جمع بندی عقلا پسندیدم ولی ظاهراً نه؛ چکار کنم؟

تب‌های اولیه

91 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عقلا پسندیدم ولی ظاهراً نه؛ چکار کنم؟

[="Tahoma"]عرض سلام و ادب خدمت همه عزیران

بنده دوستی دارم که تصمیم به ازدواج گرفته و چند جا به خواستگاری رفته تا اینکه چند روز پیش بهم خبر داد که آخرین کسی که به خواستگاریش رفته ملاک‌های موردنظر اون رو داشته و رفتار و کردار اون دختر رو پسندیده و خانواده دختر هم منطبق با معیارهاش بودند ولی به من میگه که یه مطلبی رو با من در میون گذاشت که می‌ترسه بعد ازدواج براش مشکل بشه و اون اینه که قیافه و چهره اون دختر به دلش ننشسته، حتی میگه قیافه بدی نداره ولی قیافه‌ش به دلش ننشسته و الا دختره رو از همه جهات پسندیده.
دختره هم انصافا اینطور که برای من تعریف کرده هیچی کم نداره ولی این بنده خدا می‎ترسه این موضوع باعث بشه بعد ازدواج دلش چرکین بشه و مشکلاتی رو در پی داشته باشه.
خودم که بهش گفتم این وسواسی‌ها رو بذاره کنار. چیزی که این دوره زمونه گیر نمیاد دختر خوبه حالا تو اومدی میگی از چهره‌ش به دلت ننشسته؟ تازه میگه قیافه بدی هم نداره!!! من حس می‌کنم این رفیق ما الکی داره مته به خشخاش میذاره.
از کارشناس محترم و کاربران گرامی درخواست دارم نظراتشون رو بیان کنند.
به نظر شما برم متقاعدش کنم تا با دختره ازدواج کنه یا اینکه به همون دلیلی که خودش میگه از ازدواج صرف نظر کنه؟

ممنون و متشکر[/]

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امین

سلام

پسند حداقلی و یا به عبارتی به دل نشستنِ اولیه، برای ازدواج لازم و ضروری است؛ چون اگر همان اول چنین احساسی وجود نداشته باشد، ممکن است در آینده هم ایجاد نشود. بنابراین قاعده کلی این است که در شرایط عادی فرد بدون چنین احساسی ازدواج نکند.

منتها ایجاد شدن یا نشدن چنین علاقه ای بی دلیل نیست؛ بلکه تحت تاثیر عوامل درونی فرد (مثل تصاویر ذهنی؛ علایق و امیال؛ عقاید و افکار و ...) و عوامل بیرونی (مانند رفت و آمد؛ نگاه؛ وجود اشتراکات و ...) قرار دارد. بعلاوه اینکه در شرایطی به خاطر وجود یک یا چند مانع (مثل علاقه به فرد دیگر؛ نداشتن انگیزه برای ازدواج؛ مشکلات روحی-روانی؛ چشم چران بودن و مقایسه چهره ها؛ نگاه نادرست به زندگی مثل مادی گرا بودن فرد یا ...) چنین علاقه ای ایجاد نمی شود.

لذا در شرایطی که فرد به خواستگاری می رود یا خواستگاری برایش می آید و احساس می کند با وجود تناسب های نسبی و موقعیت و ظاهر و چهرۀ نسبتاً خوبی که طرف دارد، باز هم علاقه ای نسبت به فرد مقابل ندارد، ابتدا باید موانع را بررسی کند. البته شناسایی این موانع ممکن است توسط خود فرد امکان پذیر نباشد و لازم باشد که حتما با یک مشاور یا بزرگترِ صاحب تجربۀ مورد اعتماد مشورت کند. در کنار رفع این موانع، فرد می تواند با رفت و آمد و آشنایی بیشتر با طرف مقابل، عوامل درونی و بیرونی به دل نشستن را هم ایجاد کند؛ چون هر چه طرفین از اشتراکاتی که دارند بیشتر مطلع شوند، علاقه آنها به هم بیشتر خواهد شد. بعلاوه اینکه در خصوص دو جنس مخالف، وقتی نشست و برخواست ها کمی ادامه پیدا کند، معمولاً چنین علاقه ای هم ایجاد خواهد شد. بنابراین یکی از راهکارها در شرایط گفته شده این است که فرد تعداد جلسات خواستگاری و نشست و برخواست ها را در حدی که مورد قبول خانواده ها باشد بیشتر کند تا شانس خود برای ایجاد علاقه را امتحان کرده باشد. اگر بعد از این جلسات باز هم علاقه ای ایجاد نشد، بهتر است ریسک نکرده و چنین ازدواجی صورت نگیرد.

پیروز و سربلند

امین;668562 نوشت:
پسند حداقلی و یا به عبارتی به دل نشستنِ اولیه، برای ازدواج لازم و ضروری است

واقعا هم غیر از این نمیشه انتظار داشت

بچه محله امام رضا;667943 نوشت:
دختره هم انصافا اینطور که برای من تعریف کرده هیچی کم نداره ولی این بنده خدا می‎ترسه این موضوع باعث بشه بعد ازدواج دلش چرکین بشه و مشکلاتی رو در پی داشته باشه.

یعنی شرایطش طوری هست که قبولش داره ولی این معیارهایی که باعث شده دختر رو تحسین کنه، باعث علاقش نشده؟!
اگه واقعا اینقدر بزرگواره پس حتما یه علاقه ی حداقلی بایست درش به وجود میمومد که فکر کنم همین علاقه اولیه برای شروع یه زندگی کافیه
اگه قیافش از دید این آقا، تعریفی نداشته باشه ولی شخصیتش خیلی بزرگ باشه و تمام و کمال باشه حتما میتونه علاقه ای ایجاد بکنه مگر اینکه اخلاق خود پسر مثل اون دختر خانم نباشه!

[="Tahoma"]

مجتبی.;668571 نوشت:
یعنی شرایطش طوری هست که قبولش داره ولی این معیارهایی که باعث شده دختر رو تحسین کنه، باعث علاقش نشده؟!

گفتم که، تمام حرفش اینه که قیافه اون خانم به دلش ننشسته

امین;668562 نوشت:
سلام

پسند حداقلی و یا به عبارتی به دل نشستنِ اولیه، برای ازدواج لازم و ضروری است؛ چون اگر همان اول چنین احساسی وجود نداشته باشد، ممکن است در آینده هم ایجاد نشود. بنابراین قاعده کلی این است که در شرایط عادی فرد بدون چنین احساسی ازدواج نکند.

علیکم السلام
من که گفتم دختر رو پسندیده و از کردار و رفتار دختر هم خوشش اومده، به قول شما این پسند حداقلی حاصل شده حتی یه چیزی فرای اون ولی همونطور که گفتم میگه قیافه‌اش به دلش ننشسته. آیا منظور شما از به دل نشستنِ اولیه که میگید برای ازدواج لازم و ضروری است همین به دل نشستن چهره طرف مقابله یا کلا منظورتونه؟ چون همونطور که عرض کردم کلا دختره به دلش نشسته و تنها حرفش اینه که چهره‌اش به دلش ننشسته.

