بررسی حکم شرعی تدریس به نامحرم

تب‌های اولیه

18 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بررسی حکم شرعی تدریس به نامحرم

سلام علیکم

1- تدریس کردن به نامحرم به صورت خصوصی اگر با حفظ موازین اسلام باشه و ظاهراً مفسده ای هم نداشته باشه ، باز هم اشکال داره؟ ( چون من سوال کردم و فرمودند اشکال داره . طبق روایتی که شیطان قسم خورده که اگر دو نامحرم با هم تنها باشند سومی آنها من خواهم بود و...)

2- اگر دو نفر باشیم اما خصوصی نباشه . به این صورت که هر کسی از بیرون بتواند داخل کلاس را مشاهده کند (و فکر نمیکنم به این بتوان گفت کلاس خصوصی) چطور؟

از زحمات شما سپاس گزارم



با نام الله


















کارشناس: استاد اسراء














pymn_nzr;349346 نوشت:
سلام علیکم

1- تدریس کردن به نامحرم به صورت خصوصی اگر با حفظ موازین اسلام باشه و ظاهراً مفسده ای هم نداشته باشه ، باز هم اشکال داره؟ ( چون من سوال کردم و فرمودند اشکال داره . طبق روایتی که شیطان قسم خورده که اگر دو نامحرم با هم تنها باشند سومی آنها من خواهم بود و...)

2- اگر دو نفر باشیم اما خصوصی نباشه . به این صورت که هر کسی از بیرون بتواند داخل کلاس را مشاهده کند (و فکر نمیکنم به این بتوان گفت کلاس خصوصی) چطور؟

از زحمات شما سپاس گزارم


باسلام و عرض ادب
اگر تدریس خصوصی به نامحرم مستلزم عناوینی باشد که حرامند ،جایز نیست و الا تدریس خصوصی نامحرم از نظر اسلام عزیز ، بخودی خودجایز است .پس اگر مثلا مستلزم این باشد که دو نامحرم در محلی باشند که امکان ورود غیر در ان نباشد _چنانکه خودتان مثال زدید _یا مستلزم نگاه باریبه به نامحرم باشد یا مفاسدی از این قبیل، قطعا جایز نیست .حتی اگر خوف شدید به گناه افتادن هم هست این تدریس ترک شود .
موفق باشید


1- در بالا فرمودید که به خودی خود اشکالی ندارد ....

اما در پایین فرمودید که اگر امکان ورود غیر در ان نباشد جایز نیست !!!

چطور ممکن است که یکی از این دو اتفاق بیافتد؟
---------
2- آنجا که فرمودید "
حتی اگر خوف شدید به گناه افتادن هم هست این تدریس ترک شود" منظور از گناه هر گناهی منظورتان است؟
----------
3- ریبه در فقه و در لغت به چه معناست؟

بسیار متشکرم از راهنمایی هایتان

pymn_nzr;349659 نوشت:
1- در بالا فرمودید که به خودی خود اشکالی ندارد .... اما در پایین فرمودید که اگرامکان ورود غیر در ان نباشد جایز نیست !!! چطور ممکن است که یکی از این دو اتفاق بیافتد؟ ---------

بله دقیقا : اینکه بخودی خود حرام نیست یعنی خود تدریس برای نامحرم از عناوین محرمه در فقه نیست ولی اگر این کار ملازم و همراه با یکی از گناهان باشد بخاطر ان کار ،حرام خواهد بود مثلا اگر مستلزم خلوت کردن با نامحرم در مکانی که امکان ورود شخص سومی در ان محل نیست باشد در واقع در این فرض هم تدریس نیست که حرام است و عنوان خلوت با نامحرم است که حرام است ولی چون همراه باتدریس شده با مسامحه میگوییم این تدریس (که مصداق خلوت با نامحرم شده)حرام است
.
pymn_nzr;349659 نوشت:
2- آنجا که فرمودید "حتی اگر خوف شدید به گناه افتادن هم هست این تدریس ترک شود" منظور از گناه هر گناهی منظورتان است؟ ----------

بله اگر ترس و خوف شدید از تحقق معصیت در اثر این تدریس باشد ،ترک شود
pymn_nzr;349659 نوشت:
3- ریبه در فقه و در لغت به چه معناست؟

نگاه با ریبه در فقه بمعنای نگاه با قصد لذت است
زیر چتر سبز بندگی ،خوش و خرم و پیروز باشید .:Gol:

اسراء;349704 نوشت:
و عنوان خلوت با نامحرم است که حرام است

سلام
مثلا شما سوار آسانسور هستید شخص نامحرمی هم وارد آسانسور می شود،آیا اینجا مصداق خلوت با نامحرم است؟

[="Times New Roman"][="Black"]من بارها این کارو انجام دادم و نه خوفی داشتم و نه به گناهی آلوده شدم..:Gig:
.

