[=Microsoft Sans Serif]
یه عدهام برا هر و کر و مسخره بازی میان تو گفتارها نمک میریزن.
یادمه اوایل اومدنت که بود، در مورد «هدیه گرفتن از دوست دختر» سوالی پرسیده بودی و تو اون گفتار، خیلی از بچه مذهبیا بهت متلک گفتن و تو خیلی آتیشی شده بودی و اومدی تو گفتار «نقد اسک دین» با کنایه حرف زدی و آخرشم گفتی: «منم عین خودتون باهاتون حرف زدم»
حالا خودتم یه بچه مذهبی تیکه پرون شدی که فقط بلدی مزه بریزی!
حدس میزنم «رائفی پور» زیاد گوی کردی تو این مدت.
آبـرنـگـ;680823 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]یادمه اوایل اومدنت که بود، در مورد «هدیه گرفتن از دوست دختر» سوالی پرسیده بودی
اون تاپیک "گرفتن هدیه از دختر نامحرم " بود. و با [=Microsoft Sans Serif]«هدیه گرفتن از دوست دختر» فرقش زمین تا آسمونه.
. http://www.askdin.com/thread32597-2.html
.
در مورد دین اسلام و سایر شبهاتی هم که درست میکنی همینجوری قضاوت می کنی..
.
به نظرم زیاد از حدس و گمان پیروی نکنی بهتره..
آبـرنـگـ;680823 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]حدس میزنم «رائفی پور» زیاد گوی کردی تو این مدت.
شما کلا زیاد حدس می زنی..
.
قبلا توی تاپیک های دیگه گفته بودی که قانع نشدی..منتها می خوای هی بگی که قانع نشدی..هر چند وقت یه بار می خوای به همه یادآوری کنی که قانع نشدی..خوب نشدی که نشدی..چکارت کنیم.
.
شر ات کم..
آبـرنـگـ;680823 نوشت:
اومدی تو گفتار «نقد اسک دین» با کنایه حرف زدی و آخرشم گفتی: «منم عین خودتون باهاتون حرف زدم»
جرم از این سنگین تر پیدا نکردی.. :Gig:
.
هرکه دست از جان بشوید.. :Gig:
.
بدشانسی که آوردی اینه که تو بعضی رفتارها من عین خودتم..اصلا هم از اینکه بگی شما مسلمونها و مذهبی ها همش همینید احساس عذاب وجدان نمی کنم. :ok:
[=Microsoft Sans Serif]این روزا زیاد میشنویم که فلان وزیر رو میبرن مجلس تا توضیح بده. بعد توضیحای وزیر، نمایندهها میگن «قانع نشدیم» آیا توضیح اضافی هم میدن که چرا قانع نشدن؟ بخوان توضیح بدن، کلی وقت میبره.
[=Microsoft Sans Serif] [=Microsoft Sans Serif]بسم الله
خیلی وقت میبره؟ یعنی بیشتر از تلاشی که در پاسخ به سؤالات شما انجام شده است وقت میبرد؟ آن نمایندگان هم بهتر است توضیح بدهند که چرا قانع نشدیم گرچه در آنجا آن وزیر وظیفه دارد که پاسخ بدهد چون در قبال مسؤولیتی که داشته است مورد سؤال قرار گرفته است و باید از عملکرد خودش دفاع کند، حال آنکه اینجا ما وظیفهای نداریم که دغدغههای ذهنی شما برایمان اهمیت خاصی داشته باشد ...
آبـرنـگـ;680823 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif] شما دم از ادب زدید؛ ولی جدیدا بارها و بارها منو گمراه، حقیقت گریز و ... میخونید؛ چون مثه شما فکر نمیکنم!
[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]این هم نظر شماست ... مثل کسی که مدام بگوید همه دارند مرا اذیت میکنند چون من بهتر از آنها هستم و آنها تحمل این را ندارند! ... در حالی که گاهی قضیه برعکس است، این شخص دوست دارد همه برای منطقش کف و سوت بزنند و حال آنکه اشتباه بودن راهش برای آنها واضح است ...
شما در تاپیکهای دیگر سعی داشتید بگویید در اسلام اجازهی سؤال دادن در مورد خدا به کسی داده نمیشود ... گفتیم هر سؤالی مجاز است مگر سؤالی که جوابی برای آن وجود نداشته باشد که در این صورت اصرار بر صورت سؤال مایهی دیوانگی انسان میشود ... اما شما همین را کردید پیراهن عثمان که پس وجود دارد سؤالی که شما اجازه ندهید کسی بپرسد ... ما هم گفتیم که عقل میگوید اگر جواب قابل درکی برای شما وجود ندارد برای حفظ همین تعقلی که داری وارد این میدان نشوید اما اگر شما دوست دارید بر خلاف عقل وارد بحث بر روی ذات خدا بشوید خوب بشوید، عقل فقط نهی میکند ولی مجبور نمیکند که فکر نکنید ... شما خود را جسور و بیباک معرفی کردید که از مرزهای ترس بر مبنای فریب با نیروی تعقل و تفکر گریختهاید و به جایی رسیدهاید که میبینید مؤمنان فریبخورده و گمراه بخاطر ترسشان جرأت آمدن به آنجا را ندارند ... بعد دیوانهای پیدا شد که گفت گمراه هستید و کل معیار شما از درست و غلط را به چالش کشید و گفت شما به جایی نرسیدهاید بلکه در صحرای بیانتهای بیمعیاری هر روز با یک معیار به محک زدن عیار حقیقت اقدام میکنید در حالی که در حقیقت دلیلی ندارید که امروز معیارتان برای درک حقیقت معیار قابل قبولی باشد ... این خودش بر خلاف عقل است که در نبود معیاری که اعتبار آن اثبات شده است شخص اصلاً دست به کمترین مقایسهای بزند ... اما شما این کار را جزء افتخارات خود میدانید که هر کاری بخواهید میکنید چون چیزی به اسم دین نیست که روی شما قیدی بگذارد و خلاصه آزاد هستید ...
برادر شما خودتان ما را اسیر و بردهی تقدسی فریبکارانه میدانید و خود را آزاد و بعد میگویید ما شما را چون مثل ما فکر نمیکنید گمراه میدانیم؟
خیر اگر مسیر شما از نظر حقیر مصداق گمراهی باشد (که هست) دلیلم این نیست که مثل حقیر فکر نمیکنید بلکه دلیلم این است که اشتباه بودن مسیر شما برایم مشخص است ... تشخیص حقیقت نیاز به معیاری دارد که بتواند حقیقت را مشخص کند و شما به وضوح گفتید که چنین معیاری ندارید و هر آن ممکن است کل مسیر زندگیاتان عوض شود ... دیگر اینکه حقیر نتیجه بگیرم وضع شما سرگردانی در کویر وحشت و حیرت است کار خارقالعادهای نیست ... این نتیجهگیری یک نتیجهی منطقی فرمایش خود شماست ... اینکه شما خودتان را به بیخیالی بزنید که من از خودم بیش از عقلی که امروز دارم انتظار ندارم و در هر وضعیتی که باشم راضی هستم و بعداً هم پشیمان نمیشوم این دیگر توجیهی است که برای خودتان فراهم کردهاید، مگرنه مگر امکان دارد که کسی در بیابان گم شود و برایش مهم نباشد و بگوید اینجا هم زمین خداست و بالأخره یک طوری زندگی میکنم و اگر هم مرگم فرا رسید میمیرم؟ این اسمش آزادگی نیست، این اسمش بیخیالی است و بیتفاوتی نسبت به حقیقتی که وجود دارد و ما آنرا نیافتهایم ...
با این وجود هر وقت که گفتهام مسیرتان اشتباه است بعدش هم گفتهام که شناختم از شما اینطور بوده است که انسان منصف و با اخلاقی هستید و حقیقتطلب ... ظاهراً شما فکر میکنید اینها را از روی تعارف گفتهام که یکی به نعل زده باشم و یکی به میخ ... هیهات ... هر طوری که راحت هستید
آبـرنـگـ;680823 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]یه فحش میدید؛ یه تعریف؟!
[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]آنچه فحش برداشت کردید اگر با دقت بخوانید منظورش شما نیستید ... وقتی گفته میشود چیزی در شما هست که در فلان اشخاص به این راحتیها پیدا نمیشود یعنی به احتمال زیاد شما از آن دسته اشخاص نیستید ... چشمها را باید شست ...
آبـرنـگـ;680823 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]در مورد جزیی بودن این پرسش من، فکر میکنم بازم درست متوجه منظور من نشدید.
ما پذیرفتیم خدایی در اسلام نهفتهس؛ حالا میایم رفتار این خدا رو میسنجیم و به این نتیجه میرسیم که عین آدمای سودجو رفتار کرده.
[=Microsoft Sans Serif]خیر، شما متوجه نشدید، خدا را فرض کردید ولی با صفاتی که خودتان دوست داشتید، خدای مسلمین را فرض نکردید، این اسمش بیطرفی نیست، این اسمش از وسط ماجرا بررسی کردن داستان است، قبل از این مرحله هنوز کلی مطلب هست که باید بررسی میکردید تا به بررسی این جزئیات میرسیدید ... مسلمانان اگر این وعدههای خدا را فریبکاری و تبلیغات سر کاری نمیدانند برای این است که قبلش مطمئن شدهاند که خداوند بینیاز است ... همچنین مطمئن شدهاند که این خدای بینیاز که چیزی برای خودش نمیخواهد مخلوقات را دوست دارد و به طور طبیعی خیر آنها را میخواهد و هم خیر ایشان را میشناسد و هم بر پیادهسازی شرایطی که ایشان به خیر و صلاح خود برسند قادر است ... چنین خدایی اگر وعده دهد هم میداند که چه وعدهای داده است، هم میتواند به آن عمل کند، هم حتماً به آن عمل خواهد کرد ... وعدهی خدا از نظر مسلمین نقد نقد است و نه نسیهای که معلوم نیست آیا در وقت مقرر بهای آنرا بدهند یا ندهند ...
با این حساب نتیجهگیری شما که خدا نعوذ بالله مثل انسانهای سودجو برخورد کرده باشد نتیجهای است که غلط بودنش برای مسلمین واضح است ... اگر برای شما واضح نیست یا عکس آن واضح است اشکال در پاسخ این سؤال نیست بلکه اشکال در مقدماتی است که در ذهن دارید ...
این مثال را بارها زدهام و دیگر خودم خسته شدهام ... اینکه شما یک کتاب آنالیز ریاضی پیشرفته را از صفحهی ۴۵۳ آن باز کنید و یک صورت قضیه را بخوانید و بعد اثبات آنرا که در زیرش نوشته شده است را بخوانید و بگویید این اثبات چه ربطی به آن صورت قضیه دارد تنها نشان میدهد که برای فهمیدن آن پاسخ باید ۴۵۲ صفحهی قبلی را هم میخواندید و میفهمیدید تا متوجه درست بودن اثبات ارائه شده بشوید، اینکه کسی نتیجه بگیرد که این اثبات حتماً غلط است چون اصلاً ربطی به آن صورت قضیه ندارد نتیجهگیری غلطی است که فکر کنم غلط بودنش بر همه کس واضح باشد.
آبـرنـگـ;680823 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif] اگر شما دوست دارید با منطق اسلامی همهچیو نگاه کنید، من دوست دارم با منطق بیطرفی نگاه کنم و برای موضوعها مصادر به مطلوب نکنم.
مثلا اگر بگن: «پیامبر اسلام فلان کار زشت رو انجام داد».
من کار پیامبر رو مورد پژوهش قرار میدم؛ ولی شما با منطق اسلامی میگید: «چون اعتقاد دارم که وی «معصومه» پس این کار رو پیامبر انجام نداده»
[=Microsoft Sans Serif] اینکه از چه منطقی استفاده کنیم یا نداریم به دوست داشتن نیست، اگر منطقی معلوم شد که درست است دیگر حکم عقل است که باید از آن تبعیت کرد و اگر هم درست نیست معلوم است که نباید از آن تبعیت کرد ... اینکه فرضها و اصول اسلامی برای ما اثبات شده است شما یا کس دیگری نمیتوانید ما را محکوم کنید که به چه حقی از آن فرضها در اثبات حکمهای دیگر اسلامی استفاده میکنیم ... اینکه یک سری فرض برای ما مسلّم شوند که درست هستند و بعد خودمان را به فراموشی بزنیم و هر حکمی را بخواهیم از ابتدا اثبات کنیم کار عقلایی نیست و اسمش هم بیطرفی نیست ... آیا کسی که معیاری برای سنجش عیار حقیقت سراغ ندارد میتواند کسی که چنین معیاری را برای خود یافته است متهم بکند به اینکه شما چیزی از حقیقت در دست ندارید؟
پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله اگر عصمتشان اثبات نشده باشد کسی آن نتیجهگیری که شما فرمودید را نمیکند ... شما که کار ایشان را مورد پژوهش قرار میدهید وقتی معیاری برای حقیقت ندارید و ناچار باید قائل به نسبی بودن اخلاق باشید چگونه میتوانید کار حضرت را ارزشگذاری کنید؟ با معیارهای اخلاقی خانوادگیاتان میخواهید به کار پیامبر نمره بدهید؟ از کجا معلوم معیارهای اخلاقی خانوادگی شما معیارهای درستی باشند؟ یک نفر تمام کارهای شما را که بر مبنای معیارهای اخلاقی خودتان عالی عالی هستند را مورد پژوهش قرار میدهد و به این نتیجه میرسد که بیشتر کارهای شما خلاف اخلاق هستند، شما چه دلیلی دارید که معیار شما از اخلاق درست است یا معیار آن شخص دیگر؟ پژوهش و قیاس تا وقتی معیار اثبات شده برای حقیقت شناخته نشده باشد ارزشی ندارد چون صرفاً به جمعآوری دادهی خام منجر میشود، شما میتوانید یک database از کارها و فرمایشات رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را گردآوری کنید ولی دیگر هر ارزشگذاری که روی آنها بکنید فاقد هرگونه ارزش حقیقی است و اگر جهتگیری زندگیاتان را هم بر اساس چیزی که ارزش حقیقی ندارد بگذارید این کار فرقی با قمار ندارد ... به صورت رندوم بستگی به شرایط هر لحظه ممکن است جهت کل زندگیاتان عوض شود ... این چیزی است که خودتان هم به آن اذعان کردید و چیزی نیست که حقیر به شما نسبت داده باشم ... ما این کار را موافق عقل نمیدانیم و در این گفته هم قصد بیاحترامی به شما نداریم ... شما دوست ما هستید تا وقتی که انصاف و ادب گفتگو را رعایت میکنید و اسلام را به تمسخر نمیگیرید و طالب حقیقت هستید :Gol:
آبـرنـگـ;680823 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif] در کل منطق من با شما خیلی فرق؛ شما مخالفان خودتونو باید حقیقت گریز، گمراه و ... بخونید؛ ولی من هیچ اجباری در اینکه شما رو گمراه بخونم، ندارم.
چون دیدم اسلامی نیست.
منطق ما متفاوت است ولی ما برای داشتن این منطق دلیل عقلایی داریم ... و منطق مخالفان خود را تا آنجا که بررسی کردیم وجه عقلایی نداشته است ... اگر فکر میکنید مسیری که رفتهاید درست و قابل دفاع است به تاپیکی که به شما معرفی کردم بیایید و دلایلتان را توضیح بدهید ... همه در بحث میخواهند بگویند ما بر حقیقت هستیم ولی کسی زیاد توضیح نمیدهد که چطور به این نتیجه رسیده است ... در آن تاپیک ما سعی داریم همین مسیر رسیدن به اطمینان به بر حق بودن یک عقیده را بررسی کنیم
ان شاء الله در پناه خدایی باشید که وجود دارد و بینیاز است و مشتاق بندگانش هست :Gol:
یا علی علیهالسلام
ما پذیرفتیم خدایی در اسلام نهفتهس؛ حالا میایم رفتار این خدا رو میسنجیم و به این نتیجه میرسیم که عین آدمای سودجو رفتار کرده.
اگر شما دوست دارید با منطق اسلامی همهچیو نگاه کنید، من دوست دارم با منطق بیطرفی نگاه کنم و برای موضوعها مصادر به مطلوب نکنم.
با سلام و احترام:
اتفاقا به نظر مي آيد شما سؤال بسيار خوبي را مطرح كرده ايد.
ببينيد فرض كنيد شما دو فرزند داريد كه مي خواهيد آنها را تربيت كنيد
به عنوان مثال دوست داريد فرزندانتان اهل مطالعه باشند.
يكي از آنها هفت سالشه و يكي هفده سال(در مثل مناقشه نيست)
اين مطلب را چطور به آنها آموزش مي دهيد؟
اگر لطف بفرماييد پاسخ بدهيد ممنون مي شوم،ضمن اينكه مي توانيم بحث را ادامه بدهيم.
[=Microsoft Sans Serif]سپاس از جناب «باء»
باید بگم که بیشتر از این نمیتونم گفت و گو با شما رو ادامه بدم؛ چون آیندهی تیرهای از ادامه دادنش رو دارم میبینم.
شما تا جایی که من متوجه شدم، گویا نمیتونید بدون اینکه در مورد شخصیت و درستی راه و روش من حرف بزنید، گفت و گویی انجام بدید.
