جمع بندی ازدواج با دختر خردسال و لوازم آن

تب‌های اولیه

82 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ازدواج با دختر خردسال و لوازم آن

با سلام-طبق مساله 12 کتاب نکاح تحریر الوسیله امام خمینی جلد داریم:
مساءله 12 -
كسيكه زوجه اى كمتر از نه سال دارد وطى او براى وى جايز نيست چه اينكه زوجه دائمى باشد، و چه منقطع ، و اما ساير كام گيريها از قبيل لمس بشهوت و آغوش گرفتن و تفخيذ(4) اشكال ندارد هر چند شيرخواره باشد، و اگر قبل از نه سال او را وطى كند اگر افضاء نكرده باشد بغير از گناه چيزى بر او نيست ، و اگر كرده باشد يعنى مجراى بول و مجراى حيض او را يكى كرده باشد و يا مجراى حيض و غائط او را يكى كرده باشد تا ابد وطى او بر وى حرام مى شود، لكن در صورت دوم حكم بنابر احتياط است و در هر حال بنا بر اقوى بخاطر افضاء از همسرى او بيرون نمى شود در نتيجه همه احكام زوجيت بر او مترتب مى شود يعنى او از شوهرش و شوهرش از او ارث مى برد، و نمى تواند پنجمين زن دائم بگيرد و ازدواجش با خواهر آن زن بر او حرام است و همچنين ساير احكام ، و بر او واجب است مادامى كه آن زنده است مخارجش را بپردازد. هر چند طلاقش داده باشد، بلكه هر چند كه آن زن بعد از طلاق شوهرى ديگرى انتخاب كرده باشد كه بنابر احتياط بايد افضا كننده نفقه او را بدهد، بلكه اين حكم خالى از قوت نيست ، و نيز بر او واجب است ديه افضا را كه ديه قتل است بآن زن بپردازد اگر آن زن آزاد است نصف ديه مرد را با مهريه ايكه معين شده و بخاطر عقد دخول بگردنش آمده به او بدهد، و اگر بعد از تمام شدن نه سال با او جماع كند و او را افضاء نمايد حرام ابدى نمى شود و ديه بگردنش نمى آيد، لكن نزديكتر به احتياط آن است كه مادامى كه آن زن زنده است نفقه اش را بدهد هر چند كه بنا بر اقوى واجب نيست

لطفا ابتدا در مورد این حکم توضیح بیشتری بفرمایید بنده به هیچ وجه اصل حکم را متوجه نمیشوم آیا در اسلام امکان دارد کسی با شیر خواره ازدواج کند؟مگر رضایت در ازدواج اصلی دو طرفه نیست؟و اینکه چرا اسلام باید چنین حکمی داده باشد که شخص در پی کامجویی از شیر باشد؟آیا این چیزی جز کودک آزاری است؟
لطفا کمک کنید:dar::dar::dar::dar::dar::dar::dar::soal::soal::soal::soal::soal::soal::soal:

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد مسلم

موذن;583775 نوشت:
لطفا ابتدا در مورد این حکم توضیح بیشتری بفرمایید بنده به هیچ وجه اصل حکم را متوجه نمیشوم آیا در اسلام امکان دارد کسی با شیر خواره ازدواج کند؟مگر رضایت در ازدواج اصلی دو طرفه نیست؟و اینکه چرا اسلام باید چنین حکمی داده باشد که شخص در پی کامجویی از شیر باشد؟آیا این چیزی جز کودک آزاری است؟

با سلام خدمت شما

ببینید آنچه که اسلام به جواز آن حکم داده است این است که ازدواج سن خاصی ندارد و اولیاء انسان مسئول تشخیص سن و مورد مناسب برای ازدواج فرزندشان هستند، و اگر صلاح بدانند می توانند دخترشان را در خردسالی به ازدواج شخصی در بیاورند، که البته معمولا با اهدافی مثل محرمیت زن و مرد نامحرم با یکدیگر اتفاق می افتد.
مثلا اگر مردی بخواهد با زنی محرم ابدی شود، کافیست برای مدت کوتاهی، دختر آن زن را صیغه کند، با پایان مدت عقد موقت یا طلاق دادن آن دختر خردسال در عقد دائم، مادر دختر برای همیشه به آن مرد محرم خواهد بود، چرا که محرمیت مادر زن، محرمیت ابدی است.
پس اسلام به این امر توصیه نکرده است بلکه اجازه داده است اگر اولیائی مصلحت فرزندشان را در ازدواج فرزند خردسالشان دانسته اند می توانند به این امر اقدام کنند. روشن است معمولا کسی به نیت کام جویی با شیرخوار ازدواج نمی کند و صرفا برای امور دیگری چون محرم شدن و... است والا انسان اگر مشکل روانی نداشته باشد، در شرایط عادی از بچه شیرخواره یا خردسال لذتی نمی برد و ملاک تشخیص این امر را خداوند بر عهده مورد اطمینان ترین اشخاص به آن کودک، یعنی پدر یا اجدادش که فرزندشان پاره تنشان است گذارده است، و تا جایی که ضرورتی ندارد از این کار نهی نموده است:

«هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ أَوْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ: قِيلَ لَهُ إِنَّا نُزَوِّجُ صِبْيَانَنَا وَ هُمْ صِغَارٌ قَالَ فَقَالَ إِذَا زُوِّجُوا وَ هُمْ صِغَارٌ لَمْ يَكَادُوا يَتَأَلَّفُوا»(الکافی، کلینی، ج5، ص398)
هشام بن عبدالملک از امام صادق(ع) یا امام رضا(ع) نقل کرده که به حضرت(ع) گفته شد ما دخترانمان را در خردسالی به ازدواج همسرشان در می‌آوریم پس امام(ع) فرمودند: اگر در خردسالی به ازدواج آنها اقدام نمایید زندگی آنها از دوام و الفت مستمر دورتر خواهد بود.

اسلام حتی به این هم قانع نشده است و می گوید اگر پدری به خاطر اغراض شخصی و بدون در نظر گرفتن منافع دختر به ازدواج او رضایت دهد، چنین ازدواجی صحیح نیست و اجازه او نافع نخواهد بود، و باز هم به این قانع نشده است، و دستور داده حتی اگر ولی آن دختر به خاطر مصلحتی و به درستی با ازدواج موافقت کرده باشد باز هم شوهر علی رغم محرمیت اجازه رابطه جنسی با آن دختر را ندارد، و در صورت ارتکاب چنین عملی و وارد شدن آسیب به دختر با مجازات سنگینی روبرو خواهد شد: (تحریر الوسیلة، کتاب النکاح، مسئله 12)
1- تمام مخارج این دختر را تا پایان عمر باید بدهد، حتی اگر او را بعدها طلاق بدهد.
2- دیه کامل یک زن.
3- مهریه کامل او را نیز باید بپردازد.
پس اسلام جز محدود کردن اختیارات پدر و مادر در مورد فرزندشان و نهی آنها از اقدام به ازدواج فرزندشان در خردسالی کاری نکرده است، و جواز آن را هم به خاطر برخی مصالح مانند محرمیت و... امضاء کرده است.
گواه کارآمدی این حکم اسلام همان ثمره عملی آن در جامعه است، اسلام عملا شرایطی گذاشته است که خود به خود این اتفاق در جوامع شیعه به صورت نادر اتفاق می افتد روشن است که پدر و مادرها به فرزندشان عشق میورزند و آن را در خردسالی به ازدواج یک انسان نامتعادلی که از ازدواج با کودکان به دنبال لذت جنسی است در نمی آورند، لذا این ازدواج به صورت نادر اتفاق افتاده، و همین موارد نادر هم برای فوائد جنبی چون محرم شدن و... میباشد.
از این پاسخ که بگذریم، اگر چه شما پرسشگر گرامی این سوال را از روی کنجکاوی پرسیده اید و طبیعی است که با دیدن چنین احکامی در ذهن انسان سوال ایجاد می شود، اما شبکه ها و سایت های غربی به شدت در ترویج امثال این شبهه ها میکوشند، به نظرم ما مسلمانان باید در قالب یک تهاجم به این شبهات پاسخگویی کرده و در عین دفاع، به مهاجم حمله کنیم.

همین غربی ها به احکام آشکار اسلام که ما با منطق و بدون ترس و واهمه بیان می کنیم حمله می کنند اما در مقام عمل به آن بر ما پیشی می گیرند.

آمار تجاوز به کودکان در غرب را نادیده می گیرند و به ازدواجی که با این همه قیود و محدودیت ها از طرف اسلام فقط جایز دانسته شده است حمله می کنند، بگذریم از فرهنگی که در مقابل هم جنس بازی و ازدواج با حیوانات و... هم لب فرو بسته است.
به گزارش مرکز آمار تجارت کودکان و تجاوز به کودکان در آلمان Statistik Kindesmissbrauch in Deutschland) 10٪) از کلیه‌ی کودکان آلمانی مورد شکنجه‌های جسمی و تجاوز قرار می‌گیرند(http://www.bdkj-re.de/missbrauch/statistiken-kindesmissbrauch.php)

موفق باشید.

با سلام ممنون از پاسختون این پاسخ تاحدی قابل قبول است اما صرفا تا حدی که اسلام اجازه ی ازدواج داده باشد نه طیق گفته ی زیر که در همان مسئله 12 ذکر شده
"...- كسيكه زوجه اى كمتر از نه سال دارد وطى او براى وى جايز نيست چه اينكه زوجه دائمى باشد، و چه منقطع ، و اما ساير كام گيريها از قبيل لمس بشهوت و آغوش گرفتن و تفخيذ(4) اشكال ندارد هر چند شيرخواره باشد،...."
بنده فکر میکنم این موضوع از بحث محرمیت چیزی فراتر خواهد بود اگر دلیل دیگری برای این حکم مد نظرتون هست لطفا ارائه بفرمایید آیا لمس به شهوت،آغوش گرفتن و تفخیذ زمانی امکان داره به سود کودک باشه؟ و امکان داره اولیای کودک چنین موردی را به مصلحت کودک چه بسا شیر خواره خود بدونند؟
بنده با آمار ها ی ارائه شده مشکلی ندارم چه بسا در کشور ما هم که داعیه ی اسلام داریم مواردی یافت میشه و شاید حتی قیاس اسلام با عملکرد چنین کشور هایی شان اسلام را پایین بیاره
اما بحث بر سر اصل دین است که نباید خللی در آن وارد باشه که صد البته نیست اما با دانستن علت حکم شیرینی اطاعت برامون بیشتر میشه و در برابر جاهلان و کسانی که به سادگی این نقاط را به عنوان ضعف تلقی میکنند دلایلی برای اثبات و ترویج دین خواهیم داشت
منتظر راهنمایی های بیشترتون هستم-ممنون از لطفتون
:Sokhan::Sokhan::Sokhan::ok:

انشاالله که اینجوری که شما میگید نباشه و دلیلی براش پیدا بشه در غیر کاش مراجع حاضر هم نظرشون رو در مورد این موضوع می دادند تا رفع شبهه بشه
مرسی از دقت نظرتون

موذن;584400 نوشت:
با سلام ممنون از پاسختون این پاسخ تاحدی قابل قبول است اما صرفا تا حدی که اسلام اجازه ی ازدواج داده باشد نه طیق گفته ی زیر که در همان مسئله 12 ذکر شده
"...- كسيكه زوجه اى كمتر از نه سال دارد وطى او براى وى جايز نيست چه اينكه زوجه دائمى باشد، و چه منقطع ، و اما ساير كام گيريها از قبيل لمس بشهوت و آغوش گرفتن و تفخيذ(4) اشكال ندارد هر چند شيرخواره باشد،...."
بنده فکر میکنم این موضوع از بحث محرمیت چیزی فراتر خواهد بود اگر دلیل دیگری برای این حکم مد نظرتون هست لطفا ارائه بفرمایید آیا لمس به شهوت،آغوش گرفتن و تفخیذ زمانی امکان داره به سود کودک باشه؟ و امکان داره اولیای کودک چنین موردی را به مصلحت کودک چه بسا شیر خواره خود بدونند؟
بنده با آمار ها ی ارائه شده مشکلی ندارم چه بسا در کشور ما هم که داعیه ی اسلام داریم مواردی یافت میشه و شاید حتی قیاس اسلام با عملکرد چنین کشور هایی شان اسلام را پایین بیاره
اما بحث بر سر اصل دین است که نباید خللی در آن وارد باشه که صد البته نیست اما با دانستن علت حکم شیرینی اطاعت برامون بیشتر میشه و در برابر جاهلان و کسانی که به سادگی این نقاط را به عنوان ضعف تلقی میکنند دلایلی برای اثبات و ترویج دین خواهیم داشت
منتظر راهنمایی های بیشترتون هستم-ممنون از لطفتون

با سلام و احترام مجدد

در این رابطه دو نکته خدت شما عرض می کنم

نکته اول:
این حکم از چند قاعده استفاده شده است:
1- در اسلام برای ازدواج از لحاظ سن و سال مرزی تعیین نشده است.
2- در اسلام تمام لذت های جنسی بین دو همسر جایز هست، مگر آنچه که نهی بالخصوصی در مورد آن در روایات آمده باشد.
3- ضرر زدن به دیگری در اسلام جایز نیست(قاعده لا ضرار)
از مجموع این سه قاعده و روایاتی که از اصل رابطه جنسی با کودکان خردسال نهی کرده اند( وسائل الشیعه، باب 45 از ابواب نکاح، ج20، ص101-104) برداشت می شود که لذت های دیگر در صورتی که ضرری برای زوجه نداشته باشند جایز است. به همین خاطر میتوان گفت در این حکم اختلافی بین فقها نیست.(جواهر الکلام، محمد حسن نجفی، ج29، ص416)

نکته دوم:
ببینید از یک دیدگاه دیگر به مسئله نگاه می کنیم، فقط توجه داشته باشید با یک نگاه کاملا منطقی و بدور از احساسات وارد بحث می شویم.
فقها همواره به دنبال روشن کردن زوایای بحث هستند، گاهی فرض های نادری را مطرح می کنند برای این که حکم روشن شود، مثلا امام(ره) در تحریر الوسیله می فرمایند: اگر کسی نمازش قضا شد و وسیله ای مانند هواپیما دارد و می تواند خود را به افقی که هنوز نماز قضا نشده برساند و نمازش را بخواند باید چنین کند، ببینید این موارد از باب روشن کردن زوایای بحث است، والا عملا مراد از بیان این احکام امکان عرفی و وقوع حتمی آن نیست. در این مسئله هم یک فرض نادر پیش می آید، با توجه به این که اسلام که سن ازدواج تعیین نکرده، مطلق لذت بردن را هم جایز دانسته پس در مورد ازدواج با دختر خردسال حکمش چه می شود؟ اسلام فقط می گوید اگر پدر با رعایت مصالح دختر اجازه داد، خب اینها زن و شوهر هستند.

با نگاه دقیق ازدواج پیوند زناشویی است و وقتی ازدواج دختری با یک پسری به مصلحت دختر باشد، و پدر او هم به این ازدواج رضایت بدهد زن و شوهر می توانند از یکدیگر لذت ببرند، به شرطی که چه در خردسالی و چه در بزرگسالی ضرری برای زوج، یا زوجه نداشته باشد، در ازدواج با دختر صغیره، این زوجه متعلق به شوهرش هست، و اگر حقیقتا این شوهر چنین انسنی است که از این بچه خردسال لذت می برد!! اسلام می گوید این لذت بردن حرمتی ندارد، این که شوهری که در آینده قرار است با این دختر رابطه جنسی داشه باشد او را در خردسالی ببوسد چه ضرری برای آن دختر دارد که اسلام آن را حرام کند؟ آیا واقعا دختر وقتی بالغ شد به شوهرش اعتراض می کند که تو چرا در خردسالی از من لذت برده ای؟ این دو متعلق به یکدیگر هستند، قرار است یک عمر با یکدیگر زندگی کنند، بچه دار شوند، و...؛ سخن از تجاوز در دوران کودکی نیست، شما از ازدواج غفلت نکنید، این لذت ها در چارچوب یک ازدواج است.
دقت بفرمایید تنها راه محرم شدن سببی فقط ازدواج است، و در ازدواج محدودیتی برای لذت بردن زن و شوهر از یکدیگر وجود ندارد، آیا اسلام می بایست ازدواج با دختر خردسال را به طور کلی منع کرده و اختیار را از والدین آن سلب می کرد و راه را برای محرم شدن برخی با یکدیگر می بست واحیانا اگر منفعتی در این ازدواج وجود می داشت(که فرض آن بعید نیست) آن را نادیده می شمرد؟ یا می بایست ازدواج را جایز شمرده و محدودیتی هم در رابطه با طفل قائل نمیشد؟ جز این است که اسلام مسیر اعتدال را پیموده است، و می گوید ازدواج سن خاصی ندارد، و تابع شرایط و مصالح دختر است، و پدر اگر متعادل باشد مامور تشخیص این مصلحت است اما حتی اگر این ازدواج به مصلحت دختر باشد، رابطه جنسی با این دختر که حتی احتمال ضرر، تاکید می کنم احتمال ضرر برای این دختر داشته باشد ممنوع است، و اگر مطلقا لذت بردن را منع می کرد این چه ازدواج و زن و شوهر بودنی میشد؟؟! عملا ازدواجی شکل نمی گرفت. می شد شیر بی یال و دم و اشکم!

براستی چرا ما توقع داریم خداوند ما را محدود کند، آیا خود ما نمیتوانیم در سرنوشت دختر کوچک مان نقش داشته باشیم، چرا توقع داریم اگر یک مورد خوب برای ازدواج یک دختر صغیر پیدا شد خداوند اجازه ازدواج دختر را از پدر و مادرش سلب کند؟؟ چرا همواره در ذهن ما بدترین حالت تداعی می شود که یک مرد شصت ساله آمده و یک دختر صغیره را گرفته است! خب این را که اسلام اجازه نمی دهد چون در ظاهر مسئله برای دختر مصلحتی ندارد و این عقد نیاز به طلاق هم ندارد و خود به خود باطل است، اما اگر یک خانواده دید که خانواده ای دیگر که از بزرگان بوده و از فرهنگ غنی ای برخوردارند، لذا تصمیم میگیرند با هماهنگی دخترشان را به پسر آن خانواده که او هم سن و سالی ندارد داده و از کودکی به نام هم و محرم کنند، این چه اشکالی دارد؟ چرا بیخودی داد ما بلند می شود که خدایا چرا اختیار به پدر و مادر این دختر دادی؟ چرا اجازه و آزادی به لذت جنسی بی ضرر به این داماد دادی؟
اسلام عزیز اجازه داده است که پدر و مادر هم، اندکی اختیار ازدواج دخترشان را در کودکی داشته باشند، و برای این اختیارشان هم تازه شرط گذاشته، ما به عنوان دختر و پسر، نه؛ به عنوان پدر و مادر چنین توقعی از خدا نداریم؟؟
اگر اسلام اختیار ازدواج فرزندان را از والدین آنها سلب کرده و سن تعیین میکرد باز منتقدین می گفتند چرا اسلام در حیطه خصوصی انسان ها دخالت کرده و آزادی آنها را محدود نموده و چه بسا والدین در ازدواج فرزندشان منفعتی برای او می بینند و اسلام با منع ازدواج، آنها را از مصالح باز داشته است و...؛ اگر ازدواج را جایز می شمرد و مطلقا لذت را حرام میکرد، می گفتند این پس چه ازدواجی است که عروس و داماد عملا نامحرم هستند؛ حقیقتا به این نمی شود گفت ازدواج؛ اگر مطلقا لذت بردن را جایز می شمرد که دیگر هیچ...
پس همیشه اسلام ستیزان و سایت های غربی بهانه ای برای تهاجم به احکام اسلامی دارند.

موفق باشید

سلام علیکم

اگر چنین ازدواجی به طلاق انجامید ولی برای آن طفل بلوغ زودرس را دربر داشت تکلیف چیست؟

مسلم;584839 نوشت:
با نگاه دقیق ازدواج پیوند زناشویی است و وقتی ازدواج دختری با یک پسری به مصلحت دختر باشد، و پدر او هم به این ازدواج رضایت بدهد زن و شوهر می توانند از یکدیگر لذت ببرند، به شرطی که چه در خردسالی و چه در بزرگسالی ضرری برای زوج، یا زوجه نداشته باشد، در ازدواج با دختر صغیره، این زوجه متعلق به شوهرش هست، و اگر حقیقتا این شوهر چنین انسنی است که از این بچه خردسال لذت می برد!! اسلام می گوید این لذت بردن حرمتی ندارد، این که شوهری که در آینده قرار است با این دختر رابطه جنسی داشه باشد او را در خردسالی ببوسد چه ضرری برای آن دختر دارد که اسلام آن را حرام کند؟

با عرض سلام

اگر چنین ازدواجی به طلاق انجامید ولی برای آن طفل بلوغ زودرس را دربر داشت تکلیف چیست؟

موذن;584409 نوشت:
کاش مراجع حاضر هم نظرشون رو در مورد این موضوع می دادند تا رفع شبهه بشه
مرسی از دقت نظرتون

سلام
نظر برخی مراجع در صفحه سوم آن لینکی که به شما نشان دادم بود:
http://www.askdin.com/thread1539-3.html

.امین.;584866 نوشت:
ا عرض سلام

اگر چنین ازدواجی به طلاق انجامید ولی برای آن طفل بلوغ زودرس را دربر داشت تکلیف چیست؟

بله جناب امین قبول دارم ممکن است چنین آفاتی را به دنبال داشته باشد اما دقت بفرمایید از طرف اسلام نه توصیه ای هست و نه تشویقی، حتی از این گونه ازدواج خردسالان نهی هم شده است، اما اگر پدر و مادر دختر مصلحتی در ازدواج این دختر دیدند که بر این آفت ارجحیت دارد اسلام آنها را از این ازدواج منع نکرده است؛ بدیهی است که بروز این نوع ازدواج، و دوباره ظهور این نوع آفت در این ازدواج به شدت نادر است، و اسلام هم آن را متوقف بر مصلحت برای دختر نموده است، مصلحتی که عقلایی باشد، نه پدری نامتعادل آن را تشخیص داده باشد.
و همچنین در چنین ازدواج هایی قصد لذت بردن نیست تا موجب بلوغ رود رس شود، یعنی انسان باید حقیقتا عجیب باشد که از دختر شیر خوار یا خردسال لذت ببرد، معمولا این ازدواج به جهت محرم شدن، یا انتخاب دختر و پسر خردسال برای یکدیگر و... استعمال می شود.
اسلام ملاک را مصلحت دختر اعلام نموده و اختیار و تشخیص این مصلحت را به پدر و مادر واگذار کرده، یقینا جایی که منفعت چندانی برای دختر ندارد، و پسر هم آش دهن سوزی نیست که بگویند حیف است این خانواده و داماد را از دست بدهیم،اسلام هم در این جا با توجه به ضرر بدون سودی که برای دختر دارد همانند شما مخالف است، اسلام این ازدواج را مشروط بر داشتن مصلحت برای دختر نموده است، ولو پدر و مادر هم راضی باشند.

به نام خدا.

مسلم;584839 نوشت:

براستی چرا ما توقع داریم خداوند ما را محدود کند، آیا خود ما نمیتوانیم در سرنوشت دختر کوچک مان نقش داشته باشیم، چرا توقع داریم اگر یک مورد خوب برای ازدواج یک دختر صغیر پیدا شد خداوند اجازه ازدواج دختر را از پدر و مادرش سلب کند؟؟ چرا همواره در ذهن ما بدترین حالت تداعی می شود که یک مرد شصت ساله آمده و یک دختر صغیره را گرفته است! خب این را که اسلام اجازه نمی دهد چون در ظاهر مسئله برای دختر مصلحتی ندارد و این عقد نیاز به طلاق هم ندارد و خود به خود باطل است، اما اگر یک خانواده دید که خانواده ای دیگر که از بزرگان بوده و از فرهنگ غنی ای برخوردارند، لذا تصمیم میگیرند با هماهنگی دخترشان را به پسر آن خانواده که او هم سن و سالی ندارد داده و از کودکی به نام هم و محرم کنند، این چه اشکالی دارد؟ چرا بیخودی داد ما بلند می شود که خدایا چرا اختیار به پدر و مادر این دختر دادی؟ چرا اجازه و آزادی به لذت جنسی بی ضرر به این داماد دادی؟
اسلام عزیز اجازه داده است که پدر و مادر هم، اندکی اختیار ازدواج دخترشان را در کودکی داشته باشند، و برای این اختیارشان هم تازه شرط گذاشته، ما به عنوان دختر و پسر، نه؛ به عنوان پدر و مادر چنین توقعی از خدا نداریم؟؟

جناب مسلم گرامی ... :khandeh!:

فرمودید که "چرا همواره در ذهن ما بدترین حالت تداعی میشود که یک مرد شصت ساله آمده و یک دختر صغیره را گرفته است"، به این دلیل که به نظر میاد قانون خدا نباید راه سودجویی و کلاه شرعی گذاشتن رو با دست خودش باز کنه و چنین حالت های خاصی رو هم قاطی حالت های دیگر حلال کنه ( حالتی که امکان وقوعش هم چندین برابر حالت های دیگر هست )! الان در بین مفروضات شما برای رد کرد این حالت که مرد شصت ساله بیاد دختر ضغیره بگیره ، یکیش این هست که مصلحتی برای اون دختر ندارد! اما بعدش میفرمایید یک پدر و مادر از خدا انتظار دارند که خدا این اجازه رو بهشون بده که دختر صغیره شون رو به همسری کسی که صلاح میدونن در بیارن! شما که نه پدر اون دختر صغیره ای و مطمئنا مادرش هم نیستی! اونها مصلحت دیدن و دختر صغیره شون رو دادن یه پیرمرد شصت ساله! شما چطور فرمودید این حالت خود به خود باطله و مطرح کردنش محلی از اعراب نداره؟ شاید اون خانواده بسیار فقیر بوده و اون پیرمرد هوسباز بسیار پولدار!

دیگر اینکه فرمودید میبینن یک خانواده ای از نظر فرهنگی غنی هست ، دختر صغیرشون رو میدن به پسر کوچکی تا به هم بزرگ بشن و این چه اشکالی دارد و چرا "بیخودی" ما داد و فریاد میکنیم و ...! ( آدم یاد این داستان های قدیمی میوفته که وزیر دربار برای محکم کردن جای پاش تو دربار میرفته دختر شاه رو میگرفته یا اینکه دخترش رو میداده به شاه! ) خوب آینده که مشخص نیست. فرزند این خانواده ی غنی فرهنگی رفت و مثل پسر حضرت نوح (ع) در اومد چی؟ بعدا مشخص شد این پسره ناراحتی روانی داره چی؟ اصلا تو این ازدواج هیچ جایی برای پسر و دختر برای علاقه مند شدن به کسی درنظر گرفته شده؟ یا اینکه اینها به علت صلاحدید پدر و مادرشون مجبورن از هم خوششون بیاد و اگر هم خوششون نیومد به درک! ان شاء الله خدا در دفعه ی بعدی که به دنیا اومدن براشون جبران میکنه این زندگی اجباری رو؟

و باز فرمودید "آیا ما از خدا چنین انتظاری نداریم؟" و بنده عرض میکنم که مگر هر چه ما انتظار داشتیم خدا باید مطابق با اون قانون بذاره؟ خوب اگر قراره که انتظار باشه و مطابقش خدا سعی کنه ما رو راضی کنه، خوب ما انتظارات دیگری هم در موارد دیگر داریما!!!! اصلا خدا مگه مجبوره ما رو راضی بکنه؟

ستایشگر :Gol:

[=Microsoft Sans Serif]

مسلم;584231 نوشت:
(

کارشناس محترم آدرس می دهید در حالی که متن آن را نخوانده اید؟ ( البته میدانم قصد بدی نداشته اید ) ... آخه شما باور میکنید جرائم جنسی در استان قم رتبه اول را داشته باشد ... لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَیْراً وَ قالُوا هذا إِفْکٌ مُبِینٌ ... چرا هنگامى که این (تهمت) را شنیدید، مردان و زنان باایمان نسبت به کسى که از خودشان بود، گمان خیر نبردند و نگفتند این دروغ بزرگِ آشکارى است؟!
مدرک این حرف کجاست ؟ سندش کجاست ؟ این همه تهمت به شهر مقدس قم ... بخدا قسم دروغ میگویند ... بخدا قسم دروغ است ... به خدا قسم دروغ است ... یه دروغ به این بزرگی را به شهر بصیرت ، به شهر علم و جهاد نسبت می دهند و شما هم آدرس می دهید ... قم شهر خون و قیام است ... قم زادگاه انقلاب است ... قم کاشانه اهل بیت است ...
این آمار دادن ها سیاست است برای بد بین کردن مردم به شهر قم که در میان یک متن طولانی جا میدهند تا مخاطب تاثیر بپذیرد و بدون تفکر آن را بپذیرد

موذن;583775 نوشت:
لطفا ابتدا در مورد این حکم توضیح بیشتری بفرمایید بنده به هیچ وجه اصل حکم را متوجه نمیشوم آیا در اسلام امکان دارد کسی با شیر خواره ازدواج کند؟مگر رضایت در ازدواج اصلی دو طرفه نیست؟و اینکه چرا اسلام باید چنین حکمی داده باشد که شخص در پی کامجویی از شیر باشد؟آیا این چیزی جز کودک آزاری است؟
لطفا کمک کنید

با عرض سلام

دلیل بر این هست که در اسلام تمامی شرایط و جوانب پیش بینی شده و حکمی برای ان در نظر گرفته شده .

یعنی ممکن هست که شرایطی پیش بیاد که بدانیم حکم فلان کار چیست ؟ ( در دنیا وقوع هیچ شرایطی دور از انتظار نیست ) . یعنی ممکن هست انسان ناخواسته و یا خواسته در شرایطی قرار بگیره .

اگر در این شرایط حکمی از دین پیدا نکنیم میگیم دین ناقص هست چون دینی که از طرف خداست مگر میشود حکمی درباره فلان موقعیت که ممکن بود رخ بدهد صادر نکرده ؟

پس اینکه در اسلام حکمی صادر شده دلیل بر کمال دین هست .

