جمع بندی ارتباط میان بیماری های روانی و جن همزاد

تب‌های اولیه

56 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ارتباط میان بیماری های روانی و جن همزاد

پرسش: آیا بین بیماری های روانی (همچون وسواس اجباری، همجنس گرایی و امثالهم) و جن همزاد (که در آیات قرآن مرتبط با قرین به آن اشاره شده است) رابطۀ مستقیم وجود دارد؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امیدوار

reza18181818;618539 نوشت:
پرسش: آیا بین بیماری های روانی (همچون وسواس اجباری، همجنس گرایی و امثالهم) و جن همزاد (که در آیات قرآن مرتبط با قرین به آن اشاره شده است) رابطۀ مستقیم وجود دارد؟

بسمه تعالی
با عرض سلام و تحیت خدمت جنابعالی
هرچند جن از مخلوقات بوده و وجود آنجای تردید ندارد اما نه از لحاظ نقلی و نه علمی میان اختلالاتی که اشاره نمودید با جن همزاد رابطه ای وجود ندارد.

در پناه خدای متعال موفق باشید

reza18181818;618539 نوشت:
آیا بین بیماری های روانی (همچون وسواس اجباری، همجنس گرایی و امثالهم) و جن همزاد (که در آیات قرآن مرتبط با قرین به آن اشاره شده است) رابطۀ مستقیم وجود دارد؟

با سلام

این سوال رو باید در بخش پنهان سایت یعنی بخش دعانویسی و استخاره می پرسیدید! که البته تقصیر شما نیستید!

هم جن تابع و هم جن همزاد و... وجود دارد! خود قرآن با صفت كَفَّارٍ عَنِيدٍ مَّنَّاعٍ لِّلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُّرِيبٍ قرین را معرفی میکند یعنی بسیار بسیار مانع کار خیر میشود و بسیار انسان به کفر می اندازد و افکار و خیالات کفر آمیز وارد ذهن وی میکند و....

از جمله عوارض این همزاد شیطانی وساوس،همجنسگرایی، نحسی و... است که در علوم غریبه این عوارض کشف شده نه در علوم پزشکی!

در سوره ناس میخوانیم که از شر وسواس خنّاس شیطانی به خداوند پناه ببر! وسواس یکی از عوارض شیاطین جنّی است!

همجنسگرایی هم که همه قبول دارند از تاثیرات شیطان است!

علامه طباطبائی در تفسیر قرین در آیات سوره قاف می فرمایند:

قالَ قَرِينُهُ رَبَّنا ما أَطْغَيْتُهُ وَ لكِنْ كانَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ"
مراد از قرين در اينجا مسلما قرين شيطانى است كه در كلام مجيد خداى تعالى مكرر نامش آمده، و آن عبارت است از همان شيطانى كه همواره با آدمى هست و غوايت و ضلالت را به آدمى وحى مى‏كند.

پس معناى جمله" قال قرينه" اين است كه:آن شيطانى كه يك عمر با او بود و گمراهش مى‏كرد، گفت:" ربنا" اى پروردگار ما، يعنى پروردگار من و اين انسان كه من قرينش بودم (چون مقام مقام احتجاج و اختصام است)،" ما أَطْغَيْتُهُ" من او را مجبور بر طغيان نكردم،" وَ لكِنْ كانَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ" ليكن خودش آماده و مستعد بود كه دعوتهاى مرا بپذيرد، هر چه به او پيشنهاد مى‏كردم او به اختيار خود قبولش مى‏كرد، پس من مسئول گناهان و طغيان او نيستم.

چرا گفتند موقع اقدام برای بچه دار شدن بسم الله و... بگوییم؟
موقع آمیزش و انعقاد نطفه، شیطان وارد جسم مرد میشود و نطفه دو گانه شکل میگیرد یعنی فرزندی همراه با جنی از شیاطین بوجود می آید! در سوره قاف که سخن از قرین آمده همین همزاد شیطانی است! این همزاد بعد از 18 سالگی فعال میشود.
البته نماز و قرآن خواندن و حجامت تاثیرش رو کم میکنه و میشه از شرش خلاص شد!


اِذا جامَعَ اَحَدُکُمْ فَلْیَقُلْ بِسم اللهِ وَ بِاللهِ اَلّلهُمَّ جَنِّبْنی الشَّیْطانَ وَ جَنِّبْ الشَّیْطانَ ما رَزَقَتَنی قالَ فَأِنْ قَضَی اللهُ بَیْنَهُما وَلَداً لایَضُرُّهُ الشَّیْطانُُ بِشَیءٍ اَبَداً.

حضرت امیر (ع) فرمود: هنگام آمیزش بگوئید بنام خدا و استعانت او، خدایا مرا و آنچه بمن روزی می‌کنی (فرزند) از شیطان دور بدار
بعد فرمود اگر خداوند فرزندی به آن دو دهد شیطان هرگز بدو ضرر نرساند!
(در روایات متعددی ذکر شده است که هنگام آمیزش جنسی شیطان می‌تواند بر روی نطفه اثر بگذارد و اگر نام خدا برده شود این اثر خنثی خواهد شد)!

قبلا در لینک زیر با یکی از کارشناسان سایت بحث کردیم و با آیات و روایات و... بالاخره طرف مقابل را تا حدودی قانع کردیم همزاد شیطانی وجود دارد!

http://www.askdin.com/thread5083.html

بنده به طور کامل با جناب "شوخ" موافقم اما دوست داشتم بیشتر دربارۀ چگونگی ریشه داشتن بیماری های روانی در جن همزاد بحث می شد که متاسفانه در بخش مذکور یعنی همزاد انسان مورد بحث نگرفته است.
کاربر "اویس قرنی" به آن اشاره کرده بود که برای مواجهه با جن همزاد راهکارهایی دارد اما متاسفانه به دلیل مخالفت برخی کاربران با اصل قضیه و جزمیت موجود دراینباره از طرح این مساله طفره رفته بودید.
اگرچه سخن گفتن از تجربه عرفانی شخصی، ممکن است باب نظردهی بی ملاحظانه را باز می کند اما مخالفت های اینچنینی نیز کاربران را از حداقل طرح مساله باز می دارد.
در هر حال، هر کس که حداقل تجربۀ یک سال ذکر یونسیه را داشته باشد نه تنها به وجود "جن همزاد" به مثابۀ همان "نفس" یقین پیدا می کند بلکه بحث برون فکنی نفس از خود یا همان نفی خواطر را نیز از سرمی گذارند. چنین تجربه ای انسان را با درمان بیماری های روانی از طریق ذکرگویی مواجه می کند. بنده حقیر بحث روانکاوی مرتبط با انواع بیماری های روانی را سالیان متمادی است که دنبال می کنم اما به این نتیجه رسیده ام که بدون ذکر یونسیه نمی توان فرایند درمانی را آنچنان که باید فشرده و مثمر ثمر کرد. در هرحال، شرح چگونگی فرایند مواجهه با جن همزاد به مثابۀ نفس از این مقال خارج است اما ای کاش هم کاربران و هم کارشناسان از خود انعطاف بیشتری دراینباره نشان می دادند و به کل منکر چنین بحثی نمی شدند.

reza18181818;620578 نوشت:
بنده به طور کامل با جناب "شوخ" موافقم اما دوست داشتم بیشتر دربارۀ چگونگی ریشه داشتن بیماری های روانی در جن همزاد بحث می شد که متاسفانه در بخش مذکور یعنی همزاد انسان مورد بحث نگرفته است.
کاربر "اویس قرنی" به آن اشاره کرده بود که برای مواجهه با جن همزاد راهکارهایی دارد اما متاسفانه به دلیل مخالفت برخی کاربران با اصل قضیه و جزمیت موجود دراینباره از طرح این مساله طفره رفته بودید.

این قبیل مشکلات باید توسط یک دعانویس موثق تحت درمان قرار بگیرند! چون عوارض همزاد و تابع تا حدودی بهم شبیه هست و روش کامل درمان این قبیل مشکلات فقط گفتن یک ذکر نیست. خصوصا همزاد که همیشه با انسان هست و امکان فعال شدن دوباره آن در صورت سهل انگاری وجود دارد!

چند پرسش از جناب شوخ داشتم. شما گفته بودید که جن همزاد از 18 سالگی به بعد فعال می شود، این در حالی است که من به عینه شاهد فعالیت جن همزاد در نوزادان چندهفته بودم، (با نشانه های پریدن مداوم از خواب و گریه های پایان ناپذیر، پرهیز از نگاه دیگری و گریه در مقابل دیدن هرگونه نگاه، نشانه های اوتیسمی و غیره). منظور شما از فعال شدن دقیقا چیست؟
در وهلۀ دوم، با کمال احترام باید عرض کنم که دعانویسی صرفا خاصیت حرزی یا موقتی دارد یعنی حائل دفاعی ایجاد می کند که جن همزاد نتواند حملات روانی شدیدی علیه شخص وارد کند. خود شما هم از فعال شدن آن در صورت سهل انگاری سخن گفتید.
اما باید یادآور شوم که جن همزاد همان نفس است و نفس همیشه فعال است (نفس اژدرها است او کی خفته است؟) و ذهن خود را به ما می دهد تا با آن فکر کنیم، دقیقا به همین خاطر است که نفی خواطر نه تنها در بین عرفای شیعی همچون سید بحرالعلوم بلکه در بین عرفای دیگر مکاتب بزرگ همچون بودا به عنوان یکی از اصلی ترین شیوه های مقابله با نفس معرفی شده است.
شیوه ذکر یونسیه به ما چگونگی برخورد شخصی مان با نفس یا جن همزاد را آموزش می دهد، بدین صورت که در عرض چند ساعت ما قادر به تفکیک خودمان از افکار تلقینی نفس و جن همزادمان می شویم و با این تفکیک به آرامش می رسیم. در وهلۀ بعد و دراز مدت تر، ما با مقابله با نفس یا جن همزاد راهی همان سفر عرفانی می شویم که پایان آن به قول پیامبر تسلیم شدن نفس یا جن همزاد است. عرفای ما از این مرحله با عنوان های قیامت صغری و قیامت کبری یاد کرده اند.
در هر حال، ذکر یونسیه برخلاف دعانویسی حائل دفاعی ایجاد نمی کند بلکه نیرویی تهاجمی و معرفت ساز (من عرفه "نفسه" فقد عرف ربه) ایجاد می کند.
خوشحال می شوم از اطلاعات شما در این زمینه استفاده کنم

reza18181818;620752 نوشت:

شما گفته بودید که جن همزاد از 18 سالگی به بعد فعال می شود، این در حالی است که من به عینه شاهد فعالیت جن همزاد در نوزادان چندهفته بودم، (با نشانه های پریدن مداوم از خواب و گریه های پایان ناپذیر، پرهیز از نگاه دیگری و گریه در مقابل دیدن هرگونه نگاه، نشانه های اوتیسمی و غیره). منظور شما از فعال شدن دقیقا چیست؟
در وهلۀ دوم، با کمال احترام باید عرض کنم که دعانویسی صرفا خاصیت حرزی یا موقتی دارد یعنی حائل دفاعی ایجاد می کند که جن همزاد نتواند حملات روانی شدیدی علیه شخص وارد کند. خود شما هم از فعال شدن آن در صورت سهل انگاری سخن گفتید.
جن همزاد همان نفس است و نفس همیشه فعال است.
شیوه ذکر یونسیه به ما چگونگی برخورد شخصی مان با نفس یا جن همزاد را آموزش می دهد.
در هر حال، ذکر یونسیه برخلاف دعانویسی حائل دفاعی ایجاد نمی کند بلکه نیرویی تهاجمی و معرفت ساز (من عرفه "نفسه" فقد عرف ربه) ایجاد می کند.

با سلام

همزاد از 18 سالگی فعال میشود اما جن تابع از تولد یا دوران کودکی به اینصورت که یا مادر جن تابع دارد و فرزندش هم جن تابع به ارث میبرد یا شخص در دوران کودکی در اثر یک اتفاق شوک آور یا ترسناک دچار جن تابع میشود!

در دعای عرفه موقعی که حضرت از عنایت خداوند در طفولیت سخن میگویند دقیقا بعد سخن از دایه و مادر میفرمایند:وَعَطَفْتَ عَلَىَّ قُلُوبَ الْحَواضِنِ وَكَفَّلْتَنى الاُْمَّهاتِ الرَّواحِمَ
دل دايه‏ ها را بر من مهربان نمودى و مادران پرمهر را به پرستارى‏ ام گماشتى
وَكَلاَْتَنى مِنْ طَوارِقِ الْجآنِّ مرا از شر جنّیان در امان داشتی

همزاد جدای از نفس اماره است. میتوان آنرا یکی از بازوهای نفس بحساب آورد! اگر جن همزاد، نفس باشد پس چرا با غیرفعال کردن همزاد، شخص باز هم دروغ میگوید و..؟!

مولانا که گفته : از اسلم شیطانی٬ شد نفسِ تو ربّانی ***** ابلیس مسلمان شد، تا باد چنین بادا

این بخاطر اینست که زمانیکه نفس از حالت اماره (شیطانی) به حالت مطمئنه دائم (ربّانی) ارتقاء می یابد در واقع مغز متفکر شیطان در انسان یعنی نفس تحت کنترل کامل قرارمیگیرد در نتیجه همزاد هم که از بازوهای نفس اماره بود نیز تسلیم میشود!

تازه نفس انسان دارای مراتب است ولی همزاد اینطور نیست! یکی از جن است و دیگری نفس!

روزی حضرت رسول ‏الله صلی الله علیه و آله فرمودند:
با هر یک از افراد بشر، شیطانی است که او را دعوت بگناه می‏کند.
عرض کردند: ای رسول خدا آیا در وجود شما هم این شیطان موجود است؟
فرمود: بلی و لکن شیطانی اسلم بیدی. آری! لکن شیطان من بدست من رام و مسلمان شده!

پیامبر که فرمودند "شیطانی اسلم بیدی"

چرا پیامبر فرمودند مسلمان شده؟!
چرا هیچ اسمی از نفس نبردند و نگفتند این همان نفس اماره ای که در قرآن آمده؟!
چرا گفتند آن موجود یک شیطان است؟
چرا نگفتند یه مرتبه از نفس است؟!
و.....

در عرفان اسلامی ریاضات،اذکار و دستوراتی برای تهذیب نفس هست که طبیعتا چون نفس، حاکم بر همزاد است، همزاد هم تضعیف میشود!

یاد فیلم جن گیر افتادم!!!!بیماری های روحی ربطی به این خرافات نداره!اول برید با 4 تا روانشناس صحبت کنید(خواهشا الان نیاید بگید اونا چیزی حالیشون نیست حداقل اونا تو این زمینه از ما تجربشون بیشتره).شما وقتی ی نوزاد از خواب میپره با گریه احیانا فک نمیکنید شاید ی مشکلی داشته باشه ک ر جن ربط نداشته باشه؟؟بیماری،گرسنگی

شیطان که بزرگ جن هاست قسم خورده انسانها را فریب دهد

تسلطی بر آنها ندارد و فقط وسوسه می کند و فریب می دهد .

چطور جن و اجنه میتواند بر کار انسان تاثیر بگذارد .

این داستها و خرافات را عده ای معلوم الحال میسازند برای

کاسبی و دکان دعانویسی و در آمدهای آنچنانی

اسلام مخالف این خرافه پرستی هاست

فقط باید به خدا پناه برد از وسوسه های شیاطین (جن و انس )

یکی از دلایل عقب افتاده بودن کشورای اسلامی همینه ب نظرم دقیقامثل اروپای قرون وسطی چیزیو ک نمیدونن ب جای مطالعه و تحقیق و دلایل علمی سعی میکنن با خرافاتی ک ب دین ربط میدن جواب بدن ک کسی هم نتونه مخالفت کنه .

در پاسخ به کاربر مهرداد باید بگویم در این که طرح چنین بحثی می تواند باب خرافات و دکان دعانویسان کلاهبردار را باز کند حرفی نیست و حرف شما کاملا منطقی است
اما آنچه من در اینجا مطرح کردم، جدای از بحث های روانشناسی و روانپزشکی بود. روانپزشکی از طریق داروهای ضدافسردگی، ضدپسیکوتیک و غیره به درمان می پردازد که در بسیاری از موارد راهگشا است. روانشناسی نیز از طریق مکاتب مختلف همچون رفتارشناسی و روانکاوی به درمان می پردازد که بر روانپزشکی ارجحیت دارد چون پوزیتویستی نیست.
هدف ما از طرح این بحث در اینجا به هیچ وجه انکار قطعیت درمان روانشناسانه و روانکاوانۀ بیماری های روانی نیست بلکه صرفا کنجکاوی دربارۀ ریشه های ماوراء الطبیعه آن ها است که صدالبته، حتی طرح آن ها به فرمایش شما می تواند خطرناک باشد و دلیل عقب ماندگی و کلاهبرداری دینی می تواند باشد و هست.
اما در رابطه با مثال نوزاد یا کودک، شاید من اگر بیشتر توضیح می دادم شبهه ای در این زمینه به وجود نمی آمد.

وقتی کودک مذکور به پزشک، روانپزشک و روانشناس برده شده اما کاری از پیش نبرده اند، وقتی کودک به دلیلی ظاهرا نامعلوم نصف شب بیدار می شود، گریه می کند و سرش را به دیوار یا زمین می کوبد، دیگر مساله اش سر گرسنگی یا بیماری نیست. در چنین مواردی که مادر و خود کودک دچار کابوس های مکرر با مولفه های مشترک می شوند نمی توان صرفا آن را در ریشه های روانشناسی و روانپزشکی جستجو کرد، اگرچه نمی توان یک راست هم آن را به اجنه نست داد.
خواهش می کنم که این بحث را با برداشت های مبتذلانه و هالیوودی خلط نکنید. شاید تجربیات برخی افراد در این زمینه کم باشد و فکر کنند که با رجوع به افراد کلاهبردار می توانند مشکلات کاملا روانی خود را از بین ببرند. اما افراد مجرب بر این زمینه کاملا واقفند که یک بیماری روانی می تواند منشاهای مختلفی داشته باشد.
در هر حال و در پایان حق را به شما می دهم، زیرا هرچه باشد از خطرات اجتماعی باور به جن همزاد به خوبی آگاهم اما در عین حال، کارکرد مبتذل و کلاهبردانۀ یک باور دینی را از خود آن باور دینی جدا می دانم زیرا اعتقاد به خدا و پیغمبران همان قدر می توانند کارکرد خطرناک داشته باشند (نمونه اش در حوادث خون بار خاورمیانه به خوبی نمایان است) که اعتقاد به باور تشریح نشده به جن همزاد.

reza18181818;620963 نوشت:
در پاسخ به کاربر مهرداد باید بگویم در این که طرح چنین بحثی می تواند باب خرافات و دکان دعانویسان کلاهبردار را باز کند حرفی نیست و حرف شما کاملا منطقی است
اما آنچه من در اینجا مطرح کردم، جدای از بحث های روانشناسی و روانپزشکی بود. روانپزشکی از طریق داروهای ضدافسردگی، ضدپسیکوتیک و غیره به درمان می پردازد که در بسیاری از موارد راهگشا است. روانشناسی نیز از طریق مکاتب مختلف همچون رفتارشناسی و روانکاوی به درمان می پردازد که بر روانپزشکی ارجحیت دارد چون پوزیتویستی نیست.
هدف ما از طرح این بحث در اینجا به هیچ وجه انکار قطعیت درمان روانشناسانه و روانکاوانۀ بیماری های روانی نیست بلکه صرفا کنجکاوی دربارۀ ریشه های ماوراء الطبیعه آن ها است که صدالبته، حتی طرح آن ها به فرمایش شما می تواند خطرناک باشد و دلیل عقب ماندگی و کلاهبرداری دینی می تواند باشد و هست.
اما در رابطه با مثال نوزاد یا کودک، شاید من اگر بیشتر توضیح می دادم شبهه ای در این زمینه به وجود نمی آمد.