سپاس از شما :Gol:
*****
Daneshforum;680831 نوشت:
مثلاً توی مثالی که درباره پیامبر زدید، خب اگه قبلاً با دلایل منطقی، وجود خدا و معاد و نبّوت و باقی اصول دین رو کاملاً پذیرفته باشیم چه اشکال داره به قول شما از منطق دینی استفاده کنیم؟
«درستکاری» یه امر جاریه؛ نه مقطعی.
اگر کسی صد بار خوب بود، هیچ تضمینی نیست که بار صد و یکم هم خوب باشه.
اگر شما همهی رفتارهای پیامبر یا خدا رو بر اساس منطق درست دونستید، اونوقت میتونید بگید: «اینها کار بدی نکردن».
اما اینکه چون برای نمونه: هزار رفتار ایشون رو مورد بررسی قرار دادید و دیدید که خوب بودن و بعد از این بخواید هر رفتاری که شکلی نادرست داره رو با توجه به رفتارهای گذشتهش درست جلوه بدید، از دید من درست به نظر نمیرسه.
پس الان این اتهام به سمت خداس که داره سودجویی میکنه.
برخی میگن: «خدا در پی سود نیست» این سخن با توجه به حرفاییه که در مورد خدا شنیدن. وگرنه این رفتار خدا در قرآن، هیچ تفاوتی با تبلیغات جنسی باشگاههای جنسی نداره.
این باشگاهها میگن: درس بخونید، کار کنید، پول در بیارید؛ تا بتونید به زنهای خوشگل باشگاه ما برسید.
خدا هم، همین رو داره میگه.
اما اینکه دوستان برای درست جلوه دادن این رفتار بیان بگن: «خدا در پی سودجویی نیست؛ یا حتما حکمتی تو این تبلیغ جنسی کردن هست» عین این میمونه که من بگم: چون صد بار در موقعیت حرامخوری قرار گرفتم و حرامخوری نکردم؛ پس تا آخر عمر همواره حلال خور میمونم.
*****
حبيبه;680881 نوشت:
با سلام و احترام:
ببينيد فرض كنيد شما دو فرزند داريد كه مي خواهيد آنها را تربيت كنيد
به عنوان مثال دوست داريد فرزندانتان اهل مطالعه باشند.
يكي از آنها هفت سالشه و يكي هفده سال(در مثل مناقشه نيست)
اين مطلب را چطور به آنها آموزش مي دهيد؟
اگر لطف بفرماييد پاسخ بدهيد ممنون مي شوم،ضمن اينكه مي توانيم بحث را ادامه بدهيم.
متشكر.
فک کنم منظور شما اینه که: «خدا با توجه به جنبههای مردم، وعدهی بهشت داده. به برخی وعده دیدار خودش، به برخی هم حوری و ...»
این تفاوتی در موضوع پیش نمیاره. چرا که این اصطلاح رو به ذهن میاره «هدف، وسیله رو توجیه میکنه».
قرار نیست به هر قیمتی مردم به راه راست بیان.
فک کنم منظور شما اینه که: «خدا با توجه به جنبههای مردم، وعدهی بهشت داده. به برخی وعده دیدار خودش، به برخی هم حوری و ...»
این تفاوتی در موضوع پیش نمیاره. چرا که این اصطلاح رو به ذهن میاره «هدف، وسیله رو توجیه میکنه».
قرار نیست به هر قیمتی مردم به راه راست بیان.
سلام:
بله اگر با احكام بشري و معارف محدود انسان بخواهيم به اين موضوع نگاه كنيم
همين از آن در مي ايد كه شما مي فرماييد.
ولي نه در زمان نزول وحي و نه براي بسياري از مردم اين سؤال اصلا مطرح نشد و نمي شود
چرا خداوند بندگانش را براي رفتن به بهشت تطميع مي كند.
چقدر خداوند بايد كلامش را تنزل داده باشد تا اين بشر نادان به آن توجه كند.
مثل مادري كه بخواهد فرزندش را نماز بياموزد انوقت مجبور شود با وعده شكلات تطميعش كند.
ولی به هر حال از نظر من خاستگاه این حرفا....منظورم حوری و این چیزا،دنیاست نه آخرت
اینکه میگن صدتا حوری بهت میدیم اگه خوب باشی به خاطر اینه که یه دونشم نداری:ok: شاید اگه دنیا بهتر بود، یکی حرمسرا نداشتو یکی بی نصیب...
آیات طور دیگری بودند
پاداش و ثواب در عالمی معنا دارد که اون عالم و احکام و احتیاجاتش رو میشناسی نه عالمی که به هیچ وجه نمیدونیم چیه
اگه پدری به کودکش بگه نمره بیست بگیری برات دوچرخه میخرم ،اون بچه واقعا تشویق شده
دلیل:موضوع کاملا مفهوم و روشن است و با خواسته فرد رابطه حقیقی دارد
اما مسله آخرت اصلش هم مورد تردیده و در این باره یقینی نیست چه رسد به فرعش...!
از نظر من آیات تاویل پذیر بهشت بنای خوبی برای خوب بودن نیس
امام حسین فرمود اگر آخرتی هم نبود باز انتخاب من همین بود(به مضمون)
و اما نیازهای اولیه رو باید در دنیا جست نه در مرگ و بعد از آن
«درستکاری» یه امر جاریه؛ نه مقطعی.
اگر کسی صد بار خوب بود، هیچ تضمینی نیست که بار صد و یکم هم خوب باشه.
اگر شما همهی رفتارهای پیامبر یا خدا رو بر اساس منطق درست دونستید، اونوقت میتونید بگید: «اینها کار بدی نکردن».
اما اینکه چون برای نمونه: هزار رفتار ایشون رو مورد بررسی قرار دادید و دیدید که خوب بودن و بعد از این بخواید هر رفتاری که شکلی نادرست داره رو با توجه به رفتارهای گذشتهش درست جلوه بدید، از دید من درست به نظر نمیرسه.
پس الان این اتهام به سمت خداس که داره سودجویی میکنه.
برخی میگن: «خدا در پی سود نیست» این سخن با توجه به حرفاییه که در مورد خدا شنیدن. وگرنه این رفتار خدا در قرآن، هیچ تفاوتی با تبلیغات جنسی باشگاههای جنسی نداره.
این باشگاهها میگن: درس بخونید، کار کنید، پول در بیارید؛ تا بتونید به زنهای خوشگل باشگاه ما برسید.
خدا هم، همین رو داره میگه.
اما اینکه دوستان برای درست جلوه دادن این رفتار بیان بگن: «خدا در پی سودجویی نیست؛ یا حتما حکمتی تو این تبلیغ جنسی کردن هست» عین این میمونه که من بگم: چون صد بار در موقعیت حرامخوری قرار گرفتم و حرامخوری نکردم؛ پس تا آخر عمر همواره حلال خور میمونم.
(تازه فهمیدم وقتی یکی رو نقل قول میکنی، بهش پیام خصوصی داده میشه! :khandeh!: با این وجود، جناب باء شمارو شونصد بار نقل قول کرد! وقتی اومدید اسک دین، احتمالاً سکته ناقص زدین!:Khandidan!:)
دقیقاً! بله، دربارهی انسانها، درستکاری و "خوب بودن" رو نمیتونی برای همیشه مقطوع بدونی... اصلاً این حرف امام علی(ع) هست! به اون دسته از افرادی که به جای "معیارگرایی"، "شخصیت پرست" هستن! و وقتی دیدن افرادی مثل عایشه، طلحه، زبیر و... به ناکجا آباد رفتن، اونا هم به خاطر "شخص گراییشون" به ناکجا آباد رفتن! ولی خدا و پیامبر و سیرهی معصومین، این حرف شما رو کاملاً تایید میکنن.
ولی درمورد شخص پیامبر، قضیه با بقیه آدما یکم فرق میکنه! درسته این بزرگوار، مثل همهی ما انسان بودن، ولی شما توجّه کنید که نحوهی اثبات معصومیّت ایشون و اشتباه نکردن و "همیشه خوب بودن ایشون"، از قرآن نشات میگیره! نه از کوته نظری و بررسی رفتار های گذشتهی ایشون! هرچند ایشون از کودکی، محمّد امین و درستکار و چی و چی بودن، ولی همونطور که گفتید، از روی گذشته افراد نمیشه امر بر عاقبت به خیری و همیشه "خوب موندنشون" کرد. لذا ما به خاطر اثبات هایی که از طریق توحید و نبوّت که برمیگرده به معجزه جاویدان پیامبر که قرآن هست، نتیجه به "همیشه خوب بودن و موندن" ایشون کردیم! چرا که توی قرآن خداوند فرمودند لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه(سوره احزاب آیه 21)؛ اسوهی حسنهی تمام انسانها، میتونه حتّی یه اشتباه داشته باشه؟؟؟ خلاصه... توی کتاب "انسان کامل" شهید مطهری، مفصّل استاد شهید، دربارهی این موضوع بحث کردند... .
دربارهی سودجویی ذات الهی هم به همین شکل...
این چیزی که شما میگی، کاملاً مربوط میشه به مباحث توحیدی و خداشناسی و مطالعه دربارهی صفات سلبی و ثبوتی خداوند که بازم توی کتابهای "خدا در اندیشهی انسان شهید مطهری"، "مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، جلد دوم، جهان بینی توحیدی شهید مطهری" و "خدا در زندگی انسان شهید مطهری" که هرسه تا کتاب، روی هم 500 صفحه نمیشن، بحث شده!
ما از اونجایی میگیم این نتیجهگیری تجربی شما نادرسته، چون از قبل میدونیم "الله الصمد!"، خدا بی نیازه... اصلاً اسمش روشه! "خــدا"!!
پس از اونجایی که این مسئله مطرح شده، دو راه داره، یا اینکه خدا بی نیاز نیست! که نتیجه میگیریم آیه "الله الصمد" منسوخ و در نتیجه نعوذ بالله کتاب قرآن از درجهی اعتبار ساقط و درنتیجه کل دین اسلام زیر سوال و و و!
یا اینکه نتیجهگیری شما نادرست و مغالطه هست... .
حالا اگه مایلید، روی این موضوع که چرا خدا بی نیازه؟ از کجا معلوم؟ بحث کنیم!!!! نه دربارهی مصداق های این موضوع...
وقتی این تاپیک رو دیدم، یاد یه آیه قرآن افتادم که یادم نیست کجای قرآن دیدمش! :Gig:
معنی به مضمونش میشد که بعضی از مردم، به خدا چیزایی رو نسبت میدن که نمیدونن...:Gol:
خیلی خوب میشه اگه یکی از دوستان، به بهانهی این دوست عزیزمون هم که شده، تفسیر آیه "الله الصمّد" رو از تفسیر نمونه آیت الله مکارم استخراج کنه و اینجا قرار بده، تا استفاده کنیم... . :Cheshmak:
سلام:
بله اگر با احكام بشري و معارف محدود انسان بخواهيم به اين موضوع نگاه كنيم
همين از آن در مي ايد كه شما مي فرماييد.
ولي نه در زمان نزول وحي و نه براي بسياري از مردم اين سؤال اصلا مطرح نشد و نمي شود
چرا خداوند بندگانش را براي رفتن به بهشت تطميع مي كند.
چقدر خداوند بايد كلامش را تنزل داده باشد تا اين بشر نادان به آن توجه كند.
مثل مادري كه بخواهد فرزندش را نماز بياموزد انوقت مجبور شود با وعده شكلات تطميعش كند.
این نوشتهی شما،دقیقا تکرار نوشتهی پیشین هست.
پس منم نوشتهی پیشینم رو تکرار میکنم: «هدف وسیله رو توجیه نمیکنه».
باشگاههای رقص و خوشگذرونی هم، چنین توجیههایی دارن؛ آیا شما احداث اونا رو درست میدونید؟
*****
روح سبز;681228 نوشت:
سلام
اگه برم اونجا همه اینکارهارو بکنم واقعا اون خوشگله رو میدن به من؟
برا چند مدت برا منه؟
پولی که دادمو برا داشتن این خوشگله , کل پولم با سودشو بهم بر میگردونن؟ ( یعنی هم اون خوشگله مال منه هم کل پولی که دادم . هم سودش؟)
ما یه موضوعی برامون سوال شد؛ برای درست رسوندن منظورمون هم یه نمونه گفتیم. حالا شما روی نمونه مانور میدید؟
باشه مشکلی نیست؛ منم نمونهم رو کاملترش میکنم.
تصور کنید که این باشگاه، یه خداوندگار داره. خداوندگاری تند خود؛ عین خدای اسلام.
این خداوندگار، برای اینکه اون شرایط و خواستههای شما رو برآورده کنه، چند شرط و فرمان داره که باید رعایتشون کنید.
فرمانهای این خداوندگار از این قراره:
مسلمونها نجس هستن (عین الله که میگه: کافران نجسن)
مسلمونها با کشته بشن (ایضا)
وقتی مسلمونا رو کشتید، زنهاشون رو به کنیزی بگیرید (همچنان مثه الله که همین نظر رو در مورد کافران داره)
اگر شما این کارها رو انجام بدید، بله همهی اون خواستهها و خیلی خواستههای دیگه برآورده میشه.
*****
Daneshforum;681465 نوشت:
ولی درمورد شخص پیامبر، قضیه با بقیه آدما یکم فرق میکنه! درسته این بزرگوار، مثل همهی ما انسان بودن، ولی شما توجّه کنید که نحوهی اثبات معصومیّت ایشون و اشتباه نکردن و "همیشه خوب بودن ایشون"، از قرآن نشات میگیره!
برای اثبات درستکاری انسانها، به رفتارشون باید نگاه کرد؛ نه به گفتارشون. قرآن هم یه گفتاره.
ما داریم در مورد خدا یه پژوهش بیطرفانه (نه با دید اسلامی) میکنیم.
نقل قول:
پس از اونجایی که این مسئله مطرح شده، دو راه داره، یا اینکه خدا بی نیاز نیست! که نتیجه میگیریم آیه "الله الصمد" منسوخ و در نتیجه نعوذ بالله کتاب قرآن از درجهی اعتبار ساقط و درنتیجه کل دین اسلام زیر سوال و و و!
نتیجه هرچی میتونه باشه.
نقل قول:
حالا اگه مایلید، روی این موضوع که چرا خدا بی نیازه؟ از کجا معلوم؟ بحث کنیم!!!!
[="Arial"][="Blue"]سلام دوستان
من وقت نکردم همه صفحات رو بخونم پس در جریان پاسخ ها نیستم ممکنه تکراری باشه
اولا حوری یکی از صدها نعمتی هست که برای بهشت در قران نام برده شده ونظر من اینه که جزء ابتدایی ترین نعمتهاهست
یعنی خداوند برای رعایت عدالت نسبت به مردان می فرماید در این دنیای صد رنگ که به راحتی می تونید چشم چرانی کنید وهوس رانی خودتون رو حفظ کنید که بهترین را به دست بیاورید مثل این است که ما بگوییم افطاری خوردن ابزاری است برای تحریک مردم برای روزه گرفتن چرا چون نوشیدن آب خنک بعد از هفده ساعت تشنگی خیلی لذت بخش است
واین که زنان مومنه دنیایی رتبه بالاتری نسبت به حوریان بهشتی دارند
بهشت جایی است که رضایت خداوند در اون باشه
حوری تجسم عمل نیک خویشتن داری مردان هست
همون طور که عذاب های جهنم وزقوم(خوردنی های اهل دوزخ)تجسم گناه های فرد در این دنیاست[/]
[="Arial"][="Blue"]استارترمحترم تاپیک ای کاش جنسیتتون رو مشخص می کردید تا هدف از بحث معلوم بشه
چون متوجه نمیشم که منظورتون اینه که خدا از جنسیت ما خانم ها استفاده ابزاری می کنه یا اینکه حوری رو به عنوان یک مرد کسر شان می دونید برای اعمال نیک[/]
استارترمحترم تاپیک ای کاش جنسیتتون رو مشخص می کردید تا هدف از بحث معلوم بشه
چون متوجه نمیشم که منظورتون اینه که خدا از جنسیت ما خانم ها استفاده ابزاری می کنه یا اینکه حوری رو به عنوان یک مرد کسر شان می دونید برای اعمال نیک
زیر آواتار یه عکس کوچیک هست که میگه کاربره جنسیتش چیه...
ظاهراً بله، آقاپسر هستند.
مسلمونها نجس هستن (عین الله که میگه: کافران نجسن)
مسلمونها با کشته بشن (ایضا)
وقتی مسلمونا رو کشتید، زنهاشون رو به کنیزی بگیرید (همچنان مثه الله که همین نظر رو در مورد کافران داره)
(ببخشید که این نقل قولتون خطاب به من نیست ولی بذارید بگم)
توی احکام و فقه داریم که کافران، نجس هستن، درست. ولی بقیه حرفتون اشتباهه...(ببخشید البته)
ما تو دینمون داریم که کافرا باید کشته بشن!؟ :-d
نه تو قرآن نه تو سایر منابع، فکر نمیکنم باشه! اگه هست، بم بگین! :/
وقتی کافرا رو کشتیم، زناشونو به کنییزیی بگیریم!؟ :-d
عجب...
ترجیح میدم کارشناسها نظر بدن.
