جمع بندی امکان تعدد همسر برای خانم ها با توجه به پیشرفت علم

تب‌های اولیه

448 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
امکان تعدد همسر برای خانم ها با توجه به پیشرفت علم

با سلام
با توجه به اینکه با توجه به روایات دلیل چند همسری نشدن خانم ها ، ناتوانی تشخیص پدر فرزند اعلام شده ، آیا با وجود علم ژنتیک و توانایی تشخیص ، این حکم رد میشود ؟ یعنی خانم ها هم میتوانند همزمان با چند مرد ازدواج کنند ؟ لطفا از نظر دینی پاسخ بدهید ، نه روانشناسی و غیره با تشکر

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صادق

anteaaaa;612506 نوشت:
با سلام
با توجه به اینکه با توجه به روایات دلیل چند همسری نشدن خانم ها ، ناتوانی تشخیص پدر فرزند اعلام شده ، آیا با وجود علم ژنتیک و توانایی تشخیص ، این حکم رد میشود ؟ یعنی خانم ها هم میتوانند همزمان با چند مرد ازدواج کنند ؟ لطفا از نظر دینی پاسخ بدهید ، نه روانشناسی و غیره با تشکر

باسلام وتشکر .
آنچه در برخی روایات در باره علت حرمت تعدد شوهر همزمان آمده تنها یکی از علل مسله است ونه همه آن در این باره نکته های پیدا ونا پیدای بسیاری وجود دارد لذا در تحلیل جامع بحث باید گفت :

