مى رسد منتقم حضرت زهرا حتماً
.
انتقام دَرِ آتش زده را مى گیرد
و به آتش بکشد آن دو نفر را حتماً
[=B Mitra]نمي وزد به جهان، خشم استخوانمردي و اين جهان ستمستان ناجوانمردي است خدا كند تو بتابي، عدالت موعود (عج) كه فصل روشن تو، فصل خوب همدردي است
که نور کل جهان و ستارگان هستی
:Gol:يوسف فاطمه (ع) بين منتظران منتظرند:Gol: :Gol:پرده بردار ز رخ بر سر بازار بيا:Gol:
[=B Mitra]تعصبي که به حب تو دارم از ايمان تمام هستي و سرمايه ولاي من است به عشق اينکه زماني شوم کفنپوشت شبانه روز به درگاه حق دعاي من است
بر آن عهد خودت ، جانا وفا کن
مرا ذوق شنیدن می کشد شوق تماشا ه
مولا بیا و جهان را رها نما
از ظلم و جور و تباهی اشقیا
[=arial black]آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد/ شاید دعای مادرت زهرا بگیرد/ آقا بیا تا با ظهور چشمهایت/ این چشمهای ما کمی تقوا بگیرد
[=arial black]موعود روزهای پر از انتظار من/ آقا تویی قرار دل بی قرار من/ از های و هوی این تن خاکی دلم گرفت/ کی میرسد برای همیشه بهار من
[=B Mitra]درخانه قبر خود براتی بفرست بر عفو گناهت حسناتی بفرست گر منتظر یوسف زهرا هستی از بهر ظهورش صلواتی بفرست
گَـرد پـيـري که زمـان، بر سرِ مـو ريخت که ريخ
[=arial black]تو که دردآشنای اهل دردی/ تو که دست کسی را رد نکردی/ بگو حالا که دلهامان شکسته است/ دلت می آید آیا برنگردی ؟؟؟
یارب! آن منتظر اهل ولا را برسان
یارب! آن ریشه کن ظلم و جفا را برسان
چون مرا بنموده از مولا جدا
ای یاور درمانده ها ، مهدی بیا مهدی بیا
[=arial black]اگر دلهایمان تاریک و ظلمانی نمی گردید/ امامت هم عیان میگشت وپنهانی نمی گردید/ به قدر تشنگی گرتشنه امر فرج بودیم/ خدا داند فرج اینگونه طولانی نمی گردید
بدستش نامه ی ، زشت من و ماست
صدایش کردم اما ، با چه رویی
ز اعمالم نمانده ، آبرویی
[="Black"][=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif]ی[=microsoft sans serif]ک شب سر جانماز خود یادم کن با گوشه چشم خویش آبادم کن[=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif]تا از نگرانـــی به در آیــد دل مــن ین جمعه سر آمدنت شـادم کن
[=arial black] نمی گویم کجا در ناکجایی/ بگو جانا بگو جانا کجایی/ شب و روز از دل سرگشته پرسم/ تو ای پیدای ناپیدا کجایی؟
کاش صدها شعر دیوان داشت
[=arial black]ما منتظریم از سفر برگردی/ یک روز شبیه رهگذر برگردی/ با کاسه آب و مجمری از اسپند/ ما آمده ایم پشت در برگردی
مولای عزیز و مهربان را برسا
هر صبح جمعه ندبه کنان ناله می زنم
آتش به گرد این دل سوزان نمی رس
به امر ذات حق قائم مقامی
خدا دائر کند امر قیامت
که تو آن مهدی صاحب قیام
آفتاب روی تو پس کی نمایان می شو
سلامت می کنم از دور و نزدیک
تو آن صاحب کرم والا مقامی
بدربار تو آید هم بد و نی
همانی که ، ز تقوا شد بهاری
بهاری گر شود جان و دل ما
تو می آیی و بهرش ، بی قرار
[=arial black]یک شب سر جانماز خود یادم کن / با گوشه چشم خویش آبادم کن تا از نگرانی به درآید دل من / این جمعه سر آمدنت شادم کن
بحمدالله بما داده خدایت
زالطاف تو جانا شرمساریم
تشکر می کنیم از این عنای
