جمع بندی من خودم پدر هستم اما از این همه حق دادن به والدین راضی نیستم

تب‌های اولیه

95 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="Tahoma"]سلام
ما حتی اگه بخوایم ناراحتی خودمون رو با رفتارمون نشون بدیم(البته نه رفتارای تند) خب باز پدر و مادر ناراحت میشن.
پس ابراز ناراحتی فرزند نسبت به بعضی حرفا و رفتارای پدر و مادر باید چه طوری باشه؟

سلام علیکم و رحمه الله
آنطور که از پیامهای سروران گرامی متوجه شدم اشکال در احکام و یا در والدین و یا حتی در رفتار فرزندان نیست.
اشکال در عدم درک متقابل هستش.
دلیل اون هم جهش سریع در علم و تکنولوژی بود که در دو دهه اخیر رخ داد و والدین نمیتونن خودشون را با اون وفق بدن.این تغییر در تکنولوژی خواه ناخواه در رفتار انسانها تغییر ایجاد میکنه.
رفتار فرزندان به دلیل اینکه در حال رشد و تغییر بودن از خردسالی تا نوجوانی یا از نوجوانی به جوانی میتونه خودشو با شرایط وفق بده ولی والدین نتونستن این تغییر را هضم کنن.
این اختلاف در طرز فکر و رفتار باعث تلاقی در عقاید و نتیجتا ایجاد اصطکاک و کشمکش بین والدین و فرزندان میشه.
شرایط برای هر دو طرف خیلی مشکله.
فرزندان به دلیل رشد آگاهی خیلی خیلی زیادی که در اثر گسترش تکنولوژی ارتباطات اعم از اینترنت و موبایل و .....خیلی از مسائل براشون عادی و یا حل شده هستش ولی والدینی که خیلی با این مسائل درگیر نیستن هنوز نمیتونن اینهمه تغییر را بپذیرن.چند مثال عرض می کنم.
مثلا در گذشته یک نوجوان یا جوان دختر یا پسر با بچه های محل یا کوچه خودشون ارتباط داشت و بیشتر صحبتها در ملا عام صورت می گرفت و مستقیم یا غیر مستقیم والدین میتونستن از کارها و صحبتهای فرزندانشون اطلاع داشته باشن و خیالشون راحت بود و مستقیما در کارها دخالت نمیکردن...ولی حالا همه جی عوض شده . وقتی والدین از بابت فرزندانشون خاطر جمع باشند خیلی بهشون گیر نمیدادند و اگر از نسل قبل بپرسید معمولا میگن که ما از راهنمائی به بعد یا از دبیرستان به بعد حتی والدینمون خبر نداشتند مدرسمون کجاست و یا حد اکثر سالی یکبار یه سر به مدرسه می زدند ولی الآن حتی والدین برنامه امتحانات و حتی برنامه درسی روزانه فرزندنشون را از حفظ هستند و مرتب رصد می کنند که بچه داره چیکار میکنه...از طرفی فرزند یک انسان هستش و دوست داره استقلال داشته باشه,خودش برای آینده خودش تصمیم بگیره, خودش مسئول خوشبختی یا بدبختی آینده اش باشه خودش در مورد همسر آینده اش تصمیم بگیره و .............
دقیقا مثل همان پدر و ماردهای گذشته که اونها هم همه این کارها را خودشون می کردند ولی یک اختلاف بزرگ باعث اینهمه تقابل و اختلاف شده و اون اینکه : والدین گذشته به فرزندانشون(یعنی پدر و مادرهای نسل جدید) اعتماد داشتند ولی همان فرزندان (یعنی پدر و مادرهای نسل جدید) به فرزندانشون اعتماد ندارند و فکر میکنند که دارند اشتباه میکنن, چرا؟ چونکه نه والدین میتونن بفهمند که فرزندشون داره چکار میکنه و نه فرزندان میلی دارند که جیک و پوک کارها و برنامه ها و نقشه های آینده شون را به آنها بگن.
حالا منه پدر وقتی به فرزندم شک داشته باشم (به خاطر اینکه نمیدونم وقتی با موبایل یا تبلتش 8 ساعت داره چت میکنه ) به دلیل حس پدرانه شروع میکنم به گیر دادن به همه کارهاش!
شما وقتی نسبت به کسی خاطر جمع باشید حتی اگر بخواد خودشو توی چاه هم بندازه خیالتون راحته که یا چاهش خیلی عمیق نیست و برای آب تنی داره میره و یا داره میره آب بیاره یا دراه میره کسی رو نجات بده و .....
بنده خودم بارها دیده ام یکی از دوستانم, در محل یا بین فامیل دنبال معتاد و خلافکار میگشت که باهاشون طرح دوستی بریزه و وقتی دیگران به نیت خیر به والدین ایشون تذکر میدادند که "پدر گرامی" اجازه نده پسرت با فالانی و فلانی بگرده ایشون(پدر دوستم) با خیال راحت میگفت شما نگران نباش, بنده حواسم هست و بعد از مدتی می دیدیم که بله, همون آقا خلافه یا معتاده راهشو پیدا کرده و یا داره ترک میکنه یا دست از خلاف برداشته!
از اونطرف اگر اعتماد نباشه وقتی یک دختر خانم 10 دقیقه با همکلاسیش در مورد امتحان چت کنه, پدر و مادر فکر میکنن که ای بابا دیگه این دختر از دست رفته! و اگر مستقیما بهش نگن و گره کارشون را با دسن باز نکنن....شر.ع میکنن به گیر دادن به همه چیز ایشون, حتی به نماز خواندن و وضو گرفتن ایشان!

اما چه باید کرد؟!
به نظر حقیر فرزندان باید بیشتر والدین را در جریان کارهایشان قرار بدهند, مثلا اگر دوستی انتخاب میکنند که ظاهرش خیلی با عقاید والدینشون مطابقت نداره ولی قلب پاکی داره و یک دوست با معرفت و تمام و کماله, چند جلسه دعوتش کنن خونه که از نزدیک با پدر و مادر صحبت کنه و با هم غذا بخورند و یا در پارک یک برنامه پیک نیک بذارن...مسلما تجربه والدین به دردشون خواهد خورد, اگر واقعا دوست خوبی باشه, پدر و مارد خیالشن راحت میشه و مطمئنا شما اگر از شب تا صبح هم با ایشون چت کنی و صبح سر صبحانه بگید که دوستم سه مشکلی داشت که تا صبح با هم داشتیم همفکری می کردیم,والدین ناراحت نخواهند شد ولی اگر اعتماد نباشه اگر حتی در سالن بایستسد با صدای بلند تلفنی به دوستتون بگید ساعت 11 بریم کتابخانه, والدین فکر میکنن که 100% دارید فیلم بازی می کنید و منظورتون از کتابخانه, پارک محله!
و یا در مورد انتخاب رشته, ممکنه شما بخواهید یک نویسنده یا ادیب بشید و والدین شما قصد دارند شما یک پزشک بشید,(اینکه آنها اشتباه میکنند شکی نیست ولی هدف ما اینه که راهی پیدا کنیم که احترام متقابل حفظ بشه و همه با شادی زندگی کنن) در اینصورت مطمئنا برخی از والدین از خواسته خودشون کوتاه نمیانو و با این طرز فکر که فرزندم عقلش نمیرسه و باید پزشک بشه و در آینده از ما متشکر خواهد بود, زندگی را به کام شما تلخ خواهند کرد و مسلما شما حق دارید که این همه شاکی باشید.
خوب اینجا هم با کمی مهارت و ظرافت میشه مشکل را حل کرد, مثلا از افرادی که در زمینه همان رشته مورد علاقه شما تخصص دارند و تجربه دارند دعوت کنید که باتفاق والدین با هم صحبت کنید و ایشان از مزایا و معایب رشتشون بگن و هم شما و هم والدین با این موضوع آشنا بشن, مسلما هر پدر و مادری خوشبختی فرزندشوم میخواد و چه بهتر که در این زمینه به اجماع برسیم!
این روش در همه موارد صدق میکنه,انتخاب رشته ورزشی, مدرسه یا دانشگاه, رشته درسی یا کاری,همسر,خانه,ماشین و .....احترام به پدر و مادر فقط این نیست که جلوی ایشان پاهامون را دراز نکنیم و یا وقتی میان خونه براشون چای ببریم, یا روز پدر یا روز مادر براشون دسته گل یا کادو بگیریم و یا در مهمانیها باهاشئن لفظ قلم صحبت کنیم.
احترام اینه که آنها را قاطی زندگیمون بکنیم, باهاشئن مشورت کنیم, از تجربیاتشون استفاده کنیم و اگر موردی را دارن اشتباه میکنن با حوصله کمی صرف وقت متوجه نظرات اشتباهاتشون بکنیم . یا از دیگران کمک بگیریم, مثلا اگر افرادی امروزی و مدرن هستند و خیلی اهل دین نیستند, از افراد با کلاس و دکتر مهندس یا پولدار فامیل یا همسایه درخواست کنیم که در یک نشست خودمونی ولی مسئله را براشون تشریح کنه و اگر هم والدین افراد مومن و متعصبی هستند از بزرگان و مومنین محله یا فامیل و یا حتی امام جماعت مسجد کمک بگیریم.

رهگذر آسمان;664185 نوشت:
با سلام
با عرض معذرت باید عرض کنم
یا والدین کارشناسان محترم نعوذ بالله معصوم هستند
یا همگی کارشناسان از همین والدین امروزی هستند
چون هیچ مدله متوجه حرف بنده و سایر دوستان نمیشن

بابا به پیر به پیغمبر ماها نه داریم راجع به چند دهه قبل حرف میزنیم
نه دنبال مجوز واسه بی احترامی به بزرگترها میگردیم
همه حرفمون اینه چرا انقدر تو گوش والدین از حق و حقوقشون خوندین
که تا میخوایم نفس بکشیم میگن حلالت نمیکنم و عاقت میکنم

خود بنده خیر سرم ازدواج کردم
ولی هنوزم که هنوزه بابت همه چی باید به مادر و پدرم جواب پس بدم
اینکه کجا میرم ، با کی میرم ، چی میخرم؛ چی میپوشم و ...
همگی باید از فیلتر والدین گرامی بگذره
و وقتی در کمال آرامش واسشون توضیح میدم که بنده ازدواج کردم
و هرجوری که حساب کنیم شرعا، عرفا ، قانونا و رسما صاحب اختیار بنده همسرمه
و بنده از ایشون اجازه گرفتم ناراحت میشن و میگن احترام والدینتو نگه نمیداری
میخوام بدونم به دنیا اومدن من فرزند گناه کبیره بوده
که بزرگ کردنم شده یه پتک همیشگی واسه خفه کردن من؟؟؟
چرا هر زمانی که خواستم با روش خودم زندگی کنم
روشی که قبلا از فیلتر خداوند و همسرم گذروندم
ولی چون باب میل والدینم نیست
یا باید بیخیال اون روش بشم
یا قبلش انواع و اقسام تهمت ها و نفرین هارو به جون بخرم
کارشناس محترم بنده کلا بیسواد، شمای کارشناس دینی میشه بفرمایین
اینجور مواقع خدا دقیقا کجاست؟؟؟

من با همه بی سوادیم مطمئنم حکمی هست در دفاع از من فرزند
ولی سوالم اینه چرا این حکم لابلای آیات و روایات خاک خورد و گم شد
که همه بچه هامون یا به امید ثواب احترام به والدین آرزوهاشون رو خاک کردند
یا با یه عذاب وجدان دروغین از ناراحتی والدین به آرزوهاشون رسیدن
؟؟؟


سلام علیکم و رحمه الله
بزرگوار در دین گفته نشده که همه کارهای والدین منطبق بر اسلام است.
کجای دین گفته که یک فرزندی که ازدواج کرده باید بابت همه کار به والدینش جواب دهد؟!
در مورد کودک اینهمه وظایف دارند والدین, در مورد افراد بالغ که ....
رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمود: خداي رحمت كند كسي را كه فرزندش را در نيكي به خود ياري مي‌كند. راوي حديث پرسيد: چگونه فرزندمان را در نيكي به خود ياري نماييم؟ حضرت فرمود: آنچه را كه كودك در قوه و توان داشته و انجام داده است از او قبول كند، آنچه انجام آن براي كودك سنگين و طاقت فرسا است از او نخواهد، او را به گناه و طغيان وادار نكند و به او دروغ نگويد و در برابر او مرتكب اعمال جاهلانه (و احمقانه) نشود. «الكافي، ج 6، ص 50»
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: كسي كه دختر بچه خود را شادمان كند مانند كسي است كه بنده‌اي را از فرزندان (حضرت) اسماعيل، آزاد كرده باشد، و آن كس كه پسر بچه خود را مسرور و ديده او را روشن كند مانند كسي است كه از خوف خدا گريسته باشد. «مكارم الاخلاق، ص 114»
رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمود: هرگاه پدري با نگاه (مودّت‌آميز) خود فرزند خويش را مسرور كند، خداوند به او اجر آزاد كردن يک بنده را مي‌دهد. «مستدرك الوسائل، ج2، ص626»
پيامبر اکرم - صلي الله عليه و آله - فرمود: خداوند دوست دارد که ميان فرزندانتان عادلانه رفتار کنيد، حتي در بوسيدن آنها. «ميزان الحکمه، ح 22665»
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: هرگاه نام فرزند را «محمد» گذاشتيد، به او احترام بگذاريد؛ برايش جا باز كنيد؛ و با وى ترشرويى نكنيد.

امام صادق عليه السلام به شخصى كه نام دخترش را «فاطمه» نهاده بود، فرمودند: اكنون كه نام او را «فاطمه» نهاده اى، دشنامش نده؛ نفرينش نكن؛ و كتكش نزن.

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: هركس دخترى داشته باشد كه او را تباه نسازد؛ و خوارش نكند؛ و پسرش را بر وى برترى ندهد، خدا او را به بهشت مى برد.

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: از جمله حقوق فرزند بر پدرش اين سه چيزند: نام نيكو بر او گذارد؛ نوشتن را به وى بياموزد؛ و هنگامى كه بالغ شد، همسرش دهد.

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: فرزند هفت سال سَروَر است؛ هفت سال بنده [و فرمانبردار] است؛ و هفت سال ياور است.

الدین القیم;663835 نوشت:
یعنی مخالفت با پدر و مادر حرام نیست اما نباید با این مخالفت باعث اذیت پدر و مادر شوید مثلا پدر و مادر به شما می گویید اینکار را انجام بده شما با تندی که باعث اذیت آنها شود حق ندارید بگویید انجام نمی دهم بلکه می توانید سکوت کنید و یا تایید کنید اما بعدا انجام ندهید در واقع شما نباید باعث آزار و اذیت آنها شوید به هر نحوی اما ملزم به اجرا نیستید.

سلام علیکم:Gol:

بر اساس آیه شریفه "وَ وَصَّيْنَا الاْ نسَان‌َ بِوَ َلِدَيْه‌ِ حُسْنًا وَ إِن جَـَهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيْس‌َ لَكَ بِه‌ِ عِلْم‌ٌ فَلاَ تُطِعْهُمَآ إِلَي‌َّ مَرْجِعُكُم‌ْ فَأُنَبِّـئُكُم بِمَا كُنتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ ؛" (عنكبوت‌،8) می توان نتیجه گرفت که علاوه بر کسب رضایت پدر و مادر، اطاعت و تبعیت از پدر و مادر هم واجب است، زیرا در آیه شریفه خداوند مواردی را که پدر و مادر، انسان را، از توحيد بازداشته و به شرك دعوت كنند يا فرزند را از واجبات و محرمات اسلام بازداشته يا ترغيب كنند، را مستثنی نموده، این استثنا گویای آنست که فرزندان می بایست حتی الامکان در اکثر موارد دیگر از والدین شان اطاعت کنند زیرا عدم اطاعت و تبعیت و سرپیچی بدون وجه، معمولاً موجبات ایذاء و نارضایتی ایشان را فراهم می آورد. البته صرف مخالفت با آنها در صورتیکه موجب ایذاء و آزار آنها نباشد حرام نیست، بلکه هر موردی که مخالفت پدر و مادر سبب اذیت و خشم آنها گردد حرام است.

البته در مواردی که اطاعت آنها فرزند را به سختی و حرج بیندازد و یا موجب ضرر فوق العاده دینی یا دنیوی فرزندان گردد مثل این که فرزند را از ازدواج منع کنند در حالی که فرزند نیازمند ازدواج است و یا فرزند را امر به طلاق همسرش کنند و این مستلزم خسارت سنگین فرزند است، (و یا بدون آگاهی و دلیل لازم، از ورود در شغل مناسب و سالم نهی کرده، یا از ادامه کارش منع کنند و یا از ازدواج با همسر مناسب و مورد علاقه اش منع کنند) در این گونه موارد اطاعت آنها واجب نیست. ولی به طور کلی در غیر این موارد تا ممکن است باید اوامر ایشان را اطاعت کرد و از مخالفت با آنها پرهیز نمود خصوصا در مواردی که والدین به مصلحت اولاد، امر و نهی می کنند. (رجوع کنید به گناهان کبیره، شهید دستغیب، ج 1، حقوق والدین).

مضافاً در همه این مراحل باید کاملاً مراقب بود که از جدال و مراء با والدین پرهیز کرده، از عصبی کردن آنها اجتناب نمود، اشتباهات آنها را نادیده گرفته و اگر اشتباه خیلی فاحش است، باید خیلی مؤدبانه به آنها تذکر داد. آن هم در شرایطی که حالت عادی دارند نه در زمان عصبانیت. در هر حال احترام به والدین واجب است ولو آنها کافر باشند در بعضی موارد که اختلاف نظر یا اختلاف سلیقه بین فرزند و والدین هست باید از واسطه استفاده کرد یعنی از طریق افراد بزرگ تر فامیل و کسانی که مورد احترام والدین هستند، خواسته های خود را مطرح کرد و از درگیر شدن با آنها جداً اجتناب نمود.

