جمع بندی تقويت باور به قبولی دعا و رسيدن به خواسته ها
تبهای اولیه
سلام و خسته نباشيد
اين سوال ميليون بار پرسيده شده "چرا دعاها مستجاب نمي شن" اما من يه چيز ديگه مي پرسم: چطور مي شه يقين داشت كه دعا مستجاب مي شه؟؟تمام تاپيكهاي مربوط به دعا رو خوندم اما اين مورد رو نتونستم پيدا كنم.
من فكر مي كنم كه مشكل از باور و ايمان ماست و با حرفهايي مثل اينها"
" مصلحت نبود"
"وقنش الان نيست"
"موجب هلاكتت خواهد شد"
" گناهكاري براي همين قبول نمي شه "
" قراره در آينده بهترش نصيبت بشه " و ... داريم خودمونو گول مي زنيم.
در اصل ما دعا مي كنيم اما به جاي اينكه يقين داشته باشيم كه قبول مي شه در اصل در اعماق وجودمون يه چيزي مي گه: "قبول نمي شه " يا حداقل "الان به اين زودي كه نمي شه" .
حال اين يقين به قبولي رو چطور بايد در خود ايجاد كرد يا تقويت كرد؟؟ چطور مي شه باور كرد كه خواسته در پشت در حاضر است؟ چطور مي شه باور كرد كه از جا حركت نكرده تلفن زنگ بزنه و خبر خوب بده؟ چرا كه خداي يوسف زليخا رو جوان و بينا مي كنه اما خداي ما كوچكترين خواسته ها مونو اجابت نمي كنه يا مي گه الان نه گناه نكن تا ببينم چي مي شه شايد بعدا !!!! وقتي مي گيم مصلحتت نبود داريم به خدا تهمت ناتواني مي زنيم. چطور خداي به اين با عظمتي نمي تونه كاري كنه كه به صلاحم باشه؟ مشكل از ايمان و باور ماست نه نخواستن خداي فياض.
با سپاس فراوان
سلام و خسته نباشيد
اين سوال ميليون بار پرسيده شده "چرا دعاها مستجاب نمي شن" اما من يه چيز ديگه مي پرسم: چطور مي شه يقين داشت كه دعا مستجاب مي شه؟؟تمام تاپيكهاي مربوط به دعا رو خوندم اما اين مورد رو نتونستم پيدا كنم.من فكر مي كنم كه مشكل از باور و ايمان ماست و با حرفهايي مثل اينها"
" مصلحت نبود"
"وقنش الان نيست"
"موجب هلاكتت خواهد شد"
" گناهكاري براي همين قبول نمي شه "
" قراره در آينده بهترش نصيبت بشه " و ... داريم خودمونو گول مي زنيم.در اصل ما دعا مي كنيم اما به جاي اينكه يقين داشته باشيم كه قبول مي شه در اصل در اعماق وجودمون يه چيزي مي گه: "قبول نمي شه " يا حداقل "الان به اين زودي كه نمي شه" .
حال اين يقين به قبولي رو چطور بايد در خود ايجاد كرد يا تقويت كرد؟؟ چطور مي شه باور كرد كه خواسته در پشت در حاضر است؟ چطور مي شه باور كرد كه از جا حركت نكرده تلفن زنگ بزنه و خبر خوب بده؟ چرا كه خداي يوسف زليخا رو جوان و بينا مي كنه اما خداي ما كوچكترين خواسته ها مونو اجابت نمي كنه يا مي گه الان نه گناه نكن تا ببينم چي مي شه شايد بعدا !!!! وقتي مي گيم مصلحتت نبود داريم به خدا تهمت ناتواني مي زنيم. چطور خداي به اين با عظمتي نمي تونه كاري كنه كه به صلاحم باشه؟ مشكل از ايمان و باور ماست نه نخواستن خداي فياض.با سپاس فراوان
باسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید
کاردان کار ما در کار ماست/فکر ما د رکار ما آزار ماست
کاربر محترم! همه دوست دارند، هرگاه دعا میکنند به سرعت به آرزو و خواسته خود برسند و دعایشان مستجاب شود. منتها تحقق هر معلولی، مهیا شدن علت خاص خود را میطلبد.
