جمع بندی احادیث کراهت متعه

تب‌های اولیه

41 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
احادیث کراهت متعه

احادیث کراهت متعه به همراه منابع و سند

1)

عن‏ علىّ بن يقطين‏ قال سألت أبا الحسن موسى عليه السلام عن المتعة فقال وما أنت وذاك فقد أغناك اللَّه عنها قلت إنّما أردت أن أعلمها فقال هى فى كتاب علىّ عليه السلام فقلت نزيدها وتزداد فقال وهل يطيبه إلّاذاك. نوادر أحمد بن محمّد 87: سمعت ابن أبى عمير عن علىّ بن يقطين قال سألت أبا الحسن عليه السلام عن المتعة قال وما أنت وذاك وقد أغناك اللَّه عنها قلت إنّما أردت أن أعلمها قال فى كتاب علىّ عليه السلام قد تزيدها وتزداد فقال وهل يطيبه إلّاذاك.

على بن يقطين گويد: «از امام كاظم عليه السلام درباره متعه پرسيدم، حضرت فرمود: تو با متعه چه كار دارى با اينكه خداوند تو را از آن بى نياز كرده است؟ گفتم: تنها مى‏خواهم با متعه آشنا شوم. حضرت فرمود: متعه در كتاب امير مؤمنان على عليه السلام است. گفتم: ما مهر زن را زياد مى‏كنيم و او بر مدت مى‏افزايد. امام فرمود: مگر خوبى متعه جز به اين است؟»

سند: صحیح

منابع: نوادر ج 1 ص 87، کافی ج 5 ص 452، رساله المتعه ج 1 ص 14، خلاصه الایجاز فی المتعه ج 1 ص 57، الوافی ج 21 ص 347، وسائل الشیعه ج 21 ص 22، بحار الانوار ج 100 ص 318، مرآه العقول ج 20 ص 232، مستدرک الوسائل ج 14 ص 455، جامع احادیث شیعه ج 26 ص 108.

[=Traditional Arabic]2)

الفتح بن يزيد قال سألت أبا الحسن عليه السلام عن المتعة فقال هى حلال مباح مطلق لمن لم يغنه اللَّه بالتّزويج فليستعفف بالمتعة فإن استغنى عنها بالتزويج فهى مباح له إذا غاب عنها.[=Traditional Arabic]


فتح بن يزيد گويد: «از امام كاظم عليه السلام درباره متعه پرسيدم. امام فرمود: متعه حلال، مباح و آزاد است براى فردى كه خداوند او را با ازدواج دائم بى نياز از متعه نكرده باشد چنين كسى با متعه كردن عفّت و پاكدامنى خويش را حفظ كند.

و اما اگر با ازدواج دائم از متعه بى نياز است پس متعه در صورتى كه از همسرش دور باشد بر او جايز است.»[=Traditional Arabic]

سند حدیث: ضعیف

منابع: کافی ج 5 ص 452، وافی ج 21 ص 347، وسائل الشیعه ج 21 ص 22، مرآه العقول ج 20 ص 233، جامع احادیث الشیعه ج 26 ص 110.

3)

عن‏ عبداللَّه بن سنان‏ قال سألت أبا عبداللَّه عليه السلام عن المتعة فقال لا تدنّس (1) نفسك بها.
1) دنس عرضه أو ثوبه أو خلقه: تلطّخ بمكروه أو قبيح المنجد.

[=Traditional Arabic] عبداللَّه بن سنان گويد: «از امام صادق عليه السلام درباره متعه پرسيدم. حضرت فرمود: خودت را با متعه آلوده مساز.»[=Traditional Arabic]

[=Traditional Arabic]سند حدیث: صحیح[=Traditional Arabic]

منابع: نوادر ج 1 ص 87، بحارالانوار ج 100 ص 318، مستدرک الوسائل ج 14 ص 455، جامع احادیث الشیعه ج 26 ص 110.

[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]4)

المفضّل بن عمر قال سمعت أبا عبداللَّه عليه السلام يقول فى المتعة، دعوها أما يستحى أحدكم أن يرى فى موضع العورة فيحمل ذلك على صالحى اخوانه وأصحابه‏

[=Traditional Arabic] مفضل بن عمر گويد: «شنيدم امام صادق عليه السلام درباره متعه مى‏فرمود: متعه كردن را رها كنيد آيا شما از اينكه در جايى كه پسنديده نيست ديده شويد شرم نمى‏كنيد و اين كار عليه برادران و ياران تان تمام شود (و به آنان آسيبى برسانند)»[=Traditional Arabic]

سند حدیث: بسیار اختلافی- صحیح
[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]
منابع: کافی ج 5 ص 453، رساله متعه ج 1 ص 14، خلاصه الایجاز فی المتعه ج 1 ص 57، وافی ج 21 ص 348، وسائل الشیعه ج 21 ص 22، بحارالانوار ج 100 ص 311، مرآه العقول ج 20 ص 233، مستدرک الوسائل ج 14 ص 455، جامع احادیث الشیعه ج 26 ص 110،

[=Traditional Arabic]5)

محمد بن الحسن بن شمّون‏ قال كتب أبوالحسن عليه السلام إلى بعض مواليه لا تلحّوا على المتعة إنّما عليكم إقامة السنّة فلا تشتغلوا بها عن فرشكم وحرائركم فيكفرن ويتبرّين ويدعين على الآمر بذلك ويلعنونا.[=Traditional Arabic]

محمّد بن حسن بن شمّون گويد: «امام موسى بن جعفر عليه السلام براى بعضى از مواليان و دوستان خويش نوشتند: در متعه كردن اصرار نورزيد چون تنها تكليف شما برپاداشتن سنت است (اصل انجام متعه) بنابراين با متعه از زنان و همسران آزاد خود غافل نشويد كه در نتيجه زنان‏تان كافر شوند (جملاتى بگويند كه كفرآميز است) و بيزارى جويند و بر كسى كه دستور متعه را داده نفرين كنند و ما را لعنت نمايند.»

سند حدیث: ضعیف

منابع: کافی ج 5 ص 453، رساله متعه ج 1 ص 14، خلاصه الایجاز فی المتعه ج 1 ص 57، وافی ج 21 ص 347، وسائل الشیعه ج 21 ص 23، بحار الانوار ج 100 ص 310، مرآه العقول ج 20 ص 233، مستدرک الوسائل ج 14 ص 455، جامع احادیث الشیعه ج 26 ص 110.

[=Traditional Arabic]6)

ّ أبا عبداللَّه عليه السلام قال لأصحابه هبوا لى المتعة فى الحرمين وذلك أ نّكم تكثرون الدّخول علىّ فلا آمن من أن تؤخذوا فيقال هؤلاء من أصحاب جعفر، قال جماعة من أصحابنا العلّة فى نهى أبى عبداللَّه عليه السلام عنها فى الحرمين‏

[=Traditional Arabic]انّ أبان بن تغلب كان أحد رجال أبى عبداللَّه عليه السلام والمروىّ عنهم فتزوّج امرأةً بمكّة وكان كثير المال فخدعته المرأة حتّى‏ أدخلته صندوقاً لها ثمّ بعثت إلى الحمّالين فحملوه إلى باب الصّفا ثمّ قالوا يا أبان هذا باب الصّفا انّا نريد أن ننادى عليك هذا أبان بن تغلب يريد أن يفجر بامرأة فافتدى نفسه بعشرة آلاف درهم فبلغ ذلك أبا عبداللَّه عليه السلام فقال لهم هبوها لى فى الحرمين.[=Traditional Arabic]

[=Traditional Arabic]

امام صادق عليه السلام به يارانش فرمود: «به من ببخشيد متعه كردن در مكه و مدينه را و اين بدان جهت است كه شما بسيار نزد من مى‏آييد و من در امان نيستم از اين كه شما را بگيرند و گفته شود كه اينان از اصحاب جعفر بن ‏محمّد هستند.

دسته‏اى از ياران‏مان گفته‏اند علت نهى امام صادق عليه السلام از متعه در حرم مكه و مدينه اين است كه ابان بن تغلب يكى از مردان وابسته به امام صادق عليه السلام و از كسانى بود كه از آنان روايت نقل مى‏كرد، او زنى را در مكه گرفت و ابان بسيار ثروتمند بود. زن او را فريب داد تا آن كه او را در داخل صندوقى كه داشت، قرارداد سپس فرستاد تا حمّال‏ها آمدند و صندوق را لب در صفا بردند. سپس گفتند: اى ابان! اين باب الصفا است ما مى‏خواهيم فرياد بزنيم كه اين ابان بن تغلب مى‏خواسته با زنى زنا كند و ابان مجبور شد كه با دادن ده هزار درهم خودش را آزاد سازد.