مقوله ازدواج و تعدد همسر یکی از موضوعات مهم اجتماعی است که در همه ادیان به نوعی مطرح است. حتی در خرده فرهنگ های بشری هم نسبت به آن حساسیت نشان داده شده حتی در بدوی ترین قبایل بشری هم قوانینی در این خصوص وضع شده است ؛ این مسائل از ماهیتی عمیق و انسانی برخوردارند . نمی توان حقیقت درستی یا نادرستی و انطباق قوانین با فطرت و آمیزه های روحی انسان و ضرورت های عقلانی و اجتماعی او را در نگاهی سطحی و احساسی تبیین و تشریح نمود و بر درستی یا نادرستی آن اقامه دلیل نمود .
طبیعی است که فرایند تشکیل خانواده به معنی ارتباط عمیق بین یک زوج از دو جنس است . شاکله هر خانواده ای بر اساس یک مرد و یک زن شکل می گیرد ؛ اما تقریبا در همه ادیان و فرهنگ های گذشته تعدد همسر برای مردان مورد تایید بوده و هرچند امروزه در برخی کشورها و ادیان نادرست تلقی می شود ، نمی توان سابقه رواج آن در مناطق گوناگون جهان را انکار نمود .
در قرآن نیز ابتدا به مساله ازدواج زن و مرد پرداخته شده ، آن گاه و بر اساس برخی شروط جواز ازدواج با زنان دیگر و تشکیل خانواده های مستقل دیگری بیان شده است (1). در هر صورت این امر نوعی مساله خارج از اصل محسوب می شود . در واقع تک همسری امری طبیعی و اصل در تشکیل یک خانواده است . عدم جواز تعدد شوهر امری برخلاف عرف و طبیعت و اصل نیست بلکه تعدد همسر برای مرد این گونه است و نیازمند بررسی و دلایل قابل قبول .
جواز چند همسری در مرد و حرمت چند شوهری دو مقوله مرتبط و در عرض یکدیگرند که باید به هر دو و با توجه به هم نگریست و آن ها را مورد بررسی قرار داد . از آن جا که ما معتقدیم قوانین اسلام بر اساس نیازهای واقعی بشر تنظیم شده است، نه احساسات و عواطف ، ضرورت های اجتماعی در آن مهم ترین نقش را ایفا می کند ، در نتیجه ابتدا باید دید که چه ضرورتی اجازه تعدد زوجات را برای مردان حاصل کرده ، در مقابل چه موانعی جلوی امکان تعدد شوهر را از زنان گرفته است ؟
نمی‏توان انکار کرد که نیاز جنسی در مردان کاملا متفاوت از نیاز جنسی در زنان است ، به گونه ای که در اغلب مردان انگیزه اصلی در ازدواج و ارتباط با جنس مخالف خواسته یا نا خواسته، ارضای نیاز جنسی است ، در حالی که در اغلب زنان این انگیزه عاطفی و روحی است . حتی بخش نیاز جنسی در آن ها هم ماهیتی دوگانه یعنی عاطفی جنسی دارد ؛ یعنی در ماهیت و حقیقت این نیاز هم تفاوت آشکاری بین زنان و مردان وجود دارد . اکثر آنچه برخی از زنان در دوران تجرد به عنوان نیاز جنسی احساس می کنند، بیش تر ماهیت تجربه جنسی دارد که با ارتباط با همسر بر آورده می شود . پس از ازدواج کم رنگ می شود، در حالی که در مردان این نیاز ، امری مداوم و کاملا مستقل و قدرتمند باقی می ماند .
در شدت و قدرت این نیاز بین زنان و مردان تفاوت آشکاری وجود دارد ، به گونه ای که حتی در جوامع غربی که بیش ترین تحریکات و بیداری های جنسی وجود دارد و عدم تمایلات جنسی عامل اجتماعی ندارد، تفاوت بین زنان و مردان در نیاز جنسی امری کاملا آشکار است تا حدی که در اکثر این کشورها میزان سرد مزاجی جنسی زنان 35 تا حدود 40 درصد جمعیت زنان را تشکیل می دهد ، در حالی که این امر در مردان شاید به 10 درصد هم نرسد ؛ البته در برخی جوامع میزان سرد مزاجی زنان تا 80 درصد هم تخمین زده شده است .
همچنین نمی‏توان انکار کرد که بقای غریزه جنسی مردان از زنان طولانی‏تر است، زیرا غالب زنان در سن معینی، آمادگی جنسی خود را از دست می‏دهند، در حالی که در مردان چنین نیست ، هم چنین زنان به هنگام عادت ماهانه و قسمتی از دوران حاملگی، عملاً هم ممنوعیت آمیزش دارند و هم تمایل هورمونی به این امر ندارند ، در حالی که در مردان این ممنوعیت ها وجود ندارد.
همه این موارد نشان می دهد که نمی توان شرایط زن و مرد را در خصوص نیازهای جنسی یکسان دید و برای هر دو جنس به یک گونه قضاوت کرد ، از طرف دیگر مردان در حوادث گوناگون زندگی، بیش از زنان در خطر مرگ قرار دارند . در جنگ‏ها و حوادث دیگر، قربانیان اصلی را آن‏ها تشکیل می‏دهند . در نتیجه همواره میزان زنان در جامعه بیش از مردان خواهد بود . زنان بسیاری در جامعه بدون همسر و سر پرست باقی می مانند .
با در نظر گرفتن همه آنچه گفته شد ، به علاوه این واقعیت (که تعادل میان مرد و زن همواره به هم می‏خورد) ناچاریم یکی از سه راه ذیل را انتخاب کنیم :
أ) مردان تنها به یک همسر در همه موارد قناعت کنند . زنان بیوه تا پایان عمر بدون همسر باقی بمانند . تمام نیازهای فطری و خواسته‏های درونی و احساسی خود را سرکوب کنند.
ب) مردان فقط دارای یک همسر قانونی باشند، ولی روابط آزاد و نامشروع جنسی را با زنانی که بی شوهر مانده‏اند، به شکل های گوناگون برقرار سازند.
ج) کسانی که قدرت دارند بیش از یک همسر را اداره کنند و از نظر جسمی و مالی و اخلاقی مشکلی برای آن‏ها ایجاد نمی‏شود، نیز قدرت بر اجرای کامل عدالت میان همسران و فرزندان دارند، به آن‏ها اجازه داده شود که بیش از یک همسر انتخاب کنند.
حال اگر بخواهیم راه اول را انتخاب کنیم، باید گذشته از مشکلات اجتماعی که به وجود می‏آید، با فطرت و غرائز و نیازهای روحی و جسمی بشر به مبارزه برخیزیم. هم چنین عواطف و احساسات این گونه زنان را نادیده بگیریم. اما این مبارزه‏ای است که پیروزی در آن نیست. به فرض که این طرح عملی بشود، جنبه‏های غیر انسانی آن بر هیچ کس پوشیده نیست.
اگر راه دوم را انتخاب کنیم، باید فحشا را به رسمیت بشناسیم . انواع مشکلات روحی و فرهنگی و اجتماعی که دامنگیر این گونه روابط آزاد می شود ، بر جامعه بپذیریم؛ تازه زنانی که به عنوان معشوقه مورد بهره برداری جنسی قرار می‏گیرند، نه تأمین مالی و اجتماعی و... دارند و نه آینده‏ای در خور و سرنوشتی معین. چنان که شخصیت آن‏ها در این فرایند پایمال شده است . وجدانی سرخورده و احساسی سرشار از ملامت خود دارند . این‏ها اموری نیست که انسان آگاه آن را تجویز کند.
بنابراین تنها راه سوم می‏ماند که هم به خواسته‏های فطری و نیازهای غریزی زنان در موقعیت های خاص پاسخ مثبت داده شده ، هم از عواقب شوم فحشا و نابسامانی زندگی این دسته از زنان جلوگیری شود و جامعه نیز از گرداب گناه در امان بماند.
در این میان دو ضرورت مهم اجتماعی وجود دارد :
یکی آن که وجود زنان بی سرپرست و بیوه در جامعه به دلایل گوناگون اقتصادی و روحی و غریزی می تواند موجب مفاسد و مشکلات فردی و اجتماعی هم برای خودشان و هم برای مردان جامعه و هم فرزندان شان گردد ، در حالی که با یک ازدواج موقت یا دائم اما کمرنگ تر از ازدواج اول ، بخش عمده این نیازها برطرف شده و خطرات بسیاری در این زمینه برطرف می گردد .
دیگر آن که انگیزه های موجه جنسی در مردان آن هم در شرایط خاصی که معمولا از طریق همسر خود توان برآورده ساختن آن را ندارند ، در پاره ای موارد تعدد زوجات را کاملا منطقی می‏کند . با ازدواجی مشروع از فشارهای ویرانگر روحی که ممکن است همه توان مفید اجتماعی یک مرد را گرفته و او را وادار به رفتارهای بسیار پر خطر و پر آسیب نماید، جلوگیری می شود .
اگر واقع بینانه بنگریم می بینیم در وضعیت احساس نیاز ، با توجه به قدرت این نیرو در مردان و تاثیرگذاری آن در تصمیمات و رفتارهای فردی و اجتماعی شان و توانایی مردان در برآورده ساختن تمایلات خود از طریق ابزارهای مالی و اجتماعی که دارند، در بسیاری از موارد این نیاز اگر از طریق مشروع ارضا نشود، مردان را وادار به اقدام از طریق نامشروع می‏کند که تبعات منفی فردی و اجتماعی و خانوادگی آن بسیار بیش تر و خطرناک تر است .
اما پرسش اصلی شما و این که چرا اسلام این حق را نسبت به زنان قائل نشده و چند شوهری را مجاز ندانسته است؟
ما معتقدیم دلیل این امر ناشی از موانع و تبعات منفی بسیاری است که بر این امر مترتب است . به برخی از آن ها اشاره خواهیم نمود :
بنا بر تحقیقات گوناگون روان شناسان و فیزیولوژیست ها ماهیت نیاز زنان به همسر و ازدواج برای آن ها در نگاهی کلی، برطرف کردن خلأ روحی و عاطفی است . یعنی این امر در نگاه کلان ماهیتی احساسی دارد ؛ در واقع هدف اصلی زنان برای ازدواج رسیدن به موقعیت مشخص و محترم اجتماعی و جلب حمایت فردی است که بتواند از هویت و استقلال آن ها حمایت کند . همچنین تمایل به مشارکت در ایجاد یک مجموعه عاطفی و اجتماعی و البته در کنار همه این ها پاسخی مناسب به نیاز جنسی هم به طور جدی مطرح است .
با این وجود ماهیت اصلی نیاز زنان به همسر امری است که در تشکیل یک خانواده و ارتباط با یک همسر معنا پیدا می کند . چند همسری زن در تضاد آشکار با روح نیاز به جلب حمایت یک مرد و تشکیل یک مجموعه مستقل و دارای منزلت اجتماعی خواهد بود . به علاوه این مساله از زاویه مقابل یعنی از منظر نگاه مردان به هیچ وجه قابل قبول نخواهد بود . مانع ایجاد رابطه حمایتی و احساسی مورد نیاز زنان ، از طرف مردان خواهد شد . موجب تزلزل بیش تر مجموعه خانواده خواهد گردید .
در واقع مردان در فرایند ازدواج در کنار نیاز جنسی ، نیاز عاطفی مهمی را نیز برآورده می کنند که مدیریت از یک مجموعه مستقل و در اختیار آن ها و همچنین احساس نیازمندی یک مجموعه یا لااقل یک زن به آن هاست . حفظ استقلال و هویت داخلی این مجموعه همانند حفظ قلمرو در بسیاری از حیوانات در روحیات مرد نهادینه شده است . ورود هر مرد دیگر به این مجموعه یا اظهار نیاز همسرشان به مرد دیگری را به مقتضای فطرت شان برنمی تابند .
حتی بخشی از نیاز جنسی مردان در گرو انحصاری دانستن شریک جنسی و عامل ارضای آن برای خودشان است . ارتباط زن با هر مرد دیگری حتی تصور و احتمال این امر عاملی در عدم تمایل مرد به همسرش یا عدم ارضای درست این نیاز در او و در نتیجه سست شدن بنیان خانواده خواهد بود؛ بماند که تحقیقات روانشناسی ثابت کرده است که زنان بیش از مردان خواهان تک همسری و توجه کامل به یک همسر هستند .(1)
هرچند نمی توان روحیه میل به تجربه های متفاوت در هر انسانی را نادیده گرفت . به خصوص در شرایط وسوسه انگیز تشویق انحرافات جنسی و تشویق زنان به تنوع طلبی های زشت جنسی که توسط رسانه های آلوده دامن زده می شود ، چه بسا این تمایلات به نوعی خود را به صورت یک امر طبیعی جلوه کند و زن احساس کند که از چند همسری بدش نمی آید ، اما حقیقت آن است که زن در چند شوهری هرگز نمی‌تواند حمایت و محبت و عواطف خالصانه و فداکاری یک مرد را نسبت به خود جلب کند، از این رو چند شوهری نظیر روسپی گری همواره مورد تنفر زن بوده است.
این امری است که از فشارهای روحی و افسردگی ها و زجر های روانی زنانی که متاسفانه چنین تجربه ای داشته اند، به خوبی مشهود و ملموس است و به هیچ وجه قابل انکار نیست ؛ پس چند شوهر داشتن نه با تمایلات و خواسته‌های مرد موافقت داشته است و نه با خواسته‌ها و گرایش‌های زنان. (2)
اما یکی دیگر از مشکلات مهمی که در صورت چند همسری برای زنان ایجاد می شود، مشخص نبودن پدر برای فرزندان و عدم تعلق عاطفی و گسست بین نسل ها می‌باشد. تعلق فرزند به یک پدر و معین شدن پدر فرزند، اگر چه با تحقیقات امروزی و آزمایش‌های dna و مانند آن ، مشخص می‌شود، اما از نظر روانی این امر همچنان مسئله ای حل نشدنی است؛ زیرا همان گونه که دانشمندان می‌گویند: نتایج آزمایش های تجربی صد در صد نیست و احتمال خطای انسانی یا اغراض و اهداف شخصی و دستبرد در نتایج وجود دارد .
در واقع اقناع روحی و روانی پدر و مادر و فرزند چیزی نیست که با آزمایش قابل حل باشد. فرزند می‌خواهد اطمینان قلبی و درونی یابد که پدر و مادر او واقعی هستند . همین طور پدر و مادر . تا زمانی که اقناع و اطمینان قلبی و درونی از طریق باور به سلامت رفتار همسر صورت نگیرد ، چنین آرامشی به وجود نخواهد آمد . اگر این گونه نشد ، به همان نسبت رابطه و پیوند عاطفی بین پدر و مادر و فرزند متزلزل خواهد بود. مطمئناً در صورت تعدد شوهر برای زن، این اطمینان و رابطه عاطفی حاصل نمی‌شود.
اما باید توجه داشت که این نکته فلسفه اصلی منع از تعدد شوهر نیست تا گمان شود که با حل این مساله اصل مشکل برطرف شده است ؛ حتی ماهیت عده نگه داشتن زن هم تنها مساله اطمینان از عدم وجود فرزند نیست ،چه این امررا بپذیریم یا نه، مشکل اصلی تعدد شوهری زنان آن است که بنیان خانواده که بر پایه توجه و تعلق روحی کامل زن به همسر خود و دیگر افراد خانواده شکل می گیرد ، به شدت متزازل می نماید . موجب کمرنگ شدن رابطه عاطفی و تعلق روحی مردان نسبت به همسران و خانواده خود می گردد . در نتیجه امنیت خاطر را در سطح بدنه فعال جامعه یعنی مردان به شدت کاهش می دهد که ضرر این امر به طور غیر مستقیم خود زنان را تهدید می کند .
به علاوه موجب گسست عاطفی و قلبی بین نسل ها شده، ارتباط عمیق تربیتی بین والدین و فرزندان را مخدوش می نماید . احساس درونی مردان نسبت به فرزندان شان را که عامل اصلی تلاش و کوشش و حمایت های مالی و روحی و اجتماعی در مسیر رشد و تربیت و موفقیت آن هاست ، به شدت کاهش می دهد .
در نتیجه از آن جا که نیاز جنسی زنان ماهیتی فرعی و غیر اصلی در ارتباط با مردها دارد ، نیز به عنوان اصلی ترین نیاز در این زمینه مطرح نیست . با توجه به این تبعات منفی تعدد شوهر برای زنان ، اسلام اجازه این امر را به زنان نداده است .
با تاملی کوتاه روشن می شود که عمده این مشکلات و خطرات در هر دو نوع ازدواج دائم یا موقت وجود دارد . نمی توان ازدواج موقت زن را خالی از این مشکلات دانست و این پیامدها را تنها منحصر در ازدواج دائم تلقی نمود .
البته ممکن است در برخی موارد و برای برخی از زنان به دلیل نیازهای جنسی و عدم ارضای آن توسط شوهران شان ارتباط با شوهر دیگری مفید به نظر برسد ، اما از آن جا که همواره قوانین اجتماعی و شرعی بر مبنای ضرورت های عمومی و نیازهای حداکثری شکل می گیرد، نمی توان به خاطر وضعیت بخش محدودی از افراد قوانین را دگرگون ساخت ، به شکلی کلی و مطلق اجازه این امر از زنان سلب شده است .
در عین حال نباید فراموش کرد که اسلام اجازه توجه به نیازهای جنسی را در هیچ فردی به طور مطلق و بی قید و شرط نپذیرفته ، مثلا هر نوع رابطه جنسی همجنس را کاملا مردود و غیر قابل قبول دانسته ، هر چند فردی ادعا کند که تنها تمایل به همجنس خود دارد و در غیر این صورت زندگی طبیعی خود را از دست رفته می بیند .
همچنین هر نوع رابطه با محارم یا زنان شوهر دار از نظر اسلام صد درصد و بدون هیچ ماده و تبصره ای مردود و غیر قابل قبول است ، در حالی که در مواردی دیده شده تمایل به این رفتارها در برخی افراد بسیار بسیار شدید و پرقدرت شکل می گیرد ؛ اما از آن جا که اسلام مصالح کلی و جمعی را بر منافع فردی مقدم می دارد ، این اجازه ها را به هیچ وجه نمی دهد . مورد ارتباطات جنسی زنان با مردان دیگر هم از همین قبیل است .
البته در صورتی که زن واقعا نیازهای جنسی اش به وسیله شوهرش برآورده نشود ، می تواند از طریق راهکارهای قانونی برای طلاق و ازدواج با مردی دیگر اقدام نماید . طلاق هایی مانند "طلاق خلع" در شرع برای همین امور نهاده شده است . قانونگذار هم راهکارهای قانونی برای این امر را در نظر گرفته است تا فشاری فوق طاقت بر زنانی که دچار چنین وضعیتی هستند وارد نگردد . زنان می توانند با مراجعه به محاکم خانواده در جهت برطرف کردن این مشکل اقدام نمایند .
ممکن است گفته شود همه آن چه در خصوص حساسیت های مردان و نابسامانی خانوادگی و... رخ می دهد، ناشی از فرهنگ های رایج و حساسیت های محیطی و امور متعارف اجتماعی است . اگر این امر رواج یابد ، حساسیت ها و ناراحتی ها هم منتفی می شود .
در پاسخ باید گفت که توجه به وضعیت برخی کشورهای غربی که هیچ حساسیت و دغدغه دینی و عرفی خاصی در بسیاری از این امور نداشته و سال هاست که گروه هایی در این کشورها به طور رسمی و وسیع به روابط آزاد جنسی و سکس گروهی و مانند آن پرداخته، آن را تبلیغ می نمایند ، نشان می دهد که این گرایش ها هنوز هم نتوانسته موقعیت قابل قبولی در نهاد انسانی پیدا کند. حتی در این کشورها هم هنوز این امور در زمره امور غیر قانونی و نامتعارف شناخته می شود. حتی در کشورهایی که ازدواج همجنس رسمی شده، چند شوهری رسمیت نیافته است .