این اموری که شما عنوان کردید:
مانند " مصلحت نبود"
"وقنش الان نيست"
"موجب هلاكتت خواهد شد" ....»
برخلاف تصور شما، اینها برای گول زدن انسان نیست، این امور، مضامین روایی ماست که از زبان حجت خدا و معصوم علیه السلام به عنوان دلایل عدم استجابت متعلق دعا ذکر شده است:
الف: در دعای کمیل از زبان امام معصوم می خوانیم: اللهم اغفر لی الذنوب التی تحبس الدعا. پس معلوم است که برخی گناهان مانع استجابت دعاست.
ب:امام سجاد(ع) ميفرمايد: «دعاي مؤمن يكي از سه فايده را دارد:
براي او ذخيره ميگردد،
يا در دنيا برآورده ميشود،
يا بلايي را كه ميخواست به او برسد، از وي دفع می کند».[1]
ج: اميرمؤمنان(ع) ميفرمايد:
«دير اجابت نمودن خدا، تو را نااميد نكند كه بخشش، بسته به مقدار درخواست است. چه بسا در اجابت دعاي تو تأخير رخ دهد تا درخواست تو طولانيتر گردد و بخشش خدا كاملتر شود. چه بسا چيزي را خواستهاي به تو نداده ،ولي بهتر از آن را در اين دنيا يا آن دنيا داده و يا بهتر آن بوده كه آن را از تو باز دارد. چه بسا چيزي را طلب نمودي كه اگر به تو ميداد، تباهي دين و دنياي خود را در آن ميديدي».[2]
و ازاین نوع روایت ما فراوان داریم .
بله خداوند می توانست آن مصالح را با قدرت خود ایجاد بکند. منتها باید بدانیم که این نظام، نظام اسباب و مسببات است و قرار است هر چیز به طور طبیعی مسیر خود را طی کند که در غیر این صورت پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله و سلم این همه با کفار و مشرکین جنگ نمی کرد و یا در جنگ احد شکست نمی خورد و یا خود در جنگ خندق از فرط گرسنگی سنگ به شکم مبارک نمی بست. یا در جنگ خیبر یک ماه پشت قلعه های خیبر معطل نمی ماند و... بلکه درخانه خود می نشست و دعا می کرد که همه چیز یک روزه به نفع اسلام رقم بخود.
هر امری باید روی اسباب و علل طبیعی خود جلو برود.«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: أَبَى اللَّهُ أَنْ يُجْرِيَ الْأَشْيَاءَ إِلَّا بِالْأَسْبَابِ...[3]؛ «خداوند ابا دارد که اشیاء را جاری کند به جز به وسیله اسباب»
دعا هم مانند امور دیگر برای استجابت، شرایطی دارد. و یکی از آن شرایط، که بسیار هم مهم است ، یقین به اجابت دعاست.
الف:نبى اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) مى فـرماید: "ادعوا الله وانتم موقنون بالاجابه[4] خدا را بخوانید و یـقـیـن بـه اجـابت داشته باشید."
ب:امام صادق(علیه السلام) نیز مى فرماید: "اذا دعـوت فـظن ان حاجتک بالباب[5] در وقت دعا یقین کن که حاجت تو بر در خانه آمده است."
ج: آن حضرت دربیانی دیگر میفرمایند: «دعا پایگاه اجابت است چنانچه ابر پایگاه باران است».[6]
ب: علی بن الحسین زین العابدین علیهما السلام در دعای معروف ابوحمزه که امید و اطمینان در آن موج میزند و آن حضرت در سحر ماه مبارک رمضان میخوانده است(دعای ابو حمزه ثمالی) اینچنین به خدای خود میگوید :
" « اللهم إنی أجد سبل المطالب إلیک مشرعة ، و مناهل الرجاء لدیک مترعة ، و الاستعانة بفضلک لمن أملک مباحة ، و أبواب الدعاءإلیک للصارخین مفتوحة ، و أعلم أنک للراجین بموضعإجابة و للملهوفین بمرصدإغاثة ، و أن فی اللهفإلی جودک و الرضا بقضائک عوضا من منع الباخلین ، و مندوحة عما فی أیدی المستأثرین ، و أن الراحلإلیک قریب المسافة ، و أنک لا تحتجب عن خلقک إلا أن تحجبهم الامال دونک» "
یعنی بار الها ! من جادههای طلب را به سوی تو باز و صاف ، و آبشخورهای امید به تو را مالامال میبینم . کمک خواستن از فضل و رحمت تو را مجاز ، و درهای دعا را به روی آنان که تو را بخوانند و از تو مدد بخواهند باز و گشاده میبینم ، و به یقین میدانم که تو آماده اجابت دعای دعا کنندگان و در کمین پناه دادن به پناه خواهندگان هستی ، و نیز یقین دارم که به پناه بخشندگی تو رفتن و به قضای تو رضا دادن ، کمبودهای بخل و امساک بخل
کنندگان و ظلم و تعدی ستمکاران را جبران میکند .