وقتی کودک مذکور به پزشک، روانپزشک و روانشناس برده شده اما کاری از پیش نبرده اند، وقتی کودک به دلیلی ظاهرا نامعلوم نصف شب بیدار می شود، گریه می کند و سرش را به دیوار یا زمین می کوبد، دیگر مساله اش سر گرسنگی یا بیماری نیست. در چنین مواردی که مادر و خود کودک دچار کابوس های مکرر با مولفه های مشترک می شوند نمی توان صرفا آن را در ریشه های روانشناسی و روانپزشکی جستجو کرد، اگرچه نمی توان یک راست هم آن را به اجنه نست داد.
خواهش می کنم که این بحث را با برداشت های مبتذلانه و هالیوودی خلط نکنید. شاید تجربیات برخی افراد در این زمینه کم باشد و فکر کنند که با رجوع به افراد کلاهبردار می توانند مشکلات کاملا روانی خود را از بین ببرند. اما افراد مجرب بر این زمینه کاملا واقفند که یک بیماری روانی می تواند منشاهای مختلفی داشته باشد.
در هر حال و در پایان حق را به شما می دهم، زیرا هرچه باشد از خطرات اجتماعی باور به جن همزاد به خوبی آگاهم اما در عین حال، کارکرد مبتذل و کلاهبردانۀ یک باور دینی را از خود آن باور دینی جدا می دانم زیرا اعتقاد به خدا و پیغمبران همان قدر می توانند کارکرد خطرناک داشته باشند (نمونه اش در حوادث خون بار خاورمیانه به خوبی نمایان است) که اعتقاد به باور تشریح نشده به جن همزاد.


در مورد همین علایمی ک شما فرمودید من چند وقت پیش ی مستند دیدم ک ی پروفسور امریکایی راجع ب این علایم تحقیقکرده بود و با ی سری ازمایشات و نمونه های افراد مبتلا ب اون ی بیماری روحی رو معرفی کرد ک تا حادلا برای خیلیا ناشناخته بوده و اتفاقا تو خود همون مستند هم نشون میداد ک اکثرا مردم امریکا هم فک میکردن این بیماری مربوط ب شیطانه.

ذکر یک نکته در اینجا به ویژه دربارۀ فرشتۀ همزاد[=system]ضرروی است.
خطاب به کاربرانی که بحث جن همزاد را خرافه می دانند باید یادآور شوم که این دو تحت عناوین دیگری همچون "سایه" توسط کارل گوستاو یونگ، روانکاو معروف سوئیسی، یا "اید" توسط فروید مطرح شده اند.
هانری کربن، اسلام شناس بزرگ، نیز در کتاب انسان نورانی تصوف ایرانی مفصل دربارۀ برخورد انسان با سایه سخن گفته است و صراحتا
به "فرشته همزاد" صراحتا اشاره کرده است و وظیفه انسان را جدایی از سایه (جن همزاد) و یکی شدن با فرشته همزاد معرفی کرده است.
محققان زیادی دراینباره و در رابطه با کیمیاگری روانی قلم زده اند که نمونه آن را می توانید در مقالۀ انگلیسی زیر بیابید:
Becoming an Angel: the mundus imaginalis of Henry Corbin
and the Platonic path of self-knowledge
Angela Voss

در هر حال، از این کاربران می خواهم تا پیش از رد یک موضوع دربارۀ آن کمی مطالعه کنند، به ویژه آن که مساله جن همزاد از سوی پیروان کارلوس کارستاندا و دن خوآن، عارف سرخپوست، نیز تحت عنوان inorganic beings و Flyers مطرح شده است.

از جناب شوخ نیز برای اطلاعات مفیدشان دراینباره به ویژه دربارۀ تفاوت جن همزاد و جن تابع بسیار سپاسگذارم و اگرچه در رابطه با تفاوت بین نفس اماره و جن همزاد با ایشان موافق نیستم اما بنابرخی ملاحظات از ادامۀ بحث در حضور کاربران دیگر اجتناب می کنم.
در هر صورت، از ایشان بسیار ممنونم و خوشحال می شوم اگر اطلاعاتی دربارۀ فرشته همزاد نیز در اختیار دارند با ما اشتراک بگذارند.

mahdi41;620856 نوشت:
تسلطی بر آنها ندارد و فقط وسوسه می کند و فریب می دهد . چطور جن و اجنه میتواند بر کار انسان تاثیر بگذارد .این داستها و خرافات را عده ای معلوم الحال میسازند برای کاسبی و دکان دعانویسی و در آمدهای آنچنانی
اسلام مخالف این خرافه پرستی هاست فقط باید به خدا پناه برد از وسوسه های شیاطین (جن و انس )

اول درست مطالعه کنید بعد حرف بزنید!

شما غیر مستقیم به پیامبر و ائمه نازنین توهین کردید و آنان را هم جزو خرافه پرستان خطاب کردید!

يَا بَنِي آدَمَ لاَ يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْءَاتِهِمَا إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاء لِلَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ
اى فرزندان آدم زنهار تا شيطان شما را به فتنه نيندازد چنانكه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون راند و لباسشان را از ايشان بركند تا عورتهايشان را بر آنان نمايان كند در حقيقت او و قبيله ‏اش شما را از آنجا كه آنها را نمى‏ بينيد مى‏ بينند ما شياطين را دوستان كسانى قرار داديم كه ايمان نمى‏ آورند

در تمام دعاهای زیر، ائمه فرموده اند که از شر و اذیت انواع شیاطین جن و انس به خدا پناه میبرند!

شر و اذیت شامل نحسی، بیماری،برهم زدن ازدواج و روابط بین زوجین و.... هم میشود!

شیاطین انسی مثل یزید و تمام ظالمین عالم میتوانند به انسان هر گونه ضرر و شر برسانند آن وقت شیاطین جنّی نتوانند؟!

اگر فقط وسوسه شیاطین بودند پس چرا این همه دعا از پیامبر و ائمه علیهم السلام برای حفظ ما از شر شیاطین وجود دارد؟!

اکثر روحانیون به این مسائل آگاهی ندارند چون کتابی در این زمینه نیست و اکثرا در علوم غریبه بطور سینه به سینه به این مباحث پرداخته میشود!

حضرت علی هم در حرزشان نام جن تابع را میبرند:

اخْرُجْ بِقُدْرَةِ اللَّهِ مِنْهَا أَيُّهَا اللَّعِينُ بِقُوَّةِ (بِعِزَّةِ) رَبِّ الْعَالَمِينَ اخْرُجْ مِنْهَا وَ إِلَّا كُنْتَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ اخْرُجْ مِنْها فَما يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فِيها فَاخْرُجْ‏ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ اخْرُجْ مِنْها مَذْؤُماً مَدْحُوراً مَلْعُوناً كَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ وَ كانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا اخْرُجْ يَا ذَا الْمَخْزُونِ اخْرُجْ يَا سورا يَا سوراسور بِالاسْمِ الْمَخْزُونِ يا ططرون طرعون مراعون تَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ باهيا شراهيا حَيّاً قَيُّوماً بِالاسْمِ الْمَكْتُوبِ عَلَى جَبْهَةِ إِسْرَافِيلَ اطْرُدُوا عَنْ صَاحِبِ هَذَا الْكِتَابِ كُلَّ جِنِّيٍّ وَ جِنِّيَّةٍ وَ شَيْطَانٍ وَ شَيْطَانَةٍ وَ تَابِعٍ وَ تَابِعَةٍ وَ سَاحِرٍ وَ سَاحِرَةٍ وَ غُولٍ وَ غُولَةٍ وَ كُلِّ مُتَعَبِّثٍ وَ عَابِثٍ يَعْبَثُ بِابْنِ آدَمَ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِينَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ‏

پیامبر اکرم نیز در دعای تاج به جن تابع اشاره فرمودند:
اللهم أصرف عن حامل كتابی هذا شر الجن والأنس وشدته الموت وقبضته والآخرة ودرجته والقبر وظلمته والتراب ودیته والدود وهویته ومنكر ونكیر ومحاسبته والجان ودوسته والسیف وخرقه والرمح وطعنته والخنجر ودكته والقوس ورمیته والسهم وضبیته والسكین وسنته والسبع وعضته والكلب ونبحته والذئب وهدرته والحرامی وسطوته والحیة ولسعتها والعقرب ولدغتها و التابعة و أذیتها والولد وفقدته

حرز زیر از امام هادی علیه السلام است که برای فرزند در گهواره شان نوشته بودند

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ اللَّهُمَّ رَبَّ الْمَلَائِكَةِ وَ الرُّوحِ وَ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ قَاهِرَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ وَ خَالِقَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ مَالِكَهُ كُفَّ عَنَّا بَأْسَ أَعْدَائِنَا وَ مَنْ أَرَادَ بِنَا سُوءاً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ أَعْمِ أَبْصَارَهُمْ وَ قُلُوبَهُمْ وَ اجْعَلْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُمْ حِجَاباً وَ حَرَساً وَ مَدْفَعاً إِنَّكَ رَبُّنَا لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ لَنَا إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْنَا وَ إِلَيْهِ أَنَبْنَا وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ-
رَبَّنا لا تَجْعَلْنا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَ اغْفِرْ لَنا رَبَّنا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ رَبَّنَا عَافِنَا مِنْ كُلِّ سُوءٍ وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ دَابَّةٍ أَنْتَ آخِذٌ بِناصِيَتِها وَ مِنْ شَرِّ مَا يَسْكُنُ فِي اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ سُوءٍ وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ ذِي شَرٍّ رَبَّ الْعَالَمِينَ وَ إِلَهَ الْمُرْسَلِينَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِينَ وَ أَوْلِيَائِكَ وَ خُصَّ مُحَمَّداً وَ آلَهُ أَجْمَعِينَ بِأَتَمِّ ذَلِكَ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ

بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ أُومِنُ بِاللَّهِ وَ بِاللَّهِ أَعُوذُ وَ بِاللَّهِ أَعْتَصِمُ وَ بِاللَّهِ أَسْتَجِيرُ وَ بِعِزَّةِ اللَّهِ وَ مَنْعَتِهِ أَمْتَنِعُ مِنْ شَيَاطِينِ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ وَ مِنْ رَجِلِهِمْ وَ خَيْلِهِمْ وَ رَكْضِهِمْ وَ عَطْفِهِمْ وَ رَجْعَتِهِمْ وَ كَيْدِهِمْ وَ شَرِّهِمْ وَ شَرِّ مَا يَأْتُونَ بِهِ تَحْتَ اللَّيْلِ وَ تَحْتَ النَّهَارِ مِنَ الْبُعْدِ وَ الْقُرْبِ وَ مِنْ شَرِّ الْغَائِبِ وَ الْحَاضِرِ و الشَّاهِدِ وَ الزَّائِرِ أَحْيَاءً وَ أَمْوَاتاً أَعْمَى وَ بَصِيراً وَ مِنْ شَرِّ الْعَامَّةِ وَ الْخَاصَّةِ وَ مِنْ شَرِّ نَفْسٍ وَ وَسْوَسَتِهَا وَ مِنْ شَرِّ الدَّنَاهِشِ وَ الْحِسِّ وَ اللَّمْسِ وَ اللُّبْسِ وَ مِنْ عَيْنِ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ بِالاسْمِ الَّذِي اهْتَزَّ بِهِ عَرْشُ بِلْقِيسَ
وَ أُعِيذُ دِينِي وَ نَفْسِي وَ جَمِيعَ مَا تَحُوطُهُ عِنَايَتِي مِنْ شَرِّ كُلِّ صُورَةٍ وَ خَيَالٍ أَوْ بَيَاضٍ أَوْ سَوَادٍ أَوْ تِمْثَالٍ أَوْ مُعَاهَدٍ أَوْ غَيْرِ مُعَاهَدٍ مِمَّنْ يَسْكُنُ الْهَوَاءَ وَ السَّحَابَ وَ الظُّلُمَاتِ وَ النُّورَ وَ الظِّلَّ وَ الْحَرُورَ وَ الْبَرَّ وَ الْبُحُورَ وَ السَّهْلَ وَ الْوُعُورَ وَ الْخَرَابَ وَ الْعُمْرَانَ وَ الْآكَامَ وَ الْآجَامَ وَ الغِيَاضَ وَ الْكَنَائِسَ وَ النَّوَاوِيسَ وَ الْفَلَوَاتِ وَ الْجَبَّانَاتِ وَ مِنْ شَرِّ الصَّادِرِينَ وَ الْوَارِدِينَ مِمَّنْ يَبْدُو بِاللَّيْلِ وَ يَنْتَشِرُ بِالنَّهَارِ وَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكَارِ وَ الْغُدُوِّ وَ الْآصَالِ وَ الْمُرِيبِينَ وَ الْأَسَامِرَةِ وَ الْأَفَاتِرَةِ وَ الْفَرَاعِنَةِ وَ الْأَبَالِسَةِ وَ مِنْ جُنُودِهِمْ وَ أَزْوَاجِهِمْ وَ عَشَائِرِهِمْ وَ قَبَائِلِهِمْ وَ مِنْ هَمْزِهِمْ وَ لَمْزِهِمْ وَ نَفْثِهِمْ وَ وِقَاعِهِمْ وَ أَخْذِهِمْ وَ سِحْرِهِمْ وَ ضَرْبِهِمْ وَ عَبَثِهِمْ وَ لَمْحِهِمْ وَ احْتِيَالِهِمْ وَ اخْتِلَافِهِمْ-
وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ ذِي شَرٍّ مِنَ السَّحَرَةِ وَ الْغِيلَانِ وَ أُمِّ الصِّبْيَانِ وَ مَا وَلَدُوا وَ مَا وَرَدُوا وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ ذِي شَرٍّ دَاخِلٍ وَ خَارِجٍ وَ عَارِضٍ وَ مُتَعَرِّضٍ وَ سَاكِنٍ وَ مُتَحَرِّكٍ وَ ضَرَبَانِ عِرْقٍ وَ صُدَاعٍ وَ شَقِيقَةٍ وَ أُمِ مِلْدَمٍ وَ الْحُمَّى وَ الْمُثَلَّثَةِ وَ الرِّبْعِ وَ الْغِبِّ وَ النَّافِضَةِ وَ الصَّالِبَةِ وَ الدَّاخِلَةِ وَ الْخَارِجَةِ وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ دَابَّةٍ أَنْتَ آخِذٌ بِناصِيَتِها إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى نَبِيِّهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ

حرزی دیگر
أَعُوذُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ مِنْ شَرِّ كُلِّ دَابَّةٍ هُوَ آخِذٌ بِناصِيَتِها وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ ذِي شَرٍّ وَ مِنْ شَرِّ مَا أَخَافُ وَ أَحْذَرُ وَ مِنْ شَرِّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَ الْعَجَمِ وَ مِنْ شَرِّ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ الشَّيَاطِينِ وَ مِنْ شَرِّ إِبْلِيسَ وَ جُنُودِهِ وَ أَشْيَاعِهِ وَ أَتْبَاعِهِ وَ مِنْ شَرِّ السَّلَاطِينِ وَ أَتْبَاعِهِمْ وَ مِنْ شَرِّ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما يَعْرُجُ فِيها وَ مِنْ شَرِّ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها وَ مِنْ كُلِّ سُقْمٍ وَ آفَةٍ وَ غَمٍّ وَ هَمٍّ وَ فَاقَةٍ وَ عُدْمٍ وَ مِنْ شَرِّ مَا فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ مِنْ شَرِّ الْفُسَّاقِ وَ الْفُجَّارِ وَ الدُّعَّارِ وَ الْحُسَّادِ وَ الْأَشْرَارِ وَ السُّرَّاقِ وَ اللُّصُوصِ وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ دَابَّةٍ هُوَ آخِذٌ بِناصِيَتِها إِنَّ رَبِّي عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ

دعای امام سجاد در صحیفه سجادیه
اللَّهُمَّ إِنَّا نَعُوذُ بِکَ مِنْ نَزَغَاتِ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ وَ کَیْدِهِ وَ مَکَایِدِهِ (وسوسه‌های شیطانِ رانده شده و فتنه‌ها و فتنه انگیزی‌های او)،
وَ مِنَ الثِّقَةِ بِأَمَانِیِّهِ وَ مَوَاعِیدِهِ وَ غُرُورِهِ وَ مَصَائِدِهِ وَ أَنْ یُطْمِعَ نَفْسَهُ فِى إِضْلالِنَا عَنْ طَاعَتِکَ، وَ امْتِهَانِنَا بِمَعْصِیَتِکَ، أَوْ أَنْ یَحْسُنَ عِنْدَنَا مَا حَسَّنَ لَنَا، أَوْ أَنْ یَثْقُلَ عَلَیْنَا مَا کَرَّهَ إِلَیْنَا.
اللَّهُمَّ اخْسَأْهُ عَنَّا بِعِبَادَتِکَ، وَ اکْبِتْهُ بِدُءوبِنَا فِى مَحَبَّتِکَ، وَ اجْعَلْ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ سِتْرا لا یَهْتِکُهُ، وَ رَدْما مُصْمِتا لا یَفْتُقُهُ.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اشْغَلْهُ عَنَّا بِبَعْضِ أَعْدَائِکَ، وَ اعْصِمْنَا مِنْهُ بِحُسْنِ رِعَایَتِکَ، وَ اکْفِنَا خَتْرَهُ، وَ وَلِّنَا ظَهْرَهُ، وَ اقْطَعْ عَنَّا إِثْرَهُ.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَمْتِعْنَا مِنَ الْهُدَى بِمِثْلِ ضَلالَتِهِ، وَ زَوِّدْنَا مِنَ الْتَّقْوَى ضِدَّ غَوَایَتِهِ، وَ اسْلُکْ بِنَا مِنَ التُّقَى خِلافَ سَبِیلِهِ مِنَ الرَّدَى.
اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْ لَهُ فِى قُلُوبِنَا مَدْخَلا وَ لا تُوطِنَنَّ لَهُ فِیمَا لَدَیْنَا مَنْزِلا.
اللَّهُمَّ وَ مَا سَوَّلَ لَنَا مِنْ بَاطِلٍ فَعَرِّفْنَاهُ، وَ إِذَا عَرَّفْتَنَاهُ فَقِنَاهُ، وَ بَصِّرْنَا مَا نُکَایِدُهُ بِهِ، وَ أَلْهِمْنَا مَا نُعِدُّهُ لَهُ، وَ أَیْقِظْنَا عَنْ سِنَةِ الْغَفْلَةِ بِالرُّکُونِ إِلَیْهِ، وَ أَحْسِنْ بِتَوْفِیقِکَ عَوْنَنَا عَلَیْهِ. اللَّهُمَّ وَ أَشْرِبْ قُلُوبَنَا إِنْکَارَ عَمَلِهِ، وَ الْطُفْ لَنَا فِى نَقْضِ حِیَلِهِ.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَوِّلْ سُلْطَانَهُ عَنَّا (شیطان را بر ما چیره مگردان) وَ اقْطَعْ رَجَاءَهُ مِنَّا، وَ ادْرَأْهُ عَنِ الْوُلُوعِ بِنَا.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ آبَاءَنَا وَ أُمَّهَاتِنَا وَ أَوْلادَنَا وَ أَهَالِیَنَا وَ ذَوِى أَرْحَامِنَا وَ قَرَابَاتِنَا وَ جِیرَانَنَا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِنْهُ فِى حِرْزٍ حَارِزٍ، وَ حِصْنٍ حَافِظٍ، وَ کَهْفٍ مَانِعٍ، وَ أَلْبِسْهُمْ مِنْهُ جُنَنا وَاقِیَةً، وَ أَعْطِهِمْ عَلَیْهِ أَسْلِحَةً مَاضِیَةً.
اللَّهُمَّ وَ اعْمُمْ بِذَلِکَ مَنْ شَهِدَ لَکَ بِالرُّبُوبِیَّةِ، وَ أَخْلَصَ لَکَ بِالْوَحْدَانِیَّةِ، وَ عَادَاهُ لَکَ بِحَقِیقَةِ الْعُبُودِیَّةِ، وَ اسْتَظْهَرَ بِکَ عَلَیْهِ فِى مَعْرِفَةِ الْعُلُومِ الرَّبَّانِیَّةِ.

