انتظار یعنی

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
انتظار یعنی

بسم الله الرحمن الرحیم @@@اللهم صل على محمد وآل محمدوعجل فرجهم

انتظار یعنی دروغ نگفتن.
انتظار یعنی غیبت نکردن.
انتظار یعنی تهمت نزدن.
انتظار یعنی نماز به موقع خواندن.
انتظار یعنی زکات دادن .
انتظار یعنی چشم خود را کنترل کردن.
انتظار یعنی قدم صحیح برداشتن .
انتظار یعنی عمل به قرآن.
انتظار یعنی احترام گذاشتن .
انتظار یعنی با ادب بودن.
انتظار یعنی کنترل سخن داشتن.
انتظار یعنی راستگو بودن.
انتظار یعنی امانت دار بودن.
انتظار یعنی خشم خود را فرو بردن.
انتظار یعنی بخشنده بودن.
انتظار یعنی هر لخظه به یاد خدا بودن.
انتظار یعنی دیگران را کوچک نشماردن.
انتظار یعنی علی وار بودن.
انتظار یعنی دیگران را مسخره نکردن.
انتظار یعنی امر به معروف کردن.
انتظار یعنی نهی از منکر کردن.
انتظار یعنی در راه خدا جهاد کردن.
انتظار یعنی ...

آیا می توانیم خودمان رایک منتظر بنامیم؟

سلام علیکم:Gol:
تاپیک خیلی خوب و مفیدی ایجاد کردید!
انتظار به معني آينده نگري، و به معني ناراضي بودن از وضع موجود، و به راضي شدن از آينده ي بهتر، است و انتظار فرج يعني آماده بودن براي ظهور امام زمان (عج) و تشکيل دولت حقّه ي آل محمّد صلي الله عليه و آله و سلّم و حکومت جهاني آخرين سفير الهي، مهيّا ساختن روح و جسم خود، براي روزي که با طلوع پيشواي غائب جهان، گشايش در کليّه ي شئون زندگي بشريّت پديد مي آيد، روزي که تمام بدبختيها، ناکاميها، بيدادگريها و ظلمها از ميان مي رود. و فقر و تنگدستي، بيکاري و بيماري و بالاخره تمام مصائب و ناراحتيها يکباره و براي هميشه رخت از جان بر مي بندد و به وسيله ي آن حضرت، حکومت عدل واحد جهاني در سراسر گيتي بر قرار مي گردد، و براي چنين روزي بايد خيلي انتظار کشيد و اميدوار بود.

درباره معناي اصطلاحي انتظار ديدگاههاي متفاوتي‏وجود دارد. اگر معناي انتظار آن چنان که شايسته آن است تبيين و تفسير نشود،نه تنها مايه حرکت، تحول روحي - اخلاقي و نشاط معنوي نخواهد شد، بلکه ‏برعکس، موجب رکود فکري، انحطاط روحي و اخلاقي و انزواي سياسي - اجتماعي شده و در نهايت رضايت به وضع موجود و چه بسا همراهي با فضاي‏آلوده به انواع زشتي‏ها و ناهنجاري‏هاي اخلاقي در سايه حاکميت طاغوت‏ها را به‏دنبال خواهد داشت.
چنانکه برخي از افراد و گروه‏هاي مذهبي مدعي انتظار ظهور حضرت‏مهدي(عج) در اين زمان، دچار آن شده‏اند.
از اين‏رو، بايد در راه فهم درست انتظار کوشيد تا به آن دست يافت و براساس‏فهم درست انتظار و مفهوم حقيقي و بالنده آن، فلسفه انتظار را نيز درست فهم‏کرد و در نتيجه آن را در صحنه عمل وجهه همّت خويش قرار داد.
انتظار در اصطلاح شيعي، در يک‏تعريف ساده و گويا عبارت است از انتظار و اميد ظهور آخرين امام از اوصياي‏دوازده‏گانه پيامبر خاتم‏صلي الله عليه وآله، حضرت حجةبن الحسن العسکري(عج) راداشتن، چشم به راهش ماندن، پيوسته به يادش بودن، براي ظهورش دعا کردن، ازهيچ اقدام عملي براي تعجيل در ظهورش کوتاهي نکردن و بلکه هر لحظه منتظرظهورش بودن. همچنانکه خود آن حضرت نيز هر آن منتظر فرمان الهي براي ظهوراست تا با ظهور، قيام و انقلاب جهاني‏اش، ريشه ظلم و بيدادگري و پايه‏هاي‏حکومت‏هاي کفر، ظلم و بيدادگري و فساد را از بيخ و بن برکند و حکومت واحدجهاني اسلام را بر پايه آموزه‏هاي اسلام ناب تشکيل دهد و عدل و داد، رفاه همگاني،و بشر را به آرمان ديرينه‏اش نايل گرداند.
انتظار در مفهوم دقيق‏تر، به معناي حالتي نفساني و صفتي قلبي است و دربرابر يأس و نااميدي قرار دارد. اين حالت روحي اميدبخش، موجب حرکت وآمادگي روحي و جسمي منتظر مي‏گردد و هر مقدار که انتظار عميق‏تر و جدي‏ترباشد، آمادگي و مهياشدن انسان منتظر نيز بيشتر و شديدتر مي‏گردد.

,و همچنین در تبیین معنی حقیقی انتظار، روایات متعددی هست؛ از آن جمله روایتی است که ابوبصیر از حضرت صادق(علیه‌السلام) چنین نقل می‏کند: لیُعدَنّ اَحَدُکم لخروج القائم ولو سهماً….1 بر این اساس آن که بخواهد به واقع منتظر وجود مبارک آن حضرت باشد، لازم است خویشتن را مهیا سازد، اگرچه با آماده کردن یک تیر باشد.

تأمل در این روایت شریف می‏فهماند که انسان تا خود را برای جهاد آماده نکرده باشد، نمی‏تواند خویشتن را در زمره منتظران راستین آن حضرت بداند و این، همان معنای بلندی است که در ادعیه نورانی شب‏های ماه مبارک رمضان به آن اشاره گردیده است:و قتلاً فی سبیلک مع ولیّک فوفّق لنا.2

امام باقر(علیه‌السلام) فرمود: رحم الله عبداً حبس نفسه علینا! رحم الله عبداً أحیا أمرنا!3این سخن نورانی، نمود روشنی از جلوه انتظار حقیقی در عرصه فرهنگ را به نمایش می‏گذارد، چرا که انسان منتظر در این عرصه می‏باید خویش را در محدوده اوامر الهی بگذارد و از قلمرو دستورهای قرآن و عترت تجاوز نکند.