پی‏نوشت‏ها:
1 . مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج19، ص 302.
2 . همان، ص 311.

همانطور که چند همسری برای مردان در دوره هایی رواج داشته چند شوهری هم وجود داشته و تنها دلیلی که چند شوهری را رد می کردند همان دلیلی است که استارتر ذکر کردند در حال حاضر هم با پیشرفت علم این دلیل خود به خود رد می شود در کل خانواده ی سالم و طبیعی همان یک مرد و یک زن است حالا اینکه درگذشته چند همسری وجود داشته دلیلی ندارد امروزه هم مثل گذشته عمل کرد خیلی از اعمالی که گذشتگان مرتکب میشدند اشتباه بوده به نظر بنده فرقی بین چند شوهری و چند زنی وجود ندارد همانقدر که چند شوهری زنان برای مردان غیرقابل پذیرش است چند همسری مردان برای زنان هم همینطور است و دوره این تعدد همسری گذشت

تا جایی که دیدم اگه ضرورت هم پیش بیاد نمیتونه البته بازم باید بررسی بشه.

پرسش:
شوهرم به بيماري شديدي مبتلاست، سال هاست كه ارتباط اتاق خواب مان تعطيل شده است و بنا به گفته پزشكان تا آخر هم تعطيل خواهد بود. من او را دوست دارم و نمي خواهم تركش كنم چون وجدانم قبول نمي كند حالا كه بيمار شده او را رها كنم. اما من هم انسان هستم و نياز جنسي دارم. با مشاوري مشورت كردم گفت براي تخليه شدن انرژي جنسي ات برو بازار خريد و به بهانه هاي مختلف با مردان هم كلام شو در خريد اجناس و چك و چانه بزن يا با اقوام مرد سخنانت را طولاني كن. وقتي گفتم اينها با مسائل ديني مغايرت دارد گفت اسلام براي شما كه شوهرتان مشكل دارد: دو راه حل قرار داده يك طلاق و دوم ازدواج موقت. آيا سخنان او درست است؟ اگر نه من چه كنم كه به گناه آلوده نشوم اسلام براي امثال من چه تدبيري دارد؟
2. آيا سخن گفتن اين خانم براي رفع نياز جنسي اش كه از شوهرش به هيچ وجه برآورده نمي شود «ضرورت فيزيولوژيكي و يا رواني» محسوب نمي شود؟
3. - این مساله بالاتفاق مورد تائید مجتهدین است یا فقط از تحریر الوسیله این حکم استخراج شده؟
4. آیا فتوائی مبنی بر امکان نکاح موقت یا دائم برای زن شوهردار در چنین شرایطی یا شرایط مشابه از مجتهدی صادر شده با خیر.
پاسخ:
با سلام و عرض ادب
این مشاور آدم بسیار مزخرف و بی وجدانی بوده است.
سخن گفتن ومعاشرت با نامحرم بایدبرای رفع ضرورت باشذ واضافه بر آن می تواند زمینه گناه را فراهم نماید .
-اما برای آلوده نشدن به گناه :
پرهیز از ارتباط غیر ضروری با نامحرم ویا درصورت لزوم جداشدن وازدواج مجدد است.
اما ازدواج موقت در صورتی جایز است که پس از طلاق ونگه داشتن عده باشد. 1
2. سخن گفتن این خانم با مردان بیگانه نه تنها باعث رفع نیاز جنسی اش نمی شود بلکه آنرا تشدید می کند و ممکن است موجب رفتارهای غیر منطقی و غیر عاقلانه گردد .
این زن اگر می تواند باید خود را کنترل کند وگرنه باید از شوهرش جدا شده و با رعایت شرایط شرعی ازدواج مجدد نماید .
3.مسائل 3و4 مورد اتفاق فقهاست ازدواج زن شوهر دار زناست و فتوایی مبنی بر اجازه ازدواج برای زن شوهر دار سراغ نداریم .
نكته:
با توجه به پاسخ‌هاي بالا بايد بگوييم كه وقتي مردي با خانم عقد بسته اند يعني تعهد بسته اند كه در زندگي در كنار هم باشند و به هم ديگر خيانت نكنندو خارج از شرع ارتباطي نداشته باشند. اگر به هر دليلي اين امور رعايت نشود غير از اين كه خارج از حدود الهي رفته اند بر تعهد خود با همسر هم پايبند نبوده اند.
وقتي زني به دليل مشكلات زناشويي شوهر ارضا نمي شود بايد بررسي كند ببيند مشكل از كدام نوع است آيا با درمان هاي روان شناختي و دارويي قابل رفع هستند يا درمان ندارد.
1- اگر از نوع اول بود بايد مرد را تشويق كند تا پيگير درمان باشد و اگر مرد حيايي دارد آگاه شود كه حياي او بي جا است. برخي خجالت مي كشند از متخصص كمك بگيرند اين به دليل آن است كه گمان مي كنند آنها تنها اين مشكل را دارند و يا پزشك او را مسخره مي كند و يا بيماريش را غير عادي تلقي مي كند در حالي كه مشاور و پزشك برايش اين مسائل عادي است.
2- اگر از نوع دوم است. زن اگر مردش را دوست دارد و از سويي هم مي تواند خودش را كنترل كند و به گناه نيفتد اين كار به عهده او گذاشته شده كه خودش تصميم بگيرد ولي اگر نمي تواند خود را از گناه حفظ كند در واقع وفاي به شوهر و خدا را نگه نداشته است. بنابراين اين خانم در اين جا بايد از شوهر جدا شود و با نگه داشتن عده به ازدواج ديگري درآيد. اين آزادي انتخاب را خدا به زن داده و به او تكليف نكرده كه بايد به هر جان كندني است هم با شوهرت باشي و هم خودت را از گناه حفظ كني.
پس اگر امر دائر مدار گناه و جدايي شود، جدايي مقدم است.
1. مستفاد از تحریرالوسیله ،ج2،کتاب النکاح.
سایت طلبه پاسخگو

anteaaaa;612506 نوشت:
با توجه به اینکه با توجه به روایات دلیل چند همسری نشدن خانم ها ، ناتوانی تشخیص پدر فرزند اعلام شده

فکر نکنم دلیل منع تعدد شوهر زنها این مسئله باشه چون در همون زمانی که در عربستان در دوران جاهلیت زنان چند شوهر داشته اند فرزندانی که به دنیا می آمده افراد متبحری بودند به اسم نسب شناس که با روش های مختلف تشخیص می دادند که این فرزند،فرزند کدام شوهر است و حتی این مشکل آن زمان هم وجود نداشته تا چه برسه به این دوره.

آیت الله مکارم -بحث متعه-

درباره زنان چه میگویید؟ چرا که این ضرورتها درباره آنها هم هست مثلا شوهر بیمار است و یا زندانی است و یا مسافرت کرده است؟

در مورد زنان حل این مشکل امکان ندارد، یعنی ضرورتی است که راه حلی ندارد. چون تداخل میاه و اشتباه فرزند حاصل میشود و به همین جهت اجازه نمیدهیم.

ثانیا: شکی نیست که غریزه جنسی در مردان به طور مجموعی از مجموع زنان شدیدتر است و در کتب مسائل مربوط به زناشوئی غالبا دانشمندان میگویند که اکثریت زنان سردمزاج هستند، یعنی حتی نسبت به یک همسر هم علاقه چندانی ندارند و راه درمان هایی برای این سردمزاجی ذکر کرده اند ولی در مردان چنین نیست، پس زنان ضرورتشان کمتر از مردان است.

(والا فکر میکنم هر دو مورد (اشتباه فرزند و سردمزاجی) در همه ضرورتها، وجود نداره. همونطور که ضرورت چندهمسری مرد در همه مواردی که به عنوان ضرورت بیان میشه وجود نداره
و اگه به عرف برگردیم خب در خیلی ضرورتها جوامعی که عرفشون چند همسری رو نپذیرفته باشه مرد یا جامعه آسیب میبینه.
در زن هم همینطور، عرف منفک از فهم طبیعیه. و از جامعه ای تا جامعه دیگه ای تغییر میکنه

در مورد سردمزاجی زنان و مردان من دقیق متوجه نشدم چون گاهی کارشناس ها چیزهای دیگه میگن مثل اینجا:
http://www.askdin.com/thread45376-5.html#post611108

صادق;613860 نوشت:
أ) مردان تنها به یک همسر در همه موارد قناعت کنند . زنان بیوه تا پایان عمر بدون همسر باقی بمانند . تمام نیازهای فطری و خواسته‏های درونی و احساسی خود را سرکوب کنند.

