جمع بندی شفاعت شدن توسط خانم فاطمه الزهرا (س)

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شفاعت شدن توسط خانم فاطمه الزهرا (س)

سلام.خسته نباشید.
ببخشید ایا خانم فاطمه الزهرا شفاعت کننده افرار گناه کار امت حضرت محمد (ص) هستند؟
در چه صورتی شفاعت میکنند؟
ایا شفاعتشون در گناهی که حق الناس عملیه؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صادق

عشق فقط پسر فاطمه;574461 نوشت:
سلام.خسته نباشید.
ببخشید ایا خانم فاطمه الزهرا شفاعت کننده افرار گناه کار امت حضرت محمد (ص) هستند؟
در چه صورتی شفاعت میکنند؟
ایا شفاعتشون در گناهی که حق الناس عملیه؟

باسلام وتشکر از سوال بسیار خوب تان .
در ابتدا باید گفت : مسأله شفاعت، چيزى است كه ريشه‏ ى قرآنى و حديثى داشته و ضرورت مذهب به حساب مى‏آيد. بنابراين، يكى از شفعاى روز قيامت- آن هم در حد وسيع- حضرت فاطمه‏ زهرا عليهاالسلام مى‏باشد كه در اينجا توجه شما را به مضمون دو حديث كه از طريق حضرت سلمان و جابر جعفى آمده است جلب مى‏كنم:
روزى سلمان به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله خدا گفت: اى مولاى من! تو را سوگند به خدا، از عظمت فاطمه عليه‏السلام در روز قيامت تعريفى بفرماييد.

پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله با تبسم رو به سلمان كرد و فرمود: سوگند به آن آفريدگارى كه جانم در دست اوست، فاطمه عليهاالسلام را در آن روز بر ناقه‏اى از ناقه‏هاى بهشت سوار مى‏كنند، جبرئيل و ميكائيل به ترتيب از راست و چپ او حركت مى‏نمايند. اميرالمؤمنين پيشاپيش و حسن و حسين از پشت سر، وى را همراهى مى‏كنند، تا بدين طريق فاطمه عليهاالسلام از پل‏صراط مى‏گذرد و پس از گفتگوهاى زياد، آنگاه خطاب مى‏رسد: فاطمه! هرچه مى‏خواهى بخواه. دخترم عرض مى‏كند:


اسالك ان لاتعذب محبى، و محبى عترتى بالنار، فيوحى اللَّه اليها: يا فاطمه! و عزتى و جلالى و ارتفاع مكانى، لقد آليت على نفسى من قبل ان اخلق السموات و الارض بالفى عام ان لااعذب محبيك و محبى عترتك بالنار. (1)
بار الهى! از تو مى‏خواهم علاقه‏مندان خود و فرزندانم حسن و حسين را در آتش مسوزان. خطاب مى‏رسد: يا فاطمه! سوگند به عزت و جلالم، دو هزار سال پيش از خلق آسمانها و زمين، بر خودم لازم كرده‏ام كه اين حاجت تو را برآورم


جابر جعفى نيز به حضور امام باقر عليه‏السلام رسيده، عرض كرد: فدايت شوم، حديثى در مورد فاطمه عليهاالسلام بفرماييد، كه با نقل آن، شيعيان را خوشحال كنم.
حضرت فرمودند: در روز رستاخيز منابرى از نور براى پيامبران نصب مى‏گردد، كه منبر رسول خدا از همه مجلل‏تر است و همچنين منبرهايى براى اوصيا در نظر مى‏گيرند كه جايگاه على عليه‏السلام از همه بالاتر مى‏باشد آنگاه نوبت به فرزندان انبيا مى‏رسد كه مقام حسن و حسين عليهماالسلام بس منيع‏تر است. سپس نوبت فاطمه عليهاالسلام فرامى‏رسد و او را با تجليل و شكوه بى‏نظير به محشر آورند و كنار در بهشت قرار مى‏گيرد، ولى داخل آن نمى‏شود و مى‏گويد: خدايا! از تو مسالت مى‏دارم كه مقام مرا در همچو روزى براى اهل محشر معلوم كنى.


از جانب خدا ندا مى‏رسد: اى دختر پيامبر! برگرد به سوى اهل محشر و هر كه را از علاقه‏مندان خود يافتى شفاعت كن.
امام باقر عليه‏السلام مى‏فرمايند: به خدا سوگند، فاطمه عليهاالسلام شيعيان خويش را يكى پس از ديگرى انتخاب نموده و داخل بهشت مى‏نمايد، همان طورى كه پرنده‏ ها دانه‏ ها را برمى گزينند، و سپس شيعه‏ هاى آن حضرت نيز، خود شفاعت نموده و علاقه‏ مندان فاطمه عليهاالسلام را به بهشت داخل مى‏كنند...
در دنباله اين حديث امام پنجم مى‏فرمايند:


واللَّه لايبقى فى الناس الا شاك او كافر او منافق. (2)
سوگند به خدا، از امت اسلامى كسى باقى نمى‏ماند مگر افراد مذبذب و كافر و منافق و ساير مردم مشمول شفاعت فاطمه مى‏گردند.
در پايان اين فصل، براى توضيح مطلب، تذكرى را لازم مى‏دانم و آن اينكه: شفاعت شوندگان بايد واجد شرايط باشند. ايمانشان را در دنيا تباه نسازند. حقوق و آبروى مردم را تضييع ننمايند.


در عمل به واجبات دينى كوتاهى نكنند. از نظر اخلاقى و عملى مشابهت و سنخيت با فاطمه عليهاالسلام و ساير شفاعت‏ كنندگان داشته باشند، و گرنه به طور مطلق مشمول شفاعت نمى‏شوند، بلكه هر جرم و تخلف دينى و تجاوز به حقوق ديگران، كيفر مناسبى را به دنبال خواهد داشت و چنين افرادى به طور محدود و موقت كيفر مى‏بينند و سپس مشمول شفاعت مى‏شوند...


[/HR] 1ـ سفينه البحار، ج 2، ص 375.
2ـ عوالم، ج 11، ص 150- بحارالانوار، ج 43، ص 64، ح

[="Black"]سلام.
اقا صادق عزیز ایا شفاعت ایشون تو حق الناس هم عملیه؟
چطور باید گریه کن ایشون شد؟
روایتی برا گریه برمعصومین داریم؟
[/]

[="Arial"][="Black"]

صادق;574822 نوشت:
امام باقر عليه‏السلام مى‏فرمايند: به خدا سوگند، فاطمه عليهاالسلام شيعيان خويش را يكى پس از ديگرى انتخاب نموده و داخل بهشت مى‏نمايد، همان طورى كه پرنده‏ ها دانه‏ ها را برمى گزينند، و سپس شيعه‏ هاى آن حضرت نيز، خود شفاعت نموده و علاقه‏ مندان فاطمه عليهاالسلام را به بهشت داخل مى‏كنند...

سلام و عرض ادب

در حدیث روایت شده که شیعیان مورد شفاعت قرار میگیرند! البته در اینکه ما شیعه هستیم باید بسیار تامل شود!
در حدیثی از مولا علی علیه السلام ویژگی های شیعه بیان شده اگر ما دارای اون ویژگی ها بودیم باید خود را شیعه بنامیم!!!
حتی در اینکه ما محب اهل بیت هم هستیم یا خیر، جای تردید وجود داره چه رسد به شیعه!

عشق فقط پسر فاطمه;575103 نوشت:
سلام.
اقا صادق عزیز ایا شفاعت ایشون تو حق الناس هم عملیه؟
چطور باید گریه کن ایشون شد؟
روایتی برا گریه برمعصومین داریم؟

