دروغ پردازی دشمنان علیه امام حسن مجتبی علیه السلام، مصلح دو گروه عظیم از مسلمانان! شیعه پاسخ می دهد.
تبهای اولیه
السلام علیک یا ابا محمد الحسن بن علی المجتبی یابن رسول الله:sallallah:
غریب مدینه، امام بزرگوار و مظلوم شیعه، چقدر تو را می شناسیم؟ از فراز و نشیب زندگی پر برکتت چه فراگرفته ایم؟
خدایا یاریمان ده در بازگویی انچه دشمنان علیه این امام بزرگوار کردند و برخورد کریمانه و استوار ایشان. هرچند قلم قاصر است.
:Lflasher: از دروغ پردازی های بزرگی که بر علیه امام حسن مجتبی :doa(6): شد،مسئله اصلاح امام حسن :doa(6): بین دو گروه عظیم از مسلمانان است.
این تهمت که از طرف حاکمان و یا هواداران آن ها برای سرپوش گذاشتن بر جنایات معاویه و شرعیت دادن به حکومت او و زیر سؤال بردن جنگ صفین ساخته و پرداخته شد،
تلاشی بود در راستای اهداف شوم بنی امیه و چنین وانمود کردند که امام حسن :doa(6): داوطلبانه صلح کرد و به جنگ و خونریزی بین دو گروه از مسلمانان پایان داد.
اما غافل از آن که این گروه به فرموده رسول الله:doa(1): ، ( فئه باغیه ) است و با امام زمان خویش جنگ کرده و هزاران نفر را به خاک و خون کشیدند، باید در اسلام
چنین کسانی شک کرد چه رسد به اینکه گروه عظیمی از مسلمین شمرده شوند...
مرحوم ابن طاووس در طرائف از حمیدی در جمع بین الصحیحین از مسند ابی بکره نفیع بن الحارث نقل کرده است:
پیامبر:doa(1): را بر فراز منبر دیدم و امام حسن:doa(6): در کنارش نشسته بود، پیامبر گاهی بسوی مردم نگاه می کرد و گاهی به صورت حسن:doa(6): نگاه می کرد و می گفت:
این فرزندم سید است، و امید می رود خداوند به وسیله او بین دو گروه عظیم از مسلمین صلح کند.!!!!!!!!!!!!
بیشتر کسانی که این حدیث را در کتاب هایشان نقل کرده اند، حدیث را به ابی بکره نفع بن حارث نسبت داده اند،اگرچه برخی دیگر این حدیث را به ابن عباس،ابوهریره،ابوبریده و
عبدالله بن زبیر نسبت داده اند.
مثلا ابن شهر آشوب در مناقب (ج 4،ص20) و طبرسی در اعلام الوری(ص211) از ابن عباس و
اربلی در کشف الغمه(ج2،ص348) و ابن طاووس در طرائف(ج1،ص199) و سبط ابن الجوزی در تذکره الخواص(ص177) و محب الدین طبری و عده ای دیگر از ابوبکره نقل می کنند.
اما راغب در محاضرات این حدیث را از ابوهریره و ابوبریده نقل کرده است.
عبدالله بن زبیر با وجودی که شخصی معلوم الحال است ،این حدیث را شخصا از پیامبر نقل نکرده است، بلکه گفته است: و قال فیه رسول الله...
و اما ابوهریره نیز حالش روشن است . ابوبریده هم خود شخصا نقل نکرده است و ممکن است از ابن عباس این حدیث را نقل کرده باشد، چون
چون در مناقب حدیث را از عبدالله بن بریده از ابن عباس نقل کرده است که ممکن است به اشتباه ابوبریده آمده باشد.
و اما ابوبکره که غالبا حدیث را از او نقل کرده اند، اگر چه برخی ارباب تراجم درباره اش نوشته اند فردی صالح است، امام همان ها درباره نسبش
بحث و گفت و گو دارند که او فرزند کیست!!!!! جزری در اسدالغابه(ج 5،ص38) می نویسد:
احمدبن حنبل می گوید:هوده بن خلیفه بر من دیکته می کرد تا این که به ابوبکره رسید. عرض کردم: ابوبکره فرزند کیست؟ گفت: بیش ازین مپرس
و رهایش کن.
ابن حجر در تهذیب التهذیب (ج1،ص419) می نویسد: ابوبکره برادر زیاد از مادرش سمیه بود و مادرش نیز کنیز حارث بن کلده بود.