اللَّهُمَّ احْلُلْ مَا عَقَدَ، وَ افْتُقْ مَا رَتَقَ، وَ افْسَخْ مَا دَبَّرَ، وَ ثَبِّطْهُ إِذَا عَزَمَ، وَ انْقُضْ مَا أَبْرَمَ. (خدایا هر گِرِهی را که شیطان می‌بندد تو بگشا، و هر چه را او به هم می‌پیوندد، از هم بگسل، و هر تدبیری که می‌اندیشد، گسسته گردان، و از هر کار آن آهنگ آن می‌کند، بازش دار، و هر چه را استوار می‌سازد، در هم شکن)

اللَّهُمَّ وَ اهْزِمْ جُنْدَهُ، وَ أَبْطِلْ کَیْدَهُ وَ اهْدِمْ کَهْفَهُ، وَ أَرْغِمْ أَنْفَهُ (خدایا، سپاهیانش را در هم شکن، نیرنگش را تباه کن، پناهگاهش را ویران ساز، و بینی‌اش را به خاک مال)

mehrdad1919;621147 نوشت:
یکی از دلایل عقب افتاده بودن کشورای اسلامی همینه ب نظرم دقیقامثل اروپای قرون وسطی چیزیو ک نمیدونن ب جای مطالعه و تحقیق و دلایل علمی سعی میکنن با خرافاتی ک ب دین ربط میدن جواب بدن ک کسی هم نتونه مخالفت کنه .
در مورد همین علایمی ک شما فرمودید من چند وقت پیش ی مستند دیدم ک ی پروفسور امریکایی راجع ب این علایم تحقیق کرده بود و با ی سری ازمایشات و نمونه های افراد مبتلا ب اون ی بیماری روحی رو معرفی کرد ک تا حادلا برای خیلیا ناشناخته بوده و اتفاقا تو خود همون مستند هم نشون میداد ک اکثرا مردم امریکا هم فک میکردن این بیماری مربوط ب شیطانه.

از این قبیل مستندها کم نیستند که همه چیز رو از دید مادی می نگرند!

مستندی که یک مادی گرا بسازد، معلوم است چطور میسازد که به مخاطب القاء کند که اینها همه خرافات و سرکاری است! از اول تا آخرش تنها با چهار تا روانپزشک صحبت میکند و علائم را میگوید!

این روانشناسان مادی گرای غربی درمانی هم که ندارند میگن: خانم! شما جن ندیدی جن اصلا وجود نداره اینا همش توهمه و یک قرض ضدتوهم برات مینویسم! خانم آقا! همجنسگرایی بیماری نیست راحت مثل دیگران عشقت رو پیدا کن! .......

باز خوبه در کنار این مستندهای مادی گراها، فیلمها و مستندهای مربوط به متافیزیک و ارواح هم ساختند!

یه روز منکر انرژی درمانی و.. میشوند بعد فردا می بینند یکی با انرژی درمانی و دعادرمانی و... درمان شد میگن این تاثیر تلقین بوده!

عجب تلقین قویی هست که روانشناس با یکساعت حرف زدن و انواع تلقینات نمیتونه بیماری طرف رو درمان کنه اما تلقین دعانویس تاثیر میکنه!

سلام

اولاً مودب صحبت کنید

ثانیاً مگر شیطان آدم و حوا را مجبور به اطاعت از خود کرد ؟
او فقط فریب داد .
هر جا که ذکر شده از شیاطین به خدا پناه ببرید
از وسوسه های شیطان است

از آیات و روایات اسلامى استفاده مى ‏شود که جنیان، موجوداتى قدرتمند هستند.
به عنوان نمونه در سوره‏ ى نمل، آیه 39 اشاره مى ‏شود که حضرت سلیمان علیه السلام ادعاى عفریت جنى را تکذیب نکرده است،
لیکن باید توجه داشت وجود چنین مطالبى باعث نمى ‏شود که افرادى ادعا کنند،
جنیان بر همه کارها توانمندند و حتى جریان‏هاى شرک آلود را بپذیرند، زیرا بدون اذن الهى هیچ موجودى نمى ‏تواند منشأ اثر باشد،
از این روى قدرت شیطان بر اضلال و گمراهى فقط شامل کسانى مى ‏شود که از دایره ‏ى بندگى و توحید بیرون رفته
و تمایل به شیطان و القائات او پیدا کنند؛ چنانچه خود شیطان گفته: من بر بندگان مخلص خدا تسلطى ندارم
(فبعزتک لأُغوینّهم اجمعین الا عبادک منهم المخلصین)
افزون بر این قدرت شیطان بر انسان در محدوده ‏ى وسوسه و القائات است
و هرگز سبب سلب اختیار از انسان نیست؛ زیرا تجرد شیطان، تجرد مثالى و خیالى است
و به مرحله‏ ى مخلصان که مقام عقلى و شامخ انسان کامل است، راه ندارد.
بله اطاعت از نفس اماره زمینه را براى تسلط و نفوذ شیطان فراهم مى‏ سازد
و به تدریج انسان را در دام شیطان قرار داده و به ضلالت و تباهى مى ‏کشاند
و تنها راه نجات از وسوسه و القائات و انحرافات،
توجه به خدا و خضوع در درگاه ربوبى مى ‏باشد؛ خداوند متعال مى ‏فرماید: "ان عبادى لیس لک علیهم سلطان"

خدا ما را از شر شیاطین جن و انس محفوظ بدارد

mahdi41;621240 نوشت:
سلام
از آیات و روایات اسلامى استفاده مى ‏شود که جنیان، موجوداتى قدرتمند هستند.
به عنوان نمونه در سوره‏ ى نمل، آیه 39 اشاره مى ‏شود که حضرت سلیمان علیه السلام ادعاى عفریت جنى را تکذیب نکرده است،
لیکن باید توجه داشت وجود چنین مطالبى باعث نمى ‏شود که افرادى ادعا کنند،
جنیان بر همه کارها توانمندند و حتى جریان‏هاى شرک آلود را بپذیرند، زیرا بدون اذن الهى هیچ موجودى نمى ‏تواند منشأ اثر باشد،
از این روى قدرت شیطان بر اضلال و گمراهى فقط شامل کسانى مى ‏شود که از دایره ‏ى بندگى و توحید بیرون رفته
سلام به همه
با نظر شما موافقم كه به هيچ عنوان جنيان نميتونن در وجود ما دخل و تصرفي كنن ، مگر اينكه خودمون اشتباهي كنيم
ولي درنظر بگيريد كه بجز معصومين(ع) و افراد بزرگ ، تقريباً همهء ماها كم و بيش اشتباهاتي داريم كه ممكنه باعث تسلط جن به ما بشه

هرچند اكثر گرفتاري هاي ما منشاء ديگه اي داره و نميشه با قاطعيت گفت كه هر گرفتاري براي ما پيش بياد الزاماً از جنيان هست ، ولي احتمالش هست


mehrdad1919;620870 نوشت:
یکی از دلایل عقب افتاده بودن کشورای اسلامی همینه ب نظرم دقیقامثل اروپای قرون وسطی چیزیو ک نمیدونن ب جای مطالعه و تحقیق و دلایل علمی سعی میکنن با خرافاتی ک ب دین ربط میدن جواب بدن ک کسی هم نتونه مخالفت کنه
و يكي از اشتباهات بزرگ ما مسلمون ها هم اينه كه غرب رو معيار قرار داديم و همه چيز رو با مباني اونها مي سنجيم. قبول دارم كه گاهي گرفتار خرافات ميشيم ، اما اينطور هم نيست كه هر چي غربي ها بهش نرسيدن بگيم پس خرافاته! موضوعاتي كه دوستان مطرح كردن (كه البته جزئياتش رو بنده نه تاييد ميكنم و نه رد) ، در قرآن هم بهش اشاره شده

سورهء مباركهء بقره - 102

وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَـكِنَّ الشَّيْاطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَآرِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ

و (يهود) از آنچه شياطين در عصر سليمان (از كتاب مدوّن جادوى خود) مى ‏خواندند پيروى كردند و سليمان كفر نورزيد (گناه سحر را كه در آن عصر سبب كفر يا به منزله كفر بود مرتكب نشد) و لكن شياطين كفر ورزيدند كه به مردم سحر مى ‏آموختند و نيز از آنچه بر دو فرشته هاروت و ماروت در سرزمين بابل نازل شده بود. با آنكه آن دو هرگز به كسى ياد نمى‏ دادند مگر آنكه مى‏ گفتند: ما فقط وسيله آزمايشيم (و سحر را فقط براى مقابله با ساحران و ابطال سحرشان به تو مى‏ آموزيم) پس زنهار كه كفر نورزى (و سحر را در مورد ممنوع آن به كار نبندى) ولى آنها از آن دو فرشته چيزى را مى‏ آموختند كه ميان مرد و همسرش جدايى مى‏ افكندند. با آنكه آنها به سبب آن سحر توان ضرر به كسى را جز با اذن (تكوينى) خداوند نداشتند و آنها پيوسته چيزى را كه به آنها زيان مي‏رسانيد و سودى نميداد فرا ميگرفتند و به حقيقت (قوم يهود) ميدانستند كه هر كس خريدار چنين عملى باشد حتما در آخرت نصيبى ندارد و بسيار بد است آنچه خود را بدان فروختند ، اگر ميدانستند


mahdi41;621240 نوشت:
سلام هر جا که ذکر شده از شیاطین به خدا پناه ببرید از وسوسه های شیطان است
از این روى قدرت شیطان بر اضلال و گمراهى فقط شامل کسانى مى ‏شود که از دایره ‏ى بندگى و توحید بیرون رفته و تمایل به شیطان و القائات او پیدا کنند؛
افزون بر این قدرت شیطان بر انسان در محدوده ‏ى وسوسه و القائات است

با سلام

هنوز همان حرفهای قبلی تان را تکرار میکنید که شیطان تنها وسوسه میکند و خلاص! پس چطور شیطانی که فقط وسوسه میکند میتواند از خاطر یوسف نبی یاد خدا را ببرد (فَأَنسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ) ؟ یا در آیاتی می فرماید شیطان اعمالشان را در چشمشان زینت میدهد یعنی توانایی زینت دادن در خیال و ذهن فرد را هم دارد! و...

در کل قرآن از شیطان به عنوان دشمنی آشکار (عدو مبین) نام برده شد! کدام دشمن کارش فقط وسوسه است؟!

شیطان که دشمن اصلی و آشکار انسان است نباید شرورتر و ظالمتر و موذی تر از دیگر مخلوقات باشد؟!

قل اعوذ برب بالفلق من شر ما خلق: بگو از شر تمام مخلوقات (جن و انس و حیوان و کواکب و...) به خداوند پناه میبرم!

وقتی میفرماید برای هر پیامبری دشمنی از جن و انس قرار دادیم (وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الإِنسِ وَالْجِنِّ) یعنی دشمنان جنی فقط دنبال وسوسه پیامبران بودند و مثل دشمنان انسی با آنها مبارزه نمیکردند؟!

نمیدونم شما اصلا عربی بلدید و اون دعاها رو خوندید یا نه؟! فهمیدید اصلا ائمه به چه مواردی اشاره کردند؟

در روايتى از اميرمؤمنان على(ع) آمده است: « خانه‌اى كه در آن قرآن خوانده مى‌شود و ياد خدا مى‌شود، بركتش زياد مى‌شود و ملائكه در آن خانه حاضر شده، شياطين از آن خانه دور مى‌شوند و براى اهل آسمان مى‌درخشد; همان‌طور كه ستارگان براى اهل زمين مى‌درخشند، امّا خانه‌اى كه قرآن در آن خوانده نمى‌شود و ياد خدا نمى‌شود، بركتش كم‌شده و ملائكه از آن خانه مى‌روند و شياطين وارد آن خانه مى‌شوند. »

امام صادق (ع) : هجوم شياطین به مؤمنان بيشتر از هجوم زنبورها به گوشت است. (إن الشیاطین علی المؤمنین أکثر من الزنابیر علی اللحم)

حضرت امیر (ع) فرمود: هنگام آمیزش بگوئید بنام خدا و استعانت او، خدایا مرا و آنچه بمن روزی می‌کنی (فرزند) از شیطان دور بدار. بعد فرمود: اگر خداوند فرزندی به آن دو دهد شیطان هرگز بدو ضرر نرساند!

چرا در مواجهه با حقیقتی به این روشنی و وضوح آنرا انکار میکنید و دم از اسلام میزنید؟! انسان باید در برابر هر حقیقت روشن و واضحی، آنرا بپذیرد حتی اگر هزار مدرک دکتری و... داشته باشد!

کاربران خودشان پستهای بنده و شما را خواهند دید و قضاوت خواهند کرد!

شوخ;620446 نوشت:
با سلام

این سوال رو باید در بخش پنهان سایت یعنی بخش دعانویسی و استخاره می پرسیدید! که البته تقصیر شما نیستید!

هم جن تابع و هم جن همزاد و... وجود دارد! خود قرآن با صفت كَفَّارٍ عَنِيدٍ مَّنَّاعٍ لِّلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُّرِيبٍ قرین را معرفی میکند یعنی بسیار بسیار مانع کار خیر میشود و بسیار انسان به کفر می اندازد و افکار و خیالات کفر آمیز وارد ذهن وی میکند و....

از جمله عوارض این همزاد شیطانی وساوس،همجنسگرایی، نحسی و... است که در علوم غریبه این عوارض کشف شده نه در علوم پزشکی!

در سوره ناس میخوانیم که از شر وسواس خنّاس شیطانی به خداوند پناه ببر! وسواس یکی از عوارض شیاطین جنّی است!

همجنسگرایی هم که همه قبول دارند از تاثیرات شیطان است!

علامه طباطبائی در تفسیر قرین در آیات سوره قاف می فرمایند:

قالَ قَرِينُهُ رَبَّنا ما أَطْغَيْتُهُ وَ لكِنْ كانَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ"
مراد از قرين در اينجا مسلما قرين شيطانى است كه در كلام مجيد خداى تعالى مكرر نامش آمده، و آن عبارت است از همان شيطانى كه همواره با آدمى هست و غوايت و ضلالت را به آدمى وحى مى‏كند.

پس معناى جمله" قال قرينه" اين است كه:آن شيطانى كه يك عمر با او بود و گمراهش مى‏كرد، گفت:" ربنا" اى پروردگار ما، يعنى پروردگار من و اين انسان كه من قرينش بودم (چون مقام مقام احتجاج و اختصام است)،" ما أَطْغَيْتُهُ" من او را مجبور بر طغيان نكردم،" وَ لكِنْ كانَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ" ليكن خودش آماده و مستعد بود كه دعوتهاى مرا بپذيرد، هر چه به او پيشنهاد مى‏كردم او به اختيار خود قبولش مى‏كرد، پس من مسئول گناهان و طغيان او نيستم.

چرا گفتند موقع اقدام برای بچه دار شدن بسم الله و... بگوییم؟
موقع آمیزش و انعقاد نطفه، شیطان وارد جسم مرد میشود و نطفه دو گانه شکل میگیرد یعنی فرزندی همراه با جنی از شیاطین بوجود می آید! در سوره قاف که سخن از قرین آمده همین همزاد شیطانی است! این همزاد بعد از 18 سالگی فعال میشود.
البته نماز و قرآن خواندن و حجامت تاثیرش رو کم میکنه و میشه از شرش خلاص شد!


اِذا جامَعَ اَحَدُکُمْ فَلْیَقُلْ بِسم اللهِ وَ بِاللهِ اَلّلهُمَّ جَنِّبْنی الشَّیْطانَ وَ جَنِّبْ الشَّیْطانَ ما رَزَقَتَنی قالَ فَأِنْ قَضَی اللهُ بَیْنَهُما وَلَداً لایَضُرُّهُ الشَّیْطانُُ بِشَیءٍ اَبَداً.

حضرت امیر (ع) فرمود: هنگام آمیزش بگوئید بنام خدا و استعانت او، خدایا مرا و آنچه بمن روزی می‌کنی (فرزند) از شیطان دور بدار
بعد فرمود اگر خداوند فرزندی به آن دو دهد شیطان هرگز بدو ضرر نرساند!
(در روایات متعددی ذکر شده است که هنگام آمیزش جنسی شیطان می‌تواند بر روی نطفه اثر بگذارد و اگر نام خدا برده شود این اثر خنثی خواهد شد)!