با سلام وتقدیر از روحیه ولایت مداری تان .
گرچه حق الناس مسله اش کمی دشوار است وباید حق مردم را اداء ویا حلالیت گرفت ویا از طرف صاحب حق مالی اورا صدقه داد .
چون حق الناس اگر مربوطه به مال باشد به هر ترتیبی باشد باید به صاحبش برگشت داده شود گرچه از طریق پست وانداختن درخانه ومانند آن .اگر مربوط به غیر مال باشد مانند غیبت وتهمت در صورت امکان لازم است حلالیت طلبیده شود ولی اگر حلالیت خواهی مفسده داشته باشد مثلا باعث کدورت وناراحتی بیشتر شود لازم نیست حلالیت خواهی شود بلکه باید انسان توبه کند وبرای صاحب حق دعا واستغفار کند . بهتر است کاری انجام دهد وثوابش رابه او هدیه نماید.
ولی در عین حال نباید نا امید بود چون ممکن است حضرت زهرا از شیعیانش بخواهد تا از حق خود گذشت کنند .
گفتنی است که بخشیدن حق دیگری از جانب خدا بدون این که جلب رضایت او بشود ، از عدالت خداوند به دور است . خداوند که عدل مطلق است حقوق بندگان را که بر عهده ما است نمی بخشد وما در برزخ و قیامت با آن دست به گریبانیم؛ به خصوص در محکمه قیامت خداوند به بندگان اعلام می کند برای گرفتن حقوق خود از دیگران اقدام کنند و بدانند که خدا پشتیبان آنان است.این مضمون اعلامی است که در قیامت از طرف خدا صادر می شود:
من خدایی هستم که جز من خدایی نیست ،حاکم عادلی که ستم نمی کنم . امروز به عدل و قسط بین بندگان حکم می کنم و در پیشگاه من کسی نمی تواند به دیگری ظلم کند. امروز حق ضعیف را از قوی می ستانم و صاحب حق اجازه دارد به اندازه حقش از نیکویی های بدهکار بردارد ( و در صورت نداشتن حسنه) یا به اندازه طلبش از گناه خود بر دوش او می گذارد و اگر کسی هم ببخشد ،بر بخشش او جزا می دهم.(1)
بنا بر روایت دیگری از امام علی (ع)،گناهان برسه دسته اند:
گناهان آمرزیده شده که، در دنیا خدا فرد را بر آن عذاب کرده و بزرگوار تر از آن است که دوباره او را عذاب کند.
گناهانی که آمرزیده نمی شوند، یعنی ظلم هایی که بندگان نسبت به هم مرتکب می گردند.
گناهانی که فرد مرتکب شده و توبه کرده و خدا پوشانده است ،بنده در مورد این گناهان هم امید بخشش دارد هم خوف عذاب.(2)
در ادامه همان روایت اول آمده :خدا بندگان را به حق خواهی اجازه می دهد و خلایق همدیگر را شناسایی کرده و به مطالبه حق خود اقدام می کنند .در این میان از کثرت ازدحام و مراجعات چنان تنگی وهول و هراس و ... پیش می آید که همه آرزو می کنند کاش با بخشیدن یکدیگر از این مهلکه نجات یابند .پس منادی خداوند آنان را به بخشیدن یکدیگر و نجات یافتن از این مرحله دعوت می کند . بسیاری برای نجات از مهلکه از هم راضی می شوند ولی بعضی اعلام می کنند :خداوندا طلب ما بزرگتر از آن است که از آن چشم پوشی کنیم. در این موقع به اذن خدا ،کلیددار بهشت قصری بهشتی با متعلقات آن را در افق محشر نمایان می سازد و منادی ندا می دهد: این قصر به کسی داده می شود که از حق برادر دینی اش در گذرد . در اینجا بقیه طلبکاران از حقوق برادران خود با رضایت در می گذرند.
بنا بر این خداوند حق الناس را به ترتیبی که گفته شد ، می آمرزد. در طول عمر خود باید سعی کنیم تا ممکن است به بندگان ظلم نکنیم و اگر ظلمی از ما بر بنده ای واقع شد قبل از آنکه فرصت بگذرد با ادای حق او، از او رضایت بطلبیم . چنانچه رضایت طلبی به دلایل مختلف ممکن نبود یا با مشقت فراوان همراه بود ، کارهای صالح انجام دهیم و ثواب آن را به طلبکاران خود اهدا کنیم ،بدان امید که قیامت از ما بگذرند . در دعا ها هم از خدا بخواهیم کسانی را که بر گردن ما حقی دارند با بخشیدن از دریای بیکران فضل خود ،از ما راضی گرداند. دعای امام سجاد(ع)در روز دوشنبه حاوی چنین مضمونی است.(3)
اما درباره این که در مصائب اهل بیت باید عزاداری وگریه نمود ،روایات بسیاری است از آن جمله این حدیث نورانی از امام صادق (ع) : «نفس المهموم لظلمنا تسبیح و همه لنا عباده؛ (4) کسی که برای مصیبت ما اهل بیت اندوهگین است، نفس های او تسبیح و حزن او برای ما عبادت است».
امام رضا فرمود: «من تذکر مصابنا و بکی لما ارتکب مناکان معنا یوم القیامه؛ (5) هر کسی یاد مصیبت ما کند و بگرید بد آنچه در حق ما کردند ،روز قیامت با ماست».
از این روایات که به طور مطلق آمده و اختصاص به مصیبت امام خاص مطرح نیست، معلوم می شود که عزاداری برای همه ائمه پسندیده و ارزشمند است. سیره علمای بزرگوار شیعه همواره بر این بوده که در مصائب همه ائمه عزاداری می کرده و می‌کنند.
اما در خصوص این که آیا حضرات معصومین (ع) از گریه ها و عزاداری ها باخبر می‌شوند یا نه؟ باید گفت به دلیل آن که قرآن کریم به صراحت فرموده شهدا زنده‌اند و آن ها را نباید مرده تصور نمود (6) معلوم می‌شود روح نورانی ائمه از عزاداری‌هایی که شیعیان آن ها برای شان انجام می‌دهند ، آگاه می‌شوند، و ناظر بر اظهار محبت‌های شان هستند.
چه این که بر اساس روایات تمام اعمال ما از جمله عزاداری‌های ما در هر پنج شنبه به پیامبر و ائمه عرضه می‌شود و آن ها از اعمال ما باخبر می‌شوند. (7)
حضرت مهدی فرمود: «فانا یحیطه علمان بابنائکم ولا یغرب عنا شی من اخبارکم؛( Dirol ما به اخبار شما علم و احاطه داریم . هیچ چیزی از اخبار شما ازما پوشیده نیست».
طبق این گونه آموزه‌های متعالی معلوم می‌شود که ائمه از راه مختلف از عزاداری‌ها و اظهار محبت‌های شیعیان خود آگاه می‌شوند.


پی نوشت ها:
1- بحار الانوار،ج7،ص268.
2-همان ،ص265.
3-مفاتیح الجنان،دعاهای روز های هفته.
4.امالی، شیخ مفید ،ص 386.
5.همان ،ص 73.
6.آل عمران (3) آیه 169.
7.بحار الانوار، ج 23، ص 346.
8 .همان ،ج 53، ص 175.

مهریه فاطمه علیها السلام شفاعت از گناهکاران :Gol:

احمد بن یوسف دمشقی در «اخبار الدّول و آثار الاُوَل» می گوید:

در خبر وارد شده: زمانی که حضرت رسول اکرم صل الله علیه و آله فاطمه

علیها السلام را به عقد علی علیه السلام در آورد، مالی اندک را به عنوان

صداق تعیین فرمود: فاطمه علیها السلام عرض کرد:ای رسول خدا! دختران

مردم نیز شوهر کرده و مقدار کمی به عنوان صداق برایشان تعیین می گردد،

پس فرق بین من و آنان چیست؟ از شما می خواهم که مهریه مرا به علی

علیه السلام برگردانی و از خدای تعالی بخواهی که مهریه مرا شفاعت گناهان

امت تو قرار دهد. پس جبرئیل در حالی که با وی کاغذ کوچکی از حریر بود نازل

شد که در آن نوشته شده بود:

«خدای تعالی مهریه فاطمه را شفاعت گناهکاران از امت پدرش قرار داد».:Gol:

در تاریخ زندگانی حضرت زهراء آمده است که وقتی به حال احتضار قرار گرفتند،

وصیت فرمودند که آن کاغذ کوچک را روی سینه شان، در زیر کفن قرار دهند. به

وصیتشان که عمل شد فرمودند: به هنگامی که در قیامت برانگیخته شدم این

کاغذ را به دست می گیرم و از گناهکاران امت پدرم شفاعت می کنم.

همچنین صفوری در «نزهة المجالس» نقل می کند که: فاطمه زهراء علیها

السلام از پدر بزرگوارش رسول اکرم درخواست نمود تا صداق وی را شفاعت

برای امت او قرار دهد و این بانوی بزرگوار زمانی که بر صراط می آیند صداق

خویشتن را طلب کنند.

منبع: فاطمه الزهراء مِن المهد اِلَی للحد، ص 160-159.

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ ...

[="Black"]

صادق;575938 نوشت:
با سلام وتقدیر از روحیه ولایت مداری تان .
گرچه حق الناس مسله اش کمی دشوار است وباید حق مردم را اداء ویا حلالیت گرفت ویا از طرف صاحب حق مالی اورا صدقه داد .
چون حق الناس اگر مربوطه به مال باشد به هر ترتیبی باشد باید به صاحبش برگشت داده شود گرچه از طریق پست وانداختن درخانه ومانند آن .اگر مربوط به غیر مال باشد مانند غیبت وتهمت در صورت امکان لازم است حلالیت طلبیده شود ولی اگر حلالیت خواهی مفسده داشته باشد مثلا باعث کدورت وناراحتی بیشتر شود لازم نیست حلالیت خواهی شود بلکه باید انسان توبه کند وبرای صاحب حق دعا واستغفار کند . بهتر است کاری انجام دهد وثوابش رابه او هدیه نماید.
ولی در عین حال نباید نا امید بود چون ممکن است حضرت زهرا از شیعیانش بخواهد تا از حق خود گذشت کنند .
گفتنی است که بخشیدن حق دیگری از جانب خدا بدون این که جلب رضایت او بشود ، از عدالت خداوند به دور است . خداوند که عدل مطلق است حقوق بندگان را که بر عهده ما است نمی بخشد وما در برزخ و قیامت با آن دست به گریبانیم؛ به خصوص در محکمه قیامت خداوند به بندگان اعلام می کند برای گرفتن حقوق خود از دیگران اقدام کنند و بدانند که خدا پشتیبان آنان است.این مضمون اعلامی است که در قیامت از طرف خدا صادر می شود:
من خدایی هستم که جز من خدایی نیست ،حاکم عادلی که ستم نمی کنم . امروز به عدل و قسط بین بندگان حکم می کنم و در پیشگاه من کسی نمی تواند به دیگری ظلم کند. امروز حق ضعیف را از قوی می ستانم و صاحب حق اجازه دارد به اندازه حقش از نیکویی های بدهکار بردارد ( و در صورت نداشتن حسنه) یا به اندازه طلبش از گناه خود بر دوش او می گذارد و اگر کسی هم ببخشد ،بر بخشش او جزا می دهم.(1)
بنا بر روایت دیگری از امام علی (ع)،گناهان برسه دسته اند:
گناهان آمرزیده شده که، در دنیا خدا فرد را بر آن عذاب کرده و بزرگوار تر از آن است که دوباره او را عذاب کند.
گناهانی که آمرزیده نمی شوند، یعنی ظلم هایی که بندگان نسبت به هم مرتکب می گردند.
گناهانی که فرد مرتکب شده و توبه کرده و خدا پوشانده است ،بنده در مورد این گناهان هم امید بخشش دارد هم خوف عذاب.(2)
در ادامه همان روایت اول آمده :خدا بندگان را به حق خواهی اجازه می دهد و خلایق همدیگر را شناسایی کرده و به مطالبه حق خود اقدام می کنند .در این میان از کثرت ازدحام و مراجعات چنان تنگی وهول و هراس و ... پیش می آید که همه آرزو می کنند کاش با بخشیدن یکدیگر از این مهلکه نجات یابند .پس منادی خداوند آنان را به بخشیدن یکدیگر و نجات یافتن از این مرحله دعوت می کند . بسیاری برای نجات از مهلکه از هم راضی می شوند ولی بعضی اعلام می کنند :خداوندا طلب ما بزرگتر از آن است که از آن چشم پوشی کنیم. در این موقع به اذن خدا ،کلیددار بهشت قصری بهشتی با متعلقات آن را در افق محشر نمایان می سازد و منادی ندا می دهد: این قصر به کسی داده می شود که از حق برادر دینی اش در گذرد . در اینجا بقیه طلبکاران از حقوق برادران خود با رضایت در می گذرند.
بنا بر این خداوند حق الناس را به ترتیبی که گفته شد ، می آمرزد. در طول عمر خود باید سعی کنیم تا ممکن است به بندگان ظلم نکنیم و اگر ظلمی از ما بر بنده ای واقع شد قبل از آنکه فرصت بگذرد با ادای حق او، از او رضایت بطلبیم . چنانچه رضایت طلبی به دلایل مختلف ممکن نبود یا با مشقت فراوان همراه بود ، کارهای صالح انجام دهیم و ثواب آن را به طلبکاران خود اهدا کنیم ،بدان امید که قیامت از ما بگذرند . در دعا ها هم از خدا بخواهیم کسانی را که بر گردن ما حقی دارند با بخشیدن از دریای بیکران فضل خود ،از ما راضی گرداند. دعای امام سجاد(ع)در روز دوشنبه حاوی چنین مضمونی است.(3)
اما درباره این که در مصائب اهل بیت باید عزاداری وگریه نمود ،روایات بسیاری است از آن جمله این حدیث نورانی از امام صادق (ع) : «نفس المهموم لظلمنا تسبیح و همه لنا عباده؛ (4) کسی که برای مصیبت ما اهل بیت اندوهگین است، نفس های او تسبیح و حزن او برای ما عبادت است».
امام رضا فرمود: «من تذکر مصابنا و بکی لما ارتکب مناکان معنا یوم القیامه؛ (5) هر کسی یاد مصیبت ما کند و بگرید بد آنچه در حق ما کردند ،روز قیامت با ماست».
از این روایات که به طور مطلق آمده و اختصاص به مصیبت امام خاص مطرح نیست، معلوم می شود که عزاداری برای همه ائمه پسندیده و ارزشمند است. سیره علمای بزرگوار شیعه همواره بر این بوده که در مصائب همه ائمه عزاداری می کرده و می‌کنند.
اما در خصوص این که آیا حضرات معصومین (ع) از گریه ها و عزاداری ها باخبر می‌شوند یا نه؟ باید گفت به دلیل آن که قرآن کریم به صراحت فرموده شهدا زنده‌اند و آن ها را نباید مرده تصور نمود (6) معلوم می‌شود روح نورانی ائمه از عزاداری‌هایی که شیعیان آن ها برای شان انجام می‌دهند ، آگاه می‌شوند، و ناظر بر اظهار محبت‌های شان هستند.
چه این که بر اساس روایات تمام اعمال ما از جمله عزاداری‌های ما در هر پنج شنبه به پیامبر و ائمه عرضه می‌شود و آن ها از اعمال ما باخبر می‌شوند. (7)
حضرت مهدی فرمود: «فانا یحیطه علمان بابنائکم ولا یغرب عنا شی من اخبارکم؛( Dirol ما به اخبار شما علم و احاطه داریم . هیچ چیزی از اخبار شما ازما پوشیده نیست».
طبق این گونه آموزه‌های متعالی معلوم می‌شود که ائمه از راه مختلف از عزاداری‌ها و اظهار محبت‌های شیعیان خود آگاه می‌شوند.


