جمع بندی 3 اعجاز مختلف از قرآن

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
3 اعجاز مختلف از قرآن

با سلام

اعجاز اول:

خدا در قرآن گفته جهنم 7 در دارد:

http://www.parsquran.com/data/show.php?sura=15&ayat=44&user=far&lang=far&tran=1

و جهنم 77 بار در قرآن ذکر شده که مضرب 7 است:

http://www.parsquran.com/data/word.php?user=far&quantity=%D8%AC%D9%87%D9%86%D9%85

اعجاز دوم:

کلمه آدم 25 بار در قرآن آمده است:

http://www.parsquran.com/data/word.php?user=far&quantity=%D8%A2%D8%AF%D9%85

کلمه عیسی هم 25 بار در قرآن آمده:

http://www.parsquran.com/data/word.php?user=far&quantity=%D8%B9%DB%8C%D8%B3%DB%8C

از اول قرآن هفتمین باری که کلمه آدم ذکر شده با هفتمین باری که کلمه عیسی ذکر شده در تنها آیه مشترکی می باشد که اسم هر دو آمده:

(سوره آل عمران آیه 59)

http://www.parsquran.com/data/show.php?user=far&lang=far&sura=3&ayat=59

خدا در این آیه گفته است:

"در واقع مثل عيسى نزد خدا همچون مثل [خلقت] آدم است [كه] او را از خاك آفريد سپس بدو گفت باش پس وجود يافت"

در این آیه خدا میگوید آفریده شدن عیسی مثل آفرینش آدم است و صراحتا خدا بودن یا پسر خدا بودن او را به این روش رد میکند.

اعجاز سوم:

خدا در آیه 88 سوره اسراء میگوید:

"بگو اگر انس و جن گرد آيند تا نظير اين قرآن را بياورند مانند آن را نخواهند آورد هر چند برخى از آنها پشتيبان برخى [ديگر] باشند"

تعداد کلمات این آیه 19 و تعداد حروف آن 76 و تعداد حروف الفبایی که در این آیه آمده اند 19 است که مجموع این شماره ها برابر 114 یعنی تعداد سوره های قرآن است:

"قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَن يَأْتُواْ بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لاَ يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا"

برچسب: 

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد میقات

با سلام و درود

در این زمینه چند نکته عرض می شود:

1. وجود نظم ریاضی در قرآن نیاز به کار کارشناسی دارد که اهل فن و دانشمندان و عالمان تفسیر و علوم قرآنی باید در مورد آن نظر بدهند.

2. در این زمینه هم بین دانشمندان و مفسران قرآنی اختلاف است و با وجود خطاهایی که در آن وجود دارد صحت همه مواردی که ذکر شده و نیز اعجاز بودن آن، به اثبات نرسیده است.

3. معجزه بودن قرآن از جاهای دیگر ثابت شده است و نبود این محاسبات ریاضی، ذره ای از اعتبار و اعجاز قرآن نمی کاهد.

4. محاسبات ریاضی نسبت به آیات قرآن، گرچه قابل توجه است ولی شیوه تفسیری محسوب نمی شود و از طرف معصومین علیهم السلام ـ که مفسران حقیقی قرآن هستند ـ توصیه ای به این شیوه نشده؛ لذا نمی توان آن را قطعی دانست و چنین برداشت هایی را بطور حتمی و قطعی به خداوند نسبت داد.

نظر برخی بزرگان:

در مورد مشابهی آیت الله معرفت پس از طرح نظریه رشاد خلیفه، تحت عنوان "استفاده از رايانه درباره حروف مقطّعه " (نظم ریاضی) در پايان چنین می ‌آورد:
"... آن قدر تبصره و تقیید در مدّعای خویش آورده که خاصیت قاعده بودن را از بین برده است. بعدها گفته‌ های وی مورد سوء ظن قرار گرفت...". (علوم قرآنى، ص 341)