[=Traditional Arabic]اين به امام صادق عليه السلام رسيد و به يارانش فرمود: متعه كردن در مكه و مدينه را به من ببخشيد.»

سند حدیث: ضعیف

[=Traditional Arabic]
منابع: رساله المتعه ج 1 ص 15، خلاصه الایجاز فی المتعه ج 1 ص 58، بحارالانوار ج 100 ص 311، مستدرک الوسائل ج 14 ص 456، جامع احادیث الشیعه ج 26 ص 110.

[=Traditional Arabic]7)

عن‏ عمار قال قال أبو عبداللَّه عليه السلام لى ولسليمان بن خالد قد حرّمت عليكما المتعة من قبلى مادمتما بالمدينة لأنّكما تكثران الدّخول علىّ فأخاف أن تؤخذا فيقال هؤلاء أصحاب جعفر.

[=Traditional Arabic]عمار گويد: «امام صادق عليه السلام به من و سليمان بن خالد فرمود: من از طرف خودم متعه كردن را تا زمانى كه در مدينه هستيد بر شما ممنوع كردم چون شما بسيار نزد من مى‏آييد و من مى‏ترسم كه شما را بگيرند و گفته شود كه اينان ياران جعفر بن محمد هستند.»

[=Traditional Arabic]
سند حدیث: اختلافی- موثق

منابع: کافی ج 5 ص 467، رساله متعه ج 1 ص 15، خلاصه الایجاز فی المتعه ج 1 ص 59، وافی ج 21 ص 363، وسائل الشیعه ج 21 ص 23، بحارالانوار ج 100 ص 311، مرآه العقول ج 20 ص 258، جامع احادیث الشیعه ج 26 ص 112.

[=Traditional Arabic]
و روی اصحابنا من غیر واحد عن أبى عبداللَّه عليه السلام أ نّه قال لإسماعيل الجعفىّ ولعمّار السّاباطى حرّمت عليكما المتعة ما دمتما تدخلان علىّ ذلك لأنّى أخاف أن تؤخذا وتضربا وتشهرا فيقال هؤلاء أصحاب جعفر.
[=Traditional Arabic]

[=Traditional Arabic] امام صادق عليه السلام به اسماعيل جعفى و عمار ساباطى فرمود: «من متعه كردن را بر شما تا زمانى كه بر من وارد مى‏شويد ممنوع نمودم چون مى‏ترسم شما را بگيرند و بزنند و به بدى مشهورتان كنند و گفته شود كه اينان ياران جعفر بن محمدند.»[=Traditional Arabic]

[=Traditional Arabic]
منابع: رساله متعه ج 1 ص 15، خلاصه الایجاز فی المتعه ج 1 ص 58، بحارالانوار ج 100 ص 311، مستدرک الوسائل ج 14 ص 456، جامع احادیث الشیعه ج 26 ص 112.

سلام علیکم

کارشناس گرامی آیا حدیث دیگری در کتب روایی در مورد کراهت متعه وجود دارد؟

ضمنا اگر در پستها اشکالی هست تصحیح کنید.

متشکرم
یا علی

سلام

متعه کردن معنیش چیه ؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد پیام

در روايتي از امام رضا داريم كه حضرت يكي از ياران خود راكه با وجود همسر دايم و بدون نياز به اختيار زوجه اقدام به متعه نموده بود توبيخ نمودند و فرمودند كه متعه براي كسي است كه دسترسي به زوجه ي دايم ندارد نه تو. جديدا روايتي ديدم كه فردي نزد امام صادق آمد. فرمودند كه آيا متعه ميكني؟ گفت: خير چون با همسر دايمي ام زياد رابطه دارم و نيازي ندارم. فرمودند كه دوست دارم متعه كني و اين سنت را انجام دهي. آيا اين ها تناقض نيست؟ 2. در روايتي داريم كه معصوم فرمودند كه بر متعه تاكيد زياد بر انجام نداشته باشيد تا طوري نشود كه ما را لعنت كنند. اما جديدا روايتي را ديدم كه امام علي فرموده بودند كه آيا لذت متعه جز به فراواني آن است؟ لطفا توضيح دهيد. 3. نظر شيعه درباره انجام متعه براي مردي كه همسر دايم دارد، چيست؟ در این که ازدواج موقت سنت پیامبر است و امری مباح بلکه مستحب است جای تردید نیست ازدواج موقت جایز است حتی برای کسی که همسر دایم دارد , واما معدود روایاتی که در آن به گونه ای از ازدواج موقت نهی شده است یا به جهت شرایط تقیه بوده ویا کراهت انرا برای افرادی خاص ثابت میکند از جمله مواردی که ازدواج موقت مکروه است ودر روایت هم مورد نهی واقع شده موردی است که فرد همسر دارد و نیاز جنسیش هم برطرف میشود واز سوی دیگر همسرش هم نیاز جنسی به او دارد و او ازدواج موقت میکند و با این عملش موجب میشود همسرش به دستورات دینی بد بین شود ویا احیانا امامان معصوم که متعه را جایز شمرده اند مورد لعنت ونفرین قرار دهد این مضمون در روایتی از امام رضا علیه السلام امده است که حضرت میفرماید بر متعه اصرار نورزید بر شما است که سنت را به پا دارید نه اینکهاز زنان خودتان باز بمانید {به حقوق آنان رسیدگی نکنید }ودر نتیجه موجب کفروتبری آنان از ما شوید وموجب شوید که آنان لعن ونفرين کنند دستور دهنده به متعه را .
همچنین از برخی روایات استفاده میشود که متعه در صورت بی نیازی ویا در موردی که موجب فساد ویا عیب گرفتن بر شیعه شود مکروه است . واما روایاتی که در آن دستور به متعه داده شده حتی در صورت استغنا ی از ان به جهت تاکید بر مساله متعه بوده که سنت پیامبر به فراموشی سپرده نشود ویا احیانا تبدیل به عملی زشت ویا بدعت نشود , چون در جامعه اهل سنت این عمل حرام شمرده میشده وشیعیان نیز به جهت شرایط تقیه آنرا انجام نمیداده اند واین روند کم کم موجب به فراموشی سپرده شدن این سنت میشده به همین جهت تشویق زیاد به انجام آن در هر شرایطی حتی در صورت استغنای از ان شده است .
بنا بر این ازدواج موقت فی حد نفسه حتی برای کسی که همسر دارد به جز در مواردی که در فوق اشاره شد جایز است به ویژه در شرایطی که موجب رسیدگی به خانواده ای بی سرپرست نیز باشد .( وسائل الشیعه 21/22-23)

ازدواج موقت و يا به تعبير برخى از كتاب هاى فقهى و قانون مدنى ايران، نكاح منقطع، از ابتدا در اسلام مشروع شناخته شده است و تمام فرق اسلامى، بر جواز آن در صدر اسلام، اتفاق نظر دارند، و تنها اختلاف در اين مطلب است كه آيا اين نوع ازدواج در زمان پيامبرصلى الله عليه وآله يا بعد از رحلت آن بزرگوار نسخ شده است يا به جواز اوليه خود باقى است؟
براى مثال ابن حزم اندلسى كه از فقهاى مشهور اهل سنّت است در موسوعه فقهى خويش به نام المحلّى قبول مى كند كه متعه در آغاز اسلام رواج داشته و مشروع بوده است، اما مانند بقيه فقهاى اهل سنّت آن را منسوخ مى داند.المحلّى، ابن حزم اندلسى، ج 9، ص 519، مكتب التجارى، بيروت.

باید توجه داشت که مساله حلیت متعه(ازدواج موقت) از مسائل اجماعی در فقه شیعه امامیه است.یعنی به دلیل آیه قرآن و روایات فراوان تمامی فقهای مذهب ما از ابتدا تا کنون به حلیت آن فتوا داده اند. فراتر از آن، این مساله در مذهب امامیه به گونه ای قطعی و روشن است که به اصطلاح از ضروریات این مذهب شناخته می شود.