پی نوشت ها:
1- بحار الانوار،ج7،ص268.
2-همان ،ص265.
3-مفاتیح الجنان،دعاهای روز های هفته.
4.امالی، شیخ مفید ،ص 386.
5.همان ،ص 73.
6.آل عمران (3) آیه 169.
7.بحار الانوار، ج 23، ص 346.
8 .همان ،ج 53، ص 175.

سلام.
اقا صادق عزیز تشکر میکنم از پاسخگوییتون.

ببینید شخصی مثلا از بچگی(مثلا زمانی که میدونسته گناه و...چیه) تا الان تو گناه بوده و ائمه دستشو گرفتن,حالا حلالیت گرفتن مثلا براش سخت شده.
شاید اصلا بعضی ها یادش نیان یا ندونه نسبت به فلانی حقی داره یا نه و...
خب این شخص چطور باید حلالیت بگیره؟
یعنی یکروزه مثلا باید از 10 نفر حلالیت بگیره؟
راه هایی سراغ دارید که شخص بتونه گریه کن بشه برا ائمه؟
چرا بعضی ها گریه میکنند برای ائمه؟
دلیل گریش چیه؟
از نرمی قلبشونه؟

[/]

سلام
اين روزهاي هفته هر كدوم ي دعايي دارن
فكر كنم دعاي روز دوشنبه باشه كه چنين مضموني داره
ميگه خدايا اون حقوقي كه من از مردم ضايع كردم رو كمك كن ادا كنم..مردمي كه دستم بهشون نميرسه
...
ي بار پاي مبر شنيدم كه خطيب ميگفت
هركس از اطفال شيعه بميرد در دستان فاطمه زهرا نگهداري خواهد شد تا به دست والدين برسد
اونقدر از زنده موندنم پشيمون شدم

[="Black"]

یک دختر مسلمان;575954 نوشت:
مهریه فاطمه علیها السلام شفاعت از گناهکاران :Gol:

احمد بن یوسف دمشقی در «اخبار الدّول و آثار الاُوَل» می گوید:

در خبر وارد شده: زمانی که حضرت رسول اکرم صل الله علیه و آله فاطمه

علیها السلام را به عقد علی علیه السلام در آورد، مالی اندک را به عنوان

صداق تعیین فرمود: فاطمه علیها السلام عرض کرد:ای رسول خدا! دختران

مردم نیز شوهر کرده و مقدار کمی به عنوان صداق برایشان تعیین می گردد،

پس فرق بین من و آنان چیست؟ از شما می خواهم که مهریه مرا به علی

علیه السلام برگردانی و از خدای تعالی بخواهی که مهریه مرا شفاعت گناهان

امت تو قرار دهد. پس جبرئیل در حالی که با وی کاغذ کوچکی از حریر بود نازل

شد که در آن نوشته شده بود:

«خدای تعالی مهریه فاطمه را شفاعت گناهکاران از امت پدرش قرار داد».:Gol:

در تاریخ زندگانی حضرت زهراء آمده است که وقتی به حال احتضار قرار گرفتند،

وصیت فرمودند که آن کاغذ کوچک را روی سینه شان، در زیر کفن قرار دهند. به

وصیتشان که عمل شد فرمودند: به هنگامی که در قیامت برانگیخته شدم این

کاغذ را به دست می گیرم و از گناهکاران امت پدرم شفاعت می کنم.

همچنین صفوری در «نزهة المجالس» نقل می کند که: فاطمه زهراء علیها

السلام از پدر بزرگوارش رسول اکرم درخواست نمود تا صداق وی را شفاعت

برای امت او قرار دهد و این بانوی بزرگوار زمانی که بر صراط می آیند صداق

خویشتن را طلب کنند.

منبع: فاطمه الزهراء مِن المهد اِلَی للحد، ص 160-159.

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ ...

سلام.
ممنون از پاسخگوییتون.
دعوتتون میکنم این فایل صوتی رو گوش بدید.

http://uplod.ir/kosflg8ufvh5/Hasheminejad_Magham-e-Vasf_Napazir-e-Fatemeh.mp3.htm

[/]

عشق فقط پسر فاطمه;575999 نوشت:

سلام.
اقا صادق عزیز تشکر میکنم از پاسخگوییتون.

ببینید شخصی مثلا از بچگی(مثلا زمانی که میدونسته گناه و...چیه) تا الان تو گناه بوده و ائمه دستشو گرفتن,حالا حلالیت گرفتن مثلا براش سخت شده.
شاید اصلا بعضی ها یادش نیان یا ندونه نسبت به فلانی حقی داره یا نه و...
خب این شخص چطور باید حلالیت بگیره؟
یعنی یکروزه مثلا باید از 10 نفر حلالیت بگیره؟
راه هایی سراغ دارید که شخص بتونه گریه کن بشه برا ائمه؟
چرا بعضی ها گریه میکنند برای ائمه؟
دلیل گریش چیه؟
از نرمی قلبشونه؟


باسلام وتشکر .
به چند نکته توجه نماید :
الف_نسبت به گناهانی که حق الله است باید توبه کند .
اگر اعمال واجب از او فوت شده مثلا یا روزه ومانند آن را ترک نموده باید قضا کنند .
اگر حق الناس بر عهده اوست هر چه در خاطر دارد باید از صاحب حق حلالیت بخواهد واگر حق مالی است باید مال اورا مسترد کند .
اگر غیبت وتهمت ومانند آن گفته طلب بخشش نماید مثلا به افرادی که طرف حق است بگوید :
اگر من حقی از شما ضایع نمودم ویا غیبت تان را گفته ام مرا حلال کنید .
اگر افراد صاحب حق در دست نباشد ویا امکان عذر خواهی نباشد علما گفته اند اسغفار نماید ( که مفصلا قبلا بیان شد )
در یک روز ویا در طی چندین روز ویا در یک ساعت هر گونه که ممکن است طلب حلالیت کند .

ب_ در مراسم عزا داری ائمه وحضرت زهرا شرکت نماید ودر غم مظلومیت آنها گریه کند ویا حالت گریه بخود بگیرد .
اگر کسی بخواهد به ثواب کامل خواندن زیارت عاشورا برسد و به آثار و فواید آن دست یابد باید آنگونه که معصومین فرمودند بخواند یعنی صد مرتبه لعن و سلام را تکرار کند. اما از آنجا که تکرار این صد لعن و سلام وقت زیادی می خواهد و از طرفی خواندن خود زیارت عاشورا و صد لعن و سلام مستحب است می توان یک مرتبه گفت و همین هم در حد خودش داراى ثواب و فضيلت است و توجه به امام حسين )ع( مى باشد
ريان بن شبيب از امام رضا (ع) روايت كرده كه فرمود: «اى پسر شبيب ، اگر بر حسين (ع) گريه كنى تا آنكه اشك چشمت بر صورتت جارى شود، خداوند گناهان كوچك و بزرگ، و كم يا زياد تو را مى آمرزد» (1)
و نيز فرمود: «گريه كنندگان بايد بر كسى همچون حسين (ع) گريه كنند، زيرا گريستن براى او گناهان بزرگ را فرو مى‏ريزد». (2)
همچنین امام صادق(ع) فرمود: (مَن ذِکِرَ الحُسَینِ عِندَک) کسی که حسین را نزد او اسم ببرند، یاد کنند، (فَخَرَجَ مِن عَینَیهِ مِنََ الدُّموع) اشک از دو چشمش جاری شود به اندازه ی پر یک مگس، (کانَ ثَوابُهُ عَلَی الله عَزَّ وَ جَلّ) اجرش بر عهدۀ خداست، (وَ لَم یَرضی لَهُ بِدونِ ا لجَنَّة) خدا چیزی را بدون بهشت برای او رضایت نمی دهد.
گریه بر ابی عبدالله(ع) و حق الناس:
گفتنی است در مورد رابطۀ گریه بر ابی عبدالله و حق الناس، باید عرض کنیم که: اگر گریه ای که می کنیم به خاطر گناهانی است که در درگاه الهی مرتکب شده ایم و حق الله است، خدای متعال از حق خود می گذرد و این گریه قطعا همان توبه است(به شرط عدم تکرار گناه) و در ما موثر است. اما بعضی از گناهان، ناشی از عدم رعایت حق الناس است. در این مورد، باید رضایت مردمی را که مال یا حق آنان را ضایع کرده، جلب کند. از آن ها حلالیت بطلبد یا اگر بدهکاری دارد، به صاحبش بپردازد. چنانچه کاری را که موجب قصاص است، مرتکب شده، خود را تسلیم کند تا صاحب حق، قصاص یا عفو کند. اگر با زبان یا عمل، روح کسانی را آزرده‌ و آبرو و حیثیت آنان را برده‌، در صورت امکان از آن ها رضایت بگیرد. اما اگر ممکن نیست، برای آنان دعا کند.
اگر برخی افراد را نمی‌شناسد یا مرده‌اند یا دسترسی به آنان ندارد، در امور مالی، مال را به فرزندان یا وارثان آنان بپردازد. اگر دسترسی به آنان هم ممکن نباشد، با اجازه مجتهد، از طرف آنان صدقه بدهد. در غیر امور مالی نیز باید در حق آنان دعا و استغفار کند و صدقه و خیراتی هدیه نماید.

ج_ اجازه دهید دلیل عدم گریه بیان شود :
گریه نکردن چند دلیل می تواند داشته باشد:
1- وراثت:
انسان ها در در استعدادها, عواطف و روحیات متفاوتند . بیش تر تفاوت ها ناشی از شرایط و زمینه ها و امکانات متفاوتی است که افراد در آن پرورش یافته اند. بعضى به خاطر عامل توارث، کم تر می توانند گریه کنند. بارها دیده شده است این گونه افراد حتى در فوت عزیزان شان آن گونه که بعضى واکنش نشان مى دهند, متأثر نمى شوند. بعضی هم راحت گریه می کنند و هم راحت می خندند. بعضی نمی توانند به آسانی بخندند و به سختی گریه می کنند.
2-قساوت قلب:
احادیث و روایات بسیارى رقت قلب را ستوده است. پیامبر گرامى اسلام (ص)فرمود: «اشک چشم ها و ترس دل ها, از رحمت و مهربانى خدا است ».(3)از سوی دیگر گریه نکردن را ناشی از قساوت قلب دانسته است.
پیامبر یکى از علائم شقاوت را خشکى چشم دانست :«از نشانه هاى شقاوت و سخت دلى , خشکى چشم است (یعنى آن جا که عواطف و احساسات انسانى اقتضا کند ،اشکش در نیاید) و سنگدلى و آزمندى در جستجوى روزى و اصرار در ارتکاب گناه ».(4)
حضرت خطاب به اباذر کرد و فرمود: «اى اباذر! هر که تواند گریه کند, باید بگرید. هر کس نتواند, ناگزیر قلبش را اندوهگین کند . خود را به حالت گریه کنندگان در آورد, زیرا سنگدل از خداوند دور است».(5)
مولاى متّقیان , امیر مؤمنان على (ع)فرمود: «چون گریه ات نیاید. تظاهر در گریستن کن . پس اگر از چشمانت به اندازه سر پشّه اى اشک خارج شود, خوش به حالت ».(6)
از روایات برمی آید گناه یکى از عوامل مهم قساوت قلب و خشکى چشم است . انسان وقتى گناه مى کند, قلبش تیره وتار شده و دقّت و نرمى از آن خارج مى شود. قلب سخت و تیره نمى تواند در چشم اثر بگذارد و آن را گریان کند.
انسان هاى غافل نمى توانند گریه کنند, چون فکر و دل شان به دنیا مشغول مى باشد. چشمان شان مجذوب جلوه هاى دنیا و قلب شان از عاطفه خالى است . چنین چشمى نمى تواند اشک بریزد. اشک به خارج از این عالم تعلق دارد, چون از عاطفه ریشه مى گیرد و عاطفه جایگاه ملکوتى دارد. شهید بزرگوار آیه الله دستغیب شیرازى در قساوت قلب و درمان آن مطالب مبسوط و ارزنده اى دارند.(7)
بر هر انسان عاقلی لازم است گاهی سری به دل خود بزند، اگر در آن از این بیماری و انحراف از فطرت اولیه چیزی دید ، باید فوراً در مقام معالجه آن برآید. تنها راه خلاصی و نجات از شر آمال و قساوت قلب، تفکر زیاد در فنا و زوال دنیا، یعنی حیات مادی است تا جایی که هر چه به چشم او خورد یا به گوش او رسید، فوراً زوال آن را متوجه شود .نیز مرگ خود را از هر چیز نزدیک تر ببیند تا جایی که رسول خدا (ص) فرمود:
لقمه‏ای در دهان نمی‏گذارم که امید فرو بردنش داشته باشم. چشم بر هم نمی‏گذارم که امید باز شدنش داشته باشم.
یکی دیگر از چیزهایی که غفلت را از بین می‏برد، یاد مرگ می‏باشد. امام باقر (ع) فرمود:
از رسول خدا(ص) پرسش شد: کدام یک از مؤمنان زیرک تر و داناتر است؟ فرمود: آن که بیش از همه تدارک سفر آخرت می‏نماید.
در روایت دیگری حضرت فرمود: زیاد یاد مرگ کنید، زیرا یاد مرگ کردن شکننده لذات نفسانی و مانع از میل‏های حیوانی است.
در قسمتی از نامه حضرت علی (ع) به محمد بن ابی بکر استاندار مصر آمده : پس هنگامی که نفس‏ شهوات نفسانی را از شما می‏خواهد، زیاد یاد مرگ کنید . مرگ در اندرز دادن کافی است.
سفارش در باره یاد مرگ در خطبه‏ها و مکتوب‏های امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه و غیر آن زیاد به چشم می‏خورد. بالاتر از همه، سفارش‏ها و سخنان زیادی است که در قرآن مجید راجع به مرگ و جهان آخرت شده است . ضمن این که یاد خدا و نیز مهربانی با یتیم دل را نرم می‏کند.
برای به دست آوردن رقت قلب باید اسباب و عللی را با دل آمیخت.
پاره ای از اسباب رقت قلب عبارتند از:
1- اجتناب از گناه :
حضرت علی (ع ) می فرمایند: اشک ها خشکیده نشد مگر به خاطر سنگدلی ها و قساوت قلب ها . قلوب با قساوت نشد مگر به خاطر زیادی گناهان .(8)بنابراین ریشه اشک نداشتن قساوت قلب است . ریشه قساوت قلب گناه است . پس ریشه اشک داشتن رقت قلب است . ریشه رقت قلب پرهیز از گناه است .
2- زهد در دنیا:
امام علی (ع ) می فرمایند: زهد ورزان در دنیا قلب های شان می گرید ، گرچه به ظاهر بخندند.(9) گریه قلب همان رقت قلب است و با زهد در دنیا حاصل می شود . زهد یعنی دل را در گرو مال و آمال نگذاشتن .
3- ترک آرزوهای دراز:
خداوند به حضرت موسی (ع ) می فرمایند: آرزویت را در دنیا طولانی مکن تا که قلبت با قساوت گردد . کسی که قساوت قلب دارد، از من دور است .(10)
4- کم خوری :
روایاتی نقل شد که دلالت داشت پرخوری دل را قساوت می‏بخشد. پس می توان نتیجه گرفت که کم خوری مانع قساوت قلب می شود.
مراد از کم خوری آن است که انسان به حدی بخورد که از پر خوری مریض نشود. ملاک این است که از پرخوری بدنش بیمار نگردد. پس اگر از افراط در کم خوری هم کسی مریض شود ، نکوهیده می باشد . بدن چون مرکب پرواز روح است ،باید قوی و چالاک باشد .
علاوه برآن چه گذشت اموری مانند:
1 - مهربانی کردن به یتیم،
2 - خوردن بعضی غذاها و میوه‏ها مانند عدس، انجیر، انار، نان جو، سرکه، انگور و زیتون،
3 - یاد و ذکر خدا،
4 - قرائت قرآن،
5 - شرکت در تشییع جنازه،
6 - پرداخت بدهی‏ها،
7 - شستشوی لباس‏ها،
8 - رفتن به بیمارستان‏ها و سرکشی به بیماران و مستضعفان،در رقت قلب موثر است.(11)
بنابراین انسان با توبه و انابه به درگاه خدا و ترک گناه ،قادر به گریستن خواهد بود.
به دو نکته توجه شود :
1- از افراط در گوش دادن به نوار ها ی مبتذل بپرهیزد. افراط و تفریط در هر کاری، نه تنها انسان را به نتیجه دلخواه نمی رساند، بلکه گاه نتیجه عکس می دهد. در مورد گوش دادن نوار های روضه وسایر عبادات هم چنین حکمی صادق است. برای رسیدن به اعتدال و میانه روی باید شناخت خود را نسبت به واقعیت های زندگی و تعالیم اسلامی افزایش دهیم و در همه مراحل، زندگیِ پیشوایان دین را سرمشق خود سازیم.
در این مورد نیز به تدریج بکوشید همراه با تنظیم وقت برای گوش دادن به نوارهای مداحی ، معرفت و شناخت خود را از مسایل عقیدتی مانند خداشناسی، پیامبر و امام شناسی و معاد شناسی بالا ببرید. نیز درباره اسرار و حقایق عبادات مطالعه نمایید. وقتی عبادت همراه با شناخت و معرفت باشد، حالت نشاط و شادابی در انجام آن ها حفظ خواهد شد.
2- ادبار و اقبال دل:
یکی از موضوعاتی که در روایات مطرح شده، تغییر حالات و دگرگونی دل است. امام علی(ع) بر پذیرش این واقعیت تأکید نمود و فرمود:‌"دل گاهی میل دارد و گاهی میل ندارد (اقبال و ادبار). هر گاه حال خوشی داشتید، نافله را هم بخوانید . هر گاه می بینید میل ندارید، به واجبات اکتفا کنید". (12)
معنای سخن فوق آن است که باید حالات روح را ملاحظه کرد. از هر گونه اکراه و اجبار و تحمیل اجتناب ورزید. دلیلش را جای دیگر فرمود: "إنّ القلب إذا أکره عمی؛ دل اگر مورد اجبار قرار گیرد، نابینا می شود". (13) برای اینکه در مجلس روضه حالت رقت قلب خود را از دست ندهید ،هرگاه حال روضه داشتید در این مجالس شرکت کنید . هرگاه حال آن نبود ،خود را ملزم به شرکت نکنید . اگر شرکت کردید ،خود را ملزم به اشک ریختن و گریه نکنید، بلکه خود را در حالت تباکی (گریه کردن ) قرار بده . ان شاءالله از ثواب گریه بر مظلومیت اهل بیت بهره مند خواهی شد.