آبـرنـگـ;681483 نوشت:
برای اثبات درستکاری انسانها، به رفتارشون باید نگاه کرد؛ نه به گفتارشون. قرآن هم یه گفتاره.
ما داریم در مورد خدا یه پژوهش بیطرفانه (نه با دید اسلامی) میکنیم.
نتیجه هرچی میتونه باشه.
بفرمایید. [/font]
خدا خیرت بده!!
خب خداروشکر داره ریشهی اختلاف نظرها پیدا میشه...
بیاید از اول به بحث نگاه کنیم؛ شما تلاش میکنید بی طرفانه، دربارهی مسائل نگاه کنید تا به گمان خودتون، به نتیجه درست برسید!
ولی این خودش اشتباهه!
چرا؟ چونکه نتیجهگیری ای که از روی بی طرفی بدست میاد، الزاماً درست نیست.
من از جناب باء خواهش میکنم بیان و توی بحث شرکت کنن.
من یه پیشنهاد دارم!
نظرتون چیه این تاپیک رو رها کنیم و بذاریم برای بعد و بیایم دربارهی مطلب پشت پردهی این تاپیک که بحث دربارهی خداست، تبادل نظر و اصطلاحاً مباحثه کنیم.
چونکه هدف ما از این بحثهایی که میشه، کسب اطلاعات و یافتن مسیر حق و درست و در نهایت، انتخاب اونهه...
که خیلی خیلی مهمه، چون تاثیر مستقیم روی دنیا و آخرتمون داره.
لذا اگه مایلید، یه تاپیک جدید دربارهی خدا توی بخش مربوطه ایجاد کنید تا من و بقیه دوستان و شما، تبادل نظر کنیم...ッ
بنظرم اینکه دربارهی این موضوع مرتّب صحبت کنیم، از اونجایی که ریشهی سؤال مربوط به خداست، حتّی اگه خدا از این اتهام که نعوذبالله بی نیاز نیست و سودجوئه تبرئه بشه، بازم موضوع و اتهام های دیگه هست!!
البته اگه هم پیشنهادم رو نمیپذیرین، خب همینو ادامه بدیم...
[/]
[="Tahoma"][="DarkSlateBlue"]سلام
من به عنوان یک انسان(زن یا مرد)میگم
اگه قرار باشه ابزار دست باشم چی بهتر از اینکه دست خدا باشم؟
و اگه قرار نیست ابزار دست باشم؛ باز هم کی بهتر از خدا میتونه منو از ابزار شدن نجات بده؟
کلاً اگه آدم خودش رو بسپره به خدایی که باورش کرده دیگه همچین مساله ای براش متصور نیست که الان خدا داره ازم سوء استفاده میکنه؟!؟
در کل هم اینقد بزرگواران جواب های زیبایی دادن به سوال استارتر، که نیازی به تکرارشون نمیبینم:Gol:[/]
استارترمحترم تاپیک ای کاش جنسیتتون رو مشخص می کردید تا هدف از بحث معلوم بشه
چون متوجه نمیشم که منظورتون اینه که خدا از جنسیت ما خانم ها استفاده ابزاری می کنه یا اینکه حوری رو به عنوان یک مرد کسر شان می دونید برای اعمال نیک
گفتار رو از ابتدا بخونید، متوجه میشید.:Gol:
*****
roz1017;681627 نوشت:
يه سوال از آقا يا خانم آبرنگ دارم
اگه زنان به عنوان حوري وسيله اي براي مردان شدن پس تكليف مردان هم كه
به عنوان غلمان براي زنان در نظر گرفته شده چيه ؟
با اين اوصاف مردان هم بايد وسيله اي براي زنا باشن
در این زمینه پیشتر یکی از دوستان حرف شما رو زدن. فرقی نداره استفاده ابزاری از زن بشه، یا مرد.
*****
Daneshforum;681528 نوشت:
(ببخشید که این نقل قولتون خطاب به من نیست ولی بذارید بگم)
توی احکام و فقه داریم که کافران، نجس هستن، درست. ولی بقیه حرفتون اشتباهه...(ببخشید البته)
ما تو دینمون داریم که کافرا باید کشته بشن!؟ :-d
نه تو قرآن نه تو سایر منابع، فکر نمیکنم باشه! اگه هست، بم بگین! :/
وقتی کافرا رو کشتیم، زناشونو به کنییزیی بگیریم!؟ :-d
عجب...
ترجیح میدم کارشناسها نظر بدن.
لطف بفرمایید تو گفت و گو از استفاده کردن شکلک خنده یا نیشخند پرهیز کنید. میدونم که منظوری ندارید و به خاطر اینکه آدم شادی هستید، دوست دارید فضا دوستانه و شاداب باشه؛ ولی چنین کاری در هیچ گفت و گوی رسمی رایج نیس و زیاد درست به نظر نمیرسه و همچنین باعث به هم خوردن تمرکز من میشه.
اما در مورد دستور به کشتن کافران (اگرچه ناپیوسته به گفتاره):
هر جا مشرکان را یافتید به قتل رسانید و از شهر هایشان برانید (بقره/ 191)
ای مؤمنان کافران را بکشید که در زمین فتنه و فساد دیگری نماند و آئین همه دین خدا گردد (انفال/ 39)
شما مؤمنان چون با کافران روبرو شدید باید آنان را گردن زنید ( محمد/ 4)
اشداء علی الکفار
و چون ماههای حرام به پايان رسيد ، هر جا که مشرکان را يافتيد بکشيد (توبه / 5)
تجاوز جز بر ستمگران جایز نیست (بقره/193) [که قرآن شرک و کافر شدن رو ستم بزرگی میدان و کافر را ستمگر: ان الشرک الظلم العظیم]
فک کنم کافی باشه ...
چون میدونم برخی از دوستان آیات مسالمتآمیزی از زمانی که اسلام در قدرت نبود رو میارن، این نشونی سایت «پرسمان قرآنی» رو هم میذارم که بارها و بارها درش اشاره شده هدف نهایی اسلام، ریشه کن کردن کفر و کافر، به هر قیمتیه.
گفت و گو در مورد کشتن کافران، به موضوع ناپیوستهس و من بیش از این ادامهش نمیدم.
نقل قول:
بیاید از اول به بحث نگاه کنیم؛ شما تلاش میکنید بی طرفانه، دربارهی مسائل نگاه کنید تا به گمان خودتون، به نتیجه درست برسید!
ولی این خودش اشتباهه!
چرا؟ چونکه نتیجهگیری ای که از روی بی طرفی بدست میاد، الزاماً درست نیست.
عجیبه!
آیا نتیجهگیری متعصبانه رو به نتیجهگیری بیطرفانه ترجیح میدید؟!
نقل قول:
نظرتون چیه این تاپیک رو رها کنیم و بذاریم برای بعد و بیایم دربارهی مطلب پشت پردهی این تاپیک که بحث دربارهی خداست، تبادل نظر و اصطلاحاً مباحثه کنیم.
چونکه هدف ما از این بحثهایی که میشه، کسب اطلاعات و یافتن مسیر حق و درست و در نهایت، انتخاب اونهه...
که خیلی خیلی مهمه، چون تاثیر مستقیم روی دنیا و آخرتمون داره.
لذا اگه مایلید، یه تاپیک جدید دربارهی خدا توی بخش مربوطه ایجاد کنید تا من و بقیه دوستان و شما، تبادل نظر کنیم...
[=Microsoft Sans Serif]لطف بفرمایید تو گفت و گو از استفاده کردن شکلک خنده یا نیشخند پرهیز کنید. میدونم که منظوری ندارید و به خاطر اینکه آدم شادی هستید، دوست دارید فضا دوستانه و شاداب باشه؛ ولی چنین کاری در هیچ گفت و گوی رسمی رایج نیس و زیاد درست به نظر نمیرسه و همچنین باعث به هم خوردن تمرکز من میشه.
اما در مورد دستور به کشتن کافران (اگرچه ناپیوسته به گفتاره):
هر جا مشرکان را یافتید به قتل رسانید و از شهر هایشان برانید (بقره/ 191)
ای مؤمنان کافران را بکشید که در زمین فتنه و فساد دیگری نماند و آئین همه دین خدا گردد (انفال/ 39)
شما مؤمنان چون با کافران روبرو شدید باید آنان را گردن زنید ( محمد/ 4)
اشداء علی الکفار
و چون ماههای حرام به پايان رسيد ، هر جا که مشرکان را يافتيد بکشيد (توبه / 5)
تجاوز جز بر ستمگران جایز نیست (بقره/193) [که قرآن شرک و کافر شدن رو ستم بزرگی میدان و کافر را ستمگر: ان الشرک الظلم العظیم]
فک کنم کافی باشه ...
چشم، معذرت میخوام.
خب نمیشه با یه آیه، حکم بر دستور خدا داد؛ چون احتمال زیاد توی شرایط خاصّ امر بر قتل کافران کردن.
باید آیه های قبل و بعدشم بررسی بشه بعد حکم کرد.
مثل اینکه آیه4 سوره ماعون که خداوند میفرمایند "فَوَيْلٌ لِّلْمُصَلِّينَ" که یعنی وای بر نمازگزاران، بدون اینکه به آیه بعدیش توجّه کنیم، نتیجه بگیریم خدایی که میگه نماز بخونید! نماز بخونید! توی خودِ قرآن به نمازگزارها توهین کرده!
ولی وقتی آیههای بعد رو میبینیم، در ادامه خداوند میفرمایند الَّذِينَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ (5) الَّذِينَ هُمْ يُرَاؤُونَ (6) وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ(7) یعنی منظور اون دسته از نمازگزارایی هستن که نماز رو سبک میشمارن و ریا میکنن و... .
درهرصورت، راستش مطالعهای دربارهی این موضوع نداشتم، سعی میکنم سرفرصت، آیهها رو چک کنم و از روی تفسیر نمونه آیت الله مکارم، تفاسیرشون رو مطالعه کنم.
خیلی ممنون بابت پاسختون.
آبـرنـگـ;681656 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]
عجیبه!
آیا نتیجهگیری متعصبانه رو به نتیجهگیری بیطرفانه ترجیح میدید؟!
منظورم این نبود، دقّت کنید؛
یکی از دوستان(فکر کنم آقای باء)، توی چند صفحه پیش یه مطلبی رو فرموند، اینکه شما بیای از صفحه 250 یه کتاب ریاضی رو باز کنی و قضایا و نظریههاشو بخونی، برای اثبات اینجور قضایا، مثلاً از قضایای از پیش اثبات شدهی فیثاغورث و برهان خلف و... استفاده کرده باشه، اسمش نتیجهگیری متعصّبانست!؟
توحید که مهمترین اصل از بین اصول دین هست، تمامی اثباتهاش از روی علوم فلسفی و عقلی و تجربی و...(اثبات های مختلفی داره.. از ساده بگیر تا سخت) هست. مثلاً برای اثبات وحدانیت خدا که نمیان از امام علی حدیث بگن! کسی که هنوز براش خدا اثبات نشده، احادیث ارزشی نداره!(به عنوان برهان و استفاده برای اثبات سایر مسائل)، لـذا "نـتــیــجــه گیریهایی که میکنیم، میتونه حاصل از چند تا قضیه باشه که قبلاً برامون ثابت شدن!" دقیقاً مثل ریاضی! اینکه مثلاً ما بیایم برای اثبات معصومیّت پیامبر(ص)، از آیات قرآن استفاده کنیم، اسمش تعصّب نیست!
ما قبلاً برامون کامل توحید و خدا جا افتاده.. اثبات شده...، حقانیّت قرآن و معجزه بودنش هم اثبات شده! یه اشارهی مختصر هم میکنم به اثبات حقانیت و معجزه بودن قرآن:
و اگر در آنچه بر بنده خويش نازل کرده ايم در ترديد هستيد ، سوره ای همانند آن بياوريد و جز خدای همه حاضرانتان را فرا خوانيد اگر راست می گوييد
و سایر آیهها که حقانیّت و معجزه بودن قرآن رو اثبات میکنن.
خب، همونطور که گفتم، وقتی خدا ثابت شده، قرآن ثابت شده، ما بیایم برای اثبات معصومیّت پیامبر(ص)، از "پیشدانستههای بدیهی و اثباتشده "، استفاده کنیم، کار شاقّی نکردیم!
خیلی عادیه! خب الان مشکلتون با این موضوع چیه؟
اتفاقاً نتیجهگیری هایی که از استدلال استقرایی بدست میاد، خیلی قابل اطمینان نیستند! درحالی که بنای تمامی علوم حال حاضر جهان، بر استدلال استنتاجی هست و تمامی علوم، از قضایای از پیش اثبات شده، برای اثبات و نتیجهگیری های بعدی، استفاده میکنن!
برای درست رسوندن منظورمون هم یه نمونه گفتیم. حالا شما روی نمونه مانور میدید؟
همین نمونه باعث شد خدا رو بکوبید! و با همین نمونه هم جوابتون رو میدم!
آبـرنـگـ;681483 نوشت:
باشه مشکلی نیست؛ منم نمونه م رو کاملترش میکنم.
باشه. بسیار عالی.
آبـرنـگـ;681483 نوشت:
تصور کنید که این باشگاه، یه خداوندگار داره. خداوندگاری تند خود؛ عین خدای اسلام.
این خداوندگار، برای اینکه اون شرایط و خواستههای شما رو برآورده کنه، چند شرط و فرمان داره که باید رعایتشون کنید.
فرمانهای این خداوندگار از این قراره:
مسلمونها نجس هستن (عین الله که میگه: کافران نجسن)
مسلمونها با کشته بشن (ایضا)
وقتی مسلمونا رو کشتید، زنهاشون رو به کنیزی بگیرید (همچنان مثه الله که همین نظر رو در مورد کافران داره)
الان این یعنی کامل کردن؟ یا عوض کردن؟ راجب اینم حتما تاپیک جدید بزنید.
کلا جواب سوالتمو ندادین
آبـرنـگـ;681483 نوشت:
اگر شما این کارها رو انجام بدید، بله همهی اون خواستهها و خیلی خواستههای دیگه برآورده میشه
این تیکه برا کامل کردن کافی و درست هست.
حالا اون نمونه باشگاه که گفتید
خیلی سادس . من کار کردم و پول در اوردم. عده ی هم دنبال پول هستن.میرن باشگاه میزنن (که توی فرهنگ اونور عجیب نی) بعد مثلا موسس این باشگاه دنبال چندتا کارگر و خانم خوشگل و اندام میگرده.
اگهی میزنه و تبلیغات میکنه که ما اینارو لازم داریم . کسانی که استخدام این باشگاه میشن به زور اونجا نمیربن برا کار. بعد موسس باشگاه , باشگاه رو باز میکنه و تبلیغات میکنه که بیان پول بدین حالشو ببرید با این خوشگلها.
و از این راه هم اون موسس هم اون خانم(علاوه بر پول لذت جنسی هم میبره) هم اون کارگر باشگاه پول در میارن برا خودشون نه من! اون خانم هم نهایتا 5 ساعت مال من باشه!
اما اگه این موسس باشگاه و اون خانم فقط فکر حال و لذت من بودن ازم پول میگرفتن تا برام ازش سود درست کنن و کل پول و سود رو هم برگشت میدادن! و باز من میرفتم پول میدادم و یه خانم دیگه رو اختیار میکردم و بعد باز سودمو میگرفتم.
خدا میگه پولتو بده بهت حور میدم , پولتم 20 برابر میکنم بهت بر میگردونم.
منظورم این نبود، دقّت کنید؛
یکی از دوستان(فکر کنم آقای باء)، توی چند صفحه پیش یه مطلبی رو فرموند، اینکه شما بیای از صفحه 250 یه کتاب ریاضی رو باز کنی و قضایا و نظریههاشو بخونی، برای اثبات اینجور قضایا، مثلاً از قضایای از پیش اثبات شدهی فیثاغورث و برهان خلف و... استفاده کرده باشه، اسمش نتیجهگیری متعصّبانست!؟
در این زمینه پیشتر هم حرف زده شده.
منم دارم رفتار خدا رو مورد پژوهش قرار میدم.
خدا رو از روی گفتهها و رفتارش باید شناخت؛ از روی همهی رفتارش باید فهمید که آیا همون خدای بینیاز و یکتا هست یا نه.
الان این خدا چنین ادعایی کرده که درست به نظر نمیرسه.
نقل قول:
مثلاً برای اثبات وحدانیت خدا که نمیان از امام علی حدیث بگن
بیارن مشکلی نیس؛ همونجوری که حرف شما مورد پژوهش قرار میگیره، حرف ایشون هم میگیره.
ولی اینکه بگید چون ایشون این حرف رو زده، پس کاملا درسته، پذیرفتنی نیس.
نقل قول:
خیلی عادیه! خب الان مشکلتون با این موضوع چیه؟
اتفاقاً نتیجهگیری هایی که از استدلال استقرایی بدست میاد، خیلی قابل اطمینان نیستند! درحالی که بنای تمامی علوم حال حاضر جهان، بر استدلال استنتاجی هست و تمامی علوم، از قضایای از پیش اثبات شده، برای اثبات و نتیجهگیری های بعدی، استفاده میکنن!
حتی علم اخلاق؟
*****
روح سبز;681791 نوشت:
سلام
یه سریال 100 قسمتی رو در نظر بگیرید.
