··▪▪••●●:مشاعره (درمورد امام زمان (عج)):●●••▪▪··

تب‌های اولیه

1288 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

زره شیر خدا بر تن و شمشیر به دست

مى رسد منتقم حضرت زهرا حتماً

.

انتقام دَرِ آتش زده را مى گیرد

و به آتش بکشد آن دو نفر را حتماً

.

آقا جمعه های غریبی ظهور کن
دل را پر از طراوت عطر حضور کن
یک گوشه از جمال تو یعنی تمام عشق
یک دم بیا و از اینجا عبور ک
ن

[=B Mitra]نمي وزد به جهان، خشم استخوانمردي
و اين جهان ستمستان ناجوانمردي است
خدا كند تو بتابي، عدالت موعود (عج)
كه فصل روشن تو، فصل خوب همدردي است

تو را و نور تو را کس ندیده خاموشی

که نور کل جهان و ستارگان هستی


:Gol:يوسف فاطمه (ع) بين منتظران منتظرند:Gol:

:Gol:پرده بردار ز رخ بر سر بازار بيا:Gol:

آه... این حال پریشان مرا می‌بینی؟

که چنان شعله کشید و اثرم سوخته اس
ت

[=B Mitra]تعصبي که به حب تو دارم از ايمان
تمام هستي و سرمايه ولاي من است
به عشق اينکه زماني شوم کفن‌پوشت
شبانه روز به درگاه حق دعاي من است

تا کی برای دیدن رویت دعا کنم
تا کی دو دست خویش به سوی خدا کنم
در پیشگاه قدس تو از خاک کمترم
بگذار خاک پای تو را طوطیا کن
م

مرا با خویشت ای یار آشنا کن

بر آن عهد خودت ، جانا وفا کن


نوایت نغمه ی داوود ، حُسنت سوره ی یوسف

مرا ذوق شنیدن می کشد شوق تماشا ه

م

مولا بیا و جهان را رها نما

از ظلم و جور و تباهی اشقیا



[=arial black]آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد/ شاید دعای مادرت زهرا بگیرد/ آقا بیا تا با ظهور چشمهایت/ این چشمهای ما کمی تقوا بگیرد

درد است با مولای خود صادق نباشیم

بهر ظهور و روئیتش لایق نباشیم



[=arial black]موعود روزهای پر از انتظار من/ آقا تویی قرار دل بی قرار من/ از های و هوی این تن خاکی دلم گرفت/ کی میرسد برای همیشه بهار من

نا امیدم از خود و ، اعمال خود

با معاصی بسته ام من بال خود



[=B Mitra]درخانه قبر خود براتی بفرست
بر عفو گناهت حسناتی بفرست
گر منتظر یوسف زهرا هستی
از بهر ظهورش صلواتی بفرست

ترس من از گذر جمعـه تـو دانـي کـه چـه بـود؟

گَـرد پـيـري که زمـان، بر سرِ مـو ريخت که ريخ

ت

[=arial black]تو که دردآشنای اهل دردی/ تو که دست کسی را رد نکردی/ بگو حالا که دلهامان شکسته است/ دلت می آید آیا برنگردی ؟؟؟

یارب! آن منتظر اهل ولا را برسان


یارب! آن ریشه‏ کن ظلم و جفا را برسا
ن


نادم از اعمال خویشم ای خدا

چون مرا بنموده از مولا جدا



ای آشنای درد ما ، مهدی بیا مهدی بیا

ای یاور درمانده ها ، مهدی بیا مهدی بیا


[=arial black]اگر دلهایمان تاریک و ظلمانی نمی گردید/ امامت هم عیان میگشت وپنهانی نمی گردید/ به قدر تشنگی گرتشنه امر فرج بودیم/ خدا داند فرج اینگونه طولانی نمی گردید

دل مَهدی (عج)، پرخون از من و ماست

بدستش نامه ی ، زشت من و ماست

صدایش کردم اما ، با چه رویی

ز اعمالم نمانده ، آبرویی



[="Black"][=microsoft sans serif]



[=microsoft sans serif]ی[=microsoft sans serif]ک شب سر جانماز خود یادم کن
با گوشه چشم خویش آبادم کن
[=microsoft sans serif]


[=microsoft sans serif]تا از نگرانـــی به در آیــد دل مــن
ین جمعه سر آمدنت شـادم کن

[=arial black] نمی گویم کجا در ناکجایی/ بگو جانا بگو جانا کجایی/ شب و روز از دل سرگشته پرسم/ تو ای پیدای ناپیدا کجایی؟