پی نوشت ها:
1 .منتخب كامل الزيارات، ابن قولويه، ص 165.
2 .منتخب كامل الزيارات، ابن قولويه، ص 168.
3. احسان بخش ،آثار الصادقین , ج 2 ،ص 77.
4 .همان , ج 2 ،ص 72 .
5.همان , ص 73..
6.مکارم الاخلاق , ص 317 .
7. قلب سلیم , ص 301 تا 357.
8. وسائل الشیعه , ج 11 ،ص 337.
9. نهج البلاغه ،خطبه 113 .
10. اصول کافی ،ج 3 ،ص 329.
11.قلب سلیم ،ص232.
12. نهج البلاغه، قصار 184.
13. همان، قصار 304.

[="Black"]

صادق;576017 نوشت:
باسلام وتشکر .
به چند نکته توجه نماید :
الف_نسبت به گناهانی که حق الله است باید توبه کند .
اگر اعمال واجب از او فوت شده مثلا یا روزه ومانند آن را ترک نموده باید قضا کنند .
اگر حق الناس بر عهده اوست هر چه در خاطر دارد باید از صاحب حق حلالیت بخواهد واگر حق مالی است باید مال اورا مسترد کند .
اگر غیبت وتهمت ومانند آن گفته طلب بخشش نماید مثلا به افرادی که طرف حق است بگوید :
اگر من حقی از شما ضایع نمودم ویا غیبت تان را گفته ام مرا حلال کنید .
اگر افراد صاحب حق در دست نباشد ویا امکان عذر خواهی نباشد علما گفته اند اسغفار نماید ( که مفصلا قبلا بیان شد )
در یک روز ویا در طی چندین روز ویا در یک ساعت هر گونه که ممکن است طلب حلالیت کند .

ب_ در مراسم عزا داری ائمه وحضرت زهرا شرکت نماید ودر غم مظلومیت آنها گریه کند ویا حالت گریه بخود بگیرد .
اگر کسی بخواهد به ثواب کامل خواندن زیارت عاشورا برسد و به آثار و فواید آن دست یابد باید آنگونه که معصومین فرمودند بخواند یعنی صد مرتبه لعن و سلام را تکرار کند. اما از آنجا که تکرار این صد لعن و سلام وقت زیادی می خواهد و از طرفی خواندن خود زیارت عاشورا و صد لعن و سلام مستحب است می توان یک مرتبه گفت و همین هم در حد خودش داراى ثواب و فضيلت است و توجه به امام حسين )ع( مى باشد
ريان بن شبيب از امام رضا (ع) روايت كرده كه فرمود: «اى پسر شبيب ، اگر بر حسين (ع) گريه كنى تا آنكه اشك چشمت بر صورتت جارى شود، خداوند گناهان كوچك و بزرگ، و كم يا زياد تو را مى آمرزد» (1)
و نيز فرمود: «گريه كنندگان بايد بر كسى همچون حسين (ع) گريه كنند، زيرا گريستن براى او گناهان بزرگ را فرو مى‏ريزد». (2)
همچنین امام صادق(ع) فرمود: (مَن ذِکِرَ الحُسَینِ عِندَک) کسی که حسین را نزد او اسم ببرند، یاد کنند، (فَخَرَجَ مِن عَینَیهِ مِنََ الدُّموع) اشک از دو چشمش جاری شود به اندازه ی پر یک مگس، (کانَ ثَوابُهُ عَلَی الله عَزَّ وَ جَلّ) اجرش بر عهدۀ خداست، (وَ لَم یَرضی لَهُ بِدونِ ا لجَنَّة) خدا چیزی را بدون بهشت برای او رضایت نمی دهد.
گریه بر ابی عبدالله(ع) و حق الناس:
گفتنی است در مورد رابطۀ گریه بر ابی عبدالله و حق الناس، باید عرض کنیم که: اگر گریه ای که می کنیم به خاطر گناهانی است که در درگاه الهی مرتکب شده ایم و حق الله است، خدای متعال از حق خود می گذرد و این گریه قطعا همان توبه است(به شرط عدم تکرار گناه) و در ما موثر است. اما بعضی از گناهان، ناشی از عدم رعایت حق الناس است. در این مورد، باید رضایت مردمی را که مال یا حق آنان را ضایع کرده، جلب کند. از آن ها حلالیت بطلبد یا اگر بدهکاری دارد، به صاحبش بپردازد. چنانچه کاری را که موجب قصاص است، مرتکب شده، خود را تسلیم کند تا صاحب حق، قصاص یا عفو کند. اگر با زبان یا عمل، روح کسانی را آزرده‌ و آبرو و حیثیت آنان را برده‌، در صورت امکان از آن ها رضایت بگیرد. اما اگر ممکن نیست، برای آنان دعا کند.
اگر برخی افراد را نمی‌شناسد یا مرده‌اند یا دسترسی به آنان ندارد، در امور مالی، مال را به فرزندان یا وارثان آنان بپردازد. اگر دسترسی به آنان هم ممکن نباشد، با اجازه مجتهد، از طرف آنان صدقه بدهد. در غیر امور مالی نیز باید در حق آنان دعا و استغفار کند و صدقه و خیراتی هدیه نماید.