قبلا در لینک زیر با یکی از کارشناسان سایت بحث کردیم و با آیات و روایات و... بالاخره طرف مقابل را تا حدودی قانع کردیم همزاد شیطانی وجود دارد!

http://www.askdin.com/thread5083.html

بسمه تعالی
با عرض سلام و تحیت
ضمن تشکر از جنابعالی

_ در بحث جاری با چند اصطلاح مواجه هستیم؛ 1- جن همزاد، 2- جن و 3- شیطان. مستحضرید که هریک از این مفاهیم معنای خاص خود را دارد و نمی توان آنها را یک مفهوم دانست.

_ نسبت میان جن و شیطان نسبت عموم خصوص من وجه است و نه تساوی! چرا که در دو امر از یکدیگر سلب می شوند؛ یکی شیاطین انسی و دیگری اجنه ای که شیطان نیستند بلکه مومن و موحدند...

_ همانگونه که اشاره نمودید مفهوم جن و شیطان از نصوص قرآنی هستند که جای تردید ندارد، اما جن هم زاد به این معنی که با انسان نیز یک جن متولد شود و همواره با او باشد از آیات الهی قابل استفاده نیست. آیات شریفه ای هم که اشاره فرمودید تنها وجود و همراهی شیطان را مورد اشاره قرار داده است که محل تردید نیست. اما اینکه
1- همه افراد بشر چه مومن و چه غیر مومن قرین شیطان باشند
2- این شیطان، جن همزاد باشد
از آیات مورد اشاره قابل برداشت نیست. چرا که همانگونه که گفته شد همه شیاطین جنی نیستند و همه جنیان نیز شیطان نیستند و افراد موحد و متقیهرچند وسوسه می شوند اما قرین شیطان نیستند.

_ بر فرض که برای همه افراد شیطان قرین وجود داشته باشد ( دلیل قرآنی بر این ادعا وجود ندارد)، مثبت جن همزاد نیست، چرا که همانطور که گفته شد این دو مفهوم یکی نیستند.

_ در ادعای فعال شدن جن همزاد در 18 سالگی از سویی با
1- قرین بودن وی از ابتدا تا انتها با فرد خاصی
2- سن تکلیف
تعارض وجود دارد و از سوی دیگر نه دلیل نقلی و نه عقلی مبنی بر این مدعا که دوئیت جن یعنی تابع و همزاد اقامه نشده است.

reza18181818;621148 نوشت:
باید یادآور شوم که این دو تحت عناوین دیگری همچون "سایه" توسط کارل گوستاو یونگ، روانکاو معروف سوئیسی، یا "اید" توسط فروید مطرح شده اند.

بسمه تعالی
با سلام و عرض تحیت
ضمن تشکر از جنابعالی

همانگونه که اشاره فرمودید هرچند کارل گوستاو یونگ و استادش فروید از نظریه پردازان و روانشناسان مطرح هستند اما میان این دو اختلافات اساسی است به نحوی که زمینه جدا شدن یونگ از فروید را فراهم آورد، به هر حال عنایت به نکات زیر لازم است؛
_ یونگ مفاهیم تازه ای را ارائه داده است که یک از این مفاهیم، مفهوم آرکی تایپ یا کهن الگو (صورتهای ازلی) است و به معنای این است که از ابتدا و نسل به نسل افراد بشر دارای ویژگی های ثابتی بوده اند. این کهن الگوها عبارتند از
نقاب (پرسونا)
انیما
انیموس
خود (سلف)
و سایه (شدو)
_ برخی به یونگ این ایراد را وارد کرده اند که مفاهیم وی گنگ است و نمی توان تفسیر روشنی از ان ارائه داد
_در عین حال سایه ای که یونگ از آن نام برده است اشاره به ویژگیهای حیوانی و بعد نفسانی انسان دارد و نه وجود مستقلی تحت عنوان جن همزاد
_ . مفهوم اید یا بن نیز که فروید آن را مطرح کرده در مقابل مفاهیم من و فرامن است. و ناظر به این ادعا است که اید تابع اصل لذت است. فروید قائل به وجود همزاد نیست چرا که بر خلاف یونگ، اصولا فروید فردی مادی گرا است که دین را یک نوروز می داند و قائل به ماوراء نیست.
_ تا کنون روانشناسی چه از پیروان یونگ و فروید (روان تحلیلگران) و چه پیروان سایر مکاتب روانشاسی چنین برداشتی از مفاهیم یونگ و فروید ارائه نکرده است.

اميدوار;622117 نوشت:
یکی شیاطین انسی و دیگری اجنه ای که شیطان نیستند بلکه مومن و موحدند...
جن هم زاد به این معنی که با انسان نیز یک جن متولد شود و همواره با او باشد از آیات الهی قابل استفاده نیست.
آیات شریفه ای تنها وجود و همراهی شیطان را مورد اشاره قرار داده است که محل تردید نیست. اما اینکه
1- همه افراد بشر چه مومن و چه غیر مومن قرین شیطان باشند
2- این شیطان، جن همزاد باشد از آیات مورد اشاره قابل برداشت نیست.
بر فرض که برای همه افراد شیطان قرین وجود داشته باشد ( دلیل قرآنی بر این ادعا وجود ندارد)، مثبت جن همزاد نیست، چرا که همانطور که گفته شد این دو مفهوم یکی نیستند.

با سلام

بنده تنها بحثم سر شیاطین جنی است و کاری با سایر جنیان و شیاطین انسی ندارم!

همه چیز نباید دقیق و مو بمو در قرآن گفته شود و گفته هم نشده! وگرنه قرآن هزاران جلد میشد!

در روایات آمده که خداوند متعال به ابلیس فرمود: فرزندى به آدم نمی دهم جز این که مانندش را به تو دهم و هر آدمی، هم زاد شیطانى دارد. ( مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج‏60، ص 306)

در روایتی دیگر آمده که پیغمبر (ص) فرمود: چه بسا که هیچ کس نباشند جز آن که همزاد او از جنّ برای او گماشته شده است، گفتند: یا رسول اللَّه آیا برای شما هم هست؟ فرمود: برای من نیز هست، جز این که خدایم یاریم داده که او تسلیم من شده است و جز به نیکى واندارد (و من از او در سلامتم) (همان، ص 298)

به لینک زیر هم میتوانید مراجعه کنید تا متوجه شوید حوزویان هم خلقت همزاد همراه با انسان را تایید میکنند!

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

اگر بر فرض شما منظور از قرین، انسان شیطان صفت باشد و طبق آیات صریح قرآن در سوره قاف، هر شخص گناهکار باید با قرینش که انسانی شیطان صفت است باید با هم حسابرسی شوند و در جهنم انداخته شود که این غیر ممکن است! چون یک انسان شیطان صفت نمیتواند با چندین انسان باشد و قرآن هم نمیگوید قرین کفار! بلکه قرآن میگوید قرینه یعنی همزاد خودش نه همزاد و قرین چند نفر از کفار!

و هر قرین شیطان صفت، مخصوص هر شخص است نه اینکه همان قرین بقول شما انسانی را، برای هر شخص گناهکار با هم حسابرسی کنند!

خداوند کلی و برای همه کفار این سخنان را ذکر فرموده! پس آن قرین را هر شخص داراست و جن میباشد که روایات بالا نیز موید این مطلب میباشد!

همانطور که علامه طباطبائی در تفسیر قرین در آیات سوره قاف می فرمایند قرین شیطانی همیشه و در تمام عمر با انسان هست در حالیکه یک قرین انسانی نمیتواند همیشه و در همه جا و تا آخر عمر با شخص باشد مگر اینکه قرین جنی باشد. پس قرین مذکور جن میباشد!

تفسیر المیزان : قالَ قَرِينُهُ رَبَّنا ما أَطْغَيْتُهُ وَ لكِنْ كانَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ"
مراد از قرين در اينجا مسلما قرين شيطانى است كه در كلام مجيد خداى تعالى مكرر نامش آمده، و آن عبارت است از همان شيطانى كه
همواره با آدمى هست و غوايت و ضلالت را به آدمى وحى مى‏كند.

پس معناى جمله" قال قرينه" اين است كه:آن شيطانى كه يك عمر با او بود و گمراهش مى‏كرد، گفت:" ربنا" اى پروردگار ما، يعنى پروردگار من و اين انسان كه من قرينش بودم (چون مقام مقام احتجاج و اختصام است)،" ما أَطْغَيْتُهُ" من او را مجبور بر طغيان نكردم،" وَ لكِنْ كانَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ" ليكن خودش آماده و مستعد بود كه دعوتهاى مرا بپذيرد، هر چه به او پيشنهاد مى‏كردم او به اختيار خود قبولش مى‏كرد، پس من مسئول گناهان و طغيان او نيستم.

در کل قرآن هر جا سخن از شیطان است اسم خود شیطان را میبرد و هر جا منظور شیاطین انسی است میگوید شیاطین الجن و الانس یا کسانی که شیطان را به دوستی گرفته اند! پس در آیات زیر که در مورد همزاد آمده منظور از شیطان، یک شیطان جنّی است!

سوره زخرف: وَمَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ ﴿۳۶﴾
و هر كس از ياد [خداى] رحمان دل بگرداند بر او شيطانى مى‏ گماريم تا براى وى دمسازى(همزاد) باشد (۳۶)

وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ ﴿۳۷ و مسلما آنها ايشان را از راه باز مى‏دارند و [آنها] مى‏پندارند كه راه يافتگانند (۳۷)

حَتَّى إِذَا جَاءنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ ﴿۳۸﴾ تا آنگاه كه او [با دمسازش] به حضور ما آيد [خطاب به شيطان] گويد اى كاش ميان من و تو فاصله خاور و باختر بود كه چه بد قرین و همزادی هستى (۳۸)

وَلَن يَنفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذ ظَّلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِي الْعَذَابِ مُشْتَرِكُونَ ﴿۳۹ و امروز هرگز [پشيمانى] براى شما سود نمى‏بخشد چون ستم كرديد در حقيقت‏ شما در عذاب مشترك خواهيد بود (۳۹)

سوره قاف: قَالَ قَرِينُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَيْتُهُ وَلَكِن كَانَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ ﴿۲۷﴾ [شيطان] همدمش مى‏گويد پروردگارا، من او را به عصيان وانداشتم ليكن [خودش] در گمراهى دور و درازى بود (۲۷)

وَالَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاء النَّاسِ وَلاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَن يَكُنِ الشَّيْطَانُ لَهُ قَرِينًا فَسَاء قِرِينًا و كسانى كه اموالشان را براى نشان‏دادن به مردم انفاق مى‏كنند و به خدا و روز بازپسين ايمان ندارند و هر كس شيطان يار او باشد چه بد همدمى است (۳۸) نساء

جن تابع و جن همزاد هر دو از شیاطین جنی هستند!

همه چیز در قرآن گفته نشده! خیلی از مطالب از پیامبر و ائمه نازنین در احادیث و روایات و دعاها میباشد که جن تابع و جن همزاد و عمار مکان و... را هم تایید میکند! حتما نباید امامان بیایند سیر تا پیاز ماجرا را بگویند که این قرین شیطانی چی بوده؟ از کجا آمده و...

مثلا تنها اسم شیطان در قرآن آمده در حالیکه در روایات و احادیث و دعاها اسامی شیاطین جنّی مختلف ذکر شده:

امام صادق(ع):
قسم به خداییکه محمد (ص) را به حق فرستاد عفریت و ابلیس ها بر مومن بیشتر از زنبوران بر گوشت اند! ولی مومن از کوه محکمتر است زیرا کوه را با تبر می توان تراشید ولی مومن از دین خود کم نمی کند.

در بعضی از نوشته های مورخین ومحدثین شیعه نام بعضی از ذریه های ابلیس و شیطان ذکر گردیده ما نیز ذیلا آنها را ذکر می کنیم :

1- وَلْها يا وَلهان؛ او مأمور طهارت و نماز و عبادت است. او انسان را در طهارت و نماز وسوسه مي کند و به شک مي اندازد که اين نماز باطل است؛ نمازي ديگر شروع کن، وضوي تو ناقص بود، دو مرتبه تجديد کن. گاهي در سجده در بدن انسان چيزي مي دمد، به طوري که انسان خيال مي کند وضوي او باطل شد و مجبور شود دو مرتبه وضو بگيرد.

2- هَفاف؛ مأموريت دارد که در بيابان ها و صحراها انسان را اذيت کند و براي ترسانيدن او را به وهم و خيال اندازد يا به شکل حيوانات گوناگون به نظر انسان درآيد.

3- زلنبور (يارکتبور)؛ که آن موکّل بازاري ها است. لغويات و دروغ، قسم دروغ و مدح کردن متاع را نزد آنها زينت مي دهد. آنها هم براي اين که جنس خود را به فروش رسانند آن اعمال را انجام مي دهند.

4- ثبر؛ در وقتي که مصيبتي به انسان وارد مي شود، صورت خراشيدن، سيلي به خود زدن، يقه و لباس پاره کردن را براي انسان پسنديده جلوه مي دهد.

5- ابيض؛ انبيا را وسوسه مي کند. يا مأمور به خشم درآوردن انسان است و غضب را پيش او موجه جلوه مي دهد و به وسيله آن خونها ريخته مي شود.

6- اعور؛ کارش تحريک شهوات در مردان و زنها است و آنها را به حرکت مي آورد! و انسان را وادار به زنا مي کند. اعور، همان شيطاني است كه برصيصاي عابد را وسوسه کرد تا با دختري زنا کند و بعد او را به قتل رساند. روزي اعور پيش هود پيغمبر رفت، آن حضرت ضربه اي به چشم او زد، کج شد.

7- داسم؛ همواره مراقب خانه ها است. وقتي انسان داخل خانه شد و سلام نکرد و نام خدا را بر زبان نياورد، با او داخل خانه مي شود و آن قدر وسوسه مي کند تا شرّ و فتنه ايجاد نمايد و اهل خانه را به جان هم اندازد. اگر انسان سر سفره غذا نشست و «بسم الله» نگفت با او غذا مي خورد. هرگاه انسان داخل خانه شد و سلام نکرد و ناراحتي پيدا شد بايد بگويد (داسم، داسم، اعوذ بالله منه)

8- مطرش يا مشوط و ساوشوط؛ کار او پراکندن اخبار دروغ يا دروغ هايي است که خود جعل کرده، در حالي که حقيقت ندارد.

9- قَنذَر؛ او نظارت بر زندگي افراد مي کند. هرکس چهل روز در خانه خود طنبور داشته باشد، غيرت را از او برمي دارد، به طوري که انسان در برابر ناموس خود بي تفاوت مي شود.

10- دهّار؛ مأموريت او آزار مؤمنان در خواب است. به طوري که انسان خواب هاي وحشتناک مي بيند، يا در خواب به شکل زنان نامحرم درمي آيد و انسان را وسوسه مي کند تا او را محتلم کند.

11- اقبض؛ وظيفه او تخم گذاري است. روزي سي عدد تخم مي گذارد. ده عدد در مشرق و ده عدد در مغرب و ده عدد در وسط زمين، از هر تخمي عده اي از شياطين و عفريت ها و غول ها و جن بيرون مي آيند که تمام آنها دشمن انسان اند.

12- تمريح؛ امام صادق(ع) فرمودند: براي ابليس-در گمراه ساختن افراد- کمک کننده اي است به نام «تمريح» وي در آغاز شب بين مغرب و مشرق به وسوسه کردن، وقت مردم را پر مي کند.

13- قَزح؛ ابن کوا از اميرالمؤمنين(ع) از قوس و قزح پرسيد، حضرت فرمود: قوس و قزح مگو؟ زيرا نام شيطان «قزح» است بلکه بگو «قوس اله و قوس الرحمن»

14- زوّال؛ مرحوم کليني از عطيه بن المعزام روايت کرده که وي گفت: در خدمت حضرت صادق(ع) بودم و از مرداني که داراي مرض «اُبنه» بوده و هستند ياد کردم. حضرت فرمود: «زوال» پسر ابليس با آنها مشارکت مي کند و ايشان مبتلا به آن مرض مي شوند.

15- لاقيس؛ او يکي از دختران شيطان است و کارش وادار کردن زنان به مساحقه و هم جنس بازي زنان است. او مساحقه را به زنان قوم لوط ياد داد. يعقوب بن جعفر مي گويد: مردي از حضرت صادق(ع) از مساحقه بازي زن با زن ديگر- پرسيد: حضرت در حالي که تکيه کرده بود نشست و فرمود: زن زير و زن رو- هر دو ملعون اند. پس از آن فرمود: خدا بکشد «لاقيس» دختر ابليس را که چه عمل زشتي را براي زن ها آورد. آن مرد گفت: اين کار اهل عراق است؟ حضرت فرمود: سوگند به خدا که اين عمل در زمان رسول خدا(ص) بود قبل از آن که در عراق باشد.

16- مُتکَوِّن؛ شکل خود را تغيير مي دهد و خود را به صورت بزرگ و کوچک درمي آورد و مردم را گول مي زند و به اين وسيله آنان را وادار به گناه مي کند.

17- مُذَهّب؛ خود را به صورت هاي مختلفي درمي آورد، مگر به صورت پيغمبر و يا وصي او. مردم را به هر وسيله که بتواند گمراه مي کند.

18- خنزب؛ بين نمازگزار و نمازش حايل مي شود، يعني توجه قلب را از وي برطرف مي کند. در خبر است که عثمان بن ابي العاص بن بشر در خدمت حضرت رسول(ع) عرض کرد: شيطان بين نماز و قرائت من حايل مي شود- يعني حضور قلب را از من مي گيرد- حضرت جواب داد: نامش شيطان «خنزب» است. پس هر زمان از او ترسيدي به خدا پناه ببر.

19- مِقلاص؛ موکّل قمار است. قماربازها همه به دستور او رفتار مي کنند. به وسيله قمار و برد و باخت اختلاف و دشمني در ميان آنان به وجود مي آورد.

20- طَرطَبه؛ يکي از دختران آن ملعون مي باشد. کار او وادار کردن زنان به زنا است و هم جنس بازي را هم به آنان تلقين مي کند.

نام جن تابع و همزاد که از ذریات و قبیله شیطان هستند در دعاها و آیات به عنوان شیاطین جنّی آمده که در پستهای قبلی ذکر کردم.

یک نکته را جا انداختم و آن اینست که جن همزاد همیشه شیطانی نیست و برخی مواقع یهودی، مسیحی هم میتواند باشد!

همزاد مسلمان تنها مختص پیامبر و ائمه و اولیای الهی علیهم السلام است! البته اولیای الهی بعد از خلاصی از نفس اماره، از شر همزاد هم خلاص میشوند و همزادشان یا مسلمان میشود یا از آنها جدا شده و همزاد مسلمانی جای وی را میگیرد! اما همزاد پیامبر و ائمه از همان اول تولدشان، مسلمان است!