اصلا این چیزا رو اینجا یاد گرفتم که اینجوریشم هست..:Gig: وگرنه قبلا به ذهنمم خطور نمی کرد..:Gig:[/]

[="Tahoma"][="Black"]

esra;600800 نوشت:
سلام
مثلا شما سوار آسانسور هستید شخص نامحرمی هم وارد آسانسور می شود،آیا اینجا مصداق خلوت با نامحرم است؟

عرض سلام و احترام

اگر عمدا به مکانی وارد می شود که نامحرم حضور دارد اگر شخص دیگری نتواند وارد شود ، کار حرامی انجام داده و باید مکان مورد نظر را سریع تر ترک کند حال این مکان یک اتاق باشد یا اتاقک آسانسور تفاوتی ندارد.

در پناه حضرت حق باشید

پی نوشت:
استفتاء از دفتر آیت الله خامنه ای در قم[/]

Im_Masoud.Freeman;600999 نوشت:
[=Times New Roman]من بارها این کارو انجام دادم و نه خوفی داشتم و نه به گناهی آلوده شدم..:Gig:
.

اصلا این چیزا رو اینجا یاد گرفتم که اینجوریشم هست..:Gig: وگرنه قبلا به ذهنمم خطور نمی کرد..:Gig:

دقیقن

من فقط امیدوارم یه کسی که میخواد مثلا تازه مسلمون شه تا اعتقاداتش محکم شکل نگرفته به این احکاما بر نخوره چون احتمالا به کل منصرف میشه از مسلمون شدن:khandeh!:

والا

اون سر دنیا دارن آپولو هوا میکنن و هر روز علمشون پیشرفته تر میشه

بعد ما هنوز درگیره اینیم که توی آسانسور با نامحرم گیر نکنیم Fool

من خودم هیچ وقت با نامحرم سوار آسانسور نمیشم.

و لی نمیدونستم گناهه

اما همیشه با خودم فکر می کردم الان اگه وسط راه آسانسور خراب بشه و مجبور باشیم یه مدتی توی آسانسور بمونیم، مجبورم با یه مرد نامحرم وایستم توی یه اتاقک کوچیک!چشم تو چشم!!! به هر حال محال که نیست، میتونه اتفاق بیفته

[=Times New Roman]

Miss Chadoriii;602286 نوشت:
دقیقن

من فقط امیدوارم یه کسی که میخواد مثلا تازه مسلمون شه تا اعتقاداتش محکم شکل نگرفته به این احکاما بر نخوره چون احتمالا به کل منصرف میشه از مسلمون شدن:khandeh!:

والا
اون سرش دنیا دارن آپولو هوا میکنن و هر روز علمشون پیشرفته تر میشه

بعد ما هنوز درگیره اینیم که توی آسانسور با نامحرم گیر نکنیم :|


یه روز یکی از خانوم های دانشگاه تماس گرفت که یه برنامه می خوام بنویسم هرکاری میکنم درست نمیشه ، ساعت پنج هم استاد برنامه رو می خواد..
.
بهش گفتم من دانشگاهم پاشو بیا دانشگاه لپتاپتم بیار تا ببینم چیکارش میشه کرد..
.
لپتاپش رو آورد رفتیم توی یه کلاس ، یه نیم ساعتی با برنامه ور رفتم تا درست شد ،
.
دیگه داشتیم جمع میکردم که بریم دیدم برادران حراست اومدن توی کلاس ( ظاهرا صدای جیرجیر صندلی ها رو شنیده بودن ) و گفتن داشتید چکار میکردید؟ گفتم نماز جماعت می خوندیم دیر رسیدی..
.
گفت "تو زبونت خیلی درازه سرتو به باد میدی هاااااا"


خب بالاخره ممکنه پیش بیاد واسه من که خیلی پیش اومده سوار اسانسور بودم یهو مرد هم داخل شده خب شرایط اونجا طوری ایجاب میکنه تو یک اتاق کوچک با چند تا نامحرم باشی مثلا میشه بگم اقا نیاید داخل یا من بیام بیرون چون اونا داخل شدن اینجوری که خیلی ناجوره من که خودم جز یخورده معذب شدن مشکلی نداشتم
ادم خوب نیست اینقد به گناه و شرایطش فکر کنه مولا علی علیه السلام می فرمایند کسی که زیاد درباره گناهان فکر کند او را به سوی خود بکشاند .