شما تو این بخش از صحبتتون این گزینه رو اعلام نکردید که مردانی که همسرشان فوت کرده هم وجود دارند که با اون خانوم های بیوه ازدواج کنند !
در ثانی کل صحببتاتون ریشه ی روانشناسی داشت !
صادق;613860 نوشت:
پس چند شوهر داشتن نه با تمایلات و خواسته‌های مرد موافقت داشته است و نه با خواسته‌ها و گرایش‌های زنان.

در مورد تعدد همسر برای آقایون ، این امر هم برای خانم ها با خواسته ها و تمایلاتشون منافات داره ، همون طور که در کل صحبت هاتون به امر احساسی بودن خانوم ها تاکید کردید در مورد ازدواج ، چجوری میتونید نادیده گرفته شدن و سرکوب شدن احساسات یک خانوم رو در مقابل تعدد همسر آقایون تایید کنید ؟
صادق;613860 نوشت:
البته در صورتی که زن واقعا نیازهای جنسی اش به وسیله شوهرش برآورده نشود ، می تواند از طریق راهکارهای قانونی برای طلاق و ازدواج با مردی دیگر اقدام نماید . طلاق هایی مانند "طلاق خلع" در شرع برای همین امور نهاده شده است . قانونگذار هم راهکارهای قانونی برای این امر را در نظر گرفته است تا فشاری فوق طاقت بر زنانی که دچار چنین وضعیتی هستند وارد نگردد . زنان می توانند با مراجعه به محاکم خانواده در جهت برطرف کردن این مشکل اقدام نمایند .

چطوریه که برای تایید چند همسری آقایون امر طلاق به عنوان یه گزینه نامتعارف مطرح میشود ؟ ولی برای خانوم ها امر صحیح ؟

محمد رسول الله;613924 نوشت:
فکر نکنم دلیل منع تعدد شوهر زنها این مسئله باشه چون در همون زمانی که در عربستان در دوران جاهلیت زنان چند شوهر داشته اند فرزندانی که به دنیا می آمده افراد متبحری بودند به اسم نسب شناس که با روش های مختلف تشخیص می دادند که این فرزند،فرزند کدام شوهر است و حتی این مشکل آن زمان هم وجود نداشته تا چه برسه به این دوره.

با سلام ، اگر روایت دیگری به غیر از روایت معروف امام علی که در مورد همون موضوعی هست که تو استارتر گفته شده و دلیل "منطقی" دیگه ای رو بیان میکنه ، سراغ دارید اینجا مطرح کنید ممنون میشم

anteaaaa;613929 نوشت:
در مورد تعدد همسر برای آقایون ، این امر هم برای خانم ها با خواسته ها و تمایلاتشون منافات داره ، همون طور که در کل صحبت هاتون به امر احساسی بودن خانوم ها تاکید کردید در مورد ازدواج ، چجوری میتونید نادیده گرفته شدن و سرکوب شدن احساسات یک خانوم رو در مقابل تعدد همسر آقایون تایید کنید ؟

دقیقا اینم سوال بنده است
واقعا چرا اسلامی که اینقدر برای زنان ارزش قائل بوده که چند شوهری را خلاف فطرت و روحش دانسته از طرفی چنین حقی را به مردان می دهد یعنی آنجا دیگر احساس و شکسته شدن دل زن مهم نیست ؟

صادق;613860 نوشت:
در جنگ‏ها و حوادث دیگر، قربانیان اصلی را آن‏ها تشکیل می‏دهند . در نتیجه همواره میزان زنان در جامعه بیش از مردان خواهد بود . زنان بسیاری در جامعه بدون همسر و سر پرست باقی می مانند .

جناب صادق در دوره ای که جمعیت زنان و مردان برابر باشد این حکم چند همسری مردان خود به خود لغو نمی شود؟
و اگر زمانی تعداد مردان چند برابر زنان شد باید چیکار کرد؟

ضمنا تمام نقدی که بر چند شوهری زنان وارد است بر چند همسری مردان نیز صدق میکند همان روانشناسی که میگوید چند شوهری با فطرت زن مخالفت است چند همسری مردان را نیز باعث ناراحتی زنان می داند.

**تبسم**;613917 نوشت:
2- اگر از نوع دوم است. زن اگر مردش را دوست دارد و از سويي هم مي تواند خودش را كنترل كند و به گناه نيفتد اين كار به عهده او گذاشته شده كه خودش تصميم بگيرد ولي اگر نمي تواند خود را از گناه حفظ كند در واقع وفاي به شوهر و خدا را نگه نداشته است. بنابراين اين خانم در اين جا بايد از شوهر جدا شود و با نگه داشتن عده به ازدواج ديگري درآيد. اين آزادي انتخاب را خدا به زن داده و به او تكليف نكرده كه بايد به هر جان كندني است هم با شوهرت باشي و هم خودت را از گناه حفظ كني.
پس اگر امر دائر مدار گناه و جدايي شود، جدايي مقدم است.

در شرایطی که حق طلاق با مرد است و مرد برای طلاق رضایت نمیدهد مگر اینکه زن از مهریه ش بگذرد ، و پروسه ی قانونی طلاق گرفتن در این شرایط گاها سال ها طول میکشه ! فک نمیکنید یه کم بی عدالتیه ؟

anteaaaa;613932 نوشت:
با سلام ، اگر روایت دیگری به غیر از روایت معروف امام علی که در مورد همون موضوعی هست که تو استارتر گفته شده و دلیل "منطقی" دیگه ای رو بیان میکنه ، سراغ دارید اینجا مطرح کنید ممنون میشم

نیازی نیست حتما روایت دلیلی برای حکم بیان کنه تا ما حکم خدا رو بپذیریم،مثلا چرا در ماه رمضان باید روزه بگیریم و در ماه شعبان واجب نیست؟ حتما مگه باید دلیل احکام مشخص باشه تا به اون عمل بشه؟ خیلی از احکام هست که دلیلشو نمی دونیم.
اما دلایل روانشناسی و علمی زیادی وجود داره که کارشناس به بعضی از اونها اشاره کرد.
اون روایت امام علی هم تا اونجایی که من از شخصی پرسیدم اعتبار نداره و سندش ضعیفه و با روایت ضعیف نمیشه حکمت احکام رو مشخص کرد.

محمد رسول الله;613938 نوشت:
نیازی نیست حتما روایت دلیلی برای حکم بیان کنه تا ما حکم خدا رو بپذیریم،مثلا چرا در ماه رمضان باید روزه بگیریم و در ماه شعبان واجب نیست؟ حتما مگه باید دلیل احکام مشخص باشه تا به اون عمل بشه؟ خیلی از احکام هست که دلیلشو نمی دونیم.
اما دلایل روانشناسی و علمی زیادی وجود داره که کارشناس به بعضی از اونها اشاره کرد.
اون روایت امام علی هم تا اونجایی که من از شخصی پرسیدم اعتبار نداره و سندش ضعیفه و با روایت ضعیف نمیشه حکمت احکام رو مشخص کرد.

بلاخره این حکم باید یه منشا داشته باشه ! آیه ی قرآن ، روایت و ... .

anteaaaa;612506 نوشت:
با سلام
با توجه به اینکه با توجه به روایات دلیل چند همسری نشدن خانم ها ، ناتوانی تشخیص پدر فرزند اعلام شده ، آیا با وجود علم ژنتیک و توانایی تشخیص ، این حکم رد میشود ؟ یعنی خانم ها هم میتوانند همزمان با چند مرد ازدواج کنند ؟ لطفا از نظر دینی پاسخ بدهید ، نه روانشناسی و غیره با تشکر

اگه همچین حقیو به خانوما هم میدادن انقدر با معرفت و وفادار بودن که عمرا ازش استفاده نمیکردن:ok:

anteaaaa;613940 نوشت:
بلاخره این حکم باید یه منشا داشته باشه ! آیه ی قرآن ، روایت و ... .

یک آیه قرآن میگه ازدواج با زنان شوهردار نباید انجام بشه وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ
اما علتش چیه جایی با دلیل معتبر ذکر نشده مثل احکام دیگه که مثلا چرا نماز مغرب سه رکته اما نماز ظهر چهار رکتعه که من در روایتی دلیلش رو ندیدم اما خودش وجود داره و نمیشه به دلیل اینکه علتش مشخص نیست ردش کرد.

Miss Chadoriii;613942 نوشت:
اگه همچین حقیو به خانوما هم میدادن انقدر با معرفت و وفادار بودن که عمرا ازش استفاده نمیکردن:ok:

اتفاقا داشتم به همین موضوع فکر میکردم ، مسئله ای که خانوم نگار مطرح کردن در مورد خانومی که همسرشون مریض هستند و ... ، خانوم ها اکثرا وفاداریشونو در این قضیه ثابت می کنند و طلاق آخرین گزینشونه ولی همین اتفاق برای آقایون که میوفته اولین گزینه ی روی میزشون صیغه و ازدواج مجدد !

محمد رسول الله;613943 نوشت:
یک آیه قرآن میگه ازدواج با زنان شوهردار نباید انجام بشه وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ
اما علتش چیه جایی با دلیل معتبر ذکر نشده مثل احکام دیگه که مثلا چرا نماز مغرب سه رکته اما نماز ظهر چهار رکتعه که من در روایتی دلیلش رو ندیدم اما خودش وجود داره و نمیشه به دلیل اینکه علتش مشخص نیست ردش کرد.

خود این مسئله ی ازدواج با زن شوهر دار در هنگام جنگ رد میشه و به کسانی که زنان را به اسارت گرفتن اجازه ی ازدواج با اونها داده میشه !

anteaaaa;613945 نوشت:
خود این مسئله ی ازدواج با زن شوهر دار در هنگام جنگ رد میشه و به کسانی که زنان را به اسارت گرفتن اجازه ی ازدواج با اونها داده میشه !