قبلش دوستان بهتون میگن : فلان سریال رو ببین قهرمانش که اسمش مثلا دیوید هست خیلی ادم مهربون و اخلاق مداریه
شما سریال رو میخرید. بعد میزنید یهو قسمت 72 رو نگاه میکنید. میبینید یه بابای به اسم دیوید داره یکو میزنه و بعد اعدامش میکنه!
شما پیش حودتون میگید ای بابا این دیوید که خیلی وحشیه؟ یا میزنید از قسمت اول نگاه میکیند تا بفهید این اعدام چرا انجام شد
کسی که مهربونه، همیشه مهربونه.
وقتی در برابر سختی خشمگین میشه، پس مهربون نیست؛ چون همهی آدما در شرایط عادی مهربونن.
کسی که تو صد قسمت زندگیش مهربون بود، هیچ دلیل منطقی نداریم که بگیم: تو قسمت صد و یکم هم مهربونه (اینو چن بار تا حالا گفتم).
رفتار خدا هم همینه؛ شما میگید بینیازه.
قبول.
اصا شما در نظر بگیر از اول کارهای خدا رو بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که بینیازه. ولی حالا به این یکی رفتارش رسیدیم که خدا رو «سودجو» نشون میده و نتیجهی پیشین داره نقض میشه.
خب الان بفرمایید دلیل اینکه چنین پیشنهاد وسوسهآمیزی کرده برای چیه؟
یه نفر از اول زندگیش دزدی نکرده؛ بعد تو سن پنجاه سالگی دزدی میکنه و وقتی میبرنش دادگاه، میگه: «آقای قاضی شما باید رفتار منو از بچگی نگاه کنید و ببینید که من اصا دزدی نکردم؛ پس منی که از بچگی دزدی نکردم، ایا الان میتونم دزدی کنم؟»
به نظر شما این توجیه پذیرفتنیه؟
کسی که مهربونه، همیشه مهربونه.
وقتی در برابر سختی خشمگین میشه، پس مهربون نیست؛ چون همهی آدما در شرایط عادی مهربونن.
کسی که تو صد قسمت زندگیش مهربون بود، هیچ دلیل منطقی نداریم که بگیم: تو قسمت صد و یکم هم مهربونه (اینو چن بار تا حالا گفتم).
رفتار خدا هم همینه؛ شما میگید بینیازه.
قبول.
اصا شما در نظر بگیر از اول کارهای خدا رو بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که بینیازه. ولی حالا به این یکی رفتارش رسیدیم که خدا رو «سودجو» نشون میده و نتیجهی پیشین داره نقض میشه.
خب الان بفرمایید دلیل اینکه چنین پیشنهاد وسوسهآمیزی کرده برای چیه؟
یه نفر از اول زندگیش دزدی نکرده؛ بعد تو سن پنجاه سالگی دزدی میکنه و وقتی میبرنش دادگاه، میگه: «آقای قاضی شما باید رفتار منو از بچگی نگاه کنید و ببینید که من اصا دزدی نکردم؛ پس منی که از بچگی دزدی نکردم، ایا الان میتونم دزدی کنم؟»
به نظر شما این توجیه پذیرفتنیه؟
سلام
چرا جواب همه متنهای پستمو ندادید؟
شما اگه به قسمت اول سریال سر بزنید و تا قسمت 72نگاه کنید خواهید فهمید که قهرمان داستان داره قاتل 30 بچه رو اعدام میکنه. این عین مهربونیه. اما نه در حق قاتل در حق انسانیت!
وقتی خدا این قهرمان باشه پس چون خدا تغییر پذیر نیست همیشه مهربونه!
چرا واقعا بجا بحث سر قسمت 72 سریال نمرید قسمت اول؟چرا میگید قبول خدا بی نیازه , ولی باز ادامه میدید؟
ما پذیرفتیم خدایی در اسلام نهفتهس؛ حالا میایم رفتار این خدا رو میسنجیم و به این نتیجه میرسیم که عین آدمای سودجو رفتار کرده.
با سلام مجدد
حقیقت همان است که حقیر و همچنین سایر بزرگواران بیان کردند، نه تنها حوری بکه تمامی نعمات بهشتی ظهور و تجلی اعمال انسان در این دنیاست، اگر واقعا قصد رسیدن به حقیقت رو دارید لازم است خودتون از منابع معتبر اسلامی تحقیق کامل انجام بدهید و به عرایض ما برسید اینکه ازدور تماشاگر صحنه باشید تا زمانی که حقیقت رو لمس نکردید نمی شود براتون قانع کننده نخواهد بود.
تحقیق جدّی از منابع اسلامی هم در مورد خداوند متعال بکنید اگر منابع خواستید بفرمایید معرفی کنیم یا اگر دوست داشتید تاپیک مجزّیی ایجاد کنید در این مورد صحبت کنیم .
با تشکر
نظر شخصی حقیر این است که بله ارتباط جنسی حلال (و البته ارتباط جنسی فقط مقاربت کردن نیست) میتواند انسان را به یاد خدا بیاندازد
سلام علیکم
جناب باء بزرگوار نظر شما برای بنده محترم است، اجازه بدهید این موضوع رو در جای دیگری بررسی کنیم...
Serat;680188 نوشت:
عذر میخوام در این مساله شکی نیست که نعمات اخروی معرفت زا و باعث رشد و کمال انسانها میشود اما این سخن شما با سخنان دیگرتان و همچنین سخنان بعضی از پاسخگویان متفاوت است که مدام میگویند عرفا اعتنایی به حورالعین و پاداشهای جسمانی اخروی ندارند و آنها تنها توجهشان به خداست ....
با سلام
ضمن تقدیر و تشکر از دقت نظر حضرت عالی بله عرفا اعتنایی به پاداش های جسمانی از جمله حور العین ندارند، دلیلش هم این است که ان ها بسیار فراتر از این پاداش های جسمانی رسیده اند که برای ما قابل درک نیست، سخن بنده این است تصور اینکه حورالعین تنها یک موجود جسمانی برای تلذذ است اینطور نیست، حقیقت حورالعین همچنانکه اشاره شد ظهور ولایت شخص است که به صورت زن زیبا جلوه گر می شود.
Serat;680188 نوشت:
نکته بعدی اینکه درست است عنوان تاپیک این نیست که حورالعین به زنان هم تعلق میگیرد یا خیر ولی بحث پیرامون آن خارج از موضوع نیست به این دلیل که حورالعین چه مذکر باشند چه مونث، پاداش بهشتیانند و آگاهی انسانها از این مساله ارتباطی به نگاه ابزاری به زنان ندارد چون خداوند نیازی به عبادت انسانها ندارد...
در این مورد حق با شماست امّا در تاپیک های دیگر به این موضوع پرداخته شده اگر تمایل داشتید ملاحظه بفرمایید...
[=Microsoft Sans Serif] در این زمینه پیشتر هم حرف زده شده.
منم دارم رفتار خدا رو مورد پژوهش قرار میدم.
خدا رو از روی گفتهها و رفتارش باید شناخت؛ از روی همهی رفتارش باید فهمید که آیا همون خدای بینیاز و یکتا هست یا نه.
الان این خدا چنین ادعایی کرده که درست به نظر نمیرسه.
بیارن مشکلی نیس؛ همونجوری که حرف شما مورد پژوهش قرار میگیره، حرف ایشون هم میگیره.
ولی اینکه بگید چون ایشون این حرف رو زده، پس کاملا درسته، پذیرفتنی نیس.
خب تا خدا رو نشناختید، که نمیشه دربارهی رفتاراش نظر بدید!
خدا که مثل ما "مخلوقاتش"، آدم نیست که شما ایشونو با یه آدم مقایسه میکنید!
اینکه رابطه خدا و قرآن و مخلوقاتش رو با رابطه شرکت و تبلیغات و مردم مقایسه میکنید، از پایه اشتباست! برای همین دوستان گفتن این مغالطهاست...
مثلاً صفت تکبّر که یکی از صفات خداوند هستند و توی قرآن هم یکی از اسماء خداوند هستن، برای خداوند یه صفت خوب و مناسب هست، ولی برای انسانها، یه رذیلت اخلاقی!!
«هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ * هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ * هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ» (الحشر، 22 تا 24) ترجمه: اوست خدايى كه غير از او معبودى نيست داننده غيب و آشكار است اوست رحمتگر مهربان * اوست خدايى كه جز او معبودى نيست همان فرمانرواى پاك سلامت[بخش و] مؤمن [به حقيقت حقه خود كه] نگهبان، عزيز، جبار [و] متكبر [است]، پاك است خدا از آنچه [با او] شريك مىگردانند * اوست خداى خالق، نوساز، صورتگر [كه] بهترين نامها [و صفات] از آن اوست آنچه در آسمانها و زمين است [جمله] تسبيح او مىگويند و او عزيز حكيم است.
این خیلی خیلی واضحه که خدا و وجودش، با همهی موجودات و چیزایی که بشر توی دوران زندگیش باهاش برخورد کرده، کاملاً فرق میکنه!
درمورد صفت بی نیازی هم، توی ذهنام، دو تا آیه هست.
یکی همون آیه "الله الصمّد" سورهی توحید، دومی آیه 15 سوره فاطر:
يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ﴿۱۵﴾
اي مردم! شما (همگي) نيازمندان به خدا هستيد، تنها خداوند است كه بينياز و شايسته هرگونه حمد و ستايش است.
خب، حالا شما میگید این موضوع که توی قرآن، آیاتی دربارهی حورالعین و... داریم، به خاطر اینه که خدا انسانها رو جذب کنه، تا مسلمون بشن و به قولتون "خدا برای دینش مشتری جذب کنه"؛ خیلی خب، همین خودش، جواب خودش رو میده! حالا شما به این سوالات لطف کن جواب بده:
1) خدا چه نیازی داره که برای دینش، مشتری جمع کنه!؟
2) خدا از مسلمون شدن تمام مردم یا کافر شدن تمام مردم، چی گیرش میاد یا چی از دست میده!؟
3)مگه نه اینکه خدا، خالق همهی ما انسان هاست و نهتنها خالق ما، بلکه خالق تمام موجودات هست، خب چرا باید انسان ها رو خلق کنه و توشون غریزهی قدرتمند شهوت رو قرار بده، بعد بشون کتاب قرآن رو نازل کنه، بعد توی قرآن از حورالعین تعریف کنه تا طمع کنن و مسلمون بشن!؟
4) قبول دارید که قدرت نقد، خیلی بیشتر از نسیه هست دیگه!؟ خب، الان یه عالمه شرکت مستهجن و خانههای فساد و... هست.
وقتی این همه امکانات شهوتناک، جلوی روی مردم باشه و بتونن با هزینهی پایین، انواع و اقسام زن های خوشگل رو گیر بیارن و استفادشو ببرن، چرا باید به وعده نسیه خدا که میفرمایند در بهشت، اون نعمتها رو به بندگانم میدم، گوش کنن!؟
همین الانش بعضی از جوونامون، به فیلم مستهجن دیدنش راضی هستن! وقتی ازشون میپرسم چرا میبینید؟ مگه از عذاب خدا و... نمیترسین؟
میگن کووو تا اون دنیا!
این تناقض رو چطور میخواید حل کنید؟
اون افرادی که بخوان گندکاریشونو کنن، چه حورالعین باشه چه نباشه، میکنن.
و وعده بهشت و این نعمات برای افرادی هستن که مومنن و از این شهوات حرام، توی دنیا دوری کردن!
مگه میشه شخصی توی دنیا، اینقدر به شهوات طمع داشته باشه و به خاطر حورالعین بهشت!، از شهوات حرام دست بکشه!؟
5) وعدهی ثروت دنیا، خیلی قوی تر از شهوت هست! اصلاً با همین ثروت میشه شهوت رو خرید! و حتّی توی خود قرآن، خدا قرموده: انسان مال دنیا رو خیلی دوست داره! پس خدا هم میدونه! با این وجود، چرا باید توی دینش که به قول شما میخواد جذب مشتری کنه، با گذاشتن احکامی مثل زکات و خمس، مردم رو دفع میکنه!؟
پی نوشت:"مردان خدا"در معنای حقیقی بکار نرفته و معذوریت شعری و از تنگی قافیه حکایت می کند.
سلام و تحیت
عفو؟ از چه می گویی ؟ مرد خدا؟ چه کسی؟ منی که که مالک نفع و ضرر خود نیستم باید این کار را بکنم.عفو از جانب من نیست و شما بنده ی من نیستید. این که چرا این سخنان به زبان اوردید باز ندانستم
باز اندوهی بزرگ بر من
یا کبر و نخوت در دل من؟
یا بیماری در دل من؟
یا رخنه ای در ایمان من؟
..
عفو؟ از چه می گویی ؟ مرد خدا؟ چه کسی؟ منی که که مالک نفع و ضرر خود نیستم باید این کار را بکنم.عفو از جانب من نیست و شما بنده ی من نیستید. این که چرا این سخنان به زبان اوردید باز ندانستم
باز اندوهی بزرگ بر من
یا کبر و نخوت در دل من؟
یا بیماری در دل من؟
یا رخنه ای در ایمان من؟
..
حور جمع حورا و احور می باشد
به معنی زن و مرد سیاه چشم می باشد
هزار مرتبه اگر نمی دانی بدان
دو معنا برای یک لغت در نظر گرفته می شود یکی معنای لغوی و دیگری معنای اصطلاحی که معنای اصطلاحی حور العین که در قرآن به کار رفته مربوط به زن است و بسیاری از لغت شناس ها تصریح کرده اند که فقط حور در مورد زن استعمال می شود.
به همان تاپیکی که گفتم رجوع کنید بحث شده و منابع اورده شده و موضوع این تاپیک را منحرف نکنید.
بهشت شما بر من عذاب است و از جهنمی که یاد کردم برمن بهشت ولی برای شما دردناک
بهشت ما نتیجه اعمال نیک و عین و حقیقت آنهاست و جهنم عین عمل عصیان خداوند است،حال نمی دانم چه اصراری دارید که عصیان را برای خود شیرین بدانید و تقوا و اطاعت خداوند را دردناک! افلا تذکرون؟
نقل قول نوشته اصلی توسط جهنم نمایش پست ها
بهشت شما بر من عذاب است و از جهنمی که یاد کردم برمن بهشت ولی برای شما دردناک
بهشت ما نتیجه اعمال نیک و عین و حقیقت آنهاست و جهنم عین عمل عصیان خداوند است،حال نمی دانم چه اصراری دارید که عصیان را برای خود شیرین بدانید و تقوا و اطاعت خداوند را دردناک! افلا تذکرون؟
خوش ندارم از چیزی دم بزنم که ندیده ام و موجبات گمراهی شوم
من از بهشتی که حورالعینی که توصیف کردی دارد نفرت دارم و به درد لای جرز دیوار می خورد
باز می گویم نه بهشت و نه جهنم. به هیچیک نمی اندیشم و ارزشی ندارد
ضرب لكم مثلا من أنفسكم/خدا برای (هدایت) شما هم از عالم خود شما مثالی زد
خوش ندارم از چیزی دم بزنم که ندیده ام و موجبات گمراهی شوم
من از بهشتی که حورالعینی که توصیف کردی دارد نفرت دارم و به درد لای جرز دیوار می خورد
باز می گویم نه بهشت و نه جهنم. به هیچیک نمی اندیشم و ارزشی ندارد
ضرب لكم مثلا من أنفسكم/خدا برای (هدایت) شما هم از عالم خود شما مثالی زد
خیلی ممنان! خیلی وقت بود از خنده دلم درد نگرفته بود!
این وسط چی میگی تو؟
جهنم، برات بهشته؟
از دوستان روانشناس، خواهش میکنم روانکاوی کنن
موفق باشید[emoji15]
باز می گویم نه بهشت و نه جهنم. به هیچیک نمی اندیشم و ارزشی ندارد
یکی از این سوفسطایی ها (کلا آدم متوهم زیاد وجود داره و سوفسطایی ها معتقدند که عالم وجود خارجی نداره و همش تفکرات ذهنی است) رسید به یک حکیمی گفت عالم وجود داره؟
اون حکیم محکم زد تو گوشش؟
طرف گفت چرا زدی
گفت نزدم تفکر ذهنیت بود :khaneh:
حالا تو هم باید حضوری پیش یک حکیم بری یک سوختگی درجه سه رو تجربه کنی بعد بیای اسک دین و علاقه به آتش رو برای ما توضیح بدی :Nishkhand:
[="Arial"][="Blue"]سلام دوستان
من وقت نکردم همه صفحات رو بخونم پس در جریان پاسخ ها نیستم ممکنه تکراری باشه
اولا حوری یکی از صدها نعمتی هست که برای بهشت در قران نام برده شده ونظر من اینه که جزء ابتدایی ترین نعمتهاهست
یعنی خداوند برای رعایت عدالت نسبت به مردان می فرماید در این دنیای صد رنگ که به راحتی می تونید چشم چرانی کنید وهوس رانی خودتون رو حفظ کنید که بهترین را به دست بیاورید مثل این است که ما بگوییم افطاری خوردن ابزاری است برای تحریک مردم برای روزه گرفتن چرا چون نوشیدن آب خنک بعد از هفده ساعت تشنگی خیلی لذت بخش است
واین که زنان مومنه دنیایی رتبه بالاتری نسبت به حوریان بهشتی دارند
بهشت جایی است که رضایت خداوند در اون باشه
حوری تجسم عمل نیک خویشتن داری مردان هست
همون طور که عذاب های جهنم وزقوم(خوردنی های اهل دوزخ)تجسم گناه های فرد در این دنیاست[/]
سلام
خویشتن داری و گذشتن از لذات دنیا چه رابطه ایی با لذت حوری دارد؟؟
با گذشتن از لذت محسوس میتوان به لذات نامحسوس و معنوی رسید
فکر نمی کنید زبان قرآن در مورد بهشت زبان استعاره و تمثیل بوده؟
اگر جوابتان منفی است باید سوال بالا را پاسخ دهید
وهمچنین این سوال را که چرا بعضا یک فرد بدون عمل صالح تونسته حرمسرا داشته
باشه و از خیلی مواهب بهره مند باشه ولی یه فرد دیگه که شرایط استفاده از این مواهب رو نداشته حتما باید عمل صالح داشته باشه تا در آخرت به نوایی برسد؟
با توجه به قاعده عقلی استعداد مساویه با استحقاق
باید گفت که همه انسانها در همین دنیا حق داشتن مواهب بهشتو داشتن ودارند
و این ربطی به عمل صالح و خویشتن داری ندارد
لذا به نظر میاد دین با گفتن این مطالب در پی مرحم گذاشتن بر ناکامی هاست
نه بیان واقعیت بهشت
دو معنا برای یک لغت در نظر گرفته می شود یکی معنای لغوی و دیگری معنای اصطلاحی که معنای اصطلاحی حور العین که در قرآن به کار رفته مربوط به زن است و بسیاری از لغت شناس ها تصریح کرده اند که فقط حور در مورد زن استعمال می شود.