نه میگوید فلان کار رو انجام دهید نه تشویق میکند .

حکم صادر شده چون احتمال وقوع فلان امر پیش بینی شده .

tamahdi69;584948 نوشت:
کارشناس محترم آدرس می دهید در حالی که متن آن را نخوانده اید؟ ( البته میدانم قصد بدی نداشته اید ) ... آخه شما باور میکنید جرائم جنسی در استان قم رتبه اول را داشته باشد ... لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَیْراً وَ قالُوا هذا إِفْکٌ مُبِینٌ ... چرا هنگامى که این (تهمت) را شنیدید، مردان و زنان باایمان نسبت به کسى که از خودشان بود، گمان خیر نبردند و نگفتند این دروغ بزرگِ آشکارى است؟!
مدرک این حرف کجاست ؟ سندش کجاست ؟ این همه تهمت به شهر مقدس قم ... بخدا قسم دروغ میگویند ... بخدا قسم دروغ است ... به خدا قسم دروغ است ... یه دروغ به این بزرگی را به شهر بصیرت ، به شهر علم و جهاد نسبت می دهند و شما هم آدرس می دهید ... قم شهر خون و قیام است ... قم زادگاه انقلاب است ... قم کاشانه اهل بیت است ...
این آمار دادن ها سیاست است برای بد بین کردن مردم به شهر قم که در میان یک متن طولانی جا میدهند تا مخاطب تاثیر بپذیرد و بدون تفکر آن را بپذیرد

غرض بنده از بیان این آدرس تنها اثبات مطلبی در مورد کشورهای غربی بود؛ و ان را به عنوان مؤید مطلبی که نقل کردم بیان نمودم، والا قبول دارم که شهرهای مذهبی مانند قم و مشهد با توجه به تاثیر گذاری آنها بیشتر مورد هجمه فرهنگی و آماری دشمن قرار گرفته اند.
درهر صورت نسبت به اصلاح آدرس اقدام نموده و از شما تشکر می کنم.
ضمنا با اجازه شما لینک نقل قول بنده توسط شما هم حذف نمودم.
موفق باشید.

ستايشگر;584930 نوشت:
فرمودید که "چرا همواره در ذهن ما بدترین حالت تداعی میشود که یک مرد شصت ساله آمده و یک دختر صغیره را گرفته است"، به این دلیل که به نظر میاد قانون خدا نباید راه سودجویی و کلاه شرعی گذاشتن رو با دست خودش باز کنه و چنین حالت های خاصی رو هم قاطی حالت های دیگر حلال کنه ( حالتی که امکان وقوعش هم چندین برابر حالت های دیگر هست )! الان در بین مفروضات شما برای رد کرد این حالت که مرد شصت ساله بیاد دختر ضغیره بگیره ، یکیش این هست که مصلحتی برای اون دختر ندارد! اما بعدش میفرمایید یک پدر و مادر از خدا انتظار دارند که خدا این اجازه رو بهشون بده که دختر صغیره شون رو به همسری کسی که صلاح میدونن در بیارن! شما که نه پدر اون دختر صغیره ای و مطمئنا مادرش هم نیستی! اونها مصلحت دیدن و دختر صغیره شون رو دادن یه پیرمرد شصت ساله! شما چطور فرمودید این حالت خود به خود باطله و مطرح کردنش محلی از اعراب نداره؟ شاید اون خانواده بسیار فقیر بوده و اون پیرمرد هوسباز بسیار پولدار!

سلام جناب ستایشگر عزیز
خواهش می کنم اگر قرار است نقد کنید، منطقی باشید، فرض شما کاملا از حکم اسلام و موضوع بحث خارج هست و اساسا ربطی به موضوع ندارد؛ اسلام جواز ازدواج را متوقف بر مصلحت خود دختر نموده است، ببینید فرض اسلام این است: اگر برای دختر مصلحت قابل اعتنایی دارد، از نظر من اسلام جایز است، فقط باید پدر و مادرش هم اجازه بدهند؛ اما مثال شما جایی است که پای منفعت پدر و مادر در میان است و این را هم اسلام مانند هر عاقل دیگری اجازه نمی دهد ولو پدر و مادر کاملا راضی باشند.

ستايشگر;584930 نوشت:
دیگر اینکه فرمودید میبینن یک خانواده ای از نظر فرهنگی غنی هست ، دختر صغیرشون رو میدن به پسر کوچکی تا به هم بزرگ بشن و این چه اشکالی دارد و چرا "بیخودی" ما داد و فریاد میکنیم و ...! ( آدم یاد این داستان های قدیمی میوفته که وزیر دربار برای محکم کردن جای پاش تو دربار میرفته دختر شاه رو میگرفته یا اینکه دخترش رو میداده به شاه! ) خوب آینده که مشخص نیست. فرزند این خانواده ی غنی فرهنگی رفت و مثل پسر حضرت نوح (ع) در اومد چی؟ بعدا مشخص شد این پسره ناراحتی روانی داره چی؟ اصلا تو این ازدواج هیچ جایی برای پسر و دختر برای علاقه مند شدن به کسی درنظر گرفته شده؟ یا اینکه اینها به علت صلاحدید پدر و مادرشون مجبورن از هم خوششون بیاد و اگر هم خوششون نیومد به درک! ان شاء الله خدا در دفعه ی بعدی که به دنیا اومدن براشون جبران میکنه این زندگی اجباری رو؟

عدم آگاهی ما نسبت به آینده در ازدواج در هر سنی وجود دارد، انسان 20 سالگی هم که ازدواج می کند، داماد یا عروس را به خاطر شرایط فعلی اش انتخاب می کند، والا در آینده هیچ تضمینی در کار نیست. همواره ملاک ها در انتخاب وضع بالحال افراد است، نه واقعیات گذشته و احتمالات آینده!

ستايشگر;584930 نوشت:
و باز فرمودید "آیا ما از خدا چنین انتظاری نداریم؟" و بنده عرض میکنم که مگر هر چه ما انتظار داشتیم خدا باید مطابق با اون قانون بذاره؟ خوب اگر قراره که انتظار باشه و مطابقش خدا سعی کنه ما رو راضی کنه، خوب ما انتظارات دیگری هم در موارد دیگر داریما!!!! اصلا خدا مگه مجبوره ما رو راضی بکنه؟

بله، اگر شما در وضع قوانین الهی انتظار معقولی داشته باشید، هرگز خداوند آن انتظار معقول شما را زیر پا نخواهد گذاشت، هدف خداوند از قانون گذاری صرفا محدود کردن انسان ها نیست، بلکه در جایی قوانین الهی در جایی با توقعات ما ناسازگار است، که توقع ما به مصلحتمان نبوده و توقع بیجایی باشد.
یقینا خداوند توقع ازدواج دختر بدون مصلحت او را نمی پذیرد، توقع نوشیدن مشروب را بر نمی تابد، و...

در پناه حق باشید:Gol:

باسلام
مشخص هست این حکم برای موارد خاص هستش
کودکی مثلا پدرش در حال بیماری و سرپرست دیگری نداره
پدر تعیین میکنه بعد از فوتش دخترش رو به فردی میده تاسرپرستی اون رو به عهده بگیره
حال تا حدودی برای راحت شدن خیالش قبول کنه این بچه به عقد پسر این خانواده در بیاد
در این صورت این دختر در اون خونه در سلامت کامل هست موهایش باز باشه و...
این حکم مجوزی برای افرادی که مرض دارند نیست
:ok:

به نام خدا.

مسلم;584966 نوشت:
سلام جناب ستایشگر عزیز
خواهش می کنم اگر قرار است نقد کنید، منطقی باشید، فرض شما کاملا از حکم اسلام و موضوع بحث خارج هست و اساسا ربطی به موضوع ندارد؛ اسلام جواز ازدواج را متوقف بر مصلحت خود دختر نموده است، ببینید فرض اسلام این است: اگر برای دختر مصلحت قابل اعتنایی دارد، از نظر من اسلام جایز است، فقط باید پدر و مادرش هم اجازه بدهند؛ اما مثال شما جایی است که پای منفعت پدر و مادر در میان است و این را هم اسلام مانند هر عاقل دیگری اجازه نمی دهد ولو پدر و مادر کاملا راضی باشند.

سلام بر شما.

بنده هم عرض نکردم به پولدار میدن تا وضع خودشون خوب بشه. عرض کردم به پولدار میدن تا دخترشون مثل خودشون فقیرانه زندگی نکنه. اینکه تامین مالی اون دختر رو در نظر گرفتن، به معنای به فکر مصلحت اون دختر بودن نیست؟

اینکه چه چیزی مصلحت هست یا نیست، بعد اینکه ایا اون مصلحت قابل اعتنا هست یا نه، کاملا نظر شخصی والدین هست. من هم نگفتم از روی عناد و بدجنسی میخوان به قیمت بدبخت شدن دخترشون مثلا خودشون پولدار بشن یا ... دقیقا همچین حالتی هست که انگار اون دختر "مال" پدر و مادرشه که اونها هر کاری بکنن درسته ( فقط باید با عقل خودشون خیر و صلاح قابل اعتنا برای اون دختر باشه ) و اصلا این در نظر گرفته نشده که اون دختر هم خوب آدمه! عقاید و افکار و ... خودش رو داره و چنین دختری که اینجوری شوهر دار شده اصلا دیگه "زندگی" میکنه یا فقط بخاطر اینکه پدر و مادرش یه صلاحی میدیدن "زنده" میمونه؟

مسلم;584966 نوشت:

عدم آگاهی ما نسبت به آینده در ازدواج در هر سنی وجود دارد، انسان 20 سالگی هم که ازدواج می کند، داماد یا عروس را به خاطر شرایط فعلی اش انتخاب می کند، والا در آینده هیچ تضمینی در کار نیست. همواره ملاک ها در انتخاب وضع بالحال افراد است، نه واقعیات گذشته و احتمالات آینده!

بله. ولی تغییر یک آدم از مثلا 10 سالگی تا 20 سالگی خیلی بیشتر هست تا یک آدم 20 ساله به بالا. البته من در این مورد صاحب دانش نیستم که دقیق حرف بزنم اما هر کسی که دیدم اینجوری هست که از بچگی تا سن 20 و چند سالگی خیلی تغییر میکنه اما بعدش تقریبا ثابت میمونه و تغییرات جزئی هست.

اما برای همینکه رضایت به ازدواح با یک فرد 20 و چند ساله بدن هم از روی معیار هایی هست که تقریبا باز ثابت میمونه. دیانت یک شخص. اخلاقیات یک شخص. یک کودک چه صاحب این صفات هست هرچند که در خانواده ی فرهیخته ای باشه؟

مسلم;584966 نوشت:

بله، اگر شما در وضع قوانین الهی انتظار معقولی داشته باشید، هرگز خداوند آن انتظار معقول شما را زیر پا نخواهد گذاشت، هدف خداوند از قانون گذاری صرفا محدود کردن انسان ها نیست، بلکه در جایی قوانین الهی در جایی با توقعات ما ناسازگار است، که توقع ما به مصلحتمان نبوده و توقع بیجایی باشد.
یقینا خداوند توقع ازدواج دختر بدون مصلحت او را نمی پذیرد، توقع نوشیدن مشروب را بر نمی تابد، و...

مسئله همینه که چه انتظاری معقول هست و چه انتظاری معقول نیست. همین الان ببینید ، شما میفرمایید این انتظار که پدر و مادر داشته باشن تا خدا اختیار سرنوشت بچه شون رو ( در واقع یک انسان دیگر رو ) بده دستشون یه انتظار معقول هست. چرا این رو میفرمایید؟ ( بنده تصورم بر این هست که علتش اینه که این حکم رو دادن و شما میگید چون چنین حکمی رو دادن مخصوصا که امام خمینی (ره) هم بوده پس دیگه معقولانه است. )

فرض شما بر این هست که انتظار پدر و مادر حتما به مصلحت دختر هست در صورتی که اینطوری نیست. اینکار جدای از مصلحت بودن یا نبودن، دخالتی بسیار بزرگ در سرنوشت یک انسان دیگر هست. همونطور که عرض کردم ممکنه اون دختر از اخلاقیات شوهرش اصلا خوشش نیاد و این دختر یا باید قید آبروش رو بزنه و اسم "مطلقه" رو پذیرا بشه یا باید قید زندگیش رو بزنه و بسوزه و بسازه، فقط و فقط چون یک زمانی پدر و مادرش مصلحتی رو دیدن! ( چقدر هم راه باز هست برای افراد پولدار شهوتران تا برن رو مخ پدر و مادر های فقیر کار کنن برای تصاحب فرزندشون! )

چطور خدا توقع دخالت در سرنوشت یک انسان رو بر میتابه ( با توجه به اهمیت ازدواج و خانواده و ... ) بعد نوشیدن 10 سی سی شراب در طول یک سال رو هم بر نمیتابه؟ میشه گفت "خداست دیگه! مال خودشه! دوست داره! هر کار بخواد میکنه و هر جور هم گفت کسی حق نداره بگه چرا. چون کسی در این جایگاه نیست که به خدا بگه چرا" ولی قبول کنید که این جواب آدم رو قانع نمیکنه!

ستایشگر :Gol:

پی نوشت : میگم ... احتمال نداره این حکم نادرست باشه؟ چرا؟

به نام خدا.

اللیل والنهار;584967 نوشت:
باسلام
مشخص هست این حکم برای موارد خاص هستش
کودکی مثلا پدرش در حال بیماری و سرپرست دیگری نداره
پدر تعیین میکنه بعد از فوتش دخترش رو به فردی میده تاسرپرستی اون رو به عهده بگیره
حال تا حدودی برای راحت شدن خیالش قبول کنه این بچه به عقد پسر این خانواده در بیاد
در این صورت این دختر در اون خونه در سلامت کامل هست موهایش باز باشه و...
این حکم مجوزی برای افرادی که مرض دارند نیست
:ok:

دو تا سوال به وجود میاد :

1- در کجای این حکم قید شده که افراد مرض دار سوء استفاده نکنند؟

2- معیار "مرض" دار بودن یا نبودن فرد چیه؟

میدونید ، بنده هم نمیگم اسلام دین بدیه به این دلیل که میگه بچه ی شیرخوار (!) رو عقد کنید حالش رو ببرید. پناه بر خدا من که دشمن دین خدا نیستم که بخوام تضعیفش کنم خدای ناکرده. حرف شما هم توجیه خوبی هست و کسی با اعتقادات من و شما ممکنه این توجیه رو قبول کنه و بگذره، ولی موقع بحث باور بفرمایید نمیشه از اینجور چیزا به افراد مغرض گفت. این رو که بگیم میگن "داری ماستمالی میکنی و دین اسلام بد هست و ...". حالا آدم میگه خود اون فرد رو خدا زده و بذار هر چی میخواد بگه و هرطور میخواد فکر کنه، اما مهم تر از اون فرد که خودش گمراه هست، اینه که یکسری افراد هم هستن لب مرز هستن. حوادثی که در کشور به دست مسلمانان اسما مسلمان رخ میده و تبلیغات دشمنان اونها رو هل میده سمت خروج از اسلام ، اینجوری هم ما قرار باشه تو بحث شکست بخوریم که دیگه الفاتحه!