تفسیر نمونه می گه
اين حكم ازدواج نکردن با زنان شوهر دارد اختصاصى به زنان مسلمان ندارد بلكه زنان شوهردار از هر مذهب و ملتى همين حكم را دارند يعنى ازدواج با آنها ممنوع است.
تنها استثنائى كه به اين حكم خورده است در مورد زنان غير مسلمانى است كه به اسارت مسلمانان در جنگها درمى‏ آيند ، اسلام اسارت آنها را بمنزله طلاق از شوهران سابق تلقى كرده ، و اجازه مى‏ دهد بعد از تمام شدن عده آنها با آنان ازدواج كنند و يا همچون يك كنيز با آنان رفتار شود ( الا ما ملكت ايمانكم).
ولى اين استثناء ، به اصطلاح ، استثناى منقطع است ، يعنى چنين زنان شوهردارى كه در اسارت مسلمانان قرار مى‏گيرند رابطه آنها به مجرد اسارت با شوهرانشان قطع خواهد شد ، درست همانند زن غير مسلمانى كه با اسلام آوردن رابطه او با شوهر سابقش ( در صورت ادامه كفر ) قطع مى‏ گردد ، و در رديف زنان بدون شوهر قرار خواهد گرفت .
از اينجا روشن مى‏شود كه اسلام به هيچوجه اجازه نداده است كه مسلمانان با زنان شوهردار حتى از ملل و مذاهب ديگر ازدواج كنند ، و به همين جهت ، عده براى آنها مقرر ساخته و در دوران عده از ارتباط زناشوئى با آنها جلوگيرى نموده است.

anteaaaa;613944 نوشت:
اتفاقا داشتم به همین موضوع فکر میکردم ، مسئله ای که خانوم نگار مطرح کردن در مورد خانومی که همسرشون مریض هستند و ... ، خانوم ها اکثرا وفاداریشونو در این قضیه ثابت می کنند و طلاق آخرین گزینشونه ولی همین اتفاق برای آقایون که میوفته اولین گزینه ی روی میزشون صیغه و ازدواج مجدد !

anteaaaa جان

یه سوال بپرسم ؟ .... به نظرم زدن همچین تاپیکی ...فقط جنبه ی مقابل به مثل داره .... با موج آقایونی که این مدت همه دسته جمعی توی سنگر دفاع از صیغه میجنگیدن ... درسته؟؟

من فکر میکنم وقتی یه رفتار غلط ( مثلا دفاع از چند همسری زنان ) رو انجام بدم ... برای مقابله با یه رفتار غلط ( دفاع از چند همسری مردان ) ... دقیقن شبیه همون آدمی شدم که رفتار غلط برای اولین بار ازش سرزده

Miss Chadoriii;613951 نوشت:
anteaaaa جان

یه سوال بپرسم ؟ .... به نظرم زدن همچین تاپیکی ...فقط جنبه ی مقابل به مثل داره .... با موج آقایونی که این مدت همه دسته جمعی توی سنگر دفاع از صیغه میجنگیدن ... درسته؟؟

من فکر میکنم وقتی یه رفتار غلط ( مثلا دفاع از چند همسری زنان ) رو انجام بدم ... برای مقابله با یه رفتار غلط ( دفاع از چند همسری مردان ) ... دقیقن شبیه همون آدمی شدم که رفتار غلط برای اولین بار ازش سرزده


درست میگید ، زمان مناسبی رو برای طرح این سوال انتخاب نکردم ، ولی به هر حال دنبال جواب قانع کننده ای مثل روایت یا آیه ی قرآن بودم . در ضمن از چند همسری دو طرف دفاع نمیکنم ، رد شدن هر دو مورد خوشحالم میکنه :khandeh!:

یا الله...
سلام...
بررسی وضعیت زندگی مشترک در خانواده های غربی با وجود قانون تک همسری.
حال این سؤال پیش می آید که آیا جوامع غربی توانسته اند با منع چند همسری در قانونشان جایگزین مناسبی برای پاسخگویی به این نیازها پیدا کنند ؟
آیا توانسته اند آرامش و استحکام خانواده را که مدعی اند با قانون چند همسری در اسلام از بین می رود را با قانون تک همسری در خانواده های خود ایجاد کنند ؟
پاسخ روشن است، خیر ، زیرا شیوع زنا ، افزایش آمار طلاق، فحشا،افزایش روز افزون فرزندان بی والدین و از هم گسیختگی فاجعه بار بنیان خانواده همچنین تنزل ارزش زن تا حد یک کالا در جوامع غربی خود گویای این واقعیت است؟
چگونه است که عواطف و احساسات زن مسلمان با چند همسری شوهرش در چارچوب قوانین شرعی جریحه دار میشود . اما...
عواطف زن غربی از این همه بی ناموسی و روابط نامشروع بی حد واندازه شوهرش جریحه دار نمی شود ؟
اسلام زیر بنای زندگی بشر و جامعه را بر زندگی فکری و عقلی بنا نهاده نه احساسی و عاطفی . هدف اسلام رسیدن به صلاح عقلی در رسوم اجتمایی است نه صلاح احساسات .البته این به معنای بی توجهی اسلام به عواطف زن نیست ، زیرا صفات روحی و عواطف از جهت کمیت و کیفیت با تغییر در تربیت و عادات تغییر می کند .یعنی بستگی دارد به نوع فرهنگی است که زن در آن تربیت می یابد. بر همین اساس تربیت اسلامی زن را به گونه ای بار می آورد که با چنین چیز هایی عواطفش جریحه دار نمی شود. ا

چرا این چند همسری برای زنان وجود ندارد؟
"در کتاب علل الشرایع آمده که امام رضا (ع) در پاسخ به مسائلی که از ایشان پرسیده بودند نوشت : علت اینکه مرد می تواند چهار زن بگیرد ولی زن نمی تواند بیش از یک شوهر داشته باشد این است که مرد اگر چهار زن هم داشته باشد ،فرزندی که هر یک از آنها به دنیا آورد فرزند اوست ولی زن اگر دو همسر یا بیشتر داشته باشد فرزندی که به دنیا می آورد معلوم نمی شود از کدام شوهر است و در نتیجه در چنین وضعی هم روابط نسبی به هم می خورد و هم در ارث اشکال پدید می آید و سرانجام معرفت را تباه می کنند ." علل الشرایع ج1 ص 504، باب 271

یوسف יוסף;613977 نوشت:
یا الله...
سلام...
بررسی وضعیت زندگی مشترک در خانواده های غربی با وجود قانون تک همسری.
حال این سؤال پیش می آید که آیا جوامع غربی توانسته اند با منع چند همسری در قانونشان جایگزین مناسبی برای پاسخگویی به این نیازها پیدا کنند ؟
آیا توانسته اند آرامش و استحکام خانواده را که مدعی اند با قانون چند همسری در اسلام از بین می رود را با قانون تک همسری در خانواده های خود ایجاد کنند ؟
پاسخ روشن است، خیر ، زیرا شیوع زنا ، افزایش آمار طلاق، فحشا،افزایش روز افزون فرزندان بی والدین و از هم گسیختگی فاجعه بار بنیان خانواده همچنین تنزل ارزش زن تا حد یک کالا در جوامع غربی خود گویای این واقعیت است؟
چگونه است که عواطف و احساسات زن مسلمان با چند همسری شوهرش در چارچوب قوانین شرعی جریحه دار میشود . اما...
عواطف زن غربی از این همه بی ناموسی و روابط نامشروع بی حد واندازه شوهرش جریحه دار نمی شود ؟



حداقلش غرب قضیه رو نرمال جلوه نمیده Fool و زن رو تشویق به ادامه زندگی نمیکنه و نمیگه حالا مگه چی شده Fool

بهش حق میده که بتونه طلاق بگیره

یوسف יוסף;613977 نوشت:
یا الله...
سلام...
بررسی وضعیت زندگی مشترک در خانواده های غربی با وجود قانون تک همسری.
حال این سؤال پیش می آید که آیا جوامع غربی توانسته اند با منع چند همسری در قانونشان جایگزین مناسبی برای پاسخگویی به این نیازها پیدا کنند ؟
آیا توانسته اند آرامش و استحکام خانواده را که مدعی اند با قانون چند همسری در اسلام از بین می رود را با قانون تک همسری در خانواده های خود ایجاد کنند ؟
پاسخ روشن است، خیر ، زیرا شیوع زنا ، افزایش آمار طلاق، فحشا،افزایش روز افزون فرزندان بی والدین و از هم گسیختگی فاجعه بار بنیان خانواده همچنین تنزل ارزش زن تا حد یک کالا در جوامع غربی خود گویای این واقعیت است؟
چگونه است که عواطف و احساسات زن مسلمان با چند همسری شوهرش در چارچوب قوانین شرعی جریحه دار میشود . اما...
عواطف زن غربی از این همه بی ناموسی و روابط نامشروع بی حد واندازه شوهرش جریحه دار نمی شود ؟
اسلام زیر بنای زندگی بشر و جامعه را بر زندگی فکری و عقلی بنا نهاده نه احساسی و عاطفی . هدف اسلام رسیدن به صلاح عقلی در رسوم اجتمایی است نه صلاح احساسات .البته این به معنای بی توجهی اسلام به عواطف زن نیست ، زیرا صفات روحی و عواطف از جهت کمیت و کیفیت با تغییر در تربیت و عادات تغییر می کند .یعنی بستگی دارد به نوع فرهنگی است که زن در آن تربیت می یابد. بر همین اساس تربیت اسلامی زن را به گونه ای بار می آورد که با چنین چیز هایی عواطفش جریحه دار نمی شود. ا

چرا این چند همسری برای زنان وجود ندارد؟
"در کتاب علل الشرایع آمده که امام رضا (ع) در پاسخ به مسائلی که از ایشان پرسیده بودند نوشت : علت اینکه مرد می تواند چهار زن بگیرد ولی زن نمی تواند بیش از یک شوهر داشته باشد این است که مرد اگر چهار زن هم داشته باشد ،فرزندی که هر یک از آنها به دنیا آورد فرزند اوست ولی زن اگر دو همسر یا بیشتر داشته باشد فرزندی که به دنیا می آورد معلوم نمی شود از کدام شوهر است و در نتیجه در چنین وضعی هم روابط نسبی به هم می خورد و هم در ارث اشکال پدید می آید و سرانجام معرفت را تباه می کنند ." علل الشرایع ج1 ص 504، باب 271


با سلام سوال من این بود که با توجه به پیشرفت علم و توانایی تشخیص پدر چرا این موضوع رد نمیشه ؟
در ثانی نه شیوه ی زندگی غربی آرامش به خانواده میاره ، نه شیوه ی چند همسری !

