شادی در دین (سلمان فارسي، بچه تيلياردر )

تب‌های اولیه

63 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شادی در دین (سلمان فارسي، بچه تيلياردر )

چرا دین اسلام شاد نیست؟ جای شادی در دین اسلام کجاست؟
الان اگه یه جوون یا نوجون از من بپرسند که به چه روشی میشه در دین اسلام شاد بود و تخلیه ی هیجانی کرد من نمیدونم چه پاسخی باید بدم.
دقت کنید که منظور من از هیجان و شادی چیزیه که در بقیه ادیان و عرفان های نوظهور به وفور دیده میشه و جوون رو جذب میکنه. من وقتی میخام دین اسلام رو برای جوون توصف کنم و برتری اون رو نسبت به بقیه ادیان و عرفان ها بگم به برتری عقلی، استدلالی، فکری ، تاریخی و محتوایی اون بخوبی میتونم اشاره کنم اما جوون و نوجوون ما که فقط با عقل و فکر سروکار نداره... اون احتیاج به هیجان و شادی هم داره... جای شادی تو دین ما کجاست؟ وقتی گفته : موسیقی و غنا حرام، رقص حرام.... خود شخص من احتیاج به توجیه ندارم اما واقعا نمیدونم چه جایگزینی تو دین اسلام هست که میشه به جوون معرفی کرد بجای این چیزا... چطوری باید اسلام رو در مقابل ادیان و عرفان های دیگه در این زمینه و پیروز کرد؟
جوون بگه دینتون همش عزاداری و تفکر و عبادت و ... دیگست و من نمیتونم هیجانات خودم رو با شادی تخلیه کنم، شما چه جوابی برای دفاع از اسلام دارید؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد حامی

سلام و عرض ادب خدمت شما خواهر محترم
سؤال تان خيلي دقيق است و القا پاسخ به نوجوان و جوان كه سرشار از انرژي و هيجان است و در دوران بحران هويت قرار دارد سخت است.
پاسخ اين پرسش نياز به مقدماتي دارد كه شايد بهترين راه براي توضيح شادي در اسلام بيان پاسخ در قالب مثال باشد:
مثال يك:
يك كُشتي گير يا فوتباليست يا كنكوري را در نظر بگيريد او براي رسيدن به موفقيت در رشته مورد دلخواه خود با جان و دل برخي از محدوديت ها را مي پذيرد و حتي خود را در برنامه محدود كننده تري هم قرار مي دهد. وقتي كه جوانان همسن و سال ايشان در گردش و تفريح و شب نشيني هستند ايشان با سختي تلاش ( بدني يا علمي) مي كند، برخي از غذاها و نوشيدني ها را زير نظر مربي مصرف مي كند و از برخي ديگر اجتناب مي كند. تلاش مي كند وزن خود را در حدي معين نگاه دارد و....اين فرد براي رسيدن به مطلوب خود اين محدوديت ها را مي پذيرد و از آنها دلگير نمي شود طوري كه زانوي غم در بغل بگيرد و زندگي را براي خود و اطرافيان خود تلخ كند. چرا چون هدف والايي دارد.

شادي در اسلام
نيز ما با شناخت عميق اصول دين را باور كرده ايم. زندگي را محدود به اين دنيا نمي دانيم و براي رسيدن به هدف والاي خود محدوديت ها را مي پذيريم.
بنابراين شادي در عرفان اسلامي را نبايد با عرفان ها و معنويت هاي لائيك و سكولار مقايسه كنيم و همان مقدار هيجان را به هر روشي طلب كنيم. همان گونه كه فرد كنكوري زماني كه براي كنكور مطالعه مي كند شادي خاص خودش را بايد در نظر بگيرد و خود را با جوانان بيكار يا انهايي كه هدفي ندارند و خوش گذرانند مقايسه نكند.

فرق شادي و شادكامي
بايد بين هيجان شادي كه مقطعي است با شادكامي كه قرين رضايت از زندگي و با دوام است فرق قائل شويم.
ممكن است فردي جلوه هاي شادي مختلفي براي خود ايجاد كند ولي در كل بي نشاط و ناشادكام باشد و از زندگي خودناراضي.
دربرابر ممكن است فرد دينداري به خاطرات حوادث يا استرس هاي طبيعي دروني و بيروني ناشاد شود ولي او از كل زندگي راضي است و شادكام
بزرگي مي گفت: يكي از علما در بيمارستان به دليل تصادف بستري شده بود و نوه يا فرزند ايشان از دنيا رفته بود خواستم با او همدلي كنم كه خيلي اذيت شدي. او گفت: ندانم خوش يا كه ناخوش كدام است
خوش آن است بر من كه او مي پسند
آيا افرادي كه در زندگي خود فلسفه اي و معنايي براي زندگي ندارند و جهان بيني آنها توحيدي نيست مي توانند براي رنج هاي اجتناب ناپذير زندگي مانند بيماري هاي لاعلاج و مرگ معنايي بيابند؟
خودكشي ها و افسردگي هاي اين گروه حاكي از اين است كه خير.
در مشاوره ها مي بينيم كه يك دختر كه به هر دليلي سن ازدواج بسيار بالا رفته و ذهبي است با دختري كه شرايط مشابه را دارد ولي مذهبي نيست ، قابل مقايسه نيستند و اولي چون حكمت و مقدرات الهي و امتحان خداوند را در نظر دارد با اين سختي سازگار مي شود و راضي است به رضاي خدا ولي دومي افسرده مي شد و گروهي هم خودزني يا خودكشي مي كني.

ادامه دارد...

لشكر عقل و لشكر جهل
در حديثي از امام صادق(ع) تنبلي و كسالت از لشكريان جهل و نشاط و شادابي از لشكريان عقل شمرده شده است. اسلام با شادي هايي مخالف است كه ما را از مسير رشد و كمال مان باز مي دارد. ولي شادي هاي همسوي با هدف زندگي محدود نيستند براي همين است كه افرادي كه با عالمان ديني ارتباط نزديك و انس دارند مي بينند كه برخلاف شايعات ايشان خوش مشرب و شوخ طبع هستند.

برخي از جلوه هاي شادي در اسلام
ازدواج
ورزش هاي مشروع ( پياده روي، كشتي، كوهنوردي، شنا، اسب سواري، اتومبيل راني و...)
سياحت و گردش گروهي و فردي
عطر و ادكلن
خوردني هاي و نوشيدني هاي مشروع و نشاط بخش
شوخ طبعي و مزاح متعادل حلال
موسيقي طبيعت زنده
نرم افزارهاي موسيقي طبيعت
موسيقي هاي غير لهوي( مشهور علما: استفاده از موسيقي اي كه مخصوص مجالس گناه و مطرب نيست بدون اشكال است شرعا)
رقص ( مشهور علما: رقص زن براي شوهرش اشكال ندارد)
.
.
.
حدود 8 سال قبل در جلسه اي آيت الله مصباح يزدي فرمودند جا دارد بحث شادي و غم در اسلام موضوعات پايان نامه هاي متعددي قرار گيرد و از جوانب مختلف بحث شود.
خدا رو شكر اين سال هاي اخير پايان نامه ها، مقالات، كتاب هاي متعددي در اين زمينه نوشته شده است و جلسات متعددي در اين زمينه در برنامه سمت خدا و جلسات خانه خوبان موسسه اموزشي و پژوهشي قم، برگزار شد و نرم افزارهايي توليد شده است.

حامی;600567 نوشت:
فرق شادي و شادكامي
بايد بين هيجان شادي كه مقطعي است با شادكامي كه قرين رضايت از زندگي و با دوام است فرق قائل شويم.
ممكن است فردي جلوه هاي شادي مختلفي براي خود ايجاد كند ولي در كل بي نشاط و ناشادكام باشد و از زندگي خودناراضي.
دربرابر ممكن است فرد دينداري به خاطرات حوادث يا استرس هاي طبيعي دروني و بيروني ناشاد شود ولي او از كل زندگي راضي است و شادكام
بزرگي مي گفت: يكي از علما در بيمارستان به دليل تصادف بستري شده بود و نوه يا فرزند ايشان از دنيا رفته بود خواستم با او همدلي كنم كه خيلي اذيت شدي. او گفت: ندانم خوش يا كه ناخوش كدام است
خوش آن است بر من كه او مي پسند
آيا افرادي كه در زندگي خود فلسفه اي و معنايي براي زندگي ندارند و جهان بيني آنها توحيدي نيست مي توانند براي رنج هاي اجتناب ناپذير زندگي مانند بيماري هاي لاعلاج و مرگ معنايي بيابند؟
خودكشي ها و افسردگي هاي اين گروه حاكي از اين است كه خير.
در مشاوره ها مي بينيم كه يك دختر كه به هر دليلي سن ازدواج بسيار بالا رفته و ذهبي است با دختري كه شرايط مشابه را دارد ولي مذهبي نيست ، قابل مقايسه نيستند و اولي چون حكمت و مقدرات الهي و امتحان خداوند را در نظر دارد با اين سختي سازگار مي شود و راضي است به رضاي خدا ولي دومي افسرده مي شد و گروهي هم خودزني يا خودكشي مي كني.