به همان تاپیکی که گفتم رجوع کنید بحث شده و منابع اورده شده و موضوع این تاپیک را منحرف نکنید.
دارید به هر دری می زنید که ثابت کنید کنید حورالعین زنه
از سفسطه و هزار ترفند دیگه
اره بابا شما راست می گید
برید تو دنیا هزارتا زن بگیرید تو اخرت هم میلیونها تا حوری
اگه هنوز کمه به خدا بگم تو برزخ هم بهتون بده
پس اگر او از مقرّبان باشد. در نهایت راحت و آرامش و روح و ریحان است و در بهشت پر نعمت جاى مى گیرد
" روح" طبق فرهنگ لغت به هر چیزى كه مایه حیات و راحتى است گفته می شود( قاموس قرآن، ج3، ص: 130 )،
کلمه" ریحان" به هر گونه نعمت و روزى خوب و فرحزا اطلاق مى گردد،(تفسیر نمونه، ج23، ص: 281)
امام صادق (ع) فرموده روح و ریحان مربوط به عالم برزخ است( أمالی الصدوق، ص: 290) یعنی در عالم برزخ مقربین از نعمت های فرحزا و روزی خوب بهره مند می شوند و چه اشکال دارد که یکی از نعمت های خدا در عالم برزخ حور العین باشد.چرا که آیه مطلق است و می فرماید"مقربین از هرگونه نعمت فرحزا استفاده می کنند"و یکی از نعمت های فرحزا وجود حورالعین است
امام ششم علیه السّلام فرمود:
چون خدا عزّ و جلّ جان مومن را بگیرد در كالبدى نهد چون بدن دنیائیش پس می خورند و می نوشند، و چون تازه واردى بدانها رسد او را بهمان صورتى كه در دنیا بوده می شناسند.( ترجمه كتاب السماء و العالم بحار، ج5، ص: 43)
طبق این حدیث وقتی در عالم برزخ خوردن و آشامیدن است پس مساله حور العین هم وجود دارد چرا که طبق آیه ای که گذشت مومن در برزخ هر گونه نعمت و روزى خوب و فرحزا نصیبش می شود
شما اگه به قسمت اول سریال سر بزنید و تا قسمت 72نگاه کنید خواهید فهمید که قهرمان داستان داره قاتل 30 بچه رو اعدام میکنه. این عین مهربونیه. اما نه در حق قاتل در حق انسانیت!
شما محور گفت و گو رو روی مثال گذاشتید!
مشکلی نیست؛ منم عین خودتون مجبورم پاسخ بدم.
نخست: اعدام یه مجازات وحشیانهس که کمکم داره منسوخ میشه.
دوم: اگر کسی تو قسمت (72) بپرسه: «چرا دیوید داره طرف رو میکشه»، در پاسخش میگن: چون طرفش سیتا آدم کشته.
پس دلیلی برای کار دیوید هست.
اما من چن روزه دارم میگم چرا خدا چنین وعدهای داده؛ و دوستان به جای آوردن دلیل، فقط حرفای مبهم میزن.
نقل قول:
چرا میگید قبول خدا بی نیازه , ولی باز ادامه میدید؟
گفتیم: قبول، تا سر این رفتار تبلیغاتیش. همه ش رو نپذیرفتیم.
*****
هادی;681816 نوشت:
با سلام مجدد
حقیقت همان است که حقیر و همچنین سایر بزرگواران بیان کردند
حقیقت همان است که میگویم!
چه سخن خودخواهانهای.
به هرحال سخن حق شما منو قانع نکرد و اصراری هم در گفت و گو ندارم؛ کمکم این گفتار داره به پایان میرسه.
*****
Daneshforum;681830 نوشت:
مثلاً صفت تکبّر که یکی از صفات خداوند هستند و توی قرآن هم یکی از اسماء خداوند هستن، برای خداوند یه صفت خوب و مناسب هست، ولی برای انسانها، یه رذیلت اخلاقی!!
دلیل این تناقض چیه؟ من هیچ تفاوتی میان تبلیغات سکسی و بهشتی نمیبینم. همونجوری که خدا با اندام شهوتبرانگیز خیلیا رو جذب دین کرده، باشگاههای سکسی هم خیلیا رو جذب کردن.
اگر خدا قرار نیست با انسان مقایسه باشه، شیوهی رفتاریش هم نباید مثه انسان باشه.
نقل قول:
حالا شما به این سوالات لطف کن جواب بده:
1) خدا چه نیازی داره که برای دینش، مشتری جمع کنه!؟
2) خدا از مسلمون شدن تمام مردم یا کافر شدن تمام مردم، چی گیرش میاد یا چی از دست میده!؟
3)مگه نه اینکه خدا، خالق همهی ما انسان هاست و نهتنها خالق ما، بلکه خالق تمام موجودات هست، خب چرا باید انسان ها رو خلق کنه و توشون غریزهی قدرتمند شهوت رو قرار بده، بعد بشون کتاب قرآن رو نازل کنه، بعد توی قرآن از حورالعین تعریف کنه تا طمع کنن و مسلمون بشن!؟
من این پرسشها رو پرسیدم!
«چرا خدا تبلیغ کرده» اگر سودی پشت تبلیغ نباشه، تبلیغ کردن از نظر منطق و عقل کاملا بی معنی میشه.
هر تبلیغی سودی در پسش نهفتهس.
نقل قول:
4) قبول دارید که قدرت نقد، خیلی بیشتر از نسیه هست دیگه!؟ خب، الان یه عالمه شرکت مستهجن و خانههای فساد و... هست.
وقتی این همه امکانات شهوتناک، جلوی روی مردم باشه و بتونن با هزینهی پایین، انواع و اقسام زن های خوشگل رو گیر بیارن و استفادشو ببرن، چرا باید به وعده نسیه خدا که میفرمایند در بهشت، اون نعمتها رو به بندگانم میدم، گوش کنن!؟
ما کاری به رفتار انسانها نداریم برادر! (این حرفای شما بارها و بارها توسط جناب باء گفته شده؛ لطفا تکرارشون نفرمایید).
پرسش من در مورد نفس رفتار خداست که چرا این نوع رفتار رو انجام داده.
از نظر جذب شدن به حوری هم، تقریبا بیشتر مسلمونا به شدت جذب این تبلیغات شدن؛ به ویژه در زمان جنگهای صدر اسلام.
نقل قول:
با این وجود، چرا باید توی دینش که به قول شما میخواد جذب مشتری کنه، با گذاشتن احکامی مثل زکات و خمس، مردم رو دفع میکنه!؟
خمس از دید اکثریت اسلام (سنی مذهبان)، تنها در زمان جنگ واجبه. وقتی جنگ کردن، کلی کنیز (حوری دنیوی) و غنیمت گیرشون اومده، خمس چندان زننده نیست.
فک کنم این گفت و گو به پایان رسیده و ادامه، بازگو کردن گفتههاست؛ اگر حرف تازهای دیدم، پاسخ میدم.
سپاس از همه:Gol:
اونا و کلا همه برا تبلیغاتشونن دنبال سود برا جیبشونن
خدا چه سودی میبره؟شما بگو.
آبـرنـگـ;681995 نوشت:
شما محور گفت و گو رو روی مثال گذاشتید!
شما هم گذاشتین. تبلیغات ادمها رو مثال کردین برا زدن خدا
آبـرنـگـ;681995 نوشت:
نخست: اعدام یه مجازات وحشیانهس که کمکم داره منسوخ میشه.
کدوم نوع مدل اعدام ناز و مهربونانه هست؟
آبـرنـگـ;681995 نوشت:
دوم: اگر کسی تو قسمت (72) بپرسه: «چرا دیوید داره طرف رو میکشه»، در پاسخش میگن: چون طرفش سیتا آدم کشته.
پس دلیلی برای کار دیوید هست.
اما من چن روزه دارم میگم چرا خدا چنین وعدهای داده؛ و دوستان به جای آوردن دلیل، فقط حرفای مبهم میزن.
دلیلش اینکه من کاری خوبی انجام دادم و نتیجشو میبینم
دلیلش اینکه من کاری خوبی نکردم , برعکس قتل انجام دادم و نتیجشو میبینم
دلیل کار خدا اینکه خداست!
دلیل کار خدا همون دلیلش برا خلقت هست!
دلیلشو هزار بار همه گفتن نمیتونید قبول کنید چون خدا شناسیتون بسیار ضعف دار
آبـرنـگـ;681995 نوشت:
گفتیم: قبول، تا سر این رفتار تبلیغاتیش. همه ش رو نپذیرفتیم.
من دوستانه ازتون میخوام برید دنبال شناحت کامل خدا تا اینا راحت براتون حل بشه.[/]
به هرحال سخن حق شما منو قانع نکرد و اصراری هم در گفت و گو ندارم
با سلام
قرار نیست شما قانع بشید همین که حقیقت بیان گردید و معلوم شد که فقط یکی از هزاران نعمت بهشتی حورالعین است و حورالعین ظهور و تجلّی اعمال انسان است در کشف حقیقت کافی است، خداوند همه ما را در صراط مستقیم نگه دارد .
به پیشنهادم فکر کنید و مطالعه کافی و وافی و محققانه در ارتباط با خدا و پیامبران الهی و همچنین معاد و ... با استفاده از منابع دینی معتبر داشته باشید. ان شاء الله حقیقت را درخواهید یافت ...
با توجه به اینکه پاسخ های خوب متقنی از جانب دوستان ارائه گردید و نیازی به ادامه بحث دیده نمی شود با اجازه سروران عزیز این تاپیک جهت جمع بندی بسته می شود.
[="Times New Roman"][="Black"] آبـرنـگـ;680823 نوشت:
اون تاپیک "گرفتن هدیه از دختر نامحرم " بود. و با [=Microsoft Sans Serif]«هدیه گرفتن از دوست دختر» فرقش زمین تا آسمونه.
.
http://www.askdin.com/thread32597-2.html
.
در مورد دین اسلام و سایر شبهاتی هم که درست میکنی همینجوری قضاوت می کنی..
.
به نظرم زیاد از حدس و گمان پیروی نکنی بهتره..
شما کلا زیاد حدس می زنی..
.
قبلا توی تاپیک های دیگه گفته بودی که قانع نشدی..منتها می خوای هی بگی که قانع نشدی..هر چند وقت یه بار می خوای به همه یادآوری کنی که قانع نشدی..خوب نشدی که نشدی..چکارت کنیم.
.
شر ات کم..
جرم از این سنگین تر پیدا نکردی.. :Gig:
.
هرکه دست از جان بشوید.. :Gig:
.
بدشانسی که آوردی اینه که تو بعضی رفتارها من عین خودتم..اصلا هم از اینکه بگی شما مسلمونها و مذهبی ها همش همینید احساس عذاب وجدان نمی کنم. :ok:
[=Microsoft Sans Serif] [=Microsoft Sans Serif]بسم الله
خیلی وقت میبره؟ یعنی بیشتر از تلاشی که در پاسخ به سؤالات شما انجام شده است وقت میبرد؟ آن نمایندگان هم بهتر است توضیح بدهند که چرا قانع نشدیم گرچه در آنجا آن وزیر وظیفه دارد که پاسخ بدهد چون در قبال مسؤولیتی که داشته است مورد سؤال قرار گرفته است و باید از عملکرد خودش دفاع کند، حال آنکه اینجا ما وظیفهای نداریم که دغدغههای ذهنی شما برایمان اهمیت خاصی داشته باشد ...
[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif] این هم نظر شماست ... مثل کسی که مدام بگوید همه دارند مرا اذیت میکنند چون من بهتر از آنها هستم و آنها تحمل این را ندارند! ... در حالی که گاهی قضیه برعکس است، این شخص دوست دارد همه برای منطقش کف و سوت بزنند و حال آنکه اشتباه بودن راهش برای آنها واضح است ...
شما در تاپیکهای دیگر سعی داشتید بگویید در اسلام اجازهی سؤال دادن در مورد خدا به کسی داده نمیشود ... گفتیم هر سؤالی مجاز است مگر سؤالی که جوابی برای آن وجود نداشته باشد که در این صورت اصرار بر صورت سؤال مایهی دیوانگی انسان میشود ... اما شما همین را کردید پیراهن عثمان که پس وجود دارد سؤالی که شما اجازه ندهید کسی بپرسد ... ما هم گفتیم که عقل میگوید اگر جواب قابل درکی برای شما وجود ندارد برای حفظ همین تعقلی که داری وارد این میدان نشوید اما اگر شما دوست دارید بر خلاف عقل وارد بحث بر روی ذات خدا بشوید خوب بشوید، عقل فقط نهی میکند ولی مجبور نمیکند که فکر نکنید ... شما خود را جسور و بیباک معرفی کردید که از مرزهای ترس بر مبنای فریب با نیروی تعقل و تفکر گریختهاید و به جایی رسیدهاید که میبینید مؤمنان فریبخورده و گمراه بخاطر ترسشان جرأت آمدن به آنجا را ندارند ... بعد دیوانهای پیدا شد که گفت گمراه هستید و کل معیار شما از درست و غلط را به چالش کشید و گفت شما به جایی نرسیدهاید بلکه در صحرای بیانتهای بیمعیاری هر روز با یک معیار به محک زدن عیار حقیقت اقدام میکنید در حالی که در حقیقت دلیلی ندارید که امروز معیارتان برای درک حقیقت معیار قابل قبولی باشد ... این خودش بر خلاف عقل است که در نبود معیاری که اعتبار آن اثبات شده است شخص اصلاً دست به کمترین مقایسهای بزند ... اما شما این کار را جزء افتخارات خود میدانید که هر کاری بخواهید میکنید چون چیزی به اسم دین نیست که روی شما قیدی بگذارد و خلاصه آزاد هستید ...
برادر شما خودتان ما را اسیر و بردهی تقدسی فریبکارانه میدانید و خود را آزاد و بعد میگویید ما شما را چون مثل ما فکر نمیکنید گمراه میدانیم؟
خیر اگر مسیر شما از نظر حقیر مصداق گمراهی باشد (که هست) دلیلم این نیست که مثل حقیر فکر نمیکنید بلکه دلیلم این است که اشتباه بودن مسیر شما برایم مشخص است ... تشخیص حقیقت نیاز به معیاری دارد که بتواند حقیقت را مشخص کند و شما به وضوح گفتید که چنین معیاری ندارید و هر آن ممکن است کل مسیر زندگیاتان عوض شود ... دیگر اینکه حقیر نتیجه بگیرم وضع شما سرگردانی در کویر وحشت و حیرت است کار خارقالعادهای نیست ... این نتیجهگیری یک نتیجهی منطقی فرمایش خود شماست ... اینکه شما خودتان را به بیخیالی بزنید که من از خودم بیش از عقلی که امروز دارم انتظار ندارم و در هر وضعیتی که باشم راضی هستم و بعداً هم پشیمان نمیشوم این دیگر توجیهی است که برای خودتان فراهم کردهاید، مگرنه مگر امکان دارد که کسی در بیابان گم شود و برایش مهم نباشد و بگوید اینجا هم زمین خداست و بالأخره یک طوری زندگی میکنم و اگر هم مرگم فرا رسید میمیرم؟ این اسمش آزادگی نیست، این اسمش بیخیالی است و بیتفاوتی نسبت به حقیقتی که وجود دارد و ما آنرا نیافتهایم ...