در داستان حرز ابی دجانه هم اگر خوانده باشید پیامبر به ابی دجانه فرمودند آن جنی که تو را اذیت میکند جن خانه توست و در دعایی هم که به وی دادند نام "عمار مکان" آمده که همان جنهای منازل هستند که در روایت زیر هم به آنها غیر مستقیم اشاره شده. البته عمار مکان میتوانند مسلمان،کافر،مسیحی یا یهودی یا شیطانی باشند!

در روايتى از اميرمؤمنان على(ع) آمده است: « خانه‌اى كه در آن قرآن خوانده مى‌شود و ياد خدا مى‌شود، بركتش زياد مى‌شود و ملائكه در آن خانه حاضر شده، شياطين از آن خانه دور مى‌شوند و براى اهل آسمان مى‌درخشد; همان‌طور كه ستارگان براى اهل زمين مى‌درخشند، امّا خانه‌اى كه قرآن در آن خوانده نمى‌شود و ياد خدا نمى‌شود، بركتش كم‌شده و ملائكه از آن خانه مى‌روند و شياطين وارد آن خانه مى‌شوند. »

سلام

حدود تسلط شیطان
در کیش ثنویت ایران قدیم اهریمن خالق مطلق بدى ‏ها و شرور و آفات و موجودات زیان آور از قبیل مار، عقرب و غیره است. ممکن است بعضى خیال کنند شیطان در قرآن و اسلام مرادف اهریمن در عقیده‏ ى ایران باستان است. ولى این اشتباه محض است شیطان و جن نقشى در کار خلقت ندارند. خالق تمام اشیا خداوند است و کسى جز خدا در کار خلقت و تدبیر آن استقلالى ندارد؛ قرآن در ذم و ردّ چنین افکار باطل فرموده: "و جعلواللَّه شرکاء الجن و خلقهم و خرقوا له بنین و بناتٍ بغیر علم سبحانه و تعالى عما یصفون".

حدود تسلط شیاطین وسوسه‏ ى قبلى و دعوت و بهتر نمایاندن بدى ‏ها و بالعکس است و جز این تسلطى ندارند و کسى را به انجام کارى مجبور نمى‏ کنند و در قرآن مجید هر چه در مورد کار آنها گفته شده، به همین اصل بر مى ‏گردد.

البته هم فرشتگان و هم جنیان، سهمى از قدرت دارند و بر انسان نازل مى‏ شوند. تنزل فرشتگان اختصاصى به حالت احتضار ندارد، بلکه در غیر حالت احتضار اگر کسى "الله" بگوید و روى گفته‏ ى خود ایستادگى کند، فرشتگان بر او نازل مى ‏شوند. جن نیز داراى محدوده ‏اى از قدرت است. از جمله مى ‏تواند با سرعت زیاد کارهاى خارق العاده انجام دهد. جن گرچه از نظر قدرت فکرى ضعیف است ولى قدرت تحریکى او زیاد است، او مى ‏تواند بارسنگینى را در کمترین زمان جابه‏ جا کند. درک او، درکى عقلى و قوى نیست و حداکثر خیالى و وهمى است و از آیات قرآن مادى بودن جن (مانند انسان) استفاده مى ‏شود. در داستان حضرت سلیمان علیه السلام وقتى عفریتى از جن مدعى مى ‏شود، حضرت سلیمان آن جن را تکذیب نمى ‏کند؛ اگر چه در قرآن نیامده است که آن جن تخت را آورد. جن و شیاطین جن ممکن است کارهایى مانند: گوش فرادادن به قرآن و... نیز انجام دهند.

راه نفوذ شیطان

شیطان از جهت‏ هاى گوناگون به انسان تهاجم مى‏ کند، گاهى از پیش رو و گاهى از پشت سر و زمانى از راست و زمانى هم از چپ "ثمّ لآتینهم من بین ایدیهم و من خلفهم و عن أیمانهم و عن شمائلهم".

مهمترین تسلط پس از تهاجم و نزدیک شدن به انسان، تصرف در اندیشه و خیال آدمى است. در واقع شیطان کمین گاه‏هاى متعددى دارد که به برخى از آنها اشاره مى ‏کنیم:

1. گاهى در حوزه‏ ى تعبد کمین مى ‏کند تا انسان را از تعبد خارج سازد، او مى‏ کوشد انسان اعمالش را بر اساس وحى انجام ندهد؛ بلکه به میل خود عمل کند و حال آن که در حوزه‏ ى تعبد، انسان عبد خداست و تمام کارهاى خود را بر اساس وحى الهى انجام مى‏ دهد.

2. گاهى کمین گاه او حوزه‏ ى تعقل است. کارى مى‏ کند تا انسان در مقام فکر و اندیشه، به جاى این که معارف الهى را با برهان تحلیل کند و آنها را با یقین بفهمد و بپذیرد، برهان نما را به جاى برهان واقعى بنشاند و از تعقل ناب محروم شود.

3. گاهى در حوزه ‏ى شهود کمین مى ‏کند، حوزه‏اى که انسان حقایق جهان ربوبى را آن گونه که هست، با دل و بدون وساطت لفظ و مفهوم و استدلال مشاهده مى ‏کند. شیطان کمین مى ‏کند تا واقع را آن طور که هست مشاهده نکند یا چنین راهى را انکار کند. در واقع شیطان نخست شهود، آن گاه اندیشه و سپس عمل را منحرف مى ‏کند.

از آیات و روایات معصومان‏ علیهم السلام استفاده مى‏ شود که شیطان و جنود او تنها بر کسانى تسلط و نفوذ پیدا مى ‏کنند که از مسیر بندگى خدا خارج مى ‏شوند و در اثر غفلت به خودپرستى و هواپرستى دچار مى‏ گردند و زمینه‏ ى نفوذ شیطان را فراهم مى ‏سازند و گرنه بندگان صالح و مخلص خدا از کید و تسلط شیطان ایمن هستند. چنان که در برخى آیات خود شیطان به این واقعیت اعتراف نموده است: "قال فبعزّتک لأغوینّهم اجمعین، الّا عبادک منهم المخلصین".

زیرا، تجرد شیطان، تجرد مثالى و خیالى است و از تجرد تام عقلى برخوردار نمى ‏باشد. از این روى به‏ مرحله و مقام عقلى و شامخ انسان کامل و مخلص راه ندارد و نمى ‏تواند در قوه‏ ى عاقله و عقل عملى او تأثیر بگذارد. او لایق هیچ یک از این دو مرحله نبوده و در مرحله ‏اى پایین‏تر قرار دارد. البته همیشه در کمین بوده و نسبت به انسان‏هاى کامل هم طمع دارد.

مردم عوام خرافات زیادى درباره‏ ى جن ساخته‏ اند که با عقل و منطق جور در نمى ‏آید مثلاً اگر یک ظرف آب داغ بریزید، آنها خانه‏ هایى را به آتش مى‏ کشند، موجودى موذى و پرآزارند، بدرفتار و کینه توز و... در حالى که اگر موضوع وجود جن از این خرافات پیراسته شود اصل مطلب کاملاً قابل قبول است؛ چرا که هیچ دلیلى بر انحصار موجودات زنده به آنچه مامى ‏بینیم، نداریم بلکه موجودات غیر محسوس به مراتب بیشترند... در روایتى از پیامبر صلى الله علیه وآله وارد شده که فرمودند: "خلق الله الجن خمسة اصناف کالرّیح فى الهواء و صنف حیات و صنف عقارب، و صنف حشرات الارض و صنف کبنى آدم‏ علیه السلام الحساب والعقاب."

آن گونه که از نقل تاریخ و قضایا به نظر مى‏ رسد، از گذشته تا به امروز دل‏ها و تصورات بسیارى از مردم از توهمات و داستان‏هاى مربوط به جن پر بوده، به طورى که گروهى به کلى منکر آن هستند و خرافه‏ اى بیش نمى ‏دانند و از جانب دیگر، برخى افکارشان از تصورات و خاطرات و داستان‏هاى اغراق‏ آمیز جن پرشده است و مى ‏توان گفت که هر دو گروه راه افراط را پیش گرفته‏ اند. دین مبین اسلام حقیقت آن را ثابت مى‏ داند و تصورات واهى را در مورد جن تصحیح مى‏ کند و اوهام و خرافات را از افکار و دل‏ها مى ‏زداید و دل‏ها را از سلطه‏ ى توهمات آزاد مى ‏گرداند. از این روى سوره ‏اى را در قرآن به بیان ویژگى ‏هاى آن اختصاص داده است.

یادآورى این نکته ضرورى است که: در نظام هستى، وجود تمام اشیا خواه فرشته، جن و انسان و سایر موجودات محسوس و غیر محسوس از ناحیه ‏ى خداست و تنها مؤثریت آنها هم به اذن الهى بوده و محدوده ‏اى معین دارد.

خداوند همواره در کلام نورانى قرآن مجید متذکر شده که به اسباب مادى و غیر مادى استقلالى ندارند، حیات و مرگ، سود و زیان و... همه در ید قدرت خداست و باید در تمام حالات به یاد او بود و به او توکل نمود و به او پناه برد که در این صورت هیچ موجودى نمى ‏تواند آسیبى برساند: "ا... و لیس بضارّهم شیئاً الا باذن الله" و درباره‏ ى شیاطین جن و انس هم هشدار داده است و فرموده: مبادا به سوى آنها تمایل پیدا کنید شیطان دشمن خدا و دشمن آشکار شماست و خود شیطان قسم خورده که انسان‏ها را گمراه کند. البته قدرت شیطان در محدوده‏ ى وسوسه و القائات اوست و هرگز سبب سلب اختیار از انسان نیست. بله محور اندیشه‏ هاى شیطانى نفس اماره است، در واقع نفس اماره به منزله‏ ى عامل نفوذى براى شیطان محسوب مى ‏شود: "و ما انسان را آفریده ‏ایم و مى‏ دانیم که نفس او چه وسوسه‏ اى به او مى‏ کند، و ما از شاهرگ (او) به او نزدیکتریم". همانگونه که خداوند تبارک و تعالى مى ‏فرماید: "در حقیقت، تو را بر بندگان من تسلطى نیست مگر کسانى از گمراهان که تو را پیروى مى‏ کنند."

در پناه حق باشید

mahdi41;622369 نوشت:
سلام
قدرت شیطان در محدوده‏ ى وسوسه و القائات اوست و هرگز سبب سلب اختیار از انسان نیست. بله محور اندیشه‏ هاى شیطانى نفس اماره است، در واقع نفس اماره به منزله‏ ى عامل نفوذى براى شیطان محسوب مى ‏شود: "و ما انسان را آفریده ‏ایم و مى‏ دانیم که نفس او چه وسوسه‏ اى به او مى‏ کند، و ما از شاهرگ (او) به او نزدیکتریم". همانگونه که خداوند تبارک و تعالى مى ‏فرماید: "در حقیقت، تو را بر بندگان من تسلطى نیست مگر کسانى از گمراهان که تو را پیروى مى‏ کنند."

با سلام

این مطالب از چند کتاب تفسیر قرآن خصوصا تفسیر نمونه جمع آوری شده که مشابه همان حرفهایی است که آقای مکارم شیرازی تکرار میکنند!

مکارم شیرازی: جنیان در زندگی ما دخالت نمی کنند
http://www.rasanews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=105917

در حالیکه باز هم اشتباه میکنند همانطور که در قضیه اذکار عرفانی اشتباه کردند و گفتند اینها ذکرنیستند و مهمل اند! که داستانش در لینک زیر هست

http://www.askdin.com/thread39047-3.html#post515202

متاسفانه اطلاعات برخی از مراجع ما در زمینه عرفان و فلسفه اسلامی، علوم غریبه تقریبا در حد صفر است! به همین دلیل می بینیم یک روز حرفهای اشتباهی در مورد جن میزنند و روز دیگر میگویند عرفان و فلسفه اسلامی کشک است! اگر اجازه اظهار نظر در مورد حرفهای این مراجع در سایت بود بنده بیشتر میگفتم!
بنده حرفهام رو با ذکر احادیث و آیات معتبر و بطور منطقی گفتم و ذکر کردم اما شما تنها به حرفهای چند فقیه استناد کردید تا احادیث و آیات به این روشنی! و هنوز نمیخواهید در برابر حقیقت خاضع شوید!

mahdi41;620856 نوشت:
کاسبی و دکان دعانویسی و در آمدهای آنچنانی


مراجعه به ساحر حرام است و یکی از دلایل اینکه ساحران خود را دعانویس معرفی میکنند همین است!

اما دعانویسان واقعی کارشان مقابله با چنین ساحران و شیاطینی است و دنبال کشف اسرار زندگی مردم و... نیستند بلکه تنها برای حل مشکل پیش آمده مثلا سحر یا همزاد و... شخص را چکاپ میکنند و بعد معالجه!

باز خود این دعانویسان دو دسته اند بعضی پول زیاد میگیرند و بعضی هم به اندازه میگیرند و هم خمس درآمد این کارشان را میپردازند!

دعانویسی با سحر و ساحری متفاوت است . دعانویسانی که بیشتر در دسترس هستند دعانویس نیستند ساحر هستند!

در مقابل چنین ساحرانی که عوام به آنها دعانویس میگویند، دعانویسانی هستند که ادعیه و آیات قرآنی را تحت شرایط خاص و اسلامی می نویسند یا میخوانند. که این افراد یا صاحب اذن هستند یا از اساتید صاحب اذن، اذن دارند!


امام جمعه کاشان اظهار داشت: اصل دعانویسی مورد تأیید اسلام است، البته مشروط به این که این کار توسط یک شخص مهذب و خودساخته انجام شود.

آیت الله نمازی با تأکید بر این که دعا دو مرتبه دارد، گفت: یک مرتبه دعا، معاشقه با پروردگار است؛ یعنی عبد با مولای خودش عاشقانه مناجات بکند و این مرتبه عالی دعاست، بنده در مراتب بالای دعا اصلا چیزی از خدای متعال طلب نمی کند؛ چون بی نیاز است و خودش را از عوامل مادی بی نیاز می بیند، رضوان و رضایت الهی برترین چیزی است که چنین بنده ای از خدای خودش طلب می کند و تنها به فکر رضای الهی است.

وی عنوان کرد: بخشی از دعاهای اولیاء الهی از سنخ این دعاهاست، امیرالمؤمنین علی(ع) به خدای متعال عرضه می دارد که خدایا اگر من تو را عبادت می کنم، از روی ترس از جهنم نیست، به شوق بهشت هم تو را عبادت نمی کنم، بلکه از آنجا که تو را شایسته عبادت یافته ام، تو را عبادت می کنم.

عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان این که مرتبه دوم دعا، طلب حاجت از پروردگار است، گفت: اصل مسئله دعانویسی مورد تأیید اسلام است، در زمان اهل بیت(ع) افرادی به آن بزرگواران مراجعه می کردند و برای نیازهای مختلف مادی و معنوی خودشان از آن حضرات(ع) کمک می خواستند و ائمه(ع) نیز به آن افراد دعای خاصی می دادند.

آیت الله نمازی در پایان تصریح کرد: گاهی ائمه(ع) به افراد، دعا برای شفای بیماری خاصی می دادند؛ لذا اصل دعانویسی البته اگر توسط شخص مهذب و خودساخته ای صورت بگیرد، مورد تأیید است. اگر بنده، مطیع محض پروردگار باشد، خدای متعال به او عنایت خاصی می کند، حدیث قدسی داریم که خدای متعال فرموده است: «عبدی اطعنی حتی اجعلک مثلی؛ بنده من، مرا اطاعت کن تا تو را مثل خودم قرار دهم.» بالاترین منصب رسول اکرم(ص)، عبودیت ایشان بوده است؛ لذا زمین و آسمان، گوش به فرمان حضرت رسول(ص) بوده است.

منبع خبر: www.iqna.ir

بخش دعانويسي و استخاره در همین سایت گفتگوی دینی!!!!!!!!

http://www.askdin.com/forum271.html

شوخ;621176 نوشت:
این روانشناسان مادی گرای غربی درمانی هم که ندارند میگن: خانم! شما جن ندیدی جن اصلا وجود نداره اینا همش توهمه و یک قرض ضدتوهم برات مینویسم!

سلام
در مورد افسردگي و ترس نااميدي چي؟ شما نظرتون چيه چطوري بايد درمانش كرد
باتشكر

بسم الله الرحمن الرحیم
قل اعوذ برب الناس ملک الناس اله الناس من شر الوسواس الخناس الذی یوسوس فی صدور الناس من الجنه و من الناس

فووووووووووتتتتتت
بسم الله الرحمن الرحیم
قل اعوذ برب الفلق من شر ما خلق و من شر غاسق اذا وقب و من شر نفاثات فی العقد و من شر حاسد اذا حسد

فووووووووووووووتتتتتتتت

بمیره هر چی شیزون انسی و جنیه
چشمشون گوششون دتسشون
همه و همه از این سایت و برو بچ دور
بگو بشمار
ی سپنجم دود کنید

ملّاعلي;622480 نوشت:
سلام در مورد افسردگي و ترس نااميدي چي؟ شما نظرتون چيه چطوري بايد درمانش كرد باتشكر

باسلام

بعضی ترسها و افسردگی ها و نا امیدی ها به همین شیاطین هم مربوط میشود اما نه همیشه!

افسردگی و ترس باید بررسی شود مثلا اضطراب و ترسهای بیخودی میتواند به همین قضایا مربوط شود!

بعنوان مثال جوانان خصوصا در وضعیت رکود اقتصادی الان، ترس از آینده دارند و تا حدودی نا امیدند که بالاخره آینده چه میشود؟
این ترسها و اضطرابها، دیگر بطور کامل بخاطر شیاطین نیست بلکه به شرایط اقتصادی بستگی دارد اما از یک نظر خداوند میفرماید مومن باید در سختیها به خدای خود امیدوار باشد و خود شیطان در چنین شرایطی سعی میکند شخص را بسوی ورطه ناامیدی از خداوند و... بکشاند! پس باز هم شیطان در هر جایی دخیل میتواند باشد! اما نباید هر چیزی را به آن نسبت داد! مثل اینکه بگیم خشکی دریاچه ارومیه و .. بطور مستقیم بخاطر تاثیر شیاطین است!

خداوند از نزول سکینه و طمانینه بر قلبهای مومنین و تاثیر ذکر خدا بر آرامش انسان سخن میگوید نه از داروهای ضدافسردگی که با کاهش هورمونها و... میخواهند مانع افسردگی وی بشوند!

وقتی روح و روان شخص دچار آسیب میشود روی بدن تاثیر سوء میگذارد مثلا تولید هورمون اضطراب در بدن افزایش می یابد و... خوب بنظر شما که پزشک هم نیستید اول باید میزان هورمون اضطراب رو کاهش داد یا مشکل روحی فرد را تحت علاج قرار داد؟!

