشاده تر با ما برخورد می کند ... گویا با هر درخواست جدید از او، برایش عزیزتر می شویم ... خودش می فرماید: «قُلْ مَا یَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاوُكُمْ ...» (الفرقان، 77)؛ بگو اگر دعاى شما نباشد پروردگارم هیچ اعتنایى به شما نمى ‏كند.
و چه زمانی بهتر از این ماه مبارک رمضان برای داشتن درخواست از خدای مهربانمان ... ماهی که درهای رحمتش باز است و او منتظر است برا اجابت درخواست های بندگانش ...
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: درهاى آسمان در شب اوّل ماه رمضان گشوده مى شود و تا آخرین شب این ماه بسته نمى شود. (بحار الانوار، ج Dirol
یادمان باشد استجابت دعا حتمی است شاید زمان و ظهورش بنابر مصلحت های ما بندگان متفاوت باشد ...

4- بهترین دعا استغفار است
به فرموده بزرگان استغفار کردن یکی از بهترین دعاها در این ایام است. از گناهانمان در این ماه استغفار کنیم ...
در آیه‌ ی شریفه می فرماید: «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ ... لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا» (64، نساء)
از تجاوز هایمان، از ظلم هایی که به خود و دیگران کرده ایم استغفار کنیم ...
خدای متعال وعده داده است آن کسی که استغفار کند، به عنوان یک دعای حقیقی از خدای متعال حقیقتاً آمرزش بطلبد و از گناه پشیمان باشد، « لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا»؛ خدای متعال توبه ‌پذیر است.
از استغفار در این ماه غفلت نشویم؛ به خصوص در سحرها، در شب ها.

درهاى آسمان در شب اوّل ماه رمضان گشوده مى شود و تا آخرین شب این ماه بسته نمى شود

5- داشتن درکی ناچیز از درد گرسنگان
در بیان امام صادق (علیه السلام) در پاسخ به جناب هشام بن حکم که درباره چرایی روزه از ایشان سوال پرسیده بودند، آمده است: «روزه به این دلیل واجب شده است كه میان فقیر و غنی مساوات برقرار گردد، و این به خاطر آن است كه غنی طعم گرسنگی را بچشد و نسبت به فقیر ادای حق كند، چرا كه اغنیاء معمولاً هرچه بخواهند برایشان فراهم است؛ خدا می‏ خواهد میان بندگان خود مساوات باشد، و طعم گرسنگی و درد و رنج را به اغنیا بچشاند تا به ضعیفان و گرسنگان رحم كنند.» (وسایل الشیعه، ج7، باب اول كتاب صوم، ص 3 و 4؛ بحار،ج 93، ص 371)
آنچه امام صادق (علیه السلام) فرمودند، اشاره به این مهم دارد که آنان که غنی و ثروتمند هستند، شاید در حالت عادی و طبیعی کمتر به فکر فقراء باشند اما روزه این شرائط را برای آنان ایجاد می کند که درد گرسنگی را بیشتر احساس کنند و چه بسا تلاش کنند به واسطه ترحمی که در ایشان پدید می آید به فقراء کمک بیشتری داشته باشند.
به امید آنکه در این باقیمانده از این ماه پر برکت و عزیز کشکول های گداییمان پر شوند از بهترین های مادی و معنوی ...
برای همدیگر دعا کنیم... دعاگویتان هستیم ... به یادمان باشید ...

سفره افطار « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ » « اى كسانى كه ایمان آورده‏اید، روزه بر شما نوشته و مقرر شده همان گونه كه بر كسانى كه پیش از شما بودند مقرر شد، شاید (روحتان نیرومند شود و از هواهاى نفسانى) پرهیز كنید » .[بقره آیه 183] در ماه مبارک رمضان، ساعت ها و حتّی ثانیه ها ارزشی فوق حدّ تصور پیدا می کند . یکی از عبادات مهم دین اسلام ، بلکه کلیه دیان الهی روزه است و در فضیلت و اهمیت آن ، احادیث بسیاری از اهل بیت عصمت و طهارت (سلام الله علیهم ) صادر گردیده است. خداوند در حدیث قدسی در مورد ارزش و جایگاه روزه فرموده است: «کُلُّ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ لَهُ إلّا الصِّیامَ؛ فَإنَّهُ لی وَ أنا أجْزی بِهِ. وَ الصِّیامُ جُنَّةٌ؛ فَإذا کانَ یوْمُ صَوْمِ أحَدِکُم فَلا یرْفُثْ وَ لا یصْخَب؛ فَإنْ سابَّهُ أحَدٌ أوْ قَاتَلَهُ؛ فَلْیقُلْ إنِّی صائِمٌ. وَالَّذی نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِیدِهِ لَخلوفُ فَمِ الصّائِمِ أطْیبُ عِنْدَ اللهِ مِنْ ریح الْمِسْکِ. لِلصّائِمِ فَرْحَتانِ یفْرَحُهُما: إذا أفْطَرَ فَرِحَ بِفِطْرِهِ؛ وَ إذا لَقِی رَبَّهُ فَرِحَ بِصَوْمِهِ»[من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 75] یعنی: «تمام کارهای آدمیان برای خودشان است؛ مگر روزه که برای من است و من خود پاداش آن را می دهم و روزه سپری است [که انسان را در مقابل دوزخ و یا گناهان حفظ می کند] پس اگر روزه بودید؛ سخن زشت و ناسزا نگویید و فریاد نزنید و اگر کسی شما را دشنام داد یا با شما جنگید به او بگویید: من روزه ام . قسم به خدایی که جان محمد در دست اوست، بوی دهان روزه دار نزد خداوند از بوی مشک خوشبوتر است . برای روزه دار دو وقت شادی وجود دارد: یکی هنگام افطار و دیگری زمانی که پروردگارش را ملاقات می کند.» امتیازات روزه داران یکی از عبادات مهم دین اسلام ، بلکه کلیه ادیان الهی روزه است و در فضیلت و اهمیت آن ، احادیث بسیاری از اهل بیت عصمت و طهارت (سلام الله علیهم ) صادر گردیده است. به چند مورد از آن را اشاره خواهم کرد: 1 . روزه زکات بدن است : رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرموده است : « برای هر چیزی زکات است و زکات بدن روزه است »،[1] بدر‌ستی روزه جسم و روح انسان را صیقل می‌هد و مسیر رسیدن به خدا را نزدیک می‌کند، و روزه این نقش را دارد که بدن از نظر ظاهری و معنوی پاکیزه نموده و برای اطاعت و فرمان برداری خدا رشد می‌دهد در واقع روزه انسان را در مسیر کمال قرار می‌دهد . رسول خدا در این باره می‌فرماید :« روزه دار همیشه در حال عبادت است گرچه خوابیده باشد ».[2] حضرت علی (علیه السلام) می‌فرماید :« چهار گروه هستند که دعایشان باز نگردد تا در های آسمان باز شود؛ دعای شان به عرش خدای متعال می‌رسد ؛ دعای پدر و مادر در حق فرزند ، نفرین مظلوم بر ظالم ، دعای شخص عمره گذار تا قبل از زمان بازگشت ، و دعای شخص روزه دار تا قبل از افطار 2 .روزه دار دعایش مستجاب است: حضرت علی (علیه السلام) در این باره می‌فرماید :« برای هر روزه دار، دعای است و دعای روزه دار در وقت افطار مستجاب می‌شود» [3] و همچنین فرمودند:« خواب شخص روزه دار عبادت است و سکوت او تسبیح خداوند و دعایش مستجاب ، برای روزه دار در هنگام افطار دعای است که باز نگردد »[4] می‌توان گفت در واقع یکی از ارکان استجابت دعا روزه دار بودن است، اگر کسی می‌خواهد دعایش به اجابت نزدیک باشد باید علاوه بر اطاعت و بندگی خداوند، روزه هم بگیرد. حضرت علی (علیه السلام) باز در این باره می‌فرماید :« چهار گروه هستند که دعایشان باز نگردد تا در های آسمان باز شود؛ دعای شان به عرش خدای متعال می‌رسد ؛ دعای پدر و مادر در حق فرزند ، نفرین مظلوم بر ظالم ، دعای شخص عمره گذار تا قبل از زمان بازگشت ، و دعای شخص روزه دار تا قبل از افطار ».[5] 3. شخص روزه دار در دنیا و آخرت خوشحال است : امام صادق (علیه السلام) در این باره می‌فرماید : « برای روزه دار دو خوشحالی است ، یکی وقتی که زمان افطار می‌شود ، و دیگری زمانی به دیدار خدا می‌رود » [6] رسول خدا (صلی اله علیه واله) هم در این باره می‌فرماید:« برای روزه دار دو خوشحالی است یکی زمان افطار و دیگری زمان قیامت ، همانا آب دهن روزه دار خوشبو تر از بوی مشک است» [7] این همه عظمت و ارج برای روزه دار است و خداوند با این همه پاداشی که به روزه دار می دهد این عظمت روزه را می‌رساند . 4 . ملائک روزه دار را دعا می‌کنند: رسول خدا( صلی الله علی و اله ) می‌فرماید:« شخص روزه دار در میان هیچ گروهی غذا نمی‌خورد ، حاضر نمی شود، مگر آنکه اعضایش تسبیح خدا می‌گویند و فرشتگان بر او درود می‌فرستند همانا درود فرشتگان همان استغفار است، [8] چه سعادتی از این بالاتر که فرشتگان خدواند متعال دعای گوی و استغفار کننده انسان ها باشند و این سعادتی است که خداوند در اختیار بندگان خودش گذاشته است ، بنابراین با روزه گرفتن هم اطاعت خدا را انجام می دهیم وهم دعای فرشتگان را نصیب خود خواهیم نمود . امام صادق (علیه السلام) در این باره می‌فرماید :« هر کسی روزه خود را پنهان کند خداوند به فرشتگان می‌گوید بنده من از آتش پناه جست ،پناهش دهید ، و خداوند فرشتگان را برای هیچ کسی مامور به دعا ننمود ، مگر برای روزه داران ، همانا که روزه داران دعایشان مستجاب است » .[9] پی نوشت ها : 1 – [بحارالانوار، ج 96، ص 257.] 2 –[ بحارالانوار، ج 96، ص 248] 3- [بحارالانوار، ج 93، ص 360] 4 –[ .بحارالانوار، ج 96، ص 256] 5- [همان ] 6-[ خصال صدوق ، ج 1، ص 44] 7 –[ امالى طوسى (رحمه الله )، ج 2، ص 110] 8- [ لا یحضره الفقیه ، ج 2 ،ص 87] 9 –[ بحار الانوار ، ج 59، ص 190]



[/HR] شرایط اقتصادی کشور ما به گونه ایست که خیلی دچار تلاطم می شود، بارها شاهد بوده ایم که قیمت ها به شدت افزایش پیدا می کنند، و مردم می بینند کدام جنس بیشترین افزایش قیمت را داشته سرمایه های خود را به همان سمت هدایت می کنند .

[/HR] گاهی خودرو ، گاهی ارز ، گاهی طلا و .... و متأسفانه این تفکر دلالی در جان بسیاری از ما خانه کرده است، که ببینیم باد کدام سمت می وزد به همان سمت برویم ، ما با ریشه یابی اقتصادی و اجتماعی این موضوعات کاری نداریم، می خواهیم از فرصت ها صحبت کنیم ، این فرصت ها که به زعم ما ناعادلانه تقسیم شده اند کسانی که شانس با آن ها یار بوده برد کرده اند و دیگران باخته اند . شاید بارها با خود گفته باشیم کاش وقتی زمین ارزان بود فلان جا زمین خریده بودیم که الآن رشد کرده و قیمت فضایی پیدا کرده است ، یا کاش ماشین خریده بودم و هزاران ای کاش دیگر .... برای از دست دادن این فرصت ها حسرت می خوریم و آه جانگدازی از نهادمان بلند می شود .
اما یک فرصتی هست که اگر از دست بدهیم واقعا بدبخت می شویم دیگر آه و حسرت درستش نمی کند، این که می گویم بدبخت می شویم حرف ما نیست پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند بدبخت است کسی که این فرصت را از دست بدهد .
فرصتی که عادلانه در اختیار همه عالم قرار داده می شود ، یک قرار مخفی نیست، سودهای سرشاری دارد که هر کس هر چقدر بخواهد می تواند بردارد و به جیب بزند.
و آن هم فرصت طلایی ماه رمضان است که بیشتر آن سپری شده است و چیزی نمانده که به پایان برسد، فرصتی که درهای آسمان باز باز بود و شیطان در بند و عبادت ها مقبول بود و دعاها مستجاب .
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: إنَّ الشَّقِیَّ حَقَّ الشَّقِیِ مَن خَرَجَ مِنهُ هذَا الشَّهرُ و لَم یُغفَر ذُنوبُهُ ؛ ( میزان الحكمه ، ح 7458) بدبخت واقعى كسى است كه این ماه را پشت سر گذارد و گناهانش آمرزیده نشود.
این سخن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یک هشدار جدی است به ما که حواسمان باشد در این ماه عزیز فقط به فکر افطار و سحر نباشیم و از این نعمت استفاده کنیم .
باید برای این ماه حریص باشیم، به راحتی از دست ندهیم چشممان به ساعت نباشد و فاصله سحر تا افطار فقط لحظه شماری نکنیم که دلی از عزا در بیاوریم .
الان هم به ما می گویند درهای آسمان باز است یک هفته دیگر بسته می شود ، در این یک هفته اشتباه و خطا و گناه و خرابی ها به رایگان درست می شود ، بعدش سخت می شود ، تضمینی در کار نیست، آیا ما نباید به اندازه همان سکه خریدن ها و ارز رد و بدل کردن ها تلاش کنیم و به تکاپو بیفتیم ؟

فلسفه تشریع روزه خودسازی است ، اگر ما می توانیم 16 الی 17 ساعت نخوریم و نیاشامیم لابد باید بتوانیم چشممان را هم کنترل کنیم، زبانمان را هم کنترل کنیم، این نخوردن و نیاشامیدن که بدون اصلاح اعمالمان ارزش ندارد .
اگر به ما بگویند تا ده روز دیگر طلا، ارز ، خودرو و .... ارزان است و بعد به شدت گران می شود حاضریم از شکم خود بزنیم تا بتوانیم یک سرمایه ای تهیه کنیم و تبدیل کنیم و سودش را ببریم .
الان هم به ما می گویند درهای آسمان باز است یک هفته دیگر بسته می شود ، در این یک هفته اشتباه و خطا و گناه و خرابی ها به رایگان درست می شود ، بعدش سخت می شود ، تضمینی در کار نیست، آیا ما نباید به اندازه همان سکه خریدن ها و ارز رد و بدل کردن ها تلاش کنیم و به تکاپو بیفتیم ؟
امام حسن علیه السلام فرمود: إنَّ اللّه َ جَعَلَ شَهرَ رَمضانَ مِضمارا لِخَلقِهِ فَیستَبِقونَ فیهِ بِطاعَتِهِ إلى مَرضاتِهِ ؛ (تحف العقول ، ص 236) خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه اى براى آفریدگان خود قرار داده تا با طاعتش براى خشنودى او از یكدیگر پیشى گیرند .
خلاصه مطلب اینکه از ماه پر برکت رمضان یه هفته ای بیشتر نمانده، شاید به خاطر ضعف روزه بیشتر اوقاتش را در کسالت و بی ثمری گذراندیم ، این یک هفته تلاش کنیم و تمرین کنیم که پرهیزهایمان را بیشتر کنیم و برای بعد از ماه رمضان هم این حالت را ادامه دهیم، گناه کردن خیلی راحت است، این گناه نکردن است که به ما ارزش می دهد .
ما باید طبق فرمایش امام حسن علیه السلام برای بندگی و عبودیت از هم سبقت بگیریم نه اینکه بی تفاوت بنشینیم و ببینیم کسی پیدا می شود یک اصلاحی در شرایط به وجود بیاورد .
در این یک هفته باقیمانده کمی از حال افراد ناتوان جویا شویم، اگر در توانمان هست مشکل مالی کسی را حل کنیم، به روزه داران نیازمند افطاری بدهیم، و در این روزهای واپسین خودی به خداوند نشان بدهیم .

