جمع بندی من خودم پدر هستم اما از این همه حق دادن به والدین راضی نیستم

تب‌های اولیه

95 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
من خودم پدر هستم اما از این همه حق دادن به والدین راضی نیستم

سلام به همه

میدونیم که در احکام اسلامی اونقدر برای پدر و مادر حقوق تعریف شده که میشه گفت بعد از خدا هیچکس چنین حقوقی نداره. اما از اون طرف به فرزندان کمترین حقوق داده شده. نکتهء مهم اینکه همین حقوق کم هم اکثراً در عمل قابل حصول نیستن و به نظر بیشتر برای بستن دهن فرزندان تعریف شدن!

مثلاً میگن اگر والدین به تو ظلم کردن ، خدا اون دنیا حقت رو میگیره. اما بلافاصله بعدش میگن البته تو حق نداری حتی یک اف به اونها بگی!! و اگر بگی کلاً یه راست با کله میندازنت تو آتیش!!!

یعنی هیچی! یعنی در واقع کشک هم بهت نمیدن چه برسه به حقت! چون در هر حال در مقابل ظلم و آزار و اذیت ، معصوم که نیستیم ، بالاخره یه دادی میزنیم یا عصبی میشیم. وقتی هم عصبی شدیم کلاً میریم جهنم! پس دیگه حقمون رو بگیرن یا نگیرن هیچ فرقی نمیکنه. پس همون یعنی هیچی!

حقوق والدین رو که کم و بیش همه میدونیم (از بس که گفتن!) و میدونیم که کوچکترین تخلف از این تکالیف برای فرزندان = جهنم!

اما حقوق فرزندان!

1 - اینکه پدر و مادر اسم خوبی روی اونها بذارن!
خداییش موندم چطور کمر والدین زیر این وظیفهء سنگین نمیشکنه!
آخه خیلی کار سختیه! مثلاً باید از مغزشون استفاده کنن برا پیدا کردن اسم! خب خیلی سخته دیگه!

2 - فرزند رو خوب تربیت کنن!!!
اولاً اینکه از بدیهیاته و نه یک حق. مثل اینکه بگی از حقوق اداره اینه که خانمها باید حجاب رو رعایت کنن!
خب پدربیامرز اینکه وظیفهء کلی خانمهاست ، دیگه چرا منتش رو سر اداره میذاری؟!
رفتار اسلامی هم وظیفهء کلی تمام مسلمون هاست. دیگه چرا منتش رو سر فرزندان میذارین؟!

ثانیاً تربیت صحیح فرزند بیشتر از حقوق اجتماعی به حساب میاد تا حقوق خود فرزند
لطفاً از حقوق شخصی بگید. از حق آدم بودن ، از احترام داشتن ، از حق حرف زدن و نظر دادن

3 - قرآن به او بیاموزد!!!!
از این جمله نتیجه می گیریم که آموختن قرآن جزء تربیت نیست!!!! چرا؟ چون اگر بود دیگه نیاز نبود جداگونه مطرح بشه!
بابا این هم همون تربیته ، فقط جدا میگنش که مثلاً حقوق فرزندان زیاد به نظر بیاد!

4 - خدایی.... نه خدایی واقعاً منتظر هستید بعد از اون همه حقوق! باز هم برای فرزندان حقی تعریف بشه؟
نه برادر ، نه خواهر ، تموم شد. حقوق این موجودات (نمیدونم جزء انسان ها هستن یا نه؟!) کلاً فقط همینا بود :Nishkhand:

البته حقوق دیگری هم دیده بودم ولی اینقدر خنده دار بود که دیگه ننوشتم لااقل تاپیک رو تایید کنن

گفتم که من خودم پدر هستم و مثل خیلی از پدرهای دیگه ، بیدار بودن با گریه های فرزندم رو تجربه کردم. من هم کم سختی نکشیدم (به اندازهء همین مدت که پدر هستم). از قبل ازدواج دنبال روزی حلال بودم تا زندگی پاکی داشته باشم و لقمهء حلال به بچم بدم. وقتی مریض میشه پا به پای مادرش تلاش میکنم تا زودتر خوب بشه. پیش اومده که 15 ساعت یه ضرب داشتم از این بیمارستان به اون بیمارستان میرفتم که از سلامت فرزندم مطمئن بشم

خب؟ حالا چی؟ چون براش زحمت کشیدم باید هر حرف بیخودی بزنم بگه چشم؟
نخیر! به هیچ وجه

آیا باید در همه حال احترام من رو نگه داره؟
باز هم نخیر!

نه فقط در نافرمانی خدا ، که در هیچ مسئلهء دیگه ای انتظار ندارم تمام و کمال و با جبر ، به من بگه چشم! چون اصلاً معقول نیست
مثلاً اگر من رفتم معتاد شدم و زندگی خودش و مادرش رو به فنا بردم دیگه چه احترامی؟ همین که با لگد نمیدازم بیرون باید ممنونش هم باشم

در یک کلام ، به نظرم در خیلی از احکام اسلامی ، کاملاً 0 و 100 به موضوع نگاه شده ، از جمله حقوق فرزندان و والدین

یک نکتهء بسیار مهم:
از کارشناس محترم و سایر دوستان خواهش میکنم فقط از حکم شرعی صحبت کنن و سراغ توصیه نرن که گوش من از این توصیه ها که عمل نمیشه خیلی پره. لطفاً از دستورات الزام آور بگید (اگر هست)

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد مشکور

Reza-D;663390 نوشت:
سلام به همه

میدونیم که در احکام اسلامی اونقدر برای پدر و مادر حقوق تعریف شده که میشه گفت بعد از خدا هیچکس چنین حقوقی نداره. اما از اون طرف به فرزندان کمترین حقوق داده شده. نکتهء مهم اینکه همین حقوق کم هم اکثراً در عمل قابل حصول نیستن و به نظر بیشتر برای بستن دهن فرزندان تعریف شدن!

مثلاً میگن اگر والدین به تو ظلم کردن ، خدا اون دنیا حقت رو میگیره. اما بلافاصله بعدش میگن البته تو حق نداری حتی یک اف به اونها بگی!! و اگر بگی کلاً یه راست با کله میندازنت تو آتیش!!!

یعنی هیچی! یعنی در واقع کشک هم بهت نمیدن چه برسه به حقت! چون در هر حال در مقابل ظلم و آزار و اذیت ، معصوم که نیستیم ، بالاخره یه دادی میزنیم یا عصبی میشیم. وقتی هم عصبی شدیم کلاً میریم جهنم! پس دیگه حقمون رو بگیرن یا نگیرن هیچ فرقی نمیکنه. پس همون یعنی هیچی!


با سلام و تشکر از سؤال خوبتان:Gol:

در پاسخ به سؤال شما توجه به نکاتی ضروری است:

اولاً: تمام احکام و حقوقی که خداوند از طریق دین و شریعت تشریع نموده، بعنوان برنامه کمالی انسان بوده و تمسک و عمل به آنها زمینه های تکامل روحی و روانی انسان را فراهم می آورد.

ثانیاً: این برنامه های کمالی و احکام و حقوق دینی دو سویه بوده ضمن آنکه متقابل هستند در ایجاد و شکوفایی یکدیگر تأثیر و تأثر دارند و خداوند بر همه آنها احاطه و اشراف داشته و قضاوت خداوند یکسویه نبوده و مبتنی بر جامعیت و دخالت دوسویه و متقابل آنهاست.

ثالثاً: همه زندگی و نوع تعاملات ما با دیگران و حقوقی که بر گردن همگان اعم از والدین و فرزندان بعنوان بخشی از جامعه قرار داده شده، داخل در امتحان الهی است و هر کس در تمسک و عمل به وظایف خویش آگاهتر و کوشاتر باشد از رتبه و درجه مقبولتر و بالاتری برخوردار است.

رابعاً: تحقق بسیاری از حقوق والدین که مصادیق آن بصورت کلی و جزئی اعم از اطاعت و احترام و دستگیری و ... در آیات و روایات مورد اشاره قرار گرفته تا حدود زیادی منوط به توجه والدین به حقوق فرزندان است که از آن جمله می توان به: 1. توجه به نیازهای عاطفی فرزندان 2. تلاش برای تربیت صحیح 3. رعایت حلال و حرام الهی 4. پرهیز از دادن غذای حرام 5. رعایت عزت و احترام فرزندان 6. گزینش نام نیک و ارزشمند 7. آموزش و تعلیم دین و قرآن به فرزندان 8. تأمین نیازهای مادی و جسمانی آنها 9. کمک به امر ازدواج بموقع و مناسب فرزندان 10. حمایت های مادی و معنوی 11. آموزش رفتارها و روحیات صحیح اخلاقی 12. انتخاب مربیان سلیم الفکر و العقیده 13. پرهیز از افراط و تفریط در محبت 14. توجه به آینده و امنیت فرزندان 15. برخورد دوستانه و صمیمی با ایشان 16. فراهم آوردن زمینه بازی و تفریح سالم و مناسب فرزندان 17. تکریم و تجلیل فرزندان و قبول قول و تعهد ایشان 18. امیدوار ساختن فرزندان به آینده و حل مشکلات 19. بخشش اشتباهات آنها و اغماض خطاهای شان 20. دعای خیر و طلب هدایت برای فرزندان و ... اشاره نمود.

مواردی که از حقوق فرزندان بر والدین بر شمردیم عموماً در آیات و روایات مورد تأکید و سفارش قرار گرفته و آنطور نیست که بنا به قول شما به چند مورد معدود (یکی دو مورد) بسنده شده باشد. بعبارتٌ اخری؛ اگر میزان حقوق فرزندان را بیشتر از حقوق والدین ندانیم کمتر نیست و اگر به حسب ظاهر و تعداد در شمارش کمتر باشد از لحاظ آثار و تبعات و کارکرد به جرأت می توان گفت حتی میزان و سطح و عمق حقوق فرزندان بیشتر است.

خامساً: چنانکه گفتیم اگر والدین با توجه به علم و آگاهی در مسیر تربیت فرزندان کوشش کنند، تلاش ایشان همچون زراعت زارعی خواهد بود که پس از مراقبت و رسیدگی های لازم، میوه و محصول مناسب و درخور توجهی که شایسته تلاشش باشد را برداشت می کند بعبارتی فرزندانی که تحت تربیت صحیح چنین والدینی قرار گرفته باشند در برابر پدر و مادر همانگونه رفتار خواهند کرد که شارع مقدس تکلیف نموده، بقول معروف از کوزه همان برون تراود که در اوست، فرزندان صالح در برابر لطف و محبت و اکرام والدین جز همان رفتار کریمانه و توأم با لطف و محبت را نخواهند داشت.

از آنطرف، بازتاب بی توجهی به لوازم تربیت صحیح فرزندان، خواه ناخواه، جز رفتارهای تند و بی احترامی و بی توجهی به حقوق والدین را در پی نخواهد داشت. بدون شک، خدای حکیم و عادل بر اساس شرایط افراد قضاوت خواهد نمود با این وجود نهی از بی احترامی به والدین در هر شرایطی، برای توجه دادن فرزندان به حقوق تکوینی و یادآوری زحماتی است که والدین برای فرزندان متحمل شده اند، در این میان، اگر فرزندان علیرغم بی توجهی والدین به وظایف شان (که برشمردیم) احترام پدر و مادر را حفظ نمودند علاوه بر انجام وظیفه از اجر و درجه هم برخوردار خواهند شد و اگر علیرغم آگاهی از مقام و منزلت و حق تکوینی پدر و مادر نسبت به آنها اهانت و جسارتی روا داشتند مرتکب حرام گشته و اگر توبه نکرده و رضایت ایشان را جلب نکنند مستحق عقوبت خواهند بود. گرچه به یقین، عدالت خدا در باره کسانی که علیرغم تربیت صحیح و مهر و عطوفت پدر و مادر باز هم در اثر تبعیت هوای نفس، حرمت شکنی می کنند با کسانی که فاقد شرایط تربیتی صحیح بوده اند تفاوت کمی و کیفی خواهد داشت.

در پایان اضافه می کنیم والدینی که در تربیت فرزندان کوتاهی می کنند علاوه بر اینکه در دنیا و آخرت از بسیاری فرصت های مهر و محبت و حمایت فرزندان و باقیات الصالحات بودن ایشان محروم می شوند بطور قطع و یقین، در قبال کوتاهی هایی که نسبت به تربیت صحیح سرمایه های زندگی خود داشته اند می بایست در پیشگاه خداوند پاسخگو باشند.

موفق باشید ...:Gol:

مشکور;663743 نوشت:
والدینی که در تربیت فرزندان کوتاهی می کنند علاوه بر اینکه در دنیا و آخرت از بسیاری فرصت های مهر و محبت و حمایت فرزندان و باقیات الصالحات بودن ایشان محروم می شوند بطور قطع و یقین، در قبال کوتاهی هایی که نسبت به تربیت صحیح سرمایه های زندگی خود داشته اند می بایست در پیشگاه خداوند پاسخگو باشند
واقعاً اینطوریه؟! حقیقتش باور نمیکنم که فرزندان حق داشته باشن اون دنیا حقوقی طلب کنن و اینکه پدر و مادر برای طلم به فرزند باید پاسخگو باشن. چرا باور نمیکنم؟

چون خداوند گفته که در هیچ چیزی بجز نافرمانی خدا ، حق سرپیچی از دستورات والدین را ندارید

یعنی مهم نیست که دستور والدین برخلاف میل فرزند باشه
مهم نیست که انجامش سخت و دشوار باشه
مهم نیست که آیندهء فرزند رو تباه کنه یا نه

فقط خلاف دستور خدا نباشه دیگه باید فرزند انجام بده!

خب حالا اون دنیا فرزند چه حقی رو میخواد بگیره؟ میخواد بگه پدر و مادرم تنبیهم کردن؟ خب خدا میگه خوبت کردن چون باید در همه چیز ، همه چیز ، همه چیز ازشون اطاعت میکردی که نکردی

یا اگر فرض کنیم که اصلاً خدا بخواد حق فرزند رو بگیره (اعداد رو مثالی عرض میکنم)
والدین بچه رو کتک زدن = میشه 100 گناه برای والدین
فرزند دستور اونها رو اطاعت نکرده که کتک خورده = بی نهایت گناه برای فرزند

خب عملاً یعنی هیچی!