با این وجود هر وقت که گفتهام مسیرتان اشتباه است بعدش هم گفتهام که شناختم از شما اینطور بوده است که انسان منصف و با اخلاقی هستید و حقیقتطلب ... ظاهراً شما فکر میکنید اینها را از روی تعارف گفتهام که یکی به نعل زده باشم و یکی به میخ ... هیهات ... هر طوری که راحت هستید
[=Microsoft Sans Serif] [=Microsoft Sans Serif]آنچه فحش برداشت کردید اگر با دقت بخوانید منظورش شما نیستید ... وقتی گفته میشود چیزی در شما هست که در فلان اشخاص به این راحتیها پیدا نمیشود یعنی به احتمال زیاد شما از آن دسته اشخاص نیستید ... چشمها را باید شست ...
[=Microsoft Sans Serif]خیر، شما متوجه نشدید، خدا را فرض کردید ولی با صفاتی که خودتان دوست داشتید، خدای مسلمین را فرض نکردید، این اسمش بیطرفی نیست، این اسمش از وسط ماجرا بررسی کردن داستان است، قبل از این مرحله هنوز کلی مطلب هست که باید بررسی میکردید تا به بررسی این جزئیات میرسیدید ... مسلمانان اگر این وعدههای خدا را فریبکاری و تبلیغات سر کاری نمیدانند برای این است که قبلش مطمئن شدهاند که خداوند بینیاز است ... همچنین مطمئن شدهاند که این خدای بینیاز که چیزی برای خودش نمیخواهد مخلوقات را دوست دارد و به طور طبیعی خیر آنها را میخواهد و هم خیر ایشان را میشناسد و هم بر پیادهسازی شرایطی که ایشان به خیر و صلاح خود برسند قادر است ... چنین خدایی اگر وعده دهد هم میداند که چه وعدهای داده است، هم میتواند به آن عمل کند، هم حتماً به آن عمل خواهد کرد ... وعدهی خدا از نظر مسلمین نقد نقد است و نه نسیهای که معلوم نیست آیا در وقت مقرر بهای آنرا بدهند یا ندهند ...
با این حساب نتیجهگیری شما که خدا نعوذ بالله مثل انسانهای سودجو برخورد کرده باشد نتیجهای است که غلط بودنش برای مسلمین واضح است ... اگر برای شما واضح نیست یا عکس آن واضح است اشکال در پاسخ این سؤال نیست بلکه اشکال در مقدماتی است که در ذهن دارید ...
این مثال را بارها زدهام و دیگر خودم خسته شدهام ... اینکه شما یک کتاب آنالیز ریاضی پیشرفته را از صفحهی ۴۵۳ آن باز کنید و یک صورت قضیه را بخوانید و بعد اثبات آنرا که در زیرش نوشته شده است را بخوانید و بگویید این اثبات چه ربطی به آن صورت قضیه دارد تنها نشان میدهد که برای فهمیدن آن پاسخ باید ۴۵۲ صفحهی قبلی را هم میخواندید و میفهمیدید تا متوجه درست بودن اثبات ارائه شده بشوید، اینکه کسی نتیجه بگیرد که این اثبات حتماً غلط است چون اصلاً ربطی به آن صورت قضیه ندارد نتیجهگیری غلطی است که فکر کنم غلط بودنش بر همه کس واضح باشد.
[=Microsoft Sans Serif] اینکه از چه منطقی استفاده کنیم یا نداریم به دوست داشتن نیست، اگر منطقی معلوم شد که درست است دیگر حکم عقل است که باید از آن تبعیت کرد و اگر هم درست نیست معلوم است که نباید از آن تبعیت کرد ... اینکه فرضها و اصول اسلامی برای ما اثبات شده است شما یا کس دیگری نمیتوانید ما را محکوم کنید که به چه حقی از آن فرضها در اثبات حکمهای دیگر اسلامی استفاده میکنیم ... اینکه یک سری فرض برای ما مسلّم شوند که درست هستند و بعد خودمان را به فراموشی بزنیم و هر حکمی را بخواهیم از ابتدا اثبات کنیم کار عقلایی نیست و اسمش هم بیطرفی نیست ... آیا کسی که معیاری برای سنجش عیار حقیقت سراغ ندارد میتواند کسی که چنین معیاری را برای خود یافته است متهم بکند به اینکه شما چیزی از حقیقت در دست ندارید؟
پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله اگر عصمتشان اثبات نشده باشد کسی آن نتیجهگیری که شما فرمودید را نمیکند ... شما که کار ایشان را مورد پژوهش قرار میدهید وقتی معیاری برای حقیقت ندارید و ناچار باید قائل به نسبی بودن اخلاق باشید چگونه میتوانید کار حضرت را ارزشگذاری کنید؟ با معیارهای اخلاقی خانوادگیاتان میخواهید به کار پیامبر نمره بدهید؟ از کجا معلوم معیارهای اخلاقی خانوادگی شما معیارهای درستی باشند؟ یک نفر تمام کارهای شما را که بر مبنای معیارهای اخلاقی خودتان عالی عالی هستند را مورد پژوهش قرار میدهد و به این نتیجه میرسد که بیشتر کارهای شما خلاف اخلاق هستند، شما چه دلیلی دارید که معیار شما از اخلاق درست است یا معیار آن شخص دیگر؟ پژوهش و قیاس تا وقتی معیار اثبات شده برای حقیقت شناخته نشده باشد ارزشی ندارد چون صرفاً به جمعآوری دادهی خام منجر میشود، شما میتوانید یک database از کارها و فرمایشات رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را گردآوری کنید ولی دیگر هر ارزشگذاری که روی آنها بکنید فاقد هرگونه ارزش حقیقی است و اگر جهتگیری زندگیاتان را هم بر اساس چیزی که ارزش حقیقی ندارد بگذارید این کار فرقی با قمار ندارد ... به صورت رندوم بستگی به شرایط هر لحظه ممکن است جهت کل زندگیاتان عوض شود ... این چیزی است که خودتان هم به آن اذعان کردید و چیزی نیست که حقیر به شما نسبت داده باشم ... ما این کار را موافق عقل نمیدانیم و در این گفته هم قصد بیاحترامی به شما نداریم ... شما دوست ما هستید تا وقتی که انصاف و ادب گفتگو را رعایت میکنید و اسلام را به تمسخر نمیگیرید و طالب حقیقت هستید :Gol:
منطق ما متفاوت است ولی ما برای داشتن این منطق دلیل عقلایی داریم ... و منطق مخالفان خود را تا آنجا که بررسی کردیم وجه عقلایی نداشته است ... اگر فکر میکنید مسیری که رفتهاید درست و قابل دفاع است به تاپیکی که به شما معرفی کردم بیایید و دلایلتان را توضیح بدهید ... همه در بحث میخواهند بگویند ما بر حقیقت هستیم ولی کسی زیاد توضیح نمیدهد که چطور به این نتیجه رسیده است ... در آن تاپیک ما سعی داریم همین مسیر رسیدن به اطمینان به بر حق بودن یک عقیده را بررسی کنیم
ان شاء الله در پناه خدایی باشید که وجود دارد و بینیاز است و مشتاق بندگانش هست :Gol:
یا علی علیهالسلام
با سلام و احترام:
اتفاقا به نظر مي آيد شما سؤال بسيار خوبي را مطرح كرده ايد.
ببينيد فرض كنيد شما دو فرزند داريد كه مي خواهيد آنها را تربيت كنيد
به عنوان مثال دوست داريد فرزندانتان اهل مطالعه باشند.
يكي از آنها هفت سالشه و يكي هفده سال(در مثل مناقشه نيست)
اين مطلب را چطور به آنها آموزش مي دهيد؟
اگر لطف بفرماييد پاسخ بدهيد ممنون مي شوم،ضمن اينكه مي توانيم بحث را ادامه بدهيم.
متشكر.
[=Microsoft Sans Serif]سپاس از جناب «باء»*****
Daneshforum;680831 نوشت: «درستکاری» یه امر جاریه؛ نه مقطعی.
باید بگم که بیشتر از این نمیتونم گفت و گو با شما رو ادامه بدم؛ چون آیندهی تیرهای از ادامه دادنش رو دارم میبینم.
شما تا جایی که من متوجه شدم، گویا نمیتونید بدون اینکه در مورد شخصیت و درستی راه و روش من حرف بزنید، گفت و گویی انجام بدید.
سپاس از شما :Gol:
اگر کسی صد بار خوب بود، هیچ تضمینی نیست که بار صد و یکم هم خوب باشه.
اگر شما همهی رفتارهای پیامبر یا خدا رو بر اساس منطق درست دونستید، اونوقت میتونید بگید: «اینها کار بدی نکردن».
اما اینکه چون برای نمونه: هزار رفتار ایشون رو مورد بررسی قرار دادید و دیدید که خوب بودن و بعد از این بخواید هر رفتاری که شکلی نادرست داره رو با توجه به رفتارهای گذشتهش درست جلوه بدید، از دید من درست به نظر نمیرسه.
پس الان این اتهام به سمت خداس که داره سودجویی میکنه.
برخی میگن: «خدا در پی سود نیست» این سخن با توجه به حرفاییه که در مورد خدا شنیدن. وگرنه این رفتار خدا در قرآن، هیچ تفاوتی با تبلیغات جنسی باشگاههای جنسی نداره.
این باشگاهها میگن: درس بخونید، کار کنید، پول در بیارید؛ تا بتونید به زنهای خوشگل باشگاه ما برسید.
خدا هم، همین رو داره میگه.
اما اینکه دوستان برای درست جلوه دادن این رفتار بیان بگن: «خدا در پی سودجویی نیست؛ یا حتما حکمتی تو این تبلیغ جنسی کردن هست» عین این میمونه که من بگم: چون صد بار در موقعیت حرامخوری قرار گرفتم و حرامخوری نکردم؛ پس تا آخر عمر همواره حلال خور میمونم.
این تفاوتی در موضوع پیش نمیاره. چرا که این اصطلاح رو به ذهن میاره «هدف، وسیله رو توجیه میکنه».
قرار نیست به هر قیمتی مردم به راه راست بیان.
سلام:
بله اگر با احكام بشري و معارف محدود انسان بخواهيم به اين موضوع نگاه كنيم
همين از آن در مي ايد كه شما مي فرماييد.
ولي نه در زمان نزول وحي و نه براي بسياري از مردم اين سؤال اصلا مطرح نشد و نمي شود
چرا خداوند بندگانش را براي رفتن به بهشت تطميع مي كند.
چقدر خداوند بايد كلامش را تنزل داده باشد تا اين بشر نادان به آن توجه كند.
مثل مادري كه بخواهد فرزندش را نماز بياموزد انوقت مجبور شود با وعده شكلات تطميعش كند.
سلام
اگه برم اونجا همه اینکارهارو بکنم واقعا اون خوشگله رو میدن به من؟
برا چند مدت برا منه؟
پولی که دادمو برا داشتن این خوشگله , کل پولم با سودشو بهم بر میگردونن؟ ( یعنی هم اون خوشگله مال منه هم کل پولی که دادم . هم سودش؟)
خواهر گرامی:
هر وقت شتر از چشمه سوزن دراید این اوصاف بر من می چسبد
انهایی که حرف مرا نقل قول کردند و جواب دادند همه متاثر از اسم کاربری و عکس کاربری من هستند
نه بهشت و نه جهنم. هیچکدام بر من ارزش نیست به هوای هیچیک زندگی و سیر نمی کنم
ماشالله به اين سطح درك
پس هنوزم آدمايي با همچين عقايدي پيدا ميشن
خدا آخر و عاقبتمونو به خير كنه كه ميون اين جور آدما زندگي ميكنيم
شاید
شایدم نه
ولی به هر حال از نظر من خاستگاه این حرفا....منظورم حوری و این چیزا،دنیاست نه آخرت
اینکه میگن صدتا حوری بهت میدیم اگه خوب باشی به خاطر اینه که یه دونشم نداری:ok: شاید اگه دنیا بهتر بود، یکی حرمسرا نداشتو یکی بی نصیب...
آیات طور دیگری بودند
پاداش و ثواب در عالمی معنا دارد که اون عالم و احکام و احتیاجاتش رو میشناسی نه عالمی که به هیچ وجه نمیدونیم چیه
اگه پدری به کودکش بگه نمره بیست بگیری برات دوچرخه میخرم ،اون بچه واقعا تشویق شده
دلیل:موضوع کاملا مفهوم و روشن است و با خواسته فرد رابطه حقیقی دارد
اما مسله آخرت اصلش هم مورد تردیده و در این باره یقینی نیست چه رسد به فرعش...!
از نظر من آیات تاویل پذیر بهشت بنای خوبی برای خوب بودن نیس
امام حسین فرمود اگر آخرتی هم نبود باز انتخاب من همین بود(به مضمون)
و اما نیازهای اولیه رو باید در دنیا جست نه در مرگ و بعد از آن
(تازه فهمیدم وقتی یکی رو نقل قول میکنی، بهش پیام خصوصی داده میشه! :khandeh!: با این وجود، جناب باء شمارو شونصد بار نقل قول کرد! وقتی اومدید اسک دین، احتمالاً سکته ناقص زدین!:Khandidan!:)
دقیقاً! بله، دربارهی انسانها، درستکاری و "خوب بودن" رو نمیتونی برای همیشه مقطوع بدونی... اصلاً این حرف امام علی(ع) هست! به اون دسته از افرادی که به جای "معیارگرایی"، "شخصیت پرست" هستن! و وقتی دیدن افرادی مثل عایشه، طلحه، زبیر و... به ناکجا آباد رفتن، اونا هم به خاطر "شخص گراییشون" به ناکجا آباد رفتن! ولی خدا و پیامبر و سیرهی معصومین، این حرف شما رو کاملاً تایید میکنن.
ولی درمورد شخص پیامبر، قضیه با بقیه آدما یکم فرق میکنه! درسته این بزرگوار، مثل همهی ما انسان بودن، ولی شما توجّه کنید که نحوهی اثبات معصومیّت ایشون و اشتباه نکردن و "همیشه خوب بودن ایشون"، از قرآن نشات میگیره! نه از کوته نظری و بررسی رفتار های گذشتهی ایشون! هرچند ایشون از کودکی، محمّد امین و درستکار و چی و چی بودن، ولی همونطور که گفتید، از روی گذشته افراد نمیشه امر بر عاقبت به خیری و همیشه "خوب موندنشون" کرد. لذا ما به خاطر اثبات هایی که از طریق توحید و نبوّت که برمیگرده به معجزه جاویدان پیامبر که قرآن هست، نتیجه به "همیشه خوب بودن و موندن" ایشون کردیم! چرا که توی قرآن خداوند فرمودند لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه(سوره احزاب آیه 21)؛ اسوهی حسنهی تمام انسانها، میتونه حتّی یه اشتباه داشته باشه؟؟؟ خلاصه... توی کتاب "انسان کامل" شهید مطهری، مفصّل استاد شهید، دربارهی این موضوع بحث کردند... .
دربارهی سودجویی ذات الهی هم به همین شکل...
این چیزی که شما میگی، کاملاً مربوط میشه به مباحث توحیدی و خداشناسی و مطالعه دربارهی صفات سلبی و ثبوتی خداوند که بازم توی کتابهای "خدا در اندیشهی انسان شهید مطهری"، "مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، جلد دوم، جهان بینی توحیدی شهید مطهری" و "خدا در زندگی انسان شهید مطهری" که هرسه تا کتاب، روی هم 500 صفحه نمیشن، بحث شده!
ما از اونجایی میگیم این نتیجهگیری تجربی شما نادرسته، چون از قبل میدونیم "الله الصمد!"، خدا بی نیازه... اصلاً اسمش روشه! "خــدا"!!
پس از اونجایی که این مسئله مطرح شده، دو راه داره، یا اینکه خدا بی نیاز نیست! که نتیجه میگیریم آیه "الله الصمد" منسوخ و در نتیجه نعوذ بالله کتاب قرآن از درجهی اعتبار ساقط و درنتیجه کل دین اسلام زیر سوال و و و!
یا اینکه نتیجهگیری شما نادرست و مغالطه هست... .
حالا اگه مایلید، روی این موضوع که چرا خدا بی نیازه؟ از کجا معلوم؟ بحث کنیم!!!! نه دربارهی مصداق های این موضوع...
وقتی این تاپیک رو دیدم، یاد یه آیه قرآن افتادم که یادم نیست کجای قرآن دیدمش! :Gig:
معنی به مضمونش میشد که بعضی از مردم، به خدا چیزایی رو نسبت میدن که نمیدونن...:Gol:
خیلی خوب میشه اگه یکی از دوستان، به بهانهی این دوست عزیزمون هم که شده، تفسیر آیه "الله الصمّد" رو از تفسیر نمونه آیت الله مکارم استخراج کنه و اینجا قرار بده، تا استفاده کنیم... . :Cheshmak:
[="Microsoft Sans Serif"] حبيبه;681149 نوشت: این نوشتهی شما،دقیقا تکرار نوشتهی پیشین هست.
پس منم نوشتهی پیشینم رو تکرار میکنم: «هدف وسیله رو توجیه نمیکنه».
باشگاههای رقص و خوشگذرونی هم، چنین توجیههایی دارن؛ آیا شما احداث اونا رو درست میدونید؟
باشه مشکلی نیست؛ منم نمونهم رو کاملترش میکنم.
تصور کنید که این باشگاه، یه خداوندگار داره. خداوندگاری تند خود؛ عین خدای اسلام.
