جمع بندی فهم فرموده امام حسن عسکری علیه السلام: در زمان غیبت انگشتری را به دست چپ کنید

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
فهم فرموده امام حسن عسکری علیه السلام: در زمان غیبت انگشتری را به دست چپ کنید

باسلام
منظور امام حسن العسکری ع از خداوند امر ما و شما را ظاهر کند چیست و مربوط به چه دورانی هست؟
امام حسن عسكرى (ع) در سال دويست و شصت قمرى خطاب به شيعيان فرمودند: تاكنون امر ما اين بود كه انگشترتان را به دست راست بگذاريد. اين در حالى بود كه ما (اهل بيت) در ميان شما حاضر بوديم ولى اكنون امر مى كنيم انگشترى را به دست چپ كنيد به جهت آنكه ما از ميان شما غائب مى شويم تا زمانى كه پروردگار امرما و امر شما را ظاهر كند همانا اين بهترين دليل براى شما در ولايت ما اهل بيت است. همان لحظه شيعيان در حضور امام انگشترهاى خود را از دست بيرون كرده و در دست چپ شان قرار دادند و حضرت به آنان فرمودند: اين قضيه را براى شيعيان ما نقل كنيد. تحف العقول (سخنان امام حسن العسکری ع)

برچسب: 

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد مجید

M.javad;590574 نوشت:
باسلام
منظور امام حسن العسکری ع از خداوند امر ما و شما را ظاهر کند چیست و مربوط به چه دورانی هست؟
امام حسن عسكرى (ع) در سال دويست و شصت قمرى خطاب به شيعيان فرمودند: تاكنون امر ما اين بود كه انگشترتان را به دست راست بگذاريد. اين در حالى بود كه ما (اهل بيت) در ميان شما حاضر بوديم ولى اكنون امر مى كنيم انگشترى را به دست چپ كنيد به جهت آنكه ما از ميان شما غائب مى شويم تا زمانى كه پروردگار امرما و امر شما را ظاهر كند همانا اين بهترين دليل براى شما در ولايت ما اهل بيت است. همان لحظه شيعيان در حضور امام انگشترهاى خود را از دست بيرون كرده و در دست چپ شان قرار دادند و حضرت به آنان فرمودند: اين قضيه را براى شيعيان ما نقل كنيد. تحف العقول (سخنان امام حسن العسکری ع)

با صلوات بر محمد وآل محمد
سلام علیکم
منظور امام حسن عسکری(ع) از جمله« پروردگار امرما و امر شما را ظاهر كند» شاید همان فرج مولی امام زمان(عج) باشد.

مجید;592192 نوشت:
با صلوات بر محمد وآل محمد
سلام علیکم
منظور امام حسن عسکری(ع) از جمله« پروردگار امرما و امر شما را ظاهر كند» شاید همان فرج مولی امام زمان(عج) باشد.

باسلام
پس وظیفه ماست که تا ظهور امام عصر عج انگشتری در دست چپ داشته باشیم و این بهترین نشانه ولایت پذیری ماست.
کاش همه این طوری همبستگی خود را نشان میدادند
فکر کنیم چقدر ساده بوده که بخواهیم امام زمانمون را راضی کنیم با یک انگشتر بدست چپ کردن اما فکرمون برای راضی کردنش چقدر سخت بوده در حالی که پدر بزرگوارش اینطور فرموده بود.
باز هم جای شکر داره فهمیدیم هنوز خیلی ها هستند که با عمل نکردنشون ممکنه ما را به شک بندازند که نکنه کار ما اشتباه باشه!
خدایا ما را ثابت قدم در دینت قرار ده

با سلام و و عرض ادب

در زیارت اربعین که در مفاتیح الجنان نیز آمده امام حسن عسکری علیه السلام انگشتری در دست راست را از ویژگی های مومن فرموده اند.
اعتبار کدامیک بیشتر هست و به کدام باید عمل شود؟
با تشکر

هشتم زيارت اءربعين است يعنى بيستم صفر شيخ درتهذيب و مصباح روايت كرده از حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام كه فرموده علامات مؤ من پنج چيز است پنجاه و يك ركعت نماز گذاشتن كه مراد هفده ركعت فريضه و سى و چهار ركعت نافله است در هر شب و روز و زيارت اربعين كردن و انگشتر در دست راست كردن و جبين را در سجده بر خاك گذاشتن و بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمن الرَّحيمِ را بلند گفتن و كيفيّت زيارت حضرت امام حسين عليه السلام در اين روز به دو نحو رسيده يكى زيارتيست كه شيخ در تهذيب و مصباح روايت كرده از صفوان جمّال كه گفت فرمود به من مولايم حضرت صادق عليه السلام در زيارت اربعين كه زيارت مى كنى در هنگامى كه روز بلند شده باشد و مى گوئى :.......