[h=1]موثرترین و عمومی ترین رژیم معنوی[/h]
روزه در آیات قرآن کریم و زبان عربی با تعابیر «صوم» یا «صیام» بیان گردیده است.
اصل «صوم» در لغت به معنی امساک و خودداری است که در کتب لغت متعلق این امساک و خودداری به طرق ذیل بیان گردیده است:
«امساك از مطلق فعل است؛ حال خوردن باشد، یا گفتن، یا رفتن»[1]؛ «ترک طعام, نوشیدنی, ازدواج و سخن گفتن»[2].
علامه طباطبایی نیز در این باره می نویسد: «و كلمه (صیام) و كلمه (صوم) در لغت مصدر، و به معناى خوددارى از عمل است، و چه بسا در معناى آن این قید ها را اضافه کرده باشند».[3]
در شرع نیز «روزه» عبارت است از اینکه کسانی که دارای شرائط خاصی هستند؛ باید از چیزهای مخصوص (که ده عدد بوده و از آنها به مفطرات «روزه» تعبیر می کنند)، در زمان معینی خودداری نمایند.[4] خداوند متعال فلسفه این عبادت انسان ‌ساز و تربیت ‌آفرین را در یک جمله کوتاه اما بسیار پر محتوا «پرهیزگاری» بیان می ‌کند (لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ) [5].
تقوا و خدا ترسی، در ظاهر و باطن، مهم‌ترین اثر روزه است. روزه، یگانه عبادت مخفی است؛ نماز، حج، جهاد، زکات و خمس را مردم می ‌بینند، امّا روزه دیدنی نیست. روزه، اراده انسان را تقویت می ‌کند.[6]
فائده داشتن تقوا مطلبی است که احدی در آن شک ندارد، چون هر انسانی به فطرت خود این معنا را درک می ‌کند، که اگر بخواهد به عالم طهارت و رفعت متصل شود و به مقام بلند کمال و روحانیت ارتقاء یابد، اولین چیزی که لازم است بدان ملتزم شود این است که از افسار گسیختگی خود جلوگیری کند، و بدون هیچ قید و شرطی سرگرم لذت‌های جسمی و شهوات بدنی نباشد، و خود را بزرگ تر از آن بداند که زندگی مادی را هدف بپندارد.
سخن کوتاه آنکه از هر چیزی که او را از پروردگار تبارک و تعالی مشغول سازد بپرهیزد و این تقوا، تنها از راه روزه و خودداری از شهوات بدست می ‌آید.
نزدیک ‌ترین راه و مۆثرترین رژیم معنوی و عمومی ‌ترین آن به طوری که همه مردم در همه اعصار بتوانند از آن بهره ‌مند شوند، و نیز هم اهل آخرت از آن رژیم سود ببرد، و هم شکم بارگان اهل دنیا، عبارت است از خودداری از شهوتی که همه مردم در همه اعصار مبتلای بدانند و آن عبارت است از شهوت شکم از خوردن و آشامیدن، و شهوت جنسی که اگر مدتی از این سه چیز پرهیز کنند و این ورزش را تمرین نمایند، به تدریج نیروی خویشتن ‌داری از گناهان در آنان قوت می ‌گیرد و نیز به تدریج بر اراده خود مسلط می‌ شوند، آن وقت در برابر هر گناهی عنان اختیار از کف نمی ‌دهند، و نیز در تقرب به خدای سبحان دچار سستی نمی ‌گردند، چون پر واضح است کسی که خدا را در دعوتش به اجتناب از خوردن و نوشیدن و عمل جنسی که امری مباح است اجابت می ‌کند، قهراً در اجابت دعوت به اجتناب از گناهان و نافرمانی ‌ها شنواتر، و مطیع ‌تر خواهد بود.[7]

کسی که یک ماه خود را مقید به پروای از تمامی ممنوعیات الهی می کند, صفای باطن می یابد, کارها و اعمال وی رنگ و لعاب الهی به خود می گیرد و به عبارت بهتر روح اخلاص در اعماق جان وی رسوخ کرده و برای او به صورت ملکه تثبیت می شود و دلش از هر آنچه غیر خداست, خالی خواهد شد

البته مفسرین بر این باورند که مردم در چگونگی امتثال به این فرمان الهی سه دسته اند: روزه ی «مردمان عادّى» که همان خودداری از نان و آب و همسر است، روزه «خواص» علاوه بر اجتناب از مفطرات، اجتناب از گناهان نیز لازم است، و روزه ی «خاصّ ‏الخاص» علاوه بر اجتناب از مفطرات و پرهیز از گناهان، خالی بودن دل از غیر خداست.[8] حضرت زهرا علیها السلام‌ در فرازی از خطبه ی گرانمایه فدکیه، ثمره ی «روزه» را «تثبیت اخلاص» در انسان معرفی می نماید، که حضرت آیت ‌الله مصباح یزدی (دامت برکاته) در تبیین این تعبیر حضرت زهرا علیها السلام گوید:
«روزه ویژگی برجسته‌ای دارد که در سایر عبادات نیست و آن این است که چون روزه یک عمل امساکی است و عبادتی است که قوامش به ترک است، جای ریا و سمعه ندارد.
کسی که روزه گرفته است به صرف روزه گرفتن نمی ‌تواند ریاکاری کند، مگر کسی تعمد داشته باشد که خود نمایی و اظهار کند و بگوید: من روزه هستم که آن مسأله دیگری است.
خود روزه گرفتن ترک یک سلسله مفطرات است و این اعم است از این‌که شخص روزه باشد یا به دلیل دیگری امساک کند.
سایر عبادات این طور نیست. وقتی کسی نماز می‌ خواند ظاهر عمل او نشان می‌ دهد که مشغول نماز است. وقتی خمس و زکات می ‌دهد یا انفاق می ‌کند دست کم کسی که مال را می ‌گیرد می‌ فهمد که این مال را اعطا کرد. حج، جهاد و سایر عبادات هم همین ‌طور است؛ ولی روزه این طور نیست. از این جهت این عبادت به اخلاص نزدیک ‌تر است. کسی که یک ماه این عبادت را انجام می ‌دهد این عمل برای او تمرین اخلاص است.

نزدیک‌ترین راه و مۆثرترین رژیم معنوی و عمومی‌ترین آن بطوری که همه مردم در همه اعصار بتوانند از آن بهره‌مند شوند، و نیز هم اهل آخرت از آن رژیم سود ببرد، و هم شکم‌بارگان اهل دنیا، عبارت است از خودداری از شهوتی که همه مردم در همه اعصار مبتلای بدانند، و آن عبارت است از شهوت شکم از خوردن و آشامیدن، و شهوت جنسی

وقتی یک ماه انسان عملی را هر روز تکرار کند برای او ملکه می ‌شود. پس روزه اخلاص را در انسان تثبیت می ‌کند. این فایده بر روزه بیش از سایر عبادات مترتب می ‌شود. از این جهت می ‌توان گفت که: همان ‌طور که حضرت زهرا علیها السلام‌ فرمودند،‌ در روزه «تثبیت اخلاص» است. اما معنای این سخن این نیست که فایده روزه فقط همین است» .[9] شاید بتوان در تبیین کلام گهربار حضرت زهرا علیها السلام نوشت: بر پایه ی آموزه های دینی و با استناد به آیات نورانی قرآن مجید «روزه» بر هر فرد مسلمان و مکلف، واجب گردید؛ که امتثال از این فرمان الهی مستلزم رعایت قواعد و اصولی همچون: مفطرات روزه، محدوده زمانی امساک و پرهیز از مفطرات, صائم بودن تمامی اعضاء و جوارح انسان و .... می باشد؛ و کسی که یک ماه خود را مقید به پروای از تمامی ممنوعیات الهی می کند، صفای باطن می یابد، کارها و اعمال وی رنگ و لعاب الهی به خود می گیرد و به عبارت بهتر روح اخلاص در اعماق جان وی رسوخ کرده و برای او به صورت ملکه تثبیت می شود و دلش از هر آنچه غیر خداست، خالی خواهد شد.

پی نوشت ها:
[1]. الراغب اصفهانى, حسین بن محمد, المفردات فی غریب القرآن, تحقیق: صفوان عدنان داودى, ص 500
[2]. ابن منظور, محمد بن مكرم, لسان العرب, ج‏12، ص350
[3]. موسوى همدانى, سید محمد باقر, ترجمه تفسیر المیزان‏, ج‏2، ص7
[4]. مترجمان, ‏ترجمه مجمع البیان فى تفسیر القرآن محقق: رضا ستوده‏, ج‏2، ص200
[5]. البقره/183: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ: اى كسانى كه ایمان آورده‏اید، روزه بر شما مقرر شده است، همان گونه كه بر كسانى كه پیش از شما [بودند] مقرر شده بود، باشد كه پرهیزگارى كنید.»
[6]. قرائتى, محسن, ‏تفسیرنور, ج‏1، ص283
[7]. موسوى همدانى, ترجمه تفسیر المیزان‏, پیشین, ج‏2، ص9
[8]. قرائتى, ‏تفسیرنور, پیشین, ج‏1، ص283 ؛ تفسیر روح البیان، ج1, ص289
[9]. گزیده‌ ی سخنان حضرت آیت ‌الله مصباح یزدی (دامت بركاته) در دفتر مقام معظم رهبری در تاریخ 16/06/89

[h=1]بخت گشایی در شب 27 رمضان[/h]


[/HR] در تهران قدیم رسم بر این بود كه شب 27ماه مبارك را شب مرگ ابن‌ملجم مرادی، قاتل امیر‌المومنین(ع) بدانند و در آن شادی كنند. در این شب مردم عمدتا كله‌پاچه تناول می‌كردند و آجیل مراد می‌خوردند...
[/HR] در تهران قدیم رسم بر این بود كه شب 27ماه مبارك را شب مرگ ابن‌ملجم مرادی، قاتل امیر‌المومنین(ع) بدانند و در آن شادی كنند. در این شب مردم عمدتا كله‌پاچه تناول می‌كردند و آجیل مراد می‌خوردند.

آجیل مراد، از خرما، پسته، فندق، تخمه، نخودچی، بادام، شكر و.... تشكیل می‌شد كه مردم محتویات آنان را با درخواست‌های خود، از كسانی كه نام فاطمه، علی و محمد داشتند می‌گرفتند و شب‌ها به عنوان شب‌چره، قبل از وعده سحری میل می‌كردند. در روز بیست هفتم‌ماه مبارك هم‌چنین بین 2نماز ظهر و عصر پیراهن مراد دوخته می‌شد. تکه های پارچه این پیراهن را فرد حاجتمند به صورت نذر تهیه می کرد و مردم با دوختن آن‌ها به یكدیگر و پوشاندن بر تن او، كمك می‌كردند حاجتش را بخواهد.
تهیه پیراهن مراد از این قرار بود که روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان که روز قتل ابن ملجم است، زن‌ها آرایش می‌کردند و به مسجد می‌رفتند و با پارچه‌هایی که از قبل تهیه کرده بودند، در بین دو نماز پیراهن مراد را می‌دوختند و معتقد بودند که با پوشیدن این پیراهن کلیه حاجات آن‌ها برآورده خواهد شد. از جمله بخت دخترشان گشوده می شود.
گفته اند، پارچه پیراهن را بهتر است که از پول حاصل از گدایی خریداری نمایند.
در برخی مناطق دیگر ایران نیز زنان به دوختن «پیراهن مراد» و یا «چادر مراد» می‌پرداختند.
می گویند در بعضی شهرها كسانی كه قصد دوختن این پیراهن را داشتند از شب نیمه شعبان، چله‌كشی پارچه را انجام می‌دادند و در شب ۲۴ماه رمضان آن را از كارگاه می‌بریدند و در روز بیست و هفتم پارچه را به صورت پیراهن در می آوردند و از اضافات پارچه مذكور برای خود «كیسه پول» می‌دوختند، و هر كدام از زنان شركت‌كننده در مراسم، جهت طلب مراد خود از درگاه الهی شعری را با آواز می‌خواند و چند كوك بر پیراهن موردنظر می‌زد.آنان معتقد بودند این پیراهن مراد را اگر نیازمندی با اخلاص كامل استفاده می کرد،اگر بیمار بود بهبودی می‌یافت، كسی اگر حاجت داشت برآورده می‌شد.
لباس مراد برتن دختران جوان
یکی دیگر از مراسم سنتی ماه مبارک رمضان دوختن لباس و کیسه‌ مراد در شب 27 ماه رمضان است. برخی که نذر داشتند یا کسانی که مریض داشتند، نذر می‌کردند این کار را انجام دهند. آنها به این نیت، پولی را از هفت سید یا از هفت نفر که نام‌شان فاطمه بود، می‌گرفتند، پارچه ای می‌خریدند و در روز 27 ماه رمضان پارچه را برش می‌دادند. گاهی بعضی افراد چرخ خیاطی به مسجد می‌بردند و لباس را می‌دوختند و به تن می‌کردند.
تهیه پیراهن مراد از این قرار بود که روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان که روز قتل ابن ملجم است، زن‌ها آرایش می‌کردند و به مسجد می‌رفتند و با پارچه‌هایی که از قبل تهیه کرده بودند، در بین دو نماز پیراهن مراد را می‌دوختند و معتقد بودند که با پوشیدن این پیراهن کلیه حاجات آن‌ها برآورده خواهد شد.

در این روز، برای بخت‌گشایی دختران جوان پیراهن می‌دوختند و پس از دوخت، نقل و شیرینی بین حاضران تقسیم می‌کردند.
دوختن کیسه‌ مراد نیز از دیگر مراسم سنتی این ماه بود که در روز 27 ماه رمضان، پارچه‌ای را به مسجد می‌بردند و بین دو نماز ظهر و عصر، پارچه را برش می‌دادند و اعتقاد داشتند، نباید از قیچی استفاده کنند و از چاقو یا تیغ استفاده می‌شد و با نخی که همرنگ پارچه باشد، کیسه‌ای می‌دوختند و بین دو نماز از میان کیسه، نخ سبزی را عبور می‌دادند و انتهای نخ را به چند نخ گره می‌زدند و نخ را از سکه سوراخ داری که فردی حاجت دار داده بود، به سرکیسه می‌بستند.
پس از دوخت کیسه، آن را به فرد سفارش دهنده می‌دادند که تا وقتی حاجتش برآورده شود، از آن نگهداری کند و پس از برآورده شدن حاجت، سر کیسه را باز کند و سکه سوراخ‌دار را بیرون آورد و زیر لباس بدوزد، به طوری که دیده نشود و همیشه همراهش باشد.
در روز عید فطر مردم پس از خواندن نماز صبح به مساجد محل رفته و پس از پذیرایی نماز عید را با شکوه هر چه تمام تر به جا می‌آورند و این روز را به هم تبریک می‌گویند. در این محل به منظور جمع‌آوری زکات فطره صندوق‌هایی تعیین و مردم وجوه خود را در آنها می‌ریزند. پس از پایان این مراسم، مردم به خانه بزرگترهای فامیل رفته و این روز بزرگ را تبریک می‌گویند و به شکرانه یک ماه عبادت و بندگی خدا شادمانی می‌کنند.
ذکر گرفتن در مساجد
رسم دیگر ماه رمضان در قدیم ذکر گرفتن در مساجد بود .این رسم مخصوص شب 27 رمضان بود که در مساجد و خانه ها برگزار می شد..
پس از ذکر خوانی، جمله "نادعلیا مظهر العجائب" مرتب تکرار می شد و حاضرین ابن ملجم را لعن می کردند و جمله "اللهم العن قتله امیرالمومنین" را می خواندند.