این خداوندگار، برای اینکه اون شرایط و خواستههای شما رو برآورده کنه، چند شرط و فرمان داره که باید رعایتشون کنید.
فرمانهای این خداوندگار از این قراره:
*****
قرآن هم یه گفتاره.
ما داریم در مورد خدا یه پژوهش بیطرفانه (نه با دید اسلامی) میکنیم.
[="Arial"][="Blue"]سلام دوستان
من وقت نکردم همه صفحات رو بخونم پس در جریان پاسخ ها نیستم ممکنه تکراری باشه
اولا حوری یکی از صدها نعمتی هست که برای بهشت در قران نام برده شده ونظر من اینه که جزء ابتدایی ترین نعمتهاهست
یعنی خداوند برای رعایت عدالت نسبت به مردان می فرماید در این دنیای صد رنگ که به راحتی می تونید چشم چرانی کنید وهوس رانی خودتون رو حفظ کنید که بهترین را به دست بیاورید
مثل این است که ما بگوییم افطاری خوردن ابزاری است برای تحریک مردم برای روزه گرفتن چرا چون نوشیدن آب خنک بعد از هفده ساعت تشنگی خیلی لذت بخش است
واین که زنان مومنه دنیایی رتبه بالاتری نسبت به حوریان بهشتی دارند
بهشت جایی است که رضایت خداوند در اون باشه
حوری تجسم عمل نیک خویشتن داری مردان هست
همون طور که عذاب های جهنم وزقوم(خوردنی های اهل دوزخ)تجسم گناه های فرد در این دنیاست[/]
[="Arial"][="Blue"]استارترمحترم تاپیک ای کاش جنسیتتون رو مشخص می کردید تا هدف از بحث معلوم بشه
چون متوجه نمیشم که منظورتون اینه که خدا از جنسیت ما خانم ها استفاده ابزاری می کنه یا اینکه حوری رو به عنوان یک مرد کسر شان می دونید برای اعمال نیک[/]
با سلام:
من که باشم که زنم وصله به مردان خدا
فکر کن پادشهی و من درویش گدا
سائلان را نکنند رد قبول از در خویش
پرسشی بود بری از دغل و روی و ریا
عفو بفرمایید.
پی نوشت:"مردان خدا"در معنای حقیقی بکار نرفته و معذوریت شعری و از تنگی قافیه حکایت می کند.
زیر آواتار یه عکس کوچیک هست که میگه کاربره جنسیتش چیه...
ظاهراً بله، آقاپسر هستند.
(ببخشید که این نقل قولتون خطاب به من نیست ولی بذارید بگم)
توی احکام و فقه داریم که کافران، نجس هستن، درست. ولی بقیه حرفتون اشتباهه...(ببخشید البته)
ما تو دینمون داریم که کافرا باید کشته بشن!؟ :-d
نه تو قرآن نه تو سایر منابع، فکر نمیکنم باشه! اگه هست، بم بگین! :/
وقتی کافرا رو کشتیم، زناشونو به کنییزیی بگیریم!؟ :-d
عجب...
ترجیح میدم کارشناسها نظر بدن.
خب خداروشکر داره ریشهی اختلاف نظرها پیدا میشه...
بیاید از اول به بحث نگاه کنیم؛ شما تلاش میکنید بی طرفانه، دربارهی مسائل نگاه کنید تا به گمان خودتون، به نتیجه درست برسید!
ولی این خودش اشتباهه!
چرا؟ چونکه نتیجهگیری ای که از روی بی طرفی بدست میاد، الزاماً درست نیست.
من از جناب باء خواهش میکنم بیان و توی بحث شرکت کنن.
من یه پیشنهاد دارم!
نظرتون چیه این تاپیک رو رها کنیم و بذاریم برای بعد و بیایم دربارهی مطلب پشت پردهی این تاپیک که بحث دربارهی خداست، تبادل نظر و اصطلاحاً مباحثه کنیم.
چونکه هدف ما از این بحثهایی که میشه، کسب اطلاعات و یافتن مسیر حق و درست و در نهایت، انتخاب اونهه...
که خیلی خیلی مهمه، چون تاثیر مستقیم روی دنیا و آخرتمون داره.
لذا اگه مایلید، یه تاپیک جدید دربارهی خدا توی بخش مربوطه ایجاد کنید تا من و بقیه دوستان و شما، تبادل نظر کنیم...ッ
بنظرم اینکه دربارهی این موضوع مرتّب صحبت کنیم، از اونجایی که ریشهی سؤال مربوط به خداست، حتّی اگه خدا از این اتهام که نعوذبالله بی نیاز نیست و سودجوئه تبرئه بشه، بازم موضوع و اتهام های دیگه هست!!
البته اگه هم پیشنهادم رو نمیپذیرین، خب همینو ادامه بدیم... [/]
سلام به همه
اول از همه ميخوام بگم من واقعا شيفته اين سايت شدم و با
مطالعه بحث ها و نظرات و اطلاعاتي كه دوستان قرار دادن مستفيض شدم
منتهي هر پستي ذهنه منو به چالش كشيد و فانعم نكرد چون هر كدوم از گفته هاي دوستان واقعا تامل برانگيز بود
يه سوال از آقا يا خانم آبرنگ دارم
اگه زنان به عنوان حوري وسيله اي براي مردان شدن پس تكليف مردان هم كه
به عنوان غلمان براي زنان در نظر گرفته شده چيه ؟
با اين اوصاف مردان هم بايد وسيله اي براي زنا باشن
[="Tahoma"][="DarkSlateBlue"]سلام
من به عنوان یک انسان(زن یا مرد)میگم
اگه قرار باشه ابزار دست باشم چی بهتر از اینکه دست خدا باشم؟
و اگه قرار نیست ابزار دست باشم؛ باز هم کی بهتر از خدا میتونه منو از ابزار شدن نجات بده؟
کلاً اگه آدم خودش رو بسپره به خدایی که باورش کرده دیگه همچین مساله ای براش متصور نیست که الان خدا داره ازم سوء استفاده میکنه؟!؟
در کل هم اینقد بزرگواران جواب های زیبایی دادن به سوال استارتر، که نیازی به تکرارشون نمیبینم:Gol:[/]
[="Microsoft Sans Serif"] بنت الحسین;681497 نوشت: گفتار رو از ابتدا بخونید، متوجه میشید.:Gol:
*****
roz1017;681627 نوشت: در این زمینه پیشتر یکی از دوستان حرف شما رو زدن.
Daneshforum;681528 نوشت: لطف بفرمایید تو گفت و گو از استفاده کردن شکلک خنده یا نیشخند پرهیز کنید. میدونم که منظوری ندارید و به خاطر اینکه آدم شادی هستید، دوست دارید فضا دوستانه و شاداب باشه؛ ولی چنین کاری در هیچ گفت و گوی رسمی رایج نیس و زیاد درست به نظر نمیرسه و همچنین باعث به هم خوردن تمرکز من میشه.
- هر جا مشرکان را یافتید به قتل رسانید و از شهر هایشان برانید (بقره/ 191)
- ای مؤمنان کافران را بکشید که در زمین فتنه و فساد دیگری نماند و آئین همه دین خدا گردد (انفال/ 39)
- شما مؤمنان چون با کافران روبرو شدید باید آنان را گردن زنید ( محمد/ 4)
- اشداء علی الکفار
- و چون ماههای حرام به پايان رسيد ، هر جا که مشرکان را يافتيد بکشيد (توبه / 5)
- تجاوز جز بر ستمگران جایز نیست (بقره/193) [که قرآن شرک و کافر شدن رو ستم بزرگی میدان و کافر را ستمگر: ان الشرک الظلم العظیم]
- فک کنم کافی باشه ...
چون میدونم برخی از دوستان آیات مسالمتآمیزی از زمانی که اسلام در قدرت نبود رو میارن، این نشونی سایت «پرسمان قرآنی» رو هم میذارم که بارها و بارها درش اشاره شده هدف نهایی اسلام، ریشه کن کردن کفر و کافر، به هر قیمتیه.
فرقی نداره استفاده ابزاری از زن بشه، یا مرد.
*****
اما در مورد دستور به کشتن کافران (اگرچه ناپیوسته به گفتاره):
گفت و گو در مورد کشتن کافران، به موضوع ناپیوستهس و من بیش از این ادامهش نمیدم.
آیا نتیجهگیری متعصبانه رو به نتیجهگیری بیطرفانه ترجیح میدید؟!
هردو گفتار رو ادامه میدیم.
چشم، معذرت میخوام.
خب نمیشه با یه آیه، حکم بر دستور خدا داد؛ چون احتمال زیاد توی شرایط خاصّ امر بر قتل کافران کردن.
باید آیه های قبل و بعدشم بررسی بشه بعد حکم کرد.
مثل اینکه آیه4 سوره ماعون که خداوند میفرمایند "فَوَيْلٌ لِّلْمُصَلِّينَ" که یعنی وای بر نمازگزاران، بدون اینکه به آیه بعدیش توجّه کنیم، نتیجه بگیریم خدایی که میگه نماز بخونید! نماز بخونید! توی خودِ قرآن به نمازگزارها توهین کرده!
ولی وقتی آیههای بعد رو میبینیم، در ادامه خداوند میفرمایند الَّذِينَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ (5) الَّذِينَ هُمْ يُرَاؤُونَ (6) وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ(7) یعنی منظور اون دسته از نمازگزارایی هستن که نماز رو سبک میشمارن و ریا میکنن و... .
درهرصورت، راستش مطالعهای دربارهی این موضوع نداشتم، سعی میکنم سرفرصت، آیهها رو چک کنم و از روی تفسیر نمونه آیت الله مکارم، تفاسیرشون رو مطالعه کنم.
خیلی ممنون بابت پاسختون.
منظورم این نبود، دقّت کنید؛
یکی از دوستان(فکر کنم آقای باء)، توی چند صفحه پیش یه مطلبی رو فرموند، اینکه شما بیای از صفحه 250 یه کتاب ریاضی رو باز کنی و قضایا و نظریههاشو بخونی، برای اثبات اینجور قضایا، مثلاً از قضایای از پیش اثبات شدهی فیثاغورث و برهان خلف و... استفاده کرده باشه، اسمش نتیجهگیری متعصّبانست!؟
توحید که مهمترین اصل از بین اصول دین هست، تمامی اثباتهاش از روی علوم فلسفی و عقلی و تجربی و...(اثبات های مختلفی داره.. از ساده بگیر تا سخت) هست. مثلاً برای اثبات وحدانیت خدا که نمیان از امام علی حدیث بگن! کسی که هنوز براش خدا اثبات نشده، احادیث ارزشی نداره!(به عنوان برهان و استفاده برای اثبات سایر مسائل)، لـذا "نـتــیــجــه گیریهایی که میکنیم، میتونه حاصل از چند تا قضیه باشه که قبلاً برامون ثابت شدن!" دقیقاً مثل ریاضی! اینکه مثلاً ما بیایم برای اثبات معصومیّت پیامبر(ص)، از آیات قرآن استفاده کنیم، اسمش تعصّب نیست!
ما قبلاً برامون کامل توحید و خدا جا افتاده.. اثبات شده...، حقانیّت قرآن و معجزه بودنش هم اثبات شده! یه اشارهی مختصر هم میکنم به اثبات حقانیت و معجزه بودن قرآن:
و سایر آیهها که حقانیّت و معجزه بودن قرآن رو اثبات میکنن.
خب، همونطور که گفتم، وقتی خدا ثابت شده، قرآن ثابت شده، ما بیایم برای اثبات معصومیّت پیامبر(ص)، از "پیشدانستههای بدیهی و اثباتشده "، استفاده کنیم، کار شاقّی نکردیم!
خیلی عادیه! خب الان مشکلتون با این موضوع چیه؟
اتفاقاً نتیجهگیری هایی که از استدلال استقرایی بدست میاد، خیلی قابل اطمینان نیستند! درحالی که بنای تمامی علوم حال حاضر جهان، بر استدلال استنتاجی هست و تمامی علوم، از قضایای از پیش اثبات شده، برای اثبات و نتیجهگیری های بعدی، استفاده میکنن!
خیلیخب، هرجور میدونید...
سلام
چه خوب که هر سوالی دارید دنبالش میرید و میپرسید.
همین نمونه باعث شد خدا رو بکوبید! و با همین نمونه هم جوابتون رو میدم!
باشه. بسیار عالی.
الان این یعنی کامل کردن؟ یا عوض کردن؟ راجب اینم حتما تاپیک جدید بزنید.
کلا جواب سوالتمو ندادین
این تیکه برا کامل کردن کافی و درست هست.
حالا اون نمونه باشگاه که گفتید
خیلی سادس . من کار کردم و پول در اوردم. عده ی هم دنبال پول هستن.میرن باشگاه میزنن (که توی فرهنگ اونور عجیب نی) بعد مثلا موسس این باشگاه دنبال چندتا کارگر و خانم خوشگل و اندام میگرده.
اگهی میزنه و تبلیغات میکنه که ما اینارو لازم داریم . کسانی که استخدام این باشگاه میشن به زور اونجا نمیربن برا کار. بعد موسس باشگاه , باشگاه رو باز میکنه و تبلیغات میکنه که بیان پول بدین حالشو ببرید با این خوشگلها.
و از این راه هم اون موسس هم اون خانم(علاوه بر پول لذت جنسی هم میبره) هم اون کارگر باشگاه پول در میارن برا خودشون نه من! اون خانم هم نهایتا 5 ساعت مال من باشه!
اما اگه این موسس باشگاه و اون خانم فقط فکر حال و لذت من بودن ازم پول میگرفتن تا برام ازش سود درست کنن و کل پول و سود رو هم برگشت میدادن! و باز من میرفتم پول میدادم و یه خانم دیگه رو اختیار میکردم و بعد باز سودمو میگرفتم.
خدا میگه پولتو بده بهت حور میدم , پولتم 20 برابر میکنم بهت بر میگردونم.
خدای نیازمند اصلا خدا نیست . خدا شناسی شما مشکل داره.
یه سریال 100 قسمتی رو در نظر بگیرید.
قبلش دوستان بهتون میگن : فلان سریال رو ببین قهرمانش که اسمش مثلا دیوید هست خیلی ادم مهربون و اخلاق مداریه
شما سریال رو میخرید. بعد میزنید یهو قسمت 72 رو نگاه میکنید. میبینید یه بابای به اسم دیوید داره یکو میزنه و بعد اعدامش میکنه!
شما پیش حودتون میگید ای بابا این دیوید که خیلی وحشیه؟ یا میزنید از قسمت اول نگاه میکیند تا بفهید این اعدام چرا انجام شد؟
حرف من اینه تا شما خدا رو خوب نشناسید اصلا نمیتونید با جوابی در اینجا قانع بشید!!
[=Microsoft Sans Serif] Daneshforum;681699 نوشت: سپاس:Gol:
نقل قول: در این زمینه پیشتر هم حرف زده شده.
نقل قول: بیارن مشکلی نیس؛ همونجوری که حرف شما مورد پژوهش قرار میگیره، حرف ایشون هم میگیره.
نقل قول: حتی علم اخلاق؟*****
روح سبز;681791 نوشت: کسی که مهربونه، همیشه مهربونه.
منم دارم رفتار خدا رو مورد پژوهش قرار میدم.
خدا رو از روی گفتهها و رفتارش باید شناخت؛ از روی همهی رفتارش باید فهمید که آیا همون خدای بینیاز و یکتا هست یا نه.
الان این خدا چنین ادعایی کرده که درست به نظر نمیرسه.
ولی اینکه بگید چون ایشون این حرف رو زده، پس کاملا درسته، پذیرفتنی نیس.
وقتی در برابر سختی خشمگین میشه، پس مهربون نیست؛ چون همهی آدما در شرایط عادی مهربونن.
کسی که تو صد قسمت زندگیش مهربون بود، هیچ دلیل منطقی نداریم که بگیم: تو قسمت صد و یکم هم مهربونه (اینو چن بار تا حالا گفتم).
رفتار خدا هم همینه؛ شما میگید بینیازه.
قبول.
اصا شما در نظر بگیر از اول کارهای خدا رو بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که بینیازه. ولی حالا به این یکی رفتارش رسیدیم که خدا رو «سودجو» نشون میده و نتیجهی پیشین داره نقض میشه.
خب الان بفرمایید دلیل اینکه چنین پیشنهاد وسوسهآمیزی کرده برای چیه؟
یه نفر از اول زندگیش دزدی نکرده؛ بعد تو سن پنجاه سالگی دزدی میکنه و وقتی میبرنش دادگاه، میگه: «آقای قاضی شما باید رفتار منو از بچگی نگاه کنید و ببینید که من اصا دزدی نکردم؛ پس منی که از بچگی دزدی نکردم، ایا الان میتونم دزدی کنم؟»
به نظر شما این توجیه پذیرفتنیه؟
سلام
چرا جواب همه متنهای پستمو ندادید؟
شما اگه به قسمت اول سریال سر بزنید و تا قسمت 72نگاه کنید خواهید فهمید که قهرمان داستان داره قاتل 30 بچه رو اعدام میکنه. این عین مهربونیه. اما نه در حق قاتل در حق انسانیت!
وقتی خدا این قهرمان باشه پس چون خدا تغییر پذیر نیست همیشه مهربونه!
