یک دلیل برای خواندن نماز

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
یک دلیل برای خواندن نماز

سلام

یاد دوره حضرت ابراهیم افتادم
پدران ما بت میپرستیدند ما هم میپرستیم بعدش حضرت ابراهیم بتها را شکست و اتفاق بدی که قرار بود بیفته نیفتد

حالا نوبت من نوعی شده
پدران ما گفتن نماز بخوان ما هم خواندیم

حالا سوالم را جواب میخواهم اساتید
دلیل قابل حس میخوام دلیل قابل درک میخوام دلیلی میخوام که تجربه کنم این تجربه هم باید قابل فهم باشه و هم قابل درک

با تشکر

به امید ظهور

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد طاها

با عرض سلام به شما دوست گرامی

سوال از «چرایی نماز خواندن» را میتوان با دو نگاه پاسخ داد که هر یک در جای خود محکم و قابل اعتماد است.

از یک نظر میتوان به اسرار و آثار نماز اشاره نمود که در آیات و روایات و نیز تحلیل اندیشمندان مسلمان آمده است. از جمله کتابهایی که درباره اسرار و آثار نماز نگاشته شده میتوان به اسرار الصلوه (میرزا آقا جواد ملکی تبریزی) و اسرار الصلوه (آیت الله جوادی آملی) و آثار عجیب نماز (محمدباقر نبی نژاد) اشاره نمود.
باید توجه داشت وقتی سخن از اسرار و آثار نماز است نباید انتظار داشت این امور برای همه نمازگزاران بطور یکسان قابل درک و مشاهده باشد بلکه بسته به کیفیت نمازی که بجا آورده میشود و نیز شخص نمازگزار، بروز آنها سلسله مراتب مختلفی دارد و هر مرتبه از نماز اثر مناسب همان مرحله را داراست.(سرچشمه اندیشه/جوادی آملی/ج5/ص118)
در این باره لازم است به این نکته نیز توجه کنیم که کمیت و کیفیت وقوع آثار نماز ممکن است با انتظاری که ما داریم مطابق نباشد اما این به معنای نبودن آن اثر نیست. به عنوان مثال یکی از آثاری که قرآن برای نماز میشمرد بازداشتن انسان از زشتی است: وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر. (سوره عنکبوت/45)
طبعا این سوال برای بسیاری از ما رخ میدهد که چه بسیار نمازگزارانی که به زشت کاری شهره هستند پس آیا این اثری که در آیه آمده واقعیت دارد؟ پاسخ اینست که بر اساس آیه یاد شده، نماز طبیعتش این است که اگر با رعایت شرایط عمومی انجام شود این اثر را در نمازگزار ایجاد میکند هرچند نه در مدت زمانی که ما انتظار داریم و نه به کیفیتی که ما توقع داریم. مثلا اگر این فرد نماز را نمیخواند به زشتی بدتری دست میزد و عاقبت بدتری برایش رقم میخورد و چون نماز را ترک نکرده نه آن زشتی بدتر از او سر میزند و نه آن اثر سوء را میبیند.(تفسير نمونه، ج‏16، ص: 285) به عبارت دیگر اثر وجود دارد هرچند کم است یا مشهود نیست.

با نگاه دومی نیز میتوان به سوال شما پاسخ داد و آن اینکه جایگاه وجودی نماز در دایره جهان هستی را ملاحظه کنیم. برای توضیح ابتدا مثالی را مرور میکنیم:

مرحله1: به وجود شخصی پی میبریم
مرحله2: میفهمیم خصوصیاتی دارد که وی را شایسته مدح و ستایش کرده است
مرحله3: پی میبریم که مدح و ستایش او هم وظیفه است و هم مایه سعادت
مرحله4: متوجه میشویم انجام ندادن این مدح و ستایش مساوی با شقاوت است
مرحله5: او به ما نشان میدهد مدح و ستایشی که هم شایسته او باشد و هم سعادتبخش و مانع شقاوت، چگونه باید باشد و نام آنرا x میگذارد.

کسی که تک تک مراحل پنجگانه مذکور را بصورت مستدل طی کند آیا در مورد انجام عمل ایکس تردیدی خواهد داشت؟

گرچه ممکن است در وجود آن شخص یا شایستگی اش برای مدح و ستایش یا... ابهام داشته باشد اما اگر باور یابد که چنین شخصی وجود دار د که شایسته مدح است و... به نظر میرسد دیگر برای ترک عمل ایکس (تاکید میکنم: عمل ایکس)، هیچ توجیهی ندارد.

این چارچوبی که توصیف کردیم انسان را به مرحله ششمی میرساند که نامش «تعبد به انجام ایکس» است که با توضیحی که داده شد روشن میشود «این تعبد داشتن» در چارچوب مذکور، خود دلیلی عقلائی، محکم و قابل درک و فهم است.