یک غزل بس نیست در اوصاف تو

کاش صدها شعر دیوان داشت

م

[=arial black]ما منتظریم از سفر برگردی/ یک روز شبیه رهگذر برگردی/ با کاسه آب و مجمری از اسپند/ ما آمده ایم پشت در برگردی

یا رب تو ولی عصرمان را برسان

مولای عزیز و مهربان را برسا

ن



اين مرد كه در ره است بايد او را...
می ترسم اگــر سر زده آيد او را...
از هر كـــه سراغ او گرفتــــم ديدم
در شهر كسی نمی شناسد او را

این گونه شد که نسخه ی درمان نمی رسد

هر صبح جمعه ندبه کنان ناله می زنم

آتش به گرد این دل سوزان نمی رس

د

در این عالم تو سیف انتقامی

به امر ذات حق قائم مقامی

خدا دائر کند امر قیامت

که تو آن مهدی صاحب قیام

ی

یابن الزهرا چاره ای کن مرگ دارد می رسد

آفتاب روی تو پس کی نمایان می شو

د؟

در این دنیای ظلمانی تاریک

سلامت می کنم از دور و نزدیک

تو آن صاحب کرم والا مقامی

بدربار تو آید هم بد و نی

ک

کدامین خانه ای را دوست داری ؟

همانی که ، ز تقوا شد بهاری

بهاری گر شود جان و دل ما

تو می آیی و بهرش ، بی قرار

ی



[=arial black]یک شب سر جانماز خود یادم کن / با گوشه چشم خویش آبادم کن
تا از نگرانی به درآید دل من / این جمعه سر آمدنت شادم کن

نباشد نعمتی به از ولایت

بحمدالله بما داده خدایت

زالطاف تو جانا شرمساریم

تشکر می کنیم از این عنای

ت

تا ساحل نگاه تو چون موج بی قرار

با رود رو به سوی تو دارم که جاری ا

م

مهدیا جان امیر مؤمنان

آیه ی رجعت بیا مولا بخوان

شیعه را از بند غم آزاد کن

دولت حق را بیا بنیاد ک

ن

نوای نای دل کعبه جز ولای تو نیست

ط‌ـواف کـوی تو را افـتـخار می‌بـیـنـ
م

مَهدی موعود و مهرت چون نبی

نام زیبایت بوَد بر هر لبی

انتقام روز عاشورا و هم

تو امید عمه جانت زینبی



[="Black"]


یک بار جلوه ای کن شادان نمای ما را
کز هجر بیقرار و مهجور و ناتوانیم

[=arial black]ما مانده ایم درخم این کوچه های تنگ/ ما را بیا از اینهمه دلواپسی درآر
برگرد روشنای دل انگیز آفتاب / مولای آب و آینه، مولای ذوالفقار

رهنمای من تویی ، ای صاحب عصر و زمان

بی تو من تنهاترینم ، از غریبی الاما

ن



نثار او کنم این جان شیرین



الا ای گل کجایی جان فدایت



چه باشد گر که گردم خاک پای
ت

[=arial black]تو فرمودی برای من دعا کن / ظهورم را تقاضا از خدا کن
مداوم عجل الله است وردم / دعایی هم تو بر احوال ما کن

ندارم غیر لطفت افتخاری

ز الطاف تو دارم انتظاری

که در این محنت ایّام غیبت

نمائی از کرم ما را تو یار

ی

[=arial black][=arial black]یک روز به هیئت سحر می آید / با سوز دل و دیده تر می آید
یک روز به انتقام هفتاد و دو شمس / با سیصد و سیزده قمر می آید

در طریقت ،ای امام منتظَر

می رسد هر لحظه ای ما را خبر

اینکه یارانت همه عاشق شدند

بر شما ای حجت ثانی عشر



رحمی تو بخاطر خدا کن

درد دل شیعه را دوا کن

ای مهر سکوت، نهاده بر لب

بنگر تو فغان و آه زینب

این عمّه ی دل پریش و خسته

پیشانی خود ز غم شکسته

گوید بتو این سخن مکرّر

معجر ز برای من بیاور

بر کردی بی نوا کرم کن

او را چو کبوتر حرم ک

ن

[=B Mitra]نامه سیه دل خراب وای ز روز حساب
گو چه دهد در جواب،عبد گنهکار تو
ره به سما می بری بوی خدا می دهی
یاس فرح بخش من ای گل و من خار تو