و هم یقین دارم که آن کس که به سوی تو کوچ کند راه زیادی تا رسیدن به تو ندارد . و یقین دارم چهره تو در پرده نیست ، این آمال و اعمال ناشایست بندگان است که حجاب دیده آنها میگردد .
و این یقین در گرو اموری است:
یقین به رحمت بی منتهای ذات احدیت.
یقین به اینکه از ناحیه او هیچ منعی از فیض نیست
یقین به اینکه درب رحمت الهی هیچ گاه به روی بندها ی بسته نیست
یقین به اینکه نقص و قصور همه از ناحیه بنده است
یقین به اینکه حق تعالی حکیم علی الاطلاق است و کار غیر حکیمانه و خلاف تدبیر عبد نمی کند.
یقین به قدرت بی زوال باری تعالی.
و برای رسیدن این امور یقینی، باید بُعد معرفتی خود را نسبت به حقتعالی بالا ببریم.
موفق باشید.
پینوشت:
[1] .تحف العقول، ص 202
[2].نهج البلاغه، نامه 31
[3].صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات الکبری، منشورات کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، قم، 1404ق، یکم، ج1، ص6، ح1.
[4]ـ تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۵
[5]ـ اصول کافى، ج۲، ص۲۳۸
[6]. اصول کافی، ج6 ص29
سلام و تشكر از پاسخ شما
و این یقین در گرو اموری است:
یقین به رحمت بی منتهای ذات احدیت.
یقین به اینکه از ناحیه او هیچ منعی از فیض نیست
یقین به اینکه درب رحمت الهی هیچ گاه به روی بندها یبسته نیست
یقین به اینکه نقص و قصور همه از ناحیه بنده است
یقین به اینکه حق تعالی حکیم علی الاطلاق است و کار غیر حکیمانه و خلاف تدبیر عبد نمی کند.
یقین به قدرت بی زوال باری تعالی.
و برای رسیدن این امور یقینی، باید بُعد معرفتی خود را نسبت به حقتعالی بالا ببریم.
در اصل سوال من هم همينه. چطور بايد بعد معرفتي خود را نسبت به حق تعالي بالا ببريم؟ واقعا چطوري؟؟؟؟؟ اگه بيشتر توضيح بديد و راههاي عملي ارائه بديد ممنون مي شم.
باسپاس
سلام و تشكر از پاسخ شمادر اصل سوال من هم همينه. چطور بايد بعد معرفتي خود را نسبت به حق تعالي بالا ببريم؟ واقعا چطوري؟؟؟؟؟ اگه بيشتر توضيح بديد و راههاي عملي ارائه بديد ممنون مي شم.
باسپاس
باسمه تعالی
راه رسيدن به معرفت خداوند دو مرحله اساسي دارد.
1- معرفت نظري: در اين زمينه گفتني است:معرفت خداوند مبتني بر تصور صحيح از او است. خداي متعال متن وجود و حيات و قدرت ساري و جاري در تمام هستي است. هيچ ذره اي در جهان هستي نيست كه در باطن و ظاهر آن خداي متعال با وجود، حيات و قدرت و علم و ساير صفات خويش حضور و ظهور نداشته باشد. تمامي پديده هاي جهان، ظهور صفات خداوندي هستند و شما مي توانيد از پس هر پديده و صفت كمالي كه در هستي مشاهده مي كنيد، ذات وجود و خداي متعال را مشاهده نماييد، خداوند، يعني منبع وجود، حيات، علم، قدرت و ساير كمالاتي كه در طبيعت و تمام هستي ظهور و نمود دارد.