روایتی دیگر:
استاد مطهری در پایان بحث متعه در کتاب نظام حقوق زن در اسلام میفرمایند:

حديثی از علی عليه السلام
آقای مهدوی نويسنده چهل پيشنهاد در شماره 87 مجله زن روز مينويسد : در كتاب الاحوال الشخصيه تأليف شيخ محمد ابو زهره از اميرالمؤمنين نقل‏ شده است : " « لا اعلم احدا تمتع و هو محصن الا رجمته بالحجاره » " . آقای مهدوی اين عبارت را اينچنين ترجمه كرده‏اند : " هر گاه بدانم شخص نا اهلی متعه كرده است حد زنای محصن را بر او جاری ساخته و سنگسارش خواهم كرد " .
اولا اگر بناست ما در مقابل گفتار اميرالمؤمنين عليه‏السلام تسليم باشيم‏ چرا اينهمه رواياتی كه از آنحضرت در كتب شيعه و غير شيعه در باب متعه‏ روايت شده كنار بگذاريم و به اين يك روايت كه ناقل آن يكی از علماء اهل تسنن است و سند معلومی ندارد بچسبيم . از سخنان بسيار پر ارزش اميرالمؤمنين اينست كه : - " اگر عمر سبقت نمی‏جست و متعه را تحريم نميكرد ، احدی جز افراديكه‏ سرشت‏شان منحرف است زنا نميكرد " . يعنی اگر متعه تحريم نشده بود هيچكس از نظر غريزه اجبار بزنا پيدا نميكرد . تنها كسانی مرتكب اين عمل ميشدند كه همواره عمل خلاف قانون را بر عمل قانونی ترجيح ميدهند .
ثانيا معنی عبارت بالا اين است : " هرگاه بدانم شخص زن داری متعه كرده است او را سنگسار می‏كنم " . من نميدانم چرا آقای مهدوی كلمه " محصن " را كه بمعنی مرد زن‏دار است‏ " نا اهل " ترجمه كرده‏اند .
عليهذا مقصود روايت اينست كه افراد زن‏دار حق ندارند نكاح منقطع كنند
! و اگر مقصود اين بود كه هيچكس حق ندارد متعه بگيرد قيد " و هو محصن‏ " لغو بود . پس اين روايت اگر اصلی داشته باشد آن نظر را تأكيد ميكند كه ميگويد :
" قانون متعه برای مردمان نيازمند به زن يعنی افراد مجرد يا افرادی كه‏ همسرانشان نزدشان نيستند تشريع شده است " پس اين روايت دليل بر جواز ازدواج موقت است نه دليل بر حرمت آن .

سلام
خانومای مذهبی این سایت در کل دنبال حرام کردن صیغه و تعدد زوجات هستند! غافل از اینکه ما مطیع مراجع هستیم (البته نه هر عمامه به سری)
خانومای غیر مذهبی هم که کلا با صیغه و تعدد زوجات و اجازه خروج از منزل و ... مخالفن
پس اون خانوم هایی که به فریضه مهم و پر اهمیت چند همسری و بقای نسل شیعه اهمیت میدن کجان؟
یا حق

הנביא מוחמד;610529 نوشت:
سلام
خانومای مذهبی این سایت در کل دنبال حرام کردن صیغه و تعدد زوجات هستند! غافل از اینکه ما مطیع مراجع هستیم (البته نه هر عمامه به سری)
خانومای غیر مذهبی هم که کلا با صیغه و تعدد زوجات و اجازه خروج از منزل و ... مخالفن
پس اون خانوم هایی که به فریضه مهم و پر اهمیت چند همسری و بقای نسل شیعه اهمیت میدن کجان؟
یا حق

تاپیک من روایی هست.

دوستان عزیز

لطفا هیچگونه بحث غیرمرتبط کلامی مشاوره ای اخلاقی تاریخی مرتبط با این مسائل ... نشود. تا سرنوشت تاپیکهای دیگه نشه

اگر کسی روایتی در مورد کراهت متعه دارد بگذارد.

من میخوام ببینم به طور سنتی (نه با قواعدی که همه رو احکام رو در برمیگیرن) از روایات میشه فهمید که متعه در چه شرایطی حرام و در چه شرایطی مکروه باشه.

احادیثی هست مربوط به ذواق (ذواق صیغه مبالغه از ذوق (چشش) به معنی بسیار چشنده)

استاد مطهری مینویسند:
در هر چيزی اگر بشود ترديد كرد در اين جهت نميتوان‏ ترديد كرد كه اديان آسمانی عموما بر ضد هوسرانی و هواپرستی قيام كرده‏اند، تا آنجا كه در ميان پيروان غالب اديان ترك هوس رانی و هواپرستی‏ بصورت تحمل رياضتهای شاقه درآمده است .
يكی از اصول واضح و مسلم اسلام مبارزه با هواپرستی است . قرآن كريم‏ هواپرستی را در رديف بت پرستی قرار داده است . در اسلام آدم " ذواق " يعنی كسی كه هدفش اينست كه زنان گوناگون را مورد كامجوئی و " چشش " قرار دهد ملعون و مبغوض خداوند معرفی شده است . ما آنجا كه راجع به طلاق‏ بحث ميكنيم مدارك اسلامی اين مطلب را نقل خواهيم كرد .
امتياز اسلام از برخی شرايع ديگر به اينست كه رياضت و رهبانيت را مردود ميشمارد ، نه اينكه هواپرستی را جايز و مباح ميداند . از نظر اسلام‏ تمام غرائز اعم از جنسی و غيره بايد در حدود اقتضاء و احتياج طبيعت‏ اشباع و ارضاء گردد . اما اسلام اجازه نميدهد كه انسان آتش غرائز را دامن‏ بزند و آنها را بشكل يك عطش پايان ناپذير روحی درآورد.

ذواق

1)
أبى عبداللّه عليه السلام قال ما من شىء ممّا أحلّه اللّه عزّ و جلّ أبغض اليه من الطلاق و انّ اللّه عزّ و جلّ يبغض المطلاق الذّوّاق.

امام صادق علیه السلام فرمود از میان چیزهائی که خداوند حلال دانسته مبغوض تر از طلاق نزد خداوند نیست و بی تردید خداوند کسی که زنان را بسیار طلاق میدهد و برای لذتجویی نه با هدف زندگی کردن دست به ازدواج میزند، دشمن میدارد.

سند: صحیح

منابع: کافی ج 6 ص 54- عوالی اللئالی ج 3 ص 372- وافی ج 23 ص 995- وسائل الشیعه ج 22 ص 8- الفصول المهمه ج 2 ص 365- مرآه العقول ج 21 ص 94-

2)
أبى بصير عن جعفر بن محمّد عليها السلام - فى حديث طويل فى قصّة آدم عليه السلام - قال لا شىء مباح أبغض إلى اللّه تعالى من الطّلاق و قال عليه السلام لعن اللّه الذوّاق و الذّوّاقة.

از امام صادق علیه السلام در روایتی طولانی درباره داستان حضرت آدم علیه السلام روایت است که فرمود: " کار مباحی نزد خداوند متعال مبغوض‌تر از طلاق نیست و حضرت فرمود: خداوند مرد و زنی که برای لذت‌جویی نه با هدف زندگی کردن دست به ازدواج می‌زنند، لعنت کرده است."

سند: ضعیف آیا؟
منابع: البرهان فی تفسیر القرآن ج 3 ص 347- مستدرک الوسائل ج 15 ص 279

3)

طلحة بن زيد عن أبى عبد اللّه عليه السلام قال: سمعت أبى عليه السلام يقول انّ اللّه عزّ و جلّ يبغض كلّ مطلاق (و - ئل) ذوّاق.

امام صادق عليه السلام فرمود: «از پدرم شنيدم كه مى‌فرمود: بى‌ترديد خداوند عز و جل كسى كه زنان را بسيار طلاق مى‌دهد و به هدف لذّت‌جويى نه با انگيزۀ زندگى به ازدواج‌هاى مكرّر دست مى‌يازد، دشمن مى‌دارد.»
سند: موثق

منابع: کافی ج 6 ص 55- وافی ج 23 ص 996- وسائل الشیعه ج 22 ص 8- الفصول المهمه ج 2 ص 365- مرآه العقول ج 21 ص 94-
در دو منبع وسائل و الفصول المهمه هر دو از شیخ حر عاملی مطلاق و ذواق آمده.

بررسی غیر کارشناسی:
حدیث 3)

که ممکن است به ذهن برسد که برای ذواق (بسیار چشنده) جدا از مطلاق (بسیار طلاق دهنده) در نظر بگیریم که اشکالات متعددی داره یکی اینکه وسائل نوشته که از کافی نقل کرده ولی در کافی جدا نیست. دوم جداشدن با حرف و حتما معنی مستقل بودن و دوتا بودن رو نداره. سوم حدیث موثقه که احادیث موثق اختلافی هستند.
و البته با وجود همه ضعفها میشه قبول کرد اگر حدیث معارض صحیح، یا موثق بهتر نداشته باشیم.