پخت نان مراد نیز از دیگر رسوم در شب بیست و هفتم ماه رمضان بود که به نان بیست و هفتم معروف است.برای تهیه و پخت این نان که در ابعاد کوچک و شبیه لقمه بود ، باید پول آرد آن را از هفت نفر از اهل سادات یا پنج نفر مومن که نام پنج‌ تن را داشتند تهیه می کردند .

گرچه ممكن است برخی از این رسوم، به خرافه نزدیكتر باشد اما در هر حال به بخشی از آداب و رسوم مردم تبدیل شده بود واکنون نظیر این مراسم ها در بسیاری دیگر از نقاط كشور نیز مرسوم است و مردم رمضان خود را پس از دعا و نیایش، به ذوق برپا داشتن این مراسم ها سپری می كنند.
پخت نان لقمه ای مراد
پخت نان مراد نیز از دیگر رسوم در شب بیست و هفتم ماه رمضان بود که به نان بیست و هفتم معروف است.
برای تهیه و پخت این نان که در ابعاد کوچک و شبیه لقمه بود ، باید پول آرد آن را از هفت نفر از اهل سادات یا پنج نفر مومن که نام پنج‌ تن را داشتند تهیه می کردند و آرد نان را نیز از نانوایی که رو به ‌قبله است می خریدند، آرد را خمیر می کردند و نان می پختند و در میان مردم تقسیم می کردند.
خانواده هایی که مریض داشتند یا فرزندشان خدمت سربازی بود، نان مراد را می پختند. آنها گاهی نان را خشک می کردند و در جیب سرباز و یا فردی که در زندان بود می گذاشتند، سرباز به خانه می آمد و زندانی نیز از بند آزاد می شد.

[h=1]دعا و مناجات تهرانیان قدیم در ماه رمضان[/h]


[/HR] اهمیت ماه مبارک رمضان و رعایت آداب آن بر کسی پوشیده نیست و در هر دوره ای از زمان بر حسب شرایط موجود و حاکم در جامعه مردم به استقبال این ماه پر فضیلت می‌رفتند.
[/HR]
صحبت از روزگاری است که رمضان حال و هوای مردم را کلا عوض می‌کرد، رفتار مردم تغییر می‌کرد، دوستی‌ها افزایش می‌یافت و ارزاق فراوانی می‌گرفت. قطعا مردم تهران قدیم هم مشکلاتی در زندگی روزمره خود داشته‌اند اما از آنجا که کنترل جریان زندگی اجتماعی بیشتر در سطوح پایین انجام می‌شده تا در مراکز حکومتی، مشکلات مردم هم در همان سطوح پایین و مجامع مردمی حل می‌شده است؛ بی‌پولی و بی‌خانمانی با نذر و خیرات و گلریزان، قهر و گرفتاری‌های اینچنینی هم در مسجد و زورخانه.
در حوزه مراسم و آیین‌ها نیز در گذشته‌ در ماه‌مبارک رمضان توجه بیشتری به قرآن در محله‌ها می‌شد. رمضان به‌طور خاص ‌ماه قرآن و دعا بود. در خانه‌هایی که ظرفیت و جای بیشتری داشتند جلسات مذهبی قرآنی محلی و صنفی به‌مدت 30شب برگزار می‌شد و برای شب‌های قدر خانه‌های بزرگ‌تر را انتخاب می‌کردند. برنامه قطعی همه این جلسات، قرآن‌خوانی و تفسیر قرآن توسط روحانیون بود. برخی مساجد خیلی شلوغ بود و بزرگ‌ترها بچه‌ها را می‌فرستادند تا در مسجد، به‌خصوص برای نماز جماعت و شب‌های قدر جا بگیرند و آنها هم با ذوق و شوق پیشقدم می‌شدند. پشت سر آنها هم خانواده‌ها بودند که کتاب دعا و قرآن و سجاده‌شان را زیر بغل زده و از کوچه و پس کوچه‌ها به سمت مساجد و هیأت‌ها می‌رفتند. آن وقت‌ها در مساجد و هیأت‌ها اینقدر قرآن نبود؛ به‌خصوص در شب‌های قدر که جمعیت بیشتر بود، هر کس قرآن و کتاب دعای خودش را به همراه می‌برد. آن سال‌ها مجالس محتوایی‌تر بود و برنامه قرائت قرآن در عموم این محافل برگزار می‌شد.
در حوزه مراسم و آیین‌ها نیز در گذشته‌ در ماه‌مبارک رمضان توجه بیشتری به قرآن در محله‌ها می‌شد. رمضان به‌طور خاص ‌ماه قرآن و دعا بود. در خانه‌هایی که ظرفیت و جای بیشتری داشتند جلسات مذهبی قرآنی محلی و صنفی به‌مدت 30شب برگزار می‌شد و برای شب‌های قدر خانه‌های بزرگ‌تر را انتخاب می‌کردند

مساجد محلات شهر از شلوغترین مراکز عمومی به حساب می آمد که پذیرای اکثر قریب به اتفاق اهالی به شمار می رفت. معمولا رسم بر این بود که اکثر مساجد، نماز جماعت مغرب و عشاء را در اول اذان بر پا می کردند و نمازگزاران با یک خرما روزه خویش را باز کرده، سپس به خانه رفته، افطار می کردند و بعد از گذشت ساعتی مجددا به مسجد باز می گشتند. برنامه مسجد عموما به این صورت تنظیم شده بود که ابتدا واعظ منبر می رفت و پس از سخنرانی بلافاصله درس قرآن شروع می شد که اکثر علا قه مندان آن نوجوانان و جوانان بودند..

[h=2]شرکت در وعظ و سخن رانی[/h] دوران پهلوی دوم نیز واعظ معروف، استاد علا‌مه فلسفی در سال‌های قبل از كودتای 28 مرداد سال 32، ظهرها بعداز نماز جماعت در مسجد سلطانی سخنرانی می‌كرد كه به طور زنده از رادیو تهران پخش می‌شد. بعد از كودتا برنامه سخنرانی آن مرحوم به مسجد آقاسیدعزیزا... بازار منتقل شد كه تا پایان دهه چهل ادامه داشت. در آن دوران دو مجلس سخنرانی بسیار پرجمعیت ظهرها در تهران برگزار می‌شد كه در درجه اول منبر حاج‌آقا فلسفی بعد از نماز آیت‌ا... العظمی خوانساری در مسجد آقاسیدعزیزا... و مجلس دیگر، سخنرانی حضرت آیت‌ا... مكارم شیرازی بود كه ظهرها در مسجد ارگ برگزار می‌شد.
در زمان ناصرالدین شاه پس از بنای مسجد سپهسالا‌ر از آقا شیخ ملا‌محمدعلی معروف به حاج آخوند رستم‌آبادی تقاضا شد كه در ایام ماه مبارك رمضان در این مسجد اقامه جماعت‌نماید و ایشان این دعوت را اجابت كرد.

برخی مساجد خیلی شلوغ بود و بزرگ‌ترها بچه‌ها را می‌فرستادند تا در مسجد، به‌خصوص برای نماز جماعت و شب‌های قدر جا بگیرند و آنها هم با ذوق و شوق پیشقدم می‌شدند. پشت سر آنها هم خانواده‌ها بودند که کتاب دعا و قرآن و سجاده‌شان را زیر بغل زده و از کوچه و پس کوچه‌ها به سمت مساجد و هیأت‌ها می‌رفتند

ضمنا بعد از نماز، آن مرحوم در مسجد مردمی نیز می‌رفت كه نماز جماعت و منبر حاج‌آخوند در رمضان در عهد ناصری جزو باشكوه‌ترین نماز جماعت مجلس وعظ در سطح تهران آن روزگار به شمار می‌رفت. شایان ذكر است ایشان یكی از فاضل‌ترین شاگردان شیخ مرتضی انصاری در نجف اشرف بود كه در سال 1332 قمری در سن 82 سالگی در زادگاهش رستم‌آباد شمیران بدرود حیات گفت. مزارش در كنار بوستان اختیاریه واقع در محله اختیاریه زیارتگه اهالی و به‌قولی وجود تربتش خیر و بركت منطقه است

در داخل شبستان مساجد محلات پس از اقامه نماز جماعت ظهر و عصر برنامه وعظ و تبلیغ آغاز می شد. تا قبل از مشروطه و وعاظ در مبنای فقط مسائل دینی مطرح می کردند. بعدها برای اولین بار سیدجمال الدین اصفهانی (پدر محمدعلی جمال زاده از نویسندگان معروف) در ماه رمضان مسائل سیاسی را نیز در منبر مطرح می کرد. آن مرحوم در مساجد سیدنصرالدین، مسجد شاه و مسجد شیخ عبدالحسین (مسجد آذربایجانی ها) سخنرانی های مذهبی و سیاسی می کرد و تندنویسان آن زمان بیانات سید را نوشته و در روزنامه معروف جمالیه منتشر می کردند.

[h=1]مرادکشون یا ابن ملجم کشون![/h]


[/HR] همیشه در تاریخ اسلامی ماه مبارک رمضان همراه با رسوم و آدابی خاص بوده که این ماه مبارک را از بقیه ماه ها متمایز میگرداند البته بیشتر این اداب و رسوم در زندگی پر مشغله امروز به فراموشی سپرده شده و کمتر از آنها یاد می شود. یکی از این آداب مراسم«مراد کشون» یا «ابن ملجم کشون»است البته در حال حاضر بیشتر این مراسم را با نام کله پاچه خور می شناسند اما تاریخچه این رسم چیست؟
[/HR]
در قدیم رسم چنین بوده که همزمان با 19 ماه مبارک رمضان و ضربت خوردن امیرمومنان علیه السلام مراسم احیاء شب قدر و عزاداری حضرت امیرالمومنین انجام می شده است و این عزاداریها تا شب هفتم مولا ادامه پیدا می کرده است یعنی تا روز 27 ماه مبارک رمضان شام 27 یعنی همان شب 28 مراسمی برگزار میشد تحت عنوان مراد کشون به این نحو که در شب قدر هنگام خواندن دعای جوشن کبیر نخ بلندی را در دست میگیرند و با خواندن هر بند از دعا یک گره به آن نخ میزنند تا اتمام هزار گره و بعد با جمع کردن این نخ ها طنابی درست میکنند و با آن ابتدا آدمک ابن ملجم را به دار میکشند و بعد آتش میزنند، آدمکی به نماد و نشانه ابن ملجم مرادی قاتل حضرت امیرالمومنین تا مظهر بغض و بیزاری آنان از این جرثومه کثیف و جایت او باشد بعد از این مراسم نیز در مکانی جمع می شدند و افطار می خوردند که غالبا در این شب «کله پاچه» بوده است و از همین رو این مراسم به کله پاچه خورون نیز معروف شده است.
شب بیست وهفتم کله پاچه می خوردند به این بهانه که سرابن ملجم را خورده اند. خوردن آجیل مراد هم از مراسم این شب بود. این آجیل با تقاضا از افرادی که نامشان محمد، علی یا فاطمه بود تهیه می شد که ترکیبش هم خرما، پسته، فندق، تخمه، نخودچی، بادام و شکرپنیر بود.
در ماه رمضان تهران امروز دیگر خبری از ترنابازی در قهوه خانه ها و صدای شلیک توپ در افطار و سحر، بانگ خروس، کوبیدن دیوار همسایه و مناجات روی بام نیست و کسی هم به دنبال تهیه آجیل مراد و دوختن پیراهن مراد و چیدن پیش افطاری و پس افطاری نمی باشد

در مساجد مشهور نظیر سپهسالار، جامع بازار و سلطانی بود. زنان و مردان حاجتمند پس از عرض تقاضا از 40 نفر که نامشان محمد، علی یا فاطمه بود از یک مغازه پارچه فروشی که اسم صاحبش محمد یا علی و دکانش هم رو به قبله بود پارچه می خریدند و بین دو نماز ظهر و عصر روز بیست وهفتم در مساجد ذکر شده می بریدند و می دوختند و بعد از نماز به تن صاحب حاجت می کردند.
در اواخر سلطنت قاجاریه که چرخ خیاطی در منازل اعیان و اشراف راه یافت، زنان رجال برای دوختن پیراهن مراد چرخ خیاطی خود را به وسیله نوکران خود به مسجد می فرستادند تا مراد آن ها هم داده شود. در ماه رمضان تهران امروز دیگر خبری از ترنابازی در قهوه خانه ها و صدای شلیک توپ در افطار و سحر، بانگ خروس، کوبیدن دیوار همسایه و مناجات روی بام نیست و کسی هم به دنبال تهیه آجیل مراد و دوختن پیراهن مراد و چیدن پیش افطاری و پس افطاری نمی باشد. بدون شک حال و هوای تهران و فرهنگ مردم آن دستخوش تغییرات فاحشی شده است.


[/HR] منابع : 1- داریوش شهبازی / 2- همشهری / 3- چکاوک

[h=1]خاطرات رمضان در تهران قدیم[/h]


[/HR] اهمیت ماه مبارک رمضان و رعایت آداب آن بر کسی پوشیده نیست و در هر دوره ای از زمان بر حسب شرایط موجود و حاکم در جامعه مردم به استقبال این ماه پر فضیلت می‌رفتند.
[/HR] در گذشته معمولا از ماه اردیبهشت تا پایان تابستان ماه‌های فراوانی و ارزانی بود و اگر مثل روزگار ما، ماه مبارک رمضان در تابستان واقع می‌شد، دغدغه و نگرانی از نظر تأمین مواد غذایی نبود و اگر ماه مبارک در زمستان‌ها واقع می‌شد، با ذخیره‌سازی مواد غذایی، مردم خود به خوبی آن را مدیریت می‌کردند. با توجه به اینکه در گذشته و در فصول گرم سال مردم کمتر از گوشت به‌خصوص قرمز- استفاده می‌کردند و گوشت مرغ نیز چندان مورد اقبال مردم قرار نمی‌گرفت، لبنیات، میوه‌ها، سبزی‌ها، عصاره‌ها و شربت‌آلات به فراوانی به مصرف می‌رسیدند و در کنار آنها، حبوبات نیز از جمله مواد غذایی‌ای بودند که به سر سفره روزه‌داران راه می‌یافتند و از آنجا که گوشت و حبوبات، باعث عطش می‌شدند، استفاده از این نعم‌الهی، کمتر صورت می‌گرفت و با مصرف زیاد سبزی و میوه، این امر تسهیل می‌شد.

چند روز مانده به ماه مبارک رمضان، بسیاری از کسبه، تکه‌سنگی را در کف ترازو در کفه‌ای که سنگ ترازو را قرار می‌دادند، می‌گذاردند تا«مسئول‌‌ذمه» نشوند و جنس را اصطلاحا «سرک کشیده» و چرب‌تر برای مشتری محاسبه می‌کردند و بسیاری نیز با ارزان‌کردن جنس خود، طلب آمرزش برای خود و نزدیکان و والدین‌شان از مردم داشتند و چه بسا این مهم را فرصتی می‌دانستند برای حلالیت طلبیدن.
نان‌های ماه مبارک رمضان
نانوایی‌ها در این ماه، مثل تمامی ماه‌های سال پر از مشتری و طالبان نان بودند، اما از آنجا که فقط دووعده پخت در طول روز انجام‌می‌دادند، طبیعی بود که با ازدحام مشتری پیش‌از افطار مواجه شوند و این بهترین فرصت بود تا خلوص‌نیت خود را نشان دهند.
در این ماه، نان سنگک پنجه‌خورده، کنجدی، سیاهدانه‌ای، دوباره تنور، قهوه‌ای و بغل تنور، مطبوع‌ترین نان‌ها بود و مردم اساسا از خوردن نان‌های حجیم دوری می‌کردند. بعد از نان سنگک، تافتون که دوبار تنور می‌شد و بیشتر در «خشکه‌پزی»‌ها عرضه می‌شد، نان مطبوع مردم در این ماه بود. دیگر نان‌ها از جمله «نان خراسانی»، لواش و بربری نیز طالبین فراوانی داشتند، اما از آنجا که بربری و خراسانی حجیم بودند و بعضا میان‌شان خمیر باقی می‌ماند و لواش نازک بود، اقبال عمومی به سمت سنگک و تافتون بود و دلیل دیگر سبوس‌دار بودن آرد این نان‌ها در آن روزگار بود که علاوه بر تسهیل در امر هضم غذا، ارزش غذایی فراوان‌تری داشت.
مساجد محلات شهر از شلوغترین مراکز عمومی به حساب می آمد که پذیرای اکثر قریب به اتفاق اهالی به شمار می رفت

نذری و افطاری
در طول ماه نیز با گستردن سفره افطار از دوستان و آشنایان، مخصوصا مستمندان پذیرایی می کردند. این رسم در حال حاضر بیش و کم برقرار است. سفره قلمکار و پارچه ای افطار که به آن پیش افطاری می گفتند با غذاهای تهرانی تزئین می شد.