برای پیدا کردن به این نوع معرفت باید کتاب بخوانید، مطالعه داشته باشید. کتاب هایی مانند:
- راه خداشناسي، استاد جعفر سبحاني
- راه شناخت خدا، محمدي ري شهري
- آفريدگار جهان، آيت الله مكارم شيرازى
- خدا را چگونه بشناسيم، آيت الله مكارم شيرازى
- اصول عقايد، استاد محسن قرائتي
- خدا در قرآن، شهيد بهشتي
- دوره پنج جلدي مقدمه اي بر جهان بيني توحيدي، استاد شهيد مرتضي مطهري(ره)
- توحيد، شهيد دستغيب شيرازي
- نشان از بىنشانها، مرحوم حسنعلى اصفهانى، ص 166 153
- تبيين براهين اثبات خدا، آيت الله جوادي آملي، مركز نشر اسراء قم.
2- معرفت عملي: اهل معرفت به شناختي كه حاصل عمل و عبوديت خداوند است، معرفت شهودي مي گويند. اين نوع معرفت چيزي فراتر از شناخت و معرفت تحصيلي از طريق مدرسه و كتاب و قلم و استاد است. اين نوع معرفت علمي است كه خداي متعال در نتيجه سلوك عملي و رياضت هاي شرعي به انسان عطا مي كند.
از ديدگاه عرفان اسلامي تمام فعاليت هاي نظري و عملي انسان در سير و سلوك به معرفت شهودي خداي متعال مي انجامد و عارف تمام مقصدش در زندگي سلوكي، وصول به اين پايه از عرفان است. با اين رويكرد انسان مظهر خداي تعالي است و نهايت مظهريت او در اين است كه مظهر صفت علم الهي شود. اين علم نه علمي است كه با تحصيل و كتاب و استاد و تلاش خود او حاصل مي شود، بلكه اثر فيض رحماني حق تعالي است كه در اثر عبوديت عايد بنده صالح و خالص مي گردد
بنابراین بر اثر مطالعه دقیق از خدا و عبودیت و بندگی کردن، انسان معرفت نسبت به حقتعالی پیدا خواهد نمود
موفق باشید.
برای پیدا کردن به این نوع معرفت باید کتاب بخوانید، مطالعه داشته باشید. کتاب هایی مانند:
- راه خداشناسي، استاد جعفر سبحاني
- راه شناخت خدا، محمدي ري شهري
- آفريدگار جهان، آيت الله مكارم شيرازى
- خدا را چگونه بشناسيم، آيت الله مكارم شيرازى
- اصول عقايد، استاد محسن قرائتي
- خدا در قرآن، شهيد بهشتي
- دوره پنج جلدي مقدمه اي بر جهان بيني توحيدي، استاد شهيد مرتضي مطهري(ره)
- توحيد، شهيد دستغيب شيرازي
- نشان از بىنشانها، مرحوم حسنعلى اصفهانى، ص 166 153
- تبيين براهين اثبات خدا، آيت الله جوادي آملي، مركز نشر اسراء قم.
سلام و خسته نباشيد.
در مورد حاجتهاي ضروري چه؟ من تا بخوام اينهمه كتاب رو بخونم و اگه خدا توفيقي عطا كنه و بخوام ذره اي معرفت پيدا كنم كه كلي وقت لازمه. واقعا كساني كه آدمهاي خوبي هستن چجوري دعا مي كنند كه خدا فوري بهشون توجه مي كنه؟ خدا رو چجوري حس مي كنند؟ راه ميانبر و كوتاه چيه؟ شما هايي كه اينهمه مطالعه داشتين و تجربه هم دارين در اختيار ما هم بذارين.
واقعا ممنونم
سلام و خسته نباشيد.در مورد حاجتهاي ضروري چه؟ من تا بخوام اينهمه كتاب رو بخونم و اگه خدا توفيقي عطا كنه و بخوام ذره اي معرفت پيدا كنم كه كلي وقت لازمه. واقعا كساني كه آدمهاي خوبي هستن چجوري دعا مي كنند كه خدا فوري بهشون توجه مي كنه؟ خدا رو چجوري حس مي كنند؟ راه ميانبر و كوتاه چيه؟ شما هايي كه اينهمه مطالعه داشتين و تجربه هم دارين در اختيار ما هم بذارين.