مشکور;663743 نوشت:
مواردی که از حقوق فرزندان بر والدین بر شمردیم عموماً در آیات و روایات مورد تأکید و سفارش قرار گرفته و آنطور نیست که بنا به قول شما به چند مورد معدود (یکی دو مورد) بسنده شده باشد. بعبارتٌ اخری؛ اگر میزان حقوق فرزندان را بیشتر از حقوق والدین ندانیم کمتر نیست و اگر به حسب ظاهر و تعداد در شمارش کمتر باشد از لحاظ آثار و تبعات و کارکرد به جرأت می توان گفت حتی میزان و سطح و عمق حقوق فرزندان بیشتر است
با احترام این بخش رو قبول ندارم

اولاً نکاتی که شما نوشتید خیلیش شبیه به هم بود و در واقع یکی بودند. مثلاً:
تلاش برای تربیت صحیح - آموزش قرآن (آموزش قرآن بخشی از تربیت صحیحه و اینها دو حق نیستند)
تأمین نیازهای مادی و جسمانی آنها - کمک به امر ازدواج بموقع و مناسب فرزندان
(ازدواج هم بخشی از نیازهای فرزنده)
آموزش رفتارها و روحیات صحیح اخلاقی - تلاش برای تربیت صحیح - انتخاب مربیان سلیم الفکر و العقیده
(همش در یک دسته هستن)

ثانیاً برخی از این حقوق ، همونطور که گفتم رفتار طبیعی یک مسلمانه که منتش رو سر بچه گذاشتن
حق چیزیه که برای یک فرد بطور خاص تعریف میشه ، نه تکلیفی که مسلمان بطور عمومی داره. مثلاً نیکی به پدر و مادر جدای از نیکی به سایر مسلمانان هست و خیلی بالاتره. اما دادن روزی حلال به فرزند رو نمیشه حق فرزند به حساب آورد چون فرزند هم که نباشه ، این حکم (کسب روزی حلال) سر جای خودشه. پس این در واقع یک وظیفهء عمومی برای والدینه و نه یک حق برای فرزند!

اولا که چه پدر خوبی Fool خوش به حال پسرتون Fool

دوما

پوووووووووووف که چقد مته به خشخاش میزارید

به نظر من ته ته همه ی اینا رضایت والدین به همچی میچربه

ینی شما اگه اف گفته باشید

اگه مخالف نظر والدین کاری رو انجام داده باشید

اگه بعضی وقتا باهاشون ( البته با حفظ احترام ) دعواتون شده باشه

ولی ته ته ته اش

ازتون راضی باشن

حله دیگه

نیس؟؟؟

Miss Chadoriii;663750 نوشت:
ولی ته ته ته اش

ازتون راضی باشن

حله دیگه

نیس؟؟؟

[=arial black]خب بدبختی همینه که هرکاریم بکنی
ته تهش از نظر والدین گرامی
بچه های مردم خیلیییییییییییییییییی بهترن
اصلا موندم این بچه های مردم دقیقا کین؟؟؟
چون الحمدلله هیچکس که از بچه خودش راضی نیست

قبل از اینکه وارد تاپیک بشم تیتر تاپیک رو که خوندم گفتم حتما استارتر تاپیک آقا رضا هست!که حدسم درست بود!:ok:
والا تا یه حدودی برای منم سوال بود مثلا پدر و مادر حرف غیر منطقی گاهی میزنن، به آدم تهمت میزنن، گاهی تحقیر گاهی فحش. خوب مگه چقدر تحمل داریم با محبت مهربانی جواب این رفتارها رو بدیم.ممکنه عصبانی بشیم وقتی هم عصبانی بشیم گناهه:Ghamgin::Moteajeb!:

Reza-D;663746 نوشت:
واقعاً اینطوریه؟! حقیقتش باور نمیکنم که فرزندان حق داشته باشن اون دنیا حقوقی طلب کنن و اینکه پدر و مادر برای طلم به فرزند باید پاسخگو باشن. چرا باور نمیکنم؟

چون خداوند گفته که در هیچ چیزی بجز نافرمانی خدا ، حق سرپیچی از دستورات والدین را ندارید

یعنی مهم نیست که دستور والدین برخلاف میل فرزند باشه
مهم نیست که انجامش سخت و دشوار باشه
مهم نیست که آیندهء فرزند رو تباه کنه یا نه

فقط خلاف دستور خدا نباشه دیگه باید فرزند انجام بده!

خب حالا اون دنیا فرزند چه حقی رو میخواد بگیره؟ میخواد بگه پدر و مادرم تنبیهم کردن؟ خب خدا میگه خوبت کردن چون باید در همه چیز ، همه چیز ، همه چیز ازشون اطاعت میکردی که نکردی

یا اگر فرض کنیم که اصلاً خدا بخواد حق فرزند رو بگیره (اعداد رو مثالی عرض میکنم)
والدین بچه رو کتک زدن = میشه 100 گناه برای والدین
فرزند دستور اونها رو اطاعت نکرده که کتک خورده = بی نهایت گناه برای فرزند


سلام مجدد:Gol:

آقا رضای عزیز، از شما که فرد دقیقی هستید بیشتر انتظار می رفت، بنظرم مطلب را دقیق مطالعه نکردید و یا در تحلیل مطلب تعجیل کرده اید. اگر مجددا با دقت بیشتر مراجعه کنید اذعان می کنید که منظور ما از پاسخگو بودن والدین در قیامت، حداقل در این مرحله، پاسخگویی به فرزندان و حقوقی که از آنها ضایع کردند و یا تنبیه شان کردند و مصادیقی از این دست نبوده، گرچه موارد اینچنینی هم داخل در بحث است، یعنی والدین حق ندارند بدون دلیل حقی را از اولادشان تضییع کرده یا بدون دلیل تنبیه شان کنند، قطعاً در همین موارد هم باید پاسخگو باشند مگر آنکه فرزندان از حق خود بگذرند. بلکه مقصود، پاسخگویی والدین در قبال کوتاهی و بی توجهی نسبت به وظایف اصلی شان(تربیت صحیح و آشناکردن فرزندان با اعتقادات، اخلاقیات و احکام) است، انسان در برابر همه سرمایه هایی که خدا به وی داده مسئول است، اولاد یکی از همین سرمایه هاست اگر والدین در تربیت شان کوتاهی کنند نه تنها تکویناً از تبعات و آثار منفی آن در دنیا و عالم پس از مرگ برخوردار می شوند تشریعاً در قبال تضییع این سرمایه ها نیز مسئولند و باید در پیشگاه خدا پاسخگو باشند. زیرا خداوند در قرآن والدین را به این امر یعنی آگاهی دادن و تربیت اهل و عیال خود فرمان داده است. (قوا انفسکم و اهلیکم نارا) تحریم/6

موفق باشید ...:Gol:

خدایا بالاخره یکی حرف دل منو زد
واقعا چرا باید انقدر ازشون اطاعت کنیم؟
تحصیل تو رشته مورد علاقه اونا ازدواج با فرد مورد علاقه اونا تیپ موافق با علاقه اونا زندگیمون در طبیعیت با علاقه اوناست
حالا من جز مورد پوشش ظاهری چادر تو هیچ موردی کوتاه نیومدم حتی یه ذره خب این باید بشه تهش جهنم؟؟؟
تو دعوا هم که حلوا نمیدن خوب ادمو وقتی بهش توهین بشه یا تحقیرش کنن لال که نیست جواب میده انوقت ما بریم جهنم؟خب خود اونا شروع میکنند
برده داری به شیوه نوین اینه

[=Microsoft Sans Serif]سلام
جلب رضايت والدين ونيز اطاعت از والدين در همه جا واجب نيست. البته بسيار خوب و پسنديده است و بهتر است که انسان در تمام کار ها رضايت آن هارا تحصيل کند. ولي اذيت و آزار والدين حرام است. و در جايي که اطاعت نکردن از والدين موجب آزار والدين شود اطاعتشان لازم و واجب مي گردد. مگر اين که اطاعتشان باعث ترک واجب يا فعل حرام باشد مثلا خداي نکرده بگويند نماز نخوان، وشراب بخور,در اين صورت اطاعت شان حرام است.

رهگذر آسمان;663776 نوشت:
خب بدبختی همینه که هرکاریم بکنی
ته تهش از نظر والدین گرامی
بچه های مردم خیلیییییییییییییییییی بهترن
اصلا موندم این بچه های مردم دقیقا کین؟؟؟
چون الحمدلله هیچکس که از بچه خودش راضی نیست
:khaneh:

حرف منم همینه

استاد مشکور عزیز من فرمایش شما رو متوجه شدم. در واقع ترکیبی از حق الله و حق الناسه. درست
اما حرف من با اون بخ هایی هست که خلاف دستور خداوند نیست

شاید با مثال بهتر بتونم منظورم رو برسونم
استاد گرامی ، ناراحتی من از اینه که اونقدر از حقوق والدین گفته میشه و برش تاکید میشه (و برعکسش حقوق فرزندان چندان جدی گرفته نمیشه) که مثلاً والدین به خودشون حق میدن که در بحث ازدواج یا حتی انتخاب رشتهء تحصیلی!! یا حتی در نوع غذایی که بچه میخواد بخوره!!! نظر بدن و اگر بچه غیر از این عمل کرد زمین و زمان میگن که این بچه حرمت پدر و مادرش رو نگه نداشته

لطفاً دقت بفرمایید منظور بنده مواردی که والدین دلیل عاقلانه دارند نیست. مثلاً میگن فلانی شخص مناسبی برای ازدواج نیست یا فلان غذا حرامه ، نه منظورم اینها نیست. منظورم اونجاست که دختر یا پسر میگن چرا نباید با این ازدواج کنم؟ والدین جواب میدن چون من میگم!!!

به دلیل دقت بفرمایید:
چون من پدرتم!!!!!! (یا چون من مادرتم)

یعنی صرف اینکه والدین هستن حق تصمیم گیری دارن

خب خدا گفته هر کاری که خلاف رضای خدا نباشه دستور دادنش از طرف والدین مشکلی نداره ، ازدواج و لباس و غذا و رشتهء تحصیلی هم که کاری خلاف رضای خدا نیست
بنابر این این بچه هیچ حقی نداره!

این رو لطفاً توضیح بفرمایید تا مطلب بعدی رو عرض کنم

Reza-D;663748 نوشت:
اولاً نکاتی که شما نوشتید خیلیش شبیه به هم بود و در واقع یکی بودند. مثلاً:
تلاش برای تربیت صحیح - آموزش قرآن (آموزش قرآن بخشی از تربیت صحیحه و اینها دو حق نیستند)
تأمین نیازهای مادی و جسمانی آنها - کمک به امر ازدواج بموقع و مناسب فرزندان (ازدواج هم بخشی از نیازهای فرزنده)
آموزش رفتارها و روحیات صحیح اخلاقی - تلاش برای تربیت صحیح - انتخاب مربیان سلیم الفکر و العقیده (همش در یک دسته هستن)

سلام مجدد:Gol:

از منظر کلی سخن شما صحیح است، می توان همه این حقوق را ذیل یک عنوان کلی در قالب وظیفه (تربیت صحیح فرزندان) دسته بندی کرد اما منافاتی ندارد تا از منظر جزئی همه آن مصادیق را بطور جزئی و جداگانه برشمرد.

Reza-D;663748 نوشت:
ثانیاً برخی از این حقوق ، همونطور که گفتم رفتار طبیعی یک مسلمانه که منتش رو سر بچه گذاشتن
حق چیزیه که برای یک فرد بطور خاص تعریف میشه ، نه تکلیفی که مسلمان بطور عمومی داره. مثلاً نیکی به پدر و مادر جدای از نیکی به سایر مسلمانان هست و خیلی بالاتره. اما دادن روزی حلال به فرزند رو نمیشه حق فرزند به حساب آورد چون فرزند هم که نباشه ، این حکم (کسب روزی حلال) سر جای خودشه. پس این در واقع یک وظیفهء عمومی برای والدینه و نه یک حق برای فرزند!

عنوان رفتار طبیعی یک مسلمان هم منافاتی با بیان حقوق و یا تکالیف از طرف شارع مقدس ندارد، چنانکه بسیاری از وظایف و تکالیف و حقوقی که انسان نسبت به خود، دیگران و خداوند دارد بصورت طبیعی از انسان خودشناخته انتظار می رود اما در عین حال، شارع مقدس برای تعیین تکلیف و روشن شدن مدار سیر کمالی انسان در قالب برنامه های متعالی دین از طریق پیامبران الهی تشریع می کند تا ضمن اتمام حجت، راه هرگونه عذر و بهانه ای را مسدود نماید.

ضمن آنکه شما حق و تکلیف را از هم منفک ساخته اید در حالیکه این دو از هم قابل تفکیک نیست و یکنوع رابطه و تعامل دوسویه بین آنها برقرار است، بعبارتی چنانکه واجدیت حق، تکلیف آور است، واجدیت تکلیف نیز، حق را در پی خواهد داشت. فلذا حقوقی که خداوند برای والدین و فرزندان تشریع نموده، برای ایشان تکلیف و وظیفه ایجاد می کند و عدم توجه به حق و تکلیف از سوی هر کسی چه والدین و چه فرزندان، مستلزم مسئولیت و پاسخگویی بوده، در صورت توجه و اهتمام نسبت به حق و تکلیف مستوجب پاداش و عدم توجه و اهتمام، عقوبت را در پی دارد.

موفق باشید ...:Gol:

الدین القیم;663811 نوشت:
سلام
جلب رضايت والدين ونيز اطاعت از والدين در همه جا واجب نيست. البته بسيار خوب و پسنديده است و بهتر است که انسان در تمام کار ها رضايت آن هارا تحصيل کند. ولي اذيت و آزار والدين حرام است. و در جايي که اطاعت نکردن از والدين موجب آزار والدين شود اطاعتشان لازم و واجب مي گردد. مگر اين که اطاعتشان باعث ترک واجب يا فعل حرام باشد مثلا خداي نکرده بگويند نماز نخوان، وشراب بخور,در اين صورت اطاعت شان حرام است
سلام به شما
پست شماره 12 رو بخونید سؤال من هم همینه که برخی کارها هست که ذاتاً حرام نیست اما نیازه که خود فرد تصمیم بگیره. در اینها چی؟ در اینها به چه دلیل باید به حرف والدین گوش کرد؟ پست رو مطالعه بفرمایید سؤالم رو کامل متوجه میشید دوست عزیز

مشکور;663816 نوشت:
عنوان رفتار طبیعی یک مسلمان هم منافاتی با بیان حقوق و یا تکالیف از طرف شارع مقدس ندارد، چنانکه بسیاری از وظایف و تکالیف و حقوقی که انسان نسبت به خود، دیگران و خداوند دارد بصورت طبیعی از انسان خودشناخته انتظار می رود اما در عین حال، شارع مقدس برای تعیین تکلیف و روشن شدن مدار سیر کمالی انسان در قالب برنامه های متعالی دین از طریق پیامبران الهی تشریع می کند تا ضمن اتمام حجت، راه هرگونه عذر و بهانه ای را مسدود نماید. ضمن آنکه شما حق و تکلیف را از هم منفک ساخته اید
بله درست میفرمایید. اما حرف من اینه که احکام مربوط به حقوق والدین مختص اونهاست. یعنی با تکالیف عمومی فرق داره ، خیلی سطحش بالاتره که البته باید هم باشه. من منکر این نیستم. اما میگم حقوق فرزندان هم باید خیلی متفاوت باشه از اونچه که باید بطور معمول نسبت به تمام مسلمانان انجام میدیم. البته تو بحث عذا و این چیزا بله ، فرزندان حقوقشون مخصوصه ، اما تو بحث کرامت و حفظ شخصیت ، من ندیدم حقوقی متفاوت از اونچه که عموم مسلمین دارن برای فرزند تعریف بشه. یعنی حرمت فرزند برای والدین همونقدر ارزش داره که حرمت نونوایی سر کوچه


لایرا;663803 نوشت:
تو دعوا هم که حلوا نمیدن خوب ادمو وقتی بهش توهین بشه یا تحقیرش کنن لال که نیست جواب میده انوقت ما بریم جهنم؟
اصلاً خیلی اوقات لازمهء یک صحبت اینه که به شکل خاصی مطرح بشه که چندان آروم هم نیست

یاد یه فیلم طنز افتادم که توی فیلم هیولا میاد برای طرف ، اون وقت طرف بجای اینکه (طبق خالت طبیعی هر انسانی) جیغ بزنه و فرار کنه ، خیلی خونسرد گفت: وای وای. چقدر ترسناک است. خدایا من الان ترسیده ام :Gig:

نوع جواب دادنی هم که از فرزندان نسبت به والدین انتظار میره یه چیزی تو همین مایه هاست
مثلاً پدره کمربند رو در میاره تا دختر 12 ساله رو کتک بزنه (مثل پلنگ داره حمله میکنه)

اون وقت دین میگه تو این شرایط دختر باید بگه:
آه ای پدر محبوبم ، از چه عصبانی هستی؟ بیا تا منطقی با هم گفتگو کنیم!!!!