הנביא מוחמד;610529 نوشت:
سلام
خانومای مذهبی این سایت در کل دنبال حرام کردن صیغه و تعدد زوجات هستند! غافل از اینکه ما مطیع مراجع هستیم


علیک
این کار زشتیه خووووووووو

:Moteajeb!:
البته شماها هر جور دلتون میخواد باشید.چون شما شوهر های ما نیستید...:Cheshmak:

1 فکر می کنم درباره کراهت متعه باشه
اگر کسی ترجمه اون را می دونه بنویسه

ـ محمد بن یعقوب، عن علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن علی بن یقطین قال: سألت أبا الحسن ( علیه السلام ) عن المتعة؟ فقال: ما أنت وذاک قد أغناک الله عنها، ففلت: إنما أردت أن أعلمها، فقال: هی فی کتاب علی ( علیه السلام )، فقلت: نزیدها ( ونزداد ) (1)؟ قال: وهل یطیبه إلا ذاک.

**گلشن**;610628 نوشت:
1 فکر می کنم درباره کراهت متعه باشه
اگر کسی ترجمه اون را می دونه بنویسه

ـ محمد بن یعقوب، عن علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن علی بن یقطین قال: سألت أبا الحسن ( علیه السلام ) عن المتعة؟ فقال: ما أنت وذاک قد أغناک الله عنها، ففلت: إنما أردت أن أعلمها، فقال: هی فی کتاب علی ( علیه السلام )، فقلت: نزیدها ( ونزداد ) (1)؟ قال: وهل یطیبه إلا ذاک.

سلام و تشکر

اولین حدیث تاپیک هست.

پیام;594631 نوشت:
در روايتي از امام رضا داريم كه حضرت يكي از ياران خود راكه با وجود همسر دايم و بدون نياز به اختيار زوجه اقدام به متعه نموده بود توبيخ نمودند و فرمودند كه متعه براي كسي است كه دسترسي به زوجه ي دايم ندارد نه تو. جديدا روايتي ديدم كه فردي نزد امام صادق آمد. فرمودند كه آيا متعه ميكني؟ گفت: خير چون با همسر دايمي ام زياد رابطه دارم و نيازي ندارم. فرمودند كه دوست دارم متعه كني و اين سنت را انجام دهي. آيا اين ها تناقض نيست؟

استاد محترم ممکن است قسمت تزیدها و تزداد رو در روایت بالا ترجمه کنید؟ یک ترجمه شبیه ترجمه ای است که در پست اول تاپیک بود یک ترجمه هم برای مثال در سایت پاسخ به شبهات ولیعصر با ترجمه دیگری از این عبارت، فهم صحیح روایت رو در ادامه اون میدونست.

من سعی میکنم ترجمه‌های مختلف اون رو پیدا کنم. ولی میخوام (تزیدها و تزداد) بهتر توضیح داده بشه چون ظاهرا مهمترین روایت هست.

سلام علیکم بزرگوار،
کار خیلی خوبی کردید که این تاپیک را راه انداختید، ممنون :Gol:
حقیر به عنوان یک کاربر معمولی که تخصصی در دین ندارم نظراتم را می‌گویم شما و کارشناس محترم بفرمایید اگر اشتباه می‌کنم متوجه شوم:

**تبسم**;594189 نوشت:
احادیث کراهت متعه به همراه منابع و سند

عن‏ علىّ بن يقطين‏ قال سألت أبا الحسن موسى عليه السلام عن المتعة فقال وما أنت وذاك فقد أغناك اللَّه عنها قلت إنّما أردت أن أعلمها فقال هى فى كتاب علىّ عليه السلام فقلت نزيدها وتزداد فقال وهل يطيبه إلّاذاك. نوادر أحمد بن محمّد 87: سمعت ابن أبى عمير عن علىّ بن يقطين قال سألت أبا الحسن عليه السلام عن المتعة قال وما أنت وذاك وقد أغناك اللَّه عنها قلت إنّما أردت أن أعلمها قال فى كتاب علىّ عليه السلام قد تزيدها وتزداد فقال وهل يطيبه إلّاذاك.

[=Traditional Arabic]على بن يقطين گويد: «از امام كاظم عليه السلام درباره متعه پرسيدم، حضرت فرمود: تو با متعه چه كار دارى با اينكه خداوند تو را از آن بى نياز كرده است؟ گفتم: تنها مى‏خواهم با متعه آشنا شوم. حضرت فرمود: متعه در كتاب امير مؤمنان على عليه السلام است. گفتم: ما مهر زن را زياد مى‏كنيم و او بر مدت مى‏افزايد. امام فرمود: مگر خوبى متعه جز به اين است؟»[=Traditional Arabic]

[=Traditional Arabic]سند: صحیح[=Traditional Arabic]

منابع: [=Traditional Arabic]نوادر ج 1 ص 87، [=Traditional Arabic]کافی ج 5 ص 452،[=Traditional Arabic] رساله المتعه ج 1 ص 14، [=Traditional Arabic]خلاصه الایجاز فی المتعه ج 1 ص 57، [=Traditional Arabic]الوافی ج 21 ص 347، [=Traditional Arabic]وسائل الشیعه ج 21 ص 22،[=Traditional Arabic] بحار الانوار ج 100 ص 318،[=Traditional Arabic] مرآه العقول ج 20 ص 232، مستدرک الوسائل ج 14 ص 455، جامع احادیث شیعه ج 26 ص 108.


کراهت متعه چطور از این حدیث فهمیده می‌شود؟ امام به یک نفر فرموده‌اند تو با متعه چه کار داری و بعد گفتند متعه در کتاب امام علی علیه‌السلام هست و بعد گفته‌اند که از فلان جهت خوبی آن است، اینکه قابل تمدید است در مقال مهر بیشتر، فکر کنم برای فهم بهتر این حدیث باید ببینیم شرایط آن شخص سؤال پرسنده چگونه بوده است که امام فرموده‌اند تو با متعه چه کار داری، اگر همین یک مطلب فهمیده شود معلوم می‌شود که کسانی که مانند او باشند می‌توان به آنها گفت متعه برای شما نیست!
اما به شخصه تا حقیر می‌دانم علی‌بن‌یقطین که ازشیعیان ولی به اذن معصوم وزیر درگاه عباسیان بود به شدت در تقیه بود، چنانکه حتی در خلوت خود هم به روش اهل سنت با دست بسته نماز می‌خواند، وجه دومش ممکن است این باشد که وضع مالی خوبی داشته است و شاید از نظر همسر و کنیز وسعت داشته است که دیگر نیازی به متعه نداشته است، شاید هم اشتباه می‌کنم؟ :Gig:

متعه برای کسی که واقعا تحت فشار هست مناسبه .وکسی که زن داره چرا باید بره صیغه بکنه در حالی که جوانان مجرد به این کار محتاج تر هستند
من خودم واقعا احتیاج دارم ولی با این حال تحمل میکنم چون اولا پیدا کردن زن برای متعه خیلی سخته اگرم پیدا بشه پول زیادی میخواد.
پس توصیه میکنم به جوان ها اگر میتونن خودشون رو کنترل کنن سراغ این کار نرن بهتره

**تبسم**;594191 نوشت:
[=Traditional Arabic]2)

الفتح بن يزيد قال سألت أبا الحسن عليه السلام عن المتعة فقال هى حلال مباح مطلق لمن لم يغنه اللَّه بالتّزويج فليستعفف بالمتعة فإن استغنى عنها بالتزويج فهى مباح له إذا غاب عنها.

[=Traditional Arabic]


فتح بن يزيد گويد: «از امام كاظم عليه السلام درباره متعه پرسيدم. امام فرمود: متعه حلال، مباح و آزاد است براى فردى كه خداوند او را با ازدواج دائم بى نياز از متعه نكرده باشد چنين كسى با متعه كردن عفّت و پاكدامنى خويش را حفظ كند.

و اما اگر با ازدواج دائم از متعه بى نياز است پس متعه در صورتى كه از همسرش دور باشد بر او جايز است.»[=Traditional Arabic]

سند حدیث: ضعیف

منابع: کافی ج 5 ص 452، وافی ج 21 ص 347، وسائل الشیعه ج 21 ص 22، مرآه العقول ج 20 ص 233، جامع احادیث الشیعه ج 26 ص 110.