زورخانه درشب های ماه رمضان
در این ماه چون روزها زورخانه تعطیل بود در شب ها اهالی ورزشکار تهران به زورخانه ها می رفتند و به ورزش می پرداختند.
مساجد
مساجد محلات شهر از شلوغترین مراکز عمومی به حساب می آمد که پذیرای اکثر قریب به اتفاق اهالی به شمار می رفت. معمولا رسم بر این بود که اکثر مساجد، نماز جماعت مغرب و عشاء را در اول اذان بر پا می کردند و نمازگزاران با یک خرما روزه خویش را باز کرده، سپس به خانه رفته، افطار می کردند و بعد از گذشت ساعتی مجددا به مسجد باز می گشتند. برنامه مسجد عموما به این صورت تنظیم شده بود که ابتدا واعظ منبر می رفت و پس از سخنرانی بلا فاصله درس قرآن شروع می شد که اکثر علا قه مندان آن نوجوانان و جوانان بودند. ناگفته نماند که این سبک و روش کماکان چون گذشته در مساجد برقرار می باشد.
ضرب و زنگ
مساجد، برخلاف روزگار ما که در بسیاری از آنها سفره‌ اطعام گسترده می‌شود، بعد از افطار و به‌خصوص در شب‌های احیا و قدر مملو از جمعیت می‌شدند و اهالی گود و زورخانه، بعد از اقامه نماز و شنیدن وعظ واع1 راهی زورخانه‌ می‌شدند و نکته جالب آنکه، پهلوانان، همچون اهالی مسجد، قبل از ماه مبارک رمضان، دست به رفت و روب برده و تمامی گود و ادوات آن را از پلیدی‌ها می‌زدودند. اصل رعایت ورود پیشکسوت به گود، در این روزها، حتی اگر یک نوچه و نوخاسته، از سلاله سادات بود، بر اهالی گود، اعم از پیشکسوت، پهلوان و نوخاسته، فرض و واجب بود تا به جا آورند و اولاد پیامبر(ص) و علی(ع) بر تمامی اهالی گود برتری داشتند و آنان نیز رسم ادب و پهلوانی در رخصت طلبیدن را نیز به خوبی رعایت می‌کردند. ضرب و زنگ، در شب‌های احیا، قدر و ضربت خوردن و شهادت حضرت‌علی(ع) کاملا از صدا می‌افتاد و به جای آن زمزمه«منم، منم گدای تو، علی، علی، علی، علی» به عرش اعلی می‌رسید.

در طول ماه نیز با گستردن سفره افطار از دوستان و آشنایان، مخصوصا مستمندان پذیرایی می کردند. این رسم در حال حاضر بیش و کم برقرار است. سفره قلمکار و پارچه ای افطار که به آن پیش افطاری می گفتند با غذاهای تهرانی تزئین می شد

دید و بازدید و صله رحم
در تهران قدیم در ایام رمضان و به جز ایام قدر و شهادت مولی‌علی(ع) مردم به دید و بازدید می‌رفتند و «صله‌رحم» به جا می‌آ‌وردند و چه بسا، صحبت خواستگاری به‌میان می‌آمد و «نشانه»ای گذارده می‌شد تا برکت زندگی در این ماه بیشتر شود و بقیه مراسم به بعد از عیدفطر موکول می‌شد.
زدودن کینه و نقار و کدورت از دل‌ها، ازجمله دیگر کارها بود. آنکه اهل گود و زورخانه بود به مقتدایش علی(ع) تأسی می‌کرد و به یاد می‌آورد:
«به جز علی(ع) که گوید، به پسر که قاتل من، چو اسیر توست اکنون، به اسیر کن مدارا» و نذر شیر در روزهای ضربت خوردن و شهادت امیر‌مومنان‌علی(ع) از کارهای رایج مردم بود.

مراد كشون!
آخرین مراسم ماه رمضان قبل از عید فطر در شب و روز بیست وهفتم اجرا می شد. بنابر اعتقاداتی كه در قدیم داشتند روز بیست وهفتم رمضان را روز كشتن «ابن ملجم»می دانستند. شب بیست وهفتم كله پاچه می خوردند به این بهانه كه سرابن ملجم را خورده اند. خوردن آجیل مراد هم از مراسم این شب بود. این آجیل با تقاضا از افرادی كه نامشان محمد، علی یا فاطمه بود تهیه می شد كه تركیبش هم خرما، پسته، فندق، تخمه، نخودچی، بادام و شكرپنیر بود. یكی دیگر از تشریفات روز بیست وهفتم، دوختن «پیراهن مراد» در مساجد مشهور نظیر سپهسالار، جامع بازار و سلطانی بود. زنان و مردان حاجتمند پس از عرض تقاضا از 40 نفر كه نامشان محمد، علی یا فاطمه بود از یك مغازه پارچه فروشی كه اسم صاحبش محمد یا علی و دكانش هم رو به قبله بود پارچه می خریدند و بین دو نماز ظهر و عصر روز بیست وهفتم در مساجد ذكر شده می بریدند و می دوختند و بعد از نماز به تن صاحب حاجت می كردند. در اواخر سلطنت قاجاریه كه چرخ خیاطی در منازل اعیان و اشراف راه یافت، زنان رجال برای دوختن پیراهن مراد چرخ خیاطی خود را به وسیله نوكران خود به مسجد می فرستادند تا مراد آنها هم داده شود. در ماه رمضان امروز دیگر كسی به دنبال تهیه آجیل مراد و دوختن پیراهن مراد و چیدن پیش افطاری و پس افطاری نمی باشد. بدون شك حال و هوای فرهنگ مردمان دستخوش تغییرات فاحشی شده است.




[/HR]
منابع: 1- روزنامه همشهری / 2- داریوش شهبازی / 3- وبلاگ آفتاب شرقی

[h=1]ماه رمضان در تهران قدیم
[/h]


[/HR]
گذشتگان ما ماه رمضان را چگونه می‌گذراندند؟در تهران قدیم اعلام زمان سحر و افطار با شلیک گلوله توپ همراه بود. چنان که در هر گوشه ای از شهر دو توپ جنگی کار گذاشته می‌شد که این توپ‌ها هنگام سحر و اذان مغرب 3 بار شلیک کرده........

[/HR]

در روزگار قدیم که خبری از پیشرفت تکنولوژی و گرفتاری‌های روزمره زندگی نبود، استقبال از ماه رمضان و سپری کردن روزهای پر فیض و برکت آن با آداب و رسوم خاصی همراه بود. در آن زمان در برخی از شهرها همانند تهران قدیم مردم همانند عید نوروز به استقبال ماه رمضان می‌رفتند.
زن‌ها به جارو و خانه تکانی پرداخته و مردها غبار از حصار و حصیر مساجد می‌گرفتند و به حرمت این ماه مبارک جامه نو به تن می‌کردند. از همان شبی که قرار بود حلول ماه مبارک رمضان در آسمان تهران نمایان شود خانواده‌های زیادی با آب، آیینه و سبزه راهی پشت بام می‌شدند تا هلال آغاز ماه مبارک رمضان را به چشم خود ببینند.
در تهران قدیم اعلام زمان سحر و افطار با شلیک گلوله توپ همراه بود. چنان که در هر گوشه ای از شهر دو توپ جنگی کار گذاشته می‌شد که این توپ‌ها هنگام سحر و اذان مغرب 3 بار شلیک کرده و اوقات شرعی را به این ترتیب به مردم اعلام می‌کردند. در آن زمان رسم بود یکی 2 ساعت مانده به اذان صبح جلوی در خانه‌ها و مغازه‌هایی که در جایگاه مرتفع و بلندتری بودند یک چراغ نفتی آویزان می‌کردند تا مردم با دیدن نور آنها بساط سفره سحری را بچینند.

همچنین کسب و کار بازاریان در ایام ماه رمضان پاک تر و پر برکت تر می‌شد، اگر چه بسیاری از صنوف در این ماه تعطیل یا کم کار می‌شدند اما در عوض حمام‌ها، قهوه خانه‌ها، زورخانه‌ها و شیرینی فروشی‌ها به رونق می‌افتادند.
ماه رمضان که می‌رسید حتی کاسب‌های کم فروش هم سنگ‌های قلابی شان را به انبار می‌بردند تا وزنه‌های دقیق را برای معامله با مردم مورد استفاده قرار دهند.
نان شیرمال نیز پر روغن تر و چرب پخته، و تافتون و شیر به قیمت عادلانه عرضه می‌شد. مشهور است که در تهران قدیم روشنایی معابر که توسط چراغ‌های نفتی تأمین می‌شد تنها 2ساعت پس از غروب آفتاب ادامه داشت و پس از آن با نواختن گزمه‌های حکومتی بر طبل‌هایشان، شهر در خاموشی فرو می‌رفت، اما به میمنت از راه رسیدن ماه رمضان نه تنها عبور و مرور بعد از غروب آفتاب قطع نمی‌شد بلکه تا طلوع آفتاب ادامه می‌یافت.
در گذشته خورد و خوراک مردم در ماه رمضان تفاوت‌های زیادی داشت. مردم از غذاهایی استفاده می‌کردند که در کنار سالم و مفید بودن بتوانند نیازهای غذایی بدن آنها را در طول ساعات روزه داری تأمین کنند. در روزگار قدیم مردم تهران بیشتر در موقع سحری برنج می‌خوردند، چون در طول روز کمتر باعث تشنگی می‌شد.

زولبیا، بامیه خوراکی‌هایی بودند که خانواده‌ها در ساعات پایانی شب دور هم جمع می می‌شدند و ضمن مصاحبت با یکدیگر به عنوان شب چره آنها را میل می‌کردند.

همچنین به جای دوغ و ماست از هندوانه و خربزه استفاده می‌کردند تا رفع عطش کنند. در زمان افطار نیز بعضی از غذاهای اصیل تهران مثل تره حلوا، شیربرنج و پالوده سیب مورد استفاده مردم قرار می‌گرفت. چند ساعت پس از استفاده این غذاهای سبک به عنوان افطاری، نوبت به پس افطاری می‌رسید که آبگوشت، چلوکباب و انواع خورش‌ها از مهم ترین پس افطاری‌های مورد مصرف تهرانی‌های قدیم محسوب می‌شد.
زولبیا، بامیه خوراکی‌هایی بودند که خانواده‌ها در ساعات پایانی شب دور هم جمع می می‌شدند و ضمن مصاحبت با یکدیگر به عنوان شب چره آنها را میل می‌کردند.
سحرخوانی رسمی قدیمی

در آن زمان خبری از رادیو و تلویزیون برای اعلام اوقات شرعی به مردم نبود و اعلام زمان سحر و طلوع و غروب خورشید با صدای طبل، دهل، نقاره و دف زنی اعلام می‌شد. در برخی از شهرها مردم با صدای نقاره به استقبال اذان صبح رفته و روزه می‌گرفتند. نقاره زنی که قبل از اسلام به عنوان یک رسم کهن هنگام طلوع خورشید اجرا می‌شد با آمدن اسلام جلوه ای دیگر پیدا کرد و به سنتی برای اعلام زمان سحر و افطار در ماه رمضان تبدیل شد و چهره یک هنر آیینی را به خود گرفت، به طوری که در حال حاضر در بعضی از مناطق ایران همانند طبس، این کار به شکل یک سنت وقفی در آمده و به صورت اوقافی انجام می‌شود. در برخی دیگر از مناطق ایران هم براساس تفکرات و باورهای قومی از دهل و دف به جای نقاره برای بیداری مؤمنان استفاده می‌شد.

تعزیه در رمضان
تا پایان سلطنت محمدعلی شاه، مجالس تعزیه معمولا در ایام ماه محرم و صفر در تهران اجرا می‌شد، ولی در دوران احمدشاه در ساختمان تکیه آقا در حصار بوعلی شیران (جنوب نیاوران) به دستور کامران میرزا نایب السلطنه، تعزیه خاص ماه رمضان بعدازظهرها تا قبل از افطار در مقابل احمدشاه و خانواده سلطنتی اجرا می‌شد. کسبه تهران قدیم در ماه رمضان غیراز بقال، قصاب و خباز عموما تعطیل می‌شدند، زیرا اکثر مردم به دلیل شب زنده داری تا ظهر روز بعد خواب بودند. در کنار عبادات روزهای ماه رمضان، تفریحاتی نیز برای روزه داران معمول بود که از آن جمله معرکه گیری درویش‌ها و مارگیرها در فضای باز مساجد معروف تهران مثل مسجد سپهسالا ر، مسجدشاه و مسجد جامع بازار و سرقبر آقا دیدنی بود.
در داخل شبستان مساجد محلا ت پس از اقامه نماز جماعت ظهر و عصر برنامه وعظ و تبلیغ آغاز می‌شد. تا قبل از مشروطه و وعاظ در مبنای فقط مسائل دینی مطرح می‌کردند. بعدها برای اولین بار سیدجمال الدین اصفهانی (پدر محمدعلی جمال زاده از نویسندگان معروف) در ماه رمضان مسائل سیاسی را نیز در منبر مطرح می‌کرد.
در دوران پهلوی دوم نیز واع0معروف، استاد علا مه فلسفی در سال‌های قبل از کودتای 28 مرداد سال 32، ظهرها بعداز نماز جماعت در مسجد سلطانی سخنرانی می‌کرد که به طور زنده از رادیو تهران پخش می‌شد. بعد از کودتا برنامه سخنرانی آن مرحوم به مسجد آقاسیدعزیزا... بازار منتقل شد که تا پایان دهه چهل ادامه داشت.
در آن دوران دو مجلس سخنرانی بسیار پرجمعیت ظهرها در تهران برگزار می‌شد که در درجه اول منبر حاج آقا فلسفی بعد از نماز آیت ا... العظمی خوانساری در مسجد آقاسیدعزیزا... و مجلس دیگر، سخنرانی حضرت آیت ا.. مکارم شیرازی بود که ظهرها در مسجد ارگ برگزار می‌شد.
در زمان ناصرالدین شاه پس از بنای مسجد سپهسالا ر از آقا شیخ ملا محمدعلی معروف به حاج آخوند رستم آبادی تقاضا شد که در ایام ماه مبارک رمضان در این مسجد اقامه جماعت نماید و ایشان این دعوت را اجابت کرد.
ضمنا بعد از نماز، آن مرحوم در مسجد مردمی نیز می‌رفت که نماز جماعت و منبر حاج آخوند در رمضان در عهد ناصری جزو باشکوه ترین نماز جماعت مجلس وعظ در سطح تهران آن روزگار به شمار می‌رفت. شایان ذکر است ایشان یکی از فاضل ترین شاگردان شیخ مرتضی انصاری در نجف اشرف بود که در سال 1332 قمری در سن 82 سالگی در زادگاهش رستم آباد شمیران بدرود حیات گفت. مزارش در کنار بوستان اختیاریه واقع در محله اختیاریه زیارتگه اهالی و به قولی وجود تربتش خیروبرکت منطقه است.