تاثیر قرآن روی روح و روان انسان بیشتر است چون هم باعث دور شدن شیاطین میشود و هم ذکر خدا آرامش بخش است و...

اگر بعد نماز صبح سوره یس را بخوانید در آن روز احساس بسط و شادی خواهید داشت!

برای هر افسردگی باید علت را دید و بعد متناسب با آن علاج تجویز کرد!

دعانویسان واقعی، اول شخص را چکاپ میکند بعد براساس علت مشکل ترس یا افسردگی و... دستوری قرآنی به وی میدهند یا مینویسند!

هر مسلمانی باید همیشه صبح و مغرب و قبل خواب، سه بارسوره فلق یا آیت الکرسی را برای حفظ خود و خانواده شان بخوانند تا تاثیر شیاطین روی آنها به حداقل ممکن برسد! البته تاثیر نفس اماره کم نمیشود!

روزانه یا بعد نماز صبح و مغرب، صد بار استغفر الله و صلوات هم بگویید خیلی خوب میشود!

راه دیگر اینست که دعایی برای حفظ خودتان و منزل توسط یک دعانویس موثق نوشته شود! بعضی از روحانیون هم دعانویسی میکنند!

در روایات آمده که پیامبر نازنین، حسن و حسین را با سوره ناس و فلق تعویذ میفرمود!

شوخ;622563 نوشت:
وقتی روح و روان شخص دچار آسیب میشود روی بدن تاثیر سوء میگذارد مثلا تولید هورمون اضطراب در بدن افزایش می یابد و... خوب بنظر شما که پزشک هم نیستید اول باید میزان هورمون اضطراب رو کاهش داد یا مشکل روحی فرد را تحت علاج قرار داد؟!

تاثیر قرآن روی روح و روان انسان بیشتر است چون هم باعث دور شدن شیاطین میشود و هم ذکر خدا آرامش بخش است و...

اگر بعد نماز صبح سوره یس را بخوانید در آن روز احساس بسط و شادی خواهید داشت!

برای هر افسردگی باید علت را دید و بعد متناسب با آن علاج تجویز کرد!

دعانویسان واقعی، اول شخص را چکاپ میکند بعد براساس علت مشکل ترس یا افسردگی و... دستوری قرآنی به وی میدهند یا مینویسند!

سلام و تشكر

يعني با تغذيه مناسب نمي توان درمان كرد؟
پس اين همه روايت از امامان كه اشاره به خوردن فلان ميوه يا گياه دارد چيست؟

ملّاعلي;622621 نوشت:
سلام و تشكر
يعني با تغذيه مناسب نمي توان درمان كرد؟ پس اين همه روايت از امامان كه اشاره به خوردن فلان ميوه يا گياه دارد چيست؟

وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ

«و ما آنچه از قرآن فرستادیم، شفاء و رحمت برای اهل ایمان است» (الاسراء 82)

با سلام

البته که میتوان با تغذیه صحیح از بعضی بیماریها و مشکلات جلوگیری کرد اما مشکلات روحی علل مختلفی دارد و فقط با تغذیه نمیتوان مشکل را حل کرد! خیلی ها تغذیه مناسب دارند اما افسرده اند! یا از فرط افسردگی اشتها ندارند و...

رابین ویلیامز بازیگر آمریکایی هم پولدار بود و هم کمدین و دارای خانه ای مجلل و...! چنین افرادی حتما پزشک خانوادگی و متخصص تغذیه و... هم دارند اما همین شخص خودکشی میکند!!!

بعضی گیاهان خاصیت نشاط بخشی و ضدافسردگی هم دارند مثل گلاب، گل گاو زبان و... اما اگر علت افسردگی مربوط به شیاطین باشد افسردگی موقتا رفع میشود و دوباره برمیگردد! مثلا احتلام از نظر پزشکان مادی گرا فقط نتیجه فعالیتهایی در بدن است در حالیکه در دین، شیطانی بودن آن هم مورد توجه قرار میگیرد و شخص باید دعایی قبل خواب هم بخواند!

از منظر انرژی درمانی برخی مشکلات روحی و خستگی بعلت تجمع زیاد انرژیهای منفی شخص هم هست و انجام غسلهایی مثل غسل صبح که در احکام آمده باعث تخلیه انرژیهای منفی شده و شخص از نظر روحی شارژ میشود!

همچنین برخی مواقع، داروهایی باعث عوارضی مثل افسردگی میشود مثل داروهای ضدبارداری

پس شیاطین،تغذیه و انرژیهای منفی،داروها و... همه در مسائل روحی میتوانند دخیل باشند!

جالب اینجاست که بعضی کاربران سایت و فقهاء میگویند شیطان کارش فقط وسوسه است و خلاص! در حالیکه همین شیطانی که از نظر ایشان اینقدر بی عُرضه است در خواب کاری میکند که شخص محتلم شود و حتی در دعا گفته شده میتواند شخص را بزند و سحر کند و ...

مِنْ شَرِّ الصَّادِرِينَ وَ الْوَارِدِينَ مِمَّنْ يَبْدُو بِاللَّيْلِ وَ يَنْتَشِرُ بِالنَّهَارِ وَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكَارِ وَ الْغُدُوِّ وَ الْآصَالِ وَ الْمُرِيبِينَ وَ الْأَسَامِرَةِ وَ الْأَفَاتِرَةِ وَ الْفَرَاعِنَةِ وَ الْأَبَالِسَةِ وَ مِنْ جُنُودِهِمْ وَ أَزْوَاجِهِمْ وَ عَشَائِرِهِمْ وَ قَبَائِلِهِمْ وَ مِنْ هَمْزِهِمْ وَ لَمْزِهِمْ وَ نَفْثِهِمْ وَ وِقَاعِهِمْ وَ أَخْذِهِمْ وَ سِحْرِهِمْ وَ ضَرْبِهِمْ وَ عَبَثِهِمْ وَ لَمْحِهِمْ وَ احْتِيَالِهِمْ وَ اخْتِلَافِهِمْ

این شیاطین اینقدر مهم هستند که در اکثر دعاها میفرماید من شر الجن و الانس! و حتی غالب ادعیه کتاب مهج الدعوات از جناب سید ابن طاووس شامل حرزهایی برای حفظ از شیاطین میباشد یعنی اینقدر این موضوع مهم است!

ائمه نازنین هم درمان گیاهی و هم درمان دعایی برای ما توصیه فرموده اند خصوصا در مسائلی که به روح و روان ما مربوط است!

امام على عليه السلام: عدس دل را نازك مى كند و اشك را مى افزايد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم : به بخوريد، كه دل را استوارى و نشاط مى بخشد، قلب را شجاعت مى دهد و فرزند را نكو مى سازد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم :سه چيز، حافظه را افزون مى كند و بلغم را از ميان مى برد: قرائت قرآن، عسل و كندر

امام على عليه السلام : سه چيز، بلغم را از ميان مى برد و حافظه را افزون مى كند: مسواك زدن، روزه گرفتن و قرائت قرآن

امام باقر عليه السلام : كوتاه كردن ناخن، از آن رو لازم است كه پناهگاه شيطان است و فراموشى از آن پديد مى آيد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم :براى مرد، مكروه است كه پس از احتلام، با زن همبسترى كند، مگر اينكه از احتلام پيشين، غسل كرده باشد؛ چه، اگر چنين كند و فرزندش ديوانه زاده شود، جز خويش را نكوهش نكند.

علت اینکه شخص باید بعد خروج منی غسل کند دلیلش باز همین شیاطین هستند و به همین دلیل فرمودند آمیزش بدون غسل باعث تولد فرزند دیوانه میشود یا گفته اند در فلان شب برای بچه دار شدن همبستر نشوید و...

امیرالمومنین (ع) می فرمایند: «درمان تمام دردها در قرآن وجود دارد، قسم به آن كسی كه پیامبر را برانگیخت و خاندانش را گرامی داشت درمان سوختن، غرق شدن، دزد، گریختن حیوانی از صاحبش، یا گمشده ای ، یابنده فراری، همه و همه درمانش در قرآن است، از آن بپرسید تا از قرآن جواب دهم.»


همچنین پیامبر (ص) فرمودند: هر كس درمانش را از قرآن كریم نگیرد خداوند او را شفا نمی دهد.



امام باقر علیه السلام نیز می فرمایند: فی القرآن شفاء من كل داء درمان هر دردی در قرآن كریم وجود دارد

واقعا درمان تمام بیماری ها در قران هست؟؟پس چرا علمایی ک قرانو بلدن هیچ کدومو استخراج نمیکنن و به مردم معرفی نمیکنن؟؟چرا این همه بیمار ام.اس باید منتظر داروی خارجی باشن.الان نگین ک هست ولی ما نمیتونیم استخراج کنیم ک در اون صورت بودن یا نبودنش فرقی نداره

ملّاعلي;622480 نوشت:
سلام
در مورد افسردگي و ترس نااميدي چي؟ شما نظرتون چيه چطوري بايد درمانش كرد
باتشكر


سفارش امام صادق (ع) به گفتن ذکر یونسیه

امام صادق(ع) : عجب دارم از کسى که غم زده است چطور این دعا را نمى خواند «لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین» چرا که خداوند به دنبال آن مى فرماید:ما او را پاسخ دادیم و از غم نجات دادیم و این چنین مؤ منان را نجات مى دهیم.

بنابراین بنابر فرمایش امام صادق (ع) ذکر یونسیه: (لا إلهَ إلاّ اَنت سُبحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمین) درمان افسردگی است که نتیجه آن در خود قرآن منصوص است: (وَ نَجَّینَاهُ مِنَ الغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنجِی المُومِنین).

mehrdad1919;622735 نوشت:
چرا علمایی ک قرانو بلدن هیچ کدومو استخراج نمیکنن و به مردم معرفی نمیکنن؟؟


بنده یکبار در سایت گفتگوی قرآنی، دستوری کاملا قرآنی قرار دادم اما تاپیک را بستند که چی؟ منبع نداره و معتبر نیست!!!!!! از بس که بعضی مراجع و فقهاء عالم و آدم را پر کردند که دعا و دستور باید سند داشته باشد یا حتما از امام معصوم باشد!

بنده هم گفتم کل آن تاپیک و چند تاپیک دیگرم را حذف کنند!

چقدر تو این سایت با کارشناسان و مدیران سر اینکه این دستورات و دعاها نباید حتما از ائمه باشد و دیگران هم میتوانند دستوری استخراج کنند بحث کردم!

بخاطر ذکر مطالبی راجع به جن و سحر و... چند بار معلق یا اخراج شدم! چون میگن حرفات سند نداره! دیگه از این همه آیه و حدیث و دعا سند محکمتر؟!

مگر سید هاشم حداد و دیگر اولیای الهی دعاهایی شبیه دعای ائمه نمیخوانده اند که از خودشان بوده! مگر ایات قرآن انسان را میکشد یا باعث احضار شیاطین میشود که حتی به دستوراتی که تمامش آیات قرآنی هم گیر میدن؟!!!!!!!!!!!

دستور شفائی که بنده گذاشتم از اول تا آخر هر کس نگاه میکرد می فهمید که حتی اگر آن دستور منبع هم نداشته باشد دستوری الهی است! از اول دستور که ثواب هفت بار حمد رو به پیامبر و ائمه اهدا میشود تا آخرش که گفتم هر کس شفا یافت هفت بار حمد به آن نازنینان اهدا کند!

آخه مگه آیات قرآن برای خطاب قراردادن شیطان است که دنبال منبع دستورند؟!!!!!!!!!!!


شاگردان علمای علوم غریبه، دعا درمانی و دعانویسی برای شفاء، حفظ و.. میکنند!
بعضی افراد هم از روی دستورات کتب چیزایی مینویسند و دعانویسی میکنند! ولی حرفه ای نیستند و تاثیر کارشان پایین است!

شوخ;622759 نوشت:

بنده یکبار در سایت گفتگوی قرآنی، دستوری کاملا قرآنی قرار دادم اما تاپیک را بستند که چی؟ منبع نداره و معتبر نیست!!!!!! از بس که بعضی مراجع و فقهاء عالم و آدم را پر کردند که دعا و دستور باید سند داشته باشد یا حتما از امام معصوم باشد!

بنده هم گفتم کل آن تاپیک و چند تاپیک دیگرم را حذف کنند!

چقدر تو این سایت با کارشناسان و مدیران سر اینکه این دستورات و دعاها نباید حتما از ائمه باشد و دیگران هم میتوانند دستوری استخراج کنند بحث کردم!

بخاطر ذکر مطالبی راجع به جن و سحر و... چند بار معلق یا اخراج شدم! چون میگن حرفات سند نداره! دیگه از این همه آیه و حدیث و دعا سند محکمتر؟!

مگر سید هاشم حداد و دیگر اولیای الهی دعاهایی شبیه دعای ائمه نمیخوانده اند که از خودشان بوده! مگر ایات قرآن انسان را میکشد یا باعث احضار شیاطین میشود که حتی به دستوراتی که تمامش آیات قرآنی هم گیر میدن؟!!!!!!!!!!!

دستور شفائی که بنده گذاشتم از اول تا آخر هر کس نگاه میکرد می فهمید که حتی اگر آن دستور منبع هم نداشته باشد دستوری الهی است! از اول دستور که ثواب هفت بار حمد رو به پیامبر و ائمه اهدا میشود تا آخرش که گفتم هر کس شفا یافت هفت بار حمد به آن نازنینان اهدا کند!

آخه مگه آیات قرآن برای خطاب قراردادن شیطان است که دنبال منبع دستورند؟!!!!!!!!!!!


شاگردان علمای علوم غریبه، دعا درمانی و دعانویسی برای شفاء، حفظ و.. میکنند!
بعضی افراد هم از روی دستورات کتب چیزایی مینویسند و دعانویسی میکنند! ولی حرفه ای نیستند و تاثیر کارشان پایین است!


الان این جواب بنده بود؟

mehrdad1919;622875 نوشت:
واقعا درمان تمام بیماری ها در قران هست؟؟

بله درمان تمام بیماریها در قرآن است حتی عاقل کردن دیوانه! اما بعضی مثل بیماریهای پوستی زمانبر است!

شوخ;622922 نوشت:
بله درمان تمام بیماریها در قرآن است حتی عاقل کردن دیوانه! اما بعضی مثل بیماریهای پوستی زمانبر است!

قال الامام الرضا – علیه السّلام – : فی القرآن شفاءٌ من کل داءٍ و قال داووا مرضاکم بالصدقه و استشفوا بالقرآن فمن لم یشفِهِ القرآن فلا شفاء له.
امام رضا – علیه السّلام – فرمود: در قرآن دوای هر دردی است، و (سپس) فرمود: مرض های خود را با صدقه مداوا و آنها را با قرآن شفا دهید، پس کسی را که قرآن شفا ندهد، پس هیچ شفایی برای او نیست

«مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۹۸»

reza18181818;622938 نوشت:
قال الامام الرضا – علیه السّلام – : فی القرآن شفاءٌ من کل داءٍ و قال داووا مرضاکم بالصدقه و استشفوا بالقرآن فمن لم یشفِهِ القرآن فلا شفاء له.
امام رضا – علیه السّلام – فرمود: در قرآن دوای هر دردی است، و (سپس) فرمود: مرض های خود را با صدقه مداوا و آنها را با قرآن شفا دهید، پس کسی را که قرآن شفا ندهد، پس هیچ شفایی برای او نیست

«مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۹۸»

خوب ی مثال بزنید ک باهاش بشه ی بیماریو خوب کرد
مراجع دینی چرا این درمان هارو ب بیمارستان ها نمیدن ک انقدر محتاج دستگاهها و داروهای خارجی نباشیم؟

[=arial][=arial narrow]بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
بنظر بنده این صحبتهایی که کردید زیاد منطقی نیست چون اگر قرار بود هرکس از خودش آیه یا حدیثی را طبق نظر و برداشت خودش تفسیر کند و دستوری صادر کند که همه میشدند دعا نویس و صاحب نظر در امر دین . همانطور که شما به خودت اچازه نمی دهی با اینکه اطلاعاتی بر اساس تجربه و شنیده ها به دست آورده ای که برای فلان مریضی فلان قرص و دارو موثر است و به کسی که همان مریضی را دارد توصیه نمی کنی یا اگر کسی توصیه کند شما می گویی برای اینکه بدنت نسبت به دارو مقاوم نشود باید باتوصیه ی پزشک مصر ف کنی همانطور هم دین کارشناس خودش را دارد و بلد بودن و تجربه داشتن در این امور کافی نیست و شما باید یا عالم دین شناس باشی یا ازاولیایی که خداوند به آنها نظر لطفی نموده و یکشبه ره صد ساله پیموده اند باشی تا بتوانی دستور ذکر بدهی حال شما از کدام یک از این دو گروه هستی طالب دینی یا نظر کرده ی خدا و رسول اگر از هیچکدام پس باید از دستورات آنها اطاعت نمایی تا از بدعتگزاران نباشی .

شاید منتظر;623083 نوشت:
[=arial][=arial narrow]بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
بنظر بنده این صحبتهایی که کردید زیاد منطقی نیست چون اگر قرار بود هرکس از خودش آیه یا حدیثی را طبق نظر و برداشت خودش تفسیر کند و دستوری صادر کند که همه میشدند دعا نویس و صاحب نظر در امر دین . همانطور که شما به خودت اچازه نمی دهی با اینکه اطلاعاتی بر اساس تجربه و شنیده ها به دست آورده ای که برای فلان مریضی فلان قرص و دارو موثر است و به کسی که همان مریضی را دارد توصیه نمی کنی یا اگر کسی توصیه کند شما می گویی برای اینکه بدنت نسبت به دارو مقاوم نشود باید باتوصیه ی پزشک مصر ف کنی همانطور هم دین کارشناس خودش را دارد و بلد بودن و تجربه داشتن در این امور کافی نیست و شما باید یا عالم دین شناس باشی یا ازاولیایی که خداوند به آنها نظر لطفی نموده و یکشبه ره صد ساله پیموده اند باشی تا بتوانی دستور ذکر بدهی حال شما از کدام یک از این دو گروه هستی طالب دینی یا نظر کرده ی خدا و رسول اگر از هیچکدام پس باید از دستورات آنها اطاعت نمایی تا از بدعتگزاران نباشی .