آیت الله مکارم نیز ذیل تفسیر آیه 30 سوره "مدثر"، به اعجاز عددی اشاره ای دارند. ایشان پس از عجیب دانستن تقدّس عدد 19 نزد برخی فرَق منحرف بیان می ‌دارد:
"... و عجیب تر این که نویسنده ای که شاید بی ارتباط با تشکیلات آنها نباشد، اصرار عجیب و مضحکی دارد که همه چیز قرآن را بر همین اساس نوزده توجیه کند، و در بسیاری از موارد که این عدد دلخواه او با واقعیّـات موجود آیات قرآن هماهنگ نیست به میل خود چیزی کم یا اضافه می ‌کند تا بر عـدد 19 و یا مضربهای عدد 19 هماهنگ گردد، که صرف وقت به ذکر مطالب آنها و پاسخگویی به آن شاید از قبیل اتلاف وقت باشد".(تفسير نمونه، ج ‏25، ص 237)

میقات;578148 نوشت:
با سلام و درود

در این زمینه چند نکته عرض می شود:

1. وجود نظم ریاضی در قرآن نیاز به کار کارشناسی دارد که اهل فن و دانشمندان و عالمان تفسیر و علوم قرآنی باید در مورد آن نظر بدهند.

2. در این زمینه هم بین دانشمندان و مفسران قرآنی اختلاف است و با وجود خطاهایی که در آن وجود دارد صحت همه مواردی که ذکر شده و نیز اعجاز بودن آن، به اثبات نرسیده است.

3. معجزه بودن قرآن از جاهای دیگر ثابت شده است و نبود این محاسبات ریاضی، ذره ای از اعتبار و اعجاز قرآن نمی کاهد.

4. محاسبات ریاضی نسبت به آیات قرآن، گرچه قابل توجه است ولی شیوه تفسیری محسوب نمی شود و از طرف معصومین علیهم السلام ـ که مفسران حقیقی قرآن هستند ـ توصیه ای به این شیوه نشده؛ لذا نمی توان آن را قطعی دانست و چنین برداشت هایی را بطور حتمی و قطعی به خداوند نسبت داد.

نظر برخی بزرگان:

در مورد مشابهی آیت الله معرفت پس از طرح نظریه رشاد خلیفه، تحت عنوان "استفاده از رايانه درباره حروف مقطّعه " (نظم ریاضی) در پايان چنین می ‌آورد:
"... آن قدر تبصره و تقیید در مدّعای خویش آورده که خاصیت قاعده بودن را از بین برده است. بعدها گفته‌ های وی مورد سوء ظن قرار گرفت...". (علوم قرآنى، ص 341)

آیت الله مکارم نیز ذیل تفسیر آیه 30 سوره "مدثر"، به اعجاز عددی اشاره ای دارند. ایشان پس از عجیب دانستن تقدّس عدد 19 نزد برخی فرَق منحرف بیان می ‌دارد:
"... و عجیب تر این که نویسنده ای که شاید بی ارتباط با تشکیلات آنها نباشد، اصرار عجیب و مضحکی دارد که همه چیز قرآن را بر همین اساس نوزده توجیه کند، و در بسیاری از موارد که این عدد دلخواه او با واقعیّـات موجود آیات قرآن هماهنگ نیست به میل خود چیزی کم یا اضافه می ‌کند تا بر عـدد 19 و یا مضربهای عدد 19 هماهنگ گردد، که صرف وقت به ذکر مطالب آنها و پاسخگویی به آن شاید از قبیل اتلاف وقت باشد".(تفسير نمونه، ج ‏25، ص 237)

همانطور که میگویید تبصره زیاد دارد اما اگر بخشی از آنها را بدلیل ایراد ساختاری حذف کنیم به درست بودن برخی از آنها میتوان اذعان کرد.

[="Tahoma"]

Pitbull;578201 نوشت:
همانطور که میگویید تبصره زیاد دارد اما اگر بخشی از آنها را بدلیل ایراد ساختاری حذف کنیم به درست بودن برخی از آنها میتوان اذعان کرد.

با سلام و درود

اصل وجود ایراد و اشکال در مواردی از آن، می تواند اطمینان لازم را نسبت به این ادعا، خدشه دار کند و مانع حصول اطمینان گردد.

نکته قابل توجه این که از حضرات معصومین علیهم السلام، چنین روشی در باره قرآن، بیان نشده است.