یا الله
سلام...
مگه در اسلام و ایران طلاق نداریم؟؟
غرب ترویج فحشا میکنه خوبه؟صیغه و ازدواج بدِ اما معشوق داشتن و عشاقای مثلثی و مربعی خوبه؟
بنده نمیگم کسی بره 4 تا زن بگیره...
اما این قانون شرع نباید از حکم خدا جلو یا عقب بزنید...مگر اینکه امامنیست باشید و پیرو اندیش های غربی که مبتنی بر فساد و فحشاد و روابط باز و بی بند باری هستند.
نمیدونم اگه غرب و تفکرش در زمینه ی خانواده و زنان خوبه چرا این همه خانواده تک والدینی دارن؟؟
اگه به زنان بها میده چرا مثل کالا بااونا برخورد میکنه؟؟

یوسف יוסף;613987 نوشت:
یا الله
سلام...
مگه در اسلام و ایران طلاق نداریم؟؟
غرب ترویج فحشا میکنه خوبه؟صیغه و ازدواج بدِ اما معشوق داشتن و عشاقای مثلثی و مربعی خوبه؟
بنده نمیگم کسی بره 4 تا زن بگیره...
اما این قانون شرع نباید از حکم خدا جلو یا عقب بزنید...مگر اینکه امامنیست باشید و پیرو اندیش های غربی که مبتنی بر فساد و فحشاد و روابط باز و بی بند باری هستند.
نمیدونم اگه غرب و تفکرش در زمینه ی خانواده و زنان خوبه چرا این همه خانواده تک والدینی دارن؟؟
اگه به زنان بها میده چرا مثل کالا بااونا برخورد میکنه؟؟

نه حق طلاق با مرده ... اسلام به زن حق طلاق نداده

برادر کسی نگفت غرب خوبه

خیانت

در هر شرایطی در هر مکانی بده

حالا چه طرف مسلمون باشه ... چه میسحی ... چه ایرانی باشه ... چه آمریکایی

ما مخالف صیغه نیستیم ... ما میگیم صیغه در شرایطی که طرف زن داره درست نیس

وگرنه که چه بهتر دختر و پسر مجرد برن صیغه بخونن حداقل شرعیه و گناهی توش نیس

anteaaaa;613985 نوشت:
با سلام سوال من این بود که با توجه به پیشرفت علم و توانایی تشخیص پدر چرا این موضوع رد نمیشه ؟
در ثانی نه شیوه ی زندگی غربی آرامش به خانواده میاره ، نه شیوه ی چند همسری !

سلام بر شما
نمیشه ما از خودمان حکم صادر کنیم ....شما خدا و پیامبر(ص) را قبول دارید؟اسلام را قبول دارید؟حکم خداست نه حکم بشر....
خواهر بزرگوارم دقت کنید در مقابل چه کسی و با چه کسی کل کل میکنید...
ببینید مسیحی ها هم همین کار رو کردن هر چه از دین که باب میلشان نبود گذاشتن کنار امروز به امانیست و انسان محوری رسیدن....و دین و خدا ندارن ...

فکر میکنم مطالعه این موضوع مفید باشه

تعدد زوجات برای زن

یوسف יוסף;613992 نوشت:

ببینید مسیحی ها هم همین کار رو کردن هر چه از دین که باب میلشان نبود گذاشتن کنار امروز به امانیست و انسان محوری رسیدن....و دین و خدا ندارن ...

کسی نه دین رو عوض کرد ... نه خواست باب میلش تغییر بده

صیغه دوس دارید...اشکال نداره ... اول تکلیف همسر اولتون رو مشخص کنین ... اگه طلاق خواست طلاقش بدید ... اگه هم رضایت داد که هیچ

اما اینکه شاخ و شونه بکشید برای همسرتون که حقمه ... 4 تا 4 تا میتونم بگیرم ... و شروع کنید به ظلم کردن در حقش

همون خدا و پیغمبری که ازش میگید .. همونا بازخواستتون میکنن : )

ظلم بی جزا نمیمونه:ok:

Miss Chadoriii;613988 نوشت:
نه حق طلاق با مرده ... اسلام به زن حق طلاق نداده

برادر کسی نگفت غرب خوبه

خیانت

در هر شرایطی در هر مکانی بده

حالا چه طرف مسلمون باشه ... چه میسحی ... چه ایرانی باشه ... چه آمریکایی

ما مخالف صیغه نیستیم ... ما میگیم صیغه در شرایطی که طرف زن داره درست نیس

وگرنه که چه بهتر دختر و پسر مجرد برن صیغه بخونن حداقل شرعیه و گناهی توش نیس

سلام بر شما
چون زنان در شرایط حساس از احساسات پیروی میکنند.قبول ندارید؟اسلام از طرف کیست؟؟
چند همسری هم شرایط خاص دارد اسلام دین تقواست نه شهوت .... با چاقو هم ادم میکشن هم میوه میخورن ایا مشکل از چاقوست یا تفکر؟؟
چند همسری نباشه چه باشه؟؟؟راه حل بدید....
زنان بیوه و دختران مسن چه کنند؟ همانکه غرب کرد؟در غرب نیست اوضاع چگونه است؟

یوسف יוסף;613996 نوشت:

زنان بیوه و دختران مسن چه کنند؟ همانکه غرب کرد؟در غرب نیست اوضاع چگونه است؟

با مردان بیوه و مردان مطلقه ازدواج کنند

اما زندگی یه زن دیگه رو تصاحب نکنن:ok:

در مورد طلاق و شرایط حساس هم ... ببخشید چطور یه آقا وقتی خیانت همسرش رو میبینه میتونه راحت سرشو بیخ تا بیخ ببره

اما خانوم نمیتونه حداقل طلاق بگیره؟؟؟؟ اینکه بهش خیانت شده دلیل کافی نیس؟؟؟

Miss Chadoriii;613994 نوشت:
کسی نه دین رو عوض کرد ... نه خواست باب میلش تغییر بده

صیغه دوس دارید...اشکال نداره ... اول تکلیف همسر اولتون رو مشخص کنین ... اگه طلاق خواست طلاقش بدید ... اگه هم رضایت داد که هیچ

اما اینکه شاخ و شونه بکشید برای همسرتون که حقمه ... 4 تا 4 تا میتونم بگیرم ... و شروع کنید به ظلم کردن در حقش

همون خدا و پیغمبری که ازش میگید .. همونا بازخواستتون میکنن : )

ظلم بی جزا نمیمونه

یا الله...
سلام
بزرگوار عصبانی نشید و بحث را شخصی نکنید...
من گفتم صیغه دوستدارم؟
من گفتم حکم خداست ایا غلط گفتم؟
صیغه در شرایط خاص است برای اصلاح جامعه است اگر صیغه هم برداریم انسان فاسد معشوقه میگیرد نمیگیرد؟؟کسی که از حکم خدا سوءاستفاده کند باید پاسخگو باشد

بزرگوار من نگفتم کسی برود 4 تا زن بگیرد حکم خداست با شرایط خاص .... ولی ایجاد چند همسری برای زنان بدعت است ومخالف احکام الهی...
تغییر چند همسری بدعت است ومخالف احکام الهی باید ایات قران را دستکاری کرد تا زنان راضی شوند؟
ایا نیست؟

یوسف יוסף;613992 نوشت:
سلام بر شما
نمیشه ما از خودمان حکم صادر کنیم ....شما خدا و پیامبر(ص) را قبول دارید؟اسلام را قبول دارید؟حکم خداست نه حکم بشر....
خواهر بزرگوارم دقت کنید در مقابل چه کسی و با چه کسی کل کل میکنید...
ببینید مسیحی ها هم همین کار رو کردن هر چه از دین که باب میلشان نبود گذاشتن کنار امروز به امانیست و انسان محوری رسیدن....و دین و خدا ندارن ...

من هم نظرم مثل میس چادری هست! البته این بحث چند همسری اقایون از موضوع استارتر دورمون میکنه، در جای خودش بحث شده. اگر کارشناس محترم لطف کنند جواب سوالام رو بدن ممنون میشم.

من جواب سوال استارتر رو دادم دیگه در مورد چی بحث می کنید؟:Cheshmak:

Miss Chadoriii;613998 نوشت:
با مردان بیوه و مردان مطلقه ازدواج کنند

اما زندگی یه زن دیگه رو تصاحب نکنن

در مورد طلاق و شرایط حساس هم ... ببخشید چطور یه آقا وقتی خیانت همسرش رو میبینه میتونه راحت سرشو بیخ تا بیخ ببره

اما خانوم نمیتونه حداقل طلاق بگیره؟؟؟؟ اینکه بهش خیانت شده دلیل کافی نیس؟؟؟

پس جلد دوم قران را بنویسم چون خدا یادش نبوده زن ومرد بیوه هم هست...

بزرگوار ببینید احساسی حرف نزنید کجا میتواند سرش راببرد کمی درباره قوانین اسلام تحقیق کنید ...

یکي از خيانت‌هاي زن به مرد اين است که با مرد اجنبي رابطة نامشروع داشته باشد. اگر اين رابطة نامشروع با چهار شاهد عادل و ديگر شرايط آن ثابت شود، حکم زنا بر زن جاري مي‌شود.

محمد رسول الله;614008 نوشت:
من جواب سوال استارتر رو دادم دیگه در مورد چی بحث می کنید؟

سلام بر شما
پست ها را بخوانید تا بدانید
:Gol:

anteaaaa;614002 نوشت:
من هم نظرم مثل میس چادری هست! البته این بحث چند همسری اقایون از موضوع استارتر دورمون میکنه، در جای خودش بحث شده. اگر کارشناس محترم لطف کنند جواب سوالام رو بدن ممنون میشم.

موفق باشید

یوسف יוסף;614009 نوشت:
پس جلد دوم قران را بنویسم چون خدا یادش نبوده زن ومرد بیوه هم هست...

بزرگوار ببینید احساسی حرف نزنید کجا میتواند سرش راببرد کمی درباره قوانین اسلام تحقیق کنید ...