همچنین کسب و کار بازاریان در ایام ماه رمضان پاک تر و پر برکت تر می‌شد، اگر چه بسیاری از صنوف در این ماه تعطیل یا کم کار می‌شدند اما در عوض حمام‌ها، قهوه خانه‌ها، زورخانه‌ها و شیرینی فروشی‌ها به رونق می‌افتادند

پیراهن مراد

آخرین مراسم ماه رمضان قبل از عید فطر در شب و روز بیست و هفتم اجرا می‌شد. بنابر اعتقاداتی که تهرانی‌های قدیم داشتند روز بیست وهفتم رمضان را روز اعدام وکشتن ابن ملجم می‌دانستند. شب بیست و هفتم کله پاچه می‌خوردند به این بهانه که سر ابن ملجم را خورده اند. خوردن آجیل مراد هم از مراسم این شب بود. این آجیل با تقاضا از افرادی که نامشان محمد، علی یا فاطمه بود تهیه می‌شد که ترکیبش هم خرما، پسته، فندق ، تخمه ، نخودچی ، بادام و شکر پنیر بود . یکی دیگر از تشریفات روز بیست و هفتم، دوختن پیراهن مراد در مساجد مشهور نظیرسپهسالار، جامع بازار و سلطانی بود. زنان و مردان حاجتمند پس از عرض تقاضا از 40نفر که نامشان محمد، علی یا فاطمه بود از یک مغازه پارچه فروشی که اسم صاحبش محمد یا علی و دکانش هم رو به قبله بود پارچه می‌خریدند و بین دونماز ظهر و عصر روز بیست و هفتم درمساجد ذکر شده می‌بریدند و می‌دوختند و بعد از نماز به تن صاحب حاجت می‌کردند. در اواخر سلطنت قاجاریه که چرخ خیاطی در منازل اعیان و اشراف راه یافت، زنان رجال برای دوختن پیراهن مراد چرخ خیاطی خود را به وسیله نوکران خود به مسجد می‌فرستادند تا مراد آنها هم داده شود.
در ماه رمضان تهران امروز دیگرخبری از ترنابازی در قهوه خانه‌ها و صدای شلیک توپ در افطار و سحر ، خوردن آجیل مراد ، دوختن پیراهن مراد و چیدن پیش افطاری و پس افطاری نیست. بدون شک حال وهوای تهران و فرهنگ مردم آن دستخوش تغییر شده است.


[/HR]
منابع :1- آفتاب / 2- روزنامه‌ی جام جم

[h=1]سفره های افطار در تهران قدیم[/h]


[/HR] ماه رمضان در تهران قدیم حال و هوای خاص خود را داشت که سفره های افطار قصه خاص خود را در آن دارد
[/HR]
تهران در دو سده اخیر بیشترین تغییر و تحول را در جامعه ایرانی تجربه کرده است. بنابراین فرهنگ مردم در پایتخت ایران بیش از دیگر نقاط کشور مورد هجوم توسعه و تحولات متاثر از تکنولوژی شده است. بدین سبب فرهنگ این خطه بیش از دیگر نقاط ایران نیازمند توجه و دقت و هم شناسایی آنچه در گذشته مرسوم و معمول بوده، می باشد.
درباره آداب و رسوم ‌تهران در ماه رمضان باید اذعان داشت که بسیاری از آن ها را امروز در قاموس رفتار مردم نمی بینیم و پایتخت نشینان کنونی بسیاری را فراموش کرده و یا هرگز آن ها را نمی شناسند.درقدیم حتی در نوع غذا هم با امروزی ها تفاوت هایی داشتند و همچنین سنت پسندیده افطاری دادن و اطعام خویشان و نزدیکان که سالهاست در فرهنگ ایرانی جا خوش کرده اما با قدیم ها تفاوت هایی کرده است.
[h=2]نوع غذای تهرانی ها در ماه رمضان[/h] سحری
غذاهای سحر بیشتر از برنج درست می شد چون تشنگی به دنبال نداشت و به قول قدیمی ها آب نمی کشید. در تابستان موقع سحر از خوردن دوغ و ماست خودداری می کردند، زیرا تشنگی ایجاد می کرد و به جای آن هندوانه و خربزه می خوردند.
افطاری
شام کل غذاهای تهرانی عبارت بودند از: حلوا، شیربرنج، نان روغنی، شیر، مربا، فرنی، خرما، خاکشیر یخ مال (شیره تابستان)، پالوده سیب (ویژه تابستان) و در زمستان حلوا ارده. پس افطاری هم عبارت بود از شامی کباب، چلوکباب، آبگوشت، چلوخورشت، کوفته، کباب حسینی و کباب بره که البته این غذاها بر سر سفره کسانی فراهم می شد که صاحب آن دستش به دهانش می رسید.
در آن روزگاران رسم نبود که با «بریز و بپاش» سفره‌های رنگین بگسترند و افطاری بدهند ولی از آنجا که «اطعام مساکین» رسمی علی(ع) وار بود، سفره اطعام گسترده می‌شد

تفریحی و شب چره
پس از افطار شب چره و به قول فرنگی ها دسر شروع می شد که عبارت بود از: زولبیا و بامیه، پشمک، باقلوا و قطاب و انواع میوه های فصل (بعضی از دسرهای یادشده، مثل زولبیا و بامیه همچنان جزو رسوم رمضان تناول می شود(
سفره های افطار
در تهران قدیم چون خانه‌ها و حیاط‌ها بزرگ بودند، سفره افطار، به خصوص در فصل گرما در حیاط خانه‌ها پهن می‌شد و ساعتی پیش از اذان مغرب، اهل خانه به آب و جاروی حیاط و آب دادن باغچه و گلدان‌ها می‌پرداختند، فواره را باز می‌کردند، سماور روشن می‌کردند و متناسب با فصل، غذا و نوشیدنی تدارک می‌دیدند؛ مثلا در فصل تابستان انواع نوشیدنی‌های خنک آن زمان مثل عرق بید مشک، خاکشیر، عرق بهار نارنج، تخم شربتی، سکنجبین، سرکه شیره و پالوده سیب یا پالوده طالبی درکاسه‌های بزرگ همدانی که با لعاب آبی زیبایی پوشانده شده بود، سر سفره گذاشته می‌شد. دور سفره، جاهایی که دیوار بود پشتی می‌گذاشتند و گاهی هم روفرشی یا پتو در کنار سفره می‌انداختند، به‌خصوص جایی که بزرگ‌ترها می‌نشستند که در مجموع حس مهمانی و ضیافت به‌وجود می‌آورد، ضمن اینکه آمادگی برای پذیرایی مهمان هم بود.

یکی دیگر از نشانه‌های زندگی شبانه رفت وآمد و دید و بازدید‌ها بود که مطلقا در ماه مبارک رمضان روزانه نبود چون امکان پذیرایی وجود نداشت ولی عموم شب‌ها بعد از نماز مغرب و عشاء، در منزل یکی از فامیل و آشنایان این مهمانی برگزار می‌شد و با انواع شیرینی‌های خانگی مثل نون پنجره‌ای که خیلی پخت‌ آن در خانه‌ها معمول بود و زولبیا و بامیه، به همراه میوه فصل پذیرایی صورت می‌گرفت. خانواده‌ها هم بزرگ بودند و امکان اعمال سلیقه و کدبانومنشی، مشارکت و همدلی نیز به همان نسبت بیشتر بود.
ماه رمضان که می‌شد زورخانه‌ها تا سحر باز بودند و رفت‌وآمدوجود داشت وبه جز در ایام شب قدر ورزش، شعرخوانی و دمامی داشتند. درمیان جوانان ورزش گل کوچک خیلی رواج داشت. ساعتی بعد از افطار بچه‌ها به‌صورت خودجوش معبرها را یکطرفه می‌کردند و گل کوچک بازی می‌کردند. قهوه‌خانه‌ها هم طرف افطار باز می‌شد و برنامه‌های خاصی اعم از پرده‌خوانی، شاهنامه‌خوانی، شعرخوانی یا ترنا بازی داشتند؛ البته بعضی‌ها فالوده و یخ در بهشت و خرما هم به پذیرایی‌هایشان اضافه می‌کردند و از دیزی خبری نبود. کبابی‌ها هم بیشتر‌ آش می‌فروختند و تقریبا فروش کباب تعطیل بود. حمام‌ها هم که تا صبح باز بود از حالت شست‌وشوی صرف خارج می‌شد چون شب‌ها فراغت بیشتری بود، می‌نشستند و مدت‌ها صحبت می‌کردند؛ در مجموع، همین شرایط فضای کوچه و شهر را زنده می‌کرد.
برای خوردن سحری، همه دور سفره می‌نشستند حتی آنهایی که روزه نمی‌گرفتند. خانم‌ها سحری را همان سحر می‌پختند؛ یعنی غذای قبلی را گرم نمی‌کردند.

در تهران قدیم چون خانه‌ها و حیاط‌ها بزرگ بودند، سفره افطار، به خصوص در فصل گرما در حیاط خانه‌ها پهن می‌شد و ساعتی پیش از اذان مغرب، اهل خانه به آب و جاروی حیاط و آب دادن باغچه و گلدان‌ها می‌پرداختند، فواره را باز می‌کردند، سماور روشن می‌کردند و متناسب با فصل، غذا و نوشیدنی تدارک می‌دیدند

ثواب شستن ظروف
در آن روزگاران رسم نبود که با «بریز و بپاش» سفره‌های رنگین بگسترند و افطاری بدهند ولی از آنجا که «اطعام مساکین» رسمی علی(ع) وار بود، سفره اطعام گسترده می‌شد.
برای شستن ظروف، برخی نیت کرده و برای آنکه اندکی از آلام زندگی و گناهان خود بکاهند و جبران مافات کنند، دست به کار می‌شدند و از دیگ گل‌گرفته سیاه شده از آتش گرفته تا دیگور، آبگردان، کفگیر، ملاقه(ملعقه)، دوری، دیس و هرآنچه بعد از افطار باقی می‌ماند را می‌شستند و بعد از خشک کردن به گوشه‌ای می‌نهادند تا روزی دیگر، برای سفره‌ای دیگر به کار آید.
خلاصه که رمضان بهترین ماه خدا بود؛ با عدم‌اسراف، اطعام مساکین و وجود دل‌های بی‌کینه ونزدیک‌شده به خدا.

[h=1]سنت‌های فراموش شده ماه رمضان[/h]


[/HR] آداب و رسوم؛ شاید هیچ ماه یا موسم دیگری مثل ماه مبارک رمضان این همه تنوع آداب و رسوم عادت‌های دوست‌داشتنی نداشته باشد
[/HR] آدابی که به‌مرور زمان بخشی از آن به فراموشی تاریخ سپرده می‌شود و بخشی دیگر در طول تاریخ متولد می‌شود. مرور آداب فراموش‌شده این ایام...

تهران قدیم از نظر عبور و مرور مقرراتی خاص داشت به آن معنی که دو ساعت است از شب گذشته در ارگ تهران و وسط چهار سوق بزرگ بازار طبل می‌زدند که آن را طبل"برچین و برچین" می گفتند.
كسبه با شنیدن صدای طبل بساط خود را جمع می‌كردند و سه ساعت بعد از غروب نیز شیپور خاموشی نواخته می‌شد و عبور و مرور قطع می‌گردید، اما در ماه مبارك رمضان تمام این مقررات لغو می‌شد و مردم تمام شب را آزادانه در شهر رفت وآمد می‌كردند و در حمام‌ها، مساجد، زورخانه‌ها و قهوه خانه‌ها تا نزدیك سحر باز بود.
مسیرهای عمومی و بازارها با فانوس نفتی و روغنی تا صبح روشن بود. در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه یعنی سال 1297 قمری به جاچراغهای نفتی از چراغ گاز کارخانه حاج میرزاحسین خان قزوینی استفاده می‌شد.
در زمان مظفرالدین شاه با به راه افتادن کارخانه 400 کیلوواتی حاج حسین آقا امین الضرب، برق جانشین چراغ گاز شد.‌
تهران قدیم دو خاطره از برق امین‌الضرب در ماه‌های شعبان و رمضان دارد. یکی چراغانی باشکوهی است که برای اولین بار در ایام جشن نیمه‌شعبان به وسیله چراغهای برق و لا‌مپ‌های الوان انجام شد. این چراغها باعث خوشبینی مردم نسبت به برق شد، زیرا تا قبل از آن حتی بعضی رجال هم نسبت به اقدام امین‌الضرب بدبین بودند. خاطره دیگر مربوط به سال 1305 شمسی مصادف با ماه مبارک رمضان است که به سبب پاک کردن دیگ‌های بخار، قسمتی از کارخانه برق حاج امین‌الضرب از کار افتاد و آن سال برای روشن کردن شب‌های ماه مبارک رمضان از چراغهای زنبوری استفاده شد.
[h=2]صدای شلیك توپ[/h] اعلام غروب و افطار نیز درتهران و شهرستان های كوچك و بزرگ تا چندین سال پیش جالب بود. در تهران تا 50 سال پیش هر كدام از میدان های چهار گوشه شهر به دو توپ در ایام رمضان مجهز می شد و هر غروب و سحر با شلیك 3 تیر مومنان را از پایان روزه و آغاز شب باخبر می كرد. رمضان ماه دوستی و نزدیكی مردم به یكدیگر بود، زیرا مردم معتقد بودند كه قهر و دشمنی با برادران دینی به روزه و نماز آنها لطمه می زند و عبادتشان مورد قبول قرار نمی گیرد. به همین دلیل قبل از آغاز ماه رمضان به دیدار یكدیگر می رفتند و طلب بخشش می كردند، ضمنا در طول ماه نیز با گستردن سفره افطار از دوستان و آشنایان، مخصوصا مستمندان پذیرایی می كردند. این رسم در حال حاضر بیش و كم برقرار است.
رمضان که از راه می‌رسید، کم‌فروش‌ها سنگ‌های قلابی‌شان را به انبار می‌بردند تا سنگ وزنه‌های دقیق را برای معامله با مردم مورد استفاده قرار دهند

[h=2]کسب و کار، حلال حلال![/h] رمضان اما، تاثیر خودش را روی کسب و کار مردم نیز می‌گذاشت. اگرچه برخی از صنوف در ارتباط با شکم در این ماه تعطیل و یا کم‌کار می‌شدند، اما در عوض حمام‌ها، قهوه‌خانه‌ها، زورخانه‌ها و شیرفروشی‌ها به رونق می‌افتادند.
رمضان که از راه می‌رسید، کم‌فروش‌ها سنگ‌های قلابی‌شان را به انبار می‌بردند تا سنگ وزنه‌های دقیق را برای معامله با مردم مورد استفاده قرار دهند.
نان شیرمال‌ها دوباره پرروغن و چرب پخته می‌شدند و تافتون و شیر به قیمت عادلانه عرضه می‌شد. در عین حال که کسبه هم می‌کوشیدند تادوشادوش مردم در این ماه عزیز تزکیه نفس کنند، دستفروش‌ها نیز بساط‌شان را در گوشه‌گوشه شهر پهن می‌کردند. پارچه، ظروف مسی و لوازم آشپزخانه، از عمده‌ترین وسایلی بود که این دستفروشان فصلی عرضه می‌کردند و بیشتر خانم‌ها مشتری‌اش بودند. خلاصه کسب و کار تهرانی‌های قدیم در این روزها پاک‌تر و پربرکت‌تر می‌شد.
[h=2]
از سحری و افطار، تا پس‌افطاری و شب‌چره![/h] آیین‌های خورد و خوراک تهران قدیم نیز در ماه مبارک منحصر به فرد بود و حال‌وهوایی خاص داشت. مردم بیشتر در مورد سحری، قایل به خوردن برنج بودند، چون در طول روز کمتر باعث تشنگی می‌شد. هم‌چنین در کنار سحر به جای دوغ و ماست، از هندوانه و خربزه استفاده می‌کردند تا رفع عطش کنند.
در مورد افطار هم پای برخی از غذاهای اصیل تهرانی در میان بود؛ خوراکی‌هایی مثل ترحلوا، شیربرنج یا پالوده سیب که بعد از اذان مغرب مورد استفاده مردم قرار می‌گرفت. چند ساعت پس از استفاده از این غذاهای سبک به عنوان افطاری، نوبت به پس‌افطاری می‌رسید که امروز «شام» خوانده می‌شود
آبگوشت، چلوکباب و انواع خورش‌ها از مهم‌ترین پس‌افطاری‌های مورد مصرف تهرانیان قدیم محسوب می‌شدند. این اما، وعده واپسین غذایی مردم نبود، چه این‌که به‌زودی و ساعاتی مانده به سحر، سروکله «شب‌چره» پیدا می‌شد
زولبیا، بامیه و تنقلات اقلامی بودند که خانواده‌ها در ساعات پایانی‌ شب دور هم جمع می‌شدند و ضمن مصاحبت با یکدیگر، از این شب‌چره‌ها هم استفاده می‌کردند.
[h=2]لذت بیداری سحر[/h] در تهران قدیم برای بیدار شدن در سحرهای ماه مبارک رمضان و تشخیص و دقت دقیق و انجام اعمال مخصوص سحر از وسایل و روش‌های گوناگون استفاده می‌کردند. این روش‌ها امروزه کاربردی ندارد و منسوخ شده است، ولی اطلا‌ع از آن خالی از لطف نیست.
بانگ خروس:‌ یکی از راه‌هایی که از قدیم‌الا‌یام تهرانی‌ها برای بیداری سحر از آن استفاده می‌کردند صدای بانگ خروس بود. از این رو وجود خروس را در خانه خوش‌یمن می‌دانستند، به‌خصوص خروس سفید چهل‌تاج که نشانه خیر و برکت بود.