اینطوری که شما میگید این قضیه اینقدر مهمه که چهره کم اهمیت میشه
تو نتیج حرفم خواستم بگم که انگار در واقعیت و تو نکاه درست اون علاقه هایی که ازش نام برد زیاد براش اهمیت نداره،یا اینکه اهمیت داره ولی چون خودش دقیقا مثل دختره و تا اون حد خوب نیست،نمیتونه از قیافه صرف نظر کنه
تو انتخاب جوانان برای انتخاب همسر اینده یا قیافه و پول ثروت مد نظره و یا
اعتقادات و برخورد و منش و اخلاق
یا ترکیبی از هر دو
یا این دوستتون کدوم طرفیه دقیقا؟
اینطوری که شما گفتید میانه است درسته؟!

[="Tahoma"]

مجتبی.;668602 نوشت:
تو انتخاب جوانان برای انتخاب همسر اینده یا قیافه و پول ثروت مد نظره و یا
اعتقادات و برخورد و منش و اخلاق
یا ترکیبی از هر دو
یا این دوستتون کدوم طرفیه دقیقا؟
اینطوری که شما گفتید میانه است درسته؟!

چه بسا! ولی موارد معنوی که نام بردید براش خیلی مهم‌تره، مخصوصا اینکه تمام موارد قبلی که رفته بود خواستگاری به همین دلائل مورد پسندش واقع نشد.
البته پول و ثروت براش مهم نیست، چون خانواده این دختری که رفته خواستگاریش وضع مالی مناسبی ندارن.

راستی بچه محله ی امام رضا،امشب سلام کردن یادم میره،نمیدونم چرا،شما به بزرگواری خودتون ببخشید،یکم حالم خوب نیست هواسم پرت میشه،بالا عوض کارشناس هم جواب داده بودم که پپاکش کردم،(البته بعد از کلی خنده)
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته :Cheshmak:

میگم با این وضعیت پس مبارکه دیگه
باهم دیگه تاپیک رو جمع بندی کنیم:Nishkhand:

[="Indigo"]سلام

به نظرم فقط بهش بگید بیشتر فکر کنه و به قول کارشناس محترم تعداد جلسات را بیشتر کنه.

منظورم اینه که من اگه بودم سعی نمیکردم متقاعدش کنم فقط بهش میگفتم بیشتر فکر کنه و زود تصمیم نگیره.

[SPOILER]احتمال قریب به یقین بعد دو سه جلسه مشکل حله چون دیدم افرادی که دختر خانوم حتی میشه گفت خوشگل نبوده ولی بعد از چند جلسه اقا پسر یه تعریفهایی از قیافش میکنه که فکر میکنه حوری و... است.[/SPOILER][/]

بچه محله امام رضا;667943 نوشت:
خودم که بهش گفتم این وسواسی‌ها رو بذاره کنار

وای نه!بحث به دل نشستن خیلی مهمه!حالا یکی از قیافه طرف شاید خوشش نیاد یکی از خصوصیات فردیش!
وسولس نیست اگه هم هست وسواس به جایی هست به نظر من!

امین;668562 نوشت:
سلام

منتها ایجاد شدن یا نشدن چنین علاقه ای بی دلیل نیست؛ بلکه تحت تاثیر عوامل درونی فرد (مثل تصاویر ذهنی؛ علایق و امیال؛ عقاید و افکار و ...) و عوامل بیرونی (مانند رفت و آمد؛ نگاه؛ وجود اشتراکات و ...) قرار دارد. بعلاوه اینکه در شرایطی به خاطر وجود یک یا چند مانع (مثل علاقه به فرد دیگر؛ نداشتن انگیزه برای ازدواج؛ مشکلات روحی-روانی؛ چشم چران بودن و مقایسه چهره ها؛ نگاه نادرست به زندگی مثل مادی گرا بودن فرد یا ...) چنین علاقه ای ایجاد نمی شود.


لذا در شرایطی که فرد به خواستگاری می رود یا خواستگاری برایش می آید و احساس می کند با وجود تناسب های نسبی و موقعیت و ظاهر و چهرۀ نسبتاً خوبی که طرف دارد، باز هم علاقه ای نسبت به فرد مقابل ندارد، ابتدا باید موانع را بررسی کند. البته شناسایی این موانع ممکن است توسط خود فرد امکان پذیر نباشد و لازم باشد که حتما با یک مشاور یا بزرگترِ صاحب تجربۀ مورد اعتماد مشورت کند. در کنار رفع این موانع، فرد می تواند با رفت و آمد و آشنایی بیشتر با طرف مقابل، عوامل درونی و بیرونی به دل نشستن را هم ایجاد کند؛ چون هر چه طرفین از اشتراکاتی که دارند بیشتر مطلع شوند، علاقه آنها به هم بیشتر خواهد شد. بعلاوه اینکه در خصوص دو جنس مخالف، وقتی نشست و برخواست ها کمی ادامه پیدا کند، معمولاً چنین علاقه ای هم ایجاد خواهد شد. بنابراین یکی از راهکارها در شرایط گفته شده این است که فرد تعداد جلسات خواستگاری و نشست و برخواست ها را در حدی که مورد قبول خانواده ها باشد بیشتر کند تا شانس خود برای ایجاد علاقه را امتحان کرده باشد. اگر بعد از این جلسات باز هم علاقه ای ایجاد نشد، بهتر است ریسک نکرده و چنین ازدواجی صورت نگیرد

پیروز و سربلند

سلام پاسخ کارشناس محترم جای تامل داشت. قسمت اولی که با فاصله آوردم رو با دوستتون درمیون گذاشتین؟ ایشون به خودشون رجوع کردن؟ خیلی مهمه که اگر ملاک های دیگه براشون مهم بوده چطور علاقه مند نشدن؟ شاید درباره خودشون صادقانه فکر نمیکنن؟

اما در قبال قسمت دوم. ببینین جلسات در حد یکی دوتا برای اون به دل نشستن اولیه کافیه و اتفاقا زیاد که بشه بحث وابستگی و رودرواسی مطرح میشه و یه جورایی دیگه نمیتونن نه بگن به هم (درصورتی که برای سنجش علاقه دارن ادامه میدن وکرنه برای شناخت باید زیاد بشه جلسات).