در بدترين شرايط، يك فردي كه مذهبي است چون دنيا را پايان زندگي نمي بيند مي تواند شاد باشد مانند شادي ياران امام حسين عليهم السلام و رزمندگان در جنگ تحميلي ايران و آزادگان.
براي مطالعه بيشتر رك:
فرهنگ جبهه(شوخ طبعي ها)، سيدمهدي فهيمي، نشر سروش
طنز در اسارات
روايات خاطرات طنز در جبهه
[=&quot]راه رفتن كلاغ(خاطرات طنز آزادگان)، داود گودرزی،[=Amiri] [=&quot]انتشارات معتبر، اهواز.

اصول دين كد شادكامي
يافتن پاسخ پرسش هاي اصلي :
من كيم؟
با كيم؟
از كجا آمده ام؟
چرا آمده ام؟
تا كي اينجام؟
كي مي روم؟
كجا مي روم
اساس شادكامي است . شادكامي هاي ديگر اگر بر اين فنداسيون سوار نشوند سخت سست هستند.

مربی;599417 نوشت:
چرا دین اسلام شاد نیست؟ جای شادی در دین اسلام کجاست؟

سلام
امروز داشتم کتاب شریف کافی را مطالعه می کردم به این روایات رسیدم حال گفتم این روایات را برای شما هم قرار دهم ان شاء الله مفید واقع شود.
الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 663

بَابُ الدُّعَابَةِ وَ الضَّحِكِ
باب شوخى و خنده‏


1- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى‏ عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ الرَّجُلُ يَكُونُ مَعَ الْقَوْمِ فَيَجْرِي بَيْنَهُمْ كَلَامٌ يَمْزَحُونَ وَ يَضْحَكُونَ فَقَالَ لَا بَأْسَ‏ مَا لَمْ يَكُنْ فَظَنَنْتُ أَنَّهُ عَنَى الْفُحْشَ ثُمَّ قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ يَأْتِيهِ الْأَعْرَابِيُّ فَيُهْدِي لَهُ الْهَدِيَّةَ ثُمَّ يَقُولُ مَكَانَهُ أَعْطِنَا ثَمَنَ هَدِيَّتِنَا فَيَضْحَكُ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ كَانَ إِذَا اغْتَمَّ يَقُولُ مَا فَعَلَ الْأَعْرَابِيُّ لَيْتَهُ أَتَانَا.

معمر بن خلاد گويد: از حضرت رضا عليه السلام پرسيدم: و عرضكردم: قربانت گردم مردى در ميان جمعى است و سخنى بميان آيد و آنها شوخى كنند و بخندند؟ فرمود: باكى نيست تا آنجا كه نباشد- و گمانم كه مقصودش فحش بود- (يعنى در صورتى كه بفحش و هرزه گوئى نكشد، و فحش در آن نباشد) سپس فرمود: همانا رسول خدا (ص) اين گونه بود كه عرب بيابانى نزدش مى‏آمد و هديه‏اى برايش مى‏آورد و همان جا ميگفت: بهاى هديه ما را بده، پس رسول خدا (ص) ميخنديد، و هر زمان كه اندوهگين‏ ميشد ميفرمود: آن عرب بيابانى چه شد؟ كاش نزد ما مى‏ آمد.



2- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ شَرِيفِ بْنِ سَابِقٍ‏ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ أَبِي قُرَّةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَا مِنْ مُؤْمِنٍ إِلَّا وَ فِيهِ دُعَابَةٌ قُلْتُ وَ مَا الدُّعَابَةُ قَالَ الْمِزَاحُ‏.
فضل بن أبى قره گويد: حضرت صادق عليه السلام فرمود: هيچ مؤمنى نيست جز اينكه در او دعابة هست، من عرض كردم: دعابة چيست؟ فرمود: مزاح و شوخی کردن


3- عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ يَحْيَى بْنِ سَلَّامٍ عَنْ يُوسُفَ بْنِ يَعْقُوبَ عَنْ صَالِحِ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ يُونُسَ الشَّيْبَانِيِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏ كَيْفَ مُدَاعَبَةُ بَعْضِكُمْ بَعْضاً قُلْتُ قَلِيلٌ قَالَ فَلَا تَفْعَلُوا فَإِنَّ الْمُدَاعَبَةَ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ وَ إِنَّكَ لَتُدْخِلُ بِهَا السُّرُورَ عَلَى أَخِيكَ وَ لَقَدْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يُدَاعِبُ الرَّجُلَ يُرِيدُ أَنْ يَسُرَّهُ.

يونس شيبانى گويد: حضرت صادق عليه السلام فرمود: شوخى كردن شما با همديگر چگونه است؟ عرضكردم: اندك است، فرمود: اين گونه نباشيد زيرا شوخى از خوش خلقى است، و تو بدان وسيله برادرت را خوشحال و مسرور كنى، و هر آينه رسول خدا (ص) با كسى شوخى ميكرد و ميخواست كه او را شاد و مسرور كند.

دقت كنيد
برخي از شادي ها را افراد ديندار منع مي كنند ولي كارشناسان دين( مراجع) خير
بنابراين بايد دين را از كارشناس دين بگيرم
مثلا برخي دينداران اگر جواني موي بلند بگذارد و روغن بزند ايراد مي گيرند
هر شادي اي كه در آن خلاف شرع نباشد ايرادي ندارد
بنابراين دايره شادي غير وسيع است و معين شدن شادي هاي حرام ( موسيقي لهوي و...) مانند مشخص شدن حريم شنا در دريا يا حدود ميدان فوتبال است. به ظاهر محدوديت است ولي به خاطر حكمت و مصلحت كه خالق ما مي داند بازي و شادي را شيرين تر مي كنند

حامی;600597 نوشت:
دقت كنيد
برخي از شادي ها را افراد ديندار منع مي كنند ولي كارشناسان دين( مراجع) خير
بنابراين بايد دين را از كارشناس دين بگيرم
مثلا برخي دينداران اگر جواني موي بلند بگذارد و روغن بزند ايراد مي گيرند
هر شادي اي كه در آن خلاف شرع نباشد ايرادي ندارد
بنابراين دايره شادي غير وسيع است و معين شدن شادي هاي حرام ( موسيقي لهوي و...) مانند مشخص شدن حريم شنا در دريا يا حدود ميدان فوتبال است. به ظاهر محدوديت است ولي به خاطر حكمت و مصلحت كه خالق ما مي داند بازي و شادي را شيرين تر مي كنند

سلام استاد. راستش من این تاپیک رو که خوندم و این توصیه شما رو به خوندن اون چند تاپیک از حمله تاپیک خنده حلال حکبمانه رو دیدم.اسمش توجهم رو جلب کرد و بازش کردم و چندتا از صفحاتش رو خوندم....اما راستش مطالب اون پست به نظرم خنده حلال و حکیمانه نبودن بعضیهاش...یه تعدادش مطالبی بود که توی سایتها و وبلاگهای مختلف هم می بینیم و گاهی بعضی شئونات هم توش رعایت نشده...خوب یه سایت مذهبی اگه قراره مطالب خنده دار داشته باشه باید فرق داشته باشه با سایتهای دیگه...

mehrant;600982 نوشت:
سلام استاد. راستش من این تاپیک رو که خوندم و این توصیه شما رو به خوندن اون چند تاپیک از حمله تاپیک خنده حلال حکبمانه رو دیدم.اسمش توجهم رو جلب کرد و بازش کردم و چندتا از صفحاتش رو خوندم....اما راستش مطالب اون پست به نظرم خنده حلال و حکیمانه نبودن بعضیهاش...یه تعدادش مطالبی بود که توی سایتها و وبلاگهای مختلف هم می بینیم و گاهی بعضی شئونات هم توش رعایت نشده...خوب یه سایت مذهبی اگه قراره مطالب خنده دار داشته باشه باید فرق داشته باشه با سایتهای دیگه...