میقات;578148 نوشت:
"... و عجیب تر این که نویسنده ای که شاید بی ارتباط با تشکیلات آنها نباشد، اصرار عجیب و مضحکی دارد که همه چیز قرآن را بر همین اساس نوزده توجیه کند، و در بسیاری از موارد که این عدد دلخواه او با واقعیّـات موجود آیات قرآن هماهنگ نیست به میل خود چیزی کم یا اضافه می ‌کند تا بر عـدد 19 و یا مضربهای عدد 19 هماهنگ گردد، که صرف وقت به ذکر مطالب آنها و پاسخگویی به آن شاید از قبیل اتلاف وقت باشد"

با اهداء سلام و تهیت
اتفاقاً در تاپیک دیگری نیز همین دوستمان جناب پیتبول اشاره ای به عدد 19 داشته اند و من نیز آیه 29 و 30 سوره مبارکه مدثر مد نظرم آمد که خداوند فرموده 19(نگهبان) بر آن (دوزخیات) گمارده شده است ودر آیه بعد خداوند بیشتر توضیح می دهد (به عقیده بنده از یک لحاظ این 19 نگهبان یکجور کری خواندن است که خدا بفهماند که فقط 19 نگهبان برای عذاب همه شما بس است...) تفسیر آیت ا... مکارم شیرازی را راجب این موضوع خوانده بودم و خلاصه اینکه بیان داشته اند عجیب اینکه برخی این 19 را بلند داشته اند، چرا؟ چون این 19 مربوط به جهنم است؟ آیا جهنم را طالب هستند
البته آیت ا... مکارم دقیقاً اینگونه نفرموده اند و من خلاصه آنرا گفتم
با سپاس

[="Tahoma"]

mousavi928;579063 نوشت:
با اهداء سلام و تهیت
اتفاقاً در تاپیک دیگری نیز همین دوستمان جناب پیتبول اشاره ای به عدد 19 داشته اند و من نیز آیه 29 و 30 سوره مبارکه مدثر مد نظرم آمد که خداوند فرموده 19(نگهبان) بر آن (دوزخیات) گمارده شده است ودر آیه بعد خداوند بیشتر توضیح می دهد (به عقیده بنده از یک لحاظ این 19 نگهبان یکجور کری خواندن است که خدا بفهماند که فقط 19 نگهبان برای عذاب همه شما بس است...) تفسیر آیت ا... مکارم شیرازی را راجب این موضوع خوانده بودم و خلاصه اینکه بیان داشته اند عجیب اینکه برخی این 19 را بلند داشته اند، چرا؟ چون این 19 مربوط به جهنم است؟ آیا جهنم را طالب هستند
البته آیت ا... مکارم دقیقاً اینگونه نفرموده اند و من خلاصه آنرا گفتم
با سپاس

«عَلَيهَا تِسْعَةَ عَشَرَ وَ مَا جَعَلْنَا أَصحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَئكَةً وَ مَا جَعَلْنَا عِدَّتهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ وَ يَزْدَادَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِيمَانًا»
نوزده نفر (از فرشتگان عذاب) بر آن گمارده شده ‏اند. مأموران دوزخ را فقط فرشتگان (عذاب) قرار داديم، و تعداد آنها را جز براى آزمايش كافران معيّن نكرديم تا اهل كتاب [يهود و نصارى‏] يقين پيدا كنند و بر ايمان مؤمنان بيفزايد. (مدثر، 30 و 31)

با سلام و درود

كسى دقيقا به درستى نمى ‏داند چرا از ميان اعداد تنها عدد نوزده براى مأموران عذاب الهى انتخاب شده است. البته برخی احتمالاتی داده اند:

1. در عدد نوزده بزرگترين عدد آحاد (عدد نه) و كوچكترين عدد عشرات (عدد ده) جمع است.

2. ريشه ‏هاى اخلاق رذيله به نوزده خُلق ظاهر و باطن باز مى ‏گردد، و از آنج ا كه اخلاق رذيله هر كدام يكى از عوامل عذاب الهى است. طبقات دوزخ نوزده طبقه، به تعداد آن ها، و در هر طبقه فرشته يا گروهى از فرشتگان مامور عذابند.