ستایشگر :Gol:

ستايشگر;584980 نوشت:
سلام بر شما.

بنده هم عرض نکردم به پولدار میدن تا وضع خودشون خوب بشه. عرض کردم به پولدار میدن تا دخترشون مثل خودشون فقیرانه زندگی نکنه. اینکه تامین مالی اون دختر رو در نظر گرفتن، به معنای به فکر مصلحت اون دختر بودن نیست؟

اینکه چه چیزی مصلحت هست یا نیست، بعد اینکه ایا اون مصلحت قابل اعتنا هست یا نه، کاملا نظر شخصی والدین هست. من هم نگفتم از روی عناد و بدجنسی میخوان به قیمت بدبخت شدن دخترشون مثلا خودشون پولدار بشن یا ... دقیقا همچین حالتی هست که انگار اون دختر "مال" پدر و مادرشه که اونها هر کاری بکنن درسته ( فقط باید با عقل خودشون خیر و صلاح قابل اعتنا برای اون دختر باشه ) و اصلا این در نظر گرفته نشده که اون دختر هم خوب آدمه! عقاید و افکار و ... خودش رو داره و چنین دختری که اینجوری شوهر دار شده اصلا دیگه "زندگی" میکنه یا فقط بخاطر اینکه پدر و مادرش یه صلاحی میدیدن "زنده" میمونه؟

ستايشگر;584980 نوشت:
بله. ولی تغییر یک آدم از مثلا 10 سالگی تا 20 سالگی خیلی بیشتر هست تا یک آدم 20 ساله به بالا. البته من در این مورد صاحب دانش نیستم که دقیق حرف بزنم اما هر کسی که دیدم اینجوری هست که از بچگی تا سن 20 و چند سالگی خیلی تغییر میکنه اما بعدش تقریبا ثابت میمونه و تغییرات جزئی هست.

اما برای همینکه رضایت به ازدواح با یک فرد 20 و چند ساله بدن هم از روی معیار هایی هست که تقریبا باز ثابت میمونه. دیانت یک شخص. اخلاقیات یک شخص. یک کودک چه صاحب این صفات هست هرچند که در خانواده ی فرهیخته ای باشه؟

ستايشگر;584980 نوشت:
مسئله همینه که چه انتظاری معقول هست و چه انتظاری معقول نیست. همین الان ببینید ، شما میفرمایید این انتظار که پدر و مادر داشته باشن تا خدا اختیار سرنوشت بچه شون رو ( در واقع یک انسان دیگر رو ) بده دستشون یه انتظار معقول هست. چرا این رو میفرمایید؟ ( بنده تصورم بر این هست که علتش اینه که این حکم رو دادن و شما میگید چون چنین حکمی رو دادن مخصوصا که امام خمینی (ره) هم بوده پس دیگه معقولانه است. )

فرض شما بر این هست که انتظار پدر و مادر حتما به مصلحت دختر هست در صورتی که اینطوری نیست. اینکار جدای از مصلحت بودن یا نبودن، دخالتی بسیار بزرگ در سرنوشت یک انسان دیگر هست. همونطور که عرض کردم ممکنه اون دختر از اخلاقیات شوهرش اصلا خوشش نیاد و این دختر یا باید قید آبروش رو بزنه و اسم "مطلقه" رو پذیرا بشه یا باید قید زندگیش رو بزنه و بسوزه و بسازه، فقط و فقط چون یک زمانی پدر و مادرش مصلحتی رو دیدن! ( چقدر هم راه باز هست برای افراد پولدار شهوتران تا برن رو مخ پدر و مادر های فقیر کار کنن برای تصاحب فرزندشون! )

چطور خدا توقع دخالت در سرنوشت یک انسان رو بر میتابه ( با توجه به اهمیت ازدواج و خانواده و ... ) بعد نوشیدن 10 سی سی شراب در طول یک سال رو هم بر نمیتابه؟ میشه گفت "خداست دیگه! مال خودشه! دوست داره! هر کار بخواد میکنه و هر جور هم گفت کسی حق نداره بگه چرا. چون کسی در این جایگاه نیست که به خدا بگه چرا" ولی قبول کنید که این جواب آدم رو قانع نمیکنه!



با سلام جناب ستایشگر عزیز:Gol:

ببینید ما در این حکم به دنبال مصداق شناسی نیستیم، به دنبال حقانیت اصل حکم هستیم، اسلام جواز ازدواج را متوقف بر مصلحت برای دختر کرده است، آیا امکان دارد یک جایی ازدواج برای دختر خردسال مصلحت داشته باشد؟ یا امکان چنینچیزی وجود ندارد؟
اگر نمی شود هیچ موردی یافت خب حکم زیر سوال نمی رود، فقط می گوییم این حکم اگرچه حکم خوبی هست، اما مصداق خارجی ندارد و هیچ فرضی برای آن ممکن نیست.
و اگر می شود مصداقی فرض کرد ولو به شکل نادر، که ازدواج دختر در خردسالی به مصلحت او باشد، می توانیم بگوییم این حکم امکان وقوعی دارد ولو این مصادیق اندک باشد، مثل همین مثالی که سرکار خانم الیل و النهار زدند، اگر آن را نپذیرفتید عیبی ندارد مثال های دیگر.
بالاخره مصداق از دو حال خارج نیست، یا امکان وقوع چنین ازدواجی هست یا نیست، چه ربطی به اصل حکم دارد؟
ببینید این که انسان هی مثال های مختلف بزند و مواردی را ذکر کند که به مصلحت دختر نیست و با آینده او در تعارض است و... اساسا از موضوع بحث خارج است، مورد جواز اسلام صرفا مصلحت داشتن برای دختر است.
اگر عرف عقلای یک جامعه معتقد باشند هیچ موردی نمی توان یافت که به نفع دختر باشد، چرا که این امر تصمیم گیری به جای او بوده و نهایتا به ضرر او تمام می شود، اگر عقلا مصداقی برای مصلحت داشتن نیافتند، خب اسلام هم حرف آنها را تایید و امضاء می کند، اسلام در این حکم هیچ مصداقی تعیین نکرده است، و تعیین مصداق را بر عهده عرف عقلا گذاشته است. اسلام تاکیدی روی مصادیق ندارد فقط بر روی حکم مشروط بر مصلحت تکیه کرده است.
این که ما بگوییم ازدواج دختر در خردسالی به خاطر عدم نقش او در انتخاب و شائبه ناسازگاری و بلوغ زودرس و به مصلحت دختر نیست، غیر از این است که بگوییم ازدواج مصلحت دار دختر جایز نیست.
پس حرف عقلا و اسلام یکسان است، مشکل این است که ذهن با شنیدن این حکم، به طور ناخود آگاه به سمت تعیین مصداق می رود و تمام ازدواج ها در این سن را فاقد مصلحت تصور می کند و گمان میکند که با این تصور حکم مشکل دارد، غافل از این که بابا اسلام هم حکم را مشروط به همین مصلحت کرده است، اگر مصلحتی نیست، پس حکم به جوازی هم در کار نیست.
ملاک این مصلحت هم عرف عقلای یک جامعه است، یعنی غالب انسان ها وقتی چنین خبری را بشنوند نگویند این چه کاری بود که پدر و مادر این دختر انجام دادند، اگر چنین موردی یافت شد اسلام هم امضاء می کند، اگر یافت نشد می شود حکمی که مصداقش نادر است یا امکان وقوعی ندارد.

در پناه حق

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته،

width: 500

حرام:
آنچه که انجامش ضرورتاً همراه خواهد بود با ضررهایی جسمی یا روانی، فردی یا اجتماعی یا ترکیبی از آنها، مگر برخی استثنائات که در آن صورت هم اگرچه ضرر آن اثبات نمی‌شود ولی احتیاط واجب می‌گردد و حکم حرام تثبیت می‌گردد
واجب:
آنچه که ترک آن حرام باشد، یعنی ترک آن همان ضررها را داشته باشد و در نتیجه ترکش جایز نیست و باید به جا آورد
حلال:
آنچه نه حرام است و نه واجب، به عبارت دیگر ضرر انجام یا ترکش هیچ کدام ثابت نیست و بسته به شرایط ممکن است فعلش همراه با ضرر باشد یا ترکش یا هیچ کدام، بر این اساس عهده‌دار تشخیص آن عقل است و خودش به سه دسته تقسیم می‌گردد: مکروه، مستحب و مباح که نه مکروه است و نه مستحب

حالا نعوذبالله شما قانون‌گذار اسلام، بفرمایید آیا ازدواج با طفل خردسال باید حرام باشد یا واجب یا حلال؟ با توجه به موارد ذکر شده توسط کارشناس محترم در ترک آن برخی مفسده‌ها امکان دارد بروز نماید، اما طبیعی است که ترک آن همیشه هم مفسده‌دار نیست و چنین مواردی هم زیاد هستند، بنابراین چنین کاری نه باید حرام باشد و نه ترکش حرام باشد که یعنی واجب هم نباید باشد. می‌ماند اینکه حلال باشد. حال که حلال است دیگر معایب و مزایای آن در هر شرایطی را می‌توان سنجید و بر اساس آن با حکم عقل به آن تن داد یا نداد، احتمال اشتباه هم وجود دارد که اگر در این اشتباه قصوری پیش بیاید شخص مقصر ضامن خواهد بود و اگر هم مقصر نبوده و قاصر باشد و اشتباهی مشکلی پیش بیاید دیگر کاری‌اش نمی‌توان کرد، جهل در هر مسأله‌ای می‌تواند ایجاد مشکل کند و قضای الهی بوده است، مثل تصادف و سایر حوادثی که نمی‌توان در آن کس خاصی را مقصر دانست و به حکمت خداوند حواله داده می‌شود.

تنها موردی که می‌ماند این است که چرا نگفته‌اند همه‌اش حلال مگر برخی از کارهایش که به صورت موردی باید حرام در نظر گرفته شوند؟
پاسخ با همان روش به کار گرفته شده در بالا مشخص می‌شود، برخی کارها که فعلشان ضرر ثابتی داشته باشد (مگر در شرایط استثناء که قانون هم برای استثنائات وضع نمی‌شود) باید حرام باشد،‌ مثل اینکه فرمودند دخول زیر سن ۹ سال حرام است و چه و چه، اما برخی کارها نه فعلشان و نه ترکشان ضرری را در حال کلی اثبات نمی‌کند پس نه می‌توان حکم به حرمت آن داد و نه حکم به وجوب آنها، مثل همین لذت بردن عاشقانه از همسر اگرچه طفل شیرخواره باشد، نه می‌توان به صورت نزدیک به یقین گفت که ضرری در انجام آن هست و نه اینکه ضرری در ترک آن است، بنابراین چاره‌ای نیست جز حلال بودنش، دیگر اینکه خوب است یا بد است یا در بیشتر موارد خوب است یا بد است یا اینکه احتمال چه مزایا یا معایبی را می‌شود برای آینده‌ی ایشان داد اینها همگی می‌روند در صف عقل کسانی که در چنان شرایطی هستند، آنها باید هر کاری می‌کنند برای کارشان توجیه داشته باشند و اگر احتمال عقلایی بدهند که انجام کاری برای طرف مقابل در شرایط ایشان ضرر خواهد داشت ترک ان اولی است اگرچه انجامش حرام نباشد، اما اگر انجام شد و آن ضرر رخ داد شخص مقصر در آن ضرر ضامن خواهد بود ... اگر اشتباه می‌کنم ان شاء الله استاد بزرگوار تصحیح بنمایند ...

با این توضیحات حقیر از باء بسم‌الله هم که شروع کنم به حکمی جز حکمی که مرحوم امام رحمه‌الله دادند نمی‌رسم، شما ایرادی به این استدلال‌ها وارد می‌دانید؟
یا علی

مسلم;584927 نوشت:
بله جناب امین قبول دارم ممکن است چنین آفاتی را به دنبال داشته باشد اما دقت بفرمایید از طرف اسلام نه توصیه ای هست و نه تشویقی، حتی از این گونه ازدواج خردسالان نهی هم شده است، اما اگر پدر و مادر دختر مصلحتی در ازدواج این دختر دیدند که بر این آفت ارجحیت دارد اسلام آنها را از این ازدواج منع نکرده است؛ بدیهی است که بروز این نوع ازدواج، و دوباره ظهور این نوع آفت در این ازدواج به شدت نادر است، و اسلام هم آن را متوقف بر مصلحت برای دختر نموده است، مصلحتی که عقلایی باشد، نه پدری نامتعادل آن را تشخیص داده باشد.
و همچنین در چنین ازدواج هایی قصد لذت بردن نیست تا موجب بلوغ رود رس شود، یعنی انسان باید حقیقتا عجیب باشد که از دختر شیر خوار یا خردسال لذت ببرد، معمولا این ازدواج به جهت محرم شدن، یا انتخاب دختر و پسر خردسال برای یکدیگر و... استعمال می شود.
اسلام ملاک را مصلحت دختر اعلام نموده و اختیار و تشخیص این مصلحت را به پدر و مادر واگذار کرده، یقینا جایی که منفعت چندانی برای دختر ندارد، و پسر هم آش دهن سوزی نیست که بگویند حیف است این خانواده و داماد را از دست بدهیم،اسلام هم در این جا با توجه به ضرر بدون سودی که برای دختر دارد همانند شما مخالف است، اسلام این ازدواج را مشروط بر داشتن مصلحت برای دختر نموده است، ولو پدر و مادر هم راضی باشند.


جناب مسلم اینهمه توضیح و تفسیر ندارد. حتما باید پای افضاء و لطمه جنسی باشد تا حکم حرام شدنشان را صادر کنند؟؟؟

کدام عقلی میپذیرد که صرف ازدواج آنهم ازدواجی که هیچ نفقه و خرجی را هم ندارد همسر حق دارد استفاده های دیگر جنسی را از دختر خردسال ببرد. خواهش میکنم بیشتر از این توجیه نکنید

.امین.;585301 نوشت:
جناب مسلم اینهمه توضیح و تفسیر ندارد. حتما باید پای افضاء و لطمه جنسی باشد تا حکم حرام شدنشان را صادر کنند؟؟؟

کدام عقلی میپذیرد که صرف ازدواج آنهم ازدواجی که هیچ نفقه و خرجی را هم ندارد همسر حق دارد استفاده های دیگر جنسی را از دختر خردسال ببرد. خواهش میکنم بیشتر از این توجیه نکنید

جناب امین عزیز، بارها عرض کردم مشکل اینجاست که با شنیدن این حکم ذهن انسان غالبا به سمت تعیین مصداق می رود، و این کار را خراب می کند؛ اسلام می گوید ازدواج دختر در خردسالی به شرط این که به مصلحت او باشد مشکلی ندارد، خب شما و عرف جامعه می گویید به مصلحتش نیست، اسلام هم می گوید پس جایز نیست.
اسلام تعیین مصداق نکرده است، گفته اگر مصلحت است، اونوقت مخالفین هی می گویند به مصلحتش نیست، به مصلحتش نیست، خب این که مخالف نظر اسلام نیست، اسلام هم می گوید اگر به مصلحتش نیست جایز نیست.