به نظر من مهمترین نکته اینه علت این عدم علاقشون رو پیدا کنن و اگر با یکی دو جلسه دیگه بازهم فرقی به حال حسشون نکرد حتما قید این ازدواجو بزنن چون با منطق خالی نمیشه زندگی کرد و علاقه ایجاد کرد و اتفاقا بعد عقد یه وسواسی به جون آدم میفته که اا چرا دوسش ندارم؟ پس کی علاقه مند میشم... پس حتما حتما قبل عقد باید یه علاقه ای هرچند کم وجود داشته باشه تا امید به فوران اون بعد عقد باشه:hamdel:

سلام
اصلا نمیتونم تصور کنم آدم یکی رو پیدا کنه همه چیزش همونی که میخواد باشه بعد حتی قیافه اون فرد اگه زشت هم باشه به دلش نشینه:Gig:
مگر اینکه ایشون از شرایط کلیشون خوششون اومده باشه نه اخلاق و رفتار دختر
اگه جای شما بودم بهشون میگفتم باز چند جلسه دیگه با دختر خانوم صحبت کنن اگه هیچ مشکل دیگه ای نبود و اگر فقط از ظاهرشون خوششون نیومده درخواست کنن که دختره رو بدون روسری ببینن
چون خودم که تو خوابگاه بودم واقعا خیلی از دخترا بودن که فقط با پوشوندن موهاشون قیافشون واقعا تغیر خیلی زیادی داشت
البته رو این نظرم فکر کردم دیدم اگه خودم بودم محال بود همچین اجازه ای بدم برا همین به نظرم بهتره واقعا فکر کنن ببینن این چیزایی که میخواستن براشون مهم بوده یا کلیشه ای بوده همش.یعنی خواسته واقعیشون نبوده و با خودشون تعارف دارن
یا هم در این حد که اغراق کردن دختره همه ملاکهاشون رو داشته نبوده و فقط چند تا از ملاکاشون رو داشته
یا اینکه قیافه معیار اولشونه یا خیلی زیادتر از بقیه براشون مهمه که در این صورت به نظرم اصلا ادامه ندن و انصراف بدن

یا علی

سلام،ممنون از دعوتتون ولی من تو این زمینه نمی تونم نظری بدم

چون خودم دقیقا همین مشکل رو دارم و نمی دونم باید چه تصمیمی بگیرم، یعنی هیچ کدوم از ملاک های ظاهری که من برای همسر آیندم می خواستم توی اون شخص نیست هرچند که چهرشون بد نیست، و بقیه چیزاشون هم ظاهرا خوبه(البته فعلا درآمد چندانی هم ندارن ولی این خیلی مهم نیست)

تنها ترسم اینکه بعد ازدواج انقدر ظاهرش مهم بشه که بقیه صفات به چشمم نیاد

من تنها راهی که پیدا کردم اینکه استخاره کنم چون نه از آینده باخبرم هم اینکه بسیییییار دو دلم

و البته هییییییچ حس خاصی به طرف مقابلم ندارم (نه بدم میاد، نه خوشم میاد. بالاخره آدم جنس مخالف می بینه باید یه جوریش بشه دیگه من کلا نسبت به این شخص خنثی هستم)

من که بحث ازدواج پیش میاد کهیر میزنم Fool

ولی به نظر منم قیافه مهمه

اگه مطابق میل طرف نباشه

تا آخر عمر یه حس پشیمونی و حقارت و حسرت گریبانگیرشه

بسم الله الرحمن الرحیم.
عرض سلام خدمت عزیزان.

ببینید،ازدواج یکی از مهم ترین مسائل در اسلام هست که تقریبا در تمام ابعاد اون روایات و احادیث داریم و در قرآن هم به صورت ویژه روی این موضوع بحث شده.
برای ازدواج هرکسی معیار هایی داره که بر اون اساس به دنبال همسر مورد نظر خودش هست و میخواد به اون کسی که کامل کننده ی زندگی طرف هست دست پیدا کنه.
به نظر حقیر معیار ها باید دسته بندی شده باشن.یعنی معیار های (اصلی) و معیار های (فرعی).
معیار های اصلی شخص باید اصلی ترین اهداف اون رو در خودش داشته باشه.برای مثال اصلی ترین و اولین معیار فرد ایمان هست.خوب این فرد وقتی به شخصی مناسب با این معیار برسه چون این معیار اصلی قرار گرفته شاید معیار های دیگه کنار برن و این معیار اصلی مهم ترین معیارش قرار بگیره.

در کل توصیه ی حقیر این هست.اول باید دوست بزرگوار شما معیار های خودش رو دسته بندی کنه.یعنی دسته بندی صحیح اصلی و فرعی و نگاه بکنه ببینه قیافه ی شخص مقابل در کدوم دسته بندی قرار داره.اگر در دسته بندی اصلی قرار داشت سعی کنه اقدام نکنه اما اگر دسته بندی فرعی بود زیاد بهش توجه نکنه چرا که رفع خواهد شد.
در زندگی زناشویی خصوصیات مرد و زن متفاوته.زن بسیار عاطفی و احساساتی هست و مرد مغرور.نزدیک بودن زیاد زن و شوهر این امکان رو فراهم میکنه که بعضی معیار ها از ذهن بیرون بره و کاملا فراموش بشه به خصوص اگر معیار اصلی ایمان باشه مرد و زن از زندگی لذت میبرن.

اما نظر شخصی حقیر این هست که مهم ترین معیار یک شخص و اصلی ترین معیار یک شخص ایمان اون شخصه و معیار های دیگه زیر شاخه های اون هستند.ما در روایات در مورد قیافه و ظاهر هم روایت داریم اما تاکید نداریم که الزاما فلان همسر رو با فلان قیافه داشته باشید بلکه چیزی که خیلی تاکید شده و حقیر دیدم بیشتر صبر و امانتداری و البته به (هم کفو) بودن و خصوصیات دیگری که همسر خوب با اون شناخته میشه تاکید شده.

ان شاالله موفق باشید

فرمدین نظر بدین منم میدم
به قول استاد بانکی
اگه طرف امام زاده هم باشه باید به دل طرف بنشیند
به دل نشستن توی ازدواج مهمه چون ازدواج یه کار دلی هست
ایشالا کسی رو پیدا کنین که هم شرایطو داشته باشه هم به دل بنشینه

من همین امروز با مورد یه دوستام مواجهم که که دختره قیافه پسره به دلش ننشسته بوده ازدواج کرده وهی این مشاور اون مشاور که مهر شوهرش به دلش بنشینه نمیشینه

آخه جنس مخالفی گفتن باید طرف نسبت به اون تمایل داشته باشه
تازه این که من گفتم دختر بود برا پسرا وضع بدتره یعنی یه دختر 10 در صد احتمال داره بعدا علاقمند بشه اما پسر اصلا امکان نداره که بعدا حسش عوض بشه از من گفتن بود اینقدآمار طلاقو نبرید بالا رحم کنید به آبروی این مملکت!

قیافه طرف به دلش ننشسته چه جوری میخاد بگه دوستت دارم ؟
همش یه عمر باید دردغ بگه

مسئله معیار یه مسئله س مسئله مهر یه مسئله دیگه نمیشه از یکی کم اوردیم از یکی دیگه بذاریم

به خانم نیاز هم توصیه میکنم اگه عقدی تا مسئله حل نشده عروسی نکن
ازما گفتن بود

این جور موارد روی کاغذ خیلی به هم میخورند
اما در عمل به درد هم نمیخورند

رفیق ما بعد عقد دیگه حال عبادت نداشت
میگفت این بود قسمت من ؟؟؟؟

بعدشم بعضی مشاورا با آدم مث موش ازمایشگاهی برخورد میکنند در سالهایی جوانی تمام گزینه رو میگن امتحان کن تا خوب بشه جوانیت که تمام شد میگن خب شما بدرد هم نمیخورین دیگه

وقتی قیافش به دل نیست پس یعنی خدا نمیخاد بشه اگه خدا میخواست مهراونو به دلتون مینداخت

یه تاپیک مشابه سوال این تاپیک قبلا زده بودن و بحث های زیادی در اون تاپیک شد.
این آدرسشه:
http://www.askdin.com/thread43854.html

