جمع بندی نقد كتاب: مرهم زخمها (کارکرد ازدواج موقت)

تب‌های اولیه

57 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نقد كتاب: مرهم زخمها (کارکرد ازدواج موقت)


سلام
مطالبی در این سایت از این کتاب منتشر شده است که می خواستم پیرامون صحت آن صحبت شود

در این کتاب در بخش ازدواج موقت امده است که

نقل قول:

سؤال 40. دوستی دارم که پسر خیلی خوب و معتقدی است، امّا نیاز به ازدواج موقت دارد و چون کسی را برای این کار سراغ ندارد، از من درخواست کمک کرده است. به نظر جنابعالي چه کمکي مي‌توانم به او کنم؟ اصولاً ازدواج موقت به‌خاطر اين که احتمال به گناه افتادنش زياد است، صحيح است؟

پاسخ: من با اين‌گونه كارها موافق نيستم و آن را خصوصاً برای جوانان مجّرد، راه‌حلّ ازدواج نمی‌دانم، زیرا معمولاً مشکلاتی به مشکلات آنان اضافه می‌کند.
قرآن كريم بهترين راه را براي حل اين‌گونه مشكلات ارائه فرموده و آن راه، «استعفاف» است؛ يعني «انصراف فكر».
اگر جوان به‌‌طور جدي از فكر آلوده، نگاه آلوده، سخن آلوده و نيز دوستی با جنس مخالف پرهيز نمايد و اگر وقتي كه افكار آلوده براي او پيش مي‌آيد، خود را منصرف به فك
ر ديگری نمايد و همچنين از نماز اوّل وقت و انس با قرآن كريم كمك بگيرد، يقين داشته باشد كه سختي‌ها آسان مي‌شود، تا ان‌شاء‌الله در موقع امكان به ‌طور رسمي ازدواج كند. همچنین همه به خصوص جوانان باید تا جایی که می‌توانند، رابطه با خداوند متعال و رابطه با مردم در رفع حوائج آن‌ها داشته باشند؛ در باز شدن گره‌های زندگی، تأثیر به سزا دارد.

با توجه به مطالبی که در این کتاب آمده ازدواج موقت کارکرد آن کجاست از نظر نگارنده کتاب؟

یا مثلا شخصی سوال کرده که من اگر ازدواج موقت نکنم به گناه می افتم پاسخ داده شده است که

نقل قول:

سؤال 39. جوانی هستم که خيلي مايلم ازدواج کنم، ولي فقر و نداشتن استطاعت مالي و مشکلات ديگري که در اين زمينه وجود دارد، مانع ازدواج بنده است؛ حتّي در بلند مدّت هم بعيد مي‌دانم موفّق به ازدواج شوم؛ بنابراين با توجّه به فشاري که غريزۀ جنسي به من مي‌آورد، خيلي تمايل دارم ازدواج موقّت کنم، مي‌دانم که اگر اين کار را نکنم حتماً به گناه مي‌افتم. حال سؤال بنده اين است که من چه بايد بکنم؟ باور کنيد ديگر نمي‌توانم صبر کنم.
پاسخ: اميدوارم هر‌چه زودتر زمینۀ‌ ازدواج دائمي شما فراهم شود. مأيوس نباشيد چه بسيار که در نااميدي‌ها اميدهاي درخشاني بوده است.

بنابراین به فکر ازدواج موقت نباشید و بدانید که ازدواج موقت مشکل شما را به‌طور کلّی حل نمی‌کند. مراقب فریب شیطان برای دوستی با جنس مخالف هم باشید، زيرا جز تشويش فکر و طغيان شهوت چيز ديگري را براي شما نمي‌آورد. من به ‌‌غير دعا براي شما کمکي ندارم و اميدوارم هر‌‌چه ‌‌زودتر موفّق به ازدواج دائمي شويد و خودتان هم برای ازدواج دائم سخت‌گیر نباشید تا زودتر حل شود.

از رابطه با خداوند تعالی و رابطه با بی‌نوایان هم به اندازۀ وسع خود کمک بگیرید.

در این شرایط که ازدواج موقت واجب می شود (زمانی که به گناه می افتد شخص) اما پاسخ دهنده گفته است که به فکر ازدواج موقت (که در شرایط شخص سوال کننده چون اگر ازدواج نکند به گناه می افتد) واجب است نداشته باشید،آیا این مطالب صحیح و بر طبق آموزه های اسلامی است؟

[="Tahoma"]آیت الله مصباح یزدی:
همان طور كه مى‌دانيد، ازدواج شرعى در اسلام دو صورت دارد:
أ. ازدواج دائم و مادام العمر: يعنى زن و مرد تصميم گرفته باشند تا زمانى كه در قيد حياتند، زندگى مشترك داشته باشند كه البتّه اصل در ازداوج هم دوام است.
ب. ازدواج موقّت و محدود به زمانى خاص: مصالح ازدواج موقّت بسيار است كه به برخى از آن ها مى‌توان پى برد؛ از جمله:
1. زن در ايام قاعدگى كه در هر ماه، چندين روز را در بر مى‌گيرد، به كلّى فاقد آمادگى براى مقاربت است؛ حال آن كه مرد دائم اين آمادگى را دارد.
2. زن در دوران باردارى و حتّى اغلب در دوران شيردهى نمى‌تواند آبستن شود؛ در صورتى كه مرد، چه بسا خواهان فرزند ديگرى باشد؛ افزون بر اين كه زن در اين مدّت ميل جنسى چندانى هم ندارد.
3. زن يا مرد ممكن است براى تحصيل علم، تجارت يا هر مقصود ديگرى، مدتّى در شهر يا كشورى غير از محلّ اقامت دائم خود مجبور به زندگى باشد. در اين حال، شوهرى كه زنش به مسافرت رفته است يا مردى كه خود در شهر يا كشور بيگانه زندگى مى‌كند، نياز به همسر دارد.
4. در ازدواج دائم، هزينه زندگى زن به عهده شوهر است و ممكن است مردى توان مالى براى پرداخت مخارج همسر را نداشته باشد.
5. ممكن است قوّتِ غريزه جنسى در مردى چنان باشد كه با يك زن ارضا نشود؛ پس ازدواج موقّت، مصالح فراوانى دارد و هرگاه مرد يا زنى به هر دليلى نتواند ازدواج دائم كند و فشار غريزه جنسى او نيز به حدّى باشد كه عدم ارضاى آن سبب ناهنجارى هاى جسمى يا روحى يا معصيت شود، ازدواج منقطع، يگانه راه چاره است.
6. در برهه اى از زمان، مصالح اجتماعى يا فردىِ جامعه يا شخص ايجاب كند كه تكثير نفوس، آهنگ سريع ترى بگيرد در اين صورت، اگر هر مردى به يك همسر بسنده كند، غرض پيشين حاصل نخواهد شد.
7. امكان دارد در بعضى مقاطع تاريخى، تعداد دختران و زنانِ آماده ازدواج جامعه بيش از تعداد مردان باشد. در چنين مواردى، منع تعدّد زوج ها نتيجه اى جز رواج فحشا و ديگر مفاسد اجتماعى مترتّب بر آن نخواهد داشت و در حقيقت، حقّ ازدواج برخى از زنان پايمال خواهد شد. با اين حال، در اسلام هيچ گاه به مردى تكليف نمى‌كنند كه بيش از يك زن بگيرد و در عمل نيز از ظهور اسلام تا كنون، در همه جوامع، اكثريّت قريب به اتّفاق مردان (چه مسلمان و چه غير مسلمان) تك همسر بوده اند و هستند؛ ولى به هرحال، واقع بينى، انصاف و تفاوت هاى زن و مرد اقتض مى‌كند كه براى اوضاع و احوال خاص نيز چاره اى انديشيده شود. در ضمن روشن شد كه در اين احكام، مسأله تبعيض جنسى و نفى حقوق زنان در ميان است.
با توجّه به مصالح ذكر شده (غير از بند 4) و بعضى ديگر از فوايد، ازدواج دائم به يك بار محدود نشده است؛ بلكه به مرد اجازه داده شده است كه با قيود و شرايط خاصّى از جمله رعايت عدالت، در يك زمان تا چهار زنِ دائم هم داشته باشد.
يادآورى اين نكته بى فايده نيست كه ما مدّعى نيستيم تمام حكمت هاى ازدواج موقّت و تعدّد زوجات (يا ديگر احكام الاهى) همين مواردى است كه مى‌فهميم. چه بسا ده ها حكمت ديگر در اين حكم باشد كه ما از آن ها آگاهى نداريم. ))
آيت الله مصباح يزدى، جزوه حقوق و سياست در قرآن، درس 209.

[="Tahoma"]شهيد مطهري
شما اگر امروز يک پسر محصل هجده ساله را که شور جنسي او به اوج خودرسيده است تکليف به ازدواج بکنيد،به شما مي خندند.همچنين است يک دخترمحصل شانزده ساله.عملا ممکن نيست اين طبقه در اين سن زير بار ازدواج دائم بروند و مسووليت يک زندگي را بپذيرند. از شما مي پرسم:آيا با اين حال،با طبيعت و غريزه چه رفتاري بکنيم؟آيا طبيعت حاضراست به خاطر اينکه وضع زندگي ما در دنياي امروز اجازه نمي دهد که در سنين شانزده سالگي و هجده سالگي ازدواج کنيم دوران بلوغ را به تاخير بيندازد و تا مافارغ التحصيل نشده ايم غريزه جنسي از سر ما دست بردارد؟ آيا جوانان حاضرند يک دوره "رهبانيت موقت "را طي کنند و خود را سخت تحت فشار و رياضت قرار دهند تا زماني که امکانات ازدواج دائم پيدا شود؟فرضاجواني حاضر گردد رهبانيت موقت را بپذيرد،آيا طبيعت حاضر است از ايجادعوارض رواني سهمگين و خطرناکي که در اثر ممانعت از اعمال غريزه جنسي پيدامي شود و روانکاوي امروز از روي آنها پرده برداشته است صرف نظر کند؟ دو راه بيشتر باقي نمي ماند:يا اينکه جوانان را به حال خود رها کنيم و به روي خود نياوريم;به يک پسر اجازه دهيم از صدها دختر کام برگيرد،و به يک دختر اجازه دهيم با دهها پسر رابطه نامشروع داشته باشد و چندين بار سقط جنين کند،يعني عملاکمونيسم جنسي را بپذيريم;و چون به پسر و دختر"متساويا"اجازه داده ايم،روح اعلاميه حقوق بشر را از خود شاد کرده ايم، زيرا روح اعلاميه حقوق بشر از نظربسياري از کوته فکران اين است که زن و مرد اگر بناست به جهنم دره هم سقوط کننددوش به دوش يکديگر و بازو به بازوي هم و بالاخره "متساويا"سقوط کنند. راه دوم ازدواج موقت و آزاد است.ازدواج موقت در درجه اول زن را محدودمي کند که در آن واحد زوجه دو نفر نباشد.بديهي است که محدود شدن زن مستلزم محدود شدن مرد نيز خواه ناخواه هست.وقتي که هر زني به مرد معيني اختصاص پيداکند قهرا هر مردي هم به زن معيني اختصاص پيدا مي کند،مگر آنکه از يک طرف عددبيشتري باشند.بدين ترتيب پسر و دختر دوران تحصيل خود را مي گذرانند بدون آنکه رهبانيت موقت و عوارض آن را تحمل کرده باشند و بدون آنکه در ورطه کمونيسم جنسي افتاده باشند. اين ضرورت اختصاص به ايام تحصيل ندارد،در شرايط ديگر نيز پيش مي آيد. اصولا ممکن است زن و مردي که خيال دارند با هم به طور دائم ازدواج کنند و نتوانسته اند نسبت به يکديگر اطمينان کامل پيدا کنند،به عنوان ازدواج آزمايشي براي مدت موقتي با هم ازدواج کنند;اگر اطمينان کامل به يکديگر پيدا کردند ادامه مي دهندو اگر نه از هم جدا مي شوند. اديان آسماني عموما بر ضد هوسراني و هوا پرستي قيام کرده اند،تا آنجا که درميان پيروان غالب اديان ترک هوسراني و هوا پرستي به صورت تحمل رياضتهاي شاقه درآمده است. امتياز اسلام از برخي شرايع ديگر به اين است که رياضت و رهبانيت را مردودمي شمارد،نه اينکه هواپرستي را جايز و مباح مي داند.از نظر اسلام تمام غرايز(اعم ازجنسي و غيره)بايد در حدود اقتضا و «احتياج طبيعت اشباع و ارضا» گردد.

[="Tahoma"]آیت الله محی الدین حائری شیرازی ، امام جمعه ی شیراز و از استادان اخلاق هستند که هفته نامه پنجره راجع به ازدواج موقت و بحران جنسی در جامعه با ایشان مصاحبه کرده است . سخنان ایشان نکات خواندنی و قابل تاملی دارد که می توانید مطالعه کنید :

سوال:- در رابطه با ازدواج موقت اظهارنظرهای گوناگونی مطرح می شود و هر كسی نظر متفاوتی دارد. برخی طرح آن را در سطح جامعه واجب و برخی دیگر حرام می دانند. در این میان به دلیل سوء استفاده های حزبی از این موضوع و انگ زدن برخی احزاب به كارشناسان اجتماعی و دینی، كمتر كارشناسی جرئت این را دارد كه این موضوع را در سطح جامعه مطرح كند. حالا با توجه فضای به وجود آمده، طرح ازدواج موقت در جامعه حرام است یا مباح یا واجب؟

پاسخ:-خداوند در آیه 31 سوره توبه می فرماید: «اتخذوا احبارهم و رهبانهم اربابا من دون الله» این آیه در مورد یهود و نصاراست كه علمای خودشان را به جای خداوند متعال، ارباب و خدا قرار داده اند.

امام صادق علیه السلام می فرماید كه مردم نه برای اینها نماز می خواندند و نه روزه می گرفتند، اما علمای اینها یك چیزی را به دین نسبت می دادند و پیروان آنها هم قبول می كردند. خدای تعالی همین را ربوبیت برای غیر خود می شمارد.

امروزه در عالم، علوم انسانی دارد عمل مكلفین را مشخص می كند و در حوزه اعمال مكلف، صحبت می كند. كسی كه در حوزه اعمال مكلف، اظهارنظر می كند، در حقیقت دارد می گوید: «الست بربكم» و كسی هم كه اجرا می كند، دارد می گوید: «قالوا بلی».

امروزه دنیای غرب مرتب میگوید: «الست بربكم» و همه جوامع از جمله خود ما داریم «قالوا بلی» میگوییم. علت آن هم این است كه علما پای شان را از حدود علم عقب می گذارند و از همین بابت، از علوم انسانی كنار می كشند و علوم انسانی دارد اعمال مكلفین را معین می كند، در حالیكه ادیان باید این كار را انجام دهند.

امروزه هر كارخانه ای محصولی را تولید می كند، كاتالوگ آن را هم خودش می نویسد. این اظهار نظر مرحوم مهدی عراقی بود. مرحوم عراقی می گفت سازنده هر كالایی در همه كارخانه های جهان، كاتالوگ و طریقه مصرف آن كالا را هم خودش می نویسد.ما چرا نباید این حق را برای خداوند قایل باشیم؟ خدا باید بگوید این انسانی كه من خلق كرده ام، چطور كار كند و چه كاری انجام دهد. چون خودش انسان را ساخته است، چرا ما این حقی را كه برای همه كارخانه ها قایل شده ایم، برای خدا قائل نشویم؟

مرحوم عراقی عنوان می كند كه ما به كاتالوگ انسان می گوییم دین و این دین است كه باید بگوید انسان چگونه عمل كند.

ازدواج موقت هم یكی از بخش های همین كاتالوگ الهی است. این موضوع هم مثل چهار ركعت نمازی است كه می خوانیم و سئوال نمی كنیم كه چرا باید چهار ركعت بخوانیم.

من نمیدانم چرا ما در این موضوع اینقدر دست و پایمان را گم كرده ایم كه در بیان كردن حكم خداوند می گوییم كه آیا حرام است یا حلال است یا...

اگر نهی از ازدواج موقت موجب این شده باشد كه یك دختر و پسر مسلمان چندین دوست غیرهمجنس داشته باشند و با افراد متعدد در ارتباط جنسی باشند، آن وقت چه كسی جواب این چالش را می دهد؟

موضوع این است كه آیا ازدواج موقت در دین، به عنوان یك ضرورت و مسئله ای كه باید در جامعه جاری و ساری باشد مطرح شده است یا اینكه دین ازدواج موقت را در شرایط خاص و برای برخی از افراد می داند؟

شما فرض كنید دین نبود، عقل كه هست. عقل می گوید كه ازدواج دائم، انتخاب شریك زندگی برای همه عمر یك انسان از لحظه انتخاب است و عقل می گوید كه شریك دائم زندگی مختصات خودش را دارد. هر انسانی با هر مسلكی قبول می كند كه اطفای غریزه جنسی، هدف اصلی از انتخاب شریك زندگی نیست.

یعنی اگر كسی بگوید كه من برای اینكه شهوت دیوانه ام نكند و برای من مشكلات به وجود نیاورد، برای خودم شریك زندگی در طول عمرم را انتخاب می كنم؛ عقل می گوید كه صحیح نیست كه آدم برای رفع مسایل و مشكلات روزانه خود شریك دائم خود را انتخاب كند.

شریك دائمی زندگی خصوصیات خودش را می خواهد. امروزه در كشور ما بسیاری از جوانان كه متشرع هم هستند، شریك دائم زندگی خود را در شرایطی انتخاب می كنند كه بیشتر به فكر رفع نیازهای روزمره خود هستند. همین شرایط باعث می شود تا چنان شتابی در انتخاب شریك دائم زندگی خود كنند كه بعد از اطفای شهوت، میگوید كه من انتخاب درستی نكرده ام.

آیت الله العظمی روحانی:

سؤال: به نظر شما برای افراد مجرد، ریاضت نفسانی بهتر است یا متعه؟

پاسخ: هو العالم؛ قطعاً متعه بهتر است

http://www.rohani.ir/estefta/ans.php?stfid=1218&subid=9&merg=1

[="Tahoma"]

علــی;693057 نوشت:
قرآن كريم بهترين راه را براي حل اين‌گونه مشكلات ارائه فرموده و آن راه، «استعفاف» است؛ يعني «انصراف فكر».