ج_ اجازه دهید دلیل عدم گریه بیان شود :
گریه نکردن چند دلیل می تواند داشته باشد:
1- وراثت:
انسان ها در در استعدادها, عواطف و روحیات متفاوتند . بیش تر تفاوت ها ناشی از شرایط و زمینه ها و امکانات متفاوتی است که افراد در آن پرورش یافته اند. بعضى به خاطر عامل توارث، کم تر می توانند گریه کنند. بارها دیده شده است این گونه افراد حتى در فوت عزیزان شان آن گونه که بعضى واکنش نشان مى دهند, متأثر نمى شوند. بعضی هم راحت گریه می کنند و هم راحت می خندند. بعضی نمی توانند به آسانی بخندند و به سختی گریه می کنند.
2-قساوت قلب:
احادیث و روایات بسیارى رقت قلب را ستوده است. پیامبر گرامى اسلام (ص)فرمود: «اشک چشم ها و ترس دل ها, از رحمت و مهربانى خدا است ».(3)از سوی دیگر گریه نکردن را ناشی از قساوت قلب دانسته است.
پیامبر یکى از علائم شقاوت را خشکى چشم دانست :«از نشانه هاى شقاوت و سخت دلى , خشکى چشم است (یعنى آن جا که عواطف و احساسات انسانى اقتضا کند ،اشکش در نیاید) و سنگدلى و آزمندى در جستجوى روزى و اصرار در ارتکاب گناه ».(4)
حضرت خطاب به اباذر کرد و فرمود: «اى اباذر! هر که تواند گریه کند, باید بگرید. هر کس نتواند, ناگزیر قلبش را اندوهگین کند . خود را به حالت گریه کنندگان در آورد, زیرا سنگدل از خداوند دور است».(5)
مولاى متّقیان , امیر مؤمنان على (ع)فرمود: «چون گریه ات نیاید. تظاهر در گریستن کن . پس اگر از چشمانت به اندازه سر پشّه اى اشک خارج شود, خوش به حالت ».(6)
از روایات برمی آید گناه یکى از عوامل مهم قساوت قلب و خشکى چشم است . انسان وقتى گناه مى کند, قلبش تیره وتار شده و دقّت و نرمى از آن خارج مى شود. قلب سخت و تیره نمى تواند در چشم اثر بگذارد و آن را گریان کند.
انسان هاى غافل نمى توانند گریه کنند, چون فکر و دل شان به دنیا مشغول مى باشد. چشمان شان مجذوب جلوه هاى دنیا و قلب شان از عاطفه خالى است . چنین چشمى نمى تواند اشک بریزد. اشک به خارج از این عالم تعلق دارد, چون از عاطفه ریشه مى گیرد و عاطفه جایگاه ملکوتى دارد. شهید بزرگوار آیه الله دستغیب شیرازى در قساوت قلب و درمان آن مطالب مبسوط و ارزنده اى دارند.(7)
بر هر انسان عاقلی لازم است گاهی سری به دل خود بزند، اگر در آن از این بیماری و انحراف از فطرت اولیه چیزی دید ، باید فوراً در مقام معالجه آن برآید. تنها راه خلاصی و نجات از شر آمال و قساوت قلب، تفکر زیاد در فنا و زوال دنیا، یعنی حیات مادی است تا جایی که هر چه به چشم او خورد یا به گوش او رسید، فوراً زوال آن را متوجه شود .نیز مرگ خود را از هر چیز نزدیک تر ببیند تا جایی که رسول خدا (ص) فرمود:
لقمه‏ای در دهان نمی‏گذارم که امید فرو بردنش داشته باشم. چشم بر هم نمی‏گذارم که امید باز شدنش داشته باشم.
یکی دیگر از چیزهایی که غفلت را از بین می‏برد، یاد مرگ می‏باشد. امام باقر (ع) فرمود:
از رسول خدا(ص) پرسش شد: کدام یک از مؤمنان زیرک تر و داناتر است؟ فرمود: آن که بیش از همه تدارک سفر آخرت می‏نماید.
در روایت دیگری حضرت فرمود: زیاد یاد مرگ کنید، زیرا یاد مرگ کردن شکننده لذات نفسانی و مانع از میل‏های حیوانی است.
در قسمتی از نامه حضرت علی (ع) به محمد بن ابی بکر استاندار مصر آمده : پس هنگامی که نفس‏ شهوات نفسانی را از شما می‏خواهد، زیاد یاد مرگ کنید . مرگ در اندرز دادن کافی است.
سفارش در باره یاد مرگ در خطبه‏ها و مکتوب‏های امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه و غیر آن زیاد به چشم می‏خورد. بالاتر از همه، سفارش‏ها و سخنان زیادی است که در قرآن مجید راجع به مرگ و جهان آخرت شده است . ضمن این که یاد خدا و نیز مهربانی با یتیم دل را نرم می‏کند.
برای به دست آوردن رقت قلب باید اسباب و عللی را با دل آمیخت.
پاره ای از اسباب رقت قلب عبارتند از:
1- اجتناب از گناه :
حضرت علی (ع ) می فرمایند: اشک ها خشکیده نشد مگر به خاطر سنگدلی ها و قساوت قلب ها . قلوب با قساوت نشد مگر به خاطر زیادی گناهان .(8)بنابراین ریشه اشک نداشتن قساوت قلب است . ریشه قساوت قلب گناه است . پس ریشه اشک داشتن رقت قلب است . ریشه رقت قلب پرهیز از گناه است .
2- زهد در دنیا:
امام علی (ع ) می فرمایند: زهد ورزان در دنیا قلب های شان می گرید ، گرچه به ظاهر بخندند.(9) گریه قلب همان رقت قلب است و با زهد در دنیا حاصل می شود . زهد یعنی دل را در گرو مال و آمال نگذاشتن .
3- ترک آرزوهای دراز:
خداوند به حضرت موسی (ع ) می فرمایند: آرزویت را در دنیا طولانی مکن تا که قلبت با قساوت گردد . کسی که قساوت قلب دارد، از من دور است .(10)
4- کم خوری :
روایاتی نقل شد که دلالت داشت پرخوری دل را قساوت می‏بخشد. پس می توان نتیجه گرفت که کم خوری مانع قساوت قلب می شود.
مراد از کم خوری آن است که انسان به حدی بخورد که از پر خوری مریض نشود. ملاک این است که از پرخوری بدنش بیمار نگردد. پس اگر از افراط در کم خوری هم کسی مریض شود ، نکوهیده می باشد . بدن چون مرکب پرواز روح است ،باید قوی و چالاک باشد .
علاوه برآن چه گذشت اموری مانند:
1 - مهربانی کردن به یتیم،
2 - خوردن بعضی غذاها و میوه‏ها مانند عدس، انجیر، انار، نان جو، سرکه، انگور و زیتون،
3 - یاد و ذکر خدا،
4 - قرائت قرآن،
5 - شرکت در تشییع جنازه،
6 - پرداخت بدهی‏ها،
7 - شستشوی لباس‏ها،
8 - رفتن به بیمارستان‏ها و سرکشی به بیماران و مستضعفان،در رقت قلب موثر است.(11)
بنابراین انسان با توبه و انابه به درگاه خدا و ترک گناه ،قادر به گریستن خواهد بود.
به دو نکته توجه شود :
1- از افراط در گوش دادن به نوار ها ی مبتذل بپرهیزد. افراط و تفریط در هر کاری، نه تنها انسان را به نتیجه دلخواه نمی رساند، بلکه گاه نتیجه عکس می دهد. در مورد گوش دادن نوار های روضه وسایر عبادات هم چنین حکمی صادق است. برای رسیدن به اعتدال و میانه روی باید شناخت خود را نسبت به واقعیت های زندگی و تعالیم اسلامی افزایش دهیم و در همه مراحل، زندگیِ پیشوایان دین را سرمشق خود سازیم.
در این مورد نیز به تدریج بکوشید همراه با تنظیم وقت برای گوش دادن به نوارهای مداحی ، معرفت و شناخت خود را از مسایل عقیدتی مانند خداشناسی، پیامبر و امام شناسی و معاد شناسی بالا ببرید. نیز درباره اسرار و حقایق عبادات مطالعه نمایید. وقتی عبادت همراه با شناخت و معرفت باشد، حالت نشاط و شادابی در انجام آن ها حفظ خواهد شد.
2- ادبار و اقبال دل:
یکی از موضوعاتی که در روایات مطرح شده، تغییر حالات و دگرگونی دل است. امام علی(ع) بر پذیرش این واقعیت تأکید نمود و فرمود:‌"دل گاهی میل دارد و گاهی میل ندارد (اقبال و ادبار). هر گاه حال خوشی داشتید، نافله را هم بخوانید . هر گاه می بینید میل ندارید، به واجبات اکتفا کنید". (12)
معنای سخن فوق آن است که باید حالات روح را ملاحظه کرد. از هر گونه اکراه و اجبار و تحمیل اجتناب ورزید. دلیلش را جای دیگر فرمود: "إنّ القلب إذا أکره عمی؛ دل اگر مورد اجبار قرار گیرد، نابینا می شود". (13) برای اینکه در مجلس روضه حالت رقت قلب خود را از دست ندهید ،هرگاه حال روضه داشتید در این مجالس شرکت کنید . هرگاه حال آن نبود ،خود را ملزم به شرکت نکنید . اگر شرکت کردید ،خود را ملزم به اشک ریختن و گریه نکنید، بلکه خود را در حالت تباکی (گریه کردن ) قرار بده . ان شاءالله از ثواب گریه بر مظلومیت اهل بیت بهره مند خواهی شد.

پی نوشت ها:
1 .منتخب كامل الزيارات، ابن قولويه، ص 165.
2 .منتخب كامل الزيارات، ابن قولويه، ص 168.
3. احسان بخش ،آثار الصادقین , ج 2 ،ص 77.
4 .همان , ج 2 ،ص 72 .
5.همان , ص 73..
6.مکارم الاخلاق , ص 317 .
7. قلب سلیم , ص 301 تا 357.
8. وسائل الشیعه , ج 11 ،ص 337.
9. نهج البلاغه ،خطبه 113 .
10. اصول کافی ،ج 3 ،ص 329.
11.قلب سلیم ،ص232.
12. نهج البلاغه، قصار 184.
13. همان، قصار 304.

بازم ممنون.
اقا صادق از اشنایانی که ادم روش نمیشه چطور باید حلالیت گرفت؟

[/]

عشق فقط پسر فاطمه;576022 نوشت:

بازم ممنون.
اقا صادق از اشنایانی که ادم روش نمیشه چطور باید حلالیت گرفت؟

باسلام وتشکر .
این گونه امور تعارف بر دار نیست .
اگر امروز فکری برای این کار نکند فردا ی قیامت که همه امور پنهان آشکار می شود که بشتر روش نمی گردد .
تازه انسان ها نوعا بشترین حق ناس از ناحیه اشنایان دارد چون نسبت به غریبه کاری ندارد تا مثلا غیبت اورا بکند .
مشکل بشتر در همسایه فامیل ومانند آن است که حق ممکن است بر عهده انسان بیاید .
مگر این که مفسده ایجاد نماید یعنی طلب حلالیت مفسده در پی داشته باشد.
باید از راه دیگر جبران کند زیرا
.حق الناس اگر مربوطه به مال باشد به هر ترتیبی باشد باید به صاحبش برگشت داده شود گرچه از طریق پست وانداختن درخانه ومانند آن باشد.اگر مربوط به غیر مال باشد مانند غیبت وتهمت ،در صورت امکان لازم است حلالیت طلبیده شود ولی اگر حلالیت خواهی مفسده ای داشته باشد مثلاً باعث کدورت وناراحتی بیشتر شود لازم نیست حلالیت خواهی شود بلکه باید انسان توبه کند وبرای صاحب حق دعا واستغفار کند . بهتر است کاری انجام دهد وثوابش رابه او هدیه نماید.

من همیشه قبل از اینکه از خداوند طلب مغفرت کنم، می گویم خدایا من
امشب از تمام کسانی که گـردنـشون حـقـی دارم، غـیـبـت من رو کردن،
مالـی از مـن خـوردن، آزاری رسـونـدن و... از هـمـه آنـها گذشتم قلبآ هم
گذشتم و هیچ شکایتی ندارم.
خدایا اگر تو امشب من رو نبخشی و از سر تمام تقصیراتم نگذری، من از
تو بخشنده ترم و چنین چیزی غیر ممکنه،
پس حتما تو من رو بخشیدی...
خصوصا در لیالی قدر اینطور دعا کنید و ببینید چه حالی به شما دست
مـی دهد خـصـوصا در حـق کسانی که به شما بـدی کردند بیشتر دعا
کـنـید ما در روایاتـمان زیاد داریم که اگر در حـق اینها دعـا کنید خـداونـد
چندین برابر اون چیزی که خواستید رو برای خودتون مستجاب میکنه...
آقا مجتبی تهرانی

سوال :
ببخشید ایا خانم فاطمه الزهرا شفاعت کننده افرار گناه کار امت حضرت محمد (ص) هستند؟
در چه صورتی شفاعت میکنند؟
ایا شفاعتشون در گناهی که حق الناس عملیه؟


پاسخ :

در ابتدا باید گفت : مسأله شفاعت، چيزى است كه ريشه‏ ى قرآنى و حديثى داشته و ضرورت مذهب به حساب مى‏آيد. بنابراين، يكى از شفاعت کنندگان روز قيامت- آن هم در حد وسيع- حضرت فاطمه‏ زهرا (عليهاالسلام) مى‏باشد كه در اينجا توجه شما را به مضمون دو حديث كه از طريق حضرت سلمان و جابر جعفى آمده است جلب مى‏كنم:
روزى سلمان به پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله) خدا گفت: اى مولاى من! تو را سوگند به خدا، از عظمت فاطمه (عليه‏السلام) در روز قيامت تعريفى بفرماييد.