بچه محله امام رضا;667943 نوشت:
خودم که بهش گفتم این وسواسی‌ها رو بذاره کنار. چیزی که این دوره زمونه گیر نمیاد دختر خوبه حالا تو اومدی میگی از چهره‌ش به دلت ننشسته؟ تازه میگه قیافه بدی هم نداره!!! من حس می‌کنم این رفیق ما الکی داره مته به خشخاش میذاره.
به نظر شما برم متقاعدش کنم تا با دختره ازدواج کنه یا اینکه به همون دلیلی که خودش میگه از ازدواج صرف نظر کنه؟

سلام
به نظر من شما دخالت نکنید برای ازدواج حتما باید چهره طرف به دلت بشینه و بتونی تحملش کنی این که الان چهره دختره به دلش ننشسته فردا هم نمی شینه و مشکل براش پیش میاد
میزان ایمان افراد هم فرق میکنه اگه فردا چهره ی زیبای هر زنی ایشان رو نسبت به زندگیش دلسرد کنه اون وقت شما هم در تشویق این فرد به ازدواجشش بی تقصیر نخواهید بود
بزارید خودش تصمیم بگیره :Gol:

بچه محله امام رضا;667943 نوشت:
به نظر شما برم متقاعدش کنم تا با دختره ازدواج کنه یا اینکه به همون دلیلی که خودش میگه از ازدواج صرف نظر کنه؟

سلام
شما فقط راهنمایی کن
نه حق انتخاب براش دارید و نه عقلا درسته
فردا مسئولیتش میاد پای شما
...
به دل نشستن یعنی چی؟
این جوونها یکم توضیح بدن ما هم بفهمیم
مثلا من رفتم خواستگاری
حالا داماد که علی القاعده و اصول باید جلسه سوم بره
دخمل آمد نشست حالا نگیم تنهایی تو اتاق بغل
خوب ی نظر دو نظر حالا نگیم سه نظر
بعد باید به قلبم مراجعه کنم
ببینم چی میگه؟
ایشون پسندید ما هم بگیم بعععععععععععلهههههههه
اینه فرایند به دل نشستن؟
خوب
این به نظرم بیشتر شبیه این واقعیته
باد آورده را باد می ببرد
این طور به دل نشستن ها هم به همین سرعت می رود
منم تا حدودی با حرف کارشناس محترم که در صدر کلام خودشون به صورت کلی حکم کردند بدون دل نشستن که نمیشه بنای ازدواج رو گذاشت, موافقم
ولی به دل نشستن رو اینطور تفسیر میکنم
که: وقتی به نوع دل ها( نه فقط دل من) رجوع کردم نمی گم باربی باشه ها
ولی نوع مردم بگن مورد خوبیه(فعلا ظاهرشو میگیم)
حرف زیاده اینجا
واقعا مشخص نشد ماهیت و حقیقت به دل نشستن چیه؟
به نظرم این رو باید از فردی بپرسیم که نمی گم پاش لب گوره
ولی حداقل 10 سال از زندگی زناشویی ش گذشته
بهش بگو این خانم به دل نشستن یا نه؟
حالا تو دو تا نظر بر فرض به دل نشست!
واقعا شماهای عاقل و متشرع بر فرض مهم بودنش
به همچین به دل نشستن هایی اعتماد میکنید
که اگه ننشست بد
و اگه نشست خوب
عزیزان
انتخاب فقط و فقط خیلی بخشنده باشم
50% پروسه ازدواج رو در بر میگیره
نه همش
عمده قسمت مهر و محبت ها و درک عشق واقعی
بعد انتخاب هست
نمیگم مهم نیست
ولی همش نیست
شما انتظار نداشته باشید
ی انتخاب پاسخ گوی همه دغدغه های شما باشه
انتخاب مهمه و خیلی مهم
ولی به عنوان اولین قدم و تهیه اولین زمینه ها و شرایط مستعد برای داشتن یک زندگی سرشار از عشق و به قول شما این دل نشستن ها
زندگی شو با زنی
زندگی ی است که هر لحظه اش نیاز به تفکر و مشاوره و مشورت داره
شما برای انتخاب باید مشورت و مشاوره و آموزش ببینی
برای روابط خوب با همسر باید آموزش ببینی
برای داشتن روابط جنسی عالی باید آموزش ببینی
برای مدیریت دخالتهای دیگران اعم از خوب یا بدش باید آموزش ببینی
برای بچه دار شدن باید آموزش ببینی
اگه واقعا می خوای ی زندگی موفق داشته باشی
و خودت رو در عداد انسان های موفق ببینی در هر عرصه باید ی مشاور داشته باشی
نه اینکه
کیلویی انتخاب کن بچه دار شو و زندگی کن
فکر کنید عزیزان
انسان قابلیت زیادی برای کنترل خود و دیگران اعم از احساسات خودش و دیگران افکار خودش ودیگران رو دارد
نمونه اش سیطره فکری و عقلی حاکم بر جهان امروزه
ببخشید
ولی واقعا بعضی سوالها کاشف از جهل و بیسوادی و سطحی اندیشی عزیزان است.

بتول مستعان;668696 نوشت:
به خانم نیاز هم توصیه میکنم اگه عقدی تا مسئله حل نشده عروسی نکن
ازما گفتن بود

نه عقد نیستم، فعلا مراحل خواستگاری هست

ولی خب از یه طرف معیارای اخلاق و ایمان رو ظاهرا داره، از یه طرف دیگه معیارای ظاهری من رو نداره، من اونقدرا به خودم مطمئن نیستم که بگم چون با ایمانه فردا تو زندگی می تونم ظاهرش رو نادیده بگیرم

بدجوری دو دولم و عذاب وجدان دارم از اینکه الکی بخوام بگم نه

بچه محله امام رضا;667943 نوشت:
عرض سلام و ادب خدمت همه عزیران

بنده دوستی دارم که تصمیم به ازدواج گرفته و چند جا به خواستگاری رفته تا اینکه چند روز پیش بهم خبر داد که آخرین کسی که به خواستگاریش رفته ملاک‌های موردنظر اون رو داشته و رفتار و کردار اون دختر رو پسندیده و خانواده دختر هم منطبق با معیارهاش بودند ولی به من میگه که یه مطلبی رو با من در میون گذاشت که می‌ترسه بعد ازدواج براش مشکل بشه و اون اینه که قیافه و چهره اون دختر به دلش ننشسته، حتی میگه قیافه بدی نداره ولی قیافه‌ش به دلش ننشسته و الا دختره رو از همه جهات پسندیده.
دختره هم انصافا اینطور که برای من تعریف کرده هیچی کم نداره ولی این بنده خدا می‎ترسه این موضوع باعث بشه بعد ازدواج دلش چرکین بشه و مشکلاتی رو در پی داشته باشه.
خودم که بهش گفتم این وسواسی‌ها رو بذاره کنار. چیزی که این دوره زمونه گیر نمیاد دختر خوبه حالا تو اومدی میگی از چهره‌ش به دلت ننشسته؟ تازه میگه قیافه بدی هم نداره!!! من حس می‌کنم این رفیق ما الکی داره مته به خشخاش میذاره.
از کارشناس محترم و کاربران گرامی درخواست دارم نظراتشون رو بیان کنند.
به نظر شما برم متقاعدش کنم تا با دختره ازدواج کنه یا اینکه به همون دلیلی که خودش میگه از ازدواج صرف نظر کنه؟