تلاش منتظران راستین حضرت بقیه الله(عج) در این عرصه می‏باید بر آن معطوف شود که معارف و مآثر قرآن و عترت(علیهم‌السلام) را احیا و منتشر سازند. حقیقت انتظار در این عرصه آن است که منتظر معتقد و عارف به حضرت ولی الله اعظم(عج) بر اساس معرفتش امر آنان را احیا می‏کند و خویشتن را در محدوده اوامر ایشان منحصر می‏سازد، تا فیض الهی از باطنش ریشه بگیرد و در ظاهرش تجلی کند.
_________
1. بحار الانوار، ج52، ح146 ، ص366
2. اقبال الاعمال، ص 104
3. المحاسن، ج1، ص 173،ح38/ کمال الدین، ج 2، ص 644

آقا جان خودتون تشریف بیارید و معنی انتظار را یادمان دهید...
أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ (۴۴بقره)
در راستای حرکت به سوی حکومت توحیدی،و اصلاح عامِّ امام عصر صلوات الله علیه،
وظیفه منتظرین در مرحله اول اصلاح خاص است.
هرکس از خودش ،شروع کند.
اصلاح و زدودن نفس از صفات رذیله.
کسی که نتواند یک یا چند رذیله را در خود مهار کند،چگونه می تواند منتظر باشد؟
منتظِر باید بامنتظَر،هم سنخ شود.
وگرنه با چه روئی میخواهیم به استقبال رویم؟
مگر نه اینکه" الجنس مع الجنس یمیلوا" ؟
از خودشان بخواهیم
که در اصلاح خویشتن،یاری مان کنند.
دستمان را بگیرند.
تا
لایق یاریش شویم.
یا رب سببی ساز که آن ختم امامت بازآید و برهاندم از غم به سلامت
خاک ره آن یار سفرکرده بیارید تا چشم جهان بین کنمش جای اقامت
چراکه ادعای انتظار،بدون خودسازی ،دروغی بیش نیست.
وکارگشا نمی باشد.
با اصلاح ذائقه و تطهیر نفوس
طعم ولایت که قرابت و نزدیکی است،را به جان بچشانیم.
ولایتی که از آنِ خدا و رسول و ائمه اش است.
وبدانیم هر سه باهم روشنگر راه است.
هرسه به نحو اکمل و تمام.
اینجاست که نیل به مقام أولیاءاللّهی حاصل می شود.
در سایه همین تطهیر از رذایل.
همان طور که در زیارت جامعه کبیره می خوانیم:
سَعِدَ مَنْ والاکُمْ، وَ هَلَکَ مَنْ عاداکُمْ، وَ خابَ مَنْ جَحَدَکُمْ،
ضَلَّ مَنْ فارَقَکُمْ، وَ فازَ مَنْ تَمَسَّکَ بِکُمْ، وَ اَمِنَ مَنْ لَجَاَ اِلَیْکُمْ، وَسَلِمَ
مَنْ صَدَّقَکُمْ، وَهُدِىَ مَنِ اعْتَصَمَ بِکُمْ، مَنِ اتَّبَعَکُمْ فَالْجَنَّهُ مَاْویهُ، وَ مَنْ
خالَفَکُمْ فَالنّارُ مَثْویهُ، وَ مَنْ جَحَدَکُمْ کافِرٌ، وَ مَنْ حارَبَکُمْ مُشْرِکٌ، وَ مَنْ
رَدَّ عَلَیْکُمْ فى اَسْفَلِ دَرَک مِنَ الْجَحیمِ.

[h=1]معنی انتظار فرج چیست؟[/h]


[/HR] ما امروزه در عصری زندگی می کنیم که در آن سخنان زیادی در مورد ظهور امام عصر (عجل الله فرجه) گفته می شود. در عصرهای تاریخی دور و نزدیک خودمان دوره ای را سراغ نداریم که مردم به اندازه امروز از ظهور امام (علیه السلام) و دولت او سخن گفته و توجه نشان داده باشند. بنابراین، (انتظار) از ویژگی های بارز عصر ماست؛ ولی متأسفانه اصلاح و ارشادی در سطح عموم، دربارهِ مسألهِ انتظار صورت نگرفته است.
[/HR] جوانان ما مسألهِ ظهور امام عصر (عجل الله فرجه) و نشانه های ظهور او را در لابه لای کتاب ها می جویند. به نظر چنین رویکردی صحیح نیست، بلکه درست آن است که ظهور امام و انقلاب جهانیی که وی رهبری آن را بر عهده دارد، را در متن زندگی سیاسی و اجتماعی خودمان جستجو کنیم. از این رو می بایست برداشت خود را از انتظار تصحیح نماییم. [h=2]معنی انتظار فرج چیست؟[/h] آیات قرآن و روایات از آینده ای روشن و نورانی که در آن سفره عدالت و اجرای آن برای همگان گسترده می شود خبر می دهد. آینده ای که شدت عدالت و احسان و درستی و صدق در آن به اندازه ای است که مشهور است گرگ و میش کنار هم آب می خورند. آینده ای که ریشه و مایه ستم گری در وجود بشر می خشکد، و معرفت او به حقائق کامل می گردد، و سراسر گیتی از نعمت ها و رفاه و خرمی پر می شود و در آن از کبرو نخوت و ریا و ظلم و پایمال شدن حقوق خبری نیست.
امید بستن به چنین روزگاری و دلگرم بودن به تحقق چنین زمانی با تکیه بر آیات قرآن و روایات، و آماده کردن خود با پاک شدن از همه گناهان و آراسته شدن به همه حسنات و خوبی ها انتظار فرج است.
ما اگر دستمان می رسید، قدرت داشتیم، باید برویم تمام ظلم و جورها را از عالم برداریم. تکلیف شرعی ماست، منتها ما نمی توانیم. اینی که هست این است که حضرت عالم را پر می کند از عدالت؛ نه شما دست بردارید از تکلیفتان، نه اینکه شما دیگر تکلیف ندارید