*یا زهرا*;602335 نوشت:
من خودم هیچ وقت با نامحرم سوار آسانسور نمیشم.

و لی نمیدونستم گناهه

اما همیشه با خودم فکر می کردم الان اگه وسط راه آسانسور خراب بشه و مجبور باشیم یه مدتی توی آسانسور بمونیم، مجبورم با یه مرد نامحرم وایستم توی یه اتاقک کوچیک!چشم تو چشم!!! به هر حال محال که نیست، میتونه اتفاق بیفته

بخدا اگه بهم بگن میترسم مثلا توی آسانسور گیر کنم با مرد نامحرم بهم تجاوز کنه بیشتر برام قابل باوره

تا اینکه میگید میترسید به گناه بیوفتین

مگه قراره چشم تو چشم بشید آخه اصلا

ترس از چشم تو چشم شدن هم دارید با گوشیتون بازی کنین نیم ساعت تا آتشنشانی بیاد درتون بیاره دیگه:khandeh!:

حاشیه های دین

همیشه برامون از اصلش جالب تر بوده همیشه

واقعا چرا؟

مثلا اون سری یکی تاپیک زده بود عایا باکتری به بهشت میرود ... واقعا میخواستم سرمو بکوبم تو دیوار

مسیحی هم همچین سوالایی مثلا از کشیش محلشون میپرسن؟

فک نکنم:khandeh!:

درخلوت بین دو نامحرم، قطعاً نفر سوم، شیطان هست....
انسان روزه دار اگر در مقابلش یک بشقاب غذا بگذاریم آیا ممکن است هرگز به ذهنش خطور نکند که "بخورمش!"....
شاید هرگز روزه ی خود را باطل نکند اما قطعاً بو و تصویر غذا گیجش خواهد کرد.

بنابراین اینکه "من همه اش با دخترها/پسرها خلوت می کنم و گناه به ذهنم نمی رسه" بیشتر جنبه ی مزاح دارد...
تازه فرض کنیم که واقعا هم اینطور باشد از کجا معلوم که فکر گناه به ذهن طرف مقابل نرسیده باشد!

نکته ی مهم دیگر هم این است که
هریک از احکام دین دارای فلسفه های زیادی است....
ما فقط به تعداد بسیار کمی از این فلسفه ها پی برده ایم، بنابراین نمی توانیم کل حکم را نقض کنیم به خاطر یک فلسفه اش!

میگن "نماز بخونید تا به یاد خدا باشید!"
من میگم: "من همینجوری به یاد خدا هستم دیگه..حتما باید چهارتاجمله عربی بگم؟! جلوی کسی که تازه می خواد مسلمون شه اینجوری نگیداااااا...بدش میاد فرار میکنه!!!!!!!"

فلسفه ی نماز خیلی بیشتر از این یه جمله است که بشه با یه جمله هم نقضش کرد.

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

Miss Chadoriii;602570 نوشت:
بخدا اگه بهم بگن میترسم مثلا توی آسانسور گیر کنم با مرد نامحرم بهم تجاوز کنه بیشتر برام قابل باوره

تا اینکه میگید میترسید به گناه بیوفتین

مگه قراره چشم تو چشم بشید آخه اصلا

ترس از چشم تو چشم شدن هم دارید با گوشیتون بازی کنین نیم ساعت تا آتشنشانی بیاد درتون بیاره دیگه:khandeh!:

من نگفتم میترسم تو گناه بیفتم. بعدش هم من چشم تو چشم نمیشم که!!! در اکثر موارد اون آقاهه میاد میره تو چشم آدم:| خب آدم معذب میشه و حس خیلی خیلی بدی به آدم دست میده.

من از یه مرد توی اتاق گیر کنم می ترسم. نگفتم از فکر گناهش می ترسم!!!!!!