ممنون و متشکر

سلام

اگر ایشون در اولین جلسه این حس رو پیدا کردن به نظرم خیلی مهم نیست حل میشه چون یکی از دوستان خواستگاری براش اومده که از همه نظر خوب بود ولی از قیافه اش خوشش نیومده بود
دررفت وآمد های بعدی راضی شد وگفت چون اولین بار چهره ایشون رو اون جوری که در ذهنم بود ندیدم به نظرم جالب نبود
ایشون می تونن در دوران نامزدی (قبل ازعقد)در این مورد تصمیم بگیرن یعنی اگر بعد از چند بار صحبت کردن به این نتیجه رسیدن که از قیافه خانم خوششون نمیاد تصمیم اصلی رو بگیرن
ضمنا چهره ی خانم ها قبل وبعد ازازدواج کلی فرق میکنه
در پناه حق

سلام به همه

raha2020;668653 نوشت:
احتمال قریب به یقین بعد دو سه جلسه مشکل حله چون دیدم افرادی که دختر خانوم حتی میشه گفت خوشگل نبوده ولی بعد از چند جلسه اقا پسر یه تعریفهایی از قیافش میکنه که فکر میکنه حوری و... است
جناب "raha" ، مخاطب من تنها شما نیستید ، بطور کلی عرض میکنم

دیدید وقتی یه دختر یا یه پسر جوان میاد بهمون میگه به کسی علاقه مند شدم ، اینطور بهش میگیم:
باید این علاقه بررسی بشه....
شاید علاقه نباشه ، بلکه بخاطر رفت و آمدی که باهاش داشتی بهش
عادت کردی....
ممکنه بعد از ازدواج و سرد شدن احساسات بفهمی که یه احساس سطحی بوده ، نه دل بستگی واقعی....

اما به بحث خواستگاری که میرسه ، به این موضوعات دقت نمی کنیم و اگر طرف بگه به شخص مقابل علاقه ای ندارم ، بهش میگیم: حالا چند جلسه ببینش! بعد هم که چند جلسه همدیگه رو دیدن و احتمالاً از روی عادت و میل جنسی ، خیال کردن که به هم علاقه مند شدن (علاقهء قلبی) میگیم خب الحمدالله ، عاشق هم شدن!

خواهر "شکرگذار" بسیار عالی و دقیق گفتن که:

شکر گزار;668656 نوشت:
ببینید جلسات در حد یکی دوتا برای اون به دل نشستن اولیه کافیه و اتفاقا زیاد که بشه بحث وابستگی و رودرواسی مطرح میشه و یه جورایی دیگه نمیتونن نه بگن به هم (درصورتی که برای سنجش علاقه دارن ادامه میدن وکرنه برای شناخت باید زیاد بشه جلسات)

عاشق امام خامنه ای;668657 نوشت:
اصلا نمیتونم تصور کنم آدم یکی رو پیدا کنه همه چیزش همونی که میخواد باشه بعد حتی قیافه اون فرد اگه زشت هم باشه به دلش نشینه
سلام خواهر گرامی
راستش منم اصلاً نمیتونم تصور کنم چطور برخی دوستان مثل شما خواهر بزرگوار و محترم ، ازدواج رو با انتخاب دوست مقایسه میکنن

از طرفی نمیدونم چرا تا بحث علاقه میشه ، خانمها سریع فکرشون میره پیش قیافه و بحث آرایش و این چیزا رو مطرح میکنن!
همینطور تا یکی صحبت از علاقه و احساس و به دل نشستن چهره یا اندام میکنه ، سریع به مادی گرایی متهم میشه!

ببینید دوستان ، اولاً نمیشه همه چیز رو اینجا بصورت باز مطرح کرد. ببینید شما (نوعاً) ممکنه استاد اخلاقی داشته باشید که خیلی چیزا ازش یاد میگیرید ، دوست و رفیق خوبی باشه و شما هم از ارتباط با ایشون راضی و خوشحال باشید (یا دوست این چنینی داشته باشید) ، اما در ازدواج بحث رابطهء عاطفی و ارتباط جنسی هم مطرحه. پس لطفاً این دو ارتباط رو با هم مقایسه نفرمایید (دوستی اجتماعی - همسری)

MOHAMAD(ANTI666);668679 نوشت:
ما در روایات در مورد قیافه و ظاهر هم روایت داریم اما تاکید نداریم که الزاما فلان همسر رو با فلان قیافه داشته باشید

1 - ایجاد علاقه ، صرفاً بر مبنای چهره نیست (هرچند یکی از آیتم هاست) لذا سفارش معصومین(ع) درمورد چهره ، ارتباط چندانی به علاقه نداره

2 - تاکید نفرمودن چون علاقه یه چیز شخصیه و کسی نمیتونه به دیگری بگه چجور چهره ای رو دوست داشته باش
من میتونم به شما بگم فلان غذا رو بخور مثلاً برای استخوان مفیده
اما هرگز نمیتونم به شما بگم
اون غذا رو دوست داشته باش

Reza-D;668755 نوشت:

1 - ایجاد علاقه ، صرفاً بر مبنای چهره نیست (هرچند یکی از آیتم هاست) لذا سفارش معصومین(ع) درمورد چهره ، ارتباط چندانی به علاقه نداره
2 - تاکید نفرمودن چون علاقه یه چیز شخصیه و کسی نمیتونه به دیگری بگه چجور چهره ای رو دوست داشته باش
من میتونم به شما بگم فلان غذا رو بخور مثلاً برای استخوان مفیده
اما هرگز نمیتونم به شما بگم
اون غذا رو دوست داشته باش

بسم الله الرحمن الرحیم.
عرض سلام و احترام خدمت شما.
بله درسته.حقیر هم چنین چیزی رو نگفتم.
لطفا مجداد پست اول تاپیک و پست حقیر رو مطالعه کنید.
موید باشید

سلام
طبق نظر کارشناس محترم به دل نشستن اولیه لازمه
نه اینکه طرف مقابل از نظر زیبایی چهره چیزی کم نداشته باشه ، نه. ولی فقط یه به دل نشستن کوچک هم کافیه . تعریف هرکس از زیبایی هم مختص خود اونه و میتونه با معیارهای بقیه فرق کنه
به نظر من هم شما بهشون هیچ اصراری نکنید و فقط راهنمایی کنید . بشینن با خودشون دو دو تا چارتا کنن و اگر هیچ جوره چهره ی طرف مقابل به دلشون نمیشینه ازدواج نکنن.