سلام علیکم مجدد،
در این حدیث هم آمده است که متعه مباح است برای کسی که با ازدواج دائم بی‌نیاز از متعه نشده باشد، پس اگر با وجود ازدواج دائم هم از متعه بی‌نیاز نبود متعه برایش حلال و مباح و آزاد است، اشتباه می‌کنم؟ حال باید پرسید معیار ما برای اینکه شخصی مثلاً چهار همسر دائم هم دارد و دوست دارد که متعه کند چیست و چطور می‌توان گفت که او الآن با آن همه ازدواج دائم از متعه بی‌نیاز هست یا خیر؟
البته به شخصه فکر می‌کنم نشود کسی چهار همسر دائم داشته باشد و باز نیاز جنسی یا عاطفی برایش بماند، به هر حال حتماً در کنار این کارها کارهای دیگری هم دارد که باید به آنها رسیدگی کند، مگر آنکه هیچ کدام از همسرانش مناسب نباشند که دراین صورت باید پرسید چرا با آنها ازدواج کرده است! اما منظورم از این سؤال این بود که حالت‌های حداکثری را بررسی کنم بدون توجه به اینکه در دنیای خارج مصداق دارند یا خیر.
به نظر حقیر پاسخ اینکه معیار چیست می‌تواند این باشد که اگر ازدواج نکند خوف افتادن در گناه را دارد :Gig: اگر اینطور باشد حتی اگر ۴ تا همسر دائم هم داشته باشد ولی به هر دلیلی معقول یا غیرمعقولی (مثلاً از نظر روانی مشکل داشته باشد) باز خوف افتادن به گناه داشته باشد می‌توان گفت که با آن ازدواج‌ها از متعه بی‌نیاز نشده است، اشتباه می‌کنم؟ :Gig:
همچنین اگر کسی خوف گناه بدهد که بدون متعه ممکن است به گناه بیفتد سؤال اینجاست که آیا تعه برای او مجاز می‌شود یا واجب؟ اگر واجب می‌شود پس شرط جواز متعه (ولو با کراهت) چیست؟

**تبسم**;594192 نوشت:
3)

عن‏ عبداللَّه بن سنان‏ قال سألت أبا عبداللَّه عليه السلام عن المتعة فقال لا تدنّس (1) نفسك بها.

1) دنس عرضه أو ثوبه أو خلقه: تلطّخ بمكروه أو قبيح المنجد.

[=Traditional Arabic] عبداللَّه بن سنان گويد: «از امام صادق عليه السلام درباره متعه پرسيدم. حضرت فرمود: خودت را با متعه آلوده مساز.»[=Traditional Arabic]

[=Traditional Arabic]سند حدیث: صحیح[=Traditional Arabic]

منابع: نوادر ج 1 ص 87، بحارالانوار ج 100 ص 318، مستدرک الوسائل ج 14 ص 455، جامع احادیث الشیعه ج 26 ص 110.

سلام علیکم مجدد،
فکر کنم این بهترین حدیثی است که آورده‌اید که می‌توان روی آن تفکر کرد که معنایش چیست، واقعاً از ظاهر آن بدون تحقیق در شأن صدورش اینطور به نظر می‌رسد که متعه باعث آلودگی هر کسی که به آن تن بدهد خواهد شد! این کمی عجیب است چون اگر اینطور باشد حکم عمومی متعه باید کراهت و حرام باشد (همان که خانم‌های این سایت اینقدر دنبالش هستند)، اما به نظر می‌رسد چنین چیزی با روایات صحیح دیگر هم‌خوانی نداشته باشد، پس چطور باید بین این را با آنها جمع کرد؟ :Gig:

**تبسم**;594193 نوشت:
[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]4)

المفضّل بن عمر قال سمعت أبا عبداللَّه عليه السلام يقول فى المتعة، دعوها أما يستحى أحدكم أن يرى فى موضع العورة فيحمل ذلك على صالحى اخوانه وأصحابه‏

[=Traditional Arabic] مفضل بن عمر گويد: «شنيدم امام صادق عليه السلام درباره متعه مى‏فرمود: متعه كردن را رها كنيد آيا شما از اينكه در جايى كه پسنديده نيست ديده شويد شرم نمى‏كنيد و اين كار عليه برادران و ياران تان تمام شود (و به آنان آسيبى برسانند)»[=Traditional Arabic]

سند حدیث: بسیار اختلافی- صحیح
[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]
منابع: کافی ج 5 ص 453، رساله متعه ج 1 ص 14، خلاصه الایجاز فی المتعه ج 1 ص 57، وافی ج 21 ص 348، وسائل الشیعه ج 21 ص 22، بحارالانوار ج 100 ص 311، مرآه العقول ج 20 ص 233، مستدرک الوسائل ج 14 ص 455، جامع احادیث الشیعه ج 26 ص 110،

سلام علیکم مجدد،
پس اگر متعه بر ضرر برادران و یاران تمام شود (چه از نظر جانی، چه از نظر آبرویی که بگویند اینها هم‌کیش آنها هستند) می‌تواند ایجاد کراهت نماید، اگرچه همینکه متعه کردن (قاعدتاً ولی نه زناشویی) در معرض دید دیگران باشد شاید اشکال داشته باشد، شاید هم حقیر اشتباه مطلب را برداشت کرده‌ام و آنها کار حلال خدا را در معرض دید دیگران انجام می‌داده‌اند؟ :Gig:
این حدیث برای تطبیق با مسائل امروز به نظر مناسب می‌اید، چون یک آقا متعه کند به قول خواهران مذهبی در این سایت مردم جاهل غربزده همه‌ی گروه مؤمنین را فاسد :Moteajeb!: قلمداد می‌کنند!!! اگرچه این درست است که متأسفانه به علت ترک سنت و شاید تقیه‌ی بیش از حدّ این سنت الآن دیگر زشت شمرده می‌شود حتی در میان شیعیان، اما با توجه به اینکه این کار تقبیح می‌شود و در کنارش فسادهای خیلی بزرگ قبحش ریخته است شاید دیگر جایی برای تقیه از این نظر نباشد، مگر همان بحث جانی و مالی مطرح بشود مثلاً در کشورهایی که غالبشان اهل سنت هستند و ممکن است مؤمن خدا را تهمت زنا بزنند چون متعه را قبول ندارند ...
نظر شخصی حقیر است که امروز آن روزی است که مؤمنین باید «لا یخافون لومة لائم» باشد و نگران از بین رفتن ضروری دین خدا باشند نه نگران کسانی که هر کاری بکنیم باز یک ایرادی به دین خدا می‌گیرند، یک روز می‌گویند دیه‌ی زن و مرد باید مساوی باشد، یک بار سنگسار را می‌خواهند از دین حذف کنند، یک بار هم چیز دیگر می‌گویند، به قول مرحوم امام جلوی ظالم هر قدم که عقب بگذاریم او یک قدم جلوتر می‌گذارد، شاید هم حقیر اشتباه می‌کنم و زمانه اینطور نیست و باید تقیه کنیم تا دین خدا بی‌طرفدار نماند و اصل آن از ریشه قطع نشود ...

باء;610725 نوشت:
سلام علیکم مجدد،
فکر کنم این بهترین حدیثی است که آورده‌اید که می‌توان روی آن تفکر کرد که معنایش چیست، واقعاً از ظاهر آن بدون تحقیق در شأن صدورش اینطور به نظر می‌رسد که متعه باعث آلودگی هر کسی که به آن تن بدهد خواهد شد! این کمی عجیب است چون اگر اینطور باشد حکم عمومی متعه باید کراهت و حرام باشد (همان که خانم‌های این سایت اینقدر دنبالش هستند)، اما به نظر می‌رسد چنین چیزی با روایات صحیح دیگر هم‌خوانی نداشته باشد، پس چطور باید بین این را با آنها جمع کرد؟

سلام

اگر متعه خدای نکرده رواج پیداکند باعث الودگی و شیوع انواع و اقسام بیماریهایی نظیر ایدز و سیفیلیس و غیره می شود
چرا که یک زن ممکن است با چندین مرد متعه کند و راه درامد برای او باشد
حداقل الان این کارها شرم اور است و قبیح ولی اگر قبحش بریزد خدا می داند چه بر سر سلامت مردم خواهد امد
حالا از هم پاشیدن زندگیها را بگوییم به درک ! ولی مریضیها را چی می شود کرد ؟

**تبسم**;594195 نوشت:
[=Traditional Arabic]5)

محمد بن الحسن بن شمّون‏ قال كتب أبوالحسن عليه السلام إلى بعض مواليه لا تلحّوا على المتعة إنّما عليكم إقامة السنّة فلا تشتغلوا بها عن فرشكم وحرائركم فيكفرن ويتبرّين ويدعين على الآمر بذلك ويلعنونا.

[=Traditional Arabic]

محمّد بن حسن بن شمّون گويد: «امام موسى بن جعفر عليه السلام براى بعضى از مواليان و دوستان خويش نوشتند: در متعه كردن اصرار نورزيد چون تنها تكليف شما برپاداشتن سنت است (اصل انجام متعه) بنابراين با متعه از زنان و همسران آزاد خود غافل نشويد كه در نتيجه زنان‏تان كافر شوند (جملاتى بگويند كه كفرآميز است) و بيزارى جويند و بر كسى كه دستور متعه را داده نفرين كنند و ما را لعنت نمايند.»