و اگر غیر این باشه و حتی یک اف بگه = با کله تو جهنم!

انصافاً همچین دستوری عجیب نیست؟!

آقا رضا این پست بالایی ات خیلی باحال بود بسی خندیدم!:khaneh:
ولی واقعا همینه برای منم همین ناراحتکننده است که چرا پدر و مادر حق دارنبیابا هر لحنی به آدم حرف بزنن تندی کنن فحش بدن و ما اگه کوچکترین ناراحتی به خودمون راه بدیم گناهی است بزرگ

[=Microsoft Sans Serif]

Reza-D;663823 نوشت:
پست شماره 12 رو بخونید سؤال من هم همینه که برخی کارها هست که ذاتاً حرام نیست اما نیازه که خود فرد تصمیم بگیره. در اینها چی؟ در اینها به چه دلیل باید به حرف والدین گوش کرد؟

سلام
قرار بر اطاعت در تمام امور از والدین نیست به فتوای امام خامنه ای دقت کنید:
مخالفت با والدين
س: آيا مخالفت با سليقه پدر و مادر در کارها حرام است؟
ج) اگر منظور مخالفت با سليقه پدر و مادر در كار مربوط به خودشان است، شما حق دخالت نداريد [HL]ولى اگر مخالفت با سليقه آنان در رابطه با كارهاى خود شماست، صرف مخالفت حرام نيست لكن ايذاى والدين حرام است. [/HL]
http://www.leader.ir/tree/index.php?catid=49

یعنی مخالفت با پدر و مادر حرام نیست اما نباید با این مخالفت باعث اذیت پدر و مادر شوید مثلا پدر و مادر به شما می گویید اینکار را انجام بده شما با تندی که باعث اذیت آنها شود حق ندارید بگویید انجام نمی دهم بلکه می توانید سکوت کنید و یا تایید کنید اما بعدا انجام ندهید در واقع شما نباید باعث آزار و اذیت آنها شوید به هر نحوی اما ملزم به اجرا نیستید.

[=Microsoft Sans Serif]

mehrant;663830 نوشت:
چرا پدر و مادر[HL] حق دارند[/HL] با هر لحنی به آدم حرف بزنن تندی کنن فحش بدن و ما اگه کوچکترین ناراحتی به خودمون راه بدیم گناهی است بزرگ

سلام
پدر و مادر حق ندارند با تندی و فحش با فرزندانشان صحبت کنند بلکه در روایات داریم که فرزندان خود را اکرام کنید اما اگر پدر و مادر خلاف اخلاق صحبت کنند شما حق ندارید با آنها رفتار متقابل داشته باشید و این فقط مربوط به پدر و مادر نیست.
مثلا شرعا بنده حق ندارم به شما توهین کنم اما اگر توهین کنم جوازی برای شما نیست که شما هم به بنده توهین کنید و شما نباید از نظر دینی توهین کنید و اگر توهین کنید در آخرت هر دوی ما مجازات می شویم،قضیه پدر و مادر هم همینطور است.
این قانون کلی مربوط به روابط بین تمام انسان هاست و در مورد پدر و مادر هم جاری است که
ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ ﴿المؤمنون: ٩٦﴾
بدی را به بهترین راه و روش دفع کن (و پاسخ بدی را به نیکی ده)! ما به آنچه توصیف می‌کنند آگاهتریم!

الدین القیم;663835 نوشت:
یعنی مخالفت با پدر و مادر حرام نیست اما نباید با این مخالفت باعث اذیت پدر و مادر شوید مثلا پدر و مادر به شما می گویید اینکار را انجام بده شما با تندی که باعث اذیت آنها شود حق ندارید بگویید انجام نمی دهم بلکه می توانید سکوت کنید و یا تایید کنید اما بعدا انجام ندهید در واقع شما نباید باعث آزار و اذیت آنها شوید به هر نحوی اما ملزم به اجرا نیستید
خب مشکل همینجاست که والدین کلاً ناراحت میشن! اگر قرار بود ناراحت نشن اصلاً مخالفت نمیکردن

مثلاً من میخوام رشتهء ادبیات انتخاب کنم ، مادرم میگه نخیر! باید ریاضی رو انتخاب کنی!
البته برای این اجبار دلیل بسیااااااار قانع کننده ای هم داره. اینکه:
مگه بچهء من چیش از پسر اقدس خانم کمتره که مثل بشکه میمونه ولی داره ریاضی میخونه؟!

خب حالا شما چجوری میخواین مخالفت کنید و مادرتون هم ناراحت نشه؟


الدین القیم;663838 نوشت:
مثلا شرعا بنده حق ندارم به شما توهین کنم اما اگر توهین کنم جوازی برای شما نیست که شما هم به بنده توهین کنید و شما نباید از نظر دینی توهین کنید و اگر توهین کنید در آخرت هر دوی ما مجازات می شویم،قضیه پدر و مادر هم همینطور است
یک کلام ، یک آیه ، یک روایت ، یک سخنرانی برای من بیارید که گفته باشه:
پدر و مادر! اگر فرزند به شما بی احترامی کرد شما حق ندارید رفتار متقابل داشته باشید

الدین القیم;663838 نوشت:
در روایات داریم که فرزندان خود را اکرام کنید
ابتدای تاپیک عرض کردم که توصیه کافی نیست. باید قانون سلبی یا ایجابی باشه
مثلاً همین مورد که فرمودید ، خب بعدش؟ اگر اکرام نکنن چی میشه؟
همونطوری که به فرزند میگه اگر احترام نذاری با کله میندازیمت تو جهنم ، چرا اینجا همین حرف به والدین گفته نمیشه که اگر اکرام نکنید با کله میندازیمتون تو جهنم؟! نخیر عمراً بگن ، فقط همون قسمت اول رو بصورت توصیه میگن که اگر وقت کردید به فرزندتون احترام بذارید ، حالا نذاشتید هم خیلی مهم نیست!

Reza-D;663840 نوشت:
خب حالا شما چجوری میخواین مخالفت کنید و مادرتون هم ناراحت نشه؟
سلام با احترام .(چون خدا گفته احترام بزارید و نگفته کامل برده پدر و مادر باشید) خب بهشون توضیح میدم خوبی های رشته دلخواهمو. میگم که دل من اینو میخوات شما مادر عزیزم چیزی رو میخوای که دلم نمیخوات؟ مگه منو دوست ندارید؟ و باهاش حرف میزنم و خلاصه کاری میکنم که راضی بشه من رشته دلخواهمو برم.

روح سبز;663844 نوشت:
سلامبا احترام .(چون خدا گفته احترام بزارید و نگفته کامل برده پدر و مادر باشید) خب بهشون توضیح میدم خوبی های رشته دلخواهمو. میگم که دل من اینو میخوات شما مادر عزیزم چیزی رو میخوای که دلم نمیخوات؟ با باهاش حرف میزنم و خلاصه کاری میکنم که راضی بشه من رشته دلخواهمو برم
اگر تمام والدین منطقی باشن بله. فرض شما اینه که تمام پدر و مادرها میان و خیلی منطقی به فرزندشون میگن: پسرم (یا دخترم) به نظر من فلان رشته رو انتخاب کنی خوبه ، نظر خودت چیه؟

نه عزیز اینطوری نیست. بعضی از پدر و مادرها اصلاً منطقی نیستن و تنها راه رسیدن به خواسته برای فرزندان اینه که یکم داد و بیداد راه بندازن

[=Microsoft Sans Serif]

Reza-D;663840 نوشت:
خب مشکل همینجاست که والدین کلاً ناراحت میشن! اگر قرار بود ناراحت نشن اصلاً مخالفت نمیکردن
مثلاً من میخوام رشتهء ادبیات انتخاب کنم ، مادرم میگه نخیر! باید ریاضی رو انتخاب کنی!
البته برای این اجبار دلیل بسیااااااار قانع کننده ای هم داره. اینکه:
مگه بچهء من چیش از پسر اقدس خانم کمتره که مثل بشکه میمونه ولی داره ریاضی میخونه؟!
خب حالا شما چجوری میخواین مخالفت کنید و مادرتون هم ناراحت نشه؟

سلام
شرط یاد شده ایذاء بود و نه ناراحتی یعنی هر کاری که باعث اذیت و آزار والدین شود باید ترک شود البته ظاهرا مرحوم شهید اول در کتاب «القواعد والفوائد» اینجا دو حالت برای ایذا ذکر کرده که اگر خارج از این دو جالت باشد هم نیازی نیست از پدر و مادر تبعیت شوند هر چند اذیت هم بشوند
1. فرزند کاری کند به قصد ایذاء والدین اگرچه خود آن کار فی نفسه ایذاء محسوب نشود اما اگر به قصد ایذاء انجام دهد جایز نیست یعنی شما بگویید من برای ایذا والدینم این کار را انجام می دهم که این کار حرام قطعی است.
2. قصد ایذاء نباشد اما عرفاً ایذاء محسوب شود.
اما چنانچه نه قصد ایذاء باشد و نه عرفاً ایذاء محسوب شود ولی آن کار موجب تأذّی والدین گردد به این معنی که والدین از آن متأذی شوند لکن عرفاً نمی گویند: این فرزند است که آنها را اذیت کرد و نسبت ایذاء به او نمی دهند، این حرام نیست.
بنا بر این می توانید با زبان خوش دلایل خود برای مخالفت کردن با سخن والدین را به آنها بگویید اما اگر دیدید تاثیر نمی گذارد و قبول نمی کنند و قصد شما اذیت کردن پدر و مادر نیست و عرفا اگر شما ادبیات خواندید نمی گویند شما پدر و مادرتان را با خواندن ادبیات اذیت کردید (که بعید می دانم عرف چنین بگویند) می توانید ادبیات بخوانید.
Reza-D;663842 نوشت:
یک کلام ، یک آیه ، یک روایت ، یک سخنرانی برای من بیارید که گفته باشه:
پدر و مادر! اگر فرزند به شما بی احترامی کرد شما حق ندارید رفتار متقابل داشته باشید

عمومات ادله ای که وجود دارد این است که هیچ کس حق رفتار متقابل ندارد بنا بر این پدر و مادر هم بر طبق همان عموماتی که وجود دارد حق رفتار متقابل ندارند مگر شما دلیلی بر تخصیص پدر و مادر از عمومات حرمت متقابله به مثل ارائه کنید و گر نه ما به همان عمومات برای حرمت متقابله به مثل توسط والدین استناد می کنیم.
Reza-D;663842 نوشت:
ابتدای تاپیک عرض کردم که توصیه کافی نیست. باید قانون سلبی یا ایجابی باشه مثلاً همین مورد که فرمودید ، خب بعدش؟ اگر اکرام نکنن چی میشه؟

قانون محکم است اگر پدر و مادر به دستورات و توصیه های دینی اطاعت نکنند در واقع مخالفت با خدا و پیامبر کرده اند و مجازات مخالفت با خدا پیامبر هم واضح است:
وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُّهِينٌ ﴿النساء: ١٤﴾
و آن کس که نافرمانی خدا و پیامبرش را کند و از مرزهای او تجاوز نماید، او را در آتشی وارد می‌کند که جاودانه در آن خواهد ماند؛ و برای او مجازات خوارکننده‌ای است.
اینکه گفته می شود که وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ ﴿الزلزلة: ٨﴾ چه کسی گفته است که پدر و مادر از اطلاق این آیه خارج هستند؟

الدین القیم;663861 نوشت:
مگر شما دلیلی بر تخصیص پدر و مادر از عمومات حرمت متقابله به مثل ارائه کنید و گر نه ما به همان عمومات برای حرمت متقابله به مثل توسط والدین استناد می کنیم

الدین القیم;663861 نوشت:
اینکه گفته می شود که وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ ﴿الزلزلة: ٨﴾ چه کسی گفته است که پدر و مادر از اطلاق این آیه خارج هستند؟

برادر اگه قرار بود همون قانون عمومی کفایت کنه ، دیگه چرا چپ و راست در مورد پدر و مادر تاکید شده؟
چرا درمورد والدین به همون قانون عمومی کفایت نشده ، اما به فرزندان که میرسه همون قانون عمومی کفایت میکنه؟

[=Microsoft Sans Serif]

Reza-D;663874 نوشت:
برادر اگه قرار بود همون قانون عمومی کفایت کنه ، دیگه چرا چپ و راست در مورد پدر و مادر تاکید شده؟
چرا درمورد والدین به همون قانون عمومی کفایت نشده ، اما به فرزندان که میرسه همون قانون عمومی کفایت میکنه؟

سلام
علاوه بر قانون عمومی تاکید خاص هم آمده است مثلا
زید بن علی از امام سجاد (ع) ( طایفه زید پیروان این زید بودند از فرزندان امام سجاد ) و امام سجاد از امام حسین (ع) نقل می کند : جدم پیامبر فرمود : همان گونه که فرزند در صورت نافرمانی عاق پدر و مادر می شود ،[HL] پدر و مادر هم در صورت آزار فرزند ، عاق آنها می شوند . خدا رحمت کند پدر و مادری را که به فرزندشان کمک کنند که به آنها نیکی نماید .[/HL]
سوال کردند : یعنی چه گونه ؟
[HL] فرمود : کارهایی که در توان اوست از او بپذیرند و آن چه از عهده اش بر نمی آید از او طلب نکنند ( اولین حق فرزند ) .[/HL]
یعنی این که او را به بدی متهم نکنند ، نگویند بچه ما بد است شاید واقعا در توانش نیست .
[HL]وقتی پدر و مادر عاق شدند قیامت خدا مقابل اولاد آنها را نگه میدارد و هر چه از اعمال خوب پدر و مادر هست به اولاد می دهند تا جایی که اولاد راضی شود . [/HL]
دومین حق فرزند بر پدر و مادر این است که با او بد رفتار نکنند ، به خاطر محبت داشتن به یک اولاد ، دیگر اولاد را به بدی متهم نکنند ، پدر و مادری که به فرزندشان حرف غیر شایسته می زنند مورد عاق اولاد واقع می شوند . اگر آنها فحاشی کنند و فرزند سکوت کند و جواب ندهد اجرش مضاعف است . بعد پیامبر می فرماید : زیرا برای کافر شدن اولاد همین بس که قطع رحم کند یا عاق والدین شود .
اولاد چند حق فقط برگردن پدرش دارد :
1- از نیکوترین ها برای اولادش مادر انتخاب کند . ( به دلیل این که بچه در انتخاب مادرش نقشی نداشته و هر چه هم که می گیرد از مادرش می گیرد . )
2- دومین حق این است که نام نیکو برای فرزند انتخاب کند . ( اسماء روی شکل بندی شخصیت انسان ها هم موثر است )
3- به او قرآن را بیاموزد . ( چهار ساله که شد سوره توحید را یاد دهید ، شناسنامه خدا را به دست آنها بدهید ، بعد از آن سوره کوثر و بعد از آن اصول دین را به آنها بیاموزید ، تا شش سالگی سوره های کوچک را به آنها یاد بدهید و بعد از آن زیر و زبر قرآن را یاد دهید تا بعد از آن بتواند آسان تر قرآن را بخواند . )
4- او را به پاکیزگی بپروراند ، یعنی مال حرام و مالی که شبهه دارد به او ندهد .
5- به او شنا یاد بدهد و ...