MOHAMAD(ANTI666);668762 نوشت:
عرض سلام و احترام خدمت شما.
بله درسته.حقیر هم چنین چیزی رو نگفتم.
لطفا مجداد پست اول تاپیک و پست حقیر رو مطالعه کنید
سلام برادر عزیز. شما بزرگوارید
خوندم برادر ، بدون دلیل صحبتی نکردم. این فرمایش شماست:
MOHAMAD(ANTI666);668679 نوشت:
یعنی دسته بندی صحیح اصلی و فرعی و نگاه بکنه ببینه
MOHAMAD(ANTI666);668679 نوشت:
قیافه ی شخص مقابل در کدوم دسته بندی قرار داره. اگر در دسته بندی اصلی قرار داشت سعی کنه اقدام نکنه اما اگر دسته بندی فرعی بود زیاد بهش توجه نکنه که رفع خواهد شد

من هم در شمارهء 1 همون پست ، عرض کردم که بحث علاقه مندی و قیافه الزاماً یک بحث نیستن. هرچند قیافه و ظاهر میتونه یکی از ملاک های علاقمندی باشه

پست اول تاپیک هم خوندم برادر. دقت بفرمایید که جناب "بچه محل امام رضا" از قول دوستشون گفتن:

بچه محله امام رضا;667943 نوشت:
قیافه و چهره اون دختر به دلش ننشسته،
بچه محله امام رضا;667943 نوشت:
حتی میگه قیافه بدی ندارهولی قیافه‌ش به دلش ننشسته

پس باز هم همون حرف رو عرض میکنم که بحث به دل نشستن مطرحه ، نه زیبایی چهره
این آقا دنبال دختر زیبا نیست ، بلکه دنبال دختری هست که به دلش بشینه. این دو با هم تفاوت داره

[="Tahoma"]

شکر گزار;668656 نوشت:
خیلی مهمه که اگر ملاک های دیگه براشون مهم بوده چطور علاقه مند نشدن؟

مگه آدم با یه بار خواستگاری دختری رفتن قراره بهش علاقمند بشه؟ اون تو فیلماس که طرف با یه نگاه عاشق میشه! تازه من که همون اول گفتم دختره رو پسندیده و تنها مشکلش همونیه که ذکر کردم.
اصلا بحث علاقه و ... مطرح نیست، طرف میره خواستگاری یا دختر رو می‌پسنده یا نمی‌پسنده، قرار نیست بری خواستگاری به دختر علاقمند بشی مگر اینکه منظور شما از علاقمندی همون پسندکردن باشه.

[=arial black]سلام و عرض ادب
وضعیتی که استارتر مطرح کردند رو من بتازگی سپری کردم یعنی درگیر این مسئله بودم ولی این مسئله برام حل شد و عبور کردم.
من طبق روحیات و شرایط و عقاید خودم نظر میدم و نمیدونم که از نظر مشاور یا سایر دوستان پذیرفته شده هست یا نه...
به نظرم به دل نشستن به خیلی آیتم ها ربط پیدا میکنه. یکی از عمده ترین اون آیتم ها از نظر من، نوع جهان بینی و دیدی هست که هر انسانی به زندگی داره. برای مثال فردی که دهن بین هست، فردی که با منطق جلو میره، فردی که اهل احساسی برخورد کردن هست، فردی که زاویه سنج و دقیق هست،‌فردی که خجالتی هست، فردی که اعتماد به نفس داره، فردی که اعتماد به نفس نداره، و فردی که ایمانش در سطح بالا هست ، فردی که به صورت گلچین دین رو انتخاب کرده و... همه اینها ممکن هست با این موضوع به طور متفاوتی عمل کنند.
برای خود من، وقتی برای جلسه اول با هم قرار گذاشتیم تقریبا 50، 50 بودم . زیاد به دلم ننشست. اما بعد از یک ساعتی که با هم صحبت کردیم و دیدم که چقدر ایمان قشنگ و پاکی داره، چقدر قلبش بزرگ و بخشنده هست کم کم چهره اش به دلم نشست و الان خداروشکر همه چی خوب و عالی پیش میره.
البته یک نکته: استارتر به نقل از یک آقا این موضوع رو مطرح کردند ، پس باید در نظر بگیریم که مشکل به دل ننشستن رو یک اقا داره نه یک خانم، چون اولویت ها برای آقایون و خانمها فرق داره ، برای یک آقا در درجه اول زیبایی دختر ملاکه ( البته نه برای همه آقایون )

[="Tahoma"]

عاشق امام خامنه ای;668657 نوشت:
درخواست کنن که دختره رو بدون روسری ببینن

بعید می‌دونم این راهکار مناسبی باشه! چون احتمالا دختر قبول نمی‌کنه و حتی وجهه ایشون هم ممکنه آسیب ببینه.

سلام. دو جور میشه نتیجه گرفت:
1- طبق تجربیات دوستان، معمولا اگه چهره طرف به دل نشینه، خواستگار بهونه های مختلف میاره تا قضیه ازدواج منتفی بشه بنابراین وقتی خواستگار از بقیه چیزهای خانوم خوشش اومده این مسئله احتمالا حل می شه.
2- اما نکته ای که باقی میمونه اینه که چرا ایشون اومده از شما مشورت گرفته؟ اگه فردا روزی این ازدواج سربگیره ممکنه طرف از اینکه این نکته رو به شما گفته احساس خوبی پیدا نکنه یا شایدم خواسته که شما منصرفش کنین!

[="Times New Roman"][="Black"]

بچه محله امام رضا;667943 نوشت:
من حس می‌کنم این رفیق ما الکی داره مته به خشخاش میذاره.

کاشکی به جای اینکه نوشتی مته به خشخاش..... مینوشتی خته به مشماش....

[SPOILER]تا کلی بخندیم و شاد بشیم....:khaneh:[/SPOILER]

من که توانایی نظر کارشناسی دادن رو ندارم.... خودم یه جورایی نیاز به کمک و راهنمایی دارم....حالا چجوری می تونم به یکی دیگه مشوت بدم.....:ok:

البته من نظرات دوستان رو هم نخوندم.... دو تا یا سه تا از نظرات رو خوندم....

من الان بیشتر نگران اون دختر خانوم بنده خدا هستم....

یه کاری بکن.... بهش بگو اگه نخواست.... معرفی کنه تا خودت بری خواستگاری اون دختر خانوم.....!!!!

اگه با شنیدن این حرف ناراحت شد و حس حسودیش گل کرد..... معلوم می شه که نه یه خبرایی هست...:ok:... میدونی منظورم چیه؟؟... یجورایی بررسی کن ببین وسواس بیخودی به خرج می ده یا واقعا از ظاهر دختر خانوم خوشش نیومده؟!!

ولی در کل باید خودش تصمیم بگیره..... و پای انتخابش وایسته....