چرا واقعا بجا بحث سر قسمت 72 سریال نمرید قسمت اول؟چرا میگید قبول خدا بی نیازه , ولی باز ادامه میدید؟
با سلام مجدد
حقیقت همان است که حقیر و همچنین سایر بزرگواران بیان کردند، نه تنها حوری بکه تمامی نعمات بهشتی ظهور و تجلی اعمال انسان در این دنیاست، اگر واقعا قصد رسیدن به حقیقت رو دارید لازم است خودتون از منابع معتبر اسلامی تحقیق کامل انجام بدهید و به عرایض ما برسید اینکه ازدور تماشاگر صحنه باشید تا زمانی که حقیقت رو لمس نکردید نمی شود براتون قانع کننده نخواهد بود.
تحقیق جدّی از منابع اسلامی هم در مورد خداوند متعال بکنید اگر منابع خواستید بفرمایید معرفی کنیم یا اگر دوست داشتید تاپیک مجزّیی ایجاد کنید در این مورد صحبت کنیم .
با تشکر
سلام علیکم
جناب باء بزرگوار نظر شما برای بنده محترم است، اجازه بدهید این موضوع رو در جای دیگری بررسی کنیم...
با سلام
ضمن تقدیر و تشکر از دقت نظر حضرت عالی بله عرفا اعتنایی به پاداش های جسمانی از جمله حور العین ندارند، دلیلش هم این است که ان ها بسیار فراتر از این پاداش های جسمانی رسیده اند که برای ما قابل درک نیست، سخن بنده این است تصور اینکه حورالعین تنها یک موجود جسمانی برای تلذذ است اینطور نیست، حقیقت حورالعین همچنانکه اشاره شد ظهور ولایت شخص است که به صورت زن زیبا جلوه گر می شود.
در این مورد حق با شماست امّا در تاپیک های دیگر به این موضوع پرداخته شده اگر تمایل داشتید ملاحظه بفرمایید...
خب تا خدا رو نشناختید، که نمیشه دربارهی رفتاراش نظر بدید!
خدا که مثل ما "مخلوقاتش"، آدم نیست که شما ایشونو با یه آدم مقایسه میکنید!
اینکه رابطه خدا و قرآن و مخلوقاتش رو با رابطه شرکت و تبلیغات و مردم مقایسه میکنید، از پایه اشتباست! برای همین دوستان گفتن این مغالطهاست...
مثلاً صفت تکبّر که یکی از صفات خداوند هستند و توی قرآن هم یکی از اسماء خداوند هستن، برای خداوند یه صفت خوب و مناسب هست، ولی برای انسانها، یه رذیلت اخلاقی!!
«هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ * هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ * هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ» (الحشر، 22 تا 24)
ترجمه: اوست خدايى كه غير از او معبودى نيست داننده غيب و آشكار است اوست رحمتگر مهربان * اوست خدايى كه جز او معبودى نيست همان فرمانرواى پاك سلامت[بخش و] مؤمن [به حقيقت حقه خود كه] نگهبان، عزيز، جبار [و] متكبر [است]، پاك است خدا از آنچه [با او] شريك مىگردانند * اوست خداى خالق، نوساز، صورتگر [كه] بهترين نامها [و صفات] از آن اوست آنچه در آسمانها و زمين است [جمله] تسبيح او مىگويند و او عزيز حكيم است.
این خیلی خیلی واضحه که خدا و وجودش، با همهی موجودات و چیزایی که بشر توی دوران زندگیش باهاش برخورد کرده، کاملاً فرق میکنه!
يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ﴿۱۵﴾درمورد صفت بی نیازی هم، توی ذهنام، دو تا آیه هست.
یکی همون آیه "الله الصمّد" سورهی توحید، دومی آیه 15 سوره فاطر:
اي مردم! شما (همگي) نيازمندان به خدا هستيد، تنها خداوند است كه بينياز و شايسته هرگونه حمد و ستايش است.
خب، حالا شما میگید این موضوع که توی قرآن، آیاتی دربارهی حورالعین و... داریم، به خاطر اینه که خدا انسانها رو جذب کنه، تا مسلمون بشن و به قولتون "خدا برای دینش مشتری جذب کنه"؛ خیلی خب، همین خودش، جواب خودش رو میده! حالا شما به این سوالات لطف کن جواب بده:
1) خدا چه نیازی داره که برای دینش، مشتری جمع کنه!؟
2) خدا از مسلمون شدن تمام مردم یا کافر شدن تمام مردم، چی گیرش میاد یا چی از دست میده!؟
3)مگه نه اینکه خدا، خالق همهی ما انسان هاست و نهتنها خالق ما، بلکه خالق تمام موجودات هست، خب چرا باید انسان ها رو خلق کنه و توشون غریزهی قدرتمند شهوت رو قرار بده، بعد بشون کتاب قرآن رو نازل کنه، بعد توی قرآن از حورالعین تعریف کنه تا طمع کنن و مسلمون بشن!؟
4) قبول دارید که قدرت نقد، خیلی بیشتر از نسیه هست دیگه!؟ خب، الان یه عالمه شرکت مستهجن و خانههای فساد و... هست.
وقتی این همه امکانات شهوتناک، جلوی روی مردم باشه و بتونن با هزینهی پایین، انواع و اقسام زن های خوشگل رو گیر بیارن و استفادشو ببرن، چرا باید به وعده نسیه خدا که میفرمایند در بهشت، اون نعمتها رو به بندگانم میدم، گوش کنن!؟
همین الانش بعضی از جوونامون، به فیلم مستهجن دیدنش راضی هستن! وقتی ازشون میپرسم چرا میبینید؟ مگه از عذاب خدا و... نمیترسین؟
میگن کووو تا اون دنیا!
این تناقض رو چطور میخواید حل کنید؟
اون افرادی که بخوان گندکاریشونو کنن، چه حورالعین باشه چه نباشه، میکنن.
و وعده بهشت و این نعمات برای افرادی هستن که مومنن و از این شهوات حرام، توی دنیا دوری کردن!
مگه میشه شخصی توی دنیا، اینقدر به شهوات طمع داشته باشه و به خاطر حورالعین بهشت!، از شهوات حرام دست بکشه!؟
5) وعدهی ثروت دنیا، خیلی قوی تر از شهوت هست! اصلاً با همین ثروت میشه شهوت رو خرید! و حتّی توی خود قرآن، خدا قرموده: انسان مال دنیا رو خیلی دوست داره! پس خدا هم میدونه! با این وجود، چرا باید توی دینش که به قول شما میخواد جذب مشتری کنه، با گذاشتن احکامی مثل زکات و خمس، مردم رو دفع میکنه!؟
سلام و تحیت
عفو؟ از چه می گویی ؟ مرد خدا؟ چه کسی؟ منی که که مالک نفع و ضرر خود نیستم باید این کار را بکنم.عفو از جانب من نیست و شما بنده ی من نیستید. این که چرا این سخنان به زبان اوردید باز ندانستم
باز اندوهی بزرگ بر من
یا کبر و نخوت در دل من؟
یا بیماری در دل من؟
یا رخنه ای در ایمان من؟
..
جل الخالق!!!!
ظاهرا شما در توهمات خودتان غرقید!!!!!!
مرد خدا را که توضیح دادم!!!!
بنده؟
هدایت ؟
معلوم هست شما کجا ها سیر می کنید؟
دو معنا برای یک لغت در نظر گرفته می شود یکی معنای لغوی و دیگری معنای اصطلاحی که معنای اصطلاحی حور العین که در قرآن به کار رفته مربوط به زن است و بسیاری از لغت شناس ها تصریح کرده اند که فقط حور در مورد زن استعمال می شود.
به همان تاپیکی که گفتم رجوع کنید بحث شده و منابع اورده شده و موضوع این تاپیک را منحرف نکنید.
[="Tahoma"] جهنم;680691 نوشت:
بهشت ما نتیجه اعمال نیک و عین و حقیقت آنهاست و جهنم عین عمل عصیان خداوند است،حال نمی دانم چه اصراری دارید که عصیان را برای خود شیرین بدانید و تقوا و اطاعت خداوند را دردناک! افلا تذکرون؟
خوش ندارم از چیزی دم بزنم که ندیده ام و موجبات گمراهی شوم
من از بهشتی که حورالعینی که توصیف کردی دارد نفرت دارم و به درد لای جرز دیوار می خورد
باز می گویم نه بهشت و نه جهنم. به هیچیک نمی اندیشم و ارزشی ندارد
ضرب لكم مثلا من أنفسكم/خدا برای (هدایت) شما هم از عالم خود شما مثالی زد
خیلی ممنان! خیلی وقت بود از خنده دلم درد نگرفته بود!
این وسط چی میگی تو؟
جهنم، برات بهشته؟
از دوستان روانشناس، خواهش میکنم روانکاوی کنن
موفق باشید[emoji15]
یکی از این سوفسطایی ها (کلا آدم متوهم زیاد وجود داره و سوفسطایی ها معتقدند که عالم وجود خارجی نداره و همش تفکرات ذهنی است) رسید به یک حکیمی گفت عالم وجود داره؟
اون حکیم محکم زد تو گوشش؟
طرف گفت چرا زدی
گفت نزدم تفکر ذهنیت بود :khaneh:
حالا تو هم باید حضوری پیش یک حکیم بری یک سوختگی درجه سه رو تجربه کنی بعد بیای اسک دین و علاقه به آتش رو برای ما توضیح بدی :Nishkhand:
سلام
خویشتن داری و گذشتن از لذات دنیا چه رابطه ایی با لذت حوری دارد؟؟
با گذشتن از لذت محسوس میتوان به لذات نامحسوس و معنوی رسید
فکر نمی کنید زبان قرآن در مورد بهشت زبان استعاره و تمثیل بوده؟
اگر جوابتان منفی است باید سوال بالا را پاسخ دهید
وهمچنین این سوال را که چرا بعضا یک فرد بدون عمل صالح تونسته حرمسرا داشته
باشه و از خیلی مواهب بهره مند باشه ولی یه فرد دیگه که شرایط استفاده از این مواهب رو نداشته حتما باید عمل صالح داشته باشه تا در آخرت به نوایی برسد؟
با توجه به قاعده عقلی استعداد مساویه با استحقاق
باید گفت که همه انسانها در همین دنیا حق داشتن مواهب بهشتو داشتن ودارند
و این ربطی به عمل صالح و خویشتن داری ندارد
لذا به نظر میاد دین با گفتن این مطالب در پی مرحم گذاشتن بر ناکامی هاست
نه بیان واقعیت بهشت
دارید به هر دری می زنید که ثابت کنید کنید حورالعین زنه
از سفسطه و هزار ترفند دیگه
اره بابا شما راست می گید
برید تو دنیا هزارتا زن بگیرید تو اخرت هم میلیونها تا حوری
اگه هنوز کمه به خدا بگم تو برزخ هم بهتون بده
از برخی قرائن استفاده می شود که در برزخ هم حور العین وجود دارد قرآن می فرماید:
(فَأَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ). (فَرَوْحٌ وَ رَیْحانٌ وَ جَنَّةُ نَعِیمٍ)واقعه آیه 88-89
پس اگر او از مقرّبان باشد. در نهایت راحت و آرامش و روح و ریحان است و در بهشت پر نعمت جاى مى گیرد
" روح" طبق فرهنگ لغت به هر چیزى كه مایه حیات و راحتى است گفته می شود( قاموس قرآن، ج3، ص: 130 )،
کلمه" ریحان" به هر گونه نعمت و روزى خوب و فرحزا اطلاق مى گردد،(تفسیر نمونه، ج23، ص: 281)
امام صادق (ع) فرموده روح و ریحان مربوط به عالم برزخ است( أمالی الصدوق، ص: 290) یعنی در عالم برزخ مقربین از نعمت های فرحزا و روزی خوب بهره مند می شوند و چه اشکال دارد که یکی از نعمت های خدا در عالم برزخ حور العین باشد.چرا که آیه مطلق است و می فرماید"مقربین از هرگونه نعمت فرحزا استفاده می کنند"و یکی از نعمت های فرحزا وجود حورالعین است
امام ششم علیه السّلام فرمود:
چون خدا عزّ و جلّ جان مومن را بگیرد در كالبدى نهد چون بدن دنیائیش پس می خورند و می نوشند، و چون تازه واردى بدانها رسد او را بهمان صورتى كه در دنیا بوده می شناسند.( ترجمه كتاب السماء و العالم بحار، ج5، ص: 43)
طبق این حدیث وقتی در عالم برزخ خوردن و آشامیدن است پس مساله حور العین هم وجود دارد چرا که طبق آیه ای که گذشت مومن در برزخ هر گونه نعمت و روزى خوب و فرحزا نصیبش می شود
[="Microsoft Sans Serif"] روح سبز;681815 نوشت: بخش نخست سخن شما تکراری بود و بهش پرداخته نشد.
نقل قول: شما محور گفت و گو رو روی مثال گذاشتید!
نقل قول:
*****
هادی;681816 نوشت: حقیقت همان است که میگویم!
Daneshforum;681830 نوشت: دلیل این تناقض چیه؟
نقل قول: من این پرسشها رو پرسیدم!
نقل قول: ما کاری به رفتار انسانها نداریم برادر! (این حرفای شما بارها و بارها توسط جناب باء گفته شده؛ لطفا تکرارشون نفرمایید).
نقل قول: خمس از دید اکثریت اسلام (سنی مذهبان)، تنها در زمان جنگ واجبه. وقتی جنگ کردن، کلی کنیز (حوری دنیوی) و غنیمت گیرشون اومده، خمس چندان زننده نیست.
مشکلی نیست؛ منم عین خودتون مجبورم پاسخ بدم.
نخست: اعدام یه مجازات وحشیانهس که کمکم داره منسوخ میشه.
دوم: اگر کسی تو قسمت (72) بپرسه: «چرا دیوید داره طرف رو میکشه»، در پاسخش میگن: چون طرفش سیتا آدم کشته.
پس دلیلی برای کار دیوید هست.
اما من چن روزه دارم میگم چرا خدا چنین وعدهای داده؛ و دوستان به جای آوردن دلیل، فقط حرفای مبهم میزن.
گفتیم: قبول، تا سر این رفتار تبلیغاتیش. همه ش رو نپذیرفتیم.
چه سخن خودخواهانهای.
به هرحال سخن حق شما منو قانع نکرد و اصراری هم در گفت و گو ندارم؛ کمکم این گفتار داره به پایان میرسه.
*****
من هیچ تفاوتی میان تبلیغات سکسی و بهشتی نمیبینم. همونجوری که خدا با اندام شهوتبرانگیز خیلیا رو جذب دین کرده، باشگاههای سکسی هم خیلیا رو جذب کردن.
اگر خدا قرار نیست با انسان مقایسه باشه، شیوهی رفتاریش هم نباید مثه انسان باشه.
«چرا خدا تبلیغ کرده» اگر سودی پشت تبلیغ نباشه، تبلیغ کردن از نظر منطق و عقل کاملا بی معنی میشه.
هر تبلیغی سودی در پسش نهفتهس.
پرسش من در مورد نفس رفتار خداست که چرا این نوع رفتار رو انجام داده.
از نظر جذب شدن به حوری هم، تقریبا بیشتر مسلمونا به شدت جذب این تبلیغات شدن؛ به ویژه در زمان جنگهای صدر اسلام.
فک کنم این گفت و گو به پایان رسیده و ادامه، بازگو کردن گفتههاست؛ اگر حرف تازهای دیدم، پاسخ میدم.
سپاس از همه:Gol:
[="DarkOliveGreen"]سلام
تکراری بود یا جوابی براش نداشتین؟
اونا و کلا همه برا تبلیغاتشونن دنبال سود برا جیبشونن
خدا چه سودی میبره؟شما بگو.
شما هم گذاشتین. تبلیغات ادمها رو مثال کردین برا زدن خدا
کدوم نوع مدل اعدام ناز و مهربونانه هست؟
دلیلش اینکه من کاری خوبی انجام دادم و نتیجشو میبینم
دلیلش اینکه من کاری خوبی نکردم , برعکس قتل انجام دادم و نتیجشو میبینم
دلیل کار خدا اینکه خداست!
دلیل کار خدا همون دلیلش برا خلقت هست!
دلیلشو هزار بار همه گفتن نمیتونید قبول کنید چون خدا شناسیتون بسیار ضعف دار
من دوستانه ازتون میخوام برید دنبال شناحت کامل خدا تا اینا راحت براتون حل بشه.[/]
با سلام
قرار نیست شما قانع بشید همین که حقیقت بیان گردید و معلوم شد که فقط یکی از هزاران نعمت بهشتی حورالعین است و حورالعین ظهور و تجلّی اعمال انسان است در کشف حقیقت کافی است، خداوند همه ما را در صراط مستقیم نگه دارد .
به پیشنهادم فکر کنید و مطالعه کافی و وافی و محققانه در ارتباط با خدا و پیامبران الهی و همچنین معاد و ... با استفاده از منابع دینی معتبر داشته باشید. ان شاء الله حقیقت را درخواهید یافت ...
با توجه به اینکه پاسخ های خوب متقنی از جانب دوستان ارائه گردید و نیازی به ادامه بحث دیده نمی شود با اجازه سروران عزیز این تاپیک جهت جمع بندی بسته می شود.
یا حق