سلام بر شما
بله حق با شماست
گويند فردي نقاشي حضرت يوسف( عليه السلام) را كشيده بود و تابلوي خودش را در نمايشگاهي در معرض ديد بازديدكنندگان قرار داده بود. آدم رندي از او پرسيد اين تصوير كيه؟!
گفت بود اين با قرينه مشخص است اين حضرت يوسف است كه از چاه دارن مي كشندش بيرون.
گفت: اگر يوسف (ع) به اين زشتي بود وقتي او را از چاه بيرون مي كشيدند همين كه قيافه او را مي ديدند طناب را رها مي كردند برگردد ته چاه:Nishkhand:

كارهاي هنري با عجول بودن تناسب ندارد
استاد فرشچيان بعد از عمري تابلوي عصر عاشورا را تقديم كردند
در كارهاي ديني ( رفتار، نقاشي، عكس، سخنراني، و هرچيزي كه به دين نسبت داده مي شود) بايد فوق العاده دقت كنيم.
تاپيك خنده حلال حكيمانه بايد [HL]غربال[/HL] بخورد و بهترين ها گزينش شود و ممنون مي شوم اگر كسي اين كار را براي مؤمنان انجام دهد و بازنگري شود.

موفق باشيد

در کل استاد حامی قبول دارین خنده حلال با تفریح حلال فرق داره؟

برادر من طلبه ست همه تفریحش اینه که کتاب بخونه ،خنده های حلال کنه ،زیارت بره سخنرانی شرکت کنه و کارهای فرهنگی انجام بده اتفاقا خانومش هم کلی کیف میکنه و راضیه ولی خوب اسلام که فقط برای یک نظر و تفکر خاص که نیست .شاید به نظر بعضیا این چیزا تفریح نباشه:Gig:

حامی;600597 نوشت:
مثلا برخي دينداران اگر جواني موي بلند بگذارد و روغن بزند ايراد مي گيرند

استاد پناهیان تو یکی از سخنرانی هاشون میگفتن:
بچه مذهبی ها دقت کنن منظورشون از امر به معروف و نهی از منکر چیه...
میخوای طرف رو به راه درست راهنمایی کنی؟
یا زورت میاد چرا اون 20 تا دوست دختر داره و من نه؟
میخوای حجاب حضرت زهرا(ع) رو بهش هدیه بدی؟
یا زورت میاد که چرا اون آرایش خوشکل میکنه و اینقدر پسرا نگاش میکنن و من نه؟

roya8;601263 نوشت:
شاید به نظر بعضیا این چیزا تفریح نباشه

به نظرم فرمایش شما دو بخشه

1 - قرار نیست هر نظری که ما آدمها داشتیم انجام بدیم. پس تقوا و ایمان و گوش کردن حرف خالق چی میشه؟ ممکنه تعریف ما از شادی ، یه کار نادرست باشه. پس اول باید دید تعریف ما از شادی با تعریفی که دین ارائه داده در تناقض هست یا خیر

2 - ما تعریفی از شادی داریم که با دین در تناقض نیست ، ولی لزوماً اون چیزی نیست که بین مذهبی ها جا افتاده
(حالا چه ما خودمون هم مذهبی باشیم و چه نباشیم)
در این حالت حق با شماست و بنده هم از مدافعان این نظریه هستم :Nishkhand:

roya8;601263 نوشت:
در کل استاد حامی قبول دارین خنده حلال با تفریح حلال فرق داره؟

تفريح و لذات حلال دايره بسيار وسيعي داره يك قسم آن شوخي و خنده حلال است.
يك طلبه موفق
شنا مي رود، كوهنوردي مي رود، فوتبال يا ورزش دلخواهش را بازي مي كند، با دوستانش امام زاده لوتي مي رود، و.....

حامی;601309 نوشت:
، با دوستانش امام زاده لوتي مي رود، و.....

يادش به خير
يه موقع تصميم گرفتيم با دوستانمان برويم پيك نيك:Nishkhand: اون هم با موتور
چندين موتور جور كرديم و زدم بيرون از قم چه حالي مي داد براي ما كه تو هواي قم پخته شده بوديم
شب رفتيم روي كوهي كه امام زاده اي داشت. خيلي با صفا.
تختي كنار حوضي بود شب نسيم مشتي اي مي وزيد كنار خادم نشستيم بحث درباره امام زاده (اسماعيل) شدمتوجه شديم ايشان تعبير مي كنند به امام زاده لوتي.
گفتيم ما المراد من امام زاده لوتي في گفتاركم؟
قال ببخشيد فارسي بنويسم گفت ازبس لوتي وار حاجت ميده مردم اسمش رو گذاشتن امام زاده لوتي
يكي از دوستانم كه رشته تخصصي اش فلسفه بود ايام تحصيل چهار موتور بحث داشت و كلاس و تحقيق.
ايام تابستان گروه تفريحي داشت و البته كتاب هم از او جدا نمي شد مي رفتند دماوند مدتي آنجا بودند بعد سبلان و.....و البته بحث علمي آنها هم در همه شرايط جاي خودش بود.
به او مي گفتم نمي خواهي بگويم براي شما كتاب مخصوص شنا هم چاپ كنند تا در استخر يا رودخانه و دريا هم بتوانيد بحث كنيد
در روايت داريم كتاب ها بستان هاي علما هستند

[="Times New Roman"][="Black"]

حامی;600573 نوشت:

ولي شادي هاي همسوي با هدف زندگي محدود نيستند

دین با شادی های حلال مشکلی نداره..ولی برادران مرکز ملی ظاهرا مشکل دارند..
.
چون پارسال که من تاپیک ایستگاه خنده رو زدم و با استقبال کم نظیر کاربران روبرو شد..دستور حذفش رو دادن..تنها به این دلیل که با رویکرد مرکز ملی سنخیت ندارد..
.
در حالی که حتی یک کلمه سخیف و گناه و ... توی این تاپیک پیدا نمی کنید..
.
تماما مودبانه و حلال و خنده دار هستند و
.
در طول مدت کمتر از یک ماهی که تاپیک ایجاد شده بود من کلی پیغام خصوصی از کاربران دریافت کردم که میگفتن تاپیک فوق العاده عالیه و بعضی میگفتند توی زندگیشون اینقدر نخندیده بودند..
.
مدیریت سایت هم بسیار همکاری کردن ولی بچه های بالا که اسلام رو به ارث بردند قبول نکردند ، خوب شاید اسلام اشتباه میکنه..[/]

حامی;601309 نوشت:
شنا مي رود، كوهنوردي مي رود، فوتبال يا ورزش دلخواهش را بازي مي كند، با دوستانش امام زاده لوتي مي رود، و.....

البته این سبک تفریحا بیشتر برای آقایونه تا خانوما...

roya8;601318 نوشت:
البته این سبک تفریحا بیشتر برای آقایونه تا خانوما...

سلام
خانم هاي مذهبي هم برنامه خودشون را دارند يعني خانم مذهبي نمي تواند شنا برود؟!
نمي تواند در باغ بانوان با دوستان خودش آزاد باشد و دوچرخه سواري و....كند؟!
ميشه
چون الان مذهبي هاي نرمال انجام مي دهند:Nishkhand:

[="Tahoma"]شادی دیگر چیست صراحت کلام الله مجید است که:
فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلًا وَلْيَبْكُوا كَثِيرًا
آنها باید کمتر بخندند و بسیار بگریند!
:geryeh::crying::geristan:

[SPOILER]
البته باید دید ضمیر آنها به چه کسی بر می گردد:khandeh!:
اِ خودم هم که خندیدم!
[/SPOILER]

حامی;602492 نوشت:
سلام
خانم هاي مذهبي هم برنامه خودشون را دارند يعني خانم مذهبي نمي تواند شنا برود؟!
نمي تواند در باغ بانوان با دوستان خودش آزاد باشد و دوچرخه سواري و....كند؟!
ميشه
چون الان مذهبي هاي نرمال انجام مي دهند

صحبتاتونو کاملا قبول دارم استاد

بعضی از امکاناتی که شما مطرح کردید در بعضی از شهرستان ها وجود ندارن یا شاید بعضیاش هزینه داشته باشه و عده ای نتونن استفاده کنن.یا اینکه تعدادشون خیلی محدوده

مثلا نزدیک ترین باغ بانوان به خونه ما حدودا یکساعت زمان میبره تا بریم ...