یا علی[/]

Miss Chadoriii;668667 نوشت:
ولی به نظر منم قیافه مهمه

اگه مطابق میل طرف نباشه

تا آخر عمر یه حس پشیمونی و حقارت و حسرت گریبانگیرشه

آخه من می‌دونم با این سختگیری‌های خاصی که این رفیقم داره خیلی بعیده یه دختر دیگه پیدا کنه که شرایط اونو داشته باشه، الآنم حس می‌کنم الکی داره گیر میده، میگه قیافه‌ش بد نیست ولی به دلم ننشسته!
از اونور شما در نظر بگیرید که ممکنه یه خانم زیبا گیرش بیاد ولی بعد ازدواج خونشو تو شیشه بکنه! اونوقت همین حس پشیمونی که شما میگید پیش نمیاد؟ نمیگه ای کاش میرفتم همون دختره رو می‌گرفتم؟ حسرت نمی‌خوره؟
گاهی اوقات همسر انسان (چه زن و چه مرد) اگر از جهت رفتار و اخلاق نمونه باشه شریک زندگیش در کردارش ذوب میشه و حتی به چهره‌اش خیلی دقت نمی‌کنه، مثل همسر شهید چمران که بعد ماه‌ها ازدواج با ایشون تازه متوجه شده بود که مصطفی کچله و مو نداره و می‌گفت وقتی اینو فهمیدم خنده‌ام گرفته بود!!!! اونقدر که مجذوب شخصیت شهید چمران شده بود.

سورنا;668777 نوشت:
اما نکته ای که باقی میمونه اینه که چرا ایشون اومده از شما مشورت گرفته؟ اگه فردا روزی این ازدواج سربگیره ممکنه طرف از اینکه این نکته رو به شما گفته احساس خوبی پیدا نکنه یا شایدم خواسته که شما منصرفش کنین!
گاهی ما فکر میکنیم به راحتی موقعیت نسیبمون نمیشه (که خود آقای "بچه محل امام رضا" هم همین رو به دوستشون گفتن). برای همین با اینکه طرف به دلمون ننشسته ، فقط چون خصوصیات خوبی داره فکر میکنیم باید قبول کنیم و منتظربمونیم تا علاقه خودش بوجود بیاد. که البته در عمل گاهی بوجود میاد و گاهی نمیاد

من هم با این نظر که برخی دوستان گفتن موافقم:
اگر با چند برخورد علاقه بوجود اومد ، که خب
اما اگر بوجود نیومد بهتره رابطه ادامه پیدا نکنه

ضمناً دوستان عزیز ، طرف مقابل رو هم در نظر بگیرید. طرف مقابل عردسک نیست که صبر کنه تا این آقا یه 15 - 20 جلسه باهاش رفت و آمد کنه تا ببینه آیا علاقه مند میشه یا نه!

سوگل;668773 نوشت:
سلام و عرض ادب
وضعیتی که استارتر مطرح کردند رو من بتازگی سپری کردم یعنی درگیر این مسئله بودم ولی این مسئله برام حل شد و عبور کردم.
من طبق روحیات و شرایط و عقاید خودم نظر میدم و نمیدونم که از نظر مشاور یا سایر دوستان پذیرفته شده هست یا نه...
به نظرم به دل نشستن به خیلی آیتم ها ربط پیدا میکنه

یکی از عمده ترین اون آیتم ها از نظر من، نوع جهان بینی و دیدی هست که هر انسانی به زندگی داره. برای مثال فردی که دهن بین هست، فردی که با منطق جلو میره، فردی که اهل احساسی برخورد کردن هست، فردی که زاویه سنج و دقیق هست،‌فردی که خجالتی هست، فردی که اعتماد به نفس داره، فردی که اعتماد به نفس نداره، و فردی که ایمانش در سطح بالا هست ، فردی که به صورت گلچین دین رو انتخاب کرده و... همه اینها ممکن هست با این موضوع به طور متفاوتی عمل کنند

برای خود من، وقتی برای جلسه اول با هم قرار گذاشتیم تقریبا 50، 50 بودم . زیاد به دلم ننشست. اما بعد از یک ساعتی که با هم صحبت کردیم و دیدم که چقدر ایمان قشنگ و پاکی داره، چقدر قلبش بزرگ و بخشنده هست کم کم چهره اش به دلم نشست و الان خداروشکر همه چی خوب و عالی پیش میره

البته یک نکته:
استارتر به نقل از یک آقا این موضوع رو مطرح کردند ، پس باید در نظر بگیریم که مشکل به دل ننشستن رو یک اقا داره نه یک خانم، چون اولویت ها برای آقایون و خانمها فرق داره ، برای یک آقا در درجه اول زیبایی دختر ملاکه (البته نه برای همه آقایون)

:Kaf: :Kaf: :Kaf:

[="Tahoma"]

بتول مستعان;668701 نوشت:
وقتی قیافش به دل نیست پس یعنی خدا نمیخاد بشه اگه خدا میخواست مهراونو به دلتون مینداخت

اینم فکر کنم از اون حرفاست!!!!!!!!!

بچه محله امام رضا;668771 نوشت:
مگه آدم با یه بار خواستگاری دختری رفتن قراره بهش علاقمند بشه؟ اون تو فیلماس که طرف با یه نگاه عاشق میشه!
سلام داداش
عاشق شدن خیر ، ولی به دل نشستن بله. با پسند کردن هم فرق میکنه

بله برادر باید در همون جلسهء اول به دل بشینه و حسی متفاوت ایجاد کنه

[="Tahoma"]

سورنا;668777 نوشت:
اما نکته ای که باقی میمونه اینه که چرا ایشون اومده از شما مشورت گرفته؟

آخه ما خیلی به هم نزدیکیم، حتی کوچکترین مسائلم میاد با من در میون میذاره.

بچه محله امام رضا;668783 نوشت:
گاهی اوقات همسر انسان (چه زن و چه مرد) اگر از جهت رفتار و اخلاق نمونه باشه شریک زندگیش در کردارش ذوب میشه و حتی به چهره‌اش خیلی دقت نمی‌کنه، مثل همسر شهید چمران که بعد ماه‌ها ازدواج با ایشون تازه متوجه شده بود که مصطفی کچله و مو نداره و می‌گفت وقتی اینو فهمیدم خنده‌ام گرفته بود!
داداش هرچند که نمونه برای فرمایش شما پیدا میشه. اما همسر شهید چمران همسر شهید چمرانه ، من منم ، شما هم شما هستید

به قول خودتون زندگی فیلم نیست ، پس بر اساس واقعیت ها باید بهش نگاه کرد

[="Tahoma"]

Reza-D;668784 نوشت:
نسیبمون

درستش "نصیب" است:Nishkhand:

بچه محله امام رضا;668793 نوشت:

درستش "نصیب" است:Nishkhand:
ببخشید ، اشتباه نوشتم. مرسی از توجهتون :Nishkhand:

شبـنم;668715 نوشت:
سلام
به نظر من شما دخالت نکنید برای ازدواج حتما باید چهره طرف به دلت بشینه و بتونی تحملش کنی این که الان چهره دختره به دلش ننشسته فردا هم نمی شینه و مشکل براش پیش میاد
میزان ایمان افراد هم فرق میکنه اگه فردا چهره ی زیبای هر زنی ایشان رو نسبت به زندگیش دلسرد کنه اون وقت شما هم در تشویق این فرد به ازدواجشش بی تقصیر نخواهید بود
بزارید خودش تصمیم بگیره

S.A.J;668729 نوشت:
سلام
شما فقط راهنمایی کن
نه حق انتخاب براش دارید و نه عقلا درسته
فردا مسئولیتش میاد پای شما

سلام
اینکه گفتم برم متقاعدش کنم منظورم در حد مشورت دادن بود، نه اینکه زورش کنم که حتما برو باهاش ازدواج کن، چون همونطور که گفتم ما خیلی صمیمی هستیم و از ریزترین کارای هم خبر داریم، الآنم حس می‌کنم از باب چندین سال رفاقت و دوستی این حق رو به گردنم داره که مشورت درست بهش بدم و اصلا به همین خاطر این تاپیک رو ایجاد کردم تا خدایی نکرده مشاوره غلط نداده باشم.