[SPOILER]
وظایف پدر و مادر نسبت به فرزند
1. رسيدگي به فرزندان , والدين بايد نسبت به فرزندان خود توجه كامل داشته باشند و تلاش بسيار درباره ي آنان بنمايند.
2. برابري بين فرزندان , سزاوار است كه والدين همه ي فرزندان خود را در دامان محبت خويش بپرورانند و بين آنها از نظر محبت و عطوفت و رعايت حالاتشان تساوي برقرار كنند از پيامبر اكرم (ص ) روايت شده كه فرمودند: «اعدلوا بين اولادكم في السر...» در پنهاني ميان فرزندان خود برابري را رعايت كنيد.
3. گسترش دوستي , والدين بايد محيط خانه را از دوستي و محبت آكنده كنند و بين افراد خانواده مهرورزي را گسترش دهند.
4. پرهيز از سخن زشت و ناروا, والدين در قبال تربيت اخلاقي و ديني و تربيتي فرزندان مسئول هستند به همين خاطر, بايد از گفتار ناپسند, سخن زشت و دشنام و هر آنچه كه با عفت و پاكدامني و حيا, مغايرت دارد پرهيز نمايند.
5. مراقبت از رفتار فرزندان و نيز مراقبت از رفت و آمد آنها, چرا كه اغلب جرمهاي اخلاقي كه از فرزندان سر مي زند، از عدم مراقبت والدين مي باشد.
6. تأديب فرزندان، بر والدين واجب است كه اگر فرزندشان كار نادرستي انجام داد، او را ادب كنند تا روح سركشي و شرارت از وجود او ريشه كن شود.
7. دور كردن كودك از مسائل جنسي , اسلام به شدت توصيه نموده كه مرد با همسر خود در برابر ديدگاه فرزندانش خلوت نكند, زيرا اين عمل موجب بيدار شدن حس شهوت و غريزه ي جنسي فرزندان شده و آنان را به سوي فسق و فجور مي كشاند.
8. مراقبت بر تغذيه فرزندان , هم از نظر حلال و حرام بودن و هم از سالم و كامل بودن .
9. انتخاب نام مناسب براي فرزندان .
10. آشنا ساختن فرزندان با آموزه هاي ديني و روشهاي صحيح اخلاقي .[/SPOILER]

امام جماعت مسجد دانشکده ما یه بار در صحبتی که دونفره راجع به پدر و مادر داشتیم گفت اگر پدر و مادر دستوری به فرزند دادن و اون دستور مخالف دستور خدا نبود انجام اون بر فرزند واجبه:Ghamgin:
فرضا بگن تو نباید موبایل داشته باشی.اگه اینو بگن بر شما واجب میشه که موبایل نداشته باشی!

الدین القیم;663901 نوشت:
وظایف پدر و مادر نسبت به فرزند

آیا روایتی هست که دال بر عقوبت والدین درصورت عدم رعایت حقوق فرزندان باشه؟

[=Microsoft Sans Serif]

mehrant;663908 نوشت:
یه بار در صحبتی که دونفره راجع به پدر و مادر داشتیم گفت اگر پدر و مادر دستوری به فرزند دادن و اون دستور مخالف دستور خدا نبود انجام اون بر فرزند واجبه

سلام
قبلا فتوای رهبر ذکر شد که:
اطاعت از والدين
306. اطاعت از والدين واجب نيست لكن ايذاء ايشان حرام است، مگر در انجام واجبات و ترك محرّمات.
http://www.leader.ir/tree/index.php?catid=122

اما چون شما مقلد آیت الله مکارم هستید فتوای ایشان هم درج می شود:
پرسش : اگر پدر و مادر از انجام کارهاى خوب مثل درس خواندن جلوگیرى کنند وظیفه فرزند چیست؟
پاسخ : اطاعت در این گونه موارد لازم نیست، ولى حتّى الامکان باید طورى رفتار کرد که رنجیده نشوند و لازم است که فواید کار خوب را براى ایشان توضیح داد تا مسأله براى آنها روشن شود و ممانعت نکنند.
http://makarem.ir/newmain.aspx?typeinfo=21&lid=0&mid=10084&CatID=-2

رسش : آیا رضایت والدین در مورد طلبه شدن و پوشیدن لباس مقدّس روحانیّت شرط است؟پاسخ : در این گونه موارد رضایت والدین لازم نیست، اصولا اطاعت آنها در جایى لازم است که ترک آن موجب اذیّت و آزار گردد و در مسائل سرنوشت ساز زندگى انسان (مانند ازدواج و طلاق) نباشد و امّا در مورد تحصیل علوم دینى در امثال زمان ما که نیاز مبرم به دانشمندان و علماى لایق دین است و من به الکفایه وجود ندارد، رضایت آنها شرط نیست. در مورد لباس نیز رضایت آنها ضرورت ندارد ولى بهتر است تا مى توانید در همه کارها رضایت آنها را تحصیل کنید.
http://makarem.ir/newmain.aspx?typeinfo=21&lid=0&mid=10015&CatID=-2

Reza-D;663909 نوشت:
آیا روایتی هست که دال بر عقوبت والدین درصورت عدم رعایت حقوق فرزندان باشه؟

وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ ﴿التكوير:8و٩﴾
این پدرانی که دختران خود را به قتل رساندند به یقین مورد باز خواست قرار می گیرند.
جامع الأخبار 285: روى عن النّبىّ صلى الله عليه و آله انّه نظر إلى بعض الأطفال فقال ويل لأولاد آخر الزّمان من آبائهم فقيل يا رسول اللَّه من آبائهم المشركين فقال لا من آبائهم المؤمنين لا يعلّمونهم شيئاً من الفرائض وإذا تعلّموا أولادهم منعوهم ورضوا عنهم بعرض يسير من الدّنيا فأنا منهم برى‏ء وهم منّى بُرَآء.
از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت شده كه حضرت به برخى از اطفال نگاه كرد و فرمود: «واى بر فرزندان آخر الزمان از دست پدران‏شان! سؤال شد: اى رسول خدا! از دست پدران مشرك‏شان. حضرت فرمود:

نه از دست پدران مؤمن‏شان كه چيزى از واجبات را به آنان نمى‏آموزند و هنگامى هم كه فرزندان‏شان بياموزند پدران آنان را منع مى‏كنند و تنها به داشتن متاع كمى از دنيا از آنان راضى مى‏شوند. [HL]من از اين پدران و آنان از من بيزارند.[/HL]»

الخصال‏ 55: حدّثنا أبى رضى الله عنه قال حدّثنا علىّ بن إبراهيم بن هاشم عن أبيه عن النّوفلىّ عن السّكونىّ عن جعفر بن محمّد عن أبيه عن آبائه عن علىّ عليهم السلام قال قال رسول اللَّه صلى الله عليه و آله يلزم الوالدين من العقوق لولدهما إذا كان الولد صالحاً ما يلزم الولد لهما.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «همان عقوقى كه فرزند نسبت به پدر و مادر پيدا مى‏ كند براى پدر و مادر نسبت به فرزندى كه صالح و شايسته است پديد مى‏ آيد.

روایتی که قبلا هم گفته شد:
وقتی پدر و مادر عاق شدند قیامت خدا مقابل اولاد آنها را نگه میدارد و هر چه از اعمال خوب پدر و مادر هست به اولاد می دهند تا جایی که اولاد راضی شود .

الدین القیم;663922 نوشت:
وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ ﴿التكوير:8و٩﴾
این پدرانی که دختران خود را به قتل رساندند به یقین مورد باز خواست قرار می گیرند.
جامع الأخبار 285: روى عن النّبىّ صلى الله عليه و آله انّه نظر إلى بعض الأطفال فقال ويل لأولاد آخر الزّمان من آبائهم فقيل يا رسول اللَّه من آبائهم المشركين فقال لا من آبائهم المؤمنين لا يعلّمونهم شيئاً من الفرائض وإذا تعلّموا أولادهم منعوهم ورضوا عنهم بعرض يسير من الدّنيا فأنا منهم برى‏ء وهم منّى بُرَآء.
از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت شده كه حضرت به برخى از اطفال نگاه كرد و فرمود: «واى بر فرزندان آخر الزمان از دست پدران‏شان! سؤال شد: اى رسول خدا! از دست پدران مشرك‏شان. حضرت فرمود:

نه از دست پدران مؤمن‏شان كه چيزى از واجبات را به آنان نمى‏آموزند و هنگامى هم كه فرزندان‏شان بياموزند پدران آنان را منع مى‏كنند و تنها به داشتن متاع كمى از دنيا از آنان راضى مى‏شوند. من از اين پدران و آنان از من بيزارند.»

الخصال‏ 55: حدّثنا أبى رضى الله عنه قال حدّثنا علىّ بن إبراهيم بن هاشم عن أبيه عن النّوفلىّ عن السّكونىّ عن جعفر بن محمّد عن أبيه عن آبائه عن علىّ عليهم السلام قال قال رسول اللَّه صلى الله عليه و آله يلزم الوالدين من العقوق لولدهما إذا كان الولد صالحاً ما يلزم الولد لهما.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «همان عقوقى كه فرزند نسبت به پدر و مادر پيدا مى‏ كند براى پدر و مادر نسبت به فرزندى كه صالح و شايسته است پديد مى‏ آيد.

روایتی که قبلا هم گفته شد:
وقتی پدر و مادر عاق شدند قیامت خدا مقابل اولاد آنها را نگه میدارد و هر چه از اعمال خوب پدر و مادر هست به اولاد می دهند تا جایی که اولاد راضی شود

دلم آروم شد

آقا رضا من قصد نصیحت و اینا خدا شاهده که ندارم فقط از روی تجربم حرف می زنم

فک نکنید که نفسم از جای گرم بلند میشه، من شاید سرنوشتم بخاطر پدر و مادرم تا همیشه عوض شد ولی اونقدر کنارش خدا خیر و خوبی بهم نشون داد که کاملا به این حرف که باید در هر شرایطی به پدر و مادر احترام گذاشت ایمان آوردم

البته اون موقع که آدم داره حرف زور می شنوه خیلی سخته کنترل کردن عصبانیت و خشم و پذیرفتن حرف اونا
البته من هیچ وقت نتونستم با عصبانیت تو روی پدر و مادرم وایسم، نمی خوام بگم خیلی دختر خوبیم ها، نه زبون دعوا کردن ندارم اصلا ولی با رفتارم نشون میدم ناراحتیم رو

درسته که آدما ذهنیتش نسبت به پدر و مادرش خیلی ممکنه عوض بشه، ولی دقیقا سختی امتحان خدا همین جاست. من که برای خودم خیلی می ترسم.

من هنوز سر قضیه مهریه نتونستم خانوادم رو راضی کنم:Nishkhand: مامانم که میگه تو همونی که ما می خوایم بگو مطمئن باش خدا ازت راضی تره. حالا هرچی دلیل بیار که نه مادر من اول رضایت خدا و ... ولی وقتی قبول نمی کنن من که نمی تونم باهاشون دعوا کنم. تازه خیلی می ترسم چون دیگه تصمیم دارم یواشکی این کار رو بکنم ولی می دونم مامان بابام راضی نیستن، از اتفاقای بعدش نمی ترسم چون برای رضایت خدا این کار رو می کنم ولی می ترسم اگه اتفاقی بیفته معنیش این باشه که رضایت خدا تو رضایت پدر و مادرم بوده، تفکیک این چیزا خیلی برای من سخته

حالا دیگه نمی دونم چجوری باید بهشون بگم من با جشن عروسی گرفتن و اینام مخالفم تازه اونم در شرایطی که بدونی خانواده پسر از اونایین که کل شهر رو تو مراسمشون دعوت می کنن:khandeh!:

ولی آقا رضا یه چیزی رو خواهرانه بگم، یعنی این روشی هست که من استفاده می کنم، خب با منم تو خیلی چیزا مخالفت می کنن یا دلیل نمیارن یا اصلا قانع کننده نیست در هر صورت کاریش نمی تونم بکنم، من به دید یه نعمت بهش نگاه می کنم

می دونید به نظرم اطاعت از خدا خیلی سخت تر از اطاعت پدر و مادره، آدم باید خیلی ظرفیتش رو ببره بالا تا بتونه واقعا از خدا اطاعت کنه، مثلا در مورد حجاب شاید خیلیا حجابشون رو رعایت کنن ولی خودشونم می دونن این اونی نیست که خدا می خواد، شاید خیلی سخت باشه حجابی که خدا می خواد رو آدم بتونه رعایت کنه ولی وقتی ظرفیتش اطاعت پذیریت رو ببری بالا حتی اگه دلیل حجاب رو نفهمی باز میگی چون خدا گفته من این کار رو می کنم

برای همین میگم اتفاقا اینجور پدر و مادرا یه نعمتن برای اینکه آدم خودش رو محک بزنه ببینه چند مرده حلاجه

ببخشید طولانی شد، بازم میگم قصدم نصیحت نبود، خواستم روشی که من برای آرامش خودم استفاده می کنم رو بهتون بگم. تازه اینم همیشه گوشه ذهنتون باشه مگه ما تا کی زنده ایم؟... ما همیشه فک می کنیم خب 60-70 سال عمر که شوخی نیست اگه بخوان پدر و مادرا سرنوشت این 60-70 سال عمرمونو عوض کنن چجوری ما می تونیم کنار بیاییم

ولی واقعا کی می دونه ما همین فردا هستیم یا نه؟... مثلا من از کجا می دونم می تونم تولد 24 سالگیم رو جشن بگیرم یا نه؟ اگه 2 سال دیگه افتادم مردم اونوقت چی جز حسرت حداقل اون مقدار ثوابی که می تونستم با اطاعت از پدر و مادرم با خودم ببرم برام می مونه اون دنیا؟

اصلا بعد 60-70 سال مردم، برای من که یقین دارم اجر و پاداشی که خدا به آدم میده قابل مقایسه نیست با این دنیا و زندگی که تا ابد ادامه داره و اونجا دیگه همه چی دست خودمه اگه کوله بارم پر باشه چرا نباید این چندسالی که پدر و مادرم کنارم هستن رو تا اونجایی که می تونم اطاعت کنم و احترام بزارم

بنظر من که ارزش هر امتحانی به سختی و پاداشی هست که بابتش میدن

╮∩╭(︶︿︶)╮∩╭ ñ¡ªz;663945 نوشت:
آقا رضا من قصد نصیحت و اینا خدا شاهده که ندارم فقط از روی تجربم حرف می زنم
نه اتفاقاً حرفهای شما بسیار عالی بود. جدی میگم خیلی استفاده کردم

فقط لطفاً دقت بفرمایید که نگاه من از سمت فرزندان نیست ، بلکه نگاهم از بیرونه. یعنی بحثم بر روی وظایف فرزندان نیست و اون رو قبول دارم. بحثم روی زیاده روی در دادن حقوق (یا مدام اعلام کردن این حقوق) نسبت به والدین هست

البته با پاسخ کارشناس محترم و جناب الدین القیم دلم تا حدی آروم گرفت. ولی همچنان اعتقاد دارم که باید تکالیف پدر و مادر خیلی بیشتر گوشزد بشه

زمانی که من به خواستگاری همسرم رفتم ، پدرش مخالفت میکرد. یه روز پای تلویزیون نشسته بود و یه روحانی صحبت میکرد و میگفت که اگر پدری دخترش رو به زور وادار به ازدواج کنه در محضر خدا گناه کاره و باید در قیامت پاسخگو باشه

همسرم میگفت بعد از شنیدن این مطلب بابام رفت و با روحانی محل موضوع رو مطرح کرد و ایشون هم حرفهای روحانیِ توی تلویزیون رو تایید کرد. بعد از این بود که بابام اومد و بهم گفت بابا اگر تحقیق کردیم و دیدیم پسر خوبیه منم حرفی ندارم!