3. اختصاص به عدد نوزده براى اين است كه با اخبار پيامبرانى كه قبلا خبر دادند و يا در كتب پيشين نوشته شده، موافق باشد و در اين مصلحتى براى مكلّفين بوده باشد. (ر.ک: مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‏10، ص 586؛ تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، ج ‏14، ص 24؛ تفسير نمونه، ج ‏25، ص 235)

بیان تفسیری:

خداوند عدد خازنان و مأموران دوزخ را نوزده نفر (يا نوزده گروه) ذكر مى‏ كند، و ذکر اين عدد سبب گفتگو در ميان مشركان و كفار شد، و گروهى آن را به باد سخريه گرفتند.

خداوند متعال، تعداد آن ها را براى آزمايش كافران معين فرموده است: «وَ مَا جَعَلْنَا عِدَّتهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ» (مدثر، 31)

آن ها استهزا مى ‏كردند كه چرا از ميان تمام اعداد، عدد نوزده انتخاب شده؛ در حالى كه هر عدد ديگرى انتخاب شده بود جاى همين سؤال وجود داشت.

هم چنین خداوند می فرماید هدف اين بود: تا اهل كتاب [يهود و نصارى‏] يقين پيدا كنند: «لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَاب‏»

نکته: از آن جا كه آن ها (اهل متاب) ايرادى به اين موضوع نكردند معلوم مى‏ شود آن را هماهنگ با كتب خود يافتند، و بر يقين آن ها به نبوت پيامبر اکرم صلّى اللّه عليه و آله افزوده شد. لذا در جمله بعد مى ‏افزايد: و (هدف اين بود تا) بر ايمان مؤمنان بيفزايد: «وَ يَزْدَادَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِيمَانًا». (برگزيده تفسير نمونه، ج ‏5، ص 330 و 331)

بنابر این:

این گونه برداشت از عدد نوزده در آیه شریفه و سرایت دادن آن به کل قرآن و به عنوان رمز شمرده شدن و ...، هیچ پشتوانه علمی، عقلی و نقلی ندارد و نمی توان آن را به قرآن نسبت داد.

میقات;579163 نوشت:
كسى دقيقا به درستى نمى ‏داند چرا از ميان اعداد تنها عدد نوزده براى مأموران عذاب الهى انتخاب شده است.

با سلام و عرض خسته نباشید

گروهى از يهود از بعضى از ياران پيامبر(صلى الله عليه وآله) از عدد خازنان جهنم سؤال كردند، او گفت خدا و رسولش آگاهترند، «جبرئيل» در همان ساعت نازل شد، و به پيامبر(صلى الله عليه وآله) خبر داد: عَلَيْها تِسْعَةُ عَشَر: «نوزده نفر (يا نوزده گروه) بر آن گمارده شده اند».
و از آنجا كه آنها ايرادى به اين موضوع نكردند، معلوم مى شود آن را هماهنگ با كتب خود يافتند، و بر يقين آنها به نبوت پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) افزوده شد، و همين امر، سبب گرديد كه مؤمنان نيز در عقيده و ايمان خود راسخ تر شوند.

اصولاً مسائل مربوط به قيامت، بهشت، دوزخ، جزئيات و خصوصيات آنها براى ما كه در محيط محدود دنيا اسيريم دقيقاً روشن نيست، آنچه ما مى دانيم كليات آن است، و لذا در روايات آمده: هر يك از اين نوزده فرشته، قدرت عظيمى دارند كه مى توانند قبيله بزرگى را به آسانى در دوزخ بيفكنند!.
و از اينجا ضعف و ناتوانى افكار كسانى كه مانند «ابو جهل» فكر مى كنند روشن مى شود، او وقتى اين آيه را شنيد از روى استهزاء به طايفه قريش گفت مادرانتان به عزايتان بنشينند آيا نمى شنويد «ابن ابى كبشه» (اشاره به پيغمبر اكرم است) چه مى گويد؟
مى گويد: خازنان دوزخ نوزده نفرند! اما شما گروه عظيمى از شجاعانيد، آيا هر ده نفر از شما نمى تواند يكى از آنها را مغلوب كند؟! «ابو الاسد جمحى» (يكى از افراد زورمند قريش) گفت: من از عهده هفده نفر از آنها بر مى آيم، شما هم حساب دو نفر ديگر را برسيد!