با رود رو به سوی تو دارم که جاری ا
آیه ی رجعت بیا مولا بخوان
شیعه را از بند غم آزاد کن
دولت حق را بیا بنیاد ک
نام زیبایت بوَد بر هر لبی
انتقام روز عاشورا و هم
تو امید عمه جانت زینبی
[="Black"] یک بار جلوه ای کن شادان نمای ما را کز هجر بیقرار و مهجور و ناتوانیم
[=arial black]ما مانده ایم درخم این کوچه های تنگ/ ما را بیا از اینهمه دلواپسی درآر برگرد روشنای دل انگیز آفتاب / مولای آب و آینه، مولای ذوالفقار
بی تو من تنهاترینم ، از غریبی الاما
نثار او کنم این جان شیرین
[=arial black]تو فرمودی برای من دعا کن / ظهورم را تقاضا از خدا کن مداوم عجل الله است وردم / دعایی هم تو بر احوال ما کن
ز الطاف تو دارم انتظاری
که در این محنت ایّام غیبت
نمائی از کرم ما را تو یار
[=arial black][=arial black]یک روز به هیئت سحر می آید / با سوز دل و دیده تر می آید یک روز به انتقام هفتاد و دو شمس / با سیصد و سیزده قمر می آید
می رسد هر لحظه ای ما را خبر
اینکه یارانت همه عاشق شدند
بر شما ای حجت ثانی عشر
درد دل شیعه را دوا کن
ای مهر سکوت، نهاده بر لب
بنگر تو فغان و آه زینب
این عمّه ی دل پریش و خسته
پیشانی خود ز غم شکسته
گوید بتو این سخن مکرّر
معجر ز برای من بیاور
بر کردی بی نوا کرم کن
او را چو کبوتر حرم ک
[=B Mitra]نامه سیه دل خراب وای ز روز حساب گو چه دهد در جواب،عبد گنهکار تو ره به سما می بری بوی خدا می دهی یاس فرح بخش من ای گل و من خار تو
مى رسد منتقم حضرت زهرا حتماً
.
انتقام دَرِ آتش زده را مى گیرد
و به آتش بکشد آن دو نفر را حتماً
.
دل را پر از طراوت عطر حضور کن
یک گوشه از جمال تو یعنی تمام عشق
یک دم بیا و از اینجا عبور کن
[=B Mitra]نمي وزد به جهان، خشم استخوانمردي
و اين جهان ستمستان ناجوانمردي است
خدا كند تو بتابي، عدالت موعود (عج)
كه فصل روشن تو، فصل خوب همدردي است
که نور کل جهان و ستارگان هستی
:Gol:پرده بردار ز رخ بر سر بازار بيا:Gol:
که چنان شعله کشید و اثرم سوخته است
[=B Mitra]تعصبي که به حب تو دارم از ايمان
تمام هستي و سرمايه ولاي من است
به عشق اينکه زماني شوم کفنپوشت
شبانه روز به درگاه حق دعاي من است
تا کی دو دست خویش به سوی خدا کنم
در پیشگاه قدس تو از خاک کمترم
بگذار خاک پای تو را طوطیا کنم
بر آن عهد خودت ، جانا وفا کن
مرا ذوق شنیدن می کشد شوق تماشا ه
ممولا بیا و جهان را رها نما
از ظلم و جور و تباهی اشقیا
[=arial black]آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد/ شاید دعای مادرت زهرا بگیرد/ آقا بیا تا با ظهور چشمهایت/ این چشمهای ما کمی تقوا بگیرد
[=arial black]موعود روزهای پر از انتظار من/ آقا تویی قرار دل بی قرار من/ از های و هوی این تن خاکی دلم گرفت/ کی میرسد برای همیشه بهار من
[=B Mitra]درخانه قبر خود براتی بفرست
بر عفو گناهت حسناتی بفرست
گر منتظر یوسف زهرا هستی
از بهر ظهورش صلواتی بفرست
گَـرد پـيـري که زمـان، بر سرِ مـو ريخت که ريخ
ت[=arial black]تو که دردآشنای اهل دردی/ تو که دست کسی را رد نکردی/ بگو حالا که دلهامان شکسته است/ دلت می آید آیا برنگردی ؟؟؟
نادم از اعمال خویشم ای خدا
چون مرا بنموده از مولا جدا