واقعا ممنونم
باسمه تعالی
راه میانبر و کوتاه این است که ما نهایت سعی و تلاش مادی و معنوی خود را به نحو احسن انجام دهیم و به خدا اعتماد کنیم. فقط همین
چون او پشت پرده را میبیند و ما نمی بینیم.
«حافظ وظیفه تو دعا گفتن است و بس/در بند آن مباش که نشنید یا شنید»
ما از باطن هستی و مصالح حقیقی بی خبریم.
به علت عدم آگاهی از باطن هستی و حقیقت غیبی، گاهی می پنداریم كه خیر ومصلحت ما در تحقق و برآورده شدن حاجتی یا دفع مشكل و مانعی است، در حالی كه اگر حجاب حقیقت كنار رود و آینده برای ما حاضر و روشن گردد، از تقاضا و درخواست خود منصرف می شویم.
قرآن كریم می فرماید:«عسی أن تكرهوا شیئا و هو خیر لكم و عسی أن تحبوا شیئا و هو شرّ لكم؛ چه بسا چیزی را خوش ندارید، در صورتی كه برای شما خوب است، و چه بسا چیزی رادوست دارید كه برای شما بد است».[1]
و این را بدانیم ملازمه ای بین انسان خوب بودن و فوری حاجت روا شدن نیست. مرحوم ملا حسینقلی همدانی رحمة الله علیه 22 سال سیر و سلوک انجام داد تا بالاخره دربی به سوی او باز شد و حاجت روا گردید
در حدیث است كه خداوند استجابت دعا بنده مؤمن خود را به تأخیر می اندازد، به خاطر آن كه صدای او را دوست دارد و می خواهد بنده بیش تر به درگاهش الحاح و اصرار كند.[2]
چون تأخیر در اجابت سبب تكرار دعا می شود و در نتیجه باعث تقویت نیروی روحی و ایمان دعا كننده می گردد. اما فاسق را چون دوست ندارد، فورا اجابت می كند تا دعا را تكرار نكند و ضمنا حجت تمام می شود و در قیامت نتواند احتیاجی نماید.
«ناله مؤمن همی داریم دوست/ گو تضرّع كن كه این اعززاوست
حاجت آوردش زغفلت سوی من/ آن كشیدش، موكشان تا كوی من
گر بر آرم حاجتش او را وارهد/ هم در آن بازیچه مستغرق شود»[3]
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «بنده ای كه دوست خداست، وقتی حادثه ای برایش رخ می دهد، به درگاه خدا دعا می كند. خداوند به فرشته ای كه موكل بر اجابت اوست می فرماید: حاجت بنده ام را برآور، ولی در آن شتاب مكن كه من میل دارم صدا و آواز را بشنوم. اما بنده دشمن خدا وقتی دعا ، خداوند بر فرشته موكل به آن حاجت دستور می دهد: حاجتش را زود برآورید و در برآوردن آن شتاب كنید. كه من خوش ندارم صدا و آواز او را بشنوم.»[4]
بنده خودم در یک حادثهای بعد از 12 سال حاجت روا شدم.
نتیجه: شرایط دعا را کاملا رعایت کنیم و در نهایت همه چیز را و نتیجه را به خودش واگذار کنیم.
پینوشت»
[1]. بقره،216
[2].اصول كافی ، ج 4، ص 247
[3].مولوی
[4]. سید هاشم رسولی محالتی، كیفر گناه ، ص 137.
پرسش:
يقين به قبولی دعا را چطور بايد در خود ايجاد كرد يا تقويت كرد؟
پاسخ:
کاردان کار ما در کار ماست/فکر ما درکار ما آزار ماست
همه دوست دارند، هرگاه دعا میکنند به سرعت به آرزو و خواسته خود برسند و دعایشان مستجاب شود. منتها تحقق هر معلولی، مهیا شدن علت خاص خود را میطلبد.
اموری مانند "مصلحت نیست"، "وقتش الان نيست"، "موجب هلاكتت خواهد شد" و ...برآمده از مضامین روایی است که از زبان حجت خدا و معصوم (علیه السلام) به عنوان دلایل عدم استجابت متعلق دعا ذکر شده است:
الف: در دعای کمیل از زبان امام معصوم می خوانیم: «اللَّهُمَ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاء (1) خدایا گناهانی را که باعث حبس دعا می شود را ببخش»
پس معلوم است که برخی گناهان مانع استجابت دعاست.