بعضى از فرق انحرافى، اصرار بر مقدس بودن اين عدد دارند، و حتى سعى دارند عدد ماه هاى سال، و عدد روزهاى ماه را بر خلاف تمام موازين طبيعى و فلكى بر همين محور نوزده تنظيم كنند! و احكام عملى خود را نيز بر طبق آن قرار داده اند.
نويسنده اى كه شايد بى ارتباط با تشكيلات آنها نباشد، اصرار عجيب و مضحكى دارد كه همه چيز قرآن را بر همين اساس نوزده توجيه كند، و در بسيارى از موارد كه اين عدد دلخواه او با واقعيات موجود آيات قرآن، هماهنگ نيست به ميل خود چيزى كم يا اضافه مى كند تا بر عدد نوزده، و يا مضرب هاى عدد نوزده، هماهنگ گردد كه صرف وقت به ذكر مطالب آنها و پاسخگوئى از آن شايد از قبيل اتلاف وقت باشد.
آرى يك «مذهب دوزخى» بايد بر محور «عدد دوزخى» دور زند، و يك جمعيت دوزخى بايد خود را هماهنگ با عدد فرشتگان عذاب كنند!

تفسیر نمونه

میقات;579163 نوشت:
خلاصه اینکه بیان داشته اند عجیب اینکه برخی این 19 را بلند داشته اند، چرا؟ چون این 19 مربوط به جهنم است؟ آیا جهنم را طالب هستند

با سلام و درود

در تفسیر اطیب البیان ذیل آیه «عَلَيهَا تِسْعَةَ عَشَرَ» (مدثر، 30) آمده:

عدد نوزده در نظر بهايى ‏ها عدد ميمون است، چون طلوع باب [بنیانگذار این فرقه] در قرن نوزده میلادی بوده، لذا ماهها را نوزده قرار داده، و عدد روزهای ماه را هم نوزده قرار داده، و سال در نزد آنها نوزده ماه است، و ماه در نزد آنها نوزده روز است، و سال سيصد و شصت و يك روز است. (ر.ک: أطيب البيان في تفسير القرآن، ج ‏13، ص 278)

اکنون بیشتر روشن می شود که اشاره آیت الله مکارم به چیست. روی سخن ایشان، با برخی افرادی است که در راستای مطرح کردن برخی فرقه ها، آیات الهی را مطابق با سلیقه و میل خود تفسیر می کنند.

میقات;578148 نوشت:
نظر برخی بزرگان:

در مورد مشابهی آیت الله معرفت پس از طرح نظریه رشاد خلیفه، تحت عنوان "استفاده از رايانه درباره حروف مقطّعه " (نظم ریاضی) در پايان چنین می ‌آورد:
"... آن قدر تبصره و تقیید در مدّعای خویش آورده که خاصیت قاعده بودن را از بین برده است. بعدها گفته‌ های وی مورد سوء ظن قرار گرفت...". (علوم قرآنى، ص 341)

آیت الله مکارم نیز ذیل تفسیر آیه 30 سوره "مدثر"، به اعجاز عددی اشاره ای دارند. ایشان پس از عجیب دانستن تقدّس عدد 19 نزد برخی فرَق منحرف بیان می ‌دارد:
"... و عجیب تر این که نویسنده ای که شاید بی ارتباط با تشکیلات آنها نباشد، اصرار عجیب و مضحکی دارد که همه چیز قرآن را بر همین اساس نوزده توجیه کند، و در بسیاری از موارد که این عدد دلخواه او با واقعیّـات موجود آیات قرآن هماهنگ نیست به میل خود چیزی کم یا اضافه می ‌کند تا بر عـدد 19 و یا مضربهای عدد 19 هماهنگ گردد، که صرف وقت به ذکر مطالب آنها و پاسخگویی به آن شاید از قبیل اتلاف وقت باشد".(تفسير نمونه، ج ‏25، ص 237)


قرآن و اعجاز عددی (ریاضی)