همسرم گفت ازش پرسیدم چی شد نظرت عوض شد؟
بابام گفت: حرفهایی که روحانی گفته بود رو

نمیدونستم!!!
اطلاع نداشتم که انتخاب همسر جزء حقوق فرزندانه و اجبار در ازدواج اولاد خلاف رضای خداست!

تمام حرف من همینه که چرا از یه بچهء 4 ساله هم بپرسی ، احادیث احترام به پدر و مادر رو مثل بلبل برات میگه ، اما یه مرد 60 ساله هنوز برخی حقوق فرزندان رو حتی نشنیده!!!!

آیا دلیلش بجز اینه که حقوق پدر و مادر رو مدام داره مطرح میشه ، ولی حقوق فرزندان بسیار کم بهش پرداخته میشه؟

[SPOILER]از کجا معلوم ، شاید اگر به همین مقدار که حقوق والدین تبلیغ میشه ، لااقل نصفش حقوق فرزندان هم تبلیغ میشد ، الان پدر و مادرهایی مثل والدین محترم شما بیشتر متوجه وظایفشون بودن[/SPOILER]

Reza-D;663954 نوشت:
از کجا معلوم ، شاید اگر به همین مقدار که حقوق والدین تبلیغ میشه ، لااقل نصفش حقوق فرزندان هم تبلیغ میشد ، الان پدر و مادرهایی مثل والدین محترم شما بیشتر متوجه وظایفشون بود

آقا رضا پدر من از نظر تحصیلات و دونستن این مطالب سطح بالایی دارن، ولی تفکرات ما خیلی با هم فرق می کنه، هر دومون ادعای مذهبی بودن داریم ها ولی خب دیدمون فرق می کنه، شاید پدرمم بخاطر تجربیاتشون هست که با بعضی چیزا مخالفت می کنن، ولی در مورد مادرم می دونم که فقط بخاطر ذهنیتای شاید قدیمی که بهش رنگ و بوی مذهب دادن جور دیگه ای به قضیه نگاه می کنن

خب پدر منم با حرفای مادرم مخالفت خاصی نمی کنه چون شاید خودشم کمی از اون تفکرات رو داره

بله البته باید گفت ولی خب بنظرم تو قرآن و روایاتم انقدر که در مورد پدر و مادر تاکید شده در مورد فرزند نشده( منظورم این نیست که نیمده یا کمه، منظورم فقط از جنبه ی تاکیدیش هست)

به هر حال گفتم که این رو برسونم درسته یه قسمتی از رفتارای پدر و مادرا بخاطر ناآگاهیشون هست، ولی قسمت بزرگیش بخاطر محیطی هست که توش بزرگ شدن و تجربیاتی که داشتن و شاید اینکه تفاوت نسل ها رو نمی تونن خیلی بپذیرن و اینکه بعضی وقتا خودشون از یه چیزایی تو زندگی اذیت شدن حالا فک می کنن اگه بچه هاشون تو شرایط مشابه قرار بگیرن اونام اذیت میشن، ولی نمی تونن این رو خیلی رک و راست بگن و نتیجش فقط میشه بحث و جدلای بی سرانجام

╮∩╭(︶︿︶)╮∩╭ ñ¡ªz;663955 نوشت:
آقا رضا پدر من از نظر تحصیلات و دونستن این مطالب سطح بالایی دارن، ولی تفکرات ما خیلی با هم فرق می کنه، هر دومون ادعای مذهبی بودن داریم ها ولی خب دیدمون فرق می کنه، شاید پدرمم بخاطر تجربیاتشون هست که با بعضی چیزا مخالفت می کنن، ولی در مورد مادرم می دونم که فقط بخاطر ذهنیتای شاید قدیمی که بهش رنگ و بوی مذهب دادن جور دیگه ای به قضیه نگاه می کنن
البته منظور من تمام والدین بود. بدون شک روی بخشی از اونها تاثیر میذاشت


╮∩╭(︶︿︶)╮∩╭ ñ¡ªz;663955 نوشت:
در مورد مادرم می دونم که فقط بخاطر ذهنیتای شاید قدیمی که بهش رنگ و بوی مذهب دادن جور دیگه ای به قضیه نگاه می کنن
چند شب پیش استاد رحیم پور ازغدی در همین زمینه سخنرانی داشتن و بدجور از این موضوع شاکی بودن که چرا برخی از سنت ها رو به نام دین معرفی میکنید؟

من میدونم که شما انسان موفقی میشید خواهر. یادمه گفته بودید سنتون کم هست ، اما با این وجود متانت و ادب شما مثال زدنیه
خدا خیرتون بده و در همه حال یاورتون باشه

Reza-D;663927 نوشت:
دلم آروم شد

بهتره نشه!!:khandeh!: چون هر چی باشه از نظر بعضی(یا همه!)، احادیث هر چقدرم مطلب درستی رو بیان کنه، باز اونا رو در حد قران در نظر نمیگیرن! و البته وجود یه حدیث، دلیل بر رسیدنش به ائمه و پیامبر نیست!

اسلام در دید پدر و مادر های ما یعنی انجام اون کارهایی که واجب نیست ولی انجام بدی بهتره( مستحبات) و البته کمی هم واجبات

کمتر پیدا میشه کسی که 8 ساعت کار در روز، یا آشغال نریختن تو خیابون یا غیبت نکردن یا فهش ندادن به هنگام عصبانیت و... رو نشونه ی یک مسلمون بدونه

همه ی بدی ها رو انجام میدیم و سر محرم که میشه میدویم میریم مسجد و همش امید داریم که بدون اراده ی تغییر در ما، امام حسین شفاعتمون رو بکنه.

خیلی وقت ها که با آدم هایی مواجه می شم که عقیده به همه چیز رو کنار گذاشتن می بینم ته ته حرفاشون به این رسیدن که از اسلام و مسلمونی چی گیرمون میاد؟؟؟؟؟؟ درسته که اشتباهی برداشت کردن اما همه که به یک اندازه عقل و درک و فهم ندارن.

خیلی خوشم اومد از اون مجسمه ساز اسپانیایی . مجسمه ی مسلمونی رو در حال سجده ساخته بود، بر پشت این مسلمون یه مسیحی رو در حال عبادت نشون می داد و بر روی سر اون مسیحی یک یهودی بود.
می گفت ایدش این بوده که اگه مسلمون ها همت کنن و سر از سجده بردارن یهودی و مسیحی هم دست از سواری گرفتن و آقا بالاسر بودنشون بر میدارن

ما نباید به رفتارهای پر شائبه ی پدر و مادر هامون نگاه کنیم چون محیطی که بزرگ شدن اینجوری بارشون آورده. باید از اخلاق خوب و نا خوبشون درس بگیریم

سلام
خب حقوق ۲و۳ جواب سوال شماست. یعنی اگر فرزند در آینده به پدر و مادرش بی احترامی کرد یک مقدار زیادیش میفته گردن خود اونها(چون خوب تربیتش نکردن) و برای همین فرزند به جهنم نمیره و شاید حتی پدر و مادری که خوب تربیت نکردن برن جهنم! (من یک حدیث دیدم که اعمال ما تا ۷ نسل تاثیر داره. یعنی خوبی یا بدی من به ۷ جد پشت سرم میرسه!! و برعکس...خوبی و بدی ۷ نسل بعدی من به من میرسه!! اصلا این اصطلاح ۷جدت که تو ناسزا ها اومده فکر کنم روی همین حسابه!). پس تربیت فرزند یک وظیفه فوق العاده مهمه و تاثیر اصلیش به خود آدم میرسه(بازم حدیث داریم با این مضمون که از بدی فرزندانت به خدا شکایت نکن چون هرچی یاد گرفتن از تو یادگرفتن!!)

در مورد چشم گفتن هم فکر نمیکنم لزومی بر اطاعت باشه! چیزی که اسلام میگه احترام و دل نشکستن هست نه تبعیت بی چون و چرا! حتی شما میتونید بگید چشم ولی اونکار رو نکنید! ولی نباید کاری کنید که دلشون بشکنه ... همین!

Masood11;663983 نوشت:
بهتره نشه!!:khandeh!: چون هر چی باشه از نظر بعضی(یا همه!)، احادیث هر چقدرم مطلب درستی رو بیان کنه، باز اونا رو در حد قران در نظر نمیگیرن! و البته وجود یه حدیث، دلیل بر رسیدنش به ائمه و پیامبر نیست!

:khaneh:
اونایی که بخوان از احکام طبق نظر شخصی خودشون استفاده کنن ، آخرش یه جوری تفسیرش میکنن که به نفع خودشون تمام بشه. واقعاً خوش بحال اون عالم و کارشناسی که تنها هدفش رسوندن دستور خدا باشه ، بدون اینکه میل شخصیش رو در اون دخالت بده

nashenas;664043 نوشت:
اسلام در دید پدر و مادر های ما یعنی انجام اون کارهایی که واجب نیست ولی انجام بدی بهتره( مستحبات) و البته کمی هم واجبات
کمتر پیدا میشه کسی که 8 ساعت کار در روز، یا آشغال نریختن تو خیابون یا غیبت نکردن یا فهش ندادن به هنگام عصبانیت و... رو نشونه ی یک مسلمون بدونه
همه ی بدی ها رو انجام میدیم و سر محرم که میشه میدویم میریم مسجد و همش امید داریم که بدون اراده ی تغییر در ما، امام حسین شفاعتمون رو بکنه.
خیلی وقت ها که با آدم هایی مواجه می شم که عقیده به همه چیز رو کنار گذاشتن می بینم ته ته حرفاشون به این رسیدن که از اسلام و مسلمونی چی گیرمون میاد؟؟؟؟؟؟ درسته که اشتباهی برداشت کردن اما همه که به یک اندازه عقل و درک و فهم ندارن.

خیلی خوشم اومد از اون مجسمه ساز اسپانیایی . مجسمه ی مسلمونی رو در حال سجده ساخته بود، بر پشت این مسلمون یه مسیحی رو در حال عبادت نشون می داد و بر روی سر اون مسیحی یک یهودی بود.
می گفت ایدش این بوده که اگه مسلمون ها همت کنن و سر از سجده بردارن یهودی و مسیحی هم دست از سواری گرفتن و آقا بالاسر بودنشون بر میدارن

ما نباید به رفتارهای پر شائبه ی پدر و مادر هامون نگاه کنیم چون محیطی که بزرگ شدن اینجوری بارشون آورده. باید از اخلاق خوب و نا خوبشون درس بگیریم


:Kaf: :Kaf: :Kaf:
احسنت داری برادر

سلام
بنظر حقیر این وسط باید یکی کوتاه باید
اول بگم که فرض کنید شما با همسرتون مشکل دارید (یعنی زنتون با مادرتون مشکل داره) شما حق ندارید به زنتون ظلم کنید تا مادرتون راضی باشه حتی می تونید رابطتون رو با مادرتون کم کنید چون زنتون هم حق بسیاری داره
پدر و مادر هم خیلی ریز حساب کتاب پس می دن مثلاً روایت داریم والدین حتی نباید در بوسیدن فرزندانشان تفاوت بین آنها قائل شوند
اما چیزی که اسلام میگه اینه:
فرض کنید والدین و فرزند هر سه در اشتباه هستند (یا هر سه بر حق هستند) و هر کدام فکر می کند حق با اوست و بحث بالا می گیرد. در اینصورت اگر پدر فرزند را زد آیا فرزند هم باید پدرش را بزند؟ خیر باید به احترام زحماتی که برایش کشیده کوتاه بیاید و سکوت کند
یا اگر مادری فرزند خود را فش داد آیا فرزند هم باید به مادرش فش بدهد؟ قطعاً خیر
بخاطر همین می گن معلم حکم پدرتو داره و اگر کتکت هم زد نباید چیزی بهش بگی چرا؟ چون معلمته و خیر شمارو می خواد حالا شاید تو این مسیر اشتباه هم بکنه اما این دلیل نمیشه تو به معلمت بی احترامی کنی.

Reza-D;663813 نوشت:
اما حرف من با اون بخش هایی هست که خلاف دستور خداوند نیست
شاید با مثال بهتر بتونم منظورم رو برسونم
استاد گرامی ، ناراحتی من از اینه که اونقدر از حقوق والدین گفته میشه و برش تاکید میشه (و برعکسش حقوق فرزندان چندان جدی گرفته نمیشه) که مثلاً والدین به خودشون حق میدن که در بحث ازدواج یا حتی انتخاب رشتهء تحصیلی!! یا حتی در نوع غذایی که بچه میخواد بخوره!!! نظر بدن و اگر بچه غیر از این عمل کرد زمین و زمان میگن که این بچه حرمت پدر و مادرش رو نگه نداشته

لطفاً دقت بفرمایید منظور بنده مواردی که والدین دلیل عاقلانه دارند نیست. مثلاً میگن فلانی شخص مناسبی برای ازدواج نیست یا فلان غذا حرامه ، نه منظورم اینها نیست. منظورم اونجاست که دختر یا پسر میگن چرا نباید با این ازدواج کنم؟ والدین جواب میدن چون من میگم!!!