سوالی هم که از این پاسخ مطرح می شود این است که مگر استعفاف بعد از نکاح در قرآن مطرح نشده است که کسانی که امکان نکاح اعم از دائم و موقت نمی یابند باید استعفاف کنند اما چرا نگارنده کتاب بعد از مرحله پیدا نشدن ازدواج دائم سریعا روی به توصیه به استعفاف بر خلاف قرآن آورده است؟ آیا این مطلب که در این کتاب آمده صحیح و منطبق بر قرآن است؟

چرا قرآن ازدواج موقت را به کسانی که شرایط ازدواج دائم را ندارند پیشنهاد نکرده است؟
پرسش

قرآن مجید خطاب به کسانی که امکان ازدواج ندارند، می فرماید: وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِکَاحًا حَتَّى یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ..."(نور/33) یعنی: "کسانى که [وسیله] زناشویى نمى‏یابند باید عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خویش بى‏نیاز گرداند." اگر عقد موقت در دین اسلام جایگاهی داشت حتماً در این آیه به عنوان راه حل از آن بحث می‌شد اما می‌بینیم که خداوند علیم کسانی را که امکان ازدواج ندارند به عفت و پاکدامنی دعوت می‌کند تا آنکه آنان را از فضل خویش غنی سازد.
از طرفی هنگامی که به روایات موجود در مورد این آیه مراجعه می کنیم، می بینیم که عدم استطاعت را در مورد مهریه و نفقه بیان کرده اند که در ازدواج موقت، چنین عدم استطاعتی وجود ندارد. پس نمی توان گفت که منظور از نکاح در این آیه، هم نکاح موقت بوده و هم دائم. فقط نکاح دائم از این آیه برداشت می شود.

پاسخ اجمالی

آیات قرآن را باید با هم و در کنار هم معنا و تفسیر کرد؛ چرا که بعضی از آیات بعضی دیگر را تفسیر می کنند. در این آیه پیشنهاد عفت و پاک دامنی به کسانی است که امکان هیچ گونه ازدواجی (اعم از دائم یا موقت) نداشته باشند و این دلیل بر عدم جواز ازدواج موقت نیست؛ زیرا آیه 24 نساء درباره جواز متعه است که می فرماید:"...و اگر زنی را متعه کردید اجرتشان را بپردازید و بعد از معیّن شدن این مقدار اگر به کمتر یا زیادتر توافق کنید گناهی بر شما نیست که خدا دانایی فرزانه است." حتی کسانی که امروز با متعه کردن مخالف اند هرگز نمی گویند چنین قانونی در اسلام نبوده است، بلکه می گویند ازدواج موقت در اسلام در زمان پیامبر اکرم (ص) و در زمان خلیفه اول رایج بوده اما خلیفه دوّم از آن نهی کرده است و عده ای نیز قائلند که در همان زمان پیامبر (ص) نسخ شده است. همچنین روایات فراوانی در کتب حدیثی شیعه و اهل سنت در اصل جواز آن وجود دارد.
اما شما عدم استطاعت مالی (نفقه و مهر) را دلیل آن گرفته اید که آیه تنها شامل ازدواج دایم می شود در این باره باید گفت: این طور نیست که ازدواج موقت همیشه و برای همه افراد ممکن باشد زیرا روشن است که اگر چه نکاح متعه نفقه ندارد، ولی ازدواجی نیست که بدون هیچ سرمایه و خرجی شکل بگیرد، زیرا در این ازدواج، حتما باید مرد مهریه را تعیین و به زن پرداخت کند پس آیه در مورد کسانی است که نه می توانند ازدواج دائم انجام دهند و نه ازدواج موقّت، و این از آن روست که در مورد اوّل نفقه و مهریه و در مورد دوّم مهریه است که شخص با عدم توانایی در پرداخت آن، شامل آیه می شود.

پاسخ تفصیلی

1. منبع احکام نورانی دین مبین اسلام منحصر به یک آیه از قرآن نیست، بلکه برای یافتن حکم یک مسأله باید تمام آیاتی را که در مورد آن موضوع است با هم ملاحظه کنیم. همچنین باید توجه داشته باشیم که بسیاری از جزئیات اعمال عبادی ما در قرآن بیان نشده است بلکه توسط پیامبر(ص) و در روایات بیان شده است؛ مانند: تعداد رکعات نماز صبح و دیگر نمازها، مناسک حج، چگونگی پرداخت زکات و ... .

پس در اسلام، غیر از آیات قرآن، منبع با ارزش روایات پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) وجود دارد تا احکام و دستوراتی را که در قرآن نیامده و عقل انسان هم به آنها راهی ندارد، از آنها استخراج شود.

در نتیجه اگر حکم یا قانونی در قرآن نباشد و یا جزئیات آن ذکر نشده باشد، دلیل بر این نیست که آن قانون در اسلام وجود ندارد و یا در همان محدوده ای است که در یک یا چند آیه بیان کرده است، بلکه باید همه آیات و روایات را در این زمینه ملاحظه کرد.

2. آیه 33 سوره نور به کسانی که استطاعت مالی در پرداخت مهریه و نفقه ندارند [1] می فرماید: "و کسانى که امکانى براى ازدواج نمى‏یابند، باید پاکدامنى پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بى‏نیاز گرداند." [2] اگر خوب دقت کنیم این آیه شریفه به طور کلی و عام فرموده است: اگر امکان ازدواج نیست ،پاکدامنى پیشه کنند و نفرموده است که اگر امکان ازدواج دائم نیست، پاکدامنى پیشه کنند و از نظر روایات، ازدواج اعم از ازدواج دائم و موقت است و این طور نیست که ازدواج موقت همیشه و برای همه افراد ممکن باشد زیرا روشن است که اگر چه نکاح متعه نفقه ندارد، ولی ازدواجی نیست که بدون هیچ سرمایه و خرجی شکل بگیرد، زیرا در این ازدواج، حتما باید مرد مهریه را تعیین و به زن پرداخت کند. [3]

پس آیه در مورد کسانی است که نه می توانند ازدواج دائم انجام دهند و نه ازدواج موقّت، زیرا در مورد اوّل نفقه و مهریه و در مورد دوّم مهریه است که شخص با عدم توانایی در پرداخت آن، شامل آیه می شود. آیه مبارکه به این دسته می فرماید:"عفّت داشته باشید ( و به دنبال زنا نروید)".

3. حتی کسانی که امروز با متعه کردن مخالف اند هرگز نمی گویند چنین قانونی در اسلام نبوده است، بلکه می گویند ازدواج موقت در اسلام در زمان پیامبر اکرم (ص) و در زمان خلیفه اول رایج بوده اما خلیفه دوّم از آن نهی کرد و عده ای نیز قائلند که در همان زمان پیامبر (ص) نسخ شده است . [4]

بعد از ذکر این امور سه گانه، جواز متعه را از قرآن و سنّت ذکر می کنیم.

آیه 24 سوره نساء می فرماید:"..... و اگر زنی را متعه کردید اجرتشان را بپردازید و بعد از معیّن شدن این مقدار اگر به کمتر یا زیادتر توافق کنید گناهی بر شما نیست که خدا دانایی فرزانه است."

امام باقر (ع) درباره این آیه می فرماید:"این آیه درباره متعه نازل شده است". [5]

امام صادق(ع) نیز می فرماید: این آیه دلیل بر متعه است. [6]

در بعضی تفاسیر اهل سنّت نیز این آیه به نکاح متعه تفسیر شده است. در تفسیر طبری از «ابی نضره» با دو طریق روایت می کند که گفت از ابن عباس درباره متعه زنان پرسیدم، گفت: مگر سوره نساء را نخوانده ای، گفتم چرا گفت: آیه « فما استمتعتم به ... .». [7]

قرطبی می گوید: «جمهور علماء می گویند: مراد از این آیه نکاح متعه است که در صدر اسلام بوده است». [8]

بنا بر این از این آیه به خوبی استفاده می شود که اصل ازدواج موقت (متعه) از نظر اسلام جایز است و در این حکم مهر آن بیان شده است.

همچنین روایات متعددی داریم که متعه را جایز شمرده اند در روایات شیعه در موارد زیادی این ازدواج تأیید شده است که تنها به یک مورد اشاره می کنیم:

امام صادق(ع) می فرمایند: «حکم متعه در قرآن نازل شده است و سنّت رسول خدا است». [9]

در کتب اهل سنّت نیز روایات متعددی درباره متعه وجود داردکه به یک مورد اشاره می کنیم:

در باب«نکاح متعه» در کتاب صحیح مسلم، صحیح بخاری، مصنف عبد الرّزاق و مصنف ابن ابی شیبه و مسند احمد و سنن بیهقی از عبد ا... بن مسعود روایت می کنند که گفت: « ما در کنار رسول خدا (ص) می جنگیدیم و همسر نداشتیم، گفتیم: بهتر است خود را اخته کنیم، پیامبر (ص) ما را از این کار بازداشت، سپس به ما اجازه داد تا با پرداخت مهریه، زنان را به عقد موقّت خود درآوریم». [10]

همه این موارد نشان از وجود این حکم در اسلام دارد. برای اطلاع بیشتر به :

1. نمایه: ازدواج موقت در قرآن و سیره معصومین (ع)، سؤال 2965 (سایت: 3467) .
2. نمایه: نسخ حکم ازدواج موقت، سؤال 3352 (سایت: 3658) .


[/HR] [1] طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان،ج 15 ص 157 ، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
[2] نور، 33 "و لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یجَِدُونَ نِکاَحًا حَتىَ‏ یُغْنِیهَُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ".
[3] نساء،24.
[4] برای آکاهی از تمام نظرات به ترجمه تفسیر المیزان ج 15، ص493 - 460 رجوع کنید.
[5] بروجردی، محمد حسین، جامع احادیث الشیعه ج 26، ص 35.
[6] همان، ص 36.
[7] عسکری، سید مرتضی ، ازدواج موقّت در اسلام، ص 16؛ تفسیر طبری، ج 15، ص 9.
[8] همان، ص 19.
[9] جامع احادیث الشیعه، ج 26، ص 40.
[10] ازدواج موقّت در اسلام، ص 22، برای اطلاع بیشتر از تمام موارد در کتاب اهل سنّت به این کتاب مراجعه شود.

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد عمار

[=arial]با سلام و ادب
وقتی جوانی نیاز جنسی به او فشار می آورد مراتبی برای حل این مشکل وجود دارد که اولین از اون مراتب که خیلی هم خوب و ساده هست همان سفارشی که در پست اول از سایتی ذکر شده است و موافق با آموزه های دینی ماست چون در زمینه کنترول شهوت و ... روایات بیشماری وجود دارد.
خب این توصیه اول به جوانان است. حال اگر جوانی این همت و تلاش را نداشت و نتوانست استعفاف پیشه کند و نیاز جنسی فشار آورد توصیه به ازدواج می کنیم و با ساده گرفتن و دوری از تجملات به راحتی اینکار انجام می شود.
در آخر بعد از استعفاف و ازدواج که ممکن نبود و نتوانست موفق شود ازدواج موقت اونم با دقت های خاص و مراقبت های ویژه توصیه می شود.
اما به نظرم دو مرحله اول برای کسانی که دنبال سلامت نفس و زندگی آرام و شیرین هستند شدنی می باشد.
موفق باشید.

وَأَنكِحُوا الْأَيَامَىٰ مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ ۚ إِن يَكُونُوا فُقَرَ‌اءَ يُغْنِهِمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ ۗ وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ

وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّىٰ يُغْنِيَهُمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ.....

مگر دستور اولیه بر ازدواج نیست ؟

مگر گفته نشده است کسانی که نمی توانند ازدواج کنند، استعفاف پیشه کنند ؟

حال چگونه اصرار عده ای را بپذیریم که همیشه اولین گام و توصیه ی آنها، استعفاف است ؟ با اینکه نه تنها جوان، قدرت بر ازدواج موقت دارد بلکه بر اثر نیاز جنسی خوف گناه می رود.

چگونه افکار سطحی ما، ازدواج موقت را تنها، راهی برای عملیات جنسی می پندارد. مگر ازدواج موقت تنها برای عملیات جنسی است ؟

مگر خداوند وقتی می گوید نکاح، تنها مرادش، ازدواج دائم است ؟

یک نگاهی به امضای ما بیندازید شاید کارگشا بود

[="Microsoft Sans Serif"][="Blue"][=microsoft sans serif]

عمار;694185 نوشت:
حال اگر جوانی این همت و تلاش را نداشت و نتوانست استعفاف پیشه کند

سلام علیکم
باید در معنای استعفاف دقت شود که در برخی از روایات استعفاف به متعه معنا شده است:

علي بن إبراهيم عن المختار بن محمد بن المختار و محمد بن الحسن عن عبد الله بن الحسن العلوي جميعا عن الفتح بن يزيد قال: سألت أبا الحسن ع عن المتعة فقال هي حلال مباح مطلق لمن لم يغنه الله بالتزويج [=microsoft sans serif]فليستعفف‏ بالمتعة[=microsoft sans serif] فإن استغنى عنها بالتزويج فهي مباح له إذا غاب عنها.
الكافي ، ج‏5، ص: 452

مجلسی رحمه الله در شرح حدیث می نویسد
و كان فيه إشعارا [=microsoft sans serif]بأن المراد بالاستعفاف في قوله تعالى" و ليستعفف الذين لا يجدون نكاحا حتى يغنيهم الله من فضله‏" الاستعفاف بالمتعة.[=microsoft sans serif]
مرآة العقول، ج‏20، ص: 233

همچنین:
و عن حماد عن حريز عن أبي عبد الله ع: أنه قرأ [=microsoft sans serif]و ليستعفف‏ الذين لا يجدون نكاحا بالمتعة[=microsoft sans serif] حتى يغنيهم الله من فضله‏ هكذا التنزيل.
مستدرك الوسائل، ج‏14، ص: 448

عمار;694185 نوشت:
در آخر بعد از استعفاف و ازدواج که ممکن نبود و نتوانست موفق شود ازدواج موقت اونم با دقت های خاص و مراقبت های ویژه توصیه می شود.

قرآن کریم می فرماید:

[=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif] «و ليستعفف‏ الذين لا يجدون نكاحا حتى يغنيهم الله من فضله» [النور (34): 33]

نکاحا در آیه فوق که نکره در سیاق نفی است افاده عموم می نماید بر نکاح اعم از دائم و منقطع و پس از آن توصیه قرآن به استعفاف هست حتی اگر نکاح را در آیه فوق منحصر در نکاح دائم بدانیم استعفاف بنا بر روایاتی که گذشت به معنای استعفاف با متعه خواهد بود.

موفق باشید.

[="Tahoma"][="Navy"]

و طاها;694423 نوشت:
مگر ازدواج موقت تنها برای عملیات جنسی است ؟

مگر غیر از این است؟؟!![/]

عمار;694185 نوشت:
حال اگر جوانی این همت و تلاش را نداشت و نتوانست استعفاف پیشه کند و نیاز جنسی فشار آورد توصیه به ازدواج می کنیم

سلام

برادر عزیز استعفاف به معنای عفت پیشه کردن است که این مطلقا ارتباطی به ازدواج کردن نداره و زن و مرد چه ازدواج کنند و چه ازدواج نکنند باید استعفاف پیشه کنند.

معنای عفت چیست؟
عفت در اصطلاح اخلاق، یعنی قوه شهوت در خوردن و آمیزش جنسی، مطیع عقل باشد و از چیزی که عقل و شرع نهی کرده، اجتناب نماید و این حد اعتدال در شرع، ستوده شده است.

پس استعفاف هیچ ارتباطی به ازدواج ندارد چه شخصی ازدواج کند چه ازدواج نکند باید استعفاف داشته باشد یعنی قوه شهوت در راستای عقل و شرع باشد.

در آن آیه هم که توصیه به عفت شده (عفت همانطور که گفتیم یعنی کنترل غریزه جنسی در راستای شرع و عقل ) برای کسی است که نمی تواند نیاز جنسی را در راستای عقل و شرع (ازدواج دائم و موقت) نگه دارد باید عفت پیشه کند یعنی از کارهای خلاف عقل و شرع (زنا و خودارضایی و ...) خودداری کند.

پس استعفاف هیچ ارتباطی به ازدواج موقت ندارد و استعفاف عین ازدواج موقت است پس کسی نمی تواند استعفاف را در برابر ازدواج موقت قرار دهید و بگوید اول استعفاف بعد ازدواج موقت یا اول ازدواج موقت بعد استعفاف زیرا این ازدواج موقت هم جزئی از استعفاف است.

اما آن شخصی که به سوال های ابتدایی تاپیک پاسخ داده در واقع استعفاف را به معنای رهبانیت (یعنی ترک حلال و شرع=ازدواج موقت) در نظر گرفته است که در اسلام به طور کلی این عقیده (رهبانیت) مردود است قرآن می فرماید
وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ ....رهبانیّتى را که بدعت گذاشته بودند، ما بر آنان مقرّر نداشته بودیم...

پیامبر اکرم (ص) هم فرمود: « رهبانیت در اسلام نیست.»
دعائم‏الإسلام ج 2، ص193ح701 و عن رسول الله ص أنه نهى عن الترهب قال لا رهبانیة فی الإسلام تزوجوا فإنی مکاثر بکم الأمم و نهى عن التبتل و نهى النساء أن یتبتلن و یقطعن أنفسهن من الأزواج - مجمع البحرین ماده ی رهب.

امام علی (ع) در باره ی راهبان در ذیل آیه ی:
قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالاً الذین ضل سعیهم فی الحیاة الدنیا وهم یحسبون انهم یحسنون صنعا؛ کهف، آیه ی 103 و 104.
« بگو به شما خبر دهم که زیانکارترین مردم کیانند؟ آنها هستند که تلاش هایشان در زندگی دنیا کم شده با این حال گمان می کنند کار نیک انجام می دهند. »،
حدیثی زیبا فرموده اند: « یکی از مصادیق بارز آنها رهبانها هستند» هم الرهبان الذین حبسوا انفسهم فی السواری؛ کنزالعمال، ج 2، حدیث 4496.

در واقع رهبانیت یک کاری است که شخص گمان می کند که کار نیک انجام می دهد اما تمام تلاشش در دنیا تباه می شود.

علــی;693062 نوشت:

سؤال: به نظر شما برای افراد مجرد، ریاضت نفسانی بهتر است یا متعه؟

پاسخ: هو العالم؛ قطعاً متعه بهتر است



سلام

در توضیح لازم است نکاتی را به عرض برسانم

در تعارض بین ازدواج موقت و عزب بودن (رهبانیت موقت) کدام یک مقدم است؟

باید سراغ ادله دینی برویم ببینیم کدام یک مقدم هستند

از طرفی روایات فراوانی در نهی از عزب بودن وارد شده است و کراهت ان ثابت است

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و آله‌ و سلم) فرمودند:

«اکثر اهل النار العزاب».
صدوق،من لایحضره الفقیه،ج3،ص384.
بیشترین اهل جهنم از افراد مجرد هستند.

و نیز فرمودند: بهترین های امت من از کسانی هستند که ازدواج نموده اند و شرورترین آنان در میان بی همسران هستند.
نوری طبرسی،مستدرک الوسائل،ج2،ص531

پس یقینا مجرد بودن در حکم اولیه کراهت دارد.

از طرفی ازدواج موقت استحباب دارد که نظر مشهور فقها استحباب ازدواج موقت است

( مسألة ) : الاستحباب لا يزول بالواحدة ، بل التعدد مستحب أيضا قال تعالى ( فانكحوا ما طاب لكم من النساء مثنى وثلاث ورباع ) والظاهر عدم اختصاص الاستحباب بالنكاح الدائم أو المنقطع ، بل المستحب أعم منهما ومن التسري بالإماء .
العروه الوثقی،ج5،ص:457

و یا حداقل اگر نظر مشهور را نپذیریم یقینا ازدواج موقت مباح است.

پس یقینا اگر بخواهیم برای شخصی مثلا تا 30 سالگی امکان ازدواج دائم ندارد رهبانیت موقت یا ازدواج موقت تجویز کنیم ازدواج موقت تجویز خواهیم کرد (زیرا تجرد یقینا کراهت دارد اما ازدواج موقت یا مباح است و یا مستحب که در هر صورت بر مکروه بودن تقدم دارد به پست سوم که توضیحاتی از شهید مطهری گفته شد مراجعه نمایید)

البته اگر شخصی به واسطه ازدواج نکردن به گناه می افتد که بحث او جداست و ازدواج بر او واجب است اگر می تواند ازدواج دائم و اگر نمی تواند ازدواج موقت.

ریحانه النبی;694536 نوشت:

مگر غیر از این است؟؟!!

بله که این طور است.

عرضم به حضور انورتان، امضای ما فراموش نشود که به درک مطلب کمک خواهد کرد البته برخی موضوعات هنوز تایید نشده است. ولی همانها که هست نیز مفید خواهد بود.

شما اگر یک سری به سایت های همسریابی بزنید متوجه خواهید شد. انگیزه های ازدواج تنها برای عملیات جنسی نیست. چه مردانی هستند که از اینگونه تفکرات متنفرند. شاید آن را یک نیاز جسمی بدانند اما مانند شما فکر نمی کنند.

حال از یک زاویه دیگر شما را نقد می کنیم

شما به سخن من اعتراض کردید یعنی شما می فرمایید : هر ازدواج موقتی برای عملیات جنسی است.

اشتباه بودن این سخن برای هر کس که دستی در علم منطق داشته باشد واضح و آشکار است.

و اگر غیر از این است و شاید تصور کرده اید چون در این ازدواج عملیاتی هست پس برای عملیات است باز در اشتباهید. مگر چون در ازدواج دائم عملیات هست برای عملیات است ؟

باز با یک دید دیگر

انسان های مجرد به چه انگیزه ای ازدواج دائم می کنند ؟ اگر فشار جنسی باعث شود یک جوان برود و ازدواج دائم کند. شما او را متهم می کنید که تنها برای عملیات جنسی ازدواج کرده است ؟ مرحبا ! احسنت !

باز از دری دیگر وارد اتاق ذهن شما می شویم

طبق آمار حتی تا 90 درصد جوانان در برخی مناطق، به خود ارضائی گرفتار هستند. آیا این افراد اگر به فکر ازدواج موقت هستند الّا و لابد برای عملیات جنسی و شهوت است یا شاید در ذهن مبارک شما این موضوع نیز می تواند اعلام وجود کند که برای نجات از این اعتیاد و راه انحرافی و برای دوستی و حتی زندگی طولانی مدت این ارتباط شکل بگیرد.

باز از پنجره وارد میشویم

فرض می کنیم ازدواج موقت تنها و تنها برای عملیات جنسی شکل گرفته است. عملیات جنسی چه بدی دارد ؟ آیا خداوند حرام کرده است ؟

آیا باید از ابزارهای جنسی و تبعات و نیازهای آن که در خلقت ما گذاشته شده است متنفر باشیم ؟

حال کلا این جملات را بگذارید کنار

خداوند در آیات قرآن و سنت خودش، ازدواج را بهتر از تهذیب نفس می داند. اما ظاهرا عده ای دوست دارند از خدا جلو بزنند و تهذیب نفس را بهتر از ازدواج بدانند.

باز یک گام با شما همراهی می کنیم

شاید برای کسانی که گرفتار خود ارضایی نیستند این سخن کمی به نظر معقولانه به نظر برسد اما کسانی که گرفتار شده اند چه ؟ دیگر جایی برای این توجیهات نیست.

و نه تنها این افراد بلکه هر کسی که خوف گناه بر اوست اگر نگوییم ازدواج بر تو واجب است لااقل این قدر اصرار به تهذیب و انکار و پس زدن آیات خداوند نیز بی انصافی است.

[=Microsoft Sans Serif]

و طاها;694545 نوشت:
خداوند در آیات قرآن و سنت خودش، ازدواج را بهتر از تهذیب نفس می داند. اما ظاهرا عده ای دوست دارند از خدا جلو بزنند و تهذیب نفس را بهتر از ازدواج بدانند.

سلام علیکم..

در تایید فرمایشات شما باید عرض کنم که....

سخن گفتن از دستورات دین و احکام خدا در جامعه امروز ما کاربرد ندارد... یعنی در عمل استفاده نمی شود....

اساسا در جامعه کنونی هر کسی مطابق تفسیر خود عمل می کند...

[="Tahoma"][="Navy"]

و طاها;694545 نوشت:
شما به سخن من اعتراض کردید یعنی شما می فرمایید : هر ازدواج موقتی برای عملیات جنسی است.

سلام
با تشکر از توضیح و تفسیری که از یک سئوال داشته اید.

قبل از توضیح و پاسخگویی به فرمایش شما باید عرض کنم :
من و ما عددی نیستیم که بخواهیم با احکام الهی و خدایی مخالفتی بکنیم ،

ضمنا با توجه به محدودیت علم و دانایی هر یک از ما در زمینه های مختلف، منطق و عقل حکم میکند برای یافتن پاسخ سئوالات نزد متخصص در آن رشته برویم و تفسیر و برداشت شخصی نداشته باشیم.

با این معرفی اندک از نگرش خودم نسبت به مسئله مورد بحث جوابگوی شما هستم:

نقل قول:
انسان های مجرد به چه انگیزه ای ازدواج دائم می کنند ؟ اگر فشار جنسی باعث شود یک جوان برود و ازدواج دائم کند. شما او را متهم می کنید که تنها برای عملیات جنسی ازدواج کرده است ؟ مرحبا ! احسنت !

انگیزه ازدواج دائم نیز میتواند نیروی جنسی باشد ولی نمیتواند تنها انگیزه باشد، در جریان زندگی چیزی که به دوام زندگی کمک خواهد کرد عوامل و موارد متعدد است که خارج از موضوع می باشد. فقط همین نکته که اگر فقط نیروی جنسی بخواهد در زندگی نقش ایفا کند پس طلاقهای عاطفی معنی ندارد.

و اما ازدواج موقت: در توصیه ها و شرایطی که از طرف دین برای شکل گرفتن این ازدواج شده است در مورد در تنگنا قرار گرفتن شخص در مسئله ارضاء جنسی می باشد ،

همسری که به دلایل مختلف نمیتواند پاسخگو نیاز باشد ، دوری از همسر، ... و شرایط دیگر که حضور ذهن ندارم همه نشان از خاموش کردن این نیاز دارد.یعنی چه کسی میتواند برای مدت محدود نیاز عاطفی خود را با ازدواج موقت ارضاء کند؟

نقل قول:
خداوند در آیات قرآن و سنت خودش، ازدواج را بهتر از تهذیب نفس می داند. اما ظاهرا عده ای دوست دارند از خدا جلو بزنند و تهذیب نفس را بهتر از ازدواج بدانند.

عده ای که برای مشکلشان به متخصص در همان مشکل مراجعه می کنند چه؟ آنها هم از خدا جلو زده اند !! یا خود را درگیر تعبیر و تفسیر به رای نکرده اند؟!!
یه بار دیگه پاسخ کارشناس محترمو میذارم :

نقل قول:

وقتی جوانی نیاز جنسی به او فشار می آورد مراتبی برای حل این مشکل وجود دارد که اولین از اون مراتب که خیلی هم خوب و ساده هست همان سفارشی که در پست اول از سایتی ذکر شده است و موافق با آموزه های دینی ماست چون در زمینه کنترول شهوت و ... روایات بیشماری وجود دارد.
خب این توصیه اول به جوانان است. حال اگر جوانی این همت و تلاش را نداشت و نتوانست استعفاف پیشه کند و نیاز جنسی فشار آورد توصیه به ازدواج می کنیم و با ساده گرفتن و دوری از تجملات به راحتی اینکار انجام می شود.

در آخر بعد از استعفاف و ازدواج که ممکن نبود و نتوانست موفق شود ازدواج موقت اونم با دقت های خاص و مراقبت های ویژه توصیه می شود.

اما به نظرم دو مرحله اول برای کسانی که دنبال سلامت نفس و زندگی آرام و شیرین هستند شدنی می باشد.

ایشان فرآیندی را مطرح می کنند اگر این مراحل به خوبی و درستی پیش نرود بهداشت روانی فردی و اجتماعی را نیز مختل خواهد کرد.

لطفا کمی در معرفی احکام دین دقت نمایید. :Gol:

مشخصه که برای رفع نیاز جنسی ازدواج موقت راه خوبیست
منتهی ما و کسانی که مخالف ان هستیم تمام جوانب ان را با هم می سنجیم نه تنها یک جنبه و ان هم رفع نیاز جنسی
در کنار رفع نیاز جنسی به وسیله ازدواج موقت مشکلات عدیده روحی و روانی و اجتماعی برای شخص پیش می اید
که واقعا شخص باید بسنجد و ببیند این همه مشکلات اجتماعی و روانی که برایش پیش می اید می ارزد به رفع نیاز جنسی یا نه ؟

[=Microsoft Sans Serif]

**گلشن**;694649 نوشت:
در کنار رفع نیاز جنسی به وسیله ازدواج موقت مشکلات عدیده روحی و روانی و اجتماعی برای شخص پیش می اید

سلام علیکم

اگر قرار باشد با ازدواج نکردن باعث گناه و معصیت و عذاب وجدان و دور شدن از خدا شود..... همان بهتر که آدم به مشکلات عدیده روحی روانی ناشناخته ی مورد نظر شما دچار شود... ولی به گناه نیفتد...

به نظر بنده اسلام کامل و همه جانبه است.... اگر ما همه جانبه به آن عمل می کردیم(=که عمل نکرده ایم)، الان مجالی برای بحث کردن پیرامون ازدواج موقت نداشتیم، به عبارت دیگر اگر فرهنگ ازدواج اسلامی را می داشتیم ، الان همه جونا سر خونه زندگی خودشان بودن و به دلیل گرفتاری های زن و بچه داری وقت آمدن به اسک دین را نداشتند...

یا علی

**گلشن**;694649 نوشت:
در کنار رفع نیاز جنسی به وسیله ازدواج موقت مشکلات عدیده روحی و روانی و اجتماعی برای شخص پیش می اید

سلام

در کشور ما فاصله بلوغ تا آمادگي براي ازدواج 15 تا 20 سال است،با اين شرايط بسياري از جوانان از سن منطقي ازدواج عبور کردند که برخي کارشناسان دليل آن را گراني، تورم، مشکل اشتغال و مسکن جوانان مي‌دانند و اين حرف تا حدودي هم درست است اما بايد توجه داشت که غريزه جنسي مانند گرسنگي و تشنگي است که ديواري مقابل خود نمي‌شناسد.

در واقع ما سه راه بیشتر در این مدت نداریم که در پست سوم از قول شهید مطهری بیان کردم

یا باید آزادی جنسی را به طور آزاد بدون هیچ گونه محدودیتی رواج دهیم که این همان راهکار غرب است و مشکلات عدیده روحی و اجتماعی برای شخص به وجود می آورد و صحیح نیست

روش دوم سرکوب نیاز جنسی در این مدت است و یا به قولی رهبانیت موقت

که نظريه فرويد روان شناس و روان كاو مشهور اتريشي در باب سرکوب غريزه جنسي جالب است که وی معتقد بود كه تمام بيماری ها و آشفتگی های روحی و رواني ناشي از عدم ارضاي غريزه جنسي است

البته ما نظر وی را به طور کلی قبول نداریم یعنی درست است كه سركوبي و ايجاد محدوديت‌هاي شديدي كه موجب عدم بهره ‏وري كافي از غريزه جنسي شود مي‌تواند موجب بروز برخي آشفتگي‌ها و امراض روحي و رواني شود اما، اين ادعا كه همه بيمارهاي روحي و رواني ناشي از اين امراست صحیح به نظر نمی رسد البته، اسلام به هيچ وجه با سركوبي غريزه جنسي موافق نيست بلكه آن را ضد ارزش مي‌داند.
پس سرکوب نیاز جنسی هم ضرر های به مراتب شدید تر جسمی و روحی برای فرد به همراه دارد

می ماند راه سوم که تلفیقی از راه اول و دوم است یعنی ارضای نیاز جنسی در چار چوب عقل و شرع که نه ضرر های حالت اول را داشته باشد و نه ضرر های سرکوب نیاز جنسی که خالق انسان با حکمت بالغه خود این راه را انتخاب کرده است.

پس به هر حال، اسلام نه با رهبانيت و سركوب مطلق غريزه جنسي موافق است و نه با آزادي گسترده و بهره وري لجام گسيخته و ليبراليسم جنسي موافق است. سياست راهبردي اسلام نسبت به غريزه جنسي، بهره وري هدايت يافته و مهار شده است بنابراين، اسلام در اين مورد همانند بسياري از موارد، آدمي رابه اعتدال و ميانه روي در استفاده از غريزه جنسي فرا مي‌خواند و افراط و تفريط در بهره وري از غريزه جنسي را نشانه جهالت و ناداني انسان مي‌داند و اسلام راه عتدال یعنی استفاده از غریزه جنسی در چارچوب ازدواج دائم و موقت را توصیه نموده.

**گلشن**;694649 نوشت:
منتهی ما و کسانی که مخالف ان هستیم تمام جوانب ان را با هم می سنجیم نه تنها یک جنبه و ان هم رفع نیاز جنسی

اتفاقا شما و امثال شما تنها یک جنبه آن را می سنجید و با جوانب دیگر آن کاری ندارید در واقع خالق انسان ها که به تمام جنبه های روحی و جسمی انسان اشراف دارد با حکمت بالغه خود جواز بلکه استحباب ازدواج موقت را تشریع کرده است و رهبانیت و سرکوب نیاز جنسی را رد نموده.

امروزه هر كارخانه ای محصولی را تولید می كند، كاتالوگ آن را هم خودش می نویسد. این اظهار نظر مرحوم مهدی عراقی بود. مرحوم عراقی می گفت سازنده هر كالایی در همه كارخانه های جهان، كاتالوگ و طریقه مصرف آن كالا را هم خودش می نویسد.ما چرا نباید این حق را برای خداوند قایل باشیم؟ خدا باید بگوید این انسانی كه من خلق كرده ام، چطور كار كند و چه كاری انجام دهد. چون خودش انسان را ساخته است، چرا ما این حقی را كه برای همه كارخانه ها قایل شده ایم، برای خدا قائل نشویم؟

مرحوم عراقی عنوان می كند كه ما به كاتالوگ انسان می گوییم دین و این دین است كه باید بگوید انسان چگونه عمل كند.

ازدواج موقت هم یكی از بخش های همین كاتالوگ الهی است در جهت تعالی انسان.

**گلشن**;694649 نوشت:
که واقعا شخص باید بسنجد و ببیند این همه مشکلات اجتماعی و روانی که برایش پیش می اید می ارزد به رفع نیاز جنسی یا نه ؟

در واقع خالق انسان این مطالب را سنجیده و سرکوب نیاز جنسی را رد نموده و جواز بلکه استحباب ازدواج موقت را تشریع نموده است.
چون سرکوب نیاز جنسی ضرر های به مراتب شدید تر روجی و جسمی برای انسان به دنبال دارد که با ارضای نیاز جنسی از راه صحیح یعنی ازدواج دائم و موقت نه آسیب های لیبرالیسم جنسی غرب دچار انسان می شود و نه ضرر ها و آسیب های فراوان سرکوب نیاز جنسی و رهبانیت.

[="Tahoma"][="Navy"]

یا‌رقیه;694660 نوشت:
همان بهتر که آدم به مشکلات عدیده روحی روانی ناشناخته ی مورد نظر شما دچار شود... ولی به گناه نیفتد...

ضرر رساندن به خود از دید دین درست نیست، برای همین سرکوب غرایز نهی شده و ارضاء بدون چارچوب نیز همچنین.

گذشته این اگر این ضرر و زیان شخصی و فردی بود شاید بشود گفت بیخیال .. ولی عوارض اجتماعی خواهد داشت ،
شما در نظر بگیرید پسر 18 ساله در فشار جنسی قرار دارد اگر موافق با آموزه های دینی خودکنترلی نداشته باشد آیا در تصمیم گیری برای انتخاب همسر درایت لازم را خواهد داشت؟!
اگر فقط و فقط برای ارضاء نیاز جنسی ازدواج کند چند درصد میتواند عملکرد مناسب در بقیه زمینه های یک زندگی سالم را داشته باشد؟! آیا ضررش به اجتماع نخوهد رسید.

نظر کارشناسان اجتماعی ، روانشناسی، و... حالا به کناری ،حداقل نظر کارشناسان و متخصصان دینی را جدی بگیریم.[/]

عمار;694185 نوشت:
حال اگر جوانی این همت و تلاش را نداشت و نتوانست استعفاف پیشه کند و نیاز جنسی فشار آورد توصیه به ازدواج می کنیم

سلام

بانویی به محضر امام صادق آمد و عرض کرد: من زن «متَبَتّله» (وارسته از دنیا) هستم
امام فرمود: «تبَتّل» نزد تو چیست؟
گفت:ازدواج نمی کنم
امام فرمود: چرا؟
او گفت:می خواهم به فضیلت برسم.

امام فرمود: « انصرفی فلو کان ذلک فضلا لکانت فاطمة احق منک. انه لیس احد یسبقها الی الفضل»

از این تصمیم دست بردار! اگر ازدواج نکردن ارزش معنوی بود حضرت زهرا به آن از تو سزاوارتر بود.زیرا هیچ کس در تحصیل ارزش های معنوی از حضرت زهرا پیشی نگرفته است.
(وسائل الشیعه. الکافی)

مناسبه در نکاتی که از این سخن حضرت به دست میاد دقت بشه:
نکته ای جالب اینکه حضرت کلمه "فضل" رو برای "ترک ازدواج" به نکره آوردند
"لو کان ذلک فضلا" و از نکره بودن اینجا به دست میاد که: در ترک ازدواج ذره ای فضیلت نیست.