پيامبر خدا (صلى اللَّه عليه و آله) با تبسم رو به سلمان كرد و فرمود: سوگند به آن آفريدگارى كه جانم در دست اوست، فاطمه (عليهاالسلام) را در آن روز بر ناقه‏ اى از ناقه‏ هاى بهشت سوار مى‏كنند، جبرئيل و ميكائيل به ترتيب از راست و چپ او حركت مى‏نمايند. اميرالمؤمنين پيشاپيش و حسن و حسين از پشت سر، وى را همراهى مى‏كنند، تا بدين طريق فاطمه (عليهاالسلام) از پل‏ صراط مى‏گذرد و پس از گفتگوهاى زياد، آنگاه خطاب مى‏رسد: فاطمه! هرچه مى‏خواهى بخواه. دخترم عرض مى‏كند:


اسالك ان لاتعذب محبى، و محبى عترتى بالنار، فيوحى اللَّه اليها: يا فاطمه! و عزتى و جلالى و ارتفاع مكانى، لقد آليت على نفسى من قبل ان اخلق السموات و الارض بالفى عام ان لااعذب محبيك و محبى عترتك بالنار. (1)
بار الهى! از تو مى‏خواهم علاقه‏مندان خود و فرزندانم حسن و حسين را در آتش مسوزان. خطاب مى‏رسد: يا فاطمه! سوگند به عزت و جلالم، دو هزار سال پيش از خلق آسمانها و زمين، بر خودم لازم كرده‏ام كه اين حاجت تو را برآورم


جابر جعفى نيز به حضور امام باقر (عليه ‏السلام) رسيده، عرض كرد: فدايت شوم، حديثى در مورد فاطمه (عليهاالسلام) بفرماييد، كه با نقل آن، شيعيان را خوشحال كنم.
حضرت فرمودند: در روز رستاخيز منابرى از نور براى پيامبران نصب مى‏گردد، كه منبر رسول خدا از همه مجلل‏ تر است و همچنين منبرهايى براى اوصيا در نظر مى‏گيرند كه جايگاه على (عليه ‏السلام) از همه بالاتر مى‏باشد آنگاه نوبت به فرزندان انبيا مى‏رسد كه مقام حسن و حسين (عليهماالسلام) بس منيع‏تر است. سپس نوبت فاطمه (عليهاالسلام) فرامى‏رسد و او را با تجليل و شكوه بى‏نظير به محشر آورند و كنار در بهشت قرار مى‏گيرد، ولى داخل آن نمى‏شود و مى‏گويد: خدايا! از تو مسالت مى‏دارم كه مقام مرا در همچو روزى براى اهل محشر معلوم كنى.


از جانب خدا ندا مى‏رسد: اى دختر پيامبر! برگرد به سوى اهل محشر و هر كه را از علاقه‏مندان خود يافتى شفاعت كن.
امام باقر (عليه‏ السلام) مى‏فرمايند: به خدا سوگند، فاطمه (عليهاالسلام) شيعيان خويش را يكى پس از ديگرى انتخاب نموده و داخل بهشت مى‏نمايد، همان طورى كه پرنده‏ ها دانه‏ ها را برمى گزينند، و سپس شيعه‏ هاى آن حضرت نيز، خود شفاعت نموده و علاقه‏ مندان فاطمه (عليهاالسلام) را به بهشت داخل مى‏كنند...
در دنباله اين حديث امام پنجم مى‏فرمايند:


واللَّه لايبقى فى الناس الا شاك او كافر او منافق. (2)
سوگند به خدا، از امت اسلامى كسى باقى نمى‏ماند مگر افراد مذبذب و كافر و منافق و ساير مردم مشمول شفاعت فاطمه مى‏گردند.
در پايان اين فصل، براى توضيح مطلب، تذكرى را لازم مى‏دانم و آن اينكه: شفاعت شوندگان بايد واجد شرايط باشند. ايمانشان را در دنيا تباه نسازند. حقوق و آبروى مردم را تضييع ننمايند.


در عمل به واجبات دينى كوتاهى نكنند. از نظر اخلاقى و عملى مشابهت و سنخيت با فاطمه (عليهاالسلام) و ساير شفاعت‏ كنندگان داشته باشند، و گرنه به طور مطلق مشمول شفاعت نمى‏شوند، بلكه هر جرم و تخلف دينى و تجاوز به حقوق ديگران، كيفر مناسبى را به دنبال خواهد داشت و چنين افرادى به طور محدود و موقت كيفر مى‏بينند و سپس مشمول شفاعت مى‏شوند...


اگر سوال شود که چطور باید گریه کن ایشون شد؟
روایتی برا گریه برمعصومین داریم؟

در پاسخ میگوئیم
گرچه حق الناس مسله اش کمی دشوار است وباید حق مردم را اداء ویا حلالیت گرفت ویا از طرف صاحب حق مالی اورا صدقه داد .
چون حق الناس اگر مربوطه به مال باشد به هر ترتیبی باشد باید به صاحبش برگشت داده شود گرچه از طریق پست وانداختن درخانه ومانند آن .اگر مربوط به غیر مال باشد مانند غیبت وتهمت در صورت امکان لازم است حلالیت طلبیده شود ولی اگر حلالیت خواهی مفسده داشته باشد مثلا باعث کدورت وناراحتی بیشتر شود لازم نیست حلالیت خواهی شود بلکه باید انسان توبه کند وبرای صاحب حق دعا واستغفار کند . بهتر است کاری انجام دهد وثوابش رابه او هدیه نماید.
ولی در عین حال نباید نا امید بود چون ممکن است حضرت زهرا(عليهاالسلام) از شیعیانش بخواهد تا از حق خود گذشت کنند .
گفتنی است که بخشیدن حق دیگری از جانب خدا بدون این که جلب رضایت او بشود ، از عدالت خداوند به دور است . خداوند که عدل مطلق است حقوق بندگان را که بر عهده ما است نمی بخشد وما در برزخ و قیامت با آن دست به گریبانیم؛ به خصوص در محکمه قیامت خداوند به بندگان اعلام می کند برای گرفتن حقوق خود از دیگران اقدام کنند و بدانند که خدا پشتیبان آنان است.این مضمون اعلامی است که در قیامت از طرف خدا صادر می شود:
من خدایی هستم که جز من خدایی نیست ،حاکم عادلی که ستم نمی کنم . امروز به عدل و قسط بین بندگان حکم می کنم و در پیشگاه من کسی نمی تواند به دیگری ظلم کند. امروز حق ضعیف را از قوی می ستانم و صاحب حق اجازه دارد به اندازه حقش از نیکویی های بدهکار بردارد ( و در صورت نداشتن حسنه) یا به اندازه طلبش از گناه خود بر دوش او می گذارد و اگر کسی هم ببخشد ،بر بخشش او جزا می دهم.(3)

بنا بر روایت دیگری از امام علی (عليه السلام)،گناهان برسه دسته اند:
گناهان آمرزیده شده که، در دنیا خدا فرد را بر آن عذاب کرده و بزرگوار تر از آن است که دوباره او را عذاب کند.
گناهانی که آمرزیده نمی شوند، یعنی ظلم هایی که بندگان نسبت به هم مرتکب می گردند.
گناهانی که فرد مرتکب شده و توبه کرده و خدا پوشانده است ،بنده در مورد این گناهان هم امید بخشش دارد هم خوف عذاب.(4)
در ادامه همان روایت اول آمده :خدا بندگان را به حق خواهی اجازه می دهد و خلایق همدیگر را شناسایی کرده و به مطالبه حق خود اقدام می کنند .در این میان از کثرت ازدحام و مراجعات چنان تنگی وهول و هراس و ... پیش می آید که همه آرزو می کنند کاش با بخشیدن یکدیگر از این مهلکه نجات یابند .پس منادی خداوند آنان را به بخشیدن یکدیگر و نجات یافتن از این مرحله دعوت می کند . بسیاری برای نجات از مهلکه از هم راضی می شوند ولی بعضی اعلام می کنند :خداوندا طلب ما بزرگتر از آن است که از آن چشم پوشی کنیم. در این موقع به اذن خدا ،کلیددار بهشت قصری بهشتی با متعلقات آن را در افق محشر نمایان می سازد و منادی ندا می دهد: این قصر به کسی داده می شود که از حق برادر دینی اش در گذرد . در اینجا بقیه طلبکاران از حقوق برادران خود با رضایت در می گذرند.
بنا بر این خداوند حق الناس را به ترتیبی که گفته شد ، می آمرزد. در طول عمر خود باید سعی کنیم تا ممکن است به بندگان ظلم نکنیم و اگر ظلمی از ما بر بنده ای واقع شد قبل از آنکه فرصت بگذرد با ادای حق او، از او رضایت بطلبیم . چنانچه رضایت طلبی به دلایل مختلف ممکن نبود یا با مشقت فراوان همراه بود ، کارهای صالح انجام دهیم و ثواب آن را به طلبکاران خود اهدا کنیم ،بدان امید که قیامت از ما بگذرند . در دعا ها هم از خدا بخواهیم کسانی را که بر گردن ما حقی دارند با بخشیدن از دریای بیکران فضل خود ،از ما راضی گرداند. دعای امام سجاد(عليه السلام)در روز دوشنبه حاوی چنین مضمونی است.(5)

اما درباره این که در مصائب اهل بیت باید عزاداری وگریه نمود ،روایات بسیاری است از آن جمله این حدیث نورانی از امام صادق (عليه السلام) : «نفس المهموم لظلمنا تسبیح و همه لنا عباده؛ (6) کسی که برای مصیبت ما اهل بیت اندوهگین است، نفس های او تسبیح و حزن او برای ما عبادت است».