پرسش:
خدا در قرآن گفته جهنم 7 در دارد، و جهنم 77 بار در قرآن ذکر شده که مضرب 7 است.
مورد دیگر، کلمه آدم 25 بار در قرآن آمده و کلمه عیسی هم 25 بار در قرآن آمده است. از اول قرآن هفتمین باری که کلمه آدم ذکر شده با هفتمین باری که کلمه عیسی ذکر شده در تنها آیه مشترکی می باشد که اسم هر دو آمده (آل عمران آیه 59) است.
مورد سوم، تعداد کلمات آیه 88 سوره اسراء، 19 و تعداد حروف آن 76 و تعداد حروف الفبایی که در این آیه آمده اند 19 است که مجموع این شماره ها برابر 114 یعنی تعداد سوره های قرآن است.
در آیه 29 و 30 سوره مبارکه مدثر نیز خداوند فرموده (19 نگهبان) بر دوزخیان گمارده شده، که این نیز تاکید روی عدد نوزده است.

پاسخ:
با سلام و درود
در این زمینه چند نکته عرض می شود:
1. وجود نظم ریاضی در قرآن نیاز به کار کارشناسی دارد که اهل فن و دانشمندان و عالمان تفسیر و علوم قرآنی باید در مورد آن نظر بدهند.
2. در این زمینه هم بین دانشمندان و مفسران قرآنی اختلاف است و با وجود خطاهایی که در آن وجود دارد صحت همه مواردی که ذکر شده و نیز اعجاز بودن آن، به اثبات نرسیده است.
3. معجزه بودن قرآن از جاهای دیگر ثابت شده است و نبود این محاسبات ریاضی، ذره ای از اعتبار و اعجاز قرآن نمی کاهد.
4. محاسبات ریاضی نسبت به آیات قرآن، گرچه قابل توجه است ولی شیوه تفسیری محسوب نمی شود و از طرف معصومین علیهم السلام ـ که مفسران حقیقی قرآن هستند ـ توصیه ای به این شیوه نشده؛ لذا نمی توان آن را قطعی دانست و چنین برداشت هایی را بطور حتمی و قطعی به خداوند نسبت داد.
5. نظر برخی بزرگان:
در مورد مشابهی آیت الله معرفت پس از طرح نظریه رشاد خلیفه، تحت عنوان "استفاده از رايانه درباره حروف مقطّعه " (نظم ریاضی) در پايان چنین می ‌آورد:
"... آن قدر تبصره و تقیید در مدّعای خویش آورده که خاصیت قاعده بودن را از بین برده است. بعدها گفته‌ های وی مورد سوء ظن قرار گرفت... ."(1)
آیت الله مکارم نیز ذیل تفسیر آیه 30 سوره "مدثر"، به اعجاز عددی اشاره ای دارند. ایشان پس از عجیب دانستن تقدّس عدد 19 نزد برخی فرَق منحرف بیان می ‌دارد:
"... و عجیب تر این که نویسنده ای که شاید بی ارتباط با تشکیلات آنها نباشد، اصرار عجیب و مضحکی دارد که همه چیز قرآن را بر همین اساس نوزده توجیه کند، و در بسیاری از موارد که این عدد دلخواه او با واقعیّـات موجود آیات قرآن هماهنگ نیست به میل خود چیزی کم یا اضافه می ‌کند تا بر عـدد 19 و یا مضربهای عدد 19 هماهنگ گردد، که صرف وقت به ذکر مطالب آنها و پاسخگویی به آن شاید از قبیل اتلاف وقت باشد."(2)
با بیان مطلب ذیل، بیشتر روشن می شود که اشاره آیت الله مکارم به چیست. روی سخن ایشان، با برخی افرادی است که در راستای مطرح کردن برخی فرقه ها، آیات الهی را مطابق با سلیقه و میل خود تفسیر می کنند.
در تفسیر اطیب البیان ذیل آیه «عَلَيهَا تِسْعَةَ عَشَرَ»(3) آمده: عدد نوزده در نظر بهايى ‏ها عدد ميمون است، چون طلوع باب [بنیانگذار این فرقه] در قرن نوزده میلادی بوده، لذا ماهها را نوزده قرار داده، و عدد روزهای ماه را هم نوزده قرار داده، و سال در نزد آنها نوزده ماه است، و ماه در نزد آنها نوزده روز است، و سال سيصد و شصت و يك روز است.(4)