اسلام حتی چیزی فراتر از حرف شما می گوید، معتقد است حتی اگر موردی پیدا شود که حقیقتا ازدواج در آن به مصلحت دختر باشد و عرف عقلا آن را تایید کنند، باز هم رابطه جنسی جایز نیست، تا آن دختر به شرایط مطلوب برسد.
اگر کمی منطقی بیندیشید در إحکام و إتقان این حکم اسلامی شک نخواهید کرد.

موفق باشید

مسلم;585308 نوشت:
جناب امین عزیز، بارها عرض کردم مشکل اینجاست که با شنیدن این حکم ذهن انسان غالبا به سمت تعیین مصداق می رود، و این کار را خراب می کند؛ اسلام می گوید ازدواج دختر در خردسالی به شرط این که به مصلحت او باشد مشکلی ندارد، خب شما و عرف جامعه می گویید به مصلحتش نیست، اسلام هم می گوید پس جایز نیست.
اسلام تعیین مصداق نکرده است، گفته اگر مصلحت است، اونوقت مخالفین هی می گویند به مصلحتش نیست، به مصلحتش نیست، خب این که مخالف نظر اسلام نیست، اسلام هم می گوید اگر به مصلحتش نیست جایز نیست.

اسلام حتی چیزی فراتر از حرف شما می گوید، معتقد است حتی اگر موردی پیدا شود که حقیقتا ازدواج در آن به مصلحت دختر باشد و عرف عقلا آن را تایید کنند، باز هم رابطه جنسی جایز نیست، تا آن دختر به شرایط مطلوب برسد.
اگر کمی منطقی بیندیشید در إحکام و إتقان این حکم اسلامی شک نخواهید کرد.

موفق باشید



چرا متوجه نیستید جناب مسلم ما نمیگوییم چنین ازدواجی اشکال دارد.

شما آن زمانی را که به مصلحت هست را با آن شرایطی که اجازه داده شده است ببینید

بحث ما سر چند و چونش است. ما میگوییم نباید اجازه ی بهره وری جنسی به هر نوعی از آن داده شود.

به دو دلیل اول بیدار شدن این غریضه قبل از سن بلوغ.

دوم اینکه وقتی اجازه بروز شهوت در کار باشد دیگر تضمینی بر آن نیست که چنان اعمالی صورت بپذیرد یا نه. علی الخصوص وقتی هر دو نابالغ باشند

باسلام میشه بفرمائید در مورداسلام هست این حکم یا نه

معنای پایه: اسلام از ریشه سلم (selm) گرفته شده است. سلم
یعنی برکنار بودن از هر مرض مادی و معنوی، جسمی و روحی، ظاهری و باطنی.
اسلام: لفظ سلم در باب افعال به «اسلام» تغییر شکل می‌دهد. باب افعال معمولا برای تعدیه(متعدی کردن) الفاظ است. بنا براین واژه اسلام را می‌توان این گونه معنا کرد: برکنار نگه داشتن خود و دیگران از هر مرض ظاهری و باطنی یا عیب‌های مادی و معنوی.
مسلم: کسی که در روابطش بادیگران، سعی می‌کند تا خود را و دیگران را از نارسایی‌های مادی و معنوی برکنار نگه دارد.
تسلیم: کسی که در ارتباط بادیگران بی‌خطر می‌شود و گزند و آسیبی به دیگری نمی‌رساند.

با سلام و عرض ادب
مسلما در رابطه با کودکان باید گفت هم از از لحاظ عقل و وجدان و انسانیت و هم به لحاظ آسیب شناسی روانی ضروریست که این دوران را در نهایت پاکی بگذرانند. چنین حکمی در هیچ حدیث و آیه ای نیامده بلکه تنها یک نظر فقهی است که میتواند تغییر کند پس اینقدر نیاز به دفاع ندارد . توجه داریم که بحث بر سر ازدواج با کودک به لحاظ فرمالیته و لفظی نیست بلکه بر سر استمتاعات اینچنینی از کودک و طفل شیر خوار است و اینکه آیا میشود ازدواجی که با چنین کامجویی توام است و ممکن است به هر دلیلی بعدها ادامه پیدا نکند به مصلحت کودک باشد؟ با آسیب های جسمی و روانی بعد از آن چه کنیم؟ این کودک چطور دوران بلوغ و جوانیش را خواهد گذراند؟ مگر میشود دینی که برای همه جنبه های روحی و جسمی انسان نظر دارد نسبت به چنین امر آسیب زا و مخربی جواز صادر کند؟؟
این مطلب را در بحث مشابه خواندم و امیدوارم کارشناس محترم هم انرا تایید کند


"بسمه تعالی
محضر حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی زید عزه العالی
با سلام و تحیت ، در آنچه خواست و خشنودی خداوند رحمن است زحمت افزا میگردم. اخیرا برخی از کارشناسان رسانه های بیگانه با مرور کتب دینی و یافتن برخی از شبهات، قصد تضعیف و تخریب اعتقادات دینی مردم دارند. چنانچه اخیرابا عنوان مساله ای از جلد سوم کتاب تحریرالوسیله امام خمینی (ره) که درادامه عین مساله خواهد آمد می خواهند چنین القا نمایند که علمای مسلمین بهعنوان ناقضین حقوق بشر حتی در کامجویی به یک کودک شیرخواره نیز رحم نمینمایند لذا مستدعی در صورت امکان نظر مبارک خویش را در مورد مساله زیر کهعینا از کتاب تحریرالوسیله نقل گردیده بفرمایید."


پاسخ دفتر مکارم شيرازی به این سوال:

بسم الله الرحمن الرحيم
با اهداء سلام و تحيت؛ این جمله معلوم نیست از امام باشد و احتمالا در چاپهای جدید حذف شده باشد. والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته دفتر آيت الله العظمی مکارم شيرازی - 17 شهريور 1387


تعدادی از کفار و افراد مغرض ، با مستمسک قرار دادن این "نظریه" خواسته اند اعتبار و منطق و عدالت کل اسلام و کل شیعه را زیر سوال ببرند!

غافل از اینکه (بدون لحاظ کردن جواب آیت الله مکارم شیرازی در استفتای فوق) :

1. این یک نظر شخصی از چند عالم و مجتهد دینی است، نه نظر قرآن، پیغمبر ، ائمه و دیگر عالمان.

2. قدمت این "نظریه" کمتر از 150 سال است، و قبل از آن ، در این مورد هیچ نوشته و مدرکی در هیچ منبعی نیست.

3. این "نظریه" برخلاف گفته اسلام ستیزان در "رسالۀ عملیه" امام خمینی (که برای استفادۀ عموم مردم نوشته می شود) نیامده است و ایشان این نظریه را برای عموم تجویز نکرده اند بلکه ایشان این نظریه را در کتاب "تحریر الوسیله" که یک کتاب تخصصی و "فقهی" است آورده اند.

4. این مسئله به هیچ عنوان در "اسلام" و "فقه شیعه" نیامده.تنها چیزی که در فقه آمده جواز خواندن عقد است نه وطی یا تفخیذ.


عموم فقهاء نیز این مساله را به کلی رد کرده اند:

از فقهای سنتی، آیت الله منتظری این قضیه را بکلی باطل دانسته و فتوی داده:


"در اسلام دو نوع ازدواج وجود دارد: دائم و موقت. و آنچه معروف شده به صیغه، غیر از ازدواج موقت نمی باشد و لذا باید شرایط ازدواج را داشته باشد.و ازدواج با "طفل غیر قابل استمتاع زن و شوهری" صحیح نیست، مگر این که مدت را طوری قرار دهند که قابلیت استمتاع وجود داشته باشد، مثلا ده سال و بیشتر.و آن هم باید ولیّ طفل به مصلحت بداند.و معمولا فقها همین را می گویند."


فقهاء نوین نیز این نوع نکاح را جایز نمی دانند (باطل می دانند) آیت الله صانعی در جواب استفتائی می گوید:

"بسمه تعالی، نکاح نوزاد، با استمتاعات فوق، جایز نیست."

http://shahaab.blogfa.com/post-81.aspx

هضمش سخته، مصداقی نمی گم ولی همون لذت بردن لمس کردن بوسیدن طفل شیرخواره....!!!!!!!!!
با عقل که هیچی مگه طرف روانی باشه این کار کنه اخه چکاریه؟
چقد ازین تاپیک بدم اومد

تارک دنیا;585466 نوشت:
با سلام و عرض ادب
مسلما در رابطه با کودکان باید گفت هم از از لحاظ عقل و وجدان و انسانیت و هم به لحاظ آسیب شناسی روانی ضروریست که این دوران را در نهایت پاکی بگذرانند. چنین حکمی در هیچ حدیث و آیه ای نیامده بلکه تنها یک نظر فقهی است که میتواند تغییر کند پس اینقدر نیاز به دفاع ندارد . توجه داریم که بحث بر سر ازدواج با کودک به لحاظ فرمالیته و لفظی نیست بلکه بر سر استمتاعات اینچنینی از کودک و طفل شیر خوار است و اینکه آیا میشود ازدواجی که با چنین کامجویی توام است و ممکن است به هر دلیلی بعدها ادامه پیدا نکند به مصلحت کودک باشد؟ با آسیب های جسمی و روانی بعد از آن چه کنیم؟ این کودک چطور دوران بلوغ و جوانیش را خواهد گذراند؟ مگر میشود دینی که برای همه جنبه های روحی و جسمی انسان نظر دارد نسبت به چنین امر آسیب زا و مخربی جواز صادر کند؟؟
این مطلب را در بحث مشابه خواندم و امیدوارم کارشناس محترم هم انرا تایید کند

"بسمه تعالی
محضر حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی زید عزه العالی
با سلام و تحیت ، در آنچه خواست و خشنودی خداوند رحمن است زحمت افزا میگردم. اخیرا برخی از کارشناسان رسانه های بیگانه با مرور کتب دینی و یافتن برخی از شبهات، قصد تضعیف و تخریب اعتقادات دینی مردم دارند. چنانچه اخیرابا عنوان مساله ای از جلد سوم کتاب تحریرالوسیله امام خمینی (ره) که درادامه عین مساله خواهد آمد می خواهند چنین القا نمایند که علمای مسلمین بهعنوان ناقضین حقوق بشر حتی در کامجویی به یک کودک شیرخواره نیز رحم نمینمایند لذا مستدعی در صورت امکان نظر مبارک خویش را در مورد مساله زیر کهعینا از کتاب تحریرالوسیله نقل گردیده بفرمایید."

پاسخ دفتر مکارم شيرازی به این سوال:
بسم الله الرحمن الرحيم
با اهداء سلام و تحيت؛ این جمله معلوم نیست از امام باشد و احتمالا در چاپهای جدید حذف شده باشد. والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته دفتر آيت الله العظمی مکارم شيرازی - 17 شهريور 1387
تعدادی از کفار و افراد مغرض ، با مستمسک قرار دادن این "نظریه" خواسته اند اعتبار و منطق و عدالت کل اسلام و کل شیعه را زیر سوال ببرند!

غافل از اینکه (بدون لحاظ کردن جواب آیت الله مکارم شیرازی در استفتای فوق) :

1. این یک نظر شخصی از چند عالم و مجتهد دینی است، نه نظر قرآن، پیغمبر ، ائمه و دیگر عالمان.

2. قدمت این "نظریه" کمتر از 150 سال است، و قبل از آن ، در این مورد هیچ نوشته و مدرکی در هیچ منبعی نیست.

3. این "نظریه" برخلاف گفته اسلام ستیزان در "رسالۀ عملیه" امام خمینی (که برای استفادۀ عموم مردم نوشته می شود) نیامده است و ایشان این نظریه را برای عموم تجویز نکرده اند بلکه ایشان این نظریه را در کتاب "تحریر الوسیله" که یک کتاب تخصصی و "فقهی" است آورده اند.

4. این مسئله به هیچ عنوان در "اسلام" و "فقه شیعه" نیامده.تنها چیزی که در فقه آمده جواز خواندن عقد است نه وطی یا تفخیذ.

عموم فقهاء نیز این مساله را به کلی رد کرده اند:

از فقهای سنتی، آیت الله منتظری این قضیه را بکلی باطل دانسته و فتوی داده:
"در اسلام دو نوع ازدواج وجود دارد: دائم و موقت. و آنچه معروف شده به صیغه، غیر از ازدواج موقت نمی باشد و لذا باید شرایط ازدواج را داشته باشد.و ازدواج با "طفل غیر قابل استمتاع زن و شوهری" صحیح نیست، مگر این که مدت را طوری قرار دهند که قابلیت استمتاع وجود داشته باشد، مثلا ده سال و بیشتر.و آن هم باید ولیّ طفل به مصلحت بداند.و معمولا فقها همین را می گویند."

فقهاء نوین نیز این نوع نکاح را جایز نمی دانند (باطل می دانند) آیت الله صانعی در جواب استفتائی می گوید:
"بسمه تعالی، نکاح نوزاد، با استمتاعات فوق، جایز نیست."

با سلام
دقت کنید باز هم تکرار می کنم، شما هم دارید مثل بقیه دوستان می گویید به مصلحت دختر نیست؟ خب اسلام هم غیر از این را نمیگوید، اسلام هم میگوید اگر به مصلحت دختر نیست، جایز نیست. والا نه توصیه ای در کار است و نه استحبابی، بلکه از آن نهی شده است.(البته نهی غیر تحریمی) اسلام می گوید بر فرض نادر اگر موردی پیش آمد که حقیقتا این ازدواج منفعتی دارد که به تمام معایب آن می ارزد در این صورت ازدواج به شرط اجازه پدر، و به شرط عدم رابطه جنسی جایز است. شما قاعده اهم و مهم را قبول ندارید؟ اگر شما می گویید هیچ موردی پیش نمی آید که نفع و مصلحت آن بر این عوارض برتری یابد، خب شما با نظر اسلام موافق هستید، منتهی می گویید این حکم اسلام مصداق خارجی ندارد.
در هر صورت روایات به طور ضمنی حکم به جواز این امر داده اند:

امام صادق(ع): «مَنْ وَطِئَ امْرَأَتَهُ قَبْلَ تِسْعِ سِنِينَ فَأَصَابَهَا عَيْبٌ فَهُوَ ضَامِنٌ» (وسالئل الشیعة، ج20، ص103)
هر کس با همسرش قبل از 9 سالگی نزدیکی داشته باشد پس به همسرش عیبی وارد شود، ضامن است.

«مَنْ تَزَوَّجَ بِكْراً فَدَخَلَ بِهَا فِي أَقَلَّ مِنْ تِسْعِ سِنِينَ فَعِيبَتْ ضَمِن‏»(همان)
هر کس با دختر باکره ای ازدواج کرده و در زمانی که او کمتر از 9 سال دارد رابطه جنسی برقرار کند پس عیبی به او برسد ضامن است.