علی مع الحق;592560 نوشت:
با سلام و و عرض ادب

در زیارت اربعین که در مفاتیح الجنان نیز آمده امام حسن عسکری علیه السلام انگشتری در دست راست را از ویژگی های مومن فرموده اند.
اعتبار کدامیک بیشتر هست و به کدام باید عمل شود؟
با تشکر

هشتم زيارت اءربعين است يعنى بيستم صفر شيخ درتهذيب و مصباح روايت كرده از حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام كه فرموده علامات مؤ من پنج چيز است پنجاه و يك ركعت نماز گذاشتن كه مراد هفده ركعت فريضه و سى و چهار ركعت نافله است در هر شب و روز و زيارت اربعين كردن و انگشتر در دست راست كردن و جبين را در سجده بر خاك گذاشتن و بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمن الرَّحيمِ را بلند گفتن و كيفيّت زيارت حضرت امام حسين عليه السلام در اين روز به دو نحو رسيده يكى زيارتيست كه شيخ در تهذيب و مصباح روايت كرده از صفوان جمّال كه گفت فرمود به من مولايم حضرت صادق عليه السلام در زيارت اربعين كه زيارت مى كنى در هنگامى كه روز بلند شده باشد و مى گوئى :.......


با صلوات بر محمد و آل محمد
وعرض سلام واحترام
یکی از شاخه های فقه الحدیث، شناخت تعارض اخبار و اختلاف روایات است. بسیاری از آرای گوناگون، ریشه در اختلاف احادیث دارد. دانستن اسباب اختلاف و راه علاج آن، در وحدت آرا و نزدیک شدن به صواب و حقیقت، بسی مؤثر است و پیشینیان، تبحّر در آن را نشانه رسیدن به مرتبت اجتهاد و جواز نشستن بر مسند فتوا می دانستند.
در زمینه ی تعارض اخبار، دو مسأله بسیار مهم و وابسته به یکدیگر مطرح است:
1. کشف و شناسایی علل و عوامل پیدایش تعارض روایات
2. راههای حل و علاج تعارض.
پدیده ی تعارض اخبار، علل و عوامل گوناگونی داشته است که برخی از آنها مربوط به طبیعت کلام بشری و چگونگی ابلاغ قانون و برخی دیگر مربوط به عوامل بیرونی و خارج از متن کلام است. از آنجا که ناآگاهی از این عوامل، مایه ی شک و شبهه برخی در اساس مکتب شده است، مسأله کشف و شناسایی این علل و عوامل، از دیرباز همچون اصل مسأله تعارض اخبار، از مباحث مهم و دغدغه آور محدّثان، فقیهان و متکلّمان بوده است و می توان گفت از جمله مسائلی است که ریشه در روایات دارد؛ بدین گونه که راویان، همین پرسش را برای امامان معصوم )علیهم السلام) مطرح کرده و آنان عواملی را برای پدیده ی اختلاف اخبار برشمرده بودند و در ادامه، عالمان و متفکّران اسلامی به بسطِ زوایای دیگر آن پرداختند.