آیین‌های خورد و خوراک تهران قدیم نیز در ماه مبارک منحصر به فرد بود و حال‌وهوایی خاص داشت. مردم بیشتر در مورد سحری، قایل به خوردن برنج بودند، چون در طول روز کمتر باعث تشنگی می‌شد. هم‌چنین در کنار سحر به جای دوغ و ماست، از هندوانه و خربزه استفاده می‌کردند تا رفع عطش کنند

سوره یاسین و طه: بعضی به نیت اینکه سحر از خواب بیدار شوند قبل از خواب سوره یاسین و طه می‌خواندند و از خداوند می‌خواستند که سحر خواب نمانده و در فرصت مناسب بیدار شوند. ‌
چراغ روشن:‌ قبل از نصب کارخانه برق در تهران، بعضی از خدام مساجد یکی دوساعت به سحر چراغهایی را روشن می‌کردند و در نقاط مرتفع شهر و گلدسته مساجد می‌گذاشتند تا مردم با دیدن نور چراغ به نزدیک شدن سحر پی ببرند.
کوبیدن دیوار همسایه:‌ در ماه رمضان همسایه‌ها با هم قرار می‌گذاشتند هر کسی سحر زودتر بیدار شد، همسایه‌های دیگر را هم بیدار کند. در صورتی که خانه‌ها دیوار به دیوار بود، با کوبیدن مشت‌های پیاپی به دیوار، در غیر این صورت به درخانه همسایه می‌رفتند و کوبه در را می‌کوبیدند تا از خانه صدای بلند شود و مطمئن شوند اهل خانه بیدارند. ‌
نذر کردن نیکوکاران:‌ در قدیم گاهی افراد مومن و معتقد برای ثواب یا نذری که داشتند سحرهای ماه رمضان مردم را بیدار می‌کردند. برای این کار نزدیک سحر از کوچه‌ها می‌گذشتند و با خواندن اشعار مذهبی یا کوبیدن حلقه در خانه‌ها و یا با کوبیدن قطعه‌ای چوب روی طبل و حلب خالی مردم را بیدار می‌کردند. ‌
صدای مناجات:‌ بسیاری از مردم تهران قدیم با صدای مناجات یک ساعت مانده به سحر که از گلدسته مساجد و پشت‌بام‌ها بلند می‌شد از خواب بیدار می‌شدند.
این مناجات غالبا سوره والفجر یا دعاهایی از کتاب زادالمعاد و دیگر کتب ادعیه (قبل از انتشار مفاتیح الجنان) یا صحیفه سجادیه و اشعار خواجه عبدا... انصاری بود. ‌
[h=2]
شب های ماه مبارك رمضان[/h] در شب های ماه رمضان مردم تهران برای خود سرگرمی هایی ترتیب می دادند كه هنوز هم بعضی از آنها معمول است. در این شهر معمولا هر دسته ازتهرانی ها بعد از تناول افطار و شام رهسپار محله دیگری می شوند. آنها كه ورزشكار بودند به زورخانه می رفتند، جوانترها جایشان اغلب در قهوه خانه ، هر شب ورزشكاران محلات مختلف برای دید و بازدید به زورخانه محلات دیگر می رفتند و شب دیگر در محله میماندند تا بازدید پس بدهند. ترنا بازی و سخنوری نیز سنت ماه رمضان بود.
كسانی كه به قهوه خانه محلات دیگر می رفتند چند غزلخوان و خوش نفس همراه می بردند كه به قول معروف در زمان جریمه شدن با خواندن غزل كنف نشوند.
مساجد محلات شهر از شلوغ ترین مراكز عمومی به حساب می آمد كه پذیرای اكثر قریب به اتفاق اهالی به شمار می رفت.
معمولا رسم بر این بود اكثر مساجد، نماز جماعت مغرب و عشاء را در اول اذان بر پا می كردند و نمازگزاران با یك خرما روزه خویش را باز كرده، سپس به خانه رفته افطار می كردند و بعد از ساعتی مجددا به مسجد باز می گشتند.
برنامه مسجد عموما به این صورت تنظیم شده بود كه ابتدا واعظ منبر می رفت و پس از سخنرانی بلافاصله درس قرآن شروع می شد كه اكثر علاقه مندان آن نوجوانان و جوانان بودند.
شایان ذكر است برنامه مساجد در شب های احیا سه گانه مفصل تر بود كه قرآن بر سر گرفتن و مراسم خاص آن ویژگی خود را داشت.


[/HR] منابع: 1- ایرانی / 2- مامی سیتی / 3- روزنامه اعتماد

[h=1]ماه رمضانی شبیه نوروز![/h]


[/HR] تا چند دهه قبل، ماه رمضان برای مردم ایران شبیه نوروز بود. با آداب و رسوم خاصی که از آخرین روزهای شعبان شروع می‌شد و تا وقتی نقاره‌چی عید فطر را اعلام می‌کرد، ادامه داشت.
[/HR]
در ماه رمضان بود که بهترین و مرغوب‌ترین خوار و بار، با نازل‌ترین قیمت‌ها به دکان‌ها می‌آمد و در همین ماه هم بود که سنگ‌های کم‌وزن و ترازوهای معمولی در دکان‌ها جای خود را به سنگ‌های تمام‌وزن و ترازوهای دقیق می‌دادند. ماهی که خریدها چندبرابر می‌شد و برکت به خانه مردم راه باز می‌کرد.
از آخرین روزهای شعبان، پیشواز شروع می‌شد. زن‌ها خانه را تمیز می‌کردند، آذوقه و خوار و بار می‌خریدند و مردها به غبارروبی مساجد می‌رفتند و از همان شبی که قرار بود ماه مبارک رمضان در آسمان تهران ظاهر شود خانواده‌های زیادی با آب و آیینه و سبزه راهی پشت‌بام می‌شدند تا هلال آغاز ماه را به چشم خود ببینند.
[h=2]ریش کوتاه، چادر بلند[/h] ماه رمضان که می‌آمد، رخت و لباس مردم هم عوض می‌شد. مردها که از شب عید غدیر یا نوروز صورتشان را اصلاح نکرده‌ بودند، در مراسمی به نام «کلوخ‌اندازان» که از سه تا یک روز قبل از ماه شروع می‌شد، صفایی به سر و صورتشان می‌دادند و به سر و وضع خود می‌رسیدند. آنها با خانواده به طبیعت می‌رفتند و هنگام غروب كلوخی دست می‌گرفتند و رو به قبله می‌ایستادند و می‌‌گفتند: «خدایا گناهان خود را شكستیم و خود را برای عبادت و روزه ماه رمضان آماده كردیم.» بعد، کلوخ را محکم به زمین می‌زدند و عقیده داشتند با شكستن كلوخ تمام اعمال بدشان نابود می‌‌شود.
ماه رمضان که می‌آمد، رخت و لباس مردم هم عوض می‌شد. مردها که از شب عید غدیر یا نوروز صورتشان را اصلاح نکرده‌ بودند، در مراسمی به نام «کلوخ‌اندازان» که از سه تا یک روز قبل از ماه شروع می‌شد، صفایی به سر و صورتشان می‌دادند و به سر و وضع خود می‌رسیدند

ماه رمضان، ریش مردها را کوتاه‌تر می‌کرد و چادر زن‌ها را بلندتر. آنها چادرهای معروف به عبایی‌شان را که تا روی پنجه پاها را می‌پوشاند از گنجه‌ها بیرون می‌کشیدند و به سر می‌کردند. روبندهای بلند تا نزدیک زانو هم جای نقاب‌های چهار انگشتی قبلی را می‌گرفت و بزک و سرخاب سفیدآب و هر نوع آرایشی تا هلال ماه شوال منسوخ می‌شد.
در آن زمان اکثر اعیان هر شب در بیرونی خانه (جایی که محل پذیرایی از ارباب رجوع بود) مراسم افطاری برپا می‌کردند و به مردم افطاری می‌دادند. جایی که عده‌ای از زنان برای حاجت گرفتن راهی‌اش می‌شدند تا نذرشان را ادا کنند. بین زنان نذر ظرفشویی برای حاجت گرفتن مرسوم بود و آنها در مهمانی‌های عمومی بعد از آن که سفره افطار جمع شد به حیاط می‌رفتند و ظرف‌ها را می‌شستند. از دیگ‌های دودگرفته تا دوری و دیس و کفگیر ملاقه.
[h=2]
هر مغازه یک چراغ نفتی[/h] در آن زمان که خبری از رادیو و تلویزیون برای اعلام اوقات شرعی به مردم نبود زمان سحر و طلوع و غروب خورشید با صدای طبل، دهل، نقاره و دف زنی اعلام می‌شد. در برخی از شهرها مردم با صدای نقاره به استقبال اذان صبح رفته و روزه می‌گرفتند. نقاره‌زنی که قبل از اسلام به عنوان یک رسم کهن هنگام طلوع خورشید اجرا می‌شد با آمدن اسلام جلوه‌ای دیگر پیدا کرد و به سنتی برای اعلام زمان سحر و افطار در ماه رمضان تبدیل شد.
در زمان قاجار اعلام زمان سحر و افطار با شلیک گلوله توپ همراه بود. چنان که در هر گوشه ای از شهر دو توپ جنگی کار گذاشته می‌شد که این توپ‌ها هنگام سحر و اذان مغرب 3بار شلیک کرده و اوقات شرعی را به این ترتیب به مردم اعلام می‌کردند. در آن زمان رسم بود یکی دو ساعت مانده به اذان صبح جلوی در خانه‌ها و مغازه‌هایی که در جایگاه مرتفع و بلندتری بودند یک چراغ نفتی آویزان می‌کردند تا مردم با دیدن نور آنها بساط سفره سحری را بچینند.
[h=2]ختم قرآن[/h] در آن روزگار بعضی بودند که هر روز یک قرآن می‌خواندند. بعضی از اهل خیر قبل از ماه رمضان چندین قرآن خریده و به این و آن می‌دادند (در آن زمان قرآن چاپی وجود نداشت و قرآن‌ها به صورت خطی استنساخ می‌شد) بیشتر زنان و مردان پولداری که سواد نداشتند، به این خیرات اقدام می‌کردند تا حالا که خود از قرآن خواندن محروم‌اند، وسیله قرائت برای سایرین تدارک کرده باشند.

مسجدها عموماً پر می‌شد، مردم از هر طبقه و هر صنف، نماز ظهر و عصر را به جماعت می‌خواندند. بعداز نماز امام مسجد اگر اهل فضل بود، خود به منبر می‌رفت و مردم را موعظه می‌کرد

[h=2][/h] [h=2]حال و هوای مساجد[/h] مسجدها عموماً پر می‌شد، مردم از هر طبقه و هر صنف، نماز ظهر و عصر را به جماعت می‌خواندند. بعداز نماز امام مسجد اگر اهل فضل بود، خود به منبر می‌رفت و مردم را موعظه می‌کرد. چنانچه به اصطلاح دست منبر نداشت، واعظ دیگری از واعظ‌های شهر دعوت شده بود که بعد از نماز برای مردم موعظه کند. بعضی از مقدسین هم بودند که قبل از افطار به مسجد رفته،‌ نماز مغرب و عشا را هم به جماعت می‌خواندند و بعضی که خیلی مقدس بودند،‌ صبح‌ها هم همین کار را می‌کردند. ولی صبح و مغرب و عشا دیگر بعداز نماز موعظه در کار نبود. زیرا احتیاج به خواب و خوراک،‌ محلی برای شنیدن وعظ باقی نمی‌گذاشت و مومن به عجله خود را به خانه می‌رساند که سر سفره‌ دراز، پهن یا در رختخواب پهن، دراز شود.
[h=2]اطعام فقیران[/h] اکثر اعیان هر شب در بیرونی خانه (محل میهمانان و ارباب رجوع) افطار کرده،‌پنج، شش الی 10 تا 15 نفر حاشیه و بعد نوکرها در خانه افطار می‌خوردند. آنها که توانایی این قبیل افطارها را نداشتند،‌ خرما می‌خریدند و به مسجد می‌رفتند و به مومنین می‌دادند. به قدری مردم در این کار افطاری دادن رغبت داشتند که قوم و خویش‌ها برای ثواب رساندن به همدیگر، بی‌وعده و بی‌خبر در سر افطار همدیگر وارد شده و مثل اهل خانه افطار می‌کردند. محال بود وقت افطار صدای فقیری از کوچه بلند شود و چندین نفر داوطلب برای غذا دادن او از خانه‌ها بیرون نیایند.

[h=2]چشم‌پوشی طلبکاران از مطالبه طلب[/h] در این ماه کارها تقریباً تعطیل می‌شد و مردم به عبادت مشغول بودند. اگر کسی طلبی از کسی داشت تا احتیاج مبرم محرک او نمی‌شد. سروقت بدهکار خود نمی‌رفت. عروسی کمتر اتفاق می‌افتاد. خرید و فروش و معامله‌ای که حاجت به تنظیم قباله داشت، کم بلکه هیچ بود. مرافعات شرعی در محاضر علما متوقف می‌گشت. (در آن زمان ایران فاقد دادگستری دولتی بود و علما طبق احکام شرعی به حل اختلاف می‌پرداختند) ادارات دولتی باز بود ولی کسی رجوع نمی‌کرد. اگر کسی از دولت طلبی داشت، در این ماه به مطالبه نمی‌رفت و محصلین دیوان‌ (ماموران مالیاتی) هم دنبال مطالبه بدهکاری افراد نمی‌رفتند.
[h=2]نمایشگاه مسجد سپهسالار[/h] در صحن مسجد سپهسالار، در حجره‌های سمت شمال،‌ بزازها (پارچه‌فروشان) برای زن‌ها بساط پهن می‌کردند و سایر حجرات و ایوان‌ها،‌ جز ایوان سمت مشرق که ایوان چهل‌ستون و جزو مسجد بود، بساط خرازی و بلورفروشی و سمساری برای مردها پهن می‌شد و واقعاً نمایشگاه حسابی از امتعه آن روز کشور بود. کمتر کسی از اهل شهر بود که ماه رمضان یک‌بار به این نمایشگاه نیاید. ناصرالدین شاه هم یکی دو بار برای گردش به این نمایشگاه آمده،‌ توپ چیت و گاز بین زن‌ها انداخته بود.





[/HR] منابع : 1-مجله مهر / 2- وبلاگ سازمان پزشکی قانونی کشور

align: center

[TD="class: news_pretitle align: center"]

توصیه هایی از امام رضا علیه السلام :


[/TD]
[TD="class: news_title align: center"] روزهای پایانی ماه مبارک رمضان را در یابید
[/TD]
[TD="align: center"]
[/TD]
[TD="class: news_desc align: center"]در روز قیامت، چهار روز را به پیشگاه خداوند هدیه می‌برند، گویی که عروس را به خانه بخت می‌برند، پرسیدند: این چهار روز چه روزهایی است؟ پ
حضرت رضا:doa(6): فرمود:روز عید قربان و عید فطر و روز جمعه و عید غدیر
[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="class: news_body"]
به گزارش روضه نیوز ؛به نقل از رجا نیوز:ماه مبارک رمضان در نگاه امام رضا:doa(6): به میدان مسابقه ای برای پیروی از خدا و گام برداشتن به سوی بهشت برای بندگان خدا تشبیه شده است مسابقه ای که تا آخر ماه مبارک رمضان ادامه دارد.

در روایات اسلامی رمضان ماهی که ابتدایش رحمت و میانه اش مغفرت و پایانش آزادی از آتش جهنم است معرفی شده و تصریح گردیده است که درهای آسمان در اولین شب ماه رمضان گشوده می شوند و تا آخرین شب بسته نمی شوند؛ ماهی که خداوند در آن حسنات را می افزاید و گناهان را پاک می کند. (1)

یکی از بافضیلت ترین ایام و لیالی ، دهه آخر ماه مبارک رمضان است .

طبق روایات رسیده از اهل بیت:doa(5): پیامبر اکرم:doa(1): این دهه را به اعتکاف گذرانده و به عبادت و شب زنده داری مشغول بودند.
امام رضا:doa(6): هم می فرماید:پدرم در دهه آخر ماه رمضان در هر شب بیست رکعت به نمازهاى مستحب'ى شبهاى ماه رمضان مى‏افزود.

همچنین امام رضا:doa(6): می فرماید: امیر المؤمنین:doa(6): سه شب را نمى‏خوابید : شب بیست و سوم ماه رمضان ، شب عید فطر و شب نیمه ماه شعبان ؛ در این شبها ، روزیها تقسیم و مد'ت عمر و هر آنچه در آن سال رخ خواهد داد ،تعیین مى‏شود .(2)

یکی از اعمال مهمی که در طول ماه مبارک رمضان مورد تأکید قرار گرفته، افطارى دادن به روزه داران است. در این زمینه روایتی در عیون اخبار الرضا:doa(6): نقل شده که اهمیت این موضوع را می رساند.

طبق این روایت پیامبر اکرم:doa(1): در خطبه معروف شعبانیه مى ‏فرماید: «مردم بیدار باشید! کسى که از شما به روزه‏ دار مؤمن در این ماه افطارى دهد،پاداش آزاد نمودن یک برده و بخشش گناهان گذشته را همراه دارد. عرض شد: اى رسول خدا! ما توان افطارى دادن نداریم.حضرت فرمود: بترسید از آتش! ولو با دادن نصف دانه خرما و از آتش بپرهیزید! گر چه با دادن شربت آب باشد.»(3)

امام رضا:doa(6): در روز عید فطر از محلی عبور می کردند که عده ای مشغول خنده و سرگرمی بودند. امام:doa(6): در بیانی زیبا رمضان را به میدان مسابقه ای برای بندگان خدا تشبیه کرده به اصحاب خود فرمود: همانا خداوند صاحب عزت و جلال، ماه رمضان را میدان مسابقه ای برای بندگانش آفرید تا در این ماه با پیروی از خداوند به سوی بهشت پیشی گیرند. پس گروهی پیشی گرفتند و به پیروزی دست یافتند و کسانی دیگر باز ماندند و محروم گشتند. شگفتا (و شگفتا) از کسی که سرگرم خنده و بازی است (آن هم) در روزی که نیکوکاران ثواب و اجر می برند و کوتاهی کنندگان محروم می شوند. به خدا قسمت اگر پرده و حجاب ها کنار رود، هر آینه نیکوکار به کردار نیک خود و گناهکار به گناهش مشغول می شود. (4)

امام رضا علیه ‏:doa(6): همچنین عید فطر را روز تضرع و دعا به درگاه خداوند دانسته می فرماید: بدان جهت روز عید فطر عید قرار داده شده است تا در آن روز مسلمانان جمع شوند و به خاطر خدای بزرگ به صحنه آیند و خدا را در برابر نعمتهایش به شکوه و بزرگی یاد کنند تا هم روز عید باشد و هم روز اجتماع، هم روز بالندگی باشد و هم روز زکات دادن، هم روز رغبت و توجه به نعمتهای الهی بادشد، هم روز تضرع و دعا به درگاه خدا. (5)

امام رضا:doa(6): همچنین فرا رسیدن عید فطر پس از یک ماه بندگی را هدیه ای به خداوند برشمرده می فرماید: در روز قیامت، چهار روز را به پیشگاه خداوند هدیه می‌برند، گویی که عروس را به خانه بخت می‌برند، پرسیدند: این چهار روز چه روزهایی است؟ حضرت رضا:doa(6): فرمود:روز عید قربان و عید فطر و روز جمعه و عید غدیر. (6)

و در مورد علت تکبیرهاى زیاد در روز عید فطر مى‏فرماید: تکبیر، تعظیم و بزرگداشت‏ خداوند متعال است و نوعى تشکر از هدایت‏ها و نعمت‏هاى پروردگار جهانیان می‌‏باشد. (7)




[/HR]
پی نوشت:

(1) بحارالانوار، ج ۶۹، ص ۰۴۳، ح ۵
(2) بحارالانوار : ۹۷ / ۸۸ ۱۵
(3) عیون اخبار الرضا علیه‏السلام ، ج ۱، ص ۲۳۰.
(4) الکافی، ج ۴، ص ۱۸۱
(5) من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ۵۲۲
(6) اقبال الاعمال، ۴۶4
(7) عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج‏۱، ص‏۱۲۲ .



[/TD]

بسمه تعالی

فرا رسیدن عید سعید فطر را خدمت تمامی روزه داران عزیز تبریک و تهنیت عرض می کنم .
از جمله لیالى شریفه شب عید فطر می باشد و در فضیلت و ثواب عبادت و احیاى آن احادیث ‏بسیار وارد شده و روایت‏ شده است که آن شب کمتر از شب قدر نیست.
برای درک این شب عزیز انجام اعمالی از ائمه علیهم السلام به ما سفارش شده است
:

1- در هنگام غروب آفتاب غسل انجام شود .

2- آن شب به نماز، دعا، استغفار، درخواست از حق تعالى و بیتوته در مسجد احیا گردد.

3- بعد از نماز مغرب و عشاء ، نماز صبح و نمازعید فطر ذکر؛" الله اکبر الله اکبر، لا اله الا الله و الله اکبر الله اکبر و لله الحمد الحمد لله على ما هدانا و له الشکر على ما اولانا " گفته شود.

4- بعد از نماز مغرب و نافله آن، دست ها را به سوى آسمان بلند کرده و بگوید:" یا ذاالمن و الطول یا ذاالجود یا مصطفی محمد و ناصره صل على محمد و آل محمد و اغفرلی کل ذنب احصیته وهو عندک فی کتاب مبین." پس به سجده برود و صد مرتبه در سجده بگوید: " اتوب الى الله " پس هر حاجت که دارد از حق تعالى بخواهد که ان شاء الله تعالى بر آورده خواهد شد. در روایتی از ‏شیخ آمده که: بعد از نماز مغرب به سجده رود و بگوید" یا ذاالحول یا ذاالطول یا مصطفیا محمدا و ناصره صل على محمد و آل محمد واغفرلی کل ذنب اذنبته و نسیته انا و هو عندک فی کتاب مبین." سپس صد مرتبه " اتوب الى الله " بگو.

5- زیارت امام حسین علیه السلام که فضیلت ‏بسیار دارد.

6- ده مرتبه ذکر" یا دائم الفضل علی البریة یا باسط الیدین بالعطیة یا صاحب المواهب السنیة صل علی محمد و آله خیرالوری سجیة واغفرلنا یا ذاالعلی فی هذه العشیة." که از اعمال شب جمعه است، گفته شود.

7- ده رکعت نماز که در شب آخر ماه رمضان اقامه می شود که به صورت پنج نماز دو رکعتی ، در هر رکعت بعد از حمد، سوره توحید ده بار خوانده شود. و در رکوع و سجود ده مرتبه ذکر" سبحان الله والحمدلله و لا اله الاالله والله اکبر" گفته شود. پس از نماز هزار مرتبه استغفار کند و بعد از آن سر به سجده گذارد و بگوید:" یا حی یا قیوم یا ذاالجلال و الاکرام یا رحمان الدنیا والاخرة و رحیمهما یا ارحم الراحمین یا اله الاولین والآخرین اغفرلنا ذنوبنا و تقبل منا صلواتنا و صیامنا و قیامنا."

8- بعد از نماز مغرب و نافله آن دو رکعت نماز بجا آورد، در رکعت اول بعد از حمد هزار مرتبه توحید و در رکعت دوم بعد از حمد، یک مرتبه توحید بخواند. بعد از سلام سر به سجده بگذارد و صد مرتبه ذکر" اتوب الى الله " گفته شود. پس از آن بگوید: " یا ذاالمن والجود یا ذاالمن والطول یا مصطفی محمد صلى الله علیه وآله صل على محمد وآله و افعل بی کذا و کذا و به جاى کذا حاجات خود را بطلبد و روایت است که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام این دو رکعت را به این کیفیت ‏بجا مى‏ آورد پس سراز سجده برمى‏ داشت و مى‏ فرمود به حق آن خداوندى که جانم به دست قدرت او است هر که این نماز را بخواند، هر حاجتی از خدا بطلبد البته عطا کند و اگر به عدد ریگ هاى بیابان گناه داشته باشد خدا بیامرزد. و در روایت دیگر به جاى هزار مرتبه توحید صد مرتبه وارد شده است. شیخ و سید بعد از نماز این دعا را نقل کرده ‏اند:
" یاالله یاالله یاالله یا رحمان یاالله یا رحیم یاالله یا ملک یاالله یا قدوس یاالله یا سلام یاالله یا مؤمن یاالله یا مهیمن یاالله یا عزیز یاالله یا جبار یا الله یا متکبر یاالله یا خالق یاالله یا بارئ یاالله یا مصور یاالله یا عالم یاالله یا عظیم یاالله یا علیم یاالله یا کریم یاالله یا حلیم یاالله یا حکیم یاالله یا سمیع یاالله یا بصیر یاالله یا قریب یاالله یا مجیب یاالله یا جواد یاالله یا ماجد یاالله یا ملی یاالله یا وفی یاالله یا مولى یاالله یا قاضی یاالله یا سریع یاالله یا شدید یاالله یا رئوف یاالله یا رقیب یاالله یا مجید یاالله یا حفیظ یاالله یا محیط یاالله یا سیدالسادات یاالله یا اول یاالله یا آخر یاالله یا ظاهر یاالله یا باطن یاالله یا فاخر یاالله یا قاهر یا الله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا ودود یاالله یا نور یاالله یا رافع یاالله یا مانع یاالله یا دافع یاالله یا فاتح یاالله یا نفاح [نفاع] یاالله یا جلیل یاالله یا جمیل یاالله یا شهید یاالله یا شاهد یاالله یا مغیث ‏یاالله یا حبیب یاالله یا فاطر یاالله یا مطهر یاالله یا ملک یاالله یا مقتدر یاالله یا قابض یاالله یا باسط یاالله یا محیی یاالله یا ممیت ‏یاالله یا باعث‏ یاالله یا وارث یاالله یا معطی یاالله یا مفضل یاالله یا منعم یاالله یا حق یاالله یا مبین یاالله یا طیب یاالله یا محسن یاالله یا مجمل یاالله یا مبدئ یاالله یا معید یاالله یا بارئ یاالله یا بدیع یاالله یا هادی یاالله یا کافی یاالله یا شافی یاالله یا علی یاالله یاعظیم یاالله یا حنان یاالله یا منان یاالله یا ذاالطول یاالله یا متعالی یاالله یا عدل یاالله یا ذاالمعارج یاالله یا صادق یاالله یا صدوق یاالله یا دیان یاالله یا باقی یاالله یا واقی یاالله یا ذاالجلال یاالله یا ذاالاکرام یاالله یا محمود یاالله یا معبود یاالله یا صانع یاالله یا معین یاالله یا مکون یاالله یا فعال یاالله یا لطیف یاالله یا غفور یاالله یا شکور یاالله یا نور یاالله یا قدیر یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله اسالک ان تصلی على محمد و آل محمد و تمن علی برضاک و تعفو عنی بحلمک و توسع علی من رزقک الحلال الطیب من حیث احتسب و من حیث لا احتسب فانی عبدک لیس لی احد سواک ولا احد اساله غیرک یا ارحم الراحمین ما شاء الله لا قوة الا بالله العلی العظیم.

پس به سجده مى ‏روى و مى‏ گویى: یاالله یاالله یاالله یا رب یا رب یا رب یا منزل البرکات بک تنزل کل حاجة اسالک بکل اسم فی مخزون الغیب عندک والاسماء المشهورات عندک المکتوبة على سرادق عرشک ان تصلی على محمد وآل محمد وان تقبل منی شهررمضان و تکتبنی من الوافدین الى بیتک الحرام و تصفح لی عن الذنوب العظام و تستخرج لی یا رب کنوزک یا رحمان."

9- چهارده رکعت نماز اقامه کند. بعد از هر دو رکعت سلام دهد و در هر رکعت بعد از حمد، یک بار آیةالکرسی و سه مرتبه توحید خوانده شود. براى هر رکعت، ثواب عبادت چهل سال و عبادت هر که در آن ماه روزه گرفته و نماز خوانده اعطاء می شود.

10- شیخ در مصباح فرموده که در آخر شب غسل کن و بر سجاده خود تا طلوع فجر بنشین و عبادت کن.

اعمال روز عید

1- بعد از نماز صبح و نماز عید آن تکبیراتى را که در شب عید ذکر شد، گفته شود.

2- پرداخت زکات فطره پیش از نماز عید.

3- انجام غسل روز عید. که زمان آن بعد از طلوع فجر تا زمان به جا آوردن نماز عید است. در هنگام غسل بگو: " اللهم ایمانا بک و تصدیقا بکتابک واتباع سنة نبیک محمد صلى الله علیه و آله." و پس از غسل بگو:" اللهم اجعله کفارة لذنوبی و طهر دینی اللهم اذهب عنی الدنس."

4- برای اقامه نماز عید لباس نیکو پوشیده و از عطر استفاده نمایید.

5- پیش از نماز عید، در اول روز افطار کنى. و بهتر آن است که به خرما یا به شیرینى باشد. و شیخ مفید فرموده مستحب است خوردن مقدار کمى از تربت‏ سیدالشهداء علیه السلام که براى هر دردى شفا است.

6- قبل از خروج از منزل برای نماز عید، دعایی را که از امام باقر علیه السلام روایت شده را بخوانی: " اللهم من تهیا فی هذاالیوم او تعبا او اعد واستعد لوفادة الى مخلوق رجاء رفده و نوافله و فواضله و عطایاه فان الیک یا سیدی تهیئتی و تعبئتی و اعدادی و استعدادی رجاء رفدک و جوائزک و نوافلک و فواضلک و فضائلک و عطایاک و قد غدوت الى عید من اعیاد امة نبیک محمد صلوات الله علیه و على آله و لم افد الیک الیوم بعمل صالح اثق به قدمته ولا توجهت ‏بمخلوق املته ولکن اتیتک خاضعا مقرا بذنوبی و اسائتی الى نفسی فیا عظیم یا عظیم یا عظیم اغفرلی العظیم من ذنوبی فانه لا یغفرالذنوب العظام الا انت ‏یا لا اله الا انت ‏یا ارحم الراحمین."

7- اقامه نماز عید.

8- زیارت امام حسین علیه السلام.

9- دعاى ندبه خوانده شود. سید بن طاوس فرموده که چون از دعا فارغ شود به سجده رود و بگوید:" اعوذ بک من نار حرها لا یطفى و جدیدها لا یبلى وعطشانها لا یروى" پس گونه راست را بر خاک بگذارد و بگوید:" الهی لا تقلب وجهی فی النار بعد سجودی وتعفیری لک بغیرمن منی علیک بل لک المن علی" سپس گونه چپ را بر خاک بگذارد و بگوید: " ارحم من اساء واقترف واستکان واعترف" پس به حال سجده شود و بگوید:" ان کنت‏ بئس العبد فانت نعم الرب عظم الذنب من عبدک فلیحسن العفو من عندک یا کریم " پس از آن صد بار بگوید: العفو العفو.

سلام علیکم

رمضانیه 94 هم به پایان رسید،
تا یار که را خواهد و میلش به که باشد......
اگر عمری بود سال دیگر هم این تاپیک در خدمت عزیزان هست.
والسلام علی من إتبع الهدی

سلام بر یاران اسک دینی

ماه رمضانی دیگر رسید و خدای عزیز باز هم به ما فرصت دوباره ای عطا کرد.

فرصتی برای بندگی ، برای تقرب به سوی خودش و برای آماده شدن برای ابدیتی که در پیش داریم.

امید آنکه عقل و عشق را در این ماه بیابیم و با این دو بال به ملکوت سفر کنیم.

یا رب دعای خسته دلان مستجاب کن........

بسمه تعالی

حجت الاسلام و المسلمین شیخ جعفر ناصری:

بعضی وقت ها ما این قدر عقب هستیم که ماه رمضان می آید و می گذرد اما ما متوجه نمی شویم.
احیا می گیریم، روزه می گیریم، افطار می کنیم، سحری می خوریم؛ اما فیض ماه رمضان را درک نمی کنیم.
باید به ماه رمضان رسید.

بسمه تعالی

حجت الاسلام و المسلمین شیخ جعفر ناصری:

خدا آيت اللّه مير جهاني را رحمت كند؛ اواخر عمرشان يكي از چشم هايشان را عمل كردند و ايامي بود كه تازه روي آن‏ چشم را بسته بودند، آن يك چشمشان هم ضعيف بود؛
خدمتشان رفتيم، مي‏ گفتند: دكتر به من گفته ديگر كار علمي و مطالعه نداشته باش. من هم كارهايم را ترك كردم و فقط روزي ده جزء قرآن مي‏ خوانم و آن را نمي ‏توانم ترك كنم.
تازه این رویه ایشان در غير ماه رمضان بود...

بسمه تعالی

حجت الاسلام و المسلمین شیخ جعفر ناصری:

خدمت آيت اللّه كشميري هم بوديم، ايشان هم همين طور بودند، روزهاي معمولي خود را حتي تا ده جزء قرآن سپري می‌كردند.
واقعاً اگر توفيق الهي شامل بشود چيزي نيست، ما چه كار مي‏كنيم؟
ده تا 25 دقيقه مي‏شود 250 دقيقه یعنی 4 ساعت.
ما چقدر وقت هاي شبانه روزمان ارزشمند هست و از آن بهره مي ‏بريم كه بخواهيم از قرآن‏ و عبادت بزنيم؟؟؟؟؟؟؟؟
ما بر فرض كه قرآن هم نخوانيم مگر چه قدر از اوقاتمان استفاده مي‏كنيم؟

باسمه المستعان

عرض سلام و ادب و آرزوی قبولی طاعات و عبادات

استاد;926299 نوشت:
فقط روزي ده جزء قرآن مي‏ خوانم و آن را نمي ‏توانم ترك كنم.
تازه این رویه ایشان در غير ماه رمضان بود...

استاد گرامی از آنجایی که درجات معرفت اهل ایمان متفاوت و نیز حالات آنان گوناگون است

و نیز توان و ظرفیت جسمی و روحی اشخاص با یکدیگر برابر نیست و اگر جنسیت و وظایف (تفاوت بین زن و مرد)اهل ایمان را هم به آن اضافه کنیم

ممکن است بفرمائید تلاوت قران در ماه مبارک رمضان برای اشخاص مبتدی و جوانان در چه حدّ مطلوب است؟کمیّت را افزایش دهند یا کیفیت را

مراقب باشند؟یعنی بهتر است همان یک جزء را با تدبر تلاوت کنند یا خویش را ملتزم به قرائت حداکثری قران کریم کنند؟

با تشکر

حبیبه;926441 نوشت:
استاد گرامی از آنجایی که درجات معرفت اهل ایمان متفاوت و نیز حالات آنان گوناگون است

و نیز توان و ظرفیت جسمی و روحی اشخاص با یکدیگر برابر نیست و اگر جنسیت و وظایف (تفاوت بین زن و مرد)اهل ایمان را هم به آن اضافه کنیم

ممکن است بفرمائید تلاوت قران در ماه مبارک رمضان برای اشخاص مبتدی و جوانان در چه حدّ مطلوب است؟کمیّت را افزایش دهند یا کیفیت را

مراقب باشند؟یعنی بهتر است همان یک جزء را با تدبر تلاوت کنند یا خویش را ملتزم به قرائت حداکثری قران کریم کنند؟

با تشکر

سلام علیکم
بنده هم خدمت شما و دیگر کاربران گرامی حلول این ماه پر برکت را تبریک عرض میکنم و آرزوی قبولی طاعات و عبادات همه ی عزیزان را دارم.
سوال بجا و خوبی مطرح کردید اجازه بفرمایید پاسخ این سوال را از بیان
حجت الاسلام و المسلمین ناصری تقدیمتان کنم:

گاهي رفقا در مورد كيفيت خواندن قرآن مي‏ پرسيدند؛ عرض می کردم در غير ماه مبارك رمضان انسان با تأمل و توجه به ‏معاني و كلمه به كلمه و با دقت به معانی و تفسير بخواند اشكالي ندارد، ولي در ماه مبارك رمضان کثرت تلاوت مطلوب است.
بزرگان زياد ‏مي ‏خواندند و سفارش هم شده است.
خود ختم قرآن مطلوب بوده و هست لذا اگر كسي نه اين كه بي توجه بخواند، ولي طبق روال عادي هر 25 دقيقه ، نيم ساعتي يك جزء قرآن را بخواند خوب است...
مقدار تلاوت قرآن بستگي به ظرف و ظرفيت افراد دارد، اما كمتر از سه جزء شايد آرام بخش نباشد.
بايد در ماه مبارك رمضان يك مقدار بيشتر باشد كه حداقل سه ختم قرآن در طول ماه رمضان تمام بشود.
اما اگر كسي در قبل ماه مبارك رمضان با قرآن مأنوس بود مي ‏تواند مقدارش را بيشتر كند.
ديده شده در ميان بزرگان، كساني كه كارهاي اجتماعي آن ‏ها بسيار زياد بوده و قرآن ‏شان را هم مي ‏خواندند و كمك از خدا مي‏ گرفتند و هيچ مشكلي هم نداشتند.
اين كه ما موفق نمي ‏شويم، واقعاً علتش دوري و بي توفيقي است كه ما نمي‏توانيم 7 - 8 جزء یا 5 - 6 جزء بخوانيم و زياد به نظرمان مي‏رسد. اصلا تلاوت قرآن یکی از اثراتش این است که به وقت و عمر و توان انسان برکت می دهد و انسان به بقیه کارهایش هم بهتر می رسد.


بسمه تعالی

فرمانده،‌تو هستی

آیت الله حائری شیرازی:

«وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَیءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ» قطعا همۀ شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، زیان مالی، جانی و فرزندان آزمایش می‏كنیم و بشارت ده به استقامت كنندگان! بقره؛ 155 ماه رمضان «جوع» است. گرسنگی «جوع» است. تشنگی «جوع» است.
الآن که روزه‌اید فکر آب خوردن هم نمی‌کنید. نتیجه‎اش چه می‌شود؟ چند روز قبل که روزه نبودی، تو در خدمت شکمت بودی. شکم می‌گفت تشنه هستم و آبش می‌دادی. می‌گفت گرسنه هستم و غذایش می‌دادی. اما الآن که روزه‌ای او می‌گوید گرسنه‌ام، تو می‌گویی صبر کن! «فرمانده» تو هستی نه شکمت. می‌گویی تا غروب هیچ چیزی به تو نمی‌دهم.
همۀ اینها در حالی است که انسان روزه را انتخاب نکرده بلکه خداوند گفته است که روزه بگیر. نتیجه این است که «خودت» را در اختیار و ارادۀ خدا قرار می‌دهی. تحت ولایت خدا قرار می‌دهی و بنده خدا می‌شوی.

[="Times New Roman"][="Black"]

استاد;926692 نوشت:
بسمه تعالی

فرمانده،‌تو هستی

آیت الله حائری شیرازی:

«

وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَیءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ» قطعا همۀ شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، زیان مالی، جانی و فرزندان آزمایش می‏كنیم و بشارت ده به استقامت كنندگان! بقره؛ 155 ماه رمضان «جوع» است. گرسنگی «جوع» است. تشنگی «جوع» است.
الآن که روزه‌اید فکر آب خوردن هم نمی‌کنید. نتیجه‎اش چه می‌شود؟ چند روز قبل که روزه نبودی، تو در خدمت شکمت بودی. شکم می‌گفت تشنه هستم و آبش می‌دادی. می‌گفت گرسنه هستم و غذایش می‌دادی. اما الآن که روزه‌ای او می‌گوید گرسنه‌ام، تو می‌گویی صبر کن! «فرمانده» تو هستی نه شکمت. می‌گویی تا غروب هیچ چیزی به تو نمی‌دهم.
همۀ اینها در حالی است که انسان روزه را انتخاب نکرده بلکه خداوند گفته است که روزه بگیر. نتیجه این است که «خودت» را در اختیار و ارادۀ خدا قرار می‌دهی. تحت ولایت خدا قرار می‌دهی و بنده خدا می‌شوی.

خیلی جالب بود.
تاحالا از این زاویه بهش نگاه نکرده بودم.:khandeh!:[/]

ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺍﻣﺴﺎل ﺭﻣﻀﺎﻥ همراه تابستان است، ﺭﻭﺯﻩ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ؟
ﮔﻔﺘﻢ: بله
ﮔﻔﺖ در ﺍﯾﻦ ﮔﺮﻣﺎی طاقت فرسا ﮐﺪاﻡ ﭘﺰشک ﺭﻭﺯﻩ ﺭا ﺗﺎﯾﯿﺪ ﮐﺮﺩﻩ است؟
ﮔﻔﺘﻢ ﻫﻤاﻧﯽ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻫﻤﻪ ﺩﮐﺘﺮﺍ ﺟﻮﺍﺑﺖ کردند،طلب ﺷﻔﺎیت از اوست

بسمه تعالی

توبه باید پله پله باشد

آیت الله حائری شیرازی:

گفته‎اند لقمه را کوچک بگیرید و خوب بجوید، بعد بخورید. «توبه» هم همینطور است. ذره ذره. خرده خرده.

چرا وقتی زیاد تمرین خط می‎کنی، هر چه بیشتر می‎نویسی بد‎خط‎تر می‎شوی؟
کم بنویس اما خوب و با تأمل بنویس. «توبه» یک شبه، یک شبه هم از بین می‎رود.

بارانی که شدید و سریع می‎آید، سیل می‎شود و از بین می‎رود. چه بارانی در زمین فرو می‎رود؟ بارانی که رعد و برق ندارد، ملایم می‎بارد، دو شبانه روز، سه شبانه روز، هفت شبانه روز می‎بارد، یواش، یواش در زمین فرو می‎رود و سطح آب چاه‎ها را بالا می‎آورد، سیل نمی‎شود و در منزلگاه خودش قرار می‎گیرد.

«توبه» مثل نردبام، پلّه پلّه است.
اگر چند تا از تخته‎ها را برداشتی آیا می‎توانی از این نردبام بالا بروی؟
تقریبا غیر ممکن می‎شود بالا رفتن از این نردبام.

بشین تأمل کن، با خدای خودت صحبت کن. بگو این تکه این جوری شده و می‎خواهم ذره ذره درستش کنم. امروز یک تکه‎اش را تکرار نمی‎کنم. بعداً یک تکه‎ی دیگر هم اضافه کن. نه قولی بدهی که نتوانی عملی کنی.

بسیاری وقتی یک مقدار تنبّه پیدا کردند بلافاصله می‎گویند من هر شب باید پا بشوم و نماز شب بخوانم. تو همچین حرفی را نزن. بگو نه من نمی‎توانم هر شب پا بشوم. من عادت کرده‎ام هر شب بخوابم.

بگو من هفته‎ای یک شب پا می‎شوم. من از این نماز شب دو رکعتش را می‎توانم بخوانم. بعدش این را بکن چهار رکعت. بعد بکن هفته‎ای دو شب.

حالا «توبه‎ات» را پله پله گذاشتی. تو پلّه اول را برو در پله اول که رفتی حالا پایت به پله دوم می‎رسد، به دومی که رسیدی پایت می‎رسد به سومی و همینطور در ادامه به چهارمی.

پله! پله.

بسمه تعالی

رمضان، ماه زمامداری فطرت بر طبیعت

آیت الله حائری شیرازی:

رمضان، ماه زمامداری فطرت بر طبیعت است.
طبیعت انسان تشنه می‎شود و می‎خواهد آب بخورد؛ امّا خدا گفته است صبر کن، که حکم فطرت است.

طبیعت می‎گوید، بخواب اما فطرت می‎گوید، برای رضای خدا شبی را احیا بدار و با خدای خودت راز و نیاز کن.

طبیعت می‎گوید غیبت کن و فطرت می‎گوید، از این کار خوشت می‎آید، ولی خدا هم خوشش می‎آید؟

وقتی انسان به نفع فطرت فشار آورد و بر طبیعت حکومت کرد،
مهار اسب وحشی را برای فطرت هموار کرده است.

طبیعت انسان هرچه بیشتر کنترل شود، رام‎تر می‎شود و هرچه رهایش کنی، وحشی‎تر.

به نام خدا

تقوی و رهایی
در آیه معروف مربوط به روزه ماه رمضان در سوره بقره میخوانیم که هدف از روزه را رسیدن به سپر"تقوی" معرفی میکند(لعلکم تتقون) .
اما براستی ترک خوردن و آشامیدن چه ارتباطی با تقوی دارد؟
چگونه است که اهدافی اینچنین در سایه دور شدن از جسم و جسمانیات حاصل میشود؟
چرا هرچه به امور مادی و دنیوی نزدیک میشویم از معنویت و خدایی بودن دور میشویم؟
معلوم میشود که ارتباطی تنگاتنگ میان این دو برقرار است.
هرچه بهره های دنیوی افزوده میشود زمینه برای دورشدن از نتایج اخروی بیشتر فراهم میشود.
و لذاست که اولیای الهی همواره از شهرت و مورد توجه واقع شدن فرار میکردند.
بهرجهت نکته مهم اینست که هویت حقیقی انسان در همین بستر شکل میگیرد،دربستر جداشدن از تعلقات دنیوی و توجه و تذکر نسبت به حقایق الهی.
واین امر باز مستلزم معرفت است.باید بدانی که همه ظواهر جذاب و پرطرفدار دنیا ، خواب و خیالی بیش نیست .
باید توجه کنی که حقیقت تو فراتر از دنیا و مافیهاست! و هیچیک از ملاکهای رشد و توسعه و موفقیت در دنیا نمیتواند معیارهای رشد حقیقی ماباشد.
اینجاست که رمز ارتباط تقوی و پرهیز از ظواهر دنیا مشخص میشود.
معلوم میشود که همه ابزارهایی که بعنوان ابزار معرفت، خداوند بما عنایت کرده است باید در جهت حیات حقیقی مورد بهره و استفاده قرارگیرد.
و همه برنامه های الهی در جهت ترغیب و تشویق انسان به آن حیات حقیقی است...
فردا که پیشگاه "حقیقت شود پدید
شرمنده رهروی که عمل بر "مجاز"کرد!