حامی;602492 نوشت:
دوچرخه سواري

دوچرخه سواری!
استغفرالله
[SPOILER]اگه امام جمعه شهرمون بفهمه:dar:[/SPOILER]

[=&quot]برای پاسخ به سوال این دوست عزیز باید مقدمه ای ذکر شود.
[=&quot]شادی چیست ؟
[=&quot]چرا شاد باشیم ؟
[=&quot]عوامل شاد چه چیزهایی است ؟
[=&quot]نتایج و آثار شادی کدامند؟
[=&quot]شادیهای در دین اسلام کدام است ؟
[=&quot]شادی مذموم و ممدوح کدام است ؟
[=&quot]
[=&quot]شادی چیست ؟
[=&quot]شادي حالتي است كه در مقابل سوگ قرار داد و معمولاً منجر به رفتاري مي‌شود كه بر آن حالت شادي‌كنان گفته مي‌شود يعني فرد در حال شادي كردن است. [=&quot]
[=&quot]تفريح به معناي شاد كردن، فرح و خوشي، تفرج و تماشا و گشت و گذار آمده و تفريح كردن به معناي سرگرم شدن و شادماني كردن است. لغت‌نامه‌ي دهخدا، درارتباط با واژه‌ي شادي[=&quot].[=&quot]
[=&quot]چرا شاد باشیم ؟
[=&quot]انسان ناشاد روحیه ای افسرده، چهر ه ای غمگین و حالتی پر از عصبانیت و پرخاشگری دارد .این فرد نگرش منفی به دین و جامعه دارد .
[=&quot]این نگرش و اجتماع می شود. انسان ناشاد توان برقراری ارتباط با دیگران را از دست می دهد و منجر به بیماریهای مختلفی مثل انزوا و گوشه گیری و در حالتی شدید تر منجر به افسردگی و دل مردگی می شود . اسکیزوفرنی نیز از عوارض شایع آن به حساب می آید .
[=&quot]در جامعه نیز افرد وقت زیادی برای برطرف کردن ناراحتی و اندوه صرف کنند . و فرصت هایی که باید صرف تولید علم و عمل شود از دست می رود . اما جامعه ای در آن نشاط و شادی موج می زند استعدادها شکوفا می شود . ره آورد آن توسعه علم و ایمان ، تکامل و پویایی عقل ها و استحکام خانواده ها می شود .
[=&quot]برخی بر این باورند که جوامع دینی مثل جامعه اسلامی و شیعی ایران ناشادند و بیشتر وقت خود را صرف اشک و ماتم می کنند و ره آورد آن چیزی نیست جز همان بیماریها. و بسیاری از مشکلات را از همین حوزه می دانند .
[=&quot]اینکه این تفکر صحیح است باید ببینیم آیا اصولا اسلام دین شادی است یا خیر و نظر دین را در این حوزه بررسی کنیم .
[=&quot]نگاه اجمالی به مقوله شادی در دین :
[=&quot]شادی در آیات و روایات:
[=&quot]در قرآن كريم شادي و نشاط بیشتر با الفاظي هم‌چون فرح، فرحوا، تفرح، تفرحوا، تفرحون، يفرح، فرحون و فرحين آمده است[=&quot].[=&quot]
[=&quot]انواع شادی در قرآن
[=&quot]1- [=&quot]خوشنودي و رضا :
[=&quot]«كل حزب بمالديهم فرحون[=&quot]»[=&quot] روم، 32[=&quot]
[=&quot]2- [=&quot]شادماني و خوش‌حالي: [=&quot]
[=&quot]«فرحين بما آتاهم من فضله» آل‌عمران، 17[=&quot]
[=Calibri]3- [=&quot]شادماني به خاطر فضل و بخشش الهي[=&quot]:[=&quot]
[=&quot]«قل بفضل‌الله وبرحمته فبذلك فليفرحوا هو خير مما يجمعون.» يونس، 58[=&quot]
[=&quot]... ادامه دارد[=&quot]

[="Navy"]سلام و خدا قوت
تاپیک جالبیه!

اگرچه با این بخش از صحبت تون کاملا موافقم:

roya8;602495 نوشت:
بعضی از امکاناتی که شما مطرح کردید در بعضی از شهرستان ها وجود ندارن یا شاید بعضیاش هزینه داشته باشه و عده ای نتونن استفاده کنن.یا اینکه تعدادشون خیلی محدوده

اما:
به شخصه معتقدم تفریحی برای وجود نداره که خودش یا معادلش برای خانوم ها نباشه اگرچه ظاهرش متفاوت باشه. البته می دونم خیلی ها مخالف این نظر رو دارن و بسته به میزان تمکن مالی خانواده ها، شرایط و محدودیت های فرهنگی و اجتماعی شهر محل اقامت و امکانات محل زندگی تفریحات محدود تر میشه مخصوصا مخصوصا برای خانوم ها چون بهرحال محل تفریح شون باید شرایط خاصی داشته باشه.

اما خوب؛

ما خانوما هم می تونیم با دوستامون بریم امامزاده! اگرچه نتونیم شب رو اونجا بمونیم ولی میشه با یه برنامه ریزی حساب شده و با هزینه ی خیلی کم، با یه تیر دو تا نشون زد و هم زیارت کرد هم کلی خوش گذروند، خوش گذرونی به سبک خانوم ها که علی رغم داشتن محدودیت هایی، خوبی هاش هم کم نیست.

ما هم می تونیم دوچرخه سواری کنیم، هم توی پارک های بانوان هم توی پیست های ویژه ی بانوان (که اخیرا توی اغلب شهرها، امکانش فراهم شده)

تعداد باشگاه های ویژه ی بانوان کم نیست. تازه! قرار نیست خیلی برای خودمون گنده اش کنیم که آره! ما نمی تونیم تو فضای آزاد ورزش کنیم و آقایون می تونن! خوب بتونن! اصلا هر چی بیشتر به این چیزا فکر می کنم بیشتر اذیت میشم ولی وقتی برای خودم بی اهمیت جلوه اش میدم می بینم که زیاد هم مهم نیست!!! نه غلـــــــــــــــام؟!

مهمونی های زنونه اگه درست برنامه ریزی بشه خیلی خیلی دلچسبه! مخصوصا از نوع آیینی اش که هم اخلاقیه هم سرشار از بگو بخند حلال.

اصلا همین مهمونی هایی که با محارم هستیم، با هیچ تفریح دیگه ای برابری نمی کنه.

پیست های اسب سواری هم ویژه برای خانوما وجود داره که اتفاقا هزینه اش هم زیاد نیست. ولی یه سوال!
استاد حامی! دقیقا یادم نیست کجا، ولی توی یکی از پست هاتون آورده بودین که اسب سواری برای خانوم ها توصیه نشده، یا خوب نسیت! واقعا همین طوره؟؟؟ یعنی ما نباید اسب سواری کنیم؟[/]

porteqal;602728 نوشت:
[="Navy"]سلام و خدا قوت
تاپیک جالبیه!

اگرچه با این بخش از صحبت تون کاملا موافقم:

اما:
به شخصه معتقدم تفریحی برای وجود نداره که خودش یا معادلش برای خانوم ها نباشه اگرچه ظاهرش متفاوت باشه. البته می دونم خیلی ها مخالف این نظر رو دارن و بسته به میزان تمکن مالی خانواده ها، شرایط و محدودیت های فرهنگی و اجتماعی شهر محل اقامت و امکانات محل زندگی تفریحات محدود تر میشه مخصوصا مخصوصا برای خانوم ها چون بهرحال محل تفریح شون باید شرایط خاصی داشته باشه.

اما خوب؛

ما خانوما هم می تونیم با دوستامون بریم امامزاده! اگرچه نتونیم شب رو اونجا بمونیم ولی میشه با یه برنامه ریزی حساب شده و با هزینه ی خیلی کم، با یه تیر دو تا نشون زد و هم زیارت کرد هم کلی خوش گذروند، خوش گذرونی به سبک خانوم ها که علی رغم داشتن محدودیت هایی، خوبی هاش هم کم نیست.

ما هم می تونیم دوچرخه سواری کنیم، هم توی پارک های بانوان هم توی پیست های ویژه ی بانوان (که اخیرا توی اغلب شهرها، امکانش فراهم شده)

تعداد باشگاه های ویژه ی بانوان کم نیست. تازه! قرار نیست خیلی برای خودمون گنده اش کنیم که آره! ما نمی تونیم تو فضای آزاد ورزش کنیم و آقایون می تونن! خوب بتونن! اصلا هر چی بیشتر به این چیزا فکر می کنم بیشتر اذیت میشم ولی وقتی برای خودم بی اهمیت جلوه اش میدم می بینم که زیاد هم مهم نیست!!! نه غلـــــــــــــــام؟!

مهمونی های زنونه اگه درست برنامه ریزی بشه خیلی خیلی دلچسبه! مخصوصا از نوع آیینی اش که هم اخلاقیه هم سرشار از بگو بخند حلال.

اصلا همین مهمونی هایی که با محارم هستیم، با هیچ تفریح دیگه ای برابری نمی کنه.

پیست های اسب سواری هم ویژه برای خانوما وجود داره که اتفاقا هزینه اش هم زیاد نیست. ولی یه سوال!
استاد حامی! دقیقا یادم نیست کجا، ولی توی یکی از پست هاتون آورده بودین که اسب سواری برای خانوم ها توصیه نشده، یا خوب نسیت! واقعا همین طوره؟؟؟ یعنی ما نباید اسب سواری کنیم؟[/]


سلام
خیلی از شادی ها رو هم بانوان استثناءا حالا یا به اسم اسلام یا به اسم قانون محروم هستند. در حالی که توی چندتا از مابقی کشورهای اسلامی این طور نیست و جالبه که هرکدوم برداشت متفاوتی از اسلام کردیم.
مثل دوچرخه سواری در فضای آزاد ، رفتن به استادیوم ورزشی فوتبال ، رفتن به چایخونه ، آواز خوندن برای جمع ، نرقصیدن برای سایر زنان و ....

شادیی حرام نباشه زیاده لازم نبوده دین نام ببره!؟اینکه بعضی چیزا تو ایران اجرا نمیشه تقصیر دین نیست ک!

شما ی جشنواره بذار برین به هم رنگ بپاشین!!!!!!!هیجانتون تخلیه میشه اشکال شرعی م نداره!!!!!!

:khandeh!:

[="Navy"]

muiacir;602766 نوشت:
مثل دوچرخه سواری در فضای آزاد ، رفتن به استادیوم ورزشی فوتبال ، رفتن به چایخونه ، آواز خوندن برای جمع ، نرقصیدن برای سایر زنان و ....

دوچرخه سواری توی فضای آزاد برای مدتی توی یکی از مجتمع های شهر ما آزاد بود، من شاهد عینی قضیه هستم که بعضی از خانوم ها چه بی جنبه بازی درآوردن که آخر سر این آزادی منتفی شد! اگرچه بدفهمی یا کج فهمی عده ای نمی تونه دلیل بر منع کلی بشه ولی خوب دیگه! تاثیر خودش رو داره.

رفتن به استادیوم هم اگه برای خانوم ها منع شده، دلایل خاصی داره که من روی درست یا غلط بودنش بحثی ندارم، البته خیلی هم آش دهن سوزی نیست که بگیم در حق مون ظلم کردن!!!

در مورد آواز خوندن هم خانوم ها توی جمع های زنانه از این دست هنرها کم بروز نمی دن! منعی در کار نیست!!!

در مورد رقص برای خانوم ها هم هر کسی پیرو نظر مرجع تقلیدش عمل می کنه.

البته با کلیت فرمایشتون موافقم. ولی قبول کنیم که بعضی از خانوم ها از شرایط تفریحی موجود و مباح در دسترس خودشون هم بهره نمی برن! بعد خودشون رو با غصه ی محدودیت های درست و لازم-و گاه اشتباه و نالازم- اذیت می کنن. در کل، گزینه های ایجاد شادی برای خانوم ها کم نیست.[/]

یاس...;602768 نوشت:
شادیی حرام نباشه زیاده لازم نبوده دین نام ببره!؟اینکه بعضی چیزا تو ایران اجرا نمیشه تقصیر دین نیست ک!

شما ی جشنواره بذار برین به هم رنگ بپاشین!!!!!!!هیجانتون تخلیه میشه اشکال شرعی م نداره!!!!!!

معلومه تقصیر دین نیست .:ok:

ولی ما داریم تو ایران زندگی میکنیم و در جستجوی شادی هایی هستیم که هم از نظر شرعی اشکال نداشته باشه هم اینکه قابل گذر از فیلتر های موجود باشه.

اين هم سؤال يكي از كاربران محترم

...... نوشت:
سلام و عرض ادب استاد ببخشید من دوباره مزاحمتون شدم من همیشه همه ی بحثهای شما رو دنبال میکنم الان هم بحث جدید شادی در دین رو مطالعه کردم اما یه سوالی دارم از شما که نمیشد اونجا مطرح کرد و اون این که من صاحب دو فرزند هستم همسرم از بعد از نماز صبح میره سر کار تا شب که خسته بر میگرده خونه انقدر خسته اس که حوصله سلام کردن هم نداره تا برسه به بقیه چیزها بچه ها دوست دارن با پدرشون بازی کنن اما اون حوصله نداره خودمم که از صبح تا شب فقط باید مواظب بچه ها باشم و کلا بار مسئولیت خونه رو دوش منه حالا سوال منه اینه جایی واسه شادی و نشاط میمونه زندگی یعنی این مرد صبح تا شب بیرون خونه بچه ها و مسئولیت انها همش به دوش من
میدونم همسرم هم برای تامین زندگی میره سر کار و من واقعا قدر زحماتش رو میدونم اما تا کی باید اینجوری زندگی کرد ازتون خواهش میکنم بنده رو راهنمایی کنید چه طوری میتونم شاد باشم و این شادی رو به خانواده هم منتقل کنم ممنونم

حامی;603132 نوشت:
سلام و عرض ادب استاد ببخشید من دوباره مزاحمتون شدم من همیشه همه ی بحثهای شما رو دنبال میکنم الان هم بحث جدید شادی در دین رو مطالعه کردم اما یه سوالی دارم از شما که نمیشد اونجا مطرح کرد و اون این که من صاحب دو فرزند هستم همسرم از بعد از نماز صبح میره سر کار تا شب که خسته بر میگرده خونه انقدر خسته اس که حوصله سلام کردن هم نداره تا برسه به بقیه چیزها بچه ها دوست دارن با پدرشون بازی کنن اما اون حوصله نداره خودمم که از صبح تا شب فقط باید مواظب بچه ها باشم و کلا بار مسئولیت خونه رو دوش منه حالا سوال منه اینه جایی واسه شادی و نشاط میمونه زندگی یعنی این مرد صبح تا شب بیرون خونه بچه ها و مسئولیت انها همش به دوش من
میدونم همسرم هم برای تامین زندگی میره سر کار و من واقعا قدر زحماتش رو میدونم اما تا کی باید این جوری زندگی کرد ازتون خواهش میکنم بنده رو راهنمایی کنید چه طوری میتونم شاد باشم و این شادی رو به خانواده هم منتقل کنم ممنونم

سلام و عرض ادب و احترام
خدمت همه شما پرسشگر محترم و تمامي شما كه در بحث شركت كرديد و يا تاپيك را مطالعه.
امام كاظم (ع) مي فرمايند كه كوشش كنيد كه اوقات شبانه روزتان را 4 بخش كنيد:
كسب و كار حلال
عبادت
معاشرات با افراد سالم
و استفاده از لذت هاي حلال كه اين بخش خود سبب موفقيت در سه بخش قبلي مي شود
همين كه مي فرمايند كوشش كنيد يعني اين كه مديريت زمان براي اين كار زحمت دارد و با تلاش بايد اين برنامه را ملكه زندگي خود كنيم.
قبول دارم شرايط سختي است و همين براي خودم هم زياد پيش مي آيد يعني كار زياد سبب مي شود اعضاي خانواده از جهات مختلفي ضرر ببينيد. يكي از آنها لذت همنشيني و با هم بودن است كه در روايات هم به آن تأكيد شده است



قالَ رَسُولُ اللهِ – صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه و سلم – :جُلُوسُ المَرءِ عِندَ عِیالِهِ أحَبُّ إلَی اللَّهِ مِنِ اعْتِکافٍ فی مَسجِدی هذا.
پیامبر اعظم، صلی الله علیه و آله و سلم، فرمودند:نشستن مرد پیش زن و فرزندنش، نزد خداوند محبوب تر است از اعتکاف در این مسجد من.”
«تنبیه الخواطر، ج ۲، ص ۱۲۲»



[h=5]رسول اكرم صلى الله عليه و آله : اَلمُؤمِنُ يَأكُلُ بِشَهوَةِ أَهلِهِ، اَلمُنافِقُ يَأكُلُ أَهلُهُ بِشَهوَتِهِ؛[/h] مؤمن به ميل و رغبت خانواده اش غذا مى خورد ولى منافق ميل و رغبت خود را به خانواده اش تحميل مى كند.

كافى، ج4، ص12

ادامه دارد..

هدف زندگي
اگر هدف زندگي را شادي يا آرامش در اين دنيا بدانيم همان گونه كه برخي عرفان هاي كاذب (مانند عرفان دالاي لاما) مي گويند بد جوري سرمان كلاه مي رود. تجربه من و شما و آيات صريح قرآن مي گويند كه زندگي فراز و نشيب ها و تلخي ها و شيريني زيادي دارد.
از نظر اسلام هدف زندگي اين است كه از امواج مشكلات دنيا خودمان را به ساحل امن لقا و قرب الهي برسانيم
يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ (انشقاق/ Dirol
اى انسان! مسلما تو با تلاش و رنجى فراوان به سوى پروردگارت مى‏ روى، پس ديدارش خواهى كرد

O man! surely you must strive (to attain) to your Lord, a hard striving until you meet Him


چند قانون شادكامي
زندگي خدايي: يكي از مهمترين منابع شادكامي در اين دنيا زندگي خدايي است با خدا باشيم و پادشاهي كنيم شايد براي بسياري اين جمله شعارگونه به نظر برسد ولي مقايسه اي ساده اطرافيان و نزديكان اين ادعا را ثابت مي كند كه چگونه افرادي كه دينداريشان عميق است چشمه هاي شادي از دست و زبان و نگاه و رفتارشان مي جوشد.
مسلما فردي مي تواند آرام بخش باشد كه خود آرام باشد كسي مي تواند دست فردي را كه لب چاه است بگيرد و كمكش دهد كه خودش جايش محكم باشد

تنظيم انتظارات
تنظيم «انتظارات» با «امكانات»(استعدادها، توانايي ها و علائق، شرايط و..) عامل مهم براي شادكامي است.
ادامه دارد...

نكات و توصيه هاي عملياتي و كاربردي
1- خانواده دكتر ارنست از جهاتي درس آموز است. ما بايد براساس شرايط موجود برنامه بريزيم. به ياد داشته باشيم دست روي دست گذاشتن، غصه خوردن و مقايسه زندگي خود با افرادي كه در ظاهر وضع بهتري دارند امكان و فرصت ها را از ما مي گيرد و دل ما را مچاله مي كند و حجم غصه ما را افزايش مي دهد.
2- از وقتي كه فرزندان تان خواب هستند براي استراحت بيشتر مدد بگيريد.
3- براي رفتن به پارك يا پياده روي و مهماني رفتن و مهماني دادن متناسب با زمان و كار شوهرتان برنامه ريزي كنيد. گاهي لازم است بدون همسرتان مسافرت كوتاه مدت يا لااقل منزل خويشاوندان يا حتي پارك وقدم زدن برويد تا هنگامي كه شوهرتان بر مي گردد شما نشاط بيشتري داشته باشيد و خستگي را از تن او درآوريد.
4- دقت داشته باشيد مرد خانه نفقه را بايد بدهد بنابراين سلامت جسم و روان و ذهنش مهم است. تلاش كنيد انتظارات تان به اندازه توان و امكانات ايشان باشد.
5- اگر شرايط مالي تان مناسب است و شوهرتان اضافه كار مي ايستد يا بيش از نياز تلاش مي كند به او بگوييد كه اين كار سلامت و بهداشت روان خانواده را پايين مي آورد و مشكلاتي كه مي توانند پديد آورد از مقدار درآمدي كه كسب مي كند بيشتر خواهد شد( دير يا زود). ولي اگر واقعا شرايط زندگي طوري است كه مجبور است براي گذراندن زندگي تلاش كند بايد با همفكري و هم انديشي اين مشكلات را به حداقل برسانيد و فرزندان را توجيه كنيد كه كار زياد پدر براي چيست و با كاهش توقعات، اسراف نكردن، قناعت و ...به ايشان مدد رسانيد.
6- شادي را بايد ايجاد كرد نبايد منتظر آمدن شادي نشست. وقتي پاي سخنان آزادگان مي نشينيد يا كتب آنها را مي خوانيد مي بينيد كه برخي حتي در زندان شادكام بوده اند چون به جاي افسوس خود را باشرايط وفق دادند

[=&quot]آن یکی در کنج زندان مست و شاد
[=&quot]و آن یکی در باغ، ترش و بی مراد[=&quot]
7- از عوامل شادي آفرين كوچك غفلت نكنيد. دفتري مخصوص شادي در خانواده در برداريد و با مطالعه، هم انديشي، شنيدن توصيه هاي كارشناسان در رسانه و...در دفتر عوامل شادي را ياد داشت كنيد. قول به شما مي دهم تعجب خواهيد كه كه چه قدر عوامل شاد كننده زياد بوده و ما نمي دانستيم.
8. از بازي خلاقانه و بارش ذهني براي يافتن عوامل شادي بخش مدد بگيريد در اين بازي خانواده را هم سهيم كنيد كه خود يكي از عوامل شادي در خانواده است

حامی;603223 نوشت:
بازي خلاقانه و بارش ذهني

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


porteqal;602728 نوشت:
ما خانوما هم می تونیم با دوستامون بریم امامزاده

البته همه اینا به پدر و مادر آدم بر می گرده و اینکه اون امامزاده داخل شهر باشه یا خارج

البته خانواده من کلا استثنایی هستن:khandeh!:

به من تو کل عمرم فقط یبار اجازه مثلا رفتن با دوستان خارج از شهر رو دادن(فاصله خیلی دور،البته فاصله 1 ساعتیشم نمی زارن)،اونم چون رسیده بودیم به مرحله مسابقه کشوری دیگه خود معلما دست بکار شدن و خانوادم رو راضی کردن

یا مثلا بابای من معتقده ورزش برای دختر خوب نیست(دخترها نه زن)، من هروقت بخوام برم سالن کلی باید باهم مذاکره کنیم،آخرشم ته دلش راضی نیست

یا سینما همین طور،کلا باید کلی ناز بکشم من همیشه:Nishkhand: آخرالزمونه دیگه باید دخترا ناز باباها رو بکشن:khaneh:

دیگه هرکس یه نظریاتی داره،یه خوب و بدیایی

حالا استاد حامی جواب من رو که برای مهریه کم و رضایت پدرم ندادید که وظیفم چیه

برای این مسائل چطور؟ وقتی گناهی توی کاری که می خوام بکنم نیست رضایت پدر مادر شرط هست؟

Ṃᾄʀẓἷἔ;605252 نوشت:
البته همه اینا به پدر و مادر آدم بر می گرده و اینکه اون امامزاده داخل شهر باشه یا خارج

البته خانواده من کلا استثنایی هستن:khandeh!:

به من تو کل عمرم فقط یبار اجازه مثلا رفتن با دوستان خارج از شهر رو دادن(فاصله خیلی دور،البته فاصله 1 ساعتیشم نمی زارن)،اونم چون رسیده بودیم به مرحله مسابقه کشوری دیگه خود معلما دست بکار شدن و خانوادم رو راضی کردن

یا مثلا بابای من معتقده ورزش برای دختر خوب نیست(دخترها نه زن)، من هروقت بخوام برم سالن کلی باید باهم مذاکره کنیم،آخرشم ته دلش راضی نیست

یا سینما همین طور،کلا باید کلی ناز بکشم من همیشه:Nishkhand: آخرالزمونه دیگه باید دخترا ناز باباها رو بکشن:khaneh:

دیگه هرکس یه نظریاتی داره،یه خوب و بدیایی

حالا استاد حامی جواب من رو که برای مهریه کم و رضایت پدرم ندادید که وظیفم چیه

برای این مسائل چطور؟ وقتی گناهی توی کاری که می خوام بکنم نیست رضایت پدر مادر شرط هست؟


پدرتون تقصیری ندارن چون جامعه تو ذهنشون این تفکر غلطو ایجاد کرده که ورزش برای دختر بده ، یا جامعه باعث شده ایشون سر دخترشون که بیرون میرند خیلی بترسند.
واقعا این چه اسلامیه که ما اسمشو گذاشتیم روی کشور خودمون؟

muiacir;605728 نوشت:
پدرتون تقصیری ندارن چون جامعه تو ذهنشون این تفکر غلطو ایجاد کرده که ورزش برای دختر بده ، یا جامعه باعث شده ایشون سر دخترشون که بیرون میرند خیلی بترسند.واقعا این چه اسلامیه که ما اسمشو گذاشتیم روی کشور خودمون؟

سلام به کاربران محترم
از مطرح کردن موضوعات به صورت توهین ،مسخره کردن و ...خودداری کنید.
در غیر این صورت طبق قوانین برخورد خواهد شد.
باتشکر
یاحق



مربی;599417 نوشت:
چرا دین اسلام شاد نیست؟ جای شادی در دین اسلام کجاست؟

من خودم این احساس رو دارم که اون آرامش و اون لذتی که بودن با خدا (به خصوص وقت نماز صبح) به آدم میده رو نمیشه با هیچ چیز دیگه ای جایگزینش کرد...
دایی من یه حرف خیلی خوبی در این زمینه میزنه, میگه: اگه دین اسلام دین شادی نیست برای چی من هر مذهبی و هر روحانیکه میبینم همگی شاد و سرحالن...یه بار ندیدم یه روحانی افسرده باشه!!!

muiacir;605728 نوشت:
پدرتون تقصیری ندارن چون جامعه تو ذهنشون این تفکر غلطو ایجاد کرده که ورزش برای دختر بده

ربطی به جامعه نداره،نظریات خودشونه، البته کلا که به من رسیده همه چی سختگیرانه تر شده:khandeh!: وگرنه خواهر بزرگم کاراته کار هست

muiacir;605728 نوشت:
یا جامعه باعث شده ایشون سر دخترشون که بیرون میرند خیلی بترسند.