موفق باشید ...:Gol:

دختر با وقار;664266 نوشت:
سلام
ما حتی اگه بخوایم ناراحتی خودمون رو با رفتارمون نشون بدیم(البته نه رفتارای تند) خب باز پدر و مادر ناراحت میشن.
پس ابراز ناراحتی فرزند نسبت به بعضی حرفا و رفتارای پدر و مادر باید چه طوری باشه؟

سلام و تشکر از دغدغه و سؤال شما، پاسخ سؤال شما را در پاراگراف آخر پست 56 (پست قبلی) بیان کردیم. موفق باشید ...:Gol:

مشکور;664650 نوشت:

سلام و تشکر از دغدغه و سؤال شما، پاسخ سؤال شما را در پاراگراف آخر پست 56 (پست قبلی) بیان کردیم. موفق باشید ...:Gol:

عذر میخوام این پست رو نقل قول کردم چون پست بالایی رو میخواستمنقل قول کنم ولی طولانی ببود.
خوب استاد مشکور یه مثال زدید دقیقا وضع منو تشریح میکنه.گفتید اطاعت از والدین در مواردی که باعث عسر و حرج بشه واجب نیست و مثال زدید وقتی فرزند به ازدواج نیاز داره ولی پدر و مادر از ازدواج منعش کنن.الان من و پدر مادر دقیقا همین وضع رو با من دارن.هرچه میگم نیاز دارن میگن تا نری تخصص بگیری خبری از ازدواج نیست و اینو از فکرت بکن بیرون که تا تخصص نگرفته ای برات بریم خواستگاری. خوب من 7 سال طول کشید تا پزشکی عمومی رو تموم کنم خسته شدم. انگیزه و انرژی ندارم بلافاصله همین امسال یه پشت درس بخونم و قبول بشم و دوباره چهارسال دیگه تحصیل دوره تخصص. ..

[=microsoft sans serif]

مشکور;664385 نوشت:
براساس آیه شریفه "وَ وَصَّيْنَا الاْ نسَان‌َ بِوَ َلِدَيْه‌ِ حُسْنًا وَ إِن جَـَهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيْس‌َ لَكَ بِه‌ِ عِلْم‌ٌ فَلاَ تُطِعْهُمَآ إِلَي‌َّ مَرْجِعُكُم‌ْ فَأُنَبِّـئُكُم بِمَا كُنتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ ؛" (عنكبوت‌،8) می توان نتیجه گرفت که علاوه بر کسب رضایت پدر و مادر، اطاعت و تبعیت از پدر و مادر هم واجب است

سلام علیکم
از پاسخ شما تشکر می کنم البته در این آیه دلالتی بر وجوب اطاعت وجود ندارد و تنها نهی از اطاعت در مورد شرک دارد که نفی شیء اثبات ما عدا نمی کند که چون از آن امور اطاعت نکن پس در امور دیگر اطاعت کن
فقط نکته ای که باید مشخص شود این است که می خواهید این حکم وجوب اطاعت را اجتهادی بررسی کنید یا تقلیدی.
یعنی خودتان می خواهید با استناد به آیات و روایات ثابت کنید اطاعت از والدین را یا به به فتوای فقها اکتفا می کنیم که ما قبلا فتوای مراجع تقلید را بر عدم وجوب اطاعت از والدین آوردیم و اگر انجام کاری باعث ایذا آنها می شود باید ترک شود مثلا

امام خامنه ای:
اطاعت از والدين
306.[HL] اطاعت از والدين واجب نيست لكن ايذاء ايشان حرام است، مگر در انجام واجبات و ترك محرّمات.[/HL]
http://www.leader.ir/tree/index.php?catid=122

آیت الله سیستانی:
پرسش: حدود اطاعت از پدر و مادر چیست؟ پاسخ: فرزند در برابر پدر و مادر دو نوع واجب دارد:
اول: نکویی و انفاق به ایشان اگر بینوا وتهیدست اند و تأمین نیازمندی های زندگیشان و برآوردن خواسته های مشروعان در حدود شئون عادی زندگانی آنگونه که فطرت سالم ایجاب می کند. و ترک این وظیفه نوعی انکار نکویی های ایشان است.
و این نکویی بر حسب اختلاف حال پدر و مادر از حیث تنگنایی و گشایش و نیرو و ضعف فرق می کند.
دوم: نیک رفتاری وخود داری از بد رفتاری در سخن و عمل اگر چه به او ستم کرده باشد و در روایت آمده است که اگر پدر و مادرت تو را زدند نباید به آنان تندی کنی بلکه باید بگویی خدا شما را بیامرزد.
این دو وظیفه نسبت به شئون پدر مادر است و اما در شئون فرزند نیز امر دو نوع است :
اول: اذیت شدن پدر و مادر از این ناحیه باشد که دلسوز فرزندشان هستند و از کاری که او انجام می دهد هر چند در ارتباط با ایشان نباشد، رنج می کشند، فرزند، چنین کاری را نباید بکند اعم از اینکه او را نهی کنند و یا نه.
دوم: اذیت شدن پدر و مادر از این جهت باشد که آنان برخی خصلت های نکوهیده دارند مثلاًدوست نمی دارند فرزندانشان به دنبال خیر دنیا باشد چنین اذیت شدنی اثری برای فرزند ندارد و واجب نیست فرزند در مقابل این نوع توقعات تسلیم آنان باشد.[HL] و از همین مطلب معلوم می شود که اطاعت از پدر و مادر در خصوص او امر ونواهی شخصی شان در حد ذات خود واجب نیست.و خدا عالم و داناست. [/HL]

پرسش: آیا رضایت والدین در انجام مستحبات و شرکت در مراسم و شعائر اسلامی نسبت به فرزندان شرط است ؟ پاسخ: خیر شرط نیست ولی اگر انجام اعمال مستحبی باعث اذیت آنها بعلت شفقت بر او شود جائز نیست.

آیت الله مکارم:
پرسش : آیا رضایت والدین در مورد طلبه شدن و پوشیدن لباس مقدّس روحانیّت شرط است؟
پاسخ : در این گونه موارد رضایت والدین لازم نیست، [HL]اصولا اطاعت آنها در جایى لازم است که ترک آن موجب اذیّت و آزار گردد[/HL] و در مسائل سرنوشت ساز زندگى انسان (مانند ازدواج و طلاق) نباشد و امّا در مورد تحصیل علوم دینى در امثال زمان ما که نیاز مبرم به دانشمندان و علماى لایق دین است و من به الکفایه وجود ندارد، رضایت آنها شرط نیست. در مورد لباس نیز رضایت آنها ضرورت ندارد ولى بهتر است تا مى توانید در همه کارها رضایت آنها را تحصیل کنید.
http://makarem.ir/newmain.aspx?typei...10015&CatID=-2

یه سوال. بچه که خودش نمیخواسته به دنیا بیاد، پدر و مادر آوردنش. این چه منتی سر بچه داره؟

mehrant;664668 نوشت:
عذر میخوام این پست رو نقل قول کردم چون پست بالایی رو میخواستمنقل قول کنم ولی طولانی ببود.
خوب استاد مشکور یه مثال زدید دقیقا وضع منو تشریح میکنه.گفتید اطاعت از والدین در مواردی که باعث عسر و حرج بشه واجب نیست و مثال زدید وقتی فرزند به ازدواج نیاز داره ولی پدر و مادر از ازدواج منعش کنن.الان من و پدر مادر دقیقا همین وضع رو با من دارن.هرچه میگم نیاز دارن میگن تا نری تخصص بگیری خبری از ازدواج نیست و اینو از فکرت بکن بیرون که تا تخصص نگرفته ای برات بریم خواستگاری. خوب من 7 سال طول کشید تا پزشکی عمومی رو تموم کنم خسته شدم. انگیزه و انرژی ندارم بلافاصله همین امسال یه پشت درس بخونم و قبول بشم و دوباره چهارسال دیگه تحصیل دوره تخصص. ..

سلام علیکم:Gol:

گفتیم که اگر فرزند در شرایط و وضعیتی است که نیاز به ازدواج دارد و والدین به هر دلیلی ممانعت می کنند اطاعت آنها واجب نیست، سعی کنید در شرایطی آرام، با رعایت احترام و بدور از تندی و یا با کمک نزدیکان با نفوذ، والدین تان را متقاعد کنید و در صورتی که نتیجه ای حاصل نشد اقدام به ازدواج کنید.

موفق باشید ...:Gol:

مشکور;664893 نوشت:

سلام علیکم:Gol:

گفتیم که اگر فرزند در شرایط و وضعیتی است که نیاز به ازدواج دارد و والدین به هر دلیلی ممانعت می کنند اطاعت آنها واجب نیست، سعی کنید در شرایطی آرام، با رعایت احترام و بدور از تندی و یا با کمک نزدیکان با نفوذ، والدین تان را متقاعد کنید و در صورتی که نتیجه ای حاصل نشد اقدام به ازدواج کنید.

موفق باشید ...:Gol:

و مساله دیگه هم اینکه سعی کردم باهاشون تندی و بحث نکنم اما از اینکه من درس نخوندم برای اینکه امسال امتحان بدم خیلی ناراحت هستن.آیا بخاطر همین ناراحتی هست که هرچی دعا کردم ازدواج من جور نمیشه؟

الدین القیم;664692 نوشت:
از پاسخ شما تشکر می کنم البته در این آیه دلالتی بر وجوب اطاعت وجود ندارد و تنها نهی از اطاعت در مورد شرک دارد که نفی شیء اثبات ما عدا نمی کند که چون از آن امور اطاعت نکن پس در امور دیگر اطاعت کن
فقط نکته ای که باید مشخص شود این است که می خواهید این حکم وجوب اطاعت را اجتهادی بررسی کنید یا تقلیدی.
یعنی خودتان می خواهید با استناد به آیات و روایات ثابت کنید اطاعت از والدین را یا به به فتوای فقها اکتفا می کنیم که ما قبلا فتوای مراجع تقلید را بر عدم وجوب اطاعت از والدین آوردیم و اگر انجام کاری باعث ایذا آنها می شود باید ترک شود

سلام علیکم:Gol:

چند روز پیش پاسخ مفصلی تهیه کردم که بدلیل قطع برق، مطالب حذف شد اجمالاً:

- تا اصل نفس اطاعت از والدین در توصیه حقتعالی ملحوظ نبوده باشد نهی از اطاعت والدین در موارد امر به شرک معنا ندارد، پس اطاعت از والدین داخل در موضوع آیه شریفه "و وصیناالانسان بالوالدیه حسنا ... " می باشد. چنانکه وقتی به کسی گفته می شود از فلانی در این مسأله پیروی نکن، جواز اصل پیروی و اطاعت و نیز اطاعت در دیگر مواردی که مشروع و منطقی است روشن می شود. زیرا اگر اصل اطاعت ثابت و مورد توصیه نبوده نهی از اطاعت در برخی موارد، حکیمانه نیست.(دقت کنید)

- آیا اطاعت از اوامر منطقی، مشروع و خیرخواهانه والدین، امری سوای احسان و نیکوکاری به آنهاست؟ آیا این توصیه کلی قابل تفکیک است یا توصیه ای جامع و مانع است که همه موارد را در بر می گیرد؟ آیا سرپیچی و عدم اطاعت از خواست منطقی و از سر مصلحت و خیرخواهی والدین موجب ایذاء و آزار آنها نمی شود؟ و ...

- این مجموعه سؤالات و بسیاری دیگر لزوم اطاعت مشروط از والدین را بجز در مواردی که توضیح آنها گذشت روشن می سازد چنانکه در نظرات مراجع عظام تقلید بویژه آیات عظام سیستانی و مکارم به تفصیل اشاره شده، که تا حدود زیادی با مطالب پیش گفته ما انطباق دارد.

ضمن آنکه؛ رویکرد ما به مسأله بجز در مواردی که نیاز به تفصیل و تحلیل بیشتر مطلب داشته اجتهادی نبوده و اصل مطلب، متمسک بر روش تقلیدی و با استناد به آیات و روایات و نظر مفسران و مراجع عظام تقلید بوده است. بنابراین، اصل اطاعت مشروط از والدین از این منظر ثابت بوده لکن مصادیق آن بسته به شرایطی که توضیحات و اقتضاءات آن گذشت متغیر است.

موفق باشید ... :Gol:

mehrant;664895 نوشت:
و مساله دیگه هم اینکه سعی کردم باهاشون تندی و بحث نکنم اما از اینکه من درس نخوندم برای اینکه امسال امتحان بدم خیلی ناراحت هستن.آیا بخاطر همین ناراحتی هست که هرچی دعا کردم ازدواج من جور نمیشه؟

سلام مجدد:Gol:

پرهیز از تندی و مجادله با والدین یک ضرورت انسانی و توصیه دینی است زیرا آنها بعد از خدای متعال، صاحب حق نسبت به شما و ما هستند. از خداوند بخاطر توفیق این نعمت شکرگزار باشید. اما در خصوص اقدام شما به درس نخواندن و عدم شرکت در امتحان، به خودتان رجوع کنید اگر این امکان را داشته اید که خواست و تمنای والدین را تأمین و رضایت شان را جلب کنید و در عین حال کوتاهی کرده اید، ضمن آنکه نارضایتی آنها مرضی رضای خدا نبوده، باید توبه کنید و رضایت شان را جلب نمایید. اما اگر شرایط روحی شما یا ملاحظاتی مانند اضطرار برای ازدواج و یا موانع و مشکلات و دغدغه های واقعی خاصی مانع درس خواندن تان شده، ناراحتی و نارضایتی آنها که گاهاً برگرفته از تمناهای غیرمنطقی و یا بدون توجه به اقتضاءات و شرایط شما بوده، در فرایند زندگی شما تأثیر نخواهد داشت. با این وجود شما حداکثر تلاش تان را صرف رعایت احترام، مهرورزی و تأمین حوائج آنها مصروف بدارید.

در خصوص ازدواج گفتنی است: دعا کردن برای این امر شرط لازم است اما کافی نیست بلکه اگر تصمیم جدی به اینکار دارید باید عملاً وارد شوید و از طریق والدین، وابستگان و دوستانتان برای شناسایی مورد مناسب و شایسته همسری اقدام کنید بعلاوه دیگر بسترهای ازدواج را نیز همزمان فراهم سازید.

موفق باشید ...:Gol:

mehrant;664895 نوشت:
و مساله دیگه هم اینکه سعی کردم باهاشون تندی و بحث نکنم اما از اینکه من درس نخوندم برای اینکه امسال امتحان بدم خیلی ناراحت هستن.آیا بخاطر همین ناراحتی هست که هرچی دعا کردم ازدواج من جور نمیشه؟

:Nishkhand::Gol:
رهگذر آسمان;664185 نوشت:
و هرجوری که حساب کنیم شرعا، عرفا ، قانونا و رسما صاحب اختیار بنده همسرمه
و بنده از ایشون اجازه گرفتم ناراحت میشن و میگن احترام والدینتو نگه نمیداری

سلام
صاحب اختیار کلمه ای مناسبی نیست دیگه برای این دوره
همسر هم عنوانی است مثل برادر و خواهر درسته رابطه همسران خیلی صمیمی تر از هر رابطه ی دیگه ایی ست ولی دیگه قرار نیست این رابطه به مالکیت بکشه و مرد صاحب و مالک زن بشه !!!
اگر زیاد به خانواده جواب پس ندید و کمتر باهاشون رفتار و آمد کنید کمتر پاپیچ مسائل و مشکلاتتون میشن تا وقتی شما به همه سئوالاتشون جواب میدید و در جریان همه مسائلتون قرار میگیرن معلومه باید همیشه بهشون جواب پس بدید یه کم ترفند دوری و دوستی رو امتحان کنید فکر کنم مشکلاتتون حل بشه
برای همسر هم بهتره زیاد ایشان رو به اجازه دادن عادت ندید اون وقت فراد باید بشینید برای ایشان راه حل بخواهید :khaneh:

[="Tahoma"]بعضی از حقوق شوهر نسبت به زن عبارتند از: الف - عدم خروج از منزل مگر به اذن شوهر. لذا در روایات پیرامون زنی که بدون اذن شوهرش از خانه بیرون می‌رود، مورد مذمت قرار گرفته شده، و دستور به عدم خروج از منزل مگر به‌اذن شوهر می‌دهد.
و روایات صحیح السند و ظاهر الدلاله داریم بر اینكه زن بدون‏ اجازه‏ شوهر نمی‌‏تواند از خانه بیرون برود و از حقوقى كه در روایات شمرده شده همین است.
در بعضی از چیزها شبهه شده است مثلا اینكه زن در روزه مستحبى و یا نمازهاى مستحبى باید با اجازه شوهر باشد؟ كه آنجا اشكال كردند كه اگر حق شوهر داده بشود دیگر وجهى ندارد و اگر منع هم بكند منع او وجهى ندارد اینكه او روزه مستحبى یا نماز مستحبى نخواند كه در این باره ممكن است كسى بگوید: شوهر حق ندارد زن را در هر چه مى‌‏خواهد منع بكند و اما راجع به خروج عن البیت مثل اینكه در مسئله اجماع هست كه خارج شدن از خانه باید با اجازه شوهر باشد و این انصافاً مصلحت تامه ملزمه هم دارد و تمام این بى عفتى‏ ها و معصیت‏ ها از همین جا شروع مى‏ شود و لذا شارع مقدس دیده بیرون رفتن از خانه باید با اجازه باشد مثل همان اذن پدر براى ازدواج است كه خیلى مصلحت دارد و این خروج عن البیت هم حرام باشد چنانچه فقها گفتند و روایات صحیح السند داریم.
یكی از روایات صحیح السند و ظاهر الدلاله اینكه:« مردی از اصحاب رسول الله(صل الله علیه وآله وسلم) به مسافرت رفتند و پدر زن مریض شد و كسى را پیش پیامبر فرستاد كه گفت: یا رسول الله(صل الله علیه وآله وسلم) شما اجازه بدهید من بروم كه پیامبر فرمودند: خیر و پدرش لحظه مرگ بود باز هم كسى پیش پیامبر فرستاده كه باز هم پیامبرفرمودند: خیر و باید با اجازه شوهر باشد و بعد پدرش مرد و باز هم خدمت پیامبر فرستاد كه فرمودند: خیر و بعد پیامبر فرمودند: براى خاطر اینكه او بدون اجازه شوهر از خانه بیرون نرفت، خدا او و پدر و مادرش را آمرزید» كه روایت صحیح السند هم هست و نظیر این روایت را مرحوم صاحب وسایل در وسایل نقل كرده است[1].
و همچنین در روایتی دیگر چنین مذمت می شود، حضرت رسول اکرم(صل الله علیه وآله وسلم ) نهى فرمود كه:« زن بى‌‏اجازه شوهر از خانه بیرون رود، و اگر برود همه ملائكه آسمان‌ها و هر جن و انسى كه این زن بر او بگذرد لعنتش كنند تا وقتى كه به‌خانه باز گردد»[2].
ب - عدم جواز صدقه دادن، نذر كردن ویا قسم خوردن مگر به اذن شوهر: که حضرت رسول اکرم(صل الله علیه وآله وسلم ) در این‌باره می‌فرمایند: « اگر زنى بدون اجازه‏ى شوهرش از خانه بیرون آید او را خدا و جبرئیل و میكائیل لعنت می‌كنند و حق ندارد از خانه شوهرش بدون اجازه‏‌ى او چیزى ببخشد و نخوابد در حالى كه شوهر بر او خشمگین باشد گرچه شوهر بر او ستم‏‌كننده باشد»[3].
امام باقر علیه السلام فرمود: «زنى نزد پیامبر صلى الله علیه و آله آمد و گفت: اى رسول خدا! حق شوهر بر زن چیست؟ پیامبر صلى الله علیه و آله در پاسخ فرمودند: این كه از شوهر فرمان برد و از وى نافرمانى نكند و از خانه شوهر چیزى جز با اجازه او صدقه ندهد و روزه مستحبى جز با اجازه شوهر نگیرد و از تمكین‏ براى شوهر سرنپیچد گرچه بر پشت مركب سوار باشد و از خانه شوهر جز با اجازه او بیرون نرود- آنگاه افزود-: و اگر زن بدون اجازه شوهر از خانه خارج شود فرشتگان آسمان و فرشتگان زمین و فرشتگان غضب و فرشتگان رحمت تا آن هنگام كه به خانه بازگردد، بر وى لعنت فرستند.
آن زن پرسید: اى رسول خدا! چه كسى بیشترین حق را بر مرد دارد؟
حضرت فرمود: پدرش.
وى پرسید: چه كسى بیشترین حق را بر زن دارد؟
حضرت فرمود: شوهرش.
آنگاه زن گفت: پس همانند حقى كه او بر من دارد، من بر وى ندارم؟
پیامبر فرمود: نه، حتّى در قبال صد حقّ او یك حقّ هم ندارى...»[4].
ج - تمكین به شوهر در هر زمانى كه مرد بخواهد.
رسول اکرم (صل الله علیه وآله وسلم ) فرمود:« هشت طایفه‌‏اند كه خداوند نماز آنان را نمى‏‌پذیرد ... زنى كه بشوهر خود تمكین‏ نكند و شوهر از او ناراضى باشد...»[5].
همچنین رسول خدا( صل الله علیه وآله وسلم) فرمود:« آیا بدترین زنان‌تان را بشما معرّفى كنم؟ یاران عرض كردند: یا رسول الله بفرمائید، حضرت فرمود: پست‏‌ترین زنان شما زنیست كه در خانواده خویش خوار و بى‌‏مقدار بوده، و بعد در خانه شوهر خود را بزرگ و عزیز بشمار آورد و به‌شوهر خود فخر فروشد، و نازا و كینه‏‌توز بوده، آنكه از كار زشت پروا نكند، و خود را براى غیر در نبودن همسر بیاراید، و در بودن شوهر از آرایش خوددارى نماید، آن زنى كه سخن شوى نشنود، و فرمانش را انجام ندهد، و چون در بستر روند چموشى كند و مانند ناقه نافرمان تمكین نكند، و از همسر خود عذرى نپذیرد، و اشتباهش را نبخشد...»[6].
د - پاك كردن خود از هر چیزى كه باعث دور كردن شوهر از تمتّعات جنسى است.
ه - رعایت نظافت و آرایش كردن در صورتى كه شوهر آن را طلب كند.
********************
پی نوشت ها
[1]- دروس فقه آیت الله مظاهری، كتاب‏ الصلاة، ص: 9403
[2]- مكارم الأخلاق / ترجمه میرباقرى، ج‏2، ص: 355
[3]- كتاب الروضة در مبانى اخلاق( ترجمه جلد 74 بحار الأنوار)، ص: 61
[4]- منابع فقه شیعه (ترجمه جامع أحادیث الشیعة)، ج‏25، ص: 483
[5]- الخصال / ترجمه فهرى، ج‏2، ص: 472
[6]- من لا یحضره الفقیه / ترجمه غفارى، على اكبر ومحمد جواد و بلاغى، صدر، ج‏5، ص:22