[="Tahoma"]

Reza-D;668789 نوشت:
بله برادر باید در همون جلسهء اول به دل بشینه و حسی متفاوت ایجاد کنه

سوال من همین سوال برادرمونه که این پایین نقل قول می‌کنم:

S.A.J;668729 نوشت:
به دل نشستن یعنی چی؟
این جوونها یکم توضیح بدن ما هم بفهمیم
مثلا من رفتم خواستگاری
حالا داماد که علی القاعده و اصول باید جلسه سوم بره
دخمل آمد نشست حالا نگیم تنهایی تو اتاق بغل
خوب ی نظر دو نظر حالا نگیم سه نظر
بعد باید به قلبم مراجعه کنم
ببینم چی میگه؟
ایشون پسندید ما هم بگیم بعععععععععععلهههههههه
اینه فرایند به دل نشستن؟

[="Tahoma"]

بنت الحسین;668747 نوشت:
ایشون می تونن در دوران نامزدی (قبل ازعقد)در این مورد تصمیم بگیرن یعنی اگر بعد از چند بار صحبت کردن به این نتیجه رسیدن که از قیافه خانم خوششون نمیاد تصمیم اصلی رو بگیرن

اصولا هم ما و هم رفیقم از خانواده‌هایی نیستیم که دختر و پسر دوران نامزدی قبل از عقد و ... داشته باشن، اگر توافق صورت گرفت با هم عقد می‌کنند و بعد از محرمیت می‌تونن با همدیگه ارتباط داشته باشند و الا اینکه قبلش نامزد باشن و با هم برن پارک و تفریح و از این دست سوسول بازی‌ها و بعد اگه از هم خوششون اومد عقد کنند و ... از این خبرا نیست.

╮∩╭(︶︿︶)╮∩╭ ñ¡ªz;668742 نوشت:
نه عقد نیستم، فعلا مراحل خواستگاری هست

ولی خب از یه طرف معیارای اخلاق و ایمان رو ظاهرا داره، از یه طرف دیگه معیارای ظاهری من رو نداره، من اونقدرا به خودم مطمئن نیستم که بگم چون با ایمانه فردا تو زندگی می تونم ظاهرش رو نادیده بگیرم

بدجوری دو دولم و عذاب وجدان دارم از اینکه الکی بخوام بگم نه

آخ گفتی مرضیه Fool

واقعن چقد ما دخترا بیچاره ایم

نه هم که میگیم تا چن وقت عذاب وجدان داریم

من الان خودم تو فاز عذاب وجدانم

هی این وجدانه میگه شاید قرار بوده روزی خانواده اون آقا از طریق این ازدواج برسه دستشون Fool Fool

ینی واقعا توجیه های این وجدان تو حلقم Fool

Fool Fool Fool

نمیدونم این حال بد تا کی ادامه داره

هی زندگی

[="Tahoma"]

Reza-D;668755 نوشت:
علاقه یه چیز شخصیه و کسی نمیتونه به دیگری بگه چجور چهره ای رو دوست داشته باش
من میتونم به شما بگم فلان غذا رو بخور مثلاً برای استخوان مفیده
اما هرگز نمیتونم به شما بگم اون غذا رو دوست داشته باش

مثل قضیه‌ی همدلیه که آقا در توضیح اون در دیدار با مداحان گفتند:
همدلی و هم‌زبانی که ما گفته‌ایم، همدلی یک چیز زورکی نیست، یک چیز دستوری نیست که کسی دستور بدهد که مردم همدلی کنید، مردم هم بگویند چشم، این همدلی نمیشود؛ همدلی مثل یک گل است، مثل یک نهال و بوته‌ی گل است، باید نهال را نشاند در زمین، بعد از آن مراقبت کرد، آن را آبیاری کرد، از لطمه زدن به آن باید جلوگیری کرد تا این همدلی رشد کند؛ بدون این، همدلی نخواهد شد. همدلی از هم‌زبانی هم بهتر است، هم‌زبانی هم خوب است.
ای بسا هندو و ترک هم‌زبان
ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان محرمی خود دیگر است
همدلی از هم‌زبانی بهتر است
همدلی لازم است؛ همدلی را باید به‌وجود آورد؛ همدلی را باید رشد داد. این توصیه‌ی من به همه است. الان فرصت خوبی است برای همدلی؛ یک عدّه‌ای مخالفند، یک عدّه‌ای اعتراض دارند؛ خیلی خب، مسئولین ما که مردمان صادقی هستند، مردمان علاقه‌مند به منافع ملّی‌اند، بسیار خب، یک جمعی از مخالفین را ــ از آن افرادی را که شاخصند ــ دعوت کنند، حرفهای آنها را بشنوند؛ ای بسا در حرفهای آنها یک نکته‌ای باشد که این نکته را اگر رعایت کنند، کارشان بهتر پیش برود؛ اگر چنانچه نکته‌ای هم نبود، آنها را قانع کنند؛ این میشود همدلی؛ این میشود یکسان‌سازی دلها و احساسها، و به تبع آن عملها. به نظر من بنشینند، بشنوند، بحث کنند. حالا ممکن است بگویند آقا ما سه ماه بیشتر زمان نداریم؛ خب، حالا سه ماه بشود چهار ماه، آسمان که به زمین نمی‌آید؛ چه اشکالی دارد؟ کمااینکه آنها در یک برهه‌ی دیگری هفت ماه زمان را عقب انداختند. خیلی خب، دوستان ما هم اگر چنانچه در این همدلی‌ها و هم‌زبانی‌ها و تبادل‌نظرها یک وقتی گرفته شد، چه اشکال دارد، وقتی گرفته بشود، یک خرده زمان آن تصمیمات نهایی عقب بیفتد؛ طوری نخواهد شد.
اینم یه دفعه تو ذهنم تداعی شد گفتم بگم، گرچه ربطی به بحث نداشت:khandeh!:

[="Arial"][="Blue"]

بچه محله امام رضا;668809 نوشت:

اصولا هم ما و هم رفیقم از خانواده‌هایی نیستیم که دختر و پسر دوران نامزدی قبل از عقد و ... داشته باشن، اگر توافق صورت گرفت با هم عقد می‌کنند و بعد از محرمیت می‌تونن با همدیگه ارتباط داشته باشند و الا اینکه قبلش نامزد باشن و با هم برن پارک و تفریح و از این دست سوسول بازی‌ها و بعد اگه از هم خوششون اومد عقد کنند و ... از این خبرا نیست.


من در مورد پارک وتفریح حرفی نزدم
آقا به عنوان خواستگار می تونند برن خونه دختر خانم در حضور پدر ومادر ایشون در مورد آینده صحبت کنند وآشنایی بیشتری باهم پیدا کنند
اگر بعد از عقد به مشکل خوردن بارگشتشون سخت تر میشه
[/]

موضوع قفل شده است