بالاخره چون زیاد تو اجتماع هست و با قشر جوان سر و کار دارن خیلی ها رو می شناسه و خب حق می دم بهش یکم به محیط اطراف بدبین باشه، برا همین خیلی اذیتش نمی کنم، اگه با حرف زدن راضی شدن که هیچی اگه نه رضایت پدر و مادرم رو با چیزی نمی تونم عوض کنم

muiacir;605728 نوشت:
واقعا این چه اسلامیه که ما اسمشو گذاشتیم روی کشور خودمون؟

اگه منظورتون این هست که تو کشور ما اسلام واقعی جا نیفتاده، منم موافقم

ولی اگه منظور دیگه ای داشتین کاملا مخالفم

اللیل والنهار;605744 نوشت:

سلام به کاربران محترم
از مطرح کردن موضوعات به صورت توهین ،مسخره کردن و ...خودداری کنید.
در غیر این صورت طبق قوانین برخورد خواهد شد.
باتشکر
یاحق



میشه بپرسم کجای سخنان من توهین بود؟
و بعد تفاوت نقد رو با توهین به حقیر بفرمایید تا دفعه بعد اخطار نگیرم

muiacir;605765 نوشت:
میشه بپرسم کجای سخنان من توهین بود؟
و بعد تفاوت نقد رو با توهین به حقیر بفرمایید تا دفعه بعد اخطار نگیرم

با احترام به مدیر اجرایی ، والا منم نفهمیدم کجای حرف شما توهین بود! :Gig:

شاید بخاطر این قسمت بود:

اللیل والنهار;605744 نوشت:
واقعا این چه اسلامیه که ما اسمشو گذاشتیم روی کشور خودمون؟

البته همینم از نظر بنده اشکال چندانی نداشت ، ولی خب بنده که ناظم نیستم :khandeh!:

حامی;603181 نوشت:
امام كاظم (ع) مي فرمايند كه كوشش كنيد كه اوقات شبانه روزتان را 4 بخش كنيد:

بنده خاک پای امام کاظم(ع)

بشم ، ولی الان دیگه دست ما نیست ، دست شرکته

مثلاً یه مرد باید ساعت 6 صبح از خواب بیدار شه که 7 سر کار باشه. از اون طرف چون رئیس های محترم خیلی نگران مخارج زندگی کارمندا و کارگراشون هستن!!!!! اونها رو به اضافه کاریِ اجباری!!!!! وادار میکنن (توفیق اجباری که میگن همینه) ، که در نتیجه مثلاً تا ساعت 5 باید سر کار باشن. وقتی هم تعطیل شدن تا برسن خونه و لباسی عوض کنن و آبی به صورت بزنن میشه ساعت 6. تازه کارهایی مثل شام خوردن رو هم فاکتور می گیریم. از اون طرف هم نهایتاً باید ساعت 11 بخوابه که دوباره فردا بره برای شرکت سگ دو..... ببخشید ، خدمت مقدس کنه!

یعنی این آقا این مقدار از وقتش رو فقط به یک بخش از فرمایش امام میتونه اختصاص بده و کلاً 5 ساعت وقت آزاد داره برای 3 بخش دیگه ، که اونم پر از خستگی و بی حوصلگی هست

Reza-D;605778 نوشت:
بنده خاک پای امام کاظم(ع) بشم ، ولی الان دیگه دست ما نیست ، دست شرکته

مثلاً یه مرد باید ساعت 6 صبح از خواب بیدار شه که 7 سر کار باشه. از اون طرف چون رئیس های محترم خیلی نگران مخارج زندگی کارمندا و کارگراشون هستن!!!!! اونها رو به اضافه کاریِ اجباری!!!!! وادار میکنن (توفیق اجباری که میگن همینه) ، که در نتیجه مثلاً تا ساعت 5 باید سر کار باشن. وقتی هم تعطیل شدن تا برسن خونه و لباسی عوض کنن و آبی به صورت بزنن میشه ساعت 6. تازه کارهایی مثل شام خوردن رو هم فاکتور می گیریم. از اون طرف هم نهایتاً باید ساعت 11 بخوابه که دوباره فردا بره برای شرکت سگ دو..... ببخشید ، خدمت مقدس کنه!

یعنی این آقا این مقدار از وقتش رو فقط به یک بخش از فرمایش امام میتونه اختصاص بده و کلاً 5 ساعت وقت آزاد داره برای 3 بخش دیگه ، که اونم پر از خستگی و بی حوصلگی هست

سلام
سخن حضرت به معناي 4 بخش مساوي نيست
آيت الله مكارم با اين سنشان 13 ساعت كاري علمي انجام مي دهند در يك روز
همه عبادات واجب ما در يك روز به نيم ساعت هم نمي رسد

با سلام خدمت تمامی دوستان جا دارد در اینجا کتاب ( مسار الشیعه ) از علامه مجلسی ره
که در باره ی شادی های شیعیان است رو معرفی کنم
البته من یک جلد قدیمی این کتاب رو دارم احتمالا چاپ های جدید تری هم داشته باشد

حامی;605788 نوشت:
سلام
سخن حضرت به معناي 4 بخش مساوي نيست
آيت الله مكارم با اين سنشان 13 ساعت كاري علمي انجام مي دهند در يك روز
همه عبادات واجب ما در يك روز به نيم ساعت هم نمي رسد

سلام برادر
منظور من رسیدگی به هر 3 بخش دیگر فرمایش امام(ع) بود نه فقط بخش عبادت
واقعاً برای خانواده وقت چندانی نمیمونه
البته این رو هم عرض کنم که همکاری خانواده هم خیلی مهمه
آیا خانوادهء محترم آیت الله مکارم مدام سر ایشان غر میزنند؟

عذر میخوام جناب حامی
مطالب شما رو خوندم اما قانع نشدم
کاش میشد قانعم کنید

مربی;599417 نوشت:
چرا دین اسلام شاد نیست؟ جای شادی در دین اسلام کجاست؟
الان اگه یه جوون یا نوجون از من بپرسند که به چه روشی میشه در دین اسلام شاد بود و تخلیه ی هیجانی کرد من نمیدونم چه پاسخی باید بدم.
دقت کنید که منظور من از هیجان و شادی چیزیه که در بقیه ادیان و عرفان های نوظهور به وفور دیده میشه و جوون رو جذب میکنه. من وقتی میخام دین اسلام رو برای جوون توصف کنم و برتری اون رو نسبت به بقیه ادیان و عرفان ها بگم به برتری عقلی، استدلالی، فکری ، تاریخی و محتوایی اون بخوبی میتونم اشاره کنم اما جوون و نوجوون ما که فقط با عقل و فکر سروکار نداره... اون احتیاج به هیجان و شادی هم داره... جای شادی تو دین ما کجاست؟ وقتی گفته : موسیقی و غنا حرام، رقص حرام.... خود شخص من احتیاج به توجیه ندارم اما واقعا نمیدونم چه جایگزینی تو دین اسلام هست که میشه به جوون معرفی کرد بجای این چیزا... چطوری باید اسلام رو در مقابل ادیان و عرفان های دیگه در این زمینه و پیروز کرد؟
جوون بگه دینتون همش عزاداری و تفکر و عبادت و ... دیگست و من نمیتونم هیجانات خودم رو با شادی تخلیه کنم، شما چه جوابی برای دفاع از اسلام دارید؟

من همه جواب های پاسخ به این سوالو خوندم اما رک بگم پیش کسی نگید میخنده
موسیقی که مثل اکسیژنه نه
رقص نه
تفریحات دیگه نه
مث تی وی موزیک ویدیو و سریال و ...
بریم امام زاده با دوستان!خدیی یه بار دوبار 10 بار خسته میشی
مراسم دینی خو این بدتر دپرس کننده است
شما که این راهو میدی واسه یه ادم مذهبی نمیدی واسه یه جوون که دارههه سبک سنگین میکنه
این راه رو به هرکس بگی میره پشت سرشم نگاه نمیکنه
بعدم همه که ایت الله نیستن
اون شغلشم اینه

iranimij;605902 نوشت:
عذر میخوام جناب حامی
مطالب شما رو خوندم اما قانع نشدم
کاش میشد قانعم کنید