سلام و ادب:Gol:

ضمن تشکر از آقا رضای عزیز و همه دوستان فرهیخته ای که در بحث مشارکت کرده و یا مباحث را دنبال می کنند

در توضیح و تکمیل مطالب پیش گفته چند نکته را اضافه می کنیم:

اول. اصل کلی و پسندیده و مورد سفارش دین، جلب رضایت والدین در همین موارد(غیرحرام) است، مثلاً در انتخاب همسر و رشته تحصیلی و ... جمع بین علاقه خودمان و رضایت والدین پسندیده ترین صورت است و علاوه بر برخورداری از آثار تکوینی این جلب رضایت،(رضایت خداوند و اثرات تکوینی نهفته در عالم هستی)، از حمایت های مادی و معنوی و دعای خیر پدر و مادر نیز برخوردار خواهند شد.

دوم. بدون شک، پدر و مادر دلسوزترین و خیرخواه ترین مشاور برای فرزندانشان هستند و علاوه بر آنکه تجربه آنها در امور، بیش از جوانان است جز سعادت و توفیق و سرنوشت مبارک برای فرزندان شان چیز دیگری نمی خواهند بقول معروف آنچه جوانان در آیینه می بینند والدین در خشت خام می بینند. ضمن آنکه پدر و مادر ملاحظاتی را در اثر تجربه و غلبه بر احساسات می بینند که جوانان ممکن است بدلیل غلبه احساسات از مشاهده آنها ناتوانند. فلذا علیرغم اینکه اولاد در انتخاب هاشان آزاد هستند اما به صلاح خودشان است که نظرات والدین را مورد توجه قرار داده حتی الامکان رضایت آنها را جلب کنند.

سوم. در صورتیکه فرزندان در انتخاب هاشان نهایت دقت با رعایت ملاحظات را داشته و از اهل نظر نیز مشورت های لازم را گرفته اند، می توانند با رعایت احترام و عاطفه مضاعف، از طریق گفتگو و یا کمک گرفتن از وابستگان و بزرگترهای ذی نفوذ، نظر والدین را نسبت به انتخاب خود جلب و رضایت آنها را نیز جلب کنند. در صورتیکه با همه این تلاشها پدر و مادر بر موضع خود پافشاری کردند، دو راه پیش روی جوان قابل تصور است:

1. از آنجاییکه انسان در انتخاب و تصمیم گیری مصلحت اندیشانه خویش آزاد و مختار است با کمال احترام نسبت به والدین و نظر ایشان، رأی و انتخاب خود را عملی کند، در چنین وهله ای اطاعت از والدین واجب نیست فقط باید تمام سعی و تلاش شان این باشد که بی حرمتی و آزار و اذیت شان متوجه والدین نشود. ضمن آنکه فرصت دارند مثلا در مسأله ازدواج باتفاق همسر نهایت تلاش خود را بکار گیرند تا با لطف و عنایت الهی در زندگی موفق و سعادتمند باشد و از آنجاییکه والدین جز خوشبختی و سعادت فرزندان را نمی خواهند در ادامه رضایت آنها را جلب نموده از حمایت های بعدی شان برخوردار گردند.

2. با توجه به عدم رضایت قلبی والدین، با امید به فضل الهی و با ایمان به اینکه جلب رضایت قلبی پدر و مادر در سازندگی زندگی انسان بسیار کارساز است، از انتخاب خویش بگذرد و مسیری دیگر را که امکان سعادت و توفیق و رضایت پدر و مادر هر دو در آن راه، قابل اجتماع باشد را پی بگیرد. از آنجاییکه انتخاب های ما عموماً تمام و کمال نبوده و نسبی اند چه بسا این گذشت و مجاهدت، به لطف الهی و دعای خیر والدین ما را در مسیری روشن تر و سعادت بخش تر رهنمون شود.

موفق باشید ...:Gol:

mousavi928;664070 نوشت:
سلام
بنظر حقیر این وسط باید یکی کوتاه باید
سلام برادر عزیز
فرمایش شما تا زمانی که صرفاً بحث ما خطاب به یک گروه خاص ، یعنی فرزندان باشه ، درسته. اما اتفاقاً این هم خودش یکی از ایرادهای بنده ست که چرا مخاطب همیشه باید فرزندان باشن؟ اگر دقت بفرمایید در پست بعد از شما ، جناب مشکور فرمودن که پدر و مادر بیشتر از فرزندان تجربه دارند

سؤال:

چطور وقتی پای کوتاه آمدن و گذشت کردن درمیون باشه ، اکثر دوستان (مثل جناب موسوی و خواهر نیاز) و البته اکثر افراد ، میگن که خب به هر حال پدر و مادر قدیمی هستن ، اطلاعاتشون کمه ، نمیدونن و..... خلاصه شما که عاقلی ، امروزی هستی ، شما کوتاه بیا!

اما وقتی پای تصمیم گیری به میون بیاد ، پدر و مادر میشن نماد علم و تجربه و عقل ، و فرزندان میشن بی تجربه ، جاهل و خام!!!

مشکور;664101 نوشت:
سلام و ادب
سلام بزرگوار

مشکور;664101 نوشت:
اول. اصل کلی و پسندیده و مورد سفارش دین، جلب رضایت والدین در همین موارد(غیرحرام) است
دقیقاً همین اصل باعث شده والدین به خودشون اجازهء زورگویی بدن

مشکور;664101 نوشت:
دوم. بدون شک، پدر و مادر دلسوزترین و خیرخواه ترین مشاور برای فرزندانشان هستند و علاوه بر آنکه تجربه آنها در امور، بیش از جوانان است جز سعادت و توفیق و سرنوشت مبارک برای فرزندان شان چیز دیگری نمی خواهند بقول معروف آنچه جوانان در آیینه می بینند والدین در خشت خام می بینند. ضمن آنکه پدر و مادر ملاحظاتی را در اثر تجربه و غلبه بر احساسات می بینند که جوانان ممکن است بدلیل غلبه احساسات از مشاهده آنها ناتوانند
بدون شک؟!!! نه برادر شک کنید خیلی هم شک کنید. شما با سوادتر از من هستید و میدونید که ما دو نوع تعریف از افراد و اقشار داریم

1 - تعریف افراد از این باب که چگونه باید باشند (تئوری و نظریه بر اساس دانسته ها)

2 - تعریف افراد از این جهت که چگونه هستند (در مقام عمل و اجرا)

در تعریف اول ، طبق حالت طبیعی و استاندارد ، انتظار اینه که پدر و مادر همیشه دلسوزترین افراد باشن و تجربه و علم بالاتری از فرزندان داشته باشن

اما در تعریف دوم ، می بینیم که همیشه اینطور نیست. یعنی:

اولاً ، گاهاً می بینیم که یا سهواً دلسوزی غلط میکنن ، یا عامداً دنبال منافع خودشون هستن. شما حتماً میشناسید پدر و مادرهایی رو که سعی میکنن فرزندشون با فرد پولدار ازدواج کنه تا از این طریق خودشون هم به یه نون و نوایی برسن. یا پر و مادرهایی که فرزندشون رو به عقد پسرعمو یا دخترخاله در میارن ، فقط بخاطر اینکه فامیل خودشونه و بحث های قومیتی و این حرفها. یا پدر و مادرهایی که برای اینکه خرج ازدواج یا تحصیل یا..... برای فرزندشون گردنشون نیفته ، از طرق مختلف فرزندشون رو از این اعمال بازمیدارن یا حتی تو کارش موش میدوونن

ثانیاً ، در بحث تجربه و علم (بخصوص علم) هم گاهاً می بینیم که فرزندان بسیار پخته تر از والدین عمل میکنن. نمیدونم چقدر به این صحبت من اعتماد دارید ، اما اگر برادرانه کلام من برای شما ارزش داره ، این حرف رو کاملاً دارم از روی تجربه و بررسی میگم که گاهی نه تنها پدر و مادر فرزند رو کنترل و راهنمایی نمیکنن ، بلکه این فرزند یا فرزندان هستن که پدر و مادر رو کنترل میکنن تا زندگی رو به فنا ندن. نمونه های بسیاری برای حرفم سراغ دارم

البته همیشه اینطور نیست. گاهی هم همونطور که شما فرمودید ، برتری با والدین بوده ، اما گاهی هم اونطور که بنده عرض کرده ، برتری با فرزندان هست. پس لطفاً نفرمایید که:

بدون شک!

مشکور;664101 نوشت:
از آنجاییکه انسان در انتخاب و تصمیم گیری مصلحت اندیشانه خویش آزاد و مختار است با کمال احترام نسبت به والدین و نظر ایشان، رأی و انتخاب خود را عملی کند، در چنین وهله ای اطاعت از والدین واجب نیست فقط باید تمام سعی و تلاش شان این باشد که بی حرمتی و آزار و اذیت شان متوجه والدین نشود
برادر عزیز ، مشکل اینجاست که بی احترامی از نظر خیلی از والدین ، با اونچه که در ذهن شماست کاملاً متفاوته. شما میفرمایید مثلاً سر والدین داد نزنیم. خب این فرمایش کاملاً منطقیه. اما میدونید والدین چه چیزی رو بی احترامی میدونن؟

اصل اینکه فرزند بخواد برای خودش تصمیم بگیره رو بی احترامی میدونن

با احترام باید بگم بطور عجیبی چیزی که در جوامع سنتی (و بعضاً مذهبی) دیدم ، رواج دیکتاتوری بوده ، بجای آزادی عقیده
یعنی یک جوان ، همیشه در جایگاه یک انسان نفهم و بی شعور قرار داره که باید مدام کنترل بشه و دیگران بهش بگن چه بکن و چه نکن

خواهشاً ، خواهشاً ، خواهشاً دوستان باز از اونطرف دیوار نیفتن. من کاملاً به این اعتقاد دارم که گوش کردن به حرف بزرگترها یک نیاز حتمی برای جوانهاست و از طرفی آزادی عقیده ای که گفتم با اونچه که به عنوان دموکراسی غربی میشناسیم کاملاً متفاوته. اونچه که مد نظر بنده هست آزادی در همون حدی هست که خدا اجازه داده

تا وقتی که تکالیف والدین به اندازهء حقوقشون ، بهشون گوشزد نشه ، باید منتظر بود که هر روز تعدادی از جوانان ما از خانواده فراری بشن

من شنیدم تو فرانسه اگه یه پدر یا مادری فرزندنش رو کتک بزنه، بچه میتونه به دادگاه شکایت بکنه و چند سال زندان برای پدر یا مادر میبرن، اون طرف اینجوریه، ولی وضع ما، حتی اگه پدر با کمربند بیوفته به جونمون و اونقدر بزنه که بمیریم، بازم حق نداریم حتی یه آخ بگیم از شدت درد، واقعا بعضی از احکام دین خیلی افراطیه.

بله تو کانادا هم همین قوانینه عمه من بچه ش تو خیابون بهونه گیری میکرد به زور دستشو مشیده و داد زده زنگ زده بودن پلیس!به خاطر خشونت علیه بچه
کلی بیا اثبات کن کاریش نداشتم
اما تو اسلام طرف بچشو بکشه مجازات نداره چون میتونه
بچشو از تحصیل باز داره یا کتکش بزنه هیچ موردی نیست صاحب اختیارشه

سلام علیکم ورحمه الله
برادر گرامی وقتیکه پیامهای شما را میخوانم به نظر می رسد که این پیامها مربوط به حداقل 30 سال پیش باشد....یعنی اگر آنچه را که امروز در جامعه می بینیم با آنچه که شما می فرمائید زمین تا آسمان اختلاف دارد....نه اثری از احترامی هست و نه اثری از توجه به تجارب و نصایح والدین..(البته منظورم عموم جامعه است و منظورم در مقایسه با 30-40 سال پیش...ولی چون فرموده بودید که :

Reza-D;663390 نوشت:
یک نکتهء بسیار مهم:
از کارشناس محترم و سایر دوستان خواهش میکنم فقط از حکم شرعی صحبت کنن و سراغ توصیه نرن که گوش من از این توصیه ها که عمل نمیشه خیلی پره. لطفاً از دستورات الزام آور بگید (اگر هست)

به خاطر همین وارد این مقول نمیشم و به روایات می پردازیم.

Reza-D;663390 نوشت:
مثلاً میگن اگر والدین به تو ظلم کردن ، خدا اون دنیا حقت رو میگیره. اما بلافاصله بعدش میگن البته تو حق نداری حتی یک اف به اونها بگی!! و اگر بگی کلاً یه راست با کله میندازنت تو آتیش!!!

لطفا مرجع این دو سخن را بفرمائید.درثانی آیا جمله اول میگه پدرو مادر حق دارن ظلم کنن یا اسلام میگه حق ندارن ظلم کنن؟!
این دوتا با هم فرق داره و شما دارید تفسیر به رای می کنید.
جمله دوم میگه حق نداری اف بگی و درست هم هست....کجا میگه یه راست میری تو آتیش؟!لطفا منطق و عدالت را در تفسیر کلام خدا (قرآن ) حفظ فرمائید.
Reza-D;663390 نوشت:
یعنی هیچی! یعنی در واقع کشک هم بهت نمیدن چه برسه به حقت! چون در هر حال در مقابل ظلم و آزار و اذیت ، معصوم که نیستیم ، بالاخره یه دادی میزنیم یا عصبی میشیم. وقتی هم عصبی شدیم کلاً میریم جهنم! پس دیگه حقمون رو بگیرن یا نگیرن هیچ فرقی نمیکنه. پس همون یعنی هیچی!

برارد رضا از شما بعیده با این لحن بحث دینی بفرمائید! لطفا مرجع سخن بالا نیز بفرمائید...یا مرجع دارید و کلام شما کلام قرآن است...که در این صورت خدا را محکوم کرده اید به اشتباه حرف زدن و یا مرجعی ندارید که در اینصورت دارید به خدا دروغ می بندید!
سخن در مورد آیات و روایت باید با احتیاط و حساسیت صورت بگیره, مخصوصا برای کسانی که خود را شیعه اهل بیت می دانند.

Reza-D;663390 نوشت:
حقوق والدین رو که کم و بیش همه میدونیم (از بس که گفتن!) و میدونیم که کوچکترین تخلف از این تکالیف برای فرزندان = جهنم!

برارد شما عادت دارید برای هر کسی مثل آب خوردن نسخه جهنم بپیچید؟!نکنه به نظر شما در قرآن آمده "اطیعوالله و اطیعو الرسول و اوللامر منکم و والدینکم!" نعوذو بالله!
در اسلام تاکید بر احترام بر والدین است و حقش هم همین است و حتی خداوند می فرماید اگر سخنان ایشان بر خلاف کلام خدا باشد از آنها پیروی نکنید...این تفاسیر شما از کجا آمده؟ لطفا مرجع بدهید.
Reza-D;663390 نوشت:
اما حقوق فرزندان!
1 - اینکه پدر و مادر اسم خوبی روی اونها بذارن!
خداییش موندم چطور کمر والدین زیر این وظیفهء سنگین نمیشکنه!
آخه خیلی کار سختیه! مثلاً باید از مغزشون استفاده کنن برا پیدا کردن اسم! خب خیلی سخته دیگه!