وروایات دیگر باب 45 از ابواب نکاح که تنها از نزدیکی با همسری که کمتر از 9 سال دارد نهی کرده اند، هیچگونه نهی ای در سایر لذت ها وجود ندارد، شما چطور می خواهید این حرمت را به این روایات تحمیل کنید؟

آیا نمی بایست حداقل در یکی از روایات باب 45 که همه مستقیما به اصل نزدیکی و حرمت آن اشاره کرده اند، سخنی از حرمت سایر تلذذها هم به میان می آمد؟ آیا ائمه (ع) (نعوذ باللله) متوجه نبوده اند که در روایات متعدد فقط از این مورد به خصوص نهی کرده اند اما هیچ اشاره ای، هیچ اشاره ای به سایر لذت های ممکن و نهی از آن نکرده اند؟

همچنین از روایت امام رضا(ع) نیز جواز و رواج این ازدواج برداشت می شود:
«هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ أَوْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ: قِيلَ لَهُ إِنَّا نُزَوِّجُ صِبْيَانَنَا وَ هُمْ صِغَارٌ قَالَ فَقَالَ إِذَا زُوِّجُوا وَ هُمْ صِغَارٌ لَمْ يَكَادُوا يَتَأَلَّفُوا»(الکافی، کلینی، ج5، ص398)
هشام بن عبدالملک از امام صادق(ع) یا امام رضا(ع) نقل کرده که به حضرت(ع) گفته شد ما دخترانمان را در خردسالی به ازدواج همسرشان در می‌آوریم پس امام(ع) فرمودند: اگر در خردسالی به ازدواج آنها اقدام نمایید زندگی آنها از دوام و الفت مستمر دورتر خواهد بود.

در هر صورت اصل جواز ازدواج با دختر صغیرة مسئله جدیدی نیست، علاوه بر روایات فوق، علمایی چون علامه حلی در قرن هشتم (تذکره، ص624) و محقق حلی(ره) (ایضاح الفوائد، ج3، ص56) و سایرین از ان سخن گفته اند.
ضمنا آقای صانعی نیز در مسئله 2377 حکم به جواز این ازدواج داده اند.

البته باز هم تکرار می کنم حکم اسلام مشروط به داشتن مصلحت قابل توجهی است که عرف عقلا مفاسد آن را نادیده بگیرند، در غیر این صورت اسلام هم حکم به جواز چنین ازدواجی نمی دهد، و حتی در صورت مصلحت داشتن هم ارجحیت را به بزرگ شدن و انتخاب خود دختر داده است.
موفق باشید

مهبان;585500 نوشت:
هضمش سخته، مصداقی نمی گم ولی همون لذت بردن لمس کردن بوسیدن طفل شیرخواره....!!!!!!!!!
با عقل که هیچی مگه طرف روانی باشه این کار کنه اخه چکاریه؟
چقد ازین تاپیک بدم اومد

بنده نیز بارها این را گفته ام، انسان سالم چنین کاری نمی کند، و این فرض بعیدی است که توسط فقها مطرح گشته تا حکم آن روشن شود؛ اما گویا دوستان اصرار دارند که فرض آن هم ضد حقوق بشر است
این مسئله، یک مسئله خاص است که تنها در برخی موارد خاص کاربرد دارد و مشروط به چندین قید و شرط است.

نمیدونم پیگیری یک موضوع نادر چه دلیلی داره
آقا خانم چندین بار کارشناس محترم اشاره کنند
وقتی نتیجه به این میرسه منع شده پس در مورد این موضوع حل شده هست
دین اسلام دین کامل هست خب برای موارد خاص هم باید حکمی داشته باشه
و ادامه دان این موضوع بجز تکرار سوال با تغییر دادن جملات چیز دیگری نیست

مسلم;585512 نوشت:
وروایات دیگر باب 45 از ابواب نکاح که تنها از نزدیکی با همسری که کمتر از 9 سال دارد نهی کرده اند، هیچگونه نهی ای در سایر لذت ها وجود ندارد، شما چطور می خواهید این حرمت را به این روایات تحمیل کنید؟

آیا نمی بایست حداقل در یکی از روایات باب 45 که همه مستقیما به اصل نزدیکی و حرمت آن اشاره کرده اند، سخنی از حرمت سایر تلذذها هم به میان می آمد؟ آیا ائمه (ع) (نعوذ باللله) متوجه نبوده اند که در روایات متعدد فقط از این مورد به خصوص نهی کرده اند اما هیچ اشاره ای، هیچ اشاره ای به سایر لذت های ممکن و نهی از آن نکرده اند؟


سلام و تشکر
روایات مربوط به نزدیکی است ولی بحث اینجا که بر سر نزدیکی نیست استاد، مسئله همان نوع استمتاعات ذکر شده است که که واقعا چرا نهیی وجود ندارد ؟اینها که بدیهی است که میتواند برای کودک آسیب زا باشد ..مثل عریان کردن خود و کودک ولذت بردن از اعضا و جوارح او (که تجسم آن هم نفرت انگیز است) و عواقب و پیامدهای انحرافی آنهم غیر قابل انکار...چرا چنین امری به نظر آقایان فقها ناخوشایند نیامده و برایش جواز صادر شده است ؟!!....از کجای این روایات تفخیذ و جواز آن استنباط شد؟

شما این نظرات را تایید نمیکنید؟


"پاسخ دفتر مکارم شيرازی به این سوال:
بسم الله الرحمن الرحيم
با اهداء سلام و تحيت؛ این جمله معلوم نیست از امام باشد و احتمالا در چاپهای جدید حذف شده باشد. والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته دفتر آيت الله العظمی مکارم شيرازی - 17 شهريور 1387

تعدادی از کفار و افراد مغرض ، با مستمسک قرار دادن این "نظریه" خواسته اند اعتبار و منطق و عدالت کل اسلام و کل شیعه را زیر سوال ببرند!
غافل از اینکه (بدون لحاظ کردن جواب آیت الله مکارم شیرازی در استفتای فوق) :

. این یک نظر شخصی از چند عالم و مجتهد دینی است، نه نظر قرآن، پیغمبر ، ائمه و دیگر عالمان.
. قدمت این "نظریه" کمتر از 150 سال است، و قبل از آن ، در این مورد هیچ نوشته و مدرکی در هیچ منبعی نیست.
. این "نظریه" برخلاف گفته اسلام ستیزان در "رسالۀ عملیه" امام خمینی (که برای استفادۀ عموم مردم نوشته می شود) نیامده است و ایشان این نظریه را برای عموم تجویز نکرده اند بلکه ایشان این نظریه را در کتاب "تحریر الوسیله" که یک کتاب تخصصی و "فقهی" است آورده اند.
. این مسئله به هیچ عنوان در "اسلام" و "فقه شیعه" نیامده.تنها چیزی که در فقه آمده جواز خواندن عقد است نه وطی یا تفخیذ.




عموم فقهاء نیز این مساله را به کلی رد کرده اند:
از فقهای سنتی، آیت الله منتظری این قضیه را بکلی باطل دانسته و فتوی داده:

"در اسلام دو نوع ازدواج وجود دارد: دائم و موقت. و آنچه معروف شده به صیغه، غیر از ازدواج موقت نمی باشد و لذا باید شرایط ازدواج را داشته باشد.و ازدواج با "طفل غیر قابل استمتاع زن و شوهری" صحیح نیست، مگر این که مدت را طوری قرار دهند که قابلیت استمتاع وجود داشته باشد، مثلا ده سال و بیشتر.و آن هم باید ولیّ طفل به مصلحت بداند.و معمولا فقها همین را می گویند."

فقهاء نوین نیز این نوع نکاح را جایز نمی دانند (باطل می دانند) آیت الله صانعی در جواب استفتائی می گوید:

"بسمه تعالی، نکاح نوزاد، با استمتاعات فوق، جایز نیست."


به هر حال ما قصد جدال نداشتیم بلکه باشخصه قصد داشتم کمکی کرده باشم تا شاید با توجه به نظر متفاوت آقای مکارم شیرازی و سایرفقهای ذکر شده خوشبینانه تر نگاه کنیم ..
که متاسفانه
.....!!
خودتان قضاوت کنید"بفرموده خودتان (انسان باید بیمار یا روانی باشد که از یک کودک شیر خوار چنین لذتی ببرد ...)
آنوقت این عمل زشت و انحرافی او شرعا اشکال ندارد؟!!
با این حساب لذت بردن منحرفان هم لحاظ شده و مجاز شمرده میشود
ولی سلامت روانی یک کودک معصوم و زندگی آینده او نادیده گرفته میشود...

خداحافظ

به نام خدا.

اللیل والنهار;585534 نوشت:
نمیدونم پیگیری یک موضوع نادر چه دلیلی داره
آقا خانم چندین بار کارشناس محترم اشاره کنند
وقتی نتیجه به این میرسه منع شده پس در مورد این موضوع حل شده هست
دین اسلام دین کامل هست خب برای موارد خاص هم باید حکمی داشته باشه
و ادامه دان این موضوع بجز تکرار سوال با تغییر دادن جملات چیز دیگری نیست

الان بحث سر این نیست که چرا اسلام در این مورد حکم داده. سر اینه که چرا حکم جایز بودن رو داده!

ستایشگر :Gol:

الان دخترا رو زنده به گور میکنند?

چرا اینقدر مسیله رو بزرگش میکنید ؟
وقتی پدر و مادر دختر راضی هستن و رابطه جنسی هم ممنوعه تا وقتی که دختر به سن مطلوب برسه !
شما از پدر مادر دختره صلاحش رو بیشتر میدونین ؟
مثلا اگر یک فرزند خوانده بخواد با مادر محرم بشه ، یک صیغه موقت با دختر مادر میخونه و بعد از طلاق ، مادر تا ابد محرم اون پسر میشه ،،، آیا عقلی نیست از نظر شما ؟
این هم یک مثال برای وقتی که مصلحت باشه
عقل هم خوب چیزیه !

تارک دنیا;585552 نوشت:
به هر حال ما قصد جدال نداشتیم بلکه باشخصه قصد داشتم کمکی کرده باشم تا شاید با توجه به نظر متفاوت آقای مکارم شیرازی و سایرفقهای ذکر شده خوشبینانه تر نگاه کنیم ..
که متاسفانه .....!!
خودتان قضاوت کنید"بفرموده خودتان (انسان باید بیمار یا روانی باشد که از یک کودک شیر خوار چنین لذتی ببرد ...)

سرکار خانم "تارک دنیا" من متوجه غیرت دینی و دلسوزی شما هستم و این را تحسین می کنم اما نمی توانیم اینگونه جواب بدهیم، ببینید جواز ازدواج با دختر صغیرة از مسلمات بین فقها است، و بنده مخالفی در این خصوص مشاهده نکرده ام.
اصلا ازدواج چیزی جز محرمیت نیست، مگر می شود گفت ازدواج کنند و محرم نباشند؟ این حرف هم هیچ قائلی ندارد. تنها نهی قطعی که در روایات آمده و علما هم به آن فتوا داده اند، نهی از نزدیکی و رفتارهای جنسی مضر هست، ما نمی توانیم با عقل خودمان و بدون روایت چیزی را حرام اعلام کنیم؛ شریعت وقتی با ازدواج این دختر موافقت کرده یعنی لوازم آن از جمله جواز لذت جویی را نیز پذیرفته، این که دیگر حکم جداگانه نمیخواهد، که برخی رفقا می گویند ما دلیلی بر جواز نداریم! این دوستان توقع دارند خداوند چندتا حکم بدهد: 1- ازدواج این دختر جایز است. 2- بوسیدن او برای شوهر جایز است. 3- در آغوش گرفتن او جایز است 4-...، آیا واقعا چنین توقعی دارید؟
ببینید جواب حکم کاملا منطقی وروشن است، و من دائما دارم تکرار مکررات می کنم، اما دوستان احساساتی با مسئله برخورد می کنند، دائما رابطه با یک نوزاد را تصور میکنند و چون واقع امر چندش آور است حکمت حکم را کاملا فراموش میکنند.
ببینید ازدواج یعنی محرمیت، اصلا محرم شدن سببی مساوی با ازدواج، و ازدواج مساوی با محرم شدن است.

بنابراین حکم در این خصوص از سه حالت خارج نیست:

1- اسلام یا می بایست محرم شدن و ازدواج را به کلی منع می کرد: که در این صورت ظلم کرده بود، چون گاهی مصلحت یک دختر در این ازدواج هست، کار نداریم در واقع شاید در قرن ها یک بار اتفاق می افتد مانند دختری که پدرش و مادرش را دارد از دست می دهد و پدرش برای تأمین اینده او، با ازدواج او با یک خانواده مورد اعتماد که تربیت و بزرگ کردن او را بر عهده می گیرند خیالش از بابت اینده دختر راحت می شود.

2- یا اسلام باید مطلقا اجازه می داد، حتی رابطه جنسی؛ که هیچ عقلی ان را نمی پذیرد.

3- یا می بایست حد وسط را میگرفت، به این صورت که اگر مصالح این ازدواج بیش از معایبش باشد به گونه ای که عرف عقلا این ازدواج را به مصلحت دختر بدانند، این ازدواج با اجازه پدر، و به شرط عدم رابطه جنسی فقط جایز است، نه مستحب و مطلوب.

خواهش می کنم احساساتی با مسئله برخورد نکنید.

تارک دنیا;585552 نوشت:
آنوقت این عمل زشت و انحرافی او شرعا اشکال ندارد؟!!
با این حساب لذت بردن منحرفان هم لحاظ شده و مجاز شمرده میشود
ولی سلامت روانی یک کودک معصوم و زندگی آینده او نادیده گرفته میشود...

شما و رفقای دیگر دائما می گویید عمل زشت، لذت بردن منحرفان، سلامت روانی کودک و...؛ من بارها گفته ام که اسلام تمام این جوانب را بر عهده عرف گذاشته است، فرموده ار با لحاظ این موارد، ازدواج به مصلحت دختر هست، ازدواج هم جایز است، در غیر اینصورت اصلا برای دختر مصلحتی ندارد، بلکه مضر است.
چرا دوستان توجه نمی کنند؟!

موفق باشید

ما داريم ب كجا ميريم واقعا؟؟؟؟ اين حرفا فكرشم از انسانيت بدوره!!!! بچه شير خوارهههههه؟؟؟

mehrdad1919;585633 نوشت:
ما داريم ب كجا ميريم واقعا؟؟؟؟ اين حرفا فكرشم از انسانيت بدوره!!!! بچه شير خوارهههههه؟؟؟

اگر به منفعت اون بچه شیر خواره باشه چرا که نه ... :khandeh!:

الهه خشم;585634 نوشت:
اگر به منفعت اون بچه شیر خواره باشه چرا که نه

سرکار خانم الهه این جمله شما صرفا برای تحریک احساسات مخاطب به کار گرفته شده است، اما عقل سلیم این را می گوید:

1- همواره در مصلحت سنجی باید اهم و مهم سنجیده شود.

2- اسلام مصادیقی که در ذهن شما می آید را نپذیرفته است، و اجازه نداده است.

3- اجازه پدر شرط است، و هیچ پدری دخترش را به انسانی که برای لذت و کامجویی آمده است نمی دهد.

بنابراین

انسان سالم از ازدواج با دختر خردسال دنبال کامجویی نیست، و انسان بیمار هم نه از طرف اسلام، و نه از طرف پدر اجازه چنین ازدواجی ندارد.

ستايشگر;585570 نوشت:
الان بحث سر این نیست که چرا اسلام در این مورد حکم داده. سر اینه که چرا حکم جایز بودن رو داده!

سلام جناب ستایشگر عزیز

ببینید تعریف ازدواج چیست؟ ازدواج یعنی محرمیت یک زن و مرد
آیا می شود گفت ازدواج هست و محرمیتی در کار نیست؟ این که تناقض است و پارادوکس، این کوسه ریش پهن است.
اگر اسلام میخواست محرمیت را ممنوع کند، چاره ای نبود که ازدواج را به طور کلی منع می کرد، در حالی که در این نوع ازدواج اهداف خاص و مصالحی نادر وجود دارد.
ولی اسلام در این بین اولویت را به مصلحت دختر و مشروط بر اجاه پدر و عدم جواز نزدیکی کرده است تا هم آن مصالح احتمالی حفظ شود و هم از ضرر به دختر جلوگیری شود.

حکم کاملا منطقی بوده و با هر عقلی که مسئله را کامل و صحیح تصور کند سازگار است.

موفق باشید:Gol:

مسلم;585640 نوشت:
سرکار خانم الهه این جمله شما صرفا برای تحریک احساسات مخاطب به کار گرفته شده است، اما عقل سلیم این را می گوید:

1- همواره در مصلحت سنجی باید اهم و مهم سنجیده شود.

2- اسلام مصادیقی که در ذهن شما می آید را نپذیرفته است، و اجازه نداده است.

3- اجازه پدر شرط است، و هیچ پدری دخترش را به انسانی که برای لذت و کامجویی آمده است نمی دهد.

انسان سالم از ازدواج با دختر خردسال دنبال کامجویی نیست، و به انسان بیمار هم نه از طرف اسلام، و نه از طرف پدر اجازه چنین ازدواجی داده نشده و نمیشود.

سلام جناب مسلم ...
واقعا اگر چنین دستوری در درون دین بودا بود ... چه موضعی میگرفتین و همکنون چه موضعی گرفتین ...

دین و روش زندگی من مستقل از کشوری هست که توش دنیا اومدم ... مستقل از ادمهایی هست که باهاشون ارتباط داشتم ... و مستقل از تعصبات بی جایی هستش که این همه باهاش برخورد میکنم ...

واقعا علم خیلی زیباست ... سالیان سال جلو میره ... مردم ازش استفاده میکنند ... به جایی میرسه که قدیمی میشه ... کهنه میشه ... به راحتی میندازنش دور ... بدون هیچ تعصبی ... شاید با اون قانون چند تا عکس بگیرن و تو دفترخاطراتشون بزارن ... و شاید به عنوان نمادی همچنان اونو حفظ کنن ... ولی حداقلش این همه تعصبات بی جا دیده نمیشه ...

جناب استاد مسلم ... این مساله اینقدر بدیهی هست که واقعا خندم میگیره بخوام براش دلبل و برهان بیارم ...

الان پدرانی هستند که دارند دختران خودشون رو اجاره میدند ... الان پدرانی هستند که دختران خودشون رو میفروشن ... الان پدرانی هستند که با دختران خودشون رابطه جنسی برقرار میکنن .... الان پدرانی هستند که معتادن ... الان پدرانی هستند که سره دخترانشون قمار میکنن ... الان پدرانی هستند که دائم الخمر هستند و ...

شما با زرنگی تمام معنی و مفهوم قانون رو از روش پریدین ...

اگر قرار بود که همه مصلحت اندیش بودند و اهم و مهم رو اندازه گیری میکردند و کار درست رو انجام میدادند که دیگه نیازی به قانون نبود ... قانون ارتباط مستقیمی با حقوق داره ... هر شخص در درون یک جامعه براش حقوقی تعریف میشه و یک قانون گذار بجز اینکه باید حواسش باشه که حقوق یک فرد پایمال نشه ... باید حواسش باشه که ابزار ها و تمهیداتی رو اندیشه کنه تا این حقوق در خطر نیوفته ...

1- حق انتخاب این دختر خانوم کجا میره ؟؟؟
2- حق اینکه این دختر خانوم طوری ازدواج کنه و طوری اندیشه کنه که دوست داره کجا میره ؟؟؟
3- حق این دختر خانوم مبنی بر اینکه اسلام ابزارهایی رو اندیشه کنه تا ازش در مقابل فسادهای احتمالی مراقبت کنه کجا میره ؟؟؟

اگر بحث این هستش که همه آدمها خوب و عالی هستند و اگر بد هستند دیگر به اسلام ربطی ندارد... پس چرا اسلام اصلا قانون تعیین کرده ... خوب همه خوب و عالی هستند دیگه ... و دارن زندگیشون رو میکنن ...

من یک بار برای شما مثالی زدم ... خیلی از قوانین تصویب نمیشن ... چون قوانین باید به فرمی نوشته بشن که برای انسان کاربرد داشته باشه ... قوانینی که به همین راحتی پورت فساد رو باز میکنند ... که یه مملکت رو به ویرانی میکشن ...

مسلم;585640 نوشت:

انسان سالم از ازدواج با دختر خردسال دنبال کامجویی نیست، و انسان بیمار هم نه از طرف اسلام، و نه از طرف پدر اجازه چنین ازدواجی ندارد.

سلام ...
مطلبی رو High Light کردین گفتم کمی در موردش با هم صحبت کنیم ...

نمیدونم شما تا به حال قرار داد نوشتین یا نه ... من با شرکتهای مختلفی در ارتباط هستم ... و هر چند وقت یک بار مجبور هستم قرار دادی رو امضا کنم ... موضوع این هستش که پروژه و کاری رو تعریف میکنند و این کار باید در درون یک بازه زمانی به اتمام برسه ...مثلا کسی براورد کرده فلان دستگاه رو در مدت زمان 3 ماه بسازه و اون دستگاه رو در درون بازار به فروش برسونه ... قراردادی که با من مینویسن به این فرم هست ...

دستگاه مذکور باید در مدت 3 ماه به اتمام برسد و مدت یک هفته به عنوان فرجه برای مجری پروژه در نظر گرفته میشود ... در صورتیکه پروژه بیش از یک هفته تاخیر داشت به ازای هر هفته تاخیر در اجرای پروژه 20% از ارزش قرار داد به عنوان جریمه به کارفرما عودت داده میشود و اگر بیش از 6 ماه پروژه به طول انجامید کارفرما به عنوان ضرر و زیان 10 میلیون تومان سفته ای که به عنوان امانت از مجری پروژه به امانت گرفته تصرف میکند .

خوب ...
این یه قانون کوچیک کاری هست ... یه پروژه تقریبا 6 یا هفت میلیونی ...

امکانش هست به من بگین وقتی چنین پورت فسادی باز هست چه راههایی رو برای مقابله با فساد در نظر گرفته ... فسادی که زندگی یک انسان رو تباه میکنه !!!!

مسلم;585629 نوشت:
اما دوستان احساساتی با مسئله برخورد می کنند، دائما رابطه با یک نوزاد را تصور میکنند و چون واقع امر چندش آور است حکمت حکم را کاملا فراموش میکنند.

نوشت:
و اما ساير كام گيريها از قبيل لمس بشهوت و آغوش گرفتن و تفخيذ(4) اشكال ندارد هر چند شيرخواره باشد

نوشت:
..مساءله 12،.

شما از این حکم چیز دیگری به ذهنتان میآید؟

نوشت:
انسان سالم از ازدواج با دختر خردسال دنبال کامجویی نیست، و انسان بیمار هم نه از طرف اسلام، و نه از طرف پدر اجازه چنین ازدواجی ندارد.

ممکن است فردی با نگاه به حکم فوق از کودک کامجویی کند و اگر کسی چنین استفاده ای از کودک کرد عامل بازدارنده ای ندارد هرچند بیمار باشد. یک پدر هم ممکن است قصد سودجویی داشته باشد و یا اصلا مصلحت کودک را درست تشخیص ندهد مثل خیلی از مواردی که وجود دارد . پس نمیتوان گفت که اسلام چنین اجازه ای نمیدهد وقتی عملا از نظر فقهی راه کامجویی به این شکل باز گذاشته شده است.

مسلم;585629 نوشت:
من بارها گفته ام که اسلام تمام این جوانب را بر عهده عرف گذاشته است، فرموده ار با لحاظ این موارد، ازدواج به مصلحت دختر هست، ازدواج هم جایز است، در غیر اینصورت اصلا برای دختر مصلحتی ندارد، بلکه مضر است.

این مصلحت را چه کسی تعیین میکند؟ کدام عرف ؟ قانونا دین آمده تا باید و نبایدها را تعیین کند نه اینکه تابع مصلحت اندیشی آدمها باشد...

سلام
به نظر من :
1)اسلام راه را باز گذاشته و انتخاب ما که در گروی اختیار است میتواند سعادت را به ارمغان بیاره مثه این که در اسلام به ازدواج تاکید شده ولی سعادت در گرو صرفا ازدواج کردن نیست بلکه در گروی ازدواج صحیح است
2)در کشور های غیر اسلامی ما شاهد رابطه جنسی آزاد کودکان و نوجوانان با هم هستیم -جدا از آزار های جنسی که رو به افزایشه-پس یه وقتایی این چنین روابطی در سنین پایین هم میتونه یه نیاز باشه و چرا باید اسلا م و که راهی رو پیشنهاد کرده که نه به رهبانیت جنسی و نه به کمونیست جنسی منجر شه را متهم کنیم راه اعتدال-البته در اینجا ازدواج با شیر خواره صادق نیست که در ازدواج با شیر خواره هم همونطور که کارشناس محترم فرمودند میتونه برکاتی داشته باشه-
:ok:

جناب مسلم ضمن تشکر از صبوری و پاسخ های حضرتعالی
مطلب تا حدی برای بنده جا افتاد اما با مساله ی دیگه ای در اینجا مواجه میشیم که بر فرض اسلام جواز ازدواج با شیرخواره را داده یعنی ازدواجی که خود طفل به هیچ عنوان در آن دخیل نیست و چون جواز عشق بازی را هم داده هدف صرفا محرمیت نبوده بلکه به قضیه به دید زوجیت نگاه شده اگر بعد از رسیدن به بلوغ عقلی زوجه این ازدواج را مناسب خود نیافت اسلام چه راه حلی برای این مشکل دارد؟آیا در این شرایط فرصت یک زندگی ایده آل از دختر گرفته نشده؟
هرکس اختیار دارد راه مناسب خود را انتخاب کند؟چرا باید اسلام اختیار انسانی را تماما به انسان دیگری واگذار کند؟(چون حتی در صورت سلامت کامل عقلی ولی باز هم ازدواج به پارامترهای شخصیتی زیادی وابسته است که دقت نکردن در هرکدام از اینها میتواند مشکلاتی در زندگی طرفین ایجاد کند؟
آیا اسلام راه گریزی برای دختر در چنین ازدواج هایی قرار داده تا در صورت مواجهه با مشکل از لطمات وارده کاسته بشه؟
از راهنمایی های جنابعالی صمیمانه تشکر میکنم

الهه خشم;585651 نوشت:
اگر قرار بود که همه مصلحت اندیش بودند و اهم و مهم رو اندازه گیری میکردند و کار درست رو انجام میدادند که دیگه نیازی به قانون نبود ... قانون ارتباط مستقیمی با حقوق داره ... هر شخص در درون یک جامعه براش حقوقی تعریف میشه و یک قانون گذار بجز اینکه باید حواسش باشه که حقوق یک فرد پایمال نشه ... باید حواسش باشه که ابزار ها و تمهیداتی رو اندیشه کنه تا این حقوق در خطر نیوفته ...

1- حق انتخاب این دختر خانوم کجا میره ؟؟؟
2- حق اینکه این دختر خانوم طوری ازدواج کنه و طوری اندیشه کنه که دوست داره کجا میره ؟؟؟
3- حق این دختر خانوم مبنی بر اینکه اسلام ابزارهایی رو اندیشه کنه تا ازش در مقابل فسادهای احتمالی مراقبت کنه کجا میره ؟؟؟

اگر بحث این هستش که همه آدمها خوب و عالی هستند و اگر بد هستند دیگر به اسلام ربطی ندارد... پس چرا اسلام اصلا قانون تعیین کرده ... خوب همه خوب و عالی هستند دیگه ... و دارن زندگیشون رو میکنن ...

من یک بار برای شما مثالی زدم ... خیلی از قوانین تصویب نمیشن ... چون قوانین باید به فرمی نوشته بشن که برای انسان کاربرد داشته باشه ... قوانینی که به همین راحتی پورت فساد رو باز میکنند ... که یه مملکت رو به ویرانی میکشن ...

سرکار خانم الهه
واقعا من دیگر نمی دانم به چه زبانی به شما و سایر دوستان بگویم، حقیقتا وامانده ام از این که چرا دوستان به یک جمله من توجه نمی کنند و باز میگویند: حق انتخاب، حق اندیشه، حق امنیت از فساد و...
خب اینها از مصالح یک دختر هست، اسلام به تمام اینها نظر داشته، اسلام هرگز مطلقا به این ازدواج مجوز نداده است، فقط می گوید اگر مصلحت دختری در ازدواج بر این مفاسد آن ارجحیت داشت از بابت من اسلام این ازدواج جایز است، منتهی به دو شرط: اجازه پدر، عدم ضرر به دختر
کجای این حکم اشکال دارد؟
شما هی می گویید مصلحت نیست، مصلحت نیست، خب اسلام هم می گوید در جایی که به مصلحت نیست، این ازدواج جایز نیست. اینکه رد نظر اسلام نشد؟!
اما این که ممکن است پدر مصلحت خودش را جایگزین مصلحت دختر کند، بحث دیگری است اساسا از حیطه قانون به اجرای آن می آید، و پاسخ آن این است که اجازه پدر در مورد دختر بالغه اش نیز اگر مخالف مصلحت او باشد ساقط می شود، چه برسد در مورد دختر صغیرة.
اساسا اسلام در جایی که مصلحت دختر در ازدواج از طرف پدر رعایت نشده و عرف عقلای جامعه این را می گویند، عقد را باطل می داند، یعنی نیازی به طلاق هم نیست، اصلا صیغه جاری نمی شود.(استفتاء کتبی از دفتر آیت الله مکارم) حتی در ازدواج دختر بالغ.
اسلام هرگز به دنبال تعیین مصداق نیست، همواره در احکام اسلامی تعیین مصداق احکام با عرف هست، مثلا اسلام می گوید چیزی که جرم دارد اگر روی دست باشد، وضو باطل است، دیگر توقع ندارید که بنشیند تک تک مصادیقی که مانع هستند را برای شما بشمرد؟ توقع داشتید اسلام چکار کند؟
اگر مصلحت اهمی بود که بر مضرات ازدواج ارجحیت داشت اسلام اجازه آن ازدواج را ندهد؟ توقع دارید باید می آمد تک تک مواردی که ممکن است ازدواج به مصلحت دختر باشد برای شما می شمرد؟ حقیقتا چه توقعی دارید؟
اسلام فرموده اگر عرف عقلا پدری را از ازدواج دخترش نهی کردند معلوم است آن ازدواج به مصلحت دختر نیست و باطل است، من اسلام اجازه چنین ازدواجی را نداده و نمی دهم.
این حکم در جوامع ما جایز است اما شما بگویید چقدر ازدواج از این سنخ را میبینید؟
شما مخالف این که نیستید که آنچه برای دختر مصلحتش بیشتر است اجرا شود؟ برای تشخیص آن شما اگر راه بهتری دارید بفرمایید که هم این مصلحت حفظ شود و در ولو یک مورد از دست نرود، و هم راه تشخیص آن روشن باشد.