سلام
ممنون از نظر شما ميشه توضيح بدهيد دقيق چه انتظاري داريد؟
چون برخي نكات ممكن است من را هم قانع نكند ولي بايد خودمان را تطبيق بدهيم از قديم گفته اند شتر سواري دلا دلا نميشه
نميشه ما قبول كنيم نظام هستي خالقي دارد
اين خالق براي بشر دستوراتي دارد
ولي دستورات او را كه علمش بي نهايت در بي نهايت است را نپذيريم چون نفس طبع مان قبول نمي كند
مثل اين است كه بخواهيم ساختمان ضد زلزله بسازيم ولي وقتي مهندس ناظر بگويد فلان فنداسيون و شناژ بايد در ابعاد فلان باشد فلان مقدار فلان شماره ميلگرد و اوتكا و خاموت و سيمان به كار ببريد ما بگوييم كه ميل ما نمي كشد كه ميليون ها تومان را زير خاك كنيم كه روي آن ساختمان بسازيم.
ما اگر پزشكي كه علمش محدود است و قابل نقض است به ما بگويد كه از فلان غذاي لذيذ بايد اجتناب كنيد نمي گوييم كه دستوراتت قانعم نكرد ممكن است بگوييم من نمي توانم يا نمي خواهم اين دستورات محدود كننده را حتي براي سلامتي خود به كار ببرم.
در مورد دستورات خدا هم همين است. طبيعي است كه طبع ما بسياري از دستورات شرعي محدود كننده را نپذيرد و دستورات شرعي را خشك بداند ولي حقيقت اين است كه خداوند كه خالق ما است بهتر از ما راه و چاه را مي داند و مصالح ما را مي شناسد و راه همين است كه در شرع قرار داده هرچند سختي داشته باشد
ولي
گربه شوق كعبه خواهي زد قدم
سرزنش ها گر كند خار مغيلان غم مخور

اگر نگرش ما براساس جهان بيني توحيدي تنظيم شود لازم نيست به شادي هاي لحظه اي دلخوش نيستيم.
شادي هاي زيادي به ظاهر كيف و لذت بي حد دارد ولي خالق ما در كل ان را به نفع ما ندانسته است.
آقاي مي گفت: ابتدا دستورات دين را خشك و امل بازي مي دانستم و با همسرو خانواده فيلم هاي مبتذل را مي ديدم ولي الان به قول روان پزشك بيشتر ذهن درگير شرطي سازي هاي فيلم هاي پرنو شده است و با لذت هاي اني لذت ارتباط با همسر را از دست داده ام و چون انتظارات بالا رفته و حتي همسرم برايم چنگي به دل نمي زند در حالي كه به قول سكس تراپيست ها دنيا فيلم هاي پرنو تبليغات شركت ها و صنايع سكس است كه براي تجارت فيلم هايي مي سازند كه از واقع به مراتب دور است و انسان را معتاد مي كنند

Reza-D;605832 نوشت:
سلام برادر
منظور من رسیدگی به هر 3 بخش دیگر فرمایش امام(ع) بود نه فقط بخش عبادت
واقعاً برای خانواده وقت چندانی نمیمونه
البته این رو هم عرض کنم که همکاری خانواده هم خیلی مهمه
آیا خانوادهء محترم آیت الله مکارم مدام سر ایشان غر میزنند؟

سلام
خب مشكلات در همه زندگي ها هست
به هر حال آنها هم انسان هستند
ولي آيت الله بهجت با تمام زحمات علمي اي كه داشتند توصيه مي كردند كه شب ها براي خانواده بايد وقت گذاشت
مديريت زمان سخت است
اگر دقت كرده باشيد اول حديث امده «[HL]تلاش كنيد[/HL]» كه زمانتان را 4 بخش كنيد
من هم با اين سختي روبرو هستم گاهي برنامه مي ريزيم يك هفته پركار داشته باشيم ولي پنج شنبه بعد از ظهر را با خانواده باشيم اگر اين كار را نكنيم كل هفته هم ان آرامش را نخواهيم داشت

لایرا;605906 نوشت:
من همه جواب های پاسخ به این سوالو خوندم اما رک بگم پیش کسی نگید میخنده

همه نمی‌خندند، بعضیها می‌خندند، بعضی‌ها متوجه می‌شوند، آنها که می‌خندند متوجه نشده‌اند :ok:
لایرا;605906 نوشت:
موسیقی که مثل اکسیژنه نه

:Moteajeb!: راسته که برخی اکسیژن‌ها مثل سم هستند! :ok:
لایرا;605906 نوشت:
رقص نه

:Moteajeb!: چه انتظاراتی دارند، دین رقص را آزاد کند، شراب را آزاد کند، هر کار دیگری هم که عقل را ضایع می‌کند آزاد کند ... بعد هم لابد خودش را حرام کند
لایرا;605906 نوشت:
تفریحات دیگه نه
مث تی وی موزیک ویدیو و سریال و ...

اینها را که به طور کلی منع نکرده است ... البته خوب موزیک را بین تی‌وی و ویدئو و سریال جاسازی کردید ما نبینیم :ok:
لایرا;605906 نوشت:
بریم امام زاده با دوستان!خدیی یه بار دوبار 10 بار خسته میشی

ما که این همه با دوستان رفتیم کوه خسته نشدیم، اگر بالای کوه امام‌زاده بود خسته می‌شدیم؟ چی بهتر از این که هم تفریح کنی و هم زیارت؟ راستی این کوهنوردها را دیده‌اید که هر هفته می‌روند کوه؟ خسته نمی‌شوند؟ یا آنها که هر هفته می‌روند پارک؟ یا آنها که هی می‌روند مسافرت؟ یا آنها که هی می‌دوند یک توپ را در سبد بیاندازند یا وارد چهارچوب کنند؟ خسته نمی‌شوند؟ که چی این کارها را می‌کنند؟
لایرا;605906 نوشت:
مراسم دینی خو این بدتر دپرس کننده است

خوب پس این را از اول بگویید که نظرتان کلاً راجع بع جلسات دینی چیست :ok: کسی که برایش از مرگ و معاد یاد شود و افسرده شود معلوم است که دلش را با تمنای دنیا خوش کرده است ...
لایرا;605906 نوشت:
شما که این راهو میدی واسه یه ادم مذهبی نمیدی واسه یه جوون که دارههه سبک سنگین میکنه

خوب یک جوون اگر یک هفته تو یک جمع مذهبی به قول استاد نرمال و خوش‌اخلاق برود کوه فکر کنم تا آخر عمرش از یادش نرود ...
گناه به نظر می‌رسد لذت دارد ولی جمع‌های مذهبی اگر آدم کلاً اونوری نباشد خیلی بیشتر خوش می‌گذرد ...
برخی فکر می‌کنند که اگر مثلاً در یک مهمانی موسیقی نباشد و نرقصند آن مهمانی دیگر اصلاً رفتن ندارد ولی خدا شاهد است که یک همچین جمعی را یکجا دعوت کردیم به صرف مهمانی شام و آنها سرگرم گپ زدن با خودشان شدند و دست آخر هم گفتند فکر نمی‌کردند خوش بگذرد ولی خیلی خوش گذشت ...
لایرا;605906 نوشت:
این راه رو به هرکس بگی میره پشت سرشم نگاه نمیکنه

هر کسی نه ولی قبول دارم بعضی‌ها پشت سرشان را نگاه هم نمی‌کنند ...
لایرا;605906 نوشت:
بعدم همه که ایت الله نیستن

ولی ای کاش بودیم‌ها :Moshtagh:

[=persian-kordi]جمله خلقان سُُخره [=persian-kordi]انديشه[=persian-kordi] ا ند
زان سبب
[=persian-kordi]خسته دل [=persian-kordi]و [=persian-kordi]غم پيشه[=persian-kordi] ا ند؟


حامی;606008 نوشت:
[=persian-kordi]جمله خلقان سُُخره [=persian-kordi]انديشه[=persian-kordi] ا ند
زان سبب
[=persian-kordi]خسته دل [=persian-kordi]و [=persian-kordi]غم پيشه[=persian-kordi] ا ند؟



من خیلی فکر کردم.
من فکر میکنم شادی چیزی نیست که برای همه انسان ها یک نسخه داشته باشه
مثلا شادی که حافظ شیرازی براش ایجاد میشد با یاد خدا بود و اون می مخصوص خودش .
اما شادی بعضی انسان های فرومایه همان آب انگور بود. و و اقعا هم شاید بهشون شادی میداد.
اما این کجا و ان کجا
استاد حامی شما بگین من درست میگم این رو ؟
شادی ها بسته به ظرفیت های مختلف افراد متفاوت بدست میاد . خوب یکی با دعای کمیل شادی بسیار زیادی براش ایجاد میشه اما یکی نه . یکی با موزیک شاد میشه .

موضوع قفل شده است