یکی از علل وعوامل بحث تخییر است:
عن عبد الأ علی قال: سأل علیّ بن حنظلة أبا عبد الله علیه السلام عن مسألة و أنا حاضر فأجابه فیها، فقال له علیّ: فإن کان کذا و کذا؟ فأجابه بوجه آخر حتّی أجابه بأربعة أوجه، فقال علیّ بن حنظلة: یا أبا محمّد! هذا باب قد أحکمناه، فسمعه أبو عبد الله علیه السلام فقال له: لا تقل هکذا یا أباالحسن، فإنّـﻚ رجل ورع، إنّ من الأشیاء أشیاء مضیّقة لیس تجری إلّا علی وجه واحد، منها: وقت الجمعة لیس لوقتها إلاّ حدّ واحد حین تزول الشمس، و من الأشیاء موسّعة تجری علی وجوه کثیرة و هذا منها، و الله إنّ له عندی لسبعین وجهاً.(1)
عبدالاعلی گوید: علی بن حنظله از امام صادق علیه السلام از مسئله‌ای پرسید و من نیز در آنجا حاضر بودم و حضرت به او پاسخ فرمودند و علی عرض کرد: اگر چنین و چنان باشد؟ باز حضرت به طرز دیگری تا چهار وجه پاسخ دادند. علی بن حنظله به من گفت: این بابی است که ما آن را محکم و استوار دانسته‌ایم! حضرت این را شنید و به او فرمود: این چنین نگو! تو فردی پرهیزگاری! (اگر دیدی جواب های متعددی دادم، از این جهت است که) حکم پاره‌ای از امور، محدود و مضیّق است و جز یک حکم در آنها راه ندارد؛ مانند وقت نماز جمعه که هنگام زوال خورشید است، ولی برخی مسائل، در سعه است و حکم آن بر وجوه متعدّدی پیاده می‌شود و این موضوع شما از آنهاست. به خدا سوگند که این موضوع در نظر من، هفتاد وجه دارد.
گاهی دو خبر در وهلـﮥ نخست، تعارض نمایی دارد؛ بدین گونه که در روایات، حکم یک مسئله به دو یا چند گونه بیان می‌شود. در برخی از این موارد، با توجه به قراین و شواهد، بزرگان، اینها را بر تخییر و جواز عمل به هر یک از طرق مذکور در روایات حمل می‌کنند؛ نظیر کیفیت نماز خوف(2)، تقدیم غسل جنابت یا غسل میّت در فرض کمبود آب(3) ، کیفیت نماز عیدین به طور فرادا(4) ، کیفیت سه روز روزۀ مستحبی در هر ماه(5) و ....

دومین عامل بحث تقیه است:
«عَنْ أَبِی عُبَیْدَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قالَ قالَ لِی یا زِیادُ ما تَقُولُ لَوْ أَفْتَینا رَجُلاً مِمَّنْ یَتَولَّانا بِشَیءٍ مِنَ التّقیَةِ قالَ قُلْتُ لَهُ أَنْتَ اَعْلَمُ جُعِلْتُ فِداکَ قالَ إِنْ أَخَذَ بِهِ فَهُوَ خَیرٌ لَهُ وَ اعْظَمُ أَجْراً وَفِی رِوایةٍ أُخْری إنْ اَخَذَ بِهِ أُجِرَ وَ إنْ تَرَکَهُ والله أَثِمَ؛ (6) زیاد گوید: امام باقر علیه السلام به من فرمود: اگر ما به یکی از دوستان خود فتوایی از روی تقیه دهیم، چه می گویی؟ عرض کردم: فدایت شوم! شما بهتر می دانید. فرمود: اگر به همان عمل کند، برایش بهتر و پاداشش بزرگتر است. و در نقل دیگری آمده: اگر به همان عمل نماید، پاداش برده و اگر آن را ترک نماید به خدا سوگند، گناه کرده است».


بنابر این در صورتی که این دو روایت تعارض داشته باشند می توان در آن تخییر را جاری نمود و یا آن را از باب تقیه قلمداد کرد.
پی نوشت

۱ـ محمد بن حسن طوسی، استبصار، ج ۱، ص ۱۰۲
2ـ همان، ص ۴۴۶.
3ـ همان، ج ۲، ص ۱۳۷.
4ـ شیخ مفید، الاختصاص، ص ۳۲۹؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۲، ص ۲۴۱،حدیث ۳۲ و ج ۲۳، ص ۱۸۵ و ر.ک: ص ۲۴۷، حدیث ۵۹؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص ۳۸۳؛ میرزا حسین نوری، مستدرﻙ الوسائل، ج ۱۷، ص ۳۰۵.
5ـ ص / ۳۹.
6- محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج1، ص 65؛ محمدبن حسن حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج27، ص 107؛ محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج2، ص 228؛ نیز ر.ک: ج2، صص 244، 237-236، 220 و 252.

نقش انگشتر مبارک امام حسین علیهالسلام این جمله بود:( عملت فا عمل. ) دانستی. پس عمل کن .
امیرالمومنین علیهالسلام می فرمایند : علی العالم ان یعمل بما علم ثم یطلب تعلم مالم یعلم . ( بر عا لم است انچه را میداند به کار بندد . سپس

به دنبال دانشی رود که نمی داند. )
انکم الی العمل بما علمتم احوج منکم الی تعلم ما لم تکونو ا تعلمون .
شمابه عمل کردن انچه میدانید نیاز مند ترید . تا اموختن انچه نمی دانید.)

امام صادق علیه السلام می فرمایند : کسی که بدون بینش عمل کند. همچون کسی است که در بیراهه رود. چنین کسی هر چه تند رود از راه دور تر می افتد. )

رسول اکرم (ص) می فرمایند : کسی که بدون علم عمل کند. انچه خراب می کند بیش از ان است که درست می کند. ) یا حق.