سلام
یادمه یه جایی خوندم که آسانسور چون مدت زمانی که توش هستیم کوتاهه صدق خلوت نمی کنه. ولی یادم نیست نظر کدوم مرجع بود. حالا یه سوال دیگه: تاکسی هم اگه تنها مسافرش باشیم، یا مثلا دربست بگیریم خلوت حساب میشه؟ چون اونجا که دیگه کسی نمی تونه وارد بشه. باز آسانسور احتمال داره یه نفر تو یه طبقه دیگه سوار بشه

kobram;602764 نوشت:
سلام
یادمه یه جایی خوندم که آسانسور چون مدت زمانی که توش هستیم کوتاهه صدق خلوت نمی کنه. ولی یادم نیست نظر کدوم مرجع بود. حالا یه سوال دیگه: تاکسی هم اگه تنها مسافرش باشیم، یا مثلا دربست بگیریم خلوت حساب میشه؟ چون اونجا که دیگه کسی نمی تونه وارد بشه. باز آسانسور احتمال داره یه نفر تو یه طبقه دیگه سوار بشه

عرض سلام و احترام و تشکر از سؤال شما

عرض کردم بین مکان هایی که این حکم در آن جاری است و شخص سومی نمی تواند وارد آن شود، تفاوتی ندارد چه یک اتاق یا اتاقک آسانسور یا حتی تاکسی و آژانسی که شخص سوم نمی تواند وارد شود.

نکته ای هم که باید در پاسخ برخی بزرگواران عرض کنم این است که مشکلی که ما داریم، سنجش احکام دین با عقل و احساس خودمان است:
چون من تا به حال به فکرم نرسید پس دیگران هم این طور نیستند !
چون من دچار وسوسه نشدم دیگران هم نمی شوند !
چون تا به حال مشکلی پیش نیامد هیچ وقت پیش نمی آید !
و ....

اگر حداقل بپذیریم که احکام را کسی فرستاده که به ظاهر و باطن همه انسان ها آگاهست دیگر اینگونه سخنان و قیاس ها جایی ندارد.

اهل بیت علیهم السلام در رد چنین قیاس هایی در احکام دین فرموده اند :

"إنّ دین الله لایُصاب بالعقول؛
دین خدا را نمی توان با عقل فهمید" (1)

"إنَّ السُّنة إذا قیست محق الدین؛
اگر سنت قیاس شود و احکام با قیاس بدست آیند، دین خدا از بین می رود."(2)

از این رو گفته اند:

کار پاکان را قیاس از خود مگیر
گر چه ماند در نبشتن شیر و شیر

جمله عالم زین سبب گمراه شد
کم کسی ز ابدال حق آگاه شد(3)

پی نوشت:

1. بحار الانوار، ج 2، ص 303
2. الکافی، ج 1، ص 57
3. مولوی ، مثنوی معنوی

سجاد;602796 نوشت:
نکته ای هم که باید در پاسخ برخی بزرگواران عرض کنم این است که مشکلی که ما داریم، سنجش احکام دین با عقل و احساس خودمان است:
چون من تا به حال به فکرم نرسید پس دیگران هم این طور نیستند !
چون من دچار وسوسه نشدم دیگران هم نمی شوند !
چون تا به حال مشکلی پیش نیامد هیچ وقت پیش نمی آید !
و ....

اگر حداقل بپذیریم که احکام را کسی فرستاده که به ظاهر و باطن همه انسان ها آگاهست دیگر اینگونه سخنان و قیاس ها جایی ندارد.

اهل بیت علیهم السلام در رد چنین قیاس هایی در احکام دین فرموده اند :

"إنّ دین الله لایُصاب بالعقول؛
دین خدا را نمی توان با عقل فهمید" (1)

"إنَّ السُّنة إذا قیست محق الدین؛
اگر سنت قیاس شود و احکام با قیاس بدست آیند، دین خدا از بین می رود."(2)

از این رو گفته اند:

کار پاکان را قیاس از خود مگیر
گر چه ماند در نبشتن شیر و شیر

جمله عالم زین سبب گمراه شد
کم کسی ز ابدال حق آگاه شد(3)

پی نوشت:

1. بحار الانوار، ج 2، ص 303
2. الکافی، ج 1، ص 57
3. مولوی ، مثنوی معنوی

احسنت!
خداوند به شما برکت دهد....
---------------------

یکی دیگر از آثار شوم خلوت کردن با نامحرم را هم من یادآوری کنم:
"مقایسه ی ذهنی"
چون معمولاً در این خلوت ها خیلی محترم و خوش اخلاق، ظاهر می شوند، هرطرف ممکن است طرف مقابل را با خانواده ی خود مقایسه کند و این یک امر ذهنی و معمولاً غیرارادی است.
و این کار تدریجاً موجب سردی روابط با خانواده می شود.
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

موضوع قفل شده است