استاد هاشم معروف الحسنی ضمن جعلی دانستن این روایت آن را از ساخته های ابوبکره می داند تا معاویه و اطرافیانش را از مصداق (فئه باغیه) بیرون آورده و
در صف مسلمانان قرار دهد. وی نوشته است:
و در مورد این روایت من هیچ تردیدی ندارم که از ساخته های ابوبکره است، یا اینکه جعل شده و بعدا به او نسبت داده شده است تا ثابت شود معاویه از مسلمانان است
نه از جفاپیشگان. یعنی آنچه که قرآن بدین صفت او را خوانده و پیامبر نیز در سخنش به عمار که بیشتر صحابه آن را از پیامبر نقل کرده اند... . این حدیث یعنی
سخن پیامبر به عمار، به ویژه پس از کشته شدن او، معاویه را نگران کرده بود و اگر عمروبن عاص به دادش نرسیده بود و سپاه شام را گمراه نساخته بود و نگفته بود که
کشنده عمار کسی است که او را بدین جنگ گسیل داشته، می رفت که سپاه را بر معاویه بشوراند، معاویه هم چنان نگران حدیث پیامبر بود و بالاخره ابوبکره بن الحارث بن کلده
برادر زیاد به دادش رسید و حدیثی برایش جعل کرد که او و همراهانش را یکی از دو گروه مسلمانان ساخت.
ثانیا از این که ابوبکره در جنگ جمل شرکت نداشته،معلوم می شود به اهل بیت خاصه امیرمؤمنان :doa(6): ارادتی نداشته است.
ر.ک: پاورقی تهذیب التهذیب،ج 10،ص 419، به نقل از تهذیب الکمال.
[=arial]
اگر خدا بخواهد ادامه دارد...
استاد در ادامه سخنان خود پیرامون انحراف ابوبکره از علی و آل علی :alayhe:می نویسد:
به علاوه ابوبکره از علی و آل علی منحرف بود و در جنگ هایش شرکت نداشت و او همان کسی است که به هنگامی که طلحه و زبیر و عایشه بر ضد امیرمؤمنان:doa(6): سر
به شورش گذاشتند، حدیث ( پس از من فتنه ای به پا خواهد شد که در آن نشسته بهتر از ایستاده است) را از پیامبر روایت کرد تا مردم را از یاری رساندن به امام منحرف سازد.
زندگی دوازده امام،ج 1
چندان روشن نیست این این روایت در کجا از زبان پیامبر شنیده شده است،چرا که هر یک از راویان مکانی را برای حدیث رسول خدا نقل کرده اند:
:!: مثلا راغب از ابوهریره و ابوبریده نقل کرده که پیامبر:doa(1): در حال خطابه و روی منبر این روایت را گفته اند.
:!: حافظ ابونعیم از ابوبکره نقل می کند که پیامبر :doa(1):با ما نماز می خواند که حسن:doa(6): وارد شد در حالی که آن حضرت در سجده بود، پس او در حال نماز بر پشت
پیامبر می نشست و هرگاه رسول خدا میخواست برخیزد او را به آرامی برمی داشت.پس از نماز یاران با تعجب گفتند: با این کودک چنان رفتار می کنی که با هیچ یک از مسلمانان
چنین نمیکنی. پیامبر ضمن تعریف از امام حسن این روایت را گفته!!!!!!
:!: در روایت عقدالفرید آمده است که پیامبر:doa(1): بر دخترش فاطمه زهرا :doa(8):وارد شد،حسن کودک :doa(6):را دید که در کنار مادر مشغول بازی است و انجا این روایت را گفتند!!!
:!: از ابن عباس این حدیث طوری نقل شده که گویا محل صدور این روایت اصلا در مسجد نبوده بلکه پشت در خانه فاطمه :doa(8):بوده است!!!!
:!: بر اساس نقل طبرسی و ابن شهر آشوب، ابن عباس گوید: .... در باغی نزدیک به خانه فاطمه :doa(8): ،حسن:doa(6): به پیامبر :sallallah: وارد شد و آنجا این روایت گفته شد!!!!!!
:ok!:خلاصه روشن نشد که محل صدور این روایت کجاست. آیا در مسجد و در حال خطبه و سخنرانی، و یا در نماز و یا در خانه فاطمه:doa(8): و
یا در باغی نزدیک به خانه فاطمه:doa(8): که وجود این اختلاف باعث وهن و ضعف این حدیث می شود.
این روایت مرفوعه است
:Lflasher:این روایت سند درستی ندارد، و به اصطلاح اهل حدیث این روایت مرفوعه است، بدون سند به پیامبر نسبت داده شده است.