اگر میخواهید ببینید کجا کمر والدین خم میشه یک وزنه 2 کیلو گرمی به شکم خودتان ببندید و 9 ماه در خواب و بیداری با خود حملش کنید!
فرموده بودید که پدر هستید,الآن تو این جامعه با نان حلال یک خانواده 4 نفری را با دو فرزند نوجوان و جوان سیر کردن و امکانات درس و ورزش و تفریح و ....مهیا کردن, کمر پدر را خم نمیکنه؟!
برادر گرامی شما یا شیعه هستید یا نیستید ,در هر صورت باید در مورد نقل قول از روایات رعایت احترام را بکنید و اگر موضعی برای شما ثقیل است دلیل بر اشتباه بودن آن کلام نیست.
Reza-D;663390 نوشت:
- فرزند رو خوب تربیت کنن!!!
اولاً اینکه از بدیهیاته و نه یک حق. مثل اینکه بگی از حقوق اداره اینه که خانمها باید حجاب رو رعایت کنن!
خب پدربیامرز اینکه وظیفهء کلی خانمهاست ، دیگه چرا منتش رو سر اداره میذاری؟!
رفتار اسلامی هم وظیفهء کلی تمام مسلمون هاست. دیگه چرا منتش رو سر فرزندان میذارین؟!

از بدیهیاته؟! پس چرا وضع دنیا و ایران اینطوری شده؟!
نکنه از نظر شما همه دارن بر اساس فطرت خودشون بچه هاشون را خوب تربیت میکنن!امروز تو هر خرابه ای که میری طرف یخچال نداره ولی ماهواره داره!
تو هر ماشینی که میشینی صدای موسیقی حرام به گوش میرسه! این از بدیهیاته؟! یا همون پدر و مادرها (و بقیه) به وظیفشون درست عمل نکردن!
(نمیخوام اینجا بحث ماهواره و ...مطرح بشه و تاپیک به حاشیه بره) ولی اینهمه مشکل که امروز در جامعه داریم به خاطر اینه که همین والدین به وظیفشون درست عمل نکردن (یعنی حق فرزند را طبق آنچه اسلام گفته ادا نکردند)...اینجا فرق ندارد شاید شما بفرمائید که همش تقصیر والدین نیست و بخشی هم به عهده مسئولین حکومتی یا اجتماعی است...در اینصورت باز باید گفت که والدین آنها حق فرزند خود را ادا نکرده اند که دودش در چشم کل جامعه میره!
Reza-D;663390 نوشت:
ثانیاً تربیت صحیح فرزند بیشتر از حقوق اجتماعی به حساب میاد تا حقوق خود فرزند
لطفاً از حقوق شخصی بگید. از حق آدم بودن ، از احترام داشتن ، از حق حرف زدن و نظر دادن

منظورتون چیه حقوق اجتماعیه و حق فرزند نیست؟ لطفا توضیح دهید.در مورد بخش دوم سخن شما, چشم:
1- حق فرزند
2- حق فرزند
3-حق فرزند

Reza-D;663390 نوشت:
- قرآن به او بیاموزد!!!!
از این جمله نتیجه می گیریم که آموختن قرآن جزء تربیت نیست!!!! چرا؟ چون اگر بود دیگه نیاز نبود جداگونه مطرح بشه!
بابا این هم همون تربیته ، فقط جدا میگنش که مثلاً حقوق فرزندان زیاد به نظر بیاد!

عجب! جداً؟
چون می دانم که اهل دین وقرآن هستید براتون از قرآن دلیل میارم که اشتباه می کنید.
لَقَد مَنَّ اللَّهُ عَلَى المُؤمِنينَ إِذ بَعَثَ فيهِم رَسولًا مِن أَنفُسِهِم يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ وَيُزَكّيهِم وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ وَإِن كانوا مِن قَبلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ﴿-آل عمران-۱۶۴﴾
خداوند بر مؤمنان منت نهاد [= نعمت بزرگی بخشید] هنگامی که در میان آنها، پیامبری از خودشان برانگیخت؛ که آیات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد؛ هر چند پیش از آن، در گمراهی آشکاری بودند.
خداوند هم خواسته کتاب قرآن حجمش زیاد بشه؟!الآن خیلیها قرآن یاد می گیرند ولی:
خداوند در آیه 82 سوره اسراء می فرماید:

وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَلَا یزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسَارًا(الإسراء/82)
و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است برای مؤمنان، نازل می‌کنیم؛ و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمی‌افزاید.

آیه مورد بحث به تاثیر فوق العاده قرآن و نقش سازنده آن در رابطه با هدایت بندگان پرداخته میگوید: ما قرآن را نازل مى کنیم که مایه شفا و رحمت مؤ منان است (و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤ منین ).
ولى ستمگران (مانند همیشه به جاى اینکه از این وسیله هدایت بهره گیرند) جز خسران و زیان بیشتر چیزى بر آنها نمى افزاید (و لا یزید الظالمین الا خسارا).
همین سعودیهای بی پدر و مادر که اینهمه جنایت میکنن, قران بلد نیستن؟ یا لقمه حرام پدر و مادرشون آنها را به اینجا کشیده؟!

Reza-D;663390 نوشت:
- خدایی.... نه خدایی واقعاً منتظر هستید بعد از اون همه حقوق! باز هم برای فرزندان حقی تعریف بشه؟
نه برادر ، نه خواهر ، تموم شد. حقوق این موجودات (نمیدونم جزء انسان ها هستن یا نه؟!) کلاً فقط همینا بود

اولا که پاسخ این جملتان را در لینکهای بالا دادم و درست نیست اینهمه سخنان ناشایست و طعنه...
[SPOILER]دوماً همه اینا به کنارچه حقی بچه ها طلب دارن؟
از وقتی که بچه به دنیا میاد برای پدر و مادر چی دارن جز دردسر؟ یه مادر که 10 بار باید از خواب نازش بدار بشهو بچه داری کنه......والدین از غذا و لباس میزنه برای بچه اش, از تفریح و ورزش و درس و علایق و استراحت خودشون میزنن برای بزرگ مردن فرزندانشون اگر جلوش سجده هم کنیم باز کمه ولی حیف که خدا اجازه نداده, چه حقی داره بچه بیش از آنچه که خدا فرموده؟!
یک پدر و مادر هر چه بخواهد برای فرزندش اگر چه اشتباه هم باشه منافع و خوشبختی فرزندش را در نظر گرفته ولی فرزندان عموما هر چی از والدین طلب میکنن فقط منافع خودشان مطرحه! بعد شما می فرمائید که حقوق فرزند در اسلام کمه؟![/SPOILER]
Reza-D;663390 نوشت:
البته حقوق دیگری هم دیده بودم ولی اینقدر خنده دار بود که دیگه ننوشتم لااقل تاپیک رو تایید کنن

برارد اینطور حرف زدن بی احترامی به آل رسول الله (ص) است.شما تکلیفتان را با خودتان مشخص کنید, در فریادتان گفته اید که در خط امام حسین ع و حضرت ابوالفضل هستید و در اینجا به کلام معصومین می خندید؟!
خیلیها در این سایت کافر و مشرک هستند ولی یک رو هستند...اشکالاتی هم به دین می گیرند و بحث می کنند ولی شما گاهی طرفدار دین هستید وگاهی آن را به سخره میگیرید؟البته چون سوابقتان را می دانم مطمئن هستم که تعمدی ندارید ولی کمی سنجیده تر صحبت کنید.
ذهنیات شما یا کلام معصوم نیست و دارید افترا می زندی و یا کلام معصوم هست (البته اشارات ناقصی داشتید) که باید احترام آن را حفظ کنید.

Reza-D;663390 نوشت:
گفتم که من خودم پدر هستم و مثل خیلی از پدرهای دیگه ، بیدار بودن با گریه های فرزندم رو تجربه کردم. من هم کم سختی نکشیدم (به اندازهء همین مدت که پدر هستم). از قبل ازدواج دنبال روزی حلال بودم تا زندگی پاکی داشته باشم و لقمهء حلال به بچم بدم. وقتی مریض میشه پا به پای مادرش تلاش میکنم تا زودتر خوب بشه. پیش اومده که 15 ساعت یه ضرب داشتم از این بیمارستان به اون بیمارستان میرفتم که از سلامت فرزندم مطمئن بشم
خب؟ حالا چی؟ چون براش زحمت کشیدم باید هر حرف بیخودی بزنم بگه چشم؟

برای این قسمت قرمز مرجع خود را از قرآن یا اهل بیت بفرمائید لطفا. از خودتان سخن می گوئید و از خودتان محکوم می کنید؟!

Reza-D;663390 نوشت:
نه فقط در نافرمانی خدا ، که در هیچ مسئلهء دیگه ای انتظار ندارم تمام و کمال و با جبر ، به من بگه چشم! چون اصلاً معقول نیست
مثلاً اگر من رفتم معتاد شدم و زندگی خودش و مادرش رو به فنا بردم دیگه چه احترامی؟ همین که با لگد نمیدازم بیرون باید ممنونش هم باشم

در یک کلام ، به نظرم در خیلی از احکام اسلامی ، کاملاً 0 و 100 به موضوع نگاه شده ، از جمله حقوق فرزندان و والدین


اینها فقط ذهنیات یا تجارب شخصی شما از زندگی بود و نباید آن را به عنوان احکام اسلام مطرح کنید!

ظلم و ستم و فساد و گناه خیلی زیاده ولی میدونی کدوم از همه بالاتره؟:

وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ ﴿-انعام- ۲۱﴾

width: 100%

[TD="class: QuranArabic width: 49%"][/TD]
[TD="class: QuranFarsi width: 49%"]و كيست‏ ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بسته يا آيات او را تكذيب
نموده بى ترديد ستمكاران رستگار نمى‏شوند (۲۱)[/TD]
[TD="class: QuranEnglish width: 2%"][/TD]
[TD="class: QuranArabic width: 49%"][/TD]

Reza-D;664119 نوشت:
بدون شک؟!!! نه برادر شک کنید خیلی هم شک کنید. شما با سوادتر از من هستید و میدونید که ما دو نوع تعریف از افراد و اقشار داریم

1 - تعریف افراد از این باب که چگونه باید باشند (تئوری و نظریه بر اساس دانسته ها)

2 - تعریف افراد از این جهت که چگونه هستند (در مقام عمل و اجرا)

در تعریف اول ، طبق حالت طبیعی و استاندارد ، انتظار اینه که پدر و مادر همیشه دلسوزترین افراد باشن و تجربه و علم بالاتری از فرزندان داشته باشن

اما در تعریف دوم ، می بینیم که همیشه اینطور نیست. یعنی:

اولاً ، گاهاً می بینیم که یا سهواً دلسوزی غلط میکنن ، یا عامداً دنبال منافع خودشون هستن. شما حتماً میشناسید پدر و مادرهایی رو که سعی میکنن فرزندشون با فرد پولدار ازدواج کنه تا از این طریق خودشون هم به یه نون و نوایی برسن. یا پر و مادرهایی که فرزندشون رو به عقد پسرعمو یا دخترخاله در میارن ، فقط بخاطر اینکه فامیل خودشونه و بحث های قومیتی و این حرفها. یا پدر و مادرهایی که برای اینکه خرج ازدواج یا تحصیل یا..... برای فرزندشون گردنشون نیفته ، از طرق مختلف فرزندشون رو از این اعمال بازمیدارن یا حتی تو کارش موش میدوونن

ثانیاً ، در بحث تجربه و علم (بخصوص علم) هم گاهاً می بینیم که فرزندان بسیار پخته تر از والدین عمل میکنن. نمیدونم چقدر به این صحبت من اعتماد دارید ، اما اگر برادرانه کلام من برای شما ارزش داره ، این حرف رو کاملاً دارم از روی تجربه و بررسی میگم که گاهی نه تنها پدر و مادر فرزند رو کنترل و راهنمایی نمیکنن ، بلکه این فرزند یا فرزندان هستن که پدر و مادر رو کنترل میکنن تا زندگی رو به فنا ندن. نمونه های بسیاری برای حرفم سراغ دارم

البته همیشه اینطور نیست. گاهی هم همونطور که شما فرمودید ، برتری با والدین بوده ، اما گاهی هم اونطور که بنده عرض کرده ، برتری با فرزندان هست. پس لطفاً نفرمایید که: بدون شک!


سلام و ادب:Gol:

بدون شکِ مورد نظر من، اشاره به غالب و عموم پدر و مادرهاست، یعنی با توجه به سرشت و طبیعت خلقت پدری و مادری غالباً چنین است، اما در این میان منکر استثناءات نیستم. ضمن آنکه در بُعد تجربه هم همین ملاک حاکم است البته مواردی که شما اشاره فرمودید هم جزو استثناءات مطرح است، گرچه ممکن است درصد و میزان این مصادیق بسته به فرهنگ مناطق مختلف و یا فاصله گرفتن خانواده ها از الگوی زندگی دینی جابجا شده باشد.

در اینگونه موارد گفتیم اگر از یکسو، انتخاب فرزندان بر اساس ملاکات درست و با استفاده از غلبه شعور و مشورت شکل گرفته باشد و از سوی دیگر، والدین بر خواست خود مبتنی بر مصادیق مورد اشاره شما اصرار دارند، اطاعت از خواست والدین لزومی ندارد. بلکه با رعایت احترام به والدین، انتخاب خود را عملی کنند.

Reza-D;664119 نوشت:
برادر عزیز ، مشکل اینجاست که بی احترامی از نظر خیلی از والدین ، با اونچه که در ذهن شماست کاملاً متفاوته. شما میفرمایید مثلاً سر والدین داد نزنیم. خب این فرمایش کاملاً منطقیه. اما میدونید والدین چه چیزی رو بی احترامی میدونن؟

اصل اینکه فرزند بخواد برای خودش تصمیم بگیره رو بی احترامی میدونن


وقتی رضای خداوند اساس کار انسان باشد دیگر ملاک و معیار در سنجش احترام به والدین، رأی و نظر پدر و مادر و یا حرف و حدیث دیگران نیست. وقتی خداوند انسان را صاحب عقل و خرد و آزاد آفریده و با لحاظ همه شرایط و ملاحظات، فرزندان به انتخاب و تصمیمی رسیده اند و مخالفت پدر و مادر را ناشی از مصادیق مورد اشاره می دانند، عدم اطاعت از پدر و مادر در این موارد خاص، نزد خدای متعال بی حرمتی نیست ضمن آنکه گفتیم می توانند با تلاش سازنده در زندگی و کسب موفقیت، بخش زیادی از نگرانی ها و یا دغدغه های والدین را مرتفع نموده و رضایت ایشان را در ادامه جلب کنند.