[h=2]برداشتهایی که از انتظار فرج شده است[/h] بعضی ها انتظار فرج را به این می دانند که در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان( سلام اللّه علیه) را از خدا بخواهند. اینها مردم صالحی هستند که یک همچو اعتقادی دارند. لکن همین. دیگر غیر از این کاری ازشان نمی آمد و فکر این مهم که یک کاری بکنند، نبودند.
یک دسته دیگری بودند که انتظار فرج را می گفتند این است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در جهان چه می گذرد، بر ملت ها چه می گذرد، بر ملت ما چه می گذرد؛ به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیف های خودمان را عمل می کنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند ان شاء اللّه، درست می کنند؛ دیگر ما تکلیفی نداریم. تکلیف ما همین است که دعا کنیم ایشان بیایند. یک دسته ای می گفتند که خوب، باید عالم پر [از] معصیت بشود تا حضرت بیاید؛ ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری می خواهند بکنند؛ گناه ها زیاد بشود که فرج نزدیک بشود.
یک دسته ای از این بالاتر بودند، می گفتند: باید دامن زد به گناه ها، دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور و ظلم بشود و حضرت سلام اللّه علیه تشریف بیاورند.
ما اگر دست مان می رسید، قدرت داشتیم، باید برویم تمام ظلم و جورها را از عالم برداریم. تکلیف شرعی ماست، منتها ما نمی توانیم؛ اینی که هست این است که حضرت عالم را پر می کند از عدالت؛ نه شما دست بردارید از تکلیفتان، نه اینکه شما دیگر تکلیف ندارید.
[h=2]منتظر حقیقی کیست؟[/h] انتظار، مفهومی اسلامی، و ارزشی فرهنگی است که از آن، رفتار فرهنگی معیّنی سرچشمه می شود. گاه مردم از انتظار برداشت منفی می کنند که در این صورت، انتظار به مفهومی برای تخدیر و مانعی برای حرکت تبدیل می شود، و گاه نیز از آن برداشت مثبت دارند که در این صورت عاملی از عوامل حرکت و قیام و انگیزش در زندگی مردم خواهد بود. خطاست که از واژه انتظار مترصد بودن منفی حوادث را بفهمیم، بی آن که خود نقش منفی یا مثبتی در این حوادث داشته باشیم؛ چنان که مترصّد خسوف ماه یا کسوف خورشید می مانیم. بنابراین، تفسیر صحیح واژه انتظار آن است که، انتظار، حرکت، کار، تلاش و عمل است.
[h=2]بایسته های مرحله انتظار ومسۆولیت های آن[/h] انتظار حقیقی و درست، خالی از حرکت و پویایی نیست و مسئولیت ها و ویژگی هایی را به خویش اختصاص داده است. آن چه در پی می آید خلاصه ای از این بایسته ها و مسئولیت هاست:
آگاهی
آگاهی گونه هایی دارد: الف) بینش توحیدی و این که تمام هستی از خدا و همه چیز در کف قدرت اوست. ب) آگاهی از وعدهِ الهی در شرایط سخت سیاسی، در مرحلهِ ضعف و ناکامی و در شرایط سقوط. ج) آگاهی به نقش انسان مسلمان در کرهِ زمین که عبارت است از سرپرستی، گواهی دادن و رهبری بشریّت (به سوی خیر وفلاح). د) آگاهی از نقش دین اسلام در زندگی بشری برای از میان برداشتن فتنه و امیال نفسانی از مسیر دعوت حقّ. ه) آگاهی از سنّت های (رایج) الهی در تاریخ و اجتماع و ضرورت آمادگی، زمینه سازی، حرکت و فعالیّت در ضمن این سنن و محال بودن گذر از آن ها.
امیدواری
در صورتی که امید انسان به برآورده شدن وعده های خداوند به بندگان و به حول و قوّه و اقتدار او باشد، بی گمان این امیدواری پایان ناپذیر خواهد بود و صاحبش ناکام نخواهد شد.
مقاومت
مقاومت نتیجهِ امیدواری است. غریقی که گروه نجات را از دور می نگرد که به سوی او در حرکت است، بر امواج آب غلبه خواهد کرد و برای چنین غلبه ای در عضلاتش نیرویی فوق العاده خواهد یافت.
حرکت
حرکت، همان امر به معروف و نهی از منکر، دعوت به سوی خدا و آماده سازی زمین برای ظهور امام عصر (عجل الله فرجه) و برپایی دولت جهانی او است. و ایجاد آمادگی های لازم بینشی، ایمانی و تشکیلاتی در نسل مۆمنی که به یاری امام و زمینه سازی ظهور او قیام می کند، معنای دیگر حرکت است.
دعا برای ظهور امام
شکّی نیست که دعا به همراه حرکت و فعالیّت و امر به معروف و نهی از منکر از عوامل نزدیک شدن ظهور امام زمان (عجل الله فرجه) است. دعاهای زیادی در بارهِ ظهور امام (عجل الله فرجه) وثواب انتظار رسیده است.
عصریست غریب و آسمان دلگیر است
افسوس برای دل سپردن دیر است
هر روز بـهانه ای گرفتیم و گذشت
عیب از من و توست عشق بی تقصیر است . . .
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=260658

[h=1]انتظار فرج و امید به آینده[/h]
اشاره:
انتظار ظهور امام مهدى (عج) یا به تعبیر دیگر انتظار فرج آل محمد صلی الله علیه و آله در آموزه‏هاى دین اسلام از اهمیت و جایگاه بسزایى برخوردار است، اما این مفهوم خود مصداقى از مفهوم عام «انتظار فرج‏» یا امید به آینده است كه در روایات اسلامى بر آن تاكید فراوانى شده است . مكتب اسلام با هدف زنده نگهداشتن روحیه تلاش و پشتكار در فرد و جامعه اسلامى بر امیدوارى نسبت‏ به آینده و انتظار فرا رسیدن گشایش از سوى خدا سفارش بسیارى كرده و مؤمنان را از هرگونه یاس و ناامیدى برحذر داشته است .
در این مقاله تلاش شده كه با بررسى مفهوم عام و خاص انتظار و امید به آینده ریشه‏هاى فطرى این مفهوم و نقش سازنده آن در فرد و اجتماع را روشن سازد .

1 . مفهوم و جایگاه انتظار
«انتظار» ، یعنى «چشم‌داشتن‏» و «چشم به راه بودن‏.» (1) چش‌مداشت‏ به یك تحول، چشم‌داشت به ‏یك رویداد خوب، چشم‌داشت به ‏یك گشایش ... یا چشم به راه یك آینده مطلوب، چشم به راه یك عزیز سفر كرده، چشم به راه یك دستگیر، چشم به راه یك منجى و ... به این معنا انتظار مفهومى است كه با نهاد همه انسان‌ها عجین شده است و مى‏توان گفت كه همه انسان‌ها به نوعى منتظرند .به بیان دیگر انتظار یا امید به آینده همزاد انسان است و اگر امید به آینده را از او بگیرند، سرنوشتى جز سكون، ركود، مرگ و تباهى نخواهد داشت، از همین روست كه در كلام نورانى پیامبر گرامى آمده است:
الامل رحمة لامتى و لولا الامل ما ارضعت والدة ولدها و لاغرس غارس شجرا (2) ؛ امید براى امت من مایه رحمت است و اگر امید نبود هیچ مادرى فرزندش را شیر نمى‏داد و هیچ باغبانى درختى نمى‏كاشت .
امام صادق علیه السلام می‌فرماید:
براى ما دولتى است كه هر زمان خداوند بخواهد، آن را محقق مى‏سازد. و آنگاه [امام] فرمود: هر كس دوست مى‏دارد از یاران حضرت قائم باشد باید كه منتظر باشد و در این حال به پرهیزكارى و اخلاق نیكو رفتار نماید، در حالى كه منتظر است، پس چنانچه بمیرد و پس از مردنش قائم، به پا خیزد، پاداش او همچون پاداش كسى خواهد بود كه آن حضرت را درك كرده است، پس كوشش كنید و در انتظار بمانید، گوارا باد بر شما [این پاداش] اى گروه مشمول رحمت ‏خداوند!