یکي از خيانت‌هاي زن به مرد اين است که با مرد اجنبي رابطة نامشروع داشته باشد. اگر اين رابطة نامشروع با چهار شاهد عادل و ديگر شرايط آن ثابت شود، حکم زنا بر زن جاري مي‌شود.

نمیدونم چرا تا کلامی از ظلمه به زن در صورت صیغه مرد متاهل گفته میشه ... همه محکوم میکنن آدمو به تحریف دین:Khandidan!:

وفاداری واقعن انقدر چیزه بدیه به نظرتون ؟ توی فرهنگ لغت آقایون اصلا لغتی به اسم وفاداری وجود داره ؟؟:khandeh!:

من دیگه بحثو ادامه نمیدم چون هم بی ربط به تاپیکه هم به اندازه کافی این چن وقته در موردش بحث شده

یوسف יוסף;614012 نوشت:
سلام بر شما
پست ها را بخوانید تا بدانید

من با شما نبودم،شما به بحث ادامه بده ما پشتتیم از دور حمایت معنوی می کنیم:khaneh:

Miss Chadoriii;614018 نوشت:
میدونم چرا تا کلامی از ظلمه به زن در صورت صیغه مرد متاهل گفته میشه ... همه محکوم میکنن آدمو به تحریف دین

وفاداری واقعن انقدر چیزه بدیه به نظرتون ؟ توی فرهنگ لغت آقایون اصلا لغتی به اسم وفاداری وجود داره ؟؟

من دیگه بحثو ادامه نمیدم چون هم بی ربط به تاپیکه هم به اندازه کافی این چن وقته در موردش بحث شده

یا الله
سلام...
بنده درباره وفادرای و بی وفایی صحبت نکردم و این تفسیر شما از حرف من بوده؟
:Gol:
موفق باشید

Miss Chadoriii;614018 نوشت:
نمیدونم چرا تا کلامی از ظلمه به زن در صورت صیغه مرد متاهل گفته میشه ... همه محکوم میکنن آدمو به تحریف دین

چون شما نمی گید ازدواج دوم مرد در صورتی مورد تایید اسلامه که ظلمی به زن صورت نگیره که اینجوری حرف درستیه اما اینکه بگی صیغه ظلم به زنه میشه تحریف دین!
بنا بر این باید زرنگ باشید همون مورد اول رو بگید در حالی که تقریبا هر دو یک چیز رو میگه اما از اولی موافق دین بودن برداشت میشه اما از دومی تحریف دین.

چرا اسلام این حق را نسبت به زنان قائل نشده و چند شوهری را مجاز ندانسته است؟
ما معتقدیم دلیل این امر ناشی از موانع و تبعات منفی بسیاری است که بر این امر مترتب است و به برخی از آن ها اشاره خواهیم نمود :
بنا بر تحقیقات گوناگون روان شناسان و فیزیولوژیست ها ماهیت نیاز زنان به همسر و ازدواج برای آن ها در نگاهی کلی، برطرف کردن خلأ روحی و عاطفی است . یعنی این امر در نگاه کلان ماهیتی احساسی دارد ؛ در واقع هدف اصلی زنان برای ازدواج رسیدن به موقعیت مشخص و محترم اجتماعی و جلب حمایت فردی است که بتواند از هویت و استقلال آن ها حمایت کند . همچنین تمایل به مشارکت در ایجاد یک مجموعه عاطفی و اجتماعی و البته در کنار همه این ها پاسخی مناسب به نیاز جنسی هم به طور جدی مطرح است .
با این وجود ماهیت اصلی نیاز زنان به همسر امری است که در تشکیل یک خانواده و ارتباط با یک همسر معنا پیدا می کند . چند همسری زن در تضاد آشکار با روح نیاز به جلب حمایت یک مرد و تشکیل یک مجموعه مستقل و دارای منزلت اجتماعی خواهد بود . به علاوه این مساله از زاویه مقابل یعنی از منظر نگاه مردان به هیچ وجه قابل قبول نخواهد بود . مانع ایجاد رابطه حمایتی و احساسی مورد نیاز زنان ، از طرف مردان خواهد شد . موجب تزلزل بیش تر مجموعه خانواده خواهد گردید .
حتی بخشی از نیاز جنسی مردان در گرو انحصاری دانستن شریک جنسی و عامل ارضای آن برای خودشان است . ارتباط زن با هر مرد دیگری حتی تصور و احتمال این امر عاملی در عدم تمایل مرد به همسرش یا عدم ارضای درست این نیاز در او و در نتیجه سست شدن بنیان خانواده خواهد بود؛ بماند که تحقیقات روانشناسی ثابت کرده است که زنان بیش از مردان خواهان تک همسری و توجه کامل به یک همسر هستند .(5)
هر چند نمی توان روحیه میل به تجربه های متفاوت در هر انسانی را نادیده گرفت . به خصوص در شرایط وسوسه انگیز تشویق انحرافات جنسی و تشویق زنان به تنوع طلبی های زشت جنسی که توسط رسانه های آلوده دامن زده می شود ، چه بسا این تمایلات به نوعی خود را به صورت یک امر طبیعی جلوه کند و زن احساس کند که از چند همسری بدش نمی آید ، اما حقیقت آن است که زن در چند شوهری هرگز نمی‌تواند حمایت و محبت و عواطف خالصانه و فداکاری یک مرد را نسبت به خود جلب کند، از این رو چند شوهری نظیر روسپی گری همواره مورد تنفر زن بوده است.
این امری است که از فشارهای روحی و افسردگی ها و زجر های روانی زنانی که متاسفانه چنین تجربه ای داشته اند، به خوبی مشهود و ملموس است و به هیچ وجه قابل انکار نیست ؛ پس چند شوهر داشتن نه با تمایلات و خواسته‌های مرد موافقت داشته است و نه با خواسته‌ها و گرایش‌های زنان. (6)
پس مشكل اصلي چند شوهري زن در ماهيت اصلي روحي و رواني دو جنس و تاثيرات عميق اين امر در كانون خانواده نمود پيدا مي كند هرچنددر اين ميان فرزندي هم مطرح نبوده و بارداري و توليد نسلي هم تحقق پيدا نكند كه اگر مساله همين گونه و منحصر در مشكل تشخيص هويت فرزندان بود بايد اين امر براي زنان بالاي سن حاملگي مجاز دانسته مي شد .
البته یکی دیگر از مشکلات مهمی که در صورت چند همسری برای زنان ایجاد می شود، مشخص نبودن پدر برای فرزندان و عدم تعلق عاطفی و گسست بین نسل ها می‌باشد. تعلق فرزند به یک پدر و معین شدن پدر فرزند، اگر چه با تحقیقات امروزی و آزمایش‌های dna و مانند آن ، مشخص می‌شود، اما از نظر روانی این امر همچنان مسئله ای حل نشدنی است؛ زیرا همان گونه که دانشمندان می‌گویند: نتایج آزمایش های تجربی صد در صد نیست و احتمال خطای انسانی یا اغراض و اهداف شخصی و دستبرد در نتایج وجود دارد .
در واقع اقناع روحی و روانی پدر و مادر و فرزند چیزی نیست که با آزمایش قابل حل باشد. فرزند می‌خواهد اطمینان قلبی و درونی یابد که پدر و مادر او واقعی هستند . همین طور پدر و مادر . تا زمانی که اقناع و اطمینان قلبی و درونی از طریق باور به سلامت رفتار همسر صورت نگیرد ، چنین آرامشی به وجود نخواهد آمد . اگر این گونه نشد ، به همان نسبت رابطه و پیوند عاطفی بین پدر و مادر و فرزند متزلزل خواهد بود. مطمئناً در صورت تعدد شوهر برای زن، این اطمینان و رابطه عاطفی حاصل نمی‌شود.

[="Tahoma"][="Navy"]

anteaaaa;612506 نوشت:
با سلام
با توجه به اینکه با توجه به روایات دلیل چند همسری نشدن خانم ها ، ناتوانی تشخیص پدر فرزند اعلام شده ، آیا با وجود علم ژنتیک و توانایی تشخیص ، این حکم رد میشود ؟ یعنی خانم ها هم میتوانند همزمان با چند مرد ازدواج کنند ؟ لطفا از نظر دینی پاسخ بدهید ، نه روانشناسی و غیره با تشکر

سلام
این دلایل از باب بیان حکمت احکام است نه بیان علت واقعی انحصاری
البته هیچ اشکالی ندارد تحریم یک موضوع چندین علت داشته باشد که با منتفی شدن یکی حکم به دلیل بقای سایر ادله همچنان باقی است
به نظر بنده این تحریم به حسب ساختار وجودی انسان است یک ساختاری که نباید دست بخورد اگر دست بخورد خیلی حسابها در فرد و جامعه عوض میشود و مفاسد بزرگی را می تواند بدنبال داشته باشد
خدای متعال در قرآن می فرماید : تبدیلی در خلقت خدای متعال نیست
یعنی آن ساختاری که او قرار داده تغییر نمی کند در همه افراد هست حال با شدت و ضعفهایی در این میان
جالب این است که ظاهرا قرآن کریم اصلا متعرض این ویژگی هم نشده و آنرا مورد امر و نهی قرار نداده است و فقط به بحث تعدد زوجات و شرایطش در مردان پرداخته است کانه فطرت مرد و ویژگی های او برای انتفاء این امر کافی است
البته لازم به ذکر است که ممکن است یک ویژگی فطری در یک جامعه منحرف یا به شدت گنهکار تضعیف شود
یا علیم[/]

مسئله تعدد زوجات رو باید ساده سازی کرد: هدف خدا از ازدواج چی بوده؟ جواب: تولید مثل بشر
چرا خدا تعدد زوجات رو تنها برای مسلمونها جایز کرد؟ جواب: میخواست جمعیت مسلمانها بالا بره و قدرتمند بشن(مثل چین) و کسی نتونه بهشون مسلط بشه.
اگر این دو مسئله رو بپذیریم جواب خیلی از شبهات دیگه از جمله سوال شما هم به دست میاد و در اصل ظاهراً این دو فرض ساده دو قطعه ی گم شده ی این پازل هستند

محمد رسول الله;614008 نوشت:
من جواب سوال استارتر رو دادم دیگه در مورد چی بحث می کنید؟:Cheshmak:

جواب سوالایی که از پاسخ کارشناس نقل قول کرده بودم .:ok:

sooshiant;614042 نوشت:
مسئله تعدد زوجات رو باید ساده سازی کرد: هدف خدا از ازدواج چی بوده؟ جواب: تولید مثل بشر
چرا خدا تعدد زوجات رو تنها برای مسلمونها جایز کرد؟ جواب: میخواست جمعیت مسلمانها بالا بره و قدرتمند بشن(مثل چین) و کسی نتونه بهشون مسلط بشه.
اگر این دو مسئله رو بپذیریم جواب خیلی از شبهات دیگه از جمله سوال شما هم به دست میاد و در اصل ظاهراً این دو فرض ساده دو قطعه ی گم شده ی این پازل هستند

هدف ازدواج در قرآن اول به آرامش رسیدن طرفینه بعد تولید مثل

نه خداییش با خودت چی فکر کردی همچین سوالی پرسیدی؟!