نتیجه اینکه ما نماز میخوانیم زیرا: 1- به وجود خدا باور داریم و 2- باور داریم او شایسته مدح و ستایش است و 3- باور داریم مدح و ستایش او هم وظیفه است و هم مایه سعادت و 4- باور داریم ترک مدح و ستایش او مایه شقاوت است و 5- باور داریم خداوند نماز را مصداق و نمونه مدح و ستایشی میداند که هم شایسته اوست و هم سعادتبخش و هم مانع شقاوت است. پس توجیهی برای ترک نماز نداریم.
در پناه حق

طاها;587739 نوشت:
نتیجه اینکه ما نماز میخوانیم زیرا: 1- به وجود خدا باور داریم و 2- باور داریم او شایسته مدح و ستایش است و 3- باور داریم مدح و ستایش او هم وظیفه است و هم مایه سعادت و 4- باور داریم ترک مدح و ستایش او مایه شقاوت است و 5- باور داریم خداوند نماز را مصداق و نمونه مدح و ستایشی میداند که هم شایسته اوست و هم سعادتبخش و هم مانع شقاوت است. پس توجیهی برای ترک نماز نداریم.
در پناه حق

ممنون
به وجود خدا باور کامل دارم بی شک و تردید
باور دارم که شایسته مدح و ستایش است
و باور دارم که وظیفه من است مدح و ستایش او

فقط مدح و ستایش در قالب نماز برای قابل هضم نیست این مدح و ستایش در قابلهای دیگر هم میشود برای باور من گنجانده شود که
مایه شقاوت نشود

[="Arial"][="Black"]وقتی کسی در حق ما لطفی می کنه چقدر ازش تشکر میکنیم خدا بهمون تن سالم داده و بنظرم تشکر ازش نماز خوندنه[/]

باخیش;587781 نوشت:
وقتی کسی در حق ما لطفی می کنه چقدر ازش تشکر میکنیم خدا بهمون تن سالم داده و بنظرم تشکر ازش نماز خوندنه

نماز میتونست یکی از راهها باشه

که همانند سپاسگذاری واجب نباشه که کسی را به خاطر نخواندنش محاکمه نکنند

اگر نماز تشکر از خداست چرا نخواندش حکم عذاب قبر برایش صادر شده و جهنم

[="Arial"][="Black"]

cwar;587801 نوشت:
نماز میتونست یکی از راهها باشه

که همانند سپاسگذاری واجب نباشه که کسی را به خاطر نخواندنش محاکمه نکنند

اگر نماز تشکر از خداست چرا نخواندش حکم عذاب قبر برایش صادر شده و جهنم

ببین چرا سخت میکنی برای خودت , نماز خوندن چند دقیقه اس بیشتر از ده دقیقه طول نمی کشه
منم قبلا فکر میکردم نماز خوندن عذابه , ولی الان که نماز میخونم میبینم در حق خودم ظلم کردم , خدا اونقدر ما رو دوست داره بخاطر اون واجب کرده که آرامش بده بهمون , فرصتی برای کنار.گذاشتن مشغله هامون باشه
اگه عذاب خواهد داد بخاطر خودمونه , چرا ? چونکه خدا خالق ما هستش و سازنده , سازنده گفته که در طول روز باید نماز خوند , بعدشم اگر هم قراره عذاب شیم بخاطر اینکه خودمون رو از لطف خدا که نماز هست محروم کردیم ,
وقتی کسی رو دوست داریم چقدر به حرفش گوش میدیم ? اگه خدا رو دوست داریم به حرفشم گوش کنیم و نماز بخونیم[/]

باخیش;587806 نوشت:
چونکه خدا خالق ما هستش و سازنده , سازنده گفته که در طول روز باید نماز خوند

این جمله تون برام جالب و کارساز بود

سازنده هر چیز بهتر از هر کس از مضرات و محسنات ساختش خبر دارد

سازنده برق گفته اگر دست بزنی خطرات جبران ناپذیری داره اگر درست طبق دستور اجرا کنی بهترین کاربردها را داره

ممنون

cwar;587780 نوشت:
فقط مدح و ستایش در قالب نماز برای قابل هضم نیست

با عرض سلام به شما دوست گرامی

اگر به مرحله پنجم از مراحل یاد شده دقت بفرمایید پاسخ سوال شما داده میشود. در حقیقت تاکید گسترده ای که بر خواندن نماز در قرآن و روایات آمده نشان میدهد معبود به نماز که یکی از جلوه های ستایش الهی است توجه خاصی دارد. اگر این تاکید نبود و اگر انتخاب نوع مدح و ستایش الهی کاملا به خود ما واگذار شده بود شاید به مصادیق دیگر ستایش بسنده میکردیم و به سراغ نماز با این کیفیت موجود نمی آمدیم اما این تاکید و الزام حاکی از ویژگیهای مهم و حیاتی در نماز است که بسیاری از آنها از ما پوشیده است و برخی نیز در آثار علما مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. (به کتابهایی که درباره اسرار الصلوه نگاشته شده مراجعه ای داشته باشید)