ای یاور درمانده ها ، مهدی بیا مهدی بیا
[=arial black]اگر دلهایمان تاریک و ظلمانی نمی گردید/ امامت هم عیان میگشت وپنهانی نمی گردید/ به قدر تشنگی گرتشنه امر فرج بودیم/ خدا داند فرج اینگونه طولانی نمی گردید
بدستش نامه ی ، زشت من و ماست
صدایش کردم اما ، با چه رویی
ز اعمالم نمانده ، آبرویی
[="Black"][=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]ی[=microsoft sans serif]ک شب سر جانماز خود یادم کن
با گوشه چشم خویش آبادم کن[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]تا از نگرانـــی به در آیــد دل مــن
ین جمعه سر آمدنت شـادم کن
[=arial black] نمی گویم کجا در ناکجایی/ بگو جانا بگو جانا کجایی/ شب و روز از دل سرگشته پرسم/ تو ای پیدای ناپیدا کجایی؟
کاش صدها شعر دیوان داشت
م[=arial black]ما منتظریم از سفر برگردی/ یک روز شبیه رهگذر برگردی/ با کاسه آب و مجمری از اسپند/ ما آمده ایم پشت در برگردی
مولای عزیز و مهربان را برسا
نهر صبح جمعه ندبه کنان ناله می زنم
آتش به گرد این دل سوزان نمی رس
دبه امر ذات حق قائم مقامی
خدا دائر کند امر قیامت
که تو آن مهدی صاحب قیام
یآفتاب روی تو پس کی نمایان می شو
د؟سلامت می کنم از دور و نزدیک
تو آن صاحب کرم والا مقامی
بدربار تو آید هم بد و نی
کهمانی که ، ز تقوا شد بهاری
بهاری گر شود جان و دل ما
تو می آیی و بهرش ، بی قرار
ی[=arial black]یک شب سر جانماز خود یادم کن / با گوشه چشم خویش آبادم کن
تا از نگرانی به درآید دل من / این جمعه سر آمدنت شادم کن
بحمدالله بما داده خدایت
زالطاف تو جانا شرمساریم
تشکر می کنیم از این عنای
تبا رود رو به سوی تو دارم که جاری ا
مآیه ی رجعت بیا مولا بخوان
شیعه را از بند غم آزاد کن
دولت حق را بیا بنیاد ک
نطـواف کـوی تو را افـتـخار میبـیـنـم
نام زیبایت بوَد بر هر لبی
انتقام روز عاشورا و هم
تو امید عمه جانت زینبی
[="Black"]
یک بار جلوه ای کن شادان نمای ما را
کز هجر بیقرار و مهجور و ناتوانیم
[=arial black]ما مانده ایم درخم این کوچه های تنگ/ ما را بیا از اینهمه دلواپسی درآر
برگرد روشنای دل انگیز آفتاب / مولای آب و آینه، مولای ذوالفقار
بی تو من تنهاترینم ، از غریبی الاما
نالا ای گل کجایی جان فدایت
چه باشد گر که گردم خاک پایت
[=arial black]تو فرمودی برای من دعا کن / ظهورم را تقاضا از خدا کن
مداوم عجل الله است وردم / دعایی هم تو بر احوال ما کن
ز الطاف تو دارم انتظاری
که در این محنت ایّام غیبت
نمائی از کرم ما را تو یار
ی[=arial black][=arial black]یک روز به هیئت سحر می آید / با سوز دل و دیده تر می آید
یک روز به انتقام هفتاد و دو شمس / با سیصد و سیزده قمر می آید
می رسد هر لحظه ای ما را خبر
اینکه یارانت همه عاشق شدند
بر شما ای حجت ثانی عشر
درد دل شیعه را دوا کن
ای مهر سکوت، نهاده بر لب
بنگر تو فغان و آه زینب
این عمّه ی دل پریش و خسته
پیشانی خود ز غم شکسته
گوید بتو این سخن مکرّر
معجر ز برای من بیاور
بر کردی بی نوا کرم کن
او را چو کبوتر حرم ک
ن[=B Mitra]نامه سیه دل خراب وای ز روز حساب
گو چه دهد در جواب،عبد گنهکار تو
ره به سما می بری بوی خدا می دهی
یاس فرح بخش من ای گل و من خار تو