جواب منو دادید الان؟

قبل از دیدار سوره ناس را بخوانید

mehrdad1919;623053 نوشت:
خوب ی مثال بزنید ک باهاش بشه ی بیماریو خوب کرد
مراجع دینی چرا این درمان هارو ب بیمارستان ها نمیدن ک انقدر محتاج دستگاهها و داروهای خارجی نباشیم؟

برای درمان اکثر بیماریهای قلبی، کف دست راست روی قلب و آیه زیر را 7 بار خوانده و در آخر بر قلب می دمید. این دستور را یک هفته انجام دهید. اعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم ( فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنَا 7 بار)

برای اینکه خواب بد نبینید، قبل خواب سوره مبارکه فلق را هفت بار بخوانید و بعد هفت بار این دعا :اَللَّهُمَّ اِنّی اَعوذُ بِکَ مِنَ الاِحتِلامِ وَ مِن سوءِ الاَحلامِ وَ مِن اَن یَتَلاعَبَ بِیَ الشَّیطانُ فِی الیَقظَةِ وَ المَنامِ
یک هفته یا تا زمان بهبودی کامل این دستور را انجام دهید

یکی از دلایلی که کمتر این نوع روش درمانی مورد توجه قرار میگیرد اینست که این دستورات در حوزه علوم غریبه قرار دارد! و علماء نمیخواهند مردم به واسطه چهار تا دستور شفاء و روزی و... به سمت این قبیل علوم کشیده شوند و...

البته همین ختمهای صلوات به اعداد زیاد و اهدای آن به ائمه اطهار هم همان تاثیر و حتی قویتر را دارد. لازم نیست حتما ایات قرآن را برای شفاء بکار گیرید!


شوخ;623397 نوشت:
برای درمان اکثر بیماریهای قلبی، کف دست راست روی قلب و آیه زیر را 7 بار خوانده و در آخر بر قلب می دمید. این دستور را یک هفته انجام دهید. اعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم ( فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنَا 7 بار)

برای اینکه خواب بد نبینید، قبل خواب سوره مبارکه فلق را هفت بار بخوانید و بعد هفت بار این دعا :اَللَّهُمَّ اِنّی اَعوذُ بِکَ مِنَ الاِحتِلامِ وَ مِن سوءِ الاَحلامِ وَ مِن اَن یَتَلاعَبَ بِیَ الشَّیطانُ فِی الیَقظَةِ وَ المَنامِ
یک هفته یا تا زمان بهبودی کامل این دستور را انجام دهید

یکی از دلایلی که کمتر این نوع روش درمانی مورد توجه قرار میگیرد اینست که این دستورات در حوزه علوم غریبه قرار دارد! و علماء نمیخواهند مردم به واسطه چهار تا دستور شفاء و روزی و... به سمت این قبیل علوم کشیده شوند و...

البته همین ختمهای صلوات به اعداد زیاد و اهدای آن به ائمه اطهار هم همان تاثیر و حتی قویتر را دارد. لازم نیست حتما ایات قرآن را برای شفاء بکار گیرید!

وَ ما كانَ لَهُ عَلَيْهِمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَنْ يُؤْمِنُ بِالْ‏آخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْها فِى شَكٍّ.انّ عِبادى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ. إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ. إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ

کی گفته شیطان تسلطی بر ماها ندارد؟! اگر ندارد پس چطور میتواند کاری کند که شما در خواب محتلم شوید؟! وقتی در رویای شما تصرف میکند در بیداری و اذهان شما تصرف نکند؟!


در قرآن آمده که شیطان بر بندگان خاص (مخلصین) تسلط ندارد! همه بندگان را که نگفته! کسی که دروغ میگوید تحت تسلط شیطان است!

اقرع گويد: به حضرت ابى محمد نوشتم: آيا امام محتلم مى‏شود؟ و بعد از آنكه نامه از دستم خارج شد، با خود گفتم: احتلام امري است شيطانى و خداى تبارك و تعالى دوستانش را از آن بركنار داشته است، سپس جواب آمد: حال ائمه در خواب مانند بيدارى است، خواب حال آنها را دگرگون نكند، و خدا اولياء خود را از برخورد شيطان محفوظ داشته، چنان كه بخاطرت گذشت.


حکیم و عارف بالله علامه طباطبائی تفسیر صحیح آیات مربوط به عدم تسلط شیطان را در المیزان چنین بیان کرده اند:

" إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ وَ كَفى‏ بِرَبِّكَ وَكِيلًا" همانا ترا بر بندگان (خاص) من تسلط نيست و تنها محافظت و نگهبانى خدا (آنها را) كافى است

مراد از" عبادى" (بندگان من) اعم از مخلصين است كه خود ابليس آنها را استثناء كرد و گفت" الا قليلا" پس مقصود عموم مردم است، و باقى مى‏ماند براى شيطان غاوين كه عبارتند از كسانى كه هدف را گم كرده‏ اند، هم چنان كه در جاى ديگر فرموده" إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ" «3».

و اضافه" عباد" به" ى" به منظور احترام به بندگان است.

و اينكه فرمود:" وَ كَفى‏ بِرَبِّكَ وَكِيلًا" معنايش اين است كه خدا بس است براى قيام بر اراده نفوس و اعمال ايشان، و براى نگهدارى منافع ايشان و سرپرستى امور ايشان، زيرا كلمه وكيل به معناى متكفل شدن بر امور ديگرى است كه قائم مقام او در تدبير امور و گرداندن چرخ زندگى اوست.
از همين جا معلوم مى‏شود اينكه مراد از اين كلمه، وكالت خاص الهى است كه مخصوص به غير غاوين است، و در گذشته بحثهاى مختلفى پيرامون سجده بر آدم گذشت كه به درد اين مقام هم مى‏خورد، مانند سوره بقره، و اعراف و حجر.

حتی خداوند در آخر سوره فجر هم که میفرماید عبادی منظور بندگان خاص و بهشت خاص الخاصش یعنی جنت نعیم میباشد: فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي

چگونگی تسلط شیطان بر انسان در بیانات حکیم و عارف بالله جوادی آملی:

حضرت امیر مؤمنان فرمودند: شیطان برای انجام این کار، ابتدا با وسوسه وارد می‌شود؛ مانند اینکه زنگ در را بزنند؛ اگر کسی در را محکم ببندد و او را طرد کند، خود را جمع می‌کند: «و اگر از جانب شیطان در تو وسوسه‏‌ای پدید آمد، به خدا پناه ببر»؛ اما از آنجا که او خناس است و رها نمی‌کند، پشت در می‌ایستد، یک پا جلو و یک پا عقب؛ اگر کسی به این وسوسه پاسخ مثبت بدهد، ابتدا با انجام مکروهات، وارد می‌شود؛ بعد گناهان کوچک و سپس گناهان بزرگ؛ وقتی هم آمد، لانه می‌کند، خانه می‌سازد، تخم‌گذاری می‌کند و مشغول کار خود می‌شود: «فَبَاضَ وَ فَرَّخَ فِی صُدُورِهِم»؛ اگر انسان اهل مراقبه نباشد تا به دل خود سر زده و خلوتی داشته باشد و ببیند در آن چه خبر است؟! او تخم‌گذاری می‌کند و آنها را زیر بال‌وپر می‌گیرد.

وسوسه‌های چند سال قبل تخم شیطان می‌شود؛ بعد تخم‌ها به جوجه تبدیل شده، این جوجه‌ها را تقویت می‌کند و می‌پروراند: «دَبَّ وَ دَرَجَ فِی حُجُورِهِم»؛ وقتی چنین شد، صاحبخانه را بیرون می‌کند و او را دربان قرار می‌دهد؛ یعنی خود به جای صاحب‌خانه می‌نشیند و به صاحب‌خانه می‌گوید: تو دربان ما باش! مجری ما باش! «فَنَظَرَ بِأَعْیُنِهِمْ وَ نَطَقَ بِأَلْسِنَتِهِم»؛ از این به بعد صاحب‌خانه می‌شود بلندگوی شیطان.

در واقع این شیطان است که حرف می‌زند، ولی از زبان او؛ می‌نویسد اما با قلم او؛ می‌بیند ولی با چشم او؛ به او می‌گوید به نامحرم نگاه کن و او در حالی که می‌داند حرام است، نگاه می‌کند، چون دیگر تحت ولایت شیطان است و شیطان از او سواری می‌گیرد.

در قرآن کریم از شیطان نقل شده است: «من به انسان افسار می‌زنم» و این اسب بیچاره باید جایی برود که شیطان سوار بر او می‌خواهد.


پس چرا خود مراجع بیمار میشن میرن بیمارستان؟؟؟

mehrdad1919;623500 نوشت:
پس چرا خود مراجع بیمار میشن میرن بیمارستان؟؟؟

بعضی مراجع که اصلا علوم غریبه نمیدانند و جالبتر اینکه باز همین ها هم درباره جن و دعانویسی و... اظهارنظر میکنند!!!!!!

آنهایی هم که میدانند غالبا استفاده نمیکنند علتش را نمیدانم که به قضای الهی راضی اند یا ..؟! چون در رحمتی بودن بیماریها چند حدیث هست!
مثلا علامه حسن زاده آملی کاملا به این علوم آگاهی دارند اما می بینید بیمارستان میروند!

یا حتی دستورات برای هلاکت دشمنان هست اما کسی برای هلاکت داعش بکار نمیبرد و... همه اینها دلایلی دارد و یکی از آنها کسب رضای الهی است و اینکه حکمتی پشت این مشکلات هست!

در لینک زیر هم مطالبی با نام کاربری "قلب سلیم" گفتم

http://www.askdin.com/thread42014-2.html

وقتی شما میگی اینا تو قران هست و خدا تو قران گذاشته قران رو هم برای انسان ها فرستاده چرا به خاطر رضای خدا نباید استفاده بشه؟پس اصلا خدا چرا گذاشته پس اینارو؟در ضمن شما ب نظرت ی بیمار قلبی با اون دستوری ک صفحه پیش گفتی خوب میشه؟؟؟؟

mehrdad1919;623640 نوشت:
وقتی شما میگی اینا تو قران هست و خدا تو قران گذاشته قران رو هم برای انسان ها فرستاده چرا به خاطر رضای خدا نباید استفاده بشه؟پس اصلا خدا چرا گذاشته پس اینارو؟در ضمن شما ب نظرت ی بیمار قلبی با اون دستوری ک صفحه پیش گفتی خوب میشه؟؟؟؟

منم خودم موندم چرا استفاده نمیکنند؟! چون ائمه نازنین ما برای دیگران استفاده میکردند هم درمان گیاهی و هم قرآنی!

دستور درمان قلبی مذکور رو از کسی گرفتم اما بنظرم باید بیش از یک هفته استفاده شود چون دستوری به نسبت ساده ای است. دستورات سنگینتر و قویتری هم هست تا سریعتر شخص درمان شود! اگر با این دستور درمان نشود که نمیذاشتم!

شاید وجود نداره که استفاده نمیکنن.

در ضمن اینیکه میگن درمان همه بیماری ها در قران وجود داره معنیش این نیست ک فلان سوره رو بخونی فلان بیماری خوب بشه شاید منظورشون اینه ک ی اشاره های علمی شده

mehrdad1919;623658 نوشت:

شاید وجود نداره که استفاده نمیکنن.
در ضمن اینیکه میگن درمان همه بیماری ها در قران وجود داره معنیش این نیست ک فلان سوره رو بخونی فلان بیماری خوب بشه شاید منظورشون اینه ک ی اشاره های علمی شده


تو مفاتیح جنان مگه دستور برای سردرد و بیماریها نیست؟!!!!!!

ابو حمزه ى ثمالى رحمه الله گويد: يك بار، دست پسرم شكست . او را نزد يحيى ابن عبدالله شكسته بند بردم . وقتى ديد، گفت : شكستگى بدى است . آن گاه به اتاق خويش بالا رفت تا پارچه و دستمالى براى بستن بياورد. من در همان لحظه به ياد دعایی افتادم كه حضرت على بن الحسين زين العابدين عليهما السلام به من آموخته بودند. دست فرزندم را گرفتم و دعا را بر آن خواندم و جاى شكستگى را دست كشيدم . به فرمان خدا، بهبود يافت .

يحيى بن عبدالله آمد؛ چيزى نديد. گفت : دست ديگر را نشانم ده ؛ شكستگى نداشت . گفت : سبحان الله ! مگر من شكستگى بدى نديدم ؟! اين چيست ؟ واقعا از جادوى شما شيعه ها شگفت نيست!
گفتم : مادرت سوگوارت شود! اين جادو نيست . من دعايى را كه از مولايم حضرت على بن الحسين عليه السلام شنيده بودم به ياد آوردم و آن را خواندم .
گفت : به من هم بياموز. گفتم : حال كه چنين گفتى ؟! نه ! چشمت روشن مباد! تو شايسته ى آن نيستى .
حمران بن اعين گويد: من (با شنيدن اين واقعه ) به ابوحمزه گفتم : تو را به خدا سوگند مى دهم كه آن را به ما بياموزى . گفت : سبحان الله ! اين را نگفتم مگر براى آن كه به شما بياموزم . بنويسيد:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ يَا حَيُّ قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ يَا حَيُّ بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ يَا حَيُّ مَعَ كُلِّ حَيٍّ يَا حَيُّ حِينَ لَا حَيَّ يَا حَيُّ يَبْقَى وَ يَفْنَى كُلُّ حَيٍّ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا حَيُّ يَا كَرِيمُ يَا مُحْيِيَ الْمَوْتَى يَا قائِمٌ عَلى‏ كُلِّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ إِنِّي أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ وَ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ وَ أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِجُودِكَ وَ كَرَمِكَ وَ رَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ‏ءٍ وَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ وَ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِحُرْمَةِ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحُرْمَةِ الْإِسْلَامِ وَ شَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ وَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ وَ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ وَ أَسْتَشْفِعُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلِيماً وَ بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ عَبْدَيْكَ وَ أَمِينَيْكَ وَ حُجَّتَيْكَ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ وَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ زَيْنِ الْعَابِدِينَ وَ نُورِ الزَّاهِدِينَ وَ وَارِثِ عِلْمِ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ إِمَامِ الْخَاشِعِينَ وَ وَلِيِّ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْقَائِمِ فِي خَلْقِكَ أَجْمَعِينَ وَ بَاقِرِ عِلْمِ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ الدَّلِيلِ عَلَى أَمْرِ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ الْمُقْتَدِي بِآبَائِهِ الصَّالِحِينَ وَ كَهْفِ الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ مِنْ أَوْلَادِ النَّبِيِّينَ وَ الْمُقْتَدِى بِآبَائِهِ الصَّالِحِينَ وَ الْبَارِّ مِنْ عِتْرَتِهِ الْبَرَرَةِ الْمُتَّقِينَ وَ وَلِيِّ دِينِكَ وَ حُجَّتِكَ عَلَى الْعَالَمِينَ وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ الْعَبْدِ الصَّالِحِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ الْمُرْسَلِينَ وَ لِسَانِكَ فِي خَلْقِكَ أَجْمَعِينَ وَ النَّاطِقِ بِأَمْرِكَ وَ حُجَّتِكَ عَلَى بَرِيَّتِكَ وَ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الزَّكِيِّ الْمُصْطَفَى الْمَخْصُوصِ بِكَرَامَتِكَ وَ الدَّاعِي إِلَى طَاعَتِكَ وَ حُجَّتِكَ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الرَّشِيدِ الْقَائِمِ بِأَمْرِكَ النَّاطِقِ بِحُكْمِكَ وَ حَقِّكَ وَ حُجَّتِكَ عَلَى بَرِيَّتِكَ وَ وَلِيِّكَ وَ ابْنِ أَوْلِيَائِكَ وَ حَبِيبِكَ وَ ابْنِ أَحِبَّائِكَ وَ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ السِّرَاجِ الْمُنِيرِ وَ الرُّكْنِ الْوَثِيقِ الْقَائِمِ بِعَدْلِكَ وَ الدَّاعِي إِلَى دِينِكَ وَ دِينِ نَبِيِّكَ وَ حُجَّتِكَ عَلَى بَرِيَّتِكَ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَبْدِكَ وَوَلِيِّكَ وَ خَلِيفَتِكَ الْمُؤَدِّي عَنْكَ فِي خَلْقِكَ عَنْ آبَائِهِ الصَّادِقِينَ وَ بِحَقِّ خَلَفِ الْأَئِمَّةِ الْمَاضِينَ وَ الْإِمَامِ الزَّكِيِّ الْهَادِي الْمَهْدِيِّ وَ الْحُجَّةِ بَعْدَ آبَائِهِ عَلَى خَلْقِكَ الْمُؤَدِّي عَنْ عِلْمِ نَبِيِّكَ وَ وَارِثِ عِلْمِ الْمَاضِينَ مِنَ الْوَصِيِّينَ الْمَخْصُوصِ الدَّاعِي إِلَى طَاعَتِكَ وَ طَاعَةِ آبَائِهِ الصَّالِحِينَ يَا مُحَمَّدُ يَا أَبَا الْقَاسِمَاهْ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي إِلَى اللَّهِ أَتَشَفَّعُ بِكَ وَ بِالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِكَ وَ بِعَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ عَلِيِّ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ الْخَلَفِ الْقَائِمِ الْمُنْتَظَرِ اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَيْهِمْ وَ عَلَى مَنِ اتَّبَعَهُمْ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَاةَ الْمُرْسَلِينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الصَّالِحِينَ صَلَاةً لَا يَقْدِرُ عَلَى إِحْصَائِهَا غَيْرُكَ اللَّهُمَّ أَلْحِقْ أَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّكَ وَ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ شِيعَتَهُمْ بِنَبِيِّكَ سَيِّدِ الْمُرْسَلِينَ وَ أَلْحِقْنَا بِهِمْ مُؤْمِنِينَ مُخْبِتِينَ فَائِزِينَ مُتَّقِينَ صَالِحِينَ خَاشِعِينَ عَابِدِينَ مُوَفَّقِينَ مُسَدَّدِينَ عَامِلِينَ زَاكِينَ تَائِبِينَ سَاجِدِينَ رَاكِعِينَ شَاكِرِينَ حَامِدِينَ صَابِرِينَ مُحْتَسِبِينَ مُنِيبِينَ مُصِيبِينَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَوَلَّى وَلِيَّهُمْ وَ أَتَبَرَّأُ إِلَيْكَ مِنْ عَدُوِّهِمْ وَ أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِحُبِّهِمْ وَ مُوَالاتِهِمْ وَ طَاعَتِهِمْ فَارْزُقْنِي بِهِمْ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ
وَ اصْرِفْ عَنِّي بِهِمْ أَهْوَالَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ اللَّهُمَّ إِنِّي أُشْهِدُكَ بِأَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَ أَنَّ مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً وَ زَوْجَتَهُ وَ وَلَدَيْهِ عَبِيدُكَ وَ إِمَاؤُكَ وَ أَنْتَ وَلِيُّهُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ هُمْ أَوْلِيَاؤُكَ وَ الأولين الْأَوْلَوْنَ بِالْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِمَاتِ مِنْ بَرِيَّتِكَ وَ أَشْهَدُ أَنَّهُمْ عِبَادُكَ الْمُؤْمِنُونَ لَا يَسْبِقُونَكَ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِكَ يَعْمَلُونَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِهِمْ وَ أَتَشَفَّعُ بِهِمْ إِلَيْكَ أَنْ تُحْيِيَنِي مَحْيَاهُمْ وَ تُمِيتَنِي عَلَى طَاعَتِهِمْ وَ مِلَّتِهِمْ وَ تَمْنَعَنِي مِنْ طَاعَةِ عَدُوِّهِمْ وَ تَمْنَعَ عَدُوَّكَ وَ عَدُوَّهُمْ مِنِّي وَ تُغْنِيَنِي بِكَ وَ بِأَوْلِيَائِكَ عَمَّنْ أَغْنَيْتَهُ عَنِّي وَ تُسَهِّلَنِي لِمَنْ أَحْوَجْتَهُم إِلَيَّ وَ تَجْعَلَنِي فِي حِفْظِكَ فِي الدِّينِ وَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ تُلْبِسَنِي الْعَافِيَةَ حَتَّى تُهَنِّئَنِي الْمَعِيشَةَ وَ الْحَظْنِي بِلَحْظَةٍ مِنْ لَحَظَاتِكَ الْكَرِيمَةِ الرَّحِيمَةِ الشَّرِيفَةِ تَكْشِفْ بِهَا عَنِّي مَا قَدِ ابْتُلِيتُ بِهِ وَ دَبِّرْنِي بِهَا إِلَى أَحْسَنِ عَادَاتِكَ وَ أَجْمَلِهَا عِنْدِي فَقَدْ ضَعُفَتْ قُوَّتِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي وَ نَزَلَ بِي مَا لَا طَاقَةَ لِي بِهِ فَرُدَّنِي إِلَى أَحْسَنِ عَادَاتِكَ فَقَدْ آيَسْتُ مِمَّا عِنْدَ خَلْقِكَ فَلَمْ يَبْقَ إِلَّا رَجَاؤُكَ فِي قَلْبِي وَ قَدِيماً مَا مَنَنْتَ عَلَيَّ وَ قُدْرَتُكَ يَا سَيِّدِي وَ رَبِّي وَ خَالِقِي وَ مَوْلَايَ وَ رَازِقِي عَلَى إِذْهَابِ مَا أَنَا فِيهِ كَقُدْرَتِكَ عَلَيَّ حَيْثُ ابْتَلَيْتَنِي بِهِ إِلَهِي ذِكْرُ عَوَائِدِكَ يُؤْنِسُنِي وَ رَجَاءُ إِنْعَامِكَ يُقَرِّبُنِي وَ لَمْ أَخْلُ مِنْ نِعْمَتِكَ مُنْذُ خَلَقْتَنِي فَأَنْتَ يَا رَبِّ ثِقَتِي وَ رَجَائِي وَ إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ الذَّابُّ عَنِّي وَ الرَّاحِمُ بِي وَ الْمُتَكَفِّلُ بِرِزْقِي فَأَسْأَلُكَ يَا رَبَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَنْ تَجْعَلَ رُشْدِي بِمَا قَضَيْتَ مِنَ الْخَيْرِ وَ خَتَمْتَهُ وَ قَدَّرْتَهُ وَ أَنْ تَجْعَلَ خَلَاصِي مِمَّا أَنَا فِيهِ فَإِنِّي لَا أَقْدِرُ عَلَى ذَلِكَ إِلَّا بِكَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ وَ لَا أَعْتَمِدُ فِيهِ إِلَّا عَلَيْكَ فَكُنْ يَا رَبَّ الْأَرْبَابِ وَ يَا سَيِّدَ السَّادَاتِ عِنْدَ حُسْنِ ظَنِّي بِكَ وَ أَعْطِنِي مَسْأَلَتِي يَا أَسْمَعَ السَّامِعِينَ وَ يَا أَبْصَرَ النَّاظِرِينَ وَ يَا أَحْكَمَ الْحَاكِمِينَ وَ يَا أَسْرَعَ الْحَاسِبِينَ وَ يَا أَقْدَرَ الْقَادِرِينَ وَ يَا أَقْهَرَ الْقَاهِرِينَ وَ يَا أَوَّلَ الْأَوَّلِينَ وَ يَا آخِرَ الْآخِرِينَ وَ يَا حَبِيبَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ جَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ الْأَوْصِيَاءِ الْمُنْتَجَبِينَ وَ يَا حَبِيبَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَوْصِيَائِهِ وَ أَنْصَارِهِ وَ خُلَفَائِهِ وَ أَحِبَّائِهِ الْمُؤْمِنِينَ وَ حُجَجِكَ الْبَالِغِينَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ الرَّحْمَةِ الْمُطَهَّرِينَ الزَّاهِدِينَ أَجْمَعِينَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بِي مَا أَنْتَ أَهْلُهُ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ‏