شبـنم;665610 نوشت:
:Nishkhand::Gol:

سلام
صاحب اختیار کلمه ای مناسبی نیست دیگه برای این دوره
همسر هم عنوانی است مثل برادر و خواهر درسته رابطه همسران خیلی صمیمی تر از هر رابطه ی دیگه ایی ست ولی دیگه قرار نیست این رابطه به مالکیت بکشه و مرد صاحب و مالک زن بشه !!!
اگر زیاد به خانواده جواب پس ندید و کمتر باهاشون رفتار و آمد کنید کمتر پاپیچ مسائل و مشکلاتتون میشن تا وقتی شما به همه سئوالاتشون جواب میدید و در جریان همه مسائلتون قرار میگیرن معلومه باید همیشه بهشون جواب پس بدید یه کم ترفند دوری و دوستی رو امتحان کنید فکر کنم مشکلاتتون حل بشه
برای همسر هم بهتره زیاد ایشان رو به اجازه دادن عادت ندید اون وقت فراد باید بشینید برای ایشان راه حل بخواهید :khaneh:

[=arial black]با سلام
اولا به نظر من قانون و شرع خدا زمان بندی نداره
که با رسیدن به یه دوره ای بشه از این قانون گذشت
و عمل به دستور خداوند که اجازه گرفتن از شوهر یکی از اونهاست
نه بنده رو دچار مشکل میکنه نه همسرم رو بدعادت
چون بخاطر خدا به این شرع عمل میکنیم نه بخاطر همدیگه

در ثانی بحث من روی والدین بود نه روی همسایه و آشنا
پس ایده دوری و دوستی شامل این افراد نمیشه
چون دوس ندارم از عذاب ناراحتیشون نجات پیدا کنم
و در عوض دچار گناه صله رحم بشم

سلام علیکم ورحمه الله
دوستان و کاربران گرامی ضمن تشکر از مشارکت در تاپیک , لطفا در حیطه موضوع تاپیک صحبت بفرمائید.(حقوق بین والدین و فرزندان)
با تشکر:Gol:

رهگذر آسمان;665658 نوشت:
اولا به نظر من قانون و شرع خدا زمان بندی نداره
که با رسیدن به یه دوره ای بشه از این قانون گذشت
و عمل به دستور خداوند که اجازه گرفتن از شوهر یکی از اونهاست
نه بنده رو دچار مشکل میکنه نه همسرم رو بدعادت
چون بخاطر خدا به این شرع عمل میکنیم نه بخاطر همدیگه

از صحبت هاتون متوجه شدم بسیار پای بند و مقید به اطاعت از والدین بوده اید پس چرا الان دچار مشکل شده اید ؟ چرا الان از سئوال و پرسش آنان ناراحت میشوید ؟؟؟
اگر اطاعت از والدین واجب بوده و ناراحتی آنان مذموم است و شما هم فردی بسیار پایبند به احکام و روایات، پس اصلا نباید ناراحت شوید و به هر سئوالی که میپرسند احترام بزارید و پاسخگو باشید
واقعا تا الان فکر کردید چرا اینقدر از رفتار آنان ناراحت میشوید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دوست عزیز نگفتم فردا به شوهرت بی احترام کن و هر جایی خواستی برو
خواستم یه کم حریم خصوصی برای خودت ایجاد کنی تا فردا از زیاده خواهی شوهرت گله مند نشی فردا گلایه نکنی چرا برای هر کاری باید جواب پس بدی برای هر رفتنی باید اجازه و کسب تکلیف کنی قراره یه عمر زندگی کن پس یه حریم خصوصی ایجاد کن تا فردا از سئوال و جواب اونم خسته نشی
البته زندگی شخصی شما به خودتون ربط داره به بنده مربوط نیست هر جور دوست داری زندگی کن

رهگذر آسمان;665658 نوشت:
در ثانی بحث من روی والدین بود نه روی همسایه و آشنا
پس ایده دوری و دوستی شامل این افراد نمیشه
چون دوس ندارم از عذاب ناراحتیشون نجات پیدا کنم
و در عوض دچار گناه صله رحم بشم

یه کم عصبانیتت رو کنار میذاشتی و واقع بین تر به حرفم نگاه میکردی اینطور برداشت نمیکردی

عده ای از خانواد هارو باید به خاطر نقص قوانین حقوق بشر باید مجازات کرد، متاسفم برا این خانواد ها

[="Microsoft Sans Serif"][="Blue"]

مشکور;665566 نوشت:
- تا اصل نفس اطاعت از والدین در توصیه حقتعالی ملحوظ نبوده باشد نهی از اطاعت والدین در موارد امر به شرک معنا ندارد

سلام عیلکم
تلازمی بین وجوب اطاعت از والدین در تمام امور و نهی از موارد خاص وجود ندارد و نهایتا جواز اطاعت از والدین در اموری که امر به شرک ندارد ثابت می شود و نه وجوب و شما می خواهید وجوب را برداشت کنید که چنین برداشتی صحیح نیست مثلا قرآن می گوید وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ و در حالی که در مساجد به اعتکاف پرداخته‌اید، با زنان آمیزش نکنید که نهی این فعل در زمان اعتکاف وجوب انجام آن در غیر آن را نمی رساند و نهایتا جواز آن در غیر مورد نهی را می رساند اگر دلیل دیگری بر عدم جواز آن هم نباشد.
مشکور;665566 نوشت:
پس اطاعت از والدین داخل در موضوع آیه شریفه "و وصیناالانسان بالوالدیه حسنا ... " می باشد.

اطاعت داخل احسان نمی باشد و اگر هم شک بر وجود اطاعت در احسان و نبود آن داشته باشیم استصحاب می کنیم بر عدم وجود اطاعت در احسان بلکه آنچه از آیه استفاده می شود وجوب احسان به والدین است و احسان تلازمی با اطاعت ندارد به عنوان مثال خداوند نسبت به خلق احسان دارد و در قرآن هم آمده وَأَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ اما این احسان خدا تلازمی با اطاعت از مخلوق ندارد بلکه چه بسا احسان در مخالفت با اوامر شخص باشد مثلا پدر و مادری که فرزند را به امور شرک دعوت می کند احسان به آنها عدم اطاعت از آنها است و همچنین در دیگر امور.
مشکور;665566 نوشت:
چنانکه وقتی به کسی گفته می شود از فلانی در این مسأله پیروی نکن، جواز اصل پیروی و اطاعت و نیز اطاعت در دیگر مواردی که مشروع و منطقی است روشن می شود. زیرا اگر اصل اطاعت ثابت و مورد توصیه نبوده نهی از اطاعت در برخی موارد، حکیمانه نیست.(دقت کنید)

در اینکه جواز ثابت می شود شکی نیست اما شما ادعای وجوب کردید و آنچه که بر آن استدلال کردید جواز است نه وجوب
مشکور;665566 نوشت:
آیا اطاعت از اوامر منطقی، مشروع و خیرخواهانه والدین، امری سوای احسان و نیکوکاری به آنهاست؟

پذیرفتن مطالب منطقی و خیرخواهانه هر کسی چه والدین و چه دیگری هم حکم عقل است و هم حکم نقل خذ الحکمه ولو من اهل النفاق اما بحث شما اطاعت از اومر والدین در تمام امور بود و آن هم وجوب چه بسا در امری از والدین اطاعت نشود اما اجسان صورت گیرد.
ثانیا احسان به هر مومنی مطلوب شارع است چنانچه داریم وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ آیا می توان از این آیات وجوب اطاعت از هر کسی را برداشت نمود و یا تلازمی بین احسان و اطاعت نیست؟
مشکور;665566 نوشت:
آیا سرپیچی و عدم اطاعت از خواست منطقی و از سر مصلحت و خیرخواهی والدین موجب ایذاء و آزار آنها نمی شود؟

عدم انجام کاری اگر موجب ایذا والدین شود واجب می شود و ما در این مورد اختلافی نداریم اما نفس اطاعت واجب نیست بلکه چون ایذا حرام است و ترک عمل موجب ایذا والدین می شود واجب است آن عمل صورت گیرد.اما همانطور که گفتیم در ایذا دو شرط هم وجود دارد که ظاهرا مرحوم شهید اول در کتاب «القواعد والفوائد» اینجا دو حالت برای ایذا ذکر کرده که اگر خارج از این دو جالت باشد هم نیازی نیست از پدر و مادر تبعیت شوند هر چند اذیت هم بشوند
1. فرزند کاری کند به قصد ایذاء والدین اگرچه خود آن کار فی نفسه ایذاء محسوب نشود اما اگر به قصد ایذاء انجام دهد جایز نیست یعنی شما بگویید من برای ایذا والدینم این کار را انجام می دهم که این کار حرام قطعی است.
2. قصد ایذاء نباشد اما عرفاً ایذاء محسوب شود.
اما چنانچه نه قصد ایذاء باشد و نه عرفاً ایذاء محسوب شود ولی آن کار موجب تأذّی والدین گردد به این معنی که والدین از آن متأذی شوند لکن عرفاً نمی گویند: این فرزند است که آنها را اذیت کرد و نسبت ایذاء به او نمی دهند، این حرام نیست.
بنا بر این می توان با زبان خوش دلایل خود برای مخالفت کردن با سخن والدین را به آنها گفت اما اگر تاثیر نمی گذارد و قبول نمی کنند و قصدهم اذیت کردن پدر و مادر نیست و عرفا عمل هم ایذا محسوب نمی شود هم حرمتی از جهت ایذا ندارد هر چند که ممکن است اطاعت در این شرایط هم مستحب باشد.

الدین القیم;665800 نوشت:
ایذا والدین
ضمن تشکر از شما ، لطفاً ایذا رو معنا بفرمایید بطور دقیق

این چند روز نبودم چقدر تاپیک جلو رفته. فقط از دوستان خواهش میکنم اجازه بدید در بحث اصلی خودمون پیش بریم. ممنون

عارف;664174 نوشت:
برادر گرامی وقتیکه پیامهای شما را میخوانم به نظر می رسد که این پیامها مربوط به حداقل 30 سال پیش باشد....یعنی اگر آنچه را که امروز در جامعه می بینیم با آنچه که شما می فرمائید زمین تا آسمان اختلاف دارد....نه اثری از احترامی هست و نه اثری از توجه به تجارب و نصایح والدین..(البته منظورم عموم جامعه است و منظورم در مقایسه با 30-40 سال پیش
سلام به برادر عزیزم جناب عارف بزرگوار
اول اینکه همه جا اینطور نیست. برید به برخی شهرهای کوچک ببینید چه خبره. هنوز مثل دورهء جاهلیت دختر حق هیچ اظهار نظری در باب ازدواج خودش نداره. هنوز به فرزندان ، بخصوص به فرزند دختر به چشم یه کلفت نگاه میشه و حتی بدتر از اون به چشم یه کالا که میشه موقع نیاز به یه مرد پولدار بدنش ، هر چی گرون تر ، بهتر!

ثانیاً ، حتی اگر فرمایش شما رو بپذیریم ، باز هم تاییدی به حرف بنده خواهد بود. چون باید نتیجه بگیریم که اون امتیازات و حقوق بیش از حد که به والدین داده شده بود ، اونقدر به فرزندان فشار آورده که در نهایت قید هر چی احترامه زدن و از اون طرف دشمن هم که دیده راه بازه ، این جوان ها رو به سمت خودش کشونده. در هر صورت ماحصل موضوع اینه که این رویکرد ناموفق بوده

عارف;664174 نوشت:
جمله دوم میگه حق نداری اف بگی و درست هم هست....کجا میگه یه راست میری تو آتیش؟! لطفا منطق و عدالت را در تفسیر کلام خدا (قرآن ) حفظ فرمائید
در اصول کافي - ص140 ، با سند متّصل از حضرت صادق(ع) وارد است که فرمود:
لَوْ عَلِمَ اَللهُ شَيْئاً أدْنَي مِنْ اُفًّ لَنَهَي عَنْهُ، وَ هُوَ مِنْ أدْنَي الْعُقُوقِ، وَ مِنَ الْعُقُوقِ، أنْ يَنْظُرَ الرَّجُلُ إلَي وَالدَيْهِ، فَيَحُدُّ النَّظَرَ إلَيْهِمَا
اگر خداوند چيزي را از اُفّ گفتن پائين‌تر ميدانست، هر آينه از آن نهي می‌نمود و اينکه اگر کسي به پدر و مادرش اُفّ بگويد، عاقِّ والدين می‌شود، اين پائين ترين درجه از عاقّ شدن است

پیامبر(ص):
عاق والدین ، در آخرت چنان از رحمت الهی دور می گردد که بوی بهشت (که از مسافت هزار سال راه به مشام می رسد) به مشامش نخواهد رسید
کافی، ج ۲، ص ۳۵۰ ۳۴۶

پیامبر(ص) درباره کیفر و عقوبت عاق والدین فرمودند:
به فرزند نافرمان گفته می شود (از طرف خدا): هر عبادتی که می خواهی بکن. امّا من تو را نمی آمرزم
بحارالأنوار: ۷۴ / ۸۰ / ۸۲ منتخب میزان الحکمه: ۶۱۴

امام صادق(ع):
هرکه به پدر و مادر خود کینه توزانه نگاه کند، خداوند هیچ نمازی از او نپذیرد
بحارالأنوار: ۷۴ / ۶۱ / ۲۶ منتخب میزان الحکمه: ۶۱۴

فکر میکنم کاملاً میدونید که نیاز نیست عین کلام بنده (یه راست میری تو آتش) گفته شده باشه و از جملات بالا کاملاً مشخصه که شما یه نگاه تند کنی یا یه اف بگی یه راست میری تو آتش. پس می بینید که بنده منطق و عدالت رو در تفسیر کلام خدا (قرآن) حفظ کردم. لذا بقیهء صحبت های شما در این زمینه رو نقل قول نمیکنم و بطور کلی عرض میکنم که نسخهء جهنم رو بنده نپیچیدم برادر ، بلکه صحبت دین رو عرض کردم

عارف;664174 نوشت:
اگر میخواهید ببینید کجا کمر والدین خم میشه یک وزنه 2 کیلو گرمی به شکم خودتان ببندید و 9 ماه در خواب و بیداری با خود حملش کنید!
فرموده بودید که پدر هستید,الآن تو این جامعه با نان حلال یک خانواده 4 نفری را با دو فرزند نوجوان و جوان سیر کردن و امکانات درس و ورزش و تفریح و ....مهیا کردن, کمر پدر را خم نمیکنه؟!
برادر عزیز ، مگه من گفتم کلاً نباید به والدین احترام گذاشت؟!
صددرصد باید والدین رو روی چشممون جا بدیم ، باید دست و پای اونها رو ببوسیم ، باید جلوشون خم و راست بشیم. اما حرف من در دو نکته ست. یکی زیاده خواهی والدین که ندیدم در صحبت های دینی بطور جدی از اون نهی بشن. دوم تکالیف والدین که تا قبل از امروز چندان نشنیده بودم که این تکالیف به والدین گفته و گوشزد بشه ، اون هم بطور جدی. اما امروز فهمیدم که این بحث هم مثل بحث تبشیر ، بازیچهء افرادی شده که دین رو به میل خودشون طبقه بندی و دسته بندی میکنن و خیر سرشون تشخیص دادن که این بخش از دین نباید زیاد گفته بشه!!!