سلام
من نفهمیدم آخر !
من تا حالا فکر میکردم یکی از نشانه های شیعه اینست که انگشتری را در دست راست قرار دهد !
آیا درست فکر میکردم ؟
چ کنم ؟
انگشتری را به دست چپ منتقل کنم ؟

باسلام و احترام
بدبخت ترین مردم کسی هست که مردم به او اعتماد کنند و او به مردم خیانت کند.
در فرموده امام حسن العسکری ع در باب انگشتر دو حدیث هست.
یکی در زمان امامت حضرت تا قبل از سال 260 ه ق و دیگر در سال 260 ه ق.
در این روایت خود حضرت تاکید میکند که ما و پدران ما تا قبل از این به شما امر میکردیم که انگشتر بدست راست کنید(بدلیل وجود مبارک حضرت در دید مردم) اما از این زمان امر ما انگشتر بدست چپ کردن است و این بهترین نشانه ولایت پذیر است.
دوران غیبت حکمت هایی دارد و ما وظیفه اطاعت داریم اگر ولایت پذیریم.
از حکمت های دوران غیبت سئوال شد فرمودند مثل آن مثل حکمت های اعمال حضرت حضر نبی با حضرت موسی ع بود. در آینده معلوم میشود.
موفق و موید باشید

سلام دوباره
پس نظر شما اینست که در دست چپ بیاندازیم انگشتر را !؟
ولی
بنظر میرسه برای آنهایی (شیعیانی) که در میان اهل سنت زندگی میکنند اینطور باید باشد ؟
درست است ؟
واللاه گیچ شدما !!

ببخشید کسی مستندی دارد که این گفته صریح امام حسن باشد ،پس چرا عالمان و بزرگان دینی ما انگشتر را به دست راست میکنند یعنی آنها با احادیث آشنا نیستند در حالیکه از دروس آنها خواندن کتابهای حدیثی نیز هست ،لطفأ اگر مستندی هست ذکر کنید و شماره صفحه کتابی که از آن استفاده کرده اید را هم بگویید ،اما اگر وجود نداشت این حدیث یا داستان باطل است لطفأ اگر وجود داشت در قالب پیام خصوصی برای بنده ارسال کنید با تشکر

پیام خصوصی چرا !؟
بزارید ما هم ببینیم واقعیه یا نه !

mmhamdi75;598421 نوشت:
پیام خصوصی چرا !؟
بزارید ما هم ببینیم واقعیه یا نه !
چشم اگه دلیلی داشتند همینجا هم بزارند خوبه فقط اگه واقعأ وجود داره دوستان سریع تر جواب بدند

امام حسن عسکری می فرمایند : هر گاه گناهان دوستان ما زیاد شود.خداوند انها را به فقر گرفتار میکند. و گاهی از بسیاری از گناهان انان در می گذرد. همچنان که فقر با ما بهتر از توانگری با دیگران است. و کشته شدن با ما بهتر از زندگی کردن با دشمنان ماست.
ما برای کسانی که به ما پناهنده شوند پناهگاهیم و برای کسانی که از ما هدایت بجویند نوریم .
ما نگهدار کسانی هستیم که برای نجات از گمراهی به ما متوسل می شوند. هر کس مارا دوست بدارد .در رتبه بلند (تقرب به خدا ) با ماست. و کسی که پیرو راه ما نباشد به سوی اتش خواهد رفت. " یا حق.

باسلام خدمت برادران و خواهران طالب حق
بله بنده از کتاب تحف العقول بخش سخنان امام حسن العسکری ع روایت 16 از هر نسخه چاپی میتوانید آن را پیدا کنید.
نویسنده کتاب هم آقای ابن شعبه هستند از یاران باوفای امام و از دوستان ایشان:Sham:

سلام به همه.
سند دو حدیث میتواند درست باشد.
من برداشتم اینطور است و فکر تا اینجا رسیده که:

منظور از اینکه در زمان غیبت انگشتر به دست چپ کنید،به معنی ازدواج کردن یا همان زود ازدواج کردن است.

چون همون طور که میبینیم یکی از بزرگترین موانع ظهور همین بحث ازدواج سخت و دیر و مشکلات دیر ازدواج کردن مانند بدپسندی است.

((برداشت شخصی اما عقلانی))

[h=1]آداب و فضيلت انگشتر به دست كردن[/h] در فضيلت انگشتر به دست كردن و آداب آن : البته به طور کلی نه درزمان غیبت ونه قبل از غیبت

مؤكّد است مردان و زنان را انگشتر در دست راست كردن .
در بعضى احاديث تجويز فرموده اند كه در دست چپ بكنند امّا اگر نقش شريفى يا نگين شريفى داشته باشد بايد كه در وقت استنجا بيرون آورد.
به سند معتبر از حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم انگشتر را به دست راست مي كردند.
از حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم انگشتر را در دست راست مي كردند.
از سلمان فارسى رضى اللّه عنه مروي است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم به حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام فرمود : كه يا على انگشتر در دست راست بكن تا از مقرّبان باشى . عرض كرد كه : يا رسول اللّه مقرّبان كدام اند ؟ فرمود : كه جبرئيل و ميكائيل. پرسيدند كه چه انگشتر در دست كنم ؟ فرمود كه : عقيق سرخ به درستي كه آن اقرار كرده است براى خدا به يگانگى و براى من پيغمبرى و براى تو يا على به آن كه وصىّ منى و براى فرزندان تو به امامت و براى دوستان تو به بهشت و براى شيعيان فرزندان تو به جنّت الفردوس .
در حديث معتبر منقول است كه از حضرت امام موسى عليه السّلام سؤال كردند كه : به چه علّت حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام انگشتر در دست راست مي كردند؟ فرمود : زيرا كه آن حضرت پيشواى اصحاب يمين است كه در قيامت نامه هاي شان را به دست راست مي دهند و حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم انگشتر را در دست راست مي كردند و اين علامتى است براى شيعيان ما كه به اين علامت ايشان را مى شناسند و به محافظت كردن در وقت فضليت نمازهاى پنج گانه و به دادن زكات و به قسمت كردن مال خود با برادران مؤمن خود و امر به نيكى ها كردن و نهى از بدي ها كردن .
از حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام منقول است كه حضرت جبرئيل به حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم گفت : هر كه انگشتر در دست راست كند و غرضش سنّت و متابعت تو باشد و ببينم او را كه در قيامت متحيّر مانده است دستش بگيرم و به تو و به حضرت اميرالمؤمنين برسانم .
و از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه از سنّت پيغمبران است انگشتر در دست راست كردن .
حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام فرمود : كه هر كه انگشترى در دست چپ داشته باشد كه نام خدا در آن باشد در وقت استنجا به در آورد و در دست ديگر كند.
از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه انگشتر را به بند پائين انگشت برسانيد.
در فقه الرّضا عليه السّلام مذكور است كه در وقت انگشتر در دست كردن بگو : اَلّلهُمَّ سُمْنى بِسيماءِ اْلايمانِ وَاخْتمْ لى بِخَيْرٍ وَاجْعَلْ عاقِبَتى اِلى خَيْرِ اِنّكَ اَنْتَ الْعَزيزُ اْلاَكْرَمُ .
و ابن طاوس عليه الرّحمه روايت كرده است كه اين دعا بخواند : اَلّلهُمَّ سُمنى بسيماءِ الاِيْمانِ وَ تَوِّجنى بِتاجِ الْكَرامَةِ وَقَلِّدْنى حَبْلَ اْلاِسلا مِ وَلا تَخْلَعْ رِبْقَةَ اْلايم انِ مِنْ عُنُقىِ.
در بيان آن چه انگشتر را از آن سازند :
سنّت است كه انگشتر از نقره باشد و مردان را انگشتر طلا در دست كردن حرام است و انگشتر آهن و برنج و فولاد براي مردان و زنان مكروه است .
چنان چه منقول است كه از حضرت صادق عليه السّلام به سند صحيح و حسن كه انگشتر رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم از نقره بود.
در چندين حديث معتبر منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم به حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام فرمودند و از ايشان منقول است كه انگشتر غير نقره در دست مكنيد به درستي كه رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه پاك نيست دستى كه در آن انگشتر آهن باشد.
در حديث ديگر فرمود كه پاك نكند خدا دستى را كه در آن انگشتر آهن باشد. و در حديث معتبر ديگر از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه مرد در انگشتر آهن نماز نكند و نهى فرمود از انگشتر برنج در دست كردن.
در فضيلت عقيق :
منقول است كه حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام چهار انگشتر در دست مي كردند ؛ انگشتر ياقوت براى شرافت و زينتش و فيروزه براى نصرت و ياريش و حديد صينى براى قوّتش و عقيق براى حرز و دفع دشمنان و بلاها .
و در حديث صحيح از حضرت على بن موسى الرّضا عليه السّلام مروي است كه عقيق فقر و درويشى را برطرف مي كند و در دست كردن عقيق نفاق را زايل مي كند.
در حديث صحيح ديگر از آن حضرت منقول است كه هر كه قرعه به انگشتر عقيق بزند بهره او تمام تر بيرون مي آيد.
در حديث معتبر از حضرت امام جعفر عليه السّلام منقول است كه انگشتر عقيق در دست كنيد كه مبارك است و هر كه انگشتر عقيق داشته باشد اميد هست كه عاقبتش مقرون به خير و نيكى باشد.
حضرت رسول صلّي الله عليه و آله و سلّم فرمود كه هركه انگشتر عقيق در دست داشته باشد حاجتش برآورده است .
از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه انگشتر عقيق مورث ايمنى است در سفر.
در حديث ديگر از آن حضرت منقول است كه هر كه انگشترى بگيرد كه نگينش عقيق باشد پريشان نشود و عاقبت كارش البتّه نيكو باشد.
در حديث ديگر منقول است كه شخصى به نزد حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم آمد و شكايت كرد كه دزد در راه به من رسيد و اموال مرا برد حضرت فرمود : كه چرا انگشتر عقيق در دست نداشتى كه آن از هر بدى آدمى را نگاه مي دارد.
به سند معتبر ديگر از آن حضرت منقول است كه انگشتر عقيق در دست كنيد مادام كه آدمى آن انگشتر را با خود دارد اندوهى به او نمي رسد.
در حديث معتبر ديگر فرمود كه انگشتر عقيق با خود داريد كه آن اوّل كوهي است كه اقرار كرده است از براى خدا به يگانگى و از براى من به پيغمبرى و از براى تو يا على به امامت .
در حديث معتبر از بشير دهان منقول است كه عرض كردم كدام يك از نگين ها بر انگشت خود بنشانم ؟ فرمود : كه چرا غافلى از عقيق سرخ و عقيق زرد و عقيق سفيد كه اينها سه كوه اند در بهشت . امّا كوه عقيق سرخ پس مشرف است برخانه رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم و امّا كوه عقيق زرد پس مشرف است برخانه حضرت فاطمه عليها السّلام و امّا كوه عقيق سفيد پس مشرف است بر خانه حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام و همه آنها يك خانه است و از زير هر كوهى نهرى جاري است از برف سردتر و از شير سفيدتر و نمي خورد از آن نهرها مگر آل محمّد صلّى اللّه عليه وآله وسلّم وشيعيان ايشان و هرسه نهر از كوثر مي آيد و به يك جا مي ريزد و اين سه كوه تسبيح و تقديس و تمجيد الهى مي كنند و از براى محبّان آل محمّد طلب آمرزش مي كنند پس هر كه از شيعيان آل محمّد يكى از اين عقيق ها را در دست داشته باشد نبيند مگر خير و نيكى و فراخى روزى و سلامتى از جميع بلاها و امان يابد از شرّ پادشاه ظالم و از هر چه آدمى از آن مي ترسد و حذر مي نمايد.
و روايت ديگر از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه دستى به سوى آسمان بلند نمي شود كه خدا دوست تر دارد از دستى كه در آن انگشتر عقيق بوده باشد.
در حديث معتبر از حضرت امام حسن عليه السّلام منقول است كه چون حضرت موسى عليه السّلام بر كوه طور با حق تعالى مناجات كرد و بر زمين نظر كرد حق تعالى از نور روى او عقيق را آفريد پس فرمود كه قسم خوردم به ذات مقدّس خود كه عذاب نكنم به آتش جهنّم دستى را كه انگشتر عقيق در آن باشد اگر ولايت على بن ابى طالب عليه السّلام داشته باشد.
در حديث ديگر منقول است كه جبرئيل نازل شد بر حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم و گفت يا محمّد پروردگار سلامت مي رساند و مي گويد انگشتر را به دست راست بكن و نگينش را از عقيق بكن و بگو به على بن ابيطالب عليه السّلام پسر عمّت كه انگشتر را به دست راست بكند و نگينش را عقيق بكند. حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام پرسيد كه يا رسول اللّه عقيق كدام است ؟ فرمود : كه كوهى است در يمن كه براى خدا اقرار كرده است به يگانگى و براى من به پيغمبرى و براى تو و اولاد تو به امامت و براى شيعيان تو به بهشت و براى دشمنان تو به جهنّم .
از حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام منقول است كه نماز كسي كه انگشتر عقيق در دست داشته باشد بر نماز جماعتى كه غير عقيق در دست داشته باشند به چهل درجه زيادتى دارد. در روايت ديگر منقول است كه دو ركعت نماز با انگشتر عقيق به تر است از هزار ركعت كه با آن نباشد.
در فضيلت ياقوت و زبرجد و زمرّد :
در حديث معتبر از حضرت على بن موسى الرّضا عليه السّلام منقول است كه انگشتر ياقوت در دست كنيد كه پريشانى را زايل مي كند.
از حضرت امام موسى صلوات الله عليه منقول است كه انگشتر زمرّد در دست كردن موجب آسانى است كه در آن هيچ دشوارى نباشد.
در حديث ديگر از حضرت امام رضا عليه السّلام به همين لفظ وارد شده است امّا به لفظ زبرجد و فرمود كه انگشتر زمرّد در دست داشتن فقر را به توانگرى بدل مي كند و فرمود كه هر كه انگشترى ياقوت زرد در دست كند فقير نشود.
در فضيلت فيروزه و جزع يمانى :
از حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام منقول است كه هركه انگشتر فيروزه در دست كند دستش فقير نشود.
از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام منقولستكه انگشتر جزع يمانى در دست كنيد كه رد نمي كند مگر متمرّدان شياطين را.
از حضرت امام رضا عليه السّلام منقول است كه حضرت اميرالمؤمنين فرمود كه رسول خد صلّى اللّه عليه وآله وسلّم بيرون آمدند و انگشتر جزع يمانى در دست كرده بودند و با ما نماز كردند و چون از نماز فارغ شدند انگشتر را به من دادند و فرمودند كه اين انگشتر را در دست راست خود كن و با آن نماز بكن كه نماز در جزع يمانى برابر هفتاد نماز است و تسبيح و استغفار مي كند و ثوابش براى صاحبش نوشته مي شود.
على بن محمد حميرى گفت كه دختر جعفر بن محمود را خواستم و بسيار او را دوست مي داشتم و فرزند از او به وجود نمى آمد. به خدمت حضرت امام على النّقى عليه السّلام رفتم و اين مطلب را عرض كردم. پس تبسّم نمود و فرمود كه بگير انگشترى كه نگينش فيروزه باشد و بر آن نقش ‍كن اين آيه را رَبِّ لاتَذَرْنى فَرْدا وَ اَنْتَ خَيْرُالْوارِثينَ. چنان كردم يك سال نگذشت كه از آن زن پسرى به وجود آمد.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه خداوند عالميان مي فرمايد كه من شرم مي كنم از دستى كه به سوى من بلند شود به دعا و در آن دست انگشتر فيروزه باشد پس او را نا اميد برگردانم .
از حضرت امام محمد باقر عليه السّلام روايت كرده است كه هر كه صبح كند در دستش انگشتر عقيق باشد كه در انگشت دست راست كرده باشد پيش از آن كه نظرش بر كسى بيفتد نگين آن را به جانب كف دست بگرداند و به آن نظر كند و سوره انّا انزلناه فى ليله القدر را تا آخر بخواند پس بگويد: امَنْتُ بِاللّهِ وَحْدَهُ لاشَريكَ لَهُ وَ كَفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَالطّاغُوتِ وَ آمَنْتُ بِسِرِّ آل مُحَمَّدٍ وَ عَلانِيَتِهِمْ وَ ظاهِرِهِمْ وَ باطِنِهِمْ وَ اوَّلِهِمْ وَ آخِرِهِمْ چون چنين كند خداوند عالميان او را نگاه دارد آن روز از شرّ آن چه از آسمان نازل مى شود و آن چه از زمين بيرون مي آيد و در حرز و حمايت خدا باشد تا شام.
حليه المتّقين - علاّمه محمّد باقر مجلسی رحمه الله

باسلام
تمام این فرموده ها متین و قابل قبول است.
حال که شک کردید سئوالی میکنم که باورتان محکم شود با پاسخگویی خودتان.
اطاعت یعنی چه!؟
برگردیم عقب
یاران امام جعفر صادق ع را که در تنور رفتند را که بیاد دارید.آیا ایشان ندانستند که تنور گرم است؟آیا امام نمیدانست؟
حال برخی حکمت ها هست که از ما پنهان است.
اصلا فلسفه غیبت امام عصر عج چه بود؟
چرا باید امام عصر عج غائب باشد؟
اگر مساله کشته شدن حضرت بوده چرا در روایات داریم که باز حضرت شهید میشود؟
مساله اطاعت و قبول کردن تقدیر مساله مهمی است.
درباره انگشتر بدست راست هم بگویم و والسلام
خداوند اختیاری به امین ترین ملائکه اش (جبرئیل امین)داده و او عرض کرده: هر کس انگشتری در دست راست داشته باشد و نیتش سنت رسول الله باشد در قیامت که همه حیرانند دستش بگیرم و نزد امیرالمومنین ع برسانم.
پیداست که خداوند سخت نگرفته ولی بحث درجات است و امام حسن العسکری ع فرمودند بهترین نشانه ولایت پذیری...
تازه هر کسی دست چپ کند تازه ارادتش را نشان داده و توفیقات برای کسب ادب پیدا میکند تا آنجا که خودش بخواهد و اجباری نیست.
شاید هر کس دست چپ در دوران غیبت داشت قدرت شفاعتش از دست راستی ها بیشتر باشد و این خود نوعی رقابت هست برای برپایی سنت.
این عمل هم فقط مخصوص دوران غیبت هست و بعد به همان دست راست برخواهد گشت.
کسانی که پایدارتر باشند شاید حقوقی از طرف خداوند برای رهبری مردم داشته باشند که امانتداریشان را ثابت کنند.
سخن طولانی شد و شاید از حوصله خارج شود.
ببخشید
وقت بخیر