اربلی از ابن طلحه نقل کرده می گوید: رُوِیَ مرفوعاً إلی أبی بکره نفیع بن الحارث الثقفی.
هم چنین راغب بدون آنکه سندی ذکر کند می گوید:رُوِیَ ابوهریره و ابوبریده... و این روشن است اینگونه خبرها از صحت کافی برخوردار نیستند.
از اهل بیت:alayhe: نقل نشده است.
این حدیث از زبان هیچ یک از امامان :doa(4): نقل نشده است. در کتاب های شیعه مانند اعلام الوری، العددالقویه،نهج الحق،مناقب آل ابی طالب،
کشف الغمه،طرائف و بحار الانوار این حدیث را از کتاب های حدیثی اهل سنت همانند مطالب السؤل،حلیةالاولیاء،جمع بین الصحیحین و غیره از
نفیع بن حرب نقل شده است و نام هیچ یک از معصومین را در این حدیث مشاهده نمی کنیم.
امام مصلح یا آغازگر جنگ؟
اگر پیامبر :doa(1):درباره امام حسن:doa(6): فرموده بود که خداوند به وسیله ی او بین دو گروه از مسلمانان صلح برقرار می سازد
پس چرا جنگ را آغاز کرد و خطبه خواند و نیرو فرستاد و معاویه را تهدید کرد. ؟؟؟؟؟؟؟
از این که امام حسن:doa(6):جنگ را شروع کرد معلوم می شود که هرگز بنای صلح نداشته و اگر خیانت سپاهش نبود،غیر از جنگ
با معاویه هیچ راه دیگری را انتخاب نمی کرد.
جعل حدیث توسط هواداران معاویه
:Lflasher:هرگز شک و تردیدی نیست که این قبیل احادیث ساخته و پرداخته کسانی است که به دنبال مشروعیت برای حکومت غیر قانونی خود بوده اند و
برای ادامه ی آن راهی جز جعل و تحریف و انکار سنت پیامبر یا توجیه آن نداشته اند. بنابراین دوران معاویه دوران جعل حدیث و صرف اموال مسلمین
جهت این کار بوده است. معاویه کسی بوده است که از طرفی صحابه ی پیامبر :doa(1): را در صورت نقل حدیث تهدید به مرگ می کرده [1] و یا
با زدن[2] و حرکات زشت و بی ادبانه[3] در صدد مقابله با نقل حدیث از پیامبر:doa(1): بوده است. محدث قمی از ابوجعفر اسکافی نقل می کند
که روایت شده: معاویه صد هزار درهم به سمره بن جندب داد تا از پیامبر روایت کند که آیه ی { و مِن الناس مَن یُعجِبُکَ} ایه 204 سوره بقره
در شأن علی :doa(6):نازل شده و ایه ی { و مِن الناسِ مَن یَشری نَفسَهُ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللهِ} آیه ی 207 سوره بقره در شأن و مقام ابن ملجم مرادی
قاتل امیرمؤمنان نازل شده است و او که حاضر نشد چنین دروغی را از زبان پیامبر نقل کند، معاویه برای این که او را به چنین کاری وادار کند
هم چنان مبلغ افزود و دویست هزار درهم پیشنهاد داد، سمره باز هم نپذیرفت،معاویه سیصد هزار درهم پیشنهاد کرد اما باز هم زیر بار نرفت
تا این که با مبلغ چهارصد هزار درهم راضی شد دست به چنین جنایتی بزند.[4]
سبط اکبر،محمدجوادمروجی طبسی،انتشارات زائر
[1]: وقعة صفین،ص 220.
[2]: الغدیر،ج10،ص283.
[3]: همان،ج1،ص285.
[4]: سفینة البحار،ج 1،ص 154.
[=arial black]
یا ابا محمّد ٍ یا حسَن بْن علی،
ایٌها المُجتبی یابن رَسول الله،
یا حُجّةالله عَلی خَلْقِه،
یا سَیِدنا و مَوْلینا،
اِنّا تَوجّهنا وَاسْتَشْفعنا و تَوسّلنا بِکَ الَی الله،
و قَدمْناکَ بَیْنَ یَدَی حاجاتِنا
یا وَجیهاً عِندالله،اِشْفَع لَنا عِندالله
یا وَجیهاً عِندالله اِشْفع لَنا عِندالله
یا وجیهاً عِندالله اِشْفع لَنا عِندالله
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته