°•.❋.•° تجلی نور خدا °•.❋.•° ویژه نامه ولادت حضرت حجة ابن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف

تب‌های اولیه

34 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
°•.❋.•° تجلی نور خدا °•.❋.•° ویژه نامه ولادت حضرت حجة ابن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف

class: grid width: 500 align: center

اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا بَقیَّةَ اللهِ فی أرضِه اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا میثاقَ اللهِ الَّذی أخَذَهُ وَ وکَّدَه
[TD="align: right"]موضوعات و پرسمان :[/TD]
[TD="align: right"] گنجینه مباحث و پرسش و پاسخ های مهدوی موجود در انجمن گفتگوی دینی[/TD]
[TD="align: right"]چگونه می توانیم به امام زمان(عج) کمک کنیم؟ [/TD]
[TD="align: right"] تغییر احکام اسلام پس از ظهور حضرت مهدی (عج) [/TD]
[TD="align: right"] 15 مفهوم انتظار حضرت مهدی در اندیشه برزگان و نویسندگان معاصر [/TD]
[TD="align: right"] وضعیت جهان ، اسلام و مسلمانان بعد از ظهور امام زمان (عج)[/TD]
[TD="align: right"] خروج دجال قبل یا بعد از ظهور؟ [/TD]
[TD="align: right"]چگونه امام زمان علیه السلام در مقابل قدرتهای اتمی دنیا مبارزه می کند؟ [/TD]
[TD="align: right"] بروز علائم حتمی ظهور و توبه [/TD]
[TD="align: right"] علت عدم ظهور حضرت چیست؟ [/TD]
[TD="align: right"] آيا امام مهدى در سرداب غائب شده و از سرداب ظهور مى‌كند؟[/TD]
[TD="align: right"] مشخصات و صفات ظاهری امام زمان علیه السلام[/TD]
[TD="align: right"] آیا امام زمان علیه السلام مانند روحانیون لباس می پوشند؟[/TD]
[TD="align: right"] نجبـــــــا - یاران امام زمان علیه السلام[/TD]
[TD="align: right"] اینكه به امام زمان می گویند السلام علیك یا شریك القرآن یعنی چه؟[/TD]
[TD="align: right"] غیبت امام زمان علیه السلام چه فایده ای دارد؟ عقلی و نقلی[/TD]
[TD="align: right"] مردم علت اصلی تاخیر ظهور هستند؟[/TD]
[TD="align: right"] چرا امام زمان علیه السلام ظهور نمی کنند؟[/TD]
[TD="align: right"] آثار و برکات خواندن دعای فرج برای امام زمان علیه السلام[/TD]
[TD="align: right"] بیایید امام زمانمون رو به هم بشناسانیم !!![/TD]
[TD="align: right"] امکان ملاقات امام زمان علیه السلام - ارتباط معنوي[/TD]
[TD="align: right"] آیا می توان مثل هالوی اصفهانی یار امام زمان علیه السلام شد؟[/TD]
[TD="align: right"] خواسته های امام زمان علیه السلام از ما در تشرفات[/TD]
[TD="align: right"] در فراق تو یک دنیا "درد و غم و هجران" ما را فرا گرفته است؟[/TD]
[TD="align: right"] اگر امام زمان علیه السلام غائب نبودند زندگی امروزی چه وضعی داشت؟[/TD]
[TD="align: right"] حکومت امام زمان علیه السلام[/TD]
[TD="align: right"] مدت حکومت امام زمان علیه السلام و نحوه کشته شدن ایشان[/TD]
[TD="align: right"] هدف امام زمان علیه السلام از ظهور چیست؟[/TD]
[TD="align: right"] وارد کردن امام زمان علیه السلام به زندگی[/TD]
[TD="align: right"] آیا امام زمان علیه السلام صدای من را می شنوند؟[/TD]
[TD="align: right"] ما خاندان پیمبر وقت معین نمیکنیم[/TD]
[TD="align: right"] گريه امام صادق علیه السلام بر غيبت امام زمان (عج)[/TD]
[TD="align: right"] مصاحبه با علامه طباطبایی در مورد امام زمان (عج) - خواندنیه[/TD]
[TD="align: right"] امام زمان از نگاه امام خمینی رحمة الله علیه[/TD]
[TD="align: right"] روشهای کاربردی آشنایی جوانان با مهدویت[/TD]
[TD="align: right"] پرسشهای مسلمان ایرانی پیرامون غیبت مهدی (عج)[/TD]
[TD="align: right"] توصيف مهدي (عج) در احاديث نبوي[/TD]
[TD="align: right"] چرادر پرتو وجود امام خداوند زمین را نگه میدارد ؟؟[/TD]
[TD="align: right"] امام مهدی (عج) آخرین خلیفۀ اثنی عشر[/TD]
[TD="align: right"] نيابت امام زمان (ارواحنا فداه) - ولايت فقيه[/TD]
[TD="align: right"] فلسفه دعا برای امام زمان (عج)[/TD]
[TD="align: right"]چرا امام زمان ( عج ) ظهور نمیکنه؟؟؟[/TD]
[TD="align: right"] آگاهی امام زمان از اعمال ما[/TD]
[TD="align: right"] فرهنگی و رسانه مذهبی :[/TD]
[TD="align: right"] مجموعه 40 قالب وبلاگ با موضوع امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف [/TD]
[TD="align: right"]کرامات و عنایات امام زمان (عج) در جبهه‌ ها[/TD]
[TD="align: right"] دانلود کتابهای مهدویت[/TD]
[TD="align: right"]دانلود کتاب موعود شناسى و پاسخ به شبهات[/TD]
[TD="align: right"] كتاب موبايل چهل حديث مهدوی عليه السلام[/TD]
[TD="align: right"]تقدیم به گل نرگس - ختم صلوات و ادعیه هدیه به امام زمان علیه السلام[/TD]
[TD="align: right"] "آن مرد می آید " اگر ...[/TD]
[TD="align: right"]منجی دلها - قطعات ادبی و شعر ویژه میلاد حضرت مهدی (عجل الله)[/TD]
[TD="align: right"] کلبه احزان - اشعار و پیامک ویژه امام زمان علیه السلام[/TD]
[TD="align: right"]مشاعره در مورد امام زمان (عج)[/TD]
[TD="align: right"] پیامک های مهــــدوی[/TD]
[TD="align: right"]حرف دل با امام زمان (عج)[/TD]
[TD="align: right"] تقدیم به آخرین حجت الهی - نامه به امام زمان (عج)[/TD]
[TD="align: right"] دوست دارید امام زمان علیه السلام زیر کدام پست شما صلوات بزنند؟[/TD]
[TD="align: right"] طرح های گرافیکی امام زمان علیه السلام[/TD]
[TD="align: right"] تصاویر متحرک با موضوعات مهدوی[/TD]
[TD="align: right"] تصاویری از دعای فرج و دعای سلامتی امام زمان علیه السلام[/TD]
[TD="align: right"]اشعار تصویری خاتم الاوصیاء علیه السلام[/TD]
[TD="align: right"] گنجینه ی صوتی مهدوی: سرود مداحی مناجات ادعیه تشرفات سخنرانی کلیپ و ....[/TD]
[TD="align: right"] وفای به عهد با امام زمان - سخنرانی صوتی حجة الاسلام عالی[/TD]
[TD="align: right"] دانلود دعای سلامتی آقا با نواهای گوناگون[/TD]
[TD="align: right"] دانلود صوتی دعای فرج امام زمان با نواهای گوناگون[/TD]
[TD="align: right"] زیارت امام زمان علیه السلام در روز جمعه - صوت و متن[/TD]
[TD="align: right"] فایل های صــوتـی در مدح امام عصر (ارواحنا فداه)[/TD]
[TD="align: right"] مناجات های صوتی زیبا با امام زمان (ارواحنا فداه)[/TD]
[TD="align: right"] زمزمه های صوتی در فراق یوسف زهرا (ارواحنا فداه)[/TD]
[TD="align: right"] احیای نیمه شعبان را جدی بگیرید ♫ کلیپ صوتی[/TD]
[TD="align: right"] کلیپ های صوتی رهبری با موضوع انتظار و مهدویت[/TD]
[TD="align: right"] سخنـــرانی های صوتی مـهـدوی[/TD]
[TD="align: right"]اگر بی قراری بدان یار یاری + فایل صوتی میکس شده [/TD]
[TD="align: right"] اگر بی قراری بدان یار یاری (2) - کلیپ شماره دو چشم امید از علی فانی[/TD]
[TD="align: right"]کلیپ های زیبای صوتی مهدوی[/TD]
[TD="align: right"] داستان های منبر - داستان های واقعی از ملاقات با امام زمان علیه السلام - صوتی[/TD]
[TD="align: right"]فایل صوتی بسیار زیبا از توسل و ملاقات با امام زمان[/TD]
[TD="align: right"] دل اربابت مهـــــــدي مي شكنه... موضوع : نامحرم(دانلود)[/TD]
[TD="align: right"]کسی هست کمک من کنه گریه کنم برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف ؟؟ - کلیپ تصویری[/TD]
[TD="align: right"] دانلود فلش های مهدوی - دعای تصویری فرج[/TD]
[TD="align: right"] خداجون مواظب امام زمان باش - کلیپ زیبای کودکانه دعای سلامتی آقا[/TD]
[TD="align: right"] درددل زیبا با امام زمان علیه السلام ... ببینید[/TD]
[TD="align: right"] زمزمه و مناجات با امام زمان علیه السلام حاج عبدالرضا هلالی - فلش[/TD]
[TD="align: right"] ماجرای تشرفات خدمت امام عصر علیه السلام از زبان مرحوم کافی - فیلم[/TD]
[TD="align: right"]مهدي بيا... فلشي تقديم به منتظران حضرتش[/TD]
[TD="align: right"]شعر و سرود کودکانه درمورد امام زمان (عج)>>>تصویری[/TD]
[TD="align: right"] گل نرجس! باغت آباد - کلیپ تصویری امام زمان علیه السلام[/TD]
[TD="align: right"] دانلود فلش مداحی حاج ابراهیم رهبر برای منتظران امام زمان علیه السلام[/TD]
[TD="align: right"] مستند تصویری "اگــــر بخواهیـــــــــم"[/TD]
[TD="align: right"] روز و شب با شوق نگاهت منتظر هستم سر راهت - فلش[/TD]
[TD="align: right"]اي زنده دلان هنگام ظهور نزديك است - کلیپ شعر خواني مرحوم آقاسي
[/TD]
[TD="align: right"] معرفی سایت های مهدویت و فرهنگ انتظار
[/TD]
[TD="align: right"]ویژه نامه سال 1389
[/TD]
[TD="align: right"]ویژه نامه سال 1390
[/TD]
[TD="align: right"] ویژه نامه سال 1391
[/TD]
[TD="align: right"] ویژه نامه سال 1393[/TD]
[TD="align: right"] نرم افزار مذهبی :[/TD]
[TD="align: right"] برنامه پلیر ادعیه مهدوی + متن و ویجت - ویژه اندروید[/TD]
[TD="align: right"] آلبوم صوتی مهدوی با 21 کلیپ زیبای مهدوی - ویژه اندروید[/TD]
[TD="align: right"] نرم افزار پیامک مهدوی با امکانات بی نظیر - ویژه اندروید[/TD]
[TD="align: right"] نرم افزار 365 پیامک مهدوی - ویژه اندروید[/TD]
[TD="align: right"] برنامه منتخب ادعیه امام زمان علیه السلام - ویژه اندروید[/TD]
[TD="align: right"] نرم افزار اندروید - نیمه شعبان - نسیم انتظار - ویژه ولادت امام زمان (عج)[/TD]
[TD="align: right"]ندبه های دلتنگی(آلبوم صوتی مهدوی) -ویژه اندروید[/TD]
[TD="align: right"] 40 تصویر مهدوی با کیفیت hd -ویژه آندروید[/TD]
[TD="align: right"]نرم افزار 313 (پرسش و پاسخ مهدوی)-ویژه آندروید[/TD]
[TD="align: right"] نرم افزار پلیر صوتی مهدوی - ساخت گروه منتظران ظهور[/TD]
[TD="align: right"] نرم افزار "یک ساعت با امام زمان علیه السلام"[/TD]
[TD="align: right"] دو کد پر کاربر مهدوی برای سایت و وبلاگ - رفتن به بالا و حدیث تصادفی[/TD]
[TD="align: right"] نرم افزار ادعیه مهدوی - اولين نرم افزار گروه مهدي ياوران[/TD]
[TD="align: right"] نرم افزار رسمي توليد اسک دين - آخرين منجي[/TD]
[TD="align: right"] افزونه دسکتاپی شوق انتظار - نرم افزاری متفاوت در دنياي مجازي از اسک دین[/TD]
[TD="align: right"] نرم افزار داستانهاي امام زمان(عج) برگرفته از بحارالانوار - توليد جدید اسک دين[/TD]
[TD="align: right"] والپيپر زنده مسجد مقدس جمکران - تولید جدید اسک دین[/TD]
[TD="align: right"] ارسال کارت پستال صوتی به دوستان[/TD]
[TD="align: right"] طرح هدیه ختم صلوات به امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف[/TD]

[b]content[/b]

دانلود صوت

ای عاشقان ، ای عاشقان ، جان می ‌رسد ، جان می ‌رسد
مهری درخشان می‌ دمد ، ماهی فروزان می ‌رسد

آید نوای کاروان ، بر گوش جهان کان دل ستان
تا دل ستاند زین و آن ، اینک شتابان می ‌رسد

رخسار ماهش را ببین ، زلف سیاهش را ببین
برق نگاهش را ببین ، یوسف به کنعان می ‌رسد

ساقی ببخشا جام را ، از باده پر کن کام را
گو باز این پیغام را ، پیمانه گردان می ‌رسد

رونق فزای باغ‌ ها ، لطف و صفای راغ ‌ها
بر قلب عاشق ، داغ‌ ها ، زیبا گلستان می ‌رسد

بر درگهش کن بندگی ، خواهی اگر پایندگی
کان رهنمای زندگی ، و آن مهد عرفان می ‌رسد

مهر سحر ، ماه صفا ، بحر گهر ، گنج وفا
آیینه یزدانما ، خورشید ایمان می ‌رسد

یار موافق می ‌رسد ، دلدار صادق می ‌رسد
قرآن ناطق می ‌رسد ، محبوب یزدان می ‌رسد

کاخ وفا ، قائم از او ، مهر و صفا دائم از او
غرق طرب صائم از او ، جان می ‌رسد جان می ‌رسد

تبریک نیمه شعبان . ولادت حضرت حجه ابن الحسسن امام زمان (عج)
با نام و یاد خداوند متعال

باعرض سلام و ادب

نیمه ی شعبان گل نرگس شکفت / چلچله از شادمانی شب نخفت
آبشار یک لحظه آرام شد ، نریخت / تا که رازش با گل نرگس بگفت
سرو حیران شد از آن فر و جلال / ماه فرو مانده در آن حسن جمال
نیمه شعبان را به شما تبریک عرض می کنیم.

*
نیمه ی شعبان گل نرگس شکفت / چلچله از شادمانی شب نخفت
آبشار یک لحظه آرام شد ، نریخت / تا که رازش با گل نرگس بگفت
سرو حیران شد از آن فر و جلال / ماه فرو مانده در آن حسن جمال
نیمه شعبان را به شما تبریک عرض می کنیم.
*
*

*
*
ما معتقدیم که عشق سر خواهد زد
بر پشت ستم کسی تیر خواهد زد
سوگند به هر چهارده آیه نور
سوگند به زخم های سرشار غرور
آخر شب سرد ما سحر می گردد
مهدی به میان شیعه برمی گردد
یا امام زمان انتظار هم از نیامدنت بی تاب شد
*
*
*
بر چهره پر ز نور مهدی صلوات
بر جان و دل صبور مهدی صلوات
تا امر فرج شود مهیا بفرست
بهر فرج و ظهور مهدی صلوات
نیمه شعبان مبارک
*
*
*
مانده ام با غم هجران نگارم چه کنم
عمر بگذشت و ندیدم رخ یارم چه کنم
چشم آلوده کجا دیدن دلدار کجا
چشم دیدار رخ دوست ندارم چه کنم
نیمه شعبان مبارک
*
*

*
آقای من! این جمعه هم گذشت.و چند روز دیگر جمعه هفته بعد می­رسد و باز هم نیمه شعبان روز ولادت فرا می­رسد. نزدیک نیمه شعبان قم حال و هوای دیگری دارد. کوچه­ ها آذین بندان شده. همه جا را ریسه می­کشند. اهالی همه محله­ ها جلوی در خانه ­هایشان را آب و جارو می­کنند. خیابانها چراغانی می­شود. خود را برای جشن میلادت در نیمه شعبان آماده می­کنند. و جمعه هفته دیگر خیل جمعیت از همه جای ایران که از همه جای دنیا به قم و جمکران سرازیر می­شود.

بخوان دعاي فرج را دعــــــــــا اثــــــر دارد دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد
بخوان دعاي فرج را و عـافــيــت بـطـلـــب که روزگار بســـي فتنه زير ســـر دارد
بخوان دعاي فرج را کـه يـوسـف زهــــــرا ز پشت پرده ي غيبت به ما نظـر دارد
بخوان دعاي فرج را به ياد خيمه ي سبز که آخرين گل سرخ از همه خبـــر دارد

جلوه گل عندلیبان را غزلخوان می کند / نام مهدی صد هزاران درد درمان میکند
مدعی گوید که با یک گل نمی گردد بهار / من گلی دارم که عالم را گلستان میکند . . .
عید منتظران مبارک

من هم به نوبه ی خودم این عید رو خدمت تمامی کابران محترم تبریک و تهنیت عرض می کنم


منبع:http://www.kelishe.com/text-greeting-half-of-shaban.html
http://www.askdin.com/gallery/index.php?n=12395
باتشکرفراوان

امروز روز میلاد توست
و من در تب در کنار تو بودن
میسوزم
من نیستم و تو
بی من این روز را جشن خواهی گرفت
و چه بی من ها و بی تو ها
این روزها بر ما میگذرد
تولدت مبارک

كوچه‌ هاي شهر را امشب چراغاني كنيد
عرش را و فرش را آيينه بنداني كنيد
آمده نور دل انگيزي به سمت سامرا
بايد امشب كوچه‌ها را خوب نوراني كنيد
اللهم عجل لولیک الفرج

شد نیمه ی شعبان و جهان گشت جوان
از مقدم پاک آن ولی سبحان
آن پرده نشین کاخ وحدت امروز
بنمود رخ از پرده و گردید عیان
ولادت امام زمان(ع) مبارک باد

ای مخزن سر کردگار ادرکنی
ای هم تو نهان هم آشکار ادرکنی
بگزیده برای خویش هرکس یاری
ای در دو جهان مرا تو یار ادرکنی
میلاد امام زمان بر شما مبارک

[h=1]نگرانی های یک منتظر[/h]
شب نیمه‌ی ‌شعبان همراه با جشن و شادی شیعیان برای میلاد امام حاضرشان نزدیک است. همه خوشحالیم از اینکه امام ما هر چند در پس پرده غیبت، اما شاهد و مراقب ماست؛ گرچه از دیدگان نهان است اما از یادها نخواهد رفت و محبتش در اعماق جان‌ ما ریشه دارد و هنوز منتظرش هستیم و ان‌شاءالله تا ظهور بر ولایتش ثابت‌قدمیم. اما چطور می‌توانم در میان این همه شادی، سنگینی یک تردید در قلبم را نادیده بگیرم!، ناآرامی از یک ترس کهنه که هر سال در قلبم پررنگ‌تر می‌شود و حلقه‌ی خنده و شادی‌ و سرورم را تنگ‌تر می‌کند.
در دوستی و محبت به امامم هیچ تردیدی ندارم و شاید بتوان گفت که از منتظرین ایشان هستم. نه اینکه اصلا گناهی نکرده باشم، اما پشیمان شدم و توبه کرده‌ام. سعیم بر این است که ازگناه دوری کنم؛ اهل نماز و روزه هستم و گاهی هم سری به مستحبات می‌زنم؛ تاکنون چهل بار دعای عهدم را خوانده‌ام، حداقل روزی یک‌بار دعای فرج مولایم را در قنوت یا بعد از نماز می‌خوانم و گاهی از فراق یا مظلومیت ایشان دلتنگ می‌شوم.
هرچند مشتاقانه منتظر ظهورم، منتظر عزت مومنین و ذلت ظالمین، منتظر چشیدن طعم زندگی و حتی منتظر درک مفهوم بندگی در سایه حکومت مهدوی... اما با این همه هر گاه به ظهور می‌اندیشم در دلم تردید یا ترسی حس می‌کنم که آزارم می‌دهد، ترس از اینکه شاید با این همه دعا و یا ادعا، یاریش نکنم، تردیدم از این است که این قابلیت را دارم که در رکابش ثابت‌قدم بمانم؟ نگرانم از اینکه نکند عدالت علوی او را تاب نیاورم؟
آنچه ترس و تردیدم را بیشتر می‌کند داستان زندگی مومنینی است که در طول تاریخ و در هر عصر و زمانی حول وجود نورانی معصومین علیهم‌السلام گردآمدند ولی در لحظات حساس و گاه ابتلاء صحنه را خالی کرده و یا اینکه در چهره‌ای منفی به ایفای نقش پرداختند. مگر نبود زبیر، پسرعمه امیرالمومنین علیه‌السلام که ایشان را بسیار دوست می‌داشت و پس از رحلت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، می‌گفت: من به غیر علىّ بن أبى طالب علیه‌السلام با هیچ أحدى بیعت نكنم زیرا كه جز آن حضرت، دیگرى را امام نمی‌دانم.(1) زبیر از اولین کسانی بود که با امیرالمومنین علیه‌السلام بیعت کرد اما چندی نگذشت که بیعتش را شکست و بر علیه ایشان در جنگ جمل حاضر شد. امام علی علیه‌السلام در این جنگ نیز، دست از هدایت او نمی‌کشد و پیکی به زبیر می‌فرستد و می‌فرماید: «به زبیر بگو پسر دایى‏ تو می‌‏گوید: در حجاز مرا شناختی، و در عراق مرا نمی‌شناسى؟! چه شد كه از پیمان خود باز گشتی؟!.»(2)

اگر طالب ظهوریم و به یاری کردن امام خود امید داریم؛ باید در عمل از زمینه‌سازی کردن برای ظهورش کوتاهی نکنیم و اگر واقعا ترسانیم که مبادا هنگام ظهور از جانبازی در رکابش خود داری کنیم؛ این خوف باید ما را به عمل و خودسازی مشغول دارد. تنها در این صورت است که می‌توانیم به وعده‌ی الهی دل ببندیم و خود را از یاوران جان برکف حضرت، به حساب آوریم

همچنان‏ كه شبث بن ربعى و شمر بن ذى الجوشن در جنگ صفین در ركاب آن حضرت بودند. اما بعدا با امام حسین علیه‌السلام در كربلا به جنگ برخاستند و فرجام شومی را براى خود بر جاى گذاشتند.(3) یا مگر نبود علی بن ابی حمزه بطائنی‏ وکیل و معتمد امام موسی‌کاظم علیه‌السلام که پس از مدتی در مقابل متاع اندک دنیا، ولایت امام زمان خود را فروخت و با چند تن دیگر امامت جانشین ایشان، امام رضا علیه‌السلام را انکار کرند تا اموالی که مردم به عنوان خمس و زکات نزدشان امانت نهاده بود؛ تصاحب کنند. همین عمل آنان موجب پی‌ریزی فرقه واقفیه و گمراهی بسیاری شد.(4)
چه‌طور می‌توان به همراهی خود با امام زمانم باور داشته باشم؟! آنانی که سال‌ها در کنار حجت خدا زندگی کرده و از نزدیک سلوک معصومانه‌اش را دیده‌اند، بزرگی و کرامات او را درک کرده‌اند‌، جذب صفات رحمانی او شده‌ و مدت‌ها همراهیش کرده‌اند؛ نتوانستند بر شیطان و هوای نفس غالب شده، ثابت‌قدم بمانند؛ چه رسد به من!...
یا مولای؛ یا صاحب‌الزمان...
دیگر چگونه می‌توانم به یار بودن خود اطمینان کنم؟
چگونه فریاد عجل علی ظهورک سر دهم؟
چگونه ادعا کنم که آماده‌ی جان‌فشانی در رکابتان هستم؟
از کجا معلوم دعوتم از شما، از جنس دعوت کوفیان نباشد؟
کیست که تضمین کند برای امامم مالک‌اشترم، نه زبیر! مانند زهیرم، نه چون شمر؟
البته ممکن است؛ این افکار، تنها وسوسه‌ای شیطانی باشد برای ناامیدم کردنم! آن‌قدر ناامید که دیگر خود را در حد یاری کردن امام زمانم نبینم؛ تا دلسرد شده برای فرجش تکاپویی نکنم؛ تا دیگر شور یاری و شوق دیدن لبخند رضایتش در خیالم هم نگنجد...
مسلم است که اگر نتیجه این نگرانی‌ها، ناامیدی باشد و کسالت و سستی؛ شیطان پیروز میدان است. اما قطعاً منشأ این احساس خطر، عقلانی و منطقی است؛ واقعیتی که تاریخچه‌اش به قدمت عمر بشر است؛... موضع‌گیری متفاوت انسان‌ها در برابر دعوت انبیا و اوصیای الهی، مبارزه همیشگی میان عقل و نفس، و انتخاب همیشگی انسان میان دوراهی هدایت و ضلالت.

آنچه ترس و تردیدم را بیشتر می‌کند داستان زندگی مومنینی است که در طول تاریخ و در هر عصر و زمانی حول وجود نورانی معصومین علیهم‌السلام گردآمدند ولی در لحظات حساس و گاه ابتلاء صحنه را خالی کرده و یا اینکه در چهره‌ای منفی به ایفای نقش پرداختند

البته نگرانی از سوء عاقبت، همان ترسی است که در روایات از آن مدح و یا به آن سفارش شده است. (5) پس نمی‌توان خود را مومن دانست و از این ترس در امان بود، چراکه این ترس همان خوفی است که انبیا و اوصیای الهی سهم بیشتری از آن داشته‌اند.(6) پس چنین خوفی که رنگی از ایمان دارد؛ نمی‌تواند منجر به یأس و رخوت شود و دست‌مایه‌ی شیطان برای ناامیدی منتظران باشد.
پس می‌توان نتیجه گرفت؛ ترس و امیدی الهی(7) است که اولا: همراه با هم باشند و از یکدیگر پیشی نگیرند و ثانیا: همراه با عمل بوده و ادعای صرف نباشند.
بنابراین اگر طالب ظهوریم و به یاری کردن امام خود امید داریم؛ باید در عمل از زمینه‌سازی کردن برای ظهورش کوتاهی نکنیم و اگر واقعا ترسانیم که مبادا هنگام ظهور از جانبازی در رکابش خود داری کنیم؛ این خوف باید ما را به عمل و خودسازی مشغول دارد. تنها در این صورت است که می‌توانیم به وعده‌ی الهی دل ببندیم و خود را از یاوران جان برکف حضرت، به حساب آوریم؛ چراکه روایت شده:
هر كس به چیزى امیدوار باشد او را طلب می‌کند، و هر كس از چیزى بترسد از آن فرار می‌کند، هر بنده ‏اى كه [این‌گونه] در دلش خوف و رجاء باشد خداوند آرزو او را محقق می‌کند و او را از هر چه می‌ترسد آسایش می‌دهد.(8)
حال چگونه می‌توان این خوف و امید را صادقانه، در عمل نشان داد؟
این، موضوعی است که در نوشتار آتی به آن خواهیم پرداخت.

پی نوشت‌ها:
1. ترجمه و شرح الاحتجاج ، احمد بن على طبرسی، مترجم:غفارى مازندرانی،‏ج‏3،ص:414.
2. نهج البلاغة ، خطبه31، ترجمه دشتى، ص: 81.
3. سیره معصومان ، سید محسن امین عاملى، مترجم: علی حجتی كرمانی، ج‏3، ص:13.
4. ر.ک.سازمان وكالت، محمدرضا جبارى، ج‏1،ص81.
5. همان طور که رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: «لَا یَزَالُ الْمُوْمِنُ خَائِفاً مِنْ سُوءِ الْعَاقِبَةِ لَا یَتَیَقَّنُ الْوُصُولَ إِلَی رِضْوَانِ اللَّهِ حَتَّی یَكُونَ وَقْتُ نَزْعِ رُوحِهِ وَ ظُهُورِ مَلَكِ الْمَوْتِ لَهُ ؛ مومن همیشه از سوء عاقبت، خائف و بیمناك است و به رسیدن به رضوان الهی و خشنودى حق یقین و اطمینان ندارد تا آن هنگام كه قبض روح می‌شود و ملك الموت در كنارش حاضر می‌گردد.» بحار الأنوار، ج ‏68، ص: 366
6. ابن أبی یعفور می‌گوید: شنیدم از امام صادق علیه‌السلام كه در حالی كه دست به آسمان برداشته بود می‌گفت: «رب لا تكلنی الی نفسی طرفة عین ابدا لا اقل من ذلك و لا اكثر»یعنی؛ پروردگارا مرا چشم برهم‌زدنی به خودم وامگذار نه كمتر از آن و نه بیشتر. راوی گوید: این سخن را گفت و اشك‌هایش از اطراف محاسنش می‌ریخت‏. كافی،ج‏4، ص: 552
7. حسن بن ابی ساره گوید: از امام صادق علیه‌السلام شنیدم که فرمود: .«لَا یَكُونُ الْعَبْدُ مُوْمِناً حَتَّی یَكُونَ خَائِفاً رَاجِیاً وَ لَا یَكُونُ خَائِفاً رَاجِیاً حَتَّی یَكُونَ عَامِلًا لِمَا یَخَافُ وَ یَرْجُو ؛ مومن ایمانش كامل نمی‌شود تا اینكه داراى حالت خوف‏ و رجاء [هر دو] باشد و این حالت ترس و امید در صورتی تحقق می‌یابد و از ادعا خارج می‌شود كه انسان در كارهاى خود آثار خوف و رجاء را مشاهده نماید؛ یعنی براى آنچه كه از آن می‌ترسد و یا به آن امید دارد عمل‏ كند.» بحار الأنوار، ج‏67، ص: 392.
8. بحارالأنوار، ج‏67، ص: 390.« مَنْ رَجَا شَیْئاً طَلَبَهُ وَ مَنْ خَافَ شَیْئاً هَرَبَ مِنْهُ مَا مِنْ مُوْمِنٍ یَجْتَمِعُ فِی قَلْبِهِ خَوْفٌ‏ وَ رَجَاءٌ إِلَّا أَعْطَاهُ اللَّهُ مَا أَمَّلَ وَ آمَنَهُ مِمَّا یَخَافُ.»

[h=1]بهترین هدیه تولد منجی عالم بشریت[/h]
با فرا رسیدن ماه شعبان، موجی از شادی و نشاط دل‌های شیعیان را فرا می‌گیرد. در هر جای دنیا که قلبی به عشق اهل بیت(علیهم السلام) می‌تپد، در این ایام به شکلی ویژه نسبت به اهل بیت(علیهم السلام) ابراز ارادت می‌کنند.
از روز سوم این ماه که میلاد پر برکت امام حسین علیه السلام است، جشن ها آغاز شده و اوج این سرور و شادی، در نیمه آن نمایان می‌شود. چرا که میلاد منجی عالم بشریت در این روز واقع شده است و این ایام یادآور هنگامه ظهور و برپایی حکومت عدل جهانی به دست حضرت بقیة الله(عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد، که همه مسلمانان انتظار چنین روزی را دارند. جشن‌ میلاد امام‌ زمان(علیه السلام)، جشن‌ زنده‌ شدن‌ آرزوها و امیدها، جشن‌ آمادگی‌ برای‌ شرکت‌ در نهضتی‌ بزرگ‌ و انسانی‌ است. جشن‌ میلاد آن حضرت، جشنی‌ توأ‌م‌ با آگاهی، حرکتی‌ مستمر و سازنده‌ و زندگی‌ بخش، و میثاق‌ و هم‌سویی‌ با امام‌ عصر(علیه السلام) است.
این‌ روز، از شیرین‌ترین، خجسته‌ترین‌ و بزرگ‌ترین‌ اعیاد اسلامی‌ است.
و به‌ فرمودهِ‌ مقام‌ معظم‌ رهبری:
روز ولادت‌ حضرت‌ مهدی(علیه السلام)، یک‌ عید حقیقی‌ برای‌ همهِ‌ افراد بشر و کسانی‌ است‌ که‌ سختی‌ کشیده اند یا رنجی‌ برده‌اند یا اشکی‌ ریخته‌اند و انتظاری‌ کشیده‌اند.(۱۳۷۴/۱۰/۱۷)
در دین مبین اسلام همچنان که به برپایی مجالس عزا برای اهل بیت(علیهم السلام) اهمیت داده شده به شادی و سرور در عیدها نیز سفارش شده است.

[h=2]به وقت شادمانی ما شاد باش[/h] از امام صادق(علیه السلام) روایت شده كه فرمودند: "شیعتنا جزء منا، خلقوا من فضل طینتنا، یسوءھم ما یسوءنا، و یسرھم ما یسرنا؛" شیعیان ما از ما ھستند و از فزونی طینت ما آفریده شده اند، ناراحتی ما آنان را اندوھگین می سازد و شادمانی ما آنان را شادمان می سازد. (١)
امام رضا(علیه السلام) به ریان بن شبیب می فرمایند: "یا بن شبیب! إن سرك أن تكون معنا فی الدرجات العلى من الجنان، فاحزن لحزننا و افرح لفرحنا؛" اگر دوست داری كه با ما در بھشت ھمراه باشی، به ھنگام حزن ما، اندوھگین باش و به وقت شادمانی ما شاد باش. (٢)
لازمهِ ‌شاد بودن‌ در شادی‌های ‌اهل‌بیت(علیهم السلام) ‌این ‌است‌ که ‌در مناسبت‌هایی‌ چون‌ نیمه‌ شعبان‌ و میلادهای‌ امامان (علیهم السلام) مجالس‌ شادی‌ برگزار شود تا شادی‌های‌ زندگی ‌به‌ شادی‌های ‌معصومین(علیهم السلام) پیوند بخورد.

مهمترین هدف در جشن میلاد منجی عالم بشریت، بالا بردن معرفت و شناختمان نسبت به حضرت و آشنا نمودن جوانان با وظایفشان به عنوان یک شیعه منتظر است. شیعه باید امام زمان خویش را بشناسد، هم از جهت نام و نسب، هم از نظر سیره و صفات و هم از حیث معارف نورانی و فضایل معنوی

[h=2]تأثیر شگفت آور شاد کردن دیگران[/h] امام صادق(علیه السلام) فرمودند: نپندارد یكى از شماها كه مومنى را شاد كرده است تنها او را شاد كرده، بلكه به خدا، رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را شاد كرده است. (٣)
و نیز امام صادق(علیه السلام) در ضمن حدیثى طولانى فرمود: چون خدا مومن را از قبرش مبعوث كند، با او نمونه‏اى از قبر بیرون آید و جلوی او باشد و هر کجا كه مومن یكى از هراس هاى روز قیامت را ببیند آن نمونه گوید: نترس و غم مخور و مژده گیر به شادى و كرامت از طرف خداوند تا آنكه در برابر خدای عز و جل بایستد و از او حساب آسانى بكشد و فرماید: او را به بهشت برند و آن نمونه جلو او باشد، مومن به او گوید: خدایت رحمت كند، چه خوب كسى بودى كه با من از گورم بیرون آمدى و پیوسته مرا به شادى و كرامت از طرف خدا مژده مى‏دادى تا آن را به چشم دیدم و به او مى‏گوید: تو كیستى؟ مى‏گوید: من همان شادیم كه به دل برادر مومن خود در دنیا وارد ساختى، خدای عز و جل مرا از آن آفریده تا به تو مژده دهم. (٤)

[h=2]چگونه شادمانی کنیم تا اماممان نیز شاد شود[/h] اما این شادی چگونه باید باشد؟ علاوه بر چراغانی و پخش سرود و خورانیدن شربت و شیرینی باید به فکر نیازمندان نیز باشیم، رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمودند:
محبوب ترین كارها نزد خدا، شاد كردن مومن است، گرسنگى را از او برانى یا گرفتارى را از او بگردانى. (٥)
یکی از کارهای قشنگی که در نیمه شعبان می شود انجام داد، قربانی کردن گوسفند به نیت سلامتی حضرت و هدیه دادن آن به افراد نیازمند می باشد.
البته مهمترین هدف در جشن میلاد منجی عالم بشریت، بالا بردن معرفت و شناختمان نسبت به حضرت و آشنا نمودن جوانان با وظایفشان به عنوان یک شیعه منتظر است. شیعه باید امام زمان خویش را بشناسد، هم از جهت نام و نسب، هم از نظر سیره و صفات و هم از حیث معارف نورانی و فضایل معنوی. و طبیعی است هر چه این شناخت عمیق‌تر باشد، آثار آن آشکارتر، و ارتباط قلبی و باطنی با امام بیشتر خواهد بود.
حداقل این شناخت آن است که بدانیم امام عصر(علیه السلام) ولی ‌نعمت ماست و اطاعت از ایشان واجب است، به طفیل وجود مقدس اوست که ما زنده‌ایم و نفس می‌کشیم و روزی می‌خوریم و از نعمت‌های متنوع الهی بهره‌مند می‌شویم. اگر آن حضرت نبودند، ما حتی از اولین نعمت خداوند، یعنی «وجود و هستی» بهره‌ای نداشتیم.
حال اگر در مجالسی که به عنوان جشن میلاد حضرت برگزار می شود قطره ای از معارف امام شناسی باشد قطعا مورد رضایت امام خواهد بود و بهترین هدیه به امام زمان(علیه السلام) افزایش علم و معرفت شیعیان نسبت به آن حضرت است که باعث ازدیاد محبت و در پی آن تصحیح اعمالمان طبق نظر و رأی حضرتش است.

[h=2]
آداب شادمانیِ مورد رضایت خدا[/h] البته شادی‌ شرایط ‌و آدابی ‌دارد که ‌در زیر به ‌برخی‌ از آن‌ها اشاره ‌می‌شود:
1. مجالس‌شادی ‌نباید همراه ‌با گناه‌باشد؛
امام‌صادق(علیه السلام) فرمود: "لا تسخطو الله‌ برضا احدٍ من‌خلقه‌ وَ لَا تَقَرَّبُوا إِلى‏ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ تَتَبَاعَدُوا مِنَ اللَّهِ" (٦)
خداوند را به‌ غضب ‌در نیاورید به ‌خاطر رضایت ‌و خشنودی ‌احدی‌ از مردم؛ ‌و نزدیک‌ نشوید به‌ مردم ‌به‌ وسیلهِ‌ دوری‌ از خدا.
و نیز فرمود: "لاینبغی ‌للمو‌من‌ ان‌ یجلس‌ مجلساً یُعصیَ اللّه‌ فیه ‌و لا یَقدِر علی ‌تغییره". (٧)
سزاوار نیست ‌برای‌ مو‌من ‌در مجلسی ‌بنشیند که ‌معصیت‌ خدا در آن‌ می‌ شود و نمی‌ تواند جوّ مجلس ‌را عوض ‌کند.
در جشن ها به خصوص جشن نیمه شعبان نباید از موسیقی های حرام استفاده شود، بلکه شایسته است از مداحی و سرودهایی که مدح ائمه(علیهم السلام) را در بردارد استفاده شود.
2. با اذیت ‌و آزار همراه ‌نباشد؛
یکی‌ از شرایط ‌شادی‌ این ‌است ‌که ‌با اذیت‌ و آزار دیگران ‌همراه‌ نباشد، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: "من‌ آذی ‌مو‌مناً فقد آذانی"؛ کسی‌که ‌مو‌منی ‌را آزار دهد مرا آزار داده ‌است.
به طور مثال اگر هنگام پخش شربت و شیرینی در خیابان ترافیک ایجاد شده و باعث آزار و اذیت شود یا صدای بلندگوها افرادی را اذیت کند، این جشن مورد رضایت امام نمی باشد.
3. هدیه دادن؛
یکی ‌از سنت‌های ‌نیکو در اعیاد اسلامی ‌هدیه‌ دادن ‌است.
امام‌ رضا(علیه السلام) فرمود: "أَفْضِلْ‏ عَلَى‏ إِخْوَانِكَ‏ فِی هَذَا الْیَوْمِ وَ سُرَّ فِیهِ كُلَّ مُوْمِنٍ وَ مُوْمِنَة"؛(٨)
در این‌ روز (عید غدیر) بر برادرانت ‌بخشش‌ کن و شاد کن هر زن و مرد مومن را.
چه خوب است مراسمی مخصوص کودکان برگزار نموده و با اهدای هدیه و جایزه آنان را با امام آشنا نماییم. حضور کودکان در چنین مجالسی حب اهل بیت(علیهم السلام) و گرایش به آن حضرات را در آنان تقویت می کند.

اگر در مجالسی که به عنوان جشن میلاد حضرت برگزار می شود قطره ای از معارف امام شناسی باشد قطعا مورد رضایت امام خواهد بود و بهترین هدیه به امام زمان (علیه السلام) افزایش علم و معرفت شیعیان نسبت به آن حضرت است که باعث ازدیاد محبت و در پی آن تصحیح اعمالمان طبق نظر و رأی حضرتش است

[h=2]اثرات جشن های نیمه شعبان[/h] برپایی هر نوع مراسمی که باعث انس بیشتر با حضرت‌ مهدی(علیه ‌السلام) شود، آثار و برکات فراوانی دارد از جمله:
یاد امام: شیعیان به یاد حضرت ‌مهدی(علیه ‌السلام) دور هم جمع شده و با ابراز ارادتشان نسبت به آن حضرت، یاد او را در دل‌ها زنده می‌کنند و با توسل به آن وجود نازنین، به خدا نزدیک‌تر می‌شوند.
ارتباط معنوی با حضرت: برپایی جشن‌ها، در روح و روان انسان، اثر خاصی گذاشته و سبب ایجاد ارتباط بین او و امام موعود می‌شود و به دنبال آن اعتقاد به وجود و ظهور حضرت، تثبیت خواهد شد.
شناخت حضرت: در جشن‌هایی که برگزار می‌گردد، از کمالات و فضایل آن حضرت گفته می‌شود و در نتیجه معرفت مردم به آن حضرت بیشتر می‌شود.
پاداش اطعام: عاشقان و دلدادگان حضرت، با اطعام و پخش شیرینی، دل مردم را خشنود کرده و به ثواب اطعام می‌رسند و گروهی از ضعفا، از این مجالس بهره مادی نیز می‌برند.

[h=2]فرصت ویژه[/h] به هر حال جشن های نیمه شعبان، فرصت مناسبی است که مردم را به خدا و دستورات او دعوت نموده و هرچه بیشتر با فرهنگ انتظار آشنا نماییم و از برپایی مراسمی که با نام جشن میلاد حضرت ولی عصر(علیه ‌السلام) است و گناهانی مانند موسیقی حرام یا شرکت بانوان با پوشش نامناسب است جلوگیری نماییم تا امام زمان خود را خشنود نموده و برکات این ماه شامل حالمان شود.

پی نوشت:
1. امالی شیخ طوسی - ص 299
2. عیون اخبار الرضا (علیه السلام) - شیخ صدوق - ج 2 ص269
3. همان
4. كلینى، محمد بن یعقوب، أصول الكافی / ترجمه كمره‏اى - ایران ؛ قم، چاپ: سوم، 1375 ش.
5. همان – ج4، ص565
6. كافی (ط - دار الحدیث) / ج‏15 / 206 / وصیة النبی صلى الله علیه و آله لأمیر المومنین علیه السلام ..... ص : 196
7. میزان‌الحکمه، ج‌۳، ص‌۴۶۳٫
8. بحارالانوار مجلسی ج94 ص 119

[h=1]ده پله برای شناخت امام زمان (عج)[/h]
گوش جان بسپاریم به توصیه های اویس و از زبان او بشنویم که مسیر حرکت به سوی امام چه مسیری است، چرا که اویس ولی خویش را ندید اما به ولی خویش رسید. ما نیز که ولی خود را ندیده ایم مسیر اویس را طی کنیم تا به ولی خود برسیم، ان شاءالله.
امیر علم و حکمت، امام علی علیه السلام وصیت می کند: «جان های خویش را به حکمت های بدیع، روح ببخشید؛ زیرا آن ها نیز همانند بدن ها خسته می شوند.»[1]

[h=2]پله اول: انس با خدا[/h] شخصی به اویس گفت: «می خواهم هم سخنت باشم و با تو انس بگیرم. اویس گفت: سبحان الله! در شگفتم از کسی که خداوند را می شناسد، و از بودن با خدا غفلت می ورزد!»[2] انسان نیازمند انیس و مونس هست. اساساً انسان از «انس» است و آن گاه که انیس ندارد، انسان نیست. پس انسان نیازمند یک مونس همیشگی است که هرگز دست مرگ به او نرسد و در هر زمان و مکان، یار و دوستدار آدمی باشد. و این کسی نیست جز «او»: «وحده لا اله الا هو».
اوست که آگاه و عالم به تمام وجود انسان است پس اوست که نیازهای ما را بهتر از هرکس دیگر می داند. اگر سئوال شود که چگونه می توان به انس او دست یافت، اویس قرنی پاسخ می دهد: با «معرفة الله» می توان با خدا بود، با او سخن گفت و با او بودن مایۀ نجات از وحشت و دلتنگی است.

[h=2]پله دوم: همنشینی با قرآن[/h] اویس می گوید: «هیچ کس همنشین قرآن نمی شود، مگر هنگامی که برمی خیزد، به او چیزی افزوده شده و یا چیزی از او کاسته است؛ قرآن برای مومنان، شفا و رحمت است، و ستمکاران را زیان و خسران می افزاید.»[3]
قرآن کتابی است جاودان، قانون رشد و تکامل است و نسخۀ شفابخش دردها و بیماری های روحی، داروهایش تاریخ مصرف ندارد و انسان در هر زمان و مکان می تواند با آن انس بگیرد.

[h=2]پله سوم: پند پذیری[/h] اویس قرنی می گوید: «این دل ها با شک آمیخته اند، بنابراین در آن ها پند و اندرز، سودمند نیست.»[4] قلب انسان مانند لوح سفیدی است که گروهی این لوح سفید را با گناه سیاه می کنند و مبتلا به بدترین بیماری، یعنی «سیه دلی» می شوند و قساوت، قلبشان را متعفن می کند.

«هیچ کس همنشین قرآن نمی شود، مگر هنگامی که برمی خیزد، به او چیزی افزوده شده و یا چیزی از او کاسته است؛ قرآن برای مومنان، شفا و رحمت است، و ستمکاران را زیان و خسران می افزاید»

گروه دیگری هستند که به این لوح سفید، نگاه عمیق می افکنند و نگهبانی دقیق و پاسداری از دل را وظیفه اصلی خویش می شمارند. اینان پذیرای سخن حقند و از علم و یقین خویش، بهره می جویند. این که اویس قرنی از «شک»، ابراز انزجار می کند، بی جهت نیست؛ زیرا مولایش امیرالمومنین علی علیه السلام، آن گاه که فردی از خوارج را می بیند که به نماز و تهجد ایستاده و قرآن می خواند، می فرماید: «خوابیدن در حال یقین، بهتر از نماز خواندن با شک و تردید است.»[5]

[h=2]پله چهارم: دل پروری[/h] اویس می گوید: «عَلَیکَ بِقَلبِک»[6]؛ مراقب قلب خویش باش اگر کسی دل خود را رها کند زیان می بیند. شخصی که یک عمر به مراقبت از بعد جسمانی و حیوانیت خویش پرداخته، «دامپروری» کرده است، نه دل پروری. و اگر به پرورش هماهنگ جسم و جان بپردازد، «دل پروری» کرده است نه دام پروری. دل به کعبه شباهت دارد. همان طور که خانۀ خدا باید از بت پاک باشد، خانۀ دل نیز باید از اغیار بیزار، و از محبت یار سرشار شود.

[h=2]پله پنجم: گناه شناسی[/h] اویس می گوید: «به کوچکی گناه خود نگاه مکن، بلکه به کسی بنگر که او را معصیت کرده ای، پس اگر گناهت را کوچک بشماری، خداوند را کوچک پنداشته ای».[7]
شاید اویس این سخن پیامبر را شنیده بود که فرمودند: زمانی موسی نشسته بود که آن گاه شیطان به سوی او آمد، درحالیکه کلاه دراز و رنگارنگی به سر داشت. به موسی سلام کرد. موسی گفت: «تو کیستی؟» گفت: «من شیطانم». موسی گفت: «خدا آواره ات کند... این کلاه چیست؟». گفت: «به وسیلۀ این گناه دل آدمیزاد را می ربایم.» (گویا رنگ های مختلف کلاه نمودار شهوات و زینت های دنیا و عقاید فاسد و ادیان باطل بوده است.) موسی گفت: «به من خبر ده از گناهی که چون آدمیزاد مرتکب شود بر او مسلط شوی؟» شیطان گفت: «هنگامی که او را از خود خوش آید و عملش را زیاد شمارد و گناهش در نظرش کوچک آید.»[8]
[h=2]
پله ششم: مرگ باوری[/h] اویس می گوید: «به درستی که مرگ و یاد آن برای مومن، سرور و شادمانی باقی نمی گذارد.»[9] شادی های بی ریشه، تیشه به ریشۀ نهال زندگی می زنند. شادمانی های دون و دنیوی، آدمی را دچار غفلت کرده و او را از سیر و سلوک باز می دارد. اساساً دنیا هنگامی فرح بخش است که سکوی پرش به سوی آخرت و نردبان آسمان باشد.
[h=2]پله هفتم: ره توشه[/h] به اویس گفتند: «کار تو چگونه است؟ گفت: آه از بی زادی و درازی راه!»[10] هر مسافری برای خود توشۀ راه و سفر آماده می کند. که اگر کوتاهی کند و توشه ای مناسب نگیرد در سفر، باز خواهد ماند. اویس به این نکته اشاره می کند و آن را مورد توجه قرار می دهد.
[h=2]پله هشتم: معجون خوشبختی[/h] اویس قرنی گفت: «چه نیکوست ایمان، که او را بیاراید علم! و چه نیکوست علم، که او را بیاراید عمل! و چه نیکوست عمل، که او را بیاراید حلم! و فراز نیارند چیزی به چیزی مانند حلم به علم.»[11] پس برای رسیدن به خوشبختی باید به «معجون خوشبختی» دست یافت. این جا اویس قرنی، سخنی حکمت آمیز دارد و ترکیبات سازندۀ آن را بدین گونه طبقه بندی می کند: 1- ایمان و علم؛ 2- علم و عمل؛ 3- عمل و حلم؛ 4- حلم و علم. برخی دیگر از سخنان حکمت آمیز اویس عبارتند از:
تواضں اویس می گوید: «رفعت و بزرگواری را طلب کردم، پس آن را در تواضع یافتم.»[12]
پندآموزی؛ «ریاست را طلب کردم، پس آن را در نصیحت مردم یافتم.»[13]
صداقت؛ «مروت و جوانمردی را جستجو کردم، پس آن را در صداقت یافتم.»[14]
قناعت؛ «شرافت را طلب کردم، پس آن را درقناعت یافتم.»[15]
زهد؛ «آسایش و آسودگی را جستجو کردم، پس آن را در زهد و پارسایی یافتم.»[16]
فقر؛ «فخر و افتخار را طلب کردم، پس آن را درفقر و افتقار یافتم.»[17]

امام باقر علیه السلام فرمود: اسلام روی پنج پایه نهاده شده است: نماز، زکات، روزه، حج، ولایت؛ و هیچ چیزی مانند ولایت از آن، سخن به میان نیامده است

[h=2]پله نهم: مسئولیت اجتماعی[/h] اویس می گوید: «خداوندا! من از تو دربارۀ هر شکم گرسنه و بدن برهنه، معذرت می خواهم، و مرا جز بالاپوشم و آن چه در شکم دارم، چیزی نیست.»[18]
شیعۀ حضرت، هرگز خود را از جامعه کنار نمی کشد. به فکر هم نوع خود می باشد و در سختی های روحی و جسمی و اعتقادی، همواره یاری گر دیگران می باشد.
[h=2]پله دهم: ولایت پذیری[/h] روزی اویس قرنی در کنار آب فرات وضو می ساخت، آواز طبلی به گوش او رسید، پرسید که این چه صداست؟ گفتند: آواز طبل سپاه شاه ولایت است که به حرب معاویه می رود. اویس گفت: «هیچ عبادت نزد من فاضل تر از متابعت مولایم؛ علی مرتضی نیست.» آن گاه به متابعت و ملازمت آن حضرت شتافت.[19]
اویس تیر نهایی را در این سخن خود به دل هر شیعۀ مسلمانی زد. منتظر امام زمان، این حرکت اویس را سرلوحۀ کار خود قرار می دهد. چرا که هر مقدار عبادت و طاعت هم داشته باشد بدون ولایت پذیری، گویی هیچ چیز ندارد.
و از آن جاست که امام باقر علیه السلام فرمود: «اسلام روی پنج پایه نهاده شده است: نماز، زکات، روزه، حج، ولایت؛ و هیچ چیزی مانند ولایت از آن، سخن به میان نیامده است.»[20]
نیمه شعبان وعده گاه هر شیعۀ منتظر است، تا در آن روز میثاقی دوباره با امام خویش بندد، پله های رسیدن به آن امام همام را یکی پس از دیگری طی کند تا روزی هم چون اویس به دیدار دلدار برسد.

پی نوشت ها:
[1] اصول کافی، ج1، ص60
[2] سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج3، ص516
[3] حاکم نیشابوری، المستدرک،ج2،ص365
[4] با مختصر تفاوتی: ابوحامد محمد غزالی، منهاج العابدین، ص199و 200
[5] نهج البلاغه، حکمت93
[6] عطار، تذکرة الاولیا، ص28
[7] سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج3، ص516.
[8] کلینی، اصول کافی، ج3، ص429.
[9] حاکم نیشابوری، المستدرک3،ص406
[10] عطار، تذکرة الاولیا، ص26
[11] ابونصر الخانقاهی، گزیده در اخلاق و تصوف، ص179
[12] عطار، تذکرة الاولیا، ص28
[13] همان
[14] همان
[15] محمد معصوم شیرازی، طرائق الحقائق،ج2، ص48.
[16] همان
[17] همان
[18] حاکم نیشابوری، المستدرک3،ص405
[19] محمد معصوم شیرازی، طرائق الحقائق،ج2، ص46.
[20] اصول کافی، ج3، ص29.

[h=1]زهرا الگوي مهدي‏ عليهما‏السلام[/h] امام زمان (ع) در توقيعي به خط مبارك خود، بعد از دعا براي عافيت پیروان اهل بیت از گمراهی و فتنه‏ ها و درخواست روح يقين و عاقبت به خيري برای آنها و تذكر به اموري ديگر مي‏فرمايد: «و في ابنه رسول اللَّه (ص) لي أسوه حسنه»؛ "فاطمه دختر رسول خدا (ص) براي من اسوه و الگويي نيكوست."

اينكه حضرت زهرا عليهاالسلام الگوي حضرت مهدي‏ عليه‏السلام است، به چه معني است؟ و حضرت مهدي (ع)، كدام گفتار يا رفتار حضرت فاطمه (س) را سرمشق خويش قرار داده ‏است،؟

در الگوگيري، حضور يا عدم حضور الگو مهم نيست ; بلكه چه بسا كساني كه در گذشته اي دور زندگي مي كردند, بهتر از بسياري از مصاحبان بتوانند الگو واقع شوند; زيرا محور اصلي در الگوگيري اصول كلي تربيتي و ارزش هاي انسانی است كه با مرور زمان كهنه نمي شود.
زندگي حضرت زهرا سلام الله عليها نيز الگو است. نه تنها براي ما بلکه برای منجی عالم بشريت. زيرا گوشه گوشه زندگي آن بزرگوار روشن است و بيان شده و مي توان همچنان از آنها الگو گرفت و پيروي نمود. نماز شب حضرت زهرا سلام الله عليها، ساده زيستي آن حضرت، برخورد وي با نامحرم , پيروي كامل از فرامين دين، بها دادن به ارزشهاي انساني و معنوي در برابر معيارهاي دنيوي و مادي و از خودگذشتگي و دفاع او از ولايت و هزار نكته ديگر كه تنها يك دستورالعمل نيست, بلكه بنيان رفتار فاطمي است که براي هميشه مي تواند سرمشق زندگي باشد.

فاطمه زهرا(س) نه تنها الگوي ما بلكه الگوي اولياي خدا و تمامي انسان‏های با فضيلت است. الگوپذيري از او و درك فضيلت‏هاي آن بانوي بزرگ، شايستگي و پاكي نفس و توفيق الهي مي‏طلبد.

جنبه های الگويی برای حضرت مهدی
در اينكه حضرت مهدي (ع)، چه گفتار يا رفتار حضرت فاطمه (س) را سرمشق خويش قرار داده ‏است، احتمالات فراواني بيان شده است كه در اين جا به چهار مورد آن اشاره مي‏كنيم:
۱ - حضرت زهرا (ع) تا پايان عمر شريفش با هيچ حاكم ظالمي بيعت نكرد. حضرت مهدي (ع) هم بيعت هيچ سلطان ستمگري را بر گردن ندارد.
۲- فداكاري هاي زهرا (س) و دفاع از حق و ولايت نيز الگو برای دفاع از امامت آن حضرت بود.
حضرت زهراي مرضيه(ع) با سخنراني ها و روشنگري ها و رفتن به خانه انصار و مهاجرين حجت را بر مردم تمام كرد. گريه هاي شبانه روزي فاطمه(س) بيانگر عمق نگرانی آن حضرت بود. فاطمه در دفاع از حق تا آن جا پيش رفت كه جان پاك خود را در اين راه فدا كرد.
حضرت مهدی نيز با مدعيان امامت به مبارزه برخواست و با کنار زدن عمويش که قصد داشت با نماز خواندن بر بدن مبارک امام عسکری(ع) خود را به عنوان امام معرفی کند فرمود: «عمو! کنار برو, که من برای نمازگزاردن بر پدرم از تو سزاوارترم.» آنگاه خود جلو ايستاد و در حضور جمعيت بر پيکر پدر نماز گزارد ۱۹ و با اين موضع گيری بجا توطئه جعفر را خنثی کرد.
۳ - شأن صدور اين نامه اين است كه برخي از شيعيان، امامت ايشان را نپذيرفتند. حضرت در جواب عملكرد آنها فرمود: "اگر مي‏توانستم و مجاز بودم آن چنان مي‏كردم كه حق بر شما آشكار گردد به گونه‏اي كه هيچ شكي بر شما باقي نماند، ولي مقتداي من حضرت زهرا (ع) است. ايشان با اينكه حق حكومت از حضرت علي (ع) سلب شد، هيچ گاه براي باز گرداندن خلافت، از اسباب غير عادي استفاده نكرد، من نيز از ايشان پيروي مي‏كنم و براي احقاق حقّم در اين دوران، راه‏هاي غير عادي را نمي‏پيمايم".
۴ - حضرت در پاسخ نامه فرموده‏اند: "اگر علاقه و اشتياق ما به هدايت و دستگيري از شما نبود به سبب ظلم‏هايي كه ديده ‏ايم، از شما مردمان روي گردان مي‏شديم". امام، با اشاره به حضرت زهرا (ع) مي‏خواهد بفرمايد: همان طوري كه به حضرت زهرا (ع) آزار و اذيت روا داشتند و سكوتي كه مسلمانان پيشه كردند، هيچ كدام سبب نشد كه ايشان از دعا براي مسلمانان دست بكشند، بلكه ديگران را بر خود مقدم مي‏داشتند، من نيز اين ظلم‏ها و انكارها را تحمل مي‏كنم و از دل‏سوزي و دعا و راهنمايي و... براي شما چيزي فرو نمي‏گذارم.

[=Microsoft Sans Serif]



[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]ده مژده كه از عالم بالا خبر آمد
كز جيب افق كوكب اقبال برآمد

[=Microsoft Sans Serif] شب بار سفر بست و همايون سحر آمد
نازل ز سما آيه فتح و ظفر آمد

[=Microsoft Sans Serif]
بر منتظرين مژده بده منتظر آمد
از مهد بقا مهدى ثانى عشر آمد

[=Microsoft Sans Serif]كو حجت حق حامى دين ماء معين است
چون خلد برين از قدمش روى زمين است
[=Microsoft Sans Serif]

امشب ز كَرَم حق گُهرى داد به نرجس
وز برج ولايت قمرى داد به نرجس

[=Microsoft Sans Serif]در قدر و شرف تاج سرى داد به نرجس
از صلب حسن برگ و بَرى داد به نرجس
[=Microsoft Sans Serif]

خوش باش كه حق بال و پرى داد به نرجس
برخيز كه زيباپسرى داد به نرجس

[=Microsoft Sans Serif]كز شرم رخش شمس و قمر خانه نشين است
چون خلد برين از قدمش روى زمين است



سلام بر مهدی:doa(3):
سلام بر مهدی:doa(3):، جوهر دین و نور یقین، ذخیره الهی، منجی نهایی
سلام بر مهدی:doa(3):، کعبه مقصود و قبله موعود، سر عظیم و اسم اعظم
سلام بر مهدی:doa(3):، ستاره طالع و نجو ثاقب، مسیح مسیحا و موعود موعودها
سلام بر مهدی:doa(3):، صاحب شب قدر و عصاره عصر
سلام بر مهدی:doa(3):، دیدبان خدا و مظهر خدا، وصی اوصیا، برگزیده اولیاء
سلام بر آن عزیزی که کمال موسی و بهاء عیسی و صبر ایوب با اوست
و آنکه سفینه النجاه در وصفش فرمود:
او که چون برخیزد عالمی را برخیزاند و به دنبال خویش کشاند


ولادت باسعادت دوازدهمین ساغر الهی، سفینه نجات و امید حیات بر منتظران جمالش مبارک باد


[="Indigo"]

[=arial]آقا ببخش که کوچه پس کوچه های شهر

از من برای آمدنت، آماده تر شده…

[=arial]
[=arial]اللهم عجل لولیک الفرج[=arial]


آیه الله مصباح یزدی:
فاطمه، استمرار اسوه‏ی حسنه است و این است رمز و راز آن که سیرة فاطمه برای همة امامان از نسل او، اسوه، حجت و الگو می‏گردد: نحن حجه الله علی الخلق و فاطمه حجة علینا؛ ما (امامان معصوم) حجت خداوند در مردمان هستیم و فاطمه، حجت (خداوند) بر ما.
اسوه‏گری سیره‏ی فاطمه (س)، چنان در اوج یگانگی است که مولای عدل‏گستر ما که جهانی چشم‏انتظار اوست تا ظهور نماید و الگوی همگان در تمام ابعاد وجودی انسان
گردد، فاطمه را اسوة نیکوی زندگانی خویش معرفی می‏فرماید: و فی ابنه رسول‏الله لی اسوة حسنة؛ همانا در دختر رسول خدا برای من، الگویی شایسته وجود دارد.
فاطمه، الگوی زندگانی من است، نه از آن جهت که مادر من است؛ بلکه بدین جهت که دختر رسول خداست و استمرار وجود او؛ پاره‏ی وجود رسول خداست و اسوه‏پذیری از وی، همان اسوه‏پذیری از رسول خداست و در یک کلام:
ای وجود اقدست روح و روان مصطفی مصطفی معبود را جانان، تو جان مصطفی.
فاطمه نه تنها الگوی زنان، که الگوی تمام جهانیان است. اسوه‏گری فاطمه هرچند برای زنان، در بردارندة یگانه‏ترین و زیباترین جلوه‏هاست؛ اما اسوه‏گری او ویژه‏ی زنان نیست.(1)

پی نوشت ها:
1. جامی از زلال کوثر، آیه الله مصباح یزدی، ص 81..

ای امام زمان !

ســــر بـــه هـــــوا نـــیــــســـتـــمـ امـــا هــــمـــیـــشـــه چــــشـــمـ بـــه آســــمـــان دارمـ ...

حــــال عجیبے استـــــ دیدن هـــمـــان آســــمــــان کــــه شـــــایــــد تـــو دقـــــایـــقــــے پـــــیـــــش

بـــه آن نــــگـــــاه کــــــــرده اے


مژده ای دل که مســـیحا نفسی می اید

که ز انفاس خوشش بوی کسی می اید



:roz:میلاد یگانه منجی بشریت ، بهار دلها ، مهدی فاطمه (عج) بر شیعیان و منتظران آن حضرت مبارک:roz:

:Gol::Gol:مولای من چشم به راهتان هستیم و تا ظهورتان میخوانیم :Gol::Gol:

:parvane:اللهم عجل لولیک الفرج:parvane:



[h=1]این جشن ها...[/h]

این جشن ها برای من آقا نمی شود
با این چراغ ها شب من پا نمی شود
من بیشتر برای خودم گریه می کنم
این جشن ها برای تو بر پا نمی شود
خورشیدی و نگاه مرا می کنی سفید
می خواستم ببینمت اما نمی شود
شمشیرتان کجاست؟ بزن گردن مرا
وقتی که کور شد گرهی، وا نمی شود
این زندگی بدون تو تلخ است مثل زهر
با زهر ما، آب گوارا نمی شود
آقا! جسارت است ولی زودتر بیا
این کارها به صبر و مدارا نمی شود
باور مکن تو را به هوای تو خواستم
با این قدی که پیش شما تا نمی شود

[h=1]«منتظر» موجودی به وسعت جهان[/h]
مهدویت دارای ماهیتی جهانی و تمدنی است و با ظهور منجی عالم، تمام انسان ها زیر لوای توحید قرار خواهند گرفت. هر گاه سخن در عرصه مهدویت وارد می شود صحبت از ایجاد حکومتی است در مقیاس جهانی. اگر سخن از عدل و داد است بر تمام صحنه زمین گسترده خواهد شد و اگر صحبت پیرامون برچیده شدن بساط کفر و نفاق است همه پهنه گیتی مدنظر است. هویتی که در آیات و ادعیه مربوط به حضرت به طور محسوسی به چشم می خورد. از جمله:
«هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون» 1
بر اساس تفاسیر اهل بیت علیهم السلام از این آیه، کسی که رسالت انبیاء را به نتیجه می رساند حضرت مهدی علیه السلام است.
"السلام علیک یا وعدالله الذی ضمنه" 2
حضرتش وعده خداوند است. وعده ای مبنی بر گسترش عدالت در تمام جهان.
"أنت الولی الذی لایدافع، ذخرک الله لنصرة الدین و اعزاز المومنین و الإنتقام من الجاحدین" 3
ایشان تنها ولی امری هستند که در تمام جهان کسی را توان مقابله با او نبوده و تنها ذخیره خداوند برای یاری دین و عزت بخشی به مومنان و انتقام گیری از دشمنان است که محصور در مرزهای جغرافیایی نخواهد ماند.
"السلام علی مهدی الذی وعد الله عزّ و جلّ به الأمم ان یجمع به الکلم و یلم به الشعث" 4
وجود مبارکی که خداوند به واسطه ایشان به تمامی امتها وعده داده که از پراکندگی نجات یابند و حول کلمه توحید جمع گردند.
[h=2]عبادت با امام مستتر در دولت باطل، یا عبادت با امام ظاهر در دولت حق؟[/h] تا بدین جا مطالبی است که مکرر گفته شده و شنیده شده است. نکته قابل توجه اینکه روح و کارکرد جهانی چیزی نبوده که منحصر در امام امت باشد. در برخی روایات از شیعیان خواسته شده که افق دیدارشان منتهی إلیه جهان باشد.
عمار ساباطی می گوید از امام صادق علیه السلام پرسیدم: آیا عبادت با امام مستتر در دولت باطل افضل است یا عبادت در ظهور و دولت حق؟
ایشان فرمودند: ای عمار به خدا سوگند صدقه پنهانی از صدقه آشکار بهتر است و عبادت شما در نهان به همراه امام مستتر بهتر. زیرا در دولت باطل از دشمنان خود می ترسید. بدانید هر یک از شما که نماز فریضه را فردی و نهان در وقت آن بخواند خدای تعالی بر او ثواب 25 نماز فردی بنویسد و هر یک از شما حسنه ای انجام دهد برای او 20 حسنه است.

فرهنگ مهدوی به شدت نیازمند انسان هایی است که پا را فراتر از خود گذاشته و مصلحت جامعه آن هم در مقیاس جهانی را بر مصالح خود ترجیح می دهند. این حرکت جهانی زمانی ارزش و اهمیت می یابد که از تلاش های دشمن در عرصه های مختلف جهت تخریب چهره مهدویت و منجی بشریت آگاه می شویم

گفتم: فدای شما اگر چنین است دیگر آرزومند نیستم که از اصحاب قائم در دولت حق باشم.
فرمود: سبحان الله! آیا دوست نمی داری که خدای تعالی عدل و حق را در بلا آشکار کند. حال عموم بندگان را نیکو گرداند. وحدت و الفت بین قلوب پریشان و پراکنده برقرار کند و در زمین خدای تعالی معصیت نشود. حدود الهی در میان خلق اقامه گردد و خداوند حق را به اهلش برگرداند و آن ها را غالب گرداند. تا به حدی که هیچ حقی از ترس خلقی مخفی نماند. ای عمار هر یک از شما بر این حال بمیرد نزد خداوند از شهدای بدر و احد برتر است. 5

[h=2]نگرش فراشخصی به انتظار[/h] حال که در مقام آرزو و تمنا دستور این است که منتظر، نگرشی جهانی و فراشخصی داشته باشد، قطعا به طریق اولی اگر قرار است در راستای این اتفاق عظیم برنامه ای تدوین گشته و قدمی برداشته شود باید دارای چشم اندازی جهانی باشد. منتظر حتی آنجا که خود را کانون توجه خود قرار داده و تلاش می کند با کسب معرفت به خدا، رسول و امام و عمق بخشی به این معرفت، گام های مستحکمی در راستای خودسازی و انجام واجبات و ترک محرمات بردارد، نگاهش دارای مقیاس جهانی است. او می داند تا خودی ساخته نشود و ارتباطی بین او و امام غائب ایجاد نگردد، تا زمانی که به واسطه رشد و تعالی، مجهز به یاری مولایش نشود، حرکتش دارای اثر قابل قبول در عالم نخواهد بود.
اگر تمام همّ و غمّ فردی خود و خواسته هایش باشد، به یقین در جرگه منتظران دوام نخواهد آورد. یعنی همان انسانی که فرهنگ نامشروع غرب در پی ساختن آن است. انسانی که خانواده و اجتماع زمانی برای او مطرح می شود که منفعتی از منافعش در پرداختن به آن دو باشد.
در حالی که فرهنگ مهدوی به شدت نیازمند انسان هایی است که پا را فراتر از خود گذاشته و مصلحت جامعه آن هم در مقیاس جهانی را بر مصالح خود ترجیح می دهند. این حرکت جهانی زمانی ارزش و اهمیت می یابد که از تلاش های دشمن در عرصه های مختلف جهت تخریب چهره مهدویت و منجی بشریت آگاه می شویم.

اگر تمام همّ و غمّ فردی خود و خواسته هایش باشد، به یقین در جرگه منتظران دوام نخواهد آورد. یعنی همان انسانی که فرهنگ نامشروع غرب در پی ساختن آن است. انسانی که خانواده و اجتماع زمانی برای او مطرح می شود که منفعتی از منافعش در پرداختن به آن دو باشد

[h=2]تبلیغات مسموم اهل باطل[/h] سرمایه های زیادی صرف می شود تا مهدی موعود و یاران او را خونریز و بی رحم جلوه داده و آینده ای را که به دست او ساخته می شود، تاریک و وحشتناک بنمایانند. در فیلم نوستراداموس این مطلب را به مخاطب القاء می کنند که امام عصر علیه السلام فردی بی رحم و خونریز است و در اثر جنگ تعداد زیادی بیوه و یتیم بر جای می گذارد. آن حضرت را با لباس های عربی نشان می دهند که هر کاری بخواهد می تواند با فشار دادن یک کلید انجام دهد. ولی ما باید متحد شویم و جلوی او را بگیریم دنیا باید مانع قیام او شود. زیرا برای مردم جز بلا و مصیبت چیزی به ارمغان نمی آورد. باید کاری کرد مردم از او متنفر شوند. 6

[h=2]منتظر، و جهاد در جبهه جهانی[/h] در چنین شرایطی است که به فرموده مقام معظم رهبری، "منتظر" نقطه ای را که در آن ایستاده است مرکز دنیا تلقی کرده و برای اصلاح تمام دنیا تلاش می کند. در این نگاه دیگر مهم نیست که او یک مبلغ دینی است یا یک صنعتگر یا یک تولیدکننده. تحصیل کرده حوزه است یا دانشگاه. تفاوتی ندارد زن باشد یا مرد. در هر جایگاهی که باشد هویت حقیقی او جهانی اندیشیدن و جهانی عمل کردن است.
در این نگاه تک تک افراد انسانی با هدف «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ كُلِّه» زندگی می کنند و جهتگیری زندگی شان صدور اسلام به تمام نقاط جهان است. هر فردی در حد توان و تخصص خود، اگر محصولی تولید می شود تمام تلاش این است که حاصل دست یک مسلمان به دنیا عرضه می شود و اگر قلمی به کار می افتد برای معرفی چهره واقعی دین اسلام به دنیاست. اگر کشفی و اختراعی انجام می شود برای نشان دادن توان جامعه اسلامی به دنیاست تا زمانی که پرچم اسلام در دورترین نقطه جهان به اهتزاز درآید.

پی نوشت:
1. توبه؛33
2. زیارت آل یاسین
3. مفاتیح الجنان زیارت حضرت صاحب الامر؛ ص858
4. همان ص 864
5. کمال الدین و تمام النعمه ج2 ص 548
6. حضرت مهدی از ظهور تا پیروزی؛ ص

[h=1]کلید قفل های بسته در زیارت "استغاثه"[/h]
یکی از زیارت های مشهور که همواره بسیاری از مومنان و مشتاقان و منتظران ظهور دولت حضرت بقیة الله (ارواحنا فداه) آن را می خوانند و شعار خود قرار داده اند، و در مناسبتها و فرصتهای معین، گاه و بی گاه با خواندن آن با امام زمانشان ارتباط روحی برقرار می کنند و با حضرتش تجدید عهد و پیمان می نمایند و مجالس پرشور روحانی به عنوان قرائت آن تشکیل می دهند، «زیارت استغاثه» است.
چون یکی از احساسات اصیل و حقیقی بشر توجه به دعا و ارتباط روحی با عالم غیب و توجه به امام زمان می باشد، لذا هنگام اضطرار و ناامیدی با جان و دل به سوی ولیّ خدا روی می آورند و از او یاری می طلبند. چرا که تنها راه رسیدن به کمال انسانی که خدای مهربان در وجود انسان به ودیعت گذاشته همانا شناخت امام هر زمان و ارتباط با آن وجود نازنین است، و همه کلیدهای بسته جهان هستی به دست توانای حجّت خدا و امام زمان باز می گردد.

[h=2]فضیلت دعا[/h] ارتباط روحی با ائمه علیهم السلام رمز موفقیت و کلید سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت است و دوستی و ولایت آنان را ذخیره برای فردای قیامت خود می دانیم و معتقدیم که اگر فردی بتواند زمینه توجّه آنان را در خود ایجاد کند مسلّماً مورد عنایاتشان قرار می گیرد. لذا از جمله تکالیف بندگان در زمان غیبت امام زمان (ارواحنافداه) استغاثه و توسل به آن جناب است که همه روزه دست به دامان آن ولی خدا شده و از حضرتش در مشکلات دنیوی و اخروی چاره جوید و این عمل علاوه بر استجابت دعا، محسَّنات دیگری را نیز در بر دارد. از جمله این محسنات توجّه و یاد آن حضرت است که در نتیجه باعث استحکام عقاید نسبت به آن وجود مبارک می گردد.

[h=2]سفارش سید بن طاووس به خواندن زیارت استغاثه[/h] «فرزندم محمد! در محبت و دوستی و وفاء به آن حضرت و همچنین در یاد و توجه قلبی به حضرتش طوری باش که خداوند و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و آن حضرت و پدران بزرگوارش خواسته اند. و حوائج و خواسته های آن حضرت را برحوائج خودت مقدم بدار به شرحی که در کتاب «المهمات و التتمات» بیان نموده ام، و ابتدا کن به صدقه دادن برای آن حضرت قبل از اینکه برای خودت و عزیزانت صدقه بدهی، دعا برای آن حضرت را بر دعای خود مقدم بدار و برای وفای به حق آن حضرت و جلب توجه و احسان آن حضرت به خود، در هر امر خیری حضرتش را بر خودت مقدم بدار و در روز دوشنبه و پنجشنبه با کمال ذلت و خضوع حوائجت را بر حضرتش عرضه بدار. و در مقام گفتگو با آن حضرت بعد از سلام به حضرتش زیارتی را که اول آن «سلام الله الکامل التام...» است، بخوان.»

تنها راه رسیدن به کمال انسانی که خدای مهربان در وجود انسان به ودیعت گذاشته همانا شناخت امام هر زمان و ارتباط با آن وجود نازنین است، و همه کلیدهای بسته جهان هستی به دست توانای حجّت خدا و امام زمان باز می گردد

[h=2]مکان و زمان دعا[/h] برای این زیارت مکان خاصی بیان نشده است، امّا زمان آن را علماء گرانقدر نیمه آخر شب می دانند. چنانکه در صحیفه مهدیه آمده است: علّامه شیخ محمود عراقی در «دارالسلام» می فرماید: "بعید نیست که این عمل برای نیمه شب معین شده باشد، چون راوی در آن وقت مأمور به انجام شده بود." بنابر این اگر چه زمان قطعاً معین نشده، ولی به طور احتیاطی معین شده است.

[h=2]سند دعا[/h] این زیارت را علما و فقها و بزرگانی چون شیخ کفعمی، و سید بن طاووس، و محدث نوری، جزء اعمال و زیارت مستحبی ذکر کرده اند. یقینا آن بزرگان به دلیل شرعی محکمی دسترسی پیدا کرده بودند که چنین حکمی مبنی بر استحباب داده اند، لذا در بسیاری از کتب قدیم و حدیث این زیارت نقل شده است. از جمله:
- سید جلیل سید بن طاووس (ره) در کتاب "مصباح الزائر".
- علامه مجلسی (ره) در کتاب "بحار الانوار".
- شیخ کفعمی (ره) در کتاب "بلد الامین".
- سید علی خان (ره) در کتاب "کلم الطیب".
- محدث جلیل میرزا حسین نوری (ره) در کتاب "نجم الثاقب".
- مرحوم شیخ محمود عراقی (ره) در کتاب "دارالسلام".
- علامه نهاوندی (ره) در کتاب "عبقری الحسان".
- محدث بزرگ شیخ عباس قمی (ره) در کتاب "مفاتیح الجنان".

[h=2]نحوه خواندن نماز استغاثه[/h] کفعمی (ره) در کتاب "بلد الامین" می نویسد: استغاثه به سوی امام مهدی (ارواحنا فداه) این است که غسل کرده و دو رکعت نماز زیر آسمان می خوانی و در رکعت اول حمد و سوره فتح و در رکعت دوم حمد و سوره نصر را می خوانی، آنگاه رو به قبله زیر آسمان می ایستی و می گویی: سَلامُ اللهِ الکامِلُ التّامُّ...

[h=2]
متن و ترجمه دعا[/h] سَلامُ اللهِ الکامِلُ التّامُّ الشّامِلُ العامُّ،
سلام و درود خداوند، آن سلامی که همه جانبه و فراگیر است،

وَ صَلَواتُهُ الدّائِمَةُ وَ بَرَکاتُهُ القائِمَةُ التّامَّةُ،
و درود و رحمت پردوام الهی و برکات پابرجا و کامل خداوندی،

عَلی حُجَّةِ اللهِ وَ وَلِیِّهِ فی اَرضِهِ وَ بِلادِهِ،
بر حجت خدا باد و بر ولیش در زمین و شهرهایش،

وَ خَلیفَتِهِ عَلی خَلقِهِ وَ عِبادِهِ،
و جانشین و خلیفه اش بر خلق و بندگانش،

وَ سُلالَةِ النُّبُوَّةِ، وَ بَقِیَّةِ العِترَةِ وَ الصَّفوَةِ،
و نسل پاک نبوت و باقی مانده عترت و برگزیدگان،

صاحِبِ الزَّمانِ، وَ مُظهِرِ الایمانِ،
و صاحب روزگار و زمان، و آشکار کننده ایمان،

وَ مُلَقِّنِ اَحکامِ القُرآنِ، وَ مُطَهِّرِ الاَرضِ،
و آموزنده و آشکار کننده احکام قرآن، و پاک کننده زمین،

وَ ناشِرِ العَدلِ فِی الطُّولِ وَ العَرضِ،
و پخش کننده عدل در طول و عرض (جهان)،

وَ الحُجَّةِ القائِمِ المَهدِیِّ، اَلإِمامِ المُنتَظَرِ المَرضِیِّ،
و حجتی که برپا و مهدی است، امامی که انتظارش کشند و مورد پسند است.

وَ ابنِ الأَئِمَّهِ الطّاهِرینَ، اَلوَصِیِّ بنِ الاَوصِیاءِ المَرضِیّینَ،
و فرزند پیشوایان پاک، وصی که فرزند اوصیاء پسندیده است.

اَلهادِی المَعصُومِ بنِ الاَئِمَّةِ الهُداةِ المَعصُومینَ.
راهنمای معصومی که فرزند امامان هدایتگر معصوم است.

اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مُعِزَّ المُومِنینَ المُستَضعَفینَ،
سلام و درود بر تو ای عزت بخض مومنانی که ناتوان شمرده شده اند.

اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مُذِلَّ الکافِرینَ المُتَکَبِّرینَ الظّالِمینَ.
سلام بر شما ای خوار کننده کافران متکبر ستمگر،

اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَولایَ یا صاحِبَ الزَّمانِ،
سلام بر شما ای مولای من و ای صاحب زمان،

اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسُولِ اللهِ،
سلام بر شما ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله)

اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ اَمیرِ المُومِنینَ،
سلام بر شما ای فرزند امیر مومنان (علیه السلام)،

اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ فاطِمَهَ الزَّهراءِ سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ،
سلام بر شما ای فرزند فاطمه زهرا (علیها السلام) بانوی زنان جهانیان

اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ الاَئِمَّةِ الحُجَجِ المَعصومینَ وَ الإِمامِ عَلَی الخَلقِ اَجمَعینَ،
سلام بر شما ای فرزند ائمه ای که حجتهای معصوم بودند و ای رهبر و پیشوای تمام خلایق،

اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَولایَ سَلامَ مُخلِصٍ لَکَ فِی الوِلایَةِ.
سلام بر شما ای مولای من! سلامی خالص و پاک در ولایت.

اَشهَدُ اَنَّکَ الاِمامُ المَهدِیُّ قَولاً وَ فِعلاً،
شهادت می دهم که همانا تو با گفتار و کردار امام هدایتگری،

وَ اَنتَ الَّذی تَملَاُ الاَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً بَعدَ ما مُلِئَت جَوراً وَ ظُلماً ،
و تو همان کسی هستی که زمین را از عدل و داد پرخواهی کرد بعد از آنکه از جور و ستم پر شده باشد،

فَعَجَّلَ اللهُ فَرَجَکَ، وَ سَهَّلَ مَخرَجَکَ، وَ قَرَّبَ زَمانَکَ،
پس خدا در ظهورت تعجیل کند، و خروجت را آسان و زمان ظهورت را نزدیک نماید،

وَ کَثَّرَ اَنصارَکَ وَ اَعوانَکَ، وَ اَنجَزَ لَکَ ما وَعَدَکَ،
و یاران و یاوران تو را زیاد گرداند و به آنچه به تو وعده داده است وفا کند،

از جمله تکالیف بندگان در زمان غیبت امام زمان (ارواحنافداه) استغاثه و توسل به آن جناب است که همه روزه دست به دامان آن ولی خدا شده و از حضرتش در مشکلات دنیوی و اخروی چاره جوید و این عمل علاوه بر استجابت دعا، محسَّنات دیگری را نیز در بر دارد. از جمله این محسنات توجّه و یاد آن حضرت است که در نتیجه باعث استحکام عقاید نسبت به آن وجود مبارک می گردد

فَهُوَ اَصدَقُ القائِلینَ «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ»


که او راستگوترین سخنگویان است (آنجا که می فرماید:) «می خواهیم بر اهل ایمانی که در زمین ضعیف واقع شده اند منّت گذاشته و ایشان را پیشوایان خلق و وارثان زمین قرار دهیم».

یا مَولایَ یا صاحِبَ الزَّمانِ، یَابنَ رَسُولِ اللهِ، حاجَتی کَذا وَ کَذا
ای مولای من ای صاحب الزمان، ای فرزند رسول خدا، حاجتم چنین و چنان است،

فَاشفَع لی فی نَجاحِها، فَقَد تَوَجَّهتُ اِلَیکَ بِحاجَتی،
پس تو در مورد برآورده شدن آن برای من (در پیشگاه خدا) شفاعتم بنما که من به شما برای رفع حاجتم روی آورده ام،

لِعِلمِی اَنَّ لَکَ عِندَ اللهِ شَفاعَةً مَقبُولَةً، وَ مَقاماً مَحمُوداً،
چون می دانم که شفاعت شما در پیشگاه خدا پذیرفته شده و برای شما مقام پسندیده ای است.

فَبِحَقِّ مَنِ اختَصَّکُم بِاَمرِهِ، وَ ارتَضاکُم لِسِرِّهِ،
پس به حق آن کسی که شما را به امر خودش اختصاص داد و به عنوان حافظ اسرارش پسندید،

وَ بِالشَّانِ الَّذی لَکُم عِندَاللهِ بَینَکُم وَ بَینَهُ،
و به آن شأن و مقامی که نزد خدا برای شما است و ارتباطی که میان شما و اوست،

سَلِ اللهَ تَعالی فی نُجحِ طَلِبَتی، وَ اِجابَةِ دَعوَتی، وَ کَشفِ کُربَتی.
از خدا بخواهید که خواسته هایم را برآورده ساخته و دعایم را مستجاب گرداند، و اندوهم را برطرف سازد.

بعد از تمام شدن نماز و دعا، هر چه دوست داری از خدا بخواه که انشاءالله برآورده می شود. علامه شیخ محمود عراقی (ره) در کتاب "دار السلام" می فرماید: این عمل را خودم تجربه کرده و آثار عجیبی از آن دیده ام.


[/HR]

منابع:
تفسیر و شرح زیارت استغاثه به امام زمان (علیه السلام)، جعفر رفیعی.
صحیفه مهدیه، سید مرتضی مجتهدی.

[h=1]مجذوب وصف لیلا[/h]

ما را در این شب ها تمنا می نویسند مجذوب وصف و وصل لیلا می نویسند

من قطره ای ناچیزم اما مطمئنم آخر مرا هم پای دریا می نویسند

اصلا چه بهتر که مرا هم چند سالی کلب نگهبان همین جا می نویسند

ایل و تبارم را که نوکر می نویسند ایل و تبارت را که آقا می نویسند

امشب برای ما کمی باران بخواهید هر آنچه می گویی همان را می نویسند

این طاق نصرت ها که بالا رفته ما را پروازهای رو به بالا می نویسند

چشم من و دست کریمت مهربانا

امشب صدایت می زنم من یا ابانا

موجم که دارم میل طوفانی شدن را حین شعف پاره گریبانی شدن را

با سائلت بودن دگر از یاد بردم من آرزوهای سلیمانی شدن را

مثل تمام کوچه ها این قلب ما هم دارد تمنای چراغانی شدن را

اصلا مرا هم پای این ریسه ببندید دارم سرِ آیینه بندانی شدن را

آقا به جان خاک پایت قصد کردم از نو بنا سازم مسلمانی شدن را

از نیمه ی شعبان و مهمانت گرفتیم اذن دخول ماه مهمانی شدن را

حتی به شوق لیلة القدرش ندادیم این حال خوبِ نیمه شعبانی شدن را

تو لیلة القدری و خورشید زمینی

تو آخرین تیر امیرالمومنینی

وقتی تو اینجایی بیا معنا ندارد آقا کجا هستی کجا معنا ندارد

بیماری ما غفلت از یاد نگار است دور از طبیبان هم دوا معنا ندارد

من که گناهم را کمی هم کم نکردم... در معصیت این حرفها معنا ندارد

تو وعده صدق خدا هستی و اینقدر آقا بیا ... آقا نیا ... معنا ندارد

ای مهربانتر از پدر مادر چه گویم بی تو رسیدن به خدا معنا ندارد

باید که نوکر سوی اربابش بیاید از ما به تو لفظ بیا معنا ندارد

وقتی تو از دست دلم راضی نباشی یا ربنا یا ربنا معنا ندارد

نگذار بین غفلت کبری بمانیم

باید میان غیبت کبری بمانیم

باید فراق و سوختن باشد همیشه در به دری از مرد و زن باشد همیشه

پیغمبرانه دلبری کن مثل اینکه باید اویسی در قرن باشد همیشه ...

آواره ی صحرا نماییدم چه باک است مجنون اگر دور از وطن باشد همیشه

بی یوسفش تا کی دمادم چشم یعقوب دلخوش به بوی پیرهن باشد همیشه

من خواستم ذکر نمازم تادم مرگ ... یابن الحسن یابن الحسن باشد همیشه

اصلا میان ما دو تا باید همیشه حرف حسینِ بی کفن باشد همیشه

امشب سخن از جمکران جایی ندارد

جز کربلا این دل تمنایی ندارد

سلام، ای آرزوی مشتاقان!
ای نورتر از نور!
ای فریادرس مظلومانِ تاریخ!
جهان، در انتظار قدوم مبارک توست.

[h=1]شیعه هم چون اویس؛ در فراغ یار[/h]
نیمه شعبان شد و دلم تکانی خورد... نیمه شعبان شد و غباری از روی دلم برخاست... نیمه شعبان شد و مرا به یاد عزیزی انداخت که جای فراغش بر دلم سایه انداخته است... نیمه شعبان شد و دلم هوای امامم را کرد... خدایم؛ فراغ تا کی؟ این فراغ، فراغ غریبی است.
نیمه شعبان شد و صفحات ذهنِ مرا با خود برد. در میان صفحه های رنگارنگ ذهنم، صفحۀ اویس [1] خودنمایی کرد.
اویس در فراغ پیامبر! اویس در آتش عشق پیامبر! اویس در حسرت دیدار پیامبر! اویس موردِ عشق پیامبر!
اویس در آتش عشق پیامبر می سوخت. چرخ زمان فاصله ای خاکی میان آنان ایجاد کرده بود. اویس در فراغ، روزگار می گذراند و روی دلش را همواره به روی محبوب خود نگاه می داشت. عشق و دلدادگی اویس به پیامبر در گوش زمان پیچید. اویس صدای اذان پیامبر را شنید. "اشهد انَّ محمداً رسول الله...". آتش عشق دلدار، او را به یک ارتباط معنوی؛ به حقیقت دیدار، نائل کرده بود. کم نبودند سیه روزانِ سیه دلی که در حضور زیبای پیامبر روزگار گذراندند و بر سیاهی دل خود افزودند.[2]
اما اویس؛ لحظه ای حضور پیامبر را درک نکرد، ولی لحظه ای از حضور پیامبر غافل نماند. دل اویس رو به دل پیامبر بود. اویس با دل به نزد دلدار رفته بود. راه دل نزدیک تر بود برای اویس تا راه دیگر مردمان.
اویس! چه کردی؟! اویس! من در فراغ امامم می سوزم. من هم چون تو، لحظه ای امام خویش را با چشم سر درک نکردم. اویس! چشم دل را چگونه باز کنم؟!
تو همانی هستی که پیامبر در فراغت فرمود: «من نسیم رحمانی را از سوی یمن می یابم».[3]
تو همانی هستی که رحمة اللعالمین درباره ات فرمود: «خلیلی من هذه الامة، اویس القرنی».[4]
چرا رسول خدا دربارۀ اویس؛ چنین سخن می گوید؟!
اویس هم، هم چون من و تو هرگز امام خویش را ندید. اما او در پی دیدار ولیّ خود، حرکت کرد. آیا من و تو نیز برای دیدار ولیّ خود به حرکت افتاده ایم؟
اویس هم، هم چون من و تو منتظر وصال یار بود. اویس در پی وصال حقیقی به ولیّ خود، بر روی خواستۀ دلش پاگذاشت و مدینه را به قصد یمن ترک گفت تا بدقولی مادر نکرده باشد، این بود خواستۀ پیامبر از او. آیا من و تو هم، بر روی خواستۀ دل خود پاگذاشته ایم؛ تا امر ولیّ مان را اطاعت کرده باشیم؟
دوباره بپرسیم؛ چرا رسول خدا دربارۀ اویس چنین سخن می گوید؟!

اگر خواهان یاری امام هستی، اگر مشتاق امام هستی، اگر خواهان این هستی که امام نیز مشتاق تو باشد؛ راه آسانی را در پیش نگرفته ای! اول قدم آنست که بر روی دل خود پا بگذاری و خواستۀ او را مقدم داری. همچون کاری که اویس کرد و شد «خیرالتابعین»

راستی؛ در زمان اویس نیز این پرسش مطرح بود. شخصی از مادر اویس می پرسد که از کجا این جایگاه عظیم و پایگاه رفیع برای فرزندت حاصل شده که پیامبر او را به گونه ای مدح و ستایش کرده که نمونه ندارد، و حال آن که حضرت او را ندیده است؟! مادر وی پاسخ می دهد: «اویس از دوران بلوغ، عزلت و گوشه نشینی برمی گزید، و به تفکر و عبرت آموزی می- پرداخت.»[5]
حال اگر «بشارت پیامبر» و «شهادت مادر» را دربارۀ اویس کنار هم بگذاریم، قدر و منزلت او را آشکارتر می بینیم، و می توانیم با الگوگیری از آن یار امام، خود را به یاریگری امام نزدیک کنیم.
سلام بر اویس که پیامبر او را «خیر التابعین»[6] نامید، و اگر دستور داد که از او در خواست استغفار کنید و سلام مرا به او برسانید، نشانه های او را نیز اینگونه بیان داشت: «... قرآن می خوانَد و به حال خویش می گرید. دو جامۀ کهنه دارد. زمینیان او را نمی شناسند، اما نزد آسمانیان معروف است. اگر به خداوند قسم خورد، سوگندش پذیرفته است... هنگامی که قیامت فرا رسد، به دیگر مردمان گفته می شود که وارد بهشت شوید ولی به اویس گفته خواهد شد که بایست و شفاعت کن، و خداوند به تعداد قبیله ربیعه و مضر، شفاعت او را می¬پذیرد.»[7]
پیامر رحمت در هنگام وفات، جامۀ خویش به اویس قرنی مرحمت می فرماید. همو بود که گاه گاهی می فرمود: «وا شوقاه الیک یا اویس القرن»؛ «چقدر اشتیاق دیدارت را دارم ای اویس قرنی!»
حال؛ من و تو که می گوییم منتظران حضرت ولی عصر –ارواحنا فداه- هستیم از خود بپرسیم که آیا امام ما نیز، اشتیاق دیدار ما را دارد؟
آری ای عزیز؛ اگر خواهان یاری امام هستی، اگر مشتاق امام هستی، اگر خواهان این هستی که امام نیز مشتاق تو باشد؛ راه آسانی را در پیش نگرفته ای! اول قدم آنست که بر روی دل خود پا بگذاری و خواستۀ او را مقدم داری. همچون کاری که اویس کرد و شد «خیرالتابعین».
این اولین قدم است. قدم های بعدی را نیز از خود اویس می پرسیم. چرا که او این قدمها را رفت و رسید. ما نیز به یاری و لطف امام، این قدم ها را می رویم تا برسیم.
در مقالۀ بعدی از زبان اویس، مسیر رسیدن به امام را طی می کنیم.

نور معنی، گر نفوذ کند کشف راز نهفته زود کند

در دل ما جزین امانی نیست زان که ایمان ما یمانی نیست

نه به ایمان کشید سوی یمن خرقه مصطفی اویس قرن

دل او با گمان چو یار نبود دیدن صورتش به کار نبود

پی نوشت:
[1] اویس از اصحاب صادق رسول الله صلی الله علیه و آله بود. با اینکه در زندگی اش پیامبر اکرم را ندید ولی هرگز از راه آن حضرت جدا نشد. شباهت ما با اویس در همین است. ما هم در فراغ یار خود هستیم ولی نمی خواهیم لحظه ای از یار، غافل باشیم. نیمه شعبان بهانۀ مناسبی است تا سرِّ آن را از اویس جویا شویم.
[2] زیرا فقط چشمها نیستند که کور می شوند، بلکه دلهایی که در سینه ها جای دارند، کور می¬شوند. حج/46
]3] طرائق الحقائق، ج2، ص47
[4] سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج3، ص514
[5] دیلمی، ارشادالقلوب،ص100
[6] حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده،ص630
[7] سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج3، ص

[h=1]نیمۀ شعبان؛ روزی که باید ایستاد[/h]
تا به حال با خود فکر کرده ای که چرا وقتی نام زیبای مولایمان با لقب «قائم» برده می شود همه راست قامت ایستاده و به حضرت ادای احترام می کنند؟! آیا می توانیم بگوییم این حرکت فقط برای ادای احترام به پیشگاه مقدس حضرت ولی عصر ارواحناه فداه می باشد؟
درست پاسخ دادی، این طور نیست. چرا که اگر ایستادن ما برای حضرت فقط به صرف احترام بود این گونه باید برای همۀ امامان علیهم السلام و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز به پا می خاستیم چراکه احترام آنان نیز واجب است.[1]
پس سرِّ ایستادن چیست؟ نیمۀ شعبان زمان مناسبی است تا این سئوال را از خود بپرسیم. چرا با شنیدن این نام به پا می خیزیم؟ آیا این حرکت پیامی دارد؟
شیعه در سراسر جهان به عنوان یک قدرت معرفی شده است. قدرت شیعه در حرکت و پویایی آن، دانسته شده است. شیعه همواره منتظر و پا به رکاب است، تا فرمانده خود اعلام قیام کند. ایستادن در هنگام بردن نام «قائم» نماد و نشانه ای است برای نشان دادن این آمادگی.
فرض کن قرار است همراه پدر خود به مسافرتی بروی. پدر صدا می کند: حاضری؟ و تو می گویی: بله. اما همچنان بر سر جای خود نشسته ای و حرکتی نمی کنی. پدر حالت تو را می بیند و با تعجب بار دیگر می پرسد: حاضری؟! و تو باز جواب می دهی بله. آیا پدر که این حالت تو را می بیند، حرف تو را باور می کند؟! اگر حاضری باید بلند شوی توشۀ سفر خود را آماده کنی و راست قامت جلوی پدر ایستاده و بگویی؛ حاضرم. آن وقت است که پدر با لبخندی، حضور تو را تائید می کند و می گوید: پس برویم.
حاضر بودن نشانه می خواهد، به سخن نیست. مانند جریان آن خراسانی که به نزد امام صادق علیه السلام آمد و گفت: «ای فرزند رسول خدا! چرا نشسته اید و حق خود را نمی ستانید؟ صدهزار شیعه و پیرو دارید که همگی در پیش روی شما شمشیر خواهند زد! امام به او فرمود: ای خراسانی بلند شو و در تنور بنشین. خراسانی گفت: مرا به آتش نسوزان و عذاب نکن، مرا ببخش خداوند تو را ببخشاید. در همین موقع هارون مکی از در وارد شد و به حضرت سلام داد. حضرت به او فرمود: در تنور بنشین. او وارد تنور شد. امام رو به خراسانی کرد و از او پرسید: در خراسان چند نفر مثل چنین شخصی پیدا می شوند؟! پاسخ داد: به خدا سوگند یک نفر هم پیدا نمی شود.[2]
آری، آمادگی به سخن نیست، باید مانند هارون مکی، مَرد عمل بود.
در روایتی از امام محمد باقر علیه السلام نقل شده؛ «بر واجبات صبر کنید و با دشمنانتان پایداری کنید، و پیوند خود را با امام منتظرتان مستحکم نمایید.»[3]
چه زمانی از نیمۀ شعبان بهتر برای میثاقی دوباره با امام زمان خود؟
تا به حال شده به عزیزی قولی بدهی اما بعد زیر قولت بزنی؟ تا به حال شده تصمیمی بگیری اما به آن عمل نکنی؟ شاید تا به حال به امام زمان علیه السلام قولهایی داده ای، اما زیر قولت زده باشی. اما این نیمۀ شعبان می تواند متفاوت است. می تواند این عید با تمام عیدهای گذشته ام فرق کند. طوری انتظار امامم را بکشم که این انتظار به تمام اعمال و حرکات من جهت بدهد. باید حرکت را آغاز کرد.

نیمۀ شعبان یک وعده گاه است، یک قرار دوباره، قرار با آن یار عزیز؛ یار عزیزی که از ما آمادگی می خواهد و حرکت. آمادگی، از حرکت آغاز می شود و حرکت از انگیزه. چه انگیزه ای بهتر از نیمۀ شعبان؟! روز ولادت آن امام همام، روز حرکت من و تو به سوی آن حضرت.

می خواهم شبیه کسانی شوم که منتظران واقعی حضرت بودند. در کتابی خواندم: «در قم به مجلس روضۀ معروفی رفته بودم که در آن همۀ حاضران در شور و حال خاصی بودند. یک شب از آن ده شب که آن مجلس برقرار بود، حضرت آیت الله بهجت [4] هم در مجلس شرکت کرده بودند. وقتی که ذکر مصیبت و مرثیه تمام شد و حضرت آیت الله بهجت می خواستند تشریف ببرند، یکمرتبه من گفتم: "راه باز کنید آقا می خواهند تشریف ببرند،" و منظورم از آقا حضرت آیت الله بهجت بود. دیدم ایشان شروع به لرزیدن کردند و گفتند: "آقا کو؟" یعنی اصلا به خودشان نگرفتند.» چون در عالم یک آقا داریم، آن هم امام زمان علیه السلام است. دیگران همه در برابر آن حضرت نوکرند. حضرت آیت الله بهجت این چنین در کلاس «انتظار» قرار گرفته اند که با شنیدن کلمۀ «آقا»، ناگهان می لرزند و می گویند: «آقا کو؟» آمادگی و حرکت را از مردان عمل بیاموزیم. آن مقدار به ظهور حضرت ایمان داشت و آن مقدار در تلاش بود برای آمادگی خود، که هر لحظه ظهور حضرت را انتظار داشت.
آری، آمادگی و قیام در برابر لقب مذکور به همین معناست. چنانکه نقل شده: حضور امام رضا علیه السلام در خراسان کلمۀ «قائم» ذکر شد. حضرت برخاست و دستش را بر سر نهاد و فرمود: «اَللَّهُمَ عَجِّل فَرَجَه وَ سَهِّل مَخرَجَه» خداوندا بر فرجش شتاب کن، و راه ظهور و نهضتش را آسان گردان.[5]
و از روایتی چنین استفاده می شود که این رفتار در عصر امام صادق علیه السلام نیز معمول بوده است. از حضرت صادق علیه السلام سئوال شد: علت قیام در ذکر «قائم» چیست؟ حضرت فرمود: «صاحب الامر غیبتی دارد بسیار طولانی، و از کثرت لطف و محبتی که به دوستانش دارد، هر کس وی را به لقب قائم –که مشعر است به دولت کریمۀ او، و اظهار تاثری است از غربت او- یاد کند، آن حضرت هم نظر لطفی به او خواهد نمود؛ و چون در این حال، مورد توجه امام واقع می شود سزاوار است از باب احترام به پا خیزد و از خدا تعجیل در فرجش را مسئلت نماید.»[6]
آیت الله سید محمود طالقانی می گوید: «... قیام دستور آمادگی و فراهم کردن مقدمات نهضت جهانی و در صف ایستادن برای پشتیبانی این حقیقت است... این همه فشار و مصیبت، از آغاز حکومت دودمان دنائت و رذالت اموی، تا جنگهای صلیبی و حملۀ مغول و اختناق و تعدیل های دولت های استعماری، بر سر هر ملتی وارد می آمد، خاکسترش هم به باد فنا رفته بود؛ لیکن دینی که پیشوایان حق آن دستور می دهند که چون اسم صریح «قائم» موسس دولت حقۀ اسلام، برده می شود، به پا بایستید و آمادگی خود را برای انجام تمام دستورات اعلام کنید، و خود را همیشه نیرومند و مقتدر نشان دهید، (همچین دینی) هیچ وقت نخواهد مرد».[7]
نیمۀ شعبان یک وعده گاه است، یک قرار دوباره، قرار با آن یار عزیز؛ یار عزیزی که از ما آمادگی می خواهد و حرکت. آمادگی، از حرکت آغاز می شود و حرکت از انگیزه. چه انگیزه ای بهتر از نیمۀ شعبان؟! روز ولادت آن امام همام، روز حرکت من و تو به سوی آن حضرت.

پی نوشت:
[1] همانطور که آیت الله سید محمود طالقانی می گوید: «این دستور قیام، شاید (فقط) برای احترام نباشد، و الاّ باید برای خدا و رسول و اولیای مکرم دیگر هم به قیام احترام کرد...»؛ خورشید مغرب، محمد رضا حکیمی، ص264
[2] بحار، 11/139
[3] نعمانی، کتاب الغیبه، ص199
[4] شرح حال، سلوک نامه، آموزه ها و کراماتش را در این کتابها بجویید: «به سوی محبوب»، «در محضر آیت الله بهجت»، «فریادگر توحید»، «نکته های ناب».
[5] بحارالانوار، علامه مجلسی، ج51، ص30
[6] الزام الناصب، شیخ حائری یزدی، ج1، ص271
[7] خورشید مغرب، محمدرضا حکیمی، ص264


بر آینه ی زلال هستی صلوات
بر لحظه ناب عشق و مستی صلوات
خواهی كه شوی یاور او پس بفرست
بر روی گل حضرت مهدی صلوات

باز هم جشن نیمه ی شعبان
همه ی شهرمان چراغانی ست
عطر عود و گلاب می آید
چقدر حیف شد كه آقا نیست...

بسم الله...

امام زمان (عج)

فرمودند:

به شیعیان و دوستان ما بگوییدکه خدا را به حق عمه ام حضرت زینب سلام الله قسم دهند که فرج من را نزدیک گرداند.


عییییییییییییید همگییییییی مباااااااااااااااااااااااارک

عاشقی دردسری بود نمیدانستیم

حاصلش خون جگری بود نمیدانستیم

پرگرفتیم ولی باز به دام افتادیم

شرط ، بی بال و پری بود نمیدانستیم

آسمان از تو خبر داشت ولی ما از تو

سهممان بی خبری بود نمیدانستیم

آب و جاروی در خانه ما شاهد بود

از تو بر ما گذری بود نمیدانستیم

اینهمه چشم به راهی نگرانم کرده

عاشقی دردسری بود نمیدانستیم

تا ظهورت چقدر فاصله داریم آقا

آه از جمعه ی بی تو گله داریم آقا

رفته بودی که بیایی چقدر طول کشید

عرض کردیم که نبودی سحر طول کشید

ما برای خودمان اینهمه گفتیم بیا

نذر کردیم به پای تو بیافتیم بیا

ما برای خودمان اینهمه گفتیم بیا؟

نذر کردیم به پای تو بیفتیم بیا

تو طبیب دل غمدیده ی مایی آقا

ما که مردیم بیا پس تو کجایی آقا

مگر اینکه تو بیایی و حیاتم بدهی

مگر اینکه تو از این وضع نجاتم بدهی

از به خود آمدن این قافله را گم کردیم

وای بر ما پسر فاطمه را گم کردیم

دست برداری از این غیبت طولانی اگر

من به پای تو بریزم طلبی جامی دگر

از تو دنبال تو بودن نکند سهم من است؟

فقط از هجر سرودن نکند سهم من است؟

من شب جمعه قرار تو دلم میخواهد

صبح فرداش کنار تو دلم میخواهد

بخدا منتظر آمدنت میمانیم

پای این عشق اویس قرنت میمانیم

تو دلت بیشتر از ما تب هجران دارد

سحر وصل همیشه شب هجران دارد

تا به اندازه ی شمعی که ز سر میسوزد

پر پروانه به امید سحر میسوزد

خیر از جمعه ندیدیم به والعصر قسم

بی تو ما طعنه شنیدیم به والعصر قسم

زلف شب را به سراپای سحر میریزم
تا خود صبح به راه تو قمر میریزم

ساحل چشم من از شوق به دریا زده است
چشم بسته به سرش ،موج تماشا زده است

جمعه را سرمه کشیدیم مگر برگردی
با همان سیصد و فرسنگ نفر برگردی

زندگی نیست، ممات است، تو را کم دارد
دیدنت ارزش آواره شدن هم دارد

از دل تنگ من آیا خبری هم داری؟
آشنا، پشت سرت مختصری هم داری؟

منتی بر سر ما هم بگذاری بد نیست
آه...کم چشم به راهم بگذاری بد نیست

نکند منتظر مردن مایی آقا؟
منتظرهات بمیرند، می آیی آقا؟

به نظر میرسد این فاصله ها کم شدنی است
غیرممکن تر از این خواسته ها هم شدنی است

دارد از جاده صدای جرسی می آید
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید

منجی ما به خداوند قسم آمدنی است
یوسف گم شده ی اهل حرم آمدنی است...

اي شب قدر نهان فاطمه

مهدي صاحب زمان فاطمه



اي که خورشيد از تو باشد آيه اي

يوسف از زيبايي تو سايه اي


اي که مور تو سليماني کند

خار تو تفسير قرآني کند


اي که عزت از تو مي گردد تمام

اي که هستي بهترين حسن ختام


انبيا پروانه اي و شمع تو

چهارده معصوم را يک جمع تو


اي قدم هايت صراط المستقيم

خاک بوست بوده جبريل از قديم


خوي تو خلق عظيم مصطفي است

خون تو از چشمه خون خداست


پلک چشمان تو ستار العيوب

اشک شبهاي تو غفار الذنوب


خان تو بهر دل آرايي بس است

هجر تو از بهر شيدايي بس است


با دمت اموات احيا مي کني

استجابت را تو امضا مي کني


سفره احسان تو بي منتهي

ميزبان سفره ات ذکر و دعا


اي نفسهاي تو سلمان آفرين

اي سخنهاي تو قرآن آفرين


نور خود بر تفکر مي کند

سوره حمدت تشکر مي کند


آيه الکرسي زتو زينت گرفت

آل عمران هم ز تو قيمت گرفت


سوره انعام شد يک نعمت ات

مائده يک لقمه پربرکت ات


سوره توبه ز هجرت ندبه کرد

تا که خود را باب شهر توبه کرد


سوره اسرا ز تو شد تاج عشق

ديدن رخسار تو معراج عشق


سوره کهف آمده با سوز و آه

تا مگر او را دهي بر خود پناه


السلام اي سوره نور نخست

سوره يس سلام حق به توست


سوره سجده به پايت سجده کرد

آمدي خلقت برايت سجده کرد


سوره يوسف بود شرح فراق

آيه هايش بر تو دارد اشتياق


سوره مريم به وصف مادرت

سوره طه حديث ديگرت


سوره جمعه بود مشتاق تو

گشته اي آرام دل عشاق تو


سوره والعصر نامي از شماست

نام زيباي تو سوگند خداست


شد نمازم سوره المومنون

خط مشي ات سوره الکافرون


سوره صف، صف نشين کوي تو

سوره حشر آمده هم خوي تو


سوره زيباي، تبت مو به مو

لعن و نفرين تو باشد بر عدو


مهديا سرپوش خشم حق تويي

صاحب الامر خدا مطلق تويي


اي اميد زندگي عالمين

اي صفاي روضه عشق حسين


اي بهار زندگي ميلاد تو

عشق بازي مي کنم با ياد تو


آرزو دارم من ماتم زده

تا بميرم در ميان مي کده


اسم تو باشد کنار اسم من

غسل ميت خود دهي بر جسم من


جاي هر چيزي به من ايمان بده

عشق قرآن را به من ارزان بده


اي گل پنهان شده مهدي بيا

نيمه شعبان شده مهدي بيا

[="Navy"]شارح محبت، راوی "طوبای محبت"؛ حاج محمد اسماعیل دولابی در تعبیری زیبا و عمیق در خصوص وظایف منتظران در دوران غیبت می‌فرمایند: پدر چهار تا بچه این‌ها را گذاشت توی اتاق و گفت این‌جاها را مرتب کنید تا من برگردم. می‌خواست ببیند کی چه کار می‌کند. خودش هم رفت پشت پرده. از آن‌جا نگاه می‌کرد می‌دید کی چه کار می‌کند، می‌نوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند برای خودش.

یکی از بچه‌ها که گیج بود یادش رفت. یادش رفت. سرش گرم شد به بازی و خوراکی و این‌ها. یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنید.

یکی از بچه‌ها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من نمی‌گذارم کسی این‌جا را مرتب کند.

یکی که خنگ بود، وحشت گرفتش. ترسید. نشست وسط و شروع کرد گریه و جیغ و داد که آقا بیا، بیا ببین این نمی‌گذارد جمع کنیم، مرتب کنیم.

اما آن که زرنگ بود، نگاه کرد، رد تن آقاش را دید از پشت پرده. تند و تند مرتب می‌کرد همه‌جا را. می‌دانست آقاش دارد توی کاغذ می‌نویسد، بعد می‌رود چیز خوب برایش می‌آورد. هی نگاه می‌کرد سمت پرده و می‌خندید. دلش هم تنگ نمی‌شد. می‌دانست که هم ‌این‌جا است. توی دلش هم گاهی می‌گفت اگر یک دقیقه دیرتر بیاید باز من کارهای بهتر می‌کنم.

آخرش آن بچه‌ شرور همه جا را ریخت به هم دیگر. هی می‌ریخت به هم، هی می‌دید این دارد می‌خندد. خوشحال است. ناراحت نمی‌شود. وقتی همه جا را ریخت به هم، همه چیز که آشفته شد، آن وقت آقا جان آمد. ما که خنگ بودیم، گریه کرده بودیم، چیزی گیرمان نیامد. او که زرنگ بود و خندیده بود، کلی چیز گیرش آمد. زرنگ باش. خنگ نباش. گیج نباش. شرور که نیستی الحمدللـه. گیج و خنگ هم نباش. زرنگ باش، نگاه کن پشت پرده رد تنش را ببین و بخند و کار خوب کن. خانه را مرتب کن.[/]

[="Navy"]جشن است ميان کوچه ها، امّاتو.."

در شهر شلوغ، ميشوى تنهاتر.."

در روز تولدت ؛؛ ببخشيد آقا.."

آمار ِ گناه ميرود بالاتر !!![/]