همچنین حكایت ‏شده است كه:
روزى حضرت عیسى(ع) نشسته بود و پیرمردى با بیل زمینى را شیار مى‏كرد. عیسى فرمود: بار خدایا! امید (آرزو) را از او برگیر . آن پیر در دم بیل را به كنارى انداخت و دراز كشید . ساعتى گذشت و عیسى گفت: بار خدایا! امید را به او بازگردان؛ بى‏درنگ آن پیر برخاست و شروع به كاركرد. (3)
لحظه لحظه زندگى انسان با امید همراه است و او هر دوره از عمر خود را به امید رسیدن به دوره بعدى پشت‏سر مى‏گذارد. كودكى كه تازه به دبستان پاگذاشته به امید رفتن به كلاس بالاتر و پشت‏سر گذاشتن دوران آموزش ابتدایى درس مى‏خواند و تلاش مى‏كند. همین كودك دوران راهنمایى را با امید رسیدن به دوران دبیرستان سپرى مى‏كند و دوران دبیرستان را با این امید كه روزى به دانشگاه راه یابد پشت‏سر مى‏گذارد . وقتى همین كودك دیروز و جوان امروز وارد دانشگاه مى‏شود امیدهاى تازه به او توش و توان مى‏دهد و به زندگى او معنا مى‏بخشد؛ امید رسیدن به جایگاه مطلوب اجتماعى، تشكیل خانواده، داشتن فرزند و ... . پس از تشكیل خانواده و به دنیا آمدن فرزندان، همه امیدها و آرزوهاى انسان متوجه پیشرفت و ارتقاى فرزندانش مى‏شود و به این ترتیب حكایت پایان‏ناپذیر امید به آینده، تا آستانه مرگ، انسان را همراهى مى‏كند .
ناگفته نماند كه این امید به آینده و انتظار تحقق فرداى بهتر، خود ریشه در یك ویژگى فطرى دارد و آن كمال‏جویى انسان است. انسان همواره طالب رسیدن به مراتب بالاتر و دست‏یافتن به قله‏هاى پیشرفت و ترقى است و این در همه انسان‌ها با تفاوت‌هایى در سطح كمال موردنظر و تلاش و جدیتى كه براى رسیدن به كمال مطلوب صورت مى‏گیرد، وجود دارد .
در هر حال، انتظار و چشم به راه آینده بودن شعله‏اى است در وجود انسان كه هر چه فروزان‏تر و پرفروغ‏تر باشد تحرك و پویایى او نیز بیشتر خواهد بود و برعكس هر چه این شعله به سردى و خاموشى بگراید؛ تلاش و فعالیت انسان نیز كاستى مى‏پذیرد تا آنجا كه او تبدیل به موجودى سرد، بى‏روح، بى‏نشاط، گوشه‏گیر و بى‏تحرك مى‏شود و این همان حالتى است كه در روانشناسى به «افسردگى‏» تعبیر مى‏كنند . حالتى كه شدت و ضعف و زمینه‏هاى به وجود آمدن آنها در افراد مختلف متفاوت است، اما عامل آن در هر حال چیزى جز خشكیدن نهال امید در وجود انسان نیست .
با توجه به اهمیت و نقش اساسى امید به آینده و انتظار فرج در زندگى انسانها مكتب اسلام تلاش نموده است‏ با تقویت این روحیه، تلاش و سرزندگى جوامع اسلامى و مسلمانان را به نهایت درجه خود رسانده و آنها را در هر زمان پویا و پایدار نگهدارد .
هر كس با مراجعه به خود و بررسى مصادیق مختلف انتظار در مى‏یابد كه این مفهوم سه پایه اساسى دارد:
1 . ناخشنودى از وضع موجود یا قانع نبودن به آن؛
2 . امید و باور به آینده مطلوب؛
3 . تلاش در جهت تحقق آینده مطلوب .

به نظر مى‏رسد امید به آینده و انتظار فرج به دو معنا در آموزه‏هاى دین اسلام به كار رفته است:
الف- انتظار به معناى عام؛ در این معنا مكتب اسلام تلاش كرده است كه از یك ‏سو با فضیلت ‏بخشیدن به «انتظار گشایش‏» و امید به آینده و از سوى دیگر با نكوهش یاس، ناامیدى، دلسردى و دلمردگى، روحیه تلاش و تكاپوى سازنده را در افراد جامعه‏ اسلامى زنده نگهدارد و از ایجاد حالت ‏یاس و ناامیدى در زندگى شخصى مسلمانان جلوگیرى كند .
اهتمام اسلام به این معناى عام از انتظار و امید به آینده تا بدان حد بوده كه از یك سو امید به فرا رسیدن گشایش از سوى خداوند در زمره برترین اعمال برشمرده شده و از سوى دیگر یاس و ناامیدى از رحمت‏ خداوند از جمله گناهان كبیره به شمار آمده است .
شاید بتوان گفت‏ بسیارى از روایاتى كه در آنها به فضیلت «انتظار فرج‏» به ‏طور كلى و بدون ذكر متعلق فرج اشاره شده، به اصل تقویت روحیه امید به آینده و مقابله با حالت ناامیدى و بدبینى نسبت ‏به آینده نظر داشته‏اند، كه از آن جمله مى‏توان به این روایات اشاره كرد:
- از رسول اكرم صلی الله علیه و آله نقل شده است كه:
من رضى عن الله بالقلیل من الرزق رضى الله عنه بالقلیل من‏العمل و انتظار الفرج عبادة (4) ؛ هر كس نسبت ‏به رزق كمى كه خداوند به او داده خشنود باشد، خداوند نیز نسبت ‏به عمل كمى كه او انجام مى‏دهد خشنود مى‏گردد و انتظار گشایش عبادت است .
انتظار شما نباید تنها متوجه امور ظاهرى، سطحى و محدود زندگى گردد. شما باید انتظارتان را تعمیق بخشید و چشم به راه آینده‏اى باشید كه حقیقت مطلق، عدالت مطلق و معنویت مطلق در جهان حاكم شود .

- امام على علیه السلام در بخشى از روایت مفصلى كه در آن به چهارصد مورد از امورى كه براى صلاح دین و دنیاى مؤمن شایسته است، اشاره مى‏كنند؛ پس از توصیه به طلب رزق در بین طلوع فجر و طلوع شمس مى‏فرمایند: انتظروا الفرج، ولا تیاسوا من روح الله، فان احب الاعمال الى الله عزوجل انتظار الفرج (5) ؛ در انتظار گشایش باشید و از رحمت‏ خداوند ناامید نشوید؛ زیرا دوست ‏داشتنى‏ترین كارها نزد خداوند انتظار گشایش است .
- آن حضرت در بخش دیگرى از روایت‏ یاد شده پس از اشاره به این مطلب كه ناشكیبایى در هنگام بروز ناگواری‌ها موجب از بین رفتن اجر انسان مى‏شود، مى‏فرماید:
... افضل اعمال المرء انتظار فرج الله عزوجل (6)؛ برترین كارهاى انسان، انتظار گشایش از سوى خداست .
- امام صادق علیه السلام نیز در ضمن سفارش‌هاى خود به ابوحنیفه مى‏فرمایند:
... و افضل الاعمال انتظار الفرج من الله ؛ برترین كارها انتظار گشایش از خداست .