Reza-D;664119 نوشت:
با احترام باید بگم بطور عجیبی چیزی که در جوامع سنتی (و بعضاً مذهبی) دیدم ، رواج دیکتاتوری بوده ، بجای آزادی عقیده
یعنی یک جوان ، همیشه در جایگاه یک انسان نفهم و بی شعور قرار داره که باید مدام کنترل بشه و دیگران بهش بگن چه بکن و چه نکن

البته ناگفته نماند والدینی که به رأی و نظر فرزندان و عزت و کرامت آنها بی توجهند در حقیقت خلاف آموزه های تربیتی اسلام که در پست های قبلی برشمردیم عمل می کنند و این رفتارشان مرضی رضای خداوند نیست بعلاوه اینکه تبعات سوء این رویکرد، متوجه خودشان خواهد شد. در حالیکه همین والدین اگر مشی احترام و اکرام و دادن آزادی عقیده به فرزندان را در پیش بگیرند و در چنین فضایی آگاهی و صداقت خود را به اثبات برسانند نیازی نیست رأی و نظرشان را بصورت حکم و اجبار به فرزندان تحمیل کنند بلکه خود فرزندان، مشتاقانه و با روی باز، حتی در کوچکترین مسائل، والدین خود را مشاورانی آگاه، دلسوز و صادق بر می گزینند.

موفق باشید ...:Gol:

Miss Chadoriii;663750 نوشت:
پوووووووووووف که چقد مته به خشخاش میزارید

به نظر من ته ته همه ی اینا رضایت والدین به همچی میچربه

ینی شما اگه اف گفته باشید

اگه مخالف نظر والدین کاری رو انجام داده باشید

اگه بعضی وقتا باهاشون ( البته با حفظ احترام ) دعواتون شده باشه

ولی ته ته ته اش

ازتون راضی باشن

حله دیگه

نیس؟؟؟


سلام:Gol:

رضایت کامل قلبی والدین گاهی در شرایطی حاصل می شود که انسان دائماً مراقبت کند در هر شرایطی حرمت والدین را رعایت کند و حتی از گفتن اف که کوچکترین حالت بی احترامی و بی توجهی است بپرهیزد، این رضایت کجا و رضایتی که در نهایت با گذشت پدر و مادر از رفتار ناشایست فرزند حاصل می شود کجا. در صورت اول هیچ نقطه اکراه و دلخوری در قلب والدین نیست اما در صورت دوم این نقاط اکراه در قلبشان ایجاد شده و سپس پاک می شود.

آیا لوح دست نخورده با لوح پاک شده یکی می شوند؟

رهگذر آسمان;663776 نوشت:
خب بدبختی همینه که هرکاریم بکنی
ته تهش از نظر والدین گرامی
بچه های مردم خیلیییییییییییییییییی بهترن
اصلا موندم این بچه های مردم دقیقا کین؟؟؟
چون الحمدلله هیچکس که از بچه خودش راضی نیست

سلام:Gol:

یکی از مشکلات و بی توجهی های والدین در مسیر تربیت، همین مقایسه های ناروا بین فرزندان خود و فرزندان دیگران است، مقایسه هایی که گاه به قضاوت های غیرعالمانه و تبعات روحی و روانی بر فرزندان منجر می شود. والدین باید سعی کنند نیمه پر لیوان را ببینند و ضمن اغماض و نادیده گرفتن خطاهای فرزندان، تلاش کنند اتفاقاً نقاط حسن فرزندان شان را برجسته کنند. این یعنی تکریم و عزت بخشی به فرزند که در فرایند تربیت صحیح بسیار کارگشاست.

[=arial black]با سلام
با عرض معذرت باید عرض کنم
یا والدین کارشناسان محترم نعوذ بالله معصوم هستند
یا همگی کارشناسان از همین والدین امروزی هستند
چون هیچ مدله متوجه حرف بنده و سایر دوستان نمیشن

بابا به پیر به پیغمبر ماها نه داریم راجع به چند دهه قبل حرف میزنیم
نه دنبال مجوز واسه بی احترامی به بزرگترها میگردیم
همه حرفمون اینه چرا انقدر تو گوش والدین از حق و حقوقشون خوندین
که تا میخوایم نفس بکشیم میگن حلالت نمیکنم و عاقت میکنم

خود بنده خیر سرم ازدواج کردم
ولی هنوزم که هنوزه بابت همه چی باید به مادر و پدرم جواب پس بدم
اینکه کجا میرم ، با کی میرم ، چی میخرم؛ چی میپوشم و ...
همگی باید از فیلتر والدین گرامی بگذره
و وقتی در کمال آرامش واسشون توضیح میدم که بنده ازدواج کردم
و هرجوری که حساب کنیم شرعا، عرفا ، قانونا و رسما صاحب اختیار بنده همسرمه
و بنده از ایشون اجازه گرفتم ناراحت میشن و میگن احترام والدینتو نگه نمیداری
میخوام بدونم به دنیا اومدن من فرزند گناه کبیره بوده
که بزرگ کردنم شده یه پتک همیشگی واسه خفه کردن من؟؟؟
چرا هر زمانی که خواستم با روش خودم زندگی کنم
روشی که قبلا از فیلتر خداوند و همسرم گذروندم
ولی چون باب میل والدینم نیست
یا باید بیخیال اون روش بشم
یا قبلش انواع و اقسام تهمت ها و نفرین هارو به جون بخرم
کارشناس محترم بنده کلا بیسواد، شمای کارشناس دینی میشه بفرمایین
اینجور مواقع خدا دقیقا کجاست؟؟؟

من با همه بی سوادیم مطمئنم حکمی هست در دفاع از من فرزند
ولی سوالم اینه چرا این حکم لابلای آیات و روایات خاک خورد و گم شد
که همه بچه هامون یا به امید ثواب احترام به والدین آرزوهاشون رو خاک کردند
یا با یه عذاب وجدان دروغین از ناراحتی والدین به آرزوهاشون رسیدن؟؟؟

mehrant;663779 نوشت:
والا تا یه حدودی برای منم سوال بود مثلا پدر و مادر حرف غیر منطقی گاهی میزنن، به آدم تهمت میزنن، گاهی تحقیر گاهی فحش. خوب مگه چقدر تحمل داریم با محبت مهربانی جواب این رفتارها رو بدیم.ممکنه عصبانی بشیم وقتی هم عصبانی بشیم گناهه

سلام:Gol:

همه زندگی انسان میدان امتحان الهی است، صبر در برابر سختی ها و مصائب، صبر بر طاعت و تکالیف الهی و صبر در برابر معصیت و وسوسه های نفس اماره و شیطان، فلسفه آفرینش انسان جز این نیست آمده ایم تا با تمرین و خویشتنداری راه کمال خود را هموار سازیم. امر خدای متعال بر رعایت حرمت والدین نیز از این قاعده مستثنی نیست، امتحان هیچگاه آسان نیست، تمکین و احترام و اطاعت از والدین، خصوصاً در مواردی که با رأی و نظر ما مخالفت دارد آسان نیست، اما ثمرات این حرمت گذاشتن ارزش تحمل آنها را دارد.

احترام و اطاعت از والدین، در مواردی که خواست آنها با رأی و نظر و طبع ما سازگار است که کار شاق و دشواری نیست بلکه گویا ما از خواست و طبع خودمان اطاعت کرده و به رأی و نظر خویش احترام گذاشته ایم، در حقیقت، اصل احترام و اطاعت از والدین که مورد سفارش دین است در مواردی است که رأی و نظر و خواست آنها با رأی و نظر و خواست خودمان در تعارض اند. البته چنانکه شارع مقدس تشریع فرموده اطاعت از والدین در امر به حرام جایز نیست و مواردی که صحبت انتخاب و تصمیم گیری در باره سرنوشت است و مخالفت والدین یا از روی عدم آگاهی و یا تمنیات غیرمنطقی و اغراض شخصی و سلیقه ای است که با روح عقل و خرد و مشورت و ... ناسازگار است، نیز اطاعت لازم نیست لکن در همین وضعیت هم باید نهایت احترام و ادب نسبت به آنها رعایت شود.

موفق باشید ...:Gol:

[="Microsoft Sans Serif"][="Blue"][=microsoft sans serif]

0123456;664154 نوشت:
لی وضع ما، حتی اگه پدر با کمربند بیوفته به جونمون و اونقدر بزنه که بمیریم، بازم حق نداریم حتی یه آخ بگیم از شدت درد، واقعا بعضی از احکام دین خیلی افراطیه.

سلام
به خدا قسم این چیزی که شما می گویید در دین نیست این روایت را ببینید:
امام سجاد (علیه السلام) در خصوص فرزند مى فرماید: فَاعْمَلْ فی اَمرِهِ عَمَلَ مَنْ یَعْلَمُ مُثابٌ عَلى الاحْسانِ اِلَیْهِ مُعاقَبٌ عَلى الإسائةِ اِلَیْهِ
درباره فرزند خویش عمل کن چون کسى که مى داند اگر به فرزند خود احسان کند پاداش داده مى شود [HL]و اگر بدرفتارى کرد مؤاخذ و عقاب مى گردد.[/HL]
بحارالأنوار ، ج 74، ص 6

دیگه از این واضح تر بگوید امام معصوم که بدرفتاری با فرزند عقاب آخرت را دنبال دارد اما همانطور که گفته شد متاسفانه یک طرفه و افراط گونه این مسئله را تبلیغ می کنند کلمه لا اله را می گویند و الا الله آخر را اضافه نمی کنند.
مدام یکطرفه می گویند اطاعت از پدر و مادر واجب است.
در حالی که اطاعت از پدر و مادر واجب نیست بلکه ایذا آنها حرام است همانگونه که ایذا هر مومنی حرام است حتی ایذا فرزند حرام است یعنی اگر پدر و مادر فعلی را به قصد ایذا فرزندشان انجام دهند مرتکب حرام شده اند در مورد پدر و مادر هم همینطور البته در مورد پدر و مادر توصیه به احترام فراوان هم شده است که مثلا اگر هم از آنها اطاعت نمی کنی احترام آنها را حفظ کن.

این روایت را هم قبلا ذکر کردم که پدر های آخر الزمان فرندشان می خواهد مطابق دستورات دین عمل کنند اما آنها مخالفت می کنند و بنده مثال های زیادی از چنین پدرانی سراغ دارم که خداوند هدایتشان کند.

[=microsoft sans serif] عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه وآله أَنَّهُ نَظَرَ إِلَى بَعْضِ الْأَطْفَالِ فَقَالَ وَيْلٌ لِأَوْلَادِ آخِرِ الزَّمَانِ مِنْ آبَائِهِمْ فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مِنْ آبَائِهِمُ الْمُشْرِكِينَ فَقَالَ لَا مِنْ آبَائِهِمُ الْمُؤْمِنِينَ لَا يُعَلِّمُونَهُمْ شَيْئاً مِنَ الْفَرَائِضِ وَ إِذَا تَعَلَّمُوا أَوْلَادُهُمْ مَنَعُوهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُمْ بِعَرَضٍ يَسِيرٍ مِنَ الدُّنْيَا فَأَنَا مِنْهُمْ بَرِي‏ءٌ وَ هُمْ مِنِّي بِرَاء.
[=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif] رسول اكرم صلی الله علیه وآله به بعضى از كودكان نظر كرده و فرمودند: واى بر فرزندان آخر الزمان از روش پدرانشان!. سؤال شد: يا رسول اللَّه! از پدران مشرك آن ها؟. حضرت فرمود: نه، از پدران مسلمانشان كه چيزى از فرائض دينى را به آن ها ياد نمي دهند و اگر فرزندان، هم پى فراگيرى بروند، آن ها را منع مي كنند و تنها از اين خشنودند كه آنها درآمد مالى داشته باشند هر چند ناچيز باشد. سپس فرمود: من از اين پدران بيزارم و آنان نيز از من بيزارند!.

[=microsoft sans serif] جامع الأخبار، ص: 106

[=microsoft sans serif]

رهگذر آسمان;664185 نوشت:
با سلام
با عرض معذرت باید عرض کنم
یا والدین کارشناسان محترم نعوذ بالله معصوم هستند
یا همگی کارشناسان از همین والدین امروزی هستند
چون هیچ مدله متوجه حرف بنده و سایر دوستان نمیشن

بابا به پیر به پیغمبر ماها نه داریم راجع به چند دهه قبل حرف میزنیم
نه دنبال مجوز واسه بی احترامی به بزرگترها میگردیم
همه حرفمون اینه چرا انقدر تو گوش والدین از حق و حقوقشون خوندین
که تا میخوایم نفس بکشیم میگن حلالت نمیکنم و عاقت میکنم

خود بنده خیر سرم ازدواج کردم
ولی هنوزم که هنوزه بابت همه چی باید به مادر و پدرم جواب پس بدم
اینکه کجا میرم ، با کی میرم ، چی میخرم؛ چی میپوشم و ...
همگی باید از فیلتر والدین گرامی بگذره
و وقتی در کمال آرامش واسشون توضیح میدم که بنده ازدواج کردم
و هرجوری که حساب کنیم شرعا، عرفا ، قانونا و رسما صاحب اختیار بنده همسرمه
و بنده از ایشون اجازه گرفتم ناراحت میشن و میگن احترام والدینتو نگه نمیداری
میخوام بدونم به دنیا اومدن من فرزند گناه کبیره بوده
که بزرگ کردنم شده یه پتک همیشگی واسه خفه کردن من؟؟؟
چرا هر زمانی که خواستم با روش خودم زندگی کنم
روشی که قبلا از فیلتر خداوند و همسرم گذروندم
ولی چون باب میل والدینم نیست
یا باید بیخیال اون روش بشم
یا قبلش انواع و اقسام تهمت ها و نفرین هارو به جون بخرم
کارشناس محترم بنده کلا بیسواد، شمای کارشناس دینی میشه بفرمایین
اینجور مواقع خدا دقیقا کجاست؟؟؟

من با همه بی سوادیم مطمئنم حکمی هست در دفاع از من فرزند
ولی سوالم اینه چرا این حکم لابلای آیات و روایات خاک خورد و گم شد
که همه بچه هامون یا به امید ثواب احترام به والدین آرزوهاشون رو خاک کردند
یا با یه عذاب وجدان دروغین از ناراحتی والدین به آرزوهاشون رسیدن؟؟؟


سلام :Gol:

خواهر گرامی رهگذر آسمان عزیز

شما که هم اینک ازدواج کرده اید، طبق نظر شارع مقدس باید کاملاً مطیع همسرتان باشید و در عین حال، در تمام شرایط احترام والدین تان را رعایت کنید، در مواردی که خواست همسرتان با والدین قابل جمع است چنین کنید و در مواردی که در تعارض اند، رأی و نظر همسرتان اولی است. مهم جلب رضای خداوند است که در این شرایط با اطاعت کامل از همسرتان و با رعایت احترام والدین جلب خواهد بود.

اگر والدین شما بدلیل عدم اطاعت شما از ایشان در مواردی که خواست ایشان با خواست همسرتان در تعارض بوده و قابل جمع نیست اظهار ناراحتی و گلایه می کنند و از ادبیاتی چون عاق کردن و نظائر آن استفاده می کنند خوف و دلهره ای نداشته باشید زیرا تکلیف شما در این مرحله (در صورت تعارض خواستها) اطاعت از همسر است، و تهدید والدین به عاق کردن و عدم رضایت و ... وارد نیست. زیرا از جمله همان مصادیقی است که خداوند در اطاعت والدین استثنا کرده، یعنی اطاعت از همسر واجب و مخالفتش حرام است، بنابر این اطاعت از والدین در صورت امر به حرام جایز نیست.

موفق باشید ...:Gol:

موضوع قفل شده است