7. آیه شریفه: «عَلَيهَا تِسْعَةَ عَشَرَ وَ مَا جَعَلْنَا أَصحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَئكَةً وَ مَا جَعَلْنَا عِدَّتهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ وَ يَزْدَادَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِيمَانًا»؛ نوزده نفر (از فرشتگان عذاب) بر آن گمارده شده‏ اند. مأموران دوزخ را فقط فرشتگان (عذاب) قرار داديم، و تعداد آنها را جز براى آزمايش كافران معيّن نكرديم تا اهل كتاب [يهود و نصارى‏] يقين پيدا كنند و بر ايمان مؤمنان بيفزايد.(5)
كسى دقيقا به درستى نمى ‏داند چرا از ميان اعداد تنها عدد نوزده براى مأموران عذاب الهى انتخاب شده است. البته برخی احتمالاتی داده اند:
الف) در عدد نوزده بزرگترين عدد آحاد (عدد نه) و كوچكترين عدد عشرات (عدد ده) جمع است.
ب) ريشه ‏هاى اخلاق رذيله به نوزده خُلق ظاهر و باطن باز مى ‏گردد، و از آنج ا كه اخلاق رذيله هر كدام يكى از عوامل عذاب الهى است. طبقات دوزخ نوزده طبقه، به تعداد آن ها، و در هر طبقه فرشته يا گروهى از فرشتگان مامور عذابند.
ج) اختصاص به عدد نوزده براى اين است كه با اخبار پيامبرانى كه قبلا خبر دادند و يا در كتب پيشين نوشته شده، موافق باشد و در اين مصلحتى براى مكلّفين بوده باشد.(6)
بیان تفسیری:
خداوند عدد خازنان و مأموران دوزخ را نوزده نفر (يا نوزده گروه) ذكر مى‏ كند، و ذکر اين عدد سبب گفتگو در ميان مشركان و كفار شد، و گروهى آن را به باد سخريه گرفتند.
خداوند متعال، تعداد آن ها را براى آزمايش كافران معين فرموده است: «وَ مَا جَعَلْنَا عِدَّتهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ»(7)
آن ها استهزا مى ‏كردند كه چرا از ميان تمام اعداد، عدد نوزده انتخاب شده؛ در حالى كه هر عدد ديگرى انتخاب شده بود جاى همين سؤال وجود داشت.
هم چنین خداوند می فرماید هدف اين بود: تا اهل كتاب [يهود و نصارى‏] يقين پيدا كنند: «لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَاب‏»
نکته: از آن جا كه آن ها (اهل کتاب) ايرادى به اين موضوع نكردند معلوم مى‏ شود آن را هماهنگ با كتب خود يافتند، و بر يقين آن ها به نبوت پيامبر اکرم صلّى اللّه عليه و آله افزوده شد. لذا در جمله بعد مى ‏افزايد: و (هدف اين بود تا) بر ايمان مؤمنان بيفزايد: «وَ يَزْدَادَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِيمَانًا».(8)
بنابر این: این گونه برداشت از عدد نوزده در آیه شریفه و سرایت دادن آن به کل قرآن و به عنوان رمز شمرده شدن و ...، هیچ پشتوانه علمی، عقلی و نقلی ندارد و نمی توان آن را به قرآن نسبت داد.
نکته قابل توجه این که از حضرات معصومین علیهم السلام، چنین روشی در باره قرآن، بیان نشده است.

________________

  1. علوم قرآنى، معرفت، نرم افزار علوم قرآنی نور(مشکات)، ص 341.
  2. تفسير نمونه، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج ‏25، ص 237.
  3. مدثر، 30.
  4. ر.ک: أطيب البيان في تفسير القرآن، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج ‏13، ص 278.
  5. مدثر، 30 و 31.
  6. ر.ک: مجمع البيان في تفسير القرآن، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج ‏10، ص 586؛ تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج ‏14، ص 24؛ تفسير نمونه، ج ‏25، ص 235.
  7. مدثر، 31.
  8. برگزيده تفسير نمونه، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج ‏5، ص 330 و 331.
موضوع قفل شده است