ضمناً شما یه جوری میفرمایید انگار که فرزند از آسمون اومده پایین و یه شمشیر بیخ گلوی پدر و مادر گذاشته و گفته:
یا همین الان با هم همبستر بشید و من رو به این دنیا بیارید یا گردن هردوتون رو میزنم! پدر و مادر هم از ترس جونشون و از روی اجبار تن به این ذلت دادن و برخلاف میل باطنی یکیشون این بچه رو 9 ماه به شکم کشیده و اون یکی به اجبار دنبال روزی حلالش رفته!!!!

اون وقت من یه سؤال برام پیش اومده. اگر داشتن بچه اینقدر مثل زهرماره و هیچ لذتی نداره ، چرا پدر و مادرهایی که بچه دار نمیشن شب و روز نذر و نیاز میکنن که خدا بهشون بچه بده؟! نه برادر ، پدر و مادر قبل از هر چیزی برای لذت خودشون بچه دار میشن

عارف;664174 نوشت:
تو هر ماشینی که میشینی صدای موسیقی حرام به گوش میرسه! این از بدیهیاته؟! یا همون پدر و مادرها (و بقیه) به وظیفشون درست عمل نکردن!
داداش چه ربطی به حرف من داشت آخه؟! :Gig:
من گفتم رفتار اسلامی و تربیت اسلامی در سایهء همدیگه هستن. شما از رعایت و عدم رعایتش دارید صحبت میکنید که تفاوتی در حرف بنده ایجاد نمیکنه. شما موقعی میتونید این حرف رو بزنید که والدین تو همه چیز اسلامی باشن اما تو تربیت فرزند اسلامی نباشن ، اون وقت شما به بنده بگید:
دیدی تربیت اسلامی با اخلاق اسلامی دو تا بود

عارف;664174 نوشت:
آیه مورد بحث به تاثیر فوق العاده قرآن و نقش سازنده آن در رابطه با هدایت بندگان پرداخته
برادر صحبت من طعنه بود. من هم همین رو گفتم دیگه! گفتم قرآن آموختن عین تربیته ، اما در حقوق فرزندان میگن:
1 - تربیت صحیح
2 - قرآن آموختن
3 - یاد دادن حرف خوب
4 یاد دادن عمل خوب
5 - .................
اینطوری میگن که مثلاً حقوق فرزند زیاده ، اما در واقع اینها همش یکی هستن

عارف;664174 نوشت:
چه حقی بچه ها طلب دارن؟
از وقتی که بچه به دنیا میاد برای پدر و مادر چی دارن جز دردسر؟ یه مادر که 10 بار باید از خواب نازش بدار بشهو بچه داری کنه......والدین از غذا و لباس میزنه برای بچه اش, از تفریح و ورزش و درس و علایق و استراحت خودشون میزنن برای بزرگ کردن فرزندانشون اگر جلوش سجده هم کنیم باز کمه ولی حیف که خدا اجازه نداده, چه حقی داره بچه بیش از آنچه که خدا فرموده؟!
گفتم که در اسلام به بچه مثل یه دردسر نگاه میشه ، برخی دوستان باور نکردن. بفرمایید ، شاهد از غیب رسید! هیچی بابا چه حقی داره؟! خدا لعنت کنه این موجودات مزاحم رو (بچه ها رو) که بدون اینکه نظر پدر و مادر بیچاره رو بخوان ، با میل شخصی وارد این دنیا میشن و برای پدر و مادری که از همه جا بیخبر بودن باعث ایجاد دردسر میشن! اصلاً خدا کنه هر چی بچه ست خدا از پدر و مادرا بگیره تا از این دردسر راحت بشن بیچاره ها. مگه نه؟!


عارف;664174 نوشت:
خیلیها در این سایت کافر و مشرک هستند ولی یک رو هستند...اشکالاتی هم به دین می گیرند و بحث می کنند ولی شما گاهی طرفدار دین هستید وگاهی آن را به سخره میگیرید؟
اول اینکه تشکر از شما که یکجا با این جمله:
1 - حقوق فرزند
2 - حقوق فرزند
3 - حقوق فرزند
بنده رو مورد تمسخر قرار دادید و تشکر ویژه که بنده رو دورو هم خطاب کردید. متاسفانه شما بیشتر جمله های بنده رو ناقص خوندید و بلافاصله قضاوت کردید. این هم یک نمونهء دیگه ست. بله هنوزم روی حرفم هستم که اون حقوق که دیده بودم خنده دار بودن ، اما اتفاقاً بر خلاف عقیدهء شما ، دقیقاً به دلیل حفظ حرمت اسلام نمیخواستم نظر این کارشناسان رو بذارم که نظر این کارشناسان پای دین نوشته نشه. ولی حالا که خودتون دلتون میخواد مطرح میکنم

حقوق فرزند از نظر اساتید اسلامی (دوستان قضاوت کنن خنده دار هست یا نه؟!):
1 - والدین او را انکار نکنند!!!!!!
2 - والدین او را نکشند!!!!!!!!!!!!!!!!
8 - والدین او را نکشند!!!!!!!!!!!!!!!! (نه تکراری ننوشتم ، اون سایت تکراری نشته ، به همون دلیلی که گفتم میخوان مثلاً زیاد به نظر برسه)
15 - زیاد بهشون محبت نکنید!!!!!!!
19 - وقتی اشتباه کردن اونها رو سرزنش کنید!!!!!!!!!!!!

لینک مرجع: http://www.quran.porsemani.ir/node/2137

عارف;664174 نوشت:
خب؟ حالا چی؟ چون براش زحمت کشیدم باید هر حرف بیخودی بزنم بگه چشم؟
برای این قسمت قرمز مرجع خود را از قرآن یا اهل بیت بفرمائید لطفا. از خودتان سخن می گوئید و از خودتان محکوم می کنید؟!
اطاعت از پدر و مادر در هر کاری بجز معصیت خدا واجب است. اگر تا حالا این سخن رو نشنیدید تا منبع معرفی کنم

البته دوستان بعداً توضیحاتی دادن که منظور هر حرف غیرمنطقی نیست ، ولی زمانی که من مطلبم رو گفتم هنوز صحبت این دوستان رو نشنیده بودم و طبق صحبت معروفی که همه شنیدیم نظر دادم

عارف;664174 نوشت:
ظلم و ستم و فساد و گناه خیلی زیاده ولی میدونی کدوم از همه بالاتره؟:

وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ ﴿-انعام- ۲۱﴾

و كيست‏ ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بسته يا آيات او را تكذيب
نموده بى ترديد ستمكاران رستگار نمى‏شوند

خب کذاب هم شدم. ایرادی نداره ، شما برادر من هستید ، بفرمایید کذاب ، بفرمایید دورو ، بفرمایید ریاکار ، بفرمایید کافر ، بفرمایید داخل فی نار.... مهم نیست ، من پاسخی نمیدم

اما به شما بگم که دقیقاً با این آیه موافقم و طبق همین آیه ، بدا به حال اونهایی که احکامی رو ضد فرزندان از خودشون ساختن ، بعد گفتن اینها کلام خداست. بدا به حال اونهایی که سر مردم کلاه گذاشتن و امیال خودشون رو در غالب کلام خدا به مردم ارائه دادن. واقعاً چه کسی ستمکارتر است از اینها؟

رهگذر آسمان;664185 نوشت:
[=arial black]با سلام
با عرض معذرت باید عرض کنم
یا والدین کارشناسان محترم نعوذ بالله معصوم هستند
یا همگی کارشناسان از همین والدین امروزی هستند
چون هیچ مدله متوجه حرف بنده و سایر دوستان نمیشن

بابا به پیر به پیغمبر ماها نه داریم راجع به چند دهه قبل حرف میزنیم
نه دنبال مجوز واسه بی احترامی به بزرگترها میگردیم
همه حرفمون اینه چرا انقدر تو گوش والدین از حق و حقوقشون خوندین
که تا میخوایم نفس بکشیم میگن حلالت نمیکنم و عاقت میکنم

خود بنده خیر سرم ازدواج کردم
ولی هنوزم که هنوزه بابت همه چی باید به مادر و پدرم جواب پس بدم
اینکه کجا میرم ، با کی میرم ، چی میخرم؛ چی میپوشم و ...
همگی باید از فیلتر والدین گرامی بگذره
و وقتی در کمال آرامش واسشون توضیح میدم که بنده ازدواج کردم
و هرجوری که حساب کنیم شرعا، عرفا ، قانونا و رسما صاحب اختیار بنده همسرمه
و بنده از ایشون اجازه گرفتم ناراحت میشن و میگن احترام والدینتو نگه نمیداری
میخوام بدونم به دنیا اومدن من فرزند گناه کبیره بوده
که بزرگ کردنم شده یه پتک همیشگی واسه خفه کردن من؟؟؟
چرا هر زمانی که خواستم با روش خودم زندگی کنم
روشی که قبلا از فیلتر خداوند و همسرم گذروندم
ولی چون باب میل والدینم نیست
یا باید بیخیال اون روش بشم
یا قبلش انواع و اقسام تهمت ها و نفرین هارو به جون بخرم
کارشناس محترم بنده کلا بیسواد، شمای کارشناس دینی میشه بفرمایین
اینجور مواقع خدا دقیقا کجاست؟؟؟

من با همه بی سوادیم مطمئنم حکمی هست در دفاع از من فرزند
ولی سوالم اینه چرا این حکم لابلای آیات و روایات خاک خورد و گم شد

که همه بچه هامون یا به امید ثواب احترام به والدین آرزوهاشون رو خاک کردند
یا با یه عذاب وجدان دروغین از ناراحتی والدین به آرزوهاشون رسیدن؟؟؟


:Kaf: :Kaf: :Kaf: :Kaf:
متن شما اینقدر زیبا و جامع بود که حرفی برای گفتن ندارم بجز احسنت
اون بخش قرمز رنگ هم تغییراتی درش میدم و میذارمش برای امضای خودم

Reza-D;665849 نوشت:

:Kaf: :Kaf: :Kaf: :Kaf:
متن شما اینقدر زیبا و جامع بود که حرفی برای گفتن ندارم بجز احسنت
اون بخش قرمز رنگ هم تغییراتی درش میدم و میذارمش برای امضای خودم

[=arial black]خواهش میکنم شما لطف دارین :Gol:

مشکور;664177 نوشت:
وقتی رضای خداوند اساس کار انسان باشد دیگر ملاک و معیار در سنجش احترام به والدین، رأی و نظر پدر و مادر و یا حرف و حدیث دیگران نیست
جناب "مشکور" عزیز ، بنده با اصل فرمایش شما مشکلی ندارم. شما میفرمایید نیازی نیست در هر کاری احترام والدین حفظ بشه ، درست. اما این رو شما قبول دارید برادر ، ولی شما که تمام والدین نیستید که بگیم خب خدا رو شکر همه قبول کردن!

بابا به پیر به پیغمبر اکثر والدین ، طبق اون چیزی که از سخنرانی ها ، کتاب ها ، آموزه ها و صحبت های مذهبی شنیدن ، به این نتیجه رسیدن که حتی اینکه فرزند آب سرد باید بخوره یا گرم هم جزء حقوق والدینه! آخه چقدر نمونه بیارم؟

این بار درمورد خودم. پدرم از بنده کاری رو خواسته بود که کار درستی نبود (برخورد با یکی از اقوام). من هم در کمال احترام نپذیرفتم. تا اینکه بعد از چند وقت به دختری علاقه مند شدم (که الان همسرم هستن) ، با خانواده مطرح کردم و به خواستگاری رفتیم. خانوادهء دختر جواب مثبت دادن. اما پدرم یه دفعه گفت من دیگه نمیام!!!! پرسیدم برای چی؟ گفت باید اون کاری که ازت خواسته بودم رو انجام بدی!!!! بعدش این جمله رو گفت: خدا ازدواجت رو در دست من گذاشته یعنی اینکه باید من رو راضی کنی! منم تا اون کاری که ازت خواستم رو نکنی ازت راضی نمیشم!

خب حالا بفرمایید با اون منطقی که مدام سفارش میکنید ، موضوع رو حل بفرمایید!
از هر در منطقی که فکر کنید وارد شدم ولی ایشون فقط یک جمله میگفتن: من پدرتم و هر چی گفتم باید بگی چشم!

من هم به تنها راهی که مونده بود متوسل شدم یعنی برخوردی کردم که شما عمراً سفارش نمیکنید (نمیگم چی بود که بد آموزی نشه :Khandidan!:). البته این وسط موضوع رو با عموم درمیون گذاشتم. با هزار بدبختی و هزار دردسر و گرفتن هزارتا ناراحتی قبلی و روحی مشکلم حل شد. الان گاهی به حالت بیهوشی میفتم و نفسم بالا نمیاد جوری که گاهی به کمک نفس نیاز پیدا میکنم

حالا حرف من اینه ، چرا پدر من باید فکر کنه که صرف پدر بودن یعنی هر چی که گفت باید بگیم چشم؟! چه فرد یا افرادی فرهنگ چشم گفتن بدون تفکر رو رواج دادن؟! چه کسانی تو کلهء پدر و مادرها کردن که شما کلاً هر چی بگید درسته و فرزندان کلاً هر چی بگن غلطه؟!

مشکل من اینهاست ، مشکلم اطلاع نداشتن والدین از تکالیف خودشونه ، وگرنه با اصل احترام به والدین نه تنها مشکلی ندارم ، بلکه تاییدش هم میکنم. همین الان هم پدرم خار توی دستش بره جونم رو براش میدم. اما معناش این نیست که برای اصلاح این فرهنگ غلط کاری نکنم

Reza-D;665844 نوشت:
سلام به برادر عزیزم جناب عارف بزرگوار

سلام علیکم ورحمه الله برادر رضا,
کمی کل پیامتان بوی خشم و عصبانیت میدهد,انشالله که بنده اشتباه می کنم:Gol:

Reza-D;665844 نوشت:
اول اینکه همه جا اینطور نیست. برید به برخی شهرهای کوچک ببینید چه خبره. هنوز مثل دورهء جاهلیت دختر حق هیچ اظهار نظری در باب ازدواج خودش نداره. هنوز به فرزندان ، بخصوص به فرزند دختر به چشم یه کلفت نگاه میشه و حتی بدتر از اون به چشم یه کالا که میشه موقع نیاز به یه مرد پولدار بدنش ، هر چی گرون تر ، بهتر!

ثانیاً ، حتی اگر فرمایش شما رو بپذیریم ، باز هم تاییدی به حرف بنده خواهد بود. چون باید نتیجه بگیریم که اون امتیازات و حقوق بیش از حد که به والدین داده شده بود ، اونقدر به فرزندان فشار آورده که در نهایت قید هر چی احترامه زدن و از اون طرف دشمن هم که دیده راه بازه ، این جوان ها رو به سمت خودش کشونده. در هر صورت ماحصل موضوع اینه که این رویکرد ناموفق بوده


ببین برارد قرار شد که :

Reza-D;663390 نوشت:
یک نکتهء بسیار مهم:
از کارشناس محترم و سایر دوستان خواهش میکنم فقط از حکم شرعی صحبت کنن و سراغ توصیه نرن که گوش من از این توصیه ها که عمل نمیشه خیلی پره. لطفاً از دستورات الزام آور بگید (اگر هست)

مواردی که رنگ قرمز کردم احکام اسلامه؟
شما میفرمائید حقوق بیش از حد!
حد را کی باید تعیین کنه؟ برای همینه که عرض کردم یا رومیه رومی یا زنگیه زنگی.
مطمئن باشید اگر والدین و فرزندان طبق حقوقی که در اسلام بیان شده عمل کنند, رویکرد ناموفق نخواهد بود.
ابتدا تشکر می کنم به خاطر احادیثی که ذکر کردید.

Reza-D;665844 نوشت:
اگر خداوند چيزي را از اُفّ گفتن پائين‌تر ميدانست، هر آينه از آن نهي می‌نمود و اينکه اگر کسي به پدر و مادرش اُفّ بگويد، عاقِّ والدين می‌شود، اين پائين ترين درجه از عاقّ شدن است

به نظر شما نباید اف یا کمتر از آن نسبت به والدین مذموم باشد؟

Reza-D;665844 نوشت:
در اصول کافي - ص140 ، با سند متّصل از حضرت صادق(ع) وارد است که فرمود:
لَوْ عَلِمَ اَللهُ شَيْئاً أدْنَي مِنْ اُفًّ لَنَهَي عَنْهُ، وَ هُوَ مِنْ أدْنَي الْعُقُوقِ، وَ مِنَ الْعُقُوقِ، أنْ يَنْظُرَ الرَّجُلُ إلَي وَالدَيْهِ، فَيَحُدُّ النَّظَرَ إلَيْهِمَا
اگر خداوند چيزي را از اُفّ گفتن پائين‌تر ميدانست، هر آينه از آن نهي می‌نمود و اينکه اگر کسي به پدر و مادرش اُفّ بگويد، عاقِّ والدين می‌شود، اين پائين ترين درجه از عاقّ شدن است

پیامبر(ص):
عاق والدین ، در آخرت چنان از رحمت الهی دور می گردد که بوی بهشت (که از مسافت هزار سال راه به مشام می رسد) به مشامش نخواهد رسید
کافی، ج ۲، ص ۳۵۰ ۳۴۶

پیامبر(ص) درباره کیفر و عقوبت عاق والدین فرمودند:
به فرزند نافرمان گفته می شود (از طرف خدا): هر عبادتی که می خواهی بکن. امّا من تو را نمی آمرزم
بحارالأنوار: ۷۴ / ۸۰ / ۸۲ منتخب میزان الحکمه: ۶۱۴
امام صادق(ع):
هرکه به پدر و مادر خود کینه توزانه نگاه کند، خداوند هیچ نمازی از او نپذیرد
بحارالأنوار: ۷۴ / ۶۱ / ۲۶ منتخب میزان الحکمه: ۶۱۴


در مورد این احادیث نظر شخصی بنده اینه که قطعا والدینی منظور هستش که حدود الهی را حفظ کنند ولی از آنجا که متخصص نیستم بهتره جناب کارشناس تفسیر بفرمایند.
Reza-D;665844 نوشت:
فکر میکنم کاملاً میدونید که نیاز نیست عین کلام بنده (یه راست میری تو آتش) گفته شده باشه و از جملات بالا کاملاً مشخصه که شما یه نگاه تند کنی یا یه اف بگی یه راست میری تو آتش. پس می بینید که بنده منطق و عدالت رو در تفسیر کلام خدا (قرآن) حفظ کردم.