پست جمع بندی موضوع

پرسش:
باسلام
منظور امام حسن العسکری ع از خداوند امر ما و شما را ظاهر کند چیست و مربوط به چه دورانی هست؟
امام حسن عسكرى (ع) در سال دويست و شصت قمرى خطاب به شيعيان فرمودند: تاكنون امر ما اين بود كه انگشترتان را به دست راست بگذاريد. اين در حالى بود كه ما (اهل بيت) در ميان شما حاضر بوديم ولى اكنون امر مى كنيم انگشترى را به دست چپ كنيد به جهت آنكه ما از ميان شما غائب مى شويم تا زمانى كه پروردگار امرما و امر شما را ظاهر كند همانا اين بهترين دليل براى شما در ولايت ما اهل بيت است. همان لحظه شيعيان در حضور امام انگشترهاى خود را از دست بيرون كرده و در دست چپ شان قرار دادند و حضرت به آنان فرمودند: اين قضيه را براى شيعيان ما نقل كنيد. تحف العقول (سخنان امام حسن العسکری ع)

پاسخ:
سلام علیکم
پرسشگر گرامی اصل روایت وترجمه آن خدمت شما ارسال می گردد:
وَ قَالَ ع لِشِيعَتِهِ فِي سَنَةِ سِتِّينَ وَ مِائَتَيْنِ أَمَرْنَاكُمْ بِالتَّخَتُّمِ فِي الْيَمِينِ وَ نَحْنُ بَيْنَ ظَهْرَانَيْكُمْ‏ «3» وَ الْآنَ نَأْمُرُكُمْ بِالتَّخَتُّمِ فِي الشِّمَالِ لِغَيْبَتِنَا عَنْكُمْ إِلَى أَنْ يُظْهِرَ اللَّهُ أَمْرَنَا وَ أَمْرَكُمْ فَإِنَّهُ مِنْ أَدَلِّ دَلِيلٍ عَلَيْكُمْ فِي وَلَايَتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَخَلَعُوا خَوَاتِيمَهُمْ مِنْ أَيْمَانِهِمْ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَبِسُوهَا فِي شَمَائِلِهِمْ‏ «4» وَ قَالَ ع لَهُمْ حَدِّثُوا بِهَذَا شِيعَتَنَا.(1)
ترجمه:
در سال 260 به شيعيانش فرمود: تاكنون كه ما در ميان شما بوديم دستور مى‏داديم انگشترى را به دست راست كنيد، و اينك كه غيبت ما فرا رسيده مى‏گوئيم به دست چپ كنيد، تا وقتى كه امر ما و شما ظاهر شود (و دولت حق سر كار آيد) كه اين بهترين دليل بر ولايت شما نسبت به ما اهل بيت است و در حضور آن جناب شيعيان انگشترها را از دست راست بيرون كشيده به دست چپ كردند، و حضرت فرمود: مطلب را به همه شيعيان ابلاغ كنيد.(2)
اما منظور امام (ع) از جمله « پروردگار امرما و امر شما را ظاهر كند» همان فرج مولی امام زمان(عج) می باشد که مترجم با عنوان (و دولت حق سر كار آيد) تعبیر کرده است.

پی نوشت:
1) تحف العقول، ص: 488.
2) تحف العقول / ترجمه جنتى، ص: 785.

موضوع قفل شده است