ب:امام سجاد(علیه السلام) ميفرمايد: « «الْمُؤْمِنُ مِنْ دُعَائِهِ عَلَى ثَلَاثٍ إِمَّا أَنْ يُدَّخَرَ لَهُ وَ إِمَّا أَنْ يُعَجَّلَ لَهُ وَ إِمَّا أَنْ يُدْفَعَ عَنْهُ بَلَاءٌ يُرِيدُ أَنْ يُصِيبَه (2) دعاي مؤمن يكي از سه فايده را دارد: یا برای او ذخيره می گردد. يا در دنيا برآورده می شود.يا بلايي را كه می خواست به او برسد، از وی دفع می کند.»
ج: اميرمؤمنان (علیه السلام) می فرمايد: «وَلا يَقْنُطْكَ اِنْ اَبْطَأَتْ عَلَيْكَ الاِْجابَةُ فَاِنَّ العَطِيَّةَ عَلى قَدْرِ الْمَسْأَلَةِ، وَرُبَّما اُخِّرَتْ عَنْكَ الاْجابَةُ لِيَكُونَ اَطْوَلَ لِلْمَسْأَلَةِ وَاَجْزَلَ لِلْعَطِّيَةِ، وَ رَبَّما سَأَلْتَ الشَّىْءَ فَلَمْ تُؤْتَهُ وَاوُتيتَ خَيْراً مِنْهُ عاجِلاً وَ اجِلاً، اَوْ صُرِفَ عَنْكَ لِما هُوَ خَيْرٌ لَكَ فَلَرُبَّ اَمْر قَدْ طَلَبْتَهُ فِيهِ هَلاكُ دينِكَ وَ دُنْياكَ لَوْ اوُتِيتَهُ (3) دير اجابت نمودن خدا، تو را نااميد نكند كه بخشش، بسته به مقدار درخواست است. چه بسا در اجابت دعای تو تأخير رخ دهد تا درخواست تو طولانی تر گردد و بخشش خدا كاملتر شود. چه بسا چيزی را خواستهای به تو نداده، ولی بهتر از آن را در اين دنيا يا آن دنيا داده و يا بهتر آن بوده كه آن را از تو باز دارد. چه بسا چيزی را طلب نمودی كه اگر به تو می داد، تباهی دين و دنيای خود را در آن می ديدی.»
بله خداوند می توانست آن مصالح را با قدرت خود ایجاد بکند. منتها باید بدانیم که این نظام، نظام اسباب و مسببات است و قرار است هر چیز به طور طبیعی مسیر خود را طی کند که در غیر این صورت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و اله و سلم) این همه با کفار و مشرکین جنگ نمی کرد و یا در جنگ احد شکست نمی خورد و یا خود در جنگ خندق از فرط گرسنگی سنگ به شکم مبارک نمی بست. یا در جنگ خیبر یک ماه پشت قلعه های خیبر معطل نمی ماند و ... بلکه درخانه خود می نشست و دعا می کرد که همه چیز یک روزه به نفع اسلام رقم بخود.
هر امری باید روی اسباب و علل طبیعی خود جلو برود. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «أَبَى اللَّهُ أَنْ يُجْرِيَ الْأَشْيَاءَ إِلَّا بِالْأَسْبَابِ (4) خداوند ابا دارد که اشیاء را جز به وسیله اسباب و عللش پیاده نماید.»
دعا هم مانند امور دیگر برای استجابت، شرایطی دارد. و یکی از آن شرایط، که بسیار هم مهم است ، یقین به اجابت دعاست.
الف: نبى اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مى فرماید: «ادْعُوا اللَّهَ وَ أَنْتُمْ مُوقِنُونَ بِالْإِجَابَة (5) خدا را بخوانید و یقین به اجابت داشته باشید..»
ب: امام صادق (علیه السلام) نیز مى فرماید: «إِذَا دَعَوْتَ فَظُنَ أَنَ حَاجَتَكَ بِالْبَاب(6) در وقت دعا یقین کن که حاجت تو بر در خانه آمده است.»