چرا اتفاقا نیازه که عین کلام مطرح بشه که این شرط عدالته.
اینطوری بخواهیم صحبت کنیم کار به ناکجا آباد میره.
مثلا بنده تا به حال کسی را ندیده ام که اهل غیبت نباشه و حداقل غیبتهای کوچک در حدی ...حالا حدیث داریم که غیبت از زنا بدتره و حکم زنا هم اعدامه پس اگر شما در مورد کسی یک غیبت کوچک هم بکنی باید سنگسار بشی!
یا دروغ و غیبت و تهمت و ....همگی روزه را باطل میکنه ولی خودتون هم میدونید که شاید تعداد آدمای که تو همین ایران روزه درست و حسابی بگیرن با این حساب از تعداد انگشتان یک دست هم کمتره و هر کی هم روزه نگیره و کفاره نده و ....میره تو آتش......
رسول اکرم (ص) : کیفر شخص رباخوار هفتاد گونه عذاب میباشد که کمترین آن مانند عذاب شخصی است که با مادر خود در خانه کعبه و مسجد الحرام زنا کرده باشد. تفسیر جامع جلد 1 صفحه 393
البته از این دست احادیث زیاده.
در کل منظورم اینه که اینطور نیست که شما به راحتی بگید هر کی نگاه چپ به والدینش بکنه یه راست میره تو جهنم.
Reza-D;665844 نوشت:
یکی زیاده خواهی والدین که ندیدم در صحبت های دینی بطور جدی از اون نهی بشن. دوم تکالیف والدین که تا قبل از امروز چندان نشنیده بودم که این تکالیف به والدین گفته و گوشزد بشه ، اون هم بطور جدی. اما امروز فهمیدم که این بحث هم مثل بحث تبشیر ، بازیچهء افرادی شده که دین رو به میل خودشون طبقه بندی و دسته بندی میکنن و خیر سرشون تشخیص دادن که این بخش از دین نباید زیاد گفته بشه!!!

خوب الحمدلله که این گفتگوها مثمر ثمر هستند و در واقع هدف از جمع شدن در اینجا هم همینه.
ولی اگر بخواهید آنچه در جامعه هست را با آنچه در اسلام هست مقایسه کنید, بهتره یک تاپیک دیگه ای بزنید.چون اینجا هدف شما از شروع تاپیک این نبود.درسته؟!

Reza-D;665844 نوشت:
اون وقت من یه سؤال برام پیش اومده. اگر داشتن بچه اینقدر مثل زهرماره و هیچ لذتی نداره ، چرا پدر و مادرهایی که بچه دار نمیشن شب و روز نذر و نیاز میکنن که خدا بهشون بچه بده؟! نه برادر ، پدر و مادر قبل از هر چیزی برای لذت خودشون بچه دار میشن

برادر کجا گفتم که زهر ماره؟! عرض کردم دردسر داره!
مثل درس خواندن, قهرمان ورزشی شدن, به خارج رفتن و تخصص گرفتن, از راه حلال پولدار شدن و ......
منظورم این بود که پدر و مادر مخصوصا در ایران (حالا به اقلیتهائی که به قول شما در روستا یا شهرهای کوچک مثل دوران جاهلیتن کاری ندارم) و در عرف جامعه بیش از حد دارن از حق خودشون میگذرن, آنوقت این انصاف نیست که احکام دین را محکوم کنیم.

Reza-D;665844 نوشت:
نقل قول نوشته اصلی توسط عارف نمایش پست ها
***تو هر ماشینی که میشینی صدای موسیقی حرام به گوش میرسه! این از بدیهیاته؟! یا همون پدر و مادرها (و بقیه) به وظیفشون درست عمل نکردن!****
داداش چه ربطی به حرف من داشت آخه؟!
من گفتم رفتار اسلامی و تربیت اسلامی در سایهء همدیگه هستن. شما از رعایت و عدم رعایتش دارید صحبت میکنید که تفاوتی در حرف بنده ایجاد نمیکنه. شما موقعی میتونید این حرف رو بزنید که والدین تو همه چیز اسلامی باشن اما تو تربیت فرزند اسلامی نباشن ، اون وقت شما به بنده بگید: دیدی تربیت اسلامی با اخلاق اسلامی دو تا بود

ربطش اینه که شما فرمودید تربیت فرزند از بدیهیاته و اینکه اسلام والدین را مکلف کرده به این کار چیزه مسخره ایه و این از بدیهیاته! من هم عرض کردم اگر از بدیهیاته, پس کووو؟!
اینها به هم ربط نداره دادش؟!
ببین برادر جملات را با دقت بخوانید, عرض کردم آموزش قرآن با تعلیم و تعلم و تزکیه نفس فرق داره فرق داره و به عنوان شاهد هم رسالت نبی اکرم را با آن آیه بیان کردم. اینجاست که عرض می کنم عدالت داشته باشید. کجا گفتم که تربیت اسلامی با اخلاق اسلامی فرق داره؟!
همه داعشیها و سعودیها هم قرآن بلدن, از ما هم بهتر!
Reza-D;665844 نوشت:
گفتم که در اسلام به بچه مثل یه دردسر نگاه میشه ، برخی دوستان باور نکردن. بفرمایید ، شاهد از غیب رسید! هیچی بابا چه حقی داره؟! خدا لعنت کنه این موجودات مزاحم رو (بچه ها رو) که بدون اینکه نظر پدر و مادر بیچاره رو بخوان ، با میل شخصی وارد این دنیا میشن و برای پدر و مادری که از همه جا بیخبر بودن باعث ایجاد دردسر میشن! اصلاً خدا کنه هر چی بچه ست خدا از پدر و مادرا بگیره تا از این دردسر راحت بشن بیچاره ها. مگه نه؟!

بابا انصافتو شکر:khandeh!:
یه پاراگراف را خودمونی اونهم بصورت پنهان خدمتتون عرض کردم, زودی بنده را نماینده تام الاختیار خداوند بر روی زمین قرار دادید! و سخنانم را منصوب به اسلام کردی؟!
عرضم این بود که امروز عمدتا والدین بیش از حد دارن به فرزندانشان باج میدن!
اینهمه خرج غیر ضروری,لباسهای آنچنانی, ابزار سرگرمی پر خرج, تامین مخارج حتی بعد از بلوغ و خرج تحصیل بیش از حد عرف و معلم خصوصی و دانشگاه آزاد و مخارج خارج و هزینه عروسی آنچنانی و.......اینها همه را والدین با عشق میدن,حتی از شکم خودشون میزنن و اینهمه دردسر را به جون میخرن (با عشق) این حقوق در اسلام هم هست, خوراک - مسکن - ازدواج و...ولی اینطوری که امروز در جامعه عرف شده؟!
پسره درس نمیخونه وباباش براش کلاس خصوصی میگیره و بعد از کلاس معلمه میگه بابای محترم, از پسزت یه کوئیز گرفتم و دیدم که داره تقلب میکنه!
عرضم این بود که با اینهمه خدمات اضافی که نه تو اسلام گفته شده و نه در اروپا و آمریکا کسی از این کارها میکنه این انصاف نیست که بیشتر طلبکار باشیم!(البته قصدم این نیست که تاپیک به حاشیه بره..)
Reza-D;665844 نوشت:
اول اینکه تشکر از شما که یکجا با این جمله:
1 - حقوق فرزند
2 - حقوق فرزند
3 - حقوق فرزند
بنده رو مورد تمسخر قرار دادید

بابا خیلی آدم باحالی هستید برادر رضا:hamdel:
اینها سه تا لینک بود در مورد حقوق فرزند, مسخره چیه؟! شما نور چشم منی...:hamdel:

Reza-D;665844 نوشت:
بنده رو دورو هم خطاب کردید.

عارف;664174 نوشت:
چون می دانم که اهل دین وقرآن هستید براتون از قرآن دلیل میارم که اشتباه می کنید.

عارف;664174 نوشت:
برارد رضا از شما بعیده با این لحن بحث دینی بفرمائید!

عارف;664174 نوشت:
برارد اینطور حرف زدن بی احترامی به آل رسول الله (ص) است.شما تکلیفتان را با خودتان مشخص کنید, در فریادتان گفته اید که در خط امام حسین ع و حضرت ابوالفضل هستید و در اینجا به کلام معصومین می خندید؟!
خیلیها در این سایت کافر و مشرک هستند ولی یک رو هستند...اشکالاتی هم به دین می گیرند و بحث می کنند ولی شما گاهی طرفدار دین هستید وگاهی آن را به سخره میگیرید؟البته چون سوابقتان را می دانم مطمئن هستم که تعمدی ندارید ولی کمی سنجیده تر صحبت کنید.

بعد شما می فرمائید :
Reza-D;665844 نوشت:
بنده رو دورو هم خطاب کردید.

باشه اشکالی نداره, بنده دفاعی نمیکنم, قضاوت با شما ! والی الله ترجع الامور!

Reza-D;665844 نوشت:
********نقل قول نوشته اصلی توسط عارف نمایش پست ها
خب؟ حالا چی؟ چون براش زحمت کشیدم باید هر حرف بیخودی بزنم بگه چشم؟
برای این قسمت قرمز مرجع خود را از قرآن یا اهل بیت بفرمائید لطفا. از خودتان سخن می گوئید و از خودتان محکوم می کنید؟!*********
اطاعت از پدر و مادر در هر کاری بجز معصیت خدا واجب است. اگر تا حالا این سخن رو نشنیدید تا منبع معرفی کنم

فقط یک منبع بیارید که نشان بده حرف بیخود (ناحق) بجز معصیت خداست!

Reza-D;665844 نوشت:
خب کذاب هم شدم. ایرادی نداره ، شما برادر من هستید ، بفرمایید کذاب ، بفرمایید دورو ، بفرمایید ریاکار ، بفرمایید کافر ، بفرمایید داخل فی نار.... مهم نیست ، من پاسخی نمیدم

بنده فقط آیه قرآن را خواندم که مراقب سخنانمون باشیم تا حتی ناخواسته اشتباه نکنیم , وگرنه شما تاج سر مائی:hamdel:

Reza-D;665844 نوشت:
اما به شما بگم که دقیقاً با این آیه موافقم و طبق همین آیه ، بدا به حال اونهایی که احکامی رو ضد فرزندان از خودشون ساختن ، بعد گفتن اینها کلام خداست. بدا به حال اونهایی که سر مردم کلاه گذاشتن و امیال خودشون رو در غالب کلام خدا به مردم ارائه دادن. واقعاً چه کسی ستمکارتر است از اینها؟

لعنه الله علی القوم الظالمین.
موفق و منصور باشید

عارف;665936 نوشت:
سلام علیکم ورحمه الله برادر رضا
سلام به شما

عارف;665936 نوشت:
کمی کل پیامتان بوی خشم و عصبانیت میدهد,انشالله که بنده اشتباه می کنم
کمی نه ، خیلی.... خیلی دلم پره
نه از شما ، دلم از این همه تبعیض پره. جاش اینجا نیست وگرنه ناله میزدم از دست این همه تبعیض در کشوری که خودش رو مهد شیعه میدونه

عارف;665936 نوشت:
مواردی که رنگ قرمز کردم احکام اسلامه؟
داداش موضوع تاپیک درمورد احکام اسلام بود درست. اما شما مواردی رو مطرح کردید که من به اونها پاسخ دادم. شما اول مطرح کردید که بچه ها این روزها به پدر و مادر احترام نمیذارن ، مگر اینکه بچه ها به پدر و مادر احترام نذارن حکم اسلام بود که انتظار دارید من هم از حکم اسلام پاسخ بدم؟! شما بحث اجتماعی مطرح فرمودید من هم پاسخ اجتماعی دادم

عارف;665936 نوشت:
مثلا بنده تا به حال کسی را ندیده ام که اهل غیبت نباشه و حداقل غیبتهای کوچک در حدی ...حالا حدیث داریم که غیبت از زنا بدتره و حکم زنا هم اعدامه پس اگر شما در مورد کسی یک غیبت کوچک هم بکنی باید سنگسار بشی!
تا اواسط حرفتون رو خوب بیان کردید ولی در انتهاش که گفتید سنگسار ، مشکل پیدا کرد. حکم دنیوی با نتیجهء اخروی دوتاست برادر ، مگه ما روایتی داریم که غیبت کننده باید سنگسار بشه؟ خیر نداریم. اما نتیجهء اخروی اون بدتر از زنا خواهد بود. بله بنده با قاطعیت به شما میگم که کسی که غیبت میکنه ، نسبت به کسی که زنا میکنه (بدون در نظر گرفتن حواشی گناه و فقط در مورد خود گناه ، فی نفسه) حال و روز بدتری در قیامت خواهد داشت

عارف;665936 نوشت:
در کل منظورم اینه که اینطور نیست که شما به راحتی بگید هر کی نگاه چپ به والدینش بکنه یه راست میره تو جهنم
این بخش از فرمایش شما رو نمیدونم ، شاید درست بفرمایید. من هم از کارشناس محترم میخوام که نظر بدن


عارف;665936 نوشت:
ولی اگر بخواهید آنچه در جامعه هست را با آنچه در اسلام هست مقایسه کنید, بهتره یک تاپیک دیگه ای بزنید.چون اینجا هدف شما از شروع تاپیک این نبود.درسته؟!
این حرف کاملاً درسته. به روی چشم ، تاپیک جداگانه ای میزنم

عارف;665936 نوشت:
برادر کجا گفتم که زهر ماره؟! عرض کردم دردسر داره!
مثل درس خواندن, قهرمان ورزشی شدن, به خارج رفتن و تخصص گرفتن, از راه حلال پولدار شدن و ......
منظورم این بود که پدر و مادر مخصوصا در ایران (حالا به اقلیتهائی که به قول شما در روستا یا شهرهای کوچک مثل دوران جاهلیتن کاری ندارم) و در عرف جامعه بیش از حد دارن از حق خودشون میگذرن, آنوقت این انصاف نیست که احکام دین را محکوم کنیم
من هم عرض کردم اولاً همه جا اینطور نیست. ثانیاً پدر و مادرها نگذشتن ، بچه مجبورشون کردن که بگذرن. جبر روزگار و تغییراتی که در دنیا پیش اومد (که متاسفانه بخشیش هم منفی بود) باعث شد که چنین اتفاقی بیفته. ضمناً برادر ، اون اقلیت هایی که میفرمایید بیشتر رنگ مذهبی دارن و برعکس پدر و مادرهایی که میفرمایید خیلی به فرزندان میدون میدن ، عموماً والدینی هستن که چندان مذهبی نیستن (در مواردی اصلاً مذهبی نیستن)

عارف;665936 نوشت:
ربطش اینه که شما فرمودید تربیت فرزند از بدیهیاته و اینکه اسلام والدین را مکلف کرده به این کار چیزه مسخره ایه
نخیر برادر اشتباه برداشت کردید. بنده گفتم ما یک تعریف کلی از رفتار داریم به اسم رفتار اسلامی ، که این رفتار کلی ، خودش به بخش هایی تقسیم میشه ، از جمله تربیت فرزند. عرض بنده این بود که یا یک نفر رفتار اسلامی داره یا نداره. اگر داره که بدیهی که فرزندش رو هم تربیت اسلامی کنه ، اگر هم رفتار اسلامی نداشته باشه باز بدیهیه که فرزندش رو هم اسلامی تربیت نکنه. لذا این دو مقوله ، یعنی رفتار اسلامی و تربیت اسلامی فرزند ، دو موضوع جدا از هم نیستن که هرکدوم رو جدا تصور و تعریف کنیم. انشاالله که الان منظورم رو رسونده باشم

عارف;665936 نوشت:
بابا خیلی آدم باحالی هستید برادر رضا
اینها سه تا لینک بود در مورد حقوق فرزند, مسخره چیه؟! شما نور چشم منی...
از این بابت شرمندم و خیلی خیلی عذرخواهی میکنم. تا حالا هر چی لینک دیده بودم رنگشون شبیه به خاکستری بود ولی این سه تا آبی بود. اصلاً نفهمیدم لینک هستن. باز هم ببخشید

عارف;665936 نوشت:
باشه اشکالی نداره, بنده دفاعی نمیکنم, قضاوت با شما
گفتید قضاوت با شما ، یاد شبکه ولایت افتادم :khandeh!:
آخه داداش من کجا کلام معصوم(ع) رو مسخره کردم؟! خدا منو لعنت کنه اگر چنین کاری کرده باشم. من تفاسیر عجیب و خنده داری که از کلام معصوم(ع) میشه رو خنده دار خوندم. نمونه ش رو هم براتون گذاشتم. خدا وکیلی دلم میخواد این سؤال من رو پاسخ بدید ، اینکه از حقوق فرزندان اینه که باباش نگه این مال من نیست ، خنده دار نیست؟ یا از حقوق فرزندان اینه که والدین اون رو به قتل نرسونن!!! انصافاً خنده دار نیست؟ در لینک هم دیدید که من صحبت کارشناس رو خنده دار توصیف کردم نه کلام معصوم(ع) رو. چون مثلاً برای قتل فرزند ، امام(ع) اشاره به اعراب جاهلیت کرده بودند که فرزندانتون رو نکشید ، بعد کارشناس اومده و اون رو به عنوان حقوق فرزندان مطرح میکنه!!!

عارف;665936 نوشت:
فقط یک منبع بیارید که نشان بده حرف بیخود (ناحق) بجز معصیت خداست
داداش مشکل دقیقاً همینه که بارها هم اشاره کردم که:
خیلی از حرفها و دوستورات بیخود و ناحقی که والدین میدن ، از نظر خودشون کاملاً به حق ، منطقی و باخوده!

الدین القیم;665800 نوشت:
تلازمی بین وجوب اطاعت از والدین در تمام امور و نهی از موارد خاص وجود ندارد و نهایتا جواز اطاعت از والدین در اموری که امر به شرک ندارد ثابت می شود و نه وجوب و شما می خواهید وجوب را برداشت کنید که چنین برداشتی صحیح نیست

سلام مجدد:Gol:

اگر نگوییم در همه موارد در برخی موارد بین نهی از تبعیت و اطاعت و امر به اطاعت تلازم ملحوظ است. مثلاً وقتی خداوند از تبعیت خطوات شیطان نهی می کند (لا تتبعوا خطوات الشیطان)، اینطور نیست تنها نهی مورد نظر حضرت باریتعالی باشد بلکه امر به وجوب تبعیت از اولیاء خدا در آن ملحوظ است. ضمن آنکه فراتر از اثبات لزوم اطاعت از والدین، اینهمه توصیه و تأکید به حقوق والدین گواه وجوب اطاعت پدر و مادر را نشان می دهد. زیرا والدین، از جمله کسانی هستند که شادابی و زندگی خود را وقف فرزندان می کنند؛ و چه هدیه ای از این بهتر و چه احسانی از این بالاتر. امام سجاد علیه السلام در حق آنها می فرماید: "وانظر هل تری أحداً من البشر أکثر نعمة علیک من أبیک و اُمّک؟ (کشکول، شیخ بهایی، ج 3، ص 353) بنگر آیا برای خودت هیچ کسی را بهترین نعمت، جز پدر و مادرت می بینی؟" وجدان بشری، حکم می کند زحماتی که پدر و مادر برای انسان متحمّل شده اند، پاس بداریم و از آنان تجلیل کنیم.

در حقیقت، اکرام والدین، پاسخی است هر چند ناچیز به احسان آنها و عقل (رسول باطنی) و پیامبر (رسول ظاهری)، هر دو بر وجوب این احسان،(اطاعت مشروط) صحّه می گذارند. محقّق اردبیلی می فرماید: "العقل و النقل یدلاّن علی تحریم العقوق و یفهم وجوب متابعة الوالدین و طاعتهما من الآیات و الأخبار و صرح به بعض العلماء.(سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج 2، ص 685) عقل و نقل، بر حرام بودن ناسپاسی والدین گواه اند و وجوب اطاعت از آنها از طریق آیات و روایات، استفاده می شود."

الدین القیم;665800 نوشت:
اطاعت داخل احسان نمی باشد و اگر هم شک بر وجود اطاعت در احسان و نبود آن داشته باشیم استصحاب می کنیم بر عدم وجود اطاعت در احسان بلکه آنچه از آیه استفاده می شود وجوب احسان به والدین است و احسان تلازمی با اطاعت ندارد به عنوان مثال خداوند نسبت به خلق احسان دارد و در قرآن هم آمده وَأَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ اما این احسان خدا تلازمی با اطاعت از مخلوق ندارد بلکه چه بسا احسان در مخالفت با اوامر شخص باشد مثلا پدر و مادری که فرزند را به امور شرک دعوت می کند احسان به آنها عدم اطاعت از آنها است و همچنین در دیگر امور.

احسان به والدین با آنهمه تأکیدات و تصریحات متعدد در آیات و روایات، بر لزوم و وجوب اطاعت مشروط از والدین تکیه دارند گر چه ممکن است در بسیاری موارد بین احسان و اطاعت تلازم نباشد اما مطلق نیست بلکه در برخی موارد مانند توصیه مطلق به رعایت والدین و توصیه به احسان مؤکد، شکرگزاری از زحمات آنها، پرهیز از ایذاء و نارضایتی ایشان و اکرام خاص ایشان، با اطاعت از آنها تلازم دارد و نمی توان تنها جواز را استنباط کرد.

الدین القیم;665800 نوشت:
در اینکه جواز ثابت می شود شکی نیست اما شما ادعای وجوب کردید و آنچه که بر آن استدلال کردید جواز است نه وجوب

آنچه ما بر اساس تأکیدات آیات و روایات استدلال کردیم جوازی است که وجوب دارد مگر در مواردی که بیان آن گذشت.

الدین القیم;665800 نوشت:
پذیرفتن مطالب منطقی و خیرخواهانه هر کسی چه والدین و چه دیگری هم حکم عقل است و هم حکم نقل خذ الحکمه ولو من اهل النفاق اما بحث شما اطاعت از اومر والدین در تمام امور بود و آن هم وجوب چه بسا در امری از والدین اطاعت نشود اما اجسان صورت گیرد.
ثانیا احسان به هر مومنی مطلوب شارع است چنانچه داریم وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ آیا می توان از این آیات وجوب اطاعت از هر کسی را برداشت نمود و یا تلازمی بین احسان و اطاعت نیست؟

پاسخ این بخش مطلب شما داده شد، با این وجود تصریح می کنیم عمومیت دستور، مبنی بر پذیرش مطالب منطقی و خیرخواهانه و یا احسان به مؤمنین، مخل وجود احسان توأم با اطاعت نسبت به والدین نیست بنابر این احسان به والدین از درجه ای فراتر از دیگر احسانها برخوردار بوده و واجد وجوب اطاعت است چنانکه در باب رعایت حرمت همه نفوس انسانی وظیفه داریم و رعایت حرمت مؤمنین از یک درجه بالاتری برخوردار بوده و بر همین اساس رعایت حرمت والدین، اولیاء الهی، انبیاء و اوصیاء الهی، درجه ای والاتر را شامل می شود که وجوب اطاعت از این اقسام اخیر، داخل در رعایت حرمت آنهاست.

موفق باشید ...:Gol:

Reza-D;665844 نوشت:
سلام به برادر عزیزم جناب عارف بزرگوار
اول اینکه همه جا اینطور نیست. برید به برخی شهرهای کوچک ببینید چه خبره. هنوز مثل دورهء جاهلیت دختر حق هیچ اظهار نظری در باب ازدواج خودش نداره. هنوز به فرزندان ، بخصوص به فرزند دختر به چشم یه کلفت نگاه میشه و حتی بدتر از اون به چشم یه کالا که میشه موقع نیاز به یه مرد پولدار بدنش ، هر چی گرون تر ، بهتر!

سلام رضای عزیز:Gol:

بنظرم چندان اطاعات تان به روز نیست، اتفاقاً متأسفانه بدلیل پیشرفت هایی که جامعه در حال گذار ما در این سالها داشته، دیگر زمانه تصمیم گیری والدین برای فرزندان گذشته و شرایط نامناسب پایین بودن آمار ازدواج و بالا رفتن آمار طلاق و کشمکشهای زندگی برخی جوانان در زندگی حاکی از گریز جوانان از وضعیت سنتی پیش گفته است. و اگر زمانی مشکلات خانواده ها بیشتر از دخالت و تصمیم گیری یکطرفه والدین ناشی می شد، امروزه از عدم توجه جوانان به رأی و نظر خیرخواهانه والدین ناشی می شود. بعبارتی اگر زمانه ای از گردنه افراط سقوط می کردیم امروزه از گردنه تفریط سقوط می کنیم.

Reza-D;665844 نوشت:
ثانیاً ، حتی اگر فرمایش شما رو بپذیریم ، باز هم تاییدی به حرف بنده خواهد بود. چون باید نتیجه بگیریم که اون امتیازات و حقوق بیش از حد که به والدین داده شده بود ، اونقدر به فرزندان فشار آورده که در نهایت قید هر چی احترامه زدن و از اون طرف دشمن هم که دیده راه بازه ، این جوان ها رو به سمت خودش کشونده. در هر صورت ماحصل موضوع اینه که این رویکرد ناموفق بوده

اگر سطح آگاهی والدین نسبت به حدود وظایف شان افزایش یابد و با تکریم و احترام به رأی و نظر فرزندان و رعایت حرمت و شخصیت آنها زمینه احترام و مشورت گیری و اطاعت از والدین به یک فرهنگ عمومی و متقابل در خانواده ها تبدیل شود، به ارزش جایگاه و نقش والدین در سعادت فرزندان پی خواهیم برد. عمده مشکلات موجود و گریزان شدن فرزندان از رعایت حرمت و اطاعت از والدین از افراط و تفریط های دوسویه ناشی می شود.

Reza-D;665844 نوشت:
در اصول کافي - ص140 ، با سند متّصل از حضرت صادق(ع) وارد است که فرمود:
لَوْ عَلِمَ اَللهُ شَيْئاً أدْنَي مِنْ اُفًّ لَنَهَي عَنْهُ، وَ هُوَ مِنْ أدْنَي الْعُقُوقِ، وَ مِنَ الْعُقُوقِ، أنْ يَنْظُرَ الرَّجُلُ إلَي وَالدَيْهِ، فَيَحُدُّ النَّظَرَ إلَيْهِمَا
اگر خداوند چيزي را از اُفّ گفتن پائين‌تر ميدانست، هر آينه از آن نهي می‌نمود و اينکه اگر کسي به پدر و مادرش اُفّ بگويد، عاقِّ والدين می‌شود، اين پائين ترين درجه از عاقّ شدن است

پیامبر(ص):
عاق والدین ، در آخرت چنان از رحمت الهی دور می گردد که بوی بهشت (که از مسافت هزار سال راه به مشام می رسد) به مشامش نخواهد رسید
کافی، ج ۲، ص ۳۵۰ ۳۴۶

پیامبر(ص) درباره کیفر و عقوبت عاق والدین فرمودند:
به فرزند نافرمان گفته می شود (از طرف خدا): هر عبادتی که می خواهی بکن. امّا من تو را نمی آمرزم
بحارالأنوار: ۷۴ / ۸۰ / ۸۲ منتخب میزان الحکمه: ۶۱۴

امام صادق(ع):
هرکه به پدر و مادر خود کینه توزانه نگاه کند، خداوند هیچ نمازی از او نپذیرد
بحارالأنوار: ۷۴ / ۶۱ / ۲۶ منتخب میزان الحکمه: ۶۱۴


تمام این روایات، صحیح و وارد است و بدون شک، یک اُف گفتن بدون دلیل و یا نگاه تند و خشن و یا رفتار نامناسب با آنها، در حالیکه والدین وظایف خود را باحسن وجه در تربیت و حرمت گذاری به فرزندان انجام داده و در طریق حمایت و راهنمایی فرزندان، از هیچ اقدامی کوتاهی نکرده اند، مستوجب عاق والدین شدن و همان عقوبتهای ذکر شده در روایات می شود.

پس فرزندان می بایست در هر شرایطی رعایت حرمت والدین را حفظ کنند حتی اگر انها کافر باشند. عدم اطاعت و تبعیت از خواسته های غیرمنطقی و یا غیرمشروع والدین نباید دلیل و حجتی برای بی احترامی و ترک انها باشد، بلکه در عین حال، وظیفه احترام، اکرام و احسان به والدین مورد تأکید و تصریح شارع مقدس است.

Reza-D;665844 نوشت:
ضمناً شما یه جوری میفرمایید انگار که فرزند از آسمون اومده پایین و یه شمشیر بیخ گلوی پدر و مادر گذاشته و گفته:
یا همین الان با هم همبستر بشید و من رو به این دنیا بیارید یا گردن هردوتون رو میزنم! پدر و مادر هم از ترس جونشون و از روی اجبار تن به این ذلت دادن و برخلاف میل باطنی یکیشون این بچه رو 9 ماه به شکم کشیده و اون یکی به اجبار دنبال روزی حلالش رفته!!!!

این ادبیات اصلاً شایسته شما نیست، این مطلب را برخی در باره خداوند هم مطرح می کنند که چرا خداوند ما را به اجبار آفرید که حال از ما تکلیف و مسئولیت می خواهد؟ آیا لباس وجود بخشیدن که اعظم نعمات است، یعنی من و شمایی که هیچ نبودیم و اینک وجود یافتی ایم انهم با اینهمه سرمایه و امکان برای تعالی و کمال، باید چنین ناسپاسی و ناشکری و کفرانی را به زبان آریم. در خصوص والدین که پس از خداوند (در رابطه طولی) در وجود بخشی به ما مؤثر بوده اند چنین ادبیاتی رواست؟ در حالیکه خداوند می فرماید: (ان اشکر لی و لوالدیک ...) شکر من و والدینت را بجای آر.

بر این اساس، آیا شایسته نیست کمی جانب اعتدال، در سخن گفتن و نگارش را رعایت کنیم؟

موفق باشید ...:Gol:

مشکور;666638 نوشت:
سلام رضای عزیز
سلام به روی گل شما برادر

مشکور;666638 نوشت:
بنظرم چندان اطاعات تان به روز نیست، اتفاقاً متأسفانه بدلیل پیشرفت هایی که جامعه در حال گذار ما در این سالها داشته، دیگر زمانه تصمیم گیری والدین برای فرزندان گذشته و شرایط نامناسب پایین بودن آمار ازدواج و بالا رفتن آمار طلاق و کشمکشهای زندگی برخی جوانان در زندگی حاکی از گریز جوانان از وضعیت سنتی پیش گفته است
مطمئن هستید اطلاعات من به روز نیست؟

من همین جا اعلام میکنم که حاضرم با خرج خودم ، جناب مشکور تشریف بیارن و بنده میزبان و خدمتگذارشون باشم تا هم با روی ماهشون آشنا بشم ، هم این قول رو میدم اگر در عرض 1 هفته ، فقط 1 هفته ، نتونستم 50 مورد به عنوان سند حرفم نشون بدم ، 10 روز بدون آب و غذا توی گرما وایسم

مشکور;666638 نوشت:
و اگر زمانی مشکلات خانواده ها بیشتر از دخالت و تصمیم گیری یکطرفه والدین ناشی می شد، امروزه از عدم توجه جوانان به رأی و نظر خیرخواهانه والدین ناشی می شود. بعبارتی اگر زمانه ای از گردنه افراط سقوط می کردیم امروزه از گردنه تفریط سقوط می کنیم
چیزی که عوض داره گله نداره برادر
فیلم مارمولک در مجموع از بدترین فیلمها بود. اما نکات خوبی هم داشت. در یکی از صحنه ها اون روحانی به خادم مسجد (اگر درست بگم) که مدام به پسرش فشار میاورد که باید قرآن رو حفظ کنی ، گفت:
میخواهی او را بفرستی بهشت ، اما آنقدر به او فشار می آوری که از آن طرف جهنم بیرون بزند!

حالا حکایت پدر و مادرها. اونقدر افراط کردن که بچه ها از اون طرف تفریط بیرون زدن!

من نمیخوام کار بچه ها رو توجیح کنم. قطعاً کار اونها خطاست. اما ماها عادت کردیم زمانی به فکر بیفتیم که موضوع از دستمون خارج شده. یه زمانی میگفتن بابا بجای راه به راه فیلتر کردن ، کمی هم برنامه های خوب و پرمحتوا و جذاب بسازید ، کسی گوش نکرد. وقتی جوونها رفتن سمت ماهواره و فیلم های Full HD ، تازه عزیزان یادشون افتاد که شبکهء دیجیتال راه بندازن. در مورد پدر و مادر هم اینقدر کم کاری شد و اینقدر سنت رو با دلیل و بدون دلیل به جوانها که میل به پیشرفت داشتن تحمیل کردن ، که در نهایت اونهایی که نیتشون خیر نبود ، اومدن و جوانهای ما رو به راه دلخواهشون بردن. الان مسئولین یادشون افتاده که جوانان.... جوانان.... جوانان.... ، ولی دیگه خیلی دیر شده
مگر اینکه از طرفی خیلی تلاش کنیم و از طرفی خدا خودش کمک کنه

مشکور;666638 نوشت:
عمده مشکلات موجود و گریزان شدن فرزندان از رعایت حرمت و اطاعت از والدین از افراط و تفریط های دوسویه ناشی می شود
بر منکرش لعنت ، صددرصد دو سویه ست. اما دو سؤال:

1 - شروع کنندهء این خطا کی بود؟ گناه شروع کننده بیشتره یا پاسخ دهنده؟

2 - آیا اونقدر که از بدی تفریط از سوی فرزدان داد به فلک برده میشه ، یک دهمش از بدی افراط از سوی والدین گفته شده؟
اگر هم الان می بینید داره گفته میشه ، بخاطر اینه که دیدن جوانها دارن از راه دین خارج میشن. وگرنه باز هم گفته نمیشد

مشکور;666638 نوشت:
تمام این روایات، صحیح و وارد است و بدون شک، یک اُف گفتن بدون دلیل و یا نگاه تند و خشن و یا رفتار نامناسب با آنها، در حالیکه والدین وظایف خود را باحسن وجه در تربیت و حرمت گذاری به فرزندان انجام داده و در طریق حمایت و راهنمایی فرزندان، از هیچ اقدامی کوتاهی نکرده اند، مستوجب عاق والدین شدن و همان عقوبتهای ذکر شده در روایات می شود
هیچکدام از این روایات چنین قیدی در خود ندارن. پس اگر دلیلی برای فرمایشتون دارید خوشحال میشم بشنوم

مشکور;666638 نوشت:
پس فرزندان می بایست در هر شرایطی رعایت حرمت والدین را حفظ کنند حتی اگر انها کافر باشند. عدم اطاعت و تبعیت از خواسته های غیرمنطقی و یا غیرمشروع والدین نباید دلیل و حجتی برای بی احترامی و ترک انها باشد، بلکه در عین حال، وظیفه احترام، اکرام و احسان به والدین مورد تأکید و تصریح شارع مقدس است
این بخش از فرمایش شما ناقض بخش قبلی فرمایش شماست. در بخش قبل فرمودید که اگر والدین وظایف خود را درست انجام دهند.... پس به قرینهء حرف شما ،اگر والدین وظایفشون رو درست انجام ندادن دیگه اون حکم شامل فرزند نمیشه. اما اینجا میفرمایید در هر شرایطی!

مشکور;666638 نوشت:
این ادبیات اصلاً شایسته شما نیست، این مطلب را برخی در باره خداوند هم مطرح می کنند که چرا خداوند ما را به اجبار آفرید که حال از ما تکلیف و مسئولیت می خواهد؟
استاد عزیز ، با تمام اختلاف نظرها ، شما رو بسیار منصف میدونم. لذا انتظار این برداشت رو نداشتم. اگر من میگفتم که تولد ما توسط والدین فی نفسه خطاست ، شما حق داشتید. اما بنده این صحبت رو در برابر مطلبی دیگه عنوان کردم. برادرم جناب "عارف" صحبت از دردسر بودن فرزندان کردن منم این پاسخ رو دادم

از شما میپرسم جناب "مشکور" ، آیا خدایی که مثال زدید ، میاد بگه:
شما آدما چی برای من دارید بجز دردسر؟ از وقتی میاین تو این دنیا همش گناه میکنید و....

اگر خدا اینطور بگه ، بله ، بنده به خدا هم خواهم گفت که:
تو که میدونستی ما اینقدر بد هستیم ، چرا ما رو بوجود آوردی؟مگه مجبورت کرده بودیم؟

:hamdel:به نام خدا:hamdel:
سلام عرض میکنم خدمت دوست عزیزم جناب آقا رضا:Gol:
خیلی خستم ... دوس داشتم وارد بحث میشدم حالا یه وقت دیگه انشالا...
فقط یه سوال از جناب آقا رضا میخوام بپرسم:
جسارتا شما دوس دارین چه جوابی بهتون بدن تا قانع بشین؟
و سوال دومم اینکه آخرش میخواین چه چیزی بهتون اثبات بشه؟
آیا قبول دارین خدا و پیامبر از شما بهتر و بیشتر میدونن؟اگه قبول دارین ممکنه بعضی چیزا باشه و ما ندونیم و دنبالش
بریم و به جواب نرسیم چه اشکالی داره مطیع باشیم ؟ مثل اینکه وقتی رفتیم دکتر ، دکتر بهمون قرص بده بعد سوال پیچش کنیم این قرص کارش چیه ؟چطور
باعث خوب شدنمون میشه ؟ و خیلی چیزای دیگه ... اگه الان به معصومین ع دسترسی داشتیم این مسائل حل بود اما شایدم حل نبود چون در زمان معصومین هم
بعضی افراد بودن که خیلی سوال پیچشون میکردن با اینکه معصومین جوابشونو میدادن بازم قانع نمیشدن...:Gol:

علی صفا;666801 نوشت:
جسارتا شما دوس دارین چه جوابی بهتون بدن تا قانع بشین؟
و سوال دومم اینکه آخرش میخواین چه چیزی بهتون اثبات بشه؟
آیا قبول دارین خدا و پیامبر از شما بهتر و بیشتر میدونن؟
سلام برادر
ایراد من در ابتدای تاپیک به نبود احادیث در زمینهء حقوق فرزندان بود که دوستان توضیح دادن و من تقریباً قانع شدم. اما نتیجه این شد که پس مبلغان دین در این زمینه یک طرفه کار کردن. اونجا بود که استاد گرامی گفتن که یه تاپیک دیگه بزن من هم قبول کردم. اما باز هم دوستان مطالبی گفتن که من به اونها پاسخ دادم. وگرنه قبول دارم که باید تاپیک جدیدی زده بشه برای بررسی علل مطرح نشدن برخی حقوق

به امضای بنده دقت بفرمایید

:hamdel:ادامه:hamdel:
آها پس ایرادتون از مبلغان و افرادی هستش که این مطالبو پررنگ نکردن :Gol:

علی صفا;666879 نوشت:
آها پس ایرادتون از مبلغان و افرادی هستش که این مطالبو پررنگ نکردن
در ابتدا این نبود چون در روایات از حقوق فرزندان خیلی نشنیده بودم. اما بعد که استاد "مشکور" و بخصوص جناب "الدین القیم" و برخی دیگه از دوستان احادیث خوبی آوردن تا حد زیادی قانع شدم. در ادامه بله ، ایرادم همین بود که شما فرمودید

و یک درخواست. لطفاً نقل قول بفرمایید که طرف مقابل متوجه بشه خطاب بهش مطلبی گفته شده

علی صفا;666879 نوشت:
مبلغان و افرادی که این مطالبو پررنگ نکردن
بله ، حرف من اینه که اونقدر که حقوق والدین گفته شده ، وظایف اونها ، حتی یک دهم حقوقشون هم تبیین نشده. همین و بس

Reza-D;666737 نوشت:
مطمئن هستید اطلاعات من به روز نیست؟

من همین جا اعلام میکنم که حاضرم با خرج خودم ، جناب مشکور تشریف بیارن و بنده میزبان و خدمتگذارشون باشم تا هم با روی ماهشون آشنا بشم ، هم این قول رو میدم اگر در عرض 1 هفته ، فقط 1 هفته ، نتونستم 50 مورد به عنوان سند حرفم نشون بدم ، 10 روز بدون آب و غذا توی گرما وایسم


سلام مجدد:Gol:

بدین دلیل مصر هستم که اطلاعات شما بروز نیست زیرا آمار جوانانی که گرفتار تجددگرایی و آسیب های این رویکرد شده و از استفاده از نظرات و تجربیات والدین و بزرگترها گریزان شده اند بیش از آن آماری است که در تصور شما می گنجد ضمن آنکه بررسی جزئیات عوامل مشکلاتی که شما در جامعه آماری تان فرض گرفته اید قطعا به زمانی بیشتر از یک هفته نیاز دارد و بدون شک، پس از بررسی اذعان خواهید کرد که در موارد بسیاری تخلف فرزندان از نظر خیرخواهانه والدین، ناشی از لجاجت و روحیه خودبینی و غرور کاذب بوده، در حالیکه والدین بر اساس تجربه و خیرخواهی، قصد ارشاد و مساعدت داشته اند.

Reza-D;666737 نوشت:
بر منکرش لعنت ، صددرصد دو سویه ست. اما دو سؤال:

1 - شروع کنندهء این خطا کی بود؟ گناه شروع کننده بیشتره یا پاسخ دهنده؟

2 - آیا اونقدر که از بدی تفریط از سوی فرزدان داد به فلک برده میشه ، یک دهمش از بدی افراط از سوی والدین گفته شده؟
اگر هم الان می بینید داره گفته میشه ، بخاطر اینه که دیدن جوانها دارن از راه دین خارج میشن. وگرنه باز هم گفته نمیشد


1. گناه کسی که سر آگاهی به خطا رفتار می کند بیشتر است. 2. در باره وظایف والدین نسبت به تربیت صحیح و رعایت حرمت فرزندان هم در آیات و روایات بسیار گفته شده که در پست های اول به نمونه های آن اشاره کردیم و اگر شما ندیده و نشنیده اید دلیل بر فقدان و نگفتن نیست.

ضمن آنکه دلیل تأکید و تصریح بیشتر نسبت به رعایت حقوق والدین می تواند از این جهت باشد که والدین، عموماً بدلیل نوع خلقت و سرشت وجودی شان و دارا بودن بلوغ فکری معمولاً بصورت خودکار، به وظایف و حقوق فرزندان توجه داشته و عموماً احساس مسئولیت می کنند. بعبارتی این خودآگاهی درونی آنها را در اکثر موارد به تأمین و حمایت از حقوق فرزندان سوق می دهد اما در نقطه مقابل، بدلیل آنکه فرزندان هنوز به بلوغ فکری نرسیده و به اقتضای سن و سالشان دچار غرور و خودبینی کاذب بوده و بیش از قوه عاقله و مفکره گرفتار احساسات و تأثیرپذیری از محیط و دوستان شان هستند فلذا بیشتر به تذکر و یادآوری احتیاج دارند.

Reza-D;666737 نوشت:
هیچکدام از این روایات چنین قیدی در خود ندارن. پس اگر دلیلی برای فرمایشتون دارید خوشحال میشم بشنوم

دلیل مطالب پیش گفته، در علی الاطلاق بودن حکمت و عدل الهی نهفته است. و می دانید که بین این دو صفت رابطه وثیق و استواری حاکم است. مگر می شود خدای حکیم که کار عبث و بیهوده از او صادر نمی شود در حالیکه تکالیف و وظایفی را بر دوش والدین برای تربیت صحیح فرزندان نهاده، در مقام عدالت و قضاوت کوتاهی های آنها در توجه و بکارگیری وظایف شان را نادیده بگیرد و احیاناً برخوردها و خواسته های غیرمنطقی و یا منفعت طلبانه و یا رفتارهای ناعادلانه برخی والدین در مواجهه و رفتار با فرزندان را که موجب به هم ریختن تعادل روحی فرزندان در برخورد با والدین شده را در حساب و میزان محاسبه نکند. او که فرموده: " و من یعمل مثقال ذره خیراً یره و من یعمل مثقال ذره شراً یره" چگونه ممکن است در حساب و میزان اعمال، این ریزه کاری ها را به حساب نیاورد؟

Reza-D;666737 نوشت:
این بخش از فرمایش شما ناقض بخش قبلی فرمایش شماست. در بخش قبل فرمودید که اگر والدین وظایف خود را درست انجام دهند.... پس به قرینهء حرف شما ،اگر والدین وظایفشون رو درست انجام ندادن دیگه اون حکم شامل فرزند نمیشه. اما اینجا میفرمایید در هر شرایطی!

این بخش سخن، نه تنها ناقض سخن قبلی نیست، بلکه مکمل آن است، در بخش قبلی گفتیم که بر اساس روایات، مواردی که علیرغم انجام درست وظیفه از سوی والدین، فرزندان تندی و بی حرمتی و سرپیچی مشروط کنند، عقوبت و هلاکت شان قطعی است، این به معنای ان نیست که در صورت عدم انجام وظایف از سوی والدین، فرزندان حق دارند به والدین تعدی و جسارت کنند (اثبات شیء نفی ماعدا نمی کند).

بخش دوم مکمل سخن قبلی است، یعنی وظایف فرزندان را گوشزد می کند که در هر شرایطی، چه والدین به وظایف شان عمل کنند و چه نکنند، فرزندان باید بدلیل پاسداشت زحمات والدین از هرگونه جسارت و تندی و بی حرمتی به والدین بپرهیزند و البته در مواردی که فرزندان، در اثر غلبه عصبانیت، ناخواسته نسبت به رفتار والدین واکنش نشان می دهند ضمن آنکه راه توبه باز است و اگر فرزندان در شرایط عادی و دور از عصبانیت، متوجه اشتباه خود شده و مترصد جبران باشند و اصرار بر تندی و رفتار اشتباه خود نداشته باشند. قطعاً از رحمت الهی برخوردار خواهند بود. ضمن آنکه چنانکه گفتیم، عوامل بوجودآورنده آن رفتار ناصواب نیز از منظر عدل الهی مخفی نیست و در حساب و کتاب و میزان الهی سنجیده خواهد شد.

Reza-D;666737 نوشت:
از شما میپرسم جناب "مشکور" ، آیا خدایی که مثال زدید ، میاد بگه:
شما آدما چی برای من دارید بجز دردسر؟ از وقتی میاین تو این دنیا همش گناه میکنید و....

خداوند در آیاتی بسیاری به ارزشهای ذاتی و اکتسابی انسان اشاره نموده و در بسیاری دیگر ضمن بیان خصوصیات منفی و ضدارزشها، انسان را مورد مذمت و سرزنش قرار داده نظیر آنکه در آیاتی انسان را چنین خطاب کرده است:

1- ستمگر ونادان (ظلوم وجهول). ناسپاس نسبت به خداوند. 2- طغيانگر به وقت بي نيازي (ان الانسان لیطغی* ان راه استغني). 3- عجول وشتابگر(خلق الانسان عجولا). 4- درسختي ها جزع وفزع ميكند. (اذا مسه الشر جزوعاً). 5- منع کننده خیر. (اذا مسه الخیر منوعاً). 6- فراموشكار نعمت ها. 7- مجادله گر ترين مخلوق. 8- حريص آفريده است. (خلق الانسان هلوعاً).

آیا این آیات و اینگونه خطابها، به جای انکه انسان را به تأمل و تفکر وادارد اینکه سعی کند با کمک داشته ها و سرمایه های وجودی خود را از مدار آسیبها به حاشیه امن منتقل سازد، به انسان این حق را می دهد که به ولی نعمت خود اعتراض نموده، جسارت کند؟

با این توضیحات، یقین دارم که پاسخ شما گزاره آخرتان نخواهد بود که گفته اید:

Reza-D;666737 نوشت:
اگر خدا اینطور بگه ، بله ، بنده به خدا هم خواهم گفت که:
تو که میدونستی ما اینقدر بد هستیم ، چرا ما رو بوجود آوردی؟مگه مجبورت کرده بودیم؟

موفق باشید ...:Gol:

[="Tahoma"][="Black"]به نام خدا
سلام

چرا اينقدر كه روحانيون بالاي منبر در شبكه هاي تلفاز و راديو از حقوق والدين و حقوق پدر و حقوق مادر و حقوق بابا و حقوق مامان و حقوق آقاجون و حقوق ننه جون و حقوق پاپا و حقوق مام و ............ ميگن چرا از حقوق فرزندان نميگن؟
همين سايت رو بگرديد ببينيد چقدر در مورد حقوق والدين گفته و چه مقدار در مورد حقوق والدين نوشته و چه اندازه در مورد حقوق والدين پست زدن و چه اندك در مورد حقوق فرزندان گفته شده!!!
به هر حال روحانيون بايد قبول كنند دين رو درست تبليغ نكردند.به گونه اي كه 99.98% والدين گمان مي كنند فرزند عبد هست و آنان معبود.
آنان امر كنند و فرزند بگويد به روي چشم
آنان دستور دهند و فرزند بگويد سمعا و طاعتا
لطفا كمي فكر كنيد و ببينيد از ميان اين همه منبر و شبكه هاي تلفاز و راديو چند روحاني مي شناسيد كه مفصل تمام حقوقي رو كه بعضا تا به حال جز در اين تاپيك نخوانده بوديم را گفته اند؟!
كتاب ها را نگاه كنيد ببينيد چه مقدار از حقوق فرزندان گفته اند؟
من از جناب رضا تشكر مي كنم اين مسئله اي بود كه مدتها رد ذهن بنده بود ليكن مطمئن بودم جواب درخوري نمي يابم لذا تاپيكي ايجاد نكردم.
ولي پيشنهاد ميكنم يك موجي در اسكدين ايجاد كنيد تا حداقل برخي از مبلغين روشن شوند.

و من الله التوفيق[/]

مشکور;666992 نوشت:
خداوند در آیاتی بسیاری به ارزشهای ذاتی و اکتسابی انسان اشاره نموده و در بسیاری دیگر ضمن بیان خصوصیات منفی و ضدارزشها، انسان را مورد مذمت و سرزنش قرار داده نظیر آنکه در آیاتی انسان را چنین خطاب کرده است:

1- ستمگر ونادان (ظلوم وجهول). ناسپاس نسبت به خداوند. 2- طغيانگر به وقت بي نيازي (ان الانسان لیطغی* ان راه استغني). 3- عجول وشتابگر(خلق الانسان عجولا). 4- درسختي ها جزع وفزع ميكند. (اذا مسه الشر جزوعاً). 5- منع کننده خیر. (اذا مسه الخیر منوعاً). 6- فراموشكار نعمت ها. 7- مجادله گر ترين مخلوق. 8- حريص آفريده است. (خلق الانسان هلوعاً).

آیا این آیات و اینگونه خطابها، به جای انکه انسان را به تأمل و تفکر وادارد اینکه سعی کند با کمک داشته ها و سرمایه های وجودی خود را از مدار آسیبها به حاشیه امن منتقل سازد، به انسان این حق را می دهد که به ولی نعمت خود اعتراض نموده، جسارت کند؟

با این توضیحات، یقین دارم که پاسخ شما گزاره آخرتان نخواهد بود که گفته اید:

نقل قول نوشته اصلی توسط Reza-D نمایش پست ها
اگر خدا اینطور بگه ، بله ، بنده به خدا هم خواهم گفت که:
تو که میدونستی ما اینقدر بد هستیم ، چرا ما رو بوجود آوردی؟مگه مجبورت کرده بودیم؟
موفق باشید ...

تذکر خداوند برای توجه انسانهاست نه از روی نالیدن یا پشیمانی. خیلی فرق میکنه

ناگفته هاي ناب;666994 نوشت:
چرا اينقدر كه روحانيون بالاي منبر در شبكه هاي تلفاز و راديو از حقوق والدين و حقوق پدر و حقوق مادر و حقوق بابا و حقوق مامان و حقوق آقاجون و حقوق ننه جون و حقوق پاپا و حقوق مام و ............ ميگن چرا از حقوق فرزندان نميگن؟
به خدا قسم تمام حرف من هم همینه. وگرنه هم به حقوق والدین قائلم ، هم احترامشون رو بسیار مهم میدونم

قرار بود یه تاپیک جدید بزنم ، نمیخوام بدقولی کنم برای همین دیگه این بحث رو ادامه نمیدم. از جناب "مشکور" میخوام این تاپیک رو ببندن تا یه تاپیک جدید بزنم

البته حتماً برادر عزیزم

"ناگفته های ناب" رو هم خبر میکنم :ok:

ناگفته هاي ناب;666994 نوشت:
سلام

چرا اينقدر كه روحانيون بالاي منبر در شبكه هاي تلفاز و راديو از حقوق والدين و حقوق پدر و حقوق مادر و حقوق بابا و حقوق مامان و حقوق آقاجون و حقوق ننه جون و حقوق پاپا و حقوق مام و ............ ميگن چرا از حقوق فرزندان نميگن؟
همين سايت رو بگرديد ببينيد چقدر در مورد حقوق والدين گفته و چه مقدار در مورد حقوق والدين نوشته و چه اندازه در مورد حقوق والدين پست زدن و چه اندك در مورد حقوق فرزندان گفته شده!!!
به هر حال روحانيون بايد قبول كنند دين رو درست تبليغ نكردند.به گونه اي كه 99.98% والدين گمان مي كنند فرزند عبد هست و آنان معبود.
آنان امر كنند و فرزند بگويد به روي چشم
آنان دستور دهند و فرزند بگويد سمعا و طاعتا
لطفا كمي فكر كنيد و ببينيد از ميان اين همه منبر و شبكه هاي تلفاز و راديو چند روحاني مي شناسيد كه مفصل تمام حقوقي رو كه بعضا تا به حال جز در اين تاپيك نخوانده بوديم را گفته اند؟!
كتاب ها را نگاه كنيد ببينيد چه مقدار از حقوق فرزندان گفته اند؟
من از جناب رضا تشكر مي كنم اين مسئله اي بود كه مدتها رد ذهن بنده بود ليكن مطمئن بودم جواب درخوري نمي يابم لذا تاپيكي ايجاد نكردم.
ولي پيشنهاد ميكنم يك موجي در اسكدين ايجاد كنيد تا حداقل برخي از مبلغين روشن شوند.


سلام مجدد:Gol:

به گوشه هایی از دلایل این سؤالات و ابهامات شما در پست اخیر، در پاسخ به رضای عزیز اشاره کردم اینکه:

مشکور;666994 نوشت:
دلیل تأکید و تصریح بیشتر نسبت به رعایت حقوق والدین می تواند از این جهت باشد که والدین، عموماً بدلیل نوع خلقت و سرشت وجودی شان و دارا بودن بلوغ فکری معمولاً بصورت خودکار، به وظایف و حقوق فرزندان توجه داشته و عموماً احساس مسئولیت می کنند. بعبارتی این خودآگاهی درونی آنها را در اکثر موارد به تأمین و حمایت از حقوق فرزندان سوق می دهد اما در نقطه مقابل، بدلیل آنکه فرزندان هنوز به بلوغ فکری نرسیده و به اقتضای سن و سالشان دچار غرور و خودبینی کاذب بوده و بیش از قوه عاقله و مفکره گرفتار احساسات و تأثیرپذیری از محیط و دوستان شان هستند فلذا بیشتر به تذکر و یادآوری احتیاج دارند.

بعلاوه در پست های قبلی گفتیم که اینهمه تأکید بر رعایت حقوق والدین و اطاعت مشروط از آنها هم داخل در دایره امتحان الهی است. و این درحالی است که خداوند آغازگر اینگونه تبیین تکلیفی حقوق والدین بوده آنهم با آن تصریحات و تأکیدات مکرر و در سخنان معصومین (ع) دامنه اش گسترانیده شده. مگر در قبال همه تکالیفی که خداوند بر عهده انسان نهاده باید بدنبال فلسفه و چرایی آن باشیم؟ مگر از پزشکی که نسخه درمان ما را می پیچد از چرایی و فلسفه کم و کیف داروها اینقدر استنطاق و بازپرسی می کنیم؟(چنانکه یکی از دوستان عزیز هم اشاره کردند). که اینک باید از خدای متعال (نعوذ بالله) استنطاق کنیم که خدایا چرا آغازگر این سنت توجه دادن انسان به حقوق والدین بودی؟ و ...

وظیفه انسان عاقل، عبد و مطیع و منقاد حضرت باریتعالی بودن است. خدای حکیم، انسان را امر به احسان و اکرام و جلب رضایت و اطاعت مشروط والدین کرده، و از انسان مؤمن و عاقل جز اطاعت شایسته نیست. این اطاعت و تبعیت کورکورانه نیست چون پشتوانه اش اعتقاد و ایمان به خیرخواهی و مصلحت اندیشی مطلق خدای حکیم است. چنانکه حدیث امام صادق ‏علیه السلام این معنا را به خوبى بیان مى‏ كند وقتى مى‏ پرسند: عقل چیست؟ مى‏ فرماید: «العقل ما عبد به الرحمن و اكتسب به الجنان» (اصول كافى ج 1 ص‏8.) یعنى عقل آن است كه بوسیله آن خدا عبادت(اطاعت) شود و بوسیله آن، بهشت كسب و تحصیل گردد.

موفق باشید ...:Gol:

[="Tahoma"][="Black"]

مشکور;666992 نوشت:
ضمن آنکه دلیل تأکید و تصریح بیشتر نسبت به رعایت حقوق والدین می تواند از این جهت باشد که والدین، عموماً بدلیل نوع خلقت و سرشت وجودی شان و دارا بودن بلوغ فکری معمولاً بصورت خودکار، به وظایف و حقوق فرزندان توجه داشته و عموماً احساس مسئولیت می کنند. بعبارتی این خودآگاهی درونی آنها را در اکثر موارد به تأمین و حمایت از حقوق فرزندان سوق می دهد اما در نقطه مقابل، بدلیل آنکه فرزندان هنوز به بلوغ فکری نرسیده و به اقتضای سن و سالشان دچار غرور و خودبینی کاذب بوده و بیش از قوه عاقله و مفکره گرفتار احساسات و تأثیرپذیری از محیط و دوستان شان هستند فلذا بیشتر به تذکر و یادآوری احتیاج دارند.

مثال ميزنم.سخت گيري هاي بيش از حد والدين در امر ازدواج منجر به معضلي بزرگ و گناهاني كبيره شده است پس هميشه خيرخواهي والدين حقيقي نيست گاه توهم خيرخواهي است.
ان شاءالله در تاپيك جديد مفصل گفتگو خواهيم كرد.[/]

ناگفته هاي ناب;667012 نوشت:
مثال ميزنم.سخت گيري هاي بيش از حد والدين در امر ازدواج منجر به معضلي بزرگ و گناهاني كبيره شده است

سلام علیکم:Gol:

این مطلب عمومیت ندارد، بلکه در باره بعضی والدین صدق می کند که ما هم در خلال بحث، به آن اشاره کردیم.

ناگفته هاي ناب;667012 نوشت:
پس هميشه خيرخواهي والدين حقيقي نيست گاه توهم خيرخواهي است.

ما هم نگفتیم که همیشه خیرخواهی است بلکه گفتیم اقتضاء ساختار وجودی والدین باید چنین باشد اما استثناءاتی هم دارد و برخی والدین بدلیل عدم آگاهی و یا پیروی هوای نفس دچار افراط و تفریط می شوند و یا بقول شما خیرخواهی توهمی است نه حقیقی. در اینگونه موارد اطاعت والدین لزومی ندارد اما با این وجود حتی در این قبیل موارد، نباید به ایشان بی حرمتی و تندی نمود.

ناگفته هاي ناب;667012 نوشت:
ان شاءالله در تاپيك جديد مفصل گفتگو خواهيم كرد.

عزیزان، اگر مطلب و یا سؤال دیگری پیرامون موضوع تایپیک دارند مطرح بفرمایند در غیر اینصورت، همکاران بنده تایپیک را برای جمعبندی ببندند.

با سپاس فراوان از همه دوستان:Gol:

بنام خدا

سلام و ادب:Gol:

ضمن تشکر از مشارکت همه دوستان نکاتی را در جمعبندی بحث حقوق والدین یادآور می شویم:

اول. تمام احکام و حقوق دین، بعنوان برنامه کمالی و زمینه ساز کمال انسانی است. این برنامه های کمالی و احکام و حقوق دینی عموماً دو سویه و متقابل اند. همه زندگی و نوع تعاملات ما با دیگران و حقوقی که بر گردن همگان نهاده شده، داخل در امتحان الهی است، هر کس در عمل به وظایف خویش آگاهتر و کوشاتر باشد از رتبه و درجه بالاتری برخوردار است. تحقق بسیاری از حقوق والدین که مصادیق آن بصورت کلی و جزئی اعم از اطاعت و احترام و دستگیری و ... در آیات و روایات مورد اشاره قرار گرفته تا حدود زیادی منوط به توجه والدین به حقوق فرزندان است.(موارد آن در پست 3 اشاره شد)

دوم. اگر والدین با توجه به علم و آگاهی و با توجه به توصیه های نورانی دین، در مسیر تربیت فرزندان کوشش کنند، این فرزندان در برابر پدر و مادر همانگونه رفتار خواهند کرد که شارع مقدس تکلیف نموده، بعبارتی فرزندان صالح در برابر لطف و محبت و اکرام والدین جز همان رفتار کریمانه و توأم با لطف و محبت را نخواهند داشت. متقابلاً بازتاب بی توجهی به لوازم تربیت صحیح فرزندان، خواه ناخواه، جز رفتارهای تند و بی احترامی و بی توجهی به حقوق والدین را در پی نخواهد داشت. با این وجود، اگر فرزندان علیرغم بی توجهی والدین به وظایف شان (که برشمردیم) احترام پدر و مادر را حفظ نمودند علاوه بر انجام وظیفه از اجر و درجه هم برخوردار خواهند شد و اگر علیرغم آگاهی از مقام و منزلت و حق تکوینی پدر و مادر نسبت به آنها اهانت و جسارتی روا داشتند مرتکب حرام گشته، اگر توبه نکرده و رضایت ایشان را جلب نکنند مستحق عقوبت خواهند بود.

سوم. اگر والدین در انجام وظایف خود در قبال تربیت صحیح فرزندان کوتاهی کنند مسئول بوده و باید پاسخگو باشند، زیرا انسان در برابر همه سرمایه هایی که خدا به وی داده مسئول است، اولاد یکی از همین سرمایه هاست اگر والدین در تربیت شان کوتاهی کنند نه تنها تکویناً از تبعات و آثار منفی آن در دنیا و عالم پس از مرگ برخوردار می شوند بلکه در قبال تضییع این سرمایه ها نیز مسئولند و باید در پیشگاه خدا پاسخگو باشند. چنانکه امام سجاد (علیه السلام) در خصوص فرزند مى فرماید: فَاعْمَلْ فی اَمرِهِ عَمَلَ مَنْ یَعْلَمُ مُثابٌ عَلى الاحْسانِ اِلَیْهِ مُعاقَبٌ عَلى الإسائةِ اِلَیْهِ؛ درباره فرزند خویش عمل کن چنان کسى که مى داند اگر به فرزند خود احسان کند پاداش داده مى شود و اگر بدرفتارى کرد مؤاخذ و عقاب مى گردد. بحارالأنوار ، ج 74، ص 6

چهارم. بنابراین، جلب رضايت والدين و نيز اطاعت از والدين در همه جا واجب نيست.(گویای اینست که در بسیاری موارد واجب است) و البته بهتر است که انسان در تمام کارها رضايت آنها را تحصيل کند. (که تحصیل این رضایت معمولاً مستلزم اطاعت است) مسلماً اذيت و آزار والدين حرام است. و بدون شک، در جايي که اطاعت نکردن از والدين موجب آزار والدين شود اطاعتشان لازم و واجب مي گردد. مگر اين که اطاعتشان باعث ترک واجب يا فعل حرام باشد مثلا خداي نکرده بگويند نماز نخوان، وشراب بخور,در اين صورت اطاعت شان حرام است.

پنجم. اصل کلی و پسندیده و مورد سفارش دین، جلب رضایت والدین در همین موارد(غیرحرام) است، مثلاً در انتخاب همسر و رشته تحصیلی و ... جمع بین علاقه خودمان و رضایت والدین پسندیده ترین صورت است و علاوه بر برخورداری از آثار تکوینی این جلب رضایت،(رضایت خداوند و اثرات تکوینی نهفته در عالم هستی)، از حمایت های مادی و معنوی و دعای خیر پدر و مادر نیز برخوردار خواهند شد. در صورتیکه فرزندان در انتخاب هاشان نهایت دقت با رعایت ملاحظات را داشته و از اهل نظر نیز مشورت های لازم را گرفته اند، می توانند با رعایت احترام و عاطفه مضاعف، از طریق گفتگو و یا کمک گرفتن از وابستگان و بزرگترهای ذی نفوذ، نظر والدین را نسبت به انتخاب خود جلب و رضایت آنها را نیز جلب کنند. در صورتیکه با همه این تلاشها پدر و مادر بر موضع خود پافشاری کردند، دو راه پیش روی جوان قابل تصور است:


  1. با کمال احترام نسبت به والدین و نظر ایشان، رأی و انتخاب خود را عملی کنند، در چنین وهله ای اطاعت از والدین واجب نیست فقط باید تمام سعی و تلاش شان این باشد که بی حرمتی و آزار و اذیت شان متوجه والدین نشود.
  2. با توجه به عدم رضایت قلبی والدین، با امید به فضل الهی و با ایمان به اینکه جلب رضایت قلبی پدر و مادر در سازندگی زندگی انسان بسیار کارساز است، از انتخاب خویش بگذرند و مسیری دیگر را که امکان سعادت و توفیق و رضایت پدر و مادر هر دو در آن راه، قابل اجتماع باشد را پی بگیرند.

ششم. اگر رضای خداوند اساس کار انسان باشد دیگر ملاک و معیار در سنجش احترام به والدین، رأی و نظر پدر و مادر و یا حرف و حدیث دیگران نیست. وقتی خداوند انسان را صاحب عقل و خرد و آزاد آفریده و با لحاظ همه شرایط و ملاحظات، فرزندان به انتخاب و تصمیمی درست رسیده اند و مخالفت پدر و مادر را ناشی از مصادیق غیرمنطقی و ناوارد می دانند، عدم اطاعت از پدر و مادر در این موارد خاص، نزد خدای متعال بی حرمتی نیست(فقط باید مراقب بی حرمتی در گفتار و رفتارشان باشند) ضمن آنکه فرزندان می توانند با تلاش سازنده در زندگی و کسب موفقیت، بخش زیادی از نگرانی ها و یا دغدغه های والدین را مرتفع نموده و رضایت ایشان را در ادامه جلب کنند.

موفق باشید ...:Gol:

ادامه جمعبندی ...

سلام مجدد:Gol:

هفتم. والدینی که به رأی و نظر فرزندان و عزت و کرامت آنها بی توجهند در حقیقت خلاف آموزه های تربیتی اسلام - که در خلال پست ها برشمردیم- عمل می کنند و این رفتارشان مرضی رضای خداوند نیست بعلاوه اینکه تبعات سوء این رویکرد، متوجه خودشان خواهد شد. در حالیکه همین والدین اگر مشی احترام و اکرام و دادن آزادی عقیده به فرزندان را در پیش بگیرند و در چنین فضایی آگاهی و صداقت خود را به اثبات برسانند نیازی نیست رأی و نظرشان را بصورت حکم و اجبار به فرزندان تحمیل کنند بلکه خود فرزندان، مشتاقانه و با روی باز، حتی در کوچکترین مسائل، والدین خود را مشاورانی آگاه، دلسوز و صادق بر می گزینند.

هشتم. رضایت کامل قلبی والدین گاهی در شرایطی حاصل می شود که انسان دائماً مراقبت کند در هر شرایطی حرمت والدین را رعایت کند و حتی از گفتن اُف که کوچکترین حالت بی احترامی و بی توجهی است بپرهیزد، این رضایت کجا و رضایتی که در نهایت با گذشت پدر و مادر از رفتار ناشایست فرزند حاصل می شود کجا!؟

نهم. یکی از مشکلات و بی توجهی های والدین در مسیر تربیت، همین مقایسه های ناروا بین فرزندان خود و فرزندان دیگران است، مقایسه هایی که گاه به قضاوت های غیرعالمانه و تبعات روحی و روانی بر فرزندان منجر می شود. والدین باید سعی کنند نیمه پر لیوان را ببینند و ضمن اغماض و نادیده گرفتن خطاهای فرزندان، تلاش کنند اتفاقاً نقاط حسن فرزندان شان را برجسته کنند. این یعنی تکریم و عزت بخشی به فرزند که در فرایند تربیت صحیح بسیار کارگشاست.

دهم. همه زندگی انسان میدان امتحان الهی است، امر خدای متعال بر رعایت حرمت والدین نیز از این قاعده مستثنی نیست، امتحان هیچگاه آسان نیست، تمکین و احترام و اطاعت از والدین، خصوصاً در مواردی که با رأی و نظر ما مخالفت دارد آسان نیست، اما ثمرات این حرمت گذاشتن ارزش تحمل آنها را دارد. احترام و اطاعت از والدین، در مواردی که خواست آنها با رأی و نظر و طبع ما سازگار است که کار شاق و دشواری نیست بلکه گویا ما از خواست و طبع خودمان اطاعت کرده و به رأی و نظر خویش احترام گذاشته ایم، در حقیقت، اصل احترام و اطاعت از والدین که مورد سفارش دین است در مواردی است که رأی و نظر و خواست آنها با رأی و نظر و خواست خودمان در تعارض اند. (بجز مواردی که با اطاعت از حکم شارع مقدس در تعارض باشد)

یازدهم. بر اساس آیه شریفه "وَ وَصَّيْنَا الاْ نسَان‌َ بِوَ َلِدَيْه‌ِ حُسْنًا وَ إِن جَـَهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيْس‌َ لَكَ بِه‌ِ عِلْم‌ٌ فَلاَ تُطِعْهُمَآ إِلَي‌َّ مَرْجِعُكُم‌ْ فَأُنَبِّـئُكُم بِمَا كُنتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ ؛" (عنكبوت‌،8) می توان نتیجه گرفت که علاوه بر کسب رضایت پدر و مادر، اطاعت و تبعیت از پدر و مادر هم واجب است، زیرا در آیه شریفه خداوند مواردی را که پدر و مادر، انسان را، از توحيد بازداشته و به شرك دعوت كنند يا فرزند را از واجبات و محرمات اسلام بازداشته يا ترغيب كنند، را مستثنی نموده، این استثنا گویای آنست که فرزندان می بایست حتی الامکان در اکثر موارد دیگر از والدین شان اطاعت کنند زیرا عدم اطاعت و تبعیت و سرپیچی بدون وجه، معمولاً موجبات ایذاء و نارضایتی ایشان را فراهم می آورد. البته در مواردی که اطاعت آنها فرزند را به سختی و حرج بیندازد و یا موجب ضرر فوق العاده دینی یا دنیوی فرزندان گردد مثل این که فرزند را از ازدواج منع کنند در حالی که فرزند نیازمند ازدواج است و یا فرزند را امر به طلاق همسرش کنند و این مستلزم خسارت سنگین فرزند است، (و یا بدون آگاهی و دلیل لازم، از ورود در شغل مناسب و سالم نهی کرده، یا از ادامه کارش منع کنند و یا از ازدواج با همسر مناسب و مورد علاقه اش منع کنند) در این گونه موارد اطاعت آنها واجب نیست. مضافاً در همه این مراحل باید کاملاً مراقب بود که از جدال و مراء با والدین پرهیز کرده، از عصبی کردن آنها اجتناب نمود، اشتباهات آنها را نادیده گرفته و اگر اشتباه خیلی فاحش است، باید خیلی مؤدبانه به آنها تذکر داد. آن هم در شرایطی که حالت عادی دارند نه در زمان عصبانیت. در هر حال احترام به والدین واجب است ولو آنها کافر باشند.

دوازدهم. بین دو صفت عدل و حکمت الهی رابطه وثیق و استواری حاکم است. مگر می شود خدای حکیم که کار عبث و بیهوده از او صادر نمی شود در حالیکه تکالیف و وظایفی را بر دوش والدین برای تربیت صحیح فرزندان نهاده، در مقام عدالت و قضاوت کوتاهی های آنها در توجه و بکارگیری وظایف شان را نادیده بگیرد و احیاناً برخوردها و خواسته های غیرمنطقی و یا منفعت طلبانه و یا رفتارهای ناعادلانه برخی والدین در مواجهه و رفتار با فرزندان را که موجب به هم ریختن تعادل روحی فرزندان در برخورد با والدین شده را در حساب و میزان محاسبه نکند. او که فرموده: " و من یعمل مثقال ذره خیراً یره و من یعمل مثقال ذره شراً یره" چگونه ممکن است در حساب و میزان اعمال، این ریزه کاری ها را به حساب نیاورد؟

سیزدهم. از طرفی خداوند وظایف فرزندان را گوشزد می کند که در هر شرایطی، چه والدین به وظایف شان عمل کنند و چه نکنند، فرزندان باید بدلیل پاسداشت زحمات والدین از هرگونه جسارت و تندی و بی حرمتی به والدین بپرهیزند و البته در مواردی که فرزندان، در اثر غلبه عصبانیت، ناخواسته نسبت به رفتار والدین واکنش نشان می دهند ضمن آنکه راه توبه باز است و اگر فرزندان در شرایط عادی و دور از عصبانیت، متوجه اشتباه خود شده و مترصد جبران باشند و اصرار بر تندی و رفتار اشتباه خود نداشته باشند. قطعاً از رحمت الهی برخوردار خواهند بود. ضمن آنکه چنانکه گفتیم، عوامل بوجودآورنده آن رفتار ناصواب نیز از منظر عدل الهی مخفی نیست و در حساب و کتاب و میزان الهی سنجیده خواهد شد.

در پایان می افزاییم:

اینهمه تأکید بر رعایت حقوق والدین و اطاعت مشروط از آنها داخل در دایره امتحان الهی است. و بی شک، خداوند آغازگر اینگونه تبیین تکلیفی حقوق والدین بوده آنهم با آن تصریحات و تأکیدات مکرر و در سخنان معصومین (ع) دامنه اش گسترانیده شده. مگر در قبال همه تکالیفی که خداوند بر عهده انسان نهاده باید بدنبال فلسفه و چرایی آن باشیم؟ مگر از پزشکی که نسخه درمان ما را می پیچد از چرایی و فلسفه کم و کیف داروها اینقدر استنطاق و بازپرسی می کنیم؟ که اینک باید از خدای متعال (نعوذ بالله) استنطاق کنیم که خدایا چرا آغازگر این سنت توجه دادن انسان به حقوق والدین بودی؟ و ... در این میان، وظیفه انسان عاقل، عبد و مطیع و منقاد حضرت باریتعالی بودن است. خدای حکیم، انسان را امر به احسان و اکرام و جلب رضایت و اطاعت مشروط والدین کرده، و از انسان مؤمن و عاقل جز اطاعت شایسته نیست. این اطاعت و تبعیت کورکورانه نیست چون پشتوانه اش اعتقاد و ایمان به خیرخواهی و مصلحت اندیشی مطلق خدای حکیم است.

موفق باشید ...:Gol:

موضوع قفل شده است