امام رضا فرمود: «من تذکر مصابنا و بکی لما ارتکب مناکان معنا یوم القیامه؛ (7) هر کسی یاد مصیبت ما کند و بگرید بد آنچه در حق ما کردند ،روز قیامت با ماست».
از این روایات که به طور مطلق آمده و اختصاص به مصیبت امام خاص مطرح نیست، معلوم می شود که عزاداری برای همه ائمه پسندیده و ارزشمند است. سیره علمای بزرگوار شیعه همواره بر این بوده که در مصائب همه ائمه عزاداری می کرده و می‌کنند.

اما در خصوص این که آیا حضرات معصومین (ع) از گریه ها و عزاداری ها باخبر می‌شوند یا نه؟ باید گفت به دلیل آن که قرآن کریم به صراحت فرموده شهدا زنده‌اند و آن ها را نباید مرده تصور نمود (8) معلوم می‌شود روح نورانی ائمه از عزاداری‌هایی که شیعیان آن ها برای شان انجام می‌دهند ، آگاه می‌شوند، و ناظر بر اظهار محبت‌های شان هستند.

چه این که بر اساس روایات تمام اعمال ما از جمله عزاداری‌های ما در هر پنج شنبه به پیامبر و ائمه عرضه می‌شود و آن ها از اعمال ما باخبر می‌شوند. (9)
حضرت مهدی فرمود: «فانا یحیطه علمان بابنائکم ولا یغرب عنا شی من اخبارکم؛(10) ما به اخبار شما علم و احاطه داریم . هیچ چیزی از اخبار شما ازما پوشیده نیست».

طبق این گونه آموزه‌های متعالی معلوم می‌شود که ائمه از راه مختلف از عزاداری‌ها و اظهار محبت‌های شیعیان خود آگاه می‌شوند.

پی نوشت ها:

1ـ سفينه البحار، ج 2، ص 375.
2ـ عوالم، ج 11، ص 150- بحارالانوار، ج 43، ص 64، ح
3- بحار الانوار،ج7،ص268.
4-همان ،ص265.
5-مفاتیح الجنان،دعاهای روز های هفته.
6.امالی، شیخ مفید ،ص 386.
7.همان ،ص 73.
8.آل عمران (3) آیه 169.
9.بحار الانوار، ج 23، ص 346.
10 .همان ،ج 53، ص 175.

سوال :
ایا شفاعت ایشون تو حق الناس هم عملیه؟
چطور باید گریه کن ایشون شد؟
روایتی برا گریه برمعصومین داریم؟

پاسخ :
گرچه حق الناس مسله اش کمی دشوار است وباید حق مردم را اداء ویا حلالیت گرفت ویا از طرف صاحب حق مالی اورا صدقه داد .
چون حق الناس اگر مربوطه به مال باشد به هر ترتیبی باشد باید به صاحبش برگشت داده شود گرچه از طریق پست وانداختن درخانه ومانند آن .اگر مربوط به غیر مال باشد مانند غیبت وتهمت در صورت امکان لازم است حلالیت طلبیده شود ولی اگر حلالیت خواهی مفسده داشته باشد مثلا باعث کدورت وناراحتی بیشتر شود لازم نیست حلالیت خواهی شود بلکه باید انسان توبه کند وبرای صاحب حق دعا واستغفار کند . بهتر است کاری انجام دهد وثوابش رابه او هدیه نماید.
ولی در عین حال نباید نا امید بود چون ممکن است حضرت زهرا از شیعیانش بخواهد تا از حق خود گذشت کنند .
گفتنی است که بخشیدن حق دیگری از جانب خدا بدون این که جلب رضایت او بشود ، از عدالت خداوند به دور است . خداوند که عدل مطلق است حقوق بندگان را که بر عهده ما است نمی بخشد وما در برزخ و قیامت با آن دست به گریبانیم؛ به خصوص در محکمه قیامت خداوند به بندگان اعلام می کند برای گرفتن حقوق خود از دیگران اقدام کنند و بدانند که خدا پشتیبان آنان است.این مضمون اعلامی است که در قیامت از طرف خدا صادر می شود:
من خدایی هستم که جز من خدایی نیست ،حاکم عادلی که ستم نمی کنم . امروز به عدل و قسط بین بندگان حکم می کنم و در پیشگاه من کسی نمی تواند به دیگری ظلم کند. امروز حق ضعیف را از قوی می ستانم و صاحب حق اجازه دارد به اندازه حقش از نیکویی های بدهکار بردارد ( و در صورت نداشتن حسنه) یا به اندازه طلبش از گناه خود بر دوش او می گذارد و اگر کسی هم ببخشد ،بر بخشش او جزا می دهم.(1)
بنا بر روایت دیگری از امام علی (ع)،گناهان برسه دسته اند:
گناهان آمرزیده شده که، در دنیا خدا فرد را بر آن عذاب کرده و بزرگوار تر از آن است که دوباره او را عذاب کند.
گناهانی که آمرزیده نمی شوند، یعنی ظلم هایی که بندگان نسبت به هم مرتکب می گردند.
گناهانی که فرد مرتکب شده و توبه کرده و خدا پوشانده است ،بنده در مورد این گناهان هم امید بخشش دارد هم خوف عذاب.(2)
در ادامه همان روایت اول آمده :خدا بندگان را به حق خواهی اجازه می دهد و خلایق همدیگر را شناسایی کرده و به مطالبه حق خود اقدام می کنند .در این میان از کثرت ازدحام و مراجعات چنان تنگی وهول و هراس و ... پیش می آید که همه آرزو می کنند کاش با بخشیدن یکدیگر از این مهلکه نجات یابند .پس منادی خداوند آنان را به بخشیدن یکدیگر و نجات یافتن از این مرحله دعوت می کند . بسیاری برای نجات از مهلکه از هم راضی می شوند ولی بعضی اعلام می کنند :خداوندا طلب ما بزرگتر از آن است که از آن چشم پوشی کنیم. در این موقع به اذن خدا ،کلیددار بهشت قصری بهشتی با متعلقات آن را در افق محشر نمایان می سازد و منادی ندا می دهد: این قصر به کسی داده می شود که از حق برادر دینی اش در گذرد . در اینجا بقیه طلبکاران از حقوق برادران خود با رضایت در می گذرند.
بنا بر این خداوند حق الناس را به ترتیبی که گفته شد ، می آمرزد. در طول عمر خود باید سعی کنیم تا ممکن است به بندگان ظلم نکنیم و اگر ظلمی از ما بر بنده ای واقع شد قبل از آنکه فرصت بگذرد با ادای حق او، از او رضایت بطلبیم . چنانچه رضایت طلبی به دلایل مختلف ممکن نبود یا با مشقت فراوان همراه بود ، کارهای صالح انجام دهیم و ثواب آن را به طلبکاران خود اهدا کنیم ،بدان امید که قیامت از ما بگذرند . در دعا ها هم از خدا بخواهیم کسانی را که بر گردن ما حقی دارند با بخشیدن از دریای بیکران فضل خود ،از ما راضی گرداند. دعای امام سجاد(ع)در روز دوشنبه حاوی چنین مضمونی است.(3)
اما درباره این که در مصائب اهل بیت باید عزاداری وگریه نمود ،روایات بسیاری است از آن جمله این حدیث نورانی از امام صادق (ع) : «نفس المهموم لظلمنا تسبیح و همه لنا عباده؛ (4) کسی که برای مصیبت ما اهل بیت اندوهگین است، نفس های او تسبیح و حزن او برای ما عبادت است».
امام رضا فرمود: «من تذکر مصابنا و بکی لما ارتکب مناکان معنا یوم القیامه؛ (5) هر کسی یاد مصیبت ما کند و بگرید بد آنچه در حق ما کردند ،روز قیامت با ماست».
از این روایات که به طور مطلق آمده و اختصاص به مصیبت امام خاص مطرح نیست، معلوم می شود که عزاداری برای همه ائمه پسندیده و ارزشمند است. سیره علمای بزرگوار شیعه همواره بر این بوده که در مصائب همه ائمه عزاداری می کرده و می‌کنند.
اما در خصوص این که آیا حضرات معصومین (ع) از گریه ها و عزاداری ها باخبر می‌شوند یا نه؟ باید گفت به دلیل آن که قرآن کریم به صراحت فرموده شهدا زنده‌اند و آن ها را نباید مرده تصور نمود (6) معلوم می‌شود روح نورانی ائمه از عزاداری‌هایی که شیعیان آن ها برای شان انجام می‌دهند ، آگاه می‌شوند، و ناظر بر اظهار محبت‌های شان هستند.
چه این که بر اساس روایات تمام اعمال ما از جمله عزاداری‌های ما در هر پنج شنبه به پیامبر و ائمه عرضه می‌شود و آن ها از اعمال ما باخبر می‌شوند. (7)
حضرت مهدی فرمود: «فانا یحیطه علمان بابنائکم ولا یغرب عنا شی من اخبارکم؛( Dirol ما به اخبار شما علم و احاطه داریم . هیچ چیزی از اخبار شما ازما پوشیده نیست».
طبق این گونه آموزه‌های متعالی معلوم می‌شود که ائمه از راه مختلف از عزاداری‌ها و اظهار محبت‌های شیعیان خود آگاه می‌شوند.


پی نوشت ها:
1- بحار الانوار،ج7،ص268.
2-همان ،ص265.
3-مفاتیح الجنان،دعاهای روز های هفته.
4.امالی، شیخ مفید ،ص 386.
5.همان ،ص 73.
6.آل عمران (3) آیه 169.
7.بحار الانوار، ج 23، ص 346.
8 .همان ،ج 53، ص 175.

موضوع قفل شده است