ب- انتظار به معناى خاص: در این معنا، انتظار گشایش و امید به آینده از حالت امرى محدود، سطحى و فردى خارج شده و تبدیل به امرى گسترده، عمیق و اجتماعى مى‏گردد .
در توضیح این مطلب باید گفت: تعالیم ادیان الهى و به‏ ویژه دین مبین اسلام، دقیقا بر گرایش‌هاى درونى انسانها تكیه دارد و اهداف و برنامه‏هاى آنها بر اساس همین گرایش‌هاى درونى و ویژگی‌هاى فطرى سامان یافته است و در این میان نقش دین تنها جهت دهى، توسعه و تعمیق این گرایشهاست .
در موضوع مورد بحث نیز دین مبین اسلام با توجه به اینكه امید به آینده و انتظار یك گرایش فطرى و جوهره زندگى انسانهاست تلاش نموده كه این گرایش را از یك‏سو توسعه و از دیگر سو تعمیق بخشد.
به این بیان كه دین اسلام به همه انسانها مى‏گوید: اولا، شما فقط منتظر بهبود وضع زندگى خود و اطرافیانتان نباشید و تنها سعادت نزدیكان خود را طلب نكنید، بلكه این انتظار را نسبت ‏به همه افراد جامعه گسترش دهید و چشم‏انتظار روزى باشید كه رفاه، سعادت، عدالت و معنویت نه تنها در شهر و دیار شما بلكه در همه جهان گسترده شود .
ثانیا، انتظار شما نباید تنها متوجه امور ظاهرى، سطحى و محدود زندگى گردد. شما باید انتظارتان را تعمیق بخشید و چشم به راه آینده‏اى باشید كه حقیقت مطلق، عدالت مطلق و معنویت مطلق در جهان حاكم شود .
در این معنا، انتظار تنها به ظهور مردى تعلق مى‏گیرد كه اگر بیاید نهایت ‏خوبی‌ها براى همه انسان‌ها در سراسر جهان فراهم خواهد شد. این انتظار به همان اندازه فضیلت و برترى دارد كه تحقق متعلق آن .
نگاهى اجمالى به روایاتى كه در فضیلت انتظار ظهور امام عصر (عج) وارد شده‏اند ما را به سطح ارزش این انتظار واقف مى‏سازد:
الف- امام سجاد علیه السلام منتظران را برترین مردم همه روزگاران بر مى‏شمارند:
... ان اهل زمان غیبته القائلون بامامته المنتظرون لظهوره افضل من كل اهل زمان (8) ؛ آن گروه از مردم عصر غیبت امام دوازدهم كه امامت او را پذیرفته و منتظر ظهور او هستند برترین مردم همه روزگاران هستند .
ب- امام صادق علیه السلام در فضیلت انتظار به معناى دوم مى‏فرماید:
المنتظر لامرنا كالمتشحط بدمه فى سبیل‏الله (9) ؛ كسى كه در انتظار تحقق امر ما (برقرارى حكومت اهل بیت) باشد همانند كسى است كه در راه خدا به خون خود غلتیده است .
ج- آن حضرت در روایت دیگرى منتظران ظهور را از زمره «دوستان خدا» برمى‏شمارند:
طوبى لشیعة قائمنا المنتظرین لظهوره فى غیبته و المطیعین له فى ظهوره اولئك اولیاءالله الذین لاخوف علیهم ولا هم یحزنون؛ خوشا به حال شیعیان قائم ما كه در زمان غیبتش منتظر ظهور او هستند و در هنگام ظهورش فرمانبردار او . آنان دوستان خدا هستند، همانها كه نه ترس به دل راه مى‏دهند و نه اندوهگین مى‏شوند .
د- امام صادق علیه السلام در بیانى دیگر منتظران ظهور را با شهیدشدگان در پیشگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله برابر دانسته، مى‏فرمایند:
من مات منكم و هو منتظر لهذا الامر كمن هو مع القائم فى فسطاطه . قال: ثم مكث هنیئة، ثم قال: لا بل كمن قارع معه بسیفه . ثم قال: لا والله كمن استشهد مع رسول‏الله، صلى‏الله علیه و آله (11) ؛ هر كس از شما بمیرد در حالى كه منتظر این امر باشد همانند كسى است كه با حضرت قائم (عج) در خیمه‏اش بوده باشد . سپس حضرت چند لحظه‏اى درنگ كرده، آنگاه فرمود: نه، بلكه مانند كسى است كه در خدمت آن حضرت شمشیر بزند . سپس فرمود: نه، به خدا همچون كسى است كه در پیشگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله شهید شده باشد .


2 . نقش سازنده انتظار
براى درك درست نقش سازنده انتظار و امید به آینده در فرد و جامعه لازم است كه اركان و پایه‏هاى اساسى آن را بررسى كنیم . هر كس با مراجعه به خود و بررسى مصادیق مختلف انتظار در مى‏یابد كه این مفهوم سه پایه اساسى دارد:
1 . ناخشنودى از وضع موجود یا قانع نبودن به آن؛
2 . امید و باور به آینده مطلوب؛
3 . تلاش در جهت تحقق آینده مطلوب .
بدون تردید، انتظار، چه در معناى عام و چه در معناى خاص آن، زمانى فعلیت مى‏یابد كه سه ركن یاد شده محقق شود. كسى كه هیچ احساس ناخوشایندى نسبت‏ به وضع موجود خود و شرایطى كه در آن به‏ سر مى‏برد ندارد، یا آینده روشنى پیش روى خود نمى‏بیند و از باور درستى نسبت‏ به امكان تغییر شرایط موجود برخوردار نیست، یا هیچ تلاشى در راه تحقق آینده‏اى كه آن را مطلوب مى‏داند و رسیدن به هدفى كه چشم‏ انتظار رسیدن آن است، نمى‏كند، هرگز نمى‏تواند در زمره منتظران باشد .
حال اگر بخواهیم با توجه به سه ركن اساسى انتظار، به تحلیل مفهومى انتظار ظهور امام مهدى (عج) بپردازیم و مشخص كنیم كه چه زمانى مى‏توان فردى را واقعا منتظر ظهور دانست، باید به سه نكته اساسى اشاره كنیم:
1 . آگاهى نسبت ‏به شرایط موجود و معرفت نسبت ‏به شرایط عصر موعود؛
2 . باور به تحقق وعده الهى در مورد آینده جهان و حاكمیت نهایى دین خدا بر سراسر زمین؛
3 . حركت و تلاش در راه زمینه‏سازى و یا تحقق جامعه موعود .
نخستین شرط انتظار این است كه انسان به آن حد از آگاهى و شناخت‏ برسد كه بفهمد وضع موجود جهان و مناسبات حاكم بر آن به هیچ ‏وجه خشنود كننده نیست و شرایطى كه در آن زندگى مى‏كند تناسبى با عظمت وجودى انسان و شان او ندارد . این شناخت تنها در صورتى حاصل مى‏شود كه آدمى ابتدا شرایط موجود جامعه خود و شرایط جامعه موعود را به درستى بشناسد و آنگاه به مقایسه آنها پرداخته و به داورى بنشیند كه واقعا كدامیك از این شرایط، شایسته مقام انسان به عنوان اشرف مخلوقات است .
شرط دوم باور به سعادتمند شدن جهان و رستگارى بشر در پایان تاریخ است . باور به این حقیقت كه جهان بالاخره طعم خوش حقیقت، عدالت و معنویت را خواهد چشید و ریشه هر چه دروغ، ستم، فساد و تباهى است از زمین بركنده خواهد شد .
بدون تردید تحقق شرایط یاد شده مستلزم تلاش فراگیر فردى و اجتماعى در حوزه‏هاى مختلف فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى، سیاسى و نظامى است . تلاشى كه اگر به واقع محقق شود، فرد و جامعه مصداق روایاتى خواهند شد كه در آنها منتظران ظهور را با یاوران امام مهدى (عج) و حاضران در صحنه‏هاى نبرد عصر ظهور مقایسه كرده و اجر و ثواب و شان و مرتبه آنها را یكسان دانسته‏اند .
كلام خود را با ذكر روایتى از امام صادق علیه السلام به پایان مى‏بریم؛ روایتى كه با تامل در آن مى‏توان همه بایسته‏هاى انتظار فرج را دریافت:
ان لنا دولة یجیى‏ء الله بها اذا شاء . ثم قال: من سره ان یكون من اصحاب القائم فلینتظر و لیعمل بالورع و محاسن الاخلاق، و هو منتظر، فان مات و قام القائم بعده كان له من الاجر مثل اجر من ادركه، فجدوا وانتظروا، هنیئا لكم ایتها العصابة المرحومة (12) ؛ براى ما دولتى است كه هر زمان خداوند بخواهد، آن را محقق مى‏سازد. و آنگاه [امام] فرمود: هر كس دوست مى‏دارد از یاران حضرت قائم باشد باید كه منتظر باشد و در این حال به پرهیزكارى و اخلاق نیكو رفتار نماید، در حالى كه منتظر است، پس چنانچه بمیرد و پس از مردنش قائم، به پا خیزد، پاداش او همچون پاداش كسى خواهد بود كه آن حضرت را درك كرده است، پس كوشش كنید و در انتظار بمانید، گوارا باد بر شما [این پاداش] اى گروه مشمول رحمت ‏خداوند!

پى‏نوشت‌ها:
1 . دهخدا، على‏اكبر، لغتنامه، ذیل كلمه «انتظار» / معین، محمد، فرهنگ فارسى ذیل كلمه «انتظار» .
2 . المجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج‏77، ص‏173، ح‏8 .
3 . تنبیه‏الخواطر، ج‏1، ص‏272 . به نقل از: محمدى رى‏شهرى، محمد، میزان‏الحكمة، ترجمه حمیدرضا شیخى، ج‏1، ص‏184، ح‏675 .
4 . المجلسى، محمدباقر، همان، ج‏52، ص‏122، ح‏3 .
5 . همان، ج‏10، ص‏94 .
6 . همان، ص‏99 .
7 . همان، ج‏75، ص‏208، ح‏77 .
8 . همان، ج‏52، ص‏122، ح‏4 .
9 . الصدوق، محمدبن على بن‏الحسین، كمال‏الدین و تمام‏النعمة، ج‏2، ص‏645، ج‏6 .
10 . همان، ص‏357، ح‏52 .
11 . المجلسى، محمدباقر، همان، ص‏126، ح‏18 .
12 . النعمانى، محمدبن ابراهیم‏بن جعفر، كتاب الغیبة، ص‏200، ج‏16/ المجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج‏52، ص‏140، ح‏50 .
منبع:
فصلنامه موعود، شماره 38 ، ابراهیم شفیعى سروستانى

[=Andalus]@[=Andalus]کهنه سرباز[=Andalus]@[=Andalus]کهنه سرباز[=Andalus]@@[=Andalus]کهنه سرباز[=Andalus]@@[=Andalus]کهنه سرباز[=Andalus]@@[=Andalus]کهنه سرباز[=Andalus]@@[=Andalus]کهنه سرباز[=Andalus]@@[=Andalus]کهنه سرباز[=Andalus]@

[="Microsoft Sans Serif"][="Black"]استاد حجت الاسلام و المسلمین پناهیــــــان :

کاش صـــــــــــاحب برســــــــــــــــد

این جوانان همه را در ره خود پیر کند

هیچ کس کاش نباشد نگهش بر راهی

چشم بر در بود و دلبر او دیر کند

واقعاً اگر امسال یا سال آینده بخواهد اتفاقی رخ دهد ما چکاره‌ایم؟ .

بیایید فضا را عوض کنیم و باور کنیم که دعا کارساز است؛ نه موشک.

باور کنیم کاری که با دعا می‌شود کرد با لشگر و نیروهای رزمنده نمی‌شود انجام داد.

خصوصاً اینکه یک خبر مهمی که وجود دارد این است که شب بیستِ و سومِ ماهِ مبارکِ رمضانِ امسال ، بنا بر تقویمِ رسمی ، شبِ جمعه است .

بسیاری از علائم دارند به ما می‌گویند که مقداری حواسمان را جمع کنیم. واقعاً یک شب بنشینیم برنامه‌ریزی کنیم که «اگر ظهور نزدیک است، من دارم چکار می‌کنم؟»

واقعاً اگر امسال یا سال آینده بخواهد اتفاقی رخ دهد ما چکاره‌ایم؟

یک‌بار بنشینیم فکر کنیم و آمادگی‌مان را برای ظهور بررسی کنیم.

برای این آمادگی نیز هیچ راهی جز دعا نداریم.

از هم اکنون خودمان را آماده کنیم برای شب بیست و سوم ماه رمضانی که بَناست منادی در آسمان ندا سر دهد و ما را برای ظهورآماده کند. .

ظهور فرآیندی مرحله‌ای و تدریجی است و همۀ این مقدمات یک ‌شبه اتفاق نمی‌افتد.

هر چه جلوتر می‌رویم، انکار نزدیک بودن ظهور سخت‌تر از گذشته می‌شود.

دلائل ظهور دارند ما را محاصره می‌کنند.

علائم دارند خودشان را نشان می‌دهند، علائم بسیار آشکار هستند.

اشارات و تصریحات روایات فراوانی در این‌باره وجود دارد.

اگر این‌ همه آمادگی که در منطقه بوجود آمده دلیل بر نزدیکی ظهور نیست، حداقل باید در روایات ذکر می‌شد که یک ‌بار همۀ علائم ظهور تا حدی خودشان را نشان می‌دهند ولی ظهور رخ نخواهد داد؛ کما اینکه دربارۀ سفیانی برخی روایات به سفیانی اول و سفیانی دوم اشاره شده.

لذا اگر یک جریان سفاکی در منطقه ظهور کند و خونریزی کند مردم می‌گویند آیا این همان سفیانی است، بعد به روایات مراجعه می‌کنیم.

البته بنده نمی‌گویم سفیانی اولی که در روایات آمده، قبلاً به چه چیزی تطبیق داده شده و حالا خیلی‌ها منتظر سفیانی دوم هستند.

شاید این‌گونه باشد، بنده در حد احتمال بیان می‌کنم ولی این احتمال‌ها احتمال‌هایی نیستند که به سادگی بتوان از کنارشان عبور کرد. .

:hamdel: دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم :hamdel:
[/]

[="Georgia"][="Blue"] [=&quot]از جمله مفاهیم بسیار مهمی که پیرامون حضرت بقیه الله الاعظم نیازمند به تحقیق و بررسی است مفهوم «انتظار» است که در احادیث و روایات بسیاری مورد تاکید قرار گرفته است. از آن جمله کلام رسول اکرم صلی الله علیه و آلیه و سلم است که فرمود:«اَفْضَلُ العِبادَهِ اِنتِظارُ الفَرَجِ» ([=&quot]منتخب‏الاثر، فصل ۱۰، باب ۲، ح 16)

[=&quot]امام امیرالمؤمنین‏ علیه السلام فرمود: «انتظروا الفرج ولا تیأسوا من روح الله؛ فإنَّ أحبَّ الأعمال إلی الله عزّوجلّ انتظار الفرج» یعنی منتظر فرج باشید و در این مسیر از رحمت خدا، نا امید و مأیوس نگردید؛ زیرا که محبوب‏ترین اعمال نزد خداوند عزّوجّل، انتظار فرج است.. (ب[=&quot]حارالانوار، ج [=&quot]۵۲[=&quot]، ص [=&quot]۱۲3[=&quot]، ح7)

[=&quot]و امام زین العابدین علیه السلام فرموده است: «انتظار الفرج مِن أعظم العمل»([=&quot]منتخب الأثر، ص [=&quot]۲۴۴[=&quot]، حح1)[=&quot] یعنی انتظار فرج، از برترین اَعمال است و در جای دیگر فرموده است: «انتظار الفرج من أعظم الفرج» یعنی انتظار فرج، خود، بزرگ‏ترین فرج است. [=&quot](کمال الدین، ج [=&quot]۱[=&quot]، ص [=&quot]588)

[=&quot]در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است: “«المنتظر للثانی عشر کالشاهر سیفه بین یدی رسول الله صلی الله علیه و آله یذب عنه”» ([=&quot]غیبت نعمانی، ص [=&quot]41) [=&quot]یعنی کسی که منتظر امام دوازدهم است مانند کسی است که در کنار رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و برای دفاع از آن حضرت شمشیر می زند.

ادامه دارد...[/]

[=Georgia]ابوبصیر، از امام صادق‏ علیه السلام نقل می‏ کند که «روزی، آن حضرت فرمود: آیا شما را خبر ندهم از چیزی که خداوند هیچ عملی را از بندگان، بدون آن نمی‏پذیرد؟ عرض کردم: بله؛ بفرمایید. فرمود: گواهی دادن بر این که معبودی به جز الله نیست، و این که، محمّد صلی الله علیه و آله و سلم بنده‏ی او و فرستاده‏ی او است و اقرار کردن به هر آن چه خداوند به آن فرمان داده است، و دوستی از برای ما؛ و بیزاری از دشمنان، و تسلیم شدن به آنان و پرهیز و کوشش و اطمینان داشتن، و چشم به راه قائم بودن. سپس فرمود: ما را دولتی در پیش است که هر وقت خدا بخواهد، آن را پیش خواهد آورد. سپس فرمود: هرکس که از بودن اش در شمار یاران امام قائم، شادمان است، باید به انتظار باشد و با همین حال انتظار، به پرهیز و اخلاق نیکو رفتار کند. پس اگر اجل اش فرا رسید و امام قائم، پس از مرگ او قیام کرد، پاداش او، همانند پاداش کسی است که امام قائم را درک کرده باشد. پس کوشا باشید و به انتظار بنشینید. گوارا باد بر شما ای گروهی که مشمول رحمت خدایید!»

امام على علیه السّلام فرمودند: «المُنتَظِرُ لأِمرِنا كَالمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ في سَبيلِ اللّه» یعنی آن كه منتظر فرج ما است، همچون كسى است كه در راه خدا در خون خود بغلطد.

ادامه دارد...

[="Georgia"][="Blue"] [=&quot]سوالی که در این جا مطرح می شود این است که مراد از انتظار فرج در این روایات چیست که اینچنین حائز اهمیت شمرده شده و به عنوان برترین و با فضیلت ترین اعمال و عبادات خوانده شده تا جایی که به منزله‌ی شهادت در راه خداوند شمرده شده است؟

[=&quot]باید توجه داشت که مراد از حقیقت انتظار، صرفا سکوتی که متکی بر دست برهم نهادن و گوشه عزلت اختیار نمودن و یا صرف دعا کردن و واگذار کردن امور به فرج حضرت قائم نیست. اگر چه اموری چون سکوت و دعا کردن نیز در موضع خود، زمینه هایی برای تحقق حقیقت انتظارند، اما مراد از «انتظار» صرف این امور نیست.

[=&quot]مراد از انتظار این نیست که از وظایف مهمی چون امر به معروف و نهی از منکر دست کشیم و چشم بر همه‌ی زشتیها و ناروایی ها بندیم تا جهان مملو از ظلم و ستم گردد و یا نعوذ بالله مراد از انتظار معاونت بر ظلم برای کامل شدن استبداد حاکم بر عالم و فراهم شدن زمینه ظهور حضرت قائم نیست.
ادامه دارد...[/]

[=Georgia]به عبارت دیگر مراد از «انتظار»، امری انفعالی، متشکل از سکون و سکوت و توقف و در جازدن و درنگ کردن و چشم به راه بودن و تحمل ظلم و دم فروبستن و چشم به راه بودن و بی‌تفاوتی و بی‌اعتنایی نسبت به حکومت‏های نامشروع و یا عدم توجّه به فساد و انحرافات موجود در جامعه و انتظار رکود آفرین و صرف امید به ظهور داشتن نیست، بلکه با اندکی تتبع و تامل در روایاتی که در این باب وجود دارد دانسته می شود «انتظار»، یک مفهوم فعّال و مثبت دارد و آن، آمادگی روحی و جسمیِ منتظر، برای همراهی با آن حضرت در هنگام ظهور است.
ادامه دارد..

[="Georgia"][="Blue"] [=&quot]فرمایش امام باقر علیه السلام در این مورد، جالب توجه است. در روایت است که مردی به خدمت امام محمد باقر علیه السلام رسید و عرض کرد: مردم می‏گویند چون مهدی قیام کند، کارها خود به خود درست می‏شود و به اندازه‏ی یک حجامت، خون نمی‏ریزد. امام در پاسخ او فرمود: «کلا، و الذی نفسی بیده، لو استقامت لاحدٍ عفواً لاستقامت لرسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله حین أدمیت رباعیته و شبّح فی وجهه کلاّ و الذی نفسی‏بیده حتی نمسح نحن و انتم العرق و العلق. ثم مسح بجبهته» یعنی هرگز چنین نیست. به خدای جان آفرین سوگند! اگر قرار بود کار برای کسی، خود به خود درست شود، برای پیامبرصلی الله علیه وآله درست می‏شد، هنگامی که دندانش شکست و صورتش شکافت. هرگز چنین نیست که کار خود به خود درست شود. به خدای جان آفرین سوگند! کار درست نخواهد شد تا این‏که ما و شما در عرق و خون غرق شویم.

ادامه دارد...[/]

[="Georgia"][="Blue"] [=&quot]حقیقت «انتظار» ترکیب یافته از دو حقیقت «محبت» و «نصرت» است، یعنی اگر محبت به اهل بیت علیهم السلام و نصرت ایشان محقق شود، حقیقت انتظار محقق خواهد شد بر همین اساس امام علی علیه السلام فرموده است: «نحن شجرة النبوّة، و محبط الرسالة، و مختلف الملائكة، و معادن العلم و ينابيع الحكمة، ناصرنا و محبّنا ينتظر الرحمة، و عدوّنا و مبغضنا ينتظر السطوة».

[=&quot]آنکه فرمود: «ناصرنا و محبّنا ينتظر الرحمة» به خوبی گواه بر این است که «انتظار» معجونی از دو شهد «محبت» و «نصرت» است.

ادامه دارد...
[/]

[="Georgia"][="Blue"] [=&quot]می توان گفت مراد از انتظار، مجموع اعمالی پویا و تاثیرگذار برای حفظ صورت انسانی و تداوم آن بر اساس دو ملکه‌ی علم و عمل است. یعنی «علم» و «عمل» به عنوان دو جوهر اصلی انسان سازی، آنگاه مفید حقیقت انتظار در نهاد آدمی خواهند بود که ملازم با باور فرج ولی الله و گشایش غایت کار بواسطه ‌ی او باشند.

[/]

حسنعلی ابراهیمی سعید;694383 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم @@@اللهم صل على محمد وآل محمدوعجل فرجهم

انتظار یعنی دروغ نگفتن.
انتظار یعنی غیبت نکردن.
انتظار یعنی تهمت نزدن.
انتظار یعنی نماز به موقع خواندن.
انتظار یعنی زکات دادن .
انتظار یعنی چشم خود را کنترل کردن.
انتظار یعنی قدم صحیح برداشتن .
انتظار یعنی عمل به قرآن.
انتظار یعنی احترام گذاشتن .
انتظار یعنی با ادب بودن.
انتظار یعنی کنترل سخن داشتن.
انتظار یعنی راستگو بودن.
انتظار یعنی امانت دار بودن.
انتظار یعنی خشم خود را فرو بردن.
انتظار یعنی بخشنده بودن.
انتظار یعنی هر لخظه به یاد خدا بودن.
انتظار یعنی دیگران را کوچک نشماردن.
انتظار یعنی علی وار بودن.
انتظار یعنی دیگران را مسخره نکردن.
انتظار یعنی امر به معروف کردن.
انتظار یعنی نهی از منکر کردن.
انتظار یعنی در راه خدا جهاد کردن.
انتظار یعنی ...

آیا می توانیم خودمان رایک منتظر بنامیم؟

با سلام خدمت شما دوست عزیز و گرامی

خداوند در نظام آفرينش نوش و نيش را درهم آميخته و رنج و راحت را توأم كرده و غم و شادى را همسايه قرار داده است.
هميشه در كنار تنگناها، گشايشى وجود دارد و پس از شدّتها دوران رهائى و نجات فرا مى رسد و بر اثر صبر، نوبت ظفر آيد. سخن زيباى قرآن: اِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرا، براستى همراه با دشوارى، آسانى است. اين سنّت الهى تنها در زندگى فردى جريان ندارد و مخصوص يك بُعد از ابعاد زندگى فرهنگى، اقتصادى، درمانى و خانوادگى انسان نيست، بلكه در نظام جامعه و در سطح جهانى هم اين سنّت و الهى نمود دارد و وعده خدا بر اين است كه مستضعف مؤمن و نيكوكار، مورد لطف و محبت الهى قرار گيرند و رهبران زمان و وارثان زمين شوند.
انتظار ظهور امام مهدى(عج) برخاسته از رهنمودهاى زندگى ساز اسلام عزيز است كه سنّت جارى الهى در نظام خلقت پشتوانه آن است. انتظار مهدى موعود، از يك سو روح يأس و نوميدى را خنثى نموده و آينده اى روشن فراروى انسان ترسيم مى كند و سپيده سحر ايمان و آزادى را نويد مى دهد و جشن با شكوه مرگ بيداد را ياآور مى شود؛ و از سوى ديگر انسان را به خود سازى و اصلاح خويش فرا مى خواهد. انتظار رهبرى عادلانه الهى، منتظران را به عدالت و عبوديّت خدا دعوت مى كند و نسبت به هرگونه كفر و ظلم و عصيان هشدار مى دهد.
چهل حديث انتظار كه در اين دفتر گرد آمده است، چهل پرتو نور بر زندگى شيفتگان حضرت مهدى(عج) مى افكند و چهل شعله اميد در قلب پاسداران عدالت بر مى افروزد و مسئوليّت بزرگ منتظران را يادآور مى شود. قيام مهدى آل محمّد(عج) از حقايق قطعى جهان است و از مسائل مورد اتّفاق دنياى اسلام، بلكه پيروان ديگر اديان آسمانى نيز در انتظار مُصلح آسمانى به سر مى برند.
برداشتهاى ناقص و نادرست درباره امام مهدى(عج) و مسأله انتظار در برخى اذهان وجود دارد، كه تنها با مطالعه گفتار معصومين عليهم السلام و منابع معتبر اسلامى اصلاح مى گردد.
اميد است خوانندگان گرامى در تابش آفتاب حديث با امام عصر(عج) و مسأله انتظار، بهتر و بيشتر آشنا شوند و در راه استقرار نظام عدل اسلامى به رهبرى آن حضرت گام بردارند.
انشاءالله