سند حدیث: ضعیف

منابع: کافی ج 5 ص 453، رساله متعه ج 1 ص 14، خلاصه الایجاز فی المتعه ج 1 ص 57، وافی ج 21 ص 347، وسائل الشیعه ج 21 ص 23، بحار الانوار ج 100 ص 310، مرآه العقول ج 20 ص 233، مستدرک الوسائل ج 14 ص 455، جامع احادیث الشیعه ج 26 ص 110.

سلام علیکم مجدد،
برداشت حقیر این است که دو مطلب را باید از هم جدا کرد،
اول اینکه احکام خدا را باید حفظ کرد، متعه نباید از جامعه حذف شود و باید پیاده‌سازی شود (در جامعه‌ی ما تنها شکلی از آن که در عموم منسوخ نشده است همان است که می‌گویند صیغه‌ی محرمیت برای دوران نامزدی)
دوم اینکه اگر کسی نیاز دارد (چه همسر دائمی دارد و چه ندارد و مجرد است) برود سراغش، یعنی اینطور نباشد که نیاز ندارد و اتفاقاً همسرش هم نیاز جنسی شدید به او دارد (آنقدر که مرد کم می‌آورد نه اینکه توان اضافه هم داشته باشد که باز نیاز به متعه داشته باشد) و باز برود متعه کند، به عبارت دیگر چراقی که به منزل رواست را به مسجد نبرد، اول همانکه مسؤولیتش را بر عهده گرفته اقناع کند و اضافه‌ی آن را اگر ماند با متعه فرو بنشاند که فردا به نحو دیگر وارد جامعه نکند و سبب اختلاط زن و مرد و بی‌عفتی‌های دیگر بشود ...
در واقع زنان اگر نیاز به شوهرشان داشته باشند و نیاز حلالشان پاسخ داده نشود این ایراد متوجه شوهرشان هست اگر سردی او بخاطر گرم بودنش با دیگری باشد ... چنین زنی حق دارد اعتراض کند و هیچ مؤمنی نباید راضی بشود همسرش به چنین وضعی برسد ...
اما اگر زن نیازی ندارد و تنها بحث غیرت زنانه‌اش هست، مطابق روایات این غیرت برای زنان صفت مذموم است، مثل حب دنیا که اکثر مردم دارند و مذموم است و باید اصلاح شود، چنین کسی اگر اعتراض کند و یا در سختی هم زندگی کند این ناراحتی‌ها را خودش برای خودش به ارمغان آورده است. یاد آن سخنرانی اخلاقی حاج‌آقا پناهیان افتادم که خیلی زیبا بحث می‌کردند، ایشان می‌فرمودند (نقل به مضمون با کمی حاشیه‌دوزی) ما دو جور سختی داریم،‌ بعضی از سختی‌ها را آدم تحمل بکند می‌رود بهشت، سختی صبر در طاعت و عبادت،‌ سختی صبر بر مصیبت، سختی صبر در مقابل معصیت، اما بعضی سختیها هستند که انسان تحمل می‌کند ولی تازه بعد از دنیا هم باید برود جهنم، مثل سختی حسادت، یک نفر که حسادت می‌کند دارد از درون می‌سوزد، واقعاً در سختی و فشار است، ولی او حق ندارد این سختی را تحمل کند، این سختی ناشی از یک بیماری روحی است و بیماری روحی را ما موظف هستیم که درمان کنیم، اصلاً در این دنیا هستیم که از همین آلودگی‌های روحی پاک شویم وگرنه جسم که آخرش باز می‌رود زیر خاک تا بپوسد و تجزیه شود!
آیا نفرت و نفرین شخصی که بر حق نباشد برای شخص نفرین شونده عوارضی خواهد داشت؟ به نظر حقیر منظور از نفرین کردن زنان در حدیث فوق نفرین زنانی است که مطابق شرع اسلام از ایشان حقی ضایع شده است، این آه مظلوم است که خطر دارد، مردی که حق همسرش را ندهد و برود با نفر سوم و توان جنسی و عاطفی‌اش را صرف او کند و همسرش خود را معلق بین آسمان و زمین بیابد مطابق قران این همان نداشتن عدالت است برای مرد که او را از حق داشتن همسری بیش از یکی منع می‌کند ... اگر اشتباه نفهمیده باشم :Gig:

ضمن تشکر از جناب باء

دوستان این تاپیک صرفا روایی است.

میخوام به طور سنتی و با روایات ببینم متعه در چه شرایطی حرمت و چه شرایطی کراهت داره.

اگر کسی نکته ای در زمینه یکی از احادیث به ذهنش میرسد بگوید. البته فقط روایی

متشکرم

**تبسم**;594196 نوشت:
[=Traditional Arabic]6)

ّ أبا عبداللَّه عليه السلام قال لأصحابه هبوا لى المتعة فى الحرمين وذلك أ نّكم تكثرون الدّخول علىّ فلا آمن من أن تؤخذوا فيقال هؤلاء من أصحاب جعفر، قال جماعة من أصحابنا العلّة فى نهى أبى عبداللَّه عليه السلام عنها فى الحرمين‏

[=Traditional Arabic]انّ أبان بن تغلب كان أحد رجال أبى عبداللَّه عليه السلام والمروىّ عنهم فتزوّج امرأةً بمكّة وكان كثير المال فخدعته المرأة حتّى‏ أدخلته صندوقاً لها ثمّ بعثت إلى الحمّالين فحملوه إلى باب الصّفا ثمّ قالوا يا أبان هذا باب الصّفا انّا نريد أن ننادى عليك هذا أبان بن تغلب يريد أن يفجر بامرأة فافتدى نفسه بعشرة آلاف درهم فبلغ ذلك أبا عبداللَّه عليه السلام فقال لهم هبوها لى فى الحرمين.[=Traditional Arabic]

[=Traditional Arabic]

امام صادق عليه السلام به يارانش فرمود: «به من ببخشيد متعه كردن در مكه و مدينه را و اين بدان جهت است كه شما بسيار نزد من مى‏آييد و من در امان نيستم از اين كه شما را بگيرند و گفته شود كه اينان از اصحاب جعفر بن ‏محمّد هستند.

دسته‏اى از ياران‏مان گفته‏اند علت نهى امام صادق عليه السلام از متعه در حرم مكه و مدينه اين است كه ابان بن تغلب يكى از مردان وابسته به امام صادق عليه السلام و از كسانى بود كه از آنان روايت نقل مى‏كرد، او زنى را در مكه گرفت و ابان بسيار ثروتمند بود. زن او را فريب داد تا آن كه او را در داخل صندوقى كه داشت، قرارداد سپس فرستاد تا حمّال‏ها آمدند و صندوق را لب در صفا بردند. سپس گفتند: اى ابان! اين باب الصفا است ما مى‏خواهيم فرياد بزنيم كه اين ابان بن تغلب مى‏خواسته با زنى زنا كند و ابان مجبور شد كه با دادن ده هزار درهم خودش را آزاد سازد.

[=Traditional Arabic]اين به امام صادق عليه السلام رسيد و به يارانش فرمود: متعه كردن در مكه و مدينه را به من ببخشيد.»

سند حدیث: ضعیف

[=Traditional Arabic]
منابع: رساله المتعه ج 1 ص 15، خلاصه الایجاز فی المتعه ج 1 ص 58، بحارالانوار ج 100 ص 311، مستدرک الوسائل ج 14 ص 456، جامع احادیث الشیعه ج 26 ص 110.

سلام علیکم مجدد،
از معصومین علیهم‌السلام وارد شده است که التقیة دینی و دین آبائی، یعنی تقیه آیین من و پدرانم هست، در ذیل تقیه می‌توان رفتاری مشابه مخالفان هم داشت، برای حفظ جان و مال و آبروی مؤمنین، بلکه بالاتر از آن برای حفظ اصل دین، اینکه معصوم علیه‌السلام بفرمایند در مقام تقیه متعه نکنید هیچ کراهت یا حرمتی را برای متعه ثابت نمی‌کند چه آنکه حتی ممکن است گفته شود که نمازتان را هم نخوانید یا به صورت نماز خوفیه بخوانید در حال حرکت، دیگر منع کردن از متعه بالاتر از منع از خواندن نماز که نیست ...
بله می‌توان گفت که اگر تقیه واجب بود و از لوازم تقیه هم یکی همین متعه نکردن بود آنگاه متعه کردن حرام است چون خلاف تقیه است، اما اینکه واضح است و نیازی به تذکر اضافه ندارد و چیزی را بخصوص در مورد متعه نمی‌گوید :Gig:

**گلشن**;610733 نوشت:
سلام

اگر متعه خدای نکرده رواج پیداکند باعث الودگی و شیوع انواع و اقسام بیماریهایی نظیر ایدز و سیفیلیس و غیره می شود
چرا که یک زن ممکن است با چندین مرد متعه کند و راه درامد برای او باشد
حداقل الان این کارها شرم اور است و قبیح ولی اگر قبحش بریزد خدا می داند چه بر سر سلامت مردم خواهد امد
حالا از هم پاشیدن زندگیها را بگوییم به درک ! ولی مریضیها را چی می شود کرد ؟

سلام علیکم و رحمة الله،
احکام متعه تقریباً شبیه به احکام ازدواج دائم است اگر در رساله ببینید،‌ یعنی تقریباً شرایطی مشابه دارند، آنچه شما فرمودید منتفی نیست ولی اینکه برای دختر اذن از پدر شرط است برای همین است که دخترشان را به هر بی‌سروپایی ندهند، منظور از اذن پدر همین است که مصلحت دختر را لحاظ کند و نه اینکه دیکتاتوری کند و مثلاً بگوید دوست ندارم دخترم در این سن ازدواج کند یا دوست ندارم متعه کند و غیره، البته از نظر شرعی نظر پدر شرط است و هر چه گفت دختر باید قبول کند ولی او نزد خداوند باید بخاطر این نظراتش جوابگو باشد (مگر اینکه قاصر باشد)، اینکه در امانت‌داری این پدر برای آن دختر که بنده‌ای از بندگان خداست کوتاهی کرده است و توجهی به دستورات خداوند برای چگونه نگهداری کردن از او نکرده است.
در هر صورت از آنجا که این تاپیک موضوعش بحث روایی است اگر اجازه دهید دیگر این مطلب را در اینجا ادامه ندهیم :Gol:
یا علی علیه‌السلام

باء;610730 نوشت:
پس اگر متعه بر ضرر برادران و یاران تمام شود (چه از نظر جانی، چه از نظر آبرویی که بگویند اینها هم‌کیش آنها هستند) می‌تواند ایجاد کراهت نماید


اگر متعه وقتی بر ضرر یاران و برادران تمام شود ایجاد کراهت بکند
بطور اولی وقتی بر ضرر زن و فرزندان تمام شود بیشتر باید ایجاد کراهت کند

این روایت رو هم پیداکردم
اگر تکراری هست ببخشید چون معنی شو ننوشته بود و من هم عربیم ضعیفه

ـ وعنه، عن المختار بن محمد بن المختار، وعن محمد بن الحسن، عن عبدالله بن الحسن العلوی جمیعا، عن الفتح بن یزید قال: سألت أبا الحسن ( علیه السلام ) عن المتعة؟ فقال: هی حلال مباح مطلق لمن لم یغنه الله بالتزویج فلیستعفف بالمتعة، فإن استغنی عنها بالتزویج فهی مباح له إذا غاب عنها

[h=3]در بعضی سایتهای معتبر مثل موسسه تحقیقاتی ولیعصر و همینطور در سایتهای متفرقه متعددی مثل فهم این روایت رو به خاطر بیان غیر کامل دونستند و قسمت پایانی رو بر خلاف ترجمه ای که در پست اول هست ترجمه کردند. (قسمتهای بولد شده در پایین رو نگاه کنید) لذا از مدیر علمی تاپیک درخواست دارم جواب سوال پست 21 تاپیک را بدهند.

با وجود نكاح دائم ، نيازي به ازدواج موقت نيست : [/h]محمد بن يعقوب كليني در الكافي روايتي را از علي بن يقطين نقل مي كند كه ايشان از حضرت علي درباره حلت و حرمت نكاح موقت و متعه پرسيدند ايشان ((حضرت علي)) در جوابشان فرمودند: شما به آن هيچ نيازي نداريد و خداوند متعال به وسيله نكاح دائم شما را از آن مستغني گردانده است (الفروع من الكافي 2/43 و وسائل الشيعه 14/449) پاسخ اين مساله در برابر حليت متعه چيست؟

[h=3]پاسخ : [/h]پاسخ اين روايت ، با نقل درست و بدون تحريف روايت آشکار مي گردد :

علي بن إبراهيم ، عن أبيه ، عن ابن أبي عمير ، عن علي بن يقطين قال : سألت أبا الحسن موسى ( عليه السلام ) عن المتعة فقال : وما أنت وذاك فقد أغناك الله عنها ، قلت : إنما أردت أن أعلمها ، فقال : هي في كتاب علي ( عليه السلام ) ، فقلت : نزيدها وتزداد ؟ فقال : وهل يطيبه إلا ذاك .

الكافي ج 5 ص 452

از علي بن يقطين از ثروتمندترين مردمان دوران خويش و کسي که به دستور حضرت موسي بن جعفر عليه السلام وزارت هارون الرشيد را پذيرفته بود تا بتواند در حد امکان مانع ظلم وي به شيعيان شود - روايـت شده است که گفت از موسي بن جعفر عليه السلام در مورد متعه سوال نمودم پس حضرت فرمود : تو ديگر با متعه چه کار داري ؟ زيرا خداوند تو را از آن بي نياز ساخته است !!! ( تو که از ثروتمنداني و همسران متعدد و کنيزکان بسيار داري ؛ تو ديگر براي چه در مورد متعه سوال مي کني)

پاسخ دادم : مي خواستم بدانم ؛ حضرت فرمودند : در کتاب امير مومنان موجود است ( در نظر ما اهل بيت حلال است ) .

پرسيدم : آيا مي توانيم آن را زياده از چهار عدد بگيريم وآيا زياد مي شود ؟

فرمودند : آيا چيزي غير از اين سبب شيريني متعه مي شود ؟ - همين است که سبب گوارايي متعه شده است که هر تعداد که مايل بودي مي تواني به متعه بگيري -

**گلشن**;610750 نوشت:
این روایت رو هم پیداکردم
اگر تکراری هست ببخشید چون معنی شو ننوشته بود و من هم عربیم ضعیفه

ـ وعنه، عن المختار بن محمد بن المختار، وعن محمد بن الحسن، عن عبدالله بن الحسن العلوی جمیعا، عن الفتح بن یزید قال: سألت أبا الحسن ( علیه السلام ) عن المتعة؟ فقال: هی حلال مباح مطلق لمن لم یغنه الله بالتزویج فلیستعفف بالمتعة، فإن استغنی عنها بالتزویج فهی مباح له إذا غاب عنها

اینم دومین پست تاپیک هست.

عربی منم ضعیفه البته در حد عربی مدرسه.
ولی عربی روایتها هم در بالای هر پستی هست. یکی دو کلمه اش رو تطبیق بدید.

در ادامه حدیث اول و دوم تاپیک‏، فکر کنم حدیث بعدی سومین حدیث تاپیک باشه. حالا چرا به ترتیب تاپیک خودم خب:)

مشروعیت متعه از متواترات تاریخ هست کما اینکه این مسئله در قران امده لذا روایاتی که با قران در تضاد هست مطرود بوده و شما هم اگر به کتب اهل سنت رجوع نمایید از دختر ابوبکر تا الی اخر همه اهل متعه بودند

علامه سید شرف الدین رحمه الله علیه می فرمایند ::

والمتعة مبينة بآيتها " فما استمتعتم به منهن فآتوهن أجورهن فريضة " وأما السنة فنصوصها في مشروعية المتعة متواترة ، ولا سيما من طريق العترة الطاهرة

اجوبه مسائل جار الله ص 109

و متعه تبیین شده است با ایهفما استمتعتم به منهن فآتوهن أجورهن فريضة و اما سنت پس نصوص ان در مشروعیت متعه متواتر است !!

سید مرتضی ره می فرمایند
::
وإنما أوردنا بهذه الإشارة أن أصحابنا كلهم سلفهم وخلفهم ومتقدمهم ومتأخرهم يمنعون من العمل بأخبار الآحاد ومن القياس في الشريعة ، ويعيبون أشد عيب الذاهب إليهما والمتعلق في الشريعة بهما

رسائل المرتضی ج1ص203

montazer200;610757 نوشت:
مشروعیت متعه از متواترات تاریخ هست کما اینکه این مسئله در قران امده لذا روایاتی که با قران در تضاد هست مطرود بوده و شما هم اگر به کتب اهل سنت رجوع نمایید از دختر ابوبکر تا الی اخر همه اهل متعه بودند

سلام

این تاژیک صرفا روایی و بدون استفاده از استحسانات یا قواعدیه که تمام احکام رو در برمیگیره.

مشروعیت اصل آن با این که از دید روایات‏، دقیقا در چه شرایطی حرام و در چه شرایطی مکروه هست منافاتی ندارد.

اگر در مورد هر کدام از روایات نکته ای دارید متشکر میشوم بیان بفرمایید.