الهه خشم;585671 نوشت:
امکانش هست به من بگین وقتی چنین پورت فسادی باز هست چه راههایی رو برای مقابله با فساد در نظر گرفته ... فسادی که زندگی یک انسان رو تباه میکنه !!!!


اگر پست های بنده را به جهت نقد نمی خواندید و دقت می کردید این را دوباره مطرح نمی کردید.
جواز اسلام در صورتی است که مصلحت اهم از این مفاسد باشد، شما این را قبول ندارید؟ که اهم مقدم بر مهم است؟ بر فرض که مصداقی در خارج پیدا نشود، حکم که مشکلی ندارد؟
همچنین در پست اول مجازات ضرر زدن به دختر صغیرة در این ازدواج ها را آورده ام.

تارک دنیا;585673 نوشت:
ممکن است فردی با نگاه به حکم فوق از کودک کامجویی کند و اگر کسی چنین استفاده ای از کودک کرد عامل بازدارنده ای ندارد هرچند بیمار باشد. یک پدر هم ممکن است قصد سودجویی داشته باشد و یا اصلا مصلحت کودک را درست تشخیص ندهد مثل خیلی از مواردی که وجود دارد . پس نمیتوان گفت که اسلام چنین اجازه ای نمیدهد وقتی عملا از نظر فقهی راه کامجویی به این شکل باز گذاشته شده است.

تارک دنیا;585673 نوشت:
این مصلحت را چه کسی تعیین میکند؟ کدام عرف ؟ قانونا دین آمده تا باید و نبایدها را تعیین کند نه اینکه تابع مصلحت اندیشی آدمها باشد

عامل باز دارنده از کامجویی؟! قصد سود جویی پدر؟! من می گویم اگر مصلحت دختر در کار نباشد، و ازدواج برای کامجویی داماد، یا سود جویی پدر باشد، رضایت پدر که هیچ، رضایت تمام عالم هم این ازدواج را جایز و این دختر و پسر را به هم محرم نمی کند.
اصلا عقد باطل است، اینجا قانون و جوازی از طرف اسلام وجود ندارد که به آن حمله می کنید. حتی طلاق هم لازم نیست، عقد از اساس باطل است.
هرگز قانون الهی برای تعیین مصادیق نیامده، خداوند فقط حکم میکند، و تعیین مصداق را بر عهده عرف جامعه گذاشته است، من تعجب می کنم از سخنان شما و سرکار خانم الهه که این مطلب را با قاطعیت بیان میکنید.
اسلام میگوید هر مایع مست کننده ای نجس و حرام است، آیا تک تک معرفی کرده یا تعیین مصداق را بر عهده عرف گذاشته است؟
اسلام می گوید اگر دزدی به خاطر فقر دزدی کرد انگشتانش قطع نمی شود، آیا مصداق تعیین کرده است؟
اسلام می گوید اگر در اعضای وضو، مانع باشد وضو باطل است، آیا اسمی از قیر و جوهر خوکار و لاک و... برده است؟
اسلام میگوید خوردن مال مردم حرام است، ایا از ماشین و خانه و پول و طلا نامی برده است؟
اسلام میگوید انسان اگر سفیه باشد اختیار دارایی خود را ندارد، تشخیص آن با خداست یا مردم؟
اسلام میگوید قاضی باید مجتهد باشد، تشخیص آن با خداست یا مردم؟
اسلام می گوید...
خواهش می کنم کمی منطقی بیندیشید.

راهی جز اینکه اسلام کلیات و محور و ملاک ها را تعیین کند نیست، شما راه بهتری سراغ دارید تا مصلحت دختر فهمیده شود؟

عنوان تاپیک مانعی برای تصور درست مسئله شده بود که با اجازه دوستان آن را تغییر دادم

موذن;585691 نوشت:
جناب مسلم ضمن تشکر از صبوری و پاسخ های حضرتعالی
مطلب تا حدی برای بنده جا افتاد اما با مساله ی دیگه ای در اینجا مواجه میشیم که بر فرض اسلام جواز ازدواج با شیرخواره را داده یعنی ازدواجی که خود طفل به هیچ عنوان در آن دخیل نیست و چون جواز عشق بازی را هم داده هدف صرفا محرمیت نبوده بلکه به قضیه به دید زوجیت نگاه شده اگر بعد از رسیدن به بلوغ عقلی زوجه این ازدواج را مناسب خود نیافت اسلام چه راه حلی برای این مشکل دارد؟آیا در این شرایط فرصت یک زندگی ایده آل از دختر گرفته نشده؟
هرکس اختیار دارد راه مناسب خود را انتخاب کند؟چرا باید اسلام اختیار انسانی را تماما به انسان دیگری واگذار کند؟(چون حتی در صورت سلامت کامل عقلی ولی باز هم ازدواج به پارامترهای شخصیتی زیادی وابسته است که دقت نکردن در هرکدام از اینها میتواند مشکلاتی در زندگی طرفین ایجاد کند؟
آیا اسلام راه گریزی برای دختر در چنین ازدواج هایی قرار داده تا در صورت مواجهه با مشکل از لطمات وارده کاسته بشه؟
از راهنمایی های جنابعالی صمیمانه تشکر میکنم

ببینید طبیعتا جواز یک حکم ضروری میتواند با تشخیص اشتباه در مصداق با مفاسدی همراه باشد، اما نمی توان به خاطر آن مفاسد احتمالی، حکم را به طور کلی لغو کرد.
اسلام با دادن جواز به چنین ازدواجی به دنبال این است که مصلحتی از دختر فوت نشود اما برای جلوگیری از بروز این مفاسد، از این ازدواج ها در غیر مواقع ضرورت نهی کرده، و اجازه پدر را هم شرط کرده، و ملاک اجازه پدر را هم عرف عقلا کرده است، نه سلایق شخصی، و حاکم شرع را هم مسئول نظارت بر این تطابق رضایت پدر با مصلحت سنجی عرف کرده است، و باز با تمام اینها هر رفتاری که حتی احتمال ضرر زدن به دختر را دارد با مجازات سخت ممنوع کرده است.
نتیجتا این حکم در جایی استعمال می شود که واقعا مورد استثنایی باشد، چرا که معمولا مصلحت انتخاب خود دختر و رعایت این پارامترها از مصلحت و اهمیت بالایی برخوردار است و خیلی موارد نادر پیش می آید که مصلحت ازدواج دختر در خردسالی بر این مصالح ارجحیت داشته باشد، تا ازدواج از نظر اسلام مجوز داشته باشد.

به همین خاطر ما در جامعه خودمان یا این سنخ ازدواج را ندیده ایم یا به ندرت با آن برخورد کرده ایک.

اما اگر دختر بعد از بلوغ متوجه شد در این ازدواج مصلحت او در نظر گرفته نشده است، عقد آنها باطل بوده و نیازی هم به درخواست طلاق از شوهر نیست، اما نوع مجازات پدر و داماد بستگی به شرایط دارد، که از نظر حقوقی باید بررسی شود و یک بحث فقهی است.

در هر صورت در زیر هر قانون خوبی احتمال سوء استفاده برخی وجود دارد، اما این به معنای بد بودن آن قانون نیست، امکان ندارد شما قانون مدنی خوبی را مثال بزنید که نشود از آن سوء استفاده کرد، مهم این است که روزنه های نفوذ را تا حد ممکن باید بست و اسلام تا حد ممکن این را انجام داده است که آمار ازدواج خردسالان در جامعه خودمان حاکی از کارآمدی آن است.

با تشکر

techies;585709 نوشت:
من یه چنین چیزیو در این زمانه واقعیتش نمیتونم منطقی بدونم...من مطمئنم بزرگواری همچون امام(ره) چیزی دیگری مد نظرشون بوده و رابطه جنسی با شیر خواره واقعا مورد قبول این بزرگوار نبوده همونطوری که کارشناسان امر و کسانی که ایشون رو خیلی خیلی بهتر از ما میشناختن مثل چند مرجع عزیزی که ازشون استفتا شده بود ه این مطلب رو رد کردن...

سلام جناب techies
سخن از رابطه جنسی نیست، رابطه جنسی که به اجماع فقها، و روایاتی که در گذشته بیان شد حرام هست؛ سخن از ازدواج و محرمیت و لوازم آن است که در روایات نهی نشده. و اصل جواز ازدواج ب دختر صغیرة هم از قدیم مخالفی نداشته است البته به شرط اینکه مصلحتش بر معایبش بچربه.

یا علی(ع)

مسلم;585717 نوشت:
عنوان تاپیک مانعی برای تصور درست مسئله شده بود که با اجازه دوستان آن را تغییر دادم

مسلم;585717 نوشت:
با عرض سلام و احترام
من همانطور که در سابق عرض کردم در این شکی ندارم که اشتراک شما در بحث و ابراز نظرتان از روی دلسوزی برای دین و پاسخ گویی به معاندین است، شما می توانید طبق گفتار خودتان از مرجع خاصی پیروی کنید و قائل به جواز نباشید، البته اگر به آدرس هایی که دادید وثوق دارید، چرا که اصل جواز ازدواج دختر خردسال اختلافی نیست و بنده مورد خلافی مشاهده نکرده ام. .......
، در حقیقت پاسخ شما، نشانه رفتن انگشت اتهام و اشتباه در استنباط حکم شرعی توسط امام(ره) بود، در حالی که امام(ره) هم نسبت به این حکم بی تفاوت و بی اطلاع نبوده اند، من در این تاپیک به عنوان کارشناس و مدیریت بحث وظیفه دارم اثبات کنم که حکم امام(ره) در تحریر الوسیله هم خلاف فطرت و منطق نیست.
اما بنده استفتائی را که نقل کردید پی گیری کرده و در صورت تایید توسط دفتر ایشان در پست خودم به عنوان تایید فرمایش شما و یکی از پاسخ هایی که می شود به مسئله داد درج خواهم کرد.
کمال تشکر را از همکاری شما در بحث و ابراز نظرتان دارم

ان شاالله همواره در مسیر دفاع از دین ثابت قدم و سلامت باشید
یا علی(ع)

تشکر از توجه شما جناب مسلم

ما با این عنوان تاپیک که اصل ازدواج با توجه به قیود و شروط است مشکلی نداریم بلکه بحث بر سر شکل خاصی از رابطه با کودک بود.
انگشت اتهام بنده به سمت امام خمینی نبود بلکه هماطور که قبلا عرض کردم قصدم این بود که نظرات جدید آقای مکارم شیرازی و سایرین هم مورد بررسی و توجه قرار گیرد ،بلکه شبهه ای برطرف شود.

تارک دنیا;585552 نوشت:
شما این نظرات را تایید نمیکنید؟
"پاسخ دفتر مکارم شيرازی به این سوال

با سلام

برخی مراجع مانند آیت الله مکارم شیرازی در زمان کنونی ازدواج با دختر یا پسر صغیر را مطلقا جایز نمی دانند:

[=BMitra]سوال: آیا در صورت لزوم، حکومت اسلامى مى تواند مانع از تزویج افراد غیر بالغ (کودکان ممیّز یا غیر ممیّز) توسّط اولیا، یا قیّم آنها گردد؟

پاسخ: ما معتقدیم در عصر و زمان ما تزویج صغیر و صغیره به وسیله اولیا مطلقاً اشکال دارد; [=BMitra]زیرا مطابق غبطه و مصلحت آنها نیست[=BMitra].

(http://makarem.ir/Question/ViewQuestion.aspx?lid=0&mid=15206)

البته این فتوای ایشان مخالف فتوای امام(ره) در تحریر نیست، منتهی امام(ره) فقط حکم را فرموده اند که ازدواج در صورتی جایز است که به مصلحت دختر باشد.
و حضرت آیت الله مکارم به مصادیق ورود پیدا کرده اند، و فرموده اند چون هیچ ازدواجی در دوران کودکی به مصلحت دختر نیست، پس ازدواج آنها جایز نیست.

از این نمونه زیاد است، مانند فتوای امام(ره) که اگر جوهر خودکار جرم داشته باشد، با وجود آن وضو اشکال دارد، آیت الله مکارم هم ضمن پذیرش این حکم، فرموده اند: طبق تحقیقات جوهر خودکار جرم ندارد.(http://makarem.ir/Question/ViewQuestion.aspx?lid=0&mid=611)

پس فتوا یکی است، فقط آیت الله مکارم برای روشن شدن موضوع، به مصادیق ورود پیدا کرده اند.

ضمنا از سرکار خانم «تارک دنیا» هم بابت به جریان انداختن بحث در این مسیر تشکر کرده و از این که با تاخیر به این مسئله اشاره شد عذرخواهی می کنم.

مسلم;585512 نوشت:

در هر صورت روایات به طور ضمنی حکم به جواز این امر داده اند:

امام صادق(ع): «مَنْ وَطِئَ امْرَأَتَهُ قَبْلَ تِسْعِ سِنِينَ فَأَصَابَهَا عَيْبٌ فَهُوَ ضَامِنٌ» (وسالئل الشیعة، ج20، ص103)
هر کس با همسرش قبل از 9 سالگی نزدیکی داشته باشد پس به همسرش عیبی وارد شود، ضامن است.

«مَنْ تَزَوَّجَ بِكْراً فَدَخَلَ بِهَا فِي أَقَلَّ مِنْ تِسْعِ سِنِينَ فَعِيبَتْ ضَمِن‏»(همان)
هر کس با دختر باکره ای ازدواج کرده و در زمانی که او کمتر از 9 سال دارد رابطه جنسی برقرار کند پس عیبی به او برسد ضامن است.

وروایات دیگر باب 45 از ابواب نکاح که تنها از نزدیکی با همسری که کمتر از 9 سال دارد نهی کرده اند، هیچگونه نهی ای در سایر لذت ها وجود ندارد، شما چطور می خواهید این حرمت را به این روایات تحمیل کنید؟

سلام علیکم

شما چگونه این روایات را دلیلی بر جواز سایر التذاذات میدانید؟

اتفاقا از این روایات میتوان عکس برداشت شما را فهمید و گفت در این روایات به اصل مطلب که همان عدم التذاذ جنسیست تاکید شده است

مسلم;585512 نوشت:

آیا نمی بایست حداقل در یکی از روایات باب 45 که همه مستقیما به اصل نزدیکی و حرمت آن اشاره کرده اند، سخنی از حرمت سایر تلذذها هم به میان می آمد؟ آیا ائمه (ع) (نعوذ باللله) متوجه نبوده اند که در روایات متعدد فقط از این مورد به خصوص نهی کرده اند اما هیچ اشاره ای، هیچ اشاره ای به سایر لذت های ممکن و نهی از آن نکرده اند؟

شما از کجا مطمئن هستید که آن مسائل را هم در روایات دیگری مطرح نفرموده اند ولی آن احادیث به دست ما نرسیده و دستخوش نابودی و تحریف نشده باشد؟

متاسفانه پاسخ شما نه از نظر پزشکی و روانشناسی کارشناسی شده است و نه از نظر فقهی ثابت شده است.

بحث خوبی بود از همه ی دوستان خصوصا جناب مسلم تشکر میکنم

موضوع قفل شده است