محمد رسول الله;614025 نوشت:
چون شما نمی گید ازدواج دوم مرد در صورتی مورد تایید اسلامه که ظلمی به زن صورت نگیره که اینجوری حرف درستیه اما اینکه بگی صیغه ظلم به زنه میشه تحریف دین!
بنا بر این باید زرنگ باشید همون مورد اول رو بگید در حالی که تقریبا هر دو یک چیز رو میگه اما از اولی موافق دین بودن برداشت میشه اما از دومی تحریف دین.

بله صیغه مورد تاییده در صورتی که من بعد از شناخت همسرم ، با توجه به نیاز جامعم به همسرم این اجازه رو بدم که آرامش خانواده رو با یکی دیگه شریک شه به شرطی که واسه من کم نذاره و عدالت رو چه مادی چه معنوی برقرار کنه ! نه اینکه طرفم صرف اینکه حقشه بره صیغه کنه 4 تا زن بگیره بعدم خوشحال باشه که مستحب خدا رو انجام داده ! مشکل اینجاست که شما ظلم رو درست معنی نمیکنید ، از نظر شما آقایون همین که بتونید نفقه همسر اول رو بدین یعنی عدالتو بر قرار کردین ، اصلا جنبه ی رضایت طرفو در نظر نمیگیرین تو بحثاتون. وگرنه اینکه هر دو جمله یکیه و شما خوب میدونین منظور خانوما چیه ! فقط میخواید بحث کنید و حرف خودتونو به کرسی بنشونید !

سلام مبحث بسیار خوبیست.ادامه دهید:hamdel:

**تبسم**;613917 نوشت:
تا جایی که دیدم اگه ضرورت هم پیش بیاد نمیتونه البته بازم باید بررسی بشه.

پرسش:
شوهرم به بيماري شديدي مبتلاست، سال هاست كه ارتباط اتاق خواب مان تعطيل شده است و بنا به گفته پزشكان تا آخر هم تعطيل خواهد بود. من او را دوست دارم و نمي خواهم تركش كنم چون وجدانم قبول نمي كند حالا كه بيمار شده او را رها كنم. اما من هم انسان هستم و نياز جنسي دارم. با مشاوري مشورت كردم گفت براي تخليه شدن انرژي جنسي ات برو بازار خريد و به بهانه هاي مختلف با مردان هم كلام شو در خريد اجناس و چك و چانه بزن يا با اقوام مرد سخنانت را طولاني كن. وقتي گفتم اينها با مسائل ديني مغايرت دارد گفت اسلام براي شما كه شوهرتان مشكل دارد: دو راه حل قرار داده يك طلاق و دوم ازدواج موقت. آيا سخنان او درست است؟ اگر نه من چه كنم كه به گناه آلوده نشوم اسلام براي امثال من چه تدبيري دارد؟
2. آيا سخن گفتن اين خانم براي رفع نياز جنسي اش كه از شوهرش به هيچ وجه برآورده نمي شود «ضرورت فيزيولوژيكي و يا رواني» محسوب نمي شود؟
3. - این مساله بالاتفاق مورد تائید مجتهدین است یا فقط از تحریر الوسیله این حکم استخراج شده؟
4. آیا فتوائی مبنی بر امکان نکاح موقت یا دائم برای زن شوهردار در چنین شرایطی یا شرایط مشابه از مجتهدی صادر شده با خیر.
پاسخ:
با سلام و عرض ادب
این مشاور آدم بسیار مزخرف و بی وجدانی بوده است.
سخن گفتن ومعاشرت با نامحرم بایدبرای رفع ضرورت باشذ واضافه بر آن می تواند زمینه گناه را فراهم نماید .
-اما برای آلوده نشدن به گناه :
پرهیز از ارتباط غیر ضروری با نامحرم ویا درصورت لزوم جداشدن وازدواج مجدد است.
اما ازدواج موقت در صورتی جایز است که پس از طلاق ونگه داشتن عده باشد. 1
2. سخن گفتن این خانم با مردان بیگانه نه تنها باعث رفع نیاز جنسی اش نمی شود بلکه آنرا تشدید می کند و ممکن است موجب رفتارهای غیر منطقی و غیر عاقلانه گردد .
این زن اگر می تواند باید خود را کنترل کند وگرنه باید از شوهرش جدا شده و با رعایت شرایط شرعی ازدواج مجدد نماید .
3.مسائل 3و4 مورد اتفاق فقهاست ازدواج زن شوهر دار زناست و فتوایی مبنی بر اجازه ازدواج برای زن شوهر دار سراغ نداریم .
نكته:
با توجه به پاسخ‌هاي بالا بايد بگوييم كه وقتي مردي با خانم عقد بسته اند يعني تعهد بسته اند كه در زندگي در كنار هم باشند و به هم ديگر خيانت نكنندو خارج از شرع ارتباطي نداشته باشند. اگر به هر دليلي اين امور رعايت نشود غير از اين كه خارج از حدود الهي رفته اند بر تعهد خود با همسر هم پايبند نبوده اند.
وقتي زني به دليل مشكلات زناشويي شوهر ارضا نمي شود بايد بررسي كند ببيند مشكل از كدام نوع است آيا با درمان هاي روان شناختي و دارويي قابل رفع هستند يا درمان ندارد.
1- اگر از نوع اول بود بايد مرد را تشويق كند تا پيگير درمان باشد و اگر مرد حيايي دارد آگاه شود كه حياي او بي جا است. برخي خجالت مي كشند از متخصص كمك بگيرند اين به دليل آن است كه گمان مي كنند آنها تنها اين مشكل را دارند و يا پزشك او را مسخره مي كند و يا بيماريش را غير عادي تلقي مي كند در حالي كه مشاور و پزشك برايش اين مسائل عادي است.
2- اگر از نوع دوم است. زن اگر مردش را دوست دارد و از سويي هم مي تواند خودش را كنترل كند و به گناه نيفتد اين كار به عهده او گذاشته شده كه خودش تصميم بگيرد ولي اگر نمي تواند خود را از گناه حفظ كند در واقع وفاي به شوهر و خدا را نگه نداشته است. بنابراين اين خانم در اين جا بايد از شوهر جدا شود و با نگه داشتن عده به ازدواج ديگري درآيد. اين آزادي انتخاب را خدا به زن داده و به او تكليف نكرده كه بايد به هر جان كندني است هم با شوهرت باشي و هم خودت را از گناه حفظ كني.
پس اگر امر دائر مدار گناه و جدايي شود، جدايي مقدم است.
1. مستفاد از تحریرالوسیله ،ج2،کتاب النکاح.
سایت طلبه پاسخگو

همیشه راهکار عملی به نفع خانوم هاست،
صحبت دیه میشه ، دیه مرد بیشتره تا یه پولی دست زنو بچشو بگیره، تو همین مورد اگه زنه مشکل داشته باشه مرده می تونه بدون طلاق دادن همسرش ، زن دیگه ای بگیره و زن اولش آواره نمی شه ولی حالا که مرده مشکل داره ، تنها راه حل جدایی و تنها شدن مردست، به قول استاد صادق به خیلی دلیلا که توضیح دوباره از حوصله جمع خارجه ،ممکنه جمعیت مردا کم بشه و برای بی سرپرست نموندن خانوم ها راه چاره هست، ولی اگه یه جا مردا بیشتر باشن دیگه تفلکی ها چاره ای ندارند که منتظر بشن یه جای خالی باز بشه، یا کلا بشینن سماغ بمکن ، واقعا تو تمام مسائلی که امروزه خانوم ها فکر می کنند در حقشون اجهاف شده، اگه با دقت به ابعاد و زوایای اون مسئله دقت کنن ، متوجه می شن که نه تنها اجهاف نشده بلکه شاید هم خدا بیشتر هواشونو داشته، تنها نکته ای که می مونه و نباید از حق گذشت اینه که ، خانوم ها خیلی بیشتر از مردها از حقوق شرعی خودشون می گذرند ، و در زندگی به خاطر محبت و احساسات لطیفشون بیش از حد وظیفشون مرام می ذارند.
سلامتی همه مادرا و اونایی که در آینده مادر می شن صلوات بزن!!!!:khandeh!:

یا علی مدد

Miss Chadoriii;613980 نوشت:
حداقلش غرب قضیه رو نرمال جلوه نمیده Fool و زن رو تشویق به ادامه زندگی نمیکنه و نمیگه حالا مگه چی شده Fool

بهش حق میده که بتونه طلاق بگیره


باید عرض کنم که در جمهوری اسلامی یکی از حقوقی که ضمن عقد به زن داده می شه اینه که ، در صورت ازدواج مجدد شوهر زن می تواند طلاق بگیره

سوال!! سوال!!

یا علی مدد

username;614063 نوشت:
باید عرض کنم که در جمهوری اسلامی یکی از حقوقی که ضمن عقد به زن داده می شه اینه که ، در صورت ازدواج مجدد شوهر زن می تواند طلاق بگیره

سوال!! سوال!!

یا علی مدد


بله ولی خانوم یا باید از مهریش بگذره یا چند سال از این دادگاه به اون دادگاه بره تا بتونه طلاق بگیره ، نمونشم زیاد دیدم !
موضوع قفل شده است