ب: علی بن الحسین زین العابدین (علیهما السلام) در دعای معروف ابوحمزه که امید و اطمینان در آن موج میزند و آن حضرت در سحر ماه مبارک رمضان میخوانده است (دعای ابو حمزه ثمالی) اینچنین به خدای خود می گوید :
َ«اللَّهُمَّ إِنِّي أَجِدُ سُبُلَ الْمَطَالِبِ إِلَيْكَ مُشْرَعَةً وَ مَنَاهِلَ الرَّجَاءِ لَدَيْكَ مُتْرَعَةً وَ أَبْوَابَ الدُّعَاءِ لِمَنْ دَعَاكَ مُفَتَّحَةً وَ الِاسْتِعَانَةَ لِمَنِ اسْتَعَانَ بِكَ مُبَاحَةً وَ أَعْلَمُ أَنَّكَ لِدَاعِيكَ بِمَوْضِعِ إِجَابَةٍ وَ لِلصَّارِخِ إِلَيْكَ بِمَرْصَدِ إِغَاثَةٍ وَ أَنَّ فِي اللَّهْفِ إِلَى جُودِكَ وَ الضَّمَانِ بِعِدَتِكَ عِوَضاً عَنْ مَنْعِ الْبَاخِلِينَ وَ مَنْدُوحَةً عَمَّا فِي أَيْدِي الْمُسْتَأْثِرِينَ وَ أَنَّكَ لَا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ إِلَّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمَالُ دُونَك (7)
یعنی بارالها ! من جادههای طلب را به سوی تو باز و صاف ، و آبشخورهای امید به تو را مالامال میبینم . کمک خواستن از فضل و رحمت تو را مجاز ، و درهای دعا را به روی آنان که تو را بخوانند و از تو مدد بخواهند باز و گشاده می بینم ، و به یقین میدانم که تو آماده اجابت دعای دعا کنندگان و در کمین پناه دادن به پناه خواهندگان هستی، و نیز یقین دارم که به پناه بخشندگی تو رفتن و به قضای تو رضا دادن، کمبودهای بخل و امساک بخل کنندگان و ظلم و تعدی ستمکاران را جبران می کند .
و هم یقین دارم که آن کس که به سوی تو کوچ کند راه زیادی تا رسیدن به تو ندارد. و یقین دارم چهره تو در پرده نیست، این آمال و اعمال ناشایست بندگان است که حجاب دیده آنها می گردد.»
و این یقین در گرو اموری است:
یقین به رحمت بی منتهای ذات احدیت.
یقین به اینکه از ناحیه او هیچ منعی از فیض نیست.
یقین به اینکه درب رحمت الهی هیچ گاه به روی بندها ی بسته نیست.
یقین به اینکه نقص و قصور همه از ناحیه بنده است.
یقین به اینکه حق تعالی حکیم علی الاطلاق است و کار غیر حکیمانه و خلاف تدبیر عبد نمی کند.
یقین به قدرت بی زوال باری تعالی.
برای رسیدن این امور یقینی، باید بُعد معرفتی خود را نسبت به حقتعالی بالا ببریم.
پی نوشت:
1. ابن طاووس، على بن موسى، إقبال الأعمال(ط- القديمة)،ج2،ص707،دار الكتب الإسلاميه، تهران، 1409 ق.
2. ابن شعبه حرانى، حسن بن على،تحف العقول،ص280،جامعه مدرسين، قم، 1404 / 1363 ق.
3. احمدى ميانجى، على، مكاتيب الأئمة (عليهم السلام)،ج1،ص543،دار الحديث، قم، 1426 ق.
4. صفار، محمد بن حسن،بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد (صلّى الله عليهم)،ج1،ص6،مكتبة آية الله المرعشي النجفي،ايران؛ قم، 1404 ق.
5. ابن فهد حلى، احمد بن محمد،عدة الداعي و نجاح الساعي،ص144،دار الكتب الإسلامي، 1407 ق، اول.
6.كلينى، محمد بن يعقوب،الكافي(ط- الإسلامية)،ج2،ص473،دار الكتب الإسلامية، تهران، 1407 ق.
7.طوسى، محمد بن الحسن، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد،ج2،ص815،مؤسسة فقه الشيعة،بيروت، 1411 ق.