شوخ;623841 نوشت:

تو مفاتیح جنان مگه دستور برای سردرد و بیماریها نیست؟!!!!!!

ابو حمزه ى ثمالى رحمه الله گويد: يك بار، دست پسرم شكست . او را نزد يحيى ابن عبدالله شكسته بند بردم . وقتى ديد، گفت : شكستگى بدى است . آن گاه به اتاق خويش بالا رفت تا پارچه و دستمالى براى بستن بياورد. من در همان لحظه به ياد دعایی افتادم كه حضرت على بن الحسين زين العابدين عليهما السلام به من آموخته بودند. دست فرزندم را گرفتم و دعا را بر آن خواندم و جاى شكستگى را دست كشيدم . به فرمان خدا، بهبود يافت .

يحيى بن عبدالله آمد؛ چيزى نديد. گفت : دست ديگر را نشانم ده ؛ شكستگى نداشت . گفت : سبحان الله ! مگر من شكستگى بدى نديدم ؟! اين چيست ؟ واقعا از جادوى شما شيعه ها شگفت نيست!
گفتم : مادرت سوگوارت شود! اين جادو نيست . من دعايى را كه از مولايم حضرت على بن الحسين عليه السلام شنيده بودم به ياد آوردم و آن را خواندم .
گفت : به من هم بياموز. گفتم : حال كه چنين گفتى ؟! نه ! چشمت روشن مباد! تو شايسته ى آن نيستى .
حمران بن اعين گويد: من (با شنيدن اين واقعه ) به ابوحمزه گفتم : تو را به خدا سوگند مى دهم كه آن را به ما بياموزى . گفت : سبحان الله ! اين را نگفتم مگر براى آن كه به شما بياموزم . بنويسيد:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ يَا حَيُّ قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ يَا حَيُّ بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ يَا حَيُّ مَعَ كُلِّ حَيٍّ يَا حَيُّ حِينَ لَا حَيَّ يَا حَيُّ يَبْقَى وَ يَفْنَى كُلُّ حَيٍّ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا حَيُّ يَا كَرِيمُ يَا مُحْيِيَ الْمَوْتَى يَا قائِمٌ عَلى‏ كُلِّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ إِنِّي أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ وَ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ وَ أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِجُودِكَ وَ كَرَمِكَ وَ رَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ‏ءٍ وَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ وَ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِحُرْمَةِ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحُرْمَةِ الْإِسْلَامِ وَ شَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ وَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ وَ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ وَ أَسْتَشْفِعُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلِيماً وَ بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ عَبْدَيْكَ وَ أَمِينَيْكَ وَ حُجَّتَيْكَ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ وَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ زَيْنِ الْعَابِدِينَ وَ نُورِ الزَّاهِدِينَ وَ وَارِثِ عِلْمِ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ إِمَامِ الْخَاشِعِينَ وَ وَلِيِّ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْقَائِمِ فِي خَلْقِكَ أَجْمَعِينَ وَ بَاقِرِ عِلْمِ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ الدَّلِيلِ عَلَى أَمْرِ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ الْمُقْتَدِي بِآبَائِهِ الصَّالِحِينَ وَ كَهْفِ الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ مِنْ أَوْلَادِ النَّبِيِّينَ وَ الْمُقْتَدِى بِآبَائِهِ الصَّالِحِينَ وَ الْبَارِّ مِنْ عِتْرَتِهِ الْبَرَرَةِ الْمُتَّقِينَ وَ وَلِيِّ دِينِكَ وَ حُجَّتِكَ عَلَى الْعَالَمِينَ وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ الْعَبْدِ الصَّالِحِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ الْمُرْسَلِينَ وَ لِسَانِكَ فِي خَلْقِكَ أَجْمَعِينَ وَ النَّاطِقِ بِأَمْرِكَ وَ حُجَّتِكَ عَلَى بَرِيَّتِكَ وَ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الزَّكِيِّ الْمُصْطَفَى الْمَخْصُوصِ بِكَرَامَتِكَ وَ الدَّاعِي إِلَى طَاعَتِكَ وَ حُجَّتِكَ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الرَّشِيدِ الْقَائِمِ بِأَمْرِكَ النَّاطِقِ بِحُكْمِكَ وَ حَقِّكَ وَ حُجَّتِكَ عَلَى بَرِيَّتِكَ وَ وَلِيِّكَ وَ ابْنِ أَوْلِيَائِكَ وَ حَبِيبِكَ وَ ابْنِ أَحِبَّائِكَ وَ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ السِّرَاجِ الْمُنِيرِ وَ الرُّكْنِ الْوَثِيقِ الْقَائِمِ بِعَدْلِكَ وَ الدَّاعِي إِلَى دِينِكَ وَ دِينِ نَبِيِّكَ وَ حُجَّتِكَ عَلَى بَرِيَّتِكَ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَبْدِكَ وَوَلِيِّكَ وَ خَلِيفَتِكَ الْمُؤَدِّي عَنْكَ فِي خَلْقِكَ عَنْ آبَائِهِ الصَّادِقِينَ وَ بِحَقِّ خَلَفِ الْأَئِمَّةِ الْمَاضِينَ وَ الْإِمَامِ الزَّكِيِّ الْهَادِي الْمَهْدِيِّ وَ الْحُجَّةِ بَعْدَ آبَائِهِ عَلَى خَلْقِكَ الْمُؤَدِّي عَنْ عِلْمِ نَبِيِّكَ وَ وَارِثِ عِلْمِ الْمَاضِينَ مِنَ الْوَصِيِّينَ الْمَخْصُوصِ الدَّاعِي إِلَى طَاعَتِكَ وَ طَاعَةِ آبَائِهِ الصَّالِحِينَ يَا مُحَمَّدُ يَا أَبَا الْقَاسِمَاهْ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي إِلَى اللَّهِ أَتَشَفَّعُ بِكَ وَ بِالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِكَ وَ بِعَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ عَلِيِّ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ الْخَلَفِ الْقَائِمِ الْمُنْتَظَرِ اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَيْهِمْ وَ عَلَى مَنِ اتَّبَعَهُمْ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَاةَ الْمُرْسَلِينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الصَّالِحِينَ صَلَاةً لَا يَقْدِرُ عَلَى إِحْصَائِهَا غَيْرُكَ اللَّهُمَّ أَلْحِقْ أَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّكَ وَ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ شِيعَتَهُمْ بِنَبِيِّكَ سَيِّدِ الْمُرْسَلِينَ وَ أَلْحِقْنَا بِهِمْ مُؤْمِنِينَ مُخْبِتِينَ فَائِزِينَ مُتَّقِينَ صَالِحِينَ خَاشِعِينَ عَابِدِينَ مُوَفَّقِينَ مُسَدَّدِينَ عَامِلِينَ زَاكِينَ تَائِبِينَ سَاجِدِينَ رَاكِعِينَ شَاكِرِينَ حَامِدِينَ صَابِرِينَ مُحْتَسِبِينَ مُنِيبِينَ مُصِيبِينَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَوَلَّى وَلِيَّهُمْ وَ أَتَبَرَّأُ إِلَيْكَ مِنْ عَدُوِّهِمْ وَ أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِحُبِّهِمْ وَ مُوَالاتِهِمْ وَ طَاعَتِهِمْ فَارْزُقْنِي بِهِمْ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ
وَ اصْرِفْ عَنِّي بِهِمْ أَهْوَالَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ اللَّهُمَّ إِنِّي أُشْهِدُكَ بِأَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَ أَنَّ مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً وَ زَوْجَتَهُ وَ وَلَدَيْهِ عَبِيدُكَ وَ إِمَاؤُكَ وَ أَنْتَ وَلِيُّهُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ هُمْ أَوْلِيَاؤُكَ وَ الأولين الْأَوْلَوْنَ بِالْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِمَاتِ مِنْ بَرِيَّتِكَ وَ أَشْهَدُ أَنَّهُمْ عِبَادُكَ الْمُؤْمِنُونَ لَا يَسْبِقُونَكَ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِكَ يَعْمَلُونَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِهِمْ وَ أَتَشَفَّعُ بِهِمْ إِلَيْكَ أَنْ تُحْيِيَنِي مَحْيَاهُمْ وَ تُمِيتَنِي عَلَى طَاعَتِهِمْ وَ مِلَّتِهِمْ وَ تَمْنَعَنِي مِنْ طَاعَةِ عَدُوِّهِمْ وَ تَمْنَعَ عَدُوَّكَ وَ عَدُوَّهُمْ مِنِّي وَ تُغْنِيَنِي بِكَ وَ بِأَوْلِيَائِكَ عَمَّنْ أَغْنَيْتَهُ عَنِّي وَ تُسَهِّلَنِي لِمَنْ أَحْوَجْتَهُم إِلَيَّ وَ تَجْعَلَنِي فِي حِفْظِكَ فِي الدِّينِ وَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ تُلْبِسَنِي الْعَافِيَةَ حَتَّى تُهَنِّئَنِي الْمَعِيشَةَ وَ الْحَظْنِي بِلَحْظَةٍ مِنْ لَحَظَاتِكَ الْكَرِيمَةِ الرَّحِيمَةِ الشَّرِيفَةِ تَكْشِفْ بِهَا عَنِّي مَا قَدِ ابْتُلِيتُ بِهِ وَ دَبِّرْنِي بِهَا إِلَى أَحْسَنِ عَادَاتِكَ وَ أَجْمَلِهَا عِنْدِي فَقَدْ ضَعُفَتْ قُوَّتِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي وَ نَزَلَ بِي مَا لَا طَاقَةَ لِي بِهِ فَرُدَّنِي إِلَى أَحْسَنِ عَادَاتِكَ فَقَدْ آيَسْتُ مِمَّا عِنْدَ خَلْقِكَ فَلَمْ يَبْقَ إِلَّا رَجَاؤُكَ فِي قَلْبِي وَ قَدِيماً مَا مَنَنْتَ عَلَيَّ وَ قُدْرَتُكَ يَا سَيِّدِي وَ رَبِّي وَ خَالِقِي وَ مَوْلَايَ وَ رَازِقِي عَلَى إِذْهَابِ مَا أَنَا فِيهِ كَقُدْرَتِكَ عَلَيَّ حَيْثُ ابْتَلَيْتَنِي بِهِ إِلَهِي ذِكْرُ عَوَائِدِكَ يُؤْنِسُنِي وَ رَجَاءُ إِنْعَامِكَ يُقَرِّبُنِي وَ لَمْ أَخْلُ مِنْ نِعْمَتِكَ مُنْذُ خَلَقْتَنِي فَأَنْتَ يَا رَبِّ ثِقَتِي وَ رَجَائِي وَ إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ الذَّابُّ عَنِّي وَ الرَّاحِمُ بِي وَ الْمُتَكَفِّلُ بِرِزْقِي فَأَسْأَلُكَ يَا رَبَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَنْ تَجْعَلَ رُشْدِي بِمَا قَضَيْتَ مِنَ الْخَيْرِ وَ خَتَمْتَهُ وَ قَدَّرْتَهُ وَ أَنْ تَجْعَلَ خَلَاصِي مِمَّا أَنَا فِيهِ فَإِنِّي لَا أَقْدِرُ عَلَى ذَلِكَ إِلَّا بِكَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ وَ لَا أَعْتَمِدُ فِيهِ إِلَّا عَلَيْكَ فَكُنْ يَا رَبَّ الْأَرْبَابِ وَ يَا سَيِّدَ السَّادَاتِ عِنْدَ حُسْنِ ظَنِّي بِكَ وَ أَعْطِنِي مَسْأَلَتِي يَا أَسْمَعَ السَّامِعِينَ وَ يَا أَبْصَرَ النَّاظِرِينَ وَ يَا أَحْكَمَ الْحَاكِمِينَ وَ يَا أَسْرَعَ الْحَاسِبِينَ وَ يَا أَقْدَرَ الْقَادِرِينَ وَ يَا أَقْهَرَ الْقَاهِرِينَ وَ يَا أَوَّلَ الْأَوَّلِينَ وَ يَا آخِرَ الْآخِرِينَ وَ يَا حَبِيبَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ جَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ الْأَوْصِيَاءِ الْمُنْتَجَبِينَ وَ يَا حَبِيبَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَوْصِيَائِهِ وَ أَنْصَارِهِ وَ خُلَفَائِهِ وَ أَحِبَّائِهِ الْمُؤْمِنِينَ وَ حُجَجِكَ الْبَالِغِينَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ الرَّحْمَةِ الْمُطَهَّرِينَ الزَّاهِدِينَ أَجْمَعِينَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بِي مَا أَنْتَ أَهْلُهُ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ‏


انصافا خداوکیلی خود شما یکیو ببینی دستش شکسته زنگ میزنی اورژانس یا همین دعا رومیخونی؟؟خودتون با این دعا تا حالا کسیو درمان کردید؟اگه با این کارا شکستگی خوب میشد ک بخش تصادفات بیمارستانا انقدر شلوغ نبود

mehrdad1919;623914 نوشت:
انصافا خداوکیلی خود شما یکیو ببینی دستش شکسته زنگ میزنی اورژانس یا همین دعا رومیخونی؟؟
[=arial black][=arial black]

شخصا اگه یکی از استخونام بشکنه ترجیح میدم اول این دعارو بخونم اگه اثر نکرد برم اورژانس
پس مهم کسیه که اتفاق واسش میفته

رهگذر آسمان;623923 نوشت:
[=arial black][=arial black]

شخصا اگه یکی از استخونام بشکنه ترجیح میدم اول این دعارو بخونم اگه اثر نکرد برم اورژانس
پس مهم کسیه که اتفاق واسش میفته


همین دیگه.اگر مهم کسیه ک این اتفاق براش میوفته اونوقت این میشه لطف خدا و ربطی ب این دعا نداره و اگه چیز دیگه ای رو هم بخونه خدا لطفش شامل حال اون شخص میشه

mehrdad1919;623924 نوشت:
ین میشه لطف خدا و ربطی ب این دعا نداره
[=arial black]

خب کسی هم نگفت چهارتا حرف و کلمه کسی رو شفا میده
خدا عنایت و شفا رو در قالب اون دعا شامل حال شخص بیمار میکنه

موضوع قفل شده است