با سپاس

سلام

تا حضور کارشناس محترم موضوع قفل می شود

متشکرم

عبد الرحمان بن ابی عبد الله روایت کرده که گفت: من از ابو حنیفه شنیدم که داشت از امام صادق(ع)از مساله متعه سؤال می کرد، حضرت پرسید.از کدام متعه می پرسی - از متعه زنان، و یا متعه حج - عرضه داشت منظورم متعه حج بود، ولی فعلا مرا خبر ده از مساله متعه زنان، آیا این عمل حق است؟حضرت فرمود: سبحان الله مگر کتاب خدا را نخواندی که می فرماید: "فما استمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن فریضة" عرضه داشت: به خدا سوگند مثل اینکه این آیه ای است که تاکنون آنرا نخوانده ام
)فروع کافی ج 5 ص 449 حدیث 6 ط بیروت دار التعارف.

در این که ازدواج موقت سنت پیامبر است و امری مباح بلکه مستحب است جای تردید نیست ازدواج موقت جایز است حتی برای کسی که همسر دایم دارد , واما معدود روایاتی که در آن به گونه ای از ازدواج موقت نهی شده است یا به جهت شرایط تقیه بوده ویا کراهت انرا برای افرادی خاص ثابت میکند از جمله مواردی که ازدواج موقت مکروه است ودر روایت هم مورد نهی واقع شده موردی است که فرد همسر دارد و نیاز جنسیش هم برطرف میشود واز سوی دیگر همسرش هم نیاز جنسی به او دارد و او ازدواج موقت میکند و با این عملش موجب میشود همسرش به دستورات دینی بد بین شود ویا احیانا امامان معصوم که متعه را جایز شمرده اند مورد لعنت ونفرین قرار دهد این مضمون در روایتی از امام رضا علیه السلام امده است که حضرت میفرماید بر متعه اصرار نورزید بر شما است که سنت را به پا دارید نه اینکهاز زنان خودتان باز بمانید {به حقوق آنان رسیدگی نکنید }ودر نتیجه موجب کفروتبری آنان از ما شوید وموجب شوید که آنان لعن ونفرين کنند دستور دهنده به متعه را .
همچنین از برخی روایات استفاده میشود که متعه در صورت بی نیازی ویا در موردی که موجب فساد ویا عیب گرفتن بر شیعه شود مکروه است . واما روایاتی که در آن دستور به متعه داده شده حتی در صورت استغنا ی از ان به جهت تاکید بر مساله متعه بوده که سنت پیامبر به فراموشی سپرده نشود ویا احیانا تبدیل به عملی زشت ویا بدعت نشود , چون در جامعه اهل سنت این عمل حرام شمرده میشده وشیعیان نیز به جهت شرایط تقیه آنرا انجام نمیداده اند واین روند کم کم موجب به فراموشی سپرده شدن این سنت میشده به همین جهت تشویق زیاد به انجام آن در هر شرایطی حتی در صورت استغنای از ان شده است .
بنا بر این ازدواج موقت فی حد نفسه حتی برای کسی که همسر دارد به جز در مواردی که در فوق اشاره شد جایز است به ویژه در شرایطی که موجب رسیدگی به خانواده ای بی سرپرست نیز باشد .

( وسائل الشیعه 21/22-23)

جمع بندی:

سوال:
حادیث کراهت متعه به همراه منابع و سند

عن‏ علىّ بن يقطين‏ قال سألت أبا الحسن موسى عليه السلام عن المتعة فقال وما أنت وذاك فقد أغناك اللَّه عنها قلت إنّما أردت أن أعلمها فقال هى فى كتاب علىّ عليه السلام فقلت نزيدها وتزداد فقال وهل يطيبه إلّاذاك. نوادر أحمد بن محمّد 87: سمعت ابن أبى عمير عن علىّ بن يقطين قال سألت أبا الحسن عليه السلام عن المتعة قال وما أنت وذاك وقد أغناك اللَّه عنها قلت إنّما أردت أن أعلمها قال فى كتاب علىّ عليه السلام قد تزيدها وتزداد فقال وهل يطيبه إلّاذاك.

على بن يقطين گويد: «از امام كاظم عليه السلام درباره متعه پرسيدم، حضرت فرمود: تو با متعه چه كار دارى با اينكه خداوند تو را از آن بى نياز كرده است؟ گفتم: تنها مى‏خواهم با متعه آشنا شوم. حضرت فرمود: متعه در كتاب امير مؤمنان على عليه السلام است. گفتم: ما مهر زن را زياد مى‏كنيم و او بر مدت مى‏افزايد. امام فرمود: مگر خوبى متعه جز به اين است؟»
سند: صحیح
منابع: نوادر ج 1 ص 87، کافی ج 5 ص 452، رساله المتعه ج 1 ص 14، خلاصه الایجاز فی المتعه ج 1 ص 57، الوافی ج 21 ص 347، وسائل الشیعه ج 21 ص 22، بحار الانوار ج 100 ص 318، مرآه العقول ج 20 ص 232، مستدرک الوسائل ج 14 ص 455، جامع احادیث شیعه ج 26 ص 108.

پاسخ:سلام علیکم"
البته پرسشگر سوالی را مطرج ننمودند ولی برای آشنا شدن با جنبه های مختلف موضوع به این روایت توجه نمایید:
در روايتي از امام رضا داريم كه حضرت يكي از ياران خود راكه با وجود همسر دايم و بدون نياز به اختيار زوجه اقدام به متعه نموده بود توبيخ نمودند و فرمودند كه متعه براي كسي است كه دسترسي به زوجه ي دايم ندارد نه تو. جديدا روايتي ديدم كه فردي نزد امام صادق آمد. فرمودند كه آيا متعه ميكني؟ گفت: خير چون با همسر دايمي ام زياد رابطه دارم و نيازي ندارم. فرمودند كه دوست دارم متعه كني و اين سنت را انجام دهي. آيا اين ها تناقض نيست؟ 2. در روايتي داريم كه معصوم فرمودند كه بر متعه تاكيد زياد بر انجام نداشته باشيد تا طوري نشود كه ما را لعنت كنند. اما جديدا روايتي را ديدم كه امام علي فرموده بودند كه آيا لذت متعه جز به فراواني آن است؟ لطفا توضيح دهيد. 3. نظر شيعه درباره انجام متعه براي مردي كه همسر دايم دارد، چيست؟ در این که ازدواج موقت سنت پیامبر است و امری مباح بلکه مستحب است جای تردید نیست ازدواج موقت جایز است حتی برای کسی که همسر دایم دارد , واما معدود روایاتی که در آن به گونه ای از ازدواج موقت نهی شده است یا به جهت شرایط تقیه بوده ویا کراهت انرا برای افرادی خاص ثابت میکند از جمله مواردی که ازدواج موقت مکروه است ودر روایت هم مورد نهی واقع شده موردی است که فرد همسر دارد و نیاز جنسیش هم برطرف میشود واز سوی دیگر همسرش هم نیاز جنسی به او دارد و او ازدواج موقت میکند و با این عملش موجب میشود همسرش به دستورات دینی بد بین شود ویا احیانا امامان معصوم که متعه را جایز شمرده اند مورد لعنت ونفرین قرار دهد این مضمون در روایتی از امام رضا علیه السلام امده است که حضرت میفرماید بر متعه اصرار نورزید بر شما است که سنت را به پا دارید نه اینکهاز زنان خودتان باز بمانید {به حقوق آنان رسیدگی نکنید }ودر نتیجه موجب کفروتبری آنان از ما شوید وموجب شوید که آنان لعن ونفرين کنند دستور دهنده به متعه را .
همچنین از برخی روایات استفاده میشود که متعه در صورت بی نیازی ویا در موردی که موجب فساد ویا عیب گرفتن بر شیعه شود مکروه است . واما روایاتی که در آن دستور به متعه داده شده حتی در صورت استغنا ی از ان به جهت تاکید بر مساله متعه بوده که سنت پیامبر به فراموشی سپرده نشود ویا احیانا تبدیل به عملی زشت ویا بدعت نشود , چون در جامعه اهل سنت این عمل حرام شمرده میشده وشیعیان نیز به جهت شرایط تقیه آنرا انجام نمیداده اند واین روند کم کم موجب به فراموشی سپرده شدن این سنت میشده به همین جهت تشویق زیاد به انجام آن در هر شرایطی حتی در صورت استغنای از ان شده است .
بنا بر این ازدواج موقت فی حد نفسه حتی برای کسی که همسر دارد به جز در مواردی که در فوق اشاره شد جایز است به ویژه در شرایطی که موجب رسیدگی به خانواده ای بی سرپرست نیز باشد .( وسائل الشیعه 21/22-23)

موضوع قفل شده است