در پناه حق

cwar;587801 نوشت:
اگر نماز تشکر از خداست چرا نخواندش حکم عذاب قبر برایش صادر شده و جهنم

با عرض سلام به شما دوست گرامی

وقتی مرحله دوم و سوم از مراحل پنجگانه یاد شده را به صورت مستدل و همه جانبه ملاحظه کنیم به این حقیقت خواهیم رسید که خداوند نیازی به نماز و ستایش ما ندارد بلکه ستایش کردن شایسته اوست و اگر ستایش چنین کسی بجا آورده نشود اولین کسی که ما را بر ترک این ستایش مذمت میکند عقل و وجدان خود ماست. این حقیقت، در کنار تاکید گسترده معبود بی نیاز بر خواندن نماز نشان میدهد در بطن و شاکله نماز حقایقی نهفته است که نتیجه طبیعی تن ندادن به آن آتش است و عذاب. اصولا عذاب قبر و دوزخ چیزی جز بطن و حقیقت عمل ناشایست نیست. کسی که مثلا در این دنیا مرتکب غیبت میشود گرچه در ظاهر صرفا الفاظی از زبان او خارج میشود اما حقیقت و بطن آن چیزی جز خوردن گوشت برادر دینی او نخواهد بود.

در پناه حق

سلام
به تشکر و توجه به مراحلی که جناب طاها به درستی بیان کردن
و سوال شما اینکه چرا باید نماز را یا به قول کارشناس عزیز چرا عمل x را حتما باید به شکلی که گفته شده انجام داد؟
جواب : شما اگه به اعمال و اذکار نماز با عمق بیشتری نگاه کنی خواهی دانست بهتر از این اعمال و رفتاری که سازنده گفته و یا بهت رسونده و در نماز وجود داره نمی توان چنین موجود بی بدلیل را پرستش کرد چرا که خود عمل هم باید بی بدلیل باشه که هست .
اگر شما سراغ داری عملی برتر و بهتر عمیقتر و ... از نماز به ما نشان بده!

نماز بهینه ترین و راحترین و کاراترین و سازنده ترین و ... برای رسیدن به قرب الهیه. همنجوری که نیت و هدفت تو در اول نماز قرب به خدا ابراز میکنی.

برای فهم بیشتر دو تا مثال تقدیم میکنم: مثل این میمونه که شما به سازنده یه ماشین بگی اینجوری که تو گفتی من از این وسیله بهره نمی برم من میخوام یه جور دیگه باهاش کار کنم. کلی مهندس و طراح نشستن یه دستور عمل بهینه و درست پیشنهاد دادن که بهترین شکل بهره بردن اینیه که ما میگیم .
حالا شما دیگه خود دانی !
برای رسیدن به قله راههای زیادی وجود داره ولی یه راهنما گفته این مسیر بهترین و نزدیکترین راه برای رسیدن به قلست.

نیایش امیر المومنین علیه السلام :خدایا!تویی سزاوار ستایش های نیکو .و بسیار و بی شمار تو را ستودن .اگر تو را ارزو کنند پس بهترین ارزویی. و اگر به تو امید بندند بهترین امیدی. خدایا ! در های نعمت بر من گشودی که زبان به مدح غیر تو نگشایم. و بر این نعمت ها غیر از تو را ستایش نکنم. و زبان در مدح نومید کنندگان و انان که مورد اعتماد نیستند باز نکنم. خداوندا ! هر ثنا گویی از سوی ستایش شده پاداشی دارد. به تو امید بستم که مرا به سوی ذخایر رحمت و گنج های امرزش اشنا کنی. خدایا ! این بنده توست که تو را یگانه می خواند. و تو حید و یگانگی تو را سزاست. و جز تو کسی را سزاوار این ستایش ها نمی داند. خدایا ! مرا به درگاه تو نیازی است که جز فضل تو جبران نکند. و ان نیازمندی را جز عطا و بخشش تو به توانگری مبدل نگرداند. پس در این مقام رضای خود را به ما عطا فرما و دست نیاز ما را از دامن غیر خود کوتاه گردان.که " تو بر هر چیزی توانا یی."

cwar;586798 نوشت:
سلام

یاد دوره حضرت ابراهیم افتادم
پدران ما بت میپرستیدند ما هم میپرستیم بعدش حضرت ابراهیم بتها را شکست و اتفاق بدی که قرار بود بیفته نیفتد

حالا نوبت من نوعی شده
پدران ما گفتن نماز بخوان ما هم خواندیم


سلام
اتفاقا خود خدا فرموده کاری به دین پدر مادرتون نداشته باشید خودتون تعقل کنید چون شاید آنها در اشتباه باشند
موضوع قفل شده است