اگر به اندازه اندکی و ذره ای فضیلت بود حضرت فاطمه سلام الله علیها سزاوارتر به دریافت همون یه ذره فضیلت بود.

فضیلت و ارزش در ازدواج است چون وقتی ازدواج نکردن بی ارزشه ازدواج کردن می شه ارزشمند.

زهد به ترک ازدواج و رهبانیت نیست:چون از حضرت زهرا سلام الله علیها زاهد تر در زنان نیست که ایشان ازدواج کردند.

هنوز خیلی از کسانی که در خیال خام رهبانیت به سر می برند وقت جبران دارند به امر امام که فرمود: (منصرف شو از این فکر)

درسته که هیچ کسی نمی تونه طبق فرموده امام صادق علیه السلام در فضیلت از حضرت زهرا سلام الله علیها جلو بزنه اما از اون طرف هم نباید عقب بمونه وقتی می تونه قدمی برداره باید حضرت زهرا سلام الله علیها رو الگو قرار بده وبه این سمت حرکت کنه

در پایان يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ

ای مومنین از خدا و رسول جلوتر حرکت نکنید

زمانی که خدا و رسول جواز بلکه استحباب ازدواج موقت را تشریع نموده اند چرا ما باید جلوتر حرکت کرده و ابتدا دستور به کناره گیری از ازدواج دهیم؟

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]

ریحانه النبی;694685 نوشت:
ضرر رساندن به خود از دید دین درست نیست، برای همین سرکوب غرایز نهی شده و ارضاء بدون چارچوب نیز همچنین.

گذشته این اگر این ضرر و زیان شخصی و فردی بود شاید بشود گفت بیخیال .. ولی عوارض اجتماعی خواهد داشت ،
شما در نظر بگیرید پسر 18 ساله در فشار جنسی قرار دارد اگر موافق با آموزه های دینی خودکنترلی نداشته باشد آیا در تصمیم گیری برای انتخاب همسر درایت لازم را خواهد داشت؟!
اگر فقط و فقط برای ارضاء نیاز جنسی ازدواج کند چند درصد میتواند عملکرد مناسب در بقیه زمینه های یک زندگی سالم را داشته باشد؟! آیا ضررش به اجتماع نخوهد رسید.

نظر کارشناسان اجتماعی ، روانشناسی، و... حالا به کناری ،حداقل نظر کارشناسان و متخصصان دینی را جدی بگیریم.

سلام علیکم

شما همان فرمایش چند روز پیشتان را تکرار می کنید.... شاید هم از آنجایی که امکانات مدیران بیشتر هست ، احتمالا می دانید که چند دقیقه قبل از شما چه مطلبی نوشتم و ارسال نکردم....

جالب است... در همان تاپیک هم خدمتتان عرض کردم.... پسر 18 ساله به اندازه سنش می فهمد... کسی از ایشان به اندازه جوان ... ساله توقع ندارد... بنابراین مشکلاتش به مراتب کمتر خواهد بود....

جالب تر اینکه..... همان جوان 18 ساله را مثال می زنید....در حالیکه برای ایشان کاری از دست بنده بر نمی آید.... بنده خودم و بعضی دوستانم را می بینم که در رنج سنی 24 تا 30 ساله هستیم و همچنان دعوت به روزه گرفتن می شویم....

نقل قول:
آیا ضررش به اجتماع نخوهد رسید.

آیا اولویت ها را در نظر می گیرید؟!....بنده زمانی که دانش آموز بودم در مثبت ترین مدرسه شهرمان تحصیل می کردم....اگر بخواهم آمار یک سری مسائل را بدهم....می توانم اعدادی را انتخاب کنم که یقین داشته باشم دروغ نگفته ام....

اگر همان نوجوان از ابتدا سالم زندگی کند ، به مراتب مشکلات کمتر خواهد بود..... در حال حاضر در سطح اجتماع شاهد طلاق های زیادی هستیم....این موضوع در سطح سواد بنده نیست....اما نظر شخصی من این است که....نظرم این است که عمده دلایلش برمی گردد به سبک زندگیه غلط...!!...که طبعا تاخیر در ازدواج هم از اشتباهات زندگی مدرن است.....

بنده نمی دانم.... چرا فکر می کنید تقوای جوانان از علامه حلی بیشتر است که ایشان در سن 14 سالگی و در نیمه شب به مجرد اینکه متوجه شدند به سن بلوغ رسیده اند ، از پدرشان می خواهند که به خواستگاری دختر همسایه بروند و شبانه عقد خوانده می شود...؟؟(به نقل از دکتر حسن عباسی که چند لحظه پیش پستی از بیانات ایشان را مرقوم داشتید)

ریحانه النبی;694685 نوشت:
حداقل نظر کارشناسان و متخصصان دینی را جدی بگیریم.

منظورتان نظر شخصی کارشناسان است ... یا.... نظر دین که از زبان کارشناسان نقل و قول می شود.....

البته قصدم جسارت خدمت کارشناسان معزز نبوده و نیست....اما بعضی از بزرگواران توصیه هایی کرده اند که این توصیه ها را دقیقا به بعضی از بزگواران دیگر عرضه کردم.... و آن بزرگواران دیگر عرضه داشتند که آن بزرگوار قبلی بابت این مشاوره دادنش باید فردای قیامت جواب گو باشد....!!! (این عرایضی را که می نویسم قطعا با زبان روزه است، و اگر دروغ گفته باشم به کمرم بخورد)

منظور بنده این است که به راحتی می شود حکم خدا را با تبصره زدن و تفسیر به رای پیچاند....!!... ولی...آیا این کار درستی است؟؟

[=WebRoya]هر چند اسلام بر ازدواج تاکید فراوان دارد و آن را حفظ کننده نصف دین انسان می داند چنانکه پیامبر(ص) فرمود: من تزوج فقد احرز نصف دینه؛ کسی که ازدواج کند نصف دینش را نگه داشته است (مستدرک الوسائل، 14 و 154) اما با وجود این تاکید می کند که ازدواج زودهنگام و در ابتدای جوانی باعث حفظ دو سوم دین می شود. در این باره پیامبر(ص) بهترین زمان ازدواج را ابتدای جوانی می داند و در این باره، چنان که شیخ طوسی در صفحه 17 مجلد 20 تبیان نقل کرده است، می فرمایند: «ما من شاب تزوج فی حداته سنه الا عج شیطان یا ویله یا ویله عصم منی ثلثی دینه؛ هر کس در[=WebRoya] ابتدای جوانی ازدواج کند[=WebRoya] شیطان فریاد می زند: «[=WebRoya]فریاد از او، فریاد از او، دو سوم دینش را از دستبرد من نگاه داشت

منبع مقاله:http://www.hawzah.net/fa/Article/View/93596/

بنده روایت نقل کردم، از خودم نگفتم....

حال یا بپذیرید.... بپذیرید که عقل ما فقط در سایه شارع مقدس کاربرد دارد، و اگر شرع حکمی بدهد، عقل اجازه اظهار نظر ندارد....

اگر نمی پذیرید.... برهانی بالاتر از سخن پیامبر بیاورید....

یا علی

[="Tahoma"][="Navy"]

یا‌رقیه;694697 نوشت:
شما همان فرمایش چند روز پیشتان را تکرار می کنید.... شاید هم از آنجایی که امکانات مدیران بیشتر هست ، احتمالا می دانید که چند دقیقه قبل از شما چه مطلبی نوشتم و ارسال نکردم....

جالب است... در همان تاپیک هم خدمتتان عرض کردم.... پسر 18 ساله به اندازه سنش می فهمد... کسی از ایشان به اندازه جوان ... ساله توقع ندارد... بنابراین مشکلاتش به مراتب کمتر خواهد بود....

جالب تر اینکه..... همان جوان 18 ساله را مثال می زنید....در حالیکه برای ایشان کاری از دست بنده بر نمی آید.... بنده خودم و بعضی دوستانم را می بینم که در رنج سنی 24 تا 30 ساله هستیم و همچنان دعوت به روزه گرفتن می شویم....

جواب سئوالم را نگرفتم : آیا با درایت و مصلحت اندیشی تمام جوانب یک زندگی را در نظر خواهد داشت؟
پسر 18 ساله فقط بعنوان مثال ذکر شد ولی حال که اشاره به آن تاپیک دارین بی ربط نخواهد بود.

نقل قول:

[=Microsoft Sans Serif]منظورتان نظر شخصی کارشناسان است ... یا.... نظر دین که از زبان کارشناسان نقل و قول می شود.....

بالاخره احکام دین باید از زبان یک معتمد بازگو شود یا نه؟ نقد به پاسخگویی آیت الله مظاهری در باب ازدواج موقت است نه صرفا پاسخ کارشناس اسک دین که ایشان هم غیر از احکام نگفتند.

نقل قول:
[=Microsoft Sans Serif]منظور بنده این است که به راحتی می شود حکم خدا را با تبصره زدن و تفسیر به رای پیچاند....!!... ولی...آیا این کار درستی است؟؟

صد درصد غلط است و اشتباه . به نظر شما چرا یک کارشناس دینی باید آخرت خود را به دنیای دیگران که سودی هم برایش ندارند بفروشد!!!؟؟ دلیل نمی شود پاسخی به مذاقمان خوش نیامد پاسخگو را زیر سئوال ببرریم.

نقل قول:

[=Microsoft Sans Serif]ازدواج زودهنگام و در ابتدای جوانی باعث حفظ دو سوم دین می شود. در این باره پیامبر(ص) بهترین زمان ازدواج را ابتدای جوانی می داند

شاید سوء تفاهم شده باشد منظور مخالفت با ازدواج در سن پایین نیست چرا که دور نمی رویم معتمدین معاصر ما (مثال خودتان علامه حلی) نیز حتی در نوجوانی ازدواج کردند.
بحث بر روی فوائد و عوارض ازدواج موقت میباشد.

همانطور که در شروع بحث عرض کردم ما در هر جایگاه و پایگاهی باشیم نمیتوانیم احکام الهی را دور بزنیم و یا با آن مقابله کنیم. آنچه باید باشد اجرای صحیح این احکام است.

[="Tahoma"]

ریحانه النبی;694712 نوشت:
بالاخره احکام دین باید از زبان یک معتمد بازگو شود یا نه؟ نقد به پاسخگویی آیت الله مظاهری در باب ازدواج موقت است نه صرفا پاسخ کارشناس اسک دین که ایشان هم غیر از احکام نگفتند.

سلام

احکام دین از نظر مراجع بیان می شود که اجماع علمای شیعه بر مباح بودن ازدواج موقت است و اکثریت آنها ازدواج موقت را مستحب می دانند

همین مراجع همگی بالاتفاق عزب بودن را مکروه می دانند

یعنی اگر شخصی مخیر شود بین عزب بودن (ازدواج موقت نکردن و رهبانیت) و ازدواج موقت کردن ازدواج موقت از نظر دین توصیه می شود

حالا شخصی از کسی در مورد ازدواج موقت سوال کند و بگوید من با اين‌گونه كارها موافق نيستم،بدون اینکه دلیل مبتنی بر شرع بیان کند معتبر نمی باشد هر کسی که می خواهد باشد.

علاوه بر آنکه نظرات تمام علما چنین نیست و ما نظر برخی از مخالفان نظر ایشان را هم ذکر کرده و پاسخ دادیم.

ریحانه النبی;694712 نوشت:
بحث بر روی فوائد و عوارض ازدواج موقت میباشد.

ازدواج موقت اگر در راستای عقل و شرع باشد هیچگونه عوارضی ندارد بلکه رهبانیت و سرکوب نیاز جنسی ضرر های فراوان روحی و جسمی برای انسان به دنبال می اورد،یعنی به طور کلی استحباب ازدواج موقت دلالت بر این دارد که این حکم الهی برای اکثریت افراد نافع بوده و انجام آن رجحان دارد بر ترک آن.

ریحانه النبی;694712 نوشت:
صد درصد غلط است و اشتباه . به نظر شما چرا یک کارشناس دینی باید آخرت خود را به دنیای دیگران که سودی هم برایش ندارند بفروشد!!!؟؟ دلیل نمی شود پاسخی به مذاقمان خوش نیامد پاسخگو را زیر سئوال ببرریم.

کسی شخص را زیر سوال نمی برد بلکه ادله و دلیل را زیر سوال می برد و نقد می کند،دلیلی ندارد که اگر کسی ادعای پاسخگویی به سوالات داشت وی را معصوم دانسته و تمام نظرات او را حتی اگر خلاف نظر مشهور علمای شیعه باشد و ادله فراوانی بر خلاف وی باشد بپذیریم بلکه ما دلایل را نقد می کنیم و حق به رجال شناخته نمی شود بلکه رجال به حق سناخته می شوند.

[="Tahoma"]چند مطلب در مورد ازدواج موقت و نقد نظرات ابتدایی ذکر شده قرار خواهم داد که شناخت این مطالب بسیار مهم است

1-شناخت قدرت غریزه ی جنسی و مدیریت آن نیروها و قوای غریزی بسیار پر قدرت هستند و هر چند در ظاهر آرام باشند ولی چون از درون آدمی سرچشمه می گیرند اگر بدرستی هدایت و مدیریت شوند ویرانگر استعدادهای گوناگون انسان خواهند شد. غریزه ی جنسی که به عقیده ی برخی از علما پرقدرت ترین غریزه ی درونی انسان است، مرز عقیده ها و بینش ها را در نورد دیده و انسان -با هر دین و آیین -را تحت فشار قرار می دهد. از بزرگترین عرفای موحد گرفته تا مشرکین خدانشناس اگر در تأمین قوه ی شهوت افراط و تفریط کنند باید متحمل خسارات روحی و روانی فراوانی گردند. لذا پیامبر رحمت (ص)که معلم آسمانی «امت وسط »است در طریقت بدون افراط و تفریط اسلام از سنت و روش خویش این چنین یاد می کند:
«النکاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس منی» و مطابق آنچه علما فرموده اند منظور از نکاح، لفظ نکاح نیست بلکه عمل جنسی است.
برخی از توصیه های روانی و جسمی مانند منصرف کردن ذهن از توجه به امور جنسی و پرداختن به ورزش های خسته کننده و همچنین برخی توصیه ها مانند روزه گرفتن که در برخی روایات وارد شده به عنوان راه حل اساسی و دائمی را ارتباط با قوه ی جنسی مطرح نشده اند. چون سفارش به گرفتن روزه آن چندین سال متوالی یا متناوب برای یک جوان، تکلیف شاقی است و خارج از وسع و توانایی اوست، آنچه از سیره ی پیامبر اکرم و اهل بیت عصمت (ع)بر می آید این است که راه جلوگیری از تبعات منفی قوه ی جنسی بهره وری صحیح از این غریزه جهت تکامل انسان و مصالح اجتماعی است که در غالب طرح جامع ازدواج در دین اسلام مطرح شده، ازدواج با همه ی اقسام و شرایطش؛ ازدواج دائم آسان و ازدواج موقت آسان تر که هر دو را خداوند حکیم و علیم جعل و وضع نموده و هیچ یک دیگری را خنثی نمی کند و هر کدام موارد مصرف خود را دارد و سلامت هر یک به رواج دیگری بستگی دارد مسلماً بدون ازدواج موقت ازدواج های دائم خوب و مستحکمی نخواهیم داشت و آنچه جایگزین ازدواج موقت خواهد شد قطعاً تقوی و خویشتن داری نخواهد بود، بلکه لجام گسیختگی شهوانی یا محرومیت های آسیب زا خواهد بود که ارمغانی بهتر از آنچه در غرب شاهد آن هستیم نخواهد داشت؛ یعنی از هم پاشیده شدن بنیان خانواده.

[="Tahoma"]2-قبح عرفی، مانع بزرگ

طی سالیان طولانی که با طبقات مختلف مردم اعم از حوزویان و دانشگاهیان و جوانان و غیره درباره ی فواید ترویج ازدواج موقت گفتگو کرده ایم تقربیاً همه ی آنها این حکم الهی را بسیار مترقی و جوابگو می دانسته اند و اذعان می کرده اند که جوامع انسانی خود را از رحمت و رأفت ویژه الهی محروم کرده اند در ضمن مهم ترین مانع ترویج این سنت اسلامی را قبیح اجتماعی و عرفی نزد مسلمانان خصوصاً ایرانیان می دانسته اند، واقعیت هم همین است؛ جامعه ی مسلمان ما با تعالیم آسمانی اسلام فاصله ی زیادی پیدا کرده این فاصله از فرهنگ اسلامی خصوصاً در حوزه ی امور جنسی به وضوح قابل احساس است. با مراجعه به فرهنگ عمومی مردم متأسفانه همان حرف هایی را که مسیحیان درباره ی روابط جنسی می زدند و ازدواج را ذاتاً پلید می شمرند ما هم به نوعی دیگر پذیرفته ایم در عرف ما هم گویا رسیدگی به غریزه ی جنسی پلید است لذا فقط یک بار آن هم از باب اضطرار و ناچاری باید به آن تن داد. در جامعه ی اسلامی ما هنوز مردم متدین و مذهبی نمی توانند توجیه مناسبی برای ازدواج های مکرر و فراوان پیامبر عزیز خود و اهل بیت مطهرش داشته باشند و گاهی شبیه کسانی حرف می زنند که هیچ تقدسی برای پیامبر و اهل بیت او قائل نیستند.
شاید کمتر کسی پیدا شود که بتواند از ازدواج پیامبر در سن بیش از پنجاه سالگی با دختری نه ساله دفاعی منطقی و منطبق بر حقایق الهی و مصالح واقعی کند.
شاید بسیاری از ما شیعیان امیرالمؤمنین (ع)که مفتخر در پیروی آن حضرت هستیم نمی دانیم که آن حضرت سه شب -آری فقط سه شب -بعد از شهادت جانسوز فاطمه ی زهرا (س)همسر دیگری را انتخاب کردند و با او ازدواج نمودند. (1)
حقیقت این است که نه تنها ازدواج موقت بلکه بسیاری از سنت های اسلامی نزد عرف مردم قبیح هستند و این در حالی است که قبح بسیاری از معاصی و گناهان ریخته شده، گناهانی که در سالیان نه چندان دور خبری از آنها در فرهنگ مردم ما نبود.
چشمه های حلال خدا را قبیح دانسته ایم بی خبر از این که گرفتار مرداب حرام شده ایم. هر که گریزد ز خرابات شاه
بارکش غول بیابان شود

هر چند پذیرش این حکم الهی در شرایط فعلی برای توده ی مردم سخت است اما این سخن نباید بهانه ای برای فرار از مسئولیت آگاهان و متولیان فرهنگی جامعه باشد برعکس وقتی فهمیدیم مشکل کجاست وظیفه داریم به همه امکانات مشغول حل آن شویم باید بپذیریم که دشمن در برخی از اهداف خود موفق بوده است. آنها توانسته اند احکام الهی را که سازگار با فطرت انسان و مصالح اوست بدجلوه دهند و آنها را ناکارآمد معرفی کنند ولی ما این قدر عاجز هستیم که قدرت دفاع زبانی و سخن گفتن رسمی و علنی از احکام الهی را نداریم واقعاً مایه ی تأسف است که فرصت بی نظیر هدایت را که بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در اختیار دینداران قرار گرفته به راحتی از دست بدیم و از بیان مهم ترین و ساده ترین و راه گشاترین احکام خدا با هزار بهانه ی غیر مقبول طفره برویم. اگر مورد سؤال واقع شویم که چرا بی نهایت از ازدواج دائم و احکام و شرایط آن گفتید و نوشتید اما فقط یک حدیث در راستای تشویق مردم به ازدواج موقت و ثواب و برکات و فوائد آن نگفتید و ننوشتید؟ چه پاسخی به آن داریم.
اگر سؤال شود چرا از پرنفوذترین و پرمخاطب ترین رسانه های جامعه ی اسلامی در بحث های کارشناسانه پیرامون مشکلات جنسی و گسترش فحشا به نسخه ی نورانی حضرت امیرالمؤمنین (ع)اشاره ای نمی شود چه پاسخی خواهیم داد؟ مگر نه این است که آن حضرت فرمودند:
اگر خلیفه ی دوم ازدواج موقت را منع نمی کرد هیچ کس زنا نمی کرد مگر افراد پست و شقی.
چرا به مردم با صدای بلند گفته نمی شود که در جامعه ای که ازدواج موقت رایج باشد از فحشای گسترده خبری نخواهد بود.
مسئول تغذیه ی فکری جامعه چه کسانی هستند و چرا کار مردم به جایی می رسد که حکم خدا را قبیح می دانند.
قدرت کم نظیر خطابه ی خطبای مشهور، تأثیر شگرف قلم و هنر، گستره ی پر نفوذ نشریات، نقش بی بدیل رسانه های صوتی و تصویری، بیانیه های اجتماعی علما و فضلای حوزوی و دانشگاهی، تبیین عالمانه ی مقدس بودن غریزه ی جنسی و اهمیت آن در تکامل انسان، برگزاری همایش های مفید و مردمی و سر ریز شدن نتایج مباحث کارشناسی در جامعه می توانند مصالح این حکم الهی را برای مردم بیان کرده، فرهنگ حاکم را تغییر داده و قبح آن را از بین ببرند.

1- شیخ عباس قمی در کتاب شریف منتهی الامال، ج 1، ص 405 روایتی نقل کرده که حضرت علی (ع)سه شب بعد از شهادت حضرت زهرا (س)با «امامه»خواهر زاده ی حضرت زهرا (س)ازدواج نمودند.

[="Tahoma"]3-نتایج متنوع حاصل از ازدواج موقت:

در صورت رواج ازدواج موقت نیازهای گوناگون طیف وسیعی از مردم برآورده می شود. همان طور که با دقت در مطالب کتاب روشن می شود هر یک از علمای بزرگوار به یک یا چند فایده از فوائد رواج متعه اشاره می فرمایند.
مرحوم آیه الله فاضل لنکرانی وضعیت ویژه ی دانشجویان دختر و پسر را که در بالاترین مراتب شهوت و هیجان جنسی هستند مورد توجه قرار داده و ازدواج موقت را به عنوان راه دور ماندن آنها از حرام پیشنهاد می فرمایند.
آیه الله العظمی مکارم شیرازی با اشاره به این که ازدواج دائم نه در گذشته و نه امروز به تنهایی جوابگوی نیازمندی های جنسی همه ی طبقات مردم نبوده و نیست برای گروه های خاص که قادر با ازدواج دائم نیستند یا متأهلینی که در مسافرت های طولانی و یا مأموریت های کاری با مشکل عدم ارضای غریزه ی جنسی رو به رو می شوند و افرادی که بر اثر طولانی شدن دوره ی تحصیل قادر به ازدواج دائم نیستند، ازدواج موقت را عاقلانه ترین راهکار می دانند.
آیه الله العظمی سبحانی نیز ازدواج موقت را در دوران تحصیل خصوصاً برای محصلین خارج از کشور آن هم با زنان اهل کتاب (مسیحی، یهودی، زرتشتی)راهی مناسب برای جلوگیری از فحشا می دانند.
آیه الله مصباح یزدی ضرورت توجه به ارضای نیاز جنسی زنانی را که فرصت ازدواج دائم را از دست داده یا موقعیت ویژه ای دارند که تن دادن به مقررات ازدواج دائم برایشان ممکن نیست یا خواستگاری برای ازدواج دائم ندارند را مورد تأکید قرار داده و ازدواج موقت را مصلحت ایشان می دانند.
آیه الله حائری شیرازی علاوه بر این که متعه را ابتکاری مناسب در مقابل تهییجات جنسی ماهواره ها می دانند، در ضمن بیان خاطره ای زیبا متعه را راهکار مناسب برای فرزند دار شدن زوجینی دانسته اند که از داشتن فرزند محرومند.
شهید بهشتی و شهید باهنر می فرمایند: جوانان بسیاری در اثر فشار غریزه ی جنسی نیروها و استعدادهای ارزنده شان بیهوده از دست می رود. این دو متفکر بزرگ ضمن توجه به طولانی شدن دوران تحصیلات دانشگاهی می فرمایند: محرومیت جنسی جوانان غالباً بهترین ایام آنها یعنی جوانی را از تلخ ترین دوره های عمرشان کرد.
استاد شهید مطهری با اشاره به این که عصر جدید فاصله ی بین بلوغ طبیعی تا بلوغ اجتماعی و قدرت تشکیل عائله را زیاد کرده این سؤال را مطرح می کند که آیا طبیعت حاضر است به خاطر وضع زندگی جدید، فشار غریزه ی جنسی را از سر جوانان بردارد و عوارض روانی سهمگین مقابله با غریزه ی جنسی را خنثی کند؟
ایشان در مجموع ازدواج موقت را برای دختران و پسران مجرد توصیه می کند و می فرماید: ازدواج موقت نه تنها مشکل دختران و پسران مجرد را در دوران تحصیل حل می کند بلکه راه حل مناسبی است برای شناخت جوانان از یکدیگر قبل از شروع ازدواج دائم.
ملاحظه می فرمایید که رواج ازدواج موقت و شکسته شدن دژ عنکبوتی عرف جهالت زده چه برکاتی را می تواند به همراه داشته باشد. البته باید توجه داشت مصالح و خیراتی که در احکام الهی قرار داده شده در صورتی در جامعه نمودار می شوند که این احکام در یک بستر اعتقادی مناسب و همراه با رعایت موازین اخلاقی اسلام باشد.
بنابر آنچه گذشت ازدواج موقت کاربردهای فراوانی دارد که یک حکم شرعی اضطراری مثل حلال بودن گوشت سگ و خوک در موارد اضطرار نیست که شاید برای کمتر کسی در زندگی پیش بیاید بلکه متعه پاسخگوی طیف وسیعی از نیازهای جنسی و عاطفی انسان در طول زندگی است.
اگر واقع بینانه بنگریم شاید کمتر کسی باشد که در طول عمر خود نیاز واقعی -نه شهوت پرستانه -به ازدواج موقت پیدا نکند. لذا این حکم الهی در روایات اسلامی مورد تأکید فراوان قرار گرفته و از آن به عنوان سنت رسول الله و ائمه اطهار (ع)نام برده شده است.
در کتاب شریف وسائل الشیعه روایت شده که راوی از امام صادق (ع)درباره ی متعه سؤال می کند حضرت می فرمایند:
«انی لأکره للرجل المسلم أن یخرج من الدنیا و قد بقیت علیه خله من خلال رسول الله (ص)لم یقضها».
«من کراهت دارم از این که مرد مسلمان از دنیا خارج شود در حالی که سنتی از سنت های پیامبر خدا باقی مانده باشد که آن را به جا نیاورده باشد».
همچنین در این کتاب شریف از رساله المتعه شیخ مفید از امام صادق (ع) روایت شده که آن حضرت فرمودند:
«یستحب للرجل ان یتزوج المتعه و ما احب للرجل منکم أن یخرج من الدنیا حتی یتزوج المتعه ولو مره».
«مستحب است مرد متعه کند و من دوست ندارم که مردی از شما بمیرد مگر این که ازدواج موقت کند هر چند برای یک بار».
عده ای از مخالفان ترویج متعه معمولاً در صدد قید زدن به روایات بر می آیند و با مطرح کردن شبهات سست و اتهامات بی اساس یا بیان بعضی موارد ناموفق ازدواج موقت می خواهند به قواره ی نافرم جامعه ی فرهنگی اشکالی وارد نشود و بلور نازک سلیقه های خود خواهانه شان ترک برندارد. شاید این همه تأکید از طرف علمای بزرگ که متعه را برای نسل جوان تجویز می کنند موجب تنبه و بیداری این عده باشد و از اتفاق نظر این اسلام شناسان که بیانگر ذائقه ی فکری اهل بیت هستند، عامه ی مردم، خواص اشکال تراش و خصوصاً جامعه ی محترم بانوان تحصیل کرده ی شیعه بهره مند گشته و افق فکری و نظری خود را با نسخه های شفابخش اهل بیت (ع)هماهنگ نمایند، و به جای نواختن ساز مخالف و جستجو کردن استدلال برای مخالفت با رواج این سنت نبوی از خداوند توفیق درک مصالح احکام الهی و تبیین عالمانه و شجاعانه آن را مسألت نمایند.

[="Tahoma"]4-نسخه ی مظلوم

مسئولین فرهنگی نظام خصوصاً حوزه های علمیه شیعی به عنوان پرچم داران تدین ناب اسلامی بعد از گذشت سال های طولانی از عمر پر برکت انقلاب اسلامی همان طور که خود را سهام دار پیشرفت ها و کامیابی های این ملت می دانند بایستی شریک غم ها و گرفتاری های آنان نیز باشند و بار سنگین مشکلات مردم را بر دوش خود احساس کنند کمبودهای اقتصادی و بحران های سیاسی تنها مشکلات مردم نیستند. ترویج بی بند و باری اخلاقی و جنسی، گسترش فحشا، جمعیت کثیر زنان دختران و زنان بد حجاب و بی حجاب، استقبال گسترده ی جوانان از ابعاد منفی ماهواره ها و اینترنت، گرایش روز افزون به مدهای غربی، بالا رفتن سن ازدواج و آمار طلاق، اعتیاد به مواد مخدر و قرص های روان گردان و در نهایت از دست رفتن نسل جوان بدون شک بزرگ ترین تهدید بالقوه و بالفعل برای مردم و کشور است.
همه می دانیم در طول سالیان گذشته برای مقابله با فحشا و منکرات اخلاقی از هر وسیله ای استفاده شده است جز توصیه شجاعانه اهل بیت که ترویج گسترده و آسان ازدواج موقت باشد.
بر همه ی محققین علوم اسلامی الزامی است با بررسی عمیق فوائد گسترده ی این حکم مترقی اسلام را مشخص نموده و با رد شبهات مخالفین مواد فکری لازم را در اختیار مبلغین محترم قرار داده و فرصت گران بهای اقبال مردم به شریعت مقدس اسلام را ارزان از دست ندهند تا این حکم الهی که بدون شک در بین متدینین از متروک ترین نسخه های شریعت است از غربت خارج شود.
مایه ی تأسف است که فراوان دیده شده این حکم مقدس مکرراً از سوی صدا و سیما و رسانه های مکتوب با شیوه های مختلف در غالب تیترهای درشت، درج خاطرات ناموفق، گزارشات حقوقی و قضایی، مصاحبه یا کارشناسان غیر متعهد و ... مورد جسارت های فراوانی واقع شده و تأسف بارتر این که هرگز از هیچ تریبونی شاهد دفاع از حقانیت این تحفه و عطیه ی الهی نبوده ایم.

[="Tahoma"]نظر علامه طباطبایی در مورد ازدواج موقت
بخشی از مقاله ی علامه طباطبائی ازدواج دائم به تنهایی پاسخگوی نیاز انسان نیست
اگر با نظر وسیعی به جهان بشریت، نگاه کرده، دقت نمائیم عیاناً خواهیم دید که در جامعه ی بشری آمیزش جنسی را با ازدواج دائمی نمی توان محدود ساخت و هرگونه آمیزش دیگری را غیر قانونی شمرد و هرگز دائر بودن ازدواج دائمی نمی تواند این غریزه ی جنسی را اقناع کرده، پاسخ دهد. شیوع آمیزش موقت
با این که ازدواج دائمی در همه ی جهان متداول است و افکار عمومی عمل زنا را تقبیح می کند، دولت های رسمی در هیچ یک از کشورهای جهان متمدن و نیمه متمدن، با هیچ وسیله ای نتوانسته اند از شیوع آمیزش های موقتی جلوگیری کنند و در همه ی شهرهای بزرگ و کوچک جهان مراکزی آشکار یا پنهان برای فحشاء وجود دارد. در این صورت مذهبی مانند اسلام که جهانی و همیشگی است و می خواهد آمیزش جنسی را با ازدواج محدود سازد و مطلقاً از زنا جلوگیری کند، ناگزیر است ازدواج موقتی را با شرایطی خاص که رفع مفاسد زنا را می کند (مانند محرم و شوهردار نبودن زن و تعیین مهر و عده پس از مفارقت)در میان قوانین خود بگنجاند تا پاسخ کافی به اقتضای این غریزه ی عمومی بدهد. پاسخ مخالف
یکی از علمای سنی کردستان به نام آقای مردوخ در مخالفت با حکم مترقی و حکیمانه ی ازدواج موقت می گوید: «در سال هشتم هجرت در ایام توقف سپاه اسلام در مکه، دختران و زنان بیوه ای که خود را زینت داده، به سرزبان اسلام نشان می دادند و آتش شهوت آنان نیز سبب طول توقف و عزوبت مشتعل می گشت از این روی رسول اکرم (ص)به حکم ضرورت و از باب اکل میته اجازه عقد موقت را صادر فرموده »
علامه طباطبائی در جواب وی می فرماید:
باید از ایشان پرسید که آیا زبیر، دختر خلیفه ی اول را همان روزها به عقد موقت در آورده بود؟ و عبدالله بن زبیر که از این ازدواج به وجود آمده بود و یکی از صحابه رسول خدا به شمار می رود سال دهم هجرت موقع رحلت رسول اکرم (ص)مثلاً یک ساله بود؟
گذشته از آن آیا راه رفع این خطر این بود که رسول اکرم (ص)حکم جواز زنا را صادر کند؟ یا این بود که از تظاهر زنان آرایش کرده و اختلاط بی بند و بارانه ی آنان که به نص قرآن ممنوع است جلوگیری کند؟
گذشته از آن، مگر جریان فتح مکه چند سال طول کشیده که سپاه اسلام اینگونه عزوبت پیدا کرده، گرفتار ضرورت شوند در صورتی که با ملاحظه ی گرفتاری های دیگر رسول اکرم (ص)در این مسافرت، مانند گرفتاری های جنگ حنین و محاصره های متعدد طائف و اصلاحات دیگر اطراف تهامه، سپاه اسلام جز روزهای معدودی در مکه نبوده اند.
راستی اگر این مقدار از توقف، ضرورت به وجود آورده، به قول آقای مردوخ مجوز اباحه زنا شود، آیا به قول ایشان در دنیای امروز که همه جا را منظره های دلفریب و شهوت انگیز فرا گرفته و در چشم انداز هر کوچه و خیابان صدها زن غرق در زینت و گله گله دختران نیمه عریان به چشم می خورند و طبقات مختلف جوانان تنگ دست، کارگر یا محصل که دست رسی به ازدواج و تحمل هزینه تشکیل خانواده ندارند، متعه و حتی زنا با زنان شوهردار و محارم و ... جایز نیست ؟ خلاصه ی مقاله ی علامه طباطبائی (ره)
1-آمیزش جنسی را نمی توان به ازدواج دائمی محدود ساخت.
2-هیچ دولتی نتوانسته از آمیزش های موقتی جلوگیری کند.
3-اسلام برای پاسخ دادن کامل به غریزه ی جنسی و جلوگیری از زنا و بی بند و باری جنسی، ازدواج موقت را با شرایط ویژه در میان قوانین خود گنجانده است. پی نوشت ها :
1-بررسی های اسلامی، ص 121.
منبع: ترکاشوند، محمد، (1386)، ازدواج موقت: مدیریت شهوت، قم، نشر اشک یاس، چاپ دوم.

متعه وداع با فحشا

«... علی (ع)فرمودند: چنانچه امر مقدس زناشویی موقت (عقد انقطاعی و به قول عوام «صیغه»)زیر پای بدعت نرفته و پایمان نشده بود، هر آینه کسی مرتکب عمل نامشروع زنا نمی شد، مگر پلید و ناکس و جامعه مسلمان از عوارض شوم و مفاسد عمل نامشروع و بنیان سوز «زنا»به کلی مصون می ماند. (2)
تفاوت ها
«صیغه» یا زناشویی موقت، در حقیقت عین ازدواج مقدس معمولی رسمی میان مسلمانان است با فرق این که مشکلات و تکالیف در زناشویی موقت کمتر و آسان است و مانند زناشویی دائم نیست و همان مصالح و احکام زناشویی که شرع مقدس در ازدواج دائم در نظر گرفته به اضافه ی مصالح بیشتری در زناشویی موقت، مرعی داشته است و نصف همان عده ای که در طلاق زوجه دائم مقرر فرموده در اینجا برای تسهیل امر زناشویی، مقرر فرموده است؛ و وجوب نفقه و مخارج ضروری زندگی زن و ارث بری و مقید بودن در زندگی همیشگی با هم را از دوش طرفین برداشته و به جای طلاق، انقضاء و اتمام مدت موقتی است که به تعیین و رضایت طرفین قرارداده تا در آخر مدت بودن قهر و تلخکامی با رضایت و اطلاع قبلی خودشان از هم جدا شوند.
درد و درمان
همیشه تعداد زن در دنیا بیش از مرد است و مردان بسیاری بی زن و زنان بسیاری هم بی شوهر می باشند ... یا مردان و زنان از فقر و بی چیزی یا علل دیگر مقدورشان نیست که زن یا شوهر دائمی اختیار کنند و حس مقدس شهوت(3)همیشه گرسنه و آماده و مشغول فعالیت بوده، قطعاً اگر [راه]مشروعی برای رفع نیازش پیدا نشود و دست به وسایل نامشروعی زده، هزاران هزار بدبختی و مرض و مفسده به بار می آورد.
پس بهترین راه برای جلوگیری از این خطر و سیر کردن این حس مقدس عمومی، همان راه مشروع و مقدس است که قانون مقدس الهی اسلام وضع نموده است و آن را مقدس تر از نکاح و ازدواج دائم داشته و ثواب های اخروی که بر آن مترتب نموده چندین برابر از پاداش هایی [است] که بر عقد ازدواج دائم مترتب نموده است (4)و این چاره مشروع عجیب که دین مقدس خدا برای جلوگیری از خطر خانمانسوز زنا وضع نموده است، در هیچ دیانت و قانونی موجود نمی باشد و تمام اقوام دنیا از قوانین نکاح و زناشویی مشکل، یقیناً به اندازه ی بیشماری سرپیچی می کنند (بعضی زنا می کنند) و با نصایح خشک و پند و اندرزهای بی مغز جلوی این حس طبیعی و فساد آن را نمی توان گرفت و جز تمسک به اصل مقدس ازدواج زناشویی موقت اسلام، چاره ای نخواهد بود.
عاقبت تعصب ها
و پاسخ (کسانی که) در این موضوع تعصب خشک جاهلی ورزیده و از این امر استنکاف می کنند اینست که: اولاً خوب بیاندیشند و ببینند آیا چه فرقی بین زناشویی دائم و موقت به جز موقت بودن مدتش[وجود]دارد و همان اثر در این موقت[هست]که در آن دائم [نیز]هست[بعلاوه] این دارای فسخ شیرین است و اگر از این امر مشروع آسان با تعصب جلوگیری کردید، خواهران! برادران! شما به زنای نامشروع با تأسف، سخت دچار خواهید شد.
پیشنهاد
... آری بایستی دوائری بسیار محرمانه و آبرومند طبق موازین مقدس اسلام در تمام شهرهای بزرگ و کوچک برای امر مقدس زناشویی موقت مهیا نموده، زنان و مردان نجیب و پاک بدانجا مراجعه نموده و با تعیین مدت و مهر زناشویی موقت به رضایت طرفین تحت نظر علما و مأمورین بسیار پاک پس از تحقق پاکی [و] سلامتی طرفین، با کمال سهولت و آسانی بدین امر مقدس دست زده و طرفین کاملاً رعایت مقررات اسلامی مثل عده نگه داشتن پس از سر آمدن مدت را بنمایند تا جامعه از مصالح بزرگ این امر مقدس برخوردار شده و از مفاسد خانمانسوز زنا مصون باشد ...
خلاصه نکات
1-فرق ازدواج موقت با ازدواج دائم این است که مشکلات و تکالیف ازدواج موقت کمتر و آسانتر است.
2-بهترین راه برای جلوگیری از خطر انحراف جنسی راهی است که اسلام به وسیله قانون مقدس ازدواج موقت وضع نموده و آن را از ازدواج دائم مقدس تر نموده است و ثواب هایی که بر آن مترتب نموده چندین برابر پاداش هایی است که بر عقد دائم قرار داده است.
3-با نصایح بی مغز جلوی حس طبیعی شهوت را نمی توان گرفت.
4-خواهران و برادران: اگر از این امر مشروع آسان با تعصب جلوگیری کردید به زنای نامشروع با تأسف سخت دچار خواهید شد.
5-باید مراکزی محرمانه و آبرومند طبق موازین اسلامی در تمام شهرهای کوچک و بزرگ برای زناشویی موقت مهیا شود.
پی نوشت ها :
1-روزنامه ی اطلاعات 29 / 10 / 69، (به نقل از کتاب راهنمای حقایق ص 63-66).
2-چند حدیث با مضامینی نزدیک به حدیث فوق در کتاب وسائل الشیعه، کتاب النکاح، ابواب المتعه، باب 1، نقل شده است مثل:
الف-عبدالله بن سلیمان می گوید: شنیدم امام باقر(ع)می فرمود: علی (ع)همواره می فرمود: «لولا ما سبقنی به بنی الخطاب ما زنی إلا شقی»اگر در آن کار پسر خطاب بر من پیشی نگرفته بود زنا نمی کرد مگر بدبخت و پست.
ب-عبدالرحمن بن ابی لیلی می گوید: از امام صادق(ع)پرسیدم آیا آیه ی متعه نسخ شده است؟ حضرت فرمود: «لا و لولا ما نهی عنها عمر ما زنی إلا شقی»؛ نه و اگر عمر از آن نهی نمی کرد جز افراد پست و بدبخت کسی زنا نمی کرد.
3-برخلاف عقیده ی بسیاری از متدینین و مقدسین؛ در تعالیم اسلامی قوه ی شهوت نه تنها یک مانع برای نیل به مقام انسانیت نیست، بلکه حسی است مقدس و یکی از نعمت های بزرگ خداوند شمرده می شود که در مسیر کمال انسان نقش مؤثری دارد. پرداختن به قوه ی جنسی و تأمین نیاز شهوانی، در قالب ازدواج دائم یا موقت دارای اجر و ثواب فراوان می باشد و اهل بیت (ع)در برخی روایات، از پاداش آن پرده برداشته اند، در جلد 21 کتاب وسائل الشیعه، کتاب النکاح، ابواب المتعه، باب 2، آمده است که یکی از اصحاب امام باقر (ع)می گوید به حضرت عرض کردم: آیا برای کسی که متعه می کند ثوابی هم هست؟ حضرت فرمود: اگر برای رضای خدا و مخالفت با منکران این سنت اقدام به متعه کند، کلمه ای با آن زن حرف نمی زند مگر این که خداوند حسنه ای برای او می نویسد و دستش را به سوی او نمی کشد مگر این که خداوند گناهی را از او می آمرزد و هنگامی که غسل کرد، به اندازه ی موهایی که در بدن او بر آنها آب گذشته است از گناهان او می گذرد.
راوی از تعجب می پرسد: به اندازه ی موها؟!
حضرت می فرماید: به اندازه ی موها.
4-چند روایت درباره ی ثواب و جایگاه مهم ازدواج موقت در اسلام از کتاب وسایل الشیعه، کتاب النکاح، ابواب المتعه، باب 2:
امام باقر (ع)همانا پیامبر وقتی که به معراج رفتند، فرمودند: جبرئیل به من ملحق شد و گفت: یا محمد (ص)«إن الله تبارک و تعالی یقول: انی قد غفرت للمتمتعین من امتک من النساء». ای محمد!همانا خداوند بلند مرتبه می فرماید: بدرستی که من کسانی از امت تو را که زنان را متعه می کنند، مورد آمرزش قرار دادم.
در همین کتاب روایت شده: «إن المؤمنین لا یکمل حتی یتمتع». همانا مؤمن کامل نمی شود مگر این که متعه کند.
همچنین امام صادق (ع)می فرمایند: «انی لأحب للرجل أن لا یخرج من الدنیا حتی یتمتع ولو مره و أن یصلی الجمعه فی جماعه». همانا من دوست دارم که مرد از دنیا خارج نشود (نمیرد)مگر این که متعه کند هر چند یکبار و دیگر این که نماز جمعه را به جماعت بخواند.
منبع: ترکاشوند، محمد، (1386)، ازدواج موقت: مدیریت شهوت، قم، نشر اشک یاس، چاپ دوم.

http://rasekhoon.net/article/print/697019/%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D9%81%D9%88%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D9%85%D9%88%D9%82%D8%AA/

آيت الله مكارم شيرازي که از بین مراجعی که جامعه مدرسین معرفی کرده است تنها مرجعی است که ازدواج موقت را بنا بر حکم اولی مباح می داند در حالی که سایر مراجع بنا بر حکم اولیه ازدواج موقت را مستحب می دانند پيرامون ازدواج موقت مي نويسند:

اين موضوع مخصوصاً در عصر ما كه سن ازدواج بر اثر طولاني شدن دورة تحصيلي و مسائل پيچيدة اجتماعي بالا رفته، و كمتر جواني مي‌تواند در سنين پايين يعني در داغ ترين دوران غريزة جنسي اقدام به ازدواج كند شكل حادتري به خود گرفته است با اين وضع چه بايد كرد؟ آيا بايد مردم را به سركوب كردن اين غريزه ( همانند رهبان‌ها و راهبه‌ها ) تشويق نمود؟ يا اينكه آنها را در برابر بي بند و باري جنسي آزاد گذاشت ، و همان صحنه‌هاي زننده و ننگين كنوني را مجاز دانست؟ و يا اينكه راه سومي را در پيش بگيريم كه نه مشكلات ازدواج دائم را به بار آورد و نه بي بند وباري جنسي را؟ خلاصه اينكه « ازدواج دائم» نه در گذشته و نه در امروز به تنهائي جوابگوي نيازمندي‌هاي جنسي همه طبقات مردم نبوده و نيست ،‌و ما بر سر دو راهي قرار داريم يا بايد «فحشا» را مجاز بدانيم و يا طرح ازدواج موقت را بپذيريم، معلوم نيست آنها كه با ازدواج موقت و فحشا مخالفند چه جوابي براي اين سؤال فكر كرده اند؟!
طرح ازدواج موقت ، نه شرائط سنگين ازدواج دائم را دارد كه با عدم تمكن مالي با اشتغالات تحصيلي و مانند آن نسازد و نه زيانهاي فجايع جنسي و فحشا را در بردارد.

تفسير نمونه ج 3 ص 341

[="Tahoma"]ازدواج موقت براي جوانان راه معقول و علمي است.

ازدواج غيردائمي از نظر قانوني و عرف ، راهي معقول ، علمي و شناخته شده است كه هم مي توان به وسيله ي آن از فشار غرايز در جهت خطرناك و درهم ريختگي و آشفتگي كاست و آن را در طريق صحيح به كار انداخت و هم به آساني خود را از تحمل يك نوع رنج روحي و احساس گناه ، عصيان و تخلف از اصول و مقررات اخلاقي و قانوني رها ساخت.
ازدواج موقت ، نظر عده اي از متفكران غربي را نيز به خود جلب كرده است.

كتاب ازدواج موقت مديريت شهوت / ص 30

[="Tahoma"]

عمار;694185 نوشت:
اولین از اون مراتب که خیلی هم خوب و ساده هست همان سفارشی که در پست اول از سایتی ذکر شده است و موافق با آموزه های دینی ماست چون در زمینه کنترول شهوت و ... روایات بیشماری وجود دارد.
خب این توصیه اول به جوانان است. حال اگر جوانی این همت و تلاش را نداشت و نتوانست استعفاف پیشه کند و نیاز جنسی فشار آورد توصیه به ازدواج می کنیم و با ساده گرفتن و دوری از تجملات به راحتی اینکار انجام می شود.

شما دقیقا جا به جا گفتید!
اونی که از آموزه‌های دینی برداشت میشه اینه که اول توصیه به ازدواج شده و اگر شرایطش مهیا نبود توصیه به استعفاف.

[="Tahoma"]به گزارش جهان به نقل از ايسنا، حجت‌الاسلام والمسلمين قرائتي در مراسم آغاز سال تحصيلي دانشگاه پيام‌ نور استان تهران با بيان اينكه چند سال گذشته توسط دادستان تهران عنوان شد كه 500 هزار زن جوان بيوه در كشور وجود دارد، گفت: شايد تعداد اين زن‌ها به يك ميليون نفر رسيده باشد كه اين زن‌ها چه راهكاري براي اينكه به گناه نيافتند، بايد انجام دهند. آيا بايد همه اين افراد خودشان را حفظ كنند؟ يا اينكه بايد گناه كنند و يا اينكه راهكارش اين است كه بسوزند و بسازند؟

به گفته وي در اين خصوص ازدواج موقت تنها راه است و جز ازدواج موقت، راه‌حلي نيست.

رييس ستاد اقامه نماز كشور با بيان اين نكته كه ازدواج آسان است اما ما آداب و رسومي درست كرده‌ايم كه آن را سخت مي‌كند، گفت: به عنوان نمونه چه كسي گفته است كه سربازي مانع ازدواج است و يا اينكه فرد بايد بعد از گرفتن ليسانس ازدواج كند و يا اينكه چه كسي گفته است كه اول بايد دختر اول ازدواج كند و پس از آن دختر دوم.

به گزارش ايسنا، قرائتي در بخش ديگري از سخنانش با بيان اينكه هيچ خانمي نبايد با لباس مشكي بر سر كلاس درس حاضر شود، گفت: لباس مشكي براي خيابان است و براي كلاس بايد با رنگ‌‌هاي روشن چون رنگ كرم، سبز كم رنگ و ... حضور يابند، چرا كه رنگها در روح اثر دارد.

وي در ادامه بهترين راه ارتباط با خدا و معنوي شدن را نماز عنوان كرد و در خصوص اينكه چگونه مي‌توان جوان‌ها را به نماز دعوت كرد، گفت: نعمت‌هاي خدا را براي جوان‌ها بشماريد تا‌ آنها شرمنده خدا شوند.

http://jahannews.com/vdcaminu649nym1.k5k4.html

یا‌رقیه;694660 نوشت:
اگر قرار باشد با ازدواج نکردن باعث گناه و معصیت و عذاب وجدان و دور شدن از خدا شود...

چرا گناه ؟ یا خویشتن داری پیشه کند و اگر نمی تواند ازدواج دائم کند

یا‌رقیه;694660 نوشت:
همان بهتر که آدم به مشکلات عدیده روحی روانی ناشناخته ی مورد نظر شما دچار شود... ولی به گناه نیفتد...

مشکلات فقط گریبان خود شخص را نمی گیرد و بلکه گریبان اجتماع را می گیرد

دختری که یکبار مزه ازدواج موقت را بچشد و از نظر عاطفی وابسته شود
اتمام ان دوره و جدا شدن برای او انقدر ویرانگر است که به ناچار باید تن به ازدواج موقت دیگری بدهد
حالا اینده این دختر را تصور کنید چه می شود ؟
یا با روحیه خسته وازدواج های موقت پی در پی باید ادامه زندگی دهد و یا با این روحیه خسته اگر موفق شود ازدواج دائمی کند
تازه ایا پسران مجرد حاضر می شوند با دختری که چند بار ازدواج موقت کرده ازدواج کنند ؟
اینها همه مشکلات است که باید فرهنگ سازی شود
حالا فرض کنید چنین دختری بچه دار هم بشود ایا جامعه بچه او را می پذیرد ؟
وقتی می گویم شما همه جانبه به موضوع نگاه نمی کنید بخاطر این است

علــی;694677 نوشت:
در واقع ما سه راه بیشتر در این مدت نداریم که در پست سوم از قول شهید مطهری بیان کردم

راه چهارمی هم داریم
و ان اینکه فرهنگ سازی کنیم تا جوانان زود ازدواج دائم کنند
که بهترین راه است

بعضی از موارد فرهنگ سازی برای ازدواج موقت شامل مراحل زیر باید باشد

این ازدواج هم برای پسران مجرد و هم دختران مجرد باشد
ازدواج اشکار باشد و نه پنهان و در شناسنامه ثبت شود
پسران مجرد به دختران ازدواج موقت کرده به چشم بیوه نگاه نکنند و برای ازدواج دائم دنبال دختر باکره نباشند و با انها ازدواج کنند
بچه حاصل از ازدواج موقت را پسر قبول کرده و سرپرستی او را به عهده بگیرد

[="Tahoma"][="Navy"]

علــی;694725 نوشت:
احکام دین از نظر مراجع بیان می شود که اجماع علمای شیعه بر مباح بودن ازدواج موقت است و اکثریت آنها ازدواج موقت را مستحب می دانند

همین مراجع همگی بالاتفاق عزب بودن را مکروه می دانند

یعنی اگر شخصی مخیر شود بین عزب بودن (ازدواج موقت نکردن و رهبانیت) و ازدواج موقت کردن ازدواج موقت از نظر دین توصیه می شود

مورد جدیدی را عنوان نکردید و این قضیه برای همه روشن است.

نقل قول:

حالا شخصی از کسی در مورد ازدواج موقت سوال کند و بگوید من با اين‌گونه كارها موافق نيستم،بدون اینکه دلیل مبتنی بر شرع بیان کند معتبر نمی باشد هر کسی که می خواهد باشد.

مطرح نکردن دلیل شرعی در بحث مورد نظر دلیل بر نداشتن دلیل نیست، العاقل کاالاشاره .

نقل قول:

ازدواج موقت اگر در راستای عقل و شرع باشد هیچگونه عوارضی ندارد بلکه رهبانیت و سرکوب نیاز جنسی ضرر های فراوان روحی و جسمی برای انسان به دنبال می اورد،یعنی به طور کلی استحباب ازدواج موقت دلالت بر این دارد که این حکم الهی برای اکثریت افراد نافع بوده و انجام آن رجحان دارد بر ترک آن.

تا اینجا همه مسائل و سوء تفاهمها و سوء تعبیر و چمیدونم دلیل ایجاد این بحثها سر اگرهاست ، تمام حرف ما همین است که چارچوب چارچوب چارچوب ...[/]

علــی;693057 نوشت:
در این شرایط که ازدواج موقت واجب می شود (زمانی که به گناه می افتد شخص) اما پاسخ دهنده گفته است که به فکر ازدواج موقت (که در شرایط شخص سوال کننده چون اگر ازدواج نکند به گناه می افتد) واجب است نداشته باشید،آیا این مطالب صحیح و بر طبق آموزه های اسلامی است؟

عمار;694185 نوشت:
خب این توصیه اول به جوانان است. حال اگر جوانی این همت و تلاش را نداشت و نتوانست استعفاف پیشه کند و نیاز جنسی فشار آورد توصیه به ازدواج می کنیم و با ساده گرفتن و دوری از تجملات به راحتی اینکار انجام می شود.

بچه محله امام رضا;694762 نوشت:
شما دقیقا جا به جا گفتید!
اونی که از آموزه‌های دینی برداشت میشه اینه که اول توصیه به ازدواج شده و اگر شرایطش مهیا نبود توصیه به استعفاف.

سلام علیکم
باتشکر و سپاس از استاد گرامی و بزرگوار و کاربران محترم

دقیقا این سوالی است که پس از خواندن مباحث مختلف و نظرات مختلف در مورد عقد موقت و خصوصا سوالات این کتاب (مرهم زخمها (کارکرد ازدواج موقت)برای بنده حقیر نیز ایجاد شده بود و در تاپیک دیگری نیز پرسیدم که از مجموع پاسخ ها بنده اینگونه برداشت نمودم که بسته به موقعیت هرفردی میتواند پاسخ ها متفاوت باشد! اما خیلی مایلم اگر حدیثی در این خصوص وجود دارد را بشنوم و بدانم دقیقا روش صحیح کدام یک از موارد زیر است! یعنی اگر در هردو مورد سفارشی بوده است حدیث یا آیه مربوطه آورده شود زیرا بنده تا کنون از مجموع دستورات دینی اینگونه برداشت نموده بودم که اسلام در این زمینه اول بندگان را به ازدواج دائم ،در صورت نبود شرایط به ازدواج موقت و نهایت درصورت نبود شرایط ازدواج موقت هم به خویشتنداری دعوت مینماید! اما از آنجایی که در این کتاب برعکس این موضوع را مشاهده نمودم سوال بنده این است که در این تاپیک نیز پرسیدم( http://www.askdin.com/thread49421-7.html#post689697 ) و اکنون مجدد مطرح مینمایم تا از پاسخ شما استاد محترم نیز بهره مند گردم

نقل قول:
سلام علیکم

بنده یک سوالی از محضر استاد گرامی و کاربران محترم دارم!
خداوند عزیز وحکیم در دستوراتش چگونه مارا راهنمایی کرده است؟!

آیا فرموده است1- افراد اول بروند ازدواج دائم داشته باشند2-اگر ازدواج دائم تحت هیچ شرایطی امکان پذیر نبود بروند ازدواج موقت داشته باشند،3-اگر ازدواج موقت هم تحت هیچ شرایطی برایشان امکان پذیر نبود بروند خویشتنداری کنند؟!

یا اینکه خداوند فرموده است1- اول بروند ازدواج دائم داشته باشند،2-اگر تحت هیچ شرایطی برایشان امکان پذیر نبود بروند خویشتند داری کنند و3- اگر به هیچ وجه نتوانستند خویشتنداری کنند بروند عقد موقت کنند؟!

لطفا مستند به آیات و روایات بفرمایید ،یعنی بفرمایید طبق این آیه یا این حدیث کدام ترتیب درست است و خداوند چگونه بندگان را امر نموده است!

نقل قول:
سوال بنده در مورد خویشتنداری و عقد موقت بود،سوالم هم حقیقی است نه استفهامی،یعنی واقعا میخواهم پاسخش را بدانم
سوالم این است اگر کسی به هیچوجه امکان ازدواج دائم نداشته باشد ،حال اگر بخواهد به دستوات دین و آیات و روایات مراجعه نماید و بخواهد بین خویشتنداری و عقد موقت یکی را انتخاب نماید ،در دین بعد از ازدواج دائم به کدام یک توصیه شده است؟یعنی خداوند افرادی که توان ازدواج دائم ندارد گفته خویشتنداری کند و نهایت اگر نتوانستید عقد موقت کنید؟ یا اینکه گفته اگر نمیتوانید ازدواج دائم نمایید بروید عقد موقت کنید و اگر عقد موقت هم امکان پذیر نبود خویشتنداری نمایید؟ احادیث در این خصوص چگونه است؟یعنی فرض اگر جوانی میرفته نزد معصومین(ع) و میگفته هیچ راهی برای ازدواج دائم ندارم و دارم به گناه می افتم او را اول امر به عقد موقت میکردند و بعد فرض اگر طرف میگفتن عقد موقت هم نمیتوانم امر به خویشتنداری میکردند یا اینکه نه اگر جوانی میرفت نزدشان میگفت اصلا شرایط ازدواج دائم را ندارم و دارم به گناه می افتم اول اورا امر به خویشتنداری میکردند و بعد اگر طرف میگفت به هیچوجه نمیتوانم خویشتندار باشم میگفتند حالا برو عقد موقت کن؟!
یا اینکه هردوی روش بالا از سوی خداوند و معصومین (ع) سفارزش شده است؟!

و فرض اگر فردی مانند پرسشگر این تاپیک چند سال پیش می آمدن نزد شما و میگفتند اکنون شرایط ازدواج دائم را ندارم و از شما راهکاری مطابق دین میخواستند که هرگز پشیمان نشوند کدام راهکار را به ایشان ارائه میفرمودید؟ اول خویشتنداری و نهایت اگر نشد عقد موقت؟،یا اینکه عقد موقت و اگر شرایطش نبود نهایت خویشتنداری؟

خداوند عاقبت همه مارا ختم به خیر بگرداند
یازهرا(س)

[=Microsoft Sans Serif]سلام علیکم

ریحانه النبی;694712 نوشت:
جواب سئوالم را نگرفتم : آیا با درایت و مصلحت اندیشی تمام جوانب یک زندگی را در نظر خواهد داشت؟

اگر منظورتان این است که انسان کامل باشد.... خیر ... نیست....

همین مدل طرح پرسش شما را به گونه ای پیچاندن می پندارم.....نهایتش این است که دوران عقدشان را بیشتر می کنند تا آمادگی لازم را کسب کنند.... چرا قدیمی ها اینقدر زود و اینقدر پایدار زندگی می کردند.... چون آنها بهتر فهمیده بودن که سنگ بنای زندگی بر سازش است....

ریحانه النبی;694712 نوشت:
پاسخ کارشناس اسک دین که ایشان هم غیر از احکام نگفتند.

آنچه بنده عرض کردم کلی بود و اشکالی که وارد کردم به پاسخ کارشناس محترم تاپیک نبود... پاسخ یکی از مشاوران تلفنی مرکز بود....

ریحانه النبی;694712 نوشت:
به نظر شما چرا یک کارشناس دینی باید آخرت خود را به دنیای دیگران که سودی هم برایش ندارند بفروشد!!!؟؟

یقینا ان مشاور تلفنی هم که منظور بنده بود مغرضانه راهنمایی اشتباه نکرده بودند....

اما کسی که کتاب های مشاوره را مطالعه می کند ، نا خواسته به دنبال رفاه بیشتر است.... این در حالی است که تا زمانی که آرامش (لتسکونوا) فراهم نشود، رفاه بدرد نمی خورد....

ریحانه النبی;694712 نوشت:
شاید سوء تفاهم شده باشد منظور مخالفت با ازدواج در سن پایین نیست چرا که دور نمی رویم معتمدین معاصر ما (مثال خودتان علامه حلی) نیز حتی در نوجوانی ازدواج کردند.
بحث بر روی فوائد و عوارض ازدواج موقت میباشد.

همانطور که در شروع بحث عرض کردم ما در هر جایگاه و پایگاهی باشیم نمیتوانیم احکام الهی را دور بزنیم و یا با آن مقابله کنیم. آنچه باید باشد اجرای صحیح این احکام است.


البته صحبت های اخیر بنده در مورد ازدواج بود و افرادی که قران را لب طاقچه گذاشته اند و می گویند بعد از کار و سربازی و .... ازدواج کن...

عقد موقت در حال حاضر دغدغه بنده نیست که به آن فکر کنم....

شما نیز صحبت از درایت زندگی کردید... مشخصا منظور سوال شما هم ازدواج موقت نیست...

[=Microsoft Sans Serif]

**گلشن**;694783 نوشت:
دختری که یکبار مزه ازدواج موقت را بچشد و از نظر عاطفی وابسته شود
اتمام ان دوره و جدا شدن برای او انقدر ویرانگر است که به ناچار باید تن به ازدواج موقت دیگری بدهد
حالا اینده این دختر را تصور کنید چه می شود ؟
یا با روحیه خسته وازدواج های موقت پی در پی باید ادامه زندگی دهد و یا با این روحیه خسته اگر موفق شود ازدواج دائمی کند
تازه ایا پسران مجرد حاضر می شوند با دختری که چند بار ازدواج موقت کرده ازدواج کنند ؟
اینها همه مشکلات است که باید فرهنگ سازی شود
حالا فرض کنید چنین دختری بچه دار هم بشود ایا جامعه بچه او را می پذیرد ؟
وقتی می گویم شما همه جانبه به موضوع نگاه نمی کنید بخاطر این است

[=Microsoft Sans Serif]سلام علیکم
[=Microsoft Sans Serif]
اگر هم بنده عرض می کنم شما همه جانبه به موضوع نگاه نمی کنید، به خاطر این است که الان وضعیت از آنچه شما رسم کردید بهتر نمی باشد....

یکی از دوستانم ، از یک شخصی که دوست جنس مخالف داشت، پرسیده بود: شما رابطه تان چگونه است...گفته بود: دوست معمولی هستیم، همینطور که با تو به گردش می روم با او هم به گردش می روم....و.....

پرسیده بود، تا کنون پیش آمده که ترمز ببرید... گفته بود یه چند باری...!!!... گفته بود خوب چرا عقد نمی کنید.... گفته بود زشت است.. آبروریزی می شود...

و اینگونه می شود که

تا زمانی که این موضوع تقبیح شود.... فقط آمار فساد و همچنین تعداد جنین ها در کانال فاضلاب بیشتر خواهد شد...

**گلشن**;694783 نوشت:
دختری که یکبار مزه ازدواج موقت

البته تا کنون کمتر شنیده بودم که دختران خواهان چنین امری باشند... چراکه اگر نیاز داشته باشند می توانند به یکی از خواستگارانشان پاسخ مثبت بدهند...(یعنی مقداری توقعشان را کم کنند تا مشکل همه حل بشود)

یا علی

ریحانه النبی;694640 نوشت:

سلام

سلام

نقل قول:
برای یافتن پاسخ سئوالات نزد متخصص در آن رشته برویم و تفسیر و برداشت شخصی نداشته باشیم.

خیلی رک و پوست کنده به شما عرض کنم که این ها همه حرف است.

و در این جستار که قرار بر نقد یک دیدگاه است، کمکی به حل مسئله نمی کند.

بنده به شما توصیه می کنم اگر مبنای شما در این جستار، تقلید و رجوع به کارشناس است. به همین مقدار اکتفا کنید.

و فضا را برای کسانی که استدلال و نقد مستدل دارند، خالی کنید.

نقل قول:
انگیزه ازدواج دائم نیز میتواند نیروی جنسی باشد ولی نمیتواند تنها انگیزه باشد

پس گفتار ما را تایید کردید.

نقل قول:
و اما ازدواج موقت: در توصیه ها و شرایطی که از طرف دین برای شکل گرفتن این ازدواج شده است در مورد در تنگنا قرار گرفتن شخص در مسئله ارضاء جنسی می باشد

تصور اشتباهی است.

اتفاقا چون ازدواج موقت تنها برای ارضای جنسی نیست، لزومی به تنگنا قرار گرفتن ندارد.

اگر کسی در تنگنا هم نباشد ازدواج خوب است.

اینکه دختر و پسر چه قدر با هم باشند و چه قدر احساس نزدیکی و دوستی داشته باشند به خودشان مربوط است و

خداوند اختیار را به خودشان داده است.

نقل قول:
پاسخ کارشناس محترمو میذارم :

پاسخ کارشناس اشتباه است. اصلا به همین خاطر، این جستار آغاز شده است که به شما متذکر شوند، این نوع نگاه، اشتباه است.

آیات قران ، سنت رسول خدا و نظر مشهور فقها، همگی نظر ما را تایید می کند.

و کارشناس بزرگوار تا زمانی که دلایل قطعی ارائه ندهند، پاسخشان ارزش فقهی و منطقی ندارد،مگر برای شما البته اگر این کارشناس محترم، مرجع تقلیدتان باشد. یا نظر مرجعتان را به شما گوش زد کنند.

و الا در حد یک مشاور به شما کمک خواهد کرد.


نقل قول:
ایشان فرآیندی را مطرح می کنند اگر این مراحل به خوبی و درستی پیش نرود بهداشت روانی فردی و اجتماعی را نیز مختل خواهد کرد
.

خیر این مراحل اشتباه هستند و عمل کردن به آنها موجب بدبختی یا پس رفت در دنیا و آخرت است.

و نیزاین جملات صرفا ادعای شماست. که هیچ دلیلی برایش ارائه نکرده اید.

بچه محله امام رضا;694762 نوشت:
شما دقیقا جا به جا گفتید!
اونی که از آموزه‌های دینی برداشت میشه اینه که اول توصیه به ازدواج شده و اگر شرایطش مهیا نبود توصیه به استعفاف.

[=arial]با سلام
منظور ما در شرایطی بود که جوانی در ابتدا توانایی ازدواج راحت را ندارد که توصیه به مبارزه با نفس می کنیم و حال اگر نتوانست مراقبت داشته باشد و کنترول کند مجدد توصیه به ازدواج اما به صورت کاملا ساده یا حداقل مدتی در عقد بماند تا شرایط ازدواج فراهم شود و اینم نشد ....

[=arial]ابتدا ازدواج راحت(شغل و سرمایه و همه شرایط ازدواج را دارد) ---> نشد ----> خویشتن داری ---> نشد ---> ازدواج ساده(مثلا مدتی در عقد بمونند تا شرایط ازدواج فراهم شود ---> نشد ---> ازدواج موقت .

یارب;694814 نوشت:
برای بنده حقیر نیز ایجاد شده بود و در تاپیک دیگری نیز پرسیدم که از مجموع پاسخ ها بنده اینگونه برداشت نمودم که بسته به موقعیت هرفردی میتواند پاسخ ها متفاوت باشد! اما خیلی مایلم اگر حدیثی در این خصوص وجود دارد را بشنوم و بدانم دقیقا روش صحیح کدام یک از موارد زیر است!

[=arial]با سلام
همانطور که فرمودید نمی شود نسخه کلی برای افراد پیچید و احادیث هم غالبا به صورت کلی هستند و با توجه به جایگاه نفس اماره و کنترول آن مشخص است وقتی شرایط ازدواج نیست ابتدا باید با نفس مبارزه کرد و قوه جنسی رو کنترول کرد و اگر نشد و نتوانست دنبال عقد موقت باشد.

علــی;694688 نوشت:
زمانی که خدا و رسول جواز بلکه استحباب ازدواج موقت را تشریع نموده اند چرا ما باید جلوتر حرکت کرده و ابتدا دستور به کناره گیری از ازدواج دهیم؟

[=arial]دوست عزیز دقت کنید! کسی دستور به کناره گیری از ازدواج دائم نمی کند و این امری محرز می باشد. منظور ما ازدواج موقت است. یعنی وقتی به شخصی فشار جنسی وارد شد در جوانی اولین راه حل را برای خود ازدواج موقت نداند.

[="Tahoma"]

**گلشن**;694784 نوشت:
راه چهارمی هم داریم
و ان اینکه فرهنگ سازی کنیم تا جوانان زود ازدواج دائم کنند
که بهترین راه است

سلام
اینکه باید برای ازدواج به هنگام جوانان فرهنگ سازی نمود مطلب صحیحی است و قرآن کریم بلوغ را سن ازدواج می‌داند و از آن با تعبیر بلوغ نکاح یاد می‌کند. روایات ائمه و تفاسیر مختلف نیز بر همین موضوع صحه می‌گذارند؛ به طوری که شیخ طوسی سن ازدواج را سن توانایی جنسی و رغبت به تاهل می‌داند اما باید دقت شود که ازدواج در این سن برای همه افراد میسور نیست و عملا چنین چیزی برای همه افراد ممکن نیست حتی در زمان گذشته که فرهنگ ازدواج در سن بلوغ رایج بوده بسیاری از افراد به دلایل متعدد نمی توانستند در آن سن ازدواج کنند چه رسد به زمان کنونی با توجه به وضع فرهنگی و معادلات پیچیده اجتماعی و طولانی شدن مدت تحصیل و ... تقریبا برای بسیاری از افراد چنین ازدواجی مهیا نیست که البته ما از شهید مطهری نقل نمودیم که شما اگر امروز يک پسر محصل هجده ساله را که شور جنسي او به اوج خودرسيده است تکليف به ازدواج بکنيد،به شما مي خندند.همچنين است يک دخترمحصل شانزده ساله.عملا ممکن نيست اين طبقه در اين سن زير بار ازدواج دائم بروند و مسووليت يک زندگي را بپذيرند. از شما مي پرسم:آيا با اين حال،با طبيعت و غريزه چه رفتاري بکنيم؟آيا طبيعت حاضراست به خاطر اينکه وضع زندگي ما در دنياي امروز اجازه نمي دهد که در سنين شانزده سالگي و هجده سالگي ازدواج کنيم دوران بلوغ را به تاخير بيندازد و تا مافارغ التحصيل نشده ايم غريزه جنسي از سر ما دست بردارد؟ آيا جوانان حاضرند يک دوره "رهبانيت موقت "را طي کنند و خود را سخت تحت فشار و رياضت قرار دهند تا زماني که امکانات ازدواج دائم پيدا شود؟فرضاجواني حاضر گردد رهبانيت موقت را بپذيرد،آيا طبيعت حاضر است از ايجادعوارض رواني سهمگين و خطرناکي که در اثر ممانعت از اعمال غريزه جنسي پيدامي شود و روانکاوي امروز از روي آنها پرده برداشته است صرف نظر کند؟

ریحانه النبی;694798 نوشت:
مورد جدیدی را عنوان نکردید و این قضیه برای همه روشن است.

سلام
دقیقا همین طور است و قضیه بر همگان روشن است و مطلب جدیدی ما نگفتیم و چیزی در حد بدیهی است و ما هم همین را گفتیم که اینکه ازدواج موقت بر رهبانیت موقت (یا عزب بودن) که نویسنده آن کتاب مذکور به آن دعوت کرده برتری دارد با یک دو دو تا چهار تای ساده فقهی که عزب بودن و رهبانیت مکروه است اما ازدواج موقت بنا بر نظر شاذ فقها بنا بر حکم اولیه مباح و با عنوان ثانویه احیای سنت مستحب و بنا بر نظر مشهور مستحب بنا بر حکم اولیه است می شود فهمید که نظر شارع و اسلام بر انتخاب ازدواج موقت است نه رهبانیتی که به ان امروزه زیاد دعوت می شود بر خلاف آموزه های دینی

ریحانه النبی;694798 نوشت:
مطرح نکردن دلیل شرعی در بحث مورد نظر دلیل بر نداشتن دلیل نیست، العاقل کاالاشاره .

ما که از دلایل شرعی و بدیهی سخنان وی را نقد کرده و تا زمانی که ادعایی مطرح شود به صرف محتمل بودن وجود استدلال برای سخن ادعا شده پذیرش آن به صرف احتمال وجود دلیل اتباع ظن است و اعتباری ندارد در بحث های علمی
البته العاقل کاالاشاره را اولین بار است می بینم اما چون عاقل با یک اشاره مفهوم را می گیرد احتمالا منظورتان العاقل یکفیه الاشاره می باشد!

ریحانه النبی;694798 نوشت:
تا اینجا همه مسائل و سوء تفاهمها و سوء تعبیر و چمیدونم دلیل ایجاد این بحثها سر اگرهاست ، تمام حرف ما همین است که چارچوب چارچوب چارچوب ...

اگر های ما واضح است،شما اگر،"اگری" ما فوق آنچه شرع تعیین کرده می خواهید بگذارید باید برای آن دلیل معتبر از نظر شرع بیاورید و گرنه چارچوب ما چارچوب شرعی است یعنی شرایطی که شرع برای ازدواج موقت قرار داده است که آن شرایط هم واضح است و فکر نکنم کسی شرایط را آگاه نباشد و نه شرایط عرفی و تسری دادن ذوق رهبانیت شخصی به دیگران و توصیه رهبانیت بر خلاف آموزه های دینی به دیگران و اسلام هم برای نکاح چه دائم و چه موقت شرایط بسیار سهل و آسانی را قرار داده است که خود ما آن شرایط را بدون دلیل معتبر سخت می کنیم و گرنه این دین،دین آسانی است یرید الله بکم الیسر

یا‌رقیه;694935 نوشت:
البته تا کنون کمتر شنیده بودم که دختران خواهان چنین امری باشند... چراکه اگر نیاز داشته باشند می توانند به یکی از خواستگارانشان پاسخ مثبت بدهند...(یعنی مقداری توقعشان را کم کنند تا مشکل همه حل بشود)

سلام دوست عزیز

جواب این قسمت را خودتون در قسمت بالا دادید
همون داستانی که تعریف کردید و بقیه حرفاتون
و همچنین اگر دخترها خواهان این وضعیت نباشند پس این همه انحراف الان برای چیست ؟

علــی;695011 نوشت:
سلام
اینکه باید برای ازدواج به هنگام جوانان فرهنگ سازی نمود مطلب صحیحی است و قرآن کریم بلوغ را سن ازدواج می‌داند و از آن با تعبیر بلوغ نکاح یاد می‌کند. روایات ائمه و تفاسیر مختلف نیز بر همین موضوع صحه می‌گذارند؛ به طوری که شیخ طوسی سن ازدواج را سن توانایی جنسی و رغبت به تاهل می‌داند اما باید دقت شود که ازدواج در این سن برای همه افراد میسور نیست و عملا چنین چیزی برای همه افراد ممکن نیست حتی در زمان گذشته که فرهنگ ازدواج در سن بلوغ رایج بوده بسیاری از افراد به دلایل متعدد نمی توانستند در آن سن ازدواج کنند چه رسد به زمان کنونی با توجه به وضع فرهنگی و معادلات پیچیده اجتماعی و طولانی شدن مدت تحصیل و ... تقریبا برای بسیاری از افراد چنین ازدواجی مهیا نیست که البته ما از شهید مطهری نقل نمودیم که شما اگر امروز يک پسر محصل هجده ساله را که شور جنسي او به اوج خودرسيده است تکليف به ازدواج بکنيد،به شما مي خندند.همچنين است يک دخترمحصل شانزده ساله.عملا ممکن نيست اين طبقه در اين سن زير بار ازدواج دائم بروند و مسووليت يک زندگي را بپذيرند. از شما مي پرسم:آيا با اين حال،با طبيعت و غريزه چه رفتاري بکنيم؟آيا طبيعت حاضراست به خاطر اينکه وضع زندگي ما در دنياي امروز اجازه نمي دهد که در سنين شانزده سالگي و هجده سالگي ازدواج کنيم دوران بلوغ را به تاخير بيندازد و تا مافارغ التحصيل نشده ايم غريزه جنسي از سر ما دست بردارد؟ آيا جوانان حاضرند يک دوره "رهبانيت موقت "را طي کنند و خود را سخت تحت فشار و رياضت قرار دهند تا زماني که امکانات ازدواج دائم پيدا شود؟فرضاجواني حاضر گردد رهبانيت موقت را بپذيرد،آيا طبيعت حاضر است از ايجادعوارض رواني سهمگين و خطرناکي که در اثر ممانعت از اعمال غريزه جنسي پيدامي شود و روانکاوي امروز از روي آنها پرده برداشته است صرف نظر کند؟

سلام

شما خودت حاضری تا دخترت به بلوغ رسید یعنی نه یا ده ساله شد
بگی حاضر شو برای ازدواج موقت و او را به عقد موقت دراوری ؟ یا پسرت رو در سن 15 سالگی ؟
قبل از اینکه او را توصیه به خویشتن داری کرده باشی ایا واقعا اولین پیشنهادت ازدواج موقت است ؟

[=Microsoft Sans Serif]

**گلشن**;695024 نوشت:
جواب این قسمت را خودتون در قسمت بالا دادید
همون داستانی که تعریف کردید و بقیه حرفاتون
و همچنین اگر دخترها خواهان این وضعیت نباشند پس این همه انحراف الان برای چیست ؟

سلام علیکم

خوب در همان جوابی که دادم به این نتیجه نرسیدید که ازدواج موقت هر مشکلی هم که داشته باشد... بسیار بسیار از وضعیت فساد و بی بندو باری بهتر است....

اصولا یک سوال مطرح می شود....

عمار;695008 نوشت:
ابتدا ازدواج راحت(شغل و سرمایه و همه شرایط ازدواج را دارد) ---> نشد ----> خویشتن داری ---> نشد ---> ازدواج ساده(مثلا مدتی در عقد بمونند تا شرایط ازدواج فراهم شود ---> نشد ---> ازدواج موقت .

آنچه گفته شد راهکار شارع مقدس برای جلوگیری از تباهی بود....

آیا شما راه بهتری می شناسید...؟!

باز در همین نکته ای که کارشناس محترم فرموده اند یک نکته دیگری است:

و آن اینکه.... علی رغم اینکه خدا وعده داده که در امر ازدواج از بابت روزی نگران نباشید.... ولی ملت توجهی به وعده خدا نمی کنند و این باعث می شود سلامت اجتماع به خطر بیفتد....

یا علی

**گلشن**;695026 نوشت:
شما خودت حاضری تا دخترت به بلوغ رسید یعنی نه یا ده ساله شد
بگی حاضر شو برای ازدواج موقت و او را به عقد موقت دراوری ؟ یا پسرت رو در سن 15 سالگی ؟
قبل از اینکه او را توصیه به خویشتن داری کرده باشی ایا واقعا اولین پیشنهادت ازدواج موقت است ؟

سلام
ما در حال بررسی پیشنهاد اسلام هستیم نه اینکه بنده چه پیشنهادی می دهم ما گفتیم برای شخصی که امکان ازدواج دائم نیست سه راه بیشتر وجود ندارد که که راه اول یعنی سکوب نیاز جنسی و رهبانیت که علاوه بر ضرر های فراوان روحی و جسمی نمی توان همه را به ان مجبور کرد و کسی هم که می خواهد اینکار را انجام دهد را نمی شود به ازدواج موقت و لیبرالیسم جنسی مجبور کرد می خواهد به خودش ضرر بزند،بزند راه دوم آزادی جنسی و لیبرالیسم جنسی است که این راه هم عوارض فراوانی دارد اما چون مضرات اجتماعی دارد اگر قدرت در دست مسلمانان باشد از آن جلوگیری هم می کنند و یک راه دیگر می ماند به اسم ازدواج موقت که نه ضرر های رهبانیت را داراست و نه ضرر های لیبرالیسم جنسی را و اسلام این راه را توصیه کرده و البته اجباری هم نیست و تمام حرف و سخن ما این است که اگر یک زن و مرد می خواهند ازدواج موقت انجام دهند و خداوند و شرع هم اجازه داده خیلی وقیح است که دیگری بیاید و برای آنها اظهار نظر کند و بخواهد آنها را از این کار نهی کند و یا فعل آنها را تقبیح کند.

[="Tahoma"]شريعت اسلام، شريعت جهانى و ابدى است. و از طرفى، همه‏ ابعاد و نيازهاى زندگى فردى و اجتماعى انسان را مورد توجّه قرار داده است. آيين اسلام براى آن كه بتواند به رسالت جهانى، جاويدان و همه‏ جانبه‏ خود جامه‏ى عمل بپوشاند شرايط غير عادى، احكام و قوانين ويژه‏ آنها را مقرّر داشته است.
يكى از نيازهاى طبيعى انسان، نياز به ازدواج است، اين نياز از نحوه‏ آفرينش مرد و زن سرچشمه مى‏ گيرد. قرآن كريم، آن را از نشانه‏ هاى حكمت و قدرت الهى دانسته مى ‏فرمايد: «و من آياته أن خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا اليها و جعل بينكم مودّة و رحمة إنّ فى ذلك لآيات لقوم يتفكّرون»(روم / ٢١)؛ در اين آيه‏ كريمه به برخى از آثار سازنده و اهداف حكيمانه‏ ازدواج اشاره شده است. ازدواج كانونى گرم و سرشار از محبت و مودّت را بنيان مى ‏نهد و در سايه‏ آن انسان به آرامش روحى دست مى ‏يابد و در نيتجه بهداشت روحى و روانى او تأمين مى ‏گردد.
ازدواج سبب ادامه يافتن نسل بشر و تشكيل جوامع بشرى مى‏شود كه منشا تمدن و تكامل مادى و معنوى انسان مى‏ گردد: «و الله جعل لكم من انفسكم ازواجا و جعل لكم من ازواجكم بنين و حفدة و رزقكم من الطيبات»(نحل / ٧٢.)؛ در كنار اين اهداف و اغراض عقلانى و معنوى، غريزه‏ى جنسى انسان نيز به طريق مشروع ارضا مى ‏گردد.
و اين، خود نتايج معنوى بزرگى را به دنبال دارد. بدين جهت است كه پيامبر اكرم صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏آله فرموده است: من تزوّج فقد احرز نصف دينه. و نيز بدين جهت است كه آن حضرت ازدواج را از محبوب‏ترين امور دانسته است؛ «ما بني في الاسلام بناء أحبّ اليّ من التّزويج».
اكنون اگر واقع بينانه به زندگى بشر و شرايط گوناگون آن بنگريم اين حقيقت را مى ‏يابيم كه نيازهاى بشر در مسأله‏ ازدواج به گونه ‏اى است كه دو گونه ازدواج را طلب مى ‏كند:
يكى ازدواج دايم و ديگرى ازدواج موقت؛ ازدواج دايمى براى شرايط عادى و معمولى زندگى، و ازدواج موقت براى شرايط غير عادى، از قبيل سفر در مدتى طولانى، مواردى كه در اثر جنگ و حوادث ديگر، زنانى، همسران خود را از دست مى ‏دهند، و از طرفى هزينه‏ ازدواج دايمى و مشكلات ديگر مانع از چند همسرى مى ‏باشد. مواردى مشابه آنچه بيان گرديد وضعيت غير عادى را در مسأله‏ زناشويى به وجود مى ‏آورد. و از سويى، نياز به ازدواج نيازى است طبيعى و اجتناب ‏ناپذير، هر گاه از طريق ازدواج موقت، اين مشكل چاره انديشى نشود، روابط نامشروع جنسى، جامعه را به فساد و تباهى مى ‏كشاند.

[="Tahoma"]

یارب;694814 نوشت:
اما خیلی مایلم اگر حدیثی در این خصوص وجود دارد را بشنوم و بدانم دقیقا روش صحیح کدام یک از موارد زیر است!

عمار;695008 نوشت:
همانطور که فرمودید نمی شود نسخه کلی برای افراد پیچید و احادیث هم غالبا به صورت کلی هستند و با توجه به جایگاه نفس اماره و کنترول آن مشخص است وقتی شرایط ازدواج نیست ابتدا باید با نفس مبارزه کرد و قوه جنسی رو کنترول کرد و اگر نشد و نتوانست دنبال عقد موقت باشد.

سلام
برادر عزیز نفس اماره امر می کند به ازدواج موقت نکردن و شخص باید آن را کنترل کند نه اینکه نفس اماره امر کند به حلال بلکه مستحبی مثل ازدواج موقت و ما بخواهیم آن را کنترل کنیم:Nishkhand:
ما روایات فراوانی داریم که روایت می کنند که شخص می رود پیش امام و می پرسد (البته نقل به مضمون می کنم) که مثلا من قسم خورده ام،نذر کرده ام،عهد کرده ام،و ... که ازدواج موقت نکنم،طبق نقل راوی امام در جواب می گوید تو عهد کرده ای،نذر کرده ای قسم خورده ای که خداوند را اطاعت نکنی و اگر خدا را با ازدواج موقت اطاعت نکنی یقینا عصیان خدا را خواهی کرد.

یک روایت صحیح السند و معتبر هم در اینباره هست که یک شخص مجردی می رود پیش امام معصوم و می گوید من توان ازدواج دائم را ندارم و قبلا ازدواج موقت کردم اما بعدا خوشم نیامد و بین رکن و مقام قسم خورم که ازدواج موقت نکنم و الان از قسمی که خوردم پشیمان شدم و امکان ازدواج دائم ندارم (یعنی آمده است نزد امام کسب تکلیف کند که مثلا کفاره قسم خودم را بدهم و ازدواج موقت کنم و یا رهبانیت و به قول شما ریاضت نفس داشته باشم و نفسم را به قول شما کنترل کنم یا ...) امام جواب می دهد (به مضمون) که قسم تو اعتباری ندارد که قسم خورده ای ازدواج موقت نکنید چون بر معصیت خدا (ترک ازدواج موقت) قسم خورده ای و باید با ازدواج موقت خدا را اطاعت کنی

متن روایت:
الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ بَزِيعٍ عَنْ عَلِيٍّ السَّائِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ ع جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي كُنْتُ أَتَزَوَّجُ الْمُتْعَةَ فَكَرِهْتُهَا وَ تَشَأَّمْتُ بِهَا فَأَعْطَيْتُ اللَّهَ عَهْداً بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ وَ جَعَلْتُ عَلَيَّ فِي ذَلِكَ نَذْراً وَ صِيَاماً أَنْ لَا أَتَزَوَّجَهَا ثُمَّ إِنَّ ذَلِكَ شَقَّ عَلَيَّ وَ نَدِمْتُ عَلَى يَمِينِي وَ لَمْ يَكُنْ بِيَدِي مِنَ الْقُوَّةِ مَا أَتَزَوَّجُ بِهِ فِي الْعَلَانِيَةِ فَقَالَ عَاهَدْتَ اللَّهَ أَنْ لَا تُطِيعَهُ وَ اللَّهِ لَئِنْ لَمْ تُطِعْهُ لَتَعْصِيَنَّهُ.
تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج‏8، ص: 312

على سائى گويد: «به امام كاظم عليه السلام گفتم: فدايت شوم! در گذشته متعه مى‏كردم ولى بعدها از آن بدم آمد و آن را مشؤم دانستم لذا با خداوند در بين ركن و مقام عهد بستم و نذر و روزه بر خود واجب كردم كه ديگر ازدواج موقّت نكنم هم اكنون پس از آن پيمان و عهد، كار بر من سخت شده است و از سوگندى كه خورده ‏ام پشيمان هستم و توانايى ازدواج دائم و آشكار را ندارم.

حضرت به او فرمود: تو با خداوند پيمان بسته‏ اى كه او را اطاعت نكنى و به خدا سوگند اگر از خداوند اطاعت نكنى قطعاً او را معصيت خواهى كرد.»

از این روایت صحیح السند چند مطلب برداشت می شود:
1-شخص امکان ازدواج دائم نداشت و با اینکه قسم هم خورده بود که ازدواج موقت نکند امام او را نه تنها به رهبانیت دعوت نکرد بلکه اعلام کرد که قسم تو ارزشی ندارد و باید خدا را با ازدواج موقت اطاعت کنی.

2-مقسم­‌علیه(چیزی که به آن قسم خورده شده) در صورتی­ که قسم به انجام آن باشد، باید عمل واجب یا مستحب یا مباح باشد چه رجحان در این عمل مباح باشد و چه نباشد و در صورتی­که قسم به ترک آن است ، عمل حرام یا مکروه یا مباح باشد. بنابراین در قسم، مقسم­‌علیه نباید امر مرجوحی باشد.اگر این شرایط حاصل نشود قسم باطل است
پس از اینکه امام به آن مجرد فرموده اند که قسم تو باطل بوده برداشت می شود که متعه برای مجرد واجب یا مستحب است که قسم خوردن به ترک مستحب و واجب باطل می باشد.

3-برای جوانی که امکان ازدواج دائم را ندارد طبق روایت فوق متعه تشریع شده و یقینا رجحان دارد بر مجرد بودن و کنترل نفس زیرا تقریر امام بر فعل گذشته او هم موجود است و اگر اینکار توصیه شرع و دین نبود امام باید وی را نهی ارشادی (نه مولوی) می نمود که بهتر بودن ریاضت نفس و رهبانیت تحمل می نمودی در حالی که سکوت امام و تقریر امام بر فعل او دلالت بر صحت فعل وی (یعنی ازدواج موقت و نه رهبانیت برای کسی که امکان ازدواج دائم را ندارد توصیه می شود)

عمار;695008 نوشت:
دوست عزیز دقت کنید! کسی دستور به کناره گیری از ازدواج دائم نمی کند و این امری محرز می باشد. منظور ما ازدواج موقت است. یعنی وقتی به شخصی فشار جنسی وارد شد در جوانی اولین راه حل را برای خود ازدواج موقت نداند.

ما قبلا که عرض نمودیم جوانی که امکان ازدواج دائم ندارد سه را بیشتر ندارد که شرع ازدواج موقت را به وی توصیه نموده است
یا باید آزادی جنسی را به طور آزاد بدون هیچ گونه محدودیتی رواج دهیم که این همان راهکار غرب است و مشکلات عدیده روحی و اجتماعی برای شخص به وجود می آورد و صحیح نیست

روش دوم سرکوب نیاز جنسی در این مدت است و یا به قولی رهبانیت موقت

که نظريه فرويد روان شناس و روان كاو مشهور اتريشي در باب سرکوب غريزه جنسي جالب است که وی معتقد بود كه تمام بيماری ها و آشفتگی های روحی و رواني ناشي از عدم ارضاي غريزه جنسي است

البته ما نظر وی را به این اطلاق قبول نداریم یعنی درست است كه سركوبي و ايجاد محدوديت‌هاي شديدي كه موجب عدم بهره ‏وري كافي از غريزه جنسي شود مي‌تواند موجب بروز برخي آشفتگي‌ها و امراض روحي و رواني شود اما، اين ادعا كه همه بيمارهاي روحي و رواني ناشي از اين امراست صحیح به نظر نمی رسد البته، اسلام به هيچ وجه با سركوبي غريزه جنسي موافق نيست بلكه آن را ضد ارزش مي‌داند.
پس سرکوب نیاز جنسی هم ضرر های به مراتب شدید تر جسمی و روحی برای فرد به همراه دارد

می ماند راه سوم که تلفیقی از راه اول و دوم است یعنی ارضای نیاز جنسی در چار چوب عقل و شرع که نه ضرر های حالت اول را داشته باشد و نه ضرر های سرکوب نیاز جنسی که خالق انسان با حکمت بالغه خود این راه را انتخاب کرده است و ازدواج موقت به این شخص توصیه می شود.

موضوع قفل شده است